ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 |
مکی است؛ ترتیب آن 100؛ شمار آیات آن 11
بِسۡمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحۡمَٰنِ ٱلرَّحِیمِ
﴿وَٱلۡعَٰدِیَٰتِ ضَبۡحٗا ١﴾.
سوگند به اسپان دونده، تندرو و تیزگام جهاد که با شدّت دویدن و سرعت رفتار شیهه میکشند و این آواز در آن هنگام زیباترین و خوشایندترین پدیدهای است.
﴿فَٱلۡمُورِیَٰتِ قَدۡحٗا ٢﴾.
به اسپانی که از تیزگامی و شدّت سرعت در دویدن با سُمهای خود آتش افروزی میکنند؛ یعنی با قدمهای خویش شرر میپراکنند.
﴿فَٱلۡمُغِیرَٰتِ صُبۡحٗا ٣﴾.
به اسپانی که با طلوع صبح در بامدادان، در دویدن به سوی دشمنان سبقت میجویند و دلیرمردان را با شأن و شوکت به سوی میدان جنگ حمل میکنند.
﴿فَأَثَرۡنَ بِهِۦ نَقۡعٗا ٤﴾.
با دویدن خویش غبارها را میپراکنند و با تیزگامی خاکها را به هوا میپاشند؛ از آنرو که سرعت زیاد دارند و قدمهای خود را با قوّت به زمین میکوبند.
﴿فَوَسَطۡنَ بِهِۦ جَمۡعًا ٥﴾.
در نتیجه این اسپان، دلیرمردان را در ساحۀ جنگ و میان دشمنان وارد میآورند؛ طوری که در حومۀ بانگ و خروش، میان معرکه و قلب دشواریها قرار میگیرند.
﴿إِنَّ ٱلۡإِنسَٰنَ لِرَبِّهِۦ لَکَنُودٞ ٦﴾.
به راستی که انسان از نعمتهای پررودگارش انکار میورزد، از احسان الهی چشمپوشی مینماید و به بخششهای مولایش کفران میکند؛ یعنی شکرش ناچیز یا معدوم است.
﴿وَإِنَّهُۥ عَلَىٰ ذَٰلِکَ لَشَهِیدٞ ٧﴾.
هر آینه انسان بر انکارش اقرار و اعتراف میدارد، بر افعال بدش گواهی میدهد و تقصیرش را اعلان میدارد.
﴿وَإِنَّهُۥ لِحُبِّ ٱلۡخَیۡرِ لَشَدِیدٌ ٨﴾.
او بیش از حد به مال و ثروت محبّت میورزد، به متاع دنیا دل بسته، دوستدار دارایی و عاشق دنیاست و بر جمعآوری ثروت حریص است.
﴿۞أَفَلَا یَعۡلَمُ إِذَا بُعۡثِرَ مَا فِی ٱلۡقُبُورِ ٩﴾.
آیا انسان نمیداند که وقتی از قبرش برای حشر و حساب بیرون شود و حضور یابد چه چیزی در انتظار اوست؟ یعنی او را چه رسیده که غافل و خطاکار است و در لهو و بازی مصروف میباشد.
﴿وَحُصِّلَ مَا فِی ٱلصُّدُورِ ١٠﴾.
در آن هنگام اموری که در سینههاست بیرونآورده میشود، آنچه در ضمیرها و خاطرههاست آشکار میشود و رازها کشف میگردد.
﴿إِنَّ رَبَّهُم بِهِمۡ یَوۡمَئِذٖ لَّخَبِیرُۢ ١١﴾.
به راستی که خداوند عزوجل به اعمال بندگانش باخبر است و به کوشش مخلوقاتش بیناست. هیچ امری از او پوشیده نیست و هیچ رازی از او غایب نمیماند؛ زیرا او به هر چیزی داناست.
مکی و ۱۱آیه است.
آیهی ۱۱-۱:
﴿وَٱلۡعَٰدِیَٰتِ ضَبۡحٗا١﴾[العادیات: ۱]. «سوگند به اسبان تازندهای که نَفَس زنان پیش میروند»!.
﴿فَٱلۡمُورِیَٰتِ قَدۡحٗا٢﴾[العادیات: ۲]. «سوگند به اسبانی که جرقه میافروزند».
﴿فَٱلۡمُغِیرَٰتِ صُبۡحٗا٣﴾[العادیات: ۳]. «سوگند به اسبان تاراجگری که به صبح درآیند».
﴿فَأَثَرۡنَ بِهِۦ نَقۡعٗا٤﴾[العادیات: ۴]. «آنگاه در آن (هنگام) غبار برانگیزند».
﴿فَوَسَطۡنَ بِهِۦ جَمۡعًا٥﴾[العادیات: ۵]. «آنگاه به میان جمع میتازند».
﴿إِنَّ ٱلۡإِنسَٰنَ لِرَبِّهِۦ لَکَنُودٞ٦﴾[العادیات: ۶]. «بیگمان انسان نسبت به پروردگار خود ناسپاس است».
﴿وَإِنَّهُۥ عَلَىٰ ذَٰلِکَ لَشَهِیدٞ٧﴾[العادیات: ۷]. «و همانا خود انسان نیز بر این گواه است».
﴿وَإِنَّهُۥ لِحُبِّ ٱلۡخَیۡرِ لَشَدِیدٌ٨﴾[العادیات: ۸]. «و او علاقۀ شدیدی به دارائی و اموال دارد».
﴿أَفَلَا یَعۡلَمُ إِذَا بُعۡثِرَ مَا فِی ٱلۡقُبُورِ٩﴾[العادیات: ۹]. «مگر نمیداند هنگامیکه آنچه در گورهاست بیرون آورده شود».
﴿وَحُصِّلَ مَا فِی ٱلصُّدُورِ١٠﴾[العادیات: ۱۰]. «و راز دلها آشکار گردانده شود».
﴿إِنَّ رَبَّهُم بِهِمۡ یَوۡمَئِذٖ لَّخَبِیرُۢ١١﴾[العادیات: ۱۱]. «در آن روز پروردگارشان از (وضع و حال) آنان آگاه است».
خداوند به اسب سوگند میخورد چون در آن نشانههای آشکار و نعمتهای ظاهری است که برای مردم معلوم و مشخص است. و خداوند به حالتی از اسب سوگند خورده که دیگر حیوانات آن حالت را ندارند. پس فرمود: ﴿وَٱلۡعَٰدِیَٰتِ ضَبۡحٗا١﴾سوگند به اسباب تازندهای که به سرعت و نفس زنان میتازند و پیش میروند.
﴿فَٱلۡمُورِیَٰتِ قَدۡحٗا٢﴾و سوگند به اسبابی که بر اثر برخورد نعل آنها با سنگ جرقه میافروزند. یعنی از صلابت و قدرتشان به هنگام دویدن، و از برخورد نعلشان با سنگ جرقه میافروزند.
﴿فَٱلۡمُغِیرَٰتِ صُبۡحٗا٣﴾سوگند به اسبانی که به هنگام صبح بر دشمنان یورش میبرند. و این براساس اغلبیت میباشد، یعنی غالبا هجوم در صبحگاهان صورت میگیرد.
﴿فَأَثَرۡنَ بِهِۦ نَقۡعٗا٤﴾و به سبب تاختن و یورش بردنشان غباری بر میانگیزند. ﴿فَوَسَطۡنَ بِهِۦ جَمۡعًا٥﴾و همراه با اسب سوار وارد جمع دشمنانی میشوند که بر آنها هجوم بردهاند. و آنچه که بر آن قسم یاد شده است از فرمودهی خداوند: ﴿إِنَّ ٱلۡإِنسَٰنَ لِرَبِّهِۦ لَکَنُودٞ٦﴾یعنی بیگمان انسان از ادای حقوق الهی به شدت ممانعت میورزد. پس طبیعت انسان و عادتش بر این است که حقوقی را که بر اوست به طور کامل ادا نکند بلکه طبیعت انسان تنبلی و کاهلی میطلبد و حقوق مالی و بدنی را که بر اوست ادا نمیکند.مگر کسی که خداوند او را هدایت کند و او را از این حالت درآوَرَد.
﴿وَإِنَّهُۥ عَلَىٰ ذَٰلِکَ لَشَهِیدٞ٧﴾انسان بخل و ناسپاسی خود را میداند و بر آن گواه است و آن را انکار نمیکند چون این چیز روشن و واضح است.
و احتمال دارد که ضمیر به خدا برگردد. یعنی انسان در حق پروردگارش ناسپاس است و خداوند بر این ناسپاسی او گواه است. پس در اینجا انسان به شدّت مورد تهدید قرار گرفته است و به وی هشدار داده شده که خداوند بر او آگاه است.
﴿وَإِنَّهُۥ لِحُبِّ ٱلۡخَیۡرِ لَشَدِیدٌ٨﴾انسان مال و دارائی را به شدت دوست میدارد و این محبت باعث میشود تا حقوقی را که بر او واجب است ترک ن ماید و شهوت خود را بر رضایت پروردگارش مقدم بدارد. و این به خاطر آن است که او نگاهش را فقط به همین جهان منحصر کرده و از آخرت غافل مانده است. به همین جهت او را برداشتن ِ ترس و پروا از روز ِ هراسِ بزرگ تشویق نمود و فرمود:
﴿أَفَلَا یَعۡلَمُ إِذَا بُعۡثِرَ مَا فِی ٱلۡقُبُورِ٩﴾آیا انسانی که مغرور است نمیداند که خداوند مردگان را از گورهایشان برای حشر و نشر بیرون میآورد.
﴿وَحُصِّلَ مَا فِی ٱلصُّدُورِ١٠﴾و رازهایی که در دلهاست و خیر و شری که در آن پنهان شده در آن روز آشکار میگردد. پس در آن روز نهان آشکار میگردد و نتیجه کارها برای مردم معلوم میشود.
﴿إِنَّ رَبَّهُم بِهِمۡ یَوۡمَئِذٖ لَّخَبِیرُۢ١١﴾همانا خداوند به اعمال ظاهر و باطن و پنهان و آشکار آنها آگاه است و در برابر آن به آنها جزا و سزا میدهد. با این که خداوند در همه اوقات از اعمال بندگان آگاه است اما به طور ویژه فرمود: در آن روز از آنها آگاه است، چون منظور جزا دادن بر اعمال است، اعمالی که از دایره علم و آگاهی خداوند خارج نبوده است.
پایان تفسیر سورهی عادیات
سورة العادیات - سورة 100 - عدد آیاتها 11
بسم الله الرحمن الرحیم
به نام الله بخشندة مهربان
وَالْعَادِیَاتِ ضَبْحًا سوگند به اسبهای دونده که نفس زنان (به سوی میدان) پیش میرفتند. ﴿1﴾
فَالْمُورِیَاتِ قَدْحًا و سوگند به اسبهایی که (در اثر اصطکاک سمشان باسنگها) جرقۀ (آتش) ایجاد کردند. ﴿2﴾
فَالْمُغِیرَاتِ صُبْحًا باز سوگند به اسبهای که در صبحگاهان (بر دشمن) یورش برند. ﴿3﴾
فَأَثَرْنَ بِهِ نَقْعًا پس در آن هنگام گرد و غبار بر انگیرند. ﴿4﴾
فَوَسَطْنَ بِهِ جَمْعًا آنگاه به میان جمع (سپاه دشمن) در آیند، (و آنها را محاصره کننده). ﴿5﴾
إِنَّ الإِنسَانَ لِرَبِّهِ لَکَنُودٌ محققاً انسان در برابر (نعمتهای) پروردگارش بسیار ناسپاس است. ﴿6﴾
وَإِنَّهُ عَلَى ذَلِکَ لَشَهِیدٌ و بیگمان او بر این (ناسپاسی) گواه است. ﴿7﴾
وَإِنَّهُ لِحُبِّ الْخَیْرِ لَشَدِیدٌ و همانا او علاقة فراوان و شدیدی به مال دارد. ﴿8﴾
أَفَلا یَعْلَمُ إِذَا بُعْثِرَ مَا فِی الْقُبُورِ آیا او نمیداند که چون آنچه در گورهاست، (همه زنده و) برانگیخته شوند؟ ﴿9﴾
وَحُصِّلَ مَا فِی الصُّدُورِ وآنچه در سینههاست (همه) آشکار گردد. ﴿10﴾
إِنَّ رَبَّهُم بِهِمْ یَوْمَئِذٍ لَّخَبِیرٌ یقیناً در آن روز پروردگارشان به (وضع و حال) آنها کاملاً آگاه است. ﴿11﴾
سورة عادیات
بِسۡمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحۡمَٰنِ ٱلرَّحِیمِ
وَٱلۡعَٰدِیَٰتِ ضَبۡحٗا ١ فَٱلۡمُورِیَٰتِ قَدۡحٗا ٢ فَٱلۡمُغِیرَٰتِ صُبۡحٗا ٣ فَأَثَرۡنَ بِهِۦ نَقۡعٗا ٤ فَوَسَطۡنَ بِهِۦ جَمۡعًا ٥ إِنَّ ٱلۡإِنسَٰنَ لِرَبِّهِۦ لَکَنُودٞ ٦ وَإِنَّهُۥ عَلَىٰ ذَٰلِکَ لَشَهِیدٞ ٧ وَإِنَّهُۥ لِحُبِّ ٱلۡخَیۡرِ لَشَدِیدٌ ٨ ۞أَفَلَا یَعۡلَمُ إِذَا بُعۡثِرَ مَا فِی ٱلۡقُبُورِ ٩ وَحُصِّلَ مَا فِی ٱلصُّدُورِ ١٠ إِنَّ رَبَّهُم بِهِمۡ یَوۡمَئِذٖ لَّخَبِیرُۢ ١١
سوره عادیات
به نام خداوند بخشندة مهربان
سوگند به اسبان تازندهای که نَفَس زنان پیش میروند!. ﴿1﴾ سوگند به اسبانی که جرقه میافروزند. ﴿2﴾ سوگند به اسبان تاراجگری که به صبح درآیند. ﴿3﴾ آنگاه در آن (هنگام) غبار برانگیزند. ﴿4﴾ آنگاه به میان جمع میتازند. ﴿5﴾ بیگمان انسان نسبت به پروردگار خود ناسپاس است. ﴿6﴾ و همانا خود انسان نیز بر این گواه است. ﴿7﴾ و او علاقة شدیدی به دارائی و اموال دارد. ﴿8﴾ مگر نمیداند هنگامیکه آنچه در گورهاست بیرون آورده شود. ﴿9﴾
و راز دلها آشکار گردانده شود. ﴿10﴾ در آن روز پروردگارشان از (وضع و حال) آنان آگاه است. ﴿11﴾