تفسیر قرآن

تفسیر و معانی قرآن

تفسیر قرآن

تفسیر و معانی قرآن

سورۀ جمعه

سورۀ جمعه

مدنی است؛ ترتیب آن 62؛ شمار آیات آن 11

بِسۡمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحۡمَٰنِ ٱلرَّحِیمِ

﴿یُسَبِّحُ لِلَّهِ مَا فِی ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَمَا فِی ٱلۡأَرۡضِ ٱلۡمَلِکِ ٱلۡقُدُّوسِ ٱلۡعَزِیزِ ٱلۡحَکِیمِ ١.

همه موجوداتی که در آسمان‌ها و زمین اند خداوند متعال را از هر عیبی منزّه می‌دانند و از هر نقص و هر امری که سزاوار او نیست مقدّس می‌شمارند. او خداوندی است که هر چیزی را مالک است، در همه امور تصرّف دارد و تدبیر همه امور به دست اوست. هیچ‌کس در پادشاهی‌اش دخالت نمی‌کند و اوتعالی از همه عیب‌ها و نقایص منزّه است. او پروردگاری است که عزیز و غالب است،‌ بلند مرتبه و صاحب قهر است و در صُنع و تقدیر و در حکم و تدبیرش با‌حکمت است.

﴿هُوَ ٱلَّذِی بَعَثَ فِی ٱلۡأُمِّیِّ‍ۧنَ رَسُولٗا مِّنۡهُمۡ یَتۡلُواْ عَلَیۡهِمۡ ءَایَٰتِهِۦ وَیُزَکِّیهِمۡ وَیُعَلِّمُهُمُ ٱلۡکِتَٰبَ وَٱلۡحِکۡمَةَ وَإِن کَانُواْ مِن قَبۡلُ لَفِی ضَلَٰلٖ مُّبِینٖ ٢.

الله تعالی خداوند یگانه‌ای است که در میان عربان که خواننده نبودند و کتاب و رسالتی را پیشتر نمی‌شناختند محمّد صلی الله علیه و آله و سلم را که از نسب و سرزمین خودشان بود فرستاد. پیامبری را که آیات الهی را برای آنان می‌خواند، با قرآن و حکمت تزکیۀشان می‌کند،‌ آنان را از هر ناپاکی و عصیانگری پاک می‌سازد و آیات واضح کتاب و احادیث بابرکتش را برای‌شان آموزش می‌دهد. این در حالی است که قبل از بعثت وی، از هدایت انحراف داشتند و در گمراهی فرو رفته بودند.

﴿وَءَاخَرِینَ مِنۡهُمۡ لَمَّا یَلۡحَقُواْ بِهِمۡۚ وَهُوَ ٱلۡعَزِیزُ ٱلۡحَکِیمُ ٣.

همچنان خداوند عزوجل محمد صلی الله علیه و آله و سلم را به سوی مردم دیگری فرستاده که هنوز نیامده‌اند و به زودی در قبایل عرب و سایر قبایل تولّد می‌شوند. او پروردگار یگانه‌ای است که در پادشاهی‌اش غالب و کسی بر او غلبه نمی‌یابد، با قهرش بر همگان سیطره دارد و در گفتار، کردار، شریعت و صُنع خویش با‌حکمت است.

﴿ذَٰلِکَ فَضۡلُ ٱللَّهِ یُؤۡتِیهِ مَن یَشَآءُۚ وَٱللَّهُ ذُو ٱلۡفَضۡلِ ٱلۡعَظِیمِ ٤.

این بعثت با کرامت و بزرگی محمّدی، منّت و احسان خداوندی بر مخلوقات است. خداوند عزوجل احسان رسالت و فضل هدایتش را به هر که از بندگانش که بخواهد عنایت می‌کند. او صاحب احسان عظیم و خیر عمیم است، فضل او رد کرده نمی‌شود، جودش قابل شمارش نیست و عطایش غیر محدود است.

﴿مَثَلُ ٱلَّذِینَ حُمِّلُواْ ٱلتَّوۡرَىٰةَ ثُمَّ لَمۡ یَحۡمِلُوهَا کَمَثَلِ ٱلۡحِمَارِ یَحۡمِلُ أَسۡفَارَۢاۚ بِئۡسَ مَثَلُ ٱلۡقَوۡمِ ٱلَّذِینَ کَذَّبُواْ بِ‍َٔایَٰتِ ٱللَّهِۚ وَٱللَّهُ لَا یَهۡدِی ٱلۡقَوۡمَ ٱلظَّٰلِمِینَ ٥.

حق‌تعالی یهودیان را که تورات را آموزش گرفتند و بعد از آن بدان عمل نکردند به خری تشبیه کرده که بر پشتش کتاب‌هایی بار شده باشد؛ طوری که نه از آن‌ها چیزی را بداند و نه بدان فایده‌مند شود. سوگند به الله عزوجل که تشبیه بسیار زشتی برای تکذیب کنندگان آیات الهی و مخالفان رسولش وارد آمده است. خداوند عزوجل ستمگران را به راه صواب توفیق نمی‌بخشد و به سوی هدایت رهنمایی نمی‌کند؛ زیرا سر‌کشی و گمراهی را اختیار کرده‌اند.

﴿قُلۡ یَٰٓأَیُّهَا ٱلَّذِینَ هَادُوٓاْ إِن زَعَمۡتُمۡ أَنَّکُمۡ أَوۡلِیَآءُ لِلَّهِ مِن دُونِ ٱلنَّاسِ فَتَمَنَّوُاْ ٱلۡمَوۡتَ إِن کُنتُمۡ صَٰدِقِینَ ٦.

ای پیامبر! برای یهودیان بگو: اگر شما در دعوای خود راست می‌گویید که دوستان خدا می‌باشید؛ پس لقای خداوند عزوجل را از طریق مرگ آرزو برید؛ زیرا هر دوست به لقای دوست خویش اشتیاق دارد و هر که کسی را دوست داشته باشد عذابش نمی‌کند.

﴿وَلَا یَتَمَنَّوۡنَهُۥٓ أَبَدَۢا بِمَا قَدَّمَتۡ أَیۡدِیهِمۡۚ وَٱللَّهُ عَلِیمُۢ بِٱلظَّٰلِمِینَ ٧.

اما یهودیان به خاطر محبّت دنیا و شهوات آن به خاطر ترس از عذاب خداوند عزوجل در برابر اعمال بد و گناهانی که انجام داده‌اند هر‌گز مرگ را آرزو نمی‌برند. حق‌تعالی به احوال ستمگران که از حدود الهی تجاوز کرده‌اند داناست، هیچ‌یک از اعمال آنان بر او پوشیده نیست و به زودی از آنان حساب می‌گیرد.

﴿قُلۡ إِنَّ ٱلۡمَوۡتَ ٱلَّذِی تَفِرُّونَ مِنۡهُ فَإِنَّهُۥ مُلَٰقِیکُمۡۖ ثُمَّ تُرَدُّونَ إِلَىٰ عَٰلِمِ ٱلۡغَیۡبِ وَٱلشَّهَٰدَةِ فَیُنَبِّئُکُم بِمَا کُنتُمۡ تَعۡمَلُونَ ٨.

برای یهودیان بگو: مرگی که شما از آن می‌گریزید آنگاه که وقتش فرا رسید خواهی نخواهی به شما رسیدنی است پس آیا فرار از مرگ ممکن است؟ بعد از مرگ به سوی خداوند عزوجل برمی‌گردید؛ به سوی خدایی که به امور پوشیده و آشکار و سرّی و علنی داناست. هیچ امر غایبی از او پنهان نمی‌ماند و از علمش هیچ چیزی فراموش نمی‌شود. بنابراین شما را به اعمال‌تان خبر داده مطابقش جزا می‌دهد.

﴿یَٰٓأَیُّهَا ٱلَّذِینَ ءَامَنُوٓاْ إِذَا نُودِیَ لِلصَّلَوٰةِ مِن یَوۡمِ ٱلۡجُمُعَةِ فَٱسۡعَوۡاْ إِلَىٰ ذِکۡرِ ٱللَّهِ وَذَرُواْ ٱلۡبَیۡعَۚ ذَٰلِکُمۡ خَیۡرٞ لَّکُمۡ إِن کُنتُمۡ تَعۡلَمُونَ ٩.

ای مؤمنان! آنگاه که برای نماز جمعه اذان گفته می‌شود به منظور شنیدن خطبه و ادای نماز حاضر شوید،‌ از خرید و فروش دست کشید و اموری را که از نماز بازمی‌دارد ترک نمایید. این فرمان الهی است که شما را بدان مأمور داشته و به خیر شماست؛ زیرا پاداشی بزرگ دارد و موجب آمرزش گناهان شماست. اگر منافع‌تان را بدانید کارهایی را انجام می‌دهید که به صلاح شماست؛ مثل نماز جمعه که بر شما واجب است.

﴿فَإِذَا قُضِیَتِ ٱلصَّلَوٰةُ فَٱنتَشِرُواْ فِی ٱلۡأَرۡضِ وَٱبۡتَغُواْ مِن فَضۡلِ ٱللَّهِ وَٱذۡکُرُواْ ٱللَّهَ کَثِیرٗا لَّعَلَّکُمۡ تُفۡلِحُونَ ١٠.

بعد از اینکه خطبه را شنیدید و نماز را ادا نمودید،‌ در روی زمین به طلب روزی و معیشت بروید،‌ امّا ذکر خداوند عزوجل را در هر زمان و مکانی بسیار گویید؛ زیرا فوز و فلاح،‌ و کامیابی و رستگاری دنیا و آخرت با یاد و ذکر خداوند عزوجل میسّر است.

﴿وَإِذَا رَأَوۡاْ تِجَٰرَةً أَوۡ لَهۡوًا ٱنفَضُّوٓاْ إِلَیۡهَا وَتَرَکُوکَ قَآئِمٗاۚ قُلۡ مَا عِندَ ٱللَّهِ خَیۡرٞ مِّنَ ٱللَّهۡوِ وَمِنَ ٱلتِّجَٰرَةِۚ وَٱللَّهُ خَیۡرُ ٱلرَّٰزِقِینَ ١١.

ای پیامبر! آنگاه که بعضی از مردم تجارت یا لهوی را ببینند پراکنده می‌شوند، تو را در حال خطبه تنها می‌گذارند و اموری فانی را بر آنچه ماندگار است ترجیح می‌دهند. برای‌شان خبر ده که آنچه در نزد خداوند عزوجل از پاداش بزرگ و نعمت‌های جاودان وجود دارد از همه زیب و زینت دنیا و تجارت و مزخرفاتش بهتر است. حق سبحانه و تعالی بهترین بخشاینده و عطا کننده و نیکو‌ترین احسان کننده است.


تفسیر سوره‌ جمعه

سوره‌ جمعه

مدنی‌ است‌ و دارای‌ (11) آیه‌ است‌.

وجه‌ تسمیه: این‌ سوره‌ بدین‌ سبب‌ که‌ دربرگیرنده‌ فرمان‌ اجابت‌ ندا برای‌ نماز جمعه‌ است‌، «جمعه‌» نامیده‌ شد.

ابن‌ عباس‌ و ابوهریره‌ رضی الله عنهما  در بیان‌ فضیلت‌ این‌ سوره‌ روایت‌ کرده‌اند که: رسول‌ خدا صلی الله علیه و آله و سلم  در نماز جمعه‌ دو سوره «جمعه‌» و «منافقین‌» را می‌خواندند.

﴿یُسَبِّحُ لِلَّهِ مَا فِی ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَمَا فِی ٱلۡأَرۡضِ ٱلۡمَلِکِ ٱلۡقُدُّوسِ ٱلۡعَزِیزِ ٱلۡحَکِیمِ١

«آنچه‌ در آسمان‌ها و آنچه‌ در زمین‌ است‌ خداوند را تسبیح‌ می‌گوید» اعم‌ از ناطق‌ یا جامد آن‌ها، به‌ زبان‌ حال‌ یا به‌ زبان‌ قال‌. تفسیر تسبیح‌ گفتن‌ آن‌ها در اول‌ سوره‌ «حدید» گذشت‌ «ملک‌ قدوس‌ عزیز حکیم‌ است» ملک: یعنی‌ فرمانروا. قدوس: یعنی‌ ذاتی‌ که‌ از هر گونه‌ نقصی‌ پاک‌ و منزه‌ و به‌ صفات‌ کمال‌ موصوف‌ است‌. عزیز: یعنی‌ غالب‌ و حکیم: یعنی‌ فرزانه‌ و با حکمت‌.

﴿هُوَ ٱلَّذِی بَعَثَ فِی ٱلۡأُمِّیِّ‍ۧنَ رَسُولٗا مِّنۡهُمۡ یَتۡلُواْ عَلَیۡهِمۡ ءَایَٰتِهِۦ وَیُزَکِّیهِمۡ وَیُعَلِّمُهُمُ ٱلۡکِتَٰبَ وَٱلۡحِکۡمَةَ وَإِن کَانُواْ مِن قَبۡلُ لَفِی ضَلَٰلٖ مُّبِینٖ٢

«اوست» یعنی: این‌ خدای‌ بزرگ‌ موصوف‌ به‌ صفات‌ مالکیت‌، قدوسیت‌، عزت‌ و حکمت‌؛ یعنی‌ این‌ خدای‌ پادشاه‌ پاک‌ ارجمند فرزانه‌ است «که‌ در میان ‌امیین‌ پیامبری‌ از خودشان‌ برانگیخت» مراد از امیین‌ (ناخوانان): قوم‌ عرب‌اند، اعم‌ از کسانی‌ که‌ نوشتن‌ بلد بودند یا کسانی‌ که‌ بلد نبودند زیرا آنان‌ دارای‌ کتاب ‌آسمانی‌ نبودند. امی: در اصل‌ کسی‌ است‌ که‌ به‌ نوشتن‌ و خواندن‌ آشنایی‌ ندارد؛ که‌ غالب‌ اعراب‌ این‌چنین‌ بودند. «منهم»: یعنی‌ از خود آنان‌ و از جنس‌شان‌. البته‌ فرستادن‌ پیامبر از میان‌ خود یک‌ قوم‌ و از جنس‌ آنان‌ نزدیک‌تر و سزاوارتر به‌ آن‌ است‌ که‌ او را اجابت‌ گویند و با او در دعوتش‌ موافقت‌ و همراهی‌ نمایند زیرا جنس‌، به‌ جنس‌ خود نزدیک‌تر و متمایل‌تر است‌. ابن‌کثیر می‌گوید: «مخصوص ‌ساختن‌ امیین‌ به‌ یادآوری‌ به‌ معنی‌ نفی‌ ماعدای‌شان‌ نیست‌ ولی‌ با بعثت‌ نبی ‌اکرم‌ صلی الله علیه و آله و سلم  از امیین‌، منت‌ و احسان‌ الهی‌ بر ایشان‌ بیشتر و بلیغ‌تر است‌».

«آیات‌ او را بر آنان‌ می‌خواند» یعنی: با آن‌ که‌ پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم  خود نیز امی‌ است‌ و نه‌ می‌خواند، نه‌ می‌نویسد و نه‌ خواندن‌ و نوشتن‌ را از کسی‌ فراگرفته‌ است‌، با این‌ وجود بر اثر وحی‌ الهی‌، بر آنان‌ به‌ اعجاز قرآن‌ می‌خواند «و آنان‌ را پاک ‌می‌گرداند» از پلیدی‌ کفر و شرک‌ و از گناهان‌ و اخلاق‌ ناپسند. به‌ قولی‌ معنی‌ این ‌است: آنان‌ را به‌ وسیله‌ ایمان‌ پاکدل‌ می‌گرداند «و به‌ آنان‌ کتاب‌ و حکمت ‌می‌آموزد» مراد از کتاب: قرآن‌ و مراد از حکمت: سنت‌ است‌. مالک‌ بن‌ انس‌ رضی الله عنه  می‌گوید: «مراد از کتاب‌، نوشتن‌ به‌ قلم‌ و مراد از حکمت‌، دانش‌ و فهم‌ در دین ‌است‌». «و هرآینه‌ آنان‌ پیش‌ از این‌ در گمراهی‌ آشکاری‌ بودند» یعنی: پیش‌ از بعثت‌ نبی ‌اکرم‌ صلی الله علیه و آله و سلم  امیین‌ در شرک‌ و جهالت‌ و گمراهی‌ای‌ بس‌ بزرگی‌ قرار داشتند که‌ بزرگ‌تر از آن‌ گمراهی‌ای‌ وجود ندارد.

﴿وَءَاخَرِینَ مِنۡهُمۡ لَمَّا یَلۡحَقُواْ بِهِمۡۚ وَهُوَ ٱلۡعَزِیزُ ٱلۡحَکِیمُ٣

«و نیز بر جماعت‌های‌ دیگری‌ از ایشان‌ که‌ هنوز به‌ آن‌ها نپیوسته‌اند» یعنی: همچنین‌ این‌ پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم ، گروه‌های‌ دیگری‌ از فرزندان‌ آدم‌ را که‌ در وقت‌ بعثتش‌ به‌ مسلمانان ‌نپیوسته‌اند و به‌ زودی‌ در آینده‌ به‌ ایشان‌ خواهند پیوست‌، تزکیه‌ و پاکسازی‌ می‌کند و ایشان‌ کسانی‌ از مسلمانان‌ عرب‌اند که‌ بعد از صحابه رضی الله عنهم  تا روز قیامت‌ به‌ عرصه‌ وجود می‌آیند. به ‌قولی: مراد از ایشان‌ کسانی‌ از غیر اعراب‌اند که‌ مسلمان‌ می‌شوند زیرا ایشان‌ هرچند در قوم‌ خود از اعراب‌ نیستند اما آن‌ها با اسلام‌ به‌ یک‌ هویت‌ و یک‌ امت‌ واحد تبدیل‌ شده‌اند هرچند که‌ اقوام‌ و نژادهایشان‌ مختلف‌ باشد. به‌تأیید این‌ معنی‌ احادیثی‌ نیز روایت‌ شده‌ است‌. از آن‌ جمله‌ حدیث‌ شریف‌ ذیل‌ به‌ روایت‌ بخاری‌ از ابوهریره‌ رضی الله عنه  است‌ که‌ فرمود: آن‌ گاه‌ که‌ سوره‌ جمعه‌ بر رسول‌ اکرم‌ صلی الله علیه و آله و سلم  نازل‌ شد، ما نزد ایشان‌ نشسته‌ بودیم‌ پس‌ آن‌ را تلاوت‌ کردند وچون‌ به‌ آیه:  ﴿وَءَاخَرِینَ مِنۡهُمۡ لَمَّا یَلۡحَقُواْ بِهِمۡۚ [الجمعة: 3] رسیدند، مردی‌ از ایشان‌ پرسید: یارسول‌ الله! این‌ دیگرانی‌ که‌ هنوز به‌ ما نپیوسته‌اند، کیستند؟ رسول‌ خدا صلی الله علیه و آله و سلم  دست ‌خود را بر شانه‌ سلمان‌ فارسی‌ رضی الله عنه  نهادند و فرمودند: «والذی‌ نفسی‌ بیده‌ لو کان ‌الإیمان‌ بالثریا لناله‌ رجال‌ من‌ هؤلاء». «سوگند به‌ ذاتی‌ که‌ جانم‌ در قبضه‌ اوست‌، اگر ایمان‌ در ستاره‌ ثریا باشد، قطعا مردانی‌ از این‌ گروه‌ آن‌ را در می‌یابند». پس‌ این ‌حدیث‌ شریف‌ و غیر آن‌ از احادیث‌ و آیات‌، دلیل‌ بر عام ‌بودن‌ بعثت‌ آن‌ حضرت‌ صلی الله علیه و آله و سلم  به سوی‌ تمام‌ مردم‌ است‌ چنان‌که‌ رسول‌ اکرم‌ صلی الله علیه و آله و سلم  فرموده‌ حق‌ تعالی ‌﴿وَءَاخَرِینَ مِنۡهُمۡ را به‌ قوم‌ فارس‌ تفسیر نمودند و از این‌ جهت‌ به‌ فارسیان‌، رومیان‌ وغیر آنان‌ از ملت‌ها نامه‌ نوشته‌ و آن‌ها را به‌سوی‌ دین‌ حق‌ دعوت‌ کردند. همچنین‌ در حدیث‌ شریف‌ به‌ روایت‌ سهل‌ بن ‌سعد ساعدی‌ رضی الله عنه  آمده‌ است‌ که‌ رسول‌ خدا صلی الله علیه و آله و سلم  فرمودند: «بی‌گمان‌ در صلب‌های‌ صلب‌های‌ صلب‌های‌ مردان‌ و زنانی‌ از امت‌ من‌ کسانی‌ هستند که‌ بی‌حساب‌ به‌ بهشت‌ وارد می‌شوند». سپس‌ این‌ آیه‌ را تلاوت ‌نمودند:

﴿وَءَاخَرِینَ مِنۡهُمۡ لَمَّا یَلۡحَقُواْ بِهِمۡۚ [الجمعة: 3]. «و اوست‌ عزیز حکیم» یعنی: حق‌ تعالی ‌دارای‌ عزت‌ و حکمت‌ بالغه‌ است‌ در این‌ امر که‌ مردی‌ امی‌ را به‌ این‌ کار عظیم ‌برانگیخت‌ و او را از میان‌ همه‌ افراد بشر به‌ رسالت‌ خویش‌ برگزید.

﴿ذَٰلِکَ فَضۡلُ ٱللَّهِ یُؤۡتِیهِ مَن یَشَآءُۚ وَٱللَّهُ ذُو ٱلۡفَضۡلِ ٱلۡعَظِیمِ٤

«این» اسلام‌ و وحی‌ و نبوت «فضل‌ الهی‌ است‌ که‌ آن‌ را به‌ هرکس‌ بخواهد ارزانی‌ می‌دارد» چنان‌که‌ به‌ محمد صلی الله علیه و آله و سلم  ارزانی‌ کرد «و خداوند دارای‌ فضل‌ عظیم‌ است» چنان‌ فضل‌ و بخشایشی‌ که‌ هیچ‌ فضل‌ و بخشایشی‌ نه‌ با آن‌ برابر است‌ و نه‌ حتی‌ نزدیک‌ و قابل‌ مقایسه‌.

﴿مَثَلُ ٱلَّذِینَ حُمِّلُواْ ٱلتَّوۡرَىٰةَ ثُمَّ لَمۡ یَحۡمِلُوهَا کَمَثَلِ ٱلۡحِمَارِ یَحۡمِلُ أَسۡفَارَۢاۚ بِئۡسَ مَثَلُ ٱلۡقَوۡمِ ٱلَّذِینَ کَذَّبُواْ بِ‍َٔایَٰتِ ٱللَّهِۚ وَٱللَّهُ لَا یَهۡدِی ٱلۡقَوۡمَ ٱلظَّٰلِمِینَ٥

آن‌ گاه‌ خدای‌ متعال‌ برای‌ یهودیانی‌ که‌ عمل‌ به‌ تورات‌ را ترک‌ کرده‌اند مثلی ‌زده‌ و می‌فرماید: «مثل‌ کسانی‌ که‌ تورات‌ بر آنان‌ بار شد» حملوا: از حماله‌، به‌ معنی‌ عهده ‌داری‌ و کفالت‌ است‌. یعنی: مثل‌ کسانی‌ که‌ به‌ بر پا داشتن‌ تورات‌ و عمل‌ به‌آنچه‌ که‌ در آن‌ است‌، مکلف‌ شدند «سپس‌ آن‌ را بر نداشتند» یعنی: سپس‌ به ‌موجب‌ آن‌ عمل‌ نکردند و از آنچه‌ که‌ در تورات‌ به‌ آن‌ مأمور شده‌ بودند اطاعت‌نکردند؛ آری‌! مثل‌ آنان «همانند مثل‌ الاغی‌ است‌ که‌ اسفاری‌ را بر پشت ‌می‌کشد» اسفار: جمع‌ سفر عبارت‌ از کتاب‌ بزرگی‌ است‌ که‌ چون‌ خوانده‌ شود معنای‌ خود را آشکار می‌کند از این‌ جهت‌ آن‌ را «سفر» نامیدند. بلی‌! داستان‌شان ‌مانند داستان‌ خری‌ است‌ که‌ کتابی‌ چند را بر او بار کنند زیرا خر نمی‌داند که‌ بر پشت ‌وی‌ کتاب‌ است‌ یا زباله‌ «چه‌ بد است‌ داستان‌ قومی‌ که‌ آیات‌ الله را دروغ ‌شمردند» یعنی: این‌ مشبه‌ به‌ که‌ خر است‌ ـ و حقا هم‌ که‌ یهودیان‌ به‌ آن‌ شباهت ‌دارند ـ زشت‌ترین‌ مثلی‌ است‌ که‌ برای‌ تکذیب‌کنندگان‌ زده‌ می‌شود پس‌ ای ‌مسلمانان‌! شما مانند آنان‌ نباشید.

خاطر نشان‌ می‌شود که‌ خدای‌ متعال‌ این‌ مثل‌ را به‌ منظور هشدار دادن‌ به‌ کسانی‌ بیان‌ کرد که‌ رسول‌ اکرم‌ صلی الله علیه و آله و سلم  را ایستاده‌ بر منبر در حال‌ سخنرانی‌ باقی‌ گذاشته‌ و خود به‌سوی‌ کاروان‌ تجارتی‌ شتافتند. و هر کسی‌ که‌ در حال‌ شنیدن‌ خطبه‌ و سخنرانی‌ از آن‌ روی‌ برگرداند، این‌ مثل‌ بر او مصداق‌ دارد چنان‌که‌ در حدیث‌ شریف‌ آمده‌ است: «من‌ تکلم‌ یوم‌ الجمعة‌ والإمام‌ یخطب‌ فمثله‌ کمثل‌ الحمار یحمل‌ اسفارا، والذی‌ یقول‌ له أنصت‌، لیس‌ له‌ جمعة». «هر کس‌ در روز جمعه‌ ـ در حالی‌که‌ امام‌ خطبه ‌می‌خواند سخن‌ بگوید، داستان‌ او مانند داستان‌ خری‌ است‌ که‌ کتابی‌ چند را برمی‌دارد و برای‌ او کسی‌ که‌ به‌ او می‌گوید: گوش‌ فراده‌ و ساکت‌ باش‌! نیز جمعه‌ای ‌نیست‌». «و خداوند قوم‌ ستمگر را» به‌طور عام «هدایت‌ نمی‌کند» از آن‌ رو که‌ ستم‌ را اختیار کرده‌اند. و در قدم‌ اول‌ یهودیان‌ در زمره‌ آنان‌ قرار دارند.

﴿قُلۡ یَٰٓأَیُّهَا ٱلَّذِینَ هَادُوٓاْ إِن زَعَمۡتُمۡ أَنَّکُمۡ أَوۡلِیَآءُ لِلَّهِ مِن دُونِ ٱلنَّاسِ فَتَمَنَّوُاْ ٱلۡمَوۡتَ إِن کُنتُمۡ صَٰدِقِینَ٦

یهودیان‌ بر سایر مردم‌ ادعای‌ فضیلت‌ و برتری‌ داشتند و می‌پنداشتند که‌ فقط ایشانند که‌ از میان‌ همه‌ مردم‌ دوستان‌ خدا عزوجل  و فرزندان‌ و عزیزان‌ وی‌ می‌باشند پس‌ خدای‌ سبحان‌ به‌ پیامبرش‌ دستور داد که‌ چون‌ این‌ ادعای‌ باطل‌ را مطرح‌ کردندبه‌ آنان: «بگو: ای‌ کسانی‌ که‌ یهودی‌ شده‌اید، اگر می‌پندارید که‌ شما دوستان‌ خدایید نه‌ مردم‌ دیگر پس‌ آرزوی‌ مرگ‌ کنید» تا به‌ زعم‌ خود به‌ جایگاه‌ گرامی‌ و برتر خویش ‌دست‌ یابید «اگر راستگو هستید» در این‌ پندار که‌ دوستان‌ خداأ می‌باشید زیرا کسی‌ که‌ به‌ بهشتی‌ بودن‌ خود یقین‌ داشته‌ باشد، قطعا دوست‌ دارد تا از این‌ سرای‌ پرمحنت‌ رهایی‌ یابد. در حدیث‌ شریف‌ به‌ روایت‌ ابن‌ عباس‌ رضی الله عنه  آمد است‌ که‌ فرمود: ابوجهل‌ لعین‌ گفت‌؛ اگر محمد صلی الله علیه و آله و سلم  را در کعبه‌ ببینم‌، او را زیر پایم‌ لگدمال‌ کرده‌ و پایم‌ را بر گردنش‌ می‌فشارم‌ (و خفه‌اش‌ می‌کنم). پس‌ خبر به‌ رسول‌ خدا صلی الله علیه و آله و سلم  رسید و فرمودند: «اگر چنین‌ کند، فرشتگان‌ آشکارا او را می‌گیرند و اگر یهودیان ‌آرزوی‌ مرگ‌ کنند، همگی‌ می‌میرند و جایگاه‌های‌ خود را در دوزخ‌ می‌بینند و اگر کسانی‌ که‌ با رسول‌ اکرم‌ صلی الله علیه و آله و سلم  قصد مباهله‌ را دارند (یعنی‌ نصاری) از مباهله ‌«ملاعنه»[1] باز گردند، نه‌ برای‌ خود خانواده‌ای‌ می‌یابند و نه‌ مالی‌».

این‌ آیه‌ دلالت‌ می‌کند بر این‌که‌ میزان‌ و معیار شناخت‌ دوستی‌ انسان‌ نسبت‌ به‌ خداوند عزوجل  ، آمادگی‌ وی‌ برای‌ ملاقات‌ با اوست‌.

﴿وَلَا یَتَمَنَّوۡنَهُۥٓ أَبَدَۢا بِمَا قَدَّمَتۡ أَیۡدِیهِمۡۚ وَٱللَّهُ عَلِیمُۢ بِٱلظَّٰلِمِینَ٧

«و هرگز آن‌ را آرزو نمی‌کنند به‌ سبب‌ آنچه‌ که‌ از پیش‌ به‌ دست‌های‌ خویش ‌کرده‌اند» یعنی: یهودیان‌ هرگز به‌ سبب‌ آنچه‌ که‌ از کفر، معاصی‌ و تحریف‌ و تبدیل‌ کتاب‌ خداوند عزوجل  کرده‌اند، مرگ‌ را آرزو نمی‌کنند چرا که‌ از فرجام‌ شوم‌ اعمال‌ خود بیمناکند. خاطر نشان‌ می‌شود که‌ این‌ آیه‌ معجزه‌ای‌ از معجزات‌ قرآن‌ است ‌زیرا از امری‌ خبر می‌دهد که‌ به‌ موضع‌ یک‌ ملت‌ در امری‌ که‌ به‌ آینده‌ مربوط است‌، بستگی‌ دارد سپس‌ یکی‌ از افراد آن‌ ملت‌ هم‌ نمی‌آید تا خلاف‌ این‌ خبر را ثابت‌ کند «و خداوند به‌ ستمگران‌ داناست» پس‌ آنان‌ را در برابر اعمال‌شان‌ مجازات ‌می‌کند.

﴿قُلۡ إِنَّ ٱلۡمَوۡتَ ٱلَّذِی تَفِرُّونَ مِنۡهُ فَإِنَّهُۥ مُلَٰقِیکُمۡۖ ثُمَّ تُرَدُّونَ إِلَىٰ عَٰلِمِ ٱلۡغَیۡبِ وَٱلشَّهَٰدَةِ فَیُنَبِّئُکُم بِمَا کُنتُمۡ تَعۡمَلُونَ٨

«بگو» ای‌ پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم  «آن‌ مرگی‌ که‌ از آن‌ می‌گریزید، قطعا به‌ سر وقت‌ شما می‌آید» یعنی: آن‌ مرگ‌ از همان‌ جهتی‌ که‌ به‌سوی‌ آن‌ گریزانید، به‌ شما می‌رسد و به‌زودی‌ با شما رو دررو خواهد شد «آن‌گاه‌ به‌سوی‌ دانای‌ پنهان‌ و آشکار بازگردانیده ‌خواهید شد» در روز قیامت «و به‌ آنچه‌ می‌کردید» از اعمال‌ زشت‌ «آگاهتان‌ خواهد کرد» و شما را در برابر آن‌ مجازات‌ خواهد نمود.

﴿یَٰٓأَیُّهَا ٱلَّذِینَ ءَامَنُوٓاْ إِذَا نُودِیَ لِلصَّلَوٰةِ مِن یَوۡمِ ٱلۡجُمُعَةِ فَٱسۡعَوۡاْ إِلَىٰ ذِکۡرِ ٱللَّهِ وَذَرُواْ ٱلۡبَیۡعَۚ ذَٰلِکُمۡ خَیۡرٞ لَّکُمۡ إِن کُنتُمۡ تَعۡلَمُونَ٩

«ای‌ مؤمنان‌! چون‌ برای‌ نماز روز جمعه‌ ندا در داده‌ شد» مراد از آن: اذان‌ دوم ‌است‌؛ آن‌ گاه‌ که‌ امام‌ بر منبر می‌نشیند زیرا در زمان‌ رسول‌ اکرم‌ صلی الله علیه و آله و سلم  جز این‌، اذان ‌دیگری‌ در روز جمعه‌ نبود ولی‌ آن‌ گاه‌ که‌ مدینه‌ فراخ‌ شد و توسعه‌ یافت‌، حضرت ‌عثمان‌ رضی الله عنه  در حضور و موافقت‌ صحابه رضی الله عنهم  اذان‌ اول‌ را در نماز جمعه‌ افزود و امر کرد تا بر پشت‌ بام‌ بلندترین‌ منزل‌ مدینه‌ در نزدیک‌ مسجد که‌ نام‌ آن‌ «زوراء» بود، اذان‌ اول‌ را در دهند تا همه‌ مردم‌ در دور دست‌های‌ مدینه‌ آن‌ را بشنوند. آری‌! چون ‌برای‌ نماز روز جمعه‌ بانگ‌ اذان‌ در داده‌ شد «پس‌ به‌سوی‌ ذکر خداوند سعی‌ کنید» یعنی: به‌سوی‌ ذکر و یاد خداوند عزوجل  ـ که‌ نزد جمهور فقها مراد از آن ‌استماع‌ خطبه‌ در مساجد جامع‌ است‌ ـ بشتابید و به‌ آماده‌ کردن‌ اسباب‌ نماز جمعه‌؛ مانند غسل‌، وضوء و روی‌ آوردن‌ به‌سوی‌ مسجد مشغول‌ شوید. ﴿فَٱسۡعَوۡا یعنی‌بروید. از رفتن‌ به‌سوی‌ نماز جمعه‌ به «سعی‌» یعنی «شتافتن‌» تعبیر شد زیرا مطلوب‌ است‌ که‌ انسان‌ مسلمان‌ با همت‌ و نشاط و جدیت‌ و عزم‌ برای‌ ادای‌ نماز جمعه‌ برخیزد زیرا لفظ سعی‌ مفید جدیت‌ و عزم‌ است‌. البته‌ مراد از «سعی‌» این ‌نیست‌ که‌ انسان‌ تند و سریع‌ به‌سوی‌ نماز جمعه‌ برود بلکه‌ مراد توجه‌ و عنایت‌ به‌ نماز جمعه‌ است‌ چرا که‌ از تند رفتن‌ به‌سوی‌ نماز نهی‌ به‌ عمل‌ آمده‌ است‌ چنان‌که ‌در حدیث‌ شریف‌ آمده‌ است: «چون‌ اقامت‌ را شنیدید، به‌سوی‌ نماز به‌ راه‌ افتید و باید با وقار و آرامش‌ راه‌ بروید و شتاب‌ نکنید پس‌ آنچه‌ را دریافتید بخوانید وآنچه‌ که‌ از شما فوت‌ شد، آن‌ را به‌اتمام‌ رسانید». همچنین‌ در حدیث‌ شریف‌ به‌ روایت‌ ابوقتاده‌ آمده‌ است‌ که‌ فرمود: در اثنایی‌ که‌ ما با رسول‌ خدا صلی الله علیه و آله و سلم  نماز می‌خواندیم‌، بناگاه‌ صدای‌ همهمه‌ مردانی‌ شنیده‌ شد. پس‌ چون‌ رسول‌ اکرم‌ صلی الله علیه و آله و سلم  نماز را تمام‌ کردند، خطاب‌ به‌ آن‌ مردان‌ فرمودند: «شما را چه‌ شده‌ است‌؟ گفتند: هیچ‌! فقط با شتاب‌ به‌سوی‌ نماز حرکت‌ می‌کردیم‌. فرمودند: دیگر چنین ‌نکنید و هنگامی‌ که‌ به‌ نماز می‌روید، باید به‌گونه‌ای‌ راه‌ بروید که‌ وقار و آرامش‌ بر شما حاکم‌ باشد پس‌ آنچه‌ را دریافتید بخوانید و آنچه‌ که‌ از شما فوت‌ شد، آن‌ را به‌ اتمام‌ رسانید».

شایان‌ ذکر است‌ که‌ این‌ روز را به‌ سبب‌ اجتماع‌ مردم‌ در آن‌ برای‌ نماز، «جمعه‌» نامیدند و قبل‌ از آن‌ اعراب‌ این‌ روز را «عروبه‌» یعنی‌ رحمت‌ می‌نامیدند. نقل‌ است‌ که‌ اولین‌ کسی‌ که‌ آن‌ را جمعه‌ نامید، کعب ‌بن‌ لؤی‌ بود، از آن‌ رو که‌ مردم‌ در آن‌ روز نزد او اجتماع‌ کرده‌ بودند. شایان‌ ذکر است‌ که‌؛ اولین‌ جمعه‌ای‌ که‌ رسول‌ خدا صلی الله علیه و آله و سلم  برگزار کردند در قباء بود آن‌ گاه‌ که‌ به‌ مدینه‌ هجرت‌ کرده‌ و نماز جمعه‌ را در سرای‌ بنی‌ سالم‌بن‌عوف‌ اقامه‌ نمودند و اولین‌ کسی‌ که‌ قبل‌ از هجرت ‌رسول‌ خدا صلی الله علیه و آله و سلم  به‌ مدینه‌، نماز جمعه‌ را در آن‌ اقامه‌ کرد اسعد بن ‌زراره‌ بود که‌ آن‌ را در قریه‌ای‌ واقع‌ در یک‌ مایلی‌ مدینه‌ اقامه‌ کرد. ابن‌ حجر عسقلانی‌ می‌گوید: «نماز جمعه‌ در مکه‌ فرض‌ شد اما در آن‌ اقامه‌ نگردید، چرا که‌ تعداد مسلمانان‌ در مکه‌ اندک‌ بود. یا بدان‌ علت‌ که‌ شعار نماز جمعه‌ اعلان‌ است‌ و رسول‌ اکرم‌ صلی الله علیه و آله و سلم  در مکه‌ به‌ طور پنهانی‌ کار دعوت‌ را پیش‌ می‌بردند و این‌ شعار در آنجا زمینه‌ ظهور نداشت‌».

«و خرید و فروش‌ را رها کنید» یعنی: در هنگام‌ شنیدن‌ اذان‌ جمعه‌، معامله‌ خرید و فروش‌ را ترک‌ کنید. البته‌ سایر معاملات‌ نیز به‌ معامله‌ خرید و فروش‌ ملحق‌ می‌شود پس‌ ذکر اختصاصی‌ «خرید و فروش‌» برای‌ آن‌ است‌ که‌ این‌ معامله‌ از مهمترین‌ اعمال‌ مربوط به‌ اسباب‌ کسب‌ معیشت‌ است‌ که‌ شخص‌ در روز به‌ آن ‌مشغول‌ می‌شود لذا این‌ معنی‌ مفید ترک‌ تمام‌ انواع‌ تجارت‌ و معاملات‌ دیگر نیز می‌باشد. بنابراین‌، چون‌ در روز جمعه‌ مؤذن‌ برای‌ نماز اذان‌ گفت‌، هیچ‌ نوع‌ خریدو فروش‌ و معامله‌ای‌ روا نیست‌. با این‌ وجود، احناف‌ و شافعی‌ها برآنند که‌ هرچند معامله‌ در این‌ وقت‌ شرعا حرام‌ است‌ اما چنانچه‌ معامله‌ای‌ انجام‌ گرفت‌، آن‌ معامله‌ صحیح‌ است‌ و منعقد می‌شود زیرا نهی‌ و حرمت‌ متوجه‌ نفس‌ معامله‌ نیست‌ بلکه ‌نهی‌ به‌ خاطر غفلت‌ از فرض‌ الهی‌ می‌باشد. اما در نزد حنبلی‌ها و مالکی‌ها آن ‌معامله‌ صحیح‌ نیست‌ و فسخ‌ است‌. «این» شتافتن‌ به‌سوی‌ ذکر خدا عزوجل  و فروگذاشتن‌ خرید و فروش «برایتان‌ بهتر است» یعنی: بهتر از انجام ‌دادن‌ معامله‌ و فروگذاشتن‌ سعی‌ به‌سوی‌ نماز است‌ زیرا بر امتثال‌ فرمان‌ خداأ اجر و جزای ‌بزرگی‌ مترتب‌ می‌باشد؛ «اگر می‌دانید» یعنی: اگر از اهل‌ علم‌ و دانایی‌ هستید، مسلما این‌ حقیقت‌ بر شما پنهان‌ نمی‌ماند که‌ شتافتن‌ به‌سوی‌ نماز برای‌ شما بهتر از معامله‌ و داد و ستد است‌.

﴿فَإِذَا قُضِیَتِ ٱلصَّلَوٰةُ فَٱنتَشِرُواْ فِی ٱلۡأَرۡضِ وَٱبۡتَغُواْ مِن فَضۡلِ ٱللَّهِ وَٱذۡکُرُواْ ٱللَّهَ کَثِیرٗا لَّعَلَّکُمۡ تُفۡلِحُونَ١٠

«و چون‌ نماز گزارده‌ شد» یعنی: چون‌ نماز را تمام‌ کردید و از ادای‌ آن‌ فارغ‌ شدید «در زمین‌ پراکنده‌ شوید» برای‌ تجارت‌ و معامله‌ و کاروباری‌ که‌ بدان‌ در امر گذران‌ زندگی‌تان‌ نیاز دارید. خاطر نشان‌ می‌شود که‌ امر در اینجا مفید اباحت‌ است ‌نه‌ وجوب‌ و حجتی‌ است‌ برای‌ کسانی‌ که‌ هر امری‌ را بعد از نهی‌ برای‌ اباحت‌ می‌دانند. «و از فضل‌ الله طلب‌ کنید» یعنی: از رزق‌ وی‌ که‌ بدان‌ بر بندگانش‌ تفضل‌و انعام‌ کرده‌ است‌ و از فواید و منافع‌ معاملات‌ و کسب‌ و کار طلب‌ کنید «و خداوند را بسیار یاد کنید» در اثنای‌ خرید و فروش‌ و معامله‌ پس‌ خدا عزوجل  را فراموش‌ نکرده‌ و او را با شکرگزاری‌ و سپاس‌ در قبال‌ خیر دنیوی‌ و اخروی‌ای‌ که‌ به‌سوی‌ آن ‌هدایتتان‌ کرده‌ است‌، بسیار یاد کنید و نیز او را یاد کنید، به‌ وسیله‌ اذکاری‌ که‌ شما را به‌ وی‌ نزدیک‌ می‌کند؛ چون‌ گفتن‌ حمد، تسبیح‌، تکبیر، استغفار و مانند این‌ها «تا رستگار شوید» به‌ خیر دنیا و آخرت‌. در حدیث‌ شریف‌ آمده‌ است: «من‌ دخل ‌سوقاً من‌ الأسواق‌ فقال: لاإله‌ إلاالله‌ وحده‌ لاشریک‌ له‌ له‌ الملک‌ وله‌ الحمد وهو علی‌ کل ‌شی‌ قدیر، کتب‌ الله‌ له‌ ألف‌ ألف‌ حسنة ومحا عنه‌ ألف‌ ألف‌ سیئة». «هر کس‌ به‌ بازاری‌ از بازارها درآید و بگوید: لااله‌الاالله‌ وحده‌ لاشریک‌ له‌ له‌ الملک‌ وله‌ الحمد، وهو علی‌ کل ‌شی‌ قدیر، خداوند برای‌ او هزارهزار حسنه‌ می‌نویسد و از او هزار هزار گناه‌ را محو می‌کند».

و به‌ مناسبت‌ اهمیت‌ نماز جمعه‌ بعضی‌ از احکام‌ و امور مربوط به�%

سوره جمعه

سُورَةُ الجُمُعَةِ

بسم الله الرحمن الرحیم

﴿ یُسَبِّحُ لِلَّهِ مَا فِی ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَمَا فِی ٱلۡأَرۡضِ ٱلۡمَلِکِ ٱلۡقُدُّوسِ ٱلۡعَزِیزِ ٱلۡحَکِیمِ ١ هُوَ ٱلَّذِی بَعَثَ فِی ٱلۡأُمِّیِّ‍ۧنَ رَسُولٗا مِّنۡهُمۡ یَتۡلُواْ عَلَیۡهِمۡ ءَایَٰتِهِۦ وَیُزَکِّیهِمۡ وَیُعَلِّمُهُمُ ٱلۡکِتَٰبَ وَٱلۡحِکۡمَةَ وَإِن کَانُواْ مِن قَبۡلُ لَفِی ضَلَٰلٖ مُّبِینٖ ٢ وَءَاخَرِینَ مِنۡهُمۡ لَمَّا یَلۡحَقُواْ بِهِمۡۚ وَهُوَ ٱلۡعَزِیزُ ٱلۡحَکِیمُ ٣ ذَٰلِکَ فَضۡلُ ٱللَّهِ یُؤۡتِیهِ مَن یَشَآءُۚ وَٱللَّهُ ذُو ٱلۡفَضۡلِ ٱلۡعَظِیمِ ٤ مَثَلُ ٱلَّذِینَ حُمِّلُواْ ٱلتَّوۡرَىٰةَ ثُمَّ لَمۡ یَحۡمِلُوهَا کَمَثَلِ ٱلۡحِمَارِ یَحۡمِلُ أَسۡفَارَۢاۚ بِئۡسَ مَثَلُ ٱلۡقَوۡمِ ٱلَّذِینَ کَذَّبُواْ بِ‍َٔایَٰتِ ٱللَّهِۚ وَٱللَّهُ لَا یَهۡدِی ٱلۡقَوۡمَ ٱلظَّٰلِمِینَ ٥ قُلۡ یَٰٓأَیُّهَا ٱلَّذِینَ هَادُوٓاْ إِن زَعَمۡتُمۡ أَنَّکُمۡ أَوۡلِیَآءُ لِلَّهِ مِن دُونِ ٱلنَّاسِ فَتَمَنَّوُاْ ٱلۡمَوۡتَ إِن کُنتُمۡ صَٰدِقِینَ ٦ وَلَا یَتَمَنَّوۡنَهُۥٓ أَبَدَۢا بِمَا قَدَّمَتۡ أَیۡدِیهِمۡۚ وَٱللَّهُ عَلِیمُۢ بِٱلظَّٰلِمِینَ ٧ قُلۡ إِنَّ ٱلۡمَوۡتَ ٱلَّذِی تَفِرُّونَ مِنۡهُ فَإِنَّهُۥ مُلَٰقِیکُمۡۖ ثُمَّ تُرَدُّونَ إِلَىٰ عَٰلِمِ ٱلۡغَیۡبِ وَٱلشَّهَٰدَةِ فَیُنَبِّئُکُم بِمَا کُنتُمۡ تَعۡمَلُونَ ٨

به نام خداوند بخشندۀ مهربان

به پاکى یاد می‌کند خدا را هر آنچه در آسمان‌هاست و آنچه در زمین است خداى پادشاه نهایت پاک غالبِ باحکمت. ﴿1اوست آن که برانگیخت در ناخواندگان [1164]پیغامبرى از قوم ایشان می‌خواند بر ایشان آیات او را و پاک می‌کند ایشان را و مى‏آموزد ایشان را کتاب و دانش و هرآیینه ایشان بودند پیش از این در گمراهى ظاهر. ﴿2و نیز مبعوث کرد آن پیغامبر را در قومى دیگر از بنى آدم که هنوز نپیوسته‏اند با مسلمانان [1165]و اوست غالبِ با حکمت. ﴿3این است فضل خدا می‌دهدش به هر که خواهد و خدا، خداوند فضل بزرگ است. ﴿4داستان آنان‌که نهاده شده بر سر ایشان تورات، باز نبرداشتند آن را [1166]، مانند داستان خر است که بردارد کتاب‌ها را. بد است داستان قومى که دروغ مى‏شمرند آیات خدا را و خدا راه نمى‏نماید گروه ستمکاران را. ﴿5بگو: اى یهود! اگر گمان دارید که شما دوستان خدایید بجز سایر مردمان، پس آرزو کنید مرگ را اگر هستید راستگویان. ﴿6و آرزو نخواهند کرد آن را هرگز، به سبب آنچه پیش فرستاده است دست ایشان و خدا داناست به ستمکاران. ﴿7بگو: هرآیینه مرگى که مى‏گریزید از آن، البته وى. رسنده است به شما، باز رجوع کرده خواهید شد به سوى دانندۀ نهان و آشکارا، پس خبر دهد شما را به آنچه می‌کردید. ﴿8

﴿ یَٰٓأَیُّهَا ٱلَّذِینَ ءَامَنُوٓاْ إِذَا نُودِیَ لِلصَّلَوٰةِ مِن یَوۡمِ ٱلۡجُمُعَةِ فَٱسۡعَوۡاْ إِلَىٰ ذِکۡرِ ٱللَّهِ وَذَرُواْ ٱلۡبَیۡعَۚ ذَٰلِکُمۡ خَیۡرٞ لَّکُمۡ إِن کُنتُمۡ تَعۡلَمُونَ ٩ فَإِذَا قُضِیَتِ ٱلصَّلَوٰةُ فَٱنتَشِرُواْ فِی ٱلۡأَرۡضِ وَٱبۡتَغُواْ مِن فَضۡلِ ٱللَّهِ وَٱذۡکُرُواْ ٱللَّهَ کَثِیرٗا لَّعَلَّکُمۡ تُفۡلِحُونَ ١٠ وَإِذَا رَأَوۡاْ تِجَٰرَةً أَوۡ لَهۡوًا ٱنفَضُّوٓاْ إِلَیۡهَا وَتَرَکُوکَ قَآئِمٗاۚ قُلۡ مَا عِندَ ٱللَّهِ خَیۡرٞ مِّنَ ٱللَّهۡوِ وَمِنَ ٱلتِّجَٰرَةِۚ وَٱللَّهُ خَیۡرُ ٱلرَّٰزِقِینَ ١١

اى مسلمانان! چون اذان داده شود براى نماز در روز جمعه، پس سعى کنید به سوى یاد کردن خدا و بگذارید خرید و فروخت را، این بهتر است شما را اگر می‌دانید. ﴿9پس چون تمام کرده شود نماز را متفرق شوید در زمین و طلب کنید از فضل خدا و یاد کنید خدا را بسیار تا شما رستگار شوید. ﴿10و آن مسلمانان چون ببینند کاروانى را یا بازى[ای] را، متفرق شده متوجه می‌شوند به سوى آن و بگذارند تو را ایستاده [1167]. بگو: آنچه نزدیک خدا است بهتر است از بازى و از سوداگرى و خدا بهترین روزى دهندگان است [1168]. ﴿11

تفسیر نور: سوره جمعه

تفسیر نور:
سوره جمعة آیه 1
‏متن آیه : ‏
‏ یُسَبِّحُ لِلَّهِ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الْأَرْضِ الْمَلِکِ الْقُدُّوسِ الْعَزِیزِ الْحَکِیمِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است ، به تسبیح و تقدیس خدا مشغول است . خدائی که مالک و حاکم ( کل جهان ) است ، از هر نقص و عیبی مبرا و منزه است ، و چیره کار بجا است .‏

‏توضیحات : ‏
‏« یُسَبِّحُ . . . » : ( نگا : رعد / 13 ، اسراء / 44 ، نور / 41 ) . « الْقُدُّوسِ » : ( نگا : حشر / 23 ) .‏

سوره جمعة آیه 2
‏متن آیه : ‏
‏ هُوَ الَّذِی بَعَثَ فِی الْأُمِّیِّینَ رَسُولاً مِّنْهُمْ یَتْلُو عَلَیْهِمْ آیَاتِهِ وَیُزَکِّیهِمْ وَیُعَلِّمُهُمُ الْکِتَابَ وَالْحِکْمَةَ وَإِن کَانُوا مِن قَبْلُ لَفِی ضَلَالٍ مُّبِینٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏خدا کسی است که از میان بیسوادان پیغمبری را برانگیخته است و به سویشان گسیل داشته است ، تا آیات خدا را برای ایشان بخواند ، و آنان را پاک بگرداند . او بدیشان کتاب ( قرآن ) و شریعت ( یزدان ) را می‌آموزد . آنان پیش از آن تاریخ واقعاً در گمراهی آشکاری بودند .‏

‏توضیحات : ‏
‏« بَعَثَ » : برانگیخته است . مبعوث کرده است . « الأُمِّیِّینَ » : افراد درس‌نخوان . بیسواد ( نگا : بقره‌ / 78 ، آل‌عمران‌ / 20 و 75 ، اعراف‌ / 157 و 158 ) . « یُزَکِّیهِمْ » : ( نگا : بقره‌ / 129 و 151 ) . « رَسُولاً مِّنْهُمْ . . . ضَلالٍ مُبینٍ » : ( نگا : آل‌عمران‌ / 164 ) . « وَ إِن کَانُوا » : حرف واو حالیه ، و واژه ( إِنْ ) از حروف مشبهةٌ بالفعل است و مخفف از مثقله است ( نگا : اعراب القرآن ، محیی‌الدین درویش ) .‏

سوره جمعة آیه 3
‏متن آیه : ‏
‏ وَآخَرِینَ مِنْهُمْ لَمَّا یَلْحَقُوا بِهِمْ وَهُوَ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ ‏

‏ترجمه : ‏
‏او مبعوث برای دیگران نیز هست ، آنانی که هنوز به اینان نپیوسته‌اند ( و بعدها به دنیا می‌آیند ) . خدا چیره کار بجا است .‏

‏توضیحات : ‏
‏« ءَاخَرِینَ » : دیگران . غیرعربها . عطف بر ( الأُمِّیِّینَ ) یا بر ضمیر ( هُمْ ) در فعل ( یُعَلِّمُهُمْ ) است . « مِنْهُمْ » : از أُمِّیِّین . از مسلمین . « ءَاخَرِینَ مِنْهُمْ » : مسلمانان عرب و غیرعربی که بعدها به دنیا می‌آیند . ضمیر ( هُمْ ) درست است که به ( أُمِّیِّین ) برمی‌گردد ، ولی هر کس که اسلام را بپذیرد از زمره ایشان می‌باشد ، چرا که مسلمانان از هر نژادی که باشند ، امت واحدی بشمارند و دوستان یکدیگرند ( نگا : توبه‌ / 71 ) .‏

سوره جمعة آیه 4
‏متن آیه : ‏
‏ ذَلِکَ فَضْلُ اللَّهِ یُؤْتِیهِ مَن یَشَاءُ وَاللَّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِیمِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏این ( نعمت بعثت ) فضل و کرم خدا است ، آن را به هر کس که بخواهد ( و لایق و شایسته‌اش بداند ) می‌بخشد ، و خدا دارای فضل و کرم بزرگی است .‏

‏توضیحات : ‏
‏« ذلِکَ » : آن بعثت . این پیغمبری و مقام نبوّت .‏

سوره جمعة آیه 5
‏متن آیه : ‏
مَثَلُ الَّذِینَ حُمِّلُوا التَّوْرَاةَ ثُمَّ لَمْ یَحْمِلُوهَا کَمَثَلِ الْحِمَارِ یَحْمِلُ أَسْفَاراً بِئْسَ مَثَلُ الْقَوْمِ الَّذِینَ کَذَّبُوا بِآیَاتِ اللَّهِ وَاللَّهُ لَا یَهْدِی الْقَوْمَ الظَّالِمِینَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏کسانی که تورات بدیشان واگذار گردید ، ولی بدان عمل نکردند و حق آن را ادا ننمودند ، به درازگوشی می‌مانند که کتابهائی را برمی‌دارد ( ولی از محتوای آنها خبر ندارد ) . مردمانی که آیات خدا را تکذیب می‌دارند ، بدترین مثل را دارند . خداوند مردمان ستمکار را هدایت نمی‌دهد ( و به سعادت هر دو سرا نائل نمی‌گرداند ) .‏

‏توضیحات : ‏
‏« حُمِّلُوا » : بر دوش آنان گذاشته شده است . بدانان واگذار گشته است . اجرای احکام و تبلیغ آن برعهده ایشان گذارده شده است . « لَمْ یَحْمِلُوهَا » : بدان عمل نکردند . برابر آن نرفتند و حق آن را اداء ننمودند . « بِئْسَ مَثَلُ . . . » : بدترین مثل را دارند ! چه بد مثلی دارند ! فعل ذم است و منظور نکوهش است .‏

سوره جمعة آیه 6
‏متن آیه : ‏
‏ قُلْ یَا أَیُّهَا الَّذِینَ هَادُوا إِن زَعَمْتُمْ أَنَّکُمْ أَوْلِیَاء لِلَّهِ مِن دُونِ النَّاسِ فَتَمَنَّوُا الْمَوْتَ إِن کُنتُمْ صَادِقِینَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏بگو : ای یهودیان ! اگر شما می‌پندارید که شما دوستان خدا هستید نه مردمان دیگر ، اگر راست می‌گوئید خواستار مرگ شوید ( تا از خانه بلا و محنت ، به سرای نعمت و جنت برسید ، و دیدار جانان برای شما عاشقان میسر شود ) .‏

‏توضیحات : ‏
‏« هَادُوا » : ( نگا : بقره‌ / 62 ، نساء / 46 و 160 ، مائده‌ / 41 و 44 و 69 ) . « مِن دُونِ » : جدای از . غیر از . « فَتَمَنَّوُا الْمَوْتَ » : درخواست مرگ کردن از دو راه : با زبان دعا نمودن و تقاضای فرا رسیدن مرگ کردن ، و دیگر در راه خدا جنگیدن و از کشتن نهراسیدن . « أَوْلِیَآءُ » : دوستان . عزیزان ( نگا : مائده‌ / 18 ) .‏

سوره جمعة آیه 7
‏متن آیه : ‏
‏ وَلَا یَتَمَنَّوْنَهُ أَبَداً بِمَا قَدَّمَتْ أَیْدِیهِمْ وَاللَّهُ عَلِیمٌ بِالظَّالِمِینَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آنان به خاطر کارهائی که مرتکب شده‌اند هرگز مرگ را برای خود نمی‌خواهند ، و خدا از حال ستمکاران به خوبی آگاه است ( و سرانجام ، ایشان را به کیفر اعمالشان می‌رساند ) .‏

‏توضیحات : ‏
‏« بِمَا قَدَّمَتْ أَیْدِیهِمْ » : به سبب کارهائی که پیشتر کرده‌اند . به خاطر اعمالی که انجام داده‌اند و پیشاپیش به آخرت فرستاده‌اند ( نگا : بقره‌ / 95 ، آل‌عمران‌ / 182 ، نساء / 62 ) .‏

سوره جمعة آیه 8
‏متن آیه : ‏
‏ قُلْ إِنَّ الْمَوْتَ الَّذِی تَفِرُّونَ مِنْهُ فَإِنَّهُ مُلَاقِیکُمْ ثُمَّ تُرَدُّونَ إِلَى عَالِمِ الْغَیْبِ وَالشَّهَادَةِ فَیُنَبِّئُکُم بِمَا کُنتُمْ تَعْمَلُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏بگو : قطعاً مرگی که از آن می‌گریزید ، سرانجام با شما رویاروی می‌گردد و شما را درمی‌یابد ، بعد از آن به سوی کسی برگردانده می‌شوید که از پنهان و آشکار آگاه است ، و شما را از آنچه کرده‌اید باخبر می‌گرداند .‏

‏توضیحات : ‏
‏« الْغَیْبِ » : آنچه از دائره دید ، و روح ، و بُرد دانش بشری فراتر است . « الشَّهادَةِ » : آنچه در معرض دید ، و نیروی روح و در فاصله بُرد دانش بشری است . « الْغَیْبِ وَ الشَّهادَةِ » : ( نگا : انعام‌ / 73 ، توبه‌ / 94 و 105 ) .‏

سوره جمعة آیه 9
‏متن آیه : ‏
‏ یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِذَا نُودِی لِلصَّلَاةِ مِن یَوْمِ الْجُمُعَةِ فَاسْعَوْا إِلَى ذِکْرِ اللَّهِ وَذَرُوا الْبَیْعَ ذَلِکُمْ خَیْرٌ لَّکُمْ إِن کُنتُمْ تَعْلَمُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏ای مؤمنان ! هنگامی که روز آدینه برای نماز جمعه اذان گفته شد ، به سوی ذکر و عبادت خدا بشتابید و داد و ستد را رها سازید . این ( چیزی که بدان دستور داده می‌شوید ) برای شما بهتر و سودمندتر است اگر متوجه باشید .‏

‏توضیحات : ‏
‏« نُودِیَ » : مجهول ( نادی ) از مصدر نِداء است . « مِن یَوْمِ الْجُمُعَةِ » : در روز جمعه . حرف ( مِنْ ) به معنی ( فِی ) است . مثل : أَرُونِی مَاذَا خَلَقُوا مِنَ الأرْضِ فَاطِرَ / 40 ( نگا : روح‌المعانی ) . « ذِکْرِاللهِ » : اطاعت از خدا . مراد خطبه و نماز جمعه است ( نگا : المصحف المیسر ) . « الْبَیْعَ » : معامله و تجارت . مراد هر نوع کسب و کار و پیشه است .‏

سوره جمعة آیه 10
‏متن آیه : ‏
‏ فَإِذَا قُضِیَتِ الصَّلَاةُ فَانتَشِرُوا فِی الْأَرْضِ وَابْتَغُوا مِن فَضْلِ اللَّهِ وَاذْکُرُوا اللَّهَ کَثِیراً لَّعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آنگاه که نماز خوانده شد ، در زمین پراکنده گردید و به دنبال رزق و روزی خدا بروید و خدای را ( با دل و زبان ) بسیار یاد کنید ، تا این که رستگار شوید .‏

‏توضیحات : ‏
‏« قُضِیَتْ » : اداء گردید و انجام پذیرفت . « إنتَشِرُوا » : پراکنده و متفرق شوید . « إبْتَغُوا » : جستجو کنید . بطلبید .‏

سوره جمعة آیه 11
‏متن آیه : ‏
‏ وَإِذَا رَأَوْا تِجَارَةً أَوْ لَهْواً انفَضُّوا إِلَیْهَا وَتَرَکُوکَ قَائِماً قُلْ مَا عِندَ اللَّهِ خَیْرٌ مِّنَ اللَّهْوِ وَمِنَ التِّجَارَةِ وَاللَّهُ خَیْرُ الرَّازِقِینَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( برخی از اصحاب ، در یکی از جمعه‌ها ) هنگامی که تجارت و یا سرگرمیی را دیدند از پیرامون تو پراکنده شدند ، و تو را ایستاده ( بر منبر ، در حال خطبه ) رها کردند ! بگو : آنچه در پیش خدا ( از فضل و ثواب ) است ، بهتر از سرگرمی و بازرگانی است ، و خدا بهترین روزی‌رسان است .‏

‏توضیحات : ‏
‏« تِجَارَةً » : مراد کاروانی است که در وقت خطبه‌های جمعه از شام آمده بود . « لَهْواً » : سرگرمی . مراد طبلی است که به هنگام آمدن کاروان برای آگهی نواخته می‌شد . « إنفَضُّوا » : پخش و پراکنده شدند . « إلَیْهَا » : مرجع ( ها ) تجارت است .‏