ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 |
مکی است؛ ترتیب آن 79؛ شمار آیات آن 46
بِسۡمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحۡمَٰنِ ٱلرَّحِیمِ
﴿وَٱلنَّٰزِعَٰتِ غَرۡقٗا ١﴾.
خداوند متعال به فرشتگانی سوگند یاد کرده است که ارواح کافران را با قوّت و سختی میگیرند؛ طوری که با درد و مشقّت و با عذاب و حسرت از همه اجزای وجود آنان بیرون میکشند.
﴿وَٱلنَّٰشِطَٰتِ نَشۡطٗا ٢﴾.
الله عزوجل به فرشتگانی سوگند یاد کرده که ارواح مؤمنان را با لطف و نرمی و با آسانی و مهربانی بیرون میآورند؛ چنانکه قطرۀ آب از دهن ظرف به آسانی بیرون میشود.
﴿وَٱلسَّٰبِحَٰتِ سَبۡحٗا ٣﴾.
و به فرشتگانی سوگند یاد نموده که به امر و حکم پروردگار در آسمان صعود و نزول مینمایند و هر صنفی از ایشان در پیشگاه عظمت و نیروی پادشاه و سلطان جهان به کاری مصروف اند.
﴿فَٱلسَّٰبِقَٰتِ سَبۡقٗا ٤﴾.
الله عزوجل به فرشتگانی سوگند یاد کرده که ارواح مؤمنان را با شتاب به سوی جایگاهشان میبرند تا از نعمتها بهرهمند شوند و از آنچه حقتعالی برایشان وعده داده به تأخیر نیفتند.
﴿فَٱلۡمُدَبِّرَٰتِ أَمۡرٗا ٥﴾.
و به فرشتگانی سوگند یاد کرده که فرمان خداوند عزوجل را در زمنیۀ باران و بادها، نوشتن اعمال، نگهبانی مردم و انجام هر دستوری در زمینۀ رحمت و عذاب به اجرا میگذارند.
﴿یَوۡمَ تَرۡجُفُ ٱلرَّاجِفَةُ ٦﴾.
روزی که دمیدن نخستین صورت میگیرد و از اثرش زمین در اضطراب میآید، اهلش را میلرزاند، با همه موجوداتی که بر روی آن است به سختی تکان میخورد و به طور ناگهانی و طرز دهشتآوری به جنبش میآید.
﴿تَتۡبَعُهَا ٱلرَّادِفَةُ ٧﴾.
به تعقیب آن دمیدن دوم صورت میگیرد تا مردم از قبرها برخیزند به حضور پروردگار جهانیان روان شوند.
﴿قُلُوبٞ یَوۡمَئِذٖ وَاجِفَةٌ ٨﴾.
در آنجا از هول موقف، برخی دلها را اضطراب و لرزه فرا میگیرد؛ چنانکه نزدیک است از ترس خداوند دانای رازها از سینهها بیرون آید.
﴿أَبۡصَٰرُهَا خَٰشِعَةٞ ٩﴾.
چشمان این گروه از هول محضر و هراس منظر به ذلّت و حیرت گرفتار آمده است. آری! دیدگان فرو افتاده، فکرها را وحشت گرفته و چهرهها برای پروردگار یگانۀ قهّار فروتنی میکند.
﴿یَقُولُونَ أَءِنَّا لَمَرۡدُودُونَ فِی ٱلۡحَافِرَةِ ١٠﴾.
میگویند: آیا بعد از مرگ به حیات دوباره برمیگردیم؟! این سخنی خلاف واقع است؛ چون پدران و اجداد ما مردند و باز نگشتند. ما نیز رجعت و بازگشتی نخواهیم داشت، بلکه میمیریم و نابود میشویم.
﴿أَءِذَا کُنَّا عِظَٰمٗا نَّخِرَةٗ ١١﴾.
آیا وقتی استخوانهای ما پوسیده شود، اعضای ما پارچه پارچه گردد و ما خاک شویم به زندگی برمیگردیم و از نو حیات مییابیم؟! چنین کاری هرگز نخواهد بود.
﴿قَالُواْ تِلۡکَ إِذٗا کَرَّةٌ خَاسِرَةٞ ١٢﴾.
آنانکه به زندگی بعد از مرگ تکذیب میکنند به طور استبعاد و استهزا میگوید: اینچنین بازگشتی واقعاً زیان آور است، ما را خسارهمند میسازد و به مصلحت ما نیست.
﴿فَإِنَّمَا هِیَ زَجۡرَةٞ وَٰحِدَةٞ ١٣﴾.
واقعیت این است که دمیدن بار دوم یک آوازی بیش نیست و با انجام آن بر ما زحمتی رونما نمیشود. آری! آنگاه که در صور دمیده شود، آنان را مانند آفرینش نخست به زندگی باز میگردانیم و همچنان که بمیرانیم زنده میسازیم.
﴿فَإِذَا هُم بِٱلسَّاهِرَةِ ١٤﴾.
آنگاه که برای بار دوم در صور دمیده میشود، مردم برای فیصله و حکم الهی در زمینی روشن و پاکیزه از قبرها بیرون میآیند. در آن هنگام اعمال عرضه میشود، هولناکی بزرگی پدید میآید و خداوند ذوالجلال برای پاداش و جزای اعمال حضور دارد.
﴿هَلۡ أَتَىٰکَ حَدِیثُ مُوسَىٰٓ ١٥﴾.
آیا داستان بزرگ موسی علیه السلام ، استقامتش در برابر فرعون و دشواریهای را که دیده بود شنیدهای و از آن آگاهی داری؟ به راستی که این داستان بهترین نمونه و اسوهای است، پس صبر پیشهکن و بدان تسلّی شو.
﴿إِذۡ نَادَىٰهُ رَبُّهُۥ بِٱلۡوَادِ ٱلۡمُقَدَّسِ طُوًى ١٦﴾.
آنگاه که آفریدگار و تدبیر کنندۀ امورش او را در وادی مبارک و پاکیزۀ صور سینا ندا کرد. آری! وادی با سخن زدنش شرف یافت و به سبب وحیش مقدّس شد.
﴿ٱذۡهَبۡ إِلَىٰ فِرۡعَوۡنَ إِنَّهُۥ طَغَىٰ ١٧﴾.
پروردگارش برای او گفت: ای موسی! به نزد فرعون برو و او را به سوی توحید فرا خوان؛ زیرا او بغاوت و سرکشی نموده، با کفر و الحاد تکبّر و نافرمانی کرده و با فسق و فساد از حد تجاوز کرده است.
﴿فَقُلۡ هَل لَّکَ إِلَىٰٓ أَن تَزَکَّىٰ ١٨﴾.
با نرمی و ملایمت برایش بگو: آیا رغبت و تمایل داری که از کفر پاک شوی، خداوند عزوجل را به یگانگی بشناسی، عبادت را برای او خالص گردانی و با طاعتش خویشتن را تزکیه نمایی؟ این کار به خیر توست.
﴿وَأَهۡدِیَکَ إِلَىٰ رَبِّکَ فَتَخۡشَىٰ ١٩﴾.
تو را به راه پروردگای رهنمایی میکنم که با نعمتهایش پرورشت داده است؛ برای اینکه شاید از مجازات و عذابش بترسی، از فرمانش اطاعت کنی و از نواهیاش اجتناب نمایی.
﴿فَأَرَىٰهُ ٱلۡأٓیَةَ ٱلۡکُبۡرَىٰ ٢٠﴾.
موسی علیه السلام برای فرعون معجزۀ بزرگی را نشان داد؛ بدینگونه که عصایش به اذن خداوند عزوجل اژدهایی شد و این دلیلی بود که موسی علیه السلام راستگوی و پیامبری از جانب حقتعالی است.
﴿فَکَذَّبَ وَعَصَىٰ ٢١﴾.
امّا فرعون دعوت موسی علیه السلام را تکذیب نمود و از فرمانش سرکشی کرد، یا گفتارش را تکذیب کرد و کردارش را نافرمانی نمود. آری! از جملۀ تکذیبش این بود که دلیل را ترک نمود و از عصیانگریاش این بود که توحید را رها کرد.
﴿ثُمَّ أَدۡبَرَ یَسۡعَىٰ ٢٢﴾.
بعد از آن از هدایت رو گشتاند، در کمراهی کوشید، مردم را از پیروی موسی علیه السلام باز داشت و با ستمگری، کشتن و برده ساختن مردم در روی زمین دست به فساد زد.
﴿فَحَشَرَ فَنَادَىٰ ٢٣﴾.
مردم را جمع کرد و روش باطل، بهتان و دروغ ناپسندش را که همان ادّعای خدایی بود با آواز بلند برایشان اعلان نمود. خداوند عزوجل او را بکشد!
﴿فَقَالَ أَنَا۠ رَبُّکُمُ ٱلۡأَعۡلَىٰ ٢٤﴾.
آنگاه فرعون به دروغ و ناحق برای مردم گفت: من پروردگارتان هستم که با عطاهایش شما را پرورش داده است. از اینرو من از شما برتر و بالاتر هستم و پروردگاری بالاتر از من وجود ندارد. او با این سخنان قصد داشت که مورد پرستش مردم قرار گیرد.
﴿فَأَخَذَهُ ٱللَّهُ نَکَالَ ٱلۡأٓخِرَةِ وَٱلۡأُولَىٰٓ ٢٥﴾.
حقتعالی او را به نهاییترین جزا و به دشوارترین عذاب گرفتار کرد؛ طوری که او را در دنیا به دریا غرق نمود و در آخرت در آتش دوزخ میسوزاند، یا معنی این است که او را به سبب دو کلمۀ دروغینش مجازات نمود.
﴿إِنَّ فِی ذَٰلِکَ لَعِبۡرَةٗ لِّمَن یَخۡشَىٰٓ ٢٦﴾.
به راستی در جزایی که خداوند عزوجل برای فرعون مقرّر داشت و او را نابود و هلاک ساخت، برای کسانی که پرهیزگار باشند و از مولایشان بترسند پند و موعظۀ بزرگی است. آری! بازگشت هر عصیانگر سرکش و انجام سرنوشت هر مجرم زورمند همچنین است.
﴿ءَأَنتُمۡ أَشَدُّ خَلۡقًا أَمِ ٱلسَّمَآءُۚ بَنَىٰهَا ٢٧﴾.
آیا در سنجش خود گمان میکنید که آفرینش و ایجاد ساختار وجود شما از آفرینش آسمان که خداوند عزوجل آن را طور مُحکم بنا کرده و با استحکام برابر ساخته دشوارتر و بزرگتر است؟
﴿رَفَعَ سَمۡکَهَا فَسَوَّىٰهَا ٢٨﴾.
آن را بنا کرده، رفعت بخشیده و سقفش را بلند برده است؛ طوری که استواری آن را در جسم خودش مقرّر داشته و هر آسمان بر یکی دیگر تعالی و بلندی حاصل کرده است. پاک است خداوندی که این بنا را چنین زیبا آفریده است.
﴿وَأَغۡطَشَ لَیۡلَهَا وَأَخۡرَجَ ضُحَىٰهَا ٢٩﴾.
شب را تاریک ساخته و آن را با آمدن روز با نور خورشید محو مینماید. آری! اوتعالی بین اوقات مغایرت پدید آورده و همه لحظات را با توقیت معیّنی یک نواخت نساخته است. از همین است که نه شب از روز سبقت میجوید و نه روز از شب سبقت جسته است.
﴿وَٱلۡأَرۡضَ بَعۡدَ ذَٰلِکَ دَحَىٰهَآ ٣٠﴾.
بعد از رفعت آسمان، زمین را فرشی برای کائنات و گهوارهای برای زندگی مردم ساخته و آن را با وجود کُرویتش هموار داشته تا بر روی آن زندگی امکان یابد.
﴿أَخۡرَجَ مِنۡهَا مَآءَهَا وَمَرۡعَىٰهَا ٣١﴾.
آب را که از میان صخرهها و از زیر کوهها میگذرد از طریق چشمهها، چاهها و جویها در روی زمین بیرون میآورد تا چراگاههای سبز و خرّمی را پدید آورد و مورد استفادۀ حیوانات قرار گیرد.
﴿وَٱلۡجِبَالَ أَرۡسَىٰهَا ٣٢﴾.
کوهها را مانند میخ زمین ثابت ساخته تا آن را از اضطراب و جنبش باز دارد و آنها را بر مبنای حکمتش در اطراف زمین توزیع نموده تا کسانی که در رویش زندگی میکنند استقرار یابند.
﴿مَتَٰعٗا لَّکُمۡ وَ لِأَنۡعَٰمِکُمۡ ٣٣﴾.
این همه را برای آن مقرّر داشت تا منفعتی برای شما و متاعی برای چارپایانتان باشد. آری! بدینگونه مسکنتان را نیکو ساخت، وسایل زندگی شما را برابر داشت و حیاتتان را قایم نمود که در نتیجه انسان و حیوان در نعمت و فراوانی به سر میبرند.
﴿فَإِذَا جَآءَتِ ٱلطَّآمَّةُ ٱلۡکُبۡرَىٰ ٣٤﴾.
آنگاه که قیامت، یعنی همان بلای عظیم و حادثۀ بزرگ فرا رسد و با هولناکیاش بر چشمها، با آوازش بر گوشها و با خوفش بر دلها سیطره افگند.
﴿یَوۡمَ یَتَذَکَّرُ ٱلۡإِنسَٰنُ مَا سَعَىٰ ٣٥﴾.
در این هنگام، انسان از اعمال خوب و بد و از صلاح و فسادش به یاد میآورد؛ یعنی در وقتی که پشیمانی سودی ندارد و تحسر به جایی نمیرسد، حسناتش بر او عرضه میشود.
﴿وَبُرِّزَتِ ٱلۡجَحِیمُ لِمَن یَرَىٰ ٣٦﴾.
آتش دوزخ در پیش روی مردم آشکار میشود؛ طوری که از هیچکس پنهان نیست و همه آن را میبینند. این آتش برای بدکاران و کافران آماده شده است و انتظاری میکشد تا آنان را بسوزاند.
﴿فَأَمَّا مَن طَغَىٰ ٣٧﴾.
امّا کسی که متکبّر و عناد ورزیده، از حدود الهی تجاوز نموده، نقض عهد کرده و با شرک و انکار و خروج از طاعت پروردگار جبّار عقد ایمانش را شکستانده است.
﴿وَءَاثَرَ ٱلۡحَیَوٰةَ ٱلدُّنۡیَا ٣٨﴾.
زندگی دنیا را بر آخرت مقدّم داشته، برای تحصیل آن عمل کرده و آن را برتر دانسته است. همچنان آخرت را فراموش کرده، فرو گذاشت نموده و در نتیجه به حیات عاجل دل بسته و در لذایذش غوطهور شده است، امّا از روز آخرت رو گشتانده است.
﴿فَإِنَّ ٱلۡجَحِیمَ هِیَ ٱلۡمَأۡوَىٰ ٣٩﴾.
به راستی که دوزخ قرارگاه اوست و به خدا سوگند که بدجایگاهی است. او با گرفتاری به عذاب و زیانمندی در آن مأوی میگزیند، مقیم میگردد، جزای اعمالش را میچشد و به زنجیر کشیده میشود.
﴿وَأَمَّا مَنۡ خَافَ مَقَامَ رَبِّهِۦ وَنَهَى ٱلنَّفۡسَ عَنِ ٱلۡهَوَىٰ ٤٠﴾.
امّا کسی که از خداوند عزوجل بترسد، قدرش را عظیم داند و از مجازات و عذابش هراس داشته باشد. همچنان نفس خویش را از خواهشها باز دارد و از سرکشی و پیروی شهوات سرزنش کند و منع نماید.
﴿فَإِنَّ ٱلۡجَنَّةَ هِیَ ٱلۡمَأۡوَىٰ ٤١﴾.
به راستی که جایگاه این پرهیزگاران بهشتهای پُر از نعمتی است که با خوشنودی و خورسندی و با اکرام و برخورداری از نعمتها در آن جای میگیرند، احساس خوشبختی مینمایند و زندگی خوشایندی را سپری میکنند.
﴿یَسَۡٔلُونَکَ عَنِ ٱلسَّاعَةِ أَیَّانَ مُرۡسَىٰهَا ٤٢﴾.
ای محمّد! مشرکان از تو میپرسند که قیامت چه وقت بر پا میگردد، موعد آن چه زمانی است و کی واقع میشود؟ آنان از این پرسش تاریخ قیام آن را به طور استهزا میطلبند.
﴿فِیمَ أَنتَ مِن ذِکۡرَىٰهَآ ٤٣﴾.
بیان وقت قیامت به تو مناسبت ندارد؛ زیرا تو دربارۀ آن علم نداری تا برای آنان خبر دهی، حقتعالی هم تو را به موعدش آکاه نساخته تا آنان را آگاه سازی. بنابراین تو وقت قیام آن را نمیدانی.
﴿إِلَىٰ رَبِّکَ مُنتَهَىٰهَآ ٤٤﴾.
علم قیامت تنها در نزد خداوند عزوجل است و جز اوتعالی کسی بدان دانا نیست و آگاهی ندارد، نه فرشتۀ مقرّبی آن را میداند و نه پیامبر مرسلی.
﴿إِنَّمَآ أَنتَ مُنذِرُ مَن یَخۡشَىٰهَا ٤٥﴾.
نصیحت تو تنها به کسی فایدهبخش است که از قیام قیامت بترسد و برای آخرت عمل کند؛ زیرا تکذیبکنندگان اعراضکننده در لهو و بازی مصروف اند و در گمراهی خویش میکوشند. بنابراین و ظیفهات بیمدادن از قیامت است نه خبردادن از وقت برپا شدنش.
﴿کَأَنَّهُمۡ یَوۡمَ یَرَوۡنَهَا لَمۡ یَلۡبَثُوٓاْ إِلَّا عَشِیَّةً أَوۡ ضُحَىٰهَا٤٦﴾.
گویا که این کافران روزی که قیام رستاخیز را مشاهده کنند، جز اندازۀ وقت شام یا چاشت یک روز دنیا را باقی نماندهاند؛ از آنرو که درنگ آنان در دنیای فانی اندک و کوتاه بوده است. آری! دنیا خواب و خیالی بیش نیست و جز فرومایگان بدان فریب نمیخورند. آیا آخرت را به خاطر زندگی یک شامگاه یا چاشتگاهی قربان میکنند!!
بِسۡمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحۡمَٰنِ ٱلرَّحِیمِ
﴿وَٱلنَّٰزِعَٰتِ غَرۡقٗا ١ وَٱلنَّٰشِطَٰتِ نَشۡطٗا ٢ وَٱلسَّٰبِحَٰتِ سَبۡحٗا ٣ فَٱلسَّٰبِقَٰتِ سَبۡقٗا ٤ فَٱلۡمُدَبِّرَٰتِ أَمۡرٗا ٥ یَوۡمَ تَرۡجُفُ ٱلرَّاجِفَةُ ٦ تَتۡبَعُهَا ٱلرَّادِفَةُ ٧ قُلُوبٞ یَوۡمَئِذٖ وَاجِفَةٌ ٨ أَبۡصَٰرُهَا خَٰشِعَةٞ ٩ یَقُولُونَ أَءِنَّا لَمَرۡدُودُونَ فِی ٱلۡحَافِرَةِ ١٠ أَءِذَا کُنَّا عِظَٰمٗا نَّخِرَةٗ ١١ قَالُواْ تِلۡکَ إِذٗا کَرَّةٌ خَاسِرَةٞ ١٢ فَإِنَّمَا هِیَ زَجۡرَةٞ وَٰحِدَةٞ ١٣ فَإِذَا هُم بِٱلسَّاهِرَةِ ١٤ هَلۡ أَتَىٰکَ حَدِیثُ مُوسَىٰٓ ١٥﴾
به نام الله بخشندۀ مهربان
سوگند به فرشتگانی که جانهای (کافران) را به شدّت بیرون میکشند. ﴿۱﴾و سوگند به فرشتگانی که جانهای (مؤمنان) را به نرمی و آسانی میگیرند. ﴿۲﴾و سوگند به فرشتگانی که شناورند. ﴿۳﴾و سوگند به فرشتگانی که (در اجرای اوامر الهی) بر یگدیگر سبقت میگیرند. ﴿۴﴾و سوگند به فرشتگانی (که به امر الهی) کارها را تدبیر میکنند. ﴿۵﴾روزیکه (سپس از اولین دمیدن در صور) زمین (و کوهها و همه چیز) را بلرزه در آید ﴿۶﴾رد پی آن (دمیدن دوم حشر) بیاید. ﴿۷﴾دلهایی در آن روز سخت مضطرب (و ترسان) است. ﴿۸﴾و چشمهای آنان (از ترس و شرمساری) فرو افتاده است. ﴿۹﴾(کافران در دنیا) میگونید: «آیا ما (پس از مرگ دوباره) به حال اول خود باز میگردانیده میشویم؟! ﴿۱۰﴾آیا هنگامیکه استخوانهای پوسیدۀ شدیم (و به خاک تبدیل گشتیم، باز هم زنده میشویم؟!)». ﴿۱۱﴾گونید: «(اگر چنین وعدۀ درست باشد) آنگاه آن بازکشتی زیانبار است!». ﴿۱۲﴾پس آن (بازگشت) تنها با یک بانگ مهیب است! ﴿۱۳﴾پس ناگهان همگی بر عرصۀ زمین (محشر) ظاهر میشوند. ﴿۱۴﴾(ای پیامبر) آیا داستان موسی به تو رسیده است؟! ﴿۱۵﴾
﴿إِذۡ نَادَىٰهُ رَبُّهُۥ بِٱلۡوَادِ ٱلۡمُقَدَّسِ طُوًى ١٦ ٱذۡهَبۡ إِلَىٰ فِرۡعَوۡنَ إِنَّهُۥ طَغَىٰ ١٧ فَقُلۡ هَل لَّکَ إِلَىٰٓ أَن تَزَکَّىٰ ١٨ وَأَهۡدِیَکَ إِلَىٰ رَبِّکَ فَتَخۡشَىٰ ١٩ فَأَرَىٰهُ ٱلۡأٓیَةَ ٱلۡکُبۡرَىٰ ٢٠ فَکَذَّبَ وَعَصَىٰ ٢١ ثُمَّ أَدۡبَرَ یَسۡعَىٰ ٢٢ فَحَشَرَ فَنَادَىٰ ٢٣ فَقَالَ أَنَا۠ رَبُّکُمُ ٱلۡأَعۡلَىٰ ٢٤ فَأَخَذَهُ ٱللَّهُ نَکَالَ ٱلۡأٓخِرَةِ وَٱلۡأُولَىٰٓ ٢٥ إِنَّ فِی ذَٰلِکَ لَعِبۡرَةٗ لِّمَن یَخۡشَىٰٓ ٢٦ءَأَنتُمۡ أَشَدُّ خَلۡقًا أَمِ ٱلسَّمَآءُۚ بَنَىٰهَا ٢٧ رَفَعَ سَمۡکَهَا فَسَوَّىٰهَا ٢٨ وَأَغۡطَشَ لَیۡلَهَا وَأَخۡرَجَ ضُحَىٰهَا ٢٩ وَٱلۡأَرۡضَ بَعۡدَ ذَٰلِکَ دَحَىٰهَآ ٣٠ أَخۡرَجَ مِنۡهَا مَآءَهَا وَمَرۡعَىٰهَا ٣١ وَٱلۡجِبَالَ أَرۡسَىٰهَا ٣٢ مَتَٰعٗا لَّکُمۡ وَ لِأَنۡعَٰمِکُمۡ ٣٣ فَإِذَا جَآءَتِ ٱلطَّآمَّةُ ٱلۡکُبۡرَىٰ ٣٤ یَوۡمَ یَتَذَکَّرُ ٱلۡإِنسَٰنُ مَا سَعَىٰ ٣٥ وَبُرِّزَتِ ٱلۡجَحِیمُ لِمَن یَرَىٰ ٣٦ فَأَمَّا مَن طَغَىٰ ٣٧ وَءَاثَرَ ٱلۡحَیَوٰةَ ٱلدُّنۡیَا ٣٨ فَإِنَّ ٱلۡجَحِیمَ هِیَ ٱلۡمَأۡوَىٰ ٣٩ وَأَمَّا مَنۡ خَافَ مَقَامَ رَبِّهِۦ وَنَهَى ٱلنَّفۡسَ عَنِ ٱلۡهَوَىٰ ٤٠ فَإِنَّ ٱلۡجَنَّةَ هِیَ ٱلۡمَأۡوَىٰ ٤١ یَسَۡٔلُونَکَ عَنِ ٱلسَّاعَةِ أَیَّانَ مُرۡسَىٰهَا ٤٢ فِیمَ أَنتَ مِن ذِکۡرَىٰهَآ ٤٣ إِلَىٰ رَبِّکَ مُنتَهَىٰهَآ ٤٤ إِنَّمَآ أَنتَ مُنذِرُ مَن یَخۡشَىٰهَا ٤٥ کَأَنَّهُمۡ یَوۡمَ یَرَوۡنَهَا لَمۡ یَلۡبَثُوٓاْ إِلَّا عَشِیَّةً أَوۡ ضُحَىٰهَا ٤٦﴾
آنگاه که پروردگارش او را در وادی مقدس «طوی» ندا داد (و فرمود:). ﴿۱۶﴾به سوی فرعون برو، که او طغیان کرده است. ﴿۱۷﴾پس به او بگو: «آیا میخواهی پاکیزه شوی؟! ﴿۱۸﴾و من تو را به سوی پروردگارت هدایت کنم، آنگاه (از او) بترسی، (و فرمانیزدار شوی). ﴿۱۹﴾پس (موسی) معجزۀ بزرگ را به او نشان داد. ﴿۲۰﴾اما او تکذیب کرد و عصیان ورزید. ﴿۲۱﴾سپس پشت کرد و به کوشش و تلاش (علیه او) پرداخت. ﴿۲۲﴾پس (قومش را) جمع کرد و ندا داد. ﴿۲۳﴾و آنگاه گفت: «من پروردگار برتر شما هستم». ﴿۲۴﴾پس الله او را به عذاب آخرت و دنیا گرفتار کرد. ﴿۲۵﴾بیگمان در این (واقعۀ) عبرتی است برای کسیکه (از الله) میترسد. ﴿۲۶﴾آیا آفرنیش شما (بعد از مرگ) سختتر است یا آسمان که (الله) آن را بنا کرد؟ ﴿۲۷﴾سقف آن را برا فراشت، پس به آن شکل و نظم داد. ﴿۲۸﴾و شبش را تاریک، و روزش را روشن گردانید. ﴿۲۹﴾و زمین را بعد از آن گسترانید. ﴿۳۰﴾و از آن آب (چشمهها و چاهها) و چراگاهش را بیرون آورد. ﴿۳۱﴾و کوهها را محکم و استوار (بر روی زمین) قرار داد. ﴿۳۲﴾(همۀ اینها) برای بهرهگیری شما و چهارپایانتان است. ﴿۳۳﴾پس هنگامیکه (آن) حادثۀ بزرگ (قیامت) فرا رسد، ﴿۳۴﴾در آن روز انسان (تمام اعمال و) تلاشهای خود را به یاد آورد. ﴿۳۵﴾و جهنم برای هر بیننده آشکار میشود. ﴿۳۶﴾پس آن کس که طغیان (و سرکشتی) کرده باشد. ﴿۳۷﴾و زندگی دنیا را (بر آخرت) ترجیح داده باشد. ﴿۳۸﴾پس بی ترید جهنم جایگاه اوست. ﴿۳۹﴾و اما کسیکه از ایستادن در حضور پروردگارش بیمناک بوده، و نفس را از هوی (و هوس) باز داشته باش. ﴿۴۰﴾پس قطعاً بهشت جایگاه اوست. ﴿۴۱﴾(ای پیامبر) در بارۀ قیامت از تو میپرسند، که در چه زمانی واقع میشود؟ ﴿۴۲﴾تو را با یاد آوری این سخن چه کار است؟ ﴿۴۳﴾(سر انجام و) منتهای (علم) آن نزد پروردگارتواست. ﴿۴۴﴾(ای پیامبر) توتنها بیمدهندۀ کسانی هستی که از آن میترسند. ﴿۴۵﴾روزیکه (کافران قیامت را) ببیند، (چنین احساس میکنند که) گویی (در دنیا) جز یک شامگاه یا چاشتگاه درنگ نکردهاند. ﴿۴۶﴾.
تفسیر نور:
سوره نازعات آیه 1
متن آیه :
وَالنَّازِعَاتِ غَرْقاً
ترجمه :
سوگند به همه چیزهائی که ( نیروئی بدانها داده شده است که بدان اشیاء را از
قرارگاه خود ) کاملاً برمیکنند و بیرون میکشند !
توضیحات :
« النَّازِغاَتِ » : برکنندگان . بیرون کشندگان . برای واژههای پنجگانه (
نَازِعَات ، نَاشِطَات ، سَابِحَات ، سَابِقَات ، مُدَبِّرَات ) بیش از شش معنی
بیان کردهاند ( نگا : تفسیر کبیر ) . از جمله : فرشتگان ، ستارگان آسمان ، اسبان
مجاهدان ، ارواح مردگان ، غازیان و جهادگران ، قلوب مردمان ، و گاهی آمیزهای از
اینها . امّا اغلب مفسّران طرفدار ستارگان و فرشتگانند . بهترین نظریّه ، سخن
تفسیر المنتخب است که گردآورنده چکیده همه نظرات است و ما آن را پسندیده و تقدیم
داشتهایم . « غَرْقاً » : به گونه اغراقآمیز . به تمام و کمال .
سوره نازعات آیه 2
متن آیه :
وَالنَّاشِطَاتِ نَشْطاً
ترجمه :
و سوگند به همه چیزهائی که ( نیروئی بدانها داده شده است که بدان اشیاء را از
قرارگاه خود ) چابکانه و استادانه بیرون میکشند !
توضیحات :
« النَّاشِطَاتِ » : آنهائی که کارها را آهسته و آرام ، ولی استادانه و چابکانه
به انجام میرسانند .
سوره نازعات آیه 3
متن آیه :
وَالسَّابِحَاتِ سَبْحاً
ترجمه :
و سوگند به همه چیزهائی که ( سرعتی بدانها داده شده است که در پرتو آن ، وظائف
خود را هر چه زودتر ) به گونه ساده و آسان انجام میدهند !
توضیحات :
. . .
سوره نازعات آیه 4
متن آیه :
فَالسَّابِقَاتِ سَبْقاً
ترجمه :
و سوگند به همه چیزهائی که ( در انجام وظائف محولّه بر دیگران ) کاملاً سبقت میگیرند
!
توضیحات :
« السَّابِقَاتِ » : پیشتازان . سبقتگیرندگان .
سوره نازعات آیه 5
متن آیه :
فَالْمُدَبِّرَاتِ أَمْراً
ترجمه :
و سوگند به همه چیزهائی که ( با ویژگیهائی که بدانها داده شده است ) به اداره
امور میپردازند !
توضیحات :
« الْمُدَبِّرَاتِ » : گردانندگان . ادارهکنندگان . « أَمْراً » : کار . مراد
کارها است . چرا که این واژه اسم جنس و به منزله جمع است ( نگا : تفسیر کبیر ) .
جواب قسم محذوف است . یعنی سوگند به همه این آفریدههای عجیب و غریب جهان ، که
رستاخیز برپا میشود و قیامت میآید .
سوره نازعات آیه 6
متن آیه :
یَوْمَ تَرْجُفُ الرَّاجِفَةُ
ترجمه :
( رستاخیز و قیامت برپا گردد ) در آن روزی که ( نفخه اوّل ، در صور دمیده میشود
و ) زلزلهای در میگیرد ( و دنیا خراب میگردد و همگان میمیرند ) .
توضیحات :
« تَرْجُفُ » : میلرزد . میلرزاند . این فعل به صورت لازم و متعدّی به کار میرود
. « الرَّاجِفَةُ » : لرزان . لرزاننده . مراد نفخه نخستین صور است که در جهان میپیچد
و جهان را میلرزاند و خراب میگرداند . برخی گفتهاند : مراد زلزله کره زمین و از
هم پاشیدن آن است .
سوره نازعات آیه 7
متن آیه :
تَتْبَعُهَا الرَّادِفَةُ
ترجمه :
سپس ( نفخه دوم ، در صور دمیده میشود و زلزله نخستین ) زلزله دیگری به دنبال
خواهد داشت ( که مردگان زنده میگردند و رستاخیز و قیامت آغاز میشود ، و جهان
ابدی آغاز میگردد ) .
توضیحات :
« تَتْبَعُهَا » : به دنبال آن میآید و رخ میدهد . « الرَّادِفَةُ » : پیرو .
به دنبال آینده . مراد نفخه دوم است که بعد از نفخه اوّل قرار دارد و اعلام فرا
رسیدن رستاخیز و قیامت است . برخی گفتهاند : مراد زلزله و تکانی است که آسمانها
را به دنبال ویرانی زمین در بر میگیرد ( نگا : زمر / 68 ) .
سوره نازعات آیه 8
متن آیه :
قُلُوبٌ یَوْمَئِذٍ وَاجِفَةٌ
ترجمه :
دلهائی در آن روز تپان و پریشان میگردند .
توضیحات :
« وَاجِفَةٌ » : مضطرب و پریشان . لرزان و نگران . تپنده و آشفته .
سوره نازعات آیه 9
متن آیه :
أَبْصَارُهَا خَاشِعَةٌ
ترجمه :
و چشمانشان فرو افتاده و فروخفته میگردد .
توضیحات :
« أَبْصَارُهُمْ » : چشمان ایشان . مراد صاحبان چشمها است . « خَاشِعَةً » : ذلیل
و خوار . فرو افتاده و فروخفته .
سوره نازعات آیه 10
متن آیه :
یَقُولُونَ أَئِنَّا لَمَرْدُودُونَ فِی الْحَافِرَةِ
ترجمه :
( اینان در دنیا ) میگفتند : آیا ما دوباره ( زنده میگردیم و ) به زندگی
بازگردانده میشویم ؟ !
توضیحات :
« مَرْدُودُونَ » : برگردانده شدگان . « الْحَافِرَةِ » : راه طی شده . حالت
نخستین و زندگی پیشین . مراد حیات دوباره و آفرینش دوباره است .
سوره نازعات آیه 11
متن آیه :
أَئِذَا کُنَّا عِظَاماً نَّخِرَةً
ترجمه :
آیا وقتی که استخوانهای پوسیده و فرسودهای خواهیم شد ( به زندگی بازگردانده میشویم
؟ ) .
توضیحات :
« عِظَام » : جمع عَظْم ، استخوانها . « نَخِرَةً » : پوسیده . فرسوده .
سوره نازعات آیه 12
متن آیه :
قَالُوا تِلْکَ إِذاً کَرَّةٌ خَاسِرَةٌ
ترجمه :
( تمسخرکنان ) میگفتند : این ( بازگشت به زندگی دوباره ، اگر انجامپذیر گردد )
در این صورت بازگشت زیانبار و زیانبخشی خواهد بود ! ( و ما هرگز از این زیانها
نخواهیم کرد ، و چنین کاری ممکن نیست ) .
توضیحات :
« تِلْکَ » : این رجعت و بازگشت . « إِذاً » : آن گاه . « کَرَّةٌ » : بازگشت .
برگشت . « خَاسِرَةٌ » : زیانبار . زیانبخش . پرضرر و زیان .
سوره نازعات آیه 13
متن آیه :
فَإِنَّمَا هِیَ زَجْرَةٌ وَاحِدَةٌ
ترجمه :
( بازگشت آنان چندان مشکل نیست ) تنها صدائی ( از صور ) برمیخیزد و بازگشت انجام
میپذیرد .
توضیحات :
« هِیَ » : بازگشت . زندگی . رجعت به حیات دوباره . « زَجْرَةٌ » : صدا و فریاد .
مراد صدای صور برای بار دوم است که بر اثر آن همه مردگان زنده میگردند .
سوره نازعات آیه 14
متن آیه :
فَإِذَا هُم بِالسَّاهِرَةِ
ترجمه :
ناگهان همگان ( به پا میخیزند و ) در دشت پهناور و سفید محشر آماده میشوند .
توضیحات :
« السَّاهِرَةِ » : دشت و بیابان سفید و هموار و پهناور . مراد صحرای محشر است .
سوره نازعات آیه 15
متن آیه :
هَلْ أتَاکَ حَدِیثُ مُوسَى
ترجمه :
آیا خبر داستان موسی به تو رسیده است ؟
توضیحات :
« حَدِیثُ » : سخن . خبر . داستان . « هَلْ أَتَاکَ . . . » : مطلب با استفهام
شروع شده است تا شوق شنونده بیدار ، و آماده شنیدن داستان گردد .
سوره نازعات آیه 16
متن آیه :
إِذْ نَادَاهُ رَبُّهُ بِالْوَادِ الْمُقَدَّسِ طُوًى
ترجمه :
بدان گاه که پروردگارش او را در زمین مقدّس طُوی صدا زد .
توضیحات :
« بِالْوَادِی الْمُقَدَّسِ طُویً » : ( نگا : طه / 12 ) . « الْوَادِی » :
سرزمین . یاء آخر آن در رسمالخطّ قرآنی حذف شده است . « طُویً » : نام سرزمینی در
شام ، میان مَدْیَن و مصر ، در پائین کوه طور سینا ، نخستین بار ، در آنجا به موسی
( ع ) وحی شد . بدل از ( الْوادی ) است .
سوره نازعات آیه 17
متن آیه :
اذْهَبْ إِلَى فِرْعَوْنَ إِنَّهُ طَغَى
ترجمه :
( بدو گفت : ) برو به سوی فرعون که سرکشی و طغیان کرده است .
توضیحات :
« طَغی » ، : سرکشی کرده است . در کفر و عصیان و ظلم ، از حد گذشته است . از مرز
بندگی فراتر رفته است .
سوره نازعات آیه 18
متن آیه :
فَقُلْ هَل لَّکَ إِلَى أَن تَزَکَّى
ترجمه :
بگو : آیا میل داری ( از آنچه در آن هستی ) ، رها و پاک گردی ؟
توضیحات :
« هَل لَّکَ . . . » : آیا میل داری ؟ خبر مبتدای محذوفی چون ( مَیْلٌ ) و (
رَغْبَةٌ ) است ، در اصل چنین است : هَل لَّکَ مَیْلٌ ؟ این شیوه ، در خواستِ توأم
با سازش و نرمش است . « تَزَکّی » : پاک گردی . فعل مضارع است و اصل آن (
تَتَزکّی ) است .
سوره نازعات آیه 19
متن آیه :
وَأَهْدِیَکَ إِلَى رَبِّکَ فَتَخْشَى
ترجمه :
و تو را به سوی پروردگارت رهبری کنم ( و او را به تو بشناسانم ) تا تو ( از او )
اندیشناک و بیمناک گردی ( و خلاف نکنی ؟ )
توضیحات :
« فَتَخْشی » : خشیت ، ترس و هراسی است که نتیجه احساس به عظمت و قدرت خدا است .
چنین احساسی هم با شناخت او ، در دل انسان پدیدار میشود ( نگا : فاطر / 28 ) .
سوره نازعات آیه 20
متن آیه :
فَأَرَاهُ الْآیَةَ الْکُبْرَى
ترجمه :
( موسی به پیش فرعون رفت و ) معجزه بزرگ ( خود ، یعنی تبدیل عصا به اژدها ) را
بدو نشان داد .
توضیحات :
« الآیَةَ الْکُبْری » : معجزه بزرگ . مراد تبدیل عصا به اژدها است . نشان دادن
معجزه و کار عملی ، پس از بیان ادلّه و براهین قولی بوده است .
سوره نازعات آیه 21
متن آیه :
فَکَذَّبَ وَعَصَى
ترجمه :
امّا فرعون ، موسی را دروغگو نامید و ( نبوّت او را نپذیرفت ، و از چیزی که از
جانب خدا با خود آورده بود ) سرپیچی کرد .
توضیحات :
« کَذَّبَ » : موسی را تکذیب کرد و پیغمبریش را دروغ نامید . « عَصی » : از
دستورهای آسمانی و رهنمودهای الهی سرپیچی و سرکشی کرد .
سوره نازعات آیه 22
متن آیه :
ثُمَّ أَدْبَرَ یَسْعَى
ترجمه :
سپس پشت کرد و رفت و ( برای مبارزه با موسی ) به سعی و تلاش پرداخت .
توضیحات :
« أَدْبَرَ » : پشت کرد و رفت .
سوره نازعات آیه 23
متن آیه :
فَحَشَرَ فَنَادَى
ترجمه :
آن گاه ( جادوگران را ) گرد آورد و ( مردمان را ) دعوت کرد .
توضیحات :
« حَشَرَ » : بسیج کرد . گرد آورد . مراد گرد آوردن جادوگران است ( نگا : شعراء /
36 و 53 ) . « نَادی » : دعوت کرد . فرا خواند . بانگ برداشت ( نگا : زخرف / 51
) .
سوره نازعات آیه 24
متن آیه :
فَقَالَ أَنَا رَبُّکُمُ الْأَعْلَى
ترجمه :
و گفت : من والاترین معبود شما هستم !
توضیحات :
« أناَ رَبُّکُمْ الأعْلی » : با توجّه به خاصّیّت نفسِ آفتزده طاغیان که کلمه
حق و دعوت به آن ، بر طغیان و غرورشان میافزاید ( نگا : بقره / 206 ، صافّات /
35 ) و مال و منال و مقام گاهی به ادّعای الوهیّتشان میکشاند ( نگا : زخرف / 51
) جنون پادشاهی هم فرعون مادیگرا را بر آن داشته است که در اوقات معمولی معبودهائی
برای خود برگزیند ( نگا : اعراف / 127 ) و در لحظاتی خویشتن را یگانه معبود
دیگران بداند ( نگا : شعراء / 29 ، قصص / 38 ) و زمانی خود را معبود والایِ والا
بنامد . همیشه تاریخ ، شاهد خداگونهها بوده و سخن قال یا حال ایشان را شنیده است
. مگر از کافران بیادب ، جز این باید شنید ؟
سوره نازعات آیه 25
متن آیه :
فَأَخَذَهُ اللَّهُ نَکَالَ الْآخِرَةِ وَالْأُولَى
ترجمه :
خدا او را به عذاب دنیا و آخرت گرفتار کرد .
توضیحات :
« نَکَالَ » : تعذیب . عذاب و عقوبت . مفعول مطلق است و یا منصوب به نزع خافض است
. « الآخِرَةِ وَ الأُولی » : آن جهان و این جهان . چون عذاب آخرت مهمتر از عذاب
دنیا است ، ذکر آن پیشتر آمده است .
سوره نازعات آیه 26
متن آیه :
إِنَّ فِی ذَلِکَ لَعِبْرَةً لِّمَن یَخْشَى
ترجمه :
در این ( داستان موسی و فرعون ، درس ) عبرت بزرگی است برای کسی که ( از خدا )
بترسد .
توضیحات :
« لِمَن یَخْشی » : عبرت گرفتن از چنین داستانهائی تنها برای کسانی میسّر است که
خوف و خشیت و احساس مسؤولیّت به دل راه دادهاند .
سوره نازعات آیه 27
متن آیه :
أَأَنتُمْ أَشَدُّ خَلْقاً أَمِ السَّمَاء بَنَاهَا
ترجمه :
( ای منکرانِ معاد ! ) آیا آفرینش ( مجدّد پس از مرگ ) شما سختتر است یا آفرینش
آسمان که خدا آن را ( با این همه عظمت سرسامآور و نظم و نظام شگفت ، بالای سرتان
همچون کاخی ) بنا نهاده است ؟
توضیحات :
« خَلْقاً » : آفرینش . ساختار . تمییز است . « أَأَنتُمْ أَشَدُّ . . . » : این
آیه پاسخ گفتار منکران معاد است که میگفتند : أإِنَّا لَمَرْدُودُونَ فِی الْحَافِرَةِ
. اجزاء کرات آسمانی را از عدم آفریده است و آنها را به شکل خورشیدها و ماهها و
ستارهها درآورده است ، اجزاء متفرّق بدن شما را نیز بازآفرینی میکند و بهم میپیوندد
و در صحنه حیات مجدّد حاضر میگرداند و مورد بازخواستتان قرار میدهد . پس چه جای
شگفتی است ؟
سوره نازعات آیه 28
متن آیه :
رَفَعَ سَمْکَهَا فَسَوَّاهَا
ترجمه :
ارتفاع و بلندای آن را بالا برد و گسترشش داد ، و آن را آراسته و پیراسته کرد و
سر و سامانش بخشید .
توضیحات :
« رَفَعَ » : بالا برد . گسترش داد . « سَمْکَ » : ارتفاع . بلندا . بعضی آن را
سقف و آسمانه دانستهاند . « سَوّی » : ساخته و پرداخته کرد . یعنی هر یک را
فواصل معیّن و اندازه و خاصّیّت ویژه بخشید و در مدارات خود جای داد و یکی را به
دیگری مرتّبط ساخت . ( نگا : بقره / 29 ) .
سوره نازعات آیه 29
متن آیه :
وَأَغْطَشَ لَیْلَهَا وَأَخْرَجَ ضُحَاهَا
ترجمه :
و شب آن را تاریک کرد ، و روزِ آن را پدیدار و روشن ساخت .
توضیحات :
« أَغْطَشَ » : تاریک کرد . دیجور ساخت . « أَخْرَجَ » : پدیدار کرد . ظهور بخشید
. مراد روشن کردن است . « ضُحی » : اوائل روز . تمام روز ( نگا : اعراف / 98 ،
طه / 59 ، ضحی / 1 ، نازعات / 46 ) .
سوره نازعات آیه 30
متن آیه :
وَالْأَرْضَ بَعْدَ ذَلِکَ دَحَاهَا
ترجمه :
و پس از آن ، زمین را غلتاند و ( به شکل بیضی در آورد و ) گستراند .
توضیحات :
« دَحَاهَا » : آن را پرت کرد و غلتاند . آن را به شکل بیضی درآورد و گستراند .
چون اغلب تفسیرها و فرهنگها ( دحو ) را تنها به معنی ( گسترانیدن ) ذکر کردهاند ،
چند جمله را برای تأکید معنی غلتاندن و قِل دادن از دو تفسیر عیناً ذکر مینمائیم
: أَصْلُ الدَّحْوِ الإِزالَةُ لِلشَّیْء مِنْ مَکانٍ إِلی مَکانٍ ، وَ مِنْهُ
یُقالُ : إِنَّ الصَّبِیَّ یَدْحُو بِالْکُرَةِ ، أَیْ یَقْذِفُهَا عَلی وَجْهِ
الأرْضِ ( نگا : تفسیر کبیر ) . دَحَاهَا : بَسَطَهَا وَ أَوْسَعَهَا لِسُکْنی
أَهْلِها ، أَوْ جَعَلَهَا عَلی شَکْلِ دِحْیَةٍ وَ هِیَ الْبَیْضَةُ ( نگا :
تفسیر و بیان مفردات القرآن ) . همچنین ( نگا : فرهنگهای : محیطالمحیط ، لسانالعرب
. تفسیرهای : المصحفالمیسّر ، پرتوی از قرآن ، المنار جلد اوّل صفحه 248 ) .
سوره نازعات آیه 31
متن آیه :
أَخْرَجَ مِنْهَا مَاءهَا وَمَرْعَاهَا
ترجمه :
آب آن را و چراگاه آن را پدیدار کرد .
توضیحات :
« مَرْعی » : چراگاه . « مَآءَها وَ مَرْعَاهَا » : اشاره به مایه حیات جانداران
و اقوات آنها است .
سوره نازعات آیه 32
متن آیه :
وَالْجِبَالَ أَرْسَاهَا
ترجمه :
و کوهها را محکم و استوار کرد .
توضیحات :
« أَرْسَاهَا » : ثابت و استوار کرد ( نگا : رعد / 3 ، حجر / 19 ، نحل / 15 ) .
سوره نازعات آیه 33
متن آیه :
مَتَاعاً لَّکُمْ وَلِأَنْعَامِکُمْ
ترجمه :
برای استفاده شما و چهارپایان شما ( همه اینها را سر و سامان داده و سرگشته و
فرمانبردار کردهایم ) .
توضیحات :
« مَتَاعاً » : بهرهمندی و بهرهگیری . استفاده . مفعولٌله است .
سوره نازعات آیه 34
متن آیه :
فَإِذَا جَاءتِ الطَّامَّةُ الْکُبْرَى
ترجمه :
هنگامی که بزرگترین حادثه ( و بلای سخت طاقتفرسای قیامت ) فرا میرسد .
توضیحات :
« الطّآمَّةُ » : حادثه عظیم . مصیبت طاقتفرسا . بلای سخت و فراگیر . مراد قیامت
است . « الْکُبْری » : بزرگترین . معلوم است هیچ مصیبت و واقعهای بزرگتر از
قیامت نیست .
سوره نازعات آیه 35
متن آیه :
یَوْمَ یَتَذَکَّرُ الْإِنسَانُ مَا سَعَى
ترجمه :
در آن روز ، انسان به یاد میآورد همه کوششها و تلاشهائی را که کرده است .
توضیحات :
« یَوْمَ » : بدل از ( إِذَا ) است و جواب ( إِذَا ) محذوف است و تفصیل نهفته در
آیات بعدی است . یعنی همین که طامّه کبری روی آورد ، عالَم و روز و دورهای پیش میآید
که در آن موجبات غفلت و فراموشی از میان میرود ، و . . .
سوره نازعات آیه 36
متن آیه :
وَبُرِّزَتِ الْجَحِیمُ لِمَن یَرَى
ترجمه :
و دوزخ برای هر فرد بینائی ، آشکار و نمایان میگردد ( و بر کسی مخفی نمیماند )
.
توضیحات :
« بُرِّزَتْ » : نموده شد . آشکار گردانده شد .
سوره نازعات آیه 37
متن آیه :
فَأَمَّا مَن طَغَى
ترجمه :
امّا آن کسی که طغیان و سرکشی کرده باشد .
توضیحات :
« طَغی » : سرکشی و نافرمانی کرده باشد ( نگا : نازعات / 17 ) .
سوره نازعات آیه 38
متن آیه :
وَآثَرَ الْحَیَاةَ الدُّنْیَا
ترجمه :
و زندگی دنیا را ( برگزیده باشد و بر آخرت ) ترجیح داده باشد .
توضیحات :
« ءَاثَرَ » : برگزیده باشد . ترجیح داده باشد .
سوره نازعات آیه 39
متن آیه :
فَإِنَّ الْجَحِیمَ هِیَ الْمَأْوَى
ترجمه :
قطعاً دوزخ جایگاه ( او ) است .
توضیحات :
« الْمَأْوی » : منزل و جایگاه .
سوره نازعات آیه 40
متن آیه :
وَأَمَّا مَنْ خَافَ مَقَامَ رَبِّهِ وَنَهَى النَّفْسَ
عَنِ الْهَوَى
ترجمه :
و امّا آن کس که از جاه و مقام پروردگار خود ترسیده باشد ، و نفس را از هوی و هوس
بازداشته باشد .
توضیحات :
« مَقَامَ رَبِّهِ » : ( نگا : رحمن / 46 ، ابراهیم / 14 ) . مَقام ، در اصل به
معنی جایگاه اقامت است . در اینجا مراد شخص حاضر در آن است که ذات خداوند سبحان
است .
سوره نازعات آیه 41
متن آیه :
فَإِنَّ الْجَنَّةَ هِیَ الْمَأْوَى
ترجمه :
قطعاً بهشت جایگاه ( او ) است .
توضیحات :
. . .
سوره نازعات آیه 42
متن آیه :
یَسْأَلُونَکَ عَنِ السَّاعَةِ أَیَّانَ مُرْسَاهَا
ترجمه :
از تو درباره قیامت میپرسند که در چه زمانی واقع میشود ؟
توضیحات :
« أَیَّانَ » : چه وقت ؟ کی ؟ « مُرْسَاهَا » : وقوع قیامت و برپا شدن آن .
مصدر میمی است از إِرْساء ( نگا : اعراف / 187 ، هود / 41 ) .
سوره نازعات آیه 43
متن آیه :
فِیمَ أَنتَ مِن ذِکْرَاهَا
ترجمه :
تو را چه آگهی و خبر از آن ؟ ! ( تو چیزی از آن نمیدانی ) .
توضیحات :
« فِیمَ » : مخفّف ( فِی مَا ) است . « ذِکْری » : خبر دادن . بیان کردن .
سوره نازعات آیه 44
متن آیه :
إِلَى رَبِّکَ مُنتَهَاهَا
ترجمه :
آگاهیِ از زمان قیامت ، به پروردگارت واگذار میگردد ( و اطّلاع از وقوع آن کار
پروردگار تو است ؛ نه تو ) .
توضیحات :
« مُنتَهی » : انتهاء . واگذاری ( نگا : نجم / 14 و 42 ) . « إِلی رَبِّکَ
مُنتَهَاهَا » : چکیده مطلب این است : تنها خداوند از وقوع قیامت آگاه است و بس (
نگا : اعراف / 187 ، لقمان / 34 ) .
سوره نازعات آیه 45
متن آیه :
إِنَّمَا أَنتَ مُنذِرُ مَن یَخْشَاهَا
ترجمه :
وظیفه تو تنها و تنها بیم دادن و هوشدار باش به کسانی است که از قیامت میترسند (
و روح حقجوئی و حقطلبی دارند ) .
توضیحات :
« مُنذِرُ » : بیمدهنده . اعلام خطرکننده . « مُنذِرُ مَن یَخْشَاهَا » : این
گونه تعبیرات اشاره به این حقیقت است که اگر کسانی دچار طغیان نفسانی نشده باشند و
بلکه اندیشناک بوده و آماده پذیرش حق باشند ، گوش دل به اندرزهای آسمانی فرا میدهند
، و ادلّه و برهان ، خردهایشان را تکان میدهد ( نگا : بقره / 2 ) .
سوره نازعات آیه 46
متن آیه :
کَأَنَّهُمْ یَوْمَ یَرَوْنَهَا لَمْ یَلْبَثُوا إِلَّا
عَشِیَّةً أَوْ ضُحَاهَا
ترجمه :
روزی که آنان برپائی رستاخیز را میبینند ( چنین احساس میکنند که در جهان ) گوئی
جز شامگاهی یا چاشتگاهی از آن درنگ نکردهاند و بسر نبردهاند .
توضیحات :
« لَمْ یَلْبَثُوا » : درنگ نکردهاند . نماندهاند و بسر نبردهاند ( نگا : بقره
/ 259 ، مؤمنون / 112 و 114 ) . « عَشِیَّةً » : شب هنگام . آخر روز . « ضُحی »
: چاشتگاه . اوّل روز . « عَشِیَّةً أَوْضُحَاهَا » : مراد چند ساعتی است ( نگا :
یونس / 45 ، احقاف / 35 ، مؤمنون / 113 ) . مرجع ( هَا ) واژه ( عَشِیَّةً )
است و بیانگر این است ، صبحِ همان عصرگاه مراد است .