سورة النساء - سورة 4 - عدد آیاتها 176
بسم الله الرحمن الرحیم
به نام الله بخشندة مهربان
یَا أَیُّهَا النَّاسُ اتَّقُواْ رَبَّکُمُ الَّذِی خَلَقَکُم مِّن نَّفْسٍ وَاحِدَةٍ وَخَلَقَ مِنْهَا زَوْجَهَا وَبَثَّ مِنْهُمَا رِجَالاً کَثِیرًا وَنِسَاء وَاتَّقُواْ اللَّهَ الَّذِی تَسَاءَلُونَ بِهِ وَالأَرْحَامَ إِنَّ اللَّهَ کَانَ عَلَیْکُمْ رَقِیبًا ای مردم از پروردگارتان بترسید، آن ذاتی که شما را از یک تن آفرید، و همسرش را (نیز) از او آفرید، و از آن دو، مردان و زنان بسیاری پراکنده کرد، و از پروردگاری که به (نام) او از همدیگر درخواست میکنید، و (همچنین) از (گسستن) پیوند خویشاوندی بپرهیزید. بیگمان الله همواره بر شما مراقب (و نگهبان) است. ﴿1﴾
وَآتُواْ الْیَتَامَى أَمْوَالَهُمْ وَلاَ تَتَبَدَّلُواْ الْخَبِیثَ بِالطَّیِّبِ وَلاَ تَأْکُلُواْ أَمْوَالَهُمْ إِلَى أَمْوَالِکُمْ إِنَّهُ کَانَ حُوبًا کَبِیرًا و به یتیمان اموالشان را بدهید، و (اموال) ناپاک (خود) را با (اموال) پاک (یتیمان) عوض نکنید، و اموال آنان را همراه اموال خودتان (با مخلوط کردن) نخورید، به راستی که این گناه بزرگی است. ﴿2﴾
وَإِنْ خِفْتُمْ أَلاَّ تُقْسِطُواْ فِی الْیَتَامَى فَانکِحُواْ مَا طَابَ لَکُم مِّنَ النِّسَاء مَثْنَى وَثُلاثَ وَرُبَاعَ فَإِنْ خِفْتُمْ أَلاَّ تَعْدِلُواْ فَوَاحِدَةً أَوْ مَا مَلَکَتْ أَیْمَانُکُمْ ذَلِکَ أَدْنَى أَلاَّ تَعُولُواْ و اگر ترسیدید که در حق دختران یتیم نتوانید عدالت را رعایت کنید، (از ازدواج با آنها صرف نظر کنید و) با زنانی (دیگر) که مورد پسند شماست دو دو، و سه سه، چهار چهار، ازدواج کنید. پس اگر بیم دارید که نتوانید عدالت کنید، به یک (زن) یا به آنچه (از کنیزان) که مالک آنهایید (اکتفا نمایید) این (کار) نزدیکتر است به اینکه ستم نکنید. ﴿3﴾
وَآتُواْ النِّسَاء صَدُقَاتِهِنَّ نِحْلَةً فَإِن طِبْنَ لَکُمْ عَن شَیْءٍ مِّنْهُ نَفْسًا فَکُلُوهُ هَنِیئًا مَّرِیئًا و مهریه زنان را به عنوان هدیه (و فریضهای الهی) با طیب خاطر به آنان بدهید، پس اگر آنان چیزی از آن را با رضایت خاطر به شما بخشیدند، آن را حلال و گوارا بخورید. ﴿4﴾
وَلاَ تُؤْتُواْ السُّفَهَاء أَمْوَالَکُمُ الَّتِی جَعَلَ اللَّهُ لَکُمْ قِیَامًا وَارْزُقُوهُمْ فِیهَا وَاکْسُوهُمْ وَقُولُواْ لَهُمْ قَوْلاً مَّعْرُوفًا و اموال خود را که الله آن را وسیله قوام (زندگی) شما قرار دادهاست، به سفیهان (و کم خردان) ندهید، و از آن، به آنها روزی دهید، و آنان را لباس بپوشانید، و با آنان سخن شایسته بگویید. ﴿5﴾
وَابْتَلُواْ الْیَتَامَى حَتَّىَ إِذَا بَلَغُواْ النِّکَاحَ فَإِنْ آنَسْتُم مِّنْهُمْ رُشْدًا فَادْفَعُواْ إِلَیْهِمْ أَمْوَالَهُمْ وَلاَ تَأْکُلُوهَا إِسْرَافًا وَبِدَارًا أَن یَکْبَرُواْ وَمَن کَانَ غَنِیًّا فَلْیَسْتَعْفِفْ وَمَن کَانَ فَقِیرًا فَلْیَأْکُلْ بِالْمَعْرُوفِ فَإِذَا دَفَعْتُمْ إِلَیْهِمْ أَمْوَالَهُمْ فَأَشْهِدُواْ عَلَیْهِمْ وَکَفَى بِاللَّهِ حَسِیبًا و یتیمان را بیازمایید تا وقتی که به (سن) ازدواج (و بلوغت) رسند، پس اگر در ایشان رشد (کافی) یافتید، اموالشان را به آنان بدهید، و آن را (از بیم) آنکه بزرگ شوند، به اسراف و شتاب مخورید، و هر کس که بینیاز است؛ باید (از گرفتن حق الزحمه) خود داری کند، و هر کس که نیازمند است؛ باید به طرز شایسته (و بهاندازه حقالزحمه و نیاز خود از آن) بخورد، پس هر گاه اموالشان را به آنها باز گرداندید؛ بر ایشان گواه بگیرید، و الله برای محاسبه کافی است. ﴿6﴾
لِّلرِّجَالِ نَصِیبٌ مِّمَّا تَرَکَ الْوَالِدَانِ وَالأَقْرَبُونَ وَلِلنِّسَاء نَصِیبٌ مِّمَّا تَرَکَ الْوَالِدَانِ وَالأَقْرَبُونَ مِمَّا قَلَّ مِنْهُ أَوْ کَثُرَ نَصِیبًا مَّفْرُوضًا برای مردان، از آنچه پدر و مادر و خویشاوندان (از خود) بر جای گذاشتهاند؛ سهمی است، و برای زنان (نیز) از آنچه پدر و مادر و خویشاوندان بر جای گذاشتهاند، سهمی است، خواه آن (مال)کم باشد یا زیاد، این بهره و سهمی فرض و تعین شدهاست. ﴿7﴾
وَإِذَا حَضَرَ الْقِسْمَةَ أُوْلُواْ الْقُرْبَى وَالْیَتَامَى وَالْمَسَاکِینُ فَارْزُقُوهُم مِّنْهُ وَقُولُواْ لَهُمْ قَوْلاً مَّعْرُوفًا و هر گاه، خویشاوندان و یتیمان و مستمندان بر تقسیم (میراث) حاضر شدند، (چیزی) از آن (اموال) به آنان بدهید، و با آنان بطور شایسته و نیک سخن بگویید. ﴿8﴾
وَلْیَخْشَ الَّذِینَ لَوْ تَرَکُواْ مِنْ خَلْفِهِمْ ذُرِّیَّةً ضِعَافًا خَافُواْ عَلَیْهِمْ فَلْیَتَّقُوا اللَّهَ وَلْیَقُولُواْ قَوْلاً سَدِیدًا و کسانیکه اگر فرزندان ناتوانی پس از خود بر جای بگذارند، بر (آینده) آنان میترسند؛ باید (از ستم دربارهی یتیمان مردم نیز) بترسند، پس باید که از الله بترسند و سخنی سنجیده و درست بگویند. ﴿9﴾
إِنَّ الَّذِینَ یَأْکُلُونَ أَمْوَالَ الْیَتَامَى ظُلْمًا إِنَّمَا یَأْکُلُونَ فِی بُطُونِهِمْ نَارًا وَسَیَصْلَوْنَ سَعِیرًا بیگمان کسانیکه اموال یتیمان را به ستم میخورند، جز این نیست که آتش را در شکم خود (فرو میبرند و) میخورند، و به زودی به آتشی برافروخته درآیند. ﴿10﴾
یُوصِیکُمُ اللَّهُ فِی أَوْلادِکُمْ لِلذَّکَرِ مِثْلُ حَظِّ الأُنثَیَیْنِ فَإِن کُنَّ نِسَاء فَوْقَ اثْنَتَیْنِ فَلَهُنَّ ثُلُثَا مَا تَرَکَ وَإِن کَانَتْ وَاحِدَةً فَلَهَا النِّصْفُ وَلأَبَوَیْهِ لِکُلِّ وَاحِدٍ مِّنْهُمَا السُّدُسُ مِمَّا تَرَکَ إِن کَانَ لَهُ وَلَدٌ فَإِن لَّمْ یَکُن لَّهُ وَلَدٌ وَوَرِثَهُ أَبَوَاهُ فَلأُمِّهِ الثُّلُثُ فَإِن کَانَ لَهُ إِخْوَةٌ فَلأُمِّهِ السُّدُسُ مِن بَعْدِ وَصِیَّةٍ یُوصِی بِهَا أَوْ دَیْنٍ آبَاؤُکُمْ وَأَبْنَاؤُکُمْ لاَ تَدْرُونَ أَیُّهُمْ أَقْرَبُ لَکُمْ نَفْعًا فَرِیضَةً مِّنَ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ کَانَ عَلِیمًا حَکِیمًا الله دربارهی فرزندانتان به شما سفارش میکند، سهم پسر، چون سهم دو دختر است. پس اگر (فرزندان میت همه) دختر (دو دختر یا) بیش از دو دختر باشند، دو سوم ترکه بهره ایشان است، و اگر یک دختر باشد، نیمی از ترکه از آن اوست. و برای هر یک از پدر و مادر وی (= میت) یک ششم از ترکه میباشد، در صورتی که (میت) فرزندی داشته باشد، پس اگر فرزندی نداشته باشد و (تنها) پدر و مادرش از او ارث برند، برای مادرش یک سوم است (و باقی از آن پدر خواهد بود) و اگر او (= میت) برادرانی داشته باشد، سهم مادرش یک ششم است، (همه اینها) پس از انجام وصیتی است که او (= میت) به آن سفارش کرده و بعد از ادای دین است، شما نمیدانید پدرانتان و فرزندانتان کدام یک برای شما سودمندترند. (این احکام) فریضهای (معین و مقرر شده) از جانب الله است و بیگمان الله دانای حکیم است. ﴿11﴾
وَلَکُمْ نِصْفُ مَا تَرَکَ أَزْوَاجُکُمْ إِن لَّمْ یَکُن لَّهُنَّ وَلَدٌ فَإِن کَانَ لَهُنَّ وَلَدٌ فَلَکُمُ الرُّبُعُ مِمَّا تَرَکْنَ مِن بَعْدِ وَصِیَّةٍ یُوصِینَ بِهَا أَوْ دَیْنٍ وَلَهُنَّ الرُّبُعُ مِمَّا تَرَکْتُمْ إِن لَّمْ یَکُن لَّکُمْ وَلَدٌ فَإِن کَانَ لَکُمْ وَلَدٌ فَلَهُنَّ الثُّمُنُ مِمَّا تَرَکْتُم مِّن بَعْدِ وَصِیَّةٍ تُوصُونَ بِهَا أَوْ دَیْنٍ وَإِن کَانَ رَجُلٌ یُورَثُ کَلالَةً أَو امْرَأَةٌ وَلَهُ أَخٌ أَوْ أُخْتٌ فَلِکُلِّ وَاحِدٍ مِّنْهُمَا السُّدُسُ فَإِن کَانُواْ أَکْثَرَ مِن ذَلِکَ فَهُمْ شُرَکَاء فِی الثُّلُثِ مِن بَعْدِ وَصِیَّةٍ یُوصَى بِهَا أَوْ دَیْنٍ غَیْرَ مُضَارٍّ وَصِیَّةً مِّنَ اللَّهِ وَاللَّهُ عَلِیمٌ حَلِیمٌ و برای شما نصف ترکه همسران تان است، اگر آنها فرزندی نداشته باشند، و اگر فرزندی داشته باشند یک چهارم ترکه از آن شماست([1]). پس از انجام وصیتی که به آن سفارش کردهاند، و بعد از ادای دین (آنها) است. و برای زنان شما یک چهارم ترکه شماست، اگر شما فرزندی نداشته باشید، پس اگر فرزندی داشته باشید یک هشتم از ترکه شما از آن آنهاست، بعد از انجام وصیتی که به آن سفارش کردهاید و بعد از ادای دین. و اگر مرد یا زنی که از او ارث میبرند کلاله (= بی فرزند و بی پدر) باشد، و برای او برادر یا خواهر (مادری) باشد؛ پس برای هر یک از آن دو یک ششم است، و اگر آنها بیش از این باشند؛ در یک سوم شریکند، پس از انجام وصیتی که به آن سفارش شده و بعد از ادای دَین([2])، (به شرط آنکه) زیانی (به ورثه) نرساند، این (حکم و) سفارش الله است، و الله دانای بردبار است. ﴿12﴾
تِلْکَ حُدُودُ اللَّهِ وَمَن یُطِعِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ یُدْخِلْهُ جَنَّاتٍ تَجْرِی مِن تَحْتِهَا الأَنْهَارُ خَالِدِینَ فِیهَا وَذَلِکَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ اینها (احکام و) حدود الهی است، و هر کس از الله و پیامبرش اطاعت کند، و ی را به باغهایی در آورد که از زیر (درختان) آن نهرها جاری است، در آن جاودانهاند، و این پیروزی بزرگی است. ﴿13﴾
وَمَن یَعْصِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَیَتَعَدَّ حُدُودَهُ یُدْخِلْهُ نَارًا خَالِدًا فِیهَا وَلَهُ عَذَابٌ مُّهِینٌ و هر کس از الله و پیامبرش نافرمانی کند و از حدود او تجاوز کند، وی را در آتشی وارد میکند که جاودانه در آن خواهد ماند، و برای او عذاب خوار کنندهای است. ﴿14﴾
وَالَّلاتِی یَأْتِینَ الْفَاحِشَةَ مِن نِّسَائِکُمْ فَاسْتَشْهِدُواْ عَلَیْهِنَّ أَرْبَعَةً مِّنکُمْ فَإِن شَهِدُواْ فَأَمْسِکُوهُنَّ فِی الْبُیُوتِ حَتَّىَ یَتَوَفَّاهُنَّ الْمَوْتُ أَوْ یَجْعَلَ اللَّهُ لَهُنَّ سَبِیلاً و کسانی از زنان شما که مرتکب زنا میشود، چهار نفر از خودتان بر آنان گواه گیرید، پس اگر گواهی دادند، آنان (= زنان) را در خانهها نگاه دارید، تا مرگشان فرا رسد، یا الله راهی برای آنان قرار دهد([3]). ﴿15﴾
وَاللَّذَانَ یَأْتِیَانِهَا مِنکُمْ فَآذُوهُمَا فَإِن تَابَا وَأَصْلَحَا فَأَعْرِضُواْ عَنْهُمَا إِنَّ اللَّهَ کَانَ تَوَّابًا رَّحِیمًا و از میان شما، آن مرد و زنی که مرتکب آن (عمل زشت) میشوند؛ آنها را آزار دهید، پس اگر توبه کردند و درستکار شدند، از آنها صرف نظر کنید، زیرا الله توبهپذیر مهربان است. ﴿16﴾
إِنَّمَا التَّوْبَةُ عَلَى اللَّهِ لِلَّذِینَ یَعْمَلُونَ السُّوءَ بِجَهَالَةٍ ثُمَّ یَتُوبُونَ مِن قَرِیبٍ فَأُولَئِکَ یَتُوبُ اللَّهُ عَلَیْهِمْ وَکَانَ اللَّهُ عَلِیمًا حَکِیمًا جز این نیست، که (پذیرش) توبه از سوی خدا، برای کسانی است که از روی جهالت و نادانی کار بدی انجام میدهند. سپس به زودی توبه میکنند، اینانند که الله توبه شان را میپذیرد، و الله دانای حکیم است. ﴿17﴾
وَلَیْسَتِ التَّوْبَةُ لِلَّذِینَ یَعْمَلُونَ السَّیِّئَاتِ حَتَّى إِذَا حَضَرَ أَحَدَهُمُ الْمَوْتُ قَالَ إِنِّی تُبْتُ الآنَ وَلاَ الَّذِینَ یَمُوتُونَ وَهُمْ کُفَّارٌ أُوْلَئِکَ أَعْتَدْنَا لَهُمْ عَذَابًا أَلِیمًا و برای کسانیکه کارهای بد مرتکب میشوند، تا وقتی که مرگ یکی ازایشان فرا رسد؛ میگوید: «اکنون توبه کردم» توبه نیست، و نه برای کسانیکه در حال کفر میمیرند، اینها کسانی هستند که برایشان عذاب دردناکی آماده کردیم. ﴿18﴾
یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ لاَ یَحِلُّ لَکُمْ أَن تَرِثُواْ النِّسَاء کَرْهًا وَلاَ تَعْضُلُوهُنَّ لِتَذْهَبُواْ بِبَعْضِ مَا آتَیْتُمُوهُنَّ إِلاَّ أَن یَأْتِینَ بِفَاحِشَةٍ مُّبَیِّنَةٍ وَعَاشِرُوهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ فَإِن کَرِهْتُمُوهُنَّ فَعَسَى أَن تَکْرَهُواْ شَیْئًا وَیَجْعَلَ اللَّهُ فِیهِ خَیْرًا کَثِیرًا ای کسانیکه ایمان آوردهاید! برای شما حلال نیست که اززنان به اکراه ارث برید، و انان را زیر فشار قرار ندهید، تا برخی از آنچه را که به آنان دادهاید؛ پس بگیرید([4])، مگر اینکه آنها مرتکب عمل زشت آشکاری شوند، و با آنها بطورشایسته رفتار کنید، و اگر از آنان (خوشتان نیامد و) کراهت داشتید، پس چه بسا چیزی را خوش نمیدارید، و الله در آن خیر بسیار قرار میدهد. ﴿19﴾
وَإِنْ أَرَدتُّمُ اسْتِبْدَالَ زَوْجٍ مَّکَانَ زَوْجٍ وَآتَیْتُمْ إِحْدَاهُنَّ قِنطَارًا فَلاَ تَأْخُذُواْ مِنْهُ شَیْئًا أَتَأْخُذُونَهُ بُهْتَانًا وَإِثْمًا مُّبِینًا واگر خواستید همسری (دیگر) به جای همسر (پیشین خود) برگزینید، و به یکی از آنان مال فراوانی (بعنوان مهریه) پرداخته اید، چیزی ازآن را پس نگیرید، آیا آن (مال) رابه بهتان و گناه آشکاربازپس میگیرید؟ ﴿20﴾
وَکَیْفَ تَأْخُذُونَهُ وَقَدْ أَفْضَى بَعْضُکُمْ إِلَى بَعْضٍ وَأَخَذْنَ مِنکُم مِّیثَاقًا غَلِیظًا و چگونه آن را بازپس میگیرید در حالیکه شما با یکدیگرآمیزش نمودهاید، و آنان (هنگام عقد ازدواج) ازشما پیمانی محکم و استوارگرفتهاند؟! ﴿21﴾
وَلاَ تَنکِحُواْ مَا نَکَحَ آبَاؤُکُم مِّنَ النِّسَاء إِلاَّ مَا قَدْ سَلَفَ إِنَّهُ کَانَ فَاحِشَةً وَمَقْتًا وَسَاء سَبِیلاً و با زنانی که پدرانتان (باآنها) ازدواج کردهاند، ازدواج نکنید، مگرآنچه (زمان جاهلیت بوده و) گذشته است، چرا که این کار، عملی زشت و منفور و راه و روش بسیار بدی است. ﴿22﴾
حُرِّمَتْ عَلَیْکُمْ أُمَّهَاتُکُمْ وَبَنَاتُکُمْ وَأَخَوَاتُکُمْ وَعَمَّاتُکُمْ وَخَالاتُکُمْ وَبَنَاتُ الأَخِ وَبَنَاتُ الأُخْتِ وَأُمَّهَاتُکُمُ الَّلاتِی أَرْضَعْنَکُمْ وَأَخَوَاتُکُم مِّنَ الرَّضَاعَةِ وَأُمَّهَاتُ نِسَائِکُمْ وَرَبَائِبُکُمُ الَّلاتِی فِی حُجُورِکُم مِّن نِّسَائِکُمُ الَّلاتِی دَخَلْتُم بِهِنَّ فَإِن لَّمْ تَکُونُواْ دَخَلْتُم بِهِنَّ فَلاَ جُنَاحَ عَلَیْکُمْ وَحَلائِلُ أَبْنَائِکُمُ الَّذِینَ مِنْ أَصْلابِکُمْ وَأَن تَجْمَعُواْ بَیْنَ الأُخْتَیْنِ إِلاَّ مَا قَدْ سَلَفَ إِنَّ اللَّهَ کَانَ غَفُورًا رَّحِیمًا حرام شدهاست بر شما: مادرانتان، و دخترانتان، و خواهرانتان، و عمههایتان، و خالههایتان، و دختران برادر، و دختران خواهر، و مادرانتان که به شما شیر دادهاند، و خواهران رضاعی شما، و مادران زنانتان، و دختران همسرانتان که در دامان شما پرورش یافتهاند از همسرانی که با آنها همبستری کردهاید، پس اگر با آنها همبستری نکردهاید؛ بر شما گناهی نیست (که با دخترانشان ازدواج کنید) و (همچنین) زنان پسرانتان که از پشت و صلب خوتان هستند، و (نیز) جمع میان دو خواهر (بر شما حرام است) مگر آنچه که در گذشته رخ داده باشد که الله آمرزندهی مهربان است. ﴿23﴾
وَالْمُحْصَنَاتُ مِنَ النِّسَاء إِلاَّ مَا مَلَکَتْ أَیْمَانُکُمْ کِتَابَ اللَّهِ عَلَیْکُمْ وَأُحِلَّ لَکُم مَّا وَرَاء ذَلِکُمْ أَن تَبْتَغُواْ بِأَمْوَالِکُم مُّحْصِنِینَ غَیْرَ مُسَافِحِینَ فَمَا اسْتَمْتَعْتُم بِهِ مِنْهُنَّ فَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ فَرِیضَةً وَلاَ جُنَاحَ عَلَیْکُمْ فِیمَا تَرَاضَیْتُم بِهِ مِن بَعْدِ الْفَرِیضَةِ إِنَّ اللَّهَ کَانَ عَلِیمًا حَکِیمًا و زنان شوهردار (بر شما حرام است) مگر زنانی که مالک آنان شدهاید. (این) فریضهی الهی است که بر شما مقرر داشته است. و غیر از اینها (که گفته شد) برای شما حلال است با اموال خود (زنان دیگر را) طلب کنید ـ در حالیکه پاکدامن باشید و زناکار نباشد ـ پس آن زنانی را که (به ازدواج در آوردید و) از آنان کام گرفتید، باید مهرشان را به عنوان فریضهای به آنان بدهید، و گناهی بر شما نیست در آنچه بعد از تعیین مهریه با یکدیگر توافق کنید، بیگمان الله دانای حکیم است. ﴿24﴾
وَمَن لَّمْ یَسْتَطِعْ مِنکُمْ طَوْلاً أَن یَنکِحَ الْمُحْصَنَاتِ الْمُؤْمِنَاتِ فَمِن مَّا مَلَکَتْ أَیْمَانُکُم مِّن فَتَیَاتِکُمُ الْمُؤْمِنَاتِ وَاللَّهُ أَعْلَمُ بِإِیمَانِکُمْ بَعْضُکُم مِّن بَعْضٍ فَانکِحُوهُنَّ بِإِذْنِ أَهْلِهِنَّ وَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ مُحْصَنَاتٍ غَیْرَ مُسَافِحَاتٍ وَلاَ مُتَّخِذَاتِ أَخْدَانٍ فَإِذَا أُحْصِنَّ فَإِنْ أَتَیْنَ بِفَاحِشَةٍ فَعَلَیْهِنَّ نِصْفُ مَا عَلَى الْمُحْصَنَاتِ مِنَ الْعَذَابِ ذَلِکَ لِمَنْ خَشِیَ الْعَنَتَ مِنکُمْ وَأَن تَصْبِرُواْ خَیْرٌ لَّکُمْ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَّحِیمٌ و هر کس از شما از لحاظ مالی توانایی ازدواج با زنان آزاده مؤمن؛ نداشته باشد، پس با کنیزان با ایمانی که ملک یمین شما هستند (ازدواج کند) و الله به ایمان شما داناتر است. برخی از برخی هستند، پس آنان را با اجازه صاحبانشان به ازدواج خود در آورید، و مهرشان به طور پسندیده به آنان بدهید. (به شرط آنکه) پاکدامن باشند، نه زناکار، و نه آنان که در پنهانی دوست گیرند. پس چون ازدواج کردند، اگر مرتکب زنا شدند، پس مجازاتشان؛ نصف مجازات زنان آزاد (پنجاه تازیانه) است([5]). این (اجازه ازدواج با کنیزان) برای کسانی از شماست که از آلایش گناه بترسد، و صبر (و پاکدامنی) پیشه کردن؛ برایتان بهتر است. و الله آمرزندهی مهربان است. ﴿25﴾
یُرِیدُ اللَّهُ لِیُبَیِّنَ لَکُمْ وَیَهْدِیَکُمْ سُنَنَ الَّذِینَ مِن قَبْلِکُمْ وَیَتُوبَ عَلَیْکُمْ وَاللَّهُ عَلِیمٌ حَکِیمٌ الله میخواهد که (احکام خویش را) برای شما روشن سازد، و شما را به راه و روش کسانیکه پیش از شما بودند؛ راهنمایی کند، و الله دانای حکیم است. ﴿26﴾
وَاللَّهُ یُرِیدُ أَن یَتُوبَ عَلَیْکُمْ وَیُرِیدُ الَّذِینَ یَتَّبِعُونَ الشَّهَوَاتِ أَن تَمِیلُواْ مَیْلاً عَظِیمًا و الله میخواهد توبه شما را بپذیرد (و از آلودگی پاک نماید) و کسانیکه از خواستههای نفسانی پیروی میکنند؛ میخواهند شما دستخوش انحراف بزرگی شوید. ﴿27﴾
یُرِیدُ اللَّهُ أَن یُخَفِّفَ عَنکُمْ وَخُلِقَ الإِنسَانُ ضَعِیفًا الله میخواهد کار را بر شما سبک و آسان کند، و انسان، ضعیف و ناتوان آفریده شدهاست. ﴿28﴾
یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ لاَ تَأْکُلُواْ أَمْوَالَکُمْ بَیْنَکُمْ بِالْبَاطِلِ إِلاَّ أَن تَکُونَ تِجَارَةً عَن تَرَاضٍ مِّنکُمْ وَلاَ تَقْتُلُواْ أَنفُسَکُمْ إِنَّ اللَّهَ کَانَ بِکُمْ رَحِیمًا ای کسانیکه ایمان آوردهاید! اموال یکدیگر را به باطل (و از راههای نامشروع) نخورید، مگر اینکه تجارتی با رضایت شما (انجام گرفته) باشد. و خودتان را نکشید([6])، زیرا الله (نسبت) به شما مهربان است. ﴿29﴾
وَمَن یَفْعَلْ ذَلِکَ عُدْوَانًا وَظُلْمًا فَسَوْفَ نُصْلِیهِ نَارًا وَکَانَ ذَلِکَ عَلَى اللَّهِ یَسِیرًا و هر کس که روی تجاوز و ستم چنین کند، پس بزودی او را در آتشی (سوزان) در آوریم، و این بر الله آسان است. ﴿30﴾
إِن تَجْتَنِبُواْ کَبَائِرَ مَا تُنْهَوْنَ عَنْهُ نُکَفِّرْ عَنکُمْ سَیِّئَاتِکُمْ وَنُدْخِلْکُم مُّدْخَلاً کَرِیمًا اگر از گناهان بزرگی که از آن نهی شدهاید؛ دوری کنید، گناهان (صغیره) شما را از شما میزداییم، و شما را در جایگاه خوبی (= بهشت) وارد میکنیم. ﴿31﴾
وَلاَ تَتَمَنَّوْا مَا فَضَّلَ اللَّهُ بِهِ بَعْضَکُمْ عَلَى بَعْضٍ لِّلرِّجَالِ نَصِیبٌ مِّمَّا اکْتَسَبُواْ وَلِلنِّسَاء نَصِیبٌ مِّمَّا اکْتَسَبْنَ وَاسْأَلُواْ اللَّهَ مِن فَضْلِهِ إِنَّ اللَّهَ کَانَ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیمًا آنچه را که الله بدان بعضی از شما را بر بعضی دیگر برتری بخشیدهاست، آرزو مکنید، مردان را از آنچه به دست آوردهاند؛ بهرهای است، و زنان را (نیز) از آنچه به دست آوردهاند؛ بهرهای است، و از الله از فضل و بخشش او بخواهید، بیگمان الله به هر چیزی داناست. ﴿32﴾
وَلِکُلٍّ جَعَلْنَا مَوَالِیَ مِمَّا تَرَکَ الْوَالِدَانِ وَالأَقْرَبُونَ وَالَّذِینَ عَقَدَتْ أَیْمَانُکُمْ فَآتُوهُمْ نَصِیبَهُمْ إِنَّ اللَّهَ کَانَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ شَهِیدًا و ما برای هر کس، وارثانی قرار دادهایم، که از آنچه پدر و مادر و خویشاوندان، بر جای گذاشتهاند؛ ارث ببرند، و (نیز) کسانیکه شما (با آنان) پیمان بسته اید؛ نصیبشان را بدهید. بیگمان الله بر هر چیزی گواه است. ﴿33﴾
الرِّجَالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّسَاء بِمَا فَضَّلَ اللَّهُ بَعْضَهُمْ عَلَى بَعْضٍ وَبِمَا أَنفَقُواْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ فَالصَّالِحَاتُ قَانِتَاتٌ حَافِظَاتٌ لِّلْغَیْبِ بِمَا حَفِظَ اللَّهُ وَالَّلاتِی تَخَافُونَ نُشُوزَهُنَّ فَعِظُوهُنَّ وَاهْجُرُوهُنَّ فِی الْمَضَاجِعِ وَاضْرِبُوهُنَّ فَإِنْ أَطَعْنَکُمْ فَلاَ تَبْغُواْ عَلَیْهِنَّ سَبِیلاً إِنَّ اللَّهَ کَانَ عَلِیًّا کَبِیرًا مردان بر زنان سر پرست و نگهبانند، بخاطر آنکه الله برخی از ایشان را بر برخی برتری داده، و (نیز) بخاطر آنکه از اموالشان خرج میکنند. پس زنان صالح، فرمانبردارند، (و) به پاس آنچه الله (برای آنان) حفظ کرده، (اسرار و حقوق شوهران خود) را در غیبت (آنان) حفظ میکنند. و زنانی را که نافرمانی آنها بیم دارید، پند و اندرز شان دهید، (اگر فرمانبردار نشد) در بستر از ایشان دوری کنید، (و اگر تأثیر نکرد) آنان را بزنید، پس اگر از شما اطاعت کردند، هیچ راهی برای (سرزنش و) تعدّی بر آنها مجویید، (بدانید) که الله، بلند مرتبهی بزرگ است. ﴿34﴾
وَإِنْ خِفْتُمْ شِقَاقَ بَیْنِهِمَا فَابْعَثُواْ حَکَمًا مِّنْ أَهْلِهِ وَحَکَمًا مِّنْ أَهْلِهَا إِن یُرِیدَا إِصْلاحًا یُوَفِّقِ اللَّهُ بَیْنَهُمَا إِنَّ اللَّهَ کَانَ عَلِیمًا خَبِیرًا و اگر از اختلاف و جدائی میان آن دو (زن و شوهر) بیم داشتید، پس داوری از خانواده شوهر و داوری از خانواده زن (تعیین کنید و) بفرستید، اگر این دو (داور) قصد اصلاح داشته باشند، الله میان آن دو (زن و شوهر) سازگاری خواهد داد. بیگمان الله دانای آگاه است. ﴿35﴾
وَاعْبُدُواْ اللَّهَ وَلاَ تُشْرِکُواْ بِهِ شَیْئًا وَبِالْوَالِدَیْنِ إِحْسَانًا وَبِذِی الْقُرْبَى وَالْیَتَامَى وَالْمَسَاکِینِ وَالْجَارِ ذِی الْقُرْبَى وَالْجَارِ الْجُنُبِ وَالصَّاحِبِ بِالجَنبِ وَابْنِ السَّبِیلِ وَمَا مَلَکَتْ أَیْمَانُکُمْ إِنَّ اللَّهَ لاَ یُحِبُّ مَن کَانَ مُخْتَالاً فَخُورًا و الله را بپرستید، و چیزی را با او شریک مگردانید. و به پدر و مادر نیکی کنید، و (نیز) به خویشاوندان و یتیمان و بینوا یان و همسایه خویشاوند و همسایه بیگانه و همنشین و در راه ماندگان و بردگانی که مالک آنها هستید، (نیکی کنید) بیگمان الله کسی را که متکبر و فخر فروش است؛ دوست نمیدارد. ﴿36﴾
الَّذِینَ یَبْخَلُونَ وَیَأْمُرُونَ النَّاسَ بِالْبُخْلِ وَیَکْتُمُونَ مَا آتَاهُمُ اللَّهُ مِن فَضْلِهِ وَأَعْتَدْنَا لِلْکَافِرِینَ عَذَابًا مُّهِینًا کسانیکه بخل میورزند([7])، و مردم را به بخل وا میدارند، و آنچه را که الله از فضل خویش به آنها داده، کتمان مینمایند، و برای کافران (و ناسپاسان) عذابی خوار کننده آماده کردهایم. ﴿37﴾
وَالَّذِینَ یُنفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ رِئَاء النَّاسِ وَلاَ یُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَلاَ بِالْیَوْمِ الآخِرِ وَمَن یَکُنِ الشَّیْطَانُ لَهُ قَرِینًا فَسَاء قَرِینًا و (نیز برای) کسانیکه اموالشان را برای نشان دادن به مردم انفاق میکنند، و به الله و روز آخرت ایمان ندارند، و کسیکه شیطان همدم او باشد، چه بد همدمی است. ﴿38﴾
وَمَاذَا عَلَیْهِمْ لَوْ آمَنُواْ بِاللَّهِ وَالْیَوْمِ الآخِرِ وَأَنفَقُواْ مِمَّا رَزَقَهُمُ اللَّهُ وَکَانَ اللَّهُ بِهِم عَلِیمًا و اگر آنها به الله و روز آخرت ایمان میآوردند، و از آنچه الله به آنان روزی داده، انفاق میکردند؛ چه زیانی برای آنان داشت؟! و الله به (حال و اعمال) آنها داناست. ﴿39﴾
إِنَّ اللَّهَ لاَ یَظْلِمُ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ وَإِن تَکُ حَسَنَةً یُضَاعِفْهَا وَیُؤْتِ مِن لَّدُنْهُ أَجْرًا عَظِیمًا بیگمان الله بهاندازهی ذرهای ستم نمیکند، و اگر کار نیکی با شد، آن را دو چندان میکند، و از نزد خود، پاداش بزرگی عطا میکند. ﴿40﴾
فَکَیْفَ إِذَا جِئْنَا مِن کُلِّ أُمَّةٍ بِشَهِیدٍ وَجِئْنَا بِکَ عَلَى هَؤُلاء شَهِیدًا پس چگونه است (حالشان)آنگاه که از هر امتی گواهی آوریم، و تو را بر اینان گواه آوریم؟!([8]) ﴿41﴾
یَوْمَئِذٍ یَوَدُّ الَّذِینَ کَفَرُواْ وَعَصَوُاْ الرَّسُولَ لَوْ تُسَوَّى بِهِمُ الأَرْضُ وَلاَ یَکْتُمُونَ اللَّهَ حَدِیثًا آن روز، کسانیکه کافر شدند، و از پیامبر نافرمانی کردند، آرزو میکنند که ای کاش با خاک یکسان میشدند، و هیچ سخنی را نمیتوانند از الله پنهان کنند. ﴿42﴾
یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ لاَ تَقْرَبُواْ الصَّلاةَ وَأَنتُمْ سُکَارَى حَتَّىَ تَعْلَمُواْ مَا تَقُولُونَ وَلاَ جُنُبًا إِلاَّ عَابِرِی سَبِیلٍ حَتَّىَ تَغْتَسِلُواْ وَإِن کُنتُم مَّرْضَى أَوْ عَلَى سَفَرٍ أَوْ جَاءَ أَحَدٌ مِّنکُم مِّن الْغَائِطِ أَوْ لامَسْتُمُ النِّسَاء فَلَمْ تَجِدُواْ مَاء فَتَیَمَّمُواْ صَعِیدًا طَیِّبًا فَامْسَحُواْ بِوُجُوهِکُمْ وَأَیْدِیکُمْ إِنَّ اللَّهَ کَانَ عَفُوًّا غَفُورًا ای کسانیکه ایمان آوردهاید! در حال مستی به نماز نزدیک نشوید، تا بدانید چه میگویید، و (نیز) در حال جنابت، تا غسل کنید، مگر اینکه رهگذار باشید. و اگر بیمار، یا مسافر بودید، و یا یکی از شما از مکان قضای حاجت آمد، یا با زنان آمیزش کردهاید، و آب نیافتید، پس با خاک پاک تیممّ کنید، (به این روش که) چهره و دستهایتان را (با آن) مسح کنید، بیگمان الله بخشندهی آمرزندهاست. ﴿43﴾
أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِینَ أُوتُواْ نَصِیبًا مِّنَ الْکِتَابِ یَشْتَرُونَ الضَّلالَةَ وَیُرِیدُونَ أَن تَضِلُّواْ السَّبِیلَ آیا ندیدی کسانی را که بهرهای از کتاب به آنها داده شدهاست، گمراهی را میخرند، و میخواهند شما (نیز) گمراه شوید؟ ﴿44﴾
وَاللَّهُ أَعْلَمُ بِأَعْدَائِکُمْ وَکَفَى بِاللَّهِ وَلِیًّا وَکَفَى بِاللَّهِ نَصِیرًا و الله به دشمنان شما داناتر است، و کافی است که الله سر پرست (شما) باشد، و کافی است که الله یاور (شما) باشد. ﴿45﴾
مِّنَ الَّذِینَ هَادُواْ یُحَرِّفُونَ الْکَلِمَ عَن مَّوَاضِعِهِ وَیَقُولُونَ سَمِعْنَا وَعَصَیْنَا وَاسْمَعْ غَیْرَ مُسْمَعٍ وَرَاعِنَا لَیًّا بِأَلْسِنَتِهِمْ وَطَعْنًا فِی الدِّینِ وَلَوْ أَنَّهُمْ قَالُواْ سَمِعْنَا وَأَطَعْنَا وَاسْمَعْ وَانظُرْنَا لَکَانَ خَیْرًا لَّهُمْ وَأَقْوَمَ وَلَکِن لَّعَنَهُمُ اللَّهُ بِکُفْرِهِمْ فَلاَ یُؤْمِنُونَ إِلاَّ قَلِیلاً برخی از یهود، کلمات (خدا) را از جای خود تحریف میکنند، می گویند: «شنیدیم و نافرمانی کردیم» و (نیز میگویند:) «بشنو، که هرگز نشنوی». و (از روی تمسخر میگویند: «راعنا (= ما را تحمیق کن)» تا با پیچانیدن زبان خود به دین (اسلام) طعنه بزنند، ولی اگر آنها میگفتند: «شنیدیم و اطاعت کردیم، و (سخنان ما را) بشنو و به ما مهلت بده». قطعاً برای آنان بهتر و درست تر بود، ولی الله آنها را بخاطر کفر شان لعنت کردهاست، لذا جز (گروهی) اندک ایمان نمیآورند. ﴿46﴾
یَا أَیُّهَا الَّذِینَ أُوتُواْ الْکِتَابَ آمِنُواْ بِمَا نَزَّلْنَا مُصَدِّقًا لِّمَا مَعَکُم مِّن قَبْلِ أَن نَّطْمِسَ وُجُوهًا فَنَرُدَّهَا عَلَى أَدْبَارِهَا أَوْ نَلْعَنَهُمْ کَمَا لَعَنَّا أَصْحَابَ السَّبْتِ وَکَانَ أَمْرُ اللَّهِ مَفْعُولاً ای کسانیکه کتاب (آسمانی) به شما داده شدهاست! به آنچه (بر پیامبر خود) نازل کردیم، و تصدیقکنندهی همان چیزی است که با شماست، ایمان بیاورید، پیش از آنکه صورتهایی را محو کنیم، آنگاه آنها را به پشت سر باز گردانیم، یا آنها را لعنت کنیم، همانگونه که اصحاب شنبه (گروهی از یهود که نافرمانی کردند و در روز شنبه ماهی گرفتند) را لعنت کردیم. و فرمان الله انجام شدنی است. ﴿47﴾
إِنَّ اللَّهَ لاَ یَغْفِرُ أَن یُشْرَکَ بِهِ وَیَغْفِرُ مَا دُونَ ذَلِکَ لِمَن یَشَاء وَمَن یُشْرِکْ بِاللَّهِ فَقَدِ افْتَرَى إِثْمًا عَظِیمًا بیگمان الله این را که به او شرک آورده شود، نمیبخشد، و غیر از آن را برای هر کس بخواهد میبخشد، و هر کس که به الله شرک ورزد، یقیناً گناهی بزرگ بر بافته است. ﴿48﴾
أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِینَ یُزَکُّونَ أَنفُسَهُمْ بَلِ اللَّهُ یُزَکِّی مَن یَشَاء وَلاَ یُظْلَمُونَ فَتِیلاً آیا ندیدی کسانی را که خویشتن را پاک میشمارند، (و خودستائی میکنند) بلکه الله هر کس را بخواهد پاک میگرداند، و به آنها اندازهی نخ روی هسته خرمایی ستم نمیشوند. ﴿49﴾
انظُرْ کَیْفَ یَفْتَرُونَ عَلَى اللَّهِ الْکَذِبَ وَکَفَى بِهِ إِثْمًا مُّبِینًا ببین چگونه بر الله دروغ میبندند، و همین کافی است که این، گناه آشکاری باشد. ﴿50﴾
أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِینَ أُوتُواْ نَصِیبًا مِّنَ الْکِتَابِ
یُؤْمِنُونَ بِالْجِبْتِ وَالطَّاغُوتِ وَیَقُولُونَ لِلَّذِینَ کَفَرُواْ
هَؤُلاء أَهْدَى مِنَ الَّذِینَ آمَنُواْ سَبِیلاً
آیا ندیدی
کسانی را که بهرهای از کتاب (آسمانی) به آنان داده شدند، به جبت (= بت و سحر) و طاغوت
(= معبودان باطل) ایمان میآورند، و درباره کسانیکه کفر ورزیدهاند میگویند: «اینان
از کسانیکه ایمان آوردهاند، هدایت یافتهترند»؟! ﴿51﴾
أُوْلَئِکَ الَّذِینَ لَعَنَهُمُ اللَّهُ وَمَن یَلْعَنِ اللَّهُ فَلَن تَجِدَ لَهُ نَصِیرًا آنها کسانی هستند که الله لعنت شان کرده، و هر که را الله لعنت کند، هرگز برای او یاوری نخواهی یافت. ﴿52﴾
أَمْ لَهُمْ نَصِیبٌ مِّنَ الْمُلْکِ فَإِذًا لاَّ یُؤْتُونَ النَّاسَ نَقِیرًا آیا آنها بهرهای از فرمانروایی و حکومت دارند؟ پس در این صورت بهاندازه پوست هسته خرمایی (چیزی) به مردم نمیدادند. ﴿53﴾
أَمْ یَحْسُدُونَ النَّاسَ عَلَى مَا آتَاهُمُ اللَّهُ مِن فَضْلِهِ فَقَدْ آتَیْنَا آلَ إِبْرَاهِیمَ الْکِتَابَ وَالْحِکْمَةَ وَآتَیْنَاهُم مُّلْکًا عَظِیمًا آیا به مردم (= پیامبر و یارانش) بر آنچه الله از فضل خویش به آنان عطا کرده حسد میورزند؟ در حقیقت ما به خاندان ابراهیم کتاب و حکمت دادیم، و به آنان فرمانروایی بزرگ بخشیدیم. ﴿54﴾
فَمِنْهُم مَّنْ آمَنَ بِهِ وَمِنْهُم مَّن صَدَّ عَنْهُ وَکَفَى بِجَهَنَّمَ سَعِیرًا پس برخی از آنان به وی (= محمدr) ایمان آوردند و برخی از آنان از او روی گرداندند، و (برای آنها) آتش افروختهی جهنم کافی است. ﴿55﴾
إِنَّ الَّذِینَ کَفَرُواْ بِآیَاتِنَا سَوْفَ نُصْلِیهِمْ نَارًا کُلَّمَا نَضِجَتْ جُلُودُهُمْ بَدَّلْنَاهُمْ جُلُودًا غَیْرَهَا لِیَذُوقُواْ الْعَذَابَ إِنَّ اللَّهَ کَانَ عَزِیزًا حَکِیمًا بیگمان کسانیکه به آیات ما کفر ورزیدند، بزودی آنها را در آتشی (سوزان) وارد میکنیم که هر چه پوستشان بریان گردد، پوستهای دیگری به جایش قراردهیم، تا (طعم) عذاب را بچشند، حقا که الله توانمند حکیم است. ﴿56﴾
وَالَّذِینَ آمَنُواْ وَعَمِلُواْ الصَّالِحَاتِ سَنُدْخِلُهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِی مِن تَحْتِهَا الأَنْهَارُ خَالِدِینَ فِیهَا أَبَدًا لَّهُمْ فِیهَا أَزْوَاجٌ مُّطَهَّرَةٌ وَنُدْخِلُهُمْ ظِلاًّ ظَلِیلاً و کسانیکه ایمان آوردند و کارهای شایسته انجام دادند، بزودی آنها را به باغهایی (از بهشت) وارد میکنیم، که از زیر (درختان) آن نهرها جاری است، همیشه در آن خواهند ماند، و در آنجا همسران پاکیزه دارند، و آنان را به سایههای گسترده (و آرام بخش) در آوریم. ﴿57﴾
إِنَّ اللَّهَ یَأْمُرُکُمْ أَن تُؤَدُّواْ الأَمَانَاتِ إِلَى أَهْلِهَا وَإِذَا حَکَمْتُم بَیْنَ النَّاسِ أَن تَحْکُمُواْ بِالْعَدْلِ إِنَّ اللَّهَ نِعِمَّا یَعِظُکُم بِهِ إِنَّ اللَّهَ کَانَ سَمِیعًا بَصِیرًا بیگمان الله به شما فرمان میدهد که امانتها را به صاحبان آنها باز گردانید. و هنگامیکه میان مردم داوری میکنید، به عدالت داوری کنید، در حقیقت، نیکو چیزی است که الله شما را به آن اندرز میدهد، بیگمان الله شنوای بیناست. ﴿58﴾
یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ أَطِیعُواْ اللَّهَ وَأَطِیعُواْ الرَّسُولَ وَأُولِی الأَمْرِ مِنکُمْ فَإِن تَنَازَعْتُمْ فِی شَیْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَالرَّسُولِ إِن کُنتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْیَوْمِ الآخِرِ ذَلِکَ خَیْرٌ وَأَحْسَنُ تَأْوِیلاً ای کسانیکه ایمان آوردهاید! اطاعت کنید الله را، و اطاعت کنید پیامبر، و صاحبان امر تان را، و اگر در چیزی اختلاف کردید، آن را به الله و پیامبر باز گردانید؛ اگر به الله و روز قیامت ایمان دارید، این بهتر و خوش فرجامتر است. ﴿59﴾
أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِینَ یَزْعُمُونَ أَنَّهُمْ آمَنُواْ بِمَا أُنزِلَ إِلَیْکَ وَمَا أُنزِلَ مِن قَبْلِکَ یُرِیدُونَ أَن یَتَحَاکَمُواْ إِلَى الطَّاغُوتِ وَقَدْ أُمِرُواْ أَن یَکْفُرُواْ بِهِ وَیُرِیدُ الشَّیْطَانُ أَن یُضِلَّهُمْ ضَلالاً بَعِیدًا آیا ندیدهای کسانی را که گمان میکنند به آنچه بر تو نازل شده و به آنچه پیش از تو نازل شدهاست؛ ایمان آوردهاند، (و لی) میخواهند برای داوری نزد طاغوت (و حکام سرکش) بروند با آن که به آنها دستور داده شده که به او کفر ورزند، و شیطان میخواهد گمراه شان کند، (و به) گمراهی دوری (بیفکند)([9]). ﴿60﴾
وَإِذَا قِیلَ لَهُمْ تَعَالَوْا إِلَى مَا أَنزَلَ اللَّهُ وَإِلَى الرَّسُولِ رَأَیْتَ الْمُنَافِقِینَ یَصُدُّونَ عَنکَ صُدُودًا و چون به آنها گفته شود: «به سوی آنچه الله نازل کرده، و به سوی پیامبر بیایید» منافقان را میبینی که از تو سخت روی میگردانند. ﴿61﴾
فَکَیْفَ إِذَا أَصَابَتْهُم مُّصِیبَةٌ بِمَا قَدَّمَتْ أَیْدِیهِمْ ثُمَّ جَاؤُوکَ یَحْلِفُونَ بِاللَّهِ إِنْ أَرَدْنَا إِلاَّ إِحْسَانًا وَتَوْفِیقًا پس چگونه وقتی که به خاطر اعمال بدشان، مصیبتی به آنان برسد، آنگاه نزد تو میآیند، سوگند به الله یاد میکنند که منظور ما (از رفتن برای داوری نزد دیگران) جز نیکی و توافق (میان طرفین) نبودهاست. ﴿62﴾
أُوْلَئِکَ الَّذِینَ یَعْلَمُ اللَّهُ مَا فِی قُلُوبِهِمْ فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ وَعِظْهُمْ وَقُل لَّهُمْ فِی أَنفُسِهِمْ قَوْلاً بَلِیغًا آنان کسانی هستند که الله آنچه را در دل دارند، می داند. پس از آنان روی برگردان، و اندرزشان بده، و با بیانی رسا (نتایج)کردار شان را به آنها گوش زد کن. ﴿63﴾
وَمَا أَرْسَلْنَا مِن رَّسُولٍ إِلاَّ لِیُطَاعَ بِإِذْنِ اللَّهِ وَلَوْ أَنَّهُمْ إِذ ظَّلَمُواْ أَنفُسَهُمْ جَاؤُوکَ فَاسْتَغْفَرُواْ اللَّهَ وَاسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُواْ اللَّهَ تَوَّابًا رَّحِیمًا ما هیچ پیامبری را نفرستادیم؛ مگر برای اینکه به فرمان الله (از وی) اطاعت شود. و اگر آنها هنگامیکه بر خویشتن ستم میکردند، نزد تو میآمدند، و از الله طلب آمرزش میکردند، بیگمان الله را توبهپذیر مهربان مییافتند. ﴿64﴾
فَلاَ وَرَبِّکَ لاَ یُؤْمِنُونَ حَتَّىَ یُحَکِّمُوکَ فِیمَا شَجَرَ بَیْنَهُمْ ثُمَّ لاَ یَجِدُواْ فِی أَنفُسِهِمْ حَرَجًا مِّمَّا قَضَیْتَ وَیُسَلِّمُواْ تَسْلِیمًا نه، سوگند به پروردگارت که آنها ایمان نمیآورند، مگر اینکه در اختلافات خویش تو را داور قرار دهند، و سپس از داوری تو، در دل خود احساس ناراحتی نکنند و کاملاً تسلیم باشند.﴿65﴾
وَلَوْ أَنَّا کَتَبْنَا عَلَیْهِمْ أَنِ اقْتُلُواْ أَنفُسَکُمْ أَوِ اخْرُجُواْ مِن دِیَارِکُم مَّا فَعَلُوهُ إِلاَّ قَلِیلٌ مِّنْهُمْ وَلَوْ أَنَّهُمْ فَعَلُواْ مَا یُوعَظُونَ بِهِ لَکَانَ خَیْرًا لَّهُمْ وَأَشَدَّ تَثْبِیتًا و اگر (مانند بنی اسرائیل) بر آنان مقرر میکردیم که خود را بکشید، یا از خانه و شهرتان بیرون روید، جز اندکی از آنها عمل نمیکردند، و اگر اندرز های که به آنان داده میشود انجام میدادند، برای آنها بهتر بود و (برای ایمانشان) استوار تر بود. ﴿66﴾
وَإِذًا لَّآتَیْنَاهُم مِّن لَّدُنَّا أَجْرًا عَظِیمًا و در این صورت از جانب خود پاداش بزرگی به آنها میدادیم. ﴿67﴾
وَلَهَدَیْنَاهُمْ صِرَاطًا مُّسْتَقِیمًا و به راه راست، هدایتشان میکردیم. ﴿68﴾
وَمَن یُطِعِ اللَّهَ وَالرَّسُولَ فَأُولَئِکَ مَعَ الَّذِینَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَیْهِم مِّنَ النَّبِیِّینَ وَالصِّدِّیقِینَ وَالشُّهَدَاء وَالصَّالِحِینَ وَحَسُنَ أُوْلَئِکَ رَفِیقًا و کسیکه الله و پیامبر را اطاعت کند (روز قیامت) همنشین کسانی خواهد بود که الله بر آنان انعام نمودهاست، از پیامبران، و صدیقان و شهدا و صالحان، و اینان چه نیکو رفیقانی هستند. ﴿69﴾
ذَلِکَ الْفَضْلُ مِنَ اللَّهِ وَکَفَى بِاللَّهِ عَلِیمًا این فضل و بخشایش از جانب الله است، و کافی است که او دانا است. ﴿70﴾
یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ خُذُواْ حِذْرَکُمْ فَانفِرُواْ ثُبَاتٍ أَوِ انفِرُواْ جَمِیعًا ای کسانیکه ایمان آوردهاید! سلاح خود را بر گیرید، آنگاه گروه گروه بیرون روید یا یکپارچه (به سوی دشمن) بیرون شوید. ﴿71﴾
وَإِنَّ مِنکُمْ لَمَن لَّیُبَطِّئَنَّ فَإِنْ أَصَابَتْکُم مُّصِیبَةٌ قَالَ قَدْ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَیَّ إِذْ لَمْ أَکُن مَّعَهُمْ شَهِیدًا و به راستی از (میان) شما کسی است که (از شرکت در جهاد) سستی میکند، پس اگر مصیبتی به شما برسد، میگوید: الله بر من انعام کرد که با آنان حاضر نبودم. ﴿72﴾
وَلَئِنْ أَصَابَکُمْ فَضْلٌ مِّنَ اللَّه لَیَقُولَنَّ کَأَن لَّمْ تَکُن بَیْنَکُمْ وَبَیْنَهُ مَوَدَّةٌ یَا لَیْتَنِی کُنتُ مَعَهُمْ فَأَفُوزَ فَوْزًا عَظِیمًا و اگر فضل و غنیمتی از جانب الله به شما برسد، چنان که گویا هرگز میان شما و آنان دوستی و مودتی نبوده، میگویند: ای کاش من هم با آنها بودم، و به کامیابی بزرگی نائل میشدم. ﴿73﴾
فَلْیُقَاتِلْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ الَّذِینَ یَشْرُونَ الْحَیَاةَ الدُّنْیَا بِالآخِرَةِ وَمَن یُقَاتِلْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ فَیُقْتَلْ أَو یَغْلِبْ فَسَوْفَ نُؤْتِیهِ أَجْرًا عَظِیمًا پس کسانیکه زندگی دنیا را به آخرت فروختهاند، باید در راه الله پیکار کنند، و آن کسیکه در راه الله پیکار کند، چه کشته شود یا پیروز گردد، به زودی پاداش بزرگی خواهیم داد. ﴿74﴾
وَمَا لَکُمْ لاَ تُقَاتِلُونَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَالْمُسْتَضْعَفِینَ مِنَ الرِّجَالِ وَالنِّسَاء وَالْوِلْدَانِ الَّذِینَ یَقُولُونَ رَبَّنَا أَخْرِجْنَا مِنْ هَذِهِ الْقَرْیَةِ الظَّالِمِ أَهْلُهَا وَاجْعَل لَّنَا مِن لَّدُنکَ وَلِیًّا وَاجْعَل لَّنَا مِن لَّدُنکَ نَصِیرًا و شما را چه شدهاست که در راه الله و (برای یاری) مردان و زنان و کودکان، مستضعف پیکار نمیکنید، آنان که میگویند: «پروردگارا! ما را از این شهر (مکه) که اهلش ستمگرند، بیرون ببر، و از جانب خود، برای ما سر پرستی قرار بده، و از جانب خود یار و مددکاری برای ما مقرر کن». ﴿75﴾
الَّذِینَ آمَنُواْ یُقَاتِلُونَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَالَّذِینَ کَفَرُواْ یُقَاتِلُونَ فِی سَبِیلِ الطَّاغُوتِ فَقَاتِلُواْ أَوْلِیَاء الشَّیْطَانِ إِنَّ کَیْدَ الشَّیْطَانِ کَانَ ضَعِیفًا کسانیکه ایمان آوردهاند در راه الله پیکار میکنند، و آنان که کافرند در راه طاغوت (= بت و شیطان) پیکار میکنند، پس شما با یاران شیطان پیکار کنید، قطعاً نیرنگ (و نقشه) شیطان ضعیف است. ﴿76﴾
أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِینَ قِیلَ لَهُمْ کُفُّواْ أَیْدِیَکُمْ وَأَقِیمُواْ الصَّلاةَ وَآتُواْ الزَّکَاةَ فَلَمَّا کُتِبَ عَلَیْهِمُ الْقِتَالُ إِذَا فَرِیقٌ مِّنْهُمْ یَخْشَوْنَ النَّاسَ کَخَشْیَةِ اللَّهِ أَوْ أَشَدَّ خَشْیَةً وَقَالُواْ رَبَّنَا لِمَ کَتَبْتَ عَلَیْنَا الْقِتَالَ لَوْلا أَخَّرْتَنَا إِلَى أَجَلٍ قَرِیبٍ قُلْ مَتَاعُ الدُّنْیَا قَلِیلٌ وَالآخِرَةُ خَیْرٌ لِّمَنِ اتَّقَى وَلاَ تُظْلَمُونَ فَتِیلاً آیا ندیدی کسانی را که (در مکه) به آنها گفته شد: «(اکنون) دست از جنگ بردارید، و نماز را بر پا کنید و زکات بدهید» پس چون (در مدینه) جهاد بر آنان مقرر شد، ناگاه جمعی از آنان، از مردم میترسیدند همانگونه که از الله میترسند یا بیشتر میترسیدند، و گفتند: «پروردگارا، چرا جهاد را بر ما مقرر کردی؟! چرا ما را تا زمانی نزدیک مهلت ندادی؟» بگو: «متاع دنیا ناچیز است، و سرای آخرت، برای کسیکه پرهیزگار باشد، بهتر است، بهاندازهی رشتهای (که در میان هسته خرماست) به شما ستم نخواهد شد. ﴿77﴾
أَیْنَمَا تَکُونُواْ یُدْرِککُّمُ الْمَوْتُ وَلَوْ کُنتُمْ فِی بُرُوجٍ مُّشَیَّدَةٍ وَإِن تُصِبْهُمْ حَسَنَةٌ یَقُولُواْ هَذِهِ مِنْ عِندِ اللَّهِ وَإِن تُصِبْهُمْ سَیِّئَةٌ یَقُولُواْ هَذِهِ مِنْ عِندِکَ قُلْ کُلٌّ مِّنْ عِندِ اللَّهِ فَمَا لِهَؤُلاء الْقَوْمِ لاَ یَکَادُونَ یَفْقَهُونَ حَدِیثًا هر کجا باشید، مرگ شما را در مییابد، هر چند در برجهای محکم باشید، و اگر به آنها (= منافقان) خیری برسد، میگویند: «این از جانب الله است » و اگر بدی به آنها برسد میگویند: «این از جانب توست». بگو: «همه از جانب الله است» پس چرا این قوم حاضر نیستند سخنی را درک کنند؟! ﴿78﴾
مَّا أَصَابَکَ مِنْ حَسَنَةٍ فَمِنَ اللَّهِ وَمَا أَصَابَکَ مِن سَیِّئَةٍ فَمِن نَّفْسِکَ وَأَرْسَلْنَاکَ لِلنَّاسِ رَسُولاً وَکَفَى بِاللَّهِ شَهِیدًا آنچه از نیکیها به تو رسد؛ پس از جانب الله است، و آنچه از بدی به تو رسد؛ از جانب خود توست، و ما تو را رسول برای مردم فرستادیم، و گواهی الله (در این باره) کافی است. ﴿79﴾
مَّنْ یُطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطَاعَ اللَّهَ وَمَن تَوَلَّى فَمَا أَرْسَلْنَاکَ عَلَیْهِمْ حَفِیظًا کسیکه از پیامبر اطاعت کند در حقیقت الله را اطاعت کردهاست([10])، و کسیکه سرباز زند، تو را برایشان نگهبان (و مراقب) نفرستادیم. ﴿80﴾
وَیَقُولُونَ طَاعَةٌ فَإِذَا بَرَزُواْ مِنْ عِندِکَ بَیَّتَ طَائِفَةٌ مِّنْهُمْ غَیْرَ الَّذِی تَقُولُ وَاللَّهُ یَکْتُبُ مَا یُبَیِّتُونَ فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ وَتَوَکَّلْ عَلَى اللَّهِ وَکَفَى بِاللَّهِ وَکِیلاً و آنان (در حضور تو) میگویند: «فرمانبرداریم» و چون از نزد تو بیرون روند؛ گروهی از آنان بر خلاف گفتههای تو، جلسات سرّی شبانه تشکیل میدهند. و آنچه (در آنجا) شبانه نقشه میکشند؛ الله مینویسد. پس از آنان روی بگردان، و بر الله توکل کن، و او یار و مدافع تو باشد کافی است. ﴿81﴾
أَفَلاَ یَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ وَلَوْ کَانَ مِنْ عِندِ غَیْرِ اللَّهِ لَوَجَدُواْ فِیهِ اخْتِلافًا کَثِیرًا آیا در قرآن نمیاندیشند؟ که اگر از سوی غیر الله بود، قطعاً اختلاف بسیار در آن مییافتند. ﴿82﴾
وَإِذَا جَاءَهُمْ أَمْرٌ مِّنَ الأَمْنِ أَوِ الْخَوْفِ أَذَاعُواْ بِهِ وَلَوْ رَدُّوهُ إِلَى الرَّسُولِ وَإِلَى أُولِی الأَمْرِ مِنْهُمْ لَعَلِمَهُ الَّذِینَ یَسْتَنبِطُونَهُ مِنْهُمْ وَلَوْلاَ فَضْلُ اللَّهِ عَلَیْکُمْ وَرَحْمَتُهُ لاَتَّبَعْتُمُ الشَّیْطَانَ إِلاَّ قَلِیلاً و هنگامیکه خبری از ایمنی (و پیروزی) یا ترس (و شکست) به آنها برسد آن را شایع میسازند، در حالیکه اگر آن را به پیامبر و صاحبان امرشان باز میگرداندند، از حقیقت امر آگاه میشدند، و اگر فضل و رحمت الله بر شما نبود، جز اندکی، (همگی) از شیطان پیروی میکردید. ﴿83﴾
فَقَاتِلْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ لاَ تُکَلَّفُ إِلاَّ نَفْسَکَ وَحَرِّضِ الْمُؤْمِنِینَ عَسَى اللَّهُ أَن یَکُفَّ بَأْسَ الَّذِینَ کَفَرُواْ وَاللَّهُ أَشَدُّ بَأْسًا وَأَشَدُّ تَنکِیلاً پس در راه الله پیکار کن، جز بر نفس خودت مکلف نیستی، و مؤمنان را (به جهاد) تشویق کن، امید است الله از آسیب (و قدرت) کافران جلوگیری کند، و الله قدرتش بیشتر، و کیفرش سختتر است. ﴿84﴾
مَّن یَشْفَعْ شَفَاعَةً حَسَنَةً یَکُن لَّهُ نَصِیبٌ مِّنْهَا وَمَن یَشْفَعْ شَفَاعَةً سَیِّئَةً یَکُن لَّهُ کِفْلٌ مِّنْهَا وَکَانَ اللَّهُ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ مُّقِیتًا کسیکه شفاعتی (= میانجی) نیک کند، نصیبی از آن برای او خواهد بود. و کسیکه شفاعت بدی کند؛ سهمی از آن خواهد داشت، و الله بر هر چیز توانا (و نگهبانان) است. ﴿85﴾
وَإِذَا حُیِّیتُم بِتَحِیَّةٍ فَحَیُّواْ بِأَحْسَنَ مِنْهَا أَوْ رُدُّوهَا إِنَّ اللَّهَ کَانَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ حَسِیبًا و چون شما را تحیت (و سلام) گویند، پس پاسخی بهتر و یا همانند آن بدهید، الله بر همه چیز حسابرس است. ﴿86﴾
اللَّهُ لا إِلَهَ إِلاَّ هُوَ لَیَجْمَعَنَّکُمْ إِلَى یَوْمِ الْقِیَامَةِ لاَ رَیْبَ فِیهِ وَمَنْ أَصْدَقُ مِنَ اللَّهِ حَدِیثًا الله (معبود بر حق است) معبودی جز او نیست، و یقیناً همهی شما را در روز قیامت - که شکی در آن نیست؛- جمع میکند، و کیست که ازالله راستگو تر باشد. ﴿87﴾
فَمَا لَکُمْ فِی الْمُنَافِقِینَ فِئَتَیْنِ وَاللَّهُ أَرْکَسَهُم بِمَا کَسَبُواْ أَتُرِیدُونَ أَن تَهْدُواْ مَنْ أَضَلَّ اللَّهُ وَمَن یُضْلِلِ اللَّهُ فَلَن تَجِدَ لَهُ سَبِیلاً چیست شما را که دربارهی منافقان دو گروه شدهاید؟ در حالیکه الله بخاطر اعمالشان، آنان را سرنگون (و مردود) کردهاست، آیا شما میخواهید کسی را که الله گمراه کردهاست، هدایت کنید؟ در حالیکه هر کس را الله گمراه کند، برای او راهی نخواهی یافت. ﴿88﴾
وَدُّواْ لَوْ تَکْفُرُونَ کَمَا کَفَرُواْ فَتَکُونُونَ سَوَاء فَلاَ تَتَّخِذُواْ مِنْهُمْ أَوْلِیَاء حَتَّىَ یُهَاجِرُواْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ فَإِن تَوَلَّوْا فَخُذُوهُمْ وَاقْتُلُوهُمْ حَیْثُ وَجَدتُّمُوهُمْ وَلاَ تَتَّخِذُواْ مِنْهُمْ وَلِیًّا وَلاَ نَصِیرًا آنان آرزو میکنند که شما هم مانند آنها کافر شوید تا با هم یکسان شوید، بنابراین از آنها دوستانی انتخاب نکنید، تا اینکه (مسلمان شوند و) در راه الله هجرت کنند، پس هر گاه از این کار سرباز زدند، هر جا که آنها را یافتید، بگیرید. و بکشید، و از میان آنها یار و یاوری اختیار نکنید. ﴿89﴾
إِلاَّ الَّذِینَ یَصِلُونَ إِلَىَ قَوْمٍ بَیْنَکُمْ وَبَیْنَهُم مِّیثَاقٌ أَوْ جَاؤُوکُمْ حَصِرَتْ صُدُورُهُمْ أَن یُقَاتِلُوکُمْ أَوْ یُقَاتِلُواْ قَوْمَهُمْ وَلَوْ شَاء اللَّهُ لَسَلَّطَهُمْ عَلَیْکُمْ فَلَقَاتَلُوکُمْ فَإِنِ اعْتَزَلُوکُمْ فَلَمْ یُقَاتِلُوکُمْ وَأَلْقَوْا إِلَیْکُمُ السَّلَمَ فَمَا جَعَلَ اللَّهُ لَکُمْ عَلَیْهِمْ سَبِیلاً مگر آنهایی که با هم پیمانان شما پیمان بستهاند، یا آنهایی که بسوی شما میآیند و از پیکار با شما یا پیکار با قومشان دلتنگ باشند، و اگر الله بخواهد، آنان را بر شما مسلط میکند تا با شما پیکار کنند، پس اگر از شما کناره گیری کردند و با شما پیکار نکردند و به شما پیشنهاد صلح دادند، پس (بدانید که) الله برای شما برعلیه آنان راهی قرار ندادهاست. ﴿90﴾
سَتَجِدُونَ آخَرِینَ یُرِیدُونَ أَن یَأْمَنُوکُمْ وَیَأْمَنُواْ قَوْمَهُمْ کُلَّ مَا رُدُّواْ إِلَى الْفِتْنَةِ أُرْکِسُواْ فِیهَا فَإِن لَّمْ یَعْتَزِلُوکُمْ وَیُلْقُواْ إِلَیْکُمُ السَّلَمَ وَیَکُفُّواْ أَیْدِیَهُمْ فَخُذُوهُمْ وَاقْتُلُوهُمْ حَیْثُ ثَقِفْتُمُوهُمْ وَأُوْلَئِکُمْ جَعَلْنَا لَکُمْ عَلَیْهِمْ سُلْطَانًا مُّبِینًا و بزودی (گروه) دیگری را خواهید یافت که (ظاهراً) میخواهند از شما در امان باشند، و (نیز) از قومشان در امان باشند، و هر گاه به فتنه (و بت پرستی) باز گردانده شوند، در آن فرو میروند، پس اگر از شما کناره نگیرند و پیشنهاد صلح نفرستند، و دستشان را (از شما) باز ندارند، هر کجا که آنان را یافتید، آنان را (به اسارت) بگیرید و (یا) بکشید، آنها کسانی اند که ما برای شما تسلط آشکاری بر آنان قرار دادهایم. ﴿91﴾
وَمَا کَانَ لِمُؤْمِنٍ أَن یَقْتُلَ مُؤْمِنًا إِلاَّ خَطَئًا وَمَن قَتَلَ مُؤْمِنًا خَطَئًا فَتَحْرِیرُ رَقَبَةٍ مُّؤْمِنَةٍ وَدِیَةٌ مُّسَلَّمَةٌ إِلَى أَهْلِهِ إِلاَّ أَن یَصَّدَّقُواْ فَإِن کَانَ مِن قَوْمٍ عَدُوٍّ لَّکُمْ وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَتَحْرِیرُ رَقَبَةٍ مُّؤْمِنَةٍ وَإِن کَانَ مِن قَوْمٍ بَیْنَکُمْ وَبَیْنَهُمْ مِّیثَاقٌ فَدِیَةٌ مُّسَلَّمَةٌ إِلَى أَهْلِهِ وَتَحْرِیرُ رَقَبَةٍ مُّؤْمِنَةً فَمَن لَّمْ یَجِدْ فَصِیَامُ شَهْرَیْنِ مُتَتَابِعَیْنِ تَوْبَةً مِّنَ اللَّهِ وَکَانَ اللَّهُ عَلِیمًا حَکِیمًا هیچ مؤمنی مجاز نیست که مؤمنی را به قتل برساند، مگر از روی اشتباه و خطا، و کسیکه مؤمنی را از روی خطا به قتل رساند، باید یک برده مؤمن را آزاد کند، و خونبهایی به خانواده او بپردازد، مگر اینکه آنها ببخشند، پس اگر (مقتول) از قومی باشد که دشمنان شما هستند؛ ولی او مؤمن بوده، باید (قاتل) یک برده مؤمن را آزاد کند، و اگر (مقتول) از قومی باشد که میان شما و آنها پیمانی بر قرار است، باید خونبهایی به خانواده او بپردازد، و (نیز) یک برده مؤمن را آزاد کند، و هر کس که (بردهای) نیافت، پس دو ماه پی در پی روزه بگیرید، این توبهای از جانب الله است، و الله دانای حکیم است. ﴿92﴾
وَمَن یَقْتُلْ مُؤْمِنًا مُّتَعَمِّدًا فَجَزَاؤُهُ جَهَنَّمُ خَالِدًا فِیهَا وَغَضِبَ اللَّهُ عَلَیْهِ وَلَعَنَهُ وَأَعَدَّ لَهُ عَذَابًا عَظِیمًا و هر کس مؤمنی را از روی عمد به قتل برساند، کیفرش دوزخ است، که در آن جاودانه میماند، و الله بر او غضب میکند، و او را از رحمتش دور میسازد و عذاب بزرگی برای او آماده ساخته است([11]). ﴿93﴾
یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ إِذَا ضَرَبْتُمْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ فَتَبَیَّنُواْ وَلاَ تَقُولُواْ لِمَنْ أَلْقَى إِلَیْکُمُ السَّلامَ لَسْتَ مُؤْمِنًا تَبْتَغُونَ عَرَضَ الْحَیَاةِ الدُّنْیَا فَعِندَ اللَّهِ مَغَانِمُ کَثِیرَةٌ کَذَلِکَ کُنتُم مِّن قَبْلُ فَمَنَّ اللَّهُ عَلَیْکُمْ فَتَبَیَّنُواْ إِنَّ اللَّهَ کَانَ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِیرًا ای کسانیکه ایمان آوردهاید! هنگامیکه در راه الله (برای جهاد) رهسپار شدید، پس بررسی کنید، و به کسیکه بر شما سلام کرد (و اظهار صلح و اسلام نمود) نگویید: «مؤمن نیستی» تا اینکه (غنایم و) سرمایهی ناپایدار دنیا به دست آورید، زیرا غنیمتهای بسیاری (برای شما) نزد الله است، شما نیز پیش از این چنین بودید، آنگاه الله بر شما منت گذارد (و هدایت شدید) بنابراین بررسی کنید، که هر آیینه الله به آنچه انجام میدهید؛ آگاه است. ﴿94﴾
لاَّ یَسْتَوِی الْقَاعِدُونَ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ غَیْرُ أُولِی الضَّرَرِ وَالْمُجَاهِدُونَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنفُسِهِمْ فَضَّلَ اللَّهُ الْمُجَاهِدِینَ بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنفُسِهِمْ عَلَى الْقَاعِدِینَ دَرَجَةً وَکُلاًّ وَعَدَ اللَّهُ الْحُسْنَى وَفَضَّلَ اللَّهُ الْمُجَاهِدِینَ عَلَى الْقَاعِدِینَ أَجْرًا عَظِیمًا (هرگز) مؤمنانی که بدون بیماری و آسیب، از جهاد باز نشستند، با مجاهدانی که در راه الله با مال و جان خود جهاد کردند، یکسان نیستند، الله کسانی را که با مال و جانشان جهاد کردند؛ بر بازنشستگان (= ترک کنندگان جهاد باعذر) مرتبه برتری بخشیدهاست، و الله به هر یک (از آنها) و عدهی نیکو (= بهشت) دادهاست. و الله مجاهدان را بر قاعدان (= بازنشستگان)با پاداشی بزرگ برتری بخشیدهاست. ﴿95﴾
دَرَجَاتٍ مِّنْهُ وَمَغْفِرَةً وَرَحْمَةً وَکَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَّحِیمًا درجاتی (در بهشت) از جانب الله، و آمرزش و رحمت (نصیب آنان میگردد) و الله آمرزندهی مهربان است. ﴿96﴾
إِنَّ الَّذِینَ تَوَفَّاهُمُ الْمَلائِکَةُ ظَالِمِی أَنفُسِهِمْ قَالُواْ فِیمَ کُنتُمْ قَالُواْ کُنَّا مُسْتَضْعَفِینَ فِی الأَرْضِ قَالُواْ أَلَمْ تَکُنْ أَرْضُ اللَّهِ وَاسِعَةً فَتُهَاجِرُواْ فِیهَا فَأُولَئِکَ مَأْوَاهُمْ جَهَنَّمُ وَسَاءَتْ مَصِیرًا همانا کسانیکه فرشتگان جانشان را گرفتند در حالیکه به خویشتن ستم کرده بودند (فرشتگان) به آنان گفتند: شما در چه حالی بودید؟ گفتند: «ما در زمین مستضعف بودیم» (فرشتگان) گفتند: «مگر سر زمین خدا، پهناور نبود که در آن مهاجرت کنید؟» بنابراین جایگاهشان دوزخ است و بدجایی است. ﴿97﴾
إِلاَّ الْمُسْتَضْعَفِینَ مِنَ الرِّجَالِ وَالنِّسَاء وَالْوِلْدَانِ لاَ یَسْتَطِیعُونَ حِیلَةً وَلاَ یَهْتَدُونَ سَبِیلاً مگر آن مستضعفان از مردان و زنان و کودکانی که نه چارهای دارند و نه راهی (برای نجات) مییابند. ﴿98﴾
فَأُولَئِکَ عَسَى اللَّهُ أَن یَعْفُوَ عَنْهُمْ وَکَانَ اللَّهُ عَفُوًّا غَفُورًا پس اینان را امید است که الله از ایشان در گذرد (و ببخشاید) و الله بخشایندهی آمرزندهاست. ﴿99﴾
وَمَن یُهَاجِرْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ یَجِدْ فِی الأَرْضِ مُرَاغَمًا کَثِیرًا وَسَعَةً وَمَن یَخْرُجْ مِن بَیْتِهِ مُهَاجِرًا إِلَى اللَّهِ وَرَسُولِهِ ثُمَّ یُدْرِکْهُ الْمَوْتُ فَقَدْ وَقَعَ أَجْرُهُ عَلَى اللَّهِ وَکَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَّحِیمًا و کسیکه در راه الله هجرت کند در زمین جاهای امن فراوان و گشایش (در رزق و روزی) مییابد. و کسیکه به قصد هجرت به سوی الله و پیامبرش، از خانه خود بیرون رود، آنگاه مرگش فرا رسد، قطعاً پاداشش بر الله است. و الله آمرزندهی مهربان است. ﴿100﴾
وَإِذَا ضَرَبْتُمْ فِی الأَرْضِ فَلَیْسَ عَلَیْکُمْ جُنَاحٌ أَن تَقْصُرُواْ مِنَ الصَّلاةِ إِنْ خِفْتُمْ أَن یَفْتِنَکُمُ الَّذِینَ کَفَرُواْ إِنَّ الْکَافِرِینَ کَانُواْ لَکُمْ عَدُوًّا مُّبِینًا و چون در زمین سفر کنید، گناهی بر شما نیست که نماز را کوتاه (= قصر) کنید، اگر ترسید که کافران به شما زیانی برسانند، زیرا کافران، برای شما دشمن آشکاری هستند. ﴿101﴾
وَإِذَا کُنتَ فِیهِمْ فَأَقَمْتَ لَهُمُ الصَّلاةَ فَلْتَقُمْ طَائِفَةٌ
مِّنْهُم مَّعَکَ وَلْیَأْخُذُواْ أَسْلِحَتَهُمْ فَإِذَا سَجَدُواْ
فَلْیَکُونُواْ مِن وَرَائِکُمْ وَلْتَأْتِ طَائِفَةٌ أُخْرَى لَمْ
یُصَلُّواْ فَلْیُصَلُّواْ مَعَکَ وَلْیَأْخُذُواْ حِذْرَهُمْ
وَأَسْلِحَتَهُمْ وَدَّ الَّذِینَ کَفَرُواْ لَوْ تَغْفُلُونَ عَنْ
أَسْلِحَتِکُمْ وَأَمْتِعَتِکُمْ فَیَمِیلُونَ عَلَیْکُم مَّیْلَةً
وَاحِدَةً وَلاَ جُنَاحَ عَلَیْکُمْ إِن کَانَ بِکُمْ أَذًى مِّن مَّطَرٍ
أَوْ کُنتُم مَّرْضَى أَن تَضَعُواْ أَسْلِحَتَکُمْ وَخُذُواْ حِذْرَکُمْ
إِنَّ اللَّهَ أَعَدَّ لِلْکَافِرِینَ عَذَابًا مُّهِینًا
و چون (وقت
خوف) در میان آنها باشی، و برای آنها نماز بر پا کردی، باید دستهای از آنها با
تو (به نماز) بایستند، و باید سلاحهایشان را با خود برگیرند. و چون سجده کردند (و نماز را تمام
نمودند) باید (دسته دوم) پشت سرتان باشند، و باید آن دستهای که نماز نخواندهاند؛
بیایند و با تو نماز بخوانند، و باید آنها احتیاط کنند و سلاحهایشان را (در
نماز) با خود بگیرند، (زیرا) کافران آرزو دارند که شما از سلاحهای و متاعهای خود
غافل شوید؛ پس یکباره بر شما یورش برند([12])، و اگر
برای شما از باران رنجی بود و بیمار (و مجروح) بودید؛ بر شما گناهی نیست (و مانعی
ندارد) که سلاحهای خود را (بر زمین) بگذارید، ولی (وسایل دفاعی و) احتیاط خود را
بر گیرید. همانا الله برای کافران عذابی خوارکننده آماده کردهاست. ﴿102﴾
فَإِذَا قَضَیْتُمُ الصَّلاةَ فَاذْکُرُواْ اللَّهَ قِیَامًا وَقُعُودًا وَعَلَى جُنُوبِکُمْ فَإِذَا اطْمَأْنَنتُمْ فَأَقِیمُواْ الصَّلاةَ إِنَّ الصَّلاةَ کَانَتْ عَلَى الْمُؤْمِنِینَ کِتَابًا مَّوْقُوتًا پس چون نماز را به پایان رساندید، الله را ایستاده، و نشسته و بر پهلوی خویش (خوابیده) یاد کنید، و هرگاه آرامش یافتید (و خوف زایل شد) نماز را (تمام و کامل) بر پا دارید، که همانا نماز (فریضهای است که) در اوقات معینی بر مؤمنان واجب (و نوشته) شدهاست. ﴿103﴾
وَلاَ تَهِنُواْ فِی ابْتِغَاء الْقَوْمِ إِن تَکُونُواْ تَأْلَمُونَ فَإِنَّهُمْ یَأْلَمُونَ کَمَا تَأْلَمُونَ وَتَرْجُونَ مِنَ اللَّهِ مَا لاَ یَرْجُونَ وَکَانَ اللَّهُ عَلِیمًا حَکِیمًا و در تعقیب دشمن سست نشوید. اگر شما رنج میبرید؛ آنها نیز مانند شما رنج میکشند، ولی شما امیدی از الله دارید که آنها ندارند، و الله دانای حکیم است. ﴿104﴾
إِنَّا أَنزَلْنَا إِلَیْکَ الْکِتَابَ بِالْحَقِّ لِتَحْکُمَ بَیْنَ النَّاسِ بِمَا أَرَاکَ اللَّهُ وَلاَ تَکُن لِّلْخَائِنِینَ خَصِیمًا یقیناً (این) کتاب را بحق بر تو نازل کردیم. تا به آنچه الله به تو آموخته در میان مردم داوری کنی، و مدافع (و حمایتکننده) خائنان مباش. ﴿105﴾
وَاسْتَغْفِرِ اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ کَانَ غَفُورًا رَّحِیمًا و از الله آمرزش بخواه([13])، حقا که الله، آمرزندهی مهربان است. ﴿106﴾
وَلاَ تُجَادِلْ عَنِ الَّذِینَ یَخْتَانُونَ أَنفُسَهُمْ إِنَّ اللَّهَ لاَ یُحِبُّ مَن کَانَ خَوَّانًا أَثِیمًا و از کسانیکه به خود خیانت کردند، دفاع مکن، یقیناً الله، افراد خیانت پیشهی گنهکار را دوست ندارد. ﴿107﴾
یَسْتَخْفُونَ مِنَ النَّاسِ وَلاَ یَسْتَخْفُونَ مِنَ اللَّهِ وَهُوَ مَعَهُمْ إِذْ یُبَیِّتُونَ مَا لاَ یَرْضَى مِنَ الْقَوْلِ وَکَانَ اللَّهُ بِمَا یَعْمَلُونَ مُحِیطًا آنها (زشتکاریهای خود را) از مردم پنهان میدارند، اما از الله پنهان نمیدارند، و او با ایشان است؛ هنگامیکه در جلسات شبانه سخنانی را که الله نمیپسندد، تدبیر میکنند، و الله به آنچه انجام میدهند؛ احاطه دارد. ﴿108﴾
هَاأَنتُمْ هَؤُلاء جَادَلْتُمْ عَنْهُمْ فِی الْحَیَاةِ الدُّنْیَا فَمَن یُجَادِلُ اللَّهَ عَنْهُمْ یَوْمَ الْقِیَامَةِ أَم مَّن یَکُونُ عَلَیْهِمْ وَکِیلاً هان!شما کسانی هستید که در زندگی دنیا، از آنان دفاع کردید، پس کیست که در روز قیامت در برابر الله از آنها دفاع کند؟ یا چه کسی است که وکیل و حامی آنها خواهد بود؟ ﴿109﴾
وَمَن یَعْمَلْ سُوءًا أَوْ یَظْلِمْ نَفْسَهُ ثُمَّ یَسْتَغْفِرِ اللَّهَ یَجِدِ اللَّهَ غَفُورًا رَّحِیمًا و کسیکه کار بدی انجام دهد یا بر خویشتن ستم کند، پس از الله آمرزش بطلبد، الله را آمرزندهی مهربان خواهد یافت. ﴿110﴾
وَمَن یَکْسِبْ إِثْمًا فَإِنَّمَا یَکْسِبُهُ عَلَى نَفْسِهِ وَکَانَ اللَّهُ عَلِیمًا حَکِیمًا و هر کس گناهی مرتکب شود، پس تنها به زیان خود مرتکب شدهاست، و الله دانای حکیم است. ﴿111﴾
وَمَن یَکْسِبْ خَطِیئَةً أَوْ إِثْمًا ثُمَّ یَرْمِ بِهِ بَرِیئًا فَقَدِ احْتَمَلَ بُهْتَانًا وَإِثْمًا مُّبِینًا و هر کس خطا یا گناهی مرتکب شود، سپس بی گناهی را به آن متهم کند، قطعاً بارِ بهتان و گناه آشکاری را بر دوش گرفته است. ﴿112﴾
وَلَوْلاَ فَضْلُ اللَّهِ عَلَیْکَ وَرَحْمَتُهُ لَهَمَّت طَّائِفَةٌ مِّنْهُمْ أَن یُضِلُّوکَ وَمَا یُضِلُّونَ إِلاُّ أَنفُسَهُمْ وَمَا یَضُرُّونَکَ مِن شَیْءٍ وَأَنزَلَ اللَّهُ عَلَیْکَ الْکِتَابَ وَالْحِکْمَةَ وَعَلَّمَکَ مَا لَمْ تَکُنْ تَعْلَمُ وَکَانَ فَضْلُ اللَّهِ عَلَیْکَ عَظِیمًا و اگر فضل الله و رحمتش شامل حال تو نبود، هر آینه گروهی از آنان قصد داشتند که تو را گمراه کنند، و جز خودشان را گمراه نمیکنند، و هیچ زیانی به تو نمیرسانند، و الله کتاب و حکمت (= سنت) برتو نازل کرد، و آنچه را نمیدانستی، به تو آموخت، و فضل الله بر تو (همیشه) بزرگ بودهاست. ﴿113﴾
لاَّ خَیْرَ فِی کَثِیرٍ مِّن نَّجْوَاهُمْ إِلاَّ مَنْ أَمَرَ بِصَدَقَةٍ أَوْ مَعْرُوفٍ أَوْ إِصْلاحٍ بَیْنَ النَّاسِ وَمَن یَفْعَلْ ذَلِکَ ابْتِغَاء مَرْضَاتِ اللَّهِ فَسَوْفَ نُؤْتِیهِ أَجْرًا عَظِیمًا در بسیاری از (در گوشی و) نجواهایشان خیری نیست، مگر که (با این کار) امر به صدقه دادن یا کار نیک، یا اصلاح در میان مردم کند. و هر کس برای خشنودی الله چنین کند، به زودی پاداش بزرگی به او خواهیم داد. ﴿114﴾
وَمَن یُشَاقِقِ الرَّسُولَ مِن بَعْدِ مَا تَبَیَّنَ لَهُ الْهُدَى وَیَتَّبِعْ غَیْرَ سَبِیلِ الْمُؤْمِنِینَ نُوَلِّهِ مَا تَوَلَّى وَنُصْلِهِ جَهَنَّمَ وَسَاءَتْ مَصِیرًا و کسیکه پس از آنکه هدایت (و راه حق) برایش روشن شد؛ با پیامبر مخالفت کند، و از راهی جز راه مؤمنان پیروی کند، ما او را به آنچه پیروی کرده؛ وا گذاریم، و او را به جهنم در افکنیم ([14])، و بد جایگاهی است. ﴿115﴾
إِنَّ اللَّهَ لاَ یَغْفِرُ أَن یُشْرَکَ بِهِ وَیَغْفِرُ مَا دُونَ ذَلِکَ لِمَن یَشَاء وَمَن یُشْرِکْ بِاللَّهِ فَقَدْ ضَلَّ ضَلالاً بَعِیدًا قطعاً الله، شرک آوردن به او را نمیآمرزد، و جز آن (هرگناهی) را برای هر که بخواهد میآمرزد. و هر کس به الله شرک آورد، پس بدون شک در گمراهی دوری افتادهاست. ﴿116﴾
إِن یَدْعُونَ مِن دُونِهِ إِلاَّ إِنَاثًا وَإِن یَدْعُونَ إِلاَّ شَیْطَانًا مَّرِیدًا (مشرکان) جز الله چیزهایی (= بتهای) ماده را میخوانند و (در حقیقت) جز شیطان سرکش را نمیخوانند. ﴿117﴾
لَّعَنَهُ اللَّهُ وَقَالَ لَأَتَّخِذَنَّ مِنْ عِبَادِکَ نَصِیبًا مَّفْرُوضًا الله او را از رحمت خویش دور ساخته، و او گفت: «از بندگان تو، سهمی معین خواهم گرفت. ﴿118﴾
وَلأُضِلَّنَّهُمْ وَلأُمَنِّیَنَّهُمْ وَلآمُرَنَّهُمْ فَلَیُبَتِّکُنَّ آذَانَ الأَنْعَامِ وَلآمُرَنَّهُمْ فَلَیُغَیِّرُنَّ خَلْقَ اللَّهِ وَمَن یَتَّخِذِ الشَّیْطَانَ وَلِیًّا مِّن دُونِ اللَّهِ فَقَدْ خَسِرَ خُسْرَانًا مُّبِینًا و مسلماً آنها را گمراه میکنم، و آنان را به آرزوهای باطل افکنم، و به آنان دستور میدهم که گوش چهار پایان بشکافند، و وادار شان میکنم؛ تا خلقت و آفرینش الله را تغییر دهند». و هر کس شیطان را به جای الله ولی و دوست خود بگیرد، قطعاً زیانی آشکار کردهاست. ﴿119﴾
یَعِدُهُمْ وَیُمَنِّیهِمْ وَمَا یَعِدُهُمُ الشَّیْطَانُ إِلاَّ غُرُورًا (شیطان) به آنها وعده میدهد و آنان را به آرزو افکند، و شیطان جز فریب و باطل به آنان وعده نمیدهد. ﴿120﴾
أُوْلَئِکَ مَأْوَاهُمْ جَهَنَّمُ وَلاَ یَجِدُونَ عَنْهَا مَحِیصًا آنها (= پیروان شیطان) جایگاه شان جهنم است، و هیچ راه فراری از آن نخواهند یافت.﴿121﴾
وَالَّذِینَ آمَنُواْ وَعَمِلُواْ الصَّالِحَاتِ سَنُدْخِلُهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِی مِن تَحْتِهَا الأَنْهَارُ خَالِدِینَ فِیهَا أَبَدًا وَعْدَ اللَّهِ حَقًّا وَمَنْ أَصْدَقُ مِنَ اللَّهِ قِیلاً و کسانیکه ایمان آوردهاند و کارهای شایسته انجام دادهاند، بزودی آنان را درباغهایی (از بهشت) وارد میکنیم که نهرها از زیر (درختان) آن جاری است، جاودانه در آن خواهند ماند، وعده الله حق است، و کیست که در گفتار (و وعدههایش) از الله راستگوتر باشد؟ ﴿122﴾
لَّیْسَ بِأَمَانِیِّکُمْ وَلا أَمَانِیِّ أَهْلِ الْکِتَابِ مَن یَعْمَلْ سُوءًا یُجْزَ بِهِ وَلاَ یَجِدْ لَهُ مِن دُونِ اللَّهِ وَلِیًّا وَلاَ نَصِیرًا (این فضلیت و برتری) به آرزوهای شما و آرزوهای اهل کتاب نیست، هر کس کار بدی انجام دهد، به کیفر آن خواهد رسید و جز خدا، یار و مددکاری برای خود نخواهد یافت. ﴿123﴾
وَمَن یَعْمَلْ مِنَ الصَّالِحَاتَ مِن ذَکَرٍ أَوْ أُنثَى وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَأُولَئِکَ یَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ وَلاَ یُظْلَمُونَ نَقِیرًا و کسیکه چیزی از کارها شایسته را انجام دهد، چه مرد باشد یا زن، در حالیکه او مؤمن باشد، اینان به بهشت داخل میشوند و کمترین ستمی (باندازهی گودی پشت هستهی خرما) به آنها نخواهد شد. ﴿124﴾
وَمَنْ أَحْسَنُ دِینًا مِّمَّنْ أَسْلَمَ وَجْهَهُ لِلَّه وَهُوَ مُحْسِنٌ وَاتَّبَعَ مِلَّةَ إِبْرَاهِیمَ حَنِیفًا وَاتَّخَذَ اللَّهُ إِبْرَاهِیمَ خَلِیلاً و چه کسی نیک آیین تر است از کسیکه روی خود را به الله سپرد (و مخلصانه تسلیم شد) و نیکو کار (و فرمانبردار) بود و آیین پاک ابراهیم را پیروی کرد؟ و الله ابراهیم را به دوستی خود بر گزیدهاست. ﴿125﴾
وَلِلَّهِ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الأَرْضِ وَکَانَ اللَّهُ بِکُلِّ شَیْءٍ مُّحِیطًا و آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است، از آن الله است، و الله به هر چیزی احاطه دارد. ﴿126﴾
وَیَسْتَفْتُونَکَ فِی النِّسَاء قُلِ اللَّهُ یُفْتِیکُمْ فِیهِنَّ وَمَا یُتْلَى عَلَیْکُمْ فِی الْکِتَابِ فِی یَتَامَى النِّسَاء الَّلاتِی لاَ تُؤْتُونَهُنَّ مَا کُتِبَ لَهُنَّ وَتَرْغَبُونَ أَن تَنکِحُوهُنَّ وَالْمُسْتَضْعَفِینَ مِنَ الْوِلْدَانِ وَأَن تَقُومُواْ لِلْیَتَامَى بِالْقِسْطِ وَمَا تَفْعَلُواْ مِنْ خَیْرٍ فَإِنَّ اللَّهَ کَانَ بِهِ عَلِیمًا از تو (ای پیامبر) دربارهی زنان فتوا میخواهند، بگو: الله درباره آنان به شما فتوا میدهد و (همچنین) آنچه در کتاب (= قرآن کریم) بر شما خوانده میشود؛ دربارهی زنان یتیمی که آنچه را که برای آنان مقرر شدهاست (از مهر و میراث و حقوق) به آنها نمیدهید، و میخواهید که با آنها ازدواج کنید. و (نیز به شما توصیه میکند و فتوا میدهد در مورد) کودکان صغیر ناتوان، و اینکه با یتیمان به عدالت رفتار کنید، و آنچه از نیکیها انجام میدهید، الله به آن آگاه است. ﴿127﴾
وَإِنِ امْرَأَةٌ خَافَتْ مِن بَعْلِهَا نُشُوزًا أَوْ إِعْرَاضًا فَلاَ جُنَاحَ عَلَیْهِمَا أَن یُصْلِحَا بَیْنَهُمَا صُلْحًا وَالصُّلْحُ خَیْرٌ وَأُحْضِرَتِ الأَنفُسُ الشُّحَّ وَإِن تُحْسِنُواْ وَتَتَّقُواْ فَإِنَّ اللَّهَ کَانَ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِیرًا و اگر زنی، از ناسازگاری یا اعراض شوهرش بیم داشت، پس بر آن دو گناهی نیست که با هم صلح کنند، و صلح، بهتر است، ـ اگر چه نفسها را بخل فرا گرفته است ـ و اگر نیکی کنید و پرهیزگاری پیشه سازید (و گذشت کنید) قطعاً الله به آن چه انجام میدهید؛ آگاه است. ﴿128﴾
وَلَن تَسْتَطِیعُواْ أَن تَعْدِلُواْ بَیْنَ النِّسَاء وَلَوْ حَرَصْتُمْ فَلاَ تَمِیلُواْ کُلَّ الْمَیْلِ فَتَذَرُوهَا کَالْمُعَلَّقَةِ وَإِن تُصْلِحُواْ وَتَتَّقُواْ فَإِنَّ اللَّهَ کَانَ غَفُورًا رَّحِیمًا و هر چند بکوشید هرگز نمیتوانید (از نظر محبت قلبی) در میان زنان عدالت بر قرار کنید. پس یکسره به سوی یکی میل نکنید، که دیگری را بلا تکلیف (و سر گشته) رها کنید([15])، و اگر راه اصلاح پیش گیرید، و پرهیزگاری کنید، الله آمرزندهی مهربان است. ﴿129﴾
وَإِن یَتَفَرَّقَا یُغْنِ اللَّهُ کُلاًّ مِّن سَعَتِهِ وَکَانَ اللَّهُ وَاسِعًا حَکِیمًا و اگر آن دو از یکدیگر جدا شوند، الله هر کدام از آنها را با فضل و کرم خود بینیاز میکند، و الله گشایشگر حکیم است. ﴿130﴾
وَلِلَّهِ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الأَرْضِ وَلَقَدْ وَصَّیْنَا الَّذِینَ أُوتُواْ الْکِتَابَ مِن قَبْلِکُمْ وَإِیَّاکُمْ أَنِ اتَّقُواْ اللَّهَ وَإِن تَکْفُرُواْ فَإِنَّ لِلَّهِ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الأَرْضِ وَکَانَ اللَّهُ غَنِیًّا حَمِیدًا و آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است از آن الله است، و ما به کسانیکه پیش از شما کتاب (آسمانی) به آنها داده شدند و (نیز) به شما سفارش کردیم که «از الله بترسید» (و یکتا پرست باشید) و اگر کافر شوید (بدانید) آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است از آن الله است، و الله بینیاز (و) ستودهاست. ﴿131﴾
وَلِلَّهِ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الأَرْضِ وَکَفَى بِاللَّهِ وَکِیلاً و آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است از آن الله است، و الله برای کارسازی کافی است. ﴿132﴾
إِن یَشَأْ یُذْهِبْکُمْ أَیُّهَا النَّاسُ وَیَأْتِ بِآخَرِینَ وَکَانَ اللَّهُ عَلَى ذَلِکَ قَدِیرًا ای مردم! اگر او بخواهد، شما را از میان میبرد و دیگران را (به جای شما) میآورد، و الله بر این (کار) تواناست. ﴿133﴾
مَّن کَانَ یُرِیدُ ثَوَابَ الدُّنْیَا فَعِندَ اللَّهِ ثَوَابُ الدُّنْیَا وَالآخِرَةِ وَکَانَ اللَّهُ سَمِیعًا بَصِیرًا هر کس که پاداش دنیوی بخواهد؛ پس (بداند که) پاداش دنیا و آخرت نزد الله است. و الله شنوای بینا است.﴿134﴾
یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ کُونُواْ قَوَّامِینَ بِالْقِسْطِ شُهَدَاء لِلَّهِ وَلَوْ عَلَى أَنفُسِکُمْ أَوِ الْوَالِدَیْنِ وَالأَقْرَبِینَ إِن یَکُنْ غَنِیًّا أَوْ فَقِیرًا فَاللَّهُ أَوْلَى بِهِمَا فَلاَ تَتَّبِعُواْ الْهَوَى أَن تَعْدِلُواْ وَإِن تَلْوُواْ أَوْ تُعْرِضُواْ فَإِنَّ اللَّهَ کَانَ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِیرًا ای کسانیکه ایمان آوردهاید! برپا دارندهی عدالت باشید، برای الله شهادت دهید؛ اگر چه به زیان خود شما یا پدر و مادر و نزدیکان (شما) باشد، اگر (مدعی علیه) توانگر یا فقیر باشد. (به هر حال) الله به آنان سزاوارتر (و مهربانتر) است. پس از هوای نفس پیروی نکنید، که از حق منحرف میشوید و اگر زبان را بگردانید (و حق را تحریف کنید) یا (از اظهار حق) اعراض کنید، مسلماً الله به آنچه انجام میدهید؛ آگاه است. ﴿135﴾
یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ آمِنُواْ بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَالْکِتَابِ الَّذِی نَزَّلَ عَلَى رَسُولِهِ وَالْکِتَابِ الَّذِیَ أَنزَلَ مِن قَبْلُ وَمَن یَکْفُرْ بِاللَّهِ وَمَلائِکَتِهِ وَکُتُبِهِ وَرُسُلِهِ وَالْیَوْمِ الآخِرِ فَقَدْ ضَلَّ ضَلالاً بَعِیدًا ای کسانیکه ایمان آوردهاید! به الله و پیامبرش و کتابی که بر او نازل کرده و کتابی که پیش از این فرستادهاست؛ ایمان بیاورید (و بر آن پایدار باشید) و هر کس به الله و فرشتگان و کتابهایش و پیامبرانش و روز قیامت کافر شود؛ بتحقیق در گمراهی دور و درازی افتادهاست. ﴿136﴾
إِنَّ الَّذِینَ آمَنُواْ ثُمَّ کَفَرُواْ ثُمَّ آمَنُواْ ثُمَّ کَفَرُواْ ثُمَّ ازْدَادُواْ کُفْرًا لَّمْ یَکُنِ اللَّهُ لِیَغْفِرَ لَهُمْ وَلاَ لِیَهْدِیَهُمْ سَبِیلاً همانا کسانیکه ایمان آوردهاند، سپس کافر شدند، باز ایمان آوردند، سپس کافر شدند، آنگاه بر کفر (خود) افزودند؛ الله هرگز آنان را نخواهد بخشید، و آنها را به راه (راست) هدایت نخواهد کرد. ﴿137﴾
بَشِّرِ الْمُنَافِقِینَ بِأَنَّ لَهُمْ عَذَابًا أَلِیمًا به منافقان بشارت ده که برایشان عذابی دردناک است. ﴿138﴾
الَّذِینَ یَتَّخِذُونَ الْکَافِرِینَ أَوْلِیَاء مِن دُونِ الْمُؤْمِنِینَ أَیَبْتَغُونَ عِندَهُمُ الْعِزَّةَ فَإِنَّ الْعِزَّةَ لِلَّهِ جَمِیعًا آنان که کافران را به جای مؤمنان به دوستی بر میگزینند، آیا به نزد آنان عزت میجویند؟ پس (بدانند که) عزت همه ازآن الله است. ﴿139﴾
وَقَدْ نَزَّلَ عَلَیْکُمْ فِی الْکِتَابِ أَنْ إِذَا سَمِعْتُمْ آیَاتِ اللَّهِ یُکْفَرُ بِهَا وَیُسْتَهْزَأُ بِهَا فَلاَ تَقْعُدُواْ مَعَهُمْ حَتَّى یَخُوضُواْ فِی حَدِیثٍ غَیْرِهِ إِنَّکُمْ إِذًا مِّثْلُهُمْ إِنَّ اللَّهَ جَامِعُ الْمُنَافِقِینَ وَالْکَافِرِینَ فِی جَهَنَّمَ جَمِیعًا و مسلماً (الله) در قرآن (این حکم) را بر شما نازل کرده که چون شنیدید (افرادی) آیات الله را انکار میکنند و آن را به ریشخند میگیرند با آنان ننشینید تا به سخن دیگری بپردازند (و اگر با آنان بنشیند) در این صورت قطعاً شما (نیز) هم مانند آنها خواهید بود. همانا الله همهی منافقان و کافران را در جهنم گرد میآورد. ﴿140﴾
الَّذِینَ یَتَرَبَّصُونَ بِکُمْ فَإِن کَانَ لَکُمْ فَتْحٌ مِّنَ اللَّهِ قَالُواْ أَلَمْ نَکُن مَّعَکُمْ وَإِن کَانَ لِلْکَافِرِینَ نَصِیبٌ قَالُواْ أَلَمْ نَسْتَحْوِذْ عَلَیْکُمْ وَنَمْنَعْکُم مِّنَ الْمُؤْمِنِینَ فَاللَّهُ یَحْکُمُ بَیْنَکُمْ یَوْمَ الْقِیَامَةِ وَلَن یَجْعَلَ اللَّهُ لِلْکَافِرِینَ عَلَى الْمُؤْمِنِینَ سَبِیلاً کسانیکه همواره انتظار میکشند (و مراقب شما هستند) اگر فتح و پیروزی از جانب الله نصیب شما گردد، میگویند: «مگر ما شما نبودیم؟» و اگر بهرهای نصیب کافران گردد، گویند: «مگر ما بر شما چیره نشدهایم (و پشتیبان شما نبودیم) و شما را از (آسیب) مؤمنان بازنداشتیم؟». پس الله در روز قیامت میان شما داوری میکند، و الله هرگز برای کافران راهی به (زیان) مؤمنان قرار ندادهاست. ﴿141﴾
إِنَّ الْمُنَافِقِینَ یُخَادِعُونَ اللَّهَ وَهُوَ خَادِعُهُمْ وَإِذَا قَامُواْ إِلَى الصَّلاةِ قَامُواْ کُسَالَى یُرَاؤُونَ النَّاسَ وَلاَ یَذْکُرُونَ اللَّهَ إِلاَّ قَلِیلاً بیشک منافقان (بگمان خودشان) الله را فریب میدهند، در حالیکه او آنها را فریب میدهد، و چون به نماز برخیزند؛ با سستی و کاهلی بر میخیزند، در چشم مردم خود نمایی میکنند و (در نمازشان) الله را جز اندکی یاد نمیکنند. ﴿142﴾
مُّذَبْذَبِینَ بَیْنَ ذَلِکَ لاَ إِلَى هَؤُلاء وَلاَ إِلَى هَؤُلاء وَمَن یُضْلِلِ اللَّهُ فَلَن تَجِدَ لَهُ سَبِیلاً (منافقان) بین این دو (گروه مؤمنان و کافران) دو دل و سرگشتهاند. نه با اینانند و نه با آنان اند، و هر کس را که الله گمراهی کند، راهی برای او نخواهی یافت. ﴿143﴾
یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ لاَ تَتَّخِذُواْ الْکَافِرِینَ أَوْلِیَاء مِن دُونِ الْمُؤْمِنِینَ أَتُرِیدُونَ أَن تَجْعَلُواْ لِلَّهِ عَلَیْکُمْ سُلْطَانًا مُّبِینًا ای کسانیکه ایمان آوردید! کافران را به جای مؤمنان دوستان (خود) نگیرید، آیا میخواهید (با این کار) برای الله دلیل آشکاری بر ضد خود پدید آورید؟ ﴿144﴾
إِنَّ الْمُنَافِقِینَ فِی الدَّرْکِ الأَسْفَلِ مِنَ النَّارِ وَلَن تَجِدَ لَهُمْ نَصِیرًا همانا منافقان در پایینترین طبقه (= درکات) آتش (جهنم) هستند، و هرگز یاوری برای آنها نخواهی یافت. ﴿145﴾
إِلاَّ الَّذِینَ تَابُواْ وَأَصْلَحُواْ وَاعْتَصَمُواْ بِاللَّهِ وَأَخْلَصُواْ دِینَهُمْ لِلَّهِ فَأُولَئِکَ مَعَ الْمُؤْمِنِینَ وَسَوْفَ یُؤْتِ اللَّهُ الْمُؤْمِنِینَ أَجْرًا عَظِیمًا مگر آنان که توبه کردند و جبران و اصلاح نمودند، و به الله تمسک جستند و دین خود رابرای الله خالص گرداندند، پس اینان با مؤمنان خواهند بود، و الله به زودی مؤمنان را پاداش بزرگی خواهد داد. ﴿146﴾
مَّا یَفْعَلُ اللَّهُ بِعَذَابِکُمْ إِن شَکَرْتُمْ وَآمَنتُمْ وَکَانَ اللَّهُ شَاکِرًا عَلِیمًا الله چه نیازی به عذاب شما دارد اگر سپاسگزاری کنید و ایمان آورید؟! و الله شکرگزار داناست. ﴿147﴾
لاَّ یُحِبُّ اللَّهُ الْجَهْرَ بِالسُّوءِ مِنَ الْقَوْلِ إِلاَّ مَن ظُلِمَ وَکَانَ اللَّهُ سَمِیعًا عَلِیمًا الله بانگ برداشتن به سخنان ناروا را دوست ندارد، مگر (از جانب) آن کس که مورد ستم واقع شده باشد، و الله شنوای داناست. ﴿148﴾
إِن تُبْدُواْ خَیْرًا أَوْ تُخْفُوهُ أَوْ تَعْفُواْ عَن سُوءٍ فَإِنَّ اللَّهَ کَانَ عَفُوًّا قَدِیرًا اگر کار نیک آشکار کنید یا آن را پنهان دارید، یا از بدی و (ستمی که به شما رسیده) گذشت نمایید، پس (بدانید که) الله آمرزندهی تواناست. ﴿149﴾
إِنَّ الَّذِینَ یَکْفُرُونَ بِاللَّهِ وَرُسُلِهِ وَیُرِیدُونَ أَن یُفَرِّقُواْ بَیْنَ اللَّهِ وَرُسُلِهِ وَیَقُولُونَ نُؤْمِنُ بِبَعْضٍ وَنَکْفُرُ بِبَعْضٍ وَیُرِیدُونَ أَن یَتَّخِذُواْ بَیْنَ ذَلِکَ سَبِیلاً همانا کسانیکه به الله و پیامبرانش کفر میورزند و میخواهند میان الله و پیامبرانش جدایی بیندازند؛ و میگویند: «به بعضی ایمان میآوریم؛ و بعضی را انکار میکنیم» و میخواهند بین این (و آن) راهی (برای خود) برگزینند. ﴿150﴾
أُوْلَئِکَ هُمُ الْکَافِرُونَ حَقًّا وَأَعْتَدْنَا لِلْکَافِرِینَ عَذَابًا مُّهِینًا آنها در حقیقت کافرند، و برای کافران عذاب خوارکنندهای؛ آماده کردهایم. ﴿151﴾
وَالَّذِینَ آمَنُواْ بِاللَّهِ وَرُسُلِهِ وَلَمْ یُفَرِّقُواْ بَیْنَ أَحَدٍ مِّنْهُمْ أُوْلَئِکَ سَوْفَ یُؤْتِیهِمْ أُجُورَهُمْ وَکَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَّحِیمًا و کسانیکه به الله و پیامبرانش ایمان آورده و میان هیچ یک ازآنان جدائی نیفکندند؛ اینان بزودی پاداششان را (الله) خواهد داد، و الله آمرزندهی مهربان است. ﴿152﴾
یَسْأَلُکَ أَهْلُ الْکِتَابِ أَن تُنَزِّلَ عَلَیْهِمْ کِتَابًا مِّنَ السَّمَاء فَقَدْ سَأَلُواْ مُوسَى أَکْبَرَ مِن ذَلِکَ فَقَالُواْ أَرِنَا اللَّهَ جَهْرَةً فَأَخَذَتْهُمُ الصَّاعِقَةُ بِظُلْمِهِمْ ثُمَّ اتَّخَذُواْ الْعِجْلَ مِن بَعْدِ مَا جَاءَتْهُمُ الْبَیِّنَاتُ فَعَفَوْنَا عَن ذَلِکَ وَآتَیْنَا مُوسَى سُلْطَانًا مُّبِینًا اهل کتاب (= یهودیان) از تو میخواهند که کتابی از آسمان (یکجا) بر آنها نازل کنی، همانا آنها از موسی، بزرگتر از این را خواستند و گفتند: «الله را آشکارا به ما نشان بده». پس بخاطر این ظلم و ستمکاری شان صاعقه آنها را فرو گرفت، سپس بعد از آنکه معجزه و دلایل روشن برایشان آمد، گوساله را (به خدائی) گرفتند، و ما از آن گناه در گذشتیم (و بخشیدیم). و به موسی حجت (و برهان) آشکاری دادیم. ﴿153﴾
وَرَفَعْنَا فَوْقَهُمُ الطُّورَ بِمِیثَاقِهِمْ وَقُلْنَا لَهُمُ ادْخُلُواْ الْبَابَ سُجَّدًا وَقُلْنَا لَهُمْ لاَ تَعْدُواْ فِی السَّبْتِ وَأَخَذْنَا مِنْهُم مِّیثَاقًا غَلِیظًا و بخاطر گرفتن پیمان از ایشان (کوه) طور را بر فراز آنها بر افراشتیم و به آنها گفتیم: «سجدهکنان به دروازه (بیت المقدس) داخل شوید». و (نیز) به آنان گفتیم: در روز شنبه تجاوز نکنید (و از صید ماهی دست بکشید) و از آنان پیمان محکمی گرفتیم. ﴿154﴾
فَبِمَا نَقْضِهِم مِّیثَاقَهُمْ وَکُفْرِهِم بِآیَاتِ اللَّهِ وَقَتْلِهِمُ الأَنبِیَاء بِغَیْرِ حَقٍّ وَقَوْلِهِمْ قُلُوبُنَا غُلْفٌ بَلْ طَبَعَ اللَّهُ عَلَیْهَا بِکُفْرِهِمْ فَلاَ یُؤْمِنُونَ إِلاَّ قَلِیلاً پس بخاطر پیمان شکنی شان و انکار آیات خدا، و به ناحق کشتن پیامبران و (این) گفته شان که دل های ما در پردهاست (و سخنان پیامبر را درک نمیکنیم). بلکه الله به سبب کفرشان بر (دلهای) آنها مهر زده است؛ پس جز عده کمی ایمان نمیآورند. ﴿155﴾
وَبِکُفْرِهِمْ وَقَوْلِهِمْ عَلَى مَرْیَمَ بُهْتَانًا عَظِیمًا و (نیز) بخاطر کفرشان و تهمت بزرگی که بر مریم زدند. ﴿156﴾
وَقَوْلِهِمْ إِنَّا قَتَلْنَا الْمَسِیحَ عِیسَى ابْنَ مَرْیَمَ رَسُولَ اللَّهِ وَمَا قَتَلُوهُ وَمَا صَلَبُوهُ وَلَکِن شُبِّهَ لَهُمْ وَإِنَّ الَّذِینَ اخْتَلَفُواْ فِیهِ لَفِی شَکٍّ مِّنْهُ مَا لَهُم بِهِ مِنْ عِلْمٍ إِلاَّ اتِّبَاعَ الظَّنِّ وَمَا قَتَلُوهُ یَقِینًا و (نیز) بخاطر این گفته شان که «ما مسیح، عیسی پسر مریم پیامبر الله را کشتیم». در حالیکه نه او را کشتند و نه به دار آویختند، لکن امر بر آنها مشتبه شد، و هر آینه آنان که در (بارهی قتل) او اختلاف کردند، قطعاً از آن در شک هستند، و علم به آن ندارند و تنها از گمان پیروی میکنند و به یقین او را نکشتهاند. ﴿157﴾
بَل رَّفَعَهُ اللَّهُ إِلَیْهِ وَکَانَ اللَّهُ عَزِیزًا حَکِیمًا بلکه الله او را به سوی خود بالا برد، و الله پیروزمند حکیم است. ﴿158﴾
وَإِن مِّنْ أَهْلِ الْکِتَابِ إِلاَّ لَیُؤْمِنَنَّ بِهِ قَبْلَ مَوْتِهِ وَیَوْمَ الْقِیَامَةِ یَکُونُ عَلَیْهِمْ شَهِیدًا و (کسی) از اهل کتاب نیست مگر اینکه قبل از مرگش به او (= حضرت عیسی) ایمان میآورد، و (عیسی) روز قیامت بر آنها گواه خواهد بود([16]). ﴿159﴾
فَبِظُلْمٍ مِّنَ الَّذِینَ هَادُواْ حَرَّمْنَا عَلَیْهِمْ طَیِّبَاتٍ أُحِلَّتْ لَهُمْ وَبِصَدِّهِمْ عَن سَبِیلِ اللَّهِ کَثِیرًا پس به (کیفر) ستمی که قوم یهود مرتکب شدند، و (نیز) بخاطر جلو گیری بسیار آنها از راه خدا، چیزیهای پاکیزهای را که برایشان حلال بود؛ بر آنها حرام کردیم. ﴿160﴾
وَأَخْذِهِمُ الرِّبَا وَقَدْ نُهُواْ عَنْهُ وَأَکْلِهِمْ أَمْوَالَ النَّاسِ بِالْبَاطِلِ وَأَعْتَدْنَا لِلْکَافِرِینَ مِنْهُمْ عَذَابًا أَلِیمًا و (نیز) به سبب ربا گرفتنشان، در حالیکه از آن نهی شده بودند، و (نیز) به سبب آنکه اموال مردم را به ناحق میخورند، و ما برای کافرانشان عذاب دردناکی آماده کردیم. ﴿161﴾
لَّکِنِ الرَّاسِخُونَ فِی الْعِلْمِ مِنْهُمْ وَالْمُؤْمِنُونَ یُؤْمِنُونَ بِمَا أُنزِلَ إِلَیْکَ وَمَا أُنزِلَ مِن قَبْلِکَ وَالْمُقِیمِینَ الصَّلاةَ وَالْمُؤْتُونَ الزَّکَاةَ وَالْمُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْیَوْمِ الآخِرِ أُوْلَئِکَ سَنُؤْتِیهِمْ أَجْرًا عَظِیمًا ولی (دانشمندان و) راسخان در علم از آنان و مؤمنان، به آنچه بر تو نازل شده و آنچه پیش از تو نازل گردیده؛ ایمان میآورند، و (همچنین) بر پا دارندگان نماز و زکات دهندگان، و مؤمنان به الله و روز قیامت؛ بزودی به همهی آنها پاداش بزرگی خواهیم داد. ﴿162﴾
إِنَّا أَوْحَیْنَا إِلَیْکَ کَمَا أَوْحَیْنَا إِلَى نُوحٍ وَالنَّبِیِّینَ مِن بَعْدِهِ وَأَوْحَیْنَا إِلَى إِبْرَاهِیمَ وَإِسْمَاعِیلَ وَإِسْحَاقَ وَیَعْقُوبَ وَالأَسْبَاطِ وَعِیسَى وَأَیُّوبَ وَیُونُسَ وَهَارُونَ وَسُلَیْمَانَ وَآتَیْنَا دَاوُودَ زَبُورًا همانا ما به تو وحی فرستادیم([17]) همان گونه که به نوح و پیامبران بعد از او وحی فرستادیم و (نیز) به ابراهیم و اسماعیل و اسحاق و یعقوب و اسباط (= نوادگان دوازده گانه) و عیسی و ایوب و یونس و هارون و سلیمان وحی فرستادیم و به داود زبور دادیم. ﴿163﴾
وَرُسُلاً قَدْ قَصَصْنَاهُمْ عَلَیْکَ مِن قَبْلُ وَرُسُلاً لَّمْ نَقْصُصْهُمْ عَلَیْکَ وَکَلَّمَ اللَّهُ مُوسَى تَکْلِیمًا و پیامبرانی (مبعوث کردیم) که سر گذشت آنها را پیش از این برای تو بیان کردهایم، و پیامبرانی که سر گذشت آنها را بیان نکردیم، و الله (بدون و اسطه) با موسی سخن گفت. ﴿164﴾
رُّسُلاً مُّبَشِّرِینَ وَمُنذِرِینَ لِئَلاَّ یَکُونَ لِلنَّاسِ عَلَى اللَّهِ حُجَّةٌ بَعْدَ الرُّسُلِ وَکَانَ اللَّهُ عَزِیزًا حَکِیمًا پیامبرانی که بشارتدهنده و بیمدهنده بودند، تا بعد از (آمدن) این پیامبران برای مردم بر الله حجتی نباشد و الله پیروزمند حکیم است. ﴿165﴾
لَّکِنِ اللَّهُ یَشْهَدُ بِمَا أَنزَلَ إِلَیْکَ أَنزَلَهُ بِعِلْمِهِ وَالْمَلائِکَةُ یَشْهَدُونَ وَکَفَى بِاللَّهِ شَهِیدًا لیکن الله به آنچه بر تو نازل کردهاست؛ گواهی میدهد، که آن را به علم خود نازل کردهاست، و فرشتگان (نیز) گواهی میدهند، و (اگر چه) گواهی الله کافی است. ﴿166﴾
إِنَّ الَّذِینَ کَفَرُواْ وَصَدُّواْ عَن سَبِیلِ اللَّهِ قَدْ ضَلُّواْ ضَلالاً بَعِیدًا هر آینه آنان که کافر شدند و (مردم را) از راه الله باز داشتند، محققاً در گمراهی دوری گرفتار شدهاند. ﴿167﴾
إِنَّ الَّذِینَ کَفَرُواْ وَظَلَمُواْ لَمْ یَکُنِ اللَّهُ لِیَغْفِرَ لَهُمْ وَلاَ لِیَهْدِیَهُمْ طَرِیقًا آنان که کافر شدند و ستم کردند، الله هرگز آنها را نخواهد بخشید و آنها را به راهی هدایت نخواهد کرد. ﴿168﴾
إِلاَّ طَرِیقَ جَهَنَّمَ خَالِدِینَ فِیهَا أَبَدًا وَکَانَ ذَلِکَ عَلَى اللَّهِ یَسِیرًا مگر راه جهنم، که جاودانه در آن خواهند ماند و این (کار) بر الله آسان است. ﴿169﴾
یَا أَیُّهَا النَّاسُ قَدْ جَاءَکُمُ الرَّسُولُ بِالْحَقِّ مِن رَّبِّکُمْ فَآمِنُواْ خَیْرًا لَّکُمْ وَإِن تَکْفُرُواْ فَإِنَّ لِلَّهِ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَکَانَ اللَّهُ عَلِیمًا حَکِیمًا ای مردم، بیگمان پیامبر (موعود محمد صلی الله علیه و آله و سلم) با (آیین) حق از جانب پروردگارتان برای شما آمد، پس به او ایمان بیاورید که برای شما بهتر است، و اگر کافر شوید؛ پس یقیناً (بدانید که) آنچه در آسمانها و زمین است از آن الله است، (و کفر شما به او زیانی نمیرساند) و الله دانای حکیم است. ﴿170﴾
یَا أَهْلَ الْکِتَابِ لاَ تَغْلُواْ فِی دِینِکُمْ وَلاَ تَقُولُواْ عَلَى اللَّهِ إِلاَّ الْحَقَّ إِنَّمَا الْمَسِیحُ عِیسَى ابْنُ مَرْیَمَ رَسُولُ اللَّهِ وَکَلِمَتُهُ أَلْقَاهَا إِلَى مَرْیَمَ وَرُوحٌ مِّنْهُ فَآمِنُواْ بِاللَّهِ وَرُسُلِهِ وَلاَ تَقُولُواْ ثَلاثَةٌ انتَهُواْ خَیْرًا لَّکُمْ إِنَّمَا اللَّهُ إِلَهٌ وَاحِدٌ سُبْحَانَهُ أَن یَکُونَ لَهُ وَلَدٌ لَّهُ مَا فِی السَّمَاوَات وَمَا فِی الأَرْضِ وَکَفَى بِاللَّهِ وَکِیلاً ای اهل کتاب! در دین خود غلو نکنید و دربارهی الله جز حق نگویید، همانا مسیح عیسی پسر مریم فرستادهی الله و کلمهی اوست؛ که او را به مریم القا نمود، و روحی از جانب اوست، پس به الله و پیامبرانش ایمان بیاورید، و نگویید: (الله) سه گانه است، (از این سخن) باز آیید که برای شما بهتر است، الله تنها معبود یگانه است و از اینکه فرزندی داشته باشد پاک (و منزه) است، آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است از آن اوست و الله برای کارسازی کافی است. ﴿171﴾
لَّن یَسْتَنکِفَ الْمَسِیحُ أَن یَکُونَ عَبْدًا لِّلَّهِ وَلاَ الْمَلائِکَةُ الْمُقَرَّبُونَ وَمَن یَسْتَنکِفْ عَنْ عِبَادَتِهِ وَیَسْتَکْبِرْ فَسَیَحْشُرُهُمْ إِلَیْهِ جَمِیعًا مسیح هرگز ابا ندارد که بندهی الله باشد، و نه فرشتگان مقرب (ابا دارند) و هر کس از بنده گی او سر باز زند و تکبر کند، بزودی همهی آنها را (در قیامت) نزد خود محشور خواهد کرد. ﴿172﴾
فَأَمَّا الَّذِینَ آمَنُواْ وَعَمِلُواْ الصَّالِحَاتِ فَیُوَفِّیهِمْ أُجُورَهُمْ وَیَزِیدُهُم مِّن فَضْلِهِ وَأَمَّا الَّذِینَ اسْتَنکَفُواْ وَاسْتَکْبَرُواْ فَیُعَذِّبُهُمْ عَذَابًا أَلِیمًا وَلاَ یَجِدُونَ لَهُم مِّن دُونِ اللَّهِ وَلِیًّا وَلاَ نَصِیرًا اما آنان که ایمان آوردند و کارهای شایسته انجام دادند، پاداشهایشان را بطور کامل خواهد داد، و از فضل خویش بر آنها خواهد افزود، و اما آنان که ابا کردند و تکبر ورزیدند، آنان را به عذابی دردناک عذاب میکند، و برای خود غیر از خدا، دوست و یاوری نخواهند یافت. ﴿173﴾
یَا أَیُّهَا النَّاسُ قَدْ جَاءَکُم بُرْهَانٌ مِّن رَّبِّکُمْ وَأَنزَلْنَا إِلَیْکُمْ نُورًا مُّبِینًا ای مردم! همانا دلیل و حجتی از جانب پروردگارتان برای شما آمد، و نوری آشکار به سوی شما نازل کردیم. ﴿174﴾
فَأَمَّا الَّذِینَ آمَنُواْ بِاللَّهِ وَاعْتَصَمُواْ بِهِ فَسَیُدْخِلُهُمْ فِی رَحْمَةٍ مِّنْهُ وَفَضْلٍ وَیَهْدِیهِمْ إِلَیْهِ صِرَاطًا مُّسْتَقِیمًا اما آنان که به الله ایمان آوردند و به او تمسک جستند، بزودی همه را در رحمت و فضل خود، وارد خواهد کرد، و آنان را در راه راستی به سوی خود هدایتشان میکند. ﴿175﴾
یَسْتَفْتُونَکَ قُلِ اللَّهُ یُفْتِیکُمْ فِی الْکَلالَةِ إِنِ امْرُؤٌ هَلَکَ لَیْسَ لَهُ وَلَدٌ وَلَهُ أُخْتٌ فَلَهَا نِصْفُ مَا تَرَکَ وَهُوَ یَرِثُهَا إِن لَّمْ یَکُن لَّهَا وَلَدٌ فَإِن کَانَتَا اثْنَتَیْنِ فَلَهُمَا الثُّلُثَانِ مِمَّا تَرَکَ وَإِن کَانُواْ إِخْوَةً رِّجَالاً وَنِسَاء فَلِلذَّکَرِ مِثْلُ حَظِّ الأُنثَیَیْنِ یُبَیِّنُ اللَّهُ لَکُمْ أَن تَضِلُّواْ وَاللَّهُ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیمٌ از تو (دربارهی کلاله= مرده نه فرزند دارد نه پدر) فتوا میخواهند، بگو: «الله در (بارهی) کلاله برای شما فتوی میدهد، اگر مردی بمیرد که فرزند نداشته باشد و برای او خواهری باشد، نصف اموالی را که به جا گذاشته، برای او است. و او تمام مال خواهر را به ارث میبرد، (اگر خواهر بمیرد) در صورتی که فرزند نداشته باشد، و چنانچه دو (خواهرش) باقی باشند؛ دو سوم ترکه را میبرند، و اگر چندین مردان و زنانی برادر و خواهر باشند برای هر مرد دو برابر سهم زن خواهد بود، الله (احکام خویش را) برای شما بیان میکند تا گمراه نشوید، و الله به همه چیز داناست». ﴿176﴾
سورة نساء
[1]- در هنگام نبودن فرزند، نوهها حکم فرزند را دارند. در این مورد اجماع علما هست.
[2]- در بیان احکام میراث، این سومین بار است که فرموده شده بایستی تقسیم میراث پس از عمل به وصیت و ادای قرض میت انجام گیرد و این دلالت بر اهمیت این دو موضوع را میدهد.
[3]- حکم این آیه با آیه 3 سورۀ نور منسوخ گردیده است. (به تفسیر ابن کثیر رجوع کنید)
[4]- مراد از آن مَهر است یعنی آن چیزی که از طرف داماد به عروس پرداخت شده باشد مانند: پول، طلا و غیره. مَهر اندازۀ معینی ندارد، ولی بایستی وضعیت مالی پسر را رعایت کرد تا بتواند به آسانی مَهر را ادا کند.
سهل بن سعد ساعدی میگوید: زنی به نزد رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم آمد و گفت: من خود را به شما بخشیدم، آن زن جوابی نشنید و انتظار کشید، تا این که شخصی گفت: ای رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم! اگر نیازی به او نداری او را به ازدواج من درآور. رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: «آیا چیزی داری به عنوان مَهر به او بدهی؟» گفت: چیزی جز این ازار ندارم. رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: «اگر این ازار را به او بدهی ازاری برایت باقی نخواهد ماند برو چیزی دیگری تلاش کن هر چند یک انگشتر آهن هم باشد» آن مرد چیزی نیافت، رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: «آیا چیزی از قرآن میدانی»؟ گفت: فلان سوره و فلان سوره. رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: «پس تو را با این چندی از سورههای قرآن که حفظ داری به ازدواج او درآوردم». (صحیح مسلم: 1425)
[5]- غلام یا کنیز چه متأهل باشد یا غیر متأهل اگر مرتکب زنا گردد پنجاه ضربۀ شلاق زده میشود و بر او حکم رجم (سنگساری) جاری نخواهد گردید.
[6]- یعنی خودکشی نکنید، زیرا که عقوبتش سنگین است، در حدیث آمده است: «کسی که خود را خفه (وحلقآویز) کند، همیشه در دوزخ خود را خفه میکند و هر کس با نیزه خود را بکشد، همیشه خود را در دوزخ با نیزه خواهد زد». (صحیح بخاری: 1365)
[7]- «بخل» در احادیث نبوی نیز به شدت نکوهش شده است، و سبب هلاکت قرار داده شده است، در یک روایت در ذم بخل و عدم انفاق چنین آمده است: «هر روزیکه بندگان صبح میکنند، دو فرشته از آسمان نازل میشود، یکی میگوید: الها! به کسی که در راه تو انفاق میکند، عوض بده، و دیگری میگوید: الها! به کسی که از انفاق خودداری (و بخل) میورزد، ضرر و زیان برسان». (صحیح بخاری: 1442)
[8]- عبدالله بن مسعود رضی الله عنه میگوید: پیامبر گرامی صلی الله علیه و آله و سلم به من فرمود: «برای من قرآن بخوان» عرض کردم: چگونه برای شما قرآن بخوانم در حالیکه قرآن بر شما نازل شده است؟! فرمود: «من دوست دارم آن را از دیگری بشنوم» آنگاه سورۀ نساء را برایش تلاوت کردم، تا به این آیه ﴿فَکَیْفَ إِذَا جِئْنَا مِنْ کُلِّ أُمَّةٍ بِشَهِیدٍ...﴾ رسیدم، رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: «بس کن» آنگاه دیدم که اشک از چشمان مبارکش سرازیر است. (صحیح بخاری: 4582).
[9]- این آیه و آیات بعدی راجع به آن افرادهایی نازل شده که در قضاوت و داوری به جای رجوع به شریعت محمدی به یهود و سرداران قریش رجوع میکردند. البته این حکم عام است و شامل آن کسانی نیز خواهد بود که در قضاوت از کتاب و سنت روی میگردانند و به مرجعهای دیگر رجوع میکنند.
[10]- و در حدیث آمده است که رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: «کسیکه مرا اطاعت کند، بیگمان الله متعال را اطاعت کرده است، و کسیکه مرا نافرمانی کند در حقیقت الله را نافرمانی کرده است...». (صحیح بخاری: 7137)
[11]- در حدیث آمده است: «مؤمن تا زمانی که مرتکب خون ناحق نشده باشد در امان بسر میبرد (و در امور دین بر او تنگی نیست)». (صحیح بخاری: 6862)
[12]- در این آیه به صلاۀ الخوف (نماز خوف) حکم داده شده است، این نماز در وقتی خوانده میشود که مسلمانها و کافران جهت ستیزه و نبرد مقابل یکدیگر ایستادهاند و با کوچکترین غفلتی خسارت سنگینی برای مسلمانان به بار خواهد آورد.
[13]- طبق دستور این آیه رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم بسیار استغفار میکردند، ابوهریره رضی الله عنه میگوید: شنیدم که رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: «به الله سوگند که من روزانه بیش از هفتاد بار از الله متعال طلب آمرزش کرده و توبه میکنم». (صحیح بخاری: 6307)
[14]- مراد از مؤمنین صحابۀ گرامی هستند که اولین پیروان اسلام بودند، چرا که هنگام نزول این آیات غیر از صحابه گروهی به عنوان گروه مؤمنین وجود نداشت.
[15]- منظور از آن کسانی هستند که بیش از یک همسر داشته باشند، البته از نظر محبت قلبی نمیشود، بین همسران عدالت برقرار کرد چرا که محبت عمل قلب است و از اختیار انسان خارج میباشد، خود رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم نیز از میان همسرانشان عایشه رضی الله عنها را زیادتر دوست میداشتند.
[16]- این آیه بر نزول حضرت عیسی از آسمان دلالت دارد، به سورۀ آل عمران آیه: 55 و کتاب نشانههای قیامت ص: 121 رجوع کنید.
[17]- ام المؤمنین عایشه رضی الله عنها میگوید: حارث بن هشام از رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم پرسید: ای رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم! وحی چگونه بر تو نازل میشود؟ رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند: «گاهی مانند صدای زنگ (به صورت زمزمه) نازل میشود و این سختترین نوع آن است، و پس از فراگرفتن وحی این کیفیت خاتمه پیدا میکند، گاهی هم فرشتۀ وحی به صورت انسان میآید و با من سخن میگوید و من گفتههایش را حفظ میکنم».
ام المؤمنین عایشه رضی الله عنها میگوید: در فصل زمستان و شدت سرما، شاهد نزول وحی بر پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم بودم، و در این هنگام چون وحی تمام میشد، پیشانی رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم خیس عرق میشد و از آن عرق میچکید. (صحیح بخاری: 2)
بسم الله الرحمن الرحیم
﴿ یَٰٓأَیُّهَا ٱلنَّاسُ ٱتَّقُواْ رَبَّکُمُ ٱلَّذِی خَلَقَکُم مِّن نَّفۡسٖ وَٰحِدَةٖ وَخَلَقَ مِنۡهَا زَوۡجَهَا وَبَثَّ مِنۡهُمَا رِجَالٗا کَثِیرٗا وَنِسَآءٗۚ وَٱتَّقُواْ ٱللَّهَ ٱلَّذِی تَسَآءَلُونَ بِهِۦ وَٱلۡأَرۡحَامَۚ إِنَّ ٱللَّهَ کَانَ عَلَیۡکُمۡ رَقِیبٗا ١ وَءَاتُواْ ٱلۡیَتَٰمَىٰٓ أَمۡوَٰلَهُمۡۖ وَلَا تَتَبَدَّلُواْ ٱلۡخَبِیثَ بِٱلطَّیِّبِۖ وَلَا تَأۡکُلُوٓاْ أَمۡوَٰلَهُمۡ إِلَىٰٓ أَمۡوَٰلِکُمۡۚ إِنَّهُۥ کَانَ حُوبٗا کَبِیرٗا ٢ وَإِنۡ خِفۡتُمۡ أَلَّا تُقۡسِطُواْ فِی ٱلۡیَتَٰمَىٰ فَٱنکِحُواْ مَا طَابَ لَکُم مِّنَ ٱلنِّسَآءِ مَثۡنَىٰ وَثُلَٰثَ وَرُبَٰعَۖ فَإِنۡ خِفۡتُمۡ أَلَّا تَعۡدِلُواْ فَوَٰحِدَةً أَوۡ مَا مَلَکَتۡ أَیۡمَٰنُکُمۡۚ ذَٰلِکَ أَدۡنَىٰٓ أَلَّا تَعُولُواْ ٣ وَءَاتُواْ ٱلنِّسَآءَ صَدُقَٰتِهِنَّ نِحۡلَةٗۚ فَإِن طِبۡنَ لَکُمۡ عَن شَیۡءٖ مِّنۡهُ نَفۡسٗا فَکُلُوهُ هَنِیٓٔٗا مَّرِیٓٔٗا ٤ وَلَا تُؤۡتُواْ ٱلسُّفَهَآءَ أَمۡوَٰلَکُمُ ٱلَّتِی جَعَلَ ٱللَّهُ لَکُمۡ قِیَٰمٗا وَٱرۡزُقُوهُمۡ فِیهَا وَٱکۡسُوهُمۡ وَقُولُواْ لَهُمۡ قَوۡلٗا مَّعۡرُوفٗا ٥ وَٱبۡتَلُواْ ٱلۡیَتَٰمَىٰ حَتَّىٰٓ إِذَا بَلَغُواْ ٱلنِّکَاحَ فَإِنۡ ءَانَسۡتُم مِّنۡهُمۡ رُشۡدٗا فَٱدۡفَعُوٓاْ إِلَیۡهِمۡ أَمۡوَٰلَهُمۡۖ وَلَا تَأۡکُلُوهَآ إِسۡرَافٗا وَبِدَارًا أَن یَکۡبَرُواْۚ وَمَن کَانَ غَنِیّٗا فَلۡیَسۡتَعۡفِفۡۖ وَمَن کَانَ فَقِیرٗا فَلۡیَأۡکُلۡ بِٱلۡمَعۡرُوفِۚ فَإِذَا دَفَعۡتُمۡ إِلَیۡهِمۡ أَمۡوَٰلَهُمۡ فَأَشۡهِدُواْ عَلَیۡهِمۡۚ وَکَفَىٰ بِٱللَّهِ حَسِیبٗا ٦ ﴾
به نام خداوند بخشندۀ مهربان
اى مردمان! بترسید از آن پروردگار خویش که بیافرید شما را از یک کس و آفرید از آن یک کس، زنِ او را و منتشر ساخت از این دو کس مردان بسیار و زنان بیشمار، و بترسید از خدا که از یکدیگر به نام او سؤال مىکنید و بترسید از قطع قبیلهدارى، هرآیینه خدا هست نگاهبان بر شما. ﴿1﴾و بدهید به یتیمان اموال ایشان، و بدل نکنید ناپاکیزه را به پاکیزه، و مخورید اموال ایشان به هم آورده به اموال خویش، هرآیینه این گناهی بزرگ است [197]. ﴿2﴾و اگر دانید که عدل نتوانید کرد در حقِّ دختران یتیمه، پس نکاح کنید آنچه خوش آید شما را از سایر زنان، دو دو، و سه سه و چهار چهار؛ پس اگر دانید که در این صورت نیز عدل نتوانید کرد، پس نکاح کنید یک زن را یا سریه گیرید آن را که مالک او شد دستهاى شما، این نزدیکترست به آن که جور نکنید. ﴿3﴾و بدهید زنان را مهر ایشان به خوشدلى، و اگر زنان در گذرند به خوشدلى براى شما از بعض مهر، پس بخورید آن را سازگار و خوشگوار. ﴿4﴾و مدهید بیخردان را اموال خود، که کرده است خدا آن را سبب استقامت معیشت براى شما و بخورانید ایشان را از آن اموال و بپوشانید ایشان را و بگویید به ایشان سخن نیکو [198]. ﴿5﴾و امتحان کنید یتیمان را [199]تا آنگاه که رسند به حدّ نکاح [200]، پس اگر دریافتید از ایشان حسن تدبیر، پس برسانید به ایشان اموال ایشان را و مخورید آن اموال را [201]به اسراف و شتابى از ترس آن که بزرگ شوند و هر که باشد توانگر، پس باید که پرهیزگارى کند [202]و هر که فقیر باشد، پس باید که بخورد به وجه پسندیده؛ پس چون رسانید به ایشان اموال ایشان را، گواه گیرید بر ایشان، و بس است به حقیقت، خدا حساب کننده. [است]. ﴿6﴾
﴿ لِّلرِّجَالِ نَصِیبٞ مِّمَّا تَرَکَ ٱلۡوَٰلِدَانِ وَٱلۡأَقۡرَبُونَ وَلِلنِّسَآءِ نَصِیبٞ مِّمَّا تَرَکَ ٱلۡوَٰلِدَانِ وَٱلۡأَقۡرَبُونَ مِمَّا قَلَّ مِنۡهُ أَوۡ کَثُرَۚ نَصِیبٗا مَّفۡرُوضٗا ٧ وَإِذَا حَضَرَ ٱلۡقِسۡمَةَ أُوْلُواْ ٱلۡقُرۡبَىٰ وَٱلۡیَتَٰمَىٰ وَٱلۡمَسَٰکِینُ فَٱرۡزُقُوهُم مِّنۡهُ وَقُولُواْ لَهُمۡ قَوۡلٗا مَّعۡرُوفٗا ٨ وَلۡیَخۡشَ ٱلَّذِینَ لَوۡ تَرَکُواْ مِنۡ خَلۡفِهِمۡ ذُرِّیَّةٗ ضِعَٰفًا خَافُواْ عَلَیۡهِمۡ فَلۡیَتَّقُواْ ٱللَّهَ وَلۡیَقُولُواْ قَوۡلٗا سَدِیدًا ٩ إِنَّ ٱلَّذِینَ یَأۡکُلُونَ أَمۡوَٰلَ ٱلۡیَتَٰمَىٰ ظُلۡمًا إِنَّمَا یَأۡکُلُونَ فِی بُطُونِهِمۡ نَارٗاۖ وَسَیَصۡلَوۡنَ سَعِیرٗا ١٠ یُوصِیکُمُ ٱللَّهُ فِیٓ أَوۡلَٰدِکُمۡۖ لِلذَّکَرِ مِثۡلُ حَظِّ ٱلۡأُنثَیَیۡنِۚ فَإِن کُنَّ نِسَآءٗ فَوۡقَ ٱثۡنَتَیۡنِ فَلَهُنَّ ثُلُثَا مَا تَرَکَۖ وَإِن کَانَتۡ وَٰحِدَةٗ فَلَهَا ٱلنِّصۡفُۚ وَلِأَبَوَیۡهِ لِکُلِّ وَٰحِدٖ مِّنۡهُمَا ٱلسُّدُسُ مِمَّا تَرَکَ إِن کَانَ لَهُۥ وَلَدٞۚ فَإِن لَّمۡ یَکُن لَّهُۥ وَلَدٞ وَوَرِثَهُۥٓ أَبَوَاهُ فَلِأُمِّهِ ٱلثُّلُثُۚ فَإِن کَانَ لَهُۥٓ إِخۡوَةٞ فَلِأُمِّهِ ٱلسُّدُسُۚ مِنۢ بَعۡدِ وَصِیَّةٖ یُوصِی بِهَآ أَوۡ دَیۡنٍۗ ءَابَآؤُکُمۡ وَأَبۡنَآؤُکُمۡ لَا تَدۡرُونَ أَیُّهُمۡ أَقۡرَبُ لَکُمۡ نَفۡعٗاۚ فَرِیضَةٗ مِّنَ ٱللَّهِۗ إِنَّ ٱللَّهَ کَانَ عَلِیمًا حَکِیمٗا ١١ ﴾
مردمان را حصّه هست از آنچه بگذارند پدر و مادر و خویشان، و زنان را نیز حصه هست از آنچه بگذارند پدر و مادر و خویشان، از آنچه کم باشد از مال یا بسیار، حصّۀ مقرر کرده شده [203]. ﴿7﴾و چون حاضر شوند نزد قسمتِ میراث، خویشان [204]و یتیمان و گدایان، پس بدهید ایشان را چیزى از آن [205]و بگویید به ایشان، سخن نیکو. ﴿8﴾و باید که بترسند از خدا آنانکه اگر [نزدیک شوند از آن که] بگذارند بعدِ خود اولاد ناتوان را، خایف باشند بر ایشان [که ضایع شوند،] پس باید که از خدا بترسند و باید که بگویند سخن استوار [206]. ﴿9﴾هرآیینه آنانکه میخورند اموال یتیمان به ظلم، جز این نیست که میخورند در شکم خویش آتش را و در آیند به دوزخ. ﴿10﴾حکم میکند شما را خدا در حقّ اولاد شما که مرد را هست مانند حصۀ دو زن. اگر [اولاد میت همه] دختران باشند زیاده از دو، پس ایشان راست دو سوّم حصّه از آنچه میت گذاشته است [207]و اگر [ذرّیتش] یک دختر باشد، پس او راست نیم ترکه و هست پدر و مادر میت را هر یکى را از ایشان، ششم حصّه از آنچه بگذاشته است، اگر باشد میت را فرزندى، پس اگر نباشد او را فرزندى و وارث او پدر و مادر او شوند، پس هست مادرش را سوم حصّه [208]، پس اگر باشند میت را برادران، هست مادرش را ششم حصّه [209][و این تقسیم] بَعدِ اَداى وصیتى است که میت به آن فرموده یا بعد اداى دین [210]. پدران شما و پسران شما، نمیدانید که کدام یک از ایشان نزدیکتر است در نفع رسانیدن، حصه معین کرده شد از جانب خدا، هرآیینه هست خدا دانای استوارکار. ﴿11﴾
﴿۞وَلَکُمۡ نِصۡفُ مَا تَرَکَ أَزۡوَٰجُکُمۡ إِن لَّمۡ یَکُن لَّهُنَّ وَلَدٞۚ فَإِن کَانَ لَهُنَّ وَلَدٞ فَلَکُمُ ٱلرُّبُعُ مِمَّا تَرَکۡنَۚ مِنۢ بَعۡدِ وَصِیَّةٖ یُوصِینَ بِهَآ أَوۡ دَیۡنٖۚ وَلَهُنَّ ٱلرُّبُعُ مِمَّا تَرَکۡتُمۡ إِن لَّمۡ یَکُن لَّکُمۡ وَلَدٞۚ فَإِن کَانَ لَکُمۡ وَلَدٞ فَلَهُنَّ ٱلثُّمُنُ مِمَّا تَرَکۡتُمۚ مِّنۢ بَعۡدِ وَصِیَّةٖ تُوصُونَ بِهَآ أَوۡ دَیۡنٖۗ وَإِن کَانَ رَجُلٞ یُورَثُ کَلَٰلَةً أَوِ ٱمۡرَأَةٞ وَلَهُۥٓ أَخٌ أَوۡ أُخۡتٞ فَلِکُلِّ وَٰحِدٖ مِّنۡهُمَا ٱلسُّدُسُۚ فَإِن کَانُوٓاْ أَکۡثَرَ مِن ذَٰلِکَ فَهُمۡ شُرَکَآءُ فِی ٱلثُّلُثِۚ مِنۢ بَعۡدِ وَصِیَّةٖ یُوصَىٰ بِهَآ أَوۡ دَیۡنٍ غَیۡرَ مُضَآرّٖۚ وَصِیَّةٗ مِّنَ ٱللَّهِۗ وَٱللَّهُ عَلِیمٌ حَلِیمٞ ١٢ تِلۡکَ حُدُودُ ٱللَّهِۚ وَمَن یُطِعِ ٱللَّهَ وَرَسُولَهُۥ یُدۡخِلۡهُ جَنَّٰتٖ تَجۡرِی مِن تَحۡتِهَا ٱلۡأَنۡهَٰرُ خَٰلِدِینَ فِیهَاۚ وَذَٰلِکَ ٱلۡفَوۡزُ ٱلۡعَظِیمُ ١٣ وَمَن یَعۡصِ ٱللَّهَ وَرَسُولَهُۥ وَیَتَعَدَّ حُدُودَهُۥ یُدۡخِلۡهُ نَارًا خَٰلِدٗا فِیهَا وَلَهُۥ عَذَابٞ مُّهِینٞ ١٤ ﴾
و شما را هست نیمۀ آنچه بگذاشتهاند زنان شما، اگر نباشد ایشان را فرزندى، پس اگر ایشان را فرزندى باشد، شما راست، چهارم حصّه از آنچه بگذاشتهاند، بعدِ اداى وصیتى که به آن فرموده باشند یا بعدِ اداى دَین، و زنان راست، چهارم حصّه از آنچه شما بگذاشتهاید، اگر نباشد شما را فرزندى، پس اگر باشد شما را فرزندى، پس زنان راست، هشتم حصّه از آنچه بگذاشتهاید بعدِ ادایى وصیتى که به آن فرموده باشید یا اداى دَین، و اگر مردِ مرده که از وى میراث میخواهند یا زنِ مرده کلاله باشد [211]و او را برادرى هست یا خواهرى [212]، پس هر یک از ایشان راست، ششم حصّه، پس اگر اخیافیان زیاده از این باشند، پس ایشان باهم شریکند در سوم حصّه بعد اداى وصیتى که به آن فرموده شد یا بعدِ اَداى دَین، به غیر آن که ضرر رساننده باشد [213]، حکم کرده شده است از جانب خدا و خدا داناى بردبار است. ﴿12﴾این همه حدّها مقرر کردۀخداست و هر که فرمانبردارى کند خدا و رسول او را، در آرَدَش به بهشتها که میرود زیر آن جویها، جاویدان در آنجا و این است مطلب یابى بزرگ. ﴿13﴾و هر که نافرمانى کند خدا و رسول او را و تجاوز کند از حدهاى مقرر کردۀ او، در آردش به آتش، جاوید آنجا و او راست، عذاب رسوا کننده. ﴿14﴾
﴿ وَٱلَّٰتِی یَأۡتِینَ ٱلۡفَٰحِشَةَ مِن نِّسَآئِکُمۡ فَٱسۡتَشۡهِدُواْ عَلَیۡهِنَّ أَرۡبَعَةٗ مِّنکُمۡۖ فَإِن شَهِدُواْ فَأَمۡسِکُوهُنَّ فِی ٱلۡبُیُوتِ حَتَّىٰ یَتَوَفَّىٰهُنَّ ٱلۡمَوۡتُ أَوۡ یَجۡعَلَ ٱللَّهُ لَهُنَّ سَبِیلٗا ١٥ وَٱلَّذَانِ یَأۡتِیَٰنِهَا مِنکُمۡ فََٔاذُوهُمَاۖ فَإِن تَابَا وَأَصۡلَحَا فَأَعۡرِضُواْ عَنۡهُمَآۗ إِنَّ ٱللَّهَ کَانَ تَوَّابٗا رَّحِیمًا ١٦ إِنَّمَا ٱلتَّوۡبَةُ عَلَى ٱللَّهِ لِلَّذِینَ یَعۡمَلُونَ ٱلسُّوٓءَ بِجَهَٰلَةٖ ثُمَّ یَتُوبُونَ مِن قَرِیبٖ فَأُوْلَٰٓئِکَ یَتُوبُ ٱللَّهُ عَلَیۡهِمۡۗ وَکَانَ ٱللَّهُ عَلِیمًا حَکِیمٗا ١٧ وَلَیۡسَتِ ٱلتَّوۡبَةُ لِلَّذِینَ یَعۡمَلُونَ ٱلسَّیَِّٔاتِ حَتَّىٰٓ إِذَا حَضَرَ أَحَدَهُمُ ٱلۡمَوۡتُ قَالَ إِنِّی تُبۡتُ ٱلۡـَٰٔنَ وَلَا ٱلَّذِینَ یَمُوتُونَ وَهُمۡ کُفَّارٌۚ أُوْلَٰٓئِکَ أَعۡتَدۡنَا لَهُمۡ عَذَابًا أَلِیمٗا ١٨ یَٰٓأَیُّهَا ٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ لَا یَحِلُّ لَکُمۡ أَن تَرِثُواْ ٱلنِّسَآءَ کَرۡهٗاۖ وَلَا تَعۡضُلُوهُنَّ لِتَذۡهَبُواْ بِبَعۡضِ مَآ ءَاتَیۡتُمُوهُنَّ إِلَّآ أَن یَأۡتِینَ بِفَٰحِشَةٖ مُّبَیِّنَةٖۚ وَعَاشِرُوهُنَّ بِٱلۡمَعۡرُوفِۚ فَإِن کَرِهۡتُمُوهُنَّ فَعَسَىٰٓ أَن تَکۡرَهُواْ شَیۡٔٗا وَیَجۡعَلَ ٱللَّهُ فِیهِ خَیۡرٗا کَثِیرٗا ١٩ ﴾
و از زنان شما، آنانکه زنا میکنند، پس گواه طلبید بر ایشان چهار مرد از جنس خویش [214]. پس اگر گواهى دادند، محبوس کنید ایشان را در خانهها تا آن که عمر ایشان را تمام کند مرگ، یا مقرر کند خداى تعالى براى ایشان راهى [215]. ﴿15﴾و آن دو کس که زنا میکنند از شما، پس آزار دهید ایشان را، پس اگر توبه کردند و نیکوکارى پیش گرفتند، پس اعراض کنید از تعذیب ایشان، هرآیینه خدا هست بازگردندۀ مهربان [216]. ﴿16﴾جز این نیست که وعدۀ قبول توبه، لازم بر خداست براى آن کسان که میکنند معصیت به نادانى، بعد از آن توبه کنند در نزدیکى [217]، پس آن گروه، به رحمت باز میگردد خدا بر ایشان و هست خدا دانای استوارکار. ﴿17﴾و نیست وعدۀ قبول توبه آن کسان را که میکنند معاصى تا آنگاه که پیش آید کسى را از ایشان مرگ، گفت: هرآیینه من توبه کردم الحال، و نه آن کسان راست که کافر بمیرند، این گروه آماده ساختیم براى ایشان عذاب درد دهنده. ﴿18﴾اى مؤمنان! حلال نیست شما را آن که میراث گیرید زنان را و ایشان ناخوش باشند [218]. و منع مکنید ایشان را [219]تا به دست آرید بعضِ آنچه دادهاید ایشان را، لیکن وقتى که کنند کار بد آشکارا، [مىتوان ایذا داد] و زندگانى کنید باز زنان به وجه پسندیده، زیرا که اگر ناپسند کنید ایشان را، پس شاید که ناپسند کنید چیزى را و پیدا کند خداىْ تعالى در آن چیز، خیر بسیار. ﴿19﴾
﴿وَإِنۡ أَرَدتُّمُ ٱسۡتِبۡدَالَ زَوۡجٖ مَّکَانَ زَوۡجٖ وَءَاتَیۡتُمۡ إِحۡدَىٰهُنَّ قِنطَارٗا فَلَا تَأۡخُذُواْ مِنۡهُ شَیًۡٔاۚ أَتَأۡخُذُونَهُۥ بُهۡتَٰنٗا وَإِثۡمٗا مُّبِینٗا ٢٠ وَکَیۡفَ تَأۡخُذُونَهُۥ وَقَدۡ أَفۡضَىٰ بَعۡضُکُمۡ إِلَىٰ بَعۡضٖ وَأَخَذۡنَ مِنکُم مِّیثَٰقًا غَلِیظٗا ٢١ وَلَا تَنکِحُواْ مَا نَکَحَ ءَابَآؤُکُم مِّنَ ٱلنِّسَآءِ إِلَّا مَا قَدۡ سَلَفَۚ إِنَّهُۥ کَانَ فَٰحِشَةٗ وَمَقۡتٗا وَسَآءَ سَبِیلًا ٢٢ حُرِّمَتۡ عَلَیۡکُمۡ أُمَّهَٰتُکُمۡ وَبَنَاتُکُمۡ وَأَخَوَٰتُکُمۡ وَعَمَّٰتُکُمۡ وَخَٰلَٰتُکُمۡ وَبَنَاتُ ٱلۡأَخِ وَبَنَاتُ ٱلۡأُخۡتِ وَأُمَّهَٰتُکُمُ ٱلَّٰتِیٓ أَرۡضَعۡنَکُمۡ وَأَخَوَٰتُکُم مِّنَ ٱلرَّضَٰعَةِ وَأُمَّهَٰتُ نِسَآئِکُمۡ وَرَبَٰٓئِبُکُمُ ٱلَّٰتِی فِی حُجُورِکُم مِّن نِّسَآئِکُمُ ٱلَّٰتِی دَخَلۡتُم بِهِنَّ فَإِن لَّمۡ تَکُونُواْ دَخَلۡتُم بِهِنَّ فَلَا جُنَاحَ عَلَیۡکُمۡ وَحَلَٰٓئِلُ أَبۡنَآئِکُمُ ٱلَّذِینَ مِنۡ أَصۡلَٰبِکُمۡ وَأَن تَجۡمَعُواْ بَیۡنَ ٱلۡأُخۡتَیۡنِ إِلَّا مَا قَدۡ سَلَفَۗ إِنَّ ٱللَّهَ کَانَ غَفُورٗا رَّحِیمٗا ٢٣﴾
و اگر خواهید بدل کردن زن به جای زنی و داده باشید یکی را از ایشان قنطار [220]، پس بازمگیرید از آن مال چیزی را، آیا میگیرید آن را به ستم و تعدّیِ آشکارا؟. ﴿20﴾وچگونه گیرید آن را؟ حال آن که رسیده است بعض شما به بعض [221]، و گرفتند زنان از شما عهد محکم را [222]. ﴿21﴾و نکاح مکنید کسى را که نکاح با او کرده باشند پدران شما از زنان، لیکن آنچه گذشت، [عفو است]. هرآیینه این هست کار بد و مبغوض و این بد راهى است. ﴿22﴾حرام کرده شدند بر شما مادرانِ شما و دخترانِ شما و خواهرانِ شما و خواهرانِ پدرانِ شما و خواهرانِ مادرانِ شما و دخترانِ برادر و دخترانِ خواهر و آن مادرانِ شما که شیر دادهاند شما را [223]و خواهرانِ شما از جهت شیرخوارگى و مادرانِ زنانِ شما و دختران زنان شما که در کنار شما پرورش مىیابند از بطن آن زنانِ شما که وطى کردید با ایشان، پس اگر وطى نکرده باشید با ایشان، پس هیچ گناه نیست بر شما و زنانِ پسرانِ شما که از پشتِ شما باشند [224]و [حرام کرده شد] آن که جمع کنید میان دو خواهر، لیکن آنچه گذشت، [عفو است]. هرآیینه خدا هست آمرزندة مهربان. ﴿23﴾
﴿ ۞وَٱلۡمُحۡصَنَٰتُ مِنَ ٱلنِّسَآءِ إِلَّا مَا مَلَکَتۡ أَیۡمَٰنُکُمۡۖ کِتَٰبَ ٱللَّهِ عَلَیۡکُمۡۚ وَأُحِلَّ لَکُم مَّا وَرَآءَ ذَٰلِکُمۡ أَن تَبۡتَغُواْ بِأَمۡوَٰلِکُم مُّحۡصِنِینَ غَیۡرَ مُسَٰفِحِینَۚ فَمَا ٱسۡتَمۡتَعۡتُم بِهِۦ مِنۡهُنَّ فََٔاتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ فَرِیضَةٗۚ وَلَا جُنَاحَ عَلَیۡکُمۡ فِیمَا تَرَٰضَیۡتُم بِهِۦ مِنۢ بَعۡدِ ٱلۡفَرِیضَةِۚ إِنَّ ٱللَّهَ کَانَ عَلِیمًا حَکِیمٗا ٢٤ وَمَن لَّمۡ یَسۡتَطِعۡ مِنکُمۡ طَوۡلًا أَن یَنکِحَ ٱلۡمُحۡصَنَٰتِ ٱلۡمُؤۡمِنَٰتِ فَمِن مَّا مَلَکَتۡ أَیۡمَٰنُکُم مِّن فَتَیَٰتِکُمُ ٱلۡمُؤۡمِنَٰتِۚ وَٱللَّهُ أَعۡلَمُ بِإِیمَٰنِکُمۚ بَعۡضُکُم مِّنۢ بَعۡضٖۚ فَٱنکِحُوهُنَّ بِإِذۡنِ أَهۡلِهِنَّ وَءَاتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ بِٱلۡمَعۡرُوفِ مُحۡصَنَٰتٍ غَیۡرَ مُسَٰفِحَٰتٖ وَلَا مُتَّخِذَٰتِ أَخۡدَانٖۚ فَإِذَآ أُحۡصِنَّ فَإِنۡ أَتَیۡنَ بِفَٰحِشَةٖ فَعَلَیۡهِنَّ نِصۡفُ مَا عَلَى ٱلۡمُحۡصَنَٰتِ مِنَ ٱلۡعَذَابِۚ ذَٰلِکَ لِمَنۡ خَشِیَ ٱلۡعَنَتَ مِنکُمۡۚ وَأَن تَصۡبِرُواْ خَیۡرٞ لَّکُمۡۗ وَٱللَّهُ غَفُورٞ رَّحِیمٞ ٢٥ یُرِیدُ ٱللَّهُ لِیُبَیِّنَ لَکُمۡ وَیَهۡدِیَکُمۡ سُنَنَ ٱلَّذِینَ مِن قَبۡلِکُمۡ وَیَتُوبَ عَلَیۡکُمۡۗ وَٱللَّهُ عَلِیمٌ حَکِیمٞ ٢٦ ﴾
و حرام کرده شدند زنان شوهر دار، مگر آنچه مالک او شده است دستهای شما [225]. لازم ساخته است خدا بر شما و حلال کرده شد شما را ما سواى این همه محرمات، [حلال کرده شد] که طلب نکاح کنید به اموال خویش، عفت طلب کنان نه شهوت رانندگان [226]، پس کسی که لذّت گرفتید به او از زنان، بدهید ایشان را مهر ایشان، مقرّر کرده شده [227]و نیست بر شما گناه در آنچه با یکدیگر راضى شدید بعدِ مهر مقرّر [228]، هرآیینه خدا دانای استوارکار. ﴿24﴾و هر که نتواند از شما از جهت توانگرى که نکاح کند زنان آزادِ مسلمانان را، پس باید که نکاح کند از آنچه مالک او شده است، دست جنسهای شما از کنیزکان شما که مسلمانان باشند. و خدا داناتر است به ایمان شما، بعض شما از جنس بعض است [229]. پس نکاح کنید کنیزکان را به دستور خداوندِ ایشان و بدهید ایشان را مهر ایشان به خوش خویى، در حالتى که عفیفه باشند نه زنا کننده. نه دوست پنهانى گیرنده [230]. پس چون در حبالۀ زوج آمدند، اگر زنا کنند پس بر ایشان است نیم مقدار آنچه بر زنانِ آزاد است از عقوبت [231]. نکاح کنیزکان، کسى راست که بترسد از گناه، از شما. و آن که صبر کنید بهتر است شما را و خدا آمرزندۀ مهربان است. ﴿25﴾میخواهد خدا که بیان کند براى شما و بنماید شما را راههاى کسانی که پیش از شما بودند و به رحمت بازگردد بر شما و خدا دانای استوارکار است. ﴿26﴾
﴿ وَٱللَّهُ یُرِیدُ أَن یَتُوبَ عَلَیۡکُمۡ وَیُرِیدُ ٱلَّذِینَ یَتَّبِعُونَ ٱلشَّهَوَٰتِ أَن تَمِیلُواْ مَیۡلًا عَظِیمٗا ٢٧ یُرِیدُ ٱللَّهُ أَن یُخَفِّفَ عَنکُمۡۚ وَخُلِقَ ٱلۡإِنسَٰنُ ضَعِیفٗا ٢٨ یَٰٓأَیُّهَا ٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ لَا تَأۡکُلُوٓاْ أَمۡوَٰلَکُم بَیۡنَکُم بِٱلۡبَٰطِلِ إِلَّآ أَن تَکُونَ تِجَٰرَةً عَن تَرَاضٖ مِّنکُمۡۚ وَلَا تَقۡتُلُوٓاْ أَنفُسَکُمۡۚ إِنَّ ٱللَّهَ کَانَ بِکُمۡ رَحِیمٗا ٢٩ وَمَن یَفۡعَلۡ ذَٰلِکَ عُدۡوَٰنٗا وَظُلۡمٗا فَسَوۡفَ نُصۡلِیهِ نَارٗاۚ وَکَانَ ذَٰلِکَ عَلَى ٱللَّهِ یَسِیرًا ٣٠ إِن تَجۡتَنِبُواْ کَبَآئِرَ مَا تُنۡهَوۡنَ عَنۡهُ نُکَفِّرۡ عَنکُمۡ سَیَِّٔاتِکُمۡ وَنُدۡخِلۡکُم مُّدۡخَلٗا کَرِیمٗا ٣١ وَلَا تَتَمَنَّوۡاْ مَا فَضَّلَ ٱللَّهُ بِهِۦ بَعۡضَکُمۡ عَلَىٰ بَعۡضٖۚ لِّلرِّجَالِ نَصِیبٞ مِّمَّا ٱکۡتَسَبُواْۖ وَلِلنِّسَآءِ نَصِیبٞ مِّمَّا ٱکۡتَسَبۡنَۚ وَسَۡٔلُواْ ٱللَّهَ مِن فَضۡلِهِۦٓۚ إِنَّ ٱللَّهَ کَانَ بِکُلِّ شَیۡءٍ عَلِیمٗا ٣٢ وَلِکُلّٖ جَعَلۡنَا مَوَٰلِیَ مِمَّا تَرَکَ ٱلۡوَٰلِدَانِ وَٱلۡأَقۡرَبُونَۚ وَٱلَّذِینَ عَقَدَتۡ أَیۡمَٰنُکُمۡ فََٔاتُوهُمۡ نَصِیبَهُمۡۚ إِنَّ ٱللَّهَ کَانَ عَلَىٰ کُلِّ شَیۡءٖ شَهِیدًا ٣٣ ﴾
و خدا میخواهد که به رحمت بازگردد بر شما و میخواهند آنانکه پیروىِ شهوات کنند که کجروى کنید، کجروى عظیم. ﴿27﴾میخواهد خدا که سبک کند از شما، و انسان، ضعیف آفریده شده است. ﴿28﴾اى مؤمنان! مخورید اموال خود را در میان خویش به ناحق [232]، لیکن بخورید وقتى که آن داد و ستدِ تجارت باشد، بعدِ رضامندى یکدیگر از شما و مکشید خویشتن را، هرآیینه خدا هست به شما مهربان. ﴿29﴾و هر که چنین کند بتعدّى و ستم، درآریمش به دوزخ و این بر خدا آسان است. ﴿30﴾اگر احتراز کنید از کبایرِ منهیات، نابود سازیم از شما صغایر شما را و درآریم شما را به محلّ گرامى [233]. ﴿31﴾و تمنّا مکنید مرتبهای را که خداى تعالى به آن بزرگى داده بعض را از شما بر بعض. مردان راهست بهره از آنچه حاصل کردهاند و زنان را هست بهره از آنچه حاصل کردهاند و سؤال کنید به جناب خدا از بخشایش او، هرآیینه خدا هست به همه چیز دانا. ﴿32﴾و مقرر کردیم وارثان براى هر چیزى از آنچه گذاشتهاند پدر و مادر و خویشان و کسانی که ایشان را مربوط ساخته است عهد شما، پس بدهید ایشان را بهرۀ ایشان، هرآیینه خدا هست بر همه چیز حاضر [234].﴿33﴾
﴿ٱلرِّجَالُ قَوَّٰمُونَ عَلَى ٱلنِّسَآءِ بِمَا فَضَّلَ ٱللَّهُ بَعۡضَهُمۡ عَلَىٰ بَعۡضٖ وَبِمَآ أَنفَقُواْ مِنۡ أَمۡوَٰلِهِمۡۚ فَٱلصَّٰلِحَٰتُ قَٰنِتَٰتٌ حَٰفِظَٰتٞ لِّلۡغَیۡبِ بِمَا حَفِظَ ٱللَّهُۚ وَٱلَّٰتِی تَخَافُونَ نُشُوزَهُنَّ فَعِظُوهُنَّ وَٱهۡجُرُوهُنَّ فِی ٱلۡمَضَاجِعِ وَٱضۡرِبُوهُنَّۖ فَإِنۡ أَطَعۡنَکُمۡ فَلَا تَبۡغُواْ عَلَیۡهِنَّ سَبِیلًاۗ إِنَّ ٱللَّهَ کَانَ عَلِیّٗا کَبِیرٗا ٣٤ وَإِنۡ خِفۡتُمۡ شِقَاقَ بَیۡنِهِمَا فَٱبۡعَثُواْ حَکَمٗا مِّنۡ أَهۡلِهِۦ وَحَکَمٗا مِّنۡ أَهۡلِهَآ إِن یُرِیدَآ إِصۡلَٰحٗا یُوَفِّقِ ٱللَّهُ بَیۡنَهُمَآۗ إِنَّ ٱللَّهَ کَانَ عَلِیمًا خَبِیرٗا ٣٥ ۞وَٱعۡبُدُواْ ٱللَّهَ وَلَا تُشۡرِکُواْ بِهِۦ شَیۡٔٗاۖ وَبِٱلۡوَٰلِدَیۡنِ إِحۡسَٰنٗا وَبِذِی ٱلۡقُرۡبَىٰ وَٱلۡیَتَٰمَىٰ وَٱلۡمَسَٰکِینِ وَٱلۡجَارِ ذِی ٱلۡقُرۡبَىٰ وَٱلۡجَارِ ٱلۡجُنُبِ وَٱلصَّاحِبِ بِٱلۡجَنۢبِ وَٱبۡنِ ٱلسَّبِیلِ وَمَا مَلَکَتۡ أَیۡمَٰنُکُمۡۗ إِنَّ ٱللَّهَ لَا یُحِبُّ مَن کَانَ مُخۡتَالٗا فَخُورًا ٣٦ ٱلَّذِینَ یَبۡخَلُونَ وَیَأۡمُرُونَ ٱلنَّاسَ بِٱلۡبُخۡلِ وَیَکۡتُمُونَ مَآ ءَاتَىٰهُمُ ٱللَّهُ مِن فَضۡلِهِۦۗ وَأَعۡتَدۡنَا لِلۡکَٰفِرِینَ عَذَابٗا مُّهِینٗا ٣٧ ﴾
مردانِ [تدبیر کار کننده] مسلّط شدهاند بر زنان به سبب آن که فضل نهاده است خدا بعضی آدمیان را بر بعضی [235]و به سبب آن که خرج کردند از اموال خویش. پس زنان نیکوکار، فرمانبردارند، نگاه دارندهاند [236]در غیبت زوج به نگاه داشت خدا [237]. و آن زنان که معلوم کنید سرکشى ایشان، پس پند دهید ایشان را و ترک کنید ایشان را در خوابگاه [238]و بزنید ایشان را. پس اگر فرمانبردارى شما کردند، پس تجسّس مکنید بر ایشان راهى را [239]، هرآیینه خدا هست بلند مرتبۀ بزرگ قدر. ﴿34﴾و اگر معلوم کردید [اى حاکمان] مخالفت میان زن و شوهر، پس معین کنید صلحکارى از خویشان مرد و صلحکارى از خویشان زن، اگر این صلحکاران بخواهند صلح را، البته موافقت کند خدا در میان ایشان، هرآیینه هست خدا دانای آگاه. ﴿35﴾و بپرستید خدا را و شریک او مقرر مکنید چیزى را و به پدر و مادر نیکوکارى کنید و به خویشان و یتیمان و گدایان و همسایۀ خویشاوند و همسایۀ اجنبى و به همنشین بر پهلو نشسته و بمسافر و به آنچه دستهای شما مالک او شد [240]. هرآیینه خدا دوست ندارد کسى را که باشد متکبّر خود ستاینده. ﴿36﴾[دوست ندارد] آنان را که بخل میکنند و مردمان را به بخل مىفرمایند و مىپوشند آنچه خدا داده است ایشان را از فضل خود، و آماده ساختهایم براى کافران، عذاب رسوا کننده. ﴿37﴾
﴿وَٱلَّذِینَ یُنفِقُونَ أَمۡوَٰلَهُمۡ رِئَآءَ ٱلنَّاسِ وَلَا یُؤۡمِنُونَ بِٱللَّهِ وَلَا بِٱلۡیَوۡمِ ٱلۡأٓخِرِۗ وَمَن یَکُنِ ٱلشَّیۡطَٰنُ لَهُۥ قَرِینٗا فَسَآءَ قَرِینٗا ٣٨ وَمَاذَا عَلَیۡهِمۡ لَوۡ ءَامَنُواْ بِٱللَّهِ وَٱلۡیَوۡمِ ٱلۡأٓخِرِ وَأَنفَقُواْ مِمَّا رَزَقَهُمُ ٱللَّهُۚ وَکَانَ ٱللَّهُ بِهِمۡ عَلِیمًا ٣٩ إِنَّ ٱللَّهَ لَا یَظۡلِمُ مِثۡقَالَ ذَرَّةٖۖ وَإِن تَکُ حَسَنَةٗ یُضَٰعِفۡهَا وَیُؤۡتِ مِن لَّدُنۡهُ أَجۡرًا عَظِیمٗا ٤٠ فَکَیۡفَ إِذَا جِئۡنَا مِن کُلِّ أُمَّةِۢ بِشَهِیدٖ وَجِئۡنَا بِکَ عَلَىٰ هَٰٓؤُلَآءِ شَهِیدٗا ٤١ یَوۡمَئِذٖ یَوَدُّ ٱلَّذِینَ کَفَرُواْ وَعَصَوُاْ ٱلرَّسُولَ لَوۡ تُسَوَّىٰ بِهِمُ ٱلۡأَرۡضُ وَلَا یَکۡتُمُونَ ٱللَّهَ حَدِیثٗا ٤٢ یَٰٓأَیُّهَا ٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ لَا تَقۡرَبُواْ ٱلصَّلَوٰةَ وَأَنتُمۡ سُکَٰرَىٰ حَتَّىٰ تَعۡلَمُواْ مَا تَقُولُونَ وَلَا جُنُبًا إِلَّا عَابِرِی سَبِیلٍ حَتَّىٰ تَغۡتَسِلُواْۚ وَإِن کُنتُم مَّرۡضَىٰٓ أَوۡ عَلَىٰ سَفَرٍ أَوۡ جَآءَ أَحَدٞ مِّنکُم مِّنَ ٱلۡغَآئِطِ أَوۡ لَٰمَسۡتُمُ ٱلنِّسَآءَ فَلَمۡ تَجِدُواْ مَآءٗ فَتَیَمَّمُواْ صَعِیدٗا طَیِّبٗا فَٱمۡسَحُواْ بِوُجُوهِکُمۡ وَأَیۡدِیکُمۡۗ إِنَّ ٱللَّهَ کَانَ عَفُوًّا غَفُورًا ٤٣أَلَمۡ تَرَ إِلَى ٱلَّذِینَ أُوتُواْ نَصِیبٗا مِّنَ ٱلۡکِتَٰبِ یَشۡتَرُونَ ٱلضَّلَٰلَةَ وَیُرِیدُونَ أَن تَضِلُّواْ ٱلسَّبِیلَ ٤٤﴾
و آنان را که خرج مىکنند اموال خود را براى نمودنِ مردمان و معتقد نیستند به خدا و روز قیامت و هر که شیطان یارِ او باشد، پس وى بد یارى است. ﴿38﴾و چه زیان بود بر ایشان اگر ایمان مىآوردند به خدا و روز آخر و خرج مىکردند از آنچه خدا داده است ایشان را، و هست خدا به ایشان دانا. ﴿39﴾هرآیینه خدا ستم نمىکند وزن ذرّهای و اگر آن عمل نیکى باشد دو چندان کندش، و بدهد از نزدیک خود، مزد بزرگ. ﴿40﴾پس چه حال باشد آنگاه که بیاریم از هر قوم گواهى را و بیاوریم تو را گواه بر این امت. ﴿41﴾آن روز آرزو کنند آنانکه کافر شدند و نافرمانىِ پیغامبر کردند، کاش برایشان زمین هموار کرده شود [241]و نپوشند از خدا هیچ سخنى. ﴿42﴾اى مؤمنان! به نماز نزدیک مشوید حال آن که شما مست باشید، تا آن که بفهمید آنچه به زبان میگویید [242]، و به نماز نزدیک مشوید در حالت جنابت تا آن که غسل کنید مگر اینکه مسافر باشید و اگر بیمار باشید یا مسافر یا بیاید کسى از شما از جاى ضرور یا مباشرت زنان کنید و نیابید آب را، پس قصد کنید به زمین پاک، پس مسح کنید به روى خویش و دستهاى خویش، هرآیینه هست خدا عفو کننده بخشاینده. ﴿43﴾آیا ندیدى [243]کسانی که داده شدهاند بهرهای از کتاب (یعنى یهود)، مىستانند گمراهى را و میخواهند که شما گم کنید راه را. ﴿44﴾
﴿ وَٱللَّهُ أَعۡلَمُ بِأَعۡدَآئِکُمۡۚ وَکَفَىٰ بِٱللَّهِ وَلِیّٗا وَکَفَىٰ بِٱللَّهِ نَصِیرٗا ٤٥ مِّنَ ٱلَّذِینَ هَادُواْ یُحَرِّفُونَ ٱلۡکَلِمَ عَن مَّوَاضِعِهِۦ وَیَقُولُونَ سَمِعۡنَا وَعَصَیۡنَا وَٱسۡمَعۡ غَیۡرَ مُسۡمَعٖ وَرَٰعِنَا لَیَّۢا بِأَلۡسِنَتِهِمۡ وَطَعۡنٗا فِی ٱلدِّینِۚ وَلَوۡ أَنَّهُمۡ قَالُواْ سَمِعۡنَا وَأَطَعۡنَا وَٱسۡمَعۡ وَٱنظُرۡنَا لَکَانَ خَیۡرٗا لَّهُمۡ وَأَقۡوَمَ وَلَٰکِن لَّعَنَهُمُ ٱللَّهُ بِکُفۡرِهِمۡ فَلَا یُؤۡمِنُونَ إِلَّا قَلِیلٗا ٤٦ یَٰٓأَیُّهَا ٱلَّذِینَ أُوتُواْ ٱلۡکِتَٰبَ ءَامِنُواْ بِمَا نَزَّلۡنَا مُصَدِّقٗا لِّمَا مَعَکُم مِّن قَبۡلِ أَن نَّطۡمِسَ وُجُوهٗا فَنَرُدَّهَا عَلَىٰٓ أَدۡبَارِهَآ أَوۡ نَلۡعَنَهُمۡ کَمَا لَعَنَّآ أَصۡحَٰبَ ٱلسَّبۡتِۚ وَکَانَ أَمۡرُ ٱللَّهِ مَفۡعُولًا ٤٧ إِنَّ ٱللَّهَ لَا یَغۡفِرُ أَن یُشۡرَکَ بِهِۦ وَیَغۡفِرُ مَا دُونَ ذَٰلِکَ لِمَن یَشَآءُۚ وَمَن یُشۡرِکۡ بِٱللَّهِ فَقَدِ ٱفۡتَرَىٰٓ إِثۡمًا عَظِیمًا ٤٨ أَلَمۡ تَرَ إِلَى ٱلَّذِینَ یُزَکُّونَ أَنفُسَهُمۚ بَلِ ٱللَّهُ یُزَکِّی مَن یَشَآءُ وَلَا یُظۡلَمُونَ فَتِیلًا ٤٩ ٱنظُرۡ کَیۡفَ یَفۡتَرُونَ عَلَى ٱللَّهِ ٱلۡکَذِبَۖ وَکَفَىٰ بِهِۦٓ إِثۡمٗا مُّبِینًا ٥٠ أَلَمۡ تَرَ إِلَى ٱلَّذِینَ أُوتُواْ نَصِیبٗا مِّنَ ٱلۡکِتَٰبِ یُؤۡمِنُونَ بِٱلۡجِبۡتِ وَٱلطَّٰغُوتِ وَیَقُولُونَ لِلَّذِینَ کَفَرُواْ هَٰٓؤُلَآءِ أَهۡدَىٰ مِنَ ٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ سَبِیلًا ٥١ ﴾
و خدا داناتر است به دشمنان شما. و خدا دوست بس است و خدا یارى دهنده بس است. ﴿45﴾از یهود قومى هست که تغیر میکنند کلمهها را از جاى آنها و میگویند [244]: شنیدیم و عاصى شدیم و میگویند: «اسمع غیر مسمع» و «راعنا»، مىپیچانند سخن را به زبان خویش و طعنه مىزنند در دین و اگر ایشان گفتندى: شنیدیم و فرمانبردارى کردیم و به جاى «اسمع غیر مسمع»، «اسمع» گفتندی و به جاى «راعنا»، «أنظرنا» هرآیینه بودى بهتر ایشان را و درستتر، و لیکن لعنت کرده است ایشان را خدا به سبب کفر ایشان، پس ایمان نمىآرند مگر اندکى [245]. ﴿46﴾اى اهل کتاب! ایمان آرید به آنچه فرود آوردیم، باور کننده آنچه با شما است پیش از آن که محو کنیم صورت رویها را، پس بگردانیمش بر شکل پشت آن رویها یا لعنت کنیم ایشان را چنانکه لعنت کردیم اهل «شنبه» را و هست ارادۀ خدا کرده شده. ﴿47﴾هرآیینه خدا نمىآمرزد او را شریک مقرر کرده شود و مىآمرزد غیر آن هر که را خواهد و هر که شریک خدا مقرر کند، هرآیینه افترا کرده است به گناه بزرگ. ﴿48﴾آیا ندیدى به سوى کسانی که ستایش میکنند خود را؟ بلکه خدا ستایش میکند هر که را خواهد و ستم کرده نخواهند شد مقدار رشتهای. ﴿49﴾ببین چگونه مىبندند بر خدا دروغ را و این گناه آشکارا بس است [246]. ﴿50﴾آیا ندیدى به سوى کسانی که بهرهای از کتاب داده شدند، معتقد مىشوند بت را و معبود باطل را و مىگویند در حق مشرکان که ایشان راه یابندهترند از مسلمانان [247]. ﴿51﴾
﴿ أُوْلَٰٓئِکَ ٱلَّذِینَ لَعَنَهُمُ ٱللَّهُۖ وَمَن یَلۡعَنِ ٱللَّهُ فَلَن تَجِدَ لَهُۥ نَصِیرًا ٥٢ أَمۡ لَهُمۡ نَصِیبٞ مِّنَ ٱلۡمُلۡکِ فَإِذٗا لَّا یُؤۡتُونَ ٱلنَّاسَ نَقِیرًا ٥٣ أَمۡ یَحۡسُدُونَ ٱلنَّاسَ عَلَىٰ مَآ ءَاتَىٰهُمُ ٱللَّهُ مِن فَضۡلِهِۦۖ فَقَدۡ ءَاتَیۡنَآ ءَالَ إِبۡرَٰهِیمَ ٱلۡکِتَٰبَ وَٱلۡحِکۡمَةَ وَءَاتَیۡنَٰهُم مُّلۡکًا عَظِیمٗا ٥٤ فَمِنۡهُم مَّنۡ ءَامَنَ بِهِۦ وَمِنۡهُم مَّن صَدَّ عَنۡهُۚ وَکَفَىٰ بِجَهَنَّمَ سَعِیرًا ٥٥ إِنَّ ٱلَّذِینَ کَفَرُواْ بَِٔایَٰتِنَا سَوۡفَ نُصۡلِیهِمۡ نَارٗا کُلَّمَا نَضِجَتۡ جُلُودُهُم بَدَّلۡنَٰهُمۡ جُلُودًا غَیۡرَهَا لِیَذُوقُواْ ٱلۡعَذَابَۗ إِنَّ ٱللَّهَ کَانَ عَزِیزًا حَکِیمٗا ٥٦ وَٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ وَعَمِلُواْ ٱلصَّٰلِحَٰتِ سَنُدۡخِلُهُمۡ جَنَّٰتٖ تَجۡرِی مِن تَحۡتِهَا ٱلۡأَنۡهَٰرُ خَٰلِدِینَ فِیهَآ أَبَدٗاۖ لَّهُمۡ فِیهَآ أَزۡوَٰجٞ مُّطَهَّرَةٞۖ وَنُدۡخِلُهُمۡ ظِلّٗا ظَلِیلًا ٥٧ ۞إِنَّ ٱللَّهَ یَأۡمُرُکُمۡ أَن تُؤَدُّواْ ٱلۡأَمَٰنَٰتِ إِلَىٰٓ أَهۡلِهَا وَإِذَا حَکَمۡتُم بَیۡنَ ٱلنَّاسِ أَن تَحۡکُمُواْ بِٱلۡعَدۡلِۚ إِنَّ ٱللَّهَ نِعِمَّا یَعِظُکُم بِهِۦٓۗ إِنَّ ٱللَّهَ کَانَ سَمِیعَۢا بَصِیرٗا ٥٨ یَٰٓأَیُّهَا ٱلَّذِینَ ءَامَنُوٓاْ أَطِیعُواْ ٱللَّهَ وَأَطِیعُواْ ٱلرَّسُولَ وَأُوْلِی ٱلۡأَمۡرِ مِنکُمۡۖ فَإِن تَنَٰزَعۡتُمۡ فِی شَیۡءٖ فَرُدُّوهُ إِلَى ٱللَّهِ وَٱلرَّسُولِ إِن کُنتُمۡ تُؤۡمِنُونَ بِٱللَّهِ وَٱلۡیَوۡمِ ٱلۡأٓخِرِۚ ذَٰلِکَ خَیۡرٞ وَأَحۡسَنُ تَأۡوِیلًا ٥٩ ﴾
ایشان، آن گروهند که لعنت کرد ایشان را خدا، و هر که لعنت کندش خدا، پس نخواهى یافت مر او را یارى دهنده. ﴿52﴾آیا ایشان را هست بهرهای از پادشاهى؟ پس آن هنگام ندهند به مردمان مقدار نقیرى [248]. ﴿53﴾آیا حسد میکنند بر مردمان، بر آنچه ایشان را اللّه تعالى داده است از فضل خود، پس هرآیینه ما دادیم کسان ابراهیم را کتاب و دانش و دادیم ایشان را پادشاهى بزرگ. ﴿54﴾پس از کفار کسى هست که ایمان آورد به آن کتاب و از ایشان کسى هست که باز ایستاد از وى، و کفایت است دوزخ آتش افروخته. ﴿55﴾هرآیینه کسانی که کافر شدند به آیات ما، درآریم ایشان را به آتش. هرگاه که پخته گردد پوستهاى ایشان به عوض پیدا کنیم براى ایشان پوستهاى دیگر بجز آن، تا بچشند عذاب را، هرآیینه خدا هست غالبِ استوارکار. ﴿56﴾و کسانی که ایمان آوردند و کارهای شایسته کردند، زود درآریم ایشان را به بوستانهایی که میرود زیر آن جویها، جاویدان آنجا همیشه، ایشان راست آنجا زنان پاک کرده شده و درآریم ایشان را به سایۀ نیک (یعنى راحت تمام). ﴿57﴾هرآیینه خدا مىفرماید شما را که: ادا کنید امانتها را به سوى اهل آن و مىفرماید که: چون حاکم شوید میان مردمان، حکم به راستی کنید، هرآیینه خدا، نیکو چیزی است که پند مىدهد شما را به آن، هرآیینه خدا هست شنوایِ بینا [249]. ﴿58﴾اى مؤمنان! فرمانبردارى کنید خدا را و فرمانبردارى کنید پیغامبر را و فرمانروایان را از جنس خویش، پس اگر اختلاف کنید در چیزى، پس راجع کنید او را به سوى خدا و پیغامبر، اگر اعتقاد مىدارید به خدا و روز آخر، این بهتر است و نیکوتر به اعتبار عاقبت [250]. ﴿59﴾
﴿أَلَمۡ تَرَ إِلَى ٱلَّذِینَ یَزۡعُمُونَ أَنَّهُمۡ ءَامَنُواْ بِمَآ أُنزِلَ إِلَیۡکَ وَمَآ أُنزِلَ مِن قَبۡلِکَ یُرِیدُونَ أَن یَتَحَاکَمُوٓاْ إِلَى ٱلطَّٰغُوتِ وَقَدۡ أُمِرُوٓاْ أَن یَکۡفُرُواْ بِهِۦۖ وَیُرِیدُ ٱلشَّیۡطَٰنُ أَن یُضِلَّهُمۡ ضَلَٰلَۢا بَعِیدٗا ٦٠ وَإِذَا قِیلَ لَهُمۡ تَعَالَوۡاْ إِلَىٰ مَآ أَنزَلَ ٱللَّهُ وَإِلَى ٱلرَّسُولِ رَأَیۡتَ ٱلۡمُنَٰفِقِینَ یَصُدُّونَ عَنکَ صُدُودٗا ٦١ فَکَیۡفَ إِذَآ أَصَٰبَتۡهُم مُّصِیبَةُۢ بِمَا قَدَّمَتۡ أَیۡدِیهِمۡ ثُمَّ جَآءُوکَ یَحۡلِفُونَ بِٱللَّهِ إِنۡ أَرَدۡنَآ إِلَّآ إِحۡسَٰنٗا وَتَوۡفِیقًا ٦٢ أُوْلَٰٓئِکَ ٱلَّذِینَ یَعۡلَمُ ٱللَّهُ مَا فِی قُلُوبِهِمۡ فَأَعۡرِضۡ عَنۡهُمۡ وَعِظۡهُمۡ وَقُل لَّهُمۡ فِیٓ أَنفُسِهِمۡ قَوۡلَۢا بَلِیغٗا ٦٣ وَمَآ أَرۡسَلۡنَا مِن رَّسُولٍ إِلَّا لِیُطَاعَ بِإِذۡنِ ٱللَّهِۚ وَلَوۡ أَنَّهُمۡ إِذ ظَّلَمُوٓاْ أَنفُسَهُمۡ جَآءُوکَ فَٱسۡتَغۡفَرُواْ ٱللَّهَ وَٱسۡتَغۡفَرَ لَهُمُ ٱلرَّسُولُ لَوَجَدُواْ ٱللَّهَ تَوَّابٗا رَّحِیمٗا ٦٤ فَلَا وَرَبِّکَ لَا یُؤۡمِنُونَ حَتَّىٰ یُحَکِّمُوکَ فِیمَا شَجَرَ بَیۡنَهُمۡ ثُمَّ لَا یَجِدُواْ فِیٓ أَنفُسِهِمۡ حَرَجٗا مِّمَّا قَضَیۡتَ وَیُسَلِّمُواْ تَسۡلِیمٗا ٦٥ ﴾
آیا ندیدى به سوى کسانی که گمان مىکنند که ایمان آوردند به آنچه نازل کرده شده است به سوی تو و به آنچه نازل کرده شد پیش از تو؟ میخواهند که قضایاى خویش رفع کنند به سویى سرکش و حال آن که فرموده شد ایشان را که نامعتقدِ وى شوند و میخواهد شیطان که گمراه سازد ایشان را، گمراهىِ دور. ﴿60﴾و چون گفته شود به ایشان: بیایید به سوى آنچه نازل کرده است خدا و به سوى پیغامبر، بینى آن منافقان را باز مىایستند از تو به اعراض. ﴿61﴾پس چه حال است آنگاه که برسد به ایشان مصیبتى به سبب آنچه پیش فرستاده است دستهای ایشان؟ پس بیایند نزدیک تو قسم میخورند به خدا، که نخواسته بودیم مگر نیکوکارى و موافقت کردن [251]. ﴿62﴾این گروه، آنانند که میداند خدا آنچه در دل ایشان است، پس اعراض کن از ایشان [252]و پند دِه ایشان را و بگو به ایشان سخنى مؤثّر در دل ایشان. ﴿63﴾و نفرستادیم هیچ پیغامبر را مگر براى آن که فرمانبردارى کرده شود به حکم خدا. و اگر این جماعت، وقتى که ستم کردند بر خویشتن، بیامدندى نزدیک تو، پس آمرزش طلب کردندى از خدا و طلب آمرزش کردى براى ایشان پیغامبر، هرآیینه یافتندى خدا را به رحمت آیندة مهربان. ﴿64﴾پس قَسَم به پروردگار تو که ایشان مسلمان نباشند تا آن که حاکم کنند تو را در اختلافى که واقع شد میان ایشان، باز نیابند در دل خویش، تنگى از آنچه حکم فرمودى و قبول کنند به انقیاد. ﴿65﴾
﴿ وَلَوۡ أَنَّا کَتَبۡنَا عَلَیۡهِمۡ أَنِ ٱقۡتُلُوٓاْ أَنفُسَکُمۡ أَوِ ٱخۡرُجُواْ مِن دِیَٰرِکُم مَّا فَعَلُوهُ إِلَّا قَلِیلٞ مِّنۡهُمۡۖ وَلَوۡ أَنَّهُمۡ فَعَلُواْ مَا یُوعَظُونَ بِهِۦ لَکَانَ خَیۡرٗا لَّهُمۡ وَأَشَدَّ تَثۡبِیتٗا ٦٦ وَإِذٗا لَّأٓتَیۡنَٰهُم مِّن لَّدُنَّآ أَجۡرًا عَظِیمٗا ٦٧ وَلَهَدَیۡنَٰهُمۡ صِرَٰطٗا مُّسۡتَقِیمٗا ٦٨ وَمَن یُطِعِ ٱللَّهَ وَٱلرَّسُولَ فَأُوْلَٰٓئِکَ مَعَ ٱلَّذِینَ أَنۡعَمَ ٱللَّهُ عَلَیۡهِم مِّنَ ٱلنَّبِیِّۧنَ وَٱلصِّدِّیقِینَ وَٱلشُّهَدَآءِ وَٱلصَّٰلِحِینَۚ وَحَسُنَ أُوْلَٰٓئِکَ رَفِیقٗا ٦٩ ذَٰلِکَ ٱلۡفَضۡلُ مِنَ ٱللَّهِۚ وَکَفَىٰ بِٱللَّهِ عَلِیمٗا ٧٠ یَٰٓأَیُّهَا ٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ خُذُواْ حِذۡرَکُمۡ فَٱنفِرُواْ ثُبَاتٍ أَوِ ٱنفِرُواْ جَمِیعٗا ٧١ وَإِنَّ مِنکُمۡ لَمَن لَّیُبَطِّئَنَّ فَإِنۡ أَصَٰبَتۡکُم مُّصِیبَةٞ قَالَ قَدۡ أَنۡعَمَ ٱللَّهُ عَلَیَّ إِذۡ لَمۡ أَکُن مَّعَهُمۡ شَهِیدٗا ٧٢ وَلَئِنۡ أَصَٰبَکُمۡ فَضۡلٞ مِّنَ ٱللَّهِ لَیَقُولَنَّ کَأَن لَّمۡ تَکُنۢ بَیۡنَکُمۡ وَبَیۡنَهُۥ مَوَدَّةٞ یَٰلَیۡتَنِی کُنتُ مَعَهُمۡ فَأَفُوزَ فَوۡزًا عَظِیمٗا ٧٣ ۞فَلۡیُقَٰتِلۡ فِی سَبِیلِ ٱللَّهِ ٱلَّذِینَ یَشۡرُونَ ٱلۡحَیَوٰةَ ٱلدُّنۡیَا بِٱلۡأٓخِرَةِۚ وَمَن یُقَٰتِلۡ فِی سَبِیلِ ٱللَّهِ فَیُقۡتَلۡ أَوۡ یَغۡلِبۡ فَسَوۡفَ نُؤۡتِیهِ أَجۡرًا عَظِیمٗا ٧٤ ﴾
و اگر ما مىنوشتیم [253]بر ایشان که بکشید خویشتن را یا بیرون شوید از خانههاى خویش، نمیکردند این را مگر اندک از ایشان. و اگر میکردند آنچه به آن پند داده میشوند، هرآیینه بهتر بودى ایشان را و محکمتر در استوارىِ دین. ﴿66﴾و آنگاه البته میدادیم ایشان را از نزد خویش، مزد بزرگ. ﴿67﴾و دلالت میکردیم ایشان را به راه راست. ﴿68﴾و هر که فرمان برد خدا و رسول را، پس این جماعت همراه آن کسانند که انعام کرده است خدا بر ایشان از پیغمبران و صدیقان و شهیدان و صالحان و نیکو رفیقند ایشان. ﴿69﴾این بخشایش از خدا است و بس است خدا، دانا [254]. ﴿70﴾اى مسلمانان! بگیرید سلاح خود را، پس بیرون روید گروه گروه شده یا بیرون روید همه جمع آمده. ﴿71﴾و هرآیینه بعض از شما آن است که درنگ میکند، پس اگر برسد به شما مصیبتى گوید: انعام کرد خدا بر من چون نبودم حاضر با ایشان. ﴿72﴾و اگر برسد به شما نعمتى از خدا، بگوید: گویا هرگز نبود میان شما و میان وى دوستى. کاش بودمى به ایشان، پس یافتمى مطلب بزرگ را!. ﴿73﴾پس باید که جنگ کنند در راه خدا آن مؤمنان که میفروشند زندگانى دنیا را به آخرت. و هر که جنگ کند در راه خدا، پس کشته شود یا غالب آید، بدهیمش مزد بزرگ را. ﴿74﴾
﴿وَمَا لَکُمۡ لَا تُقَٰتِلُونَ فِی سَبِیلِ ٱللَّهِ وَٱلۡمُسۡتَضۡعَفِینَ مِنَ ٱلرِّجَالِ وَٱلنِّسَآءِ وَٱلۡوِلۡدَٰنِ ٱلَّذِینَ یَقُولُونَ رَبَّنَآ أَخۡرِجۡنَا مِنۡ هَٰذِهِ ٱلۡقَرۡیَةِ ٱلظَّالِمِ أَهۡلُهَا وَٱجۡعَل لَّنَا مِن لَّدُنکَ وَلِیّٗا وَٱجۡعَل لَّنَا مِن لَّدُنکَ نَصِیرًا ٧٥ ٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ یُقَٰتِلُونَ فِی سَبِیلِ ٱللَّهِۖ وَٱلَّذِینَ کَفَرُواْ یُقَٰتِلُونَ فِی سَبِیلِ ٱلطَّٰغُوتِ فَقَٰتِلُوٓاْ أَوۡلِیَآءَ ٱلشَّیۡطَٰنِۖ إِنَّ کَیۡدَ ٱلشَّیۡطَٰنِ کَانَ ضَعِیفًا ٧٦ أَلَمۡ تَرَ إِلَى ٱلَّذِینَ قِیلَ لَهُمۡ کُفُّوٓاْ أَیۡدِیَکُمۡ وَأَقِیمُواْ ٱلصَّلَوٰةَ وَءَاتُواْ ٱلزَّکَوٰةَ فَلَمَّا کُتِبَ عَلَیۡهِمُ ٱلۡقِتَالُ إِذَا فَرِیقٞ مِّنۡهُمۡ یَخۡشَوۡنَ ٱلنَّاسَ کَخَشۡیَةِ ٱللَّهِ أَوۡ أَشَدَّ خَشۡیَةٗۚ وَقَالُواْ رَبَّنَا لِمَ کَتَبۡتَ عَلَیۡنَا ٱلۡقِتَالَ لَوۡلَآ أَخَّرۡتَنَآ إِلَىٰٓ أَجَلٖ قَرِیبٖۗ قُلۡ مَتَٰعُ ٱلدُّنۡیَا قَلِیلٞ وَٱلۡأٓخِرَةُ خَیۡرٞ لِّمَنِ ٱتَّقَىٰ وَلَا تُظۡلَمُونَ فَتِیلًا ٧٧أَیۡنَمَا تَکُونُواْ یُدۡرِککُّمُ ٱلۡمَوۡتُ وَلَوۡ کُنتُمۡ فِی بُرُوجٖ مُّشَیَّدَةٖۗ وَإِن تُصِبۡهُمۡ حَسَنَةٞ یَقُولُواْ هَٰذِهِۦ مِنۡ عِندِ ٱللَّهِۖ وَإِن تُصِبۡهُمۡ سَیِّئَةٞ یَقُولُواْ هَٰذِهِۦ مِنۡ عِندِکَۚ قُلۡ کُلّٞ مِّنۡ عِندِ ٱللَّهِۖ فَمَالِ هَٰٓؤُلَآءِ ٱلۡقَوۡمِ لَا یَکَادُونَ یَفۡقَهُونَ حَدِیثٗا ٧٨ مَّآ أَصَابَکَ مِنۡ حَسَنَةٖ فَمِنَ ٱللَّهِۖ وَمَآ أَصَابَکَ مِن سَیِّئَةٖ فَمِن نَّفۡسِکَۚ وَأَرۡسَلۡنَٰکَ لِلنَّاسِ رَسُولٗاۚ وَکَفَىٰ بِٱللَّهِ شَهِیدٗا ٧٩﴾
و چیست شما را که جنگ نمیکنید در راه خدا، و براى بیچارگان از مردان و زنان و کودکان [255]، آنان که میگویند: اى پروردگار! بیرون آر ما را از این دیه که ستمکارند اهل آن و مقرر کن براى ما از نزدیک خود کارسازى و مقرر کن براى ما از نزدیک خود یارى دهنده. ﴿75﴾مؤمنان کارزار میکنند در راه خدا و کافران میجنگند در راه معبود باطل، پس جنگ کنید با دوستان شیطان، هرآیینه حیلة شیطان، سست است. ﴿76﴾آیا ندیدى به سوى کسانی که گفته شد ایشان را: باز دارید دستهای خود [256]و برپا کنید نماز را و بدهید زکات را [257]، پس چون نوشته شد بر ایشان جنگ، ناگاه گروهى از ایشان میترسند از مردمان، مانند ترسیدن از خدا یا زیادهتر و گفتند: اى پروردگار ما! چرا نوشتى بر ما کارزار، چرا زنده نگذاشتى ما را تا وقتى نزدیک. بگو: بهرهمندىِ دنیا اندک است و آخرت، بهتر است کسى را که پرهیزگارى کند و ستم کرده نخواهید شد مقدارِ رشتهای. ﴿77﴾هرجاکه باشید دریابد شما را مرگ و اگرچه باشید در محلهاى محکم. و اگر برسد به ایشان نعمتى، گویند: این از نزدیک خداست و اگر برسد به ایشان شدتى، گویند: [یا محمد] این از نزدیک تو است. بگو: همه از نزدیک خدا است. پس چه حال است این قوم را نزدیک نیستند که بفهمند سخنى را؟. ﴿78﴾آنچه رسید به تو از نعمت، پس از خداست و آنچه رسید به تو از محنت، پس از نزدیک نفس تو است. و فرستادیم تو را برای مردمان، پیغامبری و بس است خدا حاضر. ﴿79﴾
﴿ مَّن یُطِعِ ٱلرَّسُولَ فَقَدۡ أَطَاعَ ٱللَّهَۖ وَمَن تَوَلَّىٰ فَمَآ أَرۡسَلۡنَٰکَ عَلَیۡهِمۡ حَفِیظٗا ٨٠ وَیَقُولُونَ طَاعَةٞ فَإِذَا بَرَزُواْ مِنۡ عِندِکَ بَیَّتَ طَآئِفَةٞ مِّنۡهُمۡ غَیۡرَ ٱلَّذِی تَقُولُۖ وَٱللَّهُ یَکۡتُبُ مَا یُبَیِّتُونَۖ فَأَعۡرِضۡ عَنۡهُمۡ وَتَوَکَّلۡ عَلَى ٱللَّهِۚ وَکَفَىٰ بِٱللَّهِ وَکِیلًا ٨١ أَفَلَا یَتَدَبَّرُونَ ٱلۡقُرۡءَانَۚ وَلَوۡ کَانَ مِنۡ عِندِ غَیۡرِ ٱللَّهِ لَوَجَدُواْ فِیهِ ٱخۡتِلَٰفٗا کَثِیرٗا ٨٢ وَإِذَا جَآءَهُمۡ أَمۡرٞ مِّنَ ٱلۡأَمۡنِ أَوِ ٱلۡخَوۡفِ أَذَاعُواْ بِهِۦۖ وَلَوۡ رَدُّوهُ إِلَى ٱلرَّسُولِ وَإِلَىٰٓ أُوْلِی ٱلۡأَمۡرِ مِنۡهُمۡ لَعَلِمَهُ ٱلَّذِینَ یَسۡتَنۢبِطُونَهُۥ مِنۡهُمۡۗ وَلَوۡلَا فَضۡلُ ٱللَّهِ عَلَیۡکُمۡ وَرَحۡمَتُهُۥ لَٱتَّبَعۡتُمُ ٱلشَّیۡطَٰنَ إِلَّا قَلِیلٗا ٨٣ فَقَٰتِلۡ فِی سَبِیلِ ٱللَّهِ لَا تُکَلَّفُ إِلَّا نَفۡسَکَۚ وَحَرِّضِ ٱلۡمُؤۡمِنِینَۖ عَسَى ٱللَّهُ أَن یَکُفَّ بَأۡسَ ٱلَّذِینَ َفَرُواْۚ وَٱللَّهُ أَشَدُّ بَأۡسٗا وَأَشَدُّ تَنکِیلٗا ٨٤ مَّن یَشۡفَعۡ شَفَٰعَةً حَسَنَةٗ یَکُن لَّهُۥ نَصِیبٞ مِّنۡهَاۖ وَمَن یَشۡفَعۡ شَفَٰعَةٗ سَیِّئَةٗ یَکُن لَّهُۥ کِفۡلٞ مِّنۡهَاۗ وَکَانَ ٱللَّهُ عَلَىٰ کُلِّ شَیۡءٖ مُّقِیتٗا ٨٥ وَإِذَا حُیِّیتُم بِتَحِیَّةٖ فَحَیُّواْ بِأَحۡسَنَ مِنۡهَآ أَوۡ رُدُّوهَآۗ إِنَّ ٱللَّهَ کَانَ عَلَىٰ کُلِّ شَیۡءٍ حَسِیبًا ٨٦﴾
هر که فرمانبردارى کند پیغامبر را، پس هرآیینه فرمانبردارى خدا کرد و هر که اعراض کرد، پس نفرستادیم تو را بر ایشان، نگاهبان [258]. ﴿80﴾و میگویند: [در دل ما] فرمانبردارى است، پس چون بیرون روند از نزدیک تو گروهى از ایشان به وقت شب، راى زنند غیرِ آنچه تو میفرمایى و خدا مینویسد (یعنى در نامۀ اعمال) آنچه شب میگویند، پس اعراض کن از ایشان و توکل نما بر خدا و خدا کارسازنده بس است. ﴿81﴾آیا تأمّل نمیکنند قرآن را؟ و اگر بودى از نزدیک غیر خدا، البته یافتندى در آن اختلاف بسیار. ﴿82﴾و وقتى که بیاید نزدیک ایشان خبرى از ایمنى یا ترس، مشهور سازند آن را، و اگر راجع میگرداندند آن را به سوى پیغامبر و به سوى فرمانروایان از اهل اسلام، هرآیینه یافتندى مصلحت آن خبر را، آنانکه از ایشان میتوانند بر آوردن مصلحت آن. و اگر نبودى بخشایش خدا بر شما و رحمت او، البته پیروى مىکردید شما شیطان را، مگر اندکى. ﴿83﴾پس جنگ کن یا [محمد] در راهِ خدا. بر تو مؤاخذه نیست، مگر از جان تو و رغبت دِه مسلمانان را [259]، نزدیک است که موقوف سازد خدا جنگ کافران را و خدا سختتر است به اعتبار جنگ و سختتر است به اعتبار عقوبت. ﴿84﴾هر که شفاعت کند، شفاعتى نیک، باشد او را بهرهای از ثواب آن و هر که شفاعت کند، شفاعتى بد، باشد او را حصّهای از عذاب آن، و هست خدا بر همه چیز توانا [260]. ﴿85﴾و چون تعظیم کرده شوید به سلامى، پس تعظیم کنید به کلمۀ بهتر از آن یا به همان کلمه جواب دهید، هرآیینه هست خدا بر همه چیز حساب کننده. ﴿86﴾
﴿ ٱللَّهُ لَآ إِلَٰهَ إِلَّا هُوَۚ لَیَجۡمَعَنَّکُمۡ إِلَىٰ یَوۡمِ ٱلۡقِیَٰمَةِ لَا رَیۡبَ فِیهِۗ وَمَنۡ أَصۡدَقُ مِنَ ٱللَّهِ حَدِیثٗا ٨٧ ۞فَمَا لَکُمۡ فِی ٱلۡمُنَٰفِقِینَ فِئَتَیۡنِ وَٱللَّهُ أَرۡکَسَهُم بِمَا کَسَبُوٓاْۚ أَتُرِیدُونَ أَن تَهۡدُواْ مَنۡ أَضَلَّ ٱللَّهُۖ وَمَن یُضۡلِلِ ٱللَّهُ فَلَن تَجِدَ لَهُۥ سَبِیلٗا ٨٨ وَدُّواْ لَوۡ تَکۡفُرُونَ کَمَا کَفَرُواْ فَتَکُونُونَ سَوَآءٗۖ فَلَا تَتَّخِذُواْ مِنۡهُمۡ أَوۡلِیَآءَ حَتَّىٰ یُهَاجِرُواْ فِی سَبِیلِ ٱللَّهِۚ فَإِن تَوَلَّوۡاْ فَخُذُوهُمۡ وَٱقۡتُلُوهُمۡ حَیۡثُ وَجَدتُّمُوهُمۡۖ وَلَا تَتَّخِذُواْ مِنۡهُمۡ وَلِیّٗا وَلَا نَصِیرًا ٨٩ إِلَّا ٱلَّذِینَ یَصِلُونَ إِلَىٰ قَوۡمِۢ بَیۡنَکُمۡ وَبَیۡنَهُم مِّیثَٰقٌ أَوۡ جَآءُوکُمۡ حَصِرَتۡ صُدُورُهُمۡ أَن یُقَٰتِلُوکُمۡ أَوۡ یُقَٰتِلُواْ قَوۡمَهُمۡۚ وَلَوۡ شَآءَ ٱللَّهُ لَسَلَّطَهُمۡ عَلَیۡکُمۡ فَلَقَٰتَلُوکُمۡۚ فَإِنِ ٱعۡتَزَلُوکُمۡ فَلَمۡ یُقَٰتِلُوکُمۡ وَأَلۡقَوۡاْ إِلَیۡکُمُ ٱلسَّلَمَ فَمَا جَعَلَ ٱللَّهُ لَکُمۡ عَلَیۡهِمۡ سَبِیلٗا ٩٠ سَتَجِدُونَ ءَاخَرِینَ یُرِیدُونَ أَن یَأۡمَنُوکُمۡ وَیَأۡمَنُواْ قَوۡمَهُمۡ کُلَّ مَا رُدُّوٓاْ إِلَى ٱلۡفِتۡنَةِ أُرۡکِسُواْ فِیهَاۚ فَإِن لَّمۡ یَعۡتَزِلُوکُمۡ وَیُلۡقُوٓاْ إِلَیۡکُمُ ٱلسَّلَمَ وَیَکُفُّوٓاْ أَیۡدِیَهُمۡ فَخُذُوهُمۡ وَٱقۡتُلُوهُمۡ حَیۡثُ ثَقِفۡتُمُوهُمۡۚ وَأُوْلَٰٓئِکُمۡ جَعَلۡنَا لَکُمۡ عَلَیۡهِمۡ سُلۡطَٰنٗا مُّبِینٗا ٩١﴾
خدا، نیست هیچ معبودی بجز وی، البته به هم آرد شما را به روز قیامت که هیچ شک نیست در آن، و کیست راستگوتر از خدا در سخن؟ [261]. ﴿87﴾پس چیست اى مسلمانان شما را؟ در باب تملق کنندگان دو گروه شدید؟ [262]و خدا نگونسار ساخت ایشان را به شومى آنچه کردند. آیا میخواهید که راه نمایید (یعنی از جملۀ راهیابان شمارید) کسى را که گمراه ساخت او را خدا؟ و هر که را خدا گمراه کند، نیابى براى او هیچ راهى. ﴿88﴾[این تملق کنندگان] آرزو کردند که شما نیز کافر شوید، چنانچه ایشان کافر شدند، پس برابر باشید، پس دوست مگیرید هیچ کس را از ایشان تا اینکه هجرت کنند در راه خدا [263]، پس اگر اعراض کردند (یعنى از اسلام و هجرت) پس اسیر گیرید ایشان را و بکشید ایشان را هر جاکه یابید ایشان را و دوست و یار مگیرید کسى را از ایشان. ﴿89﴾[اسیر گیرید و بکشید] مگر آنان را که پیوند دارند با گروهى که میان شما و میان ایشان عهد است، یا بیایند نزد شما حال آن که تنگ آمده است سینههای ایشان از آن که بجنگند با شما یا بجنگند با قوم خویش [264]، و اگر خواستى خدا، هرآیینه مسلط ساختى ایشان را بر شما، پس قتال میکردند با شما، پس اگر این فریق یکسو شوند از جانب شما و قتال نکنند با شما و بیفکنند به سوى شما پیغام صلح را، پس نکرده است خداىْ تعالى شما را بر ایشان راهى [265]. ﴿90﴾خواهید یافت قومى را که میخواهند ایمن شوند از شما و ایمن شوند از قوم خود، هرگاه بازگردانیده میشوند به سوى فتنهانگیزى، نگونسار انداخته شوند در آن [266]. پس اگر یکسو نشوند از جنگ شما و نیفگنند به سوى شما پیغام صلح را و باز ندارند دستهای خویش را، پس اسیر گیرید ایشان را و بکشید ایشان را هرجاکه یابید ایشان را. و این جماعت، دادهایم شما را بر ایشان، حجّت ظاهر. ﴿91﴾
﴿ وَمَا کَانَ لِمُؤۡمِنٍ أَن یَقۡتُلَ مُؤۡمِنًا إِلَّا خَطَٔٗاۚ وَمَن قَتَلَ مُؤۡمِنًا خَطَٔٗا فَتَحۡرِیرُ رَقَبَةٖ مُّؤۡمِنَةٖ وَدِیَةٞ مُّسَلَّمَةٌ إِلَىٰٓ أَهۡلِهِۦٓ إِلَّآ أَن یَصَّدَّقُواْۚ فَإِن کَانَ مِن قَوۡمٍ عَدُوّٖ لَّکُمۡ وَهُوَ مُؤۡمِنٞ فَتَحۡرِیرُ رَقَبَةٖ مُّؤۡمِنَةٖۖ وَإِن کَانَ مِن قَوۡمِۢ بَیۡنَکُمۡ وَبَیۡنَهُم مِّیثَٰقٞ فَدِیَةٞ مُّسَلَّمَةٌ إِلَىٰٓ أَهۡلِهِۦ وَتَحۡرِیرُ رَقَبَةٖ مُّؤۡمِنَةٖۖ فَمَن لَّمۡ یَجِدۡ فَصِیَامُ شَهۡرَیۡنِ مُتَتَابِعَیۡنِ تَوۡبَةٗ مِّنَ ٱللَّهِۗ وَکَانَ ٱللَّهُ عَلِیمًا حَکِیمٗا ٩٢ وَمَن یَقۡتُلۡ مُؤۡمِنٗا مُّتَعَمِّدٗا فَجَزَآؤُهُۥ جَهَنَّمُ خَٰلِدٗا فِیهَا وَغَضِبَ ٱللَّهُ عَلَیۡهِ وَلَعَنَهُۥ وَأَعَدَّ لَهُۥ عَذَابًا عَظِیمٗا ٩٣ یَٰٓأَیُّهَا ٱلَّذِینَ ءَامَنُوٓاْ إِذَا ضَرَبۡتُمۡ فِی سَبِیلِ ٱللَّهِ فَتَبَیَّنُواْ وَلَا تَقُولُواْ لِمَنۡ أَلۡقَىٰٓ إِلَیۡکُمُ ٱلسَّلَٰمَ لَسۡتَ مُؤۡمِنٗا تَبۡتَغُونَ عَرَضَ ٱلۡحَیَوٰةِ ٱلدُّنۡیَا فَعِندَ ٱللَّهِ مَغَانِمُ کَثِیرَةٞۚ کَذَٰلِکَ کُنتُم مِّن قَبۡلُ فَمَنَّ ٱللَّهُ عَلَیۡکُمۡ فَتَبَیَّنُوٓاْۚ إِنَّ ٱللَّهَ کَانَ بِمَا تَعۡمَلُونَ خَبِیرٗا ٩٤ ﴾
و نسزد [267]مسلمانى را که بکشد مسلمانى را، لیکن قتل واقع میشود به خطا (یعنى به غیر قصد) و هر که بکشد مسلمانى را به خطا، پس لازم است آزاد کردن بردة مسلمان و خونبها رسانیده شده به کسان مقتول مگر آن که ابرا نمایند، پس اگر باشد مقتول از گروه دشمنان شما و او مسلمان است، پس لازم است آزاد کردن بردهای مسلمان [268]. و اگر باشد مقتول از قومى که میان شما و ایشان عهد است [269]، پس لازم است خونبها رسانیده شده به کسان او و آزاد کردن بردهای مسلمان. پس هر که نیابد برده را، پس لازم است روزه داشتن دو ماه پى در پى [مشروع در کفّاره] به جهت قبول توبه است از جانب خدا و هست خدا، دانای استوارکار [270]. ﴿92﴾و هر که بکشد مسلمانى را به قصد، پس جزاى او دوزخ است، جاوید آنجا. و خشم گرفته است بر او خدا و لعنت کرده است او را و آماده ساخت براى او عذاب بزرگ. ﴿93﴾اى مسلمانان! چون سفر کنید در راه خدا (یعنى براى جهاد)، پس نیک تفحّص کنید، و مگویید کسى را که به سوى شما سلام انداخته است، نیستى مسلمان. مىطلبید متاع زندگانى دنیا، پس نزد خدا است غنیمتهایى بسیار است. همچنین بودید پیش از این، پس انعام کرد خدا بر شما، پس تفحّص کنید، هرآیینه خدا هست به آنچه مىکنید آگاه. ﴿94﴾
﴿ لَّا یَسۡتَوِی ٱلۡقَٰعِدُونَ مِنَ ٱلۡمُؤۡمِنِینَ غَیۡرُ أُوْلِی ٱلضَّرَرِ وَٱلۡمُجَٰهِدُونَ فِی سَبِیلِ ٱللَّهِ بِأَمۡوَٰلِهِمۡ وَأَنفُسِهِمۡۚ فَضَّلَ ٱللَّهُ ٱلۡمُجَٰهِدِینَ بِأَمۡوَٰلِهِمۡ وَأَنفُسِهِمۡ عَلَى ٱلۡقَٰعِدِینَ دَرَجَةٗۚ وَکُلّٗا وَعَدَ ٱللَّهُ ٱلۡحُسۡنَىٰۚ وَفَضَّلَ ٱللَّهُ ٱلۡمُجَٰهِدِینَ عَلَى ٱلۡقَٰعِدِینَ أَجۡرًا عَظِیمٗا ٩٥ دَرَجَٰتٖ مِّنۡهُ وَمَغۡفِرَةٗ وَرَحۡمَةٗۚ وَکَانَ ٱللَّهُ غَفُورٗا رَّحِیمًا ٩٦ إِنَّ ٱلَّذِینَ تَوَفَّىٰهُمُ ٱلۡمَلَٰٓئِکَةُ ظَالِمِیٓ أَنفُسِهِمۡ قَالُواْ فِیمَ کُنتُمۡۖ قَالُواْ کُنَّا مُسۡتَضۡعَفِینَ فِی ٱلۡأَرۡضِۚ قَالُوٓاْ أَلَمۡ تَکُنۡ أَرۡضُ ٱللَّهِ وَٰسِعَةٗ فَتُهَاجِرُواْ فِیهَاۚ فَأُوْلَٰٓئِکَ مَأۡوَىٰهُمۡ جَهَنَّمُۖ وَسَآءَتۡ مَصِیرًا ٩٧ إِلَّا ٱلۡمُسۡتَضۡعَفِینَ مِنَ ٱلرِّجَالِ وَٱلنِّسَآءِ وَٱلۡوِلۡدَٰنِ لَا یَسۡتَطِیعُونَ حِیلَةٗ وَلَا یَهۡتَدُونَ سَبِیلٗا ٩٨ فَأُوْلَٰٓئِکَ عَسَى ٱللَّهُ أَن یَعۡفُوَ عَنۡهُمۡۚ وَکَانَ ٱللَّهُ عَفُوًّا غَفُورٗا ٩٩ ۞وَمَن یُهَاجِرۡ فِی سَبِیلِ ٱللَّهِ یَجِدۡ فِی ٱلۡأَرۡضِ مُرَٰغَمٗا کَثِیرٗا وَسَعَةٗۚ وَمَن یَخۡرُجۡ مِنۢ بَیۡتِهِۦ مُهَاجِرًا إِلَى ٱللَّهِ وَرَسُولِهِۦ ثُمَّ یُدۡرِکۡهُ ٱلۡمَوۡتُ فَقَدۡ وَقَعَ أَجۡرُهُۥ عَلَى ٱللَّهِۗ وَکَانَ ٱللَّهُ غَفُورٗا رَّحِیمٗا ١٠٠ وَإِذَا ضَرَبۡتُمۡ فِی ٱلۡأَرۡضِ فَلَیۡسَ عَلَیۡکُمۡ جُنَاحٌ أَن تَقۡصُرُواْ مِنَ ٱلصَّلَوٰةِ إِنۡ خِفۡتُمۡ أَن یَفۡتِنَکُمُ ٱلَّذِینَ کَفَرُوٓاْۚ إِنَّ ٱلۡکَٰفِرِینَ کَانُواْ لَکُمۡ عَدُوّٗا مُّبِینٗا ١٠١ ﴾
برابر نیستند نشینندگانِ غیر معذور از مسلمانان و جهادکنندگان در راه خداىِ تعالى به مالهای خویش و جانهای خویش، فضل داده است خدا مجاهدان را به مالها و جانهای خویش بر نشینندگان در مرتبه، و هر یکى را وعدۀ نیک کرده است خدا و افزون داده است خدا مجاهدان را به نسبت نشینندگان، مزد بزرگ [271]. ﴿95﴾[افزون داده است] مرتبهها از جانب خویش و آمرزش، و بخشایش و هست خدا آمرزندۀ مهربان. ﴿96﴾هرآیینه آنانکه فرشتگان، قبضِ ارواحِ ایشان کردند در حالتى که ستمکار بودند بر خویشتن [272]، فرشتگان به ایشان گفتند: در چه حال بودید شما؟ گفتند: بودیم بیچارگان در زمین. گفتند: آیا فراخ نبود زمین خدا تا هجرت میکردید در آن؟ پس آن جماعت، جاى ایشان دوزخ است و آن بدجایی است. ﴿97﴾مگر آنانکه به حقیقت بیچارهاند از مردمان و زنان و کودکان، هیچ چاره نمیتوانند و هیچ راه نمىیابند. ﴿98﴾پس آن جماعت، نزدیک است که خدا عفو کند از ایشان و هست خدا عفو کننده آمرزنده. ﴿99﴾و هر که ترک وطن بکند، در راه خدا بیابد در زمین، اقامتگاه بسیار و فراخى معیشت، و هر که بیرون رود از خانۀ خود هجرتکنان به سوى خدا و پیغامبر او، پس دریابد او را موت [273]، پس به تحقیق ثابت شد مزد او بر خدا و هست خدا آمرزندۀ مهربان. ﴿100﴾و چون سفر کنید در زمین، پس نیست بر شما گناهى در آن که کوتاه سازید قدرى از نماز اگر بترسید از آن که در بلا افکنند شما را کافران، هرآیینه کافران هستند شما را دشمنِ آشکارا [274]. ﴿101﴾
﴿ وَإِذَا کُنتَ فِیهِمۡ فَأَقَمۡتَ لَهُمُ ٱلصَّلَوٰةَ فَلۡتَقُمۡ طَآئِفَةٞ مِّنۡهُم مَّعَکَ وَلۡیَأۡخُذُوٓاْ أَسۡلِحَتَهُمۡۖ فَإِذَا سَجَدُواْ فَلۡیَکُونُواْ مِن وَرَآئِکُمۡ وَلۡتَأۡتِ طَآئِفَةٌ أُخۡرَىٰ لَمۡ یُصَلُّواْ فَلۡیُصَلُّواْ مَعَکَ وَلۡیَأۡخُذُواْ حِذۡرَهُمۡ وَأَسۡلِحَتَهُمۡۗ وَدَّ ٱلَّذِینَ کَفَرُواْ لَوۡ تَغۡفُلُونَ عَنۡ أَسۡلِحَتِکُمۡ وَأَمۡتِعَتِکُمۡ فَیَمِیلُونَ عَلَیۡکُم مَّیۡلَةٗ وَٰحِدَةٗۚ وَلَا جُنَاحَ عَلَیۡکُمۡ إِن کَانَ بِکُمۡ أَذٗى مِّن مَّطَرٍ أَوۡ کُنتُم مَّرۡضَىٰٓ أَن تَضَعُوٓاْ أَسۡلِحَتَکُمۡۖ وَخُذُواْ حِذۡرَکُمۡۗ إِنَّ ٱللَّهَ أَعَدَّ لِلۡکَٰفِرِینَ عَذَابٗا مُّهِینٗا ١٠٢ فَإِذَا قَضَیۡتُمُ ٱلصَّلَوٰةَ فَٱذۡکُرُواْ ٱللَّهَ قِیَٰمٗا وَقُعُودٗا وَعَلَىٰ جُنُوبِکُمۡۚ فَإِذَا ٱطۡمَأۡنَنتُمۡ فَأَقِیمُواْ ٱلصَّلَوٰةَۚ إِنَّ ٱلصَّلَوٰةَ کَانَتۡ عَلَى ٱلۡمُؤۡمِنِینَ کِتَٰبٗا مَّوۡقُوتٗا ١٠٣ وَلَا تَهِنُواْ فِی ٱبۡتِغَآءِ ٱلۡقَوۡمِۖ إِن تَکُونُواْ تَأۡلَمُونَ فَإِنَّهُمۡ یَأۡلَمُونَ کَمَا تَأۡلَمُونَۖ وَتَرۡجُونَ مِنَ ٱللَّهِ مَا لَا یَرۡجُونَۗ وَکَانَ ٱللَّهُ عَلِیمًا حَکِیمًا ١٠٤ إِنَّآ أَنزَلۡنَآ إِلَیۡکَ ٱلۡکِتَٰبَ بِٱلۡحَقِّ ِتَحۡکُمَ بَیۡنَ ٱلنَّاسِ بِمَآ أَرَىٰکَ ٱللَّهُۚ وَلَا تَکُن لِّلۡخَآئِنِینَ خَصِیمٗا ١٠٥ ﴾
و چون باشى در میان مؤمنان [275]، پس برپا کردى براى ایشان نماز، پس باید بایستد گروهى از ایشان با تو و باید که بگیرند سلاح خویش، پس چون به سجده روند، پس آن گروهِ دیگر باید که پیش از ایشان باشند [276]، و باید که بیاید آن گروهِ دیگر که هنوز نماز نکرده، پس نماز کنند با تو و باید که بگیرند حِذْر [277]و سلاح خود را. آرزو کردند کافران، کاش غافل شوید از سلاح خویش و متاع خویش، پس حمله کنند بر شما یکباره و هیچ گناه نیست بر شما اگر باشد شما را رنجى از باران یا بیمار باشید، در آن که بنهید سلاح خویش را و البته بگیرید حِذْر خود را، هرآیینه خدا آماده کرده است براى کافران، عذاب رسوا کننده [278]. ﴿102﴾پس چون نماز تمام کردید، پس یاد کنید خدا را ایستاده و نشسته و بر پهلوى خویش، پس چون آرامیدید برپا کنید نماز را [279]، هرآیینه هست نماز بر مؤمنان، فرضِ وقتْ معین کرده شده. ﴿103﴾و سستى مکنید در جستجوى کفّار. اگر شما دردمند مىشوید، پس ایشان نیز دردمند میشوند، چنانکه شما مىشوید، و شما امید دارید از خدا آنچه ایشان را امید نیست و هست خدا، دانای استوارکار. ﴿104﴾هرآیینه [280]ما فرود آوردیم به سوى تو کتاب را به راستى، تا حکم کنى میان مردمان به آنچه شناسا ساخته است تو را خدا، و مباش خصومت کننده براى حمایت خیانت کنندگان. ﴿105﴾
﴿ وَٱسۡتَغۡفِرِ ٱللَّهَۖ إِنَّ ٱللَّهَ کَانَ غَفُورٗا رَّحِیمٗا ١٠٦ وَلَا تُجَٰدِلۡ عَنِ ٱلَّذِینَ یَخۡتَانُونَ أَنفُسَهُمۡۚ إِنَّ ٱللَّهَ لَا یُحِبُّ مَن کَانَ خَوَّانًا أَثِیمٗا ١٠٧ یَسۡتَخۡفُونَ مِنَ ٱلنَّاسِ وَلَا یَسۡتَخۡفُونَ مِنَ ٱللَّهِ وَهُوَ مَعَهُمۡ إِذۡ یُبَیِّتُونَ مَا لَا یَرۡضَىٰ مِنَ ٱلۡقَوۡلِۚ وَکَانَ ٱللَّهُ بِمَا یَعۡمَلُونَ مُحِیطًا ١٠٨ هَٰٓأَنتُمۡ هَٰٓؤُلَآءِ جَٰدَلۡتُمۡ عَنۡهُمۡ فِی ٱلۡحَیَوٰةِ ٱلدُّنۡیَا فَمَن یُجَٰدِلُ ٱللَّهَ عَنۡهُمۡ یَوۡمَ ٱلۡقِیَٰمَةِ أَم مَّن یَکُونُ عَلَیۡهِمۡ وَکِیلٗا ١٠٩ وَمَن یَعۡمَلۡ سُوٓءًا أَوۡ یَظۡلِمۡ نَفۡسَهُۥ ثُمَّ یَسۡتَغۡفِرِ ٱللَّهَ یَجِدِ ٱللَّهَ غَفُورٗا رَّحِیمٗا ١١٠ وَمَن یَکۡسِبۡ إِثۡمٗا فَإِنَّمَا یَکۡسِبُهُۥ عَلَىٰ نَفۡسِهِۦۚ وَکَانَ ٱللَّهُ عَلِیمًا حَکِیمٗا ١١١ وَمَن یَکۡسِبۡ خَطِیَٓٔةً أَوۡ إِثۡمٗا ثُمَّ یَرۡمِ بِهِۦ بَرِیٓٔٗا فَقَدِ ٱحۡتَمَلَ بُهۡتَٰنٗا وَإِثۡمٗا مُّبِینٗا ١١٢وَلَوۡلَا فَضۡلُ ٱللَّهِ عَلَیۡکَ وَرَحۡمَتُهُۥ لَهَمَّت طَّآئِفَةٞ مِّنۡهُمۡ أَن یُضِلُّوکَ وَمَا یُضِلُّونَ إِلَّآ أَنفُسَهُمۡۖ وَمَا یَضُرُّونَکَ مِن شَیۡءٖۚ وَأَنزَلَ ٱللَّهُ عَلَیۡکَ ٱلۡکِتَٰبَ وَٱلۡحِکۡمَةَ وَعَلَّمَکَ مَا لَمۡ تَکُن تَعۡلَمُۚ وَکَانَ فَضۡلُ ٱللَّهِ عَلَیۡکَ عَظِیمٗا ١١٣﴾
و آمرزش خواه از خدا، هرآیینه هست خدا آمرزندۀ مهربان. ﴿106﴾و خصومت مکن از جانب آنانکه خیانت میکنند با جنس خویش، هرآیینه خدا دوست ندارد آن را که باشد خیانت کننده گناهکار. ﴿107﴾پنهان میکنند از مردمان و پنهان نمیکنند از خدا و او با ایشان است آنگاه که به شب مشورت میکنند آنچه خدا نمىپسندد از تدبیر، و هست خدا به آنچه مىکنند، در برگیرنده. ﴿108﴾آگاه باشید شما اى قوم که خصومت کردید از طرف خیانت کنندگان در زندگانى دنیا، پس که خصومت خواهد کرد با خدا از طرف ایشان روز قیامت؟ یا کیست که باشد بر ایشان کار سازنده؟. ﴿109﴾و هر که بکند کار بد یا ستم کند بر خویش، باز آمرزش طلبد از خدا، بیابد خدا را آمرزندۀ مهربان. ﴿110﴾و هر که بکند گناهى، پس جز این نیست که میکند آن را بر جان خویش و هست خدا، دانای استوارکار. ﴿111﴾و هر که بکند خطایى یا گناهى، باز تهمت کند به آن بیگناهى را، پس بر خود برداشت افترا و گناه ظاهر را. ﴿112﴾و اگر نبودى فضل خدا بر تو و بخشایش او، قصد کرده بودند گروهى از ایشان که گمراه کنند تو را و گمراه نمىکنند مگر خویشتن را و هیچ زیانی نرسانند به تو، و فرود آورده است خدا بر تو کتاب و دانش، و آموخته است تو را آنچه نمىدانستى و هست فضل خدا بر تو، بزرگ. ﴿113﴾
﴿۞لَّا خَیۡرَ فِی کَثِیرٖ مِّن نَّجۡوَىٰهُمۡ إِلَّا مَنۡ أَمَرَ بِصَدَقَةٍ أَوۡ مَعۡرُوفٍ أَوۡ إِصۡلَٰحِۢ بَیۡنَ ٱلنَّاسِۚ وَمَن یَفۡعَلۡ ذَٰلِکَ ٱبۡتِغَآءَ مَرۡضَاتِ ٱللَّهِ فَسَوۡفَ نُؤۡتِیهِ أَجۡرًا عَظِیمٗا ١١٤ وَمَن یُشَاقِقِ ٱلرَّسُولَ مِنۢ بَعۡدِ مَا تَبَیَّنَ لَهُ ٱلۡهُدَىٰ وَیَتَّبِعۡ غَیۡرَ سَبِیلِ ٱلۡمُؤۡمِنِینَ نُوَلِّهِۦ مَا تَوَلَّىٰ وَنُصۡلِهِۦ جَهَنَّمَۖ وَسَآءَتۡ مَصِیرًا ١١٥ إِنَّ ٱللَّهَ لَا یَغۡفِرُ أَن یُشۡرَکَ بِهِۦ وَیَغۡفِرُ مَا دُونَ ذَٰلِکَ لِمَن یَشَآءُۚ وَمَن یُشۡرِکۡ بِٱللَّهِ فَقَدۡ ضَلَّ ضَلَٰلَۢا بَعِیدًا ١١٦ إِن یَدۡعُونَ مِن دُونِهِۦٓ إِلَّآ إِنَٰثٗا وَإِن یَدۡعُونَ إِلَّا شَیۡطَٰنٗا مَّرِیدٗا ١١٧ لَّعَنَهُ ٱللَّهُۘ وَقَالَ لَأَتَّخِذَنَّ مِنۡ عِبَادِکَ نَصِیبٗا مَّفۡرُوضٗا ١١٨ وَلَأُضِلَّنَّهُمۡ وَلَأُمَنِّیَنَّهُمۡ وَلَأٓمُرَنَّهُمۡ فَلَیُبَتِّکُنَّ ءَاذَانَ ٱلۡأَنۡعَٰمِ وَلَأٓمُرَنَّهُمۡ فَلَیُغَیِّرُنَّ خَلۡقَ ٱللَّهِۚ وَمَن یَتَّخِذِ ٱلشَّیۡطَٰنَ وَلِیّٗا مِّن دُونِ ٱللَّهِ فَقَدۡ خَسِرَ خُسۡرَانٗا مُّبِینٗا ١١٩ یَعِدُهُمۡ وَیُمَنِّیهِمۡۖ وَمَا یَعِدُهُمُ ٱلشَّیۡطَٰنُ إِلَّا غُرُورًا ١٢٠ أُوْلَٰٓئِکَ مَأۡوَىٰهُمۡ جَهَنَّمُ وَلَا یَجِدُونَ عَنۡهَا مَحِیصٗا ١٢١﴾
نیست خوبى در بسیارى از مشورت پنهانى ایشان، لیکن خوبى در مشورت کسى است که فرماید به صدقه یا به کار پسندیده یا به صلاحکارى میان مردمان، و هر که این کند به طلب خوشنودى خدا، بدهیمش مزد بزرگ. ﴿114﴾و هر که مخالفتِ پیغامبر کند بعد از آن که معلوم شد او را هدایت، و پیروى کند سواى راه مسلمانان، متوجه بکنیمش به آنچه میگردد [281]و در آریمش به دوزخ و آن بد جایی است. ﴿115﴾هر [282]آیینه خدا نمىآمرزد آن که شریک باو مقرر کرده شود به او و مىآمرزد غیر شرک، هر که را خواهد. و هر که شریک خدا مقرر کند، پس گمراه شد، گمراهىِ دور. ﴿116﴾مشرکان نمىپرستند بجز خدا، مگر بتانى را که به نام دختران مسمى کردهاند و نمىپرستند مگر شیطان دور رفته از حد را. ﴿117﴾لعنت کرد او را خدا، و گفت شیطان: البته بگیرم از بندگان تو حصّهای که در علم ازلى معین شده. ﴿118﴾و البته گمراه کنم ایشان را و البته در آرزوى باطل افکنم ایشان را و البته بفرمایم ایشان را تا بشگافند گوش چهارپایان را و البته بفرمایم ایشان را تا تغیر دهند آفرینش خدا را [283]و هر که دوست گیرد شیطان را بجز خدا، پس زیانکار شد، زیان ظاهر. ﴿119﴾وعده میدهد ایشان را و در آرزو مىاندازد ایشان را و وعده نمیکند ایشان را شیطان، الاّ به فریب. ﴿120﴾آن جماعت، جاى ایشان دوزخ است و نیابند از آن مَخْلَصى. ﴿121﴾
﴿وَٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ وَعَمِلُواْ ٱلصَّٰلِحَٰتِ سَنُدۡخِلُهُمۡ جَنَّٰتٖ تَجۡرِی مِن تَحۡتِهَا ٱلۡأَنۡهَٰرُ خَٰلِدِینَ فِیهَآ أَبَدٗاۖ وَعۡدَ ٱللَّهِ حَقّٗاۚ وَمَنۡ أَصۡدَقُ مِنَ ٱللَّهِ قِیلٗا ١٢٢ لَّیۡسَ بِأَمَانِیِّکُمۡ وَلَآ أَمَانِیِّ أَهۡلِ ٱلۡکِتَٰبِۗ مَن یَعۡمَلۡ سُوٓءٗا یُجۡزَ بِهِۦ وَلَا یَجِدۡ لَهُۥ مِن دُونِ ٱللَّهِ وَلِیّٗا وَلَا نَصِیرٗا ١٢٣ وَمَن یَعۡمَلۡ مِنَ ٱلصَّٰلِحَٰتِ مِن ذَکَرٍ أَوۡ أُنثَىٰ وَهُوَ مُؤۡمِنٞ فَأُوْلَٰٓئِکَ یَدۡخُلُونَ ٱلۡجَنَّةَ وَلَا یُظۡلَمُونَ نَقِیرٗا ١٢٤ وَمَنۡ أَحۡسَنُ دِینٗا مِّمَّنۡ أَسۡلَمَ وَجۡهَهُۥ لِلَّهِ وَهُوَ مُحۡسِنٞ وَٱتَّبَعَ مِلَّةَ إِبۡرَٰهِیمَ حَنِیفٗاۗ وَٱتَّخَذَ ٱللَّهُ إِبۡرَٰهِیمَ خَلِیلٗا ١٢٥ وَلِلَّهِ مَا فِی ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَمَا فِی ٱلۡأَرۡضِۚ وَکَانَ ٱللَّهُ بِکُلِّ شَیۡءٖ مُّحِیطٗا ١٢٦ وَیَسۡتَفۡتُونَکَ فِی ٱلنِّسَآءِۖ قُلِ ٱللَّهُ یُفۡتِیکُمۡ فِیهِنَّ وَمَا یُتۡلَىٰ عَلَیۡکُمۡ فِی ٱلۡکِتَٰبِ فِی یَتَٰمَى ٱلنِّسَآءِ ٱلَّٰتِی لَا تُؤۡتُونَهُنَّ مَا کُتِبَ لَهُنَّ وَتَرۡغَبُونَ أَن تَنکِحُوهُنَّ وَٱلۡمُسۡتَضۡعَفِینَ مِنَ ٱلۡوِلۡدَٰنِ وَأَن تَقُومُواْ لِلۡیَتَٰمَىٰ بِٱلۡقِسۡطِۚ وَمَا تَفۡعَلُواْ مِنۡ خَیۡرٖ فَإِنَّ ٱللَّهَ کَانَ بِهِۦ عَلِیمٗا ١٢٧ ﴾
و آنانکه ایمان آوردند و کارهاى شایسته کردند، درآریم ایشان را به بوستانها، میرود زیر آن جویها، جاویدان آنجا همیشه. وعده کرده است خدا به راستى و کیست راستگوتر از خدا در سخن؟. ﴿122﴾نیست کار به وفق آرزوى شما و نه به وفق آرزوى اهل کتاب. هر که بکند کار بد، جزا داده خواهد شد به آن و نیابد براى خود بجز خدا، هیچ دوستى و نه یارى دهندهای. ﴿123﴾و هر که بکند از کارهایى شایسته، مرد باشد یا زن و او مسلمان است، پس آن جماعت درآیند به بهشت و ستم کرده نشوند مقدار نقیرى. ﴿124﴾و کیست نیکوتر به اعتبار دین از کسى که منقاد ساخت روى خود را براى خدا و او نیکوکار است و پیروى کرد ملّت ابراهیم را در حالتى که حنیف بود و خدا دوست گرفت ابراهیم را. ﴿125﴾و خدا راست آنچه در آسمانهاست و آنچه در زمین است و هست خدا به همه چیز، در برگیرنده. ﴿126﴾و طلب فتوى میکنند از تو در باب زنان [284]، بگو: خدا فتوى میدهد شما را در باب زنان و آنچه خوانده مىشود بر شما در کتاب، [نازل شده است] در حق آن زنان یتیمه که نمىدهید ایشان را آنچه فرض کرده شده است براى ایشان و رغبت مىکنید که نکاح کنید با ایشان [285]، و [نازل شده است] در باب بیچارگان از کودکان و [حکم است] به آن که تعهد حال یتیمان کنید به انصاف، و آنچه میکنید از نیکویى، هست خدا به آن دانا [286]. ﴿127﴾
﴿ وَإِنِ ٱمۡرَأَةٌ خَافَتۡ مِنۢ بَعۡلِهَا نُشُوزًا أَوۡ إِعۡرَاضٗا فَلَا جُنَاحَ عَلَیۡهِمَآ أَن یُصۡلِحَا بَیۡنَهُمَا صُلۡحٗاۚ وَٱلصُّلۡحُ خَیۡرٞۗ وَأُحۡضِرَتِ ٱلۡأَنفُسُ ٱلشُّحَّۚ وَإِن تُحۡسِنُواْ وَتَتَّقُواْ فَإِنَّ ٱللَّهَ کَانَ بِمَا تَعۡمَلُونَ خَبِیرٗا ١٢٨ وَلَن تَسۡتَطِیعُوٓاْ أَن تَعۡدِلُواْ بَیۡنَ ٱلنِّسَآءِ وَلَوۡ حَرَصۡتُمۡۖ فَلَا تَمِیلُواْ کُلَّ ٱلۡمَیۡلِ فَتَذَرُوهَا کَٱلۡمُعَلَّقَةِۚ وَإِن تُصۡلِحُواْ وَتَتَّقُواْ فَإِنَّ ٱللَّهَ کَانَ غَفُورٗا رَّحِیمٗا ١٢٩ وَإِن یَتَفَرَّقَا یُغۡنِ ٱللَّهُ کُلّٗا مِّن سَعَتِهِۦۚ وَکَانَ ٱللَّهُ وَٰسِعًا حَکِیمٗا ١٣٠ وَلِلَّهِ مَا فِی ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَمَا فِی ٱلۡأَرۡضِۗ وَلَقَدۡ وَصَّیۡنَا ٱلَّذِینَ أُوتُواْ ٱلۡکِتَٰبَ مِن قَبۡلِکُمۡ وَإِیَّاکُمۡ أَنِ ٱتَّقُواْ ٱللَّهَۚ وَإِن تَکۡفُرُواْ فَإِنَّ لِلَّهِ مَا فِی ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَمَا فِی ٱلۡأَرۡضِۚ وَکَانَ ٱللَّهُ غَنِیًّا حَمِیدٗا ١٣١ وَلِلَّهِ مَا فِی ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَمَا فِی ٱلۡأَرۡضِۚ وَکَفَىٰ بِٱللَّهِ وَکِیلًا ١٣٢ إِن یَشَأۡ یُذۡهِبۡکُمۡ أَیُّهَا ٱلنَّاسُ وَیَأۡتِ بَِٔاخَرِینَۚ وَکَانَ ٱللَّهُ عَلَىٰ ذَٰلِکَ قَدِیرٗا ١٣٣ مَّن کَانَ یُرِیدُ ثَوَابَ ٱلدُّنۡیَا فَعِندَ ٱللَّهِ ثَوَابُ ٱلدُّنۡیَا وَٱلۡأٓخِرَةِۚ وَکَانَ ٱللَّهُ سَمِیعَۢا بَصِیرٗا ١٣٤ ﴾
و اگر زنى معلوم کند از شوهرش سرکشى یا روگردانى، پس گناه نیست بر ایشان در آن که صلح آرند در میان خویش نوعى از صلح، و صلحکارى بهتر است. و حاضر کرده شدهاند نفوس نزدیک بخل [287]و اگر نیکوکارى و پرهیزگارى کنید، پس هرآیینه خدا هست به آنچه میکنید دانا. ﴿128﴾و نتوانید هرگیز عدل کردن میان زنان، اگرچه نهایت رغبت کنید، پس یارى کجى مکنید تمام کجى تا آن که بگزارید آن زنان را مانند معلقه [288]. و اگر اصلاح کنید و پرهیزگارى نمایید، پس هرآیینه خدا هست آمرزندۀ مهربان. ﴿129﴾و اگر مرد و زن با یکدیگر جدا شوند، کفایت میکند خداىْ تعالى هر یکى را از توانگرى خود، و هست خدا، جوادِ استوارکار. ﴿130﴾و خدای راست آنچه در آسمانهاست و آنچه در زمین است. و هرآیینه حکم فرمودیم آنان را که داده شدند کتاب پیش از شما و شما را نیز، که بترسید از خدا. و اگر کافر شوید، پس هرآیینه خدا راست آنچه در آسمانهاست و آنچه در زمین است و هست خدا، توانگر ستوده شده. ﴿131﴾و خدا راست آنچه در آسمانهاست و آنچه در زمین است و خدا کارساز بس است. ﴿132﴾و اگر خواهد دور کند شما را اى مردمان و به وجود آرد دیگران را، و هست خدا بر این کار توانا. ﴿133﴾هر که باشد طالب جزاى دنیا (یعنى جزاى عمل در دنیا طلب کند) پس نزد خدا است ثواب دنیا و آخرت و هست خدا، شنوای بینا [289]. ﴿134﴾
﴿۞یَٰٓأَیُّهَا ٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ کُونُواْ قَوَّٰمِینَ بِٱلۡقِسۡطِ شُهَدَآءَ لِلَّهِ وَلَوۡ عَلَىٰٓ أَنفُسِکُمۡ أَوِ ٱلۡوَٰلِدَیۡنِ وَٱلۡأَقۡرَبِینَۚ إِن یَکُنۡ غَنِیًّا أَوۡ فَقِیرٗا فَٱللَّهُ أَوۡلَىٰ بِهِمَاۖ فَلَا تَتَّبِعُواْ ٱلۡهَوَىٰٓ أَن تَعۡدِلُواْۚ وَإِن تَلۡوُۥٓاْ أَوۡ تُعۡرِضُواْ فَإِنَّ ٱللَّهَ کَانَ بِمَا تَعۡمَلُونَ خَبِیرٗا ١٣٥ یَٰٓأَیُّهَا ٱلَّذِینَ ءَامَنُوٓاْ ءَامِنُواْ بِٱللَّهِ وَرَسُولِهِۦ وَٱلۡکِتَٰبِ ٱلَّذِی نَزَّلَ عَلَىٰ رَسُولِهِۦ وَٱلۡکِتَٰبِ ٱلَّذِیٓ أَنزَلَ مِن قَبۡلُۚ وَمَن یَکۡفُرۡ بِٱللَّهِ وَمَلَٰٓئِکَتِهِۦ وَکُتُبِهِۦ وَرُسُلِهِۦ وَٱلۡیَوۡمِ ٱلۡأٓخِرِ فَقَدۡ ضَلَّ ضَلَٰلَۢا بَعِیدًا ١٣٦ إِنَّ ٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ ثُمَّ کَفَرُواْ ثُمَّ ءَامَنُواْ ثُمَّ کَفَرُواْ ثُمَّ ٱزۡدَادُواْ کُفۡرٗا لَّمۡ یَکُنِ ٱللَّهُ لِیَغۡفِرَ لَهُمۡ وَلَا لِیَهۡدِیَهُمۡ سَبِیلَۢا ١٣٧ بَشِّرِ ٱلۡمُنَٰفِقِینَ بِأَنَّ لَهُمۡ عَذَابًا أَلِیمًا ١٣٨ٱلَّذِینَ یَتَّخِذُونَ ٱلۡکَٰفِرِینَ أَوۡلِیَآءَ مِن دُونِ ٱلۡمُؤۡمِنِینَۚ أَیَبۡتَغُونَ عِندَهُمُ ٱلۡعِزَّةَ فَإِنَّ ٱلۡعِزَّةَ لِلَّهِ جَمِیعٗا ١٣٩ وَقَدۡ نَزَّلَ عَلَیۡکُمۡ فِی ٱلۡکِتَٰبِ أَنۡ إِذَا سَمِعۡتُمۡ ءَایَٰتِ ٱللَّهِ یُکۡفَرُ بِهَا وَیُسۡتَهۡزَأُ بِهَا فَلَا تَقۡعُدُواْ مَعَهُمۡ حَتَّىٰ یَخُوضُواْ فِی حَدِیثٍ غَیۡرِهِۦٓ إِنَّکُمۡ إِذٗا مِّثۡلُهُمۡۗ إِنَّ ٱللَّهَ جَامِعُ ٱلۡمُنَٰفِقِینَ وَٱلۡکَٰفِرِینَ فِی جَهَنَّمَ جَمِیعًا ١٤٠ ﴾
اى مسلمانان! متعهد انصاف باشید، اظهار حق کنندگان براى خدا، و اگرچه بر ضرر خویشتن یا پدر و مادر و خویشاوندان باشد. اگر [آن که حق بر وى ثابت میشود] توانگر باشد یا فقیر، به هر حال خدا مهربانتر است بر ایشان. پس پیروىِ خواهش نفس مکنید، اعراض کنان از عدل و اگر پیچانید سخن را یا رو گردانید، پس هرآیینه خدا هست به آنچه میکنید، آگاه. ﴿135﴾اى مسلمانان! ایمان آرید به خدا و پیغامبر او و آن کتاب که فروفرستاده است بر پیغامبر خود و آن کتاب که فروفرستاده است پیش از این و هر که کافر شود به خدا و فرشتگان او و کتابهاى او و پیغامبران او و روز آخر، پس هرآیینه گمراه شد، گمراهىِ دور [290]. ﴿136﴾آنانکه ایمان آوردند، باز کافر شدند، باز ایمان آوردند، باز کافر شدند، باز زیادت کردند در کفر [291]، هرگز نیامرزد خداىِ تعالى ایشان را و هرگز ننماید ایشان را راهى. ﴿137﴾خبر [292]ده منافقان را به آن که ایشان را باشد عذاب درد دهنده. ﴿138﴾آن منافقان که کافران را دوست میگیرند بجز مؤمنان، آیا نزدیک ایشان ارجمندى میطلبند؟ پس هرآیینه ارجمندى، خدا راست همه یکجا. ﴿139﴾و هرآیینه فروفرستاده است خدا بر شما در قرآن که چون بشنوید به آیتهاى خدا انکار نموده مىآید و تمسخر کرده میشود به آنها، پس منشینید با ایشان تا آن که شروع کنند در سخنى بجز آن. هرآیینه شما آنگاه که بنشینید، مانند آن کافران باشید، هرآیینه خدا به هم آرنده است منافقان و کافران را، همه یکجا در دوزخ. ﴿140﴾
﴿ٱلَّذِینَ یَتَرَبَّصُونَ بِکُمۡ فَإِن کَانَ لَکُمۡ فَتۡحٞ مِّنَ ٱللَّهِ قَالُوٓاْ أَلَمۡ نَکُن مَّعَکُمۡ وَإِن کَانَ لِلۡکَٰفِرِینَ نَصِیبٞ قَالُوٓاْ أَلَمۡ نَسۡتَحۡوِذۡ عَلَیۡکُمۡ وَنَمۡنَعۡکُم مِّنَ ٱلۡمُؤۡمِنِینَۚ فَٱللَّهُ یَحۡکُمُ بَیۡنَکُمۡ یَوۡمَ ٱلۡقِیَٰمَةِۗ وَلَن یَجۡعَلَ ٱللَّهُ لِلۡکَٰفِرِینَ عَلَى ٱلۡمُؤۡمِنِینَ سَبِیلًا ١٤١ إِنَّ ٱلۡمُنَٰفِقِینَ یُخَٰدِعُونَ ٱللَّهَ وَهُوَ خَٰدِعُهُمۡ وَإِذَا قَامُوٓاْ إِلَى ٱلصَّلَوٰةِ قَامُواْ کُسَالَىٰ یُرَآءُونَ ٱلنَّاسَ وَلَا یَذۡکُرُونَ ٱللَّهَ إِلَّا قَلِیلٗا ١٤٢ مُّذَبۡذَبِینَ بَیۡنَ ذَٰلِکَ لَآ إِلَىٰ هَٰٓؤُلَآءِ وَلَآ إِلَىٰ هَٰٓؤُلَآءِۚ وَمَن یُضۡلِلِ ٱللَّهُ فَلَن تَجِدَ لَهُۥ سَبِیلٗا ١٤٣ یَٰٓأَیُّهَا ٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ لَا تَتَّخِذُواْ ٱلۡکَٰفِرِینَ أَوۡلِیَآءَ مِن دُونِ ٱلۡمُؤۡمِنِینَۚ أَتُرِیدُونَ أَن تَجۡعَلُواْ لِلَّهِ عَلَیۡکُمۡ سُلۡطَٰنٗا مُّبِینًا ١٤٤إِنَّ ٱلۡمُنَٰفِقِینَ فِی ٱلدَّرۡکِ ٱلۡأَسۡفَلِ مِنَ ٱلنَّارِ وَلَن تَجِدَ لَهُمۡ نَصِیرًا ١٤٥ إِلَّا ٱلَّذِینَ تَابُواْ وَأَصۡلَحُواْ وَٱعۡتَصَمُواْ بِٱللَّهِ وَأَخۡلَصُواْ دِینَهُمۡ لِلَّهِ فَأُوْلَٰٓئِکَ مَعَ ٱلۡمُؤۡمِنِینَۖ وَسَوۡفَ یُؤۡتِ ٱللَّهُ ٱلۡمُؤۡمِنِینَ أَجۡرًا عَظِیمٗا ١٤٦ مَّا یَفۡعَلُ ٱللَّهُ بِعَذَابِکُمۡ إِن شَکَرۡتُمۡ وَءَامَنتُمۡۚ وَکَانَ ٱللَّهُ شَاکِرًا عَلِیمٗا ١٤٧﴾
آن منافقان که انتظار شما میکشند، پس اگر باشد شما را فتحى از جانب خدا، گویند: آیا نبودیم با شما؟ [293]و اگر باشد کافران را نصیبى، گویند (یعنى به کافران): آیا غالب نشدیم بر شما؟ [294]و آیا باز نداشتیم شما را از ضرر مسلمانان؟ [295]پس خدا حکم خواهد کرد میان شما روز قیامت و هرگز گشاده نگرداند خدا کافران را بر مسلمانان، راهى [296]. ﴿141﴾هرآیینه منافقان فریب میکنند با خدا و خدا نیز فریب میکند به ایشان، و چون منافقان به سوى نماز برخیزند، کاهلى کنان برخیزند، مىنمایند به مردمان و یاد نمىکنند خدا را مگر اندکى. ﴿142﴾متردّدند در میان این و آن، نه به سوى اینانند و نه به سوى آنان و هرکه را گمراه کند خدا، پس نیابى او را هیچ راهى. ﴿143﴾اى مسلمانان! دوست مگیرید کافران را بجز مؤمنان. آیا میخواهید که ثابت کنید براى خدا بر خویشتن، الزام ظاهر؟. ﴿144﴾هرآیینه منافقان در طبقۀ زیرتریناند از آتش و نیابى ایشان را هیچ یارى دهنده. ﴿145﴾مگر آنانکه توبه کردند و صلاح پیش گرفتند و چنگ زدند به خدا و خالص گردانیدند دین خود را براى خدا، پس آن جماعت همراه مؤمنانند و زود بدهد خدا مؤمنان را مزد بزرگ. ﴿146﴾چه کار کند خدا به عذاب شما، اگر سپاسدارى کنید و ایمان آرید و هست خدا قدرشناسِ دانا. ﴿147﴾
﴿ ۞لَّا یُحِبُّ ٱللَّهُ ٱلۡجَهۡرَ بِٱلسُّوٓءِ مِنَ ٱلۡقَوۡلِ إِلَّا مَن ظُلِمَۚ وَکَانَ ٱللَّهُ سَمِیعًا عَلِیمًا ١٤٨ إِن تُبۡدُواْ خَیۡرًا أَوۡ تُخۡفُوهُ أَوۡ تَعۡفُواْ عَن سُوٓءٖ فَإِنَّ ٱللَّهَ کَانَ عَفُوّٗا قَدِیرًا ١٤٩ إِنَّ ٱلَّذِینَ یَکۡفُرُونَ بِٱللَّهِ وَرُسُلِهِۦ وَیُرِیدُونَ أَن یُفَرِّقُواْ بَیۡنَ ٱللَّهِ وَرُسُلِهِۦ وَیَقُولُونَ نُؤۡمِنُ بِبَعۡضٖ وَنَکۡفُرُ بِبَعۡضٖ وَیُرِیدُونَ أَن یَتَّخِذُواْ بَیۡنَ ذَٰلِکَ سَبِیلًا ١٥٠ أُوْلَٰٓئِکَ هُمُ ٱلۡکَٰفِرُونَ حَقّٗاۚ وَأَعۡتَدۡنَا لِلۡکَٰفِرِینَ عَذَابٗا مُّهِینٗا ١٥١ وَٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ بِٱللَّهِ وَرُسُلِهِۦ وَلَمۡ یُفَرِّقُواْ بَیۡنَ أَحَدٖ مِّنۡهُمۡ أُوْلَٰٓئِکَ سَوۡفَ یُؤۡتِیهِمۡ أُجُورَهُمۡۚ وَکَانَ ٱللَّهُ غَفُورٗا رَّحِیمٗا ١٥٢ یَسَۡٔلُکَ أَهۡلُ ٱلۡکِتَٰبِ أَن تُنَزِّلَ عَلَیۡهِمۡ کِتَٰبٗا مِّنَ ٱلسَّمَآءِۚ فَقَدۡ سَأَلُواْ مُوسَىٰٓ أَکۡبَرَ مِن ذَٰلِکَ فَقَالُوٓاْ أَرِنَا ٱللَّهَ جَهۡرَةٗ فَأَخَذَتۡهُمُ ٱلصَّٰعِقَةُ بِظُلۡمِهِمۡۚ ثُمَّ ٱتَّخَذُواْ ٱلۡعِجۡلَ مِنۢ بَعۡدِ مَا جَآءَتۡهُمُ ٱلۡبَیِّنَٰتُ فَعَفَوۡنَا عَن ذَٰلِکَۚ وَءَاتَیۡنَا مُوسَىٰ سُلۡطَٰنٗا مُّبِینٗا ١٥٣ وَرَفَعۡنَا فَوۡقَهُمُ ٱلطُّورَ بِمِیثَٰقِهِمۡ وَقُلۡنَا لَهُمُ ٱدۡخُلُواْ ٱلۡبَابَ سُجَّدٗا وَقُلۡنَا لَهُمۡ لَا تَعۡدُواْ فِی ٱلسَّبۡتِ وَأَخَذۡنَا مِنۡهُم مِّیثَٰقًا غَلِیظٗا ١٥٤ ﴾
دوست نمیدارد خدا بلند گفتنِ سخن بد، مگر سخن گفتن مظلوم [که عفو هست] و هست خدا شنوای دانا. ﴿148﴾اگر آشکارا کنید کار نیک را یا پنهان کنید آن را یا عفو کنید از ظلمى، پس هرآیینه هست خدا عفو کننده توانا. ﴿149﴾هرآیینه کسانی که کافر میشوند به خدا و پیغامبران او و کسانی که میخواهند که تفرقه کنند در میان خدا و پیغامبران او [297]و کسانی که میگویند: ایمان مىآریم به بعض پیغامبران و نامعتقد مىشویم بعض را و میخواهند که راهى گیرند در میان این و آن. ﴿150﴾آن جماعت ایشانند کافران به تحقیق و آماده ساختهایم براى کافران، عذاب رسوا کننده. ﴿151﴾و کسانی که ایمان آوردند به خدا و پیغامبران او و تفرقه نکردند در میان هیچ یک از ایشان، آن جماعت خواهد داد خدا ایشان را مزد ایشان و هست خدا آمرزندۀ مهربان. ﴿152﴾در [298]خواست میکنند از تو اهل کتاب، که فرود آرى بر ایشان کتاب را از آسمان (یعنى یک دفعه)، پس سؤال کرده بودند از موسى سختتر از این، گفتند: خدا را بنما به ما آشکارا، پس گرفت ایشان را صاعقه به سبب گناه ایشان. باز معبود گرفتند گوساله را، بعد از آن که آمد به ایشان معجزهها، پس درگذشتیم از این جریمه و دادیم موسى را غلبۀ ظاهر. ﴿153﴾و برداشتیم بالاى ایشان طور را براى گرفتن عهد ایشان و گفتیم ایشان را: درآیید به دروازه، سجده کنان و گفتیم ایشان را: تجاوز مکنید در روز شنبه و گرفتیم از ایشان عهد محکم. ﴿154﴾
﴿ فَبِمَا نَقۡضِهِم مِّیثَٰقَهُمۡ وَکُفۡرِهِم بَِٔایَٰتِ ٱللَّهِ وَقَتۡلِهِمُ ٱلۡأَنۢبِیَآءَ بِغَیۡرِ حَقّٖ وَقَوۡلِهِمۡ قُلُوبُنَا غُلۡفُۢۚ بَلۡ طَبَعَ ٱللَّهُ عَلَیۡهَا بِکُفۡرِهِمۡ فَلَا یُؤۡمِنُونَ إِلَّا قَلِیلٗا ١٥٥ وَبِکُفۡرِهِمۡ وَقَوۡلِهِمۡ عَلَىٰ مَرۡیَمَ بُهۡتَٰنًا عَظِیمٗا ١٥٦ وَقَوۡلِهِمۡ إِنَّا قَتَلۡنَا ٱلۡمَسِیحَ عِیسَى ٱبۡنَ مَرۡیَمَ رَسُولَ ٱللَّهِ وَمَا قَتَلُوهُ وَمَا صَلَبُوهُ وَلَٰکِن شُبِّهَ لَهُمۡۚ وَإِنَّ ٱلَّذِینَ ٱخۡتَلَفُواْ فِیهِ لَفِی شَکّٖ مِّنۡهُۚ مَا لَهُم بِهِۦ مِنۡ عِلۡمٍ إِلَّا ٱتِّبَاعَ ٱلظَّنِّۚ وَمَا قَتَلُوهُ یَقِینَۢا ١٥٧ بَل رَّفَعَهُ ٱللَّهُ إِلَیۡهِۚ وَکَانَ ٱللَّهُ عَزِیزًا حَکِیمٗا ١٥٨ وَإِن مِّنۡ أَهۡلِ ٱلۡکِتَٰبِ إِلَّا لَیُؤۡمِنَنَّ بِهِۦ قَبۡلَ مَوۡتِهِۦۖ وَیَوۡمَ ٱلۡقِیَٰمَةِ یَکُونُ عَلَیۡهِمۡ شَهِیدٗا ١٥٩ فَبِظُلۡمٖ مِّنَ ٱلَّذِینَ هَادُواْ حَرَّمۡنَا عَلَیۡهِمۡ طَیِّبَٰتٍ أُحِلَّتۡ لَهُمۡ وَبِصَدِّهِمۡ عَن سَبِیلِ ٱللَّهِ کَثِیرٗا ١٦٠ وَأَخۡذِهِمُ ٱلرِّبَوٰاْ وَقَدۡ نُهُواْ عَنۡهُ وَأَکۡلِهِمۡ أَمۡوَٰلَ ٱلنَّاسِ بِٱلۡبَٰطِلِۚ وَأَعۡتَدۡنَا لِلۡکَٰفِرِینَ مِنۡهُمۡ عَذَابًا أَلِیمٗا ١٦١ لَّٰکِنِ ٱلرَّٰسِخُونَ فِی ٱلۡعِلۡمِ مِنۡهُمۡ وَٱلۡمُؤۡمِنُونَ یُؤۡمِنُونَ بِمَآ أُنزِلَ إِلَیۡکَ وَمَآ أُنزِلَ مِن قَبۡلِکَۚ وَٱلۡمُقِیمِینَ ٱلصَّلَوٰةَۚ وَٱلۡمُؤۡتُونَ ٱلزَّکَوٰةَ وَٱلۡمُؤۡمِنُونَ بِٱللَّهِ وَٱلۡیَوۡمِ ٱلۡأٓخِرِ أُوْلَٰٓئِکَ َنُؤۡتِیهِمۡ أَجۡرًا عَظِیمًا ١٦٢ ﴾
پس به سبب شکستن ایشان عهد خود را و به سبب کفر ایشان به آیات خدا و کشتن ایشان انبیا را به ناحق و گفتن ایشان که دلهای ما در پرده است. نه، بلکه مهر نهاده است خداىِ تعالى بر دلهای ایشان به سبب کفر ایشان، پس ایمان نیارند مگر اندکى. ﴿155﴾و به سبب کفر ایشان و گفتن ایشان بر مریم، بهتانى بزرگ [299]. ﴿156﴾و به سبب گفتن ایشان: هر آیینه ما کشتیم مسیح، عیسى پسر مریم را که فى الواقع پیغامبر خدا بود، و نکشتهاند او را و بردار نکردهاند او را و لیکن مشتبه شد بر ایشان. و هرآیینه کسانی که اختلاف کردند در باب عیسى در شکاند از حال او و نیست ایشان را به آن یقینى، لیکن پیروىِ ظن میکنند و به یقین نکشتهاند او را. ﴿157﴾بلکه برداشت او را خداى تعالى به سوى خود و هست خدا غالب استوارکار. ﴿158﴾و نباشد هیچکس از اهل کتاب اّلا البته ایمان آورد به عیسى پیش از مردن عیسى [300]، و روز قیامت باشد عیسى گواه بر ایشان ﴿159﴾پس به سبب ظلمى که به ظهور آمد از یهود، حرام ساختیم بر ایشان چیزهاى پاکیزه که حلال بودند ایشان را و به سبب بازداشتن ایشان، مردمان بسیار از راه خدا. ﴿160﴾و گرفتن ایشان سود را و حال آن که منع کرده شدهاند از آن و خوردنِ ایشان اموال مردمان را به ناحق و مهیا کردیم براى کافران از ایشان (یعنى مصرّان بر کفر) عذاب درد دهنده [301]. ﴿161﴾لیکن ثابتقدمان در علم از اهل کتاب و مؤمنان که ایمان مىآرند به آنچه فروفرستاده شده است به سوى تو و آنچه فروفرستاده شده است پیش از تو. و (مدح میکنم) برپا دارندگان نماز را، و همچنین دهندگان زکات را و ایمان آرندگان به خدا و روز آخر، این جماعت زود بدهیم ایشان را مزد بزرگ. ﴿162﴾
﴿ ۞إِنَّآ أَوۡحَیۡنَآ إِلَیۡکَ کَمَآ أَوۡحَیۡنَآ إِلَىٰ نُوحٖ وَٱلنَّبِیِّۧنَ مِنۢ بَعۡدِهِۦۚ وَأَوۡحَیۡنَآ إِلَىٰٓ إِبۡرَٰهِیمَ وَإِسۡمَٰعِیلَ وَإِسۡحَٰقَ وَیَعۡقُوبَ وَٱلۡأَسۡبَاطِ وَعِیسَىٰ وَأَیُّوبَ وَیُونُسَ وَهَٰرُونَ وَسُلَیۡمَٰنَۚ وَءَاتَیۡنَا دَاوُۥدَ زَبُورٗا ١٦٣ وَرُسُلٗا قَدۡ قَصَصۡنَٰهُمۡ عَلَیۡکَ مِن قَبۡلُ وَرُسُلٗا لَّمۡ نَقۡصُصۡهُمۡ عَلَیۡکَۚ وَکَلَّمَ ٱللَّهُ مُوسَىٰ تَکۡلِیمٗا ١٦٤ رُّسُلٗا مُّبَشِّرِینَ وَمُنذِرِینَ لِئَلَّا یَکُونَ لِلنَّاسِ عَلَى ٱللَّهِ حُجَّةُۢ بَعۡدَ ٱلرُّسُلِۚ وَکَانَ ٱللَّهُ عَزِیزًا حَکِیمٗا ١٦٥ لَّٰکِنِ ٱللَّهُ یَشۡهَدُ بِمَآ أَنزَلَ إِلَیۡکَۖ أَنزَلَهُۥ بِعِلۡمِهِۦۖ وَٱلۡمَلَٰٓئِکَةُ یَشۡهَدُونَۚ وَکَفَىٰ بِٱللَّهِ شَهِیدًا ١٦٦ إِنَّ ٱلَّذِینَ کَفَرُواْ وَصَدُّواْ عَن سَبِیلِ ٱللَّهِ قَدۡ ضَلُّواْ ضَلَٰلَۢا بَعِیدًا ١٦٧ إِنَّ ٱلَّذِینَ کَفَرُواْ وَظَلَمُواْ لَمۡ یَکُنِ ٱللَّهُ لِیَغۡفِرَ لَهُمۡ وَلَا لِیَهۡدِیَهُمۡ طَرِیقًا ١٦٨ إِلَّا طَرِیقَ جَهَنَّمَ خَٰلِدِینَ فِیهَآ أَبَدٗاۚ وَکَانَ ذَٰلِکَ عَلَى ٱللَّهِ یَسِیرٗا ١٦٩ یَٰٓأَیُّهَا ٱلنَّاسُ قَدۡ جَآءَکُمُ ٱلرَّسُولُ بِٱلۡحَقِّ مِن رَّبِّکُمۡ فََٔامِنُواْ خَیۡرٗا لَّکُمۡۚ وَإِن تَکۡفُرُواْ فَإِنَّ لِلَّهِ مَا فِی ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِۚ وَکَانَ ٱللَّهُ عَلِیمًا حَکِیمٗا ١٧٠ ﴾
هرآیینه ما وحى فرستادیم به سوى تو چنانکه وحى فرستادیم به سوى نوح و پیغامبران پس از وى و چنانکه وحى فرستادیم به سوى ابراهیم و اسمعیل و اسحق و یعقوب و نبیرگان و عیسى و ایوب و یونس و هارون و سلیمان و چنانکه دادیم داود را زبور. ﴿163﴾و چنانکه فرستادیم پیغامبرانى که قصۀ ایشان گفتهایم بر تو پیش از این و پیغامبرانى که قصّۀ ایشان نگفتهایم بر تو و گفت خدا با موسى سخن. ﴿164﴾فرستادیم پیغامبران، مژده دهندگان و بیم کنندگان تا نباشد مردمان را بر خدا الزام، بعدِ فرستادن پیغامبران [302]و هست خدا غالبِ استوارکار. ﴿165﴾لیکن خدا اظهار مىفرماید در حقِّ آنچه فروفرستاده است به سوى تو که فروفرستاد آن را به علم خود و فرشتگان نیز گواهى میدهند و بس است خدا گواه. ﴿166﴾هرآیینه کسانی که کافر شدند و بازداشتند (یعنى مردمان را) از راه خدا، به تحقیق گمراه شدند، گمراهى دور. ﴿167﴾هرآیینه کسانی که کافر شدند و ستم کردند، هرگز نیامرزد ایشان را خدا و ننماید ایشان را راهى. ﴿168﴾مگر راه دوزخ، جاویدان آنجا همیشه و هست این بر خدا آسان. ﴿169﴾اى مردمان! هرآیینه آمد به شما پیغامبر به راستى از جانب پروردگار شما، پس ایمان آرید [تا ایمان آوردن] بهتر باشد براى شما. و اگر کافر شوید، پس هرآیینه خدا راست آنچه در آسمانها و زمین است و هست خدا دانای استوارکار. ﴿170﴾
﴿یَٰٓأَهۡلَ ٱلۡکِتَٰبِ لَا تَغۡلُواْ فِی دِینِکُمۡ وَلَا تَقُولُواْ عَلَى ٱللَّهِ إِلَّا ٱلۡحَقَّۚ إِنَّمَا ٱلۡمَسِیحُ عِیسَى ٱبۡنُ مَرۡیَمَ رَسُولُ ٱللَّهِ وَکَلِمَتُهُۥٓ أَلۡقَىٰهَآ إِلَىٰ مَرۡیَمَ وَرُوحٞ مِّنۡهُۖ فََٔامِنُواْ بِٱللَّهِ وَرُسُلِهِۦۖ وَلَا تَقُولُواْ ثَلَٰثَةٌۚ ٱنتَهُواْ خَیۡرٗا لَّکُمۡۚ إِنَّمَا ٱللَّهُ إِلَٰهٞ وَٰحِدٞۖ سُبۡحَٰنَهُۥٓ أَن یَکُونَ لَهُۥ وَلَدٞۘ لَّهُۥ مَا فِی ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَمَا فِی ٱلۡأَرۡضِۗ وَکَفَىٰ بِٱللَّهِ وَکِیلٗا ١٧١ لَّن یَسۡتَنکِفَ ٱلۡمَسِیحُ أَن یَکُونَ عَبۡدٗا لِّلَّهِ وَلَا ٱلۡمَلَٰٓئِکَةُ ٱلۡمُقَرَّبُونَۚ وَمَن یَسۡتَنکِفۡ عَنۡ عِبَادَتِهِۦ وَیَسۡتَکۡبِرۡ فَسَیَحۡشُرُهُمۡ إِلَیۡهِ جَمِیعٗا ١٧٢ فَأَمَّا ٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ وَعَمِلُواْ ٱلصَّٰلِحَٰتِ فَیُوَفِّیهِمۡ أُجُورَهُمۡ وَیَزِیدُهُم مِّن فَضۡلِهِۦۖ وَأَمَّا ٱلَّذِینَ ٱسۡتَنکَفُواْ وَٱسۡتَکۡبَرُواْ فَیُعَذِّبُهُمۡ عَذَابًا أَلِیمٗا وَلَا یَجِدُونَ لَهُم مِّن دُونِ ٱللَّهِ وَلِیّٗا وَلَا نَصِیرٗا ١٧٣ یَٰٓأَیُّهَا ٱلنَّاسُ قَدۡ جَآءَکُم بُرۡهَٰنٞ مِّن رَّبِّکُمۡ وَأَنزَلۡنَآ إِلَیۡکُمۡ نُورٗا مُّبِینٗا ١٧٤ فَأَمَّا ٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ بِٱللَّهِ وَٱعۡتَصَمُواْ بِهِۦ فَسَیُدۡخِلُهُمۡ فِی رَحۡمَةٖ مِّنۡهُ وَفَضۡلٖ وَیَهۡدِیهِمۡ إِلَیۡهِ صِرَٰطٗا مُّسۡتَقِیمٗا ١٧٥ ﴾
اى [303]اهل کتاب! از حد مگذرید در دین خود و مگویید بر خدا مگر سخنِ راست، جز این نیست که عیسى پسر مریم، پیغامبر خداست و فیض اوست، انداخت آن را به سوى مریم و روحى است از جانب خدا، پس ایمان آرید به خدا و پیغامبران او و مگویید: خدایان سهاند، بازمانید از (این قسم گفتار) تا این بازماندن، بهتر باشد شما را. جز این نیست که خدا معبود یگانه است، پاکی است خدا را از آن که باشد او را فرزندى. مر او راست آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است و بس است خدا کارسازنده. ﴿171﴾ننگ ندارد عیسى از آن که باشد بندۀ خدا و نه فرشتگان مقرّب، ننگ دارند و هر که ننگ کند از بندگى او و سرکشى کند، پس خواهد برانگیخت ایشان را نزدیک خویش همه یکجا. ﴿172﴾پس امّا کسانی که ایمان آوردند و کارهاى شایسته کردند، پس تمام دهد ایشان را مزد ایشان و زیاده دهد ایشان را از فضل خود. و امّا کسانی که ننگ داشتند و سرکشى کردند، پس عذاب کند ایشان را عذابِ درد دهنده، و نیابند براى خویش بجز خدا هیچ دوستى و هیچ یارى دهى. ﴿173﴾اى مردمان! به تحقیق آمد نزدیک شما دلیلى از پروردگار شما و نازل کردیم به سوى شما روشنىِ آشکارا. ﴿174﴾امّا کسانی که ایمان آوردند به خدا و چنگ زدند به او، پس زود در آرد ایشان را در رحمت و فضل از نزدیک خود و بنماید ایشان را به سوى خود، راهِ راست. ﴿175﴾
[197] در جاهلیت اولیای دختدان یتیمان مانند ابنای اعمام ایشان را به نکاح خود درمیآوردند و ایفای حقوق نکاح نمیکردند، خدای تعالی آیت فرستاد. [198] یعنی بر سفها، حِجر باید کرد و اموال ایشان که به حقیقت همه مسلمانان به آن منتفعاند، بیواسطه یا با واسطه به دست ایشان داده ضائع نباید ساخت، والله اعلم. [199] یعنی در ایام کودکی. [200] یعنی بالغ شوند. [201] یعنی در خردسالی ایشان. [202] یعنی وصی یتیم اگر توانگر باشد از اموال یتیم چیزی نگیرد. [203] یعنی مردان و زنان هر دو حصه دارند از هر مال که باشد، کم بود یا بسیار، درین ردّ است بر اهل جاهلیت که زنان را حصه نمیدادند. [204] یعنی خویشان غیر وارث. [205] یعنی به طریق استحباب. [206] یعنی آنان که اولاد داشته باشند به وجهی وصیت کنند که اولاد را ضرر نرسد و این در شرع یکسوم مال یاکمتراز آن است، والله اعلم. [207] مترجم گوید: حکم دو دختر نیز ثلثان است، والله اعلم. [208] یعنی مابقی برای پدر است. [209] یعنی برادران و خواهران، حصۀ مادر را ناقص میسازند، اگرچه خود چیزی نیابند و یک برادر و یک خواهر ناقص سازد، والله اعلم. [210] یعنی اگر وصیت باشد، نخست ادای وصیت کنند و اگر دَین باشد، نخست ادای دَین کنند. [211] ومعنای کلاله آن است که پدر و فرزند و برادر و خواهر تنی ندارد. [212] یعنی اخیافی. [213] یعنی وصیتی که زیاده از ثلث بود، اعتبار ندارد، والله اعلم. [214] یعنی از مسلمانان. [215] بعد این آیت، خدایْ تعالی راهی مقررکرد و آن رجم ثیّب و جلدِ بکر است، پس الحال حکم حبس نیست، والله اعلم. [216] این آیت، مجمل است ودر احادیث آمده است که بِکر آزاد را صد تازیانه باید زد و ثیّب آزاد را سنگسار باید کرد و غلام را پنجاه تازیانه باید زد، والله اعلم. [217] یعنی پیش از حضور مرگ. [218] اهل جاهلیت، زنان را نیز از جملۀ میراث میدانستند، ولی میّت اگر میخواست به جبر در (نکاح خود) میآورد و اگر میخواست منع میکرد که با اجنبی نکاح کند، تا انکه حق تعالی این آیت فرستاد. [219] یعنی از نکاح به هر که خواهند. [220] یعنی مال بسیار در مهر داده باشید. [221] یعنی مباشرت کردید. [222] یعنی ایجاب و قبول به حضور شهود در میان آمد. [223] یعنی دایهها. [224] یعنی پسر خوانده نباشد. [225] یعنی اگر زنی را از دارالحرب اسیر کردهاند، نکاح و تسرّی او صحیح بُوَد هرچند آنجا زوج داشته باشد، والله اعلم. [226] یعنی نکاح صحیح آن است که مهر باشد و مؤید باشد به حسب ظاهر، زیرا که چون حاجت جماع همیشه است و احصان، بدون عقد مؤبّد حاصل نشود، والله اعلم. [227] یعنی به جماع، تمام مهر لازم میشود، والله اعلم. [228] یعنی بعد مقرر کردن اگر به تراضی، زیاده یا کم کنید باک نیست، والله اعلم. [229] یعنی کنیزکان نیز بنات آدماند، والله اعلم. [230] فارق در نکاح و اتخاذ اخدان، شرط شهود است و در احصان و سفاح مؤبد بودن عقد به حسب ظاهر، والله اعلم. [231] یعنی پنجاه تازیانه و اگر در حبالۀ زوج نباشد نیز عقوبت او پنجاه تازیانه است، زیرا که ذکر این قید به جهت نفی احتمال زیاده است و این معنی، در حدیث مبین شده، والله اعلم. [232] یعنی مال یکدیگر به ناحق نباید خورد. [233] گناه کبیره آن است که بر آن حد، مشروع شده یا وعده دوزخ کرده آمده یا به کفر مُسمّی شده در قرآن یا سنت صحیحه و هرکه از کبائر اجتناب کند، صغائر او را نماز و روزه و صدقه نا بود میسازد، والله اعلم. [234] یعنی حلیف را رعایت کردن یا وصیت کردن میتواند و ایشان را در میراث دخل نیست و میراث برای اقربا مقرر کرده شده است، والله اعلم. [235] یعنی به سبب آن که مردان دراصل جبلت بر تراند از زنان. [236] یعنی مال و آبرو را. [237] در این آیت بیان فرمود که مرد فرمانروا است به سبب فضل جبلی و به سبب انفاق وزن صالحه کسی است که فرمانبرداری کند و حفظ مال نماید، والله اعلم. [238] یعنی مباشرت مکنید. [239] یعنی به حیلۀ ایذا دادن، تجسس مکنید، والله اعلم. [240] یعنی غلامان و کنیزکان. [241] یعنی از ایشان نامی و نشانی نماند. [242] این حکم قبل از تحریم خمر بود، بعد ازان مستی بالکلیه حرام شد، والله اعلم. [243] مترجم گوید که: خدای عزوجل در ردّ یهود و تعداد قبائح ایشان آیات فرستاد. [244] یعنی به زبان حال. [245] مترجم گوید: پیچانیدن سخن آن است که سَبّ را چنان در کلام خلط کنند که کسی نشناسد و «اسمع غیر مسمع» دو معنی دارد: یکی آن که بشنو در حالتی که معظم و محترمی و کسی با تو خلاف رضای تو نتواند گفت، دیگر آنکه بشنو در حالتی که محقری و کسی با تو سخن نمیگوید و «راعنا» نیز دو معنی دارد: یکی آنکه رعایت کن ما را دیگر احمق رعونت دارنده. غرض ایشان سَبّ بود. کلمۀ محتمل معنیین میگفتند، والله اعلم. [246] یعنی میگویند که بنی اسرائیل برگزیدگان خدایند، ایشان را عذاب نخواهد شد مگر چند روز. [247] درین آیت، تعریض است به آن که یهود، روز احزاب مددکار مشرکان شدند. [248] نقیر غلاف نازکی است که بر پشت خستۀ خرما میباشد. [249] درین آیت اشاره است به قصۀ عثمان حجبی که مفتاح کعبه از دست وی گرفتند و مردمان آن را از حضرت پیغامبرجطلب کردند آن حضرت قبول نموده به عثمان رد فرمود [250] مردم ضعیفالایمان در خلاف هوای نفس به حکم شرع راضی نمیشدند و گاهی به کاهنان و رئیسان کفر رجوع میکردند، چون آن حضرت ایشان را بر این معنی تعزیر یا تهدید فرمود، سوگند خوزدند که مخالفت آن حضرت مقصود ما نیست خدای تعالی درین باره آیات فرستاد [251] یعنی مردمان خصوم. [252] یعنی از قتل ایشان. [253] یعنی واجب میکردیم. [254] مترجم گوید: مردم ضعیفالاسلام در اول اسلام که جهاد فرض نشده بود، دعوت اسلام قبول نمودند وچون جهاد فرض شد، از آن تقاعد کردند و از بعضی، کلمات منافقانه سر بر میزد و بعضی با مخالفین همزبان شده خلاف رضای آن حضرت رأی میدادند. خدای تعالی درین باره آیات فرستاد. [255] یعنی گرفتاران به دست کفار. [256] یعنی جنگ مکنید. [257] یعنی پس قبول کردند. [258] یعنی این کلمه حق است که خبر از جانب خدا است و شر از جانب بنده، لیکن مقصود این مردم ازین کلمه درست نیست و آن این است که جهاد با جمیع قبائل عرب، معقول نیست، پس اگر فتح باشد، پس نعمتی غیر مترقب است و اگر هزیمت باشد، موافق حال این تدبیر است و چون جهاد به امر الهی همه خیر است، عقل را درآنجا دخل دادن صحیح نباشد، والله اعلم. [259] یعنی بر تو رغبت دادن است و بس. اگر همراهی نکنند، بر تو مؤاخذه نیست، والله اعلم. [260] یعنی مثلاً سفارش گدای به تَوَانگر تا او را چیزی بدهد، نیک است و سفارش برای سارق تا دست او نبُرد، درست نیست. [261] مترجم گوید: خدای تعالی بیان میفرماید که به تملّقِ کفار، اعتماد نباید کرد. [262] یعنی بعضی به تملق فریفته شدند و بعضی نشدند و میبایست که همه باتفاق فریفته نمیشدند، والله اعلم. [263] یعنی مسلمان شوند و هجرت کنند. [264] مترجم گوید: وکسی که ایمان آرد و هجرت نکند، حکم او به طریق اولی فهمیده شد؛ والله اعلم. [265] یعنی اگر اسلام آرند و هجرت کنند، ایشان را دوست باید گرفت و اگر اسلام نیارند، میباید کشت؛ مگر آنکه پیمان داشته باشند و ثابتان را بر عهد و حلفای معاهدان را به هیچ وجه، نتوان ایذا داد؛ والله اعلم. [266] صلح میکنند و باز نقض عهد مینمایند؛ والله اعلم. [267] مترجم گوید: خدای تعالی احکام قتل خطأ بیان میفرماید و آنکه کف از کسی که به کلمۀ اسلام متکلم شد، واجب است وفضل مجاهدان و وجوب هجرت از دار کفر به دار اسلام و کیفیت نماز سفر و نماز خوف بیان میکند، والله اعلم. [268] یعنی مقتول مسلمان اگر از ساکنان دارالحرب باشد، دیت لازم نیست، والله اعلم. [269] یعنی و او مؤمن باشد. [270] جمهور مفسّرین، تصور ﴿وَإِن کَانَ مِن قَوۡمِۢ بَیۡنَکُمۡ وَبَیۡنَهُم مِّیثَٰقٞ﴾[النساء: 92]. در مقتول کافر کرند به ملاحظۀ آنکه توارث در میان مؤمن و کافر منقطع است و سبیل دیت، سبیل میراث است وبندۀ ضعیف میگوید: تمهید مسأله به ﴿وَمَا کَانَ لِمُؤۡمِنٍ أَن یَقۡتُلَ مُؤۡمِنًا إِلَّا خَطَٔٗاۚ﴾وتقید به ﴿وَهُوَ مُؤۡمِنٞ﴾در نظیر ما نحن فیه ظاهر است در آنکه اینجا قید ایمان، معتبر است و لزوم دیت به جهت وفا به عهد است نه بر سبیل میراث ونظیرش وجوب مهر است در مسأله مؤمنه از قوم متعاهدین در سوره ممتحنه، والله اعلم. [271] فائده قید ﴿غَیۡرُ أُوْلِی ٱلضَّرَرِ﴾آن است که در ﴿أُوْلِی ٱلضَّرَرِ﴾این حکم مطرد نیست، بلکه جمعی باشَند از ﴿أُوْلِی ٱلضَّرَرِ﴾که نیّت صحیحه دارند ثواب عمل کامل یابند، والله اعلم. [272] یعنی به ترک هجرت از دارالحرب به دارالسلام و به تکثیر سواد کفار، والله اعلم. [273] یعنی در راه قبل وصول به مقصد. [274] مترجم گوید: مشهور آن است که این آیت در صلوۀ مسافر نازل شده است وخوف، قید اتفاقی است و آنچه نزدیک این بنده رجحان یافته است، آن است که این آیت در صلوۀ خوف نازل شده است و سفر، قید اتفاقی است و مراد از قصر در کیفیت رکوع و سجود است که به ایما ادا میتوان کرد، نه در کمیت رکعات، والله اعلم. [275] یعنی وقت خوف. [276] یعنی مقابل عدوّ. [277] وحذر خود و زره و سپر را گویند. [278] مترجم گوید: این را صورتها است یکی آنکه امام دوبار نماز گزارد، یک بار به این جماعت و دیگر بار به آن جماعت دیگر. آنکه امام با یک جماعت، یک رکعت گذارد و در قیام، توقف کند تا آنکه رکعت دیگر خوانده مقابل عدو روند، آن جماعت دیگر آمده اقتدا به امام کنند و رکعت دیگر به آن جماعت خواند در قعده چندان توقف کند که از رکعت دوم فارغ شوند، انگه به ایشان سلام دهد. این هر دو با صورتهای دیگر همه صحیح شده و همه محتمل آن است، والله اعلم. [279] یعنی به طریق نماز امن، والله اعلم. [280] مترجم گوید: مردم ضعیفالاسلام اگر کسی را از ایشان مرتکب گناهی میشد، دور وی حیلهها بافته پیش آن حضرت به وجهی اظهار میکردند که برائت او به خاطر مبارک میرسید وبا یکدیگر خولت کرده رازها به خلاف رضای شریف در میان میآورند، خدای تعالی آیات فرستاد. [281] مترجم گوید: یعنی قوت دل بیفزاییم. [282] مترجم گوید: از اینجا تغلیظ تحریم شرک میفرماید. [283] مترجم گوید: یعنی مانند خصی کردن وسوزن زدن بر بدن تا سرخ یا کبود گردانند، والله اعلم. [284] یعنی چه نوع به ایشان معامله باید کرد، والله اعلم. [285] در نکاح زنان یتیمه زغبت میکردند به سبب براعت جمال وحداثت سن در ادای نفقه و مهر کوتاهی می نودند، والله اعلم. [286] جواب این استفتاء، تفصیلی داشت، پس خدای تعالی بعضی مسائل را حواله فرمود بر آیات سابقه و آن مسألۀ تحریم ظلم بر «یتامی النساء» است وبعضی را اینجا جواب داد و آن مسألۀ نشوز و تحریم میل کلّی به یک زن و اعراض از زن دیگر و اباحۀ طلاق در صودت ضرورت، والله اعلم. [287] یعنی از بخل غائب نمیشوند و آن را نمیگذارند، والله اعلم. [288] مترجم گوید: معلقه زنی است که نه بیوه باشد و نه به او شوهر، موافقت کنم. [289] یعنی پس چرا طالب هر دو نباشید، والله اعلم. [290] مترجم گوید: مراد آن است که هرکه در ملّت اسلامیه داخل شد، او را به تفصیل، تصدیق این چیزها باید کرد. [291] یعنی اصرار کردند، والله اعلم. [292] مترجم گوید: از اینجا وعید منافقان بیان میفرماید. [293] یعنی از زمرۀ شماایم، والله اعلم. [294] یعنی خواه [و] مخواه شما را مصلحت دانستیم که با مسلمانان بجنگید و نگذاشتیم که به مصلحت دیگر عمل کنید، والله اعلم. [295] یعنی سعی کردیم که ضرر مسلمانان به شما نرسد، والله اعلم. [296] یعنی نشود که اسلام را مستأصل گردانند، والله اعلم. [297] یعنی به خدا ایمان آرند و به پیغامبران ایمان نیارند، والله اعلم. [298] مترجم گوید: از اینجا خدایْ تعالی ردّ شبهۀ یهود میکند که قرآن چرا یک دفعه مثل الواح موسی نازل نشد و این سخن ممتد است تا ﴿یَٰٓأَهۡلَ ٱلۡکِتَٰبِ لَا تَغۡلُواْ﴾ [299] یعنی قذف به زنا. [300] مترجم گوید: یعنی یهودی که حاضر شوند نزول عیسی را البته ایمان آرند، والله اعلم. [301] مترجم گوید: اگر گویی انکار عیسی بعد نزل تورات کرده بودند و تحریم لحوم ابل و تحریم ذی ظفر در تورات مذکور بود، پس چکونه جزای انکار عیسی باشد؟ گویم نزدیک این بنده، ظاهر آن است: مراد از تحریم طیّبات، موقوف داشتن نعمتها است که سابقاٌ ایشان را داده بودند از پادشاهی و نبوت و نصرت و غیر آن و این مشابه آن آیتی است: ﴿وَضُرِبَتۡ عَلَیۡهِمُ ٱلذِّلَّۀُ وَٱلۡمَسۡکَنَۀُ﴾[البقرۀ: 61]. الایه. واین آیت: ﴿وَحَرَٰمٌ عَلَىٰ قَرۡیَۀٍ أَهۡلَکۡنَٰهَآ﴾[الأنبیاء: 95]. وحینئذٍ، جمیع کلام باهم مربوط باشد، والله اعلم. [302] یعنی تا نگویند که تقصیرِ ما نیست، هیچ پیغمبر نزدیک ما نیامد، والله اعلم. [303] مترجم گوید: از اینجا شروع میفرماید در ردّ شبهة نصاری، والله اعلم. ﴿ یَسۡتَفۡتُونَکَ قُلِ ٱللَّهُ یُفۡتِیکُمۡ فِی ٱلۡکَلَٰلَةِۚ إِنِ ٱمۡرُؤٌاْ هَلَکَ لَیۡسَ لَهُۥ وَلَدٞ وَلَهُۥٓ أُخۡتٞ فَلَهَا نِصۡفُ مَا تَرَکَۚ وَهُوَ یَرِثُهَآ إِن لَّمۡ یَکُن لَّهَا وَلَدٞۚ فَإِن کَانَتَا ٱثۡنَتَیۡنِ فَلَهُمَا ٱلثُّلُثَانِ مِمَّا تَرَکَۚ وَإِن کَانُوٓاْ إِخۡوَةٗ رِّجَالٗا وَنِسَآءٗ فَلِلذَّکَرِ مِثۡلُ حَظِّ ٱلۡأُنثَیَیۡنِۗ یُبَیِّنُ ٱللَّهُ لَکُمۡ أَن تَضِلُّواْۗ وَٱللَّهُ بِکُلِّ شَیۡءٍ عَلِیمُۢ ١٧٦﴾
طلب فتوى میکنند از تو، بگو: خدا فتوى میدهد شما را در باب میراثِ کسی که والد و ولد ندارد، اگر مردى بمیرد که فرزندش نیست [و نه والد] و او را خواهرى باشد [304]، پس خواهرش راست، نیمۀ آنچه گذاشته است و [اگر این خواهر مُردی] آن برادر، وارثِ او شدى، اگر نباشد آن را فرزندی، پس اگر خواهران دو باشند، پس ایشان راست دو سوّم حصۀ آنچه بگذاشته است و اگر ایشان جماعتی باشند مردان و زنان، پس مرد راست مانند حصۀ دو زن. بیان میکند خدا براى شما تا گمراه نشوید و خدا به همه چیز داناست.﴿176﴾
تفسیر نور:
سوره نساء آیه 1
متن آیه :
یَا أَیُّهَا النَّاسُ
اتَّقُواْ رَبَّکُمُ الَّذِی خَلَقَکُم مِّن نَّفْسٍ وَاحِدَةٍ وَخَلَقَ
مِنْهَا زَوْجَهَا وَبَثَّ مِنْهُمَا رِجَالاً کَثِیراً وَنِسَاء
وَاتَّقُواْ اللّهَ الَّذِی تَسَاءلُونَ بِهِ وَالأَرْحَامَ إِنَّ اللّهَ
کَانَ عَلَیْکُمْ رَقِیباً
ترجمه :
ای مردمان ! از (
خشم ) پروردگارتان بپرهیزید . پروردگاری که شما را از یک انسان بیافرید و (
سپس ) همسرش را از نوع او آفرید ، و از آن دو نفر مردان و زنان فراوانی (
بر روی زمین ) منتشر ساخت . و از ( خشم ) خدائی بپرهیزید که همدیگر را بدو
سوگند میدهید ؛ و بپرهیزید از این که پیوند خویشاوندی را گسیخته دارید ( و
صله رحم را نادیده گیرید ) ، زیرا که بیگمان خداوند مراقب شما است ( و
کردار و رفتار شما از دیده او پنهان نمیماند ) .
توضیحات :
«
نَاس » : توده مردم . « نَفْسٍ واحِدَةٍ » : مراد آدم است . « خَلَقَ
مِنْها زَوْجَهَا » : همسر او را از نوع او آفرید . مراد این که خداوند
نخست آدم را از خاک بیافرید و بعد از او حوّاء را نیز از خاک خلق فرمود و
از آن دو دیگر مردمان را ( نگا : اعراف / 189 و 190 ، روم / 21 ) . « بَثَّ
» : پراکنده کرد . « تَسآءَلُونَ بِهِ » : همدیگر را بدو سوگند میدهید . «
أَرْحَام » : جمع رَحِم ، قرابت و خویشاوندی . عطف بر واژه ( اللهَ ) است
. « رَقِیباً » : مراقب و مواظب ( نگا : احزاب / 52 ) .
سوره نساء آیه 2
متن آیه :
وَآتُواْ الْیَتَامَى أَمْوَالَهُمْ وَلاَ تَتَبَدَّلُواْ الْخَبِیثَ
بِالطَّیِّبِ وَلاَ تَأْکُلُواْ أَمْوَالَهُمْ إِلَى أَمْوَالِکُمْ إِنَّهُ
کَانَ حُوباً کَبِیراً
ترجمه :
و به یتیمان
اموالشان را ( بدان گاه که پا به رشد گذاشتند و به حدّ بلوغ رسیدند ) بازپس
بدهید ، و اموال ناپاک ( و بد خود ) را با اموال پاک ( و خوب یتیمان )
جابجا نکنید ، و اموال آنان را با اموال خودتان ( به وسیله آمیختن و یا
تعویضکردن ) نخورید . بیگمان چنین کاری ، گناه بزرگی است .
توضیحات :
«
ءَاتُوا » : بدهید . « یَتَامَیا » : جمع یتیم ، یتیمان . « خَبِیثَ » :
ناپاک . مراد بد و حرام است . « طَیِّبِ » : پاک . مراد خوب و حلال است . «
لا تَأْکُلُوا » : مخورید . مراد این است که از آن بهرهمند نشوید ، به
صورت نوشیدن ، خوردن ، پوشیدن ، فروختن ، و هر شکل دیگری که باشد . «
إِلَیا » : به همراه . با . « حُوباً » : گناه .
سوره نساء آیه 3
متن آیه :
وَإِنْ خِفْتُمْ أَلاَّ تُقْسِطُواْ فِی الْیَتَامَى فَانکِحُواْ مَا
طَابَ لَکُم مِّنَ النِّسَاء مَثْنَى وَثُلاَثَ وَرُبَاعَ فَإِنْ خِفْتُمْ
أَلاَّ تَعْدِلُواْ فَوَاحِدَةً أَوْ مَا مَلَکَتْ أَیْمَانُکُمْ ذَلِکَ
أَدْنَى أَلاَّ تَعُولُواْ
ترجمه :
و اگر ترسیدید
که درباره یتیمان نتوانید دادگری کنید ( و دچار گناه بزرگ شوید ، از این هم
بترسید که نتوانید میان زنان متعدّد خود دادگری کنید و از این بابت هم
دچار گناه بزرگ شوید . ولی وقتی که به خود اطمینان داشتید که میتوانید
میان زنان دادگری کنید و شرائط و ظروف خاصّ تعدّد ازواج مهیّا بود ) با
زنان دیگری که برای شما حلالند و دوست دارید ، با دو یا سه یا چهار تا
ازدواج کنید . اگر هم میترسید که نتوانید میان زنان دادگری را مراعات
دارید ، به یک زن اکتفاء کنید یا با کنیزان خود ( که هزینه کمتری و تکلّفات
سبکتری دارند ) ازدواج نمائید . این ( کار ، یعنی اکتفاء به یک زن ، یا
ازدواج با کنیزان ) سبب میشود که کمتر دچار کجروی و ستم شوید و فرزندان
کمتری داشته باشید .
توضیحات :
« وَ إِنْ خِفْتُمْ
أَلاّ تُقْسِطُوا فِی الْیَتَامَیا » : و اگر ترسیدید که در ازدواج با
یتیمان تحت سرپرستی خود نتوانید دادگری کنید ، پس با زنان دیگری که . . .
با توجّه بدین معنی ، پیش از ( الْیَتَامَیا ) مضاف محذوف است که تقدیر
چنین است : فِی نِکَاحِ الْیَتَامَیا . « أَلاّ تُقْسِطُوا » : این که
دادگری نکنید . « مَا طَابَ » : زنانی که حلال باشند . زنانی را که بپسندید
. « مَثْنَیا وَ ثُلاثَ وَ رُبَاعَ » : دو دو ، و سه سه ، و چهار چهار .
حال است و مراد دو یا سه یا چهار است ( نگا : فاطر / 1 ) . « أَلاّ
تَعْدِلُوا » : این که عدالت را مراعات نکنید . البتّه دادگری در نفقه و
زناشوئی و توجّه و نگاه و دیگر کارهای بیرونی که انسان بر آن توانائی دارد ؛
نه امور قلبی و درونی از قبیل عشق و محبّت که از قدرت شخص خارج است ( نگا :
نساء / 129 ) . « وَاحِدَة » : مفعول فعل محذوفی همچون ( إِنکَحُوا ) است .
« مَا مَلَکَتْ أَیْمَانُکُمْ » : هر اندازه از کنیزان که برایتان میسّر
شود . « أَلاّ تَعُولُوا » : این که ستم نکنید و کژی نورزید . این که
عیالمند نشوید و بدین سبب فقیر گردید .
سوره نساء آیه 4
متن آیه :
وَآتُواْ النَّسَاء صَدُقَاتِهِنَّ نِحْلَةً فَإِن طِبْنَ لَکُمْ عَن شَیْءٍ مِّنْهُ نَفْساً فَکُلُوهُ هَنِیئاً مَّرِیئاً
ترجمه :
و
مهریّههای زنان را به عنوان هدیّهای خالصانه و فریضهای خدایانه
بپردازید . پس اگر با رضایت خاطر چیزی از مهریّه خود را به شما بخشیدند ،
آن را ( دریافت دارید و ) حلال و گوارا مصرف کنید .
توضیحات :
«
صَدُقَات » : جمع صَدُقة ، مهریّهها . « نِحْلَةً » : فریضه . عطیّه
بلاعوض . حال ( صَدُقات ) است . این واژه به معنی تدیّن و دینداری نیز آمده
است . در این صورت مفعولٌله است . « نَفْساً » : تمییز است . « هَنِیئاً »
: گوارا و خوشایند . « مَرِیئاً » : خوشمزه و خوش هضم . ( هَنِیئاً
مَرِیئاً ) : هر دو حال ضمیر ( هُ ) در فعل ( کُلُوهُ ) بوده و مرجع ( هُ )
« صَدُقَات » است . به صورت مذکّرآمدن ضمیر به سبب برگشت به « شیءمذکور »
یا « ذلک » است که جایگزین صدقات است ( نگا : قاسمی ، التحریر و التنویر )
.
سوره نساء آیه 5
متن آیه :
وَلاَ
تُؤْتُواْ السُّفَهَاء أَمْوَالَکُمُ الَّتِی جَعَلَ اللّهُ لَکُمْ
قِیَاماً وَارْزُقُوهُمْ فِیهَا وَاکْسُوهُمْ وَقُولُواْ لَهُمْ قَوْلاً
مَّعْرُوفاً
ترجمه :
اموال کمخردان را که در اصل
اموال شما است به خود آنان تحویل ندهید . چرا که خداوند اموال را برایتان
قوام زندگی گردانده است . از ( ثمرات ) آن خوراک و پوشاک ایشان را تهیّه
کنید و با سخنان شایسته با آنان گفتگو کنید ( و ایشان را نیازارید و با
ایشان بدرفتاری نکنید ) .
توضیحات :
« أَمْوَالَکُمْ
» : دارائیتان . مراد دارائی ایشان یعنی کمخردان و کودکانی است که
نمیتوانند در دارائی خود به نحو شایسته تصرّف کنند . در اینجا ضمانت
اجتماعی مورد نظر است و محافظت اموال سفیهان ، محافظت اموال همه ملّت است .
« قِیَاماً » : وسیله پایداری و مایه پابرجائی .
سوره نساء آیه 6
متن آیه :
وَابْتَلُواْ الْیَتَامَى حَتَّىَ إِذَا بَلَغُواْ النِّکَاحَ فَإِنْ
آنَسْتُم مِّنْهُمْ رُشْداً فَادْفَعُواْ إِلَیْهِمْ أَمْوَالَهُمْ وَلاَ
تَأْکُلُوهَا إِسْرَافاً وَبِدَاراً أَن یَکْبَرُواْ وَمَن کَانَ غَنِیّاً
فَلْیَسْتَعْفِفْ وَمَن کَانَ فَقِیراً فَلْیَأْکُلْ بِالْمَعْرُوفِ
فَإِذَا دَفَعْتُمْ إِلَیْهِمْ أَمْوَالَهُمْ فَأَشْهِدُواْ عَلَیْهِمْ
وَکَفَى بِاللّهِ حَسِیباً
ترجمه :
یتیمان را ( پیش
از بلوغ با در اختیار قراردادن مقداری از مال و نظارت بر نحوه معامله و
کارآئی ایشان در میدان زندگی ، پیوسته ) بیازمائید تا آن گاه که به سن
ازدواج میرسند . اگر از آنان صلاحیّت و حسن تصرّف دیدید ، اموالشان را
بدیشان برگردانید ، و اموال یتیمان را با اسراف و تبذیر و با عجله و شتاب
نخورید ( و به خود بگوئید که ) پیش از آن که بزرگ شوند ( و اموال را از دست
ما بازپس بگیرند آن را هرگونه که بخواهیم خرج میکنیم ! و از سرپرستان
آنان ) هرکس که ثروثمند است ( از دریافت اجرت سرپرستی و دستزدن به مال
ایشان ) خودداری کند ، و هرکس که نیازمند باشد به طرز شایسته ( و به اندازه
حقّالزحمه خود و نیاز عرفی ، از آن ) بخورد . و هنگامی که اموالشان را به
خودشان ( بعد از بلوغ ) بازپس دادید ، بر آنان شاهد بگیرید ، و ( اگرچه
علاوه از گواهان ، خدا گواه است و ) کافی است خدا حسابرس و مراقب باشد .
توضیحات :
«
إِبْتَلُوا » : بیازمائید . « ءَانَسْتُمْ » : درک کردید و فهمیدید . «
رُشْداً » : شعور ضبط اموال و حسن تصرّف . لیاقت و کارآئی . « بِدَاراً » :
شتابگرانه . ( إِسْرَافاً وَ بِدَاراً ) : مفعولٌله بوده و یا حال
بشمارند ، یعنی : لا تَأْکُلُوهَا مُسْرِفِینَ وَ مُبَادِرِینَ کِبَرَهُمْ .
« فَلْیَسْتَعْفِف » : پاکدامنی کند و به مقدار اندک قناعت کند . خودداری
کند . « بِالْمَعْرُوفِ » : به گونه شایسته . برابر عرف محلّ . «
أَشْهِدُوا » : گواه بگیرید . « کَفَیا بِاللهِ حَسِیباً » : حرف باء زائد
است و الله فاعل و حَسیباً حال یا تمییز است . « حَسِیباً » : حسابرس .
مراقب .
سوره نساء آیه 7
متن آیه :
لِّلرِّجَالِ نَصیِبٌ مِّمَّا تَرَکَ الْوَالِدَانِ وَالأَقْرَبُونَ
وَلِلنِّسَاء نَصِیبٌ مِّمَّا تَرَکَ الْوَالِدَانِ وَالأَقْرَبُونَ مِمَّا
قَلَّ مِنْهُ أَوْ کَثُرَ نَصِیباً مَّفْرُوضاً
ترجمه :
برای
مردان و برای زنان از آنچه پدر و مادر و خویشاوندان از خود به جای
میگذارند سهمی است ، خواه آن ترکه کم باشد و یا زیاد . سهم هر یک را
خداوند مشخّص و واجب گردانده است ( و تغییرناپذیر است ) .
توضیحات :
«
أَقْرَبُونَ » : نزدیکان و خویشان . « نَصِیباً » : سهم . بهره . مفعول
فعل مقدّری است ، یعنی : جَعَلَ اللهُ لَهُمْ نصِیباً مَّفْرُوضاً . «
مَفْرُوضاً » : واجب و مشخّص .
سوره نساء آیه 8
متن آیه :
وَإِذَا حَضَرَ الْقِسْمَةَ أُوْلُواْ الْقُرْبَى وَالْیَتَامَى
وَالْمَسَاکِینُ فَارْزُقُوهُم مِّنْهُ وَقُولُواْ لَهُمْ قَوْلاً
مَّعْرُوفاً
ترجمه :
و هرگاه خویشاوندان ( فقیر شخص
مرده ) و یتیمان و مستمندان ( غیر خویشاوند ) بر تقسیم ( ارث ) حضور پیدا
کردند ، چیزی از آن اموال را بدانان بدهید و به گونه زیبا و شایسته با
ایشان سخن بگوئید ( و از آنان دلجوئی و معذرتخواهی کنید ) .
توضیحات :
«
فَارْزُقُوهُم مِّنْهُ » : مراد این است که اگر ورثه همه کِبارند ، پیش از
تقسیم ، و اگر کِبار و صِغارند ، پس از تقسیم ، از قسمت کِبار چیزی بدیشان
بدهید . « مَعْرُوفاً » : پسندیده . زیبا .
سوره نساء آیه 9
متن آیه :
وَلْیَخْشَ الَّذِینَ لَوْ تَرَکُواْ مِنْ خَلْفِهِمْ ذُرِّیَّةً
ضِعَافاً خَافُواْ عَلَیْهِمْ فَلْیَتَّقُوا اللّهَ وَلْیَقُولُواْ قَوْلاً
سَدِیداً
ترجمه :
بر مردم لازم است ( که بر یتیمان
ستم نکنند و ) بترسند از این که انگار خودشان دارند میمیرند و فرزندان
درمانده و ناتوانی از پس خود برجای میگذارند و نگران حال ایشان میباشند (
که آیا دیگران درباره آنان چه روا میدارند ؟ پس هم اینک آنچه از مردم
انتظار دارند که در حق فرزندانشان انجام دهند ، خودشان در حق یتیمان مردم
روا دارند و بالِ مهر و محبّت بر سر نوباوگان بیپناه بکشند ) . پس از خدا
بترسند و با یتیمان با متانت و محبّت سخن بگویند .
توضیحات :
« مِنْ خَلْفِهِمْ » : از پس خود . « ضِعَافاً » : جمع ضعیف ، کوچک و درمانده .
سوره نساء آیه 10
متن آیه :
إِنَّ الَّذِینَ یَأْکُلُونَ أَمْوَالَ الْیَتَامَى ظُلْماً إِنَّمَا
یَأْکُلُونَ فِی بُطُونِهِمْ نَاراً وَسَیَصْلَوْنَ سَعِیراً
ترجمه :
بیگمان
کسانی که اموال یتیمان را به ناحق و ستمگرانه میخورند ، انگار آتش در
شکمهای خود ( میریزند و ) میخورند . ( چرا که آنچه میخورند سبب دخول
ایشان به دوزخ میشود ) و ( در روز قیامت ) با آتش سوزانی خواهند سوخت .
توضیحات :
«
ظُلْماً » : حال ، تمییز ، مفعولٌله ، و مفعول مطلق میتواند باشد . «
سَیَصْلَوْنَ » : خواهند سوخت . داخل خواهند شد . این فعل با حرف باء و
بدون آن متعدّی است . « سَعِیراً » : آتش برافروخته . فَعیل به معنی
مَفْعول است .
سوره نساء آیه 11
متن آیه :
یُوصِیکُمُ اللّهُ فِی أَوْلاَدِکُمْ لِلذَّکَرِ مِثْلُ حَظِّ
الأُنثَیَیْنِ فَإِن کُنَّ نِسَاء فَوْقَ اثْنَتَیْنِ فَلَهُنَّ ثُلُثَا
مَا تَرَکَ وَإِن کَانَتْ وَاحِدَةً فَلَهَا النِّصْفُ وَلأَبَوَیْهِ
لِکُلِّ وَاحِدٍ مِّنْهُمَا السُّدُسُ مِمَّا تَرَکَ إِن کَانَ لَهُ وَلَدٌ
فَإِن لَّمْ یَکُن لَّهُ وَلَدٌ وَوَرِثَهُ أَبَوَاهُ فَلأُمِّهِ
الثُّلُثُ فَإِن کَانَ لَهُ إِخْوَةٌ فَلأُمِّهِ السُّدُسُ مِن بَعْدِ
وَصِیَّةٍ یُوصِی بِهَا أَوْ دَیْنٍ آبَآؤُکُمْ وَأَبناؤُکُمْ لاَ
تَدْرُونَ أَیُّهُمْ أَقْرَبُ لَکُمْ نَفْعاً فَرِیضَةً مِّنَ اللّهِ إِنَّ
اللّهَ کَانَ عَلِیما حَکِیماً
ترجمه :
خداوند
درباره ( ارث بردن ) فرزندانتان ( و پدران و مادرانتان ) به شما فرمان
میدهد و بر شما واجب میگرداند که ( چون مُردید و دخترانی و پسرانی از خود
به جای گذاشتید ) بهره یک مرد به اندازه بهره دو زن است . اگر فرزندانتان
همه دختر بودند و تعدادشان ( دو و یا ) بیشتر از دو بود ، دو سوم ترکه بهره
ایشان است ، و اگر ورثه تنها یک دختر باشد ، نصف ترکه از آن او است ، ( و
چه ورثه یک دختر و چه بیشتر باشند ، باقیمانده ترکه متعلّق به سایر ورثه
بر حسب استحقاق است ) . اگر مرده دارای فرزند و پدر و مادر باشد ، به هر یک
از پدر و مادر یک ششم ترکه میرسد ( و باقیمانده بین فرزندان او به ترتیب
سابق تقسیم میگردد ) . و اگر مرده دارای فرزند ( یا نوه ) نباشد و تنها
پدر و مادر از او ارث ببرند ، یک سوم ترکه به مادر میرسد ( و باقیمانده از
آن پدر خواهد بود ) . اگر مرده ( علاوه از پدر و مادر ) برادرانی ( یا
خواهرانی ، از پدر و مادر یا از یکی از آن دو ) داشته باشد ، به مادرش یک
ششم میرسد . ( همه این سهام مذکور ) پس از انجام وصیّتی است که مرده
میکند و بعد از پرداخت وامی است که بر عهده دارد ( و پرداخت وام مقدّم بر
انجام وصیّت است ) . شما نمیدانید پدران و مادران و فرزندانتان کدام یک
برای شما سودمندترند . ( خیر و صلاح در آن چیزی است که خدا بدان دستور
داده است ) . این فریضه الهی است و خداوند دانا ( به مصالح شما ) و حکیم
است ( در آنچه بر شما واجب نموده است ) .
توضیحات :
«
حَظّ » : بهره . سهم . « لا تَدْرُونَ » : نمیدانید . نمیفهمید . «
إِخْوَة » : جمع اخ ، برادران . واژه ( إِخْوَة ) در اینجا و در ( نساء /
176 ، یوسف / 5 ، 7 ، 58 ، 100 ، و حجرات / 10 ) از راه تغلیب بر ( أَخَوات
) یعنی خواهران نیز اطلاق شده است . « نَفْعاً » : تمییز است . «
فَرِیضَةً » : مفعول مطلق است و تقدیر چنین است : فَرَضَ اللهُ ذلِکَ
فَریضَةً . یا حال است و مصدر به معنی اسم مفعول یعنی ( مَفْرُوضَة ) آمده
است .
سوره نساء آیه 12
متن آیه :
وَلَکُمْ
نِصْفُ مَا تَرَکَ أَزْوَاجُکُمْ إِن لَّمْ یَکُن لَّهُنَّ وَلَدٌ فَإِن
کَانَ لَهُنَّ وَلَدٌ فَلَکُمُ الرُّبُعُ مِمَّا تَرَکْنَ مِن بَعْدِ
وَصِیَّةٍ یُوصِینَ بِهَا أَوْ دَیْنٍ وَلَهُنَّ الرُّبُعُ مِمَّا
تَرَکْتُمْ إِن لَّمْ یَکُن لَّکُمْ وَلَدٌ فَإِن کَانَ لَکُمْ وَلَدٌ
فَلَهُنَّ الثُّمُنُ مِمَّا تَرَکْتُم مِّن بَعْدِ وَصِیَّةٍ تُوصُونَ
بِهَا أَوْ دَیْنٍ وَإِن کَانَ رَجُلٌ یُورَثُ کَلاَلَةً أَو امْرَأَةٌ
وَلَهُ أَخٌ أَوْ أُخْتٌ فَلِکُلِّ وَاحِدٍ مِّنْهُمَا السُّدُسُ فَإِن
کَانُوَاْ أَکْثَرَ مِن ذَلِکَ فَهُمْ شُرَکَاء فِی الثُّلُثِ مِن بَعْدِ
وَصِیَّةٍ یُوصَى بِهَا أَوْ دَیْنٍ غَیْرَ مُضَآرٍّ وَصِیَّةً مِّنَ
اللّهِ وَاللّهُ عَلِیمٌ حَلِیمٌ
ترجمه :
و برای
شما نصف دارائی به جای مانده همسرانتان است ، اگر فرزندی ( از شما یا از
دیگران و یا نوه یا نوادگانی ) نداشته باشند ( و باقی ترکه ، برابر آیه
قبلی ، به فرزندانشان و پدران و مادرانشان تعلّق میگیرد ) و اگر فرزندی
داشته باشند ، سهم شما یک چهارم ترکه است ( و باقیمانده ترکه به ذویالفروض
و عصبه ، یا ذویالارحام یا بیتالمال میرسد . به هرحال چه فرزندی نداشته
باشند و چه فرزندی داشته باشند ، سهم شما ) پس از انجام وصیّتی است که
کردهاند و پرداخت وامی است که بر عهده دارند ( و پرداخت وام بر انجام
وصیّت مقدّم است ) . و برای زنان شما یک چهارم ترکه شما است اگر فرزندی (
یا نوه و نوادگانی از آنان یا از دیگران ) نداشته باشید . ( اگر همسر یک
نفر باشد ، یک چهارم را تنها دریافت میدارد ، و اگر دو همسر و بیشتر باشند
، یک چهارم به طور مساوی میانشان تقسیم میگردد . باقیمانده ترکه به
خویشاوندان و وابستگان به ترتیب استحقاق میرسد ) . و اگر شما فرزندی ( یا
نوه و نوادگانی ) داشتید ، سهمیّه همسرانتان یک هشتم ترکه بوده ( و بقیّه
ترکه به فرزندانتان و پدران و مادرانتان - همان گونه که ذکر شد - میرسد .
البتّه ) پس از انجام وصیّتی است که میکنید و بعد از وامی است که بر عهده
دارید . و اگر مردی یا زنی به گونه کَلالَه ارث از آنان برده شد ( و فرزند و
پدری نداشتند ) و برادر ( مادری ) یا خواهر ( مادری ) داشتند ، سهم هر یک
از آن دو ، یک ششم ترکه است ( و فرقی میان آن دو نیست ) و اگر بیش از آن (
تعداد ، یعنی یک برادر مادری و یک خواهر مادری ) بودند ، آنان در یک سوم با
هم شریکند ( و به طور یکسان یک سوم را میان خود تقسیم میکنند . البتّه
این هم ) پس از انجام وصیّتی است که بدان توصیه شده است و یا پرداخت وامی
است که بر عهده مرده است . وصیّت و وامی که ( به بازماندگان ) زیان نرساند (
یعنی وصیّت از بیش از یک سوم نباشد و مرده از روی غرض اقرار به وامی نکند
که بر عهده او نیست ، و یا صرف نظر از وامی نکند که بر دیگران دارد . و . .
. ) . این سفارش خدا است و خدا دانا ( به آن چیزی است که به نفع شما است و
آگاه از نیّات وصیّتکنندگان میباشد ) و شکیبا است ( و شتابی در عقاب شما
ندارد ؛ چرا که چه بسا پشیمان شوید و به سویش برگردید ) .
توضیحات :
«
یُورَثُ » : از او ارث برده میشود . ثلاثی مجرّد است و متعدّی به ( مِنْ )
محذوف است و تقدیر آن چنین است : یُورَثُ مِنْهُ . « کَلالَةً » : کسی که
بمیرد و پدر و فرزندی نداشته باشد . وارثی که پدر یا فرزند مرده نباشد .
حال برای ضمیر فعل ( یُورَثُ ) است . « إِمْرَأَة » : زن . عطف بر ( رَجُلٌ
) است . « لَهُ » : ضمیر ( هُ ) به صورت مفرد ذکر شده است چون معطوف بعد
از حرف ( أَوْ ) قرار گرفته است و ( أَوْ ) برای یکی از دو طرف است .
همچنین در مواردی که معطوف و معطوفٌعلیه در میان است میتوان ضمیر را با
توجّه به هر یک از آن دو برگزید و در اینجا از راه تغلیب و با توجّه به
معطوفٌعلیه ضمیر مفرد مذکّر غائب به کار رفته است . « غَیْرَ مُضَآرٍّ » :
غیر زیانرسان . واژه ( غیر ) حال نائب فاعل مستتر در فعل ( یُوصی ) است .
« أَخٌ أَوْ أُخْتٌ » : مراد برادر مادری یا خواهر مادری است . «
وَصِیَّةً » : مفعول مطلق است و تقدیر چنین است : یُوصِیکُمُ اللهُ بِذلِکَ
وَصِیَّةً . « حَلِیمٌ » : شکیبا . از زمره اسماء الله است و یعنی :
خداوند در عقوبت شتاب روا نمیدارد .
سوره نساء آیه 13
متن آیه :
تِلْکَ حُدُودُ اللّهِ وَمَن یُطِعِ اللّهَ وَرَسُولَهُ یُدْخِلْهُ
جَنَّاتٍ تَجْرِی مِن تَحْتِهَا الأَنْهَارُ خَالِدِینَ فِیهَا وَذَلِکَ
الْفَوْزُ الْعَظِیمُ
ترجمه :
این ( احکام راجع به
یتیمان و وصیّت و سهام مواریث ) حدود خدا ( در میان حق و باطل ) است و (
آنها را محترم شمارید و از آنها درنگذرید و بدانید که ) هرکس از خدا و
پیغمبرش ( در آنچه بدان دستور دادهاند ) اطاعت کند ، خدا او را به باغهای (
بهشت ) وارد میکند که در آنها رودبارها روان است و ( چنین کسانی )
جاودانه در آن میمانند و این پیروزی بزرگی است .
توضیحات :
«
خَالِدِینَ فِیهَا » : جاودانگانند در بهشت . حال است برای ضمیر ( هُ ) در
فعل ( یُدْخِلْهُ ) که مرجع آن ( مَنْ ) است و ( خَالِدِینَ ) با توجّه به
معنی ( مَنْ ) جمع آمده است .
سوره نساء آیه 14
متن آیه :
وَمَن یَعْصِ اللّهَ وَرَسُولَهُ وَیَتَعَدَّ حُدُودَهُ یُدْخِلْهُ نَاراً خَالِداً فِیهَا وَلَهُ عَذَابٌ مُّهِینٌ
ترجمه :
و
آن کس که از خدا و پیغمبرش نافرمانی کند و از مرزهای ( قوانین ) خدا
درگذرد ، خداوند او را به آتش ( عظیم دوزخ ) وارد میگرداند که جاودانه در
آن میماند و ( علاوه از آن ) او را عذاب خوارکنندهای است .
توضیحات :
«
خَالِداً » : جاودانه . حال است برای ضمیر ( هُ ) در ( یُدْخِلْهُ ) که با
توجّه به لفظ ( مَنْ ) مفرد بیان شده است . « مُهِینٌ » : خوارکننده .
سوره نساء آیه 15
متن آیه :
وَاللاَّتِی یَأْتِینَ الْفَاحِشَةَ مِن نِّسَآئِکُمْ فَاسْتَشْهِدُواْ
عَلَیْهِنَّ أَرْبَعةً مِّنکُمْ فَإِن شَهِدُواْ فَأَمْسِکُوهُنَّ فِی
الْبُیُوتِ حَتَّىَ یَتَوَفَّاهُنَّ الْمَوْتُ أَوْ یَجْعَلَ اللّهُ
لَهُنَّ سَبِیلاً
ترجمه :
و کسانی که از زنان شما
مرتکب زنا میشوند ، چهار نفر از ( مردان عادل ) خودتان را به عنوان شاهد
بر آنان به گواهی طلبید ، پس اگر گواهی دادند ، آنان را در خانههای ( خود
برای حفظ ایشان و دفع هرگونه شرّ و فسادی ) نگاه دارید تا مرگشان فرا
میرسد یا این که خداوند راهی را برای ( زندگی پاک و درست ، یا عقوبت )
آنان ( با ازدواج یا توبه ، یا وضع حکم دیگری ) باز میکند .
توضیحات :
«
فَاحِشَةً » : زنا . برخی فاحشه را در اینجا به معنی سِحاق دانستهاند و
آن عبارت است از این که دو زن فرج خود را به هم بمالند ( نگا : المصحف
المیسّر : عبدالجلیل عیسی ، صفحه 101 ) . « یَتَوَفَّاهُنَّ الْمَوْتُ » :
مرگ آنان را در مییابد . « أَوْ یَجْعَلَ . . . سَبِیلاً » : این راه را
سوره نور آیه دو ، مشخّص کرده است .
سوره نساء آیه 16
متن آیه :
وَاللَّذَانَ یَأْتِیَانِهَا مِنکُمْ فَآذُوهُمَا فَإِن تَابَا
وَأَصْلَحَا فَأَعْرِضُواْ عَنْهُمَا إِنَّ اللّهَ کَانَ تَوَّاباً
رَّحِیماً
ترجمه :
و مرد و زنی که از شما زنا
میکنند ( و متزوّج نمیباشند ) آنان را بیازارید ( و بعد از شهادت چهار
نفر مرد عادل ، توبیخشان نمائید ) . ولی اگر توبه کردند ( و از کرده خود
پشیمان شدند ) و به اصلاح ( حال و تغییر احوال خود ) پرداختند ، دست از
آنان بدارید ( و نه با گفتار و نه با کردار ، ایشان را به دنبال عقوبت و
شکنجه لازم نیازارید و گذشته را به یادشان نیارید ؛ چرا که ) بیگمان خداوند
بسیار توبهپذیر و مهربان است .
توضیحات :
«
أَللَّذَانِ » : مرد و زنی که . در اینجا از راه تغلیب موصول مذکّر به کار
رفته است . برخی آن را : ( دو مردی که باهم عمل لواط انجام دادهاند )
معنی کردهاند . « ءَاذُوهُمَا » : آن دو را شکنجه کنید . در آغاز اسلام ،
کمیّت و کیفیّت تعزیر به امّت اسلامی واگذار شده بود ، ولی بعدها حدود و
ثغور آن با آیه دوم سوره نور و با حدیث نبوی مشخّص گردید ، و عقاب زن و مرد
سنگسار ، و عقاب پسر و دختر صد تازیانه و یک سال تبعید تعیین شد ( نگا :
تفسیرالمراغی ، جلد دوم ، صفحه 206 ) . « أَعْرِضُوا عَنْهُمَا » : از آنان
دست بردارید . یادآوری : گروهی از محقّقان ، آیههای 15 و 16 سوره نساء را
منسوخ میدانند ، و گروه دیگری آنها را منسوخ نمیدانند و آیه 15 را مربوط
به حکم سِحاق و آیه 16 را مربوط به حکم لواط و آیه 2 سوره نور را مربوط به
حکم زنا میدانند ( نگا : التفسیرالقرآنی للقرآن : عبدالکریم خطیب ، جلد
دوم ، صفحات 718 - 725 ) .
سوره نساء آیه 17
متن آیه :
إِنَّمَا التَّوْبَةُ عَلَى اللّهِ لِلَّذِینَ یَعْمَلُونَ السُّوَءَ
بِجَهَالَةٍ ثُمَّ یَتُوبُونَ مِن قَرِیبٍ فَأُوْلَئِکَ یَتُوبُ اللّهُ
عَلَیْهِمْ وَکَانَ اللّهُ عَلِیماً حَکِیماً
ترجمه :
بیگمان
خداوند تنها توبه کسانی را میپذیرد که از روی نادانی ( و سفاهت و حماقت
ناشی از شدّت خشم و غلبه شهوت بر نفس ) به کار زشت دست مییازند ، سپس هرچه
زودتر ( پیش از مرگ ، به سوی خدا ) برمیگردند ( و از کرده خود پشیمان
میگردند ) ، خداوند توبه و برگشت آنان را میپذیرد . و خداوند آگاه ( از
مصالح بندگان و صدق نیّت توبهکنندگان است و ) حکیم است ( و از روی حکمت
درگاه توبه را بر روی توبهکنندگان باز گذاشته است ) .
توضیحات :
«
إِنَّمَا التَّوْبَةُ عَلَی اللهِ » : پذیرش توبه بر خدا است . واژه (
عَلی ) را به معنی ( مِنْ ) و ( عِندَ ) نیز گرفتهاند . « بِجَهالَةٍ » :
به سبب حماقت و سفاهت . « مِن قَریبٍ » : به زودی ، و آن پیش از فرارسیدن
مرگ ، یا دستگیری بزهکار است .
سوره نساء آیه 18
متن آیه :
وَلَیْسَتِ التَّوْبَةُ لِلَّذِینَ یَعْمَلُونَ السَّیِّئَاتِ حَتَّى
إِذَا حَضَرَ أَحَدَهُمُ الْمَوْتُ قَالَ إِنِّی تُبْتُ الآنَ وَلاَ
الَّذِینَ یَمُوتُونَ وَهُمْ کُفَّارٌ أُوْلَئِکَ أَعْتَدْنَا لَهُمْ
عَذَاباً أَلِیماً
ترجمه :
توبه کسانی پذیرفته نیست
که مرتکب گناهان میگردند ( و به دنبال انجام آنها مبادرت به توبه
نمینمایند و بر کرده خویش پشیمان نمیگردند ) تا آن گاه که مرگ یکی از
آنان فرا میرسد و میگوید : هم اینک توبه میکنم ( و پشیمانی خویش را
اعلام میدارم ) . همچنین توبه کسانی پذیرفته نیست که بر کفر میمیرند ( و
جهان را کافرانه ترک میگویند ) . هم برای اینان و هم آنان عذاب دردناکی را
تهیّه دیدهایم .
توضیحات :
« أَعْتَدْنَا » : آماده کردهایم . فراهم آوردهایم .
سوره نساء آیه 19
متن آیه :
یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ لاَ یَحِلُّ لَکُمْ أَن تَرِثُواْ
النِّسَاء کَرْهاً وَلاَ تَعْضُلُوهُنَّ لِتَذْهَبُواْ بِبَعْضِ مَا
آتَیْتُمُوهُنَّ إِلاَّ أَن یَأْتِینَ بِفَاحِشَةٍ مُّبَیِّنَةٍ
وَعَاشِرُوهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ فَإِن کَرِهْتُمُوهُنَّ فَعَسَى أَن
تَکْرَهُواْ شَیْئاً وَیَجْعَلَ اللّهُ فِیهِ خَیْراً کَثِیراً
ترجمه :
ای
کسانی که ایمان آوردهاید ! برای شما درست نیست که زنان را ( همچون کالائی
) به ارث برید ( و ایشان را بدون مهریّه و رضایت ، به ازدواج خود در آورید
، و ) حال آن که آنان چنین کاری را نمیپسندند و وادار بدان میگردند . و
آنان را تحت فشار قرار ندهید تا بدین وسیله ( ایشان را وادار به چشمپوشی
از قسمتی از مهریّه کنید و ) برخی از آنچه را که بدیشان دادهاید فراچنگ
آرید . مگر این که آنان ( با نشوز و سوءخلق و فسق و فجور ) دچار گناه
آشکاری شوند ( که در این صورت میتوانید بر آنان سختگیری کنید ، یا به
هنگام طلاق قسمتی از مهریّه را بازپس گیرید ) . و با زنان خود به طور
شایسته ( در گفتار و در کردار ) معاشرت کنید ، و اگر هم از آنان ( به جهاتی
) کراهت داشتید ( شتاب نکنید و زود تصمیم به جدائی نگیرید ) زیرا که چه
بسا از چیزی بدتان بیاید و خداوند در آن خیر و خوبی فراوانی قرار بدهد .
توضیحات :
«
أَن تَرِثُوا النِّسَآءَ » : این که زنان را به ارث ببرید ( همان گونه که
در جاهلیّت رواج داشت ) . از زنان ارث ببرید ( بدین گونه که آنان را به
خاطر ثروت و اموالشان همچون زندانیانی در پیش خود نگاه دارید تا دارائیشان
را به ارث ببرید ) . « کَرْهاً » : ناپسندانه . حال نساء است و به معنی
کارِهات یا مُکْرَهات است . این قید برای تقبیح اعمال مردان است ؛ نه این
که اگر رضایت در میان باشد ، چنین عملی حرام بشمار نیاید . « لا
تَعْضُلُوهُنَّ » : زنان را از ازدواج باز ندارید . آنان را تحت فشار قرار
ندهید و زندانی خویشتن نکنید . این فعل میتواند منصوب بوده و عطف بر «
تَرِثُوا » باشد ، و یا مجزوم به حساب آید . « فَاحِشَةٍ مُّبَیِّنَةٍ » ،
گناه آشکار همچون زنا و نشوز .
سوره نساء آیه 20
متن آیه :
وَإِنْ أَرَدتُّمُ اسْتِبْدَالَ زَوْجٍ مَّکَانَ زَوْجٍ وَآتَیْتُمْ
إِحْدَاهُنَّ قِنطَاراً فَلاَ تَأْخُذُواْ مِنْهُ شَیْئاً أَتَأْخُذُونَهُ
بُهْتَاناً وَإِثْماً مُّبِیناً
ترجمه :
و اگر
خواستید همسری را به جای همسری برگزینید ، هر چند مال فراوانی هم مهر یکی
از آنان کرده باشید ، برای شما درست نیست که چیزی از آن مال دریافت دارید .
آیا با بهتان و گناه آشکار ، آن را دریافت میدارید ؟ ! ( مگر مؤمنان را
چنین کاری سزد ؟ ! ) .
توضیحات :
« إِسْتِبْدَال » :
عوضکردن . جابجا کردن . « قِنطَاراً » : مال فراوان . مراد مهریّه زیاد
است . « بُهْتَاناً » : از راه ظلم . به بطالت . با توسّل به بهتان . واژه (
بُهْتَاناً وَ إِثْماً ) مصدرند و به عنوان وصف به کار رفتهاند و حال
ضمیر ( و ) در ( تَأْخُذُونَهُ ) میباشند و تقدیر چنین است :
أَتَأْخُذُونَهُ بَاهِتِینَ وَ ءَاثِمِینَ . « مُبِیناً » : روشن و آشکار
.
سوره نساء آیه 21
متن آیه :
وَکَیْفَ تَأْخُذُونَهُ وَقَدْ أَفْضَى بَعْضُکُمْ إِلَى بَعْضٍ وَأَخَذْنَ مِنکُم مِّیثَاقاً غَلِیظاً
ترجمه :
و
چگونه ( سزاوار شما است که ) آن را بازپس بگیرید ؟ و حال آن که با یکدیگر
آمیزش داشتهاید و هر یک بر عورت دیگری اطّلاع پیدا کردهاید و ( گذشته از
این ) زنان پیمان محکمی ( هنگام ازدواج ) از شما گرفتهاند ( و خداوند
برابر آن ، امر زناشوئی را حلال نموده است ) .
توضیحات :
«
أَفْضَیا بَعْضُکُمْ إِلی بَعْضٍ » : با یکدیگر آمیزش نمودهاید . از هم
کام گرفتهاید . « مِیثَاقاً غَلِیظاً » : پیمان استوار ، که نگاهداری زنان
به صورت شایسته یا رهاکردن ایشان به گونه بایسته است ( نگا : بقره / 229 )
.
سوره نساء آیه 22
متن آیه :
وَلاَ
تَنکِحُواْ مَا نَکَحَ آبَاؤُکُم مِّنَ النِّسَاء إِلاَّ مَا قَدْ سَلَفَ
إِنَّهُ کَانَ فَاحِشَةً وَمَقْتاً وَسَاء سَبِیلاً
ترجمه :
و
با زنانی ازدواج نکنید که پدران شما با آنان ازدواج کردهاند . چرا که این
کار ، عمل بسیار زشتی است و ( در پیش خدا و مردم ) مبغوض بوده و روش بسیار
نادرستی است ؛ مگر آنچه گذشته است ( و در زمان جاهلیّت بوده است که مورد
عفو خدا قرار میگیرد ) .
توضیحات :
« سَلَفَ » :
گذشت . « فَاحِشَةٌ » : کار بسیار زشت و ناپسند . « مَقْتاً » : خشم شدید .
در اینجا مصدر به جای وصف به کار رفته است ، همان گونه که میگویند :
زَیْدٌ عَدْلٌ . « سَبِیلاً » : تمییز است .
سوره نساء آیه 23
متن آیه :
حُرِّمَتْ عَلَیْکُمْ أُمَّهَاتُکُمْ وَبَنَاتُکُمْ وَأَخَوَاتُکُمْ
وَعَمَّاتُکُمْ وَخَالاَتُکُمْ وَبَنَاتُ الأَخِ وَبَنَاتُ الأُخْتِ
وَأُمَّهَاتُکُمُ اللاَّتِی أَرْضَعْنَکُمْ وَأَخَوَاتُکُم مِّنَ
الرَّضَاعَةِ وَأُمَّهَاتُ نِسَآئِکُمْ وَرَبَائِبُکُمُ اللاَّتِی فِی
حُجُورِکُم مِّن نِّسَآئِکُمُ اللاَّتِی دَخَلْتُم بِهِنَّ فَإِن لَّمْ
تَکُونُواْ دَخَلْتُم بِهِنَّ فَلاَ جُنَاحَ عَلَیْکُمْ وَحَلاَئِلُ
أَبْنَائِکُمُ الَّذِینَ مِنْ أَصْلاَبِکُمْ وَأَن تَجْمَعُواْ بَیْنَ
الأُخْتَیْنِ إَلاَّ مَا قَدْ سَلَفَ إِنَّ اللّهَ کَانَ غَفُوراً
رَّحِیماً
ترجمه :
خداوند بر شما حرام نموده است
ازدواج با مادرانتان ، دخترانتان ، خواهرانتان ، عمّههایتان ، خالههایتان
، برادرزادگانتان ، خواهرزادگانتان ، مادرانی که به شما شیر دادهاند ،
خواهران رضاعیتان ، مادران همسرانتان ، دختران همسرانتان از مردان دیگر که
تحت کفالت و رعایت شما پرورش یافته و با مادرانشان همبستر شدهاید ، ولی
اگر با مادرانشان همبستر نشده باشید ، گناهی ( در ازدواج با چنین دخترانی )
بر شما نیست ، همسران پسران صلبی خود ، و ( بالاخره این که ) دو خواهر را
با هم جمع آورید ، مگر آنچه گذشته است ( که با ترک یکی از آن دو خواهر ،
قلم عفو بر این کار که در زمان جاهلیّت واقع شده است ، کشیده خواهد شد ) .
بیگمان خداوند بسی آمرزنده است ( و گذشته را نادیده میگیرد ، و ) مهربان
است ( و در آنچه برایتان وضع میکند حال شما را مراعات میدارد ) .
توضیحات :
«
رَبَآئِبُکُمْ » : جمع ربیبة ، تربیتیافتگان . مراد دختران همسرانتان از
شوهران دیگر است . « أَللاّتِی فِی حُجُورِکُمْ » : آنان که غالباً با
مادرانشان تحت رعایت و کفالت شما قرار میگیرند ، والاّ چنین دخترانی
مطلقاً حرام میباشند ، چه تحت کفالت و رعایت انسان باشند و چه زیر نظر و
تحت مراقبت دیگران پرورده شوند . « حُجُور » : جمع حجر ، آغوش . مراد رعایت
و پرورش است . « حَلآئِل » : جمع حَلیلَة ، همسران . « أَلَّذِینَ مِنْ
أَصْلابِکُمْ » : پسران صلبی شما ؛ نه پسر خواندگانتان .
سوره نساء آیه 24
متن آیه :
وَالْمُحْصَنَاتُ مِنَ النِّسَاء إِلاَّ مَا مَلَکَتْ أَیْمَانُکُمْ
کِتَابَ اللّهِ عَلَیْکُمْ وَأُحِلَّ لَکُم مَّا وَرَاء ذَلِکُمْ أَن
تَبْتَغُواْ بِأَمْوَالِکُم مُّحْصِنِینَ غَیْرَ مُسَافِحِینَ فَمَا
اسْتَمْتَعْتُم بِهِ مِنْهُنَّ فَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ فَرِیضَةً وَلاَ
جُنَاحَ عَلَیْکُمْ فِیمَا تَرَاضَیْتُم بِهِ مِن بَعْدِ الْفَرِیضَةِ
إِنَّ اللّهَ کَانَ عَلِیماً حَکِیماً
ترجمه :
و
زنان شوهردار ( بر شما حرام شدهاند ) مگر زنانی که ( آنان را در جنگ دینی
مسلمانان با کافران ) اسیر کرده باشید ، که ( در این صورت نکاح شوهران
کافرشان با اسارت لغو میگردد و بعد از زدوده شدن رحم ایشان ، ) برای شما
حلال میباشند . این را خدا بر شما واجب گردانده است ( پس آنچه را که او بر
شما حرام نموده است حرام بدانید و آن را مراعات دارید ) . برای شما ازدواج
با زنان دیگری جز اینان ( یعنی جز زنان مؤمن حرام ) حلال گشته است و
میتوانید با اموال خود ( از راه شرعی ) زنانی را جویا شوید و با ایشان
ازدواج کنید ( بدان شرط که منظورتان زنا و دوستبازی نباشد و ) پاکدامن و
از زنا خویشتندار باشید . پس اگر با زنی از زنان ازدواج کردید و از او کام
گرفتید ، باید که مهریّه او را ( چنان که مقرّر است بدون کم و کاست و در
موعد خود ) بپردازید ، و این واجبی ( از واجبات الهی ) است . و بعد از
تعیین مهریّه ، گناهی بر شما نیست در آنچه میان خود بر آن توافق مینمائید (
مثلاً این که همسر با رضا و رغبت از مقداری از مهریّه خود چشمپوشی کند و
یا شوهر مشتاقانه مقداری بر اندازه مهریّه بیفزاید ) . بیگمان خداوند (
پیوسته بر مصالح بندگان خود ) آگاه ( و در احکامی که برای آنان وضع
مینماید ) حکیم بوده ( و میباشد ) .
توضیحات :
«
مُحْصَنَات » : زنان شوهردار . « مَا مَلَکَتْ أَیْمَانُکُمْ » : زنان
کافرانی که در جنگ دینی بدون شوهرانشان اسیر میشوند و حامله نمیباشند .
امّا اگر با شوهرانشان اسیر شوند ، در حباله نکاح ایشان میمانند . «
کِتَابَ اللهِ » : مفعول مطلق فعل محذوفی است و تقدیر چنین است : کَتَبَ
اللهُ عَلَیْکُمْ تَحْریمَ هذِهِ الْمُحَرَّمَاتِ الْمَذْکُورَاتِ کِتاباً ،
وَ فَرَضَهُ فَرِیضَةً . اضافه مصدر به فاعل خود است . برخی ( کِتابَ ) را
مفعولٌبه فعل محذوفی مانند ( إِلْزَمُوا ) میدانند ؛ یعنی : إِلْزَمُوا
کِتَابَ اللهِ . « أَن تَبْتَغُوا » : تا جویا شوید . مفعولٌله است . «
مُحْصِنِینَ » : طالبان پاکدامنی و عفّت خود و همسرانشان . حال ضمیر ( و )
در فعل ( تَبْتَغُوا ) است . « غَیْرَ مُسَافِحِینَ » : دوری جویندگان از
زنا . حال دوم ضمیر ( و ) است . « مَا اسْتَمْتَعْتُمْ » : زنانی که از
آنان کام گرفتید . « أُجُور » : جمع اجر ، مراد مهریّه است . « فَرِیضَةً »
: واجب . حال است . « جُنَاح » : گناه .
سوره نساء آیه 25
متن آیه :
وَمَن لَّمْ یَسْتَطِعْ مِنکُمْ طَوْلاً أَن یَنکِحَ الْمُحْصَنَاتِ
الْمُؤْمِنَاتِ فَمِن مِّا مَلَکَتْ أَیْمَانُکُم مِّن فَتَیَاتِکُمُ
الْمُؤْمِنَاتِ وَاللّهُ أَعْلَمُ بِإِیمَانِکُمْ بَعْضُکُم مِّن بَعْضٍ
فَانکِحُوهُنَّ بِإِذْنِ أَهْلِهِنَّ وَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ
بِالْمَعْرُوفِ مُحْصَنَاتٍ غَیْرَ مُسَافِحَاتٍ وَلاَ مُتَّخِذَاتِ
أَخْدَانٍ فَإِذَا أُحْصِنَّ فَإِنْ أَتَیْنَ بِفَاحِشَةٍ فَعَلَیْهِنَّ
نِصْفُ مَا عَلَى الْمُحْصَنَاتِ مِنَ الْعَذَابِ ذَلِکَ لِمَنْ خَشِیَ
الْعَنَتَ مِنْکُمْ وَأَن تَصْبِرُواْ خَیْرٌ لَّکُمْ وَاللّهُ غَفُورٌ
رَّحِیمٌ
ترجمه :
و اگر کسی از شما نتوانست با زنان
آزاده مؤمن ازدواج کند ، میتواند با کنیزان مؤمنی ازدواج نماید . خداوند
آگاه از ایمان شما است . ( از ازدواج با کنیزان مؤمن سرپیچی نکنید ، چرا
که ) برخی از برخی هستید ( و شما و ایشان در برابر دین یکسان میباشید ) ،
لذا با اجازه صاحبان آنان با ایشان ازدواج کرده و مهریّه ایشان را زیبا و
پسندیده و برابر عرف و عادت ( به تمام و کمال ) بپردازید . کنیزانی را
برگزینید که با عفّت و پاکدامن باشند و برای خود دوستانی ( نامشروع )
برنگزینند . اگر پس از ازدواج ، از ایشان زنا سر زد ، عقوبت ایشان نصف
عقوبت زنان آزاده ( یعنی : پنجاه تازیانه ) است . ازدواج با کنیزان به
هنگام عدم قدرت برای کسی از شما آزاد است که ترس از فساد داشته باشد ( و
بترسد به مشقّتی دچار شود که به زنا منتهی گردد ) . و اگر شکیبائی ورزید ( و
از ازدواج با کنیزان خودداری کنید و بتوانید عفّت خود را مراعات دارید )
برای شما بهتر است . و خداوند دارای مغفرت و مرحمت فراوان است .
توضیحات :
«
طَوْلاً » : دارائی و بضاعت . قدرت مادی و معنوی . « فَتَیَات » : جمع
فَتاة ، دختران نوجوان . مراد کنیزان است . « بَعْضُکُم مِّن بَعْضٍ » :
برخی از برخی هستید و همگان برادران و خواهران ایمانی میباشید ( نگا :
حجرات / 10 ، توبه / 71 ) . « مُحْصَنَات » : زنان عفیف و پاکدامن . حال
است . « غَیْرَ مُسَافِحَات » : زنان عفیف و پاکدامن . حال دوم بشمار است .
« أَخْدَان » : جمع خِدْن ، رفیق و رفیقه . دوستان زن یا مردی که به گونه
آشکار یا نهان با آنان معاشرت نامشروع انجام گیرد . « أُحْصِنَّ » : به
ازدواج درآورده شدند . « عَنَت » : فساد و تباهی . فسق و فجور .
سوره نساء آیه 26
متن آیه :
یُرِیدُ اللّهُ لِیُبَیِّنَ لَکُمْ وَیَهْدِیَکُمْ سُنَنَ الَّذِینَ مِن
قَبْلِکُمْ وَیَتُوبَ عَلَیْکُمْ وَاللّهُ عَلِیمٌ حَکِیمٌ
ترجمه :
خداوند
میخواهد ( قوانین دین و مصالح امور را ) برایتان روشن کند و شما را به
راه کسانی ( از پیغمبران و صالحان ) رهنمود کند که پیش از شما بودهاند ، و
توبه ( لغزشها و بزهکاریهای پیشین ) شما را بپذیرد ، و خداوند آگاه ( از
احوال بندگان است و قوانینی را برایتان وضع مینماید که مصلحت و منفعت شما
را در بر دارد ) و حکیم است ( و برابر حکمت ، احکام شریعت را صادر مینماید
) .
توضیحات :
« سُنَن » : جمع سنّت ، روش . طریقه .
سوره نساء آیه 27
متن آیه :
وَاللّهُ یُرِیدُ أَن یَتُوبَ عَلَیْکُمْ وَیُرِیدُ الَّذِینَ یَتَّبِعُونَ الشَّهَوَاتِ أَن تَمِیلُواْ مَیْلاً عَظِیماً
ترجمه :
خداوند
میخواهد توبه شما را بپذیرد ( و به سوی طاعت و عبادت برگردید و از لوث
گناهان پاک و پاکیزه گردید ) و کسانی که به دنبال شهوات راه میافتند ،
میخواهند که ( از حق دور شوید و به سوی باطل بگرائید و از راه راست ) خیلی
منحرف گردید ( تا همچون ایشان شوید ) .
توضیحات :
« أَن تَمِیلُوا » : این که منحرف شوید . این که دور گردید .
سوره نساء آیه 28
متن آیه :
یُرِیدُ اللّهُ أَن یُخَفِّفَ عَنکُمْ وَخُلِقَ الإِنسَانُ ضَعِیفاً
ترجمه :
خداوند
میخواهد ( با وضع احکام سهل و ساده ) کار را بر شما آسان کند ( چرا که او
میداند که انسان در برابر غرائز و امیال خود ناتوان است ) و انسان ضعیف
آفریده شده است ( و در امر گرایش به زنان تاب مقاومت ندارد ) .
توضیحات :
« ضَعِیفاً » : حال است .
سوره نساء آیه 29
متن آیه :
یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ لاَ تَأْکُلُواْ أَمْوَالَکُمْ
بَیْنَکُمْ بِالْبَاطِلِ إِلاَّ أَن تَکُونَ تِجَارَةً عَن تَرَاضٍ
مِّنکُمْ وَلاَ تَقْتُلُواْ أَنفُسَکُمْ إِنَّ اللّهَ کَانَ بِکُمْ
رَحِیماً
ترجمه :
ای کسانی که ایمان آوردهاید !
اموال همدیگر را به ناحق ( یعنی از راههای نامشروعی همچون : دزدی ، خیانت ،
غصب ، ربا ، قمار ، و . . . ) نخورید مگر این که ( تصرّف شما در اموال
دیگران از طریق ) داد و ستدی باشد که از رضایت ( باطنی دو طرف ) سرچشمه
بگیرد ، و خودکشی مکنید و خون همدیگر را نریزید . بیگمان خداوند ( پیوسته )
نسبت به شما مهربان بوده ( و خواهد بود ) .
توضیحات :
«
بِالْبَاطِلِ » : به ناحق . از راه نامشروع . « إِلاّ أَن تَکُونَ
تِجَارَةً عَن تَرَاضٍ » : مگر این که اموال از راه تجارتی باشد که با
رضایت انجام پذیرد . در اینجا مستثنی منقطع است . حرف إِلاّ به معنی لیکن و
مگر است . اسم ( تَکُونَ ) ( هِیَ ) و به ( اموال ) برمیگردد . اسم (
تَکُونَ ) میتواند ( التِّجَارَة ) محذوف باشد . تقدیر چنین میشود :
إِلاّ أَن تَکُونَ ا لأمْوَالُ أَمْوَالَ تِجَارَةٍ . یا : إِلاّ أَن
تَکُونَ التِّجَارَةُ تِجَارَةً . « لا تَقْتُلُوا أَنفُسَکُمْ » : خودکشی
نکنید . با مخالفت اوامر خدا خویشتن را به هلاکت میندازید .
سوره نساء آیه 30
متن آیه :
وَمَن یَفْعَلْ ذَلِکَ عُدْوَاناً وَظُلْماً فَسَوْفَ نُصْلِیهِ نَاراً وَکَانَ ذَلِکَ عَلَى اللّهِ یَسِیراً
ترجمه :
و
کسی که چنین کاری ( یعنی خودکشی یا خوردن به ناحق اموال دیگران ) را
تجاوزگرانه و ستمگرانه مرتکب شود ، او را با آتش دوزخ میسوزانیم ، و این (
عمل هم ) برای خدا آسان است .
توضیحات :
«
عُدْواناً » : تجاوزگرانه . « ظُلْماً » : ستمگرانه . ( عُدْوَاناً وَ
ظُلْماً ) مصدرند و حال واقع شدهاند و تقدیر چنین است : مُتَعَدِّیاً وَ
ظالِماً . « یَسِیراً » : آسان .
سوره نساء آیه 31
متن آیه :
إِن تَجْتَنِبُواْ کَبَآئِرَ مَا تُنْهَوْنَ عَنْهُ نُکَفِّرْ عَنکُمْ سَیِّئَاتِکُمْ وَنُدْخِلْکُم مُّدْخَلاً کَرِیماً
ترجمه :
اگر
از گناهان کبیرهای بپرهیزید که از آن نهی شدهاید ، گناهان صغیره شما را (
با فضل و رحمت خود ) از شما میزدائیم و ( به شرط استغفار از کبائر و عدم
اصرار بر صغائر ) شما را به جایگاه ارزشمندی ( که بهشت برین است ) وارد
میگردانیم .
توضیحات :
« کَبَآئِرَ » : گناهان بزرگ
. گناهانی که در برابر آنها تهدید شدیدی آمده یا حدّی معیّن شده است . از
قبیل : انباز قراردادن برای خدا ، قتل ، سحر و جادو ، خوردن مال یتیم ،
رباخواری ، زنا ، تهمت زنا ، عقوق والدین ، شهادت دروغ و ناروا ، فرار از
جهاد . « مُدْخَلاً » : منزل و مأوی . اسم مکان باب افعال است .
سوره نساء آیه 32
متن آیه :
وَلاَ تَتَمَنَّوْاْ مَا فَضَّلَ اللّهُ بِهِ بَعْضَکُمْ عَلَى بَعْضٍ
لِّلرِّجَالِ نَصِیبٌ مِّمَّا اکْتَسَبُواْ وَلِلنِّسَاء نَصِیبٌ مِّمَّا
اکْتَسَبْنَ وَاسْأَلُواْ اللّهَ مِن فَضْلِهِ إِنَّ اللّهَ کَانَ بِکُلِّ
شَیْءٍ عَلِیماً
ترجمه :
آرزوی چیزی نکنید که
خداوند برخی از شما را با ( اعطای ) آن بر برخی دیگر برتری داده است ( و
مردان را در بعضی از چیزها بر زنان ، و زنان را در بعضی از چیزها بر مردان
فضیلت داده و مرحمت روا دیده است ) . مردان نصیبی دارند از آنچه فراچنگ
میآورند و زنان ( هم ) نصیبی دارند از آنچه به دست میآورند ( و هر یک از
زنان و مردان دارای سرشتی و حقوقی فراخور حال خود میباشند . پس با تلاش و
کوشش شبانهروزی رحمت و برکت خدای را بجوئید ) و طلب فضل او کنید . بیگمان
خداوند ( کاملاً ) آگاه از هر چیزی بوده ( و به هر نوعی ، چیزی بخشیده است
که شایستهاش بوده است ) .
توضیحات :
. . .
سوره نساء آیه 33
متن آیه :
وَلِکُلٍّ جَعَلْنَا مَوَالِیَ مِمَّا تَرَکَ الْوَالِدَانِ
وَالأَقْرَبُونَ وَالَّذِینَ عَقَدَتْ أَیْمَانُکُمْ فَآتُوهُمْ
نَصِیبَهُمْ إِنَّ اللّهَ کَانَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ شَهِیداً
ترجمه :
برای
هر یک ( از مردان و زنان ) وارثانی تعیین کردیم تا از میراث پدر و مادر و
نزدیکان برخوردار شوند ( و بر ترکه ایشان استیلاء یابند ) و به کسانی که با
آنان پیمان ( زناشوئی ) بستهاید ( و ایشان را به شوهری یا همسری
پذیرفتهاید ) بهره خودشان را ( به تمام و کمال ) بدهید ( و بدانید که )
بیگمان خدا بر هر چیزی حاضر و ناظر ( و مراقب رفتار و کردار شما ) بوده است
( و میباشد ) .
توضیحات :
« مَوَالِی » : جمع
مَوْلی ، سرپرستان . پیروان . در اینجا مراد وُرّاث است که حق ولایت یعنی
استحقاق دریافت ترکه و استیلاء بر آن را دارند . « مِمَّا » : از آنچه . بر
آنچه . « ألَّذِینَ عَقَدَتْ أَیْمَانُکُمْ » : مراد شوهران یا همسران و
یا همسوگندان و همپیمانان میباشد . « اَیْمَان » : جمع یمین ، قَسَم .
دست راست . زیرا که به هنگام معاهده دست راست خود را به هم میدادند و بر
انجام کاری همسوگند و همپیمان میشدند . « شَهِیداً » : مطّلع و آگاه .
حاضر و ناظر .
سوره نساء آیه 34
متن آیه :
الرِّجَالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّسَاء بِمَا فَضَّلَ اللّهُ بَعْضَهُمْ
عَلَى بَعْضٍ وَبِمَا أَنفَقُواْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ فَالصَّالِحَاتُ
قَانِتَاتٌ حَافِظَاتٌ لِّلْغَیْبِ بِمَا حَفِظَ اللّهُ وَاللاَّتِی
تَخَافُونَ نُشُوزَهُنَّ فَعِظُوهُنَّ وَاهْجُرُوهُنَّ فِی الْمَضَاجِعِ
وَاضْرِبُوهُنَّ فَإِنْ أَطَعْنَکُمْ فَلاَ تَبْغُواْ عَلَیْهِنَّ سَبِیلاً
إِنَّ اللّهَ کَانَ عَلِیّاً کَبِیراً
ترجمه :
مردان
بر زنان سرپرستند ( و در جامعه کوچک خانواده ، حق رهبری دارند و صیانت و
رعایت زنان بر عهده ایشان است ) بدان خاطر که خداوند ( برای نظام اجتماع ،
مردان را بر زنان در برخی از صفات برتریهائی بخشیده است و ) بعضی را بر
بعضی فضیلت داده است ، و نیز بدان خاطر که ( معمولاً مردان رنج میکشند و
پول به دست میآورند و ) از اموال خود ( برای خانواده ) خرج میکنند . پس
زنان صالحه آنانی هستند که فرمانبردار ( اوامر خدا و مطیع دستور شوهران خود
) بوده ( و خویشتن را از زنا به دور و اموال شوهران را از تبذیر محفوظ ) و
اَسرار ( زناشوئی ) را نگاه میدارند ؛ چرا که خداوند به حفظ ( آنها )
دستور داده است . ( زنان صالح چنین بودند ولیکن زنان ناصالح آنانی هستند
که سرکش میباشند ) و زنانی را که از سرکشی و سرپیچی ایشان بیم دارید ، پند
و اندرزشان دهید و ( اگر مؤثّر واقع نشد ) از همبستری با آنان خودداری
کنید و بستر خویش را جدا کنید ( و با ایشان سخن نگوئید . و اگر باز هم
مؤثّر واقع نشد و راهی جز شدّت عمل نبود ) آنان را ( تنبیه کنید و کتک
مناسبی ) بزنید . پس اگر از شما اطاعت کردند ( ترتیب تنبیه سهگانه را
مراعات دارید و از اخفّ به اشدّ نروید و جز این ) راهی برای ( تنبیه )
ایشان نجوئید ( و نپوئید و بدانید که ) بیگمان خداوند بلندمرتبه و بزرگ است
( و اگر ایشان را بیش از حدّ اذیّت و آزار کنید ، انتقام آنان را از شما
میگیرد ) .
توضیحات :
« قَوَّامُونَ » : جمع قَوّام
، صیغه مبالغه قائِم است و کسی را میگویند که شبانهروز به کار و بار
خانواده قیام کند و پیوسته در راه مصالح ایشان در تلاش باشد . سرپرست
خدمتگزار . « قَانِتَاتٌ » : خاشعان . مطیعان . « حَافِظَاتٌ لِّلْغَیْبِ »
: راز نگهداران . مراد از غیب هر آن چیزی است که از دیده شوهر به دور
میماند ، از قبیل : ناموس و اولاد و اموال . آنچه در خلوت میان زن و شوهر
میگذرد . « بِمَا حَفِظَ اللهُ » : به سبب فرمان خدا بدین حفظ . چنان که
خداوند اَسرار را حفظ فرموده است . بدان خاطر که خدا فرمان داده است که
درباره زنان ظلم و جور نشود و حقوق ایشان در جامعه مراعات شود . « نُشُوز »
: سرکشی و سرپیچی . « مَضَاجِع » : جمع مَضْجَع ، بِستر ، فِراش . « فَلا
تَبْغُوا » : نخواهید . خواستار نشوید .
سوره نساء آیه 35
متن آیه :
وَإِنْ خِفْتُمْ شِقَاقَ بَیْنِهِمَا فَابْعَثُواْ حَکَماً مِّنْ
أَهْلِهِ وَحَکَماً مِّنْ أَهْلِهَا إِن یُرِیدَا إِصْلاَحاً یُوَفِّقِ
اللّهُ بَیْنَهُمَا إِنَّ اللّهَ کَانَ عَلِیماً خَبِیراً
ترجمه :
و
اگر ( میان زن و شوهر اختلافی افتاد و ) ترسیدید ( که این کار باعث )
جدائی میان آنان شود ، داوری از خانواده شوهر ، و داوری از خانواده همسر (
انتخاب کنید و برای رفع و رجوع اختلاف ) بفرستید . اگر این دو داور جویای
اصلاح باشند ، خداوند آن دو را ( کمک نموده و در یکی از دو کار : سازش نیک و
خداپسندانه ، یا جدائی زیبا و معقولانه ) موفّق میگرداند . بیگمان خداوند
مطّلع ( بر ظاهر و باطن مردمان و ) آگاه ( از نیّات همگان ) است .
توضیحات :
«
شِقَاق » : اختلاف . جدائی . « حَکَماً » : داور . « یُوَفِّقِ اللهُ » :
مراد از توفیق خدا در کار سازش و الفت و محبّت مجدّد است ، و یا این که در
جدائی مفید به حال زن و شوهر . « إِبْعَثُوا » : بفرستید .
سوره نساء آیه 36
متن آیه :
وَاعْبُدُواْ اللّهَ وَلاَ تُشْرِکُواْ بِهِ شَیْئاً وَبِالْوَالِدَیْنِ
إِحْسَاناً وَبِذِی الْقُرْبَى وَالْیَتَامَى وَالْمَسَاکِینِ وَالْجَارِ
ذِی الْقُرْبَى وَالْجَارِ الْجُنُبِ وَالصَّاحِبِ بِالجَنبِ وَابْنِ
السَّبِیلِ وَمَا مَلَکَتْ أَیْمَانُکُمْ إِنَّ اللّهَ لاَ یُحِبُّ مَن
کَانَ مُخْتَالاً فَخُوراً
ترجمه :
( تنها ) خدا را
عبادت کنید و ( بس . و هیچ کس و ) هیچ چیزی را شریک او مکنید . و نیکی
کنید به پدر و مادر ، خویشان ، یتیمان ، درماندگان و بیچارگان ، همسایگانِ
خویشاوند ، همسایگانِ بیگانه ، همدمان ( در سفر و در حضر ، و همراهان و
همکاران ) ، مسافران ( نیازمندی که در شهر و مکان معیّنی اقامت ندارند ) ، و
بندگان و کنیزان . بیگمان خداوند کسی را دوست نمیدارد که خودخواه و
خودستا باشد .
توضیحات :
« إِحْسَاناً » : نیکیکردن
. مفعول مطلق برای فعل محذوف ( أَحْسِنُوا ) است و برای تأکید به کار رفته
است . « الْجَارِ ذِی الْقُرْبَیا » : همسایه نزدیک . « الْجَارِ
الْجُنُبِ » : همسایه بیگانه . همسایه دور . « الْجُنُب » : بیگانه . دور .
« الصَّاحِبِ بِالْجَنبِ » : همدم . همنشین . همکار ، همراه . همسفر . «
مُخْتَالاً » : خودخواه . متکبّر . اسم فاعل باب افتعال از واژه ( خُیَلاء )
است . « فَخُوراً » : فخرفروش . خودستا .
سوره نساء آیه 37
متن آیه :
الَّذِینَ یَبْخَلُونَ وَیَأْمُرُونَ النَّاسَ بِالْبُخْلِ وَیَکْتُمُونَ
مَا آتَاهُمُ اللّهُ مِن فَضْلِهِ وَأَعْتَدْنَا لِلْکَافِرِینَ عَذَاباً
مُّهِیناً
ترجمه :
( آنان ) کسانیند که خود بخل
میورزند و مردمان را نیز به بخل میخوانند ، و نعمتی را که خداوند بدیشان
داده است پنهان میدارند و ( نه خودشان از آن استفاده میکنند و نه دیگران
را از آن بهرهمند میسازند ، و پیوسته سعی در کفران نعمت مادی و معنوی
دارند ، اینان بدانند که ) ما برای کسانی که ( همچون ایشان ) کفران نعمت
میکنند ، عذاب خوارکنندهای آماده کردهایم .
توضیحات :
« أَعْتَدْنَا » : آماده کردهایم . تهیّه دیدهایم . « کَافِرِینَ » : پنهانکنندگان و نادیدهانگاران نعمت . کفرپیشگان .
سوره نساء آیه 38
متن آیه :
وَالَّذِینَ یُنفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ رِئَاء النَّاسِ وَلاَ یُؤْمِنُونَ
بِاللّهِ وَلاَ بِالْیَوْمِ الآخِرِ وَمَن یَکُنِ الشَّیْطَانُ لَهُ
قَرِیناً فَسَاء قِرِیناً
ترجمه :
و ( آنان )
کسانیند که اموال خود را ریاکارانه صرف میکنند و خودنمایانه میبخشند ( تا
مردم ایشان را ببینند و تعریف و تمجیدشان کنند ) و نه به خدا ایمان و نه
به آخرت باور دارند ، ( چرا که از شیطان پیروی کرده و شیطان ایشان را از
راه بدر برده است ) و هر که شیطان همدم او باشد ( چه بد همدمی برگزیده است و
) شیطان بدترین همدم است .
توضیحات :
« رِئَآءَ » :
ریا . خودنمائی . مصدر باب مفاعله و مفعولٌله است ، و یا حال ضمیر ( و )
در ( یُنفِقُونَ ) بشمار است و تقدیر چنین میشود : مُرَآئِینَ النَّاسَ . «
قَرِیناً » : همدم . همنشین . همصحبت .
سوره نساء آیه 39
متن آیه :
وَمَاذَا عَلَیْهِمْ لَوْ آمَنُواْ بِاللّهِ وَالْیَوْمِ الآخِرِ
وَأَنفَقُواْ مِمَّا رَزَقَهُمُ اللّهُ وَکَانَ اللّهُ بِهِم عَلِیماً
ترجمه :
چه
میشد اگر آنان به خدا و روز رستاخیز ایمان میآوردند و ( به انگیزه این
ایمان ، خالصانه در راه خدا ) از آنچه خدا بدیشان داده است بذل و بخشش
میکردند ( و اجر خود را از او دریافت میداشتند ؟ ) و خداوند آگاه از آنان
است .
توضیحات :
« مَاذَا عَلَیْهِمْ » : چه میشد اگر . چه زیانی میکردند اگر .
سوره نساء آیه 40
متن آیه :
إِنَّ اللّهَ لاَ یَظْلِمُ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ وَإِن تَکُ حَسَنَةً یُضَاعِفْهَا وَیُؤْتِ مِن لَّدُنْهُ أَجْراً عَظِیماً
ترجمه :
خداوند
( به کسی ) ذرّهای ظلم روا نمیدارد و ( از اجر کسی نمیکاهد ، ولی ) اگر
کار نیکی ( از کسی ) سر زند ، آن را چندین برابر میگرداند ، و از سوی خود
( به شخص نیکوکار ، جدای از چندین برابر اجر عملش ) پاداش بزرگی عطاء
میکند .
توضیحات :
« مِثْقَالَ » : وزن . اندازه .
« ذَرَّةٍ » : دانهای از آن گرد و غبار گونهای که به هنگام تابش خورشید
از سوراخی به درون منزل در میان پرتو نور دیده میشود . « مِثْقَالَ
ذَرَّةٍ » : هموزن ذرّهای . به اندازه ذرّهای . مراد کمترین و سبکترین
چیز است .
سوره نساء آیه 41
متن آیه :
فَکَیْفَ إِذَا جِئْنَا مِن کُلِّ أمَّةٍ بِشَهِیدٍ وَجِئْنَا بِکَ عَلَى هَؤُلاء شَهِیداً
ترجمه :
(
ای محمّد ! حال اینان ) چگونه خواهد بود بدان گاه که از هر ملّتی گواهی (
از پیغمبران برای شهادت بر قوم خود ) بیاوریم و تو را ( نیز به عنوان )
شاهدی بر ( قوم خود ، از جمله ) اینان ( یعنی تنگچشمان و نافرمایان )
بیاوریم ؟
توضیحات :
« کَیْفَ » : چگونه خواهد بود ؟ چه حالی پیدا خواهند کرد ؟ « شَهِیداً » : گواه ( نگا : بقره / 143 ) .
سوره نساء آیه 42
متن آیه :
یَوْمَئِذٍ یَوَدُّ الَّذِینَ کَفَرُواْ وَعَصَوُاْ الرَّسُولَ لَوْ
تُسَوَّى بِهِمُ الأَرْضُ وَلاَ یَکْتُمُونَ اللّهَ حَدِیثاً
ترجمه :
در
آن روز ( که چنین کارهائی به وقوع پیوندد ) کسانی که کفر را برگزیده و از
فرمان پیغمبر سر بر تافتهاند ، دوست میدارند که کاش ( همان گونه که
مردگان را در خاک دفن میکنند و خاک بر پیکرشان میریزند ، ایشان را نیز در
دل خاک دفن میکردند و ) زمین ( مزار ایشان ) را بر روی آنان صاف میکردند
( و همچون مردگان در خاک پنهان میشدند و چنین شرمندگی و درد و رنجی را
نمیدیدند . در آن روز آنان ) نمیتوانند ( کردار یا ) گفتاری را از خدا
پنهان سازند .
توضیحات :
« لَوْ تُسَوَّیا بِهِمُ
الأَرْضُ » : کاش زمین بر روی آنان صاف میشد ! کاش میشد زمین از هم
بشکافد و آنان را ببلعد و دوباره به هم برآید ! کاش همچون زمین خاک بودند و
از عقاب و عذاب میرستند !
سوره نساء آیه 43
متن آیه :
یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ لاَ تَقْرَبُواْ الصَّلاَةَ وَأَنتُمْ
سُکَارَى حَتَّىَ تَعْلَمُواْ مَا تَقُولُونَ وَلاَ جُنُباً إِلاَّ
عَابِرِی سَبِیلٍ حَتَّىَ تَغْتَسِلُواْ وَإِن کُنتُم مَّرْضَى أَوْ عَلَى
سَفَرٍ أَوْ جَاء أَحَدٌ مِّنکُم مِّن الْغَآئِطِ أَوْ لاَمَسْتُمُ
النِّسَاء فَلَمْ تَجِدُواْ مَاء فَتَیَمَّمُواْ صَعِیداً طَیِّباً
فَامْسَحُواْ بِوُجُوهِکُمْ وَأَیْدِیکُمْ إِنَّ اللّهَ کَانَ عَفُوّاً
غَفُوراً
ترجمه :
ای کسانی که ایمان آوردهاید ! در
حالی که مست هستید به نماز نایستید تا آن گاه که میدانید چه میگوئید ، و
به نماز نایستید در حالی که جنب هستید تا آن گاه که غسل میکنید ، مگر این
که مسافر باشید . و اگر مریض یا مسافر بودید و یا این که از پیشاب برگشتید
، و یا این که با زنان نزدیکی کردید و ( در همه این احوال ) آبی نیافتید ،
با خاک پاک تیمّم کنید و ( برای این منظور ، با خاک ) چهره و دستهایتان را
مسح کنید . بیگمان خداوند عفوکننده و آمرزنده است .
توضیحات :
«
لا تَقْرَبُوا الصَّلاةَ وَ أَنتُمْ سُکَارَیا » : در حال مستی نماز
نخوانید . این فرمان ، مقدّمه تحریم میخوارگی بود و سپس برابر سوره بقره
آیه 219 و سوره مائده آیههای 90 و 91 به طور قطعی حکم تحریم شرف نزول یافت
. معنی دیگر « لا تَقْرَبُوا الصَّلاةَ » ، این است که لا تَقْرَبُوا
مَواضِعَ الصَّلاةِ . یعنی : به مساجد نروید . « سُکَارَیا » : جمع
سَکْران ، مستان . « وَ لا جُنُباً إِلاّ عَابِرِی سَبِیلٍ » : در حالی که
جنب هستید به مساجد نروید مگر این که از آنجا عبور کنید . در حالی که جنب
هستید نماز نخوانید مگر مسافر باشید . « مَرْضَیا » : جمع مریض ، بیماران .
« الْغَآئِطِ » : زمین گود . مراد پیشاب و قضای حاجت است . « لامَسْتُمْ »
: آمیزش جنسی کردید . لمس نمودید . « صَعِیداً » : سطح زمین . زمین . خاک .
مفعولٌبه ( تیمّموا ) است یا منصوب به نزع خافض است . یعنی فَتیمّموا
بِصَِعیدٍ . « عَفُوّاً » : بسیار عفوکننده . بسیار زداینده گناهان .
سوره نساء آیه 44
متن آیه :
أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِینَ أُوتُواْ نَصِیباً مِّنَ الْکِتَابِ
یَشْتَرُونَ الضَّلاَلَةَ وَیُرِیدُونَ أَن تَضِلُّواْ السَّبِیلَ
ترجمه :
مگر
نمیبینی کسانی که بهرهای از کتاب ( های آسمانی سابق ) بدیشان داده شده
است ، ( با بهای هدایت ، ) ضلالت را میخرند و میخواهند که شما ( نیز
همچون ایشان ) گمراه شوید ؟
توضیحات :
« أَلَمْ تَرَ إِلَیا » : مگر نمیبینی ؟ مگر بیخبری ؟
سوره نساء آیه 45
متن آیه :
وَاللّهُ أَعْلَمُ بِأَعْدَائِکُمْ وَکَفَى بِاللّهِ وَلِیّاً وَکَفَى بِاللّهِ نَصِیراً
ترجمه :
خداوند
( از شما ) بهتر دشمنانتان را میشناسد ، و کافی است که خدا سرپرست ( و
نگهدارتان ) باشد ، و کافی است که خدا یاور ( و مددکارتان ) باشد .
توضیحات :
« کَفَیا » : کافی است . بسنده است .
سوره نساء آیه 46
متن آیه :
مِّنَ الَّذِینَ هَادُواْ یُحَرِّفُونَ الْکَلِمَ عَن مَّوَاضِعِهِ
وَیَقُولُونَ سَمِعْنَا وَعَصَیْنَا وَاسْمَعْ غَیْرَ مُسْمَعٍ وَرَاعِنَا
لَیّاً بِأَلْسِنَتِهِمْ وَطَعْناً فِی الدِّینِ وَلَوْ أَنَّهُمْ قَالُواْ
سَمِعْنَا وَأَطَعْنَا وَاسْمَعْ وَانظُرْنَا لَکَانَ خَیْراً لَّهُمْ
وَأَقْوَمَ وَلَکِن لَّعَنَهُمُ اللّهُ بِکُفْرِهِمْ فَلاَ یُؤْمِنُونَ
إِلاَّ قَلِیلاً
ترجمه :
برخی از یهودیان سخنان را
از جاهای خود منحرف میگردانند ( و کلام را از معانی اصلی به دور میدارند و
وارونه و چندگونه و چند پهلو صحبت میکنند ) و میگویند : شنیدیم ( سخن تو
را و به کار نگرفتیم ! ) و فرمان نبردیم ( و جز عصیان نیفزودیم ! ) بشنو (
سخنان ناروا و کاش نشنوی جز ) ناشنیدنی را . و ( میگفتند : ) ما را بپای (
ولی ) زبان را پیچ میدادند ( و به جای : راعِنا ، راعینا ، یعنی چوپان ما
، یا راعِناً ، یعنی : نازیبا ، میگفتند . . . ) و ( هدفشان ) ریشخند دین
بود ( و نفرین رسول ! ) ولی اگر آنان ( به جای این همه سخنان ناروا و
کارهای نازیبا ) میگفتند : شنیدیم و اطاعت کردیم و ( سخنان ما را ) بشنو و
به ما مهلت بده ( تا حقائق را درک کنیم ) به نفع و صلاح ایشان بود و ( با
واقعیّت سازگارتر و ) درستتر ، ولیکن خداوند آنان را به سبب کفرشان نفرین
نموده است ( و از رحمت خود مطرود و محروم فرموده است ) و لذا جز شمار اندکی
ایمان نمیآورند ( و داعی حق را لبّیک نمیگویند ) .
توضیحات :
«
الْکَلِمَ » : کلام . سخن . « غَیْرَ مُسْمَعٍ » : ناشنیدنی . حرف بد
نشنوی . گوش شنوا نداشته باشی . جز بد نشنوی . جز نیک نشنوی . واژه (
غَیْرَ ) حال است . « لَیّاً » : پیچدادن . از ماده ( لوی ) . مصدر است و
به معنی ( لاوینَ ) به کار رفته است و حال میباشد . ( نگا : آل عمران /
78 ) . « طَعْناً » : تمسخرکردن . مورد استهزاء قراردادن . ( طَعْناً )
عطف بر ( لَیّاً ) است و به معنی ( طَاعِنِینَ ) است ( نگا : مائده / 57 -
59 ) . « أَقْوَم » : دادگرانهتر و به صواب نزدیکتر . شایستهتر .
سوره نساء آیه 47
متن آیه :
یَا أَیُّهَا الَّذِینَ أُوتُواْ الْکِتَابَ آمِنُواْ بِمَا نَزَّلْنَا
مُصَدِّقاً لِّمَا مَعَکُم مِّن قَبْلِ أَن نَّطْمِسَ وُجُوهاً
فَنَرُدَّهَا عَلَى أَدْبَارِهَا أَوْ نَلْعَنَهُمْ کَمَا لَعَنَّا
أَصْحَابَ السَّبْتِ وَکَانَ أَمْرُ اللّهِ مَفْعُولاً
ترجمه :
ای
کسانی که کتاب ( آسمانی ) به شما داده شده است ! ایمان بیاورید بدانچه (
از قرآن بر محمّد ) نازل کردهایم و تصدیقکننده چیزی است که ( از کتاب
آسمانی ) با خود دارید ، پیش از آن که ( عذابی نصیب شما کنیم و بدان وسیله
آثار ) چهرههائی را محو کنیم ( و در آنها چشم و گوش و ابرو و بینی و لبی
بر جای نگذاریم ) و آنها را برگردانیم ( و همچون قسمت پشت خود صاف و زشت
گردند ) ، یا پیش از آن که ایشان را از رحمت خود بیبهره سازیم همان گونه
که یاران شنبه را ( یعنی آنانی که در روز شنبه ماهی میگرفتند ) نفرین کرده
و نابود نمودیم . و فرمان خدا انجامشدنی است .
توضیحات :
«
نَطْمِسَ » : محو کنیم . بزدائیم . وارونه و دگرگون کنیم . « وُجُوهاً » :
چهرهها . اشخاص . « نَلْعَنَهُمْ » : نفرینشان کنیم . هلاکشان سازیم . «
أَصْحَابَ السَّبْتِ » : پیروان شنبه . یهودیانی که نافرمانی خدا کردند و
در روز شنبه ماهیگیری نمودند و مورد خشم او قرار گرفتند ( نگا : اعراف /
163 - 166 ) .
سوره نساء آیه 48
متن آیه :
إِنَّ اللّهَ لاَ یَغْفِرُ أَن یُشْرَکَ بِهِ وَیَغْفِرُ مَا دُونَ ذَلِکَ
لِمَن یَشَاءُ وَمَن یُشْرِکْ بِاللّهِ فَقَدِ افْتَرَى إِثْماً عَظِیماً
ترجمه :
بیگمان
خداوند ( هرگز ) شرک به خود را نمیبخشد ، ولی گناهان جز آن را از هرکس که
خود بخواهد میبخشد . و هر که برای خدا شریکی قائل گردد ، گناه بزرگی را
مرتکب شده است .
توضیحات :
« مَا دُونَ » : کمتر از . جدای از . « إِفْتَرَیا » : به هم بافته است . بهتانکنان و دروغزنان ، مرتکب گردیده است .
سوره نساء آیه 49
متن آیه :
أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِینَ یُزَکُّونَ أَنفُسَهُمْ بَلِ اللّهُ یُزَکِّی مَن یَشَاءُ وَلاَ یُظْلَمُونَ فَتِیلاً
ترجمه :
مگر
آگاه نیستی از کسانی که خویشتن را پاک میشمارند ( و با لاف و گزاف خود را
متّقی قلمداد مینمایند ؟ ) . بلکه ( این تنها ) خدا است که ( چنان که
باید پاکان و ناپاکان را از هم میشناسد و ) کسانی را که خود بخواهد پاک
میدارد ( و میشمارد و به راه راست هدایت مینماید و به کسی کمترین ستمی
روا نمیدارد ) و بدیشان به اندازه نخ هسته خرما هم ظلم و جور نمیشود .
توضیحات :
«
یُزَکُّونَ » : پاک میشمارند . خود را بیهوده میستایند و در تمجید و
تعریف خود میکوشند ( نگا : بقره / 111 و مائده / 18 ) . « فَتِیلاً » :
نخگونه و رشته باریکی که در شکاف هسته خرما وجود دارد که در کمی و ناچیزی
بدان ضربالمثل میزنند . این واژه میتواند مفعول دوم یا تمییز باشد .
سوره نساء آیه 50
متن آیه :
انظُرْ کَیفَ یَفْتَرُونَ عَلَى اللّهِ الکَذِبَ وَکَفَى بِهِ إِثْماً مُّبِیناً
ترجمه :
بنگر
که چگونه به خدا دروغ میبندند ( و خویشتن را فرزندان خدا و عزیزان او
میدانند و میگویند که جز یهودیان و مسیحیان کسی به بهشت نمیرود . ) (
نگا : بقره / 111 و مائده / 18 ) و همین دروغ کافی است که گناه آشکاری باشد
( و بیانگر نیّت کثیف و عمل زشت ایشان گردد ) .
توضیحات :
«
کَفَیا بِهِ » : این دروغ و بهتان کافی است . « إِثْماً » : گناه . تمییز
است . « مُبِیناً » : آشکار . از مصدر ( إِبانَه ) که گاهی لازم است و گاهی
متعدّی . در اینجا به صورت لازم به کار رفته است .
سوره نساء آیه 51
متن آیه :
أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِینَ أُوتُواْ نَصِیباً مِّنَ الْکِتَابِ
یُؤْمِنُونَ بِالْجِبْتِ وَالطَّاغُوتِ وَیَقُولُونَ لِلَّذِینَ کَفَرُواْ
هَؤُلاء أَهْدَى مِنَ الَّذِینَ آمَنُواْ سَبِیلاً
ترجمه :
آیا
در شگفت نیستی از کسانی که بهرهای از ( دانش ) کتاب ( آسمانی ) بدیشان
رسیده است ( چگونه خویشتن را از هدایت کتابهای یزدان و راهنمائی خرد و فطرت
و ندای وجدان به دور داشتهاند و ) به بتان و شیطان ایمان میآورند ( و به
دنبال اوهام و خرافات راه میافتند و به پرستش معبودهای باطل میپردازند )
و درباره کافران ( قریش ) میگویند که اینان از مسلمانانی برحقّتر و
راهیافتهترند ( که اسلام را قبول و محمّد را به پیشوائی پذیرفتهاند ! )
.
توضیحات :
« جِبْت » : هر چیزی که جز خدا پرستیده
شود ، اعم از شیطان یا جادوگر یا غیبگو و . . . « طَاغُوت » : هر معبودی
جز خدا . هر کس و هر چیزی که اطاعت از آن ، مایه طغیان و دوری از راه حق
شود ، چه آفریدهای که پرستیده شود ، و چه فرماندهی که در شرّ و بدی از او
فرمانبرداری گردد ، و چه اهریمنی باشد که انسان را از راه بدر برد . مفرد و
جمع و مذکّر و مؤنّث در آن یکسان است . « یَقُولُونَ لِلَّذِینَ کَفَرُوا .
. . » : درباره مشرکان میگفتند . حرف لام به معنی ( فِی ) است ( نگا :
احقاف / 7 و11 ) .
سوره نساء آیه 52
متن آیه :
أُوْلَئِکَ الَّذِینَ لَعَنَهُمُ اللّهُ وَمَن یَلْعَنِ اللّهُ فَلَن تَجِدَ لَهُ نَصِیراً
ترجمه :
آنان
کسانیند که خداوند ایشان را نفرین نموده است ( و از رحمت خود محروم کرده
است و رسوایشان داشته است ) و هر که را خداوند نفرین کند ( و از درگاه
مرحمت و محبّت خود براند ) کسی را نخواهی یافت که یاور او گردد ( و وی را
از خشم خدا پناه دهد و برهاند ) .
توضیحات :
« نَصِیراً » : یاور . مددکار . صیغه مبالغه ( ناصر ) است .
سوره نساء آیه 53
متن آیه :
أَمْ لَهُمْ نَصِیبٌ مِّنَ الْمُلْکِ فَإِذاً لاَّ یُؤْتُونَ النَّاسَ نَقِیراً
ترجمه :
آیا
آنان را بهرهای از ملک است ؟ ( اگر ملک و قدرت در دست ایشان بود ) در
این صورت ( پشیزی و سرسوزنی و حتّی به ) اندازه سوراخ هسته خرما ( که از آن
خرما جوانه میزند و ناچیزترین شیء بشمار است ) به مردم نمیدادند .
توضیحات :
«
أَمْ » : آیا . بلکه آیا . « مُلْک » : حکومت و سلطنت . سلطه و قدرت . «
نَقِیراً » : نقطهای در پشت هسته خرما . گودی سوراخگونهای در پشت هسته
خرما . چیز کم و بیارزش را بدان مثل میزنند ، همان گونه که در فارسی به
پشیز و سرسوزن مثل میزنند .
سوره نساء آیه 54
متن آیه :
أَمْ یَحْسُدُونَ النَّاسَ عَلَى مَا آتَاهُمُ اللّهُ مِن فَضْلِهِ
فَقَدْ آتَیْنَا آلَ إِبْرَاهِیمَ الْکِتَابَ وَالْحِکْمَةَ وَآتَیْنَاهُم
مُّلْکاً عَظِیماً
ترجمه :
آیا آنان بر چیزی حسد
میبرند که خداوند از روی فضل و رحمت خود ( با برانگیختن محمّد ) به مردم (
عرب ) داده است ؟ ما که به آل ابراهیم ( که ابراهیم نیای شما و ایشان است
) کتاب ( آسمانی ) و پیغمبری و پادشاهی عظیمی دادیم . ( مانند : سلطنت
یوسف در مصر ، و شاهی داود و سلیمان در شام ) .
توضیحات :
«
النَّاس » : توده مردم . در اینجا مراد پیغمبر ، یا او و مؤمنان ، و یا
ملّت عرب است . « الْحِکْمَة » : شناخت اسرار شریعت و رموز اشیاء . فهم
اسرار موجود در کتاب آسمانی . نبوّت . « مُلْکاً عَظِیماً » : مراد حکومت
بر دلها یا سلطنت بر ممالک از سوی برخی از پیغمبران ابراهیمی است .
سوره نساء آیه 55
متن آیه :
فَمِنْهُم مَّنْ آمَنَ بِهِ وَمِنْهُم مَّن صَدَّ عَنْهُ وَکَفَى بِجَهَنَّمَ سَعِیراً
ترجمه :
ولی
جمعی از آنان که ( ابراهیم و آل ابراهیم در میانشان مبعوث شده بودند ) به
کتاب ( آسمانی مُنزَل بر خود ) ایمان آوردند ، و در میانشان کسانی بودهاند
که دیگران را از کتاب آسمانی بازداشتهاند و خود نیز از آن رویگردان
شدهاند ، آتش فروزان و زبانهکشان دوزخ ( برای چنین افراد روگردان و
بازدارنده ) بسنده است .
توضیحات :
« بِهِ » : مرجع
ضمیر ( ه ) کتاب ، پیغمبر اسلام ، ابراهیم ، و آل ابراهیم میتواند باشد . «
صَدَّ عَنْهُ » : از آن جلوگیری کرد . از آن انصراف پیدا کرد و بدان پشت
نمود . « سَعِیراً » : سوزان و فروزان .
سوره نساء آیه 56
متن آیه :
إِنَّ الَّذِینَ کَفَرُواْ بِآیَاتِنَا سَوْفَ نُصْلِیهِمْ نَاراً
کُلَّمَا نَضِجَتْ جُلُودُهُمْ بَدَّلْنَاهُمْ جُلُوداً غَیْرَهَا
لِیَذُوقُواْ الْعَذَابَ إِنَّ اللّهَ کَانَ عَزِیزاً حَکِیماً
ترجمه :
بیگمان
کسانی که آیات و دلائل ما را انکار کرده و انبیاء ما را تکذیب نمودهاند ،
بالاخره ایشان را به آتش شگفتی وارد میگردانیم و بدان میسوزانیم . هر
زمان که پوستهای ( بدن ) آنان بریان و سوخته شود ، پوستهای دیگری به جای
آنها قرار میدهیم تا ( چشش درد ، مستمر باشد و ) مزه عذاب را بچشند .
خداوند ، توانا ( بر عذاب منکران و کافران و ) حکیم است ( و از روی حکمت
کیفر میدهد ) .
توضیحات :
« نَضِجَتْ » : بریان شد . سوخت .
سوره نساء آیه 57
متن آیه :
وَالَّذِینَ آمَنُواْ وَعَمِلُواْ الصَّالِحَاتِ سَنُدْخِلُهُمْ جَنَّاتٍ
تَجْرِی مِن تَحْتِهَا الأَنْهَارُ خَالِدِینَ فِیهَا أَبَداً لَّهُمْ
فِیهَا أَزْوَاجٌ مُّطَهَّرَةٌ وَنُدْخِلُهُمْ ظِلاًّ ظَلِیلاً
ترجمه :
و
امّا کسانی را که ( بدانچه به سویشان آمده است ) ایمان آوردهاند و کارهای
شایسته کردهاند به باغهائی ( از بهشت برین ) وارد خواهیم ساخت که
رودبارها در زیر ( درختان ) آنها جاری است . در آنجاها ( زندگانیشان هرگز
پایان نمیگیرد و ) جاودانه تا به ابد میمانند . در آنجاها همسران
پاکیزهای ( و به دور از آلودگیها و عیبها ) دارند . و آنان را ( زندگی
پرناز و نعمتی میدهیم و ) به سایه ( عزّت و رفاهیّت ) گستردهای داخل
میگردانیم .
توضیحات :
« ظِلاًّ » : سایه . مراد
نعمت و رفاهیّت همیشگی است . « ظَلِیلا » : سایهدار . دائم . « ظِلاًّ
ظَلِیلاً » : مراد ناز و نعمت فراوان و رفاهیّت جاویدان است . عربها وقتی
که بخواهند در چیزی مبالغه کنند ، از لفظ واژه مورد نظر صفتی برای کلمه
میسازند . مثلاً میگویند : لَیْلٌ أَلْیَلُ ، یَوْمٌ أَیْوَمُ ، شِعْرٌ
شاعِرٌ ، ظِلٌّ ظَلیلٌ .
سوره نساء آیه 58
متن آیه :
إِنَّ اللّهَ یَأْمُرُکُمْ أَن تُؤدُّواْ الأَمَانَاتِ إِلَى أَهْلِهَا
وَإِذَا حَکَمْتُم بَیْنَ النَّاسِ أَن تَحْکُمُواْ بِالْعَدْلِ إِنَّ
اللّهَ نِعِمَّا یَعِظُکُم بِهِ إِنَّ اللّهَ کَانَ سَمِیعاً بَصِیراً
ترجمه :
بیگمان
خداوند به شما ( مؤمنان ) دستور میدهد که امانتها را ( اعم از آنچه خدا
شما را در آن امین شمرده ، و چه چیزهائی که مردم آنها را به دست شما سپرده و
شما را در آنها امین دانستهاند ) به صاحبان امانت برسانید ، و هنگامی که
در میان مردم به داوری نشستید این که دادگرانه داوری کنید . ( این اندرز
خدا است و آن را آویزه گوش خود سازید و بدانید که ) خداوند شما را به
بهترین اندرز پند میدهد ( و شما را به انجام نیکیها میخواند ) . بیگمان
خداوند دائماً شنوای ( سخنان و ) بینا ( ی کردارتان ) بوده و میباشد ( و
میداند چه کسی در امانت خیانت روا میدارد یا نمیدارد ، و چه کسی دادگری
میکند یا نمیکند ) .
توضیحات :
« الأمَانَاتِ » :
امانتها . هر چیز که حق دیگران بدان تعلّق گیرد و نگهداری و پسدادن آن به
صاحب آن واجب باشد . دانش امانت است . مال امانت است . تکالیف خدا و ودائع
مردم امانت است . « حَکَمْتُمْ » : داوری کردید . « نِعِمَّا » : بهترین
چیز . اصل آن : نِعْمَ ما است .
سوره نساء آیه 59
متن آیه :
یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ أَطِیعُواْ اللّهَ وَأَطِیعُواْ
الرَّسُولَ وَأُوْلِی الأَمْرِ مِنکُمْ فَإِن تَنَازَعْتُمْ فِی شَیْءٍ
فَرُدُّوهُ إِلَى اللّهِ وَالرَّسُولِ إِن کُنتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللّهِ
وَالْیَوْمِ الآخِرِ ذَلِکَ خَیْرٌ وَأَحْسَنُ تَأْوِیلاً
ترجمه :
ای
کسانی که ایمان آوردهاید ! از خدا ( با پیروی از قرآن ) و از پیغمبر (
خدا محمّد مصطفی با تمسّک به سنّت او ) اطاعت کنید ، و از کارداران و
فرماندهان مسلمان خود فرمانبرداری نمائید ( مادام که دادگر و حقّگرا بوده و
مجری احکام شریعت اسلام باشند ) و اگر در چیزی اختلاف داشتید ( و در امری
از امور کشمکش پیدا کردید ) آن را به خدا ( با عرضه به قرآن ) و پیغمبر او (
با رجوع به سنّت نبوی ) برگردانید ( تا در پرتو قرآن و سنّت ، حکم آن را
بدانید . چرا که خدا قرآن را نازل ، و پیغمبر آن را بیان و روشن داشته است .
باید چنین عمل کنید ) اگر به خدا و روز رستاخیز ایمان دارید . این کار (
یعنی رجوع به قرآن و سنّت ) برای شما بهتر و خوش فرجامتر است .
توضیحات :
«
أُوْلِیالأمْرِ » : کارداران . کارگزاران . امراء و فرمانروایان . «
مِنکُمْ » : از خودتان . یعنی کارداران و حکّام باید مسلمان باشند و در راه
شریعت ، و نه معصیت گام بردارند . « تَأْوِیلاً » : از حیث عاقبت و
سرانجام .
سوره نساء آیه 60
متن آیه :
أَلَمْ
تَرَ إِلَى الَّذِینَ یَزْعُمُونَ أَنَّهُمْ آمَنُواْ بِمَا أُنزِلَ
إِلَیْکَ وَمَا أُنزِلَ مِن قَبْلِکَ یُرِیدُونَ أَن یَتَحَاکَمُواْ إِلَى
الطَّاغُوتِ وَقَدْ أُمِرُواْ أَن یَکْفُرُواْ بِهِ وَیُرِیدُ الشَّیْطَانُ
أَن یُضِلَّهُمْ ضَلاَلاً بَعِیداً
ترجمه :
( ای
پیغمبر ! ) آیا تعجّب نمیکنی از کسانی که میگویند که آنان بدانچه بر تو
نازل شده و بدانچه پیش از تو نازل شده ایمان دارند ( ولی با وجود تصدیق
کتابهای آسمانی ، به هنگام اختلاف ) میخواهند داوری را به پیش طاغوت ببرند
( و حکم او را به جای حکم خدا بپذیرند ؟ ! ) . و حال آن که بدیشان فرمان
داده شده است که ( به خدا ایمان داشته و ) به طاغوت ایمان نداشته باشند . و
اهریمن میخواهد که ایشان را بسی گمراه ( و از راه حق و حقیقت بدر ) کند
.
توضیحات :
« یَزْعُمُونَ » : گمان میبرند . بر
این اندیشهاند . میگویند . « أَن یَتَحاکَمُوا » : این که داوری طلب کنند
. « الطَّاغُوت » : آنچه اطاعت از او مایه افزایش طغیان و دوری از حق و
حقیقت گردد ( نگا : بقره / 256 ) . « بَعِیداً » : فراوان .
سوره نساء آیه 61
متن آیه :
وَإِذَا قِیلَ لَهُمْ تَعَالَوْاْ إِلَى مَا أَنزَلَ اللّهُ وَإِلَى
الرَّسُولِ رَأَیْتَ الْمُنَافِقِینَ یَصُدُّونَ عَنکَ صُدُوداً
ترجمه :
و
زمانی که بدیشان گفته شود : به سوی چیزی بیائید که خداوند آن را ( بر
محمّد ) نازل کرده است ، و به سوی پیغمبر روی آورید ( تا قرآن را برای شما
بخواند و رهنمودتان دارد ) ، منافقان را خواهی دید که سخت به تو پشت
میکنند ( و از تو میگریزند و دیگران را نیز از تو باز میدارند ) .
توضیحات :
« تَعَالَوْا » : بیائید . « صُدُوداً » : پشتکردن . بازداشتن .
سوره نساء آیه 62
متن آیه :
فَکَیْفَ إِذَا أَصَابَتْهُم مُّصِیبَةٌ بِمَا قَدَّمَتْ أَیْدِیهِمْ
ثُمَّ جَآؤُوکَ یَحْلِفُونَ بِاللّهِ إِنْ أَرَدْنَا إِلاَّ إِحْسَاناً
وَتَوْفِیقاً
ترجمه :
امّا چگونه است که چون به سبب
( خبث نفوس و سوء ) اعمالشان بلائی بدانان رسد ( و پناهی جز تو نداشته
باشند ) به پیش تو میآیند و به خدا سوگند میخورند که ما ( از اقوال و
اعمال خود منظوری و ) مقصودی جز خیرخواهی ( مردم ) و اتّحاد ( ملّت )
نداشتهایم .
توضیحات :
« إِنْ أَرَدْنَا » : اراده
نکردهایم . نخواستهایم . ( إِنْ ) حرف نفی و به معنی ( ما ) است . «
إِحْسَاناً » : خیرخواهی . نیکوکاری . « تَوْفِیقاً » : صلح و صفا
راهانداختن . اتّحاد و اتّفاق بخشیدن .
سوره نساء آیه 63
متن آیه :
أُولَئِکَ الَّذِینَ یَعْلَمُ اللّهُ مَا فِی قُلُوبِهِمْ فَأَعْرِضْ
عَنْهُمْ وَعِظْهُمْ وَقُل لَّهُمْ فِی أَنفُسِهِمْ قَوْلاً بَلِیغاً
ترجمه :
آنان
کسانیند که خداوند میداند در دلهایشان چیست ( و پندارشان بر چه روال و
گفتارشان در چه مسیری است ) . پس از ایشان کنارهگیری کن ( و به سخنانشان
توجّه مکن و به سوی حق دعوتشان نما ) و اندرزشان بده و با گفتار رسائی که
به ( اعماق ) درونشان رسوخ کند با آنان سخن بگوی ( و نتائج اعمالشان را
بدیشان گوشزد نما ) .
توضیحات :
« أَعْرِضْ عَنْهُمْ
» : از ایشان روی بگردان . مراد عدم توجّه به منافقان و خودداری از معاقبه
آنان به خاطر مصلحت در آن زمان و اوان است . « بَلِیغاً » : رسا . مؤثّر
.
سوره نساء آیه 64
متن آیه :
وَمَا
أَرْسَلْنَا مِن رَّسُولٍ إِلاَّ لِیُطَاعَ بِإِذْنِ اللّهِ وَلَوْ
أَنَّهُمْ إِذ ظَّلَمُواْ أَنفُسَهُمْ جَآؤُوکَ فَاسْتَغْفَرُواْ اللّهَ
وَاسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُواْ اللّهَ تَوَّاباً رَّحِیماً
ترجمه :
و
هیچ پیغمبری را نفرستادهایم مگر بدین منظور که به فرمان خدا از او اطاعت
شود ( پس اطاعت از او ، اطاعت از خدا ، و سرکشی از دستور او ، سرکشی از
دستور خدا بوده است ) . و اگر آنان بدان هنگام که ( با نفاق و دروغگوئی و
زیر پاگذاشتن فرمان خدا ) به خود ستم میکردند ، به نزد تو میآمدند و از
خدا طلب آمرزش مینمودند و پیغمبر هم برای آنان درخواست بخشش میکرد ،
بیگمان خدا را بس توبهپذیر و مهربان مییافتند .
توضیحات :
. . .
سوره نساء آیه 65
متن آیه :
فَلاَ وَرَبِّکَ لاَ یُؤْمِنُونَ حَتَّىَ یُحَکِّمُوکَ فِیمَا شَجَرَ
بَیْنَهُمْ ثُمَّ لاَ یَجِدُواْ فِی أَنفُسِهِمْ حَرَجاً مِّمَّا قَضَیْتَ
وَیُسَلِّمُواْ تَسْلِیماً
ترجمه :
امّا ، نه ! به
پروردگارت سوگند که آنان مؤمن بشمار نمیآیند تا تو را در اختلافات و
درگیریهای خود به داوری نطلبند و سپس ملالی در دل خود از داوری تو نداشته و
کاملاً تسلیم ( قضاوت تو ) باشند .
توضیحات :
« شَجَرَ » : درگرفت . کشمکش و اختلاف شد . « حَرَجاً » : دلتنگی ، ناراحتی . « قَضَیْتَ » : داوری کردی .
سوره نساء آیه 66
متن آیه :
وَلَوْ أَنَّا کَتَبْنَا عَلَیْهِمْ أَنِ اقْتُلُواْ أَنفُسَکُمْ أَوِ
اخْرُجُواْ مِن دِیَارِکُم مَّا فَعَلُوهُ إِلاَّ قَلِیلٌ مِّنْهُمْ وَلَوْ
أَنَّهُمْ فَعَلُواْ مَا یُوعَظُونَ بِهِ لَکَانَ خَیْراً لَّهُمْ
وَأَشَدَّ تَثْبِیتاً
ترجمه :
و اگر ما ( با تعیین
تکلیفات طاقتفرسائی همچون جهاد مستمر ) بر آنان واجب میکردیم که ( در راه
خدا ، خود را در معرض تلف قرار داده و ) خویشتن را بکشید ، و یا این که (
برای جهاد ترک یار و دیارتان کنید و ) از سرزمین خود بیرون روید ، این کار
را جز گروه اندکی از آنان انجام نمیدادند ( و اطاعت فرمان نمیکردند ) . و
اگر اندرزهائی را که به آنان داده میشد انجام میدادند ( و دستور را به
کار میبستند ، در دنیا و آخرت ) برای آنان بهتر بود و ( ایمان ) ایشان را
پابرجاتر میکرد .
توضیحات :
« أُقْتُلُوا
أَنفُسَکُمْ » : خویشتن را بکشید . مراد این که در راه خدا جهاد کنید و خود
را به کشتن دهید و دشمنان همنوع خود را بکشید . « تَثْبِیتاً » : پابرجا و
استوار کردن .
سوره نساء آیه 67
متن آیه :
وَإِذاً لَّآتَیْنَاهُم مِّن لَّدُنَّا أَجْراً عَظِیماً
ترجمه :
و در این صورت ، از سوی خود پاداش بزرگی بدیشان میدادیم .
توضیحات :
« مِن لَّدُنَّا » : از جانب خود .
سوره نساء آیه 68
متن آیه :
وَلَهَدَیْنَاهُمْ صِرَاطاً مُّسْتَقِیماً
ترجمه :
و هر آینه آنان را به راه راستی ( که افراط و تفریطی در آن نمیباشد و به بهشت منتهی میشود ) رهنمود میکردیم .
توضیحات :
. . .
سوره نساء آیه 69
متن آیه :
وَمَن یُطِعِ اللّهَ وَالرَّسُولَ فَأُوْلَئِکَ مَعَ الَّذِینَ أَنْعَمَ
اللّهُ عَلَیْهِم مِّنَ النَّبِیِّینَ وَالصِّدِّیقِینَ وَالشُّهَدَاء
وَالصَّالِحِینَ وَحَسُنَ أُولَئِکَ رَفِیقاً
ترجمه :
و
کسی که از خدا و پیغمبر ( با تسلیم در برابر فرمان آنان و رضا به حکم
ایشان ) اطاعت کند ، او ( در روز رستاخیز به بهشت رود و همراه و ) همنشین
کسانی خواهد بود که ( مقرّبان درگاهند و ) خداوند بدیشان نعمت ( هدایت )
داده است ( و مشمول الطاف خود نموده است و بزرگواری خویش را بر آنان تمام
کرده است . آن مقرّبانی که او همدمشان خواهد بود ، عبارتند ) از پیغمبران و
راستروان ( و راستگویانی که پیغمبران را تصدیق کردند و بر راه آنان رفتند )
و شهیدان ( یعنی آنان که خود را در راه خدا فدا کردند ) و شایستگان ( یعنی
سایر بندگانی که درون و بیرونشان به زیور طاعت و عبادت آراسته شد ) ، و
آنان چه اندازه دوستان خوبی هستند !
توضیحات :
« وَ
حَسُنَ أُوْلئِکَ رَفِیقاً » : آنان چه دوستان نیکو و خوبیند . واژه (
رَفِیقاً ) تمییز یا حال است ، و تقدیر چنین است که : مِن جِهَةِ
کَوْنِهِمْ رُفَقَآءَ لِلْمُطِیعِینَ ؛ یا این که : حالَ کَوْنِهِمْ
رُفَقَآءَ لِلْمُطِیعِینَ . علّت مفرد آمدن رفیق این است که در وزن ( فَعیل
) مفرد و غیرمفرد یکسان است . یا در باب تمییز به مفرد اکتفاء شده است ، و
. . .
سوره نساء آیه 70
متن آیه :
ذَلِکَ الْفَضْلُ مِنَ اللّهِ وَکَفَى بِاللّهِ عَلِیماً
ترجمه :
این
( منزلت بزرگی که به مطیعان فرمان خدا و پیغمبر داده میشود ) موهبتی از
سوی خدا ( برای ایشان ) است و ( خداوند باخبر از اعمال بندگان است و پاداش
ایشان را به بهترین وجه میدهد ، و برای بندگانی که راه طاعت او میپویند و
رضای وی میجویند ) کافی است که خدا آگاه باشد .
توضیحات :
«
ذلِکَ الْفَضْلُ مِنَ اللهِ » : ذلِکَ مبتدا ، و فَضْل عطف بیان ، و مِنَ
اللهِ خبر است . یا این که فَضْل خبر اوّل و مِنَ اللهِ خبر دوم است .
سوره نساء آیه 71
متن آیه :
یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ خُذُواْ حِذْرَکُمْ فَانفِرُواْ ثُبَاتٍ أَوِ انفِرُواْ جَمِیعاً
ترجمه :
ای
کسانی که ایمان آوردهاید ! احتیاط نمائید و آمادگی خود را ( برای مقابله
با دشمنان ) حفظ کنید ، و ( برابر تاکتیک زمان و مکان ) دسته دسته یا همگی
با هم ( به سوی جنگ ) بیرون روید .
توضیحات :
«
حِذْر » : احتیاط . آماده باش . سلاح و ابزار . « إِنفِرُوا » : بیرون روید
. « ثُبَات » : جمع مؤنّث سالم ثُبَة از ماده ( ثَبْی ) ، دستهها ،
گروهها . حال ضمیر ( و ) در ( إِنفِرُوا ) اوّل است . « جَمِیعاً » : همگی ،
حال ضمیر ( و ) در ( إِنفِرُوا ) دوم است .
سوره نساء آیه 72
متن آیه :
وَإِنَّ مِنکُمْ لَمَن لَّیُبَطِّئَنَّ فَإِنْ أَصَابَتْکُم مُّصِیبَةٌ
قَالَ قَدْ أَنْعَمَ اللّهُ عَلَیَّ إِذْ لَمْ أَکُن مَّعَهُمْ شَهِیداً
ترجمه :
در
میان شما گروهی هستند که ( منافقند و خویشتن را جزو شما قلمداد مینمایند و
به جهاد نمیروند و ) سستی میکنند و دیگران را نیز سست مینمایند و از
جنگ بازمیدارند . پس اگر مصیبتی به شما رسید ( طعنهزنان ) میگویند : به
راستی خداوند به ما لطف فرمود که جزو آنان ( در جنگ ) شرکت نداشتیم .
توضیحات :
«
مَنْ » : کسی که . در اینجا مراد گروه منافقانی است که به زبان ، خود را
مسلمان میدانستند ، و ( مِنکُمْ ) بیانگر این گفته بیمحتوای آنان است . «
یُبَطِّئَنَّ » : سستی و کندی میکنند . دیگران را سست و کند میسازند . «
شَهِیداً » : حاضر .
سوره نساء آیه 73
متن آیه :
وَلَئِنْ أَصَابَکُمْ فَضْلٌ مِّنَ الله لَیَقُولَنَّ کَأَن لَّمْ تَکُن
بَیْنَکُمْ وَبَیْنَهُ مَوَدَّةٌ یَا لَیتَنِی کُنتُ مَعَهُمْ فَأَفُوزَ
فَوْزاً عَظِیماً
ترجمه :
و اگر رحمت خدا دربرتان
گرفت ( و پیروزی و غنیمتی به شما دست داد ) درست مثل این که هرگز میان شما و
ایشان مودّت و دوستی نبوده ، میگویند : ای کاش ! ما هم با آنان میبودیم و
( از این پیروزی و دستاورد فراوانِ غنیمت ) بسی بهره میبردیم .
توضیحات :
«
یَا لَیْتَنی کُنتُ مَعَهُمْ » : ای کاش با آنان میبودیم ! البتّه آرزوی
بودنشان به خاطر عزّت اسلام نبود ، بلکه برای طلب مال دنیا بود .
سوره نساء آیه 74
متن آیه :
فَلْیُقَاتِلْ فِی سَبِیلِ اللّهِ الَّذِینَ یَشْرُونَ الْحَیَاةَ
الدُّنْیَا بِالآخِرَةِ وَمَن یُقَاتِلْ فِی سَبِیلِ اللّهِ فَیُقْتَلْ أَو
یَغْلِبْ فَسَوْفَ نُؤْتِیهِ أَجْراً عَظِیماً
ترجمه :
باید
در راه خدا کسانی جنگ کنند که زندگی دنیا را به آخرت میفروشند ( و فانی
را با باقی معاوضه میکنند ) . و هر کس در راه خدا بجنگد و کشته شود و یا
این که پیروز گردد ، ( در هر دو صورت در آخرت ) پاداش بزرگی بدو میدهیم
.
توضیحات :
« فَلْیُقَاتِلْ » : باید جنگ کند و به
پیکار پردازد . « الَّذِینَ » : فاعل فَلْیُقاتِلْ است . « یَشْرُونَ » :
میفروشند . فعل ثلاثی مجرّد و از باب دوم است .
سوره نساء آیه 75
متن آیه :
وَمَا لَکُمْ لاَ تُقَاتِلُونَ فِی سَبِیلِ اللّهِ وَالْمُسْتَضْعَفِینَ
مِنَ الرِّجَالِ وَالنِّسَاء وَالْوِلْدَانِ الَّذِینَ یَقُولُونَ رَبَّنَا
أَخْرِجْنَا مِنْ هَذِهِ الْقَرْیَةِ الظَّالِمِ أَهْلُهَا وَاجْعَل
لَّنَا مِن لَّدُنکَ وَلِیّاً وَاجْعَل لَّنَا مِن لَّدُنکَ نَصِیراً
ترجمه :
چرا
باید در راه خدا و ( نجات ) مردان و زنان و کودکان درمانده و بیچارهای
نجنگید که ( فریاد برمیآورند و ) میگویند : پروردگارا ! ما را از این شهر
و دیاری که ساکنان آن ستمکارند ( و بر ما بیچارگان ستم روا میدارند )
خارج ساز ، و از جانب خود سرپرست و حمایتگری برای ما پدید آور ، و از سوی
خود یاوری برایمان قرار بده ( تا ما را یاری کند و از دست ظالمان برهاند )
.
توضیحات :
« مَا لَکُمْ » : شما را چه رسیده است ؟
کی سزاوار شما است ؟ « الْمُسْتَضْعَفِینَ » : کسانی که بر اثر ستم یا
فشار دیگران ، از نظر فرهنگی ، اقتصادی ، اجتماعی ، و غیره تضعیف شده باشند
و تاب و توان مبارزه آن چنانی برایشان نمانده باشد . « الْوِلْدَان » :
جمع وَلید : کودکان . بندگان . « الْقَرْیَة » : شهر . مراد مکّه به طور
خاصّ و هرگونه شهر و دیاری به طور عام است . « الظَّالِمِ أَهْلُهَا » :
اهل آنجا ستمگرند . واژه ( ظالم ) صفت ( قریة ) و با توجّه به اهل مذکّر
آمده است . و واژه ( اهل ) فاعل ( ظالم ) است .
سوره نساء آیه 76
متن آیه :
الَّذِینَ آمَنُواْ یُقَاتِلُونَ فِی سَبِیلِ اللّهِ وَالَّذِینَ
کَفَرُواْ یُقَاتِلُونَ فِی سَبِیلِ الطَّاغُوتِ فَقَاتِلُواْ أَوْلِیَاء
الشَّیْطَانِ إِنَّ کَیْدَ الشَّیْطَانِ کَانَ ضَعِیفاً
ترجمه :
کسانی
که ایمان آوردهاند ، در راه یزدان میجنگند ، و کسانی که کفرپیشهاند ،
در راه شیطان میجنگند . پس با یاران شیطان بجنگید . بیگمان نیرنگ شیطان
همیشه ضعیف بوده است .
توضیحات :
« الطَّاغُوت » : در اینجا مراد شیطان است که انسان را به کفر و طغیان میخواند .
سوره نساء آیه 77
متن آیه :
أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِینَ قِیلَ لَهُمْ کُفُّواْ أَیْدِیَکُمْ
وَأَقِیمُواْ الصَّلاَةَ وَآتُواْ الزَّکَاةَ فَلَمَّا کُتِبَ عَلَیْهِمُ
الْقِتَالُ إِذَا فَرِیقٌ مِّنْهُمْ یَخْشَوْنَ النَّاسَ کَخَشْیَةِ اللّهِ
أَوْ أَشَدَّ خَشْیَةً وَقَالُواْ رَبَّنَا لِمَ کَتَبْتَ عَلَیْنَا
الْقِتَالَ لَوْلا أَخَّرْتَنَا إِلَى أَجَلٍ قَرِیبٍ قُلْ مَتَاعُ
الدَّنْیَا قَلِیلٌ وَالآخِرَةُ خَیْرٌ لِّمَنِ اتَّقَى وَلاَ تُظْلَمُونَ
فَتِیلاً
ترجمه :
آیا نمیبینی ( ای محمّد و تعجّب
نمیکنی از ) کسانی که ( پیش از آن که اجازه جنگ صادر شود ، نسبت به جنگ
علاقه نشان میدادند و هر چند ) بدیشان گفته میشد : ( وقت جهاد فرا
نرسیده است ؛ ) دست از جنگ بدارید و نماز را برپا دارید و زکات مال بدر
کنید ( در ظاهر شتاب میکردند و گوششان به کسی بدهکار نبود ) . امّا وقتی
که جنگ بر آنان واجب گردید ( و فرمان جهاد داده شد ) بدین هنگام دستهای از
ایشان از مردم همان گونه ترسیدند و هراس برداشتند که از خدا ترس و هراس
داشتند ! و بلکه بیشتر هم دچار خوف و وحشت شدند ! و گفتند : پروردگارا !
چرا ( بدین زودی ) جنگ را بر ما واجب کردی ؟ چه میشد اگر به ما فرصت
بیشتری میدادی ( تا از لذائذ دنیا بهره میگرفتیم ؟ ) . بگو : کالای دنیا
اندک است و آخرت برای کسی که پرهیزگار باشد بهتر است ، ( و جزای شما داده
شود ) و کمترین ستمی به شما نشود .
توضیحات :
«
کُفُّوا أَیْدِیَکُم » : دست نگاه دارید . دست بکشید . « فَرِیق » : گروه
. دسته . « أَشَدَّ خَشْیَةً » : بلکه ترس بیشتری . ( أَشَدَّ ) مجرور
است و چون غیرمنصرف است فتحه به جای کسره به کار رفته است و عطف بر ( اللهِ
) است . و ( خَشْیَةً ) تمییز است . « أَجَل » : مدّت . « فَتِیلاً » :
رشتهگونهای که در شکاف هسته خرما وجود دارد ( نگا : نساء / 49 ) .
سوره نساء آیه 78
متن آیه :
أَیْنَمَا تَکُونُواْ یُدْرِککُّمُ الْمَوْتُ وَلَوْ کُنتُمْ فِی بُرُوجٍ
مُّشَیَّدَةٍ وَإِن تُصِبْهُمْ حَسَنَةٌ یَقُولُواْ هَذِهِ مِنْ عِندِ
اللّهِ وَإِن تُصِبْهُمْ سَیِّئَةٌ یَقُولُواْ هَذِهِ مِنْ عِندِکَ قُلْ
کُلًّ مِّنْ عِندِ اللّهِ فَمَا لِهَؤُلاء الْقَوْمِ لاَ یَکَادُونَ
یَفْقَهُونَ حَدِیثاً
ترجمه :
هرکجا باشید ، مرگ
شما را در مییابد ، اگرچه در برجهای محکم و استوار جایگزین باشید . ( این
ترسویان منافق ) اگر خیر و خوبی ( از قبیل پیروزی و غنیمت ) بدیشان رسد ،
میگویند : این از سوی خدا است ؛ و اگر بدی و مصیبتی ( از قبیل خشکسالی و
شکست ) بدیشان رسد ، میگویند : این از ( شوم و نامبارکی ) تو است ! (
بدانان ) بگو : همه ( آنچه از خوبی و بدی به شما میرسد ) از سوی خدا است (
و برابر قضا و قدر حق تعالی و بر پایه نظام علّت و معلول انجام میپذیرد )
. این مردمان را چه شده است که سخن نمیفهمند ( و منطق سرشان نمیشود ؟ )
.
توضیحات :
« بُرُوج » : بُرجها . باروها . «
مُشَیَّدَة » : محکم . بلند . « لا یَکَادُونَ یَفْقَهُونَ » : نمیفهمند .
درک مطلب نمیکنند ( نگا : بقره / 71 ) . « حَدِیثاً » : سخن .
سوره نساء آیه 79
متن آیه :
مَّا أَصَابَکَ مِنْ حَسَنَةٍ فَمِنَ اللّهِ وَمَا أَصَابَکَ مِن
سَیِّئَةٍ فَمِن نَّفْسِکَ وَأَرْسَلْنَاکَ لِلنَّاسِ رَسُولاً وَکَفَى
بِاللّهِ شَهِیداً
ترجمه :
( ای پیغمبر ! ) آنچه از
خیر و خوبی ( از قبیل : رفاه و نعمت و عافیت و سلامت ) به تو میرسد ، از (
فضل ) خدا ( بر تو ) است ؛ و آنچه بلا و بدی ( از قبیل : سختی و بیماری و
درد و رنج ) به تو میرسد از خود تو است ( و به سبب قصور و گناهی است که
مرتکب شدهای ) . ما شما را به عنوان پیغمبری برای ( هدایت همه ) مردم
فرستادهایم ، و کافی است که خداوند گواه ( بر تبلیغ تو و پذیرش یا عدم
پذیرش آنان ) باشد .
توضیحات :
« فَمِن نَّفْسِکَ » :
از خود تو است . خطاب در اینجا به پیغمبر است و مراد تصویر نفس بشری است
که نسبت به « خوب » و « بد » بیتفاوت آفریده نشده است ، و الاّ از آن
حضرت چیزی که سیّئه و گناه باشد ، به وقوع نپیوسته است .
سوره نساء آیه 80
متن آیه :
مَّنْ یُطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطَاعَ اللّهَ وَمَن تَوَلَّى فَمَا أَرْسَلْنَاکَ عَلَیْهِمْ حَفِیظاً
ترجمه :
هر
که از پیغمبر اطاعت کند ، در حقیقت از خدا اطاعت کرده است ( چرا که پیغمبر
جز به چیزی دستور نمیدهد که خدا بدان دستور داده باشد ، و جز از چیزی نهی
نمیکند که خدا از آن نهی کرده باشد ) و هر که ( به اوامر و نواهی تو )
پشت کند ( خودش مسؤول است و باک نداشته باش ) ما شما را به عنوان مراقب (
احوال ) و نگهبان ( اعمال ) آنان نفرستادهایم ( بلکه بر رسولان پیام باشد و
بس ) .
توضیحات :
« تَوَلَّیا » : پشت کرد . روی بتافت . « حَفِیظاً » : محافظ . مراقب .
سوره نساء آیه 81
متن آیه :
وَیَقُولُونَ طَاعَةٌ فَإِذَا بَرَزُواْ مِنْ عِندِکَ بَیَّتَ طَآئِفَةٌ
مِّنْهُمْ غَیْرَ الَّذِی تَقُولُ وَاللّهُ یَکْتُبُ مَا یُبَیِّتُونَ
فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ وَتَوَکَّلْ عَلَى اللّهِ وَکَفَى بِاللّهِ وَکِیلاً
ترجمه :
(
این گروه متردّد ) میگویند : ( از اوامر و نواهی تو فرمانبرداری و )
اطاعت ( میشود ) . ولی هنگامی که از پیش تو برخاستند و رفتند ، دستهای از
آنان در خفاء چیزی را تدارک میبینند که مخالف آن ( اوامر و نواهی و )
چیزهائی است که تو میگوئی ( و ایشان را بدانها گوشزد مینمائی ) ! خداوند
چیزهائی را که در خفاء تدارک میبینند و به چارهجوئی مینشینند بر آنان (
در صحیفه اعمالشان ) مینویسد ( و روزی ، پادافره و جزایشان را میدهد ) .
پس بدانان اعتنائی مکن ( و از نقشه خائنانه ایشان باکی به خود راه مده ) و
به خدا توکّل کن ( و کار و بار خویش را بدو تفویض نما ) و کافی است که خدا
وکیل و حافظ ( تو ) باشد .
توضیحات :
« طَاعَةٌ » :
سمعاً و طاعةً . فرمانبرداریم . خبر مبتدای محذوفی است و تقدیر آن چنین است
: أَمْرُنَا طَاعَة . « بَرَزُوا » : بیرون رفتند . خارج شدند . « بَیَّتَ
» : در خفاء چارهجوئی کرد . در شب تدبیر و چارهاندیشی کرد . « أَعْرِضْ
عَنْهُمْ » : بدیشان اعتناء مکن .
سوره نساء آیه 82
متن آیه :
أَفَلاَ یَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ وَلَوْ کَانَ مِنْ عِندِ غَیْرِ اللّهِ لَوَجَدُواْ فِیهِ اخْتِلاَفاً کَثِیراً
ترجمه :
آیا
( این منافقان ) درباره قرآن نمیاندیشند ( و معانی و مفاهیم آن را بررسی و
وارسی نمیکنند تا به وجوب طاعت خدا و پیروی امر تو پی ببرند و بدانند که
این کتاب به سبب ائتلاف معانی و احکامی که در بر دارد و این که بخشی از آن
مؤیّد بخش دیگری است ، از سوی خدا نازل شده است ؟ ) و اگر از سوی غیرخدا
آمده بود در آن تناقضات و اختلافات فراوانی پیدا میکردند .
توضیحات :
« أَفَلا یَتَدَبَّرُونَ » : آیا بررسی نمیکنند و نمیاندیشند ؟
سوره نساء آیه 83
متن آیه :
وَإِذَا جَاءهُمْ أَمْرٌ مِّنَ الأَمْنِ أَوِ الْخَوْفِ أَذَاعُواْ بِهِ
وَلَوْ رَدُّوهُ إِلَى الرَّسُولِ وَإِلَى أُوْلِی الأَمْرِ مِنْهُمْ
لَعَلِمَهُ الَّذِینَ یَسْتَنبِطُونَهُ مِنْهُمْ وَلَوْلاَ فَضْلُ اللّهِ
عَلَیْکُمْ وَرَحْمَتُهُ لاَتَّبَعْتُمُ الشَّیْطَانَ إِلاَّ قَلِیلاً
ترجمه :
و
هنگامی که ( خبر ) کاری که موجب نترسیدن یا ترسیدن است ( از قبیل : قوّت و
ضعف ، و پیروزی و شکست ، و پیمان بستن با این قبیله و گسستن از آن قبیله )
به آنان ( یعنی منافقان یا مسلمانان ضعیفالایمان ) میرسد ، آن را ( میان
مردم ) پخش و پراکنده میکنند ( و اخبار را به گوش دشمنان میرسانند ) .
اگر این گونه افراد ، سخن گفتن در اینباره را به پیغمبر و فرماندهان خود
واگذارند ( و خبرهائی را که میشنوند فقط به مسؤولان امور گزارش دهند )
تنها کسانی از این خبر ایشان اطّلاع پیدا میکنند که اهل حلّ و عقدند و
آنچه بایست از آن درک و فهم مینمایند . اگر فضل و رحمت خدا شما را در بر
نمیگرفت ( و شما را به اطاعت از خود و پیغمبرش ، و برگشت امور به پیغمبر و
مسؤولان کشوری و لشکری خویش هدایت نمیکرد ) جز اندکی از شما همه از
اهریمن پیروی میکردید .
توضیحات :
« الأَمْنِ وَ
الْخَوْفِ » : در اینجا مراد از امن و خوف چیزهائی است که موجب ترسیدن و
نترسیدن میگردند . از قبیل : صلح و جنگ ، پیروزی و شکست ، و . . . «
أَذَاعُوا » : پخش کردند . شائع نمودند . « رَدُّوهُ » : آن را تفویض کردند
. آن را ارجاع دادند . آن را گزارش نمودند . « یَسْتَنبِطُوُنَهُ » : آن
را استخراج و استنباط میکنند . آن را میفهمند و از آن استفاده مینمایند .
« مِنْهُمْ » : از ایشان . مرجع ضمیر ( هُمْ ) در عبارت :
یَسْتَنبِطُونَهُ مِنْهُمْ ، پیغمبر و اولیالامر است .
سوره نساء آیه 84
متن آیه :
فَقَاتِلْ فِی سَبِیلِ اللّهِ لاَ تُکَلَّفُ إِلاَّ نَفْسَکَ وَحَرِّضِ
الْمُؤْمِنِینَ عَسَى اللّهُ أَن یَکُفَّ بَأْسَ الَّذِینَ کَفَرُواْ
وَاللّهُ أَشَدُّ بَأْساً وَأَشَدُّ تَنکِیلاً
ترجمه :
در
راه خدا بجنگ ( حتی اگر هم تنها باشی و باک نداشته باش . چرا که وعده نصرت
و پیروزی به تو داده شده است ) . تو جز مسؤول ( اعمال ) خود نیستی . و
مؤمنان را ( هم به جنگ دعوت کن و بدان ) ترغیب و تحریک نما . تا این که
خداوند ( در پرتو شجاعت تو و شجاعت مؤمنان ) قدرتکافران را باز گیرد و (
شما را برابر این وعده پیروز و مؤیّد گرداند . از قدرت و شکنجه کافران
نترسید و بدانید که ) قدرت خدا بیشتر و مجازات او سختتر است .
توضیحات :
«
حَرِّضْ » : ترغیب کن . تشجیع کن . « عَسَیا » : تا این که . « بَأْساً » :
قوّت و قدرت . « تَنکِیلاً » : تنبیه . مجازات . از ماده نکال به معنی :
عذاب .
سوره نساء آیه 85
متن آیه :
مَّن
یَشْفَعْ شَفَاعَةً حَسَنَةً یَکُن لَّهُ نَصِیبٌ مِّنْهَا وَمَن یَشْفَعْ
شَفَاعَةً سَیِّئَةً یَکُن لَّهُ کِفْلٌ مِّنْهَا وَکَانَ اللّهُ عَلَى
کُلِّ شَیْءٍ مُّقِیتاً
ترجمه :
کسی که ( در میان
مردم ) میانجیگری کند و میانجیگری او پسندیده ( شرع ) باشد ، نصیبی از (
پاداش ) آن خواهد داشت ، و کسی که میانجیگری کند و میانجیگری او ناپسند (
شرع ) باشد ، بهرهای از ( پادافره ) آن خواهد داشت ، و ( پشتیبانی از حق
بیپاداش نمیماند ، و پشتیبانی از باطل بیپادافره نخواهد بود ) خداوند بر
هر چیزی چیره است ( و همه چیز را میپاید ) .
توضیحات :
«
یَشْفَعْ » : میانجیگری کند . یاری و کمک کند . « نَصِیب » : بهره . پاداش
مضاعف ( نگا : انعام / 160 ) . « کِفْلٌ » : بهره . پاداش برابر . پادافره
. « مُقِیتاً » : چیره . مقتدر . نگهبان . حاضر و ناظر .
سوره نساء آیه 86
متن آیه :
وَإِذَا حُیِّیْتُم بِتَحِیَّةٍ فَحَیُّواْ بِأَحْسَنَ مِنْهَا أَوْ رُدُّوهَا إِنَّ اللّهَ کَانَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ حَسِیباً
ترجمه :
هرگاه
شما را درودی دادند ( اعم از سلام کردن و دعا نمودن و احترام گذاردن ) به
گونه زیباتر و بهتر از آن یا ( دست کم ) همانند آن ، آن را پاسخ گوئید .
بیگمان خداوند حسابرس هر چیزی است ( و حساب هر چیزی را دارد ) .
توضیحات :
« حُیِّیتُمْ » : بر شما سلام شد . « حَسِیباً » : مُحاسب . حسابرس .
سوره نساء آیه 87
متن آیه :
اللّهُ لا إِلَهَ إِلاَّ هُوَ لَیَجْمَعَنَّکُمْ إِلَى یَوْمِ
الْقِیَامَةِ لاَ رَیْبَ فِیهِ وَمَنْ أَصْدَقُ مِنَ اللّهِ حَدِیثاً
ترجمه :
جز
خدا ، خدائی نیست . حتماً شما را ( بعد از مرگ زنده میگرداند و ) در روزی
که شکّی در ( وقوع ) آن نیستگرد میآورد . ( خدا است که این را میگوید )
و چه کسی از خدا راستگوتر است ؟ !
توضیحات :
« حَدِیثاً » : سخن . تمییز است .
سوره نساء آیه 88
متن آیه :
فَمَا لَکُمْ فِی الْمُنَافِقِینَ فِئَتَیْنِ وَاللّهُ أَرْکَسَهُم بِمَا
کَسَبُواْ أَتُرِیدُونَ أَن تَهْدُواْ مَنْ أَضَلَّ اللّهُ وَمَن یُضْلِلِ
اللّهُ فَلَن تَجِدَ لَهُ سَبِیلاً
ترجمه :
شما (
ای مؤمنان ) چرا درباره منافقان دو دسته شدهاید ( و میگوئید : آیا آنان
جزو مؤمنان یا از زمره کافرانند ؟ صحیح است با آنان بجنگیم یا نجنگیم ؟
قابل هدایتند یا اهل شقاوتند ؟ ) و حال آن که خداوند به سبب اعمالشان (
افکار ) آنان را واژگونه کرده و به قهقراء برگردانده است ( و فرودگاه دلشان
خراب گشته است و آمادگی فرود طائر قدسی ایمان را از دست داده است ) . آیا
میخواهید کسی را هدایت نمائید که خداوند ( بر اثر کردار زشتش ) گمراهش
کرده است ( و نعمت هدایت را از او گرفته است ) ؟ هر که را خدا گمراه کند ،
راهی برای او ( به سوی هدایت ) نخواهی یافت .
توضیحات :
«
فِئَتَیْنِ » : دو دسته . حال ضمیر ( کُمْ ) است ، یا خبر ( أَصْبَحْتُمْ )
محذوف است و تقدیر چنین است : فَمَا لَکُمْ أَصْبَحْتُمْ فِی
الْمُنَافِقِینَ فِئَتَیْنِ . « أَرْکَسَهُمْ » : آنان را واژگون و دگرگون
نموده است . ایشان را بر اثر نفاق به سوی کفر برگشت داده است .
سوره نساء آیه 89
متن آیه :
وَدُّواْ لَوْ تَکْفُرُونَ کَمَا کَفَرُواْ فَتَکُونُونَ سَوَاء فَلاَ
تَتَّخِذُواْ مِنْهُمْ أَوْلِیَاء حَتَّىَ یُهَاجِرُواْ فِی سَبِیلِ اللّهِ
فَإِن تَوَلَّوْاْ فَخُذُوهُمْ وَاقْتُلُوهُمْ حَیْثُ وَجَدتَّمُوهُمْ
وَلاَ تَتَّخِذُواْ مِنْهُمْ وَلِیّاً وَلاَ نَصِیراً
ترجمه :
(
شما میخواهید چنین منافقانی هدایت یابند و ) آنان دوست میدارند که شما
کافر شوید همان گونه که خود کافر شدهاند و ( در کفر با ایشان ) مساوی شوید
. پس در این صورت یارانی از ایشان نگیرید ( و آنان را از خود ندانید ) تا
آن گاه که ( ایمان میآورند و ) در راه خدا هجرت میکنند ( و ایمان آوردن
خود را با جهاد در راه اسلام ثابت میدارند ) . ولی اگر از این کار سر باز
زدند ( و همچنان به دشمنانگی و اقدامات کافرانه خود بر ضدّ شما ادامه دادند
) آنان را هر کجا یافتید بگیرید و ( اسیر کنید ، و در صورت لزوم بکشید ، و
از میان ایشان یار و یاوری برنگزینید ) .
توضیحات :
«
وَدُّوا » : دوست داشتهاند و آرزو کردهاند . « سَوَآءً » : برابر .
همگون . « حَیْثُ » : هر کجا . « وَلِیّاً » : دوست . یار . « نَصِیراً » :
مددکار . یاور .
سوره نساء آیه 90
متن آیه :
إِلاَّ الَّذِینَ یَصِلُونَ إِلَىَ قَوْمٍ بَیْنَکُمْ وَبَیْنَهُم
مِّیثَاقٌ أَوْ جَآؤُوکُمْ حَصِرَتْ صُدُورُهُمْ أَن یُقَاتِلُوکُمْ أَوْ
یُقَاتِلُواْ قَوْمَهُمْ وَلَوْ شَاء اللّهُ لَسَلَّطَهُمْ عَلَیْکُمْ
فَلَقَاتَلُوکُمْ فَإِنِ اعْتَزَلُوکُمْ فَلَمْ یُقَاتِلُوکُمْ
وَأَلْقَوْاْ إِلَیْکُمُ السَّلَمَ فَمَا جَعَلَ اللّهُ لَکُمْ عَلَیْهِمْ
سَبِیلاً
ترجمه :
( چنین منافقانی را بکشید ) مگر
کسانی که با گروهی پیوند پیدا میکنند ( و بدیشان پناه میبرند ) که میان
شما و آنان پیمان است ( و برابر آن ، پناهندگان به شما و ایشان مصون از
تعرّض باشند ) ، و یا کسانی که به پیش شما میآیند و نه سر جنگ با شما
دارند و نه میخواهند با قوم خود بجنگند . و اگر خداوند میخواست ایشان را
بر شما چیره میکرد و آنان با شما میجنگیدند . بنابراین اگر از شما
کنارهگیری کردند و با شما نجنگیدند و ( بلکه ) پیشنهاد صلح کردند ، خداوند
به شما اجازه نمیدهد که متعرّض آنان شوید ( و بلکه موظّفید دستی را
بفشارید که برای صلح به سوی شما دراز شدهاست ) .
توضیحات :
«
یَصِلُونَ » : پناه میبرند . میپیوندند . « مِیثَاق » : پیمان . «
حَصِرَتْ صُدُورُهُمْ » : سینههایشان تنگ میگردد و میان انتخاب این یا آن
در میمانند . « إعْتَزَلُوکُمْ » : از شما کنارهگیری و دوری کردند . «
السَّلَمَ » : صلح . فرمانبرداری و تسلیم .
سوره نساء آیه 91
متن آیه :
سَتَجِدُونَ آخَرِینَ یُرِیدُونَ أَن یَأْمَنُوکُمْ وَیَأْمَنُواْ
قَوْمَهُمْ کُلَّ مَا رُدُّوَاْ إِلَى الْفِتْنِةِ أُرْکِسُواْ فِیِهَا
فَإِن لَّمْ یَعْتَزِلُوکُمْ وَیُلْقُواْ إِلَیْکُمُ السَّلَمَ
وَیَکُفُّوَاْ أَیْدِیَهُمْ فَخُذُوهُمْ وَاقْتُلُوهُمْ حَیْثُ
ثِقِفْتُمُوهُمْ وَأُوْلَئِکُمْ جَعَلْنَا لَکُمْ عَلَیْهِمْ سُلْطَاناً
مُّبِیناً
ترجمه :
گروه دیگری را خواهید یافت که
میخواهند ( با اظهار ایمان در پیش شما ) از ناحیه شما در امان باشند و (
با اظهار کفر در پیش کافران ) از ناحیه قوم خود در امان بمانند ( و در زمان
قدرت هر گروه خویشتن را فریبکارانه جزو آن دسته قلمداد کنند ) . هر زمان
که به سوی کفر ( یا جنگ با مسلمانان ) خوانده شوند با سر در آن فرو میروند
! پس اگر از شما دست نکشیدند و به ترک جنگ و دشمنی نگفتند و به شما
پیشنهاد صلح ننمودند و دستبردار نشدند ، آنان را بگیرید و ( اسیر کنید و
در صورت لزوم ) ایشان را هر کجا یافتید بکشید . آنان کسانیند که ما ( به
سبب غدر و خیانتشان ) دلیل آشکار و برهان واضحی برای ( اسیر کردن یا کشتن )
ایشان به دست شما دادهایم .
توضیحات :
«
ءَاخَرِینَ » : دیگران . « أَن یَأْمَنُوکُمْ وَ یَأْمَنُوا قَوْمَهُم » :
این که از شما و قوم خود اطمینان حاصل کنند که در امان میمانند . «
رُدُّوا » : برگردانده شدند . مراد این که از سوی مشرکان ، به کفر و
بتپرستی دعوت شدند . « الْفِتْنَةِ » : مراد از فتنه در اینجا کفر و جنگ
با مسلمانان و بزهکاری است . « أُرْکِسُوا فِیهَا » : به بدترین وجه بدان
افکنده میشوند . با سر به سوی آن باز گردانده میشوند و بدان میدوند . «
ثَقِفْتُمُوهُمْ » : ایشان را دریافتید . بر آنان ظفر یافتید . «
سُلْطَاناً » : حجّت و برهان . « مُبِیناً » : واضح و آشکار .
سوره نساء آیه 92
متن آیه :
وَمَا کَانَ لِمُؤْمِنٍ أَن یَقْتُلَ مُؤْمِناً إِلاَّ خَطَئاً وَمَن
قَتَلَ مُؤْمِناً خَطَئاً فَتَحْرِیرُ رَقَبَةٍ مُّؤْمِنَةٍ وَدِیَةٌ
مُّسَلَّمَةٌ إِلَى أَهْلِهِ إِلاَّ أَن یَصَّدَّقُواْ فَإِن کَانَ مِن
قَوْمٍ عَدُوٍّ لَّکُمْ وَهُوَ مْؤْمِنٌ فَتَحْرِیرُ رَقَبَةٍ مُّؤْمِنَةٍ
وَإِن کَانَ مِن قَوْمٍ بَیْنَکُمْ وَبَیْنَهُمْ مِّیثَاقٌ فَدِیَةٌ
مُّسَلَّمَةٌ إِلَى أَهْلِهِ وَتَحْرِیرُ رَقَبَةٍ مُّؤْمِنَةً فَمَن لَّمْ
یَجِدْ فَصِیَامُ شَهْرَیْنِ مُتَتَابِعَیْنِ تَوْبَةً مِّنَ اللّهِ
وَکَانَ اللّهُ عَلِیماً حَکِیماً
ترجمه :
هیچ
مؤمنی را نسزد که مؤمن دیگری را بکشد مگر از روی خطا . کسی که مؤمنی را به
خطا کشت باید که برده مؤمنی را آزاد کند و خونبهائی هم به کسان کشته
بپردازد مگر این که آنان درگذرند ( و از دریافت خونبها که صد شتر است ،
چشمپوشی کنند ) . اگر هم کشته ، مؤمن و متعلّق به کافرانی بود که میان شما
و ایشان جنگ و دشمنی بود ، آزاد کردن برده مؤمنی دیه او است ( و دیگر
خونبهائی به ورثه کشته داده نمیشود ) . و اگر کشته ، از زمره قومی بود که (
کافر بودند و ) میان شما و ایشان پیمانی برقرار بود ( همچون اهل ذمّه و
همپیمانان مسلمانان ) پرداخت خونبها به کسان مقتول و آزادکردن بنده مؤمنی
دیه او است . اگر هم دسترسی ( به آزاد کردن برده ) نداشت باید دو ماه (
قاتل ) پیاپی و بدون فاصله روزه بگیرد . خداوند ( این را برای ) توبه ( شما
) مقرّر داشته است ، و خداوند آگاه ( از بندگان خود و ) حکیم است ( در
آنچه مقرّر میدارد ) .
توضیحات :
« تَحْرِیر » :
حرّیّت بخشیدن . آزاد کردن . « رَقَبَةٍ » : گردن . مراد نفْس است و تسمیه
کلّ به اسم جزء است . یا این که ( رَقَبَة ) برای تعبیر از تعداد بردگان
بوده است ، همچون : رأس . قبضه . دست . نفر . باب . و . . . « دِیَةٌ » :
خونبها . از ماده ( ودی ) . « مُسَلَّمَةٌ » : پرداخت شده . «
یَصَّدَّقُوا » : تصدّقکنند . عفو کنند . فعل مضارع باب تفعّل است . «
تَوْبَةً » : قبول . تخفیف . پشیمانی . مفعولٌله یا مفعول مطلق یا حال
ضمیر ( ه ) در ( عَلَیْهِ ) محذوف است .
سوره نساء آیه 93
متن آیه :
وَمَن یَقْتُلْ مُؤْمِناً مُّتَعَمِّداً فَجَزَآؤُهُ جَهَنَّمُ خَالِداً
فِیهَا وَغَضِبَ اللّهُ عَلَیْهِ وَلَعَنَهُ وَأَعَدَّ لَهُ عَذَاباً
عَظِیماً
ترجمه :
و کسی که مؤمنی را از روی عمد
بکشد ( و از ایمان او باخبر بوده و تجاوزکارانه او را به قتل برساند و چنین
قتلی را حلال بداند ، کافر بشمار میآید و ) کیفر او دوزخ است و جاودانه
در آنجا میماند و خداوند بر او خشم میگیرد و او را از رحمت خود محروم
میسازد و عذاب عظیمی برای وی تهیّه میبیند .
توضیحات :
«
خَالِداً » : جاودانه ، ( وقتی که قتل را حلال بداند ) . ماندگاری فراوان
، ( وقتی که قتل را حلال نداند ) . یادآوری : کیفر اخروی قتل عمد ،
جاودانه یا زمان بسیاری در آتش دوزخ ماندن ، و خشم خدا ، و دوری از رحمت
الله ، و عذاب عظیم قیامت است . علاوه از اینها ، کیفر دنیوی قاتل به قوّت
خود باقی است ( نگا : بقره / 178 و مائده / 45 ) .
سوره نساء آیه 94
متن آیه :
یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ إِذَا ضَرَبْتُمْ فِی سَبِیلِ اللّهِ
فَتَبَیَّنُواْ وَلاَ تَقُولُواْ لِمَنْ أَلْقَى إِلَیْکُمُ السَّلاَمَ
لَسْتَ مُؤْمِناً تَبْتَغُونَ عَرَضَ الْحَیَاةِ الدُّنْیَا فَعِندَ اللّهِ
مَغَانِمُ کَثِیرَةٌ کَذَلِکَ کُنتُم مِّن قَبْلُ فَمَنَّ اللّهُ
عَلَیْکُمْ فَتَبَیَّنُواْ إِنَّ اللّهَ کَانَ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِیراً
ترجمه :
ای
کسانی که ایمان آوردهاید ! هنگامی که ( برای جهاد ) در راه خدا به مسافرت
رفتید تحقیق کنید ( که با چه کسانی میجنگید . آیا مسلمانند یا کافر ) و
به کسی که به شما سلام کرد ( و سلام نشانه پذیرش اسلام است ) مگوئید تو
مؤمن نیستی و جویای مال دنیای ( او ) باشید . ( بلکه سلام آنان را بپذیرید
و پاسخ گوئید و بدانید ) که در پیش خدا غنائم فراوانی است ( و آن را برای
شما تهیّه دیده است و بسی بهتر از ثروت و غنیمت دنیای فانی است ) . شما پیش
از این ، چنین بودید ( و کفر را گردن نهاده بودید و جنگهای شما تنها
انگیزه غارتگری داشت . ) ولی خداوند بر شما منّت نهاد ( و نعمت اسلام را
نصیبتان کرد ) پس ( به شکرانه این نعمت بزرگ ) تحقیق کنید . بیگمان خداوند
از آنچه میکنید باخبر است .
توضیحات :
« ضَرَبْتُمْ
» : گام برداشتید . به مسافرت رفتید . « تَبَیَّنُوا » : روشن کنید .
تحقیق کنید . « تَبْتَغُونَ » : میخواهید . « عَرَض » : حُطام . کالا و
متاع فانی دنیا . « کَذلِکَ کُنتُم مِّن قَبْلُ » : شما نیز پیش از این
چنین وضعی را داشتید و کافر بودید . شما پیش از پذیرش اسلام تنها به خاطر
مال دنیا میجنگیدید .
سوره نساء آیه 95
متن آیه :
لاَّ یَسْتَوِی الْقَاعِدُونَ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ غَیْرُ أُوْلِی
الضَّرَرِ وَالْمُجَاهِدُونَ فِی سَبِیلِ اللّهِ بِأَمْوَالِهِمْ
وَأَنفُسِهِمْ فَضَّلَ اللّهُ الْمُجَاهِدِینَ بِأَمْوَالِهِمْ
وَأَنفُسِهِمْ عَلَى الْقَاعِدِینَ دَرَجَةً وَکُلاًّ وَعَدَ اللّهُ
الْحُسْنَى وَفَضَّلَ اللّهُ الْمُجَاهِدِینَ عَلَى الْقَاعِدِینَ أَجْراً
عَظِیماً
ترجمه :
( جهاد با رعایت این همه احتیاطی
که گذشت ، بس بزرگ و ارزشمند است ) . مسلمانانی که ( به جهاد نمیروند و در
منازل خود ) مینشینند ، با مسلمانانی برابر نیستند که با مال و جان ، در
راه یزدان جهاد میکنند . خداوند مرتبه والائی را نصیب مجاهدان کرده است که
بالاتر از درجه خانهنشینان است ، مگر چنین خانهنشینانی دارای عذری باشند
( که ایشان را از بیرون شدن برای جهاد بازداشته باشد . در این صورت درخور
سرزنش نیستند ، و پاداش بزرگ خود را از خدا دریافت میدارند و مرتبه بالائی
دارند ) . خداوند به هر یک ( از دو گروه مجاهد و وانشستگان معذور ) منزلت
زیبا ( و عاقبت والائی ) وعده داده است . و خداوند مجاهدان را بر وانشستگان
( بدون عذر ) با دادن اجر فراوان و بزرگ ، برتری بخشیده است .
توضیحات :
«
الْقَاعِدُونَ » : نشستگان . واپس نشستگان با اجازه فرمانده . « غَیْرُ » :
بدل یا صفت ( الْقَاعِدُونَ ) است . « أُوْلِی الضَّرَرِ » : زیان دیدگان .
افراد معذور . مانند بیماران و کوران و لنگان . « أَجْراً عَظِیماً » :
واژه ( أَجْراً ) میتواند مفعولٌبه دوم یا مفعول مطلق ( فَضَّلَ ) و یا
منصوب به نزع خافض باشد .
سوره نساء آیه 96
متن آیه :
دَرَجَاتٍ مِّنْهُ وَمَغْفِرَةً وَرَحْمَةً وَکَانَ اللّهُ غَفُوراً رَّحِیماً
ترجمه :
درجات
بزرگی از ناحیه خدا ( بدانان داده میشود ) همراه با مغفرت و رحمت (
فراوان الله . و اگر لغزشهائی هم داشتهاند ) خداوند آمرزنده و مهربان است
.
توضیحات :
« دَرَجاتٍ » : مراتب و منازل گوناگون
مجاهدان ، یا مراد مرتبه و درجه عظیمی است که با توجّه به مراتب و منازل
دیگر ، گوئی یک مرتبه و درجه نیست ، بلکه مراتب و درجات است . ( دَرَجاتٍ )
منصوب است و بَدَل ( أَجْراً ) میباشد .
سوره نساء آیه 97
متن آیه :
إِنَّ الَّذِینَ تَوَفَّاهُمُ الْمَلآئِکَةُ ظَالِمِی أَنْفُسِهِمْ
قَالُواْ فِیمَ کُنتُمْ قَالُواْ کُنَّا مُسْتَضْعَفِینَ فِی الأَرْضِ
قَالْوَاْ أَلَمْ تَکُنْ أَرْضُ اللّهِ وَاسِعَةً فَتُهَاجِرُواْ فِیهَا
فَأُوْلَئِکَ مَأْوَاهُمْ جَهَنَّمُ وَسَاءتْ مَصِیراً
ترجمه :
بیگمان
کسانی که فرشتگان ( برای قبض روح در واپسین لحظات زندگی ) به سراغشان
میروند و ( میبینند که به سبب ماندن با کفّار در کفرستان ، و هجرت نکردن
به سرزمین ایمان ) بر خود ستم کردهاند ، بدیشان میگویند : کجا بودهاید (
که اینک چنین بیدین و توشه مردهاید و بدبخت شدهاید ؟ عذرخواهان ) گویند
: ما بیچارگانی در سرزمین ( کفر ) بودیم ( و چنان که باید به انجام
دستورات دین نرسیدیم ! فرشتگان بدیشان ) گویند : مگر زمین خدا وسیع نبود تا
در آن ( بتوانید بار سفر بندید و به جای دیگری ) کوچ کنید ؟ جایگاه آنان
دوزخ است ، و چه بد جایگاهی و چه بد سرانجامی !
توضیحات :
«
تَوَفَّاهُمْ » : جان ایشان را میگیرند . به قبض روح آنان میپردازند . «
ظَالِمِی أَنفُسِهِمْ » : ستمکاران به خود . در اصل : ظَالِمِینَ
أَنفُسِهِمْ است که نون به هنگام اضافه حذف شده است . « مَصِیراً » :
جایگاه . سرانجام .
سوره نساء آیه 98
متن آیه :
إِلاَّ الْمُسْتَضْعَفِینَ مِنَ الرِّجَالِ وَالنِّسَاء وَالْوِلْدَانِ لاَ یَسْتَطِیعُونَ حِیلَةً وَلاَ یَهْتَدُونَ سَبِیلاً
ترجمه :
مگر بیچارگانی از مردان و زنان و کودکانی که کاری از آنان ساخته نیست و راه چارهای نمیدانند .
توضیحات :
« الْوِلْدَان » : جمع وَلید ، کودکان .
سوره نساء آیه 99
متن آیه :
فَأُوْلَئِکَ عَسَى اللّهُ أَن یَعْفُوَ عَنْهُمْ وَکَانَ اللّهُ عَفُوّاً غَفُوراً
ترجمه :
پس امید است که خداوند از آنان درگذرد ( چون قدرت هجرت نداشتهاند ) و خداوند بس عفوکننده و آمرزنده است .
توضیحات :
« عَفُوّ » : بسیار عفوکننده .
سوره نساء آیه 100
متن آیه :
وَمَن یُهَاجِرْ فِی سَبِیلِ اللّهِ یَجِدْ فِی الأَرْضِ مُرَاغَماً
کَثِیراً وَسَعَةً وَمَن یَخْرُجْ مِن بَیْتِهِ مُهَاجِراً إِلَى اللّهِ
وَرَسُولِهِ ثُمَّ یُدْرِکْهُ الْمَوْتُ فَقَدْ وَقَعَ أَجْرُهُ عَلى
اللّهِ وَکَانَ اللّهُ غَفُوراً رَّحِیماً
ترجمه :
کسی
که در راه خدا هجرت کند ، سرزمینهای فراخ و آزادی فراوان میبیند که بینی
دشمنان را به خاک مذلّت میمالد ، و گشایش و آسایش خواهد یافت . و هر که از
خانه خود بیرون آید و به سوی ( سرزمینهای اسلامیِ ) خدا و رسول هجرت کند ،
و سپس مرگ او را دریابد ، اجر او بر عهده خدا است ، و خداوند بسی آمرزنده و
مهربان است .
توضیحات :
« مُراغَماً » : سرزمینهای
هجرت فراوانی که در آنجاها گشایش و آسایش مادی و معنوی است و مایه حسرت و
ذلّت دشمنان دین میشود . « وَقَعَ أَجْرُهُ عَلَی اللهِ » : پاداش او در
پیشگاه خدا ثابت میشود .
سوره نساء آیه 101
متن آیه :
وَإِذَا ضَرَبْتُمْ فِی الأَرْضِ فَلَیْسَ عَلَیْکُمْ جُنَاحٌ أَن
تَقْصُرُواْ مِنَ الصَّلاَةِ إِنْ خِفْتُمْ أَن یَفْتِنَکُمُ الَّذِینَ
کَفَرُواْ إِنَّ الْکَافِرِینَ کَانُواْ لَکُمْ عَدُوّاً مُّبِیناً
ترجمه :
هرگاه
در زمین به مسافرت پرداختید و نماز را کوتاه خواندید ( و چهار رکعتیها را
دو رکعت نمودید ) گناهی بر شما نیست ، اگر ترسیدید که کافران بلائی به شما
برسانند و به فتنهای گرفتارتان گردانند . بیگمان کافران دشمنان آشکار
شمایند .
توضیحات :
« إِنْ خِفْتُمْ » : اگر ترسیدید
. ذکر خوف برای شرط نیست و بلکه قید غالبی است و بیانگر واقعیّت این امر
است که سفر اغلب همراه با ترس و خوف از دشمنان بر اثر کثرت مشرکان است و
الاّ قصر نماز یک حکم عمومی است و در همه سفرها قابل اجرا است و اختصاص به
حالت ترس ندارد . مسأله قصر نماز مذکور در این آیه ، درست همانند مسأله (
رَبَآئِبُکُمُ اللاّتِی فِی حُجُورِکُمْ ) مذکور در آیه 23 همین سوره است
.
سوره نساء آیه 102
متن آیه :
وَإِذَا کُنتَ
فِیهِمْ فَأَقَمْتَ لَهُمُ الصَّلاَةَ فَلْتَقُمْ طَآئِفَةٌ مِّنْهُم
مَّعَکَ وَلْیَأْخُذُواْ أَسْلِحَتَهُمْ فَإِذَا سَجَدُواْ فَلْیَکُونُواْ
مِن وَرَآئِکُمْ وَلْتَأْتِ طَآئِفَةٌ أُخْرَى لَمْ یُصَلُّواْ
فَلْیُصَلُّواْ مَعَکَ وَلْیَأْخُذُواْ حِذْرَهُمْ وَأَسْلِحَتَهُمْ وَدَّ
الَّذِینَ کَفَرُواْ لَوْ تَغْفُلُونَ عَنْ أَسْلِحَتِکُمْ
وَأَمْتِعَتِکُمْ فَیَمِیلُونَ عَلَیْکُم مَّیْلَةً وَاحِدَةً وَلاَ
جُنَاحَ عَلَیْکُمْ إِن کَانَ بِکُمْ أَذًى مِّن مَّطَرٍ أَوْ کُنتُم
مَّرْضَى أَن تَضَعُواْ أَسْلِحَتَکُمْ وَخُذُواْ حِذْرَکُمْ إِنَّ اللّهَ
أَعَدَّ لِلْکَافِرِینَ عَذَاباً مُّهِیناً
ترجمه :
زمانی
که ( تو ، ای پیغمبر ) در میانشان بودی و نماز ( خوف ) را برایشان بپا
داشتی ، دستهای از آنان با تو به نماز ایستند ، و باید که اسلحه خود را با
خود داشته باشند ، و وقتی که ( نصف ) نماز را با تو خواندند ( سلام بدهند و
به کشیک و نگهبانی بپردازند و ) شما را ( از دشمنان ) بپایند و دسته دیگری
که هنوز نماز را نخواندهاند ، بیایند و با تو به نماز ایستند و احتیاط
خود را مراعات و اسلحه خود را داشته باشند . کافران دوست میدارند کاش از
اسلحه و کالاهای خود غافل میشدید و آنان یکباره بر شما تاخت میآوردند ( و
غافلگیرتان میکردند و در حین نماز دمار از روزگارتان بر میآوردند ) .
اگر از باران ناراحت بودید یا بیمار بودید ، گناهی بر شما نخواهد بود که
اسلحه خود را زمین بگذارید ( ولی باز هم تا آنجا که ممکن است وسائل سبک
دفاعی را از خود دور نکنید ) و احتیاط خویش را بدارید . بیگمان خداوند برای
کافران عذاب خوارکنندهای فراهم ساخته است .
توضیحات :
«
لِیَأْخُذُوا » : فاعل این فعل ، یعنی ضمیر ( و ) میتواند به نمازگزاران و
یا کشیک دهندگان برگردد . « فَإِذا سَجَدُوا » : منظور از سجده در اینجا
نماز است . یعنی : گروه اوّل یک رکعت را با امام میخوانند و امام پس از
اتمام یک رکعت نماز را طول میدهد و اینان یک رکعت دیگر را به تنهائی
میخوانند و سلام میدهند و به جبهه جنگ میروند . سپس گروه دوم میآیند و
پشت سر امام میایستند و یک رکعت را با او میخوانند و امام سلام میدهد و
آنان بلند میشوند و رکعت دیگری را به تنهائی میخوانند و سلام میدهند . «
حِذْر » : احتیاط . پرهیز . « فَیَمِیلُونَ » : یورش آورند . « مَیْلَةً »
: یورش .
سوره نساء آیه 103
متن آیه :
فَإِذَا قَضَیْتُمُ الصَّلاَةَ فَاذْکُرُواْ اللّهَ قِیَاماً وَقُعُوداً
وَعَلَى جُنُوبِکُمْ فَإِذَا اطْمَأْنَنتُمْ فَأَقِیمُواْ الصَّلاَةَ إِنَّ
الصَّلاَةَ کَانَتْ عَلَى الْمُؤْمِنِینَ کِتَاباً مَّوْقُوتاً
ترجمه :
هرگاه
نماز را به پایان بردید ، خدای را ایستاده و نشسته و بر پهلوهایتان افتاده
( و در همه حال و احوال ) یاد کنید ( و حتّی در کشاکش روزگار و گرماگرم
کشت و کشتار ، خدا گوئید و خدا جوئید ) و هنگامی که ( ترس و هراسی نماند و )
آرامش خود را باز یافتید ، نماز را ( به تمام و کمال و در وقت مشخّص )
برپای دارید . بیگمان نماز بر مؤمنان فرض و دارای اوقات معلوم و معیّن است
.
توضیحات :
« قِیَاماً » : جمع قائم ، ایستادگان . «
قُعُوداً » : جمع قاعد ، نشستگان . « جُنُوب » : جمع جنب ، پهلوها . «
إِطْمَأْنَنتُمْ » : اطمینان یافتید . به حال عادی برگشتید و آرامش خود را
باز یافتید . « کِتَاباً » : فرض . واجب . « مَوْقُوتاً » : زماندار .
دارای وقت معلوم و معیّن .
سوره نساء آیه 104
متن آیه :
وَلاَ تَهِنُواْ فِی ابْتِغَاء الْقَوْمِ إِن تَکُونُواْ تَأْلَمُونَ
فَإِنَّهُمْ یَأْلَمُونَ کَمَا تَأْلَمونَ وَتَرْجُونَ مِنَ اللّهِ مَا لاَ
یَرْجُونَ وَکَانَ اللّهُ عَلِیماً حَکِیماً
ترجمه :
در
جستجوی قوم ( کافری که اعلان جنگ نموده و میکوشند از همه سو بر شما تاخت
آورند ) سستی مکنید ( و پیوسته در کمین ایشان باشید و با آنان برزمید ) .
اگر ( از جنگ و جراحات ) درد میکشید ، آنان هم مثل شما درد میکشند و رنج
میبرند ، ( ولی فرق شما و ایشان در این است که ) شما چیزی از خدا
میخواهید که آنان نمیخواهند ( و آن رضای الله و بهشت جاویدان است ) و
خداوند آگاه ( از اعمال شما و اعمال آنان ، و ) حکیم است ( و به هر یک از
شما و ایشان سزا و جزای کارتان را میدهد ) .
توضیحات :
« لا تَهِنُوا » : سست و ضعیف مشوید . از ماده ( وهْن ) .
سوره نساء آیه 105
متن آیه :
إِنَّا أَنزَلْنَا إِلَیْکَ الْکِتَابَ بِالْحَقِّ لِتَحْکُمَ بَیْنَ
النَّاسِ بِمَا أَرَاکَ اللّهُ وَلاَ تَکُن لِّلْخَآئِنِینَ خَصِیماً
ترجمه :
ما
کتاب ( قرآن را که مشتمل بر حق و بیانگر هر آن چیزی که حق است ) به حق بر
تو نازل کردهایم تا ( مشعل راه هدایت باشد و بدان ) میان مردمان طبق آنچه
خدا به تو نشان داده است داوری کنی ، و مدافع خائنان مباش .
توضیحات :
«
لِلْخَآئِنِینَ » : از خائنان . به خاطر خائنان . حرف ( لِ ) میتواند به
معنی ( عَنْ ) باشد همان گونه که در واژه ( لِلْحَقِّ ) و ( لِلَّذِینَ )
سوره احقاف ، آیههای 7 و 11 چنین است . یا این که لام تعلیل بوده و معنی
چنین شود که : به خاطر گناهکاران ، دشمن بیگناهان مباش . « خَصِیماً » :
مدافع . جانبدار . دشمن .
سوره نساء آیه 106
متن آیه :
وَاسْتَغْفِرِ اللّهَ إِنَّ اللّهَ کَانَ غَفُوراً رَّحِیماً
ترجمه :
و
از خدا آمرزش بخواه . بیگمان خداوند بس آمرزنده و مهربان است ( و مغفرت و
رحمت خود را شامل کسانی میکند که عفوِ خطا را از او میطلبند ) .
توضیحات :
«
إِسْتَغْفِرْ » : از گناهِ ناکرده که قصد دفاع و گرایش قلبی به همکیشان به
هنگام قضاوت است آمرزش بخواه ، چرا که حسنات نیکان ، سیّئات مقرّبان است
.
سوره نساء آیه 107
متن آیه :
وَلاَ تُجَادِلْ عَنِ الَّذِینَ یَخْتَانُونَ أَنفُسَهُمْ إِنَّ اللّهَ لاَ یُحِبُّ مَن کَانَ خَوَّاناً أَثِیماً
ترجمه :
از
کسانی دفاع مکن که ( با ارتکاب جرائم ، در اصل ) به خود خیانت میکنند .
بیگمان خداوند خیانتکنندگانِ گناه پیشه را دوست نمیدارد .
توضیحات :
«
خَوَّاناً » : بسیار خیانتکار . هدف از این مبالغه ، قصد تخصیص نیست و
بلکه بیان واقع است . یعنی خَوّان و خائِن هر دو مبغوض درگاه خدایند . «
أَثِیماً » : بسیار گناهکار .
سوره نساء آیه 108
متن آیه :
یَسْتَخْفُونَ مِنَ النَّاسِ وَلاَ یَسْتَخْفُونَ مِنَ اللّهِ وَهُوَ
مَعَهُمْ إِذْ یُبَیِّتُونَ مَا لاَ یَرْضَى مِنَ الْقَوْلِ وَکَانَ اللّهُ
بِمَا یَعْمَلُونَ مُحِیطاً
ترجمه :
آنان
میتوانند خیانت خود را از مردم پنهان دارند ، ولی نمیتوانند آن را از خدا
پنهان دارند که همیشه با آنان است . ( از جمله ) بدان گاه که شبانگاهان
پنهانی بر گفتاری که ( تهمتزدن به پاکان و بیگناهان است و ) خدا از آن
خوشنود نیست ، متّفق و همدست میگردند . و خداوند از آنچه میکنند کاملاً
آگاه است .
توضیحات :
« یَسْتَخْفُونَ » : مخفی
میکنند . « یُبَیِّتُونَ » : شبانگاهان چارهاندیشی و چارهجوئی میکنند .
پنهانی بر آن همنوا و همآوا میشوند ( نگا : نساء / 81 ) . « مُحِیطاً »
: کسی که از همه جوانب بر چیزی آگاه باشد و آن را بپاید .
سوره نساء آیه 109
متن آیه :
هَاأَنتُمْ هَؤُلاء جَادَلْتُمْ عَنْهُمْ فِی الْحَیَاةِ الدُّنْیَا
فَمَن یُجَادِلُ اللّهَ عَنْهُمْ یَوْمَ الْقِیَامَةِ أَم مَّن یَکُونُ
عَلَیْهِمْ وَکِیلاً
ترجمه :
هان ! گیرم که شما در
این دنیا از آنان دفاع کردید ، در آخرت چه کسی در برابر خدا از آنان دفاع
میکند ، یا چه کسی حافظ و یاور ایشان خواهد شد ؟
توضیحات :
«
هَآ أَنتُمْ هؤُلآءِ » : هان ! شما اینانید . شما کسانی باشید . (
أَنتُمْ ) مبتدا ، و ( أوْلآءِ ) خبر است و ( هَآ ) در هر دو ، حرف تنبیه
است . « جَادَلْتُمْ عَنْهُمْ » : از آنان دفاع کردید . « وَکِیلاً » :
حافظ . یاور . ( نگا : آلعمران / 173 ) .
سوره نساء آیه 110
متن آیه :
وَمَن یَعْمَلْ سُوءاً أَوْ یَظْلِمْ نَفْسَهُ ثُمَّ یَسْتَغْفِرِ اللّهَ یَجِدِ اللّهَ غَفُوراً رَّحِیماً
ترجمه :
هرکس
که کار بدی بکند یا ( با ارتکاب معاصی ) بر خود ستم کند ، سپس ( دست دعا
به سوی خدا بردارد و ) از خدا آمرزش بطلبد ، ( از آنجا که درگاه توبه
همیشه باز است ) خدا را آمرزنده ( گناهان خویش و ) مهربان ( در حق خود )
خواهد یافت .
توضیحات :
« سُوءًا » : کار زشت . گناهی که دیگران را ناراحت کند .
سوره نساء آیه 111
متن آیه :
وَمَن یَکْسِبْ إِثْماً فَإِنَّمَا یَکْسِبُهُ عَلَى نَفْسِهِ وَکَانَ اللّهُ عَلِیماً حَکِیماً
ترجمه :
هر
که گناهی بکند ، تنها آن را به زیان خود میکند ( و ضرر آن متوجّه شخص
گناهکار میشود ) و خدا آگاه ( از اعمال همگان و ) حکیم است ( و هرگونه که
حکمتش اقتضاء کند ، بندگان را عذاب میدهد یا قلم عفو بر گناهانشان میکشد )
.
توضیحات :
« عَلَیا نَفْسِهِ » : بر ضدّ خود . به زیان خود . به حساب خود .
سوره نساء آیه 112
متن آیه :
وَمَن یَکْسِبْ خَطِیئَةً أَوْ إِثْماً ثُمَّ یَرْمِ بِهِ بَرِیئاً فَقَدِ احْتَمَلَ بُهْتَاناً وَإِثْماً مُّبِیناً
ترجمه :
هرکس دچار لغزشی شود یا گناهی بکند ، سپس آن را به بیگناهی نسبت دهد ، به راستی بهتان و گناه آشکاری مرتکب شده است .
توضیحات :
«
خَطِیئَةً » : لغزش . گناه صغیره . « إِثْماً » : گناه کبیره . « یَرْمِ
بِهِ » : بدان متّهم کند . به کاربردن ضمیر مفرد ( هُ ) به جای ضمیر مثنّی (
هُما ) به خاطر حرف ( أَوْ ) است که برای یکی از دو چیز به کار میرود .
تقدیر چنین است : مَن یَکْسِبْ أَحَدَ هَذَیْنِ الشَّیْئَیْنِ . « بَرِیئاً
» : بیگناه . « إِحْتَمَلَ » : بار گناهان را برداشته است . به گردن گرفته
است . « بُهْتَاناً » : گناه زشتی که انجام آن خردمندان را مبهوت و متحیّر
میکند . مراد سخن دروغی است که با آن عمل ناروائی را به دیگران نسبت دهند
.
سوره نساء آیه 113
متن آیه :
وَلَوْلاَ
فَضْلُ اللّهِ عَلَیْکَ وَرَحْمَتُهُ لَهَمَّت طَّآئِفَةٌ مُّنْهُمْ أَن
یُضِلُّوکَ وَمَا یُضِلُّونَ إِلاُّ أَنفُسَهُمْ وَمَا یَضُرُّونَکَ مِن
شَیْءٍ وَأَنزَلَ اللّهُ عَلَیْکَ الْکِتَابَ وَالْحِکْمَةَ وَعَلَّمَکَ
مَا لَمْ تَکُنْ تَعْلَمُ وَکَانَ فَضْلُ اللّهِ عَلَیْکَ عَظِیماً
ترجمه :
(
ای پیغمبر ! ) اگر فضل و رحمت خدا نبود ( و پیام آسمانی و رحمت صمدانی تو
را در بر نمیگرفت ) ، دستهای از آنان میخواستند که تو را گمراه سازند ،
ولی جز خویشتن را نمیتوانند گمراه سازند ( چون خدا تو را از کید و مکر
آنان باخبر میگرداند و بینش تو حق را تشخیص میدهد ) . آنان نمیتوانند
کمترین زیانی به تو برسانند ، چرا که خداوند کتاب ( قرآن را که ترازوی
جداسازی حق از باطل است ) بر تو نازل کرده است و حکمت را ( به دل تو القاء
نموده است ) و چیزی ( از شرائع و احکام ) را به تو آموخته است که
نمیتوانستی ( جز در پرتوِ وحی ) آن را بیاموزی و بدانی . فضل خدا در حق تو
و رحمت او بر تو بزرگ و فراوان بوده است .
توضیحات :
« لَهَمَّتْ » : قصد کرد . اراده نمود .
سوره نساء آیه 114
متن آیه :
لاَّ خَیْرَ فِی کَثِیرٍ مِّن نَّجْوَاهُمْ إِلاَّ مَنْ أَمَرَ
بِصَدَقَةٍ أَوْ مَعْرُوفٍ أَوْ إِصْلاَحٍ بَیْنَ النَّاسِ وَمَن یَفْعَلْ
ذَلِکَ ابْتَغَاء مَرْضَاتِ اللّهِ فَسَوْفَ نُؤْتِیهِ أَجْراً عَظِیماً
ترجمه :
در
بسیاری از نجواها و پچپچهایشان خیر و خوبی نیست ، مگر در نجواها و
پچپچهای آن کسی که به صدقه و احسانی یا به کار نیکو و پسندیدهای یا
اصلاح بین مردم دستور دهد . هر که چنین کاری را به خاطر رضای خدا انجام دهد
، خداوند پاداش بزرگی را بدو عطاء میکند .
توضیحات :
«
نَجْوَیا » : پچپچ ، آهسته و در گوشی با هم صحبت کردن . « إِلاّ مَنْ » :
مگر نجوای کسی که . واژه ( مَنْ ) مجرور است و بدل از ( کَثِیرٍ ) است . «
مَرْضَاتِ » : خوشنودی . برابر رسمالخطّ قرآن با ( ت ) نوشته شده است
والا کتابت آن ( مَرْضاة ) و مصدر میمی است .
سوره نساء آیه 115
متن آیه :
وَمَن یُشَاقِقِ الرَّسُولَ مِن بَعْدِ مَا تَبَیَّنَ لَهُ الْهُدَى
وَیَتَّبِعْ غَیْرَ سَبِیلِ الْمُؤْمِنِینَ نُوَلِّهِ مَا تَوَلَّى
وَنُصْلِهِ جَهَنَّمَ وَسَاءتْ مَصِیراً
ترجمه :
کسی
که با پیغمبر دشمنانگی کند ، بعد از آن که ( راه ) هدایت ( از راه ضلالت
برای او ) روشن شده است ، و ( راهی ) جز راه مؤمنان در پیش گیرد ، او را به
همان جهتی که ( به دوزخ منتهی میشود و ) دوستش داشته است رهنمود
میگردانیم ( و با همان کافرانی همدم مینمائیم که ایشان را به دوستی گرفته
است ) و به دوزخش داخل میگردانیم و با آن میسوزانیم ، و دوزخ چه بد
جایگاهی است !
توضیحات :
« یُشَاقِقْ » : دشمنی ورزد
. مخالفت کند . « نُوَلِّهِ » : او را بدان میرسانیم . او را در آن سو
راه میبریم . « تَوَلَّیا » : دوست داشت . گرایش یافت . « نُوَلِّهِ مَا
تَوَلَّیا » : او را بدان چیزی وا میگذاریم که دوستش میدارد . « نُصْلِهِ
» : او را داخل میگردانیم و میسوزانیم . از مصدر إِصْلاء و ماده ( صلی )
. « مَصِیراً » : جایگاه .
سوره نساء آیه 116
متن آیه :
إِنَّ اللّهَ لاَ یَغْفِرُ أَن یُشْرَکَ بِهِ وَیَغْفِرُ مَا دُونَ
ذَلِکَ لِمَن یَشَاءُ وَمَن یُشْرِکْ بِاللّهِ فَقَدْ ضَلَّ ضَلاَلاً
بَعِیداً
ترجمه :
بیگمان خداوند شرک ورزیدن به خود
را ( از کسی ) نمیآمرزد و بلکه پائینتر از آن را از هرکس که بخواهد ( و
صلاح بداند ) میبخشد . هر که برای خدا انباز بگیرد ، به راستی بسی گمراه
گشته است ( و خیلی از حق پرت شده است ) .
توضیحات :
« دُونَ » : پائینتر . کمتر . « بَعِیداً » : زیاد . فراوان .
سوره نساء آیه 117
متن آیه :
إِن یَدْعُونَ مِن دُونِهِ إِلاَّ إِنَاثاً وَإِن یَدْعُونَ إِلاَّ شَیْطَاناً مَّرِیداً
ترجمه :
غیر
از خدا هرکه و هرچه او را بپرستند و به فریاد خوانند جز بتهای ناتوان و
اشیاء ضعیفی نیست که بر آنها نام ماده گذاردهاند ، وجز اهریمنی نیست که
بسی متمرّد و نافرمان است .
توضیحات :
« یَدْعُونَ »
: به فریاد میخوانند . عبادت میکنند ( نگا : انعام / 52 و 108 ، یونس /
66 ، هود / 101 و . . . ) . « مِن دُونِهِ » : غیر از او . « إِنَاث » :
جمع أُنثَیا ، مادهها . مراد این که معبودهای آنان همچون زنان ضعیفند و
عربها هر چیز ضعیفی را أُنْثیا مینامیدند . یا این که هر قبیلهای از
عربها بتهای خود را ( أُنثَیا ) مینامیدند . و میگفتند : أُنثَیا بَنِی
فُلانٍ . أُنثَیا به چیز بیجان هم گفته شده و بدین سبب ( إنَاث ) معنی
مردگان نیز دارد . « مَرِیداً » : بسیار متمرّد . صیغه مبالغه مارِد . سرکش
از ماده ( مرد ) .
سوره نساء آیه 118
متن آیه :
لَّعَنَهُ اللّهُ وَقَالَ لَأَتَّخِذَنَّ مِنْ عِبَادِکَ نَصِیباً مَّفْرُوضاً
ترجمه :
خدا
نفرینش کند ! ( او قسم خورده است و با خود عهد بسته است ) و گفته است که :
من از میان بندگان تو حتماً بهره معیّن و جداگانه خود را برمیگیرم .
توضیحات :
« مَفْرُوضاً » : معیّن ، جداگانه .
سوره نساء آیه 119
متن آیه :
وَلأُضِلَّنَّهُمْ وَلأُمَنِّیَنَّهُمْ وَلآمُرَنَّهُمْ فَلَیُبَتِّکُنَّ
آذَانَ الأَنْعَامِ وَلآمُرَنَّهُمْ فَلَیُغَیِّرُنَّ خَلْقَ اللّهِ وَمَن
یَتَّخِذِ الشَّیْطَانَ وَلِیّاً مِّن دُونِ اللّهِ فَقَدْ خَسِرَ
خُسْرَاناً مُّبِیناً
ترجمه :
حتماً آنان را گمراه
میکنم و به دنبال آرزوها و خیالات روانشان میگردانم ، و ( آن گاه که بدین
وسیله ایشان را فرمانبر خود کردم ، هرچه را خواستم ) بدیشان دستور میدهم ،
و آنان ( اعمال خرافی انجام میدهند و از جمله : ) گوشهای چهارپایان را
قطع میکنند ، و بدیشان دستور میدهم ، و آنان آفرینش خدا را دگرگون
میکنند ( و حتی دین خدا را تغییر میدهند ، و فطرت توحید را به شرک
میآلایند ! ) و هر که اهریمن را به جای خدا سرپرست و یاور خود کند ، به
راستی زیان آشکاری کرده است .
توضیحات :
«
فَلَیُبَتِّکُنَّ » : قطع میکردند از مصدر ( تَبْتیک ) به معنی قطعکردن .
عربها گوش چهارپایان را قطع میکردند و با قطع آن ، حیوان متعلّق به بتها
میشد و دیگر ذبح نمیگردید و از کار معاف میشد و از چراگاهی بازداشته
نمیشد ( نگا : مائده / 103 ) . « خَلْق » : آفرینش . دین ( نگا : روم /
30 ) .
سوره نساء آیه 120
متن آیه :
یَعِدُهُمْ وَیُمَنِّیهِمْ وَمَا یَعِدُهُمُ الشَّیْطَانُ إِلاَّ غُرُوراً
ترجمه :
اهریمن بدانان وعدهها میدهد و به آرزوها سرگرم میکند ، و اهریمن جز وعدههای فریبکارانه بدیشان نمیدهد .
توضیحات :
« غُرُوراً » : فریب . نیرنگ .
سوره نساء آیه 121
متن آیه :
أُوْلَئِکَ مَأْوَاهُمْ جَهَنَّمُ وَلاَ یَجِدُونَ عَنْهَا مَحِیصاً
ترجمه :
آنان ( که از اهریمن فرمان میبرند ) جایگاهشان دوزخ است ، و راه گریزی از آن ندارند .
توضیحات :
« مَحِیصاً » : مهرب و مفرّ . خلاص و نجات . اسم مکان یا مصدر میمی از ماده ( حیص ) است .
سوره نساء آیه 122
متن آیه :
وَالَّذِینَ آمَنُواْ وَعَمِلُواْ الصَّالِحَاتِ سَنُدْخِلُهُمْ جَنَّاتٍ
تَجْرِی مِن تَحْتِهَا الأَنْهَارُ خَالِدِینَ فِیهَا أَبَداً وَعْدَ
اللّهِ حَقّاً وَمَنْ أَصْدَقُ مِنَ اللّهِ قِیلاً
ترجمه :
کسانی
را که ایمان آوردهاند و کار شایسته انجام دادهاند ، به باغهائی ( از
بهشت ) داخل خواهیم کرد که در زیر ( درختان ) آنها رودبارها روان است ، و
آنان جاودانه تا ابد در آنجاها ماندگار میمانند . این را خدا وعده داده
است و وعده خدا حق است ، و چه کسی در سخن از خدا راستگوتر است ؟
توضیحات :
«
وَعْدَ اللهِ حَقّاً » : وعده خدا است که حق است و شکّی در آن نیست . (
وَعْداً ) و ( حَقّاً ) تأکید فعل محذوفی هستند ، و تقدیر چنین است :
وَعَدَهُمْ وَعْداً وَ أَحَقَّهُ حَقّاً . « قِیلاً » : گفتار . مصدر است و
برای مبالغه تمییز واقع شده است .
سوره نساء آیه 123
متن آیه :
لَّیْسَ بِأَمَانِیِّکُمْ وَلا أَمَانِیِّ أَهْلِ الْکِتَابِ مَن
یَعْمَلْ سُوءاً یُجْزَ بِهِ وَلاَ یَجِدْ لَهُ مِن دُونِ اللّهِ وَلِیّاً
وَلاَ نَصِیراً
ترجمه :
( جزا و پاداش ، و فضیلت و
برتری ) نه به آرزوهای شما و نه به آرزوهای اهل کتاب است . هرکس که کار بدی
بکند در برابر آن کیفر داده میشود ، و کسی را جز خدا یار و یاور خود
نخواهد یافت ( تا او را کمک کند و از عذاب خدا محفوظ گرداند ) .
توضیحات :
« أَمَانِیِّ » : جمع أُمْنِیَّة ، آرزوها . از ماده ( منی ) . ( نگا : بقره / 111 ) .
سوره نساء آیه 124
متن آیه :
وَمَن یَعْمَلْ مِنَ الصَّالِحَاتَ مِن ذَکَرٍ أَوْ أُنثَى وَهُوَ
مُؤْمِنٌ فَأُوْلَئِکَ یَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ وَلاَ یُظْلَمُونَ نَقِیراً
ترجمه :
کسی که اعمال شایسته انجام دهد و مؤمن باشد - خواه مرد و خواه زن - چنان کسانی داخل بهشت شوند ، و کمترین ستمی بدانان نشود .
توضیحات :
«
وَ هُوَ مُؤْمِنٌ » : و حال آن که مؤمن باشد . این قید بیانگر این واقعیّت
است که طاعت و عبادت بدون ایمان سودی نمیبخشد . « نَقِیراً » : گودی
موجود در پشت هسته خرما که در کمی و ناچیزی بدان مثال زنند .
سوره نساء آیه 125
متن آیه :
وَمَنْ أَحْسَنُ دِیناً مِّمَّنْ أَسْلَمَ وَجْهَهُ لله وَهُوَ مُحْسِنٌ
واتَّبَعَ مِلَّةَ إِبْرَاهِیمَ حَنِیفاً وَاتَّخَذَ اللّهُ إِبْرَاهِیمَ
خَلِیلاً
ترجمه :
آئین چه کسی بهتر از آئین کسی است
که خالصانه خود را تسلیم خدا کند ، در حالی که نیکوکار باشد و از آئین
راستین ابراهیم پیروی کند که مخلص و حقّجو بود ( و وحدت دینی مسلمانان و
یهودیان و مسیحیان در او به هم میرسد ) و خداوند ابراهیم را به دوستی
گرفته است ( و با خلیل نامیدن او افتخارش بخشیده است ) .
توضیحات :
«
أَسْلَمَ » : تسلیم کرد . خالص گردانید . « وَجْهَ » : قصد ( نگا : بقره /
112 ) . چهره ، مراد سرتاپای وجود است که در این صورت تسمیه کلّ به اسم
جزء است . « أَسْلَمَ وَجْهَهُ لِلّهِ » : توجّه و قصد خود را و عبادت
خویشتن را تنها متوجّه خدا کرد . خویشتن را خالصانه تسلیم خدا کرد . «
مِلَّة » : دین . آئین . « حَنِیفاً » : مخلصی که تسلیم فرمان خدا باشد و
از دین خدا کوچکترین انحرافی نداشته باشد . حقّگرای بیزار از ادیان باطله .
این واژه میتواند حال ابراهیم یا حال فاعل فعل ( إِتَّبَعَ ) یا ( مِلَّة
) باشد . « خَلِیلاً » : دوست . مراد این است که خداوند ابراهیم را برگزید
و به تکریمی افتخارش بخشید که به تکریم دوست از دوست میماند .
سوره نساء آیه 126
متن آیه :
وَللّهِ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الأَرْضِ وَکَانَ اللّهُ بِکُلِّ شَیْءٍ مُّحِیطاً
ترجمه :
از
آنِ خدا است آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است و ( باید خالصانه رو بدو
کرد و نیاز از او جست . و از آنجا که تنها او خالق و صاحب همه چیز است )
کاملاً آگاه از هر چیز است و آن را دقیقاً میپاید .
توضیحات :
« مُحِیطاً » : مراقب به تمام معنی . کاملاً آگاه .
سوره نساء آیه 127
متن آیه :
وَیَسْتَفْتُونَکَ فِی النِّسَاء قُلِ اللّهُ یُفْتِیکُمْ فِیهِنَّ وَمَا
یُتْلَى عَلَیْکُمْ فِی الْکِتَابِ فِی یَتَامَى النِّسَاء الَّلاتِی لاَ
تُؤْتُونَهُنَّ مَا کُتِبَ لَهُنَّ وَتَرْغَبُونَ أَن تَنکِحُوهُنَّ
وَالْمُسْتَضْعَفِینَ مِنَ الْوِلْدَانِ وَأَن تَقُومُواْ لِلْیَتَامَى
بِالْقِسْطِ وَمَا تَفْعَلُواْ مِنْ خَیْرٍ فَإِنَّ اللّهَ کَانَ بِهِ
عَلِیماً
ترجمه :
از تو درباره زنان سؤال میکنند و
نظر میخواهند . بگو : خداوند درباره آنان به شما پاسخ میگوید ، و برای
شما روشن میسازد آنچه را که در قرآن ( در زمینه میراث ایشان ) تلاوت
میگردد ؛ و نیز درباره زنان یتیمی سخن میراند که ( به خاطر مال یا جمال )
میخواهید با ایشان ازدواج کنید ؛ ولی چیزی را که خداوند برای ایشان واجب
نموده است ( و مهریّه نام دارد ) بدیشان نمیپردازید ، و همچنین راجع به
کودکان کوچک و ناتوان سخن خواهد گفت ( و از شما میخواهد که حقوق آنان را
بپردازید ، و ) این که نسبت به یتیمان ( به ویژه در میراث و مهریّه )
دادگری کنید ، و ( بدانید که دادگری و نیکوکاری شما در حق زنان و یتیمان ،
بیمزد نمیماند و ) هر کار خوبی را که بکنید خداوند از آن کاملاً آگاه است
.
توضیحات :
« یَسْتَفْتُونَکَ » : از تو فتوا
میطلبند . از تو نظرخواهی میکنند . « یُفْتِیکُمْ » : احکام متعلّق
بدانان را برایتان بیان میدارد . برخی از آن در این سوره از آیه سوم به
بعد گذشت و برخی دیگر در آیات 128 و 129 و 130 بیان میشود . « أَللهُ
یُفْتِیکُمْ فِیهِنَّ وَ مَا یُتْلَیا عَلَیْکُمْ فِی الْکِتَابِ » :
خداوند و آیات قرآنی او احکام زنان را برایتان بیان میدارند . واژه « مَا »
میتواند عطف بر ( اللهُ ) یا عطف بر ضمیر ( هنّ ) در ( فِیهِنَّ ) باشد .
« الْمُسْتَضْعَفِینَ مِنَ الْوِلْدَانِ » : کودکان یتیم ( نگا : نساء / 9
) « الْقِسْطِ » : دادگری .
سوره نساء آیه 128
متن آیه :
وَإِنِ امْرَأَةٌ خَافَتْ مِن بَعْلِهَا نُشُوزاً أَوْ إِعْرَاضاً فَلاَ
جُنَاْحَ عَلَیْهِمَا أَن یُصْلِحَا بَیْنَهُمَا صُلْحاً وَالصُّلْحُ
خَیْرٌ وَأُحْضِرَتِ الأَنفُسُ الشُّحَّ وَإِن تُحْسِنُواْ وَتَتَّقُواْ
فَإِنَّ اللّهَ کَانَ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِیراً
ترجمه :
هرگاه
همسری دید که شوهرش ( خویشتن را بالاتر از او میگیرد و از انجام امور
خانوادگی ) سر باز میزند و ( یا با او نمیسازد و از او ) رویگردان است ،
بر هیچ یک از آن دو گناهی نیست این که ( بکوشند به وسیله صرف نظر کردن زن
از برخی از مخارج و همبستری ) میان خویشتن صلح و صفا راه بیندازند ، و صلح (
همیشه از جنگ و جدائی ) بهتر است . ( سرچشمه بسیاری از نزاعها بخل است ) و
انسانها با بخل سرشته شدهاند ( و مال دوستی خصلت ذاتی و دائمی بشر است و
باید پیوسته با آن مبارزه و پیکار کرد ) و اگر نیکوکاری و نیکرفتاری کنید و
( با زنان بسازید و به بهترین وجه با آنان معامله کرده و با ترک ستمکاری و
بدرفتاری با ایشان ) پرهیزگاری کنید ، بیگمان خداوند از آنچه میکنید بس
آگاه است ( و پاداش شما را چنان که باید میدهد ) .
توضیحات :
«
بَعْل » : شوهر . « نُشُوزاً » : سرکشی . سر باز زدن . مراد بدرفتاری مرد
با زن است ، بدین گونه که خود را بالاتر از او بداند یا این که در نفقه
تقصیر و کوتاهی کند . « إِعْرَاضاً » : رویگردانی . مراد خودداری از
همبستری با او و ترک سخن و بیاعتنائی نسبت بدو است . « الشُّحَّ » : بخل
شدید . آزمندی .
سوره نساء آیه 129
متن آیه :
وَلَن تَسْتَطِیعُواْ أَن تَعْدِلُواْ بَیْنَ النِّسَاء وَلَوْ حَرَصْتُمْ
فَلاَ تَمِیلُواْ کُلَّ الْمَیْلِ فَتَذَرُوهَا کَالْمُعَلَّقَةِ وَإِن
تُصْلِحُواْ وَتَتَّقُواْ فَإِنَّ اللّهَ کَانَ غَفُوراً رَّحِیماً
ترجمه :
شما
نمیتوانید ( از نظر محبّت قلبی ) میان زنان دادگری ( کامل ) برقرار کنید ،
هر چند هم ( در این راه به خود زحمت دهید و ) همه کوشش و توان خود را به
کار برید . ولی ( از زنی که میانه چندانی با او ندارید ) به طور کلّی دوری
نکنید ، بدان گونه که او را به صورت زن معلّقهای درآورید ( که بلاتکلیف
بوده و نه شوهردار و نه بیشوهر بشمار میآید ) . و اگر صفا و صمیمیّت (
میان خود ) راه بیندازید و ( جور و جفا و کدورت پیشین را ترک گوئید و با
اصلاح حال و دادگری پیش گرفتن ) پرهیزگاری کنید ، ( خداوند از تقصیر و
لغزش شما میگذرد ) چرا که خداوند بس آمرزنده مهربان است .
توضیحات :
«
لَوْ حَرَصْتُمْ » : هر چند که رغبت و علاقه زیاد داشته باشید و آزمندانه
بدان بپردازید . « فَتَذَرُوهَا » : او را رها سازید . از ماده ( وذر ) به
معنی ترک کردن و بیاعتنائی کردن . از این ماده تنها فعل مضارع و امر
استعمال دارد . « الْمُعَلَّقَة » : زنی را گویند که شوهر با او نمیسازد و
میان او و دیگر زنان عدالت مراعات نمیدارد . لذا او پا در هوا بوده و به
چیزی میماند که میان آسمان و زمین آویزان است و نه اینجا قراری و نه آنجا
مداری داشته باشد .
سوره نساء آیه 130
متن آیه :
وَإِن یَتَفَرَّقَا یُغْنِ اللّهُ کُلاًّ مِّن سَعَتِهِ وَکَانَ اللّهُ وَاسِعاً حَکِیماً
ترجمه :
و
اگر ( راهی برای صلح و سازش نیافتند و جز نفرت نیفزودند و کار بدانجا رسید
که ) از هم جدا شوند ، خداوند هر یک از آنان را با فضل فراوان و لطف
گسترده خود بینیاز میکند ( و بدین شوهری بهتر از شوهر نخستین ، و بدان
همسری بهتر از همسر پیشین عطا میکند ) و خداوند دارای فضل و رحمت فراوان (
در حق بندگان است و کارهای ایشان را از روی حکمت میگرداند ؛ چرا که )
حکیم است .
توضیحات :
« سَعَة » : دارائی فراوان . فضل و لطف گسترده و فراخ . « وَاسِعاً » : دارنده نعمت و رحمت بیمرز و بیحد .
سوره نساء آیه 131
متن آیه :
وَللّهِ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الأَرْضِ وَلَقَدْ وَصَّیْنَا
الَّذِینَ أُوتُواْ الْکِتَابَ مِن قَبْلِکُمْ وَإِیَّاکُمْ أَنِ اتَّقُواْ
اللّهَ وَإِن تَکْفُرُواْ فَإِنَّ لِلّهِ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی
الأَرْضِ وَکَانَ اللّهُ غَنِیّاً حَمِیداً
ترجمه :
آنچه
در آسمانها و زمین است از آن خدا است . و ما ( که خالق همه جهان و صاحب
قدرت مطلق در آنیم ) به کسانی که پیش از شما بدیشان کتاب ( آسمانی )
دادهایم توصیه نمودهایم و به شما ( نیز ای مؤمنان ) سفارش میکنیم که از (
خشم ) خدا بپرهیزید ، و اگر ( نافرمانی کردید و ) کفر ورزیدید ( زیانی به
خدا نمیرسانید . چرا ) که آنچه در آسمانها و زمین است از آن او است و
بینیاز ( از عبادت بندگان و ) شایسته ستایش است .
توضیحات :
« إِیَّاکُمْ » : شما را . عطف بر ( الَّذِینَ ) است . « حَمِیداً » : ستودنی . فعیل به معنی مفعول یعنی محمود است .
سوره نساء آیه 132
متن آیه :
وَلِلّهِ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الأَرْضِ وَکَفَى بِاللّهِ وَکِیلاً
ترجمه :
و آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است از آن خدا است ، و خدا برای نگهبانی و نگهداری ( آنها ) کافی است .
توضیحات :
« وَکِیلاً » : متولّی . نگاهبان . یار و یاور .
سوره نساء آیه 133
متن آیه :
إِن یَشَأْ یُذْهِبْکُمْ أَیُّهَا النَّاسُ وَیَأْتِ بِآخَرِینَ وَکَانَ اللّهُ عَلَى ذَلِکَ قَدِیراً
ترجمه :
ای
مردمان ! اگر خدا بخواهد شما را از میان میبرد و میمیراند و افراد دیگری
را به میان میآورد ( و به جای شما مینشاند ) ، و او بر این کار بس توانا
است .
توضیحات :
« یُذْهِبْکُمْ » : شما را از میان برمیدارد . شما را هلاک و نابود میسازد . « ءَاخَرِینَ » : دیگران .
سوره نساء آیه 134
متن آیه :
مَّن کَانَ یُرِیدُ ثَوَابَ الدُّنْیَا فَعِندَ اللّهِ ثَوَابُ الدُّنْیَا وَالآخِرَةِ وَکَانَ اللّهُ سَمِیعاً بَصِیراً
ترجمه :
کسی
که در پی مزد دنیا باشد ( و تنها در اندیشه نعمتهای این جهان فانی بوده و
آخرت را فراموش کند در اشتباه است . بلکه شخص عاقل باید دنیا و آخرت را با
هم بطلبد ) چرا که پاداش دنیا و آخرت در نزد خدا است ( و باید خواهان سعادت
هر دو جهان از خداوند منّان شد ) و خداوند شنوای ( اقوال بندگان و ) بینای
( اعمال ایشان ) است .
توضیحات :
« مَن کَانَ
یُرِیدُ » : کسی که جویای نعمت دنیا و منافع این سرا ، از راه حلال شود ،
خداوند نعمت آخرت و منافع آن سرا را نیز نصیب وی میکند ، و تنها او است که
مالک نعیم هر دو جهان است و . . .
سوره نساء آیه 135
متن آیه :
یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ کُونُواْ قَوَّامِینَ بِالْقِسْطِ
شُهَدَاء لِلّهِ وَلَوْ عَلَى أَنفُسِکُمْ أَوِ الْوَالِدَیْنِ
وَالأَقْرَبِینَ إِن یَکُنْ غَنِیّاً أَوْ فَقَیراً فَاللّهُ أَوْلَى
بِهِمَا فَلاَ تَتَّبِعُواْ الْهَوَى أَن تَعْدِلُواْ وَإِن تَلْوُواْ أَوْ
تُعْرِضُواْ فَإِنَّ اللّهَ کَانَ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِیراً
ترجمه :
ای
کسانی که ایمان آوردهاید ! دادگری پیشه سازید و در اقامه عدل و داد
بکوشید ، و به خاطر خدا شهادت دهید ( و از این سو و آن سو جانبداری نکنید )
هر چند که شهادتتان به زیان خودتان یا پدر و مادر و خویشاوندان بوده باشد .
اگر کسی که به زیان او شهادت داده میشود دارا یا ندار باشد ، ( رغبت به
دارا ، یا شفقت به ندار ، شما را از ادای شهادت حق منصرف نکند ) چرا که (
رضای ) خداوند از ( رضای ) هردوی آنان بهتر است ( و خدا به مصلحت آن دو
آگاهتر از شما است ) پس از هوا و هوس پیروی نکنید که ( اگر چنین کنید از
حق ) منحرف میگردید ( و به باطل میافتید ) . و اگر زبان از ادای شهادت حق
بپیچانید یا از آن روی بگردانید ، خداوند از آنچه میکنید آگاه است ( و
پاداش اعمال نیک و پادافره اعمال بدتان را میدهد ) .
توضیحات :
«
قَوَّامِینَ بِالْقِسْطِ » : مواظبان بر اقامه عدالت در همه امور زندگی و
تلاشگران در راه دادگری . « شُهَدَآءَ » : گواهیدهندگان . صفت قَوّامینَ
یا حال ضمیر مستتر در آن ، و یا این که خبر دوم ( کُونُوا ) است . «
فَاللهُ أَوْلَیا بِهِمَا » : اجرا فرمان خدا شایستهتر از در نظرگرفتن
رضایت هر یک از آن دو است . خداوند مصلحت فقیر و ثروتمند را بهتر میداند و
آشناتر از هر کسی بدان دو است . « اَن تَعْدِلُوا » : این که منحرف شوید .
منصوب است و در اصل : لِئَلاّ تَعْدِلُوا ، یا : کَراهَةَ أَن تَعْدِلُوا
است ( نگا : نساء / 176 ) . « إِن تَلْوُوا » : اگر از راه حق منحرف شوید .
اگر زبان از حق پیچیده و به گونه شایسته ، آن را اداء ننمائید . «
تُعْرِضُوا » : یا امتناع و سرپیچی کنید .
سوره نساء آیه 136
متن آیه :
یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ آمِنُواْ بِاللّهِ وَرَسُولِهِ
وَالْکِتَابِ الَّذِی نَزَّلَ عَلَى رَسُولِهِ وَالْکِتَابِ الَّذِیَ
أَنزَلَ مِن قَبْلُ وَمَن یَکْفُرْ بِاللّهِ وَمَلاَئِکَتِهِ وَکُتُبِهِ
وَرُسُلِهِ وَالْیَوْمِ الآخِرِ فَقَدْ ضَلَّ ضَلاَلاً بَعِیداً
ترجمه :
ای
کسانی که ایمان آوردهاید ! به خدا و پیغمبرش ( محمّد ) و کتابی که بر
پیغمبر نازل کرده است ( و قرآن نام دارد ) و به کتابهائی که پیشتر ( از
قرآن ) نازل نموده است ( و هنوز تحریف و نسیان در آنها صورت نگرفته است )
ایمان بیاورید . هرکس که به خدا و فرشتگان و کتابهای خداوندی وپیغمبرانش و
روز رستاخیز کافر شود ( و یکی از اینها را نپذیرد ) واقعاً در گمراهی دور و
درازی افتاده است .
توضیحات :
« یَآ أَیُّهَا
الَّذِینَ ءَامَنُوا ، ءَامِنُوا . . . » . ای مؤمنان ! بر ایمان خود ثابت و
ماندگار باشید ، و بر آن بیفزائید . « ضَلالاً بَعِیداً » : گمراهی دور و
دراز . سرگشتگی فراوان .
سوره نساء آیه 137
متن آیه :
إِنَّ الَّذِینَ آمَنُواْ ثُمَّ کَفَرُواْ ثُمَّ آمَنُواْ ثُمَّ
کَفَرُواْ ثُمَّ ازْدَادُواْ کُفْراً لَّمْ یَکُنِ اللّهُ لِیَغْفِرَ
لَهُمْ وَلاَ لِیَهْدِیَهُمْ سَبِیلاً
ترجمه :
بیگمان
کسانی که ایمان میآورند و سپس کافر میشوند ، و باز هم ایمان میآورند و
دیگر بار کافر میشوند ، و سپس بر کفر خود میافزایند ( و با کفر چشم از
جهان میپوشند ، واقعاً کارشان جای شگفت است و ) هرگز خداوند ایشان را
نمیبخشد و راهی ( به سوی بهشت ) بدیشان نمینماید .
توضیحات :
. . .
سوره نساء آیه 138
متن آیه :
بَشِّرِ الْمُنَافِقِینَ بِأَنَّ لَهُمْ عَذَاباً أَلِیماً
ترجمه :
به منافقان مژده بده که عذاب دردناکی دارند .
توضیحات :
« بَشِّرْ » : مژده بده . بشارتدادن در اینجا جنبه ریشخند دارد .
سوره نساء آیه 139
متن آیه :
الَّذِینَ یَتَّخِذُونَ الْکَافِرِینَ أَوْلِیَاء مِن دُونِ
الْمُؤْمِنِینَ أَیَبْتَغُونَ عِندَهُمُ الْعِزَّةَ فَإِنَّ العِزَّةَ
لِلّهِ جَمِیعاً
ترجمه :
این منافقان کسانی هستند
که کافران را به جای مؤمنان به سرپرستی و دوستی میگیرند . آیا عزّت را در
پیش کافران میجویند ؟ ( چنین چیزی محال است ) چرا که عزّت و شوکت جملگی
از آن خدا است ( و هر که از خدا عزّت جوید عزیز شود ، و هر که از غیر او
عزّت طلبد ذلیل گردد ) .
توضیحات :
« مِن دُونِ » : به جای . « جَمِیعاً » : حال است .
سوره نساء آیه 140
متن آیه :
وَقَدْ نَزَّلَ عَلَیْکُمْ فِی الْکِتَابِ أَنْ إِذَا سَمِعْتُمْ آیَاتِ
اللّهِ یُکَفَرُ بِهَا وَیُسْتَهْزَأُ بِهَا فَلاَ تَقْعُدُواْ مَعَهُمْ
حَتَّى یَخُوضُواْ فِی حَدِیثٍ غَیْرِهِ إِنَّکُمْ إِذاً مِّثْلُهُمْ إِنَّ
اللّهَ جَامِعُ الْمُنَافِقِینَ وَالْکَافِرِینَ فِی جَهَنَّمَ جَمِیعاً
ترجمه :
خداوند
در کتاب ( قرآن ، این حکم را ) بر شما نازل کرده است که چون شنیدید به
آیات خدا کفر ورزیده میشود و آیات خدا به بازیچه گرفته میشود ، با چنین
کسانی منشینید تا آن گاه که به سخن دیگری بپردازند ( و دست از کفر و شوخی
نابهنجار خود بردارند ) . بیگمان در این صورت ( که با ایشان همنشین میشوید
و به استهزاء آنان گوش فرا میدهید ) شما هم مثل آنان خواهید بود ( و در
استهزاء به قرآن شریک ایشان خواهید گشت ) . شک نیست که خداوند منافقان و
کافران را همگی در دوزخ گرد میآورد ؛ ( پس از مخالطه و مجالسه ایشان
بپرهیزید تا همراه آنان به آتش دوزخ گرفتار نیائید ) .
توضیحات :
« حَتَّیا یَخُوضُوا » : تا بپردازند . تا فرو روند .
سوره نساء آیه 141
متن آیه :
الَّذِینَ یَتَرَبَّصُونَ بِکُمْ فَإِن کَانَ لَکُمْ فَتْحٌ مِّنَ اللّهِ
قَالُواْ أَلَمْ نَکُن مَّعَکُمْ وَإِن کَانَ لِلْکَافِرِینَ نَصِیبٌ
قَالُواْ أَلَمْ نَسْتَحْوِذْ عَلَیْکُمْ وَنَمْنَعْکُم مِّنَ
الْمُؤْمِنِینَ فَاللّهُ یَحْکُمُ بَیْنَکُمْ یَوْمَ الْقِیَامَةِ وَلَن
یَجْعَلَ اللّهُ لِلْکَافِرِینَ عَلَى الْمُؤْمِنِینَ سَبِیلاً
ترجمه :
منافقان
کسانیند که پیوسته شما را میپایند ( و در انتظار آن هستند که چه وقت به
بلایا و مصائب گرفتار آئید ) . پس اگر پیروزی و فتحی از سوی خدا نصیب شما
گردید ، میگویند : مگر جز این است که ما با شما بوده و از جماعت شمائیم ؟
( لذا ما هم در غنیمت و دستاورد جنگ سهیم هستیم و بهره ما را بپردازید ! )
؛ و اگر سهمی ( از پیروزی ) نصیب کافران گردید ، میگویند : مگر ما
نبودیم که میتوانستیم ( همراه مؤمنان با شما بجنگیم و ) بر شما چیره شویم و
دست شما را از سر مؤمنان کوتاه کنیم ؟ ( ولی ما رفیق قافله و شریک دزد
بودیم و مسلمانان را دلسرد میکردیم و برای شما جاسوسی مینمودیم و پیوسته
در تحریک شما علیه مسلمانان میکوشیدیم . بنابراین با شما سهیم خواهیم بود )
. روز قیامت خداوند میان شما ( مؤمنان و چنین منافقانی ) داوری خواهد کرد .
و ( مادام که مؤمنان دارای ایمان راستین و کردار شایسته و بایسته باشند )
هرگز خداوند کافران را بر مؤمنان چیره نخواهد ساخت .
توضیحات :
«
یَتَرَبَّصُونَ » : منتظر میمانند . در انتظار رسیدن بلایا و مصائب به
شمایند ( نگا : توبه / 98 ) . « أَلَمْ نَسْتَحْوِذْ عَلَیْکُمْ ؟ » : مگر
نه این است که میتوانستیم بر شما چیره شویم ؟ از مصدر ( إِسْتِحْوَاذ )
به معنی استیلاء و چیرهشدن . « سَبِیلاً » : راهی برای تسلّط .
سوره نساء آیه 142
متن آیه :
إِنَّ الْمُنَافِقِینَ یُخَادِعُونَ اللّهَ وَهُوَ خَادِعُهُمْ وَإِذَا
قَامُواْ إِلَى الصَّلاَةِ قَامُواْ کُسَالَى یُرَآؤُونَ النَّاسَ وَلاَ
یَذْکُرُونَ اللّهَ إِلاَّ قَلِیلاً
ترجمه :
بیگمان
منافقان ( نشانههای ایشان را مینمایانند و کفر خویش را پنهان میدارند و
به خیال خام خود ) خدا را گول میزنند ! در حالی که خداوند ( دماء و اموال
ایشان را در دنیا محفوظ مینماید ، و در آخرت دوزخ را برای آنان مهیّا
میدارد و بدین وسیله ) ایشان را گول میزند . منافقان هنگامی که برای نماز
برمیخیزند ، سست و بیحال به نماز میایستند و با مردم ریا میکنند ( و
نمازشان به خاطر مردم است ؛ نه به خاطر خدا ) و خدای را کمتر یاد میکنند و
جز اندکی به عبادت او نمیپردازند .
توضیحات :
« کُسَالَیا » : جمع کَسْلان ، تنبلها ، سستها . « یُرَآؤُونَ » : ریا میکنند . به مردم مینمایند خلاف آنچه بر آن هستند .
سوره نساء آیه 143
متن آیه :
مُّذَبْذَبِینَ بَیْنَ ذَلِکَ لاَ إِلَى هَؤُلاء وَلاَ إِلَى هَؤُلاء وَمَن یُضْلِلِ اللّهُ فَلَن تَجِدَ لَهُ سَبِیلاً
ترجمه :
در
این میان سرگشته و متردّدند . ( گاهی به سوی دین میروند و گاهی به سوی
کفر میدوند . زمانی خویشتن را در صف مؤمنان ، و زمانی در صف کافران جای
میدهند ! امّا در حقیقت ) نه با اینان و نه با آنان هستند ( و گمراه و
حیرانند ) و هر که را خداوند ( بر اثر اعمال زشت و ناپسندش ) سرگشته و
گمراه کند ، راهی برای او ( به سوی سعادت و هدایت ) نخواهی یافت .
توضیحات :
« مُذَبْذَبِینَ » : متردّدین . اشخاص سرگردان و دودل .
سوره نساء آیه 144
متن آیه :
یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ لاَ تَتَّخِذُواْ الْکَافِرِینَ
أَوْلِیَاء مِن دُونِ الْمُؤْمِنِینَ أَتُرِیدُونَ أَن تَجْعَلُواْ لِلّهِ
عَلَیْکُمْ سُلْطَاناً مُّبِیناً
ترجمه :
ای کسانی
که ایمان آوردهاید ! کافران را به جای مؤمنان به دوستی نگیرید . مگر
میخواهید حجّت و برهان آشکاری علیه خود به دست خدا دهید ( بر این که شما
هم جزو منافقانید ؟ ) .
توضیحات :
« أَوْلِیَآء » : جمع ولی ، دوستان . سرپرستان . « سُلْطَاناً مُّبِیناً » : دلیل آشکار .
سوره نساء آیه 145
متن آیه :
إِنَّ الْمُنَافِقِینَ فِی الدَّرْکِ الأَسْفَلِ مِنَ النَّارِ وَلَن تَجِدَ لَهُمْ نَصِیراً
ترجمه :
بیگمان
منافقان در اعماق دوزخ و در پائینترین مکان آن هستند و هرگز یاوری برای
آنان نخواهی یافت ( تا به فریادشان رسد و آنان را برهاند ) .
توضیحات :
« الدَّرْکِ » : قعر شیء عمیق . طبقه پائین . دَرَکات دوزخ برعکس دَرَجات بهشت است .
سوره نساء آیه 146
متن آیه :
إِلاَّ الَّذِینَ تَابُواْ وَأَصْلَحُواْ وَاعْتَصَمُواْ بِاللّهِ
وَأَخْلَصُواْ دِینَهُمْ لِلّهِ فَأُوْلَئِکَ مَعَ الْمُؤْمِنِینَ وَسَوْفَ
یُؤْتِ اللّهُ الْمُؤْمِنِینَ أَجْراً عَظِیماً
ترجمه :
مگر
کسانی ( از ایشان ) که توبه کنند و برگردند و به اصلاح ( اعمال و نیّات
خود ) بپردازند و به خدا متوسّل شوند و آئین خویش را خالصانه از آن خدا
کنند ( و فقط و فقط او را بپرستند و به فریاد خوانند و خالق و رازق دانند )
. پس آنان از زمره مؤمنان خواهند بود ( و پاداش مؤمنان را خواهند داشت ) و
خداوند به مؤمنان پاداش بزرگ خواهد داد .
توضیحات :
« إِعْتَصَمُوا » : چنگ زدند . متوسّل شدند . « إِعْتَصَمُوا بِاللهِ » : به کتاب و شرع خدا تمسّک جستند .
سوره نساء آیه 147
متن آیه :
مَّا یَفْعَلُ اللّهُ بِعَذَابِکُمْ إِن شَکَرْتُمْ وَآمَنتُمْ وَکَانَ اللّهُ شَاکِراً عَلِیماً
ترجمه :
خداوند
چه نیازی به عذاب دادن شما دارد اگر شکرگزاری کنید و ایمان بیاورید ؟
پروردگار شکرگزار ( طاعت و عبادت بندگان و ) آگاه ( از اعمال و نیّات همگان
) است .
توضیحات :
« شَاکِراً » : شکرگزار . مراد
این که خداوند کار بندگان را بیمزد نمیگذارد و در برابر طاعت محدود و
اندک دنیا ، پاداش نامحدود و فراوان آخرت را عطاء میفرماید .
سوره نساء آیه 148
متن آیه :
لاَّ یُحِبُّ اللّهُ الْجَهْرَ بِالسُّوَءِ مِنَ الْقَوْلِ إِلاَّ مَن ظُلِمَ وَکَانَ اللّهُ سَمِیعاً عَلِیماً
ترجمه :
خداوند
دوست ندارد ( که افراد بشر پردهدری کنند و عیوب همدیگر را فاش سازند و )
زبان به بدگوئی گشایند ، مگر آن کسی که مورد ستم قرار گرفته باشد ( که
میتواند از شخص ستمگر شکایت کند و بدیهای او را بیان دارد و او را دعا و
نفرین نماید ) و خدا شنوای ( دعای مظلوم و ) آگاه ( از کار ظالم ) است .
توضیحات :
«
الْجَهْر » : آشکار . « إِلاّ مَن ظُلِمَ » : مگر کسی که بدو ستم شود که
اگر او بر اثر هیجان و ناراحتی زبان به بدگوئی گشود و دشنام داد ، گناهی
مرتکب نشده است . ولی در صورتی که توانست خود را کنترل کند ، برابر آیه
بعدی آرامش خود را حفظ و از فحش و دشنام و بیان زشتیها خودداری مینماید .
سوره نساء آیه 149
متن آیه :
إِن تُبْدُواْ خَیْراً أَوْ تُخْفُوهُ أَوْ تَعْفُواْ عَن سُوَءٍ فَإِنَّ اللّهَ کَانَ عَفُوّاً قَدِیراً
ترجمه :
اگر
( کردار و گفتار ) نیک را آشکار یا پنهان سازید ( مُجاز خواهید بود ) و یا
اگر از ( کردار و گفتار ) بد چشمپوشی کنید ( و دهن خویش را به دشنام
نیالائید و گذشت نمائید ، کار خداپسندانهای نمودهاید و همچون ذات باری ،
عفو پیشه کردهاید ) چرا که خداوند بسیار باگذشت و بس توانا است .
توضیحات :
«
إِن تُبْدُوا » : اگر آشکار سازید . « عَفُوّاً قَدِیراً » : بسیار
عفوکننده و بسیار توانا . یعنی عفو خدا از روی ضعف نیست ، بلکه در کمال
قدرت میبخشد . شما نیز با وجود قدرتِ بر انتقام گذشت نمائید .
سوره نساء آیه 150
متن آیه :
إِنَّ الَّذِینَ یَکْفُرُونَ بِاللّهِ وَرُسُلِهِ وَیُرِیدُونَ أَن
یُفَرِّقُواْ بَیْنَ اللّهِ وَرُسُلِهِ وَیقُولُونَ نُؤْمِنُ بِبَعْضٍ
وَنَکْفُرُ بِبَعْضٍ وَیُرِیدُونَ أَن یَتَّخِذُواْ بَیْنَ ذَلِکَ سَبِیلاً
ترجمه :
کسانی که به خدا و پیغمبرانش ایمان ندارند
و میخواهند میان خدا و پیغمبرانش جدائی بیندازند ( و بگویند که به خدا
ایمان داریم ، ولی به پیغمبران ایمان نداریم ) و میگویند که به برخی از
پیغمبران ایمان داریم و به برخی دیگر ایمان نداریم ، و میخواهند میان آن (
کفر و ایمان ) راهی برگزینند ( ولی میان کفر و ایمان فاصلهای نیست و دو
راه بیش وجود ندارد : راه کفر و راه دین ) .
توضیحات :
«
أَن یُفَرِّقُوا بَیْنَ اللهِ وَ رُسُلِهِ » : میخواهند میان ایمانآوردن
به خدا و ایمان آوردن به پیغمبرانش قائل به تفرقه و جدائی باشند .
سوره نساء آیه 151
متن آیه :
أُوْلَئِکَ هُمُ الْکَافِرُونَ حَقّاً وَأَعْتَدْنَا لِلْکَافِرِینَ عَذَاباً مُّهِیناً
ترجمه :
آنان جملگی بیگمان کافرند ، و ما برای کافران عذاب خوارکنندهای فراهم آوردهایم .
توضیحات :
« حَقّاً » : یقیناً . بیگمان . « مُهِیناً » : خوارکننده . توهینآمیز .
سوره نساء آیه 152
متن آیه :
وَالَّذِینَ آمَنُواْ بِاللّهِ وَرُسُلِهِ وَلَمْ یُفَرِّقُواْ بَیْنَ
أَحَدٍ مِّنْهُمْ أُوْلَئِکَ سَوْفَ یُؤْتِیهِمْ أُجُورَهُمْ وَکَانَ
اللّهُ غَفُوراً رَّحِیماً
ترجمه :
و امّا کسانی که
به خدا و پیغمبرانش ایمان دارند و میان هیچ یک از آنان ( در این که از سوی
خدا برگزیده شدهاند ) فرقی نمیگذارند ( و هیچ کدام را تکذیب نمینمایند )
، بدانان پاداش و مزدشان را خواهیم داد ، و خداوند بسیار آمرزنده و بسیار
مهربان است ( و لغزشها و اشتباهاتی هم اگر داشته باشند ، مورد عفو قرار
میدهد ) .
توضیحات :
« وَ الَّذِینَ ءَامَنُوا . . . » : چنین مؤمنانی پیروان محمّدند که به همه پیغمبران از آدم تا خاتم ایمان دارند .
سوره نساء آیه 153
متن آیه :
یَسْأَلُکَ أَهْلُ الْکِتَابِ أَن تُنَزِّلَ عَلَیْهِمْ کِتَاباً مِّنَ
السَّمَاءِ فَقَدْ سَأَلُواْ مُوسَى أَکْبَرَ مِن ذَلِکَ فَقَالُواْ
أَرِنَا اللّهِ جَهْرَةً فَأَخَذَتْهُمُ الصَّاعِقَةُ بِظُلْمِهِمْ ثُمَّ
اتَّخَذُواْ الْعِجْلَ مِن بَعْدِ مَا جَاءتْهُمُ الْبَیِّنَاتُ
فَعَفَوْنَا عَن ذَلِکَ وَآتَیْنَا مُوسَى سُلْطَاناً مُّبِیناً
ترجمه :
اهل
کتاب از تو میخواهند که ( اگر پیغمبری ، یکجا ) کتابی را از آسمان بر
آنان نازل کنی . ( البتّه این درخواست ، استهزاء و بهانهای بیش نیست )
چرا که از موسی چیز بزرگتر از این را خواستند و گفتند : خدا را آشکارا به
ما نشان بده . به خاطر این ستم ، صاعقه ایشان را فرا گرفت ( و نابودشان کرد
. گناه بدتر و رسواکنندهتر آنان این است که ) پس از آن همه دلائل روشنی (
چون : تبدیل عصا به اژدها ، و ید بیضا ، و شکافتن دریا ) که برای آنان آمد
( و خود شاهد نمودن معجزات موسی به فرعون و فرعونیها بودند ) گوساله (
سامری ) را ( به خدائی ) گرفتند ! ولی ما از این ( گوسالهپرستی پس از توبه
ایشان ) درگذشتیم و به موسی حجّت روشنی دادیم ( که با آن بتواند آنان را
هدایت کند ) .
توضیحات :
« جَهْرَةً » : آشکارا .
حال ضمیر ( نا ) و به معنی ( مُجَاهِرِینَ مُعَایِنِینَ ) است ، یا حال (
اللهَ ) است . میتواند صفت مصدر محذوف ( رُؤْیَة ) هم باشد . « ثُمَّ » :
سپس . در اینجا مراد ترتیب زمانی نیست . بلکه پیشرفت در مراتب گناهان است .
چرا که گوسالهپرستی پیش از درخواست رؤیت خدا است ( نگا : بقره / 51 - 55 ،
و طه / 85 - 97 ) . « سُلْطَاناً » : حجّت و برهان . مراد معجزاتی است که
خدا بدو عطاء فرموده بود . سلطه و قدرت .
سوره نساء آیه 154
متن آیه :
وَرَفَعْنَا فَوْقَهُمُ الطُّورَ بِمِیثَاقِهِمْ وَقُلْنَا لَهُمُ
ادْخُلُواْ الْبَابَ سُجَّداً وَقُلْنَا لَهُمْ لاَ تَعْدُواْ فِی
السَّبْتِ وَأَخَذْنَا مِنْهُم مِّیثَاقاً غَلِیظاً
ترجمه :
و
برای گرفتن پیمان از ایشان ، کوه طور را بالای سرشان ( همچون سایهبانی )
نگاه داشتیم ( و از آنان پیمان گرفتیم که به دستورات تورات عمل کنند ، و
آنان هم پذیرفتند ) و بدیشان گفتیم : سجدهکنان وارد درِ ( بیتالمقدّس ،
اریحاء ، ایلیاء ، و . . . ) شوید . و بدیشان گفتیم : در روز شنبه ( به
شکار ماهی نپردازید و از انجام فرمان ) سرپیچی نکنید . و ( در برابر همه
اینها ) از آنان پیمان مؤکّدی گرفتیم .
توضیحات :
«
بِمِیثَاقِهِمْ » : به خاطر اخذ پیمان از ایشان ( نگا : بقره / 63 ، و
اعراف / 171 ) . « سُجَّداً » : سجدهکنان . با خضوع و خشوع . « لا
تَعْدُوا » : تجاوز نکنید . از حدود مقرّرات در نگذرید . « غَلِیظاً » :
مؤکّد . استوار . بزرگ .
سوره نساء آیه 155
متن آیه :
فَبِمَا نَقْضِهِم مِّیثَاقَهُمْ وَکُفْرِهِم بَآیَاتِ اللّهِ
وَقَتْلِهِمُ الأَنْبِیَاءَ بِغَیْرِ حَقًّ وَقَوْلِهِمْ قُلُوبُنَا غُلْفٌ
بَلْ طَبَعَ اللّهُ عَلَیْهَا بِکُفْرِهِمْ فَلاَ یُؤْمِنُونَ إِلاَّ
قَلِیلاً
ترجمه :
( خداوند بر آنان خشم گرفت ) به
خاطر این که پیمانشان را شکستند و به آیات خدا کفر ورزیدند و پیغمبران را
به ناحق کشتند و ( بر گمراهی خود پافشاری کردند و از روی استهزاء ) گفتند
که : دلهایمان در غلاف ( و پردههائی ) است ( که پند و اندرز کسی بدان راه
ندارد . نه چنین است ) بلکه خداوند به سبب کفرشان ( انگار ) بر دلهایشان
مهر زده است و این است که جز گروه اندکی ( از ایشان ) ایمان نمیآورند .
توضیحات :
«
فَبِما نَقْضِهِم مِّیثَاقَهُمْ » : به سبب شکستن پیمان خود . عامل جار و
مجرور ( غَضِبَ اللهُ عَلَیْهِمْ ) یا ( لَعَنَّاهُمْ ) محذوف است و آنچه
در میانه این آیه تا آیه 162 آمده است حکم جمله معترضه را دارد . واژه ( ما
) حرف زائد و برای تأکید است ، و ( میثاق ) مفعولٌبه است . « غُلْفٌ » :
جمع أَغْلَف ، به معنی : در غلاف است ، یا جمع غِلاف است ، در این صورت
معنی عبارت چنین میشود : دلهایمان غلاف یعنی اوعیه دانش است و گنجایش
سخنان شما را ندارد . « طَبَعَ » : مهر زده است . مراد این که کفر و ضلال
ایشان مایه محرومیّت از هدایت خدا شده است ( نگا : بقره / 7 ، و منافقون / 3
) .
سوره نساء آیه 156
متن آیه :
وَبِکُفْرِهِمْ وَقَوْلِهِمْ عَلَى مَرْیَمَ بُهْتَاناً عَظِیماً
ترجمه :
و ( خداوند بر آنان خشم گرفت ) به سبب کفر ورزیدنشان ، و افترای بزرگی که بر مریم بستند .
توضیحات :
« بُهْتَاناً » : افتراء . دروغ بزرگی که عقلها را مبهوت و حیران میسازد .
سوره نساء آیه 157
متن آیه :
وَقَوْلِهِمْ إِنَّا قَتَلْنَا الْمَسِیحَ عِیسَى ابْنَ مَرْیَمَ رَسُولَ
اللّهِ وَمَا قَتَلُوهُ وَمَا صَلَبُوهُ وَلَکِن شُبِّهَ لَهُمْ وَإِنَّ
الَّذِینَ اخْتَلَفُواْ فِیهِ لَفِی شَکٍّ مِّنْهُ مَا لَهُم بِهِ مِنْ
عِلْمٍ إِلاَّ اتِّبَاعَ الظَّنِّ وَمَا قَتَلُوهُ یَقِیناً
ترجمه :
و
( خداوند بر آنان خشم گرفت به سبب این که از روی استهزاء و سخریّه )
میگفتند که : ما عیسی پسر مریم ، پیغمبر خدا را کشتیم ! در حالی که نه او
را کشتند و نه به دار آویختند ، ولیکن کار بر آنان مشتبه شد و ( متردّد
گردیدند که آیا عیسی یا دیگری را کشتهاند و در اینباره با همدیگر اختلاف
نظر پیدا کردند و ) کسانی که درباره او اختلاف پیدا کردند ( جملگی ) راجع
بدو در شکّ و گمانند و آگاهی بدان ندارند و تنها به گمان سخن میگویند و (
باید بدانند که ) یقیناً او را نکشتهاند ( و قطعاً مقتول کس دیگری بوده
است ) .
توضیحات :
« عِیسَی ابْنَ مَرْیَمَ ،
رَسُولَ اللهِ » : این سخن میتواند گفتار کافران یهود و از روی استهزاء و
سخریّه باشد . یعنی کسی را کشتیم که او خود را عیسی پسر مریم و فرستاده خدا
میدانست ؛ یا شما چنین میگوئید ( نگا : شعراء / 27 ) و میتواند گفتار
خدا بوده و بیانگر گناه بزرگ آنان باشد . « مَا صَلَبُوهُ » : او را به دار
نزدهاند . « لَفِی شَکٍّ مِّنْهُ » : درباره این که کشته ، عیسی یا دیگری
بوده است ، دچار شکّ و گمانند . « إِتِّبَاعَ » : پیروی کردن . مستثنای
منقطع است . « یَقِیناً » : قطعاً . حال ضمیر ( و ) یا ( ه ) در ( مَا
قَتَلُوهُ ) است .
سوره نساء آیه 158
متن آیه :
بَل رَّفَعَهُ اللّهُ إِلَیْهِ وَکَانَ اللّهُ عَزِیزاً حَکِیماً
ترجمه :
بلکه
خداوند او را ( از دست آنان رهاند و پس از گذشت روزگاری که خود میداند ،
وی را میراند و ) در پیش خود به مرتبه والائی رساند . و خداوند چیره ( است و
بر هر کاری توانا است ، و ) حکیم است ( و هر چیزی را برابر حکمتی انجام
میدهد ، و سنجیده عمل میکند ) .
توضیحات :
« رَفَعَهُ » : او را رفعت و عزّت بخشید ( نگا : آلعمران / 55 ، مائده / 117 ، مریم / 57 ) .
سوره نساء آیه 159
متن آیه :
وَإِن مِّنْ أَهْلِ الْکِتَابِ إِلاَّ لَیُؤْمِنَنَّ بِهِ قَبْلَ مَوْتِهِ وَیَوْمَ الْقِیَامَةِ یَکُونُ عَلَیْهِمْ شَهِیداً
ترجمه :
و
کسی از اهل کتاب نیست مگر این که پیش از مرگ خود ( در آن دم که در آستانه
مرگ قرار میگیرد و ارتباط او با این جهان ضعیف و با جهان بعد از مرگ قوی
میگردد و پردهها تا اندازهای از برابر چشمش کنار میرود و بسیاری از
حقائق را میبیند ) به عیسی ایمان میآورد ( امّا دیگر چه سود ، فرصت از
دست رفته است و ایمان و توبه ناپذیرفته است ) و روز رستاخیز گواه بر آنان
خواهد بود ( و شهادت میدهد که او تنها بنده و فرستاده خدا بوده است و
رسالت آسمانی را رسانده است ) .
توضیحات :
« إِنْ » :
نیست . « بِهِ » : بدو ، یعنی به عیسی . « قَبْلَ مَوْتِهِ » : پیش از
مرگ خود ، یعنی یکایک اهل کتاب که مانند هرکس دیگری در این وقت توبه ایشان
پذیرفتنی نیست ( نگا : یونس / 90 ، و غافر / 84 و 85 ) . علّت عدم پذیرش
ایمان در آستانه مرگ این است که چنین ایمانی اضطراری است ؛ نه اختیاری (
نگا : انعام / 158 ) . « شَهِیداً » : گواه ( نگا : مائده / 116 - 119 ) .
سوره نساء آیه 160
متن آیه :
فَبِظُلْمٍ مِّنَ الَّذِینَ هَادُواْ حَرَّمْنَا عَلَیْهِمْ طَیِّبَاتٍ
أُحِلَّتْ لَهُمْ وَبِصَدِّهِمْ عَن سَبِیلِ اللّهِ کَثِیراً
ترجمه :
به
خاطر جور و ستمی که از یهودیان سر زد و ( به خصوص ) به سبب این که بسی از
راه خدا ( مردمان را ) بازداشتند ، ( برای تنبیه ایشان ، قسمتی از )
چیزهای پاکیزه را که بر آنان حلال بود ، حرام کردیم .
توضیحات :
«
هَادُوا » : آئین یهودیّت را پذیرفتند . « صَدِّ » : بازداشتن . جلوگیری
کردن . « کَثِیراً » : صفت مصدر محذوفی است و تقدیر چنین است : صَدّاً
کَثِیراً .
سوره نساء آیه 161
متن آیه :
وَأَخْذِهِمُ الرِّبَا وَقَدْ نُهُواْ عَنْهُ وَأَکْلِهِمْ أَمْوَالَ
النَّاسِ بِالْبَاطِلِ وَأَعْتَدْنَا لِلْکَافِرِینَ مِنْهُمْ عَذَاباً
أَلِیماً
ترجمه :
و ( همچنین بر آنان برخی از
چیزهای پاکیزه و حلال را حرام کردیم ) به خاطر دریافت ربا ( و رباخواری ) ،
در حالی که ( بر زبان پیغمبران ) از آن نهی شده بودند ، و به سبب خوردن
مال مردم به ناحق ، و ما برای کافران ایشان عذاب دردناکی را آماده کردهایم
.
توضیحات :
« الرِّبَوا » : ربا . رباخواری . رسمالخطّ قرآنی این واژه را با واو و الف ضبط کرده است .
سوره نساء آیه 162
متن آیه :
لَّکِنِ الرَّاسِخُونَ فِی الْعِلْمِ مِنْهُمْ وَالْمُؤْمِنُونَ
یُؤْمِنُونَ بِمَا أُنزِلَ إِلَیکَ وَمَا أُنزِلَ مِن قَبْلِکَ
وَالْمُقِیمِینَ الصَّلاَةَ وَالْمُؤْتُونَ الزَّکَاةَ وَالْمُؤْمِنُونَ
بِاللّهِ وَالْیَوْمِ الآخِرِ أُوْلَئِکَ سَنُؤْتِیهِمْ أَجْراً عَظِیماً
ترجمه :
و
امّا راسخان در علم از میان ایشان ، و مؤمنان ( امّت محمّدی ) که ایمان
دارند بدانچه بر تو و بدانچه ( بر پیغمبران ) پیش از تو نازل شده است ، و
به ویژه آنان که نماز را چنان که باید میخوانند ، و کسانی که زکات مال به
در میکنند ، و افرادی که به خدا و روز قیامت ایمان دارند ، به همه اینان
پاداش بزرگی را خواهیم داد .
توضیحات :
« لکِنْ » :
امّا . ولی . این واژه برای استدراک مابعد خود از ( اَعْتَدْنَا
لِلْکَافِرِینَ ) به کار رفته است . « الرَّاسِخُونَ فِی الْعِلْمِ » :
ثابتقدمان در دانش . فرزانگان آشنا به علوم دینی . « الْمُقِیمِینَ
الصَّلوةَ » : نمازگزارانی که چنان که باید نماز را به جای میآورند .
منصوب به اختصاص است ، و تقدیر چنین است : أَخُصُّ الْمُقِیمِینَ الصَّلاةَ
بِالذِّکْرِ أَوْ بِالْمَدْحِ . « الْمُؤْتُونَ » : دهندگان . از مصدر
إیتاء .
سوره نساء آیه 163
متن آیه :
إِنَّا
أَوْحَیْنَا إِلَیْکَ کَمَا أَوْحَیْنَا إِلَى نُوحٍ وَالنَّبِیِّینَ مِن
بَعْدِهِ وَأَوْحَیْنَا إِلَى إِبْرَاهِیمَ وَإِسْمَاعِیلَ وَإِسْحَاقَ
وَیَعْقُوبَ وَالأَسْبَاطِ وَعِیسَى وَأَیُّوبَ وَیُونُسَ وَهَارُونَ
وَسُلَیْمَانَ وَآتَیْنَا دَاوُودَ زَبُوراً
ترجمه :
ما
به تو ( ای پیغمبر ، قرآن و شریعت را ) وحی کردیم ، همان گونه که پیش از
تو به نوح و پیغمبران بعد از او وحی کردیم ، و ( همان گونه که ) به ابراهیم
، اسحاق ، یعقوب ، نوادگان ( او که برخی از آنان پیغمبران خدا بودند ) ،
عیسی ، ایّوب ، یونس ، هارون ، و سلیمان وحی کردیم ، و به داود زبور دادیم
.
توضیحات :
« الأسْبَاطِ » : جمع سِبْط ، نوادگان .
مراد نوادگان دوازدهگانه یعقوب است ( نگا : اعراف / 160 ) . بعضیها
معتقدند که همه آنان پیغمبر بودهاند ، ولی برخی از ایشان پیغمبر بودهاند (
نگا : مائده / 12 ) .
سوره نساء آیه 164
متن آیه :
وَرُسُلاً قَدْ قَصَصْنَاهُمْ عَلَیْکَ مِن قَبْلُ وَرُسُلاً لَّمْ نَقْصُصْهُمْ عَلَیْکَ وَکَلَّمَ اللّهُ مُوسَى تَکْلِیماً
ترجمه :
و
ما پیغمبران زیادی را روانه کردهایم که سرگذشت آنان را قبلاً برای تو
بیان کردهایم ، و پیغمبران ( دیگر ) زیادی را ( به میان مردم روانه
کردهایم ) که سرگذشت آنان را برای تو بیان نکردهایم . ( و شیوه وحی به
موسی این بود که ) خداوند حقیقةً ( از پشت حجاب بدون واسطه ) با موسی سخن
گفت .
توضیحات :
« رُسُلاً » : پیغمبران . مفعول فعل محذوفی چون ( أَرْسَلْنَا ) است . « تَکْلِیماً » : حرف زدن . مفعول مطلق و برای تأکید است .
سوره نساء آیه 165
متن آیه :
رُّسُلاً مُّبَشِّرِینَ وَمُنذِرِینَ لِئَلاَّ یَکُونَ لِلنَّاسِ عَلَى
اللّهِ حُجَّةٌ بَعْدَ الرُّسُلِ وَکَانَ اللّهُ عَزِیزاً حَکِیماً
ترجمه :
ما
پیغمبران را فرستادیم تا ( مؤمنان را به ثواب ) مژدهرسان ، و ( کافران را
به عقاب ) بیمدهنده باشند ، و بعد از آمدن پیغمبران حجّت و دلیلی بر خدا
برای مردمان باقی نماند ( و نگویند که اگر پیغمبری به سوی ما میفرستادی ،
ایمان میآوردیم و راه طاعت و عبادت در پیش میگرفتیم ) . و خدا چیره حکیم
است ( و کارهایش از روی قدرت و حکمت انجام میپذیرد ) .
توضیحات :
« رُسُلاً » : بدل از ( رُسُلاً ) در آیه پیشین است . « بَعْدَ الرُّسُلِ » : پس از آمدن پیغمبران .
سوره نساء آیه 166
متن آیه :
لَّکِنِ اللّهُ یَشْهَدُ بِمَا أَنزَلَ إِلَیْکَ أَنزَلَهُ بِعِلْمِهِ وَالْمَلآئِکَةُ یَشْهَدُونَ وَکَفَى بِاللّهِ شَهِیداً
ترجمه :
(
هر چند که کافران نبوّت تو را انکار میکنند ) لیکن خداوند بر آنچه ( از
قرآن ) بر تو نازل شده است گواهی میدهد . این خدا است که آن را به (
مقتضای ) دانش ( خاصّ ) خویش نازل کرده است . و فرشتگان ( نیز بدان ) گواهی
میدهند و ( صحّت نبوّت تو را تصدیق میکنند . گرچه ) کافی است که خدا
گواه باشد .
توضیحات :
« لکِنْ » : امّا . ولی .
استدراک از مفهوم ماقبل است . « بِعِلْمِهِ » : برابر دانش خاصّ خود ، قرآن
را نازل کرده است و او میداند که تو شایستگی دریافت آن را داری ، و در آن
مصلحت بندگان را مراعات نموده است ، و پیوسته در حفظ آن هم میکوشد .
سوره نساء آیه 167
متن آیه :
إِنَّ الَّذِینَ کَفَرُواْ وَصَدُّواْ عَن سَبِیلِ اللّهِ قَدْ ضَلُّواْ ضَلاَلاً بَعِیداً
ترجمه :
بیگمان
کسانی که راه کفر را در پیش گرفتهاند و ( دیگران را با تهدید یا تبلیغ )
از راه خدا بازداشتهاند ( و مانع دخول مردم به دین خدا شدهاند ، فرسنگها
از حق دور گشتهاند و ) بسیار گمراه شدهاند .
توضیحات :
« صَدُّوا » : باز داشتهاند . مانع شدهاند . « ضَلالاً بَعِیداً » : گمراهی دور و دراز . سرگشتگی فراوان .
سوره نساء آیه 168
متن آیه :
إِنَّ الَّذِینَ کَفَرُواْ وَظَلَمُواْ لَمْ یَکُنِ اللّهُ لِیَغْفِرَ لَهُمْ وَلاَ لِیَهْدِیَهُمْ طَرِیقاً
ترجمه :
بیگمان
کسانی که راه کفر را در پیش گرفتهاند و ستم ورزیدهاند ، ( مادام که بر
کفر ماندگار باشند ) خداوند ایشان را نمیبخشد و آنان را به راهی ( که راه
نجات و بهشت باشد ) هدایت نخواهد کرد .
توضیحات :
«
کَفَرُوا وَ ظَلَمُوا » : کفر و معاصی را یکجا جمع کردهاند . بر اثر کفر ،
خویشتن را از سعادت محروم ، و دیگران را از حق به دور نمودهاند ، و منکر
رسالت پیغمبر شدهاند ، لذا بر خود و مردم و پیغمبر ستم کردهاند .
سوره نساء آیه 169
متن آیه :
إِلاَّ طَرِیقَ جَهَنَّمَ خَالِدِینَ فِیهَا أَبَداً وَکَانَ ذَلِکَ عَلَى اللّهِ یَسِیراً
ترجمه :
(
آنان را به راهی هدایت نخواهد کرد ) مگر راه دوزخ ! که در آنجا برای همیشه
جاودانه میمانند ، و این کار برای خدا آسان است ( که ایشان را به راه
دوزخ رهنمون کند و جاودانه در آنجا نگاه دارد ) .
توضیحات :
« یَسِیراً » : آسان . ساده .
سوره نساء آیه 170
متن آیه :
یَا أَیُّهَا النَّاسُ قَدْ جَاءکُمُ الرَّسُولُ بِالْحَقِّ مِن
رَّبِّکُمْ فَآمِنُواْ خَیْراً لَّکُمْ وَإِن تَکْفُرُواْ فَإِنَّ لِلَّهِ
مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَکَانَ اللّهُ عَلِیماً حَکِیماً
ترجمه :
ای
مردم ! پیغمبر ( محمّد نام ) از جانب خدا به سویتان آمده است و دین حق را
برایتان آورده است ، پس ایمان بیاورید ( و فرصت را غنیمت شمرید ، که این
کار ) به سود شما است . و اگر کافر شوید ( و جز راه کفر نروید ، بدانید که
زیانی به خدا نمیرسانید ) . چرا که آنچه در آسمانها و زمین است متعلّق به
خدا است . و خدا آگاه ( از آفریدگان خود و ) حکیم ( در کار خویش ) است .
توضیحات :
«
قَدْ جَآءَکُم بِالْحَقِّ » : حقیقةً به پیش شما آمده است . با برنامه حق
که قرآن است به سوی شما آمده است . با دین حق که اسلام است به نزد شما آمده
است .
سوره نساء آیه 171
متن آیه :
یَا
أَهْلَ الْکِتَابِ لاَ تَغْلُواْ فِی دِینِکُمْ وَلاَ تَقُولُواْ عَلَى
اللّهِ إِلاَّ الْحَقِّ إِنَّمَا الْمَسِیحُ عِیسَى ابْنُ مَرْیَمَ رَسُولُ
اللّهِ وَکَلِمَتُهُ أَلْقَاهَا إِلَى مَرْیَمَ وَرُوحٌ مِّنْهُ
فَآمِنُواْ بِاللّهِ وَرُسُلِهِ وَلاَ تَقُولُواْ ثَلاَثَةٌ انتَهُواْ
خَیْراً لَّکُمْ إِنَّمَا اللّهُ إِلَهٌ وَاحِدٌ سُبْحَانَهُ أَن یَکُونَ
لَهُ وَلَدٌ لَّهُ مَا فِی السَّمَاوَات وَمَا فِی الأَرْضِ وَکَفَى
بِاللّهِ وَکِیلاً
ترجمه :
ای اهل کتاب ! در دین
خود غلوّ مکنید ( و درباره عیسی راه افراط و تفریط نپوئید ) و درباره خدا
جز حق مگوئید ( و او را به اوصاف ناشایستی همچون حلول و اتّحاد و اتّخاذ
همسر و انتخاب فرزند ، نستائید ) . بیگمان عیسی مسیح پسر مریم ، فرستاده
خدا است ( و او یکی از پیغمبران است ، و پسر خدا نیست آن گونه که شما
میپندارید ) و او واژه خدا ( یعنی پدیده فرمانِ : کُنْ ) است که خدا آن را
به مریم رساند ( و بدین وسیله عیسی را در شکم مریم پروراند ) و او دارای
روحی است ( که ) از سوی خدا ( به کالبدش دمیده شده است ) پس به خدا و
پیغمبرانش ایمان بیاورید ( و الوهیّت را خاصّ خدا بدانید و هیچ یک از
انبیاء را در الوهیّت انباز خدا نسازید ) و مگوئید که ( خدا ) سه تا است (
بلکه خدا یکتا است و جز الله خدای دیگری وجود ندارد . از این سخن پوچ ) دست
بردارید که به سود شما است . خدا یکی بیش نیست که الله است و حاشا که
فرزندی داشته باشد . ( چگونه به انباز و زن و فرزند نیازی خواهد داشت ) و
حال آن که از آن او است آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است ، و کافی است (
که تنها ) خدا مدبّر ( مخلوقات خود ) باشد .
توضیحات :
«
کَلِمَتُهُ » : آفریده خدا ، که خداوند او را با واژه ( کُنْ ) و همانند
آن پدید میآورد . جمع ( کلمه ) ، کلمات است که به معنی مخلوقات است ( نگا :
کهف / 109 و لقمان / 27 ) . در این آیه مراد عیسی - علیهالسلام - است (
نگا : آلعمران / 39 و 45 ) و اطلاق سبب بر مسبّب شده است . امام
محمّدغزالی میفرماید : برای پیدایش هر فرزندی دو سبب قریب و بعید لازم است
. یکی منی و دومی فرمان ( کُنْ ) . چون سبب نخستین در حق عیسی -
علیهالسلام - منتفی است ، خداوند او را به سبب دوم اضافه فرموده است . «
رُوحٌ » : موجود ناشناختهای که قوام حیات تن بدان است ( نگا : اسراء / 85 ،
حجر / 29 ، ص / 72 ، سجده / 9 . . . ) . « رُوحٌ مِّنْهُ » : روحی که
آفریده او است ( نگا : سجده / 9 ، حجر / 29 ، ص / 72 ، تحریم / 12 ) . «
مِنْهُ » : از آن او . ساخته او . واژه ( مِنْ ) در اینجا حرف ابتدائیّه
است ؛ نه تبعیض ( نگا : جاثیه / 13 ، و سورههای حجر ، ص ، سجده ، و تحریم
، آیات مذکور در فوق ) . « ثَلاثَة » : خبر مبتدای محذوف است و تقدیر چنین
است : ءَالِهَتُنَا ثَلاثَة . . . « وَکِیلاً » : حافظ . نگهبان ( نگا :
نساء / 81 ، اسراء / 2 ، فرقان / 43 ، احزاب / 48 ، مزّمّل / 9 ) .
سوره نساء آیه 172
متن آیه :
لَّن یَسْتَنکِفَ الْمَسِیحُ أَن یَکُونَ عَبْداً لِّلّهِ وَلاَ
الْمَلآئِکَةُ الْمُقَرَّبُونَ وَمَن یَسْتَنکِفْ عَنْ عِبَادَتِهِ
وَیَسْتَکْبِرْ فَسَیَحْشُرُهُمْ إِلَیهِ جَمِیعاً
ترجمه :
هرگز
مسیح ابائی از این ندارد که بندهای ( از بندگان متواضع ) برای خدا باشد ،
و فرشتگان مقرّب نیز ( از بندگی او سر باز نمیزنند ) . و کسی که از عبادت
خدا سر باز زند و خویشتن را بزرگتر از آن شمرد ( که به عبادت او پردازد ،
او را به عذاب سختی گرفتار میسازد ، بدان گاه ) که همگان را در پیشگاه خود
گرد میآورد .
توضیحات :
« لَن یَسْتَنکِفَ » :
هرگز سر باز نمیزند و خودداری نمیکند . « الْمُقَرَّبُونَ » : مراد خواصّ
فرشتگان است . از قبیل : جبرائیل و میکائیل .
سوره نساء آیه 173
متن آیه :
فَأَمَّا الَّذِینَ آمَنُواْ وَعَمِلُواْ الصَّالِحَاتِ فَیُوَفِّیهِمْ
أُجُورَهُمْ وَیَزیدُهُم مِّن فَضْلِهِ وَأَمَّا الَّذِینَ اسْتَنکَفُواْ
وَاسْتَکْبَرُواْ فَیُعَذِّبُهُمْ عَذَاباً أَلُیماً وَلاَ یَجِدُونَ لَهُم
مِّن دُونِ اللّهِ وَلِیّاً وَلاَ نَصِیراً
ترجمه :
و
امّا کسانی که ایمان بیاورند و کارهای شایسته انجام دهند ، خداوند پاداش
ایشان را به تمام و کمال خواهد داد و از فضل خود بر پاداش آنان خواهد افزود
. و امّا کسانی که سر باز زنند و بزرگی ورزند ، خداوند آنان را مجازات
دردناکی خواهد کرد ، و بجز خدا سرپرست و یاوری نخواهند یافت .
توضیحات :
« فَیُوَفِّیهِمْ » : پاداش آنان را به طور کامل خواهد داد . « وَلِیّاً » : سرپرست . « نصِیراً » : یاور .
سوره نساء آیه 174
متن آیه :
یَا أَیُّهَا النَّاسُ قَدْ جَاءکُم بُرْهَانٌ مِّن رَّبِّکُمْ وَأَنزَلْنَا إِلَیْکُمْ نُوراً مُّبِیناً
ترجمه :
ای
مردم ! از سوی پروردگارتان حجّتی به نزدتان آمده است ( که محمّد است و او
با سیرت عملی و دعوت تشریعی خود ، حقیقت ایمان را برایتان روشن میسازد ، و
مؤیّد به معجزات الهی است ) و به سویتان نور آشکاری فرستادهایم ( که قرآن
است و همچون نور با پرتو خود راه را روشن و به سوی نجات رهنمودتان میسازد
) .
توضیحات :
« بُرْهَانٌ » : حجّت آشکار . مراد
پیغمبر اسلام است ، چرا که معجزات و نشانههای روشنی با خود داشت که دالّ
بر این بود که فرستاده خدا است . « نُور » : مراد قرآن است ، چرا که در امر
هدایت به نور میماند . « مُبِیناً » : روشن . روشنگر . یادآوری : «
برهان و نور » میتوانند هر دو به معنی ( قرآن ) باشد ، چرا که قرآن
قویترین دلیل بر صدق پیغمبر بوده ، و نوری است که روشنی با خود دارد و
روشنگر غیرخود میباشد .
سوره نساء آیه 175
متن آیه :
فَأَمَّا الَّذِینَ آمَنُواْ بِاللّهِ وَاعْتَصَمُواْ بِهِ
فَسَیُدْخِلُهُمْ فِی رَحْمَةٍ مِّنْهُ وَفَضْلٍ وَیَهْدِیهِمْ إِلَیْهِ
صِرَاطاً مُّسْتَقِیماً
ترجمه :
کسانی که به خدا
ایمان بیاورند و بدان ( کتاب او ، یعنی قرآن ) چنگ زنند ، ایشان را به رحمت
و فضل عظیم ( خود که بهشت است ) وارد خواهد ساخت ، و در راه راستی به سوی
خود رهنمودشان خواهد کرد .
توضیحات :
« إِعْتَصَمُوا
بِهِ » : چنگ زدند به قرآن . متوسّل شدند به خدا . « صِرَاطاً
مُّسْتَقِیماً » : راه راست که مراد دین اسلام است . ( صِرَاطاً ) مفعول
دوم ( یَهْدِیهمْ ) است .
سوره نساء آیه 176
متن آیه :
یَسْتَفْتُونَکَ قُلِ اللّهُ یُفْتِیکُمْ فِی الْکَلاَلَةِ إِنِ امْرُؤٌ
هَلَکَ لَیْسَ لَهُ وَلَدٌ وَلَهُ أُخْتٌ فَلَهَا نِصْفُ مَا تَرَکَ وَهُوَ
یَرِثُهَا إِن لَّمْ یَکُن لَّهَا وَلَدٌ فَإِن کَانَتَا اثْنَتَیْنِ
فَلَهُمَا الثُّلُثَانِ مِمَّا تَرَکَ وَإِن کَانُواْ إِخْوَةً رِّجَالاً
وَنِسَاء فَلِلذَّکَرِ مِثْلُ حَظِّ الأُنثَیَیْنِ یُبَیِّنُ اللّهُ لَکُمْ
أَن تَضِلُّواْ وَاللّهُ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیمٌ
ترجمه :
(
ای پیغمبر ! درباره نحوه میراث کسی که مرده است و فرزندی و پدری از خود به
جای نگذاشته است ) از تو میپرسند . بگو : خداوند در ( اینباره که مشهور
است به ) کلاله ، برایتان حکم صادر میکند . اگر مردی مُرد و فرزندی نداشت و
دارای خواهری بود ( پدری و مادری ، یا پدری ) ، نصف ترکه از آن او است . (
و اگر خواهری بمیرد و ) فرزندی نداشته باشد ، برادر ( پدری و مادری ، یا
پدری ) همه ترکه را به ارث میبرد . و اگر دو خواهر ( یا بیشتر ، از متوفّی
) باقی بماند ، دو سوم اموال را به ارث میبرند ، و اگر برادران و خواهران
با هم باشند ، هر مردی به اندازه سهم دو زن ارث میبرد . خداوند ( احکام و
مقرّرات را ) برایتان روشن میسازد تا گمراه نشوید ( و از جمله در تقسیم
ارث راه خطا نروید ) و خداوند آگاه از هر چیزی است ( و اعمال و افعال و
منافع و مصالح بندگان از دید او پنهان نیست ) .
توضیحات :
«
یَسْتَفْتُونَکَ » : از تو فتوا میطلبند . « یُفْتِیکُمْ » : برایتان
فتوا میدهد و حکم صادر میکند . « الْکَلالَةِ » : کسی که فرزندی و پدری
نداشته باشد ، و هنگامی که بمیرد افرادی چون برادران و خواهران ، از او ارث
ببرند . وارثانی جز فرزند و پدر . « حَظِّ » : سهم . قسمت .