ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 |
مکی است؛ ترتیب آن 86؛ شمار آیات آن 17
بِسۡمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحۡمَٰنِ ٱلرَّحِیمِ
﴿وَٱلسَّمَآءِ وَٱلطَّارِقِ ١﴾.
به آسمان و به ستارهگان سوگند یاد میکنم که عالم را شب درمینوردد و روز در خفا به سر میبرد؛ گویا مسافری است در شب که تاریکی او را میپوشاند.
﴿وَمَآ أَدۡرَىٰکَ مَا ٱلطَّارِقُ ٢﴾.
ای محمّد! چه میدانی که «طارق» چیست؟ او ستارۀ فروزانی است که روشنی تمام دارد و پرتویش تاریکیها را پاره میکند و دور میسازد؛ گویا که آسمان را در مینوردد.
﴿ٱلنَّجۡمُ ٱلثَّاقِبُ ٣﴾.
این ستارۀ روشن و تابان، جامۀ شب را با نورش میدرد و با روشنگری خویش پردههای تاریکی را دور میسازد.
﴿إِن کُلُّ نَفۡسٖ لَّمَّا عَلَیۡهَا حَافِظٞ ٤﴾.
هر کسی از جانب خداوند متعال نگهبانی دارد که به حراست و حفظش موظّف است، از حوادث نگاهش میدارد، اعمالش را برمیشمارد، امورش را مینویسد و تصرّفاتش را زیر مراقبت دارد.
﴿فَلۡیَنظُرِ ٱلۡإِنسَٰنُ مِمَّ خُلِقَ ٥﴾.
باید انسان با پندپذیری و تفکّر ببیند که پروردگارش او را از چه مادّهای آفریده است، اصلش چیست و آفرینش نخستینش چه بوده است؟ او از آب بیارزشی بوده و در جای بیمقداری به وجود آمده است.
﴿خُلِقَ مِن مَّآءٖ دَافِقٖ ٦﴾.
از آب منیی آفریده شده که در رَحِم ریخته میشود؛ یعنی کسی که دارای چنین اصلی است، برایش مناسب نیست که تکبّر نماید و گردنکشی کند، بلکه باید با ملاحظۀ بیارزشی اصلش تواضع باشد.
﴿یَخۡرُجُ مِنۢ بَیۡنِ ٱلصُّلۡبِ وَٱلتَّرَآئِبِ ٧﴾.
این آب بیمقدار و منی حقیر، از پُشت مرد و سینه زن بیرون میآید و در جایی که از ذکرش شرم میآید به هم یکجا میشوند تا انسان به وجود آید.
﴿إِنَّهُۥ عَلَىٰ رَجۡعِهِۦ لَقَادِرٞ ٨﴾.
به راستی که خداوند عزوجل به بازگرداندن انسان به زندگی بعد از مرگ و حساب تواناست؛ یعنی بعد از مرگ زندگی است؛ بعد از زندهشدن دوباره، حساب اعمال است؛ و بعد از بعث و نشور مجازات است.
﴿یَوۡمَ تُبۡلَى ٱلسَّرَآئِرُ ٩﴾.
در آن روز رازهای دلها پدید میآید، آنچه در ضمایر است آشکار میشود، امور پوشیده نمایان میگردد، کارهای پنهان ظاهر میشود و مکنونات دلها برملا میگردد.
﴿فَمَا لَهُۥ مِن قُوَّةٖ وَلَا نَاصِرٖ ١٠﴾.
آنگاه برای کافر منکر روز آخرت نیرویی وجود ندارد که او را حمایت نماید، یاوری نیست تا او را از گرفتاری آن روز نجات بخشد؛ یعنی نه دفاعی دارد، نه نفعرسانی و نه کسی شفاعتش میکند.
﴿وَٱلسَّمَآءِ ذَاتِ ٱلرَّجۡعِ ١١﴾.
سوگند به آسمان صاحب باران که بارانش از زمین به طور بخار بالا میرود، سپس آن را آسمان به گونۀ باران گوارا و مبارکی به زمین برمیگرداند.
﴿وَٱلۡأَرۡضِ ذَاتِ ٱلصَّدۡعِ ١٢﴾.
و سوگند به زمینی که به وسیلۀ نباتات شق میشود و برای بیرونشدن تنۀ درختان از بین طبقاتش شکافته میگردد.
﴿إِنَّهُۥ لَقَوۡلٞ فَصۡلٞ ١٣﴾.
هر آینه قرآن کریم سخنی است که بین حقّ و باطل فیصله میکند، گمراهی و هدایت را از هم جدا میسازد و صلاح و فساد را از هم متمایز مینماید.
﴿وَمَا هُوَ بِٱلۡهَزۡلِ ١٤﴾.
قرآن کریم بازی و بیهوده نیست، بلکه درستی و راستی است. سخن حقّی است که باطلی در آن راه ندارد و هدایتی است که ضلالتی در آن وجود ندارد.
﴿إِنَّهُمۡ یَکِیدُونَ کَیۡدٗا ١٥﴾.
هر آینه کافران تدبیر خود برای جنگ با مؤمنان را میپوشانند و برای جنگ با اسلام نقشه میکشند؛ یعنی به طور پوشیده برای محاربه تدبیر میسنجند.
﴿وَأَکِیدُ کَیۡدٗا ١٦﴾.
خداوند عزوجل نیز تدبیری محکمتر، پوشیدهتر و نیرومندتر از تدبیر آنان را میسنجد، نقشههای آنان را باطل میسازد، توان آنان را نابود مینماید و مکر آنان را بینتیجه میگرداند.
﴿فَمَهِّلِ ٱلۡکَٰفِرِینَ أَمۡهِلۡهُمۡ رُوَیۡدَۢا ١٧﴾.
ای محمّد! بنابراین در هلاکت کافران عجله مکن و اندکی انتظار بکش تا ببینی که خداوند قهّار با آنان چه میکند؟ یعنی هر امر آمدنی نزدیک است و به زودی نهایت سرنوشت آنان را خواهی دید و سرانجام تلخ حیات آنان را آنگاه که وقت عذاب فرا رسد مشاهده خواهی نمود.
سوره طارق
وَٱلسَّمَآءِ وَٱلطَّارِقِ
سوگند به آسمان و سوگند به ستارۀ شبگرد.
وَمَآ أَدۡرَىٰکَ مَا ٱلطَّارِقُ
و تو چه میدانی که ستارۀ شبگرد چیست؟
ٱلنَّجۡمُ ٱلثَّاقِبُ
[همان] ستارۀ فروزان است.
إِن کُلُّ نَفۡسٖ لَّمَّا عَلَیۡهَا حَافِظٞ
هیچ کس نیست، مگر اینکه نگهبانی [از فرشتگان] بر او[گماشته شده] است.
فَلۡیَنظُرِ ٱلۡإِنسَٰنُ مِمَّ خُلِقَ
انسان باید بنگرد که از چه چیز آفریده شده است:
خُلِقَ مِن مَّآءٖ دَافِقٖ
از یک آب جهنده آفریده شده
یَخۡرُجُ مِنۢ بَیۡنِ ٱلصُّلۡبِ وَٱلتَّرَآئِبِ
که از میان [استخوانِ] پشت [مرد] و سینۀ [زن] بیرون میآید.
إِنَّهُۥ عَلَىٰ رَجۡعِهِۦ لَقَادِرٞ
بیگمان، الله بر بازگرداندن او [پس از مرگ] تواناست.
یَوۡمَ تُبۡلَى ٱلسَّرَآئِرُ
روزی که [تمام] رازها فاش شود،
فَمَا لَهُۥ مِن قُوَّةٖ وَلَا نَاصِرٖ
[در آن روز،] انسان هیچ توان و یاوری ندارد.
وَٱلسَّمَآءِ ذَاتِ ٱلرَّجۡعِ
سوگند به آسمان پرباران
وَٱلۡأَرۡضِ ذَاتِ ٱلصَّدۡعِ
و سوگند به زمینِ پرشکاف [که گیاهان از آن سر برمیآورند].
إِنَّهُۥ لَقَوۡلٞ فَصۡلٞ
[که] بیگمان، این قرآن، سخن جداکنندۀ حق از باطل است
وَمَا هُوَ بِٱلۡهَزۡلِ
و [سخنِ] هزل و بیهوده نیست.
إِنَّهُمۡ یَکِیدُونَ کَیۡدٗا
آنان [= کافران] پیوسته حیله و نیرنگ میکنند
وَأَکِیدُ کَیۡدٗا
و من [نیز] حیله [و تدبیر] میکنم؛
فَمَهِّلِ ٱلۡکَٰفِرِینَ أَمۡهِلۡهُمۡ رُوَیۡدَۢا
پس به کافران مهلت بده [و] اندکی رهایشان کن [تا غرق گناه باشند].
At-Tāriq
مکی و ۱۷ آیه است.
آیهی ۱۷-۱:
﴿وَٱلسَّمَآءِ وَٱلطَّارِقِ١﴾[الطارق: ۱]. «سوگند به آسمان و ستارگانی که شبانگاهان پدیدار میآیند».
﴿وَمَآ أَدۡرَىٰکَ مَا ٱلطَّارِقُ٢﴾[الطارق: ۲]. «و تو چه دانی ستارگانی که شبانگاهان پدیدار میآیند چه هستند»؟.
﴿ٱلنَّجۡمُ ٱلثَّاقِبُ٣﴾[الطارق: ۳]. «ستارگان درخشان هستند که (تاریکی شب را) میشکافند».
﴿إِن کُلُّ نَفۡسٖ لَّمَّا عَلَیۡهَا حَافِظٞ٤﴾[الطارق: ۴]. «کسی وجود ندارد مگر آنکه بر او نگهبانی است».
﴿فَلۡیَنظُرِ ٱلۡإِنسَٰنُ مِمَّ خُلِقَ٥﴾[الطارق: ۵]. «پس انسان باید بنگرد که از چه چیزی آفریده شده است»؟.
﴿خُلِقَ مِن مَّآءٖ دَافِقٖ٦﴾[الطارق: ۶]. «از آب جهندۀ ناچیزی آفریده شده است».
﴿یَخۡرُجُ مِنۢ بَیۡنِ ٱلصُّلۡبِ وَٱلتَّرَآئِبِ٧﴾[الطارق: ۷]. «(آبی) که از میان استخوان پشت و استخوان سینه برمیآید».
﴿إِنَّهُۥ عَلَىٰ رَجۡعِهِۦ لَقَادِرٞ٨﴾[الطارق: ۸]. «بیگمان خداوند بر باز آفریدنش تواناست».
﴿یَوۡمَ تُبۡلَى ٱلسَّرَآئِرُ٩﴾[الطارق: ۹]. «روزی که رازهای نهان آشکار میگردد».
﴿فَمَا لَهُۥ مِن قُوَّةٖ وَلَا نَاصِرٖ١٠﴾[الطارق: ۱۰]. «آنگاه او را توان و یاوری نباشد».
﴿وَٱلسَّمَآءِ ذَاتِ ٱلرَّجۡعِ١١﴾[الطارق: ۱۱]. «سوگند به آسمان باراندار».
﴿وَٱلۡأَرۡضِ ذَاتِ ٱلصَّدۡعِ١٢﴾[الطارق: ۱۲]. «و سوگند به زمین شکاف بردار».
﴿إِنَّهُۥ لَقَوۡلٞ فَصۡلٞ١٣﴾[الطارق: ۱۳]. «به یقین قرآن سخنی روشن است».
﴿وَمَا هُوَ بِٱلۡهَزۡلِ١٤﴾[الطارق: ۱۴]. «و آن شوخی نیست».
﴿إِنَّهُمۡ یَکِیدُونَ کَیۡدٗا١٥﴾[الطارق: ۱۵]. «بیگمان آنان سخت نیرنگ میورزند».
﴿وَأَکِیدُ کَیۡدٗا١٦﴾[الطارق: ۱۶]. «و من نیز چارهاندیشی میکنم».
﴿فَمَهِّلِ ٱلۡکَٰفِرِینَ أَمۡهِلۡهُمۡ رُوَیۡدَۢا١٧﴾[الطارق: ۱۷]. «پس به کافران مهلت بده، اندک زمانی آنانرا رها کن».
خداوند به ستارگانی قسم میخورد که به هنگام شب میآیند و نور و درخشش آنها تاریکی شب و آسمانها را میشکافد و در زمین دیده میشوند. صحیح این است که ﴿ٱلنَّجۡمُ ٱلثَّاقِبُ٣﴾همه ستارگان را شامل میگردد. و گفته شده که منظور «زحل» است که نورش آسمانهای هفت گانه را میشکافد و از آنها میگذرد و دیده میشود.
و خداوند سوگند خورده که: ﴿إِن کُلُّ نَفۡسٖ لَّمَّا عَلَیۡهَا حَافِظٞ٤﴾هرکس نگهبانی دارد که کارهای نیک و بدش را ثبت و ضبط مینماید و در برابر کارهایی که کرده و ثبت شدهاند سزا و جزا خواهید دید.
﴿فَلۡیَنظُرِ ٱلۡإِنسَٰنُ مِمَّ خُلِقَ٥﴾پس باید انسان در آفرینش خود و آغاز پیدایش خود بنگرد، او ﴿خُلِقَ مِن مَّآءٖ دَافِقٖ٦﴾از آبی جهنده و ناچیز که منی است آفریده شده است و این آب ﴿یَخۡرُجُ مِنۢ بَیۡنِ ٱلصُّلۡبِ وَٱلتَّرَآئِبِ٧﴾از کمر مرد و از سینه زن بیرون میآید.
و احتمال دارد که منظور منی مرد باشد که از میان کمر و سینهاش برمیآید. و شاید این معنی بهتر باشد چون آب را به جهنده بودن توصیف کرده است و این منی مرد است که جهنده میباشد. و کلمه «ترائب» برای مرد استعمال میشود، و «ترائب» از مردان به مثابهی دو پستان زنان میباشد. پس اگر منظور زن باشد، میفرمود: «من بین الصلب و الثدیین» یعنی از میان کمر و دو پستان. والله اعلم.
﴿إِنَّهُۥ عَلَىٰ رَجۡعِهِۦ لَقَادِرٞ٨﴾خداوندی که انسان را از آبی جهنده آفریده است، آبی که از این جای سخت و دشوار بیرون میآید، برای بازگرداندن انسان در آخرت و زنده کردن دوباره او برای جزا و سزا توانا است، و گفته شده که معنی آن چنین است: «همانا خداوند بر برگرداندن آن آب که از کمر جهیده شده است، تواناست». البته هرچند که این معنی صحیح میباشد، اما این معنی از آیه مدّنظر نیست، به همین خاطر به دنبال آن فرمود: ﴿یَوۡمَ تُبۡلَى ٱلسَّرَآئِرُ٩﴾در روزی که خوبیها و بدیهایی که در دلها پنهان است بر چهرهها آشکار میگردد. همانطور که خداوند متعال میفرماید: ﴿یَوۡمَ تَبۡیَضُّ وُجُوهٞ وَتَسۡوَدُّ وُجُوهٞ﴾[آل عمران: ۱۰۶]. «روزی که چهرههایی سفید و چهرههایی سیاه میگردند».
در دنیا بسیاری از چیزها پنهان و پوشیده میماند و برای مردم آشکار نمیشود اما در روز قیامت نیکی نیکوکاران و بدی بدکاران آشکار میگردد و همه چیز علنی میشود.
﴿فَمَا لَهُۥ مِن قُوَّةٖ وَلَا نَاصِرٖ١٠﴾او توانی برای دفاع از خودش ندارد و نه کسی دارد که او را کمک نماید. در اینجا به عاملان بدانگاه که عملی را انجام میدهند و به هنگامی که جزای آن را میبینند سوگند خورده است.
سپس بار دوم بر صحت قرآن سوگند یاد کرد و فرمود: ﴿وَٱلسَّمَآءِ ذَاتِ ٱلرَّجۡعِ١١ وَٱلۡأَرۡضِ ذَاتِ ٱلصَّدۡعِ١٢﴾سوگند به آسمان باران دار که هر سال از آن باران میبارد و زمین را میشکافد و گیاهان میرویند و به وسیله آن انسانها و حیوانات زندگی میکنند و همیشه تقدیر و شئونات الهی درآسمان انجام میپذیرد، زمین روز قیامت میشکافد و مردگان از آن بیرون میآیند.
﴿إِنَّهُۥ لَقَوۡلٞ فَصۡلٞ١٣﴾قرآن حق و راست و روشن و واضح است. ﴿وَمَا هُوَ بِٱلۡهَزۡلِ١٤﴾قرآن گزافه و شوخی نیست بلکه جدی است. سخنی است که میان احزاب و اندیشهها داوری مینماید و مجادلات به وسیلهی آن حل وفصل میشود.
﴿إِنَّهُمۡ یَکِیدُونَ کَیۡدٗا١٥﴾کسانیکه قرآن و پیامبر را تکذیب میکنند سخت نیرنگ میورزند تا با نیرنگ خودشان حق را شکست دهند و باطل را یاری کنند. خداوند میفرماید: ﴿وَأَکِیدُ کَیۡدٗا١٦﴾من نیز برای اظهار حق و دور کردن باطلی که آوردهاند تدبیر مینمایم. هرچند کافران این را ناپسند بدانند. و مشخص است که پیروز چه کسی است، چرا که انسان بسی ناتوانتر و حقیرتر است از آن که خداوند توانمند و دانا را شکست دهد.
﴿فَمَهِّلِ ٱلۡکَٰفِرِینَ أَمۡهِلۡهُمۡ رُوَیۡدَۢا١٧﴾مدت کمی به کافران مهلت بده که عذاب آنها را فرا میگیرد. آنان سرانجام کارشان را خواهند دانست.
پایان تفسیر سورهی طارق
سورة الطارق - سورة 86 - عدد آیاتها 17
بسم الله الرحمن الرحیم
وَالسَّمَاء وَالطَّارِقِ
وَمَا أَدْرَاکَ مَا الطَّارِقُ
النَّجْمُ الثَّاقِبُ
إِن کُلُّ نَفْسٍ لَّمَّا عَلَیْهَا حَافِظٌ
فَلْیَنظُرِ الإِنسَانُ مِمَّ خُلِقَ
خُلِقَ مِن مَّاء دَافِقٍ
یَخْرُجُ مِن بَیْنِ الصُّلْبِ وَالتَّرَائِبِ
إِنَّهُ عَلَى رَجْعِهِ لَقَادِرٌ
یَوْمَ تُبْلَى السَّرَائِرُ
فَمَا لَهُ مِن قُوَّةٍ وَلا نَاصِرٍ
وَالسَّمَاء ذَاتِ الرَّجْعِ
وَالأَرْضِ ذَاتِ الصَّدْعِ
إِنَّهُ لَقَوْلٌ فَصْلٌ
وَمَا هُوَ بِالْهَزْلِ
إِنَّهُمْ یَکِیدُونَ کَیْدًا
وَأَکِیدُ کَیْدًا
فَمَهِّلِ الْکَافِرِینَ أَمْهِلْهُمْ رُوَیْدًا
سورة طارق
به نام الله بخشندة مهربان
سوگند به آسمان و سوگند به طارق (= آنچه در شب آید). ﴿1﴾ و تو چه میدانی طارق چیست؟ ﴿2﴾ (همان) ستارۀ در خشان است. ﴿3﴾ هیچ کس نیست مگر آنکه بر او نگهبان و محافظی (از فرشتگان) است. ﴿4﴾ پس انسان باید بنگرد که از چه چیز آفریده شده است. ﴿5﴾ از یک آب جهنده آفریده شده است. ﴿6﴾ که از میان پشت (مرد) و سینة (زن) بیرون میآید. ﴿7﴾ بیگمان او (= الله) بر بازگردانیدن او (پس از مرگ) قادر است. ﴿8﴾ روزیکه نهآنها آشکار میشود. ﴿9﴾ پس او را هیچ نیرو و یاوری نیست. ﴿10﴾ سوگند به آسمان پر باران. ﴿11﴾ و سوگند به زمین پر شکاف. ﴿12﴾ بیگمان این (قرآن) سخن جدا کنندۀ حق از باطل است. ﴿13﴾ و آن (سخن) هزل و بیهوده نیست. ﴿14﴾ بیگمان آنها پیوسته حیله و نیرتگ میکنند. ﴿15﴾ و من (هم) حیله (و تدبیر) میکنم. ﴿16﴾ پس کافران را مهلت بده، اندکی آنان را رها کن. ﴿17﴾
بِسۡمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحۡمَٰنِ ٱلرَّحِیمِ
وَٱلسَّمَآءِ وَٱلطَّارِقِ ١ وَمَآ أَدۡرَىٰکَ مَا ٱلطَّارِقُ ٢ ٱلنَّجۡمُ ٱلثَّاقِبُ ٣ إِن کُلُّ نَفۡسٖ لَّمَّا عَلَیۡهَا حَافِظٞ ٤ فَلۡیَنظُرِ ٱلۡإِنسَٰنُ مِمَّ خُلِقَ ٥ خُلِقَ مِن مَّآءٖ دَافِقٖ ٦ یَخۡرُجُ مِنۢ بَیۡنِ ٱلصُّلۡبِ وَٱلتَّرَآئِبِ ٧ إِنَّهُۥ عَلَىٰ رَجۡعِهِۦ لَقَادِرٞ ٨ یَوۡمَ تُبۡلَى ٱلسَّرَآئِرُ ٩ فَمَا لَهُۥ مِن قُوَّةٖ وَلَا نَاصِرٖ ١٠ وَٱلسَّمَآءِ ذَاتِ ٱلرَّجۡعِ ١١ وَٱلۡأَرۡضِ ذَاتِ ٱلصَّدۡعِ ١٢ إِنَّهُۥ لَقَوۡلٞ فَصۡلٞ ١٣ وَمَا هُوَ بِٱلۡهَزۡلِ ١٤ إِنَّهُمۡ یَکِیدُونَ کَیۡدٗا ١٥ وَأَکِیدُ کَیۡدٗا ١٦ فَمَهِّلِ ٱلۡکَٰفِرِینَ أَمۡهِلۡهُمۡ رُوَیۡدَۢا ١٧
سوره طارق
به نام خداوند بخشندة مهربان
سوگند به آسمان و ستارگانی که شبانگاهان پدیدار میآیند. ﴿1﴾ و تو چه دانی ستارگانی که شبانگاهان پدیدار میآیند چه هستند؟. ﴿2﴾ ستارگان درخشان هستند که (تاریکی شب را) میشکافند. ﴿3﴾ کسی وجود ندارد مگر آنکه بر او نگهبانی است. ﴿4﴾ پس انسان باید بنگرد که از چه چیزی آفریده شده است؟. ﴿5﴾ از آب جهندة ناچیزی آفریده شده است. ﴿6﴾ (آبی) که از میان استخوان پشت و استخوان سینه برمیآید. ﴿7﴾ بیگمان خداوند بر باز آفریدنش تواناست. ﴿8﴾ روزی که رازهای نهان آشکار میگردد. ﴿9﴾ آنگاه او را توان و یاوری نباشد. ﴿10﴾ سوگند به آسمان باراندار. ﴿11﴾ و سوگند به زمین شکاف بردار. ﴿12﴾ به یقین قرآن سخنی روشن است. ﴿13﴾ و آن شوخی نیست. ﴿14﴾ بیگمان آنان سخت نیرنگ میورزند. ﴿15﴾ و من نیز چارهاندیشی میکنم. ﴿16﴾ پس به کافران مهلت بده، اندک زمانی آنانرا رها کن. ﴿17﴾