تفسیر قرآن

تفسیر و معانی قرآن

تفسیر قرآن

تفسیر و معانی قرآن

سورۀ عبس

سورۀ عبس

مکی است؛ ترتیب آن 80؛ شمار آیات آن 42

بِسۡمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحۡمَٰنِ ٱلرَّحِیمِ

﴿عَبَسَ وَتَوَلَّىٰٓ ١.

پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم به خاطر مصروفیت به دعوت بزرگانی از کافران چهره‌اش را درهم کشید؛ یعنی رو گشتاند و به سؤال نابینا گوش فرا نداد؛ هرچند با او در غیاب آنان با مهربانی مخاطبه نمود.

﴿أَن جَآءَهُ ٱلۡأَعۡمَىٰ ٢.

به سبب اینکه شخص نابینا (عبد الله ابن امّ مکتوم) به نزدش آمد. گویا به منظور تشویق و انگیزش مهربانی و رحمت گفته شده: این مسکین نابینا، سائل علم است و تو از وی رو می‌گردانی.

﴿وَمَا یُدۡرِیکَ لَعَلَّهُۥ یَزَّکَّىٰٓ ٣.

ای پیامبر! چه می‌دانی شاید این نابینا برای آن آمده تا به وسیلۀ رهنمایی تو از گناهان و با علمت از آثار نادانی خویش پاک شود.

﴿أَوۡ یَذَّکَّرُ فَتَنفَعَهُ ٱلذِّکۡرَىٰٓ ٤.

یا شاید او از سخنت پند پذیرد، فایده گیرد و بدانچه می‌شنود عمل نماید. آری! تزکیه، عمل به طاعات است و تذکّر، ترک محرمّات می‌باشد و هردو باهم تقوا را تشکیل می‌دهند.

﴿أَمَّا مَنِ ٱسۡتَغۡنَىٰ ٥.

امّا کسی که با مال و جاهش و با دنیای خویش از رسالت تو استغنا می‌جوید، در شهواتش فرو می‌رود، در مخالفتش ادامه می‌دهد و به رسالت تو اعتنایی ندارد.

﴿فَأَنتَ لَهُۥ تَصَدَّىٰ ٦.

تو به او رو می‌آوری و اعتنا می‌نمایی و با طمعگاری در هدایتش به او تحیّه تقدیم می‌داری. او رو‌گردان است و تو به او رو آورنده هستی، او در گمراهی فرو روی می‌کند و تو بر هدایتش حرص می‌ورزی.

﴿وَمَا عَلَیۡکَ أَلَّا یَزَّکَّىٰ ٧.

اگر از گناهش پاک نشود، بر تو ضرری نیست تا بدان سبب بر هدایتش حریص باشی. بنابراین او را تا هنگامی که سر‌کشی می‌کند و هدایت را ترک می‌نماید در پلیدی‌اش رها بگذار.

﴿وَأَمَّا مَن جَآءَکَ یَسۡعَىٰ ٨.

امّا کسی که با سعی در طلب هدایت به نزدت می‌آید و در حالی که جویندۀ علم، طالب حکمت و حریص بر دانش دینی است به حضورت می‌رسد و با تو و دینت محبّت می‌ورزد.

﴿وَهُوَ یَخۡشَىٰ ٩.

او از عذاب خداوند عزوجل و مجازاتش می‌ترسد و ترس خداوند عزوجل باعث شده که سؤال کند تا حلال را بداند و بدان عمل کند؛ حرام را بشناسد و از آن پرهیز نماید. آری! با خوف الهی می‌توان نجات را به دست آورد.

﴿فَأَنتَ عَنۡهُ تَلَهَّىٰ ١٠.

با وجودی که او با رغبت‌دل به نزدت آمده است تو به دیگری مشغول می‌شوی، سؤالش را پاسخ نمی‌گویی و سخنش را نمی‌شنوی و به کسی که پشت گشتانده و گریزان است می‌پیوندی.

﴿کَلَّآ إِنَّهَا تَذۡکِرَةٞ ١١.

ای پیامبر! هر‌گز به مانند این عمل دوباره انجام مده؛ زیرا آیات الهی موعظه و نصیحت است و بر تو لازم است کسی را موعظه نمایی که از آن فایده‌مند شود.

﴿فَمَن شَآءَ ذَکَرَهُۥ ١٢.

هر که دوست دارد که از نصایح قرآن بهره‌مند شود چنین کاری را انجام دهد؛ یعنی خویشتن را با وحی مهذّب سازد، روش خود را با دین قوام بخشد و با عمل صالح از علم نافع فایده گیرد.

﴿فِی صُحُفٖ مُّکَرَّمَةٖ ١٣.

این نصایح قرآنی در صحیفه‌های بزرگوار، عزیز القدر، مقدّس مآب و محترمی نوشته شده است؛ زیرا کلام خداوند بزرگ می‌باشد.

﴿مَّرۡفُوعَةٖ مُّطَهَّرَةِۢ ١٤.

در اصل و منزلت خویش بلند مرتبه و از ناپاکی‌ها منزّه است؛ چون آن را جز پاکیزه‌گان کسی لمس نمی‌کند، معنایش از انحراف محفوظ و فحوایش از پلیدی‌ها پاک است.

﴿بِأَیۡدِی سَفَرَةٖ ١٥.

به دست‌های فرشتگانی است که میان خداوند عزوجل و پیامبرش سفیر اند، قرآن کریم را برای رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم می‌رسانند، آنچه را برمی‌دارند حفظ می‌کنند و آنچه را می‌شنوند به مرجعش می‌سپارند.

﴿کِرَامِۢ بَرَرَةٖ ١٦.

فرشتگانی که در نزد پروردگار‌شان بزرگوار و دارای عزّت اند، از امرش اطاعت می‌کنند، از نواهی‌اش اجتناب می‌نمایند، از کدورت گناهان به سلامت مانده‌اند و از آثار عیب‌ها رهایی جسته‌اند.

﴿قُتِلَ ٱلۡإِنسَٰنُ مَآ أَکۡفَرَهُۥ ١٧.

خداوند عزوجل انسان کافر را لعنت کند، چه قدر کفرش شدید و انکارش بزرگ است، احسان را فراموش کرده و خداوند رحمت را عصیانگری کرده است، از شیطان اطاعت نموده و به قرآن کریم تکذیب کرده است!

﴿مِنۡ أَیِّ شَیۡءٍ خَلَقَهُۥ ١٨.

چرا کافر در اصل آفرینش خویش نمی‌اندیشد و تفکّر نمی‌کند که خداوند عزوجل او را از کدام مادّه آفریده است؟ آری! اصل آفرینش او آب بی‌آرزش و ناچیزی است، اگر آن را به یاد آورد تکبّر نمی‌ورزد.

﴿مِن نُّطۡفَةٍ خَلَقَهُۥ فَقَدَّرَهُۥ ١٩.

او را از آب گندیدۀ بی‌ارزشی آفریده است، برایش اوقات و مراحلی را معیّن کرده- چنان‌که دوره‌های طفولیت، کودکی، جوانی و پیری را می‌گذارند- و آفرینش، روزی و عملکردش را مقدّر داشته است.

﴿ثُمَّ ٱلسَّبِیلَ یَسَّرَهُۥ ٢٠.

بعد از آن ولادتش را سهل نموده و مسیر هدایت و گمراهی را برایش آسان ساخته تا یکی از این دو راه را اختیار نماید، دلایل را برایش واضح ساخته و حجّت را بر او اقامه داشته تا عذرش بر طرف شود.

﴿ثُمَّ أَمَاتَهُۥ فَأَقۡبَرَهُۥ ٢١.

سپس او را می‌میراند و به دفنش در قبر دستور داده تا طور کامل پوشیده باشد. از همین است که جز انسان دیگر چیز‌های دفن نمی‌شود و این تکریمی برای انسان است تا از حیوان امتیاز یابد.

﴿ثُمَّ إِذَا شَآءَ أَنشَرَهُۥ ٢٢.

بعد از آن وقتی اراده کند او را بعد از مرگش برای روز قیامت زنده می‌سازد تا جزایش را ببیند و با بازگشت نیک یا بدش روبرو شود.

﴿کَلَّا لَمَّا یَقۡضِ مَآ أَمَرَهُۥ ٢٣.

واقعیت چنان‌که انسان می‌پندارد نیست، او باید خود را از کفر و تکذیب باز دارد؛ زیرا جز شمار اندکی از انسان‌ها اوامر الهی را طوری که سزاوار است انجام نداده‌اند وعدّۀ زیادی رو‌گردان اند و تکذیب می‌کنند.

﴿فَلۡیَنظُرِ ٱلۡإِنسَٰنُ إِلَىٰ طَعَامِهِۦٓ ٢٤.

باید انسان بیندیشد که چگونه خداوند عزوجل انواع مختلف طعام را با مزّه‌های متنوّع و اصناف زیاد برایش آفریده تا به وسیلۀ آن‌ها زندگی قوام یابد.

﴿أَنَّا صَبَبۡنَا ٱلۡمَآءَ صَبّٗا ٢٥.

یقیناً ما باران زیاد و وافری را از ابر‌ها فرو ریختیم که از آن آب فراوانی پدید می‌آید، دارای برکت و نماست و حیات انسان‌ها، حیوانات و نباتات را تأمین می‌کند.

﴿ثُمَّ شَقَقۡنَا ٱلۡأَرۡضَ شَقّٗا ٢٦.

بعد از آن خاک زمین را با رویش نبات، موافق حجمش و بدون زیادت و نقصان، بلکه با‌حکمت و اتفان شکافتیم تا ساق نبات از آن بیرون شود.

﴿فَأَنۢبَتۡنَا فِیهَا حَبّٗا ٢٧.

در نتیجه دانه‌های گندم، جو و جواری را از زمین بیرون آوردیم تا با اصناف متعدّد و مزّه‌های متنوّع غذای انسان و حیوان باشند.

﴿وَعِنَبٗا وَقَضۡبٗا ٢٨.

با همین آب، تاک‌های انگوری را که از نافع‌ترین درخت‌هاست و فایده‌های زیادی دارد پدید آوردیم و نیز علوفه و سبزی فراوانی را بیرون ساختیم تا غذا و خوراکۀ چارپایان باشند.

﴿وَزَیۡتُونٗا وَنَخۡلٗا ٢٩.

درخت زیتون را پدید آوردیم که دارای روغن و میوه است؛ یعنی هم زینت و هم خوراکه است و هم به عنوان دوا به مصرف می‌رسد. به همین‌گونه درخت خرما را به وجود آوردیم که بهترین درختی است و بیشترین فایده را برای انسان می‌رساند.

﴿وَحَدَآئِقَ غُلۡبٗا ٣٠.

بوستان‌های فراخی را رویاندیم که درخت‌های زیاد، میوه‌های لذیذ، شاخه‌های درهم پیچیده، شاخچه‌های فرود آمدۀ زیبا و خوشنما، باغچه‌های سرسبز و درختستان‌های انبوه دارد.

﴿وَفَٰکِهَةٗ وَأَبّٗا ٣١.

میوه‌های خوش‌طعمی را آفریدیم که حجمی مختلف، مزّۀ متنوّع و طعم‌های گوناگون دارند. همچنان رنگ‌های زیبایی دارند که برای بینندگان خوشایند اند و خاطر را شادمان می‌سازند. به همین‌گونه علوفه و چراگاه‌هایی را برای چارپایان به وجود آوردیم.

﴿مَّتَٰعٗا لَّکُمۡ وَلِأَنۡعَٰمِکُمۡ ٣٢.

اینها را برای شما بخشیدیم تا هم خود از آن‌ها بهره‌مند شوید و هم غذا و چراگاه چارپایان شما باشد و این همه به مصلحت شماست؛ زیرا فایدۀ آن به انسان برمی‌گردد.

﴿فَإِذَا جَآءَتِ ٱلصَّآخَّةُ ٣٣.

آنگاه که قیامت با آواز ترس‌آور و غافلگیرانه‌اش فرا رسد؛ آنکه گوش‌ها را می‌خراشد، خاطره‌ها را به لرزه می‌اندازد و قلب انسان را با هول خود از جایش می‌کَند.

﴿یَوۡمَ یَفِرُّ ٱلۡمَرۡءُ مِنۡ أَخِیهِ ٣٤.

روزی که انسان علی رغم نزدیکی، صلۀ رحم و علاقۀ نسبی از برادرش می‌گریزد؛ یعنی برادری، معرفت و منفعتی وجود ندارد؛ زیرا وضعیت از هر چیزی بزرگتر است.

﴿وَأُمِّهِۦ وَأَبِیهِ ٣٥.

هولناکی موقف به اندازه‌ای است که انسان از پدر و مادرش می‌گریزد و از حسناتش برای‌شان نمی‌دهد. آری! او را اموری از پدر و مادر به خود مصروف ساخته که عقل‌ها را در ربوده، فکر‌ها را به دهشت انداخته و چشم‌ها را بی‌خود کرده است.

﴿وَصَٰحِبَتِهِۦ وَبَنِیهِ ٣٦.

از همسرش بعد از دوستی، مهربانی و همزیستی طولانیی که با وی داشته می‌گریزد؛ زیرا ترس بیش از حد و هولناکی وحشت‌آوری به وی دست داده است. همچنان از فرزندانش با آن لطف و مهربانی و شفقتی که بر آنان داشته می‌گریزد. آری! علاقه‌ها به نهایت رسیده، رابطه‌ها بگسسته و نسب‌ها از میان رفته است.

﴿لِکُلِّ ٱمۡرِیٕٖ مِّنۡهُمۡ یَوۡمَئِذٖ شَأۡنٞ یُغۡنِیهِ ٣٧.

هر انسانی موقف دشواری دارد که قلبش را مشغول ساخته و عقلش را محو نموده است؛ چنان‌که دوستان را فراموش نموده،‌ از یارانش غافل شده و از نسب‌ها و رابطه‌ها به خود مصروف است.

﴿وُجُوهٞ یَوۡمَئِذٖ مُّسۡفِرَةٞ ٣٨.

چهره‌های مؤمنان در آن روز، روشن و تابان است. با مژده‌یابی تابان شده، با شادمانی روشنی یافته، با سرور می‌درخشد و آن را نور و اشراق تحت پوشش قرار داده است.

﴿ضَاحِکَةٞ مُّسۡتَبۡشِرَةٞ ٣٩.

به سبب بازگشت نیکو، پاکیزه‌گی جایگاه و لذّت از بهره‌مندی خندان هستند؛ در حالی که به نجات از عذاب، دست‌یابی به رستگاری، رسیدن به کامیابی و کمال شادمانی مژده داده می‌شوند.

﴿وَوُجُوهٞ یَوۡمَئِذٍ عَلَیۡهَا غَبَرَةٞ ٤٠.

امّا چهره‌های کافران با ذلّت و خواری غبار‌آلود است. منظر باپسند، سیمای زشت و حال بدی دارند و بازگشت زیانمندی در انتظار آنان است.

﴿تَرۡهَقُهَا قَتَرَةٌ ٤١.

تاریکی گناه، سیاهی خطاها و تیره‌گی معاصی چهره‌های آنان را پوشانیده است؛ زیرا وقتی عذاب را دیدند و مجازات را مشاهده کردند، دل‌گرفتگی خبری که شنیدند و صحنه‌ای که دیدند آنان را فرا گرفته است.

﴿أُوْلَٰٓئِکَ هُمُ ٱلۡکَفَرَةُ ٱلۡفَجَرَةُ ٤٢.

صاحبان این چهره‌های تاریک کافرانی اند که به کتاب خدا و پیامبرش تکذیب کرده‌اند و بدکارانی اند که معاصی و گناهان را مرتکب شده‌اند؛ آنان‌که از رسالت انکار ورزیدند و راه گمراهی را در پیش گرفتند.


سوره عبس

سوره عبس

Ayah: 1

عَبَسَ وَتَوَلَّىٰٓ

[پیامبر] چهره در هم کشید و روی برگردانْد

 

Ayah: 2

أَن جَآءَهُ ٱلۡأَعۡمَىٰ

از اینکه آن نابینا [= عبدالله بن اُمّ مَکتوم] نزدش آمد.

 

Ayah: 3

وَمَا یُدۡرِیکَ لَعَلَّهُۥ یَزَّکَّىٰٓ

و [ای پیامبر،] تو چه می‌دانی؟ چه بسا او [از گناهانش] پاک ‌شود،

 

Ayah: 4

أَوۡ یَذَّکَّرُ فَتَنفَعَهُ ٱلذِّکۡرَىٰٓ

یا پند گیرد و این پند به سودش باشد.

 

Ayah: 5

أَمَّا مَنِ ٱسۡتَغۡنَىٰ

اما آن کس که [از ایمان] بی‌نیازی می‌ورزد

 

Ayah: 6

فَأَنتَ لَهُۥ تَصَدَّىٰ

تو به او روی می‌آوری؛

 

Ayah: 7

وَمَا عَلَیۡکَ أَلَّا یَزَّکَّىٰ

در حالی که اگر او خود را [از کفر] پاک نسازد، ایرادی بر تو نیست؛

 

Ayah: 8

وَأَمَّا مَن جَآءَکَ یَسۡعَىٰ

اما کسی که شتابان به سراغ تو می‌آید

 

Ayah: 9

وَهُوَ یَخۡشَىٰ

و [از الله] می‌ترسد،

 

Ayah: 10

فَأَنتَ عَنۡهُ تَلَهَّىٰ

تو از او غافل می‌شوی [و به دیگران می‌پردازی].

 

Ayah: 11

کَلَّآ إِنَّهَا تَذۡکِرَةٞ

هرگز چنین نیست؛ بی‌گمان، این [آیات برای] تذکر و یادآوری است.

 

Ayah: 12

فَمَن شَآءَ ذَکَرَهُۥ

پس هر کس که بخواهد، [می‌تواند] از آن پند گیرد.

 

Ayah: 13

فِی صُحُفٖ مُّکَرَّمَةٖ

در صحیفه‌های ارجمندی [ثبت] است.

 

Ayah: 14

مَّرۡفُوعَةٖ مُّطَهَّرَةِۭ

[در جایگاهی] بلندپایه و پاکیزه [از پلیدی]

 

Ayah: 15

بِأَیۡدِی سَفَرَةٖ

در دست سفیران [وحی] است

 

Ayah: 16

کِرَامِۭ بَرَرَةٖ

[که] بزرگوار و نیکوکارند.

 

Ayah: 17

قُتِلَ ٱلۡإِنسَٰنُ مَآ أَکۡفَرَهُۥ

مرگ بر انسان [کافر، که] چقدر ناسپاس است!

 

Ayah: 18

مِنۡ أَیِّ شَیۡءٍ خَلَقَهُۥ

[الله] او را از چه چیز آفریده است؟

 

Ayah: 19

مِن نُّطۡفَةٍ خَلَقَهُۥ فَقَدَّرَهُۥ

او را از نطفۀ [ناچیزی] آفرید، سپس او را موزون ساخت.

 

Ayah: 20

ثُمَّ ٱلسَّبِیلَ یَسَّرَهُۥ

سپس راه را برایش آسان نمود.

 

Ayah: 21

ثُمَّ أَمَاتَهُۥ فَأَقۡبَرَهُۥ

آنگاه [پس از پایان عمر،] او را میرانْد و در قبر [پنهان] نمود.

 

Ayah: 22

ثُمَّ إِذَا شَآءَ أَنشَرَهُۥ

سپس هر گاه بخواهد، او را [زنده می‌کند و] برمی‌انگیزد.

 

Ayah: 23

کَلَّا لَمَّا یَقۡضِ مَآ أَمَرَهُۥ

هرگز چنین نیست [که او می‌پندارد]. او هنوز آنچه را که [الله] فرمان داده به جای نیاورده است.

 

Ayah: 24

فَلۡیَنظُرِ ٱلۡإِنسَٰنُ إِلَىٰ طَعَامِهِۦٓ

انسان باید به غذای خویش [و آفرینشِ آن] بنگرد:

 

Ayah: 25

أَنَّا صَبَبۡنَا ٱلۡمَآءَ صَبّٗا

ما آب فراوان [از آسمان] فروریختیم،

 

Ayah: 26

ثُمَّ شَقَقۡنَا ٱلۡأَرۡضَ شَقّٗا

سپس زمین را از هم شکافتیم،

 

Ayah: 27

فَأَنۢبَتۡنَا فِیهَا حَبّٗا

آنگاه دانه‌[های فراون] در آن رویاندیم،

 

Ayah: 28

وَعِنَبٗا وَقَضۡبٗا

و انگور و سبزی [خوراکی بسیار]،

 

Ayah: 29

وَزَیۡتُونٗا وَنَخۡلٗا

و زیتون و نخل،

 

Ayah: 30

وَحَدَآئِقَ غُلۡبٗا

و باغ‌هایی [انبوه و] پردرخت،

 

Ayah: 31

وَفَٰکِهَةٗ وَأَبّٗا

و [انواع] میوه و علوفه [پدید آوردیم].

 

Ayah: 32

مَّتَٰعٗا لَّکُمۡ وَلِأَنۡعَٰمِکُمۡ

[همۀ اینها] برای بهره‌گیری شما و چهارپایانتان است.

 

Ayah: 33

فَإِذَا جَآءَتِ ٱلصَّآخَّةُ

هنگامی ‌که [آن] صدای مهیب [قیامت] فرارسد،

 

Ayah: 34

یَوۡمَ یَفِرُّ ٱلۡمَرۡءُ مِنۡ أَخِیهِ

روزی ‌که انسان از برادرش می‌گریزد

 

Ayah: 35

وَأُمِّهِۦ وَأَبِیهِ

و از مادرش و از پدرش

 

Ayah: 36

وَصَٰحِبَتِهِۦ وَبَنِیهِ

و از زنش و پسرانش [نیز می‌گریزد]،

 

Ayah: 37

لِکُلِّ ٱمۡرِیٕٖ مِّنۡهُمۡ یَوۡمَئِذٖ شَأۡنٞ یُغۡنِیهِ

در آن روز، هر کس را کاری است که او را به خودش سرگرم می‌دارد [و از دیگری بازمی‌دارد].

 

Ayah: 38

وُجُوهٞ یَوۡمَئِذٖ مُّسۡفِرَةٞ

چهره‌هایی در آن روز، گشاده و روشن است.

 

Ayah: 39

ضَاحِکَةٞ مُّسۡتَبۡشِرَةٞ

[به خاطر نعمت و رحمتِ الله] خندان [و] شاد است.

 

Ayah: 40

وَوُجُوهٞ یَوۡمَئِذٍ عَلَیۡهَا غَبَرَةٞ

و چهره‌هایی در آن روز، غبارآلود است.

 


Ayah: 41

تَرۡهَقُهَا قَتَرَةٌ

[و] سیاهی [و تاریکی] آنها را پوشانده است.

 

Ayah: 42

أُوْلَـٰٓئِکَ هُمُ ٱلۡکَفَرَةُ ٱلۡفَجَرَةُ

اینان همان کافرانِ بدکردارند.

 


 


‘Abasa

 

سورة عبس

سورة عبس - سورة 80 - عدد آیاتها 42

بسم الله الرحمن الرحیم

  1. عَبَسَ وَتَوَلَّى

  2. أَن جَاءَهُ الأَعْمَى

  3. وَمَا یُدْرِیکَ لَعَلَّهُ یَزَّکَّى

  4. أَوْ یَذَّکَّرُ فَتَنفَعَهُ الذِّکْرَى

  5. أَمَّا مَنِ اسْتَغْنَى

  6. فَأَنتَ لَهُ تَصَدَّى

  7. وَمَا عَلَیْکَ أَلاَّ یَزَّکَّى

  8. وَأَمَّا مَن جَاءَکَ یَسْعَى

  9. وَهُوَ یَخْشَى

  10. فَأَنتَ عَنْهُ تَلَهَّى

  11. کَلاَّ إِنَّهَا تَذْکِرَةٌ

  12. فَمَن شَاء ذَکَرَهُ

  13. فِی صُحُفٍ مُّکَرَّمَةٍ

  14. مَّرْفُوعَةٍ مُّطَهَّرَةٍ

  15. بِأَیْدِی سَفَرَةٍ

  16. کِرَامٍ بَرَرَةٍ

  17. قُتِلَ الإِنسَانُ مَا أَکْفَرَهُ

  18. مِنْ أَیِّ شَیْءٍ خَلَقَهُ

  19. مِن نُّطْفَةٍ خَلَقَهُ فَقَدَّرَهُ

  20. ثُمَّ السَّبِیلَ یَسَّرَهُ

  21. ثُمَّ أَمَاتَهُ فَأَقْبَرَهُ

  22. ثُمَّ إِذَا شَاء أَنشَرَهُ

  23. کَلاَّ لَمَّا یَقْضِ مَا أَمَرَهُ

  24. فَلْیَنظُرِ الإِنسَانُ إِلَى طَعَامِهِ

  25. أَنَّا صَبَبْنَا الْمَاء صَبًّا

  26. ثُمَّ شَقَقْنَا الأَرْضَ شَقًّا

  27. فَأَنبَتْنَا فِیهَا حَبًّا

  28. وَعِنَبًا وَقَضْبًا

  29. وَزَیْتُونًا وَنَخْلا

  30. وَحَدَائِقَ غُلْبًا

  31. وَفَاکِهَةً وَأَبًّا

  32. مَّتَاعًا لَّکُمْ وَلِأَنْعَامِکُمْ

  33. فَإِذَا جَاءَتِ الصَّاخَّةُ

  34. یَوْمَ یَفِرُّ الْمَرْءُ مِنْ أَخِیهِ

  35. وَأُمِّهِ وَأَبِیهِ

  36. وَصَاحِبَتِهِ وَبَنِیهِ

  37. لِکُلِّ امْرِئٍ مِّنْهُمْ یَوْمَئِذٍ شَأْنٌ یُغْنِیهِ

  38. وُجُوهٌ یَوْمَئِذٍ مُّسْفِرَةٌ

  39. ضَاحِکَةٌ مُّسْتَبْشِرَةٌ

  40. وَوُجُوهٌ یَوْمَئِذٍ عَلَیْهَا غَبَرَةٌ

  41. تَرْهَقُهَا قَتَرَةٌ

  42. أُوْلَئِکَ هُمُ الْکَفَرَةُ الْفَجَرَةُ



سورة عبس

به نام الله بخشندة مهربان

چهره درهم کشید، و روی بر گردانید، ﴿1﴾ از این‌که (عبد الله بن ام مکتوم) نابینا به نزدش آمد. ﴿2﴾ و (ای پیامبر) چه می‌دانی شاید که او پاک می‌شد. ﴿3﴾ یا پندگیرد، و این پند به او نفع می‌داد. ﴿4﴾ اما آن کس که مجد نیازی نمود. ﴿5﴾ پس تو به او روی می‌آوری، ﴿6﴾ در حالی‌که اگر او خود را (از کفر) پاک نسازد، چیزی بر تو نیست. ﴿7﴾ اما کسی شتابان به سراغ تو می‌آید. ﴿8﴾ و او (از الله) می‌ترسد. ﴿9﴾ پس تو از او غافل می‌شوی (و به او توجه نمی‌کنی؟) ﴿10﴾ هرگز چنین نیست، بی‌گمان این (سوره) تذکر و یاد آوری است. ﴿11﴾ پس هرکس بخواهد از آن پند گیرد. ﴿12﴾ در صحیفه‌‌های پر ارزشی (ثبت) است. ﴿13﴾ بلند پایه و پاکیزه. ﴿14﴾ به دست (فرشتگان =) سفیران (وحی است). ﴿15﴾ بزرگوار و نیکوکار. ﴿16﴾ مرگ بر (این) انسان، چقدر نا سپاس است؟! ﴿17﴾ (الله) او را از چه چیز آفریده است؟ ﴿18﴾ او را از نطفة (نا چیز) آفریده است، آنگاه او را موزون ساخت. ﴿19﴾ سپس راه را برای او آسان نمود. ﴿20﴾ آنگاه (بعد از پایان عمر) او را میراند، پس او را در قبر (پنهان) کرد. ﴿21﴾ سپس هرگاه که بخواهد او را (زیاده می‌کند و از قبر) بر می‌انگیزد. ﴿22﴾ هرگز چنین نیست، (که او می‌پندارد) او هنوز آنچه را که (الله) فرمان داده، به جای نیاورده است. ﴿23﴾ پس انسان  باید به غذای خود بنگرد. ﴿24﴾ بی‌گمان ما آب فراوان (از آسمان) فرو ریختیم. ﴿25﴾ سپس زمین را به نیکی شگافتیم. ﴿26﴾ آنگاه در آن دانه (های فراون) رویاندیم. ﴿27﴾ و انگور و سبزی (بسیار). ﴿28﴾ و زیتون و نخل. ﴿29﴾ و باغ‌هایی (انبوه و) پردرخت. ﴿30﴾ و (انواع) میوه و علوفه (پدید آوردیم). ﴿31﴾ (همۀ این‌ها) برای بهره‌گیری شما و چهار یایان‌تان است. ﴿32﴾ پس هنگامی‌که (آن) صدای مهیب (قیامت) فرا رسد. ﴿33﴾ روزی‌که انسان از برادرش می‌گریزد. ﴿34﴾ و از مادرش و از پدرش. ﴿35﴾ و از زنش و فرزندانش (نیز می‌گریزد). ﴿36﴾ در آن روز هرکس را کاری است که اورا به خود مشغولش دارد. ﴿37﴾ چهره‌هایی در آن روز گشاده و روشن است. ﴿38﴾ خندان و شاد است. ﴿39﴾ و چهره‌هایی در آن روز غبار آلود است. ﴿40﴾ سیاهی (و  تاریکی) آن‌ها را پوشانده است. ﴿41﴾ اینان همان کافران فاجرند. ﴿42﴾

سوره عبس

سُورَةُ عَبَسَ

بِسۡمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحۡمَٰنِ ٱلرَّحِیمِ

﴿عَبَسَ وَتَوَلَّىٰٓ ١ أَن جَآءَهُ ٱلۡأَعۡمَىٰ ٢ وَمَا یُدۡرِیکَ لَعَلَّهُۥ یَزَّکَّىٰٓ ٣ أَوۡ یَذَّکَّرُ فَتَنفَعَهُ ٱلذِّکۡرَىٰٓ ٤ أَمَّا مَنِ ٱسۡتَغۡنَىٰ ٥ فَأَنتَ لَهُۥ تَصَدَّىٰ ٦ وَمَا عَلَیۡکَ أَلَّا یَزَّکَّىٰ ٧ وَأَمَّا مَن جَآءَکَ یَسۡعَىٰ ٨ وَهُوَ یَخۡشَىٰ ٩ فَأَنتَ عَنۡهُ تَلَهَّىٰ ١٠ کَلَّآ إِنَّهَا تَذۡکِرَةٞ ١١ فَمَن شَآءَ ذَکَرَهُۥ ١٢ فِی صُحُفٖ مُّکَرَّمَةٖ ١٣ مَّرۡفُوعَةٖ مُّطَهَّرَةِۢ ١٤ بِأَیۡدِی سَفَرَةٖ ١٥ کِرَامِۢ بَرَرَةٖ ١٦ قُتِلَ ٱلۡإِنسَٰنُ مَآ أَکۡفَرَهُۥ ١٧ مِنۡ أَیِّ شَیۡءٍ خَلَقَهُۥ ١٨ مِن نُّطۡفَةٍ خَلَقَهُۥ فَقَدَّرَهُۥ ١٩ ثُمَّ ٱلسَّبِیلَ یَسَّرَهُۥ ٢٠ ثُمَّ أَمَاتَهُۥ فَأَقۡبَرَهُۥ ٢١ ثُمَّ إِذَا شَآءَ أَنشَرَهُۥ ٢٢ کَلَّا لَمَّا یَقۡضِ مَآ أَمَرَهُۥ ٢٣ فَلۡیَنظُرِ ٱلۡإِنسَٰنُ إِلَىٰ طَعَامِهِۦٓ ٢٤ أَنَّا صَبَبۡنَا ٱلۡمَآءَ صَبّٗا ٢٥ ثُمَّ شَقَقۡنَا ٱلۡأَرۡضَ شَقّٗا ٢٦ فَأَنۢبَتۡنَا فِیهَا حَبّٗا ٢٧ وَعِنَبٗا وَقَضۡبٗا ٢٨ وَزَیۡتُونٗا وَنَخۡلٗا ٢٩ وَحَدَآئِقَ غُلۡبٗا ٣٠ وَفَٰکِهَةٗ وَأَبّٗا ٣١ مَّتَٰعٗا لَّکُمۡ وَلِأَنۡعَٰمِکُمۡ ٣٢ فَإِذَا جَآءَتِ ٱلصَّآخَّةُ ٣٣ یَوۡمَ یَفِرُّ ٱلۡمَرۡءُ مِنۡ أَخِیهِ ٣٤ وَأُمِّهِۦ وَأَبِیهِ ٣٥ وَصَٰحِبَتِهِۦ وَبَنِیهِ ٣٦ لِکُلِّ ٱمۡرِیٕٖ مِّنۡهُمۡ یَوۡمَئِذٖ شَأۡنٞ یُغۡنِیهِ ٣٧ وُجُوهٞ یَوۡمَئِذٖ مُّسۡفِرَةٞ ٣٨ ضَاحِکَةٞ مُّسۡتَبۡشِرَةٞ ٣٩ وَوُجُوهٞ یَوۡمَئِذٍ عَلَیۡهَا غَبَرَةٞ ٤٠ تَرۡهَقُهَا قَتَرَةٌ ٤١ أُوْلَٰٓئِکَ هُمُ ٱلۡکَفَرَةُ ٱلۡفَجَرَةُ ٤٢

به نام الله بخشندۀ مهربان

چهره درهم کشید، و روی بر گردانید، ﴿۱از این‌که (عبد الله بن ام مکتوم) نابینا به نزدش آمد. ﴿۲و (ای پیامبر) چه می‌دانی شاید که او پاک می‌شد. ﴿۳یا پندگیرد، و این پند به او نفع می‌داد. ﴿۴اما آن کس که مجد نیازی نمود. ﴿۵پس تو به او روی می‌آوری، ﴿۶در حالی‌که اگر او خود را (از کفر) پاک نسازد، چیزی بر تو نیست. ﴿۷اما کسی شتابان به سراغ تو می‌آید. ﴿۸و او (از الله) می‌ترسد. ﴿۹پس تو از او غافل می‌شوی (و به او توجه نمی‌کنی؟) ﴿۱۰هرگز چنین نیست، بی‌گمان این (سوره) تذکر و یاد آوری است. ﴿۱۱پس هرکس بخواهد از آن پند گیرد. ﴿۱۲در صحیفه‌‌های پر ارزشی (ثبت) است. ﴿۱۳بلند پایه و پاکیزه. ﴿۱۴به دست (فرشتگان =) سفیران (وحی است). ﴿۱۵بزرگوار و نیکوکار. ﴿۱۶مرگ بر (این) انسان، چقدر نا سپاس است؟! ﴿۱۷(الله) او را از چه چیز آفریده است؟ ﴿۱۸او را از نطفۀ (نا چیز) آفریده است، آنگاه او را موزون ساخت. ﴿۱۹سپس راه را برای او آسان نمود. ﴿۲۰آنگاه (بعد از پایان عمر) او را میراند، پس او را در قبر (پنهان) کرد. ﴿۲۱سپس هرگاه که بخواهد او را (زیاده می‌کند و از قبر) بر می‌انگیزد. ﴿۲۲هرگز چنین نیست، (که او می‌پندارد) او هنوز آنچه را که (الله) فرمان داده، به جای نیاورده است. ﴿۲۳پس انسان باید به غذای خود بنگرد. ﴿۲۴بی‌گمان ما آب فراوان (از آسمان) فرو ریختیم. ﴿۲۵سپس زمین را به نیکی شگافتیم. ﴿۲۶آنگاه در آن دانه (های فراون) رویاندیم. ﴿۲۷و انگور و سبزی (بسیار). ﴿۲۸و زیتون و نخل. ﴿۲۹و باغ‌هایی (انبوه و) پردرخت. ﴿۳۰و (انواع) میوه و علوفه (پدید آوردیم). ﴿۳۱(همۀ این‌ها) برای بهره‌گیری شما و چهار یایان‌تان است. ﴿۳۲پس هنگامی‌که (آن) صدای مهیب (قیامت) فرا رسد. ﴿۳۳روزی‌که انسان از برادرش می‌گریزد. ﴿۳۴و از مادرش و از پدرش. ﴿۳۵و از زنش و فرزندانش (نیز می‌گریزد). ﴿۳۶در آن روز هرکس را کاری است که اورا به خود مشغولش دارد. ﴿۳۷چهره‌هایی در آن روز گشاده و روشن است. ﴿۳۸خندان و شاد است. ﴿۳۹و چهره‌هایی در آن روز غبار آلود است. ﴿۴۰سیاهی (و تاریکی) آن‌ها را پوشانده است. ﴿۴۱اینان همان کافران فاجرند. ﴿۴۲

سوره عبس

سُورَةُ عَبَسَ

بسم الله الرحمن الرحیم

﴿ عَبَسَ وَتَوَلَّىٰٓ ١ أَن جَآءَهُ ٱلۡأَعۡمَىٰ ٢ وَمَا یُدۡرِیکَ لَعَلَّهُۥ یَزَّکَّىٰٓ ٣ أَوۡ یَذَّکَّرُ فَتَنفَعَهُ ٱلذِّکۡرَىٰٓ ٤ أَمَّا مَنِ ٱسۡتَغۡنَىٰ ٥ فَأَنتَ لَهُۥ تَصَدَّىٰ ٦ وَمَا عَلَیۡکَ أَلَّا یَزَّکَّىٰ ٧ وَأَمَّا مَن جَآءَکَ یَسۡعَىٰ ٨ وَهُوَ یَخۡشَىٰ ٩ فَأَنتَ عَنۡهُ تَلَهَّىٰ ١٠ کَلَّآ إِنَّهَا تَذۡکِرَةٞ ١١ فَمَن شَآءَ ذَکَرَهُۥ ١٢ فِی صُحُفٖ مُّکَرَّمَةٖ ١٣ مَّرۡفُوعَةٖ مُّطَهَّرَةِۢ ١٤ بِأَیۡدِی سَفَرَةٖ ١٥ کِرَامِۢ بَرَرَةٖ ١٦ قُتِلَ ٱلۡإِنسَٰنُ مَآ أَکۡفَرَهُۥ ١٧ مِنۡ أَیِّ شَیۡءٍ خَلَقَهُۥ ١٨ مِن نُّطۡفَةٍ خَلَقَهُۥ فَقَدَّرَهُۥ ١٩ ثُمَّ ٱلسَّبِیلَ یَسَّرَهُۥ ٢٠ ثُمَّ أَمَاتَهُۥ فَأَقۡبَرَهُۥ ٢١ ثُمَّ إِذَا شَآءَ أَنشَرَهُۥ ٢٢ کَلَّا لَمَّا یَقۡضِ مَآ أَمَرَهُۥ ٢٣ فَلۡیَنظُرِ ٱلۡإِنسَٰنُ إِلَىٰ طَعَامِهِۦٓ ٢٤ أَنَّا صَبَبۡنَا ٱلۡمَآءَ صَبّٗا ٢٥ ثُمَّ شَقَقۡنَا ٱلۡأَرۡضَ شَقّٗا ٢٦ فَأَنۢبَتۡنَا فِیهَا حَبّٗا ٢٧ وَعِنَبٗا وَقَضۡبٗا ٢٨ وَزَیۡتُونٗا وَنَخۡلٗا ٢٩ وَحَدَآئِقَ غُلۡبٗا ٣٠ وَفَٰکِهَةٗ وَأَبّٗا ٣١ مَّتَٰعٗا لَّکُمۡ وَلِأَنۡعَٰمِکُمۡ ٣٢ فَإِذَا جَآءَتِ ٱلصَّآخَّةُ ٣٣ یَوۡمَ یَفِرُّ ٱلۡمَرۡءُ مِنۡ أَخِیهِ ٣٤ وَأُمِّهِۦ وَأَبِیهِ ٣٥ وَصَٰحِبَتِهِۦ وَبَنِیهِ ٣٦ لِکُلِّ ٱمۡرِیٕٖ مِّنۡهُمۡ یَوۡمَئِذٖ شَأۡنٞ یُغۡنِیهِ ٣٧ وُجُوهٞ یَوۡمَئِذٖ مُّسۡفِرَةٞ ٣٨ ضَاحِکَةٞ مُّسۡتَبۡشِرَةٞ ٣٩ وَوُجُوهٞ یَوۡمَئِذٍ عَلَیۡهَا غَبَرَةٞ ٤٠ تَرۡهَقُهَا قَتَرَةٌ ٤١ أُوْلَٰٓئِکَ هُمُ ٱلۡکَفَرَةُ ٱلۡفَجَرَةُ ٤٢

به نام خداوند بخشندۀ مهربان

روى ترش کرد و اعراض نمود! . ﴿1به سبب آنکه بیامد پیش او نابینا [1240]. ﴿2و چه چیز خبردار کرد تو را، شاید وى پاک مى‏شد. ﴿3یا پند مى‏شنید، پس نفع می‌دادش آن پند شنیدن. ﴿4اما کسی که توانگر است. ﴿5پس تو به سوى او اقبال می‌کنى. ﴿6و زیان نیست بر تو در آنکه پاک نشود. ﴿7و اما کسی که بیامد پیش تو شتابان. ﴿8از خداى خود ترسان.﴿9پس تو از وى غفلت می‌کنى. ﴿10نى! ‏نى! هرآیینه این آیات قرآن پند است. ﴿11پس هر که خواهد یاد کند قرآن را. ﴿12هرآیینه قرآن ثبت است در نامه‌هاى گرامى.﴿13بلند قدر پاک کرده شده. ﴿14به دست‌های نویسندگان. ﴿15بزرک منش نیکوکردار [1241]. ﴿16لعنت کرده شده آدمى را! چه ناسپاسدار است! . ﴿17از چه چیز آفریدش. ﴿18از نطفۀ منى آفریدش، پس اندازه معین کردش. ﴿19باز راه برآمد، آسان نمودش. ﴿20باز بمیراندش، پس در گور کردش.﴿21باز وقتى که خواست، زنده ساختش. ﴿22نى! ‏نى! به عمل نیاورد آنچه فرمودش. ﴿23پس باید که در نگرد آدمى به سوى طعام خود. ﴿24به سوى آنکه ما ریختیم آب را ریختنى.﴿25باز شکافتیم زمین را شکافتنى. ﴿26پس رویانیدیم در آن دانه را. ﴿27و انگور و سبزی‌ها را. ﴿28و زیتون را و درخت خرما را. ﴿29و باغ‌ها را که درختان بسیار دارد. ﴿30و میوه را و علف دواب را. ﴿31براى منفعت شما و چهارپایان شما. ﴿32پس وقتى که بیاید آواز سخت. ﴿33روزى که بگریزد مرد از برادر خود. ﴿34و از مادر خود و از پدر خود. ﴿35و از زن خود و از فرزندان خود. ﴿36هر مردى را از ایشان آن روز شغلی است که کفایت می‌کندش. ﴿37یک پاره روها آن روز روشن باشند. ﴿38خندان و شادمان باشند. ﴿39و یک پاره روها آن روز بر آن غبار باشد. ﴿40غالب آید بر وى تاریکى. ﴿41این جماعت، ایشانند کافرانِ بدکاران. ﴿42