سوره یونس
الٓرۚ تِلۡکَ ءَایَٰتُ ٱلۡکِتَٰبِ ٱلۡحَکِیمِ
الر [= الف. لام. را]. این آیات کتاب پرحکمت است.
أَکَانَ لِلنَّاسِ عَجَبًا أَنۡ أَوۡحَیۡنَآ إِلَىٰ رَجُلٖ مِّنۡهُمۡ أَنۡ أَنذِرِ ٱلنَّاسَ وَبَشِّرِ ٱلَّذِینَ ءَامَنُوٓاْ أَنَّ لَهُمۡ قَدَمَ صِدۡقٍ عِندَ رَبِّهِمۡۗ قَالَ ٱلۡکَٰفِرُونَ إِنَّ هَٰذَا لَسَٰحِرٞ مُّبِینٌ
آیا برای مردم موجب شگفتی است که به مردی از خودشان وحی کردهایم که: «به مردم [دربارۀ عذاب آخرت] هشدار بده و به کسانی که ایمان آوردهاند بشارت بده که برای آنان نزد پروردگارشان پاداشی نیکوست»؟ کافران گفتند: «این [مرد] قطعاً جادوگری آشکار است».
إِنَّ رَبَّکُمُ ٱللَّهُ ٱلَّذِی خَلَقَ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضَ فِی سِتَّةِ أَیَّامٖ ثُمَّ ٱسۡتَوَىٰ عَلَى ٱلۡعَرۡشِۖ یُدَبِّرُ ٱلۡأَمۡرَۖ مَا مِن شَفِیعٍ إِلَّا مِنۢ بَعۡدِ إِذۡنِهِۦۚ ذَٰلِکُمُ ٱللَّهُ رَبُّکُمۡ فَٱعۡبُدُوهُۚ أَفَلَا تَذَکَّرُونَ
بیگمان، پروردگار شما الله است که آسمانها و زمین را در شش روز آفرید؛ سپس [آن گونه که شایسته جلال و مقام اوست] بر عرش قرار گرفت. او کار [جهان] را تدبیر میکند [و در روز قیامت] هیچ شفاعتگری نیست مگر پس از اجازۀ او. این الله است، پروردگارتان؛ پس او را عبادت کنید. آیا پند نمیگیرید؟
إِلَیۡهِ مَرۡجِعُکُمۡ جَمِیعٗاۖ وَعۡدَ ٱللَّهِ حَقًّاۚ إِنَّهُۥ یَبۡدَؤُاْ ٱلۡخَلۡقَ ثُمَّ یُعِیدُهُۥ لِیَجۡزِیَ ٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ وَعَمِلُواْ ٱلصَّـٰلِحَٰتِ بِٱلۡقِسۡطِۚ وَٱلَّذِینَ کَفَرُواْ لَهُمۡ شَرَابٞ مِّنۡ حَمِیمٖ وَعَذَابٌ أَلِیمُۢ بِمَا کَانُواْ یَکۡفُرُونَ
بازگشتِ همۀ شما به سوی اوست. وعدۀ الله [در مورد قیامت] حق است. اوست که آفرینش را آغاز میکند، آنگاه [پس از مرگ] آن را بازمیگردانَد تا کسانی را که ایمان آوردهاند و کارهای شایسته کردهاند، به عدالت پاداش دهد؛ و کسانی که کفر ورزیدند ـ به سزای آنکه کافر بودند ـ شربتی از آبِ جوشان و عذابی دردناک [در پیش] دارند.
هُوَ ٱلَّذِی جَعَلَ ٱلشَّمۡسَ ضِیَآءٗ وَٱلۡقَمَرَ نُورٗا وَقَدَّرَهُۥ مَنَازِلَ لِتَعۡلَمُواْ عَدَدَ ٱلسِّنِینَ وَٱلۡحِسَابَۚ مَا خَلَقَ ٱللَّهُ ذَٰلِکَ إِلَّا بِٱلۡحَقِّۚ یُفَصِّلُ ٱلۡأٓیَٰتِ لِقَوۡمٖ یَعۡلَمُونَ
اوست که خورشید را درخشان نمود و ماه را تابان کرد و جایگاهها[ی مشخصی] برایش قرار داد تا [با تغییر وضع ماه] شمارشِ سالها و حساب [زندگی خود] را بدانید. الله اینها را جز بهحق نیافریده است. او نشانه[های خود] را برای گروهی که میدانند، به تفصیل بیان میکند.
إِنَّ فِی ٱخۡتِلَٰفِ ٱلَّیۡلِ وَٱلنَّهَارِ وَمَا خَلَقَ ٱللَّهُ فِی ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِ لَأٓیَٰتٖ لِّقَوۡمٖ یَتَّقُونَ
بیگمان، در آمد و شدِ شب و روز و آنچه الله در آسمانها و زمین آفریده است برای کسانی که پروا میکنند، نشانهها[ی قدرت الهی] است.
إِنَّ ٱلَّذِینَ لَا یَرۡجُونَ لِقَآءَنَا وَرَضُواْ بِٱلۡحَیَوٰةِ ٱلدُّنۡیَا وَٱطۡمَأَنُّواْ بِهَا وَٱلَّذِینَ هُمۡ عَنۡ ءَایَٰتِنَا غَٰفِلُونَ
کسانی که به دیدارِ ما امید [و باور] ندارند و به زندگانی دنیا راضی شدند و به آن دل بستهاند و کسانی که از آیات ما غافلند،
أُوْلَـٰٓئِکَ مَأۡوَىٰهُمُ ٱلنَّارُ بِمَا کَانُواْ یَکۡسِبُونَ
اینان به سزای آنچه انجام میدادند، جایگاهشان آتش [دوزخ] است.
إِنَّ ٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ وَعَمِلُواْ ٱلصَّـٰلِحَٰتِ یَهۡدِیهِمۡ رَبُّهُم بِإِیمَٰنِهِمۡۖ تَجۡرِی مِن تَحۡتِهِمُ ٱلۡأَنۡهَٰرُ فِی جَنَّـٰتِ ٱلنَّعِیمِ
بیتردید، کسانی که ایمان آوردهاند و کارهای شایسته کردهاند، پروردگارشان آنان را به پاسِ ایمانشان، به باغهای [بهشتِ پُر]نعمت هدایت میکند که جویبارها از زیر [درختان] آن جاری است.
دَعۡوَىٰهُمۡ فِیهَا سُبۡحَٰنَکَ ٱللَّهُمَّ وَتَحِیَّتُهُمۡ فِیهَا سَلَٰمٞۚ وَءَاخِرُ دَعۡوَىٰهُمۡ أَنِ ٱلۡحَمۡدُ لِلَّهِ رَبِّ ٱلۡعَٰلَمِینَ
دعایشان در آنجا [این است:] «الهی، تو پاک و منزّهی» و درودشان [در آنجا] «سلام» است و پایان دعایشان این است که: «حمد و سپاس، مخصوص الله ـ پروردگار جهانیان ـ است».
۞وَلَوۡ یُعَجِّلُ ٱللَّهُ لِلنَّاسِ ٱلشَّرَّ ٱسۡتِعۡجَالَهُم بِٱلۡخَیۡرِ لَقُضِیَ إِلَیۡهِمۡ أَجَلُهُمۡۖ فَنَذَرُ ٱلَّذِینَ لَا یَرۡجُونَ لِقَآءَنَا فِی طُغۡیَٰنِهِمۡ یَعۡمَهُونَ
و اگر [الله] براى مردم، بدی را با همان شتاب میخواست که آنان نیکی را میخواهند [و نفرینهایی را که در حق خود و اموال و فرزندانشان میکنند مستجاب میکرد]، قطعاً اَجلشان فرا رسیده بود. اما کسانى را که به دیدار ما امید [و باور] ندارند، وامیگذاریم تا در [گمراهی و] سرکشیشان سرگردان بمانند.
وَإِذَا مَسَّ ٱلۡإِنسَٰنَ ٱلضُّرُّ دَعَانَا لِجَنۢبِهِۦٓ أَوۡ قَاعِدًا أَوۡ قَآئِمٗا فَلَمَّا کَشَفۡنَا عَنۡهُ ضُرَّهُۥ مَرَّ کَأَن لَّمۡ یَدۡعُنَآ إِلَىٰ ضُرّٖ مَّسَّهُۥۚ کَذَٰلِکَ زُیِّنَ لِلۡمُسۡرِفِینَ مَا کَانُواْ یَعۡمَلُونَ
و چون به انسان گزندی میرسد، [در هر حال که باشد] به پهلو خوابیده یا نشسته یا ایستاده ما را میخواند. اما همین که آن گزند را از وی برطرف کردیم، چنان میرود که گویی هرگز ما را برای دفع گزندی که به او رسیده بود نخوانده است. به همین صورت، برای اسرافکاران [نیز] آنچه میکردند [در نظرشان] آراسته شده است.
وَلَقَدۡ أَهۡلَکۡنَا ٱلۡقُرُونَ مِن قَبۡلِکُمۡ لَمَّا ظَلَمُواْ وَجَآءَتۡهُمۡ رُسُلُهُم بِٱلۡبَیِّنَٰتِ وَمَا کَانُواْ لِیُؤۡمِنُواْۚ کَذَٰلِکَ نَجۡزِی ٱلۡقَوۡمَ ٱلۡمُجۡرِمِینَ
و [ای مشرکان،] بیتردید، ما امتهای پیش از شما را هنگامی که ظلم کردند هلاک کردیم، در حالی که پیامبرانشان با دلایل روشن به سویشان آمدند و[لى] آنان بر آن نبودند که ایمان بیاورند. ما گروه مجرمان را این گونه کیفر میدهیم.
ثُمَّ جَعَلۡنَٰکُمۡ خَلَـٰٓئِفَ فِی ٱلۡأَرۡضِ مِنۢ بَعۡدِهِمۡ لِنَنظُرَ کَیۡفَ تَعۡمَلُونَ
سپس بعد از [نابودی] آنان، شما [مردم] را جانشینان آنها [در] زمین قرار دادیم تا بنگریم که چگونه رفتار میکنید.
وَإِذَا تُتۡلَىٰ عَلَیۡهِمۡ ءَایَاتُنَا بَیِّنَٰتٖ قَالَ ٱلَّذِینَ لَا یَرۡجُونَ لِقَآءَنَا ٱئۡتِ بِقُرۡءَانٍ غَیۡرِ هَٰذَآ أَوۡ بَدِّلۡهُۚ قُلۡ مَا یَکُونُ لِیٓ أَنۡ أُبَدِّلَهُۥ مِن تِلۡقَآیِٕ نَفۡسِیٓۖ إِنۡ أَتَّبِعُ إِلَّا مَا یُوحَىٰٓ إِلَیَّۖ إِنِّیٓ أَخَافُ إِنۡ عَصَیۡتُ رَبِّی عَذَابَ یَوۡمٍ عَظِیمٖ
و هنگامی که آیات روشن ما بر آنان خوانده میشود، کسانی که به دیدارِ ما [در قیامت] امید ندارند میگویند: «[ای محمد،] قرآنی غیر از این بیاور [که مطابق میل ما باشد] یا آن را تغییر بده». [تو ای پیامبر، به آنان] بگو: «من حق ندارم که آن را از پیش خود تغییر دهم و پیروی نمیکنم مگر از چیزی که بر من وحی میشود و اگر از پروردگارم نافرمانی کنم، از عذاب روز بزرگ میترسم».
قُل لَّوۡ شَآءَ ٱللَّهُ مَا تَلَوۡتُهُۥ عَلَیۡکُمۡ وَلَآ أَدۡرَىٰکُم بِهِۦۖ فَقَدۡ لَبِثۡتُ فِیکُمۡ عُمُرٗا مِّن قَبۡلِهِۦٓۚ أَفَلَا تَعۡقِلُونَ
بگو: «اگر الله میخواست، نه من آن را بر شما میخواندم و نه او [= الله] شما را از آن آگاه میکرد. به راستی که پیش از این [دعوت،] عمری را در میان شما گذراندهام. آیا نمیاندیشید؟»
فَمَنۡ أَظۡلَمُ مِمَّنِ ٱفۡتَرَىٰ عَلَى ٱللَّهِ کَذِبًا أَوۡ کَذَّبَ بِـَٔایَٰتِهِۦٓۚ إِنَّهُۥ لَا یُفۡلِحُ ٱلۡمُجۡرِمُونَ
پس کیست ستمکارتر از آن کس که بر الله دروغ بندد یا آیاتش را تکذیب کند؟ بیگمان، مجرمان رستگار نخواهند شد.
وَیَعۡبُدُونَ مِن دُونِ ٱللَّهِ مَا لَا یَضُرُّهُمۡ وَلَا یَنفَعُهُمۡ وَیَقُولُونَ هَـٰٓؤُلَآءِ شُفَعَـٰٓؤُنَا عِندَ ٱللَّهِۚ قُلۡ أَتُنَبِّـُٔونَ ٱللَّهَ بِمَا لَا یَعۡلَمُ فِی ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَلَا فِی ٱلۡأَرۡضِۚ سُبۡحَٰنَهُۥ وَتَعَٰلَىٰ عَمَّا یُشۡرِکُونَ
و [مشرکان] به جای الله چیزهایی را عبادت میکنند که نه به آنان زیانی میرساند و نه سودی به آنان میبخشد و میگویند: «اینها، [واسطهها و] شفاعتگرانِ ما نزد الله هستند». [ای پیامبر،] بگو: «آیا [به گمان خود،] الله را از چیزی [= شریکی] آگاه میسازید که در آسمانها و زمین [برایش قائلید و خود] نمیداند؟» او تعالی منزّه است و از چیزهایی که با وی شریک میسازند، برتر است.
وَمَا کَانَ ٱلنَّاسُ إِلَّآ أُمَّةٗ وَٰحِدَةٗ فَٱخۡتَلَفُواْۚ وَلَوۡلَا کَلِمَةٞ سَبَقَتۡ مِن رَّبِّکَ لَقُضِیَ بَیۡنَهُمۡ فِیمَا فِیهِ یَخۡتَلِفُونَ
[در آغاز،] مردم جز امتی واحد [که الله را به یگانگی عبادت میکردند] نبودند، سپس اختلاف کردند؛ و اگر پیشتر [در مورد مهلت به گناهکاران و حسابرسی در قیامت] سخنی از جانب پروردگارت بیان نشده بود، یقیناً [در همین دنیا] دربارۀ آنچه با هم اختلاف مىکنند، میانشان داورى مىشد.
وَیَقُولُونَ لَوۡلَآ أُنزِلَ عَلَیۡهِ ءَایَةٞ مِّن رَّبِّهِۦۖ فَقُلۡ إِنَّمَا ٱلۡغَیۡبُ لِلَّهِ فَٱنتَظِرُوٓاْ إِنِّی مَعَکُم مِّنَ ٱلۡمُنتَظِرِینَ
و [مشرکان] میگویند «چرا [معجزه و] نشانهای از [جانب] پروردگارش بر او نازل نشده است؟». [ای پیامبر،] بگو: «[آگاهی از] غیب، تنها از آنِ الله است؛ پس انتظار بکشید که من [نیز] با شما از منتظرانم».
وَإِذَآ أَذَقۡنَا ٱلنَّاسَ رَحۡمَةٗ مِّنۢ بَعۡدِ ضَرَّآءَ مَسَّتۡهُمۡ إِذَا لَهُم مَّکۡرٞ فِیٓ ءَایَاتِنَاۚ قُلِ ٱللَّهُ أَسۡرَعُ مَکۡرًاۚ إِنَّ رُسُلَنَا یَکۡتُبُونَ مَا تَمۡکُرُونَ
و هنگامی که به مردم ـ پس از [زیان و] رنجی که به آنان رسیده است ـ [نعمت و] رحمتی بچشانیم، بهناگاه در آیات ما [تمسخر و] نیرنگ میکنند. بگو: «الله در نیرنگزدن سریعتر است». بیتردید، فرستادگان [= فرشتگان] ما هر چه را نیرنگ میکنید، مینویسند.
هُوَ ٱلَّذِی یُسَیِّرُکُمۡ فِی ٱلۡبَرِّ وَٱلۡبَحۡرِۖ حَتَّىٰٓ إِذَا کُنتُمۡ فِی ٱلۡفُلۡکِ وَجَرَیۡنَ بِهِم بِرِیحٖ طَیِّبَةٖ وَفَرِحُواْ بِهَا جَآءَتۡهَا رِیحٌ عَاصِفٞ وَجَآءَهُمُ ٱلۡمَوۡجُ مِن کُلِّ مَکَانٖ وَظَنُّوٓاْ أَنَّهُمۡ أُحِیطَ بِهِمۡ دَعَوُاْ ٱللَّهَ مُخۡلِصِینَ لَهُ ٱلدِّینَ لَئِنۡ أَنجَیۡتَنَا مِنۡ هَٰذِهِۦ لَنَکُونَنَّ مِنَ ٱلشَّـٰکِرِینَ
[ای مردم،] او همان ذاتی است که شما را در خشکی و دریا به حرکت درمیآورَد تا آنگاه که در [دریا بر] کشتی قرار میگیرید و [کشتیها] با بادی دلپذیر آنان را [به سوی مقصد] حرکت میدهند و [سرنشینان] به آن شادمان میشوند. [ناگهان] طوفان شدیدی میوزد و موج از هر طرف [به سویشان] میآید و گمان میکنند که راهِ گریزی ندارند [و هلاک خواهند شد؛ آنگاه] الله را از روی اخلاص میخوانند که: «اگر ما را از این [گرفتاری] نجات دهی، قطعاً از سپاسگزاران خواهیم شد».
فَلَمَّآ أَنجَىٰهُمۡ إِذَا هُمۡ یَبۡغُونَ فِی ٱلۡأَرۡضِ بِغَیۡرِ ٱلۡحَقِّۗ یَـٰٓأَیُّهَا ٱلنَّاسُ إِنَّمَا بَغۡیُکُمۡ عَلَىٰٓ أَنفُسِکُمۖ مَّتَٰعَ ٱلۡحَیَوٰةِ ٱلدُّنۡیَاۖ ثُمَّ إِلَیۡنَا مَرۡجِعُکُمۡ فَنُنَبِّئُکُم بِمَا کُنتُمۡ تَعۡمَلُونَ
اما وقتی [الله] آنان را نجات میدهد، به ناحق در زمین سرکشی [و ستم] میکنند. ای مردم، سرکشی [و ستمِ] شما تنها به زیان خودتان است؛ [چرا که فقط] بهره[ی ناچیزی از] زندگى دنیا [مىبرید و] سپس بازگشتتان به سوى ما خواهد بود؛ آنگاه شما را از آنچه [در دنیا] انجام میدادید، باخبر میسازیم.
إِنَّمَا مَثَلُ ٱلۡحَیَوٰةِ ٱلدُّنۡیَا کَمَآءٍ أَنزَلۡنَٰهُ مِنَ ٱلسَّمَآءِ فَٱخۡتَلَطَ بِهِۦ نَبَاتُ ٱلۡأَرۡضِ مِمَّا یَأۡکُلُ ٱلنَّاسُ وَٱلۡأَنۡعَٰمُ حَتَّىٰٓ إِذَآ أَخَذَتِ ٱلۡأَرۡضُ زُخۡرُفَهَا وَٱزَّیَّنَتۡ وَظَنَّ أَهۡلُهَآ أَنَّهُمۡ قَٰدِرُونَ عَلَیۡهَآ أَتَىٰهَآ أَمۡرُنَا لَیۡلًا أَوۡ نَهَارٗا فَجَعَلۡنَٰهَا حَصِیدٗا کَأَن لَّمۡ تَغۡنَ بِٱلۡأَمۡسِۚ کَذَٰلِکَ نُفَصِّلُ ٱلۡأٓیَٰتِ لِقَوۡمٖ یَتَفَکَّرُونَ
جز این نیست که مثال زندگى دنیا همچون آبى است که از آسمان فروریختیم؛ پس گیاهان [گوناگونِ] زمین ـ از آنچه مردم و دامها مىخورند ـ با آن درآمیخت [و رویید] تا آنگاه که زمین پیرایۀ خود را [با گلها و گیاهان] برگرفت و آراسته شد و ساکنانش پنداشتند که آنان بر آن توانایی دارند [تا از محصولاتش بهرهمند گردند؛ ولی ناگهان] شبى یا روزى، فرمان [ویرانىِ] ما آمد و آن [کِشت و میوه] را چنان درو کردیم که گویى دیروز هیچ نبوده است. ما نشانهها[ى خود] را براى مردمى که میاندیشند، اینچنین به روشنى بیان مىکنیم.
وَٱللَّهُ یَدۡعُوٓاْ إِلَىٰ دَارِ ٱلسَّلَٰمِ وَیَهۡدِی مَن یَشَآءُ إِلَىٰ صِرَٰطٖ مُّسۡتَقِیمٖ
و الله [شما را] به سراى سلامت [= بهشت] فرامىخوانَد و هر کس را بخواهد به راه راست هدایت مىکند.
۞لِّلَّذِینَ أَحۡسَنُواْ ٱلۡحُسۡنَىٰ وَزِیَادَةٞۖ وَلَا یَرۡهَقُ وُجُوهَهُمۡ قَتَرٞ وَلَا ذِلَّةٌۚ أُوْلَـٰٓئِکَ أَصۡحَٰبُ ٱلۡجَنَّةِۖ هُمۡ فِیهَا خَٰلِدُونَ
برای کسانی که نیکی کردهاند، پاداش نیک [= بهشت] است و افزون بر آن، [رؤیت باری تعالی است؛] و تیرگی و خواری، چهرههایشان را نخواهد پوشاند. اینان اهل بهشتند [و] جاودانه در آن خواهند ماند.
وَٱلَّذِینَ کَسَبُواْ ٱلسَّیِّـَٔاتِ جَزَآءُ سَیِّئَةِۭ بِمِثۡلِهَا وَتَرۡهَقُهُمۡ ذِلَّةٞۖ مَّا لَهُم مِّنَ ٱللَّهِ مِنۡ عَاصِمٖۖ کَأَنَّمَآ أُغۡشِیَتۡ وُجُوهُهُمۡ قِطَعٗا مِّنَ ٱلَّیۡلِ مُظۡلِمًاۚ أُوْلَـٰٓئِکَ أَصۡحَٰبُ ٱلنَّارِۖ هُمۡ فِیهَا خَٰلِدُونَ
و کسانی که مرتکب بدیها شدند، [بدانند] سزای [هر] بدی، همانند آن است؛ و خواری [چهرههای] آنان را میپوشانَد و در برابر [عذاب] الله هیچ [مانع و] محافظی ندارند. [چنان میشوند که] گویی چهرههایشان با پارهای از شبِ تاریک پوشانده شده است. اینان اهل آتشند و جاودانه در آن خواهند ماند.
وَیَوۡمَ نَحۡشُرُهُمۡ جَمِیعٗا ثُمَّ نَقُولُ لِلَّذِینَ أَشۡرَکُواْ مَکَانَکُمۡ أَنتُمۡ وَشُرَکَآؤُکُمۡۚ فَزَیَّلۡنَا بَیۡنَهُمۡۖ وَقَالَ شُرَکَآؤُهُم مَّا کُنتُمۡ إِیَّانَا تَعۡبُدُونَ
[و ای پیامبر، یاد کن از] روزى که همۀ آنان را گرد مىآوریم؛ آنگاه به کسانى که شرک ورزیدهاند مىگوییم: «شما و شریکانتان [= معبودانتان] بر جاى خود بمانید»؛ سپس میان آنها جدایى مىافکنیم و شریکانشان مىگویند: «در حقیقت، شما ما را عبادت نمیکردید،
فَکَفَىٰ بِٱللَّهِ شَهِیدَۢا بَیۡنَنَا وَبَیۡنَکُمۡ إِن کُنَّا عَنۡ عِبَادَتِکُمۡ لَغَٰفِلِینَ
و کافی است که الله میان ما و شما گواهى دهد [که ما به شرکورزیِ شما راضی نبودیم و] از عبادت شما کاملاً بىخبر بودیم».
هُنَالِکَ تَبۡلُواْ کُلُّ نَفۡسٖ مَّآ أَسۡلَفَتۡۚ وَرُدُّوٓاْ إِلَى ٱللَّهِ مَوۡلَىٰهُمُ ٱلۡحَقِّۖ وَضَلَّ عَنۡهُم مَّا کَانُواْ یَفۡتَرُونَ
آنجاست که هر کسى آنچه را از پیش فرستاده است [بررسی کرده و] مىآزماید و همگی به سوی الله ـ کارسازِ حقیقیشانـ بازگردانده میشوند و دروغهایی که [دربارۀ شفاعت معبودها] میبافتند همه محو و نابود میگردد.
قُلۡ مَن یَرۡزُقُکُم مِّنَ ٱلسَّمَآءِ وَٱلۡأَرۡضِ أَمَّن یَمۡلِکُ ٱلسَّمۡعَ وَٱلۡأَبۡصَٰرَ وَمَن یُخۡرِجُ ٱلۡحَیَّ مِنَ ٱلۡمَیِّتِ وَیُخۡرِجُ ٱلۡمَیِّتَ مِنَ ٱلۡحَیِّ وَمَن یُدَبِّرُ ٱلۡأَمۡرَۚ فَسَیَقُولُونَ ٱللَّهُۚ فَقُلۡ أَفَلَا تَتَّقُونَ
[ای پیامبر، به مشرکان] بگو: «کیست که از آسمان و زمین به شما روزى مىبخشد؟ یا کیست که بر گوشها و دیدگان حاکم است؟ و کیست که [موجودِ] زنده را از [مادۀ] بیجان بیرون مىآورد و [مادۀ] بیجان مرده را از [موجودِ] زنده خارج مىسازد؟ و کیست که کار [جهان و جهانیان] را تدبیر مىکند؟» خواهند گفت: «الله». پس بگو: «آیا پروا نمىکنید؟»
فَذَٰلِکُمُ ٱللَّهُ رَبُّکُمُ ٱلۡحَقُّۖ فَمَاذَا بَعۡدَ ٱلۡحَقِّ إِلَّا ٱلضَّلَٰلُۖ فَأَنَّىٰ تُصۡرَفُونَ
پس آن الله [یکتا]، پروردگار حقیقی شماست و بعد از حقیقت، جز گمراهى چیست؟ پس چگونه [از حق] بازگردانده مىشوید؟
کَذَٰلِکَ حَقَّتۡ کَلِمَتُ رَبِّکَ عَلَى ٱلَّذِینَ فَسَقُوٓاْ أَنَّهُمۡ لَا یُؤۡمِنُونَ
این گونه سخن پروردگارت دربارۀ کسانى که [از فرمان او] نافرمانى کردند به حقیقت پیوست که «آنان ایمان نمىآورند».
قُلۡ هَلۡ مِن شُرَکَآئِکُم مَّن یَبۡدَؤُاْ ٱلۡخَلۡقَ ثُمَّ یُعِیدُهُۥۚ قُلِ ٱللَّهُ یَبۡدَؤُاْ ٱلۡخَلۡقَ ثُمَّ یُعِیدُهُۥۖ فَأَنَّىٰ تُؤۡفَکُونَ
[ای پیامبر، به مشرکان] بگو: «آیا از شریکان[=معبودانِ]تان کسى هست که آفرینش را آغاز کند و سپس آن را [پس از مرگ] بازگردانَد؟» بگو: «الله است که آفرینش را آغاز مىکند سپس آن را بازمىگردانَد؛ پس به کجا منحرف مىشوید؟»
قُلۡ هَلۡ مِن شُرَکَآئِکُم مَّن یَهۡدِیٓ إِلَى ٱلۡحَقِّۚ قُلِ ٱللَّهُ یَهۡدِی لِلۡحَقِّۗ أَفَمَن یَهۡدِیٓ إِلَى ٱلۡحَقِّ أَحَقُّ أَن یُتَّبَعَ أَمَّن لَّا یَهِدِّیٓ إِلَّآ أَن یُهۡدَىٰۖ فَمَا لَکُمۡ کَیۡفَ تَحۡکُمُونَ
بگو: «آیا از معبودانتان کسى هست که به سوى حق رهبرى کند؟» بگو: «[تنها] الله است که به سوى حق رهبرى مىکند؛ پس آیا کسى که به سوى حق رهبرى مىکند سزاوارتر است پیروى شود یا کسى که خود راه نمىیابد مگر آنکه هدایتش کنند؟ پس شما را چه شده است؟ چگونه داوری مىکنید؟»
وَمَا یَتَّبِعُ أَکۡثَرُهُمۡ إِلَّا ظَنًّاۚ إِنَّ ٱلظَّنَّ لَا یُغۡنِی مِنَ ٱلۡحَقِّ شَیۡـًٔاۚ إِنَّ ٱللَّهَ عَلِیمُۢ بِمَا یَفۡعَلُونَ
و بیشتر آنان جز از گمان پیروى نمىکنند؛ [در حالى که] گمان هرگز [انسان را] از [شناخت] حق بینیاز نمیگرداند. بیتردید، الله به آنچه مىکنند داناست.
وَمَا کَانَ هَٰذَا ٱلۡقُرۡءَانُ أَن یُفۡتَرَىٰ مِن دُونِ ٱللَّهِ وَلَٰکِن تَصۡدِیقَ ٱلَّذِی بَیۡنَ یَدَیۡهِ وَتَفۡصِیلَ ٱلۡکِتَٰبِ لَا رَیۡبَ فِیهِ مِن رَّبِّ ٱلۡعَٰلَمِینَ
و نشاید که این قرآن از جانب غیرِ الله [و] به دروغ ساخته شده باشد؛ بلکه تصدیقکننده کتابهایی است که پیش از آن آمده است و شرح [احکام] آنهاست و تردیدى در آن نیست [و] از [جانبِ] پروردگار جهانیان [نازل شده] است.
أَمۡ یَقُولُونَ ٱفۡتَرَىٰهُۖ قُلۡ فَأۡتُواْ بِسُورَةٖ مِّثۡلِهِۦ وَٱدۡعُواْ مَنِ ٱسۡتَطَعۡتُم مِّن دُونِ ٱللَّهِ إِن کُنتُمۡ صَٰدِقِینَ
یا میگویند: «[محمد] آن [سخنان] را به دروغ [به الله] نسبت داده است؟» بگو: «اگر راست میگویید، یک سوره همانند آن بیاورید و به جز الله، هر کس را میتوانید [به یاری] بخوانید».
بَلۡ کَذَّبُواْ بِمَا لَمۡ یُحِیطُواْ بِعِلۡمِهِۦ وَلَمَّا یَأۡتِهِمۡ تَأۡوِیلُهُۥۚ کَذَٰلِکَ کَذَّبَ ٱلَّذِینَ مِن قَبۡلِهِمۡۖ فَٱنظُرۡ کَیۡفَ کَانَ عَٰقِبَةُ ٱلظَّـٰلِمِینَ
[چنین نیست] بلکه چیزى را تکذیب کردند که به شناختش احاطه نداشتند و هنوز واقعیتِ آن [و حقیقت اخبارش] برایشان روشن نشده است. کسانى که پیش از آنان بودند نیز [پیامبران و آیات الله را] همین گونه تکذیب کردند. پس [ای پیامبر،] بنگر که عاقبت ستمکاران چگونه بود.
وَمِنۡهُم مَّن یُؤۡمِنُ بِهِۦ وَمِنۡهُم مَّن لَّا یُؤۡمِنُ بِهِۦۚ وَرَبُّکَ أَعۡلَمُ بِٱلۡمُفۡسِدِینَ
و از میان آنان [= مشرکان] کسی هست که به آن [= قرآن] ایمان میآورد و از آنان کسی هست که [هرگز] به آن ایمان نمیآورد؛ و پروردگارت به [حال] مفسدان آگاهتر است.
وَإِن کَذَّبُوکَ فَقُل لِّی عَمَلِی وَلَکُمۡ عَمَلُکُمۡۖ أَنتُم بَرِیٓـُٔونَ مِمَّآ أَعۡمَلُ وَأَنَا۠ بَرِیٓءٞ مِّمَّا تَعۡمَلُونَ
و اگر [کافران] تو را دروغگو انگاشتند، پس بگو: «[نتیجۀ] عمل من برای خودم و [سزای] عمل شما برای خودتان است. شما از آنچه من میکنم بیزارید و من [نیز] از آنچه [شما] میکنید بیزارم».
وَمِنۡهُم مَّن یَسۡتَمِعُونَ إِلَیۡکَۚ أَفَأَنتَ تُسۡمِعُ ٱلصُّمَّ وَلَوۡ کَانُواْ لَا یَعۡقِلُونَ
و برخى از آنها [در ظاهر] به تو گوش فرامىدهند؛ اما مگر تو مىتوانى ناشنوایان را [که از شنیدنِ کلام حق عاجزند] شنوا کنى، هر چند خردورزی نکنند؟
وَمِنۡهُم مَّن یَنظُرُ إِلَیۡکَۚ أَفَأَنتَ تَهۡدِی ٱلۡعُمۡیَ وَلَوۡ کَانُواْ لَا یُبۡصِرُونَ
و از میان آنان کسانی هستند که [با چشم ظاهری] تو را مینگرند؛ اما آیا تو میتوانی نابینایان را هدایت کنی، هر چند که اهلبصیرت نباشند؟
إِنَّ ٱللَّهَ لَا یَظۡلِمُ ٱلنَّاسَ شَیۡـٔٗا وَلَٰکِنَّ ٱلنَّاسَ أَنفُسَهُمۡ یَظۡلِمُونَ
یقیناً الله هیچ ستمی به مردم نمیکند؛ ولی مردم [هستند که با شرک و نافرمانی] به خویشتن ستم میکنند.
وَیَوۡمَ یَحۡشُرُهُمۡ کَأَن لَّمۡ یَلۡبَثُوٓاْ إِلَّا سَاعَةٗ مِّنَ ٱلنَّهَارِ یَتَعَارَفُونَ بَیۡنَهُمۡۚ قَدۡ خَسِرَ ٱلَّذِینَ کَذَّبُواْ بِلِقَآءِ ٱللَّهِ وَمَا کَانُواْ مُهۡتَدِینَ
و روزی که [الله] آنان را [در پیشگاه خویش] گرد میآورد، [چنان احساس میکنند که] گویی جز ساعتی از روز [در دنیا] درنگ نکردهاند [و در آنجا] یکدیگر را میشناسند. بیتردید، کسانی که دیدارِ الله را دروغ میانگاشتند، زیان دیدند و هدایت نیافتند.
وَإِمَّا نُرِیَنَّکَ بَعۡضَ ٱلَّذِی نَعِدُهُمۡ أَوۡ نَتَوَفَّیَنَّکَ فَإِلَیۡنَا مَرۡجِعُهُمۡ ثُمَّ ٱللَّهُ شَهِیدٌ عَلَىٰ مَا یَفۡعَلُونَ
و [ای پیامبر،] اگر بخشی از آنچه [از عذاب] را که به آنان وعده دادهایم به تو نشان دهیم یا جان تو را [پیش از عذابِ آنان] بگیریم، [در هر حال،] بازگشتشان به سوی ماست؛ آنگاه الله بر آنچه میکنند گواه است.
وَلِکُلِّ أُمَّةٖ رَّسُولٞۖ فَإِذَا جَآءَ رَسُولُهُمۡ قُضِیَ بَیۡنَهُم بِٱلۡقِسۡطِ وَهُمۡ لَا یُظۡلَمُونَ
هر امتی پیامبری دارد؛ هنگامی که پیامبرشان آمد [برخى مؤمن و برخى کافر شدند؛ و روز قیامت] میان آنان به عدالت داوری میشود و [هرگز] به آنان ستم نخواهد شد.
وَیَقُولُونَ مَتَىٰ هَٰذَا ٱلۡوَعۡدُ إِن کُنتُمۡ صَٰدِقِینَ
[مشرکان به پیامبر] میگویند: «اگر [تو و پیروانت] راست میگویید، این وعدۀ [عذاب] چه زمانی خواهد بود؟»
قُل لَّآ أَمۡلِکُ لِنَفۡسِی ضَرّٗا وَلَا نَفۡعًا إِلَّا مَا شَآءَ ٱللَّهُۗ لِکُلِّ أُمَّةٍ أَجَلٌۚ إِذَا جَآءَ أَجَلُهُمۡ فَلَا یَسۡتَـٔۡخِرُونَ سَاعَةٗ وَلَا یَسۡتَقۡدِمُونَ
بگو: «من مالک هیچ زیان و سودی برای خویش نیستم، مگر آنچه الله بخواهد. هر امتى، اَجَلی دارد و آنگاه که اجلشان به سر آید، نه ساعتى [از آن] تأخیر میکنند و نه پیشى میگیرند».
قُلۡ أَرَءَیۡتُمۡ إِنۡ أَتَىٰکُمۡ عَذَابُهُۥ بَیَٰتًا أَوۡ نَهَارٗا مَّاذَا یَسۡتَعۡجِلُ مِنۡهُ ٱلۡمُجۡرِمُونَ
[ای پیامبر، به کافران] بگو: «به من بگویید اگر عذاب او تعالی شبانه یا در [وقتِ] روز بر شما نازل گردد، [چه میکنید و] گناهکاران چه چیزی را از آن [عذاب] به شتاب میخواهند؟»
أَثُمَّ إِذَا مَا وَقَعَ ءَامَنتُم بِهِۦٓۚ ءَآلۡـَٰٔنَ وَقَدۡ کُنتُم بِهِۦ تَسۡتَعۡجِلُونَ
آیا پس از آنکه [عذاب] واقع شد آن را باور میکنید؟ آیا اکنون [ایمان میآورید]؟ و حال آنکه [پیشتر] آن [=عذاب] را به شتاب میخواستید.
ثُمَّ قِیلَ لِلَّذِینَ ظَلَمُواْ ذُوقُواْ عَذَابَ ٱلۡخُلۡدِ هَلۡ تُجۡزَوۡنَ إِلَّا بِمَا کُنتُمۡ تَکۡسِبُونَ
سپس به کسانی که ستم کردند گفته میشود: «عذاب جاودان را بچشید. آیا جز در برابر آنچه میکردید مجازات میشوید؟»
۞وَیَسۡتَنۢبِـُٔونَکَ أَحَقٌّ هُوَۖ قُلۡ إِی وَرَبِّیٓ إِنَّهُۥ لَحَقّٞۖ وَمَآ أَنتُم بِمُعۡجِزِینَ
و [ای پیامبر، مشرکان] از تو خبر مىگیرند [که]: «آیا آن [عذاب] حقیقت دارد؟» بگو: «آرى، سوگند به پروردگارم که قطعاً حقیقت دارد و شما نمىتوانید [الله را از وقوع معاد و عذاب] درمانده کنید».
وَلَوۡ أَنَّ لِکُلِّ نَفۡسٖ ظَلَمَتۡ مَا فِی ٱلۡأَرۡضِ لَٱفۡتَدَتۡ بِهِۦۗ وَأَسَرُّواْ ٱلنَّدَامَةَ لَمَّا رَأَوُاْ ٱلۡعَذَابَۖ وَقُضِیَ بَیۡنَهُم بِٱلۡقِسۡطِ وَهُمۡ لَا یُظۡلَمُونَ
و هر کس [با ارتکاب شرک و گناه] ستم کرده است، اگر [تمام] آنچه را در زمین وجود دارد [در اختیار] داشته باشد، قطعاً آن را براى [رهایی و] بازخرید [خود از عذاب] خود مىدهد و [مشرکان] وقتی عذاب را ببینند، پشیمانى خود را پنهان میکنند و به عدالت در میانشان داورى میشود و بر آنان ستم نمیرود.
أَلَآ إِنَّ لِلَّهِ مَا فِی ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِۗ أَلَآ إِنَّ وَعۡدَ ٱللَّهِ حَقّٞ وَلَٰکِنَّ أَکۡثَرَهُمۡ لَا یَعۡلَمُونَ
آگاه باشید! در حقیقت، آنچه در آسمانها و زمین است [همه] از آنِ الله است. آگاه باشید! بیتردید، وعدۀ الله [در مورد کیفرِ کافران] راست است؛ ولى بیشتر آنان نمىدانند.
هُوَ یُحۡیِۦ وَیُمِیتُ وَإِلَیۡهِ تُرۡجَعُونَ
اوست که زنده میکند و میمیرانَد و [همگی] به سوی او بازگردانده میشوید.
یَـٰٓأَیُّهَا ٱلنَّاسُ قَدۡ جَآءَتۡکُم مَّوۡعِظَةٞ مِّن رَّبِّکُمۡ وَشِفَآءٞ لِّمَا فِی ٱلصُّدُورِ وَهُدٗى وَرَحۡمَةٞ لِّلۡمُؤۡمِنِینَ
اى مردم، به راستى براى شما از جانب پروردگارتان موعظهاى آمده است و شفایى براى آنچه در دلهاست و هدایت و رحمتى براى مؤمنان.
قُلۡ بِفَضۡلِ ٱللَّهِ وَبِرَحۡمَتِهِۦ فَبِذَٰلِکَ فَلۡیَفۡرَحُواْ هُوَ خَیۡرٞ مِّمَّا یَجۡمَعُونَ
بگو: «[مؤمنان] باید به بخشش و رحمت الله شادمان شوند که این [نعمت] از آنچه مىاندوزند بهتر است».
قُلۡ أَرَءَیۡتُم مَّآ أَنزَلَ ٱللَّهُ لَکُم مِّن رِّزۡقٖ فَجَعَلۡتُم مِّنۡهُ حَرَامٗا وَحَلَٰلٗا قُلۡ ءَآللَّهُ أَذِنَ لَکُمۡۖ أَمۡ عَلَى ٱللَّهِ تَفۡتَرُونَ
بگو: «به من خبر دهید که آنچه از [نعمت و] روزى که الله برایتان فرستاده است [چرا] بخشى از آن را حرام و [بخشی دیگر را] حلال تلقی کردهاید؟» بگو: «آیا الله چنین دستوری به شما داده است یا بر الله دروغ مىبندید؟»
وَمَا ظَنُّ ٱلَّذِینَ یَفۡتَرُونَ عَلَى ٱللَّهِ ٱلۡکَذِبَ یَوۡمَ ٱلۡقِیَٰمَةِۗ إِنَّ ٱللَّهَ لَذُو فَضۡلٍ عَلَى ٱلنَّاسِ وَلَٰکِنَّ أَکۡثَرَهُمۡ لَا یَشۡکُرُونَ
و کسانی که بر الله دروغ میبندند، [دربارۀ] روز قیامت چه میپندارند؟ بیگمان، الله بر [همۀ] مردم فضل [و بخشش] دارد؛ ولی بیشتر آنان سپاس نمیگزارند.
وَمَا تَکُونُ فِی شَأۡنٖ وَمَا تَتۡلُواْ مِنۡهُ مِن قُرۡءَانٖ وَلَا تَعۡمَلُونَ مِنۡ عَمَلٍ إِلَّا کُنَّا عَلَیۡکُمۡ شُهُودًا إِذۡ تُفِیضُونَ فِیهِۚ وَمَا یَعۡزُبُ عَن رَّبِّکَ مِن مِّثۡقَالِ ذَرَّةٖ فِی ٱلۡأَرۡضِ وَلَا فِی ٱلسَّمَآءِ وَلَآ أَصۡغَرَ مِن ذَٰلِکَ وَلَآ أَکۡبَرَ إِلَّا فِی کِتَٰبٖ مُّبِینٍ
و [ای پیامبر،] تو مشغول هیچ کارى نیستی و هیچ [آیهاى از] آن [= قرآن] را نمیخوانى؛ و [شما نیز ای مردم،] هیچ کارى نمیکنید، مگر اینکه آنگاه که به آن میپردازید، ما بر [کارهای] شما گواهیم؛ و هموزنِ ذرّهاى ـ [نه] در زمین و نه در آسمانـ از پروردگارت پنهان نیست؛ و [حتی] کوچکتر یا بزرگتر از آن [نیز] چیزى نیست، مگر اینکه در کتابى روشن [ثبت شده] است.
أَلَآ إِنَّ أَوۡلِیَآءَ ٱللَّهِ لَا خَوۡفٌ عَلَیۡهِمۡ وَلَا هُمۡ یَحۡزَنُونَ
آگاه باشید! دوستان الله نه ترسی خواهند داشت و نه اندوهگین میشوند.
ٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ وَکَانُواْ یَتَّقُونَ
[همان] کسانی که ایمان آوردند و پرهیزگاری میکردند.
لَهُمُ ٱلۡبُشۡرَىٰ فِی ٱلۡحَیَوٰةِ ٱلدُّنۡیَا وَفِی ٱلۡأٓخِرَةِۚ لَا تَبۡدِیلَ لِکَلِمَٰتِ ٱللَّهِۚ ذَٰلِکَ هُوَ ٱلۡفَوۡزُ ٱلۡعَظِیمُ
برای آنان در زندگی دنیا و در آخرت بشارت است. سخنان الله [دربارۀ پیروزی و پاداشِ دو جهان،] تغییرناپذیر است. این همان [رستگاری و] کامیابیِ بزرگ است.
وَلَا یَحۡزُنکَ قَوۡلُهُمۡۘ إِنَّ ٱلۡعِزَّةَ لِلَّهِ جَمِیعًاۚ هُوَ ٱلسَّمِیعُ ٱلۡعَلِیمُ
[ای پیامبر،] سخن آنان تو را غمگین نکند. بیتردید، تمام عزت [و پیروزمندی] از آنِ الله است [و] او شنوای داناست.
أَلَآ إِنَّ لِلَّهِ مَن فِی ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَمَن فِی ٱلۡأَرۡضِۗ وَمَا یَتَّبِعُ ٱلَّذِینَ یَدۡعُونَ مِن دُونِ ٱللَّهِ شُرَکَآءَۚ إِن یَتَّبِعُونَ إِلَّا ٱلظَّنَّ وَإِنۡ هُمۡ إِلَّا یَخۡرُصُونَ
آگاه باشید! هر کس [و هر چه] در آسمانها و زمین است، از آنِ الله است؛ پس کسانى که به جای الله شریکانى را مىخوانند، از چه پیروى مىکنند؟ اینان جز از [تردید و] گمان پیروى نمىکنند و جز دروغ نمیگویند.
هُوَ ٱلَّذِی جَعَلَ لَکُمُ ٱلَّیۡلَ لِتَسۡکُنُواْ فِیهِ وَٱلنَّهَارَ مُبۡصِرًاۚ إِنَّ فِی ذَٰلِکَ لَأٓیَٰتٖ لِّقَوۡمٖ یَسۡمَعُونَ
او ذاتی است که شب را برایتان پدید آورد تا در آن بیارامید و روز را روشن ساخت [تا در پرتوی نورش به کار بپردازید]. بیتردید، در این [امور] براى گروهی که [سخنِ حق را] مىشنوند نشانههاست.
قَالُواْ ٱتَّخَذَ ٱللَّهُ وَلَدٗاۗ سُبۡحَٰنَهُۥۖ هُوَ ٱلۡغَنِیُّۖ لَهُۥ مَا فِی ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَمَا فِی ٱلۡأَرۡضِۚ إِنۡ عِندَکُم مِّن سُلۡطَٰنِۭ بِهَٰذَآۚ أَتَقُولُونَ عَلَى ٱللَّهِ مَا لَا تَعۡلَمُونَ
[مشرکان] گفتند: «الله فرزندى براى خود اختیار کرده است». منزّه است او تعالی [و] بىنیاز است. آنچه در آسمانها و زمین است، از آنِ اوست. [ای مشرکان،] شما بر این [ادعا] دلیلی ندارید. آیا چیزى را که نمىدانید به دروغ به الله نسبت میدهید؟
قُلۡ إِنَّ ٱلَّذِینَ یَفۡتَرُونَ عَلَى ٱللَّهِ ٱلۡکَذِبَ لَا یُفۡلِحُونَ
بگو: «کسانی که به الله نسبت دروغ میدهند، هرگز رستگار نمیشوند».
مَتَٰعٞ فِی ٱلدُّنۡیَا ثُمَّ إِلَیۡنَا مَرۡجِعُهُمۡ ثُمَّ نُذِیقُهُمُ ٱلۡعَذَابَ ٱلشَّدِیدَ بِمَا کَانُواْ یَکۡفُرُونَ
آنان بهرهاى [اندک] در دنیا [دارند]؛ سپس بازگشتشان به سوى ماست. آنگاه به [سزاى] آنکه کفر مىورزیدند، عذابی سخت به آنان مىچشانیم.
۞وَٱتۡلُ عَلَیۡهِمۡ نَبَأَ نُوحٍ إِذۡ قَالَ لِقَوۡمِهِۦ یَٰقَوۡمِ إِن کَانَ کَبُرَ عَلَیۡکُم مَّقَامِی وَتَذۡکِیرِی بِـَٔایَٰتِ ٱللَّهِ فَعَلَى ٱللَّهِ تَوَکَّلۡتُ فَأَجۡمِعُوٓاْ أَمۡرَکُمۡ وَشُرَکَآءَکُمۡ ثُمَّ لَا یَکُنۡ أَمۡرُکُمۡ عَلَیۡکُمۡ غُمَّةٗ ثُمَّ ٱقۡضُوٓاْ إِلَیَّ وَلَا تُنظِرُونِ
[ای پیامبر،] داستان نوح را بر آنان بازگو؛ آنگاه که به قومش گفت: «اى قوم من، اگر ماندنِ من [در میان شما] و اندرز دادن من به آیات الله، بر شما گران آمده است، [بدانید که من] بر الله توکل کردهام؛ پس [در توطئه و] کارتان با شریکان خود، [علیه من] همدست شوید و در کارتان پردهپوشی نکنید؛ آنگاه [هر چه در دل دارید و میتوانید] علیه من به کار بندید و به من مهلت ندهید.
فَإِن تَوَلَّیۡتُمۡ فَمَا سَأَلۡتُکُم مِّنۡ أَجۡرٍۖ إِنۡ أَجۡرِیَ إِلَّا عَلَى ٱللَّهِۖ وَأُمِرۡتُ أَنۡ أَکُونَ مِنَ ٱلۡمُسۡلِمِینَ
اگر [از دعوتِ حق] رویگردان شدید، [بدانید که] من پاداشی از شما نخواستهام؛ [چرا که] پاداشم تنها بر الله است و من دستور یافتهام که از تسلیمشدگان [اوامر الهی] باشم».
فَکَذَّبُوهُ فَنَجَّیۡنَٰهُ وَمَن مَّعَهُۥ فِی ٱلۡفُلۡکِ وَجَعَلۡنَٰهُمۡ خَلَـٰٓئِفَ وَأَغۡرَقۡنَا ٱلَّذِینَ کَذَّبُواْ بِـَٔایَٰتِنَاۖ فَٱنظُرۡ کَیۡفَ کَانَ عَٰقِبَةُ ٱلۡمُنذَرِینَ
اما [قومش] او را دروغگو انگاشتند و ما او و کسانی را که در کشتى همراهش بودند نجات دادیم و آنان را جانشین [غرقشدگان] ساختیم و کسانى را که آیات ما را دروغ میانگاشتند غرق کردیم. پس بنگر که سرانجامِ هشداریافتگان چگونه بود.
ثُمَّ بَعَثۡنَا مِنۢ بَعۡدِهِۦ رُسُلًا إِلَىٰ قَوۡمِهِمۡ فَجَآءُوهُم بِٱلۡبَیِّنَٰتِ فَمَا کَانُواْ لِیُؤۡمِنُواْ بِمَا کَذَّبُواْ بِهِۦ مِن قَبۡلُۚ کَذَٰلِکَ نَطۡبَعُ عَلَىٰ قُلُوبِ ٱلۡمُعۡتَدِینَ
سپس، بعد از او [= نوح] پیامبرانی به سوی قومشان فرستادیم و معجزات روشن [برایشان] آوردند؛ ولی آنها برآن نبودند که به چیزی ایمان بیاورند که از پیش، آن را دروغ شمرده بودند. بدینسان، بر دلهای تجاوزکاران [از حدود الهی] مُهر مینهیم.
ثُمَّ بَعَثۡنَا مِنۢ بَعۡدِهِم مُّوسَىٰ وَهَٰرُونَ إِلَىٰ فِرۡعَوۡنَ وَمَلَإِیْهِۦ بِـَٔایَٰتِنَا فَٱسۡتَکۡبَرُواْ وَکَانُواْ قَوۡمٗا مُّجۡرِمِینَ
سپس بعد از آنان، موسی و هارون را با معجزات خویش به سوی فرعون و بزرگان قومش فرستادیم؛ و[لی آنان] گردنکشى کردند و قومی گناهکار بودند.
فَلَمَّا جَآءَهُمُ ٱلۡحَقُّ مِنۡ عِندِنَا قَالُوٓاْ إِنَّ هَٰذَا لَسِحۡرٞ مُّبِینٞ
اما هنگامی که حق از نزد ما به سویشان آمد، گفتند: «این قطعاً جادویی آشکار است».
قَالَ مُوسَىٰٓ أَتَقُولُونَ لِلۡحَقِّ لَمَّا جَآءَکُمۡۖ أَسِحۡرٌ هَٰذَا وَلَا یُفۡلِحُ ٱلسَّـٰحِرُونَ
موسى گفت: «آیا وقتى حق به سویتان آمد، مىگویید [جادوست]؟ آیا این جادوست؟ و حال آنکه جادوگران رستگار نمىشوند».
قَالُوٓاْ أَجِئۡتَنَا لِتَلۡفِتَنَا عَمَّا وَجَدۡنَا عَلَیۡهِ ءَابَآءَنَا وَتَکُونَ لَکُمَا ٱلۡکِبۡرِیَآءُ فِی ٱلۡأَرۡضِ وَمَا نَحۡنُ لَکُمَا بِمُؤۡمِنِینَ
[فرعونیان] گفتند: «آیا به سوى ما آمدهاى تا ما را از شیوهاى که پدرانمان را بر آن یافتهایم بازگردانى و [عزت و] بزرگى در این سرزمین براى شما دو تن باشد؟ ما هرگز به شما دو نفر ایمان نمیآوریم».
وَقَالَ فِرۡعَوۡنُ ٱئۡتُونِی بِکُلِّ سَٰحِرٍ عَلِیمٖ
و فرعون گفت: «تمام جادوگرانِ [ماهر و] دانا را نزد من بیاورید».
فَلَمَّا جَآءَ ٱلسَّحَرَةُ قَالَ لَهُم مُّوسَىٰٓ أَلۡقُواْ مَآ أَنتُم مُّلۡقُونَ
وقتی جادوگران آمدند، موسی به آنان گفت: «آنچه [از وسایل جادو] میخواهید بیفکنید، [اکنون] بیفکنید».
فَلَمَّآ أَلۡقَوۡاْ قَالَ مُوسَىٰ مَا جِئۡتُم بِهِ ٱلسِّحۡرُۖ إِنَّ ٱللَّهَ سَیُبۡطِلُهُۥٓ إِنَّ ٱللَّهَ لَا یُصۡلِحُ عَمَلَ ٱلۡمُفۡسِدِینَ
هنگامی که افکندند، موسی گفت: «آنچه آوردهاید، جادوست. یقیناً الله آن را باطل خواهد کرد. بیتردید، الله کارِ مفسدان را اصلاح نمیکند.
وَیُحِقُّ ٱللَّهُ ٱلۡحَقَّ بِکَلِمَٰتِهِۦ وَلَوۡ کَرِهَ ٱلۡمُجۡرِمُونَ
و الله با سخنان خویش حق را [ثابت و] پایدار میکند؛ هر چند که مجرمان نپسندند».
فَمَآ ءَامَنَ لِمُوسَىٰٓ إِلَّا ذُرِّیَّةٞ مِّن قَوۡمِهِۦ عَلَىٰ خَوۡفٖ مِّن فِرۡعَوۡنَ وَمَلَإِیْهِمۡ أَن یَفۡتِنَهُمۡۚ وَإِنَّ فِرۡعَوۡنَ لَعَالٖ فِی ٱلۡأَرۡضِ وَإِنَّهُۥ لَمِنَ ٱلۡمُسۡرِفِینَ
پس هیچ کس به موسی ایمان نیاورد، مگر گروهی از از قومش، [آن هم] با ترسی [شدید] از فرعون و اطرافیانش که [مبادا] آنان را مورد [شکنجه] و آزار قرار دهند؛ و بیشک، فرعون در زمین سرکش [و جاهطلب] بود و به راستی که او از اسرافکاران [در کفر و جنایت] بود.
وَقَالَ مُوسَىٰ یَٰقَوۡمِ إِن کُنتُمۡ ءَامَنتُم بِٱللَّهِ فَعَلَیۡهِ تَوَکَّلُوٓاْ إِن کُنتُم مُّسۡلِمِینَ
و موسی گفت: «ای قوم من، اگر به الله ایمان آوردهاید و اگر اهل تسلیم هستید، پس بر او توکل کنید».
فَقَالُواْ عَلَى ٱللَّهِ تَوَکَّلۡنَا رَبَّنَا لَا تَجۡعَلۡنَا فِتۡنَةٗ لِّلۡقَوۡمِ ٱلظَّـٰلِمِینَ
آنان گفتند: «بر الله توکل کردهایم. پروردگارا، ما را دستخوشِ فتنه [و شکنجه و آزارِ] گروه ستمکاران قرار نده؛
وَنَجِّنَا بِرَحۡمَتِکَ مِنَ ٱلۡقَوۡمِ ٱلۡکَٰفِرِینَ
و به [فضل و] رحمت خویش ما را از [شر] گروه کافران رهایی بخش».
وَأَوۡحَیۡنَآ إِلَىٰ مُوسَىٰ وَأَخِیهِ أَن تَبَوَّءَا لِقَوۡمِکُمَا بِمِصۡرَ بُیُوتٗا وَٱجۡعَلُواْ بُیُوتَکُمۡ قِبۡلَةٗ وَأَقِیمُواْ ٱلصَّلَوٰةَۗ وَبَشِّرِ ٱلۡمُؤۡمِنِینَ
و به موسی و برادرش [هارون] وحی کردیم که: «برای قوم خود، خانههایی در [سرزمین] مصر برگیرید و خانههایتان را عبادتگاه قرار دهید و نماز را برپا دارید؛ و [ای موسی،] مؤمنان را [به پیروزی و بهشت] بشارت بده».
وَقَالَ مُوسَىٰ رَبَّنَآ إِنَّکَ ءَاتَیۡتَ فِرۡعَوۡنَ وَمَلَأَهُۥ زِینَةٗ وَأَمۡوَٰلٗا فِی ٱلۡحَیَوٰةِ ٱلدُّنۡیَا رَبَّنَا لِیُضِلُّواْ عَن سَبِیلِکَۖ رَبَّنَا ٱطۡمِسۡ عَلَىٰٓ أَمۡوَٰلِهِمۡ وَٱشۡدُدۡ عَلَىٰ قُلُوبِهِمۡ فَلَا یُؤۡمِنُواْ حَتَّىٰ یَرَوُاْ ٱلۡعَذَابَ ٱلۡأَلِیمَ
موسی گفت: «پروردگارا، بیگمان، تو به فرعون و اطرافیانش زینت و اموالی [فراوان] در زندگی دنیا دادهای؛ پروردگارا، تا [به وسیله آن، مردم را] از راهت گمراه کنند. پروردگارا، اموالشان را نابود کن و دلهایشان را سخت بگردان که ایمان نیاورند تا [وقتی که] عذاب دردناک را ببینند».
قَالَ قَدۡ أُجِیبَت دَّعۡوَتُکُمَا فَٱسۡتَقِیمَا وَلَا تَتَّبِعَآنِّ سَبِیلَ ٱلَّذِینَ لَا یَعۡلَمُونَ
[الله] فرمود: «قطعاً دعای شما دو نفر پذیرفته شد؛ پس استقامت کنید و از راه کسانی که نمیدانند پیروی نکنید».
۞وَجَٰوَزۡنَا بِبَنِیٓ إِسۡرَـٰٓءِیلَ ٱلۡبَحۡرَ فَأَتۡبَعَهُمۡ فِرۡعَوۡنُ وَجُنُودُهُۥ بَغۡیٗا وَعَدۡوًاۖ حَتَّىٰٓ إِذَآ أَدۡرَکَهُ ٱلۡغَرَقُ قَالَ ءَامَنتُ أَنَّهُۥ لَآ إِلَٰهَ إِلَّا ٱلَّذِیٓ ءَامَنَتۡ بِهِۦ بَنُوٓاْ إِسۡرَـٰٓءِیلَ وَأَنَا۠ مِنَ ٱلۡمُسۡلِمِینَ
و [سرانجام] بنیاسرائیل را از دریا گذراندیم؛ آنگاه فرعون و سپاهیانش از روی ستم و تجاوز، در پی آنان رفتند تا هنگامی که غرقاب، او [= فرعون] را فراگرفت [با ناامیدی] گفت: «ایمان آوردم که هیچ معبودی [بهحق] نیست مگر کسی که بنیاسرائیل به او ایمان آوردهاند و من از تسلیمشدگانم».
ءَآلۡـَٰٔنَ وَقَدۡ عَصَیۡتَ قَبۡلُ وَکُنتَ مِنَ ٱلۡمُفۡسِدِینَ
[به او گفته شد:] «اینک [ایمان میآوری]؟ و حال آنکه پیشتر سرپیچی میکردی و از مفسدان بودی؟
فَٱلۡیَوۡمَ نُنَجِّیکَ بِبَدَنِکَ لِتَکُونَ لِمَنۡ خَلۡفَکَ ءَایَةٗۚ وَإِنَّ کَثِیرٗا مِّنَ ٱلنَّاسِ عَنۡ ءَایَٰتِنَا لَغَٰفِلُونَ
[بدان که] امروز پیکر [بیجانِ] تو را بر بلندی [ساحل] میاندازیم تا برای آیندگانت مایۀ عبرت باشد؛ و به راستی، بسیاری از مردم از نشانههای [توان و تدبیرِ] ما غافلند.
وَلَقَدۡ بَوَّأۡنَا بَنِیٓ إِسۡرَـٰٓءِیلَ مُبَوَّأَ صِدۡقٖ وَرَزَقۡنَٰهُم مِّنَ ٱلطَّیِّبَٰتِ فَمَا ٱخۡتَلَفُواْ حَتَّىٰ جَآءَهُمُ ٱلۡعِلۡمُۚ إِنَّ رَبَّکَ یَقۡضِی بَیۡنَهُمۡ یَوۡمَ ٱلۡقِیَٰمَةِ فِیمَا کَانُواْ فِیهِ یَخۡتَلِفُونَ
و بیتردید، ما بنىاسرائیل را در جایگاهى شایسته [در سرزمین شام و مصر] جاى دادیم و از نعمتهای پاکیزه روزیشان کردیم. پس آنها اختلاف نکردند، مگر پس از آنکه علم [به حقانیت قرآن] به سویشان آمد. [ای پیامبر،] پروردگارت روز قیامت دربارۀ آنچه اختلاف مىکردند، قطعاً در میانشان داوری میکند.
فَإِن کُنتَ فِی شَکّٖ مِّمَّآ أَنزَلۡنَآ إِلَیۡکَ فَسۡـَٔلِ ٱلَّذِینَ یَقۡرَءُونَ ٱلۡکِتَٰبَ مِن قَبۡلِکَۚ لَقَدۡ جَآءَکَ ٱلۡحَقُّ مِن رَّبِّکَ فَلَا تَکُونَنَّ مِنَ ٱلۡمُمۡتَرِینَ
پس اگر در آنچه بر تو نازل کردهایم تردیدی داری، از کسانی که پیش از تو کتاب [تورات و انجیل] را میخواندند سؤال کن. یقیناً حق از طرف پروردگارت به سوی تو آمده است؛ پس هرگز از تردیدکنندگان نباش.
وَلَا تَکُونَنَّ مِنَ ٱلَّذِینَ کَذَّبُواْ بِـَٔایَٰتِ ٱللَّهِ فَتَکُونَ مِنَ ٱلۡخَٰسِرِینَ
و [همچنین] از کسانی نباش که آیات الله را تکذیب کردند که از زیانکاران خواهی بود.
إِنَّ ٱلَّذِینَ حَقَّتۡ عَلَیۡهِمۡ کَلِمَتُ رَبِّکَ لَا یُؤۡمِنُونَ
بیتردید، کسانى که سخن پروردگارت دربارۀ [کفر در دنیا بر] آنان تحقق یافته است، ایمان نمىآورند؛
وَلَوۡ جَآءَتۡهُمۡ کُلُّ ءَایَةٍ حَتَّىٰ یَرَوُاْ ٱلۡعَذَابَ ٱلۡأَلِیمَ
هر چند تمام نشانهها [و پندها] برایشان بیاید؛ [مگر] وقتى که عذاب دردناک را ببینند.
فَلَوۡلَا کَانَتۡ قَرۡیَةٌ ءَامَنَتۡ فَنَفَعَهَآ إِیمَٰنُهَآ إِلَّا قَوۡمَ یُونُسَ لَمَّآ ءَامَنُواْ کَشَفۡنَا عَنۡهُمۡ عَذَابَ ٱلۡخِزۡیِ فِی ٱلۡحَیَوٰةِ ٱلدُّنۡیَا وَمَتَّعۡنَٰهُمۡ إِلَىٰ حِینٖ
هیچ شهرى نبود که [اهلش هنگام مشاهده عذاب،] ایمان بیاورد و ایمانش به حال آن سود بخشد، مگر قوم یونس که چون [به موقع] ایمان آوردند، عذابِ خواری [و رسوایی] در زندگىِ دنیا را از آنان برطرف نمودیم و آنان را تا مدتی [که زنده بودند از نعمتهای دنیوی] برخوردار ساختیم.
وَلَوۡ شَآءَ رَبُّکَ لَأٓمَنَ مَن فِی ٱلۡأَرۡضِ کُلُّهُمۡ جَمِیعًاۚ أَفَأَنتَ تُکۡرِهُ ٱلنَّاسَ حَتَّىٰ یَکُونُواْ مُؤۡمِنِینَ
و [ای پیامبر،] اگر پروردگارت میخواست، قطعاً تمام کسانی که در زمین هستند، ایمان میآوردند. پس آیا تو مردم را وادار میکنی که مؤمن شوند؟
وَمَا کَانَ لِنَفۡسٍ أَن تُؤۡمِنَ إِلَّا بِإِذۡنِ ٱللَّهِۚ وَیَجۡعَلُ ٱلرِّجۡسَ عَلَى ٱلَّذِینَ لَا یَعۡقِلُونَ
و هیچ کس نمیتواند [به ارادۀ خویش] ایمان بیاورد مگر به فرمان الله؛ و [الله] پلیدى [عذاب و خواری] را بر کسانى قرار مىدهد که نمىاندیشند.
قُلِ ٱنظُرُواْ مَاذَا فِی ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِۚ وَمَا تُغۡنِی ٱلۡأٓیَٰتُ وَٱلنُّذُرُ عَن قَوۡمٖ لَّا یُؤۡمِنُونَ
[ای پیامبر، به مشرکان] بگو: «بنگرید که در آسمانها و زمین چه [نشانهها] است» و[لى همۀ] نشانهها و هشدارها، برای گروهى که ایمان نمىآورند، سودی نمىبخشد.
فَهَلۡ یَنتَظِرُونَ إِلَّا مِثۡلَ أَیَّامِ ٱلَّذِینَ خَلَوۡاْ مِن قَبۡلِهِمۡۚ قُلۡ فَٱنتَظِرُوٓاْ إِنِّی مَعَکُم مِّنَ ٱلۡمُنتَظِرِینَ
آیا آنها [چیزی] جز همانند روزگار پیشینیان [و عذابها و مجازاتهایشان] را انتظار میکشند؟ بگو: «منتظر باشید که من [نیز] با شما از منتظرانم».
ثُمَّ نُنَجِّی رُسُلَنَا وَٱلَّذِینَ ءَامَنُواْۚ کَذَٰلِکَ حَقًّا عَلَیۡنَا نُنجِ ٱلۡمُؤۡمِنِینَ
سپس [هنگام نزول عذاب،] پیامبرانمان و کسانى را که [به الله] ایمان آوردهاند نجات مىدهیم؛ زیرا حقی بر عهدۀ ماست که مؤمنان را نجات دهیم.
قُلۡ یَـٰٓأَیُّهَا ٱلنَّاسُ إِن کُنتُمۡ فِی شَکّٖ مِّن دِینِی فَلَآ أَعۡبُدُ ٱلَّذِینَ تَعۡبُدُونَ مِن دُونِ ٱللَّهِ وَلَٰکِنۡ أَعۡبُدُ ٱللَّهَ ٱلَّذِی یَتَوَفَّىٰکُمۡۖ وَأُمِرۡتُ أَنۡ أَکُونَ مِنَ ٱلۡمُؤۡمِنِینَ
بگو: «ای مردم، اگر در دینِ من تردید دارید، پس [آگاه باشید که من] کسانى را که شما به جاى الله عبادت میکنید، عبادت نمیکنم؛ بلکه آن الله را عبادت میکنم که جانتان را میگیرد و فرمان یافتهام که از مؤمنان باشم».
وَأَنۡ أَقِمۡ وَجۡهَکَ لِلدِّینِ حَنِیفٗا وَلَا تَکُونَنَّ مِنَ ٱلۡمُشۡرِکِینَ
و [به من امر شده است] که: «حقگرایانه به این دین روى آور و هرگز در زمرۀ مشرکان نباش.
وَلَا تَدۡعُ مِن دُونِ ٱللَّهِ مَا لَا یَنفَعُکَ وَلَا یَضُرُّکَۖ فَإِن فَعَلۡتَ فَإِنَّکَ إِذٗا مِّنَ ٱلظَّـٰلِمِینَ
و به جای الله، چیزى را که سود و زیانى به تو نمىرساند [به عبادت و نیازخواهی] نخوان که اگر چنین کنى، قطعاً از ستمکاران [مشرک] خواهی بود.
وَإِن یَمۡسَسۡکَ ٱللَّهُ بِضُرّٖ فَلَا کَاشِفَ لَهُۥٓ إِلَّا هُوَۖ وَإِن یُرِدۡکَ بِخَیۡرٖ فَلَا رَآدَّ لِفَضۡلِهِۦۚ یُصِیبُ بِهِۦ مَن یَشَآءُ مِنۡ عِبَادِهِۦۚ وَهُوَ ٱلۡغَفُورُ ٱلرَّحِیمُ
و اگر الله زیانی به تو برساند، هیچ بازدارندهای جز او تعالی برایش نیست؛ و اگر برایت ارادۀ خیری نماید، برای فضل [و بخششِ] او هیچ مانعی نیست. [او بخشش خویش را] به هر یک از بندگانش که بخواهد، میرساند و او آمرزندۀ مهربان است».
قُلۡ یَـٰٓأَیُّهَا ٱلنَّاسُ قَدۡ جَآءَکُمُ ٱلۡحَقُّ مِن رَّبِّکُمۡۖ فَمَنِ ٱهۡتَدَىٰ فَإِنَّمَا یَهۡتَدِی لِنَفۡسِهِۦۖ وَمَن ضَلَّ فَإِنَّمَا یَضِلُّ عَلَیۡهَاۖ وَمَآ أَنَا۠ عَلَیۡکُم بِوَکِیلٖ
بگو: «اى مردم، از جانب پروردگارتان حق برای شما آمده است؛ پس هر کس هدایت یابد، به سود خویش هدایت مىیابد و هر کس گمراه گردد، به زیان خویش گمراه مىگردد؛ و من [مراقب و] کارگزارِ شما نیستم».
وَٱتَّبِعۡ مَا یُوحَىٰٓ إِلَیۡکَ وَٱصۡبِرۡ حَتَّىٰ یَحۡکُمَ ٱللَّهُۚ وَهُوَ خَیۡرُ ٱلۡحَٰکِمِینَ
و [ای پیامبر،] از آنچه بر تو وحى مىشود پیروى کن و شکیبا باش تا الله [بین تو و کافران] داورى کند؛ و او تعالی بهترین داور است.
Yūnus
سورة یونس - سورة 10 - عدد آیاتها 109
بسم الله الرحمن الرحیم
به نام الله بخشندة مهربان
الر تِلْکَ آیَاتُ الْکِتَابِ الْحَکِیمِ الر. (الف. لام. را) این آیات کتاب محکم (و با حکمت) است. ﴿1﴾
أَکَانَ لِلنَّاسِ عَجَبًا أَنْ أَوْحَیْنَا إِلَى رَجُلٍ مِّنْهُمْ أَنْ أَنذِرِ النَّاسَ وَبَشِّرِ الَّذِینَ آمَنُواْ أَنَّ لَهُمْ قَدَمَ صِدْقٍ عِندَ رَبِّهِمْ قَالَ الْکَافِرُونَ إِنَّ هَذَا لَسَاحِرٌ مُّبِینٌ آیا برای مردم موجب شگفتی است که به مردی از خودشان وحی کردهایم که: «مردم را بترسان و کسانیکه ایمان آوردهاند بشارت ده که برای آنها سابقهی نیکو (و پاداشی حتمی) نزد پروردگارشان است». کافران گفتند: «این (مرد) جادوگرآشکاری است». ﴿2﴾
إِنَّ رَبَّکُمُ اللَّهُ الَّذِی خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ فِی سِتَّةِ أَیَّامٍ ثُمَّ اسْتَوَى عَلَى الْعَرْشِ یُدَبِّرُ الأَمْرَ مَا مِن شَفِیعٍ إِلاَّ مِن بَعْدِ إِذْنِهِ ذَلِکُمُ اللَّهُ رَبُّکُمْ فَاعْبُدُوهُ أَفَلاَ تَذَکَّرُونَ
بیگمان پروردگار شما، الله است، که آسمانها و زمین را در شش روز آفرید، سپس بر عرش مستوی شد، کار (جهان) را تدبیر میکند. هیچ شفاعتکنندهای نیست، مگر بعد از فرمان او، این است الله پروردگار شما، پس او را پرستش کنید، آیا پند نمیگیرید؟! ﴿3﴾إِلَیْهِ مَرْجِعُکُمْ جَمِیعًا وَعْدَ اللَّهِ حَقًّا إِنَّهُ یَبْدَأُ الْخَلْقَ ثُمَّ یُعِیدُهُ لِیَجْزِیَ الَّذِینَ آمَنُواْ وَعَمِلُواْ الصَّالِحَاتِ بِالْقِسْطِ وَالَّذِینَ کَفَرُواْ لَهُمْ شَرَابٌ مِّنْ حَمِیمٍ وَعَذَابٌ أَلِیمٌ بِمَا کَانُواْ یَکْفُرُونَ باز گشت همه شما به سوی اوست، وعدۀ الله حق است، بیگمان او آفرینش را آغاز میکند، سپس آنها را باز میگرداند، تا کسانی را که ایمان آورده و کارهای شایسته کردهاند به عدالت پاداش دهد، و کسانیکه کافر شدند، برایشان نوشیدنی از آب جوشان است، و عذابی دردناک، به سبب آنکه کفر میورزیدند. ﴿4﴾
هُوَ الَّذِی جَعَلَ الشَّمْسَ ضِیَاء وَالْقَمَرَ نُورًا وَقَدَّرَهُ مَنَازِلَ لِتَعْلَمُواْ عَدَدَ السِّنِینَ وَالْحِسَابَ مَا خَلَقَ اللَّهُ ذَلِکَ إِلاَّ بِالْحَقِّ یُفَصِّلُ الآیَاتِ لِقَوْمٍ یَعْلَمُونَ او کسی است که خورشید را روشنایی، و ماه را نور قرار داد، و برای آن منازلی مقدر کرد، تا عدد سالها و حساب را بدانید، الله این را جز به حق نیافریده است، آیات را برای گروهی که میدانند، به تفصیل بیان میکند. ﴿5﴾
إِنَّ فِی اخْتِلافِ اللَّیْلِ وَالنَّهَارِ وَمَا خَلَقَ اللَّهُ فِی السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ لَآیَاتٍ لِّقَوْمٍ یَتَّقُونَ بیگمان در آمد و شد شب و روز، و آنچه الله در آسمانها و زمین آفریده است، نشانههای است برای گروهی که پرهیز گاری میکنند. ﴿6﴾
إِنَّ الَّذِینَ لاَ یَرْجُونَ لِقَاءَنَا وَرَضُواْ بِالْحَیَاةِ الدُّنْیَا وَاطْمَأَنُّواْ بِهَا وَالَّذِینَ هُمْ عَنْ آیَاتِنَا غَافِلُونَ همانا کسانیکه ملاقات ما را (در روز قیامت) امید ندارند، و به زندگی دنیا خشنود شده و بدان دل بستهاند، و کسانیکه از آیات ما غافلند، ﴿7﴾
أُوْلَئِکَ مَأْوَاهُمُ النَّارُ بِمَا کَانُواْ یَکْسِبُونَ آنها (همه) جایگاهشان آتش (جهنم) است، به سبب کارهایی که انجام میدادند. ﴿8﴾
إِنَّ الَّذِینَ آمَنُواْ وَعَمِلُواْ الصَّالِحَاتِ یَهْدِیهِمْ رَبُّهُمْ بِإِیمَانِهِمْ تَجْرِی مِن تَحْتِهِمُ الأَنْهَارُ فِی جَنَّاتِ النَّعِیمِ بیگمان کسانیکه ایمان آوردند و کارهای شایسته کردند، پروردگارشان به سبب ایمانشان آنها را به باغهای (بهشت) پر نعمت هدایت میکنند که نهرها زیر (درختان) آن جاری است. ﴿9﴾
دَعْوَاهُمْ فِیهَا سُبْحَانَکَ اللَّهُمَّ وَتَحِیَّتُهُمْ فِیهَا سَلامٌ وَآخِرُ دَعْوَاهُمْ أَنِ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ دعایشان در آن: «الله! تو منزهی» باشد، و تحیت شان در آن: «سلام» و پایان دعایشان این است که: «حمد و سپاس، مخصوص الله، پروردگار جهانیان است». ﴿10﴾
وَلَوْ یُعَجِّلُ اللَّهُ لِلنَّاسِ الشَّرَّ اسْتِعْجَالَهُم بِالْخَیْرِ لَقُضِیَ إِلَیْهِمْ أَجَلُهُمْ فَنَذَرُ الَّذِینَ لاَ یَرْجُونَ لِقَاءَنَا فِی طُغْیَانِهِمْ یَعْمَهُونَ و اگر الله زود مردم را مجازات میکرد، همانگونه که آنها برای خیر عجله دارند، عمرشان به پایان میرسید، (و نابود میشدند) پس کسانیکه به ملاقات ما امید ندارند (به حال خود) رها میکنیم تا در طغیان خود سرگردان بمانند. ﴿11﴾
وَإِذَا مَسَّ الإِنسَانَ الضُّرُّ دَعَانَا لِجَنبِهِ أَوْ قَاعِدًا أَوْ قَائِمًا فَلَمَّا کَشَفْنَا عَنْهُ ضُرَّهُ مَرَّ کَأَن لَّمْ یَدْعُنَا إِلَى ضُرٍّ مَّسَّهُ کَذَلِکَ زُیِّنَ لِلْمُسْرِفِینَ مَا کَانُواْ یَعْمَلُونَ و چون به انسان زیان (و رنجی) برسد، (در هر حال که باشد) به پهلو خوابیده، یا نشسته، یا ایستاده، ما را میخواند. پس هنگامیکه آن زیان (و رنج) را از او بر طرف کردیم، چنان میرود که گویی هرگز ما را برای دفع زیان (و رنج) که به او رسیده بود، نخوانده است، این گونه برای اسرافکاران، آنچه میکردند (در نظرشان) زینت داده شده است. ﴿12﴾
وَلَقَدْ أَهْلَکْنَا الْقُرُونَ مِن قَبْلِکُمْ لَمَّا ظَلَمُواْ وَجَاءَتْهُمْ رُسُلُهُم بِالْبَیِّنَاتِ وَمَا کَانُواْ لِیُؤْمِنُواْ کَذَلِکَ نَجْزِی الْقَوْمَ الْمُجْرِمِینَ به راستی که ما امتهای پیش از شما را هنگامیکه ستم کردند، هلاک کردیم، در حالیکه پیامبران آنها با دلیل روشن به سوی آنان آمدند و آنها ایمان نیاوردند، این گونه گروه مجرمان را کیفر میدهیم. ﴿13﴾
ثُمَّ جَعَلْنَاکُمْ خَلائِفَ فِی الأَرْضِ مِن بَعْدِهِم لِنَنظُرَ کَیْفَ تَعْمَلُونَ سپس شما را پس از آنها (روی) زمین جانشینان قرار دادیم، تا بنگریم که چگونه عمل میکنید. ﴿14﴾
وَإِذَا تُتْلَى عَلَیْهِمْ آیَاتُنَا بَیِّنَاتٍ قَالَ الَّذِینَ لاَ یَرْجُونَ لِقَاءَنَا ائْتِ بِقُرْآنٍ غَیْرِ هَذَا أَوْ بَدِّلْهُ قُلْ مَا یَکُونُ لِی أَنْ أُبَدِّلَهُ مِن تِلْقَاء نَفْسِی إِنْ أَتَّبِعُ إِلاَّ مَا یُوحَى إِلَیَّ إِنِّی أَخَافُ إِنْ عَصَیْتُ رَبِّی عَذَابَ یَوْمٍ عَظِیمٍ و هنگامیکه آیات روشن ما بر آنها خوانده شود، کسانیکه به ملاقات ما (در روز قیامت) امید ندارند، گویند: «قرآنی غیر از این بیاور یا آن را تغییر بده». (ای پیامبر!) بگو: «من حق ندارم که آن را از پیش خود تغییر دهم، و من پیروی نمیکنم مگر آنچه را که بر من وحی میشود، و من اگر پروردگارم را نافرمانی کنم از عذاب روز بزرگ میترسم» ﴿15﴾
قُل لَّوْ شَاء اللَّهُ مَا تَلَوْتُهُ عَلَیْکُمْ وَلاَ أَدْرَاکُم بِهِ فَقَدْ لَبِثْتُ فِیکُمْ عُمُرًا مِّن قَبْلِهِ أَفَلاَ تَعْقِلُونَ بگو: «اگر الله میخواست من آن را بر شما نمیخواندم، و نه (الله) شما را از آن آگاه میکرد، به راستی که پیش از این عمری را در میان شما گذرانده ام، آیا نمیاندیشید؟!» ﴿16﴾
فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَى عَلَى اللَّهِ کَذِبًا أَوْ کَذَّبَ بِآیَاتِهِ إِنَّهُ لاَ یُفْلِحُ الْمُجْرِمُونَ پس چه کسی ستمکارتر است از آن کسیکه بر الله دروغ میبندد، و یا آیات او را تکذیب میکند؟! بیگمان مجرمان رستگار نخواهند شد. ﴿17﴾
وَیَعْبُدُونَ مِن دُونِ اللَّهِ مَا لاَ یَضُرُّهُمْ وَلاَ یَنفَعُهُمْ وَیَقُولُونَ هَؤُلاء شُفَعَاؤُنَا عِندَ اللَّهِ قُلْ أَتُنَبِّئُونَ اللَّهَ بِمَا لاَ یَعْلَمُ فِی السَّمَاوَاتِ وَلاَ فِی الأَرْضِ سُبْحَانَهُ وَتَعَالَى عَمَّا یُشْرِکُونَ و غیر از الله چیزهای را میپرستند که نه به آنها زیانی میرساند و نه سودشان میبخشد، و میگویند: «اینها (= بتها) شفیعان ما نزد الله هستند» بگو: «آیا الله را به چیزی که در آسمانها و در زمین نمیداند، خبر میدهید؟!» منزه است او، و از آنچه با او شریک میسازند برتر است. ﴿18﴾
وَمَا کَانَ النَّاسُ إِلاَّ أُمَّةً وَاحِدَةً فَاخْتَلَفُواْ وَلَوْلاَ کَلِمَةٌ سَبَقَتْ مِن رَّبِّکَ لَقُضِیَ بَیْنَهُمْ فِیمَا فِیهِ یَخْتَلِفُونَ (در آغاز) مردم جز امت واحدی نبودند، پس اختلاف کردند، و اگر فرمانی نبود پیش از این، از پروردگار صادر شده بود، در میان آنها در آنچه که در آن اختلاف داشتند، داوری میشد. ﴿19﴾
وَیَقُولُونَ لَوْلاَ أُنزِلَ عَلَیْهِ آیَةٌ مِّن رَّبِّهِ فَقُلْ إِنَّمَا الْغَیْبُ لِلَّهِ فَانتَظِرُواْ إِنِّی مَعَکُم مِّنَ الْمُنتَظِرِینَ و میگویند «چرا معجزهای از (جانب) پروردگارش بر او نازل نشده است؟». پس بگو: «(علم) غیب تنها از آن الله است، پس شما انتظار بکشید که من (نیز) با شما ازمنتظرانم». ﴿20﴾
وَإِذَا أَذَقْنَا النَّاسَ رَحْمَةً مِّن بَعْدِ ضَرَّاء مَسَّتْهُمْ إِذَا لَهُم مَّکْرٌ فِی آیَاتِنَا قُلِ اللَّهُ أَسْرَعُ مَکْرًا إِنَّ رُسُلَنَا یَکْتُبُونَ مَا تَمْکُرُونَ وهنگامیکه به مردم، پس از رنج (و زیانی) که به آنها رسیده است رحمتی بچشانیم، آنگاه آنها در آیات ما نیرنگ میکنند، بگو: الله در نیرنگ زدن سریعتر است، بیتردید رسولان (= فرشتگان) ما آنچه نیرنگ میکنید، مینویسند». ﴿21﴾
هُوَ الَّذِی یُسَیِّرُکُمْ فِی الْبَرِّ وَالْبَحْرِ حَتَّى إِذَا کُنتُمْ فِی الْفُلْکِ وَجَرَیْنَ بِهِم بِرِیحٍ طَیِّبَةٍ وَفَرِحُواْ بِهَا جَاءَتْهَا رِیحٌ عَاصِفٌ وَجَاءَهُمُ الْمَوْجُ مِن کُلِّ مَکَانٍ وَظَنُّواْ أَنَّهُمْ أُحِیطَ بِهِمْ دَعَوُاْ اللَّهَ مُخْلِصِینَ لَهُ الدِّینَ لَئِنْ أَنجَیْتَنَا مِنْ هَذِهِ لَنَکُونَنِّ مِنَ الشَّاکِرِینَ او کسی است که شما را در خشکی و دریا به حرکت در میآورد، تا آنگاه که در کشتی قرار میگیرید، و (کشتیها) با بادی ملایم آنها را (به سوی مقصد) حرکت میدهند و (آنها) به آن شادمان میشوند. (نا گهان) طوفان شدیدی میوزد، و موج از هر سو (به سوی آنها) بیاید، و گمان کنند، که راه گریزی ندارند (و هلاک خواهند شد)، الله را از روی اخلاص میخوانند: «که اگر ما را از این (گرفتاری) نجات دهی، قطعاً از سپاسگزاران خواهیم بود». ﴿22﴾
فَلَمَّا أَنجَاهُمْ إِذَا هُمْ یَبْغُونَ فِی الأَرْضِ بِغَیْرِ الْحَقِّ یَا أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّمَا بَغْیُکُمْ عَلَى أَنفُسِکُم مَّتَاعَ الْحَیَاةِ الدُّنْیَا ثُمَّ إِلَیْنَا مَرْجِعُکُمْ فَنُنَبِّئُکُم بِمَا کُنتُمْ تَعْمَلُونَ پس چون (الله) آنها را نجات داد، آنها به نا حق در زمین سرکشی (و ستم) میکنند ای مردم! سر کشی (و ستم) شما تنها به زیان خودتان است، متاع (چند روز) زندگی دنیاست، سپس باز گشتتان به سوی ماست، پس شما را به آنچه انجام میدادید، خبر میدهیم. ﴿23﴾
إِنَّمَا مَثَلُ الْحَیَاةِ الدُّنْیَا کَمَاء أَنزَلْنَاهُ مِنَ السَّمَاء فَاخْتَلَطَ بِهِ نَبَاتُ الأَرْضِ مِمَّا یَأْکُلُ النَّاسُ وَالأَنْعَامُ حَتَّىَ إِذَا أَخَذَتِ الأَرْضُ زُخْرُفَهَا وَازَّیَّنَتْ وَظَنَّ أَهْلُهَا أَنَّهُمْ قَادِرُونَ عَلَیْهَا أَتَاهَا أَمْرُنَا لَیْلاً أَوْ نَهَارًا فَجَعَلْنَاهَا حَصِیدًا کَأَن لَّمْ تَغْنَ بِالأَمْسِ کَذَلِکَ نُفَصِّلُ الآیَاتِ لِقَوْمٍ یَتَفَکَّرُونَ مثل زندگی دنیا، همانند آبی است که از آسمان نازل کردیم، سپس بر اثر آن گیاهان گوناگون زمین از آنچه مردم و چهارپایان میخورند؛ رویید، تا زمانی که زمین پیرایه خود بگرفت، و آراسته شد، و اهل آن گمان کردند که خود بر آن چیرهاند، (نا گهان) فرمان ما در شب یا روزی فرا رسد، و آنچنان آن (کشتزار) را درو کنیم که گوی دیروز هرگز (کشتزاری) نبوده است. این گونه آیات (خود) را برای گروهی که میاندیشند به تفصیل بیان میکنیم. ﴿24﴾
وَاللَّهُ یَدْعُو إِلَى دَارِ السَّلامِ وَیَهْدِی مَن یَشَاء إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِیمٍ و الله به سرای سلامتی (= بهشت) دعوت میکند، و هر کس را بخواهد به راه راست هدایت میکند. ﴿25﴾
لِّلَّذِینَ أَحْسَنُواْ الْحُسْنَى وَزِیَادَةٌ وَلاَ یَرْهَقُ وُجُوهَهُمْ قَتَرٌ وَلاَ ذِلَّةٌ أُوْلَئِکَ أَصْحَابُ الْجَنَّةِ هُمْ فِیهَا خَالِدُونَ برای کسانیکه نیکی کردند، پاداش نیک (= بهشت) است و افزون بر آن (=رؤیت باری تعالی است). و تیرگی و خواری چهرههایشان را نپوشاند، اینان اهل بهشتند، و جاودانه در آن خواهند ماند. ﴿26﴾
وَالَّذِینَ کَسَبُواْ السَّیِّئَاتِ جَزَاء سَیِّئَةٍ بِمِثْلِهَا وَتَرْهَقُهُمْ ذِلَّةٌ مَّا لَهُم مِّنَ اللَّهِ مِنْ عَاصِمٍ کَأَنَّمَا أُغْشِیَتْ وُجُوهُهُمْ قِطَعًا مِّنَ اللَّیْلِ مُظْلِمًا أُوْلَئِکَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِیهَا خَالِدُونَ و کسانیکه مرتکب بدیها شدند، پاداش هر بدی همانند آن است، و خواری (چهرههای) آنها را میپوشانند و هیچ کسی نمیتواند آنها را از (عذاب) الله نگه دارد (چنان شوند که) گوی با پارهای از شب تاریک چهرههایشان پوشیده شده است، اینان اهل آتش (دوزخ) اند و جاودانه در آن خواهند ماند. ﴿27﴾
وَیَوْمَ نَحْشُرُهُمْ جَمِیعًا ثُمَّ نَقُولُ لِلَّذِینَ أَشْرَکُواْ مَکَانَکُمْ أَنتُمْ وَشُرَکَاؤُکُمْ فَزَیَّلْنَا بَیْنَهُمْ وَقَالَ شُرَکَاؤُهُم مَّا کُنتُمْ إِیَّانَا تَعْبُدُونَ (و به یاد آورید) روزیکه همهی آنها را گرد آوریم، سپس به کسانیکه شرک آوردند گویم: «شما و معبودهایتان در مکان خود تان بمانید» پس آنها را از یکدیگر جدا میکنیم، و معبودهایشان (به آنها) میگویند: «شما ما را عبادت نمیکردید، ﴿28﴾
فَکَفَى بِاللَّهِ شَهِیدًا بَیْنَنَا وَبَیْنَکُمْ إِن کُنَّا عَنْ عِبَادَتِکُمْ لَغَافِلِینَ پس، بس است که الله میان ما و شما گواه باشد، که ما یقیناً از عبادت شما بیخبر بودیم». ﴿29﴾
هُنَالِکَ تَبْلُو کُلُّ نَفْسٍ مَّا أَسْلَفَتْ وَرُدُّواْ إِلَى اللَّهِ مَوْلاهُمُ الْحَقِّ وَضَلَّ عَنْهُم مَّا کَانُواْ یَفْتَرُونَ آنجا هر کس هر چه پیش فرستاده است، میآزماید، و همه به سوی الله مالک حقیقی شان بازگردانده میشوند، و چیزهای را که افترا میبستند (از نظرشان) گم و نابود میشوند. ﴿30﴾
قُلْ مَن یَرْزُقُکُم مِّنَ السَّمَاء وَالأَرْضِ أَمَّن یَمْلِکُ السَّمْعَ وَالأَبْصَارَ وَمَن یُخْرِجُ الْحَیَّ مِنَ الْمَیِّتِ وَیُخْرِجُ الْمَیِّتَ مِنَ الْحَیِّ وَمَن یُدَبِّرُ الأَمْرَ فَسَیَقُولُونَ اللَّهُ فَقُلْ أَفَلاَ تَتَّقُونَ بگو: «چه کسی شما را از آسمان و زمین روزی میدهد؟کیست که مالک شنوایی و بینوا یی هاست؟ و چه کسی زنده را از مرده بیرون میآورد، و مرده را از زنده بیرون میآورد؟ و چه کسی کار (جهان) را تدبیر میکند؟ پس بی درنگ خواهند گفت: «الله» پس بگو: «آیا (از او) نمیترسید؟! ﴿31﴾
فَذَلِکُمُ اللَّهُ رَبُّکُمُ الْحَقُّ فَمَاذَا بَعْدَ الْحَقِّ إِلاَّ الضَّلالُ فَأَنَّى تُصْرَفُونَ پس آن الله پروردگار حقیقی شماست، پس بعد از حق، چه چیزی است جز گمراهی؟ پس چگونه (از پرستش او) روی گران میشوید؟!». ﴿32﴾
کَذَلِکَ حَقَّتْ کَلِمَتُ رَبِّکَ عَلَى الَّذِینَ فَسَقُواْ أَنَّهُمْ لاَ یُؤْمِنُونَ این چنین سخن پروردگارت بر کسانیکه فاسق شدند؛ ثابت شده که آنها ایمان نمیآورند. ﴿33﴾
قُلْ هَلْ مِن شُرَکَائِکُم مَّن یَبْدَأُ الْخَلْقَ ثُمَّ یُعِیدُهُ قُلِ اللَّهُ یَبْدَأُ الْخَلْقَ ثُمَّ یُعِیدُهُ فَأَنَّى تُؤْفَکُونَ بگو: «آیا از این معبودهای شما کسی هست که آفرینش شما را آغاز میکند، سپس آن را باز میگرداند؟!» بگو: «الله آفرینش را آغاز میکند، سپس آن را باز میگرداند، پس چگونه (از حق) منحرف میشوید؟!». ﴿34﴾
قُلْ هَلْ مِن شُرَکَائِکُم مَّن یَهْدِی إِلَى الْحَقِّ قُلِ اللَّهُ یَهْدِی لِلْحَقِّ أَفَمَن یَهْدِی إِلَى الْحَقِّ أَحَقُّ أَن یُتَّبَعَ أَمَّن لاَّ یَهِدِّیَ إِلاَّ أَن یُهْدَى فَمَا لَکُمْ کَیْفَ تَحْکُمُونَ بگو: «آیا از این معبودهای شما کسی هست که به (سوی) حق هدایت میکند؟!» بگو: «الله به (سوی) حق هدایت میکند، آیا کسی که به (سوی) حق هدایت میکند، برای پیروی سزاوارتر است یا کسیکه خود هدایت نمیشود؛ مگر آن که هدایتش کنند؟! پس شما را چه شده؟! چگونه داوری میکنید؟!». ﴿35﴾
وَمَا یَتَّبِعُ أَکْثَرُهُمْ إِلاَّ ظَنًّا إِنَّ الظَّنَّ لاَ یُغْنِی مِنَ الْحَقِّ شَیْئًا إِنَّ اللَّهَ عَلِیمٌ بِمَا یَفْعَلُونَ و بیشتر آنها جز از گمان پیروی نمیکنند، بیتردید، گمان، از حق بینیاز نمیکند، یقیناً الله به آنچه میکنند، داناست. ﴿36﴾
وَمَا کَانَ هَذَا الْقُرْآنُ أَن یُفْتَرَى مِن دُونِ اللَّهِ وَلَکِن تَصْدِیقَ الَّذِی بَیْنَ یَدَیْهِ وَتَفْصِیلَ الْکِتَابِ لاَ رَیْبَ فِیهِ مِن رَّبِّ الْعَالَمِینَ و (سزاوار) نیست این قرآن، به دروغ (بدون وحی الهی) به الله نسبت داده شود؛ بلکه تصدیقکننده چیزی است که پیش از آن (نازل شده) است، و بیان و تفصیل (آن) کتاب است، شکی در آن نیست، از (جانب) پروردگار جهانیان است. ﴿37﴾
أَمْ یَقُولُونَ افْتَرَاهُ قُلْ فَأْتُواْ بِسُورَةٍ مِّثْلِهِ وَادْعُواْ مَنِ اسْتَطَعْتُم مِّن دُونِ اللَّهِ إِن کُنتُمْ صَادِقِینَ آیا آنها میگویند: «(او) آن را به دروغ (به الله) نسبت داده است؟!» بگو: «اگر راست میگویید، پس یک سوره همانند آن بیاورید، و جز الله هر که را که میتوانید به یاری بخوانید» ﴿38﴾
بَلْ کَذَّبُواْ بِمَا لَمْ یُحِیطُواْ بِعِلْمِهِ وَلَمَّا یَأْتِهِمْ تَأْوِیلُهُ کَذَلِکَ کَذَّبَ الَّذِینَ مِن قَبْلِهِمْ فَانظُرْ کَیْفَ کَانَ عَاقِبَةُ الظَّالِمِینَ بلکه آنها چیزی را تکذیب کردند که به آن علم و احاطه نداشتند، و هنوز برای آنها مصداق (و حقیقت) آن نیامده است، بدین گونه کسانیکه پیش از آنها بودند (نیز) تکذیب کردند، پس بنگر سرانجام ستمکاران چگونه بوده است. ﴿39﴾
وَمِنْهُم مَّن یُؤْمِنُ بِهِ وَمِنْهُم مَّن لاَّ یُؤْمِنُ بِهِ وَرَبُّکَ أَعْلَمُ بِالْمُفْسِدِینَ و از آنها کسی هست که به آن ایمان میآورد، و از آنها کسی هست که به آن ایمان نمیآورد، و پروردگار تو به مفسدان آگاهتر است. ﴿40﴾
وَإِن کَذَّبُوکَ فَقُل لِّی عَمَلِی وَلَکُمْ عَمَلُکُمْ أَنتُمْ بَرِیئُونَ مِمَّا أَعْمَلُ وَأَنَاْ بَرِیءٌ مِّمَّا تَعْمَلُونَ و اگر (کافران) تو را تکذیب کردند، پس بگو: «عمل من برای خودم، و عمل شما برای خودتان است، شما از آنچه من میکنم بیزارید، و من (نیز) از آنچه (شما) میکنید بیزارم». ﴿41﴾
وَمِنْهُم مَّن یَسْتَمِعُونَ إِلَیْکَ أَفَأَنتَ تُسْمِعُ الصُّمَّ وَلَوْ کَانُواْ لاَ یَعْقِلُونَ و ازآنها کسانی هستند که به تو گوش فرا میدهند، آیا تو میتوانی کران را بشنوانی، و هر چند نفهمند؟! ﴿42﴾
وَمِنْهُم مَّن یَنظُرُ إِلَیْکَ أَفَأَنتَ تَهْدِی الْعُمْیَ وَلَوْ کَانُواْ لاَ یُبْصِرُونَ و از آنها کسانی اند که به تو مینگرند، آیا تو میتوانی کوران را راهنمایی کنی، و هر چند نبینند؟! ﴿43﴾
إِنَّ اللَّهَ لاَ یَظْلِمُ النَّاسَ شَیْئًا وَلَکِنَّ النَّاسَ أَنفُسَهُمْ یَظْلِمُونَ یقیناً الله به مردم هیچ ستم نمیکند، ولی مردم به خویشن ستم میکنند. ﴿44﴾
وَیَوْمَ یَحْشُرُهُمْ کَأَن لَّمْ یَلْبَثُواْ إِلاَّ سَاعَةً مِّنَ النَّهَارِ یَتَعَارَفُونَ بَیْنَهُمْ قَدْ خَسِرَ الَّذِینَ کَذَّبُواْ بِلِقَاء اللَّهِ وَمَا کَانُواْ مُهْتَدِینَ و روزیکه (الله) آنها را محشور میکند، (چنان احساس میکنند) گویی جز ساعتی از روز که یکدیگر را بشناسند (در دنیا) درنگ نکردهاند، به راستی کسانیکه لقای الله را تکذیب کردند، زیان کردند، و هدایت نیافتند. ﴿45﴾
وَإِمَّا نُرِیَنَّکَ بَعْضَ الَّذِی نَعِدُهُمْ أَوْ نَتَوَفَّیَنَّکَ فَإِلَیْنَا مَرْجِعُهُمْ ثُمَّ اللَّهُ شَهِیدٌ عَلَى مَا یَفْعَلُونَ و اگر پارهای از چیزهای را که به آنها وعده دادهایم به تو نشان دهیم، یا تو را بمیرانیم، پس باز گشتشان به سوی ماست، پس الله بر آنچه که میکنند، گواه است. ﴿46﴾
وَلِکُلِّ أُمَّةٍ رَّسُولٌ فَإِذَا جَاءَ رَسُولُهُمْ قُضِیَ بَیْنَهُم بِالْقِسْطِ وَهُمْ لاَ یُظْلَمُونَ برای هر امتی پیامبری است، پس هنگامیکه پیامبرشان آمد، میان آنها به عدالت داوری شود، و به آنها ستم نخواهد شد. ﴿47﴾
وَیَقُولُونَ مَتَى هَذَا الْوَعْدُ إِن کُنتُمْ صَادِقِینَ و میگویند: «اگر راست میگویید این وعده (عذاب) کی خواهد بود؟!». ﴿48﴾
قُل لاَّ أَمْلِکُ لِنَفْسِی ضَرًّا وَلاَ نَفْعًا إِلاَّ مَا شَاء اللَّهُ لِکُلِّ أُمَّةٍ أَجَلٌ إِذَا جَاءَ أَجَلُهُمْ فَلاَ یَسْتَأْخِرُونَ سَاعَةً وَلاَ یَسْتَقْدِمُونَ بگو: «من برای خودم مالک هیچ زیانی و سودی نیستم، جز آنچه الله بخواهد، برای هر امتی سرآمدی است، هنگامیکه سرآمد آنها فرا رسد، پس نه ساعتی تأخیر میکنند، و نه پیشی میگیرند». ﴿49﴾
قُلْ أَرَأَیْتُمْ إِنْ أَتَاکُمْ عَذَابُهُ بَیَاتًا أَوْ نَهَارًا مَّاذَا یَسْتَعْجِلُ مِنْهُ الْمُجْرِمُونَ بگو: «به من خبر دهید؛ اگر عذاب او شبانگاه یا در روز به سراغ شما آید، مجرمان چه چیز را (اینگونه) به شتاب میطلبند؟!» ﴿50﴾
أَثُمَّ إِذَا مَا وَقَعَ آمَنتُم بِهِ آلآنَ وَقَدْ کُنتُم بِهِ تَسْتَعْجِلُونَ باز هنگامیکه (عذاب) واقع شد، آیا به آن ایمان میآورید؟ (آنگاه گفته میشود): حالا، در حالیکه با شتاب آن را میخواستید. ﴿51﴾
ثُمَّ قِیلَ لِلَّذِینَ ظَلَمُواْ ذُوقُواْ عَذَابَ الْخُلْدِ هَلْ تُجْزَوْنَ إِلاَّ بِمَا کُنتُمْ تَکْسِبُونَ سپس به کسانیکه ستم کردند گفته میشود: «عذاب جاوید را بچشید! آیا جز به آنچه که میکردید کیفر داده میشوید؟!» ﴿52﴾
وَیَسْتَنبِئُونَکَ أَحَقٌّ هُوَ قُلْ إِی وَرَبِّی إِنَّهُ لَحَقٌّ وَمَا أَنتُمْ بِمُعْجِزِینَ و از تو خبر میگیرند: آیا آن حق است؟! بگو: «آری، سوگند به پروردگارم، قطعاً آن حق است، و شما عاجز کننده نیستید (و نمیتوانید از آن فرار کنید)». ﴿53﴾
وَلَوْ أَنَّ لِکُلِّ نَفْسٍ ظَلَمَتْ مَا فِی الأَرْضِ لافْتَدَتْ بِهِ وَأَسَرُّواْ النَّدَامَةَ لَمَّا رَأَوُاْ الْعَذَابَ وَقُضِیَ بَیْنَهُم بِالْقِسْطِ وَهُمْ لاَ یُظْلَمُونَ و هر کس که ستم کرده، اگر تمام آنچه در زمین است داشته باشد، حتماً (همه را) برای نجات خودش میدهد، و هنگامیکه عذاب را ببیند، پشیمانی (خود) را کتمان کنند، و میان آنها به عدالت داوری شود، و به آنها ستم نخواهد شد. ﴿54﴾
أَلا إِنَّ لِلَّهِ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ أَلاَ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ وَلَکِنَّ أَکْثَرَهُمْ لاَ یَعْلَمُونَ آگاه باشید، بیشک آنچه در آسمانها و زمین است، از آن الله است، آگاه باشید همانا وعدهی الله حق است، و لیکن بیشتر آنها نمیدانند. ﴿55﴾
هُوَ یُحْیِی وَیُمِیتُ وَإِلَیْهِ تُرْجَعُونَ اوست که زنده میکند و میمیراند، و (همه) به سوی او باز گردانده میشوید. ﴿56﴾
یَا أَیُّهَا النَّاسُ قَدْ جَاءَتْکُم مَّوْعِظَةٌ مِّن رَّبِّکُمْ وَشِفَاء لِّمَا فِی الصُّدُورِ وَهُدًى وَرَحْمَةٌ لِّلْمُؤْمِنِینَ ای مردم! به راستی که برای شما از جانب پروردگارتان موعظهای آمد، و شفایی برای آنچه در سینههاست و هدایت و رحمتی برای مؤمنان است. ﴿57﴾
قُلْ بِفَضْلِ اللَّهِ وَبِرَحْمَتِهِ فَبِذَلِکَ فَلْیَفْرَحُواْ هُوَ خَیْرٌ مِّمَّا یَجْمَعُونَ بگو: «به فضل الله و به رحمت او، پس باید بدان خوشحال شوند، که آن از آنچه میاندوزند؛ بهتر است». ﴿58﴾
قُلْ أَرَأَیْتُم مَّا أَنزَلَ اللَّهُ لَکُم مِّن رِّزْقٍ فَجَعَلْتُم مِّنْهُ حَرَامًا وَحَلالاً قُلْ آللَّهُ أَذِنَ لَکُمْ أَمْ عَلَى اللَّهِ تَفْتَرُونَ بگو: «به من خبر دهید؛ آنچه از رزق که الله برای شما نازل کرده است، پس بخشی از آن را حلال، و بخشی را حرام نمودهاید؟!» بگو: «آیا الله به شما اجازه داده است یا بر الله دروغ میبندید؟» ﴿59﴾
وَمَا ظَنُّ الَّذِینَ یَفْتَرُونَ عَلَى اللَّهِ الْکَذِبَ یَوْمَ الْقِیَامَةِ إِنَّ اللَّهَ لَذُو فَضْلٍ عَلَى النَّاسِ وَلَکِنَّ أَکْثَرَهُمْ لاَ یَشْکُرُونَ و کسانیکه بر الله دروغ میبندند، (در بارهی) روز قیامت چه میپندارند؟! بیگمان الله بر (همهی) مردم فضل (و کرم) دارد، و لیکن بیشترشان سپاسگزاری نمیکنند. ﴿60﴾
وَمَا تَکُونُ فِی شَأْنٍ وَمَا تَتْلُو مِنْهُ مِن قُرْآنٍ وَلاَ تَعْمَلُونَ مِنْ عَمَلٍ إِلاَّ کُنَّا عَلَیْکُمْ شُهُودًا إِذْ تُفِیضُونَ فِیهِ وَمَا یَعْزُبُ عَن رَّبِّکَ مِن مِّثْقَالِ ذَرَّةٍ فِی الأَرْضِ وَلاَ فِی السَّمَاء وَلاَ أَصْغَرَ مِن ذَلِکَ وَلا أَکْبَرَ إِلاَّ فِی کِتَابٍ مُّبِینٍ و در هیچ کار (و حالی) نباشی، و هیچ بخشی از قرآن را نمیخوانی، و هیچ عملی را انجام نمیدهید، مگر اینکه ما (حاضر و) گواه بر شما هستیم، هنگامیکه درآن (عمل) وارد میشوید، و هموزن ذرهای در زمین و نه در آسمان بر پروردگارت پوشیده نمیماند، و نه کوچکتر از آن (ذره) و نه بزرگتر، مگر اینکه در کتاب روشن (لوح محفوظ، ثبت) است. ﴿61﴾
أَلا إِنَّ أَوْلِیَاء اللَّهِ لاَ خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَلاَ هُمْ یَحْزَنُونَ آگاه باشید! همانا دوستان الله، نه ترسی بر آنهاست، و نه آنها غمگین میشوند([1]). ﴿62﴾
الَّذِینَ آمَنُواْ وَکَانُواْ یَتَّقُونَ (همان) کسانیکه ایمان آوردند، و پرهیزگاری میکردند. ﴿63﴾
لَهُمُ الْبُشْرَى فِی الْحَیَاةِ الدُّنْیَا وَفِی الآخِرَةِ لاَ تَبْدِیلَ لِکَلِمَاتِ اللَّهِ ذَلِکَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ برای آنان در زندگی دنیا و در آخرت بشارت است، سخنان الله تغییر ناپذیر است، این همان کامیابی بزرگ است. ﴿64﴾
وَلاَ یَحْزُنکَ قَوْلُهُمْ إِنَّ الْعِزَّةَ لِلَّهِ جَمِیعًا هُوَ السَّمِیعُ الْعَلِیمُ (ای پیامبر!) سخن آنها تو را غمگین نکند بیگمان تمام عزت (و پیروزمندی) از آن الله است، او شنوای داناست. ﴿65﴾
أَلا إِنَّ لِلَّهِ مَن فِی السَّمَاوَات وَمَن فِی الأَرْضِ وَمَا یَتَّبِعُ الَّذِینَ یَدْعُونَ مِن دُونِ اللَّهِ شُرَکَاء إِن یَتَّبِعُونَ إِلاَّ الظَّنَّ وَإِنْ هُمْ إِلاَّ یَخْرُصُونَ آگاه باشید، هر که در آسمانها و هر که در زمین است، از آن الله است، و کسانیکه غیر الله؛ شریکان را میخوانند، پیروی (از دلیلی) نمیکنند، آنها تنها از گمان پیروی میکنند، و آنها فقط دروغ میگویند. ﴿66﴾
هُوَ الَّذِی جَعَلَ لَکُمُ اللَّیْلَ لِتَسْکُنُواْ فِیهِ وَالنَّهَارَ مُبْصِرًا إِنَّ فِی ذَلِکَ لَآیَاتٍ لِّقَوْمٍ یَسْمَعُونَ او کسی است که شب را برای شما قرار داد، تا در آن آرام بگیرید، و روز را روشن (قرار داد) بیگمان در اینها نشانههایی است برای گروهی که میشنوند. ﴿67﴾
قَالُواْ اتَّخَذَ اللَّهُ وَلَدًا سُبْحَانَهُ هُوَ الْغَنِیُّ لَهُ مَا فِی السَّمَاوَات وَمَا فِی الأَرْضِ إِنْ عِندَکُم مِّن سُلْطَانٍ بِهَذَا أَتَقُولُونَ عَلَى اللَّهِ مَا لاَ تَعْلَمُونَ (مشرکان) گفتند: «الله فرزندی برگزیده است» او منزه است، او بینیاز است، آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است از آن اوست، هیچ دلیلی نزد شما بر این (ادعا) نیست، آیا بر الله چیزی میگویید که نمیدانید؟! ﴿68﴾
قُلْ إِنَّ الَّذِینَ یَفْتَرُونَ عَلَى اللَّهِ الْکَذِبَ لاَ یُفْلِحُونَ بگو: «بیگمان کسانیکه به الله دروغ میبندند، رستگار نمیشوند». ﴿69﴾
مَتَاعٌ فِی الدُّنْیَا ثُمَّ إِلَیْنَا مَرْجِعُهُمْ ثُمَّ نُذِیقُهُمُ الْعَذَابَ الشَّدِیدَ بِمَا کَانُواْ یَکْفُرُونَ بر خورداری (ناچیز) در دنیا دارند، آنگاه باز گشت شان به سوی ماست، سپس عذاب سختی بسبب آنکه کفر میورزیدند؛ به آنها میچشانیم. ﴿70﴾
وَاتْلُ عَلَیْهِمْ نَبَأَ نُوحٍ إِذْ قَالَ لِقَوْمِهِ یَا قَوْمِ إِن کَانَ کَبُرَ عَلَیْکُم مَّقَامِی وَتَذْکِیرِی بِآیَاتِ اللَّهِ فَعَلَى اللَّهِ تَوَکَّلْتُ فَأَجْمِعُواْ أَمْرَکُمْ وَشُرَکَاءَکُمْ ثُمَّ لاَ یَکُنْ أَمْرُکُمْ عَلَیْکُمْ غُمَّةً ثُمَّ اقْضُواْ إِلَیَّ وَلاَ تُنظِرُونِ و داستان نوح را بر آنها بخوان، چون به قوم خود گفت: «ای قوم من! اگر اقامت من، و یاد آوری من به آیات الله، بر شما گران آمده است، پس من بر الله توکل کردم، شما تدبیر (و اندیشهی) خود و معبودهایتان را جمع کنید، سپس هیچ چیز از کارهایتان بر شما پوشیده نماند، آنگاه (برای کشتنم) به سوی من هجوم آورید، و (لحظهای) مرا مهلت ندهید. ﴿71﴾
فَإِن تَوَلَّیْتُمْ فَمَا سَأَلْتُکُم مِّنْ أَجْرٍ إِنْ أَجْرِیَ إِلاَّ عَلَى اللَّهِ وَأُمِرْتُ أَنْ أَکُونَ مِنَ الْمُسْلِمِینَ پس اگر روی بگردانید، من (در مقابل دعوتم) از شما هیچ مزدی نخواسته ام، مزد من، تنها بر الله است، و من مأمور شده ام که از مسلمانان باشم». ﴿72﴾
فَکَذَّبُوهُ فَنَجَّیْنَاهُ وَمَن مَّعَهُ فِی الْفُلْکِ وَجَعَلْنَاهُمْ خَلائِفَ وَأَغْرَقْنَا الَّذِینَ کَذَّبُواْ بِآیَاتِنَا فَانظُرْ کَیْفَ کَانَ عَاقِبَةُ الْمُنذَرِینَ پس آنها او را تکذیب کردند، آنگاه ما او را، و آنان که با او در کشتی بودند، نجات دادیم، و آنها را جانشین (گذشتگان) قرار دادیم، و کسانی را که آیات ما را تکذیب کردند؛ غرق کردیم. پس بنگر که سر انجام بیم داده شدهگان چگونه بود! ﴿73﴾
ثُمَّ بَعَثْنَا مِن بَعْدِهِ رُسُلاً إِلَى قَوْمِهِمْ فَجَاؤُوهُم بِالْبَیِّنَاتِ فَمَا کَانُواْ لِیُؤْمِنُواْ بِمَا کَذَّبُواْ بِهِ مِن قَبْلُ کَذَلِکَ نَطْبَعُ عَلَى قُلُوبِ الْمُعْتَدِینَ سپس بعد از او (= نوح) پیامبرانی به سوی قومشان فرستادیم، پس آنان دلایل روشنی برایشان آوردند، پس آنها (مستعد) نبودند که به آنچه پیش از آن تکذیب کرده بودند، ایمان آوردند. این چنین بر دلهای تجاوزکاران مهر مینهیم. ﴿74﴾
ثُمَّ بَعَثْنَا مِن بَعْدِهِم مُّوسَى وَهَارُونَ إِلَى فِرْعَوْنَ وَمَلَئِهِ بِآیَاتِنَا فَاسْتَکْبَرُواْ وَکَانُواْ قَوْمًا مُّجْرِمِینَ سپس بعد از آنها موسی و (برادرش) هارون را با آیات خود به سوی فرعون و اطرافیانش فرستادیم، پس آنها تکبر ورزیدند، و آنها گروه مجرم بودند. ﴿75﴾
فَلَمَّا جَاءَهُمُ الْحَقُّ مِنْ عِندِنَا قَالُواْ إِنَّ هَذَا لَسِحْرٌ مُّبِینٌ پس چون حق از نزد ما برای آنها آمد، گفتند: «بیگمان این جادویی آشکار است». ﴿76﴾
قَالَ مُوسَى أَتَقُولُونَ لِلْحَقِّ لَمَّا جَاءَکُمْ أَسِحْرٌ هَذَا وَلاَ یُفْلِحُ السَّاحِرُونَ موسی گفت: «آیا دربارهی حق، چون برای شما آمده است (چنین) میگویید؟! آیا این جادو است؟در حالیکه جادوگران رستگار نمیشوند». ﴿77﴾
قَالُواْ أَجِئْتَنَا لِتَلْفِتَنَا عَمَّا وَجَدْنَا عَلَیْهِ آبَاءَنَا وَتَکُونَ لَکُمَا الْکِبْرِیَاء فِی الأَرْضِ وَمَا نَحْنُ لَکُمَا بِمُؤْمِنِینَ (فرعونیان) گفتند: آیا آمدهای که ما را از آنچه نیاکانمان بر آن یافتیم، باز داری، و بزرگی (و حکومت) در روی زمین، از آن شما دو تن باشد؟ ما به شما دو نفر ایمان نمیآوریم. ﴿78﴾
وَقَالَ فِرْعَوْنُ ائْتُونِی بِکُلِّ سَاحِرٍ عَلِیمٍ و فرعون گفت: «تمام جادوگران (ماهر و) دانا را نزد من بیاورید». ﴿79﴾
فَلَمَّا جَاءَ السَّحَرَةُ قَالَ لَهُم مُّوسَى أَلْقُواْ مَا أَنتُم مُّلْقُونَ پس چون جادوگران آمدند، موسی به آنها گفت: «آنچه شما (از وسایل سحر) میتوانید بیفکنید، (اکنون بر زمین) بیفکنید». ﴿80﴾
فَلَمَّا أَلْقَوْا قَالَ مُوسَى مَا جِئْتُم بِهِ السِّحْرُ إِنَّ اللَّهَ سَیُبْطِلُهُ إِنَّ اللَّهَ لاَ یُصْلِحُ عَمَلَ الْمُفْسِدِینَ پس چون افکندند، موسی گفت: «آنچه شما آوردهاید، سحر است، بیگمان الله آن را باطل خواهد کرد، همانا الله عمل مفسدان را اصلاح نمیکند. ﴿81﴾
وَیُحِقُّ اللَّهُ الْحَقَّ بِکَلِمَاتِهِ وَلَوْ کَرِهَ الْمُجْرِمُونَ و الله با کلمات خود، حق را (ثابت و) پایدار میکند گرچه مجرمان کراهت داشته باشند». ﴿82﴾
فَمَا آمَنَ لِمُوسَى إِلاَّ ذُرِّیَّةٌ مِّن قَوْمِهِ عَلَى خَوْفٍ مِّن فِرْعَوْنَ وَمَلَئِهِمْ أَن یَفْتِنَهُمْ وَإِنَّ فِرْعَوْنَ لَعَالٍ فِی الأَرْضِ وَإِنَّهُ لَمِنَ الْمُسْرِفِینَ پس هیچ کس به موسی ایمان نیاورد، جز گروهی اندک از قوم او، (آن هم) با ترس فرعون و اطرافیانش، که مبادا آنها را بیازارد، و بیشک فرعون در زمین سرکش (و جاه طلب) بود، و همانا او از اسرافکاران بود. ﴿83﴾
وَقَالَ مُوسَى یَا قَوْمِ إِن کُنتُمْ آمَنتُم بِاللَّهِ فَعَلَیْهِ تَوَکَّلُواْ إِن کُنتُم مُّسْلِمِینَ موسی گفت: «ای قوم من! اگرشما به الله ایمان آوردهاید، پس بر او توکل کنید، اگر مسلمان هستید». ﴿84﴾
فَقَالُواْ عَلَى اللَّهِ تَوَکَّلْنَا رَبَّنَا لاَ تَجْعَلْنَا فِتْنَةً لِّلْقَوْمِ الظَّالِمِینَ گفتند: «بر الله توکل کردهایم، پروردگارا! ما را دستخوش فتنهی گروه ستمگر قرار نده، ﴿85﴾
وَنَجِّنَا بِرَحْمَتِکَ مِنَ الْقَوْمِ الْکَافِرِینَ و به رحمتت ما را از (شر) گروه کافران نجات بده». ﴿86﴾
وَأَوْحَیْنَا إِلَى مُوسَى وَأَخِیهِ أَن تَبَوَّءَا لِقَوْمِکُمَا بِمِصْرَ بُیُوتًا وَاجْعَلُواْ بُیُوتَکُمْ قِبْلَةً وَأَقِیمُواْ الصَّلاةَ وَبَشِّرِ الْمُؤْمِنِینَ و به موسی و برادرش (هارون علیهما السلام) وحی کردیم که: برای قوم خود، خانههای در (سرزمین) مصر انتخاب کنید، و خانههایتان را عبادتگاه قرار دهید، و نماز را بر پا دارید، و (ای موسی!) مؤمنان را (به پیروزی و بهشت) بشارت بده» ﴿87﴾
وَقَالَ مُوسَى رَبَّنَا إِنَّکَ آتَیْتَ فِرْعَوْنَ وَمَلأهُ زِینَةً وَأَمْوَالاً فِی الْحَیَاةِ الدُّنْیَا رَبَّنَا لِیُضِلُّواْ عَن سَبِیلِکَ رَبَّنَا اطْمِسْ عَلَى أَمْوَالِهِمْ وَاشْدُدْ عَلَى قُلُوبِهِمْ فَلاَ یُؤْمِنُواْ حَتَّى یَرَوُاْ الْعَذَابَ الأَلِیمَ و موسی گفت: «پروردگارا! تو به فرعون و اطرافیانش زینت و اموالی (فراوان) در زندگی دنیا دادهای، پروردگارا! تا (بدین وسیله دیگران را) از راه توگمراه کنند. پروردگارا! اموالشان را نابود کن، و دلهای شان را سخت کن، پس آنها ایمان نمیآورند، تا عذاب دردناک را ببینند». ﴿88﴾
قَالَ قَدْ أُجِیبَت دَّعْوَتُکُمَا فَاسْتَقِیمَا وَلاَ تَتَّبِعَانِّ سَبِیلَ الَّذِینَ لاَ یَعْلَمُونَ (الله) فرمود: «قطعاً دعای شما دو نفر پذیرفته شد، پس استقامت کنید، و از راه کسانیکه نمیدانند، پیروی نکنید» ﴿89﴾
وَجَاوَزْنَا بِبَنِی إِسْرَائِیلَ الْبَحْرَ فَأَتْبَعَهُمْ فِرْعَوْنُ وَجُنُودُهُ بَغْیًا وَعَدْوًا حَتَّى إِذَا أَدْرَکَهُ الْغَرَقُ قَالَ آمَنتُ أَنَّهُ لا إِلَهَ إِلاَّ الَّذِی آمَنَتْ بِهِ بَنُو إِسْرَائِیلَ وَأَنَاْ مِنَ الْمُسْلِمِینَ و (سر انجام ما) بنی اسرائیل را از دریا گذراندیم، پس فرعون و سپاهیانش از روی ستم و تعدی، در پی آنها رفتند، چون (فرعون) هنگام غرق شدنش فرا رسید، گفت: «ایمان آوردم، که هیچ معبودی (به حق)نیست؛ جز کسیکه بنی اسرائیل به او ایمان آوردهاند، و من از مسلمانان هستم». ﴿90﴾
آلآنَ وَقَدْ عَصَیْتَ قَبْلُ وَکُنتَ مِنَ الْمُفْسِدِینَ (به او گفته شد:) حالا؟ در حالیکه قبلاً نافرمانی کردی و از مفسدان بودی! ﴿91﴾
فَالْیَوْمَ نُنَجِّیکَ بِبَدَنِکَ لِتَکُونَ لِمَنْ خَلْفَکَ آیَةً وَإِنَّ کَثِیرًا مِّنَ النَّاسِ عَنْ آیَاتِنَا لَغَافِلُونَ پس امروز بدنت را (از دریا) نجات میدهیم، تا عبرتی برای کسانیکه بعد از تو میآیند باشی، و بیگمان بسیاری از مردم از آیات ما غافلند. ﴿92﴾
وَلَقَدْ بَوَّأْنَا بَنِی إِسْرَائِیلَ مُبَوَّأَ صِدْقٍ وَرَزَقْنَاهُم مِّنَ الطَّیِّبَاتِ فَمَا اخْتَلَفُواْ حَتَّى جَاءَهُمُ الْعِلْمُ إِنَّ رَبَّکَ یَقْضِی بَیْنَهُمْ یَوْمَ الْقِیَامَةِ فِیمَا کَانُواْ فِیهِ یَخْتَلِفُونَ و به راستی که بنی اسرائیل را در جایگاه نیکو منزل دادیم، و از پاکیزهها روزیشان دادیم، پس اختلاف نکردند تا اینکه علم (و آگاهی) برایشان آمد، بیگمان پروردگار تو، روز قیامت در آنچه در آن اختلاف میکردند، میانشان داوری خواهد کرد. ﴿93﴾
فَإِن کُنتَ فِی شَکٍّ مِّمَّا أَنزَلْنَا إِلَیْکَ فَاسْأَلِ الَّذِینَ یَقْرَؤُونَ الْکِتَابَ مِن قَبْلِکَ لَقَدْ جَاءَکَ الْحَقُّ مِن رَّبِّکَ فَلاَ تَکُونَنَّ مِنَ الْمُمْتَرِینَ پس اگر در آنچه بر تو نازل کردهایم در تردید هستی، از کسانیکه کتاب (آسمانی) را پیش از تو میخوانند؛ بپرس، یقیناً حق از طرف پروردگارت به تو رسیده است، پس هرگز از تردید کنندگان مباش! ([2]) ﴿94﴾
وَلاَ تَکُونَنَّ مِنَ الَّذِینَ کَذَّبُواْ بِآیَاتِ اللَّهِ فَتَکُونَ مِنَ الْخَاسِرِینَ و مباش هرگز از کسانیکه آیات الله را تکذیب کردند، آنگاه از زیانکاران خواهی بود. ﴿95﴾
إِنَّ الَّذِینَ حَقَّتْ عَلَیْهِمْ کَلِمَتُ رَبِّکَ لاَ یُؤْمِنُونَ بیگمان کسانیکه فرمان پروردگار بر آنها تحقق یافته، ایمان نمیآورند، ﴿96﴾
وَلَوْ جَاءَتْهُمْ کُلُّ آیَةٍ حَتَّى یَرَوُاْ الْعَذَابَ الأَلِیمَ هر چند که هرگونه آیه (و معجزه) برای آنها بیاید، تا زمانی که عذاب دردناک را ببیند.﴿97﴾
فَلَوْلاَ کَانَتْ قَرْیَةٌ آمَنَتْ فَنَفَعَهَا إِیمَانُهَا إِلاَّ قَوْمَ یُونُسَ لَمَّا آمَنُواْ کَشَفْنَا عَنْهُمْ عَذَابَ الْخِزْیِ فِی الْحَیَاةَ الدُّنْیَا وَمَتَّعْنَاهُمْ إِلَى حِینٍ پس چرا هیچ شهر (و آبادی) ایمان نیاورد که ایمانشان سودشان دهد، مگر قوم یونس، چون ایمان آوردند عذاب رسوا کننده را در زندگی دنیا از آنها بر طرف کردیم، و تا مدتی معین آنها را بهرهمند ساختیم. ﴿98﴾
وَلَوْ شَاء رَبُّکَ لآمَنَ مَن فِی الأَرْضِ کُلُّهُمْ جَمِیعًا أَفَأَنتَ تُکْرِهُ النَّاسَ حَتَّى یَکُونُواْ مُؤْمِنِینَ و اگر پروردگار تو میخواست، مسلماً تمام کسانیکه در (روی) زمین هستند، همگی ایمان میآوردند، آیا تو میخواهی مردم را مجبور کنی تا که ایمان بیاورند؟! ﴿99﴾
وَمَا کَانَ لِنَفْسٍ أَن تُؤْمِنَ إِلاَّ بِإِذْنِ اللَّهِ وَیَجْعَلُ الرِّجْسَ عَلَى الَّذِینَ لاَ یَعْقِلُونَ و هیچ کس جز به فرمان الله نمیتواند؛ ایمان بیاورد، و (الله) پلیدی را بر کسانیکه نمیاندیشند؛ قرار میدهد. ﴿100﴾
قُلِ انظُرُواْ مَاذَا فِی السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَمَا تُغْنِی الآیَاتُ وَالنُّذُرُ عَن قَوْمٍ لاَّ یُؤْمِنُونَ بگو: «بنگرید چه چیز (از نشانههای یگانگی اش) در آسمانها و زمین است؟» و این آیات و هشدارها به حال گروهی که ایمان نمیآورند، سودی نمیبخشد. ﴿101﴾
فَهَلْ یَنتَظِرُونَ إِلاَّ مِثْلَ أَیَّامِ الَّذِینَ خَلَوْا مِن قَبْلِهِمْ قُلْ فَانتَظِرُواْ إِنِّی مَعَکُم مِّنَ الْمُنتَظِرِینَ پس آیا آنها (چیزی) جز همانند روزهای کسانی را که پیش از آنها گذشتند، انتظار میکشند؟! بگو: «پس منتظر باشید، که بیگمان من (نیز) با شما از منتظرانم». ﴿102﴾
ثُمَّ نُنَجِّی رُسُلَنَا وَالَّذِینَ آمَنُواْ کَذَلِکَ حَقًّا عَلَیْنَا نُنجِ الْمُؤْمِنِینَ سپس پیامبران مان، و کسانی را که ایمان آوردهاند نجات میدهیم، اینگونه، بر ما حق است که مؤمنان را نجات دهیم. ﴿103﴾
قُلْ یَا أَیُّهَا النَّاسُ إِن کُنتُمْ فِی شَکٍّ مِّن دِینِی فَلاَ أَعْبُدُ الَّذِینَ تَعْبُدُونَ مِن دُونِ اللَّهِ وَلَکِنْ أَعْبُدُ اللَّهَ الَّذِی یَتَوَفَّاکُمْ وَأُمِرْتُ أَنْ أَکُونَ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ بگو: «ای مردم! اگر از دین من در شک هستید، پس من کسانی را که شما به جای الله پرستش میکنید؛ نمیپرستم، و لیکن من تنها الله را میپرستم که شما رامی میراند، و من مأمور شده ام از مؤمنان باشم. ﴿104﴾
وَأَنْ أَقِمْ وَجْهَکَ لِلدِّینِ حَنِیفًا وَلاَ تَکُونَنَّ مِنَ الْمُشْرِکِینَ و اینکه روی خود را به آیین حنیف متوجه کن، و هرگز از مشرکان مباش! ﴿105﴾
وَلاَ تَدْعُ مِن دُونِ اللَّهِ مَا لاَ یَنفَعُکَ وَلاَ یَضُرُّکَ فَإِن فَعَلْتَ فَإِنَّکَ إِذًا مِّنَ الظَّالِمِینَ و به جای الله، چیزی را که نه سودی به تو میرساند و نه زیانی به تو میرساند؛ نخوان، پس اگر چنین کنی، بیگمان از ستمکاران خواهی بود. ﴿106﴾
وَإِن یَمْسَسْکَ اللَّهُ بِضُرٍّ فَلاَ کَاشِفَ لَهُ إِلاَّ هُوَ وَإِن یُرِدْکَ بِخَیْرٍ فَلاَ رَادَّ لِفَضْلِهِ یُصِیبُ بِهِ مَن یَشَاء مِنْ عِبَادِهِ وَهُوَ الْغَفُورُ الرَّحِیمُ و اگر الله زیانی به تو برساند، پس جز او هیچ کس نتواند آن را بر طرف کند، و اگر ارادهی خیری برای تو کند، پس هیچ کس فضل او را باز نتواند داشت، به هرکس از بندگانش که بخواهد میرساند و او آمرزندهی مهربان است». ﴿107﴾
قُلْ یَا أَیُّهَا النَّاسُ قَدْ جَاءَکُمُ الْحَقُّ مِن رَّبِّکُمْ فَمَنِ اهْتَدَى فَإِنَّمَا یَهْتَدِی لِنَفْسِهِ وَمَن ضَلَّ فَإِنَّمَا یَضِلُّ عَلَیْهَا وَمَا أَنَاْ عَلَیْکُم بِوَکِیلٍ بگو: «ای مردم! بیتردید حق از طرف پروردگارتان برای شما آمد، پس هر کس هدایت شد، برای خود هدایت شده، و هر کس گمراه شد، پس به زیان خود گمراه شده است، و من نگهبان بر شما نیستم». ﴿108﴾
وَاتَّبِعْ مَا یُوحَى إِلَیْکَ وَاصْبِرْ حَتَّىَ یَحْکُمَ اللَّهُ وَهُوَ خَیْرُ الْحَاکِمِینَ و از آنچه به تو وحی میشود پیروی کن، و صبر کن، تا الله داوری کند، و او بهترین داوران است. ﴿109﴾
سورة یونس
[1]- این آیه از احوال بندگان نیک الله متعال سخن میگوید، اما احوال بندگان نافرمان بر عکس این خواهد بود، چنانکه در حدیث آمده است که رسول الله فرمود: «هنگامیکه جنازه آماده میشود و مردان آن را بر روی شانهها بر میدارند، اگر شخص صالحی باشد میگوید: مرا زودتر ببرید و اگر شخص غیر صالحی باشد به فغان و ناله در میآید و میگوید: وای بر من! مرا کجا میبرید؟ این آه و فغانش را به جز انسان هر چیز دیگر میشنود، و اگر انسانها آن را بشنوند، بیهوش میشوند». (صحیح بخاری: 1314)
[2]- به سورۀ اعراف آیه 157 رجوع فرمایید.
بسم الله الرحمن الرحیم
﴿ الٓرۚ تِلۡکَ ءَایَٰتُ ٱلۡکِتَٰبِ ٱلۡحَکِیمِ ١ أَکَانَ لِلنَّاسِ عَجَبًا أَنۡ أَوۡحَیۡنَآ إِلَىٰ رَجُلٖ مِّنۡهُمۡ أَنۡ أَنذِرِ ٱلنَّاسَ وَبَشِّرِ ٱلَّذِینَ ءَامَنُوٓاْ أَنَّ لَهُمۡ قَدَمَ صِدۡقٍ عِندَ رَبِّهِمۡۗ قَالَ ٱلۡکَٰفِرُونَ إِنَّ هَٰذَا لَسَٰحِرٞ مُّبِینٌ ٢ إِنَّ رَبَّکُمُ ٱللَّهُ ٱلَّذِی خَلَقَ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضَ فِی سِتَّةِ أَیَّامٖ ثُمَّ ٱسۡتَوَىٰ عَلَى ٱلۡعَرۡشِۖ یُدَبِّرُ ٱلۡأَمۡرَۖ مَا مِن شَفِیعٍ إِلَّا مِنۢ بَعۡدِ إِذۡنِهِۦۚ ذَٰلِکُمُ ٱللَّهُ رَبُّکُمۡ فَٱعۡبُدُوهُۚ أَفَلَا تَذَکَّرُونَ ٣ إِلَیۡهِ مَرۡجِعُکُمۡ جَمِیعٗاۖ وَعۡدَ ٱللَّهِ حَقًّاۚ إِنَّهُۥ یَبۡدَؤُاْ ٱلۡخَلۡقَ ثُمَّ یُعِیدُهُۥ لِیَجۡزِیَ ٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ وَعَمِلُواْ ٱلصَّٰلِحَٰتِ بِٱلۡقِسۡطِۚ وَٱلَّذِینَ کَفَرُواْ لَهُمۡ شَرَابٞ مِّنۡ حَمِیمٖ وَعَذَابٌ أَلِیمُۢ بِمَا کَانُواْ یَکۡفُرُونَ ٤ هُوَ ٱلَّذِی جَعَلَ ٱلشَّمۡسَ ضِیَآءٗ وَٱلۡقَمَرَ نُورٗا وَقَدَّرَهُۥ مَنَازِلَ لِتَعۡلَمُواْ عَدَدَ ٱلسِّنِینَ وَٱلۡحِسَابَۚ مَا خَلَقَ ٱللَّهُ ذَٰلِکَ إِلَّا بِٱلۡحَقِّۚ یُفَصِّلُ ٱلۡأٓیَٰتِ لِقَوۡمٖ یَعۡلَمُونَ ٥ إِنَّ فِی ٱخۡتِلَٰفِ ٱلَّیۡلِ وَٱلنَّهَارِ وَمَا خَلَقَ ٱللَّهُ فِی ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِ لَأٓیَٰتٖ لِّقَوۡمٖ یَتَّقُونَ ٦
به نام خداوند بخشندۀ مهربان
الر، این آیتهاى کتاب با حکمت است. ﴿1﴾آیا عجبی شد مردمان را که وحى فرستادیم به سوى مردى از ایشان که بیم کن مردمان را و بشارت ده مسلمانان را به آنکه ایشان را هست پایۀ درست نزد پروردگار ایشان؟ گفتند کافران: هرآیینه این شخص، جادوگر آشکار است. ﴿2﴾هرآیینه پروردگار شما خدایی است که آفرید آسمانها و زمین را در شش روز، باز مستقر شد بر عرش، تدبیر میکند کار را. نیست هیچ شفاعت کنندهای مگر بعدِ دستورى وى. این است خدا، پروردگار شما، پس بپرستید او را، آیا پند نمیگیرید؟. ﴿3﴾به سوى اوست رجوع شما همه یکجا، وعده کرده است خدا وعدۀ درست، هرآیینه وى اوّل بار کند آفرینش را، باز دیگر بار کندش، تا جزا دهد آنان راکه ایمان آوردهاند و کارهاى شایسته کردهاند به انصاف و آنانکه کافر شدند ایشان راست آشامیدنى از آب گرم و عقوبت درد دهنده به سبب آنکه کافر بودند. ﴿4﴾او آن است که ساخت آفتاب را درخشنده و ماه را روشن و معین کرد براى ماه منزلها را تا بدانید شمار سالها و تا بدانید حساب را. نیافریده است خداى تعالی این را مگر به تدبیر درست. بیان میکند نشانهها را براى گروهى که میدانند. ﴿5﴾هرآیینه در آمدورفت شب و روز و در آنچه آفریده است خدا در آسمانها و زمین، نشانههاست گروهى راکه پرهیزگارى میکنند. ﴿6﴾
﴿ إِنَّ ٱلَّذِینَ لَا یَرۡجُونَ لِقَآءَنَا وَرَضُواْ بِٱلۡحَیَوٰةِ ٱلدُّنۡیَا وَٱطۡمَأَنُّواْ بِهَا وَٱلَّذِینَ هُمۡ عَنۡ ءَایَٰتِنَا غَٰفِلُونَ ٧ أُوْلَٰٓئِکَ مَأۡوَىٰهُمُ ٱلنَّارُ بِمَا کَانُواْ یَکۡسِبُونَ ٨ إِنَّ ٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ وَعَمِلُواْ ٱلصَّٰلِحَٰتِ یَهۡدِیهِمۡ رَبُّهُم بِإِیمَٰنِهِمۡۖ تَجۡرِی مِن تَحۡتِهِمُ ٱلۡأَنۡهَٰرُ فِی جَنَّٰتِ ٱلنَّعِیمِ ٩ دَعۡوَىٰهُمۡ فِیهَا سُبۡحَٰنَکَ ٱللَّهُمَّ وَتَحِیَّتُهُمۡ فِیهَا سَلَٰمٞۚ وَءَاخِرُ دَعۡوَىٰهُمۡ أَنِ ٱلۡحَمۡدُ لِلَّهِ رَبِّ ٱلۡعَٰلَمِینَ ١٠ ۞وَلَوۡ یُعَجِّلُ ٱللَّهُ لِلنَّاسِ ٱلشَّرَّ ٱسۡتِعۡجَالَهُم بِٱلۡخَیۡرِ لَقُضِیَ إِلَیۡهِمۡ أَجَلُهُمۡۖ فَنَذَرُ ٱلَّذِینَ لَا یَرۡجُونَ لِقَآءَنَا فِی طُغۡیَٰنِهِمۡ یَعۡمَهُونَ ١١ وَإِذَا مَسَّ ٱلۡإِنسَٰنَ ٱلضُّرُّ دَعَانَا لِجَنۢبِهِۦٓ أَوۡ قَاعِدًا أَوۡ قَآئِمٗا فَلَمَّا کَشَفۡنَا عَنۡهُ ضُرَّهُۥ مَرَّ کَأَن لَّمۡ یَدۡعُنَآ إِلَىٰ ضُرّٖ مَّسَّهُۥۚ کَذَٰلِکَ زُیِّنَ لِلۡمُسۡرِفِینَ مَا کَانُواْ یَعۡمَلُونَ ١٢ وَلَقَدۡ أَهۡلَکۡنَا ٱلۡقُرُونَ مِن قَبۡلِکُمۡ لَمَّا ظَلَمُواْ وَجَآءَتۡهُمۡ رُسُلُهُم بِٱلۡبَیِّنَٰتِ وَمَا کَانُواْ لِیُؤۡمِنُواْۚ کَذَٰلِکَ نَجۡزِی ٱلۡقَوۡمَ ٱلۡمُجۡرِمِینَ ١٣ ثُمَّ جَعَلۡنَٰکُمۡ خَلَٰٓئِفَ فِی ٱلۡأَرۡضِ مِنۢ بَعۡدِهِمۡ لِنَنظُرَ کَیۡفَ تَعۡمَلُونَ ١٤ ﴾
هرآیینه آنانکه امید ندارند ملاقات ما را و خوشنود شدهاند به زندگانى دنیا و آرام گرفتهاند به آن و آنانکه ایشان از نشانههاى ما بىخبرند. ﴿7﴾این جماعت، جاى ایشان آتش است به سبب آنچه عمل میکردند. ﴿8﴾هرآیینه آنانکه ایمان آوردهاند و کارهاى شایسته کردهاند، راه نماید ایشان را پروردگار ایشان به سبب ایمان ایشان (یعنى به مقامات نجات) میرود زیر ایشان جویها در بوستانهاى نعمت. ﴿9﴾دعاى ایشان در آنجا «سبحانک اللّهُمَّ»، باشد (یعنى پاکى تو راست بار خدایا) و دعاى خیر ایشان با یکدیگر، سلام بود و نهایت دعای ایشان این است که حمد، خدای راست، پروردگار عالمها. ﴿10﴾و اگر زود رسانیدى خداى تعالى به مردمان سختى را مانند آنکه زود مىطلبند نعمت را به انجام رسانیده شدى در حقّ ایشان اجل ایشان، پس میگذاریم آنان را که امید ملاقات ما ندارند، سرگردان شده در بیراهى خویش. ﴿11﴾و چون رنچ برسد به آدمى، دعا کند به جناب ما خفته بر پهلوى خود یا نشسته یا ایستاده، پس آنگاه که برداشتیم از وى رنج وی را، برود گویا که نخوانده بود ما را به دفع کردن رنجى که رسیدش. همچنین آراسته کرده شد از حد گذرندگان را آنچه میکردند. ﴿12﴾و هرآیینه هلاک کردهایم قرنها را پیش از شما چون ستم کردند و آمدند به ایشان پیغامبرانِ ایشان با نشانههاى روشن و هرگز مستعد آن نبودند که ایمان آرند. همچنین جزا میدهیم گروه گناهکاران را. ﴿13﴾باز جانشین ساختیم شما را در زمین پس از ایشان تا بینیم چگونه کار میکنید. ﴿14﴾
﴿ وَإِذَا تُتۡلَىٰ عَلَیۡهِمۡ ءَایَاتُنَا بَیِّنَٰتٖ قَالَ ٱلَّذِینَ لَا یَرۡجُونَ لِقَآءَنَا ٱئۡتِ بِقُرۡءَانٍ غَیۡرِ هَٰذَآ أَوۡ بَدِّلۡهُۚ قُلۡ مَا یَکُونُ لِیٓ أَنۡ أُبَدِّلَهُۥ مِن تِلۡقَآیِٕ نَفۡسِیٓۖ إِنۡ أَتَّبِعُ إِلَّا مَا یُوحَىٰٓ إِلَیَّۖ إِنِّیٓ أَخَافُ إِنۡ عَصَیۡتُ رَبِّی عَذَابَ یَوۡمٍ عَظِیمٖ ١٥ قُل لَّوۡ شَآءَ ٱللَّهُ مَا تَلَوۡتُهُۥ عَلَیۡکُمۡ وَلَآ أَدۡرَىٰکُم بِهِۦۖ فَقَدۡ لَبِثۡتُ فِیکُمۡ عُمُرٗا مِّن قَبۡلِهِۦٓۚ أَفَلَا تَعۡقِلُونَ ١٦ فَمَنۡ أَظۡلَمُ مِمَّنِ ٱفۡتَرَىٰ عَلَى ٱللَّهِ کَذِبًا أَوۡ کَذَّبَ بَِٔایَٰتِهِۦٓۚ إِنَّهُۥ لَا یُفۡلِحُ ٱلۡمُجۡرِمُونَ ١٧ وَیَعۡبُدُونَ مِن دُونِ ٱللَّهِ مَا لَا یَضُرُّهُمۡ وَلَا یَنفَعُهُمۡ وَیَقُولُونَ هَٰٓؤُلَآءِ شُفَعَٰٓؤُنَا عِندَ ٱللَّهِۚ قُلۡ أَتُنَبُِّٔونَ ٱللَّهَ بِمَا لَا یَعۡلَمُ فِی ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَلَا فِی ٱلۡأَرۡضِۚ سُبۡحَٰنَهُۥ وَتَعَٰلَىٰ عَمَّا یُشۡرِکُونَ ١٨ وَمَا کَانَ ٱلنَّاسُ إِلَّآ أُمَّةٗ وَٰحِدَةٗ فَٱخۡتَلَفُواْۚ وَلَوۡلَا کَلِمَةٞ سَبَقَتۡ مِن رَّبِّکَ لَقُضِیَ بَیۡنَهُمۡ فِیمَا فِیهِ یَخۡتَلِفُونَ ١٩ وَیَقُولُونَ لَوۡلَآ أُنزِلَ عَلَیۡهِ ءَایَةٞ مِّن رَّبِّهِۦۖ فَقُلۡ إِنَّمَا ٱلۡغَیۡبُ لِلَّهِ فَٱنتَظِرُوٓاْ إِنِّی مَعَکُم مِّنَ ٱلۡمُنتَظِرِینَ ٢٠ ﴾
و چون خوانده شود بر ایشان آیات ما واضح آمده، گویند آنانکه امید ملاقات ما ندارند: بیار قرآنى بجز این یا تغیر کن او را [624]. بگو: روا نبود مرا که تغیر کنمش از جانب خود، پیروى نمیکنم الاّ به آنچه وحى فرستاده شد به سوى من، هرآیینه من میترسم اگر نافرمانىِ پروردگار خود کنم از عذاب روز بزرگ. ﴿15﴾بگو: اگر خواستى خدا، نخواندمى آن را بر شما و خبردار نکردى خدا شما را به آن، هرآیینه ماندهام میانِ شما عمرى پیش از این، آیا در نمىیابید؟. ﴿16﴾پس کیست ستمکارتر از کسی که بربندد بر خدا دروغ را یا دروغ شمارد آیات وی را؟ هرآیینه سخن این است که رستگار نمىشوند گناهکاران. ﴿17﴾و مىپرستند بجز خدا چیزی که ضرر نکند ایشان را و سود نرساند به ایشان و میگویند: ایشان شفاعت کنندگان مااند نزدیک خدا. بگو: آیا خبردار میکنید خدا را به آنچه نمیداند در آسمانها و نه زمین؟ پاکى وی راست و برتر است از آنکه شریک مقرر میکنند. ﴿18﴾و نبودند مردمان مگر یک امت [625]، پس اختلاف کردند [626]و اگر نبودى کلمهای که سابق صادر شده است از پروردگار تو، فیصله کرده شدى میان ایشان در آنچه اندر آن اختلاف دارند. ﴿19﴾و میگویند: چرا فرونفرستاده نشده است بر این پیغامبر، نشانهای از پروردگار وى؟ پس بگو: جز این نیست که علم غیب، خداى راست، پس انتظار بکنید، هرآیینه من با شما از منتظرانم. ﴿20﴾
﴿ وَإِذَآ أَذَقۡنَا ٱلنَّاسَ رَحۡمَةٗ مِّنۢ بَعۡدِ ضَرَّآءَ مَسَّتۡهُمۡ إِذَا لَهُم مَّکۡرٞ فِیٓ ءَایَاتِنَاۚ قُلِ ٱللَّهُ أَسۡرَعُ مَکۡرًاۚ إِنَّ رُسُلَنَا یَکۡتُبُونَ مَا تَمۡکُرُونَ ٢١ هُوَ ٱلَّذِی یُسَیِّرُکُمۡ فِی ٱلۡبَرِّ وَٱلۡبَحۡرِۖ حَتَّىٰٓ إِذَا کُنتُمۡ فِی ٱلۡفُلۡکِ وَجَرَیۡنَ بِهِم بِرِیحٖ طَیِّبَةٖ وَفَرِحُواْ بِهَا جَآءَتۡهَا رِیحٌ عَاصِفٞ وَجَآءَهُمُ ٱلۡمَوۡجُ مِن کُلِّ مَکَانٖ وَظَنُّوٓاْ أَنَّهُمۡ أُحِیطَ بِهِمۡ دَعَوُاْ ٱللَّهَ مُخۡلِصِینَ لَهُ ٱلدِّینَ لَئِنۡ أَنجَیۡتَنَا مِنۡ هَٰذِهِۦ لَنَکُونَنَّ مِنَ ٱلشَّٰکِرِینَ ٢٢ فَلَمَّآ أَنجَىٰهُمۡ إِذَا هُمۡ یَبۡغُونَ فِی ٱلۡأَرۡضِ بِغَیۡرِ ٱلۡحَقِّۗ یَٰٓأَیُّهَا ٱلنَّاسُ إِنَّمَا بَغۡیُکُمۡ عَلَىٰٓ أَنفُسِکُمۖ مَّتَٰعَ ٱلۡحَیَوٰةِ ٱلدُّنۡیَاۖ ثُمَّ إِلَیۡنَا مَرۡجِعُکُمۡ فَنُنَبِّئُکُم بِمَا کُنتُمۡ تَعۡمَلُونَ ٢٣ إِنَّمَا مَثَلُ ٱلۡحَیَوٰةِ ٱلدُّنۡیَا کَمَآءٍ أَنزَلۡنَٰهُ مِنَ ٱلسَّمَآءِ فَٱخۡتَلَطَ بِهِۦ نَبَاتُ ٱلۡأَرۡضِ مِمَّا یَأۡکُلُ ٱلنَّاسُ وَٱلۡأَنۡعَٰمُ حَتَّىٰٓ إِذَآ أَخَذَتِ ٱلۡأَرۡضُ زُخۡرُفَهَا وَٱزَّیَّنَتۡ وَظَنَّ أَهۡلُهَآ أَنَّهُمۡ قَٰدِرُونَ عَلَیۡهَآ أَتَىٰهَآ أَمۡرُنَا لَیۡلًا أَوۡ نَهَارٗا فَجَعَلۡنَٰهَا حَصِیدٗا کَأَن لَّمۡ تَغۡنَ بِٱلۡأَمۡسِۚ کَذَٰلِکَ نُفَصِّلُ ٱلۡأٓیَٰتِ لِقَوۡمٖ یَتَفَکَّرُونَ ٢٤ وَٱللَّهُ یَدۡعُوٓاْ إِلَىٰ دَارِ ٱلسَّلَٰمِ وَیَهۡدِی مَن یَشَآءُ إِلَىٰ صِرَٰطٖ مُّسۡتَقِیمٖ ٢٥ ﴾
و چون بچشانیم مردمان را رحمتى پس از سختى که رسیده بود به ایشان، ناگهان ایشان را بداندیشى باشد در نشانههاى ما [627]. بگو: خدا زودتر است در تدبیر کردن، هرآیینه فرستادگان ما مینویسند آنچه بداندیشى میکنید [628]. ﴿21﴾اوست آنکه روان میکند شما را در خشکى و در دریا تا وقتى که باشید در کشتیها و روان شدند [کشتیها] با سواران خود به باد خوش و شادمان شدند ایشان به آن بادِ موافق، ناگها برسد به آن کشتیها باد تند و بیاید به ایشان موج از هر جا و بدانند ایشان که از هر جهت گرفتار گشتند، دعا کنند به جناب خدا، خالص کرده براى او عبادت را، که اگر خلاص کنى ما را از این بلا، باشیم از شکر کنندگان. ﴿22﴾پس چون خلاص ساخت ایشان را، ناگهان ایشان بیراهى میکنند در زمین به ناحق. اى مردمان جز این نیست که بیراهى شما زیان بر جان شماست. یافتید بهرۀ زندگانى دنیا، باز به سوى ما رجوع شماست، پس خبردار کنیم شما را به آنچه میکردید. ﴿23﴾جز این نیست که صفت زندگانى دنیا مانند آبى است که فرود آوردیمش از آسمان، پس در هم آمیخت به سبب وى روییدگى زمین از آنچه میخورند مردمان و چهارپایان تا وقتى که به دست آورد زمین پیرایۀ خود را و آراسته شد و گمان کردند ساکنان آن زمین که ایشان توانایند بر انتفاع از آن. ناگهان بیامد به زمین فرمان ما در شب یا در روز، پس گردانیدیم آن را مثل زراعت از بیخ بریده، گویا نبود دیروز، همچنین بیان میکنیم نشانهها را براى گروهى که تأمّل مىکنند. ﴿24﴾و خدا میخواند به سوى سراى سلامتى و دلالت میکند هر که را خواهد به سوى راه راست. ﴿25﴾
﴿ ۞لِّلَّذِینَ أَحۡسَنُواْ ٱلۡحُسۡنَىٰ وَزِیَادَةٞۖ وَلَا یَرۡهَقُ وُجُوهَهُمۡ قَتَرٞ وَلَا ذِلَّةٌۚ أُوْلَٰٓئِکَ أَصۡحَٰبُ ٱلۡجَنَّةِۖ هُمۡ فِیهَا خَٰلِدُونَ ٢٦ وَٱلَّذِینَ کَسَبُواْ ٱلسَّیَِّٔاتِ جَزَآءُ سَیِّئَةِۢ بِمِثۡلِهَا وَتَرۡهَقُهُمۡ ذِلَّةٞۖ مَّا لَهُم مِّنَ ٱللَّهِ مِنۡ عَاصِمٖۖ کَأَنَّمَآ أُغۡشِیَتۡ وُجُوهُهُمۡ قِطَعٗا مِّنَ ٱلَّیۡلِ مُظۡلِمًاۚ أُوْلَٰٓئِکَ أَصۡحَٰبُ ٱلنَّارِۖ هُمۡ فِیهَا خَٰلِدُونَ ٢٧ وَیَوۡمَ نَحۡشُرُهُمۡ جَمِیعٗا ثُمَّ نَقُولُ لِلَّذِینَ أَشۡرَکُواْ مَکَانَکُمۡ أَنتُمۡ وَشُرَکَآؤُکُمۡۚ فَزَیَّلۡنَا بَیۡنَهُمۡۖ وَقَالَ شُرَکَآؤُهُم مَّا کُنتُمۡ إِیَّانَا تَعۡبُدُونَ ٢٨ فَکَفَىٰ بِٱللَّهِ شَهِیدَۢا بَیۡنَنَا وَبَیۡنَکُمۡ إِن کُنَّا عَنۡ عِبَادَتِکُمۡ لَغَٰفِلِینَ ٢٩ هُنَالِکَ تَبۡلُواْ کُلُّ نَفۡسٖ مَّآ أَسۡلَفَتۡۚ وَرُدُّوٓاْ إِلَى ٱللَّهِ مَوۡلَىٰهُمُ ٱلۡحَقِّۖ وَضَلَّ عَنۡهُم مَّا کَانُواْ یَفۡتَرُونَ ٣٠ قُلۡ مَن یَرۡزُقُکُم مِّنَ ٱلسَّمَآءِ وَٱلۡأَرۡضِ أَمَّن یَمۡلِکُ ٱلسَّمۡعَ وَٱلۡأَبۡصَٰرَ وَمَن یُخۡرِجُ ٱلۡحَیَّ مِنَ ٱلۡمَیِّتِ وَیُخۡرِجُ ٱلۡمَیِّتَ مِنَ ٱلۡحَیِّ وَمَن یُدَبِّرُ ٱلۡأَمۡرَۚ فَسَیَقُولُونَ ٱللَّهُۚ فَقُلۡ أَفَلَا تَتَّقُونَ ٣١ فَذَٰلِکُمُ ٱللَّهُ رَبُّکُمُ ٱلۡحَقُّۖ فَمَاذَا بَعۡدَ ٱلۡحَقِّ إِلَّا ٱلضَّلَٰلُۖ فَأَنَّىٰ تُصۡرَفُونَ ٣٢ کَذَٰلِکَ حَقَّتۡ کَلِمَتُ رَبِّکَ عَلَى ٱلَّذِینَ فَسَقُوٓاْ أَنَّهُمۡ لَا یُؤۡمِنُونَ ٣٣ ﴾
آنان را که نیکوکارى کردند، حالت نیک باشد و زیادتى بر آن [629]و نپوشد روى ایشان را هیچ سیاهى و نه هیچ خوارى. این جماعت، اهل بهشتاند، ایشان آنجا جاوید باشندگانند. ﴿26﴾و آنان را که به عمل آوردند کردارهاى بد، جزاى بدى مثل آن است و بپوشد ایشان را خوارى. نباشد ایشان را از خدا هیچ پناه دهنده گویا پوشانیده شده است روهاى ایشان را به پارههاى شب تاریک آمده. این جماعت اهل آتشاند، ایشان آنجا جاوید باشندگانند. ﴿27﴾و بترسید از روزی که برانگیزیم ایشان را همه یکجا، باز گوییم مشرکان را بایستید به جایى خود شما و آنانکه شما ایشان را شریک خدا ساختهاید، پس تفرقه اندازیم میانِ ایشان و گویند شریکانِ ایشان که: شما ما را نمىپرستید. ﴿28﴾پس بس است خدا گواه، میانِ ما و میان شما، هرآیینه ما بودیم از پرستش شما بىخبر. ﴿29﴾آنجا دریابد هر شخصى آنچه پیش فرستاده بود و گردانیده شوند به سوى خدا، مالک حقیقىِ ایشان و گم شد از ایشان آنچه افترا میکرد. ﴿30﴾بگو: که روزى میدهد شما را از جانب آسمان و زمین؟ آیا کیست که خداوند باشد گوش را و چشم را [630]و کیست که بیرون آرد زنده را از مرده و بیرون آرد مرده را از زنده [631]و کیست که تدبیر کند کار را؟ خواهند گفت: آن «اللّه» است، پس بگو: آیا حذر نمىکنید؟. ﴿31﴾پس این است خدا، پروردگار شما به تحقیق. پس چیست بعد راستى بجز گمراهى؟ پس کجا برگردانیده میشوید؟!. ﴿32﴾هم چنین ثابت شد قضای پروردگار تو بر این فاسقان، که ایشان ایمان نیارند. ﴿33﴾
﴿ قُلۡ هَلۡ مِن شُرَکَآئِکُم مَّن یَبۡدَؤُاْ ٱلۡخَلۡقَ ثُمَّ یُعِیدُهُۥۚ قُلِ ٱللَّهُ یَبۡدَؤُاْ ٱلۡخَلۡقَ ثُمَّ یُعِیدُهُۥۖ فَأَنَّىٰ تُؤۡفَکُونَ ٣٤ قُلۡ هَلۡ مِن شُرَکَآئِکُم مَّن یَهۡدِیٓ إِلَى ٱلۡحَقِّۚ قُلِ ٱللَّهُ یَهۡدِی لِلۡحَقِّۗ أَفَمَن یَهۡدِیٓ إِلَى ٱلۡحَقِّ أَحَقُّ أَن یُتَّبَعَ أَمَّن لَّا یَهِدِّیٓ إِلَّآ أَن یُهۡدَىٰۖ فَمَا لَکُمۡ کَیۡفَ تَحۡکُمُونَ ٣٥ وَمَا یَتَّبِعُ أَکۡثَرُهُمۡ إِلَّا ظَنًّاۚ إِنَّ ٱلظَّنَّ لَا یُغۡنِی مِنَ ٱلۡحَقِّ شَیًۡٔاۚ إِنَّ ٱللَّهَ عَلِیمُۢ بِمَا یَفۡعَلُونَ ٣٦ وَمَا کَانَ هَٰذَا ٱلۡقُرۡءَانُ أَن یُفۡتَرَىٰ مِن دُونِ ٱللَّهِ وَلَٰکِن تَصۡدِیقَ ٱلَّذِی بَیۡنَ یَدَیۡهِ وَتَفۡصِیلَ ٱلۡکِتَٰبِ لَا رَیۡبَ فِیهِ مِن رَّبِّ ٱلۡعَٰلَمِینَ ٣٧ أَمۡ یَقُولُونَ ٱفۡتَرَىٰهُۖ قُلۡ فَأۡتُواْ بِسُورَةٖ مِّثۡلِهِۦ وَٱدۡعُواْ مَنِ ٱسۡتَطَعۡتُم مِّن دُونِ ٱللَّهِ إِن کُنتُمۡ صَٰدِقِینَ ٣٨ بَلۡ کَذَّبُواْ بِمَا لَمۡ یُحِیطُواْ بِعِلۡمِهِۦ وَلَمَّا یَأۡتِهِمۡ تَأۡوِیلُهُۥۚ کَذَٰلِکَ کَذَّبَ ٱلَّذِینَ مِن قَبۡلِهِمۡۖ فَٱنظُرۡ کَیۡفَ کَانَ عَٰقِبَةُ ٱلظَّٰلِمِینَ ٣٩ وَمِنۡهُم مَّن یُؤۡمِنُ بِهِۦ وَمِنۡهُم مَّن لَّا یُؤۡمِنُ بِهِۦۚ وَرَبُّکَ أَعۡلَمُ بِٱلۡمُفۡسِدِینَ ٤٠ وَإِن کَذَّبُوکَ فَقُل لِّی عَمَلِی وَلَکُمۡ عَمَلُکُمۡۖ أَنتُم بَرِیُٓٔونَ مِمَّآ أَعۡمَلُ وَأَنَا۠ بَرِیٓءٞ مِّمَّا تَعۡمَلُونَ ٤١ وَمِنۡهُم مَّن یَسۡتَمِعُونَ إِلَیۡکَۚ أَفَأَنتَ تُسۡمِعُ ٱلصُّمَّ وَلَوۡ کَانُواْ لَا یَعۡقِلُونَ ٤٢ ﴾
بگو: آیا هست از شریکان شما کسی که نو کند آفرینش را، باز دوباره کندش؟ بگو: خدا نو میکند آفرینش را باز دوباره کندش، پس از کجا برگردانیده میشوید؟!. ﴿34﴾بگو: آیا هست از شریکان شما کسی که راه نماید به سوى دین حق؟ بگو: اللّه، همونست که راه مینماید به سوى دین حق، پس کسی که راه نماید به سوى حق، لایقتر است به آنکه پیروى کرده شود، یا کسی که خود راه نمىیابد مگر آن وقت که راه نموده شود وی را؟ پس چیست شما را، چگونه حکم مىکنید؟. ﴿35﴾و پیروى نمیکنند بیشتر از ایشان مگر وهم را، هرآیینه وهم کفایت نمىکند از معرفت حق، چیزى را. هرآیینه خدا داناست به آنچه میکنند. ﴿36﴾و نیست این قرآن، افترا به غیر حکم خدا و لیکن هست باور دارنۀ آنچه پیش از وی است و بیان شریعتى است که نوشته شد بر مردمان، هیچ شبهه نیست در آن، از پروردگار عالمهاست. ﴿37﴾آیا میگویند: بر بسته است آن را؟ بگو: پس بیارید سورتى مانند آن و بخوانید هر که را توانید بجز خدا، اگر هستید راستگویان. ﴿38﴾بلکه دروغ شمردهاند چیزی را که فرا نرسیدهاند به دانش وى و هنوز نیامده است به ایشان مصداق وعدۀ وى. همچنین دروغ داشتند آنانکه پیش از ایشان بودند. پس بنگر چگونه شد عاقبت ستمکاران. ﴿39﴾و از ایشان کسى هست که ایمان میآرد به وى و از ایشان کسى هست که ایمان نمیآرد به وى و پروردگار تو داناتر است به مفسدان. ﴿40﴾و اگر به دروغ نسبت کنند تو را، بس بگو: مراست عمل من و شما راست عمل شما، شما بىتعلّقید از آنچه من مىکنم و من بىتعلّقم از آنچه شما میکنید. ﴿41﴾و از ایشان کسى هست که گوش مىنهد به سوى تو. آیا پس تو مىشنوانى کران را و اگرچه در نمىیافتند! . ﴿42﴾
﴿وَمِنۡهُم مَّن یَنظُرُ إِلَیۡکَۚ أَفَأَنتَ تَهۡدِی ٱلۡعُمۡیَ وَلَوۡ کَانُواْ لَا یُبۡصِرُونَ ٤٣ إِنَّ ٱللَّهَ لَا یَظۡلِمُ ٱلنَّاسَ شَیۡٔٗا وَلَٰکِنَّ ٱلنَّاسَ أَنفُسَهُمۡ یَظۡلِمُونَ ٤٤ وَیَوۡمَ یَحۡشُرُهُمۡ کَأَن لَّمۡ یَلۡبَثُوٓاْ إِلَّا سَاعَةٗ مِّنَ ٱلنَّهَارِ یَتَعَارَفُونَ بَیۡنَهُمۡۚ قَدۡ خَسِرَ ٱلَّذِینَ کَذَّبُواْ بِلِقَآءِ ٱللَّهِ وَمَا کَانُواْ مُهۡتَدِینَ ٤٥ وَإِمَّا نُرِیَنَّکَ بَعۡضَ ٱلَّذِی نَعِدُهُمۡ أَوۡ نَتَوَفَّیَنَّکَ فَإِلَیۡنَا مَرۡجِعُهُمۡ ثُمَّ ٱللَّهُ شَهِیدٌ عَلَىٰ مَا یَفۡعَلُونَ ٤٦ وَلِکُلِّ أُمَّةٖ رَّسُولٞۖ فَإِذَا جَآءَ رَسُولُهُمۡ قُضِیَ بَیۡنَهُم بِٱلۡقِسۡطِ وَهُمۡ لَا یُظۡلَمُونَ ٤٧وَیَقُولُونَ مَتَىٰ هَٰذَا ٱلۡوَعۡدُ إِن کُنتُمۡ صَٰدِقِینَ ٤٨ قُل لَّآ أَمۡلِکُ لِنَفۡسِی ضَرّٗا وَلَا نَفۡعًا إِلَّا مَا شَآءَ ٱللَّهُۗ لِکُلِّ أُمَّةٍ أَجَلٌۚ إِذَا جَآءَ أَجَلُهُمۡ فَلَا یَسۡتَٔۡخِرُونَ سَاعَةٗ وَلَا یَسۡتَقۡدِمُونَ ٤٩ قُلۡ أَرَءَیۡتُمۡ إِنۡ أَتَىٰکُمۡ عَذَابُهُۥ بَیَٰتًا أَوۡ نَهَارٗا مَّاذَا یَسۡتَعۡجِلُ مِنۡهُ ٱلۡمُجۡرِمُونَ ٥٠ أَثُمَّ إِذَا مَا وَقَعَ ءَامَنتُم بِهِۦٓۚ ءَآلۡـَٰٔنَ وَقَدۡ کُنتُم بِهِۦ تَسۡتَعۡجِلُونَ ٥١ ثُمَّ قِیلَ لِلَّذِینَ ظَلَمُواْ ذُوقُواْ عَذَابَ ٱلۡخُلۡدِ هَلۡ تُجۡزَوۡنَ إِلَّا بِمَا کُنتُمۡ تَکۡسِبُونَ ٥٢ ۞وَیَسۡتَنۢبُِٔونَکَ أَحَقٌّ هُوَۖ قُلۡ إِی وَرَبِّیٓ إِنَّهُۥ لَحَقّٞۖ وَمَآ أَنتُم بِمُعۡجِزِینَ ٥٣﴾
و از ایشان کسى هست که مىنگرد به سوى تو. آیا تو راهمینمایى کوران را، اگرچه نمیدیدند؟ [632]. ﴿43﴾هرآیینه خدا ستم نمیکند بر مردمان و لیکن مردمان بر خویشتن ستم میکنند. ﴿44﴾و روزی که برانگیزد خدا ایشان را گویا که درنگ نکرده بودند اِلاّ ساعتى از روز، شناسا باشند با یکدیگر. زیانکار شدند آنانکه دروغ داشتند ملاقاتِ خدا را و نبودند راه یافتگان. ﴿45﴾و اگر بنماییم تو را بعض آنچه وعده میکنیم به ایشان یا بمیرانیم تو را، به هر حال به سوى ما رجوع ایشان است، باز خدا مطلع است بر آنچه میکنند. ﴿46﴾و هر امتى را پیغامبرى هست، پس چون آمد پیغامبر ایشان، فیصله کرده شود میان ایشان به انصاف و بر ایشان ستم کرده نشود [633]. ﴿47﴾و میگویند: کى باشد این وعده اگر هستید راستگویان؟. ﴿48﴾بگو: نمىتوانم برای خود زیانى و نه سودى مگر آنچه خواسته است خدا. هر گروهى را میعادى هست، چون مىآید میعاد ایشان، پس توقف نکنند ساعتى و نه سبقت کنند. ﴿49﴾بگو: خبر دهید مرا اگر بیاید به شما عذاب او شبانگاه یا به روز، به هر حال چه چیزى را به شتاب میطلبند از آن عذاب، این گناهکاران. ﴿50﴾باز وقتى که متحقق شود آیا ایمان آرید به آن [آنگاه گفته شود] آیا اکنون ایمان آوردید و پیش از این به شتاب میطلبیدید آن را [634]. ﴿51﴾باز گفته شود ستمکاران را: بچشید عذاب جاوید، جزا داده نمىشوید الاّ به آنچه میکردید. ﴿52﴾و مىپرسند تو را: آیا درست است این وعده؟ بگو: آرى! قسم به پروردگار من، هرآیینه وى درست است و شما عاجز کننده نیستید. ﴿53﴾
﴿وَلَوۡ أَنَّ لِکُلِّ نَفۡسٖ ظَلَمَتۡ مَا فِی ٱلۡأَرۡضِ لَٱفۡتَدَتۡ بِهِۦۗ وَأَسَرُّواْ ٱلنَّدَامَةَ لَمَّا رَأَوُاْ ٱلۡعَذَابَۖ وَقُضِیَ بَیۡنَهُم بِٱلۡقِسۡطِ وَهُمۡ لَا یُظۡلَمُونَ ٥٤ أَلَآ إِنَّ لِلَّهِ مَا فِی ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِۗ أَلَآ إِنَّ وَعۡدَ ٱللَّهِ حَقّٞ وَلَٰکِنَّ أَکۡثَرَهُمۡ لَا یَعۡلَمُونَ ٥٥ هُوَ یُحۡیِۦ وَیُمِیتُ وَإِلَیۡهِ تُرۡجَعُونَ ٥٦ یَٰٓأَیُّهَا ٱلنَّاسُ قَدۡ جَآءَتۡکُم مَّوۡعِظَةٞ مِّن رَّبِّکُمۡ وَشِفَآءٞ لِّمَا فِی ٱلصُّدُورِ وَهُدٗى وَرَحۡمَةٞ لِّلۡمُؤۡمِنِینَ ٥٧ قُلۡ بِفَضۡلِ ٱللَّهِ وَبِرَحۡمَتِهِۦ فَبِذَٰلِکَ فَلۡیَفۡرَحُواْ هُوَ خَیۡرٞ مِّمَّا یَجۡمَعُونَ ٥٨ قُلۡ أَرَءَیۡتُم مَّآ أَنزَلَ ٱللَّهُ لَکُم مِّن رِّزۡقٖ فَجَعَلۡتُم مِّنۡهُ حَرَامٗا وَحَلَٰلٗا قُلۡ ءَآللَّهُ أَذِنَ لَکُمۡۖ أَمۡ عَلَى ٱللَّهِ تَفۡتَرُونَ ٥٩ وَمَا ظَنُّ ٱلَّذِینَ یَفۡتَرُونَ عَلَى ٱللَّهِ ٱلۡکَذِبَ یَوۡمَ ٱلۡقِیَٰمَةِۗ إِنَّ ٱللَّهَ لَذُو فَضۡلٍ عَلَى ٱلنَّاسِ وَلَٰکِنَّ أَکۡثَرَهُمۡ لَا یَشۡکُرُونَ ٦٠ وَمَا تَکُونُ فِی شَأۡنٖ وَمَا تَتۡلُواْ مِنۡهُ مِن قُرۡءَانٖ وَلَا تَعۡمَلُونَ مِنۡ عَمَلٍ إِلَّا کُنَّا عَلَیۡکُمۡ شُهُودًا إِذۡ تُفِیضُونَ فِیهِۚ وَمَا یَعۡزُبُ عَن رَّبِّکَ مِن مِّثۡقَالِ ذَرَّةٖ فِی ٱلۡأَرۡضِ وَلَا فِی ٱلسَّمَآءِ وَلَآ أَصۡغَرَ مِن ذَٰلِکَ وَلَآ أَکۡبَرَ إِلَّا فِی کِتَٰبٖ مُّبِینٍ ٦١﴾
و اگر باشد هر نفسِ ستم کننده را آنچه در زمین است، البته فدیۀ خود دهد آن را و در ضمیر خود دارند پشیمانى، چون بینند عذاب را، و فیصل کرده شود میان ایشان به عدل و بر ایشان ستم کرده نشود. ﴿54﴾آگاه باش هرآیینه خداى راست آنچه در آسمانها و زمین است، آگاه باش هرآیینه وعدۀ خدا راست است و لیکن بیشتر ایشان نمیدانند. ﴿55﴾او زنده میکند و مىمیراند و به سوى وى گردانیده شوید. ﴿56﴾اى مردمان! آمده است به شما پندى از پروردگار شما و شفای آن علّت را که در سینههاست و راه نمودنى و بخشایشى، مسلمانان را. ﴿57﴾بگو: به فضل خدا و به رحمت او، پس به این چیزها باید که شادمان شوند. آن بهتر است از آنچه جمع میکنند. ﴿58﴾بگو: آیا دیدید چیزى را که فروآورده است خدا برای شما از جنس روزى، پس ساختید بعض آن را حرام و بعض آن را حلال، بگو: آیا خدا اذن داده است شما را یا بر خدا دروغ میبندید؟. ﴿59﴾و چیست گمان آنانکه افترا میکنند بر خدا دروغ را به روز قیامت [635]، هرآیینه خدا، خداوند فضل است بر مردمان و لیکن بیشترى از ایشان سپاسدارى نمیکنند. ﴿60﴾و نمیباشى در هیچ شغلى و نمیخوانى هیچ آیتى را از طرف خدا آمده و نمیکنید هیچ کارى مگر هستیم بر شما مطّلع، چون در مىآیید در آن کار، و پوشیده نمىشود از پروردگار تو همسنگ ذرهای در زمین و نه در آسمان و نه خُوردتر از آن و نه بزرگتر، الاّ نوشته شده است در کتاب روشن. ﴿61﴾
﴿أَلَآ إِنَّ أَوۡلِیَآءَ ٱللَّهِ لَا خَوۡفٌ عَلَیۡهِمۡ وَلَا هُمۡ یَحۡزَنُونَ ٦٢ ٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ وَکَانُواْ یَتَّقُونَ ٦٣ لَهُمُ ٱلۡبُشۡرَىٰ فِی ٱلۡحَیَوٰةِ ٱلدُّنۡیَا وَفِی ٱلۡأٓخِرَةِۚ لَا تَبۡدِیلَ لِکَلِمَٰتِ ٱللَّهِۚ ذَٰلِکَ هُوَ ٱلۡفَوۡزُ ٱلۡعَظِیمُ ٦٤ وَلَا یَحۡزُنکَ قَوۡلُهُمۡۘ إِنَّ ٱلۡعِزَّةَ لِلَّهِ جَمِیعًاۚ هُوَ ٱلسَّمِیعُ ٱلۡعَلِیمُ ٦٥ أَلَآ إِنَّ لِلَّهِ مَن فِی ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَمَن فِی ٱلۡأَرۡضِۗ وَمَا یَتَّبِعُ ٱلَّذِینَ یَدۡعُونَ مِن دُونِ ٱللَّهِ شُرَکَآءَۚ إِن یَتَّبِعُونَ إِلَّا ٱلظَّنَّ وَإِنۡ هُمۡ إِلَّا یَخۡرُصُونَ ٦٦ هُوَ ٱلَّذِی جَعَلَ لَکُمُ ٱلَّیۡلَ لِتَسۡکُنُواْ فِیهِ وَٱلنَّهَارَ مُبۡصِرًاۚ إِنَّ فِی ذَٰلِکَ لَأٓیَٰتٖ لِّقَوۡمٖ یَسۡمَعُونَ ٦٧ قَالُواْ ٱتَّخَذَ ٱللَّهُ وَلَدٗاۗ سُبۡحَٰنَهُۥۖ هُوَ ٱلۡغَنِیُّۖ لَهُۥ مَا فِی ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَمَا فِی ٱلۡأَرۡضِۚ إِنۡ عِندَکُم مِّن سُلۡطَٰنِۢ بِهَٰذَآۚ أَتَقُولُونَ عَلَى ٱللَّهِ مَا لَا تَعۡلَمُونَ ٦٨ قُلۡ إِنَّ ٱلَّذِینَ یَفۡتَرُونَ عَلَى ٱللَّهِ ٱلۡکَذِبَ لَا یُفۡلِحُونَ ٦٩ مَتَٰعٞ فِی ٱلدُّنۡیَا ثُمَّ إِلَیۡنَا مَرۡجِعُهُمۡ ثُمَّ نُذِیقُهُمُ ٱلۡعَذَابَ ٱلشَّدِیدَ بِمَا کَانُواْ یَکۡفُرُونَ ٧٠﴾
آگاه باش هرآیینه دوستان خدا هیچ ترس نیست بر ایشان و نه ایشان اندوهگین شوند. ﴿62﴾آنانکه ایمان آوردند و تقوى میکردند. ﴿63﴾ایشان راست بشارت در زندگانى دنیا [636]و در آخرت. نیست هیچ تبدیل مر سخنانِ خدا را. این بشارت، همونست پیروزى بزرگ. ﴿64﴾و غمگین نکند تو را سخن ایشان، هرآیینه غلبه خدا راست همه یکجا. اوست شنوای دانا. ﴿65﴾آگاه باش هرآیینه خدا راست هر که در آسمانهاست و هر که در زمین است و پیروى نمىکنند آنانکه پرستش میکنند بجز خدا شریکان را، به حقیقت پیروى نمیکنند مگر وهم را و نیستند مگر دروغگو. ﴿66﴾اوست آنکه ساخت برای شما شب را تا آرام گیرید در آن و ساخت روز را روشن، هرآیینه در این نشانههاست گروهى را که مىشنوند. ﴿67﴾گفتند [کافران]: فرزند گرفته است خدا! پاکى او راست. اوست بىنیاز. او راست آنچه در آسمانها است و آنچه در زمین است. نیست نزدیک شما هیچ حجتى بر این. آیا میگویید بر خدا آنچه نمیدانید؟!. ﴿68﴾بگو: هرآیینه آنانکه بر مىبندند بر خدا دروغ را، رستگار نمیشوند. ﴿69﴾[ایشان را باشد] بهرهمندى در دنیا، باز به سوى ماست بازگشت ایشان، پس بچشانیم ایشان را عذاب سخت به سبب آنکه کفر میکردند. ﴿70﴾
﴿ ۞وَٱتۡلُ عَلَیۡهِمۡ نَبَأَ نُوحٍ إِذۡ قَالَ لِقَوۡمِهِۦ یَٰقَوۡمِ إِن کَانَ کَبُرَ عَلَیۡکُم مَّقَامِی وَتَذۡکِیرِی بَِٔایَٰتِ ٱللَّهِ فَعَلَى ٱللَّهِ تَوَکَّلۡتُ فَأَجۡمِعُوٓاْ أَمۡرَکُمۡ وَشُرَکَآءَکُمۡ ثُمَّ لَا یَکُنۡ أَمۡرُکُمۡ عَلَیۡکُمۡ غُمَّةٗ ثُمَّ ٱقۡضُوٓاْ إِلَیَّ وَلَا تُنظِرُونِ ٧١ فَإِن تَوَلَّیۡتُمۡ فَمَا سَأَلۡتُکُم مِّنۡ أَجۡرٍۖ إِنۡ أَجۡرِیَ إِلَّا عَلَى ٱللَّهِۖ وَأُمِرۡتُ أَنۡ أَکُونَ مِنَ ٱلۡمُسۡلِمِینَ ٧٢ فَکَذَّبُوهُ فَنَجَّیۡنَٰهُ وَمَن مَّعَهُۥ فِی ٱلۡفُلۡکِ وَجَعَلۡنَٰهُمۡ خَلَٰٓئِفَ وَأَغۡرَقۡنَا ٱلَّذِینَ کَذَّبُواْ بَِٔایَٰتِنَاۖ فَٱنظُرۡ کَیۡفَ کَانَ عَٰقِبَةُ ٱلۡمُنذَرِینَ ٧٣ ثُمَّ بَعَثۡنَا مِنۢ بَعۡدِهِۦ رُسُلًا إِلَىٰ قَوۡمِهِمۡ فَجَآءُوهُم بِٱلۡبَیِّنَٰتِ فَمَا کَانُواْ لِیُؤۡمِنُواْ بِمَا کَذَّبُواْ بِهِۦ مِن قَبۡلُۚ کَذَٰلِکَ نَطۡبَعُ عَلَىٰ قُلُوبِ ٱلۡمُعۡتَدِینَ ٧٤ ثُمَّ بَعَثۡنَا مِنۢ بَعۡدِهِم مُّوسَىٰ وَهَٰرُونَ إِلَىٰ فِرۡعَوۡنَ وَمَلَإِیْهِۦ بَِٔایَٰتِنَا فَٱسۡتَکۡبَرُواْ وَکَانُواْ قَوۡمٗا مُّجۡرِمِینَ ٧٥ فَلَمَّا جَآءَهُمُ ٱلۡحَقُّ مِنۡ عِندِنَا قَالُوٓاْ إِنَّ هَٰذَا لَسِحۡرٞ مُّبِینٞ ٧٦ قَالَ مُوسَىٰٓ أَتَقُولُونَ لِلۡحَقِّ لَمَّا جَآءَکُمۡۖ أَسِحۡرٌ هَٰذَا وَلَا یُفۡلِحُ ٱلسَّٰحِرُونَ ٧٧ قَالُوٓاْ أَجِئۡتَنَا لِتَلۡفِتَنَا عَمَّا وَجَدۡنَا عَلَیۡهِ ءَابَآءَنَا وَتَکُونَ لَکُمَا ٱلۡکِبۡرِیَآءُ فِی ٱلۡأَرۡضِ وَمَا نَحۡنُ لَکُمَا بِمُؤۡمِنِینَ ٧٨ ﴾
و بخوان بر ایشان خبر نوح را چون گفت به قوم خود: اى قوم! من اگر دشوار شده باشد بر شما قیام من و پند دادن من به آیتهاى خدا، پس بر خدا توکل کردم، پس عزیمت درست کنید در کار خود همراه شریکان خویش، پس نباشد کار شما پوشیده بر شما، باز برسانید به سوى من و مهلت مدهید مرا. ﴿71﴾پس اگر اعراض کردید [637]، پس نخواسته بودم از شما هیچ مزد را، نیست مزد من مگر بر خدا و فرموده شد مرا که باشم از مسلمانان. ﴿72﴾پس دروغ داشتندش، پس خلاص ساختیم او را و آنان را که با وى بودند در کشتى و گردانیدیم ایشان را جانشین و غرق کردیم کسانى را که دروغ داشتند آیات ما را، پس بنگر چگونه شد آخر کار بیم کرده شدگان؟. ﴿73﴾باز فرستادیم بعدِ نوح، پیغامبران را به سوى قوم ایشان، پس آوردند پیش ایشان نشانههاى روشن را، پس هرگز مستعد آن نبودند که ایمان آرند به آنچه دروغ داشته بودند آن را پیش از این، همچنین مهر مىنهیم بر دل از حد گذرندگان. ﴿74﴾باز فرستادیم بعد از ایشان موسى و هارون را به سوى فرعون و قوم وى با نشانههاى خویش، پس تکبر کردند و بودند قوم گناهکاران. ﴿75﴾پس چون آمد به ایشان سخن درست از نزدیک ما، گفتند: هرآیینه این سحر ظاهر است. ﴿76﴾گفت موسى: آیا چنین میگویید سخن درست را چون بیامد به شما؟ آیا سحر است این؟ و رستگار نمیشوند ساحران. ﴿77﴾گفتند آیا آمدهای پیش ما تا بازدارى ما را از دینى که یافتیم بر آن پدرانِ خود را و تا باشد شما را ریاست در زمین؟ و نیستیم ما شما را باور دارنده. ﴿78﴾
﴿ وَقَالَ فِرۡعَوۡنُ ٱئۡتُونِی بِکُلِّ سَٰحِرٍ عَلِیمٖ ٧٩ فَلَمَّا جَآءَ ٱلسَّحَرَةُ قَالَ لَهُم مُّوسَىٰٓ أَلۡقُواْ مَآ أَنتُم مُّلۡقُونَ ٨٠ فَلَمَّآ أَلۡقَوۡاْ قَالَ مُوسَىٰ مَا جِئۡتُم بِهِ ٱلسِّحۡرُۖ إِنَّ ٱللَّهَ سَیُبۡطِلُهُۥٓ إِنَّ ٱللَّهَ لَا یُصۡلِحُ عَمَلَ ٱلۡمُفۡسِدِینَ ٨١ وَیُحِقُّ ٱللَّهُ ٱلۡحَقَّ بِکَلِمَٰتِهِۦ وَلَوۡ کَرِهَ ٱلۡمُجۡرِمُونَ ٨٢ فَمَآ ءَامَنَ لِمُوسَىٰٓ إِلَّا ذُرِّیَّةٞ مِّن قَوۡمِهِۦ عَلَىٰ خَوۡفٖ مِّن فِرۡعَوۡنَ وَمَلَإِیْهِمۡ أَن یَفۡتِنَهُمۡۚ وَإِنَّ فِرۡعَوۡنَ لَعَالٖ فِی ٱلۡأَرۡضِ وَإِنَّهُۥ لَمِنَ ٱلۡمُسۡرِفِینَ ٨٣ وَقَالَ مُوسَىٰ یَٰقَوۡمِ إِن کُنتُمۡ ءَامَنتُم بِٱللَّهِ فَعَلَیۡهِ تَوَکَّلُوٓاْ إِن کُنتُم مُّسۡلِمِینَ ٨٤ فَقَالُواْ عَلَى ٱللَّهِ تَوَکَّلۡنَا رَبَّنَا لَا تَجۡعَلۡنَا فِتۡنَةٗ لِّلۡقَوۡمِ ٱلظَّٰلِمِینَ ٨٥ وَنَجِّنَا بِرَحۡمَتِکَ مِنَ ٱلۡقَوۡمِ ٱلۡکَٰفِرِینَ ٨٦ وَأَوۡحَیۡنَآ إِلَىٰ مُوسَىٰ وَأَخِیهِ أَن تَبَوَّءَا لِقَوۡمِکُمَا بِمِصۡرَ بُیُوتٗا وَٱجۡعَلُواْ بُیُوتَکُمۡ قِبۡلَةٗ وَأَقِیمُواْ ٱلصَّلَوٰةَۗ وَبَشِّرِ ٱلۡمُؤۡمِنِینَ ٨٧ وَقَالَ مُوسَىٰ رَبَّنَآ إِنَّکَ ءَاتَیۡتَ فِرۡعَوۡنَ وَمَلَأَهُۥ زِینَةٗ وَأَمۡوَٰلٗا فِی ٱلۡحَیَوٰةِ ٱلدُّنۡیَا رَبَّنَا لِیُضِلُّواْ عَن سَبِیلِکَۖ رَبَّنَا ٱطۡمِسۡ عَلَىٰٓ أَمۡوَٰلِهِمۡ وَٱشۡدُدۡ عَلَىٰ قُلُوبِهِمۡ فَلَا یُؤۡمِنُواْ حَتَّىٰ یَرَوُاْ ٱلۡعَذَابَ ٱلۡأَلِیمَ ٨٨ ﴾
و گفت فرعون: بیارید پیش من هر ساحر دانا را. ﴿79﴾پس وقتى که آمدند ساحران، گفت ایشان را موسى: بیفکنید آنچه شما افگنندهاید. ﴿80﴾پس چون افکندند، گفت موسى: آنچه آوردهاید سحر است، هرآیینه خدا باطل خواهد ساخت آن را، هرآیینه خدا راست نمىآرد کار مفسدان را. ﴿81﴾و ثابت خواهد کرد خدا سخن درست را به فرمان خود، و اگرچه ناخوش دارند گناهکاران. ﴿82﴾پس ایمان نیاوردند به موسى مگر جماعتی از قوم وى، با وجود خوف از فرعون و اشراف قِبط، که عقوبت کند ایشان را. و هرآیینه فرعون سرکشى بود در آن زمین و هرآیینه وى از حد گذرندگان بود. ﴿83﴾و گفت موسى: اى قوم من! اگر ایمان آوردهاید به خدا، پس به روى توکل کنید اگر هستید مسلمان. ﴿84﴾پس گفتند: بر خدا توکل کردیم، اى پروردگار ما! مکن ما را لگدکوبِ قوم ستمکاران. ﴿85﴾و خلاص کن ما را به رحمتِ خود از گروه کافران. ﴿86﴾و وحى فرستادیم به سوى موسى و برادر وى که ساکن کنید قوم خود به شهر مصر در خانهها و بسازید خانههاى خود را قبلهرو [638]و برپا دارید نماز را و بشارت ده مؤمنان را. ﴿87﴾و گفت موسى: اى پروردگار ما! هرآیینه تو دادهای فرعون و قبیلۀ او را زینت و مالهاى بسیار در زندگانى دنیا. اى پروردگار ما! تا گمراه کنند (عالم را) از راه تو. اى پروردگار ما! مسخ کن مال ایشان را و مهر کن بر دل ایشان که ایمان نیارند تا بینند عذاب درد دهنده. ﴿88﴾
﴿ قَالَ قَدۡ أُجِیبَت دَّعۡوَتُکُمَا فَٱسۡتَقِیمَا وَلَا تَتَّبِعَآنِّ سَبِیلَ ٱلَّذِینَ لَا یَعۡلَمُونَ ٨٩ ۞وَجَٰوَزۡنَا بِبَنِیٓ إِسۡرَٰٓءِیلَ ٱلۡبَحۡرَ فَأَتۡبَعَهُمۡ فِرۡعَوۡنُ وَجُنُودُهُۥ بَغۡیٗا وَعَدۡوًاۖ حَتَّىٰٓ إِذَآ أَدۡرَکَهُ ٱلۡغَرَقُ قَالَ ءَامَنتُ أَنَّهُۥ لَآ إِلَٰهَ إِلَّا ٱلَّذِیٓ ءَامَنَتۡ بِهِۦ بَنُوٓاْ إِسۡرَٰٓءِیلَ وَأَنَا۠ مِنَ ٱلۡمُسۡلِمِینَ ٩٠ ءَآلۡـَٰٔنَ وَقَدۡ عَصَیۡتَ قَبۡلُ وَکُنتَ مِنَ ٱلۡمُفۡسِدِینَ ٩١ فَٱلۡیَوۡمَ نُنَجِّیکَ بِبَدَنِکَ لِتَکُونَ لِمَنۡ خَلۡفَکَ ءَایَةٗۚ وَإِنَّ کَثِیرٗا مِّنَ ٱلنَّاسِ عَنۡ ءَایَٰتِنَا لَغَٰفِلُونَ ٩٢ وَلَقَدۡ بَوَّأۡنَا بَنِیٓ إِسۡرَٰٓءِیلَ مُبَوَّأَ صِدۡقٖ وَرَزَقۡنَٰهُم مِّنَ ٱلطَّیِّبَٰتِ فَمَا ٱخۡتَلَفُواْ حَتَّىٰ جَآءَهُمُ ٱلۡعِلۡمُۚ إِنَّ رَبَّکَ یَقۡضِی بَیۡنَهُمۡ یَوۡمَ ٱلۡقِیَٰمَةِ فِیمَا کَانُواْ فِیهِ یَخۡتَلِفُونَ ٩٣ فَإِن کُنتَ فِی شَکّٖ مِّمَّآ أَنزَلۡنَآ إِلَیۡکَ فَسَۡٔلِ ٱلَّذِینَ یَقۡرَءُونَ ٱلۡکِتَٰبَ مِن قَبۡلِکَۚ لَقَدۡ جَآءَکَ ٱلۡحَقُّ مِن رَّبِّکَ فَلَا تَکُونَنَّ مِنَ ٱلۡمُمۡتَرِینَ ٩٤ وَلَا تَکُونَنَّ مِنَ ٱلَّذِینَ کَذَّبُواْ بَِٔایَٰتِ ٱللَّهِ فَتَکُونَ مِنَ ٱلۡخَٰسِرِینَ ٩٥ إِنَّ ٱلَّذِینَ حَقَّتۡ عَلَیۡهِمۡ کَلِمَتُ رَبِّکَ لَا یُؤۡمِنُونَ ٩٦ وَلَوۡ جَآءَتۡهُمۡ کُلُّ ءَایَةٍ حَتَّىٰ یَرَوُاْ ٱلۡعَذَابَ ٱلۡأَلِیمَ ٩٧ ﴾
گفت خدا: هرآیینه قبول کرده شد دعاى شما، پس ثابت باشید و پیروى مکنید راه جاهلان را. ﴿89﴾و گذرانیدیم اولاد یعقوب را از دریا، پس در عقبِ ایشان شدند فرعون و لشکر او از راه ستم و تعدّى، تا وقتى که رسیدش مشقتِ غرق، گفت: باور داشتم که نیست هیچ معبود، مگر آنکه ایمان آوردهاند به وى بنى اسراییل و من از مسلمانانم. ﴿90﴾گفته شده آیا اکنون ایمان آرى؟ و نافرمانى کرده بودى پیش از این و بودى از مفسدان. ﴿91﴾پس امروز بر مکانِ بلند افکنیم تو را به همان جسد تو [639](یعنى به غیر تغیر) تا باشى نشانه آنان را که از پس تو آیند و هرآیینه بسیارى از مردمان از نشانههای ما بیخبرانند. ﴿92﴾و هرآیینه جا دادیم بنى اسراییل را به مقام نیک و روزى دادیم ایشان را از پاکیزها. پس اختلاف نکردند تا آنکه آمد به ایشان دانش (یعنى قرآن)، هرآیینه پروردگار تو حکم کند میان ایشان روز قیامت در آنچه اختلاف میداشتند. ﴿93﴾پس اگر در شکى از آنچه فروفرستادیم به سوى تو، پس بپرس آنان را که میخوانند کتاب را پیش از تو [640]، هرآیینه آمده است پیش تو وحى درست از پروردگار تو، پس مشو از شک آرندگان. ﴿94﴾و مباش از آنانکه دروغ داشتند آیاتِ خدا را، آنگاه شوى از زیانکاران. ﴿95﴾هرآیینه آنانکه ثابت شد بر ایشان حکم پروردگار تو، ایمان نیارند. ﴿96﴾و اگرچه بیامد بدیشان هر نشانهای تا آنکه ببینند عذاب درد دهنده. ﴿97﴾
﴿ فَلَوۡلَا کَانَتۡ قَرۡیَةٌ ءَامَنَتۡ فَنَفَعَهَآ إِیمَٰنُهَآ إِلَّا قَوۡمَ یُونُسَ لَمَّآ ءَامَنُواْ کَشَفۡنَا عَنۡهُمۡ عَذَابَ ٱلۡخِزۡیِ فِی ٱلۡحَیَوٰةِ ٱلدُّنۡیَا وَمَتَّعۡنَٰهُمۡ إِلَىٰ حِینٖ ٩٨ وَلَوۡ شَآءَ رَبُّکَ لَأٓمَنَ مَن فِی ٱلۡأَرۡضِ کُلُّهُمۡ جَمِیعًاۚ أَفَأَنتَ تُکۡرِهُ ٱلنَّاسَ حَتَّىٰ یَکُونُواْ مُؤۡمِنِینَ ٩٩ وَمَا کَانَ لِنَفۡسٍ أَن تُؤۡمِنَ إِلَّا بِإِذۡنِ ٱللَّهِۚ وَیَجۡعَلُ ٱلرِّجۡسَ عَلَى ٱلَّذِینَ لَا یَعۡقِلُونَ ١٠٠ قُلِ ٱنظُرُواْ مَاذَا فِی ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِۚ وَمَا تُغۡنِی ٱلۡأٓیَٰتُ وَٱلنُّذُرُ عَن قَوۡمٖ لَّا یُؤۡمِنُونَ ١٠١ فَهَلۡ یَنتَظِرُونَ إِلَّا مِثۡلَ أَیَّامِ ٱلَّذِینَ خَلَوۡاْ مِن قَبۡلِهِمۡۚ قُلۡ فَٱنتَظِرُوٓاْ إِنِّی مَعَکُم مِّنَ ٱلۡمُنتَظِرِینَ ١٠٢ ثُمَّ نُنَجِّی رُسُلَنَا وَٱلَّذِینَ ءَامَنُواْۚ کَذَٰلِکَ حَقًّا عَلَیۡنَا نُنجِ ٱلۡمُؤۡمِنِینَ ١٠٣ قُلۡ یَٰٓأَیُّهَا ٱلنَّاسُ إِن کُنتُمۡ فِی شَکّٖ مِّن دِینِی فَلَآ أَعۡبُدُ ٱلَّذِینَ تَعۡبُدُونَ مِن دُونِ ٱللَّهِ وَلَٰکِنۡ أَعۡبُدُ ٱللَّهَ ٱلَّذِی یَتَوَفَّىٰکُمۡۖ وَأُمِرۡتُ أَنۡ أَکُونَ مِنَ ٱلۡمُؤۡمِنِینَ ١٠٤ وَأَنۡ أَقِمۡ وَجۡهَکَ لِلدِّینِ حَنِیفٗا وَلَا تَکُونَنَّ مِنَ ٱلۡمُشۡرِکِینَ ١٠٥ وَلَا تَدۡعُ مِن دُونِ ٱللَّهِ مَا لَا یَنفَعُکَ وَلَا یَضُرُّکَۖ فَإِن فَعَلۡتَ فَإِنَّکَ إِذٗا مِّنَ ٱلظَّٰلِمِینَ ١٠٦ ﴾
پس چرا نشد دیهى که ایمان آرد [641]، پس سود کندش ایمان وى، مگر قوم یونس، چون ایمان آوردند، برداشتیم از ایشان عقوبت رسوایى در زندگانىِ دنیا و بهرهمند ساختیم ایشان را تا مدتى. ﴿98﴾و اگر خواستى پروردگار تو، ایمان آوردندى آنانکه در زمینند همۀ ایشان یکجا. آیا تو جبر توانى کرد مردمان را تا مسلمان شوند؟. ﴿99﴾و روا نبود هیچ شخصى را که ایمان آرد مگر به خواست خدا و مىاندازد پلیدى را بر آنانکه در نمىیابند. ﴿100﴾بگو: ببینید چه چیز است در آسمانها و زمین و فایده نمیکند نشانهها و ترسانندگان، گروهى را که باور نمیکنند. ﴿101﴾پس انتظار نمىکشند مگر مانند مصیبتهاى آنانکه گذشتند پیش از ایشان؟ بگو: پس انتظار بکشید، هرآیینه من نیز با شما از منتظرانم. ﴿102﴾باز خلاص میکنیم پیغامبران خود را و آنان را که ایمان آوردند همچنین. وعده دادهایم، وعدۀ درستِ لازم بر خود که خلاص میکنیم مسلمانان را. ﴿103﴾بگو: اى مردمان! اگر هستید در شبهه از دین من، پس (بشنوید) که عبادت نمیکنم آنان را که شما میپرستید بجز خدا و لیکن عبادت میکنم آن خدا را که قبض ارواح شما میکند و فرموده شد مرا که باشم از مسلمانان. ﴿104﴾و فرموده شد آنکه راست کن روی خود را برای دینِ حنیف شده و مباش از مشرکان. ﴿105﴾و مخوان بجز خدا چیزى را که سود نکند تو را و زیان نرساند به تو، پس اگر بکنى، باشى آنگاه از ستمکاران. ﴿106﴾
[624] یعنى تا موافق عقاید باطلۀ ایشان باشد. [625] یعنی بر توحید وملت ابراهیمی. [626] یعنی به سبب عمروبن لحی. [627] یعنی به کفران نعمت. [628] مترجم گوید: بعد از آن خدای تعالی بیان میفرماید کیفیت مکر و کفرانِ نعمت را، والله اعلم. [629] یعنی رؤیت خدای تعالی. [630] یعنی خالق گوش و چشم باشد. [631] یعنی حیوان را از نطفه و نطفه را از حیوان. [632] یعنى ایشان مانند کران و کورانند. [633] یعنی رسل و اتباع ایشان نجات یابند و کافران هلاک شوند. [634] یعنی به استهزا و تکذیب. [635] یعنى خدا به ایشان چه خواهد کرد در روز قیامت؟ [636] یعنی به رویای صالحه و بشارت. [637] یعنى از گفتۀ من چه زیان. [638] یعنی مساجد البیت بنا کنید. [639] یعنى به روى آب آریم ترا. [640] یعنی تا ظاهر شود که بر انبیای سابق نیز وحی نازل میشد، والله اعلم. [641] یعنی نزدیک نزول عذاب. ﴿وَإِن یَمۡسَسۡکَ ٱللَّهُ بِضُرّٖ فَلَا کَاشِفَ لَهُۥٓ إِلَّا هُوَۖ وَإِن یُرِدۡکَ بِخَیۡرٖ فَلَا رَآدَّ لِفَضۡلِهِۦۚ یُصِیبُ بِهِۦ مَن یَشَآءُ مِنۡ عِبَادِهِۦۚ وَهُوَ ٱلۡغَفُورُ ٱلرَّحِیمُ ١٠٧ قُلۡ یَٰٓأَیُّهَا ٱلنَّاسُ قَدۡ جَآءَکُمُ ٱلۡحَقُّ مِن رَّبِّکُمۡۖ فَمَنِ ٱهۡتَدَىٰ فَإِنَّمَا یَهۡتَدِی لِنَفۡسِهِۦۖ وَمَن ضَلَّ فَإِنَّمَا یَضِلُّ عَلَیۡهَاۖ وَمَآ أَنَا۠ عَلَیۡکُم بِوَکِیلٖ ١٠٨ وَٱتَّبِعۡ مَا یُوحَىٰٓ إِلَیۡکَ وَٱصۡبِرۡ حَتَّىٰ یَحۡکُمَ ٱللَّهُۚ وَهُوَ خَیۡرُ ٱلۡحَٰکِمِینَ ١٠٩﴾
و اگر برساند خدا به تو رنجى، پس نیست بردارنده آن را مگر او و اگر خواهد در حقِ تو نعمتى، پس نیست هیچ دفع کننده، فضل او را، میرساندش به هر که خواهد از بندگان خود و اوست آمرزندۀ مهربان. ﴿107﴾بگو: اى مردمان! آمده است به شما وحى راست از پروردگار شما، پس هر که راه یافت، پس جز این نیست که راه یافت براى خود و هر که گمراه شد، پس جز این نیست که گمراه میشود به زیانِ خود و نیستم من بر شما نگاهبان. ﴿108﴾و [یا محمد]، پیروى کن چیزى را که وحى فرستادیم به تو و شکیبایى ورز. تا آنکه فیصل کند خدا و او بهترین فیصل کنندگان است. ﴿109﴾
تفسیر نور:
سوره یونس آیه 1
متن آیه :
الر تِلْکَ آیَاتُ الْکِتَابِ الْحَکِیمِ
ترجمه :
الف
. لام . را . این آیههای کتاب استواری است ( که هر چند از همین نوع حرفها
فراهم آمده است ، نمیتوانید همانند آن را بسازید . از استحکام و نظم و
نظام برخوردار است و باطل و خرافه و هزل بدان راه ندارد ، و پر است از
سخنان حکمتآمیزی که سود دنیا و آخرت مردم را دربر دارد ) .
توضیحات :
«
الر » : ( نگا : بقره / 1 ) . « تِلْکَ » : آن . در اینجا مراد ( این )
است و برای بیان فخامت و عظمت قرآن ، اسم اشاره به دور ، یعنی ( آن ) به
کار رفته است ، همان گونه که در حضور کسی هستیم و برای تعظیم میگوئیم : آن
جناب ، آن حضرت . « الْحَکِیمِ » : محکم و استوار در لفظ و در معنی .
دارای سخنان حکمتآمیز .
سوره یونس آیه 2
متن آیه :
أَکَانَ لِلنَّاسِ عَجَباً أَنْ أَوْحَیْنَا إِلَى رَجُلٍ مِّنْهُمْ أَنْ
أَنذِرِ النَّاسَ وَبَشِّرِ الَّذِینَ آمَنُواْ أَنَّ لَهُمْ قَدَمَ
صِدْقٍ عِندَ رَبِّهِمْ قَالَ الْکَافِرُونَ إِنَّ هَذَا لَسَاحِرٌ
مُّبِینٌ
ترجمه :
آیا این برای مردم شگفتی دارد که
ما مردی از خودشان را ( پیغمبر کردیم و بدو ) پیغام دادیم که مردمان را (
از عذاب خدا ) بترسان و مؤمنان را مژده بده که آنان در نزد پروردگارشان
دارای مقام و منزلت عالی هستند ( و از سابقه نیک برخوردار و بر دیگران
برتری دارند . امّا با وجود صدق رسول و اعجاز قرآن ) کافران میگویند که :
این مرد ، ( محمّد نام ) واقعاً جادوگر آشکاری است .
توضیحات :
«
عَجَباً » : تعجّب . شگفتی . خبر ( کانَ ) است که بر اسم آن مقدّم شده است
که جمله ( أَنْ أَوْحَیْنا إِلی رَجُلٍ ) است . « قَدَمَ صِدْقٍ » : اصل
قدم ، کف پا است ، ولی عربها آن را بر سبقت و پیشیگرفتن در چیزی بر دیگران
استعمال کردهاند . صدق به معنی راستی و راستگوئی ، و ضدّ کذب است . امّا
عربها آن را در معنی فضائل و افتخارات به کار بردهاند . مراد از قَدَم
صِدق ، مقام و منزلت و درجات رفیعه است ( نگا : اسراء / 80 ، قمر / 55 ) .
سوره یونس آیه 3
متن آیه :
إِنَّ رَبَّکُمُ اللّهُ الَّذِی خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ فِی
سِتَّةِ أَیَّامٍ ثُمَّ اسْتَوَى عَلَى الْعَرْشِ یُدَبِّرُ الأَمْرَ مَا
مِن شَفِیعٍ إِلاَّ مِن بَعْدِ إِذْنِهِ ذَلِکُمُ اللّهُ رَبُّکُمْ
فَاعْبُدُوهُ أَفَلاَ تَذَکَّرُونَ
ترجمه :
پروردگار
شما خداوندی است که آسمانها و زمین را در شش دوره بیافرید ، سپس به اداره
جهان هستی پرداخت . زمام اداره جهان هستی به دست او است ( و چرخش امور آن
به فرمان او ) . کسی میانجی نمیتواند بشود مگر پس از اجازه او . این خدا
است که صاحب و پروردگار شما است ، پس او را پرستش کنید ( نه دیگری را ) .
آیا گوشزد نمیشوید ( و پند و عبرت نمیگیرید ) ؟
توضیحات :
«
سِتَّةَ اَیّامِ » : مراد شش دوره است ( نگا : اعراف / 54 ، حجّ / 47 ،
معارج / 4 ) . « إسْتَوَیا عَلَی الْعَرْشِ » : ( نگا : اعراف / 54 ) . «
یُدَبِّرُ الأمْرَ » : کار جهان را به مقتضی حکمت و مصلحت میگرداند .
سوره یونس آیه 4
متن آیه :
إِلَیْهِ مَرْجِعُکُمْ جَمِیعاً وَعْدَ اللّهِ حَقّاً إِنَّهُ یَبْدَأُ
الْخَلْقَ ثُمَّ یُعِیدُهُ لِیَجْزِیَ الَّذِینَ آمَنُواْ وَعَمِلُواْ
الصَّالِحَاتِ بِالْقِسْطِ وَالَّذِینَ کَفَرُواْ لَهُمْ شَرَابٌ مِّنْ
حَمِیمٍ وَعَذَابٌ أَلِیمٌ بِمَا کَانُواْ یَکْفُرُونَ
ترجمه :
بازگشت
همه شما به سوی او است . این وعده راستین خداوند است ( و خداوند خلاف وعده
نمیکند ) . خدا است که از آغاز ، موجودات را میآفریند ( و جامه هستی به
تن همه کائنات ، از جمله انسانها میکند ) و هم او است که آنها را ( دیگر
بار پس از تخریب جهان ، هستی میبخشد و به سوی خود ) برمیگرداند . تا
دادگرانه پاداش کسانی را بدهد که ایمان آوردهاند و کارهای نیکو کردهاند .
و امّا کسانی که راه کفر پوئیدهاند ، ( بیسزا نمیمانند ، و بلکه )
نوشیدنی از آب داغ و سوزانی دارند و دارای عذاب بس دردناکی هستند ، به سبب
کفری که ورزیدهاند .
توضیحات :
« وَعْدَ اللهِ
حَقّاً » : واژههای ( وَعْدَ ) و ( حَقّاً ) مفعول مطلق فعل محذوفی هستند .
تقدیر چنین است : وَعَدَکُم بِالْبَعْثِ وَ الرُّجُوعِ وَعْداً ، وَحَقَّ
ذلِکَ الْوَعْدَ حَقّاً . « شَرَابٌ » : نوشیدنی . « حَمِیمٍ » : آب بسیار
گرم و داغ ( نگا : کهف / 29 ، محمّد / 15 ) .
سوره یونس آیه 5
متن آیه :
هُوَ الَّذِی جَعَلَ الشَّمْسَ ضِیَاء وَالْقَمَرَ نُوراً وَقَدَّرَهُ
مَنَازِلَ لِتَعْلَمُواْ عَدَدَ السِّنِینَ وَالْحِسَابَ مَا خَلَقَ اللّهُ
ذَلِکَ إِلاَّ بِالْحَقِّ یُفَصِّلُ الآیَاتِ لِقَوْمٍ یَعْلَمُونَ
ترجمه :
خدا
است که خورشید را درخشان و ماه را تابان گردانده است ، و برای ماه منازلی
معیّن کرده است تا شماره سالها و حساب ( کارها ) را بدانید . خداوند ( آن
همه عجائب و غرائب آفرینش و چرخش و گردش مهر و ماه را سرسری و از بهر
بازیگری پدید نیاورده است و بلکه ) آن را جز به حکمت نیافریده است . خداوند
آیات ( قرآن و نشانههای جهان ) را برای آنان که میفهمند و درک میکنند
شرح و بسط میدهد .
توضیحات :
« ضِیَآءً » : روشنی .
این واژه مصدر و برای مبالغه به جای اسم فاعل ، یعنی ( مُضیئَة ) به معنی
روشن ، به کار رفته است . « نُوراً » : نور . این واژه مصدر و برای مبالغه
در معنی اسم فاعل یعنی ( مُنَوِّر ) به معنی تابان به کار رفته است . فرق (
ضِیاء و نُور ) در این است که ( ضِیاء ) برای چیزی استعمال میگردد که نور
آن از خودش باشد ، و ( نُور ) برای چیزی به کار میرود که روشنائی آن از
خودش نباشد و بلکه منعکسکننده نور چیز دیگری باشد ( نگا : فرقان / 61 ،
احزاب / 46 ، نوح / 16 ) . « مَنَازِلَ » : مراد بروج خورشید و ماه ، یا
تنها بروج ماه است .
سوره یونس آیه 6
متن آیه :
إِنَّ فِی اخْتِلاَفِ اللَّیْلِ وَالنَّهَارِ وَمَا خَلَقَ اللّهُ فِی السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ لآیَاتٍ لِّقَوْمٍ یَتَّقُونَ
ترجمه :
بیگمان
در آمدوشدِ شب و روز ( و تفاوت کیفی و کمی آنها ) و در چیزهائی که خداوند
در آسمانها و زمین آفریده است ، نشانههائی ( بر وجود آفریدگار و دلائلی بر
عظمت پروردگار ) برای کسانی است که پرهیزگارند ( و هراس از عقاب و عذاب
خدا را در مدّنظر دارند ) .
توضیحات :
« إِخْتِلاف »
: آمد و شد . تفاوت در کمیّت و کیفیّت ، یعنی درازی و کوتاهی شبها و روزها
و روشنائی و تاریکی آنها ، و غیره ( نگا : بقره / 164 ، آلعمران / 190 )
.
سوره یونس آیه 7
متن آیه :
إَنَّ الَّذِینَ
لاَ یَرْجُونَ لِقَاءنَا وَرَضُواْ بِالْحَیاةِ الدُّنْیَا
وَاطْمَأَنُّواْ بِهَا وَالَّذِینَ هُمْ عَنْ آیَاتِنَا غَافِلُونَ
ترجمه :
مسلّماً
کسانی که ( به روز رستاخیز و زندگی دوباره ایمان ندارند و ) دیدار ما را
انتظار نمیکشند ، و به زندگی دنیوی بسنده میکنند ( و گمان میبرند که
جهان دیگری پس از این جهان وجود ندارد ) و به این جهان دل میبندند ( و
برای جهان دیگر ، تلاش نمینمایند ) ، و از آیات ( قرآنی و نشانههای جهانی
) ما غافل و بیتوجّه میمانند .
توضیحات :
« لایَرْجُونَ » : نمیخواهند . انتظار نمیکشند . « إطْمَأَنُّوا بِهَا » : بدان دل بستهاند . بدان آرام گرفتهاند .
سوره یونس آیه 8
متن آیه :
أُوْلَئِکَ مَأْوَاهُمُ النُّارُ بِمَا کَانُواْ یَکْسِبُونَ
ترجمه :
چنین کسانی جایگاهشان دوزخ است به سبب کارهائی که میکنند .
توضیحات :
« اُوْلئِکَ » : جمله ( أُوْلئِکَ مَأْواهُمْ ) خبر ( إِنَّ ) در آیه قبلی است .
سوره یونس آیه 9
متن آیه :
إِنَّ الَّذِینَ آمَنُواْ وَعَمِلُواْ الصَّالِحَاتِ یَهْدِیهِمْ
رَبُّهُمْ بِإِیمَانِهِمْ تَجْرِی مِن تَحْتِهِمُ الأَنْهَارُ فِی جَنَّاتِ
النَّعِیمِ
ترجمه :
بیگمان کسانی که ایمان
میآورند و کارهای شایسته میکنند ، پروردگارشان آنان را به سبب ایمان (
راستین و کارهای خداپسند ) رهنمودشان مینماید ( و در دنیا بر ایمان ،
استوار و ثابت قدمشان میدارد ، و در آخرت به بهشت نائلشان میفرماید که )
جویبارها در زیر ( کاخهای ) ایشان در بهشت خوش و پرناز و نعمت روان است .
توضیحات :
«
بِإِیمَانِهِمْ » : به سبب داشتن ایمان صحیح و درستی که دارند . «
جَنَّاتِ النَّعِیمِ » : بهشت پرناز و نعمت . جای لذّت و شادخواری و
خوشگذرانی .
سوره یونس آیه 10
متن آیه :
دَعْوَاهُمْ فِیهَا سُبْحَانَکَ اللَّهُمَّ وَتَحِیَّتُهُمْ فِیهَا سَلاَمٌ
وَآخِرُ دَعْوَاهُمْ أَنِ الْحَمْدُ لِلّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ
ترجمه :
در
بهشت دعای مؤمنان : پروردگارا ! تو منزّهی ( از آنچه کافران در دنیا
میگفتند ) و سلام آنان در آن ( خطاب به همدیگر ) درودتان باد ( ای
فرمانبرداران یزدان سبحان ) ! و ختم دعا و گفتارشان : شکر و سپاس پروردگار
جهانیان را سزا است ، ( که ایمان را نصیب ما کرد و از ما خوشنود گردید )
میباشد .
توضیحات :
« دَعْوَاهُمْ » : دعای ایشان
در مناجات پروردگارشان . « ءَاخِرُ دَعْوَاهُمْ » : پایان دعایشان . « أَنْ
» : از حروف مشبّهة بالفعل و مخفّفه از مثقّله است .
سوره یونس آیه 11
متن آیه :
وَلَوْ یُعَجِّلُ اللّهُ لِلنَّاسِ الشَّرَّ اسْتِعْجَالَهُم بِالْخَیْرِ
لَقُضِیَ إِلَیْهِمْ أَجَلُهُمْ فَنَذَرُ الَّذِینَ لاَ یَرْجُونَ
لِقَاءنَا فِی طُغْیَانِهِمْ یَعْمَهُونَ
ترجمه :
اگر
خداوند در رساندن شرّها و بلاهائی شتاب ورزد که مردمان ( در حالت خشم و
غضب و یا حماقت و جهالت ) در طلب آنها شتاب مینمایند ، همچنان که ( برابر
سرشت انسانی خود ) در فراچنگ آوردن خیرها و نعمتها شتاب میورزند ، عمر (
همگی انسانها به پایان میرسد و اثری از ) آنان باقی نمیماند ( و اختیار
که پایه تکلیف و وجه امتیاز انسان از حیوان است ، از میان میرود ، و اطاعت
جنبه اضطراری پیدا میکند ) . امّا ما افرادی را که معتقد به ملاقات ما (
در قیامت ) نیستند ، به حال خود رها میسازیم ( و در مجازاتشان عجله
نمیکنیم و بلکه در دنیا بدیشان مهلت میدهیم ) تا در سرکشی و نافرمانی خود
( بلولند و ) سرگردان شوند ( و حق را از باطل ، و راه را از چاه باز
نشناسند ) .
توضیحات :
« لَوْ یُعَجِّلُ اللهُ
لِلنَّاسِ . . . » : مفهوم آیه سه چیز میتواند باشد : 1 - افراد بیایمان
تمسخرکنان به پیغمبران یا به داعیان الی الله گفته و میگویند : اگر راست
میگوئید که در برابر گناه ، عذاب و عقابی وجود دارد ، از خدا بخواهید هم
اینک آن را به ما برساند ! ! انسان شتابگر است و با شتاب خواستار بدی و
خوبی است . و . . . ( نگا : اعراف / 70 ، انفال / 32 ، رعد / 6 ، عنکبوت /
53 و 54 ، اسراء / 11 ، انبیاء / 37 ) . 2 - انسانها اعم از باایمان و
بیایمان ، با انجام گناهان که موجب عذابند ، انگار در نزول عقاب از سوی
خدا شتاب دارند ، و اگر خدا در مقابل گناهان فوراً بزهکاران را نابود
میکرد ، کسی برجای نمیماند . و . . . ( نگا : نحل / 61 ، فاطر / 45 ) . 3
- اگر خدا به سخن مردم گوش فرا دهد و دعای ایشان را که در حالت یأس و
ناامیدی ، علیه خود و خویشان خود میکنند ، و یا در حالت خشم علیه دیگران و
به ویژه دشمنان خویش مینمایند ، هرچه زودتر بپذیرد و برآورده کند ، کسی
برجای نمیماند . و . . . ( نگا : تفسیرالمنار ، جلد11 ، صفحه311 ) .
سوره یونس آیه 12
متن آیه :
وَإِذَا مَسَّ الإِنسَانَ الضُّرُّ دَعَانَا لِجَنبِهِ أَوْ قَاعِداً
أَوْ قَآئِماً فَلَمَّا کَشَفْنَا عَنْهُ ضُرَّهُ مَرَّ کَأَن لَّمْ
یَدْعُنَا إِلَى ضُرٍّ مَّسَّهُ کَذَلِکَ زُیِّنَ لِلْمُسْرِفِینَ مَا
کَانُواْ یَعْمَلُونَ
ترجمه :
هنگامی که به انسان
ناراحتی و بلائی میرسد ( که نه خود و نه دیگران نمیتوانند آن را دفع و
چاره کنند ) ، چه بر پهلو خوابیده ، و چه نشسته ، و چه ایستاده باشد ( برای
رفع مشکل ) ما را به کمک میخواند . امّا هنگامی که ناراحتی و بلائی را (
که در مقابل آن درمانده بود ) از او به دور داشتیم ، آن چنان راه ( سابق )
خود را در پیش میگیرد ( و خدای را باز هم فراموش میکند ) که انگار ما را
برای دفع محنتی که بدو رسیده است به فریاد نخوانده است ( و اصلاً ضرر و
زیانی متوجّه او نبوده و بلائی بدو دست نداده است . آری ! همیشه ) این چنین
اعمال اسرافگران در نظرشان آراسته شده است ( و تکرار گناه از قباحت آن
کاسته است ، و اهریمن نابه کار باطل را برای آنان حق جلوه داده است ) .
توضیحات :
«
مَسَّ » : دست داد . اصابت کرد و رسید . « الضُّرُّ » : بلا و محنت . زیان
مالی یا جانی . « لِجَنبِهِ » : بر پهلوی خود . حرف ( ل ) به معنی ( عَلی )
است ، و ( لِجَنبِهِ ) حال ضمیر فاعلی مستتر در فعل ( دَعَانَا ) است . «
قَاعِداً » : نشسته . حال است و عطف بر ( لِجَنبِهِ ) است .
سوره یونس آیه 13
متن آیه :
وَلَقَدْ أَهْلَکْنَا الْقُرُونَ مِن قَبْلِکُمْ لَمَّا ظَلَمُواْ
وَجَاءتْهُمْ رُسُلُهُم بِالْبَیِّنَاتِ وَمَا کَانُواْ لِیُؤْمِنُواْ
کَذَلِکَ نَجْزِی الْقَوْمَ الْمُجْرِمِینَ
ترجمه :
ما
گروهها ( و نسلهای زیادی ) را هلاک کردهایم که پیش از شما بودهاند ،
بدان گاه که ستم کردهاند ( و راه گناه سپردهاند ) و پیغمبرانشان برای
آنان دلائل روشن و معجزات آشکاری آوردهاند و ارائه نمودهاند ، ولی آنان
جزو کسانی نبودهاند که ایمان بیاورند ( و سخنان پیغمبران را بشنوند و به
دنبال ایشان روند . آری در گذشته و حال و آینده ) این چنین گروه بزهکاران
را سزا میدهیم . ( پس خویشتن را بپائید و نافرمانی ننمائید ) .
توضیحات :
«
الْقُرُونَ » : جمع قرن ، مردمان یک عصر و زمان . نسلها . ( نگا : انعام /
6 ، مؤمنون / 42 ) . « وَ جَآئَتْهُمْ . . . » و « وَ مَا کَانُوا . . . »
: این دو جمله ، حال ضمیر ( و ) در فعل ( ظَلَمُوا ) میباشند .
سوره یونس آیه 14
متن آیه :
ثُمَّ جَعَلْنَاکُمْ خَلاَئِفَ فِی الأَرْضِ مِن بَعْدِهِم لِنَنظُرَ کَیْفَ تَعْمَلُونَ
ترجمه :
سپس به دنبال آنان شما را در زمین جانشینان ( ایشان و سرنشینان زمین ) کردهایم تا بنگریم شما چگونه عمل میکنید .
توضیحات :
« خَلآئِفَ » : جمع خَلیفَة . یعنی جانشینان کسانی که بر اثر تباهی و گناه نابود شدهاند ( نگا : اعراف / 74 ، نور / 55 ) .
سوره یونس آیه 15
متن آیه :
وَإِذَا تُتْلَى عَلَیْهِمْ آیَاتُنَا بَیِّنَاتٍ قَالَ الَّذِینَ لاَ
یَرْجُونَ لِقَاءنَا ائْتِ بِقُرْآنٍ غَیْرِ هَذَا أَوْ بَدِّلْهُ قُلْ مَا
یَکُونُ لِی أَنْ أُبَدِّلَهُ مِن تِلْقَاء نَفْسِی إِنْ أَتَّبِعُ إِلاَّ
مَا یُوحَى إِلَیَّ إِنِّی أَخَافُ إِنْ عَصَیْتُ رَبِّی عَذَابَ یَوْمٍ
عَظِیمٍ
ترجمه :
هنگامی که آیههای روشن ما بر آنان
خوانده میشود ، کسانی که به ملاقات ما ( در روز رستاخیز ) ایمان ندارند
میگویند : قرآنی جز این را برای ما بیاور ( و کتابی جز قرآن را ارائه بده )
یا این که آن را تغییر بده ( و آیههای مربوط به قیامت و آیههای راجع به
بتان ما را حذف و دگرگون کن ) . بگو : مرا نرسد که خودسرانه و به میل خود
آن را تغییر دهم . من جز به دنبال چیزی نمیروم و جز چیزی را نمیگویم که
بر من وحی گردد . اگر از فرمان پروردگارم تخطّی کنم ، از عذاب روز بزرگ
میترسم ( که دامنگیرم شود و تغییر و تبدیل قرآن مایه عقاب و عذابم گردد )
.
توضیحات :
« بَیِّنَاتٍ » : جمع بیّنة ، واضح و
روشن . حال است . « تِلْقَآءِ » : سوی . جانب . از ماده ( لقی ) است . «
مِن تِلْقَآءِ نَفْسِی » : از سوی خود . با اختیار و اراده خودم .
سوره یونس آیه 16
متن آیه :
قُل لَّوْ شَاء اللّهُ مَا تَلَوْتُهُ عَلَیْکُمْ وَلاَ أَدْرَاکُم بِهِ
فَقَدْ لَبِثْتُ فِیکُمْ عُمُراً مِّن قَبْلِهِ أَفَلاَ تَعْقِلُونَ
ترجمه :
بگو
: اگر خدای میخواست ( قرآنی بر من نازل نمیکرد و من ) آن را بر شما
نمیخواندم ( و آن را به کسی از شما نمیرساندم ، و خدا توسّط من ) شما را
از آن آگاه نمیکرد . ( به هر حال من تنها مبلّغ قرآنم نه مؤلّف آن ، و در
این باره اختیاری از خود ندارم . سالهائی در میان شما بسر بردهام و از
این نوع سخنان چیزی نگفتهام و ) عمری پیش از این با شما بودهام ( و صدق و
امانت خود را نشان دادهام . از بررسی گذشته و حال میتوانید بفهمید که
آنچه برای شما میخوانم وحی آسمانی است ) . آیا ( مطلبی به این روشنی را )
نمیفهمید ؟
توضیحات :
« لآ أَدْرَاکُم بِهِ » : شما
را از آن آگاه نمیکرد . از آن باخبرتان نمیساخت . « لَبِثْتُ » :
ماندهام . بسر بردهام . « عُمُراً » : یک عمر . مراد مدّت مدید است .
مفعولٌفیه است .
سوره یونس آیه 17
متن آیه :
فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَى عَلَى اللّهِ کَذِباً أَوْ کَذَّبَ بِآیَاتِهِ إِنَّهُ لاَ یُفْلِحُ الْمُجْرِمُونَ
ترجمه :
چهکسی
ستمکارتر از کسی است که دروغی را به خدا نسبت دهد ، یا آیههای او را
تکذیب کند ؟ ( دروغبستن به خدا و تکذیب آیات او ، کفر بشمار است و جرم
بزرگی دربر دارد و ) هرگز مجرمان ( کفرپیشه ) رستگار نمیگردند ( و قطعاً
از عذاب خدا رهائی نمییابند ) .
توضیحات :
« لا یُفْلِحُ » : رستگار نمیشود . نجات نمییابد .
سوره یونس آیه 18
متن آیه :
وَیَعْبُدُونَ مِن دُونِ اللّهِ مَا لاَ یَضُرُّهُمْ وَلاَ یَنفَعُهُمْ
وَیَقُولُونَ هَؤُلاء شُفَعَاؤُنَا عِندَ اللّهِ قُلْ أَتُنَبِّئُونَ
اللّهَ بِمَا لاَ یَعْلَمُ فِی السَّمَاوَاتِ وَلاَ فِی الأَرْضِ
سُبْحَانَهُ وَتَعَالَى عَمَّا یُشْرِکُونَ
ترجمه :
اینان
غیر از خدا ، چیزهائی را میپرستند که نه بدیشان زیان میرسانند و نه سودی
عائدشان میسازند ، و میگویند : اینها میانجیهای ما در نزد خدایند ( و در
آخرت رستگارمان مینمایند ! ) بگو : آیا خدا را از وجود چیزهائی ( به نام
بتان و انبازهای یزدان ) باخبر میسازید که خداوند در آسمانها و زمین سراغی
از آنها ندارد ؟ ( مگر شما بتها را نماینده خدا نمیدانید ؟ آیا ممکن است
خدا اگر نمایندهای میداشت از بودن آن بیخبر میگشت ، ولی شما باخبر از
آن میشدید ؟ ! ) . خداوند منزّه ( از هرگونه انبازی ) و فراتر از آن
چیزهائی است که مشرکان انبازشان میدانند .
توضیحات :
«
أَتُنَبِّئُونَ اللهَ بِمَا » : آیا خدا را از وجود بتها و انبازهائی
باخبر میسازید که خدا از وجود آنها بیخبر است ؟ یعنی اگر خدا شریکی می
داشت قبل از همه خودش از آن خبر میداشت .
سوره یونس آیه 19
متن آیه :
وَمَا کَانَ النَّاسُ إِلاَّ أُمَّةً وَاحِدَةً فَاخْتَلَفُواْ وَلَوْلاَ
کَلِمَةٌ سَبَقَتْ مِن رَّبِّکَ لَقُضِیَ بَیْنَهُمْ فِیمَا فِیهِ
یَخْتَلِفُونَ
ترجمه :
مردمان ( در آغاز آفرینش )
ملّت واحدی بیش نبودند ( و سرشت انسانی ایشان استعداد خیر و شرّ در خود
داشت . خداوند پیغمبرانی از میانشان برانگیخت تا آنان را در برابر وحی
آسمانی به راه خیر بدارند و ارشاد کنند . بعدها ) مردمان دو گروه شدند و با
هم اختلاف پیدا کردند . ( یعنی دستهای از کلام آسمانی پیروی کردند و راه
خیر در پیش گرفتند ، و گروهی به وسوسه شیطانی گوش فرا دادند و به راه شرّ
رفتند و میکربِ پیکر جامعه انسانی شدند ) . اگر سخن پروردگارت از پیش بر
این نرفته بود ( که عذاب بزرگ کافران و مجازات شدید مبطلان تا روز رستاخیز
به تأخیر انداخته شود ) ، درباره چیزی که در آن اختلاف دارند ( با تمییز حق
از باطل ، و برجای داشتن محِقّ و نابودکردن مبطِل ) داوری میشد ( و مسأله
کفر و نفاق خاتمه مییافت ، چرا که از ترس نابودیِ آنی ، اختیار که رمز
تکامل و پیشرفت است از میان برمیخاست و جبر مطلق بر جامعه حاکم میشد .
امّا چون مجازات آنی مخالف سرشت انسانی است ، خدا چنین نکرد ) .
توضیحات :
«
أُمَّةً وَاحِدَةً » : ( نگا : بقره / 213 ) . « لَوْ لا کَلِمَةٌ
سَبَقَتْ مِن رَّبِّکَ » : ( نگا : ابراهیم / 42 ، نحل / 61 ، فاطر / 45 )
. « لَقُضِیَ بَیْنَهُمْ » : در میانشان داوری میشد و کار فیصله پیدا
میکرد . مراد این است که خدا در دنیا فوراً آنان را مجازات میکرد و عذاب
خدا سریعاً دامنگیرشان میگردید . « فِیمَا » : درباره چیزی که . مراد از
این چیز ، دین است که مردمان در امر آن اختلاف پیدا میکنند . گروهی راه آن
میپویند و دستهای راه دیگر میجویند .
سوره یونس آیه 20
متن آیه :
وَیَقُولُونَ لَوْلاَ أُنزِلَ عَلَیْهِ آیَةٌ مِّن رَّبِّهِ فَقُلْ
إِنَّمَا الْغَیْبُ لِلّهِ فَانْتَظِرُواْ إِنِّی مَعَکُم مِّنَ
الْمُنتَظِرِینَ
ترجمه :
کافران میگویند : کاش !
معجزهای ( جز قرآن ، همچون معجزه سایر پیغمبران ) بر او ( که محمّد است )
از سوی پروردگارش فرو فرستاده میشد ( و ما را به صدق رسالتش قانع میکرد !
بدیشان ) بگو : ( نزول معجزات از عالم غیب است و ) تنها خدا است که بر
غیب آگاه است . ( اگر قرآن شما را قانع نمیسازد ) پس منتظر باشید و من هم
با شما منتظر میمانم ( تا ببینیم عاقبت کار و فرمان پروردگار چه خواهد
بود ) .
توضیحات :
« ءَایَةٌ » : معجزه . مراد معجزه
مادی و حسی ، از قبیل معجزات پیغمبران پیشین است ( نگا : انبیاء / 5 ، قصص
/ 48 ) یا معجزات پیشنهادی دیگر ( نگا : إسراء / 90 - 93 ، عنکبوت / 50 و
51 ) . « إِنَّمَا الْغَیْبُ لِلّهِ » : غیب ، تنها و تنها از آن خدا است ،
و فقط و فقط او بر آن آگاه است .
سوره یونس آیه 21
متن آیه :
وَإِذَا أَذَقْنَا النَّاسَ رَحْمَةً مِّن بَعْدِ ضَرَّاء مَسَّتْهُمْ
إِذَا لَهُم مَّکْرٌ فِی آیَاتِنَا قُلِ اللّهُ أَسْرَعُ مَکْراً إِنَّ
رُسُلَنَا یَکْتُبُونَ مَا تَمْکُرُونَ
ترجمه :
هنگامی
که پس از شرّ و بلائی که ( برای بیداری و آگاهی ) به مردم رسیده است ، مزه
خیر و نعمتی به انسانها میچشانیم ( و ایشان را به قدرت و ثروت و شادی هم
میآزمائیم ) ، به ناگاه درباره آیههای ما به چارهسازی مینشینند ( و به
تکذیب آنها میپردازند و با توجیهات نادرست در مقام انکار آیهها برمیآیند
، و پیغمبر ما را شاعر و ساحر و دیوانه میخوانند ، و مشکلات و سختیها را
ناشی از اسباب و علل و تصادف و قهر طبیعت میدانند ، و نعمتها و خوشیها را
حمل بر زرنگی و شایستگی خود و شفقت روزگار مینمایند ! ) . بگو : خداوند در
چارهسازی ( حیلهگریهای شما ) از سرعت بیشتری برخوردار است ( و میتواند
شما را در اسرع وقت نابود نماید و سریعاً تازیانه عذاب را به تنتان آشنا
کند و فوراً در برابر اعمال زشتتان سزایتان دهد . امّا تا آن زمان که خود
میداند ، مهلتتان میدهد و به حال خودتان وا میگذارد ) . بیگمان
فرستادگان ( مأمور ثبت و ضبط کردار و گفتار و پندار شما یعنی فرشتگان ) ما
حیلهگریها و چارهسازیهای شما را مینویسند ( و در قیامت کیفر آنها را به
کف دستتان میگذاریم ) .
توضیحات :
« أَذَقْنَا » :
چشاندیم . « رَحْمَة » : مراد نعمت است که از رحمت خدا سرچشمه میگیرد . «
ضَرَّآءَ » : شدّت و محنت . گزند . مؤنّث است و مذکّر ندارد . « مَکْرٌ » :
نیرنگ . چارهسازی نهانی و چارهجوئی پنهانی . مراد این است که کافران
میخواستند با تکذیب آیات و طعنهزدن بدانها و شکّ و گمان انداختن به دل
ضعفاء تأثیر کلام آسمانی را خنثی نمایند . « رُسُلَنا » : فرستادگان ما .
مراد فرشتگان مأمور نوشتن اعمال مردمان است ( نگا : انفطار / 10 و 11 و 12 )
.
سوره یونس آیه 22
متن آیه :
هُوَ الَّذِی
یُسَیِّرُکُمْ فِی الْبَرِّ وَالْبَحْرِ حَتَّى إِذَا کُنتُمْ فِی
الْفُلْکِ وَجَرَیْنَ بِهِم بِرِیحٍ طَیِّبَةٍ وَفَرِحُواْ بِهَا جَاءتْهَا
رِیحٌ عَاصِفٌ وَجَاءهُمُ الْمَوْجُ مِن کُلِّ مَکَانٍ وَظَنُّواْ
أَنَّهُمْ أُحِیطَ بِهِمْ دَعَوُاْ اللّهَ مُخْلِصِینَ لَهُ الدِّینَ
لَئِنْ أَنجَیْتَنَا مِنْ هَذِهِ لَنَکُونَنِّ مِنَ الشَّاکِرِینَ
ترجمه :
او
است که شما را در خشکی و دریا راه میبرد ( و امکان سیر و حرکت در قارهها
و آبها را برای شما میسّر میکند ) . چه بسا هنگامی که در کشتیها قرار
میگیرید و کشتیها با باد موافق سرنشینان را ( آرام آرام به سوی مقصد )
حرکت میدهند ، و سرنشینان بدان شادمان میگردند ، به ناگاه باد سختی وزیدن
میگیرد و از هر سو موج به سویشان میدود و میپندارند که ( توسّط مرگ از
هر سو ) احاطه شدهاند ( و راه گریزی نیست . در این وقت ) خدا را به فریاد
میخوانند و طاعت و عبادت و فرمانبرداری و دین را تنها از آن او میدانند (
چرا که همهکس و همهچیز را بسی ضعیفتر و ناتوانتر از آن میبینند که
کاری از دست آنان برآید و از این ورطه رستگارشان نماید . بدین هنگام عهد
میکنند که ) اگر ما را از این حال برهانی ، از زمره سپاسگزاران خواهیم بود
( و دیگر به کسی و چیزی جز تو روی نمیآوریم و هرگز این و آن را به فریاد
نمیخوانیم و نمیپرستیم ) .
توضیحات :
«
یُسَیِّرُکُمْ » : به سیر و حرکتتان میاندازد . شما را راه میبرد . «
الْفُلْکِ » : کشتی . کشتیها . مفرد و مثنّی و جمع و مذکّر و مؤنّث در آن
یکسان است . « جَرَیْنَ بِهِمْ » : کشتیها سرنشینان خود را حرکت میدهند و
میبرند . « بِرِیحٍ طَیِّبَةِ » : با باد موافق . با باد شرطه . « عَاصِفٌ
» : مخرّب و توفنده . صفت ( ریحٌ ) است . علّت ذکر آن به صورت مذکّر ، سه
چیز میتواند باشد : واژه ( ریح ) مذکّر هم بشمار آمده باشد . ( عاصف )
صفت اختصاصی ( ریح ) است و مانند حائض نیازی به فارق ندارد . ( عاصف )
مانند ( تامِر ) و ( لابِن ) از باب نسب ، و به معنی ( ذاتُ عَصْفٍ ) باشد
که مذکّر و مؤنّث در آن یکسان است . « أُحِیطَ بِهِمْ » : احاطه شدهاند .
یعنی مرگ و نابودی همه جوانب را بر آنان گرفته است . « الدِّینَ » : دین و
آئین . طاعت و عبادت و انقیاد . « مِنْ هذِهِ » : از این حال . مرجع اسم
اشاره ، حال محذوف است که مؤنّث است .
سوره یونس آیه 23
متن آیه :
فَلَمَّا أَنجَاهُمْ إِذَا هُمْ یَبْغُونَ فِی الأَرْضِ بِغَیْرِ
الْحَقِّ یَا أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّمَا بَغْیُکُمْ عَلَى أَنفُسِکُم
مَّتَاعَ الْحَیَاةِ الدُّنْیَا ثُمَّ إِلَینَا مَرْجِعُکُمْ
فَنُنَبِّئُکُم بِمَا کُنتُمْ تَعْمَلُونَ
ترجمه :
امّا
هنگامی که خدا آنان را نجات میدهد ، ناگهان به ناحق در زمین شروع به ظلم و
فساد میکنند ( و عهد و پیمان را فراموش مینمایند ) . ای مردم ! ظلم و
ستمی که مرتکب میشوید ، وبال و زیان آن متوجّه خود شما میشود . چند روزی
از متاع و لذّت دنیا بهرهمند میشوید ، پس از آن بازگشت شما به سوی خدا
است و آن گاه ما شما را از آنچه انجام میدادهاید آگاه میسازیم ( و سزای
اعمالتان را میدهیم ) .
توضیحات :
« أَنجَاهُمْ » :
نجاتشان داد . « یَبْغُونَ » : ظلم و تعدّی میکنند . « مَتاعَ » : کالا .
بهرهمندی و تمتّع . مفعولٌبه فعل محذوفی همچون ( تَتمتّعونَ ) است .
سوره یونس آیه 24
متن آیه :
إِنَّمَا مَثَلُ الْحَیَاةِ الدُّنْیَا کَمَاء أَنزَلْنَاهُ مِنَ
السَّمَاءِ فَاخْتَلَطَ بِهِ نَبَاتُ الأَرْضِ مِمَّا یَأْکُلُ النَّاسُ
وَالأَنْعَامُ حَتَّىَ إِذَا أَخَذَتِ الأَرْضُ زُخْرُفَهَا وَازَّیَّنَتْ
وَظَنَّ أَهْلُهَا أَنَّهُمْ قَادِرُونَ عَلَیْهَا أَتَاهَا أَمْرُنَا
لَیْلاً أَوْ نَهَاراً فَجَعَلْنَاهَا حَصِیداً کَأَن لَّمْ تَغْنَ
بِالأَمْسِ کَذَلِکَ نُفَصِّلُ الآیَاتِ لِقَوْمٍ یَتَفَکَّرُونَ
ترجمه :
حال
دنیا ( از حیث زوال و فنا و از میانرفتن نعمت آن ) همانند آبی است که از
آسمان میبارانیم و بر اثر آن گیاهان زمین که انسانها و حیوانها از آنها
میخورند ( و استفاده میکنند ، میرویند و ) به هم میآمیزند تا بدانجا که
زمین ( در پرتو آن ) کاملاً آرایش و زیبائی میگیرد و آراسته و پیراسته
میگردد و اهل زمین یقین پیدا میکنند که بر زمین تسلّط دارند ( و حتماً
میتوانند از ثمرات و غلّات و محصولات آن بهرهمند شوند . در بحبوحه این
شادی و در گیراگیر این سرسبزی و آراستگی ) فرمان ما ( مبنی بر درهم کوبیدن و
ویران کردن آن ) در شب یا روز در میرسد ( و با بلاهای گوناگون ، از قبیل :
سرمای سخت ، تگرگ شدید ، سیل ، طوفان ، و غیره ، آن را نابود میسازیم ) و
گیاهانش را از ریشه برآورده و دروده و نابودش میکنیم . انگار دیروز در
اینجا نبوده است ( و هرگز وجود نداشته است ، و انسانهائی در آن سرزمین
نزیستهاند ) . ما ( بدین وضوح ) آیهها ( ی خویش ) را برای قومی تشریح و
تبیین میکنیم که میاندیشند ( و میفهمند ) .
توضیحات :
«
فَاخْتَلَطَ بِهِ نَبَاتُ الأرْضِ » : به وسیله آب باران ، گیاهان گوناگون
به هم میآمیزند و سر بههم میزنند . گیاهان گوناگون با آب باران
میآمیزند و آن را میمکند و رشد میکنند . در تعبیر دوم ، مراد از گیاهان
دانههای آنها است که آب را جذب خود میکنند . « زُخْرُف » : بهجت و
زیبائی . « إزَّیَّنَتْ » : زینت گرفت و آراست . اصل آن ( تَزَیَّنَتْ ) و
از باب تفعّل است . « ظَنَّ » : یقین پیدا کرد . « حَصِیداً » : درو شده .
فَعیل به معنی مَفعول ، یعنی ( مَحصود ) است . در اینجا مراد نابود شده و
تباه گشته میباشد ( نگا : انبیاء / 15 ) . « لَمْ تَغْنَ » : نبوده است .
وجود نداشته است . از ماده ( غنی ) به معنی : بودن ، شدن ، ماندن .
سوره یونس آیه 25
متن آیه :
وَاللّهُ یَدْعُو إِلَى دَارِ السَّلاَمِ وَیَهْدِی مَن یَشَاءُ إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِیمٍ
ترجمه :
خداوند
( انسان را به بهشت ، یعنی ) به سرای امن و امان و آرامش و اطمینان دعوت
میکند ، و هرکس را بخواهد به راه راست ( که منتهی به این مرکز امن و امان و
آرامش و اطمینان میگردد ) هدایت مینماید .
توضیحات :
«
یَدْعُو » : فرا میخواند . رسمالخطّ قرآنی الفی در آخر دارد . « دَارِ »
: منزل . خانه . « السَّلامِ » : امن و امان . درود . « دَارِ السَّلامِ »
: مراد بهشت است که سرای سلامتِ اهل آن از هرگونه رنج و گزند و اندوه و
بلا است ( نگا : اعراف / 49 ) یا سرای درود و تحیّت است ( نگا : واقعه / 26
) .
سوره یونس آیه 26
متن آیه :
لِّلَّذِینَ
أَحْسَنُواْ الْحُسْنَى وَزِیَادَةٌ وَلاَ یَرْهَقُ وُجُوهَهُمْ قَتَرٌ
وَلاَ ذِلَّةٌ أُوْلَئِکَ أَصْحَابُ الْجَنَّةِ هُمْ فِیهَا خَالِدُونَ
ترجمه :
کسانی
که کارهای نیکو میکنند ، منزلت نیکو ( یعنی بهشت ) از آن ایشان است و
افزون ( بر آن هم که مغفرت و رضوان است ) دارند ، و غبار غم و اندوه بر
پیشانی ایشان نمینشیند و خواری و رسوائی نمیبینند . آنان اهل بهشتند و
جاودانه در آن میمانند .
توضیحات :
« الْحُسْنَیا »
: نیکو . زیبا . صفت است و به جای موصوف نشسته است و تقدیر چنین است : (
الْمَنْزِلَةُ الْحُسْنی . . . الْمَثُوبَةُ الْحُسْنَیا ) ، یعنی مقام
والا و جایگاه زیبا . پاداش نیکو . مراد بهشت است . یا این که مراد پاداش
نیکوتر و اجر مضاعف است ( نگا : بقره / 261 ، انعام / 160 ) . « زِیَادَةٌ »
: افزون بر آن . مراد تفضّل خدا ( نگا : نساء / 173 ) یا رضایت او است (
نگا : توبه / 72 ، مائده / 2 ) . « لا یَرْهَقُ » : فرا نمیگیرد .
نمیپوشاند . « قَتَرٌ » : دود مانندی که بر اثر غم و اندوه و هول و هراس
چهره را میپوشاند . غبارغم .
سوره یونس آیه 27
متن آیه :
وَالَّذِینَ کَسَبُواْ السَّیِّئَاتِ جَزَاء سَیِّئَةٍ بِمِثْلِهَا
وَتَرْهَقُهُمْ ذِلَّةٌ مَّا لَهُم مِّنَ اللّهِ مِنْ عَاصِمٍ کَأَنَّمَا
أُغْشِیَتْ وُجُوهُهُمْ قِطَعاً مِّنَ اللَّیْلِ مُظْلِماً أُوْلَئِکَ
أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِیهَا خَالِدُونَ
ترجمه :
کسانی
که کارهای زشت میکنند ، کیفر هر کار زشتی به اندازه آن خواهد بود ( نه
بیشتر ) ، و خواری و حقارت آنان را فرا میگیرد . هیچ کس و هیچ چیزی
نمیتواند آنان را از ( دست عذاب ) خدا رهائی بخشد ( و در پناه خود دارد .
آن اندازه روسیاه و گرفتار غم و اندوهند ) انگار با پارههای تاریکی از شب
چهرههایشان پوشانده شده است . آنان دوزخیانند و جاودانه در آن میمانند .
توضیحات :
«
السَّیِّئَات » : معاصی و گناهان . « عَاصِمٍ » : نگاهدارنده . بازدارنده
. رهابخش . « قِطَعاً » : جمع قطعه ، تکّهها و پارهها . « مُظْلِماً » :
تاریک . حال ( الَّیْلِ ) است .
سوره یونس آیه 28
متن آیه :
وَیَوْمَ نَحْشُرُهُمْ جَمِیعاً ثُمَّ نَقُولُ لِلَّذِینَ أَشْرَکُواْ
مَکَانَکُمْ أَنتُمْ وَشُرَکَآؤُکُمْ فَزَیَّلْنَا بَیْنَهُمْ وَقَالَ
شُرَکَآؤُهُم مَّا کُنتُمْ إِیَّانَا تَعْبُدُونَ
ترجمه :
روزی
( برای رسیدگی به حساب و کتاب مردم ) جملگی ( کافران و مؤمنان ) را گرد
میآوریم و سپس به کافران میگوئیم : شما و معبودهایتان در جای خود بایستید
. بعد آنها را از هم جدا میسازیم ( و ایشان را مقابل معبودهایشان نگاه
میداریم و در میان طرفین به داوری میپردازیم ) و معبودهایشان میگویند :
شما ما را نپرستیدهاید ( بلکه به وسوسه اهریمن و به سخن دل گوش فرا
دادهاید و مجسّمه ما را به خاطر منافع خود پرستش نمودهاید . معبود حق ذات
پاک پروردگار است و بس ) .
توضیحات :
«
نَحْشُرُهُمْ » : آنان را گرد میآوریم . « مَکَانَکُمْ » : در جای خود
بایستید . تکان مخورید . مفعولٌفیه است و تقدیر آن چنین است : إِلْزَمُوا
مَکَانَکُم . « شُرَکَآوُکُمْ » : مراد اهریمن و شیاطین انس و جنّ است (
نگا : اعراف / 30 ، توبه / 31 ، فصّلت / 29 ) . « فَزَیَّلْنا » : جدائی
انداختیم . مراد این است که خداوند پیوند موجود میان مشرکان و معبودهای
آنان را گسیخته میدارد ، و امیدهائی را که مشرکان به معبودان خود داشتند
بر باد میدهد . میان مشرکان و معبودهایشان دشمنانگی و اختلاف میاندازد (
نگا : بقره / 166 و 167 ، اعراف / 37 و 38 ) .
سوره یونس آیه 29
متن آیه :
فَکَفَى بِاللّهِ شَهِیداً بَیْنَنَا وَبَیْنَکُمْ إِن کُنَّا عَنْ عِبَادَتِکُمْ لَغَافِلِینَ
ترجمه :
همین بس که خدا میان ما و شما گواه است که ما بدون شکّ از عبادت شما بیخبر بودهایم .
توضیحات :
« إِنْ » : مخفّف از ( إِنَّ ) است و تقدیر چنین است : إِنَّناکُنّا . . .
سوره یونس آیه 30
متن آیه :
هُنَالِکَ تَبْلُو کُلُّ نَفْسٍ مَّا أَسْلَفَتْ وَرُدُّواْ إِلَى اللّهِ
مَوْلاَهُمُ الْحَقِّ وَضَلَّ عَنْهُم مَّا کَانُواْ یَفْتَرُونَ
ترجمه :
در
آنجا ( که میدان حشر و پهنه گردهمآئی است ) هرکسی کارهائی را که قبلاً (
در دنیا ) کرده است میآزماید ، و جملگی مردم به سوی خدا ، یعنی مولای
حقیقی خویش برگردانده میشوند ، و چیزهائی را که به دروغ ساخته و به هم
بافته بودند از میان برمیخیزند .
توضیحات :
«
هُنَالِکَ » : آنجا که صحرای محشر است . « تَبْلُو » : میآزماید . مراد
این است که هرکسی نتیجه عمل خود را میبیند . « أَسْلَفَتْ » : از پیش
فرستاده است . تقدیم داشته است ( نگا : حاقّه / 24 ) . « ضَلَّ » : نهان و
پنهان شد . مخفی و غائب گردید ( نگا : انعام / 24 ، اعراف / 53 ) .
سوره یونس آیه 31
متن آیه :
قُلْ مَن یَرْزُقُکُم مِّنَ السَّمَاءِ وَالأَرْضِ أَمَّن یَمْلِکُ
السَّمْعَ والأَبْصَارَ وَمَن یُخْرِجُ الْحَیَّ مِنَ الْمَیِّتِ
وَیُخْرِجُ الْمَیَّتَ مِنَ الْحَیِّ وَمَن یُدَبِّرُ الأَمْرَ
فَسَیَقُولُونَ اللّهُ فَقُلْ أَفَلاَ تَتَّقُونَ
ترجمه :
بگو
: چه کسی از آسمان ( به وسیله اشعّه و باران ) و از زمین ( به وسیله فعل و
انفعالات خاک و رویش گیاهان و درختان و میوه آنها ) به شما روزی میرساند ؟
یا چه کسی بر گوش و چشمها توانا است ( و آنها را میآفریند و بدانها نیروی
شنوائی و بینائی میدهد ) ؟ یا چه کسی زنده را از مرده ، و مرده را از
زنده بیرون میآورد ( و حیات و ممات در دست او است ) ؟ یا چه کسی امور (
جهان و جهانیان ) را میگرداند ؟ ( پاسخ خواهند داد و ) خواهند گفت : آن
خدا است ، ( چرا که آفریدگار جهان و روزیرسان مردمان و مدبّر کار و بار
هستی ، به اقرار وجدان بیدار ، خداوند دادار است ) . پس بگو : آیا
نمیترسید و پرهیزگار نمیشوید ؟
توضیحات :
« مَن
یُخْرِجُ الْحَیَّ . . . » : ( نگا : آلعمران / 27 ، انعام / 95 ) . «
یُدَبِّرُ الْأَمْرَ » : ( نگا : یونس / 3 ) . « أَفَلا تَتَّقُونَ » :
آیا از خشم و عذاب خدا نمیپرهیزید .
سوره یونس آیه 32
متن آیه :
فَذَلِکُمُ اللّهُ رَبُّکُمُ الْحَقُّ فَمَاذَا بَعْدَ الْحَقِّ إِلاَّ الضَّلاَلُ فَأَنَّى تُصْرَفُونَ
ترجمه :
آن
، خدا است که پروردگار برحق شما است ( و او چنین کارهائی را میکند و
ربوبیّت و وحدانیّت او با براهین و دلائل قاطعانه ثابت میباشد . به همین
سبب پرستش او حق است و پرستش جز او باطل ) . آیا سوای حق جز گمراهی است ؟
پس چگونه باید از راه به در برده شوید ؟
توضیحات :
«
أَنَّیا » : چگونه ؟ « تُصْرَفُونَ » : روگردان میگردید . از راه به در
برده میشوید . مراد این است که چگونه است که شیاطین شما را از حق منصرف و
روگردان میکنند .
سوره یونس آیه 33
متن آیه :
کَذَلِکَ حَقَّتْ کَلِمَتُ رَبِّکَ عَلَى الَّذِینَ فَسَقُواْ أَنَّهُمْ لاَ یُؤْمِنُونَ
ترجمه :
همان
گونه ( که بعد از حق جز گمراهی نیست ، همان گونه هم ) فرمان پروردگار تو
درباره کسانی که ( برخلاف حکم عقل و ندای وجدان ، از دستور یزدان سبحان )
سرپیچی میکنند ( و بزهکاریها و سرکشیها دلشان را تاریک و روحشان را آلوده
میکند و آگاهانه به بیراهه میروند ) صادر شده است که ایمان نیاورند ( چرا
که با انجام نابایستها و ناشایستها محکوم به این شدهاند ) .
توضیحات :
« حَقَّتْ » : واجب و ثابت شده است . « کلمه » : حکم و قضاوت .
سوره یونس آیه 34
متن آیه :
قُلْ هَلْ مِن شُرَکَآئِکُم مَّن یَبْدَأُ الْخَلْقَ ثُمَّ یُعِیدُهُ
قُلِ اللّهُ یَبْدَأُ الْخَلْقَ ثُمَّ یُعِیدُهُ فَأَنَّى تُؤْفَکُونَ
ترجمه :
بگو
: آیا از این انبازان ( خیالی ) شما کسی هست که آفرینش را آغاز کند ، و
بار دیگر آن آفرینش را از سر گیرد ؟ بگو : تنها خدا آفرینش را آغاز میکند و
سپس بار دیگر آن را از سر میگیرد . ( یعنی : پدید آورنده جهان خدا و
گرداننده هستی خدا و برگشت دهنده حیات و ممات در چرخه کائنات او است ، و
سرانجام بازگشت انام ، به سوی خدای لاینام است ) . پس چگونه ( بعد از این
بیان ، از عبادت یزدان به عبادت دیگران میگرائید ، و از حق ) منحرف
میشوید ؟
توضیحات :
« یَبْدَأُ الْخَلْقَ . . . » :
نیستی را هستی میبخشد و هستی را به نیستی تبدیل میکند ، و جان به پیکر
خاک میدمد و جان را از آن باز پس میگیرد . پیدایش جهان از او و برگشت
همگان بدو است ( نگا : یونس / 4 ) . « فَأَنَّیا تَوْفَکُونَ » : چگونه از
حق و ایمان ، به سوی باطل و بیدینی منحرف و منصرف میشوید ( نگا : انعام /
95 ) .
سوره یونس آیه 35
متن آیه :
قُلْ
هَلْ مِن شُرَکَآئِکُم مَّن یَهْدِی إِلَى الْحَقِّ قُلِ اللّهُ یَهْدِی
لِلْحَقِّ أَفَمَن یَهْدِی إِلَى الْحَقِّ أَحَقُّ أَن یُتَّبَعَ أَمَّن
لاَّ یَهِدِّیَ إِلاَّ أَن یُهْدَى فَمَا لَکُمْ کَیْفَ تَحْکُمُونَ
ترجمه :
بگو
: آیا از این انبازان ( خیالی ) شما کسی هست که به سوی حق راه نماید ( و
راه راستین را بنماید ؟ ) بگو : خدا راه حق را مینماید . آیا آن کس که راه
راست را نشان میدهد سزاوارتر است که پیروی شود ( و انسان به فرمان او رود
) یا کسی که راهی نمینماید و بلکه باید خودش راهنمائی گردد ( و راه برده
شود ) ؟ شما را چه میشود ( که چراغ عقل از کفتان به در میرود ؟ به دنبال
چه چیز میروید ؟ ) این چه حکمی است که میکنید ؟
توضیحات :
«
أللهُ یَهْدِی لِلْحَقِّ » : ( نگا : طه / 50 ) . « لا یَهِدِّی إِلاّ
أَن یُهْدَیا » : راهنمائی نمیکند ، و بلکه نیازمند راهنمائی است و
راهنمائی میشود . از قبیل : بتها و ستارگان و ماه و خورشید . راهنمائی
نمیکند مگر این که از سوی خدا راهنمائی شود . از قبیل : عیسی و عُزَیر و
فرشتگان ( نگا : انبیاء / 73 ) .
سوره یونس آیه 36
متن آیه :
وَمَا یَتَّبِعُ أَکْثَرُهُمْ إِلاَّ ظَنّاً إَنَّ الظَّنَّ لاَ یُغْنِی
مِنَ الْحَقِّ شَیْئاً إِنَّ اللّهَ عَلَیمٌ بِمَا یَفْعَلُونَ
ترجمه :
بیشتر
مشرکان ( در معتقدات خود ) جز از شکّ و گمان پیروی نمیکنند ( و جز به
دنبال اوهام و خرافات نمیروند ) . شکّ و گمان هم اصلاً انسان را از حق و
حقیقت بینیاز نمیسازد ( و ظنّ جای یقین را پر نمیکند و سودمند نمیافتد )
. بیگمان خداوند آگاه از چیزهائی است که انجام میدهند .
توضیحات :
«
وَ مَا یَتَّبِعُ أَکْثَرُهُمْ » : مراد این است که بیشتر کافران ، نادان و
خرافی هستند و تحت تأثیر پندارهای غلط بتها را میپرستند ، ولی گروه کمی
هم رهبران سیاه دل و آگاهی هستند و بتپرستی را به خاطر منافع خود و فریب
دیگران پیشه میکنند . « ظنّاً » : گمان بسیار ضعیف .
سوره یونس آیه 37
متن آیه :
وَمَا کَانَ هَذَا الْقُرْآنُ أَن یُفْتَرَى مِن دُونِ اللّهِ وَلَکِن
تَصْدِیقَ الَّذِی بَیْنَ یَدَیْهِ وَتَفْصِیلَ الْکِتَابِ لاَ رَیْبَ
فِیهِ مِن رَّبِّ الْعَالَمِینَ
ترجمه :
این قرآن
از سوی غیر خدا ، ( چه محمّد و چه احبار و کُهّان و چه دیگر مردمان )
ساخته و پرداخته نشده است و بلکه ( وحی خدا است و ) تصدیقکننده کتابهای
آسمانی پیشین ( همچون تورات و انجیل ) است ، و بیانگر ( شرائع و عقائد و
احکام ) کتابهای گذشته میباشد . شکّ و تردیدی در آن نیست ، و از سوی
پروردگار جهانیان فرستاده شده است .
توضیحات :
« أَن
یُفْتَریا » : این که سرهم کرده شود و به دروغ به هم بافته شود . « مِن
دُونِ » : از غیر . از سوای . « تَصْدِیقَ » : به معنی مُصدِّق ، یعنی
تصدیقکننده است . خبر ( کانَ ) محذوف است و تقدیر چنین است : وَ لکِن
کَانَ هُوَ تَصْدِیقَ . میتواند مفعول له فعل مقدّری هم باشد . یعنی نازل
شده است برای تصدیق . « الَّذِی بَیْنَ یَدَیْهِ » : مراد همه سخنانی است
که بر زبان انبیاء رفته است و همه کتابهائی است که توسّط ایشان آمده است (
نگا : مائده / 48 ) . « الْکِتَابِ » : مراد جنس کتاب است و شامل همه
کتابهای آسمانی میگردد .
سوره یونس آیه 38
متن آیه :
أَمْ یَقُولُونَ افْتَرَاهُ قُلْ فَأْتُواْ بِسُورَةٍ مِّثْلِهِ
وَادْعُواْ مَنِ اسْتَطَعْتُم مِّن دُونِ اللّهِ إِن کُنتُمْ صَادِقِینَ
ترجمه :
بلکه
آنان میگویند که ( محمّد قرآن را خود ساخته و پرداخته است و ) او آن را
به دروغ به خدا نسبت داده است . بگو : ( اگر چنین است و قرآن ساخته بشر
است ) شما یک سوره همانند آن را بسازید و ارائه دهید و در این کار هرکسی را
که میخواهید بجز خدا فرا خوانید و به کمک بطلبید ، اگر راست میگوئید (
که قرآن را من ساخته و پرداختهام ) .
توضیحات :
« أَمْ » : بلکه . « إفْتَرَاهُ » : آن را خود به هم بافته است و به دروغ به خدا نسبت داده است .
سوره یونس آیه 39
متن آیه :
بَلْ کَذَّبُواْ بِمَا لَمْ یُحِیطُواْ بِعِلْمِهِ وَلَمَّا یَأْتِهِمْ
تَأْوِیلُهُ کَذَلِکَ کَذَّبَ الَّذِینَ مِن قَبْلِهِمْ فَانظُرْ کَیْفَ
کَانَ عَاقِبَةُ الظَّالِمِینَ
ترجمه :
بلکه آنان
چیزی را تکذیب میکنند که اصلاً آگاهی از آن ندارند و واقعیّت آن برای
ایشان روشن نشده است . ( مگر این صحیح است که انسان چیزی را تکذیب کند که
درباره آن نیندیشیده و آن را مورد مطالعه دقیق قرار نداده و موضوعات آن را
نفهمیده است ! ) . به همین منوال پیشینیان هم ( پیغمبران و کتابهای آسمانی
را خودسرانه و ناآگاهانه ) تکذیب میکردند . ( ای انسان ! ) بنگر که
سرانجام ستمکاران به کجا کشید ( و چگونه نابود گشتند . این درس عبرتی برای
شما و آیندگان بعد از شما است و سرنوشت ستمکاران جز همین نیست ) .
توضیحات :
«
لَمْ یُحِیطُوا بِعِلْمِهِ » : آگاهی کامل از آن پیدا نکردهاند . «
تَأْویلُهُ » : معنی و تفسیر قرآن . عاقبت و مآل سخن قرآن که خواری مشرکان
در دنیا و جاودانهماندن ایشان در آتش دوزخ است ( نگا : اعراف / 52 و 53 )
.
سوره یونس آیه 40
متن آیه :
وَمِنهُم مَّن یُؤْمِنُ بِهِ وَمِنْهُم مَّن لاَّ یُؤْمِنُ بِهِ وَرَبُّکَ أَعْلَمُ بِالْمُفْسِدِینَ
ترجمه :
از
میان ایشان ، برخی ( پس از پیبردن به قرآن و درک عظمت معانی آن ) ، بدان
ایمان میآورد ، و دستهای بدان ایمان نمیآورد ( و از گمراهی و عناد با
قرآن برنمیگردد ) . خداوند تباهکاران را بهتر میشناسد ( و از هر کسی
آگاهتر از حال مفسدان است ) .
توضیحات :
. . .
سوره یونس آیه 41
متن آیه :
وَإِن کَذَّبُوکَ فَقُل لِّی عَمَلِی وَلَکُمْ عَمَلُکُمْ أَنتُمْ
بَرِیئُونَ مِمَّا أَعْمَلُ وَأَنَاْ بَرِیءٌ مِّمَّا تَعْمَلُونَ
ترجمه :
اگر
( با وجود دلائل روشن بر حقّانیّت پیغمبریت ) تو را تکذیب کردند ، بگو :
عمل خودم از آن خودم و عمل خودتان از آن خودتان . شما پاک و بیگناهید از
آنچه میکنم ، و من هم پاک و بیگناهم از آنچه میکنید . ( هرکسی در گرو
اعمال خویش است ، و هرکسی آن درود عاقبت کار که کشت ) .
توضیحات :
«
لِی عَمَلِی . . . » : سزا و جزای کارم را میبینم ، و شما سزا و جزای
کارتان را میبینید ( نگا : نمل / 90 ، یس / 54 ، صافّات / 39 ) . « أَنتُم
بَرِیئُونَ . . . » : شما مقصّر نبوده و مورد مؤاخذه قرار نمیگیرید در
مقابل کاری که من میکنم ، و من هم مقصّر نبوده و مورد مؤاخذه قرار
نمیگیرم در مقابل کاری که شما میکنید ( نگا : انعام / 104 و 164 ) . شما
از آنچه میکنم بیزار و گریزانید ، من هم از آنچه میکنید بیزار و گریزانم (
نگا : هود / 35 ، شعراء / 216 ) .
سوره یونس آیه 42
متن آیه :
وَمِنْهُم مَّن یَسْتَمِعُونَ إِلَیْکَ أَفَأَنتَ تُسْمِعُ الصُّمَّ وَلَوْ کَانُواْ لاَ یَعْقِلُونَ
ترجمه :
گروهی
از آنان ، گوش به سوی تو فرا میدهند ( هنگامی که قرآن میخوانی یا
آیههای تازهای از سوی خدا بیان مینمائی . امّا گوئی هیچ نمیشنوند و
کرند ! ) آیا تو میتوانی سخن خود را به گوش کران برسانی هرچند نفهمند !
توضیحات :
«
یَسْتَمِعُونَ إِلَیْکَ » : به تو گوش میدهند ؛ نه برای فهمیدن و به کار
بستن ( نگا : انعام / 25 ، انبیاء / 2 ) . « تُسْمِعُ » : بشنوانی . «
الصُّمَّ » : جمع أَصَمّ ، اشخاص کر .
سوره یونس آیه 43
متن آیه :
وَمِنهُم مَّن یَنظُرُ إِلَیْکَ أَفَأَنتَ تَهْدِی الْعُمْیَ وَلَوْ کَانُواْ لاَ یُبْصِرُونَ
ترجمه :
و
گروهی از آنان به تو مینگرند ( و درباره تو میاندیشند و دلائل آشکار
نبوّت تو را درک میکنند و به حقّانیّت اسلام پی میبرند ، امّا انگار که
چیزی را نمیفهمند و نمیبینند ! ) آیا تو میتوانی نابینایان را رهنمود
کنی هرچند نبینند ( و فاقد بصیرت هم باشند ؟ ) .
توضیحات :
«
الْعُمْیَ » : جمع أَعْمی ، نابینایان . « لا یُبْصِرُونَ » : نمیبینند (
نگا : بقره / 17 ) . درک نمیکنند و پی نمیبرند ( نگا : انعام / 104 ،
اعراف / 179 ) .
سوره یونس آیه 44
متن آیه :
إِنَّ اللّهَ لاَ یَظْلِمُ النَّاسَ شَیْئاً وَلَکِنَّ النَّاسَ أَنفُسَهُمْ یَظْلِمُونَ
ترجمه :
خداوند هیچ به مردم ستم نمیکند ، بلکه این مردم هستند که ( با اختیار کفر و ترک ایمان ) به خویشتن ستم مینمایند .
توضیحات :
. . .
سوره یونس آیه 45
متن آیه :
وَیَوْمَ یَحْشُرُهُمْ کَأَن لَّمْ یَلْبَثُواْ إِلاَّ سَاعَةً مِّنَ
النَّهَارِ یَتَعَارَفُونَ بَیْنَهُمْ قَدْ خَسِرَ الَّذِینَ کَذَّبُواْ
بِلِقَاء اللّهِ وَمَا کَانُواْ مُهْتَدِینَ
ترجمه :
(
ای پیغمبر ! ایشان را بترسان از ) روزی که آنان را ( خدا برای حساب و کتاب
) گرد میآورد ( و ایشان در آن روز به یاد زندگی دنیا میافتند و از هراس
رستاخیز فکر میکنند که ) انگار جز ساعتی از روز ( در دنیا نبودهاند و )
نماندهاند ( تنها بدان اندازه ) که با همدیگر آشنا شوند ( و آن گاه از
یکدیگر خداحافظی کنند و به سرای دیگر روند ! در روز قیامت ) به راستی کسانی
زیانبارند که رویاروئی با خدا را تکذیب کردهاند و راهیاب نبودهاند .
توضیحات :
«
یَحْشُرُهُمْ » : آنان را گرد میآورد . « لَمْ یَلْبَثُوا » : نماندهاند
و بسر نبردهاند . « یَتَعَارَفُونَ بَیْنَهُمْ » : یکدیگر را ببینند و
بشناسند . با هم آشنا شوند . این جمله راجع به آشنائی آنان در یک ساعته
دنیا است ( نگا : روم / 55 ، احقاف / 35 ، مؤمنون / 112 ) . برخی این
آشنائی را مربوط به روز رستاخیز میدانند و میگویند : کافران در قیامت
همدیگر را میشناسند و بر سر کفر و ضلال خود یکدیگر را لومه و سرزنش
میکنند .
سوره یونس آیه 46
متن آیه :
وَإِمَّا نُرِیَنَّکَ بَعْضَ الَّذِی نَعِدُهُمْ أَوْ نَتَوَفَّیَنَّکَ
فَإِلَیْنَا مَرْجِعُهُمْ ثُمَّ اللّهُ شَهِیدٌ عَلَى مَا یَفْعَلُونَ
ترجمه :
(
ای پیغمبر ! ) اگر ما پارهای از آنچه بدیشان وعده دادهایم ، ( از قبیل :
پیروزی تو بر آنان ، و رساندن عذاب بدیشان ، در حال حیات ) به تو نشان
دهیم ، یا این که تو را بمیرانیم ( پیش از آن که انجام همه این وعدهها را
ببینی ، در هر حال برای حساب و کتاب در روز قیامت ) آنان به سوی ما
برمیگردند ، و خدا از آنچه میکنند مطّلع و آگاه است .
توضیحات :
« شَهِیدٌ » : مطّلع و آگاه ( نگا : آلعمران / 98 ، مائده / 117 ، انعام / 19 ) .
سوره یونس آیه 47
متن آیه :
وَلِکُلِّ أُمَّةٍ رَّسُولٌ فَإِذَا جَاء رَسُولُهُمْ قُضِیَ بَیْنَهُم بِالْقِسْطِ وَهُمْ لاَ یُظْلَمُونَ
ترجمه :
هر
ملّتی دارای پیغمبری است ( که در روز قیامت خویشتن را بدو نسبت میدهند ) .
هرگاه پیغمبرشان ( به صحرای محشر که صحنه دادگاه الهی است ) آمد ( در حضور
او ) دادگرانه میانشان داوری میگردد ( و او بر کردار و رفتار ملّت خود
گواهی میدهد ) و ستمی بدیشان نمیشود .
توضیحات :
«
لِکُلِّ أُمَّةٍ رَّسُولٌ » : مراد این است که در روز قیامت هر ملّتی
پیغمبری دارد و او بر آنان گواهی میدهد ( نگا : نساء / 41 ، اسراء / 71 ) .
« فَإِذَا جَآءَ رَسُولُهُمْ » : هنگامی که پیغمبرشان در دادگاه قیامت
حاضر آمد .
سوره یونس آیه 48
متن آیه :
وَیَقُولُونَ مَتَى هَذَا الْوَعْدُ إِن کُنتُمْ صَادِقِینَ
ترجمه :
میگویند : این وعده ( عذاب ) اگر راست میگوئید ( که عذابی در میان است ) کی عملی میشود ( و موقع و موعد آن کی خواهد بود ؟ ) .
توضیحات :
« مَتَیا هذَا الْوَعْدُ » : کی این وعده عملی میشود . مراد عذاب قیامت یا عذاب دنیا است .
سوره یونس آیه 49
متن آیه :
قُل لاَّ أَمْلِکُ لِنَفْسِی ضَرّاً وَلاَ نَفْعاً إِلاَّ مَا شَاء
اللّهُ لِکُلِّ أُمَّةٍ أَجَلٌ إِذَا جَاء أَجَلُهُمْ فَلاَ
یَسْتَأْخِرُونَ سَاعَةً وَلاَ یَسْتَقْدِمُونَ
ترجمه :
بگو
: من ( تنها پیغمبر و رساننده اوامر و نواهی الهی هستم و اختیار ) هیچ سود
و زیانی برای خود ( یا برای مردمان در دست ) ندارم مگر آن چیزی را که خدا
بخواهد ( و مرا از طریق وحی از آن بیاگاهاند و بر انجام یا دوری از آن
توانایم گرداند . پس چگونه میتوانم عذاب خدا را زودتر از موقع خود به شما
برسانم یا قیامت را هویدا گردانم ) . هر ملّتی دارای مدّت زمان محدودی است .
هر وقت زمان آنان بسر رسید ، نه لحظهای تأخیر میکنند و نه لحظهای پیشی
میگیرند .
توضیحات :
« أَجَلٌ » : واژه نخست به
معنی زمان و دوره زندگی است ، واژه دوم به معنی پایان زمان زندگی و سررسید
دوره حیات است . « لا یَسْتَأْخِرُونَ . . . » : ( نگا : اعراف / 34 ) .
سوره یونس آیه 50
متن آیه :
قُلْ أَرَأَیْتُمْ إِنْ أَتَاکُمْ عَذَابُهُ بَیَاتاً أَوْ نَهَاراً مَّاذَا یَسْتَعْجِلُ مِنْهُ الْمُجْرِمُونَ
ترجمه :
بگو
: به من بگوئید اگر عذاب خدا شب هنگام یا روزی به شما رسد ، ( چه
فائدهای برای شما گناهکاران دارد ؟ ) به خاطر چه چیز گناهکاران برای فرا
رسیدن آن شتاب دارند ؟ ( مگر نه این است که هر وقت در رسد ، مایه بدبختی
آنان است ، پس شتاب چرا ؟ ! ) .
توضیحات :
«
أَرَأَیْتُمْ » : چه میبینید ؟ نظر شما چیست ؟ مراد این است که مرا خبر
دهید . « بَیاتاً » : شب هنگام ( نگا : اعراف / 97 و 98 ، یونس / 24 ) . «
یَسْتَعْجِلُونَ » : شتاب دارند ، عجله میکنند . « مَاذَا یَسْتَعْجِلُونَ
مِنْهُ الْمُجْرِمُونَ » : این چه شتابی است که گناهکاران میکنند ؟
سوره یونس آیه 51
متن آیه :
أَثُمَّ إِذَا مَا وَقَعَ آمَنْتُم بِهِ آلآنَ وَقَدْ کُنتُم بِهِ تَسْتَعْجِلُونَ
ترجمه :
آیا
بعدها ، پس از آن که واقع شد بدان ایمان میآورید ؟ ( آن وقت که به شما
میگویند : ) اکنون ؟ ! ( تازه چه فائده ! ایمان کنونی سودی ندارد ) در
حالی که ( قبلاً در دنیا آن را به بازی میگرفتید و دائماً ) برای فرا
رسیدن آن شتاب میورزیدید .
توضیحات :
« أَثُمَّ » : آیا سپس . « إِذَا مَا » : زمانی که . ( ما ) برای تأکید است . « ءَآلْآنَ » : آیا اکنون ؟
سوره یونس آیه 52
متن آیه :
ثُمَّ قِیلَ لِلَّذِینَ ظَلَمُواْ ذُوقُواْ عَذَابَ الْخُلْدِ هَلْ تُجْزَوْنَ إِلاَّ بِمَا کُنتُمْ تَکْسِبُونَ
ترجمه :
سپس به ستمکاران میگویند : عذاب جاوید و همیشگی را بچشید . آیا جز در برابر چیزهائی که کردهاید کیفر داده میشوید ؟
توضیحات :
« الخُلْدِ » : سرمدی . ابدی . دائمی .
سوره یونس آیه 53
متن آیه :
وَیَسْتَنبِئُونَکَ أَحَقٌّ هُوَ قُلْ إِی وَرَبِّی إِنَّهُ لَحَقٌّ وَمَا أَنتُمْ بِمُعْجِزِینَ
ترجمه :
(
کافران بر سبیل استهزاء ) از تو می پرسند : که آیا آن ( رستاخیز و عذابی
که میگوئی ) راست است ؟ ! بگو : آری ، به خدایم سوگند قطعاً راست است ، و
شما نمیتوانید ( از آن جلوگیری کنید ، و با فرار و سرپیچی از آن ، خدا را
) درمانده و ناتوان سازید .
توضیحات :
«
یَسْتَنْبِئُونَکَ » : از تو خبر را میپرسند . حقیقت خبر را از تو جویا و
سراغ میگیرند . « هُوَ » : آن . مراد قیامت و عذاب دنیوی و اخروی است . «
إِی » : آری . بلی .
سوره یونس آیه 54
متن آیه :
وَلَوْ أَنَّ لِکُلِّ نَفْسٍ ظَلَمَتْ مَا فِی الأَرْضِ لاَفْتَدَتْ بِهِ
وَأَسَرُّواْ النَّدَامَةَ لَمَّا رَأَوُاْ الْعَذَابَ وَقُضِیَ بَیْنَهُم
بِالْقِسْطِ وَهُمْ لاَ یُظْلَمُونَ
ترجمه :
اگر
آنچه در زمین است ، متعلّق به کسی باشد که ( با کفر و شرک ، به خود و
دیگران ) ستم کرده است ، و آن را برای بازخرید ( و نجات خویشتن از عذاب
دوزخ ) بپردازد ، ( از او پذیرفته نمیگردد . او و دیگر کافران ) هنگام
رویاروئی با عذاب ( دوزخ سخت به هراس میافتند و بغض میکنند و ) آهسته (
ناله سر میدهند و ) اظهار پشیمانی مینمایند . در میانشان دادگرانه داوری
میگردد و بدیشان ستمی نمیشود .
توضیحات :
«
لاَفْتَدَتْ بِهِ » : آن را فدیه دهد و برای بازخرید خود از آتش بپردازد .
خبر محذوف است که ( لَن یُقْبَلَ ) است ( نگا : آلعمران / 91 ) . «
اَسَرُّوا النَّدَامَةَ » : آهسته و پنهانی اظهار ندامت میکنند . اظهار
ندامت کافران به دلیل آیات دیگر ثابت است ( نگا : نساء / 73 ، کهف / 42 ،
فرقان / 27 ، فجر / 24 ) . یا این که کافران پس از مشاهده عذاب دوزخ
حیرتزده میگردند و قدرت نطق و بیان از دست میدهند واین است که پشیمانی
آنان در سینههاحبس میگردد و هرچند بخواهند قادر به ادای ندامت نخواهند
بود ( نگا : سبأ / 33 )
سوره یونس آیه 55
متن آیه :
أَلا إِنَّ لِلّهِ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ أَلاَ إِنَّ وَعْدَ اللّهِ حَقٌّ وَلَکِنَّ أَکْثَرَهُمْ لاَ یَعْلَمُونَ
ترجمه :
آگاه
باشید که هرچه در آسمانها و زمین است از آن خدا است . آگاه باشید که وعده
خدا ( به عذاب و عقاب کافران ) راست است ، ولیکن بیشتر مردمان ( به سبب
بیخردی و یا غلبه غفلت بر آنان ، کار و بار آخرت را فراموش کردهاند و
معنی تهدید خدا را ) نمیدانند .
توضیحات :
« وَعْدَ اللهِ » : وعده خدا بر زبان انبیاء .
سوره یونس آیه 56
متن آیه :
هُوَ یُحْیِی وَیُمِیتُ وَإِلَیْهِ تُرْجَعُونَ
ترجمه :
خدا است که میمیراند و زنده میگرداند ، و ( پس از زندهگرداندن برای حساب و کتاب ) به سوی او برگردانده میشوید .
توضیحات :
« تُرْجَعُونَ » : باب افعال و از مصدر ارجاع است .
سوره یونس آیه 57
متن آیه :
یَا أَیُّهَا النَّاسُ قَدْ جَاءتْکُم مَّوْعِظَةٌ مِّن رَّبِّکُمْ
وَشِفَاء لِّمَا فِی الصُّدُورِ وَهُدًى وَرَحْمَةٌ لِّلْمُؤْمِنِینَ
ترجمه :
ای
مردمان ! از سوی پروردگارتان برای شما اندرزی ( جهت رهنمود زندگی ) و
درمانی برای چیزهائی که در سینهها است ( همچون کفر و نفاق و کینه و ستم و
دشمنی با حق و حقیقت ) آمده است ( که قرآن نام دارد ) و هدایت و رحمت برای
مؤمنان است .
توضیحات :
« مَوْعِظَةٌ » : پند و
اندرز . « شِفَآءٌ » : بهبودی . درمان . « الصُّدُورِ » : سینهها . مراد
دلهائی است که در سینهها است ( نگا : حجّ / 46 ) . در جسم انسان دو کانون
وجود دارد به نام : « قلب » و « مغز » که هر کدام مظهر بخشی از اعمال
روانی است . مسائلی که برای روح اتّفاق میافتد ، تا اندازهای در این دو
مرکز نمودار و برای انسانها آشکار میگردد . این است که آنچه به روح مربوط
باشد بیشتر به قلب و مغز نسبت داده میشود . « شِفَآءٌ لِّمَا
فِیالصُّدُورِ » : مراد پاکسازی روح از رذائل اخلاقی است .
سوره یونس آیه 58
متن آیه :
قُلْ بِفَضْلِ اللّهِ وَبِرَحْمَتِهِ فَبِذَلِکَ فَلْیَفْرَحُواْ هُوَ خَیْرٌ مِّمَّا یَجْمَعُونَ
ترجمه :
بگو
: به فضل و رحمت خدا - به همین ( نه چیز دیگری ) - باید مردمان شادمان
شوند . این بهتر از چیزهائی است که ( از حطام دنیا ) گرد میآورند ( و روی
همدیگر میگذارند ) .
توضیحات :
« فَبِذالِکَ » :
برای تأکید معنی است و از لحاظ ترکیبی بدل از ( بِفَضْلِ اللهِ وَ
بِرَحْمَتِهِ ) میباشد . « هُوَ » : مرجع آن واژه ( ذلِکَ ) است . مراد از
( فضل و رحمت ) ایمان و قرآن است .
سوره یونس آیه 59
متن آیه :
قُلْ أَرَأَیْتُم مَّا أَنزَلَ اللّهُ لَکُم مِّن رِّزْقٍ فَجَعَلْتُم
مِّنْهُ حَرَاماً وَحَلاَلاً قُلْ آللّهُ أَذِنَ لَکُمْ أَمْ عَلَى اللّهِ
تَفْتَرُونَ
ترجمه :
بگو : به من بگوئید : آیا
چیزهائی را که خدا برای شما آفریده و روزی شما کرده است و ( خودسرانه )
بخشی از آنها را حرام و بخشی از آنها را حلال نمودهاید ، بگو : آیا خدا به
شما اجازه داده است ( که از پیش خود چنین کنید ) یا این که بر خدا دروغ
میبندید ( و از زبان خدا چیزهائی میگوئید و میکنید که خدا بدانها دستور
نداده است ؟ ) .
توضیحات :
« أَرَأَیْتُمْ » : به
من بگوئید . « ما » : چیزی را . مفعول ( أَنزَلَ ) است . « أنْزَلَ » :
مراد از نازل کردن در اینجا آفریدن و ایجادکردن است ( نگا : اعراف / 26 ،
حدید / 25 ) . « فَجَعَلْتُم مِّنْهُ حَلالاً وَّ حَرَاماً » : ( نگا :
مائده / 103 ، انعام / 136 ، 143 ، 144 و 145 ) . « ءَآللهُ » : آیا خدا .
مرکّب از همزه استفهام و واژه مبارک ( أَللهُ ) است .
سوره یونس آیه 60
متن آیه :
وَمَا ظَنُّ الَّذِینَ یَفْتَرُونَ عَلَى اللّهِ الْکَذِبَ یَوْمَ
الْقِیَامَةِ إِنَّ اللّهَ لَذُو فَضْلٍ عَلَى النَّاسِ وَلَکِنَّ
أَکْثَرَهُمْ لاَ یَشْکُرُونَ
ترجمه :
آیا گمان
کسانی که بر خدا دروغ میبندند ، درباره ( چیزهائی که ) در روز قیامت رخ
میدهد چیست ؟ ( آیا گمان میبرند که بازخواستی در میان نیست ؟ یا این
که کیفر داده نمیشوند ؟ و یا این که اندکی عذاب میبینند ؟ ) . خداوند
دارای لطف و مرحمت ( فراوان ) نسبت به مردمان است ولیکن بیشتر آنان
سپاسگزاری نمیکنند ( و بلکه ناسپاسی میکنند و بر خدا دروغ میبندند ) .
توضیحات :
« یَوْمَ الْقِیَامَةِ » : درباره روز قیامت . ظرف واژه ( ظنّ ) است .
سوره یونس آیه 61
متن آیه :
وَمَا تَکُونُ فِی شَأْنٍ وَمَا تَتْلُو مِنْهُ مِن قُرْآنٍ وَلاَ
تَعْمَلُونَ مِنْ عَمَلٍ إِلاَّ کُنَّا عَلَیْکُمْ شُهُوداً إِذْ
تُفِیضُونَ فِیهِ وَمَا یَعْزُبُ عَن رَّبِّکَ مِن مِّثْقَالِ ذَرَّةٍ فِی
الأَرْضِ وَلاَ فِی السَّمَاء وَلاَ أَصْغَرَ مِن ذَلِکَ وَلا أَکْبَرَ
إِلاَّ فِی کِتَابٍ مُّبِینٍ
ترجمه :
( ای پیغمبر !
) تو به هیچ کاری نمیپردازی و چیزی از قرآن نمیخوانی ، و ( شما ای
مؤمنان ! ) هیچ کاری نمیکنید ، مگر این که ما ناظر بر شما هستیم ، در همان
حال که شما بدان دست مییازید و سرگرم انجام آن میباشید . و هیچچیز در
زمین و در آسمان از پروردگار تو پنهان نمیماند ، چه ذرّهای باشد و چه
کوچکتر و چه بزرگتر از آن ، ( همه اینها ) در کتاب واضح و روشنی ( در نزد
پروردگارتان ، به نام لوح محفوظ ) ثبت و ضبط میگردد .
توضیحات :
«
شَأْنٍ » : کار مهمّ و بزرگ . « مَا تَتْلُو » : نمیخوانی . در رسمالخطّ
قرآنی الفی در آخر دارد . « مِنْهُ » : مرجع ضمیر ( هُ ) واژه ( شَأْنٍ )
است ، و یا این که مرجع آن ( قرآن ) است و اضمار قبل از ذکر برای تفخیم است
. « شُهُوداً » : جمع شاهد : مراقب . آگاه . « تُفِیضُونَ فِیهِ » : بدان
میآغازید . بدان میپردازید ( نگا : بقره / 198 ) . « مَایَعْزُبُ » :
پنهان نمیماند . نهان نمیگردد . « مِثْقَالِ ذَرَّةٍ » : ( نگا : نساء /
40 ) . « کِتَابٍ مُّبِینٍ » : کتاب واضح و روشن . مراد لوح محفوظ است (
نگا : أنعام / 59 ) .
سوره یونس آیه 62
متن آیه :
أَلا إِنَّ أَوْلِیَاء اللّهِ لاَ خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَلاَ هُمْ یَحْزَنُونَ
ترجمه :
هان
! بیگمان دوستان خداوند ( سبحان ) ترسی بر آنان ( از خواری در دنیا و عذاب
در آخرت ) نیست و ( بر از دست رفتن دنیا ) غمگین نمیگردند ( چرا که در
پیشگاه خدا چیزی برای آنان مهیّا است که بسی والاتر و بهتر از کالای دنیا
است ) .
توضیحات :
« أَوْلِیَآء » : جمع ولی ، دوستان . « أَوْلِیَآء اللهِ » : افراد مؤمن و متّقی ( نگا : انفال / 34 ، یونس / 63 ) .
سوره یونس آیه 63
متن آیه :
الَّذِینَ آمَنُواْ وَکَانُواْ یَتَّقُونَ
ترجمه :
( دوستان خداوند ) کسانیند که ایمان آوردهاند و تقوا پیشه کردهاند .
توضیحات :
«
وَ کَانُوا یَتَّقُونَ » : اولیاء خدا مؤمنان متّقی میباشند . برای
آگاهیاز صفات و خصال آنان مراجعه شود به : ( بقره / 3 ، 4 ، 5 ، 177 ) .
سوره یونس آیه 64
متن آیه :
لَهُمُ الْبُشْرَى فِی الْحَیاةِ الدُّنْیَا وَفِی الآخِرَةِ لاَ
تَبْدِیلَ لِکَلِمَاتِ اللّهِ ذَلِکَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ
ترجمه :
برای
آنان در دنیا ( به هنگام مرگ ) و در آخرت ( در هنگامه رستاخیز ) بشارت (
به خوشبختی و نیکبختی ) است . سخنان خدا ، ( یعنی وعدههائی که خدا به
پیغمبرانش مبنی بر پیروزی و بهروزی و سعادت دو جهان داده است )
تخلّفناپذیر است . این ( چیزی که در دنیا و آخرت بدانان مژده داده میشود )
رسیدن به آرزو و رستگاری بزرگی است .
توضیحات :
«
الْبُشْری » : بشارت . مژده . « لَهُمُ الْبُشْرَیا » : مژده باد ایشان را
( نگا : فرقان / 22 ) . بشارت دادن برای ایشان است ، در دنیا هنگام مرگ (
نگا : فصّلت / 30 و 31 ) و در آخرت در هنگامه رستاخیز ( نگا : حدید / 12 ) .
« کَلِمَاتِ اللهِ » : سخنان خدا . مراد وعدههائی است که خداوند به
پیغمبران و پیروان ایشان داده است ( نگا : انعام / 34 ) .
سوره یونس آیه 65
متن آیه :
وَلاَ یَحْزُنکَ قَوْلُهُمْ إِنَّ الْعِزَّةَ لِلّهِ جَمِیعاً هُوَ السَّمِیعُ الْعَلِیمُ
ترجمه :
سخنان
آنان تو را غمگین نسازد ( و مسخره و طعنه و تکذیب ایشان تو را ناراحت
ننماید ) . عزّت ( و قدرت ) کلاًّ در دست خدا است ( و خدا تو را با آن بر
آنان پیروز مینماید ) و او شنوای ( سخنان و ) آگاه ( از اعمالِ ایشان )
است .
توضیحات :
« الْعِزَّةَ » : چیرگی و برتری . شکوه و عظمت . قوّت و قدرت .
سوره یونس آیه 66
متن آیه :
أَلا إِنَّ لِلّهِ مَن فِی السَّمَاوَات وَمَن فِی الأَرْضِ وَمَا
یَتَّبِعُ الَّذِینَ یَدْعُونَ مِن دُونِ اللّهِ شُرَکَاء إِن یَتَّبِعُونَ
إِلاَّ الظَّنَّ وَإِنْ هُمْ إِلاَّ یَخْرُصُونَ
ترجمه :
آگاه
باشید ، هرکس ( و هر چیز ) که در آسمانها و زمین است از آن خدا است ( و
همه را او آفریده است و او سرپرستی و رهبری میکند و کارهایشان را میپاید و
بر جملگی نظارت مینماید ) . کسانی که جز خدا انبازهائی را میپرستند ، (
جز از گمان ) پیروی نمیکنند ( و در حقیقت انبازی وجود ندارد تا آنان آن
را عبادت کنند و بپرستند ) . ایشان جز به دنبال گمان نمیروند و کارشان جز
تخمینزدن و دروغگفتن نیست .
توضیحات :
«
مَایَتَّبِعُ » : پیروی نمیکنند . چهچیز را پیروی میکنند ؟ واژه ( ما )
میتواند حرف نفی یا اسم استفهام باشد . اگر حرف نفی بشمار آید ، واژه (
شُرَکَآء ) میتواند مفعول ( مَایَتَّبِعُ ) بوده و مفعول ( یَدْعُونَ )
محذوف باشد ، و برعکس . « یَدْعُونَ » : عبادت میکنند ( نگا : نساء / 117 )
. « یَخْرُصُونَ » : تخمین میزنند . از روی حدس و گمان کار میکنند .
دروغ میگویند .
سوره یونس آیه 67
متن آیه :
هُوَ الَّذِی جَعَلَ لَکُمُ اللَّیْلَ لِتَسْکُنُواْ فِیهِ وَالنَّهَارَ
مُبْصِراً إِنَّ فِی ذَلِکَ لآیَاتٍ لِّقَوْمٍ یَسْمَعُونَ
ترجمه :
او
( که آنچه در آسمانها و زمین است متعلّق بدو است ، همان ) کسی است که شب
را برای شما پدید آورده است تا در آن بیارامید و روز را روشن گردانیده است (
تا در آن به تلاش در پی معاش بپردازید ) . بیگمان در این کار نشانههائی
است برای کسانی که گوش شنوا داشته باشند .
توضیحات :
«
مُبْصِراً » : روشن ( نگا : اسراء / 12 ، نمل / 13 ) . « ذلِکَ » :
مشارالیه ساختن و پرداختن یا اختلاف شب و روز است . استعمال اسم اشاره بعید
، برای بیان علوّ منزلت مشارالیه است . « ءَایَاتٍ » : نشانههای هستی .
دلیلها و حجّتهای دالّ بر یگانگی خدا . « یَسْمَعُونَ » : میشنوند . مراد
پذیرفتن و فهمکردن است .
سوره یونس آیه 68
متن آیه :
قَالُواْ اتَّخَذَ اللّهُ وَلَداً سُبْحَانَهُ هُوَ الْغَنِیُّ لَهُ مَا
فِی السَّمَاوَات وَمَا فِی الأَرْضِ إِنْ عِندَکُم مِّن سُلْطَانٍ بِهَذَا
أَتقُولُونَ عَلَى اللّهِ مَا لاَ تَعْلَمُونَ
ترجمه :
(
مشرکان ) میگویند : خداوند فرزندی برای خود برگزیده است ( که فرشتگانند .
عجب بدبختی ! این انسان است که برای بقای نام و نشان نیاز به فرزند دارد .
خدا که جاودانه و سرمدی است کی نیاز به فرزند دارد ) او منزّه ( از این
عیبها و نقصها ) است . او بینیاز است . چرا که آنچه در آسمانها و زمین است
از آن او است . شما ( ای مشرکان ! ) هیچ گونه دلیل و برهانی بر این (
ادّعای خود ) ندارید . آیا چیزی را به خدا نسبت میدهید که از آن آگاهی
ندارید ؟ !
توضیحات :
« وَلَداً » : فرزند . فرزندان
. این واژه برای مفرد و جمع به کار میرود . مراد فرشتگان به گفته کافران (
نگا : نحل / 57 ) و عیسی و عُزَیر به گفته مسیحیان و یهودیان است ( نگا :
توبه / 30 ) . « سُبْحَانَهُ » : پاک و منزّه است . برای تعجّب به کار
میرود . « سُلْطَانٍ » : حجّت و برهان .
سوره یونس آیه 69
متن آیه :
قُلْ إِنَّ الَّذِینَ یَفْتَرُونَ عَلَى اللّهِ الْکَذِبَ لاَ یُفْلِحُونَ
ترجمه :
بگو : قطعاً کسانی که به دروغ چیزی را به خدا نسبت میدهند ، رستگار نمیشوند ( و از عذاب آخرت رهائی نمییابند ) .
توضیحات :
. . .
سوره یونس آیه 70
متن آیه :
مَتَاعٌ فِی الدُّنْیَا ثُمَّ إِلَیْنَا مَرْجِعُهُمْ ثُمَّ نُذِیقُهُمُ الْعَذَابَ الشَّدِیدَ بِمَا کَانُواْ یَکْفُرُونَ
ترجمه :
(
با این حرفها چند روزی مردم را اغفال کردن و چند صباحی به مال و منال دنیا
رسیدن ) بهرهگرفتنی از این دنیا است . سپس به سوی ما برمیگردند و آن گاه
ما عذاب شدید ( دوزخ ) را به سبب کفری که ورزیدهاند بدانان میچشانیم .
توضیحات :
« مَتَاعٌ » : برخورداری ناچیز . کالای اندک . تنوین آن بیانگر تقلیل و تحقیر است .
سوره یونس آیه 71
متن آیه :
وَاتْلُ عَلَیْهِمْ نَبَأَ نُوحٍ إِذْ قَالَ لِقَوْمِهِ یَا قَوْمِ إِن
کَانَ کَبُرَ عَلَیْکُم مَّقَامِی وَتَذْکِیرِی بِآیَاتِ اللّهِ فَعَلَى
اللّهِ تَوَکَّلْتُ فَأَجْمِعُواْ أَمْرَکُمْ وَشُرَکَاءکُمْ ثُمَّ لاَ
یَکُنْ أَمْرُکُمْ عَلَیْکُمْ غُمَّةً ثُمَّ اقْضُواْ إِلَیَّ وَلاَ
تُنظِرُونِ
ترجمه :
( ای پیغمبر ! برای دلداری
مؤمنان و بیداری مشرکان ، سرگذشت برخی از پیغمبران و پیشینیان ، از جمله )
سرگذشت نوح را ( از قرآن ) برای آنان بخوان . وقتی ( از اوقات ) نوح به قوم
خود گفت : ای قوم من ! اگر ماندنم ( در میانتان ) و پند دادنم ( به شما )
با آیات خدا ( و دلائل الهی ) برایتان سخت و غیرقابل تحمّل است ، من ( بر
این کار پایدار و ماندگارم و ) بر خدا تکیه دارم ، پس همراه با معبودهایتان
قاطعانه تصمیم خود را بگیرید ( و هرچه از دستتان برمیآید درباره من انجام
دهید و هیچ کوتاهی مکنید . این کار را از روی مشورت کامل و تصمیم قاطع
انجام دهید تا ) بعداً منظورتان از خودتان نهان نماند و مایه اندوهتان نشود
. پس از آن نسبت به من هرچه میخواهید بکنید و مرا مهلت ندهید .
توضیحات :
«
کَبُرَ » : سخت و ناگوار است . « إن کَانَ کَبُرَ عَلَیْکُمْ » : جزای شرط
( فَأَجْمِعُوا أَمْرَکُمْ ) است و جمله ( فَعَلَی اللهِ تَوَکَّلْتُ )
معترضه است . یا این که جزای شرط محذوف است و تقدیر چنین است : فَافْعَلُوا
ما تُریدُونَ . « مَقَام » : مصدر میمی و به معنی اقامت و ماندن است . «
تَذْکِیر » : پند دادن . یادآوری کردن . مراد تبلیغ است . « تَذْکِیرِی
بِئَایَاتِ اللهِ » : تبلیغ آیات خدا توسّط من . این که شما را با آیات خدا
و دلائل و براهین آسمانی پند و اندرز میدهم . « أَجْمِعُوا أَمْرَکُمْ » :
مشورت کنید و تصمیم خود را بگیرید ( نگا : یوسف / 15 ) . « وَ
شُرَکَآءَکُمْ » : همراه با معبودهایتان . واو به معنی ( مَعَ ) و (
شُرَکآءَ ) مفعولمعه است . « غُمَّةً » : مبهم و مخفی . غم و اندوه . « لا
یَکُنْ أَمْرُکُمْ عَلَیْکُمْ غُمَّةً » : کارتان به غم و اندوه نکشد .
کارتان مخفی و نامشخّص نگردد . « أُقْضُوا إِلَیَّ » : نسبت به من هرچه
میخواهید بکنید . کار مرا بسازید و نابودم کنید . « لا تُنظِرُونِی » :
مرا مهلت و فرصت ندهید .
سوره یونس آیه 72
متن آیه :
فَإِن تَوَلَّیْتُمْ فَمَا سَأَلْتُکُم مِّنْ أَجْرٍ إِنْ أَجْرِیَ
إِلاَّ عَلَى اللّهِ وَأُمِرْتُ أَنْ أَکُونَ مِنَ الْمُسْلِمِینَ
ترجمه :
اگر
( از دعوت من ) روی گردانیدید ( به من زیانی نمیرسانید ) چرا که من
کمترین مزد و پاداشی از شما نمیخواهم . مزد و پاداش من جز بر خدا نیست ، و
به من دستور داده شده است که ( همه کار و بار خود را بدو حوالت دارم و )
از زمره تسلیمکنندگان ( امور زندگی به خدا و فرمانبرداران اوامر الله )
باشم .
توضیحات :
« الْمُسْلِمِینَ » : مطیعان و فرمانبرداران . تسلیمکنندگان خود به خدا .
سوره یونس آیه 73
متن آیه :
فَکَذَّبُوهُ فَنَجَّیْنَاهُ وَمَن مَّعَهُ فِی الْفُلْکِ
وَجَعَلْنَاهُمْ خَلاَئِفَ وَأَغْرَقْنَا الَّذِینَ کَذَّبُواْ بِآیَاتِنَا
فَانظُرْ کَیْفَ کَانَ عَاقِبَةُ الْمُنذَرِینَ
ترجمه :
آنان
او را تکذیب کردند ( و دروغگویش نامیدند ) و ما او و کسانی را که با او در
کشتی نشستند نجات دادیم ، و کسانی را که آیات ما را تکذیب کردند غرق
نمودیم ، و آن مؤمنان را جایگزین ( ایشان در زمین ) گرداندیم . بنگر که
سرانجام بیمشدگان ( نافرمان و بیایمان ) چگونه گردید ؟
توضیحات :
«
الْفُلْکِ » : کشتی . « خَلآئِفَ » : جمع خلیفه . جانشینان . جایگزینان . «
ءَایَاتِنَا » : آیات ما . نشانهها و معجزات ما ، از جمله طوفان نوح . «
الْمُنذَرِینَ » : بیم دادهشدگان . ترساندهشدگان .
سوره یونس آیه 74
متن آیه :
ثُمَّ بَعَثْنَا مِن بَعْدِهِ رُسُلاً إِلَى قَوْمِهِمْ فَجَآؤُوهُم
بِالْبَیِّنَاتِ فَمَا کَانُواْ لِیُؤْمِنُواْ بِمَا کَذَّبُواْ بِهِ مِن
قَبْلُ کَذَلِکَ نَطْبَعُ عَلَى قُلوبِ الْمُعْتَدِینَ
ترجمه :
سپس
بعد از نوح ، پیغمبران فراوان و بزرگواری را فرستادیم . آنان همراه با
دلائل روشن ( و معجزات دالّ بر صدق خود ) به پیش قوم خویش رفتند . امّا
ایشان هم حاضر نشدند به چیزی ایمان بیاورند که قبلاً دیگران آن را تکذیب
کرده بودند . به همین شیوه دلهای متجاوزان را مهر میزنیم ( تا دیگر حق و
حقیقت بدانها نفوذ نکند و راهیاب نشوند . یعنی کفر و نفاق و استمرار گناه
تدریجاً بر دلهای متجاوزان اثر میگذارد تا بدانجا که انگار دلها مهر باطل
میخورند و پردهای بر آنها فرو میافتد ، و دیگر نور حق بر آنها نمیتابد )
.
توضیحات :
« رُسُلاً » : پیغمبران فراوان و
بزرگواری . تنوین آن برای تکثیر و تفخیم است . « کَذالِکَ » : بدین شیوه .
از این راه . یعنی : تجاوزهای پیاپی به حریم احکام الهی و حق و حقیقت ،
کمکم قوّه تشخیص را از متجاوزان میگیرد و کارشان به جائی میرسد که سرکشی
و بزهکاری برای ایشان طبیعت ثانوی میشود ، به گونهای که دیگر در مقابل
هیچ حقیقتی تسلیم نمیشوند . این است که سرانجام مهر باطل میخورند .
سوره یونس آیه 75
متن آیه :
ثُمَّ بَعَثْنَا مِن بَعْدِهِم مُّوسَى وَهَارُونَ إِلَى فِرْعَوْنَ
وَمَلَئِهِ بِآیَاتِنَا فَاسْتَکْبَرُواْ وَکَانُواْ قَوْماً مُّجْرِمِینَ
ترجمه :
سپس
بعد از آنان ، موسی و هارون را برانگیختیم و همراه با آیات و معجزات خود
به پیش فرعون و درباریانش فرستادیم . ولی تکبّر کردند ( و خود را بالاتر از
آن دیدند که از موسی و هارون پیروی کنند و آئین خدا را بپذیرند ) و قوم
گناهکاری شدند .
توضیحات :
« مَلَأ » : درباریان .
اشراف . « إسْتَکْبَرُوا » : تکبّر ورزیدند . خویشتن را بالاتر و بزرگتر از
آن دیدند که به راه خدا روند و حقیقت را بشنوند .
سوره یونس آیه 76
متن آیه :
فَلَمَّا جَاءهُمُ الْحَقُّ مِنْ عِندِنَا قَالُواْ إِنَّ هَذَا لَسِحْرٌ مُّبِینٌ
ترجمه :
هنگامی که حق از سوی ما ( بر دست موسی ) برای آنان روشن و جلوهگر شد ، گفتند : واقعاً این جادوی آشکاری است .
توضیحات :
« الْحَقُّ » : مراد معجزات حضرت موسی است ، از قبیل : عصا و ید بیضاء .
سوره یونس آیه 77
متن آیه :
قَالَ مُوسَى أَتقُولُونَ لِلْحَقِّ لَمَّا جَاءکُمْ أَسِحْرٌ هَذَا وَلاَ یُفْلِحُ السَّاحِرُونَ
ترجمه :
موسی
گفت : آیا به حق که به سوی شما آمده است ، سحر میگوئید ؟ آیا این (
معجزات ) جادو است ؟ ( اگر جادو است ، من شما را به مبارزه میطلبم و از
شما میخواهم که جادوگران را گرد آورید تا ثابت کنید که این جادو است ) .
به هر حال جادوگران پیروز نمیشوند .
توضیحات :
«
أَتَقُولُونَ » : مقول قول محذوف است و تقدیر چنین است : أَتَقُولُونَ
لِلْحَقِّ لَمَّا جَآءَکُمْ سِحْرٌ ، أَسِحْرٌ هذا . « وَلا یُفْلِحُ
السَّاحِرُونَ » : حرف واو حالیّه است .
سوره یونس آیه 78
متن آیه :
قَالُواْ أَجِئْتَنَا لِتَلْفِتَنَا عَمَّا وَجَدْنَا عَلَیْهِ آبَاءنَا
وَتَکُونَ لَکُمَا الْکِبْرِیَاء فِی الأَرْضِ وَمَا نَحْنُ لَکُمَا
بِمُؤْمِنِینَ
ترجمه :
گفتند : ( ای موسی ! ) آیا
به پیش ما آمدهای تا ما را از ( عقائد و تقالید و ) چیزهائی منصرف گردانی
که پدران و نیاکان خود را بر آن دیده و یافتهایم ، و میخواهید بزرگی ( و
ریاست ) در زمین برای شما دو نفر باشد ؟ ما به هیچ وجه به شما ایمان
نمیآوریم .
توضیحات :
« لِتَلْفِتَنَا » : تا ما را منصرف کنی . « الْکِبْرِیَآءُ » : عظمت . سَیطره . شاهی و سَروری .
سوره یونس آیه 79
متن آیه :
وَقَالَ فِرْعَوْنُ ائْتُونِی بِکُلِّ سَاحِرٍ عَلِیمٍ
ترجمه :
فرعون گفت : همه جادوگران ماهر و زبردست را به پیش من بیاورید ( تا کار این دو جادوگر را بسازیم ) .
توضیحات :
« عَلِیمٍ » : آگاه و زبردست .
سوره یونس آیه 80
متن آیه :
فَلَمَّا جَاء السَّحَرَةُ قَالَ لَهُم مُّوسَى أَلْقُواْ مَا أَنتُم مُّلْقُونَ
ترجمه :
هنگامی
که جادوگران گرد آمدند ، موسی بدیشان گفت : ( هرچه از فنون سحر میدانید
به کار بندید و ) آنچه میتوانید بیندازید و بیفکنید ( تا ببینیم ) .
توضیحات :
« السَّحَرَة » : جادوگران . « مُلْقُونَ » : افکنندگان . اندازندگان .
سوره یونس آیه 81
متن آیه :
فَلَمَّا أَلْقَواْ قَالَ مُوسَى مَا جِئْتُم بِهِ السِّحْرُ إِنَّ
اللّهَ سَیُبْطِلُهُ إِنَّ اللّهَ لاَ یُصْلِحُ عَمَلَ الْمُفْسِدِینَ
ترجمه :
هنگامی
که ( ریسمانها و عصاهای خود را ) انداختند ، موسی گفت : آنچه ارائه دادید
واقعاً جادو است . قطعاً خداوند آن را پوچ و نابود خواهد کرد و ( جای شگفت
نیست ، چرا که ) خداوند کار تبهکاران را ( بقاء و دوام نمیبخشد و ) شایسته
و سودمند نمیگرداند .
توضیحات :
« أَلْقَوْا » :
انداختند . مراد انداختن ریسمانها و عصاهای جادوگری است ( نگا : شعراء / 44
) . « لا یُصْلِحُ » : شایسته ماندن نمیسازد .
سوره یونس آیه 82
متن آیه :
وَیُحِقُّ اللّهُ الْحَقَّ بِکَلِمَاتِهِ وَلَوْ کَرِهَ الْمُجْرِمُونَ
ترجمه :
خداوند با سخنان خود ( که بر انبیاء نازل میکند ) حق را پایدار و ماندگار میگرداند ، هرچند که گناهکاران و بزهکاران نپسندند .
توضیحات :
«
یُحِقُّ » : نمایان و ثابت میگرداند ( نگا : انفال / 7 و 8 ) . «
بِکَلِمَاتِهِ » : به وسیله کلمات خود . مراد فرمودههای نازل بر انبیاء ،
دستور پیدایش اشیاء توسّط فرمان ( کُنْ ) ، نیروهای عامل و کارآ و متصرّف
در هستی که به منزله کارگزاران خدایند ( نگا : نساء / 171 ، نحل / 40 تفسیر
عبدالکریم الخطیب ) .
سوره یونس آیه 83
متن آیه :
فَمَا آمَنَ لِمُوسَى إِلاَّ ذُرِّیَّةٌ مِّن قَوْمِهِ عَلَى خَوْفٍ مِّن
فِرْعَوْنَ وَمَلَئِهِمْ أَن یَفْتِنَهُمْ وَإِنَّ فِرْعَوْنَ لَعَالٍ فِی
الأَرْضِ وَإِنَّهُ لَمِنَ الْمُسْرِفِینَ
ترجمه :
هیچ
کس به موسی ایمان نیاورد مگر گروهی از مردمان قومش ، ( که ایمان آوردند )
و از فرعون و درباریان و اشراف بنیاسرائیل میترسیدند که ( شکنجه و
آزارشان رسانند و ) آنان را از دین برگردانند . بیگمان فرعون در زمین عَلَم
طغیان برافراشته بود و گردنکشی کرده بود و از زمره متجاوزان ( در ظلم و
فساد و جنایت و خونریزی ) بود .
توضیحات :
« عَلَیا
خَوْفٍ مِّن فِرْعَوْنَ » : با وجود ترس از فرعون . واژه ( عَلی ) به معنی (
مَعَ ) است ( نگا : انسان / 8 ) . « أَن یَفْتِنَهُمْ » : آنان را از دین
برگردانند . ایشان را اذیّت و آزار رسانند ( نگا : بقره / 191 ) . «
لَعَالٍ فی الْأَرْضِ » : برتریجوئی و گردنکشی در زمین میکرد . «
الْمُسْرِفِینَ » : اسرافکاران . در اینجا مراد کسانی است که شرّ و فساد
زیادی میکردند .
سوره یونس آیه 84
متن آیه :
وَقَالَ مُوسَى یَا قَوْمِ إِن کُنتُمْ آمَنتُم بِاللّهِ فَعَلَیْهِ تَوَکَّلُواْ إِن کُنتُم مُّسْلِمِینَ
ترجمه :
موسی
( برای دلداری و تشجیع مؤمنان ) گفت : ای قوم من ! اگر واقعاً به خدا
ایمان دارید بر او توکّل کنید ( و باید بر او توکّل کنید ) اگر خود را بدو
تسلیم کردهاید .
توضیحات :
« إِن کُنتُمْ . . . » :
برخی دو چیز را به دو شرط تعلیق کردهاند و معنی آیه همان است که گذشت .
برخی هم تعلیق یک چیز را به دو شرط جائز دانستهاند و معنی چنین میشود :
اگر خود را تسلیم خدا کردهاید و اگر واقعاً به خدا ایمان دارید ، بر او
توکّل کنید . « مُسْلِمِینَ » : فرمانبرداران . تسلیمکنندگان خود به خدا
.
سوره یونس آیه 85
متن آیه :
فَقَالُواْ عَلَى اللّهِ تَوَکَّلْنَا رَبَّنَا لاَ تَجْعَلْنَا فِتْنَةً لِّلْقَوْمِ الظَّالِمِینَ
ترجمه :
پس
مؤمنان گفتند : بر خدا توکّل میکنیم و بس . پروردگارا ! ما را ( وسیله )
آزمون مردمان ستمکار و ( اماج ) بلا و آزار کافران ( بدکردار ) مساز .
توضیحات :
«
فِتْنَةً » : امتحان و آزمایش . فتنه و بلا . مراد این است که پروردگارا
کافران را با اذیّت و آزار رساندنشان به ما آزمایش مکن که تاب و توان شکنجه
ستمکاران را نداریم . یا این که : پروردگارا ما را نشانه تیر بلای
ستمکاران و مقهور و مغلوب ایشان مگردان .
سوره یونس آیه 86
متن آیه :
وَنَجِّنَا بِرَحْمَتِکَ مِنَ الْقَوْمِ الْکَافِرِینَ
ترجمه :
و ما را با فضل و رحمت خود از دست مردمان کافر نجات بده .
توضیحات :
. . .
سوره یونس آیه 87
متن آیه :
وَأَوْحَیْنَا إِلَى مُوسَى وَأَخِیهِ أَن تَبَوَّءَا لِقَوْمِکُمَا
بِمِصْرَ بُیُوتاً وَاجْعَلُواْ بُیُوتَکُمْ قِبْلَةً وَأَقِیمُواْ
الصَّلاَةَ وَبَشِّرِ الْمُؤْمِنِینَ
ترجمه :
و به
موسی و برادرش ( هارون ) وحی کردیم که برای قوم خود خانههائی در سرزمین
مصر برگزینید و خانههایتان را مقابل یکدیگر بسازید و ( در آنجاها ، به دور
از چشم فرعون و فرعونیان ) نماز را برپای دارید ، و به ایمانداران مژده
بده ( که سرانجام پیروز میشوند و در دنیا نصرت و در آخرت جنّت از آن ایشان
میگردد ) .
توضیحات :
« تَبَوَّءَا » : انتخاب
کنید . مأوی بسازید . « قِبْلَةً » : مقابل یکدیگر و نزدیک به هم . قبله
نماز که مراد مصلّی و محلّ برگزاری نماز است .
سوره یونس آیه 88
متن آیه :
وَقَالَ مُوسَى رَبَّنَا إِنَّکَ آتَیْتَ فِرْعَوْنَ وَمَلأهُ زِینَةً
وَأَمْوَالاً فِی الْحَیَاةِ الدُّنْیَا رَبَّنَا لِیُضِلُّواْ عَن
سَبِیلِکَ رَبَّنَا اطْمِسْ عَلَى أَمْوَالِهِمْ وَاشْدُدْ عَلَى
قُلُوبِهِمْ فَلاَ یُؤْمِنُواْ حَتَّى یَرَوُاْ الْعَذَابَ الأَلِیمَ
ترجمه :
(
هنگامی که کینهتوزی کافران و اذیّت و آزار ایشان با موسی به غایت رسید )
موسی گفت : پروردگارا ! تو به فرعون و فرعونیان در دنیا زینت ( و بهجت جهان
، یعنی فرزندان و قدرت فراوان و نعمت ) و دارائی ( سرشار ) دادهای ، و
عاقبتِ آن این شده است که ( بندگانت را ) از راه تو به در میبرند و
گمراهشان میکنند . پروردگارا ! اموالشان را نابود گردان و بر دلهایشان (
بند قسوت را ) محکّم کن ، تا ایمان نیاورند مگر آن گاه که به عذاب دردناک (
دوزخ ) گرفتار آیند ( که آن وقت توبه و پشیمانی دیگر سودی ندارد ) .
توضیحات :
«
زِینَةً » : بهجت . دارائی و فرزندان ( نگا : کهف / 46 ، قصص / 79 - 82 ) .
« لِیُضِلُّوا » : تا عاقبت کارشان بدانجا بکشد که دیگران را گمراه کنند .
حرف ( لِ ) ، لام عاقبت است . « إِطْمِسْ » : از میان ببر . بیسود و
بیاثر کن . « أُشْدُدْ عَلَیا قُلُوبِهِمْ » : دریچه سراچه دلهایشان را
محکم ببند . بند کیسه دلهایشان را سفت و سخت ببند تا نور و مدد الهی به
داخل آنها نرود و قدرت تفکّر و اندیشه از آنان سلب شود .
سوره یونس آیه 89
متن آیه :
قَالَ قَدْ أُجِیبَت دَّعْوَتُکُمَا فَاسْتَقِیمَا وَلاَ تَتَّبِعَآنِّ سَبِیلَ الَّذِینَ لاَ یَعْلَمُونَ
ترجمه :
خدا
فرمود : دعای شما ( موسی و هارون ) پذیرفته شد ، پس بر راستای راه پابرجا
باشید و استقامت به خرج دهید ( و از انبوه مشکلات نهراسید ) و از راه و
برنامه کسانی پیروی نکنید که ناآگاهند .
توضیحات :
«
أُجِیبَتْ » : پذیرفته شد . اجابت گردید . « إِسْتَقِیمَا » : در کار خود
قاطع و ثابت قدم باشید . پایداری کنید و بر تبلیغ رسالت استوار بمانید .
سوره یونس آیه 90
متن آیه :
وَجَاوَزْنَا بِبَنِی إِسْرَائِیلَ الْبَحْرَ فَأَتْبَعَهُمْ فِرْعَوْنُ
وَجُنُودُهُ بَغْیاً وَعَدْواً حَتَّى إِذَا أَدْرَکَهُ الْغَرَقُ قَالَ
آمَنتُ أَنَّهُ لا إِلِهَ إِلاَّ الَّذِی آمَنَتْ بِهِ بَنُو إِسْرَائِیلَ
وَأَنَاْ مِنَ الْمُسْلِمِینَ
ترجمه :
بنیاسرائیل
را از دریا عبور دادیم . فرعون و لشکریانش ، برای ظلم و تعدّی ، آنان را
دنبال کردند و در پی ایشان راه افتادند ، تا بدانجا که ( گذرگاه دریا به هم
آمد و آب از هر سو ایشان را در برگرفت و ) غرقاب فرعون را در خود پیچید .
( در این هنگام بود که ) گفت : ایمان دارم که خدائی وجود ندارد مگر آن
خدائی که بنیاسرائیل بدو ایمان آوردهاند و من از زمره فرمانبرداران ( و
مطیعان فرمان یزدان ) هستم .
توضیحات :
« جَاوَزْنَا
بِبَنِی إِسْرَآئِیلَ الْبَحْرَ » : بنیاسرائیل را از دریا گذراندیم . (
بَنِی إِسْرآئِیلَ ) مفعول اوّل ، و ( الْبَحْرَ ) مفعول دوم است . «
بَغْیاً وَ عَدْواً » : برای ظلم و تعدّی . ستمگرانه و متجاوزانه . این دو
واژه ، مفعولٌله هستند و یا حال بوده و به معنی : ( باغینَ وَ عادینَ )
میباشند . « الْغَرَقُُ » : غرقاب . غرقابه . غرق شدن . « أَدْرَکَهُ
الْغَرَقُ » : نزدیک غرق شدن بود .
سوره یونس آیه 91
متن آیه :
آلآنَ وَقَدْ عَصَیْتَ قَبْلُ وَکُنتَ مِنَ الْمُفْسِدِینَ
ترجمه :
آیا
اکنون ( که مرگت فرا رسیده است و توبه پذیرفتنی نیست ، از کرده خود
پشیمانی و روی به خدای میداری ؟ ) و حال آن که قبلاً سرکشی میکردی و از
زمره تباهکاران بودی .
توضیحات :
« ءَالآنَ » : مرکب از همزه استفهام و واژه ( الْآنَ ) است .
سوره یونس آیه 92
متن آیه :
فَالْیَوْمَ نُنَجِّیکَ بِبَدَنِکَ لِتَکُونَ لِمَنْ خَلْفَکَ آیَةً
وَإِنَّ کَثِیراً مِّنَ النَّاسِ عَنْ آیَاتِنَا لَغَافِلُونَ
ترجمه :
ما
امروز لاشه تو را ( از امواج دریا و یورش ماهیها ) میرهانیم ( و آن را به
ساحل می رسانیم و به پیش کسانی گسیل میداریم که تو را خدا میدانستند )
تا برای کسانی که اینجا نیستند و برای آیندگان درس عبرتی باشی . بیگمان
بسیاری از مردمان از آیات ( خواندنی قرآن و دیدنی جهان ) ما غافل و
بیخبرند ( و بدانها چنان که شاید و باید نمینگرند ) .
توضیحات :
«
نُنَجِّیکَ بِبَدَنِکَ » : لاشه تو را میرهانیم . ( بِبَدَنِکَ ) در
موضع حال از ضمیر ( کَ ) است . یا این که حرف ( بِ ) زائد و ( بَدَن ) بدل
از ( کَ ) است . « مَنْ خَلْفَک » : کسانی که از تو به جای ماندهاند .
کسانی که بعد از تو میآیند . « ءَایة » : اندرز و عبرت .
سوره یونس آیه 93
متن آیه :
وَلَقَدْ بَوَّأْنَا بَنِی إِسْرَائِیلَ مُبَوَّأَ صِدْقٍ وَرَزَقْنَاهُم
مِّنَ الطَّیِّبَاتِ فَمَا اخْتَلَفُواْ حَتَّى جَاءهُمُ الْعِلْمُ إِنَّ
رَبَّکَ یَقْضِی بَیْنَهُمْ یَوْمَ الْقِیَامَةِ فِیمَا کَانُواْ فِیهِ
یَخْتَلِفُونَ
ترجمه :
( از آن به بعد )
بنیاسرائیل را در جایگاه خوب و اقامتگاه دلپذیری ( که فلسطین است ) منزل و
مأوی دادیم و روزیهای پاکیزهای بدیشان عطاء کردیم . آنان ( قدر این نعمت
را ندانستند و ) پس از آگاهی ( از معجزات موسی و دلائل صدق دعوت او و تشخیص
حق از باطل ) با یکدیگر ( درباره دین ) به ستیزه و کشمکش پرداختند ( و دین
را که مایه اتّحاد و یگانگی بود وسیله تفرقه و پراکندگی کردند ) . بیگمان
پروردگار تو در روز قیامت درباره چیزی که در آن اختلاف داشتند در میانشان
داوری مینماید ( و همه را برابر کاری که کردهاند سزا و جزا میدهد ) .
توضیحات :
«
بَوَّأْنَا » : منزل و مأوی دادیم . استقرار دادیم . « مُبَوَّأَ » : منزل
و مأوی . اقامتگاه . « مُبَوَّأَ صِدْقٍ » : مکان شایسته و مورد رضایت (
نگا : یونس / 2 و 87 ، و اسراء / 80 ) . « فَمَا اخْتَلَفُوا حَتَّیا
جَآءَهُمُ الْعِلْمُ » : اختلاف نورزیدند مگر زمانی که آگاهی پیدا کردند .
مراد از ( عِلْم ) ، کتاب ( تورات ) است که بنیاسرائیل پس از آگاهی از
احکام الهی ، با یکدیگر به نزاع برخاستند و هر گروهی برابر تفسیر و تعبیر و
برداشت خود از تورات ، به حق یا به ناحق راهی در پیش گرفت . یا این که
مراد این است که پیش از بعثت حضرت محمّد ، بنیاسرائیل بر نبوّت او
متّفقالقول بودند ، ولی پس از ظهور پیغمبر ، برخی از آنان ایمان آوردند و
برخی دیگر ایمان نیاوردند و در اینباره اختلاف پیدا کردند و بر سر مسأله
نبوّت پیغمبر خاتم به نزاع برخاستند ( نگا : آلعمران / 19 ، بیّنه / 4 )
.
سوره یونس آیه 94
متن آیه :
فَإِن کُنتَ
فِی شَکٍّ مِّمَّا أَنزَلْنَا إِلَیْکَ فَاسْأَلِ الَّذِینَ یَقْرَؤُونَ
الْکِتَابَ مِن قَبْلِکَ لَقَدْ جَاءکَ الْحَقُّ مِن رَّبِّکَ فَلاَ
تَکُونَنَّ مِنَ الْمُمْتَرِینَ
ترجمه :
اگر درباره
چیزی که ( از قصص موسی و فرعون و بنیاسرائیل ) بر تو نازل شده است ، در
شکّ و تردید هستی ، از کسانی سؤال کن که قبل از تو ( اهل کتاب بودهاند و )
کتابهای آسمانی را میخواندهاند . بیگمان ( بیان ) حق ( و خبر صادق قرآنی
) از سوی پروردگارت برای تو آمده است و از زمره متردّدان مباش .
توضیحات :
«
فَإِن کُنتَ فِی شَکٍّ . . . » : مخاطب رسول اکرم است و مراد غیر او است (
نگا : یونس / 104 ) همان گونه که عربها میگویند : إِیّاکَ أَعْنی وَ
اسْمَعی یا جارَةُ . « أَلَّذِینَ یَقْرَأُونَ الْکِتَابَ » : مراد اهل
کتاب است . « الْکِتَابَ » : مراد جنس کتاب است و شامل تورات و انجیل هم
میگردد . « الْحَقُّ » : آیات راستین قرآن . « الْمُمْتَرِینَ » :
متردّدان . گمانبرندگان .
سوره یونس آیه 95
متن آیه :
وَلاَ تَکُونَنَّ مِنَ الَّذِینَ کَذَّبُواْ بِآیَاتِ اللّهِ فَتَکُونَ مِنَ الْخَاسِرِینَ
ترجمه :
حتماً از زمره کسانی مباش که آیات ( قرآنی و نشانههای جهانی ) ما را تکذیب میکنند که ( اگر چنین کنی ) از زیانکاران خواهی بود .
توضیحات :
« لا تَکُونَنَّ » : حتماً مباش . مراد پیروان پیغمبر است .
سوره یونس آیه 96
متن آیه :
إِنَّ الَّذِینَ حَقَّتْ عَلَیْهِمْ کَلِمَتُ رَبِّکَ لاَ یُؤْمِنُونَ
ترجمه :
بیگمان
کسانی که ( خودخواه و سیاهدل هستند و به اوج طغیان رسیدهاند و از جهالت
به گرداب ضلالت افتادهاند و سعی در رستگاری خود از کفر و نفاق ندارند )
حکم پروردگارت نسبت بدیشان این است که ( همچون فرعون ) ایمان نمیآورند (
مگر وقتی که عذاب را با چشم خود ببینند ) .
توضیحات :
« حَقَّتْ » : واجب و ثابت شده است . « کلمه » : فرمان . حکم . قضاوت .
سوره یونس آیه 97
متن آیه :
وَلَوْ جَاءتْهُمْ کُلُّ آیَةٍ حَتَّى یَرَوُاْ الْعَذَابَ الأَلِیمَ
ترجمه :
هرچند
که همه دلائل روشن ( و تمام آیات و معجزات الهی ) به سراغ آنان بیاید ، (
ایمان نمیآورند ) تا زمانی که عذاب دردناک را مشاهده کنند ( که در این
هنگام ایمان آوردن سودی نمیبخشد ) .
توضیحات :
« ءَایَة » : دلیل و برهان . معجزه .
سوره یونس آیه 98
متن آیه :
فَلَوْلاَ کَانَتْ قَرْیَةٌ آمَنَتْ فَنَفَعَهَا إِیمَانُهَا إِلاَّ
قَوْمَ یُونُسَ لَمَّا آمَنُواْ کَشَفْنَا عَنْهُمْ عَذَابَ الخِزْیِ فِی
الْحَیَاةَ الدُّنْیَا وَمَتَّعْنَاهُمْ إِلَى حِینٍ
ترجمه :
هیچ
قوم و ملّتی ( که در شهرها در گذشته زندگی میکردهاند به طور دستهجمعی
در برابر پیغمبران الهی به موقع ) ایمان نیاوردهاند تا ایمانشان بر ایشان
سودمند باشد ، مگر قوم یونس که چون ایمان آوردند ، عذاب خوارکننده را در
دنیا از آنان به دور داشتیم و ایشان را تا مدّت زمانی ( که خواستهایم
بمانند ، از زندگی ) برخوردار کردیم .
توضیحات :
«
فَلَوْلا » : چرا نمیبایست که . « قَرْیَةٌ » : شهر . مراد مردمان شهر است
و انبیاء همه در شهرها مبعوث شدهاند . « الْخِزْیِ » : خواری و رسوائی .
در اینجا معنی خوارکننده و رسواکننده دارد . یادآوری این نکته لازم است که
اخطارها و هشدارهائی که معمولاً قبل از عذاب نهائی میآید ، برای قوم یونس
به قدر کافی بیدارکننده بود و آنان این اخطارها را جدّی گرفتند و از زشتیها
و پلشتیها توبه کردند و توبه آنان پذیرای آستان خدا گردید .
سوره یونس آیه 99
متن آیه :
وَلَوْ شَاء رَبُّکَ لآمَنَ مَن فِی الأَرْضِ کُلُّهُمْ جَمِیعاً أَفَأَنتَ تُکْرِهُ النَّاسَ حَتَّى یَکُونُواْ مُؤْمِنِینَ
ترجمه :
اگر
پروردگارت میخواست ، تمام مردمان کره زمین جملگی ( به صورت اضطرار و
اجبار ) ایمان میآوردند ( امّا ایمان اضطراری و اجباری به درد نمیخورد ) .
آیا تو ( ای پیغمبر ! ) میخواهی مردمان را مجبور سازی که ایمان بیاورند ؟
( این کار نه صحیح و سودمند است و نه از دست تو ساخته است ) .
توضیحات :
« تُکْرِهُ » : مجبور میسازی . وادار میکنی .
سوره یونس آیه 100
متن آیه :
وَمَا کَانَ لِنَفْسٍ أَن تُؤْمِنَ إِلاَّ بِإِذْنِ اللّهِ وَیَجْعَلُ الرِّجْسَ عَلَى الَّذِینَ لاَ یَعْقِلُونَ
ترجمه :
هیچ
کسی نمیتواند ایمان بیاورد ، مگر این که ( بدان گرایش پیدا نماید و برای
آن تلاش کند و ) خدا اجازه دهد ( و اسباب و وسائل ایمان را برای او میسّر
سازد . امّا کسی که به ایمان رو نکند و حاضر به استفاده از سرمایه فکر و
خرد خویش نباشد ، او مستحقّ خشم و عذاب خدا است ، ) و خدا عذاب را نصیب
کسانی میسازد که تعقّل و تفکّر نمیورزند .
توضیحات :
« الرِّجْسَ » : پلیدی و کثافت . در اینجا مراد عذاب است .
سوره یونس آیه 101
متن آیه :
قُلِ انظُرُواْ مَاذَا فِی السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَمَا تُغْنِی الآیَاتُ وَالنُّذُرُ عَن قَوْمٍ لاَّ یُؤْمِنُونَ
ترجمه :
بگو
: بنگرید ( و چشم برون و درون را باز کنید و ببینید ) در آسمانها و زمین
چه چیزهائی است ؟ ! آیات ( خواندنی کتابهای آسمانی ، از جمله قرآن ، و
دیدنی جهان هستی ) و بیمدهندگان ( پیغمبر نام ، و اندرزها و انذارها هیچ
کدام ) به حال کسانی سودمند نمیافتد که نمیخواهند ایمان بیاورند .
توضیحات :
«
أنظُرُوا » : بنگرید . دقّت کنید . « ماتُغْنی » : مفید واقع نمیشود .
سودمند نمیافتد ( نگا : آلعمران / 10 و 116 ، انفال / 19 ) . « الآیَاتُ »
: دلائل و براهین . عجائب و غرائب جهان . نشانههای دالّ بر وجود خدا در
گستره هستی . « النُّذُرُ » : جمع نَذیر به معنی مُنْذِر ، مانند بَدیع به
معنی مُبْدِع ، یعنی : پیغمبران ( نگا : اعراف / 184 و 188 ، احقاف / 21 )
یا به معنی إِنذار باشد : یعنی : ترساندنها و بیمدادنها ( نگا : قمر / 16 و
18 ) یا به معنی مُنْذَرٌبِهِ بوده باشد . یا خود مصدر است و به معنی
إِنذار ، یعنی اخطار و تَهدید است .
سوره یونس آیه 102
متن آیه :
فَهَلْ یَنتَظِرُونَ إِلاَّ مِثْلَ أَیَّامِ الَّذِینَ خَلَوْاْ مِن
قَبْلِهِمْ قُلْ فَانتَظِرُواْ إِنِّی مَعَکُم مِّنَ الْمُنتَظِرِینَ
ترجمه :
آیا
آنان چشم آن دارند که روزگاری ( پر از بلاها و عذابهائی ) جز روزگار کسانی
داشته باشند که پیش از ایشان بودهاند ؟ ( نه ؛ انتظار جز این را نداشته
باشند ، که خدا در دنیا و آخرت به مصیبتها و بدبختیها گرفتارشان سازد ) .
بگو منتظر ( فرمان خدا ) باشید و من هم با شما چشم به راه میمانم . ( ولی
میدانم پیروزی دنیا و سعادت عقبی از آن ما مؤمنان ، و شکست دنیا و بدبختی
عقبی از آن شما کافران میگردد ) .
توضیحات :
«
فَهَلْ یَنتَظِرُونَ . . . » : انگار چشم به راه مصائب و بلایائی ، همچون
مصائب و بلایای گذشتگان میباشند . « أیَّام » : روزگاران . مراد حوادث
بزرگ و ناگواری است که در طی روزگاران رخ میدهد ( نگا : اعراف / 130 ،
ابراهیم / 5 ، جاثیه / 14 ) همان گونه که میگوئیم ( مَغْرِب ) و منظورمان
نماز مغرب است که در آن برگزار میشود .
سوره یونس آیه 103
متن آیه :
ثُمَّ نُنَجِّی رُسُلَنَا وَالَّذِینَ آمَنُواْ کَذَلِکَ حَقّاً عَلَیْنَا نُنجِ الْمُؤْمِنِینَ
ترجمه :
پس
از آن ( که بلا و عذاب گریبانگیر کافران گردید ) پیغمبرانِ خود و مؤمنان
را میرهانیم ( این هم اختصاص به اقوام گذشته و پیغمبران و مؤمنان پیشین
ندارد ، بلکه ) همین طور ایمان آورندگان ( به تو ) را ( نیز ) نجات خواهیم
داد و این حقی است بر ما ( حقی مسلّم و تخلّف ناپذیر ) .
توضیحات :
«
ثُمَّ » : حرف عطف است و جمله ( نُنَجِّی رُسُلَنَا وَ الَّذِینَ
ءَامَنُوا ) را بر جمله محذوفی از قبیل ( لَنُهْلِکُ الْأُمَمَ ) عطف
میکند . « کَذلِکَ » : همان گونه که . مثل . « حَقّاً عَلَیْنَا » : این
کار حتماً شدنی است . بر ما واجب است . مراد از وجوب در اینجا یعنی مانند
کار واجبی بر خدا است والّا چیزی بر او واجب نیست . ( حَقّاً عَلَیْنَا )
جمله معترضه است میان ( کَذلِکَ ) و ( نُنجِ الْمَؤْمِنِینَ ) . « نُنجِ » :
نجات میدهیم . فعل مضارع مرفوع است و در اصل ( نُنجِی ) است که در
رسمالخطّ قرآنی حرف ( ی ) ندارد ( نگا : انبیاء / 88 ) .
سوره یونس آیه 104
متن آیه :
قُلْ یَا أَیُّهَا النَّاسُ إِن کُنتُمْ فِی شَکٍّ مِّن دِینِی فَلاَ
أَعْبُدُ الَّذِینَ تَعْبُدُونَ مِن دُونِ اللّهِ وَلَکِنْ أَعْبُدُ اللّهَ
الَّذِی یَتَوَفَّاکُمْ وَأُمِرْتُ أَنْ أَکُونَ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ
ترجمه :
بگو
: ای مردمان ! اگر درباره آئین من در شکّ و تردید هستید ( بدانید که ) من
کسانی را که بجز خدا میپرستید نمیپرستم ، ولیکن خداوندی را میپرستم که
شما را میمیراند ( و بعد از مرگ شما را زنده میگرداند و به سزای خود
میرساند ) و به من دستور داده شده است که از زمره مؤمنان باشم ( آنان که
خداوند ایشان را از عذاب دوزخ میرهاند و به بهشت نائل میگرداند ) .
توضیحات :
« مِن دُونِ اللهِ » : بجز خدا . به جای خدا . « یَتَوَفَّاکُمْ » : شما را میمیراند .
سوره یونس آیه 105
متن آیه :
وَأَنْ أَقِمْ وَجْهَکَ لِلدِّینِ حَنِیفاً وَلاَ تَکُونَنَّ مِنَ الْمُشْرِکِینَ
ترجمه :
و
( به من دستور داده شده است ) این که به آئینی رو کن که خالی از هرگونه
شرک و انحرافی است ( و کاملاً موافق با فطرت است ) و از زمره مشرکان مباش
.
توضیحات :
« وَجْهَکَ » : روی خود را . توجّه خود
را . « حَنیِفاً » : شخص مخلصی که کار و بار خود را به خدا واگذارد و از
راستای دین به هیچ وجه منحرف نشود . راست و درست . خالص و بی غلّ و غشّ .
این واژه میتواند حال فاعل فعل ( أَقِمْ ) ، یا ( وَجْهَ ) به معنی توجّه ،
و یااین که ( دین ) باشد . یعنی توجّه مخلصانه ، توجّه صادقانه ، آئین
مستقیم و بیشائبه .
سوره یونس آیه 106
متن آیه :
وَلاَ تَدْعُ مِن دُونِ اللّهِ مَا لاَ یَنفَعُکَ وَلاَ یَضُرُّکَ فَإِن فَعَلْتَ فَإِنَّکَ إِذاً مِّنَ الظَّالِمِینَ
ترجمه :
و
به جای خدا کسی و چیزی را پرستش مکن و به فریاد مخوان که به تو نه سودی
میرساند و نه زیانی . اگر چنین کنی ( و دعا و عبادت خود را به جای
آفریدگار متوجّه آفریدگان سازی ) از ستمکاران و مشرکان خواهی شد .
توضیحات :
«
لا تَدْعُ » : عبادت مکن . به فریاد مخوان . « الظَّالِمِینَ » : ستمگران .
مراد کافران و مشرکان است ( نگا : انعام / 82 ، لقمان / 13 ، بقره / 254 )
.
سوره یونس آیه 107
متن آیه :
وَإِن
یَمْسَسْکَ اللّهُ بِضُرٍّ فَلاَ کَاشِفَ لَهُ إِلاَّ هُوَ وَإِن یُرِدْکَ
بِخَیْرٍ فَلاَ رَآدَّ لِفَضْلِهِ یُصَیبُ بِهِ مَن یَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ
وَهُوَ الْغَفُورُ الرَّحِیمُ
ترجمه :
اگر خداوند
زیانی به تو برساند ، هیچ کس جز او نمیتواند آن را برطرف گرداند ، و اگر
بخواهد خیری به تو برساند ، هیچ کس نمیتواند فضل و لطف او را از تو
برگرداند . خداوند فضل و لطف خود را شامل هرکس از بندگانش که بخواهد میکند
( و کسی نمیتواند مانع آن گردد ) و او دارای مغفرت و مهر فراوان است .
توضیحات :
« کَاشِفَ » : برطرف کننده . « رَآدَّ » : برگرداننده . مانع .
سوره یونس آیه 108
متن آیه :
قُلْ یَا أَیُّهَا النَّاسُ قَدْ جَاءکُمُ الْحَقُّ مِن رَّبِّکُمْ
فَمَنِ اهْتَدَى فَإِنَّمَا یَهْتَدِی لِنَفْسِهِ وَمَن ضَلَّ فَإِنَّمَا
یَضِلُّ عَلَیْهَا وَمَا أَنَاْ عَلَیْکُم بِوَکِیلٍ
ترجمه :
بگو
: ای مردمان ( سراسر جهان ، اعم از همعصران و آیندگان ) ، از سوی
پروردگارتان ، حق ( که کتاب راستین قرآن است ، توسّط پیغمبر صادق آخرالزمان
) به سویتان آمده است . هرکس که ( با ایمان آوردن به شریعت خدا ) راهیاب
گردد ، بیگمان به سود خود راهیاب میشود ( و نفع ایمان عائد خودش میگردد )
و هرکس که ( با گردن نهادن به کفر و پیروی از وسوسههای شیطان ) گمراه و
سرگشته شود ، به زیان خود گمراه و سرگشته میشود ( و زیان کفر و بیدینی
گریبانگیر خودش میگردد . کار من تنها تبلیغ فرمودههای خدا است ) و من
مأمور ( مراقبت از اعمال ، و مسؤول نظارت ) بر ( افعال ) شما نیستم ( و
قدرت آن را ندارم که شما را از کفر باز دارم و به پذیرش ایمان وادارم ) .
توضیحات :
«
الْحَقُّ » : قرآن . دین اسلام ( نگا : بقره / 119 ، یونس / 94 ) . «
وَکِیلٍ » : حافظ . مراقب . مسؤول ( نگا : انعام / 66 ، 102 ، 107 ) .
سوره یونس آیه 109
متن آیه :
وَاتَّبِعْ مَا یُوحَى إِلَیْکَ وَاصْبِرْ حَتَّىَ یَحْکُمَ اللّهُ وَهُوَ خَیْرُ الْحَاکِمِینَ
ترجمه :
از
آنچه بر تو وحی میشود ، پیروی کن و شکیبا باش ( و در برابر اذیّت و آزاری
که در راه تبلیغ رسالت آسمانی به تو میرسد ، استقامت کن ) تا خداوند (
میان تو و دیگران ) داوری میکند ( و فرمان خود را صادر مینماید ) و او
بهترین داوران است .
توضیحات :
« إِتَّبِعْ » : پیروی کن . « الْحَاکِمِینَ » : داوران . قضات ( نگا : اعراف / 87 ) .
فی ظلال القرآن
جزء یازدهم
سورۀ توبه آیات 129-93 و سورۀ یونس تا آیۀ 109
رهنمودهای جزء یازدهم
این جزء فراهم آمده است از سورۀ توبه کـه قسمت زیاد آن در جزء دهـم گـذشت، و از سـورۀ یـونس... نخست با بقیّۀ سورۀ توبه به پیش مـیرویم، و بعدها سورۀ یونس را در جای مناسب خود در همین سوره - انشاءالله - معرّفی خواهیم کرد.
*
در جزء دهم در قسمت سورۀ توبه، بندها و بخشها آمده بود، بندها و بخشهائی که در آنـها از سـرشت سـوره، شراط و ظروفی که راجع به نزول سوره، اهمّیت سوره در بیان روابط و ارتباطات نهائی میان جامعه اسلامی و سائر جامعههای دیگر، و نیز بیان سـرشت برنامه پویای سپاهیگری و کار دعوت در اسلام، سخن رفته بود. این سوره مدنی است و جزو آخرین بخشهائی است که از قرآن نازل گردیده است - اگر هم خودش واپسـین بخش نباشد - بدین خاطر است که احکام نهائی راجع به روابط میان ملّت اسلام و سائر ملّتهای دیگر را در زمین دربرگرفته است، همان گونه که اصناف و طوائف خود جامعۀ اسلامی، تعیین ارزشها و مرتبههای اصناف و طوائف جامعۀ اسلامی، اوضاع هر دسته و هر صنفی در جامعۀ اسلامی، وصف واقعی این جامعه بطور کلّی، و معرّفی دقیق روشن تصویرگری از هر صـنف و هـر طائفهای از اصناف و طوائف موجود در جامعۀ اسلامی را در برگرفته است.
این سوره بدین اعتبار دارای اهمّیّت ویـژهای در بیان سرشت برنامۀ پویای اسلام و مـراحل و مـنازل ایـن برنامه و گامهائی است که اندازۀ سازش و نرمش این بــرنامه را پـیش چشــم مـیدارد و روشـن و بـرملا میگرداند، وقتی که ما بــه احکام نـهائیای مـراجعه مینمائیم که این سوره آنها را دربرگرفته است، و به احکام مرحلهای و مقطعیای مراجعه مینمائیم کـه در ســورههای پـیش از ایـن سـوره آمـدهانـد. هـمچون مراجعهای پرده برمیدارد از اندازۀ سازش و نرمش این برنامه، و روشن میگرداند اندازۀ قاطعیّت و قطعیّتی که در این برنامه وجود دارد. بدون این مراجعه، هـمچون شکلها و احکام و قواعدی آمـیزۀ یکـدیگر مـیشود، همان گونه که هر وقت آیاتی از هم گسیخته گردد کـه احکام مرحلهای و مقطعی را دربـردارنـد، و آنها را احکام نهائی بشـمار آورند. سپس بخواهند آیاتی را که متضمّن احکام نهائی هستند تفسیر و تأویل کنند تا با همچون احکام مرحلهای و مقطعی بخوانـند و همساز گردد، بویژه در موضوع جـهاد اسـلامی، و در مسألۀ ارتباطات جامعۀ اسلامی با جامعههای دیگر...
همچنین در دیباچۀ سوره ذکر کردیم که این سوره دارای بندها و بخشهائی است، که با وجود وحدت موضوع و فضا و شرائط و ظروف بندها و نقشها، هـر بندی و بخشی بیانگر احکام نهائی در موضوع خود است ... بند و بخش اول سوره به بیان احکام روابط نهائی مـیان مسلمانان و مشرکان در جزیرةالعرب پرداخته است. بند و بخش دوم سوره به بیان احکام نهائی روابـط مـیان مسلمانان و اهل کتاب بطور عام پرداخته است. مـقطع سوم بر سر کسانی فریاد زده است کـه سرسنگینی و تنبلی کردهاند و با چنگ و دندان به زمین چسبیدهانـد وقتی که به آماده شدن و حــرکت کـردن برای جـنگ تبوک فرا خوانده شدهاند، جنگی که بـا جـملگی اهـل کتابی درگرفته است که در اطراف جزیرةالعــرب گـرد آمدهاند تا کار اسلام و جـامعۀ اسـلامی را بسـازند و یکسـره سازند. همچنین مقطع چهارم مـنافقان و نابکاریها و نیرنگهای ایشان را در جامعۀ اسلامی رسوا کرده است، و احوال روانی و عملی آنان را بیان داشته است، و موقعیّتهای ایشان را در جنگ تبوک و پیش از آن و بعد از آن به تصویر زده است، و از حقیقت اسرار و نیّات و حیلهها و دسیسهها و مـعذرتها و بهانههای ایشان در واپسگرائی و تخلّف از جهاد پرده برداشـته است، و از پخش ضعف و فتنهگری و تفرقهاندازی در صفوف مسلمانان، سخن گفته است، و از اذیّت و آزاری کـه به پیغمبر خـدا صلّی الله علیه وآله وسلّم و به مـؤمنان مـخلص مـیرسانیدند صــحبت کـرده است. هـمراه بـا ایـن پردهبرداری، مؤمنان مخلص از نیرنگ منافقان برحذر داشته شدهاند. بدیشان هم دستور داده شده است کـه روابط خود را با اینان و آنان مشخّص و محدود سازند. در نهایت، جدائی این دو دسته ذکـر گـردیده است، و جدائی هر یک از این دو دسته، با ذکر صفات و اعمال هر گروه از ایشان، تعیین شده است و به تصویر کشیده شده است.
*
این بندها و بخشهای چهارگانه جملگی در جزء دهـم گذشت ... مگر بقیّۀ سخن از واپسکشیدگان و حـدود مسؤولیّت و کیفر واپس کشیدن از جهاد.
آخرین آیه در جزء دهم این فرمودۀ یزدان بزرگوار بود:
(لَیْسَ عَلَى الضُّعَفَاءِ وَلا عَلَى الْمَرْضَى وَلا عَلَى الَّذِینَ لا یَجِدُونَ مَا یُنْفِقُونَ حَرَجٌ إِذَا نَصَحُوا لِلَّهِ وَرَسُولِهِ مَا عَلَى الْمُحْسِنِینَ مِنْ سَبِیلٍ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِیمٌ (٩١) وَلا عَلَى الَّذِینَ إِذَا مَا أَتَوْکَ لِتَحْمِلَهُمْ قُلْتَ لا أَجِدُ مَا أَحْمِلُکُمْ عَلَیْهِ تَوَلَّوْا وَأَعْیُنُهُمْ تَفِیضُ مِنَ الدَّمْعِ حَزَنًا أَلا یَجِدُوا مَا یُنْفِقُونَ) (٩٢)
بر ناتوانان و بیماران و کسانی که چیزی ندارند که آن را صرف جهاد کنند (و بـا آن خویشتن را برای جهاد آمـاده سـازند) گناهی نـیست (و عذرشان مقبول و جهدشان مشکور است) هرگاه اینان با خدا و پیغمبرش خالص باشند (و در دینشان شکّ و شـبههای نـبوده و آنچه در توان دارند از خدا و پپغمبرش دریغ نـدارنـد. آنان در این صورت نیکوکارند و) بـر نـیکوکاران هـیچ راهــی (بـرای سـرزنش و گناهکار قلمداد کردنشان) وجود ندارد. و خداوند دارای مغفرت بیشمار و رحمت بسیار است. همچنین ایراد و گناهی نیست بر کسانی که وقتی به پیش تو آمدند تا آنان را بر مرکبی سوار کنی (و به جهاد روانه سازی. ولی) تو گفتی: مرکبی نـدارم کـه شما را بر آن سوار کنم. ایشان برگشتند، در حـالی کـه چشمانشان از غم (فوت افتخار جهاد) پر از اشک بـود (و افسوس میخوردند) چون چیزی نداشتند کـه آن را صرف جهاد کنند.(توبه / 91و92)
مکمّل آن که این جزء با آن مـیآغازد، ایـن فـرمودۀ خداوند بزرگوار است:
(إِنَّمَا السَّبِیلُ عَلَى الَّذِینَ یَسْتَأْذِنُونَکَ وَهُمْ أَغْنِیَاءُ رَضُوا بِأَنْ یَکُونُوا مَعَ الْخَوَالِفِ وَطَبَعَ اللَّهُ عَلَى قُلُوبِهِمْ فَهُمْ لا یَعْلَمُونَ (٩٣) یَعْتَذِرُونَ إِلَیْکُمْ إِذَا رَجَعْتُمْ إِلَیْهِمْ قُلْ لا تَعْتَذِرُوا لَنْ نُؤْمِنَ لَکُمْ قَدْ نَبَّأَنَا اللَّهُ مِنْ أَخْبَارِکُمْ وَسَیَرَى اللَّهُ عَمَلَکُمْ وَرَسُولُهُ ثُمَّ تُرَدُّونَ إِلَى عَالِمِ الْغَیْبِ وَالشَّهَادَةِ فَیُنَبِّئُکُمْ بِمَا کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ (٩٤) سَیَحْلِفُونَ بِاللَّهِ لَکُمْ إِذَا انْقَلَبْتُمْ إِلَیْهِمْ لِتُعْرِضُوا عَنْهُمْ فَأَعْرِضُوا عَنْهُمْ إِنَّهُمْ رِجْسٌ وَمَأْوَاهُمْ جَهَنَّمُ جَزَاءً بِمَا کَانُوا یَکْسِبُونَ (٩٥) یَحْلِفُونَ لَکُمْ لِتَرْضَوْا عَنْهُمْ فَإِنْ تَرْضَوْا عَنْهُمْ فَإِنَّ اللَّهَ لا یَرْضَى عَنِ الْقَوْمِ الْفَاسِقِینَ) (٩٦)
تنها راه (رخنه و شکنجه) به روی کسانی باز است که از تو اجازه میخواهند (در جهاد شرکت نکنند) در حـالی که ثروتمند و قدرتمندند، (و میتوانند ساز و برگ جنگ را تــهیّه کنند و در مـیدان نبرد بـرزمند). آنـان بدین خشنودند کـه بـا زنـان (و سالـخوردگان و کودکان و بیماران) باقی بـمانند. خداونـد دلهـایشان را مـهر زده است (چرا که آنان دلهایشان را بر روی حقائق بستهاند و از تـرس بـا ضعیفان در خـانه نشسـتهانـد) و آنان نمیدانند (که چه سرانـجام بدی و عاقبت وخیمی در دنیا و آخرت متوجّه ایشان به سبب تخلّف از فرمان و عدم شرکت آنان در جنگ است). وقتی که به سوی آنان (از جنگ تـبوک) برگردید، ایشـان شـروع بـه عذرآوری مــیکنند (و دروغـها بـهم مـیبافند. بـدیشان) بگو: عذرخواهی مکنید. مـا هرگز بـه شـما بـاور نـمیکنیم. خداوند ما را از خبرهایتان آگاه ساختـه است (و برخی از دروغها و ترفندهایتان را به پیغمبر وحی کرده است. این همـه دروغ و عذرخواهی چرا، سخن را کوتاه کنید و در عـمل کوشید که) خدا و پـیغمبرش عمل شـما را خواهند دید. (اگر کردارتان گواهی بر صلاح و تقوایتان داد و بیانگر توبۀ حقیقی شما از نفاق گردید، از هـمان مــزایـــائی بـرخــوردار مـیشوید کـه سـایر مـؤمنان برخوردارند، و اگر باز هم به نفاق خود ادامه دادید، بـا شما همان شدّت و حدّت و جهاد و پیکاری خواهد شد که با کافران میگردد. این در این جـهان، و امّـا) پس از این (جهان؛ یعنی در آخرت) به سوی خدا بـرگردانـده میشوید که آگاه از پنهان و آشکار (همگان و ظـاهر و باطن شـما مـنافقان) است و شـما را از آنـچه انـجام میدادهاید باخبر میسازد (و پاداش و پادافره اعمال و اقوالتان را میدهد). هنگامی که به سوی آنان بازگردید، برای شما سوکند خواهند خورد (کـه مـعذرتهایشان راست و درست است) تا از آنان صرف نظر کنید. (ولی از کار آنـان غـافل مشـوید و از آنـان درمگذرید و) از ایشان دوری گزینید، بیگمان آنان پلیدند (و دارای نـیّت و هدف ناپاکی هسـتند) و به کیفر کارهائی که میکنند جـــایگاهشان دوزخ است. بـــرای شــما سوگندها میخورند تا از آنان درگذرید و خشنود شوید. تازه اگر هم شما از آنان درگذرید و خشنود شوید، خداونـد (از ایشان خشمگین است و) از گروهی کـه سـر از فرمان تافته و بر دین شوریده باشند، درنمیگذرد و خشـنود نمی شود. (توبه /93-96)
ایـن از زمـرۀ اخباری بود کـه یـزدان سـبحان بـه پیغمبرش صلّی الله علیه وآله وسلّم رسانیده است و او را از چیزی مطّلع کـرده است کـه از حـال مـنافقان واپس کشـنده و عذرخواهیهایشان در آینده روی میداده است، بدان گاه که او و مسلمانان حاضر و مخلص در خدمت او، سالم از جنگ برگردند. ایشان را نیز رهنمود میفرماید که چگونه باید به منافقان واپسگرا پاسخ دهند و چگونه با ایشان رفتار کنند.
*
پس از این، بند و سخن پنجم سوره به میان میآید. این مقطع طبقهبندی جامعۀ اسلامی بطور کلّی در این مدّت از زمان را عهدهدار میشود که از فتح مکّه تا تبوک است. از مطالب این مقطع - همان گونه که قـبلاً در دیباچۀ سوره گفتهایم - خواهیم دانست کـه در کـنار مهاجران و انصار پیشتاز و مخلص - یعنی کسانی کـه پایه و اساس محکم و استوار جامعۀ اسلامی را بنیاد و برافراشـته کـردهانـد - گــروههای دیگری نـیز وجود داشتهاند. از قبیل: عربهای بادیه نشینی که در مـیانشان مخلص و منافق بوده است. منافقان اهل مدینه، و کسان دیگری عمل صالح و عمل ناصالح را آمـیزۀ هـمدیگر نمودهاند و سرشت ایشان با قالب اسلامی قالب نگرفته است و شکل نپذیرفته است، و خودشان در بوتۀ اسلام به تمام و کمال ذوب نگردیدهاند. طائفۀ مجهول الحالی نیز بودهاند که حقیقت سرنوشت آنان شناخته نیست و به خدا واگذار است و برابر حقیقت حال و مآلی که خود از ایشان میداند بدیشان پاداش یا کـیفر مـیدهد. گـروه توطئهگری هم بودهاند که زیر نام اسـلام خـویشتن را پنهان کردهاند و به مکـر و نـیرنگ نشسـتهانـد و با دشمنان اسلام در خارج سر و سـرّی داشـتهانـد و در ارتباط بودهاند... نصوص قرآنی از همۀ این گروهها و دستهها به گونۀ چکیدۀ سـودمندی سـخن میگوید، و مقرّر میدارد که چگونه در جامعۀ اسلامی با آنان رفتار شود، و پیغمبر خدا صلّی الله علیه وآله وسلّم را و مسلمانان مخلص را به شیوۀ رفتار با یکان یکان این گروهها و دستهها رهنمود مینماید. از جمله این نصوص:
(الأعْرَابُ أَشَدُّ کُفْرًا وَنِفَاقًا وَأَجْدَرُ أَلا یَعْلَمُوا حُدُودَ مَا أَنْزَلَ اللَّهُ عَلَى رَسُولِهِ وَاللَّهُ عَلِیمٌ حَکِیمٌ (٩٧) وَمِنَ الأعْرَابِ مَنْ یَتَّخِذُ مَا یُنْفِقُ مَغْرَمًا وَیَتَرَبَّصُ بِکُمُ الدَّوَائِرَ عَلَیْهِمْ دَائِرَةُ السَّوْءِ وَاللَّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ (٩٨) وَمِنَ الأعْرَابِ مَنْ یُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَالْیَوْمِ الآخِرِ وَیَتَّخِذُ مَا یُنْفِقُ قُرُبَاتٍ عِنْدَ اللَّهِ وَصَلَوَاتِ الرَّسُولِ أَلا إِنَّهَا قُرْبَةٌ لَهُمْ سَیُدْخِلُهُمُ اللَّهُ فِی رَحْمَتِهِ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِیمٌ) (٩٩)
بادیهنشینان عرب، کـفر و نـفاقشان شـدیدتر است از (کفر و نفاق شهرنشینان عرب. زیرا سـنگدلتر و جفا پیشهترند و با اهل خیر و صـلاح نشست و برخاست کمتری دارند) و آنان بیشتر سزاوارند که از مقرّرات و قوانین چیزی بیخبر باشند که خداونـد بـر پیغمبرش نازل کرده است. خداوند آگاه (از احوال بندگان، اعم از مؤمنان و کافران و منافقان، و) حکیم (در کار خود، از جمله تعیین سـزا و جزای مـردمان) است. برخـی از بادیهنشییان (منـافق) عرب، چیزی را کـه (در راه خدا) صرف میکنند، زیان میدانند (چرا که به ثواب آن ایمان ندارنـد)، و چشـم بـه راه (حوادث دردناک و) بـلایا و مصائب (خوفناکی) هستند که شما را از هر سو احاطه دهــند (و له و لوردتــان کـنند) - بــلاها و مـصیبتها گریبانگیر خـودشان بـاد - (چون مـردمان بدخواه و تنگچشم و منافقی هستند، تـیرهروزیها و ناکـامیها و بدبختیها تنها به سراغ آنان میرود). خداوند شنوا و دانا است (و لذا نیّات و اقوال و افعال ایشان را میداند و میشنود). در میان عربهای بـادیهنشین، کسانی هـم هستند که به خدا و روز رستاخیز ایمان دارند و چیزی را که (در راه خدا) صرف میکنند مایۀ نزدیکی به خدا و سبب دعای پیغمبر (در حقّ خود) مـیدانند (و دعـای پپغمبر مایۀ سعادت محسنان و خیر و بـرکت عمر و روزی ایشان است). هان! بیگمان صـرف پول (در راه خدا، و دعاهای رسول) مـایۀ تـقرّب آبان (در پیشگاه خداوند) است. (بـه طور قطع) خداونـد آنان را غـرق رحمت خود خواهـد کـرد، چرا که خداوند آمرزندۀ (گناهان و) مهربان (در حقّ بندگان) است.(توبه / 97-٩٩)
(وَالسَّابِقُونَ الأوَّلُونَ مِنَ الْمُهَاجِرِینَ وَالأنْصَارِ وَالَّذِینَ اتَّبَعُوهُمْ بِإِحْسَانٍ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَرَضُوا عَنْهُ وَأَعَدَّ لَهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِی تَحْتَهَا الأنْهَارُ خَالِدِینَ فِیهَا أَبَدًا ذَلِکَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ) (١٠٠)
پیشگامان نخستین مهاجران و انصار، و کسانی که بـه نیکی روش آنان را در پیش گرفتند و راه ایشان را بـه خوبی پیمودند، خداوند از آنان خشنود است و ایشـان هم از خدا خشنودند، و خداونـد بـرای آنـان بـهشت را آماده ساخته است که در زیر (درختان و کـاخهای) آن رودخانهها جاری است و جاودانه در آنـجا مـیمانند. این است پیروزی بزرگ و رستگاری سترگ. (توبه / 100)
(وَمِمَّنْ حَوْلَکُمْ مِنَ الأعْرَابِ مُنَافِقُونَ وَمِنْ أَهْلِ الْمَدِینَةِ مَرَدُوا عَلَى النِّفَاقِ لا تَعْلَمُهُمْ نَحْنُ نَعْلَمُهُمْ سَنُعَذِّبُهُمْ مَرَّتَیْنِ ثُمَّ یُرَدُّونَ إِلَى عَذَابٍ عَظِیمٍ) (١٠١)
در میان عربهای بادیـهنشین اطراف (شهر) شـما، و در میان خود اهل مدینه، منافقانی هستند که تـمرین نـفاق کردهاند و در آن مهارت پیدا نـمودهاند. تو ایشـان را نمیشناسی و بلکه ما آنان را میشناسیم. ایشان را (در همین دنیا) دو بار شکنجه میدهیم (: یک بار با پیروزی شما بر دشمنانتان که مایۀ درد و حسرت و خشم و کین آنان میگردد، و بـار دوم بـا رسـوا کردن ایشـان بـه وسیلۀ پردهبرداری از نفاقشان). سپس (در آخـرت) روانۀ عـذاب بزرگی مـیگردند (و بـه دوزخ گرفتار میآیند). (توبه / 101)
(وَآخَرُونَ اعْتَرَفُوا بِذُنُوبِهِمْ خَلَطُوا عَمَلا صَالِحًا وَآخَرَ سَیِّئًا عَسَى اللَّهُ أَنْ یَتُوبَ عَلَیْهِمْ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِیمٌ (١٠٢) خُذْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ صَدَقَةً تُطَهِّرُهُمْ وَتُزَکِّیهِمْ بِهَا وَصَلِّ عَلَیْهِمْ إِنَّ صَلاتَکَ سَکَنٌ لَهُمْ وَاللَّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ) (١٠٣)
مردمان دیگری هستند که (نه از پیشگامان نخستین، و نــه از مـنافقان بشـمارند و) بـه گناهان خود اعـتراف میکنند، و کار خوبی را با کار بدی میآمیزند (و گاهی به حسنات و زمـانی بـه سیّئات دست مـییازند) امـید است کــه خـداوند تـوبۀ آنـان را بـپذیرد (و احسـاس شرمندگی چنین کسانی از گناه، و هراس آنان از عقاب و عذاب، و تصمیم ایشان بر این که به سوی گناه نروند، سبب گردد که دیگر دچار معصیت نشـوند و مشـمول مغفرت و مرحمت خدا شوند. چرا که) بیگمان خداوند دارای مغفرت فراوان و رحمت بیکران است.(توبه/102و103)
(وَآخَرُونَ مُرْجَوْنَ لأمْرِ اللَّهِ إِمَّا یُعَذِّبُهُمْ وَإِمَّا یَتُوبُ عَلَیْهِمْ وَاللَّهُ عَلِیمٌ حَکِیمٌ) (١٠٦)
و گروه دیگری (از متخلّفان از جـهاد) هسـتند که بـه فرمان خدا واگذار گردیدهاند (و مـردم باید در انتظار بمانند تا ببینند که دستور خدا دربارۀ ایـن دسته که بدون عذر از جهاد بازپس ماندهاند چه بـاشد) یـا خدا ایشان را به گناه خود میگیرد و یا بر آنان میبخشاید. خداوند آگاه (از احوال و نیّات آنان بوده و) حکیم است (و برابر حکمت، بندگان را ثواب یا عقاب میدهد).(توبه/106)
(وَالَّذِینَ اتَّخَذُوا مَسْجِدًا ضِرَارًا وَکُفْرًا وَتَفْرِیقًا بَیْنَ الْمُؤْمِنِینَ وَإِرْصَادًا لِمَنْ حَارَبَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ مِنْ قَبْلُ وَلَیَحْلِفُنَّ إِنْ أَرَدْنَا إِلا الْحُسْنَى وَاللَّهُ یَشْهَدُ إِنَّهُمْ لَکَاذِبُونَ (١٠٧) لا تَقُمْ فِیهِ أَبَدًا لَمَسْجِدٌ أُسِّسَ عَلَى التَّقْوَى مِنْ أَوَّلِ یَوْمٍ أَحَقُّ أَنْ تَقُومَ فِیهِ فِیهِ رِجَالٌ یُحِبُّونَ أَنْ یَتَطَهَّرُوا وَاللَّهُ یُحِبُّ الْمُطَّهِّرِینَ) (١٠٨)
و (از میان منافقان) کسانی هستند که مسـجدی را بـنا کـردند و مـنظورشان از آن، زیــان (بــه مـؤمنان) و کفرورزی (در آن) و تفرقهاندازی میان مـؤمنان (و در هم کوبیدن صفوف مسلمانان) و کمینگاه ساختن برای کسی بود که قبلاً با خدا و پیغمبرش جنگیده بود و (علم طغیان برافراشته بود) سوگند هم میخوردند که نظری جز نیکی نداشتهاند (و تنها مرادشان خدمت به مردمان و اقامۀ نماز در آن بـوده و بس) امّـا خداونـد گواهی میدهد که آنان (در سوگند خود) دروغ میگویند. (ای پیغمبر!) هرگز در آن (مسجد ضـرار) نـایست و نماز مگذار. مسجدی (مانند مسجد قبا) که از روز نخست بر پایۀ تقوا بنا گردیده است (و مـراد سازندگان آن تـنها رضای الله بوده است) سزاوار آن است که در آن بر پای ایسـتی و نماز بگزاری. در آنـجا کسـانی هسـتند کـه مـیخواهـند (جسـم و روح) خود را (بـا ادای عـبادت درست) پاکیزه دارند و خداوند هم پاکیزگان را دوست میدارد. (توبه/107و108)
خواهیم کوشید روشن گردانیم که مقصود از هر دسته و گروهی از این دستهها و گروهها چه کسانی هستند، بدان گاه که بعداً به طور مشروح به بررسی نـصوص آیات خواهیم پرداخت.
و امّا بند و بخش ششم که واپسـین مـقطع در سـوره است، بیانگر سرشت معاملۀ اسلامی با یزدان سبحان بر جهاد در راه خداوند منّان است، و نشـان مـیدهد کـه سرشت این جهاد و حدود و ثغور و کیفیّت و چگونگی آن چیست و به چه شکلی است. وظیفۀ اهل مـدینه و اهالی بادیهنشین عرب پیرامون مدینه کدام و بر چـه منوال و روال است... همچنین این مقطع، دوری کامل و جدائی عام میان مسلمانان و دشـمنانشان را بر اساس عقیده ضروری میداند، و ارتباط مـیان مسـلمانان و میان دیگران را بر این پیوند و بر این راستا می شمارد و بس. یعنی برابر فرمان یزدان باید با دشمنان عقیدۀ خود کاملاً بگسلند و با دیگران تنها بر بنیاد عقیده نـه چیز دیگری تکیه کنند، هر چند که دیگران اهل و خویشان و عشیرۀ خودشان باشند... آن گاه این بند و بخش گفتاری دارد دربـارۀ سـرنوشت کسـانی کـه از جنگ واپس کشیدهاند و جدای از منافقان و توطئهگران بـوده انـد، همراه با ذکر برخی از احوال و اوضاع منافقان و بـیان موضعگیریهای ویژۀ ایشان در برابر اوامر قـرآنـی، از قبیل این گونه نصوص:
(إِنَّ اللَّهَ اشْتَرَى مِنَ الْمُؤْمِنِینَ أَنْفُسَهُمْ وَأَمْوَالَهُمْ بِأَنَّ لَهُمُ الْجَنَّةَ یُقَاتِلُونَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ فَیَقْتُلُونَ وَیُقْتَلُونَ وَعْدًا عَلَیْهِ حَقًّا فِی التَّوْرَاةِ وَالإنْجِیلِ وَالْقُرْآنِ وَمَنْ أَوْفَى بِعَهْدِهِ مِنَ اللَّهِ فَاسْتَبْشِرُوا بِبَیْعِکُمُ الَّذِی بَایَعْتُمْ بِهِ وَذَلِکَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ) (١١١)
بیگمان خداوند (کالای) جان و مال مؤمنان را به (بهای) بهشت خریداری میکند. (آنان باید) در راه خدا بجنگند و بکشند و کشته شوند. این وعدهای است که خداوند آن را در (کتابهای آسمانی) تورات و انجیل و قرآن (به عنوان سند معتبری ثبت کرده است) و وعـدۀ راسـتین آن را داده است، و چه کسی از خدا بـه عـهد خود وفـا کنندهتر است؟ پس به معاملهای که کردهاید شاد باشید، و این پیروزی بزرگ و رستگاری سترگی است.
(مَا کَانَ لِلنَّبِیِّ وَالَّذِینَ آمَنُوا أَنْ یَسْتَغْفِرُوا لِلْمُشْرِکِینَ وَلَوْ کَانُوا أُولِی قُرْبَى مِنْ بَعْدِ مَا تَبَیَّنَ لَهُمْ أَنَّهُمْ أَصْحَابُ الْجَحِیمِ (١١٣) وَمَا کَانَ اسْتِغْفَارُ إِبْرَاهِیمَ لأبِیهِ إِلا عَنْ مَوْعِدَةٍ وَعَدَهَا إِیَّاهُ فَلَمَّا تَبَیَّنَ لَهُ أَنَّهُ عَدُوٌّ لِلَّهِ تَبَرَّأَ مِنْهُ إِنَّ إِبْرَاهِیمَ لأوَّاهٌ حَلِیمٌ) (١١٤)
پـیغمبر و مـؤمنان را نسـزد کـه بـرای مشـرکان طلب آمرزش کنند، هر چند که خویشاوند باشند، هنگامی که برای آنان روشـن شـود کـه (بـا کفر و شرک از دنیا رفتهاند، و) مشرکان اهل دوزخند. طلب آمرزش ابراهیم برای پدرش، به خاطر وعدهای بود که بـدو داده بـود، ولی هنگامی که برای او روشن شد که پـدرش (در قید حیات بر کفر اصرار میورزد و برابر وحی آسمانی دار فانی را با کفر وداع میگوید، دانست که او) دشمن خـدا است، از او بیزاری جست (و ترک طلب آمرزش بـرای وی گفت). واقعاً ابراهیم بسیار مهربان و دست به دعا و فروتن و شکیبا بود. (توبه /113و114)
(لَقَدْ تَابَ اللَّهُ عَلَى النَّبِیِّ وَالْمُهَاجِرِینَ وَالأنْصَارِ الَّذِینَ اتَّبَعُوهُ فِی سَاعَةِ الْعُسْرَةِ مِنْ بَعْدِ مَا کَادَ یَزِیغُ قُلُوبُ فَرِیقٍ مِنْهُمْ ثُمَّ تَابَ عَلَیْهِمْ إِنَّهُ بِهِمْ رَءُوفٌ رَحِیمٌ (١١٧) وَعَلَى الثَّلاثَةِ الَّذِینَ خُلِّفُوا حَتَّى إِذَا ضَاقَتْ عَلَیْهِمُ الأرْضُ بِمَا رَحُبَتْ وَضَاقَتْ عَلَیْهِمْ أَنْفُسُهُمْ وَظَنُّوا أَنْ لا مَلْجَأَ مِنَ اللَّهِ إِلا إِلَیْهِ ثُمَّ تَابَ عَلَیْهِمْ لِیَتُوبُوا إِنَّ اللَّهَ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِیمُ) (١١٨)
خداوند توبۀ پیغمبر (از اجـازه دادن مـنافقان بـه عدم شـرکت در جــهاد) و تـوبۀ مـهاجرین و انصار (از لغزشهای جنگ تبوک، مثل کُـندی و سستی اراده و اندیشۀ بد به دل راه دادن و آهنگ بازگشت از نیمۀ راه جهاد) را پذیرفت. مهاجرین و انصاری که در روزگار سختی (با وجود گرمای زیاد، کمی وسـیلۀ سواری و زاد، فـصل درو و چـیدن محصول خود) از پیغمبر پپروی کردند (و همراه او رهسپار جنگ تبوک شـدند) بعد از آن کـه دلهای دستهای از آنان اندکی مانده بود که (از حقّ به سوی باطل) منحرف شود. (در این حال) باز هم خداونـد تـوبۀ آنــان را پـذیرفت. چرا کـه او بسـیار رئوف و مهربان است. خداوند توبۀ آن سه نفری را هم میپذیرد که (بی هیچ حکمی به آینده) واگذار شدند (و پیغمبر و مؤمنان و خانوادۀ خودشان را با ایشان سخن نگفتند و از آنان دوری جستند) تا بدانجا که (نـاراحتی ایشان به حدّی رسید که) زمین با همۀ فراخی، بر آنـان تنگ شد، و دلشان به هم آمد و (جانشان به لب رسـید. هم مردم از آنان بیزار و هـم خودشان از خود بـیزار شدند. بالأحره) دانسـتند که هـیچ پناهگاهی از (دست خشم) خدا جـز برگشت به خدا (با استغفار از او و پناه بردن بدو) وجود ندارد (چرا که پناه بیپناهان او است و بس). آن گاه خدا (به نظر مرحمت در ایشان نگریست و) بدیشان پیغام توبه داد تا توبه کنند (و آنان هم توبه کردند و خدا هم توبۀ ایشان را پـذیرفت). بـیگمان خدا بسیار توبهپذیر و مهریان است. (توبه /117و118)
(مَا کَانَ لأهْلِ الْمَدِینَةِ وَمَنْ حَوْلَهُمْ مِنَ الأعْرَابِ أَنْ یَتَخَلَّفُوا عَنْ رَسُولِ اللَّهِ وَلا یَرْغَبُوا بِأَنْفُسِهِمْ عَنْ نَفْسِهِ ذَلِکَ بِأَنَّهُمْ لا یُصِیبُهُمْ ظَمَأٌ وَلا نَصَبٌ وَلا مَخْمَصَةٌ فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَلا یَطَئُونَ مَوْطِئًا یَغِیظُ الْکُفَّارَ وَلا یَنَالُونَ مِنْ عَدُوٍّ نَیْلا إِلا کُتِبَ لَهُمْ بِهِ عَمَلٌ صَالِحٌ إِنَّ اللَّهَ لا یُضِیعُ أَجْرَ الْمُحْسِنِینَ (١٢٠) وَلا یُنْفِقُونَ نَفَقَةً صَغِیرَةً وَلا کَبِیرَةً وَلا یَقْطَعُونَ وَادِیًا إِلا کُتِبَ لَهُمْ لِیَجْزِیَهُمُ اللَّهُ أَحْسَنَ مَا کَانُوا یَعْمَلُونَ (١٢١) وَمَا کَانَ الْمُؤْمِنُونَ لِیَنْفِرُوا کَافَّةً فَلَوْلا نَفَرَ مِنْ کُلِّ فِرْقَةٍ مِنْهُمْ طَائِفَةٌ لِیَتَفَقَّهُوا فِی الدِّینِ وَلِیُنْذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذَا رَجَعُوا إِلَیْهِمْ لَعَلَّهُمْ یَحْذَرُونَ) (١٢٢)
درست نیست که اهل مدینه و بـادیهنشینان دور و بـر آنان، از پیغمبر خدا جا بمانند (و در رکاب او بـه جهاد نروند، و در راه همان چیزی جان نبازند که او در راه آن جان میبازد) و جان خود را از جان پپغمبر دوستتـر داشته باشثد. چرا که هیچ تشنگی و خستگی و گرسنگی در راه خـدا بــه آنــان نـمیرسد، و گـامی بـه جـلو برنمیدارند که موجب خشم کافران شود، و به دشمنان دســتبردی نـمیزنند (و ضـرب و قـتل و جـرحـی نمیچشانند و اسیر و غنیمتی نمیگیرند) مگر این که به واسطۀ آن، کـار نیکوئی برای آنان نـوشته مـیشود (و پاداش نیکوئی بدانان داده میشود). بیگمان خداونـد پاداش نیکوکاران را (بـیمزد نمیگذارد و آن را) هـدر نمیدهد. (همچنین مجاهدان راه حقّ) هیچ خرجی خواه کم خواه زیاد نمیکنند، و هیچ سـرزمینی را (در رفت و برگشت از جهاد) نمیسپرند، مگر این که (پاداش آن) برایشان نوشته میشود، تا (از این راه) خداوند پاداشی نیکوتر از کاری که میکنند بدیشان دهد. (توبه / 120-١٢2)
(یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا قَاتِلُوا الَّذِینَ یَلُونَکُمْ مِنَ الْکُفَّارِ وَلْیَجِدُوا فِیکُمْ غِلْظَةً وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ مَعَ الْمُتَّقِینَ) (١٢٣)
ای مؤمنان! با کافرانی بجنگید که به شما نـزدیکترند، و باید که (در جنگ) از شـما شـدّت و حدّت (و جرأت و شهامت) ببینند. و بدانید که خداوند (یاری و لطفش) بـا پرهیزگاران است. (توبه / ١٢٣)
(وَإِذَا مَا أُنْزِلَتْ سُورَةٌ فَمِنْهُمْ مَنْ یَقُولُ أَیُّکُمْ زَادَتْهُ هَذِهِ إِیمَانًا فَأَمَّا الَّذِینَ آمَنُوا فَزَادَتْهُمْ إِیمَانًا وَهُمْ یَسْتَبْشِرُونَ (١٢٤) وَأَمَّا الَّذِینَ فِی قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ فَزَادَتْهُمْ رِجْسًا إِلَى رِجْسِهِمْ وَمَاتُوا وَهُمْ کَافِرُونَ) (١٢٥)
هنگامی کـه سـورهای (از سـورههای قرآن) نازل میشود، کسانی از آنان (که منافقند، از روی تمسخر و استهزاء، برخی به برخی رو میکنند و) مـیگویند: ایـن سوره بر ایمان کدام یک از شما افزود؟ (و آیا چیز مهمّ و مفیدی گفت و نمود؟!) و امّـا مؤمنان، (هـمان سـورۀ قرآن) بر ایمانشان میافزاید و (نور آن بیش از پیش راه حقّ را بدیشان مینماید، و از این نزول قرآن که مایۀ افزایش ایمان و پرتو جان و سعادت هر دو جهان آنان میشود ) شادمان میگردند.(توبه / 124و 125)
(وَإِذَا مَا أُنْزِلَتْ سُورَةٌ نَظَرَ بَعْضُهُمْ إِلَى بَعْضٍ هَلْ یَرَاکُمْ مِنْ أَحَدٍ ثُمَّ انْصَرَفُوا صَرَفَ اللَّهُ قُلُوبَهُمْ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لا یَفْقَهُونَ) (١٢٧)
هر گاه آنان (در مجلس پیغمبر باشند و) سورهای نازل گردد، برخی به برخی مینگرند (و با اشاره به همدیگر میفهمانند که) آیا کسی شـما را مـیبیند (و مـتوجّه ما میباشد؟ همین که اطمینان یافتند مؤمنان بـه سـخنان پیغمبر سرگرم و سـراپاگـوشند) آن وقت (از مـجلس) بیرون میروند (و ندای هدایت را نـمیشنوند. چـرا کـه تـحمّل شنیدن پـیام آسـمانی را ندارند و از ایمان و ایمانداران بیزارند). از آنجا که قوم بـیدانش و نفهمی هسـتند، خـداونـد دلهـایشان را (از حقّ) بگردانیده است. (توبه / ١٢٧)
در پایان سوره با صفت پیغمبر خدا صلّی الله علیه وآله وسلّم و با رهنمود او از سوی خدا به توکّل کردن بر خدا، و بسنده کردن به حفاظت و مراقبت یزدان سبحان، خاتمه میپذیرد:
(لَقَدْ جَاءَکُمْ رَسُولٌ مِنْ أَنْفُسِکُمْ عَزِیزٌ عَلَیْهِ مَا عَنِتُّمْ حَرِیصٌ عَلَیْکُمْ بِالْمُؤْمِنِینَ رَءُوفٌ رَحِیمٌ (١٢٨) فَإِنْ تَوَلَّوْا فَقُلْ حَسْبِیَ اللَّهُ لا إِلَهَ إِلا هُوَ عَلَیْهِ تَوَکَّلْتُ وَهُوَ رَبُّ الْعَرْشِ الْعَظِیمِ) (١٢٩)
بیگمان پیغمبری (محمّد نام) از خود شما (انسـانها) بـه سویتان آمده است. هرگونه درد و رنج و بلا و مصیبتی که به شما برسد، بر او سخت و گران میآید. بـه شـما عشق میورزد و اصرار به هدایت شما دارد، و نسـبت به مؤمنان دارای محبّت و لطف فراوان و بسیار مهربان است. اگر آنان (از ایمان به تو) روی بگردانند (بـاکـی نداشته باش و) بگو: خدا مرا کافی و بسنده است. جز او معبودی نیست. به او دلبستهام و کارهایم را بدو واگذار کردهام، و او صاحب پادشاهی بزرگ (جهان و ملکوت آسمان) است. (توبه / ١٢٨و ١٢٩)
پس از این بررسی کوتاه، خواهیم کوشید با نـصوص باقیماندۀ قرآنی در سوره رویاروی شویم و به تفصیل از آنها سخن گوئیم ... خدا یار و یاور است.