تفسیر قرآن

تفسیر و معانی قرآن

تفسیر قرآن

تفسیر و معانی قرآن

سورۀ اعراف

سورۀ اعراف

مکی است؛ ترتیب آن 7؛ شمار آیات آن 206

بِسۡمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحۡمَٰنِ ٱلرَّحِیمِ

﴿الٓمٓصٓ ١.

«الف، لام، صاد» خدای‌تعالی به مراد خویش از این حروف داناتر است، این امر توأم با این اعتقاد که این حروف دارای معانی بزرگ و مقاصد نیکوئی است.

﴿کِتَٰبٌ أُنزِلَ إِلَیۡکَ فَلَا یَکُن فِی صَدۡرِکَ حَرَجٞ مِّنۡهُ لِتُنذِرَ بِهِۦ وَذِکۡرَىٰ لِلۡمُؤۡمِنِینَ ٢.

قرآن کریم کتابی است که از سوی خداوند عزوجل بر تو نازل شده پس در تبلیغ آن به مردم دچار دلتنگی نشو ولو در این راه شکنجه و تکذیب شوی که خدای‌تعالی تو را حفظ می‌کند. با این کتاب گناهکاران ترسانیده می‌شوند و به اطاعت کنندگان بشارت داده می‌شود و مؤمنان از آن پند می‌گیرند پس تهدید آن متوجه کسانی است که نافرمانی می‌کنند و وعدۀ او برای پرهیزگاران است روی این اساس یک دعوتگر را هیچگاه اذیت دیگران از دعوتش بازنمی‌دارد.

﴿ٱتَّبِعُواْ مَآ أُنزِلَ إِلَیۡکُم مِّن رَّبِّکُمۡ وَلَا تَتَّبِعُواْ مِن دُونِهِۦٓ أَوۡلِیَآءَۗ قَلِیلٗا مَّا تَذَکَّرُونَ ٣.

ای مؤمنان از آنچه خداوند عزوجل به سوی شما نازل نموده پیروی کنید، کتابی که در آن نجات و موفقیت دنیا و آخرت است. و از سنّت مطهر پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم نیز پیروی کنید که این سنّت نیز وحی خدا بر پیامبرش است و از این برحذر باشید که غیر قرآن را پیروی کنید و انصاری را از میان طاغوت‌ها و شیاطین و مددگاران‌شان برگزینید.

شما به گونه‌ای هستید که این وحی را مگر اندک به یاد نمی‌آورید و غالباً در فراموشی و غفلت بسر می‌برید در حالی که واجب و لازم بر شما این است که همواره بر ذکر و عبرت گرفتن که مذهب و روش نیکوکاران است دوام دهید.

﴿وَکَم مِّن قَرۡیَةٍ أَهۡلَکۡنَٰهَا فَجَآءَهَا بَأۡسُنَا بَیَٰتًا أَوۡ هُمۡ قَآئِلُونَ ٤.

و چه بسیارند قریه‌هایی که ما آن‌ها را به سبب اعراض از ایمان هلاک کردیم و چون اراده نمودیم تا هلاک‌شان کنیم آن‌ها را در شب در حالی گرفتیم که غرق در خواب بودند و یا در نیمه‌های روز که بازهم در کمال غفلت خواب شده بودند و عذاب به صورت ناگهانی به سراغ آن‌ها آمد بدون اینکه آمادگی داشته باشند تا خود را محاسبه و یا توبه کنند.

﴿فَمَا کَانَ دَعۡوَىٰهُمۡ إِذۡ جَآءَهُم بَأۡسُنَآ إِلَّآ أَن قَالُوٓاْ إِنَّا کُنَّا ظَٰلِمِینَ ٥.

هنگامی که عذاب بر آن‌ها نازل شد چاره‌ای نداشتند جز اینکه فریاد برآورند و استغاثه کنند و بگویند: اعتراف می‌نمائیم که ما به خدا عزوجل شریک آورده و پیامبرانش را تکذیب نموده‌ایم و این است جزای ما. سوگند به خدا عزوجل که این حسرت و ندامت بیش از حد، در آن‌ها هنگامی صورت می‌گیرد که هیچ نفعی به حال آن‌ها در پیشگاه خداوند عزوجل ندارد.

﴿فَلَنَسۡ‍َٔلَنَّ ٱلَّذِینَ أُرۡسِلَ إِلَیۡهِمۡ وَلَنَسۡ‍َٔلَنَّ ٱلۡمُرۡسَلِینَ ٦.

سوگند به خدا عزوجل که ما از امت‌ها در روز قیامت سوال خواهیم کرد که پاسخ آن‌ها به دعوت پیامبران چه بوده است و سوگند به خدا عزوجل که از پیامبران نیز سوال خواهیم کرد که پاسخ اقوام‌شان به آن‌ها چه بوده است و آیا رسالت را به آن‌ها رسانیده‌اند یا خیر؟ در حالی که خدای‌تعالی این امر را می‌داند ولی به این منظور این سوالات صورت می‌گیرد تا دانش هر کسی ثابت شود و چقدر هولناک است این مشهد و چه مقام وحشتناکی است این.

﴿فَلَنَقُصَّنَّ عَلَیۡهِم بِعِلۡمٖۖ وَمَا کُنَّا غَآئِبِینَ ٧.

سوگند به خدا عزوجل که پیامبران را در جریان پاسخ اقوام‌شان قرار می‌دهیم، زیرا بر خدا عزوجل هیچ امری پوشیده نیست و هیچ‌کس از دایرۀ علم و دانش او غائب نمی‌باشد بلکه علم شامل نزد اوست و او بر همۀ امور نهان و آشکار آگاه است.

﴿وَٱلۡوَزۡنُ یَوۡمَئِذٍ ٱلۡحَقُّۚ فَمَن ثَقُلَتۡ مَوَٰزِینُهُۥ فَأُوْلَٰٓئِکَ هُمُ ٱلۡمُفۡلِحُونَ ٨.

و به زودی همۀ اعمال مردم چه خوب باشد یا بد بدون هرگونه ظلم و کاستیی وزن خواهد شد و هر کسی که حسانتش بر بدی‌هایش غالب آید محققاً رستگار شده و از «صراط» عبور کرده است بنابراین تفضیل بر اعمال صالحه بزرگ‌ترین توشه است.

﴿وَمَنۡ خَفَّتۡ مَوَٰزِینُهُۥ فَأُوْلَٰٓئِکَ ٱلَّذِینَ خَسِرُوٓاْ أَنفُسَهُم بِمَا کَانُواْ بِ‍َٔایَٰتِنَا یَظۡلِمُونَ ٩.

و هر کس پلۀ حسناتش کاسته شود و بدی‌هایش افزون گردد محققاً این‌ها کسانی‌اند که سعی و تلاش‌شان تباه شده و عمل‌شان برباد گردیده است و مسیر آن‌ها به سبب ظلمی که بر خویشتن از طریق شرک انجام داده‌اند و یا با گناه بسیاری که در حالت توحید و یکتاپرستی انجام داده‌اند به سوی دوزخ است.

﴿وَلَقَدۡ مَکَّنَّٰکُمۡ فِی ٱلۡأَرۡضِ وَجَعَلۡنَا لَکُمۡ فِیهَا مَعَٰیِشَۗ قَلِیلٗا مَّا تَشۡکُرُونَ ١٠.

ای مردم! ما بر شما زمین را به عنوان فرش و قدمگاه قرار دادیم و در آن برای شما طعام سهل و آسان، شراب گوارا، مرکب راحت، منظر زیبا توأم با صحت بدن و استقرار در وطن در کمال امن و آسایش قرار دادیم؛ ولی شکر شما بسیار اندک بوده و اکثر شما نعمت خدای جلیل را منکر می‌شوید.

﴿وَلَقَدۡ خَلَقۡنَٰکُمۡ ثُمَّ صَوَّرۡنَٰکُمۡ ثُمَّ قُلۡنَا لِلۡمَلَٰٓئِکَةِ ٱسۡجُدُواْ لِأٓدَمَ فَسَجَدُوٓاْ إِلَّآ إِبۡلِیسَ لَمۡ یَکُن مِّنَ ٱلسَّٰجِدِینَ ١١.

و محققاً که ما پدرتان آدم علیه السلام را از گل آفریده و سپس او را در شکل انسان صورت دادیم و ملائکه را فرمودیم تا بر او نظر به علم و دانشی که دارد سجده کنند پس آن‌ها به نشانۀ طاعت و احترام بر آدم سجده کردند نه به عنوان عبادت ولی از این میان ابلیس از سجده ابا آورد چون در نهاد خود کبر و غرور داشت از این‌روی از رحمت الهی طرد شد.

﴿قَالَ مَا مَنَعَکَ أَلَّا تَسۡجُدَ إِذۡ أَمَرۡتُکَۖ قَالَ أَنَا۠ خَیۡرٞ مِّنۡهُ خَلَقۡتَنِی مِن نَّارٖ وَخَلَقۡتَهُۥ مِن طِینٖ ١٢.

خداوند عزوجل به ابلیس لعین گفت: ای ابلیس چه چیزی تو را بر ترک سجده بر آدم علیه السلام وا داشت در حالی که من تو را امر کردم و اطاعت از امر خدای‌تعالی واجب است. آن طرد شده ملعون گفت: من از آدم بهترم و اصل من از اصل او بهتر است زیرا عنصر آتش از عنصر گِل بهتر است.

﴿قَالَ فَٱهۡبِطۡ مِنۡهَا فَمَا یَکُونُ لَکَ أَن تَتَکَبَّرَ فِیهَا فَٱخۡرُجۡ إِنَّکَ مِنَ ٱلصَّٰغِرِینَ ١٣.

گفت از بهشت ذلیل و خوار پائین شو که برای تو مجاز نیست در سرای کرامت من تکبر ورزی و از طاعت من سر باز زنی چون مستحق تکریم کسی جز آنکه امر را با تسلیم شدن پاسخ دهد نیست.

﴿قَالَ أَنظِرۡنِیٓ إِلَىٰ یَوۡمِ یُبۡعَثُونَ ١٤.

ابلیس گفت: پروردگارا من را مهلت بده و روحم را تا روز بر انگیخته شدن از قبرها قبض نکن. این تقاضای بقای او نشانۀ از دیاد بدبختی اوست تا گناهش بیشتر و جرمش افزون گردد.

﴿قَالَ إِنَّکَ مِنَ ٱلۡمُنظَرِینَ ١٥.

خداوند عزوجل به او گفت تو از جملۀ مهلت داده شدگانی، تا به این ترتیب سنّت ابتلا تمام شود و کشاکش بین خیر و شر و حق و باطل برپای گردد.

﴿قَالَ فَبِمَآ أَغۡوَیۡتَنِی لَأَقۡعُدَنَّ لَهُمۡ صِرَٰطَکَ ٱلۡمُسۡتَقِیمَ ١٦.

ابلیس گفت: به سبب اغوائی که در حق من روا داشتی سوگند یاد می‌کنم که سر هر راهی که به سوی تو منتهی شود قرار گیرم و آن‌ها را از هدایت بازدارم و به سوی سرکشی رهنمایی کنم.

﴿ثُمَّ لَأٓتِیَنَّهُم مِّنۢ بَیۡنِ أَیۡدِیهِمۡ وَمِنۡ خَلۡفِهِمۡ وَعَنۡ أَیۡمَٰنِهِمۡ وَعَن شَمَآئِلِهِمۡۖ وَلَا تَجِدُ أَکۡثَرَهُمۡ شَٰکِرِینَ ١٧.

سوگند یاد می‌کنم که بر بندگان تو از هر جهتی از جهات چهارگانه داخل شوم و از خلال تمام مرام‌های‌شان اعم از شبهات، شهوات، خشم، غفلت و از این قبیل و حتماً بسیاری از آن‌ها را از شکر تو بازخواهم داشت و آنان را بر کفر و انکار نعمت وا خواهم داشت.

﴿قَالَ ٱخۡرُجۡ مِنۡهَا مَذۡءُومٗا مَّدۡحُورٗاۖ لَّمَن تَبِعَکَ مِنۡهُمۡ لَأَمۡلَأَنَّ جَهَنَّمَ مِنکُمۡ أَجۡمَعِینَ ١٨.

حق‌تعالی خطاب به ابلیس گفت: از بهشت در کمال ذلّت و خواری و مذمت و طرد شده بیرون شو! سوگند یاد می‌کنم هر کسی از تو اطاعت کند و از من نافرمانی، او را از رضوان خود محروم و به آتش خویش وارد خواهم کرد و به او ذلّت و بدنامی خواهم چشانید.

﴿وَیَٰٓـَٔادَمُ ٱسۡکُنۡ أَنتَ وَزَوۡجُکَ ٱلۡجَنَّةَ فَکُلَا مِنۡ حَیۡثُ شِئۡتُمَا وَلَا تَقۡرَبَا هَٰذِهِ ٱلشَّجَرَةَ فَتَکُونَا مِنَ ٱلظَّٰلِمِینَ ١٩.

و بعد از اخراج ابلیس به آدم علیه السلام گفتیم تو و همسرت حوّا در بهشت بمانید و از انواع و اقسام نعمت‌ها از قبیل انواع خوراکی‌ها و نوشیدنی‌ها در کمال خنکی چشم و شادمانی قلب بهره برید و وای بر شما اگر از این درخت بخورید که خوردن از این درخت بر شما حرام است و اگر خوردید یقیناً بر خویشتن ظلم نموده و از پروردگار نافرمانی نمودید.

﴿فَوَسۡوَسَ لَهُمَا ٱلشَّیۡطَٰنُ لِیُبۡدِیَ لَهُمَا مَا وُۥرِیَ عَنۡهُمَا مِن سَوۡءَٰتِهِمَا وَقَالَ مَا نَهَىٰکُمَا رَبُّکُمَا عَنۡ هَٰذِهِ ٱلشَّجَرَةِ إِلَّآ أَن تَکُونَا مَلَکَیۡنِ أَوۡ تَکُونَا مِنَ ٱلۡخَٰلِدِینَ ٢٠.

شیطان برای آدم و حوا خوردن درخت منهیه را نیکو جلوه داد و این معصیت را در نظر آن‌ها مزیّن کرد تا به سبب آن عورت پوشیدۀشان را برهنه سازد چون آن‌ها هنگامی که از درخت خوردند نظر به بدی مخالفت و عقوبت گناه لباس‌شان بیرون افتاد. همچنان شیطان معلون آنان را چنین فریب داد که سبب تحریم درخت این است که تا شما تبدیل به دو مَلَک مقرب نشوید و تا برای همیشه در بهشت جاودان نباشید و نمیرید. این فریب و مکر شیطان بود که آن دو تصدیق کردند و آن مصیبت بزرگ بر سر آن‌ها فرود آمد.

﴿وَقَاسَمَهُمَآ إِنِّی لَکُمَا لَمِنَ ٱلنَّٰصِحِینَ ٢١.

و شیطان برای آدم و همسرش سوگند یاد نمود که او برای آن‌ها نصیحت‌گری امین است که بر منفعت آن‌ها حریص می‌باشد، در حالی که دروغ گفته و افترا نموده بلکه او دشمنی واضح و آشکار است.

﴿فَدَلَّىٰهُمَا بِغُرُورٖۚ فَلَمَّا ذَاقَا ٱلشَّجَرَةَ بَدَتۡ لَهُمَا سَوۡءَٰتُهُمَا وَطَفِقَا یَخۡصِفَانِ عَلَیۡهِمَا مِن وَرَقِ ٱلۡجَنَّةِۖ وَنَادَىٰهُمَا رَبُّهُمَآ أَلَمۡ أَنۡهَکُمَا عَن تِلۡکُمَا ٱلشَّجَرَةِ وَأَقُل لَّکُمَآ إِنَّ ٱلشَّیۡطَٰنَ لَکُمَا عَدُوّٞ مُّبِینٞ ٢٢.

شیطان با مکر و حیله آن دو را به سوی خوردن درخت کشانید و چون از درخت خوردند عورت‌های‌شان ظاهر گشت، بنابراین تلاش نمودند عورت‌های‌شان را با برگ‌های درختان بهشت بپوشند. چه لغزش بزرگی بود که به دنبال آن حسرت بزرگ آمد و چه خطایی بود که پشیمانی به دنبال داشت!! امر خدا عزوجل مقدر و قضایش نافذ است، اوتعالی آدم و حوا را ندا کرد و فرمود: آیا شما را از خوردن این درخت نهی نکردم؟ من به عنوان پروردگار، شما را آفریده و به مصالح‌تان داناترم و به شما خبر دادم که شیطان دشمنی واضح و آشکار برای شماست و در نصائح خویش که نسبت به شما انجام می‌دهد از دغل و فریب‌کار می‌گیرد. نهی و تحذیر گذشت ولی در آنچه تقدیر شده حیله‌ای نیست.

﴿قَالَا رَبَّنَا ظَلَمۡنَآ أَنفُسَنَا وَإِن لَّمۡ تَغۡفِرۡ لَنَا وَتَرۡحَمۡنَا لَنَکُونَنَّ مِنَ ٱلۡخَٰسِرِینَ ٢٣.

آدم و حوا بعد از ارتکاب این اشتباه گفتند: پروردگارا! ما بر خویشتن از طریق خوردن درخت ظلم کردیم و از نهی تو مخالفت و از شیطان اطاعت نمودیم، پس گناه ما را ببخش و اگر ما را با رحمت خود درنیابی حتماً هلاک خواهیم شد. این عملکرد آدم و حوا می‌توان سنتی نیکو برای تمام گنهکاران باشد و هر که توبه کند خدای‌تعالی می‌بخشد و اگر توبه در پیشگاه خداوند عزوجل محبوب‌ترین عمل نمی‌برد، او عزیزترین مردم نزد خود را به آن مبتلا نمی‌کرد.

﴿قَالَ ٱهۡبِطُواْ بَعۡضُکُمۡ لِبَعۡضٍ عَدُوّٞۖ وَلَکُمۡ فِی ٱلۡأَرۡضِ مُسۡتَقَرّٞ وَمَتَٰعٌ إِلَىٰ حِینٖ ٢٤.

خدای‌تعالی به آدم علیه السلام و حوا فرمود: از بهشت به سوی زمین فرود آئید، دشمنی در بین شما نظر به حکمتی که خدای‌تعالی اراده نموده مستمر خواهد بود، پس قرارگاه و مسکن شما در زمین و متاع شما از طعام و شراب و لباس در آن است که تا هنگام وفات شما ادامه خواهد داشت چون اجل‌ها معلوم و ارزاق تقسیم شده است.

﴿قَالَ فِیهَا تَحۡیَوۡنَ وَفِیهَا تَمُوتُونَ وَمِنۡهَا تُخۡرَجُونَ ٢٥.

زندگی و مرگ شما در زمین است و در داخل زمین قبرهای شماست و از این قبرها به منظور حساب بیرون آورده خواهید شد، از این‌رو زمین مادر شما به حساب می‌آید که هم شما را در نهاد خود حمل می‌کند و هم می‌زاید و هم محل معاش شماست.

﴿یَٰبَنِیٓ ءَادَمَ قَدۡ أَنزَلۡنَا عَلَیۡکُمۡ لِبَاسٗا یُوَٰرِی سَوۡءَٰتِکُمۡ وَرِیشٗاۖ وَلِبَاسُ ٱلتَّقۡوَىٰ ذَٰلِکَ خَیۡرٞۚ ذَٰلِکَ مِنۡ ءَایَٰتِ ٱللَّهِ لَعَلَّهُمۡ یَذَّکَّرُونَ ٢٦.

ای بنی آدم! همانا برای پوشش عورت‌ها و اجسام‌تان لباس‌هایی را از پنبه، پشم و کُرک و پَرهایی را به منظور زینت و زیبائی آماده کردیم در حالی که لباس ایمان و عمل صالح از همۀ این لباس‌ها بهتر است؛ زیرا با دوام‌تر است. هردو نوع این لباس‌ها نشانه‌هایی بر قدرت خدای‌تعالی و نعمت بسیار و منت وافر و لطف زیاد اوست به امید اینکه فضل خدا عزوجل را بر خویشتن یاد آورید و شکرش را برجای آورده و عبادتش کنید و به او کفر نورزید.

﴿یَٰبَنِیٓ ءَادَمَ لَا یَفۡتِنَنَّکُمُ ٱلشَّیۡطَٰنُ کَمَآ أَخۡرَجَ أَبَوَیۡکُم مِّنَ ٱلۡجَنَّةِ یَنزِعُ عَنۡهُمَا لِبَاسَهُمَا لِیُرِیَهُمَا سَوۡءَٰتِهِمَآۚ إِنَّهُۥ یَرَىٰکُمۡ هُوَ وَقَبِیلُهُۥ مِنۡ حَیۡثُ لَا تَرَوۡنَهُمۡۗ إِنَّا جَعَلۡنَا ٱلشَّیَٰطِینَ أَوۡلِیَآءَ لِلَّذِینَ لَا یُؤۡمِنُونَ ٢٧.

ای بنی آدم! از این برحذر باشید که شیطان شما را فریب دهد آنگونه که آدم و حوا را قبل از این فریب داده و از بهشت بیرون‌شان نمود. دشمنی بین شما و او همچنان مستمر خواهد بود و او کسی است که موجب خلع لباس شما و ظهور عورت‌تان گردید، این در حالی است که شیطان و اعوانش شما را می‌بینند و شما آن‌ها را نمی‌بینید پس خود را بپوشید و حفظ کنید و نام خدای را یاد کنید و ما چنین قضاوت کردیم که شیطان‌ها مددگاران و کمک کنندگان کافران‌اند که آن‌ها را جز به شر امر نمی‌نمایند.

﴿وَإِذَا فَعَلُواْ فَٰحِشَةٗ قَالُواْ وَجَدۡنَا عَلَیۡهَآ ءَابَآءَنَا وَٱللَّهُ أَمَرَنَا بِهَاۗ قُلۡ إِنَّ ٱللَّهَ لَا یَأۡمُرُ بِٱلۡفَحۡشَآءِۖ أَتَقُولُونَ عَلَى ٱللَّهِ مَا لَا تَعۡلَمُونَ ٢٨.

و هرگاه این مشرکان کار بدی مانند طواف دور خانۀ کعبه به صورت عریان و یا تقدیم نذر به پیشگاه بت‌ها و از این قبیل انجام دهند بر عملکرد خویش به دو چیز احتجاج می‌کنند: اول اینکه پدران‌شان چنین کرده‌اند. دوم اینکه خدای‌تعالی آن‌ها را به انجام چنین کاری امر کرده است.

آیه از ذکر تقلید پدران خودداری نمود چون این سخن آن‌ها درست بود ولی بر دروغی که بر خدا بربستند اعتراض صورت گرفت، چون خدای‌تعالی هرگز آن‌ها را به چنین کار بدی امر نکرده است. در این آیه خداوند متعال بیان می‌دارد که اوتعالی هرگز به چنین اعمال بدی امر نمی‌کند، پس شما چگونه به خدای‌تعالی اموری را نسبت می‌دهید که نگفته و امر نکرده است و شما صحت این قول خود را با دلیل نقلی و یا توجیه قابل قبولی نمی‌دانید.

این آیه دربارۀ طواف آن‌ها دور خانۀ کعبه به صورت عریان نازل شده است.

﴿قُلۡ أَمَرَ رَبِّی بِٱلۡقِسۡطِۖ وَأَقِیمُواْ وُجُوهَکُمۡ عِندَ کُلِّ مَسۡجِدٖ وَٱدۡعُوهُ مُخۡلِصِینَ لَهُ ٱلدِّینَۚ کَمَا بَدَأَکُمۡ تَعُودُونَ ٢٩.

برای آن‌ها ای پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم بگو که خدای من به فحشا امر نکرده بلکه به عدالت و حق امر کرده است و هرگاه در نماز می‌ایستید باید که توجه شما به سوی خدا باشد و در عبادت خود اخلاص داشته باشید. چنان‌چه او شما را از عدم آفرید همانگونه که شما را بعد از پوسیدن‌تان زنده می‌کند تا بر اعمالی که انجام داده‌اید محاسبه کند.

﴿فَرِیقًا هَدَىٰ وَفَرِیقًا حَقَّ عَلَیۡهِمُ ٱلضَّلَٰلَةُۚ إِنَّهُمُ ٱتَّخَذُواْ ٱلشَّیَٰطِینَ أَوۡلِیَآءَ مِن دُونِ ٱللَّهِ وَیَحۡسَبُونَ أَنَّهُم مُّهۡتَدُونَ ٣٠.

و شما دو گروه هستید: یکی گروهی که خداوند عزوجل آن‌ها را در طاعت و عبادت خود و در متابعت از پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم توفیق داده و گروه دیگر که خدای‌تعالی آن‌ها را به سبب بدشان گمراه نموده است، چون آن‌ها شیاطین را دوست و انصار برای خود به غیر از خدا عزوجل گرفته‌اند و از آن‌ها در معصیت اطاعت کردند و امور را بر آن‌ها چنان خلط کردند که آن‌ها گمان کردند بر حقیقت‌اند و دیگران در گمراهی آشکار.

﴿۞یَٰبَنِیٓ ءَادَمَ خُذُواْ زِینَتَکُمۡ عِندَ کُلِّ مَسۡجِدٖ وَکُلُواْ وَٱشۡرَبُواْ وَلَا تُسۡرِفُوٓاْۚ إِنَّهُۥ لَا یُحِبُّ ٱلۡمُسۡرِفِینَ ٣١.

ای بنی آدم! هنگام عبادت به خصوص نماز و طواف، خود را با لباس بپوشانید و همواره غذا و نوشیدنی حلال و پاکیزه را بدون تجاوز از حدود و توأم با شکر نعمت دهنده بخورید و بیاشامید که خداوند متعال هیچ کسی را که از حدودش تجاوز کند دوست ندارد، پس قصد نیکو و رعایت عدالت اساس هرکار است.

﴿قُلۡ مَنۡ حَرَّمَ زِینَةَ ٱللَّهِ ٱلَّتِیٓ أَخۡرَجَ لِعِبَادِهِۦ وَٱلطَّیِّبَٰتِ مِنَ ٱلرِّزۡقِۚ قُلۡ هِیَ لِلَّذِینَ ءَامَنُواْ فِی ٱلۡحَیَوٰةِ ٱلدُّنۡیَا خَالِصَةٗ یَوۡمَ ٱلۡقِیَٰمَةِۗ کَذَٰلِکَ نُفَصِّلُ ٱلۡأٓیَٰتِ لِقَوۡمٖ یَعۡلَمُونَ ٣٢.

برای مردم بگو چه کسی زینت و جمالی را که خدای ذوالجلال مباح نموده از لباس و جواهر حرام کرده است و چه کسی پاکیزه‌های خوردنی و نوشیدنی را حرام نموده است؟ همانا سزاوارترین مردم به چنین نعمت‌هایی اعم از پوشیدنی، نوشیدنی و خوردنی مؤمنان‌اند و کفار نیز از آن بهره می‌برند. پس تمام این‌ها کمکی برای مؤمن و متاعی برای کافر در دنیاست ولی در آخرت همۀ این‌ها مخصوص مؤمنان خواهد بود.

و مانند چنین بیانی که در مسایل زینت، خورد و نوش و از این قبیل ارائه کردیم، احکام را به شما بیان می‌کنیم و تعالیم اسلام را آموزش می‌دهیم تا یک مسلمان در همۀ امور خود بر بصیرت و بینش باشد.

و چون زن‌ها در جاهلیت به صورت عریان طواف می‌کرد از این‌روی آیۀ: ﴿خُذُواْ زِینَتَکُمۡنازل شد.

﴿قُلۡ إِنَّمَا حَرَّمَ رَبِّیَ ٱلۡفَوَٰحِشَ مَا ظَهَرَ مِنۡهَا وَمَا بَطَنَ وَٱلۡإِثۡمَ وَٱلۡبَغۡیَ بِغَیۡرِ ٱلۡحَقِّ وَأَن تُشۡرِکُواْ بِٱللَّهِ مَا لَمۡ یُنَزِّلۡ بِهِۦ سُلۡطَٰنٗا وَأَن تَقُولُواْ عَلَى ٱللَّهِ مَا لَا تَعۡلَمُونَ ٣٣.

برای مردم بگو خدای‌تعالی پاکیزگی‌ها را حرام ننموده بلکه گناهان بد را حرام کرده است، گناهانی که بندگان به صورت مخفی یا آشکار انجام می‌دهند و تمام گناهان کبیره و صغیره و تجاوز از حدود در همه چیز و شریک آوردن به خدا عزوجل بدون حجّت و دلیل و بر مبنای زور و بهتان را و اینکه به خداوند عزوجل اقوالی نسبت داده شود که نگفته و احکامی که به آن امر نکرده است مانند دروغ در تحلیل و تحریم زیرا دین کامل و شریعت تمام و حجّت برپاست و بدعت در دین حرام است.

﴿وَلِکُلِّ أُمَّةٍ أَجَلٞۖ فَإِذَا جَآءَ أَجَلُهُمۡ لَا یَسۡتَأۡخِرُونَ سَاعَةٗ وَلَا یَسۡتَقۡدِمُونَ ٣٤.

برای هر انسان، هر نسل، هر امّت و هر دولتی عمری محدد و وقتی معلوم است و هرگاه این عمر کامل شود انسان می‌میرد و آن نسل منقرض و آن امّت فانی و آن دولت سقوط می‌کند. این حکمتی بالغ و قدرتی نافذ و قضایی است الزامی که آن‌ها هیچگاه از آن به تأخیر می‌شوند و نه به جلو می‌افتند.

﴿یَٰبَنِیٓ ءَادَمَ إِمَّا یَأۡتِیَنَّکُمۡ رُسُلٞ مِّنکُمۡ یَقُصُّونَ عَلَیۡکُمۡ ءَایَٰتِی فَمَنِ ٱتَّقَىٰ وَأَصۡلَحَ فَلَا خَوۡفٌ عَلَیۡهِمۡ وَلَا هُمۡ یَحۡزَنُونَ ٣٥.

ای بنی آدم! هرگاه پیامبران خدا به سوی شما بیایند و دین خدا عزوجل را به شما بیان کنند پس از آن‌ها پیروی کنید و به هدایت‌شان هدایت شوید و هر کس از منهیات آن‌ها دوری گزیند و به اوامرشان عمل کند نباید از تمام امور هولناکی که پیش روی‌شان قرار دارد و نه هم از اعمالی که در گذشته انجام داده و نه از اموالی که داشته در تشویش و نگرانی قرار داشته باشد.

﴿وَٱلَّذِینَ کَذَّبُواْ بِ‍َٔایَٰتِنَا وَٱسۡتَکۡبَرُواْ عَنۡهَآ أُوْلَٰٓئِکَ أَصۡحَٰبُ ٱلنَّارِۖ هُمۡ فِیهَا خَٰلِدُونَ ٣٦.

و هر کسی آیات خدا عزوجل را تکذیب کند، آیاتی که اوتعالی در کتابی که بر پیامبر خود نازل نموده قرار داده است و بنابر تکبر و برتری جوئی و سرکشی از قبول آن سر باز زند، کیفر آن‌ها آتش دوزخ است که در آن برای همیشه خواهند بود چون تکذیب‌گری رد دین و مانع شدن از آن است و استکبار روی‌گردانی است و کیفر تمام اینگونه اعمال آتش دوزخ است.

﴿فَمَنۡ أَظۡلَمُ مِمَّنِ ٱفۡتَرَىٰ عَلَى ٱللَّهِ کَذِبًا أَوۡ کَذَّبَ بِ‍َٔایَٰتِهِۦٓۚ أُوْلَٰٓئِکَ یَنَالُهُمۡ نَصِیبُهُم مِّنَ ٱلۡکِتَٰبِۖ حَتَّىٰٓ إِذَا جَآءَتۡهُمۡ رُسُلُنَا یَتَوَفَّوۡنَهُمۡ قَالُوٓاْ أَیۡنَ مَا کُنتُمۡ تَدۡعُونَ مِن دُونِ ٱللَّهِۖ قَالُواْ ضَلُّواْ عَنَّا وَشَهِدُواْ عَلَىٰٓ أَنفُسِهِمۡ أَنَّهُمۡ کَانُواْ کَٰفِرِینَ ٣٧.

در دنیا هیچ‌کس ظالم‌تر از کسی که بر خدا افترا می‌کند نیست به این‌صورت که از جانب خود دست به تحلیل و تحریم بزند و آن را به شریعت نسبت دهد یا فرزند و همسر به خدا عزوجل قایل شود و یا شریک آورد و یا قرآن و سنّت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم و یا کلاً رسالت و پیامبری را انکار کند.

خداوند عزوجل همۀ آن‌ها را دارای اندازۀ معینی از قوت و عمر کرد که هرگاه به پایان رسد و ملائکه به منظور نزع روحشان فرا رسند و برای آن‌ها بگویند کجاست شرکایی که شما به غیر از خدا عبادت می‌کردید آیا می‌توانند این شرکا به شما نفعی برسانند؟ آن‌ها خواهند گفت: آن‌ها ما را خوار و ذلیل کردند و ما نمی‌دانیم کجایند و از نصرت و یاری آن‌ها ناامید شدیم و اکنون اعتراف داریم که ما بر گمراهی شرک ورزیدیم ولی بعد از تمام شدن فرصت و وقوع خسران و زیان.

﴿قَالَ ٱدۡخُلُواْ فِیٓ أُمَمٖ قَدۡ خَلَتۡ مِن قَبۡلِکُم مِّنَ ٱلۡجِنِّ وَٱلۡإِنسِ فِی ٱلنَّارِۖ کُلَّمَا دَخَلَتۡ أُمَّةٞ لَّعَنَتۡ أُخۡتَهَاۖ حَتَّىٰٓ إِذَا ٱدَّارَکُواْ فِیهَا جَمِیعٗا قَالَتۡ أُخۡرَىٰهُمۡ لِأُولَىٰهُمۡ رَبَّنَا هَٰٓؤُلَآءِ أَضَلُّونَا فَ‍َٔاتِهِمۡ عَذَابٗا ضِعۡفٗا مِّنَ ٱلنَّارِۖ قَالَ لِکُلّٖ ضِعۡفٞ وَلَٰکِن لَّا تَعۡلَمُونَ ٣٨.

خدای‌تعالی خطاب به کفار فرمود: همراه امت‌های پیش از خویش که کفر ورزیدند چه انسان باشند یا جن داخل دوزخ شوید. و هرگاه گروهی از کفار داخل آتش شوند به لعن امتی خواهند پرداخت که پیش از آن‌ها داخل دوزخ شده‌اند، زیرا این‌ها زمانی که از آن‌ها پیروی کردند گمراه شدند و آنانی که قبلاً داخل دوزخ شده‌اند بعدی‌ها را لعن می‌کنند و چون همه در دوزخ جمع شدند آخری‌ها در اشاره به اولی‌ها می‌گویند ای پروردگار ما این‌ها بودند که ما را از راه راست تو گمراه کرده و مانع هدایت ما شدند پس از تو می‌طلبیم تا به آن‌ها دوچند عذاب دهی یا بیشتر. خدای‌تعالی به آن‌ها خبر می‌دهد که برای هریک از آن‌ها عذاب دوچند است، عذاب پیروان چون تقلید کورکورانه کردند و عذاب رهبران چون دست به گمراه‌گری زدند، ولی بعضی از آن‌ها اندازۀ این مضاعف شدن عذاب را نمی‌دانند.

﴿وَقَالَتۡ أُولَىٰهُمۡ لِأُخۡرَىٰهُمۡ فَمَا کَانَ لَکُمۡ عَلَیۡنَا مِن فَضۡلٖ فَذُوقُواْ ٱلۡعَذَابَ بِمَا کُنتُمۡ تَکۡسِبُونَ ٣٩.

پیشوایان خطاب به پیروان خود خواهند گفت: شما بر ما هیچ فضیلت و برتریی ندارید تا به سبب آن عذاب شما کم گردد، شما خود گمراه شده‌اید همانگونه که ما گمراه شده‌ایم پس این عذاب به سبب کسب خودتان است و اگر شما عقل و خرد می‌داشتید که با آن فکر می‌کردید از ما در گمراهی پیروی نمی‌کردید پس عذاب را بچشید.

﴿إِنَّ ٱلَّذِینَ کَذَّبُواْ بِ‍َٔایَٰتِنَا وَٱسۡتَکۡبَرُواْ عَنۡهَا لَا تُفَتَّحُ لَهُمۡ أَبۡوَٰبُ ٱلسَّمَآءِ وَلَا یَدۡخُلُونَ ٱلۡجَنَّةَ حَتَّىٰ یَلِجَ ٱلۡجَمَلُ فِی سَمِّ ٱلۡخِیَاطِۚ وَکَذَٰلِکَ نَجۡزِی ٱلۡمُجۡرِمِینَ ٤٠.

آنانی که قرآن کریم و سنّت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم را با تمام احکام، اصول و فروعی که دارند و پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم به خاطر تبلیغ آن فرستاده شده‌اند را تکذیب کردند و تکبر نموده و آن‌ها را نپذیرفتند، دروازه‌های آسمان بر روی‌شان آنگاه که ارواح‌شان قبض شود باز نمی‌گردد و هیچ عمل خوبی و دعایی به سوی آن‌ها بالا نخواهد رفت، چون سعی و تلاش‌شان بد بوده و از نهادی خبیث برخوردار بودند و دخول آن‌ها به بهشت محال خواهد بود، چنان‌چه داخل شدن شتر با آن ضخامتی که دارد در سوراخ تنگ سوزن محال است. این عذاب کیفر مجرمانی است که به خدا عزوجل کافر شده و پیامبرش را تکذیب کردند.

﴿لَهُم مِّن جَهَنَّمَ مِهَادٞ وَمِن فَوۡقِهِمۡ غَوَاشٖۚ وَکَذَٰلِکَ نَجۡزِی ٱلظَّٰلِمِینَ ٤١.

برای کفار فرش‌هایی از آتش در زیر پای‌شان و پرده‌هایی از آن بالای سرشان خواهد بود و اینگونه آتش از هر جهت بر آن‌ها احاطه خواهد داشت. با چنین عذابی حق‌تعالی تمام کسانی را کیفر می‌دهد که بر خویشتن یا بر دیگران ظلم کنند، ظلم بر خویشتن از طریق کفر و ظلم بر دیگران از طریق گمراه ساختن دیگران و تجاوز بر آن‌ها. منظور از گروه اخیر مشرکان‌اند.

﴿وَٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ وَعَمِلُواْ ٱلصَّٰلِحَٰتِ لَا نُکَلِّفُ نَفۡسًا إِلَّا وُسۡعَهَآ أُوْلَٰٓئِکَ أَصۡحَٰبُ ٱلۡجَنَّةِۖ هُمۡ فِیهَا خَٰلِدُونَ ٤٢.

اما مؤمنانی که به خدا عزوجل و پیامبرش ایمان آورده و سعی و تلاش خود را مخصوص خدا ساختند و عبادت پروردگارشان را به اندازۀ توان از طریق امتثال اوامر و اجتناب نواهی به نیکوئی انجام دادند، برای چنین اشخاصی بهشت‌هایی است که برای ابد در آن قرار دارند چون ایمان آورده و عمل صالح انجام داده‌اند.

﴿وَنَزَعۡنَا مَا فِی صُدُورِهِم مِّنۡ غِلّٖ تَجۡرِی مِن تَحۡتِهِمُ ٱلۡأَنۡهَٰرُۖ وَقَالُواْ ٱلۡحَمۡدُ لِلَّهِ ٱلَّذِی هَدَىٰنَا لِهَٰذَا وَمَا کُنَّا لِنَهۡتَدِیَ لَوۡلَآ أَنۡ هَدَىٰنَا ٱللَّهُۖ لَقَدۡ جَآءَتۡ رُسُلُ رَبِّنَا بِٱلۡحَقِّۖ وَنُودُوٓاْ أَن تِلۡکُمُ ٱلۡجَنَّةُ أُورِثۡتُمُوهَا بِمَا کُنتُمۡ تَعۡمَلُونَ ٤٣.

ما دل‌های مؤمنان را در بهشت پاک و مصفّی ساخته و تمام حسادت‌ها و کنیه‌هایی را که در دنیا داشته‌اند بیرون می‌افگنیم تا قلب‌های‌شان پاک گردد و نفس‌های‌شان با صفا شود و هر نوع کدورتی که به دل تعلق داشته باشد از بین برود.

و از جمله نعمت‌ها یکی هم این است که از زیر پای آن‌ها جوی‌ها در حالی جاری است که در منزلتی امن و در شادمانی چشم و دل بسر می‌برند. در آن هنگام است که شکر خدایی را که هدایت‌شان نموده و در انجام عمل و ایمان توفیق‌شان داده تا به این منازل بلند برسند برجای می‌آورند و اگر فضل خدا عزوجل نمی‌بود آن‌ها هرگز با خویشتن هدایت نمی‌شدند لیکن این خداست که توفیق می‌دهد و او کسی است که آن‌ها را با فرستادن پیامبران و نازل نمودن کتاب‌های آسمانی هدایت و رهنمایی نمود و آن‌ها اعتراف دارند که پیامبران حق را آورده‌اند از این‌روی از آن‌ها پیروی می‌نمایند.

و از جملۀ نعمت‌های بیشتر یکی هم این است که ملائکه آن‌ها را به سوی امن و ایمان ندا نموده و به آن‌ها گفتند: در این بهشت‌ها به سبب ایمان و عمل صالحی که انجام داده‌اید جاودانه خواهید بود، پس به رحمت خدای مهربان‌ترین مهربانان داخل بهشت شوید و با عمل عمل‌کنندگان در منازل آن فرود آئید.

﴿وَنَادَىٰٓ أَصۡحَٰبُ ٱلۡجَنَّةِ أَصۡحَٰبَ ٱلنَّارِ أَن قَدۡ وَجَدۡنَا مَا وَعَدَنَا رَبُّنَا حَقّٗا فَهَلۡ وَجَدتُّم مَّا وَعَدَ رَبُّکُمۡ حَقّٗاۖ قَالُواْ نَعَمۡۚ فَأَذَّنَ مُؤَذِّنُۢ بَیۡنَهُمۡ أَن لَّعۡنَةُ ٱللَّهِ عَلَى ٱلظَّٰلِمِینَ ٤٤.

بعد از اینکه بهشتیان وارد بهشت و دوزخیان وارد دوزخ شوند مؤمنان خطاب به کافران می‌گویند ما آنچه را خدای‌تعالی به ما بر زبان پیامبران خویش وعده نموده و بیان داشته بود که مار به نعمت ماندگار و کرامت بزرگ خواهد رسانید دریافتیم، آیا شما نیز آنچه خدای‌تعالی شما را بر عذاب و ذلّت تهدید نموده بود دریافتید؟ می‌گویند بلی حقیقتاً دریافتیم. و آنگاه که هریک از دو گروه اهل نعمت به نعمت و اهل نقمت به نقمت اعتراف کنند منادیی در بین آن دو گروه ندا می‌دهد که لعنت خدا عزوجل در حق هر ستمگاری که به خدا عزوجل کفر ورزیده و پیامبرانش را تکذیب نموده تحقق یافته است. این ندا به منظور ازدیاد حسرت و عام شدن ندامت و پشیمانی بیشتر اهل دوزخ صورت می‌گیرد.

﴿ٱلَّذِینَ یَصُدُّونَ عَن سَبِیلِ ٱللَّهِ وَیَبۡغُونَهَا عِوَجٗا وَهُم بِٱلۡأٓخِرَةِ کَٰفِرُونَ ٤٥.

آنانی که سر راه مردم قرار می‌گیرند و آن‌ها را از دروازه‌های هدایت بازمی‌گردانند و تلاش می‌کنند راه آن‌ها کج و غیر از راه مستقیم باشد، یا می‌پندارند راه هدایت خطا و اشتباه است و این امر بر آن‌ها پوشیده شده که خودشان بر هدایت و غیرشان بر گمراهی‌اند و در عین حال به روز برانگیخته شدن بعد از مرگ و حشر و نشر کفر می‌ورزند، آن‌ها منکر کتاب و تکذیب کنندۀ پیامبران و به خدا عزوجل کافر اند.

﴿وَبَیۡنَهُمَا حِجَابٞۚ وَعَلَى ٱلۡأَعۡرَافِ رِجَالٞ یَعۡرِفُونَ کُلَّۢا بِسِیمَىٰهُمۡۚ وَنَادَوۡاْ أَصۡحَٰبَ ٱلۡجَنَّةِ أَن سَلَٰمٌ عَلَیۡکُمۡۚ لَمۡ یَدۡخُلُوهَا وَهُمۡ یَطۡمَعُونَ ٤٦.

بین بهشتیان و دوزخیان مانعی است که بر آن دیواری قرار دارد و در بالای دیوار انسان‌هایی هستند که خوبی‌ها و بدی‌های‌شان برابر شده و آن‌ها اهل بهشت را از اهل دوزخ بازمی‌شناسند، چون در سیمای اهل بهشت نور، روشنائی و نعمت است و در سیمای اهل دوزخ عذاب و نکال و سیاهی است. این انسان‌ها بهشت را ندا می‌کنند که سلام و احترام بر شما و گوارای‌تان باد این نعمت‌ها در حالی که خو این‌ها نیز طمع دارند تا وارد بهشت شوند به خصوص زمانی که نعمت اهل بهشت را می‌بینند در فضل پروردگار خویش طمع بیشتر می‌نمایند.

﴿۞وَإِذَا صُرِفَتۡ أَبۡصَٰرُهُمۡ تِلۡقَآءَ أَصۡحَٰبِ ٱلنَّارِ قَالُواْ رَبَّنَا لَا تَجۡعَلۡنَا مَعَ ٱلۡقَوۡمِ ٱلظَّٰلِمِینَ ٤٧.

و آنگاه که دیدگان اهل اعراف به صوب اهل دوزخ دوخته شود و عذاب و ذلّت و خواری ماندگارشان را ملاحظه کنند به استغاثۀ پروردگار خود می‌پردازند و از اوتعالی می‌خواهند تا آن‌ها را در زمرۀ ظالمان و ستمگرانی که با شرک بر خویشتن ظلم نموده‌اند قرار ندهد بلکه آن‌ها را نجات دهد.

﴿وَنَادَىٰٓ أَصۡحَٰبُ ٱلۡأَعۡرَافِ رِجَالٗا یَعۡرِفُونَهُم بِسِیمَىٰهُمۡ قَالُواْ مَآ أَغۡنَىٰ عَنکُمۡ جَمۡعُکُمۡ وَمَا کُنتُمۡ تَسۡتَکۡبِرُونَ ٤٨.

اصحاب اعراف خطاب به مردانی از اهل دوزخ که آن‌ها را با نشانه‌های واضح‌شان باز شناختند در حالی که در دنیا نیز آن‌ها را می‌شناختند می‌گویند: اموالی را که شما جمع کرده بودید کجا شد؟ نه این اموال و نه اتحادی که در مبارزه با پیامبران علیهم السلامتشکیل نموده بودید، و نه اعراض شما از دین خدا و استکباری که در دنیا کردید نفعی به شما نبخشید.

﴿أَهَٰٓؤُلَآءِ ٱلَّذِینَ أَقۡسَمۡتُمۡ لَا یَنَالُهُمُ ٱللَّهُ بِرَحۡمَةٍۚ ٱدۡخُلُواْ ٱلۡجَنَّةَ لَا خَوۡفٌ عَلَیۡکُمۡ وَلَآ أَنتُمۡ تَحۡزَنُونَ ٤٩.

اهل اعراف برای کفار در دوزخ گفتند: به سوی این مستضعفانی که به محمد صلی الله علیه و آله و سلم ایمان آورده‌اند ببینید که چگونه وارد بهشت شده‌اند. اکنون بگوئید که ایمان و قسم‌تان که در دنیا یاد می‌نمودید که رحمت خدا هرگز به آن‌ها نمی‌رسد و فضل خدا عزوجل آن‌ها را درنمی‌یابد کجا شد؟ حالا به سوی این‌ها بنگرید در حالی که به آن‌ها گفته شده عجله کنید وارد بهشت شوید در حالی که از آنچه در انتظار شماست هرگز بیم ندارید و از آنچه در دنیا از دست داده‌اید هرگز دچار غم و اندوه نخواهید شد.

﴿وَنَادَىٰٓ أَصۡحَٰبُ ٱلنَّارِ أَصۡحَٰبَ ٱلۡجَنَّةِ أَنۡ أَفِیضُواْ عَلَیۡنَا مِنَ ٱلۡمَآءِ أَوۡ مِمَّا رَزَقَکُمُ ٱللَّهُۚ قَالُوٓاْ إِنَّ ٱللَّهَ حَرَّمَهُمَا عَلَى ٱلۡکَٰفِرِینَ ٥٠.

اهل دوزخ از اهل بهشت خواستند تا آن‌ها را نیز در برخی از نعمت‌های خویش مانند آب سرد و طعام پاکیزه و سایه‌ها شریک سازند. اهل بهشت در پاسخ خطاب به آن‌ها گفتند خدای‌تعالی شما را از چنین چیزی منع کرده و به سبب کفرتان این نعمت‌ها را بر شما حرام نموده است و شما هیچ حقی در آب و طعام و سایه و نعمت ندارید حق شما عذاب و لعنت است.

﴿ٱلَّذِینَ ٱتَّخَذُواْ دِینَهُمۡ لَهۡوٗا وَلَعِبٗا وَغَرَّتۡهُمُ ٱلۡحَیَوٰةُ ٱلدُّنۡیَاۚ فَٱلۡیَوۡمَ نَنسَىٰهُمۡ کَمَا نَسُواْ لِقَآءَ یَوۡمِهِمۡ هَٰذَا وَمَا کَانُواْ بِ‍َٔایَٰتِنَا یَجۡحَدُونَ ٥١.

این کافران مستحق آتش دوزخ کسانی‌اند که دین خویش را به باد تمسخر و استهزا و فریبکاری با مؤمنان گرفته و به دنیا و زینت و زیور آن مغرور شدند، پس در این روز ما آن‌ها را در عذاب ترک می‌کنیم همانگونه که آن‌ها راه درست را ترک کردند و به سبب کفری که به آیات الهی انجام داده و انکار و تکذیبی که نسبت به پیامبر خدا کرده‌اند به عذاب ماندگار در دوزخ می‌رسند.

﴿وَلَقَدۡ جِئۡنَٰهُم بِکِتَٰبٖ فَصَّلۡنَٰهُ عَلَىٰ عِلۡمٍ هُدٗى وَرَحۡمَةٗ لِّقَوۡمٖ یُؤۡمِنُونَ ٥٢.

ما به این کفار کتابی آوردیم و نازل کردیم که در آن هر خیر، صداقت و حقی هست چنان‌چه دلیلی واضح و برهانی صادق و حجتی قاطع نیز می‌باشد. این کتاب مردم را به سوی هر فضیلت رهنمون می‌شود و از هر پستی بازمی‌دارد، و آن‌ها را به سوی هدایت رهنمایی و از هر فرومایگی برحذر می‌دارد. این کتاب رحمتی است هدایتگر و نعمتی است بازدارنده و برای کسی که از آن پیروی کند مایۀ عصمت است و مؤمنان را نجات می‌دهد و کسانی را که به او عمل می‌کنند به رستگاری می‌رساند.

﴿هَلۡ یَنظُرُونَ إِلَّا تَأۡوِیلَهُۥۚ یَوۡمَ یَأۡتِی تَأۡوِیلُهُۥ یَقُولُ ٱلَّذِینَ نَسُوهُ مِن قَبۡلُ قَدۡ جَآءَتۡ رُسُلُ رَبِّنَا بِٱلۡحَقِّ فَهَل لَّنَا مِن شُفَعَآءَ فَیَشۡفَعُواْ لَنَآ أَوۡ نُرَدُّ فَنَعۡمَلَ غَیۡرَ ٱلَّذِی کُنَّا نَعۡمَلُۚ قَدۡ خَسِرُوٓاْ أَنفُسَهُمۡ وَضَلَّ عَنۡهُم مَّا کَانُواْ یَفۡتَرُونَ ٥٣.

آیا این کافران تکذیبگر چیزی جز این امراند که به آن‌ها عذابی که امرشان به آن منتهی می‌شود بیاید؟ روزی که عذاب شدید و دردناک بر آن‌ها فرود آید در آن وقت برای آن‌ها صدق پیامبران و کذب خود آن‌ها واضح می‌گردد. آن‌ها در کمال ندامت و پشیمانی و حسرت می‌گویند همانا پیامبران زند ما براساس حقیقت آمده‌اند، آیا اینجا کسی هست که ما را از این عذاب نجات دهد تا به دنیا بازگردیم و کتاب را تصدیق و از پیامبر پیروی کنیم و عمل خوب و صالح انجام دهیم و از معاصی و گناهان دوری گزینیم؟ ما در عمل خویش دچار غباوت شده و در خویشتن زیان کرده و زندگی خود را ضایع نمودیم پس وای بر ما.

در آن هنگام تمام باورهایی که نسبت به بت‌ها و منفعت‌جوئی از آن‌ها داشتند از بین می‌رود و باطل‌شان متلاشی و دروغ و بهتان‌شان محو می‌شود.

﴿إِنَّ رَبَّکُمُ ٱللَّهُ ٱلَّذِی خَلَقَ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضَ فِی سِتَّةِ أَیَّامٖ ثُمَّ ٱسۡتَوَىٰ عَلَى ٱلۡعَرۡشِۖ یُغۡشِی ٱلَّیۡلَ ٱلنَّهَارَ یَطۡلُبُهُۥ حَثِیثٗا وَٱلشَّمۡسَ وَٱلۡقَمَرَ وَٱلنُّجُومَ مُسَخَّرَٰتِۢ بِأَمۡرِهِۦٓۗ أَلَا لَهُ ٱلۡخَلۡقُ وَٱلۡأَمۡرُۗ تَبَارَکَ ٱللَّهُ رَبُّ ٱلۡعَٰلَمِینَ ٥٤.

آن کس که شما را با نعمت خویش پرورش داد و عذاب را از شما دور نمود و متولی امورتان شد و به تصریف آن پرداخت، خدای یکتا و یگانه است. پس تنها او مستحق عبادت است و تنها او خدای بر حق است. او کسی است که آسمان‌ها و زمین را در عظمت خاصی ایجاد کرد در حالی که این کار در مدّت شش روز انجام شد.

بعد از آن خدای‌تعالی بر عرش آنگونه که لایق شأن اوست علو و استقرار یافت و اوتعالی کسی است که شب را به عنوان پرده بر روز قرار داد و شب را به گونه‌ای ساخت که طالب روز است و به دنبالش در حرکتی معتاد و سرعتی مستمر بدون کدام سستی یا تأخیر و انقطاع قرار دارد. خورشید و ماه و ستارگان نیز رام شدۀ امر خدا و قدرت اویند، پس خدای خالق کسی است که خلق نموده، ایجاد کرده و شکل داده است و تصرف در این‌ها مربوط به اوست.

و از جمله اوامر خدا یکی هم سخن او قرآن است که مخلوق نمی‌باشد. پاک و منزه است کسی که دارای چنین صنعتی است و بزرگ است آنکه چنین امری دارد و مقدس است کسی که ابداعش چنین است. فضل او وسعت یافت و شامل هر مخلوقی شد و قدرت او هر پدیده‌ای را مقهور خود ساخت و جبروت او بزرگ شد پس او در کمال خود یگانه و در ملکوت خود منزه و در جلال و جمال خود یگانه است و خدایی جز او نیست.

﴿ٱدۡعُواْ رَبَّکُمۡ تَضَرُّعٗا وَخُفۡیَةًۚ إِنَّهُۥ لَا یُحِبُّ ٱلۡمُعۡتَدِینَ ٥٥.

هرگاه پروردگار خویش را دعا می‌کنید این دعا باید توأم با خشوع، فروتنی و خاکساری در نهان و خفا و به دور از هرگونه سر و صدا، ریا و خودنمائی باشد، زیرا مخفی ساختن دعا دلیلی بر اخلاص، ایمان و تجرد است و مایۀ تمرکز قلب و آرامش روان بوده و از دایرۀ حسادت حاسدان و از مزاحمت به دور است و هرگز در دعای خویش از حد، با بالا کردن صدا یا دعا به آنچه مجاز نیست مانند گناهان و قطع صلۀ رحم و از این قبیل تجاوز نکنید.

﴿وَلَا تُفۡسِدُواْ فِی ٱلۡأَرۡضِ بَعۡدَ إِصۡلَٰحِهَا وَٱدۡعُوهُ خَوۡفٗا وَطَمَعًاۚ إِنَّ رَحۡمَتَ ٱللَّهِ قَرِیبٞ مِّنَ ٱلۡمُحۡسِنِینَ ٥٦.

و در زمین با کفر فساد نکنید به خصوص بعد از اینکه خداوند عزوجل آن را با ایمان اصلاح نموده، ایمانی که پیامبران آن را آورده و کتاب‌های آسمانی به خاطر آن نازل شده است و خدای را به گونه‌ای بخوانید که شما از عذاب او می‌ترسید و در ثواب او طمع دارید پس رحمت، عفو و کرم او به کسانی نزدیک است که عمل نیکوتر انجام دهند و نیّت خود را خالص بگردانند و از پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم پیروی کنند و در رهنمایی‌های قرآن هدایت شوند. از این‌رو بر بنده لازم است تا همواره در بین خوف و رجا باشد، هم در شدّت و هم در رخا و اینکه عبادت و دعا را مخصوص پروردگار خود بگرداند.

﴿وَهُوَ ٱلَّذِی یُرۡسِلُ ٱلرِّیَٰحَ بُشۡرَۢا بَیۡنَ یَدَیۡ رَحۡمَتِهِۦۖ حَتَّىٰٓ إِذَآ أَقَلَّتۡ سَحَابٗا ثِقَالٗا سُقۡنَٰهُ لِبَلَدٖ مَّیِّتٖ فَأَنزَلۡنَا بِهِ ٱلۡمَآءَ فَأَخۡرَجۡنَا بِهِۦ مِن کُلِّ ٱلثَّمَرَٰتِۚ کَذَٰلِکَ نُخۡرِجُ ٱلۡمَوۡتَىٰ لَعَلَّکُمۡ تَذَکَّرُونَ ٥٧.

و او کسی است که بادهای حامل خیر از قبیل باران پی‌درپی، روزی سهل و آسان و آب زلال را می‌فرستد و چون با این بادها ابرها با آب سنگین شوند خدای‌تعالی ابرها را به سوی زمین‌های خشک و قحطی‌زده می‌فرستد و آب را بر آن می‌باراند و به اذن الهی و مشیت او با این آب انواع و اقسام درختان و گل‌های شگفت‌انگیز بیرون می‌شوند و همانگونه که خداوند عزوجل با این آب انواع سبزه‌ها و میوجات را بیرون می‌کند به همان‌سان مردگان را از قبرها به منظور حشر و نشر بیرون می‌کند. این مثال برای آن است تا شما با مشاهدۀ این منظر به یاد قدرت خدا عزوجل در زنده‌کردن بعد از مرگ بیفتید و این دو منظر را با نظر، عبرت، تدبر و بینش مقایسه کنید.

پس خداوند عزوجل حکیم در قدرت خویش بزرگ و در تقدیر و امر خویش تواناست.

﴿وَٱلۡبَلَدُ ٱلطَّیِّبُ یَخۡرُجُ نَبَاتُهُۥ بِإِذۡنِ رَبِّهِۦۖ وَٱلَّذِی خَبُثَ لَا یَخۡرُجُ إِلَّا نَکِدٗاۚ کَذَٰلِکَ نُصَرِّفُ ٱلۡأٓیَٰتِ لِقَوۡمٖ یَشۡکُرُونَ ٥٨.

جایی که دارای خاک خوب و قابل کشت و نما باشد به اذن الهی کِشت خود را نیکو، کامل و زیبا می‌دهد، ولی زمینی که دارای خاک بد و فاسد باشد مانند زمین شوره‌زار و نمکین، سبزۀ او به سختی و مشقت بیرون می‌شود و نه زیبائی دارد و نه شادابی و نمائی.

این مثل حالت قلب‌های مؤمن را بیان می‌کند که هدایت خدا عزوجل را پذیرفته و از پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم پیروی نموده و از حکمت و ذکر بهره و نفع برده است و حالت کسانی که از هدایت روی‌گردانیدند و رسالت و پیامبری را نپذیرفته و به نوری که محمد صلی الله علیه و آله و سلم بر آن مبعوث شده ایمان نیاوردند.

خدای‌تعالی برای قومی که ارادۀ استفاده و انتفاع را دارند حجت‌ها و دلائل را بیان می‌کند و مثل می‌زند و داستان ارائه می‌نماید شاید که آن‌ها خدای را بر نعمت‌هایش شکر کنند و از او بترسند و به او امید داشته باشند.

﴿لَقَدۡ أَرۡسَلۡنَا نُوحًا إِلَىٰ قَوۡمِهِۦ فَقَالَ یَٰقَوۡمِ ٱعۡبُدُواْ ٱللَّهَ مَا لَکُم مِّنۡ إِلَٰهٍ غَیۡرُهُۥٓ إِنِّیٓ أَخَافُ عَلَیۡکُمۡ عَذَابَ یَوۡمٍ عَظِیمٖ ٥٩.

ما نوح علیه السلام را که اولین پیامبر است به سوی قومش با توحید و یکتاپرستی فرستادیم او آن‌ها را به سوی عبادت خدا و یکتاپرستی و شریک نیاوردن به خدا دعوت کرد، زیرا برای آن‌ها خدایی جز خدای یگانه نیست چنان‌چه آن‌ها خالقی جز اوتعالی ندارند، پس کسی که می‌آفریند بر اینکه عبادت شود اولی است و آنکه روزی می‌دهد و تدبیر و تصرف می‌نماید اولی است که به یکتائی خوانده شود. سپس آن‌ها را از عذاب قیامت و ذلّت آن روز اگر ایمان نیاورند و توحید را رعایت نکنند برحذر داشت و این است نصیحت در دعوت.

﴿قَالَ ٱلۡمَلَأُ مِن قَوۡمِهِۦٓ إِنَّا لَنَرَىٰکَ فِی ضَلَٰلٖ مُّبِینٖ ٦٠.

اشراف قوم و رؤسای امتش گفتند ای نوح! ما تو را در خطا و اشتباهی واضح و در انحراف از حق می‌بینیم. این سخن را به علت سفاهت و گمراهیی که مرتکب شدند گفتند.

﴿قَالَ یَٰقَوۡمِ لَیۡسَ بِی ضَلَٰلَةٞ وَلَٰکِنِّی رَسُولٞ مِّن رَّبِّ ٱلۡعَٰلَمِینَ ٦١.

نوح علیه السلام پاسخ آن‌ها را داد و گفت: ای قوم! من بر هدایتم و نزد من رسالتی از سوی پروردگارم است و خدای‌تعالی من را برگزیده تا شما را هشدار دهم و نصیحت کنم و بعد از اینکه خدای‌تعالی من را به عبادت و طاعت خود توفیق داده گمراه نمی‌باشم. او پروردگار عالمیان است که ما را به نعمت خود تربیه نموده و آفریده و روزی داده است.

﴿أُبَلِّغُکُمۡ رِسَٰلَٰتِ رَبِّی وَأَنصَحُ لَکُمۡ وَأَعۡلَمُ مِنَ ٱللَّهِ مَا لَا تَعۡلَمُونَ ٦٢.

وظیفۀ من این است که به شما تبلیغ و نصیحت کنم و آیات و نشانه‌های الهی را بیان نمایم و شما را به سوی راه راست رهنمایی کنم و از شرک و عبادت طاغوت برحذر دارم و نزد من برخی از علم غیب مربوط به آخرت و اطلاعات آینده و غیبیات است که خداوند عزوجل به من آموخته است و شما آن را نمی‌دانید؛ زیرا خدای‌تعالی من را به آن ویژگی بخشیده است.

﴿أَوَعَجِبۡتُمۡ أَن جَآءَکُمۡ ذِکۡرٞ مِّن رَّبِّکُمۡ عَلَىٰ رَجُلٖ مِّنکُمۡ لِیُنذِرَکُمۡ وَلِتَتَّقُواْ وَلَعَلَّکُمۡ تُرۡحَمُونَ ٦٣.

آیا این امر را دور پنداشتید که از جانب خدا عزوجل به شما وحی و نشانه‌هایی نازل شود که شما را به راه برابر رهنمایی کند؟ این‌ها بر بشری از میان خود شما نازل شده تا شما را از عذاب شدید و دردناک در صورت هدایت ناشدن بیم دهد و به امید اینکه از وحی پیروی کنید و تقوای الهی را با انجام اوامر و اجتناب نمواهی او رعایت کنید و هرگاه چنین کنید خداوند عزوجل شما را مشمول رحمت عمومی و خصوصی خود می‌سازد و از شما راضی می‌شود و گناهان‌تان را مغفرت می‌نماید.

﴿فَکَذَّبُوهُ فَأَنجَیۡنَٰهُ وَٱلَّذِینَ مَعَهُۥ فِی ٱلۡفُلۡکِ وَأَغۡرَقۡنَا ٱلَّذِینَ کَذَّبُواْ بِ‍َٔایَٰتِنَآۚ إِنَّهُمۡ کَانُواْ قَوۡمًا عَمِینَ ٦٤.

ولی آن‌ها به آیات خدا عزوجل کافر شده و پیامبرش نوح را تکذیب کردند، پس خداوند عزوجل او و مؤمنان همراه او را با کشتی نجات داد ولی بر کافران قوم او طوفان فرستاد چون آن‌ها آیات خدای رحمان را تکذیب نموده و از خدای دیّان نافرمانی کردند در حالی که بینش و بصیرت آن‌ها کور شده بود و دریچه‌های قلب‌های‌شان مسدود شد و فطرت آن‌ها از حق و سماع نصیحت منحرف گردید.

﴿۞وَإِلَىٰ عَادٍ أَخَاهُمۡ هُودٗاۚ قَالَ یَٰقَوۡمِ ٱعۡبُدُواْ ٱللَّهَ مَا لَکُم مِّنۡ إِلَٰهٍ غَیۡرُهُۥٓۚ أَفَلَا تَتَّقُونَ ٦٥.

و خدای‌تعالی به سوی قوم «عاد» پیامبر خویش «هود» را که از میان خودشان بود فرستاد. وی گفتۀ مشهور پیامبران را تکرار نموده گفت: ای قوم من! خدای را به یگانگی یاد کنید و به او هیچ چیزی را شریک نیاورید که خدایی جز او نیست و هیچ‌کس جز او مستحق عبادت نمی‌باشد. آیا شما از ملاقات با او نمی‌هراسید و امید ثوابش را نداشته و به اوامرش عمل و از نواهی‌اش اجتناب نمی‌نمائید؟ آیا خالقی غیر از خدا عزوجل هست؟ پس چه کسی جز او مستحق عبادت است؟

﴿قَالَ ٱلۡمَلَأُ ٱلَّذِینَ کَفَرُواْ مِن قَوۡمِهِۦٓ إِنَّا لَنَرَىٰکَ فِی سَفَاهَةٖ وَإِنَّا لَنَظُنُّکَ مِنَ ٱلۡکَٰذِبِینَ ٦٦.

اشراف و زعمای قومش، انانی که آیات خدا عزوجل و رسالتش را تکذیب کردند در پاسخ او گفتند: ای هود! ما تو را سردرگم و در حماقت و سفاهت می‌نگریم، این‌ها مربوط به عقل توست. اما در نقل، ما گمان می‌کنیم که تو دروغ می‌گوئی و افترا می‌نمائی بنابراین، تو نه عقل ثابت و وجیهی داری و نه نقل متینی. این سخن‌شان افترایی بیش نبود. خداوند هلاک‌شان کند.

﴿قَالَ یَٰقَوۡمِ لَیۡسَ بِی سَفَاهَةٞ وَلَٰکِنِّی رَسُولٞ مِّن رَّبِّ ٱلۡعَٰلَمِینَ ٦٧.

هود بر آن‌ها پاسخ داد گفت: ای قوم من! عقل من صحیح و ذهنم ثابت است و خدای‌تعالی من را با پیامبری به سوی شما فرستاده و به این ترتیب من بین عقل و نقل جمع نمودم و در من هرگز سرگردانی، حماقت و کم خردی نیست که خدای‌تعالی به من رُشد را الهام نموده و در ادای طاعت و اجتناب از معصیت توفیق داده است.

﴿أُبَلِّغُکُمۡ رِسَٰلَٰتِ رَبِّی وَأَنَا۠ لَکُمۡ نَاصِحٌ أَمِینٌ ٦٨.

وظیفۀ من این است که به شما حکمتی را که خدای‌تعالی بر من وحی نموده تبلیغ نمایم و شما را به سوی خوبی دنیا و آخرت رهنمایی کنم، من نصیحتگری مخلصم که در نصیحت خود اخلاص دارد و در آنچه به شما نقل می‌کنم امینم، پس با شما نه فریبکاری نموده و نه خیانت کردم و دروغ گفتم.

﴿أَوَعَجِبۡتُمۡ أَن جَآءَکُمۡ ذِکۡرٞ مِّن رَّبِّکُمۡ عَلَىٰ رَجُلٖ مِّنکُمۡ لِیُنذِرَکُمۡۚ وَٱذۡکُرُوٓاْ إِذۡ جَعَلَکُمۡ خُلَفَآءَ مِنۢ بَعۡدِ قَوۡمِ نُوحٖ وَزَادَکُمۡ فِی ٱلۡخَلۡقِ بَصۜۡطَةٗۖ فَٱذۡکُرُوٓاْ ءَالَآءَ ٱللَّهِ لَعَلَّکُمۡ تُفۡلِحُونَ ٦٩.

آیا این امر را بعید می‌شمارید که بر شما وحیی از جانب خدای‌تان که شما را با نعمت خود پرورش داده و آفریده و امورتان را تدبیر نموده نازل شده است، در حالی که این وحی را توسط بشری از خود شما فرستاده تا شما را از لحظه‌ای که به ملاقات خدا عزوجل می‌روید بترساند و از عذاب و خشم او برحذر دارد؟ و یاد آورید که خدای‌تعالی شما را بعد از هلاکت قوم نوح علیه السلام و بعد از تکذیب‌شان جانشین قرار داد و اوتعالی اجسام شما را قوی و نیرومند ساخت و در زیبائی اجسام و اشکال شما و در طول اجسام و بشاش بودن آن و در متاع و بهرۀ نیکو برای شما افزود. پس نعمت‌های خدا عزوجل را یاد آورید و شکرش را بر جای آورید. شکر خدا عزوجل زمانی بر جای آورده می‌شود که او را به یکتائی یاد کنید و عبادتش نموده و از پیامبرش پیروی کنید که اگر چنین کنید در دنیا و آخرت رستگار خواهید شد و به پیروزی خواهید رسید و از زیان نجات خواهید یافت.

﴿قَالُوٓاْ أَجِئۡتَنَا لِنَعۡبُدَ ٱللَّهَ وَحۡدَهُۥ وَنَذَرَ مَا کَانَ یَعۡبُدُ ءَابَآؤُنَا فَأۡتِنَا بِمَا تَعِدُنَآ إِن کُنتَ مِنَ ٱلصَّٰدِقِینَ ٧٠.

کفار قومش گفتند: ای هود! تو نزد ما با سختی آمده‌ای که خودت آن را از نزد خود ساخته و پرداخته‌ای تا ما یک خدا را عبادت کنیم و تمام آنچه را پدران ما پرستش کردند کنار بگذاریم در حالی که آن‌ها از ما عاقل‌تر، رهیاب‌تر و داناتر بودند و همچنان تمام تقالید و عنعنات آبا و اجداد خود را کنار بگذاریم.

اگر راست می‌گوئی ما تو را به مبارزه می‌طلبیم پس آنچه ما را بر آن تهدید می‌نمائی بیاور و در نزول عذابی که گمان می‌کنی برما فرو خواهد آمد عجله کن. آن‌ها همۀ این‌ها را از روی تکذیب، عناد، تمرد و سرکشی گفتند.

﴿قَالَ قَدۡ وَقَعَ عَلَیۡکُم مِّن رَّبِّکُمۡ رِجۡسٞ وَغَضَبٌۖ أَتُجَٰدِلُونَنِی فِیٓ أَسۡمَآءٖ سَمَّیۡتُمُوهَآ أَنتُمۡ وَءَابَآؤُکُم مَّا نَزَّلَ ٱللَّهُ بِهَا مِن سُلۡطَٰنٖۚ فَٱنتَظِرُوٓاْ إِنِّی مَعَکُم مِّنَ ٱلۡمُنتَظِرِینَ ٧١.

گفت: محققاً که بر شما عذابی شدید از جانب خدا عزوجل و خشمی محو کننده و تباهگر نازل شده که رضوانی در پی آن نیست. آیا شما با من در خدایانی مجادله می‌کنید که صرفاً اسم‌های بدون مسمی هستند و هیچ نفع و ضرری ندارند و نه هم زنده می‌کنند و می‌میرانند؟ کجاست عقل‌های شما؟ کجاست بصیرت‌های شما؟ کجاست حجتی که شما از جانب خدا مبنی بر این کار دارید که این خدایان باید پرستش شوند؟ لیکن منتظر نزول عذاب شدید خدا عزوجل بر خویشتن باشید که به سبب اعمال‌تان به شما می‌رسد من نیز منتظر آنچه پروردگارم مبنی بر تعذیب شما در صورت عدم ایمان و عدم هدایت به من وعده نموده هستم.

﴿فَأَنجَیۡنَٰهُ وَٱلَّذِینَ مَعَهُۥ بِرَحۡمَةٖ مِّنَّا وَقَطَعۡنَا دَابِرَ ٱلَّذِینَ کَذَّبُواْ بِ‍َٔایَٰتِنَاۖ وَمَا کَانُواْ مُؤۡمِنِینَ ٧٢.

خدای‌تعالی عذاب خود را بر کفار نازل کرد و هود و مؤمنان همراهش را با رحمت و لطف خود نجات داد و کفار را نیست و نابود نمود، به گونه‌ای که هیچ‌یک از آن‌ها باقی نماند. آن‌ها به خدا و پیامبرانش و به روز آخرت ایمان نداشتند بلکه کافر، تکذیبگر و منکر آیا الهی بودند.

﴿وَإِلَىٰ ثَمُودَ أَخَاهُمۡ صَٰلِحٗاۚ قَالَ یَٰقَوۡمِ ٱعۡبُدُواْ ٱللَّهَ مَا لَکُم مِّنۡ إِلَٰهٍ غَیۡرُهُۥۖ قَدۡ جَآءَتۡکُم بَیِّنَةٞ مِّن رَّبِّکُمۡۖ هَٰذِهِۦ نَاقَةُ ٱللَّهِ لَکُمۡ ءَایَةٗۖ فَذَرُوهَا تَأۡکُلۡ فِیٓ أَرۡضِ ٱللَّهِۖ وَلَا تَمَسُّوهَا بِسُوٓءٖ فَیَأۡخُذَکُمۡ عَذَابٌ أَلِیمٞ ٧٣.

و خداوند عزوجل به سوی قوم «ثمود» پیامبر گرامی خویش صالح علیه السلام را فرستاد. او قوم خود را نصیحت نموده و به سوی خدای‌تعالی و یکتاپرستی و شریک نیاوردن به او دعوت نمود و به آن‌ها خبر داد که خدا و پروردگاری جز او نیست. او همچنان خطاب به قوم خود گفت: محققاً به شما حجتی واضح از جانب پروردگار شما آمده که عبارت از ناقه‌ای است که خداوند آن را آفریده و از سنگ بیرون کرده است تا علامه و نشانه‌‌ای بر صدق من و اینکه پیامبرم باشد. او ادامه داده گفت: این ناقه را به حال خودش بگذارید و هرگز به او بدی نرسانید و بگذارید تا از روزی خدا عزوجل در زمین خدا عزوجل بخورد و اگر گزندی ابه او برسانید خداوند عزوجل شما را به عذابی دردناک می‌گیرد. (چون ناقه را پَی کردند) این عذاب بر آن‌ها واقع شد.

﴿وَٱذۡکُرُوٓاْ إِذۡ جَعَلَکُمۡ خُلَفَآءَ مِنۢ بَعۡدِ عَادٖ وَبَوَّأَکُمۡ فِی ٱلۡأَرۡضِ تَتَّخِذُونَ مِن سُهُولِهَا قُصُورٗا وَتَنۡحِتُونَ ٱلۡجِبَالَ بُیُوتٗاۖ فَٱذۡکُرُوٓاْ ءَالَآءَ ٱللَّهِ وَلَا تَعۡثَوۡاْ فِی ٱلۡأَرۡضِ مُفۡسِدِینَ ٧٤.

و یاد آورید ای قوم من فضل خدای را بر خویشتن که شما را در زمین جانشینان قوم عاد قرار دارد و آن‌ها را برای شما مایۀ پند و عبرت شدند و او شما را در منزلگاه‌های وسیع و فراخ در روی زمین جای داد طوری که در سرزمین‌های هموار خانه‌های وسیع و قصرهای زیبا بنا می‌کنید و در کوه‌ها نیز از طریق کندن کاری و سنگ‌تراشی خانه‌هایی برای خود می‌سازید که شما را در سردی گرم و در گرمی سایبان است. پس این نعمت‌های بزرگ ودست‌های دهنده را یاد آورید و در زمین فساد بسیار نکنید؛ زیرا هر که چنین کند یقیناً که زیان نموده است.

از جملۀ بزرگ‌ترین فسادها شریک آوردن به پروردگار عالمیان است.

﴿قَالَ ٱلۡمَلَأُ ٱلَّذِینَ ٱسۡتَکۡبَرُواْ مِن قَوۡمِهِۦ لِلَّذِینَ ٱسۡتُضۡعِفُواْ لِمَنۡ ءَامَنَ مِنۡهُمۡ أَتَعۡلَمُونَ أَنَّ صَٰلِحٗا مُّرۡسَلٞ مِّن رَّبِّهِۦۚ قَالُوٓاْ إِنَّا بِمَآ أُرۡسِلَ بِهِۦ مُؤۡمِنُونَ ٧٥.

رؤسای جبار و منحرف از ایمان خطاب به مؤمنان قوم صالح علیه السلام گفتند: آیا شهادت می‌دهید که صالح را خدای‌تعالی به سوی ما به عنوان پیامبر فرستاده است؟ این سوال آن‌ها بر سبیل تمسخر و استهزا بود. مستضعفان در پاسخ گفتند: بلی! ما به رسالت صالح علیه السلام باور کردیم و اینکه او نبیی از انبیای الهی است و ما همواره از اوامر خدا عزوجل پیروی می‌کنیم و از نواهی‌اش اجتناب متابعت پیامبرش رامی‌نمائیم.

﴿قَالَ ٱلَّذِینَ ٱسۡتَکۡبَرُوٓاْ إِنَّا بِٱلَّذِیٓ ءَامَنتُم بِهِۦ کَٰفِرُونَ ٧٦.

رؤسای جباری که بر پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم سرکشی کردند گفتند یقیناً که ما به آنچه شما ای ضعفا از رسالت سالح ایمان آورده‌اید کافریم و از آن روی گردانیدیم.

﴿فَعَقَرُواْ ٱلنَّاقَةَ وَعَتَوۡاْ عَنۡ أَمۡرِ رَبِّهِمۡ وَقَالُواْ یَٰصَٰلِحُ ٱئۡتِنَا بِمَا تَعِدُنَآ إِن کُنتَ مِنَ ٱلۡمُرۡسَلِینَ ٧٧.

این جباران ناقه را پی کردند. حق‌تعالی قتل ناقه را به همۀ آن‌ها نسبت داد، چون همه به این قتل راضی بوده یا بالفعل و یا با سکوت و رضا در قتل آن شرکت نمودند و در برابر اوامر الهی جبارانه عمل نموده و بر پیامبرش تکبر ورزیدند و به دینش استهزا نموده صالح را به مبارزه طلبیدند و گفتند: ای صالح! اگر تو راست می‌گوئی کجاست این عذابی که تو به ما وعید می‌دهی؟ کجاست کیفری که ما را با آن تهدید می‌کنی؟ اگر تو را واقعاً راست می‌گوئی پس در نزول عذاب برما عجله کن!

﴿فَأَخَذَتۡهُمُ ٱلرَّجۡفَةُ فَأَصۡبَحُواْ فِی دَارِهِمۡ جَٰثِمِینَ ٧٨.

خداوند عزوجل زلزلۀ شدیدی بر آن‌ها فرستاد که نابود و هلاک‌شان ساخت و ارواح‌شان را گرفت و همۀ مردند و تبدیل به جثه‌هایی بی‌حرکت که زندگی ندارد.

﴿فَتَوَلَّىٰ عَنۡهُمۡ وَقَالَ یَٰقَوۡمِ لَقَدۡ أَبۡلَغۡتُکُمۡ رِسَالَةَ رَبِّی وَنَصَحۡتُ لَکُمۡ وَلَٰکِن لَّا تُحِبُّونَ ٱلنَّٰصِحِینَ ٧٩.

صالح از آن‌ها روی گردانید و از دیارشان بعد از اینکه ناقه را پی کردند بیرون شد و گفت: محققاً که به شما نصیحت کردم و شما را در جریان رسالت الهی قرار داده به معروف امر و از منکر نهی کردم و شریعت خدای را به شما بیان نمودم ولی شما با نصیحت نصیحتگر هدایت نمی‌شوید و به رأی و نظری عاقلانه رهیاب نمی‌گردید! شما از پذیرش نصیحت من ابا ورزیده و از ارشاد من را ترک کردید پس عذاب بر شما تحقق یافت.

﴿وَلُوطًا إِذۡ قَالَ لِقَوۡمِهِۦٓ أَتَأۡتُونَ ٱلۡفَٰحِشَةَ مَا سَبَقَکُم بِهَا مِنۡ أَحَدٖ مِّنَ ٱلۡعَٰلَمِینَ ٨٠.

و لوط علیه السلام را نیز به سوی قومش فرستادیم. او آن‌ها را نصیحت کرد و از عمل بد لواط نهی نمود و به آن‌ها خبر داد که این آن‌ها هستند که برای اولین بار مرتکب این عمل زشت شدند و امت‌های گذشته هرگز به چنین عملی مبادرت نکردند و این آن‌ها هستند که چنین بدعتی را گذاردند.

﴿إِنَّکُمۡ لَتَأۡتُونَ ٱلرِّجَالَ شَهۡوَةٗ مِّن دُونِ ٱلنِّسَآءِۚ بَلۡ أَنتُمۡ قَوۡمٞ مُّسۡرِفُونَ ٨١.

و به آن‌ها خبر داد که آن‌ها این عمل خود را که با مردها مقاربت می‌کنند به مجرد شهوت انجام می‌دهند نه بر مقتضای عقل، شرع و فطرت در حالی که زن‌هایی را ترک می‌نمایند که به حکم شرع، عقل و فطرت محل شهوت‌اند؛ پس آن‌ها از حدود خدا عزوجل تجاوز نموده و در عصیان غرق و از طاعت بیرون‌اند.

﴿وَمَا کَانَ جَوَابَ قَوۡمِهِۦٓ إِلَّآ أَن قَالُوٓاْ أَخۡرِجُوهُم مِّن قَرۡیَتِکُمۡۖ إِنَّهُمۡ أُنَاسٞ یَتَطَهَّرُونَ ٨٢.

و چون لوط علیه السلام آن‌ها را بر عملکرد زشت‌شان توبیخ نمود گفتند: لوط و مؤمنان همراهش را از قریۀ خویش بیرون کنید (نام قریه سدوم بود) که آن‌ها مردمی پاک، نزیه و شرافتمنداند. این سخن آن‌ها بنابر تمسخر، استهزا و عناد بود.

﴿فَأَنجَیۡنَٰهُ وَأَهۡلَهُۥٓ إِلَّا ٱمۡرَأَتَهُۥ کَانَتۡ مِنَ ٱلۡغَٰبِرِینَ ٨٣.

ما لوط علیه السلام و اهلش را از عذاب شدید و عقاب الیم که به قومش رسید نجات دادیم و همسرش را چون عصیانگر و بر شوهر خود متمرد بود در زمرۀ هلاک شدگان باقی گذاشتیم.

﴿وَأَمۡطَرۡنَا عَلَیۡهِم مَّطَرٗاۖ فَٱنظُرۡ کَیۡفَ کَانَ عَٰقِبَةُ ٱلۡمُجۡرِمِینَ ٨٤.

خدای‌تعالی بر آن‌ها از سنگ‌های داغ، پی‌درپی و سخت بارید و این بارش سنگ آن‌ها را متلاشی ساخت و هلاک کرد پس تو تفکر کن که عاقبت کسانی که معاصی و گناه انجام می‌دهند و امور فحشا را کوچک می‌شمارند چگونه است.

﴿وَإِلَىٰ مَدۡیَنَ أَخَاهُمۡ شُعَیۡبٗاۚ قَالَ یَٰقَوۡمِ ٱعۡبُدُواْ ٱللَّهَ مَا لَکُم مِّنۡ إِلَٰهٍ غَیۡرُهُۥۖ قَدۡ جَآءَتۡکُم بَیِّنَةٞ مِّن رَّبِّکُمۡۖ فَأَوۡفُواْ ٱلۡکَیۡلَ وَٱلۡمِیزَانَ وَلَا تَبۡخَسُواْ ٱلنَّاسَ أَشۡیَآءَهُمۡ وَلَا تُفۡسِدُواْ فِی ٱلۡأَرۡضِ بَعۡدَ إِصۡلَٰحِهَاۚ ذَٰلِکُمۡ خَیۡرٞ لَّکُمۡ إِن کُنتُم مُّؤۡمِنِینَ ٨٥.

و خداوند عزوجل به سوی مدین پیامبر خویش شعیب علیه السلام را فرستاد. او نیز از میان خود آن‌ها بود. شعیب قوم خود را به سوی عبادت خدای یگانه و توحید و ترک شرک فرا خواند و آن‌ها را امر کرد تا هنگام خرید و فروش و داد و ستد، وزن و پیمانه را کامل کنند چون آن‌ها از وزن و پیمانه می‌کاستند. او آن‌ها را از اینکه از حقوق مردم هنگام داد و ستد و معامله بکاهند نهی کرد و از فساد در روی زمین با ارتکاب گناهان، ظلم و ستم بازداشت به خصوص بعد از اینکه خدای‌تعالی با انزال کتاب‌های آسمانی و فرستادن پیامبران آن را اصلاح کرده است. شعیب علیه السلام به آن‌ها بیان داشت که این منهج درست و مذهب رهیاب شده‌ای که آن‌ها را به سوی آن دعوت نموده به خاطر اصلاح‌شان در دنیا و رستگاری‌شان در آخرت است البته در صورتی که به او باور داشته باشند و از رسالتش پیروی کنند.

﴿وَلَا تَقۡعُدُواْ بِکُلِّ صِرَٰطٖ تُوعِدُونَ وَتَصُدُّونَ عَن سَبِیلِ ٱللَّهِ مَنۡ ءَامَنَ بِهِۦ وَتَبۡغُونَهَا عِوَجٗاۚ وَٱذۡکُرُوٓاْ إِذۡ کُنتُمۡ قَلِیلٗا فَکَثَّرَکُمۡۖ وَٱنظُرُواْ کَیۡفَ کَانَ عَٰقِبَةُ ٱلۡمُفۡسِدِینَ ٨٦.

و راه‌زنانی نباشید که برسر هر راهی می‌ایستند و کسانی را که به سوی شعیب به منظور ایمان می‌آیند بازمی‌دارند و مردم را اگر خدای ذوالجلال را به یگانگی یاد کنند تهدید به کیفر می‌نمایند و اراده دارند تا راه راست با اعمال بد، دروغ‌ها و افتراهای‌شان تبدیل به راهی کج و منحرف شود.

و یاد آورید که خدای‌تعالی شما را با توالد و تناسل بعد از اینکه اندک بودید زیاد کرد و بعد از ناتوانی به شما توانائی و بعد از فقر غنامندی بخشید و از امت‌های پیش از خود پند و عبرت بگیرید که چگونه خداوند متعال آن‌ها را به سبب کفر، شرک، و اعمال بدشان محو، نابود و متلاشی ساخت.

﴿وَإِن کَانَ طَآئِفَةٞ مِّنکُمۡ ءَامَنُواْ بِٱلَّذِیٓ أُرۡسِلۡتُ بِهِۦ وَطَآئِفَةٞ لَّمۡ یُؤۡمِنُواْ فَٱصۡبِرُواْ حَتَّىٰ یَحۡکُمَ ٱللَّهُ بَیۡنَنَاۚ وَهُوَ خَیۡرُ ٱلۡحَٰکِمِینَ ٨٧.

و اگر گروهی از شما به من ایمان می‌آورند و گروهی دیگر تکذیب می‌کنند بر ما لازم است تا در مقابل صبر کنیم و همه متنظر باشیم. تصدیق کنندگان متنظر پیروزی و فیصلۀ خدا عزوجل در بین ما و کافران باشند و تکذیب کنندگان منتظر عذاب دردناک، که خدای‌تعالی به زودی در بین ما حکم می‌کند و او بهترین حکم کنندگان است و حکم او حق، عدل و قاطع است و او در حکم خود هیچگاه ظلم و ستمی روا نمی‌دارد و از حق کسی نمی‌کاهد.

﴿۞قَالَ ٱلۡمَلَأُ ٱلَّذِینَ ٱسۡتَکۡبَرُواْ مِن قَوۡمِهِۦ لَنُخۡرِجَنَّکَ یَٰشُعَیۡبُ وَٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ مَعَکَ مِن قَرۡیَتِنَآ أَوۡ لَتَعُودُنَّ فِی مِلَّتِنَاۚ قَالَ أَوَلَوۡ کُنَّا کَٰرِهِینَ ٨٨.

رهبران مدین آنانی که پیامبر را تکذیب نموده در برابر حق از عناد کار گرفتند، گفتند: ای شعیب! رسالت خود را ترک کن ورنه حتماً تو و مؤمنان همراه تو را بیرون خواهیم کرد یا باید به ملت ما بازگردی و ملتی را که به سویش می‌خوانید کنار بگذارید. شعیب گفت: آیا چنین می‌کنید ولو ما ملت شما را دوست نداشته باشیم و یا نخواسته باشیم از دیار خود بیرون شویم؟

﴿قَدِ ٱفۡتَرَیۡنَا عَلَى ٱللَّهِ کَذِبًا إِنۡ عُدۡنَا فِی مِلَّتِکُم بَعۡدَ إِذۡ نَجَّىٰنَا ٱللَّهُ مِنۡهَاۚ وَمَا یَکُونُ لَنَآ أَن نَّعُودَ فِیهَآ إِلَّآ أَن یَشَآءَ ٱللَّهُ رَبُّنَاۚ وَسِعَ رَبُّنَا کُلَّ شَیۡءٍ عِلۡمًاۚ عَلَى ٱللَّهِ تَوَکَّلۡنَاۚ رَبَّنَا ٱفۡتَحۡ بَیۡنَنَا وَبَیۡنَ قَوۡمِنَا بِٱلۡحَقِّ وَأَنتَ خَیۡرُ ٱلۡفَٰتِحِینَ ٨٩.

یقیناً ما بر خدا عزوجل دروغ بربستیم و ادعای زور و بهتان کردیم اگر به سوی گناه شرک و گمراهی بزرگی که شما بر آن قرار دارید بازگردیم، به خصوص بعد از اینکه خدای‌تعالی ما را از این زور، بهتان و شرک به خدای رحمان رهائی بخشیده است. چگونه ما بعد از اینکه خدای‌تعالی ما را به رسالت و پیامبری گرامی داشته دوباره به سوی گمراهی بازگردیم؟! امکان ندارد ما فرومایگی را بر هدایت و سرکشی را بر رشد برگزینیم، آن‌هم بعد از اینکه خداوند عزوجل ما را به راه راست و برابر موفق ساخته است. مگر اینکه خداوند عزوجل چیزی را بخواهد که در چنین حالی او حاکم آن چیزی است که اراده می‌نماید و بر آنچه بخواهد حکم می‌کند، خدایی جز او نیست و او برهر چیزی اطلاع دارد و به دقایق امور و کلیات آن آگاهی دارد و بر هر نهان و آشکاری احاطه دارد، پس تمام اعتماد ما بر اوست و ما تمام امور خود را به او سپردیم که او برای ما کافی و بهترین وکیل است.

ای پروردگار! در بین ما و قوم تکذیب‌گر و گمراه ما داوری کن و ما را بر ایمان به خود و در تصدیق به پیامبر ثابت بدار و آن‌ها را بر کفر و تکذیب‌شان کیفر ده که تو بهترین کسی هستی که حکم می‌کند و عادل‌ترین فیصله‌کن می‌باشی.

﴿وَقَالَ ٱلۡمَلَأُ ٱلَّذِینَ کَفَرُواْ مِن قَوۡمِهِۦ لَئِنِ ٱتَّبَعۡتُمۡ شُعَیۡبًا إِنَّکُمۡ إِذٗا لَّخَٰسِرُونَ ٩٠.

اشراف کفار خطاب به پیروان خود گفتند اگر شما از شعیب در آنچه شما را از تکمیل پیمانه و وزن فرا می‌خواند پیروی کنید حتماً در تجارت خود زیان خواهید کرد و اگر از او در ایمان به خدا عزوجل پیروی کنید هلاک خواهید شد. آن‌ها این سخنان را براساس جهل، نادانی، دروغ و گمان می‌گفتند.

﴿فَأَخَذَتۡهُمُ ٱلرَّجۡفَةُ فَأَصۡبَحُواْ فِی دَارِهِمۡ جَٰثِمِینَ ٩١.

خدای‌تعالی بر آن‌ها زلزلۀ شدیدی را به سبب کفرشان فرستاد و آن‌ها در پی آن مردگان افتاده بر روی در خانه‌های خود شدند.

﴿ٱلَّذِینَ کَذَّبُواْ شُعَیۡبٗا کَأَن لَّمۡ یَغۡنَوۡاْ فِیهَاۚ ٱلَّذِینَ کَذَّبُواْ شُعَیۡبٗا کَانُواْ هُمُ ٱلۡخَٰسِرِینَ ٩٢.

آنانی که نافرمانی شعیب را کردند و آنچه را آورده بود رد نمودند بعد از اینکه خداوند عزوجل آن‌ها را هلاک کرد به گونه‌ای شدند که گویا هرگز زندگی نکرده و از نعمتی برخوردار نشدند پس آن‌ها واقعاً هلاک شده و تمام ممتلکات خود را از دست دادند و در آخرت نیز از جملۀ عذاب شوندگان خواهند بود.

﴿فَتَوَلَّىٰ عَنۡهُمۡ وَقَالَ یَٰقَوۡمِ لَقَدۡ أَبۡلَغۡتُکُمۡ رِسَٰلَٰتِ رَبِّی وَنَصَحۡتُ لَکُمۡۖ فَکَیۡفَ ءَاسَىٰ عَلَىٰ قَوۡمٖ کَٰفِرِینَ ٩٣.

شعیب از آن‌ها روی گردانید و گفت: من شما را از عذاب بیم داده و از عقاب ترسانیدم و رسالت را به شما رسانیده‌ام و در نصیحت شما سعی و تلاش کردم اکنون بر شما هرگز غمگین نخواهم بود و از آنچه به شما رسیده تأسف نخواهم خورد که شما به خاطر کفر خویش مستحق کیفر هستید و اوتعالی هرگز به بندگان خود ظلم نمی‌کند.

﴿وَمَآ أَرۡسَلۡنَا فِی قَرۡیَةٖ مِّن نَّبِیٍّ إِلَّآ أَخَذۡنَآ أَهۡلَهَا بِٱلۡبَأۡسَآءِ وَٱلضَّرَّآءِ لَعَلَّهُمۡ یَضَّرَّعُونَ ٩٤.

ما هیچ پیامبری را در هیچ شهری از شهرها نفرستادیم مگر اینکه اهل آن شهر را به فقر، مصیبت، بیماری و بلیات مبتلا نمودیم تا آن‌ها توبه کنند و به سوی خدای خود رجوع و در برابر او فروتن شده و ایمان آورند.

﴿ثُمَّ بَدَّلۡنَا مَکَانَ ٱلسَّیِّئَةِ ٱلۡحَسَنَةَ حَتَّىٰ عَفَواْ وَّقَالُواْ قَدۡ مَسَّ ءَابَآءَنَا ٱلضَّرَّآءُ وَٱلسَّرَّآءُ فَأَخَذۡنَٰهُم بَغۡتَةٗ وَهُمۡ لَا یَشۡعُرُونَ ٩٥.

سپس به آن‌ها غنای بعد از فقر، صحت بعد از بیماری و توان بعد از ناتوانی بخشیدیم تا اینکه تعدادشان بیشمار گشت. اما آن‌ها کفر ورزیدند و شکر نکردند، انکار کردند و ایمان نیاورده گفتند: این سنّت زندگی و عادت زمانه است، روزی برای تو و روزی بر علیه توست. آن‌ها پند نگرفته و از این غافل شدند که این ابتلاءات به خیر و شر، و شدّت و رخا از جانب خداست. چون مرتکب چنین کاری شدند آن‌ها را ناگهان به عذاب گرفتیم بدون اینکه قبلاً به آن‌ها هشدار داده باشیم. آن‌ها اصلاً آمدن عذاب را احساس نکردند تا اینکه ناگهان گرفت الهی به سراغ آن‌ها رفت و همه را درحالت غفلت‌شان نابود کرد.

﴿وَلَوۡ أَنَّ أَهۡلَ ٱلۡقُرَىٰٓ ءَامَنُواْ وَٱتَّقَوۡاْ لَفَتَحۡنَا عَلَیۡهِم بَرَکَٰتٖ مِّنَ ٱلسَّمَآءِ وَٱلۡأَرۡضِ وَلَٰکِن کَذَّبُواْ فَأَخَذۡنَٰهُم بِمَا کَانُواْ یَکۡسِبُونَ ٩٦.

و اگر اهل قریه‌ها به خدا عزوجل و پیامبران و کتاب‌هایش ایمان آورند و تقوای الهی را با انجام اوامر و اجتناب نواهی رعایت کنند حتماً خداوند عزوجل بر آن‌ها با نازل کردن باران پی‌درپی و مبارک، دروازه‌های رزق را خواهد گشود و از زمین برای آن‌ها انواع و اقسام نباتات را با میوه‌های گوناگون خواهد رویانید، ولی آن‌ها پیامبران را تکذیب نموده و از پروردگار خویش نافرمانی نمودند، این بود که خدای‌تعالی آن‌ها را به سبب گناهان‌شان کیفر داد و به سبب کفرشان عذاب نمود. پس طاعات سبب نزول خیرات و مخالفت از اوامر الهی سبب عقوبات است.

﴿أَفَأَمِنَ أَهۡلُ ٱلۡقُرَىٰٓ أَن یَأۡتِیَهُم بَأۡسُنَا بَیَٰتٗا وَهُمۡ نَآئِمُونَ ٩٧

آیا نزد اهل قریه‌ها امنیتی از این هست که به آن‌ها عذاب خدا عزوجل در حالتی که در شب خوابند فرا نرسد در حالی که به پروردگار خویش کفر ورزیده و پیامبرانش را تکذیب نموده‌اند؟

﴿أَوَ أَمِنَ أَهۡلُ ٱلۡقُرَىٰٓ أَن یَأۡتِیَهُم بَأۡسُنَا ضُحٗى وَهُمۡ یَلۡعَبُونَ ٩٨.

آیا نزد آن‌ها امنیتی از این هست که عذاب به سراغ آن‌ها در حالی نیاید که آن‌ها چاشتگاه در غفلت لهو و لعب خویش به سر می‌برند و غرق دنیای خویش‌اند؟

﴿أَفَأَمِنُواْ مَکۡرَ ٱللَّهِۚ فَلَا یَأۡمَنُ مَکۡرَ ٱللَّهِ إِلَّا ٱلۡقَوۡمُ ٱلۡخَٰسِرُونَ ٩٩.

آیا آن‌ها از استدراج خدا عزوجل برای خویش از دریچه‌ای که حساب نکنند و تدبیر هلاکت‌شان به گونه‌ای که ندانند در امان اند؟ هیچ‌کس در نفس خویش زیان کند و رشد خود را از دست دهد و عمل خود را گم و سعی خویش را باطل کند از گرفت خدای‌تعالی به گونۀ ناگهانی در امان نیست.

﴿أَوَ لَمۡ یَهۡدِ لِلَّذِینَ یَرِثُونَ ٱلۡأَرۡضَ مِنۢ بَعۡدِ أَهۡلِهَآ أَن لَّوۡ نَشَآءُ أَصَبۡنَٰهُم بِذُنُوبِهِمۡۚ وَنَطۡبَعُ عَلَىٰ قُلُوبِهِمۡ فَهُمۡ لَا یَسۡمَعُونَ ١٠٠.

آیا برای کسانی که بعد از اقوام هلاک شده آمده و جانشین آن‌ها شدند واضح و آشکار نشده که خدای‌تعالی توان این را دارد که آن‌ها را مانند گذشتگان به سبب گناهان‌شان هلاک کند. اگر آن‌ها بر اعراض خویش مداومت بخشند قلب‌های‌شان را قفل خواهیم نمود و در پی آن آن‌ها پند نمی‌گیرند، درک نمی‌کنند و نمی‌فهمند و به گونه‌ای که بپذیرند نمی‌شنوند.

﴿تِلۡکَ ٱلۡقُرَىٰ نَقُصُّ عَلَیۡکَ مِنۡ أَنۢبَآئِهَاۚ وَلَقَدۡ جَآءَتۡهُمۡ رُسُلُهُم بِٱلۡبَیِّنَٰتِ فَمَا کَانُواْ لِیُؤۡمِنُواْ بِمَا کَذَّبُواْ مِن قَبۡلُۚ کَذَٰلِکَ یَطۡبَعُ ٱللَّهُ عَلَىٰ قُلُوبِ ٱلۡکَٰفِرِینَ ١٠١.

این قریه‌ها را هلاک کردیم و شما را در جریان چگونگی این نابودی که به سبب گناهان‌شان صورت گرفت قرار دادیم تا گرفتن عبرت از آن‌ها تحقق پیدا کند. و ما پیامبران را با معجزات واضح و آشکار و دلائل قاطع فرستادیم. به حال آن‌ها مناسب این بود که بعد از آمدن معجزات ایمان بیاورند در حالی که قبل از این به تمام پیامبری‌های را تکذیب نمودند و آنگونه که خداوند عزوجل بر دل‌های کفار گذشته مُهر نهاد به همان‌سان بر دل‌های کفاری که در آینده می‌آیند مُهر خواهد نهاد. این سنّت و روشی است که همواره دوام دارد و کیفری است عادلانه؛ زیرا آن‌ها به خدا عزوجل و رسالت‌هایش کفر ورزیدند.

﴿وَمَا وَجَدۡنَا لِأَکۡثَرِهِم مِّنۡ عَهۡدٖۖ وَإِن وَجَدۡنَآ أَکۡثَرَهُمۡ لَفَٰسِقِینَ ١٠٢.

و ما نزد بسیاری از مردم وفای به عهد، ایمان به وعده، شکر در برابر نعمت و عملی به وصیت نیافتیم، بلکه اکثر آن‌ها را خارج از طاعت خدا عزوجل و کافر به اوتعالی و تکذیب کنندۀ پیامبری یافتیم. بنابراین مؤمن اندک و پرهیزگار نادر است.

﴿ثُمَّ بَعَثۡنَا مِنۢ بَعۡدِهِم مُّوسَىٰ بِ‍َٔایَٰتِنَآ إِلَىٰ فِرۡعَوۡنَ وَمَلَإِیْهِۦ فَظَلَمُواْ بِهَاۖ فَٱنظُرۡ کَیۡفَ کَانَ عَٰقِبَةُ ٱلۡمُفۡسِدِینَ ١٠٣.

سپس بعد از نوح، هود، صالح، لوط و شعیب، موسی علیهم السلامرا با معجزات واضح و آشکار مانند عصا، و ید بیضا به سوی فرعون سرکش و اشراف قومش فرستادیم ولی آن‌ها معجزات را انکار نموده و نشانه‌ها را تکذیب کردند و در زمین دست به فساد و تباهی زدند، پس تو بنگر که عاقبت آن‌ها چگونه است؟ در دنیا غرق خواهند شد و در آخرت خواهند سوخت.

﴿وَقَالَ مُوسَىٰ یَٰفِرۡعَوۡنُ إِنِّی رَسُولٞ مِّن رَّبِّ ٱلۡعَٰلَمِینَ ١٠٤.

موسی علیه السلام خطاب به فرعون گفت: مرا خداوند عزوجل فرستاده و من از جانب خود نیامده‌ام. او پروردگار عالمیان است نه تو ای بندۀ فقیر. به این ترتیب جلال و کمال را موسی به پروردگار و رسالت را به خود و گمراهی را به فرعون ثابت نمود.

﴿حَقِیقٌ عَلَىٰٓ أَن لَّآ أَقُولَ عَلَى ٱللَّهِ إِلَّا ٱلۡحَقَّۚ قَدۡ جِئۡتُکُم بِبَیِّنَةٖ مِّن رَّبِّکُمۡ فَأَرۡسِلۡ مَعِیَ بَنِیٓ إِسۡرَٰٓءِیلَ ١٠٥.

من بر خدای خود افترا نمی‌کنم و بر پروردگار خود دروغ نمی‌گویم بلکه سخن حق را می‌آورم و به صدق و راستی خبر می‌دهم. نزد من معجزۀ واضح و آشکاری مانند ید و عصا نیز هست. این معجزات از جانب خدایی است که شما را آفریده و روزی داده نه از جانب من. پس تو ای فرعون بنی اسرائیل را بگذار تا از مصر بیرون شوند و آن‌ها را از بردگی و زیر سلطۀ استبداد خود رها کن.

﴿قَالَ إِن کُنتَ جِئۡتَ بِ‍َٔایَةٖ فَأۡتِ بِهَآ إِن کُنتَ مِنَ ٱلصَّٰدِقِینَ ١٠٦.

فرعون خطاب به موسی علیه السلام گفت: اگر با تو معجزه‌ای از جانب پروردگار توست برای ما آشکار کن تا آن را ببینیم آن‌هم اگر راست می‌گوئی که تو پیامبری از جانب پروردگار خود می‌باشی!

﴿فَأَلۡقَىٰ عَصَاهُ فَإِذَا هِیَ ثُعۡبَانٞ مُّبِینٞ ١٠٧.

موسی علیه السلام عصایش را از دست خود انداخت، خدای‌تعالی آن عصا را تبدیل به ماری بزرگ، هشیار و ترسناک نمود در حالی که زندگی و خلقتش کاملاً واضح و هویدا بود.

﴿وَنَزَعَ یَدَهُۥ فَإِذَا هِیَ بَیۡضَآءُ لِلنَّٰظِرِینَ ١٠٨.

و موسی علیه السلام دست خود را از چاک گریبان خود بیرون کرد، پس ناگهان این دست به حدّی سفید و درخشنده بود که نور از آن می‌درخشید. این نور از اثر پیسی و کدام بیماری نه بلکه برای کسی که آن را مشاهده می‌کرد واضح و آشکار بود و بر هیچ کسی پوشیده نبود.

﴿قَالَ ٱلۡمَلَأُ مِن قَوۡمِ فِرۡعَوۡنَ إِنَّ هَٰذَا لَسَٰحِرٌ عَلِیمٞ ١٠٩.

رهبران قوم فرعون گفتند: همانا موسی جادوگری است که در سحر خویش مهارت دارد و به فُوت و فن آن کاملاً آشناست.

﴿یُرِیدُ أَن یُخۡرِجَکُم مِّنۡ أَرۡضِکُمۡۖ فَمَاذَا تَأۡمُرُونَ ١١٠.

موسی می‌خواهد شما را با جادوی خود از سرزمین مصر بیرون کند و خودش جانشین شما شود. فرعون گفت: ای بزرگان مرا به چه چیزی توصیه می‌کنید؟

﴿قَالُوٓاْ أَرۡجِهۡ وَأَخَاهُ وَأَرۡسِلۡ فِی ٱلۡمَدَآئِنِ حَٰشِرِینَ ١١١.

اشرافیان گفتند موسی و برادرش را مهلت بده و در کیفر دهی آنان عجله نکن و به هر شهری از شهرهای مصر کسانی را بفرست تا مردم را به سوی تو جمع کنند و شاهد این اجتماع بزرگ باشند.

﴿یَأۡتُوکَ بِکُلِّ سَٰحِرٍ عَلِیمٖ ١١٢.

همچنان برای تو هر جادو ماهر در فنون سحر و دانای اسرار آن را احضار کنند.

﴿وَجَآءَ ٱلسَّحَرَةُ فِرۡعَوۡنَ قَالُوٓاْ إِنَّ لَنَا لَأَجۡرًا إِن کُنَّا نَحۡنُ ٱلۡغَٰلِبِینَ ١١٣.

جادوگران خطاب به فرعون گفتند: آیا اگر موسی را شکست دهیم و جادویش را باطل کنیم به ما پاداشی می‌دهی؟

﴿قَالَ نَعَمۡ وَإِنَّکُمۡ لَمِنَ ٱلۡمُقَرَّبِینَ ١١٤.

فرعون برای جادوگران گفت: بلی شما هم پاداش خواهید داشت و هم از مقربین من خواهید بود، یعنی هم مال خواهید داشت و هم مقام و منزلت.

﴿قَالُواْ یَٰمُوسَىٰٓ إِمَّآ أَن تُلۡقِیَ وَإِمَّآ أَن نَّکُونَ نَحۡنُ ٱلۡمُلۡقِینَ ١١٥.

جادوگران خطاب به موسی علیه السلام گفتند: آیا تو اول عصایت را می‌افکنی یا ما آنچه را داریم بیندازیم.

﴿قَالَ أَلۡقُواْۖ فَلَمَّآ أَلۡقَوۡاْ سَحَرُوٓاْ أَعۡیُنَ ٱلنَّاسِ وَٱسۡتَرۡهَبُوهُمۡ وَجَآءُو بِسِحۡرٍ عَظِیمٖ ١١٦.

موسی علیه السلام گفت شما بیندازید. آن‌ها طناب‌ها و عصاهای خویش را انداختند و از طریق پنهان کاری، مکر و حیله دیدگان حاضران را تغییر دادند و در دل‌ها رعب و وحشت شدیدی ایجاد نمودند و در نظر مردم جادویی وحشتناک ایجاد کردند که مایۀ دهشت و شگفت حاضران شد.

﴿۞وَأَوۡحَیۡنَآ إِلَىٰ مُوسَىٰٓ أَنۡ أَلۡقِ عَصَاکَۖ فَإِذَا هِیَ تَلۡقَفُ مَا یَأۡفِکُونَ ١١٧.

موسی علیه السلام را امر کردیم تا عصایش را بیندازد و او انداخت پس ناگهان این عصا طناب‌ها و عصاهای آن‌ها را که با آن مردم را فریب داده و از طریق آن‌ها در دیدگان حاضرین تزویر نموده بودند بلعید.

﴿فَوَقَعَ ٱلۡحَقُّ وَبَطَلَ مَا کَانُواْ یَعۡمَلُونَ ١١٨.

حقیقتی که با موسی علیه السلام بود پیروز شد و باطل جادوگران فرعون ظاهر گردید.

﴿فَغُلِبُواْ هُنَالِکَ وَٱنقَلَبُواْ صَٰغِرِینَ ١١٩.

جادوگران فرعون در محضر مردم شکست خوردند و مغلوب و ذلیل شدند.

﴿وَأُلۡقِیَ ٱلسَّحَرَةُ سَٰجِدِینَ ١٢٠.

جادوگران در برابر خدا سجده‌کنان بر زمین افتادند و خداوند عزوجل پیامبر امین خویش را نصرت و یاری داد و کید و مکر فرعون لعین را باطل نمود. آن‌ها از این‌روی سجده کردند که حالت سجده بهترین حالت بنده با خالقش است.

﴿قَالُوٓاْ ءَامَنَّا بِرَبِّ ٱلۡعَٰلَمِینَ ١٢١.

جادوگران گفتند: ما به خدای یگانه که شریکی جز او نیست ایمان آوردیم و او کسی است که جهان را آفریده نه تو ای فرعون و کسی که ایجادگر باشد به اینکه پرستش شود سزاوارتر است.

﴿رَبِّ مُوسَىٰ وَهَٰرُونَ ١٢٢.

او خدایی است که موسی و هارون را آفریده پس سجده برای خداست نه آن دو.

﴿قَالَ فِرۡعَوۡنُ ءَامَنتُم بِهِۦ قَبۡلَ أَنۡ ءَاذَنَ لَکُمۡۖ إِنَّ هَٰذَا لَمَکۡرٞ مَّکَرۡتُمُوهُ فِی ٱلۡمَدِینَةِ لِتُخۡرِجُواْ مِنۡهَآ أَهۡلَهَاۖ فَسَوۡفَ تَعۡلَمُونَ ١٢٣.

فرعون برای جادوگران گفت: چگونه موسی علیه السلام را تصدیق می‌کنید در حالی که من به شما اجازۀ چنین کاری را نداده‌ام؟ این یک حیله و نیرنگ از جانب شماست تا مردم را از مصر بیرون کنید. به زودی خواهید دانست شما را دچار چه عذاب و کیفر دردناکی می‌سازم.

این عادت طاغوتیان است که هرگاه از ارائۀ حجّت و برهان عاجز شوند دست به تهدید می‌زنند.

﴿لَأُقَطِّعَنَّ أَیۡدِیَکُمۡ وَأَرۡجُلَکُم مِّنۡ خِلَٰفٖ ثُمَّ لَأُصَلِّبَنَّکُمۡ أَجۡمَعِینَ ١٢٤.

به زودی و به نشانۀ کریه ساختن و به منظور کیفر دهی به شما، دست راست و پای چپ‌تان را قطع خواهم کرد و سپس هریکی را بر تنۀ درختان خرما آویزان خواهم نمود تا در این حالت بمیرید و عبرتی برای بعد از خویش واقع شوید.

﴿قَالُوٓاْ إِنَّآ إِلَىٰ رَبِّنَا مُنقَلِبُونَ ١٢٥.

جادوگران گفتند: به زودی ما و تو نزد پادشاه پادشاهان در روز رستاخیز بزرگ جمع خواهیم شد تا هریکی را مطابق عملش کیفر دهد.

﴿وَمَا تَنقِمُ مِنَّآ إِلَّآ أَنۡ ءَامَنَّا بِ‍َٔایَٰتِ رَبِّنَا لَمَّا جَآءَتۡنَاۚ رَبَّنَآ أَفۡرِغۡ عَلَیۡنَا صَبۡرٗا وَتَوَفَّنَا مُسۡلِمِینَ ١٢٦.

تو بر ما عیبی نگرفتی جز اینکه ما خدای را به یگانگی یاد نموده و موسی علیه السلام و معجزاتش را تصدیق نمودیم. پروردگارا! بر ما جام صبر بسیاری را بریزان تا بتوانیم در برابر تعذیب این طاغوت سرکش صبر کنیم که از طریق ایمان و صبر انسان به پیروزی می‌رسد و از تو ای خدا می‌خواهیم تا ما را بر دین خود تا فرا رسیدن مرگ ثابت و استوار بداری و در فتنه و انحراف نیندازی.

﴿وَقَالَ ٱلۡمَلَأُ مِن قَوۡمِ فِرۡعَوۡنَ أَتَذَرُ مُوسَىٰ وَقَوۡمَهُۥ لِیُفۡسِدُواْ فِی ٱلۡأَرۡضِ وَیَذَرَکَ وَءَالِهَتَکَۚ قَالَ سَنُقَتِّلُ أَبۡنَآءَهُمۡ وَنَسۡتَحۡیِۦ نِسَآءَهُمۡ وَإِنَّا فَوۡقَهُمۡ قَٰهِرُونَ ١٢٧.

رؤسای کفار خطاب به فرعون گفتند: آیا موسی و مؤمنان همراهش را زنده می‌گذاری تا مردم را از عبادت تو بازدارند و باورهای‌شان را تغییر دهند و تو و آنچه را می‌پرستی رها کند؟ فرعون گفت: به زودی فرزندان پسرشان را ذبح خواهیم کرد و دختران‌شان را به منظور خدمت زنده نگه خواهیم داشت در حالی که ما بر آن‌ها مسلط خواهیم بود و آن‌ها نمی‌توانند ما را از کاری عاجز بسازند.

﴿قَالَ مُوسَىٰ لِقَوۡمِهِ ٱسۡتَعِینُواْ بِٱللَّهِ وَٱصۡبِرُوٓاْۖ إِنَّ ٱلۡأَرۡضَ لِلَّهِ یُورِثُهَا مَن یَشَآءُ مِنۡ عِبَادِهِۦۖ وَٱلۡعَٰقِبَةُ لِلۡمُتَّقِینَ ١٢٨.

موسی علیه السلام زمانی که تهدید را شنید خطاب به قوم خود گفت: از خدا عزوجل استعانت بجوئید و در راه ثبات بر دینش و در برابر آزار و اذیت دشمن از صبر کار بگیرید که زمین از آن فرعون نیست، بلکه از آن خدای یگانه است و او بندگان نیکوکار خود را در جهت سکنی گزینی در زمین قدرت می‌دهد. زمین برای کسی که از آزار و اذیت هجرت کند فراخ است و خاتمۀ نیکو و پایان ستوده همیشه از آن دوستان صادق خدا عزوجل و حزب اوست که رستگارانند و گردش بد روزگار بر دشمنان کافرش می‌باشد.

﴿قَالُوٓاْ أُوذِینَا مِن قَبۡلِ أَن تَأۡتِیَنَا وَمِنۢ بَعۡدِ مَا جِئۡتَنَاۚ قَالَ عَسَىٰ رَبُّکُمۡ أَن یُهۡلِکَ عَدُوَّکُمۡ وَیَسۡتَخۡلِفَکُمۡ فِی ٱلۡأَرۡضِ فَیَنظُرَ کَیۡفَ تَعۡمَلُونَ ١٢٩.

بنی اسرائیل به موسی علیه السلام گفتند: ما قبل و بعد از رسالت تو از سوی فرعون و لشکریانش اذیت شدیم و عذاب بر ما زیاد شد و تمام حیله‌ها بر ما محدود گردید. موسی علیه السلام خطاب به آن‌ها گفت: امیدوارم خدای‌تعالی دشمن‌تان فرعون و مددگارانش را نابود کند و شما را در زمین قدرت دهد تا شما را بیازماید و ببیند چه کسی هنگام مصیبت صبر می‌کند و در رخا و آسایش شکر می‌نماید؛ زیرا عبودیت خدا عزوجل هم در حالت شدّت است و هم در حالت آسانی.

﴿وَلَقَدۡ أَخَذۡنَآ ءَالَ فِرۡعَوۡنَ بِٱلسِّنِینَ وَنَقۡصٖ مِّنَ ٱلثَّمَرَٰتِ لَعَلَّهُمۡ یَذَّکَّرُونَ ١٣٠.

خداوند عزوجل آل فرعون را با خشک‌سالی، کمبود باران، کمبود میوه‌ها و حبوبات از طریق آفت‌زدگی و تلف غله‌جات عذاب کرد تا آن‌ها از پروردگار خود بترسند و از گناهان خویش توبه کنند که کیفرها در واقع شلاق‌هایی است که زندگان آن را درک می‌کنند، اما کسانی که قلب‌های‌شان مرده است، پس هیچگاه زخم برای مرده مایۀ درد و رنج نیست.

﴿فَإِذَا جَآءَتۡهُمُ ٱلۡحَسَنَةُ قَالُواْ لَنَا هَٰذِهِۦۖ وَإِن تُصِبۡهُمۡ سَیِّئَةٞ یَطَّیَّرُواْ بِمُوسَىٰ وَمَن مَّعَهُۥٓۗ أَلَآ إِنَّمَا طَٰٓئِرُهُمۡ عِندَ ٱللَّهِ وَلَٰکِنَّ أَکۡثَرَهُمۡ لَا یَعۡلَمُونَ ١٣١.

پس هرگاه که به آن‌ها میوجات و نباتات و نعمت‌ها و غله‌جات برسد می‌گویند: ما مستحق چنین چیزی بودیم و از طریق سعی و تلاش خود این‌ها را به دست آوردیم، ولی هرگاه به آن‌ها مصیبت برسد، به موسی علیه السلام و مؤمنان همراهش بدشگونی می‌زنند در حالی که بدی اقبال‌شان بر آن‌ها نوشته و مقدر شده؛ زیرا این خدای‌تعالی است که خیر و شر را برای آن‌ها مقدر فرموده است، ولی اکثر آن‌ها نمی‌دانند که همۀ پدیده‌ها از نعمت گرفته تا نقمت به قضای و قدری محکم صورت گرفته است.

﴿وَقَالُواْ مَهۡمَا تَأۡتِنَا بِهِۦ مِنۡ ءَایَةٖ لِّتَسۡحَرَنَا بِهَا فَمَا نَحۡنُ لَکَ بِمُؤۡمِنِینَ ١٣٢.

اتباع فرعون به موسی علیه السلام گفتند: به هر اندازه که معجزه بیاوری تا ما را از دین ما باز داری و در ملت ما فریمان دهی بازهم ما بر آنچه در آن قرار داریم ثابت و استوار خواهیم بود و تو را تصدیق نخواهیم کرد. زمانی که اهل باطل در باطل خویش چنین ثابت و استوار باشند پس اهل حق بر اینکار اولی‌تر اند.

﴿فَأَرۡسَلۡنَا عَلَیۡهِمُ ٱلطُّوفَانَ وَٱلۡجَرَادَ وَٱلۡقُمَّلَ وَٱلضَّفَادِعَ وَٱلدَّمَ ءَایَٰتٖ مُّفَصَّلَٰتٖ فَٱسۡتَکۡبَرُواْ وَکَانُواْ قَوۡمٗا مُّجۡرِمِینَ ١٣٣.

پس ما بر قوم فرعون باران بنیان بر انداز، تباهگر و تلف ساز و ملخ را فرستادیم که تمام کشتزارها و میوه‌های آن‌ها را نیست و نابود کرد، همچنانی که در اجسام‌شان شپش را قرار دادیم که اجسام‌شان را اذیت می‌کرد و قورباغه که در لابلای خانه‌های‌شان مایۀ آزارشان شده بود و خونی که آب را بر آنان فاسد کرد و زندگی را بر آنان دشوار نمود.

همۀ این کیفرها به وضوح دلالت بر قدرت خدای‌تعالی و سلطنت عظیم او می‌نماید ولی آن‌ها از جبروت کار گرفته و تکبر کردند و توبه و رجوع ننمودند؛ زیرا گرایش به جرم و جنایت در آن‌ها جای گرفته و خباثت صفتی لازم و همراه‌شان شده بود.

﴿وَلَمَّا وَقَعَ عَلَیۡهِمُ ٱلرِّجۡزُ قَالُواْ یَٰمُوسَى ٱدۡعُ لَنَا رَبَّکَ بِمَا عَهِدَ عِندَکَۖ لَئِن کَشَفۡتَ عَنَّا ٱلرِّجۡزَ لَنُؤۡمِنَنَّ لَکَ وَلَنُرۡسِلَنَّ مَعَکَ بَنِیٓ إِسۡرَٰٓءِیلَ ١٣٤.

و چون خدای‌تعالی قوم فرعون را به عذاب گرفتار کرد گفتند ای موسی! خدایت را با اختصاصی که در نبوت به تو داده دعا کن تا عذاب را از ما دفع کند و ما تعهد می‌کنیم که اگر چنین شود تو را تصدیق می‌نمائیم و از تو پیروی می‌کنیم و بنی اسرائیل را از اقامت جبری در مصر رها می‌نمائیم و می‌گذاریم هرجایی که می‌خواهی آنان را با خود ببری.

این‌ها وعده‌هایی است که از سوی سرکشان هنگام سختی‌ها بروز می‌کند.

﴿فَلَمَّا کَشَفۡنَا عَنۡهُمُ ٱلرِّجۡزَ إِلَىٰٓ أَجَلٍ هُم بَٰلِغُوهُ إِذَا هُمۡ یَنکُثُونَ ١٣٥.

و چون خداوند عزوجل برای مدتی و تا هنگام فرا رسیدن موعد غرق شدن‌شان عذاب را برداشت، بازهم آن‌ها دست به خیانت در عهد و پیمان زده و قرار داد خود را شکستند و دوباره به سوی تکذیب و ممانعت از راه حق روی آوردند.

﴿فَٱنتَقَمۡنَا مِنۡهُمۡ فَأَغۡرَقۡنَٰهُمۡ فِی ٱلۡیَمِّ بِأَنَّهُمۡ کَذَّبُواْ بِ‍َٔایَٰتِنَا وَکَانُواْ عَنۡهَا غَٰفِلِینَ ١٣٦.

و چون پیمان‌شکنی نموده و به مخالفت امر پرداختند از آن‌ها گرفتیم و در دریا غرق‌شان کردیم؛ زیرا آن‌ها آیات و نشانه‌ها را تکذیب نموده و از قبول معجزات روی گردانیدند و از طاعت غافل شدند.

﴿وَأَوۡرَثۡنَا ٱلۡقَوۡمَ ٱلَّذِینَ کَانُواْ یُسۡتَضۡعَفُونَ مَشَٰرِقَ ٱلۡأَرۡضِ وَمَغَٰرِبَهَا ٱلَّتِی بَٰرَکۡنَا فِیهَاۖ وَتَمَّتۡ کَلِمَتُ رَبِّکَ ٱلۡحُسۡنَىٰ عَلَىٰ بَنِیٓ إِسۡرَٰٓءِیلَ بِمَا صَبَرُواْۖ وَدَمَّرۡنَا مَا کَانَ یَصۡنَعُ فِرۡعَوۡنُ وَقَوۡمُهُۥ وَمَا کَانُواْ یَعۡرِشُونَ ١٣٧.

و ما بنی اسرائیل را که مستضعف و مقهور بودند میراث بر مصر و شام ساختیم، شام که در آن با آب زیاد و میوه‌ها و درختان با کیفیت برکت نهادیم و وعدۀ خدا عزوجل به بنی اسرائیل در نجات‌شان و هلاک فرعون و لشکریانش و جانشینی در زمین تحقق یافت، چون آن‌ها در برابر مصیبت‌ها و مشکلات صبر کردند و خدای‌تعالی فرعون و قومش را و همچنان خانه‌ها و قصرها و مسکن‌های محکم و دژهای‌شان را نابود کرد. آن‌ها از داربست‌های انگور و درختان برای خود ساختمان می‌ساختند، پس خداوند عزوجل بناها و بوستان‌های غنی‌شان را از آنان گرفت.

﴿وَجَٰوَزۡنَا بِبَنِیٓ إِسۡرَٰٓءِیلَ ٱلۡبَحۡرَ فَأَتَوۡاْ عَلَىٰ قَوۡمٖ یَعۡکُفُونَ عَلَىٰٓ أَصۡنَامٖ لَّهُمۡۚ قَالُواْ یَٰمُوسَى ٱجۡعَل لَّنَآ إِلَٰهٗا کَمَا لَهُمۡ ءَالِهَةٞۚ قَالَ إِنَّکُمۡ قَوۡمٞ تَجۡهَلُونَ ١٣٨.

و برای آن‌ها عبور از کانال سوئز را به سلامتی آسان ساختیم و آن‌ها در مسیر خود به بت‌پرستان بر خورده خطاب به موسی علیه السلام گفتند: ای موسی! ما می‌خواهیم مانند این‌ها خدایانی داشته باشیم. موسی علیه السلام به آن‌ها گفت: شما واقعاً در لزوم توحید الوهیت و ربوبیت خدا و شریک نیاوردن به او جاهل و نادانید

﴿إِنَّ هَٰٓؤُلَآءِ مُتَبَّرٞ مَّا هُمۡ فِیهِ وَبَٰطِلٞ مَّا کَانُواْ یَعۡمَلُونَ ١٣٩.

عبادت این بت‌پرستان در زیان و عمل‌شان باطل و تلاش‌شان مردود است؛ زیرا عمل مشرک کلاً از بین می‌رود.

﴿قَالَ أَغَیۡرَ ٱللَّهِ أَبۡغِیکُمۡ إِلَٰهٗا وَهُوَ فَضَّلَکُمۡ عَلَى ٱلۡعَٰلَمِینَ ١٤٠.

آیا برای شما خدایی غیر از خدا بطلبم تا شما عبادتش کنید؟ آیا کسی غیر از خدا مستحق طاعت و به یگانگی پرستش کردن است؟ او کسی است که شما را بر عالمیان زمان‌تان برتری داده پس این حق اوست که به تنهائی عبادت شود.

﴿وَإِذۡ أَنجَیۡنَٰکُم مِّنۡ ءَالِ فِرۡعَوۡنَ یَسُومُونَکُمۡ سُوٓءَ ٱلۡعَذَابِ یُقَتِّلُونَ أَبۡنَآءَکُمۡ وَیَسۡتَحۡیُونَ نِسَآءَکُمۡۚ وَفِی ذَٰلِکُم بَلَآءٞ مِّن رَّبِّکُمۡ عَظِیمٞ ١٤١.

و یاد آورید روزی را که خدای‌تعالی شما را از خشم فرعون و قومش بعد از اینکه به شما انواع و اقسام عذاب را چشانیدند نجات داد. آن‌ها مردان‌تان را ذبح می‌کردند و زنان‌تان را به منظور خدمت خویش زنده نگه می‌داشتند در حالی که در این نجات دادن و حمایت کردن از این همه ضرر و زیان، ابتلا و امتحانی برای شما بود تا او را در برابر نعمت‌هایش شکر کنید. و چون شما را از عذاب نجات داد همواره به یادش باشید.

﴿۞وَوَٰعَدۡنَا مُوسَىٰ ثَلَٰثِینَ لَیۡلَةٗ وَأَتۡمَمۡنَٰهَا بِعَشۡرٖ فَتَمَّ مِیقَٰتُ رَبِّهِۦٓ أَرۡبَعِینَ لَیۡلَةٗۚ وَقَالَ مُوسَىٰ لِأَخِیهِ هَٰرُونَ ٱخۡلُفۡنِی فِی قَوۡمِی وَأَصۡلِحۡ وَلَا تَتَّبِعۡ سَبِیلَ ٱلۡمُفۡسِدِینَ ١٤٢.

و ما موسی علیه السلام را پیش از آنکه با او سخن بگوئیم سی شب موعد دادیم تا در این شب‌ها عبادت کند و بر این سی شب، ده شب دیگر افزودیم که به این ترتیب چهل شب شد. موسی علیه السلام برادرش هارون علیه السلام را وصیت کرد تا در مدتی که او جهت سخن با خدا عزوجل می‌رود، خلیفه‌اش در میان بنی اسرائیل باشد و به اقامۀ امور آن‌ها براساس عدالت، نرمی و اصلاح بپردازد و در انجام گناهان با آن‌ها همراهی ننموده و ارتکاب ظلم و ستم کمک‌شان نکند و یا در برابر منکرشان شکوت ننماید.

﴿وَلَمَّا جَآءَ مُوسَىٰ لِمِیقَٰتِنَا وَکَلَّمَهُۥ رَبُّهُۥ قَالَ رَبِّ أَرِنِیٓ أَنظُرۡ إِلَیۡکَۚ قَالَ لَن تَرَىٰنِی وَلَٰکِنِ ٱنظُرۡ إِلَى ٱلۡجَبَلِ فَإِنِ ٱسۡتَقَرَّ مَکَانَهُۥ فَسَوۡفَ تَرَىٰنِیۚ فَلَمَّا تَجَلَّىٰ رَبُّهُۥ لِلۡجَبَلِ جَعَلَهُۥ دَکّٗا وَخَرَّ مُوسَىٰ صَعِقٗاۚ فَلَمَّآ أَفَاقَ قَالَ سُبۡحَٰنَکَ تُبۡتُ إِلَیۡکَ وَأَنَا۠ أَوَّلُ ٱلۡمُؤۡمِنِینَ ١٤٣.

و چون موسی علیه السلام به میعادگاه آمد و خداوند عزوجل بدون واسطه با او سخن گفت، طمع موسی علیه السلام در فضل الهی بیشتر شد و از خداوند عزوجل خواست تا خود را به وی نشان دهد. خدای‌تعالی خبر داد که او هرگز نمی‌تواند او را ببیند، زیرا حق‌تعالی در دنیا دیده نمی‌شود؛ بلکه در آخرت آن‌هم فقط مؤمنان او را می‌بینند ولی موسی علیه السلام را امر کرد تا به سوی کوه بنگرد طوری که اگر کوه در جای خود باقی ماند او نیز می‌تواند پروردگار خود را ببیند ولی اگر کوه به خاطر تجلی خدا عزوجل از هم فرو پاشید و متلاشی شد، از باب اولی موسی علیه السلام نمی‌تواند پروردگار را نظر به عظمتی که دارد ببیند. پس چون خداوند عزوجل به کوه تجلی کرد، کوه از جایش برکند و متلاشی شد. موسی علیه السلام چون این صحنه هولناک را دید بی‌هوش افتاد و زمانی که به هوش آمد گفت: پروردگارا تو پاک و منزهی از اینکه در دنیا دیده شوی و من اولین کس از میان قوم خود هستم که به این امر باور دارم که تو ای خدا عزوجل پروردگار عالمیان و خدای اولین و آخرینی.

﴿قَالَ یَٰمُوسَىٰٓ إِنِّی ٱصۡطَفَیۡتُکَ عَلَى ٱلنَّاسِ بِرِسَٰلَٰتِی وَبِکَلَٰمِی فَخُذۡ مَآ ءَاتَیۡتُکَ وَکُن مِّنَ ٱلشَّٰکِرِینَ ١٤٤.

خداوند عزوجل گفت: ای موسی! من تو را بر سائر مردم با رسالت و پیامبری برگزیدم و با سخن خویش گرامی‌ات داشتم پس تو این نعمت‌ها را توأم با شکر بپذیر و غیر از این‌ها طالب امور دیگری که طلب آن نیکو نیست مباش، اموری مانند رؤیت خدا، که تو نعمت‌های بزرگ و دست‌های سخاوتمند داری.

﴿وَکَتَبۡنَا لَهُۥ فِی ٱلۡأَلۡوَاحِ مِن کُلِّ شَیۡءٖ مَّوۡعِظَةٗ وَتَفۡصِیلٗا لِّکُلِّ شَیۡءٖ فَخُذۡهَا بِقُوَّةٖ وَأۡمُرۡ قَوۡمَکَ یَأۡخُذُواْ بِأَحۡسَنِهَاۚ سَأُوْرِیکُمۡ دَارَ ٱلۡفَٰسِقِینَ ١٤٥.

و ما برای موسی علیه السلام در تورات همه چیز اعم از ترغیب، ترهیب و احکام را نوشتیم پس تو ای موسی علیه السلام این احکام را با جدیت و تصمیم قاطع و تلاش و کوشش محکم بگیر و بنی اسرائیل را وصیت کن تا بهترین‌ها را از تورات بر گزینند، به عنوان مثال عفو را به جای انتقام و فروبردن خشم را به جای خشونت و مهلت دادن به کسی که در تنگنا قرار گرفته در عوض تعجیل در مؤاخذۀ او. به زودی من محل کشمکش ستمگران و دیار کفار را ظاهر خواهم ساخت تا شما از آنچه می‌نگرید عبرت بگیرید.

﴿سَأَصۡرِفُ عَنۡ ءَایَٰتِیَ ٱلَّذِینَ یَتَکَبَّرُونَ فِی ٱلۡأَرۡضِ بِغَیۡرِ ٱلۡحَقِّ وَإِن یَرَوۡاْ کُلَّ ءَایَةٖ لَّا یُؤۡمِنُواْ بِهَا وَإِن یَرَوۡاْ سَبِیلَ ٱلرُّشۡدِ لَا یَتَّخِذُوهُ سَبِیلٗا وَإِن یَرَوۡاْ سَبِیلَ ٱلۡغَیِّ یَتَّخِذُوهُ سَبِیلٗاۚ ذَٰلِکَ بِأَنَّهُمۡ کَذَّبُواْ بِ‍َٔایَٰتِنَا وَکَانُواْ عَنۡهَا غَٰفِلِینَ ١٤٦.

من حتماً فهم و درک آیات و فقه نصوص وحی را از هر متکبر، در حجاب و پرده قرار خواهم داد، بگونه‌ای که هر آیه و نشانه‌ای را مشاهده کنند و هر دلیلی بر عظمت و قدرت و حکمت خدای‌تعالی بنگرند تصدیق نخواهند کرد، و هرگاه راه رشد و هدایت را ببینند از آن روی می‌گردانند و آن را برای خود به عنوان راه برنمی‌گزینند و در مقابل، هرگاه راه سرکشی و گمراه‌گری را ملاحظه کنند آن را برای خود راه می‌گیرند، این‌ها همه روی این علت است که از آن‌ها فهم حقایق نظر به تکذیب آیات و اعراض از معجزات و غفلت، در حجاب قرار داده شده است.

﴿وَٱلَّذِینَ کَذَّبُواْ بِ‍َٔایَٰتِنَا وَلِقَآءِ ٱلۡأٓخِرَةِ حَبِطَتۡ أَعۡمَٰلُهُمۡۚ هَلۡ یُجۡزَوۡنَ إِلَّا مَا کَانُواْ یَعۡمَلُونَ ١٤٧.

و آنانی که آیاتی را که پیامبران بر آن فرستاده شده‌اند و روز آخرت را تکذیب کنند، خداوند عزوجل تمام حسنات آن‌ها را، مانند احترام به مهمان و یاری مظلوم و نیکی به والدین و از این قبیل، باطل می‌نماید و آن‌ها هیچگاه جزیر گناهی که کرده‌اند کیفر نمی‌بینند.

﴿وَٱتَّخَذَ قَوۡمُ مُوسَىٰ مِنۢ بَعۡدِهِۦ مِنۡ حُلِیِّهِمۡ عِجۡلٗا جَسَدٗا لَّهُۥ خُوَارٌۚ أَلَمۡ یَرَوۡاْ أَنَّهُۥ لَا یُکَلِّمُهُمۡ وَلَا یَهۡدِیهِمۡ سَبِیلًاۘ ٱتَّخَذُوهُ وَکَانُواْ ظَٰلِمِینَ ١٤٨.

و چون موسی علیه السلام به منظور مناجات عازم طور شد، بنی اسرائیل از زیورات، تندیسی به شکل گوساله ساختند که دارای صدا بود و هرگاه در آن دمیده می‌شد آواز سر می‌داد. این یک جماد گنگ بود که با آن‌ها سخن نمی‌گفت و توان ارشاد و رهنمایی آن‌ها را نداشت. آن‌ها آن را برای خود به عنوان خدا عزوجل برگزیدند و به این ترتیب با شرک، بر خویشتن ظلم و ستم روا داشتند.

﴿وَلَمَّا سُقِطَ فِیٓ أَیۡدِیهِمۡ وَرَأَوۡاْ أَنَّهُمۡ قَدۡ ضَلُّواْ قَالُواْ لَئِن لَّمۡ یَرۡحَمۡنَا رَبُّنَا وَیَغۡفِرۡ لَنَا لَنَکُونَنَّ مِنَ ٱلۡخَٰسِرِینَ ١٤٩.

و چون آن بت را پرستیدند و قدم به راه خطا برداشتند پشیمان شده و یقین کردند که در عمل خود دچار خطا و اشتباه شده‌اند، از این‌روی رجوع و توبه نموده گفتند: اگر خدای‌تعالی از سر تقصیرات ما در نگذرد و ما را در آنچه مرتکب شدیم نبخشد و گناهان ما را محو ننماید، حتماً از هلاک شوندگان خواهیم بود. بدی عملکرد ما موجب عذاب بزرگ از جانب پروردگار ماست.

﴿وَلَمَّا رَجَعَ مُوسَىٰٓ إِلَىٰ قَوۡمِهِۦ غَضۡبَٰنَ أَسِفٗا قَالَ بِئۡسَمَا خَلَفۡتُمُونِی مِنۢ بَعۡدِیٓۖ أَعَجِلۡتُمۡ أَمۡرَ رَبِّکُمۡۖ وَأَلۡقَى ٱلۡأَلۡوَاحَ وَأَخَذَ بِرَأۡسِ أَخِیهِ یَجُرُّهُۥٓ إِلَیۡهِۚ قَالَ ٱبۡنَ أُمَّ إِنَّ ٱلۡقَوۡمَ ٱسۡتَضۡعَفُونِی وَکَادُواْ یَقۡتُلُونَنِی فَلَا تُشۡمِتۡ بِیَ ٱلۡأَعۡدَآءَ وَلَا تَجۡعَلۡنِی مَعَ ٱلۡقَوۡمِ ٱلظَّٰلِمِینَ ١٥٠.

و چون موسی علیه السلام از مناجات پروردگار خود فارغ شد، به سوی قومش غضبناک بازگشت، در حالی که بر گوساله‌پرستی آن‌ها حزین و غمگین بود خطاب به آن‌ها گفت: چقدر بد است این عملکرد شما که در غیاب من گوساله‌پرست شدید؟ آیا در امر پروردگار خود و میعادش که مرا براساس آن چهل روز میعاد گذاشت پیشی گرفتید و منتظر عودت من باقی نماندید و چون نیامدم غیر خدا را عبادت کردید؟ او همچنان موی سر برادرش هارون را گرفت و به شدّت کشید و او را از اینکه در برابر این عملکرد بنی اسرائیل از نرمی کار گرفته بود مورد سرزنش قرار داد. هارون خطاب به برادر گفت: ای برادر ناتنی! در حق من نرمی کن و از حلم کار بگیر که بنی اسرائیل من را تنها و ضعیف یافتند و حتی خواستند به قتل برسانند، بناء تو آن‌ها را با توهین به من خوشحال نساز که من هرگز با آن‌ها در گوساله‌پرستی اشتراک نکردم و از این عملکرد آن‌ها راضی نیز نشدم و حتی بر آن‌ها این کار را رد نموده و من از آن کاملاً بیزارم.

﴿قَالَ رَبِّ ٱغۡفِرۡ لِی وَلِأَخِی وَأَدۡخِلۡنَا فِی رَحۡمَتِکَۖ وَأَنتَ أَرۡحَمُ ٱلرَّٰحِمِینَ ١٥١.

موسی علیه السلام گفت: پروردگارا! کاری را که در حق برادر خود انجام دادم بر من ببخش و برادرم را از کوتاهیی که انجام داده مغفرت کن و ما را تحت پوشش رحمت واسع و حلم بسیار خود قرار بده که تو مهربان‌ترین مهربانانی و گرامی‌ترین کسی هستی که از دیگران درمی‌گذرد و رحمت تو تمام زمین و آسمان را پُر نموده است.

﴿إِنَّ ٱلَّذِینَ ٱتَّخَذُواْ ٱلۡعِجۡلَ سَیَنَالُهُمۡ غَضَبٞ مِّن رَّبِّهِمۡ وَذِلَّةٞ فِی ٱلۡحَیَوٰةِ ٱلدُّنۡیَاۚ وَکَذَٰلِکَ نَجۡزِی ٱلۡمُفۡتَرِینَ ١٥٢.

آنانی که گوساله را پرستش کرده‌اند خداوند عزوجل در آخرت بر آن‌ها غضب و عذاب دردناک خود را سرازیر خواهد کرد، چنان‌چه در دنیا نیز ذلت، خواری و فرومایگی را به آنان خواهد رسانید.

مانند این کیفر تمام تکذیب‌گرانی مجازات خواهند شد که بر خدا از طریق عبادت غیر از او و یا شرک و یا توصیف او به آنچه مجاز نیست دست به تکذیب زده‌اند.

﴿وَٱلَّذِینَ عَمِلُواْ ٱلسَّیِّ‍َٔاتِ ثُمَّ تَابُواْ مِنۢ بَعۡدِهَا وَءَامَنُوٓاْ إِنَّ رَبَّکَ مِنۢ بَعۡدِهَا لَغَفُورٞ رَّحِیمٞ ١٥٣.

و هر کس مرتکب گناهان شود و در پی آن توبه کند، خدای‌تعالی توبه‌اش را می‌پذیرد به شرط آنکه این توبه توأم با ایمان صادقانه به خدا عزوجل پیامبران و کتاب‌هایش باشد. خداوند عزوجل بعد از این توبه گناهان‌شان را می‌بخشد و همه را مشمول رحمت واسع خود قرار می‌دهد؛ زیرا او بسیار بخشنده و مهربان است.

﴿وَلَمَّا سَکَتَ عَن مُّوسَى ٱلۡغَضَبُ أَخَذَ ٱلۡأَلۡوَاحَۖ وَفِی نُسۡخَتِهَا هُدٗى وَرَحۡمَةٞ لِّلَّذِینَ هُمۡ لِرَبِّهِمۡ یَرۡهَبُونَ ١٥٤.

و چون از موسی علیه السلام غضب دور گشت الواح کتاب‌هایی را که در هنگامی خشم دور افگنده بود دوباره برداشت. الواحی که شامل ارشادات، موعظه‌ها، احکام تفصیلی، بشارت و رحمت واسع برای کسانی بود که از پروردگار و مولا و خدای خویش می‌ترسند.

﴿وَٱخۡتَارَ مُوسَىٰ قَوۡمَهُۥ سَبۡعِینَ رَجُلٗا لِّمِیقَٰتِنَاۖ فَلَمَّآ أَخَذَتۡهُمُ ٱلرَّجۡفَةُ قَالَ رَبِّ لَوۡ شِئۡتَ أَهۡلَکۡتَهُم مِّن قَبۡلُ وَإِیَّٰیَۖ أَتُهۡلِکُنَا بِمَا فَعَلَ ٱلسُّفَهَآءُ مِنَّآۖ إِنۡ هِیَ إِلَّا فِتۡنَتُکَ تُضِلُّ بِهَا مَن تَشَآءُ وَتَهۡدِی مَن تَشَآءُۖ أَنتَ وَلِیُّنَا فَٱغۡفِرۡ لَنَا وَٱرۡحَمۡنَاۖ وَأَنتَ خَیۡرُ ٱلۡغَٰفِرِینَ ١٥٥.

و موسی علیه السلام از میان قوم خود هفتاد تن را برگزید تا هنگام مناجات با پروردگار با او باشند و از نزدیک صداقتش را مشاهده کنند و در جریان حالش قرار گیرند. آن‌ها چون با او آمدند خواهان مشاهدۀ خدا عزوجل به صورت عیان و آشکار شدند، این بود که خدای‌تعالی آن‌ها را دچار زلزله و صاعقه نمود. موسی علیه السلام در کمال تأسف و حسرت گفت: پروردگارا! ای کاش اراده می‌فرمودی و ما را قبل از این موعد هلاک می‌کردی، اکنون در بازگشت جواب بنی اسرائیل را چه بدهم در حالی که هر هفتاد تن هلاک شده‌اند و تو ای پروردگار! ما را به سبب آنچه نادانان سرگردان ما انجام می‌دهند عذاب نکن! این یک ابتلا و آزمایش از سوی توست، این توئی که آنکه را اراده کنی هلاک و هر که را بخواهی هدایت می‌نمائی، تمام امور به دست توست، تو منزلی امور ما می‌باشی و نفع و ضرر از جانب توست، پس گناهان ما را ببخش و با رحمت واسع خود ناتوانی ما را رحم کن که تو بهترین کسی هستی که گناهان را می‌بخشی و این بخشش به خاطر این نیست که برایت نفعی دارد؛ بلکه گرامیداشت و فضلی از جانب تو می‌باشد.

﴿۞وَٱکۡتُبۡ لَنَا فِی هَٰذِهِ ٱلدُّنۡیَا حَسَنَةٗ وَفِی ٱلۡأٓخِرَةِ إِنَّا هُدۡنَآ إِلَیۡکَۚ قَالَ عَذَابِیٓ أُصِیبُ بِهِۦ مَنۡ أَشَآءُۖ وَرَحۡمَتِی وَسِعَتۡ کُلَّ شَیۡءٖۚ فَسَأَکۡتُبُهَا لِلَّذِینَ یَتَّقُونَ وَیُؤۡتُونَ ٱلزَّکَوٰةَ وَٱلَّذِینَ هُم بِ‍َٔایَٰتِنَا یُؤۡمِنُونَ ١٥٦.

و برای ما ای پروردگار خیر بسیار را اعم از سلامتی، ثروت، عزّت و عمل صالح مقدر کن و در آخرت نیز برای ما بهشت، رحمت و مغفرت گناهان را قرار بده! ما به سوی تو در حالی بازگشتیم که توبه می‌نمائیم و بر عملکرد خود سخت پشیمانیم.

خدای‌تعالی خطاب به موسی علیه السلام گفت: این عذابی که با آن بنی اسرائیل را عذاب نموده و آنان را گرفتار زلزله کرده‌ام با آن تمام گناهکارانی را که بخواهم مجازات می‌کنم و رحمت من شامل همۀ امور مکلفان و دیگران می‌شود.

این همان رحمت واسعی است که بر غضب اوتعالی پیشی گرفته و او مهربانترین مهربانان است. خدای‌تعالی آن را برای کسانی که تقوایش را از طریق اجرای فرامین و اجتناب از نواهی رعایت کنند و از شرک و گناهان کبیره دوری گزینند مقدر می‌نماید، آنانی که زکات فرضی اموال خود را ادا می‌نمایند و با آن خویشتن را از پلیدی‌های حسی و ارواح خود را از گناهان پاک می‌کنند، آنانی که آیات الهی را تصدیق نموده و پیام آوران الهی را تکذیب نمی‌نمایند.

﴿ٱلَّذِینَ یَتَّبِعُونَ ٱلرَّسُولَ ٱلنَّبِیَّ ٱلۡأُمِّیَّ ٱلَّذِی یَجِدُونَهُۥ مَکۡتُوبًا عِندَهُمۡ فِی ٱلتَّوۡرَىٰةِ وَٱلۡإِنجِیلِ یَأۡمُرُهُم بِٱلۡمَعۡرُوفِ وَیَنۡهَىٰهُمۡ عَنِ ٱلۡمُنکَرِ وَیُحِلُّ لَهُمُ ٱلطَّیِّبَٰتِ وَیُحَرِّمُ عَلَیۡهِمُ ٱلۡخَبَٰٓئِثَ وَیَضَعُ عَنۡهُمۡ إِصۡرَهُمۡ وَٱلۡأَغۡلَٰلَ ٱلَّتِی کَانَتۡ عَلَیۡهِمۡۚ فَٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ بِهِۦ وَعَزَّرُوهُ وَنَصَرُوهُ وَٱتَّبَعُواْ ٱلنُّورَ ٱلَّذِیٓ أُنزِلَ مَعَهُۥٓ أُوْلَٰٓئِکَ هُمُ ٱلۡمُفۡلِحُونَ ١٥٧.

این‌ها کسانی‌اند که به پیامبر معصومی که خدای‌تعالی او را شرف رسالت بخشیده و با نبوت و پیامبری گرامی داشته و با عصمت تأییدش کرده است اقتدا می‌کنند. این پیامبر، امی و ناخوان است و توان خواندن و نوشتن را ندارد تا از این طریق اعجاز وی کامل‌تر شود.

احوال این پیامبر نزد یهودیان در تورات و نزد نصرانیان در انجیل نوشته شده و او پیروان خود را به انجام تمام خوبی‌هایی دعوت می‌کند که بر آن فطرت سالم و عقل صریح و نقل صحیح دلالت می‌نماید و آن‌ها را از هر منکر و کار بدی که طبیعت بد برد و شرائع حرام کند برحذر می‌دارد و نهی می‌کند و برای آن‌ها انواع خوراکی‌ها، نوشیدنی‌ها و لباس‌های خوب را و همچنان هر حلال لذت بخشی که نجس، مضر و بد نیست حلال می‌نماید و هر زشت و نجس را خواه در مأکولات باشد یا مشروبات و پوشیدنی‌ها که طبیعت سالم از آن بد می‌برد حرام می‌نماید.

او همچنان از پیروان خود تمام اوامر سخت و شدیدی که موجب در تنگنا قرار گرفتن آن‌ها می‌شود و تمام احکامی را که سبب مشقت شخص می‌شود و در شرائع معمول بوده برمی‌دارد. پس آنانی که تصدیقش کنند و از ایشان پیروی نموده و به آنچه فرستاده شده ایمان آورند و یاریش دهند و به او توقیر و احترام داشته در کنارش جهاد کنند و به هدایتی که بر آن از قرآن و سنّت مبعوث شده هدایت شوند، این‌ها کسانی هستند که در دنیا و آخرت رستگار شده و به هدایت و استقامت و بهشت و رضوان الهی به سعادت رسیدند.

﴿قُلۡ یَٰٓأَیُّهَا ٱلنَّاسُ إِنِّی رَسُولُ ٱللَّهِ إِلَیۡکُمۡ جَمِیعًا ٱلَّذِی لَهُۥ مُلۡکُ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِۖ لَآ إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ یُحۡیِۦ وَیُمِیتُۖ فَ‍َٔامِنُواْ بِٱللَّهِ وَرَسُولِهِ ٱلنَّبِیِّ ٱلۡأُمِّیِّ ٱلَّذِی یُؤۡمِنُ بِٱللَّهِ وَکَلِمَٰتِهِۦ وَٱتَّبِعُوهُ لَعَلَّکُمۡ تَهۡتَدُونَ ١٥٨.

ای پیامبر! برای همۀ مردمان بگو: همانا خداوند عزوجل ما را به سوی ثقلین یعنی جن و انس و به سوی تمام بشر فرستاده پس مخاطب من در این دعوت تمام انسان‌هاست و خدایی که من را فرستاده تنها او مستحق عبادت است؛ زیرا پادشاه آسمان‌ها و زمین و متصرف و مدبر آن‌ها اوست و ملکیت او کامل می‌باشد و تنها او مستحق الوهیت است.

خدای‌تعالی کسی است که از عدم ایجاد می‌کند و خلایق را می‌آفریند و سپس آن‌ها را فنا می‌نماید. او پروردگاری است که دارای صفات ربوبیت می‌باشد، پس حق او این است که عبادت و پرستش شود و بر شما لازم است تا آنچه را خدا نازل نموده و پیامبرش را بر آن فرستاده، پیامبری که خدای‌تعالی او را با نبوت گرامی داشته تصدیق کنید، خدایی که او را امی که توان خواندن و نوشتن ندارد قرار داده تا معجزه به گونه‌ای تمام‌تر کامل باشد.

این پیامبر به تمام کلمات شرعیی که خدا عزوجل نازل نموده باور دارد، بنابراین بر شما لازم است تا او را تصدیق کنید و به امتثال اوامرش بپردازند و به او اقتدا نموده و از سنّت مطهرش پیروی کنید که رستگاری دنیا و آخرت در این است، این همان رستگاری بزرگی است که شما را به رضوان الهی و رحمت و بهشتش رهنمون می‌گردد.

﴿وَمِن قَوۡمِ مُوسَىٰٓ أُمَّةٞ یَهۡدُونَ بِٱلۡحَقِّ وَبِهِۦ یَعۡدِلُونَ ١٥٩.

و گروهی بزرگ از امّت موسی علیه السلام هستند که به سوی خیر رهنمون می‌شوند و به معروف امر و از منکر نهی می‌کنند و بر حق همواره استواراند و بر مبنای آن سخن می‌گویند و حکم و عمل می‌کنند پس اجر آن‌ها بر خداست.

﴿وَقَطَّعۡنَٰهُمُ ٱثۡنَتَیۡ عَشۡرَةَ أَسۡبَاطًا أُمَمٗاۚ وَأَوۡحَیۡنَآ إِلَىٰ مُوسَىٰٓ إِذِ ٱسۡتَسۡقَىٰهُ قَوۡمُهُۥٓ أَنِ ٱضۡرِب بِّعَصَاکَ ٱلۡحَجَرَۖ فَٱنۢبَجَسَتۡ مِنۡهُ ٱثۡنَتَا عَشۡرَةَ عَیۡنٗاۖ قَدۡ عَلِمَ کُلُّ أُنَاسٖ مَّشۡرَبَهُمۡۚ وَظَلَّلۡنَا عَلَیۡهِمُ ٱلۡغَمَٰمَ وَأَنزَلۡنَا عَلَیۡهِمُ ٱلۡمَنَّ وَٱلسَّلۡوَىٰۖ کُلُواْ مِن طَیِّبَٰتِ مَا رَزَقۡنَٰکُمۡۚ وَمَا ظَلَمُونَا وَلَٰکِن کَانُوٓاْ أَنفُسَهُمۡ یَظۡلِمُونَ ١٦٠.

و خدای‌تعالی بنی اسرائیل را به دوازده پُشت تقسیم کرد. منظور از «سبط» که در آیه آمده نوادۀ پسری یا دختری است و از لحاظ معنی به مفهوم قبیله نزدیک است. خداوند عزوجل آن‌ها را به این اقسام تقسیم نمود و به سوی موسی علیه السلام هنگامی که قومش از او طالب آب شدند وحی کرد و امر فرموده تا با عصای خود بر سنگ بکوبد. چون موسی علیه السلام با نام خدا عزوجل چنین کرد، از سنگ دوازده چشمه به تعداد پشت‌های مذکر انفجار کرد تا هر پشت چشمۀ مخصوص خود را بشناسد و از آن آب برگیرد و به این ترتیب ازدحام و خصومت کم گردد و تا این گروه‌ها از هم متمایز شوند.

آن‌ها از این آب سرد نوشیدند و خدای‌تعالی به آن‌ها سایۀ فرح بخشی را از طریق سایه گستردن ابر ارزانی داشت و از گرمی نجات داد و برای آن‌ها طعامی از «انگبین» که عبارت از حلواست و «سلوی» که نوعی پرندۀ چاق است آماده فرمود و امرشان کرد تا از روزی خدای حلال و پاکیزۀ خدای‌تعالی بخورند و شکرش را برجای آورند و کفران نعمت نکنند ولی آن‌ها نعمت خدای را رد نموده، احسان و معروفش را انکار و از امرش نافرمانی نمودند. خدای‌تعالی فرود: آن‌ها با این گناهان بر ما ظلم و ستم نکردند؛ زیرا برای خدای‌تعالی معصیت هیچ گنهکاری ضرری ندارد، ولی آن‌ها بر خویشتن ظلم نمودند، پس به زودی خدای‌تعالی بر آن‌ها عذاب خویش را نازل خواهد کرد.

﴿وَإِذۡ قِیلَ لَهُمُ ٱسۡکُنُواْ هَٰذِهِ ٱلۡقَرۡیَةَ وَکُلُواْ مِنۡهَا حَیۡثُ شِئۡتُمۡ وَقُولُواْ حِطَّةٞ وَٱدۡخُلُواْ ٱلۡبَابَ سُجَّدٗا نَّغۡفِرۡ لَکُمۡ خَطِیٓـَٰٔتِکُمۡۚ سَنَزِیدُ ٱلۡمُحۡسِنِینَ ١٦١.

و ای پیامبر! روزی را یادآور که خطاب به بنی اسرائیل گفتیم داخل بیت المقدس شوید و از پاکیزه‌هایی که خدای‌تعالی بر شما حلال نموده بخورید و روزی‌اش را بپذیرید و از پروردگار خود مغفرت بخواهید و بگوئید ای پروردگار گناهان ما را از ما فرو گذار و در برابر او سجدۀ شکر ادا کنید که اگر چنین کنید خدای‌تعالی گناهان و خطاهای شما را می‌بخشد و عیب‌های‌تان را مستور می‌دارد و از بدی‌های‌تان درمی‌گذرد و اگر کسی از شما نیکوکار باشد خداوند عزوجل با این استغفار در درجاتش می‌افزاید و به او حسنات بیشتری را می‌نویسد.

﴿فَبَدَّلَ ٱلَّذِینَ ظَلَمُواْ مِنۡهُمۡ قَوۡلًا غَیۡرَ ٱلَّذِی قِیلَ لَهُمۡ فَأَرۡسَلۡنَا عَلَیۡهِمۡ رِجۡزٗا مِّنَ ٱلسَّمَآءِ بِمَا کَانُواْ یَظۡلِمُونَ ١٦٢.

ولیکن نظر به خباثت و طبیعت زشتی که داشتند کلمه‌ای را که خدای‌تعالی آن‌ها را امر کرده بود تا بگویند، تغییر داده و در عوض «حطه» «حنطه فی شعره / گندمی در موی» گفتند و در این تغییر خویش ظلم نموده و از حد تجاوز کردند. این بود که خدای‌تعالی بر آن‌ها عذابی را از آسمان و غضب نابود کننده و پلیدی بنیان برانداز به سبب گناهان‌شان و مخالفت از امر خدا عزوجل نازل کرد.

﴿وَسۡ‍َٔلۡهُمۡ عَنِ ٱلۡقَرۡیَةِ ٱلَّتِی کَانَتۡ حَاضِرَةَ ٱلۡبَحۡرِ إِذۡ یَعۡدُونَ فِی ٱلسَّبۡتِ إِذۡ تَأۡتِیهِمۡ حِیتَانُهُمۡ یَوۡمَ سَبۡتِهِمۡ شُرَّعٗا وَیَوۡمَ لَا یَسۡبِتُونَ لَا تَأۡتِیهِمۡۚ کَذَٰلِکَ نَبۡلُوهُم بِمَا کَانُواْ یَفۡسُقُونَ ١٦٣.

و ای پیامبر! از ذریۀ این یهودیان دربارۀ آنچه بر قریۀ «ایلات» واقع ساحل دریای سرخ نازل شده سوال کن هنگامی که از حدود خدا عزوجل تجاوز کردند در حالی که اوتعالی آن‌ها را از شکار در روز شنبه نهی فرمود ولی آن‌ها در روز شنبه دست به شکار زدند. این در حالی بود که به عنوان ابتلای الهی ماهی‌ها در روز شنبه که آن‌ها از شکار در آن نهی شده بودند می‌آمدند و چون روز شنبه به پایان می‌رسید در سایر روزها ماهی‌ها جمع نمی‌شدند. این یک امتحان بزرگ در حق آن‌ها بود؛ چون از خدا عزوجل و اوامرش نافرمانی نموده و به مخالفت امر پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم پرداختند این بود که خداوند عزوجل این بلای بزرگ را بر آن‌ها نازل فرمود.

﴿وَإِذۡ قَالَتۡ أُمَّةٞ مِّنۡهُمۡ لِمَ تَعِظُونَ قَوۡمًا ٱللَّهُ مُهۡلِکُهُمۡ أَوۡ مُعَذِّبُهُمۡ عَذَابٗا شَدِیدٗاۖ قَالُواْ مَعۡذِرَةً إِلَىٰ رَبِّکُمۡ وَلَعَلَّهُمۡ یَتَّقُونَ ١٦٤.

و گروهی که آنان را موعظه می‌کرد و از اصلاح آن‌ها ناامید شده بود خطاب به گروهی که هنوز آن‌ها را موعظه می‌نمود و به معروف امر و از منکر نهی می‌کرد گفتند: چرا این‌ها را نصیحت می‌کنید در حالی که خدای‌تعالی بر آن‌ها هلاکت را مقدر نموده است چون آن‌ها به مخالفت امر او پرداختند، پس مصلحتی در نصیحت آن‌ها و خیری در موعظۀ آن‌ها نیست، چون آن‌ها در معرض فنا، نابودی و عذاب شدید قرار دارند. گروه نصیحتگر گفتند: ما آن‌ها را نصیحت می‌کنیم تا نزد پروردگار خویش عذر داشته باشیم و با آن‌ها شریک نگردیم و ای بسا که خدای‌تعالی به موعظۀ ما آن‌ها را اصلاح می‌سازد، امید است خداوند عزوجل آن‌ها را به واسطۀ نصیحت ما هدایت کند.

این یکی از مقاصد و اهداف نصیحت است که واجب می‌باشد اگرچه نصیحتگر بر عدم انتفاع آنکه نصیحت می‌شود اطمینان داشته باشد.

﴿فَلَمَّا نَسُواْ مَا ذُکِّرُواْ بِهِۦٓ أَنجَیۡنَا ٱلَّذِینَ یَنۡهَوۡنَ عَنِ ٱلسُّوٓءِ وَأَخَذۡنَا ٱلَّذِینَ ظَلَمُواْ بِعَذَابِۢ بَ‍ِٔیسِۢ بِمَا کَانُواْ یَفۡسُقُونَ ١٦٥.

و چون سرکشان این قریه اعراض نموده و به مخالفت امر خدا عزوجل پرداختند و به موعظه‌های موعظه‌گران گوش فرا ندادند، خدای‌تعالی نصیحتگران‌شان را خواه آنانی که از نصیحت ناامید شده بودند یا آنانی که برکار خود دوام دادند نجات داد و سرکشان را هلاک و توسط عذابی دردناک و شدید نابود نمود چون آن‌ها به مخالفت امر خدای خود پرداخته و از طاعت اوتعالی خارج شده بودند.

﴿فَلَمَّا عَتَوۡاْ عَن مَّا نُهُواْ عَنۡهُ قُلۡنَا لَهُمۡ کُونُواْ قِرَدَةً خَٰسِ‍ِٔینَ ١٦٦.

و چون این‌ها دست به تکبر زده و از حد تجاوز کردند و از امر خدا عزوجل اعراض نموده مرتکب گناهان شدند، خدای‌تعالی آن‌ها را مسخ نمود و چهره‌های‌شان را به شکل بوزینگان و در نهایت ذلّت و حقارت در آورد و از رحمت خود طرد و از رضوان خود دور نمود. این کیفر کسانی است که به مخالفت امر خدا عزوجل بپردازند و نهیش را مرتکب شود.

﴿وَإِذۡ تَأَذَّنَ رَبُّکَ لَیَبۡعَثَنَّ عَلَیۡهِمۡ إِلَىٰ یَوۡمِ ٱلۡقِیَٰمَةِ مَن یَسُومُهُمۡ سُوٓءَ ٱلۡعَذَابِۗ إِنَّ رَبَّکَ لَسَرِیعُ ٱلۡعِقَابِ وَإِنَّهُۥ لَغَفُورٞ رَّحِیمٞ ١٦٧.

و یادآور ای پیامبر هنگامی را که پروردگارت به گونۀ واضح و آشکار اعلان نمود که تا روز قیامت حتماً بر یهود کسانی را مسلط خواهد کرد که آن‌ها را خوار و ذلیل کند، چون آن‌ها با شریعت خدا عزوجل مخالفت نمودند و خدای‌تعالی به کسانی که از او نافرمانی می‌کنند، بسیار سریع کیفر می‌دهد و او بخشنده است و از گناهان کسانی که از او اطاعت کنند درمی‌گذرد و کسانی را که به او روی آورند رحم می‌نماید و توبۀ کسانی را که به او رجوع کنند می‌پذیرد.

﴿وَقَطَّعۡنَٰهُمۡ فِی ٱلۡأَرۡضِ أُمَمٗاۖ مِّنۡهُمُ ٱلصَّٰلِحُونَ وَمِنۡهُمۡ دُونَ ذَٰلِکَۖ وَبَلَوۡنَٰهُم بِٱلۡحَسَنَٰتِ وَٱلسَّیِّ‍َٔاتِ لَعَلَّهُمۡ یَرۡجِعُونَ ١٦٨.

و ما یهودیان را در زمین پراکنده ساختیم، پس سرزمینی نیست که خالی از یهودیان باشد. برخی از این‌ها برگزیدگانی هستند که بر شریعت استقامت ورزیده و به رسالت ایمان آوردند و برخی دیگر کفار بدکاری‌اند که از طاعت الهی خارج شدند.

همچنان خدای‌تعالی آن‌ها را به انواع و اقسام مصیبت‌ها و نعمت‌ها و ترس و امنیت و سختی و آسانی امتحان نمود تا آن‌ها به مراجعۀ نفس‌های خود بپردازند و به سوی پروردگار خود بازگردند و به سوی خالق خود توبه کنند.

﴿فَخَلَفَ مِنۢ بَعۡدِهِمۡ خَلۡفٞ وَرِثُواْ ٱلۡکِتَٰبَ یَأۡخُذُونَ عَرَضَ هَٰذَا ٱلۡأَدۡنَىٰ وَیَقُولُونَ سَیُغۡفَرُ لَنَا وَإِن یَأۡتِهِمۡ عَرَضٞ مِّثۡلُهُۥ یَأۡخُذُوهُۚ أَلَمۡ یُؤۡخَذۡ عَلَیۡهِم مِّیثَٰقُ ٱلۡکِتَٰبِ أَن لَّا یَقُولُواْ عَلَى ٱللَّهِ إِلَّا ٱلۡحَقَّ وَدَرَسُواْ مَا فِیهِۗ وَٱلدَّارُ ٱلۡأٓخِرَةُ خَیۡرٞ لِّلَّذِینَ یَتَّقُونَۚ أَفَلَا تَعۡقِلُونَ ١٦٩.

پس بعد از این اقوام، ذریه وجانشینان بدی آمدند که علم و دانش تورات را به ارث برده ولی در احکام، رشوت گرفتند و درامد حرام خوردند و بر حرام تعامل نمودند و آیات و نشانه‌های الهی را مقابل بهره‌ای اندک و زودگذر از دنیا تحریف نموده و براساس آرزو‌های باطل خویش گفتند: خدای‌تعالی بر ما خواهد بخشید. و اینگونه هرگاه مال حرام دیگری نزد آن‌ها بیاید آن را نیز می‌خورند و باز بر خدا عزوجل آروزهای باطل خویش را مبنی بر مغفرت تکرار می‌نمایند در حالی که خدای‌تعالی از آن‌ها در تورات تعهد گرفته بود که جز صدق و راستی چیزی دیگر بر زبان نیاورند و جز براساس حقیقت حکم نکنند. آن‌ها تورات را خواندند و فهمیدند و دانستند و براساس علم، از خدا عزوجل نافرمانی کردند. بدانید که آخرت و نعمت‌هایش که دائمی، مستمر و جاودانه‌تر است از این دنیای زودگذر و متاع زائل و فانی بهتر است و آنانی که دین خویش را می‌فروشند و در بدل آن آیات و نشانه‌های اندکی را به خاطر دنیای خود می‌خرند، به زودی به اضمحلال و نابودی کشانیده خواهند شد.

﴿وَٱلَّذِینَ یُمَسِّکُونَ بِٱلۡکِتَٰبِ وَأَقَامُواْ ٱلصَّلَوٰةَ إِنَّا لَا نُضِیعُ أَجۡرَ ٱلۡمُصۡلِحِینَ ١٧٠.

اما آنانی که به اوامر کتاب‌های منزل از جانب خدا عزوجل التزام دارند و به آن عمل می‌کنند و بر نماز در اوقات آن دوام داده و بر اموری که نماز به سوی آن از اوامر و دوری از نواهی امر می‌کند محافظت می‌نمایند، این‌ها صالحان و مصلحان‌اند و خدای‌تعالی هیچگاه ثواب و پاداش مصلحان را ضایع نمی‌سازد و سعی و تلاش‌شان را باطل نمی‌نماید و به زودی اجر و پاداش‌شان را حفظ می‌نماید پس آن‌ها خودشان صالح و در حق دیگران مصلح‌اند.

﴿۞وَإِذۡ نَتَقۡنَا ٱلۡجَبَلَ فَوۡقَهُمۡ کَأَنَّهُۥ ظُلَّةٞ وَظَنُّوٓاْ أَنَّهُۥ وَاقِعُۢ بِهِمۡ خُذُواْ مَآ ءَاتَیۡنَٰکُم بِقُوَّةٖ وَٱذۡکُرُواْ مَا فِیهِ لَعَلَّکُمۡ تَتَّقُونَ ١٧١.

و یادآور روزی که کوه را بر بالای سَر بنی اسرائیل بلند کردیم گویا که ابری سایه دار بود و آن‌ها را تهدید نمودیم که اگر به اوامر خدا التزام نداشته باشند و به عهد و پیمان وفادار نباشند و آنچه را از رسالت که نازل کردیم به جدیت و توأم با عزم و عمل نگیرند و آنچه در تورات است را یاد نیاورده و به آن عمل نکنند این کوه بر آن‌ها فرود خواهد آمد. تا این تهدید آن‌ها را بر تقوای الهی از طریق انجام اوامر و اجتناب نواهی وا دارد.

﴿وَإِذۡ أَخَذَ رَبُّکَ مِنۢ بَنِیٓ ءَادَمَ مِن ظُهُورِهِمۡ ذُرِّیَّتَهُمۡ وَأَشۡهَدَهُمۡ عَلَىٰٓ أَنفُسِهِمۡ أَلَسۡتُ بِرَبِّکُمۡۖ قَالُواْ بَلَىٰ شَهِدۡنَآۚ أَن تَقُولُواْ یَوۡمَ ٱلۡقِیَٰمَةِ إِنَّا کُنَّا عَنۡ هَٰذَا غَٰفِلِینَ ١٧٢.

و آنگاه که خدای‌تعالی از اصلاب بنی آدم ذریۀشان را که در قرن‌های متوالی توالد و تناسل می‌کنند بیرون کرد و از آن‌ها در اثبات ربوبیت خود براساس آنچه در فطرت آن‌ها به ودیعه نهاده بود و اینکه او خالق و مالک آن‌هاست تعهد گرفت و آن‌ها گفتند بلی ما بر این امر اقرار و اعتراف داریم. این به خاطر آنکه خدای‌تعالی بندگان خود را بر فطرت دین حنیف و برابر قرار داده است، ولی این فطرت گاهی دستخوش تغییر و تحول می‌شود به خصوص هنگامی که بر آن عقاید فاسد چیره شود، خدای‌تعالی بر آن‌ها این حجّت و برهان را اقامه نمود تا به انکار روز قیامت نپردازند و گمان ننمایند که حجّت خدای بر آن‌ها اقامه نشده و آن‌ها علم ندارند و از آن غافل‌اند، امروز از آن‌ها حجّت منقطع شده و حجّت بالغه برای خدای یگانه و قهار برپاست.

﴿أَوۡ تَقُولُوٓاْ إِنَّمَآ أَشۡرَکَ ءَابَآؤُنَا مِن قَبۡلُ وَکُنَّا ذُرِّیَّةٗ مِّنۢ بَعۡدِهِمۡۖ أَفَتُهۡلِکُنَا بِمَا فَعَلَ ٱلۡمُبۡطِلُونَ ١٧٣.

یا بگوئید آنانی که شرک ورزیدند پدران مایند و ما بعد از آن‌ها آمده و در مسیر آن‌ها گام برمی‌داریم و از آن‌ها پیروی نموده و به آن‌ها اقتدا کردیم و ما حق را از باطل و صواب را از خطا باز نمی‌شناسیم پس تو ای پروردگار چگونه ما را به سبب آنچه پدران ما انجام داده‌اند عذاب می‌نمائی، این آن‌ها بودند که شرک به تو را سنّت نهادند و ما نمی‌دانیم و نظری نداریم.

﴿وَکَذَٰلِکَ نُفَصِّلُ ٱلۡأٓیَٰتِ وَلَعَلَّهُمۡ یَرۡجِعُونَ ١٧٤.

و آنگونه که پیمان گذشته را بیان کردیم آیات و نشانه‌های واضح و معجزات ظاهر و آشکار را بیان می‌کنیم تا اهل فطرت سالم و بینش مستقیم در آن تدبر کنند و تا از شرک توبه نموده مجدداً به سوی توحید بازگردند و به خدای یگانه ایمان آورند.

﴿وَٱتۡلُ عَلَیۡهِمۡ نَبَأَ ٱلَّذِیٓ ءَاتَیۡنَٰهُ ءَایَٰتِنَا فَٱنسَلَخَ مِنۡهَا فَأَتۡبَعَهُ ٱلشَّیۡطَٰنُ فَکَانَ مِنَ ٱلۡغَاوِینَ ١٧٥﴾.

و بر آن‌ها ای محمد صلی الله علیه و آله و سلم داستان آن مرد را بگو که به او دانشی از انبیا را که اوتعالی در کتاب‌های خود نازل نموده دادیم. او از علمای بنی اسرائیل (بلعم باعورا) بود که عمل به آیات الهی را ترک کرد و از آن‌ها بیزاری جست این بود که شیطان بر او تسلط پیدا کرد و قرینش شد. او از شیطان پیروی می‌کرد و به او اقتدا می‌نمود و به این ترتیب از جملۀ رؤسای گمراهی و از پیشوایان سرکش و از جملۀ بزرگ‌ترین مفسدان شد.

﴿وَلَوۡ شِئۡنَالَرَفَعۡنَٰهُ بِهَا وَلَٰکِنَّهُۥٓ أَخۡلَدَ إِلَى ٱلۡأَرۡضِ وَٱتَّبَعَ هَوَىٰهُۚ فَمَثَلُهُۥ کَمَثَلِ ٱلۡکَلۡبِ إِن تَحۡمِلۡ عَلَیۡهِ یَلۡهَثۡ أَوۡ تَتۡرُکۡهُ یَلۡهَثۚ ذَّٰلِکَ مَثَلُ ٱلۡقَوۡمِ ٱلَّذِینَ کَذَّبُواْ بِ‍َٔایَٰتِنَاۚ فَٱقۡصُصِ ٱلۡقَصَصَ لَعَلَّهُمۡ یَتَفَکَّرُونَ ١٧٦.

و اگر خدای‌تعالی ارادۀ رفعت و بلندی درجه را در حقش می‌نمود حتماً او را گرامی می‌داشت آنگونه که به علم خود عمل می‌کرد و از آیات پروردگار پیروی می‌نمود و به هدایتش هدایت می‌شد. ولی او از هوای نفس اماره به بدی پیروی کرد و دنیا را بر آخرت ترجیح داد و به آن دل بست و این متاع زائل و بی‌بها را بر نعمت ماندگار و همیشگی بهشت برتری داد. پس مثل و حالت او مانند مثل و حالت سگی است که اگر او را زجر نمائی زبان از کام برمی‌آورد و اگر رها کنی بازهم زبان از کام برمی‌آورد، پس او در هر حالی و برای همیشه در مشقت قرار دارد و به دنبال شهوات خود می‌دود. این مثل و حالت فرمایه و خسیس مثل و حالت قومی از یهودیان و نصرانیان و مشرکانی است که آیات خدا عزوجل را بعد از اینکه برای آن‌ها واضح شده که از جانب خداست تکذیب می‌کنند. پس بر تو لازم است تا مردم را به این مثال‌ها خبر دهی و بر آن‌ها این داستان‌ها را بر خوانی تا مایۀ عبرت و موعظه باشد شاید که آن‌ها تفکر و تدبر کنند.

﴿سَآءَ مَثَلًا ٱلۡقَوۡمُ ٱلَّذِینَ کَذَّبُواْ بِ‍َٔایَٰتِنَا وَأَنفُسَهُمۡ کَانُواْ یَظۡلِمُونَ ١٧٧.

چقدر این وصف و مثل بد است، مثل آنانی که آیات خدا را تکذیب نموده و رسالتش را انکار کردند و با پیامبرانش جنگیدند، این‌ها کسانی‌اند که با تکذیب رسالت بر خویشتن ظلم نموده و خود به علت کفر سبب نزول عذاب بر خویشتن شدند.

﴿مَن یَهۡدِ ٱللَّهُ فَهُوَ ٱلۡمُهۡتَدِیۖ وَمَن یُضۡلِلۡ فَأُوْلَٰٓئِکَ هُمُ ٱلۡخَٰسِرُونَ ١٧٨.

کسی را که خدای‌تعالی او را به سوی خیر، ایمان و عمل صالح توفیق دهد رهیاب حقیقی است و هر که را خوار و ذلیل سازد و به راه برابر هدایت نکند چنین کسی حقیقتاً دچار خسارت و زیان کامل شده است.

﴿وَلَقَدۡ ذَرَأۡنَا لِجَهَنَّمَ کَثِیرٗا مِّنَ ٱلۡجِنِّ وَٱلۡإِنسِۖ لَهُمۡ قُلُوبٞ لَّا یَفۡقَهُونَ بِهَا وَلَهُمۡ أَعۡیُنٞ لَّا یُبۡصِرُونَ بِهَا وَلَهُمۡ ءَاذَانٞ لَّا یَسۡمَعُونَ بِهَآۚ أُوْلَٰٓئِکَ کَٱلۡأَنۡعَٰمِ بَلۡ هُمۡ أَضَلُّۚ أُوْلَٰٓئِکَ هُمُ ٱلۡغَٰفِلُونَ ١٧٩.

و محققاً که ما بسیاری از جنیات و انسان‌ها را برای آتش آفریدیم. برای این‌ها قلب‌هایی است که با آن حق را نمی‌فهمند و دلائل را درک نمی‌کنند و متون شرعی را نمی‌بینند. برای آن‌ها چشم‌هایی است که با آن قدرت، وحدانیت و موعظه را توأم با قبول نمی‌شنوند. در عملکرد این‌ها تدبر کنید!! این‌ها در بهره نبردن از حواس و اعضای خویش مانند چهارپایان و حتی بدتر از آن‌هایند؛ زیرا چهارپایان به اندازۀ توانی که خدای‌تعالی به آن‌ها داده نفع و ضرر خود را می‌دانند ولی این‌ها نمی‌توانند بین حق و باطل تمیز کنند و این‌ها از آیات خدای‌تعالی روی‌گردان و در لهو لعب قرار دارند.

﴿وَلِلَّهِ ٱلۡأَسۡمَآءُ ٱلۡحُسۡنَىٰ فَٱدۡعُوهُ بِهَاۖ وَذَرُواْ ٱلَّذِینَ یُلۡحِدُونَ فِیٓ أَسۡمَٰٓئِهِۦۚ سَیُجۡزَوۡنَ مَا کَانُواْ یَعۡمَلُونَ ١٨٠.

برای خدای‌تعالی نود و نُه نام نیکوست که آن‌ها و برخی دیگر را برای خود به عنوان نام برگزیده است. واجب و لازم این است که خداوند عزوجل با این نام‌ها خوانده و با او مناجات شود و این نام‌ها تحریف نشود. چنان‌چه هیچگاه نباید با نام‌هایی خوانده شود که خودش دلیلی بر آن نه در کتاب و نه در سنّت نازل ننموده است چون اسم‌های توقیفی است.

همچنان واجب و لازم است تا کسانی که از این اسم‌ها به سوی دیگری تمایل می‌کنند و یا در آن‌ها دست به الحاد و تحریف می‌زنند و یا خدای را به غیر نام‌های شرعی‌اش نام می‌نهند، عقاب و کیفرشان در پیشگاه خدا عزوجل این باشد که سزای وصف و افترای خود را دریابند.

﴿وَمِمَّنۡ خَلَقۡنَآ أُمَّةٞ یَهۡدُونَ بِٱلۡحَقِّ وَبِهِۦ یَعۡدِلُونَ ١٨١.

و از امت‌ها و مردمی که خدای‌تعالی خلق کرده گروه بسیاری بر خیر، هدایت و بینش درست قرار دارند و مردم را به سوی حق می‌خوانند و از باطل بازمی‌دارند و براساس عدالت حکم می‌نمایند و همواره در پرتو آن حرکت می‌کنند.

﴿وَٱلَّذِینَ کَذَّبُواْ بِ‍َٔایَٰتِنَا سَنَسۡتَدۡرِجُهُم مِّنۡ حَیۡثُ لَا یَعۡلَمُونَ ١٨٢.

و اما آنانی که آیات شرعی خدای‌تعالی را در کتاب خود تکذیب نموده و انکار کردند و به آن کفر ورزیدند، مصیر چنین کسانی به سوی خداست و به زودی خدای‌تعالی آن‌ها را آهسته آهسته و از جهاتی که نمی‌دانند به سوی هلاکت و نابودی می‌کشاند و تدریجاً با نعمت‌هایی که بر آن شکر نکردند به سوی مهلکه‌ها و انتقام‌های پنهان در نعمت و مشقت‌های پوشیده در بخشش‌ها سوق می‌دهد که کید پروردگار متین و محکم است.

﴿وَأُمۡلِی لَهُمۡۚ إِنَّ کَیۡدِی مَتِینٌ ١٨٣.

و خدای‌تعالی آن‌ها را به خاطر تدبیری بزرگ، پنهان، محکم و قوی مهلت می‌دهد و عذاب را از آن‌ها به تأخیر می‌اندازد که اوتعالی در هلاک دشمنان خود وسائلی دارد که عقل در آن دچار حیرت و ذهن در شگفت می‌شود و خیال به آن راه ندارد. از این‌روی کید او قوی و محکم طوری که بشر در برابر آن هیچ توانی ندارد.

﴿أَوَلَمۡ یَتَفَکَّرُواْۗ مَا بِصَاحِبِهِم مِّن جِنَّةٍۚ إِنۡ هُوَ إِلَّا نَذِیرٞ مُّبِینٌ ١٨٤.

آیا غفلت نموده و در حال پیامبر ما تکفر نکردند؟ پیامبری که او را متهم به جنون نمودند در حالی که او هرگز دچار جنون نبود. او نیست مگر بیم دهنده‌ای که شریعت خدا عزوجل را برای آن‌ها بیان می‌کند و آن‌ها را از عذاب خدا و کیفر او برحذر می‌دارد.

﴿أَوَلَمۡ یَنظُرُواْ فِی مَلَکُوتِ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِ وَمَا خَلَقَ ٱللَّهُ مِن شَیۡءٖ وَأَنۡ عَسَىٰٓ أَن یَکُونَ قَدِ ٱقۡتَرَبَ أَجَلُهُمۡۖ فَبِأَیِّ حَدِیثِۢ بَعۡدَهُۥ یُؤۡمِنُونَ ١٨٥.

چرا این‌ها در اجرام آسمان‌ها و زمین و این بنای بزرگ، زیبا و ضخیم تفکر و نظر نمی‌کنند و در تمام آنچه خدای‌تعالی از آیات و نشانه‌های واضح بر قدرت خود نازل نموده است در حالی که امکان دارد اجل آن‌ها نزدیک و پایان کار آن‌ها در شُرُف وقوع باشد؟ چرا این‌ها به مراجعه خویشتن نمی‌پردازند؟ اگر آن‌ها به این کتاب بزرگ، معجزه و جاودان ایمان نمی‌آورند پس به چه سخنی بعد از آن ایمان می‌آورند و چه سخنی را امکان دارد تصدیق کنند و از آن اثر پذیرند.

﴿مَن یُضۡلِلِ ٱللَّهُ فَلَا هَادِیَ لَهُۥۚ وَیَذَرُهُمۡ فِی طُغۡیَٰنِهِمۡ یَعۡمَهُونَ ١٨٦.

کسی را که خداوند عزوجل توفیق هدایت ندهد هیچ توفیق دهنده و مرشدی برای او نیست. چنین کسی خوار و هلاک شده است و خدای‌تعالی دشمنان خود را در گمراهی و حیرت‌شان سرگردان می‌گزارد، در چنین حالی هیچ هدایتگری برای آن‌ها نیست که هدایت‌شان کند و هیچ نصیحت و موعظه‌ای نیست که به حال آن‌ها نفعی داشته باشد.

﴿یَسۡ‍َٔلُونَکَ عَنِ ٱلسَّاعَةِ أَیَّانَ مُرۡسَىٰهَاۖ قُلۡ إِنَّمَا عِلۡمُهَا عِندَ رَبِّیۖ لَا یُجَلِّیهَا لِوَقۡتِهَآ إِلَّا هُوَۚ ثَقُلَتۡ فِی ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِۚ لَا تَأۡتِیکُمۡ إِلَّا بَغۡتَةٗۗ یَسۡ‍َٔلُونَکَ کَأَنَّکَ حَفِیٌّ عَنۡهَاۖ قُلۡ إِنَّمَا عِلۡمُهَا عِندَ ٱللَّهِ وَلَٰکِنَّ أَکۡثَرَ ٱلنَّاسِ لَا یَعۡلَمُونَ ١٨٧.

کفار از تو ای محمد سوال می‌کنند که قیامت چه وقت واقع می‌شود و موعد انتهای جهان چه وقت است؟ برای آن‌ها بگو علم قیامت از جملۀ اسراری است که جز خدای‌تعالی هیچ‌کس بر آن آگاهی ندارد. او هیچ‌کس را نه ملائکۀ مقرب و نه پیامبران را در جریان آن قرار نداده است و بر آن هیچ‌کس جز خدای‌تعالی اطلاع ندارد و او قیامت را مگر هنگام فرا رسیدن آن برملا نمی‌سازد.

قیامت در آسمان‌ها و زمین عظیم و بزرگ است و از جملۀ برزگترین نشانه‌ها و شگفت‌انگیزترین امور است و جز به صورت ناگهان فرا نمی‌رسد و هیچ‌کس نمی‌داند قیامت چه وقت فرا می‌رسد. این کفار از تو در این خصوص سوال می‌کنند گویا که تو دربارۀ امور قیامت کار می‌کنی و از آن سوال می‌نمائی و اخبارش را می‌دانی و بر علاماتش احاطه داری!! به آن‌ها خبر بده که علم آن نزد خدای‌تعالی است و جز او کسی دیگر آن را نمی‌داند ولی این جهال نمی‌دانند که تنها خداوند عزوجل می‌داند و آن‌ها در شک خویش متردد اند طوری که برخی منکر و برخی مشکوک‌اند.

﴿قُل لَّآ أَمۡلِکُ لِنَفۡسِی نَفۡعٗا وَلَا ضَرًّا إِلَّا مَا شَآءَ ٱللَّهُۚ وَلَوۡ کُنتُ أَعۡلَمُ ٱلۡغَیۡبَ لَٱسۡتَکۡثَرۡتُ مِنَ ٱلۡخَیۡرِ وَمَا مَسَّنِیَ ٱلسُّوٓءُۚ إِنۡ أَنَا۠ إِلَّا نَذِیرٞ وَبَشِیرٞ لِّقَوۡمٖ یُؤۡمِنُونَ ١٨٨.

به آن‌ها ای محمد خبر بده که تو نمی‌توانی برای خویشتن نفعی را که خداوند عزوجل اراده ننموده جلب کنی چنان‌چه نمی‌توانی ضرری را که اوتعالی اراده کرده دفع کن. حق‌تعالی مقدر کنندۀ هر نفع و ضرر است و خیر و شر به دست اوست، او کسی است که تمام امور را مقدر کرده و اگر تو امور غیب را می‌دانستی حتماً در جلب خوبی و خیر برای خویشتن، زیاد عمل می‌نمودی و بر هر امر منفعت‌آمیزی حریص بودی و از هر فرصت استفاده می‌کردی؛ زیرا تو بر مناسبت‌های امور اطلاع می‌داشتی. اگر تو غیب را می‌دانستی هرگز به تو ضرری نمی‌رسید که و همواره در حصانت قرار می‌داشتی و از ضرر برحذر بوده و دوری می‌گزیدی. ولی تو غیب را نمی‌دانی وظیفه‌ات تنها این است که سرکشان را از آتش برحذر داری و به اطاعت کنندگان بشارت بهشت را بدهی. با این حال کسانی از هشدارها و بشارت‌های تو بهره می‌برند که به تو باور دارند و از تو پیروی می‌کنند و به آنچه آورده‌ای ایمان دارند.

﴿۞هُوَ ٱلَّذِی خَلَقَکُم مِّن نَّفۡسٖ وَٰحِدَةٖ وَجَعَلَ مِنۡهَا زَوۡجَهَا لِیَسۡکُنَ إِلَیۡهَاۖ فَلَمَّا تَغَشَّىٰهَا حَمَلَتۡ حَمۡلًا خَفِیفٗا فَمَرَّتۡ بِهِۦۖ فَلَمَّآ أَثۡقَلَت دَّعَوَا ٱللَّهَ رَبَّهُمَا لَئِنۡ ءَاتَیۡتَنَا صَٰلِحٗا لَّنَکُونَنَّ مِنَ ٱلشَّٰکِرِینَ ١٨٩.

و خدای‌تعالی کسی است که آدم علیه السلام را آفرید و از آدم علیه السلام حوا را تا با او انس بگیرد و آرامش یابد و چون آدم علیه السلام با حوا در آمیخت وی با حملی سبک باردار شد پس رفت و آمد در حالی که این حمل در داخل شکمش بود و چون حمل بزرگ شد آدم و حوا دعا نموده با خدای خویش تعهد کردند که اگر اوتعالی به آن‌ها فرزندی سالم از هرگونه نقص عنایت کند شکر او را بر این نعمت برجای آورند.

﴿فَلَمَّآ ءَاتَىٰهُمَا صَٰلِحٗا جَعَلَا لَهُۥ شُرَکَآءَ فِیمَآ ءَاتَىٰهُمَاۚ فَتَعَٰلَى ٱللَّهُ عَمَّا یُشۡرِکُونَ ١٩٠.

و چون خداوند عزوجل این فرزند صالح و سالم را به آن‌ها عطا نمود او را در پی وسوسۀ شیطان عبدالحارث نام گذاشتند در حالی که عبودیت تنها برای خداست و صرف هیچ عبادتی به سوی غیر خدا مجاز نیست. خداوند از این پاک و منزه است که برایش شریکی باشد و یا دارای فرزند و ضد و سیال.

﴿أَیُشۡرِکُونَ مَا لَا یَخۡلُقُ شَیۡ‍ٔٗا وَهُمۡ یُخۡلَقُونَ ١٩١.

چگونه مردم با خدا خدایان دیگری از بت‌ها را شریک می‌سازند در حالی که این شرکا نه چیزی را خلق می‌کنند و نه به هیچ‌کس روزی می‌دهند. آفریدگار خدای یکتاست و او سزاوار این است که عبادت شود.

آفرینش بزرگ‌ترین نشانه از نشانه‌های اوست از این‌روی هنگام ذکر الوهیت و شرک بسیار ذکر شده است.

﴿وَلَا یَسۡتَطِیعُونَ لَهُمۡ نَصۡرٗا وَلَآ أَنفُسَهُمۡ یَنصُرُونَ ١٩٢.

و این بت‌ها مالک هیچ یاریی برای کسانی که آن‌ها را پرستش می‌کنند نیستند چنان‌چه نمی‌توانند از عبادت کنندگان خود ضرری را دفع و یا به آن‌ها نفعی را جلب کنند. آن‌ها توان نفع رسانی به خود را هنگام نزول عذاب ندارند. کسی که مالک چنین نصرت و یاریی است و آنکه مالک نفع و ضرر است خدای یگانه می‌باشد.

﴿وَإِن تَدۡعُوهُمۡ إِلَى ٱلۡهُدَىٰ لَا یَتَّبِعُوکُمۡۚ سَوَآءٌ عَلَیۡکُمۡ أَدَعَوۡتُمُوهُمۡ أَمۡ أَنتُمۡ صَٰمِتُونَ ١٩٣.

و اگر شما از این بت‌ها طالب هدایت شوید آن‌ها خود را هدایت کرده نمی‌توانند چه رسد به شما. آن‌ها چون جماد اند، نه می‌شنوند و نه می‌فهمند، خواه انسان آن‌ها را مخاطب نماید یا سکوت کند این بت‌ها آنچه به آن‌ها گفته می‌شود را نمی‌دانند.

﴿إِنَّ ٱلَّذِینَ تَدۡعُونَ مِن دُونِ ٱللَّهِ عِبَادٌ أَمۡثَالُکُمۡۖ فَٱدۡعُوهُمۡ فَلۡیَسۡتَجِیبُواْ لَکُمۡ إِن کُنتُمۡ صَٰدِقِینَ ١٩٤.

این بت‌هایی که مردم عبادت می‌کنند مخلوق اند درست همانگونه که خود مردم مخلوق اند و همه در برابر قدرت خدای‌تعالی خاضع و مملوک اویند و اگر شما در نفع و ضرر آن‌ها شک دارید از آن‌ها بخواهید تا به شما نفع برسانند یا ضرری را از شما دفع کنند آن‌هم اگر راست می‌گوئید که آن‌ها مالک چنین اموری اند و می‌توانند زنده کنند یا تأثیری دارند. به زودی خواهید دید که آن‌ها نه مالک نفع اند و نه مالک ضرر. کسی که دعا را اجابت می‌کند و ضرر و مشقت را دفع و نعمت‌ها را جلب و رخا و آسایش به ارمغان می‌آورد پروردگار زمین و آسمان است.

﴿أَلَهُمۡ أَرۡجُلٞ یَمۡشُونَ بِهَآۖ أَمۡ لَهُمۡ أَیۡدٖ یَبۡطِشُونَ بِهَآۖ أَمۡ لَهُمۡ أَعۡیُنٞ یُبۡصِرُونَ بِهَآۖ أَمۡ لَهُمۡ ءَاذَانٞ یَسۡمَعُونَ بِهَاۗ قُلِ ٱدۡعُواْ شُرَکَآءَکُمۡ ثُمَّ کِیدُونِ فَلَا تُنظِرُونِ ١٩٥.

آیا این بت‌هایی که به غیر از خدا عبادت نموده و در برابر آن سجده کرده‌اید آیا حیات دارند؟ آیا اعضا دارند؟ آیا وسایلی دارند که از آن‌ها در انجام امور خود استفاده کنند؟ آیا پا دارند تا به منظور برآورده ساختن نیازهای خود راه بروند؟ آیا این بت‌ها دستانی دارند تا با آن کار کنند و چیزی بستانند یا بگیرند؟ آیا چشم دارند تا با آن ببینند و چیزی را مشاهده کنند؟ آیا گوش دارند تا با آن بشنوند و نفع برند؟ بگو بت‌هایی را که شریک قرار داده‌اید بخواهید و از آن‌ها کمک بگیرید و اگر می‌خواهید و می‌توانید در حق من توطئه و دسیسه بچینید و با بجنگید و هرگز به من فرصت و مهلت ندهید و در ضرر رسانی به من تأخیر نکنید.

چنین سوال‌ها و مطالباتی در نهایت تحدی و مبارزه طلبی و اعتماد و توکل بر خدا قرار دارند؛ زیرا آن‌ها و بت‌های‌شان مالک هیچ نفع و ضرری نیستند؛ بلکه آن‌ها گمراه‌تر و ذلیل‌تر از این‌اند که بتوانند به مخالفان خود ضرر برسانند، چون آن‌ها در برابر پادشاه پادشاهان قرار دارند، خدایی که جز او خدایی نیست.

﴿إِنَّ وَلِـِّۧیَ ٱللَّهُ ٱلَّذِی نَزَّلَ ٱلۡکِتَٰبَۖ وَهُوَ یَتَوَلَّى ٱلصَّٰلِحِینَ ١٩٦.

 متولی امور و یاری دهنده‌ام خدای یگانه است خدایی که کتاب را نازل نموده تا هشداری به تمام جهانیان باشد و اوتعالی امور صالحان است، کسانی که شأن و اعمال‌شان اصلاح شده است.

﴿وَٱلَّذِینَ تَدۡعُونَ مِن دُونِهِۦ لَا یَسۡتَطِیعُونَ نَصۡرَکُمۡ وَلَآ أَنفُسَهُمۡ یَنصُرُونَ ١٩٧.

 این بت‌هایی که به غیر از خدا می‌خوانید برای شما نه نفعی جلب می‌کنند و نه ضرری را از شما دفع می‌نمایند. این‌ها حتی نمی‌تواند خویشتن را یاری رسانند چه رسد به شما. این‌ها جماداتی‌اند خاموش و بی‌حرکت.

﴿وَإِن تَدۡعُوهُمۡ إِلَى ٱلۡهُدَىٰ لَا یَسۡمَعُواْۖ وَتَرَىٰهُمۡ یَنظُرُونَ إِلَیۡکَ وَهُمۡ لَا یُبۡصِرُونَ ١٩٨.

و اگر از این بت‌ها بخواهید تا هدایت شوند و شما آن‌ها را با سخنان خود مخاطب قرار دهید آن‌ها نمی‌شنود، چون سنگ‌هایی‌اند جامد، تو هنگامی که به سوی آن‌ها بنگری این‌ها به گونه‌ای شکل داده شده‌اند که گویا تو را می‌بینند در حالی که چنین نیست.

﴿خُذِ ٱلۡعَفۡوَ وَأۡمُرۡ بِٱلۡعُرۡفِ وَأَعۡرِضۡ عَنِ ٱلۡجَٰهِلِینَ ١٩٩.

ای محمد از اخلاق مردم آنچه سهل و آسانست را برگیر و آنچه را بدون کدام سختی و مشقت کمائی کرده‌اند بپذیر بدون اینکه از آن‌ها زیاده طلبی کنی، بلکه آنچه یکی از آن‌ها به تو می‌آورد را بپذیر و آن‌ها را مکلف به امور مختلف و پراکنده نکن در حالی که از آن‌ها بیشتر از حد توان‌شان مطالبه نمائی. بر توست تا آن‌ها را به انجام هر امر نیکو و خوبی که از لحاظ عقل و شرع پسندیده است خواه از اقوال و گفتار باشد یا اعمال امر کنی که چنین با فطرت سالم و عقل صحیح موافق و از سُف‌ها، نادانان و احمقان دور است. پس با مطابق با جهل، سفاهت و نادانی‌شان تعامل نکن که تو بر هدایت مستقیمی.

﴿وَإِمَّا یَنزَغَنَّکَ مِنَ ٱلشَّیۡطَٰنِ نَزۡغٞ فَٱسۡتَعِذۡ بِٱللَّهِۚ إِنَّهُۥ سَمِیعٌ عَلِیمٌ ٢٠٠.

هرگاه شیطان در تو به چیزی از فساد و امر به بدی وسوسه کرد، پس تو از خدا یاری بجوی و به سوی او التجا کن و از پروردگارت بخواه تا از تو مکر و وسوسۀ آن را بردارد که خدای‌تعالی دعا را می‌شنود و بر احوال و اعمال مردم آگاه می‌باشد و کافی است که او حسابگر است.

﴿إِنَّ ٱلَّذِینَ ٱتَّقَوۡاْ إِذَا مَسَّهُمۡ طَٰٓئِفٞ مِّنَ ٱلشَّیۡطَٰنِ تَذَکَّرُواْ فَإِذَا هُم مُّبۡصِرُونَ ٢٠١.

اهل تقوا، آنانی که تقوای پروردگار خود را رعایت می‌کنند و از عقاب او می‌ترسند و به اوامرش عمل و از نواهی‌اش اجتناب می‌کنند هرگاه به آن‌ها وسوسه یا تکانی از سوی شیطان برسد به یاد پروردگار خود و آنچه به دشمنانش آماده نموده می‌افتند و از غفلت خویش بیدار می‌شوند و قامت خمیدۀ خود را راست می‌کند و از گناه خویش استغفار می‌طلبند. اینجاست که آن‌ها خطا و اشتباه خود را درمی‌یابند و راه برابر را می‌بینند و به رشد و عقل خویش باز می‌گردند.

﴿وَإِخۡوَٰنُهُمۡ یَمُدُّونَهُمۡ فِی ٱلۡغَیِّ ثُمَّ لَا یُقۡصِرُونَ ٢٠٢.

برادران شیاطین از میان کفار و مشرکان به آن‌ها در گمراهی کمک می‌کنند یا به عبارت دیگر شیطان‌ها به کفار در شرک و فساد در روی زمین مدد می‌رسانند در حالی که آن‌ها از فسادگری و دعوت آن‌ها به سوی باطل و فرو رفتن در گمراهی دست برنمی‌دارند و در آن کوتاهی نمی‌کنند؛ بلکه همیشه غرق در اعمال زشت و بد خویش‌اند و همواره حرمت‌های خدا عزوجل را می‌شکنند.

﴿وَإِذَا لَمۡ تَأۡتِهِم بِ‍َٔایَةٖ قَالُواْ لَوۡلَا ٱجۡتَبَیۡتَهَاۚ قُلۡ إِنَّمَآ أَتَّبِعُ مَا یُوحَىٰٓ إِلَیَّ مِن رَّبِّیۚ هَٰذَا بَصَآئِرُ مِن رَّبِّکُمۡ وَهُدٗى وَرَحۡمَةٞ لِّقَوۡمٖ یُؤۡمِنُونَ ٢٠٣.

و اگر تو ای پیامبر به این مشرکان معجزه‌ای از آنچه طلب کرده‌اند یا آیه‌ای از آیات قرآن نیاوری آن‌ها می‌گویند چرا از جانب خود اختراع نمی‌نمائی؟ به آن‌ها پاسخ بده که تو پیامبری فرستاده شده از جانب خدا عزوجل و بنده‌ای هستی مأمور و نمی‌توانی آیات را از جانب خود بیاوری و یا معجزات را اختراع کنی. به عنوان نشانه همین قرآن کافی است زیرا قلب‌های تاریک را روشن می‌کند و در آن براهین صادق و دلائل واضح و نوری کامل و تمام وجود دارد که بین حق و باطل و صدق و کذب تمایز قایل می‌شود و در آن هدایتی است که خدای‌تعالی با آن هر که را از بندگان خود بخواهد هدایت می‌کند و رحمتی برای کسانی است که از او پیروی می‌نمایند و به آن باور دارند و به امتثال اوامرش می‌پردازند.

﴿وَإِذَا قُرِئَ ٱلۡقُرۡءَانُ فَٱسۡتَمِعُواْ لَهُۥ وَأَنصِتُواْ لَعَلَّکُمۡ تُرۡحَمُونَ ٢٠٤.

و هرگاه کتاب خدا عزوجل در نماز و غیر نماز بر شما تلاوت شود آن را توأم با تدبر و تفکر بشنوید و به منظور فهم و تفکر بیشتر سکوت کنید و تمام مشغله‌ها را هنگام شنیدن تلاوت آن کنار بگذارید تا به رحمت خدا عزوجل برسید و رضوان اوتعالی را به دست آورید و اوامر او را اجرا نموده و به کرمش برسید و آنچه نزد اوست را کمائی کنید؛ زیرا این کتاب راهی به سوی هر هدایت و رشدی به سوی هر فلاح و رستگاری است.

﴿وَٱذۡکُر رَّبَّکَ فِی نَفۡسِکَ تَضَرُّعٗا وَخِیفَةٗ وَدُونَ ٱلۡجَهۡرِ مِنَ ٱلۡقَوۡلِ بِٱلۡغُدُوِّ وَٱلۡأٓصَالِ وَلَا تَکُن مِّنَ ٱلۡغَٰفِلِینَ ٢٠٥.

و بر توست تا در ذکر خدا مداومت کنی و در این امر با دعا، ذکر و تضرع استمرار بخشی و در ذکر خدای‌تعالی از حد وسط کار بگیر طوری که نه صدایت را بلند کنی و سبب مزاحمت به خود و دیگران واقع شدی و نه آنگونه که نه خود بشنوی و نه انسان‌های اطراف تو و بر توست تا ذکر خدای را در هر روز صبح و شام بگوئی و از کسانی که از ذکر خدا عزوجل اعراض می‌کنند نباش، آنانی که از عبادت اوتعالی در لهو بسر می‌برند و از آیات و نشانه‌هایش باز می‌دارند.

﴿إِنَّ ٱلَّذِینَ عِندَ رَبِّکَ لَا یَسۡتَکۡبِرُونَ عَنۡ عِبَادَتِهِۦ وَیُسَبِّحُونَهُۥ وَلَهُۥ یَسۡجُدُونَۤ۩ ٢٠٦.

و بر شماست ای مؤمنان تا به ملائکه خود را شبیه سازید که در برابر خدا و اوامرش خاضع و فروتن اند و اوتعالی را در هر وقتی یاد می‌کنند طوری که نه خسته می‌شوند و نه افترا می‌نمایند در حالی که خضوع آن‌ها تمام و خشوع‌شان کامل است و رجوع آن‌ها به سوی خداوند عزوجل از طریق عبادت می‌باشد، پس شما نیز در طاعت و عبادت و سجدۀ خویش مانند آن‌ها باشید تا به رضوان پروردگار خود دست یابید و به رحمت مولای خویش رستگار شوید.


تفسیر نور: سوره اعراف

تفسیر نور:
سوره أعراف آیه 1
‏متن آیه : ‏
‏ المص ‏

‏ترجمه : ‏
‏الف . لام . میم . صاد .‏

‏توضیحات : ‏
‏ذکر حروف مقطّعه در اوائل برخی از سوره‌ها ، علاوه از جلب توجّه شنوندگان ، و دعوت آنان به سکوت و استماع ، عربها را فریاد می‌دارد که این قرآن از همان حروف هجائی فراهم آمده است که شما گفتار و نوشتار خود را بدان اداء می‌کنید . پس اگر درباره آسمانی‌بودن قرآن دچار شکّ و تردیدید ، سوره‌ای همچون یکی از سوره‌های آن را بسازید و ارائه دهید ، و . . . ( نگا : بقره / 23 ) .‏

سوره أعراف آیه 2
‏متن آیه : ‏
‏ کِتَابٌ أُنزِلَ إِلَیْکَ فَلاَ یَکُن فِی صَدْرِکَ حَرَجٌ مِّنْهُ لِتُنذِرَ بِهِ وَذِکْرَى لِلْمُؤْمِنِینَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( این قرآن ) کتابی است که از ( سوی یزدان جهان ) بر تو نازل شده است و نباید از ناحیه آن هیچ گونه نگرانی و ناراحتی به خود راه دهی . ( نه نگرانی از ناحیه بار سنگین رسالتی که بر دوش داری و نه از جانب عکس‌العملهائی که دشمنان سرسخت در برابر آن نشان می‌دهند ، و نه از سوی نتیجه و برداشتی که از تبلیغ این رسالت انتظار می‌رود . چرا که هدف از نزول این قرآن این است ) که بدان ( کافران را از عواقب شوم افکار و اعمالشان ) بترسانی ، و مؤمنان را پند و اندرز دهی .‏

‏توضیحات : ‏
‏« لِتُنذِرَ » : متعلّق به ( أُنزِلَ ) است . « ذِکْرَیا » : پند و اندرز دادن . پنددهنده و اندرزگو . این واژه مصدر و به معنی ( تذکیر ) است . مجرور بوده و عطف بر محلّ ( لِتُنذِرَ ) است . تقدیر چنین می‌شود : لِلإِنذَارِ وَ التَّذْکِیرِ . یا این که ( ذِکْری ) به معنی اسم فاعل یعنی ( مذکّر ) است . مرفوع بوده و خبر مبتدای محذوف است . تقدیر چنین می‌شود : وَ هُوَ ذِکْری لِلْمُؤْمِنینَ . و . . .‏

سوره أعراف آیه 3
‏متن آیه : ‏
‏ اتَّبِعُواْ مَا أُنزِلَ إِلَیْکُم مِّن رَّبِّکُمْ وَلاَ تَتَّبِعُواْ مِن دُونِهِ أَوْلِیَاء قَلِیلاً مَّا تَذَکَّرُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏از چیزی پیروی کنید که از سوی پروردگارتان بر شما نازل شده است ، و جز خدا از اولیاء و سرپرستان دیگری پیروی مکنید ( و فرمان مپذیرید ) . کمتر متوجّه ( اوامر و نواهی خدا ) هستید ( و کمتر پند می‌گیرید ) .‏

‏توضیحات : ‏
‏« مِن دُونِهِ » : بجز او . به جای او . ضمیر ( هِ ) به ( رَبِّ ) برمی‌گردد . اگر مرجع آن ( ما ) باشد ، پیش از ( اَوْلِیَآءَ ) مضافی چون ( أَباطیل ) محذوف است . در این صورت معنی چنین می‌شود : جز از وحی آسمان ، از یاوه‌سرائی سرپرستان دیگری پیروی مکنید . « قَلِیلاً مَّا تَذَکَّرُونَ » : کمتر پند می‌گیرید و متذکّر می‌گردید . راجع به قوانین و احکام الهی چندان چیزی نمی‌دانید . گاه‌گاهی یادآور و پندپذیر می‌گردید . ( قَلِیلاً ) صفت موصوف محذوفی چون ( زَمَاناً ) یا ( تذکّراً ) است و ( ما ) زائد و برای تأکید قلّت است .‏

سوره أعراف آیه 4
‏متن آیه : ‏
‏ وَکَم مِّن قَرْیَةٍ أَهْلَکْنَاهَا فَجَاءهَا بَأْسُنَا بَیَاتاً أَوْ هُمْ قَآئِلُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏چه بسیار شهرها و آبادیهائی که آنها را ( به سبب گناهان فراوان ساکنان آنجاها ) ویران کرده‌ایم و عذاب ما مردمان آنجاها را در برگرفته است ، در شبانگاهان ( که در خواب ناز بوده‌اند ، مانند قوم لوط ) یا در چاشتگاهان که به استراحت پرداخته‌اند ( مانند قوم شعیب ) .‏

‏توضیحات : ‏
‏« کَمْ » : چه بسیار . « قَرْیَةٍ » : شهر . روستا . در اینجا مراد ساکنان شهر یا روستا است . « بَأْس‌ » : عذاب . « بَیَاتاً » : شب هنگام . در حالی که شب را می‌گذراندند . این واژه می‌تواند مفعول‌فیه بوده و یا این که مصدر و به معنی ( بائِتینَ ) و حال باشد . « قَآئِلُونَ » : خفتگان در نیمروز . استراحت‌کنندگان در چاشتگاه . از ماده ( قَیْل ) .‏

سوره أعراف آیه 5
‏متن آیه : ‏
‏ فَمَا کَانَ دَعْوَاهُمْ إِذْ جَاءهُمْ بَأْسُنَا إِلاَّ أَن قَالُواْ إِنَّا کُنَّا ظَالِمِینَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏در آن موقع که عذاب ما به سراغ ایشان آمده است ، دعا و استغاثه‌ای جز این نداشته‌اند که گفته‌اند : واقعاً ما ستمکار بوده‌ایم ( و با دست خود بر خود ستم کرده‌ایم و هم اینک پشیمانیم و چشم به راه عفو یزدانیم ! امّا بدین هنگام پشیمانی را چه سود ؟ ! ) .‏

‏توضیحات : ‏
‏« دَعْوَاهُمْ » : دعای ایشان . استغاثه آنان .‏

سوره أعراف آیه 6
‏متن آیه : ‏
‏ فَلَنَسْأَلَنَّ الَّذِینَ أُرْسِلَ إِلَیْهِمْ وَلَنَسْأَلَنَّ الْمُرْسَلِینَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( در روز قیامت ) به طور قطع از کسانی که پیغمبران به سوی آنان روانه شده‌اند می‌پرسیم ( که آیا پیام آسمانی به شما رسانده شده است یا خیر و چگونه بدان پاسخ داده‌اید ؟ ) و حتماً از پیغمبران هم می‌پرسیم ( که آیا پیام آسمانی را رسانده‌اید و از مردمان در قبال فرمان یزدان چه شنیده و چه دیده‌اید ؟ ) .‏

‏توضیحات : ‏
‏« الْمُرْسَلِینَ » : فرستادگان . پیغمبران .‏

سوره أعراف آیه 7
‏متن آیه : ‏
‏ فَلَنَقُصَّنَّ عَلَیْهِم بِعِلْمٍ وَمَا کُنَّا غَآئِبِینَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏مسلّماً ( اعمال همه را مو به مو و ) آگاهانه برای آنان شرح می‌دهیم‌ ؛ چرا که ما از آنان به دور نشده‌ایم ( و همه‌جا حاضر و ناظر کردار و رفتارشان بوده‌ایم ) .‏

‏توضیحات : ‏
‏« عَلَیْهِمْ » : برای همه مردمان . برای پیغمبران ، در توضیح پاسخ ایشان به خدا : لا عِلْمَ لَنا ( نگا : مائده / 109 ) . « بِعِلْمٍ » : آگاهانه . از روی علم . « مَا کُنَّا غَآئِبِینَ » : غائب نبوده‌ایم . غافل و بی‌خبر نبوده‌ایم .‏

سوره أعراف آیه 8
‏متن آیه : ‏
‏ وَالْوَزْنُ یَوْمَئِذٍ الْحَقُّ فَمَن ثَقُلَتْ مَوَازِینُهُ فَأُوْلَئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏سنجش درست ( و دقیق اعمال ) در آن روز انجام می‌گیرد . پس هر که ( کفّه حسنات ) ترازوی او سنگین شود ( و بر کفّه سیّئات او رجحان پذیرد ) این چنین کسانی رستگارند .‏

‏توضیحات : ‏
‏« الْوَزْنُ » : وزن‌کردن . سنجش . مبتدا است و خبر آن ( یَوْمَئِذٍ ) است . « الْحَقُّ » : صحیح . درست . صفت ( الْوَزْنُ ) است . این صفت و موصوف ، معنی مبتدا و خبر نیز می‌دهند . یعنی : وزن‌کردن اعمال در آن روز صحیح است . « مَوَازِین‌ » : جمع میزان : ترازوها . و جمع موزون : سنجیده‌ها .‏

سوره أعراف آیه 9
‏متن آیه : ‏
‏ وَمَنْ خَفَّتْ مَوَازِینُهُ فَأُوْلَئِکَ الَّذِینَ خَسِرُواْ أَنفُسَهُم بِمَا کَانُواْ بِآیَاتِنَا یِظْلِمُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و کسی که ( کفّه حسنات او از کفّه سیّئات ) ترازوی او سبک شود ، این چنین کسانی به سبب پیوسته انکار کردن آیات ما ( سرمایه وجود ) خود را از دست داده‌اند .‏

‏توضیحات : ‏
‏« خَسِرُوا » : از دست داده‌اند . زیانکار و بی‌بهره نموده‌اند . « یَظْلِمُونَ » : ظلم در اینجا در معنی تکذیب و انکار به کار رفته است .‏

سوره أعراف آیه 10
‏متن آیه : ‏
‏ وَلَقَدْ مَکَّنَّاکُمْ فِی الأَرْضِ وَجَعَلْنَا لَکُمْ فِیهَا مَعَایِشَ قَلِیلاً مَّا تَشْکُرُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏شما را در زمین مقیم کرده‌ایم و قدرت و نعمتتان داده‌ایم ، و وسائل زندگیتان را در آن مهیّا نموده‌ایم ، ( امّا شما در برابر نعمتهای فراوان ) بسیار کم سپاسگزاری می‌کنید .‏

‏توضیحات : ‏
‏« مَکَّنَّاکُمْ » : شما را قدرت و نعمت دادیم . و قوّه و سلطه بخشیدیم . به شما مکان و مأوی دادیم . « مَعَایِشَ » : جمع مَعیشة و مَعاش ، وسائل زندگی و مایه بقاء . از قبیل : خوردنیها و نوشیدنیها .‏

سوره أعراف آیه 11
‏متن آیه : ‏
‏ وَلَقَدْ خَلَقْنَاکُمْ ثُمَّ صَوَّرْنَاکُمْ ثُمَّ قُلْنَا لِلْمَلآئِکَةِ اسْجُدُواْ لآدَمَ فَسَجَدُواْ إِلاَّ إِبْلِیسَ لَمْ یَکُن مِّنَ السَّاجِدِینَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( آدم ، جدّ نخستین ) شما را آفریدیم و سپس صورتگری کردیم . بعد از آن به فرشتگان ( و از جمله ابلیس که در صف آنان قرار داشت ، ولی از ایشان نبود ) گفتیم : برای آدم سجده ( خضوع و تواضع ) کنید ( و بزرگ و گرامیش دارید ) . پس ( همه فرشتگان به فرمان یزدان ) سجده کردند ( و تعظیم و تکریم به جای آوردند ) مگر ابلیس که ( از جنّیان بود و فرمان نبرد و ) سجده نکرد .‏

‏توضیحات : ‏
‏« خَلَقْنَاکُمْ » : شما را آفریدیم . در اینجا مراد این است که : اصل شما یعنی نیای نخستینتان را آفریدیم ( نگا : حجر / 28 - 33 ) . صیغه جمع برای تعظیم آدم است که ابوالبشر است . « صَوَّرْنا » : صورت‌بندی و صورتگری کردیم . آدم را از خاک آفریدیم و جان به کالبدش دمیدیم و پیکر زیبا و قامت رعنا و اندیشه والا بدو دادیم . « إِلآّ إِبْلِیسَ » : مگر اهریمن . مستثنی منقطع است . زیرا که ابلیس از جنس فرشتگان نیست ( نگا : کهف / 50 و حجر / 27 ) .‏

سوره أعراف آیه 12
‏متن آیه : ‏
‏ قَالَ مَا مَنَعَکَ أَلاَّ تَسْجُدَ إِذْ أَمَرْتُکَ قَالَ أَنَاْ خَیْرٌ مِّنْهُ خَلَقْتَنِی مِن نَّارٍ وَخَلَقْتَهُ مِن طِینٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( خداوند به او ) گفت : چه چیز تو را بازداشت از این که سجده ببری ، وقتی که من به تو دستور ( تعظیم و تواضع برای آدم ) داده‌ام‌ ؟ ( ابلیس از روی عناد و تکبّر پاسخ ) گفت : من از او بهترم . چرا که مرا از آتش آفریده‌ای و او را از خاک . ( و آتش کجا و خاک کجا ! ) .‏

‏توضیحات : ‏
‏« مَا مَنَعَکَ ؟ » : چه چیز تو را باز داشت‌ ؟ چه چیز مانع شد ؟ « طِینٍ » : گِل ( نگا : صافّات / 11 ) . خاک ( نگا : آل‌عمران / 59 ) . زیرا خاک عام است و بر گِل و غیرگِل اطلاق می‌شود . استعمال ( طین ) در اینجا چه بسا اشاره به مرحله‌ای از مراحل تدریجی خِلقت آدم باشد .‏

سوره أعراف آیه 13
‏متن آیه : ‏
‏ قَالَ فَاهْبِطْ مِنْهَا فَمَا یَکُونُ لَکَ أَن تَتَکَبَّرَ فِیهَا فَاخْرُجْ إِنَّکَ مِنَ الصَّاغِرِینَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( خداوند بدو ) گفت : پس از این ( بهشت آسمانی یا بهشت زمینی ، یا از میان فرشتگان ، و یا از این منزلت و مرتبت ) فرود آی ! تو را نرسد که در این ( مکان دل‌آرا ، و جایگاه والا ، نافرمانی کنی و ) تکبّر ورزی . پس بیرون رو ، تو از زمره خوارانی ( و جای تو در میان اشرار است ، نه در میان اخیار ) .‏

‏توضیحات : ‏
‏« إهْبِطْ » : فرود آی . پائین رو . تنزّل کن . « مِنْها » : از آن . مرجع ( ها ) واژه ( جَنَّة ) مفهوم از مقام است ، همان گونه که در آیه 61 سوره نحل ، ( ها ) به ( أَرْضِ ) مفهوم از مقام برمی‌گردد : وَ لَوْ یُؤاخِذُ اللهُ النَّاسَ بِظُلْمِهِم مَّا تَرَکَ عَلَیْها مِن دآبَّةٍ . مراد از ( جَنَّة ) بهشت موعود ، یا بهشت موجود در زمین است . یا این که مرجع ( ها ) منزلت و مرتبت و یا ( مَلائِکَة ) در آیه 11 است . « الصَّاغِرینَ » : خواران ، افراد پست و حقیر . از مصدر ( صَغار ) به معنی ذُلّ ( نگا : انعام / 124 ) .‏

سوره أعراف آیه 14
‏متن آیه : ‏
‏ قَالَ أَنظِرْنِی إِلَى یَوْمِ یُبْعَثُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( اهریمن ) گفت : مرا تا روزی مهلت ده و زنده بدار که ( قیامت نام است و مردمان در آن زنده می‌شوند و از گورها ) برانگیخته می‌گردند .‏

‏توضیحات : ‏
‏« أَنظِرْنی‌ » : مرا مهلت ده . مراد این که مرا زنده بدار و ممیران .‏

سوره أعراف آیه 15
‏متن آیه : ‏
‏ قَالَ إِنَّکَ مِنَ المُنظَرِینَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( خداوند ) گفت : شما از زمره مهلت یافتگانی ( و مدّتهای مدید در زمین ماندگار می‌مانی ) .‏

‏توضیحات : ‏
‏« الْمُنظَرِینَ » : مهلت‌یافتگان . مهلت داده‌شدگان .‏

سوره أعراف آیه 16
‏متن آیه : ‏
‏ قَالَ فَبِمَا أَغْوَیْتَنِی لأَقْعُدَنَّ لَهُمْ صِرَاطَکَ الْمُسْتَقِیمَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( اهریمن ) گفت : بدان سبب که مرا گمراه داشتی ، من بر سر راه مستقیم تو در کمین آنان می‌نشینم ( و با هرگونه وسائل ممکن در گمراهی ایشان می‌کوشم ) .‏

‏توضیحات : ‏
‏« أَغْوَیْتَنِی‌ » : مرا گمراه ساختی . حکم گمراهی درباره‌ام صادر کردی . « صِرَاط‌ » : راه . منصوب به نزع خافض است و در اصل ( عَلی صِراطِکَ ) است . می‌تواند مفعول‌فیه نیز باشد .‏

سوره أعراف آیه 17
‏متن آیه : ‏
‏ ثُمَّ لآتِیَنَّهُم مِّن بَیْنِ أَیْدِیهِمْ وَمِنْ خَلْفِهِمْ وَعَنْ أَیْمَانِهِمْ وَعَن شَمَآئِلِهِمْ وَلاَ تَجِدُ أَکْثَرَهُمْ شَاکِرِینَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏سپس از پیش‌رو و از پشت سر و از طرف راست و از طرف چپ ( و از هر جهت که بتوانم ) به سراغ ایشان می‌روم و ( گمراهشان می‌سازم و از راه حق منحرفشان می‌نمایم . تا بدانجا که ) بیشتر آنان را ( مؤمن به خود و ) سپاسگزار نخواهی یافت .‏

‏توضیحات : ‏
‏« أَیْمان » : جمع یَمین ، طرف راست . « شَمَآئِل‌ » : جمع شِمال ، طرف چپ .‏

سوره أعراف آیه 18
‏متن آیه : ‏
‏ قَالَ اخْرُجْ مِنْهَا مَذْؤُوماً مَّدْحُوراً لَّمَن تَبِعَکَ مِنْهُمْ لأَمْلأنَّ جَهَنَّمَ مِنکُمْ أَجْمَعِینَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( خداوند ) گفت : خوار و حقیر و رانده و ذلیل از این ( جایگاه قدس و قدسیان ) بیرون رو . سوگند می‌خورم ، دوزخ را از تو و از همه کسانی پر می‌سازم که از تو پیروی کنند .‏

‏توضیحات : ‏
‏« مَذْؤُوماً » : مذموم . ننگین . حقیر . حال اوّل برای ضمیر مستتر در فعل ( أُخْرُجْ ) است . « مَدْحُوراً » : مطرود . رانده شده . حال دوم است . « مِنکُمْ » : از شما . در اصل : ( مِنکَ وَ مِنْهُمْ ) است و از راه تغلیب ضمیر مخاطب به کار رفته است .‏

سوره أعراف آیه 19
‏متن آیه : ‏
‏ وَیَا آدَمُ اسْکُنْ أَنتَ وَزَوْجُکَ الْجَنَّةَ فَکُلاَ مِنْ حَیْثُ شِئْتُمَا وَلاَ تَقْرَبَا هَذِهِ الشَّجَرَةَ فَتَکُونَا مِنَ الظَّالِمِینَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏ای آدم ! تو و همسرت در بهشت ساکن شوید و در هر کجا که خواستید ( بگردید و از نعمتهای آن ) بخورید ، ولی به این درخت ، نزدیک نشوید ( و از آن نخورید ، که اگر چنین کنید ) از زمره ستمکاران خواهید شد .‏

‏توضیحات : ‏
‏« حَیْثُ » : هرجا . « الشَّجَرَةَ » : درخت . بوته گیاه ( نگا : صافّات / 146 ) . خداوند نوع درخت یا گیاه مورد نظر را مشخّص نفرموده است .‏

سوره أعراف آیه 20
‏متن آیه : ‏
‏ فَوَسْوَسَ لَهُمَا الشَّیْطَانُ لِیُبْدِیَ لَهُمَا مَا وُورِیَ عَنْهُمَا مِن سَوْءَاتِهِمَا وَقَالَ مَا نَهَاکُمَا رَبُّکُمَا عَنْ هَذِهِ الشَّجَرَةِ إِلاَّ أَن تَکُونَا مَلَکَیْنِ أَوْ تَکُونَا مِنَ الْخَالِدِینَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏سپس اهریمن آنان را وسوسه کرد تا ( مخالفت با فرمان خدا را در نظرشان بیاراید و لباسهایشان را از تن به در آورد و برهنه و عریانشان سازد ) و عورات نهان از دیده آنان را بدیشان نماید ، و ( بدین منظور ) گفت : پروردگارتان شما را از این درخت باز نداشته است ، مگر بدان خاطر که ( اگر از این درخت بخورید ) دو فرشته می‌شوید ، و یا این که ( جاودانه می‌گردید و ) از زمره جاویدانان ( در این سرا ) خواهید شد .‏

‏توضیحات : ‏
‏« لِیُبْدِیَ » : تا ظاهر و آشکار سازد . « وُورِیَ » : مستور شده است . پوشیده گشته است . مجهول فعل ماضی ( واری ) از مصدر ( مُواراه ) است . « سَوْءَات‌ » : جمع ( سَوْءَة ) ، عورت . شرمگاه .‏

سوره أعراف آیه 21
‏متن آیه : ‏
‏ وَقَاسَمَهُمَا إِنِّی لَکُمَا لَمِنَ النَّاصِحِینَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و برای آنان بارها سوگند خورد که من خیرخواه شما هستم .‏

‏توضیحات : ‏
‏« قَاسَمَ » : سوگند خورد . بارها سوگند خورد . « النَّاصِحِینَ » : خیرخواهان . مخلصان .‏

سوره أعراف آیه 22
‏متن آیه : ‏
‏ فَدَلاَّهُمَا بِغُرُورٍ فَلَمَّا ذَاقَا الشَّجَرَةَ بَدَتْ لَهُمَا سَوْءَاتُهُمَا وَطَفِقَا یَخْصِفَانِ عَلَیْهِمَا مِن وَرَقِ الْجَنَّةِ وَنَادَاهُمَا رَبُّهُمَا أَلَمْ أَنْهَکُمَا عَن تِلْکُمَا الشَّجَرَةِ وَأَقُل لَّکُمَا إِنَّ الشَّیْطَآنَ لَکُمَا عَدُوٌّ مُّبِینٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏پس آرام آرام آنان را با مکر و فریب ( به سوی نافرمانی و خوردن از آن درخت ) کشید . هنگامی که از آن درخت چشیدند ، عورات خویش بدیدند ، و ( برای پوشاندن شرمگاه‌های خود ) شروع به جمع‌آوری برگهای ( درختان ) بهشت کردند و آنها را بر خود افکندند . پروردگارشان ( به سرزنش ایشان پرداخت و خطاکاری آنان را متذکّر شد و ) فریادشان زد که آیا شما را از آن درخت نهی نکردم و به شما نگفتم که اهریمن دشمن آشکارتان است ( و خیر شما را نمی‌خواهد ؟ ) .‏

‏توضیحات : ‏
‏« فَدَلاّهُمَا » : فعل ( دَلّی ) از ماده ( دلو ) ، یعنی : اهریمن آن دو را آهسته آهسته از درجه و مقام والایشان فرود آورد و از شاخسار اطاعت به چاهسار معصیت انداخت . یا فعل ( دَلّی ) در اصل ( دلل ) و مضاعف بوده و لام دوم به یاء تبدیل شده است . در این صورت معنی چنین می‌شود : اهریمن آن دو را بر انجام کار ناشایست دل و جرأت بخشید . « بِغُرُورٍ » : با نیرنگ و فریب . « طَفِقَا » : شروع کردند . از افعال مقاربه است . « یَخْصِفَانِ » : از ماده ( خصف ) به معنی : الصاق . چسباندن . پینه‌کردن . یعنی : برگ درختان را بر اندام خود می‌انداختند و عورت خویشتن را با آن می‌پوشاندند .‏

سوره أعراف آیه 23
‏متن آیه : ‏
‏ قَالاَ رَبَّنَا ظَلَمْنَا أَنفُسَنَا وَإِن لَّمْ تَغْفِرْ لَنَا وَتَرْحَمْنَا لَنَکُونَنَّ مِنَ الْخَاسِرِینَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( آدم و همسرش ، دست دعا به سوی خدا برداشتند و ) گفتند : پروردگارا ! ما ( با نافرمانی از تو ) بر خویشتن ستم کرده‌ایم و اگر ما را نبخشی و بر ما رحم نکنی از زیانکاران خواهیم بود .‏

‏توضیحات : ‏
‏. . .‏

سوره أعراف آیه 24
‏متن آیه : ‏
‏ قَالَ اهْبِطُواْ بَعْضُکُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ وَلَکُمْ فِی الأَرْضِ مُسْتَقَرٌّ وَمَتَاعٌ إِلَى حِینٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( خداوند خطاب به آدم و حوّاء و ابلیس ) گفت : ( از این جایگاه والا ) پائین روید . برخی دشمن برخی خواهید بود . در زمین تا روزگاری استقرار خواهید داشت و ( از نعمتهای آن ) بهره‌مند خواهید شد .‏

‏توضیحات : ‏
‏« بَعْضُکُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ » : مراد این است که شما مردمان با اهریمنان دشمن خواهید بود . یا این که فرزندان آدم و حوّاء برخی دشمن برخی خواهند بود . « مستقرّ » : قرارگاه . استقرار . « مَتَاعٌ » : تمتّع . بهره‌مندی . کالا و قُوت زندگی . « إِلیا حِینٍ » : تا زمانی که مرگتان فرا می‌رسد . تا وقتی که روزگارتان به پایان می‌رسد و قیامت بپا می‌شود .‏

سوره أعراف آیه 25
‏متن آیه : ‏
‏ قَالَ فِیهَا تَحْیَوْنَ وَفِیهَا تَمُوتُونَ وَمِنْهَا تُخْرَجُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( خداوند ) گفت : در زمین ( تولید نسل می‌کنید و ) زندگی بسر می‌برید و در آن می‌میرید ( و دفن می‌شوید ) و از آنْ ( هنگام رستاخیز زنده می‌گردید و ) بیرون می‌آئید .‏

‏توضیحات : ‏
‏در « فِیهَا » و « مِنْهَا » مرجع ضمیرِ ( ها ) أَرْض است .‏

سوره أعراف آیه 26
‏متن آیه : ‏
‏ یَا بَنِی آدَمَ قَدْ أَنزَلْنَا عَلَیْکُمْ لِبَاساً یُوَارِی سَوْءَاتِکُمْ وَرِیشاً وَلِبَاسُ التَّقْوَىَ ذَلِکَ خَیْرٌ ذَلِکَ مِنْ آیَاتِ اللّهِ لَعَلَّهُمْ یَذَّکَّرُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏ای آدمیزادگان ! ما لباسی برای شما درست کرده‌ایم که عورات شما را می‌پوشاند ، و لباس زینتی را ( برایتان ساخته‌ایم که خود را بدان می‌آرائید . امّا باید بدانید که ) لباس تقوا و ترس از خدا ، بهترین لباس است ( که انسان خود را بدان می‌آراید و خویشتن را از عذاب آخرت می‌رهاند ) . این ( آفرینش لباسهای ظاهری و باطنی ) از نشانه‌های ( فضل و رحمت ) خدا است تا بندگان متذکّر ( نعمتهای پروردگار ) شوند .‏

‏توضیحات : ‏
‏« أَنزَلْنَا » : آفریدیم . درست کردیم . ( نگا : زمر / 6 ، حدید / 25 ) . « یُوارِی‌ » : می‌پوشاند . پنهان می‌دارد . « رِیشاً » : پر . در اینجا مراد لباس زینت و وسائل آرایش است . « ذلِکَ » : آن آفرینش لباس به طور مطلق ، یا آن آفرینش لباس تقوا .‏

سوره أعراف آیه 27
‏متن آیه : ‏
‏ یَا بَنِی آدَمَ لاَ یَفْتِنَنَّکُمُ الشَّیْطَانُ کَمَا أَخْرَجَ أَبَوَیْکُم مِّنَ الْجَنَّةِ یَنزِعُ عَنْهُمَا لِبَاسَهُمَا لِیُرِیَهُمَا سَوْءَاتِهِمَا إِنَّهُ یَرَاکُمْ هُوَ وَقَبِیلُهُ مِنْ حَیْثُ لاَ تَرَوْنَهُمْ إِنَّا جَعَلْنَا الشَّیَاطِینَ أَوْلِیَاء لِلَّذِینَ لاَ یُؤْمِنُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏ای آدمیزادگان ! شیطان شما را نفریبد ، همان گونه که پدر و مادرتان را ( فریفت و ) از بهشت بیرونشان کرد و لباسشان را از ( تن ) ایشان بیرون ساخت تا عوراتشان را بدیشان نماید . شیطان و همدستانش شما را می‌بینند ، در صورتی که شما آنها را نمی‌بینید ( لذا از راههای گوناگون و به شیوه‌های مختلفی که نهان از دید شما است بر شما یورش می‌آورند . باید چنین دشمنانی را پائید و از کید و مکرشان ترسید . با این توضیح که آنان بر مؤمنان تسلّط ندارند و بلکه ) ما شیاطین را دوستان و یاران کسانی ساخته‌ایم که ایمان نمی‌آورند ( یعنی اهریمنان تنها بر غیر مؤمنان تسلّط دارند ) .‏

‏توضیحات : ‏
‏« لا یَفْتِنَنَّکُمْ » : شما را گول نزند و نفریبد . « یَنزِعُ » : به در می‌آورد . می‌کند . « قَبِیل‌ » : اعوان . یاران و همدستان . « مِنْ حَیْثُ » : از راهی که . به گونه‌ای که . « جَعَلْناَ الشَّیَاطِینَ » : مراد این است که شیطان و یارانش تنها بر افراد بی‌ایمان و بر کسانی که ایمان سستی دارند مسلّط هستند ( نگا : حجر / 42 ، نحل / 99 و 100 ) .‏

سوره أعراف آیه 28
‏متن آیه : ‏
‏ وَإِذَا فَعَلُواْ فَاحِشَةً قَالُواْ وَجَدْنَا عَلَیْهَا آبَاءنَا وَاللّهُ أَمَرَنَا بِهَا قُلْ إِنَّ اللّهَ لاَ یَأْمُرُ بِالْفَحْشَاء أَتَقُولُونَ عَلَى اللّهِ مَا لاَ تَعْلَمُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( کافران ) وقتی که کار زشتی ( همچون شرک و طواف کعبه را در حال برهنگی ) انجام می‌دهند ، می‌گویند : پدران خود را بر این کار دیده‌ایم ( و نیاکانمان را بر این روش و برنامه یافته‌ایم و ما به دنبال آنان رفته و از ایشان پیروی می‌کنیم ) و خدا ما را بدان دستور داده است ! بگو ( ای پیغمبر ! ) : خداوند به کار زشت دستور نمی‌دهد . آیا چیزی را به خدا نسبت می‌دهید که ( مستند و دلیل صحّت آن را ) نمی‌دانید ؟‏

‏توضیحات : ‏
‏« فَاحِشَةً » : عمل قبیح . گناه بسیار زشت . « الْفَحْشَآء » : عمل قبیح . گناه بسیار زشت .‏

سوره أعراف آیه 29
‏متن آیه : ‏
‏ قُلْ أَمَرَ رَبِّی بِالْقِسْطِ وَأَقِیمُواْ وُجُوهَکُمْ عِندَ کُلِّ مَسْجِدٍ وَادْعُوهُ مُخْلِصِینَ لَهُ الدِّینَ کَمَا بَدَأَکُمْ تَعُودُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏بگو : پروردگارم ( همگان را در هر زمان و مکانی ) به دادگری فرمان داده است ، و ( دستور او ) این ( است ) که در هر عبادتی رو به خدا کنید و از وی مخلصانه اطاعت نمائید و او را صادقانه بپرستید . خداوند همان گونه که شما را در آغاز آفریده است ، ( به همان سادگی پس از مرگ شما را زنده می‌کند و به سوی او ) برمی‌گردید .‏

‏توضیحات : ‏
‏« الْقِسْطِ » : دادگری . میانه‌روی . « وُجُوهٌ » : جمع وجه . چهره . ذات . « عِندَ » : در . « مَسْجِد » : مکان عبادت . زمان عبادت . سجود که مراد از آن نماز است . « أَقِیمُوا وُجُوهَکُمْ عِندَ کُلِّ مَسْجِدٍ » : در هر مسجدی به نماز ایستید و دل خود را متوجّه خدا کنید . در هر زمان و مکان عبادتی خالصانه به خدا رو کنید و تنها او را در نظر داشته باشید . در هر سجده و کرنشی رو به سوی خدا دارید و عبادتتان تنها برای او باشد . « أُدْعُوهُ » : او را عبادت کنید و بپرستید . دعاء در اینجا به معنی عبادت است . « الدِّینَ » : اطاعت . عبادت . انقیاد .‏

سوره أعراف آیه 30
‏متن آیه : ‏
‏ فَرِیقاً هَدَى وَفَرِیقاً حَقَّ عَلَیْهِمُ الضَّلاَلَةُ إِنَّهُمُ اتَّخَذُوا الشَّیَاطِینَ أَوْلِیَاء مِن دُونِ اللّهِ وَیَحْسَبُونَ أَنَّهُم مُّهْتَدُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( در آن وقت که به سوی او برمی‌گردید ، دو گروه خواهید بود : ) گروهی که ( خداوند ایشان را موفّق گردانده است و به سبب پیروی از رهنمود پیغمبران ) هدایتشان بخشیده است ، و گروهی که درخور گمراهی گردیده و سرگشته شده‌اند ، چرا که به جای یزدان شیاطین را به دوستی و سروری گرفته‌اند و خویشتن را راه‌یافته پنداشته‌اند .‏

‏توضیحات : ‏
‏« فَرِیقاً » : گروه . دسته . واژه نخست ، مفعولٌ‌به مقدّم فعل ( هَدی ) است ، و واژه دوم مفعول به فعل محذوفی چون ( أَضَلَّ ) است . « مِن دُونِ اللهِ » : به جای خدا .‏

سوره أعراف آیه 31
‏متن آیه : ‏
‏ یَا بَنِی آدَمَ خُذُواْ زِینَتَکُمْ عِندَ کُلِّ مَسْجِدٍ وکُلُواْ وَاشْرَبُواْ وَلاَ تُسْرِفُواْ إِنَّهُ لاَ یُحِبُّ الْمُسْرِفِینَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏ای آدمیزادگان ! در هر نماز گاه و عبادتگاهی ، خود را ( با لباس مادی که عورت شما را بپوشاند ، و با لباس معنوی که تقوا نام دارد ) بیارائید ، و بخورید و بنوشید ولی اسراف و زیاده‌روی مکنید که خداوند مسرفان و زیاده‌روی کنندگان را دوست نمی‌دارد .‏

‏توضیحات : ‏
‏« خُذُوا زِینَتَکُمْ » : مراد این است که به هنگام نماز و انجام عبادت لباسهای زیبا و مؤدّبانه و پاکیزه بپوشید و به نام پرهیزگاری از لباسهای کثیف و مندرس و یا ناشایست و جلف استفاده نکنید ، و نیز تقوا و اخلاص داشته باشید . « الْمُسْرِفِینَ » : متجاوزین از حدود حرام و حلال خدا .‏

سوره أعراف آیه 32
‏متن آیه : ‏
‏ قُلْ مَنْ حَرَّمَ زِینَةَ اللّهِ الَّتِیَ أَخْرَجَ لِعِبَادِهِ وَالْطَّیِّبَاتِ مِنَ الرِّزْقِ قُلْ هِی لِلَّذِینَ آمَنُواْ فِی الْحَیَاةِ الدُّنْیَا خَالِصَةً یَوْمَ الْقِیَامَةِ کَذَلِکَ نُفَصِّلُ الآیَاتِ لِقَوْمٍ یَعْلَمُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( ای محمّد ! زشتی کارِ افتراء تحلیل و تحریم را بدیشان خاطرنشان ساز و به آنان ) بگو : چه کسی زینتهای الهی را که برای بندگانش آفریده است و همچنین مواهب و روزیهای پاکیزه را تحریم کرده است‌ ؟ بگو : این ( نعمتها و موهبتهای حلال و ) چیزهای پاکیزه ، برای افراد باایمان در این جهان آفریده شده است ( و دیگران نمی‌بایست از آن استفاده کنند . ولی در این دنیا بر این خوان یغما چه دشمن چه دوست ، و این هم از رحمت واسعه خدا و لطف او است . امّا ) در روز قیامت اینها همه در اختیار مؤمنان قرار می‌گیرد ( و دیگران به کلّی از آن محروم می‌گردند ) . این چنین آیات ( خود را درباره احکام حلال و حرام ) برای کسانی توضیح و تشریح می‌کنیم که آگاهند و می‌فهمند .‏

‏توضیحات : ‏
‏« أَخْرَجَ » : بیرون آورده است . در اینجا مراد این است که : آفریده است و به مرحله ظهور رسانده است . « خَالِصَةً » : دربست . به تمام و کمال . حال است .‏

سوره أعراف آیه 33
‏متن آیه : ‏
‏ قُلْ إِنَّمَا حَرَّمَ رَبِّیَ الْفَوَاحِشَ مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَمَا بَطَنَ وَالإِثْمَ وَالْبَغْیَ بِغَیْرِ الْحَقِّ وَأَن تُشْرِکُواْ بِاللّهِ مَا لَمْ یُنَزِّلْ بِهِ سُلْطَاناً وَأَن تَقُولُواْ عَلَى اللّهِ مَا لاَ تَعْلَمُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏بگو : خداوند حرام کرده است کارهای نابهنجار ( چون زنا ) را ، خواه آن چیزی که آشکارا انجام پذیرد و ظاهر گردد ، و خواه آن چیزی که پوشیده انجام گیرد و پنهان ماند ، و ( هر نوع ) بزهکاری را و ستمگری ( بر مردم ) را که به هیچ وجه درست نیست ، و این که چیزی را شریک خدا کنید بدون دلیل و برهانی که از سوی خدا مبنی بر حقّانیّت آن خبر در دست باشد ، و این که به دروغ از زبان خدا چیزی را ( درباره تحلیل و تحریم و غیره ) بیان دارید که ( صحّت و سقم آن را ) نمی‌دانید .‏

‏توضیحات : ‏
‏« بَطَنَ » : پنهان ماند . مخفی گردید . « الإِثْمَ » : گناه . بزهکاری . عطف عام بر خاصّ است . « الْبَغْیَ » : ظلم و ستم . تعدّی . عطف خاصّ بر عام است . « بِغَیْرِ الْحَقِّ » : باطل . نادرست . ذکر این قید برای توضیح و تأکید است‌ ؛ چرا که هر نوع ظلم و ستمی باطل و نادرست است . یا این که معنی آن چنین است : به ناحق . یعنی تعدّی و تجاوزی که حق است و از روی مُشاکله تعدّی و تجاوز نامیده می‌شود ، بلامانع است ( نگا : بقره‌ / 194 ) . « سُلْطَاناً » : دلیل و برهان .‏

سوره أعراف آیه 34
‏متن آیه : ‏
‏ وَلِکُلِّ أُمَّةٍ أَجَلٌ فَإِذَا جَاء أَجَلُهُمْ لاَ یَسْتَأْخِرُونَ سَاعَةً وَلاَ یَسْتَقْدِمُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏هر گروهی دارای مدّت زمانی ( مشخّص و معلوم ) است ، و هنگامی که زمان ( محدود ) آنان به سر رسید ، نه لحظه‌ای ( از آن ) تأخیر خواهند کرد و نه لحظه‌ای ( بر آن ) پیشی می‌گیرند .‏

‏توضیحات : ‏
‏« أَجَلٌ » : مدّت . زمان . وقت سررسید . « سَاعَةً » : مراد کمترین وقت ممکن است . « لا یَسْتَأْخِرُونَ » : درنگ نمی‌کنند . « لا یَسْتَقْدِمُونَ » : پیشی نمی‌گیرند و جلو نمی‌افتند .‏

سوره أعراف آیه 35
‏متن آیه : ‏
‏ یَا بَنِی آدَمَ إِمَّا یَأْتِیَنَّکُمْ رُسُلٌ مِّنکُمْ یَقُصُّونَ عَلَیْکُمْ آیَاتِی فَمَنِ اتَّقَى وَأَصْلَحَ فَلاَ خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَلاَ هُمْ یَحْزَنُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏ای آدمیزادگان ! اگر پیغمبرانی از جنس خود شما انسانها به نزدتان بیایند و آیات مرا برای شما بازگو بنمایند ، ( شما دو گروه خواهید شد . گروهی حق را می‌پذیرد ، و گروهی حق را تکذیب می‌دارد ) پس کسانی که پرهیزگاری کنند ( و با انجام طاعات و ترک محرّمات ، خویشتن را از عذاب خدا در امان دارند ) و به اصلاح ( حال خود و دیگران ) بپردازند ، ( در آخرت ) نه ترسی بر آنان است و نه غمگین می‌گردند .‏

‏توضیحات : ‏
‏« إِمَّا » : اگر . این واژه فراهم آمده است از : ( إِنْ ) شرطیّه و ( ما ) زائد که برای تأکید شرط ذکر شده است .‏

سوره أعراف آیه 36
‏متن آیه : ‏
‏ وَالَّذِینَ کَذَّبُواْ بِآیَاتِنَا وَاسْتَکْبَرُواْ عَنْهَا أُوْلََئِکَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِیهَا خَالِدُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و کسانی که آیات مرا تکذیب کنند و از ( پیروی آیات و دریافت رهنمود از ) آنها ، خویشتن را فراتر گیرند و سرپیچی کنند ، آنان دوزخیانند و جاودانه در آن می‌مانند .‏

‏توضیحات : ‏
‏« إِسْتَکْبَرُوا عَنْهَا » : خویشتن را بالاتر از آن می‌دانند که آیات خدا را بپذیرند و از آنها رهنمود گیرند .‏

سوره أعراف آیه 37
‏متن آیه : ‏
‏ فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَى عَلَى اللّهِ کَذِباً أَوْ کَذَّبَ بِآیَاتِهِ أُوْلَئِکَ یَنَالُهُمْ نَصِیبُهُم مِّنَ الْکِتَابِ حَتَّى إِذَا جَاءتْهُمْ رُسُلُنَا یَتَوَفَّوْنَهُمْ قَالُواْ أَیْنَ مَا کُنتُمْ تَدْعُونَ مِن دُونِ اللّهِ قَالُواْ ضَلُّواْ عَنَّا وَشَهِدُواْ عَلَى أَنفُسِهِمْ أَنَّهُمْ کَانُواْ کَافِرِینَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آخر چه کسی ستمکارتر از کسانی است که بر خدا دروغ می‌بندند یا این که آیات او را تکذیب می‌نمایند ؟ نصیب مقدّرشان بدیشان می‌رسد ( و در جهان روزگار معیّن خود را بسر می‌برند و روزیِ مشخّص خویش را می‌خورند ) تا آن گاه که فرستادگان ما ( یعنی فرشتگان قبض ارواح ) به سراغشان می‌آیند تا جانشان را بگیرند . ( بدین هنگام بدیشان ) می‌گویند : معبودهائی که جز خدا می‌پرستیدید کجایند ؟ ( بدیشان بگوئید بیایند و شما را از چنگال مرگ بربایند ! ) . می‌گویند : از ما نهان و ناپیدا شده‌اند و به ترک ما گفته‌اند ( و امید نفع و خیری بدانان نداریم . در اینجا است که ) آنان علیه خود گواهی می‌دهند و اعتراف می‌کنند که کافر بوده‌اند .‏

‏توضیحات : ‏
‏« نَصِیبَهُمْ مِنَ الْکِتَابِ » : قسمت مقدّر روزی . مدّت معیّن عمر . « الْکِتَابِ » : مقدّر . نوشته شده . مصدر است و به معنی اسم مفعول یعنی مکتوب است . « یَتَوَفَّوْنَهُمْ » : آنان را می‌میرانند . جان آنان را می‌گیرند . « کُنتُمْ تَدْعُونَ » : عبادت می‌کردید . به فریاد می‌خواندید و استمداد می طلبیدید . « ضَلُّوا عَنَّا » : از ما نهان و ناپیدا شده‌اند و به ترک ما گفته‌اند . ( ضَلُّوا ) در اینجا به معنی ( غابُوا ) است . « شَهِدُوا » : گواهی دادند . اعتراف نمودند .‏

سوره أعراف آیه 38
‏متن آیه : ‏
‏ قَالَ ادْخُلُواْ فِی أُمَمٍ قَدْ خَلَتْ مِن قَبْلِکُم مِّن الْجِنِّ وَالإِنسِ فِی النَّارِ کُلَّمَا دَخَلَتْ أُمَّةٌ لَّعَنَتْ أُخْتَهَا حَتَّى إِذَا ادَّارَکُواْ فِیهَا جَمِیعاً قَالَتْ أُخْرَاهُمْ لأُولاَهُمْ رَبَّنَا هَؤُلاء أَضَلُّونَا فَآتِهِمْ عَذَاباً ضِعْفاً مِّنَ النَّارِ قَالَ لِکُلٍّ ضِعْفٌ وَلَکِن لاَّ تَعْلَمُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( در روز قیامت خداوند به این کافران ) می‌گوید : به همراه گروهها و دسته‌هائی از کافران انس و جنّی که پیش از شما ( در دنیا مدّتی زندگی کرده‌اند و آن گاه از جهان ) رفته‌اند وارد آتش دوزخ شوید ! ( در این هنگام ) هر وقت گروهی داخل آتش شود ، گروه همجنس ( پیشین ) خود را نفرین می‌فرستد ، تا آن گاه که همه به هم می‌رسند و پیش هم گرد می‌آیند ، آن وقت پسینیان خطاب به پیشینیان می‌گویند : پروردگارا ! اینان ما را گمراه کرده‌اند ( زیرا که پیش از ما بوده‌اند و ما را به سوی کفر رهبری نموده‌اند ) پس آتش آنان را چندین برابر ( تیزتر و عذابشان را بیشتر ) گردان . ( پروردگار خطاب بدیشان ) می‌گوید : عذاب هر یک از شما ( پیروان و پسروان و بالادستان و زیردستان ، به سبب کفر و ضلال و تقلید کورکورانه از همدیگر ) چندین برابر است ، ولی ( به علّت عذاب سخت خود ، اندازه عذاب دیگران را ) نمی‌دانید .‏

‏توضیحات : ‏
‏« أدْخُلُوا فِی‌ » : واژه ( فی ) در اینجا به معنی ( مَعَ ) است . یعنی . همراه با . « خَلَتْ » : رفته‌اند . گذشته‌اند . « أُخْتَهَا » : خواهرش . در اینجا مراد همجنس و همکیش است که اینان بر اثر آنان رفته‌اند و از ایشان تقلید نموده‌اند . « إدَّارَکُوا » : به هم رسیدند . با هم گرد آمدند . اصل این فعل ( تَدارَکُوا ) و از باب تفاعُل است . « أُخْرَاهُمْ » : پسینیان . مراد پیروان و تقلیدکنندگان است . « اُولاهُمْ » : پیشینیان . مراد پیشوایان و تقلیدشدگان است . « ضِعْفاً » : دو چندان . چند برابر .‏

سوره أعراف آیه 39
‏متن آیه : ‏
‏ وَقَالَتْ أُولاَهُمْ لأُخْرَاهُمْ فَمَا کَانَ لَکُمْ عَلَیْنَا مِن فَضْلٍ فَذُوقُواْ الْعَذَابَ بِمَا کُنتُمْ تَکْسِبُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و رؤساء و پیشینیان به پیروان و پسینیان می‌گویند : شما هیچ گونه امتیازی بر ما ندارید ( و تخفیفی از عقاب نه شما را است و نه ما را ؛ چاره‌ای نیست جز واویلا و مدارا ! ) پس بچشید عذاب را به سبب کاری که خود کرده‌اید ( و خود کرده را چاره نیست ) .‏

‏توضیحات : ‏
‏« فَضْلٍ » : برتری . مراد برتری از لحاظ تخفیف عذاب است .‏

سوره أعراف آیه 40
‏متن آیه : ‏
‏ إِنَّ الَّذِینَ کَذَّبُواْ بِآیَاتِنَا وَاسْتَکْبَرُواْ عَنْهَا لاَ تُفَتَّحُ لَهُمْ أَبْوَابُ السَّمَاء وَلاَ یَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ حَتَّى یَلِجَ الْجَمَلُ فِی سَمِّ الْخِیَاطِ وَکَذَلِکَ نَجْزِی الْمُجْرِمِینَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏بیگمان کسانی که آیات ( کتابهای آسمانی و نشانه‌های گسترده جهانی ) ما را تکذیب می‌کنند و خویشتن را بالاتر از آن می‌دانند که بدانها گردن نهند ، درهای آسمان بر روی آنان باز نمی‌گردد ( و خودشان بی‌ارج و اعمالشان بی‌ارزش می‌ماند ) و به بهشت وارد نمی‌شوند مگر این که شتر از سوراخ سوزن خیاطی بگذرد ( که به هیچ وجه امکان ندارد ، و لذا ایشان هرگز به بهشت داخل نمی‌گردند ) . این چنین ما گناهکاران را جزا و سزا می‌دهیم .‏

‏توضیحات : ‏
‏« لا تُفَتَّحُ لَهُمْ أَبْوابُ السَّمَآءِ » : مراد این است که دعاها و اعمالشان پذیرفته نمی‌شود . اعمالشان به سوی خدا اوج نمی‌گیرد ( نگا : فاطر / 10 ) و به سوی ( علّیّین ) بالا نمی‌رود و بلکه در ( سِجّین ) ثبت و ضبط می‌شود ( نگا : مطفّفین / 7 و 19 ) . ارواح آنان به سوی بهشت پر نمی‌کشد که در آسمانها و آن بالا بالاها قرار دارد ( نگا : نجم / 15 ) . « یَلِجَ » : داخل شود . « سَمِّ » : سوراخ . « الْخِیَاطِ » : سوزن . « حَتَّیا یَلِجَ الْجَمَلُ فِی سَمِّ الْخِیَاطِ » : تا آن گاه که شتر از سوراخ سوزن بگذرد . این سخن بر سبیل ضرب‌المثل است و بیانگر چیز ناممکن و ناشدنی است .‏

سوره أعراف آیه 41
‏متن آیه : ‏
‏ لَهُم مِّن جَهَنَّمَ مِهَادٌ وَمِن فَوْقِهِمْ غَوَاشٍ وَکَذَلِکَ نَجْزِی الظَّالِمِینَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏برای آنان ( در دوزخ ) بستری از آتش و بالاپوشهائی از آتش است . ما این چنین جزا و سزای ستمکاران ( گمراه و کفرپیشه ) را می‌دهیم .‏

‏توضیحات : ‏
‏« مِهَادٌ » : بستر . زیرانداز . « غَوَاشٍ » : جمع غاشِیَة ، بالاپوش . پوشش . مراد آتش است که از هر سو ایشان را احاطه می‌کند ( نگا : زمر / 16 ) ( غَواشٍ ) مبتدای مؤخّر و ( مِن فَوْقِهِمْ ) خبر مقدم آن است .‏

سوره أعراف آیه 42
‏متن آیه : ‏
‏ وَالَّذِینَ آمَنُواْ وَعَمِلُواْ الصَّالِحَاتِ لاَ نُکَلِّفُ نَفْساً إِلاَّ وُسْعَهَا أُوْلَئِکَ أَصْحَابُ الْجَنَّةِ هُمْ فِیهَا خَالِدُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏کسانی که ایمان بیاورند و کارهای شایسته انجام دهند - به هیچ کس ( از آنان ) جز به اندازه تاب و توانش تکلیف نمی‌کنیم‌ - ایشان بهشتیانند و جاودانه در آن می‌مانند .‏

‏توضیحات : ‏
‏« ألَّذِینَ » : مبتدا است ، و ( أولئِکَ أَصْحَابُ الْجَنَّةِ ) خبر آن است . « لا نُکَلِّفُ نَفْساً إِلاّ وُسْعَهَا » : به هیچ کسی جز به اندازه تاب و توانش تکلّیف نمی‌کنیم و جز به اندازه استعداد فکری و جسمی و امکاناتش انتظار نداریم . جمله معترضه است .‏

سوره أعراف آیه 43
‏متن آیه : ‏
‏ وَنَزَعْنَا مَا فِی صُدُورِهِم مِّنْ غِلٍّ تَجْرِی مِن تَحْتِهِمُ الأَنْهَارُ وَقَالُواْ الْحَمْدُ لِلّهِ الَّذِی هَدَانَا لِهَذَا وَمَا کُنَّا لِنَهْتَدِیَ لَوْلا أَنْ هَدَانَا اللّهُ لَقَدْ جَاءتْ رُسُلُ رَبِّنَا بِالْحَقِّ وَنُودُواْ أَن تِلْکُمُ الْجَنَّةُ أُورِثْتُمُوهَا بِمَا کُنتُمْ تَعْمَلُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏هرگونه کینه‌ای را از دلهایشان می‌زدائیم ( تا برادرانه در کمال صفا و صمیمیّت در بهشت بسر برند ) . در زیر ( قصرها و درختان ) آنان رودبارها جاری می‌گردد . ( خرّم و خندان خدای را سپاس می‌گذارند ) و می‌گویند : خدائی را سپاسگزاریم که ما را بدین ( نعمت جاویدان و بی‌پایان ) رهنمود فرمود و اگر ( لطف عمیم و فضل کریم ) خدا ( نبود و توسّط پیغمبران ما را توفیق عنایت نمی‌فرمود و ) رهنمودمان نمی‌نمود ، هدایت فراچنگ نمی‌آوردیم . واقعاً پیغمبرانِ پروردگارمان حق آوردند ( و حق گفتند و به سوی حق همگان را رهبری نمودند . در اینجا از سوی فرشتگان خدا ) ندا داده می‌شود که : این بهشت شما است ( که در جهان به شما وعده داده شده بود ، و هم اینک ) آن را به خاطر اعمالی ( بایسته و کردارهای شایسته‌ای ) که انجام داده‌اید به ارث می‌برید .‏

‏توضیحات : ‏
‏« نَزَعْنَا » : بیرون کشیدیم . « غِلٍّ » : کینه . دشمنی .‏

سوره أعراف آیه 44
‏متن آیه : ‏
‏ وَنَادَى أَصْحَابُ الْجَنَّةِ أَصْحَابَ النَّارِ أَن قَدْ وَجَدْنَا مَا وَعَدَنَا رَبُّنَا حَقّاً فَهَلْ وَجَدتُّم مَّا وَعَدَ رَبُّکُمْ حَقّاً قَالُواْ نَعَمْ فَأَذَّنَ مُؤَذِّنٌ بَیْنَهُمْ أَن لَّعْنَةُ اللّهِ عَلَى الظَّالِمِینَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( پس از استقرار بهشتیان در بهشت ، و دوزخیان در دوزخ ) بهشتیان دوزخیان را صدا می‌زنند که ما آنچه را پروردگارمان ( توسّط پیغمبران ) به ما وعده داده بود همه را حق یافته‌ایم ( و به نعمت و کرامت خدای خود رسیده‌ایم ) ، آیا شما هم آنچه را پروردگارتان به شما وعده داده بود حق یافته‌اید ( و به عقاب و عذاب خدا گرفتار آمده‌اید ؟ ) . می‌گویند : بلی ! ( همه را عین حقیقت دیده‌ایم و به عقاب هولناک و عذاب دردناکی دچار آمده‌ایم . دریغا و فسوسا ! در این هنگام ، میان بهشت و دوزخ ) ندادهنده‌ای در میانشان ندا درمی‌دهد که نفرین خدا بر ستمگران باد !‏

‏توضیحات : ‏
‏« حَقّاً » : حال یا مفعول دوم است . « أَذَّنَ » : صدا زد . ندا در داد . « مُوَذِّنٌ » : ندا دهنده . این ندا دهنده شاید فرشته‌ای یا انسانی باشد .‏

سوره أعراف آیه 45
‏متن آیه : ‏
‏ الَّذِینَ یَصُدُّونَ عَن سَبِیلِ اللّهِ وَیَبْغُونَهَا عِوَجاً وَهُم بِالآخِرَةِ کَافِرُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آن ستمگرانی که ( مردمان را ) از راه خدا باز می‌داشتند ، و ( بر راستای خداشناسی سدها و مانعها ایجاد می‌کردند ، و در دلهای مردمان شکّها و گمانها می‌انداختند تا آنان را منحرف سازند و بدیشان ) راه خدا را کج و نادرست نشان دهند ، و آنانی که به آخرت کفر می‌ورزیدند ( و به جهان دیگر ایمان نداشتند ) .‏

‏توضیحات : ‏
‏« أَلَّذِینَ » : صفت ( الظَّالِمِینَ ) است . « یَبْغُونَهَا عِوَجاً » : آن را کج می‌خواهند . یعنی همیشه در صدد آن هستند که جاده مستقیم الهی را کج نشان دهند و نادرست جلوه بنمایند .‏

سوره أعراف آیه 46
‏متن آیه : ‏
‏ وَبَیْنَهُمَا حِجَابٌ وَعَلَى الأَعْرَافِ رِجَالٌ یَعْرِفُونَ کُلاًّ بِسِیمَاهُمْ وَنَادَوْاْ أَصْحَابَ الْجَنَّةِ أَن سَلاَمٌ عَلَیْکُمْ لَمْ یَدْخُلُوهَا وَهُمْ یَطْمَعُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏در میان بهشتیان و دوزخیان مانعی وجود دارد ( اَعراف نام ) و بالای اعراف مردانی ( از بهترینِ مؤمنان و برگزیده‌ترینِ ایشان ) قرار دارند و ( از آنجا همه مردمان را می‌نگرند و نیکان و بدان ) جملگی را از روی سیمای ( سعادت یا شقاوتِ ) ایشان می‌شناسند . بهشتیان را بدان گاه که هنوز وارد بهشت نشده‌اند و می‌خواهند بدان داخل شوند فریاد می‌دارند که درودتان باد ! ( مژده باد که شما را که خوفی و هراسی ندارید و جاودانه در بهشت ماندگارید ) .‏

‏توضیحات : ‏
‏« حِجَابٌ » : سِتر . مانع . مراد دیواری است که دروازه‌ای دارد و عرض و طول و چگونگی آن بر ما مجهول است ( نگا : حدید / 13 ) . « الأعْرَافِ » : جمع عُرْف ، بلندیها ، در اینجا مراد بلندیهای ( سُور ) مذکور در ( حدید / 13 ) است . « رِجالٌ » : مردانی که بر اعراف قرار دارند که برخی آنان را از زبدگان مؤمنان می‌دانند ، و برخی ایشان را کسانی می‌دانند که حسنات و سیّئات ایشان مساوی است و هنوز تکلیفشان روشن نگشته است ، ولی امیدوارند که به بهشت روند . « لَمْ یَدْخُلُوهَا . . . » : مرجع ضمیر ( و ) می‌تواند واژه ( رِجالٌ ) یا ( أَصْحاب ) باشد .‏

سوره أعراف آیه 47
‏متن آیه : ‏
‏ وَإِذَا صُرِفَتْ أَبْصَارُهُمْ تِلْقَاء أَصْحَابِ النَّارِ قَالُواْ رَبَّنَا لاَ تَجْعَلْنَا مَعَ الْقَوْمِ الظَّالِمِینَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏هنگامی که چشمان ( مؤمنان مستقرّ در اعراف ) متوجّه دوزخیان می‌شود ، ( آنچه نادیدنی است آن بینند ، و از هراس آتش دوزخ ) می‌گویند : پروردگارا ! ما را با ( این ) گروه ستمگر همراه مگردان .‏

‏توضیحات : ‏
‏« صُرِفَتْ » : متوجّه گردانده شد . « تِلْقَآءَ » : جهت . سو . مصدر ( لَقِیَ ) است .‏

سوره أعراف آیه 48
‏متن آیه : ‏
‏ وَنَادَى أَصْحَابُ الأَعْرَافِ رِجَالاً یَعْرِفُونَهُمْ بِسِیمَاهُمْ قَالُواْ مَا أَغْنَى عَنکُمْ جَمْعُکُمْ وَمَا کُنتُمْ تَسْتَکْبِرُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و آنان که بر اعراف جایگزینند ، مردانی ( از دوزخیان ) را که از سیمایشان آنان را می‌شناسند ، صدا می‌زنند و می‌گویند : آیا گردآوری ( مال و ثروت و سپاه و حشم ) شما ، و چیزهائی که ( می‌پرستیدید و ) بدانها می‌نازیدید و بزرگ می‌داشتید ، چه سودی به حالتان داشت‌ ؟‏

‏توضیحات : ‏
‏« مَآ أَغْنَیا عَنکُمْ » : چه سودی به حالتان داشت‌ ؟ چه سودی برایتان نداشت . « جَمْعُکُمْ » : گردآوری مال و ثروت و سپاه و غیره . جمعیّت . تعداد افراد . « مَا کُنتُمْ تَسْتَکْبِرُونَ » : چیزهائی که بزرگشان می‌داشتید و بتانی که می‌پرستید . چیزی که همیشه بدان تکبّر می‌کردید . خود را بزرگتر از آن می‌دیدید که حق را بپذیرید .‏

سوره أعراف آیه 49
‏متن آیه : ‏
‏ أَهَؤُلاء الَّذِینَ أَقْسَمْتُمْ لاَ یَنَالُهُمُ اللّهُ بِرَحْمَةٍ ادْخُلُواْ الْجَنَّةَ لاَ خَوْفٌ عَلَیْکُمْ وَلاَ أَنتُمْ تَحْزَنُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آیا اینان ( که هم اکنون به بهشت می‌روند و غرق نعمت جاوید یزدان می‌شوند ) همان کسانی نیستند که ( در دنیا ) سوگند می‌خوردید : ممکن نیست خداوند رحمی بدیشان کند ( و آنان را به بهشت نائل گرداند ؟ ای مؤمنان ! به کوری چشم کافران ) به بهشت درآئید . نه ترسی متوجّه شما می‌گردد و نه به غم و اندوهی گرفتار می‌آئید . ( چرا که بهشت جای سعادت و سرور و شادمانی و نعمت جاویدان یزدانی است ) .‏

‏توضیحات : ‏
‏« أَقْسَمْتُمْ » : سوگند خوردید . « أُدْخُلُوا الْجَنَّةَ . . . » : این عبارت می‌تواند فرموده خدا خطاب به اصحاب اعراف یا سائر مؤمنان باشد ؛ و یا گفته اصحاب اعراف خطاب به مؤمنان بشمار آید .‏

سوره أعراف آیه 50
‏متن آیه : ‏
‏ وَنَادَى أَصْحَابُ النَّارِ أَصْحَابَ الْجَنَّةِ أَنْ أَفِیضُواْ عَلَیْنَا مِنَ الْمَاء أَوْ مِمَّا رَزَقَکُمُ اللّهُ قَالُواْ إِنَّ اللّهَ حَرَّمَهُمَا عَلَى الْکَافِرِینَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏دوزخیان بهشتیان را صدا می‌زنند که مقداری از آب یا از چیزهائی که خداوند قسمت شما فرموده است به ما عطاء کنید . بهشتیان می‌گویند : خداوند آب و چیزهای بهشت را بر کافران قدغن کرده است .‏

‏توضیحات : ‏
‏« نَادَی‌ » : صدا زد . چگونگی صدازدن بر ما مجهول است ، جز این که چنین صدازدنی دلیل بر قرب مکانی بهشت و دوزخ نمی‌باشد . امروزه در دنیا به وسیله دستگاهها با هم صحبت‌کردن و یکدیگر را از مسافت دور دیدن چیز عادی است . « أََفِیضُوا » : عطاء کنید .‏

سوره أعراف آیه 51
‏متن آیه : ‏
‏ الَّذِینَ اتَّخَذُواْ دِینَهُمْ لَهْواً وَلَعِباً وَغَرَّتْهُمُ الْحَیَاةُ الدُّنْیَا فَالْیَوْمَ نَنسَاهُمْ کَمَا نَسُواْ لِقَاء یَوْمِهِمْ هَذَا وَمَا کَانُواْ بِآیَاتِنَا یَجْحَدُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آن کسانی که ( به دنبال دین حق راه نیفتادند و بلکه ) خوشگذرانی و بازی را آئین خود کردند ( و دین را مسخره پنداشتند و به بازیچه گرفتند ) و زندگی دنیا آنان را گول زد ( و جهان عاجل ، ایشان را از جهان آجل بازداشت ) ، پس امروز ایشان را ( از برخورداری از الطاف و انعام خود بی‌نصیب و آنان را ) از یاد می‌بریم ، چون که ایشان رسیدن به چنین روزی را از یاد بردند و آیات ( دیدنیِ جهان و خواندنیِ قرآن و سائر کتابهای آسمانی ) ما را انکار کردند .‏

‏توضیحات : ‏
‏« إِتَّخَذُوا دینَهُمْ لَهْواً وَ لَعِباً » : لَهْو و لعب را آئین خود کردند . دین خود را به بازی و شوخی گرفتند . « کَمَا » : همان گونه که . چون که . زیرا که . حرف ( ک ) می‌تواند برای تشبیه یا تعلیل باشد . واژه ( ما ) در ( کَما ) و در ( وَ ما کانُوا . . . ) مصدری است و بعد از تأویل به مصدر چنین می‌شود : کَنِسْیَانِهِمْ وَ جُحُودِهِمْ . لِنِسْیانِهِمْ وَ جُحُودِهِمْ .‏

سوره أعراف آیه 52
‏متن آیه : ‏
‏ وَلَقَدْ جِئْنَاهُم بِکِتَابٍ فَصَّلْنَاهُ عَلَى عِلْمٍ هُدًى وَرَحْمَةً لِّقَوْمٍ یُؤْمِنُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏بیگمان کتاب بزرگی ( به نام قرآن ) را برای ایشان فرستاده‌ایم که با آگاهی ( کامل و شامل خدایانه خود از فطرت انسان و سرشت جهان ، احکام و معانی ) آن را توضیح داده و تبیین کرده‌ایم تا مایه هدایت ( ایشان به سوی سعادت ) و رحمت ( خدا در هر دو سرا ) برای کسانی باشد که مؤمنین ( بدان ) باشند .‏

‏توضیحات : ‏
‏« فَصَّلْناهُ » : معانی و مفاهیم آن را اعم از عقائد و احکام و مواعظ ، مفصّلاً و مشروحاً بیان داشته‌ایم و روشن نموده‌ایم . « عَلی عِلْمِ » : آگاهانه . مشتمل بر دانش بسیار . حال ضمیر فاعلی ( نا ) و به معنی ( عالِمینَ ) و یا حال ضمیر مفعولی ( هُ ) و به معنی ( مُشْتَمِلاً عَلی عِلْمٍ کَثیرٍ ) است . « هُدیً وَ رَحْمَةً » : مفعولٌ‌له یا حال ( کِتابٍ ) یا ضمیر ( هُ ) است .‏

سوره أعراف آیه 53
‏متن آیه : ‏
‏ هَلْ یَنظُرُونَ إِلاَّ تَأْوِیلَهُ یَوْمَ یَأْتِی تَأْوِیلُهُ یَقُولُ الَّذِینَ نَسُوهُ مِن قَبْلُ قَدْ جَاءتْ رُسُلُ رَبِّنَا بِالْحَقِّ فَهَل لَّنَا مِن شُفَعَاء فَیَشْفَعُواْ لَنَا أَوْ نُرَدُّ فَنَعْمَلَ غَیْرَ الَّذِی کُنَّا نَعْمَلُ قَدْ خَسِرُواْ أَنفُسَهُمْ وَضَلَّ عَنْهُم مَّا کَانُواْ یَفْتَرُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آیا ( افراد بی‌باور ) انتظار جز این را دارند که سرانجام تهدیدهای کتاب خدا را مشاهده کنند ( و عقاب و عذاب موعود او را هم اینک ببینند ؟ ) . روزی چنین سرانجامی فرا می‌رسد ( و عقاب و عذاب خدا گریبانگیرشان می‌گردد . در آن روز ) آنان که در دنیا آن را فراموش کرده‌اند و پشت گوش انداخته‌اند ، می‌گویند : بیگمان پیغمبرانِ پروردگارمان آمدند و حق را با خود آوردند ( و ما و دیگران را به سوی آن دعوت کردند ، ولی ما بدان کافر شدیم و اکنون پشیمانیم و راه چاره‌ای برای خود نمی‌دانیم ) آیا میانجیگرانی داریم که برای ما میانجیگری کنند ( و ما را از دست عذاب برهانند ؟ ) یا ( کاری کنند که مجدّدا به جهان ) برگردانده شویم تا اعمالی انجام دهیم جدای از اعمالی که قبلاً می‌کردیم‌ ؟ ( ولی مگر ممکن است چنین شود ؟ ! آنان پاسخی برای خود نمی‌شنوند . چرا که با غرور بیجا در دنیا ) ایشان خویشتن را زیانبار کرده‌اند و هستی خود را باخته‌اند ، و معبودهائی را که به دروغ ساخته بودند همگی گم گشته‌اند و ناپدید شده‌اند .‏

‏توضیحات : ‏
‏« تَأْوِیلَهُ » : سرانجام و عاقبت آن . مراد عقاب و عذابی است که وعده داده می‌شود . « مِن قَبْلُ » : قبلاً . در دنیا .‏

سوره أعراف آیه 54
‏متن آیه : ‏
‏ إِنَّ رَبَّکُمُ اللّهُ الَّذِی خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ فِی سِتَّةِ أَیَّامٍ ثُمَّ اسْتَوَى عَلَى الْعَرْشِ یُغْشِی اللَّیْلَ النَّهَارَ یَطْلُبُهُ حَثِیثاً وَالشَّمْسَ وَالْقَمَرَ وَالنُّجُومَ مُسَخَّرَاتٍ بِأَمْرِهِ أَلاَ لَهُ الْخَلْقُ وَالأَمْرُ تَبَارَکَ اللّهُ رَبُّ الْعَالَمِینَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏پروردگار شما خداوندی است که آسمانها و زمین را در شش دوره بیافرید ، سپس بر تخت ( مرکز فرماندهی جهان ) چیره شد ( و به اداره جهان هستی پرداخت ) . با ( پرده تاریک ) شب ، روز را می‌پوشاند و شب شتابان به دنبال روز روان است . خورشید و ماه و ستارگان را بیافریده است و جملگی مسخّر فرمان او هستند . آگاه باشید که تنها او می‌آفریند و تنها او فرمان می‌دهد . بزرگوار و جاویدان و دارای خیرات فراوان ، خداوندی است که پروردگار جهانیان است .‏

‏توضیحات : ‏
‏« سِتَّةِ أیَّامٍ » : شش روز . مراد شش دوره از زمان است که مقدار آنها را کسی جز خدا نمی‌داند . « إسْتَوَیا » : مستولی شد . استقرار یافت . چگونگی آن بر ما مجهول است و آنچه از آن می‌فهمیم این است که خداوند به فرمانروائی و اداره جهان پرداخت . « الْعَرْش‌ » : تخت سلطنت . آفریده سترگی است که چگونگی آن بر ما مجهول است . « إِسْتَوی عَلی الْعَرْشِ » : کاملاً چیره شد و فرماندهی را به دست گرفت . « حَثِیثاً » : با سرعت . شتابان . حال فاعل ( یَطْلُبُهُ ) است . یا صفت مصدر محذوف است و تقدیر چنین است : یَطْلُبُهُ طَلَباً حَثیثاً . « مُسَخَّرَاتٍ » : فرمانبرداران . فرمانبران . حال است . « الْخَلْقُ » : آفرینش . همه مخلوقات . « الأمْرُ » : فرماندهی . رهبری و گرداندن کار و بار مخلوقات و نظارت بر احوال و اوضاع آنها . « تَبَارَکَ اللهُ » : مقدّس و منزّه خدا است . خیر و برکت مادی و معنوی خدا افزون و فراوان است . جاوید و بزرگوار خدا است . فعل ( تَبارَکَ ) از مصدر ( بَرَکَة ) به معنی کثرت و زیادت یا به معنی ثبوت و ماندگاری است .‏

سوره أعراف آیه 55
‏متن آیه : ‏
‏ ادْعُواْ رَبَّکُمْ تَضَرُّعاً وَخُفْیَةً إِنَّهُ لاَ یُحِبُّ الْمُعْتَدِینَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏پروردگارِ خود را فروتنانه و پنهانی به کمک بخواهید ( و در دعا با بلندگرداندن صدا یا درخواست چیز ناروا از حدّ اعتدال تجاوز مکنید که ) او تجاوزکاران را دوست نمی‌دارد .‏

‏توضیحات : ‏
‏« تَضَرُّعاً » : متواضعانه و خاشعانه . علنی و آشکارا . حال ضمیر ( و ) در فعل ( أُدْعُوا ) است و به معنی مُتَضَرِّعِینَ است . « خُفْیَةً » : پنهانی . نهانی .‏

سوره أعراف آیه 56
‏متن آیه : ‏
‏ وَلاَ تُفْسِدُواْ فِی الأَرْضِ بَعْدَ إِصْلاَحِهَا وَادْعُوهُ خَوْفاً وَطَمَعاً إِنَّ رَحْمَتَ اللّهِ قَرِیبٌ مِّنَ الْمُحْسِنِینَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏در زمین بعد از اصلاح آن ( توسّط خدا یا بر دست انبیاء علی‌الخصوص محمّد مصطفی ) فساد و تباهی مکنید . و خدا را بیمناکانه و امیدوارانه به فریاد خوانید ؛ ( بیم از عدم پذیرش ، و امید به رحمتش ) . بیگمان رحمت یزدان به نیکوکاران نزدیک است . ( پس نیکوکار باشید تا دعای شما پذیرفته گردد و رحمت خدا شامل شما شود ) .‏

‏توضیحات : ‏
‏« خَوْفاً وَ طَمَعاً » : در حال خوف و رجا . از ترس عقاب و امید به ثواب . هر دو واژه حال و به معنی : خَآئِفِینَ وَ طَامِعِین می‌باشند . « قَرِیبٌ » : مذکّر آمدنِ ( قَریبٌ ) به سبب کسب تذکیر مضاف یعنی ( رَحْمَةَ ) از مضاف‌الیه‌یعنی ( اللهِ ) است . یا حمل فَعیل به معنی فاعِل بر فَعیل به معنی مَفْعُول است . ( نگا : روح‌المعانی ، اعراف / 56 ) .‏

سوره أعراف آیه 57
‏متن آیه : ‏
‏ وَهُوَ الَّذِی یُرْسِلُ الرِّیَاحَ بُشْراً بَیْنَ یَدَیْ رَحْمَتِهِ حَتَّى إِذَا أَقَلَّتْ سَحَاباً ثِقَالاً سُقْنَاهُ لِبَلَدٍ مَّیِّتٍ فَأَنزَلْنَا بِهِ الْمَاء فَأَخْرَجْنَا بِهِ مِن کُلِّ الثَّمَرَاتِ کَذَلِکَ نُخْرِجُ الْموْتَى لَعَلَّکُمْ تَذَکَّرُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏او کسی است که بادها را به عنوان مژده‌رسانهای رحمت خود پیشاپیش می‌فرستد ( تا مردمان را به باریدن باران که مایه حیات و بیانگر لطف یزدان است مژده دهند ) . هنگامی که بادها ابرهای سنگین ( و پر آب را بر دوش خود ) برداشتند ، آنها را به خاطر ( آبیاری ) زمینی ( بی‌جنب و جوش و خشکیده همچون ) مرده می‌رانیم و آب را در آنجا می‌بارانیم و با آن هر نوع میوه و محصولی را ( از خاک تیره ) پدید می‌آوریم . و همان گونه ( که زمین مرده را پرجنب و جوش و زنده می‌کنیم ) مردگان را ( نیز از دل خاک ) بیرون می‌آوریم ( و زندگی دوباره می‌بخشیم . درباره این امثال که بیانگر نمونه معاد در این دنیا است بیندیشید ) تا شما متذکّر شوید و عبرت گیرید .‏

‏توضیحات : ‏
‏« بُشْراً » : جمع بَشیر ، مژده‌دهندگان . « بَیْنَ یَدَیْ رَحْمَتِهِ » : پیشاپیش باران رحمت خود . « أَقَلَّتْ » : برداشت . « سَحاباً » : ابرها . جمع سَحابَة . « ثِقَالاً » : جمع ثَقیلَة ، سنگین از آب فراوان . « سُقْنَا » : راندیم .‏

سوره أعراف آیه 58
‏متن آیه : ‏
‏ وَالْبَلَدُ الطَّیِّبُ یَخْرُجُ نَبَاتُهُ بِإِذْنِ رَبِّهِ وَالَّذِی خَبُثَ لاَ یَخْرُجُ إِلاَّ نَکِداً کَذَلِکَ نُصَرِّفُ الآیَاتِ لِقَوْمٍ یَشْکُرُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏زمین خوب ( و دارای خاک مرغوب ) ، گیاه آن به فرمان پروردگارش می‌روید و بالا می‌گیرد ، امّا زمین بد ( و شوره‌زار ) از آن جز گیاه ناچیز و کم‌سود نمی‌روید . ( این مثلی است در تأثیرِ وراثت ، تفاوتِ قابلیّت در افراد ، نجابتِ خانوادگی ، و تأثیر ایمان و کفر دودمان در زندگی زناشوئی . مردمان در فهم و ادراک ، همچون زمین خوب و بدند ) و ما برای شکرگزاران این چنین آیات را بیان می‌کنیم .‏

‏توضیحات : ‏
‏« نَکِداً » : پر درد سر و کم سود . حال ضمیر مستتر در ( یَخْرُجُ ) است .‏

سوره أعراف آیه 59
‏متن آیه : ‏
‏ لَقَدْ أَرْسَلْنَا نُوحاً إِلَى قَوْمِهِ فَقَالَ یَا قَوْمِ اعْبُدُواْ اللَّهَ مَا لَکُم مِّنْ إِلَهٍ غَیْرُهُ إِنِّیَ أَخَافُ عَلَیْکُمْ عَذَابَ یَوْمٍ عَظِیمٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( پیوسته مشرکان ، دشمنان حق بوده‌اند ، و کافران با پیغمبران جنگیده‌اند . از جمله ) ما نوح را به سوی قوم خود ( که در میانشان برانگیخته شده بود ) فرستادیم . او بدیشان گفت : ای قوم من ! برای شما جز خدا معبودی نیست . پس تنها خدا را بپرستید . من ( از شما و دلسوزتان می‌باشم . قیامت و حساب و کتابی در میان است و اگر نافرمانی کنید ) می‌ترسم دچار عذاب آن روزِ بزرگ شوید ( و به دوزخ روید ) .‏

‏توضیحات : ‏
‏« یَوْمٍ عَظِیمٍ » : روز بزرگ که قیامت است .‏

سوره أعراف آیه 60
‏متن آیه : ‏
‏ قَالَ الْمَلأُ مِن قَوْمِهِ إِنَّا لَنَرَاکَ فِی ضَلاَلٍ مُّبِینٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏اشراف و رؤسای قوم او گفتند : ما شما را ( دور از حق و ) در گمراهی و سرگشتگیِ آشکاری می‌بینیم .‏

‏توضیحات : ‏
‏« الْمَلأُ » : اشراف رؤساء و زعماء .‏

سوره أعراف آیه 61
‏متن آیه : ‏
‏ قَالَ یَا قَوْمِ لَیْسَ بِی ضَلاَلَةٌ وَلَکِنِّی رَسُولٌ مِّن رَّبِّ الْعَالَمِینَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏گفت : ای قوم من ! هیچ گونه گمراهی در من نیست و دچار سرگشتگی هم نیستم . ولی من فرستاده‌ای از سوی پرودرگار جهانیانم .‏

‏توضیحات : ‏
‏« ضَلالَةٌ » : کمترین گمراهی .‏

سوره أعراف آیه 62
‏متن آیه : ‏
‏ أُبَلِّغُکُمْ رِسَالاَتِ رَبِّی وَأَنصَحُ لَکُمْ وَأَعْلَمُ مِنَ اللّهِ مَا لاَ تَعْلَمُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏من مأموریّتهای ( محولّه از سوی ) پروردگارم را به شما ابلاغ می‌کنم و شما را پند و اندرز می‌دهم و از جانب خدا چیزهائی ( به من وحی می‌گردد و ) می‌دانم که شما نمی‌دانید .‏

‏توضیحات : ‏
‏« رِسَالات‌ » : جمع رسالت ، چیزهائی که پیغمبران را مأمور تبلیغ آنها می‌کنند .‏

سوره أعراف آیه 63
‏متن آیه : ‏
‏ أَوَعَجِبْتُمْ أَن جَاءکُمْ ذِکْرٌ مِّن رَّبِّکُمْ عَلَى رَجُلٍ مِّنکُمْ لِیُنذِرَکُمْ وَلِتَتَّقُواْ وَلَعَلَّکُمْ تُرْحَمُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آیا تعجّب می‌کنید از این که ( کتاب آسمانی پر ) اندرزی از سوی پروردگارتان بر زبان مردی از خودتان به شما برسد تا شما را بیم دهد و پرهیزگار شوید و ( در پرتو هراس از عذاب و عقاب ، و پرهیز از موجبات خشم خدا ) امید آن باشد که مشمول رحمت و رأفت گردید ؟‏

‏توضیحات : ‏
‏« ذِکْرٌ » : پند و اندرز . در اینجا مراد کتاب آسمانی است ( نگا : یوسف / 104 ، انبیاء / 50 ) .‏

سوره أعراف آیه 64
‏متن آیه : ‏
‏ فَکَذَّبُوهُ فَأَنجَیْنَاهُ وَالَّذِینَ مَعَهُ فِی الْفُلْکِ وَأَغْرَقْنَا الَّذِینَ کَذَّبُواْ بِآیَاتِنَا إِنَّهُمْ کَانُواْ قَوْماً عَمِینَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏امّا آنان ( با وجود این همه دلائل روشن ایمان نیاوردند و ) او را تکذیب کردند . پس ما او و کسانی را که با وی در کشتی بودند نجات دادیم ، و کسانی را که آیات ( خواندنی و دیدنی ) ما را تکذیب نمودند ، غرق کردیم ، چرا که آنان مردمان ( کور دل و ) نابینائی بودند ( و حق را نمی‌دیدند ) .‏

‏توضیحات : ‏
‏« أَلَّذِینَ مَعَهُ » : کسانی که با او بودند . کسانی که پیروان او بودند . « فِی الْفُلْکِ » : در کشتی . با کشتی . « عَمِینَ » : جمع عَمی ، نابینایان . کوردلان .‏

سوره أعراف آیه 65
‏متن آیه : ‏
‏ وَإِلَى عَادٍ أَخَاهُمْ هُوداً قَالَ یَا قَوْمِ اعْبُدُواْ اللّهَ مَا لَکُم مِّنْ إِلَهٍ غَیْرُهُ أَفَلاَ تَتَّقُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( همان گونه که نوح را برای دعوت به توحید به سوی قوم خود فرستادیم ، ) هود را هم به سوی قوم عاد که خودش از آنان بود روانه کردیم . هود به قوم عاد گفت : ای قوم من ! خدای را بپرستید و ( بدانید ) جز او معبودی ندارید . آیا پرهیزگاری نمی‌ورزید ؟ ( و نمی‌خواهید با یکتاپرستی خویشتن را از شرّ و فساد در امان دارید ؟ ) .‏

‏توضیحات : ‏
‏« أَخَاهُمْ » : برادرشان . مراد اخوّت در جنس است . در میان عربها رسم است که خطاب به هم می‌گویند : یا أَخا الْعَرَبِ . واژه ( أَخا ) مفعول فعل محذوف ( أَرْسَلْنا ) است .‏

سوره أعراف آیه 66
‏متن آیه : ‏
‏ قَالَ الْمَلأُ الَّذِینَ کَفَرُواْ مِن قَوْمِهِ إِنَّا لَنَرَاکَ فِی سَفَاهَةٍ وِإِنَّا لَنَظُنُّکَ مِنَ الْکَاذِبِینَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏رؤساء و اشراف کفرپیشه قوم او گفتند : ما شما را ابله می‌دانیم‌ ؛ ( آخر این چه دعوتی است که راه انداخته‌ای و این چه چیز است که ما را بدان می‌خوانی‌ ؟ ! ) و ما شما را از زمره دروغگویان می‌پنداریم .‏

‏توضیحات : ‏
‏« سَفاهَة » : کم‌خردی . ابلهی . « مِنَ الْکَاذِبِینَ » : از زمره دروغگویان . این سخن بیانگر این است که پیغمبران پیشین را هم دروغگو پنداشته‌اند و آنان را نیز تکذیب نموده‌اند .‏

سوره أعراف آیه 67
‏متن آیه : ‏
‏ قَالَ یَا قَوْمِ لَیْسَ بِی سَفَاهَةٌ وَلَکِنِّی رَسُولٌ مِّن رَّبِّ الْعَالَمِینَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏هود گفت : ای قوم من ! من ابله نیستم . بلکه من فرستاده‌ای از سوی پروردگار جهانیانم .‏

‏توضیحات : ‏
‏« لَیْسَ بِی سَفَاهَة » : هیچ گونه سبک‌مغزی و کم‌خردی در من نیست .‏

سوره أعراف آیه 68
‏متن آیه : ‏
‏ أُبَلِّغُکُمْ رِسَالاتِ رَبِّی وَأَنَاْ لَکُمْ نَاصِحٌ أَمِینٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏من احکام و اوامر پروردگار خود را به شما می‌رسانم و من اندرزگوی امینی برای شما هستم ( و در آنچه می‌گویم یکرنگ و راستگویم و از خود چیزی نمی‌گویم ) .‏

‏توضیحات : ‏
‏« نَاصِحٌ » : نصیحت‌کننده . دلسوز . مخلص .‏

سوره أعراف آیه 69
‏متن آیه : ‏
‏ أَوَعَجِبْتُمْ أَن جَاءکُمْ ذِکْرٌ مِّن رَّبِّکُمْ عَلَى رَجُلٍ مِّنکُمْ لِیُنذِرَکُمْ وَاذکُرُواْ إِذْ جَعَلَکُمْ خُلَفَاء مِن بَعْدِ قَوْمِ نُوحٍ وَزَادَکُمْ فِی الْخَلْقِ بَسْطَةً فَاذْکُرُواْ آلاء اللّهِ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آیا تعجّب می‌کنید از این که ( کتاب آسمانی پر ) اندرزی از سوی پروردگارتان بر زبان مردی از خودتان به شما برسد تا شما را بیم دهد . به یاد آورید آن زمانی را که شما را بعد از قوم نوح وارثان زمین کرد و شما را در میان مردمان از سلطنت شکوهمندتر و از مملکت فراختر و از قدرت جسمانی بیشتری برخوردار کرد . پس نعمتهای خدا را به یاد آورید ( و شکر آنها را بگزارید ) باشد که رستگار شوید .‏

‏توضیحات : ‏
‏« الْخَلْقِ » : مردمان ، آفریدگان . خلقت ، بنیه . « فِی الْخَلْقِ » : در میان مردمان . از لحاظ بدنی . « بَصْطَةً » = « بَسْطَةً » : توسعه ، گسترش . مفعول‌به یا تمییز است . « ءَالآءَ » : جمع إِلی ، نعمتها .‏

سوره أعراف آیه 70
‏متن آیه : ‏
‏ قَالُواْ أَجِئْتَنَا لِنَعْبُدَ اللّهَ وَحْدَهُ وَنَذَرَ مَا کَانَ یَعْبُدُ آبَاؤُنَا فَأْتِنَا بِمَا تَعِدُنَا إِن کُنتَ مِنَ الصَّادِقِینَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏گفتند : آیا به پیش ما آمده‌ای ( و دست‌اندر کار تبلیغ شده‌ای ) تا ما را بر آن داری که بُتانی را رها سازیم که پدرانمان آنها را پرستیده‌اند و تنها خدا را بپرستیم و بس‌ ؟ ! ( ما هرگز چنین نخواهیم کرد . ) پس چیزی را بر سر ما بیاور که ( در برابر نافرمانیِ از خود ) به ما وعده می‌دهی ، اگر از راستگویانی .‏

‏توضیحات : ‏
‏« وَحْدَهُ » : تنها . یگانه . حال است . « نَذَرَ » : ترک کنیم . رها سازیم .‏

سوره أعراف آیه 71
‏متن آیه : ‏
‏ قَالَ قَدْ وَقَعَ عَلَیْکُم مِّن رَّبِّکُمْ رِجْسٌ وَغَضَبٌ أَتُجَادِلُونَنِی فِی أَسْمَاء سَمَّیْتُمُوهَا أَنتُمْ وَآبَآؤکُم مَّا نَزَّلَ اللّهُ بِهَا مِن سُلْطَانٍ فَانتَظِرُواْ إِنِّی مَعَکُم مِّنَ الْمُنتَظِرِینَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏هود گفت : ( به سبب نافرمانی و دشمنانگیتان با حق ) مسلّماً عذاب بزرگی و خشم سترگی از سوی پروردگارتان بر شما واقع می‌شود و بیگمان دامنگیرتان می‌گردد . آیا با من درباره بتهائی ستیزه می‌کنید که از الوهیّت جز نامی ندارند و شما و نیاکان شما بر آنها نام خدا گذارده‌اید و معبودشان نامیده‌اید ، و هیچ گونه حجّتی ( که دالّ بر الوهیّت آنها باشد ) از جانب خدا در حقّ آنها نازل نشده است . ( اکنون که چنین است ) در انتظار ( عذاب خدا ) باشید و من هم با منتظرانِ ( شما چشم به راه نزول عذاب ) می‌مانم .‏

‏توضیحات : ‏
‏« وَقَعَ » : رخ داد . ثابت و واجب گردید . « رِجْسٌ » : عذاب . « سُلْطَانٍ » : دلیل و برهان .‏

سوره أعراف آیه 72
‏متن آیه : ‏
‏ فَأَنجَیْنَاهُ وَالَّذِینَ مَعَهُ بِرَحْمَةٍ مِّنَّا وَقَطَعْنَا دَابِرَ الَّذِینَ کَذَّبُواْ بِآیَاتِنَا وَمَا کَانُواْ مُؤْمِنِینَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏پس ( عذاب طوفانِ باد دامنگیرشان گردید ، و ما ) هود و مؤمنانی را که با او بودند در پرتو لطف و مرحمت خود رهائی بخشیدیم ، و کسانی را که آیات ( خواندنی و دیدنی ) ما را تکذیب کردند و از زمره مؤمنان نشدند ، نابود و مستأصل گرداندیم .‏

‏توضیحات : ‏
‏« أَنجَیْنَا » : نجات دادیم . « دَابِرَ » : آخر . تابع . قطعِ دابِر ، کنایه از استیصال و نابودکردن است ( نگا : انعام / 45 ) .‏

سوره أعراف آیه 73
‏متن آیه : ‏
‏ وَإِلَى ثَمُودَ أَخَاهُمْ صَالِحاً قَالَ یَا قَوْمِ اعْبُدُواْ اللّهَ مَا لَکُم مِّنْ إِلَهٍ غَیْرُهُ قَدْ جَاءتْکُم بَیِّنَةٌ مِّن رَّبِّکُمْ هَذِهِ نَاقَةُ اللّهِ لَکُمْ آیَةً فَذَرُوهَا تَأْکُلْ فِی أَرْضِ اللّهِ وَلاَ تَمَسُّوهَا بِسُوَءٍ فَیَأْخُذَکُمْ عَذَابٌ أَلِیمٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( از زمره پیغمبران یکی هم ) صالح را به سوی قوم ثمود که خودش از آنان بود فرستادیم . صالح بدیشان گفت : ای قوم من ! خدای را بپرستید ( و بدانید که ) جز او معبودی ندارید . هم اینک معجزه بزرگی ( بر صدق پیغمبری من ) از سوی پروردگارتان برایتان آمده است و ( آن ) این شتر خدا است ( با ویژگیهای خاصّ خود ) که به عنوان معجزه‌ای برای شما آمده است ( و یک شتر عادی و معمولی نیست ) . پس آن را به حال خود واگذارید تا در زمین هر کجا خواست بچرد ، و بدان آزاری مرسانید که ( اگر آزاری برسانید ) عذاب دردناکی دچارتان می‌گردد .‏

‏توضیحات : ‏
‏« بَیِّنَةٌ » : دلیل . معجزه بزرگ و روشن . « ءَایَةً » : نشانه . معجزه . حال ناقه است . عامل آن معنی اشاره است که عامل معنوی است .‏

سوره أعراف آیه 74
‏متن آیه : ‏
‏ وَاذْکُرُواْ إِذْ جَعَلَکُمْ خُلَفَاء مِن بَعْدِ عَادٍ وَبَوَّأَکُمْ فِی الأَرْضِ تَتَّخِذُونَ مِن سُهُولِهَا قُصُوراً وَتَنْحِتُونَ الْجِبَالَ بُیُوتاً فَاذْکُرُواْ آلاء اللّهِ وَلاَ تَعْثَوْا فِی الأَرْضِ مُفْسِدِینَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و به یاد داشته باشید که خداوند شما را جانشینان قوم عاد کرده است و در سرزمین ( حجر ، میان حجاز و شام ) استقرار بخشیده است . ( سرزمینی با دشتهای مسطّح و حاصلخیز ، و با کوهستانهای مستحکم و مستعدّی که می‌توانید ) در دشتهای آن کاخها برافرازید و در کوههای آن خانه‌ها بتراشید و بسازید . پس نعمتهای خدا را به یاد داشته باشید و در زمین ، تباهکارانه فساد راه می‌ندازید .‏

‏توضیحات : ‏
‏« بَوَّأَ » : استقرار بخشید . منزل و مأوی داد . « تَنْحِتُونَ » : می‌تراشید . « سُهُول‌ » : جمع سَهْل ، دشتها . « الْجِبَالَ بُیُوتاً » : واژه ( الْجِبالَ ) می‌تواند مفعول باشد و ( بُیُوتاً ) حال بوده و تأویل به مشتقّ شود ؛ یعنی انگار به معنی ( مَسْکُونَةً ) باشد . یا این که ( الْجِبَالَ ) منصوب به نزع خافض بوده و ( بُیُوتاً ) مفعول بشمار آید . « لا تَعْثَوْا » : فساد و تباهی مکنید . « مُفْسِدِینَ » : حال است و برای تأکید معنی ( لا تَعْثَوْا ) به کار رفته است .‏

سوره أعراف آیه 75
‏متن آیه : ‏
‏ قَالَ الْمَلأُ الَّذِینَ اسْتَکْبَرُواْ مِن قَوْمِهِ لِلَّذِینَ اسْتُضْعِفُواْ لِمَنْ آمَنَ مِنْهُمْ أَتَعْلَمُونَ أَنَّ صَالِحاً مُّرْسَلٌ مِّن رَّبِّهِ قَالُواْ إِنَّا بِمَا أُرْسِلَ بِهِ مُؤْمِنُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏اشراف و رؤسای متکبّر قوم او به مستضعفانی که ایمان آورده بودند گفتند : آیا واقعاً می‌دانید که صالح فرستاده‌ای از جانب پروردگار خدا است‌ ؟ ( مستضعفان پاسخ دادند و ) گفتند : ما بدانچه او بدان مأموریّت یافته است ایمان داریم .‏

‏توضیحات : ‏
‏« إِسْتَکْبَرُوا » : تکبّر نمودند و بزرگی فروختند و حقّ را نپذیرفتند . « اسْتُضْعِفُوا » : ضعیف بشمار آمده بودند . مراد کسانی است که استثمار شده بودند . « لِمَنْ ءَامَنَ » : بدل جزء از کلّ برای ( لِلَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا ) است .‏

سوره أعراف آیه 76
‏متن آیه : ‏
‏ قَالَ الَّذِینَ اسْتَکْبَرُواْ إِنَّا بِالَّذِیَ آمَنتُمْ بِهِ کَافِرُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏مستکبران ( به مستضعفان ) گفتند : ولی ما بدانچه شما بدان ایمان دارید ، ایمان نداریم .‏

‏توضیحات : ‏
‏. . .‏

سوره أعراف آیه 77
‏متن آیه : ‏
‏ فَعَقَرُواْ النَّاقَةَ وَعَتَوْاْ عَنْ أَمْرِ رَبِّهِمْ وَقَالُواْ یَا صَالِحُ ائْتِنَا بِمَا تَعِدُنَا إِن کُنتَ مِنَ الْمُرْسَلِینَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏پس شتر را پی کردند و از فرمان پروردگار خود سرکشی نمودند و گفتند : ای صالح ! اگر ( راست می‌گوئی ) از زمره پیغمبرانی ، آنچه را که به ما وعده می‌دهی ( و عذابی را که ما را از آن می‌ترسانی ) بر سر ما بیاور !‏

‏توضیحات : ‏
‏« عَقَرُوا » : پی‌کردند . شتر را ذبح کردند . « عَتَوْا » : سرکشی کردند .‏

سوره أعراف آیه 78
‏متن آیه : ‏
‏ فَأَخَذَتْهُمُ الرَّجْفَةُ فَأَصْبَحُواْ فِی دَارِهِمْ جَاثِمِینَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( در نتیجه ستیزه‌جوئی و طغیانگری ) زلزله‌ای ( قصرها و خانه‌های مستحکم ) ایشان را در برگرفت ( و زندگی پرزرق و برق آنان را در هم کوبید ) و در شهر و دیار خود خشکیدند و مردند .‏

‏توضیحات : ‏
‏« الرَّجْفَةُ » : زلزله . « جَاثِمِینَ » : بر زانوها افتادگان . پیکرهای خشکیده و بی‌جان . « فَأَصْبَحُوا فِی دَارِهِمْ جَاثِمِینَ » : صبحگاهان در خانه‌های خود اجسام بی‌جانی شدند و نقش بر زمین گشتند . با توجّه بدین معنی ، ( أَصْبَحُوا ) تامّه است و ( جَاثِمِینَ ) حال است .‏

سوره أعراف آیه 79
‏متن آیه : ‏
‏ فَتَوَلَّى عَنْهُمْ وَقَالَ یَا قَوْمِ لَقَدْ أَبْلَغْتُکُمْ رِسَالَةَ رَبِّی وَنَصَحْتُ لَکُمْ وَلَکِن لاَّ تُحِبُّونَ النَّاصِحِینَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏پس ( صالح با دلی پر اندوه ) از آنان روی برتافت و گفت : ای قوم من ! من پیام پروردگارم را به شما رساندم و شما را پند دادم ، ولی شما اندرزگویان را دوست نمی‌دارید .‏

‏توضیحات : ‏
‏« تَوَلَّیا » : روی برتافت . ایشان را ترک کرد و رفت . ترک‌کردن آنان و سخن‌گفتن با ایشان ، می‌تواند پیش از نزول بلا باشد ، و یا این که بعد از نزول بلا بوده و خطاب برای عبرت بازماندگان و اظهار تأسّف از وضع رقّت‌بار مردگان باشد . « رِسالَةَ » : پیام . آنچه پیغمبران برای تبلیغ آن فرستاده می‌شوند .‏

سوره أعراف آیه 80
‏متن آیه : ‏
‏ وَلُوطاً إِذْ قَالَ لِقَوْمِهِ أَتَأْتُونَ الْفَاحِشَةَ مَا سَبَقَکُم بِهَا مِنْ أَحَدٍ مِّن الْعَالَمِینَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏لوط را هم فرستادیم و او به قوم خود گفت : آیا کار بسیار زشت و پلشتی را انجام می‌دهید که کسی از جهانیان پیش از شما مرتکب آن نشده است‌ ؟ !‏

‏توضیحات : ‏
‏« إِذْ » : ظرف است برای ( أَرْسَلْنا ) و امتداد زمانی دارد و مظروف می‌تواند در برخی از اجزاء آن انجام گیرد . یا این که ( لُوطاً ) منصوب به فعل محذوف ( أُذْکُرْ ) است و . . .‏

سوره أعراف آیه 81
‏متن آیه : ‏
‏ إِنَّکُمْ لَتَأْتُونَ الرِّجَالَ شَهْوَةً مِّن دُونِ النِّسَاء بَلْ أَنتُمْ قَوْمٌ مُّسْرِفُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( جای شگفت است که ) شما به جای زنان به مردان دل می‌بازید و با آنان می‌آمیزید ! اصلاً شما مردمان تجاوزپیشه‌اید ( و به انگیزه شهوت‌رانی و هواپرستی از مرز فطرت در می‌گذرید ) .‏

‏توضیحات : ‏
‏« شَهْوَةً » : از روی شهوت . مفعول‌له است . « مِن دُونِ » به جای .‏

سوره أعراف آیه 82
‏متن آیه : ‏
‏ وَمَا کَانَ جَوَابَ قَوْمِهِ إِلاَّ أَن قَالُواْ أَخْرِجُوهُم مِّن قَرْیَتِکُمْ إِنَّهُمْ أُنَاسٌ یَتَطَهَّرُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏پاسخ قوم او جز این نبود که گفتند : اینان را از شهر و دیار خود بیرون کنید . آخر اینان مردمان پاک و پرهیزگاری هستند !‏

‏توضیحات : ‏
‏« أُنَاسٌ » : مردمان . « یَتَطَهَّرُونَ » : پاکی را دوست می‌دارند . زاهد و پرهیزگارند . البتّه این سخن را برای تمسخر مؤمنان می‌گفتند ، همان گونه که عادت فاسقان و کافران مقتدر و ستم‌پیشه است ( نگا : هود / 87 ) .‏

سوره أعراف آیه 83
‏متن آیه : ‏
‏ فَأَنجَیْنَاهُ وَأَهْلَهُ إِلاَّ امْرَأَتَهُ کَانَتْ مِنَ الْغَابِرِینَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏پس ما لوط و مؤمنان بدو و خانواده او را نجات دادیم ، مگر همسرش را که او ( از خانواده خود گسیخته بود و به گمراهان پیوسته بود و لذا ) از جمله نابودشوندگان گردید .‏

‏توضیحات : ‏
‏« أهْلَهُ » : خانواده و خویشاوندان لوط . گروندگان بدو . « الْغَابِرِینَ » : ماندگاران . هلاک‌شدگان . واژه ( غابر ) به کسی گفته می‌شود که همراهانش بروند و از ایشان بگسلد و باقی بماند . یا به معنی رونده است و مراد از دنیارونده و هلاک‌شونده است .‏

سوره أعراف آیه 84
‏متن آیه : ‏
‏ وَأَمْطَرْنَا عَلَیْهِم مَّطَراً فَانظُرْ کَیْفَ کَانَ عَاقِبَةُ الْمُجْرِمِینَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏بر آنان بارانی ( از سنگ ) باراندیم ( و ایشان را سنگباران کردیم ) بنگر که سرانجام گناهکاران به کجا کشید .‏

‏توضیحات : ‏
‏« أمْطَرْنَا عَلَیْهِمْ » : مراد باران غضب است‌ ؛ نه رحمت . و آن این که ، پس از زیرورو شدن شهر و دیارشان ، گدازه‌هائی از سنگ بر سرشان باریدن گرفت ( نگا : هود / 82 ، فرقان / 40 ) .‏

سوره أعراف آیه 85
‏متن آیه : ‏
‏ وَإِلَى مَدْیَنَ أَخَاهُمْ شُعَیْباً قَالَ یَا قَوْمِ اعْبُدُواْ اللّهَ مَا لَکُم مِّنْ إِلَهٍ غَیْرُهُ قَدْ جَاءتْکُم بَیِّنَةٌ مِّن رَّبِّکُمْ فَأَوْفُواْ الْکَیْلَ وَالْمِیزَانَ وَلاَ تَبْخَسُواْ النَّاسَ أَشْیَاءهُمْ وَلاَ تُفْسِدُواْ فِی الأَرْضِ بَعْدَ إِصْلاَحِهَا ذَلِکُمْ خَیْرٌ لَّکُمْ إِن کُنتُم مُّؤْمِنِینَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏شعیب را هم به سوی اهل مدین که خود از آنان بود فرستادیم بدیشان گفت : ای قوم من ! خدا را بپرستید ( و بدانید ) که جز او معبودی ندارید . معجزه‌ای از سوی پروردگارتان ( بر صحّت پیغمبری من ) برایتان آمده است . ( پیام آسمانی این است که در زندگی به ویژه در تجارت و معامله با دیگران راست و درست باشید و ) ترازو و پیمانه را به تمام و کمال بکشید و بپردازید و از حقوق مردم چیزی نکاهید ، و در زمین بعد از اصلاح آن ( توسّط خدا ، یا بر دست انبیاء ) فساد و تباهی مکنید . این کار به سود شما است اگر ( به خدا و به حقیقت ، ) ایمان دارید .‏

‏توضیحات : ‏
‏« مَدْیَن‌ » : اسم قبیله‌ای است که از نسل مَدْیان یکی از فرزندان ابراهیم می‌باشند . این نام به مسکن ایشان هم اطلاق شده است ( نگا : قصص / 45 ) . « بَیِّنَةٌ » : دلیل . معجزه . نوع این معجزه مانند بسیاری از معجزات دیگر روشن نشده است . « لا تَبْخَسُوا » : کم مکنید . نکاهید .‏

سوره أعراف آیه 86
‏متن آیه : ‏
‏ وَلاَ تَقْعُدُواْ بِکُلِّ صِرَاطٍ تُوعِدُونَ وَتَصُدُّونَ عَن سَبِیلِ اللّهِ مَنْ آمَنَ بِهِ وَتَبْغُونَهَا عِوَجاً وَاذْکُرُواْ إِذْ کُنتُمْ قَلِیلاً فَکَثَّرَکُمْ وَانظُرُواْ کَیْفَ کَانَ عَاقِبَةُ الْمُفْسِدِینَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏شما بر سر راهها ( ی منتهی به حق و هدایت و عمل صالح ) منشینید تا مؤمنان به خدا را بترسانید و از راه الله بازدارید و آن ( راه مستقیم ) را کج بنمائید ( و خود به راه معوجّ منحرف گردید ) . به خاطر آورید آن زمانی را که اندک بودید و خداوند ( بر اثر تلاش شبانه‌روزی خودتان نیروی انسانی و قدرت مالی ) شما را افزون کرد . و نیز بنگرید که سرانجام کار مفسدان ( همیشه به کجا انجامیده و عاقبت ) چگونه گشته است .‏

‏توضیحات : ‏
‏« تُوعِدُونَ » : می‌ترسانید . « تَبْغُونَها عِوَجاً » : آن راه را کج می‌خواهید . مراد این است که راه خدا را در نظر مردم کج نشان می‌دهید ، و خودتان نیز راهی جدا از راه راست را در پیش می‌گیرید .‏

سوره أعراف آیه 87
‏متن آیه : ‏
‏ وَإِن کَانَ طَآئِفَةٌ مِّنکُمْ آمَنُواْ بِالَّذِی أُرْسِلْتُ بِهِ وَطَآئِفَةٌ لَّمْ یْؤْمِنُواْ فَاصْبِرُواْ حَتَّى یَحْکُمَ اللّهُ بَیْنَنَا وَهُوَ خَیْرُ الْحَاکِمِینَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و اگر دسته‌ای از شما بدانچه مأمور بدان هستم ایمان بیاورد ( و پیغمبری مرا بپذیرد ) ، و دسته‌ای ایمان نیاورد ( و تنها به زندگی این جهان بچسبد ) منتظر باشید تا خداوند میان ما داوری‌کند ، و او بهترینِ داوران است .‏

‏توضیحات : ‏
‏« الْحَاکِمِینَ » : داوران . قضات .‏

سوره أعراف آیه 88
‏متن آیه : ‏
‏ قَالَ الْمَلأُ الَّذِینَ اسْتَکْبَرُواْ مِن قَوْمِهِ لَنُخْرِجَنَّکَ یَا شُعَیْبُ وَالَّذِینَ آمَنُواْ مَعَکَ مِن قَرْیَتِنَا أَوْ لَتَعُودُنَّ فِی مِلَّتِنَا قَالَ أَوَلَوْ کُنَّا کَارِهِینَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏اشراف و سران متکبّر قوم شعیب ( که خویشتن را بالاتر از آن می‌دانستند که دین خدا را بپذیرند ، بدو ) گفتند : ای شعیب ! حتماً تو و کسانی را که با تو ایمان آورده‌اند از شهر و آبادی خود بیرون می‌کنیم مگر این که به آئین ما درآئید . شعیب گفت : آیا ما به آئین شما در می‌آئیم در حالی که ( آن را به سبب باطل و نادرست بودن ) دوست نمی‌داریم و نمی‌پسندیم‌ ؟ ! ( هرگز چنین کاری ممکن نیست ) .‏

‏توضیحات : ‏
‏« أَوْ » : یا این که . مگر این که . « لَتَعُودُنَّ » : در می‌آئید و می‌پذیرید . برمی‌گردید . فعل ( لَتَعُودُنَّ ) می‌تواند از افعال ناقصه و به معنی ( لَتَصِیرُنَّ ) بوده و یا از افعال تامّه باشد . « مِلَّة » : دین . آئین . « لَتَعُودُنَّ فِی مِلَّتِنَا » : به آئین ما در می‌آئید . به آئین ما برمی‌گردید . با توجّه به معنی دوم ، برگشتن شعیب به آئین ایشان ، از راه تغلیب و قلمدادکردن او از زمره مؤمنان است ، و یا این که به ظنّ اشراف و رؤسای قوم است ، والاّ به سبب عصمت انبیاء نه تنها شعیب بلکه هیچ پیغمبری پیش از نبوّت هم مشرک نبوده است تا دوباره به شرک برگردد .‏

سوره أعراف آیه 89
‏متن آیه : ‏
‏ قَدِ افْتَرَیْنَا عَلَى اللّهِ کَذِباً إِنْ عُدْنَا فِی مِلَّتِکُم بَعْدَ إِذْ نَجَّانَا اللّهُ مِنْهَا وَمَا یَکُونُ لَنَا أَن نَّعُودَ فِیهَا إِلاَّ أَن یَشَاءَ اللّهُ رَبُّنَا وَسِعَ رَبُّنَا کُلَّ شَیْءٍ عِلْماً عَلَى اللّهِ تَوَکَّلْنَا رَبَّنَا افْتَحْ بَیْنَنَا وَبَیْنَ قَوْمِنَا بِالْحَقِّ وَأَنتَ خَیْرُ الْفَاتِحِینَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏اگر ما به آئین شما درآئیم ، بعد از آن که خدا ما را از آن نجات بخشیده است ، مسلّماً به خدا دروغ بسته‌ایم ( و به گزاف خویشتن را پیروان آئین آسمانی نامیده‌ایم ) . ما را نسزد که بدان درآئیم ، مگر این که خدا که پروردگار ما است بخواهد ( که هرگز چنین چیزی را هم نخواهد خواست ) . علم پروردگار ما همه چیز را در بر گرفته است ( و او با مرحمت و محبّتی که نسبت به مؤمنان دارد ، ایمان ما را محفوظ می‌فرماید . لذا ) ما تنها بر خدا توکّل داشته ( و هم بدو پشت می‌بندیم ) . پروردگارا ! میان ما و قوم ما به حق داوری کن ( حقی که سنّت تو در داوری میان محِقّینِ مصلِحین و مبْطِلینِ مفسدین ، بر آن جاری است ) و تو بهترینِ داورانی ( چرا که بر همه‌چیز آگاه و بر هر چیز توانائی ) .‏

‏توضیحات : ‏
‏« إِلاّ أَن یَشَآءَ اللهُ » : ذکر این قید برای یادآوری این مطلب است که خدا قادر مطلق است و هرچه بخواهد شدنی است ، ولی سنّت خدا برابر عدل انجام می‌گیرد و لذا هرگز چنین دستوری را صادر نمی‌فرماید . یا این که بیان این سخن از سوی شعیب ، محض تواضع و تأدّب با خدا و فرمانبریِ بی‌چون و چرا از ذات ذوالجلال است . همان گونه که پیغمبر ما به هنگام دعا می‌فرمود : « یَا مُقَلِّبَ الْقُلُوبِ ثَبِّتْ قَلْبِی عَلیا دِینِکَ » : در صورتی که می‌دانست خداوند دل او را بر ایمان ثابت و ماندگار می‌دارد . « إِفْتَحْ » : داوری کن ( نگا : شعراء / 118 ) . « الْفَاتِحِینَ » : قضات . داوران .‏

سوره أعراف آیه 90
‏متن آیه : ‏
‏ وَقَالَ الْمَلأُ الَّذِینَ کَفَرُواْ مِن قَوْمِهِ لَئِنِ اتَّبَعْتُمْ شُعَیْباً إِنَّکُمْ إِذاً لَّخَاسِرُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏اشراف و سران کافر قوم او ( خطاب به پیروان خود ) گفتند : اگر از شعیب پیروی کنید در این صورت شما ( هم به سبب گرویدن به آئینی که آباء و اجدادتان بر آن نبوده‌اند ، شرف و ثروت خود را از دست می‌دهید و ) زیانکار می‌گردید .‏

‏توضیحات : ‏
‏. . .‏

سوره أعراف آیه 91
‏متن آیه : ‏
‏ فَأَخَذَتْهُمُ الرَّجْفَةُ فَأَصْبَحُواْ فِی دَارِهِمْ جَاثِمِینَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( در نتیجه ستیزه‌جوئی و طغیانگری ) زلزله‌ای ( قصرها و خانه‌های ) ایشان را در برگرفت ( و زندگی پرزرق و برق آنان را درهم کوبید ) و در شهر و دیار خود خشکیدند و مردند .‏

‏توضیحات : ‏
‏« الرَّجْفَةُ » ، « أَصْبَحُوا » ، « جَاثِمِینَ » : ( نگا : اعراف / 78 ) .‏

سوره أعراف آیه 92
‏متن آیه : ‏
‏ الَّذِینَ کَذَّبُواْ شُعَیْباً کَأَن لَّمْ یَغْنَوْاْ فِیهَا الَّذِینَ کَذَّبُواْ شُعَیْباً کَانُواْ هُمُ الْخَاسِرِینَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏کسانی که شعیب را تکذیب کردند ( آن چنان نابود شدند و شهر و دیارشان ویران گردید که ) گوئی هرگز در آنجا نبوده و سکونت نگزیده‌اند . کسانی که شعیب را تکذیب کردند ( و گمان می‌بردند آنان که از شعیب پیروی کنند زیانکار می‌شوند ، خودشان سعادت دنیا و آخرت را از دست دادند و ) زیانمند شدند .‏

‏توضیحات : ‏
‏« أَلَّذِینَ » : مبتدا است . خبر آن جمله ( کَأَن لَّمْ یَغْنَوْا ) می‌باشد . « لَمْ یَغْنَوْا » : بسر نبرده‌اند . نبوده‌اند .‏

سوره أعراف آیه 93
‏متن آیه : ‏
‏ فَتَوَلَّى عَنْهُمْ وَقَالَ یَا قَوْمِ لَقَدْ أَبْلَغْتُکُمْ رِسَالاَتِ رَبِّی وَنَصَحْتُ لَکُمْ فَکَیْفَ آسَى عَلَى قَوْمٍ کَافِرِینَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏سپس شعیب از آنان روی برتافت و گفت : ای قوم من ! من پیامهای پروردگارم را به شما رساندم و اندرزتان دادم ( و در حق شما خیرخواهی نمودم . ولی حق را نشنیدید و جز بر طغیان و عصیان نیفزودید ) پس با این حال چگونه بر حال قوم بی‌ایمان ( و بی‌دینی چون شما ) اندوه بخورم‌ ؟‏

‏توضیحات : ‏
‏« ءَاسَیا » : محزون می‌شوم . غم و اندوه می‌خورم . فعل مضارع ، متکلّم وحده ، ثلاثی مجرّد ، از ماده ( أسی ) و از باب چهارم است .‏

سوره أعراف آیه 94
‏متن آیه : ‏
‏ وَمَا أَرْسَلْنَا فِی قَرْیَةٍ مِّن نَّبِیٍّ إِلاَّ أَخَذْنَا أَهْلَهَا بِالْبَأْسَاء وَالضَّرَّاء لَعَلَّهُمْ یَضَّرَّعُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏ما به هیچ آبادی و شهری پیغمبری نفرستاده‌ایم ( که او اهل آنجا را به دین راستین خدا خوانده باشد و ایشان از پذیرش دعوت او سرپیچی نموده باشند ) مگر این که ساکنان آن را به شدائد و مصائب گرفتار ساخته‌ایم تا این که ( به خود آیند و زیر ضربات حوادث و فشار مشکلات ، فطرت آنان بیدار و نیاز به پروردگار در زوایای وجودشان پرتوافکن شود و دست دعا به سوی خدا بردارند و خالصانه به درگاه الله ) تضرّع و زاری‌کنند .‏

‏توضیحات : ‏
‏« قَرْیَةٍ » : مراد شهر بزرگی است که مرکز فرماندهی امراء و پایتخت رؤساء باشد . « وَ مَآ أَرْسَلْنَا فِی قَرْیَةٍ مِّن نَّبِیٍّ » : در این کلام حذفی وجود دارد ، از قبیل : فَکَذَّبَهُ أَهْلُهَا . « یَضَّرَّعُونَ » : خشوع و خضوع کنند . فروتنی و فرمانبرداری کنند . توبه و انابت کنند . فعل مضارع از باب تفعّل است . « الْبَأْسَآءِ وَ الضَّرَّآءِ » : ( نگا : بقره / 177 و 214 ) .‏

سوره أعراف آیه 95
‏متن آیه : ‏
‏ ثُمَّ بَدَّلْنَا مَکَانَ السَّیِّئَةِ الْحَسَنَةَ حَتَّى عَفَواْ وَّقَالُواْ قَدْ مَسَّ آبَاءنَا الضَّرَّاء وَالسَّرَّاء فَأَخَذْنَاهُم بَغْتَةً وَهُمْ لاَ یَشْعُرُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏سپس ( هنگامی که این هشدارها و بیدارباشها در آنان اثر نگذاشت ، ایشان را به فراوانی نعمت و اعطاء سلامت آزمودیم و ) بدی را به نیکی ( و بلا را به رفاه ) تبدیل کردیم تا بدانجا که ( از لحاظ اموال و انفس ) فزونی گرفتند و ( به سبب نادانی مغرور شدند و لاف‌زنان ) گفتند : به پدران و نیاکان ما هم خوشی و ناخوشی و ثروتمندی و مستمندی دست داده است ( و این روزگار است که گاهی به انسان رو می‌کند و گاهی به انسان پشت می‌کند و اصلاً سعادت و شقاوت ما در دست خدا نیست ! چون با پتک بلا بیدار نشدند و شکر نعمت هم نگفتند ) پس ناگهانی ایشان را ( به عذاب و عقاب ) گرفتیم و نفهمیدند ( که چه شد و چرا چنین گشت ) .‏

‏توضیحات : ‏
‏« عَفَوْا » : فزونی یافتند چه در اموال و چه در انفس . برای فهم بیشتر این آیه مراجعه شود به ( انعام / 42 - 45 ، مؤمنون / 77 ، زخرف / 75 ) .‏

سوره أعراف آیه 96
‏متن آیه : ‏
‏ وَلَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرَى آمَنُواْ وَاتَّقَواْ لَفَتَحْنَا عَلَیْهِم بَرَکَاتٍ مِّنَ السَّمَاءِ وَالأَرْضِ وَلَکِن کَذَّبُواْ فَأَخَذْنَاهُم بِمَا کَانُواْ یَکْسِبُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏اگر مردمان این شهرها و آبادیها ( به خدا و انبیاء ) ایمان می‌آوردند و ( از کفر و معاصی ) پرهیز می‌کردند ، ( درگاه خیرات و ) برکات آسمان و زمین را بر روی آنان می‌گشودیم ( و از بلایا و آفات به دورشان می‌داشتیم ) ولی آنان به تکذیب ( پیغمبران و انکار حقائق ) پرداختند و ما هم ایشان را به کیفر اعمالشان گرفتار و مجازات نمودیم ( و عبرت جهانیانشان کردیم ) .‏

‏توضیحات : ‏
‏« أَخَذْنَاهُمْ » : ایشان را مجازات کردیم و کیفر دادیم . « بِمَا » : به سبب کاری که . به سبب چیزی که .‏

سوره أعراف آیه 97
‏متن آیه : ‏
‏ أَفَأَمِنَ أَهْلُ الْقُرَى أَن یَأْتِیَهُمْ بَأْسُنَا بَیَاتاً وَهُمْ نَآئِمُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آیا مردمان این شهرها و آبادیها ( که دعوت پیغمبران را نپذیرفتند و به جای ایمان بر کفر و معاصی افزودند ، از این ) ایمن شدند که عذاب ما شبانه به سراغ آنان رود ، در حالی که ایشان غرق در خواب باشند ؟ ( شگفتا که از مکافات عمل غافل شدند ) .‏

‏توضیحات : ‏
‏« بَأْس‌ » : عذاب ( نگا : غافر / 29 و 85 ) . « بَیَاتاً » : شب هنگام . در حالی که شب را می‌گذراندند ( نگا : اعراف / 4 ) .‏

سوره أعراف آیه 98
‏متن آیه : ‏
‏ أَوَ أَمِنَ أَهْلُ الْقُرَى أَن یَأْتِیَهُمْ بَأْسُنَا ضُحًى وَهُمْ یَلْعَبُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏یا این که مردمان این شهرها و آبادیها ایمن شدند از این که عذاب ما چاشتگاهان به سراغشان آید ، در حالی که ( به انجام کارهای بی‌ارزشی مشغولند که انگار ) سرگرم بازی هستند ؟‏

‏توضیحات : ‏
‏« ضُحیً‌ » : وقت چاشتگاه . می‌شود مراد تمام روز هم باشد .‏

سوره أعراف آیه 99
‏متن آیه : ‏
‏ أَفَأَمِنُواْ مَکْرَ اللّهِ فَلاَ یَأْمَنُ مَکْرَ اللّهِ إِلاَّ الْقَوْمُ الْخَاسِرُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آیا آنان از چاره نهانی و مجازات ناگهانی خدا ایمن و غافل شده‌اند ؟ در حالی از چاره نهانی و مجازات ناگهانی خدا جز زیانکاران ( و از دست‌دهندگان عقل و انسانیّت ) ایمن و غافل نمی‌گردند .‏

‏توضیحات : ‏
‏« مَکْرَ » : چاره نهانی و مجازات ناگهانی . مراد از مکر خدا در حق بندگان این است که ایشان را در ناز و نعمت و کفر و معاصی آزاد می‌گذارد و به ناگاه تازیانه عذاب را بر آنان می‌نوازد و کار ایشان را می‌سازد ( نگا : آل‌عمران / 54 ) .‏

سوره أعراف آیه 100
‏متن آیه : ‏
‏ أَوَلَمْ یَهْدِ لِلَّذِینَ یَرِثُونَ الأَرْضَ مِن بَعْدِ أَهْلِهَا أَن لَّوْ نَشَاء أَصَبْنَاهُم بِذُنُوبِهِمْ وَنَطْبَعُ عَلَى قُلُوبِهِمْ فَهُمْ لاَ یَسْمَعُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آیا برای کسانی که زمین را از صاحبان قبلی آن به ارث می‌برند ( و جانشین دیگران می‌گردند ) روشن نشده است که اگر بخواهیم آنان را ( همچون پیشینیان ) به سبب گناهانشان نشانه تیر بلا می‌گردانیم و بر دلهایشان مهر می‌نهیم تا دیگر ( صدای حق را ) نشنوند ( و آهسته آهسته رهسپار دوزخ شوند ) ؟‏

‏توضیحات : ‏
‏« لَمْ یَهْدِ » : روشن نشده است و معلوم نگشته است . خداوند ایشان را رهنمود و متوجّه نکرده است . فاعل آن می‌تواند ضمیر مستتر ( هُوَ ) بوده و به ( الله ) برگردد ، و مفعول آن جمله ( أَن لَّوْ نَشَآءُ ) باشد . یا این که فاعل آن جمله ( أَن لَّوْ نَشَآءُ ) بوده و فعل لازم بشمار آید . « أَصَبْنَاهُمْ » : ایشان را نشانه تیر بلا می‌گردانیم . آنان را دچار مصیبت می‌کنیم و نابودشان می‌سازیم . « نَطْبَعُ » : مهر می‌نهیم ( نگا : نساء / 155 ) . « لا یَسْمَعُونَ » : اندرز نمی‌پذیرند . صدای حق را نمی‌شنوند و نصائح را در گوش نمی‌گیرند .‏

سوره أعراف آیه 101
‏متن آیه : ‏
‏ تِلْکَ الْقُرَى نَقُصُّ عَلَیْکَ مِنْ أَنبَآئِهَا وَلَقَدْ جَاءتْهُمْ رُسُلُهُم بِالْبَیِّنَاتِ فَمَا کَانُواْ لِیُؤْمِنُواْ بِمَا کَذَّبُواْ مِن قَبْلُ کَذَلِکَ یَطْبَعُ اللّهُ عَلَىَ قُلُوبِ الْکَافِرِینَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏اینها آبادیهائی است که برخی از اخبار آنها را برای تو روایت می‌نمائیم ( و شرح می‌دهیم که چگونه ساکنان آنجاها به سبب ایمان نیاوردن به پیغمبران ، دچار بلاها و مصائب بیشمار شدند ) . پیغمبرانشان با دلائل روشن به سراغ آنان آمدند و معجزات متقن بدیشان نمودند ، امّا آنان ( به سبب لجاجتِ در کفر و ممارستِ بر تکذیب انبیاء ، روی حرف خود ایستادند و ) چیزی را که قبلاً تکذیب کرده بودند ( حاضر نشدند بپذیرند و باز هم مثل همیشه آن را تکذیب کردند و ) بدان ایمان نیاوردند . این چنین خداوند بر دلهای کافران مهر می‌نهد ( و بر اثر ادامه گناه ، حسّ تشخیص حقّ را از آنان سلب می‌کند ) .‏

‏توضیحات : ‏
‏« تِلْکَ الْقُرَیا » : واژه ( تِلْکَ ) می‌تواند مبتدا و ( الْقُرَی ) خبر اوّل ، و جمله ( نَقُصُّ عَلَیْکَ مِنْ أَنبَآئِهَا ) خبر دوم باشد . یا این که ( تِلْکَ ) مبتدا و ( الْقُرَیا ) بَدَل ، و جمله بعدی خبر بشمار آید . « مِن قَبْلُ » : پیش از آمدن پیغمبران و بعد از آمدن آنان ، یکسان بودند . از آغاز آمدن پیغمبران تا هنگام مرگ خود .‏

سوره أعراف آیه 102
‏متن آیه : ‏
‏ وَمَا وَجَدْنَا لأَکْثَرِهِم مِّنْ عَهْدٍ وَإِن وَجَدْنَا أَکْثَرَهُمْ لَفَاسِقِینَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏اکثر این اقوام را بر سر پیمان ( و وفای به عهد خود ) ندیدیم و بلکه بیشتر آنان را نافرمان و گناهکار یافتیم .‏

‏توضیحات : ‏
‏« عَهْدٍ » : مراد عهد و پیمان فطری یا تشریعی و یا هردوی آنها است . « فَاسِقِینَ » : نافرمانان . گناهکاران . کافران ( نگا : بقره / 26 ، سجده / 18 ) .‏

سوره أعراف آیه 103
‏متن آیه : ‏
‏ ثُمَّ بَعَثْنَا مِن بَعْدِهِم مُّوسَى بِآیَاتِنَا إِلَى فِرْعَوْنَ وَمَلَئِهِ فَظَلَمُواْ بِهَا فَانظُرْ کَیْفَ کَانَ عَاقِبَةُ الْمُفْسِدِینَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏سپس به دنبال آنان ( یعنی پیغمبران مذکور ، ) موسی را همراه با دلائل روشن و معجزات متقن خود به سوی فرعون و اطرافیان او فرستادیم ، و ایشان ( به جای این که بدانها ایمان بیاورند ) بدانها کفر ورزیدند ( و سزای کفر خود را چشیدند ) و بنگر که سرانجام تباهکاران چه شد ( و از جمله فرعون و فرعونیان کارشان به کجا کشید و چه بلاهائی بدیشان رسید ؟ ) .‏

‏توضیحات : ‏
‏« بَعَثْنَا » : مبعوث کردیم . فرستادیم . « ظَلَمُوا بِهَا » : بدانها کفر ورزیدند . به سبب تکذیب آنها کافر شدند . به سبب کفر ورزیدن بدانها ، بر خود و قوم خود ستم ورزیدند . آنها را تکذیب کردند .‏

سوره أعراف آیه 104
‏متن آیه : ‏
‏ وَقَالَ مُوسَى یَا فِرْعَوْنُ إِنِّی رَسُولٌ مِّن رَّبِّ الْعَالَمِینَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏موسی گفت : ای فرعون ! من فرستاده‌ای از سوی پروردگار جهانیان هستم ( آمده‌ام تا دعوت او را به تو و درباریان و دیگر مردمان برسانم و همگان را به سوی شریعت او فرا خوانم ) .‏

‏توضیحات : ‏
‏« الْعَالَمِینَ » : جهانیان . جهان پیدا و ناپیدا ؛ یعنی همه کائنات .‏

سوره أعراف آیه 105
‏متن آیه : ‏
‏ حَقِیقٌ عَلَى أَن لاَّ أَقُولَ عَلَى اللّهِ إِلاَّ الْحَقَّ قَدْ جِئْتُکُم بِبَیِّنَةٍ مِّن رَّبِّکُمْ فَأَرْسِلْ مَعِیَ بَنِی إِسْرَائِیلَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏سزاوار است که از زبان خدا جز حق نگویم . من از سوی پروردگارتان معجزه بزرگی برای شما دارم ( که به روشنی بر حقّانیّت رسالت من دلالت می‌نماید ) پس بنی‌اسرائیل را ( از زنجیر اسارت و بردگی خود آزاد ساز و آنان را به من واگذار و ) همراه من بفرست ( تا از سرزمین تو بکوچند و به سرزمین دیگری روند و در آنجا به پرستش خدای یگانه مشغول شوند ) .‏

‏توضیحات : ‏
‏« حَقِیقٌ عَلَیا » : سزاوار من است که . سعی من در این است که . واژه ( عَلی ) به معنی ( ب ) یا ( فی ) است . « بَیِّنَةٍ‌ » : معجزه بزرگ . دلیل مهمّ و روشن . نشانه سترگ .‏

سوره أعراف آیه 106
‏متن آیه : ‏
‏ قَالَ إِن کُنتَ جِئْتَ بِآیَةٍ فَأْتِ بِهَا إِن کُنتَ مِنَ الصَّادِقِینَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏فرعون گفت : اگر معجزه بزرگ و دلیل سترگی با خود داری ، آن را بنمای ، اگر از زمره راستگویانی ( و خویشتن را پیغمبر خدا می‌دانی ) .‏

‏توضیحات : ‏
‏. . .‏

سوره أعراف آیه 107
‏متن آیه : ‏
‏ فَأَلْقَى عَصَاهُ فَإِذَا هِیَ ثُعْبَانٌ مُّبِینٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏پس موسی فوراً عصای خود را بینداخت ، به ناگاه به صورت اژدهای آشکاری درآمد ( که از حیات کامل برخوردار بود و بدین سو و آن سو می‌خزید و می‌جهید ) .‏

‏توضیحات : ‏
‏« ثُعْبَانٍ » : اژدها . مار بزرگ . « مُبِینٌ » : آشکار . علنی . مراد از ذکر این قید این است که سحر و تردستی و چشم‌بندی در میان نبود ، بلکه عصا حقیقتاً به اژدهای زنده تبدیل شد .‏

سوره أعراف آیه 108
‏متن آیه : ‏
‏ وَنَزَعَ یَدَهُ فَإِذَا هِیَ بَیْضَاء لِلنَّاظِرِینَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و دست خود را ( از گریبان ) بیرون آورد ، به ناگاه بینندگان دیدند که ( همچون خورشید ، درخشان و ) سفید است .‏

‏توضیحات : ‏
‏« نَزَعَ » : بیرون آورد ( نگا : قصص . 75 ) . « بَیْضَآءُ » : سفید . مراد نورانی و درخشان است .‏

سوره أعراف آیه 109
‏متن آیه : ‏
‏ قَالَ الْمَلأُ مِن قَوْمِ فِرْعَوْنَ إِنَّ هَذَا لَسَاحِرٌ عَلِیمٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( هنگامی که موسی نشانه بزرگ خدا را بنمود ) اشراف قوم فرعون ( از راه تملّق و چاپلوسی با فرعون هم‌آوا شدند و ) گفتند : واقعاً این جادوگر ماهری است ! ( و کاری که می‌کند معجزه خدائی نیست ) .‏

‏توضیحات : ‏
‏« عَلِیمٌ » : بسیار دانا در دانش جادوگری و فوت و فن آن .‏

سوره أعراف آیه 110
‏متن آیه : ‏
‏ یُرِیدُ أَن یُخْرِجَکُم مِّنْ أَرْضِکُمْ فَمَاذَا تَأْمُرُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏او می‌خواهد شما را از سرزمینتان ( که مصر است ) بیرون کند . چه می‌اندیشید و چه نظر می‌دهید ؟ ( آیا باید در حق او چه کرد ؟ ) .‏

‏توضیحات : ‏
‏« تَأْمُرُونَ » : دستور می‌دهید . اشاره می‌کنید و رأی می‌دهید . آیه‌های 109 و 110 می‌تواند سخن فرعون باشد و یا این که درباریان متملّق ، سخن او را تکرار کرده باشند ( نگا : یونس / 78 ، طه / 57 ، شعراء / 34 و 35 ) . ذکر صیغه جمع خطاب به فرعون در آیه 110 ، برای تعظیم است .‏

سوره أعراف آیه 111
‏متن آیه : ‏
‏ قَالُواْ أَرْجِهْ وَأَخَاهُ وَأَرْسِلْ فِی الْمَدَآئِنِ حَاشِرِینَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( سپس به فرعون ) گفتند : ( عجله مکن و جریان کار ) او و برادرش ( هارون ) را به تأخیر بینداز و ( کسانی از لشکریان خود را ) به شهرها بفرست تا ( جادوگران مجرّب را ) جمع کنند ( و بدینجا گسیل دارند ) .‏

‏توضیحات : ‏
‏« أَرْجِهْ » : کار او را به تأخیر بینداز تا سپس درباره او تصمیم گرفته شود . اصل آن ( أَرْجِئْهُ ) است و از مصدر ( إِرْجاء ) به معنی به تأخیر انداختن . این واژه می‌تواند از ماده ( رَجا ) یا ( رَجی ) که به همین معنی است باشد ( نگا : احزاب / 51 ) . « حَاشِرِینَ » : جمع‌کنندگان . حال یا صفت موصوف محذوفی است و اصل آن : ( اَرْسِلْ رِجالاً حَاشِرِینَ ) است .‏

سوره أعراف آیه 112
‏متن آیه : ‏
‏ یَأْتُوکَ بِکُلِّ سَاحِرٍ عَلِیمٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏تا همه جادوگران ماهر را ( به خدمت تو ) بیاورند ( و جادوی موسی را باطل و کار او را یکسره سازند و دیگر کسی گول او را نخورد و به دنبال او نرود ) .‏

‏توضیحات : ‏
‏. . .‏

سوره أعراف آیه 113
‏متن آیه : ‏
‏ وَجَاء السَّحَرَةُ فِرْعَوْنَ قَالْواْ إِنَّ لَنَا لأَجْراً إِن کُنَّا نَحْنُ الْغَالِبِینَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏جادوگران نزد فرعون آمدند و گفتند : آیا اگر ما پیروز گردیم اجر و پاداش مهمی‌خواهیم داشت‌ ؟‏

‏توضیحات : ‏
‏« إِنَّ لَنَا لأجْراً » : این جمله می‌تواند به صورت استفهامی بوده و ادات استفهام حذف شده باشد ، و یا این که به صورت غیراستفهامی بوده و جادوگران اجر و پاداش عظیمی را پیش خود مجسّم کرده باشند و فرعون به فراست آن را دریافته باشد .‏

سوره أعراف آیه 114
‏متن آیه : ‏
‏ قَالَ نَعَمْ وَإَنَّکُمْ لَمِنَ الْمُقَرَّبِینَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏گفت : آری ! و ( علاوه از آن ) شما از مقرّبان ( درگاه ما ) خواهید بود .‏

‏توضیحات : ‏
‏. . .‏

سوره أعراف آیه 115
‏متن آیه : ‏
‏ قَالُواْ یَا مُوسَى إِمَّا أَن تُلْقِیَ وَإِمَّا أَن نَّکُونَ نَحْنُ الْمُلْقِینَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( سپس جادوگران مغرورانه رو به موسی کردند و ) گفتند : ای موسی ! یا تو ( عصای خود را ) بینداز یا ما ( ریسمانهای خویش را ) می‌اندازیم .‏

‏توضیحات : ‏
‏« إِمَّا » : یا این که . « الْمُلْقِینَ » : اندازندگان .‏

سوره أعراف آیه 116
‏متن آیه : ‏
‏ قَالَ أَلْقُوْاْ فَلَمَّا أَلْقَوْاْ سَحَرُواْ أَعْیُنَ النَّاسِ وَاسْتَرْهَبُوهُمْ وَجَاءوا بِسِحْرٍ عَظِیمٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏موسی گفت : شما ( آنچه دارید ) بیندازید . هنگامی که ( وسائل جادوگری خود را ) بینداختند ، مردم را چشم‌بندی کردند و ایشان را به هراس افکندند و جادوی بزرگی از خود نشان دادند .‏

‏توضیحات : ‏
‏« سَحَرُوا أَعْیُنَ النَّاسِ » : مراد این است که به مردم چنین نمودند که ریسمانهایشان مارهای زنده‌اند ، در صورتی که چنین نبود ( نگا : طه / 66 ) . « إِسْتَرْهَبُوهُمْ » : آنان را به هراس فراوانی انداختند تا آنجا که موسی نیز بترسید ( نگا : طه / 67 و 68 ) .‏

سوره أعراف آیه 117
‏متن آیه : ‏
‏ وَأَوْحَیْنَا إِلَى مُوسَى أَنْ أَلْقِ عَصَاکَ فَإِذَا هِیَ تَلْقَفُ مَا یَأْفِکُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏به موسی وحی کردیم که عصای خود را بینداز . ناگهان ( به صورت اژدهائی درآمد و ) به سرعت آنچه را بهم‌ می‌بافتند ( و تزویرهائی را که می‌نمودند همه را ) بلعید .‏

‏توضیحات : ‏
‏« تَلْقَفُ » : می‌بلعد . قورت می‌دهد . از ماده ( لَقْف ) به معنی به سرعت بلعیدن . « یَأْفِکُونَ » : به هم می‌بافتند . به دروغ سرهم می‌کردند . از ماده ( إِفْک ) به معنی بدترین دروغ . بهتان و افتراء .‏

سوره أعراف آیه 118
‏متن آیه : ‏
‏ فَوَقَعَ الْحَقُّ وَبَطَلَ مَا کَانُواْ یَعْمَلُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏پس حق ( یعنی صدق موسی ) ثابت و ظاهر گردید و آنچه آنان می‌کردند باطل شد ( و پوچ از آب درآمد ) .‏

‏توضیحات : ‏
‏« وَقَعَ » : استوار و آشکار گردید . ثابت و ظاهر شد . « بَطَلَ » : پوچ و باطل شد .‏

سوره أعراف آیه 119
‏متن آیه : ‏
‏ فَغُلِبُواْ هُنَالِکَ وَانقَلَبُواْ صَاغِرِینَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏در آنجا ( که گرد آمده بودند ، فرعون و فرعونیان ) شکست خوردند و ( از آنجا به شهر ) خوار و رسوا برگشتند .‏

‏توضیحات : ‏
‏« إنقَلَبُوا » : برگشتند . « صَاغِرِینَ » : رسوایانه و زبونانه . جمع ( صاغِر ) به معنی خوار و مفتضح . معنی آیه می‌تواند چنین نیز باشد : در آنجا شکست خوردند و خوار و رسوا گشتند . در این صورت ( انقلاب ) مَجاز از ( صَیْرُورت ) است .‏

سوره أعراف آیه 120
‏متن آیه : ‏
‏ وَأُلْقِیَ السَّحَرَةُ سَاجِدِینَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و جادوگران به سجده افتادند ( و کرنش کردند ) .‏

‏توضیحات : ‏
‏« سَاجِدِینَ » : سجده‌کنندگان . حال است .‏

سوره أعراف آیه 121
‏متن آیه : ‏
‏ قَالُواْ آمَنَّا بِرِبِّ الْعَالَمِینَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏گفتند : به پروردگار جهانیان ایمان آوردیم .‏

‏توضیحات : ‏
‏. . .‏

سوره أعراف آیه 122
‏متن آیه : ‏
‏ رَبِّ مُوسَى وَهَارُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏پروردگار موسی و هارون . ( یعنی به خدائی ایمان داریم که موسی و هارون به او ایمان دارند ) .‏

‏توضیحات : ‏
‏« رَبِّ » : بدل است .‏

سوره أعراف آیه 123
‏متن آیه : ‏
‏ قَالَ فِرْعَوْنُ آمَنتُم بِهِ قَبْلَ أَن آذَنَ لَکُمْ إِنَّ هَذَا لَمَکْرٌ مَّکَرْتُمُوهُ فِی الْمَدِینَةِ لِتُخْرِجُواْ مِنْهَا أَهْلَهَا فَسَوْفَ تَعْلَمُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏فرعون گفت : آیا به خدای ( موسی و هارون ) ایمان آوردید پیش از آن که به شما اجازه دهم‌ ؟ حتماً این توطئه‌ای است که در این شهر ( و دیار ، پیش‌تر با هم ) چیده‌اید تا اهل آن را از آنجا بیرون کنید ؛ ولی خواهید دانست ( که چه شکنجه‌ای در برابر این رفتارتان خواهید چشید ) .‏

‏توضیحات : ‏
‏« بِهِ » : مرجع ضمیر ( ه ) می‌تواند خدا یا موسی باشد . « ءَاذَنَ » : اجازه دهم .‏

سوره أعراف آیه 124
‏متن آیه : ‏
‏ لأُقَطِّعَنَّ أَیْدِیَکُمْ وَأَرْجُلَکُم مِّنْ خِلاَفٍ ثُمَّ لأُصَلِّبَنَّکُمْ أَجْمَعِینَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏سوگند می‌خورم که دستها و پاهای شما را در جهت خلاف یکدیگر ( یعنی دست راست با پای چپ ، یا دست چپ با پای راست ) قطع می‌کنم و ( با این حالِ پریشان و وضع اسفناک ) همگی شما را به دار می‌آویزم .‏

‏توضیحات : ‏
‏« أُصَلِّبَنَّکُمْ » : شما را به دار می‌زنم .‏

سوره أعراف آیه 125
‏متن آیه : ‏
‏ قَالُواْ إِنَّا إِلَى رَبِّنَا مُنقَلِبُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( جادوگران بر اثر نور ایمان ، هراسی به خود راه ندادند و ) گفتند : ( باکی نیست‌ ؛ چرا که ) ما به سوی پروردگار خود برمی‌گردیم ( و به رحمت و نعمت او دست می‌یابیم ، لذا مرگ در راه او را با آغوش باز می‌پذیریم ) .‏

‏توضیحات : ‏
‏« مُنقَلِبُونَ » : برگردندگان . رجوع‌کنندگان .‏

سوره أعراف آیه 126
‏متن آیه : ‏
‏ وَمَا تَنقِمُ مِنَّا إِلاَّ أَنْ آمَنَّا بِآیَاتِ رَبِّنَا لَمَّا جَاءتْنَا رَبَّنَا أَفْرِغْ عَلَیْنَا صَبْراً وَتَوَفَّنَا مُسْلِمِینَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏ایراد تو بر ما و آزار رساندن تو به ما جز به خاطر این نیست که ما به آیات روشن و معجزات متقن پروردگارمان - وقتی که به ما رسیده است‌ - ایمان آورده‌ایم ( و فرمان خدای خود را لبّیک گفته‌ایم ) . پروردگارا ! صبر عظیم به ما مرحمت فرما و ما را مسلمان بمیران .‏

‏توضیحات : ‏
‏« مَا تَنقِمُ مِنَّا إِلاّ » : بر ما زشت نمی‌شماری مگر . از ما رخنه نمی‌گیری و بر ما عیب نمی‌دانی مگر . ما را عقوبت‌ نمی‌کنی مگر به خاطر ( نگا : بروج / 8 ) . « أَفْرِغْ عَلَیْنَا » : بر ما بریز . مراد این است که ما را غرق شکیبائی و بردباری گردان . « مُسْلِمِینَ » : مطیعان فرمان و منقادان شریعت یزدان . حال است .‏

سوره أعراف آیه 127
‏متن آیه : ‏
‏ وَقَالَ الْمَلأُ مِن قَوْمِ فِرْعَونَ أَتَذَرُ مُوسَى وَقَوْمَهُ لِیُفْسِدُواْ فِی الأَرْضِ وَیَذَرَکَ وَآلِهَتَکَ قَالَ سَنُقَتِّلُ أَبْنَاءهُمْ وَنَسْتَحْیِی نِسَاءهُمْ وَإِنَّا فَوْقَهُمْ قَاهِرُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏اشراف قوم فرعون ( بدو ) گفتند : آیا موسی و پیروان او را آزاد و رها می‌سازی تا در سرزمین ( مصر آزادانه ) به فساد پردازند و تو و معبودان تو را ترک گویند ( و نه به تو و نه به معبودان تو وقعی ننهند ؟ ) . گفت : پسران آنان را علی‌الدوام خواهیم کشت و دخترانشان را زنده نگاه می‌داریم ( تا کلفت‌ها و گماشتگان ما گردند ) و ما بر ایشان کاملاً مسلّط هستیم ( و هرچه بخواهیم بر سر آنان می‌آوریم ) .‏

‏توضیحات : ‏
‏« تَذَرُ » : رها می‌سازی . « سَنُقَتِّلُ » : خواهیم کشت . ذکر ماده ( قَتَّلَ ) از باب تفعیل برای مبالغه در کار و استمرار در آن است . « نَسْتَحْیِی‌ » : زنده نگاه می‌داریم . « نِسَآءَ » : زنان . مراد جنس إناث یعنی زنان و دختران است . « قَاهِرُونَ » : غالبان . چیرگان .‏

سوره أعراف آیه 128
‏متن آیه : ‏
‏ قَالَ مُوسَى لِقَوْمِهِ اسْتَعِینُوا بِاللّهِ وَاصْبِرُواْ إِنَّ الأَرْضَ لِلّهِ یُورِثُهَا مَن یَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ وَالْعَاقِبَةُ لِلْمُتَّقِینَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏موسی به قوم خود گفت : از خدا یاری جوئید و شکیبائی کنید ( و بدانید که فرعون بنده ناتوانی بیش نیست و فرمانروای مطلق خدا است و ) بیگمان خدا زمین را به کسانی از بندگان خود واگذار می‌کند که خود بخواهد ، و سرانجام ( نیک و پسندیده در گیر و دار جهان ) از آن پرهیزگاران است ( آن کسانی که مراعات سنن و اسباب می‌دارند . از قبیل اتّحاد و اتّفاق و اعتصام به حق و اقامت عدل و صبر در برابر شدائد ) .‏

‏توضیحات : ‏
‏« یُورِثُهَا مَنْ » : آن را به کسانی وامی‌گذارد . آن را ملک کسانی می‌سازد . « الْعَاقِبَةُ » : مراد نتیجه پیروزمندانه و سرانجام خداپسندانه در دنیا و همچنین در آخرت است .‏

سوره أعراف آیه 129
‏متن آیه : ‏
‏ قَالُواْ أُوذِینَا مِن قَبْلِ أَن تَأْتِینَا وَمِن بَعْدِ مَا جِئْتَنَا قَالَ عَسَى رَبُّکُمْ أَن یُهْلِکَ عَدُوَّکُمْ وَیَسْتَخْلِفَکُمْ فِی الأَرْضِ فَیَنظُرَ کَیْفَ تَعْمَلُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏گفتند : پیش از آن که به پیش ما بیائی ( گرفتار شکنجه فرعون بوده‌ایم ) و پس از آمدنت ( هم از سوی او ) اذیّت و آزار شده‌ایم ( و هم‌اکنون نیز دچار رنج و محنت و در معرض عذاب و عقاب هستیم . موسی ) گفت : امید است که پروردگارتان دشمنتان را هلاک سازد و شما را در زمین جایگزین ( او ) گرداند تا ببیند چگونه عمل می‌کنید . ( آیا راه صلاح یا فساد در پیش می‌گیرید . دادگری یا ستم می‌ورزید . شکر نعمت به جای می‌آورید یا کفران نعمت می‌کنید ) .‏

‏توضیحات : ‏
‏« أُوذِینَا » : اذیّت و آزار شده‌ایم . « یَسْتَخْلِفَکُمْ » : شما را جایگزین و جانشین گرداند .‏

سوره أعراف آیه 130
‏متن آیه : ‏
‏ وَلَقَدْ أَخَذْنَا آلَ فِرْعَونَ بِالسِّنِینَ وَنَقْصٍ مِّن الثَّمَرَاتِ لَعَلَّهُمْ یَذَّکَّرُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏ما فرعون و فرعونیان را به خشکسالی و قحطی و تنگی معیشت و کمبود ثمرات و غلاّت گرفتار ساختیم تا بلکه متذکّر گردند ( و از خواب غفلت بیدار شوند و از سرکشی و ستم خود بکاهند و متوجّه خدا گردند و به بنی‌اسرائیل بیش از این ظلم و جور روا ندارند ) .‏

‏توضیحات : ‏
‏« ءَالَ » : اهل . بستگان و نزدیکان . در اینجا مراد اطرافیان و همفکران است . « السِّنِینَ » : جمع سَنَة ، خشکسالی و قحطی . شدائد و سختیها .‏

سوره أعراف آیه 131
‏متن آیه : ‏
‏ فَإِذَا جَاءتْهُمُ الْحَسَنَةُ قَالُواْ لَنَا هَذِهِ وَإِن تُصِبْهُمْ سَیِّئَةٌ یَطَّیَّرُواْ بِمُوسَى وَمَن مَّعَهُ أَلا إِنَّمَا طَائِرُهُمْ عِندَ اللّهُ وَلَکِنَّ أَکْثَرَهُمْ لاَ یَعْلَمُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏ولی ( آنان نه تنها پند نگرفتند ، بلکه ) هنگامی که نیکی و خوشی بدیشان دست می‌داد ( که اغلب هم چنین بود ) می‌گفتند : این به خاطر ( استحقاق و امتیازی است که بر سایر مردمان داریم و ناشی از میمنت و مبارکی ) ما است . امّا هنگامی که بدی و سختی بدیشان دست می‌داد ، می‌گفتند : ( این خشکسالیها و بلاها همه ناشی از ) نحوست و شومی موسی و پیروان او است ! هان ! ( ای مردمانِ همه اعصار و قرون بدانید ) که بدبیاری آنان تنها از جانب خدا ( و با تقدیر و تدبیر او نه کس دیگری ) بوده است ، ولیکن اکثر آنان ( این حقیقت ساده را ) نمی‌دانستند ( و دیگران نیز اغلب نمی‌دانند که خوشی و ناخوشی و سختی و فراخی برابر اراده و مشیّت خدا به انسان دست می‌دهد ) .‏

‏توضیحات : ‏
‏« الْحَسَنَةُ » : نیکی . خیر و نعمت . « سَیِّئَةٌ » : بدی . شرّ و مصیبت . « یَطَّیَّرُوا » : اصل آن یَتَطَیَّرُوا است و به معنی : فال بد می‌زنند . نحوست و شومی را ناشی می‌دانند از . « طَآئِر » : نحوست و شومی . خوشبختی و بدبختی . « عِندَ اللهِ » : از سوی خدا است . در دست خدا است .‏

سوره أعراف آیه 132
‏متن آیه : ‏
‏ وَقَالُواْ مَهْمَا تَأْتِنَا بِهِ مِن آیَةٍ لِّتَسْحَرَنَا بِهَا فَمَا نَحْنُ لَکَ بِمُؤْمِنِینَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( آنان به سبب این اندیشه نادرست ) گفتند : هر اندازه برای ما معجزه بیاوری ( و هر نوعی از معجزات بنمائی ) تا ما را بدان جادو کنی ، ما به تو ایمان نمی‌آوریم ( و به تو نمی‌گرویم ) .‏

‏توضیحات : ‏
‏« مَهْمَا » : هراندازه . هرگونه .‏

سوره أعراف آیه 133
‏متن آیه : ‏
‏ فَأَرْسَلْنَا عَلَیْهِمُ الطُّوفَانَ وَالْجَرَادَ وَالْقُمَّلَ وَالضَّفَادِعَ وَالدَّمَ آیَاتٍ مُّفَصَّلاَتٍ فَاسْتَکْبَرُواْ وَکَانُواْ قَوْماً مُّجْرِمِینَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏پس ( هر زمان به مصیبت و نکبتی دچارشان کردیم و از جمله : ) سیل ، ملخ ، شته ، قورباغه ، و خون بر آنان فرستادیم که هر یک معجزه جداگانه و روشنی بود ( بر صدق موسی‌ ؛ و او پیشاپیش درباره هر یک جداگانه و مفصّل سخن گفته بود و وقوع هریک را خبر داده بود ) امّا آنان تکبّر ورزیدند ( و خویشتن را بالاتر از آن دیدند که حق را بپذیرند ) چرا که انسانهای گناهکاری بودند .‏

‏توضیحات : ‏
‏« الطُّوفَانَ » : سیل . « الْجَرَادَ » : ملخ . « قُمَّلَ » : شپش را گویند ، ولی در اینجا شپش معمولی مورد نظر نیست . بلکه مراد جانوری است که آفت گیاهی است که می‌تواند شته یا ساس باشد . برخی هم آن را بید و گنه و مگسک گفته‌اند ، و برخی‌حشره‌ای دانسته‌اند که مایه تباهی گیاهان و نابودی حیوانات می‌گردد ( نگا : المنتخب / صفحه 226 ) . « الضَّفَادِعَ » : جمع ضَفْدَع ، قورباغه . « الدَّمَ » : خون . بدین معنی که آب رودبارها و جویبارها به خون تبدیل می‌گشت . یا این که به بیماریهای گوناگون مبتلا می‌شدند که مایه خونریزی از دماغ و قُبُل و دُبُر و چه بسا فلج شدن اعضاء می‌گردید . « ءَایَاتٍ مُفَصَّلاتٍ » : معجزه‌های جداگانه و نشانه‌های واضح و روشن . ( ءَایَاتٍ ) حال اشیاء متقدّم است .‏

سوره أعراف آیه 134
‏متن آیه : ‏
‏ وَلَمَّا وَقَعَ عَلَیْهِمُ الرِّجْزُ قَالُواْ یَا مُوسَى ادْعُ لَنَا رَبَّکَ بِمَا عَهِدَ عِندَکَ لَئِن کَشَفْتَ عَنَّا الرِّجْزَ لَنُؤْمِنَنَّ لَکَ وَلَنُرْسِلَنَّ مَعَکَ بَنِی إِسْرَائِیلَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏هر زمان که عذابی ( از عذابهای پنجگانه مذکور ) بر آنان واقع می‌شد ( از شدّت تأثیر و فزونی تألّم آن ) می‌گفتند : ای موسی ! برای ما خدای خود را به فریاد خوان و از او درخواست کن که به عهدی که با تو بسته است وفا کند ( که عهد نبوّت و رسالت است ) . اگر عذاب را از ما برداری ، سوگند می‌خوریم که به تو ایمان بیاوریم و ( همان گونه که خواسته‌ای ) بنی‌اسرائیل را همراه تو می‌فرستیم ( و آنان را آزاد می‌سازیم تا به یگانه‌پرستی مشغول شوند ) .‏

‏توضیحات : ‏
‏« الرِّجْزُ » : عذابی که دلها از آن بلرزه درآید و باعث پریشانی و سرگردانی مردم شود . « بِمَا عَهِدَ عِندَکَ » : دعا کن و در آن متوسّل به عهدی شو که با تو بسته است . و آن عهد نبوّت و رسالت است که چون تو را همچون ابراهیم به خلعت و پیشوائی بزرگوار داشته است ، دعای تو را مستجاب می‌دارد ( نگا : بقره / 124 ) .‏

سوره أعراف آیه 135
‏متن آیه : ‏
‏ فَلَمَّا کَشَفْنَا عَنْهُمُ الرِّجْزَ إِلَى أَجَلٍ هُم بَالِغُوهُ إِذَا هُمْ یَنکُثُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏امّا هنگامی که عذاب را تا مدّتی که سپری می‌کردند از آنان برمی‌داشتیم ، ناگهان پیمان‌شکنی می‌کردند و سوگند خود را نقض می‌نمودند .‏

‏توضیحات : ‏
‏« إِلَیا أَجَلٍ هُم بَالِغُوهُ » : تا مدّتی که بدان می‌رسیدند . مراد این است که اندک روزگاری می‌توانستند بر سر پیمان بمانند . « یَنکُثُونَ » : پیمان‌شکنی می‌کردند . سوگند خود را نقض می‌نمودند .‏

سوره أعراف آیه 136
‏متن آیه : ‏
‏ فَانتَقَمْنَا مِنْهُمْ فَأَغْرَقْنَاهُمْ فِی الْیَمِّ بِأَنَّهُمْ کَذَّبُواْ بِآیَاتِنَا وَکَانُواْ عَنْهَا غَافِلِینَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏تا ( سرانجام کار بدانجا رسید که ) از آنان انتقام گرفتیم و لذا ایشان را در دریا غرق نمودیم ، به سبب این که آنان آیات و معجزات ما را تکذیب می‌کردند و از ( ایمان و اقرار به ) آنها غافل می‌شدند ( و در حق آنها بی‌توجّهی می‌نمودند ) .‏

‏توضیحات : ‏
‏« إِنتَقَمْنَا مِنْهُمْ » : از آنان انتقام گرفتیم . ایشان را دچار نقمت و هلاک کردیم . « الْیَمِّ » : دریا .‏

سوره أعراف آیه 137
‏متن آیه : ‏
‏ وَأَوْرَثْنَا الْقَوْمَ الَّذِینَ کَانُواْ یُسْتَضْعَفُونَ مَشَارِقَ الأَرْضِ وَمَغَارِبَهَا الَّتِی بَارَکْنَا فِیهَا وَتَمَّتْ کَلِمَتُ رَبِّکَ الْحُسْنَى عَلَى بَنِی إِسْرَائِیلَ بِمَا صَبَرُواْ وَدَمَّرْنَا مَا کَانَ یَصْنَعُ فِرْعَوْنُ وَقَوْمُهُ وَمَا کَانُواْ یَعْرِشُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و ما همه جهات و نواحی پرنعمت و برکت سرزمین ( مصر و شام ) را به قوم مستضعف ( و دربندِ زنجیر ظلم و ستم ، یعنی بنی‌اسرائیل ) واگذار کردیم ، و وعده نیک پروردگارت بر بنی‌اسرائیل ، به خاطر صبر و استقامتی که نشان دادند ، تحقّق یافت ، و آنچه فرعونیان ( از کاخهای مجلّل ) ساخته بودند ، و آنچه از باغهای داربست فراهم آورده بودند ، درهم کوبیدیم .‏

‏توضیحات : ‏
‏« أَوْرَثْنَا » : واگذار کردیم . عطاء نمودیم . « یُسْتَضْعَفُونَ » : تحقیر و تضعیف می‌شدند . « مَشَارِقَ الأرْضِ وَ مَغَارِبَها » : مراد همه نواحی و جهات سرزمین وسیع مصر یا شام و یا هردوی آنها است که چه بسا شام تحت فرمانروائی فرعون بوده باشد . مراد از مشرقها و مغربها ، جوانب شرقی و غربی ، یا افقهای مختلفی است که سرزمین پهناور به خاطر خاصّیّت کرویّت زمین خواهد داشت . « بَارَکْنَا فِیهَا » : رزق و روزی و نعمت و سرسبزی را در آن افزودیم ( نگا : دخان / 25 - 28 ) . « تَمَّتْ » : تحقّق یافت . اجرا گردید . « کَلِمَةُ » : وعده خدا به بنی‌اسرائیل درباره نابودی دشمنانشان و جانشین گرداندن آنان ( نگا : اعراف / 129 و قصص‌ / 5 و 6 ) . « بِمَا صَبَرُوا » : به سبب صبرایشان بر شدائدی که از فرعون و فرعونیان دیدند . « دَمَّرْنَا » : تخریب و ویران کردیم . « کَانُوا یَعْرِشُونَ » : برمی‌افراشتند و استوار می‌داشتند ، اعم از کاخها و خانه‌ها و داربستِ درختها ( نگا : انعام / 141 و نحل / 68 ) .‏

سوره أعراف آیه 138
‏متن آیه : ‏
‏ وَجَاوَزْنَا بِبَنِی إِسْرَائِیلَ الْبَحْرَ فَأَتَوْاْ عَلَى قَوْمٍ یَعْکُفُونَ عَلَى أَصْنَامٍ لَّهُمْ قَالُواْ یَا مُوسَى اجْعَل لَّنَا إِلَهاً کَمَا لَهُمْ آلِهَةٌ قَالَ إِنَّکُمْ قَوْمٌ تَجْهَلُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏بنی‌اسرائیل را ( از دست فرعون و فرعونیان نجات دادیم و سالم ) از دریا ( ی قلزم نزد خلیج سویس ) گذراندیم . ( در مسیر خود ) به گروهی رسیدند که بتهائی داشتند و مشغول پرستش آنها بودند . ( در این هنگام بنی‌اسرائیل به موسی ) گفتند : ای موسی ! برای ما معبودی بساز ( تا به پرستش آن بپردازیم ) همان گونه که آنان دارای معبودهائی هستند ( و به پرستش آنها مشغول می‌باشند ! موسی ) گفت : شما گروه نادانی هستید ( و نمی‌دانید عبادت راستین چیست و خدائی که باید پرستیده شود کیست ) .‏

‏توضیحات : ‏
‏« جَاوَزْنَا » : عبور دادیم . « الْبَحْرَ » : مراد دریای قلزم یا احمر نزد خلیج سویس فعلی است . « یَعْکُفُونَ » : مواظب عبادت و ملازم پرستش بودند .‏

سوره أعراف آیه 139
‏متن آیه : ‏
‏ إِنَّ هَؤُلاء مُتَبَّرٌ مَّا هُمْ فِیهِ وَبَاطِلٌ مَّا کَانُواْ یَعْمَلُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏اینان ( را که می‌بینید به بت‌پرستی مشغولند ) کارشان ( مایه ) هلاک و نابودی ( خودشان و معبودهایشان ) است ، و آنچه می‌سازند و می‌کنند پوچ و نادرست است .‏

‏توضیحات : ‏
‏« مُتَبَّرٌ » : نابودشده و ویران گشته . اسم مفعول از مصدر ( تتبیر ) به معنی تدمیر و تخریب و هلاک‌کردن است ( نگا : اسراء / 7 ) . خبر مقدّم برای ( ما ) و جمله ( مُتَبَّرٌ مَّا هُمْ فِیهِ ) خبر ( إِنَّ ) است . « بَاطِلٌ » : زائل و مضمحل . پوچ و نادرست . « مَا کَانُوا یَعْمَلُونَ » : بتهائی که می‌سازند . عبادتی که می‌کنند .‏

سوره أعراف آیه 140
‏متن آیه : ‏
‏ قَالَ أَغَیْرَ اللّهِ أَبْغِیکُمْ إِلَهاً وَهُوَ فَضَّلَکُمْ عَلَى الْعَالَمِینَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( سپس ) گفت : آیا جز خدا ( که آفریدگار همه کائنات است ) معبودی برای شما جستجو کنم‌ ؟ ! و حال آن که او است که شما را ( با دادن زمین فراوان ) بر مردمان ( همعصرتان ) برتری داده است .‏

‏توضیحات : ‏
‏« أَبْغِیکُمْ » : برای شما بطلبم . « فَضَّلَکُمْ عَلَی الْعَالَمِینَ » : مراد تفضیل آنان بر دیگر مردمان هم‌عصر به وسیله دادن نعمت فراوان بدانان و تجدید یگانه‌پرستی و آئین و سنّت پیغمبران در میانشان است .‏

سوره أعراف آیه 141
‏متن آیه : ‏
‏ وَإِذْ أَنجَیْنَاکُم مِّنْ آلِ فِرْعَونَ یَسُومُونَکُمْ سُوَءَ الْعَذَابِ یُقَتِّلُونَ أَبْنَاءکُمْ وَیَسْتَحْیُونَ نِسَاءکُمْ وَفِی ذَلِکُم بَلاء مِّن رَّبِّکُمْ عَظِیمٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏به خاطر بیاورید زمانی را که از ( دست جور فرعون و ) فرعونیان شما را نجات دادیم . آنان که به شما بدترین عذاب را می‌رساندند ، ( و شما را به کارهای طاقت‌فرسا می‌گماشتند و همچون حیوانتان می‌انگاشتند ) . پسرانتان را می‌کشتند ( تا نسل شما کم شود ) و دخترانتان را ( برای خدمتکاری خود ) زنده نگاه می‌داشتند . در این ( شکنجه و آزار فرعون و فرعونیان ، و نجات بخشیدنتان از آن ) آزمایش بزرگی برایتان از جانب پروردگارتان بود .‏

‏توضیحات : ‏
‏« یَسُومُونَکُمْ » : به شما می‌رساندند و می‌چشاندند . « سُوءَالْعَذَابِ » : بدترین عذاب و شکنجه . « بَلآءٌ » : امتحان و آزمایش .‏

سوره أعراف آیه 142
‏متن آیه : ‏
‏ وَوَاعَدْنَا مُوسَى ثَلاَثِینَ لَیْلَةً وَأَتْمَمْنَاهَا بِعَشْرٍ فَتَمَّ مِیقَاتُ رَبِّهِ أَرْبَعِینَ لَیْلَةً وَقَالَ مُوسَى لأَخِیهِ هَارُونَ اخْلُفْنِی فِی قَوْمِی وَأَصْلِحْ وَلاَ تَتَّبِعْ سَبِیلَ الْمُفْسِدِینَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏ما با موسی وعده گذاشتیم ( که برای پرورش خود و دریافت پیام سهمگین آسمانی ) سی‌شب ( به مناجات و عبادت بپردازد ) و ( سپس برای پختگی کامل ) ده شب بر آنها افزودیم و بدین‌وسیله مدّت ( راز و نیاز و سوز و ساز با ) پروردگارش چهل شب تمام شد . موسی ( پیش از این که عازم عبادت و مناجات خدا شود ) به برادر خود هارون گفت : در میان قوم من جانشین من باش و اصلاحگر بوده و از راه و روش تباهکاران پیروی مکن .‏

‏توضیحات : ‏
‏« وَاعَدْنَا » : وعده گذاشتیم . وعده دادیم . « تَمَّ » : تمام شد . تکمیل گردید . « مِیقَاتُ » : مدّت تعیین شده . وقت معیّن . « أَرْبَعِینَ » : حال واژه ( مَعْدُوداً ) محذوف ، ظرف ، و مفعول‌به ذکر کرده‌اند ، و برخی ( تَمَّ ) را به معنی ( صَارَ ) و ( أَرْبَعینَ ) را خبر آن دانسته‌اند . « أُخْلُفْنِی‌ » : جانشین من باش .‏

سوره أعراف آیه 143
‏متن آیه : ‏
‏ وَلَمَّا جَاء مُوسَى لِمِیقَاتِنَا وَکَلَّمَهُ رَبُّهُ قَالَ رَبِّ أَرِنِی أَنظُرْ إِلَیْکَ قَالَ لَن تَرَانِی وَلَکِنِ انظُرْ إِلَى الْجَبَلِ فَإِنِ اسْتَقَرَّ مَکَانَهُ فَسَوْفَ تَرَانِی فَلَمَّا تَجَلَّى رَبُّهُ لِلْجَبَلِ جَعَلَهُ دَکّاً وَخَرَّ موسَى صَعِقاً فَلَمَّا أَفَاقَ قَالَ سُبْحَانَکَ تُبْتُ إِلَیْکَ وَأَنَاْ أَوَّلُ الْمُؤْمِنِینَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏هنگامی که موسی به میعادگاه ما آمد و پروردگارش با او سخن گفت ، ( و کلامی را شنید که به کلام کسی نمی‌ماند ، خواست ذاتی را هم ببیند که چیزی مثل او نیست . لذا ) عرض کرد : پروردگارا ! ( خویشتن را ) به من بنمای تا تو را ببینم ( و جمال والای تو را بنگرم . تا افتخار گفتار و دیدار نصیبم گردد . خدایش بدو ) گفت : ( تو با این بنیه آدمی و در این جهان مادی تاب دیدار مرا نداری و ) مرا نمی‌بینی . ولیکن ( برای اطمینان خاطر از این که تاب دیدن مرا نداری ) به کوه ( که همچون تو ماده و بسی نیرومندتر از تو است ) بنگر ، اگر ( در برابر تجلّی ذات من ) بر جای خود استوار ماند ، تو هم مرا خواهی دید . امّا هنگامی که پروردگارش خویشتن به کوه نمود ، آن را درهم کوبید و موسی بیهوش و نقش زمین گردید . وقتی که به هوش آمد گفت : پروردگارا ! تو منزّهی ( از آن که با چشمان سر قابل رؤیت باشی . بلکه این چشمان دل و خِردند که می‌توانند تو را مشاهده کنند ) . من ( از این پرسش پشیمانم و ) به سوی تو برمی‌گردم و من نخستینِ مؤمنان ( به عظمت و جلال یزدان در این زمان ) هستم .‏

‏توضیحات : ‏
‏« أَرِنِی‌ » : به من نشان بده . مفعول دوم آن ( ذاتَکَ ) یا ( نَفْسَکَ ) محذوف است . « لَن تَرَانِی‌ » : مراد این است که مرا در این جهان نمی‌بینی ، و یا این که هرگز مرا نمی‌بینی ( نگا : تفسیرالمنار ، جلد 9 ، صفحه 149 - 178 ) . « تَجَلَّیا » : جلوه‌گر شد . برخی گفته‌اند : مراد ظهور ذات باری است و کیفیّت آن بر ما مجهول است . بعضی هم گفته‌اند : مراد جلوه پرتوی از قدرت الهی‌است . « دَکّاً » : درهم کوبیده . با زمین یکسان شده ( نگا : کهف / 98 ) . مصدر است و به عنوان اسم مفعول یعنی ( مَدْکُوکاً ) به کار رفته است . « خَرَّ » : فرو افتاد . « صَعِقاً » : مدهوش افتاده . از حال رفته و بر زمین نقش بسته . « أَفَاقَ » : به هوش آمد . « اَوّلُ الْمُؤْمِنِینَ » : مراد نخستینِ مؤمنان در روزگار خودش است . یا نخستینِ مؤمنان به مسأله عدم رؤیت خدا در این سرا است .‏

سوره أعراف آیه 144
‏متن آیه : ‏
‏ قَالَ یَا مُوسَى إِنِّی اصْطَفَیْتُکَ عَلَى النَّاسِ بِرِسَالاَتِی وَبِکَلاَمِی فَخُذْ مَا آتَیْتُکَ وَکُن مِّنَ الشَّاکِرِینَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏خدا گفت : ای موسی ! من تو را با رسالتهای خویش و با سخن گفتنم ( با تو از فراسوی حجاب و بدون واسطه ) بر مردمان ( هم‌عصری که مأموریّت تبلیغ احکام آسمانی بدانان داری ) برگزیدم ، پس آنچه به تو داده‌ام ( یعنی توراتی را که به دست تو سپرده‌ام ، محکّم ) برگیر و از زمره شکرگزاران ( نعمت یزدان ) باش .‏

‏توضیحات : ‏
‏« إِصْطَفَیْتُکَ » : تو را برگزیده‌ام . « رِسَالاتِ » : جمع رسالت ، چیزهائی که پیغمبر را مأمور تبلیغ آنها می‌کنند ( نگا : اعراف‌ / 62 ) . « کَلامِ » : سخن‌گفتن .‏

سوره أعراف آیه 145
‏متن آیه : ‏
‏ وَکَتَبْنَا لَهُ فِی الأَلْوَاحِ مِن کُلِّ شَیْءٍ مَّوْعِظَةً وَتَفْصِیلاً لِّکُلِّ شَیْءٍ فَخُذْهَا بِقُوَّةٍ وَأْمُرْ قَوْمَکَ یَأْخُذُواْ بِأَحْسَنِهَا سَأُرِیکُمْ دَارَ الْفَاسِقِینَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و برای او در الواح ( تورات ) از هرچیز ( که مورد نیاز بنی‌اسرائیل از نصائح و حِکَم و احکام حلال و حرام بود ) نوشتیم ، تا پند و اندرز ( زندگی ) و روشنگر همه چیز ( در امر تکالیف دینی و وظائف شرعی ایشان ) باشد . ( بدو گفتیم : این ) الواح را با تاب و توان برگیر ( و با نشاط فراوان و تلاش بی‌امان ، مانند دیگر پیغمبران أُولُوالعزم ، در تبلیغ آنها دامن همّت به کمر بزن ) و به قوم خود ( یعنی بنی‌اسرائیل ) فرمان بده نیکوترین آنها را به کار بندند . ( مثلاً عفو را بر قصاص ، صبرکردن را بر پیروزشدن ، آسان گرفتن را بر سخت گرفتن ، و بالاخره آنچه را که دارای اجر بیشتر است بر چیزی ترجیح دهند که از ثواب کمتری برخوردار است ) . به زودی سرزمین گنهکاران ( نافرمان و خارج‌شدگانِ از دستور یزدان ، از قبیل : عاد و ثمود و قوم لوط ) را به شما نشان می‌دهیم ( تا بنگرید و عبرت گیرید و بدانید که اگر چون ایشان شوید ، سرانجام تأسّف‌انگیزی همچون آنان خواهید داشت و به شما هم همان می‌رسد که بدیشان رسیده است ) .‏

‏توضیحات : ‏
‏« أَلْوَاح‌ » : جمع لَوح ، آنچه بر آن چیزی نویسند . چگونگی و جنس و تعداد این الواح بر ما مجهول است . « مَوْعِظَةً وَ تَفْصِیلاً » : به عنوان اندرز و توضیح . بدل از جار و مجرور است . « سَأُرِیکُمْ » : به شما نشان خواهم‌داد .‏

سوره أعراف آیه 146
‏متن آیه : ‏
‏ سَأَصْرِفُ عَنْ آیَاتِیَ الَّذِینَ یَتَکَبَّرُونَ فِی الأَرْضِ بِغَیْرِ الْحَقِّ وَإِن یَرَوْاْ کُلَّ آیَةٍ لاَّ یُؤْمِنُواْ بِهَا وَإِن یَرَوْاْ سَبِیلَ الرُّشْدِ لاَ یَتَّخِذُوهُ سَبِیلاً وَإِن یَرَوْاْ سَبِیلَ الْغَیِّ یَتَّخِذُوهُ سَبِیلاً ذَلِکَ بِأَنَّهُمْ کَذَّبُواْ بِآیَاتِنَا وَکَانُواْ عَنْهَا غَافِلِینَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏از ( اندیشیدن درباره نشانه‌های موجود در آفاق و انفس و از فهم‌کردن ) آیات خود کسانی را باز می‌دارم که در زمین به ناحق تکبّر می‌ورزند ( و خویشتن را بالاتر از آن می‌دانند که آیات ما را بپذیرند و راه انبیاء را در پیش گیرند ) ، و اگر هر نوع آیه‌ای ( از کتاب آسمانی و هرگونه معجزه‌ای از پیغمبران و هر قسم نشانه‌ای از نشانه‌های جهانی ) را ببینند بدان ایمان نمی‌آورند ، و اگر راه هدایت ( و رستگاری ) را ببینند آن را راه خود نمی‌گیرند ، و چنان که راه گمراهی را ببینند آن را راه خود می‌گیرند ، این ( انحراف از جاده شریعت خدا ) هم بدان سبب است که آیات ما را تکذیب کرده و از آنها غافل و بی‌خبر گشته‌اند .‏

‏توضیحات : ‏
‏« سَأَصْرِفُ » : منصرف خواهم ساخت . راه آنان را تغییر خواهم داد . « بِغَیْرِ الْحَقِّ » : به ناحق . ذکر این قید برای تأکید است‌ ؛ زیرا که تکبّر بر دیگران و خویشتن برتر گرفتن از پذیرش فرمان یزدان ، همیشه نادرست است ( نگا : بقره / 61 ) . « الرُّشْدِ » : هدایت . عکس گمراهی ( نگا : بقره / 256 ، جنّ / 2 ) . « الْغَیِّ » : گمراهی . « ذلِکَ » : یکایک این انحرافات و امور ناپسند ، از ایشان سر می‌زند به سببِ .‏

سوره أعراف آیه 147
‏متن آیه : ‏
‏ وَالَّذِینَ کَذَّبُواْ بِآیَاتِنَا وَلِقَاء الآخِرَةِ حَبِطَتْ أَعْمَالُهُمْ هَلْ یُجْزَوْنَ إِلاَّ مَا کَانُواْ یَعْمَلُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏کسانی که آیات ( کتاب خواندنیِ آسمانی و دیدنیِ جهانی ) ما را تکذیب دارند و به ملاقات ( خدا در قیامت و به زنده‌شدن بعد از مرگ و حساب و کتاب ) آخرت ایمان نمی‌آورند ، اعمال ( نیکی که انجام داده‌اند برباد می‌رود و باطل و ) بیهوده می‌شود . مگر چنین کسانی جز در برابر کارهائی که کرده‌اند ( و معاصی و کفری که ورزیده‌اند ) پاداش داده می‌شوند ؟‏

‏توضیحات : ‏
‏« لِقَآءِ » : ملاقات . رویاروی شدن . مراد رستاخیز و حاضرشدن برای حساب و کتاب در پیشگاه خدا است . « حَبِطَتْ » : هدر رفت و ضائع شد . برباد رفت . « هَلْ یُجْزَوْنَ » : مراد این است که کارهای خوبشان هدر می‌رود و تنها کیفر اعمال بدشان نصیبشان می‌شود .‏

سوره أعراف آیه 148
‏متن آیه : ‏
‏ وَاتَّخَذَ قَوْمُ مُوسَى مِن بَعْدِهِ مِنْ حُلِیِّهِمْ عِجْلاً جَسَداً لَّهُ خُوَارٌ أَلَمْ یَرَوْاْ أَنَّهُ لاَ یُکَلِّمُهُمْ وَلاَ یَهْدِیهِمْ سَبِیلاً اتَّخَذُوهُ وَکَانُواْ ظَالِمِینَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏بعد از ( رفتن ) موسی ( به کوه طور برای مناجات رب غفور ) ، قوم او از زیورهایشان گوساله‌ای ساختند و آن را معبود خود گرفتند که پیکر ( بی‌جانی ) بود و ( تنها با مهارتی که سامری در آن به کار گرفته بود ) صدای گاو داشت . مگر نمی‌دیدند که چنین پیکر گوساله‌گونه‌ای با آنان سخن نمی‌گوید و به راهی ایشان را راهنمائی نمی‌کند . ( به هر حال ، اندیشه گاوپرستی پیشین و بت‌پرستی پسین ایشان گُل کرد و غیبت موسی را غنیمت شمردند و ) گوساله را به خدائی گرفتند و ( به خود ) ستم کردند .‏

‏توضیحات : ‏
‏« حُلِّیهِمْ » : زیورهای خود . زینت‌آلات خویش . « عِجْلاً » : گوساله‌ای . « جَسَداً » : پیکره‌ای . بدل یا عطف بیان است . به معنی : سرخ رنگ هم آمده است که از ( جَسَد ) به معنی خون خشکیده ، زعفران و رنگهائی چون آن است . در این صورت صفت است . « خُوَارٌ » : صدای گاو . « إتَّخَذُوهُ » : آن را معبود خود کردند . درباره گوساله سامری مراجعه شود به : ( بقره / 51 و 54 و 92 و 93 ، نساء / 153 ، طه / 85 - 91 ) .‏

سوره أعراف آیه 149
‏متن آیه : ‏
‏ وَلَمَّا سُقِطَ فَی أَیْدِیهِمْ وَرَأَوْاْ أَنَّهُمْ قَدْ ضَلُّواْ قَالُواْ لَئِن لَّمْ یَرْحَمْنَا رَبُّنَا وَیَغْفِرْ لَنَا لَنَکُونَنَّ مِنَ الْخَاسِرِینَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏هنگامی که پشیمان و سرگردان شدند و دانستند که گمراه گشته‌اند ، گفتند : اگر پروردگارمان بر ما رحم نکند و ما را نیامرزد ، بیگمان از زیانکاران خواهیم بود .‏

‏توضیحات : ‏
‏« سُقِطَ فِی أَیْدِیهِمْ » : بسی پشیمان شدند و افسوس فراوان خوردند . در اصل دست خود را گاز گرفتن و چانه بر دست ندامت افگندن است . واژه ( فی ) به معنی ( عَلی ) است .‏

سوره أعراف آیه 150
‏متن آیه : ‏
‏ وَلَمَّا رَجَعَ مُوسَى إِلَى قَوْمِهِ غَضْبَانَ أَسِفاً قَالَ بِئْسَمَا خَلَفْتُمُونِی مِن بَعْدِیَ أَعَجِلْتُمْ أَمْرَ رَبِّکُمْ وَأَلْقَى الألْوَاحَ وَأَخَذَ بِرَأْسِ أَخِیهِ یَجُرُّهُ إِلَیْهِ قَالَ ابْنَ أُمَّ إِنَّ الْقَوْمَ اسْتَضْعَفُونِی وَکَادُواْ یَقْتُلُونَنِی فَلاَ تُشْمِتْ بِیَ الأعْدَاء وَلاَ تَجْعَلْنِی مَعَ الْقَوْمِ الظَّالِمِینَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏هنگامی که موسی ( از مناجات ) به پیش قوم خود خشمگین و اندوهناک بازگشت ، گفت : پس از ( رفتن من به مناجات ) چه بد جانشینیِ مرا انجام دادید . آیا بر فرمان پرودگارتان ( مبنی بر انتظار رجوع من از میعادگاه طور و مراعات پیمان خود با من ) شتاب ورزیدید ؟ موسی الواح را بینداخت و ( موی ) سر برادرش ( هارون ) را گرفت و آن را به سوی خود کشید ( چرا که او را مقصّر می‌دید . هارون ) گفت : ای پسر مادرم ! این مردمان مرا درمانده و ناتوان کردند و نزدیک بود مرا بکشند ، پس دشمنان را به من شاد مکن و مرا از زمره قوم ستم‌پیشه مدان .‏

‏توضیحات : ‏
‏« غَضْبَانَ » : خشمگین . حال اوّل است . « أَسِفاً » : اندوهگین . حال دوم است . « إبْنَ اُمَّ » : پسر مادر . ادای سخن بدین شیوه ، برای بر سر مهرآوردن و عطوفت است . منادا است و هر دو واژه به منزله یک واژه مرکّب همچون ( خَمْسَه عَشَرَ ) بشمار آمده است . « لا تُشْمِتْ بِیَ الأعْدَآءَ » : دشمنان را به من شاد مکن . از مصدر ( إِشْمات ) به معنی مسرور کردن . ثلاثی مجرّد آن ( شَمَاتَة ) است ، به معنی : از گرفتاری دشمن و مصیبت او شاد شدن .‏

سوره أعراف آیه 151
‏متن آیه : ‏
‏ قَالَ رَبِّ اغْفِرْ لِی وَلأَخِی وَأَدْخِلْنَا فِی رَحْمَتِکَ وَأَنتَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( هنگامی که پاکی و بی‌گناهی هارون برای موسی مسلّم شد ) گفت . پروردگارا ! بر من و برادرم ببخشای ( و از کاری که من در حق هارون کردم و از قصور احتمالی او در امر جانشینی صرف نظر فرمای ) و ما را به رحمت خود داخل کن و ( ما را لطف خویشتن شامل کن . چرا که ) تو از همه مهربانان مهربانتری .‏

‏توضیحات : ‏
‏. . .‏

سوره أعراف آیه 152
‏متن آیه : ‏
‏ إِنَّ الَّذِینَ اتَّخَذُواْ الْعِجْلَ سَیَنَالُهُمْ غَضَبٌ مِّن رَّبِّهِمْ وَذِلَّةٌ فِی الْحَیاةِ الدُّنْیَا وَکَذَلِکَ نَجْزِی الْمُفْتَرِینَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آنان که ( همچون سامری و راهروانش ) گوساله را معبود خود کردند ، خشم عظیمی از سوی پروردگارشان ایشان را ( در آخرت ) فرا می‌گیرد ، و خواری شدیدی در دنیا بدیشان دست می‌دهد . کسانی را هم که ( به خدا ) دروغ بندند ( و جز او را بپرستند ) این چنین جزا و سزا می‌دهیم .‏

‏توضیحات : ‏
‏« کَذلِکَ » : همچون کیفر ایشان . « الْمُفْتَرِینَ » : بهتان و تهمت‌زنندگان . کسانی که به ناروا چیزهائی گویند و دروغهائی به هم بافند .‏

سوره أعراف آیه 153
‏متن آیه : ‏
‏ وَالَّذِینَ عَمِلُواْ السَّیِّئَاتِ ثُمَّ تَابُواْ مِن بَعْدِهَا وَآمَنُواْ إِنَّ رَبَّکَ مِن بَعْدِهَا لَغَفُورٌ رَّحِیمٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏کسانی که کارهای زشتی ( چون کفر و معاصی ) انجام دهند و سپس توبه کنند و ( از آنها دست بکشند و به سوی خدا برگردند و حقیقه ) ایمان بیاورند ، خدای تو بعد از آن ( توبه که با بودن ایمان پذیرفتنی است ، نسبت بدانان ) بس آمرزنده و مهربان است ( و ایشان را به درگاه خود می‌پذیرد و از اشتباهات و گناهانشان در می‌گذرد ) .‏

‏توضیحات : ‏
‏« ءَامَنُوا » : ذکر خاصّ بعد از عام است . چرا که توبه از کفر و معاصی ، خود ایمان بشمار است . « مِن بَعْدِهَا » : ضمیر ( ها ) در اوّلی به سیّئات ، و در دومی به توبه برمی‌گردد . « إِنَّ رَبَّکَ . . . » : این جمله خبر ( الَّذِینَ ) است و ضمیر عائد محذوف است . تقدیر چنین می‌شود : إِنَّ رَبَّکَ مِن بَعْدِها لَغَفُورٌ لَّهُمْ ، رَحِیمٌ بِهِمْ .‏

سوره أعراف آیه 154
‏متن آیه : ‏
‏ وَلَمَّا سَکَتَ عَن مُّوسَى الْغَضَبُ أَخَذَ الأَلْوَاحَ وَفِی نُسْخَتِهَا هُدًى وَرَحْمَةٌ لِّلَّذِینَ هُمْ لِرَبِّهِمْ یَرْهَبُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏هنگامی که خشم موسی فرو نشست ، الواح ( تورات را از زمین ) برگرفت ، الواحی که در نوشته‌های آن سراسر هدایت و رحمت برای کسانی بود که از پروردگار خود می‌ترسیدند .‏

‏توضیحات : ‏
‏« سَکَتَ » : خاموش شد . فرو نشست . « فِی نُسْخَتِهَا » : در نوشته‌های آن . نُسْخه به معنی منسوخ ، یعنی مکتوب است . « یَرْهَبُونَ » : می‌ترسند . می‌هراسند .‏

سوره أعراف آیه 155
‏متن آیه : ‏
‏ وَاخْتَارَ مُوسَى قَوْمَهُ سَبْعِینَ رَجُلاً لِّمِیقَاتِنَا فَلَمَّا أَخَذَتْهُمُ الرَّجْفَةُ قَالَ رَبِّ لَوْ شِئْتَ أَهْلَکْتَهُم مِّن قَبْلُ وَإِیَّایَ أَتُهْلِکُنَا بِمَا فَعَلَ السُّفَهَاء مِنَّا إِنْ هِیَ إِلاَّ فِتْنَتُکَ تُضِلُّ بِهَا مَن تَشَاء وَتَهْدِی مَن تَشَاء أَنتَ وَلِیُّنَا فَاغْفِرْ لَنَا وَارْحَمْنَا وَأَنتَ خَیْرُ الْغَافِرِینَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( سپس خداوند به موسی دستور داد برای معذرت‌خواهی و توبه از کردار گوساله‌پرستان قوم ، همراه گروهی از بنی‌اسرائیل به میعادگاه او بیایند ) و موسی هفتاد مرد را از میان قوم خود ( به نمایندگی از سوی آنان ) برای میعادگاه ما برگزید ( و ایشان را به کوه طور برد . در آنجا زمین‌لرزه‌ای درگرفت ) . هنگامی که زمین لرزه آنان را فراگرفت ، موسی گفت : پروردگارا ! اگر می‌خواستی می‌توانستی آنان و مرا پیش از این نیز هلاک کنی ( تا بنی‌اسرائیل هلاک آنان را خود می‌دیدند . ولی اینک مرا به قتل ایشان متّهم می‌سازند ) . آیا ما را به سبب کاری که بی‌خردان ما کرده‌اند هلاک می‌سازی‌ ؟ ( خداوندا ! ما را به گناه آنان مگیر ) . این ( درخواست نابه‌جای رؤیت ، یا وقوع زلزله ، یا کار گوساله‌پرستی ) جز آزمایش تو چیز دیگری نیست که به سبب آن ( برابر قوانین و سنن یزدان و گسترده در پهنه جهان ) هر کس را بخواهی ( و مستحقّ بدانی ) گمراه می‌سازی ، و هر کس را بخواهی ( و شایسته بدانی ) هدایت می‌کنی . تو سرپرست ما هستی . پس بر ما ببخشای و به ما رحم فرمای ، چرا که تو بهترین آمرزندگانی .‏

‏توضیحات : ‏
‏« قَوْمَهُ » : از قوم خود . حرف جرّ ( مِنْ ) از اوّل آن حذف شده است و تقدیر چنین بوده است : مِن قَوْمِهِ . « إِنْ هِیَ » : نیست آن . واژه ( إِنْ ) نافیه است ، و مرجع ( هِیَ ) فِتْنَة به معنی امتحان ، فَعْلَة به معنی کار ، مَسْأَلَةُ الإِرَاءَ‌ة به معنی درخواست خود را نشان دادن است که همه محذوف است و از سیاق پیدا است ، و یا این که مرجع ( هِیَ ) رَجْفَة مذکور است . « إِیَّایَ » : مرا . « فِتْنَتُکَ » : آزمایش تو .‏

سوره أعراف آیه 156
‏متن آیه : ‏
‏ وَاکْتُبْ لَنَا فِی هَذِهِ الدُّنْیَا حَسَنَةً وَفِی الآخِرَةِ إِنَّا هُدْنَا إِلَیْکَ قَالَ عَذَابِی أُصِیبُ بِهِ مَنْ أَشَاء وَرَحْمَتِی وَسِعَتْ کُلَّ شَیْءٍ فَسَأَکْتُبُهَا لِلَّذِینَ یَتَّقُونَ وَیُؤْتُونَ الزَّکَاةَ وَالَّذِینَ هُم بِآیَاتِنَا یُؤْمِنُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و برای ما در این دنیا و آن دنیا ( زندگی ) نیکی مقرّر دار ( که سَروری و توفیق طاعت در این سرای ، و سعادت ناشی از رضایت و عنایت تو در آن سرای است ) چرا که ما ( توبه نموده‌ایم و ) به سوی تو بازگشت کرده‌ایم . ( خدا بدو ) گفت : عذاب خود را به هرکس که ( گناه کند و توبه نکند و خود ) بخواهم میرسانم ، و رحمت من هم همه‌چیز را در برگرفته ( و در این سرای شامل کافر و مؤمن می‌گردد ، امّا در آن سرای ) آن را برای کسانی مقرّر خواهم داشت که پرهیزگاری کنند و زکات بدهند و به آیات ( کتابهای آسمانی و نشانه‌های گسترده جهانی ) ایمان بیاورند .‏

‏توضیحات : ‏
‏« اُکْتُبْ » : مقدّر فرما . تفضّل و عطاء فرما . « هُدْنَا » : بازگشتیم . توبه کردیم .‏

سوره أعراف آیه 157
‏متن آیه : ‏
‏ الَّذِینَ یَتَّبِعُونَ الرَّسُولَ النَّبِیَّ الأُمِّیَّ الَّذِی یَجِدُونَهُ مَکْتُوباً عِندَهُمْ فِی التَّوْرَاةِ وَالإِنْجِیلِ یَأْمُرُهُم بِالْمَعْرُوفِ وَیَنْهَاهُمْ عَنِ الْمُنکَرِ وَیُحِلُّ لَهُمُ الطَّیِّبَاتِ وَیُحَرِّمُ عَلَیْهِمُ الْخَبَآئِثَ وَیَضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ وَالأَغْلاَلَ الَّتِی کَانَتْ عَلَیْهِمْ فَالَّذِینَ آمَنُواْ بِهِ وَعَزَّرُوهُ وَنَصَرُوهُ وَاتَّبَعُواْ النُّورَ الَّذِیَ أُنزِلَ مَعَهُ أُوْلَئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( به ویژه رحمت خود را اختصاص می‌دهم به ) کسانی که پیروی می‌کنند از فرستاده ( خدا محمّد مصطفی ) پیغمبر امّی که ( خواندن و نوشتن نمی‌داند و وصف او را ) در تورات و انجیل نگاشته می‌یابند . او آنان را به کار نیک دستور می‌دهد و از کار زشت بازمی‌دارد ، و پاکیزه‌ها را برایشان حلال می‌نماید و ناپاکها را بر آنان حرام می‌سازد و فرو می‌اندازد بند و زنجیر ( احکام طاقت‌فرسای همچون قطع مکان نجاست به منظور طهارت ، و خودکشی به عنوان توبه ) را از ( دست و پا و گردن ) ایشان به در می‌آورد ( و از غُل استعمار و استثمارشان می‌رهاند ) . پس کسانی که به او ایمان بیاورند و از او حمایت کنند و وی را یاری دهند ، و از نوری پیروی کنند که ( قرآن نام است و همسان نور مایه هدایت مردمان است و ) به همراه او نازل شده است ، بیگمان آنان رستگارند .‏

‏توضیحات : ‏
‏« أُمِّیَّ » : منسوب به ( أُمّ ) یعنی مادر است . مراد کسی است که نتواند بخواند و بنویسد ( نگا : عنکبوت / 48 ) . « إِصْر » : بار سنگین . مراد تکالیف سخت است ( نگا : بقره / 286 ) . « الأغْلال‌ » : جمع غُلّ ، بند و زنجیرهای آهنین . در اینجا مراد احکام طاقت‌فرسائی است که به سبب معاصی و نافرمانی بر اهل کتاب واجب گشته بود . « إِصْرَهُمْ وَ الأغْلالَ . . . » : مشکلات و مشقّات معنوی ، به وسیله بار و غل ، نموده شده است که حسّی و قابل لمس می‌باشند . یعنی آنان به کسانی می‌مانند که بار بر دوش و بند و زنجیر به دست و پا داشته باشند و . . . « عَزَّرُوهُ » : او را حمایت کردند . او را یاری نمودند . در احترام وی کوشیدند .‏

سوره أعراف آیه 158
‏متن آیه : ‏
‏ قُلْ یَا أَیُّهَا النَّاسُ إِنِّی رَسُولُ اللّهِ إِلَیْکُمْ جَمِیعاً الَّذِی لَهُ مُلْکُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ لا إِلَهَ إِلاَّ هُوَ یُحْیِی وَیُمِیتُ فَآمِنُواْ بِاللّهِ وَرَسُولِهِ النَّبِیِّ الأُمِّیِّ الَّذِی یُؤْمِنُ بِاللّهِ وَکَلِمَاتِهِ وَاتَّبِعُوهُ لَعَلَّکُمْ تَهْتَدُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏ای پیغمبر ! ( به مردم ) بگو : من فرستاده خدا به سوی جملگی شما ( اعم از عرب و عجم و سیاه و سفید و زرد و سرخ ) هستم . خدائی که آسمانها و زمین از آن او است . جز او معبودی نیست . او است که می‌میراند و زنده می‌گرداند . پس ایمان بیاورید به خدا و فرستاده‌اش ، آن پیغمبر درس نخوانده‌ای که ایمان به خدا و به سخنهایش دارد . از او پیروی کنید تا هدایت یابید .‏

‏توضیحات : ‏
‏« کَلِمَاتِهِ » : سخنان او . مراد همه کتابهای آسمانی است ( نگا : بقره / 136 ) .‏

سوره أعراف آیه 159
‏متن آیه : ‏
‏ وَمِن قَوْمِ مُوسَى أُمَّةٌ یَهْدُونَ بِالْحَقِّ وَبِهِ یَعْدِلُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏در میان قوم موسی ( یعنی بنی‌اسرائیل ) گروه زیادی ( بر دین صحیح ماندگار ) بودند که ( مردم را ) به سوی حق رهنمود می‌کردند و ( به سبب تمسّک ) به حق ( به هنگام داوری ) دادگری می‌نمودند .‏

‏توضیحات : ‏
‏« أُمَّةٌ » : گروه فراوانی . مراد از این گروه زیاد ، عُقَلائی است که در زمان موسی گوساله‌پرستی نکردند و در برابر سُفَهاء قرار داشتند ، و یا این که مراد عدّه‌ای از اصحاب پیغمبر است که در صدر اسلام آئین اسلام را پذیرفتند . « بِهِ » : به حق . « یَعْدِلُونَ » : دادگری می‌کنند .‏

سوره أعراف آیه 160
‏متن آیه : ‏
‏ وَقَطَّعْنَاهُمُ اثْنَتَیْ عَشْرَةَ أَسْبَاطاً أُمَماً وَأَوْحَیْنَا إِلَى مُوسَى إِذِ اسْتَسْقَاهُ قَوْمُهُ أَنِ اضْرِب بِّعَصَاکَ الْحَجَرَ فَانبَجَسَتْ مِنْهُ اثْنَتَا عَشْرَةَ عَیْناً قَدْ عَلِمَ کُلُّ أُنَاسٍ مَّشْرَبَهُمْ وَظَلَّلْنَا عَلَیْهِمُ الْغَمَامَ وَأَنزَلْنَا عَلَیْهِمُ الْمَنَّ وَالسَّلْوَى کُلُواْ مِن طَیِّبَاتِ مَا رَزَقْنَاکُمْ وَمَا ظَلَمُونَا وَلَکِن کَانُواْ أَنفُسَهُمْ یَظْلِمُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏بنی‌اسرائیل را به دوازده قبیله و شاخه تقسیم کردیم ، و هنگامی که آنان از موسی تقاضای آب کردند ، به موسی وحی کردیم که با عصای خود بر سنگ بزن . به ناگاه دوازده چشمه از آن سنگ بیرون جوشید . هر دسته‌ای از مردمان با آبشخور خود آشنا شد ( و هیچ قبیله‌ای مزاحم قبیله دیگری نگردید ) و ابر را سایبان ایشان کردیم ( و بدین‌وسیله آنان را از گرمای سوزان بیابان محفوظ داشتیم ) و ترنجبین و بلدرچین نصیب ایشان کردیم ( و بدانان گفتیم : ) از چیزهای پاکی بخورید که روزی شما کرده‌ایم . ( ولی آنان در حق این نعمتها ناشکری کردند و ستم ورزیدند ) امّا به ما ستم نکردند بلکه به خودشان ستم نمودند ( و زیان ناسپاسی متوجّه خودشان گردید ) .‏

‏توضیحات : ‏
‏« قَطَّعْنَاهُمْ » : آنان را تقسیم کردیم . « أَسْبَاطاً » : جمع سِبْط ، نوادگان . مراد قبائل است و هر قبیله‌ای از نسل مردی . بدل است‌ ؛ نه تمییز . واژه ( أَسْباط ) گاهی در معنی مفرد یعنی قبیله استعمال شده است ، همان گونه که ( أَنصار ) برای گروه ویژه‌ای از اصحاب ، عَلَم شده است . در این صورت می‌توان ( أَسْباطاً ) را تمییز بشمار آورد . « أُمَماً » : جماعت . گروه . بدل دوم ( اثْنَتَیْ عَشْرَةَ ) یا عطف بیان یا بدل ( أَسْباطاً ) است . « إِنبَجَسَتْ » : برجوشید . فوّاره زد ( نگا : بقره / 60 ) . « مَشْرَب‌ » : آبشخور . « ظَلَّلْنا » : سایبان کردیم . « غَمَام‌ » : ابر . « مَنّ » : ترنجبین . گزنگبین . « سَلْوَیا » : پرنده بلدرچین . سُمانی ( نگا : بقره / 57 ) .‏

سوره أعراف آیه 161
‏متن آیه : ‏
‏ وَإِذْ قِیلَ لَهُمُ اسْکُنُواْ هَذِهِ الْقَرْیَةَ وَکُلُواْ مِنْهَا حَیْثُ شِئْتُمْ وَقُولُواْ حِطَّةٌ وَادْخُلُواْ الْبَابَ سُجَّداً نَّغْفِرْ لَکُمْ خَطِیئَاتِکُمْ سَنَزِیدُ الْمُحْسِنِینَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و ( به یاد آورید ) آن گاه را که بدیشان گفته شد : در این شهر ( بزرگی که پیغمبرتان موسی برایتان نام برده است ) سکونت گزینید و هرگونه که می‌خواهید و هرچه که لازم دارید ( از خوراکیها و میوه‌های آنجا ) بخورید و بگوئید : خداوندا ! از گناهان ما درگذر ، و از دروازه ( آن شهر ) با خشوع و خضوع وارد شوید تا گناهان شما را بیامرزیم . ما به نیکوکاران ( از عفو و مغفرت ) فزونتر می‌بخشیم .‏

‏توضیحات : ‏
‏« حِطَّةٌ » : زدودن . برطرف‌کردن ( نگا : بقره / 58 ) . « سُجَّداً » : فروتنانه ( نگا : بقره / 58 ) .‏

سوره أعراف آیه 162
‏متن آیه : ‏
‏ فَبَدَّلَ الَّذِینَ ظَلَمُواْ مِنْهُمْ قَوْلاً غَیْرَ الَّذِی قِیلَ لَهُمْ فَأَرْسَلْنَا عَلَیْهِمْ رِجْزاً مِّنَ السَّمَاءِ بِمَا کَانُواْ یَظْلِمُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏سپس ستمگران ( از فرمان خدایشان سرپیچی کردند و ) گفتاری را که بدانان گفته شده بود دیگر کردند و دگرگون گفتند ؛ پس در برابر سرپیچی و تمرّدشان ، از آسمان بر آنان عذابی فرستادیم .‏

‏توضیحات : ‏
‏« رِجْزاً » : عذاب . عقوبت . ( نگا : بقره / 59 ) .‏

سوره أعراف آیه 163
‏متن آیه : ‏
‏ واَسْأَلْهُمْ عَنِ الْقَرْیَةِ الَّتِی کَانَتْ حَاضِرَةَ الْبَحْرِ إِذْ یَعْدُونَ فِی السَّبْتِ إِذْ تَأْتِیهِمْ حِیتَانُهُمْ یَوْمَ سَبْتِهِمْ شُرَّعاً وَیَوْمَ لاَ یَسْبِتُونَ لاَ تَأْتِیهِمْ کَذَلِکَ نَبْلُوهُم بِمَا کَانُوا یَفْسُقُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏از آنان درباره ( سرگذشت اهالی ) شهر ( ایله ) که در ساحل دریا بود بپرس . ( به یاد بیاورند ) هنگامی را که آنان ( در روز شنبه از حدود و مقرّرات خدا ) تجاوز می‌کردند . همان هنگام که ماهیانشان روز شنبه به سویشان می‌آمدند ( روی آب ) و خودنمائی می‌کردند ، امّا در غیر روز شنبه به سویشان نمی‌آمدند ( و این هم آزمایشی از سوی خدا بود ) . به همین منوال آنان را پیوسته به سبب فسق و فجور دائمی و مستمرّشان ( با آزمونهای گوناگون ) می‌آزمودیم ( تا نیکوکاران پاک‌سیرت از بدکاران بد طینت جدا و مشخّص شوند ) .‏

‏توضیحات : ‏
‏« عَنِ الْقَرْیَةِ » : درباره شهر و اهل شهر . « حَاضِرَةَ الْبَحْرِ » : مشرف بر دریا . کنار دریا . « یَعْدُونَ » : تجاوز می‌کردند . ستم می‌نمودند . « حِیتَان‌ » : جمع حُوت ، ماهیها . « شُرَّعاً » : جمع شارع به معنی نزدیک و نمایان . سربرافراشته . پیاپی . حال است « تَأْتِیهِمْ حِیتَانُهُمْ . . . شُرَّعاً » : ماهیهای آن نواحی روی آب خودنمائی می‌کردند . ماهیهای آنجا از آب سر به در می‌آوردند . ماهیهای آن مکان ، پیاپی می‌آمدند و به دنبال همدیگر ردیف می‌شدند .‏

سوره أعراف آیه 164
‏متن آیه : ‏
‏ وَإِذَ قَالَتْ أُمَّةٌ مِّنْهُمْ لِمَ تَعِظُونَ قَوْماً اللّهُ مُهْلِکُهُمْ أَوْ مُعَذِّبُهُمْ عَذَاباً شَدِیداً قَالُواْ مَعْذِرَةً إِلَى رَبِّکُمْ وَلَعَلَّهُمْ یَتَّقُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و ( به یاد یهودیان بیاور ) هنگامی را که گروهی از ( صلحای اسلاف ) ایشان ( که همچون دیگران نافرمانی و بزهکاری نمی‌کردند ) به کسانی می‌گفتند ( که سرکشان و گناهکاران را پند می‌دادند و موعظه می‌کردند : ) چرا مردمانی را پند می‌دهید که خداوند آنان را ( به سبب کفر و معاصی ، در دنیا ) نابود می‌کند یا ( در آخرت ) عذاب شدیدی خواهد داد ؟ ( مگر نمی‌دانید که پند و اندرز در اینان تأثیری ندارد و نرود میخ آهنین در سنگ‌ ؟ ) می‌گفتند : ( ما به وظیفه خود که امر به معروف و نهی از منکر است عمل می‌کنیم ) تا در پیشگاه پروردگارتان معذور بوده ( و رفع مسؤولیّت از خویشتن کرده باشیم ) و شاید هم ( این بیچارگان از گناه باز ایستند و نور ایمان زوایای درونشان را روشن سازد و راه ) تقوا و پرهیزگاری در پیش گیرند .‏

‏توضیحات : ‏
‏« أُمَّةٌ » : جماعت . گروه . « مَعْذِرَةً » : برای داشتن عذر تقصیر در پیشگاه ربّ جلیل . مفعول‌له است .‏

سوره أعراف آیه 165
‏متن آیه : ‏
‏ فَلَمَّا نَسُواْ مَا ذُکِّرُواْ بِهِ أَنجَیْنَا الَّذِینَ یَنْهَوْنَ عَنِ السُّوءِ وَأَخَذْنَا الَّذِینَ ظَلَمُواْ بِعَذَابٍ بَئِیسٍ بِمَا کَانُواْ یَفْسُقُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏امّا هنگامی که پندها و اندرزهائی را نشنیدند که بدانها تذکّر داده شدند ، کسانی را که ( دیگران را نصیحت می‌نمودند و آنان را ) از بدی نهی می‌کردند از ( عذاب به دور داشتیم و از بلا ) رهانیدیم ، و کسانی را که ( مخالفت فرمان می‌کردند و بیشتر و بیشتر گناه می‌ورزیدند و بدین وسیله بر خود و جامعه ) ستم می‌نمودند ، به خاطر استمرار بر معاصی و نافرمانی ، به عذاب سختی گرفتار ساختیم .‏

‏توضیحات : ‏
‏« نَسُوا » : فراموش کردند . در گوش نگرفتند و توجّه ننمودند . « بَئِیسٍ » : سخت . شدید .‏

سوره أعراف آیه 166
‏متن آیه : ‏
‏ فَلَمَّا عَتَوْاْ عَن مَّا نُهُواْ عَنْهُ قُلْنَا لَهُمْ کُونُواْ قِرَدَةً خَاسِئِینَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و هنگامی که از ترک چیزهائی که از آنها نهی می‌شدند سر باز زدند و سرکشی نمودند ، خطاب بدانان گفتیم : به بوزینگان مطرودی تبدیل شوید ( و به سبب خوی حیوانی از جامعه انسانی مطرود و در میان مردمان منفور و از رحمت یزدان به دور گردید ) .‏

‏توضیحات : ‏
‏« عَتَوْا » : سرکشی‌کردند . « قِرَدَةً خَاسِئینَ » : ( نگا : بقره / 65 ، مائده / 60 ) .‏

سوره أعراف آیه 167
‏متن آیه : ‏
‏ وَإِذْ تَأَذَّنَ رَبُّکَ لَیَبْعَثَنَّ عَلَیْهِمْ إِلَى یَوْمِ الْقِیَامَةِ مَن یَسُومُهُمْ سُوءَ الْعَذَابِ إِنَّ رَبَّکَ لَسَرِیعُ الْعِقَابِ وَإِنَّهُ لَغَفُورٌ رَّحِیمٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و ( نیز به یاد یهودیان بیاور ) آن گاه را که پروردگار تو ( توسّط پیغمبران به نیاکان ایشان گوشزد و ) اعلام کرد که تا دامنه روز قیامت کسی را بر آنان چیره می‌گرداند که بدترین عذاب را بدانان می‌چشاند . بیگمان پروردگار تو ( به عاصیان و طاغیان ) هرچه زودتر عقاب می‌رساند و او ( نسبت به مطیعان و توبه‌کاران ) آمرزنده و مهربان است .‏

‏توضیحات : ‏
‏« تَأَذَّنَ » : مؤکّداً اعلام کرد ( نگا : ابراهیم / 7 ) . « لَیَبْعَثَنَّ » : حتماً می‌فرستد . « یَسُومُهُم » : ( نگا : بقره / 49 ) .‏

سوره أعراف آیه 168
‏متن آیه : ‏
‏ وَقَطَّعْنَاهُمْ فِی الأَرْضِ أُمَماً مِّنْهُمُ الصَّالِحُونَ وَمِنْهُمْ دُونَ ذَلِکَ وَبَلَوْنَاهُمْ بِالْحَسَنَاتِ وَالسَّیِّئَاتِ لَعَلَّهُمْ یَرْجِعُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و آنان را در زمین به گروههائی تقسیم کردیم . برخی از ایشان صالح بودند ( که عبارتند از : مؤمنان ) و بعضی از آنان جز آنان بودند ( که عبارتند از : کافران و منافقان ) و ( همگان اعم از دینداران و بی‌دینان ) ایشان را به نیکیها و بدیها آزمایش کردیم تا این که ( پشیمان شوند و از خواب غفلت بیدار و به سوی کردگار ) باز گردند .‏

‏توضیحات : ‏
‏« قَطَّعْنَاهُمْ فِی الأرْضِ أُمَماً » : یهودیان را در اقطار زمین میان دیگران پراکنده ساختیم . « بَلَوْناهُمْ » : ایشان را آزمودیم .‏

سوره أعراف آیه 169
‏متن آیه : ‏
‏ فَخَلَفَ مِن بَعْدِهِمْ خَلْفٌ وَرِثُواْ الْکِتَابَ یَأْخُذُونَ عَرَضَ هَذَا الأدْنَى وَیَقُولُونَ سَیُغْفَرُ لَنَا وَإِن یَأْتِهِمْ عَرَضٌ مِّثْلُهُ یَأْخُذُوهُ أَلَمْ یُؤْخَذْ عَلَیْهِم مِّیثَاقُ الْکِتَابِ أَن لاَّ یِقُولُواْ عَلَى اللّهِ إِلاَّ الْحَقَّ وَدَرَسُواْ مَا فِیهِ وَالدَّارُ الآخِرَةُ خَیْرٌ لِّلَّذِینَ یَتَّقُونَ أَفَلاَ تَعْقِلُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏بعد از آن ، فرزندان ناخلفی جانشین آنان شدند که وارث کتاب ( آسمانی تورات ) گشتند ( امّا بدان عمل نکردند . چرا که به جای پیروی از حق به دنبال مادیات روان شدند و ) کالای این جهانِ دانی را دریافت می‌داشتند و ( متاع سرای باقی را نادیده می‌گرفتند و به تحریف کلام آسمانی دست می‌یازیدند و حلال و حرام را همسان می‌شمردند و به خود ) می‌گفتند : ( ان‌شاء الله ) بخشیده خواهیم شد ، و حال آن که اگر باز هم کالائی همانند کالای نخست ( از راه حرام و حتّی با تحریف کلام ) به دستشان می‌رسید آن را دریافت می‌داشتند ( و بدین وسیله با وجود اصرار بر گناه ، امید آمرزش در سر می‌پروراندند ! ) مگر از آنان در کتاب ( تورات ) پیمان گرفته نشده است که از زبان خدا جز حق نگویند ؟ و حال آن که آنچه را در کتاب ( تورات ) است خوانده و فهم کرده‌اند و ( دیده‌اند که باید حق را بگویند ؛ نه باطل را ، و متاع ) دنیای دیگر بسی بهتر ( از کالای این دنیا ) برای کسانی است که پرهیزگاری کنند ( و از خدای بترسند . چرا نمی‌اندیشید و همچنان بر گناه استمرار می‌ورزید ؟ ) مگر عقل ندارید و نمی‌فهمید ( که جهان باقی را نباید به خاطر جهان فانی از دست داد ؟ ) .‏

‏توضیحات : ‏
‏« خَلَفَ » : جانشین و جایگزین گردید . سر رشته کارها را به دست گرفت . « خَلْفٌ » : جانشینان بد . فرزندان ناصالح . اسم جمع یا مصدر است . « عَرَض‌ » : کالا . متاع . « هذا الأدْنی‌ » : اصل آن : مَتاعَ هَذا الشَّیْءِ الأدْنی است که این جهانِ فانی است .‏

سوره أعراف آیه 170
‏متن آیه : ‏
‏ وَالَّذِینَ یُمَسَّکُونَ بِالْکِتَابِ وَأَقَامُواْ الصَّلاَةَ إِنَّا لاَ نُضِیعُ أَجْرَ الْمُصْلِحِینَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و آنان که به کتاب ( آسمانی تورات سخت پای‌بند بوده و بدان ) متمسّک می‌شوند و نماز ( واجب بر خویشتن ) را به جای می‌آورند ( پاداش بزرگی دارند و ) ما پاداش اصلاحگران ( خود و جامعه انسانی ) را هدر نمی‌دهیم .‏

‏توضیحات : ‏
‏« یُمْسِکُونَ » : متمسّک می‌شوند . پای‌بند تعالیم آن می‌باشند .‏

سوره أعراف آیه 171
‏متن آیه : ‏
‏ وَإِذ نَتَقْنَا الْجَبَلَ فَوْقَهُمْ کَأَنَّهُ ظُلَّةٌ وَظَنُّواْ أَنَّهُ وَاقِعٌ بِهِمْ خُذُواْ مَا آتَیْنَاکُم بِقُوَّةٍ وَاذْکُرُواْ مَا فِیهِ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و ( نیز به خاطر بنی‌اسرائیل بیاور ) هنگامی را که کوه ( طور ) را بر فراز سر آنان نگاه داشتیم . آن چنان که انگار سایبانی ( یا تکّه‌ای ابر ) است ، و ایشان گمان بردند که بر سرشان فرو می‌افتد . ( در این وقت خوف و هراس ، بدیشان گفتیم : ) آنچه را ( از تورات ) به شما دادیم محکم برگیرید و در عمل بدان کوشا باشید و آنچه را در آن است بررسی کنید و در مدّنظر گیرید تا پرهیزگار شوید ( و خویشتن را با مواظبت احکام و دستورات آن ، از عذاب به دور دارید ) .‏

‏توضیحات : ‏
‏« نَتَقْنا » : از جای کندیم و بالابردیم ( نگا : بقره / 63 ) . « ظُلَّةٌ » : سایبان .‏

سوره أعراف آیه 172
‏متن آیه : ‏
‏ وَإِذْ أَخَذَ رَبُّکَ مِن بَنِی آدَمَ مِن ظُهُورِهِمْ ذُرِّیَّتَهُمْ وَأَشْهَدَهُمْ عَلَى أَنفُسِهِمْ أَلَسْتُ بِرَبِّکُمْ قَالُواْ بَلَى شَهِدْنَا أَن تَقُولُواْ یَوْمَ الْقِیَامَةِ إِنَّا کُنَّا عَنْ هَذَا غَافِلِینَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( ای پیغمبر ! برای مردم بیان کن ) هنگامی را که پروردگارت فرزندان آدم را از پشت آدمیزادگان ( در طول اعصار و قرون ) پدیدار کرد و ( عقل و ادراک بدانان داد تا عجائب و غرائب گیتی را دریابند و از روی قوانین و سنن منظّم و شگفت‌انگیز هستی ، خدای خود را بشناسند و بالاخره با خواندن دلائل شناخت یزدان در کتاب باز و گسترده جهان ، انگار خداوند سبحان ) ایشان را بر خودشان گواه گرفته است ( و خطاب بدانان فرموده است ) که : آیا من پروردگار شما نیستم‌ ؟ آنان ( هم به زبان حال پاسخ داده و ) گفته‌اند : آری ! گواهی می‌دهیم ( توئی خالق باری . ما دلائل و براهین جهان را موجب اقرار و اعتراف شما مردمان کرده‌ایم ) تا روز قیامت نگوئید ما از این ( امر خداشناسی و یکتاپرستی ) غافل و بی‌خبر بوده‌ایم .‏

‏توضیحات : ‏
‏« أَخَذَ » : پدید آورد . « مِن ظُهُورِهِمْ » : از پشتهای ایشان . مراد ستون فقرات است . بدل از ( مِن بَنی ءَادَمَ ) است . « أَن تَقُولُوا » : مفعول‌له برای مطالب پیشین ، یعنی پدیدارکردن و به گواهی گرفتن و گواهی دادن است .‏

سوره أعراف آیه 173
‏متن آیه : ‏
‏ أَوْ تَقُولُواْ إِنَّمَا أَشْرَکَ آبَاؤُنَا مِن قَبْلُ وَکُنَّا ذُرِّیَّةً مِّن بَعْدِهِمْ أَفَتُهْلِکُنَا بِمَا فَعَلَ الْمُبْطِلُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏یا این که نگوئید : نیاکان ما پیش از ما شرک ورزیدند و ما هم فرزندان آنان بودیم ( و چون چیزی در دست نداشتیم که با آن حق را از باطل بشناسیم ، از ایشان پیروی کردیم . لذا خویشتن را بی‌گناه می‌دانیم . پروردگارا ! ) آیا به سبب کاری که باطلگرایان ( یعنی نیاکان مشرک ما که بنیانگذاران بت‌پرستی بوده‌اند ) کرده‌اند ما را ( مجازات می‌کنی و در روز رستاخیز با عذاب خود ) نابودمان می‌گردانی‌ ؟‏

‏توضیحات : ‏
‏« أَفَتُهْلِکُنا » : آیا ما را نابود می‌گردانی‌ ؟ مراد از نابودی در اینجا عقاب رساندن و مجازات کردن است .‏

سوره أعراف آیه 174
‏متن آیه : ‏
‏ وَکَذَلِکَ نُفَصِّلُ الآیَاتِ وَلَعَلَّهُمْ یَرْجِعُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏این چنین آیات ( کتابِ خواندنیِ آسمانی ) را توضیح می‌دهیم ( و نشانه‌های کتابِ دیدنیِ جهانیِ دالّ بر وجود خدا را می‌نمایانیم ) بلکه آنان ( که هم اینک یا در آینده می‌زیند از مخالفت با حق و تقلید از باطل ) دست بردارند .‏

‏توضیحات : ‏
‏« کَذلِکَ » : مثْلِ آن بیان شیوا و گویا .‏

سوره أعراف آیه 175
‏متن آیه : ‏
‏ وَاتْلُ عَلَیْهِمْ نَبَأَ الَّذِیَ آتَیْنَاهُ آیَاتِنَا فَانسَلَخَ مِنْهَا فَأَتْبَعَهُ الشَّیْطَانُ فَکَانَ مِنَ الْغَاوِینَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( ای پیغمبر ! ) برای آنان بخوان خبر آن کسی را که به او ( علم و آگاهی از ) آیات خود را دادیم ( و او را از احکام کتاب آسمانی پیغمبر روزگار خود مطّلع ساختیم ) امّا او از ( دستور ) آنها بیرون رفت ( و بدانها توجّه نکرد ) و شیطان بر او دست یافت و از زمره گمراهان گردید .‏

‏توضیحات : ‏
‏« أُتْلُ » : بخوان . « نَبَأ » : خبر . « الَّذِی‌ » : کسی که . مردی که . نام شخص مذکور ، در قرآن و حدیث تعیین نشده است . به هر حال مصداق آیه شریفه شامل هرکسی است که دارای چنین صفتی باشد . یعنی از حق مطّلع گردد و از آن پیروی کند ، امّا بعدها از آن برگردد و راه ستیز در پیش گیرد . « إِنسَلَخَ » : پوست انداخت . در اینجا مراد این است که نسبت به آیات کافر شد و به ترکِ آنها گفت . « أَتْبَعَهُ » : دنبالش کرد . و بدو رسید . او را پیروِ خود کرد . مراد این است که شیطان بر او تسلّط و غلبه پیدا کرد . « الْغَاوِینَ » : گمراهان .‏

سوره أعراف آیه 176
‏متن آیه : ‏
‏ وَلَوْ شِئْنَا لَرَفَعْنَاهُ بِهَا وَلَکِنَّهُ أَخْلَدَ إِلَى الأَرْضِ وَاتَّبَعَ هَوَاهُ فَمَثَلُهُ کَمَثَلِ الْکَلْبِ إِن تَحْمِلْ عَلَیْهِ یَلْهَثْ أَوْ تَتْرُکْهُ یَلْهَث ذَّلِکَ مَثَلُ الْقَوْمِ الَّذِینَ کَذَّبُواْ بِآیَاتِنَا فَاقْصُصِ الْقَصَصَ لَعَلَّهُمْ یَتَفَکَّرُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏امّا ما اگر می‌خواستیم مقام او را با این آیات بالا می‌بردیم و ( دانشش را مایه سعادتش می‌نمودیم . امّا اجبار برخلاف سنّت ما است و لذا او را به حال خود رها ساختیم ) لیکن او به زمین آویخت ( و به پستی گرائید و به سوی آسمان هدایت بالا نرفت ) و از هوی و هوس خویش پیروی کرد . مَثل او بسان مَثل سگ است که اگر بر او بتازی ، زبان از دهان بیرون می‌آورد و اگر هم آن را به حال خود واگذاری ، زبان از دهان بیرون می‌آورد . این داستان گروهی است که آیات ما را تکذیب می‌دارند . ( چنین افرادی بر اثر آرزوپرستی و دنیاپرستی ، دائماً در پی مال‌اندوزی روان و نالانند و از ترس زوال نعمت و هراس از مرگ بیقرار و بی‌آرامند ) . پس داستان را بازگو کن بلکه بیندیشند ( و از کفر و ضلال برگردند ) .‏

‏توضیحات : ‏
‏« أَخْلَدَ إِلَی الأرْضِ » : به دنیا چسبید و بدان گرائید . به پستی گرائید . « یَلْهَثْ » : زبان بیرون می‌آورد . « تَحْمِل » : حمله کنی . بتازی . « ذلِکَ » : آن . اشاره به وصف سگ یا اشاره به وضع شخصی است که از دلائل توحید و آیات کتاب آسمانی آگاه باشد و به ترک آنها گوید و به دنبال آرزوی نفسانی و وساوس شیطانی رود .‏

سوره أعراف آیه 177
‏متن آیه : ‏
‏ سَاء مَثَلاً الْقَوْمُ الَّذِینَ کَذَّبُواْ بِآیَاتِنَا وَأَنفُسَهُمْ کَانُواْ یَظْلِمُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏چه بد مثَلی دارند کسانی که آیات ما را تکذیب می‌کنند . آنان ( با این انحراف و انکار ، به ما ستم نمی‌رسانند ، بلکه ) به خود ستم می‌کنند ( چرا که خویشتن را از سعادت اخروی محروم می‌سازند ) .‏

‏توضیحات : ‏
‏« سآءَ مَثَلاً » : چه مثل بدی . واژه ( مَثَلاً ) تمییز است . « الْقَوْمُ » : مبتدا است و ماقبل آن خبر بشمار است ، یا این که خبر مبتدای محذوف است . « وَ أَنفُسَهُمْ کانُوا یَظْلِمُونَ » : این جمله یا جمله مستأنفه است و معنی آن گذشت . یا این که عطف بر ( کَذَّبُوا . . . ) است و معنی چنین می‌شود : چه بد مثلی دارند کسانی که آیات ما را تکذیب می‌کنند و به خود ستم می‌ورزند .‏

سوره أعراف آیه 178
‏متن آیه : ‏
‏ مَن یَهْدِ اللّهُ فَهُوَ الْمُهْتَدِی وَمَن یُضْلِلْ فَأُوْلَئِکَ هُمُ الْخَاسِرُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏هر که را خداوند ( به راه حق ) هدایت کند ، حقیقه او راه یافته ( و به سعادت دو جهان رسیده ) است ، و هر که را ( به سبب سیطره هوی و هوسش ، از این توفیق محروم و از راه حق ) گمراه کند ، زیانکار ایشانند .‏

‏توضیحات : ‏
‏« الْمُهْتَدِی » : راه یافته . راهیاب . « الْخَاسِرُونَ » : زیانکاران . ذکر بخش اوّل آیه به صورت مفرد و بخش دوم آن به صورت جمع ، می‌تواند اشاره به این باشد که راه حق یکی بیش نیست و راه باطل متشعّب و فراوان است .‏

سوره أعراف آیه 179
‏متن آیه : ‏
‏ وَلَقَدْ ذَرَأْنَا لِجَهَنَّمَ کَثِیراً مِّنَ الْجِنِّ وَالإِنسِ لَهُمْ قُلُوبٌ لاَّ یَفْقَهُونَ بِهَا وَلَهُمْ أَعْیُنٌ لاَّ یُبْصِرُونَ بِهَا وَلَهُمْ آذَانٌ لاَّ یَسْمَعُونَ بِهَا أُوْلَئِکَ کَالأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ أُوْلَئِکَ هُمُ الْغَافِلُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏ما بسیاری از جنّیان و آدمیان را آفریده و ( در جهان ) پراکنده کرده‌ایم که سرانجام آنان دوزخ و اقامت در آن است . ( این بدان خاطر است که ) آنان دلهائی دارند که بدانها ( آیات رهنمون به کمالات را ) نمی‌فهمند ، و چشمهائی دارند که بدانها ( نشانه‌های خداشناسی و یکتاپرستی را ) نمی‌بینند ، و گوشهائی دارند که بدانها ( مواعظ و اندرزهای زندگی‌ساز را ) نمی‌شنوند . اینان ( چون از این اعضاء چنان که باید سود نمی‌جویند و منافع و مضارّ خود را از هم تشخیص نمی‌دهند ) همسان چهارپایانند و بلکه سرگشته‌ترند ( چرا که چهارپایان از سنن فطرت پا فراتر نمی‌گذارند ، ولی اینان راه افراط و تفریط می‌پویند ) . اینان واقعاً بی‌خبر ( از صلاح دنیاو آخرت خود ) هستند .‏

‏توضیحات : ‏
‏« ذَرَأْنَا » : آفریده‌ایم و در جهان پراکنده ساخته‌ایم . « لا یَفْقَهُونَ » : نمی‌فهمند . درک نمی‌کنند .‏

سوره أعراف آیه 180
‏متن آیه : ‏
‏ وَلِلّهِ الأَسْمَاء الْحُسْنَى فَادْعُوهُ بِهَا وَذَرُواْ الَّذِینَ یُلْحِدُونَ فِی أَسْمَآئِهِ سَیُجْزَوْنَ مَا کَانُواْ یَعْمَلُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏خدا دارای زیباترین نامها است ( که بر بهترین معانی و کاملترین صفات دلالت می‌نمایند . پس به هنگام ستایش یزدان و درخواست حاجات خویش از خدای سبحان ) او را بدان نامها فریاد دارید و بخوانید ، و به ترک کسانی بگوئید که در نامهای خدا به تحریف دست می‌یازند ( و واژه‌هائی به کار می‌برند که از نظر لفظ یا معنی ، منافی ذات یا صفات خدا است ) ، آنان کیفر کار خود را خواهند دید .‏

‏توضیحات : ‏
‏« الْحُسْنَیا » : مؤنّث أَحْسَن است ، به معنی زیباترین واژه‌ها از لحاظ معانی و صفات است . « فَادْعُوهُ بِهَا » : خدا را با آنها نام ببرید و ذکر کنید و بخوانید . « ذَرُوا » : رها سازید . بی‌مبالات و بی‌توجّه شوید . « یُلْحِدُونَ » : اسامی را تحریف می‌کنند . مراد از الحاد در اسماء خدا این است که الفاظ و مفاهیم آن را تحریف کنند ، یا این که خدا را به اوصافی توصیف نمایند که شایسته ذات او نیست ، و یا این که صفات خدا را برای مخلوقات خدا به کار برند .‏

سوره أعراف آیه 181
‏متن آیه : ‏
‏ وَمِمَّنْ خَلَقْنَا أُمَّةٌ یَهْدُونَ بِالْحَقِّ وَبِهِ یَعْدِلُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏در میان آفریدگانمان ، گروهی هستند که به ( سبب دوست داشتِ ) حق ( دیگران را به سوی حق ) دعوت می‌کنند ، و ( در حکمها و داوریهایشان هم به سبب عشق به حق ) به حق دادگری می‌کنند .‏

‏توضیحات : ‏
‏« بِالْحَقِّ » : به سبب دوست داشت حق . به سبب ایمان به حق و تمسّک بدان .‏

سوره أعراف آیه 182
‏متن آیه : ‏
‏ وَالَّذِینَ کَذَّبُواْ بِآیَاتِنَا سَنَسْتَدْرِجُهُم مِّنْ حَیْثُ لاَ یَعْلَمُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏کسانی که آیات ( قرآنی و نشانه‌های جهانی ) ما را تکذیب می‌دارند ، کم‌کم گرفتار و ( به عذاب خود ) دچارشان می‌سازیم ، از راهی و به گونه‌ای که نمی‌دانند .‏

‏توضیحات : ‏
‏« سَنَسْتَدْرِجُهُمْ » : درجه به درجه بالایشان می‌بریم و کم‌کم در پیله نعمت اسیر و گرفتارشان می‌سازیم . آهسته و آرام به سوی هلاک و عذابشان می کشانیم و می لغزانیم . « مِنْ حَیْثُ » : از راهی که . به گونه‌ای که .‏

سوره أعراف آیه 183
‏متن آیه : ‏
‏ وَأُمْلِی لَهُمْ إِنَّ کَیْدِی مَتِینٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و به آنان مهلت می‌دهم ( و در عقوبت ایشان شتاب نمی‌ورزم و در گمراهی رهایشان می‌سازم ) . بیگمان طرح و نقشه من سخت استوار است ( و دائماً ایشان را می‌پاید و نابودشان می‌نماید ) .‏

‏توضیحات : ‏
‏« أُمْلِی‌ » : مهلت می‌دهم ( نگا : آل‌عمران / 178 ) . « کَیْد » : چاره‌جوئی نهانی . « مَتِینٌ » : محکم و استوار .‏

سوره أعراف آیه 184
‏متن آیه : ‏
‏ أَوَلَمْ یَتَفَکَّرُواْ مَا بِصَاحِبِهِم مِّن جِنَّةٍ إِنْ هُوَ إِلاَّ نَذِیرٌ مُّبِینٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آیا آنان ( تا به حال درباره چیزی که پیغمبر ایشان را به سوی آن دعوت می‌نماید ) نیندیشیده‌اند ( تا آشکارا بدانند ) همنشین ایشان ( که از سوی خدا مبعوث شده است ) دیوانه نیست ، بلکه او تنها و تنها بیم‌دهنده آشکار ( و بیانگر احکام کردگار ) است .‏

‏توضیحات : ‏
‏« صاحِب‌ » : همنشین . همدم . « جِنَّةٍ » : جنون . دیوانگی . ( نگا : مؤمنون / 25 ، سبأ / 8 و 46 ) . « مُبِین‌ » : واضح و آشکار . بیانگر ( نگا : مائده / 19 ) .‏

سوره أعراف آیه 185
‏متن آیه : ‏
‏ أَوَلَمْ یَنظُرُواْ فِی مَلَکُوتِ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَمَا خَلَقَ اللّهُ مِن شَیْءٍ وَأَنْ عَسَى أَن یَکُونَ قَدِ اقْتَرَبَ أَجَلُهُمْ فَبِأَیِّ حَدِیثٍ بَعْدَهُ یُؤْمِنُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( آنان به یکتاپرستی و توحیدی که محمّد ایشان را بدان می‌خواند ، ایمان نمی‌آورند ) آیا آنان به مُلک ( پهناور و عظمت شگفت ) آسمانها و زمین ( و عجائب و غرائب آنها ) و به هر آنچه که خدا آفریده است نمی‌نگرند ( و آنها را ورانداز و وارسی نمی‌کنند ، تا کمال قدرت صانع و وحدانیّت مالک جهان را ببینند ؟ ) و آیا نمی‌اندیشند که چه بسا اجل آنان نزدیک شده باشد ؟ ( پس تا فرصت باقی است حق را بپذیرند و ایمان به حق را در خود تقویت کنند ، و در پذیرش اسلام امروز و فردا نکنند . اگر آنان به این قرآن که پر است از دلیل و برهان ، ایمان نیاورند ) پس بالاتر از آن به چه سخنی ( و دعوت دیگری ) ایمان می‌آورند ؟ ( شاید در انتظار کتابی برتر از قرآنند ؟ چه نادان مردمانند ؟ ) .‏

‏توضیحات : ‏
‏« مَلَکُوت‌ » : مُلک عظیم و سُلطه فوق‌العاده ، آنچه تحت سیطره و سیادت پادشاه قرار می‌گیرد . مراد از ملکوت آسمانها و زمین ، عجائب و غرائب و دلائل و براهین موجود در آنها است ( نگا : انعام / 75 ) . « حَدِیث‌ » : کلام . سخن . « بَعْدَهُ » : بعد از قرآن . مرجع ضمیر ( هُ ) قرآن است که از سیاق کلام پیدا است ( نگا : جاثیه / 6 ) . مراد این است که کسی به قرآن ایمان نمی‌آورد ، باید از ایمان آوردن او به چیز دیگری قطع امید کرد .‏

سوره أعراف آیه 186
‏متن آیه : ‏
‏ مَن یُضْلِلِ اللّهُ فَلاَ هَادِیَ لَهُ وَیَذَرُهُمْ فِی طُغْیَانِهِمْ یَعْمَهُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏خدا هرکه را ( به سبب انتخاب راه بد و به خاطر انجام اعمال زشت و نابه کاریهای همیشگی او ، از کتابهای آسمانی منحرف و از راه حق ) گمراه سازد ، هیچ راهنمائی نخواهد داشت ، و خداوند آنان ( یعنی چنین کسی و افرادی چون او گمراه ) را رها می‌سازد تا در طغیان و سرکشی خود سرگردان و ویلان شوند ( و به سبب اصرار بر کفر و ضلال و دشمنی مستمرّ باایمان و کمال ، راه به جائی نبرند ) .‏

‏توضیحات : ‏
‏« یَعّمَهُونَ » : سرگردان و حیران شوند . از ماده ( عَمَهُ ) به معنی : چرخش و گردش در امواج گمراهی و سرگردانی ( نگا : بقره / 15 ) . مفرد آوردن ضمیر در اوّل آیه ، با توجّه به لفظ ( مَنْ ) و جمع‌آوردن آن در آخر آیه با توجّه به معنی ( مَنْ ) است .‏

سوره أعراف آیه 187
‏متن آیه : ‏
‏ یَسْأَلُونَکَ عَنِ السَّاعَةِ أَیَّانَ مُرْسَاهَا قُلْ إِنَّمَا عِلْمُهَا عِندَ رَبِّی لاَ یُجَلِّیهَا لِوَقْتِهَا إِلاَّ هُوَ ثَقُلَتْ فِی السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ لاَ تَأْتِیکُمْ إِلاَّ بَغْتَةً یَسْأَلُونَکَ کَأَنَّکَ حَفِیٌّ عَنْهَا قُلْ إِنَّمَا عِلْمُهَا عِندَ اللّهِ وَلَکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لاَ یَعْلَمُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏راجع به قیامت از تو می‌پرسند و می‌گویند : در چه زمانی ( دنیا به پایان می‌رسد و ) قیامت رخ می‌دهد ؟ بگو : تنها پروردگارم از آن آگاه است ، و کسی جز او نمی‌تواند در وقت خود آن را پدیدار سازد ( و از پایان این جهان و سرآغاز آن جهان مردمان را بیاگاهاند . اطّلاع از هنگامه قیامت ) برای ( ساکنان ) آسمانها و زمین سنگین و دشوار است ( و هرگز دانش ایشان بدان نمی‌رسد ) . قیامت ناگهانی به وقوع می‌پیوندد و بر سرتان می‌تازد . از تو می‌پرسند : انگار تو از ( شروع ) قیامت باخبری‌ ؟ بگو : اطّلاع از آن ، خاصّ یزدان است ، ولیکن بیشتر مردمان ( این مسأله و فلسفه آن را چنان که باید ) نمی‌دانند .‏

‏توضیحات : ‏
‏« السَّاعَةِ » : وقت پایان جهان . قیامت . « مُرْسَاهَا » : به وقوع پیوستن آن . ( مُرْسی ) مصدر میمی و از ماده ( رَسْو ) است . « لا یُجَلّیها » : پرده از آن به کنار نمی‌زند و آشکارش نمی‌سازد . « لِوَقْتِهَا » : در هنگام خود . لام آن لام توقیت نام دارد و به معنی ( عِندَ ) است . مانند : ( أَقِمِ الصَّلاةَ لِدُلُوکِ الشَّمْسِ . . . سوره اسراء ، آیه 78 ) . « ثَقُلَتْ » : آگاهی از آن دشوار و محال است . خوف و هراس آن سنگینی می‌کند بر . « حَفِیٌّ » : مُصِرّ و حریص . آگاه . « کَأَنَّکَ حَفِیٌّ عَنْهَا » : انگار تو سخت جویا و خواستار آنی . انگار که تو از آن مطلع و باخبری .‏

سوره أعراف آیه 188
‏متن آیه : ‏
‏ قُل لاَّ أَمْلِکُ لِنَفْسِی نَفْعاً وَلاَ ضَرّاً إِلاَّ مَا شَاء اللّهُ وَلَوْ کُنتُ أَعْلَمُ الْغَیْبَ لاَسْتَکْثَرْتُ مِنَ الْخَیْرِ وَمَا مَسَّنِیَ السُّوءُ إِنْ أَنَاْ إِلاَّ نَذِیرٌ وَبَشِیرٌ لِّقَوْمٍ یُؤْمِنُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏بگو : من مالک سودی و زیانی برای خود نیستم ، مگر آن مقداری که خدا بخواهد و ( از راه لطف بر جلب نفع یا دفع شرّ ، مالک و مقتدرم گرداند . ) اگر غیب می‌دانستم ، قطعاً منافع فراوانی نصیب خود می‌کردم ( چرا که با اسباب آن آشنا بودم ) و اصلاً شرّ و بلا به من نمی‌رسد ( چرا که از موجبات آن آگاه بودم . حال که از اسباب خیرات و برکات و از موجبات آفات و مضرّات بی‌خبرم ، چگونه از وقوع قیامت آگاه خواهم بود ؟ ) . من کسی جز بیم‌دهنده و مژده‌دهنده مؤمنان ( به عذاب و ثواب یزدان ) نمی‌باشم .‏

‏توضیحات : ‏
‏« لاَسْتَکْثَرْتُ » : حتماً افزون‌طلبی می‌کردم . خیلی فراهم می‌آوردم .‏

سوره أعراف آیه 189
‏متن آیه : ‏
‏ هُوَ الَّذِی خَلَقَکُم مِّن نَّفْسٍ وَاحِدَةٍ وَجَعَلَ مِنْهَا زَوْجَهَا لِیَسْکُنَ إِلَیْهَا فَلَمَّا تَغَشَّاهَا حَمَلَتْ حَمْلاً خَفِیفاً فَمَرَّتْ بِهِ فَلَمَّا أَثْقَلَت دَّعَوَا اللّهَ رَبَّهُمَا لَئِنْ آتَیْتَنَا صَالِحاً لَّنَکُونَنَّ مِنَ الشَّاکِرِینَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏او آن کسی است که شما را از یک جنس آفرید ، و همسران شما را از جنس شما ساخت تا شوهران در کنار همسران بیاسایند . ولی ( بسیار اتّفاق می‌افتد که ) هنگامی که شوهران با همسران آمیزش جنسی می‌کنند ، همسران بار سبکی ( به نام جنین ) برمی‌دارند و به آسانی با آن روزگار را بسر می‌برند . امّا هنگامی که بار آنان سنگین می‌شود ، شوهران و همسران خدای خود را فریاد می‌دارند و می‌گویند : اگر فرزند سالم و شایسته‌ای به ما عطاء فرمائی از زمره سپاسگزاران خواهیم بود .‏

‏توضیحات : ‏
‏« نَفْسٍ واحِدَةٍ » : مراد نسل و نوع انسانها است ( نگا : روم / 21 ) به عبارت دیگر ، در اینجا واحد نوعی موردنظر است‌ ؛ نه واحد شخصی . « تَغَشّاها » : با او همبستر شد . « مَرَّتْ بِهِ » : او را برد . مراد این است که وجود آن سنگینی نکرد و در انجام کارها وقفه‌ای ایجاد ننمود . « أَثْقَلَتْ » : به سبب بزرگ شدن جنین ، سنگین شد . « صَالِحاً » : شایسته . مراد فرزندی است که شایسته زندگی بوده و سالم و تندرست باشد .‏

سوره أعراف آیه 190
‏متن آیه : ‏
‏ فَلَمَّا آتَاهُمَا صَالِحاً جَعَلاَ لَهُ شُرَکَاء فِیمَا آتَاهُمَا فَتَعَالَى اللّهُ عَمَّا یُشْرِکُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏امّا وقتی که خداوند فرزند سالم و شایسته‌ای بدانان داد ، در دادن آن ، چیزهائی ( از قبیل : قبور اولیاء و صلحاء ، و اشخاص و اصنام ) را انباز خدا می‌سازند ، و خدا بس بالاتر از آن است که همسان انبازهای ایشان شود .‏

‏توضیحات : ‏
‏« فِیمَا » : در اعطاء . واژه ( ما ) می‌تواند مصدری و به معنی : دادن ، و یا این که موصول و به معنی : خداداد باشد . « عَمَّا » : از کاری که . از چیز یا چیزهائی که . واژه ( ما ) مصدری یا موصول است .‏

سوره أعراف آیه 191
‏متن آیه : ‏
‏ أَیُشْرِکُونَ مَا لاَ یَخْلُقُ شَیْئاً وَهُمْ یُخْلَقُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آیا چیزهائی را انباز خدا می‌سازند که نمی‌توانند چیزی را بیافرینند و بلکه خودشان هم آفریده می‌شوند ؟‏

‏توضیحات : ‏
‏« لا یَخْلُقُ . . . یُخْلَقُونَ » : ذکر فعل نخست به صورت مفرد ، به خاطر رعایت لفظ ( ما ) و ذکر فعل دوم به صورت جمع ، به خاطر رعایت معنی آن است .‏

سوره أعراف آیه 192
‏متن آیه : ‏
‏ وَلاَ یَسْتَطِیعُونَ لَهُمْ نَصْراً وَلاَ أَنفُسَهُمْ یَنصُرُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏انبازهای آنان نه می‌توانند ایشان را یاری دهند و نه می‌توانند خویشتن را کمک نمایند .‏

‏توضیحات : ‏
‏. . .‏

سوره أعراف آیه 193
‏متن آیه : ‏
‏ وَإِن تَدْعُوهُمْ إِلَى الْهُدَى لاَ یَتَّبِعُوکُمْ سَوَاء عَلَیْکُمْ أَدَعَوْتُمُوهُمْ أَمْ أَنتُمْ صَامِتُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( ای بت‌پرستان ! ) شما اگر انبازهای خود را به فریاد خوانید تا شما را هدایت کنند ، پاسخ شما را نمی‌توانند بدهند و خواسته شما را برآورده کنند . برای شما یکسان است ، خواه آنها را به فریاد خوانید ، و خواه خاموش باشید ( و آنها را به یاری نطلبید . در هر دو صورت تکانی و کمکی از آنها نمی‌بینید ) .‏

‏توضیحات : ‏
‏« إِن تَدْعُوهُمْ إِلَی الْهُدَیا لا یَتَّبِعُوکُمْ » : اگر شما از آنها تقاضای هدایت کنید ، تقاضای شما برآورده نمی‌شود . اگر شما بخواهید آنها را هدایت کنید ، از شما پیروی نمی‌کنند . « صَامِتُونَ » : جمع صامت به معنی خاموش .‏

سوره أعراف آیه 194
‏متن آیه : ‏
‏ إِنَّ الَّذِینَ تَدْعُونَ مِن دُونِ اللّهِ عِبَادٌ أَمْثَالُکُمْ فَادْعُوهُمْ فَلْیَسْتَجِیبُواْ لَکُمْ إِن کُنتُمْ صَادِقِینَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏بتهائی را که بجز خدا فریاد می‌دارید و می‌پرستید ، بندگانی همچون خود شما هستند ( و کاری از آنان ساخته نیست و نمی‌توانند فریادرس شما باشند ) . آنان را به فریاد خوانید و ( از ایشان استمداد جوئید ) اگر راست می‌گوئید ( که کاری از ایشان ساخته است ) باید که به شما پاسخ دهند ( و نیاز شما را برآورده کنند ) .‏

‏توضیحات : ‏
‏« إِنَّ الّذِینَ تَدْعُونَ » : کسانی را که به کمک می‌طلبید و به فریاد می‌خوانید . بتهائی را که فریاد می‌دارید و می‌پرستید . « تَدْعُونَ » : صدا می‌زنید و به فریاد می‌خوانید . می‌پرستید . « عِبَادٌ » : مراد کسانی است که ندا می‌گردند و به کمک خوانده می‌شوند . یا مراد اصنام جمادی است که بنا به عقیده بت‌پرستان واژه‌های خاصّ ذوی‌العقول ، یعنی ( الَّذِینَ ) و ( عِبَادٌ ) برای آنها به کار رفته است ، و به حکم تکوین فرمانبردار خدایند .‏

سوره أعراف آیه 195
‏متن آیه : ‏
‏ أَلَهُمْ أَرْجُلٌ یَمْشُونَ بِهَا أَمْ لَهُمْ أَیْدٍ یَبْطِشُونَ بِهَا أَمْ لَهُمْ أَعْیُنٌ یُبْصِرُونَ بِهَا أَمْ لَهُمْ آذَانٌ یَسْمَعُونَ بِهَا قُلِ ادْعُواْ شُرَکَاءکُمْ ثُمَّ کِیدُونِ فَلاَ تُنظِرُونِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آیا این بتها دارای پاهائی هستند که با آنها راه بروند ؟ یا دارای دستهائی هستند که با آنها چیزی را برگیرند ( و دفع بلا از شما و خویشتن کنند ؟ ) یا چشمهائی دارند که با آنها ببینند ؟ یا گوشهائی دارند که با آنها بشنوند ؟ ( پس آنها نه تنها با شما برابر نیستند ، بلکه از شما هم کمتر و ناتوانترند . در این صورت چگونه آنها را انباز خدا می‌کنید و آنها را می‌پرستید ؟ ) . بگو : این بتهائی را که شریک خدا می‌دانید فراخوانید و سپس شما و آنها همراه یکدیگر درباره من نیرنگ و چاره‌جوئی کنید و اصلاً مرا مهلت ندهید ( و اگر می‌توانید غضبم کنید و نابودم گردانید . امّا بدانید که اینها موجودات غیر مؤثّری هستند و کمترین تأثیری در وضع من و شما ندارند ) .‏

‏توضیحات : ‏
‏« یَبْطِشُونَ بِهَا » : آنچه بخواهند با آنها برمی‌دارند . با آنها دفع بلا می‌کنند . « کِیدُونِ » : برای نابودیم نقشه بکشید و مکر و کید کنید . چاره مرا بسازید . « لا تُنظِرُونِ » : مرا فرصت ندهید .‏

سوره أعراف آیه 196
‏متن آیه : ‏
‏ إِنَّ وَلِیِّیَ اللّهُ الَّذِی نَزَّلَ الْکِتَابَ وَهُوَ یَتَوَلَّى الصَّالِحِینَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏بیگمان سرپرست من خدائی است که این کتاب ( قرآن را بر من ) نازل کرده است ، و او است که بندگان شایسته را یاری و سرپرستی می‌کند .‏

‏توضیحات : ‏
‏« یَتَوَلَّیا » : سرپرستی می‌کند . یاری می‌دهد .‏

سوره أعراف آیه 197
‏متن آیه : ‏
‏ وَالَّذِینَ تَدْعُونَ مِن دُونِهِ لاَ یَسْتَطِیعُونَ نَصْرَکُمْ وَلا أَنفُسَهُمْ یَنْصُرُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏چیزهائی را که شما بجز خدا فریاد می‌دارید و می‌پرستید ، نه می‌توانند شما را یاری دهند و نه می‌توانند خویشتن را کمک کنند .‏

‏توضیحات : ‏
‏. . .‏

سوره أعراف آیه 198
‏متن آیه : ‏
‏ وَإِن تَدْعُوهُمْ إِلَى الْهُدَى لاَ یَسْمَعُواْ وَتَرَاهُمْ یَنظُرُونَ إِلَیْکَ وَهُمْ لاَ یُبْصِرُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و اگر از آنها رهنمود بخواهید ، درخواست شما را نمی‌شنوند ( چه رسد به این که شما را ارشاد و راهنمائی کنند . و به ظاهر پیکره ) آنها را می‌بینید که ( انگار با چشمان خود ) به شما می‌نگرند ، ولیکن چیزی را نمی‌بینند .‏

‏توضیحات : ‏
‏« وَ إِن تَدْعُوهُمْ . . . » : ( نگا : اعراف . 193 ) .‏

سوره أعراف آیه 199
‏متن آیه : ‏
‏ خُذِ الْعَفْوَ وَأْمُرْ بِالْعُرْفِ وَأَعْرِضْ عَنِ الْجَاهِلِینَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏گذشت داشته باش و آسانگیری کن و به کار نیک دستور بده و از نادانان چشم‌پوشی کن .‏

‏توضیحات : ‏
‏« الْعَفْوَ » : گذشت . چیزی که آسان و ساده بوده و برای مردم میسّر باشد . « الْعُرْفِ » : رفتار و کردار شایسته و پسندیده . « أَعرِضْ » : صرف نظر کن . چشم‌پوشی کن .‏

سوره أعراف آیه 200
‏متن آیه : ‏
‏ وَإِمَّا یَنزَغَنَّکَ مِنَ الشَّیْطَانِ نَزْغٌ فَاسْتَعِذْ بِاللّهِ إِنَّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و اگر وسوسه‌ای از شیطان به تو رسید ( و خواست تو را از مسیر منحرف و از هدف باز دارد ) به خدا پناه ببر ( و خویشتن را بدو بسپار ) . او شنوای دانا است ( و همه‌چیز را می‌شنود و همه‌چیز را می‌داند و هرچه زودتر به فریادت می‌رسد ) .‏

‏توضیحات : ‏
‏« یَنزَغَنَّکَ » : تو را وسوسه کند . « إِسْتَعِذْ » : پناه ببر .‏

سوره أعراف آیه 201
‏متن آیه : ‏
‏ إِنَّ الَّذِینَ اتَّقَواْ إِذَا مَسَّهُمْ طَائِفٌ مِّنَ الشَّیْطَانِ تَذَکَّرُواْ فَإِذَا هُم مُّبْصِرُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏پرهیزگاران هنگامی که گرفتار وسوسه‌ای از شیطان می‌شوند به یاد ( عداوت و نیرنگ شیطان ، و عقاب و ثواب یزدان ) می‌افتند ، و ( در پرتو یاد خدا و به خاطر آوردن دشمنانگی اهریمن ) بینا می‌گردند ( و آگاه می‌شوند که اشتباه کرده‌اند و از راه حق منحرف شده‌اند ، و لذا شتابان به سوی حق برمی‌گردند ) .‏

‏توضیحات : ‏
‏« طَآئِفٌ » : خیال بد . وسوسه .‏

سوره أعراف آیه 202
‏متن آیه : ‏
‏ وَإِخْوَانُهُمْ یَمُدُّونَهُمْ فِی الْغَیِّ ثُمَّ لاَ یُقْصِرُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و امّا شیاطین ، برادران ( اهریمن صفت ) خود ( یعنی کافران و منافقان را وسوسه می‌کنند و ) در گمراهی کمک و یاریشان می‌دهند تا بدانجا که دیگر ( از گناه باز نمی‌ایستند و از هیچ جنایتی ) کوتاهی نمی‌کنند .‏

‏توضیحات : ‏
‏« إِخْوَانُهُمْ » : اخوان شیاطین که منافقان و کافرانند . « یَمُدُّونَهُمْ » : شیاطین ناپرهیزگاران را با تشویق بر گناه و سبک جلوه‌دادن آن مدد می‌دهند ، و ناپرهیزگاران هم با پیروی و فرمانبرداری از شیاطین ، آنها را کمک و یاری می‌نمایند .‏

سوره أعراف آیه 203
‏متن آیه : ‏
‏ وَإِذَا لَمْ تَأْتِهِم بِآیَةٍ قَالُواْ لَوْلاَ اجْتَبَیْتَهَا قُلْ إِنَّمَا أَتَّبِعُ مَا یِوحَى إِلَیَّ مِن رَّبِّی هَذَا بَصَآئِرُ مِن رَّبِّکُمْ وَهُدًى وَرَحْمَةٌ لِّقَوْمٍ یُؤْمِنُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏هنگامی که ( در نزول وحی تأخیر می‌افتد و ) آیه‌ای برای آنان نمی‌آوری ، می‌گویند : چرا آن را بر نمی‌گزینی و از پیش خود نمی‌سازی‌ ؟ ! بگو : من تنها از قرآنی پیروی می‌کنم که به من وحی می‌شود . این قرآن بینش و هدایت و رحمت پروردگارتان است برای کسانی که مؤمن باشند ( چرا که ایشان برابر قوانین آن عمل می‌کنند ) .‏

‏توضیحات : ‏
‏« إِجْتَبَیْتَهَا » : آن را برمی‌گزیدی و از پیش خود می‌ساختی و ارائه می‌دادی . « بَصائِرُ » : جمع بصیرت ، به معنی بینش درون .‏

سوره أعراف آیه 204
‏متن آیه : ‏
‏ وَإِذَا قُرِئَ الْقُرْآنُ فَاسْتَمِعُواْ لَهُ وَأَنصِتُواْ لَعَلَّکُمْ تُرْحَمُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏هنگامی که قرآن خوانده می‌شود ، گوش فرا دهید و خاموش باشید تا مشمول رحمت خدا شوید .‏

‏توضیحات : ‏
‏« أَنصِتُوا » : خاموش باشید .‏

سوره أعراف آیه 205
‏متن آیه : ‏
‏ وَاذْکُر رَّبَّکَ فِی نَفْسِکَ تَضَرُّعاً وَخِیفَةً وَدُونَ الْجَهْرِ مِنَ الْقَوْلِ بِالْغُدُوِّ وَالآصَالِ وَلاَ تَکُن مِّنَ الْغَافِلِینَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏پروردگارت را در دل خود ، با فروتنی ( در برابر خدا ) و هراس ( از او ) و آهسته و آرام ، صبحگاهان و شامگاهان یاد کن ، و از زمره غافلان مباش .‏

‏توضیحات : ‏
‏« تَضَرُّعاً وَ خِیفَةً » : فروتنانه و بیمناکانه . با فروتنی و هراس . این دو واژه حال بوده و به معنی ( مُتَضَرُّعاً وَ خائِفاً ) است ، و یا این که مضافی در تقدیر است و در اصل چنین است : ( ذا تَضَرُّعٍ وَ خِیفَةٍ ) . « دُونَ الْجَهْرِ مِنَ الْقَوْلِ » : مراد این است که اگر خدای را همراه دل با زبان هم یاد کردی ، آهسته‌تر از بلندکردن صدا و بالاتر از سرّ نهان ، یعنی تنها گرداندن زبان باشد ( نگا : اسراء / 110 ) . « الْغُدُوِّ » : صبحگاهان . فاصله طلوع فجر و طلوع خورشید . « الآصالِ » : جمع أَصیل : شامگاهان . فاصله عصر و مغرب .‏

سوره أعراف آیه 206
‏متن آیه : ‏
‏ إِنَّ الَّذِینَ عِندَ رَبِّکَ لاَ یَسْتَکْبِرُونَ عَنْ عِبَادَتِهِ وَیُسَبِّحُونَهُ وَلَهُ یَسْجُدُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏بیگمان کسانی که مقرّبان ( درگاه ) پروردگار تو هستند ، خویشتن را بزرگتر از آن نمی‌دانند که به پرستش خدا بپردازند ، و بلکه به تسبیح و تقدیس او مشغولند و در برابر او کرنش و سجده می‌برند .‏

‏توضیحات : ‏
‏« إِنَّ الَّذِینَ عِندَ رَبِّکَ » : کسانی که در پیش پروردگار تو دارای مقام و منزلت هستند . مراد فرشتگان مقرّب است . « عِندَ رَبِّکَ‌ » : نزد پروردگارت . مراد قرب مکانی نیست ، بلکه مقصود قرب مقامی است .‏