تفسیر قرآن

تفسیر و معانی قرآن

تفسیر قرآن

تفسیر و معانی قرآن

سورۀ حاقه

سورۀ حاقه

مکی است؛ ترتیب آن 69؛ شمار آیات آن 52

بِسۡمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحۡمَٰنِ ٱلرَّحِیمِ

﴿ٱلۡحَآقَّةُ ١.

حاقّه، عبارت از قیامت است که در آن حقّ و باطل ثابت می‌شود، وعده و وعید با پاداش و جزا تحقّق می‌یابد.

﴿مَا ٱلۡحَآقَّةُ ٢.

قیامت که وقوع آن حقّ است دارای چه صفات، هولناکی‌ها، خطر‌ها و احوالی است. استفهام در آیه برای بزرگی، و ابهام برای تعظیم به کار رفته است.

﴿وَمَآ أَدۡرَىٰکَ مَا ٱلۡحَآقَّةُ ٣.

ای پیامبر! به حقیقت قیامت چه دانایی داری؛‌ یعنی قیامت بالاتر از توصیف و بزرگتر از تصوّر است، خبری هول‌انگیزی دارد و حادثه‌ای عظیم است.

﴿کَذَّبَتۡ ثَمُودُ وَعَادُۢ بِٱلۡقَارِعَةِ ٤.

قبیلۀ ثمود یعنی قوم صالح علیه السلام و قبیلۀ عاد یعنی قوم هود علیه السلام به قیامت که دل‌ها را با وحشتش می‌کوبد تکذیب کردند. ای پیامبر! این اقوام پیش از قوم تو به تکذیب پرداختند. بنابراین تو هم مانند پیامبران پیشین که صبر نمودند صبر و استقامت پیشه کن.

﴿فَأَمَّا ثَمُودُ فَأُهۡلِکُواْ بِٱلطَّاغِیَةِ ٥.

در نتیجه خداوند سبحان قبیلۀ ثمود را با آوازی هلاکت ساخت که دل‌های آنان را کشید، ارواح‌شان را تباه نمود و با شدّت خود جایگاه‌های آنان را نابود نمود.

﴿وَأَمَّا عَادٞ فَأُهۡلِکُواْ بِرِیحٖ صَرۡصَرٍ عَاتِیَةٖ ٦.

امّا قبیلۀ عاد را با باد سخت و نیرومندی هلاکت ساخت که آواز هولناک و سرعت دهشت‌آور داشت و همه چیز‌ها را به فرمان خدا نابود کرد.

﴿سَخَّرَهَا عَلَیۡهِمۡ سَبۡعَ لَیَالٖ وَثَمَٰنِیَةَ أَیَّامٍ حُسُومٗاۖ فَتَرَى ٱلۡقَوۡمَ فِیهَا صَرۡعَىٰ کَأَنَّهُمۡ أَعۡجَازُ نَخۡلٍ خَاوِیَةٖ ٧.

پروردگار بزرگ، باد را هفت شب و هشت روز پی‌درپی، بدون سستی و انقطاع بر آنان مسلّط ساخت و در نتیجه به هلاکت رسیدند؛ طوری که جسد‌های آنان بعد از مردن مانند تنه‌های درخت بریدۀ افتاده بر روی زمین نمایان بود.

﴿فَهَلۡ تَرَىٰ لَهُم مِّنۢ بَاقِیَةٖ ٨.

آیا بعد از هلاکت آنان اثری باقی مانده که دیده شود، یا بعد از نابودی آنان زنده‌جانی را مشاهده می‌کنی. بلکه همه نابود شدند و هیچ‌کس از آنان باقی نماند.

﴿وَجَآءَ فِرۡعَوۡنُ وَمَن قَبۡلَهُۥ وَٱلۡمُؤۡتَفِکَٰتُ بِٱلۡخَاطِئَةِ ٩.

فرعون و امّت‌های تکذیب کنندۀ پیش از او از جمله قوم لوط با اعمال زشت و گناهان بسیار ناپسندی چون کفر به خداوند متعال،‌ خطا‌ها و گناهان آمدند.

﴿فَعَصَوۡاْ رَسُولَ رَبِّهِمۡ فَأَخَذَهُمۡ أَخۡذَةٗ رَّابِیَةً ١٠.

هر یک از این امّت‌ها به نافرمانی و تکذیب پیامبران خویش پرداختند و اذیت‌شان کردند. در نهایت خداوند عزوجل آنان را به قوّت و شدّت گرفت و با عقوبت سختی مجازات کرد.

﴿إِنَّا لَمَّا طَغَا ٱلۡمَآءُ حَمَلۡنَٰکُمۡ فِی ٱلۡجَارِیَةِ ١١.

وقتی در دورۀ (نوح  علیه السلام ) طوفان زیاد شد و از حد گذشت پدران شما را با نوح علیه السلام در کشتی حمل نمودیم و از غرق‌شدن نجات دادیم.

﴿لِنَجۡعَلَهَا لَکُمۡ تَذۡکِرَةٗ وَتَعِیَهَآ أُذُنٞ وَٰعِیَةٞ ١٢.

تا این واقعه که نمایانگر هلاکت کافران و نجات مسلمانان بود پند و نصیحتی باشد و آن را گوش‌هایی که شنوا و پندپذیر اند و در شنیده‌ها تعقّل می‌نمایند به حفاظه سپارند.

﴿فَإِذَا نُفِخَ فِی ٱلصُّورِ نَفۡخَةٞ وَٰحِدَةٞ ١٣.

آنگاه که فرشته در صور (شاخ) برای بار نخست بدمد،‌ با یک دمیدنش همه زندگان بمیرند،‌ همه عالم فنا شود و به سببش زمین و آسمان تغییر یابد.

﴿وَحُمِلَتِ ٱلۡأَرۡضُ وَٱلۡجِبَالُ فَدُکَّتَا دَکَّةٗ وَٰحِدَةٗ ١٤.

در آن وقت زمین و کوه‌ها از جای برکنده و بالا برده می‌شوند،‌ به جنبش درمی‌آیند، به سختی تکان می‌خورند و با یک تکان شدید و هولناک چون غباری در هوا پراکنده می‌شوند.

﴿فَیَوۡمَئِذٖ وَقَعَتِ ٱلۡوَاقِعَةُ ١٥.

در آن روز که قیامت برپا شود، لحظه‌ای است که بزرگ‌ترین حادثه پدید آمده و آن را انسان در عالم کون می‌شناسد.

﴿وَٱنشَقَّتِ ٱلسَّمَآءُ فَهِیَ یَوۡمَئِذٖ وَاهِیَةٞ ١٦.

آسمان شکافته می‌شود و انشقاق می‌یابد و بعد از استحکام و سختی،‌ نرم و ملایم می‌شود و متانت و استحکامش را از دست می‌دهد.

﴿وَٱلۡمَلَکُ عَلَىٰٓ أَرۡجَآئِهَاۚ وَیَحۡمِلُ عَرۡشَ رَبِّکَ فَوۡقَهُمۡ یَوۡمَئِذٖ ثَمَٰنِیَةٞ ١٧.

فرشتگان در اطراف و گوشه‌های آسمان ایستاده‌اند و عرش پروردگارت را هشت تن از فرشتگان بزرگ بر‌می‌دارند؛‌ همان فرشتگانی که نیرومندی‌شان را جز خداوند دانا کسی نمی‌داند.

﴿یَوۡمَئِذٖ تُعۡرَضُونَ لَا تَخۡفَىٰ مِنکُمۡ خَافِیَةٞ ١٨.

در آن هنگام برای حساب و دریافت پاداش و جزا،‌ به پیشگاه خداوند عزوجل عرضه می‌شوید. هیچ چیزی از اعمال‌تان بر الله تعالی پوشیده نیست،‌ او به راز‌ها دانا و به محتوای ضمیر‌ها آگاه است.

﴿فَأَمَّا مَنۡ أُوتِیَ کِتَٰبَهُۥ بِیَمِینِهِۦ فَیَقُولُ هَآؤُمُ ٱقۡرَءُواْ کِتَٰبِیَهۡ ١٩.

امّا کسی که خداوند عزوجل نامۀ اعمالش را به خاطر ایمان و یقینش به دست راست وی بدهد، ‌این را مایۀ خورسندی و روشنی چشم او را فراهم می‌سازد و با سرور و شادمانی می‌گوید: بگیرید نامه‌ام را مطالعه کنید و من به حساب اعمالم یقین داشتم. از این‌رو اعمال نیکی را انجام دادم تا خداوند عزوجل به من جزای نیکو دهد.

﴿إِنِّی ظَنَنتُ أَنِّی مُلَٰقٍ حِسَابِیَهۡ ٢٠.

من به لقای پروردگار خود در روز حساب ایمان آوردم و به زنده‌شدن بعد از مرگ یقین داشتم. بنابراین برای عرضه‌شدن به محضر اوتعالی آمادگی و توشه گرفتم.

﴿فَهُوَ فِی عِیشَةٖ رَّاضِیَةٖ ٢١.

اکنون او در زندگی گوارا و حیات رضایت‌بخش، با شادمانی نفس و خورسندی،‌ در نعمت‌های جاودان و مقام با کرامتی قرار دارد.

﴿فِی جَنَّةٍ عَالِیَةٖ ٢٢.

در بهشت بلند مرتبه‌ای مسرور و شادمان،‌ در روح و ریحان،‌ با کرامت و رضوان در جوار خداوند رحمن قرار دارد که در آن همه چیز‌هایی که انسان اشتها داشته باشد موجود است.

﴿قُطُوفُهَا دَانِیَةٞ ٢٣.

در بهشتی که میوه‌هایش نزدیک و شاخه‌های درختانش نرم و آویزان است، چنان‌که به آسانی و سهولت به اهل بهشت می‌رسد.

﴿کُلُواْ وَٱشۡرَبُواْ هَنِیٓ‍َٔۢا بِمَآ أَسۡلَفۡتُمۡ فِی ٱلۡأَیَّامِ ٱلۡخَالِیَةِ ٢٤.

از نعمت‌های بهشت بدون امتنان و آزار،‌ کدورت و دل‌گرفتگی،‌ با امن و سلامتی،‌ در نیکو‌ترین مقام، بهترین اکرام و بزرگ‌ترین انعام بخورید و بیاشامید. این جزای اعمال نیک شماست که در دنیا انجام داده‌اید.

﴿وَأَمَّا مَنۡ أُوتِیَ کِتَٰبَهُۥ بِشِمَالِهِۦ فَیَقُولُ یَٰلَیۡتَنِی لَمۡ أُوتَ کِتَٰبِیَهۡ ٢٥.

امّا کسی که به خاطر اعمال بد و افعال زشتش،‌ نامۀ اعمال وی به دست چپش داده شود، با تحسّر و تأسّف آواز می‌دهد: ای کاش نامه‌ام به من داده نمی‌شد؛ از آن‌رو که حساب بدی در پیش دارد.

﴿وَلَمۡ أَدۡرِ مَا حِسَابِیَهۡ ٢٦.

ای کاش به جزای اعمالم که در این نامه است نمی‌دانستم؛‌ زیرا عذاب دردآور و جزای سختی است که به اعمال آنان مترتّب شده است.

﴿یَٰلَیۡتَهَا کَانَتِ ٱلۡقَاضِیَةَ ٢٧.

ای کاش مرگی که آن را چشیده‌ام نهایت سرنوشتم می‌بود،‌ از قبرم زنده نمی‌شدم و در میدان محشر ایستاده نمی‌شدم.

﴿مَآ أَغۡنَىٰ عَنِّی مَالِیَهۡۜ ٢٨.

ثروتی که جمع آورده بودم و اموالی را که ذخیره نموده بودم به من فایده نرساند، هرچند آن‌ها را ذخیره و محافظت کردم امّا مرا رها کرد.

﴿هَلَکَ عَنِّی سُلۡطَٰنِیَهۡ ٢٩.

حجّتم نابود شد و امروز حجّتی برای ارائه نمودن ندارم. جاه و سلطه‌ام با لشکر و همکارانم ناپدید شدند و برادرانم مرا به حالم وا‌گذاشتند.

﴿خُذُوهُ فَغُلُّوهُ ٣٠.

خداوند جبّار برای موظفان دوزخ می‌گوید: این مجرم ستیزه‌جو و بد‌کار هلاک‌شده را بگیرید، دست‌هایش را به گردنش ببندید و او را با خواری و شکست در دوزخ اندازید.

﴿ثُمَّ ٱلۡجَحِیمَ صَلُّوهُ ٣١.

بعد از آن او را در آتش داخل کنید تا به گرمی‌اش وصل شود، از درد‌هایش بچشد، اندازه‌اش را سنجش نماید و زنجیر‌هایش را معاینه کند.

﴿ثُمَّ فِی سِلۡسِلَةٖ ذَرۡعُهَا سَبۡعُونَ ذِرَاعٗا فَٱسۡلُکُوهُ ٣٢.

بعد از آن زنجیر آهنینی را در بدنش داخل سازید که طول آن هفتاد گز است؛ طوری که از دهنش داخل شود و از دبرش بیرون شود و این نهایت عذاب و مجازات است.

﴿إِنَّهُۥ کَانَ لَا یُؤۡمِنُ بِٱللَّهِ ٱلۡعَظِیمِ ٣٣.

هر آینه او به الوهیت خداوند بزرگ تصدیق نمی‌کرد،‌ به بندگی‌اش یقین نداشت و به یگانگی وی اعتراف نمی‌نمود؛ در حالی که الله عزوجل سزاوار عبادت و ذات و صفات بزرگ دارد.

﴿وَلَا یَحُضُّ عَلَىٰ طَعَامِ ٱلۡمِسۡکِینِ ٣٤.

همچنان دیگران را نیز به دادن طعام به مسکینان و نیازمندان تشویق نمی‌کرد؛ یعنی هم خود بخیل بود و هم مردم را به بخل امر می‌نمود.

﴿فَلَیۡسَ لَهُ ٱلۡیَوۡمَ هَٰهُنَا حَمِیمٞ ٣٥.

در روز قیامت خویشاوندی ندارد تا به او فایده رساند،‌ دوستانی نیست که شفاعتش کنند و یاوری ندارد که از او دفاع کند.

﴿وَلَا طَعَامٌ إِلَّا مِنۡ غِسۡلِینٖ ٣٦.

طعامی برای او وجود ندارد،‌ مگر اینکه از زرد‌آب اهل دوزخ،‌ چرک‌های بدن بد‌کاران و بد‌بویی کافران استفاده نماید.

﴿لَّا یَأۡکُلُهُۥٓ إِلَّا ٱلۡخَٰطِ‍ُٔونَ ٣٧.

این طعام را هیچ کسی نمی‌خورد، مگر آنکه بر گناهان اصرار ورزیده،‌ از جرم‌ها توبه نکرده و به اسلام کافر شده باشد.

﴿فَلَآ أُقۡسِمُ بِمَا تُبۡصِرُونَ ٣٨.

به چیز‌هایی که در محدودۀ دید شما قرار دارد و به مخلوقاتی که مشاهده می‌کنید سوگند یاد می‌کنم.

﴿وَمَا لَا تُبۡصِرُونَ ٣٩.

و نیز به چیزهای نادیده از جملۀ کائنات و به سایر موجوداتی که از حیطۀ دید شما بیرون‌اند سوگند یاد می‌کنم.

﴿إِنَّهُۥ لَقَوۡلُ رَسُولٖ کَرِیمٖ ٤٠.

به راستی که قرآن عظیم را پیامبر بزرگواری می‌خواند که دارای سخنان راستین،‌ کردار نیکو و فضایل بزرگی است.

﴿وَمَا هُوَ بِقَوۡلِ شَاعِرٖۚ قَلِیلٗا مَّا تُؤۡمِنُونَ ٤١.

قرآن کریم طوری که شما می‌پندارید سخن کدام شاعر نیست. بسیار اندک به حق تصدیق می‌کنید، چه قدر ایمان‌تان اندک و کفر شما زیاد است.

﴿وَلَا بِقَوۡلِ کَاهِنٖۚ قَلِیلٗا مَّا تَذَکَّرُونَ ٤٢.

قرآن کریم سخن مُسَجّع هیچ کاهنی نمی‌باشد، بلکه کلام پروردگار است. شما کم می‌اندیشید و تفکّر و اندیشۀتان دربارۀ فرق میان قرآن و کلام کاهنان بسیار اندک است.

﴿تَنزِیلٞ مِّن رَّبِّ ٱلۡعَٰلَمِینَ ٤٣.

قرآن کریم کلام پروردگار جهانیان است،‌ آن را جبرئیل امین بر قلب پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرود آورده تا از بیم‌دهندگان باشد.

﴿وَلَوۡ تَقَوَّلَ عَلَیۡنَا بَعۡضَ ٱلۡأَقَاوِیلِ ٤٤.

اگر محمّد صلی الله علیه و آله و سلم چیزی را بر ما ادّعا نماید که ما نگفته باشیم و سخنی را به ما نسبت دهد که بدان تکلم نکرده باشیم، حال آنکه این کار از وی بسیار بعید است و این یک فرضیه و امر ذهنی است.

﴿لَأَخَذۡنَا مِنۡهُ بِٱلۡیَمِینِ ٤٥.

اگر محمّد صلی الله علیه و آله و سلم بر ما سخنی را از خود بسازد از او انتقام می‌گیریم و از جانب راستش مؤاخذه‌اش می‌کنیم. آری! این وعیدی شدید و ترساندن از عذاب دشواری است؛ هر‌چند چنین کاری بسیار دور است.

﴿ثُمَّ لَقَطَعۡنَا مِنۡهُ ٱلۡوَتِینَ ٤٦.

بعد از آن شاه‌رگ دلش را که مصدر حفظ و حیات است قطع می‌کنیم و دیگر زندگی کرده نمی‌تواند. آری! زندگی و مرگ به دست خداست.

﴿فَمَا مِنکُم مِّنۡ أَحَدٍ عَنۡهُ حَٰجِزِینَ ٤٧.

آنگاه هیچ کسی نمی‌تواند عذاب ما را از او مانع شود و او را از ما باز دارد؛ زیرا میان بنده و خداوند عزوجل کسی از مخلوقاتش در‌آمده نمی‌تواند.

﴿وَإِنَّهُۥ لَتَذۡکِرَةٞ لِّلۡمُتَّقِینَ ٤٨.

هر آینه قرآن کریم پند و موعظۀ بزرگی است. البته برای کسانی که تقوا داشته باشند،‌ از حق‌تعالی بترسند، اوامرش را به جا آورند و از نواهی‌اش اجتناب نمایند.

﴿وَإِنَّا لَنَعۡلَمُ أَنَّ مِنکُم مُّکَذِّبِینَ ٤٩.

یقیناً ما می‌دانیم که کسانی از شما بعد از روشنی بیان قرآن کریم، ظهور برهان و بزرگی سلطه‌اش بدان تکذیب می‌کنند.

﴿وَإِنَّهُۥ لَحَسۡرَةٌ عَلَى ٱلۡکَٰفِرِینَ ٥٠.

بدون شک تکذیب به قرآن کریم ندامتی برای کافران و عبادت‌گران بت‌هاست، آنگاه که خود در آتش دوزخ داخل شوند و مؤمنان را در بهشت جاودان ببینند.

﴿وَإِنَّهُۥ لَحَقُّ ٱلۡیَقِینِ ٥١.

هر آینه قرآن کریم حقّ و ثابت است،‌ یقینی است که در آن شکّی وجود ندارد، به حقّانیت فرود آمده و با راستی بر محمّد صلی الله علیه و آله و سلم وحی فرستاده شده است.

﴿فَسَبِّحۡ بِٱسۡمِ رَبِّکَ ٱلۡعَظِیمِ ٥٢.

پس الله عزوجل را از آنچه سزاوار او نیست منزّه بدان. آنچه دشمنانش به او نسبت می‌دهند، یا به کتاب و پیامبرش تکذیب می‌کنند از عظمتش نمی‌کاهد؛ زیرا اوتعالی در ذات، نام‌ها، صفات و افعالش بزرگ است. بنابراین تسبیح‌، نفی نقایص است و تعظیم، اثبات کمال.


سوره حاقه

سوره حاقه

Ayah: 1

ٱلۡحَآقَّةُ

[روزِ] واقع‌شدنیِ [رستاخیز]

 

Ayah: 2

مَا ٱلۡحَآقَّةُ

آن واقع‌شدنی چیست؟

 

Ayah: 3

وَمَآ أَدۡرَىٰکَ مَا ٱلۡحَآقَّةُ

و تو چه دانی آن واقع‌شدنی چیست [و چگونه است]؟

 

Ayah: 4

کَذَّبَتۡ ثَمُودُ وَعَادُۢ بِٱلۡقَارِعَةِ

[قوم] ثمود و [قوم] عاد، [قیامتِ] درهم‌کوبنده را تکذیب کردند.

 

Ayah: 5

فَأَمَّا ثَمُودُ فَأُهۡلِکُواْ بِٱلطَّاغِیَةِ

و اما [قوم] ثمود، به بانگِ سهمگین هلاک شدند.

 

Ayah: 6

وَأَمَّا عَادٞ فَأُهۡلِکُواْ بِرِیحٖ صَرۡصَرٍ عَاتِیَةٖ

و اما [قوم] عاد، با تندبادی سرکش و سرد به هلاکت رسیدند.

 

Ayah: 7

سَخَّرَهَا عَلَیۡهِمۡ سَبۡعَ لَیَالٖ وَثَمَٰنِیَةَ أَیَّامٍ حُسُومٗاۖ فَتَرَى ٱلۡقَوۡمَ فِیهَا صَرۡعَىٰ کَأَنَّهُمۡ أَعۡجَازُ نَخۡلٍ خَاوِیَةٖ

[الله] هفت شب و هشت روز پیاپی آن [عذاب] را بر آنها مسلط نمود؛ پس [اگر آنجا ‌بودی، آن] قوم را [در اثرِ آن تندباد،] مانند تنه‌های پوسیده و توخالی درختان خرما، بر زمین‌افتاده [و هلاک‌شده] می‌دیدی.

 

Ayah: 8

فَهَلۡ تَرَىٰ لَهُم مِّنۢ بَاقِیَةٖ

آیا کسی از آنها را می‌بینی که باقی مانده باشد؟

 


Ayah: 9

وَجَآءَ فِرۡعَوۡنُ وَمَن قَبۡلَهُۥ وَٱلۡمُؤۡتَفِکَٰتُ بِٱلۡخَاطِئَةِ

و فرعون و کسانی ‌که پیش از او بودند و [مردم] شهر‌های ویران شده [= قوم لوط،] مرتکب گناهان [بزرگ] شدند.

 

Ayah: 10

فَعَصَوۡاْ رَسُولَ رَبِّهِمۡ فَأَخَذَهُمۡ أَخۡذَةٗ رَّابِیَةً

آنها از [فرمان] فرستادۀ پروردگار‌شان سرپیچی کردند، آنگاه [الله] آنان را به عذاب بی‌نهایت سختی گرفتار کرد.

 

Ayah: 11

إِنَّا لَمَّا طَغَا ٱلۡمَآءُ حَمَلۡنَٰکُمۡ فِی ٱلۡجَارِیَةِ

هنگامی ‌که آب طغیان کرد، ما شما را در کشتی سوار کردیم،

 

Ayah: 12

لِنَجۡعَلَهَا لَکُمۡ تَذۡکِرَةٗ وَتَعِیَهَآ أُذُنٞ وَٰعِیَةٞ

تا پندی برای شما قرار دهیم و گوش‌های شنوا آن را بشنوند و به یاد بسپارند.

 

Ayah: 13

فَإِذَا نُفِخَ فِی ٱلصُّورِ نَفۡخَةٞ وَٰحِدَةٞ

آنگاه ‌که یک بار در صور دمیده شود،

 

Ayah: 14

وَحُمِلَتِ ٱلۡأَرۡضُ وَٱلۡجِبَالُ فَدُکَّتَا دَکَّةٗ وَٰحِدَةٗ

و زمین و کوه‌ها از جا کنده شده و یکباره درهم‌کوبیده [و متلاشی] شوند.

 

Ayah: 15

فَیَوۡمَئِذٖ وَقَعَتِ ٱلۡوَاقِعَةُ

در آن روز، واقعۀ [عظیمِ] قیامت به وقوع می‌پیوندد

 

Ayah: 16

وَٱنشَقَّتِ ٱلسَّمَآءُ فَهِیَ یَوۡمَئِذٖ وَاهِیَةٞ

و آسمان شکافته می‌شود و در آن روز، سست می‌گردد [و فرو می‌ریزد].

 

Ayah: 17

وَٱلۡمَلَکُ عَلَىٰٓ أَرۡجَآئِهَاۚ وَیَحۡمِلُ عَرۡشَ رَبِّکَ فَوۡقَهُمۡ یَوۡمَئِذٖ ثَمَٰنِیَةٞ

و فرشتگان بر کناره‌های آن [= آسمان] قرار می‌گیرند؛ و آن روز، هشت [فرشته] عرش پروردگارت را بر سرِ خود حمل می‌کنند.

 

Ayah: 18

یَوۡمَئِذٖ تُعۡرَضُونَ لَا تَخۡفَىٰ مِنکُمۡ خَافِیَةٞ

در آن روز، شما [همگی برای حسابرسی، به پیشگاه الله] عرضه می‌شوید و هیچ چیز از [کار‌های] شما پنهان نخواهد ماند.

 

Ayah: 19

فَأَمَّا مَنۡ أُوتِیَ کِتَٰبَهُۥ بِیَمِینِهِۦ فَیَقُولُ هَآؤُمُ ٱقۡرَءُواْ کِتَٰبِیَهۡ

اما کسی‌ که نامۀ [اعمالش] را به دست راستش دهند، می‌گوید: «بیایید نامۀ [اعمال] مرا بخوانید.

 

Ayah: 20

إِنِّی ظَنَنتُ أَنِّی مُلَٰقٍ حِسَابِیَهۡ

من یقین داشتم که با حساب [اعمال] خود مواجه خواهم شد».

 

Ayah: 21

فَهُوَ فِی عِیشَةٖ رَّاضِیَةٖ

پس او در یک زندگی پسندیده [و رضایت‌بخش] خواهد بود؛

 

Ayah: 22

فِی جَنَّةٍ عَالِیَةٖ

در بهشتی برین

 

Ayah: 23

قُطُوفُهَا دَانِیَةٞ

که میوه‌هایش [برای چیدن] در دسترس است.

 

Ayah: 24

کُلُواْ وَٱشۡرَبُواْ هَنِیٓـَٔۢا بِمَآ أَسۡلَفۡتُمۡ فِی ٱلۡأَیَّامِ ٱلۡخَالِیَةِ

[و به آنها گفته می‌شود: «به [پاداش] آنچه در ایام گذشته پیش فرستاده‌اید، بخورید و بیاشامید؛ گوارایتان باد».

 

Ayah: 25

وَأَمَّا مَنۡ أُوتِیَ کِتَٰبَهُۥ بِشِمَالِهِۦ فَیَقُولُ یَٰلَیۡتَنِی لَمۡ أُوتَ کِتَٰبِیَهۡ

و اما کسی ‌که نامۀ [اعمالش] را به دست چپش دهند، می‌گوید: «ای کاش هرگز نامه[ی اعمالم] را به من نمی‌دادند،

 

Ayah: 26

وَلَمۡ أَدۡرِ مَا حِسَابِیَهۡ

و نمی‌دانستم حسابم چیست!

 

Ayah: 27

یَٰلَیۡتَهَا کَانَتِ ٱلۡقَاضِیَةَ

ای کاش [با مرگ،] همه چیز تمام می‌شد [و پایان کار بود]!

 

Ayah: 28

مَآ أَغۡنَىٰ عَنِّی مَالِیَهۡۜ

مال و دارایی‌ام مرا بی‌نیاز نکرد [و سودی نبخشید].

 

Ayah: 29

هَلَکَ عَنِّی سُلۡطَٰنِیَهۡ

قدرت و فرمانروایی‌ام [نیز] از [دست] من رفت [و به کلی نابود شد]».

 

Ayah: 30

خُذُوهُ فَغُلُّوهُ

[به فرشتگان گفته می‌شود:] «او را بگیرید و در بند و زنجیر کنید.

 

Ayah: 31

ثُمَّ ٱلۡجَحِیمَ صَلُّوهُ

سپس او را به [آتش] دوزخ بیفکنید.

 

Ayah: 32

ثُمَّ فِی سِلۡسِلَةٖ ذَرۡعُهَا سَبۡعُونَ ذِرَاعٗا فَٱسۡلُکُوهُ

آنگاه وی را در زنجیری ببندید که طولش هفتاد ذِراع است.

 

Ayah: 33

إِنَّهُۥ کَانَ لَا یُؤۡمِنُ بِٱللَّهِ ٱلۡعَظِیمِ

بی‌گمان، او هرگز به الله بزرگ ایمان نمی‌آورد،

 

Ayah: 34

وَلَا یَحُضُّ عَلَىٰ طَعَامِ ٱلۡمِسۡکِینِ

و هرگز [مردم را] بر اطعام بینوا[یان] تشویق نمی‌کرد.

 

Ayah: 35

فَلَیۡسَ لَهُ ٱلۡیَوۡمَ هَٰهُنَا حَمِیمٞ

بنابر این، امروز دوست صمیمی [و مهربانی] در اینجا ندارد [که یاری‌اش کند]،

 


Ayah: 36

وَلَا طَعَامٌ إِلَّا مِنۡ غِسۡلِینٖ

و غذایی جز چرک و خون [جهنمیان] ندارد؛

 

Ayah: 37

لَّا یَأۡکُلُهُۥٓ إِلَّا ٱلۡخَٰطِـُٔونَ

[غذایی ‌که] جز گناهکاران آن را نمی‌خورند».

 

Ayah: 38

فَلَآ أُقۡسِمُ بِمَا تُبۡصِرُونَ

سوگند به آنچه می‌بینید

 

Ayah: 39

وَمَا لَا تُبۡصِرُونَ

و به آنچه نمی‌بینید.

 

Ayah: 40

إِنَّهُۥ لَقَوۡلُ رَسُولٖ کَرِیمٖ

بی‌تردید، این [قرآن، سخن الله است که ابلاغش به پیامبر، بر عهدۀ] فرستاده‌ای بزرگوار [=جبرئیل] است.

 

Ayah: 41

وَمَا هُوَ بِقَوۡلِ شَاعِرٖۚ قَلِیلٗا مَّا تُؤۡمِنُونَ

و اینها گفتار شاعری نیست؛ [اما شما کافران] کمتر ایمان می‌آورید.

 

Ayah: 42

وَلَا بِقَوۡلِ کَاهِنٖۚ قَلِیلٗا مَّا تَذَکَّرُونَ

و [نیز] گفتار کاهنی نیست؛ [اما شما] کمتر پند می‌گیرید.

 

Ayah: 43

تَنزِیلٞ مِّن رَّبِّ ٱلۡعَٰلَمِینَ

[این قرآن،] از سوی پروردگار جهانیان نازل شده است.

 

Ayah: 44

وَلَوۡ تَقَوَّلَ عَلَیۡنَا بَعۡضَ ٱلۡأَقَاوِیلِ

اگر [پیامبر] سخنانی [به دروغ] بر ما می‌بست،

 

Ayah: 45

لَأَخَذۡنَا مِنۡهُ بِٱلۡیَمِینِ

مسلّماً ما دست راست او را می‌گرفتیم،

 

Ayah: 46

ثُمَّ لَقَطَعۡنَا مِنۡهُ ٱلۡوَتِینَ

سپس [شاه]رگِ قلبش را قطع می‌کردیم،

 

Ayah: 47

فَمَا مِنکُم مِّنۡ أَحَدٍ عَنۡهُ حَٰجِزِینَ

و هیچ‌یک از شما نمی‌توانست مانع [عذابِ] او گردد.

 

Ayah: 48

وَإِنَّهُۥ لَتَذۡکِرَةٞ لِّلۡمُتَّقِینَ

یقیناً این [قرآن،] پند و تذکری برای پرهیزگاران است.

 

Ayah: 49

وَإِنَّا لَنَعۡلَمُ أَنَّ مِنکُم مُّکَذِّبِینَ

و ما یقیناً می‌دانیم که برخی از شما، تکذیب‌کنندگان [این کلام الهی] هستید.

 

Ayah: 50

وَإِنَّهُۥ لَحَسۡرَةٌ عَلَى ٱلۡکَٰفِرِینَ

و همانا این [قرآن،] بر کافران مایۀ حسرت و ندامت است.

 

Ayah: 51

وَإِنَّهُۥ لَحَقُّ ٱلۡیَقِینِ

و بی‌گمان، این [قرآن،] حقیقتِ راستین است.

 

Ayah: 52

فَسَبِّحۡ بِٱسۡمِ رَبِّکَ ٱلۡعَظِیمِ

پس [ای پیامبر،] با [ذکرِ] نامِ پروردگار بزرگت [او را] تسبیح گوی.

 


 


Al-Hāqqah

 

سورة الحاقة

سورة الحاقة - سورة 69 - عدد آیاتها 52

بسم الله الرحمن الرحیم

  1. الْحَاقَّةُ

  2. مَا الْحَاقَّةُ

  3. وَمَا أَدْرَاکَ مَا الْحَاقَّةُ

  4. کَذَّبَتْ ثَمُودُ وَعَادٌ بِالْقَارِعَةِ

  5. فَأَمَّا ثَمُودُ فَأُهْلِکُوا بِالطَّاغِیَةِ

  6. وَأَمَّا عَادٌ فَأُهْلِکُوا بِرِیحٍ صَرْصَرٍ عَاتِیَةٍ

  7. سَخَّرَهَا عَلَیْهِمْ سَبْعَ لَیَالٍ وَثَمَانِیَةَ أَیَّامٍ حُسُومًا فَتَرَى الْقَوْمَ فِیهَا صَرْعَى کَأَنَّهُمْ أَعْجَازُ نَخْلٍ خَاوِیَةٍ

  8. فَهَلْ تَرَى لَهُم مِّن بَاقِیَةٍ

  9. وَجَاءَ فِرْعَوْنُ وَمَن قَبْلَهُ وَالْمُؤْتَفِکَاتُ بِالْخَاطِئَةِ

  10. فَعَصَوْا رَسُولَ رَبِّهِمْ فَأَخَذَهُمْ أَخْذَةً رَّابِیَةً

  11. إِنَّا لَمَّا طَغَى الْمَاء حَمَلْنَاکُمْ فِی الْجَارِیَةِ

  12. لِنَجْعَلَهَا لَکُمْ تَذْکِرَةً وَتَعِیَهَا أُذُنٌ وَاعِیَةٌ

  13. فَإِذَا نُفِخَ فِی الصُّورِ نَفْخَةٌ وَاحِدَةٌ

  14. وَحُمِلَتِ الأَرْضُ وَالْجِبَالُ فَدُکَّتَا دَکَّةً وَاحِدَةً

  15. فَیَوْمَئِذٍ وَقَعَتِ الْوَاقِعَةُ

  16. وَانشَقَّتِ السَّمَاء فَهِیَ یَوْمَئِذٍ وَاهِیَةٌ

  17. وَالْمَلَکُ عَلَى أَرْجَائِهَا وَیَحْمِلُ عَرْشَ رَبِّکَ فَوْقَهُمْ یَوْمَئِذٍ ثَمَانِیَةٌ

  18. یَوْمَئِذٍ تُعْرَضُونَ لا تَخْفَى مِنکُمْ خَافِیَةٌ

  19. فَأَمَّا مَنْ أُوتِیَ کِتَابَهُ بِیَمِینِهِ فَیَقُولُ هَاؤُمُ اقْرَؤُوا کِتَابِیَهْ

  20. إِنِّی ظَنَنتُ أَنِّی مُلاقٍ حِسَابِیَهْ

  21. فَهُوَ فِی عِیشَةٍ رَّاضِیَةٍ

  22. فِی جَنَّةٍ عَالِیَةٍ

  23. قُطُوفُهَا دَانِیَةٌ

  24. کُلُوا وَاشْرَبُوا هَنِیئًا بِمَا أَسْلَفْتُمْ فِی الأَیَّامِ الْخَالِیَةِ

  25. وَأَمَّا مَنْ أُوتِیَ کِتَابَهُ بِشِمَالِهِ فَیَقُولُ یَا لَیْتَنِی لَمْ أُوتَ کِتَابِیَهْ

  26. وَلَمْ أَدْرِ مَا حِسَابِیَهْ

  27. یَا لَیْتَهَا کَانَتِ الْقَاضِیَةَ

  28. مَا أَغْنَى عَنِّی مَالِیَهْ

  29. هَلَکَ عَنِّی سُلْطَانِیَهْ

  30. خُذُوهُ فَغُلُّوهُ

  31. ثُمَّ الْجَحِیمَ صَلُّوهُ

  32. ثُمَّ فِی سِلْسِلَةٍ ذَرْعُهَا سَبْعُونَ ذِرَاعًا فَاسْلُکُوهُ

  33. إِنَّهُ کَانَ لا یُؤْمِنُ بِاللَّهِ الْعَظِیمِ

  34. وَلا یَحُضُّ عَلَى طَعَامِ الْمِسْکِینِ

  35. فَلَیْسَ لَهُ الْیَوْمَ هَاهُنَا حَمِیمٌ

  36. وَلا طَعَامٌ إِلاَّ مِنْ غِسْلِینٍ

  37. لا یَأْکُلُهُ إِلاَّ الْخَاطِؤُونَ

  38. فَلا أُقْسِمُ بِمَا تُبْصِرُونَ

  39. وَمَا لا تُبْصِرُونَ

  40. إِنَّهُ لَقَوْلُ رَسُولٍ کَرِیمٍ

  41. وَمَا هُوَ بِقَوْلِ شَاعِرٍ قَلِیلا مَا تُؤْمِنُونَ

  42. وَلا بِقَوْلِ کَاهِنٍ قَلِیلا مَا تَذَکَّرُونَ

  43. تَنزِیلٌ مِّن رَّبِّ الْعَالَمِینَ

  44. وَلَوْ تَقَوَّلَ عَلَیْنَا بَعْضَ الأَقَاوِیلِ

  45. لَأَخَذْنَا مِنْهُ بِالْیَمِینِ

  46. ثُمَّ لَقَطَعْنَا مِنْهُ الْوَتِینَ

  47. فَمَا مِنکُم مِّنْ أَحَدٍ عَنْهُ حَاجِزِینَ

  48. وَإِنَّهُ لَتَذْکِرَةٌ لِّلْمُتَّقِینَ

  49. وَإِنَّا لَنَعْلَمُ أَنَّ مِنکُم مُّکَذِّبِینَ

  50. وَإِنَّهُ لَحَسْرَةٌ عَلَى الْکَافِرِینَ

  51. وَإِنَّهُ لَحَقُّ الْیَقِینِ

  52. فَسَبِّحْ بِاسْمِ رَبِّکَ الْعَظِیمِ




سورة حاقه

 

به نام الله بخشندة مهربان

 

 (روز) واقع شدنی (رستاخیز) ﴿1﴾ آن واقع شدنی چیست؟ ﴿2﴾ و تو چه دانی آن واقع شدنی چیست (و چگونه است)؟! ﴿3﴾ (قوم) ثمود و (قوم) عاد (قیامت) درهم کوبنده را تکذیب کردند. ﴿4﴾ پس اما (قوم) ثمود، به بانگ سهمگین هلاک شدند. ﴿5﴾ و اما (قوم) عاد با تند بادی سرکش و سرد به هلاکت رسیدند. ﴿6﴾ (الله) هفت شب و هشت روز پی در پی آن را بر آن‌ها مسلط نمود، پس (اگر آنجا می‌بودی) (آن) قوم را آن (تند باد) مانند تنه‌های پوسیدۀ تو خالی درختان خرما، بر زمین افتاده (و هلاک شده) می‌دیدی. ﴿7﴾ پس آیا از آن‌ها کسی را می‌بینی که باقی مانده باشد؟! ﴿8﴾  و فرعون و کسانی‌که پیش از او بودند، و (مردم) شهر‌های ویران شده (قوم لوط) مرتکب گناهان (بزرگ) شدند. ﴿9﴾ پس آن‌ها از (فرمان) فرستادۀ پروردگار‌شان سرپیچی کردند، آنگاه (الله) آن‌ها را به عذاب سختی گرفتارشان کرد. ﴿10﴾ همانا هنگامی‌که آب طغیان کرد، شما را در کشتی سوار کردیم. ﴿11﴾ تا که پندی برای شما قرار دهیم، و گوش‌های شنوا آن را بشنوند و به یاد بسپارند. ﴿12﴾ پس هنگامی‌که یک بار در «صور» دمیده شود. ﴿13﴾ و زمین و کوه‌ها از جا کنده شود، پس یکباره درهم کوبیده (و متلاشی) شوند. ﴿14﴾ پس در آن روز واقعۀ (عظیم) قیامت به و قوع می‌پیوندد. ﴿15﴾ و آسمان شکافته می‌شود، پس در آن روز سست می‌گردد (و فرو می‌ریزد). ﴿16﴾ و فرشتگان بر کناره‌های آن (= آسمان) قرار می‌گیرند، و آن روز هشت (فرشنه) عرش پروردگارت را بر فراز‌شان حمل می‌کنند. ﴿17﴾ در آن روز شما (همگی برای حساب‌رسی، به پشیگاه الله) عرضه می‌شوید، و هیچ چیز از (کار‌های) شما پنهان نخواهد ماند. ﴿18﴾ پس اما کسی‌که نامۀ (اعمالش) را به دست راستش دهند، گوید: «بیایید نامۀ (اعمال) مرا بخوانید! ﴿19﴾ من یقین داشتم که به حساب (اعمال) خودم خواهم رسید». ﴿20﴾ پس او در یک زندگی پسندیده (و رضایت بخشی) خواهد بود. ﴿21﴾ در بهشتی برین. ﴿22﴾ که میوه‌هایش (برای چیده شدن) در دسترس است. ﴿23﴾ (و به آن‌ها گفته می‌شود (: «بخورید و بیاشامید، گوارای‌تان باد، به (خاطر) آنچه در ایام گذشته پیش فرستاده‌اید». ﴿24﴾ و اما کسی‌که نامۀ (اعمالش) را به دست چیش دهند، گوید: «ای کاش هرگز نامۀ (اعمال) مرا به من داده نمی‌شد، ﴿25﴾ و نمی دانستم حسابم چیست. ﴿26﴾ ای کاش (با مرگ) همه چیز تمام می‌شد (و پایان کار بود). ﴿27﴾ مال و دارایی ام مرا بی‌نیاز نکرد (و سودی نبخشید). ﴿28﴾ قدرت و فرمانروایی ام (نیز) از (دست) من رفت (و بکلی نابودشد)». ﴿29﴾ (به فرشتگان گفته می‌شود:) «او را بگیرید، پس طوق (به گردن) او اندازید. ﴿30﴾ سپس او را به (آتش) دوزخ بیفکنید. ﴿31﴾ آنگاه او را در زنجیری که طول آن هفتاد ذراع است، ببندید، ﴿32﴾ بی‌گمان او هرگز به الله بزرگ ایمان نمی‌آورد، ﴿33﴾ و هرگز (مردم را) بر اطعام بی‌نوا(یان) تشویق نمی‌کرد. ﴿34﴾

پس امروز در این جا دوست صمیمی (و مهربانی) ندارد (که کمکش کند). ﴿35﴾ و غذایی جز از چرک و خون ندارد. ﴿36﴾ (غذایی‌که) گناهکاران آن را نخورند». ﴿37﴾ پس سوگند به آنچه می‌بینید، ﴿38﴾ و به آنچه نمی‌بینید. ﴿39﴾ بی‌تردید این (قرآن) گفتار رسول بزرگوار است. ﴿40﴾ و این‌ها  گفتار شاعری نیست، (اما شما) اندکی ایمان می‌آورید. ﴿41﴾ و (نیز) گفتار کاهنی نیست، (لیکن شما) کمتر پند می‌گیرید. ﴿42﴾ (این قرآن) از سوی پروردگار جهانیان نازل شده است. ﴿43﴾ و اگر (پیامبر) سخنانی (به دروغ) بر ما می‌بست. ﴿44﴾ مسلّماً ما دست راست او را می‌گرفتیم. ﴿45﴾ سپس (شاه) رگ قلبش را قطع می‌کردیم. ﴿46﴾ پس هیچ کس از شما نمی‌توانست از (عذاب) او مانع شود. ﴿47﴾ و یقیناً این (قرآن) پند و تذکری برای پرهیزگاران است. ﴿48﴾ و ما محققاً می‌دانیم که برخی از شما تکذیب کنندگان (این کلام الهی) هستید. ﴿49﴾ و همانا این (قرآن) بر کافران مایۀ حسرت و ندامت است. ﴿50﴾ و بی‌گمان این (قرآن) حق الیقین است. ﴿51﴾ پس (ای پیامبر) به نام پروردگار بزرگت تسبیح گوی. ﴿52﴾

سوره حاقه

سُورَةُ الحَاقَّةِ

بِسۡمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحۡمَٰنِ ٱلرَّحِیمِ

﴿ٱلۡحَآقَّةُ ١ مَا ٱلۡحَآقَّةُ ٢ وَمَآ أَدۡرَىٰکَ مَا ٱلۡحَآقَّةُ ٣ کَذَّبَتۡ ثَمُودُ وَعَادُۢ بِٱلۡقَارِعَةِ ٤ فَأَمَّا ثَمُودُ فَأُهۡلِکُواْ بِٱلطَّاغِیَةِ ٥ وَأَمَّا عَادٞ فَأُهۡلِکُواْ بِرِیحٖ صَرۡصَرٍ عَاتِیَةٖ ٦ سَخَّرَهَا عَلَیۡهِمۡ سَبۡعَ لَیَالٖ وَثَمَٰنِیَةَ أَیَّامٍ حُسُومٗاۖ فَتَرَى ٱلۡقَوۡمَ فِیهَا صَرۡعَىٰ کَأَنَّهُمۡ أَعۡجَازُ نَخۡلٍ خَاوِیَةٖ ٧ فَهَلۡ تَرَىٰ لَهُم مِّنۢ بَاقِیَةٖ ٨

به نام الله بخشندۀ مهربان

(روز) واقع شدنی (رستاخیز) ﴿۱آن واقع شدنی چیست؟ ﴿۲و تو چه دانی آن واقع شدنی چیست (و چگونه است)؟! ﴿۳(قوم) ثمود و (قوم) عاد (قیامت) درهم کوبنده را تکذیب کردند. ﴿۴پس اما (قوم) ثمود، به بانگ سهمگین هلاک شدند. ﴿۵و اما (قوم) عاد با تند بادی سرکش و سرد به هلاکت رسیدند. ﴿۶(الله) هفت شب و هشت روز پی در پی آن را بر آن‌ها مسلط نمود، پس (اگر آنجا می‌بودی) (آن) قوم را آن (تند باد) مانند تنه‌های پوسیدۀ تو خالی درختان خرما، بر زمین افتاده (و هلاک شده) می‌دیدی. ﴿۷پس آیا از آن‌ها کسی را می‌بینی که باقی مانده باشد؟! ﴿۸

﴿ وَجَآءَ فِرۡعَوۡنُ وَمَن قَبۡلَهُۥ وَٱلۡمُؤۡتَفِکَٰتُ بِٱلۡخَاطِئَةِ ٩ فَعَصَوۡاْ رَسُولَ رَبِّهِمۡ فَأَخَذَهُمۡ أَخۡذَةٗ رَّابِیَةً ١٠ إِنَّا لَمَّا طَغَا ٱلۡمَآءُ حَمَلۡنَٰکُمۡ فِی ٱلۡجَارِیَةِ ١١ لِنَجۡعَلَهَا لَکُمۡ تَذۡکِرَةٗ وَتَعِیَهَآ أُذُنٞ وَٰعِیَةٞ ١٢ فَإِذَا نُفِخَ فِی ٱلصُّورِ نَفۡخَةٞ وَٰحِدَةٞ ١٣ وَحُمِلَتِ ٱلۡأَرۡضُ وَٱلۡجِبَالُ فَدُکَّتَا دَکَّةٗ وَٰحِدَةٗ ١٤ فَیَوۡمَئِذٖ وَقَعَتِ ٱلۡوَاقِعَةُ ١٥ وَٱنشَقَّتِ ٱلسَّمَآءُ فَهِیَ یَوۡمَئِذٖ وَاهِیَةٞ ١٦ وَٱلۡمَلَکُ عَلَىٰٓ أَرۡجَآئِهَاۚ وَیَحۡمِلُ عَرۡشَ رَبِّکَ فَوۡقَهُمۡ یَوۡمَئِذٖ ثَمَٰنِیَةٞ ١٧ یَوۡمَئِذٖ تُعۡرَضُونَ لَا تَخۡفَىٰ مِنکُمۡ خَافِیَةٞ ١٨ فَأَمَّا مَنۡ أُوتِیَ کِتَٰبَهُۥ بِیَمِینِهِۦ فَیَقُولُ هَآؤُمُ ٱقۡرَءُواْ کِتَٰبِیَهۡ ١٩ إِنِّی ظَنَنتُ أَنِّی مُلَٰقٍ حِسَابِیَهۡ ٢٠ فَهُوَ فِی عِیشَةٖ رَّاضِیَةٖ ٢١ فِی جَنَّةٍ عَالِیَةٖ ٢٢ قُطُوفُهَا دَانِیَةٞ ٢٣ کُلُواْ وَٱشۡرَبُواْ هَنِیٓ‍َٔۢا بِمَآ أَسۡلَفۡتُمۡ فِی ٱلۡأَیَّامِ ٱلۡخَالِیَةِ ٢٤ وَأَمَّا مَنۡ أُوتِیَ کِتَٰبَهُۥ بِشِمَالِهِۦ فَیَقُولُ یَٰلَیۡتَنِی لَمۡ أُوتَ کِتَٰبِیَهۡ ٢٥ وَلَمۡ أَدۡرِ مَا حِسَابِیَهۡ ٢٦ یَٰلَیۡتَهَا کَانَتِ ٱلۡقَاضِیَةَ ٢٧ مَآ أَغۡنَىٰ عَنِّی مَالِیَهۡۜ ٢٨ هَلَکَ عَنِّی سُلۡطَٰنِیَهۡ ٢٩ خُذُوهُ فَغُلُّوهُ ٣٠ ثُمَّ ٱلۡجَحِیمَ صَلُّوهُ ٣١ ثُمَّ فِی سِلۡسِلَةٖ ذَرۡعُهَا سَبۡعُونَ ذِرَاعٗا فَٱسۡلُکُوهُ ٣٢ إِنَّهُۥ کَانَ لَا یُؤۡمِنُ بِٱللَّهِ ٱلۡعَظِیمِ ٣٣ وَلَا یَحُضُّ عَلَىٰ طَعَامِ ٱلۡمِسۡکِینِ ٣٤

و فرعون و کسانی‌که پیش از او بودند، و (مردم) شهر‌های ویران شده (قوم لوط) مرتکب گناهان (بزرگ) شدند. ﴿۹پس آن‌ها از (فرمان) فرستادۀ پروردگار‌شان سرپیچی کردند، آنگاه (الله) آن‌ها را به عذاب سختی گرفتارشان کرد. ﴿۱۰همانا هنگامی‌که آب طغیان کرد، شما را در کشتی سوار کردیم. ﴿۱۱تا که پندی برای شما قرار دهیم، و گوش‌های شنوا آن را بشنوند و به یاد بسپارند. ﴿۱۲پس هنگامی‌که یک بار در «صور» دمیده شود. ﴿۱۳و زمین و کوه‌ها از جا کنده شود، پس یکباره درهم کوبیده (و متلاشی) شوند. ﴿۱۴پس در آن روز واقعۀ (عظیم) قیامت به و قوع می‌پیوندد. ﴿۱۵و آسمان شکافته می‌شود، پس در آن روز سست می‌گردد (و فرو می‌ریزد). ﴿۱۶و فرشتگان بر کناره‌های آن (= آسمان) قرار می‌گیرند، و آن روز هشت (فرشنه) عرش پروردگارت را بر فراز‌شان حمل می‌کنند. ﴿۱۷در آن روز شما (همگی برای حساب‌رسی، به پشیگاه الله) عرضه می‌شوید، و هیچ چیز از (کار‌های) شما پنهان نخواهد ماند. ﴿۱۸پس اما کسی‌که نامۀ (اعمالش) را به دست راستش دهند، گوید: «بیایید نامۀ (اعمال) مرا بخوانید! ﴿۱۹من یقین داشتم که به حساب (اعمال) خودم خواهم رسید». ﴿۲۰پس او در یک زندگی پسندیده (و رضایت بخشی) خواهد بود. ﴿۲۱در بهشتی برین. ﴿۲۲که میوه‌هایش (برای چیده شدن) در دسترس است. ﴿۲۳(و به آن‌ها گفته می‌شود (: «بخورید و بیاشامید، گوارای‌تان باد، به (خاطر) آنچه در ایام گذشته پیش فرستاده‌اید». ﴿۲۴و اما کسی‌که نامۀ (اعمالش) را به دست چیش دهند، گوید: «ای کاش هرگز نامۀ (اعمال) مرا به من داده نمی‌شد، ﴿۲۵و نمی‌دانستم حسابم چیست. ﴿۲۶ای کاش (با مرگ) همه چیز تمام می‌شد (و پایان کار بود). ﴿۲۷مال و دارایی ام مرا بی‌نیاز نکرد (و سودی نبخشید). ﴿۲۸قدرت و فرمانروایی ام (نیز) از (دست) من رفت (و بکلی نابودشد)». ﴿۲۹(به فرشتگان گفته می‌شود:) «او را بگیرید، پس طوق (به گردن) او اندازید. ﴿۳۰سپس او را به (آتش) دوزخ بیفکنید. ﴿۳۱آنگاه او را در زنجیری که طول آن هفتاد ذراع است، ببندید، ﴿۳۲بی‌گمان او هرگز به الله بزرگ ایمان نمی‌آورد، ﴿۳۳و هرگز (مردم را) بر اطعام بی‌نوا(یان) تشویق نمی‌کرد. ﴿۳۴

﴿ فَلَیۡسَ لَهُ ٱلۡیَوۡمَ هَٰهُنَا حَمِیمٞ ٣٥ وَلَا طَعَامٌ إِلَّا مِنۡ غِسۡلِینٖ ٣٦ لَّا یَأۡکُلُهُۥٓ إِلَّا ٱلۡخَٰطِ‍ُٔونَ ٣٧ فَلَآ أُقۡسِمُ بِمَا تُبۡصِرُونَ ٣٨ وَمَا لَا تُبۡصِرُونَ ٣٩ إِنَّهُۥ لَقَوۡلُ رَسُولٖ کَرِیمٖ ٤٠ وَمَا هُوَ بِقَوۡلِ شَاعِرٖۚ قَلِیلٗا مَّا تُؤۡمِنُونَ ٤١ وَلَا بِقَوۡلِ کَاهِنٖۚ قَلِیلٗا مَّا تَذَکَّرُونَ ٤٢ تَنزِیلٞ مِّن رَّبِّ ٱلۡعَٰلَمِینَ ٤٣ وَلَوۡ تَقَوَّلَ عَلَیۡنَا بَعۡضَ ٱلۡأَقَاوِیلِ ٤٤ لَأَخَذۡنَا مِنۡهُ بِٱلۡیَمِینِ ٤٥ ثُمَّ لَقَطَعۡنَا مِنۡهُ ٱلۡوَتِینَ ٤٦ فَمَا مِنکُم مِّنۡ أَحَدٍ عَنۡهُ حَٰجِزِینَ ٤٧ وَإِنَّهُۥ لَتَذۡکِرَةٞ لِّلۡمُتَّقِینَ ٤٨ وَإِنَّا لَنَعۡلَمُ أَنَّ مِنکُم مُّکَذِّبِینَ ٤٩ وَإِنَّهُۥ لَحَسۡرَةٌ عَلَى ٱلۡکَٰفِرِینَ ٥٠ وَإِنَّهُۥ لَحَقُّ ٱلۡیَقِینِ ٥١ فَسَبِّحۡ بِٱسۡمِ رَبِّکَ ٱلۡعَظِیمِ ٥٢

پس امروز در این جا دوست صمیمی (و مهربانی) ندارد (که کمکش کند). ﴿۳۵و غذایی جز از چرک و خون ندارد. ﴿۳۶(غذایی‌که) گناهکاران آن را نخورند». ﴿۳۷پس سوگند به آنچه می‌بینید، ﴿۳۸و به آنچه نمی‌بینید. ﴿۳۹بی‌تردید این (قرآن) گفتار رسول بزرگوار است. ﴿۴۰و این‌ها گفتار شاعری نیست، (اما شما) اندکی ایمان می‌آورید. ﴿۴۱و (نیز) گفتار کاهنی نیست، (لیکن شما) کمتر پند می‌گیرید. ﴿۴۲(این قرآن) از سوی پروردگار جهانیان نازل شده است. ﴿۴۳و اگر (پیامبر) سخنانی (به دروغ) بر ما می‌بست. ﴿۴۴مسلّماً ما دست راست او را می‌گرفتیم. ﴿۴۵سپس (شاه) رگ قلبش را قطع می‌کردیم. ﴿۴۶پس هیچ کس از شما نمی‌توانست از (عذاب) او مانع شود. ﴿۴۷و یقیناً این (قرآن) پند و تذکری برای پرهیزگاران است. ﴿۴۸و ما محققاً می‌دانیم که برخی از شما تکذیب کنندگان (این کلام الهی) هستید. ﴿۴۹و همانا این (قرآن) بر کافران مایۀ حسرت و ندامت است. ﴿۵۰و بی‌گمان این (قرآن) حق الیقین است.﴿۵۱پس (ای پیامبر) به نام پروردگار بزرگت تسبیح گوی. ﴿۵۲

سوره حاقه

سُورَةُ الحَاقَّةِ

بسم الله الرحمن الرحیم

﴿ ٱلۡحَآقَّةُ ١ مَا ٱلۡحَآقَّةُ ٢ وَمَآ أَدۡرَىٰکَ مَا ٱلۡحَآقَّةُ ٣ کَذَّبَتۡ ثَمُودُ وَعَادُۢ بِٱلۡقَارِعَةِ ٤ فَأَمَّا ثَمُودُ فَأُهۡلِکُواْ بِٱلطَّاغِیَةِ ٥ وَأَمَّا عَادٞ فَأُهۡلِکُواْ بِرِیحٖ صَرۡصَرٍ عَاتِیَةٖ ٦ سَخَّرَهَا عَلَیۡهِمۡ سَبۡعَ لَیَالٖ وَثَمَٰنِیَةَ أَیَّامٍ حُسُومٗاۖ فَتَرَى ٱلۡقَوۡمَ فِیهَا صَرۡعَىٰ کَأَنَّهُمۡ أَعۡجَازُ نَخۡلٍ خَاوِیَةٖ ٧ فَهَلۡ تَرَىٰ لَهُم مِّنۢ بَاقِیَةٖ ٨

به نام خداوند بخشندۀ مهربان

قیامت. ﴿1چیست آن قیامت؟ [1192]. ﴿2و چه چیز خبردار کرد تو را که چیست آن قیامت؟. ﴿3دروغ شمرد قبیلۀ ثمود و عاد قیامت را. ﴿4امّا ثمود، پس هلاک کرده شد ایشان را به نعرۀ تند. ﴿5و امّا عاد، پس هلاک کرده شد ایشان را به باد سخت از حد در گذشته. ﴿6خداى برگماشت آن باد را بر عاد هفت شب و هشت روز نهایت نحس. پس می‌دیدى [اى بیننده] آن قوم را بر زمین افتاده گویا ایشان تنه‏هاى درخت خرمای از کهنگى برهم شده‏اند. ﴿7پس آیا مى‏بینى ایشان را هیچ بقیه؟. ﴿8

﴿ وَجَآءَ فِرۡعَوۡنُ وَمَن قَبۡلَهُۥ وَٱلۡمُؤۡتَفِکَٰتُ بِٱلۡخَاطِئَةِ ٩ فَعَصَوۡاْ رَسُولَ رَبِّهِمۡ فَأَخَذَهُمۡ أَخۡذَةٗ رَّابِیَةً ١٠ إِنَّا لَمَّا طَغَا ٱلۡمَآءُ حَمَلۡنَٰکُمۡ فِی ٱلۡجَارِیَةِ ١١ لِنَجۡعَلَهَا لَکُمۡ تَذۡکِرَةٗ وَتَعِیَهَآ أُذُنٞ وَٰعِیَةٞ ١٢ فَإِذَا نُفِخَ فِی ٱلصُّورِ نَفۡخَةٞ وَٰحِدَةٞ ١٣ وَحُمِلَتِ ٱلۡأَرۡضُ وَٱلۡجِبَالُ فَدُکَّتَا دَکَّةٗ وَٰحِدَةٗ ١٤ فَیَوۡمَئِذٖ وَقَعَتِ ٱلۡوَاقِعَةُ ١٥ وَٱنشَقَّتِ ٱلسَّمَآءُ فَهِیَ یَوۡمَئِذٖ وَاهِیَةٞ ١٦ وَٱلۡمَلَکُ عَلَىٰٓ أَرۡجَآئِهَاۚ وَیَحۡمِلُ عَرۡشَ رَبِّکَ فَوۡقَهُمۡ یَوۡمَئِذٖ ثَمَٰنِیَةٞ ١٧ یَوۡمَئِذٖ تُعۡرَضُونَ لَا تَخۡفَىٰ مِنکُمۡ خَافِیَةٞ ١٨ فَأَمَّا مَنۡ أُوتِیَ کِتَٰبَهُۥ بِیَمِینِهِۦ فَیَقُولُ هَآؤُمُ ٱقۡرَءُواْ کِتَٰبِیَهۡ ١٩ إِنِّی ظَنَنتُ أَنِّی مُلَٰقٍ حِسَابِیَهۡ ٢٠ فَهُوَ فِی عِیشَةٖ رَّاضِیَةٖ ٢١ فِی جَنَّةٍ عَالِیَةٖ ٢٢ قُطُوفُهَا دَانِیَةٞ ٢٣ کُلُواْ وَٱشۡرَبُواْ هَنِیٓ‍َٔۢا بِمَآ أَسۡلَفۡتُمۡ فِی ٱلۡأَیَّامِ ٱلۡخَالِیَةِ ٢٤ وَأَمَّا مَنۡ أُوتِیَ کِتَٰبَهُۥ بِشِمَالِهِۦ فَیَقُولُ یَٰلَیۡتَنِی لَمۡ أُوتَ کِتَٰبِیَهۡ ٢٥ وَلَمۡ أَدۡرِ مَا حِسَابِیَهۡ ٢٦ یَٰلَیۡتَهَا کَانَتِ ٱلۡقَاضِیَةَ ٢٧ مَآ أَغۡنَىٰ عَنِّی مَالِیَهۡۜ ٢٨ هَلَکَ عَنِّی سُلۡطَٰنِیَهۡ ٢٩ خُذُوهُ فَغُلُّوهُ ٣٠ ثُمَّ ٱلۡجَحِیمَ صَلُّوهُ ٣١ ثُمَّ فِی سِلۡسِلَةٖ ذَرۡعُهَا سَبۡعُونَ ذِرَاعٗا فَٱسۡلُکُوهُ ٣٢ إِنَّهُۥ کَانَ لَا یُؤۡمِنُ بِٱللَّهِ ٱلۡعَظِیمِ ٣٣ وَلَا یَحُضُّ عَلَىٰ طَعَامِ ٱلۡمِسۡکِینِ ٣٤

و به عمل آورد فرعون و آنان‌که پیش از وى بودند و اهل موتفکات نیز گناه را. ﴿9پس نافرمانبردارى کردند فرستادۀ پروردگار خود را، پس در گرفت خدا آن جماعت را در گرفتن عظیم. ﴿10و هرآیینه تا وقتى که از حدّ گذشت آب، سوار کردیم شما را بر کشتىِ روان. ﴿11تا بکنیم این مقدمه را براى شما پندى و یاد دارد آن را گوش یاد دارنده. ﴿12پس چون دمیده شود در صور یک بار دمیدن. ﴿13و برداشته شود زمین و کوه‌ها را پس کوفته شود ایشان را یک بار کوفتن. ﴿14پس آن روز متحقق شود قیامت. ﴿15و بشکافد آسمان، پس آسمان آن روز سست شده باشد. ﴿16و فرشتگان بر کناره‌هاى آسمان باشد و بردارند تخت پروردگار تو را بالاى خویش آن روز هشت کس. ﴿17آن روز پیش آورده شود شما را پنهان نماند از حال شما هیچ سرّى. ﴿18امّا آن که داده شدش نامۀ اعمال او به دست راست او، پس گوید: بگیرید! بخوانید نامۀ اعمال مرا! . ﴿19هرآیینه من معتقد بودم که من به خواهم رسید به حساب خود. ﴿20پس آن شخص در زندگانى پسندیده باشد. ﴿21در بهشتى بلند. ﴿22که میوۀ آن قریب الحصول است. ﴿23[گفته شود:] بخورید و بیاشامید خوردن و آشامیدن گوارا، به سبب آنچه پیش فرستاده بودید در روزهاى گذشته. ﴿24و امّا آنان‌که داده شدش نامۀ اعمال او به دست چپ او، پس گوید که: اى کاش داده نمى‏شد مرا نامۀ اعمال من! . ﴿25واى کاش نمى‏دانستم که چیست حساب من! . ﴿26اى کاش مرگ آخر کنندۀ کار بودى! . ﴿27هیچ نفع نکرد از من مال من. ﴿28زایل شد از من پادشاهى من. ﴿29گفته شود: اى فرشتگان! بگیریدش پس طوق به گردن کنیدش. ﴿30باز در دوزخ داخل کنیدش. ﴿31باز در زنجیرى که مساحتِ آن هفتاد گز باشد در آریدش. ﴿32هرآیینه این شخص، ایمان نمى‏داشت به خداى بزرگ. ﴿33و رغبت نمى‏داد مردمان را بر طعام دادن فقیر. ﴿34

﴿ فَلَیۡسَ لَهُ ٱلۡیَوۡمَ هَٰهُنَا حَمِیمٞ ٣٥ وَلَا طَعَامٌ إِلَّا مِنۡ غِسۡلِینٖ ٣٦ لَّا یَأۡکُلُهُۥٓ إِلَّا ٱلۡخَٰطِ‍ُٔونَ ٣٧ فَلَآ أُقۡسِمُ بِمَا تُبۡصِرُونَ ٣٨ وَمَا لَا تُبۡصِرُونَ ٣٩ إِنَّهُۥ لَقَوۡلُ رَسُولٖ کَرِیمٖ ٤٠ وَمَا هُوَ بِقَوۡلِ شَاعِرٖۚ قَلِیلٗا مَّا تُؤۡمِنُونَ ٤١ وَلَا بِقَوۡلِ کَاهِنٖۚ قَلِیلٗا مَّا تَذَکَّرُونَ ٤٢ تَنزِیلٞ مِّن رَّبِّ ٱلۡعَٰلَمِینَ ٤٣ وَلَوۡ تَقَوَّلَ عَلَیۡنَا بَعۡضَ ٱلۡأَقَاوِیلِ ٤٤ لَأَخَذۡنَا مِنۡهُ بِٱلۡیَمِینِ ٤٥ ثُمَّ لَقَطَعۡنَا مِنۡهُ ٱلۡوَتِینَ ٤٦ فَمَا مِنکُم مِّنۡ أَحَدٍ عَنۡهُ حَٰجِزِینَ ٤٧ وَإِنَّهُۥ لَتَذۡکِرَةٞ لِّلۡمُتَّقِینَ ٤٨ وَإِنَّا لَنَعۡلَمُ أَنَّ مِنکُم مُّکَذِّبِینَ ٤٩ وَإِنَّهُۥ لَحَسۡرَةٌ عَلَى ٱلۡکَٰفِرِینَ ٥٠ وَإِنَّهُۥ لَحَقُّ ٱلۡیَقِینِ ٥١ فَسَبِّحۡ بِٱسۡمِ رَبِّکَ ٱلۡعَظِیمِ ٥٢

پس نیست این شخص را امروز انجا خویشاوندى. ﴿35و نیست این شخص را هیچ طعامى مگر از زرد آب. ﴿36که نخورند آن را مگر گناهکاران. ﴿37پس قسم می‌خورم به آنچه مى‏بینید!. ﴿38و به آنچه نمى‏بینید! . ﴿39هرآیینه قرآن گفتار فرشتۀ بزرگوار است. ﴿40و نیست آن گفتار شاعر. اندکى ایمان مى‏آرید. ﴿41و نیست گفتار کاهن. اندکى پند مى‏پذیرید. ﴿42فرود آورده شده است از جانب پروردگار عالم‌ها. ﴿43و اگر مى‏بست پیغامبر بر ما بعض سخن‌ها را. ﴿44هرآیینه مى‏گرفتیم از او دست راست او را. ﴿45باز مى‏بریدیم رگ دل او را [1193]. ﴿46پس نیست از شما هیچ‌کس از او باز دارنده [1194]. ﴿47و هرآیینه قرآن، پند است پرهیزگاران را. ﴿48و هرآیینه می‌دانیم که بعض شما دروغ دارنده‏اید. ﴿49و هرآیینه قرآن، حسرت‏ است بر کافران. ﴿50و هرآیینه قرآن، راستِ درست است. ﴿51پس به پاکى یاد کن پروردگار بزرگوار خود را. ﴿52