ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 |
مکی است؛ ترتیب آن 89؛ شمار آیات آن 30
بِسۡمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحۡمَٰنِ ٱلرَّحِیمِ
﴿وَٱلۡفَجۡرِ ١﴾.
به بامداد سوگند یاد میکنم که با روشنی خود جهان را تحت پوشش قرار میدهد، با درخشش خویش کائنات را فرا میگیرد و با نورش دنیا را روشنی میبخشد.
﴿وَلَیَالٍ عَشۡرٖ ٢﴾.
به شبهای دهگانۀ ذی الحجّه سوگند یاد مینمایم که زمانی بزرگوار است، اعمال خیر در آن بسیار انجام میگیرد و وقت انجام افعال و مناسک حجّ تعیین شده است.
﴿وَٱلشَّفۡعِ وَٱلۡوَتۡرِ ٣﴾.
به زوج و فرد هر نوع و صنفی سوگند یاد مینمایم. هر موجودی که با تناسل تکثّر یابد دارای زوجهایی است، امّا آنکه جامد باشد یک فرد است و بس.
﴿وَٱلَّیۡلِ إِذَا یَسۡرِ ٤﴾.
و به شب سوگند یاد میکنم، آنگاه که تاریکی خود را میگذراند و سیاهیاش را نابود میکند تا روز فرا رسد و در رفتن شب روشنی صبح نشانهای است که قدرت حقتعالی را به نمایش میگذارد.
﴿هَلۡ فِی ذَٰلِکَ قَسَمٞ لِّذِی حِجۡرٍ ٥﴾.
آیا سوگندی که به این مخلوقات یا نمودم برای کسانی که عقل دارند، کافی و شافی است تا آنان را به سوی راستی و درستی اموری که بر آنها سوگند یاد کردم رهنمایی کند؟
﴿أَلَمۡ تَرَ کَیۡفَ فَعَلَ رَبُّکَ بِعَادٍ ٦﴾.
آیا ندانستی که پروردگارت به قبیلۀ عاد، یعنی قوم هود علیه السلام چه کرد؟ آنگاه که آنان را با باد سختی عذاب نمود و با هلاکت نابودشان کرد؛ در حالی که از کافران مکّه نیرومندتر بودند؟ بنابراین هلاکت این کافران آسانتر است.
﴿إِرَمَ ذَاتِ ٱلۡعِمَادِ ٧﴾.
آنانکه صاحب شهری بزرگ، با ساختمانهای بلند، کاخهای سر به فلک کشیده و کوشکهای مرتفع بودند. گفته شده که این شهر در نزدیک عدن بوده است.
﴿ٱلَّتِی لَمۡ یُخۡلَقۡ مِثۡلُهَا فِی ٱلۡبِلَٰدِ ٨﴾.
شهری که تا اکنون مانند بنای عجیب، شکل غریب، نیرومندی مردم، کثرت اموال و استحکام بنایش به وجود نیامده است.
﴿وَثَمُودَ ٱلَّذِینَ جَابُواْ ٱلصَّخۡرَ بِٱلۡوَادِ ٩﴾.
و قبیلۀ ثمود را هلاک ساختیم، آنانکه صخرهها را در درّههای خویش قطع مینمودند و از آن ساختمان بنا میکردند. امّا آنگاه که هلاکشان ساختیم قوّت و شوکتی که داشتند هلاکت را از آنان باز نداشت.
﴿وَفِرۡعَوۡنَ ذِی ٱلۡأَوۡتَادِ ١٠﴾.
فرعون را با کاخهای بزرگ و لشکر ستیزهگرش هلاک نمودیم و بناهای او را که در ثبات، استواری و ارتفاعش مانند کوه بود نابود کردیم.
﴿ٱلَّذِینَ طَغَوۡاْ فِی ٱلۡبِلَٰدِ ١١﴾.
این اقوام، بر مخلوقات بیش از حد ستم روا داشتند، در گناهان اسراف نمودند، خونهای حرام را ریختند و در نتیجه مستحقّ چنین انتقامی شدند.
﴿فَأَکۡثَرُواْ فِیهَا ٱلۡفَسَادَ ١٢﴾.
در شهرها به فساد زیادی چون تکذیب و عناد، ظلم و استبداد، قهر و استبعاد و ضرر رساندن به عبادت دست زدند.
﴿فَصَبَّ عَلَیۡهِمۡ رَبُّکَ سَوۡطَ عَذَابٍ ١٣﴾.
خداوند عزوجل بر آنان عقوبت دردآور، عذاب سخت و مجازات با هیبتی را حواله کرد؛ چنانکه هلاکشان ساخت و دیار آنان را نابود نمود.
﴿إِنَّ رَبَّکَ لَبِٱلۡمِرۡصَادِ ١٤﴾.
به راستی که پروردگارت در کمین اعمال بدکاران است و افعال کافران را مراقبت دارد و بعد آنان را در دنیا تباه میسازد و در آخرت به آتش عذاب میکند.
﴿فَأَمَّا ٱلۡإِنسَٰنُ إِذَا مَا ٱبۡتَلَىٰهُ رَبُّهُۥ فَأَکۡرَمَهُۥ وَنَعَّمَهُۥ فَیَقُولُ رَبِّیٓ أَکۡرَمَنِ ١٥﴾.
عادت انسان این است که چون پروردگارش او را با دارایی بیازماید؛ یعنی ثروتش بخشد و حالش را نیکو سازد مغرور میشود، فریب میخورد و میگوید: این همه به خاطر منزلتم در نزد پروردگار من است و بدان سبب است که در پیشگاهش تقرّب و مقامی دارم؛ هرچند گاهی این معامله به گونۀ استدراج میباشد.
﴿وَأَمَّآ إِذَا مَا ٱبۡتَلَىٰهُ فَقَدَرَ عَلَیۡهِ رِزۡقَهُۥ فَیَقُولُ رَبِّیٓ أَهَٰنَنِ ١٦﴾.
امّا آنگاه که او را با فقر و تنگدستی بیازماید؛ طوری که روزی وی را کم سازد و زندگیاش را تنگ گرداند، میپندارد که این سرنوشت به خاطر دوری از حقتعالی و جایگاه بدش در نزد پروردگار بوده و گمان میکند که خداوند عزوجل خوارش کرده است.
﴿کَلَّاۖ بَل لَّا تُکۡرِمُونَ ٱلۡیَتِیمَ ١٧﴾.
درست آن است که هیچیک از این دو پندار حقّانیت ندارد؛ یعنی به طور مطلق اعطای ثروت کرامت نیست و منعش اهانت را لازم ندارد. امّا شما در حال ثروتمندی به یتیمان احسان نمیکنید، بر ناتوانیشان رحمت نمینمایید و به ایشان مهربانی ندارید؛ زیرا دارایی شما را سرکش و سختدل ساخته است.
﴿وَلَا تَحَٰٓضُّونَ عَلَىٰ طَعَامِ ٱلۡمِسۡکِینِ ١٨﴾.
همچنان به طعامدادن به مساکین، سرپرستی درست و رعایت نیکو از ایشان یکدیگرتان را تشویق و ترغیب نمیکنید؛ چنانچه بیشتر مردم با فقیران جفا مینمایند.
﴿وَتَأۡکُلُونَ ٱلتُّرَاثَ أَکۡلٗا لَّمّٗا ١٩﴾.
میراث را با حرص و آزمندی میخورید، میان حلال و حرام فرق نمیکنید و حقّ یتیمان، بیوهها و زنان را بدون ترس از پروردگار عزوجل به مالتان یکجا میسازید.
﴿وَتُحِبُّونَ ٱلۡمَالَ حُبّٗا جَمّٗا ٢٠﴾.
جمعکردن مال را به شدّت دوست میدارید و برای تحصیل آن عمرها را ضایع میکنید، خطرها را تحمّل مینمایید و سفرهای زیادی را در پیش میگیرید. آری! بیشتر مردم بندۀ درهم و دینار هستند.
﴿کَلَّآۖ إِذَا دُکَّتِ ٱلۡأَرۡضُ دَکّٗا دَکّٗا ٢١﴾.
از چنین عملکردی خود را باز دارید و وقتی را به یاد آورید که زمین به شدّت بینهایتی به لرزه درمیآید؛ چنانکه همه موجودات رویش نابود شوند، بناهایش تخریب گردند، ارکانش انهدام یابد، اهلش نابود شوند و ساکنانش را حیرت فرا گیرد.
﴿وَجَآءَ رَبُّکَ وَٱلۡمَلَکُ صَفّٗا صَفّٗا ٢٢﴾.
و پروردگارت برای حکم فیصله کننده میان مردم، طوری که سزاوار جلال اوست میآید و فرشتگان آسمان نیز در حالی که صف زده، به هم پیوسته، ترسناک و مطیع اوتعالی هستند با وی حضور مییابند.
﴿وَجِاْیٓءَ یَوۡمَئِذِۢ بِجَهَنَّمَۚ یَوۡمَئِذٖ یَتَذَکَّرُ ٱلۡإِنسَٰنُ وَأَنَّىٰ لَهُ ٱلذِّکۡرَىٰ ٢٣﴾.
آتش دوزخ برای ناظران و مجرمان، آشکار و حاضر آورده میشود. در آن هنگام است که انسان گناهان، بیپرواییها و تقصیرات دنیوی خود را به یاد میآورد. امّا وقتی است که یادآوری نفعی ندارد و از ندامت فایدهای نیست؛ زیرا وقت آن گذشته است، حساب نزدیک شده و هنگام حکم فرا رسیده است.
﴿یَقُولُ یَٰلَیۡتَنِی قَدَّمۡتُ لِحَیَاتِی ٢٤﴾.
این شخص گنهکار میگوید: ای کاش در زندگی فانی دنیا برای این زندگی جاودانی کدام خیر و خوبیی را از قبیل اعمال نیک و افعال پسندیده انجام میدادم.
﴿فَیَوۡمَئِذٖ لَّا یُعَذِّبُ عَذَابَهُۥٓ أَحَدٞ ٢٥﴾.
در این وقت خداوند عزوجل دشمنانش را طوری عذاب میکند که هیچ کسی آنچنان عذاب نمیکند؛ زیرا عذاب و عقوبتش سخت است و سزا و مجازاتش بزرگ و نیرومند میباشد.
﴿وَلَا یُوثِقُ وَثَاقَهُۥٓ أَحَدٞ ٢٦﴾.
و طوری که الله عزوجل دشمنانش را درآتش دوزخ بسته میکند، هیچ کسی نمیبندد؛ زیرا کافران در شرایط و حالت بد، آیندۀ ناپسند و گرفتاری به عذاب به زنجیر کشیده میشوند و با طوقهای آهنین بسته میگردند.
﴿یَٰٓأَیَّتُهَا ٱلنَّفۡسُ ٱلۡمُطۡمَئِنَّةُ ٢٧﴾.
برای شخص مؤمن صالح گفته میشود: ای کسی که به دین خداوند عزوجل و به حکم و عطایش راضی بودی، به ذکرش آرامش داشتی، از پیامبرش پیروی کردی و به وعده وعیدش یقین داشتی!
﴿ٱرۡجِعِیٓ إِلَىٰ رَبِّکِ رَاضِیَةٗ مَّرۡضِیَّةٗ ٢٨﴾.
به سوی پاداش و رضای پروردگار، به سوی بهشت و احسانش و به سوی عطا و امتنانش بازگرد؛ حال آنکه از عنایت پاداش و برگشت عقوبتش خوشنود هستی و اوتعالی نیز به خاطر رفتنت در راه هدایت و اجتنابت از گمراهی و ضلالت از تو راضی و خوشنود است.
﴿فَٱدۡخُلِی فِی عِبَٰدِی ٢٩﴾.
در میان بندگان صالح، حزب رستگاران و لشکر سرافراز خداوند عزوجل داخل شو که به نعمتهای جاودانی و خلود سرمدی در بهشت ابدی قرار دارند.
﴿وَٱدۡخُلِی جَنَّتِی ٣٠﴾.
در بهشتم که مقرّ رحمت من است داخل شو، از نعمتهای بهشت و از همجواری با ابرار بهرهمند باش، در جایگاه راستین، مقام امن و محلّی جاودانه مسکن گزین و از نعمتهایی که نابودشدنی نیست و خیری که ماندگار است مستفید شو.
سوره فجر
وَٱلۡفَجۡرِ
سوگند به سپیدهدم [صبحگاهان]
وَلَیَالٍ عَشۡرٖ
و به شبهای دهگانه [آغاز ذیحجه]
وَٱلشَّفۡعِ وَٱلۡوَتۡرِ
و به زوج و فرد [اشیاء]
وَٱلَّیۡلِ إِذَا یَسۡرِ
و سوگند به شب، هنگامی که [حرکت میکند و] میرود.
هَلۡ فِی ذَٰلِکَ قَسَمٞ لِّذِی حِجۡرٍ
آیا در این [چیزها] سوگندی برای صاحبخرد نیست [که او را قانع نماید]؟
أَلَمۡ تَرَ کَیۡفَ فَعَلَ رَبُّکَ بِعَادٍ
[ای پیامبر،] آیا ندیدی که پروردگارت با [قوم] عاد چه کرد؟
إِرَمَ ذَاتِ ٱلۡعِمَادِ
[همان قبیلۀ] اِرَم که دارای [کاخهایی با] ستونهای بلند بودند
ٱلَّتِی لَمۡ یُخۡلَقۡ مِثۡلُهَا فِی ٱلۡبِلَٰدِ
که همانند آن در شهرها آفریده نشده بود؟
وَثَمُودَ ٱلَّذِینَ جَابُواْ ٱلصَّخۡرَ بِٱلۡوَادِ
و [نیز قوم] ثَمود، کسانی که صخرههای سخت را از [کنار] وادی میتراشیدند [و خانه برای خودشان میساختند]؟
وَفِرۡعَوۡنَ ذِی ٱلۡأَوۡتَادِ
و فرعون، صاحب سپاه [بزرگ و قدرتمند].
ٱلَّذِینَ طَغَوۡاْ فِی ٱلۡبِلَٰدِ
[همان] کسانی که در شهرها طغیان [و سرکشی] کردند
فَأَکۡثَرُواْ فِیهَا ٱلۡفَسَادَ
و فسادِ بسیار در آنها به بار آوردند.
فَصَبَّ عَلَیۡهِمۡ رَبُّکَ سَوۡطَ عَذَابٍ
آنگاه پروردگارت تازیانۀ عذاب را بر آنان فرود آورد.
إِنَّ رَبَّکَ لَبِٱلۡمِرۡصَادِ
یقیناً پروردگار تو در کمینگاه است.
فَأَمَّا ٱلۡإِنسَٰنُ إِذَا مَا ٱبۡتَلَىٰهُ رَبُّهُۥ فَأَکۡرَمَهُۥ وَنَعَّمَهُۥ فَیَقُولُ رَبِّیٓ أَکۡرَمَنِ
و اما انسان هنگامی که پروردگارش او را بیازماید و گرامی دارد و به او نعمت بخشد، [مغرور میگردد و گمان میکند که این امر به خاطر کرامتی است که نزد الله دارد]، پس میگوید: «پروردگارم مرا گرامی داشته است»؛
وَأَمَّآ إِذَا مَا ٱبۡتَلَىٰهُ فَقَدَرَ عَلَیۡهِ رِزۡقَهُۥ فَیَقُولُ رَبِّیٓ أَهَٰنَنِ
و اما هنگامی که او را بیازماید و روزیاش را بر او تنگ سازد، [دلسرد شده و گمان میکند که این امر بدان سبب است که نزد الله، خوار و ذلیل است؛] پس میگوید: «پروردگارم مرا خوار کرده است».
کَلَّاۖ بَل لَّا تُکۡرِمُونَ ٱلۡیَتِیمَ
هرگز چنین نیست [که شما میپندارید]؛ بلکه شما یتیم را گرامی نمیدارید
وَلَا تَحَـٰٓضُّونَ عَلَىٰ طَعَامِ ٱلۡمِسۡکِینِ
و یکدیگر را بر اطعام مستمندان ترغیب نمیکنید
وَتَأۡکُلُونَ ٱلتُّرَاثَ أَکۡلٗا لَّمّٗا
و میراث را حریصانه میخورید [و حق ضعیفان را نمیدهید]
وَتُحِبُّونَ ٱلۡمَالَ حُبّٗا جَمّٗا
و مال و ثروت [دنیا] را بسیار دوست دارید.
کَلَّآۖ إِذَا دُکَّتِ ٱلۡأَرۡضُ دَکّٗا دَکّٗا
هرگز چنین نیست [که شما گمان میکنید]؛ هنگامی که زمین سخت در هم کوبیده شود [و هموار گردد]
وَجَآءَ رَبُّکَ وَٱلۡمَلَکُ صَفّٗا صَفّٗا
و پروردگارت [برای دادرسی] بیاید و [نیز] فرشتگان صفدرصف [بایستند]
وَجِاْیٓءَ یَوۡمَئِذِۭ بِجَهَنَّمَۚ یَوۡمَئِذٖ یَتَذَکَّرُ ٱلۡإِنسَٰنُ وَأَنَّىٰ لَهُ ٱلذِّکۡرَىٰ
و در آن روز جهنم آورده شود، آن روز است که انسان [کافر] پند میگیرد [و توبه میکند]؛ و [اما] این پند گرفتن، چه سودی برایش دارد؟
یَقُولُ یَٰلَیۡتَنِی قَدَّمۡتُ لِحَیَاتِی
وی میگوید: «ای کاش [در دنیا] برای [این] زندگیام [اعمال نیک، از] پیش فرستاده بودم!
فَیَوۡمَئِذٖ لَّا یُعَذِّبُ عَذَابَهُۥٓ أَحَدٞ
در آن روز، هیچ کس همانند عذاب او [= الله] عذاب نمیکند،
وَلَا یُوثِقُ وَثَاقَهُۥٓ أَحَدٞ
و هیچ کس همچون بند کشیدن او [= الله]، کسی را به بند نمیکشد.
یَـٰٓأَیَّتُهَا ٱلنَّفۡسُ ٱلۡمُطۡمَئِنَّةُ
[اما به مؤمن ندا میشود:] «ای روحِ آرامیافته،
ٱرۡجِعِیٓ إِلَىٰ رَبِّکِ رَاضِیَةٗ مَّرۡضِیَّةٗ
به سوی پروردگارت بازگرد، در حالی که تو [از پاداشِ الله] راضی هستی، و او از [اعمال] تو راضی است.
فَٱدۡخُلِی فِی عِبَٰدِی
پس در زمرۀ بندگان [خاصّ] من در آی
وَٱدۡخُلِی جَنَّتِی
و به بهشت من وارد شو».
Al-Fajr
سورة الفجر - سورة 89 - عدد آیاتها 30
بسم الله الرحمن الرحیم
وَالْفَجْرِ
وَلَیَالٍ عَشْرٍ
وَالشَّفْعِ وَالْوَتْرِ
وَاللَّیْلِ إِذَا یَسْرِ
هَلْ فِی ذَلِکَ قَسَمٌ لِّذِی حِجْرٍ
أَلَمْ تَرَ کَیْفَ فَعَلَ رَبُّکَ بِعَادٍ
إِرَمَ ذَاتِ الْعِمَادِ
الَّتِی لَمْ یُخْلَقْ مِثْلُهَا فِی الْبِلادِ
وَثَمُودَ الَّذِینَ جَابُوا الصَّخْرَ بِالْوَادِ
وَفِرْعَوْنَ ذِی الأَوْتَادِ
الَّذِینَ طَغَوْا فِی الْبِلادِ
فَأَکْثَرُوا فِیهَا الْفَسَادَ
فَصَبَّ عَلَیْهِمْ رَبُّکَ سَوْطَ عَذَابٍ
إِنَّ رَبَّکَ لَبِالْمِرْصَادِ
فَأَمَّا الإِنسَانُ إِذَا مَا ابْتَلاهُ رَبُّهُ فَأَکْرَمَهُ وَنَعَّمَهُ فَیَقُولُ رَبِّی أَکْرَمَنِ
وَأَمَّا إِذَا مَا ابْتَلاهُ فَقَدَرَ عَلَیْهِ رِزْقَهُ فَیَقُولُ رَبِّی أَهَانَنِ
کَلاَّ بَل لّا تُکْرِمُونَ الْیَتِیمَ
وَلا تَحَاضُّونَ عَلَى طَعَامِ الْمِسْکِینِ
وَتَأْکُلُونَ التُّرَاثَ أَکْلا لَّمًّا
وَتُحِبُّونَ الْمَالَ حُبًّا جَمًّا
کَلاَّ إِذَا دُکَّتِ الأَرْضُ دَکًّا دَکًّا
وَجَاءَ رَبُّکَ وَالْمَلَکُ صَفًّا صَفًّا
وَجِیءَ یَوْمَئِذٍ بِجَهَنَّمَ یَوْمَئِذٍ یَتَذَکَّرُ الإِنسَانُ وَأَنَّى لَهُ الذِّکْرَى
یَقُولُ یَا لَیْتَنِی قَدَّمْتُ لِحَیَاتِی
فَیَوْمَئِذٍ لّا یُعَذِّبُ عَذَابَهُ أَحَدٌ
وَلا یُوثِقُ وَثَاقَهُ أَحَدٌ
یَا أَیَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ
ارْجِعِی إِلَى رَبِّکِ رَاضِیَةً مَّرْضِیَّةً
فَادْخُلِی فِی عِبَادِی
وَادْخُلِی جَنَّتِی
سورة فجر
به نام الله بخشندة مهربان
سوگند به صبح. ﴿1﴾ و به شبهای دهگانه (ذیحجه). ﴿2﴾ و به زوج و فرد. ﴿3﴾ و سوگند به شب هنگامیکه (حرکت میکند و) میرود. ﴿4﴾ آیا در این (چیزها) سوگندی برای صاحب خرد نیست؟! ﴿5﴾ (ای پیامبر) آیا ندیدی که پروردگارت با (قوم) عاد چه کرد؟ ﴿6﴾ (همان عاد) ارم که دارای ستونها (و قامت بلند) بودند. ﴿7﴾ که همانند آن در شهرها آفریده نشده بود. ﴿8﴾ و (نیز قوم) ثمود، آنهایی که صخرههای سخت را از (کنار) وادی میتراشیدند (و برای خود خانه میساختند)؟ ﴿9﴾ و فرعون صاحب میخها (شکنجهها و سپاه). ﴿10﴾ (همان) کسانیکه در شهرها طغیان (و سرکشی) کردند. ﴿11﴾ پس در آنها بسیار فساد به بار آوردند. ﴿12﴾ آنگاه پروردگارت تازیانه عذاب را بر آنان فرو آورد. ﴿13﴾ یقیناً پروردگار تو در کمینگاه است. ﴿14﴾ پس اما انسان هنگامی که پروردگارش او را بیازماید و او را گرامی دارد و به او نعمت بخشد، (مغرور میشود و) میگوید: «پروردگارم مرا گرامی داشته است». ﴿15﴾ و اما هنگامیکه او را بیازماید، پس روزیش را بر او تنگ گیرد (نا امید میشود و) میگوید: «پروردگارم مرا خوار کرده است». ﴿16﴾ هرگز چنین نیست (که شما میپندارید)، بلگه یتیم را گرامی نمیدارید. ﴿17﴾ و یکدیگر را بر اطعام مستمندان ترغیب و تشویق نمیکنید. ﴿18﴾ و میراث را حریصانه میخورید (و حق دیگران را نمیدهید). ﴿19﴾ و مال و ثروت (دنیا) را بسیار دوست دارید. ﴿20﴾ هرگز چنین نیست (که شما گمان میکنید) هنگامیکه زمین سخت درهم گوبیده شود (و هموار گردد). ﴿21﴾ و پروردگارت (برای دادرسی) بیاید و (نیز) فرشتگان صف در صف (بیانید). ﴿22﴾ و در آن روز جهنم آورده شود، در آن روز انسان متذکر میشود، و (اما) این تذکر چه فایدة برای او دارد؟! ﴿23﴾میگوید: «ای کاش (در دنیا) برای (این) زندگیم (چیزی از) پیش فرستاده بودم. ﴿24﴾ پس در آن روز هیچ کسی همانند عذاب او (= الله) عذاب نمیکند. ﴿25﴾ و هیچ کس همچون بند گشیدن او (= الله) کسی را بند نکشد. ﴿26﴾ «ای روح آرام یافته. ﴿27﴾ به سوی پروردگارت باز گرد، در حالیکه تو از او خوشنودی و او از تو خشنود است. ﴿28﴾ پس در زمرۀ بندگان (خاص) من در آی. ﴿29﴾ و به بهشت من وارد شو» ﴿30﴾
بِسۡمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحۡمَٰنِ ٱلرَّحِیمِ
﴿وَٱلۡفَجۡرِ ١ وَلَیَالٍ عَشۡرٖ ٢ وَٱلشَّفۡعِ وَٱلۡوَتۡرِ ٣ وَٱلَّیۡلِ إِذَا یَسۡرِ ٤ هَلۡ فِی ذَٰلِکَ قَسَمٞ لِّذِی حِجۡرٍ ٥ أَلَمۡ تَرَ کَیۡفَ فَعَلَ رَبُّکَ بِعَادٍ ٦ إِرَمَ ذَاتِ ٱلۡعِمَادِ ٧ ٱلَّتِی لَمۡ یُخۡلَقۡ مِثۡلُهَا فِی ٱلۡبِلَٰدِ ٨ وَثَمُودَ ٱلَّذِینَ جَابُواْ ٱلصَّخۡرَ بِٱلۡوَادِ ٩ وَفِرۡعَوۡنَ ذِی ٱلۡأَوۡتَادِ ١٠ ٱلَّذِینَ طَغَوۡاْ فِی ٱلۡبِلَٰدِ ١١ فَأَکۡثَرُواْ فِیهَا ٱلۡفَسَادَ ١٢ فَصَبَّ عَلَیۡهِمۡ رَبُّکَ سَوۡطَ عَذَابٍ ١٣ إِنَّ رَبَّکَ لَبِٱلۡمِرۡصَادِ ١٤ فَأَمَّا ٱلۡإِنسَٰنُ إِذَا مَا ٱبۡتَلَىٰهُ رَبُّهُۥ فَأَکۡرَمَهُۥ وَنَعَّمَهُۥ فَیَقُولُ رَبِّیٓ أَکۡرَمَنِ ١٥ وَأَمَّآ إِذَا مَا ٱبۡتَلَىٰهُ فَقَدَرَ عَلَیۡهِ رِزۡقَهُۥ فَیَقُولُ رَبِّیٓ أَهَٰنَنِ ١٦ کَلَّاۖ بَل لَّا تُکۡرِمُونَ ٱلۡیَتِیمَ ١٧ وَلَا تَحَٰٓضُّونَ عَلَىٰ طَعَامِ ٱلۡمِسۡکِینِ ١٨ وَتَأۡکُلُونَ ٱلتُّرَاثَ أَکۡلٗا لَّمّٗا ١٩ وَتُحِبُّونَ ٱلۡمَالَ حُبّٗا جَمّٗا ٢٠ کَلَّآۖ إِذَا دُکَّتِ ٱلۡأَرۡضُ دَکّٗا دَکّٗا ٢١ وَجَآءَ رَبُّکَ وَٱلۡمَلَکُ صَفّٗا صَفّٗا ٢٢ وَجِاْیٓءَ یَوۡمَئِذِۢ بِجَهَنَّمَۚ یَوۡمَئِذٖ یَتَذَکَّرُ ٱلۡإِنسَٰنُ وَأَنَّىٰ لَهُ ٱلذِّکۡرَىٰ ٢٣
به نام الله بخشندۀ مهربان
سوگند به صبح. ﴿۱﴾و به شبهای دهگانه (ذیحجه). ﴿۲﴾و به زوج و فرد. ﴿۳﴾و سوگند به شب هنگامیکه (حرکت میکند و) میرود. ﴿۴﴾آیا در این (چیزها) سوگندی برای صاحب خرد نیست؟! ﴿۵﴾(ای پیامبر) آیا ندیدی که پروردگارت با (قوم) عاد چه کرد؟ ﴿۶﴾(همان عاد) ارم که دارای ستونها (و قامت بلند) بودند. ﴿۷﴾که همانند آن در شهرها آفریده نشده بود. ﴿۸﴾و (نیز قوم) ثمود، آنهایی که صخرههای سخت را از (کنار) وادی میتراشیدند (و برای خود خانه میساختند)؟ ﴿۹﴾و فرعون صاحب میخها (شکنجهها و سپاه). ﴿۱۰﴾(همان) کسانیکه در شهرها طغیان (و سرکشی) کردند. ﴿۱۱﴾پس در آنها بسیار فساد به بار آوردند. ﴿۱۲﴾آنگاه پروردگارت تازیانه عذاب را بر آنان فرو آورد. ﴿۱۳﴾یقیناً پروردگار تو در کمینگاه است. ﴿۱۴﴾پس اما انسان هنگامی که پروردگارش او را بیازماید و او را گرامی دارد و به او نعمت بخشد، (مغرور میشود و) میگوید: «پروردگارم مرا گرامی داشته است». ﴿۱۵﴾و اما هنگامیکه او را بیازماید، پس روزیش را بر او تنگ گیرد (نا امید میشود و) میگوید: «پروردگارم مرا خوار کرده است». ﴿۱۶﴾هرگز چنین نیست (که شما میپندارید)، بلگه یتیم را گرامی نمیدارید. ﴿۱۷﴾و یکدیگر را بر اطعام مستمندان ترغیب و تشویق نمیکنید. ﴿۱۸﴾و میراث را حریصانه میخورید (و حق دیگران را نمیدهید). ﴿۱۹﴾و مال و ثروت (دنیا) را بسیار دوست دارید. ﴿۲۰﴾هرگز چنین نیست (که شما گمان میکنید) هنگامیکه زمین سخت درهم گوبیده شود (و هموار گردد). ﴿۲۱﴾و پروردگارت (برای دادرسی) بیاید و (نیز) فرشتگان صف در صف (بیانید). ﴿۲۲﴾و در آن روز جهنم آورده شود، در آن روز انسان متذکر میشود، و (اما) این تذکر چه فایدۀ برای او دارد؟! ﴿۲۳﴾
﴿ یَقُولُ یَٰلَیۡتَنِی قَدَّمۡتُ لِحَیَاتِی ٢٤ فَیَوۡمَئِذٖ لَّا یُعَذِّبُ عَذَابَهُۥٓ أَحَدٞ ٢٥ وَلَا یُوثِقُ وَثَاقَهُۥٓ أَحَدٞ ٢٦ یَٰٓأَیَّتُهَا ٱلنَّفۡسُ ٱلۡمُطۡمَئِنَّةُ ٢٧ ٱرۡجِعِیٓ إِلَىٰ رَبِّکِ رَاضِیَةٗ مَّرۡضِیَّةٗ ٢٨ فَٱدۡخُلِی فِی عِبَٰدِی ٢٩ وَٱدۡخُلِی جَنَّتِی ٣٠ ﴾
میگوید: «ای کاش (در دنیا) برای (این) زندگیم (چیزی از) پیش فرستاده بودم. ﴿۲۴﴾پس در آن روز هیچ کسی همانند عذاب او (= الله) عذاب نمیکند. ﴿۲۵﴾و هیچ کس همچون بند گشیدن او (= الله) کسی را بند نکشد. ﴿۲۶﴾«ای روح آرام یافته. ﴿۲۷﴾به سوی پروردگارت باز گرد، در حالیکه تو از او خوشنودی و او از تو خشنود است. ﴿۲۸﴾پس در زمرۀ بندگان (خاص) من در آی. ﴿۲۹﴾و به بهشت من وارد شو» ﴿۳۰﴾.
بسم الله الرحمن الرحیم
﴿وَٱلۡفَجۡرِ ١ وَلَیَالٍ عَشۡرٖ ٢ وَٱلشَّفۡعِ وَٱلۡوَتۡرِ ٣ وَٱلَّیۡلِ إِذَا یَسۡرِ ٤ هَلۡ فِی ذَٰلِکَ قَسَمٞ لِّذِی حِجۡرٍ ٥ أَلَمۡ تَرَ کَیۡفَ فَعَلَ رَبُّکَ بِعَادٍ ٦ إِرَمَ ذَاتِ ٱلۡعِمَادِ ٧ ٱلَّتِی لَمۡ یُخۡلَقۡ مِثۡلُهَا فِی ٱلۡبِلَٰدِ ٨ وَثَمُودَ ٱلَّذِینَ جَابُواْ ٱلصَّخۡرَ بِٱلۡوَادِ ٩ وَفِرۡعَوۡنَ ذِی ٱلۡأَوۡتَادِ ١٠ ٱلَّذِینَ طَغَوۡاْ فِی ٱلۡبِلَٰدِ ١١ فَأَکۡثَرُواْ فِیهَا ٱلۡفَسَادَ ١٢ فَصَبَّ عَلَیۡهِمۡ رَبُّکَ سَوۡطَ عَذَابٍ ١٣ إِنَّ رَبَّکَ لَبِٱلۡمِرۡصَادِ ١٤ فَأَمَّا ٱلۡإِنسَٰنُ إِذَا مَا ٱبۡتَلَىٰهُ رَبُّهُۥ فَأَکۡرَمَهُۥ وَنَعَّمَهُۥ فَیَقُولُ رَبِّیٓ أَکۡرَمَنِ ١٥ وَأَمَّآ إِذَا مَا ٱبۡتَلَىٰهُ فَقَدَرَ عَلَیۡهِ رِزۡقَهُۥ فَیَقُولُ رَبِّیٓ أَهَٰنَنِ ١٦ کَلَّاۖ بَل لَّا تُکۡرِمُونَ ٱلۡیَتِیمَ ١٧ وَلَا تَحَٰٓضُّونَ عَلَىٰ طَعَامِ ٱلۡمِسۡکِینِ ١٨ وَتَأۡکُلُونَ ٱلتُّرَاثَ أَکۡلٗا لَّمّٗا ١٩ وَتُحِبُّونَ ٱلۡمَالَ حُبّٗا جَمّٗا ٢٠ کَلَّآۖ إِذَا دُکَّتِ ٱلۡأَرۡضُ دَکّٗا دَکّٗا ٢١ وَجَآءَ رَبُّکَ وَٱلۡمَلَکُ صَفّٗا صَفّٗا ٢٢ وَجِاْیٓءَ یَوۡمَئِذِۢ بِجَهَنَّمَۚ یَوۡمَئِذٖ یَتَذَکَّرُ ٱلۡإِنسَٰنُ وَأَنَّىٰ لَهُ ٱلذِّکۡرَىٰ ٢٣﴾
به نام خداوند بخشندۀ مهربان
قسم به صبح! . ﴿1﴾و به شبهاى دهگانه! [1255]. ﴿2﴾و قسم به جفت و طاق! [1256]. ﴿3﴾و قسم به شب چون روان شود!. ﴿4﴾آیا در این مقدمه سوگندی معتبر است صاحب خرد را؟ [1257]. ﴿5﴾آیا ندیدى که چگونه معامله کرد پروردگار تو با قوم عاد.﴿6﴾[که عاد] ارم باشد خداوندِ قدرهاى بلند. ﴿7﴾که آفریده نشد مانند آن در شهرها. ﴿8﴾و چگونه معامله کرد با قوم ثمود که تراشیده بودند سنگهاى بزرگ را در وادى قرى. ﴿9﴾و چگونه معامله کرد با فرعون صاحب میخها [1258]. ﴿10﴾همۀ این جماعتها، آنانکه سرکشى کردند در شهرها. ﴿11﴾پس بسیار به عمل آوردند در آنجا فساد را. ﴿12﴾پس بریخت بر سر ایشان پروردگار تو یک دفعه عذاب. ﴿13﴾هرآیینه پروردگار تو به کمینگاه است. ﴿14﴾اما آدمى، پس چون امتحان کندش پروردگار او، پس گرامى کندش و نعمت دهدش، پس گوید: پروردگار من گرامى ساخت مرا. ﴿15﴾و امّا چون امتحان کندش، پس تنگ سازد بر وى رزق وی را، گوید: پروردگار من حقارت کرد مرا. ﴿16﴾نى! نى! بلکه گرامى نمیدارید یتیم را. ﴿17﴾و یکدیگر را رغبت نمیدهد بر طعام دادن فقیر. ﴿18﴾و میخورید مال میراث را خوردن بسیار [1259]. ﴿19﴾و دوست میدارید مال را دوست داشتن بسیار [1260]. ﴿20﴾نى! نى! چون پست کرده شود بلندى زمین را، پست کردن بعد پست کردن [1261]. ﴿21﴾و بیاید پروردگار تو و بیایند فرشتگان صف صف شده. ﴿22﴾و آورده شود آن روز دوزخ را، آن روز یاد کند آدمى و کجا باشد او را نفع آن یاد کردن. ﴿23﴾
﴿ یَقُولُ یَٰلَیۡتَنِی قَدَّمۡتُ لِحَیَاتِی ٢٤ فَیَوۡمَئِذٖ لَّا یُعَذِّبُ عَذَابَهُۥٓ أَحَدٞ ٢٥ وَلَا یُوثِقُ وَثَاقَهُۥٓ أَحَدٞ ٢٦ یَٰٓأَیَّتُهَا ٱلنَّفۡسُ ٱلۡمُطۡمَئِنَّةُ ٢٧ ٱرۡجِعِیٓ إِلَىٰ رَبِّکِ رَاضِیَةٗ مَّرۡضِیَّةٗ ٢٨ فَٱدۡخُلِی فِی عِبَٰدِی ٢٩ وَٱدۡخُلِی جَنَّتِی ٣٠ ﴾
گوید: اى کاش من فرستادمى عمل نیک براى زندگانىِ جاودانى خویش!. ﴿24﴾پس آن روز عقوبت نکند مانند عقوبت خدا هیچکس. ﴿25﴾و به زنجیر نبندد مانند بستن او هیچ کس شود [1262]. ﴿26﴾[گفته شود روح مؤمن را وقت مرگ:] اى نفس آرام گیرنده!. ﴿27﴾بازگرد به سوى پروردگار خویش، تو خوشنود شدهای و از تو نیز خوشنود گشته. ﴿28﴾پس درا به زمرۀ بندگان خاص من. ﴿29﴾و درا به بهشت من. ﴿30﴾