سوره طه
طه
طه [= طا. ها].
مَآ أَنزَلۡنَا عَلَیۡکَ ٱلۡقُرۡءَانَ لِتَشۡقَىٰٓ
[ای پیامبر، ما] قرآن را بر تو نازل نکردیم تا در رنج بیفتی.
إِلَّا تَذۡکِرَةٗ لِّمَن یَخۡشَىٰ
[آن را نفرستادیم] مگر آنکه پندی باشد برای هر کس که [از عذاب الهی] میترسد.
تَنزِیلٗا مِّمَّنۡ خَلَقَ ٱلۡأَرۡضَ وَٱلسَّمَٰوَٰتِ ٱلۡعُلَى
[این قرآن،] فروفرستادهای است از جانب آن ذاتی که زمین و آسمانهای بلند را آفریده است.
ٱلرَّحۡمَٰنُ عَلَى ٱلۡعَرۡشِ ٱسۡتَوَىٰ
[پروردگار] رحمان [آن گونه که شایسته جلال و مقام اوست] بر عرش قرار گرفت.
لَهُۥ مَا فِی ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَمَا فِی ٱلۡأَرۡضِ وَمَا بَیۡنَهُمَا وَمَا تَحۡتَ ٱلثَّرَىٰ
آنچه در آسمانها و زمین و آنچه میان آنهاست و آنچه زیر خاک [پنهان] است [همگی] از آنِ اوست.
وَإِن تَجۡهَرۡ بِٱلۡقَوۡلِ فَإِنَّهُۥ یَعۡلَمُ ٱلسِّرَّ وَأَخۡفَى
و اگر سخن آشکار بگویی [یا آن را پنهان داری،] یقیناً او [راز] نهان و [حتی] نهانتر [از آن] را نیز میداند.
ٱللَّهُ لَآ إِلَٰهَ إِلَّا هُوَۖ لَهُ ٱلۡأَسۡمَآءُ ٱلۡحُسۡنَىٰ
الله است که هیچ معبودی [بهحق] جز او نیست [و] نیکوترین نامها از آنِ اوست.
وَهَلۡ أَتَىٰکَ حَدِیثُ مُوسَىٰٓ
[ای پیامبر،] آیا خبر موسی به تو رسیده است؟
إِذۡ رَءَا نَارٗا فَقَالَ لِأَهۡلِهِ ٱمۡکُثُوٓاْ إِنِّیٓ ءَانَسۡتُ نَارٗا لَّعَلِّیٓ ءَاتِیکُم مِّنۡهَا بِقَبَسٍ أَوۡ أَجِدُ عَلَى ٱلنَّارِ هُدٗى
آنگاه که آتشی را [از دور] دید و به خانوادهاش گفت: «[لحظهای] درنگ کنید [که] من آتشی دیدهام. شاید شعلهای از آن برایتان بیاورم یا کنار آن آتش راهنمایی بیابم».
فَلَمَّآ أَتَىٰهَا نُودِیَ یَٰمُوسَىٰٓ
وقتی نزد آن [آتش] آمد، نِدا داده شد که: «ای موسی،
إِنِّیٓ أَنَا۠ رَبُّکَ فَٱخۡلَعۡ نَعۡلَیۡکَ إِنَّکَ بِٱلۡوَادِ ٱلۡمُقَدَّسِ طُوٗى
به راستی، من پروردگارت هستم؛ پس [برای مناجات با پروردگار] کفشهایت را درآور [که] در حقیقت، تو در سرزمین مقدس «طُوی» هستی.
وَأَنَا ٱخۡتَرۡتُکَ فَٱسۡتَمِعۡ لِمَا یُوحَىٰٓ
و من تو را [به پیامبری] برگزیدم؛ پس به آنچه وحی میشود گوش فرا دار:
إِنَّنِیٓ أَنَا ٱللَّهُ لَآ إِلَٰهَ إِلَّآ أَنَا۠ فَٱعۡبُدۡنِی وَأَقِمِ ٱلصَّلَوٰةَ لِذِکۡرِیٓ
بیتردید، منم «الله» که هیچ معبودی [بهحق] جز من نیست؛ پس مرا عبادت کن و برای یاد من نماز برپا دار.
إِنَّ ٱلسَّاعَةَ ءَاتِیَةٌ أَکَادُ أُخۡفِیهَا لِتُجۡزَىٰ کُلُّ نَفۡسِۭ بِمَا تَسۡعَىٰ
یقیناً قیامت آمدنی است؛ [ولی] میخواهم [وقت] آن را پنهان دارم تا به هر کسی در برابر [کار و] تلاشی که میکند پاداش داده شود.
فَلَا یَصُدَّنَّکَ عَنۡهَا مَن لَّا یُؤۡمِنُ بِهَا وَٱتَّبَعَ هَوَىٰهُ فَتَرۡدَىٰ
پس مبادا کسی که به آن ایمان ندارد و از هوسهایش پیروی میکند، تو را از [نیکوکاری و آمادگی برای] آن بازدارد که هلاک میشوی.
وَمَا تِلۡکَ بِیَمِینِکَ یَٰمُوسَىٰ
و ای موسی، آن چیست به [دست] راستت؟»
قَالَ هِیَ عَصَایَ أَتَوَکَّؤُاْ عَلَیۡهَا وَأَهُشُّ بِهَا عَلَىٰ غَنَمِی وَلِیَ فِیهَا مَـَٔارِبُ أُخۡرَىٰ
او گفت: «این عصای من است؛ بر آن تکیه میکنم و با آن برای گوسفندانم [برگ درختان را] فرومیریزم و کارهای دیگری [نیز] با آن دارم [که برآورده میکنم].
قَالَ أَلۡقِهَا یَٰمُوسَىٰ
[الله] فرمود: «ای موسی، آن را بیفکن».
فَأَلۡقَىٰهَا فَإِذَا هِیَ حَیَّةٞ تَسۡعَىٰ
[موسی] آن را [بر زمین] افکند و ناگهان [تبدیل به] ماری شد که به سرعت میخزید.
قَالَ خُذۡهَا وَلَا تَخَفۡۖ سَنُعِیدُهَا سِیرَتَهَا ٱلۡأُولَىٰ
[الله] فرمود: «آن را بگیر و نترس. به زودی آن را به شکل اولش بازمیگردانیم.
وَٱضۡمُمۡ یَدَکَ إِلَىٰ جَنَاحِکَ تَخۡرُجۡ بَیۡضَآءَ مِنۡ غَیۡرِ سُوٓءٍ ءَایَةً أُخۡرَىٰ
و دستت را در بغل کن تا بدون هیچ گزندى [به عنوان] معجزهاى دیگر، سفید [و درخشان] بیرون آید.
لِنُرِیَکَ مِنۡ ءَایَٰتِنَا ٱلۡکُبۡرَى
[هدف از ارایه این دو معجزه، این بود] که برخی از نشانههای بزرگ خویش را به تو نشان دهیم.
ٱذۡهَبۡ إِلَىٰ فِرۡعَوۡنَ إِنَّهُۥ طَغَىٰ
[اینک] به سوی فرعون برو [که] بیتردید، [کفر ورزیده و] سرکشی کرده است».
قَالَ رَبِّ ٱشۡرَحۡ لِی صَدۡرِی
[موسی] گفت: «پروردگارا، بر [حوصله و] شکیباییام بیفزای
وَیَسِّرۡ لِیٓ أَمۡرِی
و کارم را برایم آسان گردان
وَٱحۡلُلۡ عُقۡدَةٗ مِّن لِّسَانِی
و گره از زبانم باز کن
یَفۡقَهُواْ قَوۡلِی
تا سخنم را دریابند.
وَٱجۡعَل لِّی وَزِیرٗا مِّنۡ أَهۡلِی
و یاوری از [افراد] خاندانم برای من قرار بده؛
هَٰرُونَ أَخِی
هارون، برادرم را.
ٱشۡدُدۡ بِهِۦٓ أَزۡرِی
پشتم را با او محکم کن؛
وَأَشۡرِکۡهُ فِیٓ أَمۡرِی
و او را در کار [رسالت] من شریک کن
کَیۡ نُسَبِّحَکَ کَثِیرٗا
تا تو را بسیار به پاکى بستاییم
وَنَذۡکُرَکَ کَثِیرًا
و بسیار یادت کنیم.
إِنَّکَ کُنتَ بِنَا بَصِیرٗا
بیتردید، تو به [حال] ما بینایی».
قَالَ قَدۡ أُوتِیتَ سُؤۡلَکَ یَٰمُوسَىٰ
[الله] فرمود: «ای موسی، خواستهات به تو داده شد.
وَلَقَدۡ مَنَنَّا عَلَیۡکَ مَرَّةً أُخۡرَىٰٓ
در حقیقت، ما [پیشتر] یک بار دیگر [نیز] بر تو منت نهاده بودیم.
إِذۡ أَوۡحَیۡنَآ إِلَىٰٓ أُمِّکَ مَا یُوحَىٰٓ
آنگاه که آنچه را که [باید دربارۀ حفاظت از تو] الهام مىشد به مادرت الهام کردیم:
أَنِ ٱقۡذِفِیهِ فِی ٱلتَّابُوتِ فَٱقۡذِفِیهِ فِی ٱلۡیَمِّ فَلۡیُلۡقِهِ ٱلۡیَمُّ بِٱلسَّاحِلِ یَأۡخُذۡهُ عَدُوّٞ لِّی وَعَدُوّٞ لَّهُۥۚ وَأَلۡقَیۡتُ عَلَیۡکَ مَحَبَّةٗ مِّنِّی وَلِتُصۡنَعَ عَلَىٰ عَیۡنِیٓ
که: «او را در صندوقی بگذار و آن [صندوق] را به دریا [= رود نیل] بینداز تا دریا او را به ساحل بیفکنَد [و] دشمن من و دشمن او، آن را [از آب] بگیرد»؛ و از جانب خویش مهرى [در دلها] بر تو افکندم و [تو را حمایت کردم] تا تحت نظرم پرورش یابى.
إِذۡ تَمۡشِیٓ أُخۡتُکَ فَتَقُولُ هَلۡ أَدُلُّکُمۡ عَلَىٰ مَن یَکۡفُلُهُۥۖ فَرَجَعۡنَٰکَ إِلَىٰٓ أُمِّکَ کَیۡ تَقَرَّ عَیۡنُهَا وَلَا تَحۡزَنَۚ وَقَتَلۡتَ نَفۡسٗا فَنَجَّیۡنَٰکَ مِنَ ٱلۡغَمِّ وَفَتَنَّـٰکَ فُتُونٗاۚ فَلَبِثۡتَ سِنِینَ فِیٓ أَهۡلِ مَدۡیَنَ ثُمَّ جِئۡتَ عَلَىٰ قَدَرٖ یَٰمُوسَىٰ
آنگاه که خواهرت [در پی صندوقِ تو] راه میرفت و [به کسانی که تو را از آب گرفتند] گفت: «میخواهید شخصی را به شما نشان دهم که سرپرستی او را به عهده بگیرد؟» پس تو را به مادرت بازگرداندیم تا چشمش [به دیدارت] روشن گردد و اندوهگین نباشد؛ و [بعدها] تو شخصی [قِبطی] را کُشتی و ما از اندوه [و مجازاتِ قتل] نجاتت دادیم و تو را بارها آزمودیم. پس [از آن،] چند سال بین مردم مَدیَن به سر بردی؛ آنگاه ای موسی، بر [طبق] تقدیر [الهی و در زمان مقرر به اینجا] آمدی.
وَٱصۡطَنَعۡتُکَ لِنَفۡسِی
و تو را برای خودم برگزیدم [تا پیامم را به مردم برسانی].
ٱذۡهَبۡ أَنتَ وَأَخُوکَ بِـَٔایَٰتِی وَلَا تَنِیَا فِی ذِکۡرِی
[اینک] تو و برادرت با نشانههای [قدرت و یگانگیِ] من روانه شوید و در [دعوت حق و] یاد کردنِ من سستی نورزید.
ٱذۡهَبَآ إِلَىٰ فِرۡعَوۡنَ إِنَّهُۥ طَغَىٰ
به سوی فرعون بروید که او [کفر ورزیده و] سرکشی کرده است.
فَقُولَا لَهُۥ قَوۡلٗا لَّیِّنٗا لَّعَلَّهُۥ یَتَذَکَّرُ أَوۡ یَخۡشَىٰ
پس به نرمی با او سخن بگویید؛ باشد که پند گیرد یا [از عذاب الهی] بترسد [و توبه کند].
قَالَا رَبَّنَآ إِنَّنَا نَخَافُ أَن یَفۡرُطَ عَلَیۡنَآ أَوۡ أَن یَطۡغَىٰ
[موسی و هارون] گفتند: «پروردگارا، ما بیمناکیم که بر ما پیشدستی نماید [و پیش از پایان دعوت، مجازاتمان کند] یا [در برابر سخن حق] سرکشی کند».
قَالَ لَا تَخَافَآۖ إِنَّنِی مَعَکُمَآ أَسۡمَعُ وَأَرَىٰ
[الله] فرمود: «نترسید [که] یقیناً من همراهتان هستم [و همه چیز را] میشنوم و میبینم.
فَأۡتِیَاهُ فَقُولَآ إِنَّا رَسُولَا رَبِّکَ فَأَرۡسِلۡ مَعَنَا بَنِیٓ إِسۡرَـٰٓءِیلَ وَلَا تُعَذِّبۡهُمۡۖ قَدۡ جِئۡنَٰکَ بِـَٔایَةٖ مِّن رَّبِّکَۖ وَٱلسَّلَٰمُ عَلَىٰ مَنِ ٱتَّبَعَ ٱلۡهُدَىٰٓ
پس به سوی او بروید و بگویید: «ما رسولان پروردگارت هستیم. بنیاسرائیل را همراه ما بفرست و آنان را [تحقیر و] آزار نکن. به راستی که ما نشانههای روشنی از جانب پروردگارت برای تو آوردهایم؛ و سلامتی [از عذاب الهی] بر کسی است که از هدایت پیروی کند.
إِنَّا قَدۡ أُوحِیَ إِلَیۡنَآ أَنَّ ٱلۡعَذَابَ عَلَىٰ مَن کَذَّبَ وَتَوَلَّىٰ
در حقیقت، به ما وحی شده است که عذاب [دوزخ] بر کسی است که [آیات و معجزات را] تکذیب کند و [از دعوت پیامبرش] روی گرداند».
قَالَ فَمَن رَّبُّکُمَا یَٰمُوسَىٰ
[فرعون] گفت: «ای موسی، پروردگار شما کیست؟»
قَالَ رَبُّنَا ٱلَّذِیٓ أَعۡطَىٰ کُلَّ شَیۡءٍ خَلۡقَهُۥ ثُمَّ هَدَىٰ
[موسی] گفت: «پروردگار ما [همان] ذاتی است که به هر چیزی آفرینشِ [= ظاهر و ویژگیهای مناسب] او را بخشیده و سپس [آن را] هدایت نموده است».
قَالَ فَمَا بَالُ ٱلۡقُرُونِ ٱلۡأُولَىٰ
[فرعون] گفت: «پس حال [و سرنوشت] نسلهای گذشته [که کافر بودهاند] چیست؟»
قَالَ عِلۡمُهَا عِندَ رَبِّی فِی کِتَٰبٖۖ لَّا یَضِلُّ رَبِّی وَلَا یَنسَى
[موسی] گفت: «دانشِ آن در کتابی [= لوح محفوظ] نزد پروردگار من [ثبت] است. پروردگارم نه اشتباه میکند و نه فراموش مینماید.
ٱلَّذِی جَعَلَ لَکُمُ ٱلۡأَرۡضَ مَهۡدٗا وَسَلَکَ لَکُمۡ فِیهَا سُبُلٗا وَأَنزَلَ مِنَ ٱلسَّمَآءِ مَآءٗ فَأَخۡرَجۡنَا بِهِۦٓ أَزۡوَٰجٗا مِّن نَّبَاتٖ شَتَّىٰ
آن [معبودی] که زمین را برایتان [همچون] گهوارهای [محل آسایش] قرار داد و راههایی در آن ایجاد کرد و از آسمان آبی فروفرستاد و به وسیلۀ آن، انواع گوناگون گیاهان را [از زمین] بیرون آوردیم.
کُلُواْ وَٱرۡعَوۡاْ أَنۡعَٰمَکُمۡۚ إِنَّ فِی ذَٰلِکَ لَأٓیَٰتٖ لِّأُوْلِی ٱلنُّهَىٰ
[هم خود از آن] بخورید و [هم] چهارپایانتان را [در آن] بچرانید. بیتردید، در این [امور،] نشانههایی [از قدرت الهی] برای خردمندان است.
۞مِنۡهَا خَلَقۡنَٰکُمۡ وَفِیهَا نُعِیدُکُمۡ وَمِنۡهَا نُخۡرِجُکُمۡ تَارَةً أُخۡرَىٰ
شما را از آن [خاک] آفریدیم و به آن بازمیگردانیم و بار دیگر [در قیامت] از آن بیرون میآوریم.
وَلَقَدۡ أَرَیۡنَٰهُ ءَایَٰتِنَا کُلَّهَا فَکَذَّبَ وَأَبَىٰ
و به راستی [ما] همۀ نشانههای [قدرت] خود [و صداقت رسالت موسی] را به او نشان دادیم؛ ولی [همه را] دروغ پنداشت و [دعوت حق را] نپذیرفت.
قَالَ أَجِئۡتَنَا لِتُخۡرِجَنَا مِنۡ أَرۡضِنَا بِسِحۡرِکَ یَٰمُوسَىٰ
[آنگاه] گفت: «ای موسی، آیا نزد ما آمدهای که با جادویَت ما را از سرزمینمان بیرون کنی؟
فَلَنَأۡتِیَنَّکَ بِسِحۡرٖ مِّثۡلِهِۦ فَٱجۡعَلۡ بَیۡنَنَا وَبَیۡنَکَ مَوۡعِدٗا لَّا نُخۡلِفُهُۥ نَحۡنُ وَلَآ أَنتَ مَکَانٗا سُوٗى
یقیناً ما نیز جادویی مانند آن برایت میآوریم؛ پس در مکانی که [فاصلهاش از هر دو طرف] یکسان باشد، وعدهگاهی میان ما و خود تعیین کن که نه ما از آن خلاف کنیم و نه تو.
قَالَ مَوۡعِدُکُمۡ یَوۡمُ ٱلزِّینَةِ وَأَن یُحۡشَرَ ٱلنَّاسُ ضُحٗى
[موسی] گفت: «وعدهگاه شما روز عید باشد که [همۀ] مردم پیش از ظهر جمع میشوند».
فَتَوَلَّىٰ فِرۡعَوۡنُ فَجَمَعَ کَیۡدَهُۥ ثُمَّ أَتَىٰ
آنگاه فرعون بازگشت و [تمام] نیرنگ و حیلۀ خویش را جمع کرد و [همراه جادوگرانش به محل مورد نظر] آمد.
قَالَ لَهُم مُّوسَىٰ وَیۡلَکُمۡ لَا تَفۡتَرُواْ عَلَى ٱللَّهِ کَذِبٗا فَیُسۡحِتَکُم بِعَذَابٖۖ وَقَدۡ خَابَ مَنِ ٱفۡتَرَىٰ
موسی به آنان گفت: «وای بر شما! بر الله دروغ نبندید که با عذابی [سخت] نابودتان میسازد؛ و یقیناً هر کس [با فریبدادنِ مردم بر الله] دروغ بست، زیانکار گشت».
فَتَنَٰزَعُوٓاْ أَمۡرَهُم بَیۡنَهُمۡ وَأَسَرُّواْ ٱلنَّجۡوَىٰ
[جادوگران پس از هشدار موسی] در کارشان میان خود اختلاف ورزیدند و پنهانی گفتگو کردند.
قَالُوٓاْ إِنۡ هَٰذَٰنِ لَسَٰحِرَٰنِ یُرِیدَانِ أَن یُخۡرِجَاکُم مِّنۡ أَرۡضِکُم بِسِحۡرِهِمَا وَیَذۡهَبَا بِطَرِیقَتِکُمُ ٱلۡمُثۡلَىٰ
[برخی از آنان] گفتند: «این دو [نفر] قطعاً جادوگرند [و] با جادوی خویش میخواهند شما را از سرزمینتان بیرون کنند و آیین [و راه و رسمِ] برتر شما را از میان بردارند.
فَأَجۡمِعُواْ کَیۡدَکُمۡ ثُمَّ ٱئۡتُواْ صَفّٗاۚ وَقَدۡ أَفۡلَحَ ٱلۡیَوۡمَ مَنِ ٱسۡتَعۡلَىٰ
پس [همۀ] نیرنگ خویش را فراهم کنید [و به کار بندید]؛ سپس در یک صف [برای مبارزه] به پیش آیید. بیتردید، هرکس امروز [بر دشمن] چیره شود، پیروز [و کامیاب] گشته است.
قَالُواْ یَٰمُوسَىٰٓ إِمَّآ أَن تُلۡقِیَ وَإِمَّآ أَن نَّکُونَ أَوَّلَ مَنۡ أَلۡقَىٰ
[جادوگران] گفتند: «اى موسى، آیا تو [آنچه را با خود داری] مىافکنى یا [ما] نخستین کسی باشیم که مىافکنَد؟»
قَالَ بَلۡ أَلۡقُواْۖ فَإِذَا حِبَالُهُمۡ وَعِصِیُّهُمۡ یُخَیَّلُ إِلَیۡهِ مِن سِحۡرِهِمۡ أَنَّهَا تَسۡعَىٰ
[موسی] گفت: «[نه،] بلکه، شما بیفکنید». ناگاه ریسمانها و چوبدستیهای آنان از جادویشان چنان به نظرش رسید که گویی به شتاب مىخزند.
فَأَوۡجَسَ فِی نَفۡسِهِۦ خِیفَةٗ مُّوسَىٰ
پس موسى در دلش ترسی احساس کرد.
قُلۡنَا لَا تَخَفۡ إِنَّکَ أَنتَ ٱلۡأَعۡلَىٰ
گفتیم: «نترس [که] تو قطعاً [پیروز و] برتری.
وَأَلۡقِ مَا فِی یَمِینِکَ تَلۡقَفۡ مَا صَنَعُوٓاْۖ إِنَّمَا صَنَعُواْ کَیۡدُ سَٰحِرٖۖ وَلَا یُفۡلِحُ ٱلسَّاحِرُ حَیۡثُ أَتَىٰ
و آنچه را که در دست راست خود داری بیفکن تا [تمام] آنچه را که ساختهاند ببلعد. بیتردید، آنچه آنان ساختهاند، فقط نیرنگِ جادوگر است و جادوگر هر جا که باشد [و هر چه کند]، پیروز نمیگردد».
فَأُلۡقِیَ ٱلسَّحَرَةُ سُجَّدٗا قَالُوٓاْ ءَامَنَّا بِرَبِّ هَٰرُونَ وَمُوسَىٰ
[هنگامیکه موسی عصایش را بر زمین انداخت، به مار بزرگی تبدیل شد و ساختههای آنان را بلعید] آنگاه جادوگران به سجده افتادند [و] گفتند: «به پروردگار هارون و موسی ایمان آوردیم».
قَالَ ءَامَنتُمۡ لَهُۥ قَبۡلَ أَنۡ ءَاذَنَ لَکُمۡۖ إِنَّهُۥ لَکَبِیرُکُمُ ٱلَّذِی عَلَّمَکُمُ ٱلسِّحۡرَۖ فَلَأُقَطِّعَنَّ أَیۡدِیَکُمۡ وَأَرۡجُلَکُم مِّنۡ خِلَٰفٖ وَلَأُصَلِّبَنَّکُمۡ فِی جُذُوعِ ٱلنَّخۡلِ وَلَتَعۡلَمُنَّ أَیُّنَآ أَشَدُّ عَذَابٗا وَأَبۡقَىٰ
[فرعون] گفت: «آیا پیش از آنکه به شما اجازه دهم به او ایمان آوردید؟ قطعاً او بزرگِ شماست که به شما جادوگری آموخته است. پس قطعاً دست و پاى شما را بر عکس یکدیگر [از چپ و راست] قطع مىکنم و همگیتان را از تنههاى نخل به دار مىآویزم و آنگاه خوب خواهید دانست که عذاب [و شکنجۀ] کدام یک از ما سختتر و پایندهتر است؛ [من یا پروردگارِ موسی]».
قَالُواْ لَن نُّؤۡثِرَکَ عَلَىٰ مَا جَآءَنَا مِنَ ٱلۡبَیِّنَٰتِ وَٱلَّذِی فَطَرَنَاۖ فَٱقۡضِ مَآ أَنتَ قَاضٍۖ إِنَّمَا تَقۡضِی هَٰذِهِ ٱلۡحَیَوٰةَ ٱلدُّنۡیَآ
[جادوگران] گفتند: «هرگز [پیروی از] تو را بر این دلایل روشنی که برایمان آمده است و [همچنین] بر آن که ما را آفریده است ترجیح نمیدهیم؛ پس به هر حکمی که میخواهی، حکم کن. تو فقط میتوانی در زندگیِ این دنیا حکم کنی.
إِنَّآ ءَامَنَّا بِرَبِّنَا لِیَغۡفِرَ لَنَا خَطَٰیَٰنَا وَمَآ أَکۡرَهۡتَنَا عَلَیۡهِ مِنَ ٱلسِّحۡرِۗ وَٱللَّهُ خَیۡرٞ وَأَبۡقَىٰٓ
بیتردید، ما به پروردگارمان ایمان آوردیم تا گناهانمان و آنچه را از جادوگری بر ما تحمیل کردی ببخشاید؛ و الله بهتر و پایندهتر است».
إِنَّهُۥ مَن یَأۡتِ رَبَّهُۥ مُجۡرِمٗا فَإِنَّ لَهُۥ جَهَنَّمَ لَا یَمُوتُ فِیهَا وَلَا یَحۡیَىٰ
هرکس در پیشگاهِ پروردگارش، گناهکار حاضر شود، یقیناً آتش دوزخ برای اوست؛ در آنجا نه میمیرد [که رهایی یابد] و نه [به خوشى] زندگى کند.
وَمَن یَأۡتِهِۦ مُؤۡمِنٗا قَدۡ عَمِلَ ٱلصَّـٰلِحَٰتِ فَأُوْلَـٰٓئِکَ لَهُمُ ٱلدَّرَجَٰتُ ٱلۡعُلَىٰ
و هرکس مؤمن نزد او تعالی بیاید در حالی که کارهای شایسته انجام داده باشد، اینان درجات عالی دارند.
جَنَّـٰتُ عَدۡنٖ تَجۡرِی مِن تَحۡتِهَا ٱلۡأَنۡهَٰرُ خَٰلِدِینَ فِیهَاۚ وَذَٰلِکَ جَزَآءُ مَن تَزَکَّىٰ
باغهای جاودان [بهشت] که جویبارها زیر [درختان] آن جاری است. همیشه در آن خواهند بود؛ و این است پاداش کسی که خود را [از آلودگیهای شرک و گناه] پاک کرده است.
وَلَقَدۡ أَوۡحَیۡنَآ إِلَىٰ مُوسَىٰٓ أَنۡ أَسۡرِ بِعِبَادِی فَٱضۡرِبۡ لَهُمۡ طَرِیقٗا فِی ٱلۡبَحۡرِ یَبَسٗا لَّا تَخَٰفُ دَرَکٗا وَلَا تَخۡشَىٰ
و به راستی [ما] به موسی وحی کردیم که: «بندگانم را شبانه [از مصر بیرون] ببر، سپس در دریا راهی خشک برایشان بگشا، که نه از تعقیب [دشمنان] خواهی ترسید و نه [از غرق شدن در دریا] بیم داری.
فَأَتۡبَعَهُمۡ فِرۡعَوۡنُ بِجُنُودِهِۦ فَغَشِیَهُم مِّنَ ٱلۡیَمِّ مَا غَشِیَهُمۡ
آنگاه فرعون با سپاهیانش آنان را دنبال کرد و آب دریا آنان را فروپوشاند؛ چنان پوشاندنی [که حقیقتش را کسی جز الله نمیداند].
وَأَضَلَّ فِرۡعَوۡنُ قَوۡمَهُۥ وَمَا هَدَىٰ
و [بدینسان] فرعون قوم خود را گمراه نمود و هدایت نکرد.
یَٰبَنِیٓ إِسۡرَـٰٓءِیلَ قَدۡ أَنجَیۡنَٰکُم مِّنۡ عَدُوِّکُمۡ وَوَٰعَدۡنَٰکُمۡ جَانِبَ ٱلطُّورِ ٱلۡأَیۡمَنَ وَنَزَّلۡنَا عَلَیۡکُمُ ٱلۡمَنَّ وَٱلسَّلۡوَىٰ
ای بنیاسرائیل، به راستی [ما] شما را از [چنگ] دشمنانتان نجات دادیم و در سمت راست [کوه] طور با شما وعده گذاشتیم [تا تورات را نازل کنیم] و بر شما تَرَنجَبین و بلدرچین فروفرستادیم.
کُلُواْ مِن طَیِّبَٰتِ مَا رَزَقۡنَٰکُمۡ وَلَا تَطۡغَوۡاْ فِیهِ فَیَحِلَّ عَلَیۡکُمۡ غَضَبِیۖ وَمَن یَحۡلِلۡ عَلَیۡهِ غَضَبِی فَقَدۡ هَوَىٰ
از نعمتهای پاکیزهای که به شما روزی دادهایم بخورید و در آن زیادهروی نکنید که خشم من بر شما فرود میآید؛ و هرکس که خشم من بر او فرود آید، قطعاً هلاک میگردد.
وَإِنِّی لَغَفَّارٞ لِّمَن تَابَ وَءَامَنَ وَعَمِلَ صَٰلِحٗا ثُمَّ ٱهۡتَدَىٰ
و یقیناً من آمرزندۀ کسى هستم که توبه کند و ایمان آورد و کاری شایسته کند و آنگاه بر هدایت [خود باقى] بماند.
۞وَمَآ أَعۡجَلَکَ عَن قَوۡمِکَ یَٰمُوسَىٰ
ای موسی، چه چیز موجب شد که جلوتر از قومت [به سوی وعدهگاهِ طور] بشتابى؟
قَالَ هُمۡ أُوْلَآءِ عَلَىٰٓ أَثَرِی وَعَجِلۡتُ إِلَیۡکَ رَبِّ لِتَرۡضَىٰ
[موسی] گفت: «پروردگارا، آنان به دنبالم میآیند و من به سویت شتافتم تا [از من] راضی گردی».
قَالَ فَإِنَّا قَدۡ فَتَنَّا قَوۡمَکَ مِنۢ بَعۡدِکَ وَأَضَلَّهُمُ ٱلسَّامِرِیُّ
[الله] فرمود: «پس [بدان که] ما قومت را پس از [رفتنِ] تو آزمودیم و سامری گمراهشان کرد».
فَرَجَعَ مُوسَىٰٓ إِلَىٰ قَوۡمِهِۦ غَضۡبَٰنَ أَسِفٗاۚ قَالَ یَٰقَوۡمِ أَلَمۡ یَعِدۡکُمۡ رَبُّکُمۡ وَعۡدًا حَسَنًاۚ أَفَطَالَ عَلَیۡکُمُ ٱلۡعَهۡدُ أَمۡ أَرَدتُّمۡ أَن یَحِلَّ عَلَیۡکُمۡ غَضَبٞ مِّن رَّبِّکُمۡ فَأَخۡلَفۡتُم مَّوۡعِدِی
آنگاه موسی خشمگین [و] اندوهناک به سوی قومش بازگشت [و] گفت: «ای قوم من، مگر پروردگارتان [دربارۀ نزول تورات] وعدۀ نیکو به شما نداده بود؟ آیا بر پیمان شما [با الله] زمانی طولانی گذشت [و همه را از یاد بردید] یا خواستید خشمی از [سوی] پروردگارتان بر شما فرود آید که وعدۀ مرا خلاف کردید؟»
قَالُواْ مَآ أَخۡلَفۡنَا مَوۡعِدَکَ بِمَلۡکِنَا وَلَٰکِنَّا حُمِّلۡنَآ أَوۡزَارٗا مِّن زِینَةِ ٱلۡقَوۡمِ فَقَذَفۡنَٰهَا فَکَذَٰلِکَ أَلۡقَى ٱلسَّامِرِیُّ
آنان گفتند: «[ما] به اختیار خود پیمان تو را نشکستیم؛ ولی بارهای سنگینی از زر و زیورهای قوم [فرعون] را که بر ما نهاده بودند [در آتش] انداختیم و سامری نیز [آنچه را که ادعا میکرد خاکِ سُمِ اسب جبرئیل است، در آتش] انداخت».
فَأَخۡرَجَ لَهُمۡ عِجۡلٗا جَسَدٗا لَّهُۥ خُوَارٞ فَقَالُواْ هَٰذَآ إِلَٰهُکُمۡ وَإِلَٰهُ مُوسَىٰ فَنَسِیَ
سپس مجسمۀ گوسالهای برایشان ساخت که صدایی [همچون صدای گوساله] داشت. [سامری و پیروانش به مردم] گفتند: «این معبود شما و معبود موسی است که آن را فراموش [و اینجا رها] کرده است».
أَفَلَا یَرَوۡنَ أَلَّا یَرۡجِعُ إِلَیۡهِمۡ قَوۡلٗا وَلَا یَمۡلِکُ لَهُمۡ ضَرّٗا وَلَا نَفۡعٗا
آیا نمیدیدند که [این گوساله] هیچ پاسخی به آنها نمیدهد و هیچ زیان و سودی برایشان ندارد؟
وَلَقَدۡ قَالَ لَهُمۡ هَٰرُونُ مِن قَبۡلُ یَٰقَوۡمِ إِنَّمَا فُتِنتُم بِهِۦۖ وَإِنَّ رَبَّکُمُ ٱلرَّحۡمَٰنُ فَٱتَّبِعُونِی وَأَطِیعُوٓاْ أَمۡرِی
و در حقیقت، پیش از آن [که موسی بازگردد،] هارون نیز به آنها گفته بود: «اى قوم من، جز این نیست که شما با این [گوساله] امتحان شدهاید و بىتردید، پروردگار [حقیقىِ] شما [الله] رحمان است؛ پس پیرو من باشید و از فرمانم اطاعت کنید».
قَالُواْ لَن نَّبۡرَحَ عَلَیۡهِ عَٰکِفِینَ حَتَّىٰ یَرۡجِعَ إِلَیۡنَا مُوسَىٰ
[آنان] گفتند: «ما پیوسته بر این [عبادت گوساله] مىمانیم تا موسى نزدمان بازگردد».
قَالَ یَٰهَٰرُونُ مَا مَنَعَکَ إِذۡ رَأَیۡتَهُمۡ ضَلُّوٓاْ
[وقتی موسی بازآمد] گفت: «ای هارون، هنگامی که دیدی آنان گمراه شدهاند، چه چیزی تو را بازداشت
أَلَّا تَتَّبِعَنِۖ أَفَعَصَیۡتَ أَمۡرِی
از پیرویِ من [و چرا آنان را ترک نکردی]؟ آیا از فرمانم سرپیچی کردی؟»
قَالَ یَبۡنَؤُمَّ لَا تَأۡخُذۡ بِلِحۡیَتِی وَلَا بِرَأۡسِیٓۖ إِنِّی خَشِیتُ أَن تَقُولَ فَرَّقۡتَ بَیۡنَ بَنِیٓ إِسۡرَـٰٓءِیلَ وَلَمۡ تَرۡقُبۡ قَوۡلِی
[هارون] گفت: «ای پسر مادرم، ریش و [موی] سرم را نگیر. در حقیقت، ترسیدم که بگویی میان بنیاسرائیل تفرقه انداختی و سخن [و سفارش] مرا به کار نبستی».
قَالَ فَمَا خَطۡبُکَ یَٰسَٰمِرِیُّ
[موسی] گفت: «ای سامری، این چه کاری است که کردی؟»
قَالَ بَصُرۡتُ بِمَا لَمۡ یَبۡصُرُواْ بِهِۦ فَقَبَضۡتُ قَبۡضَةٗ مِّنۡ أَثَرِ ٱلرَّسُولِ فَنَبَذۡتُهَا وَکَذَٰلِکَ سَوَّلَتۡ لِی نَفۡسِی
او گفت: «من چیزی را دیدم که آنان ندیدند و مُشتی از خاک پای [اسبِ] فرستاده [= جبرئیل] را برداشتم و [در پیکر گوساله] انداختم و [هوای] نفسم [این کار را] اینچنین برایم آراست».
قَالَ فَٱذۡهَبۡ فَإِنَّ لَکَ فِی ٱلۡحَیَوٰةِ أَن تَقُولَ لَا مِسَاسَۖ وَإِنَّ لَکَ مَوۡعِدٗا لَّن تُخۡلَفَهُۥۖ وَٱنظُرۡ إِلَىٰٓ إِلَٰهِکَ ٱلَّذِی ظَلۡتَ عَلَیۡهِ عَاکِفٗاۖ لَّنُحَرِّقَنَّهُۥ ثُمَّ لَنَنسِفَنَّهُۥ فِی ٱلۡیَمِّ نَسۡفًا
[موسی] گفت: «پس برو. بیتردید، بهرۀ تو در زندگى این است که [چنان مطرود شوی که به مردم] بگویى: "[به من] دست نزنید"؛ و وعدهگاهی [برای عذاب] خواهی داشت که هرگز از آن تخلف نخواهد شد؛ و [اکنون] به آن معبودی که پیوسته در عبادتش بودی بنگر؛ آن را مىسوزانیم، آنگاه [که کاملاً خاکستر شد،] در دریا پراکندهاش میسازیم».
إِنَّمَآ إِلَٰهُکُمُ ٱللَّهُ ٱلَّذِی لَآ إِلَٰهَ إِلَّا هُوَۚ وَسِعَ کُلَّ شَیۡءٍ عِلۡمٗا
[ای مردم،] معبود شما الله است که هیچ معبودی [بهحق] جز او نیست و علمش همه چیز را فراگرفته است.
کَذَٰلِکَ نَقُصُّ عَلَیۡکَ مِنۡ أَنۢبَآءِ مَا قَدۡ سَبَقَۚ وَقَدۡ ءَاتَیۡنَٰکَ مِن لَّدُنَّا ذِکۡرٗا
[ای پیامبر،] این گونه از اخبار [و داستانهای پیامبران] گذشته بر تو حکایت میکنیم؛ و به راستی که [ما] از جانب خویش به تو قرآنی [پندآموز] دادهایم.
مَّنۡ أَعۡرَضَ عَنۡهُ فَإِنَّهُۥ یَحۡمِلُ یَوۡمَ ٱلۡقِیَٰمَةِ وِزۡرًا
هرکس از آن رویگردان شود، یقیناً روز قیامت بارِ سنگینی [از گناه] بر دوش خواهد کشید.
خَٰلِدِینَ فِیهِۖ وَسَآءَ لَهُمۡ یَوۡمَ ٱلۡقِیَٰمَةِ حِمۡلٗا
جاودانه در آن [عذاب] خواهند ماند؛ و چه بد است باری که [کافران] در قیامت خواهند کشید!
یَوۡمَ یُنفَخُ فِی ٱلصُّورِۚ وَنَحۡشُرُ ٱلۡمُجۡرِمِینَ یَوۡمَئِذٖ زُرۡقٗا
روزی که در «صور» دمیده میشود و در آن روز، مجرمان را [که بسیار ترسیدهاند، با چشم و بدنِ] کبود جمع میکنیم.
یَتَخَٰفَتُونَ بَیۡنَهُمۡ إِن لَّبِثۡتُمۡ إِلَّا عَشۡرٗا
بین خود آهسته سخن میگویند: «[شما] بیش از ده روز [در دنیا] به سر نبردهاید».
نَّحۡنُ أَعۡلَمُ بِمَا یَقُولُونَ إِذۡ یَقُولُ أَمۡثَلُهُمۡ طَرِیقَةً إِن لَّبِثۡتُمۡ إِلَّا یَوۡمٗا
ما به آنچه آنان میگویند داناتریم؛ آنگاه که خردمندترینشان میگوید: «[شما] تنها یک روز به سر بردهاید».
وَیَسۡـَٔلُونَکَ عَنِ ٱلۡجِبَالِ فَقُلۡ یَنسِفُهَا رَبِّی نَسۡفٗا
و [ای پیامبر،] از تو دربارۀ کوهها [در قیامت] میپرسند؛ بگو: «پروردگارم آنان را سخت متلاشی [و پراکنده] میکند؛
فَیَذَرُهَا قَاعٗا صَفۡصَفٗا
و آنها را صاف و هموار خواهد نمود؛
لَّا تَرَىٰ فِیهَا عِوَجٗا وَلَآ أَمۡتٗا
[همچون زمینی] که در آن هیچ پستی و بلندیای نمیبینی».
یَوۡمَئِذٖ یَتَّبِعُونَ ٱلدَّاعِیَ لَا عِوَجَ لَهُۥۖ وَخَشَعَتِ ٱلۡأَصۡوَاتُ لِلرَّحۡمَٰنِ فَلَا تَسۡمَعُ إِلَّا هَمۡسٗا
در آن روز، [همۀ مردم] بدون هیچ مخالفتی از دعوتکنندۀ [الهى] پیروی میکنند و صداها در مقابل [الله] رحمان به خاموشی میگراید و جز صدایی آهسته [و زیر لب، چیزى] نمىشنوى.
یَوۡمَئِذٖ لَّا تَنفَعُ ٱلشَّفَٰعَةُ إِلَّا مَنۡ أَذِنَ لَهُ ٱلرَّحۡمَٰنُ وَرَضِیَ لَهُۥ قَوۡلٗا
در آن روز، شفاعت [هیچ کس] سودی ندارد، مگر کسی که [الله] رحمان به او اجازه دهد و سخنش را بپسندد.
یَعۡلَمُ مَا بَیۡنَ أَیۡدِیهِمۡ وَمَا خَلۡفَهُمۡ وَلَا یُحِیطُونَ بِهِۦ عِلۡمٗا
[الله] آنچه را که انسانها [در آخرت] در پیش دارند و آنچه را که [در دنیا] پشت سر گذاشتهاند [همه را] مىداند؛ ولی دانش آنان او را فرانمیگیرد.
۞وَعَنَتِ ٱلۡوُجُوهُ لِلۡحَیِّ ٱلۡقَیُّومِۖ وَقَدۡ خَابَ مَنۡ حَمَلَ ظُلۡمٗا
و چهرهها در برابر [پروردگارِ] زندۀ پایدار، خوار میگردد و هرکس [بارِ] ستم برداشت، زیان دید.
وَمَن یَعۡمَلۡ مِنَ ٱلصَّـٰلِحَٰتِ وَهُوَ مُؤۡمِنٞ فَلَا یَخَافُ ظُلۡمٗا وَلَا هَضۡمٗا
و کسی که از کارهاى شایسته انجام دهد، و مؤمن باشد، نه از هیچ ستمى مىهراسد و نه از کاستن [پاداش اعمال نیکش].
وَکَذَٰلِکَ أَنزَلۡنَٰهُ قُرۡءَانًا عَرَبِیّٗا وَصَرَّفۡنَا فِیهِ مِنَ ٱلۡوَعِیدِ لَعَلَّهُمۡ یَتَّقُونَ أَوۡ یُحۡدِثُ لَهُمۡ ذِکۡرٗا
و اینچنین آن را قرآنی [به زبان] عربی نازل کردیم و هشدارهای گوناگون در آن بیان نمودیم؛ باشد که [از عذاب الهی] بپرهیزند یا [این کتاب] برایشان پندی پدید آورَد.
فَتَعَٰلَى ٱللَّهُ ٱلۡمَلِکُ ٱلۡحَقُّۗ وَلَا تَعۡجَلۡ بِٱلۡقُرۡءَانِ مِن قَبۡلِ أَن یُقۡضَىٰٓ إِلَیۡکَ وَحۡیُهُۥۖ وَقُل رَّبِّ زِدۡنِی عِلۡمٗا
پس بلندمرتبه است الله که فرمانروای حق است. و در [خواندنِ] قرآن ـ پیش از آنکه وحىِ آن بر تو پایان یابد ـ شتاب مکن؛ و بگو: «پروردگارا، بر دانشم بیفزاى».
وَلَقَدۡ عَهِدۡنَآ إِلَىٰٓ ءَادَمَ مِن قَبۡلُ فَنَسِیَ وَلَمۡ نَجِدۡ لَهُۥ عَزۡمٗا
به راستی، پیش از این با آدم پیمان بستیم [که از میوۀ درخت ممنوعه نخورَد]؛ ولی [پیمانش را] فراموش کرد و عزمی [استوار] در او نیافتیم.
وَإِذۡ قُلۡنَا لِلۡمَلَـٰٓئِکَةِ ٱسۡجُدُواْ لِأٓدَمَ فَسَجَدُوٓاْ إِلَّآ إِبۡلِیسَ أَبَىٰ
و [یاد کن از] هنگامی که به فرشتگان گفتیم: «برای آدم سجده کنید»؛ پس [همگی] سجده کردند، مگر ابلیس که سرپیچی نمود.
فَقُلۡنَا یَـٰٓـَٔادَمُ إِنَّ هَٰذَا عَدُوّٞ لَّکَ وَلِزَوۡجِکَ فَلَا یُخۡرِجَنَّکُمَا مِنَ ٱلۡجَنَّةِ فَتَشۡقَىٰٓ
گفتیم: «ای آدم، این [ابلیس] دشمنی برای تو و همسرت است؛ مبادا شما را از بهشت بیرون کند که به سختی میافتی.
إِنَّ لَکَ أَلَّا تَجُوعَ فِیهَا وَلَا تَعۡرَىٰ
در حقیقت، تو این [نعمت را در بهشت] داری که نه گرسنه میشوی و نه برهنه میمانی.
وَأَنَّکَ لَا تَظۡمَؤُاْ فِیهَا وَلَا تَضۡحَىٰ
و اینکه در آنجا نه تشنه مىشوى و نه آفتابزده.
فَوَسۡوَسَ إِلَیۡهِ ٱلشَّیۡطَٰنُ قَالَ یَـٰٓـَٔادَمُ هَلۡ أَدُلُّکَ عَلَىٰ شَجَرَةِ ٱلۡخُلۡدِ وَمُلۡکٖ لَّا یَبۡلَىٰ
اما شیطان او را وسوسه کرد [و] گفت: «ای آدم، آیا [میخواهی] درخت جاودانگی و فرمانرواییِ فناناپذیر را به تو نشان دهم؟»
فَأَکَلَا مِنۡهَا فَبَدَتۡ لَهُمَا سَوۡءَٰتُهُمَا وَطَفِقَا یَخۡصِفَانِ عَلَیۡهِمَا مِن وَرَقِ ٱلۡجَنَّةِۚ وَعَصَىٰٓ ءَادَمُ رَبَّهُۥ فَغَوَىٰ
آنگاه از آن [درخت ممنوعه] خوردند و شرمگاهشان بر آنان نمایان شد و به قراردادن برگ [درختان] بهشت بر خود شروع کردند [تا عورتشان را بپوشانند]؛ و [اینچنین بود که] آدم از پروردگارش سرپیچی کرد و به بیراهه رفت.
ثُمَّ ٱجۡتَبَٰهُ رَبُّهُۥ فَتَابَ عَلَیۡهِ وَهَدَىٰ
سپس پروردگارش او را برگزید و توبهاش را پذیرفت و هدایتش کرد.
قَالَ ٱهۡبِطَا مِنۡهَا جَمِیعَۢاۖ بَعۡضُکُمۡ لِبَعۡضٍ عَدُوّٞۖ فَإِمَّا یَأۡتِیَنَّکُم مِّنِّی هُدٗى فَمَنِ ٱتَّبَعَ هُدَایَ فَلَا یَضِلُّ وَلَا یَشۡقَىٰ
فرمود: «[شما دو تن همراه ابلیس] همگی از بهشت فرود آیید، در حالی که دشمن یکدیگرید. اگر از [جانب] من رهنمودی برایتان رسید، [بدانید] هرکس از هدایتم پیروی کند، نه گمراه میشود و نه [از عذابِ دوزخ] به رنج میافتد.
وَمَنۡ أَعۡرَضَ عَن ذِکۡرِی فَإِنَّ لَهُۥ مَعِیشَةٗ ضَنکٗا وَنَحۡشُرُهُۥ یَوۡمَ ٱلۡقِیَٰمَةِ أَعۡمَىٰ
و کسی که از یاد من رویگردان شود، یقیناً زندگی سختی خواهد داشت و روز قیامت او را نابینا برمیانگیزیم.
قَالَ رَبِّ لِمَ حَشَرۡتَنِیٓ أَعۡمَىٰ وَقَدۡ کُنتُ بَصِیرٗا
وی میگوید: «پروردگارا، چرا مرا نابینا برانگیختی؛ حال آنکه [در دنیا] بینا بودم؟»
قَالَ کَذَٰلِکَ أَتَتۡکَ ءَایَٰتُنَا فَنَسِیتَهَاۖ وَکَذَٰلِکَ ٱلۡیَوۡمَ تُنسَىٰ
[الله] میفرماید: «همان طور که آیات ما بر تو آمد و آنها را به فراموشى سپردى، امروز تو [نیز] به همان صورت فراموش مىشوى».
وَکَذَٰلِکَ نَجۡزِی مَنۡ أَسۡرَفَ وَلَمۡ یُؤۡمِنۢ بِـَٔایَٰتِ رَبِّهِۦۚ وَلَعَذَابُ ٱلۡأٓخِرَةِ أَشَدُّ وَأَبۡقَىٰٓ
و کسی را که [در گمراهی و گناه] زیادهروی کند و به آیات پروردگارش ایمان نیاورد، این گونه کیفر میدهیم؛ و قطعاً عذاب آخرت شدیدتر و پایدارتر است.
أَفَلَمۡ یَهۡدِ لَهُمۡ کَمۡ أَهۡلَکۡنَا قَبۡلَهُم مِّنَ ٱلۡقُرُونِ یَمۡشُونَ فِی مَسَٰکِنِهِمۡۚ إِنَّ فِی ذَٰلِکَ لَأٓیَٰتٖ لِّأُوْلِی ٱلنُّهَىٰ
آیا براى هدایتشان کافى نیست که [بدانند] چه نسلهایی را پیش از آنان نابود کردیم که [اکنون این مشرکان] در خانههای آنان [= نسلهای گذشته] راه مىروند؟ به راستى در این [نکته،] نشانههایى [عبرتانگیز] برای خردمندان است.
وَلَوۡلَا کَلِمَةٞ سَبَقَتۡ مِن رَّبِّکَ لَکَانَ لِزَامٗا وَأَجَلٞ مُّسَمّٗى
و اگر از سوی پروردگارت سخنى [دربارۀ اتمام حجت با مردم] نگذشته بود و سررسیدى معین در کار نبود، قطعاً [عذاب الهی در همین دنیا بر آنان] لازم مىشد.
فَٱصۡبِرۡ عَلَىٰ مَا یَقُولُونَ وَسَبِّحۡ بِحَمۡدِ رَبِّکَ قَبۡلَ طُلُوعِ ٱلشَّمۡسِ وَقَبۡلَ غُرُوبِهَاۖ وَمِنۡ ءَانَآیِٕ ٱلَّیۡلِ فَسَبِّحۡ وَأَطۡرَافَ ٱلنَّهَارِ لَعَلَّکَ تَرۡضَىٰ
پس [ای پیامبر،] بر آنچه میگویند شکیبا باش و پروردگارت را پیش از طلوع آفتاب [در نماز صبح] و پیش از غروب [در نماز عصر] به پاکی ستایش کن و ساعاتی از شب [در نماز عشاء] و کنارههای روز [در نماز ظهر و مغرب نیز به نیایش بپرداز]؛ باشد که [از پاداش الهی] راضی شوی.
وَلَا تَمُدَّنَّ عَیۡنَیۡکَ إِلَىٰ مَا مَتَّعۡنَا بِهِۦٓ أَزۡوَٰجٗا مِّنۡهُمۡ زَهۡرَةَ ٱلۡحَیَوٰةِ ٱلدُّنۡیَا لِنَفۡتِنَهُمۡ فِیهِۚ وَرِزۡقُ رَبِّکَ خَیۡرٞ وَأَبۡقَىٰ
و هرگز به [نعمتهای دنیوی و] آنچه که گروههایی از آنان [= مشرکان] را از آنها بهرهمند ساختهایم چشم ندوز. اینها [فقط] زینتِ زندگی دنیاست تا آنان را به آن بیازماییم؛ و روزیِ پروردگارت بهتر و پایدارتر است.
وَأۡمُرۡ أَهۡلَکَ بِٱلصَّلَوٰةِ وَٱصۡطَبِرۡ عَلَیۡهَاۖ لَا نَسۡـَٔلُکَ رِزۡقٗاۖ نَّحۡنُ نَرۡزُقُکَۗ وَٱلۡعَٰقِبَةُ لِلتَّقۡوَىٰ
و خانوادهات را به نماز فرمان بده و [خود] بر [انجام] آن شکیبا باش. [ما] از تو روزی نمیخواهیم، [بلکه] خود به تو روزی میدهیم؛ و سرانجامِ نیک، برای [اهل] پرهیز است.
وَقَالُواْ لَوۡلَا یَأۡتِینَا بِـَٔایَةٖ مِّن رَّبِّهِۦٓۚ أَوَلَمۡ تَأۡتِهِم بَیِّنَةُ مَا فِی ٱلصُّحُفِ ٱلۡأُولَىٰ
[مشرکان] گفتند: «چرا [محمد] معجزهای از جانب پروردگارش برای ما نمیآورد؟» بگو: «آیا [قرآن به عنوان] دلیل روشن [و تصدیقکننده] آنچه در کتابهای پیشین است برایشان نیامده است؟»
وَلَوۡ أَنَّآ أَهۡلَکۡنَٰهُم بِعَذَابٖ مِّن قَبۡلِهِۦ لَقَالُواْ رَبَّنَا لَوۡلَآ أَرۡسَلۡتَ إِلَیۡنَا رَسُولٗا فَنَتَّبِعَ ءَایَٰتِکَ مِن قَبۡلِ أَن نَّذِلَّ وَنَخۡزَىٰ
اگر ما آنان را پیش از آن [که پیامبر و کتاب آسمانی بیاید] با عذابی هلاک میکردیم، قطعاً [روز قیامت مشرکان] میگفتند: «پروردگارا، چرا پیامبری به سویمان نفرستادی تا پیش از آنکه خوار و رسوا شویم از آیات تو پیروی کنیم؟»
قُلۡ کُلّٞ مُّتَرَبِّصٞ فَتَرَبَّصُواْۖ فَسَتَعۡلَمُونَ مَنۡ أَصۡحَٰبُ ٱلصِّرَٰطِ ٱلسَّوِیِّ وَمَنِ ٱهۡتَدَىٰ
[ای پیامبر، به آنان] بگو: «همه منتظرند؛ پس شما [نیز] منتظر باشید. به زودی خواهید دانست که رهروانِ راه راست چه کسانی هستند و هدایتیافته کیست».
Tā-ha
سورة طه - سورة 20 - عدد آیاتها 135
بسم الله الرحمن الرحیم
به نام الله بخشندة مهربان
طه طه (طا. ها). ﴿1﴾
مَا أَنزَلْنَا عَلَیْکَ الْقُرْآنَ لِتَشْقَى (ای پیامبر! ما) قرآن را برتو نازل نکردیم که به مشقت افتی. ﴿2﴾
إِلاَّ تَذْکِرَةً لِّمَن یَخْشَى مگر (آن) یاد آوری برای کسی است که (از الله) میترسد. ﴿3﴾
تَنزِیلا مِّمَّنْ خَلَقَ الأَرْضَ وَالسَّمَاوَاتِ الْعُلَى (این قرآن) فرو فرستاده شده از سوی کسیکه زمین و آسمانها ی بلند را آفریده است. ﴿4﴾
الرَّحْمَنُ عَلَى الْعَرْشِ اسْتَوَى (الله) رحمان (است که) بر عرش قرار گرفت. ﴿5﴾
لَهُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الأَرْضِ وَمَا بَیْنَهُمَا وَمَا تَحْتَ الثَّرَى از آنِ اوست آنچه در آسمانها و آنچه در زمین، و آنچه میان آن دو است، و آنچه زیر خاک (پنهان) است. ﴿6﴾
وَإِن تَجْهَرْ بِالْقَوْلِ فَإِنَّهُ یَعْلَمُ السِّرَّ وَأَخْفَى و اگر سخن آشکارا بگویی (یا آن را پنهان داری) بیگمان او (راز) نهان و نهانتر را میداند. ﴿7﴾
اللَّهُ لا إِلَهَ إِلاَّ هُوَ لَهُ الأَسْمَاء الْحُسْنَى (او) الله است، که هیچ معبودی جز او نیست؛ نامهای نیکو از آنِ اوست. ﴿8﴾
وَهَلْ أَتَاکَ حَدِیثُ مُوسَى و (ای پیامبر!) آیا خبر موسی به تو رسیده است؟ ﴿9﴾
إِذْ رَأَى نَارًا فَقَالَ لِأَهْلِهِ امْکُثُوا إِنِّی آنَسْتُ نَارًا لَّعَلِّی آتِیکُم مِّنْهَا بِقَبَسٍ أَوْ أَجِدُ عَلَى النَّارِ هُدًى هنگامیکه آتشی را (از دور) دید، پس به خانوادهای خود گفت: «(لحظهای) درنگ کنید، همانا من آتشی را دیدهام شاید شعلهای از آن برای شما بیاورم، یا بر آن آتش راهنمایی بیابم». ﴿10﴾
فَلَمَّا أَتَاهَا نُودِی یَا مُوسَى پس چون نزد آن (آتش) آمد، نِدا داده شد که: «ای موسی! ﴿11﴾
إِنِّی أَنَا رَبُّکَ فَاخْلَعْ نَعْلَیْکَ إِنَّکَ بِالْوَادِ الْمُقَدَّسِ طُوًى همانا من پروردگار تو هستم، پس کفشهایت را بیرون کن، که تو در وادی مقدس طوی هستی. ﴿12﴾
وَأَنَا اخْتَرْتُکَ فَاسْتَمِعْ لِمَا یُوحَى و من تو را (به پیامبری) بر گزیدم، پس به آنچه (بر تو) وحی میشود، گوش فرا ده. ﴿13﴾
إِنَّنِی أَنَا اللَّهُ لا إِلَهَ إِلاَّ أَنَا فَاعْبُدْنِی وَأَقِمِ الصَّلاةَ لِذِکْرِی یقیناً من «الله» هستم، هیچ معبودی (به حق) جز من نیست، پس مرا پرستش کن، و نماز را برای یاد من بر پا دار. ﴿14﴾
إِنَّ السَّاعَةَ آتِیَةٌ أَکَادُ أُخْفِیهَا لِتُجْزَى کُلُّ نَفْسٍ بِمَا تَسْعَى قطعاً قیامت خواهد آمد، میخواهم (وقت) آن را پنهان دارم، تا هر کس در برابر سعی (و اعمالی) که میکند جزا داده شود. ﴿15﴾
فَلاَ یَصُدَّنَّکَ عَنْهَا مَنْ لاَ یُؤْمِنُ بِهَا وَاتَّبَعَ هَوَاهُ فَتَرْدَى پس مبادا کسیکه به آن ایمان ندارد، و از هوسهای خود پیروی میکند، تو را از آن باز دارد، که هلاک خواهی شد. ﴿16﴾
وَمَا تِلْکَ بِیَمِینِکَ یَا مُوسَى و ای موسی! آن چیست به (دست) راستت؟» ﴿17﴾
قَالَ هِیَ عَصَایَ أَتَوَکَّأُ عَلَیْهَا وَأَهُشُّ بِهَا عَلَى غَنَمِی وَلِیَ فِیهَا مَآرِبُ أُخْرَى گفت: «این عصای من است، بر آن تکیه میکنم، و با آن برای گوسفندانم (برگ درختان) فرو میریزم، و مرا با آن کارهای دیگری (نیز) است (که برآورده میکنم). ﴿18﴾
قَالَ أَلْقِهَا یَا مُوسَى فرمود: «ای موسی! آن را بیفکن» ﴿19﴾
فَأَلْقَاهَا فَإِذَا هِیَ حَیَّةٌ تَسْعَى پس (موسی) آن (عصا) را افکند، که ناگهان ماری شد که (به هر سو) میدوید. ﴿20﴾
قَالَ خُذْهَا وَلا تَخَفْ سَنُعِیدُهَا سِیرَتَهَا الأُولَى فرمود: «آن را بگیر و نترس، به زودی آن را به صورت اولش باز میگردانیم. ﴿21﴾
وَاضْمُمْ یَدَکَ إِلَى جَنَاحِکَ تَخْرُجْ بَیْضَاء مِنْ غَیْرِ سُوءٍ آیَةً أُخْرَى و دستت را در بغل خود داخل کن، تا سفید (و) بی عیب بیرون آید، (این نیز) معجزهای دیگری است. ﴿22﴾
لِنُرِیَکَ مِنْ آیَاتِنَا الْکُبْرَى تا آیات (و نشانههای) بزرگ خود را به تو نشان دهیم. ﴿23﴾
اذْهَبْ إِلَى فِرْعَوْنَ إِنَّهُ طَغَى (اینک) به سوی فرعون برو، بیگمان او سرکشی کرده است». ﴿24﴾
قَالَ رَبِّ اشْرَحْ لِی صَدْرِی (موسی) گفت: «پروردگارا! سینهام را برایم بگشا. ﴿25﴾
وَیَسِّرْ لِی أَمْرِی و کارم را برایم آسان گردان. ﴿26﴾
وَاحْلُلْ عُقْدَةً مِّن لِّسَانِی و گره از زبانم باز کن. ﴿27﴾
یَفْقَهُوا قَوْلِی تا سخنانم را بفهمند. ﴿28﴾
وَاجْعَل لِّی وَزِیرًا مِّنْ أَهْلِی و برای من (یاور و) وزیری از خاندانم قرار ده. ﴿29﴾
هَارُونَ أَخِی برادرم هارون را. ﴿30﴾
اشْدُدْ بِهِ أَزْرِی به (وسیلهای) او پشت مرا محکم کن، ﴿31﴾
وَأَشْرِکْهُ فِی أَمْرِی و او را در کار (رسالت) من شریک ساز، ﴿32﴾
کَیْ نُسَبِّحَکَ کَثِیرًا تا تو را بسیار تسبیح گوییم، ﴿33﴾
وَنَذْکُرَکَ کَثِیرًا و بسیار تو را یاد کنیم، ﴿34﴾
إِنَّکَ کُنتَ بِنَا بَصِیرًا بیشک تو به (حال) ما خوب بینایی». ﴿35﴾
قَالَ قَدْ أُوتِیتَ سُؤْلَکَ یَا مُوسَى فرمود: «ای موسی! هر چه خواستی به تو داده شد. ﴿36﴾
وَلَقَدْ مَنَنَّا عَلَیْکَ مَرَّةً أُخْرَى و به تحقیق ما بار دیگر (نیز) بر تو منت نهادهایم (و نعمت بخشیدهایم) ﴿37﴾
إِذْ أَوْحَیْنَا إِلَى أُمِّکَ مَا یُوحَى آن هنگام که به مادرت الهام کردیم، آنچه راکه باید الهام میشد، ﴿38﴾
أَنِ اقْذِفِیهِ فِی التَّابُوتِ فَاقْذِفِیهِ فِی الْیَمِّ فَلْیُلْقِهِ الْیَمُّ بِالسَّاحِلِ یَأْخُذْهُ عَدُوٌّ لِّی وَعَدُوٌّ لَّهُ وَأَلْقَیْتُ عَلَیْکَ مَحَبَّةً مِّنِّی وَلِتُصْنَعَ عَلَى عَیْنِی که: «او را در صندوقی بگذار، آنگاه آن (صندوق) را به دریا بینداز، تا دریا او را به ساحل افکند، (و) دشمن من و دشمن او، او را برگیرد». و من محبتی از سوی خود بر تو افکندم و تا در برابر دیدگان من پرورش یابی. ﴿39﴾
إِذْ تَمْشِی أُخْتُکَ فَتَقُولُ هَلْ أَدُلُّکُمْ عَلَى مَن یَکْفُلُهُ فَرَجَعْنَاکَ إِلَى أُمِّکَ کَیْ تَقَرَّ عَیْنُهَا وَلا تَحْزَنَ وَقَتَلْتَ نَفْسًا فَنَجَّیْنَاکَ مِنَ الْغَمِّ وَفَتَنَّاکَ فُتُونًا فَلَبِثْتَ سِنِینَ فِی أَهْلِ مَدْیَنَ ثُمَّ جِئْتَ عَلَى قَدَرٍ یَا مُوسَى آنگاه که خواهرت میرفت و میگفت: «آیا کسی را به شما نشان دهم که سرپرستیاش را به عهده گیرد؟!» پس تو را به مادرت باز گرداندیم، تا چشمش (به دیدار تو) روشن شود، و اندوهگین نگردد، و (بعدها) تو یک نفر (قبطی) را کُشتی، پس (ما) تو را از اندوه (و گرفتاری) نجات دادیم، و بارها (چنانکه باید) تو را آزمودیم. پس (از آن) سالها در میان مردم مدین ماندی، سپس ای موسی! بر (طبق) تقدیر (الهی به اینجا) آمدی. ﴿40﴾
وَاصْطَنَعْتُکَ لِنَفْسِی و تو را برای خودم خاص ساختم (و پرورش دادم). ﴿41﴾
اذْهَبْ أَنتَ وَأَخُوکَ بِآیَاتِی وَلا تَنِیَا فِی ذِکْرِی (اینک) تو و برادرت با آیات من برو، و در یاد من سستی نکنید. ﴿42﴾
اذْهَبَا إِلَى فِرْعَوْنَ إِنَّهُ طَغَى به سوی فرعون بروید، بیگمان او سرکشی کرده است. ﴿43﴾
فَقُولا لَهُ قَوْلا لَّیِّنًا لَّعَلَّهُ یَتَذَکَّرُ أَوْ یَخْشَى پس به نرمی با او سخن بگویید، شاید که او پند گیرد یا (از پروردگارش) بترسد، ﴿44﴾
قَالا رَبَّنَا إِنَّنَا نَخَافُ أَن یَفْرُطَ عَلَیْنَا أَوْ أَن یَطْغَى (موسی و هارون) گفتند: «پروردگارا! به راستی ما میترسیم که بر ما پیشدستی نماید (و قبل از بیان حق ما را آزار دهد) یا طغیان کند» ﴿45﴾
قَالَ لا تَخَافَا إِنَّنِی مَعَکُمَا أَسْمَعُ وَأَرَى فرمود: «نترسید! بیشک من با شما هستم، میشنوم و میبینم. ﴿46﴾
فَأْتِیَاهُ فَقُولا إِنَّا رَسُولا رَبِّکَ فَأَرْسِلْ مَعَنَا بَنِی إِسْرَائِیلَ وَلا تُعَذِّبْهُمْ قَدْ جِئْنَاکَ بِآیَةٍ مِّن رَّبِّکَ وَالسَّلامُ عَلَى مَنِ اتَّبَعَ الْهُدَى پس به نزد او بروید و بگویید: ما فرستادگان پروردگارت هستیم، بنی اسرائیل را با ما بفرست، و آنها را آزار و شکنجه نکن، به راستی که ما نشانههاى روشنى از سوی پروردگارت برای تو آوردهایم، و سلام بر آن کسیکه از هدایت پیروی کند. ﴿47﴾
إِنَّا قَدْ أُوحِیَ إِلَیْنَا أَنَّ الْعَذَابَ عَلَى مَن کَذَّبَ وَتَوَلَّى همانا به ما وحی شده که محققاً عذاب (الهی) بر کسی است که (آیات و معجزات را) تکذیب کند، و (از ایمان) روی بگرداند». ﴿48﴾
قَالَ فَمَن رَّبُّکُمَا یَا مُوسَى (فرعون) گفت: «ای موسی! پروردگار شما کیست؟» ﴿49﴾
قَالَ رَبُّنَا الَّذِی أَعْطَى کُلَّ شَیْءٍ خَلْقَهُ ثُمَّ هَدَى (موسی) گفت: «پروردگار ما کسی است که آفرینش هر چیزی را به او ارزانی داشته، سپس (آنها را) هدایت کرده است» ﴿50﴾
قَالَ فَمَا بَالُ الْقُرُونِ الأُولَى (فرعون) گفت: «پس حال (و سرنوشت) نسلهای گذشته چه میشود؟» ﴿51﴾
قَالَ عِلْمُهَا عِندَ رَبِّی فِی کِتَابٍ لّا یَضِلُّ رَبِّی وَلا یَنسَى (موسی) گفت: «علم آن نزد پروردگارم در کتابی (ثبت) است، پروردگارم نه اشتباه میکند و نه فراموش میکند. ﴿52﴾
الَّذِی جَعَلَ لَکُمُ الأَرْضَ مَهْدًا وَسَلَکَ لَکُمْ فِیهَا سُبُلا وَأَنزَلَ مِنَ السَّمَاء مَاء فَأَخْرَجْنَا بِهِ أَزْوَاجًا مِّن نَّبَاتٍ شَتَّى (همان) کسیکه زمین را برای شما گهواره (و محل آسایش) قرار داد، و برای شما در آن راههایی ایجاد نمود، و از آسمان آبی فرو فرستاد پس با آن، انواع گوناگون گیاه را (از زمین) بیرون آوردیم. ﴿53﴾
کُلُوا وَارْعَوْا أَنْعَامَکُمْ إِنَّ فِی ذَلِکَ لَآیَاتٍ لِّأُولِی النُّهَى بخورید، و (نیز) چهار پایانتان را بچرانید، بیگمان در این (امور) نشانههای برای خردمندان است. ﴿54﴾
مِنْهَا خَلَقْنَاکُمْ وَفِیهَا نُعِیدُکُمْ وَمِنْهَا نُخْرِجُکُمْ تَارَةً أُخْرَى (ما) شما را از آن (= زمین) آفریدیم، و در آن باز میگردانیم، و بار دیگرشما را از آن بیرون میآوریم. ﴿55﴾
وَلَقَدْ أَرَیْنَاهُ آیَاتِنَا کُلَّهَا فَکَذَّبَ وَأَبَى و به راستی (ما) همهای آیات خود را به او نشان دادیم، پس (او همه را) تکذیب کرد و سر باز زد. ﴿56﴾
قَالَ أَجِئْتَنَا لِتُخْرِجَنَا مِنْ أَرْضِنَا بِسِحْرِکَ یَا مُوسَى گفت: «ای موسی! آیا به نزد ما آمدهای که با سحر خود، ما را از سرزمین مان بیرون کنی؟! ﴿57﴾
فَلَنَأْتِیَنَّکَ بِسِحْرٍ مِّثْلِهِ فَاجْعَلْ بَیْنَنَا وَبَیْنَکَ مَوْعِدًا لّا نُخْلِفُهُ نَحْنُ وَلا أَنتَ مَکَانًا سُوًى پس یقیناً ما هم سحری مانند آن برای تو میآوریم، پس (هم اکنون) در مکانی هموار (و مقبول همه) موعدی میان ما و خودت قرار بده که نه ما و نه تو از آن تخلف نکنیم، ﴿58﴾
قَالَ مَوْعِدُکُمْ یَوْمُ الزِّینَةِ وَأَن یُحْشَرَ النَّاسُ ضُحًى (موسی) گفت: «موعد شما روز (عید) زینت است و آن که (همهای) مردم چاشتگاه گرد آورده شوند» ﴿59﴾
فَتَوَلَّى فِرْعَوْنُ فَجَمَعَ کَیْدَهُ ثُمَّ أَتَى آنگاه فرعون باز گشت، پس (همهای) مکر و حیله خود را جمع کرد، سپس آمد. ﴿60﴾
قَالَ لَهُم مُّوسَى وَیْلَکُمْ لا تَفْتَرُوا عَلَى اللَّهِ کَذِبًا فَیُسْحِتَکُمْ بِعَذَابٍ وَقَدْ خَابَ مَنِ افْتَرَى موسی به آنها گفت: «وای بر شما! برالله دروغ نبندید، که شما را با عذابی نابود میسازد، و یقیناً کسیکه (بر الله) افترا بندد، ناکام (و نا امید) میشود» ﴿61﴾
فَتَنَازَعُوا أَمْرَهُم بَیْنَهُمْ وَأَسَرُّوا النَّجْوَى پس آنها در کارشان میان خود اختلاف کردند، و رازشان را پنهان داشتند. ﴿62﴾
قَالُوا إِنْ هَذَانِ لَسَاحِرَانِ یُرِیدَانِ أَن یُخْرِجَاکُم مِّنْ أَرْضِکُم بِسِحْرِهِمَا وَیَذْهَبَا بِطَرِیقَتِکُمُ الْمُثْلَى گفتند: «مسلماً این دو (نفر) جادوگرند، میخواهند شما را با جادوشان از سرزمین تان بیرون کنند، و آیین (و راه و رسم) برتر شما را از بین ببرند. ﴿63﴾
فَأَجْمِعُوا کَیْدَکُمْ ثُمَّ ائْتُوا صَفًّا وَقَدْ أَفْلَحَ الْیَوْمَ مَنِ اسْتَعْلَى پس (همهای) حیله (و تدبیر) خود را گرد آورید (و به کار بندید) سپس در یک صف (برای مبازه) بیایید، و به راستی امروز کسی رستگار خواهد شد که چیره (و غالب) گردد. ﴿64﴾
قَالُوا یَا مُوسَى إِمَّا أَن تُلْقِیَ وَإِمَّا أَن نَّکُونَ أَوَّلَ مَنْ أَلْقَى (ساحران) گفتند: «ای موسی! یا این است که (اول) تو (عصا را) بیفکنی یا آنکه ما کسانی باشیم که اول بیفکنیم؟!» ﴿65﴾
قَالَ بَلْ أَلْقُوا فَإِذَا حِبَالُهُمْ وَعِصِیُّهُمْ یُخَیَّلُ إِلَیْهِ مِن سِحْرِهِمْ أَنَّهَا تَسْعَى (موسی) گفت: «بلکه، (شما) بیفکنید» پس ناگهان ریسمانهایشان و عصاهایشان از (اثر) سحرشان چنان به نظرش رسید که حرکت میکند (و میدوند) ﴿66﴾
فَأَوْجَسَ فِی نَفْسِهِ خِیفَةً مُّوسَى پس موسی در دل خود ترسی احساس کرد که (مبادا در ایمان مردم خللی ایجاد شود). ﴿67﴾
قُلْنَا لا تَخَفْ إِنَّکَ أَنتَ الأَعْلَى گفتیم: «نترس! مسلماً تو (غالب و) برتری، ﴿68﴾
وَأَلْقِ مَا فِی یَمِینِکَ تَلْقَفْ مَا صَنَعُوا إِنَّمَا صَنَعُوا کَیْدُ سَاحِرٍ وَلا یُفْلِحُ السَّاحِرُ حَیْثُ أَتَى و آنچه را که در دست راست خود داری بیفکن، تا (تمام) آنچه را که ساختهاند، ببلعد، بیشک آنچه ساختهاند، تنها مکر ساحر است، و ساحر هر جا رود رستگار (و موفق) نخواهد شد». ﴿69﴾
فَأُلْقِیَ السَّحَرَةُ سُجَّدًا قَالُوا آمَنَّا بِرَبِّ هَارُونَ وَمُوسَى (پس موسی عصای خود را افکند، ناگهان به مار بزرگی تبدیل شد و همهای آنها را که ساخته بودند بلعید) آنگاه ساحران (همگی) به سجده افتادند، گفتند: «(ما) به پروردگار هارون و موسی ایمان آوردیم». ﴿70﴾
قَالَ آمَنتُمْ لَهُ قَبْلَ أَنْ آذَنَ لَکُمْ إِنَّهُ لَکَبِیرُکُمُ الَّذِی عَلَّمَکُمُ السِّحْرَ فَلَأُقَطِّعَنَّ أَیْدِیَکُمْ وَأَرْجُلَکُم مِّنْ خِلافٍ وَلَأُصَلِّبَنَّکُمْ فِی جُذُوعِ النَّخْلِ وَلَتَعْلَمُنَّ أَیُّنَا أَشَدُّ عَذَابًا وَأَبْقَى (فرعون) گفت: «آیا پیش از آن که به شما اجازه دهم به او ایمان آوردید؟! بیتردید او بزرگ شماست که به شما سحر آموخته است، پس یقیناً دستانتان و پاهایتان را بر خلاف یکدیگر قطع میکنم، و شما را بر تنههای نخل به دار میآویزم، و بیشک خواهید دانست که عذاب (و شکنجه) کدامیک از ما سختتر است و پایدارتر است!». ﴿71﴾
قَالُوا لَن نُّؤْثِرَکَ عَلَى مَا جَاءَنَا مِنَ الْبَیِّنَاتِ وَالَّذِی فَطَرَنَا فَاقْضِ مَا أَنتَ قَاضٍ إِنَّمَا تَقْضِی هَذِهِ الْحَیَاةَ الدُّنْیَا گفتند: «سوگند به آن که ما را آفریده است، هرگز تو را بر این دلایل روشنی که برای ما آمده، ترجیح نمیدهیم، پس به هر حکمی که میخواهی حکم کن، تو تنها میتوانی در این زندگی دنیا حکم کنی. ﴿72﴾
إِنَّا آمَنَّا بِرَبِّنَا لِیَغْفِرَ لَنَا خَطَایَانَا وَمَا أَکْرَهْتَنَا عَلَیْهِ مِنَ السِّحْرِ وَاللَّهُ خَیْرٌ وَأَبْقَى همانا ما به پروردگارمان ایمان آوردهایم تا گناهان مان و آنچه را از سحر که ما را به آن وادار کردی، برایمان ببخشاید، و الله بهتر و پایدارتر است». ﴿73﴾
إِنَّهُ مَن یَأْتِ رَبَّهُ مُجْرِمًا فَإِنَّ لَهُ جَهَنَّمَ لا یَمُوتُ فِیهَا وَلا یَحْیَى بیگمان کسیکه گناهکار به نزد پروردگارش حاضر شود، پس آتش جهنم برای اوست، در آن جا نه میمیرد، و نه زنده میماند. ﴿74﴾
وَمَنْ یَأْتِهِ مُؤْمِنًا قَدْ عَمِلَ الصَّالِحَاتِ فَأُولَئِکَ لَهُمُ الدَّرَجَاتُ الْعُلَى و کسیکه مؤمن نزد او آید، در حالیکه کارهای شایسته انجام داده باشد، پس اینان برایشان درجات بلند است. ﴿75﴾
جَنَّاتُ عَدْنٍ تَجْرِی مِن تَحْتِهَا الأَنْهَارُ خَالِدِینَ فِیهَا وَذَلِکَ جَزَاء مَن تَزَکَّى باغهای جاویدان (بهشتی) که نهرها زیر (درختان) آن جاری است، همیشه در آن خواهند بود، و این است پاداش کسیکه خود را (از شرک و گناهان) پاک نموده است. ﴿76﴾
وَلَقَدْ أَوْحَیْنَا إِلَى مُوسَى أَنْ أَسْرِ بِعِبَادِی فَاضْرِبْ لَهُمْ طَرِیقًا فِی الْبَحْرِ یَبَسًا لّا تَخَافُ دَرَکًا وَلا تَخْشَى و به راستی (ما) به موسی وحی کردیم که: «شبانه بندگان مرا (از مصر بیرون) ببر، سپس برای آنها در دریا راهی خشک بگشا، که نه از تعقیب (دشمنان) خواهی ترسید، و نه (از غرق شدن در دریا) هراسی داری. ﴿77﴾
فَأَتْبَعَهُمْ فِرْعَوْنُ بِجُنُودِهِ فَغَشِیَهُم مِّنَ الْیَمِّ مَا غَشِیَهُمْ پس فرعون با لشکریانش آنان را دنبال کردند، آنگاه دریا چنانکه باید آنان را (بطور کامل در میان امواج خود) فرو پوشانید. ﴿78﴾
وَأَضَلَّ فِرْعَوْنُ قَوْمَهُ وَمَا هَدَى و فرعون قوم خود را گمراه نمود، و هدایت نکرد. ﴿79﴾
یَا بَنِی إِسْرَائِیلَ قَدْ أَنجَیْنَاکُم مِّنْ عَدُوِّکُمْ وَوَاعَدْنَاکُمْ جَانِبَ الطُّورِ الأَیْمَنَ وَنَزَّلْنَا عَلَیْکُمُ الْمَنَّ وَالسَّلْوَى ای بنی اسرائیل! به راستی (ما) شما را از (دست) دشمنانتان نجات دادیم، و در طرف راست (کوه) طور با شما وعده گذاردیم، (تا تورات را بر شما نازل کنیم) و بر شما «منّ» (= ترنجبین) و «سلوی» (= بلدرچین) نازل کردیم. ﴿80﴾
کُلُوا مِن طَیِّبَاتِ مَا رَزَقْنَاکُمْ وَلا تَطْغَوْا فِیهِ فَیَحِلَّ عَلَیْکُمْ غَضَبِی وَمَن یَحْلِلْ عَلَیْهِ غَضَبِی فَقَدْ هَوَى از پاکیزهها آنچه به شما روزی دادهایم؛ بخورید، و در آن سرکشی نکنید، که خشم من بر شما وارد میشود، و کسیکه خشم من بر او وارد شود، قطعاً نابود شده است. ﴿81﴾
وَإِنِّی لَغَفَّارٌ لِّمَن تَابَ وَآمَنَ وَعَمِلَ صَالِحًا ثُمَّ اهْتَدَى و همانا من آمرزندهام برای کسیکه توبه کرد و ایمان آورد، و کار شایسته انجام داد، سپس هدایت یافت. ﴿82﴾
وَمَا أَعْجَلَکَ عَن قَوْمِکَ یَا مُوسَى ای موسی! چه چیز سبب شد که از قوم خود پیشی گیری؟ ﴿83﴾
قَالَ هُمْ أُولاء عَلَى أَثَرِی وَعَجِلْتُ إِلَیْکَ رَبِّ لِتَرْضَى (موسی) گفت: «پروردگارا! آنان به دنبال من هستند، و من به سوی تو شتاب کردم، تا (از من) خشنود شوی». ﴿84﴾
قَالَ فَإِنَّا قَدْ فَتَنَّا قَوْمَکَ مِن بَعْدِکَ وَأَضَلَّهُمُ السَّامِرِیُّ فرمود: «بیگمان ما قوم تو را بعد از تو، آزمودیم، و سامری آنها را گمراه کرد». ﴿85﴾
فَرَجَعَ مُوسَى إِلَى قَوْمِهِ غَضْبَانَ أَسِفًا قَالَ یَا قَوْمِ أَلَمْ یَعِدْکُمْ رَبُّکُمْ وَعْدًا حَسَنًا أَفَطَالَ عَلَیْکُمُ الْعَهْدُ أَمْ أَرَدتُّمْ أَن یَحِلَّ عَلَیْکُمْ غَضَبٌ مِّن رَّبِّکُمْ فَأَخْلَفْتُم مَّوْعِدِی پس موسی خشمگین (و) اندوهناک به سوی قومش بازگشت، (و) گفت: «ای قوم من! مگر پروردگارتان وعدهی نیکو به شما نداده بود؟ آیا مدت (جدایی من از شما) به درازا کشید، یا خواستید خشمی از (سوی) پروردگارتان بر شما نازل شود، که وعدهی مرا خلاف کردید؟». ﴿86﴾
قَالُوا مَا أَخْلَفْنَا مَوْعِدَکَ بِمَلْکِنَا وَلَکِنَّا حُمِّلْنَا أَوْزَارًا مِّن زِینَةِ الْقَوْمِ فَقَذَفْنَاهَا فَکَذَلِکَ أَلْقَى السَّامِرِیُّ گفتند: «(ما) به اختیار خود وعدهی تو را خلاف نکردیم، لیکن بارهای سنگینی از زینت (و زیورهای) قوم (فرعون) که با خود داشتیم، آن را (در آتش) افکندیم» پس بدینسان سامری نیز (آنچه داشت) افکند.﴿87﴾
فَأَخْرَجَ لَهُمْ عِجْلا جَسَدًا لَهُ خُوَارٌ فَقَالُوا هَذَا إِلَهُکُمْ وَإِلَهُ مُوسَى فَنَسِیَ آنگاه برای آنها مجسمهی گوسالهای که صدای (چون صدای گوساله) داشت، پدید آورد، پس (سامری و پیروانش به مردم) گفتند: «این معبود شما، و معبود موسی است، که آن را فراموش کرده است». ﴿88﴾
أَفَلا یَرَوْنَ أَلاَّ یَرْجِعُ إِلَیْهِمْ قَوْلا وَلا یَمْلِکُ لَهُمْ ضَرًّا وَلا نَفْعًا آیا نمیبینند که (این گوساله) هیچ پاسخی به آنها نمیدهد، و مالک هیچ سود و زیانی برای آنها نیست؟ ﴿89﴾
وَلَقَدْ قَالَ لَهُمْ هَارُونُ مِن قَبْلُ یَا قَوْمِ إِنَّمَا فُتِنتُم بِهِ وَإِنَّ رَبَّکُمُ الرَّحْمَنُ فَاتَّبِعُونِی وَأَطِیعُوا أَمْرِی و بیشک هارون پیش از این به آنها گفته بود: «ای قوم من! یقیناً شما به (وسیلهی) این (گوساله) آزمون شدهاید، و بیگمان پروردگار شما (الله) رحمان است، پس از من پیروی نمائید و فرمانم را اطاعت کنید». ﴿90﴾
قَالُوا لَن نَّبْرَحَ عَلَیْهِ عَاکِفِینَ حَتَّى یَرْجِعَ إِلَیْنَا مُوسَى (آنها) گفتند: «(ما) پیوسته پیرامون آن (برای پرستش) مینشینیم (و آن را عبادت میکنیم)، تا موسی به سوی ما باز گردد». ﴿91﴾
قَالَ یَا هَارُونُ مَا مَنَعَکَ إِذْ رَأَیْتَهُمْ ضَلُّوا (چون موسی آمد) گفت: «ای هارون! چه چیزی تو را باز داشت، هنگامیکه آنها را دیدی گمراه شدهاند، ﴿92﴾
أَلاَّ تَتَّبِعَنِ أَفَعَصَیْتَ أَمْرِی از من پیروی نکردی؟ آیا فرمان مرا عصیان (و سرپیچی) کردی؟!». ﴿93﴾
قَالَ یَا ابْنَ أُمَّ لا تَأْخُذْ بِلِحْیَتِی وَلا بِرَأْسِی إِنِّی خَشِیتُ أَن تَقُولَ فَرَّقْتَ بَیْنَ بَنِی إِسْرَائِیلَ وَلَمْ تَرْقُبْ قَوْلِی (هارون) گفت: «ای پسر مادرم! نه ریش مرا بگیر، و نه (موی) سرم را، همانا من ترسیدم که بگویی میان بنی اسرائیل تفرقهانداختی، و سخن (و سفارش) مرا به کار نبستی». ﴿94﴾
قَالَ فَمَا خَطْبُکَ یَا سَامِرِیُّ (موسی رو به سامری کرد و) گفت: «ای سامری! (این) کار تو چیست؟ (چرا چنین کردهای؟)». ﴿95﴾
قَالَ بَصُرْتُ بِمَا لَمْ یَبْصُرُوا بِهِ فَقَبَضْتُ قَبْضَةً مِّنْ أَثَرِ الرَّسُولِ فَنَبَذْتُهَا وَکَذَلِکَ سَوَّلَتْ لِی نَفْسِی گفت: «من چیزی را دیدم که آنها ندیدند، پس مشتی (خاک) از رد پای (اسب) رسول (= جبرئیل) را گرفتم، آنگاه آن را (بر پیکر) افکندم، و این چنین (هوای) نفسم (این کار را) برایم آراسته جلوه داد». ﴿96﴾
قَالَ فَاذْهَبْ فَإِنَّ لَکَ فِی الْحَیَاةِ أَن تَقُولَ لا مِسَاسَ وَإِنَّ لَکَ مَوْعِدًا لَّنْ تُخْلَفَهُ وَانظُرْ إِلَى إِلَهِکَ الَّذِی ظَلْتَ عَلَیْهِ عَاکِفًا لَّنُحَرِّقَنَّهُ ثُمَّ لَنَنسِفَنَّهُ فِی الْیَمِّ نَسْفًا (موسی) گفت: «پس برو، بیشک بهرهی تو در زندگی دنیا این است که بگویی: «(به من) دست نزنید (و نزدیک نشوید)» و همانا وعدهای (از عذاب) داری، که هرگز تخلف نخواهد شد، و (اکنون) به معبودت بنگر که پیوسته عبادتش میکردی (و آن را رها نمیکردی) آن را خواهیم سوزاند، سپس (خاکستر و ذرات) آن را در دریا پراکنده میسازیم. ﴿97﴾
إِنَّمَا إِلَهُکُمُ اللَّهُ الَّذِی لا إِلَهَ إِلاَّ هُوَ وَسِعَ کُلَّ شَیْءٍ عِلْمًا معبود شما تنها الله است که جز او هیچ معبودی نیست؛ و علم او همه چیز را فرا گرفته است». ﴿98﴾
کَذَلِکَ نَقُصُّ عَلَیْکَ مِنْ أَنبَاء مَا قَدْ سَبَقَ وَقَدْ آتَیْنَاکَ مِن لَّدُنَّا ذِکْرًا (ای پیامبر!) این گونه از خبرهای آنچه گذشته است بر تو باز گو میکنیم، و به راستی (ما) از جانب خود به تو ذکر (= قرآن) دادهایم. ﴿99﴾
مَنْ أَعْرَضَ عَنْهُ فَإِنَّهُ یَحْمِلُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ وِزْرًا کسیکه از آن (قرآن) روی گردان شود، پس بیگمان او روز قیامت بار سنگینی (از گناه) بر دوش خواهد کشید. ﴿100﴾
خَالِدِینَ فِیهِ وَسَاء لَهُمْ یَوْمَ الْقِیَامَةِ حِمْلا که در آن (رنج) جاودانه خواهند ماند، و برای آنها روز قیامت بد باری است. ﴿101﴾
یَوْمَ یُنفَخُ فِی الصُّورِ وَنَحْشُرُ الْمُجْرِمِینَ یَوْمَئِذٍ زُرْقًا (همان) روزیکه در «صور» دمیده شود، و مجرمان را کبود (چشم) در آن روز گرد آوریم. ﴿102﴾
یَتَخَافَتُونَ بَیْنَهُمْ إِن لَّبِثْتُمْ إِلاَّ عَشْرًا آنها در میان خود آهسته سخن میگویند، (و به یکدیگر میگویند:) «(شما) فقط ده روز (در دنیا) درنگ کردهاید». ﴿103﴾
نَحْنُ أَعْلَمُ بِمَا یَقُولُونَ إِذْ یَقُولُ أَمْثَلُهُمْ طَرِیقَةً إِن لَّبِثْتُمْ إِلاَّ یَوْمًا ما به آنچه میگویند؛ داناتریم، چون نیکو روشترین آنها بگوید: «(شما) تنها یک روز درنگ کردهاید». ﴿104﴾
وَیَسْأَلُونَکَ عَنِ الْجِبَالِ فَقُلْ یَنسِفُهَا رَبِّی نَسْفًا و (ای پیامبر!) از تو دربارهی کوهها میپرسند، پس بگو: «پروردگارم آنها را سخت متلاشی (و پراکنده) خواهد کرد، ﴿105﴾
فَیَذَرُهَا قَاعًا صَفْصَفًا پس آنها را (زمینی) صاف و هموار میگرداند، ﴿106﴾
لا تَرَى فِیهَا عِوَجًا وَلا أَمْتًا که در آن هیچ پستی و بلندی را نبینی». ﴿107﴾
یَوْمَئِذٍ یَتَّبِعُونَ الدَّاعِیَ لا عِوَجَ لَهُ وَخَشَعَت الأَصْوَاتُ لِلرَّحْمَنِ فَلا تَسْمَعُ إِلاَّ هَمْسًا (در) آن روز، (همگی) دعوت کننده را پیروی کنند، هیچ راه سرپیچی (و مخالفت) نیست، و همهی صداها در برابر (الله) رحمان خاشع میشود، پس جز صدای آهسته (چیزی) نمیشنوی. ﴿108﴾
یَوْمَئِذٍ لّا تَنفَعُ الشَّفَاعَةُ إِلاَّ مَنْ أَذِنَ لَهُ الرَّحْمَنُ وَرَضِیَ لَهُ قَوْلا آن روز شفاعت (هیچ کس) سود نمیبخشد، جز کسیکه (الله) رحمان به او اجازه داده، و گفتار او را پسندیده است. ﴿109﴾
یَعْلَمُ مَا بَیْنَ أَیْدِیهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ وَلا یُحِیطُونَ بِهِ عِلْمًا آنچه را پیش رو دارند، و آنچه را پشت سرشان است میداند، و آنها به علم او احاطه ندارند. ﴿110﴾
وَعَنَتِ الْوُجُوهُ لِلْحَیِّ الْقَیُّومِ وَقَدْ خَابَ مَنْ حَمَلَ ظُلْمًا و (همهی) چهرهها در برابر (الله) زندهی پاینده فروتن میشود، و آن که (بار) ستم بر دوش دارد، ناکام (و مأیوس) میگردد. ﴿111﴾
وَمَن یَعْمَلْ مِنَ الصَّالِحَاتِ وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَلا یَخَافُ ظُلْمًا وَلا هَضْمًا و کسیکه کارهای شایسته انجام دهد در حالیکه او مؤمن باشد، پس نه از ستمی میترسد و نه از کم و کاستی، (در حقش میهراسد). ﴿112﴾
وَکَذَلِکَ أَنزَلْنَاهُ قُرْآنًا عَرَبِیًّا وَصَرَّفْنَا فِیهِ مِنَ الْوَعِیدِ لَعَلَّهُمْ یَتَّقُونَ أَوْ یُحْدِثُ لَهُمْ ذِکْرًا و این گونه آن را قرآنی عربی نازل کردیم، و وعید (و هشدارهای) گوناگون را در آن بیان داشتیم، شاید آنها تقوا پیشه کنند، یا این کتاب برای آنها پندی پدید آورد.﴿113﴾
فَتَعَالَى اللَّهُ الْمَلِکُ الْحَقُّ وَلا تَعْجَلْ بِالْقُرْآنِ مِن قَبْلِ أَن یُقْضَى إِلَیْکَ وَحْیُهُ وَقُل رَّبِّ زِدْنِی عِلْمًا پس بلند مرتبه است الله که فرمانروای حق است، به (تلاوت) قرآن شتاب مکن؛ پیش از آن که وحی آن برتو تمام شود، و بگو: «پروردگارا! به علم من بیفزا». ﴿114﴾
وَلَقَدْ عَهِدْنَا إِلَى آدَمَ مِن قَبْلُ فَنَسِیَ وَلَمْ نَجِدْ لَهُ عَزْمًا و به راستی پیش از این به آدم سفارش کردیم (و عهد بستیم) پس او فراموش کرد، و برای او عزمی (استوار) نیافتیم. ﴿115﴾
وَإِذْ قُلْنَا لِلْمَلائِکَةِ اسْجُدُوا لآدَمَ فَسَجَدُوا إِلاَّ إِبْلِیسَ أَبَى و (به یاد آور) آنگاه که به فرشتگان گفتیم: «برای آدم سجده کنید» پس (همگی) سجده کردند؛ جز ابلیس که سر باز زد. ﴿116﴾
فَقُلْنَا یَا آدَمُ إِنَّ هَذَا عَدُوٌّ لَّکَ وَلِزَوْجِکَ فَلا یُخْرِجَنَّکُمَا مِنَ الْجَنَّةِ فَتَشْقَى پس گفتیم: «ای آدم! بیگمان این (ابلیس) دشمن تو و (دشمن) همسرت است، پس مبادا شما را از بهشت بیرون کند که به رنج (و مشقت) افتی. ﴿117﴾
إِنَّ لَکَ أَلاَّ تَجُوعَ فِیهَا وَلا تَعْرَى همانا برای تو این است که در آن نه گرسنه میشوی و نه برهنه میمانی. ﴿118﴾
وَأَنَّکَ لا تَظْمَأُ فِیهَا وَلا تَضْحَى و آن که تو در آن نه تشنه میشوی و نه گرما (و سوزش آفتاب) مییابی. ﴿119﴾
فَوَسْوَسَ إِلَیْهِ الشَّیْطَانُ قَالَ یَا آدَمُ هَلْ أَدُلُّکَ عَلَى شَجَرَةِ الْخُلْدِ وَمُلْکٍ لّا یَبْلَى پس شیطان او را به وسوسه انداخت، گفت: «ای آدم! آیا (می خواهی) تو را به درخت جاودانگی و فرمانروایی بی زوال راهنمایی کنم؟!». ﴿120﴾
فَأَکَلا مِنْهَا فَبَدَتْ لَهُمَا سَوْآتُهُمَا وَطَفِقَا یَخْصِفَانِ عَلَیْهِمَا مِن وَرَقِ الْجَنَّةِ وَعَصَى آدَمُ رَبَّهُ فَغَوَى آنگاه (آدم و حوا) از آن (درخت) خوردند، (و لباسهای بهشتی آنها ریخت) پس عورتشان برایشان آشکار گشت، و شروع کردند که از برگ (درختان) بهشت بر خودشان میچسپاندند، و آدم پروردگارش را نافرمانی کرد، پس گمراه شد. ﴿121﴾
ثُمَّ اجْتَبَاهُ رَبُّهُ فَتَابَ عَلَیْهِ وَهَدَى سپس پروردگارش او را برگزید، پس توبه اش را پذیرفت، و (او را) هدایت کرد. ﴿122﴾
قَالَ اهْبِطَا مِنْهَا جَمِیعًا بَعْضُکُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ فَإِمَّا یَأْتِیَنَّکُم مِّنِّی هُدًى فَمَنِ اتَّبَعَ هُدَایَ فَلا یَضِلُّ وَلا یَشْقَى فرمود: «(شما دو تن با ابلیس) همگی از آن (بهشت) فرود آیید، در حالیکه دشمن یکدیگر خواهید بود، پس اگر از (سوی) من هدایتی برای شما بیاید، هر کس از هدایت من پیروی کند، پس نه گمراه میشود و نه به رنج افتد (و بدبخت شود). ﴿123﴾
وَمَنْ أَعْرَضَ عَن ذِکْرِی فَإِنَّ لَهُ مَعِیشَةً ضَنکًا وَنَحْشُرُهُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ أَعْمَى و کسیکه از یاد من روی گردان شود، پس بیگمان زندگانی (سخت و) تنگی خواهد داشت، و روز قیامت او را نابینا بر انگیزیم. ﴿124﴾
قَالَ رَبِّ لِمَ حَشَرْتَنِی أَعْمَى وَقَدْ کُنتُ بَصِیرًا گوید: «پروردگارا! چرا مرا نا بینا برانگیختی؟ و حال آنکه من (در دنیا) بینا بودم!». ﴿125﴾
قَالَ کَذَلِکَ أَتَتْکَ آیَاتُنَا فَنَسِیتَهَا وَکَذَلِکَ الْیَوْمَ تُنسَى فرمود: «همان گونه که آیات ما برای تو آمد پس آنها را فراموش کردی؛ و این گونه امروز (تو در آتش) فراموش خواهی شد». ﴿126﴾
وَکَذَلِکَ نَجْزِی مَنْ أَسْرَفَ وَلَمْ یُؤْمِن بِآیَاتِ رَبِّهِ وَلَعَذَابُ الآخِرَةِ أَشَدُّ وَأَبْقَى و این گونه کسی را که اسراف کند، و به آیات پروردگارش ایمان نیاورد؛ جزا میدهیم، و یقیناً عذاب آخرت شدیدتر و پایدارتر است. ﴿127﴾
أَفَلَمْ یَهْدِ لَهُمْ کَمْ أَهْلَکْنَا قَبْلَهُم مِّنَ الْقُرُونِ یَمْشُونَ فِی مَسَاکِنِهِمْ إِنَّ فِی ذَلِکَ لَآیَاتٍ لِّأُولِی النُّهَى آیا برای هدایت (و بیداری) آنها کافی نیست که پیش از اینان چه بسیار از نسلها را هلاک کردیم که در مساکن آنها راه میروند؟! بیگمان در این (امر) نشانههای برای خردمندان است. ﴿128﴾
وَلَوْلا کَلِمَةٌ سَبَقَتْ مِن رَّبِّکَ لَکَانَ لِزَامًا وَأَجَلٌ مُسَمًّى و اگر فرمانی که پیش از این از پروردگارت مقرر شده (مبنی بر تأخیر عذاب) و وقت معین، نبود، مسلماً (عذاب الهی) بر آنها محقق میشد. ﴿129﴾
فَاصْبِرْ عَلَى مَا یَقُولُونَ وَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّکَ قَبْلَ طُلُوعِ الشَّمْسِ وَقَبْلَ غُرُوبِهَا وَمِنْ آنَاء اللَّیْلِ فَسَبِّحْ وَأَطْرَافَ النَّهَارِ لَعَلَّکَ تَرْضَى پس (ای پیامبر!) بر آنچه میگویند، صبر کن، و پیش از طلوع آفتاب و قبل از غروب آن به ستایش پروردگارت تسبیح گوی، و (نیز) در ساعاتی از شب و اطراف روز تسبیح گوی، باشد که خشنود شوی. ﴿130﴾
وَلا تَمُدَّنَّ عَیْنَیْکَ إِلَى مَا مَتَّعْنَا بِهِ أَزْوَاجًا مِّنْهُمْ زَهْرَةَ الْحَیَاةِ الدُّنْیَا لِنَفْتِنَهُمْ فِیهِ وَرِزْقُ رَبِّکَ خَیْرٌ وَأَبْقَى و هرگز چشمان خود را به (سوی) آنچه (از نعمتها و متاع دینوی) که گروههایی از آنان را از آن بهرهمند ساختهایم، ندوز، اینها زینتها (و شکوفههای) زندگی دنیا است، تا آنان را در آن بیازماییم، و روزی پروردگار تو بهتر و پایدارتر است. ﴿131﴾
وَأْمُرْ أَهْلَکَ بِالصَّلاةِ وَاصْطَبِرْ عَلَیْهَا لا نَسْأَلُکَ رِزْقًا نَّحْنُ نَرْزُقُکَ وَالْعَاقِبَةُ لِلتَّقْوَى و خانواده ات را به نماز فرمان بده، و (خود) بر (انجام) آن شکیبا باش، (ما) از تو روزی نمیخواهیم، (بلکه) ما به تو روزی میدهیم، و سرانجام نیک برای پرهیزگاران است. ﴿132﴾
وَقَالُوا لَوْلا یَأْتِینَا بِآیَةٍ مِّن رَّبِّهِ أَوَلَمْ تَأْتِهِم بَیِّنَةُ مَا فِی الصُّحُفِ الأُولَى و (مشرکان) گفتند: «چرا معجزهای از جانب پروردگارش برای ما نمیآورد؟!» بگو: «آیا دلایل روشنی که در کتابهای پیشین بوده برای آنها نیامده است؟! ﴿133﴾
وَلَوْ أَنَّا أَهْلَکْنَاهُم بِعَذَابٍ مِّن قَبْلِهِ لَقَالُوا رَبَّنَا لَوْلا أَرْسَلْتَ إِلَیْنَا رَسُولا فَنَتَّبِعَ آیَاتِکَ مِن قَبْلِ أَن نَّذِلَّ وَنَخْزَى اگر (ما) آنها را پیش از آمدن او (= پیامبر) با عذابی هلاک میکردیم؛ قطعاً (روز قیامت) میگفتند: «پروردگارا! چرا پیامبری به سوی ما نفرستادی، تا پیش از آن که خوار و رسوا شویم از آیات تو پیروی کنیم؟!». ﴿134﴾
قُلْ کُلٌّ مُّتَرَبِّصٌ فَتَرَبَّصُوا فَسَتَعْلَمُونَ مَنْ أَصْحَابُ الصِّرَاطِ السَّوِیِّ وَمَنِ اهْتَدَى (ای پیامبر!) بگو: «همه منتظرند، شما (نیز) منتظر باشید، پس به زودی خواهید دانست که چه کسی اصحاب راه راست، و چه کسی هدایت یافتهاند». ﴿135﴾
سورة طه
بسم الله الرحمن الرحیم
﴿ طه ١ مَآ أَنزَلۡنَا عَلَیۡکَ ٱلۡقُرۡءَانَ لِتَشۡقَىٰٓ ٢ إِلَّا تَذۡکِرَةٗ لِّمَن یَخۡشَىٰ ٣ تَنزِیلٗا مِّمَّنۡ خَلَقَ ٱلۡأَرۡضَ وَٱلسَّمَٰوَٰتِ ٱلۡعُلَى ٤ ٱلرَّحۡمَٰنُ عَلَى ٱلۡعَرۡشِ ٱسۡتَوَىٰ ٥ لَهُۥ مَا فِی ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَمَا فِی ٱلۡأَرۡضِ وَمَا بَیۡنَهُمَا وَمَا تَحۡتَ ٱلثَّرَىٰ ٦ وَإِن تَجۡهَرۡ بِٱلۡقَوۡلِ فَإِنَّهُۥ یَعۡلَمُ ٱلسِّرَّ وَأَخۡفَى ٧ ٱللَّهُ لَآ إِلَٰهَ إِلَّا هُوَۖ لَهُ ٱلۡأَسۡمَآءُ ٱلۡحُسۡنَىٰ ٨ وَهَلۡ أَتَىٰکَ حَدِیثُ مُوسَىٰٓ ٩ إِذۡ رَءَا نَارٗا فَقَالَ لِأَهۡلِهِ ٱمۡکُثُوٓاْ إِنِّیٓ ءَانَسۡتُ نَارٗا لَّعَلِّیٓ ءَاتِیکُم مِّنۡهَا بِقَبَسٍ أَوۡ أَجِدُ عَلَى ٱلنَّارِ هُدٗى ١٠ فَلَمَّآ أَتَىٰهَا نُودِیَ یَٰمُوسَىٰٓ ١١ إِنِّیٓ أَنَا۠ رَبُّکَ فَٱخۡلَعۡ نَعۡلَیۡکَ إِنَّکَ بِٱلۡوَادِ ٱلۡمُقَدَّسِ طُوٗى ١٢ ﴾
به نام خداوند بخشندۀ مهربان
طه. ﴿1﴾فرونفرستادیم بر تو قرآن را تا رنج کشى. ﴿2﴾لیکن [فروفرستادیم براى] پند دادن، کسى راکه بترسد. ﴿3﴾فروفرستادن از جانب کسی که آفریده است زمین را و آسمانهای بلند را. ﴿4﴾وى بسیار بخشاینده است، بر عرش قرار گرفت. ﴿5﴾او راست آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است و آنچه در میان اینهاست و آنچه زیر خاک نمناک است. ﴿6﴾و اگر آشکاراکنى سخن را، پس وى میداند سخن پنهان را و پنهانتر را [787]. ﴿7﴾خدا، هیچ معبود نیست مگر وى. مراو راست نامهاى نیکو. ﴿8﴾و آیا آمده است به تو خبر موسى؟. ﴿9﴾چون دید آتشى، پس گفت اهل خود را درنگ کنید، هرآیینه من دیدهام آتشى، امید دارم که بیارم پیش شما از آن آتش شعله یا بیابم بر آن آتش راهنماى. ﴿10﴾پس چون بیامد نزدیک آتش، آواز داده شد که: اى موسى! . ﴿11﴾هرآیینه من پروردگار توام، پس از پا بیرون کن نعلین خود را، هرآیینه تو به میدان پاکى طوى نام. ﴿12﴾
﴿ وَأَنَا ٱخۡتَرۡتُکَ فَٱسۡتَمِعۡ لِمَا یُوحَىٰٓ ١٣ إِنَّنِیٓ أَنَا ٱللَّهُ لَآ إِلَٰهَ إِلَّآ أَنَا۠ فَٱعۡبُدۡنِی وَأَقِمِ ٱلصَّلَوٰةَ لِذِکۡرِیٓ ١٤ إِنَّ ٱلسَّاعَةَ ءَاتِیَةٌ أَکَادُ أُخۡفِیهَا لِتُجۡزَىٰ کُلُّ نَفۡسِۢ بِمَا تَسۡعَىٰ ١٥ فَلَا یَصُدَّنَّکَ عَنۡهَا مَن لَّا یُؤۡمِنُ بِهَا وَٱتَّبَعَ هَوَىٰهُ فَتَرۡدَىٰ ١٦ وَمَا تِلۡکَ بِیَمِینِکَ یَٰمُوسَىٰ ١٧ قَالَ هِیَ عَصَایَ أَتَوَکَّؤُاْ عَلَیۡهَا وَأَهُشُّ بِهَا عَلَىٰ غَنَمِی وَلِیَ فِیهَا مََٔارِبُ أُخۡرَىٰ ١٨ قَالَ أَلۡقِهَا یَٰمُوسَىٰ ١٩ فَأَلۡقَىٰهَا فَإِذَا هِیَ حَیَّةٞ تَسۡعَىٰ ٢٠ قَالَ خُذۡهَا وَلَا تَخَفۡۖ سَنُعِیدُهَا سِیرَتَهَا ٱلۡأُولَىٰ ٢١ وَٱضۡمُمۡ یَدَکَ إِلَىٰ جَنَاحِکَ تَخۡرُجۡ بَیۡضَآءَ مِنۡ غَیۡرِ سُوٓءٍ ءَایَةً أُخۡرَىٰ ٢٢ لِنُرِیَکَ مِنۡ ءَایَٰتِنَا ٱلۡکُبۡرَى ٢٣ ٱذۡهَبۡ إِلَىٰ فِرۡعَوۡنَ إِنَّهُۥ طَغَىٰ ٢٤ قَالَ رَبِّ ٱشۡرَحۡ لِی صَدۡرِی ٢٥ وَیَسِّرۡ لِیٓ أَمۡرِی ٢٦ وَٱحۡلُلۡ عُقۡدَةٗ مِّن لِّسَانِی ٢٧ یَفۡقَهُواْ قَوۡلِی ٢٨ وَٱجۡعَل لِّی وَزِیرٗا مِّنۡ أَهۡلِی ٢٩ هَٰرُونَ أَخِی ٣٠ ٱشۡدُدۡ بِهِۦٓ أَزۡرِی ٣١ وَأَشۡرِکۡهُ فِیٓ أَمۡرِی ٣٢ کَیۡ نُسَبِّحَکَ کَثِیرٗا ٣٣ وَنَذۡکُرَکَ کَثِیرًا ٣٤ إِنَّکَ کُنتَ بِنَا بَصِیرٗا ٣٥ قَالَ قَدۡ أُوتِیتَ سُؤۡلَکَ یَٰمُوسَىٰ ٣٦ وَلَقَدۡ مَنَنَّا عَلَیۡکَ مَرَّةً أُخۡرَىٰٓ ٣٧﴾
و من برگزیدم تو را، پس گوش بنه به سوى آنچه وحى فرستاده میشود. ﴿13﴾هرآیینه من خدایم، نیست هیچ معبود غیر من، پس عبادت من بکن و برپا کن نماز را براى یاد کردن من. ﴿14﴾هرآیینه قیامت آمدنى است. میخواهم که پنهان دارم وقت آن را تا جزا داده شود هر شخصى به مقابلۀ آنچه میکند. ﴿15﴾پس باید که باز ندارد تو را از باور داشتن، آن کسی که ایمان ندارد بر آن و پیروى کرده است خواهش نفس خود را، آنگاه هلاک شوى. ﴿16﴾و چیست این به دست راست تو اى موسى؟!. ﴿17﴾گفت: این عصاى من است. تکیه مىکنم بر آن و برگ مىریزم به آن بر گوسفندان خود و مرا در این عصا کارهاى دیگر نیز هست. ﴿18﴾گفت: بیفکن آن را اى موسى!. ﴿19﴾پس بیفکندش، پس ناگهان وى مارى شد دوان. ﴿20﴾گفت: بگیر این را و مترس. باز خواهیم گردانید او را بشکل نخستین او. ﴿21﴾و به هم آر دست خود را به سوى بغل خود تا بیرون آید سفید شده از غیر عیبى، نشانهای دیگر آمده. ﴿22﴾میخواهیم که بنماییم تو را بعض نشانههاى بزرگ خویش. ﴿23﴾برو به سوى فرعون، هرآیینه وى از حد گذشته است. ﴿24﴾گفت: اى پروردگار من! گشاده کن براى من سینۀ مرا. ﴿25﴾و آسان کن براى من کار مرا ﴿26﴾و بگشاى گره از زبان من. ﴿27﴾تا فهم کنند سخن من. ﴿28﴾و مقرر کن براى من وزیرى از کسان من. ﴿29﴾هارون برادر مرا. ﴿30﴾محکم کن به سبب او توانایى مرا. ﴿31﴾و شریک کن او را در کار من. ﴿32﴾تا تسبیح تو گوییم بسیارى ﴿33﴾و یاد تو کنیم بسیارى. ﴿34﴾هرآیینه تو هستى به احوال ما بینا. ﴿35﴾گفت: هرآیینه داده شدى درخواست خودت اى موسى! . ﴿36﴾هرآیینه نعمت فراوان دادیم بر تو یک بار دیگر. ﴿37﴾
﴿إِذۡ أَوۡحَیۡنَآ إِلَىٰٓ أُمِّکَ مَا یُوحَىٰٓ ٣٨ أَنِ ٱقۡذِفِیهِ فِی ٱلتَّابُوتِ فَٱقۡذِفِیهِ فِی ٱلۡیَمِّ فَلۡیُلۡقِهِ ٱلۡیَمُّ بِٱلسَّاحِلِ یَأۡخُذۡهُ عَدُوّٞ لِّی وَعَدُوّٞ لَّهُۥۚ وَأَلۡقَیۡتُ عَلَیۡکَ مَحَبَّةٗ مِّنِّی وَلِتُصۡنَعَ عَلَىٰ عَیۡنِیٓ ٣٩ إِذۡ تَمۡشِیٓ أُخۡتُکَ فَتَقُولُ هَلۡ أَدُلُّکُمۡ عَلَىٰ مَن یَکۡفُلُهُۥۖ فَرَجَعۡنَٰکَ إِلَىٰٓ أُمِّکَ کَیۡ تَقَرَّ عَیۡنُهَا وَلَا تَحۡزَنَۚ وَقَتَلۡتَ نَفۡسٗا فَنَجَّیۡنَٰکَ مِنَ ٱلۡغَمِّ وَفَتَنَّٰکَ فُتُونٗاۚ فَلَبِثۡتَ سِنِینَ فِیٓ أَهۡلِ مَدۡیَنَ ثُمَّ جِئۡتَ عَلَىٰ قَدَرٖ یَٰمُوسَىٰ ٤٠ وَٱصۡطَنَعۡتُکَ لِنَفۡسِی ٤١ ٱذۡهَبۡ أَنتَ وَأَخُوکَ بَِٔایَٰتِی وَلَا تَنِیَا فِی ذِکۡرِی ٤٢ ٱذۡهَبَآ إِلَىٰ فِرۡعَوۡنَ إِنَّهُۥ طَغَىٰ ٤٣ فَقُولَا لَهُۥ قَوۡلٗا لَّیِّنٗا لَّعَلَّهُۥ یَتَذَکَّرُ أَوۡ یَخۡشَىٰ ٤٤ قَالَا رَبَّنَآ إِنَّنَا نَخَافُ أَن یَفۡرُطَ عَلَیۡنَآ أَوۡ أَن یَطۡغَىٰ ٤٥ قَالَ لَا تَخَافَآۖ إِنَّنِی مَعَکُمَآ أَسۡمَعُ وَأَرَىٰ ٤٦ فَأۡتِیَاهُ فَقُولَآ إِنَّا رَسُولَا رَبِّکَ فَأَرۡسِلۡ مَعَنَا بَنِیٓ إِسۡرَٰٓءِیلَ وَلَا تُعَذِّبۡهُمۡۖ قَدۡ جِئۡنَٰکَ بَِٔایَةٖ مِّن رَّبِّکَۖ وَٱلسَّلَٰمُ عَلَىٰ مَنِ ٱتَّبَعَ ٱلۡهُدَىٰٓ ٤٧ إِنَّا قَدۡ أُوحِیَ إِلَیۡنَآ أَنَّ ٱلۡعَذَابَ عَلَىٰ مَن کَذَّبَ وَتَوَلَّىٰ ٤٨ قَالَ فَمَن رَّبُّکُمَا یَٰمُوسَىٰ ٤٩ قَالَ رَبُّنَا ٱلَّذِیٓ أَعۡطَىٰ کُلَّ شَیۡءٍ خَلۡقَهُۥ ثُمَّ هَدَىٰ ٥٠ قَالَ فَمَا بَالُ ٱلۡقُرُونِ ٱلۡأُولَىٰ ٥١﴾
چون الهام فرستادیم به سوى مادر تو، آنچه الهام کردنى بود. ﴿38﴾که بیفکن این طفل را در صندوق، پس افکن صندوق را در دریا تا افکند او را دریا به کناره، بگیردش دشمن من و دشمن وى و بیفکندم بر روى تو قبول از جانب خویش و خواستم که پرورده شوى به حضور من. ﴿39﴾چون میرفت خواهر تو، پس مىگفت: آیا دلالت کنم شما را بر کسی که نگاهبانى این طفل کند؟ پس باز آوردیم تو را به سوى مادرِ تو تا خنک شود چشم وى و اندوهگین نباشد و بکشتى شخصى را، پس خلاص ساختیم تو را از اندوه و در محنت افکندیم تو را به آزمودن، پس درنگ کردى سالهایى چند در اهل مدین، باز بر آمدى موافق تقدیر الهى اى موسى. ﴿40﴾و ساختم تو را براى خویش. ﴿41﴾برو تو و برادر تو با نشانههاى من و سستى مکنید در یاد من. ﴿42﴾بروید به سوى فرعون، هرآیینه وى از حد گذشته است. ﴿43﴾پس بگویید با وى سخن نرم، بُوَد که پندپذیر شود یا بترسد. ﴿44﴾گفتند: اى پروردگار ما! هرآیینه ما میترسیم از آنکه تعدّى کند بر ما یا از حد گذرد. ﴿45﴾گفت: مترسید هرآیینه من با شمایم، مىشنوم و مىبینم. ﴿46﴾پس بروید پیش وى، پس بگویید هرآیینه ما فرستادههاى پروردگار توییم، پس بفرست با ما بنى اسراییل را و عذاب مکن ایشان را، هرآیینه آوردیم پیش تو نشانهای از جانب پروردگار تو و سلامتى کسى را باشد که پیروى هدایت کند. ﴿47﴾هرآیینه وحى فرستاده شد به سوى ما که عذاب، کسى را باشد که دروغ شمرد و روگردان شود [788]. ﴿48﴾فرعون گفت: پس کیست پروردگار شما اى موسى؟!. ﴿49﴾گفت که: پروردگار ما آن است که داد هرچیزى را صورت خالص او، باز راه نمودش به طلب معاش خودش. ﴿50﴾گفت: پس چیست حال قرنهاى نخستین؟. ﴿51﴾
﴿ قَالَ عِلۡمُهَا عِندَ رَبِّی فِی کِتَٰبٖۖ لَّا یَضِلُّ رَبِّی وَلَا یَنسَى ٥٢ ٱلَّذِی جَعَلَ لَکُمُ ٱلۡأَرۡضَ مَهۡدٗا وَسَلَکَ لَکُمۡ فِیهَا سُبُلٗا وَأَنزَلَ مِنَ ٱلسَّمَآءِ مَآءٗ فَأَخۡرَجۡنَا بِهِۦٓ أَزۡوَٰجٗا مِّن نَّبَاتٖ شَتَّىٰ ٥٣ کُلُواْ وَٱرۡعَوۡاْ أَنۡعَٰمَکُمۡۚ إِنَّ فِی ذَٰلِکَ لَأٓیَٰتٖ لِّأُوْلِی ٱلنُّهَىٰ ٥٤ ۞مِنۡهَا خَلَقۡنَٰکُمۡ وَفِیهَا نُعِیدُکُمۡ وَمِنۡهَا نُخۡرِجُکُمۡ تَارَةً أُخۡرَىٰ ٥٥ وَلَقَدۡ أَرَیۡنَٰهُ ءَایَٰتِنَا کُلَّهَا فَکَذَّبَ وَأَبَىٰ ٥٦ قَالَ أَجِئۡتَنَا لِتُخۡرِجَنَا مِنۡ أَرۡضِنَا بِسِحۡرِکَ یَٰمُوسَىٰ ٥٧ فَلَنَأۡتِیَنَّکَ بِسِحۡرٖ مِّثۡلِهِۦ فَٱجۡعَلۡ بَیۡنَنَا وَبَیۡنَکَ مَوۡعِدٗا لَّا نُخۡلِفُهُۥ نَحۡنُ وَلَآ أَنتَ مَکَانٗا سُوٗى ٥٨ قَالَ مَوۡعِدُکُمۡ یَوۡمُ ٱلزِّینَةِ وَأَن یُحۡشَرَ ٱلنَّاسُ ضُحٗى ٥٩ فَتَوَلَّىٰ فِرۡعَوۡنُ فَجَمَعَ کَیۡدَهُۥ ثُمَّ أَتَىٰ ٦٠ قَالَ لَهُم مُّوسَىٰ وَیۡلَکُمۡ لَا تَفۡتَرُواْ عَلَى ٱللَّهِ کَذِبٗا فَیُسۡحِتَکُم بِعَذَابٖۖ وَقَدۡ خَابَ مَنِ ٱفۡتَرَىٰ ٦١ فَتَنَٰزَعُوٓاْ أَمۡرَهُم بَیۡنَهُمۡ وَأَسَرُّواْ ٱلنَّجۡوَىٰ ٦٢ قَالُوٓاْ إِنۡ هَٰذَٰنِ لَسَٰحِرَٰنِ یُرِیدَانِ أَن یُخۡرِجَاکُم مِّنۡ أَرۡضِکُم بِسِحۡرِهِمَا وَیَذۡهَبَا بِطَرِیقَتِکُمُ ٱلۡمُثۡلَىٰ ٦٣ فَأَجۡمِعُواْ کَیۡدَکُمۡ ثُمَّ ٱئۡتُواْ صَفّٗاۚ وَقَدۡ أَفۡلَحَ ٱلۡیَوۡمَ مَنِ ٱسۡتَعۡلَىٰ ٦٤﴾
گفت: علم آن نزدیک پروردگار من است در کتابى که غلط نکند پروردگار من و نه فراموش سازد. ﴿52﴾او آن است که ساخت براى شما زمین را فرشى و روان کرد براى شما در آنجا راهها و فروفرستاد از آسمان آب را. پس بیرون آوردیم به آن آب انواع مختلف از نبات. ﴿53﴾گفتیم: بخورید و بچرانید چهارپایان خود را. هرآیینه در این مقدّمه نشانههاست خداوندانِ خردها را. ﴿54﴾از زمین آفریدیم شما را و در زمین بازدرآریم شما را و از زمین بیرون کشیم شما را بار دیگر. ﴿55﴾و هرآیینه بنمودیم فرعون را نشانههاى خویش تمام آن، پس دروغ بشمرد و قبول نکرد. ﴿56﴾گفت: آیا آمدهای تا بیرون کنى ما را از زمین ما بجادوى خود اى موسى؟!. ﴿57﴾پس هرآیینه بیاریم پیش تو جادویی مانند آن، پس معین کن میان ما و میان خود وعده گاهی که خلاف نکنیم آن را ما و نه تو، به جایى میانۀ شهر. ﴿58﴾گفت: وعدهگاه شما روز آرایش است و آنکه جمع کرده شوند مردمان وقت چاش. ﴿59﴾پس به خانه بازگشت فرعون. پس جمع کرد مکر خود را، باز بیامد. ﴿60﴾گفت موسى ساحران را: واى بر شما! افترا مکنید بر خدا دروغ را، آنگاه هلاک سازد شما را به عذاب و هرآیینه به مطلب نرسید هر که افترا کرد. ﴿61﴾پس گفتگو کردند ساحران به مشورت خود در میان خویش و پنهان گفتند راز را. ﴿62﴾گفتند: البته این دو شخص ساحرانند. میخواهند که بیرون کنند شما را از زمین شما به سحر خود و میخواهند که دور کنند دین شایستۀ شما را. ﴿63﴾پس به هم آرید اسباب سحر خود را، باز بیایید صف کشیده و هرآیینه رستگار شد امروز هر که غالب آمد. ﴿64﴾
﴿ قَالُواْ یَٰمُوسَىٰٓ إِمَّآ أَن تُلۡقِیَ وَإِمَّآ أَن نَّکُونَ أَوَّلَ مَنۡ أَلۡقَىٰ ٦٥ قَالَ بَلۡ أَلۡقُواْۖ فَإِذَا حِبَالُهُمۡ وَعِصِیُّهُمۡ یُخَیَّلُ إِلَیۡهِ مِن سِحۡرِهِمۡ أَنَّهَا تَسۡعَىٰ ٦٦ فَأَوۡجَسَ فِی نَفۡسِهِۦ خِیفَةٗ مُّوسَىٰ ٦٧ قُلۡنَا لَا تَخَفۡ إِنَّکَ أَنتَ ٱلۡأَعۡلَىٰ ٦٨ وَأَلۡقِ مَا فِی یَمِینِکَ تَلۡقَفۡ مَا صَنَعُوٓاْۖ إِنَّمَا صَنَعُواْ کَیۡدُ سَٰحِرٖۖ وَلَا یُفۡلِحُ ٱلسَّاحِرُ حَیۡثُ أَتَىٰ ٦٩ فَأُلۡقِیَ ٱلسَّحَرَةُ سُجَّدٗا قَالُوٓاْ ءَامَنَّا بِرَبِّ هَٰرُونَ وَمُوسَىٰ ٧٠ قَالَ ءَامَنتُمۡ لَهُۥ قَبۡلَ أَنۡ ءَاذَنَ لَکُمۡۖ إِنَّهُۥ لَکَبِیرُکُمُ ٱلَّذِی عَلَّمَکُمُ ٱلسِّحۡرَۖ فَلَأُقَطِّعَنَّ أَیۡدِیَکُمۡ وَأَرۡجُلَکُم مِّنۡ خِلَٰفٖ وَلَأُصَلِّبَنَّکُمۡ فِی جُذُوعِ ٱلنَّخۡلِ وَلَتَعۡلَمُنَّ أَیُّنَآ أَشَدُّ عَذَابٗا وَأَبۡقَىٰ ٧١ قَالُواْ لَن نُّؤۡثِرَکَ عَلَىٰ مَا جَآءَنَا مِنَ ٱلۡبَیِّنَٰتِ وَٱلَّذِی فَطَرَنَاۖ فَٱقۡضِ مَآ أَنتَ قَاضٍۖ إِنَّمَا تَقۡضِی هَٰذِهِ ٱلۡحَیَوٰةَ ٱلدُّنۡیَآ ٧٢ إِنَّآ ءَامَنَّا بِرَبِّنَا لِیَغۡفِرَ لَنَا خَطَٰیَٰنَا وَمَآ أَکۡرَهۡتَنَا عَلَیۡهِ مِنَ ٱلسِّحۡرِۗ وَٱللَّهُ خَیۡرٞ وَأَبۡقَىٰٓ ٧٣ إِنَّهُۥ مَن یَأۡتِ رَبَّهُۥ مُجۡرِمٗا فَإِنَّ لَهُۥ جَهَنَّمَ لَا یَمُوتُ فِیهَا وَلَا یَحۡیَىٰ ٧٤ وَمَن یَأۡتِهِۦ مُؤۡمِنٗا قَدۡ عَمِلَ ٱلصَّٰلِحَٰتِ فَأُوْلَٰٓئِکَ لَهُمُ ٱلدَّرَجَٰتُ ٱلۡعُلَىٰ ٧٥ جَنَّٰتُ عَدۡنٖ تَجۡرِی مِن تَحۡتِهَا ٱلۡأَنۡهَٰرُ خَٰلِدِینَ فِیهَاۚ وَذَٰلِکَ جَزَآءُ مَن تَزَکَّىٰ ٧٦﴾
گفتند: اى موسى! یا این است که تو افکنى (یعنى عصا را) یا باشیم ما اوّل کسی که افکند. ﴿65﴾گفت: بلکه شما افکنید، پس ناگهان رسنهاى ایشان و عصاهاى ایشان نمودار شد پیش موسى به سبب سحر ایشان که میدود. ﴿66﴾پس یافت در ضمیر خود موسى ترسى را. ﴿67﴾گفتیم: مترس! هرآیینه تویى غالب. ﴿68﴾و بیفکن آنچه در دست راست تو است تا فرد برو چیزی را که ساختهاند، هرآیینه آنچه ساختهاند جادوى جادو کننده است و رستگار نمیشود ساحر هرجاکه رود. [القصّه همچنین شد] . ﴿69﴾پس انداخته شدند ساحران سجدهکنان، گفتند: ایمان آوردیم به پروردگار هارون و موسى. ﴿70﴾گفت فرعون: آیا باور داشتید او را پیش از آنکه دستورى دهم شما را؟! هرآیینه وى بزرگوار شماست که آموخته است شما را سحر، هرآیینه بِبُرم دستهاى شما و پاهاى شما را یکى از جانب راست و دیگر از جانب چپ و بر دار کشَم شما را بر تنههاى خرما و البته خواهید دانست که کدام یک از ما سختتر است عذاب او و پایندهتر است. ﴿71﴾گفتند: ترجیح ندهیم تو را بر آنچه آمده است پیش ما از دلائل واضح و ترجیح ندهیم تو را بر خدایى که آفرید ما را، پس حکم کن هرچه تو حکم کننده باشى. جز این نیست که حکم کنى در این زندگانى دنیا. ﴿72﴾هرآیینه ما ایمان آوردیم به پروردگار خویش، تا بیامرزد براى ما گناهان ما را و آنچه جبر کردى ما را بر آن که سحر کنیم و خدا بهتر است و پایندهتر است. ﴿73﴾هرآیینه هر که بیاید پیش پروردگار خویش گناهکار شده، پس او راست دوزخ، نه میرد آنجا و نه زنده ماند. ﴿74﴾و آنکه بیاید پیش او مسلمان شده و عملهاى شایسته کرده، پس این جماعت ایشان راست درجههاى بلند. ﴿75﴾بوستانهاى همیشه ماندن، میرود زیر آن جویها، جاویدان آنجا. و این است جزاى هر که پاک شده است. ﴿76﴾
﴿ وَلَقَدۡ أَوۡحَیۡنَآ إِلَىٰ مُوسَىٰٓ أَنۡ أَسۡرِ بِعِبَادِی فَٱضۡرِبۡ لَهُمۡ طَرِیقٗا فِی ٱلۡبَحۡرِ یَبَسٗا لَّا تَخَٰفُ دَرَکٗا وَلَا تَخۡشَىٰ ٧٧ فَأَتۡبَعَهُمۡ فِرۡعَوۡنُ بِجُنُودِهِۦ فَغَشِیَهُم مِّنَ ٱلۡیَمِّ مَا غَشِیَهُمۡ ٧٨ وَأَضَلَّ فِرۡعَوۡنُ قَوۡمَهُۥ وَمَا هَدَىٰ ٧٩ یَٰبَنِیٓ إِسۡرَٰٓءِیلَ قَدۡ أَنجَیۡنَٰکُم مِّنۡ عَدُوِّکُمۡ وَوَٰعَدۡنَٰکُمۡ جَانِبَ ٱلطُّورِ ٱلۡأَیۡمَنَ وَنَزَّلۡنَا عَلَیۡکُمُ ٱلۡمَنَّ وَٱلسَّلۡوَىٰ ٨٠ کُلُواْ مِن طَیِّبَٰتِ مَا رَزَقۡنَٰکُمۡ وَلَا تَطۡغَوۡاْ فِیهِ فَیَحِلَّ عَلَیۡکُمۡ غَضَبِیۖ وَمَن یَحۡلِلۡ عَلَیۡهِ غَضَبِی فَقَدۡ هَوَىٰ ٨١ وَإِنِّی لَغَفَّارٞ لِّمَن تَابَ وَءَامَنَ وَعَمِلَ صَٰلِحٗا ثُمَّ ٱهۡتَدَىٰ ٨٢ ۞وَمَآ أَعۡجَلَکَ عَن قَوۡمِکَ یَٰمُوسَىٰ ٨٣ قَالَ هُمۡ أُوْلَآءِ عَلَىٰٓ أَثَرِی وَعَجِلۡتُ إِلَیۡکَ رَبِّ لِتَرۡضَىٰ ٨٤ قَالَ فَإِنَّا قَدۡ فَتَنَّا قَوۡمَکَ مِنۢ بَعۡدِکَ وَأَضَلَّهُمُ ٱلسَّامِرِیُّ ٨٥ فَرَجَعَ مُوسَىٰٓ إِلَىٰ قَوۡمِهِۦ غَضۡبَٰنَ أَسِفٗاۚ قَالَ یَٰقَوۡمِ أَلَمۡ یَعِدۡکُمۡ رَبُّکُمۡ وَعۡدًا حَسَنًاۚ أَفَطَالَ عَلَیۡکُمُ ٱلۡعَهۡدُ أَمۡ أَرَدتُّمۡ أَن یَحِلَّ عَلَیۡکُمۡ غَضَبٞ مِّن رَّبِّکُمۡ فَأَخۡلَفۡتُم مَّوۡعِدِی ٨٦ قَالُواْ مَآ أَخۡلَفۡنَا مَوۡعِدَکَ بِمَلۡکِنَا وَلَٰکِنَّا حُمِّلۡنَآ أَوۡزَارٗا مِّن زِینَةِ ٱلۡقَوۡمِ فَقَذَفۡنَٰهَا فَکَذَٰلِکَ أَلۡقَى ٱلسَّامِرِیُّ ٨٧﴾
و هرآیینه وحى فرستادیم به سوى موسى که وقت شب ببر بندگان مرا، پس بساز براى ایشان راهى خشک در دریا، مترس از دریافتن دشمنى و وسواس نکنى از غرق. ﴿77﴾پس تعاقب ایشان کرد فرعون با لشکرهاى خویش، پس پوشانید ایشان را از دریا آنچه پوشانید ایشان را. ﴿78﴾و گمراه کرد فرعون قوم خود را و راه ننمود. ﴿79﴾گفتیم: اى بنى اسراییل! هرآینه نجات دادیم شما را از دشمنان شما و وعده دادیم شما را [789]به جانب راست طور و فروفرستادیم بر شما «منّ» و «سلوى». ﴿80﴾گفتیم بخورید از لذایذ آنچه روزى دادیم شما را و از حدّ مگذرید در باب آن روزى، آنگاه ثابت شود بر شما خشم من و هر که ثابت شود بر وى خشم من، البته هلاک شد. ﴿81﴾و هرآیینه من آمرزندهام کسى راکه توبه کرد و ایمان آورد و کار شایسته کرد، باز راه راست یافت. ﴿82﴾و چه [790]چیز به شتاب آورد تو را غافل مانده از قوم خود، اى موسى؟!. ﴿83﴾گفت: قوم من، ایشانند بر پىِ من و شتافتم به سوى تو، اى پروردگار من! تا خوشنود شوى. ﴿84﴾گفت خدا: هرآیینه ما در بلا افکندیم قوم تو را پس از تو و گمراه ساخت ایشان را سامرى. ﴿85﴾پس بازگشت موسى به سوى قوم خود خشم گرفته، اندوه خورده، گفت: اى قوم من! آیا وعده نداده بود شما را پروردگار شما وعدۀ نیک؟ آیا دراز شد بر شما مدّت [791]یا خواستید که واجب شود بر شما خشمى از پروردگار شما؟ پس خلاف کردید وعدۀ مرا. ﴿86﴾گفتند: خلاف نکردیم وعدۀ تو را به اختیار خویش و لیکن ما را تکلیف کردند تا برداشتیم بارها از پیرایۀ قوم [قبط]، پس افکندیم آن را [792]و همچنین افکند سامرى. ﴿87﴾
﴿فَأَخۡرَجَ لَهُمۡ عِجۡلٗا جَسَدٗا لَّهُۥ خُوَارٞ فَقَالُواْ هَٰذَآ إِلَٰهُکُمۡ وَإِلَٰهُ مُوسَىٰ فَنَسِیَ ٨٨ أَفَلَا یَرَوۡنَ أَلَّا یَرۡجِعُ إِلَیۡهِمۡ قَوۡلٗا وَلَا یَمۡلِکُ لَهُمۡ ضَرّٗا وَلَا نَفۡعٗا ٨٩ وَلَقَدۡ قَالَ لَهُمۡ هَٰرُونُ مِن قَبۡلُ یَٰقَوۡمِ إِنَّمَا فُتِنتُم بِهِۦۖ وَإِنَّ رَبَّکُمُ ٱلرَّحۡمَٰنُ فَٱتَّبِعُونِی وَأَطِیعُوٓاْ أَمۡرِی ٩٠ قَالُواْ لَن نَّبۡرَحَ عَلَیۡهِ عَٰکِفِینَ حَتَّىٰ یَرۡجِعَ إِلَیۡنَا مُوسَىٰ ٩١ قَالَ یَٰهَٰرُونُ مَا مَنَعَکَ إِذۡ رَأَیۡتَهُمۡ ضَلُّوٓاْ ٩٢ أَلَّا تَتَّبِعَنِۖ أَفَعَصَیۡتَ أَمۡرِی ٩٣ قَالَ یَبۡنَؤُمَّ لَا تَأۡخُذۡ بِلِحۡیَتِی وَلَا بِرَأۡسِیٓۖ إِنِّی خَشِیتُ أَن تَقُولَ فَرَّقۡتَ بَیۡنَ بَنِیٓ إِسۡرَٰٓءِیلَ وَلَمۡ تَرۡقُبۡ قَوۡلِی ٩٤ قَالَ فَمَا خَطۡبُکَ یَٰسَٰمِرِیُّ ٩٥ قَالَ بَصُرۡتُ بِمَا لَمۡ یَبۡصُرُواْ بِهِۦ فَقَبَضۡتُ قَبۡضَةٗ مِّنۡ أَثَرِ ٱلرَّسُولِ فَنَبَذۡتُهَا وَکَذَٰلِکَ سَوَّلَتۡ لِی نَفۡسِی ٩٦ قَالَ فَٱذۡهَبۡ فَإِنَّ لَکَ فِی ٱلۡحَیَوٰةِ أَن تَقُولَ لَا مِسَاسَۖ وَإِنَّ لَکَ مَوۡعِدٗا لَّن تُخۡلَفَهُۥۖ وَٱنظُرۡ إِلَىٰٓ إِلَٰهِکَ ٱلَّذِی ظَلۡتَ عَلَیۡهِ عَاکِفٗاۖ لَّنُحَرِّقَنَّهُۥ ثُمَّ لَنَنسِفَنَّهُۥ فِی ٱلۡیَمِّ نَسۡفًا ٩٧ إِنَّمَآ إِلَٰهُکُمُ ٱللَّهُ ٱلَّذِی لَآ إِلَٰهَ إِلَّا هُوَۚ وَسِعَ کُلَّ شَیۡءٍ عِلۡمٗا ٩٨﴾
از بیرون آورد براى ایشان گوساله را، برآورد کالبدى که او را آواز گاو بود. پس گفتند اتباع سامرى: این است پروردگار شما و پروردگار موسى، پس فراموش کرده است موسى. ﴿88﴾آیا نمیدیدند این گمراهان که باز نمیگرداند به سوى ایشان سخنى را و نمیتواند براى ایشان هیچ زیانى و نه سودى؟. ﴿89﴾و هرآیینه گفت ایشان را هارون پیش از این: اى قوم من! جز این نیست که مبتلا شدهاید به این گوساله و هرآیینه پروردگار شما خدا است، پس پیروىِ من کنید و انقیاد حکم من نمایید. ﴿90﴾گفتند: همیشه مجاور خواهیم بود برین گوساله تا وقتى که باز آید به ما موسى. ﴿91﴾[موسى آمده] گفت: اى هارون، چه چیز بازداشت تو را چون دیدى ایشان را که گمراه شدند. ﴿92﴾از آنکه پیروىِ من کنى [793]، آیا خلاف حکم من کردى؟. ﴿93﴾گفت: اى پسر مادر من! مگیر ریش مرا و نه موى سر مرا. هرآیینه من ترسیدم از آنکه گویى جدایى افکندى در میانِ فرزندان یعقوب و نگاه نداشتى سخن مرا. ﴿94﴾گفت موسى: پس چیست حالِ تو اى سامرى؟. ﴿95﴾گفت: بینا شدم به آنچه سایر مردم بینا نشدند به آن، پس گرفتم مشتى خاک از نقش پاىِ فرستاده (یعنى جبرییل) پس افکندم آن را [794]و به همین صفت بیاراست پیش من. ﴿96﴾گفت: پس برو، هرآیینه تو را در زندگانى سزا این است که گویى دست رسانیدن ممکن نیست [795]و هرآیینه تو را وعدۀ دیگر است که خلاف کرده نشود در حق تو و ببین سوی معبود خود که مجاور شده بودى بر آن، البته بسوزانیم آن را، پس پراکنده سازیم آن را در دریا، پراکنده ساختنگفت: پس برو، هرآیینه تو را در زندگانى سزا این است که گویى دست رسانیدن ممکن نیست و هرآیینه تو را وعدۀ دیگر است که خلاف کرده نشود در حق تو و ببین سوی معبود خود که مجاور شده بودى بر آن، البته بسوزانیم آن را، پس پراکنده سازیم آن را در دریا، پراکنده ساختن. ﴿97﴾جز این نیست که معبود شما «الله» است. آنکه نیست هیچ معبودى به حق بجز او، فرار رسیده است هر چیز را از روى دانش. ﴿98﴾
﴿ کَذَٰلِکَ نَقُصُّ عَلَیۡکَ مِنۡ أَنۢبَآءِ مَا قَدۡ سَبَقَۚ وَقَدۡ ءَاتَیۡنَٰکَ مِن لَّدُنَّا ذِکۡرٗا ٩٩ مَّنۡ أَعۡرَضَ عَنۡهُ فَإِنَّهُۥ یَحۡمِلُ یَوۡمَ ٱلۡقِیَٰمَةِ وِزۡرًا ١٠٠ خَٰلِدِینَ فِیهِۖ وَسَآءَ لَهُمۡ یَوۡمَ ٱلۡقِیَٰمَةِ حِمۡلٗا ١٠١ یَوۡمَ یُنفَخُ فِی ٱلصُّورِۚ وَنَحۡشُرُ ٱلۡمُجۡرِمِینَ یَوۡمَئِذٖ زُرۡقٗا ١٠٢ یَتَخَٰفَتُونَ بَیۡنَهُمۡ إِن لَّبِثۡتُمۡ إِلَّا عَشۡرٗا ١٠٣ نَّحۡنُ أَعۡلَمُ بِمَا یَقُولُونَ إِذۡ یَقُولُ أَمۡثَلُهُمۡ طَرِیقَةً إِن لَّبِثۡتُمۡ إِلَّا یَوۡمٗا ١٠٤ وَیَسَۡٔلُونَکَ عَنِ ٱلۡجِبَالِ فَقُلۡ یَنسِفُهَا رَبِّی نَسۡفٗا ١٠٥ فَیَذَرُهَا قَاعٗا صَفۡصَفٗا ١٠٦ لَّا تَرَىٰ فِیهَا عِوَجٗا وَلَآ أَمۡتٗا ١٠٧ یَوۡمَئِذٖ یَتَّبِعُونَ ٱلدَّاعِیَ لَا عِوَجَ لَهُۥۖ وَخَشَعَتِ ٱلۡأَصۡوَاتُ لِلرَّحۡمَٰنِ فَلَا تَسۡمَعُ إِلَّا هَمۡسٗا ١٠٨ یَوۡمَئِذٖ لَّا تَنفَعُ ٱلشَّفَٰعَةُ إِلَّا مَنۡ أَذِنَ لَهُ ٱلرَّحۡمَٰنُ وَرَضِیَ لَهُۥ قَوۡلٗا ١٠٩ یَعۡلَمُ مَا بَیۡنَ أَیۡدِیهِمۡ وَمَا خَلۡفَهُمۡ وَلَا یُحِیطُونَ بِهِۦ عِلۡمٗا ١١٠ ۞وَعَنَتِ ٱلۡوُجُوهُ لِلۡحَیِّ ٱلۡقَیُّومِۖ وَقَدۡ خَابَ مَنۡ حَمَلَ ظُلۡمٗا ١١١ وَمَن یَعۡمَلۡ مِنَ ٱلصَّٰلِحَٰتِ وَهُوَ مُؤۡمِنٞ فَلَا یَخَافُ ظُلۡمٗا وَلَا هَضۡمٗا ١١٢ وَکَذَٰلِکَ أَنزَلۡنَٰهُ قُرۡءَانًا عَرَبِیّٗا وَصَرَّفۡنَا فِیهِ مِنَ ٱلۡوَعِیدِ لَعَلَّهُمۡ یَتَّقُونَ أَوۡ یُحۡدِثُ لَهُمۡ ذِکۡرٗا ١١٣﴾
[یا محمد] اینچنین قصه میخوانیم بر تو از اخبار آنچه گذشته است و هرآیینه دادهایم تو را از نزدیک خویش پندى. ﴿99﴾هر که روى بگرداند از آن، پس وى بردارد روز قیامت بارى را [796]. ﴿100﴾جاویدان در آن بار کشیدن. و وى بد بارى است ایشان را روز قیامت بار کشیدن. ﴿101﴾روزی که دمیده شود در صور و برانگیزیم گناهکاران را آن روز کبود چشم گشته. ﴿102﴾پنهان حرفْ زنند. در میان خویش که درنگ نکردند (یعنى در دنیا) مگر ده شبانهروز. ﴿103﴾ما داناتریم به حقیقت آنچه میگویند چون بگوید بهترین ایشان در روش: درنگ نکردهاید مگر یک روز. ﴿104﴾و مىپرسند تو را از کوهها، بگو: پراکنده کند آن را پروردگار من، پراکنده کردن. ﴿105﴾پس بگذارد زمین را میدانى هموار. ﴿106﴾نبینى در آنجا هیچ کجى و نه هیچ بلندى. ﴿107﴾آن روز از پى آواز کننده روند، [797]هیچ کجى نباشد آن اتباع را و پست شوند آوازها براى خدا، پس نشنوى مگر آواز نرم. ﴿108﴾آن روز نفع ندهد شفاعت مگر براى کسی که دستورى داده است خدا او را و پسند کرده است او را از روى گفتار [798]. ﴿109﴾میداند آنچه پیش روى آدمیان است و آنچه پسِ پشت ایشان است و آدمیان در نگیرند خدا را از روى دانش. ﴿110﴾و نیایش کنند رویهاى مردمان براى زندۀ خبر گیرنده و هرآیینه به مطلب نرسید هر که برداشت ستم را. ﴿111﴾و هر که بجا آرد کارهاى شایسته را و او مؤمن باشد، پس وى نترسد از ستمى و نه از نقصانى. ﴿112﴾و و همچنین فروفرستادیم کتاب را قرآن عربى و گوناگون بیان کردیم اندر آن ترسانیدن را تا بُوَد که پرهیزگار شوند یا پیدا کند در حق ایشان پند را. ﴿113﴾
﴿ فَتَعَٰلَى ٱللَّهُ ٱلۡمَلِکُ ٱلۡحَقُّۗ وَلَا تَعۡجَلۡ بِٱلۡقُرۡءَانِ مِن قَبۡلِ أَن یُقۡضَىٰٓ إِلَیۡکَ وَحۡیُهُۥۖ وَقُل رَّبِّ زِدۡنِی عِلۡمٗا ١١٤ وَلَقَدۡ عَهِدۡنَآ إِلَىٰٓ ءَادَمَ مِن قَبۡلُ فَنَسِیَ وَلَمۡ نَجِدۡ لَهُۥ عَزۡمٗا ١١٥ وَإِذۡ قُلۡنَا لِلۡمَلَٰٓئِکَةِ ٱسۡجُدُواْ لِأٓدَمَ فَسَجَدُوٓاْ إِلَّآ إِبۡلِیسَ أَبَىٰ ١١٦ فَقُلۡنَا یَٰٓـَٔادَمُ إِنَّ هَٰذَا عَدُوّٞ لَّکَ وَلِزَوۡجِکَ فَلَا یُخۡرِجَنَّکُمَا مِنَ ٱلۡجَنَّةِ فَتَشۡقَىٰٓ ١١٧ إِنَّ لَکَ أَلَّا تَجُوعَ فِیهَا وَلَا تَعۡرَىٰ ١١٨ وَأَنَّکَ لَا تَظۡمَؤُاْ فِیهَا وَلَا تَضۡحَىٰ ١١٩ فَوَسۡوَسَ إِلَیۡهِ ٱلشَّیۡطَٰنُ قَالَ یَٰٓـَٔادَمُ هَلۡ أَدُلُّکَ عَلَىٰ شَجَرَةِ ٱلۡخُلۡدِ وَمُلۡکٖ لَّا یَبۡلَىٰ ١٢٠ فَأَکَلَا مِنۡهَا فَبَدَتۡ لَهُمَا سَوۡءَٰتُهُمَا وَطَفِقَا یَخۡصِفَانِ عَلَیۡهِمَا مِن وَرَقِ ٱلۡجَنَّةِۚ وَعَصَىٰٓ ءَادَمُ رَبَّهُۥ فَغَوَىٰ ١٢١ ثُمَّ ٱجۡتَبَٰهُ رَبُّهُۥ فَتَابَ عَلَیۡهِ وَهَدَىٰ ١٢٢ قَالَ ٱهۡبِطَا مِنۡهَا جَمِیعَۢاۖ بَعۡضُکُمۡ لِبَعۡضٍ عَدُوّٞۖ فَإِمَّا یَأۡتِیَنَّکُم مِّنِّی هُدٗى فَمَنِ ٱتَّبَعَ هُدَایَ فَلَا یَضِلُّ وَلَا یَشۡقَىٰ ١٢٣ وَمَنۡ أَعۡرَضَ عَن ذِکۡرِی فَإِنَّ لَهُۥ مَعِیشَةٗ ضَنکٗا وَنَحۡشُرُهُۥ یَوۡمَ ٱلۡقِیَٰمَةِ أَعۡمَىٰ ١٢٤ قَالَ رَبِّ لِمَ حَشَرۡتَنِیٓ أَعۡمَىٰ وَقَدۡ کُنتُ بَصِیرٗا ١٢٥﴾
پس بلند قدرست خدا پادشاه ثابت و شتابى مکن بخواندن قرآن پیش از آنکه انجام رسانیده شود به سوى تو وحى او را و بگو: اى پروردگار من! بیفزا مرا دانشى. ﴿114﴾و هرآیینه حکم فرستادیم به سوى آدم پیش از این، پس فراموش کرد و نیافتیم او را قصد محکم. ﴿115﴾و یاد کن چون گفتیم فرشتگان را که سجده کنید به سوى آدم،÷، پس سجده کردند، مگر ابلیس، قبول نکرد. ﴿116﴾پس گفتیم: اى آدم! هرآیینه این دشمن است تو را وزنِ تو را پس باید که بیرون نکند شما را از بهشت که آنگاه رنج کشى. ﴿117﴾هرآیینه تو راهست در بهشت اینکه گرسنه نشوى و برهنه نباشى. ﴿118﴾و آنکه تو تشنه نشوى آنجا و گرمى آفتاب نیابى. ﴿119﴾پس وسوسه انداخت به سوى آدم شیطان، گفت: اى آدم! آیا دلالت کنم تو را بر درخت همیشه بودن و برپادشاهىای که کهنه نگردد؟. ﴿120﴾پس خوردند از آن درخت، پس ظاهر شد ایشان را شرمگاه ایشان و درایستادند که مىچسپانیدند بر خویش از برگ درختان بهشت و نافرمانى کرد آدم پروردگار خود را، پس گم کرد راه را. ﴿121﴾باز برگزیدش پروردگار او، پس به رحمتبازگشت بر وى و راه نمود. ﴿122﴾گفت: فروروید شما هر دو از این بهشت، بعضِ اولاد شما بعض دیگر را دشمن باشند، پس اگر بیاید به شما از جانب من هدایتى، پس هر که پیروىِ هدایت من کند گمراه نشود و رنج نکشد. ﴿123﴾هر که روگردان شود از یاد کردن من، پس او را بود زندگانى تنگ و نابینا برانگیزیم او را روز قیامت. ﴿124﴾گوید: اى پروردگار من! چرا نابینا برانگیختى مرا؟ و هرآیینه پیش از این بینا بودم. ﴿125﴾
﴿ قَالَ کَذَٰلِکَ أَتَتۡکَ ءَایَٰتُنَا فَنَسِیتَهَاۖ وَکَذَٰلِکَ ٱلۡیَوۡمَ تُنسَىٰ ١٢٦ وَکَذَٰلِکَ نَجۡزِی مَنۡ أَسۡرَفَ وَلَمۡ یُؤۡمِنۢ بَِٔایَٰتِ رَبِّهِۦۚ وَلَعَذَابُ ٱلۡأٓخِرَةِ أَشَدُّ وَأَبۡقَىٰٓ ١٢٧ أَفَلَمۡ یَهۡدِ لَهُمۡ کَمۡ أَهۡلَکۡنَا قَبۡلَهُم مِّنَ ٱلۡقُرُونِ یَمۡشُونَ فِی مَسَٰکِنِهِمۡۚ إِنَّ فِی ذَٰلِکَ لَأٓیَٰتٖ لِّأُوْلِی ٱلنُّهَىٰ ١٢٨ وَلَوۡلَا کَلِمَةٞ سَبَقَتۡ مِن رَّبِّکَ لَکَانَ لِزَامٗا وَأَجَلٞ مُّسَمّٗى ١٢٩ فَٱصۡبِرۡ عَلَىٰ مَا یَقُولُونَ وَسَبِّحۡ بِحَمۡدِ رَبِّکَ قَبۡلَ طُلُوعِ ٱلشَّمۡسِ وَقَبۡلَ غُرُوبِهَاۖ وَمِنۡ ءَانَآیِٕ ٱلَّیۡلِ فَسَبِّحۡ وَأَطۡرَافَ ٱلنَّهَارِ لَعَلَّکَ تَرۡضَىٰ ١٣٠ وَلَا تَمُدَّنَّ عَیۡنَیۡکَ إِلَىٰ مَا مَتَّعۡنَا بِهِۦٓ أَزۡوَٰجٗا مِّنۡهُمۡ زَهۡرَةَ ٱلۡحَیَوٰةِ ٱلدُّنۡیَا لِنَفۡتِنَهُمۡ فِیهِۚ وَرِزۡقُ رَبِّکَ خَیۡرٞ وَأَبۡقَىٰ ١٣١ وَأۡمُرۡ أَهۡلَکَ بِٱلصَّلَوٰةِ وَٱصۡطَبِرۡ عَلَیۡهَاۖ لَا نَسَۡٔلُکَ رِزۡقٗاۖ نَّحۡنُ نَرۡزُقُکَۗ وَٱلۡعَٰقِبَةُ لِلتَّقۡوَىٰ ١٣٢ وَقَالُواْ لَوۡلَا یَأۡتِینَا بَِٔایَةٖ مِّن رَّبِّهِۦٓۚ أَوَ لَمۡ تَأۡتِهِم بَیِّنَةُ مَا فِی ٱلصُّحُفِ ٱلۡأُولَىٰ ١٣٣ وَلَوۡ أَنَّآ أَهۡلَکۡنَٰهُم بِعَذَابٖ مِّن قَبۡلِهِۦ لَقَالُواْ رَبَّنَا لَوۡلَآ أَرۡسَلۡتَ إِلَیۡنَا رَسُولٗا فَنَتَّبِعَ ءَایَٰتِکَ مِن قَبۡلِ أَن نَّذِلَّ وَنَخۡزَىٰ ١٣٤ قُلۡ کُلّٞ مُّتَرَبِّصٞ فَتَرَبَّصُواْۖ فَسَتَعۡلَمُونَ مَنۡ أَصۡحَٰبُ ٱلصِّرَٰطِ ٱلسَّوِیِّ وَمَنِ ٱهۡتَدَىٰ ١٣٥﴾
گفت: همچنین آمد به تو نشانههاى ما، پس تغافل کردى از آن و همچنین امروز تغافل کرده شود در حقّ تو. ﴿126﴾و همچنین سزا میدهیم آن راکه از حد گذشت و ایمان نیاورد به آیات پروردگار خویش و هرآیینه عذابِ آخرت، سختتر و پایندهتر است. ﴿127﴾آیا راه ننمود ایشان را آنکه بسیار هلاک کردیم پیش از ایشان از طبقات مردمان را که میروند در منازل آن هلاک شدگان؟ هرآیینه در این مقدمه نشانهها است خداوندانِ خرد را. ﴿128﴾و اگر نبودى سخنى که سابقاً صادر شد از پروردگار تو و نبودى وقتى معین، هرآیینه عذاب لازم شدى. ﴿129﴾پس صبر کن بر آنچه میگویند و تسبیحگو با حمد پروردگار خویش پیش از برآمدنِ آفتاب و پیش از فروشدن آن و بعض از ساعتهاى شب و اطراف روز تسبیح گو، بُوَد که خوشنود شوى. ﴿130﴾و باز مگشاى دو چشم خود را به سوى آنچه بهرهمند ساختهایم به آن جماعتها را از ایشان از قسم آرایش زندگانى دنیا تا مبتلا کنیم ایشان را در آن و روزى پروردگار تو بهتر است و پایندهتر است. ﴿131﴾و بفرما کسانِ خود را به نماز و شکیبایى کن بر اداى آن. نمىطلبیم از تو روزى دادن. ما روزى دهیم تو را و عاقبت خیر، اهل تقوى راست. ﴿132﴾و گفتند کافران: چرا نمىآرد پیش ما نشانهای از جانب پروردگار خویش؟ آیا نیامده است به ایشان نشانهای واضح از جنس آنچه در کتابهاى پیشین است؟ [799]. ﴿133﴾و اگر ما هلاک میکردیم ایشان را به عقوبتى پیش از فرستادنِ پیغمبرى، گفتندى: اى پروردگار ما! چرا نفرستادى به سوى ما پیغامبرى تا پیروىِ آیات تو میکردیم، پیش از آنکه خوار شویم و رسوا گردیم. ﴿134﴾بگو: هر یک منتظر است، پس شما نیز منتظر باشید، خواهید دانست کیانند اهل راهِ راست و که راه یافت. ﴿135﴾
[786] یعنی با یکدیگر دوست باشند. [787] یعنی جهر را به طریق اولی میداند. [788] القصه این پیغام رسانیدند. [789] یعنی به دادن تورات. [790] مترجم گوید: چون موسی با هفتاد کس از قوم خود به جانب طور متوجه شد، حضرت موسی از همه سبقت کرد خطاب رسید، والله اعلم. [791] یعنی مدت مفارقت من. [792] یعنی در آتش. [793] یعنی به قتال اهلِ ضلال. [794] یعنی در کالبدی که از زر ساخته بود به شکل گوساله. [795] یعی اگر باکسی همنشین شدی، هر دو را تب میگرفت. [796] یعنی گناهیرا. [797] یعنی انقیاد اسرافیل کنند. [798] یعنی مسلمان باشد. [799] یعنی قرآن مشتمل است بر قصص و غیر آن موافق کتب سابقه.
تفسیر نور:
سوره طه آیه 1
متن آیه :
طه
ترجمه :
طا . ها .
توضیحات :
« طه » : ( نگا : بقره / 1 ) .
سوره طه آیه 2
متن آیه :
مَا أَنزَلْنَا عَلَیْکَ الْقُرْآنَ لِتَشْقَى
ترجمه :
(
ای پیغمبر ! ) ما قرآن را برای تو نفرستادهایم تا ( از غم ایمان نیاوردن
کافران ، و نپذیرفتن شریعت یزدان ) خویشتن را خسته و رنجور کنی .
توضیحات :
« لِتَشْقَیا » : تا خود را به رنج و زحمت اندازی ، و خویشتن را نابود سازی ( نگا : کهف / 6 ، شعراء / 3 ، فاطر / 8 ) .
سوره طه آیه 3
متن آیه :
إِلَّا تَذْکِرَةً لِّمَن یَخْشَى
ترجمه :
لیکن آن را برای پند و اندرز کسانی فرستادهایم که از خدا میترسند ( و از او اطاعت میکنند ) .
توضیحات :
«
إِلاّ » : لیکن . امّا . « إِلاّ تَذّکِرَةً » : لیکن برای پند و اندرز .
استثناء منقطع است . « تَذْکِرَةً » : آنچه مایه یادآوری و سبب پندآموزی
گردد . مصدر باب تفعیل است ( نگا : اعلی / 9 و 10 ) .
سوره طه آیه 4
متن آیه :
تَنزِیلاً مِّمَّنْ خَلَقَ الْأَرْضَ وَالسَّمَاوَاتِ الْعُلَى
ترجمه :
از سوی کسی نازل شده است که زمین و آسمانهای بلند را آفریده است .
توضیحات :
«
تَنزِیلاً » : فرو فرستادن . مفعول مطلق فعل محذوف ( نَزَّلَ ) است ( نگا :
اسراء / 106 ) . میتواند به معنی اسم مفعول ، یعنی ( مُنَزَّل ) باشد (
نگا : انعام / 114 ، شعراء / 194 ) . « الْعُلَیا » : جمع عُلْیا ، رفیع ،
بلند .
سوره طه آیه 5
متن آیه :
الرَّحْمَنُ عَلَى الْعَرْشِ اسْتَوَى
ترجمه :
خداوند
مهربانی ( قرآن را فرو فرستاده ) است که بر تخت سلطنت ( مجموعه جهان هستی )
قرار گرفته است ( و قدرتش سراسر کائنات را احاطه کرده است ) .
توضیحات :
«
الرَّحْمنُ » : خبر مبتدای محذوف است و تقدیر چنین است : هُوَ الرَّحْمنُ .
« الْعَرْشِ » و « إسْتَوَیا » : ( نگا : بقره / 29 ، اعراف / 54 ) .
سوره طه آیه 6
متن آیه :
لَهُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الْأَرْضِ وَمَا بَیْنَهُمَا وَمَا تَحْتَ الثَّرَى
ترجمه :
از آن او است آنچه در آسمانها و آنچه در زمین و آنچه در میان آن دو و آنچه در زیر خاک ( از دفائن و معادن ) است .
توضیحات :
« الثَّرَیا » : خاک . زمین . « مَا تَحْتَ الثَّرَیا » : آنچه در درون خاک و در اعماق زمین است .
سوره طه آیه 7
متن آیه :
وَإِن تَجْهَرْ بِالْقَوْلِ فَإِنَّهُ یَعْلَمُ السِّرَّ وَأَخْفَى
ترجمه :
(
ای پیغمبر ! ) اگر آشکارا سخن بگوئی ( یا پنهان ، برای خدا فرق نمیکند ) و
نهانی ( سخن گفتن تو با دیگران را ) و نهانتر ( از آن را که سخن گفتن تو
با خودت و خواطر دل است ) میداند .
توضیحات :
« إِن
تَجْهَرْ . . . » : اگر آشکارا سخن بگوئی . مخاطب پیغمبر و به تبع او
پیروانش میباشد . یا مخاطب خود « انسان » و عام است . « السِّرَّ » :
مراد نجوای با دیگران است . « أَخْفَیا » : مراد چیزهائی است که به دل
میگذرد ، اعم از اندیشه و وسوسه و نیّت ( نگا : ملک / 13 ، ِ / 16 ) .
سوره طه آیه 8
متن آیه :
اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ لَهُ الْأَسْمَاء الْحُسْنَى
ترجمه :
او خدا است و جز خدا معبودی نیست . او دارای نامهای نیکو است .
توضیحات :
«
أَللهُ » : خبر مبتدای محذوف است . « الأسْمآءُ الْحُسْنَیا » : نامهای
نیکو . وجه تسمیه اسماء حُسنی ، بدان جهت است که بر تنزیه و کمال عظمت و
قدرت دلالت دارند ( نگا : اعراف / 180 ، اسراء / 110 ) .
سوره طه آیه 9
متن آیه :
وَهَلْ أَتَاکَ حَدِیثُ مُوسَى
ترجمه :
آیا خبر ( سرگذشت شگفت ) موسی ( با فرعون ) به تو رسیده است ؟
توضیحات :
«
هَلْ أَتَاکَ » : آیا به تو رسیده است ؟ عربها برای تثبیت خبر در دل
مخاطب ، آن را با استفهام میآغازند و وی را بدین وسیله تشویق و ترغیب به
شنیدن مینمایند . « حَدِیثُ » : سخن . مراد خبر و قصّه است .
سوره طه آیه 10
متن آیه :
إِذْ رَأَى نَاراً فَقَالَ لِأَهْلِهِ امْکُثُوا إِنِّی آنَسْتُ نَاراً
لَّعَلِّی آتِیکُم مِّنْهَا بِقَبَسٍ أَوْ أَجِدُ عَلَى النَّارِ هُدًى
ترجمه :
وقتی
( در دل شب تاریک سردی ، به هنگام مراجعت از مَدْیَن به مصر ، از دور )
آتشی را دید و به خانواده خود گفت : اندکی توقّف کنید که آتشی دیدهام .
امیدوارم از آن آتش ، شعلهای برایتان بیاورم ، یا این که در دور و بر آتش
راهنمائی را بیابم ( و راه را از او بپرسم ) .
توضیحات :
«
أُمْکُثُوا » : توقّف کنید . اندکی بایستید . « ءَانَسْتُ » : دیدهام .
از مصدر ( إیناس ) که به معنی احساس کردن چیزی است که موجب خوشحالی و آرامش
باشد ، برعکس « توجّس » که به معنی احساس کردن چیزی است که موجب خوف و
هراس است . « قَبَسٍ » : شعله برگرفته از آتش بر نوک چند چوب . « هُدیً » :
راهنما . راهنمائی ( نگا : بقره / 2 ) .
سوره طه آیه 11
متن آیه :
فَلَمَّا أَتَاهَا نُودِی یَا مُوسَى
ترجمه :
هنگامی که به کنار آتش رسید ، ( از سوئی ) ندا داده شد : ای موسی !
توضیحات :
« نُودِیَ » : صدا زده شد . مجهول ( نادی ) است .
سوره طه آیه 12
متن آیه :
إِنِّی أَنَا رَبُّکَ فَاخْلَعْ نَعْلَیْکَ إِنَّکَ بِالْوَادِ الْمُقَدَّسِ طُوًى
ترجمه :
بدون شکّ من پروردگار تو میباشم . کفشهایت را از پا بیرون بیاور ، چرا که در سرزمین پاک و مبارک « طُوی » هستی .
توضیحات :
«
إِخْلَعْ نَعْلَیْکَ » : کفشهایت را از پا بیرون بیاور . در آن زمان بیرون
آوردن کفش نشانه تواضع و ادب بوده است ( نگا : المصحف المیسّر ) . « طُویً
» : طُوی ، نام سرزمین کنار کوه طور است .
سوره طه آیه 13
متن آیه :
وَأَنَا اخْتَرْتُکَ فَاسْتَمِعْ لِمَا یُوحَى
ترجمه :
من تو را ( برای مقام رسالت ) برگزیدهام ، پس گوش فراده بدانچه وحی میشود ( تا آن را خوب بیاموزی و به قوم خود برسانی ) .
توضیحات :
« إِخْتَرْتُکَ » : تو را برگزیدهام .
سوره طه آیه 14
متن آیه :
إِنَّنِی أَنَا اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنَا فَاعْبُدْنِی وَأَقِمِ الصَّلَاةَ لِذِکْرِی
ترجمه :
من
« الله » هستم ، و معبودی جز من نیست ، پس تنها مرا عبادت کن ، ( عبادتی
خالص از هرگونه شرکی ) ، و نماز را بخوان تا ( همیشه ) به یاد من باشی .
توضیحات :
«
لِذِکْرِی » : برای این که همیشه به یاد من باشی . تا در نماز به ذکر من
بپردازی . به هنگام یاد من . با توجّه به معنی اخیر ، حرف ( لِ ) به معنی (
عِندَ ) است ( نگا : إسراء / 78 ) .
سوره طه آیه 15
متن آیه :
إِنَّ السَّاعَةَ ءاَتِیَةٌ أَکَادُ أُخْفِیهَا لِتُجْزَى کُلُّ نَفْسٍ بِمَا تَسْعَى
ترجمه :
رستاخیز
به طور قطع خواهد آمد . من میخواهم ( موعد ) آن را ( از بندگان ) پنهان
دارم تا ( مردمان در حالت آماده باش دائم بوده ، و در ضمن به سبب مخفی بودن
قیامت آزادی عمل داشته باشند ، و سرانجام ) هرکسی در برابر تلاش و کوشش
خود جزا و سزا داده شود .
توضیحات :
« أَکَادُ » :
نزدیک است که من . میخواهم ( نگا : قاموس اللغه ) . « أُخْفِیهَا » : آن
را پنهان میدارم . برخی گفتهاند ، همزه آن برای سلب است و إخفاء به معنی
إظهار است ، در این صورت مفهوم آیه چنین میشود : رستاخیز به طور قطع فرا
میرسد و درصدد آشکار ساختن آن و خاتمه بخشیدن بدین جهانم ، تا هرکسی آن
درود عاقبت کار که کشت . « بِمَا » : برابر عمل خود . واژه ( ما ) مصدریّه
است .
سوره طه آیه 16
متن آیه :
فَلاَ یَصُدَّنَّکَ عَنْهَا مَنْ لاَ یُؤْمِنُ بِهَا وَاتَّبَعَ هَوَاهُ فَتَرْدَى
ترجمه :
(
ای موسی ! ) نباید تو را از ( ایمان به قیامت و آمادگی برای ) آن باز دارد
کسی که بدان باور نداشته و از هوا و هوس خویش پیروی مینماید ، که هلاک
خواهی شد .
توضیحات :
« فَلا یَصُدَّنَّکَ » : باید
که تو را باز ندارد . تو را غافل و دور از آن نکند . « عَنْها » : از آن .
مرجع ضمیر ( ها ) واژه ( السَّاعَةَ ) است . « تَرْدی » : هلاک شوی . این
فعل میتواند مضارع منصوب و جواب نهی باشد . یا مضارع مرفوع ، و جمله فعل و
فاعل خبر مبتدای محذوف بوده و تقدیر چنین باشد : فَأََنتَ تَرْدی به سبب
ذلِکَ .
سوره طه آیه 17
متن آیه :
وَمَا تِلْکَ بِیَمِینِکَ یَا مُوسَى
ترجمه :
ای موسی ! در دست راست تو چیست ؟
توضیحات :
«
یَمِین » : دست راست . « مَا تِلْکَ بِیَمینِکَ ؟ » : مراد از این پرسش ،
متوجّه کردن مخاطب است به چیزهائی که بعداً سر میزند .
سوره طه آیه 18
متن آیه :
قَالَ هِیَ عَصَایَ أَتَوَکَّأُ عَلَیْهَا وَأَهُشُّ بِهَا عَلَى غَنَمِی وَلِیَ فِیهَا مَآرِبُ أُخْرَى
ترجمه :
پاسخ
داد که این عصای من است و بر آن تکیه میکنم و با آن گوسفندانم را میرانم
و برای آنها برگ میریزم ، و نیازهای دیگری را با آن برآورده میکنم .
توضیحات :
«
أَتَوَکَّؤُاْ » : تکیه میزنم ، چه در ایستادن و چه در رفتن . « أَهُشُّ »
: برگ درختان را میریزم . فرود میآورم و میرانم . « مَئَارِبُ » : جمع
مأْرِبَةَ ، حوائج و منافع .
سوره طه آیه 19
متن آیه :
قَالَ أَلْقِهَا یَا مُوسَى
ترجمه :
( خدا بدو امر ) فرمود : ای موسی ! عصا را بینداز .
توضیحات :
« أَلْقِهَا » : آن را بینداز . آن را بیفکن .
سوره طه آیه 20
متن آیه :
فَأَلْقَاهَا فَإِذَا هِیَ حَیَّةٌ تَسْعَى
ترجمه :
موسی فوراً عصا را انداخت ، و ناگهان مار بزرگی شد و به سرعت راه افتاد .
توضیحات :
« حَیَّةٌ » : مار بزرگ ( نگا : اعراف / 107 ) . « تَسْعی » : به سرعت حرکت میکند و راه میرود .
سوره طه آیه 21
متن آیه :
قَالَ خُذْهَا وَلَا تَخَفْ سَنُعِیدُهَا سِیرَتَهَا الْأُولَى
ترجمه :
( خدا به موسی ) فرمود : آن را بگیر و مترس ! ما آن را به هیئت اوّل و حالت نخستین خود باز خواهیم گرداند .
توضیحات :
« سِیرَة » : شیوه و چگونگی . هیئت و حالت . همان چیزی که بود .
سوره طه آیه 22
متن آیه :
وَاضْمُمْ یَدَکَ إِلَى جَنَاحِکَ تَخْرُجْ بَیْضَاء مِنْ غَیْرِ سُوءٍ آیَةً أُخْرَى
ترجمه :
دست
خود را به گریبان خویش فرو بر ، تا سفید و درخشان بیرون آید ، بیآن که
دچار عیب و بیماریی شده باشد ، و این معجزه دیگری ( برای تو ) است .
توضیحات :
«
جَنَاحِ » : زیر بغل . گریبان . « بَیْضَآءَ » : سفید نورانی ( نگا :
اعراف / 108 ) . حال اوّل ضمیر فعل ( تَخْرُجْ ) است . « سُوءٍ » : بیماری
. عیب و نقص . « ءَایَةً » : معجزه . حال دوم است برای ضمیر فعل (
تَخْرُجْ ) .
سوره طه آیه 23
متن آیه :
لِنُرِیَکَ مِنْ آیَاتِنَا الْکُبْرَى
ترجمه :
(
ما اینها را به تو نمودیم ) تا بعضی از معجزههای بزرگ خود را ( با تبدیل
عصا به اژدها و درخشنده شدن دست ) به تو نشان دهیم ( و دلیل صدق رسالت تو
باشند ) .
توضیحات :
« مِنْ ءَایَاتِنَا الْکُبْرَیا » : بعضی از معجزههای بزرگ ما . مراد دو معجزه مهمّی است که در بالا ذکر شدهاند .
سوره طه آیه 24
متن آیه :
اذْهَبْ إِلَى فِرْعَوْنَ إِنَّهُ طَغَى
ترجمه :
برو به سوی فرعون ( و وی را دعوت به ایمان به خدای یگانه کن ) که او سرکشی کرده است ( و در کفر و طغیان از حدّ گذشته است ) .
توضیحات :
« طَغَیا » : سرکشی آغازیده است و طغیان کرده است .
سوره طه آیه 25
متن آیه :
قَالَ رَبِّ اشْرَحْ لِی صَدْرِی
ترجمه :
(
موسی خاشعانه به دعا پرداخت و ) گفت : پروردگارا ! سینهام را فراخ و
گشاده دار ( تا در پرتو شرح صدر ، خشم و کین از دل برخیزد ، و با آرامش
تمام رسالت آسمانی را به جای آورم ) .
توضیحات :
« إِشْرَحْ » : فراخ کن و گشاده دار ( نگا : انعام / 125 ) .
سوره طه آیه 26
متن آیه :
وَیَسِّرْ لِی أَمْرِی
ترجمه :
و کار ( رسالت ) مرا بر من آسان گردان ( تا آن را به گونه آراسته و پیراسته ، به گوش فرعون و فرعونیان برسانم ) .
توضیحات :
« یَسِّرْ » : آسان کن . ساده گردان .
سوره طه آیه 27
متن آیه :
وَاحْلُلْ عُقْدَةً مِّن لِّسَانِی
ترجمه :
و گره از زبانم بگشای ( تا روشن و گویا آن را بیان دارم ) .
توضیحات :
« عُقْدَةً » : گره . مراد لکنت زبان است .
سوره طه آیه 28
متن آیه :
یَفْقَهُوا قَوْلِی
ترجمه :
تا این که سخنان مرا بفهمند ( و دقیقاً متوجّه مقصود من شوند ) .
توضیحات :
« یَفْقَهُوا » : تا بفهمند . فعل مضارع مجزوم است ، چرا که جواب طلب است .
سوره طه آیه 29
متن آیه :
وَاجْعَل لِّی وَزِیراً مِّنْ أَهْلِی
ترجمه :
و یاوری از خاندانم برای من قرار بده .
توضیحات :
« وَزِیراً » : یاور . معاون . پشتیبان و تکیهگاه .
سوره طه آیه 30
متن آیه :
هَارُونَ أَخِی
ترجمه :
برادرم هارون را .
توضیحات :
« هَارُونَ » : عطف بیان است .
سوره طه آیه 31
متن آیه :
اشْدُدْ بِهِ أَزْرِی
ترجمه :
به وسیله او پشت مرا استوار دار ( و بر نیروی من بیفزای ) .
توضیحات :
« أَزْر » : پشت . قوّت .
سوره طه آیه 32
متن آیه :
وَأَشْرِکْهُ فِی أَمْرِی
ترجمه :
و او را در کار ( رسالت و تبلیغ ) من شریک گردان .
توضیحات :
« أَمْر » : مراد کار رسالت و نبوّت و تبلیغ و دعوت است .
سوره طه آیه 33
متن آیه :
کَیْ نُسَبِّحَکَ کَثِیراً
ترجمه :
تا تو را بسیار تسبیح گفته و تقدیس کنیم .
توضیحات :
« کَثِیراً » : صفت مصدر محذوفی است .
سوره طه آیه 34
متن آیه :
وَنَذْکُرَکَ کَثِیراً
ترجمه :
و بسیار ذکر تو گوئیم و بر یاد تو باشیم .
توضیحات :
« نَذْکُرَکَ » : اسماء حُسنای تو را بر زبان رانیم . ذکر تو گوئیم . به یا تو باشیم
سوره طه آیه 35
متن آیه :
إِنَّکَ کُنتَ بِنَا بَصِیراً
ترجمه :
چرا که تو همیشه از حال ما آگاه بودهای ( و هستی ، و امور ما را زیر نظر داشتهای و میداری ) .
توضیحات :
« بَصِیراً » : بینا . آگاه .
سوره طه آیه 36
متن آیه :
قَالَ قَدْ أُوتِیتَ سُؤْلَکَ یَا مُوسَى
ترجمه :
( خدا موسی را ندا داد و ) فرمود : ای موسی ! خواسته تو به تو داده میشود .
توضیحات :
« أُوتِیتَ » : داده شدی . از مصدر إیتآء . « سُؤْل » : درخواست . مصدر است و به معنی اسم مفعول ، یعنی : مَسْؤُول .
سوره طه آیه 37
متن آیه :
وَلَقَدْ مَنَنَّا عَلَیْکَ مَرَّةً أُخْرَى
ترجمه :
ما ( پیش از این ) بار دیگری بر تو منّت نهادهایم ( و بدون تقاضا و درخواست تو ، تو را مشمول عنایت خود قرار دادهایم ) .
توضیحات :
« مَنَنَّا عَلَیْکَ » : در حق تو انعام و احسان کردهایم .
سوره طه آیه 38
متن آیه :
إِذْ أَوْحَیْنَا إِلَى أُمِّکَ مَا یُوحَى
ترجمه :
بدان گاه که آنچه را که لازم بود ( توسّط فرشتگان ) به مادرت الهام کردیم .
توضیحات :
« أَوْحَیْنَا » : الهام کردیم . مراد از وحی ، الهام است ( نگا : نحل / 68 ، قصص / 7 ) .
سوره طه آیه 39
متن آیه :
أَنِ اقْذِفِیهِ فِی التَّابُوتِ فَاقْذِفِیهِ فِی الْیَمِّ فَلْیُلْقِهِ
الْیَمُّ بِالسَّاحِلِ یَأْخُذْهُ عَدُوٌّ لِّی وَعَدُوٌّ لَّهُ
وَأَلْقَیْتُ عَلَیْکَ مَحَبَّةً مِّنِّی وَلِتُصْنَعَ عَلَى عَیْنِی
ترجمه :
(
الهام کردیم ) که او را در صندوقی بیفکن ، و آن صندوق را به دریا بینداز ،
تا دریا آن را به ساحل بیفکند ، ( و آن وقت فرعون ) دشمن من و دشمن او ،
آن را ( از آب ) بگیرد . من محبّت خود را بر تو افکندم ( بدان گونه که هرکس
تو را ببیند بیاختیار دوستت داشته باشد ) . هدف هم این بود که تحت نظارت و
رعایت من چنان که باید پرورش یابی .
توضیحات :
«
إِقذِ فِیهِ » : او را بیفکن . « التَّابُوتِ » : صندوق ( نگا : بقره /
248 ) . « الْیَمِّ » : دریا . مراد رود نیل است ( نگا : اعراف / 136 ) . «
عَدُوٌّ » : مراد فرعون است . « لِتُصْنَعَ » : تا ساخته شوی . مراد از
ساختن ، پرورش و تربیت است . « عَلَیا عَیْنِی » : تحت رعایت و نظارت خاصّ
من ( نگا : هود / 37 ) .
سوره طه آیه 40
متن آیه :
إِذْ تَمْشِی أُخْتُکَ فَتَقُولُ هَلْ أَدُلُّکُمْ عَلَى مَن یَکْفُلُهُ
فَرَجَعْنَاکَ إِلَى أُمِّکَ کَیْ تَقَرَّ عَیْنُهَا وَلَا تَحْزَنَ
وَقَتَلْتَ نَفْساً فَنَجَّیْنَاکَ مِنَ الْغَمِّ وَفَتَنَّاکَ فُتُوناً
فَلَبِثْتَ سِنِینَ فِی أَهْلِ مَدْیَنَ ثُمَّ جِئْتَ عَلَى قَدَرٍ یَا
مُوسَى
ترجمه :
در آن هنگام خواهرت ( در نزدیکی کاخ
فرعون تو را میپائید و ) راه میرفت ( چون دید که تو را از آب گرفتند و
به دنبال زن شیردهی میگشتند ، بدیشان ) گفت : آیا کسی را به شما نشان دهم
که سرپرستی او را بر عهده گیرد و ( دایه خوبی برای وی باشد ؟ پس از موافقت
آنان ، مادرت را بدیشان نمود ، و آن وقت ) ما تو را به سوی مادرت باز
گرداندیم تا چشمش ( از دیدن تو ) روشن شود ( و از زنده بودن تو شاد گردد ) و
غمگین نشود . ( بعد از بزرگ شدن ، از میان فرعونیان ، اشتباهاً ) کسی را
کُشتی ، و ما تو را از غم و اندوه ( شرّ و بلای فرعونیان و قصاص فرعون )
رهانیدیم ، و ( بعد از آن ) تو را ( در کورههای حوادث ، یکی پس از دیگری )
بارها و بارها آزمودیم . پس از آن سالها در میان مردم مَدْیَن ماندگار شدی
. سپس ای موسی ! در موعدی که ( برای گرفتن فرمان رسالت ) مقدّر بود ( از
مَدْیَن به مصر ) بازگشتی .
توضیحات :
« فَتَنَّاکَ »
: تو را با خوشیها و ناخوشیها آزمودیم تا از آلودگیها پاکیزه شدی و از
بوته آزمایش خالص به در آمدی ( نگا : انبیاء / 35 ) . « فُتُوناً » : جمع (
فَتْن ) ، انواع آزمونها و آزمایشها ، مانند : ظنون که جمع ظنّ است . و یا
این که فُتُون جمع فِتْنَة است ، مثل : به دور ، جمع بَدْرَة ، حُجُوز جمع
حُجْزَة . برخی هم گفتهاند ، فُتُون مصدر است ، همانند : شکور و کُفُور و
ثُبُور . « عَلَیا قَدَرٍ » : بر طبق تقدیر ازلی . قَدَر به معنی مُقَدَّر
یا مَوْعِد است .
سوره طه آیه 41
متن آیه :
وَاصْطَنَعْتُکَ لِنَفْسِی
ترجمه :
و تو را برای ( وحی خود و حمل رسالت ) خویش برگزیدم .
توضیحات :
« إِصْطَنَعْتُکَ » : تو را برگزیدم . تو را از خاصّان کردم . در حق تو نیکی نمودم .
سوره طه آیه 42
متن آیه :
اذْهَبْ أَنتَ وَأَخُوکَ بِآیَاتِی وَلَا تَنِیَا فِی ذِکْرِی
ترجمه :
تو و برادرت همراه با آیات من ( که در اختیارتان گذاردهام ) بروید و در ذکر ( و یاد و اجرای فرمان ) من سستی مکنید .
توضیحات :
«
بِئَایَاتِی » : همراه با آیات من . آیات ، هم شامل دو معجزه بزرگ موسی
میشود ، و هم سایر نشانههای پروردگار و تعلیمات و برنامههائی که بیانگر
حقّانیّت دعوت و نبوّت او است ( نگا : اسراء / 101 ) . « لاتَنِیَا » :
سستی نکنید . از ماده ( ونی ) .
سوره طه آیه 43
متن آیه :
اذْهَبَا إِلَى فِرْعَوْنَ إِنَّهُ طَغَى
ترجمه :
به سوی فرعون بروید که سرکشی کرده است ( و در کفر و طغیان از حدّ گذشته است ) .
توضیحات :
. . .
سوره طه آیه 44
متن آیه :
فَقُولَا لَهُ قَوْلاً لَّیِّناً لَّعَلَّهُ یَتَذَکَّرُ أَوْ یَخْشَى
ترجمه :
سپس
به نرمی با او ( درباره ایمان ) سخن بگوئید ، شاید ( غفلت خود و عظمت خدا
را ) یاد کند و ( از عاقبت کفر و طغیان خویش و عذاب دوزخ ) بهراسد .
توضیحات :
« لَیِّناً » : نرم و ملایم . « یَتَذَکَّرُ » : پند گیرد . یادآور گردد .
سوره طه آیه 45
متن آیه :
قَالَا رَبَّنَا إِنَّنَا نَخَافُ أَن یَفْرُطَ عَلَیْنَا أَوْ أَن یَطْغَى
ترجمه :
(
موسی و هارون خاشعانه ) گفتند : پروردگارا ! ما ( از این ) میترسیم که او
( قبل از آن که به سخنان ما گوش فرا دهد ) بر ما پیش دستی کند ( و فرمان
قتل ما را صادر کند و پیام تو به گوش او و اطرافیانش نرسد ) و یا ( بعد از
شنیدن ) طغیانگری آغازد ( و اسائه ادب کند ) .
توضیحات :
«
یَفْرُطَ » : سبقت گیرد . پیش افتد . « أَن یَفْرُطَ عَلَیْنَا » : این که
بر اتمام تبلیغ و اظهار معجزات ما با کشتن ما پیشی گیرد و آنها را ناتمام
گذارد . این که بر اذیّت و آزار ما بیفزاید .
سوره طه آیه 46
متن آیه :
قَالَ لَا تَخَافَا إِنَّنِی مَعَکُمَا أَسْمَعُ وَأَرَى
ترجمه :
فرمود
: نترسید ! من با شما هستم و ( حرفهایشان را ) میشنوم و ( اعمالشان را )
میبینم ( و ایشان را از کشتن و آزار شما باز میدارم ) .
توضیحات :
« مَعَکُمَا » : مراد از معیّت و همراهی خدا ، حفاظت و رعایت و نصرت ذات باری است .
سوره طه آیه 47
متن آیه :
فَأْتِیَاهُ فَقُولَا إِنَّا رَسُولَا رَبِّکَ فَأَرْسِلْ مَعَنَا بَنِی
إِسْرَائِیلَ وَلَا تُعَذِّبْهُمْ قَدْ جِئْنَاکَ بِآیَةٍ مِّن رَّبِّکَ
وَالسَّلَامُ عَلَى مَنِ اتَّبَعَ الْهُدَى
ترجمه :
به
پیش او بروید و بگوئید : ما دو فرستاده پروردگار تو هستیم . بنیاسرائیل
را با ما همراه بدار ( و ایشان را از ایمان باز مدار ) و آنان را اذیّت و
آزار مکن . ما معجزهای از پروردگارت برایتآوردهایم ( که دالّ بر صدق ما
است ) . در امان ماندن از عذاب ، نصیب کسی است که راه هدایت در پیش گیرد .
توضیحات :
«
أَرْسِلْ » : آزاد کن از بردگی و بندگی و اسارت و واداشتن به کار بدون
جیره و مواجب و حق و دستمزدی . بگذار در ایده و عقیده همراه ما شوند . «
ءَایَةٍ » : معجزهای بزرگ . دلیل و برهان سترگ . « السَّلامُ » : سلامت .
در امان ماندن از عذاب . « عَلَیا » : برای . این واژه به معنی ( لِ ) است .
« وَالسَّلامُ عَلَیا » : این جمله برای بیان تحیّت و درود نیست ؛ چرا که
در ابتدای خطاب ذکر نشده است ( نگا : تفسیرهای المنتخب ، صفوه التفاسیر ،
المراغی ) . امّا برخی آن را به معنی « درود بر کسی باد که . . . »
دانستهاند .
سوره طه آیه 48
متن آیه :
إِنَّا قَدْ أُوحِیَ إِلَیْنَا أَنَّ الْعَذَابَ عَلَى مَن کَذَّبَ وَتَوَلَّى
ترجمه :
به
ما وحی شده است که عذاب ( شدید الهی ) دامنگیر کسی میگردد که ( آیات
آسمانی و معجزات را ) تکذیب نماید ، و ( از دعوت ما و ایمان به خدا ) روی
بگرداند .
توضیحات :
« عَلَیا مَنْ » : بر کسی وارد میگردد که . از آن کسی است که . « تَوَلّی » : پشت کرد . اعراض نمود . روی گرداند .
سوره طه آیه 49
متن آیه :
قَالَ فَمَن رَّبُّکُمَا یَا مُوسَى
ترجمه :
( فرعون ) گفت : ای موسی ! پروردگار شما دو نفر کیست ؟
توضیحات :
« رَبُّکُمَا » : پروردگار شما دو نفر . بیان کلام بدین شیوه نشانه غرور فرعون است .
سوره طه آیه 50
متن آیه :
قَالَ رَبُّنَا الَّذِی أَعْطَى کُلَّ شَیْءٍ خَلْقَهُ ثُمَّ هَدَى
ترجمه :
(
موسی ) گفت : پروردگار ما آن کسی است که هر چیزی را وجود بخشیده است و سپس
( در راستای آن چیزی که برای آن آفریده شده است ) رهنمودش کرده است .
توضیحات :
«
خَلْقَهُ » : آفرینش آن . وجود آن . « هَدَیا » : رهنمودش کرده است . بدو
مسیر داده است . برای انجام وظیفه خاصّ خود ، راهنمائی کرده است .
سوره طه آیه 51
متن آیه :
قَالَ فَمَا بَالُ الْقُرُونِ الْأُولَى
ترجمه :
(
فرعون ) گفت : پس حال و وضع مردمان گذشته چه شده است ؟ ( اگر آن گونه
باشد که تو میگوئی ، پس چرا زنده نگشتهاند و با ایشان حساب و کتاب نشده
است ؟ ما که کسی را ندیدهایم که زندهاش کرده ، و به دوزخ یا بهشت
فرستاده باشند ) .
توضیحات :
« بَالُ » : حال و وضع .
کار و بار ( نگا : یوسف / 50 ، محمّد / 2 و5 ) . « الْقُرُونِ » : جمع
قَرْن ، مراد مردمان همعصرِ اعصار و ازمنه است ( نگا : انعام / 6 ) .
سوره طه آیه 52
متن آیه :
قَالَ عِلْمُهَا عِندَ رَبِّی فِی کِتَابٍ لَّا یَضِلُّ رَبِّی وَلَا یَنسَى
ترجمه :
(
موسی ) گفت : ( تمام مشخّصات و اعمال و اقوال اقوام گذشته محفوظ و موجود
است و ) اطّلاعات مربوط بدیشان در کتابی عظیم و شگفت ( به نام لوح محفوظ ،
مکتوب ) است و تنها پروردگارم از آن مطلع است و بس . پرودگار من به خطا
نمیرود ( و لذا چیزی از قلم او نمیافتد ) و فراموش نمیکند ( و بنابراین ،
چیزی از یاد او نمیرود . مطمئنّاً روزی جزا و سزای ایشان به تمام و کمال
داده میشود ) .
توضیحات :
« کِتَابٍ » : کتاب عظیم و عجیب . مراد لوح محفوظ است .
سوره طه آیه 53
متن آیه :
الَّذِی جَعَلَ لَکُمُ الْأَرْضَ مَهْداً وَسَلَکَ لَکُمْ فِیهَا سُبُلاً
وَأَنزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَأَخْرَجْنَا بِهِ أَزْوَاجاً مِّن
نَّبَاتٍ شَتَّى
ترجمه :
پروردگاری است که زمین را
گهواره ( سکونت و آرامش ) شما کرده است ، و در آن راههائی ( در خشکی و آب و
هوا ، جهت ارتباط ) برایتان به وجود آورده است ، و از آسمان آب را ریزان و
باران کرده است ، و با آن انواع گیاهان و اقسام درختان نر و ماده را
رویانده است .
توضیحات :
« مَهْداً » : گهواره .
زمین از لحاظ سهولت زندگیِ بر آن ، و آسانی گشت و گذارِ در آن ، به گهواره
کودک تشبیه شده است که محلّ آسایش و آرامش او است . « سَلَکَ » : ساخته است
. کشیده است . « أَخْرَجْنَا » : استعمال فعل ( أَخْرَجْنَا ) به جای (
أَخْرَجَ ) برای جلب توجّه شنونده به امور و کارهای شگفتی است که بعد از آن
بیان میشود . در اینجا صنعت التفات ملحوظ و منظور است ( نگا : انعام /
99 ) . « أَزْوَاجاً » : جمع زَوْج ، هم میتواند اشاره به اصناف و انواع
گیاهان باشد ، و هم اشاره به مسأله زوجیّت ، یعنی نر و مادّه بودن در عالم
گیاهان . « شَتَّیا » : جمع شَتیت ، مختلف و گوناگون در شکل و رنگ و طعم و
بو .
سوره طه آیه 54
متن آیه :
کُلُوا وَارْعَوْا أَنْعَامَکُمْ إِنَّ فِی ذَلِکَ لَآیَاتٍ لِّأُوْلِی النُّهَى
ترجمه :
(
از این فرآوردههای گیاهی ، هم ) خودتان بخورید و هم چهارپایان خود را (
در آن ) بچرانید . مسلّماً در این امور ، نشانههای روشنی ( بر اثبات وجود
خدا و یگانگی او ) است برای کسانی که دارای عقل سالم باشند .
توضیحات :
«
إِرْعَوْا » : بچرانید . به چَرا ببرید . « أَنْعَام » : چهارپایان . «
النُّهَیا » : جمع نُهْیَة ، به معنی : عقل . علّت تسمیه عقل بدان ، این
است که عقل از چیز قبیح نهی میکند . « اُوْلِی النُّهَیا » : عاقلان و
خردمندان .
سوره طه آیه 55
متن آیه :
مِنْهَا خَلَقْنَاکُمْ وَفِیهَا نُعِیدُکُمْ وَمِنْهَا نُخْرِجُکُمْ تَارَةً أُخْرَى
ترجمه :
ما
شما را از زمین آفریدهایم ، و بدان باز میگردانیم ، و بار دیگر شما را
از آن بیرون میآوریم ( برای حساب و کتاب و جزا و سزا ) .
توضیحات :
« تَارَةً » : دفعه دیگر . بار دیگر ( نگا : اسراء / 69 ) .
سوره طه آیه 56
متن آیه :
وَلَقَدْ أَرَیْنَاهُ آیَاتِنَا کُلَّهَا فَکَذَّبَ وَأَبَى
ترجمه :
ما
همه معجزات خود را ( که مؤیّد رسالت موسی و صدق او در اموری بود که از سوی
خدا ابلاغ میکرد ) به فرعون نشان دادیم ، ولی او ( همه آنها را ) تکذیب
کرد و ( از ایمان بدانها ) سرپیچی کرد .
توضیحات :
«
کُلَّهَا » : جملگی آنها . مراد همه معجزاتی است که موسی برای اثبات
موضوعات مطروحه نشان داد . یا مراد ادلّه و براهین دالّ بر وجود صانع قادر
حکیم است .
سوره طه آیه 57
متن آیه :
قَالَ أَجِئْتَنَا لِتُخْرِجَنَا مِنْ أَرْضِنَا بِسِحْرِکَ یَا مُوسَى
ترجمه :
(
فرعون ) گفت : ای موسی ! آیا آمدهای که ما را با این جادوی خویش از
سرزمین خودمان بیرون کنی ؟ ( ما میدانیم که مسأله نبوّت ، و دعوت به
توحید ، و ارائه این کارهائی که میکنی ، همگی توطئه است ، و مرادت حکومت و
سیطره قوم خود بر مصر است ) .
توضیحات :
« أَرْضِنَا » : سرزمین ما . مراد مصر است .
سوره طه آیه 58
متن آیه :
فَلَنَأْتِیَنَّکَ بِسِحْرٍ مِّثْلِهِ فَاجْعَلْ بَیْنَنَا وَبَیْنَکَ
مَوْعِداً لَّا نُخْلِفُهُ نَحْنُ وَلَا أَنتَ مَکَاناً سُوًى
ترجمه :
یَقیناً
ما هم جادوئی همسان جادوی تو را برای تو میآوریم ( و سحرت را با سحر خود
باطل و بیاثر میگردانیم . پس هم اکنون ) موعد آن را معیّن کن . موعدی که
نه ما و نه تو از آن تخلّف نکنیم ، و وعدهگاه مکان صاف و مسطّح ، و فاصله
آن نسبت به همگان یکسان باشد .
توضیحات :
« مَکَاناً
سُویً » : مکان صاف و مسطّح . جائی که مسافت آن نسبت به ما و شما یک
اندازه باشد . ( مَکاناً ) بدل از ( مَوْعِداً ) است .
سوره طه آیه 59
متن آیه :
قَالَ مَوْعِدُکُمْ یَوْمُ الزِّینَةِ وَأَن یُحْشَرَ النَّاسُ ضُحًى
ترجمه :
(
موسی ) گفت : میعاد ما و شما روز جشنی است که در آن خود را میآرایند .
باید مردم در چاشتگاه گرد آورده شوند ( تا ماجرائی را ببینند که میان ما و
شما میگذرد ) .
توضیحات :
« یَوْمُ الزِّینَةِ » :
روز زینت . روزی بوده است که یکی از اعیاد به حساب میآمده است و همگان در
آن خود را میآراستهاند و به سرور و شادی میپرداختهاند . گویا امروزه در
مصر هنوز برقرار و « وفاء نیل » نام دارد . « ضُحیً » : چاشتگاه . چاشت
.
سوره طه آیه 60
متن آیه :
فَتَوَلَّى فِرْعَوْنُ فَجَمَعَ کَیْدَهُ ثُمَّ أَتَى
ترجمه :
(
فرعون آن مجلس را ترک گفت و ) پشت نمود و رفت و همه مکر و فریب خود را جمع
کرد و سپس ( در روز موعد با تمام قدرت و جملگی جادوگران چیرهدست و ادوات و
ابزار جادو به میدان ) آمد .
توضیحات :
« کیْد » : نیرنگ . مراد همه چیزهائی است که در چارهکردن موسی و پیروزی بر او ، لازم و ضروری بود .
سوره طه آیه 61
متن آیه :
قَالَ لَهُم مُّوسَى وَیْلَکُمْ لَا تَفْتَرُوا عَلَى اللَّهِ کَذِباً فَیُسْحِتَکُمْ بِعَذَابٍ وَقَدْ خَابَ مَنِ افْتَرَى
ترجمه :
موسی
خطاب به جادوگران گفت : وای بر شما ! بر خدا دروغ نبندید ( و به الوهیّت
فرعون باور نکنید ، و پیغمبران خدا را تکذیب ننمائید ، و معجزات ایشان را
جادو ندانید ) که خدا شما را با عذاب ( خود ) نابود و ریشهکن خواهد ساخت ،
و شکست و نومیدی از آن کسانی است که بر خدا دروغ میبندند .
توضیحات :
« وَیْلَکُمْ » : وای بر شما ! نابود شوید ! « یُسْحِتَ » : ریشهکن و نابود میگرداند . « خَابَ » : ناامید گردید . شکست خورد .
سوره طه آیه 62
متن آیه :
فَتَنَازَعُوا أَمْرَهُم بَیْنَهُمْ وَأَسَرُّوا النَّجْوَى
ترجمه :
(
این سخن موسی ایشان را به هراس انداخت ، و بر برخی از دلها تأثیر خود را
بخشید ، و در میان جمعیّت ساحران اختلاف افتاد ) و درباره کارهایشان به
نزاع برخاستند ، و مخفیانه و درگوشی با هم به سخن پرداختند .
توضیحات :
« أَسَرُّوا النَّجْوَیا » : نجوای خود را درباره کار موسی و این که در حق او چه خواهند کرد ، از مردم مخفی و نهان داشتند .
سوره طه آیه 63
متن آیه :
قَالُوا إِنْ هَذَانِ لَسَاحِرَانِ یُرِیدَانِ أَن یُخْرِجَاکُم مِّنْ
أَرْضِکُم بِسِحْرِهِمَا وَیَذْهَبَا بِطَرِیقَتِکُمُ الْمُثْلَى
ترجمه :
(
جادوگران بعد از رایزنی به یکدیگر ) گفتند : این دو نفر قطعاً جادوگرند .
آنان میخواهند شما را با جادوی خود از سرزمینتان بیرون کنند ، و آئین بهتر
و برتر شما را از میان بردارند .
توضیحات :
« إِنْ »
: حرف مشبّهةٌ بالفعل و مخفّف از مثقّله است و به همین خاطر در مابعد خود
عمل نکرده است . یا این که ( إِنْ ) حرف نافیه و به معنی ( ما ) است و حرف
لام واژه ( لَسَاحِرَانِ ) به معنی ( إِلاّ ) است و تقدیر چنین است : ما
هذانِ إِلاّ ساحِرانِ . این دو نفر جز دو ساحر نبوده و نیستند . « طَریقَة
» : راه و رسم . آئین و مذهب . « الْمُثْلَیا » : مؤنّث ( أَمْثَل ) به
معنی افضل است ، یعنی : بهتر و برتر . مرادشان آئین عالی و مذهب حق است .
سوره طه آیه 64
متن آیه :
فَأَجْمِعُوا کَیْدَکُمْ ثُمَّ ائْتُوا صَفّاً وَقَدْ أَفْلَحَ الْیَوْمَ مَنِ اسْتَعْلَى
ترجمه :
تمام
مکر و کید خود را ( اعم از نقشه و مهارت و قدرت ممکن ) رویهم بریزید و
یکپارچه به کار گیرید . سپس همگی در یک صف ( به میدان مبارزه ) گام نهید .
امروز کسی پیروز میگردد که بتواند برتری خود را ( به حریف ) نشان دهد .
توضیحات :
«
أُئْتُوا » : بیائید . درآئید . « صَفّاً » : یک صف . صف کشیده . حال است و
به معنی : مُصْطَفّینَ است . « إِسْتَعْلَیا » : برتری یافت . چیره شد .
سوره طه آیه 65
متن آیه :
قَالُوا یَا مُوسَى إِمَّا أَن تُلْقِیَ وَإِمَّا أَن نَّکُونَ أَوَّلَ مَنْ أَلْقَى
ترجمه :
(
جادوگران باد به غبغب انداخته ) گفتند : ای موسی ! آیا تو اوّل ( هنرنمائی
خود را میکنی و عصای خود را ) میاندازی ، یا ما اوّل ( دست به کار شویم و
اسباب و ادوات جادوی خویش را ) بیندازیم ( و کار تو را یکسره سازیم ؟ )
.
توضیحات :
« تُلْقِیَ » : بر زمین میاندازی و بساط جادوگری را میپراکنی . مفعول فعل به علّت وضوح ، حذف شده است .
سوره طه آیه 66
متن آیه :
قَالَ بَلْ أَلْقُوا فَإِذَا حِبَالُهُمْ وَعِصِیُّهُمْ یُخَیَّلُ إِلَیْهِ مِن سِحْرِهِمْ أَنَّهَا تَسْعَى
ترجمه :
(
موسی ) گفت : شما اوّل ( شروع کنید و آنچه دارید جلو ) بیندازید . ( آنان
طنابها و عصاهای خود را انداختند . موسی ) چنان به نظرش رسید که بر اثر
جادوی ایشان ، به ناگاه طنابها و عصاهای آنان ( مار شدهاند و میخزند و )
تند راه میروند .
توضیحات :
« حِبَال » : جمع حَبْل ، طناب . ریسمان . « عِصِیّ » : جمع عَصا ، چوبه دستیها . « تَسْعَیا » : حرکت میکند . تند راه میرود .
سوره طه آیه 67
متن آیه :
فَأَوْجَسَ فِی نَفْسِهِ خِیفَةً مُّوسَى
ترجمه :
در این هنگام موسی در درون خود ، احساس اندکی هراس کرد .
توضیحات :
« أَوْجَسَ » : احساس کرد . به دل افکند . به دل راه داد ( نگا : هود / 70 ) .
سوره طه آیه 68
متن آیه :
قُلْنَا لَا تَخَفْ إِنَّکَ أَنتَ الْأَعْلَى
ترجمه :
گفتیم : مترس ! حتماً تو برتری ( و بر آنان چیره میشوی و کارهای باطلشان را شکست خواهی داد ) .
توضیحات :
« الأعْلَیا » : برتر . چیره ( نگا : آلعمران / 139 و نجم / 7 ) .
سوره طه آیه 69
متن آیه :
وَأَلْقِ مَا فِی یَمِینِکَ تَلْقَفْ مَا صَنَعُوا إِنَّمَا صَنَعُوا کَیْدُ سَاحِرٍ وَلَا یُفْلِحُ السَّاحِرُ حَیْثُ أَتَى
ترجمه :
و
چیزی را که در دست راست داری بیفکن تا همه ساختههای ( مزوّرانه و
شعبدهبازیهای مکّارانه ) ایشان را به سرعت ببلعد . چرا که کارهائی را که
کردهاند ، نیرنگِ جادوگر است ، و جادوگر هر کجا برود پیروز نمیشود .
توضیحات :
«
تَلْقَفْ » : تند میبلعد ( نگا : اعراف / 117 ) . « إِنَّما » : مسلّماً
چیزی را که . « کَیْدُ » : نیرنگ . چشمبندی . « سَاحِرٍ » : مراد جنس
جادوگر است . « حَیْثُ أَتَیا » : هرجا باشد . هر کجا برود .
سوره طه آیه 70
متن آیه :
فَأُلْقِیَ السَّحَرَةُ سُجَّداً قَالُوا آمَنَّا بِرَبِّ هَارُونَ وَمُوسَى
ترجمه :
(
موسی عصای خود را انداخت . عصا مار بزرگی گردید و همه طنابها و چوبه
دستیهای مارگونه ایشان را فوراً بلعید . ) به دنبال آن ، جادوگران همگی به
سجده افتادند و گفتند : ما ( حقیقت را عیان میبینیم و ) به پروردگار هارون
و موسی ایمان داریم .
توضیحات :
« أُلْقِیَ
السَّحَرَةُ » : جادوگران انداخته شدند . استعمال فعل مجهول بیانگر این
واقعیّت است که سطوت معجزه ، جادوگران را فروتنانه بر رو انداخته است .
سوره طه آیه 71
متن آیه :
قَالَ آمَنتُمْ لَهُ قَبْلَ أَنْ آذَنَ لَکُمْ إِنَّهُ لَکَبِیرُکُمُ
الَّذِی عَلَّمَکُمُ السِّحْرَ فَلَأُقَطِّعَنَّ أَیْدِیَکُمْ
وَأَرْجُلَکُم مِّنْ خِلَافٍ وَلَأُصَلِّبَنَّکُمْ فِی جُذُوعِ النَّخْلِ
وَلَتَعْلَمُنَّ أَیُّنَا أَشَدُّ عَذَاباً وَأَبْقَى
ترجمه :
(
فرعون ) گفت : آیا پیش از آن که به شما اجازه دهم ، بدو ایمان آوردید ؟ !
مسلّماً او بزرگ شما است . بزرگی که به شما جادوگری آموخته است . بیگمان
دستهایتان و پاهایتان را عکس یکدیگر قطع میکنم ، و شما را بر فراز
شاخههای درختان خرما به دار میآویزم . ( آن وقت ) خواهید دانست که کدام
یک ( از دو خدا : من یا خدای موسی ) عذابش سختتر و پایدارتر است .
توضیحات :
«
ءَاذَنَ » : اجازه دهم . « کَبِیر » : رئیس . بزرگ . « مِنْ خِلافٍ » :
عکس یکدیگر . از دو قسمت مختلف ، مثل پای راست و دست چپ ، و پای چپ و دست
راست . « لأُصَلِّبَنَّ » : قطعاً به دار میآویزم . « فِی » : به معنی (
علی ) یعنی بالا و فراز است . « جُذُوع » : جمع جِذْع ، ساقه و تنه . شاخه
( نگا : مریم / 23 و 25 ) .
سوره طه آیه 72
متن آیه :
قَالُوا لَن نُّؤْثِرَکَ عَلَى مَا جَاءنَا مِنَ الْبَیِّنَاتِ وَالَّذِی
فَطَرَنَا فَاقْضِ مَا أَنتَ قَاضٍ إِنَّمَا تَقْضِی هَذِهِ الْحَیَاةَ
الدُّنْیَا
ترجمه :
( جادوگران پاسخ دادند و )
گفتند : ما هرگز تو را بر دلائل و براهین روشنی که برایمان آمده است ، و بر
پروردگاری که ما را آفریده است بر نمیگزینیم و مقدّم نمیداریم ، پس هر
فرمانی که میخواهی صادر کنی ، صادر کن ( و آنچه میخواهی بکن ، که باکی
نیست . امّا بدان ) تو تنها میتوانی در زندگی این جهان فرمان بدهی ( و
قدرت فرماندهی تو از دائره این دنیا فراتر نمیرود ) .
توضیحات :
«
لَن نُّؤْثِرَکَ » : هرگز تو را ترجیح نمیدهیم و برنمیگزینیم . «
الْبَیِّنَاتِ » : معجزات . دلائل . « وَالَّذِی فَطَرَنا » : و بر خدائی
که ما را آفریده است . حرف ( وَ ) میتواند حرف عطف و ( ألّذی ) عطف بر (
ما ) باشد ، و یا این که واو حرف جرّ و برای قسم باشد . « إِقْضِ » : حکم
کن ، فرمان بده . « قَاضٍ » : حکمکننده . فرمان دهنده . عائد آن محذوف است
. « هذِهِ الْحَیَاةَ » : مفعول فیه است .
سوره طه آیه 73
متن آیه :
إِنَّا آمَنَّا بِرَبِّنَا لِیَغْفِرَ لَنَا خَطَایَانَا وَمَا
أَکْرَهْتَنَا عَلَیْهِ مِنَ السِّحْرِ وَاللَّهُ خَیْرٌ وَأَبْقَى
ترجمه :
ما
به پروردگارمان ایمان آوردهایم تا ببخشاید گناهان ما را و جادوگریهائی را
که بدان وادارمان میکردی . خدا بهتر ( از هر کسی ) و پایدارتر ( از هر
قدرتی ) است .
توضیحات :
« خَطَایَا » : خطاها .
گناهان و بدیها . « أَکْرَهْتَنَا » : به ما تحمیل کردی . وادارمان نمودی .
این جمله بیانگر این واقعیّت است که جادوگران میدانستند که جادوگری ،
گمراهسازی و کار ناپسندی است . فرعون آن را برای به هراس انداختن مردم از
خود ، مورد بهرهبرداری قرار میداد .
سوره طه آیه 74
متن آیه :
إِنَّهُ مَن یَأْتِ رَبَّهُ مُجْرِماً فَإِنَّ لَهُ جَهَنَّمَ لَا یَمُوتُ فِیهَا وَلَا یَحْیى
ترجمه :
(
ساحران سپس چنین ادامه دادند و گفتند : ) بیگمان هر که ( بیایمان و )
گنهکار به پیش پروردگارش رود ، دوزخ از آن او است . در آنجا نه میمیرد (
تا از دست عذاب رهائی یابد ) و نه زنده میماند ( آن گونه که باید زیست و
از نعمتها لذّت برد و بهرهمند گردید . بلکه برای همیشه در میان مرگ و
زندگی دست و پا میزند ) .
توضیحات :
« إِنَّهُ » :
کار و بار چنین است . واژه ( هُ ) ضمیر شأن است . « مُجْرِماً » :
بزهکارانه . به قرینه واژه ( مُؤْمِن ) در آیه بعدی و بسیاری از آیات دیگر ،
مراد از مُجْرِم ، کافر و بیایمان است ( نگا : اعراف / 84 ، فرقان / 31
) .
سوره طه آیه 75
متن آیه :
وَمَنْ یَأْتِهِ مُؤْمِناً قَدْ عَمِلَ الصَّالِحَاتِ فَأُوْلَئِکَ لَهُمُ الدَّرَجَاتُ الْعُلَى
ترجمه :
و هرکه با ایمان و عمل صالح به پیش پروردگارش رود ، چنین کسانی دارای مراتب والا و منازل بالایند .
توضیحات :
« الْعُلَیا » : جمع عُلْیا ، مؤنّث أَعْلی ، بالا و والا ، رفیع و شریف .
سوره طه آیه 76
متن آیه :
جَنَّاتُ عَدْنٍ تَجْرِی مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِینَ فِیهَا وَذَلِکَ جَزَاء مَن تَزَکَّى
ترجمه :
(
آن منازل و مراتب ) باغهای ( بهشت جاویدانی ) است که جای ماندگاری است ، و
در زیر ( قصرها و درختهای ) آن رودبارها جاری است ، و جاودانه در آنجا
میمانند ، و این ( چنین چیز باارزشی ) پاداش کسی است که ( با ایمان و
انجام طاعت ) خویشتن را پاک و پاکیزه ( از کثافات کفر و معاصی ) کند .
توضیحات :
« جَنَّاتُ » : بدل از ( الدَّرَجاتُ الْعُلَیا ) است . « تَزَکَّیا » : خود را پاک داشت . خویشتن را پاکیزه از کفر و معاصیکرد .
سوره طه آیه 77
متن آیه :
وَلَقَدْ أَوْحَیْنَا إِلَى مُوسَى أَنْ أَسْرِ بِعِبَادِی فَاضْرِبْ
لَهُمْ طَرِیقاً فِی الْبَحْرِ یَبَساً لَّا تَخَافُ دَرَکاً وَلَا تَخْشَى
ترجمه :
( مدّتها به این منوال گذشت و حوادث تلخ و
شیرینی میان موسی و فرعون روی داد . سرانجام ) ما به موسی پیام دادیم که
شبانه بندگانم را ( از مصر به سوی فلسطین ) کوچ بده ، و آن گاه ( که به
کرانه نیل رسیدید ، با عصا به رودخانه دریاگون نیل بزن و ) راهی خشک برای
آنان در این دریا بگشا . ( راهی که چون در آن گام بگذاری ) نه از فرعونیان
میترسی که به تو برسند و نه ( از غرق شدن در آب ) هراسی داری .
توضیحات :
«
أَسْرِ بِعِبَادِی » : شبانه بندگانم را کوچ بده و از مصر به سوی سرزمین
موعود فلسطین بیرون ببر ( نگا : اسراء / 1 ) . « فَاضْرِبْ لَهُمْ » : برای
ایشان بساز . مأخوذ از گفتار عرب است ، وقتی که میگویند : ضَرَبَ فُلانٌ
لِفُلانٍ فی مالِهِ نصیباً . یعنی قسمتی را مال ایشان ساخت . « یَبَساً » :
خشک . مصدر است و در معنی وصفی ، یعنی ( یابِس ) به کار رفته است و وصف (
طَریقاً ) میباشد . « دَرَکاً » : ملحق شدن و دریافتن . اسم مصدر از ادراک
است . « لا تَخافُ دَرَکاً وَ . . . » : حال ضمیر مستتر در ( إِضْرِبْ )
است .
سوره طه آیه 78
متن آیه :
فَأَتْبَعَهُمْ فِرْعَوْنُ بِجُنُودِهِ فَغَشِیَهُم مِّنَ الْیَمِّ مَا غَشِیَهُمْ
ترجمه :
(
موسی فرمان خدا را اجرا کرد و ) فرعون با لشکریانش آنان را دنبال کردند ( و
در کنار دریا بدیشان رسیدند و در عقبشان وارد جادهای شدند که با کنار
رفتن آب پدید آمده بود . در این هنگام ) دریا آنان را به گونه شگفتی در
میان ( امواج خروشان ) خود گرفت .
توضیحات :
«
أَتْبَعَهُمْ » : دنبالشان کرد . در عقبشان روان شد . « غَشِیَهُمْ » :
ایشان را فرا گرفت . آنان را در خود نهان کرد . « الْیَمِّ » : دریا ( نگا :
اعراف / 136 ) . « مَا » : آن چیزی که خِردها نمیتوانند به توصیفش
بپردازند و خوف و هراسش را بیان دارند . فاعل است .
سوره طه آیه 79
متن آیه :
وَأَضَلَّ فِرْعَوْنُ قَوْمَهُ وَمَا هَدَى
ترجمه :
( بدین منوال ) فرعون قوم خود را گمراه ساخت و ( به بیراهه کشاند ، و ایشان را به راه راست ) هدایت ننمود .
توضیحات :
«
أَضَلً » : گمراه ساخت . « مَا هَدَیا » : رهنمود نکرد . این بخش ، بیانگر
تکذیب سخن فرعون است که میگفت : من شما را جز به راه هدایت رهنمود
نمینمایم ( نگا : غافر / 29 ) .
سوره طه آیه 80
متن آیه :
یَا بَنِی إِسْرَائِیلَ قَدْ أَنجَیْنَاکُم مِّنْ عَدُوِّکُمْ
وَوَاعَدْنَاکُمْ جَانِبَ الطُّورِ الْأَیْمَنَ وَنَزَّلْنَا عَلَیْکُمُ
الْمَنَّ وَالسَّلْوَى
ترجمه :
ای بنیاسرائیل ! ما
شما را از ( چنگال فرعون ، یعنی ) دشمنتان نجات دادیم ، و طرف راست کوه
طور را میعادگاه ( موسی و هفتاد نفر از ) شما کردیم ( تا تورات را دریافت
دارد ) ، و ترنجبین و بلدرچین را ( در آن بیابانی که سرگردان بودید ) نصیب
شما ساختیم .
توضیحات :
« الأیْمَنَ » : سمت راست .
صفت ( جانب ) است ( نگا : مریم / 52 ) . « نَزَّلْنا عَلَیْکُمُ الْمَنَّ
وَ السَّلْوَیا » : ( نگا : بقره / 57 ) .
سوره طه آیه 81
متن آیه :
کُلُوا مِن طَیِّبَاتِ مَا رَزَقْنَاکُمْ وَلَا تَطْغَوْا فِیهِ
فَیَحِلَّ عَلَیْکُمْ غَضَبِی وَمَن یَحْلِلْ عَلَیْهِ غَضَبِی فَقَدْ
هَوَى
ترجمه :
( بدیشان گفتیم : ) از ( این )
روزیهای پاکیزهای که ( بدون رنج ) به شما دادهایم بخورید و در آن ( از
حدود و مقرّرات خدا ) تجاوز نکنید ( و مواظب باشید نعمت رایگان ، موجب
کفران و طغیان شما نشود . چه اگر نعمت من ، باعث ناسپاسی و گردنکشی شود )
خشم من دامنگیرتان میگردد و هرکه خشم من دامنگیرش شود پرت و هلاک میشود
.
توضیحات :
« لا تَطْغَوْا فِیهِ » : در آن سرکشی
نکنید . سرکشی در نعمت خدا این است که انسان به جای این که از آن در راه
طاعت و عبادت خدا و طریق سعادت دنیا و آخرت خود استفاده کند ، آن را وسیله
گناهکاری و ناسپاسی و گردنکشی از فرمان و قوانین الهی ، و بالاخره کفر و
زندقه سازد . « هَوی » : پرت شد و سقوط کرد . هلاک و نابود گردید .
سوره طه آیه 82
متن آیه :
وَإِنِّی لَغَفَّارٌ لِّمَن تَابَ وَآمَنَ وَعَمِلَ صَالِحاً ثُمَّ اهْتَدَى
ترجمه :
من
قطعاً ( با غفران عظیمی که دارم ) میآمرزم کسی را که ( از کفر و گناه خود
) برگردد و ( به بهترین وجه ) ایمان بیاورد و کارهای شایسته بکند و سپس
راهیاب بشود ( و این راه را تا آخر زندگی ادامه دهد ) .
توضیحات :
«
غَفَّارٌ » : بسیار آمرزنده . دارای آمرزش سترگ . « ءَامَنَ » : ایمان
آورد . در آراستن و پیراستن ایمان خود کوشید . « إِهْتَدَیا » : راهیاب شد .
بر هدایت دوام و استمرار داشت .
سوره طه آیه 83
متن آیه :
وَمَا أَعْجَلَکَ عَن قَوْمِکَ یَا مُوسَى
ترجمه :
(
موسی پیشتر خود را به کوه طور رسانید . بدو گفتیم : ) ای موسی ! چه چیز
تو را بر آن داشت که ( درآمدن به کوه طور ) بر قوم خود پیشی گیری ؟
توضیحات :
« أَعْجَلَکَ » : تو را به شتاب و سبقت واداشت .
سوره طه آیه 84
متن آیه :
قَالَ هُمْ أُولَاء عَلَى أَثَرِی وَعَجِلْتُ إِلَیْکَ رَبِّ لِتَرْضَى
ترجمه :
(
موسی ) گفت : آنان به دنبال من بوده و ( هرچه زودتر به خدمت میرسند ) .
پروردگارا ! من به سوی ( میعادگاه و محضر وحی ) تو شتاب کردم تا ( هرچه
زودتر احکام و قوانین تو را دریافت و به بندگانت برسانم و از من ) خوشنود
شوی .
توضیحات :
« عَلَیا أَثَرِی » : به دنبال من . نزدیک به من و پا به پای من .
سوره طه آیه 85
متن آیه :
قَالَ فَإِنَّا قَدْ فَتَنَّا قَوْمَکَ مِن بَعْدِکَ وَأَضَلَّهُمُ السَّامِرِیُّ
ترجمه :
(
خدا ) فرمود : ما قوم تو را بعد از ( رهسپار شدن ) تو ( بدینجا ) آزمایش
کردیم ( و آنان از عهده امتحان برنیامدند ) و « سامری » ایشان را گمراه و
از راه بدر کرد .
توضیحات :
« فَتَنَّا » : آزمایش
کردیم . آزمودیم . « السَّامِرِیُّ » : مردی از اهالی فلسطین بود و از
اقلیم سامره . به مصر کوچ کرد و بعدها همراه بنیاسرائیل از آنجا خارج شد .
او منافق بود و چنین وانمود میکرد که به موسی ایمان دارد و کفر خود را
مخفی میکرد .
سوره طه آیه 86
متن آیه :
فَرَجَعَ مُوسَى إِلَى قَوْمِهِ غَضْبَانَ أَسِفاً قَالَ یَا قَوْمِ أَلَمْ
یَعِدْکُمْ رَبُّکُمْ وَعْداً حَسَناً أَفَطَالَ عَلَیْکُمُ الْعَهْدُ
أَمْ أَرَدتُّمْ أَن یَحِلَّ عَلَیْکُمْ غَضَبٌ مِّن رَّبِّکُمْ
فَأَخْلَفْتُم مَّوْعِدِی
ترجمه :
موسی پس از
دریافت تورات ، خشمگین و اندوهناک به سوی قوم خود برگشت . ( بدیشان پرخاش
کرد و ) گفت : ای قوم من ! مگر پروردگارتان وعده نیکوئی به شما نداد ( که
عبارت است از : نزول تورات و بیان احکام آسمانی ، و نجات و پیروزی بر
فرعونیان ، و وارث حکومت مصر شدن ، و مغفرت و آمرزش خداوندی ؟ ) . آیا
مدّت جدائی من از شما به طول انجامیده است ؟ ! یا این که خواستهاید که
خشم پروردگارتان دامنگیرتان شود و این است که با وعده من مخالفت کردهاید ؟
! ( و سر از آئین و راه و روش من پیچیده و بیراهه رفتهاید ) .
توضیحات :
«
غَضْبَانَ » : خشمگین . حال است . « أَسِفاً » : غمزده و اندوهناک . حال
دوم است . « وَعْداً حَسَناً » : وعده زیبائی . مراد نزول تورات و بیان
احکام آسمانی در آن ؛ یا نجات و پیروزی بر فرعونیان و وارث حکومت سرزمین
مصر شدن ؛ یا وعده مغفرت و آمرزش توبهکنندگان و انجامدهندگان کارهای
پسندیده ؛ و یا این که همه این امور . « الْعَهْدُ » : مدّت جدائی موسی از
بنیاسرائیل و رفتن به مناجات . « أَمْ أَرَدْتُمْ أَنْ . . . » : مراد
این است که عمل شما آن چنان است که گویا چنین تصمیمی را درباره خود اتّخاذ
کردهاید .
سوره طه آیه 87
متن آیه :
قَالُوا
مَا أَخْلَفْنَا مَوْعِدَکَ بِمَلْکِنَا وَلَکِنَّا حُمِّلْنَا أَوْزَاراً
مِّن زِینَةِ الْقَوْمِ فَقَذَفْنَاهَا فَکَذَلِکَ أَلْقَى السَّامِرِیُّ
ترجمه :
گفتند
: ما به اختیار خود از وعده تو سرپیچی نکردهایم ، ولیکن بارهای سنگینی از
زیورآلات ( طلائیِ ) مردمان ( قبطی که توسّط زنانمان به بهانه امانت جهت
خودآرائی بدانها در روز عید گرفته شده بود و به همراه داشتیم ) بار ما شده
بود و ( سامری میگفت : نحوست این زر و زیورِ حرام است که موسی برنمیگردد .
این بود که ) ما آنها را از خود دور انداختیم و سامری نیز ( آنچه با خود
داشت ) از خود دور افکند .
توضیحات :
« مَلْکِ » :
اختیار و توانائی . « أَوْزَاراً » : جمع وِزْر است به معنی بارهای سنگین .
« زِینَة » : زیورآلات . مراد زر و طلای امانتی است که زنان بنیاسرائیل
قبل از حرکت از مصر به بهانه فرارسیدن عید خود از قبطیان گرفته بودند . «
قَذَفْنَا » : انداختیم . از خود دور کردیم . « فَکَذلِکَ أَلْقَی
السَّامِرِیُّ » : سامری هم آنچه داشت دور انداخت . سامری هم آنها را به
میان آتش انداخت . این بود که سامری برنامه و طرحی که داشت به مرحله اجرا
درآورد .
سوره طه آیه 88
متن آیه :
فَأَخْرَجَ لَهُمْ عِجْلاً جَسَداً لَهُ خُوَارٌ فَقَالُوا هَذَا إِلَهُکُمْ وَإِلَهُ مُوسَى فَنَسِیَ
ترجمه :
سپس
مجسّمه گوسالهای را برای مردم ( از میان آتش ) بیرون آورد ( که به علّت
تعبیه سوراخهائی در آن ، به هنگام وزش باد ، صدائی همچون ) صدای گوساله
داشت . ( سامری و پیروانش ) گفتند : این معبود شما و معبود موسی است و او (
چنین چیزی را ) فراموش کرده است ( و در طلب آن به کوه طور رفته است ) .
توضیحات :
«
فَأَخْرَجَ لَهُمْ » : این بخش ، از زبان خداوند است که بیانگر نتیجه
فتنهانگیزی سامری است . « جَسَداً » : جسم . لاشه . مراد مجسّمه و تندیس
است . بدل از ( عِجْلاً ) میباشد ( نگا : اعراف / 148 ) . « خُوَارٌ » :
صدای گاو . « نَسِیَ » : موسی فراموش کرده است . سامری عهد و پیمان خود را
با خدا و موسی به فراموشی سپرد .
سوره طه آیه 89
متن آیه :
أَفَلَا یَرَوْنَ أَلَّا یَرْجِعُ إِلَیْهِمْ قَوْلاً وَلَا یَمْلِکُ لَهُمْ ضَرّاً وَلَا نَفْعاً
ترجمه :
آیا آنان نمیبینند که ( این گوساله ) پاسخ ایشان را نمیدهد و زیانی از آنان دور نمیگرداند و سودی برایشان فراهم نمیآورد ؟
توضیحات :
«
لا یَرْجِعُ » : برنمیگرداند . مراد این است که سخن نمیگوید و پاسخ
نمیدهد . به صورت متعدّی استعمال شده است ( نگا : ممتحنه / 10 ، سبأ / 31
) . « أَلاّ یَرْجِعَ » : حرف ( أَنْ ) مخفّف از مثقّله و جزو حروف
مشبّهةٌ بالفعل است .
سوره طه آیه 90
متن آیه :
وَلَقَدْ قَالَ لَهُمْ هَارُونُ مِن قَبْلُ یَا قَوْمِ إِنَّمَا فُتِنتُم
بِهِ وَإِنَّ رَبَّکُمُ الرَّحْمَنُ فَاتَّبِعُونِی وَأَطِیعُوا أَمْرِی
ترجمه :
هارون
( که به هنگام وقوع چنین آشوبی در میانشان بسر میبرد ، ) پیشتر ( از
برگشتن موسی از میعادگاه ) به بنیاسرائیل گفت : ای قوم من ! با این (
گوساله زرّینْ ) شما دچار بلا ( و آزمون بزرگ و سختی ) شدهاید . پروردگار
شما خداوند مهربان است ( نه کس و نه چیز دیگری ) . اکنون که چنین است ، از
من پیروی کنید و از فرمان من اطاعت نمائید .
توضیحات :
«
مِن قَبْلُ » : پیش از برگشت موسی از کوه طور . « فُتِنتُم بِهِ » : بدان
در فتنه و بلا افتادهاید . چرا که گوساله را میپرستید و به دوزخ میافتید
. بدان دچار آزمایش و آزمون شدهاید . چرا که گوسالهای بدین شکل و هیئت ،
برای امتحان ایمان شما است .
سوره طه آیه 91
متن آیه :
قَالُوا لَن نَّبْرَحَ عَلَیْهِ عَاکِفِینَ حَتَّى یَرْجِعَ إِلَیْنَا مُوسَى
ترجمه :
گفتند : ما پیوسته به پرستش این گوساله ادامه میدهیم تا موسی به پیش ما برمیگردد .
توضیحات :
« لَن نَّبْرَحَ » : همیشه ما . « عَاکِفینَ » : مقیمان . پرستشکنندگان ( نگا : بقره / 187 ، اعراف / 138 ) .
سوره طه آیه 92
متن آیه :
قَالَ یَا هَارُونُ مَا مَنَعَکَ إِذْ رَأَیْتَهُمْ ضَلُّوا
ترجمه :
(
موسی در حالی که از آنچه شنید و دید ، سخت متأثّر بود ) گفت : ای هارون !
هنگامی که دیدی آنان گمراه میشوند ، چه چیز مانع از آن شد که ( جلو ایشان
را بگیری و نگذاری به بیراهه روند ؟ و ) . . .
توضیحات :
« مَا مَنَعَکَ ؟ » : چه چیز تو را بازداشت ؟ چه چیز جلو تو را گرفت ؟
سوره طه آیه 93
متن آیه :
أَلَّا تَتَّبِعَنِ أَفَعَصَیْتَ أَمْرِی
ترجمه :
از
من پیروی کنی ؟ ! ( مگر هنگامی که میخواستم به میعادگاه بروم نگفتم :
جانشین من باش در میان قوم من ، و به اصلاح بپرداز و راه تباهکاران را در
پیش مگیر ؟ ) . آیا از دستور من سرپیچی کردی ؟
توضیحات :
«
أَلاّ تَتَّبِعَنِی ؟ » : این که از من پیروی نکنی ؟ اشاره به این است
که موسی به هارون گفته بود که پس از رفتن موسی ، او جانشین وی شود و به
اصلاح بپردازد ( نگا : اعراف / 142 ) .
سوره طه آیه 94
متن آیه :
قَالَ یَا ابْنَ أُمَّ لَا تَأْخُذْ بِلِحْیَتِی وَلَا بِرَأْسِی إِنِّی
خَشِیتُ أَن تَقُولَ فَرَّقْتَ بَیْنَ بَنِی إِسْرَائِیلَ وَلَمْ تَرْقُبْ
قَوْلِی
ترجمه :
( هارون ) گفت : ای پسر مادرم ! نه
ریش مرا بگیر و نه موی سرم را ( بر دست بپیچ ) . من ترسیدم که ( اگر با
ایشان شدّت عمل نشان دهم ) بگوئی میان بنیاسرائیل تفرقه انداختی و سفارش
مرا به کار نبستی .
توضیحات :
« یَا ابْنَ أُمَّ » :
ای پسر مادرم ! ادای سخن بدین شیوه ، برای برانگیختن رأفت و رِقّت موسی
بود ، والاّ موسی و هارون برادران پدری و مادری یکدیگر بودند . یاء متکلّم
از آخر ( أُمَّ ) برابر قاعده زبان عربی حذف و با فتحه خوانده شده است . «
لَمْ تَرْقُبْ » : رعایت نکردی . حفظ و نگهداری نکردی ( نگا : توبه / 8 و
10 ) .
سوره طه آیه 95
متن آیه :
قَالَ فَمَا خَطْبُکَ یَا سَامِرِیُّ
ترجمه :
( موسی ) گفت : ( امّا تو ) ای سامری ! این کار خطرناک چیست که از تو سر زده است ؟
توضیحات :
« خَطْب » : امر خطیر . کار خطرناک و عظیم ( نگا : یوسف / 51 ، حجر / 57 ) .
سوره طه آیه 96
متن آیه :
قَالَ بَصُرْتُ بِمَا لَمْ یَبْصُرُوا بِهِ فَقَبَضْتُ قَبْضَةً مِّنْ
أَثَرِ الرَّسُولِ فَنَبَذْتُهَا وَکَذَلِکَ سَوَّلَتْ لِی نَفْسِی
ترجمه :
(
سامری ) گفت : من از چیزهائی ( در صنعت و هنر مجسّمهسازی ) آگاهم که
بنیاسرائیل از آنها آگاه نیستند . من مقداری از آثار ( تعالیم و قوانین )
پیغمبر ( خدا موسی ) را برگرفتم و برای ( گولزدن دیگران ) آن را ( به شکم
گوساله ) ریختم . این چنین نفْسِ من مطلب را در نظرم آراست ( و آنچه
میخواستم انجام دادم ) .
توضیحات :
معنی دیگر آیه
که تنها نقل قول از زبان سامری است عبارت است از : سامری گفت : چیزی را من
دیدهام که آنان ندیدهاند ( که جبرئیل فرشته وحی است ) و از جای پای ( اسب
) جبرئیل مشتی ( خاک ) برگرفتم و آن را ( به درون گوساله ) ریختم ، و نفْس
من این چنین کار را در نظرم آراست . « بَصُرْتُ » : دیدم . مراد از دیدن
در اینجا ، فهم کردن و پیبردن و دانستن فنون مجسّمهسازی و تمثالگری است .
« فَقَبَضْتُ قَبْضَةً » : مشتی را برگرفتم . مراد برداشتن مقداری از
تورات و عمل کردن بدان است . « أَثَرِ الرَّسُولِ » : اثر پیغمبر . مراد از
( أَثَر ) تورات ، و مراد از ( الرَّسُول ) موسی است . « نَبَذْتُ » :
انداختم . رها کردم . « سَوَّلَتْ » : آن را زینت داد و گرامی و شیرین کرد (
نگا : یوسف / 18 و 83 ) .
سوره طه آیه 97
متن آیه :
قَالَ فَاذْهَبْ فَإِنَّ لَکَ فِی الْحَیَاةِ أَن تَقُولَ لَا مِسَاسَ
وَإِنَّ لَکَ مَوْعِداً لَّنْ تُخْلَفَهُ وَانظُرْ إِلَى إِلَهِکَ الَّذِی
ظَلْتَ عَلَیْهِ عَاکِفاً لَّنُحَرِّقَنَّهُ ثُمَّ لَنَنسِفَنَّهُ فِی
الْیَمِّ نَسْفاً
ترجمه :
( موسی به سامری ) گفت :
برو ( از میان ما ) . در زندگی دنیا بهرهات ( بیزاری و گریز باد . و ) این
که پیوسته بگوئی : ( به من ) دست نزنید و نزدیک نشوید ، و در آخرت برای
تو موعدی است که دربارهات تخلّفناپذیر است ( و خداوند آن را فراموش
نخواهد کرد . هماینک هم ، گوساله ) معبودت را که پیوسته به عبادتش
میپرداختی بنگر و ببین که چگونه آن را میسوزانیم و سپس خاکسترش را به
دریا میریزیم و میپراکنیم .
توضیحات :
« مِسَاسَ »
: تماس . مخالطت و معاشرت . مصدر باب مفاعله است . « لا مِسَاسَ » : هیچ
گونه همنشینی و آمیزشی نیست . مراد نهی است ، یعنی با من نیامیزید و تماس
نگیرید . مقصود بایکوت سامری و طرد او از میان جامعه است . اشاره به یکی از
قوانین جزائی شریعت موسی است که اعلان پلیدی پلید و کنارهگیری از او است (
نگا : فی ظلالالقرآن ) . « لَن تُخْلَفَهُ » : از تو در نمیگذرد . «
إِلهِکَ » : معبود خود . مراد گوساله سامری است . « نَسْفاً » : از هم
پاشیدن و پراکندن .
سوره طه آیه 98
متن آیه :
إِنَّمَا إِلَهُکُمُ اللَّهُ الَّذِی لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ وَسِعَ کُلَّ شَیْءٍ عِلْماً
ترجمه :
معبود
شما تنها الله است ، همان خدائی که معبودی جز او نیست . دانش او همهچیز
را فرا گرفته است ( و از گذشته و حال و آینده ، و آنچه بوده است و هست و
خواهد بود ، باخبر است ) .
توضیحات :
« وَسِعَ » : در بر گرفتهاست . فرا گرفتهاست ( نگا : بقره / 255 ، انعام / 80 ) .
سوره طه آیه 99
متن آیه :
کَذَلِکَ نَقُصُّ عَلَیْکَ مِنْ أَنبَاء مَا قَدْ سَبَقَ وَقَدْ آتَیْنَاکَ مِن لَّدُنَّا ذِکْراً
ترجمه :
این
چنین اخبار گذشتگان را برای تو بازگو میکنیم . ما از سوی خود قرآن را به
تو عطا کردهایم ( که صلاح دین و دنیا را به تو و پیروانت تذکّر میدهد )
.
توضیحات :
« کَذلِکَ » : این چنین اخبار گذشتگان
را . همان گونه که خبر موسی را برایت روایت کردیم ، تو را از سرگذشت
ملّتهای گذشته دیگر مطلع میسازیم . « ذِکْراً » : مراد قرآن است ( نگا :
آلعمران / 58 ، حجر / 6 و 9 ) .
سوره طه آیه 100
متن آیه :
مَنْ أَعْرَضَ عَنْهُ فَإِنَّهُ یَحْمِلُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ وِزْراً
ترجمه :
هرکس
از قرآن روی گردان شود ( و از تصدیق و عمل بدان دوری گزیند ، در دنیا
گمراه خواهد بود ، و ) در روز قیامت بار سنگینی ( از عذاب مسؤولیّت و گناه )
بر دوش خواهد داشت .
توضیحات :
« وِزْراً » : بار سنگین . بر گناه هم اطلاق میشود ، و در اینجا مراد عقوبت و جزای گناه است .
سوره طه آیه 101
متن آیه :
خَالِدِینَ فِیهِ وَسَاء لَهُمْ یَوْمَ الْقِیَامَةِ حِمْلاً
ترجمه :
( این چنین کسانی ) جاودانه در آن ( عذاب ) خواهند ماند ، و چه بار بدی که در روز قیامت دارند !
توضیحات :
« حِمْلاً » : بار . مراد بار سنگین گناهان است .
سوره طه آیه 102
متن آیه :
یَوْمَ یُنفَخُ فِی الصُّورِ وَنَحْشُرُ الْمُجْرِمِینَ یَوْمَئِذٍ زُرْقاً
ترجمه :
روزی
در صُور ( برای بار دوم ) دمیده میشود ، و گنهکاران را ( با چهره و اندام
) کبود رنگ ( از شدّت درد و رنج ، و با چشمان کور ) در آن روز ( در گستره
رستاخیز ) گرد میآوریم .
توضیحات :
« زُرْقاً » :
جمع أَزْرَق . کسی که صورتش بر اثر شدّت درد و رنج ، تیره و کبود شده باشد .
کبود چشم . مراد از کبودی چشم ضعف بینائی است ، و کبود چشم را نابینا معنی
کردهاند ( نگا : طه / 124 ) . حال بشمار است .
سوره طه آیه 103
متن آیه :
یَتَخَافَتُونَ بَیْنَهُمْ إِن لَّبِثْتُمْ إِلَّا عَشْراً
ترجمه :
آنان در میان خود آهسته به هم میگویند : جز ده شبانهروز ( در دنیا ) نبودهاید و نماندهاید .
توضیحات :
«
یَتَخَافَتُونَ » : با صدای آهسته بهم میگویند . « إِن لَّبِثْتُمْ » :
نماندهاید و توقّف نکردهاید ( نگا : یونس / 45 ) . « عَشْراً » : مذکّر
آمدن این واژه ، بیانگر این است که تمییزِ محذوف ، مؤنّث است که لَیالی
است ؛ هرچند هنگامی که عدد بدون معدود بیان شود ، این قاعده چندان مراعات
نمیگردد .
سوره طه آیه 104
متن آیه :
نَحْنُ أَعْلَمُ بِمَا یَقُولُونَ إِذْ یَقُولُ أَمْثَلُهُمْ طَرِیقَةً إِن لَّبِثْتُمْ إِلَّا یَوْماً
ترجمه :
ما
بهتر میدانیم که ( آهسته به یکدیگر ) چه میگویند ، و ( کاملاً آگاهیم )
از سخن کسی که راهش ( در به تصویرکشیدن کوتاهی دنیا ، به حقیقت ) نزدیکتر و
بهتر است ، آن گاه که میگوید : شما تنها یک روز در دنیا بسر بردهاید !
توضیحات :
«
أَمْثَلُهُمْ طَرِیقَةً » : کسی که رأی او دادگرانهتر و به واقعیّت
نزدیکتر است . مراد از ترجیح سخن گوینده دوم این نیست که او به صداقت و
راستی نزدیکتر است ؛ بلکه مراد این است که او بهتر درجه پشیمانی و اندازه
هراس و عذاب قیامت را به تصویر کشیده است . چرا که عمر جهان گذران ، در
قبال عمر بیپایان و جاویدان آخرت ، نه ده روز ، بلکه یک روز نیز بشمار
نمیآید که کمترین عدد است .
سوره طه آیه 105
متن آیه :
وَیَسْأَلُونَکَ عَنِ الْجِبَالِ فَقُلْ یَنسِفُهَا رَبِّی نَسْفاً
ترجمه :
(
ای پیغمبر ! حال که از قیامت صحبت کردهای ، منکران رستاخیز ) از تو
درباره کوهها میپرسند ( و میگویند : کوههائی بدین عظمت - که به عقیده
ایشان قابل تزلزل نیست - به هنگام پایان گرفتن جهان چه سرنوشتی خواهند
داشت ؟ ) . بگو : پروردگارم آنها را از جا میکند و ( در هوا ) پراکنده
میدارد ( و برباد میدهد ) .
توضیحات :
« نَسْفاً » : از بُن کندن و پراکنده ساختن ( نگا : مرسلات / 10 ) .
سوره طه آیه 106
متن آیه :
فَیَذَرُهَا قَاعاً صَفْصَفاً
ترجمه :
سپس زمین را به صورت فَلات صاف و هموار و بیآب و گیاه رها میسازد .
توضیحات :
«
قَاعاً » : فَلات . زمین صاف و هموار ( نگا : نور / 39 ) . خالی ( نگا :
تفسیرالمصحف المیسّر ) . « صَفْصَفاً » : کاملاً مسطّح و هموار و صاف .
سوره طه آیه 107
متن آیه :
لَا تَرَى فِیهَا عِوَجاً وَلَا أَمْتاً
ترجمه :
در آن هیچ گونه پستی و بلندی نمیبینی ( انگار قبلاً آباد نبوده است و خانه و کاشانه و فراز و نشیبی نداشته است ) .
توضیحات :
« عِوَج » : پیچ . نشیب . گودی . « أَمْتاً » : فراز . برجستگی . بلندی .
سوره طه آیه 108
متن آیه :
یَوْمَئِذٍ یَتَّبِعُونَ الدَّاعِیَ لَا عِوَجَ لَهُ وَخَشَعَت الْأَصْوَاتُ لِلرَّحْمَنِ فَلَا تَسْمَعُ إِلَّا هَمْساً
ترجمه :
در
آن روز ( که مردمان سر از گورها به در میآورند ، همگی ) بدون کمترین
سرپیچی ، از منادی ( الهی ) پیروی میکنند ، ( و برابر فرمان او رهسپار
عرصه محشر میشوند ، ) و صداها به سبب ( جلال و شکوه خداوند ) مهربان فروکش
میکند ، و جز صدای آهسته ( و پنهان در زیر لبان ، چیزی ) نمیشنوی .
توضیحات :
«
الدَّاعِی » : دعوتکننده . مُنادی . مراد إسرافیل است . « عِوَج » :
سرپیچی و انحراف . « لِلرَّحْمنِ » : به خاطر سیطره عظمت خداوند مهربان بر
عرصه محشر . در برابر خداوند مهربان . « هَمْساً » : صدای آهسته و زیرلبی
.
سوره طه آیه 109
متن آیه :
یَوْمَئِذٍ لَّا تَنفَعُ الشَّفَاعَةُ إِلَّا مَنْ أَذِنَ لَهُ الرَّحْمَنُ وَرَضِیَ لَهُ قَوْلاً
ترجمه :
در آن روز شفاعت ( هیچ کسی ) سودی نمیبخشد ، مگر ( شفاعت ) کسی که خداوند مهربان به او اجازه دهد و گفتارش را بپسندد .
توضیحات :
«
لا تَنفَعُ الشَّفَاعَةُ » : در روز قیامت . شفاعت به سه شرط انجام
میگیرد : 1 - خدا به شفاعت کننده اجازه شفاعت دهد ( نگا : بقره / 255 ،
یونس / 3 ) . 2 - آنچه درخواست میشود خداپسند باشد ( نگا : طه / 109 ) .
3 - خدا راضی شود از کسی که برای او شفاعت میگردد ( نگا : انبیاء / 28 ،
نجم / 26 ) .
سوره طه آیه 110
متن آیه :
یَعْلَمُ مَا بَیْنَ أَیْدِیهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ وَلَا یُحِیطُونَ بِهِ عِلْماً
ترجمه :
خدا
میداند آنچه را که ( مردمان ) در پیش دارند و ( در آخرت بدان گرفتار
میآیند ، و میداند ) آنچه را که ( در دنیا انجام دادهاند و ) پشت سر
گذاشتهاند ، ولی آنان از ( کار و بار و حکمت ) آفریدگار آگاهی ندارند .
توضیحات :
«
مَا بَیْنَ أیْدِیهِمْ » : امور دنیای ایشان . احوال قیامت آنان . « مَا
خَلْفَهُمْ » : امور دنیای ایشان . احوال قیامت آنان . هر یک از دو موصول «
مَا » میتواند مربوط به گذشته یا آینده ، و یا این که امور دنیا یا امور
آخرت باشد و برعکس هم ، معنی شود . « هُمْ » : مرجع ضمیر میتواند مردمان
یا گردآیندگان در عرصه محشر باشد . « بِهِ » : مرجع ضمیر میتواند خدا باشد
که معنی آن گذشت ، و یا این که موصولهای ( ما ) باشد که معنی آن چنین
میشود : خدا میداند که مردمان چه کردهاند و چه میکنند و عاقبتشان چه
خواهد بود ، ولی مردمان کارهای خود را فراموش میکنند و نمیدانند در دنیا و
آخرت چه بر سرشان میآید .
سوره طه آیه 111
متن آیه :
وَعَنَتِ الْوُجُوهُ لِلْحَیِّ الْقَیُّومِ وَقَدْ خَابَ مَنْ حَمَلَ ظُلْماً
ترجمه :
(
در آن روز همه ) چهرهها در برابر خداوندِ باقی و جاویدان ، و گرداننده و
نگهبانِ جهان ( همچون اسیران ) خضوع و خشوع میکنند و کُرنِش میبرند ، و
کسی که ( در آن روز کولهبارِ ) کفر ( دنیای خود ) را بر دوش کشد ، ناامید (
از لطف خدا و بیبهره از نجات و ثواب ) میگردد .
توضیحات :
«
عَنَتْ » : خشوع و خضوع کرد . مثل اسیران کرنش برد . از این ماده واژه (
عانی ) به معنی اسیر است که جمع آن ( عُناة ) است . « الْوُجُوهُ » :
چهرهها . ذکر چهرهها در میان سایر اعضاء ، بدان خاطر است که اشرف اندامها
بوده و اثر فروتنی و خواری در آن نمایان میگردد . و یا این که تسمیه کلّ
به اسم جزء است و مراد خودِ انسانها است . « الْحَیِّ الْقَیُّومِ » : (
نگا : بقره / 255 ) . « خَابَ » : ناامید گردید و به آرزو نرسید . زیانمند
شد . از دست داد . « ظُلْماً » : کفر .
سوره طه آیه 112
متن آیه :
وَمَن یَعْمَلْ مِنَ الصَّالِحَاتِ وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَلَا یَخَافُ ظُلْماً وَلَا هَضْماً
ترجمه :
و
هر کس کارهای نیکو انجام دهد ، در حالی که مؤمن باشد ، نه از ظلم و ستمی
میترسد ( که بر او رود ، و مثلاً بر گناهانش افزوده شود ) و نه از کم و
کاستی میهراسد ( که گریبانگیر کارهای نیک و پاداشش شود . چرا که حساب خدا
دقیق است ) .
توضیحات :
« وَ هُوَ مُؤْمِنٌ » : در
حالی که انجام دهنده کارهای نیک مؤمن باشد . چرا که کارهای نیک کافر هدر
میرود و ضائع میشود ( نگا : بقره / 217 ، زُمَر / 65 ، احزاب / 19 ) . «
ظُلْماً » : مراد عقاب بدون سبب ، یا افزایش بر لغزشها و سیّئات است . «
هَضْماً » : خوردن و کاستن . کم کردن حق کسی و وفا نکردن به ادای آن واجب .
مراد کاستن از حَسَنات است .
سوره طه آیه 113
متن آیه :
وَکَذَلِکَ أَنزَلْنَاهُ قُرْآناً عَرَبِیّاً وَصَرَّفْنَا فِیهِ مِنَ
الْوَعِیدِ لَعَلَّهُمْ یَتَّقُونَ أَوْ یُحْدِثُ لَهُمْ ذِکْراً
ترجمه :
همچنین
قرآن را به زبان عربی فرو فرستادیم و در آن بیم دادن و ترساندن را ( به
شیوههای گوناگون ) بازگو کردیم ، تا این که ( مردمان از کفر و معاصی )
بپرهیزند ، یا باعث یادآوری و بیداری ( و مایه پند و عبرت ) ایشان شود .
توضیحات :
«
کَذلِکَ » : همچنین . عطف بر ( کَذلِکَ ) در آیه 99 است . « أَنْزَلْناهُ »
: بدون مرجع قبلی ، برای اشاره به عظمت قرآن و استقرار و حضور آن در
اَذهان است . « قُرْءَاناً عَرَبِیّاً » : حال اوّل و حال دوم بشمارند ؛ یا
این که ( قُرْءَاناً ) حال و ( عَرَبِیّاً ) صفت آن است ( نگا : یوسف / 2
) . « صَرَّفْنا » : به شیوههای گوناگون و بیانات مختلف بازگو کردیم (
نگا : انعام / 46 ، إسراء / 41 ) . « ذِکْراً » : پند و عبرت . بیداری و
آگاهی .
سوره طه آیه 114
متن آیه :
فَتَعَالَى اللَّهُ الْمَلِکُ الْحَقُّ وَلَا تَعْجَلْ بِالْقُرْآنِ مِن
قَبْلِ أَن یُقْضَى إِلَیْکَ وَحْیُهُ وَقُل رَّبِّ زِدْنِی عِلْماً
ترجمه :
والا
مقام خدا است که شاه حقیقی او است ( و جملگی فرماندهان و فرمانبران بدو
نیازمندند ، و دائره امر و نهیش سراسر گستره هستی است . ای پیغمبر ! نازل
کننده قرآن چنین خدای بلندمرتبه و توانائی است . پس به هنگام نزول قرآن )
پیش از این که وحی ( آیات ) قرآن به پایان برسد ، در آن عجله مکن ( و
تندتند آیهها را به دنبال جبرئیل تکرار منما و بر زبان مران . چرا که
هرچند قرآن مافوق طاقت و توان انسان است ، امّا خدا حافظ و نگهدار آن است و
آن را در مغزت ثبت و ضبط مینماید ) . بگو : پروردگارا ! ( در پرتو قرآن )
بر دانشم بیفزا ( و از قرآن و ابعاد مختلف آن آگاهترم فرما ) .
توضیحات :
«
تَعَالَیا » : والا مقام است . از علوّ و عظمت مطلق برخوردار است . « لا
تَعْجَلْ بِالْقُرْءَانِ » : مراد نهی از عجلهای است که حضرت محمّد به
هنگام دریافت وحی جهت فراگیری و حفظ قرآن داشت ، و بدین خاطر با شتاب به
دنبال فرشته وحی جبرئیل امین ، آیات قرآنی را تکرار می فرمود ( نگا :
قیامه / 15 - 17 ، اعلی / 6 ) . « یُقْضَیا » : به پایان رسانده شود .
سوره طه آیه 115
متن آیه :
وَلَقَدْ عَهِدْنَا إِلَى آدَمَ مِن قَبْلُ فَنَسِیَ وَلَمْ نَجِدْ لَهُ عَزْماً
ترجمه :
در
آغاز کار ، ما به آدم فرمان دادیم ( که از میوه درخت ممنوع نخورد ) . امّا
او ترک فرمان کرد و ( از آن خورد ، و در اوائل کار ) از او تصمیم درستی و
اراده استواری مشاهده نکردیم .
توضیحات :
«
عَهِدْنَا إلَیا ءَادَمَ » : به آدم فرمان دادیم . مراد از عهد در اینجا
سفارش و فرمان است . چنین توصیه و امری هم راجع بود به نخوردن از میوه درخت
ممنوع ( نگا : بقره / 35 ) . « مِن قَبْلُ » : در اوائل کار . پیشاپیش .
قبل از زمان حال در روزگاران گذشته . « نَسِیَ » : ترک کرد . مراد از نسیان
در اینجا فراموش کردن مطلق نیست . زیرا بر فراموشی مطلق عتاب و ملامتی
وجود ندارد . از سوی دیگر ، شیطان که نخوردن از میوه درخت را برابر فرموده
آیه 20 سوره اعراف به یاد آدم آورده بود . لذا مراد ترک فرمان یا دستکم
فراموشکاریی است که به سبب کم توجّهی حاصل میگردد ( نگا : طه / 126 ) . «
عَزْماً » : تصمیم و اراده استواری که انسان را در برابر وسوسههای اهریمن
نگاه دارد .
سوره طه آیه 116
متن آیه :
وَإِذْ قُلْنَا لِلْمَلَائِکَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِیسَ أَبَى
ترجمه :
(
ای پیغمبر ! بیان دار ) آن گاه را که به فرشتگان دستور دادیم : برای آدم
سجده ( تعظیم و تکریم ) ببرید ، پس ( همگی اطاعت کردند و ) سجده بردند مگر
ابلیس که سر باز زد .
توضیحات :
« أسْجُدُوا » : ( نگا : بقره / 34 ) .
سوره طه آیه 117
متن آیه :
فَقُلْنَا یَا آدَمُ إِنَّ هَذَا عَدُوٌّ لَّکَ وَلِزَوْجِکَ فَلَا یُخْرِجَنَّکُمَا مِنَ الْجَنَّةِ فَتَشْقَى
ترجمه :
آن
وقت گفتیم : ای آدم ! این دشمن تو و همسر تو است ، پس ( بپائید به دام
وسوسه خود شما را گرفتار نسازد و ) از بهشت بیرونتان نکند که به رنج و زحمت
خواهی افتاد .
توضیحات :
« تَشْقَیا » : تو به درد و
رنج خواهی افتاد . از شقاوتِ به معنی زحمت و مشقّت است ( نگا : طه / 2 ) .
روی سخن متوجّه آدم و حوّاء است ، ولی علّت مفرد آمدن فعل بدان خاطر است
که عهد و پیمان در آغاز متوجّه آدم بوده و نقطه پایان هم متوجّه او شده است
. از سوی دیگر ، درد و رنج مرد که رئیس اهل و عیال خود است ، متضمّن درد و
رنج اهل و عیال نیز میباشد .
سوره طه آیه 118
متن آیه :
إِنَّ لَکَ أَلَّا تَجُوعَ فِیهَا وَلَا تَعْرَى
ترجمه :
( بر ما است که خواستههای زندگی تو را در بهشت فراهم سازیم و ) تو در آن نه گرسنه میشوی و نه برهنه میگردی .
توضیحات :
« إِنَّ لَکَ » : برای تو هست . مراد تضمین روزی از سوی خداوند است .
سوره طه آیه 119
متن آیه :
وَأَنَّکَ لَا تَظْمَأُ فِیهَا وَلَا تَضْحَى
ترجمه :
و در آن تو نه تشنه میمانی و نه آفتابزده میشوی .
توضیحات :
« لا تَضْحَیا » : حرارت آفتاب سوزان به تو نمیخورد و گرمازده نمیگردی . مراد این است که کار کردن و رنجکشیدن در میان نیست .
سوره طه آیه 120
متن آیه :
فَوَسْوَسَ إِلَیْهِ الشَّیْطَانُ قَالَ یَا آدَمُ هَلْ أَدُلُّکَ عَلَى شَجَرَةِ الْخُلْدِ وَمُلْکٍ لَّا یَبْلَى
ترجمه :
سپس
شیطان ( به نیرنگ و حیله نشست و ) آدم را وسوسه کرد ( و بدو ) گفت : آیا
تو را به درخت جاودانگی و ملک فناناپذیر رهنمود کنم ؟ ( اگر از این درخت
ممنوع بخورید ، دیگر نمیمیرید و سرمدی میشوید ) .
توضیحات :
« الْخُلْدِ » : جاودانگی . سرمدی . ( نگا : اعراف / 20 ) . « لا یَبْلی » : کهنه و فرسوده نمیشود . فناپذیر و زائل نمیگردد .
سوره طه آیه 121
متن آیه :
فَأَکَلَا مِنْهَا فَبَدَتْ لَهُمَا سَوْآتُهُمَا وَطَفِقَا یَخْصِفَانِ
عَلَیْهِمَا مِن وَرَقِ الْجَنَّةِ وَعَصَى آدَمُ رَبَّهُ فَغَوَى
ترجمه :
سرانجام
هر دو نفر از آن خوردند ( و جامههای بهشتی از بدنشان فرو ریخت ) و
شرمگاهشان برایشان نمایان شد ( که تا آن زمان از ایشان پنهان بود ) و شروع
کردند به این که برگهای درختان بهشت را بر خود بپیچند و بچسبانند . بدین
نحو آدم از فرمان پروردگارش سرپیچی کرد و گمراه شد ( و این واقعه پیش از
نبوّت او بود ) .
توضیحات :
« فَبَدَتْ لَهُمَا سَوْءَاتُهُمَا » : ( نگا : اعراف / 20 و 22 و 27 ) . « غَوی » : گمراه شد . زندگیش تباه شد .
سوره طه آیه 122
متن آیه :
ثُمَّ اجْتَبَاهُ رَبُّهُ فَتَابَ عَلَیْهِ وَهَدَى
ترجمه :
سپس پروردگارش او را ( برای پیغمبری ) برگزید و توبهاش را پذیرفت و ( به سوی اعتذار و استغفار ) رهنمودش کرد .
توضیحات :
« إِجْتَبَاهُ » : انتخابش کرد . به پیغمبریش برگزید . خدا با توفیق توبه او را به خود نزدیک فرمود ( نگا : اعراف / 23 ) .
سوره طه آیه 123
متن آیه :
قَالَ اهْبِطَا مِنْهَا جَمِیعاً بَعْضُکُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ فَإِمَّا
یَأْتِیَنَّکُم مِّنِّی هُدًى فَمَنِ اتَّبَعَ هُدَایَ فَلَا یَضِلُّ وَلَا
یَشْقَى
ترجمه :
خدا دستور داد : هر دو گروه شما
با هم ( ای آدم و حوّاء و اهریمن ! ) از بهشت فرو آئید ( و در زمین ساکن
شوید ، و در آنجا ) برخی ( از فرزندانتان ) دشمن برخی دیگر خواهند شد ، و
هرگاه هدایت و رهنمود من برای شما آمد ، هرکه از هدایت و رهنمودم پیروی کند
، گمراه و بدبخت نخواهد شد .
توضیحات :
« إِهْبِطَا
» : مراد آدم و حوّاء و ابلیس است ( نگا : بقره / 36 ) . « امّا » : (
نگا : بقره / 38 ) . « لا یَضِلُّ » : در دنیا گمراه و سرگشته نمیشود . «
لا یَشْقَیا » : در آخرت با درآمدن به دوزخ بدبخت نمیگردد .
سوره طه آیه 124
متن آیه :
وَمَنْ أَعْرَضَ عَن ذِکْرِی فَإِنَّ لَهُ مَعِیشَةً ضَنکاً وَنَحْشُرُهُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ أَعْمَى
ترجمه :
و
هرکه از یاد من روی بگرداند ( و از احکام کتابهای آسمانی دوری گزیند ) ،
زندگی تنگ ( و سخت و گرفتهای ) خواهد داشت ؛ ( چون نه به قسمت و نصیب
خدادادی قانع خواهد شد ، و نه تسلیم قضا و قدر الهی خواهد گشت ) و روز
رستاخیز او را نابینا ( به عرصه قیامت گسیل و با دیگران در آنجا ) گرد
میآوریم .
توضیحات :
« ذِکْر » : یاد . مراد هر آن
چیزی است که خدا بدان یاد شود ، اعم از قرآن و غیر آن . « مَعیشَةً » :
زندگی . مراد زندگی دنیا است ( نگا : اعراف / 10 ) . « ضَنکاً » : تنگ .
مراد سخت و پرنگرانی و اضطراب است ( نگا : انعام / 125 ) . مصدر است و
برای مذکّر و مؤنّث یکسان به کار میرود . « أَعْمَیا » : کور . این کوری
به هنگام زندهشدن و سر برآوردن از گورها است ( نگا : اسراء / 97 ) .
سوره طه آیه 125
متن آیه :
قَالَ رَبِّ لِمَ حَشَرْتَنِی أَعْمَى وَقَدْ کُنتُ بَصِیراً
ترجمه :
خواهد
گفت : پروردگارا ! چرا مرا نابینا ( برانگیختهای و به عرصه قیامت گسیل
داشته و در آنجا ) جمع آوردهای ؟ من که قبلاً ( در دنیا ) بینا بودهام
.
توضیحات :
« قَدْ کُنتُ بَصِیراً » : من بینا
بودهام . این جواب به اعتبار اکثر افراد است ؛ چرا که برخی در دنیا کور
مادرزاد بوده و یا بعدها کور شدهاند .
سوره طه آیه 126
متن آیه :
قَالَ کَذَلِکَ أَتَتْکَ آیَاتُنَا فَنَسِیتَهَا وَکَذَلِکَ الْیَوْمَ تُنسَى
ترجمه :
(
خدا ) میگوید : همین است ( که هست و بچش نتیجه نافرمانی را ) . آیات (
کتابهای آسمانی ، و دلائل هدایتِ جهانیِ ) من به تو رسید و تو آنها را
نادیده گرفتی ؛ همان گونه هم تو امروز نادیده گرفته میشوی ( و بینام و
نشان در آتش رها میگردی ) .
توضیحات :
« کَذلِکَ » :
همین است که میبینی . به خاطر آن است که . « نَسِیتَهَا » : آن را ترک
کردی و درباره آن سستی نمودی . « تُنْسَیا » : فراموش میشوی . ترک گفته
میشوی ( نگا : اعراف / 51 ) .
سوره طه آیه 127
متن آیه :
وَکَذَلِکَ نَجْزِی مَنْ أَسْرَفَ وَلَمْ یُؤْمِن بِآیَاتِ رَبِّهِ وَلَعَذَابُ الْآخِرَةِ أَشَدُّ وَأَبْقَى
ترجمه :
ما
این گونه سزا میدهیم کسی را که افراط ( در عصیان ) و تفریط ( در پرستش و
عبادت ) پیش میگیرد و به آیات پروردگارش ایمان نمیآورد . مسلّماً عذاب
آخرت بسیار سختتر و ماندگارتر ( از عذاب این جهان ) است .
توضیحات :
«
کَذلِکَ نَجْزِی » : این گونه هم در دنیا سزا و جزا میدهیم . این گونه در
آخرت سزا و جزا میدهیم . « أَسْرَفَ » : افراط و زیادهرویکرد . تفریط و
کوتاهی کرد .
سوره طه آیه 128
متن آیه :
أَفَلَمْ یَهْدِ لَهُمْ کَمْ أَهْلَکْنَا قَبْلَهُم مِّنَ الْقُرُونِ
یَمْشُونَ فِی مَسَاکِنِهِمْ إِنَّ فِی ذَلِکَ لَآیَاتٍ لِّأُوْلِی
النُّهَى
ترجمه :
آیا آنان پی نبردهاند که پیش از
ایشان بسیاری از مردمان ( اعصار و ادوار مختلف ) را نابود کردهایم ( و
هماینک ایشان برجای آنان نشستهاند ) و در امکنه و منازلشان گام
برمیدارند ؟ ( مگر شما پسینیان سرنوشتی جز سرنوشت پیشینیان دارید ؟ ! ) .
به حقیقت در این ( صحنههای عبرتانگیز زمان ) نشانههائی برای ( اندرز
گرفتن و بیدار شدن ) خردمندان است .
توضیحات :
«
أَلَمْ یَهْدِ لَهُمْ » : آیا ایشان را رهنمود نکرده است ؟ ( نگا :
اعراف / 100 ) . « الْقُرُونِ » : ( نگا : انعام / 6 ) . « النُّهَیا » :
( نگا : طه / 54 ) .
سوره طه آیه 129
متن آیه :
وَلَوْلَا کَلِمَةٌ سَبَقَتْ مِن رَّبِّکَ لَکَانَ لِزَاماً وَأَجَلٌ مُسَمًّى
ترجمه :
اگر
وعده پروردگارت قبلاً بر این نمیرفت ( که عذاب و هلاک گناهکاران را به
تأخیر بیندازد ) و ملاحظه زمان مقرّر ( یعنی قیامت ) نبود ( عذاب خدا هم
اینک در دنیا ) دامنگیر ( کافران و فاسقان معاصر ، بسان کافران و فاسقان
پیش ) میشد .
توضیحات :
« کَلِمَةٌ سَبَقَتْ » :
سخنی که زده شده ، و وعدهای که داده شده است ( نگا : انفال / 33 ، قمر /
46 ) . « لِزَاماً » : لازم و واجب . حتمی و قطعی . مصدر باب مفاعله است و
در معنی وصفی برای مبالغه به کار رفته است . « أَجَلٌ مُّسَمّیً » : مدّت
مقدّر عمرشان ، یا روز قیامت ( نگا : انعام / 6 ) . عطف است بر واژه (
کَلِمَةٌ ) .
سوره طه آیه 130
متن آیه :
فَاصْبِرْ عَلَى مَا یَقُولُونَ وَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّکَ قَبْلَ طُلُوعِ
الشَّمْسِ وَقَبْلَ غُرُوبِهَا وَمِنْ آنَاء اللَّیْلِ فَسَبِّحْ
وَأَطْرَافَ النَّهَارِ لَعَلَّکَ تَرْضَى
ترجمه :
(
اکنون که بنا نیست این بدکاران فوراً مجازات شوند ) پس تو ( ای پیغمبر ! )
در برابر چیزهائی که میگویند ( و تکذیب و استهزائی که میکنند ) شکیبائی
کن ، و ( برای تسلّی خاطر ) قبل از طلوع آفتاب و پیش از غروب آن ، و در
اثناء شب و در بخشهائی از روز ، به پرستش و ستایش پروردگارت مشغول شو ، تا (
پیوندت با خدا استوار گردد و آرامش خاطر به تو دست دهد ، و بدانچه برایت
مقدّر شده است ) راضی و خوشنود شوی .
توضیحات :
«
فَاصْبِرْ » : بدین سبب شکیبائی کن . حرف ( فَ ) سببیّه است ، و مراد از
شکیبائی عدم اضطراب است ؛ نه ترک جنگ و جهاد . « سَبّحْ » : امر به پیغمبر
به طور خاصّ و به پیروان او به طور عام است . « سَبِّحْ وَ أَطْرَافَ
النَّهَارِ » : کنایه از تسبیح و تحمید و تنزیه مطلق خدا در همه اوقات است .
یا این که مراد به جای آوردن نمازهای پنجگانه است . بدین شرح : « قَبْلَ
طُلُوعِ الشَّمْسِ » : نماز صبح . « قَبْلَ غُرُوبِهَا » : نماز ظهر و عصر .
« مِنْ ءَانَآءِ الَّیْلِ » : نماز مغرب و عشاء . « أَطْرَافَ النَّهَارِ »
: نماز صبح و مغرب ، یا نماز ظهر . تکرار آن بیانگر مزیّت بیشتر ، و جمع
آمدن آن برای همگونی با ( ءَانَآءِ الَّیْلِ ) است ( نگا : تفسیر قاسمی ) .
« ءَانَآءِ » : جمع إِنْو ، إِنْی ، أَنْی ، ساعتها . بخشها ( نگا :
آلعمران / 113 ) . « أَطْرَافَ » : جوانب و ساعات . مراد بامدادان و
شامگاهان است ( نگا : هود / 114 ) .
سوره طه آیه 131
متن آیه :
وَلَا تَمُدَّنَّ عَیْنَیْکَ إِلَى مَا مَتَّعْنَا بِهِ أَزْوَاجاً
مِّنْهُمْ زَهْرَةَ الْحَیَاةِ الدُّنیَا لِنَفْتِنَهُمْ فِیهِ وَرِزْقُ
رَبِّکَ خَیْرٌ وَأَبْقَى
ترجمه :
چشم خود را مدوز
به نعمتهای مادیی که به گروههائی از کافران دادهایم . این نعمتهای مادی که
زینت زندگی دنیا است ، بدیشان دادهایم تا آنان را بدان بیازمائیم . داده (
اخروی جاویدان و سرمدی ) پروردگارت بهتر و پایدارتر ( از این نعمتهای
موقّت و زودگذر جهان فانی ) است .
توضیحات :
« لا
تَمُدَّنَّ » : مدوز . منگر . « أَزْوَاجاً » : اصناف . گروهها و دستهها (
نگا : حجر / 88 ) . « زَهْرَةَ » : زینت و بهجت . آرایش و سرسبزی . مفعول
فعل محذوف ( جَعَلْنا ) یا بدل از محلّ ( ما ) و یا حال است .
سوره طه آیه 132
متن آیه :
وَأْمُرْ أَهْلَکَ بِالصَّلَاةِ وَاصْطَبِرْ عَلَیْهَا لَا نَسْأَلُکَ رِزْقاً نَّحْنُ نَرْزُقُکَ وَالْعَاقِبَةُ لِلتَّقْوَى
ترجمه :
خانواده
خود را به گزاردن نماز دستور بده ( چرا که نماز مایه یاد خدا و پاکی و
صفای دل و تقویت روح است ) و خود نیز بر اقامه آن ثابت و ماندگار باش . ما
از تو روزی نمیخواهیم ، بلکه ما به تو روزی میدهیم . سرانجام ( نیک و
ستوده ) از آن ( اهل تقوا و ) پرهیزگاری است .
توضیحات :
«
أَهْلَ » : اهل پیغمبر ، عبارت است از امت محمّدی و خانواده خودش . اهل
مردم ، افراد خانواده ایشان است . « لا نَسْأَلُکَ رِزْقاً » : از تو روزی
نمیخواهیم . از تو روزی خودت و دیگران را نمیخواهیم . لذا به سبب فراچنگ
آوردن رزق ، از نماز غافل مشو . « الْعَاقِبَةُ » : مراد سرانجام نیکو است .
چرا که سرانجام بد همچون معدوم بشمار است .
سوره طه آیه 133
متن آیه :
وَقَالُوا لَوْلَا یَأْتِینَا بِآیَةٍ مِّن رَّبِّهِ أَوَلَمْ تَأْتِهِم بَیِّنَةُ مَا فِی الصُّحُفِ الْأُولَى
ترجمه :
(
کافران مکّه ) میگویند : چرا ( محمّد ) معجزهای از سوی پروردگارش برای
ما نمیآورد ( که ما خود پیشنهاد میکنیم ؟ از قبیل : برجوشاندن چشمه ساری
از زمین و داشتن باغی از درختان خرما و انگور و غیره ) . آیا معجزه (
بزرگِ قرآن نام که در ) کتابهای پیشین ( آسمانی تورات و انجیل و زَبور
مذکور است ) ، به پیش ایشان نیامده است ؟
توضیحات :
«
أَوَلَمْ تَأْتِهِمْ . . . الأُولَیا » : آیا خبر روشن اقوام پیشین که در
کتب آسمانی گذشته بوده است برای آنان نیامده است ( که پیاپی معجزاتی
پیشنهاد میکردند و پس از مشاهده معجزات ، به کفر و انکار ادامه میدادند ،
و عذاب شدید الهی دامنگیرشان میشد ) . اینها چرا معجزه میطلبند و
بهانهجوئی میکنند ، مگر همین قرآن با این امتیازات بزرگ که حاوی حقائق
کتب آسمانی پیشین است ، برای آنان کافی نیست . « ءَایَةٍ » : معجزات حسّی ،
از قبیل : عصای موسی و ید بیضاء . معجزات پیشنهادی ( نگا : إسراء / 90 -
93 ) . « بَیِّنَةُ » : معجزه بزرگ کتابهای آسمانی ، یعنی قرآن . معجزات
انبیاء گذشته . « الصُّحُفِ الأُولَیا » : کتابهای آسمانی پیشین . از قبیل :
تورات و انجیل و زبور ( نگا : شعراء / 196 ، اعلی / 18 و 19 ) .
سوره طه آیه 134
متن آیه :
وَلَوْ أَنَّا أَهْلَکْنَاهُم بِعَذَابٍ مِّن قَبْلِهِ لَقَالُوا
رَبَّنَا لَوْلَا أَرْسَلْتَ إِلَیْنَا رَسُولاً فَنَتَّبِعَ آیَاتِکَ مِن
قَبْلِ أَن نَّذِلَّ وَنَخْزَى
ترجمه :
اگر ما پیش
از نزول قرآن و آمدن پیغمبر اسلام ، ایشان را با عذابی نابود میکردیم ، (
روز قیامت ) میگفتند : پروردگارا ! چرا ( در دنیا ) پیغمبری برای ما
نفرستادی ، تا از آیات تو پیروی کنیم ، پیش از آن که ( در آخرت ) خوار و
رسوا شویم ( و به دوزخ گرفتار آئیم ) ؟
توضیحات :
«
مِن قَبْلِهِ » : پیش از نزول قرآن . پیش از بعثت محمّد . « نَذِلَّ وَ
نَخْزَیا » : در دنیا خوار و در آخرت رسوا شویم . در آخرت خوار و رسوا شویم
.
سوره طه آیه 135
متن آیه :
قُلْ کُلٌّ مُّتَرَبِّصٌ فَتَرَبَّصُوا فَسَتَعْلَمُونَ مَنْ أَصْحَابُ الصِّرَاطِ السَّوِیِّ وَمَنِ اهْتَدَى
ترجمه :
(
ای پیغمبر ! به این منکران حقیقت و معاندان دین ) بگو : ( ما و شما )
جملگی منتظر ( وعدهها و وعیدهای الهی ) هستیم ( ما در انتظار وعده پیروزی
بر شما هستیم و شما در انتظار شکست ما . حال که چنین است ) پس شما هم
انتظار بکشید . به زودی خواهیم دانست چه کسانی ( از ما و شما ) بر راه راست
بوده و راهیابند ( و چه کسانی گمراه و اهل عذابند ) .
توضیحات :
«
کُلٌّ » : هر یک از ما و شما . « مُتَرَبِّصٌ » : منتظر . چشم به راه . (
نگا : توبه / 52 ، طور / 30 و 31 ، حدید / 14 ) « السَّوِیِّ » : راست و
مستقیم ( نگا : مریم / 17 و 43 ) .