ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 |
مکی است؛ ترتیب آن 54؛ شمار آیات آن 55
بِسۡمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحۡمَٰنِ ٱلرَّحِیمِ
﴿ٱقۡتَرَبَتِ ٱلسَّاعَةُ وَٱنشَقَّ ٱلۡقَمَرُ ١﴾.
قیامت نزدیک شد و وقتش قریب آمد، ماه شق شد و دو نیمه گردید. این واقعه وقتی به وقوع پیوست که کافران از پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم خواستند برایشان نشانهای ارائه نماید، آنحضرت دعا کردند و پروردگارش ماه را برایش دو نیمه ساخت.
﴿وَإِن یَرَوۡاْ ءَایَةٗ یُعۡرِضُواْ وَیَقُولُواْ سِحۡرٞ مُّسۡتَمِرّٞ ٢﴾.
اگر کافران نشانه و برهانی را برای صداقت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم مشاهده کنند بازهم از ایمان و قرآن رو میگردانند و میگویند: این جادوی باطل و از بین رفتنی است، ثباتی ندارد و به زودی نابود و مضمحل میشوند.
﴿وَکَذَّبُواْ وَٱتَّبَعُوٓاْ أَهۡوَآءَهُمۡۚ وَکُلُّ أَمۡرٖ مُّسۡتَقِرّٞ ٣﴾.
کافران پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم را تکذیب نمودند، از خواهش نفسهای امّاره بالسّوء پیروی کردند در نتیجه از راه هدایت به گمراهی رفتند، در حالی که جزا و پاداش هر امر صلاح و فساد در روز قیامت به صاحبانش فرودآمدنی است.
﴿وَلَقَدۡ جَآءَهُم مِّنَ ٱلۡأَنۢبَآءِ مَا فِیهِ مُزۡدَجَرٌ ٤﴾.
به یقین که از اخبار تکذیبکنندگان پیشین و عذابهایی که بدان گرفتار شدند، به اندازهای که مایۀ پند و اندرز باشد برای کافران رسیده است و در صورتی که از آن فایده بگیرند کافی است.
﴿حِکۡمَةُۢ بَٰلِغَةٞۖ فَمَا تُغۡنِ ٱلنُّذُرُ ٥﴾.
قرآن کریم دارای حکمتهای والایی است که در بیان، برهان و تهدیدش به نهایت درجه رسیده، اما بیم دادنش برای قومی که از موعظهها رو گردانند و از دلایل بهره نجویند فایدهای نمیرساند.
﴿فَتَوَلَّ عَنۡهُمۡۘ یَوۡمَ یَدۡعُ ٱلدَّاعِ إِلَىٰ شَیۡءٖ نُّکُرٍ ٦﴾.
پس ای پیامبر! از کافران اعراض کن و در انتظار روز قیامت باش؛ در انتظار روزی که دعوتگر الهی مردم را به سوی موقف دشوار، امر هولناک و مقام ناخوشایند و ترس آوری فرا میخواند.
﴿خُشَّعًا أَبۡصَٰرُهُمۡ یَخۡرُجُونَ مِنَ ٱلۡأَجۡدَاثِ کَأَنَّهُمۡ جَرَادٞ مُّنتَشِرٞ ٧﴾.
کافران در خواری و ذلّت قرار دارند و مذلّت از چشمان آنان هویداست، از قبرهای خود بیرون میشوند و در پراکندگی و شتاب به سوی حساب، مانند ملخهای پراگنده میباشند.
﴿مُّهۡطِعِینَ إِلَى ٱلدَّاعِۖ یَقُولُ ٱلۡکَٰفِرُونَ هَٰذَا یَوۡمٌ عَسِرٞ ٨﴾.
مردم به سوی موقفی که خداوند عزوجل آنان را فراخوانده میشتابند و کافران میگویند: امروز، روز بسیار دشوار و ترسآوری است.
﴿۞کَذَّبَتۡ قَبۡلَهُمۡ قَوۡمُ نُوحٖ فَکَذَّبُواْ عَبۡدَنَا وَقَالُواْ مَجۡنُونٞ وَٱزۡدُجِرَ ٩﴾.
پیش از کافران مکّه قوم نوح علیه السلام که بنده و پیامبر الهی بود به تکذیب پیامبر خود پرداختند و دربارۀ وی گفتند: او دیوانهای است که عقلش زایل شده است. او را زجر و سرزنش نمودند، مورد تهدید قرار دادند و به عذاب وعده دادند.
﴿فَدَعَا رَبَّهُۥٓ أَنِّی مَغۡلُوبٞ فَٱنتَصِرۡ ١٠﴾.
نوح علیه السلام پروردگارش را دعا کرد که پروردگارم! من در برابر تهدید کافران ناتوان هستم؛ از اینرو با فرستادن عذاب بر آنان مرا یاری و پیروزی بخش.
﴿فَفَتَحۡنَآ أَبۡوَٰبَ ٱلسَّمَآءِ بِمَآءٖ مُّنۡهَمِرٖ ١١﴾.
خداوند عزوجل دعای نوح علیه السلام را پذیرفت و دروازههای آسمان را با آب زیادی که در قوّت و ریزش خود تیز و جهنده بود باز گشاد.
﴿وَفَجَّرۡنَا ٱلۡأَرۡضَ عُیُونٗا فَٱلۡتَقَى ٱلۡمَآءُ عَلَىٰٓ أَمۡرٖ قَدۡ قُدِرَ ١٢﴾.
همچنان پروردگار جهان زمین را شگافت تا از آن آب فوران نماید. در نتیجه آب آسمان و زمین به منظور هلاکت و نابودی آنانکه از جانب حقتعالی به عنوان عذاب مقدّر شده بود یکجا شد.
﴿وَحَمَلۡنَٰهُ عَلَىٰ ذَاتِ أَلۡوَٰحٖ وَدُسُرٖ ١٣﴾.
خداوند متعال نوح علیه السلام و همراهانش را برای کشتیی حمل کرد و سوار نمود که از تختهها ساخته شده بود و با میخهایی مستحکم و استوار گردیده بود.
﴿تَجۡرِی بِأَعۡیُنِنَا جَزَآءٗ لِّمَن کَانَ کُفِرَ ١٤﴾.
این کشتی زیر نظر پروردگار حرکت میکرد و مورد حفظ و رعایت حقتعالی قرار داشت. خداوند بزرگ کافران را هلاکت ساخت تا هم مجازات کفر آنان و هم پیروزی و یاری نوح که قومش او را تکذیب میکردند تحقّق یابد.
این آیه صفت دو چشم برای خداوند عزوجل با به گونهای که سزاوار ذات اوست به اثبات میرساند.
﴿وَلَقَد تَّرَکۡنَٰهَآ ءَایَةٗ فَهَلۡ مِن مُّدَّکِرٖ ١٥﴾.
یقیناً خداوند بزرگ سرگذشت نوح علیه السلام و قومش را باقی نگه داشت تا نشانه و برهانی باشد که به قدرت، عظمت و وحدانیت الله عزوجل دلالت کند و کسانی که بعد از نوح علیه السلام میآیند در آن بیندیشند. آیا کسی هست تا از این پندها و موعظهها پندپذیر و فایدهمند شود؟
﴿فَکَیۡفَ کَانَ عَذَابِی وَنُذُرِ ١٦﴾.
پس عذاب و بیمدادن الله تعالی چگونه است؛ برای کسانی که با اوتعالی به جنگ میپردازند، پیامبرانش را تکذیب میکنند و به کتابهایی که توسط انبیا فرستاده ایمان نمیآورند؟ به یقین که عذاب سخت و بیمدادن بزرگی است.
﴿وَلَقَدۡ یَسَّرۡنَا ٱلۡقُرۡءَانَ لِلذِّکۡرِ فَهَلۡ مِن مُّدَّکِرٖ ١٧﴾.
خداوند عزوجل قرآن کریم را از نگاه لفظ و معنی برای حفظ و تلاوت، تدبّر و فهمیدن و عملکردن بدان آسان ساخته است. اکنون آیا کسی از موعظههای آن پند بگیرد و از محتویاتش نصیحت پذیر شود؟
﴿کَذَّبَتۡ عَادٞ فَکَیۡفَ کَانَ عَذَابِی وَنُذُرِ ١٨﴾.
قوم عاد پیامبر خویش هود علیه السلام را تکذیب کردند و خداوند آنان را هلاک ساخت. ببین که عذاب الهی در برابر کفر و تکذیب آنان چگونه بود؟ آری! عذاب سخت و دردآوری بود.
﴿إِنَّآ أَرۡسَلۡنَا عَلَیۡهِمۡ رِیحٗا صَرۡصَرٗا فِی یَوۡمِ نَحۡسٖ مُّسۡتَمِرّٖ ١٩﴾.
یقیناً پروردگار بزرگ باد بسیار سردی را در روز زشت و شقاوتباری بر قوم عاد فرستاد که عذاب دایمی و هلاکت همیشگی را برای آنان به بارآورد.
﴿تَنزِعُ ٱلنَّاسَ کَأَنَّهُمۡ أَعۡجَازُ نَخۡلٖ مُّنقَعِرٖ ٢٠﴾.
مردم را از جایگاهشان برمیداشت و بر سرهای آنان چنان فرود میآورند که مغزهایشان را میشکافت، گردنهای آنان را میکوفت و جمجمههایشان را از شانهها جدا میکرد؛ مانند درختهای خرما که از بیخ برکنده و به دور افکنده شده باشند.
﴿فَکَیۡفَ کَانَ عَذَابِی وَنُذُرِ ٢١﴾.
عذاب خداوند عزوجل برای قوم عاد و بیمدادنهایش برای کسانی که پیامبرانش را تکذیب کردند چگونه بود؟ واقعاً شدید، دردآور و دشوار بود.
﴿وَلَقَدۡ یَسَّرۡنَا ٱلۡقُرۡءَانَ لِلذِّکۡرِ فَهَلۡ مِن مُّدَّکِرٖ ٢٢﴾.
خداوند عزوجل قرآن کریم را از نگاه لفظ و معنی برای حفظ و تلاوت، تدبّر و فهمیدن و عملکردن بدان آسان ساخته است. اکنون آیا کسی هست که از موعظههای آن پند گیرد و از محتویاتش نصیحت پذیر شود؟
﴿کَذَّبَتۡ ثَمُودُ بِٱلنُّذُرِ ٢٣﴾.
قوم ثمود پیامبر خویش صالح علیه السلام را تکذیب کردند و آیات و نشانههایی را که آورده بود نپذیرفتند.
﴿فَقَالُوٓاْ أَبَشَرٗا مِّنَّا وَٰحِدٗا نَّتَّبِعُهُۥٓ إِنَّآ إِذٗا لَّفِی ضَلَٰلٖ وَسُعُرٍ ٢٤﴾.
قبیلۀ ثمود گفتند: چگونه از انسانی همانند خود که از جملۀ ماست و بر ما امتیازی ندارد پیروی کنیم در حالی که او یک نفر است و ما جماعت بزرگی هستیم؟ اگر ما از او پیروی کنیم یقیناً از حق دور میباشیم و دیوانه و بیخرد خواهیم بود.
﴿أَءُلۡقِیَ ٱلذِّکۡرُ عَلَیۡهِ مِنۢ بَیۡنِنَا بَلۡ هُوَ کَذَّابٌ أَشِرٞ ٢٥﴾.
چگونه وحی بر صالح علیه السلام نازل میشوند و بر ما به نبوّت امتیاز مییابد، در حالی که او هم انسانی مانند ماست؟ بلکه او در گفتارش دروغگوی و در کردارش خودکامه است؛ یعنی دروغ میگوید و کارهای بد انجام میدهد. این در حالی است که خود آنان دروغ میگفتند، او پیامبر بزرگوار و آنان دروغگویان بدکردار بودند.
﴿سَیَعۡلَمُونَ غَدٗا مَّنِ ٱلۡکَذَّابُ ٱلۡأَشِرُ ٢٦﴾.
آنگاه که در دنیا و آخرت مجازات شوند، قطعاً برای آنان آشکار خواهد شد که دروغگوی، بدکار و خودکامه کیست.
﴿إِنَّا مُرۡسِلُواْ ٱلنَّاقَةِ فِتۡنَةٗ لَّهُمۡ فَٱرۡتَقِبۡهُمۡ وَٱصۡطَبِرۡ ٢٧﴾.
خداوند عزوجل شتری را که خواسته بودند به منظور امتحان آنان از صخره بیرون میآورند. اکنون تو ای صالح! عذابی را انتظار بکش که زود به آنان خواهد رسید و بر تبلیغ رسالت و آزار و اذیت آنان صبر پیشه کن.
﴿وَنَبِّئۡهُمۡ أَنَّ ٱلۡمَآءَ قِسۡمَةُۢ بَیۡنَهُمۡۖ کُلُّ شِرۡبٖ مُّحۡتَضَرٞ ٢٨﴾.
برای قوم خویش خبر ده که آب میان آنان و شتر تقسیم شده، یک روز برای شتر و روز دیگر نصیب آنان است. هر روزی صاحب نوبت برای استفاده از آب حاضر شود، امّا کسی که نوبتش نیست منع است و نباید حاضر شود.
﴿فَنَادَوۡاْ صَاحِبَهُمۡ فَتَعَاطَىٰ فَعَقَرَ ٢٩﴾.
قوم ثمود یکی از افراد خویش را فرا خواندند و او را بر پَیکردن شتر وظیفه دادند و ترغیب نمودند، او هم شتر را به دستش گرفت و سربرید.
﴿فَکَیۡفَ کَانَ عَذَابِی وَنُذُرِ ٣٠﴾.
خداوند عزوجل آنان را به سبب پَیکردن شتر عذاب نمود. ببین که عذاب حقتعالی چه اندازه سخت است و آنگاه که به عصیانگران فرود آید چطور بیپرواست.
﴿إِنَّآ أَرۡسَلۡنَا عَلَیۡهِمۡ صَیۡحَةٗ وَٰحِدَةٗ فَکَانُواْ کَهَشِیمِ ٱلۡمُحۡتَظِرِ ٣١﴾.
خداوند قهّار بر قبیلۀ ثمود فقط یک آوازی را فرستاد و به وسیلهاش همه را هلاک و نابود کرد؛ طوری که بعد از هلاکت، مانند علف کشت خشکیده و پژمردهای شدند که از آن جایگاه و اصطبلی برای چارپایان ساخته شده باشد.
﴿وَلَقَدۡ یَسَّرۡنَا ٱلۡقُرۡءَانَ لِلذِّکۡرِ فَهَلۡ مِن مُّدَّکِرٖ ٣٢﴾.
خداوند عزوجل قرآن کریم را از نگاه لفظ و معنی برای حفظ و تلاوت، تدبّر و فهمیدن و عملکردن بدان آسان ساخته است. اکنون آیا کسی هست که از موعظههای آن پند بگیرد و از محتویاتش نصیحتپذیر شود؟
﴿کَذَّبَتۡ قَوۡمُ لُوطِۢ بِٱلنُّذُرِ ٣٣﴾.
قوم لوط، پیامبر الهی حضرت لوط علیه السلام را تکذیب کردند، در حالی که با آیاتی از طرف حقتعالی آمد و آنان را به وسیلۀ آن بیم داد، ولی آنان به آیات الهی کفر ورزیدند.
﴿إِنَّآ أَرۡسَلۡنَا عَلَیۡهِمۡ حَاصِبًا إِلَّآ ءَالَ لُوطٖۖ نَّجَّیۡنَٰهُم بِسَحَرٖ ٣٤﴾.
خداوند عزوجل بر قوم لوط علیه السلام سنگهایی را فرستاد و بر سر آنان فرو ریخت تا آنکه آنان را در هم درید. امّا الله تعالی خانوادۀ لوط را در آخر شب نجات داد.
﴿نِّعۡمَةٗ مِّنۡ عِندِنَاۚ کَذَٰلِکَ نَجۡزِی مَن شَکَرَ ٣٥﴾.
این نعمتی از جانب خداوند عزوجل برای خانوادۀ لوط علیه السلام بود که ایشان را از عذابش نجات داد و همانگونه که حقتعالی بر خانوادۀ لوط و مؤمنان اهلش نعمت بخشید، برای همه کسانی که با عبادت مخلصانه از او شکرگزاری کنند نعمت ارزانی میکند.
﴿وَلَقَدۡ أَنذَرَهُم بَطۡشَتَنَا فَتَمَارَوۡاْ بِٱلنُّذُرِ ٣٦﴾.
یقیناً لوط علیه السلام قومش را از عذاب و انتقام الهی ترساند، امّا در آن شک ورزیدند و به سخنانش توهین کردند.
﴿وَلَقَدۡ رَٰوَدُوهُ عَن ضَیۡفِهِۦ فَطَمَسۡنَآ أَعۡیُنَهُمۡ فَذُوقُواْ عَذَابِی وَنُذُرِ ٣٧﴾.
آنان تصمیم گرفتند با مهمانان لوط علیه السلام که از جملۀ فرشتگان بودند کار بد انجام دهند، از اینرو خداوند بزرگ چشمهای آنان را نابینا ساخت؛ چنانکه بصیرتهایشان را کور ساخته بود. اکنون ای کافران! عذاب خداوند یگانۀ قهّار را بچشید.
﴿وَلَقَدۡ صَبَّحَهُم بُکۡرَةً عَذَابٞ مُّسۡتَقِرّٞ ٣٨﴾.
واقعاً در نخستین وقت صبح، عذاب بزرگی آنان را فرا گرفت، در میانشان مستقر شد و دوام کرد تا اینکه به عذاب آتش دروزخ رسیدند. این همان عذابی بود که به وسیلهاش خود آنان سنگباران شدند و قریههای آنان از بیخ و بُن برکَنده شد.
﴿فَذُوقُواْ عَذَابِی وَنُذُرِ ٣٩﴾.
ای کافران! اکنون از عذاب خداوند یگانۀ قهّار بچشید؛ زیرا شما دعوت لوط علیه السلام را با انکار مقاله کردید و به تکذیب وی اقدام نمودید.
﴿وَلَقَدۡ یَسَّرۡنَا ٱلۡقُرۡءَانَ لِلذِّکۡرِ فَهَلۡ مِن مُّدَّکِرٖ ٤٠﴾.
خداوند عزوجل قرآن کریم را از نگاه لفظ و معنی برای حفظ و تلاوت، تدبّر و فهمیدن و عملکردن بدان آسان ساخته است. اکنون آیا کسی هست که از موعظههای آن پند بگیرد و از محتویاتش نصیحت پذیر شود؟
﴿وَلَقَدۡ جَآءَ ءَالَ فِرۡعَوۡنَ ٱلنُّذُرُ ٤١﴾.
به یقین که قوم فرعون از عذاب خداوند عزوجل به وسیلۀ موسی علیه السلام ترسانده شدند که اگر تکذیب کنند آنان را فرا میگیرد.
﴿کَذَّبُواْ بَِٔایَٰتِنَا کُلِّهَا فَأَخَذۡنَٰهُمۡ أَخۡذَ عَزِیزٖ مُّقۡتَدِرٍ ٤٢﴾.
امّا فرعون و قومش به براهین الهی و همه معجرههایی که موسی علیه السلام آورده بود تکذیب کردند، خداوند عزوجل آنان را به شدیدترین عذاب مجازات نمود. این مجازات خداوند با عزّتی است که هر که با وی مقابله کند خوارش میسازد، هر که با وی زورآزمایی کند مقهورش میگرداند، بر ارادهاش قدرتمند است و حکمش را کسی رد کرده و بازداشته نمیتواند.
﴿أَکُفَّارُکُمۡ خَیۡرٞ مِّنۡ أُوْلَٰٓئِکُمۡ أَمۡ لَکُم بَرَآءَةٞ فِی ٱلزُّبُرِ ٤٣﴾.
آیا کافران مکّه از کافران پیشین بهتراند که عذاب خداوند عزوجل به آنان نرسد؟ با اینکه حقتعالی برای آنان برائتی از عذاب را در کتابهای پیشین نازل کرده و از گرفتاری به عذاب الهی در اماناند؟
﴿أَمۡ یَقُولُونَ نَحۡنُ جَمِیعٞ مُّنتَصِرٞ ٤٤﴾.
بلکه کافران میگویند: ما اصحاب رأی و ارادهایم، در امور داناییم، با هم اتفاق داریم، بر کسی که با ما بجنگد پیروزیم بر هر که با ما زورآزمایی نماید غالب میشویم.
﴿سَیُهۡزَمُ ٱلۡجَمۡعُ وَیُوَلُّونَ ٱلدُّبُرَ ٤٥﴾.
به زودی جمع کافران در رویارویی با لشکر خداوند عزوجل که فرشتگان و مؤمناناند مغلوب میشوند، از معرکه فرار میکنند و به لشکر خدا پشت میگردانند و این مژده در غزوۀ بدر تحقّق پذیرفت.
﴿بَلِ ٱلسَّاعَةُ مَوۡعِدُهُمۡ وَٱلسَّاعَةُ أَدۡهَىٰ وَأَمَرُّ ٤٦﴾.
روز قیامت وعدهگاه آنان است که از اعمال خود مورد محاسبه قرار میگیرند، عذاب روز قیامت از عذاب بدر در دردناکیاش بزرگتری و دشوارتر است.
﴿إِنَّ ٱلۡمُجۡرِمِینَ فِی ضَلَٰلٖ وَسُعُرٖ ٤٧﴾.
یقیناً کافران بدکار از حق به دوراند، در بیابانی بعید از راهیابی قرار دارند و در رنج، بدبختی و دشواری به سر میبرند.
﴿یَوۡمَ یُسۡحَبُونَ فِی ٱلنَّارِ عَلَىٰ وُجُوهِهِمۡ ذُوقُواْ مَسَّ سَقَرَ ٤٨﴾.
در آن روز کافران در آتش دوزخ بر روی خود کشانده میشوند و برای آنان گفته میشوند: سوزندگی دوزخ و سختی عذاب دردآورش را بچشید.
﴿إِنَّا کُلَّ شَیۡءٍ خَلَقۡنَٰهُ بِقَدَرٖ ٤٩﴾.
به راستی که خداوند عزوجل هر چیزی را آفریده و به قضای از پیش تعیین شده، بر مبنای علم و نوشتن در لوح محفوظ مقدّر کرده است. بنابراین هیچ امری در جهان جز به تقدیر خداوند متعال به وجود نمیآید.
﴿وَمَآ أَمۡرُنَآ إِلَّا وَٰحِدَةٞ کَلَمۡحِۢ بِٱلۡبَصَرِ ٥٠﴾.
فرمان و حکم خداوند عزوجل برای انجامکار و امری که آن را اراده کند جز این نیست که یک بار بگوید: «کُن» و به اذن حقتعالی در سرعتش مانند یک نگاه پدید میآید و از کمال قدرت اوتعالی لحظهای به تأخیر نمیافتد.
﴿وَلَقَدۡ أَهۡلَکۡنَآ أَشۡیَاعَکُمۡ فَهَلۡ مِن مُّدَّکِرٖ ٥١﴾.
خداوند بزرگ اشخاص همانند این کافران از امّتهای پیشین را با عذابش به هلاکت رساند. آیا پندگیرندهای وجود دارد تا از عذابی که بر آنان فرود آمده پند گیرد؛ یعنی ایمان آورده و به طاعت پروردگارش باز کردد؟
﴿وَکُلُّ شَیۡءٖ فَعَلُوهُ فِی ٱلزُّبُرِ ٥٢﴾.
هر عمل نیک و بدی را که اقوام پیشین انجام دادهاند، در کتابهای که فرشتگانحفظه آنها را مینویسند نوشته شده و محفوظ است.
﴿وَکُلُّ صَغِیرٖ وَکَبِیرٖ مُّسۡتَطَرٌ ٥٣﴾.
هر امر کوچک و بزرگی از عملکردهای بندگان در نامههای اعمال نوشته شده و طور قطع در برابر آن جزا داده میشوند. برای اعمال خیر، پاداش نیکو و برای اعمال بد، جزای سختی مقرّر خواهد شد.
﴿إِنَّ ٱلۡمُتَّقِینَ فِی جَنَّٰتٖ وَنَهَرٖ ٥٤﴾.
به راستی که پرهیزگاران در باغهای پر از درخت و بستانهای فراخ بهشت موقعیت دارند و در کنار جویهای قرار دارند که از زیر کاخها و درختهای آن جاری است.
﴿فِی مَقۡعَدِ صِدۡقٍ عِندَ مَلِیکٖ مُّقۡتَدِرِۢ ٥٥﴾.
در مجلسی جایگزیناند که دارای حقّانیت است، بیهودگی و گناهی در آن نیست و دشواری و مشقّتی وجود دارد، بلکه در امن و سلامتی و در شادمانی و کرامت، در نزد پروردگار بزرگ به سر میبرند؛ در نزد پادشاه عظیم و آفریدگار رحیمی که بر هر چیزی تواناست، هیچ امری او را ناتوان ساخته نمیتواند و هیچ مطلوبی از دایرۀ قدرتش بیرون نیست.
سوره قمر
ٱقۡتَرَبَتِ ٱلسَّاعَةُ وَٱنشَقَّ ٱلۡقَمَرُ
قیامت نزدیک شد و ماه [از هم] شکافت.
وَإِن یَرَوۡاْ ءَایَةٗ یُعۡرِضُواْ وَیَقُولُواْ سِحۡرٞ مُّسۡتَمِرّٞ
اگر [کافران] معجزهای ببینند، روی میگردانند و میگویند: «[این] جادویی [باطل و] زودگذر است».
وَکَذَّبُواْ وَٱتَّبَعُوٓاْ أَهۡوَآءَهُمۡۚ وَکُلُّ أَمۡرٖ مُّسۡتَقِرّٞ
آنان [آیات و نشانههای الهی را] دروغ میپندارند و از هوای نفس خویش پیروی میکنند؛ و هر امرى [از پاداش و کیفرهای قیامت] در زمان مخصوص به خود قرار دارد.
وَلَقَدۡ جَآءَهُم مِّنَ ٱلۡأَنۢبَآءِ مَا فِیهِ مُزۡدَجَرٌ
و مطمئناً [ماجرای عذاب اقوام گذشته و] اخبارى که باعث دست کشیدن از گناه میشود، به مشرکان رسیده است.
حِکۡمَةُۢ بَٰلِغَةٞۖ فَمَا تُغۡنِ ٱلنُّذُرُ
این [آیات الهى، دانش و] حکمتی رساست؛ ولى [برای افراد لجوج،] هشدارها سودی ندارد؛
فَتَوَلَّ عَنۡهُمۡۘ یَوۡمَ یَدۡعُ ٱلدَّاعِ إِلَىٰ شَیۡءٖ نُّکُرٍ
پس [ای پیامبر،] از آنان روى برتاب [و منتظر] روزى [باش] که [فرشتۀ] دعوتکننده [با دمیدن در صور] آنان را به امرى بس دشوار [و وحشتناک] فرابخوانَد.
خُشَّعًا أَبۡصَٰرُهُمۡ یَخۡرُجُونَ مِنَ ٱلۡأَجۡدَاثِ کَأَنَّهُمۡ جَرَادٞ مُّنتَشِرٞ
با دیدگانِ فروافتاده [از وحشت] از گورها خارج میشوند؛ [حرکتشان به سوی دادگاه الهی، چنان است که] گویى ملخهایی پراکندهاند.
مُّهۡطِعِینَ إِلَى ٱلدَّاعِۖ یَقُولُ ٱلۡکَٰفِرُونَ هَٰذَا یَوۡمٌ عَسِرٞ
[هراسناک] به سوى مُنادىِ [محشر] میشتابند و کافران مىگویند: «امروز، روز دشوارى است».
۞کَذَّبَتۡ قَبۡلَهُمۡ قَوۡمُ نُوحٖ فَکَذَّبُواْ عَبۡدَنَا وَقَالُواْ مَجۡنُونٞ وَٱزۡدُجِرَ
پیش از آنان، قوم نوح [نیز پیامبرشان را] تکذیب کردند و بندۀ ما را دروغگو خواندند و گفتند: «دیوانه است»؛ و او را سخت آزردند؛
فَدَعَا رَبَّهُۥٓ أَنِّی مَغۡلُوبٞ فَٱنتَصِرۡ
تا آنجا که او پروردگارش را خواند [و گفت]: «من مغلوب شدهام؛ پس یاریام فرما [و از آنان انتقام بگیر]».
فَفَتَحۡنَآ أَبۡوَٰبَ ٱلسَّمَآءِ بِمَآءٖ مُّنۡهَمِرٖ
ما نیز درهاى آسمان را براى [ریزشِ] رگبارى سیلآسا گشودیم.
وَفَجَّرۡنَا ٱلۡأَرۡضَ عُیُونٗا فَٱلۡتَقَى ٱلۡمَآءُ عَلَىٰٓ أَمۡرٖ قَدۡ قُدِرَ
و از زمین نیز چشمهها جارى ساختیم و آبها [از زمین و آسمان] براى طوفانى که مقدر شده بود، به هم پیوست.
وَحَمَلۡنَٰهُ عَلَىٰ ذَاتِ أَلۡوَٰحٖ وَدُسُرٖ
و نوح را بر [کشتىِ] ساخته و پرداخته از تختهها و میخها سوار کردیم
تَجۡرِی بِأَعۡیُنِنَا جَزَآءٗ لِّمَن کَانَ کُفِرَ
که تحت نظر [و حفاظتِ] ما حرکت مىکرد. این، پاداش کسى بود که [قومش] او را انکار کرده بودند.
وَلَقَد تَّرَکۡنَٰهَآ ءَایَةٗ فَهَلۡ مِن مُّدَّکِرٖ
ما آن [کیفر و نجات] را نشانهاى [از قدرتِ خود] بر جاى گذاشتیم؛ آیا پندپذیرى هست؟
فَکَیۡفَ کَانَ عَذَابِی وَنُذُرِ
[بنگرید] که عذاب و هشدارهای من چگونه بود.
وَلَقَدۡ یَسَّرۡنَا ٱلۡقُرۡءَانَ لِلذِّکۡرِ فَهَلۡ مِن مُّدَّکِرٖ
به راستی که قرآن را براى پند گرفتن آسان ساختیم؛ آیا پندپذیرى هست؟
کَذَّبَتۡ عَادٞ فَکَیۡفَ کَانَ عَذَابِی وَنُذُرِ
قوم عاد [نیز پیامبرشان را] دروغگو پنداشتند؛ [ای اهل مکه، بنگرید که] عذاب و هشدارهای من چگونه بود.
إِنَّآ أَرۡسَلۡنَا عَلَیۡهِمۡ رِیحٗا صَرۡصَرٗا فِی یَوۡمِ نَحۡسٖ مُّسۡتَمِرّٖ
ما تندبادى سرد و سخت را در یک روز شوم و طولانی بر آنان فرستادیم.
تَنزِعُ ٱلنَّاسَ کَأَنَّهُمۡ أَعۡجَازُ نَخۡلٖ مُّنقَعِرٖ
[طوفانی وحشتناک] که مردم را چنان از جاى مىکَنْد که گویى تنههای نخلِ ریشهکنشده بودند.
فَکَیۡفَ کَانَ عَذَابِی وَنُذُرِ
[ای اهل مکه، بنگرید که] عذاب و هشدارهای من چگونه بود.
وَلَقَدۡ یَسَّرۡنَا ٱلۡقُرۡءَانَ لِلذِّکۡرِ فَهَلۡ مِن مُّدَّکِرٖ
به راستی که قرآن را براى پندگرفتن آسان ساختیم؛ آیا پندپذیرى هست؟
کَذَّبَتۡ ثَمُودُ بِٱلنُّذُرِ
قوم ثمود [نیز] هشداردهندگان را دروغگو پنداشتند.
فَقَالُوٓاْ أَبَشَرٗا مِّنَّا وَٰحِدٗا نَّتَّبِعُهُۥٓ إِنَّآ إِذٗا لَّفِی ضَلَٰلٖ وَسُعُرٍ
آنان گفتند: «آیا [سزاوار است] بشرى از میان خودمان را پیروى کنیم؟ در این صورت، در گمراهى و سردرگمى خواهیم بود.
أَءُلۡقِیَ ٱلذِّکۡرُ عَلَیۡهِ مِنۢ بَیۡنِنَا بَلۡ هُوَ کَذَّابٌ أَشِرٞ
آیا از میان همۀ ما، تنها بر او وحی نازل شده است؟ [چنین نیست؛] بلکه او دروغگویی خودپسند است».
سَیَعۡلَمُونَ غَدٗا مَّنِ ٱلۡکَذَّابُ ٱلۡأَشِرُ
فردا خواهند دانست که دروغگوی خودپسند کیست.
إِنَّا مُرۡسِلُواْ ٱلنَّاقَةِ فِتۡنَةٗ لَّهُمۡ فَٱرۡتَقِبۡهُمۡ وَٱصۡطَبِرۡ
[به صالح گفتیم:] «براى آزمایشِ آنان، مادهشترى [را که درخواست کردهاند، از دلِ کوه به سویشان] خواهیم فرستاد؛ پس مراقبِ رفتارشان باش و [بر آزارشان] شکیبایى کن.
وَنَبِّئۡهُمۡ أَنَّ ٱلۡمَآءَ قِسۡمَةُۢ بَیۡنَهُمۡۖ کُلُّ شِرۡبٖ مُّحۡتَضَرٞ
و به آنان اعلام کن که آب [چاه،] بین آنان [و آن مادهشتر] سهمیهبندی شده است و هر کس باید در نوبت خود حاضر شود».
فَنَادَوۡاْ صَاحِبَهُمۡ فَتَعَاطَىٰ فَعَقَرَ
ولى آنان همدستشان را ندا دادند؛ او نیز دست به کار شد و [شتر را] به قتل رساند.
فَکَیۡفَ کَانَ عَذَابِی وَنُذُرِ
[ای اهل مکه، بنگرید که] عذاب و هشدارهای من چگونه بود.
إِنَّآ أَرۡسَلۡنَا عَلَیۡهِمۡ صَیۡحَةٗ وَٰحِدَةٗ فَکَانُواْ کَهَشِیمِ ٱلۡمُحۡتَظِرِ
ما بانگ مرگباری بر آنان فرستادیم؛ بهناگاه [همگی] همچون گیاه خشکیده[ی بازمانده از کومهها و حصارهای ساختهشده با نی و علف،] خرد و ریز شدند.
وَلَقَدۡ یَسَّرۡنَا ٱلۡقُرۡءَانَ لِلذِّکۡرِ فَهَلۡ مِن مُّدَّکِرٖ
به راستی که قرآن را براى پندگرفتن آسان ساختیم؛ آیا پندپذیرى هست؟
کَذَّبَتۡ قَوۡمُ لُوطِۭ بِٱلنُّذُرِ
قوم لوط [نیز] هشداردهندگان را دروغگو پنداشتند.
إِنَّآ أَرۡسَلۡنَا عَلَیۡهِمۡ حَاصِبًا إِلَّآ ءَالَ لُوطٖۖ نَّجَّیۡنَٰهُم بِسَحَرٖ
[ما نیز] طوفانى ریگبار بر سرشان فرستادیم [که همگی را هلاک کرد]؛ مگر خانوادۀ لوط که سحرگاهان آنان را نجات دادیم.
نِّعۡمَةٗ مِّنۡ عِندِنَاۚ کَذَٰلِکَ نَجۡزِی مَن شَکَرَ
[این نجات،] نعمتی از جانب ما بود؛ و به هر کس سپاسگزارى کند، این گونه پاداش مىدهیم.
وَلَقَدۡ أَنذَرَهُم بَطۡشَتَنَا فَتَمَارَوۡاْ بِٱلنُّذُرِ
لوط آنان را از کیفر [سخت] ما بیم داد؛ ولی آنان در برابر هشدارها به مجادله [و ستیز] برخاستند.
وَلَقَدۡ رَٰوَدُوهُ عَن ضَیۡفِهِۦ فَطَمَسۡنَآ أَعۡیُنَهُمۡ فَذُوقُواْ عَذَابِی وَنُذُرِ
آنان از لوط خواستند که مهمانانش را [برای کامجویی] در اختیارشان بگذارد؛ ما نیز چشمانشان را کور کردیم [و گفتیم:] «طعم عذاب و [نتیجۀ] هشدارهایم را بچشید».
وَلَقَدۡ صَبَّحَهُم بُکۡرَةً عَذَابٞ مُّسۡتَقِرّٞ
و صبحگاهان عذابى پایدار آنان را فراگرفت.
فَذُوقُواْ عَذَابِی وَنُذُرِ
[و گفتیم:] «طعم عذاب و [نتیجۀ] هشدارهایم را بچشید».
وَلَقَدۡ یَسَّرۡنَا ٱلۡقُرۡءَانَ لِلذِّکۡرِ فَهَلۡ مِن مُّدَّکِرٖ
به راستی که قرآن را براى پندگرفتن آسان ساختیم؛ آیا پندپذیرى هست؟
وَلَقَدۡ جَآءَ ءَالَ فِرۡعَوۡنَ ٱلنُّذُرُ
هشداردهندگان به سراغ فرعونیان [نیز] رفتند.
کَذَّبُواْ بِـَٔایَٰتِنَا کُلِّهَا فَأَخَذۡنَٰهُمۡ أَخۡذَ عَزِیزٖ مُّقۡتَدِرٍ
[ولى] آنان تمامى آیات ما را دروغ شمردند؛ ما نیز چنان [که شایستۀ پروردگار] شکستناپذیرِ مقتدر [است،] آنان را عذاب کردیم.
أَکُفَّارُکُمۡ خَیۡرٞ مِّنۡ أُوْلَـٰٓئِکُمۡ أَمۡ لَکُم بَرَآءَةٞ فِی ٱلزُّبُرِ
[ای اهل مکه،] آیا کافران شما از آنان بهترند یا برای شما اماننامهای در کتابهای [آسمانی پیشین نوشته شده] است؟
أَمۡ یَقُولُونَ نَحۡنُ جَمِیعٞ مُّنتَصِرٞ
یا میگویند: «ما جماعتی متحد و انتقامجو هستیم».
سَیُهۡزَمُ ٱلۡجَمۡعُ وَیُوَلُّونَ ٱلدُّبُرَ
به زودى [در جنگ بدر] جمعشان شکست میخورد و فرارى خواهند شد.
بَلِ ٱلسَّاعَةُ مَوۡعِدُهُمۡ وَٱلسَّاعَةُ أَدۡهَىٰ وَأَمَرُّ
وعدهگاهشان قیامت است که [نسبت به میدان بدر، روزگارى بسیار] سختتر و تلختر است.
إِنَّ ٱلۡمُجۡرِمِینَ فِی ضَلَٰلٖ وَسُعُرٖ
گناهکاران در گمراهی و عذابند.
یَوۡمَ یُسۡحَبُونَ فِی ٱلنَّارِ عَلَىٰ وُجُوهِهِمۡ ذُوقُواْ مَسَّ سَقَرَ
روزیکه با چهرههایشان در آتش کشیده میشوند [و به آنان میگویند:] «آتش دوزخ را بچشید».
إِنَّا کُلَّ شَیۡءٍ خَلَقۡنَٰهُ بِقَدَرٖ
بیتردید، ما هر چیزی را به اندازه آفریدهایم؛
وَمَآ أَمۡرُنَآ إِلَّا وَٰحِدَةٞ کَلَمۡحِۭ بِٱلۡبَصَرِ
و [چون چیزی را اراده نماییم] فرمان ما فقط یک [کلمه یعنی «کُن»] است؛ به سرعتِ یک چشم بر هم زدن [یا کمتر، انجام میپذیرد].
وَلَقَدۡ أَهۡلَکۡنَآ أَشۡیَاعَکُمۡ فَهَلۡ مِن مُّدَّکِرٖ
به تحقیق که ما [در گذشته] امثال شما [کافران] را نابود کردهایم؛ پس آیا پندپذیرى هست؟ [که از این امر عبرت بگیرد و از کفر باز ایستد]؟
وَکُلُّ شَیۡءٖ فَعَلُوهُ فِی ٱلزُّبُرِ
و تمام کارهایی که [بندگان] انجام دادهاند در نامههاى اعمال[شان] ثبت شده است؛
وَکُلُّ صَغِیرٖ وَکَبِیرٖ مُّسۡتَطَرٌ
و هر [عمل] کوچک و بزرگی [در آن] نوشته شده است.
إِنَّ ٱلۡمُتَّقِینَ فِی جَنَّـٰتٖ وَنَهَرٖ
پرهیزگاران در باغها و [کنار] جویبارهای [بهشتی] جای دارند؛
فِی مَقۡعَدِ صِدۡقٍ عِندَ مَلِیکٖ مُّقۡتَدِرِۭ
در مجلسى سرشار از راستی [و شایستگی] و نزد فرمانروایی مقتدر.
Al-Qamar
سورة القمر - سورة 54 - عدد آیاتها 55
بسم الله الرحمن الرحیم
اقْتَرَبَتِ السَّاعَةُ وَانشَقَّ الْقَمَرُ
وَإِن یَرَوْا آیَةً یُعْرِضُوا وَیَقُولُوا سِحْرٌ مُّسْتَمِرٌّ
وَکَذَّبُوا وَاتَّبَعُوا أَهْوَاءهُمْ وَکُلُّ أَمْرٍ مُّسْتَقِرٌّ
وَلَقَدْ جَاءَهُم مِّنَ الأَنبَاء مَا فِیهِ مُزْدَجَرٌ
حِکْمَةٌ بَالِغَةٌ فَمَا تُغْنِ النُّذُرُ
فَتَوَلَّ عَنْهُمْ یَوْمَ یَدْعُ الدَّاعِ إِلَى شَیْءٍ نُّکُرٍ
خُشَّعًا أَبْصَارُهُمْ یَخْرُجُونَ مِنَ الأَجْدَاثِ کَأَنَّهُمْ جَرَادٌ مُّنتَشِرٌ
مُّهْطِعِینَ إِلَى الدَّاعِ یَقُولُ الْکَافِرُونَ هَذَا یَوْمٌ عَسِرٌ
کَذَّبَتْ قَبْلَهُمْ قَوْمُ نُوحٍ فَکَذَّبُوا عَبْدَنَا وَقَالُوا مَجْنُونٌ وَازْدُجِرَ
فَدَعَا رَبَّهُ أَنِّی مَغْلُوبٌ فَانتَصِرْ
فَفَتَحْنَا أَبْوَابَ السَّمَاء بِمَاء مُّنْهَمِرٍ
وَفَجَّرْنَا الأَرْضَ عُیُونًا فَالْتَقَى الْمَاء عَلَى أَمْرٍ قَدْ قُدِرَ
وَحَمَلْنَاهُ عَلَى ذَاتِ أَلْوَاحٍ وَدُسُرٍ
تَجْرِی بِأَعْیُنِنَا جَزَاء لِّمَن کَانَ کُفِرَ
وَلَقَد تَّرَکْنَاهَا آیَةً فَهَلْ مِن مُّدَّکِرٍ
فَکَیْفَ کَانَ عَذَابِی وَنُذُرِ
وَلَقَدْ یَسَّرْنَا الْقُرْآنَ لِلذِّکْرِ فَهَلْ مِن مُّدَّکِرٍ
کَذَّبَتْ عَادٌ فَکَیْفَ کَانَ عَذَابِی وَنُذُرِ
إِنَّا أَرْسَلْنَا عَلَیْهِمْ رِیحًا صَرْصَرًا فِی یَوْمِ نَحْسٍ مُّسْتَمِرٍّ
تَنزِعُ النَّاسَ کَأَنَّهُمْ أَعْجَازُ نَخْلٍ مُّنقَعِرٍ
فَکَیْفَ کَانَ عَذَابِی وَنُذُرِ
وَلَقَدْ یَسَّرْنَا الْقُرْآنَ لِلذِّکْرِ فَهَلْ مِن مُّدَّکِرٍ
کَذَّبَتْ ثَمُودُ بِالنُّذُرِ
فَقَالُوا أَبَشَرًا مِّنَّا وَاحِدًا نَّتَّبِعُهُ إِنَّا إِذًا لَّفِی ضَلالٍ وَسُعُرٍ
أَؤُلْقِیَ الذِّکْرُ عَلَیْهِ مِن بَیْنِنَا بَلْ هُوَ کَذَّابٌ أَشِرٌ
سَیَعْلَمُونَ غَدًا مَّنِ الْکَذَّابُ الأَشِرُ
إِنَّا مُرْسِلُوا النَّاقَةِ فِتْنَةً لَّهُمْ فَارْتَقِبْهُمْ وَاصْطَبِرْ
وَنَبِّئْهُمْ أَنَّ الْمَاء قِسْمَةٌ بَیْنَهُمْ کُلُّ شِرْبٍ مُّحْتَضَرٌ
فَنَادَوْا صَاحِبَهُمْ فَتَعَاطَى فَعَقَرَ
فَکَیْفَ کَانَ عَذَابِی وَنُذُرِ
إِنَّا أَرْسَلْنَا عَلَیْهِمْ صَیْحَةً وَاحِدَةً فَکَانُوا کَهَشِیمِ الْمُحْتَظِرِ
وَلَقَدْ یَسَّرْنَا الْقُرْآنَ لِلذِّکْرِ فَهَلْ مِن مُّدَّکِرٍ
کَذَّبَتْ قَوْمُ لُوطٍ بِالنُّذُرِ
إِنَّا أَرْسَلْنَا عَلَیْهِمْ حَاصِبًا إِلاَّ آلَ لُوطٍ نَّجَّیْنَاهُم بِسَحَرٍ
نِعْمَةً مِّنْ عِندِنَا کَذَلِکَ نَجْزِی مَن شَکَرَ
وَلَقَدْ أَنذَرَهُم بَطْشَتَنَا فَتَمَارَوْا بِالنُّذُرِ
وَلَقَدْ رَاوَدُوهُ عَن ضَیْفِهِ فَطَمَسْنَا أَعْیُنَهُمْ فَذُوقُوا عَذَابِی وَنُذُرِ
وَلَقَدْ صَبَّحَهُم بُکْرَةً عَذَابٌ مُّسْتَقِرٌّ
فَذُوقُوا عَذَابِی وَنُذُرِ
وَلَقَدْ یَسَّرْنَا الْقُرْآنَ لِلذِّکْرِ فَهَلْ مِن مُّدَّکِرٍ
وَلَقَدْ جَاءَ آلَ فِرْعَوْنَ النُّذُرُ
کَذَّبُوا بِآیَاتِنَا کُلِّهَا فَأَخَذْنَاهُمْ أَخْذَ عَزِیزٍ مُّقْتَدِرٍ
أَکُفَّارُکُمْ خَیْرٌ مِّنْ أُوْلَئِکُمْ أَمْ لَکُم بَرَاءَةٌ فِی الزُّبُرِ
أَمْ یَقُولُونَ نَحْنُ جَمِیعٌ مُّنتَصِرٌ
سَیُهْزَمُ الْجَمْعُ وَیُوَلُّونَ الدُّبُرَ
بَلِ السَّاعَةُ مَوْعِدُهُمْ وَالسَّاعَةُ أَدْهَى وَأَمَرُّ
إِنَّ الْمُجْرِمِینَ فِی ضَلالٍ وَسُعُرٍ
یَوْمَ یُسْحَبُونَ فِی النَّارِ عَلَى وُجُوهِهِمْ ذُوقُوا مَسَّ سَقَرَ
إِنَّا کُلَّ شَیْءٍ خَلَقْنَاهُ بِقَدَرٍ
وَمَا أَمْرُنَا إِلاَّ وَاحِدَةٌ کَلَمْحٍ بِالْبَصَرِ
وَلَقَدْ أَهْلَکْنَا أَشْیَاعَکُمْ فَهَلْ مِن مُّدَّکِرٍ
وَکُلُّ شَیْءٍ فَعَلُوهُ فِی الزُّبُرِ
وَکُلُّ صَغِیرٍ وَکَبِیرٍ مُسْتَطَرٌ
إِنَّ الْمُتَّقِینَ فِی جَنَّاتٍ وَنَهَرٍ
فِی مَقْعَدِ صِدْقٍ عِندَ مَلِیکٍ مُّقْتَدِرٍ
سورة قمر
به نام الله بخشندة مهربان
قیامت نزدیک شد و ماه بشکافت ([1]). ﴿1﴾ و اگر (کافران) معجزة ببینند، روی بگردانند و گویند: «(این) جادویی قوی است». ﴿2﴾ و آنها (آیات و نشانههای الهی را) تکذیب کردند و از هوی نفس خود پیروی کردند، و هرکاری قرارگاهی دارد. ﴿3﴾ و به راستی برای آنان بهاندازة کافی خبرهایی (پندآمیزی) آمده است که (از گناهان و بدیها) باز میدارد. ﴿4﴾ (این آیات) حکمت (و دانش) تمام (ورسا) است. پس (برای افراد جاهل و لجوج) هشدارها سودی نمیبخشد. ﴿5﴾ بنابر این (ای پیامبر!) از آنها روی بگردان، (تا آن) روزیکه دعوت کنندة (مردم را) به امر وحشتناکی دعوت کند. ﴿6﴾در حالیکه چشمانشان فروهشته باشد از قبرها بیرون آیند گویی که آنها ملخهایی پراکنده هستند. ﴿7﴾ و به سوی دعوت کننده میشتابند. کافران میگویند: «این روز سختی است». ﴿8﴾ پیش از آنها قوم نوح تکذیب کرده بودند، پس بندة ما (نوح) را تکذیب کردند و گفتند: «(او) دیوانه است» و (با او) درشتی کردند (و آزردند). ﴿9﴾ پس او پروردگارش را خواند (و عرض کرد): «من مغلوب شدهام، پس یاریم فرما (و از آنها انتقام بگیر)». ﴿10﴾ آنگاه درهای آسمان را با آبی (فراوان و) فروریزنده گشودیم. ﴿11﴾ و از زمین چشمههای جوشاندیم (و جاری نمودیم). پس این (دو) آب (آسمان و زمین) برای امری که مقدر شده بود باهم درآمیختند. ﴿12﴾ و او (= نوح) را بر (مرکبی) ساخته شده از تخته و میخ سوار کردیم. ﴿13﴾ زیر نظر (و حفاظت) ما روان بود، کیفری بود برای کسانیکه کافر شده بودند. ﴿14﴾ و به راستی ما این (ماجرا) را (به عنوان) نشانة بر جای گذاشتیم، پس آیا کسی هست که پند گیرد؟! ﴿15﴾ پس (بنگرید) عذاب و هشدارهای من چگونه بود؟! ﴿16﴾ و یقیناً ما قرآن را برای تذکر آسان نمودیم، پس آیا کسی هست که متذکر شود؟! ﴿17﴾ (قوم) عاد (نیز) تکذیب کردند، پس (بنگرید) عذاب و هشدارهای من چگونه بود؟! ﴿18﴾ ما تند باد سرد (وحشتناکی) در روزی شوم طولانی بر آنها فرستادیم. ﴿19﴾ که مردم را (از جا) بر میکند، گویی که آنها تنههای نخل ریشه کن شدهاند. ﴿20﴾ پس (بنگرید) عذاب و هشدارهای من چگونه بود؟! ﴿21﴾ و یقیناً ما قرآن را برای تذکر آسان نمودیم، پس آیا کسی هست که متذکر شود؟! ﴿22﴾ (قوم) ثمود (نیز) هشدار دهندگان را تکذیب کردند. ﴿23﴾ و گفتند: «آیا از یک بشری از (جنس) خودمان پیروی کنیم؟! (اگر چنین کنیم) آنگاه ما در گمراهی و دیوانگی خواهیم بود، ﴿24﴾ آیا از میان ما تنها بر او وحی نازل شده است؟ (خیر) بلکه او دروغگوی خود پسند است». ﴿25﴾ فردا خواهند دانست چه کسی دروغگوی خود پسند است. ﴿26﴾ بیگمان ما ماده شتر ([2]) را برای آزمایش آنها میفرستیم، پس (ای صالح) منتظر (پایان کار) شان باش و صبر پیشه کن. ﴿27﴾و به آنها خبر ده که همانا آب (قریه) در میان آنها (و ناقه) تقسیم شده است، هرکه در نوبت خود باید حاضر شود. ﴿28﴾ پس آنها یار خود([3]) را صدا زدند، آنگاه (آمد و) دست بکار شد و (شتر را) پی کرد. ﴿29﴾ پس (بنگرید) عذاب و هشدارهای من چگونه بود؟! ﴿30﴾ بیگمان ما یک صیحه (= بانگ مرگباری) بر آنها فرستادیم، پس (همگی) به صورت گیاه خشک خردشدة در آمدند. ﴿31﴾ و یقیناً ما قرآن را برای تذکر آسان نمودیم، پس آیا کسی هست که متذکر شود؟! ﴿32﴾ قوم لوط هشدار دهندگان را تکذیب کردند. ﴿33﴾ بیگمان ما شن باد تندی بر آنها فرستادیم (و همگی را هلاک کردیم) جز خاندان لوط که سحرگاهان نجاتشان دادیم. ﴿34﴾ (این) نعمتی بود از سوی ما، این گونه کسی را که شکر کند پاداش میدهیم. ﴿35﴾ و به راستی (لوط) آنها را از عقوبت (سخت) ما بیم داد، پس آنها با هشدارها مجادله (و ستیز) کردند. ﴿36﴾ و به راستی آنها از او (= لوط) خواستند که مهمانش را (برای کار زشت) در اختیارشان بگذارد، پس ما دیدگانشان را کور کردیم، (و گفتیم:) «پس (طعم) عذاب مرا و (طعم) هشدارهای مرا بچشید». ﴿37﴾ و یقیناً صبحگاهان عذابی پایدار آنها را فروگرفت (و هلاک کرد). ﴿38﴾ (و گفتیم:) «پس (طعم) عذاب مرا (و طعم) هشدارهای مرا بچشید». ﴿39﴾ و یقیناً ما قرآن را برای تذکر آسان نمودیم، پس آیا کسی هست که متذکر شود؟! ﴿40﴾ و به راستی هشدار دهندگان به سراغ خاندان فرعون آمدند. ﴿41﴾ (آنها) همۀ آیات (و معجزات) ما را تکذیب کردند، پس ما آنها را گرفتیم، گرفتن پیروزمندی توانا! ﴿42﴾ (ای قریش) آیا کفار شما از آنها بهترند یا برای شما امان نامة در کتابهای (آسمانی پیشین) است. ﴿43﴾ یا میگویند: «ما جماعتی (نیرومند و) پیروزیم». ﴿44﴾ به زودی آن جمع (کفار قریش) شکست میخورد و پشت میکنند، (و پا به فرار میگذارند) ([4]). ﴿45﴾ بلکه قیامت وعدهگاه آنهاست، و قیامت سختتر و تلختر است. ﴿46﴾ بیگمان گناهکاران در گمراهی و دیوانگی هستند. ﴿47﴾ روزیکه بر چهرههایشان در آتش (جهنم) کشیده میشوند (و به آنها گفته میشود:) «(طعم) آتش دوزخ را بچشید». ﴿48﴾ بیگمان ما همه چیز را بهاندازه آفریدیم. ﴿49﴾ و فرمان ما جز یک بار نیست، همچون یک چشم برهم زدنی است. ﴿50﴾ و به راستی ما (کسانیکه) همانند شما (بودند)، هلاک کردیم پس آیا کسی هست که متذکر شود (و پندگیرد)؟! ﴿51﴾ و هر چیزی را که انجام دادهاند در نامههای (اعمالشان ثبت) است. ﴿52﴾ و هر (کار) کوچک و بزرگ نوشته شده است. ﴿53﴾ بیگمان پر هیزگاران در باغها و (کنار) نهرهای (بهشتی) هستند. ﴿54﴾ در (جایگاه و) مجلس صدق (و راستی) نزد فرمانروایی مقتدر. ﴿55﴾
([1])- دونیم شدن ماه معجزة از معجزات رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم میباشد، که در احادیث متواتر با اسنادهای صحیح روایت شده است (تفسیر ابن کثیر).
انس بن مالک میگوید: اهل مکه از پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم طلب نشانه و معجزه کردند، رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم شکافته شدن ماه را به آنها نشان داد . (صحیح بخاری 4867 و صحیح مسلم 2802)
و عبد الله بن مسعود میگوید: ماه در عهد رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم شکافته و دو نیم گشت، قسمتی از آن بر کوهی و قسمتی بر کوهی دیگر قرار گرفت، آنگاه پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: «گواه باشید» . (صحیح بخاری 4864 و صحیح مسلم 2800).
([2])- بیرون آوردن ماده شتر از دل کوه معجزة بودکه قوم صالح از پیامبر خود درخواست کرده بودند، و این معجزه تحقق یافت و لی باز هم انکار کردند و ماده شتر را پی کردند.
([3])- شقیترین آنها که نامش قدار بن سالف بود. (تفسیر ابن کثیر).
([4])- مصداق این آیه در جنگ بدر تحقق یافت، رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم روز جنگ بدر پس از مناجات و راز و نیاز با پروردگارش در حالیکه لباس جنگی پوشیده بود از چادر بیرون آمدند و این آیات ﴿سَیُهْزَمُ الْجَمْعُ وَیُوَلُّونَ الدُّبُرَ...﴾ را میخواندند. (صحیح بخاری 4877)
بِسۡمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحۡمَٰنِ ٱلرَّحِیمِ
﴿ٱقۡتَرَبَتِ ٱلسَّاعَةُ وَٱنشَقَّ ٱلۡقَمَرُ ١ وَإِن یَرَوۡاْ ءَایَةٗ یُعۡرِضُواْ وَیَقُولُواْ سِحۡرٞ مُّسۡتَمِرّٞ ٢ وَکَذَّبُواْ وَٱتَّبَعُوٓاْ أَهۡوَآءَهُمۡۚ وَکُلُّ أَمۡرٖ مُّسۡتَقِرّٞ ٣ وَلَقَدۡ جَآءَهُم مِّنَ ٱلۡأَنۢبَآءِ مَا فِیهِ مُزۡدَجَرٌ ٤ حِکۡمَةُۢ بَٰلِغَةٞۖ فَمَا تُغۡنِ ٱلنُّذُرُ ٥ فَتَوَلَّ عَنۡهُمۡۘ یَوۡمَ یَدۡعُ ٱلدَّاعِ إِلَىٰ شَیۡءٖ نُّکُرٍ ٦﴾
به نام الله بخشندۀ مهربان
قیامت نزدیک شد و ماه بشکافت [۲۰۶]. ﴿۱﴾و اگر (کافران) معجزۀ ببینند، روی بگردانند و گویند: «(این) جادویی قوی است». ﴿۲﴾و آنها (آیات و نشانههای الهی را) تکذیب کردند و از هوی نفس خود پیروی کردند، و هرکاری قرارگاهی دارد. ﴿۳﴾و به راستی برای آنان بهاندازۀ کافی خبرهایی (پندآمیزی) آمده است که (از گناهان و بدیها) باز میدارد. ﴿۴﴾(این آیات) حکمت (و دانش) تمام (ورسا) است. پس (برای افراد جاهل و لجوج) هشدارها سودی نمیبخشد. ﴿۵﴾بنابر این (ای پیامبر!) از آنها روی بگردان، (تا آن) روزیکه دعوت کنندۀ (مردم را) به امر وحشتناکی دعوت کند. ﴿۶﴾
﴿ خُشَّعًا أَبۡصَٰرُهُمۡ یَخۡرُجُونَ مِنَ ٱلۡأَجۡدَاثِ کَأَنَّهُمۡ جَرَادٞ مُّنتَشِرٞ ٧ مُّهۡطِعِینَ إِلَى ٱلدَّاعِۖ یَقُولُ ٱلۡکَٰفِرُونَ هَٰذَا یَوۡمٌ عَسِرٞ ٨ ۞کَذَّبَتۡ قَبۡلَهُمۡ قَوۡمُ نُوحٖ فَکَذَّبُواْ عَبۡدَنَا وَقَالُواْ مَجۡنُونٞ وَٱزۡدُجِرَ ٩ فَدَعَا رَبَّهُۥٓ أَنِّی مَغۡلُوبٞ فَٱنتَصِرۡ ١٠ فَفَتَحۡنَآ أَبۡوَٰبَ ٱلسَّمَآءِ بِمَآءٖ مُّنۡهَمِرٖ ١١ وَفَجَّرۡنَا ٱلۡأَرۡضَ عُیُونٗا فَٱلۡتَقَى ٱلۡمَآءُ عَلَىٰٓ أَمۡرٖ قَدۡ قُدِرَ ١٢ وَحَمَلۡنَٰهُ عَلَىٰ ذَاتِ أَلۡوَٰحٖ وَدُسُرٖ ١٣ تَجۡرِی بِأَعۡیُنِنَا جَزَآءٗ لِّمَن کَانَ کُفِرَ ١٤ وَلَقَد تَّرَکۡنَٰهَآ ءَایَةٗ فَهَلۡ مِن مُّدَّکِرٖ ١٥ فَکَیۡفَ کَانَ عَذَابِی وَنُذُرِ ١٦ وَلَقَدۡ یَسَّرۡنَا ٱلۡقُرۡءَانَ لِلذِّکۡرِ فَهَلۡ مِن مُّدَّکِرٖ ١٧ کَذَّبَتۡ عَادٞ فَکَیۡفَ کَانَ عَذَابِی وَنُذُرِ ١٨ إِنَّآ أَرۡسَلۡنَا عَلَیۡهِمۡ رِیحٗا صَرۡصَرٗا فِی یَوۡمِ نَحۡسٖ مُّسۡتَمِرّٖ ١٩ تَنزِعُ ٱلنَّاسَ کَأَنَّهُمۡ أَعۡجَازُ نَخۡلٖ مُّنقَعِرٖ ٢٠ فَکَیۡفَ کَانَ عَذَابِی وَنُذُرِ ٢١ وَلَقَدۡ یَسَّرۡنَا ٱلۡقُرۡءَانَ لِلذِّکۡرِ فَهَلۡ مِن مُّدَّکِرٖ ٢٢ کَذَّبَتۡ ثَمُودُ بِٱلنُّذُرِ ٢٣ فَقَالُوٓاْ أَبَشَرٗا مِّنَّا وَٰحِدٗا نَّتَّبِعُهُۥٓ إِنَّآ إِذٗا لَّفِی ضَلَٰلٖ وَسُعُرٍ ٢٤ أَءُلۡقِیَ ٱلذِّکۡرُ عَلَیۡهِ مِنۢ بَیۡنِنَا بَلۡ هُوَ کَذَّابٌ أَشِرٞ ٢٥ سَیَعۡلَمُونَ غَدٗا مَّنِ ٱلۡکَذَّابُ ٱلۡأَشِرُ ٢٦ إِنَّا مُرۡسِلُواْ ٱلنَّاقَةِ فِتۡنَةٗ لَّهُمۡ فَٱرۡتَقِبۡهُمۡ وَٱصۡطَبِرۡ ٢٧﴾
در حالیکه چشمانشان فروهشته باشد از قبرها بیرون آیند گویی که آنها ملخهایی پراکنده هستند. ﴿۷﴾و به سوی دعوت کننده میشتابند. کافران میگویند: «این روز سختی است». ﴿۸﴾پیش از آنها قوم نوح تکذیب کرده بودند، پس بندۀ ما (نوح) را تکذیب کردند و گفتند: «(او) دیوانه است» و (با او) درشتی کردند (و آزردند). ﴿۹﴾پس او پروردگارش را خواند (و عرض کرد): «من مغلوب شدهام، پس یاریم فرما (و از آنها انتقام بگیر)». ﴿۱۰﴾آنگاه درهای آسمان را با آبی (فراوان و) فروریزنده گشودیم. ﴿۱۱﴾و از زمین چشمههای جوشاندیم (و جاری نمودیم). پس این (دو) آب (آسمان و زمین) برای امری که مقدر شده بود باهم درآمیختند. ﴿۱۲﴾و او (= نوح) را بر (مرکبی) ساخته شده از تخته و میخ سوار کردیم. ﴿۱۳﴾زیر نظر (و حفاظت) ما روان بود، کیفری بود برای کسانیکه کافر شده بودند. ﴿۱۴﴾و به راستی ما این (ماجرا) را (به عنوان) نشانۀ بر جای گذاشتیم، پس آیا کسی هست که پند گیرد؟! ﴿۱۵﴾پس (بنگرید) عذاب و هشدارهای من چگونه بود؟! ﴿۱۶﴾و یقیناً ما قرآن را برای تذکر آسان نمودیم، پس آیا کسی هست که متذکر شود؟! ﴿۱۷﴾(قوم) عاد (نیز) تکذیب کردند، پس (بنگرید) عذاب و هشدارهای من چگونه بود؟! ﴿۱۸﴾ما تند باد سرد (وحشتناکی) در روزی شوم طولانی بر آنها فرستادیم. ﴿۱۹﴾که مردم را (از جا) بر میکند، گویی که آنها تنههای نخل ریشه کن شدهاند. ﴿۲۰﴾پس (بنگرید) عذاب و هشدارهای من چگونه بود؟! ﴿۲۱﴾و یقیناً ما قرآن را برای تذکر آسان نمودیم، پس آیا کسی هست که متذکر شود؟! ﴿۲۲﴾(قوم) ثمود (نیز) هشدار دهندگان را تکذیب کردند. ﴿۲۳﴾و گفتند: «آیا از یک بشری از (جنس) خودمان پیروی کنیم؟! (اگر چنین کنیم) آنگاه ما در گمراهی و دیوانگی خواهیم بود، ﴿۲۴﴾آیا از میان ما تنها بر او وحی نازل شده است؟ (خیر) بلکه او دروغگوی خود پسند است». ﴿۲۵﴾فردا خواهند دانست چه کسی دروغگوی خود پسند است. ﴿۲۶﴾بیگمان ما ماده شتر [۲۰۷]را برای آزمایش آنها میفرستیم، پس (ای صالح) منتظر (پایان کار) شان باش و صبر پیشه کن. ﴿۲۷﴾
﴿وَنَبِّئۡهُمۡ أَنَّ ٱلۡمَآءَ قِسۡمَةُۢ بَیۡنَهُمۡۖ کُلُّ شِرۡبٖ مُّحۡتَضَرٞ ٢٨ فَنَادَوۡاْ صَاحِبَهُمۡ فَتَعَاطَىٰ فَعَقَرَ ٢٩ فَکَیۡفَ کَانَ عَذَابِی وَنُذُرِ ٣٠ إِنَّآ أَرۡسَلۡنَا عَلَیۡهِمۡ صَیۡحَةٗ وَٰحِدَةٗ فَکَانُواْ کَهَشِیمِ ٱلۡمُحۡتَظِرِ ٣١ وَلَقَدۡ یَسَّرۡنَا ٱلۡقُرۡءَانَ لِلذِّکۡرِ فَهَلۡ مِن مُّدَّکِرٖ ٣٢ کَذَّبَتۡ قَوۡمُ لُوطِۢ بِٱلنُّذُرِ ٣٣ إِنَّآ أَرۡسَلۡنَا عَلَیۡهِمۡ حَاصِبًا إِلَّآ ءَالَ لُوطٖۖ نَّجَّیۡنَٰهُم بِسَحَرٖ ٣٤ نِّعۡمَةٗ مِّنۡ عِندِنَاۚ کَذَٰلِکَ نَجۡزِی مَن شَکَرَ ٣٥ وَلَقَدۡ أَنذَرَهُم بَطۡشَتَنَا فَتَمَارَوۡاْ بِٱلنُّذُرِ ٣٦ وَلَقَدۡ رَٰوَدُوهُ عَن ضَیۡفِهِۦ فَطَمَسۡنَآ أَعۡیُنَهُمۡ فَذُوقُواْ عَذَابِی وَنُذُرِ ٣٧ وَلَقَدۡ صَبَّحَهُم بُکۡرَةً عَذَابٞ مُّسۡتَقِرّٞ ٣٨ فَذُوقُواْ عَذَابِی وَنُذُرِ ٣٩ وَلَقَدۡ یَسَّرۡنَا ٱلۡقُرۡءَانَ لِلذِّکۡرِ فَهَلۡ مِن مُّدَّکِرٖ ٤٠ وَلَقَدۡ جَآءَ ءَالَ فِرۡعَوۡنَ ٱلنُّذُرُ ٤١ کَذَّبُواْ بَِٔایَٰتِنَا کُلِّهَا فَأَخَذۡنَٰهُمۡ أَخۡذَ عَزِیزٖ مُّقۡتَدِرٍ ٤٢ أَکُفَّارُکُمۡ خَیۡرٞ مِّنۡ أُوْلَٰٓئِکُمۡ أَمۡ لَکُم بَرَآءَةٞ فِی ٱلزُّبُرِ ٤٣ أَمۡ یَقُولُونَ نَحۡنُ جَمِیعٞ مُّنتَصِرٞ ٤٤ سَیُهۡزَمُ ٱلۡجَمۡعُ وَیُوَلُّونَ ٱلدُّبُرَ ٤٥ بَلِ ٱلسَّاعَةُ مَوۡعِدُهُمۡ وَٱلسَّاعَةُ أَدۡهَىٰ وَأَمَرُّ ٤٦ إِنَّ ٱلۡمُجۡرِمِینَ فِی ضَلَٰلٖ وَسُعُرٖ ٤٧ یَوۡمَ یُسۡحَبُونَ فِی ٱلنَّارِ عَلَىٰ وُجُوهِهِمۡ ذُوقُواْ مَسَّ سَقَرَ ٤٨ إِنَّا کُلَّ شَیۡءٍ خَلَقۡنَٰهُ بِقَدَرٖ ٤٩﴾
و به آنها خبر ده که همانا آب (قریه) در میان آنها (و ناقه) تقسیم شده است، هرکه در نوبت خود باید حاضر شود. ﴿۲۸﴾پس آنها یار خود [۲۰۸]را صدا زدند، آنگاه (آمد و) دست بکار شد و (شتر را) پی کرد. ﴿۲۹﴾پس (بنگرید) عذاب و هشدارهای من چگونه بود؟! ﴿۳۰﴾بیگمان ما یک صیحه (= بانگ مرگباری) بر آنها فرستادیم، پس (همگی) به صورت گیاه خشک خردشدۀ در آمدند. ﴿۳۱﴾و یقیناً ما قرآن را برای تذکر آسان نمودیم، پس آیا کسی هست که متذکر شود؟! ﴿۳۲﴾قوم لوط هشدار دهندگان را تکذیب کردند. ﴿۳۳﴾بیگمان ما شن باد تندی بر آنها فرستادیم (و همگی را هلاک کردیم) جز خاندان لوط که سحرگاهان نجاتشان دادیم. ﴿۳۴﴾(این) نعمتی بود از سوی ما، این گونه کسی را که شکر کند پاداش میدهیم. ﴿۳۵﴾و به راستی (لوط) آنها را از عقوبت (سخت) ما بیم داد، پس آنها با هشدارها مجادله (و ستیز) کردند. ﴿۳۶﴾و به راستی آنها از او (= لوط) خواستند که مهمانش را (برای کار زشت) در اختیارشان بگذارد، پس ما دیدگانشان را کور کردیم، (و گفتیم:) «پس (طعم) عذاب مرا و (طعم) هشدارهای مرا بچشید». ﴿۳۷﴾و یقیناً صبحگاهان عذابی پایدار آنها را فروگرفت (و هلاک کرد). ﴿۳۸﴾(و گفتیم:) «پس (طعم) عذاب مرا (و طعم) هشدارهای مرا بچشید». ﴿۳۹﴾و یقیناً ما قرآن را برای تذکر آسان نمودیم، پس آیا کسی هست که متذکر شود؟! ﴿۴۰﴾و به راستی هشدار دهندگان به سراغ خاندان فرعون آمدند. ﴿۴۱﴾(آنها) همۀ آیات (و معجزات) ما را تکذیب کردند، پس ما آنها را گرفتیم، گرفتن پیروزمندی توانا! ﴿۴۲﴾(ای قریش) آیا کفار شما از آنها بهترند یا برای شما امان نامۀ در کتابهای (آسمانی پیشین) است. ﴿۴۳﴾یا میگویند: «ما جماعتی (نیرومند و) پیروزیم». ﴿۴۴﴾به زودی آن جمع (کفار قریش) شکست میخورد و پشت میکنند، (و پا به فرار میگذارند) [۲۰۹]. ﴿۴۵﴾بلکه قیامت وعدهگاه آنهاست، و قیامت سختتر و تلختر است. ﴿۴۶﴾بیگمان گناهکاران در گمراهی و دیوانگی هستند. ﴿۴۷﴾روزیکه بر چهرههایشان در آتش (جهنم) کشیده میشوند (و به آنها گفته میشود:) «(طعم) آتش دوزخ را بچشید». ﴿۴۸﴾بیگمان ما همه چیز را بهاندازه آفریدیم. ﴿۴۹﴾
[۲۰۳] ستارۀ شعری در زمان جاهلیت پرستیده میشد بدین خاطر الله آن را ذکر نموده است. (تفسیر ابن کثیر و تفسیر سعدی). [۲۰۴] عموره و سدوم از شهرهای زیرورو شدۀ قوم لوط میباشد. [۲۰۵] عبد الله بن عباسبمیگوید: رسول اللهجسورۀ نجم را تلاوت فرمودند و سجده نمودند و مسلمانان و مشرکان و جن و انس همگی سجده کردند. (صحیح بخاری ۴۸۶۲) و عبد الله بن مسعودسمیگوید: اولین سورۀ که نازل گردید و در آن سجده وجود داشت سورۀ نجم بود، پس رسول اللهجتلاوت فرمودند آنگاه سجده کردند و همۀ حاضران بجز یک نفر سجده کردند، و آن یک نفر مشتی از خاک برداشت و بر پیشانی خود گذاشت و گفت: این مرا کفایت میکند، عبد الله میگوید: او امیه بن خلف بود، او را دیدم که به حالت کفر کشته شد. (صحیح بخاری ۴۸۶۳ و صحیح مسلم ۵۷۶). [۲۰۶] دونیم شدن ماه معجزۀ از معجزات رسول اللهجمیباشد، که در احادیث متواتر با اسنادهای صحیح روایت شده است (تفسیر ابن کثیر). انس بن مالک میگوید: اهل مکه از پیامبر جطلب نشانه و معجزه کردند، رسول الله جشکافته شدن ماه را به آنها نشان داد . (صحیح بخاری ۴۸۶۷ و صحیح مسلم ۲۸۰۲) و عبد الله بن مسعود میگوید: ماه در عهد رسول اللهجشکافته و دو نیم گشت، قسمتی از آن بر کوهی و قسمتی بر کوهی دیگر قرار گرفت، آنگاه پیامبرجفرمود: «گواه باشید» . (صحیح بخاری ۴۸۶۴ و صحیح مسلم ۲۸۰۰). [۲۰۷] بیرون آوردن ماده شتر از دل کوه معجزۀ بودکه قوم صالح از پیامبر خود درخواست کرده بودند، و این معجزه تحقق یافت و لی باز هم انکار کردند و ماده شتر را پی کردند. [۲۰۸] شقیترین آنها که نامش قدار بن سالف بود. (تفسیر ابن کثیر). [۲۰۹] مصداق این آیه در جنگ بدر تحقق یافت، رسول اللهجروز جنگ بدر پس از مناجات و راز و نیاز با پروردگارش در حالیکه لباس جنگی پوشیده بود از چادر بیرون آمدند و این آیات ﴿سَیُهۡزَمُ ٱلۡجَمۡعُ وَیُوَلُّونَ ٱلدُّبُرَ...﴾را میخواندند. (صحیح بخاری ۴۸۷۷)
﴿وَمَآ أَمۡرُنَآ إِلَّا وَٰحِدَةٞ کَلَمۡحِۢ بِٱلۡبَصَرِ ٥٠ وَلَقَدۡ أَهۡلَکۡنَآ أَشۡیَاعَکُمۡ فَهَلۡ مِن مُّدَّکِرٖ ٥١ وَکُلُّ شَیۡءٖ فَعَلُوهُ فِی ٱلزُّبُرِ ٥٢ وَکُلُّ صَغِیرٖ وَکَبِیرٖ مُّسۡتَطَرٌ ٥٣ إِنَّ ٱلۡمُتَّقِینَ فِی جَنَّٰتٖ وَنَهَرٖ ٥٤ فِی مَقۡعَدِ صِدۡقٍ عِندَ مَلِیکٖ مُّقۡتَدِرِۢ ٥٥ ﴾
و فرمان ما جز یک بار نیست، همچون یک چشم برهم زدنی است. ﴿۵۰﴾و به راستی ما (کسانیکه) همانند شما (بودند)، هلاک کردیم پس آیا کسی هست که متذکر شود (و پندگیرد)؟! ﴿۵۱﴾و هر چیزی را که انجام دادهاند در نامههای (اعمالشان ثبت) است. ﴿۵۲﴾و هر (کار) کوچک و بزرگ نوشته شده است. ﴿۵۳﴾بیگمان پر هیزگاران در باغها و (کنار) نهرهای (بهشتی) هستند. ﴿۵۴﴾در (جایگاه و) مجلس صدق (و راستی) نزد فرمانروایی مقتدر. ﴿۵۵﴾
تفسیر نور:
سوره قمر آیه 1
متن آیه :
اقْتَرَبَتِ السَّاعَةُ وَانشَقَّ الْقَمَرُ
ترجمه :
قیامت هر چه زودتر فرا میرسد ، و ( در آن ) ماه به دو نیم میگردد .
توضیحات :
« إِقْتَرَبَ » : نزدیک گشته است . ذکر فعل به صورت ماضی ، برای تحقق وقوع است (
نگا : نجم / 57 ، انبیاء / 1 و 97 ) . « إِنشَقَّ » : دو نیم شد . مراد وقوع آن
در آینده به هنگام فرا رسیدن قیامت است ( نگا : حاقه / 16 ، رحمن / 37 ، انشقاق
/ 1 ) . اکثر فعلهائی که برای رستاخیز و حساب و کتاب اخروی بکار رفته است ، به شکل
ماضی است ( نگا : نحل / 1 ، زمر / 68 و 69 و 70 ، تکویر / 1 - 14 ) . « إِنشَقَّ
الْقَمَرُ » : ماه به دو نیم میگردد . ماه به دو نیم گشته است . معنی اخیر مبنی
بر روایات متعددی است که میگویند پنج سال قبل از هجرت نبوی ، اهل مکه از پیغمبر
درخواست کردند که ماه را بعنوان معجزه برای ایشان دو نیم سازد و پیغمبر نیز با
اشاره انگشت چنین کرد . بسیاری از مفسرین این امر را پذیرفته و بسیاری هم آن را
نقد نموده و حادثه را مربوط به آینده میدانند ( نگا : التفسیر القرآنی للقرآن ،
المراغی ، المنتخب ، المصحف المیسر ) .
سوره قمر آیه 2
متن آیه :
وَإِن یَرَوْا آیَةً یُعْرِضُوا وَیَقُولُوا سِحْرٌ
مُّسْتَمِرٌّ
ترجمه :
و اگر مشرکان معجزه بزرگی را ببینند از آن رویگردان میگردند ( و بدان ایمان نمیآورند
) و میگویند : جادوی گذرا و ناپایداری است .
توضیحات :
« إِن یَرَوْا » : اگر ببینند . اگر بشنوند و بفهمند ( نگا : المصحف المیسر ) . «
ءَایَةً » : دلیل و برهانی دالّ بر وحدانیت خدا و صدق پیغمبرش ( نگا : اعراف /
146 ) . آیه قرآنی . چرا که مشرکان آیات قرآنی را سحر و جادو مینامیدند ( نگا :
سبأ / 43 ، زخرف / 30 ، مدثر / 24 ) . معجزه بزرگ که مراد شقالقمر است . «
مُسْتَمِرٌّ » : همیشگی و پیاپی . گذرا و ناپایدار .
سوره قمر آیه 3
متن آیه :
وَکَذَّبُوا وَاتَّبَعُوا أَهْوَاءهُمْ وَکُلُّ أَمْرٍ
مُّسْتَقِرٌّ
ترجمه :
آنان تکذیب میکنند و بدنبال هواهای خویش میروند . هر کاری هم ثابت و ماندگار میماند
( و هیچ چیز در جهان از میان نمیرود ، و انسان جزا و سزای کردار بد و نیک خود را
میبیند ) .
توضیحات :
« مُسْتَقِرٌّ » : ماندنی و ثابت . این تعبیر شاید به این حقیقت اشاره دارد که
هیچ چیز در این عالم از میان نمیرود . لذا هر کار نیک و بدی ثابت و باقی میماند
و انسان مکافات عمل خویش را میبیند . هر کاری به غایتی و نهایتی میرسد که در
آنجا آرام و قرار میگیرد ، و خوبی یا بدی آن آشکار میگردد . نظیرآیات 1 و 2 و 3
این سوره را در آیات 1 و 2 و 3 سوره انبیاء بخوانید .
سوره قمر آیه 4
متن آیه :
وَلَقَدْ جَاءهُم مِّنَ الْأَنبَاء مَا فِیهِ
مُزْدَجَرٌ
ترجمه :
اخباری که بتوانند موجب بیزاری ( و دوری ایشان از گناهها و بدیها ) شود به اندازه
کافی برای آنان آمده است .
توضیحات :
« الأنبَآءِ » : جمع نبأ ، اخبار . مراد خبرهای طوائف و ملل پیشین است که به
عذابهای گوناگون دچار آمدهاند و با بلاهای بزرگی ریشهکن گشتهاند ، و نیز مراد
وجود حقائق کونی و رهنمودهای پیغمبران و سخنان ایشان درباره مکافات و مجازات دنیا
و آخرت است . « مُزْدَجَرٌ » : انزجار و ابتعاد از شرّ . دوری گزیدن و بیزاری جستن
از گناهان و بدیها . مصدر میمی باب افتعال زجر است .
سوره قمر آیه 5
متن آیه :
حِکْمَةٌ بَالِغَةٌ فَمَا تُغْنِ النُّذُرُ
ترجمه :
( این آیات ) عبرتهای بسنده و اندرزهای رسائی هستند ( که میتوانند در روح و جان
شنوندگان و بینندگانی که آماده پذیرش حق و حقیقت باشند ، اثر بگذارند ) امّا بر
حذر داشتنها و بیم دادنها ( ی قرآنی برای افراد لجوج بیفایده است و به حال آنان )
سودی ندارد .
توضیحات :
« حِکْمَةٌ » : سخنان پندآمیز . اندرزهای سودمند . خبر مبتدای محذوف است و تقدیر
چنین است : هذِهِ الأشْیَآءُ الَّتی جَآءَ بِهَا الْقُرءَانُ حِکْمَةٌ . «
بَالِغَةٌ » : رسا . بسنده برای خردمندان . « النُّذُرُ » : ( نگا : یونس / 101 ،
قمر / 16 و 18 و 21 و 23 و 30 و 33 و 36 و 37 و 41 ) . یا این که جمع نَذیر به معنی
مُنذِر ، یعنی پیغمبران الهی ( نگا : احقاف / 21 ، نجم / 56 ) . معنی دوم در
سوره قمر چندان مناسب نیست .
سوره قمر آیه 6
متن آیه :
فَتَوَلَّ عَنْهُمْ یَوْمَ یَدْعُ الدَّاعِ إِلَى
شَیْءٍ نُّکُرٍ
ترجمه :
بنابراین از ایشان روی بگردان . آن روزی ( را خاطر نشان ساز ) که فرا خواننده (
الهی برای گرد آمدن مردمان در محل حساب و کتاب قیامت ایشان را ) به سوی چیز ناخوشآیندی
فرا میخواند .
توضیحات :
« تَوَلَّ عَنْهُمْ » : از آنان روی بگردان . بدیشان اعتناء مکن . به ترک ایشان
بگوی . « یَوْمَ » : مفعول به فعل محذوفی است ، و یا ظرف فعل ( یَخْرُجُونَ ) در
آیه بعدی است . « یَدْعُو » : فرا میخواند . واو آن در رسمالخط قرآنی ، برای
تخفیف حذف شده است . « الدَّاعی » : فرا خواننده . مراد اسرافیل است بدانگاه که
برای بار دوم در صور میدمد و همگان را به سوی محکمه دادگاه قیامت فرا میخواند .
یاء آن در رسمالخط قرآنی ، برای تخفیف حذف شده است . « نُکُرٍ » : ناخوشآیند .
ناپسند . مراد کار سخت و نامأنوس است که هول و هراس و دهشت و وحشت قیامت است .
سوره قمر آیه 7
متن آیه :
خُشَّعاً أَبْصَارُهُمْ یَخْرُجُونَ مِنَ الْأَجْدَاثِ
کَأَنَّهُمْ جَرَادٌ مُّنتَشِرٌ
ترجمه :
با چشمانی فروهشته و به زیر انداخته ( از شرمساری و خواری ) از گورها بیرون میآیند
( و به هر سو میروند و میدوند ) انگار آنان ملخهای پراکندهاند ( که در دستهها
و گروههای نامنظم و بیهدف ، راهی اینجا و آنجا میشوند ) .
توضیحات :
« خُشَّعاً » : جمع خاشِع ، ذلیل و خوار . فرو افتاده و به زیر انداخته شده . حال
ضمیر ( و ) در فعل ( یَخْرُجُونَ ) است . « أَبْصَارُ » : فاعل ( خُشَّعاً ) است (
نگا : قلم / 43 ) . « الأجْدَاثِ » : جمع جَدَث ، قبرها . گورها . « جَرَادٌ » :
ملخ . « مُنتَشِرٌ » : پخش و پراکنده .
سوره قمر آیه 8
متن آیه :
مُّهْطِعِینَ إِلَى الدَّاعِ یَقُولُ الْکَافِرُونَ
هَذَا یَوْمٌ عَسِرٌ
ترجمه :
شتابان به سوی فرا خواننده ( الهی ، اسرافیل ) میروند ( و بدو مینگرند و چشم از
او بر نمیدارند ) . کافران میگویند : امروز روز بسیار سخت و هراسانگیزی است .
توضیحات :
« مُهْطِعِینَ » : جمع مُهْطِع ، شتابان و دوان . یعنی باشتاب به سوی اسرافیل میروند
و در دادگاه الهی برای حساب و کتاب حاضر میشوند . یا این که به معنی گردن کشنده و
خیره نگاه کننده بوده ، بدین معنی که انسانها چون صدای وحشتناک و شیپور جمع شدن را
میشنوند ، فوراً گردن بلند میکنند و به سوی اسرافیل خیره خیره مینگرند و میدوند
( نگا : ابراهیم / 43 ) . « عَسِرٌ » : سخت و دشوار . پر خوف و هراس ( نگا :
فرقان / 26 ، مدثر / 9 ) . « الدَّاعی » : ( نگا : قمر / 6 ) .
سوره قمر آیه 9
متن آیه :
کَذَّبَتْ قَبْلَهُمْ قَوْمُ نُوحٍ فَکَذَّبُوا
عَبْدَنَا وَقَالُوا مَجْنُونٌ وَازْدُجِرَ
ترجمه :
پیش از ایشان ، قوم نوح ، بنده ما ( نوح ) را تکذیب کردند ( و دروغگویش نامیدند )
و گفتند : دیوانهای است و ( از میان خردمندان ) رانده شده است .
توضیحات :
« أُزْدُجِرَ » : رانده شده است . یعنی به عقیده سست کفار ، نوح ( ع ) چون دیوانه
است ، عقلاء او را از میان خود راندهاند ( نگا : التفسیر القرآنی للقرآن ) یا
جنیان و پریان بدو آسیب رساندهاند و از جامعه انسانیش راندهاند ( نگا : روحالبیان
) . یا این که : ( وَازْدُجِرَ ) جمله مستأنفهای بوده و معنی چنین است : کافران
نوح را از تبلیغ رسالت منع کردند و بازش داشتند و او هم چارهای نداشت جز این که
بجای تبلیغ به نجاری پردازد ( نگا : هود / 36 و 37 و 38 ) . اغلب تفاسیر بر عقیده
دوم هستند .
سوره قمر آیه 10
متن آیه :
فَدَعَا رَبَّهُ أَنِّی مَغْلُوبٌ فَانتَصِرْ
ترجمه :
تا آنجا که نوح پروردگار خود را بفریاد خواند ( و عرضه داشت : ) پروردگارا ! من
شکست خوردهام پس مرا یاری و کمک فرما ( و انتقام مرا از ایشان بگیر ) .
توضیحات :
« أَنِّی مَغْلُوبٌ . . . » : اصل آن ( بِأَنِّی مَغْلُوبٌ . . . ) است و منصوب
به نزع خافض است .
سوره قمر آیه 11
متن آیه :
فَفَتَحْنَا أَبْوَابَ السَّمَاء بِمَاء مُّنْهَمِرٍ
ترجمه :
پس درهای آسمان را با آب تند ریزان و فراوانی از هم گشودیم . ( بگونهای که گوئی
درهای آسمان همه باز شده و هر چه آب است فرو میبارد ) .
توضیحات :
« بِمَآءٍ » : حرف ( ب ) برای استعانت یا ملابست است . یعنی با ابزاری که آب نام
داشت و یا به همراه آب . « مُنْهَمِرٍ » : تند بارنده . سخت ریزان . زیاد و فراوان
.
سوره قمر آیه 12
متن آیه :
وَفَجَّرْنَا الْأَرْضَ عُیُوناً فَالْتَقَى الْمَاء
عَلَى أَمْرٍ قَدْ قُدِرَ
ترجمه :
و از زمین چشمهساران زیادی برجوشاندیم ( بگونهای که گوئی تمام زمین یکپارچه به
چشمه تبدیل شده است ) و آبها در هم آمیختند ، برای اجرای فرمانی که ( از جانب خدا
صادر و ) مقدر شده بود .
توضیحات :
« عُیُوناً » : جمع عَین ، چشمهها . تمییز است . « إِلْتَقی » : بهم رسید . در
هم آمیخت . مراد مخلوط شدن آبهای آسمان ، و زمین و نواحی مختلف آن است . «
الْمَآءُ » : جنس آب مراد است . « عَلی أَمْرٍ . . . » : واژه ( عَلی ) به معنی
لام تعلیل است ، یعنی بخاطر ( نگا : المصحف المیسر ) . مراد از ( أَمْرٍ ) غرق
کردن قوم طاغی و یاغی نوح است . « قُدِرَ » : اندازهگیری شده بود . معین و مقدر
گشته بود .
سوره قمر آیه 13
متن آیه :
وَحَمَلْنَاهُ عَلَى ذَاتِ أَلْوَاحٍ وَدُسُرٍ
ترجمه :
و نوح را بر کشتی ساخته شده از تختهها و میخها ، سوار کردیم .
توضیحات :
« ذَاتِ » : دارای . « أَلْوَاحٍ » : جمع لَوْح ، تختهها . « دُسُرٍ » : جمع
دِسار ، میخها .
سوره قمر آیه 14
متن آیه :
تَجْرِی بِأَعْیُنِنَا جَزَاء لِّمَن کَانَ کُفِرَ
ترجمه :
این کشتی تحت مراقبت و مواظبت ما حرکت میکرد ، برای پاداش دادن به کسی که بدو
ایمان آورده نشده بود و تصدیق نگشته بود ( و نعمت وجود او کفران شده بود ) .
توضیحات :
« بِأَعْیُنِنَا » : ( نگا : هود / 37 ، مؤمنون / 27 ، طور / 48 ) . « جَزَآءً »
: برای پاداش به . مفعول له است . « مَنْ » : مراد نوح ( ع ) است . « کَانَ کُفِرَ
» : نسبت بدو کفر ورزیده شده بود . بدو ایمان آورده نشده بود . تصدیق نگشته بود .
نعمت وجودش ناسپاس مانده بود و کفران شده بود .
سوره قمر آیه 15
متن آیه :
وَلَقَد تَّرَکْنَاهَا آیَةً فَهَلْ مِن مُّدَّکِرٍ
ترجمه :
ما این داستان را ( که بیانگر غرق شدن کافران و نجات مؤمنان است ) به عنوان درس
عبرتی ( در میان ملتها ) باقی گذاردیم . آیا هیچ پند گیرندهای هست ؟
توضیحات :
« تَرَکْنَاهَا » : برجایش گذاشتیم . آن را باقی گذاردیم . مرجع ضمیر ( ها ) قصه
طوفان نوح است . برخی مرجع آن را ( سَفینَة ) دانسته و معتقدند که در کوههای
آرارات تا صدر اسلام و بلکه تا به امروز ، تخته پارههائی از این کشتی مانده است .
« ءَایَةً » : عبرت . پند . حال یا مفعول دوم است . « مُدَّکِرٍ » : پند گیرنده .
عبرت گیرنده . اسم فاعل باب افتعال ( ذکر ) است ( نگا : یوسف / 45 ) .
سوره قمر آیه 16
متن آیه :
فَکَیْفَ کَانَ عَذَابِی وَنُذُرِ
ترجمه :
آیا عذاب و عقاب من ، و بیم دادنها و برحذر داشتنهای من چگونه بوده است ؟ ! (
آیا واقعیت داشته است ، و یا افسانه بوده است ؟ ) .
توضیحات :
« فَکَیْفَ کَانَ . . . » : آیه برای تهدید کافرانی است که راه کفار زمان نوح را
میسپردند . استفهام برای دریافت اقرار از مخاطبان است . « نُذُرِی » : ( نگا :
قمر / 5 ) . ضمیر متکلم ( ی ) برای تخفیف حذف شده است .
سوره قمر آیه 17
متن آیه :
وَلَقَدْ یَسَّرْنَا الْقُرْآنَ لِلذِّکْرِ فَهَلْ مِن
مُّدَّکِرٍ
ترجمه :
ما قرآن را آسان ساختهایم ، آیا پند پذیرنده و عبرت گیرندهای هست ؟
توضیحات :
« یَسَّرْنا » : ساده نمودهایم . آسان ساختهایم . یعنی قرآن لغز و چیستان نبوده
و پیچیدگی ندارد و به سادگی قابل آموزش است و تأثیر عمیق و شگفتانگیزی نیز در
دلهای آماده دارد . « الذِّکْرِ » : یاد کردن . پند دادن و پند گرفتن .
سوره قمر آیه 18
متن آیه :
کَذَّبَتْ عَادٌ فَکَیْفَ کَانَ عَذَابِی وَنُذُرِ
ترجمه :
قوم عاد ( هم پیغمبر خود ، هود را ) تکذیب کردند . آیا عذاب و عقاب من ، و بیم
دادنها و برحذر داشتنهای من به چه منوالی بوده است ؟ !
توضیحات :
« عَادٌ » : ( نگا : هود / 50 ) . « نُذُرِی » : ( نگا : قمر / 16 ) .
سوره قمر آیه 19
متن آیه :
إِنَّا أَرْسَلْنَا عَلَیْهِمْ رِیحاً صَرْصَراً فِی
یَوْمِ نَحْسٍ مُّسْتَمِرٍّ
ترجمه :
ما تندباد وحشتناک و سردی را در یک روز شومی که ( هفت شب و هشت روز ) ادامه داشت
، بر آنان وزان و روان کردیم .
توضیحات :
« صَرْصَراً » : تند و سرد . پر سر و صدا و شدید . ( نگا : فصّلت / 16 ) . «
یَوْمٍ » : مراد آغاز وزیدن طوفانِ بلا و شروع آن است . والاّ هفت شب و هشت روز
طوفان باد دوام داشته است ( نگا : حاقه / 7 ) . یا این که مراد از ( یَوْمٍ )
مطلق زمان است ( نگا : آلوسی ) .
سوره قمر آیه 20
متن آیه :
تَنزِعُ النَّاسَ کَأَنَّهُمْ أَعْجَازُ نَخْلٍ
مُّنقَعِرٍ
ترجمه :
بادی که مردمان را از زمین برمیداشت ، بگونهای که گوئی تنههای درختان خرمائی
هستند که از جا کنده شده باشند .
توضیحات :
« تَنزِعُ » : برمیداشت . از جا بر میکند . « أَعْجَازُ » : جمع عَجُز ، تنهها
. « مُنْقَعِرٍ » : از ریشه کنده شده . قلع شده . « کَأَنَّهُمْ أَعْجازُ نَخْلٍ .
. . » : مردمان آن روزی به سبب قد بلندی که داشتهاند ، به تنه درختان خرما تشبیه
شدهاند .
سوره قمر آیه 21
متن آیه :
فَکَیْفَ کَانَ عَذَابِی وَنُذُرِ
ترجمه :
آیا عذاب و عقاب من ، و بیم دادنها و برحذر داشتنهای من ( درباره مخالفان ) چگونه
و به چه منوالی بوده است ؟ !
توضیحات :
. . .
سوره قمر آیه 22
متن آیه :
وَلَقَدْ یَسَّرْنَا الْقُرْآنَ لِلذِّکْرِ فَهَلْ مِن
مُّدَّکِرٍ
ترجمه :
ما قرآن را ساده و آسان ساختهایم ، آیا پندپذیر و عبرتگیری هست ؟
توضیحات :
. . .
سوره قمر آیه 23
متن آیه :
کَذَّبَتْ ثَمُودُ بِالنُّذُرِ
ترجمه :
قوم ثمود نیز بیمدادنها و برحذر داشتنهای ( پیغمبر خود صالح ) را تکذیب کردند و
دروغش نامیدند .
توضیحات :
« النُّذُرِ » : جمع نَذِیر ، به معنی إنذار ، بیم دادنها و بر حذر داشتنها . جمع
نَذِیر ، به معنی مُنْذِر ، پیغمبران بیمرسان الهی . چرا که تکذیب پیغمبری تکذیب
جملگی پیغمبران است ( نگا : آلوسی ) .
سوره قمر آیه 24
متن آیه :
فَقَالُوا أَبَشَراً مِّنَّا وَاحِداً نَّتَّبِعُهُ
إِنَّا إِذاً لَّفِی ضَلَالٍ وَسُعُرٍ
ترجمه :
آنان گفتند : آیا از انسانی از خودمان پیروی کنیم که تنها ( و بدون قوم و عشیره )
هم هست ؟ در صورت پیروی از او ، ما گمراه و دیوانه خواهیم بود .
توضیحات :
« بَشَراً واحِداً » : انسان تنها و بیقوم و عشیره و از عامه مردم ، نه از
خاندان بزرگ و قبیله سترگ . یک فرد . ما همه از یک فرد ضعیف پیروی کنیم ؟ ! «
سُعُرٍ » : دیوانگی . ( مسعور ) به معنی مجنون ، از این واژه است .
سوره قمر آیه 25
متن آیه :
أَأُلْقِیَ الذِّکْرُ عَلَیْهِ مِن بَیْنِنَا بَلْ هُوَ
کَذَّابٌ أَشِرٌ
ترجمه :
آیا از میان همه ما ( افراد بزرگ و محترم و دانا و دارا ) وحی بدو شده است ؟ ! (
نه ! چنین نیست ) . بلکه او بسیار دروغگو و خودخواه است ( و با تکبر و جاهطلبی میخواهد
بر ما ریاست کند ) .
توضیحات :
« الذِّکْرُ » : وحی مراد است . « أَشِرٌ » : بسیار مغرور و متکبر . خودخواه و
جاهطلب .
سوره قمر آیه 26
متن آیه :
سَیَعْلَمُونَ غَداً مَّنِ الْکَذَّابُ الْأَشِرُ
ترجمه :
فردا خواهند دانست که بسیار دروغگوی متکبر و خودخواه کیست .
توضیحات :
« غَداً » : فردای قیامت ( نگا : حشر / 18 ) . زمانی که عذاب دنیوی خدا
گریبانگیرشان گردید .
سوره قمر آیه 27
متن آیه :
إِنَّا مُرْسِلُو النَّاقَةِ فِتْنَةً لَّهُمْ
فَارْتَقِبْهُمْ وَاصْطَبِرْ
ترجمه :
ما ماده شتر را برای امتحان ایشان خواهیم فرستاد ، بنگر و ببین که چه میکند و بر
سر آنان چه میآید و بسیار شکیبائی داشته باش ( که خدا با تو است ، و دستشان را از
اذیت و آزارت کوتاه خواهد کرد ) .
توضیحات :
« مُرْسِلُو » : اصل آن مُرْسِلُونَ ، و نون جمع در حالت اضافه افتاده است . به
معنی : فرستندگان ( نگا : فاطر / 2 ، قصص / 45 ) . « فِتْنَةً » : امتحان . آزمون
. مفعول له است . « إِرْتَقِبْهُمْ » : ایشان را بپا و بنگر . مراقبشان باش . «
إصْطَبِرْ » : زیاد تحمل داشته باش . بسی صبر کن .
سوره قمر آیه 28
متن آیه :
وَنَبِّئْهُمْ أَنَّ الْمَاء قِسْمَةٌ بَیْنَهُمْ کُلُّ
شِرْبٍ مُّحْتَضَرٌ
ترجمه :
به آنان بگو که آب ( چاهی که دارند ، به فرمان خدا ) میان ایشان و شتر تقسیم شده
است ( یک روز مال شما و یک روز متعلق به شتر است ) . نوبت هر کدام که باشد ، بر سر
آب میرود .
توضیحات :
« قِسْمَةٌ » : تقسیم شده است . مصدر به معنی اسم مفعول است . « بَیْنَهُمْ » :
میان ایشان و شتر . استعمال ضمیر ( هم ) به خاطر تغلیب است . « شِرْبٍ » : نوبت نوشیدن
و بهرهبرداری از آب ( نگا : شعراء / 155 ) . « مُحْتَضَرٌ » : محل حضور . به صیغه
اسم مفعول ، وصف نوبت است ؛ نه وصف اهل آن .
سوره قمر آیه 29
متن آیه :
فَنَادَوْا صَاحِبَهُمْ فَتَعَاطَى فَعَقَرَ
ترجمه :
قوم ثمود ، یار خود ( قدار بن سالف ) را صدا زدند ( که بیا این شتر را بکش ) . او
هم بیباکانه دست بکار شد و شتر را پی کرد .
توضیحات :
« تَعَاطَیا » : کار کشتن را بدست گرفت . دست بکار شد . شمشیر را برگرفت . «
عَقَرَ » : نحر کرد . پی کرد .
سوره قمر آیه 30
متن آیه :
فَکَیْفَ کَانَ عَذَابِی وَنُذُرِ
ترجمه :
آیا عذاب و عقاب من ، و بیم دادنها و بر حذر داشتنهای من به چه منوالی بوده است (
و به چه شکلی کافران را در بر گرفته است ؟ ! ) .
توضیحات :
« کَیْفَ کَانَ . . . » : ( نگا : قمر / 16 و 18 ) .
سوره قمر آیه 31
متن آیه :
إِنَّا أَرْسَلْنَا عَلَیْهِمْ صَیْحَةً وَاحِدَةً
فَکَانُوا کَهَشِیمِ الْمُحْتَظِرِ
ترجمه :
ما بر آنان یک صدای سهمناک سر دادیم و ایشان همگی به صورت گیاه خشکی درآمدند که
صاحب چهارپایان در آغل جمعآوری میکند .
توضیحات :
« هَشِیمِ » : گیاه خشک و خرد شده . « الْمُحْتَظِرِ » : کسی که آغلی را برای
گوسفندان و حیوانات درست میکند که مانع خروج آنها یا حمله حیوانات وحشی گردد ، یا
این که علوفه چهارپایان را در آن انبار میکند . « هَشِیمِ الْمُحْتَظِرِ » :
علوفه خشک موجود در آغل شخص آغلدار .
سوره قمر آیه 32
متن آیه :
وَلَقَدْ یَسَّرْنَا الْقُرْآنَ لِلذِّکْرِ فَهَلْ مِن
مُّدَّکِرٍ
ترجمه :
ما قرآن را ( برای یادگیری ) ساده و آسان نمودهایم ، آیا پندپذیری و عبرتگیری
هست ؟
توضیحات :
« وَ لَقَدْ یَسَّرْنَا . . . » : ( نگا : قمر / 17 ) .
سوره قمر آیه 33
متن آیه :
کَذَّبَتْ قَوْمُ لُوطٍ بِالنُّذُرِ
ترجمه :
قوم لوط نیز بیم دادنها و بر حذر داشتنهای ( پیغمبر خود لوط ) را تکذیب کردند .
توضیحات :
« کَذَّبَتْ . . . بِالنُّذُرِ » : ( نگا : قمر / 23 ) .
سوره قمر آیه 34
متن آیه :
إِنَّا أَرْسَلْنَا عَلَیْهِمْ حَاصِباً إِلَّا آلَ
لُوطٍ نَّجَّیْنَاهُم بِسَحَرٍ
ترجمه :
ما بر آنان تندبادی که ریگها را به حرکت در میآورد گماشتیم ( و همگان را هلاک
ساختیم ) جز خاندان و پیروان لوط را که ما سحرگاهان ایشان را نجات دادیم ( و از آن
سرزمین بلازده رهائیشان بخشیدیم ) .
توضیحات :
« حَاصِباً » : بادی که سنگریزه را بردارد و پرت کند و ریگها را جابجا سازد ( نگا
: اسراء / 68 ، عنکبوت / 40 ) . « بِسَحَرٍ » : در بامدادان . در سحرگاهان .
سوره قمر آیه 35
متن آیه :
نِعْمَةً مِّنْ عِندِنَا کَذَلِکَ نَجْزِی مَن شَکَرَ
ترجمه :
این نعمتی بود از جانب ما ( به آل لوط ) . ما اینگونه کسی را پاداش میدهیم که
شکرگزار باشد .
توضیحات :
« نِعْمَةً » : مفعول له است .
سوره قمر آیه 36
متن آیه :
وَلَقَدْ أَنذَرَهُم بَطْشَتَنَا فَتَمَارَوْا
بِالنُّذُرِ
ترجمه :
لوط ایشان را از گرفتار کردن و کیفر دادن ما بیم داد ، ولی آنان بر شک و گمان خود
نسبت به بیم دادنها و بر حذر داشتنها افزودند ( و بدانها باور نکردند و بیراهه
رفتند ) .
توضیحات :
« بَطْشَةَ » : فرو گرفتن و گرفتار ساختن . حمله کردن و کیفر دادن ( نگا : دخان
/ 16 ) . « تَمَارَوْا » : شک کردند و گمان ورزیدند . « النُّذُرِ » : ( نگا : قمر
/ 5 و 23 و 33 ) .
سوره قمر آیه 37
متن آیه :
وَلَقَدْ رَاوَدُوهُ عَن ضَیْفِهِ فَطَمَسْنَا
أَعْیُنَهُمْ فَذُوقُوا عَذَابِی وَنُذُرِ
ترجمه :
و با لوط درباره مهمانانش سخن گفتند ( و از او خواستند آنان را در اختیار ایشان
برای انجام کار منافی عفت بگذارد ) . ما چشمانشان را کور کردیم ، ( و بدیشان گفتیم
: ) بچشید عذاب و عقاب مرا ، و بیم دادنها و بر حذر داشتنهای مرا .
توضیحات :
« رَاوَدُوهُ » : با او گفتگو کردند . « رَاوَدُوهُ عَن ضَیْفِهِ » : مراد این
است که از لوط خواستند که از جانبداری مهمانان دست بردارد و ایشان را در اختیار
آنان بگذارد ، تا هر چه خواستند از اعمال منافی عفت نسبت بدیشان روا دارند ( نگا :
هود / 78 ، حجر / 68 ) . « طَمَسْنَا » : از میان برداشتیم . محو و نابود کردیم (
نگا : نساء / 47 ، یونس / 88 ، یس / 66 ) . « نُذُرِ » : ( نگا : قمر / 30 ) .
سوره قمر آیه 38
متن آیه :
وَلَقَدْ صَبَّحَهُم بُکْرَةً عَذَابٌ مُّسْتَقِرٌّ
ترجمه :
بامدادان عذاب پیاپی و کوبنده و پایدار به سراغ ایشان آمد .
توضیحات :
« صَبَّحَهُمْ » : در فاصله طلوع فجر صادق و طلوع خورشید به سروقتشان آمد . «
صَبَّحَ » : از مصدر تصبیح ، بامدادان به پیش کسی آمدن . « بُکْرَةً » : صبح زود .
اول صبح . « مُسْتَقِرٌّ » : دائم و همیشگی ، چرا که عذاب دنیوی ایشان با عذاب
برزخی آنان اتصال پیدا کرد . پیاپی و کاری ، زیرا تا آنان را از میان نبرد ، ادامه
داشت ( نگا : قمر / 3 ، نمل / 40 ) .
سوره قمر آیه 39
متن آیه :
فَذُوقُوا عَذَابِی وَنُذُرِ
ترجمه :
پس بچشید عذاب و عقاب مرا ، و بیم دادنها و بر حذر داشتنهای مرا .
توضیحات :
« فَذُوقُوا . . . » : ( نگا : قمر / 37 ) .
سوره قمر آیه 40
متن آیه :
وَلَقَدْ یَسَّرْنَا الْقُرْآنَ لِلذِّکْرِ فَهَلْ مِن
مُّدَّکِرٍ
ترجمه :
ما قرآن را ( برای یاد گرفتن ) ساده و آسان نمودهایم ، آیا پندپذیری و عبرتگیری
هست ؟
توضیحات :
« وَ لَقَدْ یَسَّرْنَا . . . » : ( نگا : قمر / 17 و 32 ) .
سوره قمر آیه 41
متن آیه :
وَلَقَدْ جَاء آلَ فِرْعَوْنَ النُّذُرُ
ترجمه :
بیدار باشها و هوشدارها ( یکی پس از دیگری ) به سراغ فرعونیان آمد .
توضیحات :
« النُّذُرُ » : ( نگا : قمر / 5 و 23 و 33 و 36 ) . « ءَالَ فِرْعَوْنَ » :
خاندان و بستگان و همه پیروان فرعون .
سوره قمر آیه 42
متن آیه :
کَذَّبُوا بِآیَاتِنَا کُلِّهَا فَأَخَذْنَاهُمْ أَخْذَ
عَزِیزٍ مُّقْتَدِرٍ
ترجمه :
آنان همه آیات ما را تکذیب کردند ، و ما هم ایشان را گرفتار کردیم و کیفر دادیم
بسان گرفتار ساختن و کیفر دادن خدائی چیره و پیروز و قدرتمند و زبردست .
توضیحات :
« ءَایَاتِ » : آیههای کتاب آسمانی و معجزات پیغمبران .
سوره قمر آیه 43
متن آیه :
أَکُفَّارُکُمْ خَیْرٌ مِّنْ أُوْلَئِکُمْ أَمْ لَکُم
بَرَاءةٌ فِی الزُّبُرِ
ترجمه :
( ای قریشیان ! ) آیا کافران شما بهتر از آنانی هستند که برایتان روایت کردیم ، (
مثل : قوم نوح ، عاد ، ثمود ، لوط ، فرعون ؟ ! ) . یا این که برای شما اماننامهای
در کتابها ( از سوی خدا ) نازل شده است ( مبنی بر این که کافرانتان را عذاب نمیرسانیم
؟ ! ) .
توضیحات :
« أَ کُفَّارُکُم . . . » : استفهام انکاری است و برای تهدید و سرزنش قریشیان است
، و بدیشان میفهماند که میان کافران معاصر و میان کافران پیشین تفاوتی نیست و چه
بسا شما هم به سرنوشت دردناک ایشان گرفتار آئید . « بَرَآءَةٌ » : امان نامه .
مصونیت از عذاب الهی . امان . « الزُّبُرِ » : جمع زَبور ، به معنی مزبور ، یعنی
مکتوب است . مراد کتابهای آسمانی است ( نگا : آلعمران / 184 ، نحل / 44 ، شعراء
/ 196 ) .
سوره قمر آیه 44
متن آیه :
أَمْ یَقُولُونَ نَحْنُ جَمِیعٌ مُّنتَصِرٌ
ترجمه :
یا این که میگویند : ما جمعیت متحد و نیرومند شکستناپذیری هستیم و همدیگر را
یاری میدهیم و از دشمنان خود انتقام میگیریم .
توضیحات :
« جَمِیعٌ » : جمعیت متحد ( نگا : شعراء / 56 ) . « مُنتَصِرٌ » : نیرومند شکستناپذیر
. یاری دهنده همدیگر . انتقام گیرنده ( نگا : کهف / 43 ، قصص / 81 ، ذاریات /
45 ) .
سوره قمر آیه 45
متن آیه :
سَیُهْزَمُ الْجَمْعُ وَیُوَلُّونَ الدُّبُرَ
ترجمه :
جمعیت ایشان به زودی شکست میخورند و پشت میکنند و میگریزند .
توضیحات :
« یُوَلُّونَ الدُّبُرَ » : پشت خواهند کرد و خواهند گریخت ( نگا : آلعمران /
111 ، حشر / 12 ) . در جنگ بدر چنین شد .
سوره قمر آیه 46
متن آیه :
بَلِ السَّاعَةُ مَوْعِدُهُمْ وَالسَّاعَةُ أَدْهَى
وَأَمَرُّ
ترجمه :
بلکه موعدشان قیامت است ، و قیامت بلای آن عظیمتر و تلختر ( از کشتن و اسارت
این جهانی برای ایشان ) است .
توضیحات :
« أَدْهَیا » : دارای بلای اعظم ، بگونهای که نجات از آن ممکن نیست . « أَمَرُّ
» : دارای مرارت و تلخی بیشتر .
سوره قمر آیه 47
متن آیه :
إِنَّ الْمُجْرِمِینَ فِی ضَلَالٍ وَسُعُرٍ
ترجمه :
قطعاً گناهکاران ، گمراه و دیوانه و گرفتار آتشند .
توضیحات :
« فِی ضَلالٍ وَ سُعُرٍ » : گمراه و دیوانهاند ( نگا : قمر / 24 ) . در گمراهی و
آتشند . « سُعُرٍ » : دیوانگی و جنون . آتش سراپا شعله .
سوره قمر آیه 48
متن آیه :
یَوْمَ یُسْحَبُونَ فِی النَّارِ عَلَى وُجُوهِهِمْ
ذُوقُوا مَسَّ سَقَرَ
ترجمه :
روزی داخل آتش ، بر رخساره ، روی زمین کشیده میشوند ( و بدیشان گفته میشود : )
بچشید لمس و پسوده دوزخ را .
توضیحات :
« یُسْحَبُونَ » : روی زمین کشانده میشوند ( نگا : غافر / 71 ) . « مَسَّ » :
لمس . پسوده . مراد رنج و الم و گرمی و حرارت آتش دوزخ است . « سَقَرَ » : اسم خاص
دوزخ است و غیر منصرف .
سوره قمر آیه 49
متن آیه :
إِنَّا کُلَّ شَیْءٍ خَلَقْنَاهُ بِقَدَرٍ
ترجمه :
ما هر چیزی را به اندازه لازم و از روی حساب و نظام آفریدهایم .
توضیحات :
« بِقَدَرٍ » : به اندازه لازم . از روی حساب و اندازهگیری دقیق و برابر نظم و
نظام محکم و استوار ( نگا : رعد / 8 ، حجر / 19 و 21 ، فرقان / 2 ) .
سوره قمر آیه 50
متن آیه :
وَمَا أَمْرُنَا إِلَّا وَاحِدَةٌ کَلَمْحٍ بِالْبَصَرِ
ترجمه :
( نه تنها اعمال ما از روی حکمت است ، بلکه توأم با نهایت قدرت است . چرا که )
فرمانی بیش نیست ، ( و چنان با سرعت انجام میگیرد که انگار همسان با یک چشم برهم
زدن ، و ) همانند یک نگاه سریع و با عجله است .
توضیحات :
« أَمْرُنَا » : فرمان ما برای پیدایش چیزی و انجام کاری . « إِلاّ وَاحِدَةٌ » :
مگر یک بار . جز یک کلمه ( نگا : یس / 82 ) . « لَمْحٍ » : نگاه سریع . چشم به هم
زدن . طَرفةالعین .
سوره قمر آیه 51
متن آیه :
وَلَقَدْ أَهْلَکْنَا أَشْیَاعَکُمْ فَهَلْ مِن
مُّدَّکِرٍ
ترجمه :
ما اشخاص همچون شما را ( در روزگاران پیشین ) نابود و هلاک ساختهایم ، آیا پند
پذیرنده و عبرت گیرندهای هست ؟ !
توضیحات :
« أَشْیَاعَکُمْ » : پیروان شما . مراد امثال و همگون در پیروی از کفر و شرک و
معاصی است ( نگا : سبأ / 54 ) .
سوره قمر آیه 52
متن آیه :
وَکُلُّ شَیْءٍ فَعَلُوهُ فِی الزُّبُرِ
ترجمه :
هر کاری را که کردهاند ، در کتابها و نامههای اعمال ( با دست فرشتگان مأمور ،
ثبت و ضبط و ) موجود است .
توضیحات :
« الزُّبُرِ » : کتابها ( نگا : قمر / 43 ) . مراد نامههای اعمال و پروندههای
کردار و رفتار و گفتار انسان است که توسط فرشتگان مأمور و مراقب ، نگارش و
نگاهداری میگردد ( نگا : انفطار / 10 و 11 و 12 ) .
سوره قمر آیه 53
متن آیه :
وَکُلُّ صَغِیرٍ وَکَبِیرٍ مُسْتَطَرٌ
ترجمه :
هر کار کوچک و بزرگی ( که در دنیا کردهاند ، در دفاتر مخصوص ) نوشته شده است .
توضیحات :
« مُسْتَطَرٌ » : مکتوب . نوشته شده .
سوره قمر آیه 54
متن آیه :
إِنَّ الْمُتَّقِینَ فِی جَنَّاتٍ وَنَهَرٍ
ترجمه :
قطعاً پرهیزگاران در باغها و کنار جویباران بهشتی جای خواهند داشت .
توضیحات :
« نَهَرٍ » : نهر . رودبار . جویبار . مفرد است و مراد جمع ، همچون واژه ( طفل )
در ( حج / 5 ، نور / 31 ) . فراخی جا و مکان و وفور نعمت .
سوره قمر آیه 55
متن آیه :
فِی مَقْعَدِ صِدْقٍ عِندَ مَلِیکٍ مُّقْتَدِرٍ
ترجمه :
در مجلس راستینی ( که یاوهسرائی و بزهکاری در آن جائی ندارد . . . در ) پیشگاه
پادشاه بزرگ و توانائی ( که آفریدگار و خداوندگار همه کائنات است ) .
توضیحات :
« مَقْعَدِ » : مجلس . جایگاه . « صِدْقٍ » : حق . راستین . « مَقْعَدِ صِدْقٍ »
: مجلس حق . مجلس راستی و درستی خالی از دروغگوئی و بیهودهگوئی . « مَلِیکٍ » :
پادشاه بزرگ . صیغه مبالغه است . « مُقْتَدِرٍ » : بسیار باقدرت و قوّت .