ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 |
سورة القمر - سورة 54 - عدد آیاتها 55
بسم الله الرحمن الرحیم
اقْتَرَبَتِ السَّاعَةُ وَانشَقَّ الْقَمَرُ
وَإِن یَرَوْا آیَةً یُعْرِضُوا وَیَقُولُوا سِحْرٌ مُّسْتَمِرٌّ
وَکَذَّبُوا وَاتَّبَعُوا أَهْوَاءهُمْ وَکُلُّ أَمْرٍ مُّسْتَقِرٌّ
وَلَقَدْ جَاءَهُم مِّنَ الأَنبَاء مَا فِیهِ مُزْدَجَرٌ
حِکْمَةٌ بَالِغَةٌ فَمَا تُغْنِ النُّذُرُ
فَتَوَلَّ عَنْهُمْ یَوْمَ یَدْعُ الدَّاعِ إِلَى شَیْءٍ نُّکُرٍ
خُشَّعًا أَبْصَارُهُمْ یَخْرُجُونَ مِنَ الأَجْدَاثِ کَأَنَّهُمْ جَرَادٌ مُّنتَشِرٌ
مُّهْطِعِینَ إِلَى الدَّاعِ یَقُولُ الْکَافِرُونَ هَذَا یَوْمٌ عَسِرٌ
کَذَّبَتْ قَبْلَهُمْ قَوْمُ نُوحٍ فَکَذَّبُوا عَبْدَنَا وَقَالُوا مَجْنُونٌ وَازْدُجِرَ
فَدَعَا رَبَّهُ أَنِّی مَغْلُوبٌ فَانتَصِرْ
فَفَتَحْنَا أَبْوَابَ السَّمَاء بِمَاء مُّنْهَمِرٍ
وَفَجَّرْنَا الأَرْضَ عُیُونًا فَالْتَقَى الْمَاء عَلَى أَمْرٍ قَدْ قُدِرَ
وَحَمَلْنَاهُ عَلَى ذَاتِ أَلْوَاحٍ وَدُسُرٍ
تَجْرِی بِأَعْیُنِنَا جَزَاء لِّمَن کَانَ کُفِرَ
وَلَقَد تَّرَکْنَاهَا آیَةً فَهَلْ مِن مُّدَّکِرٍ
فَکَیْفَ کَانَ عَذَابِی وَنُذُرِ
وَلَقَدْ یَسَّرْنَا الْقُرْآنَ لِلذِّکْرِ فَهَلْ مِن مُّدَّکِرٍ
کَذَّبَتْ عَادٌ فَکَیْفَ کَانَ عَذَابِی وَنُذُرِ
إِنَّا أَرْسَلْنَا عَلَیْهِمْ رِیحًا صَرْصَرًا فِی یَوْمِ نَحْسٍ مُّسْتَمِرٍّ
تَنزِعُ النَّاسَ کَأَنَّهُمْ أَعْجَازُ نَخْلٍ مُّنقَعِرٍ
فَکَیْفَ کَانَ عَذَابِی وَنُذُرِ
وَلَقَدْ یَسَّرْنَا الْقُرْآنَ لِلذِّکْرِ فَهَلْ مِن مُّدَّکِرٍ
کَذَّبَتْ ثَمُودُ بِالنُّذُرِ
فَقَالُوا أَبَشَرًا مِّنَّا وَاحِدًا نَّتَّبِعُهُ إِنَّا إِذًا لَّفِی ضَلالٍ وَسُعُرٍ
أَؤُلْقِیَ الذِّکْرُ عَلَیْهِ مِن بَیْنِنَا بَلْ هُوَ کَذَّابٌ أَشِرٌ
سَیَعْلَمُونَ غَدًا مَّنِ الْکَذَّابُ الأَشِرُ
إِنَّا مُرْسِلُوا النَّاقَةِ فِتْنَةً لَّهُمْ فَارْتَقِبْهُمْ وَاصْطَبِرْ
وَنَبِّئْهُمْ أَنَّ الْمَاء قِسْمَةٌ بَیْنَهُمْ کُلُّ شِرْبٍ مُّحْتَضَرٌ
فَنَادَوْا صَاحِبَهُمْ فَتَعَاطَى فَعَقَرَ
فَکَیْفَ کَانَ عَذَابِی وَنُذُرِ
إِنَّا أَرْسَلْنَا عَلَیْهِمْ صَیْحَةً وَاحِدَةً فَکَانُوا کَهَشِیمِ الْمُحْتَظِرِ
وَلَقَدْ یَسَّرْنَا الْقُرْآنَ لِلذِّکْرِ فَهَلْ مِن مُّدَّکِرٍ
کَذَّبَتْ قَوْمُ لُوطٍ بِالنُّذُرِ
إِنَّا أَرْسَلْنَا عَلَیْهِمْ حَاصِبًا إِلاَّ آلَ لُوطٍ نَّجَّیْنَاهُم بِسَحَرٍ
نِعْمَةً مِّنْ عِندِنَا کَذَلِکَ نَجْزِی مَن شَکَرَ
وَلَقَدْ أَنذَرَهُم بَطْشَتَنَا فَتَمَارَوْا بِالنُّذُرِ
وَلَقَدْ رَاوَدُوهُ عَن ضَیْفِهِ فَطَمَسْنَا أَعْیُنَهُمْ فَذُوقُوا عَذَابِی وَنُذُرِ
وَلَقَدْ صَبَّحَهُم بُکْرَةً عَذَابٌ مُّسْتَقِرٌّ
فَذُوقُوا عَذَابِی وَنُذُرِ
وَلَقَدْ یَسَّرْنَا الْقُرْآنَ لِلذِّکْرِ فَهَلْ مِن مُّدَّکِرٍ
وَلَقَدْ جَاءَ آلَ فِرْعَوْنَ النُّذُرُ
کَذَّبُوا بِآیَاتِنَا کُلِّهَا فَأَخَذْنَاهُمْ أَخْذَ عَزِیزٍ مُّقْتَدِرٍ
أَکُفَّارُکُمْ خَیْرٌ مِّنْ أُوْلَئِکُمْ أَمْ لَکُم بَرَاءَةٌ فِی الزُّبُرِ
أَمْ یَقُولُونَ نَحْنُ جَمِیعٌ مُّنتَصِرٌ
سَیُهْزَمُ الْجَمْعُ وَیُوَلُّونَ الدُّبُرَ
بَلِ السَّاعَةُ مَوْعِدُهُمْ وَالسَّاعَةُ أَدْهَى وَأَمَرُّ
إِنَّ الْمُجْرِمِینَ فِی ضَلالٍ وَسُعُرٍ
یَوْمَ یُسْحَبُونَ فِی النَّارِ عَلَى وُجُوهِهِمْ ذُوقُوا مَسَّ سَقَرَ
إِنَّا کُلَّ شَیْءٍ خَلَقْنَاهُ بِقَدَرٍ
وَمَا أَمْرُنَا إِلاَّ وَاحِدَةٌ کَلَمْحٍ بِالْبَصَرِ
وَلَقَدْ أَهْلَکْنَا أَشْیَاعَکُمْ فَهَلْ مِن مُّدَّکِرٍ
وَکُلُّ شَیْءٍ فَعَلُوهُ فِی الزُّبُرِ
وَکُلُّ صَغِیرٍ وَکَبِیرٍ مُسْتَطَرٌ
إِنَّ الْمُتَّقِینَ فِی جَنَّاتٍ وَنَهَرٍ
فِی مَقْعَدِ صِدْقٍ عِندَ مَلِیکٍ مُّقْتَدِرٍ
سورة قمر
به نام الله بخشندة مهربان
قیامت نزدیک شد و ماه بشکافت ([1]). ﴿1﴾ و اگر (کافران) معجزة ببینند، روی بگردانند و گویند: «(این) جادویی قوی است». ﴿2﴾ و آنها (آیات و نشانههای الهی را) تکذیب کردند و از هوی نفس خود پیروی کردند، و هرکاری قرارگاهی دارد. ﴿3﴾ و به راستی برای آنان بهاندازة کافی خبرهایی (پندآمیزی) آمده است که (از گناهان و بدیها) باز میدارد. ﴿4﴾ (این آیات) حکمت (و دانش) تمام (ورسا) است. پس (برای افراد جاهل و لجوج) هشدارها سودی نمیبخشد. ﴿5﴾ بنابر این (ای پیامبر!) از آنها روی بگردان، (تا آن) روزیکه دعوت کنندة (مردم را) به امر وحشتناکی دعوت کند. ﴿6﴾در حالیکه چشمانشان فروهشته باشد از قبرها بیرون آیند گویی که آنها ملخهایی پراکنده هستند. ﴿7﴾ و به سوی دعوت کننده میشتابند. کافران میگویند: «این روز سختی است». ﴿8﴾ پیش از آنها قوم نوح تکذیب کرده بودند، پس بندة ما (نوح) را تکذیب کردند و گفتند: «(او) دیوانه است» و (با او) درشتی کردند (و آزردند). ﴿9﴾ پس او پروردگارش را خواند (و عرض کرد): «من مغلوب شدهام، پس یاریم فرما (و از آنها انتقام بگیر)». ﴿10﴾ آنگاه درهای آسمان را با آبی (فراوان و) فروریزنده گشودیم. ﴿11﴾ و از زمین چشمههای جوشاندیم (و جاری نمودیم). پس این (دو) آب (آسمان و زمین) برای امری که مقدر شده بود باهم درآمیختند. ﴿12﴾ و او (= نوح) را بر (مرکبی) ساخته شده از تخته و میخ سوار کردیم. ﴿13﴾ زیر نظر (و حفاظت) ما روان بود، کیفری بود برای کسانیکه کافر شده بودند. ﴿14﴾ و به راستی ما این (ماجرا) را (به عنوان) نشانة بر جای گذاشتیم، پس آیا کسی هست که پند گیرد؟! ﴿15﴾ پس (بنگرید) عذاب و هشدارهای من چگونه بود؟! ﴿16﴾ و یقیناً ما قرآن را برای تذکر آسان نمودیم، پس آیا کسی هست که متذکر شود؟! ﴿17﴾ (قوم) عاد (نیز) تکذیب کردند، پس (بنگرید) عذاب و هشدارهای من چگونه بود؟! ﴿18﴾ ما تند باد سرد (وحشتناکی) در روزی شوم طولانی بر آنها فرستادیم. ﴿19﴾ که مردم را (از جا) بر میکند، گویی که آنها تنههای نخل ریشه کن شدهاند. ﴿20﴾ پس (بنگرید) عذاب و هشدارهای من چگونه بود؟! ﴿21﴾ و یقیناً ما قرآن را برای تذکر آسان نمودیم، پس آیا کسی هست که متذکر شود؟! ﴿22﴾ (قوم) ثمود (نیز) هشدار دهندگان را تکذیب کردند. ﴿23﴾ و گفتند: «آیا از یک بشری از (جنس) خودمان پیروی کنیم؟! (اگر چنین کنیم) آنگاه ما در گمراهی و دیوانگی خواهیم بود، ﴿24﴾ آیا از میان ما تنها بر او وحی نازل شده است؟ (خیر) بلکه او دروغگوی خود پسند است». ﴿25﴾ فردا خواهند دانست چه کسی دروغگوی خود پسند است. ﴿26﴾ بیگمان ما ماده شتر ([2]) را برای آزمایش آنها میفرستیم، پس (ای صالح) منتظر (پایان کار) شان باش و صبر پیشه کن. ﴿27﴾و به آنها خبر ده که همانا آب (قریه) در میان آنها (و ناقه) تقسیم شده است، هرکه در نوبت خود باید حاضر شود. ﴿28﴾ پس آنها یار خود([3]) را صدا زدند، آنگاه (آمد و) دست بکار شد و (شتر را) پی کرد. ﴿29﴾ پس (بنگرید) عذاب و هشدارهای من چگونه بود؟! ﴿30﴾ بیگمان ما یک صیحه (= بانگ مرگباری) بر آنها فرستادیم، پس (همگی) به صورت گیاه خشک خردشدة در آمدند. ﴿31﴾ و یقیناً ما قرآن را برای تذکر آسان نمودیم، پس آیا کسی هست که متذکر شود؟! ﴿32﴾ قوم لوط هشدار دهندگان را تکذیب کردند. ﴿33﴾ بیگمان ما شن باد تندی بر آنها فرستادیم (و همگی را هلاک کردیم) جز خاندان لوط که سحرگاهان نجاتشان دادیم. ﴿34﴾ (این) نعمتی بود از سوی ما، این گونه کسی را که شکر کند پاداش میدهیم. ﴿35﴾ و به راستی (لوط) آنها را از عقوبت (سخت) ما بیم داد، پس آنها با هشدارها مجادله (و ستیز) کردند. ﴿36﴾ و به راستی آنها از او (= لوط) خواستند که مهمانش را (برای کار زشت) در اختیارشان بگذارد، پس ما دیدگانشان را کور کردیم، (و گفتیم:) «پس (طعم) عذاب مرا و (طعم) هشدارهای مرا بچشید». ﴿37﴾ و یقیناً صبحگاهان عذابی پایدار آنها را فروگرفت (و هلاک کرد). ﴿38﴾ (و گفتیم:) «پس (طعم) عذاب مرا (و طعم) هشدارهای مرا بچشید». ﴿39﴾ و یقیناً ما قرآن را برای تذکر آسان نمودیم، پس آیا کسی هست که متذکر شود؟! ﴿40﴾ و به راستی هشدار دهندگان به سراغ خاندان فرعون آمدند. ﴿41﴾ (آنها) همۀ آیات (و معجزات) ما را تکذیب کردند، پس ما آنها را گرفتیم، گرفتن پیروزمندی توانا! ﴿42﴾ (ای قریش) آیا کفار شما از آنها بهترند یا برای شما امان نامة در کتابهای (آسمانی پیشین) است. ﴿43﴾ یا میگویند: «ما جماعتی (نیرومند و) پیروزیم». ﴿44﴾ به زودی آن جمع (کفار قریش) شکست میخورد و پشت میکنند، (و پا به فرار میگذارند) ([4]). ﴿45﴾ بلکه قیامت وعدهگاه آنهاست، و قیامت سختتر و تلختر است. ﴿46﴾ بیگمان گناهکاران در گمراهی و دیوانگی هستند. ﴿47﴾ روزیکه بر چهرههایشان در آتش (جهنم) کشیده میشوند (و به آنها گفته میشود:) «(طعم) آتش دوزخ را بچشید». ﴿48﴾ بیگمان ما همه چیز را بهاندازه آفریدیم. ﴿49﴾ و فرمان ما جز یک بار نیست، همچون یک چشم برهم زدنی است. ﴿50﴾ و به راستی ما (کسانیکه) همانند شما (بودند)، هلاک کردیم پس آیا کسی هست که متذکر شود (و پندگیرد)؟! ﴿51﴾ و هر چیزی را که انجام دادهاند در نامههای (اعمالشان ثبت) است. ﴿52﴾ و هر (کار) کوچک و بزرگ نوشته شده است. ﴿53﴾ بیگمان پر هیزگاران در باغها و (کنار) نهرهای (بهشتی) هستند. ﴿54﴾ در (جایگاه و) مجلس صدق (و راستی) نزد فرمانروایی مقتدر. ﴿55﴾
([1])- دونیم شدن ماه معجزة از معجزات رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم میباشد، که در احادیث متواتر با اسنادهای صحیح روایت شده است (تفسیر ابن کثیر).
انس بن مالک میگوید: اهل مکه از پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم طلب نشانه و معجزه کردند، رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم شکافته شدن ماه را به آنها نشان داد . (صحیح بخاری 4867 و صحیح مسلم 2802)
و عبد الله بن مسعود میگوید: ماه در عهد رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم شکافته و دو نیم گشت، قسمتی از آن بر کوهی و قسمتی بر کوهی دیگر قرار گرفت، آنگاه پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: «گواه باشید» . (صحیح بخاری 4864 و صحیح مسلم 2800).
([2])- بیرون آوردن ماده شتر از دل کوه معجزة بودکه قوم صالح از پیامبر خود درخواست کرده بودند، و این معجزه تحقق یافت و لی باز هم انکار کردند و ماده شتر را پی کردند.
([3])- شقیترین آنها که نامش قدار بن سالف بود. (تفسیر ابن کثیر).
([4])- مصداق این آیه در جنگ بدر تحقق یافت، رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم روز جنگ بدر پس از مناجات و راز و نیاز با پروردگارش در حالیکه لباس جنگی پوشیده بود از چادر بیرون آمدند و این آیات ﴿سَیُهْزَمُ الْجَمْعُ وَیُوَلُّونَ الدُّبُرَ...﴾ را میخواندند. (صحیح بخاری 4877)