مدنی است؛ ترتیب آن 8؛ شمار آیات آن 75
بِسۡمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحۡمَٰنِ ٱلرَّحِیمِ
﴿یَسَۡٔلُونَکَ عَنِ ٱلۡأَنفَالِۖ قُلِ ٱلۡأَنفَالُ لِلَّهِ وَٱلرَّسُولِۖ فَٱتَّقُواْ ٱللَّهَ وَأَصۡلِحُواْ ذَاتَ بَیۡنِکُمۡۖ وَأَطِیعُواْ ٱللَّهَ وَرَسُولَهُۥٓ إِن کُنتُم مُّؤۡمِنِینَ ١﴾.
از تو ای محمد دربارۀ تقسیم غنائم جنگ میپرسند به آنها خبر بده که حکم تقسیم آن نزد خدا عزوجل و پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم است. پس بر شماست تا تقوای خدا عزوجل و طاعت او را برجای آورید و از او بترسید و به سویش رجوع کنید تا به اصلاح امورتان بپردازد و به شما از فضل خود روزی دهد.
حق خدایتعالی این است که تقوایش رعایت شود و حق مردم اصلاح روابط از طریق ترک اختلاف، شقاق و دوری از بغض و کینه است. شما هر اختلافی را به کتاب خدا و سنّت پیامبرش ارجاع کنید که با اینکار طاعت خدا عزوجل و اطاعت از پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم را تحقق میبخشید و هر کسی که به اصلاح آنچه بین او را خدایش و بین او و مردم است بپردازد و کتاب و سنّت را در زندگی خود حاکم کند حتماً رستگار میشود و خوبی دنیا و آخرت را به دست میآورد. این امر برای کسی است که در ایمان خود صادق و در طاعت خود اخلاص دارد.
﴿إِنَّمَا ٱلۡمُؤۡمِنُونَ ٱلَّذِینَ إِذَا ذُکِرَ ٱللَّهُ وَجِلَتۡ قُلُوبُهُمۡ وَإِذَا تُلِیَتۡ عَلَیۡهِمۡ ءَایَٰتُهُۥ زَادَتۡهُمۡ إِیمَٰنٗا وَعَلَىٰ رَبِّهِمۡ یَتَوَکَّلُونَ ٢﴾.
مؤمنان کامل کسانیاند که قلبهایشان هنگام ذکر مولایشان میترسد و در پی سماع آیات و ایمانشان زیاد میگردد و امور خود را به پروردگار خود میسپارند و تنها به او اعتماد میکنند نه به دیگران.
این آیه دلالت بر خوف از خدا عزوجل هنگام ذکر او دارد و اینکه ایمان کم و زیاد میشود و اینکه توکل از جملۀ بزرگترین اعمال و میوۀ آن عزّت و نیرومندی است.
﴿ٱلَّذِینَ یُقِیمُونَ ٱلصَّلَوٰةَ وَمِمَّا رَزَقۡنَٰهُمۡ یُنفِقُونَ ٣﴾.
این مؤمنان صادق کسانیاند که نماز را بر کاملترین وجه آن و در اوقات مخصوص توأم با خشوع و آداب ادا مینمایند و زکات اموال خود را به مستحقان آن میدهند و زیادۀ روزیی را که خدایتعالی به آنها داده صدقه میدهند و به این ترتیب آنها هم زکات روح را که عبادت از نماز است ادا میکنند و هم زکات مال را.
﴿أُوْلَٰٓئِکَ هُمُ ٱلۡمُؤۡمِنُونَ حَقّٗاۚ لَّهُمۡ دَرَجَٰتٌ عِندَ رَبِّهِمۡ وَمَغۡفِرَةٞ وَرِزۡقٞ کَرِیمٞ ٤﴾.
این مؤمنان کسانیاند که در ایمان خود صادقاند و اعمال خویش را به نیکوئی انجام میدهند. اینها کسانیاند که به حقیقت رسیده و بهترین راه را لازم گرفتهاند. برای اینها نزد پروردگارشان منزلتهایی بلند و مراتب عالیۀ از احترام در سرای سلامتی و نعمت و در جوار پادشاه دانا توأم با مغفرت گناهان است و بر آنها هیچگونه عتاب و عقابی نیست و نه هم مؤاخذه خواهند شد. روزی آنها هرگز به سختی حاصل نمیشود بلکه عطایی است بدون هیچگونه کدورت و نعمتی است که دچار هیچ شبهه و شائبهای نمیگردد.
﴿کَمَآ أَخۡرَجَکَ رَبُّکَ مِنۢ بَیۡتِکَ بِٱلۡحَقِّ وَإِنَّ فَرِیقٗا مِّنَ ٱلۡمُؤۡمِنِینَ لَکَٰرِهُونَ ٥﴾.
همانگونه که بعضی از مؤمنان از تقسیم غنائم در روز «بدر» ناخشنود شدند همانگونه بیرون شدن به جنگ را با تو بد بردند در حالی که بیرون شدنت به سوی جنگ مصلحتی است واضح و کاری است که به یقین درست بوده و رشدی است آشکار که خدایتعالی به آن اجازه داده و آن را دوست دارد و راه آن را به تو برگزیده است در حالی که برخی بیرون شدن به جهاد را نظر به کمی آمادگیها و کمبود ابزار جنگی نمیپسندیدند و پیروزی را بعید میشمردند.
﴿یُجَٰدِلُونَکَ فِی ٱلۡحَقِّ بَعۡدَ مَا تَبَیَّنَ کَأَنَّمَا یُسَاقُونَ إِلَى ٱلۡمَوۡتِ وَهُمۡ یَنظُرُونَ ٦﴾.
این مؤمنان با تو در بیرون شدن به سوی «بدر» مجادله میکنند در حالی که این بیرون شدن کاملاً مشروع و خروجی است موفق و سفری است رهیاب. گویا آنها نظر به شکی که در پیروزی دارند به سوی مرگ دفع میشوند در حالی که بینهایت میترسند و از جنگ بد میبرند و از پیکار حذر دارند.
﴿وَإِذۡ یَعِدُکُمُ ٱللَّهُ إِحۡدَى ٱلطَّآئِفَتَیۡنِ أَنَّهَا لَکُمۡ وَتَوَدُّونَ أَنَّ غَیۡرَ ذَاتِ ٱلشَّوۡکَةِ تَکُونُ لَکُمۡ وَیُرِیدُ ٱللَّهُ أَن یُحِقَّ ٱلۡحَقَّ بِکَلِمَٰتِهِۦ وَیَقۡطَعَ دَابِرَ ٱلۡکَٰفِرِینَ ٧﴾.
و یاد آورید هنگامی را که خدایتعالی به شما یکی از دو گروه را وعده نمود، کاروانی که از شام میآمد و حامل طعام بود و یا گروهی که از مکه با سلاح و امکانات نظامی میآمدند در حالی که شما کاروان غیر مسلح را اراده داشتید تا بدون جنگ غنیمت به دست آورید ولی خدایتعالی ارادۀ عزّت دین و شکست کفار و طهارت مؤمنان و نصرت پیامبر خویش و شما را نمود تا حق بر باطل و اهل آن بلند گردد و کفار ریشهکن شوند.
﴿لِیُحِقَّ ٱلۡحَقَّ وَیُبۡطِلَ ٱلۡبَٰطِلَ وَلَوۡ کَرِهَ ٱلۡمُجۡرِمُونَ ٨﴾.
تا دین، بندگان، اولیا و دوستان خود را و همچنان رسالت پیامبرش را نصرت دهد و کفر و پیروانش را شکست دهد و خوار و ذلیل نماید، اگرچه اهل شرک و عبادت کنندگان طاغوت بد برند که کلمۀ خدا تمام و دین او یاری داده شده و حزبش غالب و دشمنش خوار و ذلیل است.
﴿إِذۡ تَسۡتَغِیثُونَ رَبَّکُمۡ فَٱسۡتَجَابَ لَکُمۡ أَنِّی مُمِدُّکُم بِأَلۡفٖ مِّنَ ٱلۡمَلَٰٓئِکَةِ مُرۡدِفِینَ ٩﴾.
و هنگامی را یاد آورید که از خدای خود به اصرار میخواستید تا شما را بر دشمنتان یاری دهد این بود که اوتعالی شما را با یکهزار مَلَک که از آسمان فرود آمدند یاری رسانید و این ملائکه در کنار شما با مشرکان میجنگیدند و پیدرپی و در صفهایی محکم و به هم بسته نازل میشدند.
﴿وَمَا جَعَلَهُ ٱللَّهُ إِلَّا بُشۡرَىٰ وَلِتَطۡمَئِنَّ بِهِۦ قُلُوبُکُمۡۚ وَمَا ٱلنَّصۡرُ إِلَّا مِنۡ عِندِ ٱللَّهِۚ إِنَّ ٱللَّهَ عَزِیزٌ حَکِیمٌ ١٠﴾.
و خدایتعالی نزول ملائکه را جز به عنوان بشارتی بر یاری خویش نازل نکرد و تا قلبهای شما از ترس آرام شود و تنها خدایتعالی یاری دهنده است نه دیگران. پس این نه شما بودید و نه ملائکه که پیروزی را مقدر کردید بلکه مالک این امر خدایتعالی است و جنگ شما صرفاً سبب بود است.
و خداوند عزوجل نیرومندی است که هرگز مغلوب نمیشود و قهاری است که هرگز کسی نمیتواند با او بجنگد. اوتعالی در کارهای خود حکمت دارد و نظر به علم شامل و حکمت متناهیی که دارد هر چیزی را به جایش میگذارد.
این آیه بین توکل و اخذ به اسباب جمع میکند.
﴿إِذۡ یُغَشِّیکُمُ ٱلنُّعَاسَ أَمَنَةٗ مِّنۡهُ وَیُنَزِّلُ عَلَیۡکُم مِّنَ ٱلسَّمَآءِ مَآءٗ لِّیُطَهِّرَکُم بِهِۦ وَیُذۡهِبَ عَنکُمۡ رِجۡزَ ٱلشَّیۡطَٰنِ وَلِیَرۡبِطَ عَلَىٰ قُلُوبِکُمۡ وَیُثَبِّتَ بِهِ ٱلۡأَقۡدَامَ ١١﴾.
و یاد آورید روزی را که خدایتعالی در شب «بدر» بر شما خواب را مستولی نمود تا احساس امنیت و آرامش کنید و از شما ترس و نگرانی را دور کند و بر شما ابرهایی را فرستاد که آب پاک بارید و شما با آن وضو گرفته خود را از حدث و از جنابت با غسل پاک نمودید و تا از شما وسوسۀ شیطان را دور کند و تا قلبهایتان تقویت شود و ثابت قدم شده دچار ترس و وحشت نشوید و تا بعد از نزول باران قدمهایتان در زمین ثابت بماند؛ زیرا اوتعالی زمین را بعد از اینکه شست بود با این باران محکم کرد و به این ترتیب قلبها را با آرامش مطمئن نمود و قدمها را با باران.
﴿إِذۡ یُوحِی رَبُّکَ إِلَى ٱلۡمَلَٰٓئِکَةِ أَنِّی مَعَکُمۡ فَثَبِّتُواْ ٱلَّذِینَ ءَامَنُواْۚ سَأُلۡقِی فِی قُلُوبِ ٱلَّذِینَ کَفَرُواْ ٱلرُّعۡبَ فَٱضۡرِبُواْ فَوۡقَ ٱلۡأَعۡنَاقِ وَٱضۡرِبُواْ مِنۡهُمۡ کُلَّ بَنَانٖ ١٢﴾.
و یاد آورید روزی را که خدایتعالی به ملائکۀ خود وحی کرد که من با یاری و تأیید خود با شمایم پس مؤمنان را در میدان «بدر» بدارید و به آنها مژدگانی پیروزی بر اهل کفر را بدهید و به زودی من ترس را در دلهای کافران خواهم انداخت تا پشت به شما نموده فرار کنند. پس شمشیرهای خود را بر گردنهای آنها بگذارید تا سرهایشان را از تنهاشان جدا کنید و انگشتانشان را قطع کنید تا نتوانند شمشیر و نیزه به کف گیرند.
﴿ذَٰلِکَ بِأَنَّهُمۡ شَآقُّواْ ٱللَّهَ وَرَسُولَهُۥۚ وَمَن یُشَاقِقِ ٱللَّهَ وَرَسُولَهُۥ فَإِنَّ ٱللَّهَ شَدِیدُ ٱلۡعِقَابِ ١٣﴾.
سبب قتل مشرکان این است که آنها با خدا عزوجل و پیامبرش جنگیدند و با دینش دشمنی نموده آیاتش را منکر شدند و هر کس با خدای یکتا و یگانه دشمنی کند و با پادشاه پادشاهان بجنگد یقیناً هلاکت، شکست و نابودی نصیبش خواهد شد که خدایتعالی گرفت سختی دارد و به سرعت کیفر میدهد و کسانی را که با او میجنگند خوار و ذلیل میسازد و هلاک مینماید.
﴿ذَٰلِکُمۡ فَذُوقُوهُ وَأَنَّ لِلۡکَٰفِرِینَ عَذَابَ ٱلنَّارِ ١٤﴾.
ای کافران! کیفری که به شما در روز «بدر» و توسط ملائکه، مهاجران و انصار رسید عذاب دنیائیتان است پس آن را بچشید و جام جان کندن آن را سرکشید و برای شما در آخرت عذاب آتش توأم با غل و زنجیر و عاقبت و حالت زشت و بد است.
﴿یَٰٓأَیُّهَا ٱلَّذِینَ ءَامَنُوٓاْ إِذَا لَقِیتُمُ ٱلَّذِینَ کَفَرُواْ زَحۡفٗا فَلَا تُوَلُّوهُمُ ٱلۡأَدۡبَارَ ١٥﴾.
ای مؤمنان! هرگاه در برابر کفار صف بستید و با آنها در جنگ روبرو شدید هرگز فرار نکنید و در مقابل آنها شکست نخورید، بلکه بر شما لازم است تا ثابت قدم و استوار باشید و صبر کنید که پیروزی از آن شماست.
﴿وَمَن یُوَلِّهِمۡ یَوۡمَئِذٖ دُبُرَهُۥٓ إِلَّا مُتَحَرِّفٗا لِّقِتَالٍ أَوۡ مُتَحَیِّزًا إِلَىٰ فِئَةٖ فَقَدۡ بَآءَ بِغَضَبٖ مِّنَ ٱللَّهِ وَمَأۡوَىٰهُ جَهَنَّمُۖ وَبِئۡسَ ٱلۡمَصِیرُ ١٦﴾.
و هر کس از مواجهه با کفار فرار نماید و به آنها پشت کند محققاً که به سوی خشم و غضب خدای جبار رجوع نموده است؛ زیرا زندگی را بر آخرت ترجیح و در وعدۀ اوتعالی شک نموده است و به دین اهانت کرده است. مگر زمانی که هدف، جنگ و گریز، جولان دادن و یورش و هجوم و فریب دشمن باشد یا اینکه قصد الحاق به گروهی دیگر از مؤمنان را داشته باشد تا در کنار آنها با دشمنان بجنگد. ولی هر کس بدون عذر فرار کند جزایش آتش دوزخ است و چه بد قرارگاه است. این آتش توأم با خشم شدیدی از سوی خدا عزوجل خواهد بود. پس بر هر مسلمان لازم است تا در برابر دشمنان ملت و در هر ساحه از ساحات جهاد علمی، فکری، ادبی وغیره از صبر و استقامت کار گیرد.
﴿فَلَمۡ تَقۡتُلُوهُمۡ وَلَٰکِنَّ ٱللَّهَ قَتَلَهُمۡۚ وَمَا رَمَیۡتَ إِذۡ رَمَیۡتَ وَلَٰکِنَّ ٱللَّهَ رَمَىٰ وَلِیُبۡلِیَ ٱلۡمُؤۡمِنِینَ مِنۡهُ بَلَآءً حَسَنًاۚ إِنَّ ٱللَّهَ سَمِیعٌ عَلِیمٞ ١٧﴾.
شما مشرکان را با قوت و نیروی خود نکشتید، ولی این خداست که آنها را با قوت و نصرتی که به شما داده کشته است. او بر هر چیزی غالب است و تو ای پیامبر هنگامی که با سنگ ریزهها به سوی مشرکان پرتاب کردی تو این کار را نکردی، بلکه خدا عزوجل کرد و این رمی بر آنها واقع شد. او کسی است که مقدر نموده، کمک و تأیید کرده و یاری رسانیده و خدایتعالی مؤمنان را با نصرت و تأیید خود و عزّت و قدرتی که به آنها در زمین داده مورد آزمایش قرار داده است.
او هر سخن میشنود و به هر چیزی عالم و داناست، او اقوال را میشنود و بر احوال علم دارد، بنابراین انتخاب و اختیار او براساس علم و تقدیرش براساس حکمت است.
این آیه دلالت بر آن دارد که وجود اسباب و وسایل تنها کافی نیست، بلکه در کنار آن لازم است تا بر خدا عزوجل توکل صورت گیرد و از او کمک خواسته شود.
﴿ذَٰلِکُمۡ وَأَنَّ ٱللَّهَ مُوهِنُ کَیۡدِ ٱلۡکَٰفِرِینَ ١٨﴾.
این پیروزیی که خدایتعالی به شما در «بدر» ارزانی کرد به منظور امتحان مؤمنان و ابطال کافران و ناکام کردن تدبیر مشرکان صورت گرفته است.
﴿إِن تَسۡتَفۡتِحُواْ فَقَدۡ جَآءَکُمُ ٱلۡفَتۡحُۖ وَإِن تَنتَهُواْ فَهُوَ خَیۡرٞ لَّکُمۡۖ وَإِن تَعُودُواْ نَعُدۡ وَلَن تُغۡنِیَ عَنکُمۡ فِئَتُکُمۡ شَیۡٔٗا وَلَوۡ کَثُرَتۡ وَأَنَّ ٱللَّهَ مَعَ ٱلۡمُؤۡمِنِینَ ١٩﴾.
اگر شما ای مشرکان در دعای خود قبل از «بدر» میخواستید تا خداوند عزوجل سزاوارترین گروه را به نصرت خویش یاری دهد، این حکم در «بدر» اینگونه صورت گرفت که اوتعالی دوستان خود را یاری رسانید و دشمنانش را شکست داد و اهل حق را تأیید و اهل باطل را خوار و ذلیل نمود و به مؤمنان قدرت داد و کافران را توهین نمود و اگر شما از دشمنی با اسلام و از تکذیب پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم و پرستش بتها دست بر دارید چنین کاری برای دنیا و آخرت شما بهتر است و اگر بر علیه دین کید و مکر کنید ما نیز بر شما با کید و مکر باز خواهیم گشت و هربار که بجنگید ما شما را تا به ابد شکست میدهیم و هرگز جمع شما به هر اندازه که بزرگ هم باشد نفعی به حال شما نخواهد داشت، چون خدا عزوجل قوی و بزرگتر است و هیچکس جز او شما را نصرت و یاری نمیرساند و حقتعالی همواره با دوستان مؤمن خویش با تأیید و نصرت و کمک و برابر کردن امور میباشد و هر که خدا عزوجل با او باشد از کی میترسد؟ و هر که خدا عزوجل بر ضد او باشد از کی امید خواهد داشت؟
﴿یَٰٓأَیُّهَا ٱلَّذِینَ ءَامَنُوٓاْ أَطِیعُواْ ٱللَّهَ وَرَسُولَهُۥ وَلَا تَوَلَّوۡاْ عَنۡهُ وَأَنتُمۡ تَسۡمَعُونَ ٢٠﴾.
ای مؤمنان! اوامر خدای را اجرا کنید و از نواهی او دوری گزینید و از پیامبرش پیروی کنید تا در هردو سرای خوشبخت و رستگار شوید و هرگز از هدایت خدا عزوجل و پیامبرش اعراض نکنید در حالی که شما قرآن و سنّت و موعظهها و نصیحتها و وعدهها و تهدیدهایش را میشنوید.
﴿وَلَا تَکُونُواْ کَٱلَّذِینَ قَالُواْ سَمِعۡنَا وَهُمۡ لَا یَسۡمَعُونَ ٢١﴾.
و مانند کسانی نباشید که به خدا عزوجل کفر ورزیده و ادعای شنیدن هدایتی را نمودند که اوتعالی بر پیامبران خویش نازل کرده است، حال آنکه در حقیقت توأم با قبول و پذیرش، عمل و فهم، و فقه و شناخت نشنیده بلکه سماع او مانند شنیدن چهارپایان بوده که فقط صدا و آواز را میشنوند، بدون اینکه فحوا و محتوا را بفهمند، آنها تنها الفاظ را میشنوند نه معانی را.
﴿۞إِنَّ شَرَّ ٱلدَّوَآبِّ عِندَ ٱللَّهِ ٱلصُّمُّ ٱلۡبُکۡمُ ٱلَّذِینَ لَا یَعۡقِلُونَ ٢٢﴾.
بدترین جنبندگان روی زمین در پیشگاه خدا عزوجل کسانیاند که گوشهایشان از شنیدن دعوتگر حق کَر و زبانهایشان از نطق راستی و صدق گنگ است، آنانی که فهمی نسبت به معانی ندارند و مقاصد را نمیدانند و نفع و ضرر را درک نمینمایند و بین حق و باطل تمیز نمیکنند، پس آنها مانند چهارپایان رها شده و چهارپایان سرگرداناند. فطرتهای آنها معکوس و چشمهایشان کور شده است. جهل آنها جهلی است کاملاً منطبق بر آنها و نادانیشان در حق آنها محقق است.
﴿وَلَوۡ عَلِمَ ٱللَّهُ فِیهِمۡ خَیۡرٗا لَّأَسۡمَعَهُمۡۖ وَلَوۡ أَسۡمَعَهُمۡ لَتَوَلَّواْ وَّهُم مُّعۡرِضُونَ ٢٣﴾.
و اگر خدایتعالی میدانست که این کافران هدایت را دوست دارند و آمادۀ پذیرش حق میباشند و فطرتهای آنها آمادۀ قبول هست، حتماً آنها را به گونهای میشنوانید که از آن نفع برند و خطاب را بفهمند و اگر در چنین حالی خداوند عزوجل آنها را میشنوانید و آنها بازهم از ایمان بازمیداشتند و از هدایت به قرآن اعراض میکردند طبیعتاً این عمل آنها بنابر سرکشی و استکبار و عناد و بدکارگی میبود.
﴿یَٰٓأَیُّهَا ٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ ٱسۡتَجِیبُواْ لِلَّهِ وَلِلرَّسُولِ إِذَا دَعَاکُمۡ لِمَا یُحۡیِیکُمۡۖ وَٱعۡلَمُوٓاْ أَنَّ ٱللَّهَ یَحُولُ بَیۡنَ ٱلۡمَرۡءِ وَقَلۡبِهِۦ وَأَنَّهُۥٓ إِلَیۡهِ تُحۡشَرُونَ ٢٤﴾.
ای مؤمنان در استجابت خود از خدا عزوجل با پیروی امر و اجتناب از نهیش به نیکوئی عمل کنید و از پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم با حسن انقیاد و متابعت نیکو و اقتدا به سنتش استجابت کنید که در استجابت خدا و پیامبر زندگانی سعادتمند شما و عزّت گرانبهایتان است و پیروزی بزرگ و رستگاری همیشگی شما نیز در آن است؛ زیرا شما بدون این استجابت مانند مردگانی هستید ذلیل و هلاک شده و یقین داشته باشید که خدایتعالی توان این را دارد تا بین شما و قلبهایتان تحول بخشد و در آن به گونهای که بخواهد تصرف نماید و بر این اساس ایمان را از آن سلب و یقین را دور و هدایت را محو و نور را در حجاب قرار دهد، ضمن اینکه معاد نیز به سوی اوست و حساب نزد او میباشد تا هر کسی را مطابق عملش جزا دهد.
این امر مستوجب برحذر بودن از انحراف قلب و بیم داشتن از بازگشت به سوی دانای غیبهاست و بر لزوم دوری از معصیتها و گناهان دلالت دارد.
﴿وَٱتَّقُواْ فِتۡنَةٗ لَّا تُصِیبَنَّ ٱلَّذِینَ ظَلَمُواْ مِنکُمۡ خَآصَّةٗۖ وَٱعۡلَمُوٓاْ أَنَّ ٱللَّهَ شَدِیدُ ٱلۡعِقَابِ ٢٥﴾.
ای مؤمنان! از فتنهای بترسید که شاید به شما به سبب کوتاهیتان از ابتاع و بیتوجهی به نصیحت بر شما واقع شود و همه را دربر گیرد و ضرر آن به تمام مردم به علت فعل بدکار و سکوت بریء برسد. مانند کسی که منکری را ببیند و توان انکار آن را داشته باشد ولی این کار را انجام ندهد و به این ترتیب عموم مردم به واسطۀ گناه خواص عذاب شود و یقین داشته باشید که خداوند عزوجل دارای عذاب بسیار شدید و عقابی نیرومند و اخذ او دردناک است و اگر قریهها را بگیرد فنا میسازد و اگر مردم را کیفر دهد آنها را نیست و نابود مینماید و اگر غضب کند تلف میکند و اگر عقاب کند هلاک مینماید. پس تو ای کسی که کشتی امّت را در حال غرق میبینی! دست گناهکار را بگیر ورنه تو نیز با غرق شدگان غرق میشوی و در آن روز هیچ بازدارندهای از امر خدا عزوجل نیست مگر کسی که خدایتعالی بر او رحم کند.
﴿وَٱذۡکُرُوٓاْ إِذۡ أَنتُمۡ قَلِیلٞ مُّسۡتَضۡعَفُونَ فِی ٱلۡأَرۡضِ تَخَافُونَ أَن یَتَخَطَّفَکُمُ ٱلنَّاسُ فََٔاوَىٰکُمۡ وَأَیَّدَکُم بِنَصۡرِهِۦ وَرَزَقَکُم مِّنَ ٱلطَّیِّبَٰتِ لَعَلَّکُمۡ تَشۡکُرُونَ ٢٦﴾.
و شما ای مؤمنان روزهای قبل از هجرت را یاد آورید زمانی که اندک و ذلیل بودید و از مشرکان میهراسیدید این در حالی بود که آنها از هر طرف احاطه داشتند و بر شما اذیت، بدی و تعذیب را بسط دادند، این بود که خدایتعالی به شما مدینه را آماده نمود تا از شما حمایت کند و به عنوان ملجائی باشد که مشرکان را از شما باز دارد و اوتعالی شما را در «بدر» و سایر غزوات یاری رسانید و به شما روزی حلال و پاکیزهای از غنائم و غیره را آماده نمود تا پروردگار خویش را با طاعت و عبادت نیکو و پیروی پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم و اجتناب از منهیات شکر کنید در حالی که یکی از ستونهای شکر این است که انسان به یاد مشکلات پیش از نعمت بیفتد و در سختیها پیش از گشایش فکر کند تا شکرش از دلش سرچشمه بگیرد.
﴿یَٰٓأَیُّهَا ٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ لَا تَخُونُواْ ٱللَّهَ وَٱلرَّسُولَ وَتَخُونُوٓاْ أَمَٰنَٰتِکُمۡ وَأَنتُمۡ تَعۡلَمُونَ ٢٧﴾.
ای مؤمنان! از طریق پیمان شکنی و ترک اوامر و ارتکاب گناهان و نقض تعهداتی که بر خود در عقاید، عبادات و معاملات لازم گرفتید به خدا عزوجل و از طریق خارج شدن از هدایت پیامبر و دوری از سنّت ایشان و ایستادن در کنار دشمنانش به پیامبر خیانت نکنید همچنانی که نباید در امانتها، حقوق، واجباب، اسرار، تعهدات و قرار دادها خیانت روا دارید در حالی که شما میدانید که چنین کاری حرام است و شما قصداً آن را مرتکب میشوید.
﴿وَٱعۡلَمُوٓاْ أَنَّمَآ أَمۡوَٰلُکُمۡ وَأَوۡلَٰدُکُمۡ فِتۡنَةٞ وَأَنَّ ٱللَّهَ عِندَهُۥٓ أَجۡرٌ عَظِیمٞ ٢٨﴾.
و یقین داشته باشید که اموال و اولادتان مایۀ ابتلا و آزمایشی از جانب خداست تا واضح شود چه کسی طاعت و مراد خدایتعالی را بر مراد، مال و اولاد خود ترجیح میدهد و تا ظاهر گردد چه کسی امور دوست داشتنی خدا را بر امور دوست داشتنی خود مانند مال و فرزند مقدم میدارد؛ زیرا فرزند مایۀ جبن و بزدلی و مایۀ بخل است و امساک در مال به سبب محبت فرزند بروز میکند. فرزند مایۀ غم و اندوه است و فقدان او انسان را غمگین میسازد چنانچه مال نیز سبب بسیاری از فتنهها و معصیتها و عُجب است و آنچه نزد خدایتعالی از پاداش و ثواب توأم با نعمت ماندگار در بهشت نعمت و در روز قیامت است از تمام اموال و اولادی که آنها را بر طاعت خدا و رضوان او ترجیح میدهید و عبادت خدا را به سبب آن ضایع میسازید بهتر است.
﴿یَٰٓأَیُّهَا ٱلَّذِینَ ءَامَنُوٓاْ إِن تَتَّقُواْ ٱللَّهَ یَجۡعَل لَّکُمۡ فُرۡقَانٗا وَیُکَفِّرۡ عَنکُمۡ سَیَِّٔاتِکُمۡ وَیَغۡفِرۡ لَکُمۡۗ وَٱللَّهُ ذُو ٱلۡفَضۡلِ ٱلۡعَظِیمِ ٢٩﴾.
ای مؤمنان! اگر طاعت خدای را با انجام طاعات و عبادات و ترک گناهان رعایت کنید اوتعالی در قلبهای شما نوری را روشن میکند که با آن میتوانید حق را بشناسید و از آن پیروی و باطل را درک کنید و از آن اجتناب نمائید و از طریق بصیرت نافذ و نیروی ادراک و توان تمییز بتوانید بین خیر و شر تفاوت قایل شوید؛ زیرا فاجر و بدکار، دارای قلبی کور است و نظر به تراکم گناهان بر قلبش، فهم او در حجاب و پرده قرار دارد.
با تقوا خدایتعالی گناهان را محو میکند و از آنچه گذشته و گام انسان به خطا رفته و موجب ندامت شده درمیگذرد و خطاها را پنهان میدارد، چون اوتعالی دارای عطای جزیل است و عطایش عمومی و نعمتهایش بزرگ است.
﴿وَإِذۡ یَمۡکُرُ بِکَ ٱلَّذِینَ کَفَرُواْ لِیُثۡبِتُوکَ أَوۡ یَقۡتُلُوکَ أَوۡ یُخۡرِجُوکَۚ وَیَمۡکُرُونَ وَیَمۡکُرُ ٱللَّهُۖ وَٱللَّهُ خَیۡرُ ٱلۡمَٰکِرِینَ ٣٠﴾.
و یاد آور ای پیامبر روزی را که گمراهان قریش در حق تو دسیسه چیده و اراده داشتند که یا تو را حبس کنند و یا بکشند و یا از خانه و کاشانهات بیرون کنند در حالی که حبس، اخراج از وطن و اعدام از جملۀ شدیدترین عذابها و بدترین اذیتهاست. کفار قریش در حق پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم این دسیسهها را چیدند و در خفا حیله و برنامه ریختند ولی خدایتعالی باطل کنندۀ مکر و حیلۀ آنهاست که او بهترین کسی است که سنجش میکند و قهر مینماید و او کسی است که اگر بجنگد غالب میشود و دشمنش خوار و ذلیل است و خصمش هلاک میباشد.
﴿وَإِذَا تُتۡلَىٰ عَلَیۡهِمۡ ءَایَٰتُنَا قَالُواْ قَدۡ سَمِعۡنَا لَوۡ نَشَآءُ لَقُلۡنَا مِثۡلَ هَٰذَآ إِنۡ هَٰذَآ إِلَّآ أَسَٰطِیرُ ٱلۡأَوَّلِینَ ٣١﴾.
و هرگاه تو ای محمد بر مشرکان آیات کتاب خدا را میخوانی آنها میگویند آنچه خواندی شنیدیم و آنچه تلاوت کردی شناختیم، در آنچه تلاوت نمودی چه چیزی مایۀ تعجب و شگفتی است؟ این سخن و خرافات گذشتگان است. آنها در این ادعای خود دروغ میگفتند و ادعا میکردند که ما میتوانیم مانند و شبیه آن سخن بگوئیم و قرآن سخنی کاملاً عادی است. اینها در این ادعای خود سرکش بوده میخواستند مانع راه خدا عزوجل شوند.
﴿وَإِذۡ قَالُواْ ٱللَّهُمَّ إِن کَانَ هَٰذَا هُوَ ٱلۡحَقَّ مِنۡ عِندِکَ فَأَمۡطِرۡ عَلَیۡنَا حِجَارَةٗ مِّنَ ٱلسَّمَآءِ أَوِ ٱئۡتِنَا بِعَذَابٍ أَلِیمٖ ٣٢﴾.
و یادآور ای محمد این گفتۀ مشرکان را که در دعای خود میگفتند: ای خدا! اگر این قرآن که محمد آورده حق است پس برما سنگهایی از آسمان نازل کن تا ما را هلاک کند. آنها این سخن را از روی تمسخر و استهزا میگفتند و آن را بعید و دور میدانستند و در ضمن هدفشان تحدی و به مبارزه طلبی نیز بود. آنها سپس گفتند یا ما را به عذابی از نوعی دیگر عذابی کن. این سخن، سخن کسی است که به کیفر الهی استخفاف میکند و از مکر خدا خود را در امان میداند و به آیات الهی استهزا مینماید.
آنچه به آن وعده داده شده بودند تحقق یافت.
﴿وَمَا کَانَ ٱللَّهُ لِیُعَذِّبَهُمۡ وَأَنتَ فِیهِمۡۚ وَمَا کَانَ ٱللَّهُ مُعَذِّبَهُمۡ وَهُمۡ یَسۡتَغۡفِرُونَ ٣٣﴾.
و خداوند عزوجل نمیخواهد در حالی آنها را هلاک کند که تو در میان آنها هستی، چون اوتعالی میخواهد تو را از خلال چنین کاری گرامی دارد، پس تو سبب امان آنها از عذاب خدای دیان است.
علت دوم این امان این است که آنها هنگام طواف به دور خانۀ کعبه میگویند «غفرانک».
حالا سبب اول امان یعنی وجود پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم برداشته شده و هر کسی که میخواهد از غضب و خشم خدای جبار در امان و از هلاکت به دور باشد و از آتش دوزخ نجات یابد و دارای بهرۀ نیکو از قبیل صحت، اولاد، مال و باران گردد پس باید که استغفار کند.
﴿وَمَا لَهُمۡ أَلَّا یُعَذِّبَهُمُ ٱللَّهُ وَهُمۡ یَصُدُّونَ عَنِ ٱلۡمَسۡجِدِ ٱلۡحَرَامِ وَمَا کَانُوٓاْ أَوۡلِیَآءَهُۥٓۚ إِنۡ أَوۡلِیَآؤُهُۥٓ إِلَّا ٱلۡمُتَّقُونَ وَلَٰکِنَّ أَکۡثَرَهُمۡ لَا یَعۡلَمُونَ ٣٤﴾.
چه خصوصیتی در آنها وجود دارد تا خدایتعالی عذاب را از آنها باز دارد در حالی که مستحق چنین عذابیاند و چرا آنها را بر عملکردشان عذاب نکند، در حالی که اهل اسلام را از داخل شدن به مسجد الحرام مانع میشوند. به هیچ وجه درست نیست چنین کسانی متولیان حرم و امانت نگهداران خانۀ خدا باشند به خصوص در حالتی که به خدا عزوجل شرک میورزند و پیامبرش را تکذب میکنند. کسی مستحق تولیت خانۀ خداست که به اوتعالی ایمان داشته باشد و از پیامبرش پیروی و با هدایت او رهیاب شود و اوامرش را اطاعت و از نواهیاش اجتناب کند چنین کسی مستحق سرپرستی وعدهداری شرف رعایت خانۀ کعبه است.
﴿وَمَا کَانَ صَلَاتُهُمۡ عِندَ ٱلۡبَیۡتِ إِلَّا مُکَآءٗ وَتَصۡدِیَةٗۚ فَذُوقُواْ ٱلۡعَذَابَ بِمَا کُنتُمۡ تَکۡفُرُونَ ٣٥﴾.
نماز مشرکان در حرم جز دست زدن و شیپور نواختن چیز دیگری نبود. در چنین کارهایی نه عبادت خداست و نه طاعتی مشروع و نه سنتی پیروی شده، تمام اینها گمراهی، نادانی و سفاهت است. پس ای دشمنان خدا عزوجل عذاب اوتعالی را در دنیا با کشته شدن، اسارت، شکست و کیفر بچشید و در آخرت با آتش و غضب خدای جبار. اینها کفر شما و پیامد جنگ شما با دوستان خداست.
﴿إِنَّ ٱلَّذِینَ کَفَرُواْ یُنفِقُونَ أَمۡوَٰلَهُمۡ لِیَصُدُّواْ عَن سَبِیلِ ٱللَّهِۚ فَسَیُنفِقُونَهَا ثُمَّ تَکُونُ عَلَیۡهِمۡ حَسۡرَةٗ ثُمَّ یُغۡلَبُونَۗ وَٱلَّذِینَ کَفَرُوٓاْ إِلَىٰ جَهَنَّمَ یُحۡشَرُونَ ٣٦﴾.
کفار اموال خود را به منظور جنگ با خدا از طریق ممانعت مردم از داخل شدن به دینش و آزار و اذیت بندگان و فساد و تباهیگری در زمین به مصرف میرسانند و گمان میکنند که این کار، آنها را یاری میرساند و نفعی به حالشان دارد، در حالی که همۀ اینها مایۀ پشیمانی، خواری، آتش و عار دنیا و آخرت است و به زودی خواهند دانست این اموال نفعی به حال آنها نداشته بلکه به زودی شکست خواهند خورد و در آخرت نیز به سوی آتش سوق داده میشوند.
پس هر کس مال خود را در حرام و امور فحشا و گناهان به مصرف برساند در دنیا با انواع و اقسام مصیبتها از قبیل بیماری، و با و کدورت مبتلا میشود و در آخرت برای چنین کسانی بر عملکرد گناه آلودشان عذابی است دردناک.
﴿لِیَمِیزَ ٱللَّهُ ٱلۡخَبِیثَ مِنَ ٱلطَّیِّبِ وَیَجۡعَلَ ٱلۡخَبِیثَ بَعۡضَهُۥ عَلَىٰ بَعۡضٖ فَیَرۡکُمَهُۥ جَمِیعٗا فَیَجۡعَلَهُۥ فِی جَهَنَّمَۚ أُوْلَٰٓئِکَ هُمُ ٱلۡخَٰسِرُونَ ٣٧﴾.
و خدایتعالی این کار را انجام میدهد تا بین اهل حق و اهل باطل تفاوت ایجاد شود. اوتعالی اراده دارد تا اهل باطل را گفتار زشت و اعمال باطل و علوم فاسد و اموال حرامشان روی یکدیگر بگذارد و سپس همه را در آتش دوزخ بیندازد و حقیقتاً که اینها زیانکارانیاند که زندگی در سایۀ نعمت ماندگار را از دست داده و از همه شدیدتر عذاب میشوند.
﴿قُل لِّلَّذِینَ کَفَرُوٓاْ إِن یَنتَهُواْ یُغۡفَرۡ لَهُم مَّا قَدۡ سَلَفَ وَإِن یَعُودُواْ فَقَدۡ مَضَتۡ سنّت ٱلۡأَوَّلِینَ ٣٨﴾.
ای محمد ج! برای کسی که به خدا کفر ورزیده بگو اگر آنها شرک را ترک کنند و داخل اسلام شوند خدایتعالی گناهان گذشتۀشان را میبخشد. این عمل خدا عزوجل مبتنی بر رحمت وسیع و عفو اوست، چون او توبه را بر دشمنان خو عرضه داشته تا آنها را از این طریق به سوی دین ترغیب کند، ولی اگر آنها دوباره به جنگ با مسلمانان بازگردند و به پروردگار عالمیان کفر ورزند، در چنین حالتی روش خدا در تعامل با دشمنانش کاملاً واضح و آشکار است، چنانچه این روش در امتهای سابق، گذشته و در میان آنها با تباهی و ویرانی و تعذیب تبلور یافته است.
﴿وَقَٰتِلُوهُمۡ حَتَّىٰ لَا تَکُونَ فِتۡنَةٞ وَیَکُونَ ٱلدِّینُ کُلُّهُۥ لِلَّهِۚ فَإِنِ ٱنتَهَوۡاْ فَإِنَّ ٱللَّهَ بِمَا یَعۡمَلُونَ بَصِیرٞ ٣٩﴾.
ای مسلمانان! با مشرکان تا زمانی بجنگید که شأن و شوکت آنها بشکند و سلاحهایشان نابود گردد و جمعشان شکست بخورد و تا نیرویی که با حق بجنگد و یا گروهکی که در برابر دین بایستد وجود نداشته باشد و تا تمام عبادتها از آن خدای متعال قرار گیرد و هیچکس جز او پرستش نشود و هیچ حکمی جز حکم او نافذ نگردد و زندگی کلاً اسلامی شود.
و هرگاه اهل باطل از جنگ با اسلام خودداری نموده و سلاح خود را کنار بگذارند و دشمنی را ترک کنند در چنین حالی خدایتعالی اعمال آنها را میداند و اگر راست بگویند و ایمان بیاورند خداوند به آنها ثواب و پاداش میدهد، ولی اگر بر کفر خویش اصرار ورزند حتماً به آنها کیفر میدهد.
این آیه دلالت بر باز بودن دروازۀ رجا و امید برای هر گمراه دارد تا به سوی رحمت پروردگار خویش بازگردد.
﴿وَإِن تَوَلَّوۡاْ فَٱعۡلَمُوٓاْ أَنَّ ٱللَّهَ مَوۡلَىٰکُمۡۚ نِعۡمَ ٱلۡمَوۡلَىٰ وَنِعۡمَ ٱلنَّصِیرُ ٤٠﴾.
و اگر کفار از پذیرش حق ابا ورزند و از توبه و پشیمانی اعراض کنند، بدانید که خدا عزوجل با یاری و نصرت خود با شماست و به زودی آنها را محو میکند؛ زیرا کسی که خدایتعالی دوست او باشد از هیچ چیزی نمیهراسد که او در مشکلات بهترین کمک کننده و در امور مهم برترین وکیل و در تمام مشکلات بسنده است و چه نیکو یاری دهندهای است که پیامبرش را بر دشمنانش یاری میدهد و بهترین کمک کننده در حالت فتنه و مصیبت است. با برکت است اسم او و مقدس است عظمتش و هر که ارادۀ ولایتش را دارد باید که در طاعت اوتعالی اخلاص داشته باشد و هر کس نصرت و یاری او را دوست دارد باید که از امر اوتعالی اطاعت کند.
﴿۞وَٱعۡلَمُوٓاْ أَنَّمَا غَنِمۡتُم مِّن شَیۡءٖ فَأَنَّ لِلَّهِ خُمُسَهُۥ وَلِلرَّسُولِ وَلِذِی ٱلۡقُرۡبَىٰ وَٱلۡیَتَٰمَىٰ وَٱلۡمَسَٰکِینِ وَٱبۡنِ ٱلسَّبِیلِ إِن کُنتُمۡ ءَامَنتُم بِٱللَّهِ وَمَآ أَنزَلۡنَا عَلَىٰ عَبۡدِنَا یَوۡمَ ٱلۡفُرۡقَانِ یَوۡمَ ٱلۡتَقَى ٱلۡجَمۡعَانِۗ وَٱللَّهُ عَلَىٰ کُلِّ شَیۡءٖ قَدِیرٌ ٤١﴾.
و ای مسلمانان بدانید که اموال غنیمت در پنج دسته تقسیم میشوند. چهار قسمت آن از آن مجاهدان و قسمت پنجم از آن خدا عزوجل و پیامبرش صلی الله علیه و آله و سلم و مصالح عمومی مسلمین است.
چهار قسمت متذکره به این صورت خواهد بود که یک قسمت از نزدیکان پیامبر از بنی هاشم و بنی مطلب است و سهمی برای ایتام، سهمی برای فقرا و سهمی دیگر برای مسافری است که از سفر خویش بازمانده است.
کسی چنین تقسیم میکند که به آنچه از جانب خدا عزوجل آمده باور و ایمان دارد و به قرآنی که در روز «بدر» نازل شده نیز ایمان دارد، روز بدر که خداوند عزوجل بین دوستان و دشمنانش تفریق و تمایز ایجاد کرد، روزی که گروه مسلمان با گروه کافر وارد جنگ شدند.
و خدایتعالی بر هر چیز قادر و تواناست و از جملۀ قدرت او یکی هم این است که او شما را با وجود تعداد اندکی که بودید بر کفار با وجود آنکه بسیار بودند پیروز گردانید و شما را عزّت بخشید و آنها را ذلیل ساخت و شما را بر آنها طوری مسلط کرد که برخی از آنها را اسیر گرفتید و برخی دیگر را کشتید.
﴿إِذۡ أَنتُم بِٱلۡعُدۡوَةِ ٱلدُّنۡیَا وَهُم بِٱلۡعُدۡوَةِ ٱلۡقُصۡوَىٰ وَٱلرَّکۡبُ أَسۡفَلَ مِنکُمۡۚ وَلَوۡ تَوَاعَدتُّمۡ لَٱخۡتَلَفۡتُمۡ فِی ٱلۡمِیعَٰدِ وَلَٰکِن لِّیَقۡضِیَ ٱللَّهُ أَمۡرٗا کَانَ مَفۡعُولٗا لِّیَهۡلِکَ مَنۡ هَلَکَ عَنۢ بَیِّنَةٖ وَیَحۡیَىٰ مَنۡ حَیَّ عَنۢ بَیِّنَةٖۗ وَإِنَّ ٱللَّهَ لَسَمِیعٌ عَلِیمٌ ٤٢﴾.
و یاد آورید روز «بدر» را هنگامی که شما در قسمت پائین مدینه اردو زده بودید و کفار در قسمت دورتر اردو زده بودند در حالی که کاروان ابیسفیان پائینتر از محلی که شما بودید قرار داشت و اگر بین شما و کفار موعدی برای مبارزه تعیین میشد شما از این موعد تخلف میورزیدید، از اینروی مواجهۀ شما با کفار به همان صورتی تحقق پذیرفت که خدایتعالی اراده نمود بود. و اوتعالی شما را بدون وعده و قرار به هم رسانید و رو در رو کرد تا آنچه را برای شما در خصوص پیروزی بر کفار مقدر نموده بود تحقق یابد و آنها را خوار و ذلیل سازد.
این تقدیر الهی از اینروی بود که تا کافر اگر کافر میشود بعد از اقامۀ برهان کافر شود و مؤمن اگر ایمان میآورد بعد از وضوح حجّت ایمان آورد و خدایتعالی همۀ اقوال را میشنود، هم مخفی را و هم آشکار را و تمام افعال را نیز میداند چه در خفا انجام شود و یا در انظار عامه. و او براساس سمع و علم خود تقدیر نیکو نموده و قضا و تدبیر خود را به محکمی و استواری به انجام رسانیده است. او عواقب و مصیر هر کس را میتواند و هر که را خواست نصرت داد و آنکه را اراده نمود به حکمت خود خوار و ذلیل نمود.
﴿إِذۡ یُرِیکَهُمُ ٱللَّهُ فِی مَنَامِکَ قَلِیلٗاۖ وَلَوۡ أَرَىٰکَهُمۡ کَثِیرٗا لَّفَشِلۡتُمۡ وَلَتَنَٰزَعۡتُمۡ فِی ٱلۡأَمۡرِ وَلَٰکِنَّ ٱللَّهَ سَلَّمَۚ إِنَّهُۥ عَلِیمُۢ بِذَاتِ ٱلصُّدُورِ ٤٣﴾.
و از نعمتهای خدا عزوجل بر تو ای پیامبر یکی هم این است که اوتعالی لشکر مشرکان را پیش از معرکۀ «بدر» در خواب تو اندک جلوه داد از اینروی شما در مصاف با آنها علاقمند و در جنگ با آنها حماسی شُدید و اگر خدایتعالی آنها را در خواب شما بسیار جلوه میداد و تو مسلمانان را در جریان این امر قرار میدادی یقیناً تردید میکردند و در مسألۀ جنگ با آنها دچار تفرقه و اختلاف میشدند ولی خداوند عزوجل شما را از شکست نجات داد و از ذلیل شدن حفظ نمود و حتی شما را با نصرت و یاری خود تأیید نمود و لشکرش را نازل کرد و در پی این امور بود که پیروزی به دست آمد و خدایتعالی به آنچه دلها پنهان میدارند داناست از اینروی قضای او براساس علم و تقدیرش براساس حکمت بود و او هر مسألهای را فرا خور حالش مقدر نموده و هر چیزی را در جایش گذاشته است.
﴿وَإِذۡ یُرِیکُمُوهُمۡ إِذِ ٱلۡتَقَیۡتُمۡ فِیٓ أَعۡیُنِکُمۡ قَلِیلٗا وَیُقَلِّلُکُمۡ فِیٓ أَعۡیُنِهِمۡ لِیَقۡضِیَ ٱللَّهُ أَمۡرٗا کَانَ مَفۡعُولٗاۗ وَإِلَى ٱللَّهِ تُرۡجَعُ ٱلۡأُمُورُ ٤٤﴾.
و یاد آورید روزی را که در «بدر» با کفار مصاف دادید و لشکر کفار در نظر و دیدگان شما اندک جلوهگر شد و شما در نبرد با آنها تشویق شدید، چنانچه تعداد شما نیز در نظر مشرکان اندک جلوه داده شد و آنها نیز در مصاف با شما حماسی شدند و اگر شما را زیاد میدیدند حتماً فرار میکردند، زیرا خداوند عزوجل اراده داشت تا این معرکه واقع شود تا دوستان خود را یاری و دشمنانش را شکست دهد و دین خود را غالب گرداند و باطل و اهلش را خوار و ذلیل کند، پس پاک و منزه است خدایی که هرگاه چیزی را اراده کند اسباب و وسایلش را آماده مینماید تا امر خدا عزوجل و قضا و قدرش تحقق یابد و تنها به سوی خدایتعالی عواقب تمام امور و مصادر اعمال باز میگردد و او هر کسی را مطابق عملش خواه بد باشد یا خوب جزا میدهد.
﴿یَٰٓأَیُّهَا ٱلَّذِینَ ءَامَنُوٓاْ إِذَا لَقِیتُمۡ فِئَةٗ فَٱثۡبُتُواْ وَٱذۡکُرُواْ ٱللَّهَ کَثِیرٗا لَّعَلَّکُمۡ تُفۡلِحُونَ ٤٥﴾.
ای کسانی که به آنچه خدایتعالی نازل نموده و به پیامبر و وعد و عیدهایش باور دارید هرگاه با کفار در میدان معرکه روبرو شدید بر شماست تا ثابت و استوار باشید و صبر کنید تا خداوند عزوجل وعدۀ خود را در نصرت شما تحقق بخشد و از زیاد گفتن ذکر خدا عزوجل استعانت بجوئید که ذکر اوتعالی بهترین کمک و توشه و قویترین سلاح و ابزار و برترین آمادگی برای جهاد به شمار میرود؛ زیرا با ذکر خدا عزوجل رحمت نازل میشود و برکات الهی انسان را میپوشاند. با ذکر، صبر و شکر رستگاری بزرگ به دست میآید.
در یادآوری از ذکر در اینجا این نکته نهفته است که انسان همواره هنگام مشکلات به یاد دوستان و احباب خود میافتد و شکی نیست که بزرگترین دوست یک انسان مؤمن، خدایتعالی و بزرگترین عمل ذکر و سختترین آن جهاد است، از اینروی مناسب این است که ذکر یاد گردد، چون کاری است سهل و آسان و دارای فوائد و عوائد نیکوست و اگر ذکر نفعی هم نمیداشت همینقدر کافی بود. ذکر کنندگان کسانیاند که از دیگران به رستگاری دنیا و آخرت پیشی میجویند.
﴿وَأَطِیعُواْ ٱللَّهَ وَرَسُولَهُۥ وَلَا تَنَٰزَعُواْ فَتَفۡشَلُواْ وَتَذۡهَبَ رِیحُکُمۡۖ وَٱصۡبِرُوٓاْۚ إِنَّ ٱللَّهَ مَعَ ٱلصَّٰبِرِینَ ٤٦﴾.
و بر شماست تا طاعت خدا عزوجل و پیامبرش را از طریق امتثال اوامر و اجتناب از نواهی لازم گیرید و هرگز اختلاف نکنید که نیرو، توان و هیبت شما از بین میرود و از پیروزی و ظفر یافتن بر دشمن محروم میشوید و بر شماست تا در سختیها صبر کنید و مشکلات را تحمل نمائید که خدایتعالی صبر کنندگان را به کمک و تأیید خود تأیید میکند و آنها را با پیروزی خود گرامی میدارد.
این آیه دلالت بر آن دارد که طاعت خدا و پیامبر و همچنان با جماعت مسلمانان بودن سبب قوت و نیرومندی و راهی به سوی رستگاری و پیروزی است و اینکه اختلاف و چند دستگی سبب ناکامی و شکست میشود.
﴿وَلَا تَکُونُواْ کَٱلَّذِینَ خَرَجُواْ مِن دِیَٰرِهِم بَطَرٗا وَرِئَآءَ ٱلنَّاسِ وَیَصُدُّونَ عَن سَبِیلِ ٱللَّهِۚ وَٱللَّهُ بِمَا یَعۡمَلُونَ مُحِیطٞ ٤٧﴾.
و ای مؤمنان! از این برحذر که مانند مشرکان شوید، آنگاه که از مکه به سوی بدر در نهایت تکبر، فخر فروشی و جبروت و در حالت قدرتنمائی بیرون شدند تا مدح و ستایش شوند و مردم را از اسلام باز دارند و خدایتعالی به همۀ آنچه انجام دادهاند عالم و داناست و بر تمام آنچه میکنند اطلاع دارد. او تمام اعمال و گفتار آنها را در کتابی خاص آمار گرفته تا به شدیدترین کیفرها برسند و سختترین عذاب را بچشند.
﴿وَإِذۡ زَیَّنَ لَهُمُ ٱلشَّیۡطَٰنُ أَعۡمَٰلَهُمۡ وَقَالَ لَا غَالِبَ لَکُمُ ٱلۡیَوۡمَ مِنَ ٱلنَّاسِ وَإِنِّی جَارٞ لَّکُمۡۖ فَلَمَّا تَرَآءَتِ ٱلۡفِئَتَانِ نَکَصَ عَلَىٰ عَقِبَیۡهِ وَقَالَ إِنِّی بَرِیٓءٞ مِّنکُمۡ إِنِّیٓ أَرَىٰ مَا لَا تَرَوۡنَ إِنِّیٓ أَخَافُ ٱللَّهَۚ وَٱللَّهُ شَدِیدُ ٱلۡعِقَابِ ٤٨﴾.
و یاد آورید روزی را که شیطان، جنگ با اهل ایمان را در نظر بتپرستان نیکو بیناند بر مکر و حیله به آنها وعدۀ نصر و پیروزی داد و تعداد افراد و قوتشان را در نظر آنها بسیار جلوهگر کرد طوری که گمان کردند او آنها را از دشمنانشان حفظ میکند و هنگام ملاقیشان یاری میرساند، ولی زمانی که مؤمنان و مشرکان روی در روی قرار گرفتند شیطان پیمان خود را شکست و بر خلاف وعدهای که به آنان مبنی بر یاری رسانیدن به آنها داده بود عمل کرد و پا به فرار گذاشت و ناامید و متواری گشت و گفت من شما را یاری نمیرسانم و نمیتوانم در کنار شما باشم، من ملائکهای نیرومند، استوار و دارای شدّت عمل میبینم که هیچکس توان نبرد با آنها را ندارد من از این میهراسم که خدایتعالی عذاب خود را بر من از هر طرف احاطه سازد و هلاکم کند که اوتعالی دارای کیفر و عقاب شدید است و هرگز مغلوب نمیشود، او دارای عذاب قویی است که هرگز گسی با او جنگیده نمیتواند.
این آیه دلالت بر آن دارد که راه شیطان مبتنی بر نیکو جلوه دادن امور خطا و خوشنما ساختن گمراهی است و اینکه هرگاه بندهای را در ورطهای قرار دهد او را به حال خودش رها مینماید از اینروی بر بنده لازم است تا از تلبیس او برحذر باشد و از مخفیکاریهای شیطان احتیاط کند.
﴿إِذۡ یَقُولُ ٱلۡمُنَٰفِقُونَ وَٱلَّذِینَ فِی قُلُوبِهِم مَّرَضٌ غَرَّ هَٰٓؤُلَآءِ دِینُهُمۡۗ وَمَن یَتَوَکَّلۡ عَلَى ٱللَّهِ فَإِنَّ ٱللَّهَ عَزِیزٌ حَکِیمٞ ٤٩﴾.
و یاد آورید روزی را که منافقان و انسانهای شکمند گفتند: این مؤمنان به دین خویش فریب خورده و غره شده و گمان کردند که پیروز خواهند شد در حالی که آنها ذلیل، اندک و ضعیفاند. خدایتعالی به آنها چنین خبر داد که هر که بر خدا عزوجل اعتماد و توکل کند و امور خود را به او بسپارد، خداوند عزوجل او را یاری میرساند و عزّت و قدرت میدهد و دشمنش را دچار شکست مینماید، اگرچه نسبت به دشمن ضعیفتر و اندکتر هم باشد. چرا که خدایتعالی نیرومندی است که مغلوب نمیشود، او کسی را که از درگاهش طالب کمک شود یاری میرساند و کسی را که بر او توکل کند تأیید میکند. اوتعالی حکیمی است که در بهترین وجه به تدبیر امور میپردازد و راهش به محکمی و استواری منتهی میشود.
﴿وَلَوۡ تَرَىٰٓ إِذۡ یَتَوَفَّى ٱلَّذِینَ کَفَرُواْ ٱلۡمَلَٰٓئِکَةُ یَضۡرِبُونَ وُجُوهَهُمۡ وَأَدۡبَٰرَهُمۡ وَذُوقُواْ عَذَابَ ٱلۡحَرِیقِ ٥٠﴾.
و تو ای مسلمان اگر شاهد کفار هنگامی باشی که در سکرات مرگ قرار میگیرند و ملائکه ارواحشان را توأم با خشونت قبض مینمایند و آن را به قوت میکشند و رویها و پشتهایتان را با پاره آهنها به منظور تعذیب و تذلیل بیشتر میکوبند و در کمال اهانت و تحقیر به آنها میگویند: عذاب شعلهور و سوزنده و دوزخ افروخته را بچشید تا کیفری در بدل اعمال بد و کفر آمیز و تکذیبگرانۀ شما باشد.
﴿ذَٰلِکَ بِمَا قَدَّمَتۡ أَیۡدِیکُمۡ وَأَنَّ ٱللَّهَ لَیۡسَ بِظَلَّٰمٖ لِّلۡعَبِیدِ ٥١﴾.
عذابی که به کفار از قبیل زدن بر روی و پشت میرسد، به سبب کفرشان به خدا عزوجل و تکذیب پیامبر و جنگ با دوستان خدا عزوجل و مانع شدن از راه حق میباشد و اوتعالی هرگز بر آنها ظلم ننموده که آنها را بیجهت و بدون گناه عذاب کند، بلکه آنها مستحق این کیفر هستند و خداوند عزوجل هیچگاه بر بندگان خود ظلم نمینماید بلکه با فرستادن پیامبران و انزال کتابهای آسمانی و واضح ساختن برهان بر آنها اقامه حجّت میکند و اینطور نبوده که آنها را مهمل و سر به خود بگذارد، بلکه برای آنها حق را از باطل بیان نموده و سپس آنها را عادلانه جزا داده است.
﴿کَدَأۡبِ ءَالِ فِرۡعَوۡنَ وَٱلَّذِینَ مِن قَبۡلِهِمۡۚ کَفَرُواْ بَِٔایَٰتِ ٱللَّهِ فَأَخَذَهُمُ ٱللَّهُ بِذُنُوبِهِمۡۚ إِنَّ ٱللَّهَ قَوِیّٞ شَدِیدُ ٱلۡعِقَابِ ٥٢﴾.
عادت این مشرکان مانند عادت قوم فرعون و کسانی است که پیش از آنها بودهاند، همۀ آنها به خدا عزوجل کفر ورزیده و پیامبران خدا عزوجل را تکذیب نمودند. روش خدا در قبال اینها مانند روش او با کسانی است که پیش از آنها گذشته و خدایتعالی آنها را به سبب گناهانشان عذاب کرد و کیفر داد؛ چون گرفت او بسیار نیرومند و قوی و عذابش دردناک است.
چون در اینجا کفر آنها مربوط به عقیده و توحید بود از اینروی لفظ جلالۀ «الله» به کار برده شده است و هرگاه کفر نعمت مطرح شود در آنجا خواهیم دید که لفظ «رب / پروردگار» به کار میرود.
یاد آوری از فرعون و قومش روی این اساس بوده که او در استکبار و اصرار بر گمراهی و ادعای خدائی از دیگران شهرت بیشتری دارد و قبل از او هیچیک از انسانها چنین ادعای گزافی ننموده است.
﴿ذَٰلِکَ بِأَنَّ ٱللَّهَ لَمۡ یَکُ مُغَیِّرٗا نِّعۡمَةً أَنۡعَمَهَا عَلَىٰ قَوۡمٍ حَتَّىٰ یُغَیِّرُواْ مَا بِأَنفُسِهِمۡ وَأَنَّ ٱللَّهَ سَمِیعٌ عَلِیمٞ ٥٣﴾.
کیفری که خدایتعالی بر آنها نازل نموده مبتنی بر روش خداست، روشی که براساس آن هیچگاه نعمت و بخشش را به مشقت تبدیل نمیکند مگر اینکه صاحب نعمت خود زمینۀ چنین کاری را فراهم نماید و اعمال خوب خود را به اعمال بد، نیکو را به زشت و طاعت را به معصیت تغییر دهد. در چنین حالی خداوند عزوجل نعمت را از آنان میگیرد و عذاب را سرازیر مینماید و عزتشان را تبدیل به ذلت، قوتشان را تبدیل به ضعت و ناتوانی و ثروتشان را به فقر و امنیتشان را تبدیل به خوف و ترس مینماید و چون سمع خدایتعالی و علم او برهر چیزی احاطه دارد از اینروی با عذاب جز کسی را که نافرمانی نماید تأدیب نمیکند و عذابش را جز بر کسی که ابا آورد نازل نمینماید.
او با سمع خود تمام گفتههای آنان را شنیده است هم گفتار بد را و هم گفتار خوب را. او با علم خود بر هر عمل و حالتی اطلاع پیدا کرده هم خوب آن و هم زشت آن، پس جزایش براساس عدالت نازل شده و رحمتش براساس فضل.
﴿کَدَأۡبِ ءَالِ فِرۡعَوۡنَ وَٱلَّذِینَ مِن قَبۡلِهِمۡۚ کَذَّبُواْ بَِٔایَٰتِ رَبِّهِمۡ فَأَهۡلَکۡنَٰهُم بِذُنُوبِهِمۡ وَأَغۡرَقۡنَآ ءَالَ فِرۡعَوۡنَۚ وَکُلّٞ کَانُواْ ظَٰلِمِینَ ٥٤﴾.
عادت این مشرکان مانند عادت قوم فرعون و کسانی است که قبل از اینها بودهاند. روش همه در تکذیب یکسان است. همه به حجّت پروردگار خویش که آنها را خلق نموده، روزی داده، با نعمتها تربیه کرده کفر ورزیدند روی این اساس خدایتعالی تمام آنها را به سبب عصیانشان نیست و نابود کرد و فرعون و همراهانش را غرق نمود.
همۀ این کفار با سرکشی و عصیان بر خویشتن ظلم کردند از اینروی مستحق زیان و خسران شدند پس هلاکت آنها مبتنی بر عدالتی از جانب خداوند بوده است.
﴿إِنَّ شَرَّ ٱلدَّوَآبِّ عِندَ ٱللَّهِ ٱلَّذِینَ کَفَرُواْ فَهُمۡ لَا یُؤۡمِنُونَ ٥٥﴾.
بدترین جنبندۀ روی زمین کفاریاند که آیات خدا را انکار نموده و پیامبرانش را تکذیب کردهاند. اینها نه به وحدانیت اوتعالی باور دارند و نه او را در الوهیتش یکتا میدانند و طاعت خویش را نیز تنها به خاطر او انجام نمیدهند، بنابراین کافر از چهارپا بدتر است چون کافر خلق شده تا عبادت کند در حالی که چهارپا مکلف به این امر نیست پس کافر گمراهتر است.
﴿ٱلَّذِینَ عَٰهَدتَّ مِنۡهُمۡ ثُمَّ یَنقُضُونَ عَهۡدَهُمۡ فِی کُلِّ مَرَّةٖ وَهُمۡ لَا یَتَّقُونَ ٥٦﴾.
یهودیان بنی قریظه قبلاً نیز با شما پیمان بسته بودند و عهد کردند که هیچگاه مشرکان را یاری نرسانند، ولی آنها قرار داد و عهد و پیمان خود را بارها شکستند و تقوای الهی را در آنچه تعهد کرده بودند رعایت نکردند و خائنان آنها از عذاب اوتعالی نمیهراسند. پس این جاهل به عظمت خداست که در برابر پروردگار خود تمرد میکند و از اوتعالی نافرمانی مینماید.
﴿فَإِمَّا تَثۡقَفَنَّهُمۡ فِی ٱلۡحَرۡبِ فَشَرِّدۡ بِهِم مَّنۡ خَلۡفَهُمۡ لَعَلَّهُمۡ یَذَّکَّرُونَ ٥٧﴾.
و هرگاه با آنان در میدان معرکه مواجه شدی پس به آنان کیفر بده و از این طریق کسانی را که در پشت آنها قرار دارند بترسان تا از تو در بیم و هراس باشند و به این ترتیب آنان از کسانی که کیفر دیدند عبرت بگیرند و از پیمان شکنی دست بردارند.
و اگر تو کفار قریش را بترسانی یهود مدینه نیز از تو خواهند ترسید و باید که حق نیرو، قوّت، چیرگی، غلبه و دولتی داشته باشد تا از خود حمایت کند و نیرومند و مقدس باشد.
﴿وَإِمَّا تَخَافَنَّ مِن قَوۡمٍ خِیَانَةٗ فَٱنۢبِذۡ إِلَیۡهِمۡ عَلَىٰ سَوَآءٍۚ إِنَّ ٱللَّهَ لَا یُحِبُّ ٱلۡخَآئِنِینَ ٥٨﴾.
و هرگاه یقین نمودی که دشمنت اراده دارد تا با نقض عهد و پیمان بر تو خیانت کند، تو نیز عهدش را به سویش بینداز تا تو و او به طور مساویانه نقض عهد را بدانید؛ زیرا اگر به صورت مخفیانه پیمان را نقض کنی آنها تو را به خیانت متهم میکنند و اگر به پیمان وفادار بمانی در چنین حالی این وفا فقط از جانب تو خواهد بود، بنابراین هرگاه نشانههای خیانت از سوی دشمنان ظاهر گشت تو به شکل علنی معاهده را پایان یافته اعلان کن و علناً جنگنما که خدایتعالی کسی را که در امانت خیانت روا دارد و پیمان را بشکند دوست ندارد بلکه اوتعالی انسان صادق، امین و وفادار را دوست میدارد.
﴿وَلَا یَحۡسَبَنَّ ٱلَّذِینَ کَفَرُواْ سَبَقُوٓاْۚ إِنَّهُمۡ لَا یُعۡجِزُونَ ٥٩﴾.
آن دسته از دشمنانت که از کشته شدن نجات پیدا کردند گمان نکنند که از کیفر الهی و اخذ او فرار نمودند. آنها هرگز نمیتوانند خدای را از دسترسی به خود باز دارند. اوتعالی حتماً آنها را در وقت مناسب خواهد گرفت. یهودیان هنگامی که از آنچه به مشرکان در جنگ «بدر» رسید نجات یافتند گمان کردند که آنها خداوند عزوجل را از تسلط بر خود و هلاک خویش عاجز ساختند، در اینجا خدایتعالی خبر میدهد که برای آنها مدتی معلوم است و برای کافران نیز.
﴿وَأَعِدُّواْ لَهُم مَّا ٱسۡتَطَعۡتُم مِّن قُوَّةٖ وَمِن رِّبَاطِ ٱلۡخَیۡلِ تُرۡهِبُونَ بِهِۦ عَدُوَّ ٱللَّهِ وَعَدُوَّکُمۡ وَءَاخَرِینَ مِن دُونِهِمۡ لَا تَعۡلَمُونَهُمُ ٱللَّهُ یَعۡلَمُهُمۡۚ وَمَا تُنفِقُواْ مِن شَیۡءٖ فِی سَبِیلِ ٱللَّهِ یُوَفَّ إِلَیۡکُمۡ وَأَنتُمۡ لَا تُظۡلَمُونَ ٦٠﴾.
و ای مسلمانان! برای دشمنان خود تمام اسباب قوت و قدرت مادی و معنوی از قبیل: سلاح، ابزار، مال و علم را آماده کنید تا با این قوت و قدرت دشمنان خدا عزوجل و خود را اعم از: مشرکان، ملحدین، اهل کتاب و هر کافر دیگری را بترسانید و تا جانب اسلام در دیگران ترس ایجاد کند و اهل آن غالب و تعالیمش مقدس باشد؛ زیرا حق بدون قوت سرقت و مشاع میشود و کیان بدون عزّت متاعی است که زایل میگردد و ضعیف به گونهای است که دیگران در او طمع دارند و به سویش با دید حقارت مینگرند و کسی که ذلیل و خوار باشد همواره توهین میشود.
بنابراین بذل نیرو در راه اسلام کاری است مطلوب که این قوت باید با اسبهای آماده و سلاح و عتاد و اموال ذخیره شده و لشکرهای تمرین یافته و کارخانجات برپا و عقلهای تولیدگر باشد و شما با این توان و نیرو دشمنان معروف و غیر معروف خود را میترسانید. این نکته را نیز باید متوجه باشید هر عزتی که در دو پهلوی آن خون ریخته نشود حتماً سقوط مینماید.
و آنچه شما در راه خدا عزوجل به مصرف میرسانید اعم از مال، سعی و کوشش تمام اینها در پیشگاه خدای متعال محفوظ است و اوتعالی به زودی شما را به خاطر آن در دنیا با عزّت و پیروزی و بهرۀ نیکو پاداش میدهد و در آخرت با نعمت ماندگار و جایگاه گرامی و خجسته و هیچ چیزی از ثواب اوتعالی کم نمیشود، بلکه این ثواب همواره در ازدیاد است و فضل و کرمی از جانب خدایتعالی است.
﴿۞وَإِن جَنَحُواْ لِلسَّلۡمِ فَٱجۡنَحۡ لَهَا وَتَوَکَّلۡ عَلَى ٱللَّهِۚ إِنَّهُۥ هُوَ ٱلسَّمِیعُ ٱلۡعَلِیمُ ٦١﴾.
و اگر کفار به صلح و سِلم تمایل کردند تو نیز به اینکار تمایل نشان بده و با آنها در آنچه خیر و سعادت مسلمانان است و جنگ را دور میسازد صلح کن و در آنچه عهد بستی بر خدای خود اعتماد کن که اوتعالی تو را از آنچه از آن بیم داری در امان نگه میدارد و حمایت مینماید، چون خداوند عزوجل اقوال را میشنود و بر تمام احوال و نیتها و امور پوشیده و مخفی آگاهی دارد و میداند چه کسی به پیمان خویش وفادار باقی میماند و چه کسی نقض میکند، او میداند چه کسی درستکار است و چه کسی خیانتکار.
﴿وَإِن یُرِیدُوٓاْ أَن یَخۡدَعُوکَ فَإِنَّ حَسۡبَکَ ٱللَّهُۚ هُوَ ٱلَّذِیٓ أَیَّدَکَ بِنَصۡرِهِۦ وَبِٱلۡمُؤۡمِنِینَ ٦٢﴾.
و اگر آنها نیتی در خیانت به تو داشته باشند، پروردگار تو را از مکر آنها کفایت میکند و حفظ مینماید چنانچه اوتعالی تو را با نصرت و پیروزی خود و همچنان با پیروان مؤمنی که داری کمک کرده و نیرومند ساخته است. و چون پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم بر خدا عزوجل توکل نمود، حقتعالی برایش لشکری از میان مؤمنان قرار داد تا در کنار او بجنگند و به این ترتیب او را یاری رسانید و اینگونه کسی که با خدای خود صادق باشد، نصرت و یاری رسانیده میشود و آنکه خیانت ورزد حتماً رانده میشود و آنکه در جهاد صبر کند و قربانی دهد سپاسگذاری خواهد شد و مزد دریافت خواهد نمود.
﴿وَأَلَّفَ بَیۡنَ قُلُوبِهِمۡۚ لَوۡ أَنفَقۡتَ مَا فِی ٱلۡأَرۡضِ جَمِیعٗا مَّآ أَلَّفۡتَ بَیۡنَ قُلُوبِهِمۡ وَلَٰکِنَّ ٱللَّهَ أَلَّفَ بَیۡنَهُمۡۚ إِنَّهُۥ عَزِیزٌ حَکِیمٞ ٦٣﴾.
خداوند متعال بین قلبهای مسلمانان بعد از اینکه پیش از اسلام باهم بغض و کینه داشتند الفت ایجاد کرد و در پی آن مسلمانان باهم در ایمان برادر شده و یکدیگر خویش را دوست گرفتند و اگر تو تمام گنجهای روی زمین را به مصرف میرسانیدی تا این قلبها را بر محبت جمع کنی نمیتوانستی چنین کنی، چون این قلبها را جز ایمان به دانای غیب چیز دیگری نمیتواند جمع کند؛ زیرا قبلها بدون ایمان خودخواه و حزبگرا میشوند و در آنها تعصب، طمع، حب ذات و میل به سوی قبیله و خانواده غلبه مییابد ولی خدایتعالی با فضل و رحمت خود قلبهای مؤمنان را جمع کرد. پس حمد و سپاس بر او که غالب و تواناست و امرش بدون معارضی نافذ است و مردانش بدون غلبهگری کامل میشود. او در آنچه انجام میدهد حکمت دارد و حکم خود را به دقت و به نیکوئی به انجام میرساند.
﴿یَٰٓأَیُّهَا ٱلنَّبِیُّ حَسۡبُکَ ٱللَّهُ وَمَنِ ٱتَّبَعَکَ مِنَ ٱلۡمُؤۡمِنِینَ ٦٤﴾.
ای پیامبر! خداوند عزوجل تو را از شر دشمنانت حفظ و در برابر مکر و حیلۀ آنها حمایت مینماید و پیروان مؤمن و صادق تو را به خود دوست میگیرد و آنها را توفیق میدهد و تحت رعایت خویش قرار میدهد و کسی که خداوند عزوجل برایش کافی باشد، اوتعالی بدون داشتن قوم و عشیره او را یاری میرساند و بدون مال برایش نیرو میبخشد و بدون جایگاه او را عزیز میسازد.
﴿یَٰٓأَیُّهَا ٱلنَّبِیُّ حَرِّضِ ٱلۡمُؤۡمِنِینَ عَلَى ٱلۡقِتَالِۚ إِن یَکُن مِّنکُمۡ عِشۡرُونَ صَٰبِرُونَ یَغۡلِبُواْ مِاْئَتَیۡنِۚ وَإِن یَکُن مِّنکُم مِّاْئَةٞ یَغۡلِبُوٓاْ أَلۡفٗا مِّنَ ٱلَّذِینَ کَفَرُواْ بِأَنَّهُمۡ قَوۡمٞ لَّا یَفۡقَهُونَ ٦٥﴾.
ای پیامبر ج! مؤمنان را در مصاف با دشمنانشان از کفار محارب تشویق کن و آنان را ترغیب نما تا در معرکه صبر کنند و ثبات داشته باشند و به آنها بشارت بده که بیست تن صابر از آنها دوصد تن از دشمنان خود را مغلوب میسازند و اگر یکصد جنگجوی صابر داشته باشد هزار تن از کافران را مغلوب خواهند نمود؛ زیرا کافر، اسرار واقعی جنگ و همچنان مقاصد آن را نمیداند. چون او سبب بزرگ نصرت و پیروزی را که عبارت از ایمان به خداست ترک نموده، از اینروی بصیرت و بینش او کور شده و شکست در حقش تحقق یافته و حتمی شده است.
﴿ٱلۡـَٰٔنَ خَفَّفَ ٱللَّهُ عَنکُمۡ وَعَلِمَ أَنَّ فِیکُمۡ ضَعۡفٗاۚ فَإِن یَکُن مِّنکُم مِّاْئَةٞ صَابِرَةٞ یَغۡلِبُواْ مِاْئَتَیۡنِۚ وَإِن یَکُن مِّنکُمۡ أَلۡفٞ یَغۡلِبُوٓاْ أَلۡفَیۡنِ بِإِذۡنِ ٱللَّهِۗ وَٱللَّهُ مَعَ ٱلصَّٰبِرِینَ ٦٦﴾.
امروز خدایتعالی آسان گرفته و به علت ضعفی که یک تن از شما در برابر ده تا از دشمنان دارد، بر شما رخصت داده است، روی این اساس باید یکی از شما در برابر دوتن از آنها بایستد و به این ترتیب یکصد مرد صابر و محتسب اجر و پاداش به اذن خدا عزوجل بر دوصد تن از دشمنان غلبه خواهند کرد و هزارتن از چنین کسانی دوهزار تن از دشمنان را شکست خواهند داد. همۀ اینها به کمک و قوت خدا عزوجل به انجام خواهد رسید چرا که اوتعالی صابران را تأیید میکند و بر دشمنانشان پیروز مینماید.
این آیه دلالت بر آن دارد که: اهل اسلام هرگاه کم باشند و در برابر انبوهی از دشمنان مسلح قرار گیرند نباید بترسند؛ اینکه مسلمانان در عدم مواجهه با آنها از انواع و اقسام حیلهها کار گیرند تا زمانی که جانب مسلمانان تقویه شود؛ و اینکه قوت و نیرو ملازم توکل بر خداست.
﴿مَا کَانَ لِنَبِیٍّ أَن یَکُونَ لَهُۥٓ أَسۡرَىٰ حَتَّىٰ یُثۡخِنَ فِی ٱلۡأَرۡضِۚ تُرِیدُونَ عَرَضَ ٱلدُّنۡیَا وَٱللَّهُ یُرِیدُ ٱلۡأٓخِرَةَۗ وَٱللَّهُ عَزِیزٌ حَکِیمٞ ٦٧﴾.
برای پیامبر مجاز نیست اسیرانی را به منظور اخذ فدیه بگیرد مگر زمانی که در کشتن کفار محارب، آنانی که مانع راه خدا عزوجل میشوند و با بندگان او میجنگند مبالغه کند و از این طریق جانب دولت اسلام تقویت شود و مایۀ ترس و احترام واقع شود.
و شما ای مسلمانان در اخذ فدیه ارادۀ متاع زندگی دنیا را دارید در حالی که خدایتعالی برای شما ارادۀ بهشتهای نعمت و رستگاری بزرگ را از خلال جهاد در راه خدا عزوجل و دفاع از دین دارد. اوتعالی نیرومندی است که بر کار خود چیره است و کسی را که یاریش دهد یاری میدهد و کسانی را که با او بجنگند محو مینماید. او در تقدیر و تدبیر خود حکمت دارد و با عزّت خود شما را در جنگ یاری میرساند و با حکمت خود به شما احکام خویش از قبیل جنگ، اسارت، غنیمت، صلح وغیره را میآموزاند.
﴿لَّوۡلَا کِتَٰبٞ مِّنَ ٱللَّهِ سَبَقَ لَمَسَّکُمۡ فِیمَآ أَخَذۡتُمۡ عَذَابٌ عَظِیمٞ ٦٨﴾.
اگر خدایتعالی نمینوشت که او مجتهد به خطا رفته را نگیرد حتماً شما را به سبب فدیه گرفتن از اسیران بدر به جای کشتن آنها دچار عذاب شدید مینمود؛ چرا که آنها با خدا و پیامبرش جنگیدند و به منظور مانع شدن از راه خدایتعالی بیرون شدند.
شاید هم منظور از نوشتن، نبشتهای است که خدایتعالی در علم و قضای خود تعیین نموده که برای اهل بدر ببخشد از اینروی بر آنها رحم نموده و آنان را مؤاخذه نکرده است.
﴿فَکُلُواْ مِمَّا غَنِمۡتُمۡ حَلَٰلٗا طَیِّبٗاۚ وَٱتَّقُواْ ٱللَّهَۚ إِنَّ ٱللَّهَ غَفُورٞ رَّحِیمٞ ٦٩﴾.
ای مؤمنان! از غنائمی که خدایتعالی بر شما مباح نموده بخورید که از آن جمله گرفتن فدیه از اسیران است، چنین چیزی برای شما پاکیزه و حلال است و در آن حرمت و خباثتی نیست و با اجرای فرامین پروردگار و اجتناب از نواهی او تقوا را رعایت کنید و خدایتعالی برای کسی که گناه کند و توبه نماید بسیار بخشنده است. اوتعالی برای کسی که به سویش بازگردد دارای رحمت فراوان است و از جملۀ مغفرت او یکی هم این است که از کسانی که مرتکب کار بد شوند درمیگذرد و از جملۀ رحمت او یکی هم این است که بندگان خود را در جهت کسب رضای خود توفیق میدهد.
﴿یَٰٓأَیُّهَا ٱلنَّبِیُّ قُل لِّمَن فِیٓ أَیۡدِیکُم مِّنَ ٱلۡأَسۡرَىٰٓ إِن یَعۡلَمِ ٱللَّهُ فِی قُلُوبِکُمۡ خَیۡرٗا یُؤۡتِکُمۡ خَیۡرٗا مِّمَّآ أُخِذَ مِنکُمۡ وَیَغۡفِرۡ لَکُمۡۚ وَٱللَّهُ غَفُورٞ رَّحِیمٞ ٧٠﴾.
ای پیامبر! برای اسیران بدر بگو اگر خدایتعالی در قلبهای شما محبتی نسبت به ایمان و رغبت و توجهی به سوی خود و آمادگیی برای قبول حق میدید حتماً از فضل خود برای شما بزرگتر از آنچه به عنوان قدیه به مسلمانان دادهاید ارزانی میداشت و به شما خیر بسیار عطا میکرد و در آخرت نیز به شما پاداشی بزرگ و مغفرتی وسیع برای گناهانتان میداد چون خدایتعالی گناه بزرگ را میبخشد چرا که او بخشاینده و مهربان است و رحمت او شامل همۀ پدیدههاست و فضل او بر هر مخلوقی عمومیت دارد.
﴿وَإِن یُرِیدُواْ خِیَانَتَکَ فَقَدۡ خَانُواْ ٱللَّهَ مِن قَبۡلُ فَأَمۡکَنَ مِنۡهُمۡۗ وَٱللَّهُ عَلِیمٌ حَکِیمٌ ٧١﴾.
و اگر اسیران کردند آنچه را کردند و به منظور مکر و فریب فدیه دادند و سخن نرم گفتند، آنها قبلاً نیز فریبکاری نموده و دست به خیانت زدند ولی خدایتعالی تو را در بدر بر آنها قدرت و یاری داد. خدایتعالی به همۀ امور پوشیده و نهان آگاه است و بر آنچه در نهاد انسانها قرار دارد اطلاع دارد و اوتعالی در امر و خلق خود حکمت دارد. بین چگونه خیانت را با خیانت پاسخ نداد، چون اوتعالی از چنین کاری پاک و منزه است.
یاد آوری از قدرت دادن و متمکن ساختن بر آنها به این علت است که این کار دلالت بر کمال عم و حکمت خداوند عزوجل دارد.
﴿إِنَّ ٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ وَهَاجَرُواْ وَجَٰهَدُواْ بِأَمۡوَٰلِهِمۡ وَأَنفُسِهِمۡ فِی سَبِیلِ ٱللَّهِ وَٱلَّذِینَ ءَاوَواْ وَّنَصَرُوٓاْ أُوْلَٰٓئِکَ بَعۡضُهُمۡ أَوۡلِیَآءُ بَعۡضٖۚ وَٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ وَلَمۡ یُهَاجِرُواْ مَا لَکُم مِّن وَلَٰیَتِهِم مِّن شَیۡءٍ حَتَّىٰ یُهَاجِرُواْۚ وَإِنِ ٱسۡتَنصَرُوکُمۡ فِی ٱلدِّینِ فَعَلَیۡکُمُ ٱلنَّصۡرُ إِلَّا عَلَىٰ قَوۡمِۢ بَیۡنَکُمۡ وَبَیۡنَهُم مِّیثَٰقٞۗ وَٱللَّهُ بِمَا تَعۡمَلُونَ بَصِیرٞ ٧٢﴾.
آنانکه به خدا عزوجل ایمان آورده و از پیامبرش پیروی نمودند و از بلاد کفر به سرزمین اسلام هجرت کرده و با جان و مال خویش در راه خدا عزوجل و به منظور اعلای کلمۀ او جهاد نمودند (مهاجران) و آنانی که اینها را جای داده و یاری رسانیدند و محل نزولشان را گرامی داشتند و با جان و مال خویش با آنها همدردی نمودند (انصار) اینها باهم در نصرت و جهاد و نیکی و تقوا برادر اند.
اما آنانی که ایمان آورده ولی در دیار کفر باقی ماندند و مهاجرت ننمودند طبیعی است که بین شما و آنها برادری و دوستیی نیست مگر زمانی که بلاد کفر را ترک کنند و به بلاد اسلام هجرت گزینند، با این حال اگر اینان از شما برای رفع ظلم و ستم کمک خواستند به آنها یاری برسانید، مگر زمانی که طرف مقابل آنها قومی باشند که بین شما و آنها معاهداتی باشد که در این صورت باید این عهد و پیمان را محترم بدارید و مسلمانان را بر کافران معاهد یاری نرسانید به خصوص اگر آن مسلمانان با آن کفار در دیارشان باشند و خداوند عزوجل نهان و آشکار را میداند و به تمام امور پوشیده و ظاهر آگاهی و بر همه چیز احاطه دارد.
﴿وَٱلَّذِینَ کَفَرُواْ بَعۡضُهُمۡ أَوۡلِیَآءُ بَعۡضٍۚ إِلَّا تَفۡعَلُوهُ تَکُن فِتۡنَةٞ فِی ٱلۡأَرۡضِ وَفَسَادٞ کَبِیرٞ ٧٣﴾.
آنانی که به خدا عزوجل کافر شدند برخی برخی دیگر را یاری میرسانند و با هم دوستی میکنند، ولی مؤمنان را یاری نمیدهند و مؤمنان نیز به آنها کمکی نمیکنند. اگر شما به این قاعده در دوستی و موالات با مؤمنان و دشمنی با کفار عمل نکنید و به اجرای فرامین پروردگار خود نپردازید یقیناً فتنه و فسادی بزرگ واقع خواهد شد و اهل کفر بر اهل اسلام قوت و نیرو خواهند یافت و جانب دین ضعیف خواهد شد آنگاه خواهید دید که همۀ کفار بر علیه مؤمنان اثتلاف خواهند کرد و با پیروزی کفر و الحاد فساد برپای خواهد گشت.
﴿وَٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ وَهَاجَرُواْ وَجَٰهَدُواْ فِی سَبِیلِ ٱللَّهِ وَٱلَّذِینَ ءَاوَواْ وَّنَصَرُوٓاْ أُوْلَٰٓئِکَ هُمُ ٱلۡمُؤۡمِنُونَ حَقّٗاۚ لَّهُم مَّغۡفِرَةٞ وَرِزۡقٞ کَرِیمٞ ٧٤﴾.
و آنانی که به خدا و پیامبر ایمان آورده و از بلد کفر به بلد اسلام مهاجر شدند و در راه خدا عزوجل و به منظور اعلای کلمۀ او جهاد کردند و آن دسته از اهل مدینه که به آنها یاری رسانیده و جایشان دادند، اینها کسانیاند که در ایمان خویش صادق و به پروردگار خود مخلصاند و به زودی خدایتعالی گناهانشان را خواهد بخشید و به آنها روزیی پاکیزه و با برکت و گرامی عطا خواهد نمود، این روزی در بهشت نعمت توأم با روشنی چشم و آسودگی خاطر و سرور نفس خواهد بود.
﴿وَٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ مِنۢ بَعۡدُ وَهَاجَرُواْ وَجَٰهَدُواْ مَعَکُمۡ فَأُوْلَٰٓئِکَ مِنکُمۡۚ وَأُوْلُواْ ٱلۡأَرۡحَامِ بَعۡضُهُمۡ أَوۡلَىٰ بِبَعۡضٖ فِی کِتَٰبِ ٱللَّهِۚ إِنَّ ٱللَّهَ بِکُلِّ شَیۡءٍ عَلِیمُۢ ٧٥﴾.
و آنانی که به خدا عزوجل و پیامبرش ایمان آورده و از سرزمینهای کفر به سوی دیار اسلام هجرت نمودند و با اهل ایمان در راه خدای دیّان جهاد کردند، اینها در برادری و نصرت و موالات از خود شمایند.
برخی از اهل قرابت مؤمنان بر برخی دیگر از مهاجران در میراث و براساس حکم شریعت اولیتر اند؛ زیرا خدایتعالی تمام آنچه را که در آن مصالح بندگان است و همچنان نحوۀ ادای حقوق به اهل آن را میداند که از آن جمله میراث است. اوتعالی این امور را نظر به علم و حکمت خود برای هریکی سنجش و مقدر مینماید.
سوره انفال
یَسۡـَٔلُونَکَ عَنِ ٱلۡأَنفَالِۖ قُلِ ٱلۡأَنفَالُ لِلَّهِ وَٱلرَّسُولِۖ فَٱتَّقُواْ ٱللَّهَ وَأَصۡلِحُواْ ذَاتَ بَیۡنِکُمۡۖ وَأَطِیعُواْ ٱللَّهَ وَرَسُولَهُۥٓ إِن کُنتُم مُّؤۡمِنِینَ
[ای پیامبر،] از تو دربارۀ [تقسیمِ] انفال [= غنایم جنگی] میپرسند؛ بگو: «انفال از آنِ الله و پیامبر است؛ پس از الله پروا کنید و با یکدیگر سازش نمایید و اگر ایمان دارید، از الله و پیامبرش اطاعت کنید.
إِنَّمَا ٱلۡمُؤۡمِنُونَ ٱلَّذِینَ إِذَا ذُکِرَ ٱللَّهُ وَجِلَتۡ قُلُوبُهُمۡ وَإِذَا تُلِیَتۡ عَلَیۡهِمۡ ءَایَٰتُهُۥ زَادَتۡهُمۡ إِیمَٰنٗا وَعَلَىٰ رَبِّهِمۡ یَتَوَکَّلُونَ
بیتردید، مؤمنان فقط کسانی هستند که وقتی الله یاد میشود، دلهایشان هراسان میگردد و هرگاه آیاتش بر آنان خوانده میشود، بر ایمانشان میافزاید و بر پروردگارشان توکل میکنند.
ٱلَّذِینَ یُقِیمُونَ ٱلصَّلَوٰةَ وَمِمَّا رَزَقۡنَٰهُمۡ یُنفِقُونَ
همان کسانی که نماز برپا میدارند و از آنچه روزیشان کردهایم انفاق میکنند.
أُوْلَـٰٓئِکَ هُمُ ٱلۡمُؤۡمِنُونَ حَقّٗاۚ لَّهُمۡ دَرَجَٰتٌ عِندَ رَبِّهِمۡ وَمَغۡفِرَةٞ وَرِزۡقٞ کَرِیمٞ
آنان هستند که به راستی مؤمنند. براى آنان نزد پروردگارشان، درجاتی [والا] و آمرزش و روزىِ نیکو خواهد بود.
کَمَآ أَخۡرَجَکَ رَبُّکَ مِنۢ بَیۡتِکَ بِٱلۡحَقِّ وَإِنَّ فَرِیقٗا مِّنَ ٱلۡمُؤۡمِنِینَ لَکَٰرِهُونَ
[ای پیامبر، اختیار کاملِ تو بر غنایم، موجب ناخشنودی برخی افراد است؛ درست] همان طور که پروردگارت تو را بهحق از خانهات [در مدینه به سوی میدان بدر] بیرون آورد و قطعاً گروهی از مؤمنان [از جنگیدن] ناخشنود بودند.
یُجَٰدِلُونَکَ فِی ٱلۡحَقِّ بَعۡدَ مَا تَبَیَّنَ کَأَنَّمَا یُسَاقُونَ إِلَى ٱلۡمَوۡتِ وَهُمۡ یَنظُرُونَ
آنان پس از آنکه حقیقت آشکار شد، دربارۀ حق [= جهاد] با تو مجادله میکنند؛ گویى آنان را به سوى مرگ مىرانند در حالی که خود [به مُردنشان] مىنگرند.
وَإِذۡ یَعِدُکُمُ ٱللَّهُ إِحۡدَى ٱلطَّآئِفَتَیۡنِ أَنَّهَا لَکُمۡ وَتَوَدُّونَ أَنَّ غَیۡرَ ذَاتِ ٱلشَّوۡکَةِ تَکُونُ لَکُمۡ وَیُرِیدُ ٱللَّهُ أَن یُحِقَّ ٱلۡحَقَّ بِکَلِمَٰتِهِۦ وَیَقۡطَعَ دَابِرَ ٱلۡکَٰفِرِینَ
و [ای مجاهدان، به یاد آورید] هنگامی که الله به شما وعده داد که [غنایمِ] یکی از دو گروه [= کاروان تجاری یا لشکر] نصیبتان خواهد شد و شما دوست داشتید که کاروانِ غیرنظامی [= تجاری] برای شما باشد؛ و[لی] الله میخواست با سخنان خویش [دربارۀ کشتار کفار]، حق [= اسلام] را پایدار گردانَد و ریشۀ کافران را قطع کند.
لِیُحِقَّ ٱلۡحَقَّ وَیُبۡطِلَ ٱلۡبَٰطِلَ وَلَوۡ کَرِهَ ٱلۡمُجۡرِمُونَ
[الله اسلام را پیروز کرد] تا حق را ثابت نماید و باطل را از میان بردارد؛ هر چند که گناهکاران [مشرک] ناخشنود باشند.
إِذۡ تَسۡتَغِیثُونَ رَبَّکُمۡ فَٱسۡتَجَابَ لَکُمۡ أَنِّی مُمِدُّکُم بِأَلۡفٖ مِّنَ ٱلۡمَلَـٰٓئِکَةِ مُرۡدِفِینَ
[روز بدر را به یاد آورید؛] آنگاه که از پروردگارتان فریادرسى [و یارى] مىخواستید و او [درخواستِ] شما را پذیرفت [و فرمود:] «بیگمان، شما را با هزار فرشته که پیاپی فرود میآیند یاری میکنم».
وَمَا جَعَلَهُ ٱللَّهُ إِلَّا بُشۡرَىٰ وَلِتَطۡمَئِنَّ بِهِۦ قُلُوبُکُمۡۚ وَمَا ٱلنَّصۡرُ إِلَّا مِنۡ عِندِ ٱللَّهِۚ إِنَّ ٱللَّهَ عَزِیزٌ حَکِیمٌ
و الله این [یاری] را جز مژدهای [برای شما] قرار نداد تا دلهایتان با آن آرام گیرد؛ و [بدانید که] پیروزی جز از جانب الله نیست. به راستی که الله شکستناپذیرِ حکیم است.
إِذۡ یُغَشِّیکُمُ ٱلنُّعَاسَ أَمَنَةٗ مِّنۡهُ وَیُنَزِّلُ عَلَیۡکُم مِّنَ ٱلسَّمَآءِ مَآءٗ لِّیُطَهِّرَکُم بِهِۦ وَیُذۡهِبَ عَنکُمۡ رِجۡزَ ٱلشَّیۡطَٰنِ وَلِیَرۡبِطَ عَلَىٰ قُلُوبِکُمۡ وَیُثَبِّتَ بِهِ ٱلۡأَقۡدَامَ
[و به یاد آورید] هنگامی که [الله آن] خواب سبک را که [امنیت و] آرامشی از سوی او تعالی بود، بر شما افکند و آبی از آسمان برایتان فروفرستاد تا شما را با آن پاک کند و پلیدی [= وسوسههای] شیطان را از شما دور سازد و دلهایتان را محکم بدارد و گامهایتان را با آن استوار نماید.
إِذۡ یُوحِی رَبُّکَ إِلَى ٱلۡمَلَـٰٓئِکَةِ أَنِّی مَعَکُمۡ فَثَبِّتُواْ ٱلَّذِینَ ءَامَنُواْۚ سَأُلۡقِی فِی قُلُوبِ ٱلَّذِینَ کَفَرُواْ ٱلرُّعۡبَ فَٱضۡرِبُواْ فَوۡقَ ٱلۡأَعۡنَاقِ وَٱضۡرِبُواْ مِنۡهُمۡ کُلَّ بَنَانٖ
[و ای پیامبر، به یاد آور] هنگامی که پروردگارت به فرشتگان وحی کرد: «من با شما هستم؛ پس کسانی را که ایمان آوردهاند، ثابتقدم دارید. به زودی در دل کسانی که کفر ورزیدند، هراس میافکنم؛ پس [ای مجاهدان، شمشیر خویش را] بر فرازِ گردنهایشان بزنید و همۀ انگشتانشان را قطع کنید [تا سلاح برنگیرند].
ذَٰلِکَ بِأَنَّهُمۡ شَآقُّواْ ٱللَّهَ وَرَسُولَهُۥۚ وَمَن یُشَاقِقِ ٱللَّهَ وَرَسُولَهُۥ فَإِنَّ ٱللَّهَ شَدِیدُ ٱلۡعِقَابِ
این [کیفر] به خاطر آن است که آنان با الله و رسولش مخالفت کردند؛ و هر کس با الله و رسولش مخالفت کند، [بداند که] الله سختکیفر است.
ذَٰلِکُمۡ فَذُوقُوهُ وَأَنَّ لِلۡکَٰفِرِینَ عَذَابَ ٱلنَّارِ
[ای کافران،] این [عذاب دنیا] را بچشید و [بدانید که] برای کافران [در قیامت،] عذاب آتش است.
یَـٰٓأَیُّهَا ٱلَّذِینَ ءَامَنُوٓاْ إِذَا لَقِیتُمُ ٱلَّذِینَ کَفَرُواْ زَحۡفٗا فَلَا تُوَلُّوهُمُ ٱلۡأَدۡبَارَ
اى کسانى که ایمان آوردهاید، هر گاه [در میدان جنگ] با انبوهِ کافران روبرو شدید، به آنان پشت نکنید [و نگریزید].
وَمَن یُوَلِّهِمۡ یَوۡمَئِذٖ دُبُرَهُۥٓ إِلَّا مُتَحَرِّفٗا لِّقِتَالٍ أَوۡ مُتَحَیِّزًا إِلَىٰ فِئَةٖ فَقَدۡ بَآءَ بِغَضَبٖ مِّنَ ٱللَّهِ وَمَأۡوَىٰهُ جَهَنَّمُۖ وَبِئۡسَ ٱلۡمَصِیرُ
و هر کس در آن هنگام به آنان پشت کند ـ مگر آنکه [انگیزهاش فریب دشمن یا] کنارهگیرى براى نبردى [دوباره] یا پیوستن به گروهی [دیگر از سپاه مسلمانان] باشد ـ قطعاً به خشم الله گرفتار میگردد و جایگاهش دوزخ است؛ و چه بد سرانجامى است!
فَلَمۡ تَقۡتُلُوهُمۡ وَلَٰکِنَّ ٱللَّهَ قَتَلَهُمۡۚ وَمَا رَمَیۡتَ إِذۡ رَمَیۡتَ وَلَٰکِنَّ ٱللَّهَ رَمَىٰ وَلِیُبۡلِیَ ٱلۡمُؤۡمِنِینَ مِنۡهُ بَلَآءً حَسَنًاۚ إِنَّ ٱللَّهَ سَمِیعٌ عَلِیمٞ
پس [ای مؤمنان، در روز نبرد با مشرکان در بدر] شما [با نیروی خود] آنان را نکشتید؛ بلکه الله آنان را کشت؛ و [ای پیامبر،] هنگامی که [به سویشان خاک و سنگ] میانداختی، [در حقیقت،] تو نینداختی؛ بلکه الله انداخت تا مؤمنان را به آزمایشی نیکو از جانب خود بیازماید. بیتردید، الله شنوای داناست.
ذَٰلِکُمۡ وَأَنَّ ٱللَّهَ مُوهِنُ کَیۡدِ ٱلۡکَٰفِرِینَ
این [شکست و فرارِ مشرکان و سرافرازیِ مؤمنان، همه از جانب الله] بود و الله نیرنگِ کافران را سست [و بیاثر] مىگردانَد.
إِن تَسۡتَفۡتِحُواْ فَقَدۡ جَآءَکُمُ ٱلۡفَتۡحُۖ وَإِن تَنتَهُواْ فَهُوَ خَیۡرٞ لَّکُمۡۖ وَإِن تَعُودُواْ نَعُدۡ وَلَن تُغۡنِیَ عَنکُمۡ فِئَتُکُمۡ شَیۡـٔٗا وَلَوۡ کَثُرَتۡ وَأَنَّ ٱللَّهَ مَعَ ٱلۡمُؤۡمِنِینَ
[اى مشرکان،] اگر خواهان پیروزی [بر مسلمانان و فرارسیدنِ عذاب الهی هستید]، اینک پیروزى [اسلام، که بزرگترین رنج و عذاب شماست] به سراغتان آمد؛ و اگر [از کفر و دشمنى با پیامبر] دست بردارید، آن [کار] برایتان بهتر است؛ و[لی] اگر [به جنگ با مسلمانان] برگردید، ما نیز برمىگردیم؛ و [این را بدانید] که گروه شما ـ هر چند زیاد باشدـ هرگز نمیتواند شما را از چیزی بینیاز کند و [دیگر] اینکه [همواره] الله با مؤمنان است.
یَـٰٓأَیُّهَا ٱلَّذِینَ ءَامَنُوٓاْ أَطِیعُواْ ٱللَّهَ وَرَسُولَهُۥ وَلَا تَوَلَّوۡاْ عَنۡهُ وَأَنتُمۡ تَسۡمَعُونَ
ای کسانی که ایمان آوردهاید، از الله و رسولش اطاعت کنید و از [احکام و فرمانهای] او روی نگردانید؛ در حالی که [آیات قرآن و سخنان پیامبر را] میشنوید.
وَلَا تَکُونُواْ کَٱلَّذِینَ قَالُواْ سَمِعۡنَا وَهُمۡ لَا یَسۡمَعُونَ
و مانند کسانی نباشید که گفتند: «[آیات الهی و سخن رسولان را] شنیدیم»؛ حال آنکه نمیشنیدند.
۞إِنَّ شَرَّ ٱلدَّوَآبِّ عِندَ ٱللَّهِ ٱلصُّمُّ ٱلۡبُکۡمُ ٱلَّذِینَ لَا یَعۡقِلُونَ
بیگمان، بدترین جنبندگان نزد الله، آن [کسانی هستند که در برابر حق] کر و گُنگ هستند [و حقا] که نمیاندیشند.
وَلَوۡ عَلِمَ ٱللَّهُ فِیهِمۡ خَیۡرٗا لَّأَسۡمَعَهُمۡۖ وَلَوۡ أَسۡمَعَهُمۡ لَتَوَلَّواْ وَّهُم مُّعۡرِضُونَ
و اگر الله خیری در آنان سراغ داشت، [در برابر کلام حق] شنوایشان مینمود؛ و[لی حتی] اگر آنان را شنوا میساخت، باز هم پشت میکردند و رویگردان میشدند.
یَـٰٓأَیُّهَا ٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ ٱسۡتَجِیبُواْ لِلَّهِ وَلِلرَّسُولِ إِذَا دَعَاکُمۡ لِمَا یُحۡیِیکُمۡۖ وَٱعۡلَمُوٓاْ أَنَّ ٱللَّهَ یَحُولُ بَیۡنَ ٱلۡمَرۡءِ وَقَلۡبِهِۦ وَأَنَّهُۥٓ إِلَیۡهِ تُحۡشَرُونَ
اى کسانى که ایمان آوردهاید، هر گاه الله و پیامبر، شما را به چیزى فراخواندند که به شما زندگی مىبخشد، [فرمان] آنان را اجابت کنید و بدانید که الله میان انسان و دلش حایل میشود [و از اسرار آگاه است] و اینکه [در قیامت، همگی] نزد او گِرد آورده میشوید.
وَٱتَّقُواْ فِتۡنَةٗ لَّا تُصِیبَنَّ ٱلَّذِینَ ظَلَمُواْ مِنکُمۡ خَآصَّةٗۖ وَٱعۡلَمُوٓاْ أَنَّ ٱللَّهَ شَدِیدُ ٱلۡعِقَابِ
و [ای مؤمنان،] از عذابی بپرهیزید که تنها دامن ستمکارانتان را نمیگیرد؛ و بدانید که الله سختکیفر است.
وَٱذۡکُرُوٓاْ إِذۡ أَنتُمۡ قَلِیلٞ مُّسۡتَضۡعَفُونَ فِی ٱلۡأَرۡضِ تَخَافُونَ أَن یَتَخَطَّفَکُمُ ٱلنَّاسُ فَـَٔاوَىٰکُمۡ وَأَیَّدَکُم بِنَصۡرِهِۦ وَرَزَقَکُم مِّنَ ٱلطَّیِّبَٰتِ لَعَلَّکُمۡ تَشۡکُرُونَ
و به یاد آورید زمانی را که شما در سرزمین [مکه] اندک و ناتوان بودید [و] میترسیدید که مردمان [مشرک،] شما را بربایند؛ ولی الله شما را [در مدینه] پناه داد و با یاری خویش نیرومندتان ساخت و از چیزهای پاکیزه به شما روزی بخشید؛ باشد که سپاسگزاری کنید.
یَـٰٓأَیُّهَا ٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ لَا تَخُونُواْ ٱللَّهَ وَٱلرَّسُولَ وَتَخُونُوٓاْ أَمَٰنَٰتِکُمۡ وَأَنتُمۡ تَعۡلَمُونَ
ای کسانی که ایمان آوردهاید، [با سرپیچی از اوامر و نَواهی،] به الله و پیامبر خیانت نکنید و [همچنین] در امانتهایتان خیانت نکنید، در حالی که میدانید [این کار، گناه است].
وَٱعۡلَمُوٓاْ أَنَّمَآ أَمۡوَٰلُکُمۡ وَأَوۡلَٰدُکُمۡ فِتۡنَةٞ وَأَنَّ ٱللَّهَ عِندَهُۥٓ أَجۡرٌ عَظِیمٞ
و بدانید که بیتردید، اموال و فرزندانتان [وسیلۀ] آزمایش [شما] هستند و پاداشی بزرگ نزد الله است.
یَـٰٓأَیُّهَا ٱلَّذِینَ ءَامَنُوٓاْ إِن تَتَّقُواْ ٱللَّهَ یَجۡعَل لَّکُمۡ فُرۡقَانٗا وَیُکَفِّرۡ عَنکُمۡ سَیِّـَٔاتِکُمۡ وَیَغۡفِرۡ لَکُمۡۗ وَٱللَّهُ ذُو ٱلۡفَضۡلِ ٱلۡعَظِیمِ
ای کسانی که ایمان آوردهاید، اگر از الله پروا کنید، براى شما [نیروى] تشخیص [حق و باطل] قرار مىدهد و گناهانتان را از شما مىزداید و شما را مىآمرزد؛ و الله داراى بخشش بزرگ است.
وَإِذۡ یَمۡکُرُ بِکَ ٱلَّذِینَ کَفَرُواْ لِیُثۡبِتُوکَ أَوۡ یَقۡتُلُوکَ أَوۡ یُخۡرِجُوکَۚ وَیَمۡکُرُونَ وَیَمۡکُرُ ٱللَّهُۖ وَٱللَّهُ خَیۡرُ ٱلۡمَٰکِرِینَ
و [ای پیامبر، به یاد آور] آنگاه که کافران درباره تو دسیسه میکردند که تو را به زندان بیفکنند یا بکشند یا تو را [از مکه] بیرون کنند. آنان مکر میاندیشیدند و الله [نیز تدبیر و] مکر میکرد؛ و الله بهترینِ مکرانگیزان است.
وَإِذَا تُتۡلَىٰ عَلَیۡهِمۡ ءَایَٰتُنَا قَالُواْ قَدۡ سَمِعۡنَا لَوۡ نَشَآءُ لَقُلۡنَا مِثۡلَ هَٰذَآ إِنۡ هَٰذَآ إِلَّآ أَسَٰطِیرُ ٱلۡأَوَّلِینَ
و چون آیات ما بر آنان خوانده شود، میگویند: «به خوبى شنیدیم. اگر مىخواستیم، ما نیز قطعاً همانند این [سخنان] را مىگفتیم. این [قرآن، چیزی] نیست، مگر افسانههاى [خیالی] پیشینیان».
وَإِذۡ قَالُواْ ٱللَّهُمَّ إِن کَانَ هَٰذَا هُوَ ٱلۡحَقَّ مِنۡ عِندِکَ فَأَمۡطِرۡ عَلَیۡنَا حِجَارَةٗ مِّنَ ٱلسَّمَآءِ أَوِ ٱئۡتِنَا بِعَذَابٍ أَلِیمٖ
و [به یاد آور] آنگاه که گفتند: «پروردگارا، اگر این [قرآن] به راستی، حق و از جانب توست، سنگهایی [ویرانگر] از آسمان بر ما ببار یا عذابی دردناک بر ما بفرست».
وَمَا کَانَ ٱللَّهُ لِیُعَذِّبَهُمۡ وَأَنتَ فِیهِمۡۚ وَمَا کَانَ ٱللَّهُ مُعَذِّبَهُمۡ وَهُمۡ یَسۡتَغۡفِرُونَ
و[لى ای محمد،] تا تو در میان آنان هستى، الله بر آن نیست که عذابشان کند و تا زمانی که [از درگاه الهی] آمرزش میطلبند، الله عذابکنندۀ آنان نیست.
وَمَا لَهُمۡ أَلَّا یُعَذِّبَهُمُ ٱللَّهُ وَهُمۡ یَصُدُّونَ عَنِ ٱلۡمَسۡجِدِ ٱلۡحَرَامِ وَمَا کَانُوٓاْ أَوۡلِیَآءَهُۥٓۚ إِنۡ أَوۡلِیَآؤُهُۥٓ إِلَّا ٱلۡمُتَّقُونَ وَلَٰکِنَّ أَکۡثَرَهُمۡ لَا یَعۡلَمُونَ
و چرا الله آنان را [در آخرت] عذاب نکند، با اینکه آنان [مردم را] از [طواف و عبادت در] مسجدالحرام بازمىدارند؟ و [مشرکان] هرگز دوستان الله نبودهاند؛ [زیرا] دوستان الله کسی جز پرهیزگاران نیستند؛ ولى بیشتر آنان نمىدانند.
وَمَا کَانَ صَلَاتُهُمۡ عِندَ ٱلۡبَیۡتِ إِلَّا مُکَآءٗ وَتَصۡدِیَةٗۚ فَذُوقُواْ ٱلۡعَذَابَ بِمَا کُنتُمۡ تَکۡفُرُونَ
و نمازشان نزد خانه [کعبه] چیزی جز سوتکشیدن و کفزدن نبود؛ پس به سزای آنکه کفر میورزیدید، عذاب [شکست و اسارت در بدر] را بچشید.
إِنَّ ٱلَّذِینَ کَفَرُواْ یُنفِقُونَ أَمۡوَٰلَهُمۡ لِیَصُدُّواْ عَن سَبِیلِ ٱللَّهِۚ فَسَیُنفِقُونَهَا ثُمَّ تَکُونُ عَلَیۡهِمۡ حَسۡرَةٗ ثُمَّ یُغۡلَبُونَۗ وَٱلَّذِینَ کَفَرُوٓاْ إِلَىٰ جَهَنَّمَ یُحۡشَرُونَ
کسانی که کفر ورزیدند، اموالشان را خرج میکنند تا [مردم را] از راه الله بازدارند؛ پس به زودی همه را خرج میکنند، آنگاه [این کار، مایۀ] حسرت و پیشمانیشان میگردد و سپس شکست میخورند؛ و [سرانجام،] کسانی که کفر ورزیدند، به سوی [آتش] دوزخ کشانده میشوند.
لِیَمِیزَ ٱللَّهُ ٱلۡخَبِیثَ مِنَ ٱلطَّیِّبِ وَیَجۡعَلَ ٱلۡخَبِیثَ بَعۡضَهُۥ عَلَىٰ بَعۡضٖ فَیَرۡکُمَهُۥ جَمِیعٗا فَیَجۡعَلَهُۥ فِی جَهَنَّمَۚ أُوْلَـٰٓئِکَ هُمُ ٱلۡخَٰسِرُونَ
تا الله، پلید را از پاکیزه جدا کند و پلیدان را روى یکدیگر نهد و همگی را متراکم سازد، سپس [یکجا] در دوزخ قرار دهد. اینان همان زیانکاران [واقعی] هستند.
قُل لِّلَّذِینَ کَفَرُوٓاْ إِن یَنتَهُواْ یُغۡفَرۡ لَهُم مَّا قَدۡ سَلَفَ وَإِن یَعُودُواْ فَقَدۡ مَضَتۡ سُنَّتُ ٱلۡأَوَّلِینَ
[ای پیامبر،] به کسانی که کفر ورزیدند بگو [که] اگر [از شرک و دشمنی] دست بردارند، گذشتههایشان بخشوده میشود و[لی] اگر [به رفتار گذشتۀ خود] بازگردند، سنت [و عذاب الهى که در مورد] پیشینیان گذشت [تکرار خواهد شد].
وَقَٰتِلُوهُمۡ حَتَّىٰ لَا تَکُونَ فِتۡنَةٞ وَیَکُونَ ٱلدِّینُ کُلُّهُۥ لِلَّهِۚ فَإِنِ ٱنتَهَوۡاْ فَإِنَّ ٱللَّهَ بِمَا یَعۡمَلُونَ بَصِیرٞ
و [ای مؤمنان،] با آنان پیکار کنید تا فتنه [ی شرک] ریشهکن شود و [عبادت و] دین، همه از آنِ الله گردد. پس اگر آنان [از شرک و آزار] دست برداشتند، [رهایشان کنید؛ چرا که] بیتردید، الله به آنچه میکنند بیناست.
وَإِن تَوَلَّوۡاْ فَٱعۡلَمُوٓاْ أَنَّ ٱللَّهَ مَوۡلَىٰکُمۡۚ نِعۡمَ ٱلۡمَوۡلَىٰ وَنِعۡمَ ٱلنَّصِیرُ
و اگر [از اوامر الهی] سرپیچی کردند، بدانید که الله [دوست و] کارسازِ شماست. چه نیکو کارساز و چه نیک یاوری است!
۞وَٱعۡلَمُوٓاْ أَنَّمَا غَنِمۡتُم مِّن شَیۡءٖ فَأَنَّ لِلَّهِ خُمُسَهُۥ وَلِلرَّسُولِ وَلِذِی ٱلۡقُرۡبَىٰ وَٱلۡیَتَٰمَىٰ وَٱلۡمَسَٰکِینِ وَٱبۡنِ ٱلسَّبِیلِ إِن کُنتُمۡ ءَامَنتُم بِٱللَّهِ وَمَآ أَنزَلۡنَا عَلَىٰ عَبۡدِنَا یَوۡمَ ٱلۡفُرۡقَانِ یَوۡمَ ٱلۡتَقَى ٱلۡجَمۡعَانِۗ وَٱللَّهُ عَلَىٰ کُلِّ شَیۡءٖ قَدِیرٌ
و بدانید هر غنیمتی که به دست آوردید، یکپنجم آن برای الله و پیامبر و برای خویشاوندان [پیامبر، از بنیهاشم و بنیمطّلب] و یتیمان [نابالغ] و مستمندان و درراهماندگان است. اگر به الله و آنچه که بر بندۀ خود در روز جدایی [حق از باطل]، روز برخورد دو گروه [مؤمنان و مشرکان] نازل کردیم، ایمان دارید [به این احکام عمل کنید] و [بدانید که] الله بر هر چیز تواناست.
إِذۡ أَنتُم بِٱلۡعُدۡوَةِ ٱلدُّنۡیَا وَهُم بِٱلۡعُدۡوَةِ ٱلۡقُصۡوَىٰ وَٱلرَّکۡبُ أَسۡفَلَ مِنکُمۡۚ وَلَوۡ تَوَاعَدتُّمۡ لَٱخۡتَلَفۡتُمۡ فِی ٱلۡمِیعَٰدِ وَلَٰکِن لِّیَقۡضِیَ ٱللَّهُ أَمۡرٗا کَانَ مَفۡعُولٗا لِّیَهۡلِکَ مَنۡ هَلَکَ عَنۢ بَیِّنَةٖ وَیَحۡیَىٰ مَنۡ حَیَّ عَنۢ بَیِّنَةٖۗ وَإِنَّ ٱللَّهَ لَسَمِیعٌ عَلِیمٌ
آنگاه که شما [مؤمنان] بر دامنۀ نزدیکتر [دره، به سمت مدینه] بودید و آنان در دامنۀ دورتر [دره، به سمت مکه] قرار داشتند و کاروان [تجاری قریش] پایینتر از [میدان جنگ و دور از تیررسِ] شما بود و اگر [شما و مشرکان] با یکدیگر [در مورد محل درگیری] وعده گذاشته بودید، قطعاً در وعدهگاهِ خود اختلاف مىکردید؛ ولى [به ارادۀ الهی در بدر جمع شدید] تا الله کارى را که قطعاً [باید] به وقوع میپیوست انجام دهد تا هر [کافری] که هلاک میشود [با وجود برتری نظامی و عددی، در شرک و گمراهى] هلاک گردد و هر [مؤمنی] که زنده میماند [به هدایت] زندگى یابد [و این مرگ و زندگی] بر اساس دلیلی روشن باشد؛ و به راستی که الله شنوای داناست.
إِذۡ یُرِیکَهُمُ ٱللَّهُ فِی مَنَامِکَ قَلِیلٗاۖ وَلَوۡ أَرَىٰکَهُمۡ کَثِیرٗا لَّفَشِلۡتُمۡ وَلَتَنَٰزَعۡتُمۡ فِی ٱلۡأَمۡرِ وَلَٰکِنَّ ٱللَّهَ سَلَّمَۚ إِنَّهُۥ عَلِیمُۢ بِذَاتِ ٱلصُّدُورِ
[به یاد آور] آنگاه که الله [تعداد] آنان را در خوابت به تو اندک نشان داد؛ و اگر آنان را بسیار نشان میداد، مسلماً سست [و بددل] میشدید و در کار [جنگ] اختلاف میکردید؛ ولی الله [شما را از سستی و اختلاف] در امان نگاه داشت. بیگمان، او تعالی به آنچه در سینههاست، داناست.
وَإِذۡ یُرِیکُمُوهُمۡ إِذِ ٱلۡتَقَیۡتُمۡ فِیٓ أَعۡیُنِکُمۡ قَلِیلٗا وَیُقَلِّلُکُمۡ فِیٓ أَعۡیُنِهِمۡ لِیَقۡضِیَ ٱللَّهُ أَمۡرٗا کَانَ مَفۡعُولٗاۗ وَإِلَى ٱللَّهِ تُرۡجَعُ ٱلۡأُمُورُ
و [به یاد آور] هنگامی که با هم روبرو شدید، آنان را به چشم شما کمتعداد نمود و شما را [نیز] به چشم آنان اندک جلوه داد، تا الله کارى را که قطعاً [باید] به وقوع میپیوست انجام دهد؛ و [بدانید که همۀ] کارها به الله بازگردانده میشود.
یَـٰٓأَیُّهَا ٱلَّذِینَ ءَامَنُوٓاْ إِذَا لَقِیتُمۡ فِئَةٗ فَٱثۡبُتُواْ وَٱذۡکُرُواْ ٱللَّهَ کَثِیرٗا لَّعَلَّکُمۡ تُفۡلِحُونَ
اى کسانى که ایمان آوردهاید، هنگامی که با گروهی [از دشمنان] روبرو شدید، پایداری نمایید و الله را بسیار یاد کنید؛ باشد که رستگار شوید.
وَأَطِیعُواْ ٱللَّهَ وَرَسُولَهُۥ وَلَا تَنَٰزَعُواْ فَتَفۡشَلُواْ وَتَذۡهَبَ رِیحُکُمۡۖ وَٱصۡبِرُوٓاْۚ إِنَّ ٱللَّهَ مَعَ ٱلصَّـٰبِرِینَ
و از الله و پیامبرش اطاعت کنید و [در تصمیمگیری] با یکدیگر کشمکش نکنید که سست میشوید و [توان و] اقتدارتان از بین میرود؛ و شکیبایی کنید که بیگمان، الله با شکیبایان است.
وَلَا تَکُونُواْ کَٱلَّذِینَ خَرَجُواْ مِن دِیَٰرِهِم بَطَرٗا وَرِئَآءَ ٱلنَّاسِ وَیَصُدُّونَ عَن سَبِیلِ ٱللَّهِۚ وَٱللَّهُ بِمَا یَعۡمَلُونَ مُحِیطٞ
و مانند کسانی نباشید که با سرکشی و خودنمایی در برابر مردم، از سرزمین خود [= مکه] خارج شدند و [مردم را] از راه الله بازداشتند؛ و الله به آنچه میکنند احاطه دارد.
وَإِذۡ زَیَّنَ لَهُمُ ٱلشَّیۡطَٰنُ أَعۡمَٰلَهُمۡ وَقَالَ لَا غَالِبَ لَکُمُ ٱلۡیَوۡمَ مِنَ ٱلنَّاسِ وَإِنِّی جَارٞ لَّکُمۡۖ فَلَمَّا تَرَآءَتِ ٱلۡفِئَتَانِ نَکَصَ عَلَىٰ عَقِبَیۡهِ وَقَالَ إِنِّی بَرِیٓءٞ مِّنکُمۡ إِنِّیٓ أَرَىٰ مَا لَا تَرَوۡنَ إِنِّیٓ أَخَافُ ٱللَّهَۚ وَٱللَّهُ شَدِیدُ ٱلۡعِقَابِ
و [ای مؤمنان، به یاد آورید] هنگامی که شیطان، اعمال آنان را در نظرشان آراست و گفت: «امروز هیچ کس بر شما پیروز نمیشود و من [یاور و] پناهتان هستم»؛ اما هنگامی که دو گروه [با هم] روبرو شدند، [شیطان] به عقب بازگشت و گفت: «به راستی که من از شما بیزارم و چیزی [= فرشتگان یاریگر] را میبینم که شما نمیبینید. من از الله میترسم و [از هلاکت بیم دارم؛ چرا که] الله سختکیفر است».
إِذۡ یَقُولُ ٱلۡمُنَٰفِقُونَ وَٱلَّذِینَ فِی قُلُوبِهِم مَّرَضٌ غَرَّ هَـٰٓؤُلَآءِ دِینُهُمۡۗ وَمَن یَتَوَکَّلۡ عَلَى ٱللَّهِ فَإِنَّ ٱللَّهَ عَزِیزٌ حَکِیمٞ
و [به یاد آورید] هنگامی که منافقان و کسانى که در دلهایشان بیمارى بود میگفتند: «اینان [= مؤمنان] را دینشان فریفته است»؛ و هر کس بر الله توکل کند، پس [آسودهخاطر باشد؛ چرا که] بیتردید، الله شکستناپذیرِ حکیم است.
وَلَوۡ تَرَىٰٓ إِذۡ یَتَوَفَّى ٱلَّذِینَ کَفَرُواْ ٱلۡمَلَـٰٓئِکَةُ یَضۡرِبُونَ وُجُوهَهُمۡ وَأَدۡبَٰرَهُمۡ وَذُوقُواْ عَذَابَ ٱلۡحَرِیقِ
و اگر مىدیدى آنگاه که فرشتگان جان کافران را مىستانند، بر صورت و پشتشان مىزنند و [میگویند:] «عذاب سوزان را بچشید.
ذَٰلِکَ بِمَا قَدَّمَتۡ أَیۡدِیکُمۡ وَأَنَّ ٱللَّهَ لَیۡسَ بِظَلَّـٰمٖ لِّلۡعَبِیدِ
این [جان دادنِ خفتبار و عذاب دردناک] در مقابل کارهایی است که از پیش فرستادهاید؛ و [گرنه] الله نسبت به بندگان [خود] ستمکار نیست».
کَدَأۡبِ ءَالِ فِرۡعَوۡنَ وَٱلَّذِینَ مِن قَبۡلِهِمۡۚ کَفَرُواْ بِـَٔایَٰتِ ٱللَّهِ فَأَخَذَهُمُ ٱللَّهُ بِذُنُوبِهِمۡۚ إِنَّ ٱللَّهَ قَوِیّٞ شَدِیدُ ٱلۡعِقَابِ
[عذاب این کافران حقستیز،] همانند شیوۀ [مجازات] فرعونیان و [دیگر] کسانی است که پیش از آنان بودند [که همگی] به آیات الله کفر ورزیدند و الله آنان را به [سزاى] گناهانشان گرفتار کرد. بیتردید، الله نیرومندِ سختکیفر است.
ذَٰلِکَ بِأَنَّ ٱللَّهَ لَمۡ یَکُ مُغَیِّرٗا نِّعۡمَةً أَنۡعَمَهَا عَلَىٰ قَوۡمٍ حَتَّىٰ یُغَیِّرُواْ مَا بِأَنفُسِهِمۡ وَأَنَّ ٱللَّهَ سَمِیعٌ عَلِیمٞ
این [کیفر سخت،] از آن روست که الله هرگز بر آن نبوده است که نعمتى را که بر مردمى ارزانى داشته است دگرگون کند؛ مگر آنکه آنان [رفتار موحدانۀ] خود را تغییر دهند [و کفر و ناسپاسی بورزند]؛ و بیتردید، الله شنوای داناست.
کَدَأۡبِ ءَالِ فِرۡعَوۡنَ وَٱلَّذِینَ مِن قَبۡلِهِمۡۚ کَذَّبُواْ بِـَٔایَٰتِ رَبِّهِمۡ فَأَهۡلَکۡنَٰهُم بِذُنُوبِهِمۡ وَأَغۡرَقۡنَآ ءَالَ فِرۡعَوۡنَۚ وَکُلّٞ کَانُواْ ظَٰلِمِینَ
[کافران رفتارى دارند] همچون رفتار فرعونیان و کسانى که پیش از آنان بودند که آیات پروردگارشان را دروغ میانگاشتند؛ پس [ما نیز] آنان را به کیفر گناهانشان هلاک کردیم و فرعونیان را غرق نمودیم و همگی [مشرک و] ستمکار بودند.
إِنَّ شَرَّ ٱلدَّوَآبِّ عِندَ ٱللَّهِ ٱلَّذِینَ کَفَرُواْ فَهُمۡ لَا یُؤۡمِنُونَ
یقیناً بدترین جنبندگان نزد الله کسانی هستند که کفر میورزند و ایمان نمیآورند.
ٱلَّذِینَ عَٰهَدتَّ مِنۡهُمۡ ثُمَّ یَنقُضُونَ عَهۡدَهُمۡ فِی کُلِّ مَرَّةٖ وَهُمۡ لَا یَتَّقُونَ
[همان] کسانی که با آنان پیمان بستی؛ ولى هر بار پیمانشان را مىشکنند و [از الله] پروا نمىکنند.
فَإِمَّا تَثۡقَفَنَّهُمۡ فِی ٱلۡحَرۡبِ فَشَرِّدۡ بِهِم مَّنۡ خَلۡفَهُمۡ لَعَلَّهُمۡ یَذَّکَّرُونَ
و [ای پیامبر،] اگر در جنگ بر آنان دست یافتی، چنان آنان را در هم بکوب که مایۀ عبرت دیگران گردد؛ باشد که [دیگران] پند گیرند.
وَإِمَّا تَخَافَنَّ مِن قَوۡمٍ خِیَانَةٗ فَٱنۢبِذۡ إِلَیۡهِمۡ عَلَىٰ سَوَآءٍۚ إِنَّ ٱللَّهَ لَا یُحِبُّ ٱلۡخَآئِنِینَ
و اگر از گروهى بیم خیانت دارى، [پیمانشان را] به آنان بازگردان [و از لغو پیمان، آنان را آگاه کن تا آگاهی طرفین از نقض پیمان] به طور یکسان [باشد]. بیتردید، الله خائنان را دوست ندارد.
وَلَا یَحۡسَبَنَّ ٱلَّذِینَ کَفَرُواْ سَبَقُوٓاْۚ إِنَّهُمۡ لَا یُعۡجِزُونَ
و کسانی که کفر ورزیدند، هرگز مپندارند که جان به در بردهاند [و نجات یافتهاند]؛ آنان هرگز [از مرگ و عذاب،] راهِ گریزی ندارند.
وَأَعِدُّواْ لَهُم مَّا ٱسۡتَطَعۡتُم مِّن قُوَّةٖ وَمِن رِّبَاطِ ٱلۡخَیۡلِ تُرۡهِبُونَ بِهِۦ عَدُوَّ ٱللَّهِ وَعَدُوَّکُمۡ وَءَاخَرِینَ مِن دُونِهِمۡ لَا تَعۡلَمُونَهُمُ ٱللَّهُ یَعۡلَمُهُمۡۚ وَمَا تُنفِقُواْ مِن شَیۡءٖ فِی سَبِیلِ ٱللَّهِ یُوَفَّ إِلَیۡکُمۡ وَأَنتُمۡ لَا تُظۡلَمُونَ
و [ای مؤمنان،] هر چه در توان دارید ـ از نیرو و اسبهای آماده [و جنگافزار]ـ بسیج کنید تا با این [تدارکات]، دشمن الله و دشمن خویش را بترسانید، همچنین [با این تجهیزات، دشمنان] دیگرى را غیر از اینان که شما آنان را نمیشناسید و[لی] الله آنان را میشناسد [به وحشت بیندازید]؛ و هر چه در راه الله انفاق کنید، پاداش آن به شما بازگردانده مىشود و بر شما ستم نمیرود.
۞وَإِن جَنَحُواْ لِلسَّلۡمِ فَٱجۡنَحۡ لَهَا وَتَوَکَّلۡ عَلَى ٱللَّهِۚ إِنَّهُۥ هُوَ ٱلسَّمِیعُ ٱلۡعَلِیمُ
و اگر [کافران] به صلح مایل شدند، پس تو [نیز ای پیامبر،] از درِ صلح درآی و بر الله توکل کن. بیگمان، اوست که شنوای داناست.
وَإِن یُرِیدُوٓاْ أَن یَخۡدَعُوکَ فَإِنَّ حَسۡبَکَ ٱللَّهُۚ هُوَ ٱلَّذِیٓ أَیَّدَکَ بِنَصۡرِهِۦ وَبِٱلۡمُؤۡمِنِینَ
و اگر [کافران با تظاهر به آشتی] بخواهند تو را فریب دهند، الله برایت کافی است. او تعالی همان ذاتی است که با یاری خود و مؤمنان، تو را تأیید [و تقویت] نمود.
وَأَلَّفَ بَیۡنَ قُلُوبِهِمۡۚ لَوۡ أَنفَقۡتَ مَا فِی ٱلۡأَرۡضِ جَمِیعٗا مَّآ أَلَّفۡتَ بَیۡنَ قُلُوبِهِمۡ وَلَٰکِنَّ ٱللَّهَ أَلَّفَ بَیۡنَهُمۡۚ إِنَّهُۥ عَزِیزٌ حَکِیمٞ
و بین دلهایشان [مهربانی و] اُلفَت برقرار نمود. [ای پیامبر،] اگر تو تمام آنچه را که در روی زمین است خرج میکردی، [هرگز] نمیتوانستی بین دلهایشان الفت برقرار کنی؛ ولی الله میان آنان الفت انداخت. به راستی که او شکستناپذیرِ حکیم است.
یَـٰٓأَیُّهَا ٱلنَّبِیُّ حَسۡبُکَ ٱللَّهُ وَمَنِ ٱتَّبَعَکَ مِنَ ٱلۡمُؤۡمِنِینَ
ای پیامبر، [حمایتِ] الله برای تو و [نیز] برای مؤمنانی که از تو پیروی کردهاند، کافى است.
یَـٰٓأَیُّهَا ٱلنَّبِیُّ حَرِّضِ ٱلۡمُؤۡمِنِینَ عَلَى ٱلۡقِتَالِۚ إِن یَکُن مِّنکُمۡ عِشۡرُونَ صَٰبِرُونَ یَغۡلِبُواْ مِاْئَتَیۡنِۚ وَإِن یَکُن مِّنکُم مِّاْئَةٞ یَغۡلِبُوٓاْ أَلۡفٗا مِّنَ ٱلَّذِینَ کَفَرُواْ بِأَنَّهُمۡ قَوۡمٞ لَّا یَفۡقَهُونَ
ای پیامبر، مؤمنان را به جنگ تشویق کن. اگر از [میان] شما [مؤمنان] بیست نفر [بر جهاد] شکیبا باشند، بر دویست نفر [از کافران] غلبه میکنند و اگر صد نفر از شما [اینچنین] باشند، بر هزار نفر از کسانی که کفر ورزیدند غلبه میکنند؛ زیرا آنان گروهی هستند که [ارزش حقیقیِ جهاد را] نمیفهمند.
ٱلۡـَٰٔنَ خَفَّفَ ٱللَّهُ عَنکُمۡ وَعَلِمَ أَنَّ فِیکُمۡ ضَعۡفٗاۚ فَإِن یَکُن مِّنکُم مِّاْئَةٞ صَابِرَةٞ یَغۡلِبُواْ مِاْئَتَیۡنِۚ وَإِن یَکُن مِّنکُمۡ أَلۡفٞ یَغۡلِبُوٓاْ أَلۡفَیۡنِ بِإِذۡنِ ٱللَّهِۗ وَٱللَّهُ مَعَ ٱلصَّـٰبِرِینَ
اکنون الله به شما تخفیف داد و دانست که [بر اثر جنگ،] ضعفی در وجودتان است. پس اگر از [میان] شما صد نفر شکیبا باشند، بر دویست نفر [از کافران] پیروز میشوند و اگر از شما هزار نفر باشند، به فرمان الله، بر دو هزار نفر پیروز خواهند شد؛ و الله با شکیبایان است.
مَا کَانَ لِنَبِیٍّ أَن یَکُونَ لَهُۥٓ أَسۡرَىٰ حَتَّىٰ یُثۡخِنَ فِی ٱلۡأَرۡضِۚ تُرِیدُونَ عَرَضَ ٱلدُّنۡیَا وَٱللَّهُ یُرِیدُ ٱلۡأٓخِرَةَۗ وَٱللَّهُ عَزِیزٌ حَکِیمٞ
برای هیچ پیامبری سزاوار نیست که اسیران [جنگی] داشته باشد [تا آنان را در مقابل دریافت فدیه رها کند، مگر] تا [زمانیکه با ریختن خون آنها] در زمین کشتار بسیار به راه اندازد [و به این وسیله، دشمن را به وحشت بیندازد]. شما [مؤمنان، با گرفتن فدیه از اسیران بدر، ثروت و] کالای دنیا را میخواهید و الله آخرت را [برایتان] میخواهد؛ و الله شکستناپذیرِ حکیم است.
لَّوۡلَا کِتَٰبٞ مِّنَ ٱللَّهِ سَبَقَ لَمَسَّکُمۡ فِیمَآ أَخَذۡتُمۡ عَذَابٌ عَظِیمٞ
اگر در آنچه [از غنایم و فدیهها که] گرفتید، حکم پیشین الهی وجود نداشت [و آن را برایتان حلال نکرده بود]، قطعاً عذابی بزرگ به شما میرسید.
فَکُلُواْ مِمَّا غَنِمۡتُمۡ حَلَٰلٗا طَیِّبٗاۚ وَٱتَّقُواْ ٱللَّهَۚ إِنَّ ٱللَّهَ غَفُورٞ رَّحِیمٞ
پس [اکنون] از آنچه غنیمت گرفتهاید، حلال و پاکیزه بخورید و از الله پروا کنید. به راستی که الله آمرزندۀ مهربان است.
یَـٰٓأَیُّهَا ٱلنَّبِیُّ قُل لِّمَن فِیٓ أَیۡدِیکُم مِّنَ ٱلۡأَسۡرَىٰٓ إِن یَعۡلَمِ ٱللَّهُ فِی قُلُوبِکُمۡ خَیۡرٗا یُؤۡتِکُمۡ خَیۡرٗا مِّمَّآ أُخِذَ مِنکُمۡ وَیَغۡفِرۡ لَکُمۡۚ وَٱللَّهُ غَفُورٞ رَّحِیمٞ
ای پیامبر، به اسیرانی که در دست شما هستند بگو: «اگر الله خیری در دلهایتان سراغ داشته باشد، بهتر از [فدیه و] آنچه را که از شما گرفته شده است به شما میدهد و شما را میآمرزد؛ و الله آمرزندۀ مهربان است».
وَإِن یُرِیدُواْ خِیَانَتَکَ فَقَدۡ خَانُواْ ٱللَّهَ مِن قَبۡلُ فَأَمۡکَنَ مِنۡهُمۡۗ وَٱللَّهُ عَلِیمٌ حَکِیمٌ
و [ای پیامبر،] اگر بخواهند به تو خیانت کنند، [بدان که] آنان قطعاً پیش از این [نیز] به الله خیانت کردهاند و الله [تو را] بر آنان پیروز نمود؛ و الله دانای حکیم است.
إِنَّ ٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ وَهَاجَرُواْ وَجَٰهَدُواْ بِأَمۡوَٰلِهِمۡ وَأَنفُسِهِمۡ فِی سَبِیلِ ٱللَّهِ وَٱلَّذِینَ ءَاوَواْ وَّنَصَرُوٓاْ أُوْلَـٰٓئِکَ بَعۡضُهُمۡ أَوۡلِیَآءُ بَعۡضٖۚ وَٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ وَلَمۡ یُهَاجِرُواْ مَا لَکُم مِّن وَلَٰیَتِهِم مِّن شَیۡءٍ حَتَّىٰ یُهَاجِرُواْۚ وَإِنِ ٱسۡتَنصَرُوکُمۡ فِی ٱلدِّینِ فَعَلَیۡکُمُ ٱلنَّصۡرُ إِلَّا عَلَىٰ قَوۡمِۭ بَیۡنَکُمۡ وَبَیۡنَهُم مِّیثَٰقٞۗ وَٱللَّهُ بِمَا تَعۡمَلُونَ بَصِیرٞ
کسانی که ایمان آوردند و هجرت کردند و با اموال و جانهایشان در راه الله جهاد نمودند و کسانی که [مهاجران را] پناه دادند و یاری نمودند، اینان [همه] دوستان یکدیگرند؛ و کسانی که ایمان آوردند و[لی از سرزمین کفر] هجرت نکردند، شما هیچ دوستی [و پیوندی] با آنان ندارید؛ مگر آنکه هجرت کنند؛ و اگر در [کار] دین از شما یاری خواستند، بر شما [واجب] است که [به آنان] یاری رسانید، مگر [اینکه این یاریخواهی] علیه گروهی باشد که میان شما و آنان پیمانی برقرار است؛ و الله به آنچه میکنید بیناست.
وَٱلَّذِینَ کَفَرُواْ بَعۡضُهُمۡ أَوۡلِیَآءُ بَعۡضٍۚ إِلَّا تَفۡعَلُوهُ تَکُن فِتۡنَةٞ فِی ٱلۡأَرۡضِ وَفَسَادٞ کَبِیرٞ
و کسانی که کفر ورزیدند، [آنان نیز] دوستان یکدیگرند. اگر [شما مؤمنان به این سفارش دربارۀ دوست و دشمن] عمل نکنید، فتنه و فسادی بزرگ در زمین بر پا میگردد.
وَٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ وَهَاجَرُواْ وَجَٰهَدُواْ فِی سَبِیلِ ٱللَّهِ وَٱلَّذِینَ ءَاوَواْ وَّنَصَرُوٓاْ أُوْلَـٰٓئِکَ هُمُ ٱلۡمُؤۡمِنُونَ حَقّٗاۚ لَّهُم مَّغۡفِرَةٞ وَرِزۡقٞ کَرِیمٞ
و کسانی که ایمان آوردند و هجرت نمودند و در راه الله جهاد کردند و کسانی که [این مهاجران را] پناه دادند و یاری نمودند، اینان مؤمنان حقیقی هستند. برای آنان [در بهشت] آمرزش و روزیِ شایستهای خواهد بود.
وَٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ مِنۢ بَعۡدُ وَهَاجَرُواْ وَجَٰهَدُواْ مَعَکُمۡ فَأُوْلَـٰٓئِکَ مِنکُمۡۚ وَأُوْلُواْ ٱلۡأَرۡحَامِ بَعۡضُهُمۡ أَوۡلَىٰ بِبَعۡضٖ فِی کِتَٰبِ ٱللَّهِۚ إِنَّ ٱللَّهَ بِکُلِّ شَیۡءٍ عَلِیمُۢ
و کسانی که پس از آنان ایمان آوردند و هجرت نمودند و به همراه شما [مؤمنان] جهاد کردند، آنان [نیز] از شما هستند؛ و در [حکمِ] کتابِ الله، خویشاوندان [در میراث،] نسبت به یکدیگر سزاوارترند. به راستی که الله به همه چیز داناست.
Al-Anfāl
مدنی و ٧۵ آیه است.
آیهی ۴-۱:
﴿یَسَۡٔلُونَکَ عَنِ ٱلۡأَنفَالِۖ قُلِ ٱلۡأَنفَالُ لِلَّهِ وَٱلرَّسُولِۖ فَٱتَّقُواْ ٱللَّهَ وَأَصۡلِحُواْ ذَاتَ بَیۡنِکُمۡۖ وَأَطِیعُواْ ٱللَّهَ وَرَسُولَهُۥٓ إِن کُنتُم مُّؤۡمِنِینَ١﴾[الأنفال: ۱].«ترا از غنایم جنگی میپرسند، بگو: غنیمتها از آنِ خدا و پیامبر است، پس، از خدا بترسید و میان خود صلح و صفا بیاورید، و از خدا و پیامبرش اطاعت کنید، اگر شما مؤمن هستید».
﴿إِنَّمَا ٱلۡمُؤۡمِنُونَ ٱلَّذِینَ إِذَا ذُکِرَ ٱللَّهُ وَجِلَتۡ قُلُوبُهُمۡ وَإِذَا تُلِیَتۡ عَلَیۡهِمۡ ءَایَٰتُهُۥ زَادَتۡهُمۡ إِیمَٰنٗا وَعَلَىٰ رَبِّهِمۡ یَتَوَکَّلُونَ٢﴾[الأنفال: ۲].«مؤمنان تنها کسانیاند که هرگاه خدا یاد شود دلهایشان هراسان میگردد، و وقتی که آیات خدا بر آنان خوانده شود ایمانشان افزوده میشود بر پروردگارشان توکل میکنند».
﴿ٱلَّذِینَ یُقِیمُونَ ٱلصَّلَوٰةَ وَمِمَّا رَزَقۡنَٰهُمۡ یُنفِقُونَ٣﴾[الأنفال: ۳].«کسانی که نماز را برپا میدارند، و از آنچه به ایشان روزی دادهایم، میبخشند».
﴿أُوْلَٰٓئِکَ هُمُ ٱلۡمُؤۡمِنُونَ حَقّٗاۚ لَّهُمۡ دَرَجَٰتٌ عِندَ رَبِّهِمۡ وَمَغۡفِرَةٞ وَرِزۡقٞ کَرِیمٞ٤﴾[الأنفال: ۴].«ایشان واقعاً مؤمن هستند، و نزد پروردگارشان دارای درجاتی عالی، و آمرزش، و روزی پاک و فراوان میباشند».
انفال غنایمی است که خداوند از اموال کافران نصیب این امت میگرداند، و این آیات در مورد داستان جنگ بدر و اولین غنیمت بزرگی که از اموال مشرکان نصیب مسلمانان گردید، نازل شد، پس میان بعضی از مسلمانان در مورد آن اختلاف افتاد، بنابر این در مورد آن از پیامبر ص پرسیدند، پس خداوند این آیات را نازل کرد: ﴿یَسَۡٔلُونَکَ عَنِ ٱلۡأَنفَالِ﴾ای پیامبر! از تو درباره غنایم جنگی میپرسند، چگونه و بر چه کسانی تقسیم میشود؟ ﴿قُلِ﴾به آنان بگو: ﴿ٱلۡأَنفَالُ لِلَّهِ وَٱلرَّسُولِ﴾غنایم جنگی از آن خدا و پیامبر است، و آن را هر کجا که بخواهند، میگذارند، و شما نمیتوانید نسبت به حکم خدا و پیامبرش اعتراض بکنید، بلکه بر شما لازم است که حکم و داوری خدا و پیامبرش را گردن نهید و به آن خشنود، و تسلیم فرمان آنان باشید. و این در فرموده الهی داخل است که میفرماید: ﴿فَٱتَّقُواْ ٱللَّهَ﴾با اطاعت کردن از دستورات خدا و پرهیز کردن از نواهی او، از خدا بترسید، و پرهیزگاری پیشه کنید، ﴿وَأَصۡلِحُواْ ذَاتَ بَیۡنِکُمۡ﴾و اختلاف و قطع رابطه و پشت کردن به یکدیگر را که در میان شما است با دوستی و ارتباط برقرار نمودن با یکدیگر اصلاح کنید. پس، از این طریق متحد میشوید، و دشمنی و اختلاف و کشمکشی که به سبب قطع رابطه میان شما به وجود آمده است از بین میرود.
و نیک رفتاری با آنان و گذشت از بد رفتارانشان از مصادیق «اصلاح ذات البین» است. و از این طریق بسیاری از کینهها و قهرها از بین میرود. و فرمانی که همه این مسایل را در بر میگیرد فرموده الهی است که میفرماید ﴿وَأَطِیعُواْ ٱللَّهَ وَرَسُولَهُۥٓ إِن کُنتُم مُّؤۡمِنِینَ﴾و از خدا و پیامبرش اطاعت کنید اگر شما مومنان هستید. زیرا ایمان آوردن، مردم را به اطاعت از خدا و پیامبرش فرا میخواند، همانطور کسی که از خدا و پیامبرش اطاعت نکند، مومن به حساب نمیآید، و هرکس که به طور ناقص از فرمان خدا و پیامبر اطاعت کند، ایمانش ناقص است.
و از آنجا که ایمان بر دو نوع است: ایمان کامل که ستایش و تمجید خدا و موفقیت و رستگاری کامل را به دنبال دارد، و ایمانی که در مرتبهای پایینتر قرار دارد، ایمان کامل را بیان کرد و فرمود: ﴿إِنَّمَا ٱلۡمُؤۡمِنُونَ﴾همانا مومنان. الف و لام برای استغراق است و تمام مسائل مربوط به ایمان را در بر میگیرد.
﴿ٱلَّذِینَ إِذَا ذُکِرَ ٱللَّهُ وَجِلَتۡ قُلُوبُهُمۡ﴾کسانی هستند که وقتی خدا یاد شود، دلهایشان میهراسد، پس ترس از خداوند باعث میشود تا از آنچه پروردگار حرام نموده است دست بردارند، زیرا بزرگترین علامت ترس از خدا این است که آدمی را از گناه باز دارد. ﴿وَإِذَا تُلِیَتۡ عَلَیۡهِمۡ ءَایَٰتُهُۥ زَادَتۡهُمۡ إِیمَٰنٗا﴾و هنگامی که آیات خدا بر آنان خوانده شود بر ایمانشان بیفزاید، و این بدان جهت است که آنان به آن گوش فرا میدهند و در آن میاندیشند، و به هنگام تلاوت آن حضور قلب دارند. پس در این هنگام ایمانشان افزوده میشود، زیرا اندیشیدن از اعمال قلب است و این امر باعث میشود معانی و مفاهیمی را که نمیدانستند برایشان روشن شود، و آنچه را که فراموش کردهاند به یاد آورند، و دلهایشان به خیر و نیکی علاقمند شود، و به کرامت و بخشش پروردگارشان مشتاق و راغب گردند و از عقوبت او بهراسند، و از گناه و منکرات باز آیند، و همه اینها باعث میشود تا بر ایمانشان افزوده شود.
﴿وَعَلَىٰ رَبِّهِمۡ یَتَوَکَّلُونَ﴾یعنی برای جلب منافع و دور شدن زیانهای دینی و دنیویشان بر پروردگار خویش که هیچ شریکی ندارد تکیه مینمایند. و به وی اعتماد کامل دارند که این کارها را برای آنان انجام خواهد داد. توکل سبب موفقیت در هر کاری است، پس هیچ کاری جز با توکل انجام نمیشود و کامل نمیگردد.
﴿ٱلَّذِینَ یُقِیمُونَ ٱلصَّلَوٰةَ﴾کسانی که نمازهای فرض و نفل را همراه با اعمال ظاهری و باطنی از قبیل حضور قلب در نماز که روح و مغز نماز است برپا میدارند. ﴿وَمِمَّا رَزَقۡنَٰهُمۡ یُنفِقُونَ﴾و از آنچه که به ایشان روزی دادهایم انفاق میکنند. انفاقاتی که بر آنان واجب است، از قبیل زکات و کفارهها و مخارج زنان و خویشاوندان و بردگان را میپردازند، و انفاق و بخششهایی را نیز که مستحب است مانند دادن صدقات انجام میدهند.
﴿أُوْلَٰٓئِکَ﴾کسانی که به این اوصاف متصف هستند، ﴿هُمُ ٱلۡمُؤۡمِنُونَ حَقّٗا﴾مومنان واقعی و حقیقی هستند، چون آنها اسلام و ایمان و اعمال باطنی و ظاهری و علم و عمل و ادای حقوق خدا و بندگانش را دارند. و خداوند اعمال قلبی را مقدم نمود، چون اعمال قلبی اصل و اساس اعمال جوارح، و بهتر از آن است. از اینجا چنین نتیجه میگیریم که ایمان زیاد وکم میشود، سپ با انجام دادن طاعات و عبادات بر آن افزوده میگردد، و با انجام دادن گناه و معصیت کم میشود. و شایسته است که بنده به ایمانش رسیدگی نماید و زمینه رشد و شکوفایی آن را فراهم سازد.
و مهمترین چیزی که باعث رشد و ترقی ایمان میگردد اندیشیدن در کتاب خدا و فکر کردن در معانی آن است. سپس خداوند پاداش مومنان واقعی را بیان کرد و فرمود: ﴿لَّهُمۡ دَرَجَٰتٌ عِندَ رَبِّهِمۡ﴾آنان برحسب علو اعمالشان دارای مقام و درجات عالی میباشند. ﴿وَمَغۡفِرَةٞ﴾و دارای آمرزش گناهانشان، ﴿وَرِزۡقٞ کَرِیمٞ﴾و روزی پاک هستند. روزی پاک همان چیزی است که خداوند در بهشت برای آنان آماده کرده و هیچ چشمی آن را ندیده و هیچ گوشی آن را نشنیده و به قلب هیچ انسانی خطور نکرده است. و این بیانگر آن است که هرکس در ایمان و اعتقادش به مقام این مومنان نرسد، هرچند به بهشت هم راه یابد از بخشش کامل خداوند که به آنان ارزانی داشته است برخوردار نخواهد شد.
آیهی ۸-۵:
﴿کَمَآ أَخۡرَجَکَ رَبُّکَ مِنۢ بَیۡتِکَ بِٱلۡحَقِّ وَإِنَّ فَرِیقٗا مِّنَ ٱلۡمُؤۡمِنِینَ لَکَٰرِهُونَ٥﴾[الأنفال: ۵].«همانطور که پروردگارت تو را از خانهات به حق بیرون کرد، و همانا دستهای از مؤمنان سخت ناخشنود بودند».
﴿یُجَٰدِلُونَکَ فِی ٱلۡحَقِّ بَعۡدَ مَا تَبَیَّنَ کَأَنَّمَا یُسَاقُونَ إِلَى ٱلۡمَوۡتِ وَهُمۡ یَنظُرُونَ٦﴾[الأنفال: ۶].«پس از آن که حق روشن شد در رابطه با آن با تو مجادله میکنند. گویی بهسوی مرگ رانده میشوند، و آنها (به آن) مینگرند».
﴿وَإِذۡ یَعِدُکُمُ ٱللَّهُ إِحۡدَى ٱلطَّآئِفَتَیۡنِ أَنَّهَا لَکُمۡ وَتَوَدُّونَ أَنَّ غَیۡرَ ذَاتِ ٱلشَّوۡکَةِ تَکُونُ لَکُمۡ وَیُرِیدُ ٱللَّهُ أَن یُحِقَّ ٱلۡحَقَّ بِکَلِمَٰتِهِۦ وَیَقۡطَعَ دَابِرَ ٱلۡکَٰفِرِینَ٧﴾[الأنفال: ٧].«و به یاد آوردید آنگاه که خداوند به شما وعده داد یکی از دو دسته (کاروان تجارتی قریش) از آن شماست و بر آن پیروز میشوید، و شما دوست داشتید که دستهای نصیب شما گردد که قدرت (و سلاح) ندارد، و(لی) خداوند میخواهد که حق را با سخنانش آشکار و استوار بگرداند و کافران را ریشهکن سازد».
﴿لِیُحِقَّ ٱلۡحَقَّ وَیُبۡطِلَ ٱلۡبَٰطِلَ وَلَوۡ کَرِهَ ٱلۡمُجۡرِمُونَ٨﴾[الأنفال: ۸].«تا حق ظاهر و ثابت گردد و باطل نابود شود، گرچه مجرمان خشنود نباشند».
خداوند متعال پیش از بیان این غزوه مبارک و بزرگ، صفتهایی را بیان کرد که مومنان باید از آن برخوردار باشند، زیرا هر کس به آن صفات متصف گردد وضعیت او سامان یافته، و اعمال او اصلاح میگردد، که یکی از بزرگترین آن جهاد در راه خداست. پس همانطور که ایمانشان ایمان حقیقی بود و پاداششان نیز پاداش حقیقی است که خداوند به آنان وعده دادهاست. به همان شیوه خداوند پیامبرش ص را از خانهاش بیرون آورد تا با مشرکین در بدر روبرو شود، و اصلا به ذهن مومنان نمیرسید که در این بیرون رفتنشان میان آنان و دشمنشان جنگی رخ دهد. پس وقتی که برای آنان روشن شد که جنگ به وقوع خواهد پیوست، برخی از مومنان با پیامبر در این مورد مجادله نمودند، و رویارویی با دشمن را نپسندیدند، گویی بهسوی مرگ رانده میشوند و ایشان (به آن) نگاه میکنند.
حال آنکه شایسته نبود اینگونه موضعگیری کنند، به خصوص پس از اینکه برای آنان روشن گردید که بیرون رفتن آنان حق بوده و خداوند به آن فرمان داده، و آن را پسندیده است. پس در چنین موضوعی، مجالی برای جدال و بحث نیست، زیرا مجادله جایز است که حق مشتبه و مسئله مبهم باشد. اما وقتی که موضوع واضح وروشن گردید، جز تن دادن و تسلیم شدن راهی وجود ندارد. این در حالی است که بسیاری از مومنان به مجادله و بحث نپرداختند، و روبرو شدن با دشمن را ناپسند ندانستند، و کسانی که خداوند آنها را سرزنش نمود به شدت برای جهاد با کفار سرتسلیم فرود آوردند، و خداوند آنان را ثابت قدم و استوار گرداند، و برای آنان اسبابی فراهم نمود که با آن دلهایشان اطمینان یافت، که برخی از آن اسباب بیان خواهد شد.
در اصل آنان به این منظور بیرون رفتند تا به کاروان بزرگ قریش که «ابوسفیان بن حرب» آن را به شام برده بود حمله ور شوند. وقتی که شنیدند کاروان از شام برگشته است، پیامبر ص اعلام حرکت نمود، پس حدود سیصد و ده نف در رکات پیامبر حرکت نمودند. هفتاد شتر همراه آنان بود که به نوبت سوار میشدند، و کالاهایشان را بر این شترها حمل مینمودند.
قریش از جریان آگاه شد، و برای دفاع از کاروان خود سپاهی زیاد همراه با اسلحه و تجهیزات فراوان و اسبان و مردان جنگی که شمارشان نزدیک به هزار نفر بود، فراهم نمود، و بهسوی بدر حرکت کردند. پس خداوند به مومنان وعده پیروزی بر یکی از دو دسته را داد، یا بر کاروان پیروز میشوند، یا بر لشکر جنگی. پس مومنان دوست داشتند با کاروان روبرو شوند، چون فقیر و محتاج بودند، و کاروان نیرو و قدرت چندانی نداشت، اما خداوند برخلاف آنچه آنها دوست داشتند، اراده کرد و چیزی دیگر والاتر و بلندتر از آنچه که دوست داشتند، برای آنان اراده کرد.
خداوند خواست تا آنها بر لشکر جنگی پیروز شوند که بزرگان و سران قریش در آن بودند، ﴿وَیُرِیدُ ٱللَّهُ أَن یُحِقَّ ٱلۡحَقَّ بِکَلِمَٰتِهِ﴾و خداوند میخواست تا حق را با سخنانش آشکار و استوار بگرداند، و اهل حق را پیروز نماید. ﴿وَیَقۡطَعَ دَابِرَ ٱلۡکَٰفِرِینَ﴾و اهل باطل را ریشه کن و نابود کند، و در زمینه یاری کردن حق و هدایت از آن، چیزی را به بندگانش نشان بدهد که به ذهنشان خطور نکرده بود. ﴿لِیُحِقَّ ٱلۡحَقَّ﴾تا حق را به وسیله شواهد و دلایلی که بر صحت راستی آن دلالت مینماید، آشکار گرداند، ﴿وَیُبۡطِلَ ٱلۡبَٰطِلَ﴾و باطل را به وسیله دلایل و شواهدی که بر باطل بودن آن اقامه میگردد، باطل و نابود نماید. ﴿وَلَوۡ کَرِهَ ٱلۡمُجۡرِمُونَ﴾گرچه مجرمان نپسندند، خداوند به آنان توجهی نمینماید.
آیهی ۱۴-٩:
﴿إِذۡ تَسۡتَغِیثُونَ رَبَّکُمۡ فَٱسۡتَجَابَ لَکُمۡ أَنِّی مُمِدُّکُم بِأَلۡفٖ مِّنَ ٱلۡمَلَٰٓئِکَةِ مُرۡدِفِینَ٩﴾[الأنفال: ٩].«(به یاد آورید) زمانی را که از پروردگارتان طلب یاری و کمک نمودید، و او درخواست شما را پذیرفت که: من شما را با هزار فرشته که پشت سر یکدیگر قرار دارند، یاری میدهم».
﴿وَمَا جَعَلَهُ ٱللَّهُ إِلَّا بُشۡرَىٰ وَلِتَطۡمَئِنَّ بِهِۦ قُلُوبُکُمۡۚ وَمَا ٱلنَّصۡرُ إِلَّا مِنۡ عِندِ ٱللَّهِۚ إِنَّ ٱللَّهَ عَزِیزٌ حَکِیمٌ١٠﴾[الأنفال: ۱۰].«و این (وعده) را خداوند جز مژدهای برای شما قرار نداد، و تا دلهایتان آرام بگیرد، و پیروزی جز از جانب خدا نیست، همانا خداوند توانا (و) با حکمت است».
﴿إِذۡ یُغَشِّیکُمُ ٱلنُّعَاسَ أَمَنَةٗ مِّنۡهُ وَیُنَزِّلُ عَلَیۡکُم مِّنَ ٱلسَّمَآءِ مَآءٗ لِّیُطَهِّرَکُم بِهِۦ وَیُذۡهِبَ عَنکُمۡ رِجۡزَ ٱلشَّیۡطَٰنِ وَلِیَرۡبِطَ عَلَىٰ قُلُوبِکُمۡ وَیُثَبِّتَ بِهِ ٱلۡأَقۡدَامَ١١﴾[الأنفال: ۱۱].«(و به یاد آورید) زمانی را که خواب سبکی را بر شما افکند، تا باعث امنیت و آرامش از جانب خدا بگردد، و از آسمان بر شما آب باراند تا شما را با آن پاک بگرداند و پلیدی شیطان را از شما دور سازد، و دلهایتان را ثابت بگرداند، و گامهایتان را استوار سازد».
﴿إِذۡ یُوحِی رَبُّکَ إِلَى ٱلۡمَلَٰٓئِکَةِ أَنِّی مَعَکُمۡ فَثَبِّتُواْ ٱلَّذِینَ ءَامَنُواْۚ سَأُلۡقِی فِی قُلُوبِ ٱلَّذِینَ کَفَرُواْ ٱلرُّعۡبَ فَٱضۡرِبُواْ فَوۡقَ ٱلۡأَعۡنَاقِ وَٱضۡرِبُواْ مِنۡهُمۡ کُلَّ بَنَانٖ١٢﴾[الأنفال: ۱۲].«(و به یاد آورید) زمانی را که پروردگارت به فرشتگان وحی نمود که من با شما هستم، پس مؤمنان را ثابت قدم دارید. در دلِ کسانی که کفر ورزیدهاند ترس میاندازم، پس سرهایشان را بزنید، و دستهایشان را بُبرّید».
﴿ذَٰلِکَ بِأَنَّهُمۡ شَآقُّواْ ٱللَّهَ وَرَسُولَهُۥۚ وَمَن یُشَاقِقِ ٱللَّهَ وَرَسُولَهُۥ فَإِنَّ ٱللَّهَ شَدِیدُ ٱلۡعِقَابِ١٣﴾[الأنفال: ۱۳].«این بدان سبب است که آنان با خدا و پیامبرش به ستیز برخاستند، و هرکس با خدا و پیامبرش ستیز کنید همانا خداوند سخت کیفر است».
﴿ذَٰلِکُمۡ فَذُوقُوهُ وَأَنَّ لِلۡکَٰفِرِینَ عَذَابَ ٱلنَّارِ١٤﴾[الأنفال: ۱۴].«این را بچشید و برای کافران عذاب جهنم است».
نعمت خدا را بر خود یاد کنید آنگاه که زمانِ رویارویی شما با دشمنتان نزدیک شد، و از پروردگارتان طلب کردید تا شما را کمک کند، ﴿فَٱسۡتَجَابَ لَکُمۡ﴾پس خواسته شما را اجابت کرد، و به چند روش شما را یاری داد: یکی اینکه ﴿بِأَلۡفٖ مِّنَ ٱلۡمَلَٰٓئِکَةِ مُرۡدِفِینَ﴾با هزار فرشته پیاپی به شما کمک کرد. ﴿وَمَا جَعَلَهُ ٱللَّهُ﴾و خداوند فرستادن فرشتگان را، ﴿إِلَّا بُشۡرَىٰ﴾تنها مژدهای برای شما گرداند تا بدان خوشحال شوید، ﴿وَلِتَطۡمَئِنَّ بِهِۦ قُلُوبُکُمۡ﴾و تا دلهایتان آرام گیرد، پس پیروزی و کمک در دست خداست و به فراوانی لشکر و تجهیزات نیست. ﴿إِنَّ ٱللَّهَ عَزِیزٌ﴾همانا خداوند تواناست، هیچکس او را شکست نمیدهد، بلکه او قهار است، و کسانی را که در تعداد افراد و تجهیزات بسیار زیاد بودند خوار و ذلیل گردانید. ﴿حَکِیمٌ﴾با حکمت است، و امور را به اسباب آن منوط نموده، و هرچیزی را در جای خود قرار دادهاست. از جمله کمک خدا به شما و اجابت دعایتان این بود که خواب سبکی بر شما افکند، ﴿إِذۡ یُغَشِّیکُمُ﴾که شما را پوشاند و ترس و هراسی را که در دلهایتان بود از بین برد، و ﴿س﴾﴿أَمَنَةٗ﴾و مایه امنیت شما شد، و علامت پیروزی و آسایش خاطر گردید. و از آن جمله این که از آسمان بر شما بارانی بباراند تا شما را از ناپاکی و آلودگی پاک بگرداند. و تا شما را از وسوسههای شیطان و پلیدی آن پاک نماید. ﴿وَلِیَرۡبِطَ عَلَىٰ قُلُوبِکُمۡ﴾یعنی و تا دلهایتان را استوار بگرداند، چرا که استواری قلب مبنای استواری بدن است، ﴿وَیُثَبِّتَ بِهِ ٱلۡأَقۡدَامَ﴾و گامهایتان را بدان استوار و محکم بگرداند. به درستی که زمین نرم و تُرد بود، و هنگامی که باران بر آن نازل شد سفت و محکم گردید و موجبات استواری گامها را فراهم کرد.
و از آن جمله این بود که خداوند به فرشتگان وحی کرد، ﴿أَنِّی مَعَکُمۡ﴾که کمک و تایید و یاری من با شما است، ﴿فَثَبِّتُواْ ٱلَّذِینَ ءَامَنُواْۚ﴾پس ثبات را در دلهای مومنان بیاندازید، و شجاعت، و جرات بر دشمنان را به آنان القا کنید، و آنان را بر جهاد در راه خدا و فضیلت آن راهنمایی و تشویق نمایید. ﴿سَأُلۡقِی فِی قُلُوبِ ٱلَّذِینَ کَفَرُواْ ٱلرُّعۡبَ﴾به زودی در دل کافران ترس خواهم انداخت، به گونهای که همچون بزرگترین نیرو و لشگر بر آنان بتازد. زیرا بزرگترین نیرو و لشگر بر آنان بتازد. زیرا خداوند وقتی که مومنان را ثابت قدم میگرداند و در دلهای کافران ترس بیاندازد، نمیتوانند مقاومت کنند، و خداوند مومنان را بر آنها غالب و چیره مینماید.
﴿فَٱضۡرِبُواْ فَوۡقَ ٱلۡأَعۡنَاقِ﴾پس گردنهایشان را بزنید. ﴿وَٱضۡرِبُواْ مِنۡهُمۡ کُلَّ بَنَانٖ﴾و تمامی مفاصل آن را بزنید. این یا خطاب به فرشتگان است که خداوند به آنها وحی کرد مومنان را تقویت کنند، پس این مبین آن است که فرشتگان خودشان به طور مستقیم در جنگ بدر جنگیدهاند، و یا خطاب به مومنان است که خداوند آنها را تحریک مینماید و به آنان میآموزد که چگونه با مشرکان بجنگند و میآموزد که چگونه با مشرکان بجنگند و به آنان رحم نکنند. ﴿ذَٰلِکَ بِأَنَّهُمۡ شَآقُّواْ ٱللَّهَ وَرَسُولَهُ﴾این بدان سبب است که آنها با خدا و پیامبرش مخالفت کردند، و دشمنی ورزیدند. ﴿وَمَن یُشَاقِقِ ٱللَّهَ وَرَسُولَهُۥ فَإِنَّ ٱللَّهَ شَدِیدُ ٱلۡعِقَابِ﴾و هرکس با خدا و پیامبرش ستیز کند پس همانا خداوند سخت کیفر است. و از جمله کیفر و عذاب او این است که دوستانش را بر دشمنانش مسلّط و چیره میگرداند، و دشمنانش را به دست دوستانش به کشتن میدهد.
﴿ذَٰلِکُمۡ﴾این عذاب مذکور را ﴿فَذُوقُوهُ﴾بچشید، ای کسانی که با خدا و پیامبرش مبارزه میکنید! و این عذاب شما در دنیاست. ﴿وَأَنَّ لِلۡکَٰفِرِینَ عَذَابَ ٱلنَّارِ﴾و برای کافرن عذاب جهنم نیز خواهد بود.
در این داستان مواردی از نشانههای بزرگ خداوند نهفته است که دلالت مینماید آنچه محمد ص آورده است حق میباشد.
یکی اینکه خداوند به آنها وعده داد و به وعدهاش وفا نمود. و یکی اینکه خداوند متعال فرمود: ﴿قَدۡ کَانَ لَکُمۡ ءَایَةٞ فِی فِئَتَیۡنِ ٱلۡتَقَتَاۖ فِئَةٞ تُقَٰتِلُ فِی سَبِیلِ ٱللَّهِ وَأُخۡرَىٰ کَافِرَةٞ یَرَوۡنَهُم مِّثۡلَیۡهِمۡ رَأۡیَ ٱلۡعَیۡنِ﴾[آل عمران: ۱۳]. «قطعا در برخورد میان دو گروه، برای شما نشانهای بود، گروهی در راه خدا میجنگیدند و گروهی دیگر کافر بودند که آنان (مومنان) را به چشم سر، دو برابر خود میدیدند».
و دیگر اینکه، زمانی که مومنان از خدا کمک خواستند، خداوند دعای آنها را پذیرفت. و این بیانگر اعتنا و توجه خداوند به بندگان مومن، و فراهم کردن اسبابی است که به وسیله آن ایمانشان پابرجا و قدمهایشان استوار گردید، و بدی و وسوسههای شیطانی را از آنان دور کرد. و از جمله الطاف خداوند نسبت به بندگانش این بود که اطاعت خویش را به وسیلهی اسباب داخلی و خارجی بر آنان آسان نمود.
آیهی ۱۶-۱۵:
﴿یَٰٓأَیُّهَا ٱلَّذِینَ ءَامَنُوٓاْ إِذَا لَقِیتُمُ ٱلَّذِینَ کَفَرُواْ زَحۡفٗا فَلَا تُوَلُّوهُمُ ٱلۡأَدۡبَارَ١٥﴾[الأنفال: ۱۵].«ای کسانی که ایمان آوردهاید! هرگاه که با لشکر کافران روبرو شدید پس به آنان پشت ننمایید و فرار نکنید».
﴿وَمَن یُوَلِّهِمۡ یَوۡمَئِذٖ دُبُرَهُۥٓ إِلَّا مُتَحَرِّفٗا لِّقِتَالٍ أَوۡ مُتَحَیِّزًا إِلَىٰ فِئَةٖ فَقَدۡ بَآءَ بِغَضَبٖ مِّنَ ٱللَّهِ وَمَأۡوَىٰهُ جَهَنَّمُۖ وَبِئۡسَ ٱلۡمَصِیرُ١٦﴾[الأنفال: ۱۶].«و هر کس در این روز به آنان پشت کند، و فرار نماید ـ مگر کسی که (هدفش) کنارهگیری برای نبردی (تازه) یا پیوستن به دستهای (دیگر از همرزمانش) باشد ـ گرفتار خشم خدا میشود، و جایگاهش جهنم است، و چه بد سرنوشتی است!».
خداوند متعال بندگان مومنش را به داشتن شجاعت و جسارت ایمانی و قوت در برپا داشتن فرمان او، و تلاش برای جلب اسباب تقویت دلها و بدنها فرمان دادهاست، و آنان را از فرار کردن به هنگام رویارویی با دشمن نهی کرده و میفرمای: ﴿یَٰٓأَیُّهَا ٱلَّذِینَ ءَامَنُوٓاْ إِذَا لَقِیتُمُ ٱلَّذِینَ کَفَرُواْ زَحۡفٗا﴾ای کسانی که ایمان آورده اید! زمانی که در جبهه جنگ با انبوه مردان جنگی روبرو شدید، ﴿فَلَا تُوَلُّوهُمُ ٱلۡأَدۡبَارَ﴾پس به آنان پشت نکنید، بلکه در پیکار با آنها ثابت قدم باشید، و در برابر سختیهای این کار شکیبایی ورزید، زیرا این امر باعث نصرت و پیروزی در دین خدا و قوت قلبهای مومنان و ترس و وحشت کافران میشود.
﴿وَمَن یُوَلِّهِمۡ یَوۡمَئِذٖ دُبُرَهُۥٓ إِلَّا مُتَحَرِّفٗا لِّقِتَالٍ أَوۡ مُتَحَیِّزًا إِلَىٰ فِئَةٖ فَقَدۡ بَآءَ﴾و هر کس در آن روز به آنان پشت نماید ـ مگر به منظور تغییر تاکتیک جنگی یا پیوستن به دستهای دیگر از همرزمانش ـ به خشم خدا گرفتار میشود، و جایگاه او جهنم است، و چه بد سرنوشتی است جهنم! این دلالت مینماید که فرار کردن در مقابل دشمن ـ به هنگام روبرو شدن و یورش بردن ـ بدون عذر یکی از گناهان کبیره است. احادیث صحیحی نیز در این مورد وارد شده است. در اینجا برای چنین اشخاصی به صراحت تهدید شدیدی بیان شده است. و مفهوم آیه این است کسی که به قصد جنگ این سو و آن سو برود تا بهتر بتواند بجنگد و بیشتر به دشمن ضربه بزند اشکالی ندارد، چون او به قصد فرار به دشمن پشت نکرده است، بلکه به خاطر این به دشمن پشت نموده تا بر آن پیروز بگردد، و یا از جایی دیگر یورش ببرد و دشمن را غافلگیر کند. و یا اینکه بخواهد او را فریب دهد، دیگر تاکتیکهایی که جنگجویان از آن استفاده میکنند. نیز پشت کردن به دشمن به منظور پیوستن به دستهای دیگر از همرزمان و یاری کردن آنان جایز است.
اگر آن دسته در لشکر وی بود پس روشن است، و اگر دستهای که او میخواهد به آن بپیوندد درغیر از محل معرکه بود، مانند اینکه مسلمین در برابر کافران شکست بخورند، و به شهری از شهرهای مسلمین پناه ببرند، و یا به سپاهی دیگر از سپاه مسلمانان پناه ببرند، روایات و آثاری از صحابه وارد شده است که دلالت مینماید این کار جایز است. شاید این موضوع مقید گردد به وسیلهی اینکه مسلمین گناهی برند عقب نشینی و شکست برای آنان بهتر است، و باعث میشود آنان باقی بمانند و کشته نشوند. اما اگر گمان برند که چنانچه در برابر کافران مقاومت نمایند پیروز میشوند، پس در این حالت فرار کردن جایز نیست، چون از چنین فراری نهی شده است. و این آیه مطلق است و در آخر سوره مقید بودن آن به وسیلهی عدد بیان خواهد شد.
آیهی ۱٩-۱٧:
﴿فَلَمۡ تَقۡتُلُوهُمۡ وَلَٰکِنَّ ٱللَّهَ قَتَلَهُمۡۚ وَمَا رَمَیۡتَ إِذۡ رَمَیۡتَ وَلَٰکِنَّ ٱللَّهَ رَمَىٰ وَلِیُبۡلِیَ ٱلۡمُؤۡمِنِینَ مِنۡهُ بَلَآءً حَسَنًاۚ إِنَّ ٱللَّهَ سَمِیعٌ عَلِیمٞ١٧﴾[الأنفال: ۱٧].«پس شما آنان را نکشتید، بلکه خدا آنها را کشت. و چون (ریگ بهسوی آنان) افکندی، تو نیفکندی، بلکه خدا افکند. (خدا چنین کرد) تا مؤمنان را خوب بیازماید، همانا خداوند شنوا و دانا است».
﴿ذَٰلِکُمۡ وَأَنَّ ٱللَّهَ مُوهِنُ کَیۡدِ ٱلۡکَٰفِرِینَ١٨﴾[الأنفال: ۱۸].«(جریان) این بود، و خداوند مکر کافران را سست میگرداند».
﴿إِن تَسۡتَفۡتِحُواْ فَقَدۡ جَآءَکُمُ ٱلۡفَتۡحُۖ وَإِن تَنتَهُواْ فَهُوَ خَیۡرٞ لَّکُمۡۖ وَإِن تَعُودُواْ نَعُدۡ وَلَن تُغۡنِیَ عَنکُمۡ فِئَتُکُمۡ شَیۡٔٗا وَلَوۡ کَثُرَتۡ وَأَنَّ ٱللَّهَ مَعَ ٱلۡمُؤۡمِنِینَ١٩﴾[الأنفال: ۱٩].«(ای مشرکان!) اگر پیروزی گروه حق را میطلبید، اینک پیروزی به سراغ شما آمده است، و اگر باز بیایید برایتان بهتر است، و اگر برگردید ما هم برمیگردیم و (بدانید) که گروهتان هرچند زیاد باشد، هرگز نمیتوانند چیزی را از شما رفع کنند، و خداوند با مؤمنان است».
خداوند متعال میفرماید: ـ هنگامی که مشرکین در جنگ بدر شکست خوردند و مسلمین آنها را کشتند ﴿فَلَمۡ تَقۡتُلُوهُمۡ﴾شما با قدرت خود آنها را نکشتید، ﴿وَلَٰکِنَّ ٱللَّهَ قَتَلَهُمۡ﴾بلکه خدا آنها را کشت و شما را به وسیله آنچه که پیشتر ذکر شد یاری کرد و ﴿وَمَا رَمَیۡتَ إِذۡ رَمَیۡتَ وَلَٰکِنَّ ٱللَّهَ رَمَىٰ﴾و نیانداختی آنگاه که انداختی، بلکه خدا انداخت. پیامبر صدر بحبوحه جنگ داخل سایبان رفت، و شروع به دعا کردن نمود، و از خداوند خواست که او را یاری دهد. سپس از سایبان بیرون رفت، و مشتی خاک برداشت و آن را به طرف مشرکین پرتاب کرد، و خداوند آن را به چهره مشرکین پرتاب کرد و خداوند آن را به چهره مشرکین کوبید، پس هیچ کسی از مشرکین باقی نماند مگر اینکه مقداری از آن خاک به چهره و بینی و دهانش برخورد کرد، و در این هنگام شوکت آنها شکسته شد، و ضعف و سستی در آنان آشکار گردید، پس شکست خوردند.خداوند متعال به پیامبرش میفرماید: وقتی که خاک را پرتاب نمودی خودت آن را به چشم آنان نرساندی، بلکه ما آن خاک را با قدرت خودمان به آنان رساندیم.
﴿وَلِیُبۡلِیَ ٱلۡمُؤۡمِنِینَ مِنۡهُ بَلَآءً حَسَنًا﴾یعنی خداوند میتواند مومنان را بر کافران پیروز بگرداند بدون اینکه مومنان خود دست به پیکار بزنند، ولی خداوند خواست آنان را بیازماید و به وسیله جهاد به بالاترین درجات و مقامات برساند، و به آنان پاداشی نیک و فراوان ببخشد. ﴿إِنَّ ٱللَّهَ سَمِیعٌ عَلِیمٞ﴾همانا خداوند شنوای داناست، آنچه را که بنده پنهان مینماید و آنچه را که آشکار میکند، میشنود، و به نیت خوب و بدی که در قلب دارد آگاه است. پس اموری را طبق علم و حکمت خویش و براساس مصلحت بندگانش برای آنان مقدر مینماید، و هرکس را طبق نیت و عملش سزا و جزا میدهد.
﴿ذَٰلِکُمۡ﴾این پیروزی از جانب خدا بود که به شما رسید، ﴿وَأَنَّ ٱللَّهَ مُوهِنُ کَیۡدِ ٱلۡکَٰفِرِینَ﴾و خداوند هر مکر و کیدی را که آنان علیه اسلام و مسلمین به کار ببرند خنثی میگرداند، و مکرشان را به خودشان بر میگرداند.
﴿إِن تَسۡتَفۡتِحُواْ﴾شما ای مشرکین! اگر از خدا میطلبید که عذاب خود را بر ستمگران متجاوز فرود بیاورد، ﴿فَقَدۡ جَآءَکُمُ ٱلۡفَتۡحُ﴾اینک در خواست شما را جابت نموده است، آنگاه که خداوند عذابی از جانب خود بر شما فرود آورد که کیفری برای شما بود، و درس عبرتی برای پرهیزگاران، ﴿وَإِن تَنتَهُواْ﴾و اگر از درخواست نزول عذاب بر ستمگران دست بردارید، ﴿فَهُوَ خَیۡرٞ لَّکُمۡ﴾پس آن برایتان بهتر است، زیرا چه بسا خداوند به شما مهلت بدهد و شما را زود به عذاب گرفتار نکند ﴿وَإِن تَعُودُواْ﴾و اگر مجددا طلب کنید که عذاب بر ستمگران نازل شود، و دوباره با حزب مومن خدا به جنگ بپردازید،﴿نَعُدۡ﴾ما هم مجددا آنان را بر شما پیروز میگردانیم. ﴿وَلَن تُغۡنِیَ عَنکُمۡ فِئَتُکُمۡ﴾و گروهتان، و یاران و مددکارانتان، کسانی که با تکیه و اعتماد بر آنها میجنگید، و مبارزه میکنید هرچند که زیاد باشند، نمیتوانند چیزی را از شما دور بکنند.
﴿وَأَنَّ ٱللَّهَ مَعَ ٱلۡمُؤۡمِنِینَ﴾و هرکس که خدا با او باشد پیروز است، گرچه ناتوان باشد، و سازوکار چندانی هم نداشته باشد. و همراهی خدا ـ که خداوند خبر داده است بدین وسیله مومنان را یاری مینماید ـ برحسب کارهایی است که آنان از اعمال ایمانی انجام میدهند. پس هرگاه در برههای از زمان دشمن بر مومنان پیروز شود، این فقط بر اثر کوتاهی مومنان وانجام ندادن فرائض و مقتضیات ایمان است، وگرنه چنانچه آنان آنچه را که خدا دستور داده است انجام دهند، هرگز پرچم آنها بر زمین نخواهد افتاد، و شکست نخواهند خورد، و دشمن بر آنان پیروز نخواهد شد.
آیهی ۲۳-۲۰:
﴿یَٰٓأَیُّهَا ٱلَّذِینَ ءَامَنُوٓاْ أَطِیعُواْ ٱللَّهَ وَرَسُولَهُۥ وَلَا تَوَلَّوۡاْ عَنۡهُ وَأَنتُمۡ تَسۡمَعُونَ٢٠﴾[الأنفال: ۲۰].«ای کسانی که ایمان آوردهاید! از خداوند و پیامبرش اطاعت کنید، و از این کار روی مگردانید، در حالیکه شما میشنوید».
﴿وَلَا تَکُونُواْ کَٱلَّذِینَ قَالُواْ سَمِعۡنَا وَهُمۡ لَا یَسۡمَعُونَ٢١﴾[الأنفال: ۲۱].«و مانند کسانی نباشید که گفتند: شنیدیم و آنها نمیشنوند».
﴿إِنَّ شَرَّ ٱلدَّوَآبِّ عِندَ ٱللَّهِ ٱلصُّمُّ ٱلۡبُکۡمُ ٱلَّذِینَ لَا یَعۡقِلُونَ٢٢﴾[الأنفال: ۲۲]«همانا بدترین جنبندگان نزد خدا افراد کرد و لالی هستند که نمیفهمند».
﴿وَلَوۡ عَلِمَ ٱللَّهُ فِیهِمۡ خَیۡرٗا لَّأَسۡمَعَهُمۡۖ وَلَوۡ أَسۡمَعَهُمۡ لَتَوَلَّواْ وَّهُم مُّعۡرِضُونَ٢٣﴾[الأنفال: ۲۳].«و اگر خداوند در آنان خیر و نیکی سراغ داشت قطعاً به آنان میشنواند، و اگر آنان را شنوا میکرد، حتماً سرپیچی کرده و روی میگرداندند».
پس از آنکه خداوند متعال خبر داد که او با مومنان است، آنان را فرمان داد تا به مقتضای ایمانی عمل نمایند که به وسیلهی آن به معیت و همراهی خداوند دست مییابند. پس فرمود: ﴿یَٰٓأَیُّهَا ٱلَّذِینَ ءَامَنُوٓاْ أَطِیعُواْ ٱللَّهَ وَرَسُولَهُ﴾ای مومنان! با پیروی کردن از دستورات خدا و پیامبرش و پرهیز کردن از منهیاتشان، از آنان اطاعت کنید، و فرمان ببرید. ﴿وَلَا تَوَلَّوۡاْ عَنۡهُ﴾و از اطاعت خدا و پیامبرش روی نگردانید، ﴿وَأَنتُمۡ تَسۡمَعُونَ﴾در حالی که کتاب خدا و اوامر و نصیحتهای خدا را میشنوید، پس روی گرداندن شما در این حالت از زشتترین کارهاست.
﴿وَلَا تَکُونُواْ کَٱلَّذِینَ قَالُواْ سَمِعۡنَا وَهُمۡ لَا یَسۡمَعُونَ٢١﴾و مانند کسانی نباشید که گفتند: شنیدیم، حال آن که آنان نمیشنوند. یعنی فقط به ادعای خالی اکتفا نکنید، زیرا خداوند و پیامبرانش چنین چیزی را نمیپسندند. پس ایمان با آرزو کردن و خودآرایی به دست نمیآید، بلکه ایمان چیزی است که (باید) در دلها جای گیرد و اعمال آن را تصدیق نماید.
خداوند متعال میفرماید: ﴿إِنَّ شَرَّ ٱلدَّوَآبِّ عِندَ ٱللَّهِ﴾همانا بدترین جنبندگان نزد خدا کسانی هستند که آیات و تهدیدات به آنان فایدهای نمیرساند، ﴿ٱلصُّمُّ﴾آنان کسانی هستند که در مقابل شنیدن حق کرند، ﴿ٱلۡبُکۡمُ﴾و از گفتن حق گنگ و لال هستند. ﴿ٱلَّذِینَ لَا یَعۡقِلُونَ﴾کسانی که آنچه را به آنان فایده میدهد، نمیدانند، و آنچه را که به زیانشان است بر میگزینند. پس اینها نزد خداوند بدترین جنبدگان هستند، چون چشم و گوش و قلب به آنها داده است تا آن را در (راه) اطاعت (از) پروردگار به کار بگیرند، اما آن را در نافرمانی خدا بکار گرفته، و به سبب آن خیر فراوانی را از دست دادهاند، زیرا آنها در موقعیتی قرار داشتند که میتوانستند از بهترین مخلوقات باشند، اما این راه را در پیش نگرفتند، و این را برای خود انتخاب کردند که از زمره بدترین مردم باشند. و منظور از شنوایی که خداوند آن را از آنها نفی کرده است شنیدن معنوی است که در قلب اثر میکند. و اما در رابطه با شنیدن حجت، همانا حجت خدا با شنیدن آیات وی بر آنان اقامه شده است، و خداوند چون میدانست در آنها خیری نیست که شایسته شنیدن آیات باشند، آنان را از شنیدن سودمند محروم گرداند.
﴿وَلَوۡ عَلِمَ ٱللَّهُ فِیهِمۡ خَیۡرٗا لَّأَسۡمَعَهُمۡۖ وَلَوۡ أَسۡمَعَهُمۡ﴾و اگر خداوند در آنان خیری را سراغ داشت، حتما آنان را میشنواند، و اگر فرضا آنان را شنوا میگرداند، ﴿لَتَوَلَّواْ﴾حتما از اطاعت کردن روی میگرداندند، ﴿وَّهُم مُّعۡرِضُونَ﴾در حالی که پشت میکنند، و به هیچ صورت به حق توجهی نمینمایند. و این بیانگر آن است که خداوند خیر و ایمان را جز از کسی که خیری در او نیست دریغ نمیدارد، همان کسی که ایمان در وی تاثیر نمیگذارد، و نتیجهای به بار نمیآورد. و ستایش و حکمت از آن ِ خداوند متعال است.
آیهی ۲۵-۲۴:
﴿یَٰٓأَیُّهَا ٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ ٱسۡتَجِیبُواْ لِلَّهِ وَلِلرَّسُولِ إِذَا دَعَاکُمۡ لِمَا یُحۡیِیکُمۡۖ وَٱعۡلَمُوٓاْ أَنَّ ٱللَّهَ یَحُولُ بَیۡنَ ٱلۡمَرۡءِ وَقَلۡبِهِۦ وَأَنَّهُۥٓ إِلَیۡهِ تُحۡشَرُونَ٢٤﴾[الأنفال: ۲۴].«ای مؤمنان! فرمان خدا و پیامبر را بپذیرید وقتی که شما را به چیزی فرا خواندند که به شما زندگی میبخشد، و بدانید که خداوند میان شخص و دلش حائل میگردد، و بدانید که در پیشگاه او گرد آورده میشوید».
﴿وَٱتَّقُواْ فِتۡنَةٗ لَّا تُصِیبَنَّ ٱلَّذِینَ ظَلَمُواْ مِنکُمۡ خَآصَّةٗۖ وَٱعۡلَمُوٓاْ أَنَّ ٱللَّهَ شَدِیدُ ٱلۡعِقَابِ٢٥﴾[الأنفال: ۲۵].«و از فتنهای بپرهیزید که تنها به کسانی نرسد که ستم کردهاند، و بدانید که خداوند سخت کیفر است».
خداوند متعال بندگان مومن خویش را به آنچه که ایمان از آنان میخواهد فرمان میدهد، و آن اجابت کردن خدا و پیامبر است. یعنی تسلیم شدن در برابر آنچه که آنان بدان دستور داده شدهاند، و شتافتن بهسوی انجام فرمان آنان، و دعوت نمودن بهسوی آن، و پرهیز کردن از آنچه آنان از آن نهی کردهاند، و نیز بازداشتن دیگران از ارتکاب خلاف امر آنان.
﴿إِذَا دَعَاکُمۡ لِمَا یُحۡیِیکُمۡ﴾وقتی شما را بهسوی چیزی فرا خواندند که به شما زندگی میبخشد. صفت «حیات بخشی» ملازم و همراه تمامی دستوراتی است که خداوند و پیامبرش مردم را بهسوی آن فراخواندهاند. نیز این بخش از آیه بیانگر فایده و حکمت دستورات آنان است. زیرا حیات قلب و روح در عبودیت و بندگی خداوند متعال و انجام دادن اوامر خدا و پیامبرش است. سپس مردم را از عدم پذیرش فرمان خدا و پیامبر برحذر داشت و فرمود: ﴿وَٱعۡلَمُوٓاْ أَنَّ ٱللَّهَ یَحُولُ بَیۡنَ ٱلۡمَرۡءِ وَقَلۡبِهِ﴾و بدانید که خداوند بین شخص و قلبش حائل میگردد. پس بپرهیزید از اینکه فرمان خدا را در همان بار نخست که نزد شما میآید رد کنید، چون اگر آن را رد کنید و سپس بخواهید آن را انجام دهید خداوند شما را از آن دور میدارد، و دلهایتان دگرگون میشود.
زیرا خداوند بین شخص و قلبش حایل میشود، و دلها را به هر سو که بخواهد میگرداند، پس بنده همیشه باید این دعا را بخواند: «یَا مُقَلِّبَ الْقُلُوبِ ثَبِّتْ قَلْبِى عَلَى دِینِکَ، یَا مُصَرِّفَ الْقُلُوبِ، اِصرفِ قَلْبِی عَلَى طَاعَتِکَ». «ای گرداننده دلها! دلم را بر دین خودت استوار و ثابت بگردان. ای گرداننده دلها! دلم را بهسوی اطاعت خویش بگردان». ﴿وَأَنَّهُۥٓ إِلَیۡهِ تُحۡشَرُونَ﴾و بدانید که شما در روز قیامت که هیچ شکی در وقوع آن نیست در پیشگاه او گرد آورده میشوید، پس نیکوکار را به خاطر کار نیکش پاداش میدهد، و گناه کار را به خاطر سرپیچی از فرمانش سزا میدهد.
﴿وَٱتَّقُواْ فِتۡنَةٗ لَّا تُصِیبَنَّ ٱلَّذِینَ ظَلَمُواْ مِنکُمۡ خَآصَّةٗ﴾و از فتنه و بلایی بترسید که فقط به ستمکاران نمیرسد، بلکه دامان ستمگر و غیر ستمگر را میگیرد، و این زمانی است که ظلم و ستم رواج پیدا کند، و کسی درصدد تغییر آن برنیاید، پس در این صورت عذاب خدا انجام دهنده و غیر او را در بر میگیرد. ولی در صورتی که از منکر نهی شود، و اهل شر و فساد قلع و قمع گردند، و به آنان اجازه داده نشود که به گناه و ستم بپردازند، آدمی از این تهدید شدید در امان خواهد ماند. ﴿وَٱعۡلَمُوٓاْ أَنَّ ٱللَّهَ شَدِیدُ ٱلۡعِقَابِ﴾و بدانید خداوند کسی را که خود را در معرض ناخشنودی او قرار دهد، و از خشنودی وی دوری کند، سخت کیفر میدهد.
آیهی ۲۶:
﴿وَٱذۡکُرُوٓاْ إِذۡ أَنتُمۡ قَلِیلٞ مُّسۡتَضۡعَفُونَ فِی ٱلۡأَرۡضِ تَخَافُونَ أَن یَتَخَطَّفَکُمُ ٱلنَّاسُ فََٔاوَىٰکُمۡ وَأَیَّدَکُم بِنَصۡرِهِۦ وَرَزَقَکُم مِّنَ ٱلطَّیِّبَٰتِ لَعَلَّکُمۡ تَشۡکُرُونَ٢٦﴾[الأنفال: ۲۶].«و به یاد آورید هنگامی را که شما در زمین اندک و مستضعف بودید، و میترسیدید که مردم شما را بربایند، پس خداوند به شما جای داد، و شما را با یاری خود نیرو بخشید، و از چیزهای پاکیزه به شما عطا کرد، تا سپاسگزاری کنید».
خداوند بر بندگانش منت میگذار که آنان را پس از ضعف و ناتوانی پیروز گردانید، و بعد از اینکه اندک بودند آنان را افزون نمود و پس از اینکه فقیر بودند آنان را ثروتمند ساخت و میفرماید: ﴿وَٱذۡکُرُوٓاْ إِذۡ أَنتُمۡ قَلِیلٞ مُّسۡتَضۡعَفُونَ فِی ٱلۡأَرۡضِ﴾و به یاد آورید آنگاه که شما در زمین اندک و مستضعف بودید، و تحت حکومت و سلطه دیگران قرار داشتید، و ناتوان بودید. ﴿تَخَافُونَ أَن یَتَخَطَّفَکُمُ ٱلنَّاسُ﴾و میترسیدید که مردم شما را بربایند، ﴿فََٔاوَىٰکُمۡ وَأَیَّدَکُم بِنَصۡرِهِۦ وَرَزَقَکُم مِّنَ ٱلطَّیِّبَٰتِ﴾پس شما را پناه داد و با یاری خویش شما را نیرو بخشید، و از چیزهای پاکیزه به شما روزی داد. پس شهر و دیاری را برایتان دست و پا نمود که در آن پناه گرفتید و از دشمنانتان انتقام گرفت، و آنان را شکست داد، و مالهایشان را به غنیمت بردید، و بدین وسیله توانگر شدید.
﴿لَعَلَّکُمۡ تَشۡکُرُونَ﴾تا شکر خداوند را بر لطف بزرگ و احسان کامل او به جای آورید، او را عبادت کنید و چیزی را شریک وی نسازید.
آیهی ۲۸-۲٧:
﴿یَٰٓأَیُّهَا ٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ لَا تَخُونُواْ ٱللَّهَ وَٱلرَّسُولَ وَتَخُونُوٓاْ أَمَٰنَٰتِکُمۡ وَأَنتُمۡ تَعۡلَمُونَ٢٧﴾[الأنفال: ۲٧].«ای کسانی که ایمان آوردهاید! به خدا و پیامبر خیانت نکنید و (نیز) در امانتهای خودتان خیانت نکنید، و خود میدانید (که نباید خیانت ورزید)».
﴿وَٱعۡلَمُوٓاْ أَنَّمَآ أَمۡوَٰلُکُمۡ وَأَوۡلَٰدُکُمۡ فِتۡنَةٞ وَأَنَّ ٱللَّهَ عِندَهُۥٓ أَجۡرٌ عَظِیمٞ٢٨﴾[الأنفال: ۲۸].«و بدانید که مالها و فرزندانتان وسیلۀ آزمایش هستند، و بدانید که پاداش بزرگ نزد خداوند است».
خداوند متعال بندگان مومنش را دستور میدهد که به اوامر و نواهی او پایبند باشند. پروردگار متعال این امانت را در مرحله اول بر آسمانها و زمین و کوهها عرضه نمود، اما از تحمل آن ابا ورزیدند، و از آن دوری جسته و ترسیدند. اما انسان آن را به دوش گرفت، همانا او ستمگر و نادان است. پس هرکس امانت را ادا نماید از جانب خدا مستحق پاداش فراوان میباشد، و هر کس آن را ادا ننماید و در آن خیانت کند، مستحق کیفر سخت و مهلک میباشد، زیرا او به خدا و پیامبر و امانتش خیانت ورزیده، و از ارزش خود کاسته است، چون او خودش را به بدترین و زشتترین صفت و عادت که خیانت است متصف کرده، و امانتداری را که کاملترین صفت میباشد از دست دادهاست. و از آنجا که بنده به وسیله اموال و فرزندانش مورد آزمایش قرار میگیرد و ممکن است محبت اموال و فرزندان او را وادار نماید تا هوای نفس را بر ادای امانت مقدم بدارد، خداوند خبر داد که اموال و فرزندان وسیله آزمایش هستند، و با آن بندگانش را مورد آزمایش قرار میدهد. و اموال و فرزندان امانت هستند، و در آینده به کسی داده میشوند که آنها را عطا کرده است، و او همان خداوند است. و بهسوی کسی برگردانده میشوند که آنها را به صورت امانت (به ما) دادهاست، و او نیز همان خداوند است. ﴿وَأَنَّ ٱللَّهَ عِندَهُۥٓ أَجۡرٌ عَظِیمٞ﴾و پاداش بزرگ نزد خداوند است، پس اگر شما عقل و فکر داشته باشید فضل و بخشش بزرگ او را بر لذتی کوچک و فانی ترجیح نمیدهید، زیرا عاقل اهل مقایسه و سنجش است، و آن چیز را که بهتر و مفیدتر است ترجیح میدهد.
آیهی ۲٩:
﴿یَٰٓأَیُّهَا ٱلَّذِینَ ءَامَنُوٓاْ إِن تَتَّقُواْ ٱللَّهَ یَجۡعَل لَّکُمۡ فُرۡقَانٗا وَیُکَفِّرۡ عَنکُمۡ سَیَِّٔاتِکُمۡ وَیَغۡفِرۡ لَکُمۡۗ وَٱللَّهُ ذُو ٱلۡفَضۡلِ ٱلۡعَظِیمِ٢٩﴾[الأنفال: ۲٩].«ای کسانی که ایمان آوردهاید! اگر از خدا پروا دارید بینشی به شما میدهد که در پرتو آن حق را از باطل تشخیص دهید، و گناهانتان را میزداید، و شما را میآمرزد، و خداوند دارای فضل و بخشش بزرگ است».
پرهیزگاری بنده و ترس او از پروردگارش نشانه سعادت و علامت رستگاری او است، و خداوند خوبیهای فراوانی را در دنیا و آخرت برای پرهیزگاران قرار دادهاست. پس در اینجا بیان کرد که هرکس پرهیزگاری نماید و از خدا بترسد، چهارچیز را به دست میآورد که هر یک از این چیزها از دنیا و آنچه که در آن هست بهتر میباشد:
اول: فرقان، و آن دانش و هدایتی است که صاحبش به وسیله آن، هدایت را از گمراهی، و حق را از باطل و حلال را از حرام و اهل سعادت را از اهل شقاوت تشخیص میدهد.
دوم و سوم: زدودن و آمرزش گناهان است. و اگر هریک از این دو مور به تنهایی ذکر شود شامل دیگری نیز میگردد. و اگر با هم ذکر شوند اول مخصوص گناهان صغیره، و دوّمی مخصوص گناهان کبیره میباشد.
چهارم: پاداش بزرگ و ثواب فراوان برای کسی است که از خدا بترسد و خشنودی وی را بر هوای نفس ترجیح دهد. ﴿وَٱللَّهُ ذُو ٱلۡفَضۡلِ ٱلۡعَظِیمِ﴾و خداوند دارای فضل و بخشش بزرگ است.
آیهی ۳۰:
﴿وَإِذۡ یَمۡکُرُ بِکَ ٱلَّذِینَ کَفَرُواْ لِیُثۡبِتُوکَ أَوۡ یَقۡتُلُوکَ أَوۡ یُخۡرِجُوکَۚ وَیَمۡکُرُونَ وَیَمۡکُرُ ٱللَّهُۖ وَٱللَّهُ خَیۡرُ ٱلۡمَٰکِرِینَ٣٠﴾[الأنفال: ۳۰].«و (یاد کن) آنگاه که کافران دربارۀ تو توطئه میچیدند تا تو را به زندان بیفکنند، یا تو را بکشند، و یا تو را از شهر بیرون کنند. آنان مکر میورزیدند و خداوند هم مکر میورزد، و خداوند بهترین مکرکنندگان است».
ای پیامبر! نعمت خدا را که به تو ارزانی نمود به یادآور، ﴿وَإِذۡ یَمۡکُرُ بِکَ ٱلَّذِینَ کَفَرُواْ﴾آنگاه که کافران درباره تو مکر ورزیدند، و دسیسه چیدند، و در «دارالندوه» مشورت کردند که با پیامبر چه کار کنند، یا او را نزد خود زندانی کنند و به بند بکشند، و یا او را بکشند و به گمان خود از شر دعوت او راحت گردند، و یا اینکه او را بیرون نمایند و از سرزمین خود آواره سازند.
پس هریک از آنان رای و نظری را که مناسب میدید، ابراز کرد، و سرانجام همگی بر نظر بدترینشان ابوجهل لعنه الله موافقت کردند و آن این که از تمامی قبیلههای قریش جوانی انتخاب کنند و به او شمشیر تیزی بدهند و همه افراد یکباره بر او هجوم بیاورند، و او را بکشند تا خون او میان قبایل تقسیم شود، و آنگاه بنی هاشم به گرفتن دیه به او راضی میشوند، و نمیتوانند با تمام قریش مقابله کنند.
پس شب هنگام در کمین پیامبر نشستند تا هرگاه از رختخوابش بیدار شد او را به قتل برسانند. وحی از آسمان نازل شد و پیامبر ص بهسوی آنها بیرون آمد و به طرف آنان خاک پاشید، و بیرون رفت و خداوند چشمهایشان را کور کرد، و او را ندیدند تا اینکه احساس کردند او دیر کرده و بیرون نمیآید، ناگهان کسی آمد و گفت: خداوند شما را ناکام کند! و محمد بیرون آمد، و بهسوی شما خاک پاشید. پس هریک خاکها را از سر و صورت خود پاک نمود.
و خداوند پیامبرش را از شر آنان نجات داد و به وی اجازه هجرت به مدینه را داد. پس او بهسوی مدینه هجرت کرد و خداوند او را با یاران مهاجر و انصارش یاری نمود، و روز به روز بر قدرت وی افزود تا اینکه مکه را با قدرت فتح نمود، و بر اهل آن پیروز شد، و اهل مکه در برابر او سر تسلیم فرود آوردند، و تحت فرمان او قرار گرفتند. حال اینکه پنهانی و در حالی که بر خویشتن بیمناک بود از آنجا بیرون رفته بود. پس پاک است خداوندی که نسبت به بندگانش لطف دارد، خداوندی که هیچکس نمیتواند او را شکست دهد.
آیهی ۳۴-۳۱:
﴿وَإِذَا تُتۡلَىٰ عَلَیۡهِمۡ ءَایَٰتُنَا قَالُواْ قَدۡ سَمِعۡنَا لَوۡ نَشَآءُ لَقُلۡنَا مِثۡلَ هَٰذَآ إِنۡ هَٰذَآ إِلَّآ أَسَٰطِیرُ ٱلۡأَوَّلِینَ٣١﴾[الأنفال: ۳۱].«و آنگاه که آیات ما بر آنان خوانده شود، گویند: شنیدیم، اگر ما بخواهیم مثل آن را میگوییم، چرا که این چیزی جز افسانههای پیشینیان نیست».
﴿وَإِذۡ قَالُواْ ٱللَّهُمَّ إِن کَانَ هَٰذَا هُوَ ٱلۡحَقَّ مِنۡ عِندِکَ فَأَمۡطِرۡ عَلَیۡنَا حِجَارَةٗ مِّنَ ٱلسَّمَآءِ أَوِ ٱئۡتِنَا بِعَذَابٍ أَلِیمٖ٣٢﴾[الأنفال: ۳۲].«و به یاد آور آنگاه که گفتند: بار خدایا! اگر این حق از جانب تو است، از آسمان سنگهایی بر ما بباران، و یا ما را به عذابی دردناک گرفتار ساز».
﴿وَمَا کَانَ ٱللَّهُ لِیُعَذِّبَهُمۡ وَأَنتَ فِیهِمۡۚ وَمَا کَانَ ٱللَّهُ مُعَذِّبَهُمۡ وَهُمۡ یَسۡتَغۡفِرُونَ٣٣﴾[الأنفال: ۳۳].«و تا تو در میانشان هستی خداوند آنان را عذاب نمیدهد، و نیز در حالیکه آنان آمرزش میخواهند خداوند ایشان را عذاب نمینماید».
﴿وَمَا لَهُمۡ أَلَّا یُعَذِّبَهُمُ ٱللَّهُ وَهُمۡ یَصُدُّونَ عَنِ ٱلۡمَسۡجِدِ ٱلۡحَرَامِ وَمَا کَانُوٓاْ أَوۡلِیَآءَهُۥٓۚ إِنۡ أَوۡلِیَآؤُهُۥٓ إِلَّا ٱلۡمُتَّقُونَ وَلَٰکِنَّ أَکۡثَرَهُمۡ لَا یَعۡلَمُونَ٣٤﴾[الأنفال: ۳۴].«و چرا خداوند آنها را عذاب ندهد، در حالیکه آنان مردم را از مسجد الحرام باز میدارند؟ آنان به مسجد الحرام اولیتر نیستند، بلکه تنها کسانی به آن اولیتر هستند که پرهیزگار باشند، ولی بیشترشان نمیدانند».
خداوند متعال در بیان کینه توزی و عناد کسانی که پیامبر ص را تکذیب میکردند، میفرماید: ﴿وَإِذَا تُتۡلَىٰ عَلَیۡهِمۡ ءَایَٰتُنَا﴾و چون آیات ما که بر صدق رسالت محمد دلالت مینماید، بر آنان خوانده شود، ﴿قَالُواْ قَدۡ سَمِعۡنَا لَوۡ نَشَآءُ لَقُلۡنَا مِثۡلَ هَٰذَآ إِنۡ هَٰذَآ إِلَّآ أَسَٰطِیرُ ٱلۡأَوَّلِینَ﴾گویند: شنیدیم، اگر میخواستیم، قطعا ما هم مثل این را میگفتیم، این چیزی جز افسانههای پیشینیان نیست.
و این از عناد و ستمگری آنها بود چرا که قبلا خداوند آنها را به مبارزه طلبیده بود تا سورهای مانند قرآن را بیاورند، و در این راستا از هرکسی کمک بطلبند، اما نتوانستند این کار را بکنند و ناتوانی آنها آشکار گردید.
پس اینکه گفتند: «اگر بخواهیم ما هم میتوانیم مانند این قرآن را بگوییم» فقط یک ادعا است، و واقعیت آن را تکذیب کرد، و معلوم گردید که او صبیسواد است و نمیتواند بخواند و بنویسد، و به جایی نرفته بود تا اخبار گذشتگان را بخواند، اما با این وجود، این کتاب ارزشمند را آورد که باطل از هیچ طرفی به آن راه نمییابد، و از جانب خداوند حکیم وستوده فرستاده شده است.
﴿وَإِذۡ قَالُواْ ٱللَّهُمَّ إِن کَانَ هَٰذَا﴾و به یادآور آنگاه که گفتند: بار خدایا! اگر آنچه که محمد مردم را بهسوی آن فرا میخواند، ﴿هُوَ ٱلۡحَقَّ مِنۡ عِندِکَ فَأَمۡطِرۡ عَلَیۡنَا حِجَارَةٗ مِّنَ ٱلسَّمَآءِ أَوِ ٱئۡتِنَا بِعَذَابٍ أَلِیمٖ﴾حق است، و از جانب تو است، پس، سنگهایی از آسمان بر ما بباران، یا ما را به عذاب دردناکی گرفتار ساز. این را در حالی گفتند که آنان به طور قطع به باطل خویش اعتقاد داشتند. و از گفتن سخن شایسته ناآگاه بودند.
و اگر آنان آنگاه که چنان دلایلی واهی و غیر حقیقی برای خود دست و پا کرده بودند که به طور قطع و یقین بر باطل خود پافشاری کنند به کسی که با آنان مناظره میکرد و مدعی آن بود که حق با وی است، میگفتند: «اگر این حق است از جانب تو، پس ما را بهسوی آن راهنمایی کن». اگر آن زمان این را میگفتند برایشان بهتر بود و از شدت ستم آنان میکاست. پس وقتی که گفتند: ﴿ٱللَّهُمَّ إِن کَانَ هَٰذَا هُوَ ٱلۡحَقَّ مِنۡ عِندِکَ...﴾به محض گفتن این سخن معلوم شد که آنها بیخرد و احمق و نادان و ستمگر هستند. زیرا اگر خداوند عذاب را در این دنیا بر آنان فرود میآورد هیچکس را از آنها باقی نمیگذاشت، اما خداوند متعال به خاطر حضور پیامبر ص در میان آنها، عذاب را از آنان دور کرد، و فرمود: ﴿وَمَا کَانَ ٱللَّهُ لِیُعَذِّبَهُمۡ وَأَنتَ فِیهِمۡ﴾و خداوند تا تو در میانشان هستی آنان را عذاب نمیدهد، پس وجود پیامبر ص آنها را از عذاب بیمه کرد. آنان با وجود اینکه این سخن را میگفتند و آن را در ملا عام بیان میکردند، اما به قبح و زشتی آن واقف بودند و میترسیدند که گرفتار عذاب شوند. بنابر این از خداوند متعال طلب آمرزش کردند. به همین جهت خداوند متعال فرمود: ﴿وَمَا کَانَ ٱللَّهُ مُعَذِّبَهُمۡ وَهُمۡ یَسۡتَغۡفِرُونَ﴾و نیز در حالی که ایشان آمرزش میخواهند خداوند آنها را عذاب نمینماید. این در حالی است که اسباب عذاب آنان فراهم شده بود، اما «استغفار آنان» مانع حلول عذاب خدا بر آنان گردید.
سپس فرمود: ﴿وَمَا لَهُمۡ أَلَّا یُعَذِّبَهُمُ ٱللَّهُ﴾چرا خداوند آنها را عذاب ندهد؟ یعنی چه چیزی آنها را از عذاب دور مینماید حال آنکه آنها کاری را که موجب عذاب است انجام دادند، و آن بازداشتن مردم از مسجدالحرام است؟! به خصوص اینکه آنها پیامبر ص و یارانش را که به مسجد الحرام اولیتر بودند از ورود به آن بازداشتند.
بنابراین فرمود: ﴿وَمَا کَانُوٓاْ أَوۡلِیَآءَهُ﴾و مشرکین به مسجدالحرام اولیتر نیستند. احتمال دارد که ضمیر به «الله» برگردد، در این صورت معنی آیه چنین میشود: آنها هرگز دوستان خدا نمیباشند. و احتمال دارد ضمیر به «مسجدالحرام» برگردد، و در این صورت معنی آن چنین میشود، آنان از دیگران به مسجدالحرام اولیتر نیستند. ﴿إِنۡ أَوۡلِیَآؤُهُۥٓ إِلَّا ٱلۡمُتَّقُونَ﴾اولیترین به آن فقط پرهیزگارانند، و آنها کسانی هستند که به خدا و پیامبرش ایمان آورده، و خدا را یگانه دانسته، و تنها او را عبادت کرده، و دین را برای او خالص گرداندند. ﴿وَلَٰکِنَّ أَکۡثَرَهُمۡ لَا یَعۡلَمُونَ﴾ولی بیشترشان نمیدانند، بنابر این چیزی را برای خود ادعا کردهاند که دیگران از آنان بدان اولیترند.
آیهی ۳۵:
﴿وَمَا کَانَ صَلَاتُهُمۡ عِندَ ٱلۡبَیۡتِ إِلَّا مُکَآءٗ وَتَصۡدِیَةٗۚ فَذُوقُواْ ٱلۡعَذَابَ بِمَا کُنتُمۡ تَکۡفُرُونَ٣٥﴾[الأنفال: ۳۵].«و نمازشان نزد خانۀ کعبه جز سوت کشیدن و کف زدن نبود. پس عذاب را بچشید به سبب کفری که ورزیدید».
خداوند خانهاش را قرار داده است تا دینش در آن اقامه شود و در آن عبادت خالصانه برای وی انجام گیرد. پس مومنان کسانی هستند که به این کار مبادرت میورزند. اما مشرکان که مردم را از آمدن به مسجدالحرام باز میدارند، و نمازشان ﴿إِلَّا مُکَآءٗ وَتَصۡدِیَةٗ﴾جز سوت کشیدن و کف زدن چیز دیگری نیست، و این کارِ جاهلان بیخرد است، کسانی که عظمت خدا در دلهایشان نیست، و او را تعظیم نکرده و حقوق وی را ادا نمیکنند و هیچ احترامی نسبت به برترین و شریفترین سرزمین در دلشان وجود ندارد. آری! نمازی که در کعبه میخوانند اینگونه است، پس بقیه عبادتهایشان چگونه خواهد بود؟!.
پس بر چه اساسی آنان از مومنان برترند که در نمازشان فروتنند و از اشتغال به کارهای پوچ دوری میکنند. و دیگر صفات نیکو و کارهای درستی که خداوند آنها را بدان متصف نموده و از آن برخوردار هستند؟! به همین جهت خداوند آنها را وارث بیت الحرام گرداند، و آنان را بر آن مسلّط گرداند. و پس از اینکه آنها را در بیت الحرام مسلط گرداند، فرمود: ﴿یَٰٓأَیُّهَا ٱلَّذِینَ ءَامَنُوٓاْ إِنَّمَا ٱلۡمُشۡرِکُونَ نَجَسٞ فَلَا یَقۡرَبُواْ ٱلۡمَسۡجِدَ ٱلۡحَرَامَ بَعۡدَ عَامِهِمۡ هَٰذَا﴾[التوبة: ۲۸]. «ای مومنان! همانا مشرکان پلیدند، پس نباید بعد از این سال نزدیک مسجدالحرام شوند». و اینجا فرمود: ﴿فَذُوقُواْ ٱلۡعَذَابَ بِمَا کُنتُمۡ تَکۡفُرُونَ﴾پس بچشید عذاب را به سبب کیفری که میورزیدید.
آیهی ۳٧-۳۶:
﴿إِنَّ ٱلَّذِینَ کَفَرُواْ یُنفِقُونَ أَمۡوَٰلَهُمۡ لِیَصُدُّواْ عَن سَبِیلِ ٱللَّهِۚ فَسَیُنفِقُونَهَا ثُمَّ تَکُونُ عَلَیۡهِمۡ حَسۡرَةٗ ثُمَّ یُغۡلَبُونَۗ وَٱلَّذِینَ کَفَرُوٓاْ إِلَىٰ جَهَنَّمَ یُحۡشَرُونَ٣٦﴾[الأنفال: ۳۶].«همانا کافران اموال خود را خرج میکنند تا (مردم را) از راه خدا باز دارند، آنها اموالشان را خرج خواهند کرد اما بعداً مایۀ پشیمانی آنان خواهد بود، سپس شکست خواهند خورد، و کافران بهسوی جهنم رانده میشوند».
﴿لِیَمِیزَ ٱللَّهُ ٱلۡخَبِیثَ مِنَ ٱلطَّیِّبِ وَیَجۡعَلَ ٱلۡخَبِیثَ بَعۡضَهُۥ عَلَىٰ بَعۡضٖ فَیَرۡکُمَهُۥ جَمِیعٗا فَیَجۡعَلَهُۥ فِی جَهَنَّمَۚ أُوْلَٰٓئِکَ هُمُ ٱلۡخَٰسِرُونَ٣٧﴾[الأنفال: ۳٧].«تا خداوند ناپاک را از پاک معلوم بدارد، و برخی از ناپاکان را بر برخی دیگر بیافزاید، آنگاه همۀ ایشان را روی هم انباشته کند، و آنگاه به دوزخشان بیاندازد. اینانند که زیانکارانند».
خداوند متعال دشمنی مشرکین و مکر و دسیسه و مبارزه آنان با خدا و پیامبرش، و تلاششان برای خاموش کردن نور خدا را بیان نموده و میفرماید: وبالِ مکر و دسیسهشان به آنان برخواهد گشت، و مکر بد جز به اهل آن بر نمیگردد: ﴿إِنَّ ٱلَّذِینَ کَفَرُواْ یُنفِقُونَ أَمۡوَٰلَهُمۡ لِیَصُدُّواْ عَن سَبِیلِ ٱللَّهِ﴾اموال خود را خرج میکنند تا حق را نابود کنند، و باطل را یاری نمایند، و توحید خدا ابطال شود، و بت پرستی برپا گردد.
﴿فَسَیُنفِقُونَهَا﴾و اموال خود را خرج خواهند کرد، و به خاطر تمسک و چنگ زدنشان به باطل و شدت نفرتشان از حق این انفاق برایشان سهل و آسان است. اما به زودی بر آنان ﴿حَسۡرَةٗ﴾مایه ندامت و رسوایی و ذلت آنان خواهد شد و از دست میرود، و در آخرت به سختترین عذاب گرفتار میشوند. بنابر این فرمود: ﴿وَٱلَّذِینَ کَفَرُوٓاْ إِلَىٰ جَهَنَّمَ یُحۡشَرُونَ﴾و کافران در روز آخرت بهسوی جهنم محشور میشوند تا عذاب آن را بچشند، چون جهنم سرای ناپاکیها و ناپاکان است، و خداوند میخواهد ناپاک را از پاک معلوم بدارد، وهریک را جدا نماید، و اعمال و اموال اشخاص ناپاک را در جایگاه ویژهای در یکدیگر انباشته کند، ﴿فَیَرۡکُمَهُۥ جَمِیعٗا فَیَجۡعَلَهُۥ فِی جَهَنَّمَۚ أُوْلَٰٓئِکَ هُمُ ٱلۡخَٰسِرُونَ﴾پس همگی را روی هم انباشته میکند و به دوزخشان میاندازد. و اینانند زیانکاران واقعی، کسانی که در روز قیامت خود و خانوادهشان را از دست میدهند. هان! این زیان آشکار است.
آیهی ۴۰-۳۸:
﴿قُل لِّلَّذِینَ کَفَرُوٓاْ إِن یَنتَهُواْ یُغۡفَرۡ لَهُم مَّا قَدۡ سَلَفَ وَإِن یَعُودُواْ فَقَدۡ مَضَتۡ سُنَّتُ ٱلۡأَوَّلِینَ٣٨﴾[الأنفال: ۳۸].«به کافران بگو: اگر دست بردارند اعمال گذشتۀ آنان آمرزیده میشود، و اگر بازگردند بیگمان قانون خدا در مورد پیشینان گذشته است».
﴿وَقَٰتِلُوهُمۡ حَتَّىٰ لَا تَکُونَ فِتۡنَةٞ وَیَکُونَ ٱلدِّینُ کُلُّهُۥ لِلَّهِۚ فَإِنِ ٱنتَهَوۡاْ فَإِنَّ ٱللَّهَ بِمَا یَعۡمَلُونَ بَصِیرٞ٣٩﴾[الأنفال: ۳٩].«و با آنان پیکار کنید تا آنکه هیچ فتنهای باقی نماند، و دین یکسره از آن خدا گردد. پس اگر دست بردارند خداوند به آنچه میکنند بینا است».
﴿وَإِن تَوَلَّوۡاْ فَٱعۡلَمُوٓاْ أَنَّ ٱللَّهَ مَوۡلَىٰکُمۡۚ نِعۡمَ ٱلۡمَوۡلَىٰ وَنِعۡمَ ٱلنَّصِیرُ٤٠﴾[الأنفال: ۴۰]. «و اگر روی برتابند که خداوند سرپرست شما است، و او بهترین سرپرست و بهترین یاور و مددکار است».
این ناشی از لطف خدا نسبت به بندگانش است که کفر ورزیدن بندگان و استمرارشان در عناد و مخالفت، او را منع نمیکند که آنها را به راه هدایت فرا بخواند، و از گمراهی و نابودی باز بدارد. پس فرمود: ﴿قُل لِّلَّذِینَ کَفَرُوٓاْ إِن یَنتَهُواْ﴾به کافران بگو: اگر با تسلیم شدن در مقابل خداوند یکتا و بیشریک از کفرشان دست بردارند، ﴿یُغۡفَرۡ لَهُم مَّا قَدۡ سَلَفَ﴾جنایتهای گذشتهشان را میآمرزد، ﴿وَإِن یَعُودُواْ﴾و اگر به کفر و مخالفت و عنادشان برگردند، ﴿فَقَدۡ مَضَتۡ سُنَّتُ ٱلۡأَوَّلِینَ﴾همانا سنّت و قانون خدا در مورد پیشینیان گذشته است، که سنّت خدا هلاک ساختن ملتها و امتهایی است که حق را تکذیب کردهاند.
پس آنان منتظر عذابی باشند که بر مخالفان فرود آمده است، و اخبار استهزا و تمسخرشان به آنان خواهد رسید. این خطاب خدا به کسانی است که حق را تکذیب کردهاند. و اما خطاب او به مومنان در خصوص نحوه معامله و رفتار با کافران چنین است: ﴿وَقَٰتِلُوهُمۡ حَتَّىٰ لَا تَکُونَ فِتۡنَةٞ﴾و با آنان پیکار کنید و بجنگید تا هیچ شرکی، و بازداشتن از راه خدا باقی نماند، و آنان تسلیم احکام اسلام شوند. ﴿وَیَکُونَ ٱلدِّینُ کُلُّهُۥ لِلَّهِ﴾و دین یکسره از آنِ خدا گردد. پس منظور از جنگ و جهاد با دشمنانِ دین همین است که شر آنها از اسلام کم شود، و از دین خدا حمایت به عمل آید، دینی که همهی هستی بدان جهت آفریده شده است تا آن بر همهی ادیان برتر و بالاتر باشد. ﴿فَإِنِ ٱنتَهَوۡاْ﴾و اگر از ستمی که بر آن قرار دارند باز آمدند و دست برداشتند، ﴿فَإِنَّ ٱللَّهَ بِمَا یَعۡمَلُونَ بَصِیرٞ﴾پس خداوند به آنچه میکنند بیناست، و هیچ چیزِ پوشیدهای بر او پنهان نمیماند.
﴿وَإِن تَوَلَّوۡاْ﴾و اگر از فرمان خدا روی برتافتند و در تباهی شتاب ورزیدند، ﴿فَٱعۡلَمُوٓاْ أَنَّ ٱللَّهَ مَوۡلَىٰکُمۡۚ نِعۡمَ ٱلۡمَوۡلَىٰ﴾پس بدانید که خداوند یاور و سرپرست شما است، و او بهترین یاور است، و بندگان مومنش را سرپرستی مینماید، و منافعشان را به آنان میرساند، و مصالح دینی و دینویشان را برای آنان آسان و فراهم میگرداند. ﴿وَنِعۡمَ ٱلنَّصِیرُ﴾و بهترین یاور است، آنان را یاری مینماید، و مکر فاسقان و هجوم اشرار را بر آنان دفع میکنند. و هرکس که خدا یاور و سرپرست وی باشد بر او ترسی نیست. و هرکس که خداوند با او مخالف باشد هیچ قدرتی ندارد و به جایی نخواهد رسید.
آیهی ۴۲-۴۱:
﴿وَٱعۡلَمُوٓاْ أَنَّمَا غَنِمۡتُم مِّن شَیۡءٖ فَأَنَّ لِلَّهِ خُمُسَهُۥ وَلِلرَّسُولِ وَلِذِی ٱلۡقُرۡبَىٰ وَٱلۡیَتَٰمَىٰ وَٱلۡمَسَٰکِینِ وَٱبۡنِ ٱلسَّبِیلِ إِن کُنتُمۡ ءَامَنتُم بِٱللَّهِ وَمَآ أَنزَلۡنَا عَلَىٰ عَبۡدِنَا یَوۡمَ ٱلۡفُرۡقَانِ یَوۡمَ ٱلۡتَقَى ٱلۡجَمۡعَانِۗ وَٱللَّهُ عَلَىٰ کُلِّ شَیۡءٖ قَدِیرٌ٤١﴾[الأنفال: ۴۱].«و بدانید هر غنیمتی که به دست آورید یک پنجم آن از آن خدا و پیامبر و خویشاوندان و یتیمان و مستمندان و در راه ماندگان است، اگر به خدا و آنچه بر بندۀ خود در روز جدایی (حق از باطل) نازل کردیم ایمان دارید، روزی که آن دو گروه به هم رسیدند. و خداوند بر هر چیزی تواناست».
﴿إِذۡ أَنتُم بِٱلۡعُدۡوَةِ ٱلدُّنۡیَا وَهُم بِٱلۡعُدۡوَةِ ٱلۡقُصۡوَىٰ وَٱلرَّکۡبُ أَسۡفَلَ مِنکُمۡۚ وَلَوۡ تَوَاعَدتُّمۡ لَٱخۡتَلَفۡتُمۡ فِی ٱلۡمِیعَٰدِ وَلَٰکِن لِّیَقۡضِیَ ٱللَّهُ أَمۡرٗا کَانَ مَفۡعُولٗا لِّیَهۡلِکَ مَنۡ هَلَکَ عَنۢ بَیِّنَةٖ وَیَحۡیَىٰ مَنۡ حَیَّ عَنۢ بَیِّنَةٖۗ وَإِنَّ ٱللَّهَ لَسَمِیعٌ عَلِیمٌ٤٢﴾[الأنفال: ۴۲].«و به یاد آورید آنگاه که شما در دامنۀ نزدیکتر بودید، و آنان در دامنۀ دورتر بودند، و سوارانِ (دشمن) پایینتر از شما بودند، و اگر با همدیگر وعدۀ (جنگ) گذاشته بودید قطعاً در وعده خلاف میکردید، ولی تا خداوند کاری را تحقق بخشد که انجام یافتنی بود، تا کسی که نابود شده است از روی دلیل نابود شود، و کسی که باید زنده بماند از روی دلیل زنده بماند، و همانا خداوند شنوای دانا است».
خداوند متعال میفرماید: ﴿وَٱعۡلَمُوٓاْ أَنَّمَا غَنِمۡتُم مِّن شَیۡءٖ﴾و (ای فاتحان!) بدانید! آنچه از اموال کافران که به حق و با زور به غنیمت گرفتید، کم باشد یا زیاد، ﴿فَأَنَّ لِلَّهِ خُمُسَهُ﴾یک پنجم آن از آن خدا و باقیمانده آن از آن شما است. چون خداوند غنیمت را به آنها نسبت داده و یک پنجمش را از آن بیرون نموده است. پس این دلالت مینماید که باقیمانده یک پنجم مال آنهاست، و طبق شیوه پیامبر ص تقسیم میشود، پیاده یک سهم دارد، و سواره دو سهم، سهم خودش و سهم اسبش.
اما یک پنجم خدا نیز به پنج قسمت تقسیم میگردد، یک سهم از آن خدا و پیامبرش است، و در مصالح عمومی مسلمین صرف میگردد، بدون اینکه مصلحتی خاص تعیین شود، چون خداوند آن را برای خود و پیامبرش قرار دادهاست، و خدا و پیامبرش از آن بینیاز هستند، پس دانسته شد که از آنِ بندگان خداست، و خداوند برای مصرف آن جای خاصی را تعیین نکرده است. بنابر این محل مصرف آن مصالح عمومی است. و سهم دوم از مصرف آن مصالح عمومی است. و سهم دوم از خمس خدا و رسول، برای خویشاوندان است، و آنها خویشاوندان پیامبر صاز بنی هاشم وبنی المطلب هستند. و خداوند آن را به خویشاوندان نسبت داده، و این بیانگر آن است که علت تعلق گرفتن فقط خویشاوندی است، پس خویشاوندِ ثروتمند و فقیر، و مرد و زن در آن برابر هستند، و به همه تعلق میگیرد. و سهم سومِ خمس، مال یتیمان است، و آنها کسانیاند که پدرانشان را از دست دادهاند، در حالی که کوچک هستند، خداوند یک پنجم خمس را برای آنان قرار داده، و این ناشی از مهربانی خدا نسبت به آنها است، چون آنان از تهیه مصالح و منافع خود ناتواناند و کسی را که به کارهای آنان و امور زندگیشان بپردازد از دست دادهاند.
و چهارمین سهم خمس از آنِ مستمندان است، یعنی نیازمندان و فقیران، چه کوچک باشند و چه بزرگ، مرد باشد یا زن. و پنجمین سهم خمس برای مسافر و درمانده در راه است، آن که مسافر است، و در شهری دیگر مانده است. برخی از مفسرین میگویند: یک پنجم غنیمت که متعلق به خدا و رسولش است به افرادی خارج از این گروهها داده نمیشود. و لازم نیست که به همه به یک اندازه داده شود، و همه برابر باشند، بلکه طبق مصلحت و صلاحیت به هریک داده میشود، و این بهترین روش است. خداوند دادن خمس به گونه شایسته را شرطِ داشتن ایمان قرار داد، و فرمود: ﴿إِن کُنتُمۡ ءَامَنتُم بِٱللَّهِ وَمَآ أَنزَلۡنَا عَلَىٰ عَبۡدِنَا یَوۡمَ ٱلۡفُرۡقَانِ﴾اگر شما به خدا و آنچه که در روز جدایی بر بنده خود نازل کردهایم ایمان دارید.
و منظور از روز جدایی، روز بدر است که خداوند حق را از باطل جدا نمود، و حق را آشکار و پیروز گردانید، و باطل را نابود کرد. ﴿یَوۡمَ ٱلۡتَقَى ٱلۡجَمۡعَانِ﴾آن روز که دو گروه روبرو شدند، گروه مسلمین و گروه کافران. یعنی اگر شما به خدا و حقی که پروردگار در روز جدایی بر پیامبرش نازل نمود، ایمان دارید، روزی که در آن نشانهها و دلایل زیادی بر حقانیت آنچه که پیامبر آورده است هویدا گشت، ﴿وَٱللَّهُ عَلَىٰ کُلِّ شَیۡءٖ قَدِیرٌ﴾و خداوند بر هر چیزی تواناست، قادر و شکست ناپذیراست.
﴿إِذۡ أَنتُم بِٱلۡعُدۡوَةِ ٱلدُّنۡیَا﴾آنگاه که شما در دامنه نزدیک دره به سمت مدینه بودید، ﴿وَهُم بِٱلۡعُدۡوَةِ ٱلۡقُصۡوَىٰ﴾و آنها در دامنه بالای دره مستقر بودند، و همگی شما در یک دره جمع شده بودید. ﴿وَٱلرَّکۡبُ﴾و کاروانی که شما در طلب آن بیرون رفته بودید و خداوند غیر آن را برایتان اراده کرده بود، ﴿أَسۡفَلَ مِنکُمۡ﴾پایینتر از شما و به طرف ساحل دریا بود. ﴿وَلَوۡ تَوَاعَدتُّمۡ﴾و اگر شما و آنان با این ویژگی و با این حال با یکدیگر وعده گذاشته بودید، ﴿لَٱخۡتَلَفۡتُمۡ فِی ٱلۡمِیعَٰدِ﴾شما خلاف وعده مینمودید. یعنی حتما پس و پیش میکردید، و یا منزلگاه دیگری میگرفتید، و دیگر چیزهایی که برای شما یا برای آنها پیش میآمد که شما یا آنها را از وعده گاه باز میداشت. ﴿وَلَٰکِن﴾ولی خداوند شما را بر این صورت و حالت گرد آورد، ﴿لِّیَقۡضِیَ ٱللَّهُ أَمۡرٗا کَانَ مَفۡعُولٗا﴾تا خداوند کاری را تحقق بخشد که انجام یافتنی بود. یعنی در ازل مقدر شده بود و باید به وقوع میپیوست. ﴿لِّیَهۡلِکَ مَنۡ هَلَکَ عَنۢ بَیِّنَةٖ﴾تا کسی که نابود میشود از روی دلیل نابود میشود. یعنی تا دلیل و حجتی بر مخالف باشد، و کفر را با علم و بینش انتخاب نماید، و به بطلان خویش یقین حاصل شود و برای او عذری پیش خدا باقی نماند، ﴿وَیَحۡیَىٰ مَنۡ حَیَّ عَنۢ بَیِّنَةٖ﴾و کسی که باید زنده بماند از روی دلیل زنده بماند. یعنی بر بینش و یقین مومن افزوده شود، چرا که خداوند به هر دو گروه دلایلی نشان داد که مایه پند و اندرز خردمندان است. ﴿وَإِنَّ ٱللَّهَ لَسَمِیعٌ عَلِیمٌ﴾و خداوند شنوا است و همه صداها را علی رغم اختلاف زبانها و با توجه به گوناگون بودن نیازها میشنود. ﴿عَلِیمٌ﴾و آشکار و برونها و ضمیر و رازها و پنهان و آشکار را میداند.
آیهی ۴۴-۴۳:
﴿إِذۡ یُرِیکَهُمُ ٱللَّهُ فِی مَنَامِکَ قَلِیلٗاۖ وَلَوۡ أَرَىٰکَهُمۡ کَثِیرٗا لَّفَشِلۡتُمۡ وَلَتَنَٰزَعۡتُمۡ فِی ٱلۡأَمۡرِ وَلَٰکِنَّ ٱللَّهَ سَلَّمَۚ إِنَّهُۥ عَلِیمُۢ بِذَاتِ ٱلصُّدُورِ٤٣﴾[الأنفال: ۴۳].«و به یاد آور آنگاه که خداوند آنان را در خواب به تو اندک نشان داد، و اگر آنان را بسیار به تو مینمایاند، قطعاً سست میشدید، و دربارۀ کار اختلاف میکردید، ولی خداوند شما را به سلامت داشت، بیگمان او به راز دلها داناست».
﴿وَإِذۡ یُرِیکُمُوهُمۡ إِذِ ٱلۡتَقَیۡتُمۡ فِیٓ أَعۡیُنِکُمۡ قَلِیلٗا وَیُقَلِّلُکُمۡ فِیٓ أَعۡیُنِهِمۡ لِیَقۡضِیَ ٱللَّهُ أَمۡرٗا کَانَ مَفۡعُولٗاۗ وَإِلَى ٱللَّهِ تُرۡجَعُ ٱلۡأُمُورُ٤٤﴾[الأنفال: ۴۴]. «و به یاد آور آنگاه که با آنان روبرو شدید، خداوند آنان را در نظر شما کم جلوه داد، و شما را نیز در نظر آنها کم جلوه داد، تا خداوند کاری را که انجام یافتنی است به انجام برساند، و کارها به خداوند برگردانده میشود».
خداوند مشرکین را در خواب به پیامبرش اندک نشان داد پیامبر یارانش را مژده داد که تعداد مشرکان کم و ناچیز است، پس دلهایشان آرامش یافت و استوار گردید. ﴿وَلَوۡ أَرَىٰکَهُمۡ کَثِیرٗا﴾و اگر خداوند آنها را به تو بسیار مینمایاند، و به تو و یارانت خبر میداد که تعدادشان زیاد است، ﴿لَّفَشِلۡتُمۡ وَلَتَنَٰزَعۡتُمۡ فِی ٱلۡأَمۡرِ﴾سست میشدید، و درباره این کار اختلاف مینمودید، برخی معتقد میشدید که نباید به جنگ اقدام کرد، و برخی دیگر خلاف این را ابراز میداشتید. و اختلاف و کشمکش باعث سست شدن عزم و ارده میگردد. ﴿وَلَٰکِنَّ ٱللَّهَ سَلَّمَ﴾ولی خداوند نسبت به شما لطف نمود. ﴿إِنَّهُۥ عَلِیمُۢ بِذَاتِ ٱلصُّدُورِ﴾بیگمان او به راز دلها داناست.
خداوند به ثبات و آشفتگی و راستی و دروغ دلها داناست. و خداوند از دلهایتان چیزی را دریافت و آن سبب شد تا نسبت به شما لطف و احسان بورزد، و خواب پیامبرش را راست و محقق گرداند. پس خداوند دشمن رادر چشمان مومنان کم نشان داد، و شما مومنان را نیز در نظر کافران کم جلوه داد، به گونهای که هریک از دو گروه، گروه دیگر را اندک میپنداشت تا دو گروه بر همدیگر حمله ور شوند. ﴿لِیَقۡضِیَ ٱللَّهُ أَمۡرٗا کَانَ مَفۡعُولٗا﴾تا خداوند کاری را که انجام یافتنی بود به انجام برساند، و آن پیروزی مسلمین، و شکست و رسوایی کافران، و کشته شدن رهبران آنان، و سران گمراهشان بود، به گونهای که هیچ یک از افراد نامدار آنها باقی نماند.
تا پس از آن اطاعت کردنشان آسان گردد، هرگاه که بهسوی اسلام فرا خوانده شدند پس این نیز لطفی نسبت به بازماندگان بود، کسانی که خداوند با ارزانی کردن اسلام بر آنها منّت نهاد. ﴿وَإِلَى ٱللَّهِ تُرۡجَعُ ٱلۡأُمُورُ﴾و همه امور و خلائق بهسوی خدا برگردانده میشوند. پس خداوند، پاک را از ناپاک جدا مینماید، و در میان مردم با داوری عادلانه خویش که هیچ ستم و ظلمی در آن نیست داوری میکند.
آیهی ۴٩-۴۵:
﴿یَٰٓأَیُّهَا ٱلَّذِینَ ءَامَنُوٓاْ إِذَا لَقِیتُمۡ فِئَةٗ فَٱثۡبُتُواْ وَٱذۡکُرُواْ ٱللَّهَ کَثِیرٗا لَّعَلَّکُمۡ تُفۡلِحُونَ٤٥﴾[الأنفال: ۴۵].«ای کسانی که ایمان آوردهاید! هرگاه با گروهی روبرو شدید، پایداری نمایید، و خداوند را بسیار یاد کنید باشد که رستگار شوید».
﴿وَأَطِیعُواْ ٱللَّهَ وَرَسُولَهُۥ وَلَا تَنَٰزَعُواْ فَتَفۡشَلُواْ وَتَذۡهَبَ رِیحُکُمۡۖ وَٱصۡبِرُوٓاْۚ إِنَّ ٱللَّهَ مَعَ ٱلصَّٰبِرِینَ٤٦﴾[الأنفال: ۴۶].«و از خدا و پیامبرش اطاعت کنید، و با همدیگر اختلاف نورزید، که در آن صورت در مانده و ناتوان میشوید، و شکوه و هیبت شما از میان میرود. و شکیبایی کنید که خداوند با شکیبایان است».
﴿وَلَا تَکُونُواْ کَٱلَّذِینَ خَرَجُواْ مِن دِیَٰرِهِم بَطَرٗا وَرِئَآءَ ٱلنَّاسِ وَیَصُدُّونَ عَن سَبِیلِ ٱللَّهِۚ وَٱللَّهُ بِمَا یَعۡمَلُونَ مُحِیطٞ٤٧﴾[الأنفال: ۴٧].«و مانند کسانی مباشید که از روی غرور و سرکشی و برای خودنمایی از سرزمینشان بیرون آمدند، و مردمان را از راه خدا باز داشتند. و خداوند به آنچه که میکنند احاطه دارد».
﴿وَإِذۡ زَیَّنَ لَهُمُ ٱلشَّیۡطَٰنُ أَعۡمَٰلَهُمۡ وَقَالَ لَا غَالِبَ لَکُمُ ٱلۡیَوۡمَ مِنَ ٱلنَّاسِ وَإِنِّی جَارٞ لَّکُمۡۖ فَلَمَّا تَرَآءَتِ ٱلۡفِئَتَانِ نَکَصَ عَلَىٰ عَقِبَیۡهِ وَقَالَ إِنِّی بَرِیٓءٞ مِّنکُمۡ إِنِّیٓ أَرَىٰ مَا لَا تَرَوۡنَ إِنِّیٓ أَخَافُ ٱللَّهَۚ وَٱللَّهُ شَدِیدُ ٱلۡعِقَابِ٤٨﴾[الأنفال: ۴۸].«و به یاد آورید آنگاه که شیطان کارهایشان را برای آنان آراسته کرد و گفت: امروز هیچکس نمیتواند بر شما پیروز شود، من هم پیمان و یاور شما هستم، اما هنگامیکه هر دو گروه روبرو شدند به عقب برگشت و گفت: من از شما بیزارم، همانا من چیزی را میبینم که شما نمیبینید، من از خدا میترسم و خداوند سخت کیفر است».
﴿إِذۡ یَقُولُ ٱلۡمُنَٰفِقُونَ وَٱلَّذِینَ فِی قُلُوبِهِم مَّرَضٌ غَرَّ هَٰٓؤُلَآءِ دِینُهُمۡۗ وَمَن یَتَوَکَّلۡ عَلَى ٱللَّهِ فَإِنَّ ٱللَّهَ عَزِیزٌ حَکِیمٞ٤٩﴾[الأنفال: ۴٩].«و به یاد آورید آنگاه که منافقان و کسانی که در دلهایشان بیماری بود، میگفتند: اینان را دینشان فریفته است، و هرکس بر خداوند توکل کند همانا خداوند عزیز و حکیم است».
خداوند متعال میفرماید: ﴿یَٰٓأَیُّهَا ٱلَّذِینَ ءَامَنُوٓاْ إِذَا لَقِیتُمۡ فِئَةٗ﴾ای مومنان! هرگاه با گروهی از کفار که با شما میجنگند روبرو شدید، ﴿فَٱثۡبُتُواْ﴾در جنگِ با آنان پایدار و ثابت قدم باشید، و صبر و شکیبایی پیشه کنید، و بر این طاعت بزرگ که سرانجام آن عزت و پیروزی است مقاوم باشید، و از ذکر و یاد خدا یاری بجویید.
﴿لَّعَلَّکُمۡ تُفۡلِحُونَ﴾تا رستگار شوید. یعنی تا پیروزی بر دشمنان را به دست آورید. پس صبر و شکیبایی و پایداری و یاد خدا از بزرگترین اسباب و عوامل پیروزی است. ﴿وَأَطِیعُواْ ٱللَّهَ وَرَسُولَهُ﴾و از خدا و پیامبرش اطاعت کنید و آنچه را که بدان دنبال دستور خدا حرکت نمایید. ﴿وَلَا تَنَٰزَعُواْ﴾و کشمکش نکنید، کشمکش و اختلافی که باعث پراکنده شدن دلها میگردد، ﴿فَتَفۡشَلُواْ﴾پس آنگاه سست و بزدل میشوید. ﴿وَتَذۡهَبَ رِیحُکُمۡ﴾و شکوه و هیبت شما از بین میرود. یعنی ارادههایتان سست میشود، و قدرت و نیرویتان تحلیل میرود، وعده پیروزی که به شما داده شده است مبنی بر این که اگر از خدا و پیامبرش اطاعت کنید پیروز میشوید از شما دور میگردد. ﴿وَٱصۡبِرُوٓاْۚ﴾و بر اطاعت خدا شکیبا باشید. ﴿إِنَّ ٱللَّهَ مَعَ ٱلصَّٰبِرِینَ﴾همانا یاری و کمک خدا با شکیبایان است. پس در برابر پروردگارتان فروتن و خاضع باشید.
﴿وَلَا تَکُونُواْ کَٱلَّذِینَ خَرَجُواْ مِن دِیَٰرِهِم بَطَرٗا وَرِئَآءَ ٱلنَّاسِ وَیَصُدُّونَ عَن سَبِیلِ ٱللَّهِ﴾و مانند کسانی نباشید که از روی غرور و سرکشی و به منظور خودنمایی و تظاهر از سرزمینشان بیرون آمدند، و مردمان را از راه خدا باز داشتند. یعنی هدف و منظوری که برایش بیرون آمده بودند باز داشتن مردم از راه خدا بود. و آنها با سرمستی و غرور، سرزمینشان را ترک کرده بودند، تا مردم آنها را ببینند، و آنها پیش مردم تکبر ورزند. و هدفشان این بود که هرکس را که راه راست در پیش گیرد، از راه خدا باز دارند.
﴿وَٱللَّهُ بِمَا یَعۡمَلُونَ مُحِیطٞ﴾و خداوند به آنچه میکنند آگاه است، و به آن احاطه دارد. بنابر این شما را از اهداف آنان آگاه ساخت، و شما را برحذر داشت که مانند آنها باشید، و شما را برحذر داشت که مانند آنها باشید، زیرا خداوند آنها را به شدت مجازات خواهد کرد، پس باید هدف شما از بیرون رفتنتان رضای خداوند متعال و اعتلای دین او، و بازداشتن از راهی باشد که انسان را به ناخشنودی و کیفر خدا میرساند. و باید هدفتان کشاندن مردم بهسوی راه خدا باشد که به باغهای بهشت منتهی میشود. ﴿وَإِذۡ زَیَّنَ لَهُمُ ٱلشَّیۡطَٰنُ أَعۡمَٰلَهُمۡ﴾و به یاد آورید آنگاه که شیطان کارهایشان را برای آنان آراسته و مزین ساخت، و آن را در دلهایشان زیبا و خوب جلوه داد و آنان را فریب داد. ﴿وَقَالَ لَا غَالِبَ لَکُمُ ٱلۡیَوۡمَ مِنَ ٱلنَّاسِ﴾و گفت: امروز هیچکس نمیتواند بر شما پیروز شود، زیرا شما دارای تعداد و شمار فراوانی بوده، و دارای تجهیزاتی هستید که با داشتن چنین تعداد سرباز و ساز و کار جنگی، محمد ص و یارانش نمیتوانند در برابر شما مقاومت کنند. ﴿وَإِنِّی جَارٞ لَّکُمۡ﴾و من هم پیمان و یاور شما هستم، و شما را از یوش آنا مصون میدارم. ابلیس در شکل «سراقه بن مالک بن جعشم مدلجی» خود را به قریش نشان داد. و قریش از بنی مدلج به خاطر دشمنی و عداوتی که میان آنها بود میترسیدند.
پس شیطان به آنها گفت: من یاور شما هستم، بنابر این قریش اطمینان یافتند و خشمگین و عصبانی بهسوی جنگ آمدند. ﴿فَلَمَّا تَرَآءَتِ ٱلۡفِئَتَانِ﴾وقتی که هر دو گروه، مسلمانان و کافران روبرو شدند، شیطان، جبرئیل ÷ را دید که فرشتگان را پخش مینماید، پس به شدت ترسید، ﴿نَکَصَ عَلَىٰ عَقِبَیۡهِ﴾و به عقب برگشت و فرار کرد، ﴿وَقَالَ﴾و به کسانی که فریبشان داده بود، گفت: ﴿إِنِّی بَرِیٓءٞ مِّنکُمۡ إِنِّیٓ أَرَىٰ مَا لَا تَرَوۡنَ﴾من از شما بیزارم، من فرشتگان را میبینم که هیچکس نمیتواند آنها را بکشد، ﴿إِنِّیٓ أَخَافُ ٱللَّهَ﴾من میترسم که خدا در دنیا مرا سزا دهد، ﴿وَٱللَّهُ شَدِیدُ ٱلۡعِقَابِ﴾و خداوند سخت کیفر است. و احتمال دارد که شیطان در دلهایشان رخنه کرده و به آنان وسوسه کرده باشد که امروز هیچ کس نمیتواند بر آنان پیروز شود و او یاور آنهاست. و وقتی که آنها را به جایگاهشان وارد کرد، از آنها جدا شد و برگشت و از آنان بیزاری جست. همانطور که خداوند متعال فرموده است: ﴿کَمَثَلِ ٱلشَّیۡطَٰنِ إِذۡ قَالَ لِلۡإِنسَٰنِ ٱکۡفُرۡ فَلَمَّا کَفَرَ قَالَ إِنِّی بَرِیٓءٞ مِّنکَ إِنِّیٓ أَخَافُ ٱللَّهَ رَبَّ ٱلۡعَٰلَمِینَ١٦ فَکَانَ عَٰقِبَتَهُمَآ أَنَّهُمَا فِی ٱلنَّارِ خَٰلِدَیۡنِ فِیهَاۚ وَذَٰلِکَ جَزَٰٓؤُاْ ٱلظَّٰلِمِینَ١٧﴾[الحشر: ۱۶-۱٧]. «مانند شیطان آنگاه که به انسان گفت: کفر بورز»، و هنگامی که انسان کفر ورزید شیطان گفت: من از تو بیزارم، من از خداوندی که پروردگار جهانیان است، میترسم. پس سرانجام هر دوی آنان این شد که آن دو در آتش جهنم برای همیشه میمانند و این سزای ستمگران است».
﴿إِذۡ یَقُولُ ٱلۡمُنَٰفِقُونَ وَٱلَّذِینَ فِی قُلُوبِهِم مَّرَضٌ﴾وقتی که افراد ضعیف الایمانی که در دلهایشان شک و تردید بود به مومنانی که علی رغم تعداد اندکشان به جهاد با مشرکین اقدام نمودند، میگفتند: ﴿غَرَّ هَٰٓؤُلَآءِ دِینُهُمۡ﴾یعنی دینی که آنها بر آنها هستند آنان را به این ورطه کشانده است، که توانایی رهایی از آن را ندارند. آنها با تحقیر و بیعقل شمردن مومنان چنین میگفتند، حال آنکه سوگند به خدا آنان سوگند کم خرد و کم درایت بودند، زیرا ایمان باعث میشود که صاحب ایمان کارهای آن چنان بزرگی را انجام دهند، چون مومن بر خدا توکل مینماید، و میداند که هیچ نیرو و توان و استطاعتی برای هیچ احدی نیست جز از ناحیهی خدا. و اگر همه مردم جمع شوند تا به اندازه ذرهای به او فایده برسانند به او فایده نخواهند رساند مگر به مقداری که خداوند برای او نوشته است. و اگر همه جمع شوند تا به وی ضرری برسانند، ضرری به او نمیرسانند مگر به آن اندازه که خداوند برای او نوشته است. و مومن میداند که او برحق است، و خداوند در همه آنچه که مقدر نموده است با حکمت و مهربان میباشد.
پس مومن دراقدامات خود به قدرت و تعداد زیاد طرفِ مقابل توجه نمیکند، بلکه او به پروردگارش اعتماد دارد، و قلبش به یاد او آرامش یافته است. و آشفته و ترسو نخواهد بود. بنابر این فرمود: ﴿وَمَن یَتَوَکَّلۡ عَلَى ٱللَّهِ فَإِنَّ ٱللَّهَ عَزِیزٌ﴾و هرکس بر خداوند توکل نماید پس همانا خداوند توانا است، و هیچ نیرویی نمیتواند او را شکست دهد. ﴿حَکِیمٞ﴾و در آنچه مقدر و اجرا نموده است با حکمت میباشد.
آیهی ۵۲-۵۰:
﴿وَلَوۡ تَرَىٰٓ إِذۡ یَتَوَفَّى ٱلَّذِینَ کَفَرُواْ ٱلۡمَلَٰٓئِکَةُ یَضۡرِبُونَ وُجُوهَهُمۡ وَأَدۡبَٰرَهُمۡ وَذُوقُواْ عَذَابَ ٱلۡحَرِیقِ٥٠﴾[الأنفال: ۵۰].«و اگر ببینی بدانگاه که فرشتگان جان کافران را میگیرند و بر سر و صورت و پشتشان میزنند (و میگویند:) عذاب سوزان را بچشید».
﴿ذَٰلِکَ بِمَا قَدَّمَتۡ أَیۡدِیکُمۡ وَأَنَّ ٱللَّهَ لَیۡسَ بِظَلَّٰمٖ لِّلۡعَبِیدِ٥١﴾[الأنفال: ۵۱].«این به خاطر کارهایی است که از پیش میفرستادید، و خداوند بر بندگان کمترین ستمی روا نمیدارد».
﴿کَدَأۡبِ ءَالِ فِرۡعَوۡنَ وَٱلَّذِینَ مِن قَبۡلِهِمۡۚ کَفَرُواْ بَِٔایَٰتِ ٱللَّهِ فَأَخَذَهُمُ ٱللَّهُ بِذُنُوبِهِمۡۚ إِنَّ ٱللَّهَ قَوِیّٞ شَدِیدُ ٱلۡعِقَابِ٥٢﴾[الأنفال: ۵۲].«چون شیوۀ فرعونیان و کسانی که پیش از آنها بودند، به آیات خدا کفر ورزیدند، پس خداوند آنان را به سبب گناهانشان گرفت، همانا خداوند توانای سخت کیفر است».
خداوند متعال میفرماید: اگر کسانی را ببینی که به آیات خدا کفر ورزیدهاند، آنگاه که فرشتگانِ مامورِ قبض ارواحشان جانشان را میگیرند، در حالی که اضطراب به شدت آنها را فرا گرفته و دچار اندوه و پریشانی بزرگی شدهاند، ﴿ٱلۡمَلَٰٓئِکَةُ یَضۡرِبُونَ وُجُوهَهُمۡ وَأَدۡبَٰرَهُمۡ﴾و فرشتگان بر سر و صورت و پشتشان میزنند، و به آنها میگویند: روحتان را بیرون آورید، حال آنکه جان و روحشان امتناع میورزد و از خارج شدن ابا میکند، چون عذاب دردناکی را پیش رو دارند، بنابر این فرمود: ﴿وَذُوقُواْ عَذَابَ ٱلۡحَرِیقِ﴾عذاب سخت و سوزان را بچشید. و پروردگارتان در اینکه شما را به این عذاب گرفتار نموده هیچ ظلم و ستمی را مرتکب نشده است، چرا که این عذاب به خاطر گناهانی است که انجام داده، و از پیش فرستاده اید، و چنین نتیجهای را به دنبال داشته است. و این سنت و قانون خدا در مورد پیشینیان و آیندگان است. شیوه و سنت خدا در مورد تکذیب کنندگان این است که آنان را به سبب گناهانشان هلاک گرداند.
﴿کَدَأۡبِ ءَالِ فِرۡعَوۡنَ وَٱلَّذِینَ مِن قَبۡلِهِمۡ﴾مانند شیوه فرعونیان و دیگر امتهای تکذیبکننده که پیش از آنان بودند، ﴿کَفَرُواْ بَِٔایَٰتِ ٱللَّهِ فَأَخَذَهُمُ ٱللَّهُ﴾به آیات خدا کفر ورزیدند، پس خداوند آنها را کیفر داد، ﴿بِذُنُوبِهِمۡۚ إِنَّ ٱللَّهَ قَوِیّٞ شَدِیدُ ٱلۡعِقَابِ﴾به سبب گناهانشان، همانا خداوند قوی و سخت کیفر است. و هرکس را که بخواهد بگیرد او نمیتواند خداوند را ناتوان نماید. ﴿مَّا مِن دَآبَّةٍ إِلَّا هُوَ ءَاخِذُۢ بِنَاصِیَتِهَآ﴾[هود: ۵۶]. «هیچ جانوری وجود ندارد مگر اینکه خداوند پیشانیش را میگیرد».
آیهی ۵۴-۵۳:
﴿ذَٰلِکَ بِأَنَّ ٱللَّهَ لَمۡ یَکُ مُغَیِّرٗا نِّعۡمَةً أَنۡعَمَهَا عَلَىٰ قَوۡمٍ حَتَّىٰ یُغَیِّرُواْ مَا بِأَنفُسِهِمۡ وَأَنَّ ٱللَّهَ سَمِیعٌ عَلِیمٞ٥٣﴾[الأنفال: ۵۳].«این بدان خاطر است که خداوند هیچ نعمتی را که به قومی داده است تغییر نمیدهد مگر اینکه آنان حال خود را تغییر دهند، و بیگمان خداوند شنوای دانا است».
﴿کَدَأۡبِ ءَالِ فِرۡعَوۡنَ وَٱلَّذِینَ مِن قَبۡلِهِمۡۚ کَذَّبُواْ بَِٔایَٰتِ رَبِّهِمۡ فَأَهۡلَکۡنَٰهُم بِذُنُوبِهِمۡ وَأَغۡرَقۡنَآ ءَالَ فِرۡعَوۡنَۚ وَکُلّٞ کَانُواْ ظَٰلِمِینَ٥٤﴾[الأنفال: ۵۴].«مانند شیوۀ فرعونیان و کسانی که پیش از آنها بودند، آیات پروردگارشان را تکذیب کردند، پس ما ایشان را به سبب گناهانشان هلاک ساختیم. و فرعونیان را غرق نمودیم، و همه ستمکار بودند».
﴿ذَٰلِکَ بِأَنَّ ٱللَّهَ لَمۡ یَکُ مُغَیِّرٗا نِّعۡمَةً أَنۡعَمَهَا عَلَىٰ قَوۡمٍ﴾عذابی را که خداوند بر امتهای تکذیبکننده فرود آورد، و نعمتهایی راکه از آنان دور نمود به خاطر گناه و تغییر دادن حالات خودشان بود، چرا که خداوند هیچ نعمتی را از نعمتهای دینی و دنیوی که به گروهی داده است تغییر نمیدهد. بلکه آن نعمتها را باقی میگذارد، و از آن بر آنان میافزاید اگر بیشتر شکر او را به جای آورند. ﴿حَتَّىٰ یُغَیِّرُواْ مَا بِأَنفُسِهِمۡ﴾مگر اینکه آنان حال خود را تغییر دهند. یعنی حالت آنها را اطاعت کردن به انجام دادن گناه مبذول نمایند، و در مقابل نعمت ناسپاسی کنند. پس آنگاه خداوند نعمت را از آنها میگیر و آن را به نقمت تبدیل میکند، همانطور که آنها حالت خود را تغییر دادند، و در این رابطه حکمت از آن خدا است، و او نسبت به بندگانش عدالت و احسان دارد، چرا که آنان را تنها به سبب ستمشان معاقبه کرده است، و اینکه دلهای بندگان مطیعش را بهسوی خود جذب نموده است و این به سبب آن است که اگر از فرمان او اطاعت نکنند آنان را به سزای اعمالشان میرساند. ﴿وَأَنَّ ٱللَّهَ سَمِیعٌ عَلِیمٞ﴾و خداوند شنوای دانا است، همه آنچه را که گویندگان بر زبان میآورند، خواه آهسته بگویند و خواه تند و آشکارا، میشنود. و همه آنچه را دلها در خود دارند، میداند، پس به مقتضای علم و مشیت خدا، افکار و اندیشههایی بر بندگانش جاری میشود.
﴿کَدَأۡبِ ءَالِ فِرۡعَوۡنَ﴾همچون شیوه فرعون و قومش، ﴿وَٱلَّذِینَ مِن قَبۡلِهِمۡۚ کَذَّبُواْ بَِٔایَٰتِ رَبِّهِمۡ﴾و کسانی که پیش از آنها بودند، وقتی که آیات پروردگارشان را بدانگاه که به نزدشان آمد تکذیب کردند، ﴿فَأَهۡلَکۡنَٰهُم بِذُنُوبِهِمۡ﴾پس هریک از آنان را برحسب جنایتشان هلاک کردیم.
﴿وَأَغۡرَقۡنَآ ءَالَ فِرۡعَوۡنَۚ وَکُلّٞ کَانُواْ ظَٰلِمِینَ﴾و فرعونیان را غرق نمودیم، و هریک از هلاک شوندگان و عذاب داده شدگان بر خود ستم کردند و برای هلاکت خود تلاش نمودند. و خداوند بر آنها ستم نکرد و بدون ارتکاب جرم و جنایت آنها را مواخذه ننمود. پس مخاطبان باید بپرهیزند از اینکه در ستم کردن با آنها مشابهت اختیار کنند، و مانند آنها بر خود ستم نمایند، که آنگاه خداوند عذابی را را که بر آن فاسقان فرود آورد بر آنان هم فرود میآورد.
آیهی ۵٧-۵۵:
﴿إِنَّ شَرَّ ٱلدَّوَآبِّ عِندَ ٱللَّهِ ٱلَّذِینَ کَفَرُواْ فَهُمۡ لَا یُؤۡمِنُونَ٥٥﴾[الأنفال: ۵۵].«بیگمان بدترین جنبندگان نزد خدا کسانیاند که کفر ورزیدهاند، پس آنان ایمان نمیآورند».
﴿ٱلَّذِینَ عَٰهَدتَّ مِنۡهُمۡ ثُمَّ یَنقُضُونَ عَهۡدَهُمۡ فِی کُلِّ مَرَّةٖ وَهُمۡ لَا یَتَّقُونَ٥٦﴾[الأنفال: ۵۶].«کسانی که از آنان پیمان گرفتهاید، ولی هر بار پیمانشان را میشکنند، و پرهیزگاری نمیکنند».
﴿فَإِمَّا تَثۡقَفَنَّهُمۡ فِی ٱلۡحَرۡبِ فَشَرِّدۡ بِهِم مَّنۡ خَلۡفَهُمۡ لَعَلَّهُمۡ یَذَّکَّرُونَ٥٧﴾[الأنفال: ۵٧].«پس اگر آنان را در جنگ یافتی چنان آنان را درهم بکوب که کسانی که در پشت سر ایشان قرار دارند، پند بگیرند».
﴿إِنَّ شَرَّ ٱلدَّوَآبِّ عِندَ ٱللَّهِ ٱلَّذِینَ کَفَرُواْ فَهُمۡ لَا یُؤۡمِنُونَ٥٥﴾بیگمان کسانی که سه خصلت کفر ورزیدن، ایمان نیاوردن و خیانت کردن را دارا باشند، به گونهای که به هیچ عهد و پیمانی پایبند نباشند، آنها نزد خدا بدترین جنبندگان هستند، و از الاغ و سگ و دیگر حیوانات بدترند، زیرا هیچ خیری در آنها وجود ندارد، و فقط میتوان از آنها انتظار شر و بدی را داشت. پس اینها باید نابود گردند تا بیماریشان به دیگران سرایت نکند. بنابر این فرمود: ﴿تَثۡقَفَنَّهُمۡ فِی ٱلۡحَرۡبِ﴾پس اگر آنها را در حالت جنگ یافتی، و عهد وپیمانی نداشتند، ﴿فَشَرِّدۡ بِهِم مَّنۡ خَلۡفَهُمۡ﴾آنها را در هم بکوب و عذابی به آنان بچشان که برای کسانی که پشت سرشان میآیند مایه عبرت باشند، ﴿لَعَلَّهُمۡ﴾تا شاید کسانی که پشت سر آنان میآیند، ﴿یَذَّکَّرُونَ﴾از آنچه که بر سر آنها آمده است، پند بگیرند، تا آنچه که بر سر آنها آمده است بر سرشان نیاید. و این یکی از فوائد مجازات و حدودی است که در پی گناهان انجام میگیرد، چرا که مجازات و حدود سبب باز آمدن دیگران میشود. هم چنانکه سبب میشود کسی که گناه انجام داده است آن را تکرار نکند، و از آن دوری جوید. و مقید کردن این عقوبت و سزا به زمان جنگ دلالت مینماید که کافر گرچه خیانت کار و عهدشکن باشد اگر عهد و پیمانی بست، جایز نیست به او خیانت کرد و عهدش را شکست.
آیهی ۵۸:
﴿وَإِمَّا تَخَافَنَّ مِن قَوۡمٍ خِیَانَةٗ فَٱنۢبِذۡ إِلَیۡهِمۡ عَلَىٰ سَوَآءٍۚ إِنَّ ٱللَّهَ لَا یُحِبُّ ٱلۡخَآئِنِینَ٥٨﴾[الأنفال: ۵۸].«و هرگاه از خیانت گروهی بیم داشتی، همچون ایشان پیمانشان را بهسوی آنان بینداز و لغو کن (به گونهای که همه در آگاهی از نقض عهد) برابر شوند، بیگمان خداوند خیانت کاران را دوست ندارد».
اگر میان تو و میان قومی بر جنگ نکردن عهد و پیمانی بود، و ترسیدی که خیانت کنند، به این صورت که از قراین و حالات آنها به نظر میرسید که خیانت کنند، بدون اینکه به صراحت خیانتی از آنها سر بزند، ﴿فَٱنۢبِذۡ إِلَیۡهِمۡ﴾پیمان آنها را بهسوی آنان بیانداز و لغو کن. و به آنها خبر بده که بین تو و آنها پیمانی نیست.
﴿عَلَىٰ سَوَآءٍ﴾تا آگاهی تو و آنان به اقتضای پیمان برابر شود. یعنی تا همگی بدانید که دیگر پیمانی در کار نیست. و برای تو جایز نیست که به آنها خیانت کنی یا کاری را انجام دهی که برحسب پیمان نباید آن را انجام دهی، تا وقتی که آنها را به ملغی بودن پیمان آگاه کنی. ﴿إِنَّ ٱللَّهَ لَا یُحِبُّ ٱلۡخَآئِنِینَ﴾بیگمان خداوند خیانت کاران را دوست ندارد، و به شدت از آنها متنفر است، پس باید دلایل روشنی باشد که شما را از خیانت کردن تبرئه نماید. این آیه دلالت مینماید که هرگاه خیانت آنان ثابت گردد نیازی نیست که پیمانشان به آنها برگردانده شود، و مطلع گردند که پیمان لغو شده است، چون لغو شدن پیمان بر آنها پوشیده نیست، نیز لغو کردن پیمان در چنین حالتی فایدهای ندارد، و چون فرموده است: ﴿عَلَىٰ سَوَآءٍ﴾به گونهای که همه در آگاهی از نقص عهد برابر شوند، و در اینجا خیانت و عهدشکنی آنها برای همه معلوم است.
نیز مفهوم آیه دلالت مینماید که اگر بیم خیانت از آنها نباشد به این صورت که کاری از آنها به چشم نخورد که بر عهد شکنی و خیانت دلالت نماید، در این صورت لغو کردن پیمان جایز نیست، بلکه باید تا مدت عهد و پیمان به پایان میرسد به آن وفا کرد.
آیهی ۵٩:
﴿وَلَا یَحۡسَبَنَّ ٱلَّذِینَ کَفَرُواْ سَبَقُوٓاْۚ إِنَّهُمۡ لَا یُعۡجِزُونَ٥٩﴾[الأنفال: ۵٩].«و کافران گمان نکنند که پیشی گرفته و دررفتهاند، آنان نمیتوانند (ما را) درمانده کنند».
کسانی که به پروردگارشان کفر ورزیده و آیات او را تکذیب میکنند، گمان نبرند که آنها از خدا پیشی گرفته، و از دست او در رفتهاند، زیرا آنها نمیتوانند خداوند را درمانده و ناتوان کنند، و خداوند در کمین آنها است اما بنا بر حکمتِ خویش به آنها مهلت داده و عذاب خود را فورا بر آنان نازل نمیکند. از جمله حکمت الهی در این زمینه این است که بندگان مومن خویش را آزمایش میکند تا با انجام طاعت و آنچه که موجب خشنودی وی میگردد توشههایی برای خود برگیرند، و به مقامهای بلند و عالی برسند، و به اخلاق و صفتهایی متصف شوند که جز به این طریق نمیتوانند به آن مقام رفیع دست یابند. بنابر این به بندگان مومنش فرمود:
آیهی ۶۰:
﴿وَأَعِدُّواْ لَهُم مَّا ٱسۡتَطَعۡتُم مِّن قُوَّةٖ وَمِن رِّبَاطِ ٱلۡخَیۡلِ تُرۡهِبُونَ بِهِۦ عَدُوَّ ٱللَّهِ وَعَدُوَّکُمۡ وَءَاخَرِینَ مِن دُونِهِمۡ لَا تَعۡلَمُونَهُمُ ٱللَّهُ یَعۡلَمُهُمۡۚ وَمَا تُنفِقُواْ مِن شَیۡءٖ فِی سَبِیلِ ٱللَّهِ یُوَفَّ إِلَیۡکُمۡ وَأَنتُمۡ لَا تُظۡلَمُونَ٦٠﴾[الأنفال: ۶۰].«و برای (مبارزه با) آنان آنچه از نیرو و اسبان آماده دارید مهیا سازید تا با آن دشمن خدا و دشمن خود را بترسانید، و کسانی دیگر جز آنان را نیز بترسانید که آنان را نمیشناسید، و خدا آنان را میشناسد، و هر چیزی که در راه خدا خرج کنید پاداش آن کاملاً به شما داده میشود و شما هیچگونه ستمی نمیبینید».
﴿وَأَعِدُّواْ لَهُم مَّا ٱسۡتَطَعۡتُم مِّن قُوَّةٖ﴾و برای مبارزه با دشمنان کافرتان که در راستای نابودی شما و باطل کردن دینتان تلاش میکنند، آنچه از نیروی عقلی و بدنی و انواع تسلیحات و غیره که در توان دارید و شما را در جنگ با آنها کمک کند، مهیا سازید. پس صنایعی که در آن انواع تسلیحات و وسایل جنگی از قبیل توپ و مسلسل و تفنگ و هواپیماهای جنگی و ماشینهای زرهی و کشتی و دژ و خندق و وسایل دفاعی ساخته میشود، و اتخاذ سیاستی که به وسیله آن مسلمین پیشرفت نموده و شر دشمنان از آنها دور میشود، و آموختن تیراندازی و تمرین شجاعت و مدیریت در آن داخل است. بنابر این پیامبر ص فرمود: «أَلا إِنَّ الْقُوَّةَ الرَّمْی». «آگاه باشید که بیگمان نیرو و توان در تیراندازی است». و از آن جمله آماده کردن و تهیه سواریهایی است که هنگام جنگ مورد نیاز هستند. بنابر این فرمود: ﴿وَمِن رِّبَاطِ ٱلۡخَیۡلِ تُرۡهِبُونَ بِهِۦ عَدُوَّ ٱللَّهِ وَعَدُوَّکُمۡ﴾و آماده ساختن اسبها که با آن دشمنان خدا و دشمنانتان را بترسانید. و این علت یعنی ترساندن دشمنان، در آن زمان در اسب وجود داشته، و حکم بر علت خود مبتنی است و هرگاه علت وجود داشته باشد حکم نیز خواهد بود. پس اگر چیزی وجود داشت که بیش از اسب به وسیله آن دشمن ترسانده شود مانند تانک و زره پوش و هواپیما و هلیکوپتر که برای جنگ ساخته شدهاند و رعب بیشتری را در دل دشمن ایجاد میکنند، باید با تهیه کردن آن آمادگی کسب کرد و برای به دست آوردن آن تلاش نمود. اگر آن ادوات و وسایل جز با یاد گرفتن صنایع مورد نظر به دست نیاید واجب است آن صنایع را یاد گرفت. زیرا «آنچه که واجب جز با آن تکمیل نمیشود واجب است». ﴿تُرۡهِبُونَ بِهِۦ عَدُوَّ ٱللَّهِ وَعَدُوَّکُمۡ﴾دشمنان خدا و دشمنان خود را با آن بترسانید، کسانی که میدانید دشمنان شما هستند.
﴿وَءَاخَرِینَ مِن دُونِهِمۡ لَا تَعۡلَمُونَهُمُ﴾و کسانی دیگر غیر از آنها را بترسانید که شما آنها را نمیشناسید، کسانی که از این به بعد با شما خواهند جنگید، ﴿ٱللَّهُ یَعۡلَمُهُمۡ﴾و خداوند آنها را میشناسد.
بنابراین مومنان را دستور داده است تا برای پیکار با کفار آمادگی داشته باشند، و بزرگترین چیزی که مسلمین را در جنگ با آنها یاری مینماید بخشش مال در راه جهاد با کفار است. بنابر این خداوند با تشویق بر این کار فرمود: ﴿وَمَا تُنفِقُواْ مِن شَیۡءٖ فِی سَبِیلِ ٱللَّهِ﴾و آنچه را که در راه خدا خرج کنید، کم باشد یا زیاد، ﴿یُوَفَّ إِلَیۡکُمۡ﴾پاداش آن در روز قیامت چندین برابر به شما داده میشود، تا جایی که پاداش انفاق در راه خدا هفتاد برابر و بیش از آن داده میشود. ﴿وَأَنتُمۡ لَا تُظۡلَمُونَ﴾و چیزی از اجر و ثواب آن از شما کاسته نمیشود.
آیهی ۶۴-۶۱:
﴿وَإِن جَنَحُواْ لِلسَّلۡمِ فَٱجۡنَحۡ لَهَا وَتَوَکَّلۡ عَلَى ٱللَّهِۚ إِنَّهُۥ هُوَ ٱلسَّمِیعُ ٱلۡعَلِیمُ٦١﴾[الأنفال: ۶۱].«و اگر به صلح گراییدند، تو (نیز) بدان گرای و بر خدا توکل کن، بیگمان او شنوای داناست».
﴿وَإِن یُرِیدُوٓاْ أَن یَخۡدَعُوکَ فَإِنَّ حَسۡبَکَ ٱللَّهُۚ هُوَ ٱلَّذِیٓ أَیَّدَکَ بِنَصۡرِهِۦ وَبِٱلۡمُؤۡمِنِینَ٦٢﴾[الأنفال: ۶۲].«و اگر بخواهند ترا فریب دهند، بیگمان خدا ترا کافی است، او همان کسی است که تو را با یاری خود و با مؤمنان توان داد و تقویت کرد».
﴿وَأَلَّفَ بَیۡنَ قُلُوبِهِمۡۚ لَوۡ أَنفَقۡتَ مَا فِی ٱلۡأَرۡضِ جَمِیعٗا مَّآ أَلَّفۡتَ بَیۡنَ قُلُوبِهِمۡ وَلَٰکِنَّ ٱللَّهَ أَلَّفَ بَیۡنَهُمۡۚ إِنَّهُۥ عَزِیزٌ حَکِیمٞ٦٣﴾[الأنفال: ۶۳].«و بین دلهای آنان الفت ایجاد نمود، اگر همۀ آنچه را که در زمین است خرج میکردی، نمیتوانستی میان دلهایشان الفت برقرار سازی، ولی خداوند بین آنان انس و الفت انداخت. همانا او توانا و فرزانه است».
﴿یَٰٓأَیُّهَا ٱلنَّبِیُّ حَسۡبُکَ ٱللَّهُ وَمَنِ ٱتَّبَعَکَ مِنَ ٱلۡمُؤۡمِنِینَ٦٤﴾[الأنفال: ۶۴].«ای پیامبر! خدا برای تو و برای مؤمنانی که از تو پیروی کردهاند کافی است».
خداوند متعال میفرماید: ﴿وَإِن جَنَحُواْ لِلسَّلۡمِ﴾و اگر کافرانی که با شما میجنگند به صلح و ترک جنگ گرایش پیدا کردند، ﴿فَٱجۡنَحۡ لَهَا وَتَوَکَّلۡ عَلَى ٱللَّهِ﴾تو نیز با توکل بر پروردگارت خواسته آنها را بپذیر، زیرا در این کار فواید زیادی است.
از جمله اینکه طلب عافیت و سلامتی در هر وقت و مکانی امر مطلوبی است، پس وقتی که آنها خود به این کار مبادرت کردند، به طریق اولی باید خواسته آنها را پذیرفت. و اینکه صلح باعث تمرکز فکر و استراحت نیروهایتان میشود، و میتوانید برای زمان مناسب آمادگی بیشتر پیدا کنید. نیز اینکه وقتی صلح کردید و در امان باشید شدید و هر یک از شما توانست عقیده دیگری را بشناسد، بدون شک اسلام رشد و ترقی خواهد کرد و چیزی بر او بالاتر قرار نمیگیرد.
و هر کس که دارای عقل و بینش باشد اگر انصاف داشته باشد باید اسلام را بر دیگر ادیان ترجیح دهد، زیرا اوامر و نواهی اسلام زیبا و مفید است، و رفتار خوبی را برای تعامل با مردم ارایه میدهد. اسلام میگوید با مردم به عدالت رفتار کنید. در آئین اسلام و پیروان آن زیاد میشوند، و این صلح کمکی برای مسلمین علیه کفار خواهد بود. از صلح هیچ ضرر و زیانی متوجه اسلام و مسلمانان نمیگردد، مگر اینکه هدف کافران از صلح کردن فریب دادن مسلمین و به دست آوردن فرصت باشد.
پس خداوند خبر داد که خدعه و نیرنگ کافران را از آنان دور میکند و ضرر و فریب به خودشان بر میگردد. پس فرمود: ﴿وَإِن یُرِیدُوٓاْ أَن یَخۡدَعُوکَ فَإِنَّ حَسۡبَکَ ٱللَّهُ﴾و اگر بخواهند تو را فریب دهند، خداوند تو را کافی است، و تو را در برابر اذیت و آزار آنان کفایت میکند، و خداوند مصالح تو را تامین مینماید، و پیشتر نیز خداوند تو را پشتیبانی و یاری کرده است، و این امر باید موجب اطمینان و آرامش قلبت گردد.
﴿هُوَ ٱلَّذِیٓ أَیَّدَکَ بِنَصۡرِهِۦ وَبِٱلۡمُؤۡمِنِینَ﴾و او خدایی است که تو را با یاری خویشتن و توسط مومنان توان و نیرو بخشید. یعنی تو را با کمک آسمانی یاری نمود، و آن یاری خداست که هیچ چیزی نمیتواند در برابر آن مقاومت نماید. و تو را به وسیله مومنان یاری کرد و آنان را برای یاری کردن تو بر انگیخت.
﴿وَأَلَّفَ بَیۡنَ قُلُوبِهِمۡۚ لَوۡ أَنفَقۡتَ مَا فِی ٱلۡأَرۡضِ جَمِیعٗا﴾اگر بعد از آن نفرت و تفرقه سختی که در آن قرار داشتند، همه طلا و نقره و تمامی آنچه را که در زمین است برای برقرار کردن الفت میان آنان خرج میکردی، ﴿مَّآ أَلَّفۡتَ بَیۡنَ قُلُوبِهِمۡ﴾نمیتوانستی میان دلهایشان الفت بیاندازی، چون کسی جز خدا نمیتواند دلها را تغییر دهد.
﴿وَلَٰکِنَّ ٱللَّهَ أَلَّفَ بَیۡنَهُمۡۚ إِنَّهُۥ عَزِیزٌ حَکِیمٞ﴾ولی خداوند میان دلهایشان انس و الفت برقرار کرد، همانا او توانا و حکیم است. یکی از مصادیق قدرت و توانایی او این است که میان دلهایشان الفت برقرار نمود، و دلهایشان را بعد از پراکندگی و دوری از همدیگر جمع و به یکدیگر نزدیک نمود: ﴿وَٱذۡکُرُواْ نِعۡمَتَ ٱللَّهِ عَلَیۡکُمۡ إِذۡ کُنتُمۡ أَعۡدَآءٗ فَأَلَّفَ بَیۡنَ قُلُوبِکُمۡ فَأَصۡبَحۡتُم بِنِعۡمَتِهِۦٓ إِخۡوَٰنٗا وَکُنتُمۡ عَلَىٰ شَفَا حُفۡرَةٖ مِّنَ ٱلنَّارِ فَأَنقَذَکُم مِّنۡهَا﴾[آل عمران: ۱۰۳]. «و نعمت خدا را بر خود یاد کنید، آنگاه که دشمن همدیگر بودید، پس خداوند میان دلهایتان الفت برقرار کرد، و به نعمت خدا برادر شدید، و شما در کناره پرتگاهی از آتش بودید، پس شما را از آن نجات داد».
سپس خداوند متعال فرمود: ﴿یَٰٓأَیُّهَا ٱلنَّبِیُّ حَسۡبُکَ ٱللَّهُ﴾ای پیامبر! خدا تو را کافی است، ﴿وَمَنِ ٱتَّبَعَکَ مِنَ ٱلۡمُؤۡمِنِینَ﴾و نیز خداوند برای مومنانی که از تو پیروی میکنند کافی است. این وعده خدا برای بندگان مومنش میباشد که از پیامبر دوری میکنند، آنان را در مقابل دشمنانشان کفایت و حمایت میکند.
پس هرگاه ایمان آوردن و پیروی و اطاعت کردن آنان محقق باشد، خداوند آنها را در کلیه امور دین و دنیا حمایت و یاری میکند، در غیر این صورت کفایت و حمایتی در کار نخواهد بود.
آیهی ۶۶-۶۵:
﴿یَٰٓأَیُّهَا ٱلنَّبِیُّ حَرِّضِ ٱلۡمُؤۡمِنِینَ عَلَى ٱلۡقِتَالِۚ إِن یَکُن مِّنکُمۡ عِشۡرُونَ صَٰبِرُونَ یَغۡلِبُواْ مِاْئَتَیۡنِۚ وَإِن یَکُن مِّنکُم مِّاْئَةٞ یَغۡلِبُوٓاْ أَلۡفٗا مِّنَ ٱلَّذِینَ کَفَرُواْ بِأَنَّهُمۡ قَوۡمٞ لَّا یَفۡقَهُونَ٦٥﴾[الأنفال: ۶۵].«ای پیامبر! مؤمنان را به جنگ برانگیز. اگر بیست نفر شکیبا از شما باشند، بر دویست نفر چیره میشوند، و اگر از شما صد نفر باشد بر هزار نفر از کافران چیره میگردند، به خاطر اینکه کافران گروهی هستند که نمیفهمند».
﴿ٱلۡـَٰٔنَ خَفَّفَ ٱللَّهُ عَنکُمۡ وَعَلِمَ أَنَّ فِیکُمۡ ضَعۡفٗاۚ فَإِن یَکُن مِّنکُم مِّاْئَةٞ صَابِرَةٞ یَغۡلِبُواْ مِاْئَتَیۡنِۚ وَإِن یَکُن مِّنکُمۡ أَلۡفٞ یَغۡلِبُوٓاْ أَلۡفَیۡنِ بِإِذۡنِ ٱللَّهِۗ وَٱللَّهُ مَعَ ٱلصَّٰبِرِینَ٦٦﴾[الأنفال: ۶۶].«هم اینک خداوند از (مسئولیت) شما کاست، و دانست که در شما ضعفی است، پس اگر صد نفر شکیبا از شما باشند بر دویست نفر از کافران چیره میشوند، و اگر هزار نفر صابر و شکیبا از شما باشند، بر دو هزار نفر به اذن و یاری خداوند چیره میگردند. و خداوند با شکیبایان است».
خداوند متعال به پیامبر ص میفرماید: ﴿یَٰٓأَیُّهَا ٱلنَّبِیُّ حَرِّضِ ٱلۡمُؤۡمِنِینَ عَلَى ٱلۡقِتَالِ﴾ای پیامبر! مومنان را به جهاد برانگیز. یعنی به هر طریقی که اراده آنان را تقویت مینماید و همتهایشان را فعال میکند، آنان را تحریک کن، از قبیل تشویق برای جهاد و مبارزه و رویارویی یا دشمنان، و ترساندن از ضد آن، و بیان فضیلت و شجاعت و شکیبایی و خیر و برکاتی که جهاد در دنیا و آخرت به دنبال دارد، و بیان ضرر بزدلی، و اینکه ترسویی از اخلاق پست و زشت است، و از دین و جوانمردی میکاهد، و اینکه مومنان به داشتن روحیه شجاعت و دلاوری بر دیگران اولویت دارند.
﴿إِن تَکُونُواْ تَأۡلَمُونَ فَإِنَّهُمۡ یَأۡلَمُونَ کَمَا تَأۡلَمُونَۖ وَتَرۡجُونَ مِنَ ٱللَّهِ مَا لَا یَرۡجُونَ﴾[النساء: ۱۰۴]. «اگر شما درد و رنج میکشید (بدانید که) قطعا آنها هم درد میکشند، هم چنانکه شما دردمند هستید، حال آنکه شما اجر و ثوابی را از خداوند انتظار دارید که آنان به (برخورداری از آن) امیدی ندارند».
﴿إِن یَکُن مِّنکُمۡ عِشۡرُونَ صَٰبِرُونَ یَغۡلِبُواْ مِاْئَتَیۡنِۚ وَإِن یَکُن مِّنکُم مِّاْئَةٞ یَغۡلِبُوٓاْ أَلۡفٗا مِّنَ ٱلَّذِینَ کَفَرُواْ﴾اگر از (میان) شما مومنان بیست نفر صابر و شکیبا باشند بر دویست نفر چیره میگردند، و اگر از (میان) شما صد نفر شکیبا باشند بر هزار نفر از کافران پیروز میشوند، یک نفر مسلمان در برابر ده نفر کافر. ﴿بِأَنَّهُمۡ﴾و این بدین خاطر است که کافران ﴿قَوۡمٞ لَّا یَفۡقَهُونَ﴾گروهی نادان هستند. یعنی آنها نمیدانند که خداوند چه چیزهایی را برای مجاهدان آماده نموده است، پس آنان به خاطر دست یابی به منصب و مقام عالی، و تباهی و فساد میجنگند، اما هدف شما از جنگ اعتلای کلمه الله و نصرت دینش، و دست آوردن رستگاری بزرگ نزد خداوند است، و همه اینها انگیزههایی برای شجاعت و شکیبایی و شتافتن به جبهههای جنگ میباشد.
سپس خداوند این حکم را بر بندگانش سبک نمود وفرمود: ﴿ٱلۡـَٰٔنَ خَفَّفَ ٱللَّهُ عَنکُمۡ وَعَلِمَ أَنَّ فِیکُمۡ ضَعۡفٗا﴾اکنون خداوند برای شما تخفیف قایل شد و دانست که در شما ضعفی است، بنابر این رحمت و حکمت الهی اقتضا نمود تا در مورد شما تخفیف قایل شود.
﴿فَإِن یَکُن مِّنکُم مِّاْئَةٞ صَابِرَةٞ یَغۡلِبُواْ مِاْئَتَیۡنِۚ وَإِن یَکُن مِّنکُمۡ أَلۡفٞ یَغۡلِبُوٓاْ أَلۡفَیۡنِ بِإِذۡنِ ٱللَّهِۗ وَٱللَّهُ مَعَ ٱلصَّٰبِرِینَ﴾پس اگر از (میان) شما صد نفر شکیبا باشند، بر دویست نفر چیره میگردند، و اگر از میان شما هزار نفر شکیبا باشند به اذن و یاری خدا بر دو هزار نفر چیره میگردند، و خداوند با کمک و تائیدات خود با شکیبایان است. صورت آیات خبر میدهد که مومنان وقتی به این تعداد مشخص برسند بر آن تعداد مشخص از کافران پیروز میشوند، و خداوند بر آنها منت مینهد که شجاعد و ایمان را در نهاد آنان قرار دادهاست. اما معنی آیه و حقیقت آن دستور است و خداوند در ابتدای کار مومنان را دستور داده که جایز نیست یک نفر از آنها در مقابل ده نفر از کافران، و ده نفر از آنان در مقابل صد نفر کافر، و صد نفر مومن در برابر هزار نفر کافر فرار کنند.
سپس خداوند این حکم را تخفیف داد، به گونهای که اگر کفار دو برابر مسلمانان بودند، برای مسلمانان جایز نیست که به هنگام رویارویی با آنان فرار کنند. اما اگر کافران از دو برابر مسلمین بیشتر بودند، برای مسلمین جایز است که فرار کنند. اما در اینجا دو مساله پیش میآید: یکی اینکه آیه به صورت خبر آمده است، و اصل در خبر این است که به معنی خبر، و منظور از آن منت گذاردن و خبر دادن از واقعیت این امر باشد.
دوم این که این تعداد مقید شدهاند به اینکه شکیبا باشند، به این صورت که بر شکیبایی تمرین کرده باشند. و مفهوم آیه چنین است که اگر شکیبا نباشند فرار کردن برای آنها جایز است گرچه تعداد کافران از دو برابر آنها کمتر باشد، اما این زمانی جایز است که گمان غالب مسلمانان بر این باشد که شکست میخورند و زیان میبینند.
پاسخ اشکال اول این است که فرموده الهی ﴿ٱلۡـَٰٔنَ خَفَّفَ ٱللَّهُ عَنکُمۡ﴾ـ اکنون خداوند برای شما تخفیف قایل شد ـ دلیل بر این است که این دستور لازم است، و یک امر ِ وجوبی و قطعی است، سپس خداوند آن را تا آن تعداد کاهش داد، پس مشخص است که یک دستور است گرچه در قالب خبر آمده باشد.
و گفته میشود آمد جمله به صورت خبر نکته زیبایی را در بردارد که اگر با صیغه امر بیان میشد این نکته در آن یافت نمیگردید، و آن تقویت قلوب مومنان و مژده پیروزی بر کافران میباشد. پاسخ اشکال دوم نیز این است که منظور از مقید کردن به «شکیبایی» عبارت است از اینکه خداوند مومنان را بر شکیبایی و صبر تحریک و تشویق نموده، و اینکه آنان باید اسباب و عوامل شکیبایی را فراهم کنند. پس هرگاه اسباب صبر را فراهم نمودند اسباب ایمانی و مادّی بشارتگر آن خواهند بود آنچه خداوند متعال مبنی بر پیروزی این تعداد اندک از آن خبر دادهاست، محقق خواهد شد.
آیهی ۶٩-۶٧:
﴿مَا کَانَ لِنَبِیٍّ أَن یَکُونَ لَهُۥٓ أَسۡرَىٰ حَتَّىٰ یُثۡخِنَ فِی ٱلۡأَرۡضِۚ تُرِیدُونَ عَرَضَ ٱلدُّنۡیَا وَٱللَّهُ یُرِیدُ ٱلۡأٓخِرَةَۗ وَٱللَّهُ عَزِیزٌ حَکِیمٞ٦٧﴾[الأنفال: ۶٧].«هیچ پیامبری حق ندارد که اسیرانی بگیرد تا آنکه در زمین کستار کند، و کاملاً بر دشمن پیروز شود. شما متاع دنیا را میطلبید و خداوند آخرت را میخواهد، و خداوند توانا و با حکمت است».
﴿لَّوۡلَا کِتَٰبٞ مِّنَ ٱللَّهِ سَبَقَ لَمَسَّکُمۡ فِیمَآ أَخَذۡتُمۡ عَذَابٌ عَظِیمٞ٦٨﴾[الأنفال: ۶۸].«اگر از جانب خدا کتابی نبود قطعاً در آنچه گرفتهاید عذابی بزرگ به شما میرسید».
﴿فَکُلُواْ مِمَّا غَنِمۡتُمۡ حَلَٰلٗا طَیِّبٗاۚ وَٱتَّقُواْ ٱللَّهَۚ إِنَّ ٱللَّهَ غَفُورٞ رَّحِیمٞ٦٩﴾[الأنفال: ۶٩].«پس، از آنچه به غنیمت گرفتهاید حلال و پاکیزه بخورید، و از خدا بترسید، بیگمان خداوند بخشایندۀ مهربان است».
در اینجا خداوند پیامبر و مومنان را سرزنش مینماید، که چرا در جنگ بدر وقتی که مشرکان را اسیر کردند، آنها را به خاطر فدیه گرفتن زنده نگاه داشتند؟ این در حالی است که رای امیر المومنین عمر بن خطاب این بود که باید کشته شوند و ریشه کن گردند.
پس خداوند متعال فرمود: ﴿مَا کَانَ لِنَبِیٍّ أَن یَکُونَ لَهُۥٓ أَسۡرَىٰ حَتَّىٰ یُثۡخِنَ فِی ٱلۡأَرۡضِ﴾پیامبری که با کفار میجنگد، کفاری که میخواهند نور خدا را خاموش نمایند، و برای از بین بردن دین او و تمامی کسانی که خدا را میپرستند تلاش مینمایند، برای چنین پیامبری شایسته نیست که به هنگام اسیر نمودن آنان، آنها را به خاطر فدیه گرفتن آزاد کند. نباید از چنین کفاری که به اسارت در آمدهاند، فدیه قبول کرد، و باید از بین برده شوند، و شر آنها کم گردد، پس تا وقتی که کافران دارای شر و قدرت باشند بهتر است که آنها را به اسارت در نیاورد، بلکه در همان میدان جنگ به قتل رساند.
پس وقتی که پیامبر آنها را در هم کوبید و آنها را کشت و مسلمین پیروز شدند، و شر مشرکین از بین رفت، و نابود شدند، در این هنگام اشکالی ندارد که به اسارت گرفته شده و نگاه داشته شوند. خداوند متعال میفرماید: ﴿تُرِیدُونَ عَرَضَ ٱلدُّنۡیَا﴾شما با گرفتن فدیه و زنده نگاه داشتن آنها کالا و متاع دنیا را میخواهید. یعنی این کار مصلحتی برای دینتان ندارد. ﴿وَٱللَّهُ یُرِیدُ ٱلۡأٓخِرَةَ﴾و خداوند با قدرت و بخشیدن به دینش و یاری کردن دوستانش، و بالاتر قرار دادن سخن آنها بر دیگران، آخرت را میخواهد، پس به چیزی دستور میدهد که شما را به مقامات رفیع آن میرساند.
﴿وَٱللَّهُ عَزِیزٌ حَکِیمٞ﴾و خداوند دارای قدرت و توانایی کامل است، و اگر میخواست بدون جنگ کافران را شکست دهد چنین میکرد، اما او حکیم است و برخی از شما را به وسیله برخی دیگر میآزماید. ﴿لَّوۡلَا کِتَٰبٞ مِّنَ ٱللَّهِ سَبَقَ﴾اگر از جانب خدا حکمی که قضا و قدر او بر آن رفته است مبنی بر حلال بودن غنیمتها نبود، و عذاب را از شما دور نمیکرد، ﴿لَمَسَّکُمۡ فِیمَآ أَخَذۡتُمۡ عَذَابٌ عَظِیمٞ﴾قطعا در آنچه گرفتید عذابی بزرگ به شما میرسد. و در حدیث آمده است: «لَو نَزَلَ عَذَابُ یوم بَدرٍ مَا نَجَا مِنهُ إلَّا عُمرَ». «اگر عذابِ روز بدر فرو فرستاده میشد، جز عمر هیچ کس نجات نمییافت».
﴿فَکُلُواْ مِمَّا غَنِمۡتُمۡ حَلَٰلٗا طَیِّبٗا﴾پس، از آنچه به غنیمت گرفتهاید حلال و پاکیزه بخورید. و این از لطف خدا نسبت به این امت است که غنایم را برای آن حلال کرده است، در حالی که برای هیچ امتی پیش از آنان حلال نبوده است. ﴿وَٱتَّقُواْ ٱللَّهَ﴾و در همه کارهایتان به منظور ادای سپاسِ نعمتهای خدا، از خدا بترسید و پرهیزگاری را پیشه خود سازید.
﴿إِنَّ ٱللَّهَ غَفُورٞ﴾بیگمان خداوند آمرزنده است و گناهان هرکس را که بهسوی او باز گردد، میآمرزد. نیز گناهان هرکس که چیزی را شریک وی نسازد، میآمرزد. ﴿رَّحِیمٞ﴾و نسبت به شما مهربان است، زیرا غنایم را برایتان حلال و پاکیز قرار داد.
آیهی ٧۱-٧۰:
﴿یَٰٓأَیُّهَا ٱلنَّبِیُّ قُل لِّمَن فِیٓ أَیۡدِیکُم مِّنَ ٱلۡأَسۡرَىٰٓ إِن یَعۡلَمِ ٱللَّهُ فِی قُلُوبِکُمۡ خَیۡرٗا یُؤۡتِکُمۡ خَیۡرٗا مِّمَّآ أُخِذَ مِنکُمۡ وَیَغۡفِرۡ لَکُمۡۚ وَٱللَّهُ غَفُورٞ رَّحِیمٞ٧٠﴾[الأنفال: ٧۰]. «ای پیامبر! به اسیرانی که در دست شما هستند، بگو: اگر خداوند خیری در دلهایتان سراغ داشته باشد بهتر از آنچه از شما گرفته شده است به شما خواهد داد، و شما را میآمرزد و خداوند آمرزنده و مهربان است».
﴿وَإِن یُرِیدُواْ خِیَانَتَکَ فَقَدۡ خَانُواْ ٱللَّهَ مِن قَبۡلُ فَأَمۡکَنَ مِنۡهُمۡۗ وَٱللَّهُ عَلِیمٌ حَکِیمٌ٧١﴾[الأنفال: ٧۱].«و اگر بخواهند به تو خیانت کنند در حقیقت پیش از این به خدا خیانت کردهاند، پس (شما را) بر آنان پیروز گردانید و خداوند دانا و حکیم است».
این دو آیه نیز در مورد اسیران جنگ بدر نازل شده است، یکی از این اسیران عباس، عموی پیامبر صبود. وقتی از او خواستند که فدیه بدهد ادعا کرد که قبل از این مسلمان بوده است، اما فدیه را از او ساقط نکردند. خداوند به خاطر تسکین دل او و کسانی که مانند وی بودند این آیه را نازل فرمود: ﴿یَٰٓأَیُّهَا ٱلنَّبِیُّ قُل لِّمَن فِیٓ أَیۡدِیکُم مِّنَ ٱلۡأَسۡرَىٰٓ إِن یَعۡلَمِ ٱللَّهُ فِی قُلُوبِکُمۡ خَیۡرٗا یُؤۡتِکُمۡ خَیۡرٗا مِّمَّآ أُخِذَ مِنکُمۡ﴾ای پیامبر! به اسیرانی که در دست شما هستند، بگو: اگر خداوند خیری در دلهایتان سراغ یابد بهتر از مالی که از شما گرفته شده است به شما خواهد داد، و از فضل خویش خیر فراوانی را برایتان فراهم مینماید.
﴿وَیَغۡفِرۡ لَکُمۡ﴾و گناهانتان را میآمرزد و شما را وارد بهشت مینماید، و خداوند آمرزنده مهربان است. خداوند در خصوص عباس و دیگران به وعدهاش وفا نمود، چرا که پس از آن، عباس مال فراوانی را به دست آورد. یک روز مال فراوانی پیش پیامبر صآورده شد، و عباس نیز در آن هنگام حاضر بود، پس پیامبر به او دستور داد به اندازهای که میتواند از آن مال بردارد، و برای خود ببرد، عباس نیز به اندازهای برداشت که نزدیک بود نتواند آن را حمل کند.
﴿وَإِن یُرِیدُواْ خِیَانَتَکَ﴾و اگر تلاش نمایند با شما جنگ کنند و پیمان را بشکنند و به تو خیانت نمایند، ﴿فَقَدۡ خَانُواْ ٱللَّهَ مِن قَبۡلُ فَأَمۡکَنَ مِنۡهُمۡ﴾آنان پیش از این به خدا خیانت کردهاند، پس شما را بر آنان پیروز گردانید. بنابر این باید از خیانتِ به تو بپرهیزند، زیرا خداوند متعال بر آنان قدرت دارد و آنها تحت اختیار و تصرف او هستند. ﴿وَٱللَّهُ عَلِیمٌ حَکِیمٌ﴾و خداوند به همه چیز دانا و آگاه است و هر چیزی را در جایش قرار میدهد. از جمله دانایی و حکمت او این است که این احکام ارزشمند و زیبا را برایتان مشروع نموده، و چنانچه اسیران بخواهند نسبت به شما خیانتی روا بدارند شما را از شر آنان مصون میدارد.
آیهی ٧۲:
﴿إِنَّ ٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ وَهَاجَرُواْ وَجَٰهَدُواْ بِأَمۡوَٰلِهِمۡ وَأَنفُسِهِمۡ فِی سَبِیلِ ٱللَّهِ وَٱلَّذِینَ ءَاوَواْ وَّنَصَرُوٓاْ أُوْلَٰٓئِکَ بَعۡضُهُمۡ أَوۡلِیَآءُ بَعۡضٖۚ وَٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ وَلَمۡ یُهَاجِرُواْ مَا لَکُم مِّن وَلَٰیَتِهِم مِّن شَیۡءٍ حَتَّىٰ یُهَاجِرُواْۚ وَإِنِ ٱسۡتَنصَرُوکُمۡ فِی ٱلدِّینِ فَعَلَیۡکُمُ ٱلنَّصۡرُ إِلَّا عَلَىٰ قَوۡمِۢ بَیۡنَکُمۡ وَبَیۡنَهُم مِّیثَٰقٞۗ وَٱللَّهُ بِمَا تَعۡمَلُونَ بَصِیرٞ٧٢﴾[الأنفال: ٧۲].«بیگمان کسانی که ایمان آوردند، و هجرت کردند، و با اموال و جانهایشان در راه خدا جهاد نمودند و (کسانی که به مهاجرین) جای دادند، و یاری کردند، آنان یاران یکدیگر هستند. و کسانی که ایمان آوردند و هجرت نکردند هیچگونه ولایتی در برابر آن ندارید، مگر اینکه هجرت کنند، و اگر از شما در (کار) دین یاری و کمک خواستید، بر شماست که آنان را یاری کنید، مگر زمانی که مخالفان آنان گروهی باشند که میان شما و آنان پیمانی است و خداوند به آنچه میکنید بینا است».
این آیه منشور پیمان دوستی و محبت مومنان با یکدیگر است. خداوند این پیمان را بین مهاجرین که ایمان آوردند، و در راه خدا هجرت نمودند، و دیارشان را به خاطر جهاد در راه خدا ترک کردند، و بین انصار که پیامبر خدا صو یارانش را پناه دادند و آنان را در سرزمین خود با مال و جانشان یاری کردند منعقد نمود. پس این دو گروه یاران و دوستان یکدیگرند، زیرا به خاطر کامل بودن ایمانشان مکمل همدیگر هستند.
﴿وَٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ وَلَمۡ یُهَاجِرُواْ مَا لَکُم مِّن وَلَٰیَتِهِم مِّن شَیۡءٍ حَتَّىٰ یُهَاجِرُواْۚ﴾و کسانی که ایمان آوردند و هجرت نکردند، شما هیچ ولایتی در برابر آنان ندارید، مگر اینکه هجرت کنند، زیرا زمانی که به شدت به آنها نیاز داشتید حمایت و ولایتشان را قطع کردند، پس چون هجرت نکردند، مومنان ولایتی در برابر آنها ندارند. ﴿وَإِنِ ٱسۡتَنصَرُوکُمۡ فِی ٱلدِّینِ﴾ولی اگر آنان در امر دین از شما یاری خواستند، یعنی برای جنگ با کسانی که با آنها میجنگند از شما یاری طلبیدند، ﴿فَعَلَیۡکُمُ ٱلنَّصۡرُ﴾پس یاری کردن آنها و جنگیدن در کنار آنان بر شما واجب است. و اگر به خاطر اهدافی غیر دینی با کسانی دیگر جنگیدند، یاری کردن آنها بر شما واجب نیست.
﴿إِلَّا عَلَىٰ قَوۡمِۢ بَیۡنَکُمۡ وَبَیۡنَهُم مِّیثَٰقٞ﴾مگر علیه قومی که میان شما و آنها پیمانی وجود دارد. یعنی پیمانی برای نجنگیدن دارید، پس اگر مومنانی که جدا شدهاند و هجرت نکردهاند، خواستند با آنها بجنگند، به خاطر پیمانی که میان شما و آنان است آنها را یاری نکنید.
﴿وَٱللَّهُ بِمَا تَعۡمَلُونَ بَصِیرٞ﴾و خداوند به آنچه میکنید بیناست و حالتی را که بر آن هستید، میداند، پس احکامی را برایتان مشروع مینماید که شایسته شما است.
آیهی ٧۳:
﴿وَٱلَّذِینَ کَفَرُواْ بَعۡضُهُمۡ أَوۡلِیَآءُ بَعۡضٍۚ إِلَّا تَفۡعَلُوهُ تَکُن فِتۡنَةٞ فِی ٱلۡأَرۡضِ وَفَسَادٞ کَبِیرٞ٧٣﴾[الأنفال: ٧۳].«و کسانی که کفر ورزیدند برخی یاران برخی دیگرند، اگر چنین نکنید فتنه و فساد بزرگی در زمین برپا میگردد».
پس از آنکه خداوند پیمان دوستی را میان مومنان بست، خبر داد که برخی از کافران دوستان برخی دیگرند، چون کفر همه را دور جمع مینماید، پس با کافران جز کافری مانند آنها دوستی نمینماید، ﴿إِلَّا تَفۡعَلُوهُ﴾اگر شما با مومنان دوستی نکنید و با کافران دشمنی نورزید، به این صورت که با همه دوستی کنید، یا با همه دشمنی ورزید، یا کافران را به دوستی بگیرید و با مومنان دشمنی کنید، ﴿تَکُن فِتۡنَةٞ فِی ٱلۡأَرۡضِ وَفَسَادٞ کَبِیرٞ﴾فتنه و فساد بزرگی در زمین برپا میگردد، زیرا بر اثر آن شر فراوانی به وجود میآید، از قبیل اختلاط حق با باطل، و اختلاط مومن با کافر، و انجام نگرفتن بسیاری از عبادتهای بزرگ، مانند جهاد و هجرت و دیگر اهداف شریعت که اگر مومنان یکدیگر را به دوستی نگیرند تمامی این مصایب به وجود خواهد آمد.
آیهی ٧۵-٧۴:
﴿وَٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ وَهَاجَرُواْ وَجَٰهَدُواْ فِی سَبِیلِ ٱللَّهِ وَٱلَّذِینَ ءَاوَواْ وَّنَصَرُوٓاْ أُوْلَٰٓئِکَ هُمُ ٱلۡمُؤۡمِنُونَ حَقّٗاۚ لَّهُم مَّغۡفِرَةٞ وَرِزۡقٞ کَرِیمٞ٧٤﴾[الأنفال: ٧۴].«و کسانی که ایمان آوردند، و هجرت نمودند، و در راه خدا جهاد کردند، و همچنین کسانی که پناه دادند و یاری نمودند، اینان بهراستی مؤمنانند، برای آنان آمرزش و روزی شایسته است».
﴿وَٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ مِنۢ بَعۡدُ وَهَاجَرُواْ وَجَٰهَدُواْ مَعَکُمۡ فَأُوْلَٰٓئِکَ مِنکُمۡۚ وَأُوْلُواْ ٱلۡأَرۡحَامِ بَعۡضُهُمۡ أَوۡلَىٰ بِبَعۡضٖ فِی کِتَٰبِ ٱللَّهِۚ إِنَّ ٱللَّهَ بِکُلِّ شَیۡءٍ عَلِیمُۢ٧٥﴾[الأنفال: ٧۵]. «و کسانی که پس از این، ایمان آوردند و هجرت کردند و همراه با شما جهاد نمودند، آنان از شما هستند، و خویشاوندان در کتاب خدا نسبت به همدیگر (از دیگران) سزاوارترند، بیگمان خداوند به همه چیز دانا است».
آیات گذشته در مورد پیمان دوستی بین مهاجر و انصار بود، و این آیات در مورد بیان ستایش و پاداش آنهاست. پس فرمود: ﴿وَٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ وَهَاجَرُواْ وَجَٰهَدُواْ فِی سَبِیلِ ٱللَّهِ وَٱلَّذِینَ ءَاوَواْ وَّنَصَرُوٓاْ أُوْلَٰٓئِکَ هُمُ ٱلۡمُؤۡمِنُونَ حَقّٗا﴾و کسانی که ایمان آوردند و هجرت کردند و در راه خدا جهاد نمودند، و کسانی که به مهاجرین جای دادند و آنان را یاری کردند، اینها به راستی مومناند، چون صداقت و راستی ِ ایمانشان را با هجرت و یاری نمودن و دوست داشتن یکدیگر، و جهاد با دشمنان کافر و منافقشان نشان دادند. ﴿لَّهُم مَّغۡفِرَةٞ﴾برای آنان از جانب خدا آمرزش است، و بدیها و گناهانشان محو میگردد، و لغزشهایشان از بین میرود. ﴿وَ﴾برای آنان، ﴿رِزۡقٞ کَرِیمٞ﴾و در باغهای بهشت خیر فراوانی از جانب پروردگار بزرگوار به آنان میرسد.
و ممکن است پیشی از پاداش آخرت، در دنیا نیز به آنان پاداشی برسد که شادمان شوند، و چشمهایشان روشن گردد، و دلهایشان با آن آرامش یابد، ﴿وَٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ مِنۢ بَعۡدُ وَهَاجَرُواْ وَجَٰهَدُواْ مَعَکُمۡ﴾و همچنین کسانی که بعد از مهاجرین و انصار میآیند و به خوبی از آنان پیروی کرده، و ایمان آورده و هجرت نموده، و در راه خدا جهاد میکنند، ﴿فَأُوْلَٰٓئِکَ مِنکُمۡ﴾پس ایشان از شما هستند، آنچه برای شماست به آنان هم میرسد، و آنچه که به ضرر شما است به ضرر آنان نیز میباشد. پس این دوستی ایمانی که در اول اسلام بود اثر و نقشی بسیار بزرگ داشت تا جایی که پیامبر صبین مهاجرین و انصار علاوه بر برادری عام ایمانی، به طور خاص نیز پیمان برادری برقرار کرد، و هریک ر ا برادر دیگری قرار داد تا جایی که بر اثر این برادری از یکدیگر ارث بردند. پس خداوند این آیه نازل نمود: ﴿وَأُوْلُواْ ٱلۡأَرۡحَامِ بَعۡضُهُمۡ أَوۡلَىٰ بِبَعۡضٖ فِی کِتَٰبِ ٱللَّهِ﴾و خویشاوندان در کتاب خدا (از دیگر مومنان) به همدیگر سزاوارترند، پس جز عصبهها و کسانی که دارای سهمی از ترکه هستند کسی دیگر از میت ارث نمیبرد. بنابر این اگر عصبات و کسانی که دارای سهم هستند، موجود نبودند، نزدیکترین خویشاوندان از مرده ارث میبرند. همانطور که عموم آیه کریمه دلالت مینماید: ﴿فِی کِتَٰبِ ٱللَّهِ﴾در حکم و شریعت و قانون خدا، ﴿إِنَّ ٱللَّهَ بِکُلِّ شَیۡءٍ عَلِیمُ﴾بیگمان خداوند به هر چیزی دانا، و بر هرچیزی تواناست. از جمله مصادیق آگاهی خداوند این است که به اوضاعتان آگاه است و آنچه را از احکام و شرایع دینی که مناسب احوالتان است بر شما جاری میکند.
پایان تفسیر سورهی أنفال
سورة الأنفال - سورة 8 - عدد آیاتها 75
بسم الله الرحمن الرحیم
به نام الله بخشندة مهربان
یَسْأَلُونَکَ عَنِ الأَنفَالِ قُلِ الأَنفَالُ لِلَّهِ وَالرَّسُولِ فَاتَّقُواْ اللَّهَ وَأَصْلِحُواْ ذَاتَ بَیْنِکُمْ وَأَطِیعُواْ اللَّهَ وَرَسُولَهُ إِن کُنتُم مُّؤْمِنِینَ از تو در بارۀ انفال (= غنایم) سوال میکنند، بگو: «انفال از آنِ الله و پیامبر است، پس از الله بترسید؛ و میان خودتان را اصلاح کنید، و خدا و پیامبرش را اطاعت کنید؛ اگر ایمان دارید. ﴿1﴾
إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِینَ إِذَا ذُکِرَ اللَّهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ وَإِذَا تُلِیَتْ عَلَیْهِمْ آیَاتُهُ زَادَتْهُمْ إِیمَانًا وَعَلَى رَبِّهِمْ یَتَوَکَّلُونَ مؤمنان تنها کسانی هستند که چون نام الله برده شود، دلهای شان ترسان گردد، و چون آیات او بر آنها خوانده شود، ایمانشان افزون گردد، و بر پروردگارشان توکل میکنند. ﴿2﴾
الَّذِینَ یُقِیمُونَ الصَّلاةَ وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ یُنفِقُونَ کسانیکه نماز را بر پا میدارند، و از آنچه به آنان روزی دادهایم، انفاق میکنند. ﴿3﴾
أُوْلَئِکَ هُمُ الْمُؤْمِنُونَ حَقًّا لَّهُمْ دَرَجَاتٌ عِندَ رَبِّهِمْ وَمَغْفِرَةٌ وَرِزْقٌ کَرِیمٌ اینان، مؤمنان حقیقی هستند، برای آنان درجاتی پیاپی (عالی) نزد پروردگارشان است، و (همچنین) آمرزش، و روزی فراوان و نیکو (در بهشت) است. ﴿4﴾
کَمَا أَخْرَجَکَ رَبُّکَ مِن بَیْتِکَ بِالْحَقِّ وَإِنَّ فَرِیقًا مِّنَ الْمُؤْمِنِینَ لَکَارِهُونَ همانگونه که پروردگارت تو را به حق از خانهات (= مدینه، به سوی میدان بدر) بیرون آورد، در حالیکه گروهی از مؤمنان ناخشنود بودند. ﴿5﴾
یُجَادِلُونَکَ فِی الْحَقِّ بَعْدَمَا تَبَیَّنَ کَأَنَّمَا یُسَاقُونَ إِلَى الْمَوْتِ وَهُمْ یَنظُرُونَ آنها پس از آن که حقیقت آشکار شد؛ در بارۀ حق (= جهاد) با تو مجادله میکنند، گویی به سوی مرگ رانده میشوند، و خود مینگرند. ﴿6﴾
وَإِذْ یَعِدُکُمُ اللَّهُ إِحْدَى الطَّائِفَتَیْنِ أَنَّهَا لَکُمْ وَتَوَدُّونَ أَنَّ غَیْرَ ذَاتِ الشَّوْکَةِ تَکُونُ لَکُمْ وَیُرِیدُ اللَّهُ أَن یُحِقَّ الْحَقَّ بِکَلِمَاتِهِ وَیَقْطَعَ دَابِرَ الْکَافِرِینَ و (به یاد آورید) هنگامی را که الله به شما وعده داد که یکی از دو گروه (= کاروان تجاری یا لشکر) نصیب شما خواهد بود، و شما دوست میداشتید که کاروان غیر جنگی (تجاری) برای شما باشد، و الله میخواست با سخنان خویش حق را پا یدار (و استوار) کند و ریشۀ کافران را قطع کند. ﴿7﴾
لِیُحِقَّ الْحَقَّ وَیُبْطِلَ الْبَاطِلَ وَلَوْ کَرِهَ الْمُجْرِمُونَ تا حق را ثابت، و باطل را از میان بر دارد، اگر چه گنهکاران نا خشنود باشند. ﴿8﴾
إِذْ تَسْتَغِیثُونَ رَبَّکُمْ فَاسْتَجَابَ لَکُمْ أَنِّی مُمِدُّکُم بِأَلْفٍ مِّنَ الْمَلائِکَةِ مُرْدِفِینَ (بیاد آورید) هنگامیکه از پروردگارتان (فریاد و) یاری میخواستید، پس او (خواستۀ) شما را پذیرفت. (و فرمود:) «من شما را با یک هزار از فرشتگان، که پیاپی فرود میآیند، یاری میکنم». ﴿9﴾
وَمَا جَعَلَهُ اللَّهُ إِلاَّ بُشْرَى وَلِتَطْمَئِنَّ بِهِ قُلُوبُکُمْ وَمَا النَّصْرُ إِلاَّ مِنْ عِندِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ عَزِیزٌ حَکِیمٌ و الله این (یاری و مدد) را تنها برای شادی و اطمینان قلب شما قرار داد، و گرنه، پیروزی جز از طرف الله نیست، به راستی الله پیروزمند حکیم است. ﴿10﴾
إِذْ یُغَشِّیکُمُ النُّعَاسَ أَمَنَةً مِّنْهُ وَیُنَزِّلُ عَلَیْکُم مِّن السَّمَاء مَاء لِّیُطَهِّرَکُم بِهِ وَیُذْهِبَ عَنکُمْ رِجْزَ الشَّیْطَانِ وَلِیَرْبِطَ عَلَى قُلُوبِکُمْ وَیُثَبِّتَ بِهِ الأَقْدَامَ (و به یاد آورید) هنگامی را که خواب سبکی که آرامشی از سوی او بود، شما را فرا گرفت، و از آسمان آبی بر شما فرو فرستاد، تا شما را با آن پاک کند، و پلیدی شیطان را از شما دور سازد، و دلهای شما را محکم بدارد، و گامهایتان را با آن استوار کند. ﴿11﴾
إِذْ یُوحِی رَبُّکَ إِلَى الْمَلائِکَةِ أَنِّی مَعَکُمْ فَثَبِّتُواْ الَّذِینَ آمَنُواْ سَأُلْقِی فِی قُلُوبِ الَّذِینَ کَفَرُواْ الرُّعْبَ فَاضْرِبُواْ فَوْقَ الأَعْنَاقِ وَاضْرِبُواْ مِنْهُمْ کُلَّ بَنَانٍ (و به یاد آور) هنگامیکه پروردگارت به فرشتگان وحی کرد: «من با شما هستم، پس کسانی را که ایمان آوردهاند؛ ثابت قدم دارید، به زودی دردل کسانیکه کافر شدند؛ ترس و هراس میافکنم، پس بر فراز گردنها بزنید، و همۀ انگشتانشان را بزنید (و قطع کنید). ﴿12﴾
ذَلِکَ بِأَنَّهُمْ شَاقُّواْ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَمَن یُشَاقِقِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ فَإِنَّ اللَّهَ شَدِیدُ الْعِقَابِ این بخاطر آن است که آنها با الله و رسولش مخالفت کردند، و هر کس با الله و رسولش مخالفت کند، پس (بداند که) الله سخت کیفراست. ﴿13﴾
ذَلِکُمْ فَذُوقُوهُ وَأَنَّ لِلْکَافِرِینَ عَذَابَ النَّارِ (ای کافران) شما این (عذاب و مجازات در دنیا) را بچشید! و (بدانید) که برای کافران (در قیامت) عذاب آتش است. ﴿14﴾
یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ إِذَا لَقِیتُمُ الَّذِینَ کَفَرُواْ زَحْفاً فَلاَ تُوَلُّوهُمُ الأَدْبَارَ ای کسانیکه ایمان آوردهاید! چون با انبوه کافران (در میدان جنگ) روبرو شوید، پس به آنها پشت نکنید. ﴿15﴾
وَمَن یُوَلِّهِمْ یَوْمَئِذٍ دُبُرَهُ إِلاَّ مُتَحَرِّفاً لِّقِتَالٍ أَوْ مُتَحَیِّزاً إِلَى فِئَةٍ فَقَدْ بَاء بِغَضَبٍ مِّنَ اللَّهِ وَمَأْوَاهُ جَهَنَّمُ وَبِئْسَ الْمَصِیرُ و هر کس در آن روز به آنها پشت کند ـ مگر آنکه (هدفش از کنارهگیری) برای حملۀ دوباره یا (به قصد) پیوستن به گروهی (دیگر باشد) ـ به خشم الله بازگشته (و سزاوار) است، و جایگاه او جهنم است، و چه بد جایگاهی است. ﴿16﴾
فَلَمْ تَقْتُلُوهُمْ وَلَکِنَّ اللَّهَ قَتَلَهُمْ وَمَا رَمَیْتَ إِذْ رَمَیْتَ وَلَکِنَّ اللَّهَ رَمَى وَلِیُبْلِیَ الْمُؤْمِنِینَ مِنْهُ بَلاء حَسَنًا إِنَّ اللَّهَ سَمِیعٌ عَلِیمٌ پس شما آنها را نکشتید، بلکه الله آنها را کشت. و هنگامیکه (به سوی آنها خاک و سنگ) انداختی، تو نینداختی، بلکه الله انداخت، تا مؤمنان را به آزمایشی نیکو از جانب خود بیازماید، بیگمان الله شنوای داناست. ﴿17﴾
ذَلِکُمْ وَأَنَّ اللَّهَ مُوهِنُ کَیْدِ الْکَافِرِینَ این (واقعه) چنین بود (که دیدید) و (بدانید که) همانا الله سستکنندۀ مکر (و نقشههای) کافران است. ﴿18﴾
إِن تَسْتَفْتِحُواْ فَقَدْ جَاءَکُمُ الْفَتْحُ وَإِن تَنتَهُواْ فَهُوَ خَیْرٌ لَّکُمْ وَإِن تَعُودُواْ نَعُدْ وَلَن تُغْنِیَ عَنکُمْ فِئَتُکُمْ شَیْئًا وَلَوْ کَثُرَتْ وَأَنَّ اللَّهَ مَعَ الْمُؤْمِنِینَ (ای کافران!) خواهان فتح و پیروزی (حق) هستید، پس بیگمان فتح و پیروزی (مسلمانان) برایتان آمد، و اگر (از کفر و مخالفت و جنگ) دست بردارید، برای شما بهتراست. و اگر باز گردید، (ما هم) باز خواهیم گشت، و گروه شما هر چند زیاد باشد، شما را بینیاز نخواهد کرد، (زیرا) که الله با مؤمنان است. ﴿19﴾
یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ أَطِیعُواْ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَلاَ تَوَلَّوْا عَنْهُ وَأَنتُمْ تَسْمَعُونَ ای کسانیکه ایمان آوردهاید! الله و رسولش را اطاعت کنید، و از او روی نگردانید در حالیکه (سخن او را) میشنوید. ﴿20﴾
وَلاَ تَکُونُواْ کَالَّذِینَ قَالُوا سَمِعْنَا وَهُمْ لاَ یَسْمَعُونَ و مانند کسانی نباشید که گفتند: «شنیدیم» حال آنکه آنان نمیشنیدند. ﴿21﴾
إِنَّ شَرَّ الدَّوَابِّ عِندَ اللَّهِ الصُّمُّ الْبُکْمُ الَّذِینَ لاَ یَعْقِلُونَ همانا بدترین جنبندگان نزد الله، (افراد) کر و لالی هستند، که نمیاندیشند. ﴿22﴾
وَلَوْ عَلِمَ اللَّهُ فِیهِمْ خَیْرًا لَّأَسْمَعَهُمْ وَلَوْ أَسْمَعَهُمْ لَتَوَلَّوْا وَّهُم مُّعْرِضُونَ و اگر الله خیری در آنها میدانست، قطعاً به آنان میشنواند، و اگر (هم با این حال) به آنان میشنواند، باز روی میگرداندند و اعراض (و سرپیچی) میکردند. ﴿23﴾
یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ اسْتَجِیبُواْ لِلَّهِ وَلِلرَّسُولِ إِذَا دَعَاکُم لِمَا یُحْیِیکُمْ وَاعْلَمُواْ أَنَّ اللَّهَ یَحُولُ بَیْنَ الْمَرْءِ وَقَلْبِهِ وَأَنَّهُ إِلَیْهِ تُحْشَرُونَ ای کسانیکه ایمان آوردهاید! (دعوت) الله و پیامبر (او) را اجابت کنید، هنگامیکه شما را به سوی چیزی فرا میخواند که شما را حیات (و زندگی) میبخشد([1])، و بدانید که الله میان شخص و قلب او حایل میشود، و (بدانید) که به سوی او محشور خواهید شد. ﴿24﴾
وَاتَّقُواْ فِتْنَةً لاَّ تُصِیبَنَّ الَّذِینَ ظَلَمُواْ مِنکُمْ خَاصَّةً وَاعْلَمُواْ أَنَّ اللَّهَ شَدِیدُ الْعِقَابِ و از فتنهای بپرهیزید که تنها به ستمکارانِ شما نمیرسد، (بلکه همه را فرا میگیرد) و بدانید که الله سخت کیفراست! ﴿25﴾
وَاذْکُرُواْ إِذْ أَنتُمْ قَلِیلٌ مُّسْتَضْعَفُونَ فِی الأَرْضِ تَخَافُونَ أَن یَتَخَطَّفَکُمُ النَّاسُ فَآوَاکُمْ وَأَیَّدَکُم بِنَصْرِهِ وَرَزَقَکُم مِّنَ الطَّیِّبَاتِ لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ وبه یاد آورید زمانی را که شما در روی زمین اندک و ناتوان بودید، میترسیدید که مردم شما را بربایند، پس الله شما را پناه داد، و با یاری خود شما را تأیید (و تقویت) کرد، و از چیزهای پاکیزه به شما روزی بخشید، شاید شما سپاسگزار باشید. ﴿26﴾
یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ لاَ تَخُونُواْ اللَّهَ وَالرَّسُولَ وَتَخُونُواْ أَمَانَاتِکُمْ وَأَنتُمْ تَعْلَمُونَ ای کسانیکه ایمان آوردهاید! به الله و پیامبر (او) خیانت نکنید، و (نیز) در امانتهای خود، در حالیکه میدانید خیانت نورزید. ﴿27﴾
وَاعْلَمُواْ أَنَّمَا أَمْوَالُکُمْ وَأَوْلادُکُمْ فِتْنَةٌ وَأَنَّ اللَّهَ عِندَهُ أَجْرٌ عَظِیمٌ و بدانید که اموالشما، و اولاد شما، (و سیلۀ) آزمایش است، و همانا الله است که پاداش بزرگ نزد اواست. ﴿28﴾
یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ إِن تَتَّقُواْ اللَّهَ یَجْعَل لَّکُمْ فُرْقَاناً وَیُکَفِّرْ عَنکُمْ سَیِّئَاتِکُمْ وَیَغْفِرْ لَکُمْ وَاللَّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِیمِ ای کسانیکه ایمان آوردهاید! اگر از الله بترسید برای شما راه نجات (و وسیلهای برای جدایی حق از باطل) قرار میدهد، و گناهانتان را میپوشاند، و شما را میآمرزد، و الله صاحب فضل و بخشش بزرگ است. ﴿29﴾
وَإِذْ یَمْکُرُ بِکَ الَّذِینَ کَفَرُواْ لِیُثْبِتُوکَ أَوْ یَقْتُلُوکَ أَوْ یُخْرِجُوکَ وَیَمْکُرُونَ وَیَمْکُرُ اللَّهُ وَاللَّهُ خَیْرُ الْمَاکِرِینَ و (به یاد آور) آنگاه که کافران در (بارۀ) تو نقشه میکشیدند، که تو را به زندان بیفکنند، یا تو را بکشند، و یا (از مکه) بیرونت کنند، آنها چاره و مکرمی اندیشیدند، و الله (هم) تدبیر میکرد، و الله بهترین (چارهجویان و) تدبیرکنندگان است. ﴿30﴾
وَإِذَا تُتْلَى عَلَیْهِمْ آیَاتُنَا قَالُواْ قَدْ سَمِعْنَا لَوْ نَشَاء لَقُلْنَا مِثْلَ هَذَا إِنْ هَذَا إِلاَّ أَسَاطِیرُ الأَوَّلِینَ و چون آیات ما بر آنها خوانده شود، گویند: «همانا شنیدیم، اگر ما (هم) بخواهیم، مانند آن را میگوییم، اینها جز افسانههای پیشینیان نیست». ﴿31﴾
وَإِذْ قَالُواْ اللَّهُمَّ إِن کَانَ هَذَا هُوَ الْحَقَّ مِنْ عِندِکَ فَأَمْطِرْ عَلَیْنَا حِجَارَةً مِّنَ السَّمَاء أَوِ ائْتِنَا بِعَذَابٍ أَلِیمٍ و (به یاد آور) آنگاه که گفتند: «پروردگارا! اگر این (قرآن) حق است، و از جانب توست، پس از آسمان سنگی بر ما بباران، یا عذاب دردناکی بر ما بفرست». ﴿32﴾
وَمَا کَانَ اللَّهُ لِیُعَذِّبَهُمْ وَأَنتَ فِیهِمْ وَمَا کَانَ اللَّهُ مُعَذِّبَهُمْ وَهُمْ یَسْتَغْفِرُونَ و تا تو (ای پیامبر) در میان آنها هستی، الله آنها را عذاب نخواهد کرد، و (نیز) تا زمانی که استغفار میکنند؛ الله عذابشان نمیکند. ﴿33﴾
وَمَا لَهُمْ أَلاَّ یُعَذِّبَهُمُ اللَّهُ وَهُمْ یَصُدُّونَ عَنِ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ وَمَا کَانُواْ أَوْلِیَاءهُ إِنْ أَوْلِیَاؤُهُ إِلاَّ الْمُتَّقُونَ وَلَکِنَّ أَکْثَرَهُمْ لاَ یَعْلَمُونَ وچرا الله آنها را عذاب نکند، حال آنکه آنان (مردم را) از مسجد الحرام باز میدارند، در حالیکه آنان متولیان و سرپرست آن نیستند (و لیاقت آن را ندارند) متولی و سرپرست آن تنها پرهیزگارانند، ولی بیشترشان نمیدانند. ﴿34﴾
وَمَا کَانَ صَلاتُهُمْ عِندَ الْبَیْتِ إِلاَّ مُکَاءً وَتَصْدِیَةً فَذُوقُواْ الْعَذَابَ بِمَا کُنتُمْ تَکْفُرُونَ و نمازشان نزد خانۀ (کعبه) چیزی جز سوت کشیدن و کف زدن نبود، پس به (کیفر) کفرتان، عذاب را بچشید. ﴿35﴾
إِنَّ الَّذِینَ کَفَرُواْ یُنفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ لِیَصُدُّواْ عَن سَبِیلِ اللَّهِ فَسَیُنفِقُونَهَا ثُمَّ تَکُونُ عَلَیْهِمْ حَسْرَةً ثُمَّ یُغْلَبُونَ وَالَّذِینَ کَفَرُواْ إِلَى جَهَنَّمَ یُحْشَرُونَ به راستی کسانیکه کافر شدند، اموالشان را برای بازداشتن (مردم) از راه الله خرچ میکنند، پس به زودی همه را خرچ میکنند، آنگاه (مایۀ) حسرت و پیشمانی بر آنان خواهد بود، سپس شکست میخورند، و (سرانجام) کسانیکه کافر شدند، بسوی (آتش) جهنم رانده میشوند. ﴿36﴾
لِیَمِیزَ اللَّهُ الْخَبِیثَ مِنَ الطَّیِّبِ وَیَجْعَلَ الْخَبِیثَ بَعْضَهُ عَلَىَ بَعْضٍ فَیَرْکُمَهُ جَمِیعًا فَیَجْعَلَهُ فِی جَهَنَّمَ أُوْلَئِکَ هُمُ الْخَاسِرُونَ تا الله پلید را از پاک جدا سازد، و پلیدان را روی هم بگذارد، آنگاه همگی را متراکم سازد، و سپس یک جا در دوزخ قرار دهد، اینها همان زیانکاران (واقعی) هستند. ﴿37﴾
قُل لِلَّذِینَ کَفَرُواْ إِن یَنتَهُواْ یُغْفَرْ لَهُم مَّا قَدْ سَلَفَ وَإِنْ یَعُودُواْ فَقَدْ مَضَتْ سُنَّةُ الأَوَّلِینَ (ای پیامبر!) به کسانیکه کافر شدند بگو: «اگر (از کفر و دشمنی) دست بر دارند، گذشتههایشان آمرزیده میشود، و اگر (به همان اعمال خود) بازگردند، پس بیگمان سنت (و روش الله دربارۀ) پیشینیان گذشته است (و دربارۀ آنها نیز اجرا میشود). ﴿38﴾
وَقَاتِلُوهُمْ حَتَّى لاَ تَکُونَ فِتْنَةٌ وَیَکُونَ الدِّینُ کُلُّهُ لِلَّه فَإِنِ انتَهَوْا فَإِنَّ اللَّهَ بِمَا یَعْمَلُونَ بَصِیرٌ و با آنها پیکار کنید، تا فتنۀ (شرک) ریشه کن شود، و (پرستش و) دین، همه از آن الله باشد، پس اگر آنها (از شرک و آزار و اذیت) دست بر دارند، الله به آنچه میکنند؛ بیناست. ﴿39﴾
وَإِن تَوَلَّوْا فَاعْلَمُواْ أَنَّ اللَّهَ مَوْلاکُمْ نِعْمَ الْمَوْلَى وَنِعْمَ النَّصِیرُ و اگر (سرپیچی و) روی گردانی کنند، پس بدانید که الله سرپرست (و مولای) شماست، چه نیکو سرپرست و چه نیکو یاوری است. ﴿40﴾
وَاعْلَمُواْ أَنَّمَا غَنِمْتُم مِّن شَیْءٍ فَأَنَّ لِلَّهِ خُمُسَهُ وَلِلرَّسُولِ وَلِذِی الْقُرْبَى وَالْیَتَامَى وَالْمَسَاکِینِ وَابْنِ السَّبِیلِ إِن کُنتُمْ آمَنتُمْ بِاللَّهِ وَمَا أَنزَلْنَا عَلَى عَبْدِنَا یَوْمَ الْفُرْقَانِ یَوْمَ الْتَقَى الْجَمْعَانِ وَاللَّهُ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ و بدانید که هرگونه غنیمتی به دست آوردید، یک پنجمش برای خدا، و برای پیامبر، و برای خویشان، و یتیمان و مسکینان و در راه ماندگان است، اگر به الله و آنچه بر بندۀ خود در روز فرقان (= جدایی حق از باطل)، روز بر خورد دو گروه (مؤمنین و مشرکین در بدر) نازل کردیم، ایمان آوردهاید، و الله بر هرچیز تواناست. ﴿41﴾
إِذْ أَنتُم بِالْعُدْوَةِ الدُّنْیَا وَهُم بِالْعُدْوَةِ الْقُصْوَى وَالرَّکْبُ أَسْفَلَ مِنکُمْ وَلَوْ تَوَاعَدتُّمْ لاَخْتَلَفْتُمْ فِی الْمِیعَادِ وَلَکِن لِّیَقْضِیَ اللَّهُ أَمْرًا کَانَ مَفْعُولاً لِّیَهْلِکَ مَنْ هَلَکَ عَن بَیِّنَةٍ وَیَحْیَى مَنْ حَیَّ عَن بَیِّنَةٍ وَإِنَّ اللَّهَ لَسَمِیعٌ عَلِیمٌ آنگاه که شما به کناره نزدیکتر بودید، و آنها به کنارۀ دورتر بودند، و کاروان (قریش) پایینتر از شما بود، و اگر با یکدیگر وعده میگذاشتید، قطعا در (انجام) وعدۀ (خود) اختلاف میکردید، ولی الله (بدون میعاد، شما را جمع کرد و روبروی یکدیگر قرار داد) تا کاری را که میبایست انجام شود، به انجام برساند، تا آن که هلاک (و نابود) میشود، از روی دلیل (و حجت) هلاک شود، و کسیکه زنده میماند، از روی دلیل (و حجت) زنده ماند، و همانا الله شنوای داناست. ﴿42﴾
إِذْ یُرِیکَهُمُ اللَّهُ فِی مَنَامِکَ قَلِیلاً وَلَوْ أَرَاکَهُمْ کَثِیرًا لَّفَشِلْتُمْ وَلَتَنَازَعْتُمْ فِی الأَمْرِ وَلَکِنَّ اللَّهَ سَلَّمَ إِنَّهُ عَلِیمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ (بیاد آور) آنگاه که الله (عدۀ) آنها را در خوابت به تو اندک نشان داد، و اگر زیاد نشان میداد؛ مسلماً سست میشدید، و در این کار اختلاف میکردید، ولی الله (شما را از سستی و اختلاف) سلامت نگاه داشت، بیگمان او به آنچه در سینههاست؛ آگاه است. ﴿43﴾
وَإِذْ یُرِیکُمُوهُمْ إِذِ الْتَقَیْتُمْ فِی أَعْیُنِکُمْ قَلِیلاً وَیُقَلِّلُکُمْ فِی أَعْیُنِهِمْ لِیَقْضِیَ اللَّهُ أَمْرًا کَانَ مَفْعُولاً وَإِلَى اللَّهِ تُرْجَعُ الأُمُورُ و (بیاد آور) آنگاه که چون باهم روبرو شدید، آنها را به چشم شما کم نشان داد، و شما را (نیز) به چشم آنها کم جلوه داد، تا الله، کاری را که میبایست انجام شود، به انجام برساند، و همۀ کارها به الله باز گردانده میشود. ﴿44﴾
یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ إِذَا لَقِیتُمْ فِئَةً فَاثْبُتُواْ وَاذْکُرُواْ اللَّهَ کَثِیرًا لَّعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ ای کسانیکه ایمان آوردهاید! هنگامیکه با گروهی (از دشمن) روبرو شدید، پایدار (و ثابت قدم) باشید، و الله را بسیار یاد کنید، تا رستگار شوید. ﴿45﴾
وَأَطِیعُواْ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَلاَ تَنَازَعُواْ فَتَفْشَلُواْ وَتَذْهَبَ رِیحُکُمْ وَاصْبِرُواْ إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرِینَ و الله و پیامبرش را اطاعت کنید، و با همدیگر نزاع نکنید، که سست شوید، و قوت (و مهابت) شما از میان برود، و صبر کنید، بیگمان الله با صابران است. ﴿46﴾
وَلاَ تَکُونُواْ کَالَّذِینَ خَرَجُواْ مِن دِیَارِهِم بَطَرًا وَرِئَاء النَّاسِ وَیَصُدُّونَ عَن سَبِیلِ اللَّهِ وَاللَّهُ بِمَا یَعْمَلُونَ مُحِیطٌ و مانند کسانی نباشید که باسرکشی و خود نمایی به مردم، از سرزمین خود (مکه) بیرون آمدند، و (مردم را) از راه الله باز میداشتند، و الله به آنچه میکنند؛ احاطه دارد. ﴿47﴾
وَإِذْ زَیَّنَ لَهُمُ الشَّیْطَانُ أَعْمَالَهُمْ وَقَالَ لاَ غَالِبَ لَکُمُ الْیَوْمَ مِنَ النَّاسِ وَإِنِّی جَارٌ لَّکُمْ فَلَمَّا تَرَاءَتِ الْفِئَتَانِ نَکَصَ عَلَى عَقِبَیْهِ وَقَالَ إِنِّی بَرِیءٌ مِّنکُمْ إِنِّی أَرَى مَا لاَ تَرَوْنَ إِنِّیَ أَخَافُ اللَّهَ وَاللَّهُ شَدِیدُ الْعِقَابِ و (به یاد بیاورید) هنگامی را که شیطان اعمال آنها را در نظرشان بیاراست، و گفت: «امروز هیچ کس از مردم بر شما پیروز نخواهد شد، و من حامی (و پناه دهندۀ) شما هستم». پس هنگامیکه دو گروه روبرو شدند، به عقب بازگشت، و گفت: «بیگمان من از شما بیزارم، به راستی من چیزی را میبینم که شما نمیبینید، همانا من از الله میترسم، و الله سخت کیفر است!». ﴿48﴾
إِذْ یَقُولُ الْمُنَافِقُونَ وَالَّذِینَ فِی قُلُوبِهِم مَّرَضٌ غَرَّ هَؤُلاء دِینُهُمْ وَمَن یَتَوَکَّلْ عَلَى اللَّهِ فَإِنَّ اللَّهَ عَزِیزٌ حَکِیمٌ و (به یاد آورید) هنگامی را که منافقان و آنان که در دلهای شان بیماری است، میگفتند: «اینان را دینشان بفریفته است». و هرکس بر الله توکل کند، پس بیگمان الله پیروزمند حکیم است. ﴿49﴾
وَلَوْ تَرَى إِذْ یَتَوَفَّى الَّذِینَ کَفَرُواْ الْمَلائِکَةُ یَضْرِبُونَ وُجُوهَهُمْ وَأَدْبَارَهُمْ وَذُوقُواْ عَذَابَ الْحَرِیقِ و اگر ببینی هنگامیکه فرشتگان (مرگ) جان کافران را میگیرند، به صورت و پشت آنها میزنند و (میگویند:) «عذاب سوزنده را بچشید» (هر آینه تعجب میکردی). ﴿50﴾
ذَلِکَ بِمَا قَدَّمَتْ أَیْدِیکُمْ وَأَنَّ اللَّهَ لَیْسَ بِظَلاَّمٍ لِّلْعَبِیدِ این به (خاطر) کارهایی است که پیش از این فرستادهاید، و آنکه الله هرگز نسبت به بندگانش ستم را روا نمیدارد. ﴿51﴾
کَدَأْبِ آلِ فِرْعَوْنَ وَالَّذِینَ مِن قَبْلِهِمْ کَفَرُواْ بِآیَاتِ اللَّهِ فَأَخَذَهُمُ اللَّهُ بِذُنُوبِهِمْ إِنَّ اللَّهَ قَوِیٌّ شَدِیدُ الْعِقَابِ همانند شیوۀ فرعونیان، و کسانیکه پیش از آنان بودند، به آیات الله کفر ورزیدند، پس الله آنها را به کیفر گناهانشان فرو گرفت، مسلماً الله نیرومند سخت کیفر است. ﴿52﴾
ذَلِکَ بِأَنَّ اللَّهَ لَمْ یَکُ مُغَیِّرًا نِّعْمَةً أَنْعَمَهَا عَلَى قَوْمٍ حَتَّى یُغَیِّرُواْ مَا بِأَنفُسِهِمْ وَأَنَّ اللَّهَ سَمِیعٌ عَلِیمٌ این، بدان خاطر است که الله، هیچ نعمتی را که بر قومی ارزانی داشته، تغییر نمیدهد، تا آنکه آنها (روش) خودشان را تغییر دهند، و بیگمان الله شنوای داناست. ﴿53﴾
کَدَأْبِ آلِ فِرْعَوْنَ وَالَّذِینَ مِن قَبْلِهِمْ کَذَّبُواْ بِآیَاتِ رَبِّهِمْ فَأَهْلَکْنَاهُم بِذُنُوبِهِمْ وَأَغْرَقْنَا آلَ فِرْعَوْنَ وَکُلٌّ کَانُواْ ظَالِمِینَ مانند شیوۀ فرعونیان و کسانیکه پیش از آنان بودند، آیات پروردگارشان را تکذیب کردند، پس آنان را به کیفر گناهانشان هلاک کردیم، و فرعونیان را غرق نمودیم، و همۀ (آنها) ستمکار بودند. ﴿54﴾
إِنَّ شَرَّ الدَّوَابِّ عِندَ اللَّهِ الَّذِینَ کَفَرُواْ فَهُمْ لاَ یُؤْمِنُونَ یقیناً، بدترین جنبندگان نزد الله، کسانی هستند که کافر شدند، پس آنان ایمان نمیآورند. ﴿55﴾
الَّذِینَ عَاهَدتَّ مِنْهُمْ ثُمَّ یَنقُضُونَ عَهْدَهُمْ فِی کُلِّ مَرَّةٍ وَهُمْ لاَ یَتَّقُونَ کسانیکه با آنها پیمان بستی، سپس هر بار پیمان خود را میشکنند، و آنها (در خیانت و پیمانشکنی از الله) نمیترسند. ﴿56﴾
فَإِمَّا تَثْقَفَنَّهُمْ فِی الْحَرْبِ فَشَرِّدْ بِهِم مَّنْ خَلْفَهُمْ لَعَلَّهُمْ یَذَّکَّرُونَ پس اگر آنها را در (میدان) جنگ بیابی، چنان به آنان حمله ببر تا کسانیکه پشت سر آنها هستند (بترسند و) باشد که پند گیرند. ﴿57﴾
وَإِمَّا تَخَافَنَّ مِن قَوْمٍ خِیَانَةً فَانبِذْ إِلَیْهِمْ عَلَى سَوَاء إِنَّ اللَّهَ لاَ یُحِبُّ الْخَائِنِینَ و اگر از خیانت قومی بیم داشتی؛ منصفانه (پیمانشان را) به سوی آنان بیانداز (و فسخ پیمانشان را برای همگان اعلان کن)، به راستی که الله خائنان را دوست نمیدارد. ﴿58﴾
وَلاَ یَحْسَبَنَّ الَّذِینَ کَفَرُواْ سَبَقُواْ إِنَّهُمْ لاَ یُعْجِزُونَ و کسانیکه کافر شدند، نپندارند که پیشی گرفتهاند؛ آنها هرگز ما را ناتوان نخواهند کرد. ﴿59﴾
وَأَعِدُّواْ لَهُم مَّا اسْتَطَعْتُم مِّن قُوَّةٍ وَمِن رِّبَاطِ الْخَیْلِ تُرْهِبُونَ بِهِ عَدُوَّ اللَّهِ وَعَدُوَّکُمْ وَآخَرِینَ مِن دُونِهِمْ لاَ تَعْلَمُونَهُمُ اللَّهُ یَعْلَمُهُمْ وَمَا تُنفِقُواْ مِن شَیْءٍ فِی سَبِیلِ اللَّهِ یُوَفَّ إِلَیْکُمْ وَأَنتُمْ لاَ تُظْلَمُونَ و آنچه از نیرو در توان دارید؛ برای (مقابله با) آنها آماده سازید، و (همچنین) از اسبان بسته (ی ورزیده، مهیا کنید) تا به وسیلۀ آن دشمن الله و دشمن خود را بترسانید، و (همچنین) دشمنان دیگری غیر از آنها را، که شما نمیشناسید و خدا آنها را میشناسد (بترسانید) و هر چیزی را که در راه الله خرچ میکنید، (پاداشش) به تمام و کمال به شما داده میشود، و به شما ستم نخواهد شد. ﴿60﴾
وَإِن جَنَحُواْ لِلسَّلْمِ فَاجْنَحْ لَهَا وَتَوَکَّلْ عَلَى اللَّهِ إِنَّهُ هُوَ السَّمِیعُ الْعَلِیمُ و اگر به صلح مایل شدند، پس تو (نیز) از در صلح درآی، و بر الله توکل کن، بیگمان او شنوای داناست. ﴿61﴾
وَإِن یُرِیدُواْ أَن یَخْدَعُوکَ فَإِنَّ حَسْبَکَ اللَّهُ هُوَ الَّذِیَ أَیَّدَکَ بِنَصْرِهِ وَبِالْمُؤْمِنِینَ واگر بخواهند تو را فریب دهند، پس الله برای تو کافی است، اوست که با یاری خود و مؤمنان تو را تأیید (و تقویت) کرد. ﴿62﴾
وَأَلَّفَ بَیْنَ قُلُوبِهِمْ لَوْ أَنفَقْتَ مَا فِی الأَرْضِ جَمِیعًا مَّا أَلَّفْتْ بَیْنَ قُلُوبِهِمْ وَلَکِنَّ اللَّهَ أَلَّفَ بَیْنَهُمْ إِنَّهُ عَزِیزٌ حَکِیمٌ و بین دلهای آنها الفت داد، اگر تمام آنچه را که در روی زمین است خرج میکردی، نمیتوانستی بین دلهای شان الفت دهی، ولی الله در میان آنها الفت داد، همانا او پیروزمند حکیم است. ﴿63﴾
یَا أَیُّهَا النَّبِیُّ حَسْبُکَ اللَّهُ وَمَنِ اتَّبَعَکَ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ ای پیامبر! الله تو را و کسانی از مؤمنان را که از تو پیروی کردهاند؛ (از شر دشمنان) کفایت میکند. ﴿64﴾
یَا أَیُّهَا النَّبِیُّ حَرِّضِ الْمُؤْمِنِینَ عَلَى الْقِتَالِ إِن یَکُن مِّنکُمْ عِشْرُونَ صَابِرُونَ یَغْلِبُواْ مِئَتَیْنِ وَإِن یَکُن مِّنکُم مِّائَةٌ یَغْلِبُواْ أَلْفًا مِّنَ الَّذِینَ کَفَرُواْ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لاَّ یَفْقَهُونَ ای پیامبر! مؤمنان را به جنگ تشویق کن، اگر بیست نفر بردبار از شما باشند، بر دویست نفر (از کافران) غلبه میکنند، و اگر صد نفر از شما باشند بر هزار نفر از کسانیکه کافر شدند، غلبه میکنند، زیرا آنان گروهی هستند که نمیفهمند. ﴿65﴾
الآنَ خَفَّفَ اللَّهُ عَنکُمْ وَعَلِمَ أَنَّ فِیکُمْ ضَعْفًا فَإِن یَکُن مِّنکُم مِّائَةٌ صَابِرَةٌ یَغْلِبُواْ مِئَتَیْنِ وَإِن یَکُن مِّنکُمْ أَلْفٌ یَغْلِبُواْ أَلْفَیْنِ بِإِذْنِ اللَّهِ وَاللَّهُ مَعَ الصَّابِرِینَ اکنون الله به شما تخفیف داد، و دانست که در شما ناتوانی است، پس اگر صدنفر بردبار از شما باشند؛ بر دویست نفر پیروز میشوند، و اگر از شما هزار نفر باشند، به فرمان الله بر دو هزار نفر پیروز خواهند شد، و الله با صابران است. ﴿66﴾
مَا کَانَ لِنَبِیٍّ أَن یَکُونَ لَهُ أَسْرَى حَتَّى یُثْخِنَ فِی الأَرْضِ تُرِیدُونَ عَرَضَ الدُّنْیَا وَاللَّهُ یُرِیدُ الآخِرَةَ وَاللَّهُ عَزِیزٌ حَکِیمٌ هیچ پیامبری را سزاوار نیست که اسیرانی داشته باشد؛ تا آنکه در زمین کشتار بسیار کند، شما (با گرفتن فدیه از اسیران) متاع دنیا را میخواهید، و الله (سرای) آخرت را (برای شما) میخواهد، و الله پیروزمند حکیم است. ﴿67﴾
لَّوْلاَ کِتَابٌ مِّنَ اللَّهِ سَبَقَ لَمَسَّکُمْ فِیمَا أَخَذْتُمْ عَذَابٌ عَظِیمٌ اگر حکم پیشین الهی نبود (که غنیمت و فدیهی اسیر حلال است)([2])، قطعاً در آنچه گرفتید، عذاب بزرگی به شما میرسید. ﴿68﴾
فَکُلُواْ مِمَّا غَنِمْتُمْ حَلالاً طَیِّبًا وَاتَّقُواْ اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَّحِیمٌ پس از آنچه غنیمت گرفتهاید، حلال پاکیزه بخورید، و از الله بترسید، همانا الله آمرزندۀ مهربان است. ﴿69﴾
یَا أَیُّهَا النَّبِیُّ قُل لِّمَن فِی أَیْدِیکُم مِّنَ الأَسْرَى إِن یَعْلَمِ اللَّهُ فِی قُلُوبِکُمْ خَیْرًا یُؤْتِکُمْ خَیْرًا مِّمَّا أُخِذَ مِنکُمْ وَیَغْفِرْ لَکُمْ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَّحِیمٌ ای پیامبر! به اسیرانی که در دست شما هستند بگو: «اگر الله خیری در دلهای شما بداند، بهتر از آنچه از شما گرفته شد، به شما خواهد داد، و شما را میآمرزد، و الله آمرزندۀ مهربان است». ﴿70﴾
وَإِن یُرِیدُواْ خِیَانَتَکَ فَقَدْ خَانُواْ اللَّهَ مِن قَبْلُ فَأَمْکَنَ مِنْهُمْ وَاللَّهُ عَلِیمٌ حَکِیمٌ و اگر بخواهند به تو خیانت کنند، پس آنها پیش از این (نیز) به الله خیانت کردند، و الله (تو را) بر آنها پیروز گردانید، و الله دانای حکیم است. ﴿71﴾
إِنَّ الَّذِینَ آمَنُواْ وَهَاجَرُواْ وَجَاهَدُواْ بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنفُسِهِمْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَالَّذِینَ آوَواْ وَّنَصَرُواْ أُوْلَئِکَ بَعْضُهُمْ أَوْلِیَاء بَعْضٍ وَالَّذِینَ آمَنُواْ وَلَمْ یُهَاجِرُواْ مَا لَکُم مِّن وَلاَیَتِهِم مِّن شَیْءٍ حَتَّى یُهَاجِرُواْ وَإِنِ اسْتَنصَرُوکُمْ فِی الدِّینِ فَعَلَیْکُمُ النَّصْرُ إِلاَّ عَلَى قَوْمٍ بَیْنَکُمْ وَبَیْنَهُم مِّیثَاقٌ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِیرٌ همانا کسانیکه ایمان آوردند، و هجرت کردند، و با اموال و جانهایشان در راه الله جهاد نمودند، و کسانیکه (ایشان را) پناه دادند و یاری نمودند، اینان یاران (و دوستدار) یکدیگرند، و کسانیکه ایمان آوردند و هجرت نکردهاند، شما هیچ گونه دوستی (و مسؤلیتی) در برابر آنها ندارید؛ تا آنکه هجرت کنند، و اگر در (کار) دین از شما یاری خواستند، پس برشماست که (آنها را) یاری کنید، مگر بر علیه گروهی که میان شما و آنها پیمانی است، و الله به آنچه میکنید؛ بیناست. ﴿72﴾
وَالَّذِینَ کَفَرُواْ بَعْضُهُمْ أَوْلِیَاء بَعْضٍ إِلاَّ تَفْعَلُوهُ تَکُن فِتْنَةٌ فِی الأَرْضِ وَفَسَادٌ کَبِیرٌ و کسانیکه کافر شدند، دوستدار (و یاور) یکدیگرند، اگر (شما ای مؤمنان این کار را) نکنید، فتنه و فسادی بزرگ در زمین بر پا خواهد شد. ﴿73﴾
وَالَّذِینَ آمَنُواْ وَهَاجَرُواْ وَجَاهَدُواْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَالَّذِینَ آوَواْ وَّنَصَرُواْ أُوْلَئِکَ هُمُ الْمُؤْمِنُونَ حَقًّا لَّهُم مَّغْفِرَةٌ وَرِزْقٌ کَرِیمٌ و کسانیکه ایمان آوردند، و هجرت نمودند، و در راه الله جهاد کردند، و کسانیکه (ایشان را) پناه دادند و یاری نمودند، اینان مؤمنان حقیقی هستند، برای آنها آمرزش و روزی شایستهای خواهد بود. ﴿74﴾
وَالَّذِینَ آمَنُواْ مِن بَعْدُ وَهَاجَرُواْ وَجَاهَدُواْ مَعَکُمْ فَأُولَئِکَ مِنکُمْ وَأُوْلُواْ الأَرْحَامِ بَعْضُهُمْ أَوْلَى بِبَعْضٍ فِی کِتَابِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیمٌ و کسانیکه بعد از آنها ایمان آوردند و هجرت نمودند، و به همراه شما جهاد کردند، پس آنان از شما هستند. و خویشاوندان در کتاب الله نسبت به یکدیگر سزاوارترند، و همانا الله به همه چیز داناست. ﴿75﴾
سورة انفال
[1]- حیات و زندگی واقعی در پیروی از اوامر الله و رسولش میباشد.
[2]- بعضی میگویند که مراد از حکم پیشین حلالبودن مال غنیمت است یعنی این که این حکم پیشین (نوشته شده) تقدیر الهی بود که مال غنیمت برای مسلمانان حلال خواهد گردید، لذا شما با گرفتن فدیه کار جایزی را انجام دادهاید و اگر چنین نمیبود به سبب گرفتن فدیه به عذاب بزرگی دچار میشدید. بعضی آن را مغفرت اهل بدر دانستهاند. و بعضی آن را به نیامدن عذاب در هنگام وجود رسول الله تفسیر کردهاند.
بِسۡمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحۡمَٰنِ ٱلرَّحِیمِ
یَسَۡٔلُونَکَ عَنِ ٱلۡأَنفَالِۖ قُلِ ٱلۡأَنفَالُ لِلَّهِ وَٱلرَّسُولِۖ فَٱتَّقُواْ ٱللَّهَ وَأَصۡلِحُواْ ذَاتَ بَیۡنِکُمۡۖ وَأَطِیعُواْ ٱللَّهَ وَرَسُولَهُۥٓ إِن کُنتُم مُّؤۡمِنِینَ ١ إِنَّمَا ٱلۡمُؤۡمِنُونَ ٱلَّذِینَ إِذَا ذُکِرَ ٱللَّهُ وَجِلَتۡ قُلُوبُهُمۡ وَإِذَا تُلِیَتۡ عَلَیۡهِمۡ ءَایَٰتُهُۥ زَادَتۡهُمۡ إِیمَٰنٗا وَعَلَىٰ رَبِّهِمۡ یَتَوَکَّلُونَ ٢ ٱلَّذِینَ یُقِیمُونَ ٱلصَّلَوٰةَ وَمِمَّا رَزَقۡنَٰهُمۡ یُنفِقُونَ ٣ أُوْلَٰٓئِکَ هُمُ ٱلۡمُؤۡمِنُونَ حَقّٗاۚ لَّهُمۡ دَرَجَٰتٌ عِندَ رَبِّهِمۡ وَمَغۡفِرَةٞ وَرِزۡقٞ کَرِیمٞ ٤ کَمَآ أَخۡرَجَکَ رَبُّکَ مِنۢ بَیۡتِکَ بِٱلۡحَقِّ وَإِنَّ فَرِیقٗا مِّنَ ٱلۡمُؤۡمِنِینَ لَکَٰرِهُونَ ٥ یُجَٰدِلُونَکَ فِی ٱلۡحَقِّ بَعۡدَ مَا تَبَیَّنَ کَأَنَّمَا یُسَاقُونَ إِلَى ٱلۡمَوۡتِ وَهُمۡ یَنظُرُونَ ٦ وَإِذۡ یَعِدُکُمُ ٱللَّهُ إِحۡدَى ٱلطَّآئِفَتَیۡنِ أَنَّهَا لَکُمۡ وَتَوَدُّونَ أَنَّ غَیۡرَ ذَاتِ ٱلشَّوۡکَةِ تَکُونُ لَکُمۡ وَیُرِیدُ ٱللَّهُ أَن یُحِقَّ ٱلۡحَقَّ بِکَلِمَٰتِهِۦ وَیَقۡطَعَ دَابِرَ ٱلۡکَٰفِرِینَ ٧ لِیُحِقَّ ٱلۡحَقَّ وَیُبۡطِلَ ٱلۡبَٰطِلَ وَلَوۡ کَرِهَ ٱلۡمُجۡرِمُونَ ٨
سوره أنفال
به نام خداوند بخشندة مهربان
ترا از غنایم جنگی میپرسند، بگو: غنیمتها از آنِ خدا و پیامبر است، پس، از خدا بترسید و میان خود صلح و صفا بیاورید، و از خدا و پیامبرش اطاعت کنید، اگر شما مؤمن هستید. ﴿1﴾ مؤمنان تنها کسانیاند که هرگاه خدا یاد شود دلهایشان هراسان میگردد، و وقتی که آیات خدا بر آنان خوانده شود ایمانشان افزوده میشود بر پروردگارشان توکل میکنند. ﴿2﴾ کسانی که نماز را برپا میدارند، و از آنچه به ایشان روزی دادهایم، میبخشند. ﴿3﴾ ایشان واقعاً مؤمن هستند، و نزد پروردگارشان دارای درجاتی عالی، و آمرزش، و روزی پاک و فراوان میباشند. ﴿4﴾ همانطور که پروردگارت تو را از خانهات به حق بیرون کرد، و همانا دستهای از مؤمنان سخت ناخشنود بودند. ﴿5﴾ پس از آن که حق روشن شد در رابطه با آن با تو مجادله میکنند. گویی بهسوی مرگ رانده میشوند، و آنها (به آن) مینگرند. ﴿6﴾ و به یاد آوردید آنگاه که خداوند به شما وعده داد یکی از دو دسته (=کاروان تجارتی قریش) از آن شماست و بر آن پیروز میشوید، و شما دوست داشتید که دستهای نصیب شما گردد که قدرت (و سلاح) ندارد، و(لی) خداوند میخواهد که حق را با سخنانش آشکار و استوار بگرداند و کافران را ریشهکن سازد. ﴿7﴾ تا حق ظاهر و ثابت گردد و باطل نابود شود، گرچه مجرمان خشنود نباشند. ﴿8﴾
إِذۡ تَسۡتَغِیثُونَ رَبَّکُمۡ فَٱسۡتَجَابَ لَکُمۡ أَنِّی مُمِدُّکُم بِأَلۡفٖ مِّنَ ٱلۡمَلَٰٓئِکَةِ مُرۡدِفِینَ ٩ وَمَا جَعَلَهُ ٱللَّهُ إِلَّا بُشۡرَىٰ وَلِتَطۡمَئِنَّ بِهِۦ قُلُوبُکُمۡۚ وَمَا ٱلنَّصۡرُ إِلَّا مِنۡ عِندِ ٱللَّهِۚ إِنَّ ٱللَّهَ عَزِیزٌ حَکِیمٌ ١٠ إِذۡ یُغَشِّیکُمُ ٱلنُّعَاسَ أَمَنَةٗ مِّنۡهُ وَیُنَزِّلُ عَلَیۡکُم مِّنَ ٱلسَّمَآءِ مَآءٗ لِّیُطَهِّرَکُم بِهِۦ وَیُذۡهِبَ عَنکُمۡ رِجۡزَ ٱلشَّیۡطَٰنِ وَلِیَرۡبِطَ عَلَىٰ قُلُوبِکُمۡ وَیُثَبِّتَ بِهِ ٱلۡأَقۡدَامَ ١١ إِذۡ یُوحِی رَبُّکَ إِلَى ٱلۡمَلَٰٓئِکَةِ أَنِّی مَعَکُمۡ فَثَبِّتُواْ ٱلَّذِینَ ءَامَنُواْۚ سَأُلۡقِی فِی قُلُوبِ ٱلَّذِینَ کَفَرُواْ ٱلرُّعۡبَ فَٱضۡرِبُواْ فَوۡقَ ٱلۡأَعۡنَاقِ وَٱضۡرِبُواْ مِنۡهُمۡ کُلَّ بَنَانٖ ١٢ ذَٰلِکَ بِأَنَّهُمۡ شَآقُّواْ ٱللَّهَ وَرَسُولَهُۥۚ وَمَن یُشَاقِقِ ٱللَّهَ وَرَسُولَهُۥ فَإِنَّ ٱللَّهَ شَدِیدُ ٱلۡعِقَابِ ١٣ ذَٰلِکُمۡ فَذُوقُوهُ وَأَنَّ لِلۡکَٰفِرِینَ عَذَابَ ٱلنَّارِ ١٤ یَٰٓأَیُّهَا ٱلَّذِینَ ءَامَنُوٓاْ إِذَا لَقِیتُمُ ٱلَّذِینَ کَفَرُواْ زَحۡفٗا فَلَا تُوَلُّوهُمُ ٱلۡأَدۡبَارَ ١٥ وَمَن یُوَلِّهِمۡ یَوۡمَئِذٖ دُبُرَهُۥٓ إِلَّا مُتَحَرِّفٗا لِّقِتَالٍ أَوۡ مُتَحَیِّزًا إِلَىٰ فِئَةٖ فَقَدۡ بَآءَ بِغَضَبٖ مِّنَ ٱللَّهِ وَمَأۡوَىٰهُ جَهَنَّمُۖ وَبِئۡسَ ٱلۡمَصِیرُ ١٦
(به یاد آورید) زمانی را که از پروردگارتان طلب یاری و کمک نمودید، و او درخواست شما را پذیرفت که: من شما را با هزار فرشته که پشت سر یکدیگر قرار دارند، یاری میدهم. ﴿9﴾ و این (وعده) را خداوند جز مژدهای برای شما قرار نداد، و تا دلهایتان آرام بگیرد، و پیروزی جز از جانب خدا نیست، همانا خداوند توانا (و) با حکمت است. ﴿10﴾ (و به یاد آورید) زمانی را که خواب سبکی را بر شما افکند، تا باعث امنیت و آرامش از جانب خدا بگردد، و از آسمان بر شما آب باراند تا شما را با آن پاک بگرداند و پلیدی شیطان را از شما دور سازد، و دلهایتان را ثابت بگرداند، و گامهایتان را استوار سازد. ﴿11﴾ (و به یاد آورید) زمانی را که پروردگارت به فرشتگان وحی نمود که من با شما هستم، پس مؤمنان را ثابت قدم دارید. در دلِ کسانی که کفر ورزیدهاند ترس میاندازم، پس سرهایشان را بزنید، و دستهایشان را بُبرّید. ﴿12﴾ این بدان سبب است که آنان با خدا و پیامبرش به ستیز برخاستند، و هرکس با خدا و پیامبرش ستیز کنید همانا خداوند سخت کیفر است. ﴿13﴾ این را بچشید و برای کافران عذاب جهنم است. ﴿14﴾ ای کسانی که ایمان آوردهاید! هرگاه که با لشکر کافران روبرو شدید پس به آنان پشت ننمایید و فرار نکنید. ﴿15﴾ و هرکس در این روز به آنان پشت کند، و فرار نماید ـ مگر کسی که (هدفش) کنارهگیری برای نبردی (تازه) یا پیوستن به دستهای (دیگر از همرزمانش) باشد ـ گرفتار خشم خدا میشود، و جایگاهش جهنم است، و چه بد سرنوشتی است!. ﴿16﴾
فَلَمۡ تَقۡتُلُوهُمۡ وَلَٰکِنَّ ٱللَّهَ قَتَلَهُمۡۚ وَمَا رَمَیۡتَ إِذۡ رَمَیۡتَ وَلَٰکِنَّ ٱللَّهَ رَمَىٰ وَلِیُبۡلِیَ ٱلۡمُؤۡمِنِینَ مِنۡهُ بَلَآءً حَسَنًاۚ إِنَّ ٱللَّهَ سَمِیعٌ عَلِیمٞ ١٧ ذَٰلِکُمۡ وَأَنَّ ٱللَّهَ مُوهِنُ کَیۡدِ ٱلۡکَٰفِرِینَ ١٨ إِن تَسۡتَفۡتِحُواْ فَقَدۡ جَآءَکُمُ ٱلۡفَتۡحُۖ وَإِن تَنتَهُواْ فَهُوَ خَیۡرٞ لَّکُمۡۖ وَإِن تَعُودُواْ نَعُدۡ وَلَن تُغۡنِیَ عَنکُمۡ فِئَتُکُمۡ شَیۡٔٗا وَلَوۡ کَثُرَتۡ وَأَنَّ ٱللَّهَ مَعَ ٱلۡمُؤۡمِنِینَ ١٩ یَٰٓأَیُّهَا ٱلَّذِینَ ءَامَنُوٓاْ أَطِیعُواْ ٱللَّهَ وَرَسُولَهُۥ وَلَا تَوَلَّوۡاْ عَنۡهُ وَأَنتُمۡ تَسۡمَعُونَ ٢٠ وَلَا تَکُونُواْ کَٱلَّذِینَ قَالُواْ سَمِعۡنَا وَهُمۡ لَا یَسۡمَعُونَ ٢١ ۞إِنَّ شَرَّ ٱلدَّوَآبِّ عِندَ ٱللَّهِ ٱلصُّمُّ ٱلۡبُکۡمُ ٱلَّذِینَ لَا یَعۡقِلُونَ ٢٢ وَلَوۡ عَلِمَ ٱللَّهُ فِیهِمۡ خَیۡرٗا لَّأَسۡمَعَهُمۡۖ وَلَوۡ أَسۡمَعَهُمۡ لَتَوَلَّواْ وَّهُم مُّعۡرِضُونَ ٢٣ یَٰٓأَیُّهَا ٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ ٱسۡتَجِیبُواْ لِلَّهِ وَلِلرَّسُولِ إِذَا دَعَاکُمۡ لِمَا یُحۡیِیکُمۡۖ وَٱعۡلَمُوٓاْ أَنَّ ٱللَّهَ یَحُولُ بَیۡنَ ٱلۡمَرۡءِ وَقَلۡبِهِۦ وَأَنَّهُۥٓ إِلَیۡهِ تُحۡشَرُونَ ٢٤ وَٱتَّقُواْ فِتۡنَةٗ لَّا تُصِیبَنَّ ٱلَّذِینَ ظَلَمُواْ مِنکُمۡ خَآصَّةٗۖ وَٱعۡلَمُوٓاْ أَنَّ ٱللَّهَ شَدِیدُ ٱلۡعِقَابِ ٢٥
پس شما آنان را نکشتید، بلکه خدا آنها را کشت. و چون (ریگ بهسوی آنان) افکندی، تو نیفکندی، بلکه خدا افکند. (خدا چنین کرد) تا مؤمنان را خوب بیازماید، همانا خداوند شنوا و دانا است. ﴿17﴾ (جریان) این بود، و خداوند مکر کافران را سست میگرداند. ﴿18﴾ (ای مشرکان!) اگر پیروزی گروه حق را میطلبید، اینک پیروزی به سراغ شما آمده است، و اگر باز بیایید برایتان بهتر است، و اگر برگردید ما هم برمیگردیم و (بدانید) که گروهتان هرچند زیاد باشد، هرگز نمیتوانند چیزی را از شما رفع کنند، و خداوند با مؤمنان است. ﴿19﴾ ای کسانیکه ایمان آوردهاید! از خداوند و پیامبرش اطاعت کنید، و از این کار روی مگردانید، درحالیکه شما میشنوید. ﴿20﴾ و مانند کسانی نباشید که گفتند: شنیدیم و آنها نمیشنوند. ﴿21﴾ همانا بدترین جنبندگان نزد خدا افراد کرد و لالی هستند که نمیفهمند. ﴿22﴾ و اگر خداوند در آنان خیر و نیکی سراغ داشت قطعاً به آنان میشنواند، و اگر آنان را شنوا میکرد، حتماً سرپیچی کرده و روی میگرداندند. ﴿23﴾ ای مؤمنان! فرمان خدا و پیامبر را بپذیرید وقتی که شما را به چیزی فرا خواندند که به شما زندگی میبخشد، و بدانید که خداوند میان شخص و دلش حائل میگردد، و بدانید که در پیشگاه او گرد آورده میشوید. ﴿24﴾ و از فتنهای بپرهیزید که تنها به کسانی نرسد که ستم کردهاند، و بدانید که خداوند سخت کیفر است. ﴿25﴾
وَٱذۡکُرُوٓاْ إِذۡ أَنتُمۡ قَلِیلٞ مُّسۡتَضۡعَفُونَ فِی ٱلۡأَرۡضِ تَخَافُونَ أَن یَتَخَطَّفَکُمُ ٱلنَّاسُ فََٔاوَىٰکُمۡ وَأَیَّدَکُم بِنَصۡرِهِۦ وَرَزَقَکُم مِّنَ ٱلطَّیِّبَٰتِ لَعَلَّکُمۡ تَشۡکُرُونَ ٢٦ یَٰٓأَیُّهَا ٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ لَا تَخُونُواْ ٱللَّهَ وَٱلرَّسُولَ وَتَخُونُوٓاْ أَمَٰنَٰتِکُمۡ وَأَنتُمۡ تَعۡلَمُونَ ٢٧ وَٱعۡلَمُوٓاْ أَنَّمَآ أَمۡوَٰلُکُمۡ وَأَوۡلَٰدُکُمۡ فِتۡنَةٞ وَأَنَّ ٱللَّهَ عِندَهُۥٓ أَجۡرٌ عَظِیمٞ ٢٨ یَٰٓأَیُّهَا ٱلَّذِینَ ءَامَنُوٓاْ إِن تَتَّقُواْ ٱللَّهَ یَجۡعَل لَّکُمۡ فُرۡقَانٗا وَیُکَفِّرۡ عَنکُمۡ سَیَِّٔاتِکُمۡ وَیَغۡفِرۡ لَکُمۡۗ وَٱللَّهُ ذُو ٱلۡفَضۡلِ ٱلۡعَظِیمِ ٢٩ وَإِذۡ یَمۡکُرُ بِکَ ٱلَّذِینَ کَفَرُواْ لِیُثۡبِتُوکَ أَوۡ یَقۡتُلُوکَ أَوۡ یُخۡرِجُوکَۚ وَیَمۡکُرُونَ وَیَمۡکُرُ ٱللَّهُۖ وَٱللَّهُ خَیۡرُ ٱلۡمَٰکِرِینَ ٣٠ وَإِذَا تُتۡلَىٰ عَلَیۡهِمۡ ءَایَٰتُنَا قَالُواْ قَدۡ سَمِعۡنَا لَوۡ نَشَآءُ لَقُلۡنَا مِثۡلَ هَٰذَآ إِنۡ هَٰذَآ إِلَّآ أَسَٰطِیرُ ٱلۡأَوَّلِینَ ٣١ وَإِذۡ قَالُواْ ٱللَّهُمَّ إِن کَانَ هَٰذَا هُوَ ٱلۡحَقَّ مِنۡ عِندِکَ فَأَمۡطِرۡ عَلَیۡنَا حِجَارَةٗ مِّنَ ٱلسَّمَآءِ أَوِ ٱئۡتِنَا بِعَذَابٍ أَلِیمٖ ٣٢ وَمَا کَانَ ٱللَّهُ لِیُعَذِّبَهُمۡ وَأَنتَ فِیهِمۡۚ وَمَا کَانَ ٱللَّهُ مُعَذِّبَهُمۡ وَهُمۡ یَسۡتَغۡفِرُونَ ٣٣
و به یاد آورید هنگامی را که شما در زمین اندک و مستضعف بودید، و میترسیدید که مردم شما را بربایند، پس خداوند به شما جای داد، و شما را با یاری خود نیرو بخشید، و از چیزهای پاکیزه به شما عطا کرد، تا سپاسگزاری کنید. ﴿26﴾ ای کسانیکه ایمان آوردهاید! به خدا و پیامبر خیانت نکنید و (نیز) در امانتهای خودتان خیانت نکنید، و خود میدانید (که نباید خیانت ورزید). ﴿27﴾ و بدانید که مالها و فرزندانتان وسیلة آزمایش هستند، و بدانید که پاداش بزرگ نزد خداوند است. ﴿28﴾ ای کسانیکه ایمان آوردهاید! اگر از خدا پروا دارید بینشی به شما میدهد که در پرتو آن حق را از باطل تشخیص دهید، و گناهانتان را میزداید، و شما را میآمرزد، و خداوند دارای فضل و بخشش بزرگ است. ﴿29﴾ و (یاد کن) آنگاه که کافران دربارة تو توطئه میچیدند تا تو را به زندان بیفکنند، یا تو را بکشند، و یا تو را از شهر بیرون کنند. آنان مکر میورزیدند و خداوند هم مکر میورزد، و خداوند بهترین مکرکنندگان است. ﴿30﴾ و آنگاه که آیات ما بر آنان خوانده شود، گویند: شنیدیم، اگر ما بخواهیم مثل آن را میگوییم، چرا که این چیزی جز افسانههای پیشینیان نیست. ﴿31﴾ و به یاد آور آنگاه که گفتند: بار خدایا! اگر این حق از جانب تو است، از آسمان سنگهایی بر ما بباران، و یا ما را به عذابی دردناک گرفتار ساز. ﴿32﴾ و تا تو در میانشان هستی خداوند آنان را عذاب نمیدهد، و نیز درحالیکه آنان آمرزش میخواهند خداوند ایشان را عذاب نمینماید. ﴿33﴾
وَمَا لَهُمۡ أَلَّا یُعَذِّبَهُمُ ٱللَّهُ وَهُمۡ یَصُدُّونَ عَنِ ٱلۡمَسۡجِدِ ٱلۡحَرَامِ وَمَا کَانُوٓاْ أَوۡلِیَآءَهُۥٓۚ إِنۡ أَوۡلِیَآؤُهُۥٓ إِلَّا ٱلۡمُتَّقُونَ وَلَٰکِنَّ أَکۡثَرَهُمۡ لَا یَعۡلَمُونَ ٣٤ وَمَا کَانَ صَلَاتُهُمۡ عِندَ ٱلۡبَیۡتِ إِلَّا مُکَآءٗ وَتَصۡدِیَةٗۚ فَذُوقُواْ ٱلۡعَذَابَ بِمَا کُنتُمۡ تَکۡفُرُونَ ٣٥ إِنَّ ٱلَّذِینَ کَفَرُواْ یُنفِقُونَ أَمۡوَٰلَهُمۡ لِیَصُدُّواْ عَن سَبِیلِ ٱللَّهِۚ فَسَیُنفِقُونَهَا ثُمَّ تَکُونُ عَلَیۡهِمۡ حَسۡرَةٗ ثُمَّ یُغۡلَبُونَۗ وَٱلَّذِینَ کَفَرُوٓاْ إِلَىٰ جَهَنَّمَ یُحۡشَرُونَ ٣٦ لِیَمِیزَ ٱللَّهُ ٱلۡخَبِیثَ مِنَ ٱلطَّیِّبِ وَیَجۡعَلَ ٱلۡخَبِیثَ بَعۡضَهُۥ عَلَىٰ بَعۡضٖ فَیَرۡکُمَهُۥ جَمِیعٗا فَیَجۡعَلَهُۥ فِی جَهَنَّمَۚ أُوْلَٰٓئِکَ هُمُ ٱلۡخَٰسِرُونَ ٣٧ قُل لِّلَّذِینَ کَفَرُوٓاْ إِن یَنتَهُواْ یُغۡفَرۡ لَهُم مَّا قَدۡ سَلَفَ وَإِن یَعُودُواْ فَقَدۡ مَضَتۡ سُنَّتُ ٱلۡأَوَّلِینَ ٣٨ وَقَٰتِلُوهُمۡ حَتَّىٰ لَا تَکُونَ فِتۡنَةٞ وَیَکُونَ ٱلدِّینُ کُلُّهُۥ لِلَّهِۚ فَإِنِ ٱنتَهَوۡاْ فَإِنَّ ٱللَّهَ بِمَا یَعۡمَلُونَ بَصِیرٞ ٣٩ وَإِن تَوَلَّوۡاْ فَٱعۡلَمُوٓاْ أَنَّ ٱللَّهَ مَوۡلَىٰکُمۡۚ نِعۡمَ ٱلۡمَوۡلَىٰ وَنِعۡمَ ٱلنَّصِیرُ ٤٠
و چرا خداوند آنها را عذاب ندهد، درحالیکه آنان مردم را از مسجد الحرام باز میدارند؟ آنان به مسجد الحرام اولیتر نیستند، بلکه تنها کسانی به آن اولیتر هستند که پرهیزگار باشند، ولی بیشترشان نمیدانند. ﴿34﴾ و نمازشان نزد خانة کعبه جز سوت کشیدن و کف زدن نبود. پس عذاب را بچشید به سبب کفری که ورزیدید. ﴿35﴾ همانا کافران اموال خود را خرج میکنند تا (مردم را) از راه خدا باز دارند، آنها اموالشان را خرج خواهند کرد اما بعداً مایة پشیمانی آنان خواهد بود، سپس شکست خواهند خورد، و کافران بهسوی جهنم رانده میشوند. ﴿36﴾ تا خداوند ناپاک را از پاک معلوم بدارد، و برخی از ناپاکان را بر برخی دیگر بیافزاید، آنگاه همة ایشان را روی هم انباشته کند، و آنگاه به دوزخشان بیاندازد. اینانند که زیانکارانند. ﴿37﴾ به کافران بگو: اگر دست بردارند اعمال گذشتة آنان آمرزیده میشود، و اگر بازگردند بیگمان قانون خدا در مورد پیشینان گذشته است. ﴿38﴾ و با آنان پیکار کنید تا آنکه هیچ فتنهای باقی نماند، و دین یکسره از آن خدا گردد. پس اگر دست بردارند خداوند به آنچه میکنند بینا است. ﴿39﴾ و اگر روی برتابند که خداوند سرپرست شما است، و او بهترین سرپرست و بهترین یاور و مددکار است. ﴿40﴾
۞وَٱعۡلَمُوٓاْ أَنَّمَا غَنِمۡتُم مِّن شَیۡءٖ فَأَنَّ لِلَّهِ خُمُسَهُۥ وَلِلرَّسُولِ وَلِذِی ٱلۡقُرۡبَىٰ وَٱلۡیَتَٰمَىٰ وَٱلۡمَسَٰکِینِ وَٱبۡنِ ٱلسَّبِیلِ إِن کُنتُمۡ ءَامَنتُم بِٱللَّهِ وَمَآ أَنزَلۡنَا عَلَىٰ عَبۡدِنَا یَوۡمَ ٱلۡفُرۡقَانِ یَوۡمَ ٱلۡتَقَى ٱلۡجَمۡعَانِۗ وَٱللَّهُ عَلَىٰ کُلِّ شَیۡءٖ قَدِیرٌ ٤١ إِذۡ أَنتُم بِٱلۡعُدۡوَةِ ٱلدُّنۡیَا وَهُم بِٱلۡعُدۡوَةِ ٱلۡقُصۡوَىٰ وَٱلرَّکۡبُ أَسۡفَلَ مِنکُمۡۚ وَلَوۡ تَوَاعَدتُّمۡ لَٱخۡتَلَفۡتُمۡ فِی ٱلۡمِیعَٰدِ وَلَٰکِن لِّیَقۡضِیَ ٱللَّهُ أَمۡرٗا کَانَ مَفۡعُولٗا لِّیَهۡلِکَ مَنۡ هَلَکَ عَنۢ بَیِّنَةٖ وَیَحۡیَىٰ مَنۡ حَیَّ عَنۢ بَیِّنَةٖۗ وَإِنَّ ٱللَّهَ لَسَمِیعٌ عَلِیمٌ ٤٢ إِذۡ یُرِیکَهُمُ ٱللَّهُ فِی مَنَامِکَ قَلِیلٗاۖ وَلَوۡ أَرَىٰکَهُمۡ کَثِیرٗا لَّفَشِلۡتُمۡ وَلَتَنَٰزَعۡتُمۡ فِی ٱلۡأَمۡرِ وَلَٰکِنَّ ٱللَّهَ سَلَّمَۚ إِنَّهُۥ عَلِیمُۢ بِذَاتِ ٱلصُّدُورِ ٤٣ وَإِذۡ یُرِیکُمُوهُمۡ إِذِ ٱلۡتَقَیۡتُمۡ فِیٓ أَعۡیُنِکُمۡ قَلِیلٗا وَیُقَلِّلُکُمۡ فِیٓ أَعۡیُنِهِمۡ لِیَقۡضِیَ ٱللَّهُ أَمۡرٗا کَانَ مَفۡعُولٗاۗ وَإِلَى ٱللَّهِ تُرۡجَعُ ٱلۡأُمُورُ ٤٤ یَٰٓأَیُّهَا ٱلَّذِینَ ءَامَنُوٓاْ إِذَا لَقِیتُمۡ فِئَةٗ فَٱثۡبُتُواْ وَٱذۡکُرُواْ ٱللَّهَ کَثِیرٗا لَّعَلَّکُمۡ تُفۡلِحُونَ ٤٥
و بدانید هر غنیمتی که به دست آورید یک پنجم آن از آن خدا و پیامبر و خویشاوندان و یتیمان و مستمندان و در راه ماندگان است، اگر به خدا و آنچه بر بندة خود در روز جدایی (حق از باطل) نازل کردیم ایمان دارید، روزی که آن دو گروه به هم رسیدند. و خداوند بر هر چیزی تواناست. ﴿41﴾ و به یاد آورید آنگاه که شما در دامنة نزدیکتر بودید، و آنان در دامنة دورتر بودند، و سوارانِ (دشمن) پایینتر از شما بودند، و اگر با همدیگر وعدة (جنگ) گذاشته بودید قطعاً در وعده خلاف میکردید، ولی تا خداوند کاری را تحقق بخشد که انجام یافتنی بود، تا کسی که نابود شده است از روی دلیل نابود شود، و کسی که باید زنده بماند از روی دلیل زنده بماند، و همانا خداوند شنوای دانا است. ﴿42﴾ و به یاد آور آنگاه که خداوند آنان را در خواب به تو اندک نشان داد، و اگر آنان را بسیار به تو مینمایاند، قطعاً سست میشدید، و دربارة کار اختلاف میکردید، ولی خداوند شما را به سلامت داشت، بیگمان او به راز دلها داناست. ﴿43﴾ و به یاد آور آنگاه که با آنان روبرو شدید، خداوند آنان را در نظر شما کم جلوه داد، و شما را نیز در نظر آنها کم جلوه داد، تا خداوند کاری را که انجام یافتنی است به انجام برساند، و کارها به خداوند برگردانده میشود. ﴿44﴾ ای کسانی که ایمان آوردهاید! هرگاه با گروهی روبرو شدید، پایداری نمایید، و خداوند را بسیار یاد کنید باشد که رستگار شوید. ﴿45﴾
وَأَطِیعُواْ ٱللَّهَ وَرَسُولَهُۥ وَلَا تَنَٰزَعُواْ فَتَفۡشَلُواْ وَتَذۡهَبَ رِیحُکُمۡۖ وَٱصۡبِرُوٓاْۚ إِنَّ ٱللَّهَ مَعَ ٱلصَّٰبِرِینَ ٤٦ وَلَا تَکُونُواْ کَٱلَّذِینَ خَرَجُواْ مِن دِیَٰرِهِم بَطَرٗا وَرِئَآءَ ٱلنَّاسِ وَیَصُدُّونَ عَن سَبِیلِ ٱللَّهِۚ وَٱللَّهُ بِمَا یَعۡمَلُونَ مُحِیطٞ ٤٧ وَإِذۡ زَیَّنَ لَهُمُ ٱلشَّیۡطَٰنُ أَعۡمَٰلَهُمۡ وَقَالَ لَا غَالِبَ لَکُمُ ٱلۡیَوۡمَ مِنَ ٱلنَّاسِ وَإِنِّی جَارٞ لَّکُمۡۖ فَلَمَّا تَرَآءَتِ ٱلۡفِئَتَانِ نَکَصَ عَلَىٰ عَقِبَیۡهِ وَقَالَ إِنِّی بَرِیٓءٞ مِّنکُمۡ إِنِّیٓ أَرَىٰ مَا لَا تَرَوۡنَ إِنِّیٓ أَخَافُ ٱللَّهَۚ وَٱللَّهُ شَدِیدُ ٱلۡعِقَابِ ٤٨ إِذۡ یَقُولُ ٱلۡمُنَٰفِقُونَ وَٱلَّذِینَ فِی قُلُوبِهِم مَّرَضٌ غَرَّ هَٰٓؤُلَآءِ دِینُهُمۡۗ وَمَن یَتَوَکَّلۡ عَلَى ٱللَّهِ فَإِنَّ ٱللَّهَ عَزِیزٌ حَکِیمٞ ٤٩ وَلَوۡ تَرَىٰٓ إِذۡ یَتَوَفَّى ٱلَّذِینَ کَفَرُواْ ٱلۡمَلَٰٓئِکَةُ یَضۡرِبُونَ وُجُوهَهُمۡ وَأَدۡبَٰرَهُمۡ وَذُوقُواْ عَذَابَ ٱلۡحَرِیقِ ٥٠ ذَٰلِکَ بِمَا قَدَّمَتۡ أَیۡدِیکُمۡ وَأَنَّ ٱللَّهَ لَیۡسَ بِظَلَّٰمٖ لِّلۡعَبِیدِ ٥١ کَدَأۡبِ ءَالِ فِرۡعَوۡنَ وَٱلَّذِینَ مِن قَبۡلِهِمۡۚ کَفَرُواْ بَِٔایَٰتِ ٱللَّهِ فَأَخَذَهُمُ ٱللَّهُ بِذُنُوبِهِمۡۚ إِنَّ ٱللَّهَ قَوِیّٞ شَدِیدُ ٱلۡعِقَابِ ٥٢
و از خدا و پیامبرش اطاعت کنید، و با همدیگر اختلاف نورزید، که در آن صورت در مانده و ناتوان میشوید، و شکوه و هیبت شما از میان میرود. و شکیبایی کنید که خداوند با شکیبایان است. ﴿46﴾ و مانند کسانی مباشید که از روی غرور و سرکشی و برای خودنمایی از سرزمینشان بیرون آمدند، و مردمان را از راه خدا باز داشتند. و خداوند به آنچه که میکنند احاطه دارد. ﴿47﴾ و به یاد آورید آنگاه که شیطان کارهایشان را برای آنان آراسته کرد و گفت: امروز هیچکس نمیتواند بر شما پیروز شود، من هم پیمان و یاور شما هستم، اما هنگامیکه هر دو گروه روبرو شدند به عقب برگشت و گفت: من از شما بیزارم، همانا من چیزی را میبینم که شما نمیبینید، من از خدا میترسم و خداوند سخت کیفر است. ﴿48﴾ و به یاد آورید آنگاه که منافقان و کسانی که در دلهایشان بیماری بود، میگفتند: اینان را دینشان فریفته است، و هرکس بر خداوند توکل کند همانا خداوند عزیز و حکیم است. ﴿49﴾ و اگر ببینی بدانگاه که فرشتگان جان کافران را میگیرند و بر سر و صورت و پشتشان میزنند (و میگویند:) عذاب سوزان را بچشید. ﴿50﴾ این به خاطر کارهایی است که از پیش میفرستادید، و خداوند بر بندگان کمترین ستمی روا نمیدارد. ﴿51﴾ چون شیوة فرعونیان و کسانی که پیش از آنها بودند، به آیات خدا کفر ورزیدند، پس خداوند آنان را به سبب گناهانشان گرفت، همانا خداوند توانای سخت کیفر است. ﴿52﴾
ذَٰلِکَ بِأَنَّ ٱللَّهَ لَمۡ یَکُ مُغَیِّرٗا نِّعۡمَةً أَنۡعَمَهَا عَلَىٰ قَوۡمٍ حَتَّىٰ یُغَیِّرُواْ مَا بِأَنفُسِهِمۡ وَأَنَّ ٱللَّهَ سَمِیعٌ عَلِیمٞ ٥٣ کَدَأۡبِ ءَالِ فِرۡعَوۡنَ وَٱلَّذِینَ مِن قَبۡلِهِمۡۚ کَذَّبُواْ بَِٔایَٰتِ رَبِّهِمۡ فَأَهۡلَکۡنَٰهُم بِذُنُوبِهِمۡ وَأَغۡرَقۡنَآ ءَالَ فِرۡعَوۡنَۚ وَکُلّٞ کَانُواْ ظَٰلِمِینَ ٥٤ إِنَّ شَرَّ ٱلدَّوَآبِّ عِندَ ٱللَّهِ ٱلَّذِینَ کَفَرُواْ فَهُمۡ لَا یُؤۡمِنُونَ ٥٥ ٱلَّذِینَ عَٰهَدتَّ مِنۡهُمۡ ثُمَّ یَنقُضُونَ عَهۡدَهُمۡ فِی کُلِّ مَرَّةٖ وَهُمۡ لَا یَتَّقُونَ ٥٦ فَإِمَّا تَثۡقَفَنَّهُمۡ فِی ٱلۡحَرۡبِ فَشَرِّدۡ بِهِم مَّنۡ خَلۡفَهُمۡ لَعَلَّهُمۡ یَذَّکَّرُونَ ٥٧ وَإِمَّا تَخَافَنَّ مِن قَوۡمٍ خِیَانَةٗ فَٱنۢبِذۡ إِلَیۡهِمۡ عَلَىٰ سَوَآءٍۚ إِنَّ ٱللَّهَ لَا یُحِبُّ ٱلۡخَآئِنِینَ ٥٨ وَلَا یَحۡسَبَنَّ ٱلَّذِینَ کَفَرُواْ سَبَقُوٓاْۚ إِنَّهُمۡ لَا یُعۡجِزُونَ ٥٩ وَأَعِدُّواْ لَهُم مَّا ٱسۡتَطَعۡتُم مِّن قُوَّةٖ وَمِن رِّبَاطِ ٱلۡخَیۡلِ تُرۡهِبُونَ بِهِۦ عَدُوَّ ٱللَّهِ وَعَدُوَّکُمۡ وَءَاخَرِینَ مِن دُونِهِمۡ لَا تَعۡلَمُونَهُمُ ٱللَّهُ یَعۡلَمُهُمۡۚ وَمَا تُنفِقُواْ مِن شَیۡءٖ فِی سَبِیلِ ٱللَّهِ یُوَفَّ إِلَیۡکُمۡ وَأَنتُمۡ لَا تُظۡلَمُونَ ٦٠ ۞وَإِن جَنَحُواْ لِلسَّلۡمِ فَٱجۡنَحۡ لَهَا وَتَوَکَّلۡ عَلَى ٱللَّهِۚ إِنَّهُۥ هُوَ ٱلسَّمِیعُ ٱلۡعَلِیمُ ٦١
این بدان خاطر است که خداوند هیچ نعمتی را که به قومی دادهاست تغییر نمیدهد مگر اینکه آنان حال خود را تغییر دهند، و بیگمان خداوند شنوای دانا است. ﴿53﴾ مانند شیوة فرعونیان و کسانی که پیش از آنها بودند، آیات پروردگارشان را تکذیب کردند، پس ما ایشان را به سبب گناهانشان هلاک ساختیم. و فرعونیان را غرق نمودیم، و همه ستمکار بودند. ﴿54﴾ بیگمان بدترین جنبندگان نزد خدا کسانیاند که کفر ورزیدهاند، پس آنان ایمان نمیآورند. ﴿55﴾ کسانی که از آنان پیمان گرفتهاید، ولی هر بار پیمانشان را میشکنند، و پرهیزگاری نمیکنند. ﴿56﴾ پس اگر آنان را در جنگ یافتی چنان آنان را درهم بکوب که کسانی که در پشت سر ایشان قرار دارند، پند بگیرند. ﴿57﴾ و هرگاه از خیانت گروهی بیم داشتی، همچون ایشان پیمانشان را بهسوی آنان بینداز و لغو کن (به گونهای که همه در آگاهی از نقض عهد) برابر شوند، بیگمان خداوند خیانت کاران را دوست ندارد. ﴿58﴾ و کافران گمان نکنند که پیشی گرفته و دررفتهاند، آنان نمیتوانند (ما را) درمانده کنند. ﴿59﴾ و برای (مبارزه با) آنان آنچه از نیرو و اسبان آماده دارید مهیا سازید تا با آن دشمن خدا و دشمن خود را بترسانید، و کسانی دیگر جز آنان را نیز بترسانید که آنان را نمیشناسید، و خدا آنان را میشناسد، و هر چیزی که در راه خدا خرج کنید پاداش آن کاملاً به شما داده میشود و شما هیچگونه ستمی نمیبینید. ﴿60﴾ و اگر به صلح گراییدند، تو (نیز) بدان گرای و بر خدا توکل کن، بیگمان او شنوای داناست. ﴿61﴾
وَإِن یُرِیدُوٓاْ أَن یَخۡدَعُوکَ فَإِنَّ حَسۡبَکَ ٱللَّهُۚ هُوَ ٱلَّذِیٓ أَیَّدَکَ بِنَصۡرِهِۦ وَبِٱلۡمُؤۡمِنِینَ ٦٢ وَأَلَّفَ بَیۡنَ قُلُوبِهِمۡۚ لَوۡ أَنفَقۡتَ مَا فِی ٱلۡأَرۡضِ جَمِیعٗا مَّآ أَلَّفۡتَ بَیۡنَ قُلُوبِهِمۡ وَلَٰکِنَّ ٱللَّهَ أَلَّفَ بَیۡنَهُمۡۚ إِنَّهُۥ عَزِیزٌ حَکِیمٞ ٦٣ یَٰٓأَیُّهَا ٱلنَّبِیُّ حَسۡبُکَ ٱللَّهُ وَمَنِ ٱتَّبَعَکَ مِنَ ٱلۡمُؤۡمِنِینَ ٦٤ یَٰٓأَیُّهَا ٱلنَّبِیُّ حَرِّضِ ٱلۡمُؤۡمِنِینَ عَلَى ٱلۡقِتَالِۚ إِن یَکُن مِّنکُمۡ عِشۡرُونَ صَٰبِرُونَ یَغۡلِبُواْ مِاْئَتَیۡنِۚ وَإِن یَکُن مِّنکُم مِّاْئَةٞ یَغۡلِبُوٓاْ أَلۡفٗا مِّنَ ٱلَّذِینَ کَفَرُواْ بِأَنَّهُمۡ قَوۡمٞ لَّا یَفۡقَهُونَ ٦٥ ٱلۡـَٰٔنَ خَفَّفَ ٱللَّهُ عَنکُمۡ وَعَلِمَ أَنَّ فِیکُمۡ ضَعۡفٗاۚ فَإِن یَکُن مِّنکُم مِّاْئَةٞ صَابِرَةٞ یَغۡلِبُواْ مِاْئَتَیۡنِۚ وَإِن یَکُن مِّنکُمۡ أَلۡفٞ یَغۡلِبُوٓاْ أَلۡفَیۡنِ بِإِذۡنِ ٱللَّهِۗ وَٱللَّهُ مَعَ ٱلصَّٰبِرِینَ ٦٦ مَا کَانَ لِنَبِیٍّ أَن یَکُونَ لَهُۥٓ أَسۡرَىٰ حَتَّىٰ یُثۡخِنَ فِی ٱلۡأَرۡضِۚ تُرِیدُونَ عَرَضَ ٱلدُّنۡیَا وَٱللَّهُ یُرِیدُ ٱلۡأٓخِرَةَۗ وَٱللَّهُ عَزِیزٌ حَکِیمٞ ٦٧ لَّوۡلَا کِتَٰبٞ مِّنَ ٱللَّهِ سَبَقَ لَمَسَّکُمۡ فِیمَآ أَخَذۡتُمۡ عَذَابٌ عَظِیمٞ ٦٨ فَکُلُواْ مِمَّا غَنِمۡتُمۡ حَلَٰلٗا طَیِّبٗاۚ وَٱتَّقُواْ ٱللَّهَۚ إِنَّ ٱللَّهَ غَفُورٞ رَّحِیمٞ ٦٩
و اگر بخواهند ترا فریب دهند، بیگمان خدا ترا کافی است، او همان کسی است که تو را با یاری خود و با مؤمنان توان داد و تقویت کرد. ﴿62﴾ و بین دلهای آنان الفت ایجاد نمود، اگر همة آنچه را که در زمین است خرج میکردی، نمیتوانستی میان دلهایشان الفت برقرار سازی، ولی خداوند بین آنان انس و الفت انداخت. همانا او توانا و فرزانه است. ﴿63﴾ ای پیامبر! خدا برای تو و برای مؤمنانی که از تو پیروی کردهاند کافی است. ﴿64﴾ ای پیامبر! مؤمنان را به جنگ برانگیز. اگر بیست نفر شکیبا از شما باشند، بر دویست نفر چیره میشوند، و اگر از شما صد نفر باشد بر هزار نفر از کافران چیره میگردند، به خاطر اینکه کافران گروهی هستند که نمیفهمند. ﴿65﴾ هم اینک خداوند از (مسئولیت) شما کاست، و دانست که در شما ضعفی است، پس اگر صد نفر شکیبا از شما باشند بر دویست نفر از کافران چیره میشوند، و اگر هزار نفر صابر و شکیبا از شما باشند، بر دو هزار نفر به اذن و یاری خداوند چیره میگردند. و خداوند با شکیبایان است. ﴿66﴾ هیچ پیامبری حق ندارد که اسیرانی بگیرد تا آنکه در زمین کستار کند، و کاملاً بر دشمن پیروز شود. شما متاع دنیا را میطلبید و خداوند آخرت را میخواهد، و خداوند توانا و با حکمت است. ﴿67﴾ اگر از جانب خدا کتابی نبود قطعاً در آنچه گرفتهاید عذابی بزرگ به شما میرسید. ﴿68﴾ پس، از آنچه به غنیمت گرفتهاید حلال و پاکیزه بخورید، و از خدا بترسید، بیگمان خداوند بخشایندة مهربان است. ﴿69﴾
یَٰٓأَیُّهَا ٱلنَّبِیُّ قُل لِّمَن فِیٓ أَیۡدِیکُم مِّنَ ٱلۡأَسۡرَىٰٓ إِن یَعۡلَمِ ٱللَّهُ فِی قُلُوبِکُمۡ خَیۡرٗا یُؤۡتِکُمۡ خَیۡرٗا مِّمَّآ أُخِذَ مِنکُمۡ وَیَغۡفِرۡ لَکُمۡۚ وَٱللَّهُ غَفُورٞ رَّحِیمٞ ٧٠ وَإِن یُرِیدُواْ خِیَانَتَکَ فَقَدۡ خَانُواْ ٱللَّهَ مِن قَبۡلُ فَأَمۡکَنَ مِنۡهُمۡۗ وَٱللَّهُ عَلِیمٌ حَکِیمٌ ٧١ إِنَّ ٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ وَهَاجَرُواْ وَجَٰهَدُواْ بِأَمۡوَٰلِهِمۡ وَأَنفُسِهِمۡ فِی سَبِیلِ ٱللَّهِ وَٱلَّذِینَ ءَاوَواْ وَّنَصَرُوٓاْ أُوْلَٰٓئِکَ بَعۡضُهُمۡ أَوۡلِیَآءُ بَعۡضٖۚ وَٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ وَلَمۡ یُهَاجِرُواْ مَا لَکُم مِّن وَلَٰیَتِهِم مِّن شَیۡءٍ حَتَّىٰ یُهَاجِرُواْۚ وَإِنِ ٱسۡتَنصَرُوکُمۡ فِی ٱلدِّینِ فَعَلَیۡکُمُ ٱلنَّصۡرُ إِلَّا عَلَىٰ قَوۡمِۢ بَیۡنَکُمۡ وَبَیۡنَهُم مِّیثَٰقٞۗ وَٱللَّهُ بِمَا تَعۡمَلُونَ بَصِیرٞ ٧٢ وَٱلَّذِینَ کَفَرُواْ بَعۡضُهُمۡ أَوۡلِیَآءُ بَعۡضٍۚ إِلَّا تَفۡعَلُوهُ تَکُن فِتۡنَةٞ فِی ٱلۡأَرۡضِ وَفَسَادٞ کَبِیرٞ ٧٣ وَٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ وَهَاجَرُواْ وَجَٰهَدُواْ فِی سَبِیلِ ٱللَّهِ وَٱلَّذِینَ ءَاوَواْ وَّنَصَرُوٓاْ أُوْلَٰٓئِکَ هُمُ ٱلۡمُؤۡمِنُونَ حَقّٗاۚ لَّهُم مَّغۡفِرَةٞ وَرِزۡقٞ کَرِیمٞ ٧٤ وَٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ مِنۢ بَعۡدُ وَهَاجَرُواْ وَجَٰهَدُواْ مَعَکُمۡ فَأُوْلَٰٓئِکَ مِنکُمۡۚ وَأُوْلُواْ ٱلۡأَرۡحَامِ بَعۡضُهُمۡ أَوۡلَىٰ بِبَعۡضٖ فِی کِتَٰبِ ٱللَّهِۚ إِنَّ ٱللَّهَ بِکُلِّ شَیۡءٍ عَلِیمُۢ ٧٥
ای پیامبر! به اسیرانی که در دست شما هستند، بگو: اگر خداوند خیری در دلهایتان سراغ داشته باشد بهتر از آنچه از شما گرفته شده است به شما خواهد داد، و شما را میآمرزد و خداوند آمرزنده و مهربان است. ﴿70﴾ و اگر بخواهند به تو خیانت کنند در حقیقت پیش از این به خدا خیانت کردهاند، پس (شما را) بر آنان پیروز گردانید و خداوند دانا و حکیم است. ﴿71﴾ بیگمان کسانی که ایمان آوردند، و هجرت کردند، و با اموال و جانهایشان در راه خدا جهاد نمودند و (کسانی که به مهاجرین) جای دادند، و یاری کردند، آنان یاران یکدیگر هستند. و کسانی که ایمان آوردند و هجرت نکردند هیچگونه ولایتی در برابر آن ندارید، مگر اینکه هجرت کنند، و اگر از شما در (کار) دین یاری و کمک خواستید، بر شماست که آنان را یاری کنید، مگر زمانی که مخالفان آنان گروهی باشند که میان شما و آنان پیمانی است و خداوند به آنچه میکنید بینا است. ﴿72﴾ و کسانی که کفر ورزیدند برخی یاران برخی دیگرند، اگر چنین نکنید فتنه و فساد بزرگی در زمین برپا میگردد. ﴿73﴾ و کسانیکه ایمان آوردند، و هجرت نمودند، و در راه خدا جهاد کردند، و همچنین کسانی که پناه دادند و یاری نمودند، اینان بهراستی مؤمنانند، برای آنان آمرزش و روزی شایسته است. ﴿74﴾ و کسانیکه پس از این، ایمان آوردند و هجرت کردند و همراه با شما جهاد نمودند، آنان از شما هستند، و خویشاوندان در کتاب خدا نسبت به همدیگر (از دیگران) سزاوارترند، بیگمان خداوند به همه چیز دانا است. ﴿75﴾