ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 |
مکی است؛ ترتیب آن 52؛ شمار آیات آن 49
بِسۡمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحۡمَٰنِ ٱلرَّحِیمِ
﴿وَٱلطُّورِ ١﴾.
خداوند متعال به «طور» سوگند یاد کرده؛ به کوهی که با موسی علیه السلام بر بالای آن سخن زد و در سینا موقعیت دارد.
﴿وَکِتَٰبٖ مَّسۡطُورٖ ٢﴾.
الله متعال به کتابش قرآن کریم در صفحات و ورقهای نوشتهشده سوگند یاد نموده است.
﴿فِی رَقّٖ مَّنشُورٖ ٣﴾.
به کتاب خویش قرآن کریم در صفحات منشوری نوشتهشده و در پوستهای نرمی ثبت گردیده است.
﴿وَٱلۡبَیۡتِ ٱلۡمَعۡمُورِ ٤﴾.
حقتعالی به بیت المعمور که فرشتگان در همه وقتها بدان طواف مینمایند سوگند یاد نموده است.
﴿وَٱلسَّقۡفِ ٱلۡمَرۡفُوعِ ٥﴾.
خداوند عزوجل به آسمان سوگند یاد نموده است که بالای زمین سقف مرفوعی است و بلندی یافته است.
﴿وَٱلۡبَحۡرِ ٱلۡمَسۡجُورِ ٦﴾.
و به دریای پُر از آب، یا دریایی که در هنگام فرا رسیدن قیامت از آتش شعلهور است سوگند یاد نموده است.
﴿إِنَّ عَذَابَ رَبِّکَ لَوَٰقِعٞ٧﴾.
به راستی که عذاب خداوند بزرگ بر دشمنان کافرش خواهی نخواهی آمدنی است و واقع میشوند.
﴿مَّا لَهُۥ مِن دَافِعٖ ٨﴾.
هیچ کسی توانایی ندارد عذاب خداوند عزوجل را از کافران باز دارد و از وقوعش جلوگیری نماید.
﴿یَوۡمَ تَمُورُ ٱلسَّمَآءُ مَوۡرٗا ٩﴾.
در روزی که آسمان به جنبش و اضطراب آید، در نظامش خلل وارد شود و اجزای آن پراگنده گردد.
﴿وَتَسِیرُ ٱلۡجِبَالُ سَیۡرٗا ١٠﴾.
در آن وقت که کوهها مانند گرد و غبار در هوا به حرکت میآیند و از جایگاههای خود دور میشوند.
﴿فَوَیۡلٞ یَوۡمَئِذٖ لِّلۡمُکَذِّبِینَ ١١﴾.
با فرا رسیدن آن روز هلاکت و تباهی بر کافران باد که به تکذیب پیامبران میپرداختند؛
﴿ٱلَّذِینَ هُمۡ فِی خَوۡضٖ یَلۡعَبُونَ ١٢﴾.
آنانکه در امور باطل فرو میروند و حق را به بازی میگیرند؛ یعنی زندگی آنان در لهو و تمسخر میگذرد.
﴿یَوۡمَ یُدَعُّونَ إِلَىٰ نَارِ جَهَنَّمَ دَعًّا ١٣﴾.
در آن روز کافران با سختی و درشتی و با خواری و ذلّت به سوی آتش دوزخ کشانده میشوند.
﴿هَٰذِهِ ٱلنَّارُ ٱلَّتِی کُنتُم بِهَا تُکَذِّبُونَ ١٤﴾.
برای کافران به طور توبیخ گفته میشوند: اینک آتش دوزخ که در زندگی دنیا بدان تکذیب میکردید در پیش چشم شما قرار دارد و عذاب آن را بچشید.
﴿أَفَسِحۡرٌ هَٰذَآ أَمۡ أَنتُمۡ لَا تُبۡصِرُونَ ١٥﴾.
آیا این عذاب جادوست، همچنان که شما قرآن را در دنیا جادو میپنداشتید، یا شما آن را حقیقتاً دیده نمیتوانید.
﴿ٱصۡلَوۡهَا فَٱصۡبِرُوٓاْ أَوۡ لَا تَصۡبِرُواْ سَوَآءٌ عَلَیۡکُمۡۖ إِنَّمَا تُجۡزَوۡنَ مَا کُنتُمۡ تَعۡمَلُونَ ١٦﴾.
ای کافران! از گرمی آتش دوزخ بچشید. اگر در گرمی، زهرناکی و داغی آن صبر نمایید یا صبر نکنید، عذاب از شما دفع نمیشوند و از آن هرگز بیرون نمیشوید؛ یعنی صبر و عدم صبر شما برابر است. این جزای کفر و تکذیب شماست که در دنیا مرتکب شدید و الله تعالی بر بندگان ستمگار نمیباشد.
﴿إِنَّ ٱلۡمُتَّقِینَ فِی جَنَّٰتٖ وَنَعِیمٖ ١٧﴾.
به یقین که پرهیزگاران در بهشتها و نعمتها، در شادمانی و کرامت و در جوار خداوند بخشندۀ مهربان قرار دارند.
﴿فَٰکِهِینَ بِمَآ ءَاتَىٰهُمۡ رَبُّهُمۡ وَوَقَىٰهُمۡ رَبُّهُمۡ عَذَابَ ٱلۡجَحِیمِ ١٨﴾.
از انواع نعمتهای سرورآفرین، امور خوشایند و لذایذی که خداوند عزوجل بر ایشان منّت گذاشته استفاده میبرند حقتعالی از عذاب دوزخ نجاتشان داده است؛ زیرا به خداوند یگانۀ قهّار ایمان آوردند و از پیامبر ستودۀ مختار پیروی کردند.
﴿کُلُواْ وَٱشۡرَبُواْ هَنِیَٓٔۢا بِمَا کُنتُمۡ تَعۡمَلُونَ ١٩﴾.
ای نیکو کاران! از طعامهای گوارای بهشت بخورید و از نوشیدنیهای خوشمزّۀ آن بیاشامید. اینها پاداش اعمال نیکی است که در دنیا انجام دادید.
﴿مُتَّکِِٔینَ عَلَىٰ سُرُرٖ مَّصۡفُوفَةٖۖ وَزَوَّجۡنَٰهُم بِحُورٍ عِینٖ ٢٠﴾.
ابرار نیکوکار به منظور استفادۀ بیشتر از نعمتها، روبروی یکدیگر بر تختهای بهشت تکیه زدهاند، خداوند منّان همسران زیبا، سفید و فراخچشمی را به ازدواجشان درمیآورند.
﴿وَٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ وَٱتَّبَعَتۡهُمۡ ذُرِّیَّتُهُم بِإِیمَٰنٍ أَلۡحَقۡنَا بِهِمۡ ذُرِّیَّتَهُمۡ وَمَآ أَلَتۡنَٰهُم مِّنۡ عَمَلِهِم مِّن شَیۡءٖۚ کُلُّ ٱمۡرِیِٕۢ بِمَا کَسَبَ رَهِینٞ ٢١﴾.
خداوند سبحان، مؤمنان را با عدهای از ذریۀشان که در اعمال به آنان اقتدا و موافقت کردهاند در بهشت جمع میسازد؛ طوری که ذریه را به درجۀ پدران بالا میبرد، هرچند از نگاه عمل به مرتبۀشان نرسیده باشند، تا همگان را با جمع ساختن در یک جایگاه از نعمتش برخوردار سازد، امّا حقتعالی پاداش عمل هیچکدام را کم نمیکند، بلکه کامل و زیادتر عطا مینماید. هر انسانی مرهون عملی است که انجام داده و به خاطر جُرم دیگری مورد محاسبه قرار نمیگیرد.
﴿وَأَمۡدَدۡنَٰهُم بِفَٰکِهَةٖ وَلَحۡمٖ مِّمَّا یَشۡتَهُونَ ٢٢﴾.
خداوند منّان بر نعمتهای که یادآوری شد، میوهها و گوشتهای تازه، اشتهاآور و خوشمزّهای را مزید میسازد که نفس بدان میل میکند و از آن لذّت میبرد.
﴿یَتَنَٰزَعُونَ فِیهَا کَأۡسٗا لَّا لَغۡوٞ فِیهَا وَلَا تَأۡثِیمٞ ٢٣﴾.
از نعمتهای که خداوند عزوجل برای بندگانش در بهشت آماده داشته این است که جامهای شراب را در جمع خویش به یکدیگر تعارف میکنند و با اُنس و شادمانی دَور میدهند تا استفاده از نعمتها بزرگ جلوه کند. این شرابی است که عقل را نمیرباید و با نوشیدنش بیهوده گویی و نابسامانی در سخن پدید نمیآید و مانند شراب دنیا در نوشیدنش گناهی نیست.
﴿۞وَیَطُوفُ عَلَیۡهِمۡ غِلۡمَانٞ لَّهُمۡ کَأَنَّهُمۡ لُؤۡلُؤٞ مَّکۡنُونٞ ٢٤﴾.
بر ابرار نیکوکار در بهشت نوجوانانی طواف میکنند و به خدمتگزاریشان میپردازند که در ارزش و پاکیزهگی و در تناسب و سفیدیشان مانند مرواریدی هستند که در صدف مسون باشد و هنوز به دست مردم نرسیده باشد.
﴿وَأَقۡبَلَ بَعۡضُهُمۡ عَلَىٰ بَعۡضٖ یَتَسَآءَلُونَ ٢٥﴾.
بعضی ابرار نیکوکار در بهشت به همدیگر رو میآورند و از نعمتهای زیاد و سبب کرامتهایی که به ایشان عطا شده سؤال میکنند.
﴿قَالُوٓاْ إِنَّا کُنَّا قَبۡلُ فِیٓ أَهۡلِنَا مُشۡفِقِینَ ٢٦﴾.
میگویند: ما پیش از این در زندگی دنیوی و در بین خانوادههای خویش از خداوند عزوجل میترسیدیم و از عذابش هراس داشتیم، به طاعاتش عمل میکردیم و از معصیتها امتناع میورزیدیم.
﴿فَمَنَّ ٱللَّهُ عَلَیۡنَا وَوَقَىٰنَا عَذَابَ ٱلسَّمُومِ ٢٧﴾.
از اینرو حقتعالی با منّت و کرمش بر ما احسان نمود و ما را از عذاب زهرآگین دوزخ، یعنی از شعلهها و گرمی سختش نگه داشت.
﴿إِنَّا کُنَّا مِن قَبۡلُ نَدۡعُوهُۖ إِنَّهُۥ هُوَ ٱلۡبَرُّ ٱلرَّحِیمُ ٢٨﴾.
پیش از این ما در دنیا خداوند عزوجل را به یگانگی میخواندیم، با اخلاص عبادت میکردیم و به او چیزی را شریک نمیآورندیم تا ما را از دوزخ نگه دارد و به بهشتهای پر از نعمت داخل نماید. الله تعالی دعای ما را قبول کرد و آنچه را خواسته بودیم به ما بخشید. یقیناً خداوند عزوجل با انواع مهربانیها بر بندگانش صاحب فضل و احسان است وجود و سخاوتش را بر آنان فرو ریخته است. او بر بندگان مهربان است؛ چنانکه آنان را در دخول به بهشت و نجات از دوزخ توفیق بخشیده است.
﴿فَذَکِّرۡ فَمَآ أَنتَ بِنِعۡمَتِ رَبِّکَ بِکَاهِنٖ وَلَا مَجۡنُونٍ ٢٩﴾.
ای پیامبر! قوم خویش را به قرآن کریم پند بده و آنان را بدان نصیحت کن؛ تو با نعمتهایی چون رسالت، حکمت، علم نافع و عقلبرتر که برایت عطا شده کاهنی نیستی که مردم را بدون علم و براساس گمان به امور آینده خبر دهی و نیز دیوانۀ بیخردی نمیباشی که ندانسته سخن گویی.
﴿أَمۡ یَقُولُونَ شَاعِرٞ نَّتَرَبَّصُ بِهِۦ رَیۡبَ ٱلۡمَنُونِ ٣٠﴾.
بلکه کافران دربارۀ پیامبر مختار میگویند که شاعری است و ما مرگش را انتظار میکشیم تا دعوتش نیز با خودش بمیرد.
﴿قُلۡ تَرَبَّصُواْ فَإِنِّی مَعَکُم مِّنَ ٱلۡمُتَرَبِّصِینَ ٣١﴾.
ای پیامبر! برای آنان بگو: شما مرگ مرا انتظار کشید و من مرگ شما را انتظار میکشم، شما وفات مرا چشم به راه باشید و من عذاب خداوند برای شما را چشم به راه خواهم بود و به زودی خواهید دانست که عاقبت نیکو و پسندیده برای کیست.
﴿أَمۡ تَأۡمُرُهُمۡ أَحۡلَٰمُهُم بِهَٰذَآۚ أَمۡ هُمۡ قَوۡمٞ طَاغُونَ ٣٢﴾.
آیا یقیناً عقلهای کافران آنان را به این سخن متناقض امر کرده است؟ آخر چگونه کهانت، شعر و دیوانگی در یک شخص و در یک وقت جمع میشوند، بلکه آنان در سرکشی زیادهروی کردند و در عصیانگری از حد گذشتند.
﴿أَمۡ یَقُولُونَ تَقَوَّلَهُۥۚ بَل لَّا یُؤۡمِنُونَ ٣٣﴾.
بلکه کافران میگویند: پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم قرآن را از نزد خود ساخته، امّا چنین نیست. واقعیت این است که این قوم تکذیب میکنند و تصدیق ندارند؛ چون اگر به رسالت تصدیق میداشتند چنین سخنی را بر زبان نمیآورند.
﴿فَلۡیَأۡتُواْ بِحَدِیثٖ مِّثۡلِهِۦٓ إِن کَانُواْ صَٰدِقِینَ ٣٤﴾.
اگر کافران راست میگویند که پیامبر قرآن کریم را از خود ساخته پس آنان هم بیابند سخنی را بیاورند که در بیان و فصاحتش مانند قرآن باشد.
﴿أَمۡ خُلِقُواْ مِنۡ غَیۡرِ شَیۡءٍ أَمۡ هُمُ ٱلۡخَٰلِقُونَ ٣٥﴾.
آیا کافران بدون آفریدگار و پدیدآورندهای به وجود آمدند یا خود خویشتن را آفریدهاند؟ این اندیشه درست نیست، نه آنان را عدم به وجود آورده و نه هم خود خویشتن را آفریدهاند. درست این است که خداوند یگانه آنان را آفریده پس واجب است که فقط اوتعالی را بدون شک عبادت کنند.
﴿أَمۡ خَلَقُواْ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضَۚ بَل لَّا یُوقِنُونَ ٣٦﴾.
آیا آسمانها و زمین را با این استحکام عجیب کافران آفریدهاند؟ بلکه آنان به قدرت و یگانگی خداوند عزوجل یقین ندارند و از آنرو کافر شدند.
﴿أَمۡ عِندَهُمۡ خَزَآئِنُ رَبِّکَ أَمۡ هُمُ ٱلۡمُصَۜیۡطِرُونَ ٣٧﴾.
آیا خزانههای رزق و روزی و بخششهای خداوندی در نزد کافران است و در آن هر طوری که بخواهند تصرّف میکنند؟ واقعیت این است که آنان چیزی را مالک نیستند. آیا آنان در جهان دارای نیرو و سلطهای هستند که غلبه و زورمندی از آن ایشان باشد؟ این همه درست نیست، بلکه آنان ناتوان و ضعیفاند و خداوند عزوجل نیرومند و زورآور است.
﴿أَمۡ لَهُمۡ سُلَّمٞ یَسۡتَمِعُونَ فِیهِۖ فَلۡیَأۡتِ مُسۡتَمِعُهُم بِسُلۡطَٰنٖ مُّبِینٍ ٣٨﴾.
آیا برای کافران نردبانی است که در آن بالا میروند تا به وحی گوش دهند و در نتیجه وحیی را درمییابند که نظر باطل آنان را تأیید میکند؟ پس باید هر کافری که چنین ادّعایی دارد دلیل قاطعی را برای صدق دعوایش بیاورد.
﴿أَمۡ لَهُ ٱلۡبَنَٰتُ وَلَکُمُ ٱلۡبَنُونَ ٣٩﴾.
آیا همچنان که شما به دروغ و ناحق ادّعا میکنید دختران برای خداوند و پسران فقط مخصوص شماست؟
﴿أَمۡ تَسَۡٔلُهُمۡ أَجۡرٗا فَهُم مِّن مَّغۡرَمٖ مُّثۡقَلُونَ ٤٠﴾.
ای پیامبر! آیا برای تبلیغ رسالت خویش مزدی را طلب کردهای و آنان برای دفع تکلیف تاوانی که از آنان خواستار شدهای به دشواری و مشقّت افتادند؟
﴿أَمۡ عِندَهُمُ ٱلۡغَیۡبُ فَهُمۡ یَکۡتُبُونَ ٤١﴾.
آیا کافران علم غیب دارند و آن را به منظور آگاهی مردم مینویسند و یاد داشت میکنند؟ چنین ادّعایی دروغ است؛ چون جز خداوند کسی غیب را نمیداند.
﴿أَمۡ یُرِیدُونَ کَیۡدٗاۖ فَٱلَّذِینَ کَفَرُواْ هُمُ ٱلۡمَکِیدُونَ ٤٢﴾.
بلکه کافران اراده دارند تدبیر و حیلهای را برای پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم به کار برند، امّا به زودی ضرر تدبیر و حیلۀ آنان به خودشان برخواهد گشت.
﴿أَمۡ لَهُمۡ إِلَٰهٌ غَیۡرُ ٱللَّهِۚ سُبۡحَٰنَ ٱللَّهِ عَمَّا یُشۡرِکُونَ ٤٣﴾.
آیا کافران غیر از پروردگار عزوجل خدای دیگری دارند که سزاوار عبادت باشد؟ الله تعالی از شرک کافران مقدّس و متعالی است. حقتعالی در آفرینش و الوهیت شریکی ندارد، پس تنها او مستحقّ عبادت است.
﴿وَإِن یَرَوۡاْ کِسۡفٗا مِّنَ ٱلسَّمَآءِ سَاقِطٗا یَقُولُواْ سَحَابٞ مَّرۡکُومٞ ٤٤﴾.
اگر کافران قطعهای از عذاب را ببینند که از آسمان بر آنان فرود میآید، بازهم هرگز از شرک خود توبه نمیکنند بلکه میگویند: این ابری است که به روی هم متراکم شده و عذاب نمیباشد.
﴿فَذَرۡهُمۡ حَتَّىٰ یُلَٰقُواْ یَوۡمَهُمُ ٱلَّذِی فِیهِ یُصۡعَقُونَ ٤٥﴾.
پس ای پیامبر! کافران را به حال آنان بگذار تا روز قیامت، یعنی روز هلاکت و عذاب خویش را ملاقات کنند.
﴿یَوۡمَ لَا یُغۡنِی عَنۡهُمۡ کَیۡدُهُمۡ شَیۡٔٗا وَلَا هُمۡ یُنصَرُونَ ٤٦﴾.
حیله و تدبیر کافران برای آنان در روز قیامت فایدهای ندارد، عذاب خداوند عزوجل را از آنان دفع نمیکند و جز اوتعالی یاوری ندارند که یاریشان نماید.
﴿وَإِنَّ لِلَّذِینَ ظَلَمُواْ عَذَابٗا دُونَ ذَٰلِکَ وَلَٰکِنَّ أَکۡثَرَهُمۡ لَا یَعۡلَمُونَ ٤٧﴾.
پیش از رسیدن روز قیامت در زندگی دنیا برای کافران عذابهایی چون قتل، اسارت، خواری، مصیبت، عذاب قبر و دیگر امور ناخوشایند آماده شده است، امّا بیشتر کافران بدان دانا نیستند.
﴿وَٱصۡبِرۡ لِحُکۡمِ رَبِّکَ فَإِنَّکَ بِأَعۡیُنِنَاۖ وَسَبِّحۡ بِحَمۡدِ رَبِّکَ حِینَ تَقُومُ ٤٨﴾.
ای پیامبر! به حکم پروردگار سبحان، به مأموریت خویش در انجام رسالتی که به منظور تبلیغ آن به سوی این کافران فرستاده شدهای و در برابر آزار، تمسخر و حیلههایی که بدان مواجه میشوی صبر و استقامت پیشه کن؛ زیرا تو زیر نظر و مورد حفظ، رعایت و تأیید حقتعالی قرار داری. و آنگاه که برای ادای نماز یا از خواب برمیخیزی، پروردگارت را به طور شایسته ثنا و ستایش نما و به پاکی یاد کن.
﴿وَمِنَ ٱلَّیۡلِ فَسَبِّحۡهُ وَإِدۡبَٰرَ ٱلنُّجُومِ ٤٩﴾.
همچنان الله عزوجل را در نماز تهجّد و دیگر اوقات شب و نیز در حین پوشیدگی ستارهگان یعنی وقت نماز صبح به پاکی یاد کن؛ زیرا تسبیح و همه انواع ذکر، انسان را در برابر دشواریهای زندگی یاری میرساند.
سوره طور
وَٱلطُّورِ
سوگند به کوه طور
وَکِتَٰبٖ مَّسۡطُورٖ
و سوگند به کتاب نوشتهشده
فِی رَقّٖ مَّنشُورٖ
در صحیفهای گشوده
وَٱلۡبَیۡتِ ٱلۡمَعۡمُورِ
و سوگند به «بیت المَعمور» [که فرشتگان در آن، به عبادت پروردگار مشغولند]
وَٱلسَّقۡفِ ٱلۡمَرۡفُوعِ
و سوگند به [آسمان بلند، همان] سقف برافراشته [بر زمین]
وَٱلۡبَحۡرِ ٱلۡمَسۡجُورِ
و سوگند به دریای آکنده [از آب]
إِنَّ عَذَابَ رَبِّکَ لَوَٰقِعٞ
که بیتردید، عذاب پروردگارت به وقوع خواهد پیوست؛
مَّا لَهُۥ مِن دَافِعٖ
و هیچ بازدارندهاى ندارد.
یَوۡمَ تَمُورُ ٱلسَّمَآءُ مَوۡرٗا
روزى که آسمان به سختى در جنبش و اضطراب افتد
وَتَسِیرُ ٱلۡجِبَالُ سَیۡرٗا
و کوهها با حرکتى شدید روان شوند.
فَوَیۡلٞ یَوۡمَئِذٖ لِّلۡمُکَذِّبِینَ
در آن روز، واى به حال تکذیبکنندگان!
ٱلَّذِینَ هُمۡ فِی خَوۡضٖ یَلۡعَبُونَ
همان کسانی که در بیهودهگویى، سرگرم بازىاند.
یَوۡمَ یُدَعُّونَ إِلَىٰ نَارِ جَهَنَّمَ دَعًّا
روزى که با خشونت به سوى آتش دوزخ رانده مىشوند.
هَٰذِهِ ٱلنَّارُ ٱلَّتِی کُنتُم بِهَا تُکَذِّبُونَ
[به آنان گفته میشود:] «این [همان] آتشی است که آن را دروغ میپنداشتید.
أَفَسِحۡرٌ هَٰذَآ أَمۡ أَنتُمۡ لَا تُبۡصِرُونَ
آیا این [آتش و عذاب] جادوست یا [هنوز هم آن را] نمیبینید؟
ٱصۡلَوۡهَا فَٱصۡبِرُوٓاْ أَوۡ لَا تَصۡبِرُواْ سَوَآءٌ عَلَیۡکُمۡۖ إِنَّمَا تُجۡزَوۡنَ مَا کُنتُمۡ تَعۡمَلُونَ
به آتش درآیید [و بسوزید] که شکیبایی و ناشکیباییِ شما [در برابر شعلههای سوزانش] برایتان یکسان است؛ تنها در برابر آنچه کردهاید، مجازات مىشوید».
إِنَّ ٱلۡمُتَّقِینَ فِی جَنَّـٰتٖ وَنَعِیمٖ
به راستی که پرهیزگاران در باغهای بهشت در ناز و نعمتند؛
فَٰکِهِینَ بِمَآ ءَاتَىٰهُمۡ رَبُّهُمۡ وَوَقَىٰهُمۡ رَبُّهُمۡ عَذَابَ ٱلۡجَحِیمِ
و از بخششهای [بیدریغِ] پروردگارشان و از اینکه از عذاب دوزخ نگاهشان داشته است شادمانند.
کُلُواْ وَٱشۡرَبُواْ هَنِیٓـَٔۢا بِمَا کُنتُمۡ تَعۡمَلُونَ
[به آنان گفته میشود:] «به پاداشِ کردارتان [در دنیا، اینک] گوارا بخورید و بیاشامید».
مُتَّکِـِٔینَ عَلَىٰ سُرُرٖ مَّصۡفُوفَةٖۖ وَزَوَّجۡنَٰهُم بِحُورٍ عِینٖ
در حالى که بر تختهایى ردیفشده تکیه زدهاند و حور العین را به همسریِ آنان درمیآوریم.
وَٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ وَٱتَّبَعَتۡهُمۡ ذُرِّیَّتُهُم بِإِیمَٰنٍ أَلۡحَقۡنَا بِهِمۡ ذُرِّیَّتَهُمۡ وَمَآ أَلَتۡنَٰهُم مِّنۡ عَمَلِهِم مِّن شَیۡءٖۚ کُلُّ ٱمۡرِیِٕۭ بِمَا کَسَبَ رَهِینٞ
مؤمنانى که فرزندانشان در ایمان پیرو آنان بودند، فرزندانشان را [نیز در بهشت] به آنان ملحق خواهیم کرد و از [پاداش] عملشان ذرهاى نمىکاهیم؛ چرا که [سرنوشتِ] هر کس در گرو دستاورد خودِ اوست [و گناه دیگری را به دوش نمیکشد].
وَأَمۡدَدۡنَٰهُم بِفَٰکِهَةٖ وَلَحۡمٖ مِّمَّا یَشۡتَهُونَ
[در بهشت، از] هر نوع میوه و گوشتى که بخواهند، پىدرپى در دسترسشان قرار مىدهیم.
یَتَنَٰزَعُونَ فِیهَا کَأۡسٗا لَّا لَغۡوٞ فِیهَا وَلَا تَأۡثِیمٞ
در آنجا جامهای شرابى از دست یکدیگر مىگیرند که نه موجب بیهودهگویى است و نه گناه؛
۞وَیَطُوفُ عَلَیۡهِمۡ غِلۡمَانٞ لَّهُمۡ کَأَنَّهُمۡ لُؤۡلُؤٞ مَّکۡنُونٞ
و نوجوانانى [که براى خدمت] پیرامونشان در رفت و آمدند، گویی [از زیبایی و سپیدرویی] همچون مرواریدى پنهان [در صدف] هستند.
وَأَقۡبَلَ بَعۡضُهُمۡ عَلَىٰ بَعۡضٖ یَتَسَآءَلُونَ
[بهشتیان] به یکدیگر روی میآورند [و] از [دنیا و احوال گذشتۀ] خود سؤال میکنند.
قَالُوٓاْ إِنَّا کُنَّا قَبۡلُ فِیٓ أَهۡلِنَا مُشۡفِقِینَ
میگویند: «ما در دنیا، در خانوادۀ خود [از عذاب الهی] میترسیدیم.
فَمَنَّ ٱللَّهُ عَلَیۡنَا وَوَقَىٰنَا عَذَابَ ٱلسَّمُومِ
الله [با نعمت اسلام] بر ما منت نهاد و ما را از عذاب سوزان [دوزخ] محافظت کرد.
إِنَّا کُنَّا مِن قَبۡلُ نَدۡعُوهُۖ إِنَّهُۥ هُوَ ٱلۡبَرُّ ٱلرَّحِیمُ
ما در زندگی دنیا، همواره او را [عبادت میکردیم و به ربوبیت] میخواندیم. بیتردید، او نیکوکار مهربان است».
فَذَکِّرۡ فَمَآ أَنتَ بِنِعۡمَتِ رَبِّکَ بِکَاهِنٖ وَلَا مَجۡنُونٍ
[ای پیامبر، با آیات قرآن به مردم] اندرز بده که به لطف پروردگارت [تو برخلاف ادعای کافران،] نه کاهنى و نه مجنون.
أَمۡ یَقُولُونَ شَاعِرٞ نَّتَرَبَّصُ بِهِۦ رَیۡبَ ٱلۡمَنُونِ
آیا میگویند: «محمد شاعری است که منتظریم تا مرگش فرارسد [و از سخنانش رهایی یابیم]؟»
قُلۡ تَرَبَّصُواْ فَإِنِّی مَعَکُم مِّنَ ٱلۡمُتَرَبِّصِینَ
بگو: «منتظر [مرگِ من] باشید؛ من [نیز] با شما منتظر خواهم ماند [تا عذابتان را به چشم ببینم]».
أَمۡ تَأۡمُرُهُمۡ أَحۡلَٰمُهُم بِهَٰذَآۚ أَمۡ هُمۡ قَوۡمٞ طَاغُونَ
آیا عقلهایشان به [بیان] این [سخنان باطل] حُکم مىکند یا [اساساً] مردمی سرکش هستند؟
أَمۡ یَقُولُونَ تَقَوَّلَهُۥۚ بَل لَّا یُؤۡمِنُونَ
آیا میگویند: «[محمد] قرآن را جعل کرده است؟» [هرگز چنین نیست؛] بلکه [غرق در تکبرند که] ایمان نمیآورند.
فَلۡیَأۡتُواْ بِحَدِیثٖ مِّثۡلِهِۦٓ إِن کَانُواْ صَٰدِقِینَ
اگر راست مىگویند، سخنى مانند آن بیاورند.
أَمۡ خُلِقُواْ مِنۡ غَیۡرِ شَیۡءٍ أَمۡ هُمُ ٱلۡخَٰلِقُونَ
آیا آنان از هیچ آفریده شدهاند یا خود آفرینندۀ خویشند؟
أَمۡ خَلَقُواْ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضَۚ بَل لَّا یُوقِنُونَ
آیا آنان آسمانها و زمین را آفریدهاند؟ [نه،] بلکه آنان یقین ندارند [که الله آفرینندۀ مطلق است].
أَمۡ عِندَهُمۡ خَزَآئِنُ رَبِّکَ أَمۡ هُمُ ٱلۡمُصَۜیۡطِرُونَ
آیا گنجینههای [نعمت و هدایت] پروردگارت نزد آنان است؟ آیا [بر همه چیز] تسلط دارند؟
أَمۡ لَهُمۡ سُلَّمٞ یَسۡتَمِعُونَ فِیهِۖ فَلۡیَأۡتِ مُسۡتَمِعُهُم بِسُلۡطَٰنٖ مُّبِینٍ
آیا نردبانى دارند که [گفتار فرشتگان وحى را] به وسیلۀ آن مىشنوند؟ هر کس شنیده است، باید دلیلى روشن بیاورد.
أَمۡ لَهُ ٱلۡبَنَٰتُ وَلَکُمُ ٱلۡبَنُونَ
آیا الله فرزندان دختر دارد و شما پسر؟
أَمۡ تَسۡـَٔلُهُمۡ أَجۡرٗا فَهُم مِّن مَّغۡرَمٖ مُّثۡقَلُونَ
[ای پیامبر،] آیا پاداشی از آنان درخواست میکنی که [که از پرداخت آن در رنجند و هزینهاش] برایشان [گران و] سنگین است؟
أَمۡ عِندَهُمُ ٱلۡغَیۡبُ فَهُمۡ یَکۡتُبُونَ
آیا از عالم غیب آگاهند و [خبرهاى نهان را] مینویسند؟
أَمۡ یُرِیدُونَ کَیۡدٗاۖ فَٱلَّذِینَ کَفَرُواْ هُمُ ٱلۡمَکِیدُونَ
آیا قصد نیرنگ [و نقشۀ پلیدی برایت] دارند؟ ولى کافران خود گرفتار نیرنگ [و تدبیر الهی] هستند.
أَمۡ لَهُمۡ إِلَٰهٌ غَیۡرُ ٱللَّهِۚ سُبۡحَٰنَ ٱللَّهِ عَمَّا یُشۡرِکُونَ
آیا آنان معبودی غیر از الله دارند؟ الله از چیزهایی که [با او] شریک قرار میدهند پاک و منزه است.
وَإِن یَرَوۡاْ کِسۡفٗا مِّنَ ٱلسَّمَآءِ سَاقِطٗا یَقُولُواْ سَحَابٞ مَّرۡکُومٞ
[این کافران، حتی] اگر پارههاى از آسمان را نیز در حال سقوط ببینند، [باز هم ایمان نمىآورند و] مىگویند: «ابرى متراکم است».
فَذَرۡهُمۡ حَتَّىٰ یُلَٰقُواْ یَوۡمَهُمُ ٱلَّذِی فِیهِ یُصۡعَقُونَ
پس آنان را [به حال خود] رها کن تا با روزِ موعودشان که [با نخستین دمیدنِ صور] مدهوش مرگ میگردند، مواجه شوند.
یَوۡمَ لَا یُغۡنِی عَنۡهُمۡ کَیۡدُهُمۡ شَیۡـٔٗا وَلَا هُمۡ یُنصَرُونَ
روزى که نیرنگشان سودمند نخواهد بود و [از هیچ سو] یارى نمیشوند.
وَإِنَّ لِلَّذِینَ ظَلَمُواْ عَذَابٗا دُونَ ذَٰلِکَ وَلَٰکِنَّ أَکۡثَرَهُمۡ لَا یَعۡلَمُونَ
ستمکاران [در دنیا نیز به دست مؤمنان] به عذاب دیگرى گرفتار خواهند شد؛ ولى بیشتر آنان نمىدانند.
وَٱصۡبِرۡ لِحُکۡمِ رَبِّکَ فَإِنَّکَ بِأَعۡیُنِنَاۖ وَسَبِّحۡ بِحَمۡدِ رَبِّکَ حِینَ تَقُومُ
[ای پیامبر،] در برابر حکم پروردگارت شکیبا باش؛ زیرا تو تحت نظر و حفاظت مایی؛ و هنگامی که [از خواب یا به قصد عبادت] برمیخیزی، پروردگارت را به پاکی ستایش کن.
وَمِنَ ٱلَّیۡلِ فَسَبِّحۡهُ وَإِدۡبَٰرَ ٱلنُّجُومِ
و [نیز در پاسى] از شب او را تسبیح بگوی [و نماز بگزار] و به هنگام افول ستارگان [در سپیدهدم نیز نماز صبح بگزار].
At-Toor
بسم الله الرحمن الرحیم
﴿ وَٱلطُّورِ ١ وَکِتَٰبٖ مَّسۡطُورٖ ٢ فِی رَقّٖ مَّنشُورٖ ٣ وَٱلۡبَیۡتِ ٱلۡمَعۡمُورِ ٤ وَٱلسَّقۡفِ ٱلۡمَرۡفُوعِ ٥ وَٱلۡبَحۡرِ ٱلۡمَسۡجُورِ ٦ إِنَّ عَذَابَ رَبِّکَ لَوَٰقِعٞ ٧ مَّا لَهُۥ مِن دَافِعٖ ٨ یَوۡمَ تَمُورُ ٱلسَّمَآءُ مَوۡرٗا ٩ وَتَسِیرُ ٱلۡجِبَالُ سَیۡرٗا ١٠ فَوَیۡلٞ یَوۡمَئِذٖ لِّلۡمُکَذِّبِینَ ١١ ٱلَّذِینَ هُمۡ فِی خَوۡضٖ یَلۡعَبُونَ ١٢ یَوۡمَ یُدَعُّونَ إِلَىٰ نَارِ جَهَنَّمَ دَعًّا ١٣ هَٰذِهِ ٱلنَّارُ ٱلَّتِی کُنتُم بِهَا تُکَذِّبُونَ١٤﴾
به نام خداوند بخشندۀ مهربان
قسم به کوه طور. ﴿1﴾و قسم به کتاب نوشته شده!. ﴿2﴾در کاغذ گشاده [1097]. ﴿3﴾و قسم به خانۀ معمور! [1098]. ﴿4﴾و قسم به سقف برافراشته شده! [1099]. ﴿5﴾و قسم به دریاى پر کرده شده!. ﴿6﴾هرآیینه عذاب پروردگار تو بودنى است. ﴿7﴾نیست او را هیچ دفع کننده. ﴿8﴾روزی که جنبش کند آسمان جنبش کردنى. ﴿9﴾و روان شود کوهها، روان شدنى. ﴿10﴾پس واى آن روز دروغ شمارندگان را! . ﴿11﴾آنانکه ایشان به بیهودهگویى بازى مىکنند. ﴿12﴾روزی که به سختى روان کرده شوند به سوى آتش دوزخ روان کردنى. ﴿13﴾این است آتشى که شما آن را دروغ مىشمرید. ﴿14﴾
﴿ أَفَسِحۡرٌ هَٰذَآ أَمۡ أَنتُمۡ لَا تُبۡصِرُونَ ١٥ ٱصۡلَوۡهَا فَٱصۡبِرُوٓاْ أَوۡ لَا تَصۡبِرُواْ سَوَآءٌ عَلَیۡکُمۡۖ إِنَّمَا تُجۡزَوۡنَ مَا کُنتُمۡ تَعۡمَلُونَ ١٦ إِنَّ ٱلۡمُتَّقِینَ فِی جَنَّٰتٖ وَنَعِیمٖ ١٧ فَٰکِهِینَ بِمَآ ءَاتَىٰهُمۡ رَبُّهُمۡ وَوَقَىٰهُمۡ رَبُّهُمۡ عَذَابَ ٱلۡجَحِیمِ ١٨ کُلُواْ وَٱشۡرَبُواْ هَنِیَٓٔۢا بِمَا کُنتُمۡ تَعۡمَلُونَ ١٩ مُتَّکِِٔینَ عَلَىٰ سُرُرٖ مَّصۡفُوفَةٖۖ وَزَوَّجۡنَٰهُم بِحُورٍ عِینٖ ٢٠ وَٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ وَٱتَّبَعَتۡهُمۡ ذُرِّیَّتُهُم بِإِیمَٰنٍ أَلۡحَقۡنَا بِهِمۡ ذُرِّیَّتَهُمۡ وَمَآ أَلَتۡنَٰهُم مِّنۡ عَمَلِهِم مِّن شَیۡءٖۚ کُلُّ ٱمۡرِیِٕۢ بِمَا کَسَبَ رَهِینٞ ٢١ وَأَمۡدَدۡنَٰهُم بِفَٰکِهَةٖ وَلَحۡمٖ مِّمَّا یَشۡتَهُونَ ٢٢ یَتَنَٰزَعُونَ فِیهَا کَأۡسٗا لَّا لَغۡوٞ فِیهَا وَلَا تَأۡثِیمٞ ٢٣ ۞وَیَطُوفُ عَلَیۡهِمۡ غِلۡمَانٞ لَّهُمۡ کَأَنَّهُمۡ لُؤۡلُؤٞ مَّکۡنُونٞ ٢٤ وَأَقۡبَلَ بَعۡضُهُمۡ عَلَىٰ بَعۡضٖ یَتَسَآءَلُونَ ٢٥ قَالُوٓاْ إِنَّا کُنَّا قَبۡلُ فِیٓ أَهۡلِنَا مُشۡفِقِینَ ٢٦ فَمَنَّ ٱللَّهُ عَلَیۡنَا وَوَقَىٰنَا عَذَابَ ٱلسَّمُومِ ٢٧ إِنَّا کُنَّا مِن قَبۡلُ نَدۡعُوهُۖ إِنَّهُۥ هُوَ ٱلۡبَرُّ ٱلرَّحِیمُ ٢٨ فَذَکِّرۡ فَمَآ أَنتَ بِنِعۡمَتِ رَبِّکَ بِکَاهِنٖ وَلَا مَجۡنُونٍ ٢٩ أَمۡ یَقُولُونَ شَاعِرٞ نَّتَرَبَّصُ بِهِۦ رَیۡبَ ٱلۡمَنُونِ ٣٠ قُلۡ تَرَبَّصُواْ فَإِنِّی مَعَکُم مِّنَ ٱلۡمُتَرَبِّصِینَ ٣١﴾
آیا سحر است این یا شما در نمىنگرید؟. ﴿15﴾درآیید به این آتش پس صبر کنید یا نکنید برابر است بر شما، جز این نیست که جزا داده خواهید شد به حسب آنچه میکردید. ﴿16﴾هرآیینه متقیان در بوستانها و نعمتها باشند. ﴿17﴾خوشحال شده به سبب آنکه نعمت داد ایشان را پروردگار ایشان و به سبب آنکه نگاهداشت ایشان را پروردگار ایشان از عذاب دوزخ. ﴿18﴾بخورید و بنوشید گوارا به سبب آنچه میکردید. ﴿19﴾تکیه زده بر تختها برابر یکدیگر گسترده و کدخدا کنیم ایشان را به حوران گشاده چشم. ﴿20﴾و آنانکه ایمان آوردند و بر پى ایشان رفت اولاد ایشان در ایمان، برسانیم بدیشان اولاد ایشان را و نقصان نکنیم ایشان را از جزاى عمل ایشان چیزى هر مردى به آنچه عمل کرد در گرو باشد. ﴿21﴾و پىدرپى عطا کنیم ایشان را میوه و گوشت از جنسى که طلب کنند. ﴿22﴾از دست یکدیگر میگیرند آنجا پیالۀ شراب. نه بیهودهگویى باشد در آن و نه بزهکارى. ﴿23﴾و آمدوشد کنند حوالى ایشان نوجوانى چند از ایشان گویا آن نوجوانان مروارید در پرده پنهاناند. ﴿24﴾و روى آورد بعض ایشان بر بعض از یکدیگر سؤالکنان. ﴿25﴾گفتند: هرآیینه ما پیش از این در میان اهل خانۀ خود ترسان بودیم. ﴿26﴾پس نعمت فراوان داد ما را خدا و نگاه داشت ما را از عذاب باد گرم. ﴿27﴾هرآیینه ما پیش از این عبادت مىکردیم او را، هرآیینه اوست احسان کنندۀ مهربان. ﴿28﴾[یا محمد] پس پند ده. نیستى به فضل پروردگار خود کاهن و نه دیوانه. ﴿29﴾بلکه آیا میگویند: شاعر است، انتظار تو مىکشیم در حق او حوادث زمانه را. ﴿30﴾بگو: انتظار بکشید، هرآیینه من با شما از انتظار کشندگانم. ﴿31﴾
﴿ أَمۡ تَأۡمُرُهُمۡ أَحۡلَٰمُهُم بِهَٰذَآۚ أَمۡ هُمۡ قَوۡمٞ طَاغُونَ ٣٢ أَمۡ یَقُولُونَ تَقَوَّلَهُۥۚ بَل لَّا یُؤۡمِنُونَ ٣٣ فَلۡیَأۡتُواْ بِحَدِیثٖ مِّثۡلِهِۦٓ إِن کَانُواْ صَٰدِقِینَ ٣٤ أَمۡ خُلِقُواْ مِنۡ غَیۡرِ شَیۡءٍ أَمۡ هُمُ ٱلۡخَٰلِقُونَ ٣٥ أَمۡ خَلَقُواْ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضَۚ بَل لَّا یُوقِنُونَ ٣٦ أَمۡ عِندَهُمۡ خَزَآئِنُ رَبِّکَ أَمۡ هُمُ ٱلۡمُصَۜیۡطِرُونَ ٣٧ أَمۡ لَهُمۡ سُلَّمٞ یَسۡتَمِعُونَ فِیهِۖ فَلۡیَأۡتِ مُسۡتَمِعُهُم بِسُلۡطَٰنٖ مُّبِینٍ ٣٨ أَمۡ لَهُ ٱلۡبَنَٰتُ وَلَکُمُ ٱلۡبَنُونَ ٣٩ أَمۡ تَسَۡٔلُهُمۡ أَجۡرٗا فَهُم مِّن مَّغۡرَمٖ مُّثۡقَلُونَ ٤٠ أَمۡ عِندَهُمُ ٱلۡغَیۡبُ فَهُمۡ یَکۡتُبُونَ ٤١ أَمۡ یُرِیدُونَ کَیۡدٗاۖ فَٱلَّذِینَ کَفَرُواْ هُمُ ٱلۡمَکِیدُونَ ٤٢ أَمۡ لَهُمۡ إِلَٰهٌ غَیۡرُ ٱللَّهِۚ سُبۡحَٰنَ ٱللَّهِ عَمَّا یُشۡرِکُونَ ٤٣ وَإِن یَرَوۡاْ کِسۡفٗا مِّنَ ٱلسَّمَآءِ سَاقِطٗا یَقُولُواْ سَحَابٞ مَّرۡکُومٞ ٤٤ فَذَرۡهُمۡ حَتَّىٰ یُلَٰقُواْ یَوۡمَهُمُ ٱلَّذِی فِیهِ یُصۡعَقُونَ ٤٥ یَوۡمَ لَا یُغۡنِی عَنۡهُمۡ کَیۡدُهُمۡ شَیۡٔٗا وَلَا هُمۡ یُنصَرُونَ ٤٦ وَإِنَّ لِلَّذِینَ ظَلَمُواْ عَذَابٗا دُونَ ذَٰلِکَ وَلَٰکِنَّ أَکۡثَرَهُمۡ لَا یَعۡلَمُونَ ٤٧ وَٱصۡبِرۡ لِحُکۡمِ رَبِّکَ فَإِنَّکَ بِأَعۡیُنِنَاۖ وَسَبِّحۡ بِحَمۡدِ رَبِّکَ حِینَ تَقُومُ ٤٨ وَمِنَ ٱلَّیۡلِ فَسَبِّحۡهُ وَإِدۡبَٰرَ ٱلنُّجُومِ ٤٩﴾
آیا میفرماید به این عقیده عقلهاى ایشان، یا ایشان گروهى سرکشاند؟. ﴿32﴾آیا میگویند که بر بسته است قرآن را؟ نى! بلکه ایمان نمىآرند. ﴿33﴾پس باید بیارند سخنى مانند این، اگر راستگو هستند. ﴿34﴾آیا ایشان آفریده شدهاند به غیر آفریننده یا ایشان خود آفریدگارند؟. ﴿35﴾آیا ایشان آفریدهاند آسمانها و زمین را؟ بلکه ایشان باور نمیکنند. ﴿36﴾آیا نزدیک ایشان خزانههاى پروردگار تو است یا ایشانند چیرهدست؟. ﴿37﴾آیا ایشان را نردبانى هست که بر آن صعود کرده میشوند؟ پس باید که بیارد شنوندۀ ایشان دلیل ظاهر را. ﴿38﴾آیا خدا را دختران پیدا شوند و شما را پسران؟. ﴿39﴾آیا سؤال میکنى از ایشان مزدى بر رسالت، پس ایشان از غرامت گرانبار شدهاند؟ ﴿40﴾آیا نزدیک ایشان علم غیب است، پس ایشان مىنویسند؟. ﴿41﴾آیا میخواهند بداندیشى؟ پس کافران ایشانند در ضرر بداندیشى گرفتار شده. ﴿42﴾آیا ایشان را معبودى هست بجز خدا؟ پاکى خدای راست از آنکه شریک مقرر مىکنند. ﴿43﴾و اگر ببینند یک پاره را از آسمان افتاده، گویند: این ابرى است بر هم نشسته. ﴿44﴾پس بگذار ایشان را تا آنکه ملاقات کنند به آن روز خود که در آن بیهوش کرده شوند. ﴿45﴾روزی که دفع نکند از ایشان مکر ایشان چیزى را و نه ایشان نصرت داده شوند. ﴿46﴾و هرآیینه ستمکاران را عذابى است غیر این و لیکن اکثر ایشان نمیدانند. ﴿47﴾و صبر کن به انتظار حکم پروردگار، خود هرآیینه تو حضور چشم مایى و به پاکى یاد کن با ستایش پروردگار خود وقتى که به صبح بر خیزى. ﴿48﴾و بعض اوقات شب به پاکى یادکن خدا را و عقب غایب شدن ستارهها نیز. ﴿49﴾
[1096] یعنی آدمیان بنده میگیرند تا در مآکل ومشرب معاونت کنند، به خلاف خدا، والله اعلم. [1097] یعنی تورات یا قرآن. [1098] یعنی آنکه در آسمان است. [1099] یعنی آسمان.
تفسیر نور:
سوره طور آیه 1
متن آیه :
وَالطُّورِ
ترجمه :
سوگند به کوه طور ! ( که موسی بالای آن با خدا به گفتگو و مناجات پرداخته است )
.
توضیحات :
« الطُّورِ » : اسم خاص کوهی در سرزمین سینا است ! ( نگا : مؤمنون / 20 ، تین /
2 ) .
سوره طور آیه 2
متن آیه :
وَکِتَابٍ مَّسْطُورٍ
ترجمه :
و قسم به کتاب نوشته شده ( آسمانی ! که برای رهنمود انسانها به کره زمین فرستاده
شده است ) .
توضیحات :
« کِتَابٍ » : جنس کتاب مراد است و منظور همه کتابهای آسمانی است . قرآن . این
نظریه به دو دلیل مقبول است : الف - قرآن ، چکیده و هماهنگ با مقاصد اصلی همه
کتابهای آسمانی است ( نگا : بقره / 41 و 91 و 97 ، آلعمران / 3 و 50 ، مائده /
46 و 48 ) ب - در موارد دیگری خداوند به قرآن قسم یاد کرده است ( نگا : یس / 2 ،
ص / 1 ، زخرف / 2 ، دخان / 2 ) . « مَسْطُورٍ » : نگارش یافته . نوشته شده . (
نگا : اسراء / 58 ، احزاب / 6 ) . لوح محفوظ . تورات ( نگا : اعراف / 145 ) .
سوره طور آیه 3
متن آیه :
فِی رَقٍّ مَّنشُورٍ
ترجمه :
( کتابی که نوشته شده است ) در صفحاتی و ( میان جهانیان ) پخش گردیده است .
توضیحات :
« رَقٍّ » : صفحه . اسم جنس جمعی و مراد صفحات یا الواح است . « مَنشُورٍ » : پخش
شده . گشوده و باز .
سوره طور آیه 4
متن آیه :
وَالْبَیْتِ الْمَعْمُورِ
ترجمه :
و قسم به خانه آبادان ( کعبه ! که دائماً از زائران موج میزند ) .
توضیحات :
« الْبَیْتِ الْمَعْمُورِ » : کعبه مشرفه که در مکه است . بیتالمعمور که در
آسمان است و دائماً فرشتگان در آن گروه گروه به تقدیس و تسبیح خدا مشغولند .
سوره طور آیه 5
متن آیه :
وَالسَّقْفِ الْمَرْفُوعِ
ترجمه :
و سوگند به سقف برافراشته ( آسمان ) !
توضیحات :
« السَّقْفِ » : آسمان مراد است ( نگا : انبیاء / 32 ) . « الْمَرْفُوعِ » :
برافراشته . برپاداشته شده . آسمان با داشتن ستارگان فراوان آن چنان بالای سر ما
را پوشانده و زینت دادهاند ، انگار بام کره زمین بوده و قسمت پائین آن سقف این
بنای آسمان ( نگا : نازعات / 27 و 28 ) . البته بخشی از آسمان ، جو اطراف زمین
است که قشر فشردهای از هوا است که همچون سقف محکمی اطراف کره زمین را فرا گرفته
است و آن را در برابر سنگهای سرگردان آسمانی و اشعه زیانبار کیهانی به خوبی حفظ میکند
.
سوره طور آیه 6
متن آیه :
وَالْبَحْرِ الْمَسْجُورِ
ترجمه :
و سوگند به دریای سراپا آتش !
توضیحات :
« الْمَسْجُورِ » : برافروخته . لبریز از شعله و آتش ( نگا : تکویر / 6 ) . منفجر
شده . مراد آب دریاها در هنگامه وقوع قیامت است که اتمهای آبها منفجر میگردد (
نگا : انفطار / 3 ) و مواد مذاب و گداختههای درونی زمین در آنها روان میشود .
سوره طور آیه 7
متن آیه :
إِنَّ عَذَابَ رَبِّکَ لَوَاقِعٌ
ترجمه :
که قطعاً عذاب پروردگارت واقع میشود ( و کفار را در آغوش خود میکشد ) .
توضیحات :
« إِنَّ عَذَابَ . . . » : جواب قسمهای متعدد پیشین است .
سوره طور آیه 8
متن آیه :
مَا لَهُ مِن دَافِعٍ
ترجمه :
و هیچ کس و هیچ چیزی نمیتواند از وقوع آن جلوگیری کند .
توضیحات :
« دَافِعٍ » : دفعکننده . بازدارنده .
سوره طور آیه 9
متن آیه :
یَوْمَ تَمُورُ السَّمَاء مَوْراً
ترجمه :
روزی ( این عذاب الهی رخ میدهد که ) آسمان سخت به تکان و جنبش میافتد و تند
درهم میلولد .
توضیحات :
« مَوْراً » : حرکت و اضطراب . رفت و برگشت . موج زدن و چرخیدن . درهم لولیدن و
حرکت مارپیچی پیدا کردن .
سوره طور آیه 10
متن آیه :
وَتَسِیرُ الْجِبَالُ سَیْراً
ترجمه :
و کوهها ( از جا کنده میشوند و ) به شتاب روان میگردند .
توضیحات :
« سَیْراً » : حرکت کردن . روان شدن .
سوره طور آیه 11
متن آیه :
فَوَیْلٌ یَوْمَئِذٍ لِلْمُکَذِّبِینَ
ترجمه :
آن روز ، وای به حال کسانی که ( حق را ) تکذیب کردهاند !
توضیحات :
« وَیْلٌ » : ( نگا : بقره . 79 ، ابراهیم / 2 ، مریم / 37 ) .
سوره طور آیه 12
متن آیه :
الَّذِینَ هُمْ فِی خَوْضٍ یَلْعَبُونَ
ترجمه :
آنان که سرگرم کارهای باطل خویشند ( و پیوسته مشغول طعنه زدن به اسلام و قرآن و
پیغمبرند ) .
توضیحات :
« خَوْضٍ » : فرو رفتن به کارهای بیهوده و کودکانه ( نگا : توبه / 65 و 69 ،
انعام / 68 و 91 ) .
سوره طور آیه 13
متن آیه :
یَوْمَ یُدَعُّونَ إِلَى نَارِ جَهَنَّمَ دَعّاً
ترجمه :
روزی آنان را با زور به میان آتش دوزخ میاندازند .
توضیحات :
« یُدَعُّونَ » : با قهر و زور پرت میگردند و انداخته میشوند . « دَعّاً » : با
خشونت فرو انداختن . به شدت پرت کردن و راندن ( نگا : ماعون / 2 ) . « یُدَعُّونَ
إِلَی النَّارِ » : با خشونت به آتش انداخته میشوند ( نگا : نمل / 90 ) . با
خشونت به سوی آتش رانده میشوند ( نگا : زمر / 71 ، مریم / 86 ) .
سوره طور آیه 14
متن آیه :
هَذِهِ النَّارُ الَّتِی کُنتُم بِهَا تُکَذِّبُونَ
ترجمه :
( در این وقت فرشتگان بدیشان میگویند : ) این همان آتشی است که آن را دروغ میپنداشتید
.
توضیحات :
« هذِهِ النَّارُ . . . » : ( نگا : سجده / 20 ، سبأ / 42 ) .
سوره طور آیه 15
متن آیه :
أَفَسِحْرٌ هَذَا أَمْ أَنتُمْ لَا تُبْصِرُونَ
ترجمه :
آیا این جادو است ؟ یا این که شما نمیبینید ؟
توضیحات :
« أَفَسِحْرٌ هذا . . . » : کافران پیوسته کارهای انبیاء را سحر مینامیدند ( نگا
: مائده / 110 ، یونس / 76 ، هود / 7 ) . لذا روز قیامت به عنوان سرزنش هنگامی
که آتش را میبینند و یا به درون آن انداخته میشوند ، بدیشان میگویند : این هم
سحر و جادو است ! « أَمْ أَنتُمْ لا تُبْصِرُونَ » : این بخش هم جنبه سرزنش دارد .
کافران در دنیا میگفتند : پیغمبران جادوگرند و بر چشمان ما پرده میافکنند ، و .
. . ( نگا : اعراف / 132 ) در قیامت بدیشان گفته میشود : آیا این عذاب سحر است
؟ آیا پرده بر چشمان شما افکندهاند ؟
سوره طور آیه 16
متن آیه :
اصْلَوْهَا فَاصْبِرُوا أَوْ لَا تَصْبِرُوا سَوَاء
عَلَیْکُمْ إِنَّمَا تُجْزَوْنَ مَا کُنتُمْ تَعْمَلُونَ
ترجمه :
به آتش وارد شوید و بدان بسوزید ، چه شکیبائی هم کنید و چه بیتابی ، به حال شما
تفاوتی نمیکند . چرا که تنها برابر کارهائی که خودتان کردهاید کیفر داده میشوید
.
توضیحات :
« إِصْلَوْهَا » : داخل آتش شوید و بدان بسوزید و حرارت آن را بچشید ( نساء / 115
و 30 و 56 ، صافات / 163 ، ص 59 ) .
سوره طور آیه 17
متن آیه :
إِنَّ الْمُتَّقِینَ فِی جَنَّاتٍ وَنَعِیمٍ
ترجمه :
اما پرهیزگاران در میان باغهای بهشت و نعمتهای فراوان جای دارند .
توضیحات :
« جَنَّاتٍ وَ نَعِیمٍ » : تنوین این واژهها بیانگر کثرت و عظمت است .
سوره طور آیه 18
متن آیه :
فَاکِهِینَ بِمَا آتَاهُمْ رَبُّهُمْ وَوَقَاهُمْ
رَبُّهُمْ عَذَابَ الْجَحِیمِ
ترجمه :
و در برابر چیرهائی که خدا بدیشان داده است شاد و خوشحالند ، و ( نعمت بزرگتر از
این ، این که ) خدای ایشان ، آنان را از عذاب دوزخ محفوظ و مصون داشته است .
توضیحات :
« فَاکِهِینَ » : افراد شاد و مسرور ( نگا : یس / 55 ، دخان / 27 ) .
سوره طور آیه 19
متن آیه :
کُلُوا وَاشْرَبُوا هَنِیئاً بِمَا کُنتُمْ تَعْمَلُونَ
ترجمه :
به پاداش کارهائی که کردهاید بخورید و بیاشامید ، نوش و گوارایتان باد !
توضیحات :
« هَنِیئاً » : گوارا و بیدردسر . مفعول مطلق یا صفت مصدر محذوفی است ( نگا :
نساء / 4 ) .
سوره طور آیه 20
متن آیه :
مُتَّکِئِینَ عَلَى سُرُرٍ مَّصْفُوفَةٍ
وَزَوَّجْنَاهُم بِحُورٍ عِینٍ
ترجمه :
این در حالی است که بر تختهای ردیف و کنار هم چیده تکیه زدهاند ، و زنان سیاه
چشم و درشت چشم زیبای بهشتی را همسرشان نمودهایم ( و در کنارشان قرار دادهایم )
.
توضیحات :
« سُرُرٍ » : جمع سَریر ، تختها ( نگا : حجر / 47 ، صافات / 44 ) . « مَصْفُوفَةٍ
» : ردیف و کنار هم چیده شده . رده نهاده . « حُورٍ عِینٍ » : ( نگا : دخان / 54
) . از این آیه و آیات دیگر قرآن برمیآید که تختها گرداگرد مجلس بزم و مقابل
یکدیگر نهاده شدهاند ، تا مجلس انس هر چه باشکوهتر باشد .
سوره طور آیه 21
متن آیه :
وَالَّذِینَ آمَنُوا وَاتَّبَعَتْهُمْ ذُرِّیَّتُهُم
بِإِیمَانٍ أَلْحَقْنَا بِهِمْ ذُرِّیَّتَهُمْ وَمَا أَلَتْنَاهُم مِّنْ عَمَلِهِم
مِّن شَیْءٍ کُلُّ امْرِئٍ بِمَا کَسَبَ رَهِینٌ
ترجمه :
کسانی که خودشان ایمان آوردهاند و فرزندانشان از ایشان در ایمان آوردن پیروی
کردهاند ، ( در بهشت ) فرزندانشان را بدیشان ملحق میگردانیم ( تا زادگان دلبند
خود را در کنار خود ببینند و از انس با آنان لذت بیشتر ببرند ) بیآنکه ما اصلاً
از عمل آن کسان چیزی بکاهیم ( و از اندوخته پدران و مادران چیزی برداریم و به
فرزندانشان بدهیم ، و یا بدین وسیله بر حسنات فرزندان بیفزائیم و یا گناهانشان را
از این راه بزدائیم ) . چرا که هر کس در گرو کارهائی است که کرده است .
توضیحات :
« مَآ أَلَتْنَاهُمْ » : از کارهایشان نکاستهایم . فعل مهموز الفاء أَلَتَ ،
یَأْلِتُ ، بر وزن ضَرَبَ یَضْرِبُ ، با فعل اجوف یائی لاتَ ، یَلیتُ ، در معنی
یکسان است ( نگا : حجرات / 14 ) . « مَآ أَلَتْنَا مِنْ عَمَلِهِمْ شَیْئاً » :
از پاداش کارهای پدران اصلاً چیزی نمیکاهیم . مراد این است که ترفیع منزلت
فرزندان باعث تنزل مقام پدران نبوده ، و بلکه مراد اعطاء نعمت انس و تشکیل مجمع
دلهای عاشقان یزدان است . « رَهِینٌ » : گروگان .
سوره طور آیه 22
متن آیه :
وَأَمْدَدْنَاهُم بِفَاکِهَةٍ وَلَحْمٍ مِّمَّا
یَشْتَهُونَ
ترجمه :
پیوسته هر گونه میوهای و گوشتی را که بخواهند در اختیارشان میگذاریم .
توضیحات :
« أَمْدَدْنَاهُمْ » : یاریشان میدهیم . بدیشان میدهیم ( نگا : مؤمنون / 55 ،
نمل / 36 ) .
سوره طور آیه 23
متن آیه :
یَتَنَازَعُونَ فِیهَا کَأْساً لَّا لَغْوٌ فِیهَا
وَلَا تَأْثِیمٌ
ترجمه :
آنان در آنجا جامهای ( شراب طهور ) را که نه بیهودهگوئی و یاوهسرائی در آن است
و نه با گناه همراه است ، از دست یکدیگر میگیرند ( و سر میکشند و خوش میشوند )
.
توضیحات :
« یَتَنَازَعُونَ » : مشتاقانه از دست یکدیگر میربایند و میگیرند . « لَغْوٌ »
: یاوهسرائی . بیهودهگوئی . « تَأْثِیمٌ » : گناهورزی . بزهکاری . یعنی شراب
آخرت ، نه موجب یاوهسرائی و پریشان گوئی میشود ، و نه موجب گناه میگردد ، و نه
کار مستان به کتک و کتککاری میکشد .
سوره طور آیه 24
متن آیه :
وَیَطُوفُ عَلَیْهِمْ غِلْمَانٌ لَّهُمْ کَأَنَّهُمْ
لُؤْلُؤٌ مَّکْنُونٌ
ترجمه :
پیوسته در گرداگرد آنان نوجوانان ایشان ( برای خدمتگزاریشان ) در چرخش و گردشند .
انگار آنان ( در صفا و پاکی ) مرواریدهای پنهان ( در صدف ) هستند .
توضیحات :
« غِلْمَانٌ » : جمع غُلام ، پسران نوجوان . مراد خدمتکاران و کارگزاران است . «
لُؤْلُؤٌ » : مروارید . « مَکْنُونٌ » : پنهان در صدف . مروارید در درون صدف به
قدری تازه و شفاف و زیبا است که حد ندارد ( نگا : واقعه / 23 ) .
سوره طور آیه 25
متن آیه :
وَأَقْبَلَ بَعْضُهُمْ عَلَى بَعْضٍ یَتَسَاءلُونَ
ترجمه :
پرسشکنان روی به همدیگر میکنند ( و هر یک از آنان از نعمتها و خوشیهای بهشت و
الطاف بیکران یزدان با دیگری سخن میگوید ) .
توضیحات :
« أَقْبَلَ » : رو کرد . « یَتَسَآءَلُونَ » : از همدیگر میپرسند . مراد صحبت
آنان از گذشته خود در دنیا ، و تعریف وضع خوش فعلی است .
سوره طور آیه 26
متن آیه :
قَالُوا إِنَّا کُنَّا قَبْلُ فِی أَهْلِنَا
مُشْفِقِینَ
ترجمه :
میگویند : ما پیش از این ( در دنیا ) در میان خانواده و فرزندانمان بیمناک ( از
خشم خدا و حساب و کتاب و جزا و سزای قیامت ) بودیم .
توضیحات :
« فِی أَهْلِنَا » : در میان اهل و خانواده خود . همراه با فرزندان و خانواده خود
. « مُشْفِقِینَ » : جمع مُشْفِق ، ترسان و هراسان . بیمناک . مراد بیمناک از
بازخواست الهی در پایان عمر ، و پیآمد اخروی است .
سوره طور آیه 27
متن آیه :
فَمَنَّ اللَّهُ عَلَیْنَا وَوَقَانَا عَذَابَ السَّمُومِ
ترجمه :
سرانجام خداوند در حق ما لطف و مرحمت فرمود ، و از عذاب سراپا شعله دوزخ ما را
بدور داشت .
توضیحات :
« مَنَّ » : منت نهاد . منت بر دو قسم است : الف - مذموم ب - مقبول . قسمت اخیر
که مراد آیه هم همین است ، به معنی لطف و مرحمت و خوبی و نیکی است . « السَّمُومِ
» : شعله آتش بدون دود ( نگا : المصحف المیسر ) . آتشی که از سوراخهای بدن بگذرد (
نگا : روحالمعانی ) . باد گرم و سوزان ( نگا : مجمع البیان الحدیث ، فرهنگ لغات
قرآن قریب ) .
سوره طور آیه 28
متن آیه :
إِنَّا کُنَّا مِن قَبْلُ نَدْعُوهُ إِنَّهُ هُوَ
الْبَرُّ الرَّحِیمُ
ترجمه :
ما پیش از این ( در جهان ، تنها ) او را به فریاد میخواندیم و فقط وی را پرستش
میکردیم . واقعاً او نیکوکار و مهربان است .
توضیحات :
« نَدْعُوهُ » : بفریادش میخواندیم . او را میپرستیدیم . « الْبَرُّ » :
نیکوکار ( نگا : روحالمعانی ) .
سوره طور آیه 29
متن آیه :
فَذَکِّرْ فَمَا أَنتَ بِنِعْمَتِ رَبِّکَ بِکَاهِنٍ
وَلَا مَجْنُونٍ
ترجمه :
( مردمان را به قرآن ) پند و اندرز بده ، تو در پرتو لطف و مرحمت پروردگارت نه
غیبگوئی و نه دیوانه .
توضیحات :
« ذَکِّرْ » : پند بده . موعظه کن . « بِنِعْمَةِ » : در پرتو نعمت . به برکت
مرحمت . « کَاهِنٍ » : غیبگو . کسی که ادعای علم غیب میکند . کسی که خبر از اسرار
غیبی میدهد و مدعی است که با جنیان و پریان ارتباط دارد و اخبار غیبی را از ایشان
میگیرد .
سوره طور آیه 30
متن آیه :
أَمْ یَقُولُونَ شَاعِرٌ نَّتَرَبَّصُ بِهِ رَیْبَ
الْمَنُونِ
ترجمه :
آیا آنان میگویند که او شاعر است ( و بگذارید تا زنده است اشعار خود را بسراید و
دل مردمانی را برباید ) و ما در انتظار مرگ او هستیم ( تا دفتر اشعار و طومار عمرش
را درهم پیچد و ما را از دست او راحت سازد ) .
توضیحات :
« شَاعِرٌ » : چامهسرا . خبر مبتدای محذوف است و تقدیر چنین است : هُوَ شَاعِرٌ
. « نَتَرَبَّصُ » : انتظار میکشیم . منتظر هستیم . « رَیْبَ » : شک و گمان .
مشکوک . در اینجا مراد نزول و تغییرات است . « الْمَنُونِ » : مرگ . از نظر لغوی ،
به معنی قطع کننده است . مرگ هم رشته عمر را قطع میکند . « رَیْبَ الْمَنُونِ » :
گمان مرگ . مرگ مشکوک . با توجه به معنی اخیر ، اضافه صفت به موصوف خود است . یعنی
مرگی که وقت فرا رسیدنش مورد گمان است و معلوم نیست .
سوره طور آیه 31
متن آیه :
قُلْ تَرَبَّصُوا فَإِنِّی مَعَکُم مِّنَ
الْمُتَرَبِّصِینَ
ترجمه :
بگو : شما در انتظار ( پندارهای خامتان ) باشید ، و من هم با شما در انتظار (
عاقبت نیک خود و سرانجام بد شما ) هستم .
توضیحات :
« الْمُتَرَبِّصِینَ » : انتظار کشندگان .
سوره طور آیه 32
متن آیه :
أَمْ تَأْمُرُهُمْ أَحْلَامُهُم بِهَذَا أَمْ هُمْ
قَوْمٌ طَاغُونَ
ترجمه :
آیا خردهایشان ایشان را به این ( سخنان متناقض ) دستور میدهد ؟ یا این که اصلاً
مردمان طغیانگر و سرکشی هستند ( و سرپیچی از فرمان حق ، سرشت و خصیصه آنان شده است
؟ ) .
توضیحات :
« أحْلام » : جمع حِلْم ، خردها و عقلها . « هذا » : این سخنان متناقض . یعنی
گاهی پیغمبر را شاعر ، گاهی مجنون ، زمانی کاهن ، و غیره مینامند . در صورتی که
کاهن و شاعر ، خردمند هستند ، و مجنون ، دیوانه و بیخرد است .
سوره طور آیه 33
متن آیه :
أَمْ یَقُولُونَ تَقَوَّلَهُ بَل لَّا یُؤْمِنُونَ
ترجمه :
آیا میگویند : ( محمد خودش قرآن را از پیش خود ساخته است و ) آن را فراهم آورده
است ؟ ! بلکه ایشان اصلاً ایمان ندارند .
توضیحات :
« تَقَوَّلَهُ » : آن را از پیش خود ساخته است و به دروغ به خدا نسبت داده است (
نگا : حاقه / 44 ) .
سوره طور آیه 34
متن آیه :
فَلْیَأْتُوا بِحَدِیثٍ مِّثْلِهِ إِن کَانُوا
صَادِقِینَ
ترجمه :
اگر راست میگویند ( که محمد خودش قرآن را از پیش خود ساخته است ) سخنی همچون آن
را بیاورند و ارائه دهند .
توضیحات :
« فَلْیَأْتُوا بِحَدِیثٍ مِّثْلِهِ . . . » : ( نگا : بقره / 23 ، یونس / 38 ،
هود / 13 ، اسراء / 88 ) .
سوره طور آیه 35
متن آیه :
أَمْ خُلِقُوا مِنْ غَیْرِ شَیْءٍ أَمْ هُمُ
الْخَالِقُونَ
ترجمه :
آیا ایشان ( همین جوری از عدم سر بر آوردهاند و ) بدون هیچ گونه خالقی آفریده
شدهاند ؟ و یا این که ( خودشان خویشتن را آفریدهاند و ) خودشان آفریدگارند ؟
توضیحات :
« مِنْ غَیْرِ شَیْءٍ » : بدون هیچ چیزی و هیچ آفریدگاری . یعنی بدون علت به وجود
آمدهاند . « أَمْ هُمُ الْخَالِقُونَ » : یعنی خودشان آفریدگار ، و علت خویشتن
هستند .
سوره طور آیه 36
متن آیه :
أَمْ خَلَقُوا السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ بَل لَّا
یُوقِنُونَ
ترجمه :
یا این که آنان آسمانها و زمین را آفریدهاند ؟ ! بلکه ایشان طالب یقین نیستند .
توضیحات :
« لا یُوقِنُونَ » : به یقین و باور نرسیدهاند و هنوز سرگشتهاند . جویا و
خواستار یقین نیستند و در پی ایمان به وحدانیت خدا نمیباشند .
سوره طور آیه 37
متن آیه :
أَمْ عِندَهُمْ خَزَائِنُ رَبِّکَ أَمْ هُمُ
الْمُصَیْطِرُونَ
ترجمه :
آیا گنجینههای پروردگارت نزد ایشان و در اختیار آنان است ( تا هر گونه که
بخواهند قضاوت کنند و نبوت را به این بدهند و به آن ندهند ؟ ) یا این که ایشان (
بر همه چیز جهان ) سیطره دارند ( و ارباب و فرمانده کل کائنات هستند ؟ ) .
توضیحات :
« الْمُصَیْطِرُونَ » : جمع مُصَیْطِر ، مسلط و توانا . غالب و چیره . مُصَیْطِر
و مُسَیْطِر یکی است ( نگا : غاشیه / 22 ) . علت تبدیل ( س ) به ( ص ) به سبب حرف
استعلاء ( ط ) است .
سوره طور آیه 38
متن آیه :
أَمْ لَهُمْ سُلَّمٌ یَسْتَمِعُونَ فِیهِ فَلْیَأْتِ
مُسْتَمِعُهُم بِسُلْطَانٍ مُّبِینٍ
ترجمه :
آیا نردبانی دارند و بالای آن ( میروند و در آسمانها ، به عالم ملکوت ) گوش فرا
میدارند ( و اسرار وحی را میشنوند ؟ ) . گوش فرا دهنده ایشان دلیل روشنی بیاورد
و ارائه دهد ( و این ادعای خود را ثابت کند ) .
توضیحات :
« سُلَّمٌ » : نردبان . « سُلْطَانٍ مُّبِینٍ » : دلیل و برهان روشن . دلیل و
برهان بیانگر .
سوره طور آیه 39
متن آیه :
أَمْ لَهُ الْبَنَاتُ وَلَکُمُ الْبَنُونَ
ترجمه :
آیا دختران ، سهم خدایند ، و پسران ، سهم شما ؟ !
توضیحات :
« لَهُ الْبَنَاتُ » : دختر و پسر از نظر ارزش انسانی با هم تفاوتی ندارند ، و
تعبیر آیه ، در حقیقت از قبیل استدلال به عقیده باطل طرف مخالف بر ضد خود او است .
و آن این که عربها به شدت از دختر بیزار بودند ، و با وجود این زادگان خدا را دختر
میدانستند ( نگا : نحل / 57 ، زخرف / 17 ، صافات / 149 ) .
سوره طور آیه 40
متن آیه :
أَمْ تَسْأَلُهُمْ أَجْراً فَهُم مِّن مَّغْرَمٍ
مُّثْقَلُونَ
ترجمه :
یا این که تو از آنان اجر و پاداشی ( در مقابل ابلاغ رسالت خود بدیشان ) میخواهی
، و همچون بار گرانی بر دوش آنان سنگینی میکند ؟
توضیحات :
« مَغْرَمٍ » : غرامت . زیان . تاوان . خسارت ( نگا : توبه / 98 ) . مصدر میمی
است . « مُثْقَلُونَ » : سنگین باران . بار گرانان . از مصدر ( إثقال ) به معنی
تحمیل مشقت و بار گران است .
سوره طور آیه 41
متن آیه :
أَمْ عِندَهُمُ الْغَیْبُ فَهُمْ یَکْتُبُونَ
ترجمه :
یا این که نزد ایشان ، علم غیبیّات و اسرار نهان ( جهان و ملکوت یزدان ) است و از
روی آن ( برای مردم هر چه بخواهند ) مینویسند ؟
توضیحات :
« أَمْ عِندَهُمُ الْغَیْبُ ؟ » : آیا آنان غیب میدانند ؟ آیا دانش اسرار نهان و
علم غیب در پیش آنان است ؟
سوره طور آیه 42
متن آیه :
أَمْ یُرِیدُونَ کَیْداً فَالَّذِینَ کَفَرُوا هُمُ
الْمَکِیدُونَ
ترجمه :
یا این که میخواهند نیرنگ بزنند ( و طرحهای شیطانی بریزند و حیلهگری کنند ، تا
پیغمبر را از میان بردارند ، یا با آئین او مقابله کنند . باید بدانند که ) کفار
به حیلت خود گرفتار میآیند ( و توطئههای ایشان سرانجام بر ضد خودشان تمام میشود
و جملگی ایشان محکوم نقشههای الهی هستند ) .
توضیحات :
« کَیْداً » : نیرنگ . حیلهگری . توطئه . نقشه سوء ( نگا : آلعمران / 54 ) . «
الْمَکِیدُونَ » : گرفتاران نیرنگ . شکست خوردگان توطئه ( نگا : فاطر / 43 ، انفال
/ 30 ) .
سوره طور آیه 43
متن آیه :
أَمْ لَهُمْ إِلَهٌ غَیْرُ اللَّهِ سُبْحَانَ اللَّهِ
عَمَّا یُشْرِکُونَ
ترجمه :
یا این که ( آنان خیال میکنند که ) معبودی ( و حامی و یاوری ) جز خدا دارند ؟
خدا پاک و منزه از چیزهائی است که انبازش میدانند و میخوانند .
توضیحات :
« أَمْ لَهُمْ إِلهٌ . . . » : ( نگا : حجر / 96 ) .
سوره طور آیه 44
متن آیه :
وَإِن یَرَوْا کِسْفاً مِّنَ السَّمَاءِ سَاقِطاً
یَقُولُوا سَحَابٌ مَّرْکُومٌ
ترجمه :
اگر بنگرند که قطعهای از آسمان فرو میافتد ، میگویند : ابر متراکمی است .
توضیحات :
« کِسْفاً » : پاره . تکه . قطعه . « مَرْکُومٌ » : متراکم . « إِن یَرَوْا
کِسْفاً » : مراد این است که مشرکان و منکران لجوج ، آن چنان در عناد و دشمنی با
پیغمبر و اسلام ، پافشاری میکنند که اگر عذابی را که تمسخرکنان از پیغمبر خواسته
بودند ( نگا : اسراء / 92 ) با چشم سر نزول آن را بالای سر خود ببینند ، قبول نمیکنند
و چیز دیگری قلمداد مینمایند ( نگا : حجر / 14 و 15 ، احقاف / 24 ) .
سوره طور آیه 45
متن آیه :
فَذَرْهُمْ حَتَّى یُلَاقُوا یَوْمَهُمُ الَّذِی فِیهِ
یُصْعَقُونَ
ترجمه :
پس ایشان را به حال خود واگذار ، تا برسند به روزی که در آن هلاک میگردند .
توضیحات :
« یُصْعَقُونَ » : نابود گردانده میشوند . هلاک میگردند . مراد فرا رسیدن مرگ
ایشان در جنگ یا به هنگام اجل است . از مصدر إصعاق به معنی إهلاک است .
سوره طور آیه 46
متن آیه :
یَوْمَ لَا یُغْنِی عَنْهُمْ کَیْدُهُمْ شَیْئاً وَلَا
هُمْ یُنصَرُونَ
ترجمه :
آن روزی که نیرنگها و توطئههایشان سودی به حالشان نخواهد داشت ، و ( از هیچ سوئی
) مدد و یاری نمیشوند .
توضیحات :
« کَیْدُهُمْ » : نیرنگ ایشان . نقشههای سوء و توطئههای کثیفشان . حیلهگریهایشان
.
سوره طور آیه 47
متن آیه :
وَإِنَّ لِلَّذِینَ ظَلَمُوا عَذَاباً دُونَ ذَلِکَ
وَلَکِنَّ أَکْثَرَهُمْ لَا یَعْلَمُونَ
ترجمه :
برای ستمگران عذابی پیش از آن ( عذاب سرمدی و ابدی ، در همین جهان ) هست ، ولی
بیشتر ایشان متوجه نمیگردند و نمیفهمند .
توضیحات :
« دُونَ ذلِکَ » : قبل از آن ، علاوه از آن . یعنی قبل از عذاب آخرت ، عذاب دیگری
در همین جهان دارند ، و یا گذشته از عذاب دنیوی ، عذاب اخروی هم دارند .
سوره طور آیه 48
متن آیه :
وَاصْبِرْ لِحُکْمِ رَبِّکَ فَإِنَّکَ بِأَعْیُنِنَا
وَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّکَ حِینَ تَقُومُ
ترجمه :
برابر فرمان پروردگارت ، صبر و شکیبائی پیش گیر ( و با استقامت و شجاعت ، پیام
آسمانی را به گوش انسانها برسان و مترس ) که تو زیر نظر ما و تحت حفاظت و رعایت ما
هستی . وقتی که ( سحرگاهان از خواب ) بلند میشوی ، به تسبیح و تقدیس و شکر و سپاس
پروردگارت بپرداز .
توضیحات :
« لِحُکْمِ رَبِّکَ » : برابر فرمان پروردگارت . در راه ابلاغ فرمان پروردگارت .
بر قوانین و مقررات پروردگارت پایدار باش . « بِأَعْیُنِنَا » : زیر نظر ما . تحت
مراقبت و محافظت ما . « حِینَ تَقُومُ » : وقتی که سحرگاهان برمیخیزی . وقتی که
از جا ، و از مکانی ، و از مجلسی برمیخیزی . چرا که پیغمبر به هنگام برخاستن از هر
جائی ، میفرمود : سُبْحانَکَ اللّهُمَّ وَ بِحَمْدِکَ ، أَشْهَدُ أَنْ لا إِلهَ
إِلاّ أَنْتَ ، أَسْتَغْفِرُکَ وَ أَتُوبُ إِلَیْکَ ( نگا : المراغی ، نمونه ) .
سوره طور آیه 49
متن آیه :
وَمِنَ اللَّیْلِ فَسَبِّحْهُ وَإِدْبَارَ النُّجُومِ
ترجمه :
و در پارهای از شب ، و در وقت ناپدید شدن ستارگان ( به سبب نور خورشید به هنگام
طلوع فجر ) شکر و سپاس و تسبیح و تقدیس خدای را بجای آور .
توضیحات :
« مِنَ الَّیْلِ » : در شب . در پارهای از شب . مراد وقت ادای نماز مغرب و عشاء
یا نماز تهجد است . « إِدْبَارَ » : پشت کردن . مراد ناپدید شدن ستارگان است به
سبب نور خورشید . اشاره به وقت نماز صبح است .