تفسیر قرآن

تفسیر و معانی قرآن

تفسیر قرآن

تفسیر و معانی قرآن

سورۀ انعام

سورۀ انعام

مکی است؛ ترتیب آن 6؛ تعداد آیات آن 165

بِسۡمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحۡمَٰنِ ٱلرَّحِیمِ

﴿ٱلۡحَمۡدُ لِلَّهِ ٱلَّذِی خَلَقَ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضَ وَجَعَلَ ٱلظُّلُمَٰتِ وَٱلنُّورَۖ ثُمَّ ٱلَّذِینَ کَفَرُواْ بِرَبِّهِمۡ یَعۡدِلُونَ ١.

حق‌تعالی به بندگان خود می‌آموزد تا بر نعمت‌ها و احسانش و بر خلقت عجیب و دقّتی که در صنع خود دارد او را حمد و ستایش بگویند؛ زیرا تنها او مستحق کامل‌ترین محامد و بزرگ‌ترین مدائح است.

او کسی است که آسمان‌ها و زمین را ایجاد نموده، این آفرینش محکم، دقیق، نیکو و هماهنگ که موجب حیرت عقل و ذهن انسان می‌شود و دیدگان را به شگفت وا می‌دارد. اوتعالی شب و روز و تاریکی و روشنایی را آفرید تا انسان‌ها به خواب پبردازند و در راه کسب معیشت زندگی و بهره‌مند شدن از علم و دانش استفاده کنند ولی بعد از این همه نشانه‌های عجیب و قاطع، بازهم این کفار بین خدا عزوجل و بت‌هایی که نه توان خلق دارند و نه روزی می‌دهند و نه توان تصرف در زندگی یا مردم را دارند تساوی قایل می‌شوند. پس هلاک بادا این کافران به خاطر این حماقت، جهل و بی‌پایگی.

﴿هُوَ ٱلَّذِی خَلَقَکُم مِّن طِینٖ ثُمَّ قَضَىٰٓ أَجَلٗاۖ وَأَجَلٞ مُّسَمًّى عِندَهُۥۖ ثُمَّ أَنتُمۡ تَمۡتَرُونَ ٢.

این تنها اوست که پدرتان آدم را از خاک و ذریه‌اش را از آبی سُست آفرید و برای هر مخلوقی عمری مشخص و محدود قرار داد که هرگز از آن بیشتر نمی‌شود. اوتعالی برای زنده شدن بعد از مرگ نیز روزی را مشخص کرد که همان روز قیامت است و هیچ‌کس زمان وقوع این روز را جز خداوند عزوجل نمی‌داند ولی با آن‌هم این مشرکان بعد از این همه دلائل و براهین واضح در امر قیامت شک می‌کنند.

﴿وَهُوَ ٱللَّهُ فِی ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَفِی ٱلۡأَرۡضِ یَعۡلَمُ سِرَّکُمۡ وَجَهۡرَکُمۡ وَیَعۡلَمُ مَا تَکۡسِبُونَ ٣.

اوتعالی کسی است که الوهیت و عبودیت تنها از اوست. تمام آنچه در آسمان‌ها از قبیل ملائکه و در زمین از قبیل مؤمنان وجود دارند او را به یگانگی می‌پرستند و او می‌داند که این‌ها در نیت‌های خود چه چیزی را پنهان می‌دارند و در اقوال خود ظاهر می‌نمایند و چه کار خوب یا بدی را انجام دادند تا به آن‌ها براساس آن، در روز قیامت ثواب و کیفر دهد.

﴿وَمَا تَأۡتِیهِم مِّنۡ ءَایَةٖ مِّنۡ ءَایَٰتِ رَبِّهِمۡ إِلَّا کَانُواْ عَنۡهَا مُعۡرِضِینَ ٤.

و آنچه ما برای این کفار از قبیل دلائل روشن و برهان قاطع بر صحت الوهیت خدا عزوجل و صدق رسالت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم ارائه می‌نمائیم آن‌ها در برابر آن بی‌مبالات‌اند و در مقابل آن قرار می‌گیرند و در آن تفکر نمی‌نمایند و علاوه بر این‌ها همواره در غفلت و اعراض قرار دارند.

﴿فَقَدۡ کَذَّبُواْ بِٱلۡحَقِّ لَمَّا جَآءَهُمۡ فَسَوۡفَ یَأۡتِیهِمۡ أَنۢبَٰٓؤُاْ مَا کَانُواْ بِهِۦ یَسۡتَهۡزِءُونَ ٥.

آن‌ها اصلاً قرآن را نپذیرفتند، قرآنی که بزرگ‌ترین معجزه است. آن‌ها قرآن را تکذیب نموده و رد کردند و در صحت آن تردید نمودند. آن‌ها را به حال خودشان رها کن به زودی بدی عمل‌شان برای آن‌ها واضح و آشکار می‌گردد به خصوص هنگامی که عذاب را مشاهده کنند چون آن‌ها به پیامبری و پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم تمسخر نموده و به آیات واضح و آشکار الهی استهزا نمودند؛ روی این اساس آن‌ها اولاً اعراض نموده در ثانی تکذیب و استهزا نمودند.

﴿أَلَمۡ یَرَوۡاْ کَمۡ أَهۡلَکۡنَا مِن قَبۡلِهِم مِّن قَرۡنٖ مَّکَّنَّٰهُمۡ فِی ٱلۡأَرۡضِ مَا لَمۡ نُمَکِّن لَّکُمۡ وَأَرۡسَلۡنَا ٱلسَّمَآءَ عَلَیۡهِم مِّدۡرَارٗا وَجَعَلۡنَا ٱلۡأَنۡهَٰرَ تَجۡرِی مِن تَحۡتِهِمۡ فَأَهۡلَکۡنَٰهُم بِذُنُوبِهِمۡ وَأَنشَأۡنَا مِنۢ بَعۡدِهِمۡ قَرۡنًا ءَاخَرِینَ ٦.

آیا به این کافران اخبار امت‌های گذشته مانند قوم نوح، عاد، ثمود و دیگران نرسیده؟ و آیا آن‌ها آثار این‌ها را مشاهده نکرده و هلاکت‌شان را هنگامی که ما را تکذیب کردند حتّی نشنیده‌اند؟ چرا این‌ها پند و اندرز نمی‌گیرند؟ ما به این امت‌ها نیرو، قوت و نعمتی دادیم که به کفار مکه نداده‌ایم. ما به آن‌ها باران پی‌درپی فرو فرستادیم که با آن کشت و زراعت آن‌ها و سبزیجات و درختان آن‌ها را زنده نمودیم و در زیر خانه‌های آن رود بارها جاری کردیم و به این ترتیب آن‌ها در باغ‌ها و بوستان‌هایی سرسبز و انبوه و غذا و آب فراوان قرار گرفتند ولی هرگز شکر نکردند، بلکه کفر ورزیدند از این‌روی ما آن‌ها را به سبب همین مخالفت‌ها و تکذیبگری‌هایی که نسبت به پیامبران انجام داده‌اند با شدیدترین کیفرها مؤاخذه نمودیم و به سبب عملکردهای زشت‌شان به خصوص تمسخر به پیامبران الهی بر آن‌ها شدیدترین عذاب را نازل کردیم. پس شما از این برحذر باشید که ما شما را آنگونه مؤاخذه کنیم که آن‌ها را مؤاخذه کردیم. ما آن‌ها را نابود کردیم و به جای‌شان نسل‌های دیگری پی‌درپی فرستادیم و به این ترتیب از ملک خدا عزوجل چیزی کاسته نشد و در توان او به اندازۀ ذره‌ای هم تغییر رونما نگردید.

﴿وَلَوۡ نَزَّلۡنَا عَلَیۡکَ کِتَٰبٗا فِی قِرۡطَاسٖ فَلَمَسُوهُ بِأَیۡدِیهِمۡ لَقَالَ ٱلَّذِینَ کَفَرُوٓاْ إِنۡ هَٰذَآ إِلَّا سِحۡرٞ مُّبِینٞ ٧.

این کفار بدکار معاند‌اند و هرگز ایمان نمی‌آورند ولو قرآن را در ورق‌هایی نبشته شده نازل کنیم و آن‌ها این قرآن را ببینند و در بین دستان خود قرار دهند. در چنین هنگامی نیز آن‌ها خواهند گفت همانا ما با این قرآن جادو شدیم و این اوراق و صحف هیچ اساسی ندارند، همۀ این اعمال نظر به سرکشی و تمردی است که از آنان سرزده است.

﴿وَقَالُواْ لَوۡلَآ أُنزِلَ عَلَیۡهِ مَلَکٞۖ وَلَوۡ أَنزَلۡنَا مَلَکٗا لَّقُضِیَ ٱلۡأَمۡرُ ثُمَّ لَا یُنظَرُونَ ٨.

کفار مکه می‌گویند چرا بر محمد صلی الله علیه و آله و سلم مَلَکی از ملائکۀ آسمان نازل نمی‌شود تا ما آن را به گونۀ عیان ملاحظه کنیم و او در حضور ما بر نبوّت محمد صلی الله علیه و آله و سلم شهادت دهد تا او را تصدیق کنیم و اگر ما سخن‌شان را بپیذیریم و چنین ملکی نازل هم بنمائیم و آن‌ها او را ببینند و بازهم کفر ورزند در چنین حالتی در نزول عذاب در حق آن‌ها عجله به خرج خواهیم داد و هرگز منتظر نخواهیم ماند و بعد از آن حتماً عذاب بنیاد برانداز و بدون مهلت خواهد بود.

﴿وَلَوۡ جَعَلۡنَٰهُ مَلَکٗا لَّجَعَلۡنَٰهُ رَجُلٗا وَلَلَبَسۡنَا عَلَیۡهِم مَّا یَلۡبِسُونَ ٩.

و اگر ما ملکی را نیز به عنوان پیام‌رسان بفرستیم یقیناً او را بر شکل مردی از بشر خواهیم فرستاد، زیرا مردم توان مشاهدۀ ملک را در صورت اصلی آن ندارند و اگر بر صورت مرد باشد بازهم این امر بر آن‌ها پنهان باقی خواهد ماند که آیا این پیام رسان مَلَکی در شکل یک مرد است یا مردی از میان انسان‌ها.

﴿وَلَقَدِ ٱسۡتُهۡزِئَ بِرُسُلٖ مِّن قَبۡلِکَ فَحَاقَ بِٱلَّذِینَ سَخِرُواْ مِنۡهُم مَّا کَانُواْ بِهِۦ یَسۡتَهۡزِءُونَ ١٠.

ای محمد ج! صبر کن و از تکذیب کفّار غمگین مباش. ما پیش از تو نیز پیامبران زیادی را فرستادیم در حالی که اقوام‌شان آن‌ها را تکذیب و به آن‌ها استهزا کردند. آن‌ها برای تو الگو هستند و تو اولین کسی که تکذیب شده نیستی! و چون کفار به پیامبران خود تمسخر کردند آن‌ها را به شدید‌ترین عذاب گرفتار کردیم و کیفر عملکرد زشت آن‌ها را در تمسخر به پیامبران دادیم.

﴿قُلۡ سِیرُواْ فِی ٱلۡأَرۡضِ ثُمَّ ٱنظُرُواْ کَیۡفَ کَانَ عَٰقِبَةُ ٱلۡمُکَذِّبِینَ ١١.

ای مسخره کنندگان! در اطراف و اکناف زمین مسافرت کنید و آثار و نشانه‌های هلاک شدگان تکذیب‌گر را بنگرید که چگونه آن‌ها را محو و نابود کردیم و اهل آن‌ها را با انواع و اقسام کیفرها پاره پاره ساختیم. آیا کسی هست که از آنچه مشاهده می‌نماید و یا می‌شنود پند و اندرز لازم را بگیرد.

﴿قُل لِّمَن مَّا فِی ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِۖ قُل لِّلَّهِۚ کَتَبَ عَلَىٰ نَفۡسِهِ ٱلرَّحۡمَةَۚ لَیَجۡمَعَنَّکُمۡ إِلَىٰ یَوۡمِ ٱلۡقِیَٰمَةِ لَا رَیۡبَ فِیهِۚ ٱلَّذِینَ خَسِرُوٓاْ أَنفُسَهُمۡ فَهُمۡ لَا یُؤۡمِنُونَ ١٢.

ای محمد ج! برای مشرکان بگو پادشاهی آسمان‌ها و زمین از آن کسیت؟ سپس به آن‌ها خبر بده که این پادشاهی همانگونه که خود آن‌ها اعتراف دارند از آن خداست پس چرا او را عبادت نمی‌کنید و به یکتائی پرستش نمی‌نمائید؟ اوتعالی بر خود رحمت و مهربانی را لازم گرفته از این‌روی رحمتش بر عذابش سبقت جسته و او در نزول کیفر عجله نمی‌نماید و پیش از هشدار، کسی را مؤاخذه نمی‌نماید و توبۀ توبه کنندگان را نیز می‌پذیرد و او حتماً همۀ شما را در روز حساب و جزا که در آن هیچ شکی نیست جمع می‌کند و یقیناً در آن روز مشرکان زیانمند خواهند بود؛ زیرا آن‌ها به خدا عزوجل شریک آورده و به ملاقات او باور و به رسالت محمد صلی الله علیه و آله و سلم اعتراف نکردند.

﴿۞وَلَهُۥ مَا سَکَنَ فِی ٱلَّیۡلِ وَٱلنَّهَارِۚ وَهُوَ ٱلسَّمِیعُ ٱلۡعَلِیمُ ١٣.

و خدای‌تعالی مالک همۀ آن چیزی است که در هستی ساکن و یا متحرک است و تحت پوشش شب یا روز قرار دارد. این پدیده‌ها چه پنهان باشند یا آشکار بر خدا عزوجل پنهان نیست. او هر گفته‌ای را می‌شوند و هیچ صدایی بر او خلط نمی‌شود. او بر نیت‌ها و اعمال نیز واقف است.

﴿قُلۡ أَغَیۡرَ ٱللَّهِ أَتَّخِذُ وَلِیّٗا فَاطِرِ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِ وَهُوَ یُطۡعِمُ وَلَا یُطۡعَمُۗ قُلۡ إِنِّیٓ أُمِرۡتُ أَنۡ أَکُونَ أَوَّلَ مَنۡ أَسۡلَمَۖ وَلَا تَکُونَنَّ مِنَ ٱلۡمُشۡرِکِینَ ١٤.

ای محمد ج! برای مشرکان بگو چگونه غیر از کسی را که متولی امور من است و مرا یاری می‌دهد به عنوان پروردگار خود برگزینم در حالی که او خالق و آفریدگار آسمان‌ها و زمین و تمام آنچیزی است که در آن‌ها قرار دارد. او یکتا و یگانه‌ای است که برای هر کس روزی می‌دهد و هیچ‌کس به او روزی نمی‌دهد، زیرا او بی‌نیاز از این مقوله‌هاست. پروردگارم مرا امر نموده تا اولین سرسپرده عبودیت در برابر او بوده و به الوهیتش تسلیم شوم و او من را از شرک بازداشته، زیرا من را به توحید فرستاده تا سایر بندگان را به سوی او دعوت کنم.

﴿قُلۡ إِنِّیٓ أَخَافُ إِنۡ عَصَیۡتُ رَبِّی عَذَابَ یَوۡمٍ عَظِیمٖ ١٥.

ای محمد ج! برای مشرکان بگو من پیامبری از جانب خدای‌تعالی می‌باشم که می‌ترسم در صورت مخالفت از امرش و یا پرستش غیر او من را به کیفر سختی دچار کند. من اینگونه باشم شما در چه حالی قرار خواهید داشت چون شرک ورزیدید و اعراض کردید.

﴿مَّن یُصۡرَفۡ عَنۡهُ یَوۡمَئِذٖ فَقَدۡ رَحِمَهُۥۚ وَذَٰلِکَ ٱلۡفَوۡزُ ٱلۡمُبِینُ ١٦.

هر که را حق‌تعالی در روز تهدید بزرگ به خطر یکتا پرستی‌اش از عذاب بازدارد محققاً که بر او رحم نموده و او را مشمول رحمت خود ساخته است. این پیروزی و رستگاریی بزرگ است، زیرا چنین کسی به مطلوب خویش دست یافته و از بدی‌ها نجات یافته است.

﴿وَإِن یَمۡسَسۡکَ ٱللَّهُ بِضُرّٖ فَلَا کَاشِفَ لَهُۥٓ إِلَّا هُوَۖ وَإِن یَمۡسَسۡکَ بِخَیۡرٖ فَهُوَ عَلَىٰ کُلِّ شَیۡءٖ قَدِیرٞ ١٧.

ای انسان! اگر خدای‌تعالی نسبت به تو ارادۀ ضرر داشته باشد و خواسته باشد تو را دچار فقر، بیماری و بلاها کند مطمئن باش هیچ‌کس نمی‌تواند جز خود خدا عزوجل این ضرر را از تو بازدارد و اگر اراده داشته باشد به تو خیری از قبیل ثروت، صحت و توفیق برساند مطمئن باش هیچ‌کس نمی‌تواند این خیر و فضل را از تو بازدارد؛ چون او بر همه چیز قادر و تواناست و هرگاه او ارادۀ کاری را بکند حتماً اجرایش می‌نماید و اگر چیزی مقدر کند بر اجرای آن توان دارد.

﴿وَهُوَ ٱلۡقَاهِرُ فَوۡقَ عِبَادِهِۦۚ وَهُوَ ٱلۡحَکِیمُ ٱلۡخَبِیرُ ١٨.

خدای‌تعالی بر امر خود غلبه داشته و مافوق همۀ بندگان خود است و همه مقهور جبروت اویند، زیرا او قهار هر جبار و ستمگر است. از این‌روی پرهیزگار با شنیدن امر خدا عزوجل و متکبر با قهر و غضب در برابر او منقاد می‌شود. اوتعالی همه چیز را در جایش بنابر حکمت و با دقت گذاشته و هر چیزی که از انظار پوشیده و پنهان باشد بر او معلوم و هویداست. او با حکمت خو مقدر نموده و با علم خود اسرار را دانسته است؛ پس تنها او مستحق این است که پرستش شود و به یگانگی یاد گردد و به او شریک و انباز قرار داده نشود.

این آیه دلالت بر اثبات علو خدای بخشنده و فوقیت او آنگونه که سزاوارش است دارد.

﴿قُلۡ أَیُّ شَیۡءٍ أَکۡبَرُ شَهَٰدَةٗۖ قُلِ ٱللَّهُۖ شَهِیدُۢ بَیۡنِی وَبَیۡنَکُمۡۚ وَأُوحِیَ إِلَیَّ هَٰذَا ٱلۡقُرۡءَانُ لِأُنذِرَکُم بِهِۦ وَمَنۢ بَلَغَۚ أَئِنَّکُمۡ لَتَشۡهَدُونَ أَنَّ مَعَ ٱللَّهِ ءَالِهَةً أُخۡرَىٰۚ قُل لَّآ أَشۡهَدُۚ قُلۡ إِنَّمَا هُوَ إِلَٰهٞ وَٰحِدٞ وَإِنَّنِی بَرِیٓءٞ مِّمَّا تُشۡرِکُونَ ١٩.

ای محمد ج! برای مشرکان بگو بزرگ‌ترین شاهد بر صدق رسالت و اثبات نبوّت تو چیست؟ برای آن‌ها بگو خدا بزرگ‌ترین شاهد بر این امر است. او بر همۀ آنچه به شما گفتم و شما به من پاسخ دادید آگاه است. او بر من قرآن را نازل نموده تا با آن شما را از عذاب الهی در صورتی که مخالفتش کنید بیم دهم و همچنان تمام کسانی را که این قرآن به آن‌ها می‌رسد. پس اگر خدای‌تعالی خالق همۀ آفریده‌ها و رازق‌شان است. شما چگونه به الوهیت غیر او اقرار می‌نمائید و با او کسی دیگر را شریک و انباز قرار می‌دهید. ولی من هرگز به اعمال شرک آلود شما اقرار و اعتراف ندارم. من شهادت می‌دهم که خدائی جز او نیست، او یگانه‌ای است که شریک ندارد و من هرگز سخن باطل را نمی‌پذیرم و بر صحت ظلم و جور گواه نیستم و به سوی خدا عزوجل از هر شرکی و از هر مشرکی بیزارم و به سوی یکتاپرستی و توحید دعوت می‌کنم.

﴿ٱلَّذِینَ ءَاتَیۡنَٰهُمُ ٱلۡکِتَٰبَ یَعۡرِفُونَهُۥ کَمَا یَعۡرِفُونَ أَبۡنَآءَهُمُۘ ٱلَّذِینَ خَسِرُوٓاْ أَنفُسَهُمۡ فَهُمۡ لَا یُؤۡمِنُونَ ٢٠.

یهودیان و نصرانیان محمد صلی الله علیه و آله و سلم را با تمام خصوصیاتش که در تورات و انجیل ذکر شده می‌شناسند درست همانگونه که فرزندان خود را می‌شناسند. و همانگونه که پدر هیچگاه در شناخت فرزند خود به بیراهه نمی‌رود اهل کتاب نیز در شناخت. این اوصاف نظر به وضوحی که دارند به بیراهه نمی‌روند ولی آن‌ها هدایت را رد نموده و چون قرآن حکیم را تکذیب کرده و از پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم پیروی نکردند به سوی زیان و خشم پروردگار بازگشتند.

﴿وَمَنۡ أَظۡلَمُ مِمَّنِ ٱفۡتَرَىٰ عَلَى ٱللَّهِ کَذِبًا أَوۡ کَذَّبَ بِ‍َٔایَٰتِهِۦٓۚ إِنَّهُۥ لَا یُفۡلِحُ ٱلظَّٰلِمُونَ ٢١.

هیچکس در جهان ظالم‌تر و گنهکارتر از کسی نیست که ادعای شریک به خدا را می‌نماید و به اوتعالی زن و فرزند قایل است یا یکی از آیات و نشانه‌های وحدانیتش را و یا شواهد نبوت پیامبرش را رد کند هر کسی چنین کند ظالم و ستمگار است و چنین کسی هرگز راه درست را طی نمی‌نماید و از عذاب نیز نجاب پیدا نمی‌کند.

﴿وَیَوۡمَ نَحۡشُرُهُمۡ جَمِیعٗا ثُمَّ نَقُولُ لِلَّذِینَ أَشۡرَکُوٓاْ أَیۡنَ شُرَکَآؤُکُمُ ٱلَّذِینَ کُنتُمۡ تَزۡعُمُونَ ٢٢.

آیا این مشرکان یاد نمی‌آورند روزی را که ما همۀ آن‌ها را در روزی که شکی در آن نیست جمع می‌کنیم و از آن‌ها می‌پرسیم کجا شدند خدایانی که شما به غیر از خدا عزوجل پرستش می‌کردید؟ چرا این خدایان شما را یاری نمی‌رسانند و از شما عذاب را دفع نمی‌نمایند و یا در رفع عذاب شفاعت نمی‌کنند؟

﴿ثُمَّ لَمۡ تَکُن فِتۡنَتُهُمۡ إِلَّآ أَن قَالُواْ وَٱللَّهِ رَبِّنَا مَا کُنَّا مُشۡرِکِینَ ٢٣.

آن‌ها بعد از اینکه خدایان خود را در آن روز می‌بینند که در برابر بی‌تفاوت‌اند از حجتی باطل و ادعایی دروغین استفاده می‌کنند و می‌گویند ما آن‌ها را در دنیا عبادت نکردیم و به خدا عزوجل شریک نیاوردیم در حالی که در این ادعای خود دروغ می‌گویند و افترا می‌کنند.

﴿ٱنظُرۡ کَیۡفَ کَذَبُواْ عَلَىٰٓ أَنفُسِهِمۡۚ وَضَلَّ عَنۡهُم مَّا کَانُواْ یَفۡتَرُونَ ٢٤.

ای محمد ج! آیا از این مشرکان در شگفت نیستی که با خدا عزوجل در دنیا غیر او را شریک می‌آورند و در آخرت بر خویشتن دروغ می‌گویند و از خدایان خود بیزاری می‌جویند و سوگند یاد می‌کنند که آن‌ها را در دنیا پرستش ننموده‌اند؟ این‌ها بین کفر، دروغ، عمل بد و عذر بدتر از گناه جمع می‌کنند و در اعمال خود شریک می‌آورند و در اقوال خود دروغ می‌گویند این در حالی است که در آخرت شفاعت خدایان آن‌ها که گمان می‌کردند برای آن‌ها نفعی در پَی دراد از بین می‌رود.

﴿وَمِنۡهُم مَّن یَسۡتَمِعُ إِلَیۡکَۖ وَجَعَلۡنَا عَلَىٰ قُلُوبِهِمۡ أَکِنَّةً أَن یَفۡقَهُوهُ وَفِیٓ ءَاذَانِهِمۡ وَقۡرٗاۚ وَإِن یَرَوۡاْ کُلَّ ءَایَةٖ لَّا یُؤۡمِنُواْ بِهَاۖ حَتَّىٰٓ إِذَا جَآءُوکَ یُجَٰدِلُونَکَ یَقُولُ ٱلَّذِینَ کَفَرُوٓاْ إِنۡ هَٰذَآ إِلَّآ أَسَٰطِیرُ ٱلۡأَوَّلِینَ ٢٥.

از این مشرکان کسانی هستند که صدای تو را هنگامی که قرآن می‌خوانی می‌شنوند اما شنیدنی بدون فهم، بدون درک و بدون بهره‌گیری زیرا هوی و هوس بر دل‌های آن‌ها چیره شده و منافذ بصیرت را بر آن‌ها بسته و قلب‌های‌شان را در حجاب قرار داده است از این‌روی آن‌ها نمی‌فهمند و گوش‌های‌شان در واقع کر است و اگر تو هر نشانه‌ای بر صدق خویش ارائه کنی در حالی که تمام معجزات بر رسالت تو گواهی می‌دهند آن‌ها بازهم تکذیب می‌کنند و انکار می‌نمایند و بعد از آن سراغ تو می‌آیند تا بگویند همۀ این نشانه‌ها و معجزات از جملۀ افسانه‌های پیشینیان و خرافات گذشتگان است و حقیقت ندارد.

﴿وَهُمۡ یَنۡهَوۡنَ عَنۡهُ وَیَنۡ‍َٔوۡنَ عَنۡهُۖ وَإِن یُهۡلِکُونَ إِلَّآ أَنفُسَهُمۡ وَمَا یَشۡعُرُونَ ٢٦.

این مشرکان مردم را از باور نمودن به پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم و از پیروی ایشان بازمی‌دارند پس آن‌ها، هم گمراه‌اند و هم گمراه‌گر، هم خودشان کافر می‌شوند و هم مردم را از هدایت بازمی‌دارند. آن‌ها با این عمل خویش در واقع به خود زیان و آسیب می‌رسانند و در راستای هلاکت و نابودی خود تلاش می‌نمایند ولی بر خطر عملکرد خود واقف نیستند و ضرر آنچه را انجام می‌دهند نمی‌دانند.

﴿وَلَوۡ تَرَىٰٓ إِذۡ وُقِفُواْ عَلَى ٱلنَّارِ فَقَالُواْ یَٰلَیۡتَنَا نُرَدُّ وَلَا نُکَذِّبَ بِ‍َٔایَٰتِ رَبِّنَا وَنَکُونَ مِنَ ٱلۡمُؤۡمِنِینَ ٢٧.

و ای کاش تو ای محمد ج! این مشرکان را هنگامی مشاهده می‌نمودی که بر آتش عرضه می‌شوند و خشم خدای جبّار را و همچنان هولناکی صحنه، غلّ و زنجیرها را مشاهده می‌نمایند، آنگاه خواهند گفت: ای کاش زنده می‌شدیم و به دنیا بازمی‌گشتیم و به خدا عزوجل ایمان می‌آوردیم و پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم را تصدیق می‌کردیم ولی هیهات آن‌ها مرده‌اند و بر آن‌ها جز پشیمانی و حسرت چیزی دیگر باقی نمانده است. چقدر این منظر هولناک و سخت است؟!

﴿بَلۡ بَدَا لَهُم مَّا کَانُواْ یُخۡفُونَ مِن قَبۡلُۖ وَلَوۡ رُدُّواْ لَعَادُواْ لِمَا نُهُواْ عَنۡهُ وَإِنَّهُمۡ لَکَٰذِبُونَ ٢٨.

آن‌ها در آنچه گفتند راست نگفتند چون صداقت پیامبر و صحت رسالتش را در روز رستاخیز بزرگ دانستند و اگر آن‌ها بار دیگر به دنیا باز گردند بازهم آیات و نشانه‌های الهی را مانند گذشته تکذیب می‌کنند.

﴿وَقَالُوٓاْ إِنۡ هِیَ إِلَّا حَیَاتُنَا ٱلدُّنۡیَا وَمَا نَحۡنُ بِمَبۡعُوثِینَ ٢٩.

مشرکان گفتند: هرگز زنده شدن بعد از مرگ و حشر و نشری نیست و هرگاه ما بمیریم هرگز از قبرهای خود به منظور حساب و کتاب زنده نمی‌شویم؛ زیرا حیات ما فقط مربوط به همین دنیاست.

﴿وَلَوۡ تَرَىٰٓ إِذۡ وُقِفُواْ عَلَىٰ رَبِّهِمۡۚ قَالَ أَلَیۡسَ هَٰذَا بِٱلۡحَقِّۚ قَالُواْ بَلَىٰ وَرَبِّنَاۚ قَالَ فَذُوقُواْ ٱلۡعَذَابَ بِمَا کُنتُمۡ تَکۡفُرُونَ ٣٠.

و اگر تو ای محمد ج! این کفار را در روز قیامت در حالتی بنگری که به منظور رسیدگی به حساب‌شان ایستاده‌اند و ترس و دلهرۀشان را هنگامی که به آن‌ها گفته شود: آیا این همان زنده‌شدن بعد از مرگی که شما تکذیب می‌کردید نیست؟ در آن هنگام خواهند گفت: بلی سوگند به خدا عزوجل که حقیقتاً خود آن است. برای آن‌ها در نهایت سرزنش گفته می‌شود این عذابی که شما دچار آن شُدید! علت آن کفر شما به خدا عزوجل و تکذیبگری‌تان نسبت به پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم است.

﴿قَدۡ خَسِرَ ٱلَّذِینَ کَذَّبُواْ بِلِقَآءِ ٱللَّهِۖ حَتَّىٰٓ إِذَا جَآءَتۡهُمُ ٱلسَّاعَةُ بَغۡتَةٗ قَالُواْ یَٰحَسۡرَتَنَا عَلَىٰ مَا فَرَّطۡنَا فِیهَا وَهُمۡ یَحۡمِلُونَ أَوۡزَارَهُمۡ عَلَىٰ ظُهُورِهِمۡۚ أَلَا سَآءَ مَا یَزِرُونَ ٣١.

تمام تلاش کافران موجب زیان شد و عمل‌شان تباه گردید، زیرا آن‌ها به روز آخرت باور نکردند و هرگاه کاه قیامت برپا گردد و آن‌ها عاقبت تکذیبگری خود را ناگهان ملاحظه کنند از شدّت ترس فریاد می‌دارند و بر عملکرد بد خود حسرت می‌خورند. آن‌ها عاقبت عمل و نتیجۀ تکذیبگری خود را دریافت داشتند. چقدر بد است این اعمال؟!

﴿وَمَا ٱلۡحَیَوٰةُ ٱلدُّنۡیَآ إِلَّا لَعِبٞ وَلَهۡوٞۖ وَلَلدَّارُ ٱلۡأٓخِرَةُ خَیۡرٞ لِّلَّذِینَ یَتَّقُونَۚ أَفَلَا تَعۡقِلُونَ ٣٢.

دنیا بهره‌ای است کوتاه، درست مانند رؤیایی که یک انسان خواب شده می‌بیند. دنیا مایۀ قریب و کلاً باطل است. دنیا سایه‌ای است رونده، آنچه بهتر است آخرت است که برای متقیان و کسانی که اعمال صالح انجام می‌دهند مایۀ سعادت است. چنین کسی در نعمت ماندگار قرار دارد. آیا شما در این امر تدبر نمی‌کنید تا کوتاهی دنیا و سرعت زوال و گذشت و فنای آن را بنگرید و آخرت و نعمت‌های آن را در بهشت‌های ماندگار تا به خاطر آن تلاش کنید؟

﴿قَدۡ نَعۡلَمُ إِنَّهُۥ لَیَحۡزُنُکَ ٱلَّذِی یَقُولُونَۖ فَإِنَّهُمۡ لَا یُکَذِّبُونَکَ وَلَٰکِنَّ ٱلظَّٰلِمِینَ بِ‍َٔایَٰتِ ٱللَّهِ یَجۡحَدُونَ ٣٣.

خداوند عزوجل می‌داند که تو ای محمد از استهزا و تکذیب قوم خود دچار حزن و اندوه می‌شوی. صبر کن که آن‌ها در باطن صدق تو را می‌دانند. آن‌ها ظاهراً و بنابر عناد و سرکشی که دارند تو را تکذیب می‌کنند و نشانه‌های شگفت‌انگیز و معجزات تو را رد می‌نمایند.

﴿وَلَقَدۡ کُذِّبَتۡ رُسُلٞ مِّن قَبۡلِکَ فَصَبَرُواْ عَلَىٰ مَا کُذِّبُواْ وَأُوذُواْ حَتَّىٰٓ أَتَىٰهُمۡ نَصۡرُنَاۚ وَلَا مُبَدِّلَ لِکَلِمَٰتِ ٱللَّهِۚ وَلَقَدۡ جَآءَکَ مِن نَّبَإِیْ ٱلۡمُرۡسَلِینَ ٣٤.

ای محمد ج! صبر کن که برای تو در پیامبران گذشته که اقوام‌شان آن‌ها را تکذیب کردند و آن‌ها صبر نمودند الگوست. آن‌ها تمام آزار و اذیت‌ها را تحمل کردند و همچنان به دعوت و جهاد خویش ادامه دادند تا اینکه به نصرت الهی رسیدند. امکان ندارد کلمات خدا عزوجل که بر تو نازل نموده و حاوی وعده به نصرت و پیروزی و حسن عاقبت تو و انتقام از کفار است تغییر یابد. خدای‌تعالی بر تو اخبار پیامبران گذشته را و اینکه چگونه آن‌ها را یاری رسانیده و دشمنانت را هلاک کرده است نازل نموده تا مایۀ تسلیت خاطر تو باشد.

﴿وَإِن کَانَ کَبُرَ عَلَیۡکَ إِعۡرَاضُهُمۡ فَإِنِ ٱسۡتَطَعۡتَ أَن تَبۡتَغِیَ نَفَقٗا فِی ٱلۡأَرۡضِ أَوۡ سُلَّمٗا فِی ٱلسَّمَآءِ فَتَأۡتِیَهُم بِ‍َٔایَةٖۚ وَلَوۡ شَآءَ ٱللَّهُ لَجَمَعَهُمۡ عَلَى ٱلۡهُدَىٰۚ فَلَا تَکُونَنَّ مِنَ ٱلۡجَٰهِلِینَ ٣٥.

اگر تکذیب این مشرکان بر تو سخت تمام می‌شود و تو می‌توانی از زیر زمین یا آسمان معجزه و برهانی دیگر غیر از آنچه ما به تو دادیم بیاوری این کار را بکن ولی بازهم آن‌ها تصدیقت نمی‌نمایند و اگر خدای‌تعالی ارادۀ هدایت آن‌ها را می‌نمود حتماً این کار را می‌کرد ولی حکمت اوتعالی ایجاب نموده تا آن‌ها را بر ایمان موفق نکند. پس از جملۀ کسانی که زیاد حسرت و تأسف می‌خورند و داد و فریاد می‌کنند و به اسرار قضا و حکمت‌های مقاصد الهی آگاهی ندارند مباش!

﴿۞إِنَّمَا یَسۡتَجِیبُ ٱلَّذِینَ یَسۡمَعُونَۘ وَٱلۡمَوۡتَىٰ یَبۡعَثُهُمُ ٱللَّهُ ثُمَّ إِلَیۡهِ یُرۡجَعُونَ ٣٦.

از تو ای محمد کسانی پیروی می‌کنند و به آنچه آورده‌ای ایمان می‌آورند که نزد آن‌ها استعداد پذیرش و قبول باشد در حالی که کفار مانند مردگان‌اند، زیرا حیات و زندگی حقیقی در ایمان است و قلب‌های کفار مرده است. اما خدای‌تعالی مردگان مقبره‌ها را از قبرها بیرون می‌کند تا در روز قیامت به حساب و کتاب‌شان رسیدگی کند.

﴿وَقَالُواْ لَوۡلَا نُزِّلَ عَلَیۡهِ ءَایَةٞ مِّن رَّبِّهِۦۚ قُلۡ إِنَّ ٱللَّهَ قَادِرٌ عَلَىٰٓ أَن یُنَزِّلَ ءَایَةٗ وَلَٰکِنَّ أَکۡثَرَهُمۡ لَا یَعۡلَمُونَ ٣٧.

مشرکان گفتند چرا بر محمد صلی الله علیه و آله و سلم معجزه‌ای غیر طبیعی نازل نمی‌شود؟ به آن‌ها بگو حق‌تعالی از این امر ناتوان نیست، زیرا او بر هر کاری قدرت و توان دارد ولی او آیات خود را بنابر حکمت نازل می‌نماید ولی مشرکان نمی‌دانند.

﴿وَمَا مِن دَآبَّةٖ فِی ٱلۡأَرۡضِ وَلَا طَٰٓئِرٖ یَطِیرُ بِجَنَاحَیۡهِ إِلَّآ أُمَمٌ أَمۡثَالُکُمۚ مَّا فَرَّطۡنَا فِی ٱلۡکِتَٰبِ مِن شَیۡءٖۚ ثُمَّ إِلَىٰ رَبِّهِمۡ یُحۡشَرُونَ ٣٨.

بر روی زمین هیچ جنبده و در آسمان هیچ پرنده‌ای نیست مگر اینکه آن‌ها نیز مانند مردم در توافق و اختلاف بسر می‌برند و به این ترتیب بین آن‌ها و مردم خصوصیاتی مشابه وجود دارد. ما همۀ امور مخلوقات را در کتاب «لوح محفوظ» درج نموده و تقدیر و تدبیر آن را مشخص کردیم و به زودی همه به سوی پروردگار خویش باز می‌گردند تا آن‌ها را در قبال اعمال‌شان محاسبه کند.

﴿وَٱلَّذِینَ کَذَّبُواْ بِ‍َٔایَٰتِنَا صُمّٞ وَبُکۡمٞ فِی ٱلظُّلُمَٰتِۗ مَن یَشَإِ ٱللَّهُ یُضۡلِلۡهُ وَمَن یَشَأۡ یَجۡعَلۡهُ عَلَىٰ صِرَٰطٖ مُّسۡتَقِیمٖ ٣٩.

آنانی که قرآن و سنّت را تکذیب نموده و آن را به منظور قبول و پذیرش نمی‌شنوند و راست و حقیقت نمی‌گویند و در تاریک‌های کفر و هوی و هوس‌های خویش حیران‌اند چنین کسانی به سوی هدایت راه پیدا نمی‌کنند و هر که خدای‌تعالی ارادۀ گمراهی‌اش را داشته باشد هیچ‌کس نمی‌تواند هدایتش کند و هر که را هدایت کند هیچ‌کس نمی‌تواند او را گمراه کند.

﴿قُلۡ أَرَءَیۡتَکُمۡ إِنۡ أَتَىٰکُمۡ عَذَابُ ٱللَّهِ أَوۡ أَتَتۡکُمُ ٱلسَّاعَةُ أَغَیۡرَ ٱللَّهِ تَدۡعُونَ إِن کُنتُمۡ صَٰدِقِینَ ٤٠.

ای مشرکان! به من خبر دهید هنگامی را که عذاب خدا عزوجل در دنیا به سراغ شما بیاید آیا کسی هست که این عذاب را از شما دفع کند؟ یا هرگاه که قیامت با تمام هولناکی‌ها و امور ترسناک خود اقامه گردد آیا کسانی را که در دنیا عبادت می‌کردید شما را از عذاب نجات می‌دهند آن‌هم اگر شما در این پندار خود صادق باشید که آن‌ها نفع و ضرر می‌رسانند؟ اگر چنین است چرا آن‌ها نتوانستند برای شما نفعی را جلب و یا ضرری را از شما دفع کنند.

﴿بَلۡ إِیَّاهُ تَدۡعُونَ فَیَکۡشِفُ مَا تَدۡعُونَ إِلَیۡهِ إِن شَآءَ وَتَنسَوۡنَ مَا تُشۡرِکُونَ ٤١.

واقعیت این است که هرگاه مشکلات زیاد گردد شما جز خدای یگانه هیچ‌کس دیگر را نمی‌خوانید و از خواندن بت‌ها و تندیس‌های تراشیده دست برمی‌دارید، زیرا عبادت شما نسبت به این تندیس‌ها بنابر دروغ و بهتان و زیان است. در سختی‌هاست که حق و باطل واضح می‌گردد.

﴿وَلَقَدۡ أَرۡسَلۡنَآ إِلَىٰٓ أُمَمٖ مِّن قَبۡلِکَ فَأَخَذۡنَٰهُم بِٱلۡبَأۡسَآءِ وَٱلضَّرَّآءِ لَعَلَّهُمۡ یَتَضَرَّعُونَ ٤٢.

پیش از تو ای محمد! پیامبرانی را به سوی اقوام‌شان فرستادیم اما آن اقوام پیامبران‌شان را تکذیب کردند، این بود که ما آن‌ها را در زندگی‌شان دچار فقر، سختی، کمبود اموال، آفات و بلیات نموده در اجسام‌شان نیز آن‌ها را آسیب رسانیدیم به این امید که با دعا و نیایش به سوی خدای خود بازگردند و از گناهان توبه کنند و در برابر اوتعالی با طاعت و عبادت خاضع و فروتن شوند.

﴿فَلَوۡلَآ إِذۡ جَآءَهُم بَأۡسُنَا تَضَرَّعُواْ وَلَٰکِن قَسَتۡ قُلُوبُهُمۡ وَزَیَّنَ لَهُمُ ٱلشَّیۡطَٰنُ مَا کَانُواْ یَعۡمَلُونَ ٤٣.

چرا آن‌ها هنگامی که بلیات ما به سراغ‌شان آمد در برابر ما خضوع نکرده و از اوامر ما اطاعت ننمودند و پیامبران ما را تصدیق نکردند؟ علت این امر قساوت قلب‌های‌شان است که پند و اندرز به آن‌ها نفعی ندارد و دیگر اینکه شیطان تکذیب آیات و نشانه‌ها و نافرمانی ما را در نظر آن‌ها خوب جلوه داده است، از این‌روی پند لازم را از آیات و نشانه‌های ما نگرفتند.

﴿فَلَمَّا نَسُواْ مَا ذُکِّرُواْ بِهِۦ فَتَحۡنَا عَلَیۡهِمۡ أَبۡوَٰبَ کُلِّ شَیۡءٍ حَتَّىٰٓ إِذَا فَرِحُواْ بِمَآ أُوتُوٓاْ أَخَذۡنَٰهُم بَغۡتَةٗ فَإِذَا هُم مُّبۡلِسُونَ ٤٤.

پس هنگامی که از ما نافرمانی نموده و آیات و نشانه‌های ما را تکذیب کردند و مصیبت‌ها و بلیات نیز به حال آن‌ها نفعی نکرد، دروازه‌های خیر و برکت هر چیز را بر آن‌ها بازکردیم و آن‌ها در دنیا به کثرت اموال و اولاد و صحت جسمی و رفاهیت رسیدند تا زمانی که اسراف کردند و در راه بد گام برداشته و سرکش شدند و ثروت و سرمایه آنان را پسند آمد و این همه فریب‌شان داد، در چنین حالتی آن‌ها را به عذاب گرفتار کردیم و از آن‌ها تمام نعمت‌های‌شان را ربودیم و بر آن‌ها سخت‌ترین عذاب و کیفر را نازل کردیم این بود که همۀ خیرها و برکت‌ها از آن‌ها قطع شد و از هر فضلی در افلاس قرار گرفته و همه چیز خود را از دست دادند.

﴿فَقُطِعَ دَابِرُ ٱلۡقَوۡمِ ٱلَّذِینَ ظَلَمُواْۚ وَٱلۡحَمۡدُ لِلَّهِ رَبِّ ٱلۡعَٰلَمِینَ ٤٥.

پس ای کفاری که با شرک به خدا عزوجل بر خویشتن ظلم کردند هلاک شدند و از آن‌ها اثری باقی نماند و خدای را شکر و سپاس که آن‌ها را هلاک نمود چون در این امر نصرت حق و محو باطل نهفته است و حق‌تعالی در هر حالی ستایش می‌گردد، زیرا رحمت او فضل و عذابش عین عدالت است.

﴿قُلۡ أَرَءَیۡتُمۡ إِنۡ أَخَذَ ٱللَّهُ سَمۡعَکُمۡ وَأَبۡصَٰرَکُمۡ وَخَتَمَ عَلَىٰ قُلُوبِکُم مَّنۡ إِلَٰهٌ غَیۡرُ ٱللَّهِ یَأۡتِیکُم بِهِۗ ٱنظُرۡ کَیۡفَ نُصَرِّفُ ٱلۡأٓیَٰتِ ثُمَّ هُمۡ یَصۡدِفُونَ ٤٦.

خطاب به این ستمگران بگو اگر خدای‌تعالی شما را کَر و کور کرده و گوش‌ها و چشم‌های‌تان از بین رفته و قلب‌های‌تان نیز بسته شده‌اند، آیا خدایی جز او هست که گوش‌ها و چشم‌ها و دریچه‌های قلب‌های شما را باز کند؟ بنگر چگونه خدای‌تعالی به منظور هدایت آن‌ها از انواع و اقسام دلائل و براهین استفاده می‌کند ولی با همۀ این‌ها بازهم آن‌ها از پذیرش و قبول این دلائل و نشانه‌ها سر باز می‌زنند.

﴿قُلۡ أَرَءَیۡتَکُمۡ إِنۡ أَتَىٰکُمۡ عَذَابُ ٱللَّهِ بَغۡتَةً أَوۡ جَهۡرَةً هَلۡ یُهۡلَکُ إِلَّا ٱلۡقَوۡمُ ٱلظَّٰلِمُونَ ٤٧.

ای ستمگران! به من خبر دهید که اگر بر شما عذاب الهی به طور ناگهان و بدون هشدار قبلی نازل شود و یا در حالی این عذاب نازل شود که شما آن را با دیدگان خود مشاهده کنید، پس آیا کسی جز آنکه بر خویشتن از طریق رد نمودن حق و تکذیب پیامبران ظلم نموده مستحق عذاب می‌گردد؟

﴿وَمَا نُرۡسِلُ ٱلۡمُرۡسَلِینَ إِلَّا مُبَشِّرِینَ وَمُنذِرِینَۖ فَمَنۡ ءَامَنَ وَأَصۡلَحَ فَلَا خَوۡفٌ عَلَیۡهِمۡ وَلَا هُمۡ یَحۡزَنُونَ ٤٨.

ما پیامبران را نمی‌فرستیم مگر برای بشارت مؤمنان به بهشت و انذار کافران به دوزخ و هر که به خدا عزوجل ایمان آورد و پیامبران را تصدیق کند هرگز از امور هولناکی که در آینده‌اش واقع می‌گردد و همچنان از اعمال خویش در واهمه و نگرانی قرار نخواهد داشد.

﴿وَٱلَّذِینَ کَذَّبُواْ بِ‍َٔایَٰتِنَا یَمَسُّهُمُ ٱلۡعَذَابُ بِمَا کَانُواْ یَفۡسُقُونَ ٤٩.

و آنانی که تمام آیات قرآنی و نشانه‌های موجود در هستی که ما ارائه کردیم تکذیب کند آن‌ها را به علت خروج از طاعت خویش و پیروی نکردن پیامبران ما عذاب خواهیم کرد.

﴿قُل لَّآ أَقُولُ لَکُمۡ عِندِی خَزَآئِنُ ٱللَّهِ وَلَآ أَعۡلَمُ ٱلۡغَیۡبَ وَلَآ أَقُولُ لَکُمۡ إِنِّی مَلَکٌۖ إِنۡ أَتَّبِعُ إِلَّا مَا یُوحَىٰٓ إِلَیَّۚ قُلۡ هَلۡ یَسۡتَوِی ٱلۡأَعۡمَىٰ وَٱلۡبَصِیرُۚ أَفَلَا تَتَفَکَّرُونَ ٥٠.

ای محمد ج! به مشرکان خبر بده که تو مالک خزینه‌های زمین نیستی تا به کسی چیزی را ببخشی و از کسی دیگر بازداری! او غیب را مگر آنچه من تو را بر آن آگاه می‌نمایم نمی‌دانی و تو از جملۀ فرشتگان نیز نمی‌باشی! برای آن‌ها بگو که تو مانند آن‌ها بشری هستی که خداوند عزوجل به سوی تو قرآن را نازل نموده و تو را به عنوان پیامبر به سوی آن‌ها فرستاده است. همچنان به آن‌ها خبر بده که کافر مانند یک انسان کور و مؤمن مانند یک انسان بیناست، کافر از مشاهدۀ آیات و نشانه‌های الهی کور شده در حالی که مؤمن آن را دیده است پس این دوتن به هیچ وجه با یکدیگر برابر و مساوی نیستند. آیا آیات و نشانه‌های وحدانیت خدا عزوجل و صدق پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم را ملاحظه نمی‌کنند.

﴿وَأَنذِرۡ بِهِ ٱلَّذِینَ یَخَافُونَ أَن یُحۡشَرُوٓاْ إِلَىٰ رَبِّهِمۡ لَیۡسَ لَهُم مِّن دُونِهِۦ وَلِیّٞ وَلَا شَفِیعٞ لَّعَلَّهُمۡ یَتَّقُونَ ٥١.

و مؤمنان را آنانی که به ملاقات پروردگار خویش یقین و باور کامل دارند، با کتاب الهی بترسان که برای آن‌ها غیر از خدا عزوجل هیچ ولی و دوستداری نیست که بتواند نفع را به آن‌ها جلب و یا ضرری را از آن‌ها دفع کند و نه هم شفاعتگری دارند که در پیشگاه خداوند و به منظور رفع عذاب از آن‌ها شفاعت کند. آنان را با این کتاب بترسان به این امید که با این ترس طاعت خدا عزوجل را انجام دهند و از نواهی او بپرهیزند.

﴿وَلَا تَطۡرُدِ ٱلَّذِینَ یَدۡعُونَ رَبَّهُم بِٱلۡغَدَوٰةِ وَٱلۡعَشِیِّ یُرِیدُونَ وَجۡهَهُۥۖ مَا عَلَیۡکَ مِنۡ حِسَابِهِم مِّن شَیۡءٖ وَمَا مِنۡ حِسَابِکَ عَلَیۡهِم مِّن شَیۡءٖ فَتَطۡرُدَهُمۡ فَتَکُونَ مِنَ ٱلظَّٰلِمِینَ ٥٢.

و از مجلس خود ضعیفان و فقرا را طرد نکن! آنانی که با ذکر و دعا در اول روز و آخر آن و در کمال اخلاص خدا را پرستش می‌کنند، زیرا نه تو در مورد اعمال آن‌ها مورد بازپرس قرار می‌گیری و نه آن‌ها در مورد اعمال تو و اگر تو آن‌ها را از مجلس خود طرد کنی در واقع اشتباه بزرگی را مرتکب شده و هرگز راه حق را نپیمودی و مرتکب ظلم و ستم شدی و عدالت نکردی!

﴿وَکَذَٰلِکَ فَتَنَّا بَعۡضَهُم بِبَعۡضٖ لِّیَقُولُوٓاْ أَهَٰٓؤُلَآءِ مَنَّ ٱللَّهُ عَلَیۡهِم مِّنۢ بَیۡنِنَآۗ أَلَیۡسَ ٱللَّهُ بِأَعۡلَمَ بِٱلشَّٰکِرِینَ ٥٣.

این سنّت و روش خداست که برخی از بندگان خود را توسط بعضی دیگر مورد ابتلا و آزمایش قرار می‌دهد. حق‌تعالی به برخی ثروت، نیرو و تندرستی می‌دهد و از برخی دیگر این‌ها را سلب می‌نماید تا بعضی به برخی دیگر نیاز داشته باشند و تا که دانسته شود چه کسی شکر می‌کند و چه کسی صبر می‌نماید. کفار ثروتمند به مؤمنان نیازمند می‌گویند: آیا این مسکین‌ها را خدای‌تعالی به سوی اسلام هدایت نموده و ما را هدایت نکرده است؟ پاسخ این‌ها چنین است که حق‌تعالی بهتر می‌داند چه کسی شکرگذار و مستحق ایمان است تا او را هدایت کند.

﴿وَإِذَا جَآءَکَ ٱلَّذِینَ یُؤۡمِنُونَ بِ‍َٔایَٰتِنَا فَقُلۡ سَلَٰمٌ عَلَیۡکُمۡۖ کَتَبَ رَبُّکُمۡ عَلَىٰ نَفۡسِهِ ٱلرَّحۡمَةَ أَنَّهُۥ مَنۡ عَمِلَ مِنکُمۡ سُوٓءَۢا بِجَهَٰلَةٖ ثُمَّ تَابَ مِنۢ بَعۡدِهِۦ وَأَصۡلَحَ فَأَنَّهُۥ غَفُورٞ رَّحِیمٞ ٥٤.

و ای محمد ج! هرگاه مؤمنان صادق نزد تو می‌آیند و در پرتو آیاتی که بر تو نازل می‌شود دربارۀ توبه سوال می‌کنند به آن‌ها سلام گفته و به نرمی سخن بگوی و به آن‌ها خبر بده که خدای‌تعالی توبه پذیر است و رحمت او بر همه چیز وسعت دارد و او بر خود لازم نموده تا توبۀ توبه کنندگان را بپذیرد.

پس هر کس مرتکب گناه شود و موجبات خشم الهی را فراهم کند در حالی که عاقبت این عمل خود را نمی‌داند – هر گناه کار جاهل است ولو موضوع حرمت آن عمل را نیز بداند – و سپس از گناه خود دست بردارد و بر آن پشیمان شده و عمل خود را نیکو بگرداند خداوند عزوجل گناه چنین کسی را محو می‌کند و او را مشمول رحمت خود می‌گرداند، زیرا او دارای مغفرتی وسیع و رحمتی بسیار است.

﴿وَکَذَٰلِکَ نُفَصِّلُ ٱلۡأٓیَٰتِ وَلِتَسۡتَبِینَ سَبِیلُ ٱلۡمُجۡرِمِینَ ٥٥.

و مانند این بیانی که بر تو نازل کردیم دلائل را نیز بر تو بیان می‌کنیم و حجّت و معجزات را واضح می‌سازیم تا حق ظاهر شود و باطل باطل و راه منحرفان تکذیبگر واضح گردد.

﴿قُلۡ إِنِّی نُهِیتُ أَنۡ أَعۡبُدَ ٱلَّذِینَ تَدۡعُونَ مِن دُونِ ٱللَّهِۚ قُل لَّآ أَتَّبِعُ أَهۡوَآءَکُمۡ قَدۡ ضَلَلۡتُ إِذٗا وَمَآ أَنَا۠ مِنَ ٱلۡمُهۡتَدِینَ ٥٦.

ای محمد ج! برای بت‌پرستان بگو پروردگار من مرا از شرک نهی نموده و من هرگز از هوی و هوس شما پیروی نمی‌نمایم که شما گمراهید. من هدایت پروردگار خود را که به سوی من وحی نموده پیروی می‌نمایم و اگر از راه شما پیروی کنم راه راست را گم خواهم نمود و هدایتی را که خدایم من را با آن گرامی داشته ترک خواهم کرد.

﴿قُلۡ إِنِّی عَلَىٰ بَیِّنَةٖ مِّن رَّبِّی وَکَذَّبۡتُم بِهِۦۚ مَا عِندِی مَا تَسۡتَعۡجِلُونَ بِهِۦٓۚ إِنِ ٱلۡحُکۡمُ إِلَّا لِلَّهِۖ یَقُصُّ ٱلۡحَقَّۖ وَهُوَ خَیۡرُ ٱلۡفَٰصِلِینَ ٥٧.

ای محمد ج! به این کفار بگو: من بر حجتی واضح و آشکار و بر راه راست توحید و عبادت خدا عزوجل قرار دارم ولی شما این وحی را تکذیب نموده و من توان تعجیل در نزول عذابی را که می‌طلبید ندارم. من صرفاً بنده‌ای هستم که جز تبلیغ وحی دیگر مالک هیچ امری نیستم. حکمت و تعیین تعجیل در عذاب یا تأخیر آن نزد خداست و اوتعالی حق را واضح می‌سازد و تنها او هدایت را بیان می‌نماید، او خدایی است که بین حق و باطل فرق می‌گذارد و یا حکم خود در بین مؤمنان و کافران داوری می‌نماید.

﴿قُل لَّوۡ أَنَّ عِندِی مَا تَسۡتَعۡجِلُونَ بِهِۦ لَقُضِیَ ٱلۡأَمۡرُ بَیۡنِی وَبَیۡنَکُمۡۗ وَٱللَّهُ أَعۡلَمُ بِٱلظَّٰلِمِینَ ٥٨.

ای محمد ج! به این مشرکان خبر بده که اگر تقدیم عذابی که در نزول آن عجله می‌کنند بر عهدۀ تو می‌بود حتماً این عذاب را بر آنان نازل می‌کردی و مسأله در بین آن‌ها و تو خاتمه می‌یافت و خداوند عزوجل به این امر داناست که چه کسی با تجاوز از حد و اعراض از ایمان مستحق عذاب است.

﴿۞وَعِندَهُۥ مَفَاتِحُ ٱلۡغَیۡبِ لَا یَعۡلَمُهَآ إِلَّا هُوَۚ وَیَعۡلَمُ مَا فِی ٱلۡبَرِّ وَٱلۡبَحۡرِۚ وَمَا تَسۡقُطُ مِن وَرَقَةٍ إِلَّا یَعۡلَمُهَا وَلَا حَبَّةٖ فِی ظُلُمَٰتِ ٱلۡأَرۡضِ وَلَا رَطۡبٖ وَلَا یَابِسٍ إِلَّا فِی کِتَٰبٖ مُّبِینٖ ٥٩.

و نزد خدای‌تعالی خزینه‌های غیب است، جز او کسی این خزینه‌ها را نمی‌داند. امور غیبیی مانند: وقت وقوع قیامت، هنگام نزول باران، اینکه در رحم زن چه چیزی وجود دارد و اینکه یک انسان فردا چه کاری انجام می‌دهد و محل مردن شخص. او بر تمام امور پنهان خشکی‌ها و دریاها آگاه است و می‌تواند برگ‌های درختان چه وقت می‌افتند و دانش هر دانه‌ای که در زمین قرار دارد و اینکه در کجاست و هر چیز تری که در او حیات است مانند انسان، حیوان و نبات و... نزد اوست، زیرا تمام این‌ها در کتاب لوح محفوظ نوشته شده و واضح و آشکار است.

﴿وَهُوَ ٱلَّذِی یَتَوَفَّىٰکُم بِٱلَّیۡلِ وَیَعۡلَمُ مَا جَرَحۡتُم بِٱلنَّهَارِ ثُمَّ یَبۡعَثُکُمۡ فِیهِ لِیُقۡضَىٰٓ أَجَلٞ مُّسَمّٗىۖ ثُمَّ إِلَیۡهِ مَرۡجِعُکُمۡ ثُمَّ یُنَبِّئُکُم بِمَا کُنتُمۡ تَعۡمَلُونَ ٦٠.

او خدایی است که ارواح شما را هنگام خواب شب نگه می‌دارد و شما مانند مردگان می‌شوید. این اوست که شما را از خواب بیدار می‌کند گویا که بعد از مرگ خویش برانگیخته می‌شوید. او برکاری که در روز انجام می‌دهید آگاه است. همۀ این‌ها به این منظور است که تا اجل محدود و عمر معدود شما در دنیا خاتمه یابد و او در روز قیامت شما را به سوی خود بازمی‌گرداند و بر آنچه انجام می‌دهید محاسبه می‌کند و بنابر اعمال‌تان جزا می‌دهد.

﴿وَهُوَ ٱلۡقَاهِرُ فَوۡقَ عِبَادِهِۦۖ وَیُرۡسِلُ عَلَیۡکُمۡ حَفَظَةً حَتَّىٰٓ إِذَا جَآءَ أَحَدَکُمُ ٱلۡمَوۡتُ تَوَفَّتۡهُ رُسُلُنَا وَهُمۡ لَا یُفَرِّطُونَ ٦١.

و خدای‌تعالی بندگان خود را مقهور خود نموده، قهر او بر بندگان قهر علو، قدرت و جبروت است و فوقیت و برتری مطلق آنگونه که سزاوار اوست مخصوص او می‌باشد. هر آفریده‌ای در برابر عظمت او خاضع و فروتن است. او ملائکه‌ای را موکل نموده تا به حفظ و ثبت آنچه انجام می‌دهید بپردازند و شما را از آنچه می‌ترسید نگهدارند و هرگاه موعد مرگ یکی از شما فرا رسد ملائکه روحش را قبض می‌نمایند در حالی که به هیچ‌کس مهلت نمی‌دهند و آنچه را که به آن موکل شده‌اند ضایع نمی‌سازند، بلکه اوامر را با کمال دقت انجام می‌دهند.

﴿ثُمَّ رُدُّوٓاْ إِلَى ٱللَّهِ مَوۡلَىٰهُمُ ٱلۡحَقِّۚ أَلَا لَهُ ٱلۡحُکۡمُ وَهُوَ أَسۡرَعُ ٱلۡحَٰسِبِینَ ٦٢.

سپس مردگان به سوی خدای خویش بازمی‌گردند تا به حساب‌شان عادلانه رسیدگی کند. او سریع‌ترین حساب‌گر است که در وقتی اندک انبوهی را محاسبه می‌نماید و در بین خلایق در مدتی کوتاه فیصله صورت می‌دهد چون قدرت و حکمتش کامل است.

﴿قُلۡ مَن یُنَجِّیکُم مِّن ظُلُمَٰتِ ٱلۡبَرِّ وَٱلۡبَحۡرِ تَدۡعُونَهُۥ تَضَرُّعٗا وَخُفۡیَةٗ لَّئِنۡ أَنجَىٰنَا مِنۡ هَٰذِهِۦ لَنَکُونَنَّ مِنَ ٱلشَّٰکِرِینَ ٦٣.

ای محمد ج! برای مشرکان بگو چه کسی شما را از امور مخوف خشکی نجات می‌دهد؟ و از خطرهای دریا و مهلکه‌هایش سالم بیرون می‌نماید؟ چه کسی غیر از خدای یکتا و یگانه که شما به او شریک آوردید این کار را به انجام می‌رساند؟ البته با در نظرداشت این مطلب که هرگاه عرصه بر شما تنگ شود و در مخمصه و در هاله‌ای از خطر قرار گیرید، فوراً به سوی خدای‌تعالی التجا می‌نمائید و به صورت پنهان و آشکار او را می‌خوانید و با او پیمان می‌بندید که اگر شما را از این مخمصه سالم بیرون کند او را به یکتائی پرستش می‌کنید و هیچ‌کس را شریک و انبازش قرار نمی‌دهید.

﴿قُلِ ٱللَّهُ یُنَجِّیکُم مِّنۡهَا وَمِن کُلِّ کَرۡبٖ ثُمَّ أَنتُمۡ تُشۡرِکُونَ ٦٤.

بگو این تنها خداست که متولی نجات شما از تمام این خطرها و مهلکه‌هاست و هیچ‌کس جز خدای بزرگ توان چنین کاری را ندارد، او کسی است که شما را از هر خطری که بر شما احاطه نموده نجات می‌دهد و شما را از هر موقف هولناکی سالم نگه می‌دارد و هر سختیی را از شما دور می‌نماید ولی بعد از این نجات، این شمائید که با خدا عزوجل شریک و انباز قرار می‌دهید و به این ترتیب در هنگام آسودگی و آسایش نافرمانی می‌کنید و هنگام سختی اطاعت و زاری می‌نمائید.

﴿قُلۡ هُوَ ٱلۡقَادِرُ عَلَىٰٓ أَن یَبۡعَثَ عَلَیۡکُمۡ عَذَابٗا مِّن فَوۡقِکُمۡ أَوۡ مِن تَحۡتِ أَرۡجُلِکُمۡ أَوۡ یَلۡبِسَکُمۡ شِیَعٗا وَیُذِیقَ بَعۡضَکُم بَأۡسَ بَعۡضٍۗ ٱنظُرۡ کَیۡفَ نُصَرِّفُ ٱلۡأٓیَٰتِ لَعَلَّهُمۡ یَفۡقَهُونَ ٦٥.

برای آن‌ها ای محمد صلی الله علیه و آله و سلم بگو که خدای یگانه توان این را دارد تا بر شما عذابی از آسمان مانند صاعقه، سنگ، طوفان و از این قبیل نازل کند و یا شما را از زیر پای‌تان با خسف و زلزله هلاک کند یا شما را از هم متفرق سازد و در بین شما اختلاف ایجاد کند طوری که خودتان دیگران‌تان را از بین ببرید.

تو در این امر تدبر کن که چگونه ما به آن‌ها و اقسام موعظه‌ها و براهین را ارائه می‌نمائیم تا بعد از فهم و درک از پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم پیروی کنند و بین حق و باطل فرق قایل شوند؛ ولی هیهات که گناهان بر قلب‌های آن‌ها متراکم شده و این قلب‌ها را از مشاهدۀ هدایت خدای دانای غیب کور کرده است از این‌روی گمراه کور و از مسیر درست خارج می‌باشد.

﴿وَکَذَّبَ بِهِۦ قَوۡمُکَ وَهُوَ ٱلۡحَقُّۚ قُل لَّسۡتُ عَلَیۡکُم بِوَکِیلٖ ٦٦.

مشرکان کتاب خدا را در حالی که همه‌اش حقیقت و راست است تکذیب کردند. ای محمد صلی الله علیه و آله و سلم برای آن‌ها بگو من حافظ اعمال شما نیستم تا براساس آن جزا و پاداش‌تان دهم، چنان‌چه اسرار شما را نیز نمی‌دانم. بر خدا عزوجل بیان و بر پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم ابلاغ و بر مردم انقیاد و اطاعت است و در اخیر حساب همه بر پروردگار است.

﴿لِّکُلِّ نَبَإٖ مُّسۡتَقَرّٞۚ وَسَوۡفَ تَعۡلَمُونَ ٦٧.

هرکاری نهایتی دارد و هر پدیده‌ای عاقبتی که به سوی آن منتهی می‌شود. خیر، شر و حق و باطل آشکار می‌شود و به زودی ای تکذیبگران بر شما عاقبت اعمال زشت‌تان هنگام نزول عذاب می‌گردد؛ زیرا هر عملی مدتی دارد و هر عاملی به آنچه انجام داده ملاقی خواهد شد در حالی که پشیمانی سودی ندارد.

﴿وَإِذَا رَأَیۡتَ ٱلَّذِینَ یَخُوضُونَ فِیٓ ءَایَٰتِنَا فَأَعۡرِضۡ عَنۡهُمۡ حَتَّىٰ یَخُوضُواْ فِی حَدِیثٍ غَیۡرِهِۦۚ وَإِمَّا یُنسِیَنَّکَ ٱلشَّیۡطَٰنُ فَلَا تَقۡعُدۡ بَعۡدَ ٱلذِّکۡرَىٰ مَعَ ٱلۡقَوۡمِ ٱلظَّٰلِمِینَ ٦٨.

و آنگاه که تکذیب‌گران را دیدی به قرآن و آیات ما استهزا می‌کنند و برخی از قرآن را بر برخی دیگر می‌کوبند و در آن جدل، خصومت و شک می‌نمایند، نشستن با آن‌ها را رها کن تا در موضوعی دیگر سخن بگویند و هرگاه فراموش کردی و با آن‌ها نشستی پس هرگاه که به یادت آمد از مجلس آن‌ها برخیز و بیرون شو که آن‌ها تجاوزگرانی هستند که به راه حق توفیق نمی‌یابند و به رشد نمی‌رسند.

﴿وَمَا عَلَى ٱلَّذِینَ یَتَّقُونَ مِنۡ حِسَابِهِم مِّن شَیۡءٖ وَلَٰکِن ذِکۡرَىٰ لَعَلَّهُمۡ یَتَّقُونَ ٦٩.

بر کسانی که ایمان آورده و از پیامبرش پیروی کرده‌اند بازخواستی راجع به استهزای استهزاگران که نسبت به آیات الهی انجام می‌دهند بعد از اینکه آن‌ها را تبلیغ و نصیحت کنند نیست؛ زیرا بر مؤمنان لازم است تا گناه‌کاران را موعظه کنند چون برای آن‌ها اجر و پاداش کسی است که هدایت می‌شود نه گناه گمراهان.

﴿وَذَرِ ٱلَّذِینَ ٱتَّخَذُواْ دِینَهُمۡ لَعِبٗا وَلَهۡوٗا وَغَرَّتۡهُمُ ٱلۡحَیَوٰةُ ٱلدُّنۡیَاۚ وَذَکِّرۡ بِهِۦٓ أَن تُبۡسَلَ نَفۡسُۢ بِمَا کَسَبَتۡ لَیۡسَ لَهَا مِن دُونِ ٱللَّهِ وَلِیّٞ وَلَا شَفِیعٞ وَإِن تَعۡدِلۡ کُلَّ عَدۡلٖ لَّا یُؤۡخَذۡ مِنۡهَآۗ أُوْلَٰٓئِکَ ٱلَّذِینَ أُبۡسِلُواْ بِمَا کَسَبُواْۖ لَهُمۡ شَرَابٞ مِّنۡ حَمِیمٖ وَعَذَابٌ أَلِیمُۢ بِمَا کَانُواْ یَکۡفُرُونَ ٧٠.

و از کسی که به دین و شریعت استهزا می‌کند روی‌گردان که زندگانی‌اش بازی و اعمالش لهو و بیهوده است. او کسی است که دنیایش او را با فتنه‌ها و امور زیبندۀ خود فریب داده از این‌روی به کتاب الهی پشت کرده و حساب و کتاب را فراموش نموده است. و تو همواره با کتاب الهی مردم را بیم ده تا دل‌های آن‌ها از ایمان تهی نگردد و در دام عصیان سقوط نکند که گناه موجب هلاکت بنده است و برای هیچ ذاتی هنگامی که در زیان قرار می‌گیرد هیچ دوست و شفیعی که به او نفع برساند غیر از خدا نمی‌باشد. خدا عزوجل ولی و دوستدار کسی است که او را متولی خود بداند و یاری دهندۀ کسی است که او را بخواند و اگر ذات هلاک شده، هر چیزی را به منظور نجات از عذاب فدیه دهد این فدیه از او پذیرفته نمی‌شود؛ زیرا شرک گناهی است که مغفرت ندارد و این مشرکان به سبب اعمال خود هلاک شده و در زبان قرار گرفته‌اند از این‌روی شراب آن‌ها آب جوش و داغ توأم با درد و الم آن‌هم در آتش دوزخ است؛ چون به خدا عزوجل کافر شده و پیامبرانش را تکذیب کرده‌اند.

﴿قُلۡ أَنَدۡعُواْ مِن دُونِ ٱللَّهِ مَا لَا یَنفَعُنَا وَلَا یَضُرُّنَا وَنُرَدُّ عَلَىٰٓ أَعۡقَابِنَا بَعۡدَ إِذۡ هَدَىٰنَا ٱللَّهُ کَٱلَّذِی ٱسۡتَهۡوَتۡهُ ٱلشَّیَٰطِینُ فِی ٱلۡأَرۡضِ حَیۡرَانَ لَهُۥٓ أَصۡحَٰبٞ یَدۡعُونَهُۥٓ إِلَى ٱلۡهُدَى ٱئۡتِنَاۗ قُلۡ إِنَّ هُدَى ٱللَّهِ هُوَ ٱلۡهُدَىٰۖ وَأُمِرۡنَا لِنُسۡلِمَ لِرَبِّ ٱلۡعَٰلَمِینَ ٧١.

برای مشرکان بگو آیا بت‌هایی را پرستش کنیم که نه نفعی می‌رسانند و نه ضرری دارند و عبادت خدای یکتا و یگانه را ترک کنیم؟ خدایی که مالک نفع و ضرر است و زمام امور همه چیز در ید بلاکیف اوست؟! آیا ما بار دیگر به سوی ظلمات و تاریکی‌های شرک گام برداریم آن‌هم بعد از اینکه خدای‌تعالی ما را به سوی نور ایمان هدایت و رهنمایی کرده است و به این ترتیب مثل و حالت ما مانند مثل و حالت کسی شود که شیطان او را فریب داده او را درست را گم کرده است و به نصیحت و توصیه‌های دوستانش که او را به سوی ایمان فرا می‌خوانند گوش فرا نداده و به دنبال هوی و هوس خود رفته است. تو به این اعراض‌گران خبر بده که آنچه خدای‌تعالی من را به خاطر تبلیغ آن فرستاده راه و منهج راست و برابر است و خدای‌تعالی بر ما واجب نموده تا در برابر دین او گردن نهیم و از پیامبرش اطاعت کنیم و به او هیچ چیزی را شریک و انباز قرار ندهیم، زیرا او پرورش دهندۀ بندگان خود با نعمت‌هایش است و او متولی امور آن‌هاست که امور زندگانی آن‌ها را به پیش می‌برد.

خلاصۀ آیه ضرورت ترک بت‌پرستی و ایمان به خداست.

﴿وَأَنۡ أَقِیمُواْ ٱلصَّلَوٰةَ وَٱتَّقُوهُۚ وَهُوَ ٱلَّذِیٓ إِلَیۡهِ تُحۡشَرُونَ ٧٢.

و بر شما برپای داشتن نماز را واجب کردیم تا شما را از فحشا و منکر بازدارد و همچنان انجام اعمال صالح و ترک منکرات را و شما به زودی به سوی پروردگار خود بازخواهید گشت تا شما را در برابر حسنات‌تان پاداش نیک و در برابر بدی‌های‌تان کیفر دهد.

﴿وَهُوَ ٱلَّذِی خَلَقَ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضَ بِٱلۡحَقِّۖ وَیَوۡمَ یَقُولُ کُن فَیَکُونُۚ قَوۡلُهُ ٱلۡحَقُّۚ وَلَهُ ٱلۡمُلۡکُ یَوۡمَ یُنفَخُ فِی ٱلصُّورِۚ عَٰلِمُ ٱلۡغَیۡبِ وَٱلشَّهَٰدَةِۚ وَهُوَ ٱلۡحَکِیمُ ٱلۡخَبِیرُ ٧٣.

خدای یگانه تنها کسی است که آسمان‌ها و زمین را به حق آفرید تا عبادتش به جای آورده شود. او به همۀ آنانی که در آسمان‌ها و زمین‌اند روزی داد تا شکرش ادا گردد. و یا آور هنگامی که خداوند عزوجل اراده کند تا قیامت را با واژۀ «کُن» برپای دارد و با این کلمه قیامت در یک چشم برهم زدن و یا سریع‌تر از آن به وجود آید. قول و وعدۀ الهی در این زمینه و در تمام عرصه‌ها حق و راست است؛ زیرا پادشاهی از آن اوست و او آنگونه که بخواهد در هستی تصرف می‌نماید و هیچ بنده‌ای در ملکوتش با او منازعه نمی‌نماید و در جبروتش کسی با او مشارکت ندارد.

تمام ملکیت حق‌تعالی هنگام نفخۀ دوم صور تبلور می‌یابد زمانی که تمام آنچه در قبرهاست بیرون ریخته شود و آنچه در سینه‌هاست فاش گردد و تمام آنچه انظار نهان و از دایرۀ حدس و گمان پنهان است را خدای‌تعالی می‌داند که او بر نهان و آشکار آگاه و دارای حکمت است. هرکار او به دقت صورت می‌گیرد و عملکردش با احسان و عطایش توأم با امتنان است. او بر نیت‌ها و امور پوشیده با خبر است. علم و دانش او به اسرار اشیا رسیده و بر تفاصیل مردگان و زندگان احاطه دارد.

﴿۞وَإِذۡ قَالَ إِبۡرَٰهِیمُ لِأَبِیهِ ءَازَرَ أَتَتَّخِذُ أَصۡنَامًا ءَالِهَةً إِنِّیٓ أَرَىٰکَ وَقَوۡمَکَ فِی ضَلَٰلٖ مُّبِینٖ ٧٤.

و یادآور هنگامی را که ابراهیم با پدرش آذر استدلال و مجادله نمود و خطاب به او گفت چگونه بت‌هایی را می‌پرستی که نه نفعی دارند و نه ضرری و عبادت خدای یکتای قهّار را رها می‌نمائی! به این ترتیب تو و قوم تو از حق انحراف کرده و راه درست را گم کرده‌اید و برای من چنین هویدا شده که گمراهی‌تان آفتابی شده؛ زیرا شما به خدا عزوجل شریک آوردید و عبودیتش را ترک کردید.

این آیه دلالت بر دعوت فرزند از پدر و شروع به اصول توحید هنگام دعوت و همچنان دوستی با خدا عزوجل و نرمی با پدر ولو مشرک باشد دارد.

﴿وَکَذَٰلِکَ نُرِیٓ إِبۡرَٰهِیمَ مَلَکُوتَ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِ وَلِیَکُونَ مِنَ ٱلۡمُوقِنِینَ ٧٥.

و همانگونه که ابراهیم علیه السلام را در سلوک راه هدایت توفیق دادیم به همین صورت ابراهیم علیه السلام در جریان آنچه در آسمان و زمین از امور شگفت‌انگیز و صنعت واضح الهی توأم با نشانه‌هایی که دلالت بر قدرت عظیم خدای‌تعالی و حکمت او دارد قرار دادیم تا ایشان در ایمان رسوخ بیشتری پیدا کند، زیرا کسی که تدبّر کند می‌بیند و آنکه تفکر نماید یقین او ایمانش زیاد می‌گردد و هستی کتابی باز برای هر زنده‌جان است.

﴿فَلَمَّا جَنَّ عَلَیۡهِ ٱلَّیۡلُ رَءَا کَوۡکَبٗاۖ قَالَ هَٰذَا رَبِّیۖ فَلَمَّآ أَفَلَ قَالَ لَآ أُحِبُّ ٱلۡأٓفِلِینَ ٧٦.

و چون شب فرا رسید و بر جهان تاریکی خود را گسترانید و ابراهیم علیه السلام ستاره‌ای روشن ملاحظه کرد خواست با قومش مناظره کند و آن‌ها را تدریجاً با ارائۀ مثل ستاره به حق برساند از این‌روی به آن‌ها گفت این پروردگار من است – این سخن ابراهیم به منظور مناظره و جلب توجه آن‌ها بود تا از این طریق آن‌ها را به بطلان عبادت ستارگان برساند – و چون ناپدید شد ابراهیم علیه السلام گفت من خدایی را که پنهان شود دوست ندارم. پس این ستاره صلاحیت این را ندارد که خدا باشد، زیرا پنهان شدن نقصی است که در ستاره رونما می‌گردد در حالی که موجودی به نام خدا باید قائم به نفس و برای همیشه زنده و بر قرار باشد.

﴿فَلَمَّا رَءَا ٱلۡقَمَرَ بَازِغٗا قَالَ هَٰذَا رَبِّیۖ فَلَمَّآ أَفَلَ قَالَ لَئِن لَّمۡ یَهۡدِنِی رَبِّی لَأَکُونَنَّ مِنَ ٱلۡقَوۡمِ ٱلضَّآلِّینَ ٧٧.

و چون ابراهیم علیه السلام ماه را دید که طلوع کرد و با نور خود درخشید به منظور اینکه قوم خود را از نظرشان متحول سازد گفت این ماه پروردگار من است ولی زمانی که ماه غائب شد ابراهیم علیه السلام در حالی که خواهان هدایت از سوی پروردگار خود بود گفت: اگر خدای‌تعالی ما را در این مسأله به حق نرساند حتماً از جملۀ کسانی خواهم بود که از راه است گمراه شده و از حق منحرف شده است؛ زیرا به خدای رحمان و رحیم شریک آورده‌ام.

﴿فَلَمَّا رَءَا ٱلشَّمۡسَ بَازِغَةٗ قَالَ هَٰذَا رَبِّی هَٰذَآ أَکۡبَرُۖ فَلَمَّآ أَفَلَتۡ قَالَ یَٰقَوۡمِ إِنِّی بَرِیٓءٞ مِّمَّا تُشۡرِکُونَ ٧٨.

و چون آفتاب را دید که طلوع نمود گفت این خدای من است که از ماه و ستارگان بزرگ‌تر است. ولی آفتاب غروب نمود از این‌رو گفت آنچه غروب کند صلاحیت این را ندارد که عبادت شود. پس از عبادت غیر خدا عزوجل چه خورشید باشد یا ماه و ستارگان و بت‌ها و غیره به خدا عزوجل پناه می‌برم، زیرا یگانه مستحق عبادت خدای یکتا و یگانه است اما این مخلوقات پس توجیه هیچ عبادتی به سوی این‌ها جایز نیست، زیرا این‌ها مخلوقاتی‌اند که مالک هیچ نفع و ضرری نیستند و نمی‌توانند کسی را زنده کنند یا بمیرانند و یا حشر و نشر کنند.

﴿إِنِّی وَجَّهۡتُ وَجۡهِیَ لِلَّذِی فَطَرَ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضَ حَنِیفٗاۖ وَمَآ أَنَا۠ مِنَ ٱلۡمُشۡرِکِینَ ٧٩.

من جهت خویش را به سوی پروردگار یگانۀ خود قرار داده‌ام. پروردگار یکتائی که آسمان‌ها و زمین را براساس توحید و اعراض از شرک آفریده و من از عمل مشرکان به خدای خود پناه می‌برم. چنین باوری اساس و لبّ دین و یکتا پرستی است.

﴿وَحَآجَّهُۥ قَوۡمُهُۥۚ قَالَ أَتُحَٰٓجُّوٓنِّی فِی ٱللَّهِ وَقَدۡ هَدَىٰنِۚ وَلَآ أَخَافُ مَا تُشۡرِکُونَ بِهِۦٓ إِلَّآ أَن یَشَآءَ رَبِّی شَیۡ‍ٔٗاۚ وَسِعَ رَبِّی کُلَّ شَیۡءٍ عِلۡمًاۚ أَفَلَا تَتَذَکَّرُونَ ٨٠.

ابراهیم علیه السلام با قوم خود در مسألۀ الوهیت مجادله کرد و خطاب به آن‌ها گفت: چگونه با من در الوهیت پروردگارم و توحیدی که به خالق خود دارم مجادله می‌کنید در حالی که بر این عمل دلیل دارم، حق‌تعالی من را بر حق ثابت ساخته و از باطل نگهداشته است. من از خدایان باطل شما از قبیل بت‌ها و ستارگان نمی‌ترسم و از ناحیۀ آن‌ها به هیچ وجه آسیب و ضرری به من نمی‌رسد، زیرا پروردگار من همه چیز را می‌داند و هیچ امری بر او پوشیده نیست. شما را چه شده که تدبر نمی‌کنید تا بدانید او خدایی است مستحق عبادت و دیگران چنین استحقاقی ندارند.

﴿وَکَیۡفَ أَخَافُ مَآ أَشۡرَکۡتُمۡ وَلَا تَخَافُونَ أَنَّکُمۡ أَشۡرَکۡتُم بِٱللَّهِ مَا لَمۡ یُنَزِّلۡ بِهِۦ عَلَیۡکُمۡ سُلۡطَٰنٗاۚ فَأَیُّ ٱلۡفَرِیقَیۡنِ أَحَقُّ بِٱلۡأَمۡنِۖ إِن کُنتُمۡ تَعۡلَمُونَ ٨١.

چگونه از بت‌های شما بهراسم در حالی که این بت‌ها نفع و ضرری نمی‌رسانند. شما نیز از پروردگار یکتا و قهّار نمی‌هراسید، خدایی که نفع و ضرر از جانب اوست با توجه به اینکه عبادتی که نسبت به بت‌ها انجام می‌دهید حجّت و دلیلی بر صحت آن نزد شما وجود ندارد. پس آیا من در حالت توحید و یکتا پرستی بر حق، امن و سلامتی قرار دارم یا شما در حالت شرک و گمراهی سزاوار چنین چیزی هستید؟ دربارۀ آنچه از شما سوال کردم به من خبر دهید!

﴿ٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ وَلَمۡ یَلۡبِسُوٓاْ إِیمَٰنَهُم بِظُلۡمٍ أُوْلَٰٓئِکَ لَهُمُ ٱلۡأَمۡنُ وَهُم مُّهۡتَدُونَ ٨٢.

آنانی که به خدا عزوجل ایمان آورده و از پیامبرش پیروی کردند و به این ترتیب بین اخلاص و متابعت پیامبر جمع نموده و ایمان خود را با شرک شائبه‌دار نکردند، حق‌تعالی این‌ها را از هر غم، اندوه و ترسی در امان می‌سازد و از هر شری حفظ می‌نماید، زیرا آن‌ها اسباب نجات را تحقق بخشیدند و آن‌ها کسانی‌اند که بر هدایت ربانی و شناخت راه راست توفیق یافتند و باید توجه داشت هیچ امنیتی بدون ایمان نیست و هیچ ایمانی برای کسی که از شیطان اطاعت کند نمی‌باشد.

﴿وَتِلۡکَ حُجَّتُنَآ ءَاتَیۡنَٰهَآ إِبۡرَٰهِیمَ عَلَىٰ قَوۡمِهِۦۚ نَرۡفَعُ دَرَجَٰتٖ مَّن نَّشَآءُۗ إِنَّ رَبَّکَ حَکِیمٌ عَلِیمٞ ٨٣.

این برهان و دلیل ماست که بر پیامبر خویش ابراهیم علیه السلام آموختیم تا بر قوم خود غالب آمد و ما کسانی هستیم که با علم و حکمت کسی را از بندگان خود که بخواهیم بر دیگران برتری می‌دهیم و پروردگار تو در همۀ بخشش‌های علمی و دینی خود حکمت دارد و می‌داند چه کسی مستحق عطاست و شکر نعمت برجای می‌آورده به این ترتیب صاحب دلیل مقامی بلند دارد و از حامل آثار و روایات نظر به داشتن حجت، تقدیر و توقیر می‌شود.

﴿وَوَهَبۡنَا لَهُۥٓ إِسۡحَٰقَ وَیَعۡقُوبَۚ کُلًّا هَدَیۡنَاۚ وَنُوحًا هَدَیۡنَا مِن قَبۡلُۖ وَمِن ذُرِّیَّتِهِۦ دَاوُۥدَ وَسُلَیۡمَٰنَ وَأَیُّوبَ وَیُوسُفَ وَمُوسَىٰ وَهَٰرُونَۚ وَکَذَٰلِکَ نَجۡزِی ٱلۡمُحۡسِنِینَ ٨٤.

و خدای‌تعالی برای ابراهیم اسحاق را به عنوان فرزند داد و یعقوب را نواده و این دو را در مسیر پدر ثابت قدم و استوار ساخت. به این دو نیز کتاب و حکمت داد و نوح علیه السلام را پیش از ابراهیم علیه السلام بر راه راست هدایت کرد و از نسل نوح علیه السلام داود، سلیمان، ایوب، یوسف، موسی و هارون علیهم السلامرا به همۀ این‌ها علم و حکمت آموخت و به آن‌ها نبوت داد و به سوی حق هدایت‌شان کرد، زیرا آن‌ها اوامر الهی را به نیکوئی پذیرفتند و به موجب به خوبی عمل نمودند این بود که خدای‌تعالی به آن‌ها هدایت را جایزه داده و با رسالت گرامی‌شان داشت و خداوند عزوجل به هر کسی که مانند آن‌ها عمل کند و از روش آن‌ها پیروی کند ثواب و پاداش می‌دهد.

﴿وَزَکَرِیَّا وَیَحۡیَىٰ وَعِیسَىٰ وَإِلۡیَاسَۖ کُلّٞ مِّنَ ٱلصَّٰلِحِینَ ٨٥.

و اینگونه خدای‌تعالی هدایت نموده و زکریا و یحی و عیسی و الیاس علیهم السلامرا توفیق داد تا در منهجی سالم و راهی راست گام بردارند که آن‌ها پیشوایان هدایت و نشانه‌های اصلاح‌اند که اقوال‌شان نیکو بوده و اعمال‌شان صحیح و احوال‌شان در صداقت و راستی بوده است.

﴿وَإِسۡمَٰعِیلَ وَٱلۡیَسَعَ وَیُونُسَ وَلُوطٗاۚ وَکُلّٗا فَضَّلۡنَا عَلَى ٱلۡعَٰلَمِینَ ٨٦.

و خداوند عزوجل اسماعیل، یسع، یونس و لوط را به سوی حق و رضوان خود هدایت نمود و آن‌ها را با نبوت و نشانه‌های خود برتری داد و با امامت بر سایر مردم رفعت بخشید.

﴿وَمِنۡ ءَابَآئِهِمۡ وَذُرِّیَّٰتِهِمۡ وَإِخۡوَٰنِهِمۡۖ وَٱجۡتَبَیۡنَٰهُمۡ وَهَدَیۡنَٰهُمۡ إِلَىٰ صِرَٰطٖ مُّسۡتَقِیمٖ ٨٧.

و خداوند عزوجل از پدران این پیامبران و ذریه و برادرانشان کسانی را که راده کرد هدایت نمود و آن‌ها را با هدایت خویش برگزید و بر آن‌ها با توجهی خاص منت نهاد، ولایت‌شان داد؛ پس آن‌ها در روشی برابر و مذهبی درست از صدق در عبودیت و تمام طاعت قرار دارند.

﴿ذَٰلِکَ هُدَى ٱللَّهِ یَهۡدِی بِهِۦ مَن یَشَآءُ مِنۡ عِبَادِهِۦۚ وَلَوۡ أَشۡرَکُواْ لَحَبِطَ عَنۡهُم مَّا کَانُواْ یَعۡمَلُونَ ٨٨.

این هدایتی که پیامبران بر آن قرار دارند فقط از جانب خدای یگانه است چون بر آن‌ها وحی نازل نموده و آن‌ها را در انجام اعمال خوب توفیق داده است و اینگونه خداوند عزوجل کسی را از بندگانش که بخواهد به انجام اعمال درست موفق می‌سازد و اگر انبیا – به فرض محال – به خداوند عزوجل شریک می‌آوردند همانا تمام سعی و کوشش آن‌ها باطل می‌شد و آنه راه خود را گم می‌کردند؛ زیرا شرک، هر عملی را از بین می‌برد و هر حسنه‌ای را تباه می‌سازد پس چگونه خواهد بود حال دیگران. چقدر گمراه‌اند برخی از بندگان! این پیامبران را بنگرید که در ترک توحید چنین تهدید می‌شوند!!

﴿أُوْلَٰٓئِکَ ٱلَّذِینَ ءَاتَیۡنَٰهُمُ ٱلۡکِتَٰبَ وَٱلۡحُکۡمَ وَٱلنُّبُوَّةَۚ فَإِن یَکۡفُرۡ بِهَا هَٰٓؤُلَآءِ فَقَدۡ وَکَّلۡنَا بِهَا قَوۡمٗا لَّیۡسُواْ بِهَا بِکَٰفِرِینَ ٨٩.

این پیامبران گرامی کسانی‌اند که خدای‌تعالی آن‌ها را با نازل کردن کتاب‌های خویش بر آن‌ها که به منظور هدایت مردم صورت گرفته شرف داده است و آن‌ها را در گفتار و اعمال‌شان رهیاب نموده و با نبوت گرامی داشته که در آن عصمت، طهارت و صلاح قرار دارد و اگر کفار مشرک به آنچه وحی کردیم کفر ورزند، همانا ما گروهی دیگر از مردم که همان مؤمنان باشند را برگزیدیم و آن‌ها را توفیق دادیم و این‌ها تا روز قیامت به کتاب باور دارند و از پیامبر پیروی می‌کنند و همواره حق را نصرت و یاری می‌رسانند و در عبادات خود اخلاص را رعایت می‌نمایند.

﴿أُوْلَٰٓئِکَ ٱلَّذِینَ هَدَى ٱللَّهُۖ فَبِهُدَىٰهُمُ ٱقۡتَدِهۡۗ قُل لَّآ أَسۡ‍َٔلُکُمۡ عَلَیۡهِ أَجۡرًاۖ إِنۡ هُوَ إِلَّا ذِکۡرَىٰ لِلۡعَٰلَمِینَ ٩٠.

این پیامبران کسانی‌اند که خدای‌تعالی آن‌ها را در طاعت و عبادت خود و در رسیدن به رضوان الهی از طریق امتثال اوامرش توفیق داده و احوال‌شان، گفتارشان و اعمال‌شان را صالح و نیکو ساخته است. پس تو نیز از مسیر آن‌ها پیروی کن و به آن‌ها اقتدا نما و ای محمد صلی الله علیه و آله و سلم برای مشرکان بگو من در برابر تبلیغ دین از شما مال و یا بهره‌ای از دنیای زائل را نمی‌طلبم؛ زیرا عمل من خاص به خاطر رضای خداست و من امید ثواب و پاداش او را دارم و این دینی که به خاطر آن معبوث شده‌ام و رسالتی را که حمل کرده‌ام صرفاً به خاطر تذکیر و یادآوری برای مردم است. این دین آن‌ها را به سوی هدایت فرا می‌خواند و از گمراهی برحذر می‌دارد، امید است که موعظه و تذکیر به شما نفع داشته باشد.

این آیه دلالت بر آن دارد که شرائع کسانی که قبل از ما بوده‌اند شریعت ما نیز هست البته در اموری که از آن نهی نشده‌ایم و اینکه یک انسان دعوتگر هیچگاه بر دعوت خود اجر و مزدی نمی‌طلبد.

﴿وَمَا قَدَرُواْ ٱللَّهَ حَقَّ قَدۡرِهِۦٓ إِذۡ قَالُواْ مَآ أَنزَلَ ٱللَّهُ عَلَىٰ بَشَرٖ مِّن شَیۡءٖۗ قُلۡ مَنۡ أَنزَلَ ٱلۡکِتَٰبَ ٱلَّذِی جَآءَ بِهِۦ مُوسَىٰ نُورٗا وَهُدٗى لِّلنَّاسِۖ تَجۡعَلُونَهُۥ قَرَاطِیسَ تُبۡدُونَهَا وَتُخۡفُونَ کَثِیرٗاۖ وَعُلِّمۡتُم مَّا لَمۡ تَعۡلَمُوٓاْ أَنتُمۡ وَلَآ ءَابَآؤُکُمۡۖ قُلِ ٱللَّهُۖ ثُمَّ ذَرۡهُمۡ فِی خَوۡضِهِمۡ یَلۡعَبُونَ ٩١.

آنانی که به خدا عزوجل شریک آورده‌اند هرگز اوتعالی را آنگونه که شایسته است تعظیم نکرده‌اند، زیرا گفتند که خداوند عزوجل وحیی بر هیچ‌یک از مردم نازل ننموده است. این سخن را به دروغ و بنابر باطل گفتند. به آن‌ها بگو چه کسی تورات یهودیان را بر موسی نازل کرده است؟ این در حالی است که آن‌ها تورات را تبدیل به مجرد صفحاتی کردند که از آن هیچ نفع و بهره‌ای نمی‌گیرند و آنچه به آن‌ها مناسب است را ظاهر می‌سازند و آنچه مناسب نیست پنهان می‌دارند و به آن عمل نمی‌نمایند چنان‌چه با اطلاعات مربوط به پیامبر ما، آیات رجم و بسیاری از احکام دیگر چنین کردند.

محققاً که خدای‌تعالی به شما وحی و رسالت حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم را تعلیم داده و اموری را که شما نمی‌دانستید نه شما و نه پدران شما که گذشته‌اند. خداوند عزوجل کتاب را نازل نموده و کسی را که خواسته هدایت کرده و برایش حجّت و دلیل اقامه نموده است. پس تو این جاهلان را بگذار که همچنان در گمراهی خود سرگردان باشند و در لهو و لعب خویش بازی کنند؛ زیرا در کار خود هیچ دلیل و برهانی ندارد چون کسی که حق را ترک کند گمراه می‌شود از این‌رو سخن آن‌ها دروغ و زندگی‌شان بازی است.

﴿وَهَٰذَا کِتَٰبٌ أَنزَلۡنَٰهُ مُبَارَکٞ مُّصَدِّقُ ٱلَّذِی بَیۡنَ یَدَیۡهِ وَلِتُنذِرَ أُمَّ ٱلۡقُرَىٰ وَمَنۡ حَوۡلَهَاۚ وَٱلَّذِینَ یُؤۡمِنُونَ بِٱلۡأٓخِرَةِ یُؤۡمِنُونَ بِهِۦۖ وَهُمۡ عَلَىٰ صَلَاتِهِمۡ یُحَافِظُونَ ٩٢.

این قرآنی که ما به سوی تو ای محمد صلی الله علیه و آله و سلم نازل کردیم تلاوت، تدبر و عمل به آن مایۀ برکت است، زیرا قرآن راه رستگاری و مسیری است که به موفقیت و پیروزی منتهی می‌شود. قرآن کتاب‌های آسمانی قبل از خود را تصدیق می‌نماید. خدای‌تعالی قرآن را نازل نموده تا پیامبرش اهل مکه و اطراف آن‌ها را از گوشه و کنار جهان‌انذار دهد و آنکه به روز قیامت باور داشته باشد، باور دارد که قرآن حق و از جانب خدای‌تعالی است. این‌ها بر ادای نماز در اوقات آن محافظت می‌نمایند درست آنگونه که حق‌تعالی مشروع نموده و پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم بیان کرده است. پس قرآن مبارک، پیامبر صادق، دعوت او جهانی و نماز ستون دین است.

﴿وَمَنۡ أَظۡلَمُ مِمَّنِ ٱفۡتَرَىٰ عَلَى ٱللَّهِ کَذِبًا أَوۡ قَالَ أُوحِیَ إِلَیَّ وَلَمۡ یُوحَ إِلَیۡهِ شَیۡءٞ وَمَن قَالَ سَأُنزِلُ مِثۡلَ مَآ أَنزَلَ ٱللَّهُۗ وَلَوۡ تَرَىٰٓ إِذِ ٱلظَّٰلِمُونَ فِی غَمَرَٰتِ ٱلۡمَوۡتِ وَٱلۡمَلَٰٓئِکَةُ بَاسِطُوٓاْ أَیۡدِیهِمۡ أَخۡرِجُوٓاْ أَنفُسَکُمُۖ ٱلۡیَوۡمَ تُجۡزَوۡنَ عَذَابَ ٱلۡهُونِ بِمَا کُنتُمۡ تَقُولُونَ عَلَى ٱللَّهِ غَیۡرَ ٱلۡحَقِّ وَکُنتُمۡ عَنۡ ءَایَٰتِهِۦ تَسۡتَکۡبِرُونَ ٩٣.

در دنیا هیچ‌کس ظالم‌تر از کسی نیست که بر خدا عزوجل دروغ بربندد، مانند کسی که می‌پندارد خدای‌تعالی هرگز پیامبری نفرستاده و کتابی نازل ننموده یا گمان کرده است که حق‌تعالی به سوی او وحی نموده و او را به سوی مردم فرستاده است، در حالی که بر خدا افترا می‌بندد، او نه وحیی دارد و نه رسالتی. یا کسی که گمان کرده است می‌تواند مانند قرآن که یک معجزۀ شگفت‌انگیز و مبارک است بیاورد. اگر تو این تکذیبگران مستکبر را بنگری که در حالت احتضار و هنگام نزع روح قرار دارند و ملائکه ارواح‌شان را قبض می‌کنند و دستان خود را به سوی آن‌ها با عذاب و خشم دراز می‌کنند و می‌گویند: ارواح شریر خویش را بدهید تا از اجساد نجس شما بیرون شود و در پی آن ذلّت و درد بکشید تا کیفری به افترای شما بر خدا و تمسخرتان نسبت به آیات الهی و تکذیب‌تان به پیامبران باشد و چون شما از انقیاد در برابر شریعت خدا و تسلیم شدن به دین او و پیروی از پیامبرش استکبار کرده‌اید.

﴿وَلَقَدۡ جِئۡتُمُونَا فُرَٰدَىٰ کَمَا خَلَقۡنَٰکُمۡ أَوَّلَ مَرَّةٖ وَتَرَکۡتُم مَّا خَوَّلۡنَٰکُمۡ وَرَآءَ ظُهُورِکُمۡۖ وَمَا نَرَىٰ مَعَکُمۡ شُفَعَآءَکُمُ ٱلَّذِینَ زَعَمۡتُمۡ أَنَّهُمۡ فِیکُمۡ شُرَکَٰٓؤُاْۚ لَقَد تَّقَطَّعَ بَیۡنَکُمۡ وَضَلَّ عَنکُم مَّا کُنتُمۡ تَزۡعُمُونَ ٩٤.

شما در روز رستاخیز بزرگ به سوی ما تک و تنها بازگشتید، بدون اولاد، اموال، مقام و منصب و بدون یاری دهنده یا لشکر و خدمه و خشم. در آن روز مالی نیست که نفعی داشته باشد و یا فرزندی که چیزی را از انسان دفع نماید و نه دوستی که بتواند شفاعت کند. شما در حالت عریان، دست همانگونه که شما را آفریده بودیم آمدید در حالی که تمام آنچه به شما از قوت، نیرو، مقام، قدرت و متاع داده بودیم را پشت سر گذاشتید و از همه جالب‌تر اینکه در آن روز بت‌هایی را که خدا می‌پنداشتید و گمان می‌کردید به شما نفعی می‌رسانند و ضرری را از شما دفع می‌کنند و یا در پیشگاه خدا عزوجل شفاعت می‌نمایند با شما نمی‌بینیم، خدایان باطلی که گمان می‌کردید حق دارند تا عبادت شوند، اکنون تمام علایق و روابط بین شما و آن بت‌ها قطع شده و اعتقادتان در اینکه بت‌ها نفع و ضرر می‌رسانند باطل شده است و شما به سوی زیان و غضب خدای رحمان بازگشتید. هیچ‌کس از شما در معاملۀ خود زیانمندتر است و حسرت نمی‌خورد. به این ترتیب بر شما پشیمانی و شدّت درد و گام‌های نادرست جمع شده است.

﴿۞إِنَّ ٱللَّهَ فَالِقُ ٱلۡحَبِّ وَٱلنَّوَىٰۖ یُخۡرِجُ ٱلۡحَیَّ مِنَ ٱلۡمَیِّتِ وَمُخۡرِجُ ٱلۡمَیِّتِ مِنَ ٱلۡحَیِّۚ ذَٰلِکُمُ ٱللَّهُۖ فَأَنَّىٰ تُؤۡفَکُونَ ٩٥.

تنها خدای‌تعالی مستحق عبودیت است، زیرا او دانه را می‌شکافد و از آن کشت و هسته را می‌شکافد و از آن درخت را بیرون می‌آورد. او و تنها او کسی است که زنده را از مرده بیرون می‌کند مانند طفل که از نطفه و مرغ که از تخم بیرون می‌شود، و او تنها او کسی است که مرده را از زنده بیرون می‌نماید مانند نطفه که از مرد و زن و تخم که از پرنده و هسته که از درخت خرما و دانه که از کشت و از این قبیل بیرون می‌نماید.

کسی که چنین کند اهل و شایستۀ عبادت و الوهیت است نه دیگران؛ زیرا برای او هیچ شریکی در خلقش نیست بنابراین لازم است تا در عبودیتش نیز شریکی نباشد. از این‌رو ضروری است کسی عبادت شود که خلق و ایجاد می‌کند. با وجود چنین لزومی مشرکان چگونه عبادت‌های خود را به سوی غیر خدا عزوجل متحول می‌سازند و با او خدای دیگری بنابر باطل، گناه و بدکاری قرار می‌دهند.

﴿فَالِقُ ٱلۡإِصۡبَاحِ وَجَعَلَ ٱلَّیۡلَ سَکَنٗا وَٱلشَّمۡسَ وَٱلۡقَمَرَ حُسۡبَانٗاۚ ذَٰلِکَ تَقۡدِیرُ ٱلۡعَزِیزِ ٱلۡعَلِیمِ ٩٦.

و خداوند عزوجل تنها او صبح را در میان تاریکی‌های شب شکافت و سفیدی روشن را از سیاهی شدید بیرون کرد. او شب را برای آرامش هر جنبنده‌ای مهیا ساخت از این‌روی مردم در آن خواب می‌شوند و چهارپایان آرام می‌گیرند و پرندگان به آشیانه‌های خود بازمی‌گردند و حشرات به سوراخ‌های خویش.

او کسی است که خورشید و ماه را بنابر حساب و کتابی خاص سیّار ساخت به گونه‌ای که هرگز از حساب و کتاب خویش انحراف نمی‌نمایند و او این‌ها را به دقت و در اوقاتی معلوم و زمانی مشخص به انجام رسانید که با این دو، حساب روز، ماه و سال فهمیده می‌شود. تقدیر و سنجش همۀ این‌ها از سوی خدایی صورت گرفته که در ملک خود تواناست. او کسی است که با قدرت خویش دیگران را مقهور نموده و به کمال خویش تقرد جسته است. او دانائی است که تدبیر خلق را می‌داند و همچنان محل نفع و دروازه‌ها مصالح را. بنابراین اوتعالی با عزّت خود امر کرد و این امر نافذ شد و با علم و دانش خود قضا و قدر کرد.

﴿وَهُوَ ٱلَّذِی جَعَلَ لَکُمُ ٱلنُّجُومَ لِتَهۡتَدُواْ بِهَا فِی ظُلُمَٰتِ ٱلۡبَرِّ وَٱلۡبَحۡرِۗ قَدۡ فَصَّلۡنَا ٱلۡأٓیَٰتِ لِقَوۡمٖ یَعۡلَمُونَ ٩٧.

و خدای‌تعالی تنها او کسی است که ستاره‌های روشن را نشانه‌هایی ظاهر و آشکار ساخته و این نشانه‌های روشن دلائلی قاطع است. با آن هر کسی در کوه‌ها و دره‌ها راه گم کرده باشد می‌تواند رهیاب شود. کسی که در صحراها راه می‌رود با همین ستاره‌ها راه را پیدا می‌کند، چنان‌چه ملوان‌ها در دریا با نور ستارگان مسیر خود را طی می‌نمایند. ما نشانه‌های کونی و شرعی بیشماری را بیان کردیم تا کسی که دانش سودمندی دارد با ملاحظه این نشانه‌ها به سوی عبادت پروردگار راه یابد؛ زیرا علم راهی به سوی شناخت خداست.

﴿وَهُوَ ٱلَّذِیٓ أَنشَأَکُم مِّن نَّفۡسٖ وَٰحِدَةٖ فَمُسۡتَقَرّٞ وَمُسۡتَوۡدَعٞۗ قَدۡ فَصَّلۡنَا ٱلۡأٓیَٰتِ لِقَوۡمٖ یَفۡقَهُونَ ٩٨.

خدا أ؛ تنها او شما را ای انسان‌ها آفریده است، او شما را از پدرتان آدم علیه السلام به وجود آورد و سپس قرارگاه شما را در رحم زن‌ها مقرر داشت و ذخیره‌گاه شما پشت پدران‌تان است. ما به شما دلائل و براهین بسیاری را در هستی، زندگی و انسان بیان کردیم تا کسی که دارای اندک فهم و تدبری است به سوی حق هدایت شود. اما غافل، هیچگاه دلیل و برهان نفعی به حال او ندارد و راهیاب نمی‌شود. فهم دلیل دلالت بر وضوح آنچه بر آن حجّت اقامه می‌گردد دارد.

﴿وَهُوَ ٱلَّذِیٓ أَنزَلَ مِنَ ٱلسَّمَآءِ مَآءٗ فَأَخۡرَجۡنَا بِهِۦ نَبَاتَ کُلِّ شَیۡءٖ فَأَخۡرَجۡنَا مِنۡهُ خَضِرٗا نُّخۡرِجُ مِنۡهُ حَبّٗا مُّتَرَاکِبٗا وَمِنَ ٱلنَّخۡلِ مِن طَلۡعِهَا قِنۡوَانٞ دَانِیَةٞ وَجَنَّٰتٖ مِّنۡ أَعۡنَابٖ وَٱلزَّیۡتُونَ وَٱلرُّمَّانَ مُشۡتَبِهٗا وَغَیۡرَ مُتَشَٰبِهٍۗ ٱنظُرُوٓاْ إِلَىٰ ثَمَرِهِۦٓ إِذَآ أَثۡمَرَ وَیَنۡعِهِۦٓۚ إِنَّ فِی ذَٰلِکُمۡ لَأٓیَٰتٖ لِّقَوۡمٖ یُؤۡمِنُونَ ٩٩.

و خدای‌تعالی تنها اوست که باران را از ابر نازل می‌کند و با آن هر سبزه‌ای می‌روید و هر کِشتی سر از زمین بیرون می‌آورد. سپس او از کشت دانه‌های استوار بر روی هم بیرون می‌کند چنان‌چه هر خوشه از خوشه‌های گندم منظومه‌ای است که با دانه‌های خود زیبائی خاصی را به وجود آورده و در حقیقت آفریده‌ای است که به دقت آفریده شده است. اوتعالی از شکوفۀ درخت خرما خوشه‌های نزدیک به هم و دارای خرمای لذیذ، خوش‌رنگ و منظم که شبیه لؤلؤهای زیبا چیده شده بیرون آورد و با آب باغ‌ها و بوستان‌ها انگور، زیتون، و انار با رنگ‌ها و طعم‌های مختلف ایجاد نمود. همۀ این‌ها دلالت بر حکمت ایجادگر و قدرت صانع حکیم دارد، زیرا رنگ‌های آن‌ها به هم نزدیک اما تفاوت‌های فاحشی در طعم آن‌ها نهفته است، البته گاهی این میوه‌ها در شکل یا طعم و رنگ باهم نزدیک‌اند و گاهی دور. همۀ این‌ها حکمت‌هایی است از سوی حکیمی که باخبر است پس شما در میوه‌های آن آنگاه که میوه می‌دهد و شکوفه می‌زند و می‌درخشد تفکر کنید، چه کسی این‌ها را آفریده و شکل بندی کرده است؟ در آن‌ها زمانی تفکر کنید که پخته و رسیده می‌شوند که چگونه رنگ، بوی و مزۀ آن‌ها تغییر می‌یابند و آمادۀ خوردن می‌شوند. در همۀ این‌ها نشانه‌هایی بر صنعت عجیب خدای قادر و توانا و حکیم و خبیر نفهته است، ولی از این‌ها جز کسی که به خدا عزوجل ایمان آورد و به پیامبر باور داشته باشد و از شریعتش پیروی کند نفعی نمی‌گیرد و هر که روی بگرداند قلبش منحرف و فطرتش خالی و از دیگران عبرت و از هیچ آیه و نشانه‌ای پند لازم را به دست نمی‌آورد.

﴿وَجَعَلُواْ لِلَّهِ شُرَکَآءَ ٱلۡجِنَّ وَخَلَقَهُمۡۖ وَخَرَقُواْ لَهُۥ بَنِینَ وَبَنَٰتِۢ بِغَیۡرِ عِلۡمٖۚ سُبۡحَٰنَهُۥ وَتَعَٰلَىٰ عَمَّا یَصِفُونَ ١٠٠.

اما این مشرکان، پس با خدا عزوجل شرکایی از جن قرار دادند و این شرکا را عبادت نموده و از آن‌ها ترسیدند و امید بردند در حالی که خدای تعالی، هم آن‌ها را آفریده و هم جنیات را از این‌روی حق این است که او عبادت شود. همچنان این مشرکان با نسبت دادن پسر و ختر به خدا عزوجل بر اوتعالی افترا نمودند. او کسی است که هرگز نزائیده و زاده نیز نشده است ولی این مشرکان حق خدا را ندانستند و بر او افترا نموده چیزهایی را گفتند که اصلاً مناسب نیست. پاک و منزه است خدای‌تعالی از چنین اوصاف قبیح و زشتی؛ زیرا او عزوجل هرگز همسری برنگزیده و اولادی ندارد و او برای همیشه یکتا و یگانه و بی‌نیاز است.

در اینجا ملاحظه می‌شود که پروردگار و پیامبرش پیش از توصیف سایرین، خود را با واژۀ «سبحانه» وصف نموده که منظور نفی نقص است و با واژۀ «تعالی» که منظور اثباب کمال است.

﴿بَدِیعُ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِۖ أَنَّىٰ یَکُونُ لَهُۥ وَلَدٞ وَلَمۡ تَکُن لَّهُۥ صَٰحِبَةٞۖ وَخَلَقَ کُلَّ شَیۡءٖۖ وَهُوَ بِکُلِّ شَیۡءٍ عَلِیمٞ ١٠١.

و خداوند عزوجل تنها او آسمان‌ها و زمین را با دقت آفریده و ایجاد نموده است در حالی که مانندی برای آسمان‌ها و زمین نگذشته بود. چگونه خداوند عزوجل فرزند دارد در حالی که نیازی به کمک و مساعدت فرزند ندارد و او از همه بی‌نیاز است و دیگران محتاج کرم و عطای اویند. در ثانی حق‌تعالی برای خود زنی بر نگزیده تا از او فرزندی به وجود آید. خدای‌تعالی اولی است که قبل از او هیچ‌کس نیست. کسی که فرزند داشته باشد میراث برده می‌شود در حالی خداوند عزوجل میراث بر زمین و تمام کسانی است که بر روی آن قرار دارند و او بهترین وارثان است. اوتعالی هر موجودی را از عدم ایجاد نموده پس به کسی نیازی ندارد و همه خلایق بندگان اویند در حالی که از آن‌ها نه امید نفع برده می‌شود و نه خوف ضرر از آن‌ها وجود دارد. علم و دانش خدا واسع، شامل، کامل است و برهر چیزی احاطه دارد. او تمام آنچه را در نهان وجود دارد را می‌داند و بر امور پوشیده و مخفی نیز اطلاع دارد. پس اوتعالی ابداع و ایجاد می‌کند، نعمت می‌دهد و بازمی‌دارد و او بلند می‌برد و پائین می‌آورد و حکم می‌نماید و تشریع می‌کند.

﴿ذَٰلِکُمُ ٱللَّهُ رَبُّکُمۡۖ لَآ إِلَٰهَ إِلَّا هُوَۖ خَٰلِقُ کُلِّ شَیۡءٖ فَٱعۡبُدُوهُۚ وَهُوَ عَلَىٰ کُلِّ شَیۡءٖ وَکِیلٞ ١٠٢.

کسی که دارای چنین اوصافی می‌باشد خدایی است که مستحق الوهیت است، زیرا او پروردگار شماست که با نعمت‌های خود شما را پرورش داده است، پس معبود بر حق جز او نیست. او همه چیز را از عدم به وجود آورده و شکل بخشیده و نیکو ساخته است از این‌رو در برابر عظمت او خاضع و فروتن باشید و به وحدانیت حق گردن نهید و تنها او را بپرستید. او کسی است که موکل چیز است، هم در آفرینش آن‌ها و هم در تدبیر و تصریف امور آن‌ها و او مسأله حفظ، مراقبت و محاسبۀ همه را بر عهده گرفته است.

﴿لَّا تُدۡرِکُهُ ٱلۡأَبۡصَٰرُ وَهُوَ یُدۡرِکُ ٱلۡأَبۡصَٰرَۖ وَهُوَ ٱللَّطِیفُ ٱلۡخَبِیرُ ١٠٣.

دید‌ه‌ها بر او احاطه نمی‌نماید و در دنیا توان دیدنش را ندارند، بلکه در آخرت می‌توانند چنین کنند. او بر دیده‌ها احاطه دارد و امور مخفی را می‌داند. او به دوستان خود لطف دارد از این‌روی به آن‌ها چیزهایی را که دوست دارند از راه‌هایی که به حساب ندارند می‌رساند و آن‌ها را در راستای به دست آوردن مصالح آن‌ها موفق می‌سازد. او بر آن‌ها در حُسن اختیار لطف کرده و از خطرها بر کنارشان داشته است و او بر همۀ امور دقیق اطلاع دارد.

﴿قَدۡ جَآءَکُم بَصَآئِرُ مِن رَّبِّکُمۡۖ فَمَنۡ أَبۡصَرَ فَلِنَفۡسِهِۦۖ وَمَنۡ عَمِیَ فَعَلَیۡهَاۚ وَمَآ أَنَا۠ عَلَیۡکُم بِحَفِیظٖ ١٠٤.

ای مردم! برای شما براهین روشن و دلائل قاطع عرضه شد که با آن می‌توانید بین حق و باطل، گمراهی و هدایت تمیز کنید. این دلائل هم از قرآن به شما عرضه شده و هم از سنّت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم هر کس این حجت‌ها را بشناسد و به آن عمل کند بر خویشتن نفع رسانیده و خود را از عذاب نجات داده است و هر که از این دلائل اعراض کند و غافل شود پس زیانش بر خود اوست چون بر خود ثواب و پاداش را حرام نموده و خود را در معرض عذاب قرار داده است.

و من (منظور محمد ج) بر احوال شما آگاهی ندارم تا شما را محاسبه کنم، کار من صرفاً دعوت و تبلیغ است که شما را به سوی هدایت رهنمایی می‌کنم و از پست و ردی بازمی‌دارم جزا و پاداش بر خداست.

﴿وَکَذَٰلِکَ نُصَرِّفُ ٱلۡأٓیَٰتِ وَلِیَقُولُواْ دَرَسۡتَ وَلِنُبَیِّنَهُۥ لِقَوۡمٖ یَعۡلَمُونَ ١٠٥.

و همانگونه که برای شما دلائل واضح و آشکار را در مسایل ایمان، پیامبری و روز آخرت بیان کردیم همین‌گونه دلائل مربوط به امور انسان را نیز بیان می‌کنیم تا این امور در نهایت وضوح و بیان قرار داشته باشد. آن‌ها را به حال خودشان واگذار تا از روی کذب و بهتان بگویند تو این مسایل را از اهل کتاب آموخته‌ای ولی ما به زودی حق را برای کسی که می‌آموزد و معانی‌اش را می‌فهمد بیان می‌داریم. این‌ها پیروان پیامبران و طالبان حق و بندگان خدا عزوجل و حاملان پیمان‌اند؛ اما جهال اعراض‌گر مانند چهارپایان سریله‌اند که برای‌شان در کانون حق هیچ جایگاهی نیست.

﴿ٱتَّبِعۡ مَآ أُوحِیَ إِلَیۡکَ مِن رَّبِّکَۖ لَآ إِلَٰهَ إِلَّا هُوَۖ وَأَعۡرِضۡ عَنِ ٱلۡمُشۡرِکِینَ ١٠٦.

ای پیامبر امی و ناخوان! کتابی را که بر تو نازل کردیم پیروی و به آن عمل کن. اوامرش را برجای آور و نواهی‌اش را ترک کن، زیرا مقصود از انزال آن، عمل است نه مجرد تلاوت، چون قرآن به منظور تزکیۀ نفس‌ها و اصلاح امور حیات نازل شده و بدان که هیچ‌کس جز خدای‌تعالی مستحق عبادت نیست، او خدایی است که جز او خدایی نمی‌باشد پس در طاعت خود که نسبت به او انجام می‌دهی اخلاص داشته باش و او را به یگانگی پرستش کن و گناه کسانی که بر او شریک می‌آورند بر تو نیست، از این‌روی به آن‌ها و اعراض‌شان اهمیت نده که خداوند عزوجل برای تو کافی است و او به زودی تو را یاری می‌رساند.

﴿وَلَوۡ شَآءَ ٱللَّهُ مَآ أَشۡرَکُواْۗ وَمَا جَعَلۡنَٰکَ عَلَیۡهِمۡ حَفِیظٗاۖ وَمَآ أَنتَ عَلَیۡهِم بِوَکِیلٖ ١٠٧.

و اگر خدای‌تعالی اراده نمی‌کرد که مشرکان به او شریک آورند هرگز چنین نمی‌کردند ولی اوتعالی این امر را بر آن‌ها چون اعمال زشت مرتکب می‌شدند و نیت‌های بد داشتند نوشت و مقدر کرد و آنان را به حال خودشان واگذاشت پس خداوند عزوجل هدایت شده و گمراهی گمراه را مقدر نموده و به خیر و شر در عالم حکم می‌کند. و تو ای محمد مراقب اعمال آن‌ها نیستی چنان‌چه قائم به اعمال مصالح و تدبیر امور آن‌ها نمی‌باشی! تو صرفاً پیامبری هستی مبلغ و بشارت دهنده و بیم دهنده؛ اما محاسبه و مراقبت از آن‌ها فقط بر خداست.

﴿وَلَا تَسُبُّواْ ٱلَّذِینَ یَدۡعُونَ مِن دُونِ ٱللَّهِ فَیَسُبُّواْ ٱللَّهَ عَدۡوَۢا بِغَیۡرِ عِلۡمٖۗ کَذَٰلِکَ زَیَّنَّا لِکُلِّ أُمَّةٍ عَمَلَهُمۡ ثُمَّ إِلَىٰ رَبِّهِم مَّرۡجِعُهُمۡ فَیُنَبِّئُهُم بِمَا کَانُواْ یَعۡمَلُونَ ١٠٨.

ای مسلمانان! خدایان مشرکان را دشنام ندهید که آن‌ها نیز خدای شما را بنابر جهل و نادانیی که دارند دشنام می‌دهند، زیرا بر عظمت خدای تعالی، جلال، علو و کمالش واقف نیستند و نمی‌دانند که خداوند عزوجل باید توقیر و احترام و تقدیس و تنزیه شود و یک امر مباح هرگاه منجر به کاری حرام شود حرام است و یک امر مشروع هرگاه مفسده‌ای در پی داشته باشد ممنوع می‌گردد و سد زرایعی که به سوی محرمات منتهی می‌شود واجب است. و همانگونه که اعمال این مشرکان را در نظرشان نیکو جلوه دادیم در نظر همۀ امت‌ها چنین می‌کنیم و به این ترتیب در نظر رهیاب عمل صالحش نیکو و در نظر بدکار عمل بدش نیکو جلوه‌گر می‌شود و در اخیر همه به سوی دانای نهان و آشکار برمی‌گردند و اوتعالی هر کس را مطابق عملش جزا می‌دهد و ثواب و کیفر نزد اوست.

﴿وَأَقۡسَمُواْ بِٱللَّهِ جَهۡدَ أَیۡمَٰنِهِمۡ لَئِن جَآءَتۡهُمۡ ءَایَةٞ لَّیُؤۡمِنُنَّ بِهَاۚ قُلۡ إِنَّمَا ٱلۡأٓیَٰتُ عِندَ ٱللَّهِۖ وَمَا یُشۡعِرُکُمۡ أَنَّهَآ إِذَا جَآءَتۡ لَا یُؤۡمِنُونَ ١٠٩.

مشرکان سوگند خوردند که اگر محمد صلی الله علیه و آله و سلم برای آن‌ها معجزه‌ای بر خلاف عادت ارائه کند او را تصدیق و از او پیروی نمایند. تو ای محمد صلی الله علیه و آله و سلم برای آن‌ها خبر بده که این امر مربوط به تو نیست، این امر مربوط به خداست هرگاه او بخواهد آیات و نشانه‌ها را مطابق علم و حکمت خود نازل می‌کند، اما تو ای محمد صلی الله علیه و آله و سلم فقط کار تبلیغ و دعوت مربوط به توست. و شما ای مسلمانان! آیا تصدیق می‌کنید که اگر به مشرکان این معجزات بیاید آن‌ها ایشان را تصدیق می‌کنند؟ از حال آن‌ها چنین به نظر می‌رسد که اگر آن‌ها هر معجزه‌ای را هم ببینند باور نمی‌نمایند چون بر قلب‌های آن‌ها مُهر کفر نهاده شده و دیدگان‌شان از شناخت دلیل کور شده است از این‌روی هیچ برهانی نفعی به حال آن‌ها ندارد و در ایمان‌شان هیچ آرزویی نیست.

﴿وَنُقَلِّبُ أَفۡ‍ِٔدَتَهُمۡ وَأَبۡصَٰرَهُمۡ کَمَا لَمۡ یُؤۡمِنُواْ بِهِۦٓ أَوَّلَ مَرَّةٖ وَنَذَرُهُمۡ فِی طُغۡیَٰنِهِمۡ یَعۡمَهُونَ ١١٠.

قلب‌ها و دیدگان این مشرکان از ایمان به آیات متحول شده و از موعظه‌ها نفع نمی‌گردد. این‌ها همه کیفر کفر آن‌هاست. کیفر معصیت معصیتی دیگر است و هر که انحراف کند خدای‌تعالی قلب او را منحرف می‌سازد و به زودی ما این مشرکان را در تاریکی‌های شک و شبهات‌شان حیران و سرگردان قرار می‌دهیم و آن‌ها به رشد خود نمی‌رسند از این‌روی آن‌ها در تاریکی‌های اوهام و در شبهات بسر می‌برند طوری که نه نقلی به آن‌ها نفع دارد و نه عقلی.

﴿۞وَلَوۡ أَنَّنَا نَزَّلۡنَآ إِلَیۡهِمُ ٱلۡمَلَٰٓئِکَةَ وَکَلَّمَهُمُ ٱلۡمَوۡتَىٰ وَحَشَرۡنَا عَلَیۡهِمۡ کُلَّ شَیۡءٖ قُبُلٗا مَّا کَانُواْ لِیُؤۡمِنُوٓاْ إِلَّآ أَن یَشَآءَ ٱللَّهُ وَلَٰکِنَّ أَکۡثَرَهُمۡ یَجۡهَلُونَ ١١١.

و اگر ما تقضای مشرکان را بپذیریم و بر مبنای آن از آسمان ملائکه‌ای را نازل کنیم تا آن‌ها با چشم سر نظاره‌گر آن‌ها باشند و مردگان را نیز زنده کنیم تا با آن‌ها سخن بگویند و تمام پدیده‌های دیگری را که تقاضا نمودند مقابل دیدگان‌شان بچینیم بازهم آن‌ها دعوت تو را تصدیق نمی‌کنند و نمی‌پذیرند و از تو پیروی نمی‌نمایند، مگر اینکه خدای‌تعالی چنین چیزی را اراده کند. اکثر آن‌ها حقی را که تو بر آن مبعوث شده‌ای نمی‌دانند و به این ترتیب آن‌ها آن را بدون علم رد می‌کنند و بدون فهم می‌شنوند.

﴿وَکَذَٰلِکَ جَعَلۡنَا لِکُلِّ نَبِیٍّ عَدُوّٗا شَیَٰطِینَ ٱلۡإِنسِ وَٱلۡجِنِّ یُوحِی بَعۡضُهُمۡ إِلَىٰ بَعۡضٖ زُخۡرُفَ ٱلۡقَوۡلِ غُرُورٗاۚ وَلَوۡ شَآءَ رَبُّکَ مَا فَعَلُوهُۖ فَذَرۡهُمۡ وَمَا یَفۡتَرُونَ ١١٢.

و همانگونه که سایر پیامبران را با دشمنانی از کفار امتحان کردیم تو را نیز ای محمد صلی الله علیه و آله و سلم با گروهی از بدکاران آزمایش نمودیم. این دشمنان از جملۀ بدترین مردم و از میان جنیات‌اند که برخی برخی دیگر را به باطلی که آن را نیکو جلوه می‌دهند توصیه می‌نمایند تا مردم را از هدایت باز دارند. این حیله و فریب را در حق کسانی اعمال می‌نمایند که به سخنان آن‌ها گوش فرا می‌دهند و به باطل‌شان غره می‌شوند و اگر خدای‌تعالی اراده می‌کرد تا از وقوع این امر جلوگیری کند حتماً اینکار را می‌کرد ولی نظر به حکمت ابتلا و قضایی که صورت گرفته از آن جلوگیری ننمود، چون اهل شقاوت مستحق سرکشی و گمراهی هستند پس آن‌ها را به حال خوشان با دروغ‌های‌شان بگذار و به آن‌ها اهمیت نده، نه به خود آن‌ها و نه به دروغ‌های آن‌ها که باطل بر پرتگاه سقوط در آتش قرار دارد در حالی که حق در عزّت خالق جبار است و عاقبت نیز از آن دوستان نیکوکار خداست.

﴿وَلِتَصۡغَىٰٓ إِلَیۡهِ أَفۡ‍ِٔدَةُ ٱلَّذِینَ لَا یُؤۡمِنُونَ بِٱلۡأٓخِرَةِ وَلِیَرۡضَوۡهُ وَلِیَقۡتَرِفُواْ مَا هُم مُّقۡتَرِفُونَ ١١٣.

و اگر کفار باطل را بپذیرند و بر حقیقت ترجیح دهند قلب‌های‌شان باید به سوی آن تمایل نماید، زیرا آن‌ها به لقای الهی باور ندارند و به خاطر آن سعی و کوشش نمی‌کنند و باید که این باطل را دوست داشته باشند و از آن پیروی کنند. ضرر و عواقب چنین اعمالی بر خود آن‌هاست و حق‌تعالی از آن‌ها بی‌نیاز است ولی مراقب و مترصد آن‌ها می‌باشد.

﴿أَفَغَیۡرَ ٱللَّهِ أَبۡتَغِی حَکَمٗا وَهُوَ ٱلَّذِیٓ أَنزَلَ إِلَیۡکُمُ ٱلۡکِتَٰبَ مُفَصَّلٗاۚ وَٱلَّذِینَ ءَاتَیۡنَٰهُمُ ٱلۡکِتَٰبَ یَعۡلَمُونَ أَنَّهُۥ مُنَزَّلٞ مِّن رَّبِّکَ بِٱلۡحَقِّۖ فَلَا تَکُونَنَّ مِنَ ٱلۡمُمۡتَرِینَ ١١٤.

ای محمد ج! به این مشرکان بگو آیا حَکَم دیگری غیر از خدای دانای نهان و آشکار که بهترین حکم کنندگان است و همواره بر عدالت حکم می‌کند به منظور قضاوت در بین خود و شما بطلبم در حالی که او خدای من و شماست؟ این در حالی است که یهودیان و نصرانیانی که نزد آن‌ها تورات و انجیل است نیز به رسالت من شهادت می‌دهند و می‌دانند که قرآن کریم بطور حتم از جانب خداست نه از جانب من.

در ادامه خدای‌تعالی پیامبر خویش را امر می‌نماید تا بر حق و یقین ثابت و استوار بماند و هیچگاه در صحت آن به خود شک راه ندهد، زیرا اعتماد یک دعوتگر به صحت منهج و روش‌اش از جملۀ بزرگ‌ترین عوامل ثبات و پیروزی اوست.

﴿وَتَمَّتۡ کَلِمَتُ رَبِّکَ صِدۡقٗا وَعَدۡلٗاۚ لَّا مُبَدِّلَ لِکَلِمَٰتِهِۦۚ وَهُوَ ٱلسَّمِیعُ ٱلۡعَلِیمُ ١١٥.

قرآن با آیات حامل اطلاعات صادق و گفتار عادلانه‌اش در احکام تمام گشت و هیچ بشری نمی‌تواند این کلام محکم و قول صادق را تغییر دهد و قدرت شنوائی خدا عزوجل بر هر مسموعی وسعت دارد و دانشش بر هر معلومی؛ بنابراین تمام گفتارها، افعال و احوال بر خدا عزوجل مسموع و معلوم است.

﴿وَإِن تُطِعۡ أَکۡثَرَ مَن فِی ٱلۡأَرۡضِ یُضِلُّوکَ عَن سَبِیلِ ٱللَّهِۚ إِن یَتَّبِعُونَ إِلَّا ٱلظَّنَّ وَإِنۡ هُمۡ إِلَّا یَخۡرُصُونَ ١١٦.

و اگر تو از گمراهان اهل زمین پیروی کنی آن‌ها تو را از دین خدا عزوجل و راه راست او منحرف می‌کنند، چون اکثر مردم سرکش و اندکی از آن‌ها بر هدایت‌اند. اکثریت دلیل و یقینی در امر خویش ندارند، بلکه در وهم و گمان بسر می‌برند روی این اساس خیالات آن‌ها فاسد و تصورات‌شان دروغ است و یقینی در معتقدات و باورهای خود ندارند و نه هم صدفی در اقوال و صلاحی در اعمال.

﴿إِنَّ رَبَّکَ هُوَ أَعۡلَمُ مَن یَضِلُّ عَن سَبِیلِهِۦۖ وَهُوَ أَعۡلَمُ بِٱلۡمُهۡتَدِینَ ١١٧.

همانا پروردگارت که متولی امور توست می‌داند چه کسی از راه هدایت انحراف نموده و چه کسی بر اوامرش استقامت دارد و با هدایت او هدایت شده است و این تنها اوست که کسی را بخواهد گمراه می‌کند و بر اعمال همه آگاه است.

﴿فَکُلُواْ مِمَّا ذُکِرَ ٱسۡمُ ٱللَّهِ عَلَیۡهِ إِن کُنتُم بِ‍َٔایَٰتِهِۦ مُؤۡمِنِینَ ١١٨.

پس ای مؤمنان! با مشرکان مخالفت کنید و از ذبائحی که به نام خدا عزوجل صورت نگرفته اگر به قرآن و سنّت ایمان دارید و به پیامبر باور دارید نخورید، زیرا تصدیق پیامبر مقتضی امتثال اوامر با گفتار و کردار خوب و خوردن حلال است.

﴿وَمَا لَکُمۡ أَلَّا تَأۡکُلُواْ مِمَّا ذُکِرَ ٱسۡمُ ٱللَّهِ عَلَیۡهِ وَقَدۡ فَصَّلَ لَکُم مَّا حَرَّمَ عَلَیۡکُمۡ إِلَّا مَا ٱضۡطُرِرۡتُمۡ إِلَیۡهِۗ وَإِنَّ کَثِیرٗا لَّیُضِلُّونَ بِأَهۡوَآئِهِم بِغَیۡرِ عِلۡمٍۚ إِنَّ رَبَّکَ هُوَ أَعۡلَمُ بِٱلۡمُعۡتَدِینَ ١١٩.

چه چیزی شما را از خوردن آنچه نام خدا عزوجل بر آن برده شده مانع می‌شود در حالی که خدای‌تعالی برای شما حلال و حرام را بیان نموده است. حق‌تعالی برای شما در هنگام ضرورت مانند شدّت گرسنگی به شرط آنکه بدون سرکشی و تجاوز باشد برخی محذورات را مانند خوردن خود مرده و از این قبیل مباح نموده، ولی بسیاری از مردم از جادۀ حقیقت منحرف‌اند و در راستای تباهی و فساد در زمین سعی و کوشش می‌کنند و گمراهی را در بین مردم منتشر می‌نمایند و حرام را حلال و حرام را حلال می‌سازند چون نمی‌دانند و خدای‌تعالی بدکارانی را که از حدود الهی تجاوز کنند به خوبی می‌شناسد و او تمام اعمال آن‌ها را آمار می‌گیرد و بر مبنای آن به آن‌ها کیفر می‌دهد.

این آیه دلالت بر آن دارد که هوی و هوس بزرگ‌ترین دشمن هدایت انسان است.

﴿وَذَرُواْ ظَٰهِرَ ٱلۡإِثۡمِ وَبَاطِنَهُۥٓۚ إِنَّ ٱلَّذِینَ یَکۡسِبُونَ ٱلۡإِثۡمَ سَیُجۡزَوۡنَ بِمَا کَانُواْ یَقۡتَرِفُونَ ١٢٠.

از گناهان در نهان و آشکار بپرهیزید که از اوتعالی هیچ امری پوشیده نیست. پس هرچه را خداوند عزوجل حرام نموده پوشیده باشد یا آشکار فرو گذارید و آنانی که اعمال بد انجام می‌دهند و مرتکب کارهای حرام می‌شوند به زودی به جزای اعمال خود می‌رسند.

این آیه دلالت بر وجوب مراقبت دائمی و همچنان بدی معصیت و برحذر بودن از عواقب آن دارد.

﴿وَلَا تَأۡکُلُواْ مِمَّا لَمۡ یُذۡکَرِ ٱسۡمُ ٱللَّهِ عَلَیۡهِ وَإِنَّهُۥ لَفِسۡقٞۗ وَإِنَّ ٱلشَّیَٰطِینَ لَیُوحُونَ إِلَىٰٓ أَوۡلِیَآئِهِمۡ لِیُجَٰدِلُوکُمۡۖ وَإِنۡ أَطَعۡتُمُوهُمۡ إِنَّکُمۡ لَمُشۡرِکُونَ ١٢١.

و از آنچه بر غیر نام خدا عزوجل ذبح می‌شود نخورید مانند برخی قربانی‌هایی که به خاطر بت‌ها و کاهنان و عرافان و دیگران صورت می‌گیرد، زیرا خوردن از چنین قربانی‌هایی تجاوز از حدود و شریعت الهی به شمار می‌رود. نافرمانان جن دوستان خود را از میان انسان‌های بد امر می‌کنند تا حجت‌ها و دلائل واهی ارائه کنند و به دنبال شبهه و دروغ باشند مثل اینکه چگونه شما ذبیحۀ خود را می‌خورید و ذبیحۀ خدای‌تعالی را نمی‌خورید – منظورشان خود مرده بود – و اگر شما از گمراهی آن‌ها در تحلیل آنچه خداوند عزوجل حرام نموده پیروی کنید در واقع در شرک واقع شده‌اید.

﴿أَوَ مَن کَانَ مَیۡتٗا فَأَحۡیَیۡنَٰهُ وَجَعَلۡنَا لَهُۥ نُورٗا یَمۡشِی بِهِۦ فِی ٱلنَّاسِ کَمَن مَّثَلُهُۥ فِی ٱلظُّلُمَٰتِ لَیۡسَ بِخَارِجٖ مِّنۡهَاۚ کَذَٰلِکَ زُیِّنَ لِلۡکَٰفِرِینَ مَا کَانُواْ یَعۡمَلُونَ ١٢٢.

آیا کسی که در کفر مرده و در گمراهی هلاکت و در تاریکی‌ها حیران است و ما او را با ایمان زنده کردیم و با قرآن هدایت نمودیم و او را در پیروی از پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم توفیق دادیم و او بر این اساس در راه هدایت گام برداشته و قلب خود را با یقین آباد و نفس خود را با تقوی تزکیه نموده است، آیا این مرد صالح و مصلح مانند کسی است که در سرکشی‌ها و تاریکی‌های گمراهی و در شبهات جهالت بسر می‌برد؟ آن کس که نه نوری دارد که با آن هدایت شود و نه وحیی است که او را زنده کند و نه امام و پیشوائی که بر خیر رهنمایی‌اش کند. چنین کسی در کفر و بدکاریی قرار دارد که بسان شبی تاریک است آیا این و آن باهم برابر اند؟ جواب واضح است این و آن هرگز باهم برابر نیستند و آنگونه که این کافر را گمراه و این بدکار را با جلوه دادن اعمال بدخوار و ذلیل ساختیم آن‌هم نظر به اینکه خودش گمراهی را برگزیده، اینگونه ما به مشرکان اعمال بدشان را نیکو جلوه دادیم طوری که اعمال زشت خود را خوب می‌بینند، همۀ این‌ها روی این منظور است که ما می‌خواهم دلائل فروآمدن عذاب بر آن‌ها تحقق پیدا کند.

﴿وَکَذَٰلِکَ جَعَلۡنَا فِی کُلِّ قَرۡیَةٍ أَکَٰبِرَ مُجۡرِمِیهَا لِیَمۡکُرُواْ فِیهَاۖ وَمَا یَمۡکُرُونَ إِلَّا بِأَنفُسِهِمۡ وَمَا یَشۡعُرُونَ ١٢٣.

مانند آنچه در مکه از سوی رؤسا و بزرگان شرک در خصوص مبارزه با رسالت و اعراض از حق صورت گرفت، در هر قریۀ کافری رؤسایی قرار دادیم که قوم خود را به گمراهی رهبری می‌کنند و در حق پیامبران مکر و حیله نموده و در حق مؤمنان تمسخر می‌نمایند و در اخیر گردش روزگار بر علیه آن‌هاست در حالی که عاقبت برای اولیا و دوستان خداست و این مجرمان ندانستند که عاقبت از آن پرهیزگاران است، این سنّت و روش و حکمتی است نافذ و جاری.

﴿وَإِذَا جَآءَتۡهُمۡ ءَایَةٞ قَالُواْ لَن نُّؤۡمِنَ حَتَّىٰ نُؤۡتَىٰ مِثۡلَ مَآ أُوتِیَ رُسُلُ ٱللَّهِۘ ٱللَّهُ أَعۡلَمُ حَیۡثُ یَجۡعَلُ رِسَالَتَهُۥۗ سَیُصِیبُ ٱلَّذِینَ أَجۡرَمُواْ صَغَارٌ عِندَ ٱللَّهِ وَعَذَابٞ شَدِیدُۢ بِمَا کَانُواْ یَمۡکُرُونَ ١٢٤.

و هرگاه به کفار قریش دلیلی واضح نازل شود که دلالت بر رسالت و پیامبری حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلم کند، رهبران و زعمای‌شان می‌گویند ما به این دلائل تن درنمی‌دهیم مگر زمانی که خداوند عزوجل ما را مانند پیامبران بگرداند و به ما معجزاتی مانند معجزات آن‌ها بدهد. حق‌تعالی به آن‌ها گفت: خداوند عزوجل بهتر می‌داند چه کسی مستحق این احترام و شرف است از این‌روی رسالت و پیامبری مگر برای کسی که خدای‌تعالی بخواهد نمی‌رسد. پس وای بر شما مجرمان ستم‌پیشه از ذلّت و خواریی که به شما می‌رسد و عذابی دردناک که در انتظار شماست، این جزا در بدل عملکرد زشت و بد شماست و جنگی است که با پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم انجام داده‌اید.

﴿فَمَن یُرِدِ ٱللَّهُ أَن یَهۡدِیَهُۥ یَشۡرَحۡ صَدۡرَهُۥ لِلۡإِسۡلَٰمِۖ وَمَن یُرِدۡ أَن یُضِلَّهُۥ یَجۡعَلۡ صَدۡرَهُۥ ضَیِّقًا حَرَجٗا کَأَنَّمَا یَصَّعَّدُ فِی ٱلسَّمَآءِۚ کَذَٰلِکَ یَجۡعَلُ ٱللَّهُ ٱلرِّجۡسَ عَلَى ٱلَّذِینَ لَا یُؤۡمِنُونَ ١٢٥.

هر کس را که خداوند عزوجل اراده نماید تا او را به سوی دین خود هدایت کند این کار را بر او سهل و آسان می‌سازد و سینه‌اش را برای قبول دین فراخ ساخته از این ناحیه او را دچار شادمانی و سرور می‌نماید و هر که را خداوند عزوجل بخواهد گمراهش کند، سینه‌اش را به شدّت تنگ می‌گرداند و او بر اثر این تنگی هدایت را بغض می‌دارد و از دین فرار می‌کند و رسالت محمدی را بد می‌برد درست مانند کسی که در طبقات بالای زمین نظر به کمبود هوا دچار تنگی نفس می‌شود تا جائی که در معرض خفگی قرار می‌گیرد. این مثل حالت سینۀ کافر و منافق را بیان می‌دارد که پُر از غم و اندوه و تنگی است و همانگونه که خدای‌تعالی آن‌ها را دچار تنگی نفس و پراکندگی امور نموده به همین‌سان بر آن‌ها عذاب شدید خود را فرو می‌فرستد، چون آن‌ها به خدا عزوجل ایمان نیاورده و رسالت پیامبرش را تصدیق نکردند. روی این اساس هر کسی که ارادۀ سعادت و خوشبختی دارد بر اوست تا ایمان بیاورد که ایمان مایۀ خنکی چشم، آسودگی خاطر و قرارگرفتن روان است.

﴿وَهَٰذَا صِرَٰطُ رَبِّکَ مُسۡتَقِیمٗاۗ قَدۡ فَصَّلۡنَا ٱلۡأٓیَٰتِ لِقَوۡمٖ یَذَّکَّرُونَ ١٢٦.

این دینی که ما بر تو نازل نموده و شریعتی که به سویت وحی کردیم راه سالم‌تر و منهج استوارتر است و در آن هیچ‌گونه اضطراب و انحرافی نیست. ما علامات و نشانه‌های آن را واضح ساخته و آیاتش را برای کسانی که دوست دارند از حکمش عبرت بگیرند واضح ساختیم، کسانی که از موعظه‌هایش بهره می‌برند و اهل عقل و خرد سالم و فطرت استواراند و با نور آن مسیر خود را روشن می‌سازند.

﴿۞لَهُمۡ دَارُ ٱلسَّلَٰمِ عِندَ رَبِّهِمۡۖ وَهُوَ وَلِیُّهُم بِمَا کَانُواْ یَعۡمَلُونَ ١٢٧.

برای مؤمنانی که هدایت شده‌اند در آخرت بهشت‌های نعمت در سرای سلامتی از هر آفات، و امنیت از هرگونه ناکامی است. در آنجا نه بیماری است، نه پیری و نیستی زیرا در آن هیچ‌گونه ضرر، مصیبت و فنائی نمی‌باشد، بلکه کلاً سلامتی، جوانی، غنامندی و جاودانگی است و خدای‌تعالی متولی امور آن‌ها با حفظ، رعایت، نصرت، ولایت، رزق و کفایت است، چون آن‌ها عمل خویش را نیکو ساخته و در نیّت خود اخلاص را رعایت نموده و از وحی پیروی کرده و از کفر دوری گزیدند.

﴿وَیَوۡمَ یَحۡشُرُهُمۡ جَمِیعٗا یَٰمَعۡشَرَ ٱلۡجِنِّ قَدِ ٱسۡتَکۡثَرۡتُم مِّنَ ٱلۡإِنسِۖ وَقَالَ أَوۡلِیَآؤُهُم مِّنَ ٱلۡإِنسِ رَبَّنَا ٱسۡتَمۡتَعَ بَعۡضُنَا بِبَعۡضٖ وَبَلَغۡنَآ أَجَلَنَا ٱلَّذِیٓ أَجَّلۡتَ لَنَاۚ قَالَ ٱلنَّارُ مَثۡوَىٰکُمۡ خَٰلِدِینَ فِیهَآ إِلَّا مَا شَآءَ ٱللَّهُۗ إِنَّ رَبَّکَ حَکِیمٌ عَلِیمٞ ١٢٨.

و یاد آور روزی را که در آن هیچ شکی نیست و خداوند عزوجل انسان و جن را در آن جمع می‌کند و به جن می‌گوید: شما بسیاری از انسان‌ها را گمراه کردید. دوستان جنیات از انسان‌های کافر می‌گویند ای پروردگار ما! محققاً که برخی از ما از برخی دیگر در زندگی دنیا بهره بردند و عمری که تو تعیین نموده بودی پایان یافت، زیرا برای هرکدام مدتی معلوم بوده است. حق‌تعالی خبر داد که مکان اقامت دائمی آن‌ها در آتش دوزخ است و آن‌ها در آن برای همیشه جاودان‌اند مگر گناهکاران یکتاپرست که اقامت آن‌ها در دوزخ برای مدتی معلوم است و سپس از آن بیرون می‌شوند؛ زیرا خدای‌تعالی در قضا و قدر، انتخاب و تقسیمات خود حکمت دارد و او در حالی رحم می‌کند که این رحمت فضل اوست و در حالتی عذاب می‌کند که کاملاً عادل است. او می‌داند چه کسی مستحق هدایت یا گمراهی است و چه کسی اهل ثواب یا عقاب است. او با حکمت خود مواضع قضا و قدر خود را به نیکوئی تعیین و براساس علم و دانش، مواضع رحمت و عذاب خویش را مشخص نموده است.

﴿وَکَذَٰلِکَ نُوَلِّی بَعۡضَ ٱلظَّٰلِمِینَ بَعۡضَۢا بِمَا کَانُواْ یَکۡسِبُونَ ١٢٩.

و آنگونه که جنیات مرتد را بر انسان‌های ولایت و سرپرستی دادیم، برخی از انسان‌های ظالم را بر بعضی دیگر ولایت می‌دهیم، چون آن‌ها کار بد انجام داده‌اند و به این ترتیب ظالم و ستمگار با ظالم‌تر از خود تربیه می‌شود تا گنهکاران با شلاق سرکشان کیفر بینند. پس هر کس که می‌خواهد از خشونت ستمگران سالم بماند باید تقوای پروردگار عالمیان را رعایت کند، زیرا هیچ استبدادی جز از طریق فساد به وجود نمی‌آید.

﴿یَٰمَعۡشَرَ ٱلۡجِنِّ وَٱلۡإِنسِ أَلَمۡ یَأۡتِکُمۡ رُسُلٞ مِّنکُمۡ یَقُصُّونَ عَلَیۡکُمۡ ءَایَٰتِی وَیُنذِرُونَکُمۡ لِقَآءَ یَوۡمِکُمۡ هَٰذَاۚ قَالُواْ شَهِدۡنَا عَلَىٰٓ أَنفُسِنَاۖ وَغَرَّتۡهُمُ ٱلۡحَیَوٰةُ ٱلدُّنۡیَا وَشَهِدُواْ عَلَىٰٓ أَنفُسِهِمۡ أَنَّهُمۡ کَانُواْ کَٰفِرِینَ ١٣٠.

ای جماعت انسان‌ها و جنیات! آیا با فرستادن پیامبران که به شما آیات کتاب آسمانی و احکام هر چیزی را بیان می‌کنند و از عذاب روز لقای من برحذر می‌دارند؛ بر شما حجّت تمام نکردیم و عذر را بر نداشتیم؟! مشرکان گفتند: گواهیم که پیامبران به ما تبلیغ نموده و ما را برحذر داشتند، ولی دنیا با زیبندگی‌ها و خدایان با فتنه‌های خود ما را فریب دادند و به این ترتیب آن‌ها اعتراف کردند که به پروردگار خویش شریک آورده و پیامبرانش را تکذیب نمودند.

﴿ذَٰلِکَ أَن لَّمۡ یَکُن رَّبُّکَ مُهۡلِکَ ٱلۡقُرَىٰ بِظُلۡمٖ وَأَهۡلُهَا غَٰفِلُونَ ١٣١.

ما پیامبران را فرستادیم و کتاب‌ها را نازل کردیم تا بر تکذیبگران هیچ حجتی و بر کافران هیچ عذری باقی نماند، پس خدای‌تعالی هیچ ستمگری را تا به او نصیحت نرسد عذاب نمی‌کند و هیچ قریه‌ای را هلاک نمی‌نماید مگر بعد از اینکه اهل آن را بیم دهد. از جملۀ روش‌های الهی یکی هم این است که اوتعالی غافلانی را که رسالت به آن‌ها نرسیده کیفر نمی‌دهد، تا مادامی که تبلیغ و حجّت به آن‌ها برسد. پس جاهل معذور و ستمگار رانده شده و غافل مغرور است.

﴿وَلِکُلّٖ دَرَجَٰتٞ مِّمَّا عَمِلُواْۚ وَمَا رَبُّکَ بِغَٰفِلٍ عَمَّا یَعۡمَلُونَ ١٣٢.

برای هر عمل کننده‌ای از مؤمنان و کافران منازلی است که در نتیجۀ سعی و کوشش خود در دنیا به آن می‌رسند و براساس آن ثواب می‌بینند و یا عقاب دریافت می‌دارند، همۀ این‌ها از روی حساب دقیقی از جانب خداست که در آن هیچ ظلم و ستمی وجود ندارد. پس مؤمنان دارای درجاتی در نعمت‌اند در حالی که کافران فرومایه در کاتی در دوزخ دارند. بنابراین تفاضل در ثواب و عقاب کاری است کاملاً عادلانه.

﴿وَرَبُّکَ ٱلۡغَنِیُّ ذُو ٱلرَّحۡمَةِۚ إِن یَشَأۡ یُذۡهِبۡکُمۡ وَیَسۡتَخۡلِفۡ مِنۢ بَعۡدِکُم مَّا یَشَآءُ کَمَآ أَنشَأَکُم مِّن ذُرِّیَّةِ قَوۡمٍ ءَاخَرِینَ ١٣٣.

و خدای‌تعالی دارای غنامندی زیاد و خیری عمومی است و نیازی به بندگان خود ندارد. او مهربان است و از جملۀ نشانه‌های رحمت او یکی هم مهلت دادن به کسانی است که از او نافرمانی می‌نمایند و اگر خداوند عزوجل اراده می‌فرمود در حق سرکش از عجله کار می‌گرفت و او را با کسی تبدیل می‌نمود که تنها او را عبادت می‌کرد و به اوتعالی شریک نمی‌آورد ولیکن حلم او عظیم است.

پس همانگونه که شما را از پشت پدران‌تان آفریده به همان‌سان نسلی دیگر از پشت شما می‌آفریند. حق‌تعالی از کسی که به او پشت کند بی‌نیاز و در حق کسی که به سویش روی آورد مهربان است.

﴿إِنَّ مَا تُوعَدُونَ لَأٓتٖۖ وَمَآ أَنتُم بِمُعۡجِزِینَ ١٣٤.

ای کافران! آنچه پروردگار شما وعده می‌دهد حتماً و بدون شک واقع می‌گردد و هرگز از پروردگار خویش فرار کرده نمی‌توانید. جمع‌آوری شما بر او کاملاً سهل و آسان است و هیچ مایۀ نجات و محل التجائی جز به سوی خود او نمی‌باشد. او هر کسی را که حتی فرار نماید بازمی‌گرداند و هر خواهانی را درمی‌یابد و بر هر غالبی غلبه می‌کند.

﴿قُلۡ یَٰقَوۡمِ ٱعۡمَلُواْ عَلَىٰ مَکَانَتِکُمۡ إِنِّی عَامِلٞۖ فَسَوۡفَ تَعۡلَمُونَ مَن تَکُونُ لَهُۥ عَٰقِبَةُ ٱلدَّارِۚ إِنَّهُۥ لَا یُفۡلِحُ ٱلظَّٰلِمُونَ ١٣٥.

ای کفار بر همان روش فاسد و نادرست خویش عمل کنید، من نیز بر منهج و روش درست خود عمل می‌نمایم و به زودی قضیه بر شما واضح می‌گردد، آنگاه که عذاب نازل گردد می‌دانید عزت، پیروزی و ثواب از آن چه کسی است؛ زیرا از سنت‌های الهی است که دشمنان خدا عزوجل هرگز رستگار نشوند و پیروز نگردند چون آن‌ها با خدا عزوجل جنگیدند و پیامبرانش را تکذیب نموده و از حدود الهی و شریعتش تجاوز کردند.

﴿وَجَعَلُواْ لِلَّهِ مِمَّا ذَرَأَ مِنَ ٱلۡحَرۡثِ وَٱلۡأَنۡعَٰمِ نَصِیبٗا فَقَالُواْ هَٰذَا لِلَّهِ بِزَعۡمِهِمۡ وَهَٰذَا لِشُرَکَآئِنَاۖ فَمَا کَانَ لِشُرَکَآئِهِمۡ فَلَا یَصِلُ إِلَى ٱللَّهِۖ وَمَا کَانَ لِلَّهِ فَهُوَ یَصِلُ إِلَىٰ شُرَکَآئِهِمۡۗ سَآءَ مَا یَحۡکُمُونَ ١٣٦.

مشرکان برخی از مخلوقات را به اوتعالی اختصاص داده و بر این اساس بعضی از میوه‌ها، کشت‌ها و چهارپایان را به مساکین و فقرا بخشیدند و آن‌ها را برای خدا عزوجل مشخص کردند و بعضی دیگر را برای بت‌ها. این عمل آن‌ها مبتنی بر کذب، باطل و تجاوز بود. سهم خدایان باطل‌شان هیچگاه به خدا عزوجل نمی‌رسد و اوتعالی هرگز این سهم را قبول درگاه خود نمی‌نماید، زیرا این کار شرک است و آن بخش را که برای خدا عزوجل تعیین کردند به شرکایشان می‌رسد نه به خدا چون عمل آن‌ها شرک آمیز است و به این ترتیب تمام اعمال و بخشش‌های آن‌ها شرک و مردود است و حق‌تعالی هیچ چیزی از آن را قبول نمی‌نماید. و ای بسا چیزهایی را که به مساکین داده بودند بازگرفتند و به بت‌ها اهدا کردند، ولی هیچگاه از بت‌ها چیزی نگرفتند تا به مساکین بدهند. چقدر بد است این تقسیم ظالمانه و هلاک بادا این حکومت ستمگرانۀ آن‌ها.

﴿وَکَذَٰلِکَ زَیَّنَ لِکَثِیرٖ مِّنَ ٱلۡمُشۡرِکِینَ قَتۡلَ أَوۡلَٰدِهِمۡ شُرَکَآؤُهُمۡ لِیُرۡدُوهُمۡ وَلِیَلۡبِسُواْ عَلَیۡهِمۡ دِینَهُمۡۖ وَلَوۡ شَآءَ ٱللَّهُ مَا فَعَلُوهُۖ فَذَرۡهُمۡ وَمَا یَفۡتَرُونَ ١٣٧.

و آنگونه که شیطان برای مشرکان قرار دادن قسمتی را به خدا و قسمتی دیگر را به بت‌ها مزین کرد، همین‌گونه برای آن‌ها کشتن فرزندان‌شان را از ترس فقر مزین نمود. این تزیین مبتنی بر دروغ و افترا بود تا پدران با کشتن نفس‌های حرام و ریختن خون انسان‌های معصوم هلاک شوند و احکام بر آن‌ها خلط گردد و نتوانند بین حلال و حرام فرق قایل شوند. و اگر خدای‌تعالی اراده می‌کرد تا اینکار واقع نشود حتماً واقع نمی‌شد ولی او در آنچه مقدر کرده حکمت دارد و آنچه را آسان نموده می‌بیند.

همۀ این‌ها بنابر حکمت‌هایی است که گاهی آشکار نیست، پس آن‌ها و باطل‌شان را و آنچه را در آن اختلاف کردند بگذار که فردا موعد آن‌هاست و به زودی خدای‌تعالی آن‌ها را در آن مشهد بزرگ جمع خواهد نمود.

﴿وَقَالُواْ هَٰذِهِۦٓ أَنۡعَٰمٞ وَحَرۡثٌ حِجۡرٞ لَّا یَطۡعَمُهَآ إِلَّا مَن نَّشَآءُ بِزَعۡمِهِمۡ وَأَنۡعَٰمٌ حُرِّمَتۡ ظُهُورُهَا وَأَنۡعَٰمٞ لَّا یَذۡکُرُونَ ٱسۡمَ ٱللَّهِ عَلَیۡهَا ٱفۡتِرَآءً عَلَیۡهِۚ سَیَجۡزِیهِم بِمَا کَانُواْ یَفۡتَرُونَ ١٣٨.

مشرکان بر خدای‌تعالی افترا کرده و شترها و کشت‌هایی را بر تمام مردم به جز خدمه و حافظان بت‌ها حرام نمودند. همچنان سوار شدن بر برخی از شتران را بر خود حرام نموده و این تحریم را به دروغ بر خدای‌تعالی نسبت دادند و یاد او را بر برخی از شتران هنگام سوارشدن یا ذبح و شیردوشیدن حرام نموده و ادعا کردند که خدای‌تعالی آن‌ها را بر چنین کاری امر فرموده است. حساب این‌ها به سبب کذب‌شان برخداست تا کیفر اعمال بد و بهتان گناه آلودشان را بدهد. چهارپایان و محصولات زراعتی روزی خداست پس لازم است به نام خدا باشد و هیچ چیزی از آن به غیر خدا عزوجل صرف نشود.

﴿وَقَالُواْ مَا فِی بُطُونِ هَٰذِهِ ٱلۡأَنۡعَٰمِ خَالِصَةٞ لِّذُکُورِنَا وَمُحَرَّمٌ عَلَىٰٓ أَزۡوَٰجِنَاۖ وَإِن یَکُن مَّیۡتَةٗ فَهُمۡ فِیهِ شُرَکَآءُۚ سَیَجۡزِیهِمۡ وَصۡفَهُمۡۚ إِنَّهُۥ حَکِیمٌ عَلِیمٞ ١٣٩.

و مشرکان ادعا نمودند حملی که در رحم چهارپایان قرار دارد اگر زنده متولد شود بر مردان حلال و بر زن‌ها حرام است و اگر مرده تولد گردد هم بر زنان حلال است و هم بر مردان. این عقیدۀ آن‌ها مبتنی بر دروغ و بهتان و یک ادعای بدون دلیل است که به زودی خدای‌تعالی آن‌ها را به سبب این افترای‌شان گرفتار عذاب می‌نماید، چون احکام از شریعت خدا عزوجل برگرفته می‌شود. زیرا خدای‌تعالی در آنچه مشروع می‌کند حکمت دارد و احکامش از روی علم و دانش صادر می‌شود و فرمانش مبتنی بر قدرت و توانائی و تدبیر او از روی دقت و درست انجام دادن است.

﴿قَدۡ خَسِرَ ٱلَّذِینَ قَتَلُوٓاْ أَوۡلَٰدَهُمۡ سَفَهَۢا بِغَیۡرِ عِلۡمٖ وَحَرَّمُواْ مَا رَزَقَهُمُ ٱللَّهُ ٱفۡتِرَآءً عَلَى ٱللَّهِۚ قَدۡ ضَلُّواْ وَمَا کَانُواْ مُهۡتَدِینَ ١٤٠.

هلاک شد آن کس که فرزندش را از روی جهالت و نادانی و هدایت نشدن به شریعت پروردگارش کُشت. هلاک شد آن کس که آنچه را خدای‌تعالی حلال نموه حرام و این تحریم را به خداوند عزوجل نسبت داد. تنها حق‌تعالی قانون‌گذار است و او این کار را بر زبان پیامبران و از طریق کتاب‌های خود به انجام می‌رساند. اما انسان!! پس گمراه‌تر، ذلیل‌تر و کوچک‌تر از آن است که دست به تحلیل و تحریم بزند و قانون وضع کند ﴿إِنِ ٱلۡحُکۡمُ إِلَّا لِلَّهِ «حُکم جز برای خدا نیست» و هر کس دست به چنین اعمالی بزند در واقع بر مرکب سرکشی سوار شده و راه هدایت را گم کرده است؛ زیرا او حق خالق را به مخلوق داده و این امر بدکارگی و ضیاع حقوق است.

﴿۞وَهُوَ ٱلَّذِیٓ أَنشَأَ جَنَّٰتٖ مَّعۡرُوشَٰتٖ وَغَیۡرَ مَعۡرُوشَٰتٖ وَٱلنَّخۡلَ وَٱلزَّرۡعَ مُخۡتَلِفًا أُکُلُهُۥ وَٱلزَّیۡتُونَ وَٱلرُّمَّانَ مُتَشَٰبِهٗا وَغَیۡرَ مُتَشَٰبِهٖۚ کُلُواْ مِن ثَمَرِهِۦٓ إِذَآ أَثۡمَرَ وَءَاتُواْ حَقَّهُۥ یَوۡمَ حَصَادِهِۦۖ وَلَا تُسۡرِفُوٓاْۚ إِنَّهُۥ لَا یُحِبُّ ٱلۡمُسۡرِفِینَ ١٤١.

و تنها خدای‌تعالی است که باغ‌های غنامند و بوست‌های پُر از درختان سبز و رنگارنگ را آفرید که برخی ریشه در روی زمین و سر به سوی آسمان دارد مانند درختان خرما، کشت‌ها، زیتون و انار و برخی دیگر سر در آسمان ندارد. در حالی که همۀ این‌ها در منظر باهم شباهت دارند ولی تفاوت فاحش در طعم و مزۀشان است. از این میوه‌ها بعد از رسیدن به مرحلۀ پختگی در حالی بخورید که شکر خدای را بر جای آورید و زکات و صدقات آن را نیز روزی که آن‌ها را می‌چینید ادا نمائید تا مایۀ پاکی و نمای مال و اظهار همدردی با فقرا و مساکین باشد و از حدود شرع در انفاق یا نگهداشتن اموال تجاوز نکنید و باید که در این کار نه اسراف باشد و نه بخل که خداوند عزوجل نه انسان‌های بخیل را دوست دارد و نه اسرافگران را، بلکه او انسان‌های سخاوتمند و دارای اخلاص را دوست می‌دارد.

﴿وَمِنَ ٱلۡأَنۡعَٰمِ حَمُولَةٗ وَفَرۡشٗاۚ کُلُواْ مِمَّا رَزَقَکُمُ ٱللَّهُ وَلَا تَتَّبِعُواْ خُطُوَٰتِ ٱلشَّیۡطَٰنِۚ إِنَّهُۥ لَکُمۡ عَدُوّٞ مُّبِینٞ ١٤٢.

و خداوند عزوجل برای شما چهارپایانی آفرید که شما را حمل می‌کنند؛ زیرا از اجسامی بزرگ و نیرو و بلندی برخورداراند مانند شتر. و برای شما حیوانات دیگری آفرید که در آن منافع دیگری غیر از سوار شدن است مانند گاو و گوسفند. از این حلال پاکیزه بخورید و از شیطان و دوستانش در تحلیل حرام و تحریم حلال اطاعت نکنید که شیطان به صورت آشکار با شما دشمنی دارد و شما را از طاعت خدای‌تعالی بازمی‌دارد و به سوی معصیت‌هایی همچون بت‌پرستی و ارتکاب گناهان و خوردن حرام فرا می‌خواند.

﴿ثَمَٰنِیَةَ أَزۡوَٰجٖۖ مِّنَ ٱلضَّأۡنِ ٱثۡنَیۡنِ وَمِنَ ٱلۡمَعۡزِ ٱثۡنَیۡنِۗ قُلۡ ءَآلذَّکَرَیۡنِ حَرَّمَ أَمِ ٱلۡأُنثَیَیۡنِ أَمَّا ٱشۡتَمَلَتۡ عَلَیۡهِ أَرۡحَامُ ٱلۡأُنثَیَیۡنِۖ نَبِّ‍ُٔونِی بِعِلۡمٍ إِن کُنتُمۡ صَٰدِقِینَ ١٤٣.

چهارپایانی که خدای‌تعالی برای مردم آفرید هشت نوع از میان شتر، گاو، بُز، و گوسفند نَر و ماده است پس تو از مشرکان سوال کن که آیا خدای‌تعالی گوسفندان نَر را حرام نموده است؟ اگر گفتند آری دروغ گفتند چون خود آن‌ها گوسفندان و بزهای نَر را حرام نکردند. همچنان از آن‌ها سوال کن آیا خدای‌تعالی حمل مادۀ بز و گوسفند را حرام نموده است؟ اگر قایل به تحریم شدند بازهم دروغ گفتند، زیرا خود آن‌ها تمام آنچه را ماده گوسفندان حمل می‌کنند حرام نمی‌نمایند. به آن‌ها بگو به من از دلیل خود در این باره خبر دهید آن‌هم اگر بر صحت نظر خویش در خصوص تحریم این انواع یقین و باور دارید. سخن این‌ها تهمت، دروغ و افترا بر خداست زیرا انسان مشرک در معتقدات، اخلاق، خورد و نوش و تمام جوانب زندگی خود گمراه است.

﴿وَمِنَ ٱلۡإِبِلِ ٱثۡنَیۡنِ وَمِنَ ٱلۡبَقَرِ ٱثۡنَیۡنِۗ قُلۡ ءَآلذَّکَرَیۡنِ حَرَّمَ أَمِ ٱلۡأُنثَیَیۡنِ أَمَّا ٱشۡتَمَلَتۡ عَلَیۡهِ أَرۡحَامُ ٱلۡأُنثَیَیۡنِۖ أَمۡ کُنتُمۡ شُهَدَآءَ إِذۡ وَصَّىٰکُمُ ٱللَّهُ بِهَٰذَاۚ فَمَنۡ أَظۡلَمُ مِمَّنِ ٱفۡتَرَىٰ عَلَى ٱللَّهِ کَذِبٗا لِّیُضِلَّ ٱلنَّاسَ بِغَیۡرِ عِلۡمٍۚ إِنَّ ٱللَّهَ لَا یَهۡدِی ٱلۡقَوۡمَ ٱلظَّٰلِمِینَ ١٤٤.

چهار صنف از چهارپایان را خدای‌تعالی برای بندگان خود مباح نموده، دوتا از شتر و دوتا از گاو نر و ماده. تو از مشرکان سوال کن آیا خداوند عزوجل دوتای نَر را حرام نموده یا دوتای ماده یا آنچه را که دوتای ماده حمل دارند. پاسخ این سوال این است که این دروغ و افترایی از جانب آن‌ها بر خداست، آیا آن‌ها شاهد روزی بوده‌اند که خداوند آن‌ها را از چنین چیزهای نهی کرده است؟ آیا دلیلی بر این ادعای خود دارند؟ هیچ گناهی بزرگتر از عملکرد این‌ها که بر خدا عزوجل به منظور منصرف کردن بندگانش از طاعت اوتعالی و کشیدن‌شان به راه معصیت انجام می‌دهند نیست و خداوند عزوجل هیچگاه کسانی را که به مخالفت هدایت می‌پردازند و از حق کناره‌گیری می‌نمایند و مردم را گمراه می‌کنند رهنمون نمی‌سازد. پس هر شریعتی غیر از شریعت خدا باطل و نسبت آن به اوتعالی بزرگ‌ترین گناه و جنایت است.

﴿قُل لَّآ أَجِدُ فِی مَآ أُوحِیَ إِلَیَّ مُحَرَّمًا عَلَىٰ طَاعِمٖ یَطۡعَمُهُۥٓ إِلَّآ أَن یَکُونَ مَیۡتَةً أَوۡ دَمٗا مَّسۡفُوحًا أَوۡ لَحۡمَ خِنزِیرٖ فَإِنَّهُۥ رِجۡسٌ أَوۡ فِسۡقًا أُهِلَّ لِغَیۡرِ ٱللَّهِ بِهِۦۚ فَمَنِ ٱضۡطُرَّ غَیۡرَ بَاغٖ وَلَا عَادٖ فَإِنَّ رَبَّکَ غَفُورٞ رَّحِیمٞ ١٤٥.

ای محمد ج! به آن‌ها خبر بده که تو در وحی منزل بر خود چیزی از آنچه مشرکان نادان حرام کرده‌اند نمی‌یابی جز خود مرده، خون ریخته شده، گوشت خوک که نجس است و آنچه بر غیر نام خدا عزوجل ذبح شده است؛ زیرا چنین کاری خروج از طاعت الهی است. اما اگر کسی در حالت ضرورت شدید نیاز پیدا کرد تا از این محرمات چیزی را بخورد می‌تواند چنین کند به شرط آنکه به قصد لذت نباشد و از حدی که انسان را از مرگ نجات دهد بیشتر نباشد، خدای‌تعالی بخشنده است و گناهان بندگان خود را هرگاه به سوی او رجوع کنند می‌بخشد و بر بندگان خود مهربان است که برای آن‌ها خوردن هنگام ضرورت را از روی لطفی که دارد مستثنی نموده و آن‌ها را بی‌جهت مکلف نکرده است و بر آن‌ها آنچه را توان ندارند واجب ننموده است. این شریعت خدای رحمان در مأکولات از چهارپایان است نه شریعت بت‌پرستان گنهکار.

﴿وَعَلَى ٱلَّذِینَ هَادُواْ حَرَّمۡنَا کُلَّ ذِی ظُفُرٖۖ وَمِنَ ٱلۡبَقَرِ وَٱلۡغَنَمِ حَرَّمۡنَا عَلَیۡهِمۡ شُحُومَهُمَآ إِلَّا مَا حَمَلَتۡ ظُهُورُهُمَآ أَوِ ٱلۡحَوَایَآ أَوۡ مَا ٱخۡتَلَطَ بِعَظۡمٖۚ ذَٰلِکَ جَزَیۡنَٰهُم بِبَغۡیِهِمۡۖ وَإِنَّا لَصَٰدِقُونَ ١٤٦.

و ما بر یهود هر صاحب چنگ و ناخن را از میان پرندگان و چهارپایان به منظور سخت‌گیری بر آن‌ها حرام نمودیم و همچنان پیه‌های گاو و گوسفند را مگر آن پیه‌ها که بر پشت این حیوانات یا روده‌ها و استخوان‌های‌شان چسپیده باشد. این کیفری از جانب خدای‌تعالی بر آن‌هاست؛ زیرا آن‌ها مرتکب فسق و فجور شده و از حدود الهی تجاوز نمودند. این اطلاعات درستی است که در مورد تحریم بر یهودیان از سوی خدای‌تعالی نازل شده و تو لطف خدا عزوجل را بر امّت محمد صلی الله علیه و آله و سلم بنگر که چگونه در احکام خویش از آسان‌گیری کار گرفته و در طعام حلال وسعت دارد و این گذشت را بنگر که خداوند با آن آفریده‌های خود را خوشبخت می‌سازد.

﴿فَإِن کَذَّبُوکَ فَقُل رَّبُّکُمۡ ذُو رَحۡمَةٖ وَٰسِعَةٖ وَلَا یُرَدُّ بَأۡسُهُۥ عَنِ ٱلۡقَوۡمِ ٱلۡمُجۡرِمِینَ ١٤٧.

و اگر تو را ای محمد صلی الله علیه و آله و سلم این کفار تکذیب کردند به آن‌ها خبر بده که خدای‌تعالی برای کسانی که به او ایمان آورده و از پیامبرش پیروی نمودند دارای رحمتی واسع است و از جملۀ نشانه‌های رحمت او این است که به دشمنان خود مهلت می‌دهد و در نزول عذاب بر گنهکاران عجله نمی‌نماید تا اینکه فرصت توبه در اختیار او قرار گیرد. در کنار این اوتعالی دارای عذاب و عقاب بزرگ و دردناک نیز هست، این عذاب برای کسانی است که از او نافرمانی کنند و با پیامبرش بجنگند و کتابش را تکذیب نمایند.

واجب این است که انسان در کرم خدای‌تعالی و ثواب او امید داشته باشد و از عذاب و غضب او بترسد.

﴿سَیَقُولُ ٱلَّذِینَ أَشۡرَکُواْ لَوۡ شَآءَ ٱللَّهُ مَآ أَشۡرَکۡنَا وَلَآ ءَابَآؤُنَا وَلَا حَرَّمۡنَا مِن شَیۡءٖۚ کَذَٰلِکَ کَذَّبَ ٱلَّذِینَ مِن قَبۡلِهِمۡ حَتَّىٰ ذَاقُواْ بَأۡسَنَاۗ قُلۡ هَلۡ عِندَکُم مِّنۡ عِلۡمٖ فَتُخۡرِجُوهُ لَنَآۖ إِن تَتَّبِعُونَ إِلَّا ٱلظَّنَّ وَإِنۡ أَنتُمۡ إِلَّا تَخۡرُصُونَ ١٤٨.

به زودی مشرکان با شما احتجاج می‌کنند و می‌گویند اگر خدای‌تعالی اراده می‌کرد که آن‌ها شریک نیاورند هرگز چنین نمی‌کردند ولی خداوند عزوجل چنین چیزی را بر آن‌ها مقدّر نموده است. بر آن‌ها مطابق گمان خود آن‌ها حکم صورت گرفته که آن‌ها و پدران‌شان ایمان نیاورند. همچنان اگر خدای‌تعالی اراده می‌کرد آن‌ها را از تحریم کشت‌ها و چهارپایان منع کند حتماً آن‌ها این کار را نمی‌کردند، ولی خدای‌تعالی خواست تا آن‌ها چنین کاری را بکنند. به آن‌ها خبر بده که این شبهه قدیمی است، کفار در گذشته نیز چنین احتجاجی کردند، آیا نزد شما دلیلی از جانب خدا عزوجل هست که به شما این عمل را مجاز داشته است؟ یا آیا شما دانش ثابتی دارید که خداوند برای شما شرکیات و تحریم آنچه بر شما حلال نموده است را مقدر کرده است؟ این دلیل کجاست؟ نزد شما جز ایرادات و گمان‌های فاسد و دروغین و افترای آشکار دیگر هیچ نیست و هیچ ادعایی و هیچ تحریم بدون تحریم بدون دلیل و هیچ علمی بدون یقین پذیرفته نمی‌شود.

﴿قُلۡ فَلِلَّهِ ٱلۡحُجَّةُ ٱلۡبَٰلِغَةُۖ فَلَوۡ شَآءَ لَهَدَىٰکُمۡ أَجۡمَعِینَ ١٤٩.

پس ای مشرکان! حجّت قاطع پروردگار بر شماست و حقیقت روشن در حکم خداست نه در حکم شما که بت می‌پرستید و حلال را حرام و حرام را حلال می‌کنید. حجّت بر شماست نه بر خداوند عزوجل و اوتعالی اگر ارادۀ هدایت شما را می‌نمود حتماً شما را به راه راست هدایت می‌کرد ولی او دارای حکمت بالغه و قضا و قدر محکم و درست است.

﴿قُلۡ هَلُمَّ شُهَدَآءَکُمُ ٱلَّذِینَ یَشۡهَدُونَ أَنَّ ٱللَّهَ حَرَّمَ هَٰذَاۖ فَإِن شَهِدُواْ فَلَا تَشۡهَدۡ مَعَهُمۡۚ وَلَا تَتَّبِعۡ أَهۡوَآءَ ٱلَّذِینَ کَذَّبُواْ بِ‍َٔایَٰتِنَا وَٱلَّذِینَ لَا یُؤۡمِنُونَ بِٱلۡأٓخِرَةِ وَهُم بِرَبِّهِمۡ یَعۡدِلُونَ ١٥٠.

برای این مشرکان نادان بگو شاهدان خویش را که حاضرند شما را در این ادعای‌تان تصدیق کنند که خدای‌تعالی بر شما آنچه را حرام نموده که خود بر خویشتن از قبیل محصولات کشاورزی و چهارپایان حرام کرده‌اید بیاورید. اگر برای آن‌ها شهادت دادند تصدیق‌شان نکنید که آن‌ها گنهکاراند و با آن‌ها موافقه نکن که آن‌ها ستمگاراند و از راه و مسیر کسانی که از هوای خویش پیروی می‌کنند تبعیت نکن که آن‌ها آیات و نشانه‌ها و پیامبری را تکذیب کرده و مرتکب امور حرام شدند و به روز آخرت نیز باور ندارند. این‌ها همه در کنار اینکه آن‌ها شرک آورده و خدایان دیگری را عبادت و آن‌ها را بر خدای‌تعالی برتری دادند پس وای بر آن‌ها از نزول عذاب شدید و دردناک.

﴿۞قُلۡ تَعَالَوۡاْ أَتۡلُ مَا حَرَّمَ رَبُّکُمۡ عَلَیۡکُمۡۖ أَلَّا تُشۡرِکُواْ بِهِۦ شَیۡ‍ٔٗاۖ وَبِٱلۡوَٰلِدَیۡنِ إِحۡسَٰنٗاۖ وَلَا تَقۡتُلُوٓاْ أَوۡلَٰدَکُم مِّنۡ إِمۡلَٰقٖ نَّحۡنُ نَرۡزُقُکُمۡ وَإِیَّاهُمۡۖ وَلَا تَقۡرَبُواْ ٱلۡفَوَٰحِشَ مَا ظَهَرَ مِنۡهَا وَمَا بَطَنَۖ وَلَا تَقۡتُلُواْ ٱلنَّفۡسَ ٱلَّتِی حَرَّمَ ٱللَّهُ إِلَّا بِٱلۡحَقِّۚ ذَٰلِکُمۡ وَصَّىٰکُم بِهِۦ لَعَلَّکُمۡ تَعۡقِلُونَ ١٥١.

خطاب به مردم بگو بیائید تا من به شما اموری را که خدا عزوجل حرام نموده توأم با ارائۀ دلیل و برهان بیان کنم نه آنچه خودتان بر خویشتن حرام کرده‌اید. خداوند عزوجل شرک را حرام نموده که بزرگ‌ترین گناهان است و احسان و نیکی بر پدر و مادر را واجب کرده که به این ترتیب حق والدین مقرون به حق خداست. او همچنان بر شما کشتن اولاد را حرام نموده زیرا روزی دهندۀ شما و آنچه خدای‌تعالی است نه شما و از گناهان کبیرۀ پوشیده و آشکار بپرهیزید و وای بر شما از کشتن ارواح معصوم مگر اینکه خداوند مشروع نموده باشد مانند کشتن مرتد، یا زناکار محصن یا قصاص که این‌ها را خدای‌تعالی بر شما واجب نموده است. به امید اینکه این خطاب را بفهمید و امر و نهی را درک کنید تا تقوای الهی را بنابر بصیرت انجام دهید.

این است شریعت خدای رحمان نه بهتان بت‌ها.

﴿وَلَا تَقۡرَبُواْ مَالَ ٱلۡیَتِیمِ إِلَّا بِٱلَّتِی هِیَ أَحۡسَنُ حَتَّىٰ یَبۡلُغَ أَشُدَّهُۥۚ وَأَوۡفُواْ ٱلۡکَیۡلَ وَٱلۡمِیزَانَ بِٱلۡقِسۡطِۖ لَا نُکَلِّفُ نَفۡسًا إِلَّا وُسۡعَهَاۖ وَإِذَا قُلۡتُمۡ فَٱعۡدِلُواْ وَلَوۡ کَانَ ذَا قُرۡبَىٰۖ وَبِعَهۡدِ ٱللَّهِ أَوۡفُواْۚ ذَٰلِکُمۡ وَصَّىٰکُم بِهِۦ لَعَلَّکُمۡ تَذَکَّرُونَ ١٥٢.

ای وصیان بر مال ایتام! از مال یتیمان نخورید مگر زمانی که در آن مصلحتی برای خود یتیم از قبیل تنمیۀ مال و اصلاح حال او باشد که باید در چنین حالتی هم مطابق با معروف و بدون فساد و تباهی باشد. و چون این یتیم‌ها به سن بلوغ برسند اموال‌شان را به خود آن‌ها واگذار کنید و بر شما لازم است تا وزن و پیمانه را کامل کنید و از آن نکاهید که چنین کاری حرام است. و اگر تلاش کردید پیمانه را به نیکوئی انجام دهید ولی بازهم در آن نقص غیر عمدی صورت گرفت چنین چیزی عفو خواهد بود؛ زیرا خارج از توان و سیطرۀ انسان است. و از خدا در تمام اقوال و گفتار خود بترسید طوری که این گفتار باید عادلانه باشد و در آن هیچ ظلم و ستم، دروغ و گناهی نباشد خواه هنگام خبر دادن یا حکم نمودن و یا شهادت و روایت و شفاعت، اگرچه این شهادت برعلیه یکی از اقربا و نزدیکان انسان نیز باشد، چون در احقاق حق جایی برای طرفداری‌های اینچنینی نیست. و به عهد و پیمانی که بین شما و خدای‌تان و قراردادهایی که بین شما و مردم است پای‌بند باشید که جایی برای پیمان شکنی و نقض عهد نزد یک مسلمان وجود ندارد. این‌ها همه وصیت‌های سودمندی است که خدای‌تعالی به سوی پیامبر خود وحی نموده تا شریعتی محکم باشد و امید است تا شما نیز از این وصایای سودمند حد اکثر بهره را ببرید و در عواقب امور تفکر و تدبر کنید تا تمام اقوال، احوال و اعمال شما نیکو و برابر گردد.

﴿وَأَنَّ هَٰذَا صِرَٰطِی مُسۡتَقِیمٗا فَٱتَّبِعُوهُۖ وَلَا تَتَّبِعُواْ ٱلسُّبُلَ فَتَفَرَّقَ بِکُمۡ عَن سَبِیلِهِۦۚ ذَٰلِکُمۡ وَصَّىٰکُم بِهِۦ لَعَلَّکُمۡ تَتَّقُونَ ١٥٣.

و از جملۀ این وصایا یکی هم حرکت کردن در راه راست است، راه راستی که دین برابر خداست، این راه را لازم گیرید که در آن نجات و رستگاری است زیرا راهی است که خدا آن را بیان نموده و پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم بر آن راهنمائی کرده است، در حالی که مقصدش حق، نیروی محرکش صدق و جلودارش ایمان است و از این برحذر باشید که در راهی جز این راه گام بردارید که در تاریکی‌ها هلاک می‌شوید و در فلات‌های آن سرگردان خواهید شد، پس به دعوت‌گران این راه گوش فرا ندهید. این نصائح از جمله اموری است که خدای‌تعالی بر شما لازم گردانیده و شریعت منزل و فرقان مفصل است. توجه به این وصیت‌ها شما را بر اجرای اوامر اجتناب از نواهی وامی‌دارد.

﴿ثُمَّ ءَاتَیۡنَا مُوسَى ٱلۡکِتَٰبَ تَمَامًا عَلَى ٱلَّذِیٓ أَحۡسَنَ وَتَفۡصِیلٗا لِّکُلِّ شَیۡءٖ وَهُدٗى وَرَحۡمَةٗ لَّعَلَّهُم بِلِقَآءِ رَبِّهِمۡ یُؤۡمِنُونَ ١٥٤.

و خداوند عزوجل برای موسی علیه السلام تورات را داد، این کار مایۀ اتمام نعمت بر نیکوکاران از امّت اوست، احترام و گرامی‌داشتی برای اهل ملت اوست که دعوتش را پذیرفتند. تورات حاوی احکام دینی آن‌ها و مایۀ هدایت و رهنمایی‌شان به سوی اموری است که مایۀ سعادت‌شان است. تورات سبب حصول رضای الهی برای کسی است که به آن عمل می‌کند. برای چنین کسی گناهانش بخشیده می‌شود و حسناتش چند برابر می‌گردد. تورات بیانی است که آن‌ها را بر ایمان به لقای خدای ملک دیان و باور داشتن به روز تهدید و آماده‌گی گرفتن به خاطر آن فرا می‌خواند و هر که بداند که به ملاقات خدای خود خواهد رفت در این راه سعی و تلاش می‌کند و مراقب خدای یکتا و یگانه است.

﴿وَهَٰذَا کِتَٰبٌ أَنزَلۡنَٰهُ مُبَارَکٞ فَٱتَّبِعُوهُ وَٱتَّقُواْ لَعَلَّکُمۡ تُرۡحَمُونَ ١٥٥.

و این قرآن عظیم و ذکر حکیم را ما بر پیامبر گرامی نازل کردیم. قرآن مایۀ برکت برای کسی است که آن را تلاوت و حفظ کند و بفهمد و به آن عمل نماید. پس به پندهایش پایبند باشید و از اوامرش اطاعت و از نواهی‌اش اجتناب کنید تا به رستگاری بزرگ و نعمت ماندگار در مجاورت خدای رحمان و رحیم دست یابید که سعادت دنیا و نجات آخرت مرهون پیروی از قرآن و سنّت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم است.

﴿أَن تَقُولُوٓاْ إِنَّمَآ أُنزِلَ ٱلۡکِتَٰبُ عَلَىٰ طَآئِفَتَیۡنِ مِن قَبۡلِنَا وَإِن کُنَّا عَن دِرَاسَتِهِمۡ لَغَٰفِلِینَ ١٥٦.

و ما این قرآن عظیم را بر شما نازل کردیم تا نگوئید که تورات بر یهودیان و انجیل بر نصرانیان نازل شده و ما کتابی نداریم، پس بر ما حجّت تمام نشده و بر ما کتاب‌های آن‌ها اطلاع نداریم تا حق را باطل باز شناسیم. حالا قرآن نازل شد و حق واضح و آشکار گردید و دروغ و بهتان باطل شد.

﴿أَوۡ تَقُولُواْ لَوۡ أَنَّآ أُنزِلَ عَلَیۡنَا ٱلۡکِتَٰبُ لَکُنَّآ أَهۡدَىٰ مِنۡهُمۡۚ فَقَدۡ جَآءَکُم بَیِّنَةٞ مِّن رَّبِّکُمۡ وَهُدٗى وَرَحۡمَةٞۚ فَمَنۡ أَظۡلَمُ مِمَّن کَذَّبَ بِ‍َٔایَٰتِ ٱللَّهِ وَصَدَفَ عَنۡهَاۗ سَنَجۡزِی ٱلَّذِینَ یَصۡدِفُونَ عَنۡ ءَایَٰتِنَا سُوٓءَ ٱلۡعَذَابِ بِمَا کَانُواْ یَصۡدِفُونَ ١٥٧.

و تا با نازل نشدن کتابی بر خود احتجاج نکنید و نگوئید اگر کتابی بر ما مانند یهود و نصارا نازل می‌شد ما حتماً از آن‌ها رهیاب‌تر و با تقواتر می‌بودیم. اینک کتاب نازل شده، پیامبر فرستاده شده و حق بیان گردیده است؛ اینک واضح و آشکار شده و دلیل و برهان مشهور شده است در حالی که برای استجابت کنندگان رحمت موعود و برای رجوع کنندگان الطافی از جانب خدای کریم است. بنابراین ستمگارترین مردم کسی است که به حجت‌هایی خدای‌تعالی که پیامبر خود را به منظور تبلیغ آن فرستاد باور نداشته باشد و آن را تکذیب کند؛ زیرا چنین شخصی شهادت را پنهان داشته، حق را رد نموده و راستی و صداقت را تکذیب کرده است و همچنان کسی که بنابر استکبار و سرکشی از هدایت روی گرداند، برای چنین کسانی بدترین عذاب و شدیدترین کیفرهاست چون از حق انکار نموده و از قبولی رسالت و پیامبری خود را کنار کشیده‌اند. پس بد بادا هر اعراض‌گر و هلاک بادا هر تکذیب کننده.

﴿هَلۡ یَنظُرُونَ إِلَّآ أَن تَأۡتِیَهُمُ ٱلۡمَلَٰٓئِکَةُ أَوۡ یَأۡتِیَ رَبُّکَ أَوۡ یَأۡتِیَ بَعۡضُ ءَایَٰتِ رَبِّکَۗ یَوۡمَ یَأۡتِی بَعۡضُ ءَایَٰتِ رَبِّکَ لَا یَنفَعُ نَفۡسًا إِیمَٰنُهَا لَمۡ تَکُنۡ ءَامَنَتۡ مِن قَبۡلُ أَوۡ کَسَبَتۡ فِیٓ إِیمَٰنِهَا خَیۡرٗاۗ قُلِ ٱنتَظِرُوٓاْ إِنَّا مُنتَظِرُونَ ١٥٨.

این کفار تکذیبگر منتظر چه چیزی جز ایناند که ملائکه ارواح‌شان را قبض کنند یا خداوند عزوجل به گونه‌ای که سزاوار عظمت و بزرگی‌اش است به منظور قضاوت بیاید یا برخی از علامات و نشانه‌های قیامت مانند طلوع خورشید از مغرب فرا رسد، هرگاه چنین حالتی فرا رسد ایمان هیچ‌کس که پیش از آن ایمان نیاورده پذیرفته نمی‌شود و از هیچ نفس مؤمنه‌ای عملی صالح که پیش از آن انجام نداده قبول نمی‌شود. پس انتظار بکشید که ما نیز انتظار می‌کشیم تا راست از دروغ مشخص شود و آنکه بر حقیقت است از آنکه بر باطل است متمایز گردد و به زودی خدای‌تعالی برای شما راستی رسالت و صحت دعوت من را بیان می‌دارد و دروغ و عملکرد زشت‌شان را برای شما برملا می‌سازد. هرگاه قیامت برپا گردد اهل طاعت گرامی داشته می‌شود و اهل بهتان و بدی زیان می‌بینند پس شما منتظر عذابید و ما منتظر ثوابیم.

﴿إِنَّ ٱلَّذِینَ فَرَّقُواْ دِینَهُمۡ وَکَانُواْ شِیَعٗا لَّسۡتَ مِنۡهُمۡ فِی شَیۡءٍۚ إِنَّمَآ أَمۡرُهُمۡ إِلَى ٱللَّهِ ثُمَّ یُنَبِّئُهُم بِمَا کَانُواْ یَفۡعَلُونَ ١٥٩.

آنانی که در دین خویش بعد از اجتماع بر توحید اختلاف کردند و بر اثر این اختلاف تبدیل به فرقه‌های گوناگون و احزابی متعدد شده و باهم منازعه نمودند، تو از آن‌ها و از عملکرد زشت‌شان بی‌زاری و از جانب پروردگار خود بر بینه و راه مستقیمی. اما بازگشت آن‌ها به سوی خداست تا به آن‌ها نتیجۀ عملکرد بدشان را خبر دهد و سپس آن‌ها را به بدترین کیفرها دچار کند به جز اهل توحید و اجتماع بر حق که در نشیمنگاه صدق توأم با لطف و نرمی و مقامی بلندی قرار خواهند داشت.

﴿مَن جَآءَ بِٱلۡحَسَنَةِ فَلَهُۥ عَشۡرُ أَمۡثَالِهَاۖ وَمَن جَآءَ بِٱلسَّیِّئَةِ فَلَا یُجۡزَىٰٓ إِلَّا مِثۡلَهَا وَهُمۡ لَا یُظۡلَمُونَ ١٦٠.

هر کس در روز قیامت عمل صالحی انجام دهد برای او از حسنه ده برابر آنست، این افزایش کرم خدا و فضل اوست و هر که عمل بدی انجام دهد مطابق با آن کیفر می‌بیند نه بیشتر مگر اینکه خداوند عزوجل آن گناه را ببخشد و از آن درگذرد. بنابراین هیچ ستمی از ناحیۀ ازیاد بدی‌هایی که انجام نشده و نقصی در حسنات که انجام شده نیست بلکه همه چیز براساس عدالت و فضل است.

﴿قُلۡ إِنَّنِی هَدَىٰنِی رَبِّیٓ إِلَىٰ صِرَٰطٖ مُّسۡتَقِیمٖ دِینٗا قِیَمٗا مِّلَّةَ إِبۡرَٰهِیمَ حَنِیفٗاۚ وَمَا کَانَ مِنَ ٱلۡمُشۡرِکِینَ ١٦١.

بگو ای پیامبر! خداوند عزوجل من را در دینی برابر و مستقیم موفق ساخته که همان دین ابراهیم حنیف، یکتاپرست و مسلمانی است که از شرک بریء است، من بر این منهج و روش به گونه‌ای استقامت دارم که در آن هیچ‌گونه انحراف و کجیی نیست، وحدانیتی بدون شرک و گذشتی بدون سختی است.

﴿قُلۡ إِنَّ صَلَاتِی وَنُسُکِی وَمَحۡیَایَ وَمَمَاتِی لِلَّهِ رَبِّ ٱلۡعَٰلَمِینَ ١٦٢.

بگو ای محمد همانا نماز، طاعت، ذبح، اعمال تقربی و سایر عبادات من و آنچه در زندگی خود انجام داده‌ام و آنچه بر آن به ملاقات خدای خود بعد از مرگ خویش می‌روم، همۀ این‌ها را در کمال اخلاص به پروردگار خود و بدون هرگونه ریا، خودنمائی، شرک و شک انجام می‌دهم. پس زندگانی و آخرت همه از آن خداست زیرا او کسی است که خلایق را با روزی خویش پرورش داده، از این‌رو حق او این است که عبادت شود و به یکتائی یاد گردد.

﴿لَا شَرِیکَ لَهُۥۖ وَبِذَٰلِکَ أُمِرۡتُ وَأَنَا۠ أَوَّلُ ٱلۡمُسۡلِمِینَ ١٦٣.

و من هرگز به پروردگار خود در هیچ عملی از اعمال، شریک و انیاز قرار نمی‌دهم. او مرا امر نموده تا در توحید و عبادت اخلاص داشته باشم. من امرش را اطاعت نموده و اولین کسی از امّت خود ام که شنیده و اطاعت کرده است، پس من امام و پیشوای‌شان در طاعتم.

﴿قُلۡ أَغَیۡرَ ٱللَّهِ أَبۡغِی رَبّٗا وَهُوَ رَبُّ کُلِّ شَیۡءٖۚ وَلَا تَکۡسِبُ کُلُّ نَفۡسٍ إِلَّا عَلَیۡهَاۚ وَلَا تَزِرُ وَازِرَةٞ وِزۡرَ أُخۡرَىٰۚ ثُمَّ إِلَىٰ رَبِّکُم مَّرۡجِعُکُمۡ فَیُنَبِّئُکُم بِمَا کُنتُمۡ فِیهِ تَخۡتَلِفُونَ ١٦٤.

ای پیامبر! برای مشرکان بگو آیا شما اراده دارید تا من پروردگاری را غیر از خدایی که هستی را آفریده و به تدبیر امور آن پرداخته و خلایق را روزی داده است پرستش کنم؟! تنها او مستحق عبادت است و هر که کار بدی انجام دهد کیفر آن برخود اوست و هیچ نفس بریء گناه نفس گنهکار را به دوش نمی‌کشد بنابراین هیچ‌کس در برابر گناه دیگران مورد بازخواست قرار نمی‌گیرد. بازگشت همه به منظور دادرسی به سوی خداست و او شما را در جریان افعال‌تان قرار می‌دهد و در برابر اعمال‌تان جزا می‌دهد که او بر همۀ احوال آگاه است.

﴿وَهُوَ ٱلَّذِی جَعَلَکُمۡ خَلَٰٓئِفَ ٱلۡأَرۡضِ وَرَفَعَ بَعۡضَکُمۡ فَوۡقَ بَعۡضٖ دَرَجَٰتٖ لِّیَبۡلُوَکُمۡ فِی مَآ ءَاتَىٰکُمۡۗ إِنَّ رَبَّکَ سَرِیعُ ٱلۡعِقَابِ وَإِنَّهُۥ لَغَفُورٞ رَّحِیمُۢ ١٦٥.

خدای تعالی، تنها او شما را به گونه‌ای قرار داده که برخی به منظور تعمیر و توسعه، جانشین برخی دیگر می‌شوید و او بعضی از شما را در مراتب علم، مال نیرو و جاه و امثال آن بلندتر ساخته تا شما را در آنچه به شما بخشیده امتحان کند. او شکرگزار را از منکر می‌داند. اوتعالی در کیفر دهی نافرمانان بسیار سریع است و برای کسی که تقوا داشته باشد غفور و بخشنده و برای کسی که به سویش التجا کند مهربان است بنابراین اعراض‌گر، رانده شده و گناه توبه کننده بخشیده شده و عمل صالح مشکور خواهد بود روی این اساس طاعت کننده باید بین خوف و رجا باشد.


سوره انعام

سوره انعام

Ayah: 1

ٱلۡحَمۡدُ لِلَّهِ ٱلَّذِی خَلَقَ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضَ وَجَعَلَ ٱلظُّلُمَٰتِ وَٱلنُّورَۖ ثُمَّ ٱلَّذِینَ کَفَرُواْ بِرَبِّهِمۡ یَعۡدِلُونَ

ستایش الله را که آسمان‌ها و زمین را آفرید و تاریکی‌ها و روشنایى [= شب و روز] را پدید آورد. با این همه، کسانى که کفر ورزیده‌اند، [دیگران را] با پروردگار خود برابر مى‌دانند.

 

Ayah: 2

هُوَ ٱلَّذِی خَلَقَکُم مِّن طِینٖ ثُمَّ قَضَىٰٓ أَجَلٗاۖ وَأَجَلٞ مُّسَمًّى عِندَهُۥۖ ثُمَّ أَنتُمۡ تَمۡتَرُونَ

اوست که شما را از گِل آفرید، آنگاه مدتى را [براى حیات شما] مقرر داشت؛ و اَجلِ حتمى نزد اوست. با این همه، شما [در قدرت او برای برپایی قیامت] تردید دارید.

 

Ayah: 3

وَهُوَ ٱللَّهُ فِی ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَفِی ٱلۡأَرۡضِ یَعۡلَمُ سِرَّکُمۡ وَجَهۡرَکُمۡ وَیَعۡلَمُ مَا تَکۡسِبُونَ

و اوست الله [معبود حقیقی و یگانه] در آسمان‌ها و زمین؛ نهان و آشکارتان را مى‌داند و آنچه را به دست مى‌آورید [و انجام می‌دهید نیز] مى‌داند.

 

Ayah: 4

وَمَا تَأۡتِیهِم مِّنۡ ءَایَةٖ مِّنۡ ءَایَٰتِ رَبِّهِمۡ إِلَّا کَانُواْ عَنۡهَا مُعۡرِضِینَ

و هیچ یک از نشانه‌های پروردگارشان برای آنان [= کافران] نمی‌آید، مگر اینکه از آن رویگردان می‌شوند.

 

Ayah: 5

فَقَدۡ کَذَّبُواْ بِٱلۡحَقِّ لَمَّا جَآءَهُمۡ فَسَوۡفَ یَأۡتِیهِمۡ أَنۢبَـٰٓؤُاْ مَا کَانُواْ بِهِۦ یَسۡتَهۡزِءُونَ

همانا آنان حق را هنگامى که به سویشان آمد دروغ شمردند؛ پس به زودى [حقیقت] خبرهاى آنچه را که مسخره‌اش می‌کردند، به آنان خواهد رسید.

 

Ayah: 6

أَلَمۡ یَرَوۡاْ کَمۡ أَهۡلَکۡنَا مِن قَبۡلِهِم مِّن قَرۡنٖ مَّکَّنَّـٰهُمۡ فِی ٱلۡأَرۡضِ مَا لَمۡ نُمَکِّن لَّکُمۡ وَأَرۡسَلۡنَا ٱلسَّمَآءَ عَلَیۡهِم مِّدۡرَارٗا وَجَعَلۡنَا ٱلۡأَنۡهَٰرَ تَجۡرِی مِن تَحۡتِهِمۡ فَأَهۡلَکۡنَٰهُم بِذُنُوبِهِمۡ وَأَنشَأۡنَا مِنۢ بَعۡدِهِمۡ قَرۡنًا ءَاخَرِینَ

آیا [کافران] ندیده‌اند که پیش از آنان چه [بسیار] گروه‌هایی از مردم را نابود کردیم؟ [امت‌هایی] که در زمین به آنان چنان اقتدار [و نیرویی] داده بودیم که [هرگز] به شما چنان امکاناتی نداده‌ایم؛ و باران آسمان را [فراوان و] پیاپى بر آنان فرستادیم و نهرها پدید آوردیم که زیر [خانه‌های] آنان جارى بود. اما [هنگامی که ناسپاسی کردند ما] آنان را به [سزاى‌] گناهانشان نابود کردیم و پس از آنان گروهی دیگر پدید آوردیم.

 

Ayah: 7

وَلَوۡ نَزَّلۡنَا عَلَیۡکَ کِتَٰبٗا فِی قِرۡطَاسٖ فَلَمَسُوهُ بِأَیۡدِیهِمۡ لَقَالَ ٱلَّذِینَ کَفَرُوٓاْ إِنۡ هَٰذَآ إِلَّا سِحۡرٞ مُّبِینٞ

و [ای پیامبر، حتی] اگر کتابی [نوشته] بر کاغذ بر تو نازل می‌کردیم و اینان آن [کتاب] را با دستان خویش لمس می‌کردند، قطعاً کسانی ‌که کفر ورزیدند می‌گفتند: «این [کتاب، چیزی] نیست مگر جادویی آشکار».

 

Ayah: 8

وَقَالُواْ لَوۡلَآ أُنزِلَ عَلَیۡهِ مَلَکٞۖ وَلَوۡ أَنزَلۡنَا مَلَکٗا لَّقُضِیَ ٱلۡأَمۡرُ ثُمَّ لَا یُنظَرُونَ

و [کافران] گفتند: «چرا فرشته‌ای بر او نازل نشده است [تا گواه راستگویی‌اش باشد]؟» و اگر فرشته‌ای می‌فرستادیم [و ایمان نمی‌آوردند]، قطعاً کار به پایان می‌رسید و مهلتی [برای توبه] نمی‌یافتند [و هلاک می‌شدند].

 


Ayah: 9

وَلَوۡ جَعَلۡنَٰهُ مَلَکٗا لَّجَعَلۡنَٰهُ رَجُلٗا وَلَلَبَسۡنَا عَلَیۡهِم مَّا یَلۡبِسُونَ

و اگر آن [فرستاده] را فرشته‌ای قرار می‌دادیم، حتماً وى را به شکل مردى درمی‌آوردیم [تا بتوانند او را ببینند و سخنانش را بفهمند] و یقیناً آنان را دچار همان اشتباهی می‌کردیم که قبلاً در آن بودند [زیرا آن فرشته نیز صورت انسان داشت].

 

Ayah: 10

وَلَقَدِ ٱسۡتُهۡزِئَ بِرُسُلٖ مِّن قَبۡلِکَ فَحَاقَ بِٱلَّذِینَ سَخِرُواْ مِنۡهُم مَّا کَانُواْ بِهِۦ یَسۡتَهۡزِءُونَ

[ای پیامبر،] قطعاً پیامبرانِ پیش از تو [نیز از سوی کافران] مورد تمسخر واقع شدند؛ پس آنچه که مسخره‌اش می‌کردند دامانشان را ‌گرفت [و گرفتار عذاب شدند].

 

Ayah: 11

قُلۡ سِیرُواْ فِی ٱلۡأَرۡضِ ثُمَّ ٱنظُرُواْ کَیۡفَ کَانَ عَٰقِبَةُ ٱلۡمُکَذِّبِینَ

[ای پیامبر، به کافران] بگو: «در زمین بگردید و بنگرید که سرانجامِ تکذیب‌کنندگان [آیات الهی] چگونه بوده است».

 

Ayah: 12

قُل لِّمَن مَّا فِی ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِۖ قُل لِّلَّهِۚ کَتَبَ عَلَىٰ نَفۡسِهِ ٱلرَّحۡمَةَۚ لَیَجۡمَعَنَّکُمۡ إِلَىٰ یَوۡمِ ٱلۡقِیَٰمَةِ لَا رَیۡبَ فِیهِۚ ٱلَّذِینَ خَسِرُوٓاْ أَنفُسَهُمۡ فَهُمۡ لَا یُؤۡمِنُونَ

بگو: «آنچه در آسمان‌ها و زمین است از آنِ کیست؟» بگو: «از آنِ الله است که رحمت را بر خویش واجب گردانیده است [و] قطعاً شما را در روز قیامت ـ که در [وقوع] آن شکی نیست ـ [نزد خود] جمع خواهد کرد؛ و کسانی که خویش را تباه کرده‌اند، ایمان نمی‌آورند.

 

Ayah: 13

۞وَلَهُۥ مَا سَکَنَ فِی ٱلَّیۡلِ وَٱلنَّهَارِۚ وَهُوَ ٱلسَّمِیعُ ٱلۡعَلِیمُ

و هر چه در شب و روز، آرام [و قرار] دارد از آنِ اوست؛ و او شنواى داناست».

 

Ayah: 14

قُلۡ أَغَیۡرَ ٱللَّهِ أَتَّخِذُ وَلِیّٗا فَاطِرِ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِ وَهُوَ یُطۡعِمُ وَلَا یُطۡعَمُۗ قُلۡ إِنِّیٓ أُمِرۡتُ أَنۡ أَکُونَ أَوَّلَ مَنۡ أَسۡلَمَۖ وَلَا تَکُونَنَّ مِنَ ٱلۡمُشۡرِکِینَ

بگو: «آیا غیر الله را [برای خود دوست و] کارساز گیرم؟ [پروردگاری] که پدیدآورندۀ آسمان‌ها و زمین است و اوست که روزی می‌دهد و خود روزی داده نمی‌شود». بگو: «من فرمان یافته‌ام که نخستین کسی [از این امت] باشم که تسلیم [اوامر الهی] شده است و [الله به من فرمان داد که:] "هرگز از مشرکان نباش"».

 

Ayah: 15

قُلۡ إِنِّیٓ أَخَافُ إِنۡ عَصَیۡتُ رَبِّی عَذَابَ یَوۡمٍ عَظِیمٖ

بگو: «اگر من از [حُکمِ] پروردگارم نافرمانی کنم، بی‌تردید از عذاب روز بزرگ می‌ترسم».

 

Ayah: 16

مَّن یُصۡرَفۡ عَنۡهُ یَوۡمَئِذٖ فَقَدۡ رَحِمَهُۥۚ وَذَٰلِکَ ٱلۡفَوۡزُ ٱلۡمُبِینُ

هر کس که در آن روز به او عذاب نرسد، قطعاً [الله] به وی رحم کرده است و این همان پیروزی آشکار است.

 

Ayah: 17

وَإِن یَمۡسَسۡکَ ٱللَّهُ بِضُرّٖ فَلَا کَاشِفَ لَهُۥٓ إِلَّا هُوَۖ وَإِن یَمۡسَسۡکَ بِخَیۡرٖ فَهُوَ عَلَىٰ کُلِّ شَیۡءٖ قَدِیرٞ

[ای انسان،] اگر الله [بخواهد] زیانی به تو رسانَد، هیچ کس جز او برطرف‌کنندۀ آن نیست؛ و اگر [اراده کند که] خیری به تو رسانَد، [کسی بازدارندۀ آن نیست] پس او بر همه چیز تواناست.

 

Ayah: 18

وَهُوَ ٱلۡقَاهِرُ فَوۡقَ عِبَادِهِۦۚ وَهُوَ ٱلۡحَکِیمُ ٱلۡخَبِیرُ

و او بر بندگانش چیره و فوق [آنان] است؛ و او حکیمِ آگاه است.

 


Ayah: 19

قُلۡ أَیُّ شَیۡءٍ أَکۡبَرُ شَهَٰدَةٗۖ قُلِ ٱللَّهُۖ شَهِیدُۢ بَیۡنِی وَبَیۡنَکُمۡۚ وَأُوحِیَ إِلَیَّ هَٰذَا ٱلۡقُرۡءَانُ لِأُنذِرَکُم بِهِۦ وَمَنۢ بَلَغَۚ أَئِنَّکُمۡ لَتَشۡهَدُونَ أَنَّ مَعَ ٱللَّهِ ءَالِهَةً أُخۡرَىٰۚ قُل لَّآ أَشۡهَدُۚ قُلۡ إِنَّمَا هُوَ إِلَٰهٞ وَٰحِدٞ وَإِنَّنِی بَرِیٓءٞ مِّمَّا تُشۡرِکُونَ

[ای پیامبر، به مشرکان] بگو: «گواهى چه کسى از همه برتر است؟» بگو: «الله [که] میان من و شما گواه است؛ و این قرآن [از جانب او] بر من وحی شده است تا به وسیلۀ آن به شما و هر کس [این پیام به او] می‌رسد هشدار دهم. آیا شما به راستی گواهی می‌دهید که با الله معبودان دیگری هست؟» بگو: «من [هرگز به چنین چیزی] گواهی نمی‌دهم». بگو: «یقیناً او تنها معبود یگانه است و من از آنچه [با او] شریک قرار می‌دهید بیزارم».

 

Ayah: 20

ٱلَّذِینَ ءَاتَیۡنَٰهُمُ ٱلۡکِتَٰبَ یَعۡرِفُونَهُۥ کَمَا یَعۡرِفُونَ أَبۡنَآءَهُمُۘ ٱلَّذِینَ خَسِرُوٓاْ أَنفُسَهُمۡ فَهُمۡ لَا یُؤۡمِنُونَ

کسانى که به آنان کتاب [آسمانى‌] داده‌ایم، همان گونه که پسران خود را می‌شناسند، او [= پیامبر] را مى‌شناسد. کسانی ‌که [با پیروی از هوای نفس] به خویش زیان رسانده‌اند، ایمان نمی‌آورند.

 

Ayah: 21

وَمَنۡ أَظۡلَمُ مِمَّنِ ٱفۡتَرَىٰ عَلَى ٱللَّهِ کَذِبًا أَوۡ کَذَّبَ بِـَٔایَٰتِهِۦٓۚ إِنَّهُۥ لَا یُفۡلِحُ ٱلظَّـٰلِمُونَ

و کیست ستمکارتر از آن کس که بر الله دروغ می‌بندد [و برایش شریک می‌پندارد] یا آیاتش را دروغ می‌انگارد؟ یقیناً ستمکاران [مشرک] رستگار نمی‌شوند.

 

Ayah: 22

وَیَوۡمَ نَحۡشُرُهُمۡ جَمِیعٗا ثُمَّ نَقُولُ لِلَّذِینَ أَشۡرَکُوٓاْ أَیۡنَ شُرَکَآؤُکُمُ ٱلَّذِینَ کُنتُمۡ تَزۡعُمُونَ

و [یاد کن از قیامت:] روزی ‌که همۀ آنان را جمع می‌کنیم و به کسانی‌ که شرک ورزیده‌اند می‌گوییم: «معبودانتان که [شریک الله] می‌پنداشتید کجا هستند؟»

 

Ayah: 23

ثُمَّ لَمۡ تَکُن فِتۡنَتُهُمۡ إِلَّآ أَن قَالُواْ وَٱللَّهِ رَبِّنَا مَا کُنَّا مُشۡرِکِینَ

آنگاه [پاسخ و] عذرشان جز این نیست که می‌گویند: «به الله ـ پروردگارمان ـ سوگند که ما مشرک نبودیم».

 

Ayah: 24

ٱنظُرۡ کَیۡفَ کَذَبُواْ عَلَىٰٓ أَنفُسِهِمۡۚ وَضَلَّ عَنۡهُم مَّا کَانُواْ یَفۡتَرُونَ

[ای پیامبر،] بنگر چگونه بر خود دروغ ‌بستند و آنچه [در مورد شفاعت معبودانشان] به دروغ می‌گفتند، [همه] محو و نابود شد.

 

Ayah: 25

وَمِنۡهُم مَّن یَسۡتَمِعُ إِلَیۡکَۖ وَجَعَلۡنَا عَلَىٰ قُلُوبِهِمۡ أَکِنَّةً أَن یَفۡقَهُوهُ وَفِیٓ ءَاذَانِهِمۡ وَقۡرٗاۚ وَإِن یَرَوۡاْ کُلَّ ءَایَةٖ لَّا یُؤۡمِنُواْ بِهَاۖ حَتَّىٰٓ إِذَا جَآءُوکَ یُجَٰدِلُونَکَ یَقُولُ ٱلَّذِینَ کَفَرُوٓاْ إِنۡ هَٰذَآ إِلَّآ أَسَٰطِیرُ ٱلۡأَوَّلِینَ

و افرادی از آنان [= مشرکان] هستند که [هنگام تلاوت قرآن] به تو گوش می‌سپارند و[لی] ما بر دل‌هایشان پرده‌ای افکنده‌ایم تا آن را نفهمند و در گوش‌هایشان سنگینی [قرار داده‌ایم]؛ و اگر تمام معجزات [و دلایل توحید] را ببینند، [باز هم] به آن ایمان نمی‌آورند تا نزدت بیایند و با تو مجادله کنند. کسانی‌ که کفر ورزیدند می‌گویند: «این [قرآن، چیزی] نیست مگر افسانه‌های [خیالی] پیشینیان».

 

Ayah: 26

وَهُمۡ یَنۡهَوۡنَ عَنۡهُ وَیَنۡـَٔوۡنَ عَنۡهُۖ وَإِن یُهۡلِکُونَ إِلَّآ أَنفُسَهُمۡ وَمَا یَشۡعُرُونَ

و آنان [مردم] را از پیروی او [= پیامبر] بازمی‌دارند و خود [نیز] از او دور می‌شوند و [کسی] جز خویشتن را هلاک نمی‌کنند و[لی] نمی‌دانند.

 

Ayah: 27

وَلَوۡ تَرَىٰٓ إِذۡ وُقِفُواْ عَلَى ٱلنَّارِ فَقَالُواْ یَٰلَیۡتَنَا نُرَدُّ وَلَا نُکَذِّبَ بِـَٔایَٰتِ رَبِّنَا وَنَکُونَ مِنَ ٱلۡمُؤۡمِنِینَ

و اگر [آنان را] هنگامی‌ که در برابر آتش [دوزخ] نگه داشته‌ شده‌اند ببینی، [از حالشان شگفت‌زده می‌شوی که] می‌گویند: «ای کاش [به دنیا] بازگردانده می‌شدیم و آیات پروردگارمان را تکذیب نمی‌کردیم و از مؤمنان ‌بودیم

 


Ayah: 28

بَلۡ بَدَا لَهُم مَّا کَانُواْ یُخۡفُونَ مِن قَبۡلُۖ وَلَوۡ رُدُّواْ لَعَادُواْ لِمَا نُهُواْ عَنۡهُ وَإِنَّهُمۡ لَکَٰذِبُونَ

[چنین نیست که می‌گویند؛] بلکه آنچه پیش از این پنهان می‌کردند برایشان آشکار شده است و اگر [هم به دنیا] بازگردانده ‌شوند، بی‌تردید، به آنچه از آن نهی شده بودند بازمی‌گردند و اینان دروغگو هستند.

 

Ayah: 29

وَقَالُوٓاْ إِنۡ هِیَ إِلَّا حَیَاتُنَا ٱلدُّنۡیَا وَمَا نَحۡنُ بِمَبۡعُوثِینَ

و [مشرکان] گفتند: «جز زندگى ما در دنیا هیچ [زندگى دیگرى‌] نیست و هرگز برانگیخته نخواهیم شد».

 

Ayah: 30

وَلَوۡ تَرَىٰٓ إِذۡ وُقِفُواْ عَلَىٰ رَبِّهِمۡۚ قَالَ أَلَیۡسَ هَٰذَا بِٱلۡحَقِّۚ قَالُواْ بَلَىٰ وَرَبِّنَاۚ قَالَ فَذُوقُواْ ٱلۡعَذَابَ بِمَا کُنتُمۡ تَکۡفُرُونَ

و اگر آنان را هنگامی که در پیشگاه پروردگارشان نگه داشته شده‌اند ببینی، [شگفت‌زده می‌شوی. الله به آنان] می‌فرماید: «آیا این [زندگی پس از مرگ] حق نیست؟» آنان می‌گویند: «بله، قسم به پروردگارمان [که حق است]. [الله] می‌فرماید: «پس به سزای آنکه کفر می‌ورزیدید، این عذاب را بچشید».

 

Ayah: 31

قَدۡ خَسِرَ ٱلَّذِینَ کَذَّبُواْ بِلِقَآءِ ٱللَّهِۖ حَتَّىٰٓ إِذَا جَآءَتۡهُمُ ٱلسَّاعَةُ بَغۡتَةٗ قَالُواْ یَٰحَسۡرَتَنَا عَلَىٰ مَا فَرَّطۡنَا فِیهَا وَهُمۡ یَحۡمِلُونَ أَوۡزَارَهُمۡ عَلَىٰ ظُهُورِهِمۡۚ أَلَا سَآءَ مَا یَزِرُونَ

کسانی که دیدار پروردگار را تکذیب کردند، قطعاً زیان دیدند؛ [پس] هنگامی ‌که ناگهان قیامت بر آنان فرا رسد، در حالى که بار [سنگین] گناهان خویش را بر پشتشان حمل مى‌کنند می‌گویند: «اى دریغ بر ما از آنچه دربارۀ آن [در دنیا] کوتاهى کردیم!». هان! چه بد است باری که[بر دوش] می‌کشند!

 

Ayah: 32

وَمَا ٱلۡحَیَوٰةُ ٱلدُّنۡیَآ إِلَّا لَعِبٞ وَلَهۡوٞۖ وَلَلدَّارُ ٱلۡأٓخِرَةُ خَیۡرٞ لِّلَّذِینَ یَتَّقُونَۚ أَفَلَا تَعۡقِلُونَ

زندگی دنیا [چیزی] جز بازیچه و سرگرمی نیست؛ و قطعاً سرای آخرت برای کسانی ‌که پروا پیشه می‌کنند بهتر است. آیا نمی‌اندیشید؟

 

Ayah: 33

قَدۡ نَعۡلَمُ إِنَّهُۥ لَیَحۡزُنُکَ ٱلَّذِی یَقُولُونَۖ فَإِنَّهُمۡ لَا یُکَذِّبُونَکَ وَلَٰکِنَّ ٱلظَّـٰلِمِینَ بِـَٔایَٰتِ ٱللَّهِ یَجۡحَدُونَ

[ای پیامبر،] به یقین ما مى‌دانیم که آنچه [مشرکان] مى‌گویند، تو را سخت غمگین مى‌کند. در واقع، آنان [در دل،] تو را تکذیب نمى‌کنند؛ بلکه ستمکاران [با آنکه حقیقت را می‌دانند] آیاتِ الله را انکار مى‌کنند.

 

Ayah: 34

وَلَقَدۡ کُذِّبَتۡ رُسُلٞ مِّن قَبۡلِکَ فَصَبَرُواْ عَلَىٰ مَا کُذِّبُواْ وَأُوذُواْ حَتَّىٰٓ أَتَىٰهُمۡ نَصۡرُنَاۚ وَلَا مُبَدِّلَ لِکَلِمَٰتِ ٱللَّهِۚ وَلَقَدۡ جَآءَکَ مِن نَّبَإِیْ ٱلۡمُرۡسَلِینَ

و پیش از تو نیز پیامبرانى تکذیب شدند؛ ولى بر آنچه تکذیب شدند و آزار دیدند، شکیبایى کردند تا [سرانجام] یارى ما به آنان فرارسید؛ و سخنان الله [در مورد پیروزی پیامبرانش] را هیچ تغییردهنده‌ای نیست [که مانع گردد]؛ و مسلّماً اخبار پیامبران [پیشین و داستان شکست دشمنانشان] به تو رسیده است.

 

Ayah: 35

وَإِن کَانَ کَبُرَ عَلَیۡکَ إِعۡرَاضُهُمۡ فَإِنِ ٱسۡتَطَعۡتَ أَن تَبۡتَغِیَ نَفَقٗا فِی ٱلۡأَرۡضِ أَوۡ سُلَّمٗا فِی ٱلسَّمَآءِ فَتَأۡتِیَهُم بِـَٔایَةٖۚ وَلَوۡ شَآءَ ٱللَّهُ لَجَمَعَهُمۡ عَلَى ٱلۡهُدَىٰۚ فَلَا تَکُونَنَّ مِنَ ٱلۡجَٰهِلِینَ

و [ای پیامبر،] اگر رویگردانیِ آنان [از قرآن،‌] بر تو ناگوار [و دشوار] است، اگر مى‌توانى حفره‌ای در زمین یا نردبانى در آسمان بجویى تا معجزه‌اى [دیگر] برایشان بیاورى [پس چنان کن. ولی سودی ندارد‌]؛ و اگر الله مى‌خواست، قطعاً آنان را بر [مسیر] هدایت جمع می‌کرد؛ پس هرگز از نادانان مباش.

 


Ayah: 36

۞إِنَّمَا یَسۡتَجِیبُ ٱلَّذِینَ یَسۡمَعُونَۘ وَٱلۡمَوۡتَىٰ یَبۡعَثُهُمُ ٱللَّهُ ثُمَّ إِلَیۡهِ یُرۡجَعُونَ

به راستی، تنها کسانى [دعوت حق را] می‌پذیرند که می‌شنوند [و درک می‌کنند]؛ و الله مردگان را [روز قیامت‌] برمی‌انگیزد سپس به سوى او بازگردانده مى‌شوند.

 

Ayah: 37

وَقَالُواْ لَوۡلَا نُزِّلَ عَلَیۡهِ ءَایَةٞ مِّن رَّبِّهِۦۚ قُلۡ إِنَّ ٱللَّهَ قَادِرٌ عَلَىٰٓ أَن یُنَزِّلَ ءَایَةٗ وَلَٰکِنَّ أَکۡثَرَهُمۡ لَا یَعۡلَمُونَ

و [مشرکان] گفتند: «چرا نشانه‌ای [دربارۀ حقّانیتِ محمد] از طرف پروردگارش بر او نازل نشده است؟» [ای پیامبر،] بگو: «بی‌گمان، الله تواناست که نشانه‌ای [مطابق خواست آنان] نازل کند»؛ ولی بیشتر آنان نمی‌دانند [که نزول وحی، بر اساس حکمت و تدبیر است].

 

Ayah: 38

وَمَا مِن دَآبَّةٖ فِی ٱلۡأَرۡضِ وَلَا طَـٰٓئِرٖ یَطِیرُ بِجَنَاحَیۡهِ إِلَّآ أُمَمٌ أَمۡثَالُکُمۚ مَّا فَرَّطۡنَا فِی ٱلۡکِتَٰبِ مِن شَیۡءٖۚ ثُمَّ إِلَىٰ رَبِّهِمۡ یُحۡشَرُونَ

و هیچ جنبنده‌اى در زمین نیست و نه هیچ پرنده‌اى که با دو بال‌ خود پرواز مى‌کند، مگر آنکه آنها [نیز در آفرینش و زندگی،] گروه‌هایی مانند شما هستند. ما هیچ چیزى را در کتاب [= لوح محفوظ] فروگذار نکرده‌ایم؛ سپس [همه، روز قیامت‌] نزد پروردگارشان گرد آورده می‌شوند.

 

Ayah: 39

وَٱلَّذِینَ کَذَّبُواْ بِـَٔایَٰتِنَا صُمّٞ وَبُکۡمٞ فِی ٱلظُّلُمَٰتِۗ مَن یَشَإِ ٱللَّهُ یُضۡلِلۡهُ وَمَن یَشَأۡ یَجۡعَلۡهُ عَلَىٰ صِرَٰطٖ مُّسۡتَقِیمٖ

و کسانی ‌که آیات ما را تکذیب کردند، کر و گُنگ و در تاریکی‌ها[ى جهل و کفر، سرگشته] هستند. الله هر کس را بخواهد گمراه می‌کند و هر ‌کس را بخواهد بر راه راست قرار می‌دهد.

 

Ayah: 40

قُلۡ أَرَءَیۡتَکُمۡ إِنۡ أَتَىٰکُمۡ عَذَابُ ٱللَّهِ أَوۡ أَتَتۡکُمُ ٱلسَّاعَةُ أَغَیۡرَ ٱللَّهِ تَدۡعُونَ إِن کُنتُمۡ صَٰدِقِینَ

[ای پیامبر، به مشرکان] بگو: «اگر راست می‌گویید، به من خبر دهید که اگر عذابِ الله به سراغتان بیاید یا [ناگهان] قیامت برپا شود، آیا غیر از الله را [به یاری] می‌خوانید؟».

 

Ayah: 41

بَلۡ إِیَّاهُ تَدۡعُونَ فَیَکۡشِفُ مَا تَدۡعُونَ إِلَیۡهِ إِن شَآءَ وَتَنسَوۡنَ مَا تُشۡرِکُونَ

آری، تنها او را [به دعا] می‌خوانید؛ و اگر او بخواهد، رنج و بلا را که به خاطر آن او را فرامی‌خوانید از بین می‌برد و شما [نیز از ترس عذاب،] شریکی را که برایش قائل شده‌اید، از یاد می‌برید.

 

Ayah: 42

وَلَقَدۡ أَرۡسَلۡنَآ إِلَىٰٓ أُمَمٖ مِّن قَبۡلِکَ فَأَخَذۡنَٰهُم بِٱلۡبَأۡسَآءِ وَٱلضَّرَّآءِ لَعَلَّهُمۡ یَتَضَرَّعُونَ

[ای پیامبر،] بی‌تردید، پیش از تو [نیز پیامبرانی را] به سوی امت‌ها[ی پیشین‌] فرستادیم و آنان [= امت‌ها] را به تنگدستی و ناخوشی دچار ساختیم؛ باشد که [به درگاه الهی فروتنی و] تضرع کنند.

 

Ayah: 43

فَلَوۡلَآ إِذۡ جَآءَهُم بَأۡسُنَا تَضَرَّعُواْ وَلَٰکِن قَسَتۡ قُلُوبُهُمۡ وَزَیَّنَ لَهُمُ ٱلشَّیۡطَٰنُ مَا کَانُواْ یَعۡمَلُونَ

پس چرا هنگامی‌ که عذاب ما به آنان رسید تضرع نکردند؟ ولى [واقعیت این است که] دل‌هایشان سخت شده است و شیطان آنچه را انجام مى‌دادند برایشان آراسته است.

 

Ayah: 44

فَلَمَّا نَسُواْ مَا ذُکِّرُواْ بِهِۦ فَتَحۡنَا عَلَیۡهِمۡ أَبۡوَٰبَ کُلِّ شَیۡءٍ حَتَّىٰٓ إِذَا فَرِحُواْ بِمَآ أُوتُوٓاْ أَخَذۡنَٰهُم بَغۡتَةٗ فَإِذَا هُم مُّبۡلِسُونَ

وقتی [مشرکان] آنچه را که به آن پند داده شده بودند فراموش کردند، درهاى هر چیزى [از نعمت‌های الهی] را بر آنان گشودیم تا وقتی که به آنچه داده شدند شاد گشتند؛ ناگهان آنان را [به کیفر] گرفتیم؛ پس همان دَم [همگی از نجات و رحمت] مأیوس شدند.

 


Ayah: 45

فَقُطِعَ دَابِرُ ٱلۡقَوۡمِ ٱلَّذِینَ ظَلَمُواْۚ وَٱلۡحَمۡدُ لِلَّهِ رَبِّ ٱلۡعَٰلَمِینَ

بنابر این، ریشۀ آن گروهى که ستم کردند برکنده شد؛ و ستایش مخصوص الله ـ پروردگار جهانیان‌ـ است.

 

Ayah: 46

قُلۡ أَرَءَیۡتُمۡ إِنۡ أَخَذَ ٱللَّهُ سَمۡعَکُمۡ وَأَبۡصَٰرَکُمۡ وَخَتَمَ عَلَىٰ قُلُوبِکُم مَّنۡ إِلَٰهٌ غَیۡرُ ٱللَّهِ یَأۡتِیکُم بِهِۗ ٱنظُرۡ کَیۡفَ نُصَرِّفُ ٱلۡأٓیَٰتِ ثُمَّ هُمۡ یَصۡدِفُونَ

[ای پیامبر، به مشرکان] بگو: «به من خبر دهید اگر الله گوش و چشم‌هایتان را بگیرد و بر دل‌هایتان مُهر بزند، کدام معبود جز الله [می‌تواند] آنها را به شما بازگرداند؟» ببین چگونه آیات را [به شیوه‌های] گوناگون [بیان] می‌کنیم آنگاه آنان روی می‌گردانند.

 

Ayah: 47

قُلۡ أَرَءَیۡتَکُمۡ إِنۡ أَتَىٰکُمۡ عَذَابُ ٱللَّهِ بَغۡتَةً أَوۡ جَهۡرَةً هَلۡ یُهۡلَکُ إِلَّا ٱلۡقَوۡمُ ٱلظَّـٰلِمُونَ

بگو: «بیندیشید اگر عذاب الهی به ناگاه یا آشکارا به سراغ شما بیاید، آیا جز گروه ستمکاران [کسى‌] نابود می‌شود؟»

 

Ayah: 48

وَمَا نُرۡسِلُ ٱلۡمُرۡسَلِینَ إِلَّا مُبَشِّرِینَ وَمُنذِرِینَۖ فَمَنۡ ءَامَنَ وَأَصۡلَحَ فَلَا خَوۡفٌ عَلَیۡهِمۡ وَلَا هُمۡ یَحۡزَنُونَ

و ما پیامبران را جز بشارت‌گر و بیم‌دهنده نمی‌فرستیم؛ پس هر‌ کس ایمان بیاورد و [خویشتن را] اصلاح کند، نه ترسی بر آنان است و نه اندوهگین می‌شوند.

 

Ayah: 49

وَٱلَّذِینَ کَذَّبُواْ بِـَٔایَٰتِنَا یَمَسُّهُمُ ٱلۡعَذَابُ بِمَا کَانُواْ یَفۡسُقُونَ

و کسانى که آیات ما را دروغ شمردند، به [سزاى‌] آنکه نافرمانى مى‌کردند، عذاب [الهی] دامنگیرشان خواهد شد.

 

Ayah: 50

قُل لَّآ أَقُولُ لَکُمۡ عِندِی خَزَآئِنُ ٱللَّهِ وَلَآ أَعۡلَمُ ٱلۡغَیۡبَ وَلَآ أَقُولُ لَکُمۡ إِنِّی مَلَکٌۖ إِنۡ أَتَّبِعُ إِلَّا مَا یُوحَىٰٓ إِلَیَّۚ قُلۡ هَلۡ یَسۡتَوِی ٱلۡأَعۡمَىٰ وَٱلۡبَصِیرُۚ أَفَلَا تَتَفَکَّرُونَ

[ای پیامبر، به مشرکان] بگو: «من نمی‌گویم گنجینه‌های الله نزد من است و غیب [نیز] نمی‌دانم و به شما نمی‌گویم که من فرشته‌ام. من از چیزی پیروی نمی‌کنم مگر از آنچه که به من وحی می‌گردد». بگو: «آیا نابینا و بینا [= کافر و مؤمن] یکسانند؟ آیا نمی‌اندیشید؟»

 

Ayah: 51

وَأَنذِرۡ بِهِ ٱلَّذِینَ یَخَافُونَ أَن یُحۡشَرُوٓاْ إِلَىٰ رَبِّهِمۡ لَیۡسَ لَهُم مِّن دُونِهِۦ وَلِیّٞ وَلَا شَفِیعٞ لَّعَلَّهُمۡ یَتَّقُونَ

و [ای پیامبر،] با این [قرآن،‌] به آنان که می‌ترسند به سوى پروردگارشان [برانگیخته] و گرد آورده شوند هشدار ده؛ [چرا] که جز او نه [دوست و] کارسازی برایشان هست و نه شفاعتگری؛ باشد که پروا کنند.

 

Ayah: 52

وَلَا تَطۡرُدِ ٱلَّذِینَ یَدۡعُونَ رَبَّهُم بِٱلۡغَدَوٰةِ وَٱلۡعَشِیِّ یُرِیدُونَ وَجۡهَهُۥۖ مَا عَلَیۡکَ مِنۡ حِسَابِهِم مِّن شَیۡءٖ وَمَا مِنۡ حِسَابِکَ عَلَیۡهِم مِّن شَیۡءٖ فَتَطۡرُدَهُمۡ فَتَکُونَ مِنَ ٱلظَّـٰلِمِینَ

و کسانی را که [فقیرند و] سحرگاهان و شامگاهان پروردگارشان را می‌خوانند [و] خشنودی او را می‌طلبند [از مجالس خود] طرد نکن [تا به بزرگان مشرکان توجه کنی]؛ نه چیزی از حساب آنها بر عهدۀ توست و نه چیزی از حساب تو بر عهدۀ آنهاست که [بخواهی] آنها را [از پیرامونت] طرد کنی و از ستمکاران شوی.

 


Ayah: 53

وَکَذَٰلِکَ فَتَنَّا بَعۡضَهُم بِبَعۡضٖ لِّیَقُولُوٓاْ أَهَـٰٓؤُلَآءِ مَنَّ ٱللَّهُ عَلَیۡهِم مِّنۢ بَیۡنِنَآۗ أَلَیۡسَ ٱللَّهُ بِأَعۡلَمَ بِٱلشَّـٰکِرِینَ

و اینچنین برخى از آنان را با برخى دیگر آزمودیم تا [کافران ثروتمند دربارۀ مؤمنان مستمند] بگویند: «آیا از میان ما اینها هستند که الله [با بخشش توفیق ایمان] بر آنان منت نهاده است؟» آیا الله به [حال‌] سپاسگزاران داناتر نیست؟

 

Ayah: 54

وَإِذَا جَآءَکَ ٱلَّذِینَ یُؤۡمِنُونَ بِـَٔایَٰتِنَا فَقُلۡ سَلَٰمٌ عَلَیۡکُمۡۖ کَتَبَ رَبُّکُمۡ عَلَىٰ نَفۡسِهِ ٱلرَّحۡمَةَ أَنَّهُۥ مَنۡ عَمِلَ مِنکُمۡ سُوٓءَۢا بِجَهَٰلَةٖ ثُمَّ تَابَ مِنۢ بَعۡدِهِۦ وَأَصۡلَحَ فَأَنَّهُۥ غَفُورٞ رَّحِیمٞ

و [ای پیامبر،] هر گاه کسانى که به آیات ما ایمان دارند نزد تو ‌آیند، بگو: «سلام بر شما. پروردگارتان [در حق شما بخشایش و] رحمت را بر خود مقرر داشته است. هر یک از شما که از روی نادانى کار بدى انجام دهد سپس توبه کند و [گذشتۀ خویش را] اصلاح نماید، [بداند که] یقیناً اوتعالی آمرزندۀ مهربان است».

 

Ayah: 55

وَکَذَٰلِکَ نُفَصِّلُ ٱلۡأٓیَٰتِ وَلِتَسۡتَبِینَ سَبِیلُ ٱلۡمُجۡرِمِینَ

و اینچنین آیات [خود] را شرح می‌دهیم تا راه گناهکاران روشن شود [و شما از آن دوری کنید].

 

Ayah: 56

قُلۡ إِنِّی نُهِیتُ أَنۡ أَعۡبُدَ ٱلَّذِینَ تَدۡعُونَ مِن دُونِ ٱللَّهِۚ قُل لَّآ أَتَّبِعُ أَهۡوَآءَکُمۡ قَدۡ ضَلَلۡتُ إِذٗا وَمَآ أَنَا۠ مِنَ ٱلۡمُهۡتَدِینَ

[ای پیامبر، به مشرکان] بگو: «من نهی شده‌ام از اینکه کسانی‌ را عبادت کنم که شما به جای الله می‌خوانید». بگو: «من از هوس‌هایتان پیروی نمی‌کنم که [اگر چنین کنم،] قطعاً گمراه شده‌ام و از هدایت‌یافتگان نخواهم بود».

 

Ayah: 57

قُلۡ إِنِّی عَلَىٰ بَیِّنَةٖ مِّن رَّبِّی وَکَذَّبۡتُم بِهِۦۚ مَا عِندِی مَا تَسۡتَعۡجِلُونَ بِهِۦٓۚ إِنِ ٱلۡحُکۡمُ إِلَّا لِلَّهِۖ یَقُصُّ ٱلۡحَقَّۖ وَهُوَ خَیۡرُ ٱلۡفَٰصِلِینَ

بگو: «من دلیل روشنی از پروردگارم دارم و[لی] شما آن را دروغ پنداشتید؛ و آنچه به شتاب خواستارش هستید [= عذاب الهی] نزد من نیست. فرمان، تنها از آنِ الله است [که] حق را بیان می‌کند و او بهترین جداکننده[ی حق از باطل] است».

 

Ayah: 58

قُل لَّوۡ أَنَّ عِندِی مَا تَسۡتَعۡجِلُونَ بِهِۦ لَقُضِیَ ٱلۡأَمۡرُ بَیۡنِی وَبَیۡنَکُمۡۗ وَٱللَّهُ أَعۡلَمُ بِٱلظَّـٰلِمِینَ

[ای پیامبر، به مشرکان] بگو: «اگر آنچه که به شتاب خواستارش هستید نزد من بود، [بر سرتان فرود می‌آوردم و] کار میان من و شما به پایان می‌رسید؛ و[لی] الله به [حال] ستمکاران داناتر است [و به آنان مهلت می‌دهد]».

 

Ayah: 59

۞وَعِندَهُۥ مَفَاتِحُ ٱلۡغَیۡبِ لَا یَعۡلَمُهَآ إِلَّا هُوَۚ وَیَعۡلَمُ مَا فِی ٱلۡبَرِّ وَٱلۡبَحۡرِۚ وَمَا تَسۡقُطُ مِن وَرَقَةٍ إِلَّا یَعۡلَمُهَا وَلَا حَبَّةٖ فِی ظُلُمَٰتِ ٱلۡأَرۡضِ وَلَا رَطۡبٖ وَلَا یَابِسٍ إِلَّا فِی کِتَٰبٖ مُّبِینٖ

و کلیدهای [گنجینه‌های‌] نهان نزد اوست [و] جز او [هیچ کس] آن را نمی‌داند و [اوست که] آنچه را در خشکی و دریاست می‌داند و هیچ برگی [از درخت‌] نمی‌افتد مگر اینکه آن را می‌داند؛ و هیچ دانه‌ای در تاریکی‌های زمین و هیچ تر و خشکی نیست مگر اینکه در کتابى روشن [= لوح محفوظ] قرار دارد.

 


Ayah: 60

وَهُوَ ٱلَّذِی یَتَوَفَّىٰکُم بِٱلَّیۡلِ وَیَعۡلَمُ مَا جَرَحۡتُم بِٱلنَّهَارِ ثُمَّ یَبۡعَثُکُمۡ فِیهِ لِیُقۡضَىٰٓ أَجَلٞ مُّسَمّٗىۖ ثُمَّ إِلَیۡهِ مَرۡجِعُکُمۡ ثُمَّ یُنَبِّئُکُم بِمَا کُنتُمۡ تَعۡمَلُونَ

و اوست که شبانگاه روحتان را [هنگام خواب‌] مى‌گیرد و آنچه را در روز به دست آورده‌اید مى‌داند؛ سپس شما را در آن [= روز] بیدار مى‌کند تا آنکه هنگامى معیّن سپری گردد؛ آنگاه [که وفات کردید، در قیامت] بازگشتتان به سوى اوست؛ سپس شما را از آنچه انجام مى‌دادید، آگاه می‌کند.

 

Ayah: 61

وَهُوَ ٱلۡقَاهِرُ فَوۡقَ عِبَادِهِۦۖ وَیُرۡسِلُ عَلَیۡکُمۡ حَفَظَةً حَتَّىٰٓ إِذَا جَآءَ أَحَدَکُمُ ٱلۡمَوۡتُ تَوَفَّتۡهُ رُسُلُنَا وَهُمۡ لَا یُفَرِّطُونَ

و او بر بندگانش چیره [و فوق آنان] است و نگهبانانی [از فرشتگان] بر شما می‌فرستد تا زمانی که مرگ یکی از شما فرارسد فرستادگان ما [با همراهی فرشتۀ مرگ] جانش را می‌گیرند و آنان [در مأموریت خود] کوتاهی نمی‌کنند.

 

Ayah: 62

ثُمَّ رُدُّوٓاْ إِلَى ٱللَّهِ مَوۡلَىٰهُمُ ٱلۡحَقِّۚ أَلَا لَهُ ٱلۡحُکۡمُ وَهُوَ أَسۡرَعُ ٱلۡحَٰسِبِینَ

آنگاه به سوی الله که [یار و] کارسازِ راستینشان است بازگردانده می‌شوند. آگاه باشید! حکم از آنِ اوست و او سریع‌ترین حسابرس است‌.

 

Ayah: 63

قُلۡ مَن یُنَجِّیکُم مِّن ظُلُمَٰتِ ٱلۡبَرِّ وَٱلۡبَحۡرِ تَدۡعُونَهُۥ تَضَرُّعٗا وَخُفۡیَةٗ لَّئِنۡ أَنجَىٰنَا مِنۡ هَٰذِهِۦ لَنَکُونَنَّ مِنَ ٱلشَّـٰکِرِینَ

[ای پیامبر، به مشرکان] بگو: «کیست که شما را از تاریکی‌ها [و سختی‌های] خشکی و دریا نجات می‌دهد؟ [در حالی که] او را به زاری و پنهانی می‌خوانید [و می‌گویید:] "اگر ما را از این [ورطۀ مرگ‌] نجات دهد، قطعاً از سپاسگزاران خواهیم بود"».

 

Ayah: 64

قُلِ ٱللَّهُ یُنَجِّیکُم مِّنۡهَا وَمِن کُلِّ کَرۡبٖ ثُمَّ أَنتُمۡ تُشۡرِکُونَ

بگو: «الله شما را از این [تاریکی‌ها] و از تمام سختی‌ها نجات می‌دهد؛ سپس شما [باز هم] شرک می‌ورزید».

 

Ayah: 65

قُلۡ هُوَ ٱلۡقَادِرُ عَلَىٰٓ أَن یَبۡعَثَ عَلَیۡکُمۡ عَذَابٗا مِّن فَوۡقِکُمۡ أَوۡ مِن تَحۡتِ أَرۡجُلِکُمۡ أَوۡ یَلۡبِسَکُمۡ شِیَعٗا وَیُذِیقَ بَعۡضَکُم بَأۡسَ بَعۡضٍۗ ٱنظُرۡ کَیۡفَ نُصَرِّفُ ٱلۡأٓیَٰتِ لَعَلَّهُمۡ یَفۡقَهُونَ

بگو: «او تواناست که بر شما عذابى [همچون صاعقه و طوفان] از بالاى سرتان یا [همچون خشکسالی و زلزله] از زیر پاهایتان بفرستد یا شما را به صورت گروه‌هایی پراکنده [و جدا از هم] درآورَد و عذاب برخی از شما را به برخی [دیگر] بچشاند». بنگر چگونه آیات [خود] را گوناگون بیان مى‌کنیم؛ باشد که دریابند.

 

Ayah: 66

وَکَذَّبَ بِهِۦ قَوۡمُکَ وَهُوَ ٱلۡحَقُّۚ قُل لَّسۡتُ عَلَیۡکُم بِوَکِیلٖ

[ای پیامبر،] قوم تو آن [= قرآن‌] را دروغ شمردند، در حالى که آن [کتاب،] حق است. [به کافرانِ قومت] بگو: «من [مراقب و] کارگزارِ شما نیستم.

 

Ayah: 67

لِّکُلِّ نَبَإٖ مُّسۡتَقَرّٞۚ وَسَوۡفَ تَعۡلَمُونَ

هر خبرى سررسیدی [برای وقوع] دارد؛ و [به زودی] خواهید دانست [که سرانجامتان چگونه است]».

 

Ayah: 68

وَإِذَا رَأَیۡتَ ٱلَّذِینَ یَخُوضُونَ فِیٓ ءَایَٰتِنَا فَأَعۡرِضۡ عَنۡهُمۡ حَتَّىٰ یَخُوضُواْ فِی حَدِیثٍ غَیۡرِهِۦۚ وَإِمَّا یُنسِیَنَّکَ ٱلشَّیۡطَٰنُ فَلَا تَقۡعُدۡ بَعۡدَ ٱلذِّکۡرَىٰ مَعَ ٱلۡقَوۡمِ ٱلظَّـٰلِمِینَ

و هر گاه کسانی را دیدی که در آیات ما [با دشمنی و تمسخر] گفتگو می‌کنند، از آنان روی بگردان تا به سخن دیگری بپردازند؛ و اگر شیطان تو را به فراموشی انداخت، پس از آنکه به یاد آوردی، دیگر با قوم ستمکار [مشرک‌] منشین‌.

 


Ayah: 69

وَمَا عَلَى ٱلَّذِینَ یَتَّقُونَ مِنۡ حِسَابِهِم مِّن شَیۡءٖ وَلَٰکِن ذِکۡرَىٰ لَعَلَّهُمۡ یَتَّقُونَ

و [هر چند] چیزی از حساب [و گناه] آنان بر [عهدۀ] پرهیزگاران نیست، ولی یادآورى [و ارشاد، لازم‌] است؛ باشد که پروا کنند.

 

Ayah: 70

وَذَرِ ٱلَّذِینَ ٱتَّخَذُواْ دِینَهُمۡ لَعِبٗا وَلَهۡوٗا وَغَرَّتۡهُمُ ٱلۡحَیَوٰةُ ٱلدُّنۡیَاۚ وَذَکِّرۡ بِهِۦٓ أَن تُبۡسَلَ نَفۡسُۢ بِمَا کَسَبَتۡ لَیۡسَ لَهَا مِن دُونِ ٱللَّهِ وَلِیّٞ وَلَا شَفِیعٞ وَإِن تَعۡدِلۡ کُلَّ عَدۡلٖ لَّا یُؤۡخَذۡ مِنۡهَآۗ أُوْلَـٰٓئِکَ ٱلَّذِینَ أُبۡسِلُواْ بِمَا کَسَبُواْۖ لَهُمۡ شَرَابٞ مِّنۡ حَمِیمٖ وَعَذَابٌ أَلِیمُۢ بِمَا کَانُواْ یَکۡفُرُونَ

و کسانى را که دینشان را به بازى و سرگرمى گرفته‌اند و زندگى دنیا آنان را فریفته است رها کن؛ و [مردم را] با این [قرآن‌] اندرز ده تا مبادا کسى به [کیفر] آنچه به دست آورده است به هلاکت بیفتد در حالى که در برابر الله برای [رهایی از عذابِ] آن نه [دوست و] کارسازی دارد و نه شفاعتگرى؛ و [حتی] اگر [بخواهد براى نجات خویش] هر فدیه‌اى دهد، از او پذیرفته نمی‌شود. اینان هستند که به [کیفر‌] آنچه به دست آورده‌اند، هلاک گشته‌اند و به [سزای] آنکه کفر مى‌ورزیدند، شرابى از آبِ جوشان و عذابى پردرد [در پیش] دارند.

 

Ayah: 71

قُلۡ أَنَدۡعُواْ مِن دُونِ ٱللَّهِ مَا لَا یَنفَعُنَا وَلَا یَضُرُّنَا وَنُرَدُّ عَلَىٰٓ أَعۡقَابِنَا بَعۡدَ إِذۡ هَدَىٰنَا ٱللَّهُ کَٱلَّذِی ٱسۡتَهۡوَتۡهُ ٱلشَّیَٰطِینُ فِی ٱلۡأَرۡضِ حَیۡرَانَ لَهُۥٓ أَصۡحَٰبٞ یَدۡعُونَهُۥٓ إِلَى ٱلۡهُدَى ٱئۡتِنَاۗ قُلۡ إِنَّ هُدَى ٱللَّهِ هُوَ ٱلۡهُدَىٰۖ وَأُمِرۡنَا لِنُسۡلِمَ لِرَبِّ ٱلۡعَٰلَمِینَ

[ای پیامبر،] بگو: «آیا به جای الله چیزی را بخوانیم که نه به ما سود می‌دهد و نه زیان می‌رساند؟ و آیا پس از آنکه الله ما را هدایت کرده است [به سوی گمراهی] به عقب بازگردیم؟ همچون کسی ‌که شیاطین او را [فریب داده و از راه راست] به در بُرده‌اند و او در زمین حیران و سرگشته مانده است، در حالی‌ که او یارانی [دلسوز] دارد که به هدایت دعوتش می‌کنند [و می‌گویند:] "به سوی ما بیا"». بگو: «بی‌تردید، هدایت [راستین]، هدایت الله است و ما فرمان یافته‌ایم که تسلیم پروردگار جهانیان باشیم؛

 

Ayah: 72

وَأَنۡ أَقِیمُواْ ٱلصَّلَوٰةَ وَٱتَّقُوهُۚ وَهُوَ ٱلَّذِیٓ إِلَیۡهِ تُحۡشَرُونَ

و اینکه نماز برپا دارید و از او پروا کنید؛ و اوست که به پیشگاهش محشور خواهید شد».

 

Ayah: 73

وَهُوَ ٱلَّذِی خَلَقَ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضَ بِٱلۡحَقِّۖ وَیَوۡمَ یَقُولُ کُن فَیَکُونُۚ قَوۡلُهُ ٱلۡحَقُّۚ وَلَهُ ٱلۡمُلۡکُ یَوۡمَ یُنفَخُ فِی ٱلصُّورِۚ عَٰلِمُ ٱلۡغَیۡبِ وَٱلشَّهَٰدَةِۚ وَهُوَ ٱلۡحَکِیمُ ٱلۡخَبِیرُ

و اوست که آسمان‌ها و زمین را به‌حق آفرید و روزی که [الله به هر چیزی] بگوید: «موجود شو»، بی‌درنگ موجود می‌شود. سخن او حق است؛ و روزی که در صور دمیده می‌شود، فرمانروایی از آنِ اوست. او دانای پنهان و پیداست و اوست که حکیمِ آگاه است.‌

 


Ayah: 74

۞وَإِذۡ قَالَ إِبۡرَٰهِیمُ لِأَبِیهِ ءَازَرَ أَتَتَّخِذُ أَصۡنَامًا ءَالِهَةً إِنِّیٓ أَرَىٰکَ وَقَوۡمَکَ فِی ضَلَٰلٖ مُّبِینٖ

و [یاد کن از] هنگامی که ابراهیم به پدرش ـ آزرـ گفت: «آیا بُت‌ها را معبود [خویش] می‌گیری؟ به راستی که من تو و قومت را در گمراهیِ آشکاری می‌بینم».

 

Ayah: 75

وَکَذَٰلِکَ نُرِیٓ إِبۡرَٰهِیمَ مَلَکُوتَ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِ وَلِیَکُونَ مِنَ ٱلۡمُوقِنِینَ

و این گونه فرماندهیِ [شکوهمندِ] آسمان‌ها و زمین را به ابراهیم نشان دادیم تا [یگانگی الله و گمراهیِ آزر و قومش را دریابد و] از اهل یقین باشد.

 

Ayah: 76

فَلَمَّا جَنَّ عَلَیۡهِ ٱلَّیۡلُ رَءَا کَوۡکَبٗاۖ قَالَ هَٰذَا رَبِّیۖ فَلَمَّآ أَفَلَ قَالَ لَآ أُحِبُّ ٱلۡأٓفِلِینَ

پس هنگامی‌ که [تاریکی] شب او را در بر گرفت، ستاره‌ای دید [و] گفت: «این پروردگارِ من است» و چون غروب کرد [و ناپدید شد] گفت: «غروب‌کنندگان را دوست ندارم».

 

Ayah: 77

فَلَمَّا رَءَا ٱلۡقَمَرَ بَازِغٗا قَالَ هَٰذَا رَبِّیۖ فَلَمَّآ أَفَلَ قَالَ لَئِن لَّمۡ یَهۡدِنِی رَبِّی لَأَکُونَنَّ مِنَ ٱلۡقَوۡمِ ٱلضَّآلِّینَ

پس هنگامی‌ که ماه را تابنده دید گفت: «این پروردگارِ من است» و چون غروب کرد گفت: «اگر پروردگارم مرا هدایت نکرده بود، قطعاً از گمراهان بودم».

 

Ayah: 78

فَلَمَّا رَءَا ٱلشَّمۡسَ بَازِغَةٗ قَالَ هَٰذَا رَبِّی هَٰذَآ أَکۡبَرُۖ فَلَمَّآ أَفَلَتۡ قَالَ یَٰقَوۡمِ إِنِّی بَرِیٓءٞ مِّمَّا تُشۡرِکُونَ

پس هنگامی ‌که خورشید را درخشنده دید گفت: «این پروردگارِ من است. این بزرگ‌تر است»؛ اما وقتی که غروب کرد گفت: «ای قوم، من از آنچه [برای الله] شریک قرار می‌دهید بیزارم».

 

Ayah: 79

إِنِّی وَجَّهۡتُ وَجۡهِیَ لِلَّذِی فَطَرَ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضَ حَنِیفٗاۖ وَمَآ أَنَا۠ مِنَ ٱلۡمُشۡرِکِینَ

به راستی که من حقگرایانه دین [و عبادتِ] خویش را برای کسی خالص کرده‌ام که آسمان‌ها و زمین را پدید آورده است و هرگز در زمرۀ مشرکان نیستم».

 

Ayah: 80

وَحَآجَّهُۥ قَوۡمُهُۥۚ قَالَ أَتُحَـٰٓجُّوٓنِّی فِی ٱللَّهِ وَقَدۡ هَدَىٰنِۚ وَلَآ أَخَافُ مَا تُشۡرِکُونَ بِهِۦٓ إِلَّآ أَن یَشَآءَ رَبِّی شَیۡـٔٗاۚ وَسِعَ رَبِّی کُلَّ شَیۡءٍ عِلۡمًاۚ أَفَلَا تَتَذَکَّرُونَ

و قوم او با وی به مجادله پرداختند [و او را از خشم معبودها ترساندند. ابراهیم] گفت: «آیا دربارۀ الله با من مجادله می‌کنید در حالی که او مرا [به راهِ راست] هدایت کرده است و از چیزهایی که با او شریک می‌پندارید هیچ نمی‌ترسم، مگر آنکه پروردگارم چیزی [از سود و زیان برایم] خواسته باشد. علمِ پروردگارم همه چیز را فرا گرفته است. آیا پند نمی‌گیرید؟

 

Ayah: 81

وَکَیۡفَ أَخَافُ مَآ أَشۡرَکۡتُمۡ وَلَا تَخَافُونَ أَنَّکُمۡ أَشۡرَکۡتُم بِٱللَّهِ مَا لَمۡ یُنَزِّلۡ بِهِۦ عَلَیۡکُمۡ سُلۡطَٰنٗاۚ فَأَیُّ ٱلۡفَرِیقَیۡنِ أَحَقُّ بِٱلۡأَمۡنِۖ إِن کُنتُمۡ تَعۡلَمُونَ

و چگونه از چیزهایی که شریک [الله] می‌پندارید بترسم با آنکه شما خود نمى‌هراسید از اینکه چیزى را شریک الله ساخته‌اید که او تعالی [هیچ] دلیلى دربارۀ [حقانیتِ] آن بر شما نازل نکرده است؟ پس اگر مى‌دانید، [بگویید] کدام یک از این دو گروه [موحد و مشرک] به امنیت [و دوری از عذاب] سزاوارتر است؟

 


Ayah: 82

ٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ وَلَمۡ یَلۡبِسُوٓاْ إِیمَٰنَهُم بِظُلۡمٍ أُوْلَـٰٓئِکَ لَهُمُ ٱلۡأَمۡنُ وَهُم مُّهۡتَدُونَ

کسانی که ایمان آورده‌اند و ایمانشان را به [هیچ] شرکی نیالوده‌اند، آنانند که امنیت [و آرامش‌] دارند و رهیافتگانند».

 

Ayah: 83

وَتِلۡکَ حُجَّتُنَآ ءَاتَیۡنَٰهَآ إِبۡرَٰهِیمَ عَلَىٰ قَوۡمِهِۦۚ نَرۡفَعُ دَرَجَٰتٖ مَّن نَّشَآءُۗ إِنَّ رَبَّکَ حَکِیمٌ عَلِیمٞ

و این [استدلال،] حجت ما بود که به ابراهیم در برابر قومش دادیم. [در دنیا و آخرت، مقام] هر کس را که بخواهیم به درجاتی بالا مى‌بریم. [ای پیامبر،] بی‌تردید، پروردگارت حکیم داناست.

 

Ayah: 84

وَوَهَبۡنَا لَهُۥٓ إِسۡحَٰقَ وَیَعۡقُوبَۚ کُلًّا هَدَیۡنَاۚ وَنُوحًا هَدَیۡنَا مِن قَبۡلُۖ وَمِن ذُرِّیَّتِهِۦ دَاوُۥدَ وَسُلَیۡمَٰنَ وَأَیُّوبَ وَیُوسُفَ وَمُوسَىٰ وَهَٰرُونَۚ وَکَذَٰلِکَ نَجۡزِی ٱلۡمُحۡسِنِینَ

و به او [= ابراهیم] اسحاق و یعقوب را بخشیدیم و همه را [به راه راست] هدایت کردیم؛ و پیشتر نوح را [نیز] هدایت کرده بودیم و از نسل او داود و سلیمان و ایوب و یوسف و موسى و هارون را [به راه حق رهنمون ساختیم‌] و نیکوکاران را این گونه پاداش مى‌دهیم.

 

Ayah: 85

وَزَکَرِیَّا وَیَحۡیَىٰ وَعِیسَىٰ وَإِلۡیَاسَۖ کُلّٞ مِّنَ ٱلصَّـٰلِحِینَ

و [همچنین] زکریا و یحیی و عیسی و الیاس [را راه نمودیم که] همه از شایستگان بودند.

 

Ayah: 86

وَإِسۡمَٰعِیلَ وَٱلۡیَسَعَ وَیُونُسَ وَلُوطٗاۚ وَکُلّٗا فَضَّلۡنَا عَلَى ٱلۡعَٰلَمِینَ

و اسماعیل و یَسَع و یونس و لوط [را نیز هدایت کردیم] و جملگى را بر جهانیان برترى دادیم.

 

Ayah: 87

وَمِنۡ ءَابَآئِهِمۡ وَذُرِّیَّـٰتِهِمۡ وَإِخۡوَٰنِهِمۡۖ وَٱجۡتَبَیۡنَٰهُمۡ وَهَدَیۡنَٰهُمۡ إِلَىٰ صِرَٰطٖ مُّسۡتَقِیمٖ

و [نیز] از پدران‌ و فرزندان‌ و برادرانشان [برخی را برتری دادیم و] آنان را برگزیدیم و به راه راست هدایت کردیم.

 

Ayah: 88

ذَٰلِکَ هُدَى ٱللَّهِ یَهۡدِی بِهِۦ مَن یَشَآءُ مِنۡ عِبَادِهِۦۚ وَلَوۡ أَشۡرَکُواْ لَحَبِطَ عَنۡهُم مَّا کَانُواْ یَعۡمَلُونَ

این هدایتِ الله است که هر یک از بندگانش را که بخواهد، با آن هدایت می‌کند؛ و اگر شرک می‌ورزیدند، آنچه [از اعمال نیک] انجام داده بودند تباه می‌شد.

 

Ayah: 89

أُوْلَـٰٓئِکَ ٱلَّذِینَ ءَاتَیۡنَٰهُمُ ٱلۡکِتَٰبَ وَٱلۡحُکۡمَ وَٱلنُّبُوَّةَۚ فَإِن یَکۡفُرۡ بِهَا هَـٰٓؤُلَآءِ فَقَدۡ وَکَّلۡنَا بِهَا قَوۡمٗا لَّیۡسُواْ بِهَا بِکَٰفِرِینَ

اینان کسانی هستند که به ایشان کتاب و حکمت و نبوت بخشیدیم. پس [ای پیامبر،] اگر اینان [= مشرکان‌] به این [پیامبران و کتاب‌های الهی] کفر بورزند، قطعاً گروهى [= مهاجران و انصار و تابعین] را بر [حفظ و نگهبانیِ] آن [اصول و عقاید] می‌گماریم که نسبت به آن کافر نباشند.

 

Ayah: 90

أُوْلَـٰٓئِکَ ٱلَّذِینَ هَدَى ٱللَّهُۖ فَبِهُدَىٰهُمُ ٱقۡتَدِهۡۗ قُل لَّآ أَسۡـَٔلُکُمۡ عَلَیۡهِ أَجۡرًاۖ إِنۡ هُوَ إِلَّا ذِکۡرَىٰ لِلۡعَٰلَمِینَ

آنان [= پیامبران] کسانی هستند که الله هدایتشان کرده است؛ پس [ای پیامبر،] از هدایت [و راه راستِ] ایشان پیروی کن [و به قومت] بگو: «من در برابر این [رسالت،] پاداشی از شما نمی‌خواهم. این [قرآن، چیزی] نیست مگر [یادآوری و] پندی برای جهانیان».

 


Ayah: 91

وَمَا قَدَرُواْ ٱللَّهَ حَقَّ قَدۡرِهِۦٓ إِذۡ قَالُواْ مَآ أَنزَلَ ٱللَّهُ عَلَىٰ بَشَرٖ مِّن شَیۡءٖۗ قُلۡ مَنۡ أَنزَلَ ٱلۡکِتَٰبَ ٱلَّذِی جَآءَ بِهِۦ مُوسَىٰ نُورٗا وَهُدٗى لِّلنَّاسِۖ تَجۡعَلُونَهُۥ قَرَاطِیسَ تُبۡدُونَهَا وَتُخۡفُونَ کَثِیرٗاۖ وَعُلِّمۡتُم مَّا لَمۡ تَعۡلَمُوٓاْ أَنتُمۡ وَلَآ ءَابَآؤُکُمۡۖ قُلِ ٱللَّهُۖ ثُمَّ ذَرۡهُمۡ فِی خَوۡضِهِمۡ یَلۡعَبُونَ

و [مشرکان، بزرگی و مقام] الله را چنان که سزاوار اوست نشناختند؛ چرا که گفتند: «الله بر [هیچ] بشری چیزی نازل نکرده است». [ای پیامبر،] بگو: «آن کتابی را که موسی آورد چه کسی نازل کرده است؟ [همان کتابى که‌] براى مردم روشنایى و رهنمودی بود [و شما یهودیان] آن را به صورت [پراکنده بر] طومارها درمى‌آورید [و هر چه را که می‌خواهید] از آن آشکار می‌سازید و بسیارى را پنهان مى‌کنید؛ و [اکنون ای قوم عرب،] چیزهایی [از آیات و اخبار قرآن] به شما آموخته شد که نه خود مى‌دانستید و نه پدرانتان». [ای پیامبر،] بگو: «الله [آن را نازل کرده است]»؛ آنگاه [در جهل و گمراهی] رهایشان کن تا در ژرفاى [عقاید باطل‌] خود سرگرم بازى باشند.

 

Ayah: 92

وَهَٰذَا کِتَٰبٌ أَنزَلۡنَٰهُ مُبَارَکٞ مُّصَدِّقُ ٱلَّذِی بَیۡنَ یَدَیۡهِ وَلِتُنذِرَ أُمَّ ٱلۡقُرَىٰ وَمَنۡ حَوۡلَهَاۚ وَٱلَّذِینَ یُؤۡمِنُونَ بِٱلۡأٓخِرَةِ یُؤۡمِنُونَ بِهِۦۖ وَهُمۡ عَلَىٰ صَلَاتِهِمۡ یُحَافِظُونَ

و این [قرآن] کتاب مبارکی است که آن را نازل کردیم [تا] تصدیق‌کنندۀ چیزی باشد که پیش از آن نازل شده است و [همچنین] به این منظور است که به [ساکنانِ] اُمّ القُری [= مکه] و [مردم] پیرامونش هشدار دهى؛ و کسانى که به آخرت ایمان مى‌آورند، به این [کتاب] نیز ایمان مى‌آورند و بر نماز خویش مواظبت می‌کنند.

 

Ayah: 93

وَمَنۡ أَظۡلَمُ مِمَّنِ ٱفۡتَرَىٰ عَلَى ٱللَّهِ کَذِبًا أَوۡ قَالَ أُوحِیَ إِلَیَّ وَلَمۡ یُوحَ إِلَیۡهِ شَیۡءٞ وَمَن قَالَ سَأُنزِلُ مِثۡلَ مَآ أَنزَلَ ٱللَّهُۗ وَلَوۡ تَرَىٰٓ إِذِ ٱلظَّـٰلِمُونَ فِی غَمَرَٰتِ ٱلۡمَوۡتِ وَٱلۡمَلَـٰٓئِکَةُ بَاسِطُوٓاْ أَیۡدِیهِمۡ أَخۡرِجُوٓاْ أَنفُسَکُمُۖ ٱلۡیَوۡمَ تُجۡزَوۡنَ عَذَابَ ٱلۡهُونِ بِمَا کُنتُمۡ تَقُولُونَ عَلَى ٱللَّهِ غَیۡرَ ٱلۡحَقِّ وَکُنتُمۡ عَنۡ ءَایَٰتِهِۦ تَسۡتَکۡبِرُونَ

و کیست ستمکارتر از آن کس که‌ دروغی به الله ببندد یا بگوید: «به من [نیز] وحی شده است»؛ در حالی که هیچ وحیی به او نرسیده است و [یا] کسی ‌که بگوید: «من [هم] مانند آنچه را که الله نازل کرده است [برایتان] نازل می‌کنم»؟ و [ای پیامبر، صحنۀ هولناکی است] اگر هنگامی را ببینی ‌که [این] ستمکاران، در [ترس و] سختی‌های مرگ فرورفته‌اند و فرشتگان [قبضِ روح،‌] دست‌هایشان را [به سوی آنان] گشوده‌اند [و فریاد مى‌زنند:] «جان‌هایتان را [از بدن] بیرون دهید. امروز به [سزاى‌] آنچه به ناحق بر الله دروغ مى‌بستید و در برابر آیاتش تکبر مى‌کردید، به عذابی خفت‌بار مجازات می‌شوید».

 

Ayah: 94

وَلَقَدۡ جِئۡتُمُونَا فُرَٰدَىٰ کَمَا خَلَقۡنَٰکُمۡ أَوَّلَ مَرَّةٖ وَتَرَکۡتُم مَّا خَوَّلۡنَٰکُمۡ وَرَآءَ ظُهُورِکُمۡۖ وَمَا نَرَىٰ مَعَکُمۡ شُفَعَآءَکُمُ ٱلَّذِینَ زَعَمۡتُمۡ أَنَّهُمۡ فِیکُمۡ شُرَکَـٰٓؤُاْۚ لَقَد تَّقَطَّعَ بَیۡنَکُمۡ وَضَلَّ عَنکُم مَّا کُنتُمۡ تَزۡعُمُونَ

و [روز قیامت الله می‌فرماید:] «همان گونه که شما را نخستین بار [بدون مال و مقام] آفریدیم، [اکنون نیز] قطعاً تنها به سوى ما آمده‌اید و آنچه [از متاع دنیا] را که به شما ارزانی کرده بودیم، پشت سر خود [در دنیا] واگذاشتید و [معبودان و] شفاعتگرانی را که در [امور] خودتان شریکان [الله] مى‌پنداشتید، همراه شما نمى‌بینیم. به راستی پیوند میان شما گسسته است و آنچه [شریک ما و شفیع خود] مى‌پنداشتید، گم گشته است».

 


Ayah: 95

۞إِنَّ ٱللَّهَ فَالِقُ ٱلۡحَبِّ وَٱلنَّوَىٰۖ یُخۡرِجُ ٱلۡحَیَّ مِنَ ٱلۡمَیِّتِ وَمُخۡرِجُ ٱلۡمَیِّتِ مِنَ ٱلۡحَیِّۚ ذَٰلِکُمُ ٱللَّهُۖ فَأَنَّىٰ تُؤۡفَکُونَ

بی‌تردید، الله شکافندۀ دانه[ی گیاهان] و هسته[ی خرما در دل زمین] است؛ [موجود] زنده را از [مادۀ] بی‌جان بیرون مى‌آورد [= رویشِ گیاه از دانه] و [مادۀ به ظاهر] بی‌جان را از [موجود] زنده خارج مى‌سازد [= بیرون آمدنِ تخم یا نطفه از حیوانات]. این الله است [که چنین قدرت مطلقی دارد]؛ پس چگونه [از راه بندگى او] منحرف مى‌شوید؟

 

Ayah: 96

فَالِقُ ٱلۡإِصۡبَاحِ وَجَعَلَ ٱلَّیۡلَ سَکَنٗا وَٱلشَّمۡسَ وَٱلۡقَمَرَ حُسۡبَانٗاۚ ذَٰلِکَ تَقۡدِیرُ ٱلۡعَزِیزِ ٱلۡعَلِیمِ

[او] شکافندۀ سپیده‌دم است و شب را [مایۀ] آرامش قرار داد و خورشید و ماه را [نیز] با حساب [و نظمی دقیق پدید آورد]. تقدیرِ [پروردگار] شکست‌ناپذیرِ دانا چنین است‌.

 

Ayah: 97

وَهُوَ ٱلَّذِی جَعَلَ لَکُمُ ٱلنُّجُومَ لِتَهۡتَدُواْ بِهَا فِی ظُلُمَٰتِ ٱلۡبَرِّ وَٱلۡبَحۡرِۗ قَدۡ فَصَّلۡنَا ٱلۡأٓیَٰتِ لِقَوۡمٖ یَعۡلَمُونَ

و [ای فرزندان آدم،] اوست که ستارگان را برایتان قرار داد تا در تاریکی‌های خشکی و دریا به [کمک] آنها راه یابید. به راستی که ما نشانه‌های [توان و تدبیر خویش] را برای مردمی که می‌دانند به تفصیل بیان کرده‌ایم.

 

Ayah: 98

وَهُوَ ٱلَّذِیٓ أَنشَأَکُم مِّن نَّفۡسٖ وَٰحِدَةٖ فَمُسۡتَقَرّٞ وَمُسۡتَوۡدَعٞۗ قَدۡ فَصَّلۡنَا ٱلۡأٓیَٰتِ لِقَوۡمٖ یَفۡقَهُونَ

و اوست که شما را از یک تن آفرید؛ پس برای شما [در رحِمِ مادر] قرارگاهی است و [در پشتِ پدر] امانتگاهی. ما آیات [خود] را برای مردمی که [کلام الهی را] می‌فهمند به تفصیل بیان کرده‌ایم.

 

Ayah: 99

وَهُوَ ٱلَّذِیٓ أَنزَلَ مِنَ ٱلسَّمَآءِ مَآءٗ فَأَخۡرَجۡنَا بِهِۦ نَبَاتَ کُلِّ شَیۡءٖ فَأَخۡرَجۡنَا مِنۡهُ خَضِرٗا نُّخۡرِجُ مِنۡهُ حَبّٗا مُّتَرَاکِبٗا وَمِنَ ٱلنَّخۡلِ مِن طَلۡعِهَا قِنۡوَانٞ دَانِیَةٞ وَجَنَّـٰتٖ مِّنۡ أَعۡنَابٖ وَٱلزَّیۡتُونَ وَٱلرُّمَّانَ مُشۡتَبِهٗا وَغَیۡرَ مُتَشَٰبِهٍۗ ٱنظُرُوٓاْ إِلَىٰ ثَمَرِهِۦٓ إِذَآ أَثۡمَرَ وَیَنۡعِهِۦٓۚ إِنَّ فِی ذَٰلِکُمۡ لَأٓیَٰتٖ لِّقَوۡمٖ یُؤۡمِنُونَ

و اوست که از آسمان، آبی فرو ریخت و از آن [باران] هر گونه روییدنی برآوردیم و از آن [نیز هر کِشت و گیاه] سبزی را رویاندیم [که] از آن [گیاهان نیز برای تغذیۀ شما] دانه‌هاى متراکمى [همچون گندم و جو] پدید می‌آوریم؛ و [همچنین] از شکوفۀ نخل، خوشه‌هایی نزدیک به یکدیگر [رویاندیم] و باغ‌هایی از انگور و زیتون و انار [آفریدیم؛ میوه‌هایی که] برخی همانند و برخی ناهمانند هستند. وقتی به بار نشست، به میوه‌هاى آن و [نحوۀ] رسیدنش بنگرید. در این [آفرینش] برای مردمی که ایمان دارند، نشانه‌هایی [روشن از قدرت الهی] است‌.

 

Ayah: 100

وَجَعَلُواْ لِلَّهِ شُرَکَآءَ ٱلۡجِنَّ وَخَلَقَهُمۡۖ وَخَرَقُواْ لَهُۥ بَنِینَ وَبَنَٰتِۭ بِغَیۡرِ عِلۡمٖۚ سُبۡحَٰنَهُۥ وَتَعَٰلَىٰ عَمَّا یَصِفُونَ

و [مشرکان‌] شریکانی از جن برای الله قایل شده‌اند؛ حال آنکه [الله خود] آنها را آفریده است؛ و [همچنین] از روی نادانی برایش [فرزندان‌] پسر و دختر می‌سازند [و به او تعالی نسبت می‌دهند]. او از آنچه توصیف مى‌کنند پاک و برتر است.

 

Ayah: 101

بَدِیعُ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِۖ أَنَّىٰ یَکُونُ لَهُۥ وَلَدٞ وَلَمۡ تَکُن لَّهُۥ صَٰحِبَةٞۖ وَخَلَقَ کُلَّ شَیۡءٖۖ وَهُوَ بِکُلِّ شَیۡءٍ عَلِیمٞ

[او] پدید آورندۀ آسمان‌ها و زمین است؛ چگونه ممکن است فرزندی داشته باشد در حالی که همسری ندارد؟ و همه چیز را آفریده و او به همه چیز داناست.

 


Ayah: 102

ذَٰلِکُمُ ٱللَّهُ رَبُّکُمۡۖ لَآ إِلَٰهَ إِلَّا هُوَۖ خَٰلِقُ کُلِّ شَیۡءٖ فَٱعۡبُدُوهُۚ وَهُوَ عَلَىٰ کُلِّ شَیۡءٖ وَکِیلٞ

این است الله، پروردگار شما؛ هیچ معبودی [به‌حق] جز او نیست؛ آفرینندۀ همه چیز است؛ پس او را عبادت کنید و [بدانید که] او [مراقب و] کارگزار همه چیز است.

 

Ayah: 103

لَّا تُدۡرِکُهُ ٱلۡأَبۡصَٰرُ وَهُوَ یُدۡرِکُ ٱلۡأَبۡصَٰرَۖ وَهُوَ ٱللَّطِیفُ ٱلۡخَبِیرُ

چشم‌ها او را درنمی‌یابند و[لی] او چشم‌ها را درمی‌یابد و اوست که باریک‌بین و آگاه است.

 

Ayah: 104

قَدۡ جَآءَکُم بَصَآئِرُ مِن رَّبِّکُمۡۖ فَمَنۡ أَبۡصَرَ فَلِنَفۡسِهِۦۖ وَمَنۡ عَمِیَ فَعَلَیۡهَاۚ وَمَآ أَنَا۠ عَلَیۡکُم بِحَفِیظٖ

[ای پیامبر، به مشرکان بگو:] «به راستى دلایل آشکاری از جانب پروردگارتان براى شما آمده است؛ پس هر کس [با بصیرت و منطق دربارۀ آن] بیندیشد به سود اوست و هر کس چشم [بر حقیقت] ببندد، به زیانِ اوست؛ و من نگهبان شما نیستم».

 

Ayah: 105

وَکَذَٰلِکَ نُصَرِّفُ ٱلۡأٓیَٰتِ وَلِیَقُولُواْ دَرَسۡتَ وَلِنُبَیِّنَهُۥ لِقَوۡمٖ یَعۡلَمُونَ

و اینچنین نشانه‌ها [و دلایل قدرت الهی] را گوناگون بیان می‌کنیم تا مبادا [مشرکان] بگویند: «[آنها را از اهل کتاب] آموخته‌ای»؛ و ما آنها را برای گروهی که می‌دانند [و می‌فهمند] به روشنی بیان می‌کنیم.

 

Ayah: 106

ٱتَّبِعۡ مَآ أُوحِیَ إِلَیۡکَ مِن رَّبِّکَۖ لَآ إِلَٰهَ إِلَّا هُوَۖ وَأَعۡرِضۡ عَنِ ٱلۡمُشۡرِکِینَ

[ای پیامبر،] از آنچه که از جانب پروردگارت بر تو وحی شده است پیروی کن ـ هیچ معبودی [به‌حق] جز او نیست‌ـ و از مشرکان روی بگردان.

 

Ayah: 107

وَلَوۡ شَآءَ ٱللَّهُ مَآ أَشۡرَکُواْۗ وَمَا جَعَلۡنَٰکَ عَلَیۡهِمۡ حَفِیظٗاۖ وَمَآ أَنتَ عَلَیۡهِم بِوَکِیلٖ

و اگر الله می‌خواست، [آنان هرگز] شرک نمی‌ورزیدند؛ و ما تو را بر آنان نگهبان قرار نداده‌ایم و تو [هرگز مراقب و] کارگزارشان نیستی.

 

Ayah: 108

وَلَا تَسُبُّواْ ٱلَّذِینَ یَدۡعُونَ مِن دُونِ ٱللَّهِ فَیَسُبُّواْ ٱللَّهَ عَدۡوَۢا بِغَیۡرِ عِلۡمٖۗ کَذَٰلِکَ زَیَّنَّا لِکُلِّ أُمَّةٍ عَمَلَهُمۡ ثُمَّ إِلَىٰ رَبِّهِم مَّرۡجِعُهُمۡ فَیُنَبِّئُهُم بِمَا کَانُواْ یَعۡمَلُونَ

و [ای مؤمنان، هرگز] به آنها [=معبودهای باطل] که [مشرکان] به جای الله [به نیایش] مى‌خوانند دشنام ندهید [چرا که] آنان نیز از روى دشمنى [و] نادانى به الله دشنام می‌دهند. این گونه براى هر امتى کردارشان را آراستیم؛ سپس بازگشت آنان [در قیامت] به سوى پروردگارشان است و آنان را از آنچه انجام مى‌دادند آگاه می‌سازد.

 

Ayah: 109

وَأَقۡسَمُواْ بِٱللَّهِ جَهۡدَ أَیۡمَٰنِهِمۡ لَئِن جَآءَتۡهُمۡ ءَایَةٞ لَّیُؤۡمِنُنَّ بِهَاۚ قُلۡ إِنَّمَا ٱلۡأٓیَٰتُ عِندَ ٱللَّهِۖ وَمَا یُشۡعِرُکُمۡ أَنَّهَآ إِذَا جَآءَتۡ لَا یُؤۡمِنُونَ

و [مشرکان] با سخت‌ترین سوگندهایشان به الله سوگند خوردند که اگر معجزه‌اى [که خواسته‌اند] برایشان بیاید، حتماً ایمان می‌آورند. [ای پیامبر،] بگو: «معجزات فقط در اختیار الله است» و شما [ای مؤمنان،] چه مى‌دانید که اگر [معجزه‌ای هم‌] بیاید، ایمان نمى‌آورند.

 

Ayah: 110

وَنُقَلِّبُ أَفۡـِٔدَتَهُمۡ وَأَبۡصَٰرَهُمۡ کَمَا لَمۡ یُؤۡمِنُواْ بِهِۦٓ أَوَّلَ مَرَّةٖ وَنَذَرُهُمۡ فِی طُغۡیَٰنِهِمۡ یَعۡمَهُونَ

و ما دل‌ها و دیدگانشان را [از درک حقایق] برمى‌گردانیم، [در نتیجه، به معجزات ما ایمان نمى‌آورند] چنانکه نخستین بار به آن ایمان نیاوردند. و آنان را در [نافرمانی و] طغیانشان سرگشته رها می‌کنیم.

 


Ayah: 111

۞وَلَوۡ أَنَّنَا نَزَّلۡنَآ إِلَیۡهِمُ ٱلۡمَلَـٰٓئِکَةَ وَکَلَّمَهُمُ ٱلۡمَوۡتَىٰ وَحَشَرۡنَا عَلَیۡهِمۡ کُلَّ شَیۡءٖ قُبُلٗا مَّا کَانُواْ لِیُؤۡمِنُوٓاْ إِلَّآ أَن یَشَآءَ ٱللَّهُ وَلَٰکِنَّ أَکۡثَرَهُمۡ یَجۡهَلُونَ

و اگر ما فرشتگان را به سوى آنان مى‌فرستادیم و [حتی] اگر مردگان با آنان به سخن مى‌آمدند و هر چیزى را دسته‌دسته در برابرشان گرد مى‌آوردیم [تا راستگویی‌ پیامبر را گواهی دهند]، باز هم ایمان نمى‌آوردند ـ مگر اینکه الله بخواهد ـ ولى بیشتر آنان نادانی می‌کنند.

 

Ayah: 112

وَکَذَٰلِکَ جَعَلۡنَا لِکُلِّ نَبِیٍّ عَدُوّٗا شَیَٰطِینَ ٱلۡإِنسِ وَٱلۡجِنِّ یُوحِی بَعۡضُهُمۡ إِلَىٰ بَعۡضٖ زُخۡرُفَ ٱلۡقَوۡلِ غُرُورٗاۚ وَلَوۡ شَآءَ رَبُّکَ مَا فَعَلُوهُۖ فَذَرۡهُمۡ وَمَا یَفۡتَرُونَ

و [ای پیامبر محمد، تو را با دشمنیِ مشرکان آزمودیم و] همچنین برای هر پیامبری، دشمنی از شیاطین انس و جن قرار دادیم که برخی از آنان در نهان، به برخی دیگر سخنان فریبنده [و بی‌اساس] القا می‌کنند و اگر پروردگارت می‌خواست، [هرگز] چنین نمی‌کردند؛ پس آنان را با دروغ‌هایی که می‌بافند واگذار.

 

Ayah: 113

وَلِتَصۡغَىٰٓ إِلَیۡهِ أَفۡـِٔدَةُ ٱلَّذِینَ لَا یُؤۡمِنُونَ بِٱلۡأٓخِرَةِ وَلِیَرۡضَوۡهُ وَلِیَقۡتَرِفُواْ مَا هُم مُّقۡتَرِفُونَ

و [چنین کردیم تا آنان را بیازماییم، خواستیم] تا دل‌های کسانى که به آخرت ایمان نمى‌آورند، به آن [سخن فریبنده‌] بگراید و آن را بپسندد و هر گناهی که می‌خواهند مرتکب شوند.

 

Ayah: 114

أَفَغَیۡرَ ٱللَّهِ أَبۡتَغِی حَکَمٗا وَهُوَ ٱلَّذِیٓ أَنزَلَ إِلَیۡکُمُ ٱلۡکِتَٰبَ مُفَصَّلٗاۚ وَٱلَّذِینَ ءَاتَیۡنَٰهُمُ ٱلۡکِتَٰبَ یَعۡلَمُونَ أَنَّهُۥ مُنَزَّلٞ مِّن رَّبِّکَ بِٱلۡحَقِّۖ فَلَا تَکُونَنَّ مِنَ ٱلۡمُمۡتَرِینَ

[ای پیامبر به مشرکان بگو:] «آیا [سزاست که برای قضاوت دربارۀ اختلاف من و شما] داورى جز الله بجویم؟ و حال آنکه اوست ذاتی که این کتاب را به تفصیل به سوى شما نازل کرده است»؛ و کسانی که کتاب [آسمانى‌] به ایشان داده‌ایم مى‌دانند که آن [قرآن] از جانب پروردگارت به‌حق نازل شده است؛ پس هرگز از تردیدکنندگان نباش.

 

Ayah: 115

وَتَمَّتۡ کَلِمَتُ رَبِّکَ صِدۡقٗا وَعَدۡلٗاۚ لَّا مُبَدِّلَ لِکَلِمَٰتِهِۦۚ وَهُوَ ٱلسَّمِیعُ ٱلۡعَلِیمُ

و سخن پروردگارت [= قرآن] با راستى [در گفتار] و عدل [در احکام] به حد تمام و کمال رسید. هیچ تغییردهنده‌اى براى سخنانش نیست؛ و او شنواى داناست.

 

Ayah: 116

وَإِن تُطِعۡ أَکۡثَرَ مَن فِی ٱلۡأَرۡضِ یُضِلُّوکَ عَن سَبِیلِ ٱللَّهِۚ إِن یَتَّبِعُونَ إِلَّا ٱلظَّنَّ وَإِنۡ هُمۡ إِلَّا یَخۡرُصُونَ

و اگر از بیشتر مردم زمین اطاعت کنى، تو را از راه الله گمراه مى‌کنند. آنان جز گمان [بی‌اساسِ خود از چیزی] پیروى نمى‌کنند و جز دروغ نمی‌بافند.

 

Ayah: 117

إِنَّ رَبَّکَ هُوَ أَعۡلَمُ مَن یَضِلُّ عَن سَبِیلِهِۦۖ وَهُوَ أَعۡلَمُ بِٱلۡمُهۡتَدِینَ

بی‌تردید، پروردگارت به [حال‌] کسى که از راه او منحرف مى‌شود داناتر است؛ و او به [حال‌] راه‌یافتگان [نیز] داناتر است.

 

Ayah: 118

فَکُلُواْ مِمَّا ذُکِرَ ٱسۡمُ ٱللَّهِ عَلَیۡهِ إِن کُنتُم بِـَٔایَٰتِهِۦ مُؤۡمِنِینَ

پس [ای مردم،] اگر به آیاتش ایمان دارید، [فقط] از [گوشتِ] آنچه نام الله [هنگام ذبح‌] بر آن برده شده است بخورید.

 


Ayah: 119

وَمَا لَکُمۡ أَلَّا تَأۡکُلُواْ مِمَّا ذُکِرَ ٱسۡمُ ٱللَّهِ عَلَیۡهِ وَقَدۡ فَصَّلَ لَکُم مَّا حَرَّمَ عَلَیۡکُمۡ إِلَّا مَا ٱضۡطُرِرۡتُمۡ إِلَیۡهِۗ وَإِنَّ کَثِیرٗا لَّیُضِلُّونَ بِأَهۡوَآئِهِم بِغَیۡرِ عِلۡمٍۚ إِنَّ رَبَّکَ هُوَ أَعۡلَمُ بِٱلۡمُعۡتَدِینَ

و [ای مسلمانان،] شما را چه شده است که از آنچه [از گوشت‌هایی که] نام الله بر آن برده شده است نمى‌خورید؟ حال آنکه [الله] آنچه را بر شما حرام کرده است به تفصیل برایتان بیان داشته است [پس از آنها دوری کنید؛] مگر چیزی که به [خوردن‌] آن ناچار شوید؛ و بی‌تردید، بسیارى [از مردم، دیگران را] از روى نادانى با هوس‌های خویش گمراه مى‌کنند. [ای پیامبر،] یقیناً پروردگارت به [حال‌] تجاوزکاران [از حدود الهی] داناتر است.

 

Ayah: 120

وَذَرُواْ ظَٰهِرَ ٱلۡإِثۡمِ وَبَاطِنَهُۥٓۚ إِنَّ ٱلَّذِینَ یَکۡسِبُونَ ٱلۡإِثۡمَ سَیُجۡزَوۡنَ بِمَا کَانُواْ یَقۡتَرِفُونَ

و [ای مردم،] گناه آشکار و پنهان را رها کنید؛ [چرا که] بی‌تردید، کسانى که مرتکب گناه مى‌شوند، به زودى در ازای آنچه می‌کردند مجازات خواهند شد.

 

Ayah: 121

وَلَا تَأۡکُلُواْ مِمَّا لَمۡ یُذۡکَرِ ٱسۡمُ ٱللَّهِ عَلَیۡهِ وَإِنَّهُۥ لَفِسۡقٞۗ وَإِنَّ ٱلشَّیَٰطِینَ لَیُوحُونَ إِلَىٰٓ أَوۡلِیَآئِهِمۡ لِیُجَٰدِلُوکُمۡۖ وَإِنۡ أَطَعۡتُمُوهُمۡ إِنَّکُمۡ لَمُشۡرِکُونَ

و [ای مؤمنان،] از آنچه [هنگام ذبح] نام الله بر آن برده نشده است نخورید؛ چرا که آن [کار] قطعاً نافرمانى است؛ و در حقیقت، شیاطین به دوستان خود القا مى‌کنند که با شما [در این مورد] مجادله نمایند؛ و اگر از آنان اطاعت کنید، قطعاً شما [نیز در زمرۀ] مشرکان هستید.

 

Ayah: 122

أَوَمَن کَانَ مَیۡتٗا فَأَحۡیَیۡنَٰهُ وَجَعَلۡنَا لَهُۥ نُورٗا یَمۡشِی بِهِۦ فِی ٱلنَّاسِ کَمَن مَّثَلُهُۥ فِی ٱلظُّلُمَٰتِ لَیۡسَ بِخَارِجٖ مِّنۡهَاۚ کَذَٰلِکَ زُیِّنَ لِلۡکَٰفِرِینَ مَا کَانُواْ یَعۡمَلُونَ

آیا کسى که [دلش بر اثر جهل و شرک] مرده‌ بود و ما [با توحید و ایمان] زنده‌اش گرداندیم و نورى برایش پدید آوردیم تا در پرتوی [هدایتِ] آن، میان مردم گام بردارد، همچون کسى است که در تاریکی‌ها [گرفتار] است و از آن بیرون‌آمدنى نیست؟ آنچه کافران می‌کردند، این گونه برایشان آراسته شده است.

 

Ayah: 123

وَکَذَٰلِکَ جَعَلۡنَا فِی کُلِّ قَرۡیَةٍ أَکَٰبِرَ مُجۡرِمِیهَا لِیَمۡکُرُواْ فِیهَاۖ وَمَا یَمۡکُرُونَ إِلَّا بِأَنفُسِهِمۡ وَمَا یَشۡعُرُونَ

و این گونه در هر شهرى بزرگان گناهکارش را مى‌گماریم تا در آن به نیرنگ بپردازند [و مردم را از راه الله بازدارند]؛ و[لى‌] آنان جز به خود نیرنگ نمى‌زنند و [این حقیقت را] درک نمى‌کنند.

 

Ayah: 124

وَإِذَا جَآءَتۡهُمۡ ءَایَةٞ قَالُواْ لَن نُّؤۡمِنَ حَتَّىٰ نُؤۡتَىٰ مِثۡلَ مَآ أُوتِیَ رُسُلُ ٱللَّهِۘ ٱللَّهُ أَعۡلَمُ حَیۡثُ یَجۡعَلُ رِسَالَتَهُۥۗ سَیُصِیبُ ٱلَّذِینَ أَجۡرَمُواْ صَغَارٌ عِندَ ٱللَّهِ وَعَذَابٞ شَدِیدُۢ بِمَا کَانُواْ یَمۡکُرُونَ

و [مشرکان] چون آیه‌ای [از قرآن] برایشان می‌آید می‌گویند: «هرگز به آن ایمان نمی‌آوریم، مگر آنکه همانند آنچه به پیامبران الهی داده شده است، به ما نیز داده شود». الله بهتر می‌داند رسالت خویش را کجا [و بر عهدۀ چه کسی‌] قرار دهد. به زودی بر کسانی که مرتکب [نافرمانی و] گناه شدند، به سزای نیرنگی که ورزیده بودند، از جانب الله، خواری و عذابی سخت خواهد رسید.

 


Ayah: 125

فَمَن یُرِدِ ٱللَّهُ أَن یَهۡدِیَهُۥ یَشۡرَحۡ صَدۡرَهُۥ لِلۡإِسۡلَٰمِۖ وَمَن یُرِدۡ أَن یُضِلَّهُۥ یَجۡعَلۡ صَدۡرَهُۥ ضَیِّقًا حَرَجٗا کَأَنَّمَا یَصَّعَّدُ فِی ٱلسَّمَآءِۚ کَذَٰلِکَ یَجۡعَلُ ٱللَّهُ ٱلرِّجۡسَ عَلَى ٱلَّذِینَ لَا یُؤۡمِنُونَ

پس هر کس که الله بخواهد او را هدایت کند، دلش را برای [پذیرش] اسلام می‌گشاید؛ و هر کس را بخواهد در گمراهی واگذارد، دلش را بسیار تنگ [و بسته] می‌سازد [و پذیرش حق را چنان برایش محال می‌گردانَد که] گویی می‌خواهد از آسمان بالا رود [ولی نمی‌تواند]. الله اینچنین عذاب را بر کسانی که ایمان نمی‌آورند، می‌گمارد.

 

Ayah: 126

وَهَٰذَا صِرَٰطُ رَبِّکَ مُسۡتَقِیمٗاۗ قَدۡ فَصَّلۡنَا ٱلۡأٓیَٰتِ لِقَوۡمٖ یَذَّکَّرُونَ

و [ای پیامبر،] این [دین اسلام] راهِ راستِ پروردگار توست. به راستی که ما آیات [خود] را برای گروهی که پند می‌گیرند، به تفصیل بیان کردیم.

 

Ayah: 127

۞لَهُمۡ دَارُ ٱلسَّلَٰمِ عِندَ رَبِّهِمۡۖ وَهُوَ وَلِیُّهُم بِمَا کَانُواْ یَعۡمَلُونَ

برای آنان نزد پروردگارشان سرای سلامت و امنیت است و او به [پاداش‌] کارهایی که می‌کردند، [دوست و] کارسازشان است.‌

 

Ayah: 128

وَیَوۡمَ یَحۡشُرُهُمۡ جَمِیعٗا یَٰمَعۡشَرَ ٱلۡجِنِّ قَدِ ٱسۡتَکۡثَرۡتُم مِّنَ ٱلۡإِنسِۖ وَقَالَ أَوۡلِیَآؤُهُم مِّنَ ٱلۡإِنسِ رَبَّنَا ٱسۡتَمۡتَعَ بَعۡضُنَا بِبَعۡضٖ وَبَلَغۡنَآ أَجَلَنَا ٱلَّذِیٓ أَجَّلۡتَ لَنَاۚ قَالَ ٱلنَّارُ مَثۡوَىٰکُمۡ خَٰلِدِینَ فِیهَآ إِلَّا مَا شَآءَ ٱللَّهُۚ إِنَّ رَبَّکَ حَکِیمٌ عَلِیمٞ

و [یاد کن از قیامت؛‌] روزى که [الله] همه آنان [= انس و جن] را گرد مى‌آورَد [و مى‌فرماید:] «اى گروه جنّیان، از آدمیان [بسیاری را گمراه کردید و پیروان‌] فراوان یافتید»؛ و دوستان [مشرکِ] آنان از [میان] انسان‌ها مى‌گویند: «پروردگارا، برخى از ما از برخى دیگر بهره‌بردارى کردند [و در کفر و گناه به یکدیگر یاری رساندند] و [اینک] ما به پایانى که برایمان مقرر کرده بودى رسیده‌ایم». [الله] مى‌فرماید: «جایگاهتان آتش است [و] در آن جاودان خواهید بود؛ مگر آنچه را الله بخواهد [از آن بکاهد یا ببخشاید]. بی‌تردید، پروردگارت حکیم داناست».

 

Ayah: 129

وَکَذَٰلِکَ نُوَلِّی بَعۡضَ ٱلظَّـٰلِمِینَ بَعۡضَۢا بِمَا کَانُواْ یَکۡسِبُونَ

و اینچنین بعضی از ستمکاران را بر بعضی دیگر به [سزای] آنچه می‌کردند، مسلط می‌گردانیم.‌

 

Ayah: 130

یَٰمَعۡشَرَ ٱلۡجِنِّ وَٱلۡإِنسِ أَلَمۡ یَأۡتِکُمۡ رُسُلٞ مِّنکُمۡ یَقُصُّونَ عَلَیۡکُمۡ ءَایَٰتِی وَیُنذِرُونَکُمۡ لِقَآءَ یَوۡمِکُمۡ هَٰذَاۚ قَالُواْ شَهِدۡنَا عَلَىٰٓ أَنفُسِنَاۖ وَغَرَّتۡهُمُ ٱلۡحَیَوٰةُ ٱلدُّنۡیَا وَشَهِدُواْ عَلَىٰٓ أَنفُسِهِمۡ أَنَّهُمۡ کَانُواْ کَٰفِرِینَ

ای گروه جن و انس، آیا رسولانی از میان خود شما برایتان نیامدند که آیات مرا بر شما بخوانند و از دیدار این روز به شما هشدار دهند؟ آنان می‌گویند: «[آری،] ما علیه خویش گواهى می‌دهیم [که آمدند]»؛ و زندگى دنیا آنان [= کافران] را فریب داد و به زیان خود گواهى دادند که کافر بوده‌اند.

 


Ayah: 131

ذَٰلِکَ أَن لَّمۡ یَکُن رَّبُّکَ مُهۡلِکَ ٱلۡقُرَىٰ بِظُلۡمٖ وَأَهۡلُهَا غَٰفِلُونَ

این [اتمام حجت‌] به خاطر آن است که پروردگارت هیچ‌گاه شهرها را ـ در حالی که مردمش [از پیام الهی بی‌خبر و] غافلند ـ به ستم نابود نکرده است.

 

Ayah: 132

وَلِکُلّٖ دَرَجَٰتٞ مِّمَّا عَمِلُواْۚ وَمَا رَبُّکَ بِغَٰفِلٍ عَمَّا یَعۡمَلُونَ

و هر یک [از بندگان‌] در برابر آنچه انجام داده‌اند، [نزد الله] درجات [و مراتبی از ثواب و عذاب] دارند، و پروردگارت از آنچه انجام می‌دهند غافل نیست.

 

Ayah: 133

وَرَبُّکَ ٱلۡغَنِیُّ ذُو ٱلرَّحۡمَةِۚ إِن یَشَأۡ یُذۡهِبۡکُمۡ وَیَسۡتَخۡلِفۡ مِنۢ بَعۡدِکُم مَّا یَشَآءُ کَمَآ أَنشَأَکُم مِّن ذُرِّیَّةِ قَوۡمٍ ءَاخَرِینَ

و پروردگارت بى‌نیاز و دارای رحمت [بیکران] است. [ای بندگان گنهکار، الله] اگر بخواهد، شما را [با عذاب از میان] مى‌بَرد و پس از شما هر کس را بخواهد جانشین می‌سازد؛ همچنان که شما را نیز از نسل گروهى دیگر آفرید.

 

Ayah: 134

إِنَّ مَا تُوعَدُونَ لَأٓتٖۖ وَمَآ أَنتُم بِمُعۡجِزِینَ

[ای کافران،] آنچه به شما وعده داده می‌شود، یقیناً خواهد آمد و شما نمی‌توانید [الله را] ناتوان سازید [و از کیفرش بگریزید].

 

Ayah: 135

قُلۡ یَٰقَوۡمِ ٱعۡمَلُواْ عَلَىٰ مَکَانَتِکُمۡ إِنِّی عَامِلٞۖ فَسَوۡفَ تَعۡلَمُونَ مَن تَکُونُ لَهُۥ عَٰقِبَةُ ٱلدَّارِۚ إِنَّهُۥ لَا یُفۡلِحُ ٱلظَّـٰلِمُونَ

بگو: «ای قوم من، به شیوۀ خود عمل کنید [و بر کفر و گمراهی خود بمانید که] بی‌تردید، من [نیز به ایمان خویش] عمل می‌کنم؛ پس به زودی خواهید دانست که [پیروزی دنیا و] فرجامِ [نیکوی] آن سرا از آنِ کیست. بی‌گمان، ستمکاران [مشرک] رستگار نخواهند شد».

 

Ayah: 136

وَجَعَلُواْ لِلَّهِ مِمَّا ذَرَأَ مِنَ ٱلۡحَرۡثِ وَٱلۡأَنۡعَٰمِ نَصِیبٗا فَقَالُواْ هَٰذَا لِلَّهِ بِزَعۡمِهِمۡ وَهَٰذَا لِشُرَکَآئِنَاۖ فَمَا کَانَ لِشُرَکَآئِهِمۡ فَلَا یَصِلُ إِلَى ٱللَّهِۖ وَمَا کَانَ لِلَّهِ فَهُوَ یَصِلُ إِلَىٰ شُرَکَآئِهِمۡۗ سَآءَ مَا یَحۡکُمُونَ

و [مشرکان] براى الله از آنچه آفریده است ‌ـ از کِشت و چهارپایان ـ سهمى تعیین کردند و به گمان خود گفتند: «این مخصوصِ الله است و این مخصوصِ شریکان ما [= معبودان]». آنچه برای شریکانشان بود به الله نمى‌رسد؛ و[لى‌] آنچه برای الله بود، به شریکان آنها مى‌رسد. چه بد داورى مى‌کنند!

 

Ayah: 137

وَکَذَٰلِکَ زَیَّنَ لِکَثِیرٖ مِّنَ ٱلۡمُشۡرِکِینَ قَتۡلَ أَوۡلَٰدِهِمۡ شُرَکَآؤُهُمۡ لِیُرۡدُوهُمۡ وَلِیَلۡبِسُواْ عَلَیۡهِمۡ دِینَهُمۡۖ وَلَوۡ شَآءَ ٱللَّهُ مَا فَعَلُوهُۖ فَذَرۡهُمۡ وَمَا یَفۡتَرُونَ

و این گونه بود که شریکان آنها [اعم از شیاطین و...،] در نظر بسیاری از مشرکان [که فقیر بودند] قتل فرزندانشان را آراستند [و زیبا جلوه دادند] تا هلاکشان کنند و آیینشان را بر آنان [آشفته و] مشتبه سازند؛ و اگر الله می‌خواست، چنین نمی‌کردند؛ پس [ای پیامبر، تو نیز] آنان را با [تهمت و] دروغ‌هایشان واگذار.

 


Ayah: 138

وَقَالُواْ هَٰذِهِۦٓ أَنۡعَٰمٞ وَحَرۡثٌ حِجۡرٞ لَّا یَطۡعَمُهَآ إِلَّا مَن نَّشَآءُ بِزَعۡمِهِمۡ وَأَنۡعَٰمٌ حُرِّمَتۡ ظُهُورُهَا وَأَنۡعَٰمٞ لَّا یَذۡکُرُونَ ٱسۡمَ ٱللَّهِ عَلَیۡهَا ٱفۡتِرَآءً عَلَیۡهِۚ سَیَجۡزِیهِم بِمَا کَانُواْ یَفۡتَرُونَ

و به پندار خویش گفتند: «[استفاده از] این چهارپایان و کشتزارها[یی که وقف معبود‌ها شده] ممنوع است و هیچ‌کس از آن نمی‌خورد مگر آن [گروه از خادمان معبود‌ها] که ما بخواهیم؛ و چهارپایانی [نیز] هستند که [سوارشدن بر] پشتشان حرام شده است»؛ و دام‌هایی [داشتند] که [هنگام ذبح‌] نام الله را بر آنها نمى‌بردند. [اینها همه باورهایی بود که] به دروغ به الله نسبت می‌دادند [و الله] به زودی جزای دروغ‌هایی را که می‌بافتند به آنان خواهد داد.

 

Ayah: 139

وَقَالُواْ مَا فِی بُطُونِ هَٰذِهِ ٱلۡأَنۡعَٰمِ خَالِصَةٞ لِّذُکُورِنَا وَمُحَرَّمٌ عَلَىٰٓ أَزۡوَٰجِنَاۖ وَإِن یَکُن مَّیۡتَةٗ فَهُمۡ فِیهِ شُرَکَآءُۚ سَیَجۡزِیهِمۡ وَصۡفَهُمۡۚ إِنَّهُۥ حَکِیمٌ عَلِیمٞ

و گفتند: «آنچه در شکمِ این چهارپایان است [اگر زنده متولد شود،] به مردان ما اختصاص دارد و بر همسرانمان حرام شده است؛ و[لی] اگر [جنین‌] مرده باشد، همۀ آنان [از زن و مرد] در آن شریکند». به زودى [الله] آنان را به سزای این توصیفشان کیفر خواهد داد. به راستی که او حکیم داناست.

 

Ayah: 140

قَدۡ خَسِرَ ٱلَّذِینَ قَتَلُوٓاْ أَوۡلَٰدَهُمۡ سَفَهَۢا بِغَیۡرِ عِلۡمٖ وَحَرَّمُواْ مَا رَزَقَهُمُ ٱللَّهُ ٱفۡتِرَآءً عَلَى ٱللَّهِۚ قَدۡ ضَلُّواْ وَمَا کَانُواْ مُهۡتَدِینَ

کسانى که از روى [جهل و] بى‌خردى، فرزندان خود را [از ترس فقر] کشتند و با دروغ بستن به الله، آنچه را که الله روزی‌شان کرده بود [بر خود] حرام دانستند، سخت زیان کردند. بی‌تردید، آنان گمراه شدند و هدایت‌یافته نبودند.

 

Ayah: 141

۞وَهُوَ ٱلَّذِیٓ أَنشَأَ جَنَّـٰتٖ مَّعۡرُوشَٰتٖ وَغَیۡرَ مَعۡرُوشَٰتٖ وَٱلنَّخۡلَ وَٱلزَّرۡعَ مُخۡتَلِفًا أُکُلُهُۥ وَٱلزَّیۡتُونَ وَٱلرُّمَّانَ مُتَشَٰبِهٗا وَغَیۡرَ مُتَشَٰبِهٖۚ کُلُواْ مِن ثَمَرِهِۦٓ إِذَآ أَثۡمَرَ وَءَاتُواْ حَقَّهُۥ یَوۡمَ حَصَادِهِۦۖ وَلَا تُسۡرِفُوٓاْۚ إِنَّهُۥ لَا یُحِبُّ ٱلۡمُسۡرِفِینَ

اوست که باغ‌هایی [با بوته‌های‌] داربست‌دار [مانند انگور] و [درختان] بی‌داربست [مانند خرما] پدید آورد و [نیز] درخت خرما و زراعتی که میوه‌هایش گوناگون است و درخت زیتون و انار که [برگ‌هایشان] همانند و [میوه‌هایشان] متفاوت است. [ای مردم،] از میوۀ آن - چون به بار نشست‌ـ بخورید و روزِ چیدنش، حقّ [زکاتِ بینوایان از] آن را بپردازید و[لی] اسراف نکنید [چرا که] بی‌تردید، او تعالی اسرافکاران را دوست ندارد.

 

Ayah: 142

وَمِنَ ٱلۡأَنۡعَٰمِ حَمُولَةٗ وَفَرۡشٗاۚ کُلُواْ مِمَّا رَزَقَکُمُ ٱللَّهُ وَلَا تَتَّبِعُواْ خُطُوَٰتِ ٱلشَّیۡطَٰنِۚ إِنَّهُۥ لَکُمۡ عَدُوّٞ مُّبِینٞ

و [نیز] از چهارپایان، [حیوانات] باربر و [حیوانات] غیرباری [برای منافع دیگر، آفرید]. از آنچه الله به شما روزی داده است بخورید و از گام‌های شیطان پیروی نکنید. بی‌گمان، او دشمن آشکاری برای شماست.

 


Ayah: 143

ثَمَٰنِیَةَ أَزۡوَٰجٖۖ مِّنَ ٱلضَّأۡنِ ٱثۡنَیۡنِ وَمِنَ ٱلۡمَعۡزِ ٱثۡنَیۡنِۗ قُلۡ ءَآلذَّکَرَیۡنِ حَرَّمَ أَمِ ٱلۡأُنثَیَیۡنِ أَمَّا ٱشۡتَمَلَتۡ عَلَیۡهِ أَرۡحَامُ ٱلۡأُنثَیَیۡنِۖ نَبِّـُٔونِی بِعِلۡمٍ إِن کُنتُمۡ صَٰدِقِینَ

هشت [رأس] نر و ماده [برای استفادۀ ‌شما آفرید:] از گوسفند یک جفت و از بز یک جفت. [ای پیامبر، به مشرکان] بگو: «آیا [الله] آن دو نر را حرام کرده است یا ماده‌ها را؟ یا آنچه که رحِم‌های [این] دو ماده در بر دارد؟ اگر راست می‌گویید [و بر تحریم آنها دلیلی دارید]، از روی علم [و منطق] به من خبر دهید.

 

Ayah: 144

وَمِنَ ٱلۡإِبِلِ ٱثۡنَیۡنِ وَمِنَ ٱلۡبَقَرِ ٱثۡنَیۡنِۗ قُلۡ ءَآلذَّکَرَیۡنِ حَرَّمَ أَمِ ٱلۡأُنثَیَیۡنِ أَمَّا ٱشۡتَمَلَتۡ عَلَیۡهِ أَرۡحَامُ ٱلۡأُنثَیَیۡنِۖ أَمۡ کُنتُمۡ شُهَدَآءَ إِذۡ وَصَّىٰکُمُ ٱللَّهُ بِهَٰذَاۚ فَمَنۡ أَظۡلَمُ مِمَّنِ ٱفۡتَرَىٰ عَلَى ٱللَّهِ کَذِبٗا لِّیُضِلَّ ٱلنَّاسَ بِغَیۡرِ عِلۡمٍۚ إِنَّ ٱللَّهَ لَا یَهۡدِی ٱلۡقَوۡمَ ٱلظَّـٰلِمِینَ

و از شتر یک جفت و از گاو یک جفت [آفرید]. بگو: «آیا [الله] آن دو نر را حرام کرده است یا دو ماده را؟ یا آنچه که رحِم‌های [این] دو ماده در بر دارد؟ آیا وقتى الله شما را به این [تحریم‌] سفارش می‌کرد [آنجا] حاضر بودید؟ پس کیست ستمکارتر از آن کس که بر الله دروغ می‌بندد تا بدون هیچ [استناد و] علمی مردم را گمراه کند؟ به راستی که الله گروه ستمکاران را هدایت نمى‌کند».

 

Ayah: 145

قُل لَّآ أَجِدُ فِی مَآ أُوحِیَ إِلَیَّ مُحَرَّمًا عَلَىٰ طَاعِمٖ یَطۡعَمُهُۥٓ إِلَّآ أَن یَکُونَ مَیۡتَةً أَوۡ دَمٗا مَّسۡفُوحًا أَوۡ لَحۡمَ خِنزِیرٖ فَإِنَّهُۥ رِجۡسٌ أَوۡ فِسۡقًا أُهِلَّ لِغَیۡرِ ٱللَّهِ بِهِۦۚ فَمَنِ ٱضۡطُرَّ غَیۡرَ بَاغٖ وَلَا عَادٖ فَإِنَّ رَبَّکَ غَفُورٞ رَّحِیمٞ

بگو: «در آنچه [از احکام الهی که] به من وحى شده است، [غذای] حرامی را که خوردنش برای خورنده‌ای حرام باشد نمی‌یابم؛ مگر [گوشتِ] مردار یا خونِ ریخته یا گوشت خوک ـ که قطعاً پلید [و حرام] است ـ یا [قربانی‌اى که‌ هنگام ذبح] از روى نافرمانى، نام غیرِ الله را بر آن بُرده باشند». اما هر کس [برای حفظ جان خود، به خوردن آنها] ناچار شود ـ بدون آنکه سرکش و زیاده‌خواه باشد، [بر او گناهی نیست]. به راستی که پروردگارت آمرزندۀ مهربان است.

 

Ayah: 146

وَعَلَى ٱلَّذِینَ هَادُواْ حَرَّمۡنَا کُلَّ ذِی ظُفُرٖۖ وَمِنَ ٱلۡبَقَرِ وَٱلۡغَنَمِ حَرَّمۡنَا عَلَیۡهِمۡ شُحُومَهُمَآ إِلَّا مَا حَمَلَتۡ ظُهُورُهُمَآ أَوِ ٱلۡحَوَایَآ أَوۡ مَا ٱخۡتَلَطَ بِعَظۡمٖۚ ذَٰلِکَ جَزَیۡنَٰهُم بِبَغۡیِهِمۡۖ وَإِنَّا لَصَٰدِقُونَ

و هر [حیوان‌] چنگال‌دارى را بر یهود حرام کردیم و از گاو و گوسفند، چربی‌های آن دو را بر آنان حرام کردیم؛ مگر چربی‌هایی که بر پشت آنها یا دورِ روده‌هاست یا چربی‌هایی که با استخوان درآمیخته است. این گونه آنان را به سزاى سرکشی‌شان مجازات کردیم و بی‌تردید، ما راستگوییم.

 


Ayah: 147

فَإِن کَذَّبُوکَ فَقُل رَّبُّکُمۡ ذُو رَحۡمَةٖ وَٰسِعَةٖ وَلَا یُرَدُّ بَأۡسُهُۥ عَنِ ٱلۡقَوۡمِ ٱلۡمُجۡرِمِینَ

پس [ای پیامبر،] اگر تو را تکذیب کردند، بگو: «پروردگارتان رحمتى گسترده دارد؛ و[لی] عذابش از گروه گناهکاران بازگردانده نخواهد شد».

 

Ayah: 148

سَیَقُولُ ٱلَّذِینَ أَشۡرَکُواْ لَوۡ شَآءَ ٱللَّهُ مَآ أَشۡرَکۡنَا وَلَآ ءَابَآؤُنَا وَلَا حَرَّمۡنَا مِن شَیۡءٖۚ کَذَٰلِکَ کَذَّبَ ٱلَّذِینَ مِن قَبۡلِهِمۡ حَتَّىٰ ذَاقُواْ بَأۡسَنَاۗ قُلۡ هَلۡ عِندَکُم مِّنۡ عِلۡمٖ فَتُخۡرِجُوهُ لَنَآۖ إِن تَتَّبِعُونَ إِلَّا ٱلظَّنَّ وَإِنۡ أَنتُمۡ إِلَّا تَخۡرُصُونَ

کسانى که شرک ورزیدند خواهند گفت: «اگر الله مى‌خواست، نه ما شرک می‌آوردیم و نه پدرانمان و [همچنین] چیزى را [خودسرانه‌] تحریم نمى‌کردیم». کسانى که پیش از آنان بودند نیز همین گونه [پیامبران خود را] تکذیب کردند تا عذاب ما را چشیدند. [ای پیامبر، به این مشرکان] بگو: «آیا [دانش و] دلیلی نزدتان هست که آن را براى ما آشکار کنید؟ [در حقیقت،] شما جز پندار [از چیزی] پیروی نمی‌کنید و جز دروغ نمى‌گویید».

 

Ayah: 149

قُلۡ فَلِلَّهِ ٱلۡحُجَّةُ ٱلۡبَٰلِغَةُۖ فَلَوۡ شَآءَ لَهَدَىٰکُمۡ أَجۡمَعِینَ

بگو: «دلیل رسا و روشن از آنِ الله است و اگر [او تعالی] می‌خواست، همۀ شما را هدایت می‌کرد».

 

Ayah: 150

قُلۡ هَلُمَّ شُهَدَآءَکُمُ ٱلَّذِینَ یَشۡهَدُونَ أَنَّ ٱللَّهَ حَرَّمَ هَٰذَاۖ فَإِن شَهِدُواْ فَلَا تَشۡهَدۡ مَعَهُمۡۚ وَلَا تَتَّبِعۡ أَهۡوَآءَ ٱلَّذِینَ کَذَّبُواْ بِـَٔایَٰتِنَا وَٱلَّذِینَ لَا یُؤۡمِنُونَ بِٱلۡأٓخِرَةِ وَهُم بِرَبِّهِمۡ یَعۡدِلُونَ

بگو: «گواهانتان را که گواهى مى‌دهند الله اینها را حرام کرده است بیاورید». پس [حتی] اگر گواهی دادند، تو با آنان [به چنین دروغی] گواهی نده و از هوس‌های کسانى که آیات ما را دروغ شمردند و کسانى که به آخرت ایمان نمى‌آورند و [معبودان باطل را] با پروردگارشان همتا قرار مى‌دهند، پیروى نکن.

 

Ayah: 151

۞قُلۡ تَعَالَوۡاْ أَتۡلُ مَا حَرَّمَ رَبُّکُمۡ عَلَیۡکُمۡۖ أَلَّا تُشۡرِکُواْ بِهِۦ شَیۡـٔٗاۖ وَبِٱلۡوَٰلِدَیۡنِ إِحۡسَٰنٗاۖ وَلَا تَقۡتُلُوٓاْ أَوۡلَٰدَکُم مِّنۡ إِمۡلَٰقٖ نَّحۡنُ نَرۡزُقُکُمۡ وَإِیَّاهُمۡۖ وَلَا تَقۡرَبُواْ ٱلۡفَوَٰحِشَ مَا ظَهَرَ مِنۡهَا وَمَا بَطَنَۖ وَلَا تَقۡتُلُواْ ٱلنَّفۡسَ ٱلَّتِی حَرَّمَ ٱللَّهُ إِلَّا بِٱلۡحَقِّۚ ذَٰلِکُمۡ وَصَّىٰکُم بِهِۦ لَعَلَّکُمۡ تَعۡقِلُونَ

بگو: «بیایید آنچه را که پروردگارتان بر شما حرام کرده است برایتان بخوانم: اینکه چیزى را با او شریک قرار ندهید و به پدر و مادر نیکی کنید و فرزندان خود را از [ترس] تنگدستى نکشید،‌ ‌ما به شما و آنان روزى مى‌دهیم و به کارهاى زشت ـ چه آشکار و چه پنهان‌ـ نزدیک نشوید و کسی را که الله [قتلش را] حرام کرده است جز به‌حق نکشید. این است [آنچه الله] شما را به [پیروی از] آن سفارش کرده است؛ باشد که بیندیشید.

 


Ayah: 152

وَلَا تَقۡرَبُواْ مَالَ ٱلۡیَتِیمِ إِلَّا بِٱلَّتِی هِیَ أَحۡسَنُ حَتَّىٰ یَبۡلُغَ أَشُدَّهُۥۚ وَأَوۡفُواْ ٱلۡکَیۡلَ وَٱلۡمِیزَانَ بِٱلۡقِسۡطِۖ لَا نُکَلِّفُ نَفۡسًا إِلَّا وُسۡعَهَاۖ وَإِذَا قُلۡتُمۡ فَٱعۡدِلُواْ وَلَوۡ کَانَ ذَا قُرۡبَىٰۖ وَبِعَهۡدِ ٱللَّهِ أَوۡفُواْۚ ذَٰلِکُمۡ وَصَّىٰکُم بِهِۦ لَعَلَّکُمۡ تَذَکَّرُونَ

و به مال یتیم نزدیک نشوید، مگر به بهترین شکل [که به سود و صلاحِ او باشد] تا به سن [بلوغ و] رشد خود برسد؛ و [سنجشِ] پیمانه و ترازو را به عدالت کامل کنید ـ ما هیچ کس را جز به ‌اندازۀ توانش مکلّف نمی‌کنیم‌ـ و هنگامی که سخن می‌گویید [یا گواهی می‌دهید] عدالت را رعایت کنید؛ هر چند [دربارۀ] خویشاوند[تان] باشد و به عهد و پیمان الله وفا کنید. این است [آنچه الله] شما را به [پیروی از] آن سفارش کرده است؛ باشد که پند گیرید.

 

Ayah: 153

وَأَنَّ هَٰذَا صِرَٰطِی مُسۡتَقِیمٗا فَٱتَّبِعُوهُۖ وَلَا تَتَّبِعُواْ ٱلسُّبُلَ فَتَفَرَّقَ بِکُمۡ عَن سَبِیلِهِۦۚ ذَٰلِکُمۡ وَصَّىٰکُم بِهِۦ لَعَلَّکُمۡ تَتَّقُونَ

و [بدانید] که این راهِ راست من است؛ پس از آن پیروى کنید و از [دیگر] راه‌ها پیروى نکنید [چرا که] شما را از راه او جدا مى‌سازد. این است [آنچه الله] شما را به [پیروی از] آن سفارش کرده است؛ باشد که پروا کنید.

 

Ayah: 154

ثُمَّ ءَاتَیۡنَا مُوسَى ٱلۡکِتَٰبَ تَمَامًا عَلَى ٱلَّذِیٓ أَحۡسَنَ وَتَفۡصِیلٗا لِّکُلِّ شَیۡءٖ وَهُدٗى وَرَحۡمَةٗ لَّعَلَّهُم بِلِقَآءِ رَبِّهِمۡ یُؤۡمِنُونَ

سپس به موسى کتاب [تورات] دادیم تا بر کسى که نیکى کرده است نعمت را تمام کنیم و به این هدف که [حکمِ] هر چیزی را به تفصیل بیان نماییم و رهنمود و رحمتى گردد؛ باشد که به دیدار پروردگارشان ایمان بیاورند.

 

Ayah: 155

وَهَٰذَا کِتَٰبٌ أَنزَلۡنَٰهُ مُبَارَکٞ فَٱتَّبِعُوهُ وَٱتَّقُواْ لَعَلَّکُمۡ تُرۡحَمُونَ

و این [قرآن] که آن را نازل کردیم کتابی پُربرکت است؛ از آن پیروی کنید و پروا نمایید؛ باشد که مورد رحمت [الله] قرار گیرید.

 

Ayah: 156

أَن تَقُولُوٓاْ إِنَّمَآ أُنزِلَ ٱلۡکِتَٰبُ عَلَىٰ طَآئِفَتَیۡنِ مِن قَبۡلِنَا وَإِن کُنَّا عَن دِرَاسَتِهِمۡ لَغَٰفِلِینَ

[آن را نازل کردیم] تا نگویید: «کتاب [آسمانی] تنها بر دو طایفۀ پیش از ما [= یهود و نصاری] نازل شده بود و ما از آموختن [کتاب‌های] آنان بی‌خبر بودیم».

 

Ayah: 157

أَوۡ تَقُولُواْ لَوۡ أَنَّآ أُنزِلَ عَلَیۡنَا ٱلۡکِتَٰبُ لَکُنَّآ أَهۡدَىٰ مِنۡهُمۡۚ فَقَدۡ جَآءَکُم بَیِّنَةٞ مِّن رَّبِّکُمۡ وَهُدٗى وَرَحۡمَةٞۚ فَمَنۡ أَظۡلَمُ مِمَّن کَذَّبَ بِـَٔایَٰتِ ٱللَّهِ وَصَدَفَ عَنۡهَاۗ سَنَجۡزِی ٱلَّذِینَ یَصۡدِفُونَ عَنۡ ءَایَٰتِنَا سُوٓءَ ٱلۡعَذَابِ بِمَا کَانُواْ یَصۡدِفُونَ

یا نگویید: «اگر کتاب [آسمانی] بر ما نازل می‌شد، از آنان راه‌یافته‌تر بودیم». پس بی‌تردید [اینک] از جانب پروردگارتان دلیل روشن و هدایت و رحمتی برایتان آمده است. پس کیست ستمکارتر از آن کس که آیات الله را دروغ انگارد و از آن روی بگرداند؟ به زودی کسانی را که از آیات ما روی می‌گردانند، به سزای آنکه [به کلام الهی] پشت می‌کردند، به عذابی سخت [و خفت‌بار] مجازات خواهیم کرد.

 


Ayah: 158

هَلۡ یَنظُرُونَ إِلَّآ أَن تَأۡتِیَهُمُ ٱلۡمَلَـٰٓئِکَةُ أَوۡ یَأۡتِیَ رَبُّکَ أَوۡ یَأۡتِیَ بَعۡضُ ءَایَٰتِ رَبِّکَۗ یَوۡمَ یَأۡتِی بَعۡضُ ءَایَٰتِ رَبِّکَ لَا یَنفَعُ نَفۡسًا إِیمَٰنُهَا لَمۡ تَکُنۡ ءَامَنَتۡ مِن قَبۡلُ أَوۡ کَسَبَتۡ فِیٓ إِیمَٰنِهَا خَیۡرٗاۗ قُلِ ٱنتَظِرُوٓاْ إِنَّا مُنتَظِرُونَ

آیا [کافران] انتظاری جز این دارند که فرشتگان [مرگ] نزد‌شان بیایند یا پروردگارت [خود برای داوری] بیاید یا برخی از نشانه‌های پروردگارت [در مورد قیامت] فرارسد؟ روزی ‌که برخی از نشانه‌های پروردگارت آشکار گردد، ایمان آوردن کسی که پیشتر ایمان نیاورده یا با ایمانش خیری حاصل نکرده است، سودی به حالش ندارد. [ای پیامبر، به مشرکان] بگو: «منتظر باشید. بی‌گمان، ما [نیز] منتظریم».

 

Ayah: 159

إِنَّ ٱلَّذِینَ فَرَّقُواْ دِینَهُمۡ وَکَانُواْ شِیَعٗا لَّسۡتَ مِنۡهُمۡ فِی شَیۡءٍۚ إِنَّمَآ أَمۡرُهُمۡ إِلَى ٱللَّهِ ثُمَّ یُنَبِّئُهُم بِمَا کَانُواْ یَفۡعَلُونَ

[ای پیامبر،] کسانى که دین خود را پراکنده ساختند و فرقه‌فرقه شدند، بی‌تردید، تو را با آنان کاری نیست؛ آنان کارشان فقط با الله است؛ آنگاه [الله در روز قیامت] آنان را از آنچه انجام می‌دادند، آگاه می‌سازد.

 

Ayah: 160

مَن جَآءَ بِٱلۡحَسَنَةِ فَلَهُۥ عَشۡرُ أَمۡثَالِهَاۖ وَمَن جَآءَ بِٱلسَّیِّئَةِ فَلَا یُجۡزَىٰٓ إِلَّا مِثۡلَهَا وَهُمۡ لَا یُظۡلَمُونَ

[در آن روز،] هر [مؤمنی] که کار نیکى بیاورد، ده برابر آن [پاداش‌] خواهد داشت و هر کس کار بدى بیاورد، جز مانند آن کیفر نخواهد دید؛ و به آنان ستم نخواهد شد.

 

Ayah: 161

قُلۡ إِنَّنِی هَدَىٰنِی رَبِّیٓ إِلَىٰ صِرَٰطٖ مُّسۡتَقِیمٖ دِینٗا قِیَمٗا مِّلَّةَ إِبۡرَٰهِیمَ حَنِیفٗاۚ وَمَا کَانَ مِنَ ٱلۡمُشۡرِکِینَ

[ای پیامبر، به مشرکان] بگو: «بی‌تردید، پروردگارم مرا به راه راست هدایت کرده است: دین پایدار [و] آیینِ ابراهیم که حقگرا بود و هرگز در زمرۀ مشرکان نبود».

 

Ayah: 162

قُلۡ إِنَّ صَلَاتِی وَنُسُکِی وَمَحۡیَایَ وَمَمَاتِی لِلَّهِ رَبِّ ٱلۡعَٰلَمِینَ

بگو: «بی‌تردید، نمازم و قربانی‌های من و زندگی و مرگم همه برای الله ـ پروردگار جهانیان‌ـ است.

 

Ayah: 163

لَا شَرِیکَ لَهُۥۖ وَبِذَٰلِکَ أُمِرۡتُ وَأَنَا۠ أَوَّلُ ٱلۡمُسۡلِمِینَ

[همان ذاتی که‌] شریکى ندارد؛ و به این [عبادت الله به یگانگی و خالصانه] دستور یافته‌ام و من نخستین مسلمان [از این قوم] هستم».

 

Ayah: 164

قُلۡ أَغَیۡرَ ٱللَّهِ أَبۡغِی رَبّٗا وَهُوَ رَبُّ کُلِّ شَیۡءٖۚ وَلَا تَکۡسِبُ کُلُّ نَفۡسٍ إِلَّا عَلَیۡهَاۚ وَلَا تَزِرُ وَازِرَةٞ وِزۡرَ أُخۡرَىٰۚ ثُمَّ إِلَىٰ رَبِّکُم مَّرۡجِعُکُمۡ فَیُنَبِّئُکُم بِمَا کُنتُمۡ فِیهِ تَخۡتَلِفُونَ

بگو: «آیا به جز الله پروردگاری را بجویم و حال آنکه او پروردگار همه چیز است؟ و هیچ کس [کار ناشایستی] انجام نمی‌دهد، مگر آنکه [بارِ گناهش] بر خود اوست؛ و هیچ گناهکاری بارِ [گناه] دیگری را به دوش نمی‌کشد؛ سپس بازگشت [همۀ] شما به سوی پروردگارتان است؛ سرانجام [همه] شما را [در روز قیامت، از حقیقت‌] آنچه در آن اختلاف داشتید، آگاه می‌سازد.

 

Ayah: 165

وَهُوَ ٱلَّذِی جَعَلَکُمۡ خَلَـٰٓئِفَ ٱلۡأَرۡضِ وَرَفَعَ بَعۡضَکُمۡ فَوۡقَ بَعۡضٖ دَرَجَٰتٖ لِّیَبۡلُوَکُمۡ فِی مَآ ءَاتَىٰکُمۡۗ إِنَّ رَبَّکَ سَرِیعُ ٱلۡعِقَابِ وَإِنَّهُۥ لَغَفُورٞ رَّحِیمُۢ

و اوست که شما را جانشین [پیشینیان در] زمین قرار داد و درجات برخی از شما را [در آفرینش و ثروت] بر برخی دیگر برتری داد تا شما را [به وسیلۀ] آنچه به شما داده است بیازماید. بی‌تردید، پروردگارت زودکیفر است و یقیناً او بسیار آمرزنده [و] مهربان است.

 


 


Al-An‘ām

 

تفسیر سوره‌ی انعام


مکی و ۱۶۵ آیه است.

آیه‌ی ۲-۱:

﴿ٱلۡحَمۡدُ لِلَّهِ ٱلَّذِی خَلَقَ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضَ وَجَعَلَ ٱلظُّلُمَٰتِ وَٱلنُّورَۖ ثُمَّ ٱلَّذِینَ کَفَرُواْ بِرَبِّهِمۡ یَعۡدِلُونَ١[الأنعام: ۱].«ستایش خداوندی را که آسمان‌ها و زمین را آفریده، و تاریکی‌ها و روشنا‌ی‌ها را پدید آورده‌ است، با این همه کسانی که به پروردگارشان کفر ورزیده‌اند (غیر او را) با پروردگارشان برابر می‌دانند».

﴿هُوَ ٱلَّذِی خَلَقَکُم مِّن طِینٖ ثُمَّ قَضَىٰٓ أَجَلٗاۖ وَأَجَلٞ مُّسَمًّى عِندَهُۥۖ ثُمَّ أَنتُمۡ تَمۡتَرُونَ٢[الأنعام: ۲].«او (خداوند) آن ذاتی است که شما را از گل آفریده است، سپس مدتی را مقرر نمود و اجل حتمی نزد اوست. با این همه شما شک می‌کنید».

خداوند خویشتن را به خاطر صفت‌های کمال و عظمت و شکوه خود، و به‌طور ویژه صفتهایی که در این آیه ذکر شده است، می‌ستاید. پس او خود را بر آفریدن آسمان‌ها و زمین، که بر قدرت کامل و علم و رحمت واسع و گستردگی حکمت و یگانه بودن وی در آفرینش و تدبیر دلالت می‌نماید ستایش نمود، و خویشتن را به خاطر پدید آوردن روشنایی و تاریکی‌ها ستود. و این، تاریکی و روشنایی محسوس مانند شب و روز و خورشید و ماه، و نیز تاریکی و روشنایی معنوی از قبیل تاریکی جهالت و شک و شرک و گناه و غفلت، و نو علم و ایمان و یقین و طاعت را شامل می‌شود، و همه این موارد قاطعانه دلالت می‌نمایند که خداوند متعال سزاوار پرستش و عبادت خالص است. با وجود این همه دلیل و برهان روشن، ﴿ثُمَّ ٱلَّذِینَ کَفَرُواْ بِرَبِّهِمۡ یَعۡدِلُونَکسانی که به پروردگارشان کفر ورزیده‌اند کسانی دیگر غیر از خدا را با وی در عبادت و کرنش وتعظیم برابر می‌دانند، با این‌که آنان در چیزی با خدا برابر نیستند، و آنها نیازمندانی ناتوانند و از هر جهت کمبود دارند.

﴿هُوَ ٱلَّذِی خَلَقَکُم مِّن طِینٖخداوند ذاتی است که شما از گلِ آفریده است، چرا که ماده خلقت شما و پدرتان آدم ÷از گِل بوده است. ﴿ثُمَّ قَضَىٰٓ أَجَلٗاسپس مدت و زمانی را برای اقامت شما در این دنیا معین کرد، تا در آن مدت بهره‌مند شوید و از آن استفاده کنید و بوسیله آنچه که به‌سوی پیامبرانش فرستاده می‌شود مورد امتحان و آزمایش قرار بگیرد. ﴿لِیَبۡلُوَکُمۡ أَیُّکُمۡ أَحۡسَنُ عَمَلٗا[الملک: ۲]. «تا شما را بیازماید که کدام یک از شما بهتر عمل می‌نماید». و شما را در این دنیا به اندازه‌ای عمر می‌دهد که آن اندازه کافی است برای هر آن کس که بخواهد در آن پند پذیرد. ﴿وَأَجَلٞ مُّسَمًّى عِندَهُو مدت معینی نزد اوست و آن دنیای آخرت است که بندگان از این دنیا به آن منتقل می‌شوند، پس خداوند آنان را طبق اعمال خوب و بدشان جزا و سزا می‌دهد. ﴿ثُمَّسپس با وجود این بیان کامل و حجت قاطع، ﴿أَنتُمۡ تَمۡتَرُونَشما در وعده خدا و وعید او، و وقوع روز قیامت شک و تردید به خود راه می‌دهید.

و خداوند «ظلمات» را بدان جهت با صیغه جمع‌آورد که اقسام آن زیاد و راه‌های آن گوناگون است. اما نور و روشنایی را به صورت مفرد آورد، چون راهی که انسان را به خدا می‌رساند یکی است و تعدد در آن وجود ندارد، و آن راهی است که دانستن حق، و عمل کردن به آن را در بردارد. همانطور که خداوند متعال فرموده است: ﴿وَأَنَّ هَٰذَا صِرَٰطِی مُسۡتَقِیمٗا فَٱتَّبِعُوهُۖ وَلَا تَتَّبِعُواْ ٱلسُّبُلَ فَتَفَرَّقَ بِکُمۡ عَن سَبِیلِهِ[الأنعام: ۱۵۳]. «و این است راه راست من، پس، از آن پیروی کنید و از راه‌های دیگر پیروی مکنید، که شما را از راه خدا دور می‌کند».

آیه‌ی ۳:

﴿وَهُوَ ٱللَّهُ فِی ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَفِی ٱلۡأَرۡضِ یَعۡلَمُ سِرَّکُمۡ وَجَهۡرَکُمۡ وَیَعۡلَمُ مَا تَکۡسِبُونَ٣[الأنعام: ۳].«و در آسمان‌ها و زمین تنها او معبود است، پنهان و آشکارتان را می‌داند و آنچه را فرا چنگ می‌آورید می‌داند».

او در آسمان‌ها و زمین معبود است، پس اهل آسمان‌ها و زمین اعم از فرشتگانِ مقرب وپیامبران و صدیقان و شهدا و صالحان، پروردگارشان را می‌پرستند، و در برابر عظمت و شکوه او فروتنی پیشه کرده، و در برابر قدرت و بزرگی او کرنش می‌کنند. و او پنهان و آشکارتان، و آنچه را که به دست می‌آورید و انجام می‌دهید، می‌داند.پس، از نافرمانی او بپرهیزید و در انجام کارهایی که شما را به رحمت وی نزدیک می‌نماید شتاب ورزید و از هر عملی که شما را از رحمتش دور می‌کند بپرهیزید.

آیه‌ی ۶-۴:

﴿وَمَا تَأۡتِیهِم مِّنۡ ءَایَةٖ مِّنۡ ءَایَٰتِ رَبِّهِمۡ إِلَّا کَانُواْ عَنۡهَا مُعۡرِضِینَ٤[الأنعام: ۴].«و هیچ نشانه و دلیلی از نشانه‌های پروردگارشان پیش آنها نمی‌آمد مگر این‌که از آن روی برمی‌تافتند».

﴿فَقَدۡ کَذَّبُواْ بِٱلۡحَقِّ لَمَّا جَآءَهُمۡ فَسَوۡفَ یَأۡتِیهِمۡ أَنۢبَٰٓؤُاْ مَا کَانُواْ بِهِۦ یَسۡتَهۡزِءُونَ٥[الأنعام: ۵].«بی‌گمان آنان حق را تکذیب کردند آنگاه که پیش آنها آمد، پس اخبار آنچه که آنان به مسخره می‌گرفتند پیش آنها خواهد آمد».

﴿أَلَمۡ یَرَوۡاْ کَمۡ أَهۡلَکۡنَا مِن قَبۡلِهِم مِّن قَرۡنٖ مَّکَّنَّٰهُمۡ فِی ٱلۡأَرۡضِ مَا لَمۡ نُمَکِّن لَّکُمۡ وَأَرۡسَلۡنَا ٱلسَّمَآءَ عَلَیۡهِم مِّدۡرَارٗا وَجَعَلۡنَا ٱلۡأَنۡهَٰرَ تَجۡرِی مِن تَحۡتِهِمۡ فَأَهۡلَکۡنَٰهُم بِذُنُوبِهِمۡ وَأَنشَأۡنَا مِنۢ بَعۡدِهِمۡ قَرۡنًا ءَاخَرِینَ٦[الأنعام: ۶].«آیا ندیده‌اند که پیش از ایشان چقدر از اقوام را هلاک کردیم، به آنان قدرت و نعمت دادیم، قدرت و نعمتی که آن را به شما نداده‌ایم. و باران‌های پی در پی بر آنان باراندیم، و رودها را از زیر آنان جاری ساختیم، اما آنان را به سبب گناهانشان هلاک ساختیم، و اقوام و ملتهای دیگری را پس از آنان پدید آوردیم».

خداوند از روی گردانی مشرکین و شدت تکذیب و دشمنی آنها و این‌که ذکر دلایل به آنان فایده نمی‌رساند مگر این‌که دچار عذاب و رنج شوند خبر داده و می‌فرماید: ﴿وَمَا تَأۡتِیهِم مِّنۡ ءَایَةٖ مِّنۡ ءَایَٰتِ رَبِّهِمۡو هیچ دلیل از دلایل پروردگارشان که قاطعانه بر حق دلالت می‌نماید و آنان را به پیروی و پذیرفتن آن فرا می‌خواند پیش آنان نمی‌آید، ﴿إِلَّا کَانُواْ عَنۡهَا مُعۡرِضِینَمگر این‌که از آنان روی بر می‌تابند، و به آن اعتنا نکرده و به آن گوش فرا نمی‌دهند، چرا که دل‌هایشان به چیزهایی دیگر تمایل دارد و به آن پشت کرده‌اند. ﴿فَقَدۡ کَذَّبُواْ بِٱلۡحَقِّ لَمَّا جَآءَهُمۡآنا وقتی که حق نزدشان آمد آن را تکذیب کردند، حال آن‌که می‌بایست از آن پیروی کنند، و سپاس خداوند را به جای بیاورند که شناخت حق را برای آنان آسان نمود، و آن را نزدشان روانه کرد. ولی آنان وارونه عمل کردند و سزاوار کیفر و عذاب سخت گردیدند. ﴿فَسَوۡفَ یَأۡتِیهِمۡ أَنۢبَٰٓؤُاْ مَا کَانُواْ بِهِۦ یَسۡتَهۡزِءُونَو اخبار آنچه را که به تمسخر می‌گرفتند به آنان خواهد رسید و در خواهند یافت که آن حق است، و خداوند دروغ و افترای آنها را روشن می‌نماید. آنان رستاخیز و بهشت و جهنم را به تمسخر می‌گرفتند. پس وقتی که روز قیامت فرا برسد به تکذیب کنندگان گفته می‌شود: ﴿هَٰذِهِ ٱلنَّارُ ٱلَّتِی کُنتُم بِهَا تُکَذِّبُونَ١٤[الطور: ۱۴]. «این جهنمی است که آن را تکذیب می‌کردید». و خداوند متعال می‌فرماید: ﴿وَأَقۡسَمُواْ بِٱللَّهِ جَهۡدَ أَیۡمَٰنِهِمۡ لَا یَبۡعَثُ ٱللَّهُ مَن یَمُوتُۚ بَلَىٰ وَعۡدًا عَلَیۡهِ حَقّٗا وَلَٰکِنَّ أَکۡثَرَ ٱلنَّاسِ لَا یَعۡلَمُونَ٣٨ لِیُبَیِّنَ لَهُمُ ٱلَّذِی یَخۡتَلِفُونَ فِیهِ وَلِیَعۡلَمَ ٱلَّذِینَ کَفَرُوٓاْ أَنَّهُمۡ کَانُواْ کَٰذِبِینَ٣٩[النحل: ۳۸-۳٩]. «و موکدا سوگند خوردند که خداوند کسی را که بمیرد بر نمی‌انگیزد، آری! وعده حقی است که خدا مردگان را زنده نماید، اما بیشتر مردم نمی‌دانند. تا آنچه را که در آن اختلاف می‌کردند برای آنها روشن بگرداند، و تا کافران بدانند که آنها دروغگو هستند».

سپس به آنها فرمان می‌دهد تا از امت‌های پیشین عبرت بگیرند و فرمود: ﴿أَلَمۡ یَرَوۡاْ کَمۡ أَهۡلَکۡنَا مِن قَبۡلِهِم مِّن قَرۡنٖآیا ندیده‌اند که پیش از آنها چه بسیار ملتهایی را هلاک کرده ایم؟ یعنی چقدر امت‌های تکذیب‌کننده را یکی پس از دیگری هلاک نمودیم، و آنان را قبل از این‌که به هلاکت برسند مهلت دادیم، به طوری که ﴿مَّکَّنَّٰهُمۡ فِی ٱلۡأَرۡضِ مَا لَمۡ نُمَکِّن لَّکُمۡبه آنان قدرت و نعمت و اموال و فرزند و اسباب آسایش بخشیدیم، قدرت و نعمتی که به شما نداده‌ایم. ﴿وَأَرۡسَلۡنَا ٱلسَّمَآءَ عَلَیۡهِم مِّدۡرَارٗا وَجَعَلۡنَا ٱلۡأَنۡهَٰرَ تَجۡرِی مِن تَحۡتِهِمۡو پی در پی از آسمان برای آنان باران فرو فرستادیم و رودها را برای آنان روان ساختیم، تا کشتزارها و میوه جات را برای آنان به بار آورد، و از آن بهره‌مند شوند، و از آنچه که دوست دارند بخورند و استفاده کنند. پس شکر نعمت‌های خدا را به جای نیاوردند، بلکه به شهوت و هوی پرستی روی آوردند و لذتها آنان را به خود مشغول کرد. پس پیامبران با دلایل و معجزات نزدشان آمدند، ولی معجزات را تصدیق نکردند بلکه آن را رد کرده و تکذیب نمودند. ﴿فَأَهۡلَکۡنَٰهُم بِذُنُوبِهِمۡ وَأَنشَأۡنَا مِنۢ بَعۡدِهِمۡ قَرۡنًا ءَاخَرِینَپس آنان را به سبب گناهانشان هلاک ساختیم، و بعد از آن ملت دیگری پدید آوردیم. یعنی خداوند آنان‌را به خاطر گناهانشان هلاک نمود و پس از آنها ملتی دیگر پدید آورد. پس این سنت و شیوه الهی در مورد امت‌های پیشین و پسین است، و شما باید از داستان کسانی که خداوند اخبارشان را برایتان بیان کرده است عبرت بگیرید.

آیه‌ی ٩-٧:

﴿وَلَوۡ نَزَّلۡنَا عَلَیۡکَ کِتَٰبٗا فِی قِرۡطَاسٖ فَلَمَسُوهُ بِأَیۡدِیهِمۡ لَقَالَ ٱلَّذِینَ کَفَرُوٓاْ إِنۡ هَٰذَآ إِلَّا سِحۡرٞ مُّبِینٞ٧[الأنعام: ٧].«و اگر مکتوبی، نوشته شده در کاغذ را بر تو نازل می‌کردیم و آن را به دست‌هایشان لمس می‌کردند باز هم کافران می‌گفتند: این جز جادویی آشکار نیست».

﴿وَقَالُواْ لَوۡلَآ أُنزِلَ عَلَیۡهِ مَلَکٞۖ وَلَوۡ أَنزَلۡنَا مَلَکٗا لَّقُضِیَ ٱلۡأَمۡرُ ثُمَّ لَا یُنظَرُونَ٨[الأنعام: ۸].«و می‌گویند: چه می‌شد اگر فرشته‌ای بر او فرو فرستاده می‌شد؟ و اگر ما فرشته‌ای پیش او می‌فرستادیم کار نابودی ایشان تمام می‌شد و دیگر مهلت داده نمی‌شدند».

﴿وَلَوۡ جَعَلۡنَٰهُ مَلَکٗا لَّجَعَلۡنَٰهُ رَجُلٗا وَلَلَبَسۡنَا عَلَیۡهِم مَّا یَلۡبِسُونَ٩[الأنعام: ٩].«و اگر او را فرشته قرار می‌دادیم حتماً او را (به صورت) مرد درمی‌آوردیم، و آنان را دچار همان اشتباهی می‌کردیم که قبلاً در آن بودند».

خداوند در اینجا پیامبرش را از شدت کینه توزی و عناد کافران آگاه ساخته و خبر می‌دهد که تکذیب آنها نه به خاطر نقصان چیزی است که تو پیش آنان آورده ای، بلکه تکذیب‌شان از روی ستم و سرکشی است، و شما نمی‌توانی کاری برای آنان بکنید. پس فرمود: ﴿وَلَوۡ نَزَّلۡنَا عَلَیۡکَ کِتَٰبٗا فِی قِرۡطَاسٖ فَلَمَسُوهُ بِأَیۡدِیهِمۡ لَقَالَ ٱلَّذِینَ کَفَرُوٓاْ إِنۡ هَٰذَآ إِلَّا سِحۡرٞ مُّبِینٞ٧واگر مکتوبی، نوشته شده بر کاغذ بر تو نازل کنیم، و آن را با دست‌هایشان لمس کنند، و به آن یقین نمایند، کافران از روی ستم و تجاوز و خود بزرگ بینی می‌گویند: این جز جادوی آشکار نیست. پس چه دلیلی بزرگ‌تر از این وجود دارد؟ اما آنها در مورد آن چنین سخن زشتی بر زبان می‌آورند، واگر کسی کوچک‌ترین بهره‌ای از عقل داشته باشد آن را رد نمی‌کند. اما آنها از روی تکبر و خود بزرگ بینی آن را رد کردند. سپس از روی سرسختی و جهل و نادانی، ﴿وَقَالُواْگفتند: ﴿لَوۡلَآ أُنزِلَ عَلَیۡهِ مَلَکٞچرا همراه با محمد فرشته‌ای فرستاده نشده است که او را در کارش یاری دهد؟ چون آنها گمان می‌بردند که محمد انسان است و رسالت خدا جز توسط فرشتگان ابلاغ نمی‌گردد. خداوند لطف و مهربانی‌اش را نسبت به بندگانش ابراز داشته و انسان‌هایی را از خود آنها به عنوان پیامبر نزدشان فرستاده است تا ایمان آوردن‌شان از روی آگاهی و بینش و ایمان به امور پنهان باشد. ﴿وَلَوۡ أَنزَلۡنَا مَلَکٗاو اگر ما فرشته‌ای را به عنوان پیامبر می‌فرستادیم ایمان‌شان از شناخت حق نشات نمی‌گرفت، بلکه به خاطر مشاهدات عینی خود ایمان می‌آوردند، و چنین ایمانی چندان ارزش ندارد. این در صورتی است که ایمان می‌آوردند، و غالبا در این حالت نیز ایمان نمی‌آوردند. و اگر ایمان نمی‌آوردند، ﴿لَّقُضِیَ ٱلۡأَمۡرُکار ایشان تمام می‌شد، و در این دنیا نابود می‌شدند، و به آنان مهلت داده نمی‌شد، چون این سنت خدا در مورد کسانی است که دلایل و معجزاتی را می‌خواهند و خداوند آن‌را برای‌شان می‌آورد ولی آنها بدان ایمان نمی‌آورند. پس فرستادن پیامبری از نسل آدم به‌سوی آنان همراه با دلایل روشن، و مهلت دادن کافران و تکذیب کنندگان، برای آنان بهتر و مفیدتر است. بنابر این درخواست آنها مبنی بر آمدن فرشته، بد درخواستی است اگر بدانند. با وجود این اگر فرشته‌ای فرستاده می‌شد، نمی‌توانستند چیزی از او فرا بگیرند، و طاقت و تحمل آن‌را نداشتند. ﴿وَلَوۡ جَعَلۡنَٰهُ مَلَکٗا لَّجَعَلۡنَٰهُ رَجُلٗاو اگر او را فرشته قرار می‌دادیم، باز او را به شکل انسان در می‌آوردیم. چون حکمت خدا جز این را اقتضا نمی‌کند. ﴿وَلَلَبَسۡنَا عَلَیۡهِم مَّا یَلۡبِسُونَو آنان را در اشتباهی که قبلا در ان به سر می‌بردند، قرار می‌دادیم، و مسئله بر آنها مشتبه می‌شد. و این بدان خاطر است که مسئله را بر خود مشتبه کردند، زیرا آنها دستور کار را بر این اساس گذاشتند که درآن شبهه است و حقی در میان نیست. پس وقتی که حق نزدشان آمد باعث هدایت‌شان نگردید، این در حالی است که دیگران بوسیله آن هدایت شدند. و گناه بر عهده خودشان است، چرا که دروازه هدایت را به روی خود بستند و پنجره‌های گمراهی را به روی خود گشودند.

آیه‌ی۱۱-۱۰:

﴿وَلَقَدِ ٱسۡتُهۡزِئَ بِرُسُلٖ مِّن قَبۡلِکَ فَحَاقَ بِٱلَّذِینَ سَخِرُواْ مِنۡهُم مَّا کَانُواْ بِهِۦ یَسۡتَهۡزِءُونَ١٠[الأنعام: ۱۰].«بی‌گمان پیامبرانی پیش از تو به تمسخر گرفته شدند، و همان چیزی را که به تمسخر می‌گرفتند گربیان‌گیر مسخره کنندگان گردید».

﴿قُلۡ سِیرُواْ فِی ٱلۡأَرۡضِ ثُمَّ ٱنظُرُواْ کَیۡفَ کَانَ عَٰقِبَةُ ٱلۡمُکَذِّبِینَ١١[الأنعام: ۱۱].«بگو: در زمین بگردید، سپس بنگرید که سر انجام تکذیب کنندگان چه شده است؟».

خداوند متعال با دلجویی دادن پیامبرش، در حالی‌که او را به بردباری دستور می‌دهد و دشمنانش را تهدید می‌کند، می‌فرماید: ﴿وَلَقَدِ ٱسۡتُهۡزِئَ بِرُسُلٖ مِّن قَبۡلِکَو پیامبرانی پیش از تو مورد تمسخر قرار گرفتند، و زمانی که با دلایل آشکار نزد امت‌هایشان آمدند، آنها را دروغگو نامیدند، و پیامدشان را به باد تمسخر گرفتند. پس خداوند آنها را به سبب کفر و تکذیب‌شان هلاک کرد و کامل‌ترین بهره از عذاب را برای آنان فراهم آورد. ﴿فَحَاقَ بِٱلَّذِینَ سَخِرُواْ مِنۡهُم مَّا کَانُواْ بِهِۦ یَسۡتَهۡزِءُونَپس آنچه را که ریشخند می‌کردند گریبان ریشخندکنندگان را گرفت. پس ای تکذیب کنندگان! بپرهیزید از این‌که تکذیب خود را ادامه دهید، و آنگاه بلایی که به آنان رسید به شما نیز می‌رسد. ﴿قُلۡ سِیرُواْ فِی ٱلۡأَرۡضِ ثُمَّ ٱنظُرُواْ کَیۡفَ کَانَ عَٰقِبَةُ ٱلۡمُکَذِّبِینَ١١اگر شما در این مورد شک و تردید دارید، پس در زمین به سیر و سیاحت بپردازید، و بنگرید که عاقبت و سرانجام تکذیب کنندگان چگونه بوده است؟ آنان را نمی‌یابید مگر قومی هلاک شده و ملت‌هایی که در میان رنج‌ها و مصیبت‌ها تلف شده، و خانه‌هایشان از سکنه خالی و ویران گشته و شادی و سرور آنها از بین رفته است. پادشاه جبار آنها را نابود کرده و سرگذشت آنان مایه عبرت خردمندان و صاحبان بینش شده است. این گردش که به آن امر شده گردش سلوک دل‌ها و جسم‌ها است، چرا که از آن عبرت و اندرز پدید می‌آید. اما نگاه کردنِ صرف بدون عبرت گرفتن فایده‌ای ندارد.

آیه‌ی ۱۲:

﴿قُل لِّمَن مَّا فِی ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِۖ قُل لِّلَّهِۚ کَتَبَ عَلَىٰ نَفۡسِهِ ٱلرَّحۡمَةَۚ لَیَجۡمَعَنَّکُمۡ إِلَىٰ یَوۡمِ ٱلۡقِیَٰمَةِ لَا رَیۡبَ فِیهِۚ ٱلَّذِینَ خَسِرُوٓاْ أَنفُسَهُمۡ فَهُمۡ لَا یُؤۡمِنُونَ١٢[الأنعام: ۱۲].«بگو: آنچه در آسمان‌ها و زمین است از آن کیست؟ بگو: از آن خداست، رحمت را به عهدۀ خود گرفته است، بدون شک شما را در روز قیامت که هیچ شکی در تحقق آن نیست گرد می‌آورد، کسانی که خود را ضایع کرده‌اند ایمان نمی‌آورند».

خداوند متعال به پیامبرش صمی‌فرماید: ﴿قُلبه مشرکین بگو به گونه‌ای که برای‌شان روشن نمایید، و آنان را بر توحید ملزم سازی: ﴿لِّمَن مَّا فِی ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِآنچه در آسمان‌ها و زمین است از آن ِ کیست؟ یعنی چه کسی آن را آفریده و مالک آن است و در آن تصرف می‌نماید؟ ﴿قُلبه آنان بگو: ﴿لِّلَّهِاز آن خدا است، و مشرکین به آن اقرار کرده و آن را انکار نمی‌کنند، پس چرا اعتراف می‌کنند که تنها خدا فرمانروا است، و تنها او به تدبیر جهان می‌پردازد، اما به توحید او در الویت اعتراف نمی‌کردند؟! ﴿کَتَبَ عَلَىٰ نَفۡسِهِ ٱلرَّحۡمَةَجهان بالا و پائین تحت فرمانروایی و تدبیر اوست و رحمت و احسان خویش را بر آنان گسترانده و رحمت و منت او آنها را در برگرفته است. او بر خود مقرر نموده است که رحمتش بر خشمش غالب آید، و نزد او بخشیدن از محروم کردن پسندیده‌تر است و خداوند برای همه بندگان در‌های رحمت را گشوده است به شرطی که آنان به سبب گناهانشان درهای رحمت را به روی خود نبندند، و آنان را به‌سوی رحمت خویش فرا خوانده است مادامی که گناهان و عیب‌هایشان مانع رحمت الهی نشود. ﴿لَیَجۡمَعَنَّکُمۡ إِلَىٰ یَوۡمِ ٱلۡقِیَٰمَةِ لَا رَیۡبَ فِیهِبدون شک شما را در روز قیامت که هیچ شکی در وقوع آن نیست گرد می‌آورد، و این سوگندی است از جانب خدا و او راستگوترین خبردهندگانِ است. خداوند دلایل و حجت‌هایی را بر آمدن قیامت اقامه نموده است که آمدن آن را یقینی می‌سازد، اما ستمگران همواره بر عناد و لجاجت خویش افزوده و قدرت خداوند را مبنی بر زنده کردن مردم پس از مرگ انکار کرده و در نافرمانی او فرو رفته، و بر کفر ورزیدن جرات می‌نمایند. پس دنیا و آخرتشان را ضایع و تباه ساخته‌اند. بنابر این فرمود: ﴿ٱلَّذِینَ خَسِرُوٓاْ أَنفُسَهُمۡ فَهُمۡ لَا یُؤۡمِنُونَآنان که خویشتن را تباه کرده‌اند ایمان نمی‌آورند.

آیه‌ی ۲۰-۱۳:

﴿وَلَهُۥ مَا سَکَنَ فِی ٱلَّیۡلِ وَٱلنَّهَارِۚ وَهُوَ ٱلسَّمِیعُ ٱلۡعَلِیمُ١٣[الأنعام: ۱۳].«و از آن او است آنچه که در شب و روز قرار دارد، و او شنوا و دانا است».

﴿قُلۡ أَغَیۡرَ ٱللَّهِ أَتَّخِذُ وَلِیّٗا فَاطِرِ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِ وَهُوَ یُطۡعِمُ وَلَا یُطۡعَمُۗ قُلۡ إِنِّیٓ أُمِرۡتُ أَنۡ أَکُونَ أَوَّلَ مَنۡ أَسۡلَمَۖ وَلَا تَکُونَنَّ مِنَ ٱلۡمُشۡرِکِینَ١٤[الأنعام: ۱۴].«بگو: آیا غیر از خدا را به سرپرستی بگیرم، در صورتی که او آفرینندۀ آسمان‌ها و زمین است و او روزی می‌دهد و روزی داده نمی‌شود؟ بگو: من فرمان داده شده‌ام که نخستین کسی باشم که اسلام آورده است، و هرگز از مشرکان مباش».

﴿قُلۡ إِنِّیٓ أَخَافُ إِنۡ عَصَیۡتُ رَبِّی عَذَابَ یَوۡمٍ عَظِیمٖ١٥[الأنعام: ۱۵].«بگو: همانا اگر من از پروردگارم سرپیچی نمایم از عذاب روزی بزرگ می‌ترسم».

﴿مَّن یُصۡرَفۡ عَنۡهُ یَوۡمَئِذٖ فَقَدۡ رَحِمَهُۥۚ وَذَٰلِکَ ٱلۡفَوۡزُ ٱلۡمُبِینُ١٦[الأنعام: ۱۶].«کسی که در آن روز عذاب از وی دور گردانده شود، بی‌گمان خداوند بر او رحم نموده، و این است پیروزی آشکار».

﴿وَإِن یَمۡسَسۡکَ ٱللَّهُ بِضُرّٖ فَلَا کَاشِفَ لَهُۥٓ إِلَّا هُوَۖ وَإِن یَمۡسَسۡکَ بِخَیۡرٖ فَهُوَ عَلَىٰ کُلِّ شَیۡءٖ قَدِیرٞ١٧[الأنعام: ۱٧].«و اگر خداوند به تو زیانی برساند هیچ ‌کس جز او نمی‌تواند آن را برطرف سازد، و اگر به تو خیری برساند پس او بر هر چیزی تواناست».

﴿وَهُوَ ٱلۡقَاهِرُ فَوۡقَ عِبَادِهِۦۚ وَهُوَ ٱلۡحَکِیمُ ٱلۡخَبِیرُ١٨[الأنعام: ۱۸].«و او بر بندگان خود چیره است و او حکیم و آگاه است».

﴿قُلۡ أَیُّ شَیۡءٍ أَکۡبَرُ شَهَٰدَةٗۖ قُلِ ٱللَّهُۖ شَهِیدُۢ بَیۡنِی وَبَیۡنَکُمۡۚ وَأُوحِیَ إِلَیَّ هَٰذَا ٱلۡقُرۡءَانُ لِأُنذِرَکُم بِهِۦ وَمَنۢ بَلَغَۚ أَئِنَّکُمۡ لَتَشۡهَدُونَ أَنَّ مَعَ ٱللَّهِ ءَالِهَةً أُخۡرَىٰۚ قُل لَّآ أَشۡهَدُۚ قُلۡ إِنَّمَا هُوَ إِلَٰهٞ وَٰحِدٞ وَإِنَّنِی بَرِیٓءٞ مِّمَّا تُشۡرِکُونَ١٩[الأنعام: ۱٩].«بگو: گواهیِ چه کسی از همه برتر است؟ بگو: خدا میان من و شما گواه است، و این قرآن به من وحی شده است تا شما و کسانی را که این (قرآن) بدان‌ها می‌رسد، بیم دهم. آیا شما گواهی می‌دهید که در کنار خدا، معبودان دیگری وجود دارند؟ بگو: من گواهی نمی‌دهم، بگو: همانا او معبود یگانه است، و من از آنچه شریک خدا قرار می‌ددهد، بیزارم».

﴿ٱلَّذِینَ ءَاتَیۡنَٰهُمُ ٱلۡکِتَٰبَ یَعۡرِفُونَهُۥ کَمَا یَعۡرِفُونَ أَبۡنَآءَهُمُۘ ٱلَّذِینَ خَسِرُوٓاْ أَنفُسَهُمۡ فَهُمۡ لَا یُؤۡمِنُونَ٢٠[الأنعام: ۲۰].«کسانی که کتاب را بدی‌شان داده‌ایم آن را می‌شناسند آن‌گونه که فرزندان‌شان را می‌شناسند، کسانی که خود را ضایع کرده‌اند آنان ایمان نمی‌آورند».

بدان که این سوره کریمه با ارائه دلایل عقلی و نقلی، توحید خدا را اثبات می‌نماید، و بیشترِ سوره در مورد توحید و مجادله با کسانی است که به خدا شرک ورزیده و پیامبرش را تکذیب کرده‌اند. پس خداوند در این آیات آنچه را که به وسیله آن هدایت روشن می‌گردد، و شرک از بین می‌رود بیان کرده است. بنابر این فرمود: ﴿لَهُاز آن خداوند متعال است، ﴿مَا سَکَنَ فِی ٱلَّیۡلِ وَٱلنَّهَارِهمه مخلوقات، و آنچه که در شب و روز قرار دارد. از انسان و جن و فرشته گرفته تا حیوانات و جمادات.

پس همه این‌ها آفریدگانی هستند که خدا در آنها تصرف می‌کند، و بندگانی هستند که در برابر پروردگار بزرگ‌شان مسّخر و تسلیم می‌باشند، خداوندی که مسلط و فرمانرواست.

پس آیا از دیدگاه عقل و نقل درست است که یکی از این مملوک‌ها که نمی‌تواند سودی ببخشد و زیانی برساند پرستش شود؟ و بندگی خالصانه آفریننده‌ای که مدبر و مالک و ضارّ و نافع است ترک گردد؟! هرگز، چرا که عقل سالم و سرشت پاک، آدمی را به اخلاص در عبادت، و محبت و ترس و امید پروردگار جهانیان فرا می‌خواند. ﴿ٱلسَّمِیعُشنواست و همه صداها را علی رغم اختلاف زبان‌ها و تنّوع نیازها می‌شنود. ﴿ٱلۡعَلِیمُبه آنچه شده و آنچه خواهد شد و آنچه که هنوز نشده است آگاه و داناست و بر امور آشکار و پنهان اطلاع دارد. ﴿قُلۡبه کسانی که به خدا شریک می‌ورزند، بگو: ﴿أَغَیۡرَ ٱللَّهِ أَتَّخِذُ وَلِیّٗاآیا جز خدا کسی از این مخلوقات ناتوان را به یاوری بگیرم؟ نه، هرگز چنین کاری نمی‌کنم، چون او آفریننده آسمان‌ها و زمین و مدّبر آنهاست. ﴿وَهُوَ یُطۡعِمُ وَلَا یُطۡعَمُو او روزی دهنده همه آفریدگان است، بدون این‌که خود به آنها نیاز داشته باشد. پس چطور شایسته است که غیر از خداوند آفریننده و روزی دهنده بی‌نیاز و ستوده، کسی دیگر را به یاوری بگیرم؟!

﴿قُلۡ إِنِّیٓ أُمِرۡتُ أَنۡ أَکُونَ أَوَّلَ مَنۡ أَسۡلَمَبگو: من فرمان داده شده‌ام تا نخستین کسی باشم که تسلیم خدا شده و از او فرمان برده است، زیرا من در اطاعت کردن از دستورات پروردگارم از دیگران سزاوارترم. ﴿وَلَا تَکُونَنَّ مِنَ ٱلۡمُشۡرِکِینَو از مشرکین مباش. یعنی از این‌که از مشرکان باشم نهی شده‌ام، و از پذیرش عقیده آنها، و از همنشینی با آنان نهی شده‌ام، پس این واجب‌ترین واجبات من است. ﴿قُلۡ إِنِّیٓ أَخَافُ إِنۡ عَصَیۡتُ رَبِّی عَذَابَ یَوۡمٍ عَظِیمٖ١٥بگو: من اگر نافرمانی پروردگارم را بکنم از عذاب روزی بزرگ می‌ترسم، زیرا نافرمانی خدا و ارتکاب شرک باعث همیشه ماندن در جهنم و ناخشنودی خداوند جبّار می‌گردد. و آن روز، روزی است که عذاب و کیفر آن سنگین و وحشتناک است، و هر کس در آن روز، عذاب خدا از وی دور شود به او رحم شده است، و هر کس در آن روز نجات پیدا کند پیروز و رستگار واقعی است. و کسی که در آن روز نجات نیابد بدبخت و زیانمند است.

و از جمله دلایل یگانگی خدا وتوحید وی این است که او در برطرف کردن زیان و رنج، و پدید آوردن خوبی و شادی یگانه است. بنابر این فرمود: ﴿وَإِن یَمۡسَسۡکَ ٱللَّهُ بِضُرّٖو اگر خداوند زیانی از قبیل فقر یا بیماری و یا سختی و تنگدستی یا غم و اندوه و امثال آن را به تو برساند، ﴿فَلَا کَاشِفَ لَهُۥٓ إِلَّا هُوَۖ وَإِن یَمۡسَسۡکَ بِخَیۡرٖ فَهُوَ عَلَىٰ کُلِّ شَیۡءٖ قَدِیرٞجز او هیچ کسی آن را برطرف نمی‌کند، و اگر خیری به تو برساند پس او بر هر چیزی تواناست. بنابر این چون تنها او فایده دهنده و زیان رساننده است، همونیز سزاوار پرستش و الوهیت است.

﴿وَهُوَ ٱلۡقَاهِرُ فَوۡقَ عِبَادِهِو او بر بندگانش چیره است. پس هیچ‌کس از آنان تصرفی نمی‌کند، و هیچ حرکت‌کننده‌ای حرکتی انجام نمی‌دهد، و هیچ ساکنی آرام نمی‌گیرد مگر با خواست و اراده او و پادشاهان و فرمانروایان نمی‌توانند از حیطه فرمانروایی و پادشاهی او بیرون روند، بلکه همه تحت تدبیر الهی و سلطه او می‌باشند، پس چون او چیره است و دیگران همه تحت سلطه او قرار دارند، همو شایسته و سزاوار عبادت است. ﴿وَهُوَ ٱلۡحَکِیمُو او در فرمان و نهی، و پاداشی که می‌دهد، و مجازاتی که می‌نماید، و در آنچه آفریده و مقدر نموده است با حکمت است. ﴿ٱلۡخَبِیرُو بر آنچه که در دل‌ها است، و بر امور پوشیده مطلع و آگاه است. و این‌ها همه از دلایل توحید و یگانگی او می‌باشند.

﴿قُلۡبه آنان بگو آنگاه که هدایت را برای‌شان روشن کردیم و راه‌ها را برای آنان توضیح دادیم ﴿أَیُّ شَیۡءٍ أَکۡبَرُ شَهَٰدَةٗچه چیزی از شهادت دادن بر این اصل بزرگ و استوار بزرگ‌تر است؟ ﴿قُلِ ٱللَّهُبگو: گواهی خدا بالاتر و بزرگ‌تر است.پس او ﴿شَهِیدُۢ بَیۡنِی وَبَیۡنَکُمۡمیان من و شما گواه است، و هیچ گواهی و شهادتی بزرگ‌تر از گواهی او وجود ندارد، و او با اقرار و فعل خود بر صداقت من گواهی می‌دهد، و بر آنچه که برایتان می‌گویم، اقرار می‌کند. همان‌گونه که خداوند متعال فرموده است: ﴿وَلَوۡ تَقَوَّلَ عَلَیۡنَا بَعۡضَ ٱلۡأَقَاوِیلِ٤٤ لَأَخَذۡنَا مِنۡهُ بِٱلۡیَمِینِ٤٥ ثُمَّ لَقَطَعۡنَا مِنۡهُ ٱلۡوَتِینَ٤٦[الحاقة: ۴۴-۴۶]. و اگر محمد صبر ما دروغ ببندد و از خود چیزهایی غیر واقعی بگوید، با دست راست خود او را می‌گیریم سپس شاهرگ گردنش را قطع می‌کنیم. پس خداوند با حکمت و توانا است، و از حکمت و توانایی او بعید است فردی را تایید کند که به او دروغ نسبت داده، و ادعا می‌کند خدا او را فرستاده است، حال آن‌که او را نفرستاده است.

و ادعا می‌کند که خداوند او را به فراخواندن مردم فرمان داده‌است، حال آن‌که او را فرمان نداده است. و ادعا کند که خداوند ریختن خون و گرفتن مال و زنان کسانی را که با او مخالفت می‌ورزند برایش جایز قرار داده‌است، و خداوند او را با اقرار خویش و در عمل تصدیق می‌نماید، پس برای اثبات آنچه که می‌گوید او را با معجزات و دلایل آشکار تایید نموده، و یاری می‌دهد، و هر کس را که با او مخالفت کند و دشمنی ورزد خوار می‌گرداند. پس چه گواهی بالاتر از این گواهی است؟! ﴿وَأُوحِیَ إِلَیَّ هَٰذَا ٱلۡقُرۡءَانُ لِأُنذِرَکُم بِهِۦ وَمَنۢ بَلَغَو این قرآن به خاطر مصلحت و منفعت شما به من وحی شده است تا به وسیله «ترغیب» و «ترهیب» و بیان پاداش کردار و گفتارهای ظاهری و باطنی و یا عذاب شدیدی که بر اعمال بد مترتب می‌شود، شما را برحذر دارم. پس ای مخاطبان قرآن! و ای کسانی که تا روز قیامت قرآن به شما می‌رسد! در این قرآن چیزهایی وجود دارد که شما با آن بر حذر داشته می‌شوید. زیرا در این قرآن هرآنچه که مورد نیاز باشد بیان شده است.

پس از آن‌که خداوند گواهی خود را بیان کرد که بزرگ‌ترین گواهی بر توحید است، فرمود: ای پیامبر! به مخالفان رسالت خدا، و تکذیب کنندگان پیامبران بگو: ﴿أَئِنَّکُمۡ لَتَشۡهَدُونَ أَنَّ مَعَ ٱللَّهِ ءَالِهَةً أُخۡرَىٰۚ قُل لَّآ أَشۡهَدُآیا شما گواهی می‌دهید که معبودانی دیگر در کنار پروردگار جهانیان وجود دارند؟ بگو: من گواهی نمی‌دهم. یعنی اگر گواهی دادند، تو با آنها گواهی مده. پس راست‌ترین و برترین گواهی را که گواهی پروردگار جهانیان بر توحید خداوند است و با دلایل قاطع و حجت‌های روشن تایید شده است، با گواهی مشرکان مقایسه کن، آن‌هایی که عقل و دین و آرا و اخلاقشان فاسد شده و عقلا و اندیشمندان را به ریشخند و تمسخر گرفته‌اند. بدون شک گواهی آنان با سرشت و فطرتشان مخالف بوده، و گفته‌هایشان در خصوص این‌که همراه با خدا معبودان دیگری وجود دارد متضاد و دارای تناقض است، و کوچک‌ترین دلیلی بر گرفته خود ندارند. پس شما اگر خود می‌ورزیدید یکی از این دو گواهی را برای خود انتخاب کنید.

و ما برای خود آن گواهی را انتخاب می‌کنیم که خداوند برای پیامبرش انتخاب نموده، و ما را به پیروی از آن دستور داده‌است، پس فرمود: ﴿قُلۡ إِنَّمَا هُوَ إِلَٰهٞ وَٰحِدٞبگو: بدون شک او معبود یگانه و تنها و یکتا است، و کسی جز او سزاوار بندگی، و پرستش نیست، همانطور که او در آفرینش و تدبیرِ امور یگانه است. ﴿وَإِنَّنِی بَرِیٓءٞ مِّمَّا تُشۡرِکُونَو من از بت‌ها و همتایان و هر آنچه که شریک او قرار داده شود، بیزارم. بنابر این توحید حقیقی به معنی اثبات الوهیت برای خدا و نفی آن از غیر او می‌باشد.

پس از آن‌که خداوند متعال گواهی خود و گواهی پیامبرش را بر توحید بیان نمود،و گواهی مشرکان را که ناشی از ناآگاهی و بی‌خردی آنان بود ذکر کرد، بیان داشت که اهل کتاب از قبیل یهودیان و نصارا، ﴿یَعۡرِفُونَهُدرستی و صحت توحید را می‌شناسد، ﴿کَمَا یَعۡرِفُونَ أَبۡنَآءَهُمُهمان‌طور که فرزندان‌شان را می‌شناسند. آنان به هیچ صورت شکی در صحت آن ندارند، همان‌طور که در شناخت فرزندان‌شان دچار اشتباه و تردید نمی‌شوند، به ویژه پسران که اغلب با پدران‌شان هستند. و احتمال دارد که ضمیر به پیامبر برگردد. یعنی اهل کتاب در صحت رسالت او دچار اشتباه نمی‌شوند، و شکی در آن ندارند، چون در کتاب‌هایشان به رسالت پیامبر صمژده داده شده، و صفت‌هایی که نزد آنها است بر او منطبق بوده، و برکسی دیگر جز او انطباق پیدا نمی‌کند. و هر دو معنی لازم و ملزوم یکدیگرند. ﴿ٱلَّذِینَ خَسِرُوٓاْ أَنفُسَهُمۡکسانی که خویشتن را ضایع و تباه کردند. و آنچه را که برای آنان آفریده شده بودند از قبیل ایمان و توحید ضایع کردند، و خود را از فضل پادشاه بزرگوار محروم گرداندند، ﴿فَهُمۡ لَا یُؤۡمِنُونَآنان ایمان نمی‌آورند. و چون ایمان نمی‌آورند زیان و خسران فراوانی دامنگیرشان خواهد شد.

آیه‌ی ۲۱:

﴿وَمَنۡ أَظۡلَمُ مِمَّنِ ٱفۡتَرَىٰ عَلَى ٱللَّهِ کَذِبًا أَوۡ کَذَّبَ بِ‍َٔایَٰتِهِۦٓۚ إِنَّهُۥ لَا یُفۡلِحُ ٱلظَّٰلِمُونَ٢١[الأنعام: ۲۱].«و چه کسی ستمگرتر است از کسی که بر خدا دروغ ببندد، یا آیات او را تکذیب کند؟ همانا ستمگران رستگار نمی‌شوند».

هیچ ستم و عنادی بزرگ‌تر از ستم کسی نیست که یکی از این دو صفت را داشته باشد، پس اگر هر دوصفت در فردی موجود باشد چگونه خواهد شد؟! کسی که هم به خدا دروغ نسبت دهد، و هم آیات و دلایل او را که پیامبران آورده‌اند تکذیب کند! چنین فردی ستمگرترین مردم است، و ستم‌گر هرگز رستگار نمی‌شود. این آیه شامل حال تمام کسانی می‌شود که به خدا دروغ نسبت داده و ادعا می‌کنند خداوند شریک و یاوری شایسته پرستش دارد. یا برای خدا همسر و فرزندی قرار می‌دهند. و هرکس حقی را که پیامبران یا جانشینان آنان آورده‌اند، تکذیب نماید مشمو ل حکم این آیه است.

آیه‌ی ۲۴-۲۲:

﴿وَیَوۡمَ نَحۡشُرُهُمۡ جَمِیعٗا ثُمَّ نَقُولُ لِلَّذِینَ أَشۡرَکُوٓاْ أَیۡنَ شُرَکَآؤُکُمُ ٱلَّذِینَ کُنتُمۡ تَزۡعُمُونَ٢٢[الأنعام: ۲۲].«و روزی همۀ آنان را گرد می‌آوریم، پس به مشرکان می‌گوییم: کجا هستند انبازانی که ادعا می‌کردید؟».

﴿ثُمَّ لَمۡ تَکُن فِتۡنَتُهُمۡ إِلَّآ أَن قَالُواْ وَٱللَّهِ رَبِّنَا مَا کُنَّا مُشۡرِکِینَ٢٣[الأنعام: ۲۳].«سپس وقتی که با این سؤال مورد امتحان قرار می‌گیرند پاسخشان جز این نیست که می‌گویند: سوگند به خداوندی که پروردگار ماست ما مشرک نبوده‌ایم».

﴿ٱنظُرۡ کَیۡفَ کَذَبُواْ عَلَىٰٓ أَنفُسِهِمۡۚ وَضَلَّ عَنۡهُم مَّا کَانُواْ یَفۡتَرُونَ٢٤[الأنعام: ۲۴].«بنگر که چگونه با خود نیز دروغ می‌گویند، و شرکا و انبازانی که به هم می‌بافتند از آنان گم شدند».

خداوند متعا ل از سرانجام مشرکین در روز قیامت خبر می‌دهد و این‌که آنها مواخذه و محاکمه شده و سرزنش می‌شوند. پس به آنها گفته می‌شود: ﴿أَیۡنَ شُرَکَآؤُکُمُ ٱلَّذِینَ کُنتُمۡ تَزۡعُمُونَکجایند انبازهایی که ادعا می‌کردید شریک خداوند هستند؟ یعنی خداوند هیچ شریکی نداشته، و آنها فقط ادعا می‌کردند شریکی دارد، و به او دروغ نسبت می‌دادند.

﴿ثُمَّ لَمۡ تَکُن فِتۡنَتُهُمۡوقتی که با این سوال مورد آزمایش و امتحان قرار می‌گیرند، پاسخ آنها جز انکار شرکشان، چیز دیگری نیست، و سوگند می‌خورند که مشرک نبوده‌اند. ﴿ٱنظُرۡبا تعجب به آنها و حالت‌شان بنگر، ﴿کَیۡفَ کَذَبُواْ عَلَىٰٓ أَنفُسِهِمۡکه چگونه با خود دروغ می‌گویند، دروغی که آنا را دچار زیان کرد و به آنان نهایت ضرر را رسانید، ﴿وَضَلَّ عَنۡهُم مَّا کَانُواْ یَفۡتَرُونَو شرکایی که ادعا می‌کردند شریک خدا هستند از آنان گم شد. و خداوند از این ادعا و یاوه گویی‌ها پاک است.

آیه‌ی ۲۵:

﴿وَمِنۡهُم مَّن یَسۡتَمِعُ إِلَیۡکَۖ وَجَعَلۡنَا عَلَىٰ قُلُوبِهِمۡ أَکِنَّةً أَن یَفۡقَهُوهُ وَفِیٓ ءَاذَانِهِمۡ وَقۡرٗاۚ وَإِن یَرَوۡاْ کُلَّ ءَایَةٖ لَّا یُؤۡمِنُواْ بِهَاۖ حَتَّىٰٓ إِذَا جَآءُوکَ یُجَٰدِلُونَکَ یَقُولُ ٱلَّذِینَ کَفَرُوٓاْ إِنۡ هَٰذَآ إِلَّآ أَسَٰطِیرُ ٱلۡأَوَّلِینَ٢٥[الأنعام: ۲۵].«و برخی از آنان به تو گوش فرا می‌دهند ولی بر دل‌هایشان پرده‌ها افکنده‌ایم تا آن را نفهمند، و در گوشهایشان سنگینی قرار داده‌ایم، و اگر هر آیه و دلیلی را ببینند به آن ایمان نمی‌آورند. تا آنجا که وقتی پیش تو می‌آیند با تو به مجادله می‌پردازند، کسانی که کفر ورزیده‌اند می‌گویند: این جز افسانه‌های نخستین چیزی نیست».

برخی از این مشرکان در بعضی اوقات و بنا به دلایلی به سخنان شما گوش فرا می‌دهند، اما نه بدان جهت که از شما پیروی کنند، بنابراین، از این کار بهره‌ای نمی‌برند، چون اراده خیر ندارند. ﴿وَجَعَلۡنَا عَلَىٰ قُلُوبِهِمۡ أَکِنَّةًو بر دل‌هایشان پوشش و پرده‌هایی قرار داده‌ایم تا سخن خدا را نفهمند، پس کلام خود را از امثال اینان مصون و در امان داشت. ﴿وَفِیٓ ءَاذَانِهِمۡ وَقۡرٗاو در گوش‌هایشان سنگینی قرار داده‌ایم، پس آنچه را که به آنان فایده برساند، نمی‌شنوند. ﴿وَإِن یَرَوۡاْ کُلَّ ءَایَةٖ لَّا یُؤۡمِنُواْ بِهَاو اگر هر آیه‌ای را ببینند به آن ایمان نمی‌آورند، و این بیان‌گر نهایت ستم و کینه توزی آنان است. چرا که دلایل روشنی را که بر حق دلالت می‌نماید نمی‌پذیرند، بلکه در امر باطل مجادله می‌کنند، تا حق را با آن درهم بشکنند. بنابر این فرمود: ﴿حَتَّىٰٓ إِذَا جَآءُوکَ یُجَٰدِلُونَکَ یَقُولُ ٱلَّذِینَ کَفَرُوٓاْ إِنۡ هَٰذَآ إِلَّآ أَسَٰطِیرُ ٱلۡأَوَّلِینَتا آنجا وقتی که پیش تو می‌آیند با تو به مجادله می‌پردازند کسانی که کفر ورزیده‌اند می‌گویند: این جز افسانه‌ها نخستین نیست. یعنی کپی کتاب‌های نوشته شده گذشتگان بوده، و از جانب خدا و پیامبرانش نیست. و این ناشی از کفرشان بود، و گرنه چگونه این کتاب که حاوی اخبار گذشتگان و آیندگان و حقایقی است که پیامبران آورده‌اند و شامل حق و عدالت و دادگری کامل است افسانه پیشینیان است؟!.

آیه‌ی ۲۶:

﴿وَهُمۡ یَنۡهَوۡنَ عَنۡهُ وَیَنۡ‍َٔوۡنَ عَنۡهُۖ وَإِن یُهۡلِکُونَ إِلَّآ أَنفُسَهُمۡ وَمَا یَشۡعُرُونَ٢٦[الأنعام: ۲۶].«و آنان (مردم) را از آن باز می‌دارند و خودشان نیز از آن دوری می‌گزینند، و هلاک نمی‌کنند مگر خودشان را و(لی) نمی‌فهمند».

مشرکان که برای خدا شریک قرار داده و پیامبران‌شان را تکذیب می‌کنند، هم خودشان گمراهند و هم دیگران را گمراه کرده و از پیروی کردن از حق باز می‌دارند. مردم را از آن برحذر می‌دارند و خودشان نیز از آن دوری می‌گزینند. و آنها با این کارشان نه به خدا زیانی می‌رسانند، و نه بندگان مومن خدا.

آیه‌ی ۲٩-۲٧:

﴿وَلَوۡ تَرَىٰٓ إِذۡ وُقِفُواْ عَلَى ٱلنَّارِ فَقَالُواْ یَٰلَیۡتَنَا نُرَدُّ وَلَا نُکَذِّبَ بِ‍َٔایَٰتِ رَبِّنَا وَنَکُونَ مِنَ ٱلۡمُؤۡمِنِینَ٢٧[الأنعام: ۲٧].«وای کاش (منکران ار) بدان هنگام که در کنار جهنم نگاه داشته می‌شوند، مشاهده می‌کردی. پس می‌گویند: ای کاش به دنیا برگردانده می‌شدیم و آیات پروردگارمان را تکذیب نمی‌کردیم و از مؤمنان می‌شدیم».

﴿بَلۡ بَدَا لَهُم مَّا کَانُواْ یُخۡفُونَ مِن قَبۡلُۖ وَلَوۡ رُدُّواْ لَعَادُواْ لِمَا نُهُواْ عَنۡهُ وَإِنَّهُمۡ لَکَٰذِبُونَ٢٨[الأنعام: ۲۸].«و هر آنچه آنان از پیش پنهان می‌کردند بر ایشان آشکار می‌شود، و اگر به دنیا برگردانده شوند باز سراغ چیزی می‌روند که از آن نهی شده‌اند، و آنان دروغ‌گویانند».

﴿وَقَالُوٓاْ إِنۡ هِیَ إِلَّا حَیَاتُنَا ٱلدُّنۡیَا وَمَا نَحۡنُ بِمَبۡعُوثِینَ٢٩[الأنعام: ۲٩].«و می‌گویند: زندگی ما فقط همین زندگی دنیا است، و ما برانگیخته و زنده نمی‌شویم».

خداوند متعال از حالت مشرکین و حاضر کردن آنها در کنار جهنّم خبر داده و می‌فرماید: ﴿وَلَوۡ تَرَىٰٓ إِذۡ وُقِفُواْ عَلَى ٱلنَّارِو اگر آنها را در کنار جهنم مشاهده کنی، آنگاه که نگاه داشته شده‌اند تا توبیخ و سرزنش شوند، مساله‌ای هولناک و حالتی وحشتناک را خواهی دید. و آنها را می‌بینی که به کفر و فسق خود اعتراف کرده و آرزو می‌کنند که ای کاش به دنیا برگردانده شوند! ﴿فَقَالُواْ یَٰلَیۡتَنَا نُرَدُّ وَلَا نُکَذِّبَ بِ‍َٔایَٰتِ رَبِّنَا وَنَکُونَ مِنَ ٱلۡمُؤۡمِنِینَ٢٧ بَلۡ بَدَا لَهُم مَّا کَانُواْ یُخۡفُونَ مِن قَبۡلُپس می‌گویند: کاش به دنیا برگردانده می‌شدیم، و آیات پروردگارمان را تکذیب نمی‌کردیم، و از مومنان می‌شدیم. و هر آنچه آنان از پیش پنهان می‌کردند برای‌شان آشکار می‌شود، زیرا آنها در دنیا می‌دانستند دروغگو هستند اما این مطالب را در وجود خود پنهان می‌کردند. و در بسیاری اوقات مکنونات دل‌شان آشکار می‌گردید اما اهداف فاسدی که داشتند آنان را باز می‌داشت و دل‌هایشان را از خیر منصرف می‌کرد. و آنها در آرزویی که می‌کنند دروغ می‌گویند.

و هدف آنان از این خیال پردازی و آرزوی پوچ این است که عذاب را از خویشتن دور نمایند. ﴿وَقَالُوٓاْو منکرین رستاخیز گفتند: ﴿إِنۡ هِیَ إِلَّا حَیَاتُنَا ٱلدُّنۡیَازندگی ما فقط همین زندگی دنیا است. یعنی حقیقت و هدف از پدید آمدن ما جز زندگی دنیا چیزی دیگر نیست. ﴿وَمَا نَحۡنُ بِمَبۡعُوثِینَو ما بر انگیخته نشده و زنده نمی‌گردیم.

آیه‌ی ۳۰:

﴿وَلَوۡ تَرَىٰٓ إِذۡ وُقِفُواْ عَلَىٰ رَبِّهِمۡۚ قَالَ أَلَیۡسَ هَٰذَا بِٱلۡحَقِّۚ قَالُواْ بَلَىٰ وَرَبِّنَاۚ قَالَ فَذُوقُواْ ٱلۡعَذَابَ بِمَا کُنتُمۡ تَکۡفُرُونَ٣٠[الأنعام: ۳۰].«و اگر ببینی آنگاه که نزد پروردگارشان نگاه داشته می‌شوند، می‌فرماید: آیا این حق نیست؟ می‌گویند: بله، به پروردگارمان سوگند حق است، پس می‌فرماید: بچشید عذاب را به سبب آنچه کفر می‌ورزیدید».

﴿وَلَوۡ تَرَىٰٓو اگر کافران را ببینی، ﴿إِذۡ وُقِفُواْ عَلَىٰ رَبِّهِمۡآن‌گاه که در پیشگاه پروردگارشان نگاه داشته می‌شوند، وحشت بزرگی را خواهی دید. ﴿قَالَخداوند در حالی که آنان را سرزنش و توبیخ می‌کند، می‌فرماید: ﴿أَلَیۡسَ هَٰذَاآیا عذابی که می‌بینید، ﴿بِٱلۡحَقِّحق و حقیقت نیست؟ ﴿قَالُواْ بَلَىٰ وَرَبِّنَامی‌گویند: بله! سوگند به پروردگارمان که حق است. پس آنان در جایی اقرار و اعتراف می‌کنند که به آنان سودی نمی‌بخشد.

آیه‌ی ۳۱:

﴿قَدۡ خَسِرَ ٱلَّذِینَ کَذَّبُواْ بِلِقَآءِ ٱللَّهِۖ حَتَّىٰٓ إِذَا جَآءَتۡهُمُ ٱلسَّاعَةُ بَغۡتَةٗ قَالُواْ یَٰحَسۡرَتَنَا عَلَىٰ مَا فَرَّطۡنَا فِیهَا وَهُمۡ یَحۡمِلُونَ أَوۡزَارَهُمۡ عَلَىٰ ظُهُورِهِمۡۚ أَلَا سَآءَ مَا یَزِرُونَ٣١[الأنعام: ۳۱].«بی‌گمان کسانی که ملاقاتِ با خدا را دروغ پنداشتند، زیان دیدند، تا آنگاه که قیامت ناگهان بر آنان در رسد، می‌گویند: افسوس بر ما بر آنچه که در آن کوتاهی کردیم، و آنها (بارِ) گناه‌شان را به دوش می‌کشند. هان چه بد است که بر دوش می‌کشند!».

کسی که لقای خدا را دروغ انگارد، از تمام خیر و خوبی‌ها محروم می‌گردد. پس این تکذیب باعث می شود تا بر ارتکاب محرّمات، و آنچه که انسان را هلاک می‌کند جرات کند.

﴿حَتَّىٰٓ إِذَا جَآءَتۡهُمُ ٱلسَّاعَةُ بَغۡتَةٗتا این‌که قیامت، آنان را فرا می‌گیرد در حالی‌که آنها زشت‌ترین حالت را دارند، پس بی‌نهایت اظهار ندامت و پشیمانی می‌کنند. ﴿قَالُواْ یَٰحَسۡرَتَنَا عَلَىٰ مَا فَرَّطۡنَاو می‌گویند: افسوس و دریغا که در دنیا کوتاهی کردیم. اما وقتِ این حسرت و تاسف گذشته است. ﴿وَهُمۡ یَحۡمِلُونَ أَوۡزَارَهُمۡ عَلَىٰ ظُهُورِهِمۡۚ أَلَا سَآءَ مَا یَزِرُونَو آنان گناهانشان را بر دوش خود می‌کشند. هان چه بد است آنچه بر دوش می‌کشند! زیرا بار گناهانشان بر دوش آنها سنگینی می‌کند، و نمی‌توانند از زیر بار آن شانه خالی کنند تا نجات یابند. بنابر این برای همیشه در جهنم باقی می‌مانند، و مستحق آنند که همیشه در خشم پروردگار بسر ببرند.

آیه‌ی ۳۲:

﴿وَمَا ٱلۡحَیَوٰةُ ٱلدُّنۡیَآ إِلَّا لَعِبٞ وَلَهۡوٞۖ وَلَلدَّارُ ٱلۡأٓخِرَةُ خَیۡرٞ لِّلَّذِینَ یَتَّقُونَۚ أَفَلَا تَعۡقِلُونَ٣٢[الأنعام: ۳۲].«و زندگی دنیا سرگرمی و بازیچه‌ای بیش نیست و سرای آخرت برای پرهیزگاران بهتر است. آیا نمی‌فهمید؟!».

این حقیقتِ دنیا و آخرت است، دنیا عبارت است از سرای لعب و لهوِ جسمی و قلبی، قلب‌ها شیفته آن می‌شوند و نفس آدمی به آن می‌گراید و به آن مشغول می‌شود، و آن چنان که کودک به پستان مادر علاقمند است، انسان نیز به ه مان اندازه در دنیا و زخارف آن می‌گراید.

اما آخرت ﴿خَیۡرٞ لِّلَّذِینَ یَتَّقُونَاز حیث ذات و صفات و بقا و دوام برای پرهیزگاران بهتر است، و در آنجا هر آنچه که نفس بدان میل کند و چشم‌ها از آن لذت ببرند اعم از نعمت‌های قلبی و روحی و سرور و شادی فراوان وجود دارد. اما این نعمت‌ها برای هرکسی نیست، بلکه فقط برای پرهیزگاران است، کسانی‌که دستورات خدا را انجام می‌دهند، و آنچه را از آن نهی کرده است ترک می‌نمایند. ﴿أَفَلَا تَعۡقِلُونَآیا عقل ندارید که با آن درک بکنید که باید کدام دنیا را انتخاب کرد و ترجیح داد؟!.

آیه‌ی ۳۵-۳۳:

﴿قَدۡ نَعۡلَمُ إِنَّهُۥ لَیَحۡزُنُکَ ٱلَّذِی یَقُولُونَۖ فَإِنَّهُمۡ لَا یُکَذِّبُونَکَ وَلَٰکِنَّ ٱلظَّٰلِمِینَ بِ‍َٔایَٰتِ ٱللَّهِ یَجۡحَدُونَ٣٣[الأنعام: ۳۳].«همانا می‌دانیم چیزی که آنان می‌گویند ترا اندوهگین می‌کند، آنها ترا تکذیب نمی‌کنند بلکه ستمگران آیات خدا را انکار می‌نمایند».

﴿وَلَقَدۡ کُذِّبَتۡ رُسُلٞ مِّن قَبۡلِکَ فَصَبَرُواْ عَلَىٰ مَا کُذِّبُواْ وَأُوذُواْ حَتَّىٰٓ أَتَىٰهُمۡ نَصۡرُنَاۚ وَلَا مُبَدِّلَ لِکَلِمَٰتِ ٱللَّهِۚ وَلَقَدۡ جَآءَکَ مِن نَّبَإِیْ ٱلۡمُرۡسَلِینَ٣٤[الأنعام: ۳۴].«به درستی که پیامبرانی پیش از تو تکذیب شده‌اند، و در برابر تکذیب‌ها شکیبایی ورزیدند، و اذیت و آزار شدند، تا این‌که یاری و کمک ما پیش آنان آمد، و هیچ چیزی نمی‌تواند سخنان خدا را دگرگون کند. و بدون شک سرگذشت و اخبار پیامبران به تو سر رسیده است».

﴿وَإِن کَانَ کَبُرَ عَلَیۡکَ إِعۡرَاضُهُمۡ فَإِنِ ٱسۡتَطَعۡتَ أَن تَبۡتَغِیَ نَفَقٗا فِی ٱلۡأَرۡضِ أَوۡ سُلَّمٗا فِی ٱلسَّمَآءِ فَتَأۡتِیَهُم بِ‍َٔایَةٖۚ وَلَوۡ شَآءَ ٱللَّهُ لَجَمَعَهُمۡ عَلَى ٱلۡهُدَىٰۚ فَلَا تَکُونَنَّ مِنَ ٱلۡجَٰهِلِینَ٣٥[الأنعام: ۳۵].«و اگر رویگردانی آنان برای تو سخت و دشوار است، پس اگر می‌توانی سوراخی در زمین بزنی یا نردبانی به‌سوی آسمان بگذاری و برای‌شان دلیلی بیاوری (این کار را بکن)، ولی اگر خدا بخواهد همۀ آنان را بر هدایت گرد می‌آورد، پس از جاهلان مباش».

ما می‌دانیم آنچه که تکذیب‌کنندگان در مورد تو می‌گویند شما را ناراحت و غمگین می‌سازد. اما شما را به شکیبایی دستور می‌دهیم تا به مقام‌های عالی و بلند و حالات گرانبها دست یابی، پس گمان مبر که گفته آنها در مورد تو از روی اشتباه بوده است، ﴿فَإِنَّهُمۡ لَا یُکَذِّبُونَکَآنان در حقیقت تو را تکذب نمی‌کنند، چون راستگویی شما و نشست و برخاست و همه‌ی حالات شما را می‌دانند، تا جاییکه قبل از بعثت، شما را امین می‌نامیدند.

﴿وَلَٰکِنَّ ٱلظَّٰلِمِینَ بِ‍َٔایَٰتِ ٱللَّهِ یَجۡحَدُونَبلکه ستمگران آیات خدا را انکار می‌کنند. آنان دلایل و آیات خدا را که در دست تو قرار دارد تکذیب می‌کنند. ﴿وَلَقَدۡ کُذِّبَتۡ رُسُلٞ مِّن قَبۡلِکَ فَصَبَرُواْ عَلَىٰ مَا کُذِّبُواْ وَأُوذُواْ حَتَّىٰٓ أَتَىٰهُمۡ نَصۡرُنَاو همانا پیامبرانی پیش از تو تکذیب شدند، ولی بر آنچه تکذیب شدند شکیبایی کردند، و اذیت و آزار چشیدند تا این‌که یاری ما آنان را دریافت. پس تو هم صبر کن، همانطور که آنان صبر کردند، تا پیروز و موفقّ شدی، همانطور که آنان موفق و پیروز شدند. ﴿وَلَقَدۡ جَآءَکَ مِن نَّبَإِیْ ٱلۡمُرۡسَلِینَو مسلمّا از اخبار و سرگذشت پیامبران چیزی به تو رسیده است که خاطرات را آرامش دهد و دلت را اطمینان بخشد.

﴿وَإِن کَانَ کَبُرَ عَلَیۡکَ إِعۡرَاضُهُمۡو اگر به خاطر اصراری که بر ایمان آوردنِ آنان داری، روی گردانی آنان از قرآن بر تو دشوار می‌آید، پس کوشش خود را مبذول بدار، ولی هرگز نمی‌توانی کسی را هدایت کنی که خداوند هدایت شدن او را نخواسته است. ﴿فَإِنِ ٱسۡتَطَعۡتَ أَن تَبۡتَغِیَ نَفَقٗا فِی ٱلۡأَرۡضِ أَوۡ سُلَّمٗا فِی ٱلسَّمَآءِ فَتَأۡتِیَهُم بِ‍َٔایَةٖبنابر ایناگر می‌توانی تونلی در زمین ایجاد کن، یا نردبانی به‌سوی آسمان بگذار و برای‌شان دلیل بیاور. یعنی اگر می‌توانی چنین کن، اما این کار نیز برای‌شان فایده‌ای نخواهد داشت. و خداوند در اینجا آرزو و اُمید پیامبر صرا مبنی بر هدایت امثال این مخالفان و معاندان قطع می‌نماید ﴿وَلَوۡ شَآءَ ٱللَّهُ لَجَمَعَهُمۡ عَلَى ٱلۡهُدَىٰواگر خداوند می‌خواست قطعا آنها را بر هدایت گرد می‌آورد، اما حکمت خداوند متعال مقتضی است که آنان بر گمراهی باقی بمانند. ﴿فَلَا تَکُونَنَّ مِنَ ٱلۡجَٰهِلِینَپس، زنهار از نادانان مباش! کسانی‌که حقایق امور را می‌دانند و آن ‌را وارونه نشان می‌دهند.

آیه‌ی ۳٧-۳۶:

﴿إِنَّمَا یَسۡتَجِیبُ ٱلَّذِینَ یَسۡمَعُونَۘ وَٱلۡمَوۡتَىٰ یَبۡعَثُهُمُ ٱللَّهُ ثُمَّ إِلَیۡهِ یُرۡجَعُونَ٣٦[الأنعام: ۳۶].«تنها کسانی (دعوت تو را) اجابت می‌کنند که می‌شنوند، و مردگان را خداوند برمی‌انگیزد، سپس به‌سوی او باز گردانده می‌شوند».

﴿وَقَالُواْ لَوۡلَا نُزِّلَ عَلَیۡهِ ءَایَةٞ مِّن رَّبِّهِۦۚ قُلۡ إِنَّ ٱللَّهَ قَادِرٌ عَلَىٰٓ أَن یُنَزِّلَ ءَایَةٗ وَلَٰکِنَّ أَکۡثَرَهُمۡ لَا یَعۡلَمُونَ٣٧[الأنعام: ۳٧].«و می‌گویند: چه می‌شد اگر معجزه‌ای بر او نازل می‌شد؟ بگو: خداوند تواناست که معجزه‌ای نازل کند، اما بیشتر آنان نمی‌دانند».

خداوند متعال به پیامبرش صمی‌فرماید: ﴿إِنَّمَا یَسۡتَجِیبُ ٱلَّذِینَ یَسۡمَعُونَدعوت تو را کسی می‌پذیرد، و رسالت تو را کسانی لبیک می‌گویند، و از امر و نهی تو فرمان می‌برند که آنچه را به آنان سود می‌دهد با دل‌هایشان بشنوند، و آنان، خردمندان و صاحبان شنوایی‌اند. و منظور از شنیدن در اینجا شنیدن و پذیرش قلبی است، وگرنه نیکوکار و بدکار در گوش کردنِ صرف برابرند. پس همه مکلفین با شنیدن آیات خدا بر آنان اتمام حجت شده، و برای آنان عذری در عدم پذیرش باقی نمانده است. ﴿وَٱلۡمَوۡتَىٰ یَبۡعَثُهُمُ ٱللَّهُ ثُمَّ إِلَیۡهِ یُرۡجَعُونَو مردگان را خدا بر می‌انگیزد سپس به‌سوی او بازگردانده می‌شوند. احتمال دارد که معنی ﴿وَٱلۡمَوۡتَىٰنقطه مقابل معنای مذکورِ ﴿إِنَّمَا یَسۡتَجِیبُ ٱلَّذِینَ یَسۡمَعُونَباشد. یعنی کسانی دعوت تو را می‌پذیرند که دل‌هایشان زنده است، و اما کسانی که دل‌هایشان مرده است و سعادت خود را نمی‌دانند، و آنچه را که سبب نجات‌شان است احساس نمی‌کنند، دعوت تو را نمی‌پذیرند و از تو فرمان نمی‌برند.

و میعادگاه آنان روز قیامت است که خداوند آنان را زنده می‌کند و سپس به‌سوی او باز می‌گردند. و احتما ل دارد که ظاهرا آیه مدنظر باشد و خداوند می‌خواهد بر مساله معاد تاکید نماید که او مردگان را در روز قیامت بر خواهد انگیخت و آنان را از آنچه که می‌کرده‌اند آگاه می‌سازد. و این متضمن تشویق برای اجابت فراخوانی خدا و پیامبر، و ترساندن از عدمِ اجابت خدا و پیامبر است. ﴿وَقَالُواْو تکذیب کنندگان از روی سرسختی و کینه توزی گفتند: ﴿لَوۡلَا نُزِّلَ عَلَیۡهِ ءَایَةٞ مِّن رَّبِّهِچرا دلیل و معجزه‌ای از دلایلی که آنها با عقل‌های فاسد و نظرهای باطل خود درخواست می‌کردند بر او نازل نمی‌گردد؟ هم چنان‌که گفتند: ﴿وَقَالُواْ لَن نُّؤۡمِنَ لَکَ حَتَّىٰ تَفۡجُرَ لَنَا مِنَ ٱلۡأَرۡضِ یَنۢبُوعًا٩٠ أَوۡ تَکُونَ لَکَ جَنَّةٞ مِّن نَّخِیلٖ وَعِنَبٖ فَتُفَجِّرَ ٱلۡأَنۡهَٰرَ خِلَٰلَهَا تَفۡجِیرًا٩١ أَوۡ تُسۡقِطَ ٱلسَّمَآءَ کَمَا زَعَمۡتَ عَلَیۡنَا کِسَفًا أَوۡ تَأۡتِیَ بِٱللَّهِ وَٱلۡمَلَٰٓئِکَةِ قَبِیلًا٩٢[الإسراء: ٩۰-٩۲]. «و گفتند: تا از زمین چشمه‌ای برای ما نجوشانی، هرگز به شما ایمان نمی‌آوریم. یا باید برای تو باغی از درختان خرما و انگور باشد و آشکارا از میان آنها جویبارها روان سازی، یا چنان‌که ادعا می‌کنی، آسمان را پاره پاره بر ما فرود اندازی، یا خدا و فرشتگان را در برابر ما حاضر آوری...». ﴿قُلۡدر پاسخ آنان بگو: ﴿إِنَّ ٱللَّهَ قَادِرٌ عَلَىٰٓ أَن یُنَزِّلَ ءَایَةٗخداوند توانا است که هر دلیلی را نازل نماید. پس بدون شک او بر انجام این کارها توانا است. چگونه می‌توان در قدرت او شک کرد در صورتی که همه هستی تسلیم قدرت او بوده، و در برابر فرمانروایی و پادشاهی او رام شده است؟ ﴿وَلَٰکِنَّ أَکۡثَرَهُمۡ لَا یَعۡلَمُونَاما بیشترشان نمی‌دانند. پس آنان به سبب نادانیشان دلایلی را می‌خواهند که برای آنان بد است، زیرا اگر آن دلایل پیش آنها بیاید و به آن ایمان نیاورند بدون درنگ عذاب خدا آنها را درخواهد گرفت، و این سنت خدا است، و سنت خدا هرگز دگرگون نمی‌شود. با این وجود اگر منظورشان آیه‌هایی باشد که حق را برای آنان بیان دارد، و راه را برای‌شان روشن سازد، محمد صهر آیه قاطع و حجت روشنی را که مبین حق و حقیقت است برای آنان آورده است، طوری که آدمی می‌تواند بر هر مسئله‌ای از مسائل دین چندین دلیل عقلی و نقلی بیاورد، به صورتی که کوچک‌ترین شک و تردیدی در دل باقی نماند. پس با برکت است خداوندی که پیامبرش را با هدایت و دین حق فرستاده، واو را با دلایل روشن یاری کرده است، تا هرکس که هلاک می‌شود از روی دلیل هلاک گردد، و هرکس که زنده می‌ماند از روی دلیل زنده باشد. و خداوند شنوا و دانا است.

آیه‌ی ۳۸:

﴿وَمَا مِن دَآبَّةٖ فِی ٱلۡأَرۡضِ وَلَا طَٰٓئِرٖ یَطِیرُ بِجَنَاحَیۡهِ إِلَّآ أُمَمٌ أَمۡثَالُکُمۚ مَّا فَرَّطۡنَا فِی ٱلۡکِتَٰبِ مِن شَیۡءٖۚ ثُمَّ إِلَىٰ رَبِّهِمۡ یُحۡشَرُونَ٣٨[الأنعام: ۳۸].«و هیچ جنبده‌ای در زمین نیست، و نه هیچ پرنده‌ای که با دو بالش پرواز کند مگر این‌که گروهایی مانند شما هستند. هیچ چیز را در کتاب فروگذار نکرده‌ایم، سپس به‌سوی پروردگارشان حشر می‌شوند».

همه حیواناتِ زمین و آسمان از قبیل چهارپایان و حیوانات وحشی و پرندگان، گروههایی مانند شما هستند، و هریک را آفریده‌ایم، همانطور که شما را آفریده‌ایم، و به آنان روزی می‌دهیم همانطور که به شما روزی می‌دهیم، و مشیت و قدرت ما بر آنان جاری است، همانطور که مشیت و قدرت ما در شما نافذ و جاری است.

﴿مَّا فَرَّطۡنَا فِی ٱلۡکِتَٰبِ مِن شَیۡءٖو هیچ چیزی را در «لوح محفوظ» فراموش نکرده، و از آن غافل نمانده‌ایم، بلکه هرچیز کوچک و بزرگی را آن‌گونه که هست در «لوح محفوظ» ثبت و ضبط کرده‌ایم. پس همه حوادث طبق تقدیر خدا به وقوع می‌پیوندند. و از این آیه استنباط می‌شود که کتاب اول لوح محفوظ همه کاینات و هستی را در برگرفته، و این یکی از مراحل قضا و تقدیر الهی است، زیرا قضا و تقدیر چهار مرحله دارد، علم و آگاهی فراگیر خدا به همه اشیاء، کتاب خداوند که همه موجودات را در بر گرفته است، خواست و قدرت فراگیر خداوند که در هر چیزی نافذ و جاری است، و آفرینش همه آفریدگان و مخلوقات حتی کارهای بندگان از سوی خدا. و احتمال دارد که منظور از کتاب، قرآن باشد و در این صورت این آیه را همانند آیه ﴿وَنَزَّلۡنَا عَلَیۡکَ ٱلۡکِتَٰبَ تِبۡیَٰنٗا لِّکُلِّ شَیۡءٖ[النحل: ۸٩]. معنی می‌کنیم. یعنی: «کتاب را بر تو نازل نمودیم که هرچیزی را بیان می‌دارد». ﴿ثُمَّ إِلَىٰ رَبِّهِمۡ یُحۡشَرُونَسپس همه گروه‌ها و امت‌ها جمع گردانده شده و در روز قیامت در نزد خدا و در آن جایگاه بزرگ و وحشتناک گرد آورده می‌شوند. پس خداوند آنان را طبق عدالت و احسان خویش سزا و جزا داده و اهل آسمان و زمین او را به خاطر حکمش ستایش می‌کنند.

آیه‌ی ۳٩:

﴿وَٱلَّذِینَ کَذَّبُواْ بِ‍َٔایَٰتِنَا صُمّٞ وَبُکۡمٞ فِی ٱلظُّلُمَٰتِۗ مَن یَشَإِ ٱللَّهُ یُضۡلِلۡهُ وَمَن یَشَأۡ یَجۡعَلۡهُ عَلَىٰ صِرَٰطٖ مُّسۡتَقِیمٖ٣٩[الأنعام: ۳٩].«و کسانی که آیات ما را تکذیب کردند در تاریکی‌ها کر و لالند. هر کس را که خدا بخواهد گمراه می‌سازد، و هرکس را که بخواهد بر راه راست قرار می‌دهد».

این بیان حالت کسانی است که آیات خدا و پیامبرانش را تکذیب می‌کنند، و دروازه هدایت را به روی خود می‌بندند. و آنان ﴿صُمّٞنسبت به شنیدن حق کر هستند، ﴿وَبُکۡمٞو نسبت به اظهار حق لالند،پس آنان جز یاوه و باطل را به زبان نمی‌آورند ﴿فِی ٱلظُّلُمَٰتِو در تاریکی‌های جهالت و کفر و ستم و مخالفت و گناهان غوطه ورند. و این بدان معنی است که خداوند آنها را گمراه کرده است، زیرا ﴿وَمَن یَشَأۡ یَجۡعَلۡهُ عَلَىٰ صِرَٰطٖ مُّسۡتَقِیمٖهر کس را که خداوند بخواهد هدایت می‌کند و بر راه راست قرار می‌دهد، چون تنها خداوند برحسب فضل و حکمتش هدایت می‌نماید و گمراه می‌سازد.

آیه‌ی ۴۱-۴۰:

﴿قُلۡ أَرَءَیۡتَکُمۡ إِنۡ أَتَىٰکُمۡ عَذَابُ ٱللَّهِ أَوۡ أَتَتۡکُمُ ٱلسَّاعَةُ أَغَیۡرَ ٱللَّهِ تَدۡعُونَ إِن کُنتُمۡ صَٰدِقِینَ٤٠[الأنعام: ۴۰].«بگو: مرا خبر دهید اگر عذاب خدا یا قیامت شما را در یابد ایا غیر از خدا را می‌خوانید، اگر شما راستگو هستید؟».

﴿بَلۡ إِیَّاهُ تَدۡعُونَ فَیَکۡشِفُ مَا تَدۡعُونَ إِلَیۡهِ إِن شَآءَ وَتَنسَوۡنَ مَا تُشۡرِکُونَ٤١[الأنعام: ۴۱].«بلکه تنها او را می‌خوانید، و اگر او بخواهد رنج و بلا را دور می‌سازد، و آنچه را که با خدا شریک می‌گیرید فراموش می‌کنید».

خداوند متعال به پیامبرش می‌فرماید: ﴿قُلۡبه کسانی که برای خدا شریک قرار داده و کس دیگری را با او برابر می‌دانند، بگو: ﴿أَرَءَیۡتَکُمۡ إِنۡ أَتَىٰکُمۡ عَذَابُ ٱللَّهِ أَوۡ أَتَتۡکُمُ ٱلسَّاعَةُ أَغَیۡرَ ٱللَّهِ تَدۡعُونَ إِن کُنتُمۡ صَٰدِقِینَبه من بگویید: اگر عذاب خدا یا قیامت شما را در یابد آیا غیر از خدا را به فریاد می‌خوانید اگر شما راستگویید؟ یعنی زمانی که این دشواری و سختی‌ها و مصایب شما را دریابد که هرکس شدیدا در صدد آن است آن را از خود دور کند، پس آیا معبودان و بتهایتان را برای دور ساختن آن فرا می‌خوانید؟ یا این‌که پروردگارتان، آن پادشاه حق و آشکار را به یاری می‌طلبید؟!.

﴿بَلۡ إِیَّاهُ تَدۡعُونَبلکه تنها او را می‌خوانید، و اگر بخواهد هرچیزی را دور می‌سازد که وی را برای دور ساختنش به فریاد می‌طلبید، و آنچه را که شریک خدا قرار می‌دادید فراموش می‌کنید.

پس رابطه شما با انبازهایتان در سختی‌ها این‌گونه است، و آنها را فراموش می‌کنید، زیرا می‌دانید که آنها نمی‌توانند زیان و فایده‌ای برسانند، و مالک مرگ و زندگی و گردآوردن نیستند. اما خدا را می‌خوانید، چون می‌دانید او ضارّ و نافع است، و او دعای هر درمانده‌ای را اجابت می‌کند، پس چرا در هنگام خوشی و راحتی به خدا شریک ورزیده و برای او شریکانی قرار می‌دهید؟ آیا شما هیچ سند عقلی یا نقلی مبنی بر صحت این کار دارید، یا بر خدا دروغ می‌بندید؟.

آیه‌ی ۴۵-۴۲:

﴿وَلَقَدۡ أَرۡسَلۡنَآ إِلَىٰٓ أُمَمٖ مِّن قَبۡلِکَ فَأَخَذۡنَٰهُم بِٱلۡبَأۡسَآءِ وَٱلضَّرَّآءِ لَعَلَّهُمۡ یَتَضَرَّعُونَ٤٢[الأنعام: ۴۲]. «و به‌سوی ملت‌های پیش از تو (پیامبرانی را) فرستاده‌ایم و آنان را با سختی‌ها و زیان‌ها گرفتار کرده‌ایم تا شاید تضرّع و فروتنی کنند».

﴿فَلَوۡلَآ إِذۡ جَآءَهُم بَأۡسُنَا تَضَرَّعُواْ وَلَٰکِن قَسَتۡ قُلُوبُهُمۡ وَزَیَّنَ لَهُمُ ٱلشَّیۡطَٰنُ مَا کَانُواْ یَعۡمَلُونَ٤٣[الأنعام: ۴۳].«پس چرا وقتی که به عذاب ما گرفتار شدند فروتنی و تضرع نکردند؟ اما دل‌هایشان سخت شده و شیطان آنچه را که می‌کردند برای آنان آراسته است».

﴿فَلَمَّا نَسُواْ مَا ذُکِّرُواْ بِهِۦ فَتَحۡنَا عَلَیۡهِمۡ أَبۡوَٰبَ کُلِّ شَیۡءٍ حَتَّىٰٓ إِذَا فَرِحُواْ بِمَآ أُوتُوٓاْ أَخَذۡنَٰهُم بَغۡتَةٗ فَإِذَا هُم مُّبۡلِسُونَ٤٤[الأنعام: ۴۴].«پس چون آنچه را که به آن پند داده شده بودند فراموش کردند، درهای هر چیزی را بر آنان گشودیم تا هنگامی که به آنچه بدی‌شان داده شده بود شاد و خوشحال شدند، ما ناگهان ایشان را گرفتیم و آنان یکباره ناامید شدند».

﴿فَقُطِعَ دَابِرُ ٱلۡقَوۡمِ ٱلَّذِینَ ظَلَمُواْۚ وَٱلۡحَمۡدُ لِلَّهِ رَبِّ ٱلۡعَٰلَمِینَ٤٥[الأنعام: ۴۵].«پس نسل کسانی که ستم کردند ریشه کن شد. و ستایش خداوندی را سزد که پروردگار جهانیان است».

خداوند متعال می‌فرماید: ﴿وَلَقَدۡ أَرۡسَلۡنَآ إِلَىٰٓ أُمَمٖ مِّن قَبۡلِکَو به‌سوی امت‌های قبل از تو، پیامبرانی را فرستادیم، پس آنان پیامبران ما را تکذیر کردند و آیات ما را انکار نمودند، ﴿فَأَخَذۡنَٰهُم بِٱلۡبَأۡسَآءِ وَٱلضَّرَّآءِو آنان را به فقر و بیماری و آفت و مصیبت گرفتار نمودیم، و این ناشی از رحمت ما نسبت به آنان بود. ﴿لَعَلَّهُمۡ یَتَضَرَّعُونَتا شاید به درگاه ما فروتنی و زاری کنند، و به هنگام سختی‌ها به ما پناه آورند. ﴿فَلَوۡلَآ إِذۡ جَآءَهُم بَأۡسُنَا تَضَرَّعُواْ وَلَٰکِن قَسَتۡ قُلُوبُهُمۡاما چرا وقتی که عذاب ما گرفتار شدند زاری و فروتنی نکردند، و دل‌هایشان سخت شد؟ یعنی دل‌هایشان تبدیل به سنگ شد، و برای پذیرش حق نرم نگردید. ﴿وَزَیَّنَ لَهُمُ ٱلشَّیۡطَٰنُ مَا کَانُواْ یَعۡمَلُونَو شیطان آنچه را که می‌کردند برای آنان آراست، پس گمان بردند که آنچه که آنان بر آن هستند دین حقیقی است. پس در برهه‌ای از زمان از باطل بهره‌مند شدند و شیطان عقلهایشان را به بازی گرفت. ﴿فَلَمَّا نَسُواْ مَا ذُکِّرُواْ بِهِۦ فَتَحۡنَا عَلَیۡهِمۡ أَبۡوَٰبَ کُلِّ شَیۡءٍپس وقتی آنچه را که به آن پند داده شده بودند فراموش کردند، درهای هر چیزی را به روی آنان گشودیم. یعنی دروازه نعمتهای دنیا و لذت‌های آن و آنچه را که سبب غفلت می‌شود به روی آنان گشودیم.

﴿حَتَّىٰٓ إِذَا فَرِحُواْ بِمَآ أُوتُوٓاْ أَخَذۡنَٰهُم بَغۡتَةٗ فَإِذَا هُم مُّبۡلِسُونَتا این‌که بدانچه دستور شده بودند شا د و خوشحال شدند، و ما ناگهان آنان را گرفتیم، پس ناگهان ناامید و سرگشته شدند. یعنی از هرچیزی مایوس شدند، و این سخت‌ترین نوع عذاب است که ناگهان، و در حالی که در آرامش هستند گرفته شوند، تا مجازات‌شان سخت‌تر و مصیبت‌شان بزرگ‌تر گردد.

﴿فَقُطِعَ دَابِرُ ٱلۡقَوۡمِ ٱلَّذِینَ ظَلَمُواْو بوسیله عذاب، قوم ستم‌گر ریشه کن شدند، و هیچ سبب و علتی را برای رهایی خود نیافتند. ﴿وَٱلۡحَمۡدُ لِلَّهِ رَبِّ ٱلۡعَٰلَمِینَو ستایش مخصوص خداوندی است که پروردگار جهانیان است که قضا و تقدیرش بر هلاکت تکذیب‌کنندگان جاری شد، زیرا با این کار آیات و دلایل او، و اکرام و بزرگداشت دوستانش، و اهانت او به دشمنانش، و راست بودن آنچه که پیامبرانش آورده‌اند روشن می‌گردد.

آیه‌ی ۴٧-۴۶:

﴿قُلۡ أَرَءَیۡتُمۡ إِنۡ أَخَذَ ٱللَّهُ سَمۡعَکُمۡ وَأَبۡصَٰرَکُمۡ وَخَتَمَ عَلَىٰ قُلُوبِکُم مَّنۡ إِلَٰهٌ غَیۡرُ ٱللَّهِ یَأۡتِیکُم بِهِۗ ٱنظُرۡ کَیۡفَ نُصَرِّفُ ٱلۡأٓیَٰتِ ثُمَّ هُمۡ یَصۡدِفُونَ٤٦[الأنعام: ۴۶].«بگو: به من بگویید اگر خداگوش و چشمهایتان را بگیرد، و بر دل‌هایتان مهر بزند، آیا معبودی غیر از الله هست که آن را برای شما بازآورد؟ بنگر که چگونه به شیوه‌های مختلف دلایل را بیان می‌داریم سپس آنان روی می‌گردانند».

﴿قُلۡ أَرَءَیۡتَکُمۡ إِنۡ أَتَىٰکُمۡ عَذَابُ ٱللَّهِ بَغۡتَةً أَوۡ جَهۡرَةً هَلۡ یُهۡلَکُ إِلَّا ٱلۡقَوۡمُ ٱلظَّٰلِمُونَ٤٧[الأنعام: ۴٧].«بگو: به من بگویید: اگر عذاب خدا ناگهان یا اشکار شما را فراگیرد، آیا جز گروه ستمکار کسی هلاک می‌شود؟!».

خداوند متعال خبر می‌دهد که همانطور که در آفریدن و تدبیر امور یگانه است، در وحدانیت و مبعود بودن نیز یگانه است. پس فرمود: ﴿قُلۡ أَرَءَیۡتُمۡ إِنۡ أَخَذَ ٱللَّهُ سَمۡعَکُمۡ وَأَبۡصَٰرَکُمۡ وَخَتَمَ عَلَىٰ قُلُوبِکُمبگو: به من بگویید: اگر خداوند گوش و چشمهایتان را بگیرد، و بر دل‌هایتان مهر بزند، و بدون گوش و چشم و عقل بمانید، ﴿مَّنۡ إِلَٰهٌ غَیۡرُ ٱللَّهِ یَأۡتِیکُم بِهِآیا معبودی جز الله هست که آن را به شما باز پس دهد؟ پس وقتی غیر از خدا کسی آن را به شما بر نمی‌گرداند چرا همراه با وی کسی را پرستش می‌کنید که بر هیچ چیزی توانایی ندارد، مگر این‌که خدا آن را بخواهد؟ و این از دلایل توحید و بطلان شرک است، بنابر این فرمود: ﴿ٱنظُرۡ کَیۡفَ نُصَرِّفُ ٱلۡأٓیَٰتِبنگر که چگونه آیات را به شیوه‌های گوناگون بیان می‌کنیم و آن را به صورت‌های مختلف می‌آوریم، تا حق روشن شود، و راه مجرمان روشن گردد. ﴿ثُمَّ هُمۡسپس آنان با وجود این بیان کامل، ﴿یَصۡدِفُونَاز آیات و دلایل خدا روی می‌گردانند و به آن پشت می‌کنند. ﴿قُلۡ أَرَءَیۡتَکُمۡبگو: مرا خبر دهید که، ﴿إِنۡ أَتَىٰکُمۡ عَذَابُ ٱللَّهِ بَغۡتَةً أَوۡ جَهۡرَةًاگر عذاب خدا ناگهان یا آشکارا شما را فرا گیرد. یعنی ناگهان عذاب خدا بیاید، یا زمانی آن فرا رسد که قبلا مقدماتی به چشم بخورد که بیان‌گر آن باشد عذاب خدا در راه است. ﴿هَلۡ یُهۡلَکُ إِلَّا ٱلۡقَوۡمُ ٱلظَّٰلِمُونَآیا جز قوم ستمکار کسی هلاک می‌شود؟ زیرا آنان به سبب ستم و مخالفت‌شان مسبّبان اصلی عذاب بر خودشان شدند، پس بپرهیزید از این‌که بر ستم و ظلم ماندگار شوید، زیرا ستم، هلاکت همیشگی و شقاوت و بدبختی جاودانگی است.

آیه‌ی ۴٩-۴۸:

﴿وَمَا نُرۡسِلُ ٱلۡمُرۡسَلِینَ إِلَّا مُبَشِّرِینَ وَمُنذِرِینَۖ فَمَنۡ ءَامَنَ وَأَصۡلَحَ فَلَا خَوۡفٌ عَلَیۡهِمۡ وَلَا هُمۡ یَحۡزَنُونَ٤٨[الأنعام: ۴۸].«و پیامبران را نمی‌فرستیم مگر برای این‌که مژده دهنده و ترساننده باشند، پس هر کس ایمان آورد و به اصلاح پرداخت بر آنان ترسی نیست و آنان اندوهگین نمی‌شوند».

﴿وَٱلَّذِینَ کَذَّبُواْ بِ‍َٔایَٰتِنَا یَمَسُّهُمُ ٱلۡعَذَابُ بِمَا کَانُواْ یَفۡسُقُونَ٤٩[الأنعام: ۴٩].«و کسانی که آیات ما را تکذیب کردند، به سبب فسقی که داشتند، عذاب ما آنان را فرا می‌گیرد».

خداوند چکیده آنچه را که پیامبران را بدان مبعوث کرده است بیان می‌دارد، و آن مژده رساندن و بیم دادن است. و این «بشارت» و «انذار» مستلزم بیان مبَّشر پیامبران و مبَّشر که عدم خوف و حزن یا بهشت می‌باشد. هم چنان‌که مستلزم بیان اعمالی است که هرگاه بنده آن‌را انجام دهد مژده به او می‌رسد. و نیز مستلزم بیان «منذِر» پیامبران و نیز «منَذر به» که خوف و حزن یا جهنم می‌باشد. و هم مستلزم ذکر اعمالی است که هرکس آن را انجام دهد بیم و خطر او را فرا خواهد گرفت.

اما مردم برحسب پذیرش دعوت پیامبران و عدم پذیرش آن به دو نوع تقسیم می‌شوند: ﴿فَمَنۡ ءَامَنَ وَأَصۡلَحَهرکس به خدا و فرشتگان و کتاب‌ها و پیامبران روز قیامت ایمان بیاورد و ایمان و اعمال و نیت خود را اصلاح نماید، ﴿فَلَا خَوۡفٌ عَلَیۡهِمۡپس آنان از آنچه که با آن روبرو خواهند شد ترسی ندارند. ﴿وَلَا هُمۡ یَحۡزَنُونَو بر آنچه که در گذشته از دست داده‌اند اندوهگین نمی‌شوند. ﴿وَٱلَّذِینَ کَذَّبُواْ بِ‍َٔایَٰتِنَا یَمَسُّهُمُ ٱلۡعَذَابُو کسانی که آیات ما را تکذیب می‌کنند، عذاب به آنان می‌رسد و آن را می‌چشند، ﴿بِمَا کَانُواْ یَفۡسُقُونَبه سبب فسقی که می‌کردند.

آیه‌ی ۵۰:

﴿قُل لَّآ أَقُولُ لَکُمۡ عِندِی خَزَآئِنُ ٱللَّهِ وَلَآ أَعۡلَمُ ٱلۡغَیۡبَ وَلَآ أَقُولُ لَکُمۡ إِنِّی مَلَکٌۖ إِنۡ أَتَّبِعُ إِلَّا مَا یُوحَىٰٓ إِلَیَّۚ قُلۡ هَلۡ یَسۡتَوِی ٱلۡأَعۡمَىٰ وَٱلۡبَصِیرُۚ أَفَلَا تَتَفَکَّرُونَ٥٠[الأنعام: ۵۰].«بگو: به شما نمی‌گویم که خزانه‌های خدا پیش من است، و به شما نمی‌گویم که من فرشته هستم. پیروی نمی‌کنم جز آنچه را که به‌سوی من وحی می‌شود. بگو: آیا کور و بینا برابرند؟ آیا نمی‌اندیشید؟».

خداوند متعال به پیامبرش صمی‌فرماید: به کسانی که پیشنهاد می‌کنند تا دلایل و معجزات را بیاوری یا به شما می‌گویند: ما را دعوت می‌کنی تا همراه با خدا تو را نیز پرستش کنیم، بگو: ﴿لَّآ أَقُولُ لَکُمۡ عِندِی خَزَآئِنُ ٱللَّهِبه شما نمی‌گویم که کلیدهای روزی و رحمت خدا در دست من است. ﴿وَلَآ أَعۡلَمُ ٱلۡغَیۡبَو غیب نمی‌دانم، چرا که این‌ها نزد خدا هستند. پس او ذاتی است که : ﴿مَّا یَفۡتَحِ ٱللَّهُ لِلنَّاسِ مِن رَّحۡمَةٖ فَلَا مُمۡسِکَ لَهَاۖ وَمَا یُمۡسِکۡ فَلَا مُرۡسِلَ لَهُۥ مِنۢ بَعۡدِهِ[فاطر: ۲]. «هر دروازه رحمتی را که برای مردم بگشاید کسی نمی‌تواند آن را ببندد و آنچه را که مسدود سازد کسی نمی‌تواند آن را بگشاید». و تنها او به آشکار و پنهان آگاه است. ﴿عَٰلِمُ ٱلۡغَیۡبِ فَلَا یُظۡهِرُ عَلَىٰ غَیۡبِهِۦٓ أَحَدًا٢٦ إِلَّا مَنِ ٱرۡتَضَىٰ مِن رَّسُولٖ[الجن: ۲۶-۲٧]. پس هیچ ‌کس را بر غیب خود آگاه نمی‌سازد، مگر پیامبری که خدا بر گزیند و از وی راضی باشد. ﴿وَلَآ أَقُولُ لَکُمۡ إِنِّی مَلَکٌو به شما نمی‌گویم که من فرشته‌ای قوی و نیرومند هستم و در هر چیزی تصرف می‌کنم، پس من بالاتر از مقامی که خداوند مرا در آن قرار داده است ادعا نمی‌کنم. ﴿إِنۡ أَتَّبِعُ إِلَّا مَا یُوحَىٰٓ إِلَیَّاین است که هدف و مقصد من. بنابر این پیروی نمی‌کنم جز از چیزی که به‌سوی من وحی شده است، بنابر این خودم به آن عمل می‌کنم و همه مردم را به پیروی از آن فرا می‌خوانم. پس وقتی مقام و جایگاه من شناخته شد چرا چیزی از من می‌خواهند که من آن را ادعا نمی‌کنم؟ و آیا انسان جز آنچه دارد و در توانایی او است بر چیزی دیگر ملزم می‌گردد؟ من شما را به‌سوی چیزی فرا می‌خوانم که بر من وحی می‌شود، پس چرا شما مرا در تنگنا قرار می‌دهید تا برای خود غیر از جایگاه و مقامی که دارم ادعا کنم؟ و ایا این جز ستم و مخالفت و سرکشی از جانب شما چیز دیگری است؟ به منظور بیان تفاوت کسی که دعوت خدا را پذیرفته و تسلیم وحی شده است، با کسی که چنین نیست، بگو: ﴿قُلۡ هَلۡ یَسۡتَوِی ٱلۡأَعۡمَىٰ وَٱلۡبَصِیرُۚ أَفَلَا تَتَفَکَّرُونَآیا کور و بینا برابرند ؟ آیا فکر نمی‌کنید؟ باشد که هر چیزی را در جایگاه آن قرار دهید، و چیزی را انتخاب کنید که رجحان و اولویت دارد.

آیه‌ی ۵۵-۵۱:

﴿وَأَنذِرۡ بِهِ ٱلَّذِینَ یَخَافُونَ أَن یُحۡشَرُوٓاْ إِلَىٰ رَبِّهِمۡ لَیۡسَ لَهُم مِّن دُونِهِۦ وَلِیّٞ وَلَا شَفِیعٞ لَّعَلَّهُمۡ یَتَّقُونَ٥١[الأنعام: ۵۱].«و به وسیلۀ این (قرآن) بیم بده کسانی را که می‌ترسند از این‌که به‌سوی پروردگارشان گرد آورده شوند، که جز او یاور و شفاعت‌کننده‌ای ندارند، باشد که پرهیزگاری نمایند».

﴿وَلَا تَطۡرُدِ ٱلَّذِینَ یَدۡعُونَ رَبَّهُم بِٱلۡغَدَوٰةِ وَٱلۡعَشِیِّ یُرِیدُونَ وَجۡهَهُۥۖ مَا عَلَیۡکَ مِنۡ حِسَابِهِم مِّن شَیۡءٖ وَمَا مِنۡ حِسَابِکَ عَلَیۡهِم مِّن شَیۡءٖ فَتَطۡرُدَهُمۡ فَتَکُونَ مِنَ ٱلظَّٰلِمِینَ٥٢[الأنعام: ۵۲].«و کسانی را طرد مکن که سحرگاهان و شامگاهان پروردگارشان را به فریاد می‌خوانند، در حالی‌که رضایت و خشنودی او را می‌طلبند، از حساب ایشان چیزی بر عهدۀ تو نیست و از حساب تو (نیز) چیزی بر عهدۀ آنان نیست، اگر آنان را طرد کنی از زمرۀ ستمکاران خواهی بود».

﴿وَکَذَٰلِکَ فَتَنَّا بَعۡضَهُم بِبَعۡضٖ لِّیَقُولُوٓاْ أَهَٰٓؤُلَآءِ مَنَّ ٱللَّهُ عَلَیۡهِم مِّنۢ بَیۡنِنَآۗ أَلَیۡسَ ٱللَّهُ بِأَعۡلَمَ بِٱلشَّٰکِرِینَ٥٣[الأنعام: ۵۳].«و این چنین برخی را با برخی آزمودیم تا بگویند: آیا این‌ها هستند که خداوند از میان ما بر آنها منت نهاده است؟ آیا خداوند (به حال) سپاسگزاران آگاه‌تر نیست».

﴿وَإِذَا جَآءَکَ ٱلَّذِینَ یُؤۡمِنُونَ بِ‍َٔایَٰتِنَا فَقُلۡ سَلَٰمٌ عَلَیۡکُمۡۖ کَتَبَ رَبُّکُمۡ عَلَىٰ نَفۡسِهِ ٱلرَّحۡمَةَ أَنَّهُۥ مَنۡ عَمِلَ مِنکُمۡ سُوٓءَۢا بِجَهَٰلَةٖ ثُمَّ تَابَ مِنۢ بَعۡدِهِۦ وَأَصۡلَحَ فَأَنَّهُۥ غَفُورٞ رَّحِیمٞ٥٤[الأنعام: ۵۴].«و هرگاه کسانی که به آیات ما ایمان دارند پیش تو آمدند، بگو: سلام بر شما، پروردگارتان رحمت را بر خویشتن واجب نموده است، هرکس از شما ارزوی نادانی کار بدی انجام دهد سپس توبه نماید، و به اصلاح بپردازد، همانا او آمرزنده و مهربان است».

﴿وَکَذَٰلِکَ نُفَصِّلُ ٱلۡأٓیَٰتِ وَلِتَسۡتَبِینَ سَبِیلُ ٱلۡمُجۡرِمِینَ٥٥[الأنعام: ۵۵].«و این چنین آیات را توضیح می‌دهیم و تا راه مجرمان روشن شود».

این قرآن بیم دهنده همه مردم است اما کسانی از آن بهره می‌برند، ﴿ٱلَّذِینَ یَخَافُونَ أَن یُحۡشَرُوٓاْ إِلَىٰ رَبِّهِمۡکه می‌ترسند در نزد پروردگارشان گرد آورده شوند، پس آنان به منتقل شدن از این دنیا به دنیای آخرت یقین دارند، بنابر این آنچه را که به آنان فایده می‌رساند با خود بر می‌گیرند، و آنچه را که به آنان زیان می‌رساند رها می‌کنند.

﴿لَیۡسَ لَهُم مِّن دُونِهِآنان جز خدا، ﴿وَلِیّٞ وَلَا شَفِیعٞهیچ یاور و شفاعت‌کننده‌ای ندارند. کسی را ندارند که یاورشان باشد، و آنچه را که می‌خواهند برای آنان فراهم نماید، و امر ناگوار را از آنان دور کند. و کسی را ندارند که برای آنها شفاعت نماید، چون مردم اختیاری ندارند و کاری از دست‌شان ساخته نیست. ﴿لَّعَلَّهُمۡ یَتَّقُونَباشد که با پیروی از دستورات خدا و پرهیز از منهیات او، پرهیزگار شوند، زیرا بیم دادن موجب پرهیزگاری و یکی از اسباب آن است.

﴿وَلَا تَطۡرُدِ ٱلَّذِینَ یَدۡعُونَ رَبَّهُم بِٱلۡغَدَوٰةِ وَٱلۡعَشِیِّ یُرِیدُونَ وَجۡهَهُو اهل عبادت و اخلاص را به خاطر همنشینی با دیگران از خود مران، آن‌هایی که همواره پروردگارشان را از طریقِ انجام دادن عبادت‌هایی در قالب ذکر و نماز و غیره، و از طریق فراخواندن و حاجت طلبیدن از او در بامدادان و شامگاهان فرا می‌خوانند و با این عمل خود رضایت و خشنودی او را طلب می‌کنند و این کارها را خالصانه برای او انجام می‌دهند. پس اینان سزاوار رانده شدن و روی گرداندن نیستند، بلکه با آنان دوستی کن، و به خود نزدیک نما، چون ایشان برگزیدگان مردم هستند، گرچه فقیرند، اما در حقیقت ایشان با عزّت و بزرگوار هستند هرچند که نزد مردم خوار و فقیر باشند. ﴿مَا عَلَیۡکَ مِنۡ حِسَابِهِم مِّن شَیۡءٖ وَمَا مِنۡ حِسَابِکَ عَلَیۡهِم مِّن شَیۡءٖاز حساب آنان چیزی بر تو نیست، و از حساب تو نیز چیزی بر آنان نیست. هریک حسابش جدا است و کار نیک و بدش برای او است.

﴿فَتَطۡرُدَهُمۡ فَتَکُونَ مِنَ ٱلظَّٰلِمِینَاگر آنان را طرد کنی از ستمکاران خواهی بود. پیامبر صبه شدت این دستور را اطاعت نمود، و از آن فرمان برد، بنابر این هرگاه مومنان فقیر می‌نشستند با آنان می‌نشست، و با آنان به خوبی رفتار می‌نمود، و با آنها نرمی می‌کرد، و اخلاقش با آنها نیکو بود، و آنان را به خود نزدیک می‌کرد، حتی بیشتر همنشینان او صاز این گروه بودند. سبب نزول این آیات این بود که مردمانی از قریش و از افراد خشن و گستاخ عرب به پیامبر صگفتند: اگر می‌خواهی ما ایمان بیاوریم و از تو پیروی کنیم، فلان و فلان را که فقیر و بینوا هستند طرد کن، زیرا خجالت می‌کشیم اعراب ما را در حالی ببینند که با این فقرا همنشین هستیم. و از آنجا که پیامبر خیلی دوست داشت آنها مسلمان شوند و از او پیروی کنند به قلبش خطور کرد که چنین کند، بنابر این خداوند با این آیات او را مورد سرزنش قرار داد.

این آزمایش خدا برای بندگانش است، که برخی را ثروتمند و برخی را فقیر، و برخی را شرافتمند و برخی را کم ارزش قرار داده‌است. پس وقتی که خداوند ایمان را به فقیر و کم ارزش ارزانی دارد، این آزمایشی است برای توان‌گر و شرافتمند، بنابر این اگر توان‌گر در پی حق و پیروی کردن از آن باشد، ایمان می‌آورد و تسلیم می‌شود، و مشارکت کسانی که از نظر ثروت و شرافت در سطح پایین‌تری قرار دارند او را از ایمان آوردن و مسلمان شدن باز نمی‌دارد. و اگر صادقانه به دنبال حق نباشد مشارکت افرادی که از نظر ثروت و شرافت در سطح پایین‌تری قرار دارند مانع تبعیت او از حق خواهد شد. پس با تحقیر کسانی که آنان را از خود پایین‌تر می‌دیدند، گفتند: ﴿أَهَٰٓؤُلَآءِ مَنَّ ٱللَّهُ عَلَیۡهِم مِّنۢ بَیۡنِنَآآیا از میان ما خدا بر این‌ها منّت نهاده است؟ پس این مطلب آنان را از اتّباع حق باز داشت، به خاطر این‌که خرد و فهم نداشتند. پس خداوند در جواب گفتار آنان که متضمن اعتراض بر خداوند به خاطر هدایت آن گروه و عدم هدایت آنان بود، فرمود: ﴿أَلَیۡسَ ٱللَّهُ بِأَعۡلَمَ بِٱلشَّٰکِرِینَآیا خداوند سپاسگزاران را بهتر نمی‌شناسد، کسانی که قدر نعمتهای خدا را دانسته و به آن اعتراف می‌کنند، و به پاس نعمت‌هایی که از آن برخوردارند کارهای شایسته انجام می‌دهند؟! بنابر این خداوند فضل و کرم خود را به آنان داد، و آنان را که شاکر نیستند محروم کرد، به درستی که خداوند حکیم است و فضل خود را به کسی عطا نمی‌کند که شایسته آن نباشد، همچنین فضل خود را به این معترضان که دارای چنین اوصافی هستند، نمی‌دهد. به خلاف فقرا و دیگرانی که خداوند منت ایمان را بر آنان نهاد، چرا که آنا شکرگزارند. و هنگامی که خداوند پیامبرش را از طرد کردن مومنانِ خدا ترس و پرهیزگار نهی کرد، ایشان را دستور داد که با تحریم و احترام و بزرگداشت با آنان روبرو شود و فرمود: ﴿وَإِذَا جَآءَکَ ٱلَّذِینَ یُؤۡمِنُونَ بِ‍َٔایَٰتِنَا فَقُلۡ سَلَٰمٌ عَلَیۡکُمۡو هرگاه کسانی پیش تو آمدند که به آیات ما ایمان دارند، بگو: سلام بر شما. یعنی هرگاه مومنان پیش تو آمدند به آنان سلام کن و خوش آمد بگو، و آنان را به رحمت خدا و گستردگی بخشش و احسان او که عزم و اراده آنان را فعال می‌نماید، مژده بده، و ایشان را به در پیش گرفتن هر راهی که آنها را به آن هدف می‌رساند تشویق کن. و آنان را از پایداری بر گناهان بترسان، و به توبه کردن از گناهان دستور بده، تا آمرزش پروردگار و بخشش او را دریابند. بنابر این فرمود: ﴿کَتَبَ رَبُّکُمۡ عَلَىٰ نَفۡسِهِ ٱلرَّحۡمَةَ أَنَّهُۥ مَنۡ عَمِلَ مِنکُمۡ سُوٓءَۢا بِجَهَٰلَةٖ ثُمَّ تَابَ مِنۢ بَعۡدِهِۦ وَأَصۡلَحَپروردگارتان رحمت را بر خویشتن واجب نموده است، و هرکس از شما از روی نادانی کار بدی را انجام دهد، سپس توبه نماید و به اصلاح بپردازد. پس باید همراه با ترک گناهان و دست کشیدن و پشیمان شدن از آنها، به اصلاح عمل بپردازد و آنچه را که خدا واجب نموده است ادا نماید، و ظاهر و باطن اعمال فاسد خود را اصلاح کند، پس وقتی همه این امور یافت شدند، ﴿فَأَنَّهُۥ غَفُورٞ رَّحِیمٞهمانان او آمرزنده و مهربان است. یعنی به همان اندازه که آنان دستورات او را انجام می‌دهند از آمرزش و عفو خود بر آنان نازل می‌کند. ﴿وَکَذَٰلِکَ نُفَصِّلُ ٱلۡأٓیَٰتِو این چنین آیات را توضیح می‌دهیم و آن را بیان می‌کنیم، و هدایت را از گمراهی و راه را از بیراهه جدا می‌سازیم تا راه یافتگان راه یابند و حق روشن گردد. ﴿وَلِتَسۡتَبِینَ سَبِیلُ ٱلۡمُجۡرِمِینَو تا راه مجرمان که انسان را به ناخشنودی و عذاب خدا می‌رساند مشخص گردد، زیرا وقتی که راه مجرمان روشن شود می‌توان از آن پرهیز نمود. و اگر مشتبه باشد، این هدف بزرگ به دست نخواهد آمد.

آیه‌ی ۵۸-۵۶:

﴿قُلۡ إِنِّی نُهِیتُ أَنۡ أَعۡبُدَ ٱلَّذِینَ تَدۡعُونَ مِن دُونِ ٱللَّهِۚ قُل لَّآ أَتَّبِعُ أَهۡوَآءَکُمۡ قَدۡ ضَلَلۡتُ إِذٗا وَمَآ أَنَا۠ مِنَ ٱلۡمُهۡتَدِینَ٥٦[الأنعام: ۵۶].«بگو: همانا من نهی شده‌ام کسانی را که شما به فریاد می‌خوانید بپرستم بگو: از خواست‌ها و امیال‌تان ‌پیروی نمی‌کنم، و اگر پیروی کنم آنگاه گمراه شده‌ام، و من از راه یافتگان نخواهم بود».

﴿قُلۡ إِنِّی عَلَىٰ بَیِّنَةٖ مِّن رَّبِّی وَکَذَّبۡتُم بِهِۦۚ مَا عِندِی مَا تَسۡتَعۡجِلُونَ بِهِۦٓۚ إِنِ ٱلۡحُکۡمُ إِلَّا لِلَّهِۖ یَقُصُّ ٱلۡحَقَّۖ وَهُوَ خَیۡرُ ٱلۡفَٰصِلِینَ٥٧[الأنعام: ۵٧].«بگو: من بر شریعت واضحی از جانب پروردگارم هستم، و شما آن را تکذیب کردید، آنچه شما در آن شتاب می‌ورزید به دست من نیست، فرمان فقط در دست خداست، حق را می‌گوید و او بهترین جداکنندگان است».

﴿قُل لَّوۡ أَنَّ عِندِی مَا تَسۡتَعۡجِلُونَ بِهِۦ لَقُضِیَ ٱلۡأَمۡرُ بَیۡنِی وَبَیۡنَکُمۡۗ وَٱللَّهُ أَعۡلَمُ بِٱلظَّٰلِمِینَ٥٨[الأنعام: ۵۸].«بگو: اگر آنچه شما در وقوع آن شتاب می‌ورزید در دست من بود کار من و شما پایان می‌پذیرفت، و خداوند ستمکاران را بهتر می‌شناسد».

خداوند متعال به پیامبرش صمی‌فرماید: ﴿قُلۡبه مشرکانی که همراه با خدا، معبودان دیگری را می‌خوانند، بگو: ﴿إِنِّی نُهِیتُ أَنۡ أَعۡبُدَ ٱلَّذِینَ تَدۡعُونَ مِن دُونِ ٱللَّهِهمانا من نهی شده‌ام کسانی را غیر از خدا که به فریاد می‌طلبید، بپرستم، از قبیل همتایان و بتان که مالک سود و زیان و مرگ زندگی نیستند، زیرا این عقیده باطل است، و شما در این زمینه جز پیروی از هوای نفس دلیل و حجّتی ندارید، که پیروی از آن بزرگ‌ترین عامل گمراهی است. بنابر این فرمود: ﴿قُل لَّآ أَتَّبِعُ أَهۡوَآءَکُمۡ قَدۡ ضَلَلۡتُ إِذٗا وَمَآ أَنَا۠ مِنَ ٱلۡمُهۡتَدِینَبگو: از خواست‌ها و امیال‌تان ‌پیروی نمی‌کنم، و اگر از خواست‌هایتان پیروی کنم آن وقت گمراه شده، و به هیچ صورتی از راه یافتگان نخواهم بود. و اما توحید و اخلاصی که من بر آن هستم، حق است و از دلایل قاطعی برخوردار می‌باشد، و ﴿إِنِّی عَلَىٰ بَیِّنَةٖ مِّن رَّبِّیمن بر یقینِ روشن هستم و به صحت آن باور دارم، و بر باطل بودن غیرِ آن معتقدم. این گواهی قاطع پیامبر است، و شک و تردیدی را نمی‌پذیرد، و او بطور مطلق در میان خلایق عادل‌ترین گواه است. پس مومنان شهادت دادن پیامبر را تصدیق نمودند، و برحسب آنچه که خداوند به آنان ارزانی نموده بود صحت و صدق آن برای‌شان روشن گردید. ﴿وَولی شما این مشرکان! ﴿کَذَّبۡتُمآن را تکذیب کردید، و این شایسته شما نیست، اگر شما به تکذیب خود ادامه دهید پس بدانید که قطعا عذاب سختی بر شما فرود خواهد آمد، و عذاب نزد خدا است و او کسی است که هر وقت و هرگونه بخواهد عذاب را بر شما نازل می‌کند. و اگر شما در وقوع عذاب شتاب ورزید، چنین چیزی در دست من نیست.

﴿إِنِ ٱلۡحُکۡمُ إِلَّا لِلَّهِحکم و فرمان جز در دست خدا نیست. پس همان‌طور که حکم شرعی را صادر می‌نماید و امر و نهی می‌کند، برحسب حکمت خویش فرمان و حکم جزایی را نیز صادر می‌کند. پس به طور مطلق نباید بر حکم او اعتراض نمود، و خداوند راه را روشن نموده و حق را برای بندگانش تعریف کرده و برای آنها عذری باقی نگذاشته است، تا هرکس که هلاک می‌شود از روی دلیل هلاک گردد، و هرکس که نجات می‌یابد از روی دلیل نجات یابد. ﴿وَهُوَ خَیۡرُ ٱلۡفَٰصِلِینَو او بهترین جدا کنندگان است که در دینا و آخرت میان بندگانش داوری می‌نماید، به گونه‌ای که کسی که علیه او قضاوت شده و حق به او داده نشده است او را به خاطر این داوری ستایش می‌نماید.

﴿قُلبه کسانی که از روی نادانی و عناد و ستم برای وقوع عذاب شتاب می‌ورزند، بگو: ﴿لَّوۡ أَنَّ عِندِی مَا تَسۡتَعۡجِلُونَ بِهِۦ لَقُضِیَ ٱلۡأَمۡرُ بَیۡنِی وَبَیۡنَکُمۡاگر آنچه که شما بر وقوع آن شتاب می‌ورزید در دست من بود، کار من و شما تمام می‌شد. اگر عذاب آوردم، و در این میان سود و منفعتی به شما نمی‌رسید. اما کار در دست خداوند بردبار و شکیباست، خداوندی که گناهکاران از فرمان او سرمی پیچند، و جرات کنندگان بر نافرمانی او جرات می‌کنند، اما او از آنها در می‌گذرد، و به آنها رزق و روزی می‌دهد، ونعمت‌های ظاهری و باطنی خود را به‌سوی آنان سرازیر می‌نماید. ﴿وَٱللَّهُ أَعۡلَمُ بِٱلظَّٰلِمِینَو خداوند نسبت به ستمگران آگاه است. چیزی از احوال آنان بر او پوشیده نیست، پس آنان را مهلت می‌دهد اما آنان را مورد اهمال و فراموشی قرار نمی‌دهد.

آیه‌ی ۵٩:

﴿وَعِندَهُۥ مَفَاتِحُ ٱلۡغَیۡبِ لَا یَعۡلَمُهَآ إِلَّا هُوَۚ وَیَعۡلَمُ مَا فِی ٱلۡبَرِّ وَٱلۡبَحۡرِۚ وَمَا تَسۡقُطُ مِن وَرَقَةٍ إِلَّا یَعۡلَمُهَا وَلَا حَبَّةٖ فِی ظُلُمَٰتِ ٱلۡأَرۡضِ وَلَا رَطۡبٖ وَلَا یَابِسٍ إِلَّا فِی کِتَٰبٖ مُّبِینٖ٥٩[الأنعام: ۵٩].«و کلیدهای غیب نزد او است و کسی جز او آن را نمی‌داند، و بر آنچه که در خشکی و دریاست آگاه است، و هیچ برگی از درختی فرو نمی‌افتد مگر آن را می‌داند، و هیچ دانه‌ای در تاریکی‌های زمین، و هیچ‌تر و خشکی نیست مگر این‌که در لوح محفوظ ثبت است».

این آیه یکی از بزرگ‌ترین آیاتی است که علم فراگیر الهی را به طور مشروح بیان داشته، و تصریح می‌کند که علم او همه خفایا و نهان‌ها و امور غیبی را در بر می‌گیرد، و هرکس از آفریدگانش را که بخواهد از آن امور غیبی آگاه می‌سازد. و بسیاری از امور غیب را از فرشتگان مقرب و پیامبران پنهان داشته، و آنان را بدان آگاه نکرده است، تا چه رسد به این‌که کس دیگری از جهانیان را از آن با خبر نماید. و او به حیوانات و درختان و ریگها و سنگریزه‌ها و خاک‌هایی که در بیابان‌ها و صحراها می‌باشد آگاه است. از آنچه که در دریاها وجود دارد از قبیل حیوانات، معادن، و سایر موجودات زنده‌ای که آب آنرا فرا گرفته، آگاه است. ﴿وَمَا تَسۡقُطُ مِن وَرَقَةٍو هیچ برگی از درختان خشکی و دریا و درختان آباد‌ی‌ها و بیابان‌ها و دنیا و آخرت فرو نمی‌افتد مگر این‌که خداوند به آن آگاه است.

﴿وَلَا حَبَّةٖ فِی ظُلُمَٰتِ ٱلۡأَرۡضِو هیچ دانه‌ای از دانه میوه‌ها و کشتزارها و بذری که مردم می‌کارد و دانه گیاهان بیابانی که از آن انواع گیاهان می‌رویند، و در تاریکی‌های زمین قرار دارند، نیست، مگر این‌که خداوند از آن خبر دارد.

﴿وَلَا رَطۡبٖ وَلَا یَابِسٍو هیچ ترو خشکی وجود ندارد که خداوند از آن خبر نداشته باشد، و این عموم بعد از خصوص است، ﴿إِلَّا فِی کِتَٰبٖ مُّبِینٖمگر این‌که در لوح محفوظ ثبت و ضبط شده است. بعضی از این امور، عقل و عقلا را در حیرت می‌اندازد، و درک و خاطر هوشیاران را سرگشته می‌کند. پس این بر عظمت پروردگار و گستردگی صفاتش دلالت می‌نماید. نیز بیان‌گر آن است که اگر مردمِ اول و آخر جمع شوند تا برخی از صفات او را احاطه نمایند توان این کار را نخواهند داشت. پس با برکت است پروردگار بزرگ و گشایش‌گر و دانا و ستوده و بزرگوار و حاضر و ناظر و احاطه‌کننده. و بزرگ است خدایی که هیچ‌کس نمی‌تواند ستایش او را بیان کند، بلکه او آن‌گونه است که خودش خویشتن را ستوده است، و بالاتر از آن است که بندگانش بتوانند وی را آن‌گونه که شایسته اوست ستایش نمایند. پس این آیه بر دانش و آگاهی فراگیر خدا که همه چیز را فرا گرفته است، نیز برکتاب او (لوح المحفوظ) که تمام حوادث را در برگرفته است، دلالت می‌کند.

آیه‌ی ۶۲-۶۰:

﴿وَهُوَ ٱلَّذِی یَتَوَفَّىٰکُم بِٱلَّیۡلِ وَیَعۡلَمُ مَا جَرَحۡتُم بِٱلنَّهَارِ ثُمَّ یَبۡعَثُکُمۡ فِیهِ لِیُقۡضَىٰٓ أَجَلٞ مُّسَمّٗىۖ ثُمَّ إِلَیۡهِ مَرۡجِعُکُمۡ ثُمَّ یُنَبِّئُکُم بِمَا کُنتُمۡ تَعۡمَلُونَ٦٠[الأنعام: ۶۰]. «و خدا است که شما را در شب می‌میراند، و می‌داند آنچه را که در روز انجام می‌دهید، سپس شما را در آن برمی‌انگیزد تا مدّتِ معیّن تمام شود، سپس بازگشت شما به‌سوی او است، و پس از آن شما را به آنچه کرده‌اید آگاه می‌سازد».

﴿وَهُوَ ٱلۡقَاهِرُ فَوۡقَ عِبَادِهِۦۖ وَیُرۡسِلُ عَلَیۡکُمۡ حَفَظَةً حَتَّىٰٓ إِذَا جَآءَ أَحَدَکُمُ ٱلۡمَوۡتُ تَوَفَّتۡهُ رُسُلُنَا وَهُمۡ لَا یُفَرِّطُونَ٦١[الأنعام: ۶۱].«و او بر بندگانش چیره است، و بر شما مراقبانی می‌فرستد، تا هنگامی که مرگ یکی از شما فرا رسد، فرستادگان ما جان او را می‌گیرند و آنان کوتاهی نمی‌کنند».

﴿ثُمَّ رُدُّوٓاْ إِلَى ٱللَّهِ مَوۡلَىٰهُمُ ٱلۡحَقِّۚ أَلَا لَهُ ٱلۡحُکۡمُ وَهُوَ أَسۡرَعُ ٱلۡحَٰسِبِینَ٦٢[الأنعام: ۶۲].«سپس به‌سوی خداوند، سَرور حقیقی‌شان برگردانده می‌شوند. هان! فرمان از آن اوست و او سریع‌ترین حساب‌گران است».

تمام این آیات در رابطه با اثبات الوهیت خدا و استدلال علیه مشرکین بوده، و بیان‌گر آن است که خداوند متعال سزاوار محبت و تعظیم و بزرگداشت و اکرام است. پس خداوند خبر داد که تنها او به امور بندگانش در بیداری و خوابشان می‌پردازد و او روح آنان را در شب می‌گیرد، پس حرکات آنان آرام می‌گیرد و جسم‌هایشان استراحت می‌کند، سپس آنان را از خواب بر می‌انگیزد، تا برای به دست آوردن منافع دینی و دنیوی خود به فعالیت و تلاش بپردازند. و هموکارهایی را که در روز انجام می‌دهند، می‌داند، سپس خداوند همواره به آنان می‌پردازد تا این‌که مدت زندگی‌شان‌ را تمام کنند، پس طبق این تدبیر، مدتِ مشخص شده به پایان می‌رسد، و آن دوران زندگی است. پس از آن دوران دیگری شروع می‌شود، و آن زنده شدن پس از مرگ است. بنابر این فرمود: ﴿ثُمَّ إِلَیۡهِ مَرۡجِعُکُمۡسپس بازگشت شما به‌سوی اوست، نه به‌سوی کسی دیگر. ﴿ثُمَّ یُنَبِّئُکُم بِمَا کُنتُمۡ تَعۡمَلُونَسپس شما را به آنچه از خیر و شر که انجام می‌دادید آگاه می‌سازد.

﴿وَهُوَو خداوند متعال، ﴿ٱلۡقَاهِرُ فَوۡقَ عِبَادِهِبر بندگانش چیره و غالب است. و اراده فراگیر و مشیت و خواست عام او بر آنان جاری می‌گردد. پس هیچ کاری به دست آنان صورت نمی‌گیرد و هیچ کاری در دست آنان نیست، و حرکت نمی‌کنند، و آرام نمی‌گیرند مگر به فرمان او. با وجود این فرشتگانی مراقب بر بندگان گماشته است تا از آنان محافظت کنند و آنچه را که انجام می‌دهند ثبت و ضبط نمایند، ﴿وَإِنَّ عَلَیۡکُمۡ لَحَٰفِظِینَ١٠ کِرَامٗا کَٰتِبِینَ١١ یَعۡلَمُونَ مَا تَفۡعَلُونَ١٢[الانفطار: ۱۰-۱۲]. «و همانا بر شما مراقبانی گماشته شده‌اند، نویسندگان بزرگواری که آنچه می‌کنید، می‌دانند»، ﴿...عَنِ ٱلۡیَمِینِ وَعَنِ ٱلشِّمَالِ قَعِیدٞ١٧ مَّا یَلۡفِظُ مِن قَوۡلٍ إِلَّا لَدَیۡهِ رَقِیبٌ عَتِیدٞ١٨[ق: ۱٧-۱۸]. «از چپ و راست نشسته‌اند، انسان هیچ سخنی را بر زبان نمی‌آورد مگر این‌که نزد او مراقبی آماده است و آن را می‌نویسد». پس این، مراقب خدا از آنان در حال زندگی است. ﴿حَتَّىٰٓ إِذَا جَآءَ أَحَدَکُمُ ٱلۡمَوۡتُ تَوَفَّتۡهُ رُسُلُنَاتا این‌که زمان مرگ شما فرا رسد، آنگاه که فرشتگان ما، که مسوول گرفتن جان و قبض روح هستند، جان او را می‌گیرند، ﴿وَهُمۡ لَا یُفَرِّطُونَو آنان در این کار کوتای نمی‌ورزند، پس یک لحظه را بر زمانی که خدا مقدر نموده است نمی‌افزایند، و لحظه‌ای از آن کم نمی‌کنند، و این کار را طبق تقدیر و فرمان الهی انجام می‌دهند. ﴿ثُمَّو بعد از مرگ، و زندگی برزخ، و خیر و شری که در آن هست، ﴿رُدُّوٓاْ إِلَى ٱللَّهِ مَوۡلَىٰهُمُ ٱلۡحَقِّبه‌سوی خدا که سرور حقیقی‌شان است برگردانده می‌شوند.

به‌سوی خدایی بر می‌گردند که با حکمت و تقدیر خویش آنها را سرپرستی نموده، و مشیت خود را بر آنان جاری کرده است. سپس با امر و نهی خود آنها را سرپرستی نموده و پیامبرانش را به‌سوی آنها فرستاده و کتاب‌ها را بر آنان نازل نموده است. پس به‌سوی او برگردانده می‌شوند تا به سزا و جزای آنها حکم نماید و به خاطر خوبی‌هایی که انجام داده‌اند آنان را پاداش بدهد، و آنها را بر بدی‌ها و زشتی‌هایی که مرتکب شده‌اند مجازات کند. ﴿أَلَا لَهُ ٱلۡحُکۡمُهان! فرمان و داوری از آنِ اوست، معبودی یگانه که هیچ شریکی ندارد. ﴿وَهُوَ أَسۡرَعُ ٱلۡحَٰسِبِینَو او سریع‌ترین حسابگران است، زیرا خدا بسیار آگاه است، و اعمال آنها را در لوح المحفوظ ثبت نموده، و فرشتگانش تمامی حرکات و سکنات آنان را در نامه اعمال و کتابی که در دستشان است ثبت کرده‌اند.

پس تنها خدا می‌آفریند و به تدبیر امور می‌پردازد، و او در آفریدن و تدبیر یگانه، و بر بندگانش چیره است، و همه حالات‌شان را زیر نظر دارد، و حکم و داوری تقدیری و شرعی و جزائی از آن اوست. پس چرا مشرکین از ذاتی که دارای چنین صفاتی است روی می‌گردانند و به عبادت کسی روی می‌آورند که هیچ کاری در دست او نیست، و به اندازه ذرّه‌ای سود و نفع نمی‌رساند، و قدرت و اراده‌ای ندارد؟! سوگند به خدا اگر بردباری خداوند و گذشت و رحمت وی را نسبت به خویش می‌دانستند به شناخت وی روی آورده و شیفته و سرگشته او می‌شدند.

حال آن‌که به شرک و ناسپاسی روی آورده و با خدا مبارزه می‌کنند، و به خود جرات می‌دهند که شکوه و عظمت پروردگار را نادیده بگیرند و به وی دروغ نسبت دهند، این در حالی است که پروردگار، آنان را روزی می‌دهد. تمام این بدبختی‌ها بدان جهت است که تسلیم شیطان شده‌اند، و این کار جز رسوایی و زیان چیز دیگری به دنبال ندارد. اما آنها قومی نادان هستند.

آیه‌ی ۶۴-۶۳:

﴿قُلۡ مَن یُنَجِّیکُم مِّن ظُلُمَٰتِ ٱلۡبَرِّ وَٱلۡبَحۡرِ تَدۡعُونَهُۥ تَضَرُّعٗا وَخُفۡیَةٗ لَّئِنۡ أَنجَىٰنَا مِنۡ هَٰذِهِۦ لَنَکُونَنَّ مِنَ ٱلشَّٰکِرِینَ٦٣[الأنعام: ۶۳].«بگو: چه کسی شما را از تاریکیهای خشکی و دریا نجات می‌دهد؟ حال آن‌که او را افروتنانه و نهانی می‌خوانید: که اگر ما را از این سختی‌ها نجات دهد از سپاسگذاران خواهیم شد».

﴿قُلِ ٱللَّهُ یُنَجِّیکُم مِّنۡهَا وَمِن کُلِّ کَرۡبٖ ثُمَّ أَنتُمۡ تُشۡرِکُونَ٦٤[الأنعام: ۶۴].«بگو: خداوند شما را از آن (تاریکی‌ها) و از هر مشکل و اندوهی نجات می‌دهد، باز شما شرک می‌ورزید».

﴿قُلۡبه کسانی که برای خدا شریک قرار می‌دهند و معبودان دیگری را با او می‌خوانند، و توحید ربوبیت را می‌پذیرند و توحید الوهیت را انکار می‌کنند، بگو: ﴿مَن یُنَجِّیکُم مِّن ظُلُمَٰتِ ٱلۡبَرِّ وَٱلۡبَحۡرِچه کسی شما را از سختی‌ها و مشقت‌های خشکی و دریا نجات می‌دهد؟ و آنگاه که چاره سازی و چاره اندیشی برایتان سخت و مشکل می‌شود خداوند را با فروتنی می‌خوانید و پیوسته حاجات خود را از او می‌طلبید، و در حالی که شما در آن موقعیت قرار دارید، می‌گویید: ﴿لَّئِنۡ أَنجَىٰنَا مِنۡ هَٰذِهِاگر خداوند ما را از این سختی که در آن افتاده‌ایم نجات بدهد، ﴿لَنَکُونَنَّ مِنَ ٱلشَّٰکِرِینَقطعا از سپاس گزارانی خواهیم بود که به نعمت او اعتراف می‌کنند، و آن را در مسیر طاعت پروردگارشان به کار می‌برند، نه در راه گناه و معصیت. ﴿قُلِ ٱللَّهُ یُنَجِّیکُم مِّنۡهَا وَمِن کُلِّ کَرۡبٖبگو: خداوند شما را از این سختی، و از همه مشکلات نجات می‌دهد، ﴿ثُمَّ أَنتُمۡ تُشۡرِکُونَسپس شما شرک می‌ورزید، و به آنچه که گفتید وفا نمی‌کنید، و نعمتی را که خداوند به شما داده است فراموش می‌کنید. پس چه دلیلی آشکارتر از این بر باطل بودن و صحت توحید وجود دارد؟!

آیه‌ی ۶٧-۶۵:

﴿قُلۡ هُوَ ٱلۡقَادِرُ عَلَىٰٓ أَن یَبۡعَثَ عَلَیۡکُمۡ عَذَابٗا مِّن فَوۡقِکُمۡ أَوۡ مِن تَحۡتِ أَرۡجُلِکُمۡ أَوۡ یَلۡبِسَکُمۡ شِیَعٗا وَیُذِیقَ بَعۡضَکُم بَأۡسَ بَعۡضٍۗ ٱنظُرۡ کَیۡفَ نُصَرِّفُ ٱلۡأٓیَٰتِ لَعَلَّهُمۡ یَفۡقَهُونَ٦٥[الأنعام: ۶۵].«بگو: او توانا است که از بالای سرتان یا از زیر پاهایتان عذابی بر شما بفرستد، و یا شما را دسته دسته نماید، و برخی را به جان برخی دیگر بیاندازد، بنگر که چگونه آیات را روشن و بیان می‌داریم باشد که آنان بفهمند».

﴿وَکَذَّبَ بِهِۦ قَوۡمُکَ وَهُوَ ٱلۡحَقُّۚ قُل لَّسۡتُ عَلَیۡکُم بِوَکِیلٖ٦٦[الأنعام: ۶۶].«و قومت آن را تکذیب کرد، در حالی‌که آن حق است، بگو: من بر شما مسلط نیستم».

﴿لِّکُلِّ نَبَإٖ مُّسۡتَقَرّٞۚ وَسَوۡفَ تَعۡلَمُونَ٦٧[الأنعام: ۶٧].«برای هر خبری وقت و زمان(وی وجود) دارد، و به زودی خواهید دانست».

خداوند متعال بر فرستادن عذاب از تمامی جهات به‌سوی شما توانا است. ﴿مِّن فَوۡقِکُمۡ أَوۡ مِن تَحۡتِ أَرۡجُلِکُمۡ أَوۡ یَلۡبِسَکُمۡ شِیَعٗااز بالای سرتان یا از زیر پاهایتان و یا این‌که شما را در هم بیامیزد، ﴿وَیُذِیقَ بَعۡضَکُم بَأۡسَ بَعۡضٍ(و) شما را دسته دسته نماید، و به فتنه مبتلا سازد و برخی، برخی دیگر را بکشد، و او بر همه این کارها توانا است.

پس، از انجام گناه بپرهیزید زیرا عذابی شما را فرا خواهد گرفت که نابودتان می‌کند. و او بر این کار توانا است، اما از رحمت الهی است که عذاب را از این امت دور نموده و از بالا سنگباران و رجم نمی‌شوند، و عذاب را از زیر پاهایشان بسوی آنان نمی‌فرستد و در زمین فرو برده نمی‌شوند. اما برخی را مجازات نموده و آنان را به جان هم انداخته و یکدیگر را می‌کشند. و برخی را بر برخی دیگر مسلط گردانده، و این سزا و مجازات دنیاست که اهل بصیرت آن را می‌بینند، و عالمان آن را احساس می‌کنند. ﴿ٱنظُرۡ کَیۡفَ نُصَرِّفُ ٱلۡأٓیَٰتِبنگر که چگونه آیات را به صورتهای گوناگون و شیوه‌های مختلف که همه بر حق دلالت می‌کنند بیان می‌داریم! ﴿لَعَلَّهُمۡ یَفۡقَهُونَشاید هدف از آفرینش خود، و حقایق شرعی و مفاهیم الهی را بفهمند.

﴿وَکَذَّبَ بِهِۦ قَوۡمُکَ وَهُوَ ٱلۡحَقُّو قوم تو قرآن را تکذیب نمودند، حال آن‌که قرآن حق است و هیچ شکی در آن نیست، و هیچ تردیدی به آن راه ندارد، ﴿قُل لَّسۡتُ عَلَیۡکُم بِوَکِیلٖبگو: من مراقب و نگهبان اعمال‌تان نیستم، و من شما را بر آن مجازات نمی‌کنم، من تنها بیم دهنده و مبلغ هستم.

﴿لِّکُلِّ نَبَإٖ مُّسۡتَقَرّٞبرای هر خبری زمان مقرری است که در آن وقت به وقوع می‌پیوندد، زمانی که پس و پیش نمی‌شود. ﴿وَسَوۡفَ تَعۡلَمُونَو به زودی خواهید دانست که چه عذابی به شما وعده داده شده است!.

آیه‌ی ۶٩-۶۸:

﴿وَإِذَا رَأَیۡتَ ٱلَّذِینَ یَخُوضُونَ فِیٓ ءَایَٰتِنَا فَأَعۡرِضۡ عَنۡهُمۡ حَتَّىٰ یَخُوضُواْ فِی حَدِیثٍ غَیۡرِهِۦۚ وَإِمَّا یُنسِیَنَّکَ ٱلشَّیۡطَٰنُ فَلَا تَقۡعُدۡ بَعۡدَ ٱلذِّکۡرَىٰ مَعَ ٱلۡقَوۡمِ ٱلظَّٰلِمِینَ٦٨[الأنعام: ۶۸].«و هرگاه کسانی را دیدی که در طعنه زدن به آیات ما فرو می‌ورند، از آنان روی بگردان، تا این‌که در سخنی دیگر فرو روند، و اگر شیطان از یاد تو برد، پس بعد از به یاد آوردن با گروه ستمگران منشین».

﴿وَمَا عَلَى ٱلَّذِینَ یَتَّقُونَ مِنۡ حِسَابِهِم مِّن شَیۡءٖ وَلَٰکِن ذِکۡرَىٰ لَعَلَّهُمۡ یَتَّقُونَ٦٩[الأنعام: ۶٩].«و چیزی از حساب آنان بر عهدۀ کسانی که تقوای خدا را دارند، نیست، لکن تذکر دادن (لازم) است، باشد که بپرهیزید».

منظور از فروتن در آیات خدا سخنی است که با حق مخالف باشد از قبیل تحسین گفتارهای باطل و فراخوان به‌سوی آن، و ستایش اهل آن، و روی گردانی از حق و طعنه زدن به ن و عیب جویی از اهل حق. و خداوند در اصل پیامبر را دستور داده و به دنبال او امتش را نیز دستور داده است که هرگاه کسی را دیدند به طریق مذکور به طعنه زدن به آیات خدا می‌پردازد، باید از چنین کسانی روی گردانی کنند، و در مجالس کسانی بنشینند که به عیب جویی از آیات خدا می‌پردازند، و در باطل فرو می‌روند، و این کار را ادامه می‌دهند، تا این‌که بحث عوض شود و به سخنی دیگر بپردازند. پس هرگاه به مسائل دیگری پرداختند، نهی مذکور از بین می‌رود.

بنابراین اگر مصلحتی در کار باشد حضور در چنین مجالسی جایز است، و اگر مصلحتی در کار نباشد حضور در آن مفید نبوده و به نشستن در آن دستور داده نشده است. و مذمت و نکوهشِ فرو رفتن در باطل و پرداختن به آن در واقع به معنی مدح و تمجید پژوهش و بحث و مناظره است. سپس فرمود: ﴿وَإِمَّا یُنسِیَنَّکَ ٱلشَّیۡطَٰنُو اگر شیطان تو را به فراموشی در انداخت، و از روی فراموشی و غفلت با آنها نشستی. ﴿فَلَا تَقۡعُدۡ بَعۡدَ ٱلذِّکۡرَىٰ مَعَ ٱلۡقَوۡمِ ٱلظَّٰلِمِینَبعد از یادآوران، دیگر با قوم ستمکار منشین. قوم ستمکار قومی هستند که از روی باطل به آیات می‌پردازند، و یا سخن حرامی را بر زبان می‌آورند، و یا کار حرامی را انجام می‌دهند. پس نشستن و حضور در مکان و مجلسی که در آن منکری انجام می‌شود و انسان نمی‌تواند آن را از بین ببرد، حرام است. این نهی و تحریم متوّجه کسی است که با آنها بنشیند و پرهیزگاری نداشته باشد، به این صورت که در سخن یا کار حرام با آنها مشارکت نماید و یا سکوت اختیار کرده و اعتراض و انکار نکند.پس اگر پرهیزگاری، و ترس از خدا را پیشه سازد به این صورت که آنها را به خیر دستور دهد و از شر و سخنی که از آنان سر می‌زند باز دارد، و به دنبال آن منکر از بین رود یا کمتر شود، بر چنین فردی گناهی نیست، و اشکالی ندارد که با آنان بنشیند، بنابر این فرمود: ﴿وَمَا عَلَى ٱلَّذِینَ یَتَّقُونَ مِنۡ حِسَابِهِم مِّن شَیۡءٖ وَلَٰکِن ذِکۡرَىٰ لَعَلَّهُمۡ یَتَّقُونَ٦٩و بر کسانی که پرهیزگاری می‌کنند از حساب آنان چیزی بر آنها نیست، اما باید آنان را تذکر و پند دهند تا شاید بپرهیزند. این آیه بیان‌گر آن است که پنددهنده باید سخنی را به کار گیرد که به حاصل شدن تقوا بیانجامد، و هرگاه پند و اندرز به شر و بدی بیشتر منجر شود ترک آن واجب است، زیرا هرگاه پند و اندرز با مقصود و هدف متعارض باشد، ترک آن مقصود است.

آیه‌ی ٧۰:

﴿وَذَرِ ٱلَّذِینَ ٱتَّخَذُواْ دِینَهُمۡ لَعِبٗا وَلَهۡوٗا وَغَرَّتۡهُمُ ٱلۡحَیَوٰةُ ٱلدُّنۡیَاۚ وَذَکِّرۡ بِهِۦٓ أَن تُبۡسَلَ نَفۡسُۢ بِمَا کَسَبَتۡ لَیۡسَ لَهَا مِن دُونِ ٱللَّهِ وَلِیّٞ وَلَا شَفِیعٞ وَإِن تَعۡدِلۡ کُلَّ عَدۡلٖ لَّا یُؤۡخَذۡ مِنۡهَآۗ أُوْلَٰٓئِکَ ٱلَّذِینَ أُبۡسِلُواْ بِمَا کَسَبُواْۖ لَهُمۡ شَرَابٞ مِّنۡ حَمِیمٖ وَعَذَابٌ أَلِیمُۢ بِمَا کَانُواْ یَکۡفُرُونَ٧٠[الأنعام: ٧۰].«و کسانی را ترک کن دین‌شان را به بازیچه گرفته، و زندگی دنیا آنان را فریب داده‌است. و به وسیلۀ این (قرآن) پند و اندرز بده، مبادا کسی به سبب آنچه انجام داده است هلاک شود، در حالی‌که به جز خدا برای او کار ساز و شفاعت‌کننده‌ای نیست. و اگر چنین کسی (برای رهایی خود) هرگونه فدیه‌ای بدهد از او گرفته نمی‌شود، ایشان کسانی‌اند که به سبب آنچه انجام داده‌اند هلاک شده‌اند، برای آنان به سبب کفری که ورزیده‌اند شرابی از آب داغ و عذابی دردناک است».

آنچه از بندگان خواسته شده این است که دین را خالصانه برای خدا انجام دهند، به این صورت که تنها او را بپرستند، و تمام توان خود را برای جلب خشنودی و رضایت او مبذول دارند. و این کار مستلزم آن است که قلب را متوجه خدا نمود، و به طور جدی در این مسیر گام برداشتف و مخلصانه برای رضای خدا به پیش رفت و ریا و شهوت طلبی را کنار گذاشت. این است دین حقیقی.

اما هر کس ادعا ک ند که او بر حق است و از دین و پرهیزگاری برخوردار است. در حالی که دینش را به بازیچه و سرگرمی گرفته است، به گونه‌ای که، و قلب او از محبت خدا و شناخت او غافل شده، و به هر آنچه که به وی زیان می‌رساند روی آورده و در باطل خویش فرو رفته است و با جسم و بدن خود در آن به سرگرمی می‌پردازد، زیرا هرگاه کار و تلاشش برای غیر خدا انجام گیرد، بازیچه و سرگرمی است. خداوند دستور داده است که چنین فردی را ترک کنیم و از او بپرهیزیم و فریب وی را نخوریم، و مراقب کارهایش باشیم و نباید موانع و مشکلات او، ما را از آنچه که آدمی را به خدا نزدیک می‌گرداند، باز دارد. ﴿وَذَکِّرۡ بِهِو به وسیله این قرآن آنچه را که بر بندگان فایده می‌رساند اندرز بده، آنان را به خواندن قرآن و تبعیت ِاز آن دستور بده، و به صورت مشروح برای‌شان بیان کن، و آن را برای‌شان نیکو جلوه بده و اوصاف و ویژگی‌های زیبای آن را برای‌شان بیان کن، و از آنچه که به ضرر بندگان است نهی کن، و آن را به صورت مبسوط برای‌شان بیان نما و صفت‌های زشتِ منهیات را برای آنان بیان کن به گونه‌ای که انسان به ترک آن رغبت پیدا کند. و همه این مطالب بدان خاطر است تا کسی به سبب آنچه انجام داده است هلاک نشود. یعنی قبل از این‌که بنده مرتکب گناه شود، و بر خداوندی که خفایا را می‌داند جرات کند، و به این کار نادرست و زشت ادامه دهد، وی را پند و اندرز بده، تا باز‌اید و از کارش دست بکشد.

﴿لَیۡسَ لَهَا مِن دُونِ ٱللَّهِ وَلِیّٞ وَلَا شَفِیعٞقبل از این‌که گناهانش او را احاطه نماید، آنگاه هیچ‌ کس به او سودی نمی‌رساند، و هیچ خویشاوند و دوستی جز خدا او را یاری و سرپرستی نکرده و هیچ شفاعت‌کننده‌ای برای او شفاعت نمی‌کند. ﴿وَإِن تَعۡدِلۡ کُلَّ عَدۡلٖواگر هرگونه فدیه‌ای بپردازد گرچه پُرِ زمین طلا باشد، ﴿لَّا یُؤۡخَذۡ مِنۡهَآاز او پذیرفته نمی‌شود و فایده‌ای برای وی نخواهد داشت. ﴿أُوْلَٰٓئِکَایشان که دارای صفات مذکورند، ﴿ٱلَّذِینَ أُبۡسِلُواْکسانی‌اند که هلاک شده و از خیر ناامید گشته‌اند، و این ﴿بِمَا کَسَبُواْۖ لَهُمۡ شَرَابٞ مِّنۡ حَمِیمٖبه سبب کارهایی است که انجام داده‌اند. برای آنان شرابی است که بی‌نهایت داغ و گرم است و چهره‌هایشان را می‌سوزاند و روده‌هایشان را تکّه تکّه می‌کند. ﴿وَعَذَابٌ أَلِیمُۢ بِمَا کَانُواْ یَکۡفُرُونَو به سبب کفری که می‌ورزیدند برای آنان عذابی دردناک است.

آیه‌ی ٧۳-٧۱:

﴿قُلۡ أَنَدۡعُواْ مِن دُونِ ٱللَّهِ مَا لَا یَنفَعُنَا وَلَا یَضُرُّنَا وَنُرَدُّ عَلَىٰٓ أَعۡقَابِنَا بَعۡدَ إِذۡ هَدَىٰنَا ٱللَّهُ کَٱلَّذِی ٱسۡتَهۡوَتۡهُ ٱلشَّیَٰطِینُ فِی ٱلۡأَرۡضِ حَیۡرَانَ لَهُۥٓ أَصۡحَٰبٞ یَدۡعُونَهُۥٓ إِلَى ٱلۡهُدَى ٱئۡتِنَاۗ قُلۡ إِنَّ هُدَى ٱللَّهِ هُوَ ٱلۡهُدَىٰۖ وَأُمِرۡنَا لِنُسۡلِمَ لِرَبِّ ٱلۡعَٰلَمِینَ٧١[الأنعام: ٧۱].«بگو: آیا جز خدا کسی را بخوانیم که نه سودی به ما می‌رساند و نه زیانی، و آیا پس از این‌که خداوند ما را هدایت کرده است به عقب باز گردیم؟ مانند کسی که شیاطین او را سرگردان و حیران به دنبال خود می‌کشند؟. برای او دوستانی است که او را به‌سوی هدایت فراخوانده و می‌گویند: به‌سوی ما بیا، بگو: همانا هدایت واقعی هدایت خدا است و به ما دستور داده شده است که تسلیم پروردگار جهانیان باشیم».

﴿وَأَنۡ أَقِیمُواْ ٱلصَّلَوٰةَ وَٱتَّقُوهُۚ وَهُوَ ٱلَّذِیٓ إِلَیۡهِ تُحۡشَرُونَ٧٢[الأنعام: ٧۲].«و این‌که نماز را برپا دارید، و از او بترسید، و او ذاتی است که نز او گرد آورده خواهید شد».

﴿وَهُوَ ٱلَّذِی خَلَقَ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضَ بِٱلۡحَقِّۖ وَیَوۡمَ یَقُولُ کُن فَیَکُونُۚ قَوۡلُهُ ٱلۡحَقُّۚ وَلَهُ ٱلۡمُلۡکُ یَوۡمَ یُنفَخُ فِی ٱلصُّورِۚ عَٰلِمُ ٱلۡغَیۡبِ وَٱلشَّهَٰدَةِۚ وَهُوَ ٱلۡحَکِیمُ ٱلۡخَبِیرُ٧٣[الأنعام: ٧۳].«و او ذاتی است که آسمان‌ها و زمین را به حق آفرید، و هرگاه که می‌فرماید: به وجود بیا، بی‌درنگ به وجود می‌آید، و سخن او حق است، و روزی که در صور دمیده می‌شود فرمانروایی از آن او است. آگاه و عالم به پنهان و آشکار است و او حکیم و آگاه است».

﴿قُلۡ(ای پیامبر!) به کسانی که خدا شرک می‌ورزند و غیرِ او را به فریاد می‌خوانند، و شما را به دین‌شان دعوت می‌کنند، و اوصاف معبودان‌شان را برای تو بیان می‌کنند، اوصافی که عاقل با آگاهی یافتن از آن باز می‌آید، زیرا هرگاه انسان خردمند به طور سطحی در مذهب مشرکان نظر اندازد به باطل بودن آن یقین حاصل می‌نماید، و برای بطلان آن نیازی به اقامه دلیل آن ندارد، پس به چنین کسانی بگو: ﴿أَنَدۡعُواْ مِن دُونِ ٱللَّهِ مَا لَا یَنفَعُنَا وَلَا یَضُرُّنَاآیا غیر از خدا کسی را بخوانیم که سود و زیانی به ما نمی‌رساند؟ این صفت شامل تمامی کسانی است که غیر خدا را می‌پرستند، چون آنچه جز خدا پرستش می‌شود، سود و زیانی نمی‌رساند، و کاری در دست او نیست، بلکه همه کارها در دست خداست.

﴿وَنُرَدُّ عَلَىٰٓ أَعۡقَابِنَا بَعۡدَ إِذۡ هَدَىٰنَا ٱللَّهُو آیا بعد از این‌که خداوند ما را هدایت کرد به گمراهی بازگردیم؟ و از هدایت و رشد به انحراف برگردیم؟ و از راهی که انسان را به باغ‌های بهشت می‌رساند به راهی برگردیم که آدمی را به عذاب دردناک جهنم می‌رساند؟! پس این حالتی است که انسانِ خردمند آن را نمی‌پسندد. و کسی که دارای این حالت است، ﴿کَٱلَّذِی ٱسۡتَهۡوَتۡهُ ٱلشَّیَٰطِینُ فِی ٱلۡأَرۡضِبسان کسی است که شیاطین او را گمراه نموده و از راه و برنامه و هدفش منحرف کرده است. ﴿حَیۡرَانَ لَهُۥٓ أَصۡحَٰبٞ یَدۡعُونَهُۥٓ إِلَى ٱلۡهُدَىسرگشته و حیران است، دوستانی دارد که او را به‌سوی هدایت فرا می‌خوانند، اما شیطان‌ها او را به زشتی و انحراف دعوت می‌کنند، و او میان این دو دعوتگر حیران مانده است. و همه مردم چنین حالتی را دارند جز کسانی که خداوند آنها را در امان قرار داده‌است، به درستی که آنان کشش‌ها و انگیزه‌هایی متعارض در خود می‌یابند، کشش و جاذبه‌های شیطانی و انگیزه و محرک‌های رحمانی. انگیزه‌های خیری که در وجود چنین کسانی یافت می‌شود عبارتند از انگیزه‌ی رسالت، عقل صحیح و فطرت سالم. ﴿یَدۡعُونَهُۥٓ إِلَى ٱلۡهُدَىاو را به‌سوی هدایت و صعود به بالاترین مقام فرا می‌خوانند. از طرفی نیز انگیزه‌های شیطانی در درون آدمی وجود دارد، و هر کس شیوه شیطان را در پیش گیرد و از نفس سرکش پیروی کند گمراه شده و به پایین‌ترین جایگاه و «اسفل السافلین» سقوط می‌کند. برخی از مردم در همه با اغلب کارهایشان از انگیزه‌های رحمانی بهره برده و راه هدایت را در پیش می‌گیرند، و برخی از مردم برعکس این هستند.

و برخی هستند که هر دو نوع انگیزه در آنها وجود دارد، و این دو انگیزه در وجود آنان با یکدیگر متعارض و مخالف‌اند. و در اینجا اهل سعادت از اهل شقاوت باز شناخته می‌شوند. ﴿قُلۡ إِنَّ هُدَى ٱللَّهِ هُوَ ٱلۡهُدَىٰبگو: هدایت خدا هدایت واقعی است. هدایت همان است که خداوند بر زبان پیامبرش بیان نموده، و دیگر راه‌ها به گمراهی و نابودی و هلاکت می‌انجامند. ﴿وَأُمِرۡنَا لِنُسۡلِمَ لِرَبِّ ٱلۡعَٰلَمِینَو فرمان داده شده‌ایم تا از پروردگار جهانیان فرمان بریم، تسلیم یگانگی و اوامر و نواهی او باشیم، و به بندگی وی در آییم. همانا این برترین نعمتی است که خداوند به بندگانی ارزانی نموده است، و کامل‌ترین تربیتی است که خداوند آنها را از آن بهره‌مند کرده است. ﴿وَأَنۡ أَقِیمُواْ ٱلصَّلَوٰةَو دستور داده شده‌ایم که نماز را همراه با ارکان و شرایط و سنت‌‌هایش و آنچه آن را تکمیل می‌نماید، برپا داریم. ﴿وَٱتَّقُوهُو با انجام آنچه خداوند بدان دستور داده، و با پرهیز از منهیاتش از او بترسد.

﴿وَهُوَ ٱلَّذِیٓ إِلَیۡهِ تُحۡشَرُونَو او خدایی است که به سویش محشور خواهید شد، و در روز قیامت در پیشگاه او جمه می‌شوید و شما را طبق اعمال خوب و بدتان پاداش می‌دهد. ﴿وَهُوَ ٱلَّذِی خَلَقَ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضَ بِٱلۡحَقِّو او خدایی است که آسمان‌ها و زمین را به حق آفریده است تا بندگان را فرمان دهد وآنان را نهی کند، و به آنان پاداش و کیفر بدهد. ﴿وَیَوۡمَ یَقُولُ کُن فَیَکُونُۚ قَوۡلُهُ ٱلۡحَقُّو روزی که می‌فرماید: «باش» پس می‌شود، سخن او حق است، و هیچ شک و تردیدی در آن نیست، و او چیزِ بیهوده‌ای را نمی‌گوید، ﴿وَلَهُ ٱلۡمُلۡکُ یَوۡمَ یُنفَخُ فِی ٱلصُّورِو روزی که در صور دمیده می‌شود پادشاهی از آن اوست، یعنی در روز قیامت. به طور ویژه فرمود: پادشاهی قیامت از آن اوست با این‌که او صاحب و فرمانروای هر چیزی است، زیرا در روز قیامت همه مالکیت‌ها لغو شده و از بین می‌رود، پس پادشاهی و ملوکیت جز برای خداوند قهار و یکتا باقی نخواهد ماند.

﴿عَٰلِمُ ٱلۡغَیۡبِ وَٱلشَّهَٰدَةِۚ وَهُوَ ٱلۡحَکِیمُ ٱلۡخَبِیرُآگاه و عالم به پنهان و آشکار می‌باشد، و او با حکمت و آگاه است، ذاتی که دارای رحمت کامل و نعمت فراوان و احسان بزرگ است و علم و آگاهی او تمام خفایا و اسرا را در بر گرفته است، و هیچ خدا و پروردگاری جز او نیست.

آیه‌ی ۸۳-٧۴:

﴿وَإِذۡ قَالَ إِبۡرَٰهِیمُ لِأَبِیهِ ءَازَرَ أَتَتَّخِذُ أَصۡنَامًا ءَالِهَةً إِنِّیٓ أَرَىٰکَ وَقَوۡمَکَ فِی ضَلَٰلٖ مُّبِینٖ٧٤[الأنعام: ٧۴].«و یاد کن هنگامی را که ابراهیم به پدرش آذر گفت: آیا بتهایی را عبادت می‌کنی؟ بی‌گمان من، تو و قومت را در گمراهی آشکار می‌بینم».

﴿وَکَذَٰلِکَ نُرِیٓ إِبۡرَٰهِیمَ مَلَکُوتَ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِ وَلِیَکُونَ مِنَ ٱلۡمُوقِنِینَ٧٥[الأنعام: ٧۵].«و این چنین ملک عظیم آسمان‌ها و زمین را به ابراهیم نشان دادیم تا از یقین کنندگان باشد».

﴿فَلَمَّا جَنَّ عَلَیۡهِ ٱلَّیۡلُ رَءَا کَوۡکَبٗاۖ قَالَ هَٰذَا رَبِّیۖ فَلَمَّآ أَفَلَ قَالَ لَآ أُحِبُّ ٱلۡأٓفِلِینَ٧٦[الأنعام: ٧۶].«وقتی شب او را دربر گرفت، ستاره‌ای را دید، گفت: این پروردگار من است! وقتی که غروب کرد، گفت: من غروب کنندگان را دوست ندارم».

﴿فَلَمَّا رَءَا ٱلۡقَمَرَ بَازِغٗا قَالَ هَٰذَا رَبِّیۖ فَلَمَّآ أَفَلَ قَالَ لَئِن لَّمۡ یَهۡدِنِی رَبِّی لَأَکُونَنَّ مِنَ ٱلۡقَوۡمِ ٱلضَّآلِّینَ٧٧[الأنعام: ٧٧].«وقتی ماه را در حال طلوع دید، گفت: این پروردگار من است! هنگامی که ماه ناپدید شد، گفت: اگر پروردگارم مرا هدایت نکند بدون شک از زمرۀ قوم گمراه خواهم بود».

﴿فَلَمَّا رَءَا ٱلشَّمۡسَ بَازِغَةٗ قَالَ هَٰذَا رَبِّی هَٰذَآ أَکۡبَرُۖ فَلَمَّآ أَفَلَتۡ قَالَ یَٰقَوۡمِ إِنِّی بَرِیٓءٞ مِّمَّا تُشۡرِکُونَ٧٨[الأنعام: ٧۸].«وقتی که خورشید را در حال طلوع دید، گفت: این پروردگار من است، این بزرگ‌تر است! وقتی خورشید غروب کرد، گفت: ای قوم من! من از آنچه برای خدا شریک می‌سازید بیزارم».

﴿إِنِّی وَجَّهۡتُ وَجۡهِیَ لِلَّذِی فَطَرَ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضَ حَنِیفٗاۖ وَمَآ أَنَا۠ مِنَ ٱلۡمُشۡرِکِینَ٧٩[الأنعام: ٧٩].«بی‌گمان من روی خود را به‌سوی کسی نموده‌ام که آسمان‌ها و زمین را آفریده است و من از مشرکان نیستم».

﴿وَحَآجَّهُۥ قَوۡمُهُۥۚ قَالَ أَتُحَٰٓجُّوٓنِّی فِی ٱللَّهِ وَقَدۡ هَدَىٰنِۚ وَلَآ أَخَافُ مَا تُشۡرِکُونَ بِهِۦٓ إِلَّآ أَن یَشَآءَ رَبِّی شَیۡ‍ٔٗاۚ وَسِعَ رَبِّی کُلَّ شَیۡءٍ عِلۡمًاۚ أَفَلَا تَتَذَکَّرُونَ٨٠[الأنعام: ۸۰].«و قومش با او مجادله کردند، گفت: آیا دربارۀ خدا با من مجادله می‌کنید، حال آن‌که مرا هدایت کرده است؟ و از آنچه که با خدا شریک می‌گیرید، نمی‌ترسم مگر این‌که پروردگارم چیزی بخواهد. علم و آگاهی پروردگارم همه چیز را دربر گرفته است. آیا پند نمی‌پذیرید».

﴿وَکَیۡفَ أَخَافُ مَآ أَشۡرَکۡتُمۡ وَلَا تَخَافُونَ أَنَّکُمۡ أَشۡرَکۡتُم بِٱللَّهِ مَا لَمۡ یُنَزِّلۡ بِهِۦ عَلَیۡکُمۡ سُلۡطَٰنٗاۚ فَأَیُّ ٱلۡفَرِیقَیۡنِ أَحَقُّ بِٱلۡأَمۡنِۖ إِن کُنتُمۡ تَعۡلَمُونَ٨١[الأنعام: ۸۱].«و چگونه من از چیزی می‌ترسم که شریک خدا می‌سازید؟ حال آن‌که شما از این‌که چیزی را شریک خدا گردانید، که (خداوند) دلیلی دربارۀ آن برای شما نفرستاده است، نمی‌هراسید؟ پس کدامیک از دو گروه سزاوار امنیّت است اگر شما می‌دانید».

﴿ٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ وَلَمۡ یَلۡبِسُوٓاْ إِیمَٰنَهُم بِظُلۡمٍ أُوْلَٰٓئِکَ لَهُمُ ٱلۡأَمۡنُ وَهُم مُّهۡتَدُونَ٨٢[الأنعام: ۸۲].«کسانی که ایمان آورده‌اند و ایمان‌شان را به شرک نیالوده‌اند، امنیت، ایشان را سزد و آنان راه یافتگانند».

﴿وَتِلۡکَ حُجَّتُنَآ ءَاتَیۡنَٰهَآ إِبۡرَٰهِیمَ عَلَىٰ قَوۡمِهِۦۚ نَرۡفَعُ دَرَجَٰتٖ مَّن نَّشَآءُۗ إِنَّ رَبَّکَ حَکِیمٌ عَلِیمٞ٨٣[الأنعام: ۸۳].«و این‌ها دلایل ما بود که به ابراهیم دادیم تا در برابر قومش به کار گیرد، درجات هر کس را که بخواهیم بالا می‌بریم، بدون شک پروردگار تو با حکمت و داناست».

خداوند متعال می‌فرماید: ﴿وَإِذۡ قَالَ إِبۡرَٰهِیمُ لِأَبِیهِ ءَازَرَداستان ابراهیم ÷را به یادآور، و او را ستایش کن، و به پاس این‌که به توحید فرا خواند و از شرک نهی کرد او را گرامی بدار، آنگاه که به پدرش آذر گفت: ﴿أَتَتَّخِذُ أَصۡنَامًا ءَالِهَةًآیا بتهایی را عبادت می‌کنی که فایده‌ای نمی‌رسانند و زیانی نمی‌دهند و هیچ کاری در دست آنان نیست؟! ﴿إِنِّیٓ أَرَىٰکَ وَقَوۡمَکَ فِی ضَلَٰلٖ مُّبِینٖمن تو و قومت را در گمراهی آشکاری می‌بینم، زیرا کسانی را عبادت می‌کنید که سزاوار کوچک‌ترین عبادتی نیستند، و عبادت آفریننده و روزی دهنده و مدبّرتان را ترک کرده‌اید. ﴿وَکَذَٰلِکَو همچنین زمانی که ابراهیم را به توحید و دعوت به‌سوی آن توفیق دادیم، ﴿نُرِیٓ إِبۡرَٰهِیمَ مَلَکُوتَ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِملکوت بزرگ آسمان‌ها و زمین را به او نشان دادیم. و با بینش و بصیرت خود دلایل قاطع و روشنی را که در آسمان‌ها و زمین وجود دارد مشاهده نمود. ﴿وَلِیَکُونَ مِنَ ٱلۡمُوقِنِینَو تا از یقین کنندگان باشد، زیرا برحسب دلایلی که مشاهده می‌کنند یقین و علم کامل برای او به دست می‌آید.

﴿فَلَمَّا جَنَّ عَلَیۡهِ ٱلَّیۡلُوقتی که شب، سیاهی خود را بر و او گستراند و سیاهی شب وی را در بر گرفت، ﴿رَءَا کَوۡکَبٗاستاره‌ای را دید. شاید آن ستاره یکی از ستاره‌های روشن و درخ‌شان بوده، چون به طور ویژه ذکر شده است، و این دلالت می‌نماید که از دیگر ستاره‌ها نور بیشتری داشته است. بنابراین برخی گفته‌اند این ستاره زهره بوده است. ﴿قَالَ هَٰذَا رَبِّیو به منظور تنازل با خصم گفت: این پروردگار من است! پس بیایید بنگریم آیا این سزاوار خدا بودن هست یا نه؟ و آیا ما بر این کار دلیلی داریم یا نه؟ زیرا برای هیچ عاقلی شایسته نیست که هوی و هوسش را به خدایی بگیرد، بدون این‌که دلیل و حجتی داشته باشد. ﴿فَلَمَّآ أَفَلَوقتی که آن ستاره پنهان شد و غروب کرد، ﴿قَالَ لَآ أُحِبُّ ٱلۡأٓفِلِینَگفت: من غروب کنندگان و معبودی را که از نگاه عابد پنهان شود دوست ندارم. زیرا معبود باید منافع عابد را تأمین کند و به تدبیر همۀ کارهایش بپردازد. اما آن‌که مدت زیادی پنهان است چگونه سزاوار پرستش است؟! و آیا معبود قرار دادن آن، بی‌خردی محض و یک امر باطل نیست؟

﴿فَلَمَّا رَءَا ٱلۡقَمَرَ بَازِغٗاوقتی که ماه را در حال طلوع مشاهده کرد، و دید که روشنایی‌اش از روشنایی ستاره بیشتر است، و نورش با نور ستاره فرق می‌کند، ﴿قَالَ هَٰذَا رَبِّیاز باب تنازل با خصم گفت: این پروردگار من است، ﴿فَلَمَّآ أَفَلَ قَالَ لَئِن لَّمۡ یَهۡدِنِی رَبِّی لَأَکُونَنَّ مِنَ ٱلۡقَوۡمِ ٱلضَّآلِّینَوقتی که ماه غروب کرد، گفت: اگر پروردگارم مرا راهنمایی نکند همانا از گمراهان خواهم شد. پس نهایت نیازمندی به‌سوی پروردگارش را اظهار نموده، و به یقین دانست که اگر خدا او را هدایت نکند هیچ هدایت‌کننده‌ای برای وی وجود ندارد، و اگر خدا او را بر طاعت خود یاری نکند یاوری نخواهد داشت.

﴿فَلَمَّا رَءَا ٱلشَّمۡسَ بَازِغَةٗ قَالَ هَٰذَا رَبِّی هَٰذَآ أَکۡبَرُوقتی که خورشیدن را در حال طلوع دید، گفت: این پروردگار من است، این بزرگ‌تر است. یعنی از ستاره و ماه بزرگ‌تر است. ﴿فَلَمَّآ أَفَلَتۡوقتی که خورشید غروب کرد، در این هنگام هدایت محقق شد و انحراف و سرگشتگی از بین رفت. ﴿قَالَ یَٰقَوۡمِ إِنِّی بَرِیٓءٞ مِّمَّا تُشۡرِکُونَگفت: ای قوم من! من از آنچه که برای خدا شریک قرار می‌دهید، بیزارم، زیرا دلیل راستین و روشن بر باطل بودن آن به وجود آمد. ﴿إِنِّی وَجَّهۡتُ وَجۡهِیَ لِلَّذِی فَطَرَ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضَهمانا من رویم را به‌سوی خدایی ن موده‌ام که آسمان‌ها و زمین را آفریده است. رویم را تنها به خدای یکتا نموده، و به او روی آورده، و از غیر او روی گرداندم. ﴿وَمَآ أَنَا۠ مِنَ ٱلۡمُشۡرِکِینَو من از مشرکان نیستم. پس ابراهیم از شرک بیزاری جست، و به توحید یقین حاصل کرد، و بر آن دلیل اقامه نمود.

و آنچه را که در رابطه با تفسیر این آیات بیان کردیم همان درست و صحیح است. و بحث، بحث مناظره ابراهیم با قومش است که در آن باطل بودن الوهیت اجرام آسمانی و دیگر اشیا بیان گردیده است. و اما کسی که می‌گوید: ابراهیم در کودکی‌اش چنین می‌پنداشته است دلیلی بر صحت گفته خود ندارد.

﴿وَحَآجَّهُۥ قَوۡمُهُۥۚ قَالَ أَتُحَٰٓجُّوٓنِّی فِی ٱللَّهِ وَقَدۡ هَدَىٰنِو قومش با او در مجادله پرداختند، گفت: آیا درباره خدا با من مجادله می‌کنید حال آن‌که مرا هدایت کرده است؟ مجادله کردن با کسی که هدایت برای او روشن نشده است چه فایده‌ای دارد؟ اما کسی که خداوند او را هدایت کرده، و به بالاترین مقام یقین رسیده است، او خودش مردم را به آنچه بر آن است دعوت می‌کند. ﴿وَلَآ أَخَافُ مَا تُشۡرِکُونَ بِهِو از آنچه که شریک خدا می‌سازید، نمی‌ترسم، زیرا آنها نمی‌دانند هیچ سود و زیانی به من برسانند. ﴿إِلَّآ أَن یَشَآءَ رَبِّی شَیۡ‍ٔٗاۚ وَسِعَ رَبِّی کُلَّ شَیۡءٍ عِلۡمًاۚ أَفَلَا تَتَذَکَّرُونَمگر آنچه پروردگارم بخواهد، علم پروردگارم هر چیزی را در بر گرفته است، آیا یاد آور نمی‌شوید؟ آنگاه خواهید دانست که او تنها معبودی است که سزاوار و شایسته عبودیت و بندگی است. ﴿وَکَیۡفَ أَخَافُ مَآ أَشۡرَکۡتُمۡو چگونه از آنچه که شما شریک خدا می‌سازید، می‌ترسم در صورتی که ناتوان است و نمی‌تواند فایده‌ای برساند؟ ﴿وَلَا تَخَافُونَ أَنَّکُمۡ أَشۡرَکۡتُم بِٱللَّهِ مَا لَمۡ یُنَزِّلۡ بِهِۦ عَلَیۡکُمۡ سُلۡطَٰنٗاو شما از این‌که چیزهایی را شریک خدا قرار داده و بر صحت آن دلیلی نازل نکرده است ترسی به دل راه نمی‌دهید؟ شما دلیلی جز پیروی از هوی و خواست‌های خود ندارید. ﴿فَأَیُّ ٱلۡفَرِیقَیۡنِ أَحَقُّ بِٱلۡأَمۡنِۖ إِن کُنتُمۡ تَعۡلَمُونَپس کدامیک از ما دو گروه به امنیت سزاوارتر است اگر می‌دانید؟

خداوند متعال در حالی که هر دو گروه را از هم جدا می‌سازد، می‌فرماید: ﴿ٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ وَلَمۡ یَلۡبِسُوٓاْ إِیمَٰنَهُم بِظُلۡمٍکسانی که ایمان آورده و خود را به شرک نیالوده باشند، ﴿أُوْلَٰٓئِکَ لَهُمُ ٱلۡأَمۡنُ وَهُم مُّهۡتَدُونَامنیت از هراس و وحشت، و از عذاب و بدبختی، و هدایت شدن به راه راست ایشان را سزد. پس اگر ایمان‌شان را به طور مطلق با هیچ ظلمی نیامیخته باشند، نه با شرک و نه با دیگر گناهان، به امنیت و هدایت کامل دست می‌یابند. و اگر ایمان‌شان را فقط به شرک آلوده نکرده باشند، اما گناهان دیگری را انجام داده باشند، اصل هدایت و امنیت را در می‌یابند، گرچه هدایت و امنیت کامل را از دست می‌دهند. و مفهوم آیه کریمه این است که کسانی که از این دو ویژگی برخوردار نباشند، هدایت و امنیتی را به دست نیاورده، و بهره آنان گمراهی و بدبختی است.

وقتی که خداوند متعال دلایل قاطعی را برای ابراهیم ÷ارائه نمود، فرمود: ﴿وَتِلۡکَ حُجَّتُنَآ ءَاتَیۡنَٰهَآ إِبۡرَٰهِیمَ عَلَىٰ قَوۡمِهِو این بود دلیل ما که به ابراهیم دادیم تا علیه قومش به کار گیرد. یعنی با این دلایل بر قومش چیره شد و به وسیله این دلایل آنان را در مجادله شکست داد. ﴿نَرۡفَعُ دَرَجَٰتٖ مَّن نَّشَآءُدرجات هرکس را که بخواهیم بلند می‌کنیم، همان‌طور که درجات ابراهیم ÷را در دنیا و آخرت بلند کردیم، زیرا خداوند بوسیله علم، صاحب علم را بر بندگانش برتری می‌دهد. به ویژه عالمی که به علم خود عمل نماید، و علم را به دیگران بیاموزد، چنین کسی را برحسب حالتش پیشوای مردم قرار می‌دهد، مردم به کارهایش چشم می‌دوزند و از او پیروی می‌کنند، و از نور او برای خود روشنایی کسب می‌نمایند.

خداوند متعال می‌فرماید: ﴿یَرۡفَعِ ٱللَّهُ ٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ مِنکُمۡ وَٱلَّذِینَ أُوتُواْ ٱلۡعِلۡمَ دَرَجَٰتٖ[المجادلة: ۱۱]. «خداوند درجات م ومنان و اهل علم را بالا می‌برد». ﴿إِنَّ رَبَّکَ حَکِیمٌ عَلِیمٞهمانا پروردگار تو با حکمت و دانا است. پس علم و حکمت را جز در جایی که شایسته آن دو است قرار نمی‌دهد، و او به این محل آگاه‌تر است.

آیه‌ی ٩۰-۸۴:

﴿وَوَهَبۡنَا لَهُۥٓ إِسۡحَٰقَ وَیَعۡقُوبَۚ کُلًّا هَدَیۡنَاۚ وَنُوحًا هَدَیۡنَا مِن قَبۡلُۖ وَمِن ذُرِّیَّتِهِۦ دَاوُۥدَ وَسُلَیۡمَٰنَ وَأَیُّوبَ وَیُوسُفَ وَمُوسَىٰ وَهَٰرُونَۚ وَکَذَٰلِکَ نَجۡزِی ٱلۡمُحۡسِنِینَ٨٤[الأنعام: ۸۴].«و اسحاق و یعقوب را به او بخشیدیم، و هریک را هدایت کردیم، و پیشتر نوح را نیز هدایت نمودیم، و از نسل او داود و سلیمان و ایوب و یوسف و موسی و هارون (را هدایت کردیم) و این چنین نیکوکاران را پاداش می‌دهیم».

﴿وَزَکَرِیَّا وَیَحۡیَىٰ وَعِیسَىٰ وَإِلۡیَاسَۖ کُلّٞ مِّنَ ٱلصَّٰلِحِینَ٨٥[الأنعام: ۸۵].«و زکریا و یحیی و الیاس (را هدایت کردیم) و همۀ آنان از صالحان بودند».

﴿وَإِسۡمَٰعِیلَ وَٱلۡیَسَعَ وَیُونُسَ وَلُوطٗاۚ وَکُلّٗا فَضَّلۡنَا عَلَى ٱلۡعَٰلَمِینَ٨٦[الأنعام: ۸۶].«و اسماعیل و یَسَع و یونس و لوط، که جملگی را بر جهانیان برتری دادیم».

﴿وَمِنۡ ءَابَآئِهِمۡ وَذُرِّیَّٰتِهِمۡ وَإِخۡوَٰنِهِمۡۖ وَٱجۡتَبَیۡنَٰهُمۡ وَهَدَیۡنَٰهُمۡ إِلَىٰ صِرَٰطٖ مُّسۡتَقِیمٖ٨٧[الأنعام: ۸٧].«و از پدران و فرزندان و برادران‌شان برخی را بر جهانیان برتری دادیم، و آنان را برگزیدیم، و به راه راست هدایت کردیم».

﴿ذَٰلِکَ هُدَى ٱللَّهِ یَهۡدِی بِهِۦ مَن یَشَآءُ مِنۡ عِبَادِهِۦۚ وَلَوۡ أَشۡرَکُواْ لَحَبِطَ عَنۡهُم مَّا کَانُواْ یَعۡمَلُونَ٨٨[الأنعام: ۸۸].«این هدایت خدا است که هرکس از بندگانش را بخواهد بدان هدایت می‌نماید، و اگر شریک ورزیده بودند قطعاً هر آنچه را که انجام داده بودند هدر می‌رفت و نابود می‌شد».

﴿أُوْلَٰٓئِکَ ٱلَّذِینَ ءَاتَیۡنَٰهُمُ ٱلۡکِتَٰبَ وَٱلۡحُکۡمَ وَٱلنُّبُوَّةَۚ فَإِن یَکۡفُرۡ بِهَا هَٰٓؤُلَآءِ فَقَدۡ وَکَّلۡنَا بِهَا قَوۡمٗا لَّیۡسُواْ بِهَا بِکَٰفِرِینَ٨٩[الأنعام: ۸٩].«ایشان کسانی‌اند که کتاب و داوری و نبوت را بدانان بخشیدیم، پس اگر ایشان نسبت به آن کفر بورزند ما کسانی را عهده‌دار آن می‌کنیم که به آن کفر نمی‌ورزند».

﴿أُوْلَٰٓئِکَ ٱلَّذِینَ هَدَى ٱللَّهُۖ فَبِهُدَىٰهُمُ ٱقۡتَدِهۡۗ قُل لَّآ أَسۡ‍َٔلُکُمۡ عَلَیۡهِ أَجۡرًاۖ إِنۡ هُوَ إِلَّا ذِکۡرَىٰ لِلۡعَٰلَمِینَ٩٠[الأنعام: ٩۰].«ایشان کسانی هستند که خداوند آنان را هدایت نموده است، پس به هدایت آنان اقتدا کن. بگو: از شما مزدی نمی‌خواهم، این قرآن چیزی جز یاد آوری و پند برای جهانیان نیست».

وقتی که خداوند از بنده و خلیل خود ابراهیم ÷و از علم و شکیبایی و دعوت در راه خدا را که به او ارزانی داشته بود، سخن به میان آورد، ذکر نمود که خداوند چه نژاد صالح و نسل پاکیزه‌ای به او عطا کرد و وی را بدان وسیله اکرام نمود، و این‌که خداوند برگزیدگان خلق را از نسل او قرار داده‌است. و از این فضیلت عظیم و کرامت بی‌نظیر که شبیه و مانندی برای آن نیست. پس فرمود: ﴿وَوَهَبۡنَا لَهُۥٓ إِسۡحَٰقَ وَیَعۡقُوبَو به ابراهیم اسحاق و یعقوب را دادیم.

یعقوب فرزند اسحاق بودکه اسرائیل هم نام داشت. یعقوب پدر ملتی است که خداوند آن را بر جهانیان برتری داده بود. ﴿کُلًّاهرکدام از این دو را ﴿هَدَیۡنَادر علم و عمل به راه راست هدایت کردیم. ﴿وَنُوحًا هَدَیۡنَا مِن قَبۡلُو نوح را پیشتر هدایت کردیم، و هدایت او بالاترین نوع هدایت است که جز تعدادی از مردم در جهان به آن دست نیافته‌اند، و آنان پیامبران اولوالعزم هستند که نوح یکی از آنها است. ﴿وَمِن ذُرِّیَّتِهِو احتمال دارد که ضمیر در کلمه ﴿ذُرِّیَّتِهِبه نوح برگردد، چون نوح نزدیک‌ترین اسم به ضمیر است، و چون خداوند همراه با کسانی که نام برده لوط را نیز ذکر کرده است که از فرزندان نوح می‌باشد نه از فرزندان ابراهیم، زیرا لوط برادر زاده ابراهیم است. و احتمال دارد که ضمیر به ابراهیم برگردد، چون سیاق جمله برای تمجید از ابراهیم است. و لوط گرچه از نسل ابراهیم نیست اما از جمله کسانی است که به دست ابراهیم ایمان آورد. پس فضیلیتی که به دست ابراهیم ایمان آورد. پس فضیلتی که از طریق ایمان آوردن لوط به دست ابراهیم عاید حضرت خلیل می‌گردد بزرگ‌تر و ارزشمندتر از آن فضیلتی است که لوط تنها فرزند او باشد نه چیز دیگری. ﴿دَاوُۥدَ وَسُلَیۡمَٰنَداود و پسرش سلیمان، ﴿وَأَیُّوبَ وَیُوسُفَو ایوب، و یوسف پسر یعقوب، ﴿وَمُوسَىٰ وَهَٰرُونَۚو فرزندان عمران، ﴿وَکَذَٰلِکَو همان‌گونه که نسل ابراهیم خلیل ÷را به دلیل این‌که پروردگارش را به بهترین شیوه عبادت کرده بود و به نحو احسن به مردم سود رسانده بود، هدایت و اصلاح نمودیم، ﴿نَجۡزِی ٱلۡمُحۡسِنِینَهمان‌گونه نیز نیکوکاران را پاداش می‌دهیم و از آنان نام نیک و نسل صالح برجای می‌گذاریم.

﴿وَزَکَرِیَّا وَیَحۡیَىٰو زکریا و یحیی که پسرش بود، ﴿وَعِیسَىٰو عیسی پسر مریم، ﴿وَإِلۡیَاسَۖ کُلّٞ مِّنَ ٱلصَّٰلِحِینَو الیاس، که همگی از صالحان و شایستگان بوه و اخلاق و اعمال و علوم شایسته‌ای داشته و رهبر و پیشوای صالحان بودند. ﴿وَإِسۡمَٰعِیلَو اسماعیل پسر ابراهیم، پدر ملت عرب که برترین ملتها است، و پدر برترین فرزندان آدمی یعنی محمد ص﴿وَیُونُسَو یونس فرزند متی، ﴿وَلُوطٗاو لوط فرزند هاران، برادر ابراهیم، ﴿وَکُلّٗاو هریک از این انبیاء و پیامبران را، ﴿فَضَّلۡنَا عَلَى ٱلۡعَٰلَمِینَبر جهانیان برتری دادیم. و معیار برخورداری از درجات و رتبه‌های برتر چهار چیز است که خداونده بیان نموده است: ﴿وَمَن یُطِعِ ٱللَّهَ وَٱلرَّسُولَ فَأُوْلَٰٓئِکَ مَعَ ٱلَّذِینَ أَنۡعَمَ ٱللَّهُ عَلَیۡهِم مِّنَ ٱلنَّبِیِّ‍ۧنَ وَٱلصِّدِّیقِینَ وَٱلشُّهَدَآءِ وَٱلصَّٰلِحِینَ[النساء: ۶٩]. «و هر کس از خدا و پیامبرش پیروی نماید، پس او با کسانی خواهد بود که خداوند بر آنها انعام کرده است، از پیامبران و صدیقان و شهیدان و صالحان». پس ایشان در بالاترین رتبه قرار دارند، و این دسته از پیامبران به طور مطلق برترین پیامبران هستند. زیرا پیامبرانی که خداوند سرگذشت آنها را در قرآن بیان کرده است بدون شک از پیامبرانی که خداوند سرگذشت آنان را بیان نکرده است، برترند. ﴿وَمِنۡ ءَابَآئِهِمۡو از پدران این افراد مذکور، ﴿وَذُرِّیَّٰتِهِمۡ وَإِخۡوَٰنِهِمۡو از برادران و نسل ایشان عده‌ای را هدایت کردیم، ﴿وَٱجۡتَبَیۡنَٰهُمۡو آنان را برگزیدیم، ﴿وَهَدَیۡنَٰهُمۡ إِلَىٰ صِرَٰطٖ مُّسۡتَقِیمٖو آنان را به راه راست هدایت کردیم، ﴿ذَٰلِکَاین هدایت، ﴿هُدَى ٱللَّهِهدایت خدا است که هدایتی جز آن وجود ندارد. ﴿یَهۡدِی بِهِۦ مَن یَشَآءُ مِنۡ عِبَادِهِهر کس از بندگانش را که بخواهد بدان هدایت می‌نماید، پس هدایت را از او طلب کنید، زیرا اگر خداوند شما را هدایت نکند هدایت‌کننده‌ای نخواهید داشت. و افراد مذکور از جمله کسانی هستند که خداوند هدایت آنان را خواسته است.

﴿وَلَوۡ أَشۡرَکُواْو اگر فرضا شرک می‌ورزیدند، ﴿لَحَبِطَ عَنۡهُم مَّا کَانُواْ یَعۡمَلُونَهر آنچه را که کرده بودند از دست‌شان می‌رفت. زیرا شرک، عمل را نابود و ضایع می‌گرداند، و باعث خلودِ در جهنم می‌شود. پس وقتی که این برگزیدگان اگر شرک بورزند که هرگز چنین نمی‌شود و از آنان بعید است اعمال‌شان هدر و ضایع گردد، دیگران به طریق اولی اعمال‌شان ضایع خواهد شد.

﴿أُوْلَٰٓئِکَاین افراد مذکور، ﴿ٱلَّذِینَ هَدَى ٱللَّهُۖ فَبِهُدَىٰهُمُ ٱقۡتَدِهۡکسانی‌اند که خداوند آنان را هدایت کرده است، پس به هدایت ایشان اقتدا کن. پس‌ای پیامبر بزرگوار! به دنبال این پیامبران برگزیده حرکت و از آئین آنان پیروی کن. و پیامبر صاز این دستور اطاعت نمود، و به هدایت پیامبران پیش از خود راه یافت و هر کمالی را که در آنان بود در خود جمع کرد، پس برتری و ویژگی‌هایی در وی جمع شد که از همه جهانیان بالاتر رفت، و سردار پیامبران و پیشوای پرهیزگاران گردید.

درود و رحمت بی‌کران خدا بر او و همه‌ی پیامبران باد. و از این رهگذر برخی از اصحاب استدلال کرده‌اند که پیامبر صاز همه پیامبران برتر است.

﴿قُلبه کسانی که از دعوت تو روی گردانده‌اند، بگو: ﴿لَّآ أَسۡ‍َٔلُکُمۡ عَلَیۡهِ أَجۡرًابه خاطر دعوتم از شما مزد و پاداشی نمی‌طلبم که آن را به عنوان پاداش به من بدهید، زیرا این کار سبب امتناع شما می‌شود، بلکه مزد من بر خدا است. ﴿إِنۡ هُوَ إِلَّا ذِکۡرَىٰ لِلۡعَٰلَمِینَنیست این قرآن جز پندی برای جهانیان، تا آنچه را که به آنان فایده می‌دهد از آن یاد گیرند، و آن را انجام دهند، و آنچه را که به زیان آنها است از آن یاد بگیرند، و آن را ترک کنند، و بوسیله آن پروردگارشان را با اسما و صفاتش بشناسند. و اخلاق خوب و پسندیده و راه‌هایی که انسان را بدان می‌رساند، بشناسند و اخلاق زشت و راه‌هایی را که به آن می‌انجامد یاد گیرند و از آن دوری جویند. پس چون قرآن برای جهانیان پند است، بزرگ‌ترین نعمتی است که خداوند با آن بر جهانیان انعام نموده‌اند. پس جهانیان باید آن را بپذیرند، و سپاس خدا را به خاطر آن به جای آورند.

آیه‌ی ٩۱:

﴿وَمَا قَدَرُواْ ٱللَّهَ حَقَّ قَدۡرِهِۦٓ إِذۡ قَالُواْ مَآ أَنزَلَ ٱللَّهُ عَلَىٰ بَشَرٖ مِّن شَیۡءٖۗ قُلۡ مَنۡ أَنزَلَ ٱلۡکِتَٰبَ ٱلَّذِی جَآءَ بِهِۦ مُوسَىٰ نُورٗا وَهُدٗى لِّلنَّاسِۖ تَجۡعَلُونَهُۥ قَرَاطِیسَ تُبۡدُونَهَا وَتُخۡفُونَ کَثِیرٗاۖ وَعُلِّمۡتُم مَّا لَمۡ تَعۡلَمُوٓاْ أَنتُمۡ وَلَآ ءَابَآؤُکُمۡۖ قُلِ ٱللَّهُۖ ثُمَّ ذَرۡهُمۡ فِی خَوۡضِهِمۡ یَلۡعَبُونَ٩١[الأنعام: ٩۱].«و خداوند را آن‌گونه که شایستۀ شأن و منزلت اوست نشناختند، وقتی که گفتند: خداوند بر هیچ انسانی چیزی نازل نکرده است، بگو: چه کسی آن کتابی را نازل کرده که موسی آورده است؟ (همان کتابی که) نور و هدایت است و شما آن را در کاغذهایی می‌نویسید، (مقداری از آن را) آشکار می‌کنید، و بسیاری را پنهان می‌کنید. و چیزهایی به شما آموخته شد که شما و پدرانتان آن را نمی‌دانستید، بگو: خدا (همه را فرستاده) سپس آنها را بگذار تا در باطل خود فرو روند».

در این آیه خداوند کسانی از یهودیان و مشرکان را که رسالت را نفی کرده و ادعا می‌کردند خداوند بر هیچ انسانی چیزی فرو نفرستاده است، تقبیح نموده و مورد سرزنش قرار می‌دهد. پس هرکس این سخن را گفته است به گونه لازم قدر و شان خدا را نشناخته و عظمت وی را آن‌گونه که شایسته است درک نکرده است.

چون این امر به منزله طعنه زدن و عیب گرفتن از حکمت اوست، و چنین فردی ادعا می‌کند که خداوند بندگانش را بیهوده رها کرده، و به آنها امر نمی‌کند، و آنان را نهی نمی‌نماید. این عملِ آنان در واقع انکارِ بزرگ‌ترین نعمتی است که خداوند به بندگان ارزانی داشته است، و آن رسالت و پیامی است که بندگان برای رسیدن به سعادت و کرامت و رستگاری، راهی جز آن ندارند، پس چه طعنه‌ای بزرگ‌تر از این است؟!

﴿قُلۡبه آنان بگو و ایشان را با حقیقتی که به آن اقرار می‌نمایند وادار ساز که به فساد گفتار خود اقرار کنند، (بگو) ﴿مَنۡ أَنزَلَ ٱلۡکِتَٰبَ ٱلَّذِی جَآءَ بِهِۦ مُوسَىٰچه کسی کتابی را نازل کرده که موسی آورده است، و آن تورات بزرگ است؟ ﴿نُورٗاکه در تاریکی‌های جهالت نور است، ﴿وَهُدٗى لِّلنَّاسِو هدایتی است در گمراهی، و مردم را در علم و عمل به راه راست هدایت می‌نماید. و آن کتابی است که یاد و خاطره‌اش دل‌ها را پر کرده است. تا جایی که آن را روی صفحه‌های کاغذ می‌نوشتند، و آن‌گونه که می‌خواستند در آن تصرف و دستکاری می‌کردند.

پس آنچه با خواست‌هایشان مخالف بود پنهان می‌داشتند، و آنچه پنهان می‌کردند خیلی زیاد بود. ﴿وَعُلِّمۡتُمو به سبب این کتاب بزرگوار علومی به شما آموخته شده است. ﴿مَّا لَمۡ تَعۡلَمُوٓاْ أَنتُمۡ وَلَآ ءَابَآؤُکُمۡکه نه شما و نه پدرانتان آن را نمی‌دانستید. پس وقتی که از آنان بپرسی: «کتابی را که دارای این ویژگی است چه کسی فرو فرستاده است»؟ این پرسش را پاسخ بده، و ﴿قُلِ ٱللَّهُبگو: خدا، که آن را نازل کرده است. پس آنگاه حق به روشنی خورشید روشن می‌گردد، و حجت بر آنان اقامه می‌شود، ﴿ثُمَّو هرگاه آنان را این‌گونه ملزم ساختی ﴿ذَرۡهُمۡ فِی خَوۡضِهِمۡ یَلۡعَبُونَآنها را بگذار تا در باطل‌شان فرو روند، و به بازی سرگرم شوند. آنها را بگذار تا در باطل خود فرو روند، و به چیزهایی بی‌فایده سرگرم و مشغول شوند، تا آن روزی را که وعده داده شده‌اند ملاقات کنند.

آیه‌ی ٩۲:

﴿وَهَٰذَا کِتَٰبٌ أَنزَلۡنَٰهُ مُبَارَکٞ مُّصَدِّقُ ٱلَّذِی بَیۡنَ یَدَیۡهِ وَلِتُنذِرَ أُمَّ ٱلۡقُرَىٰ وَمَنۡ حَوۡلَهَاۚ وَٱلَّذِینَ یُؤۡمِنُونَ بِٱلۡأٓخِرَةِ یُؤۡمِنُونَ بِهِۦۖ وَهُمۡ عَلَىٰ صَلَاتِهِمۡ یُحَافِظُونَ٩٢[الأنعام: ٩۲].«و این کتابی است که ما آن را نازل کرده‌ایم و با برکت است، تصدیق کنندۀ کتاب‌هایی است که پیش از آن بوده‌اند، و تا با آن اهل مکه و کسانی که در اطراف آن هستند بیم دهی. و کسانی که به آخرت ایمان دارند به آن ایمان می‌آورند، و آنان بر نمازشان محافظت می‌ورزند».

﴿وَهَٰذَاو این قرآن به ﴿أَنزَلۡنَٰهُآن را به‌سوی تو نازل کرده‌ایم ﴿مُبَارَکٞدارای خیر و برکت فراوان است، خیر و برکت آن زیاد و گسترده است. ﴿مُّصَدِّقُ ٱلَّذِی بَیۡنَ یَدَیۡهِو با کتاب‌های گذشته موافق است و بر راستی آنها گواه می‌باشد. ﴿وَلِتُنذِرَ أُمَّ ٱلۡقُرَىٰ وَمَنۡ حَوۡلَهَاو نیز آن را فرو فرستاده‌ایم تا اهل مکه و کسانی را که در اطراف مکه و شهرهای شبه جزیره و سایر شهرهای دنیا زندگی می‌ک نند از عقوبت و کیفر خدا بترسانی و آنان را از آنچه که موجب عقوبت و کیفر خدا می‌شود برحذر داری.

﴿وَٱلَّذِینَ یُؤۡمِنُونَ بِٱلۡأٓخِرَةِ یُؤۡمِنُونَ بِهِو کسانی‌که به روز آخرت ایمان دارند به این قرآن ایمان می‌آورند، چون وقتی که ترس در دل جای گیرد جوارح و اعضا نیز تسلیم خداوند می‌شوند. ﴿وَهُمۡ عَلَىٰ صَلَاتِهِمۡ یُحَافِظُونَو آنان بر نماز خود مداومت می‌کنند و ارکان و حدود و شروط و آداب و مکمّلات آن را حفظ می‌نمایند. خداوند همه ما را از زمره آنان بگرداند!.

آیه‌ی ٩۴-٩۳:

﴿وَمَنۡ أَظۡلَمُ مِمَّنِ ٱفۡتَرَىٰ عَلَى ٱللَّهِ کَذِبًا أَوۡ قَالَ أُوحِیَ إِلَیَّ وَلَمۡ یُوحَ إِلَیۡهِ شَیۡءٞ وَمَن قَالَ سَأُنزِلُ مِثۡلَ مَآ أَنزَلَ ٱللَّهُۗ وَلَوۡ تَرَىٰٓ إِذِ ٱلظَّٰلِمُونَ فِی غَمَرَٰتِ ٱلۡمَوۡتِ وَٱلۡمَلَٰٓئِکَةُ بَاسِطُوٓاْ أَیۡدِیهِمۡ أَخۡرِجُوٓاْ أَنفُسَکُمُۖ ٱلۡیَوۡمَ تُجۡزَوۡنَ عَذَابَ ٱلۡهُونِ بِمَا کُنتُمۡ تَقُولُونَ عَلَى ٱللَّهِ غَیۡرَ ٱلۡحَقِّ وَکُنتُمۡ عَنۡ ءَایَٰتِهِۦ تَسۡتَکۡبِرُونَ٩٣[الأنعام: ٩۳]. «و کیست ستمگرتر از کسی که بر خدا دروغ بندد، یا بگوید: به من وحی شده حال آن‌که به او چیزی وحی نشده است، و کسی که بگوید: مانند آنچه خدا نازل کرده است نازل خواهم کرد؟ و اگر ستمکاران را در آن وقت که در گردابهای مرگ فرو رفته‌اند، می‌دیدی، (ملاحظه می‌کردی) که فرشتگان دست‌هایشان را (به طرف آنان) دراز کرده‌اند، (و) به آنها می‌گویند: جان خود را بیرون کنید، امروز به سبب دروغ‌هایی که بر خدا می‌بستید و به سبب خود بزرگ بینی‌تان در برابر پیروی کردن از آیات خدا عذاب خوار‌کننده‌ای می‌بینید».

﴿وَلَقَدۡ جِئۡتُمُونَا فُرَٰدَىٰ کَمَا خَلَقۡنَٰکُمۡ أَوَّلَ مَرَّةٖ وَتَرَکۡتُم مَّا خَوَّلۡنَٰکُمۡ وَرَآءَ ظُهُورِکُمۡۖ وَمَا نَرَىٰ مَعَکُمۡ شُفَعَآءَکُمُ ٱلَّذِینَ زَعَمۡتُمۡ أَنَّهُمۡ فِیکُمۡ شُرَکَٰٓؤُاْۚ لَقَد تَّقَطَّعَ بَیۡنَکُمۡ وَضَلَّ عَنکُم مَّا کُنتُمۡ تَزۡعُمُونَ٩٤[الأنعام: ٩۴].«و شما تک و تنها پیش ما آمده‌اید، همان‌گونه که روز نخست شما را آفریدیم، و آنچه را که به شما داده بودیم پشت سر خود نهادید، و شفاعت کنندگان و میانجیگرانی را با شما نمی‌بینیم که ادّعا می‌کردید شریک (خدا) هستند، به طور قطع پیوند میان شما گسیخته، و آنچه را ادّعا می‌کردید از دست شما رفته است».

خداوند متعال می‌فرماید: هیچ‌کس ستمگرتر و مجرم‌تر از کسی نیست که به خدا دروغ ببندد. به این صورت که به خداوند دروغ یا فرمانی نسبت دهد که او از آن مبّرا و پاک است. و توصیف چنین کسی به ستمگرترینِ مردم مبتنی بر این است که دروغ پردازی وی و تحریف نمودن اصول و فروع ادیان و نسبت دادن آن به خدا جزوِ بزرگ‌ترین انواع فساد است.

ادعای دروغین نبوت و این‌که خدا بر او وحی می‌نماید، نیز در این مقوله داخل است. چون او در ضمن این‌که به خدا دروغ نسبت می‌دهد و بر عظمت و پادشاهی وی گستاخی می‌نماید، مردم را نیز وادار می‌کند تا از وی پیروی کنند، و به خاطر این کار با مردم می‌جنگند، و خون و مال مخالفانش را مباح و جایز می‌داند.

و کسانی که ادعای نبوت کرده‌اند مانند: «مسیلمه کذّاب» و «اسود عنسی» و «مختار» و دیگر کسانی که چنین ادعایی را داشته‌اند، در این آیه داخل هستند. ﴿وَمَن قَالَ سَأُنزِلُ مِثۡلَ مَآ أَنزَلَ ٱللَّهُو کیست ستمگرتر از کسی که ادعا ک ند می‌تواند کاری را بکند که خداوند آن را انجام می‌دهد؟! و همچون خداوند می‌تواند احکامی را صادر و همانند او قوانینی را مشروع کند؟! و هرکس که ادعا کند می‌تواند به مبارزه با قرآن بپردازد، و مانند قرآن را بیاورد در این داخل است.

و چه ستمی بزرگ‌تر از ادعای کسی است که خودش نیازمند و ناتوان، و از هر جهت ناقص است، اما ادعا کند که با خداوندِ نیرومند و توان‌گر که در ذات و اسماء و صفات دارای کمال مطلق می‌باشد برابر است؟!.

خداوند پس از آن‌که ستمگران را مذّمت نمود، عقوبت و سزایی را که به هنگام احتضار و در روز قیامت برای آنان آماده کرده است، بیان کرد و فرمود: ﴿وَلَوۡ تَرَىٰٓ إِذِ ٱلظَّٰلِمُونَ فِی غَمَرَٰتِ ٱلۡمَوۡتِو اگر ستمگران را در حالت وحشتناک و فجیع مرگ مشاهده کنی، وضعیت ترسناکی را که قابل توصیح نیست، خواهی دید. ﴿وَٱلۡمَلَٰٓئِکَةُ بَاسِطُوٓاْ أَیۡدِیهِمۡآنگاه که فرشتگان دست‌هایشان را برای عذاب دادنِ این ستمگران به‌سوی آنها دراز می‌کنند، و به هنگام نزع روح‌شان و امتناع ورزیدن ارواح از بیرون آمدن از اجساد، به آنها می‌گویند: ﴿أَخۡرِجُوٓاْ أَنفُسَکُمُۖ ٱلۡیَوۡمَ تُجۡزَوۡنَ عَذَابَ ٱلۡهُونِجان خود را از بدنتان بیرون کنید، امروز عذاب خوار‌کننده‌ای می‌بینید. عذابی سخت می‌بینید که شما را خوار و ذلیل می‌گرداند. و سزا از نوع عمل است. پس این عذاب، ﴿بِمَا کُنتُمۡ تَقُولُونَ عَلَى ٱللَّهِ غَیۡرَ ٱلۡحَقِّبه سبب دروغی است که بر خدا بستید، و رسالت حقیقی پیامبران را رد کردید.

﴿وَکُنتُمۡ عَنۡ ءَایَٰتِهِۦ تَسۡتَکۡبِرُونَو در مقابل آیات خدا استکبار ورزیدید، و تسلیم فرمان و احکامِ او نشدید. این آیه مبین عذاب برزخ و نعمت آن است. چون این خطاب و عذاب زمانی به آنان روی می‌آورد که در حالت احتضار و در آستانه مرگ و در چند قدمی آن قرار دارند. نیز این آیه بیان‌گر آن است که روح، جسمی است وارد بدن شده،و بیرون می‌رود و مورد خطاب قرار می‌گیرد.

پس این است حال آنان در برزخ، و اما در روز قیامت درمانده و تنها، بدون اهل و مال وارد میدان محشر می‌شوند، نه فرزندانی به همراه دارند، و نه لشکر و یاورانی! تک و تنها به ملاقات خداوند می‌روند، همان‌گونه که خداوند آنها را روز نخست عاری و خالی از هر چیز آفرید. زیرا تمامی دارایی و ممتلکات بعد از آفریده شدن و با اخذ اسباب به دست می‌آید. ولی در این روز همه چیزهایی که آدمی در دنیا داشته است از او جدا می‌شود، جز عمل صالح، و عمل بد که اساس سرای آخرت بوده و زندگی اخروی بر این دو اساس نشات می‌گیرد، و خوبی و زشتی، و شادی و ناراحتی، و عذاب و نعمت دنیای آخرت زاده اعمال است. پس، فقط اعمال فایده می‌دهد یا زیان می‌رساند، انسان را ناراحت می‌کند، یا او را شاد می‌گرداند، و خانواده و فرزندان و مال و یاوران عوارض و صفات زایل، و حالاتی گذرا بیش نیستند.

بنابراین فرمود: ﴿وَلَقَدۡ جِئۡتُمُونَا فُرَٰدَىٰ کَمَا خَلَقۡنَٰکُمۡ أَوَّلَ مَرَّةٖ وَتَرَکۡتُم مَّا خَوَّلۡنَٰکُمۡ وَرَآءَ ظُهُورِکُمۡو مشا تنها پیش ما آمده اید، همان‌گونه که روز نخست شما را آفریدیم. و آنچه را که به شما بخشیدیم و بر شما انعام کردیم پشت سر خود بر جای گذاشتید، و سودی را به شما نمی‌رساند، ﴿وَمَا نَرَىٰ مَعَکُمۡ شُفَعَآءَکُمُ ٱلَّذِینَ زَعَمۡتُمۡ أَنَّهُمۡ فِیکُمۡ شُرَکَٰٓؤُاْۚو از میانجیگران و شفاعت کنندگان کسی را با شما نمی‌بینم، کسانی که ادعا می‌کردید شریک خدا هستند.

مشرکان برای خدا شریک می‌گیرند و همراه با خدا، فرشتگان و پیامبران و صالحان و دیگران را عبادت می‌کنند. حال آن‌که همه آنها مخلوق خدا هستند. و برای این مخلوقات بهره‌ای قرار می‌دهد و آنان را در عبادت‌هایشان شریک می‌گردانند. و این ادعا، ستمی است که مرتکب می‌شوند، زیرا همه بندگان خدا هستند، و خداوند مالک آنها است، و فقط او سزاوار پرستش است.

پس شرک ورزیدن آنها در عبادت، و پرستش برخی از بندگان، قرار دادن آن بندگان به جای خداوند آفریننده و مالک است. بنابر این در روز قیامت سرزنش شده و به آنها گفته می‌شود: ﴿وَمَا نَرَىٰ مَعَکُمۡ شُفَعَآءَکُمُ ٱلَّذِینَ زَعَمۡتُمۡ أَنَّهُمۡ فِیکُمۡ شُرَکَٰٓؤُاْۚ لَقَد تَّقَطَّعَ بَیۡنَکُمۡپیوند میانجیگری و شفاعتی که بین شما و مشرکان بود از هم گسیخته است. پس هیچ فایده‌ای به شما نمی‌رسانند. ﴿وَضَلَّ عَنکُم مَّا کُنتُمۡ تَزۡعُمُونَو فایده و امنیت و خوشبختی و نجاتی که ادعا می‌کردید، و شیطان آن را برایتان می‌آراست، و در دل‌هایتان زیبا و خوب جلوه می‌داد، و بر زبانتان جاری می‌ساخت از دست شما رفته است. شما فریبِ خیال باطلی را خورده بودید که حقیقتی نداشت، زیرا ثابت و آشکار شد که خود و خانواده و مال‌هایتان را تباه کرده‌اید.

آیه‌ی ٩۸-٩۵:

﴿إِنَّ ٱللَّهَ فَالِقُ ٱلۡحَبِّ وَٱلنَّوَىٰۖ یُخۡرِجُ ٱلۡحَیَّ مِنَ ٱلۡمَیِّتِ وَمُخۡرِجُ ٱلۡمَیِّتِ مِنَ ٱلۡحَیِّۚ ذَٰلِکُمُ ٱللَّهُۖ فَأَنَّىٰ تُؤۡفَکُونَ٩٥[الأنعام: ٩۵].«بدون شک خداوند شکافندۀ دانه و هسته است، زنده را از مرده بیرون میکند، و بیرون کنندۀ مرده از زنده است، این خداست، پس چگونه منحرف می‌شوید؟!».

﴿فَالِقُ ٱلۡإِصۡبَاحِ وَجَعَلَ ٱلَّیۡلَ سَکَنٗا وَٱلشَّمۡسَ وَٱلۡقَمَرَ حُسۡبَانٗاۚ ذَٰلِکَ تَقۡدِیرُ ٱلۡعَزِیزِ ٱلۡعَلِیمِ٩٦[الأنعام: ٩۶].«شکافندۀ صبح است، و شب را مایۀ آرامش و خورشید و ماه را وسیلۀ حساب قرار داده‌است. این سنجش و تدبیر خداوند عزیز و آگاه است».

﴿وَهُوَ ٱلَّذِی جَعَلَ لَکُمُ ٱلنُّجُومَ لِتَهۡتَدُواْ بِهَا فِی ظُلُمَٰتِ ٱلۡبَرِّ وَٱلۡبَحۡرِۗ قَدۡ فَصَّلۡنَا ٱلۡأٓیَٰتِ لِقَوۡمٖ یَعۡلَمُونَ٩٧[الأنعام: ٩٧].«و او خدایی است که ستارگان را برای شما آفریده است تا در تاریکی‌های خشکی و دریا با آن راه یابید، بدون شک ما آیات قرآنی را برای قومی که می‌دانند بیان داشته‌ایم».

﴿وَهُوَ ٱلَّذِیٓ أَنشَأَکُم مِّن نَّفۡسٖ وَٰحِدَةٖ فَمُسۡتَقَرّٞ وَمُسۡتَوۡدَعٞۗ قَدۡ فَصَّلۡنَا ٱلۡأٓیَٰتِ لِقَوۡمٖ یَفۡقَهُونَ٩٨[الأنعام: ٩۸].«و او خدایی است که شما را از یک شخص آفریده است. پس (برای شما) محل استقرار و محل امانتی (قرار داد). همانا ما آیات را برای قومی که می‌فهمند بیان کرده‌ایم».

خداوند از کمال و عظمت و فرمانروایی و اقتدار و گستردگی رحمت و بخشندگی عام خود، و از شدت عنایت خویش به آفریده‌‌هایش خبر داده ومی فرماید: ﴿إِنَّ ٱللَّهَ فَالِقُ ٱلۡحَبِّ وَٱلنَّوَىٰخداوند شکافنده دانه و هسته است. این، همه دانه‌هایی را که مردم می‌کارند و دانه‌هایی را که آنان نمی‌کارند پراکنده می‌سازد شامل می‌شود. پس او دانه و حبوبات را از کشتزارها و گیاهانی که دارای انواع و اشکال و منافع مختلف هستند بیرون می‌آورد. هم چنان‌که از درخت خرما و میوه و دیگر درختان، هسته بیرون می‌آورد. که انسان‌ها و چهارپایان و حیوانات از آن استفاده می‌برند. و از دانه و هسته‌های شکافته شده بهره‌مند شده و در آن می‌چرند، و از آن برای خود، روزی و بهره‌هایی که خداوند در آن قرار داده‌است، می‌برند.

و خداوند از احسان و بخشش خود چیزهایی به آنان نشان می‌دهد که عقل‌ها را متحیر و دانشمندان را سرگشته می‌نماید. و از آفرینش شگفت‌انگیز و حکمت فائقه‌اش چیزهایی را به آنان نشان می‌دهد که از این طریق او را می‌شناسند و او را یگانه می‌دانند و در می‌یابند که او حق است و پرستش غیر او باطل می‌باشد.

﴿یُخۡرِجُ ٱلۡحَیَّ مِنَ ٱلۡمَیِّتِزنده را از مرده بیرون می‌آورد، همان‌طور که از منی، موجودِ زنده‌ای را پدید می‌آورد، و از تخم مرغ جوجه بیرون می‌آورد، و از دانه و هسته، کشتزار و درخت می‌رویاند. ﴿وَمُخۡرِجُ ٱلۡمَیِّتِ مِنَ ٱلۡحَیِّو مرده را از زنده بیرون می‌آورد. مرده چیزی است که رشد و یا روح ندارد. همان‌طور که از درختان و کشترازها هسته و دانه بیرون می‌آورد، و از پرنده، تخم مرغ خارج می‌کند. ﴿ذَٰلِکُمُکسی که چنین کرده و این چیزها را تنها آفریده و به تدبیر آن پرداخته است. ﴿ٱللَّهُخداند، پروردگار شما است. او پروردگار همه جهانیان است، وهمه باید او را بپرستند. و اوست که همه جهانیان را با نعمت‌‌هایش پرورش داده، و به وسیله کرم و بخشش خویش تغذیه نموده است. ﴿فَأَنَّىٰ تُؤۡفَکُونَپس چگونه منحرف می‌شوید، و چگونه از پرستش خدایی که این‌گونه است امتناع می‌ورزید؟ و چرا به عبادت کسی می‌پردازید که نمی‌تواند برای خود سود و زیانی بیاورد، و مالک مرگ و زندگی و حشر و نشری نیست؟!.

پس از آن‌که خداوند متعال از ماده‌ی تشکیل دهنده‌ی روزی‌ها سخن به میان آورد، به خاطر تهیه مساکن و همه آنچه که بندگان از نور و تاریکی به آن نیاز دارند، و منافع و مصالحی که نور و تاریکی به دنبال دارند، بر آنان منت نهاد و فرمود: ﴿فَالِقُ ٱلۡإِصۡبَاحِهمانطور که او شکافنده دانه و هسته است، همچنین او ظلمت و تاریکی شب سیاه را که تمامی زمین را با سیاهی خود می‌پوشاند، بوسیله روشنایی صبح و سپیده دم آرام آرام می‌شکافد تا این‌که تاریکی به طور کامل از میان می‌رود، و روشنی و نورِ فراگیر که مردم در تهیه و تامین مصالح و منافع دینی و دنیوی خود از آن استفاده می‌کنند جای آن را می‌گیرد.

و از آنجا که مردم به آرامش و استراحت نیاز دارند، و استراحت جز با پایان یافتن روشنائی روز کامل نمی‌گردد، ﴿وَجَعَلَ ٱلَّیۡلَ سَکَنٗاخداوند شب را مایه آرامش قرار داده، و انسان‌ها در طی شب در خانه‌های خود به خواب فرو رفته و استراحت می‌کنند، و چهارپایان در جایگاه خود و پرندگان در لانه‌هایشان استراحت می‌نمایند. سپس خداوند شب را بوسیله روشنایی دور می‌کند و دوباره روز می‌شود، و این روند تا روز قیامت ادامه خواهد داشت.

﴿وَٱلشَّمۡسَ وَٱلۡقَمَرَ حُسۡبَانٗاو خداوند متعال خورشید و ماه را بوسیله حساب قرار داده است تا با استفاده از خورشید و ماه وقت و زمان شناخته شود، و اوقات عبادات و مدت‌های معاملات و اوقات سپری شده دانسته شود، به گونه‌ای که اگر خورشید و ماه نبود و یکی پس از دیگری نمی‌آمدند و طلوع و غروبشان نبود، عموم مردم این اوقات را نمی‌دانستند، و در دانستن آن مشترک نمی‌بودند. مگر افراد اندکی از مردم، آن هم پس از کوشش و تلاش فراوان، و در این رهگذر منافع ومصالح ضروری زیادی از دست می‌رفت.

﴿ذَٰلِکَاین سنجش، ﴿تَقۡدِیرُ ٱلۡعَزِیزِ ٱلۡعَلِیمِاندازه‌گیری و سنجش خداوند چیره و دانا است، که همه مخلوقات تسلیم او هستند و فروتن و رام شده به فرمان او حرکت می‌کنند، طوری که از محور و مداری که خدا برای هریک مشخص نموده است فراتر نمی‌روند و از آن پس و پیش نمی‌شوند، ﴿ٱلۡعَلِیمِخدایی که علم و آگاهی او ظاهر و باطن و اول و آخر را احاطه نموده است از جمله دلایل عقلی مبنی بر احاطه و فراگیری علم خدا، مسخّر کردن این مخلوقات و قرار دادن آن بر مقدار و نظامی بی‌نظیر و شگفت‌انگیز است، که همه عقل‌ها در زیبایی و سازگار بودن آن با حکمت و منافع آدمی درمانده‌اند. ﴿وَهُوَ ٱلَّذِی جَعَلَ لَکُمُ ٱلنُّجُومَ لِتَهۡتَدُواْ بِهَا فِی ظُلُمَٰتِ ٱلۡبَرِّ وَٱلۡبَحۡرِو او خدایی است که ستارگان را برای شما آفریده است تا به وسیله آن در تاریکی‌های خشکی و دریا راه بیایید. وقتی که راه‌ها بر آدمی مشتبه شود، و راهرو حیران گردد که کدام راه را در پیش بگیرد، آنگاه به وسیله ستارگان جهت و راه خود را مشخص می‌نماید.

پس خداوند ستارگان را وسیله‌ای جهت رهنمود شدن مردم به راهی قرار داده است که به خاطر منافع و تجارت و سفرشان به پیمودن آن نیاز دارند. برخی از ستارگان همواره دیده می‌شوند و از جای خود حرکت نمی‌کنند، و برخی همیشه در حرکت‌اند و اهل فن حرکت آن را می‌شناسند و به وسیله آن جهت‌ها و اوقات را تشخیص می‌دهند.

این آیه و امثال آن بر مشروعیت آموختن دانش«ستاره شناسی» دلالت می‌نماید، زیرا راهیابی و یافتن مسیرها به صورت کامل جز از طریق آشنایی با چگونگی حرکت ستارگان امکان‌پذیر نیست.

﴿قَدۡ فَصَّلۡنَا ٱلۡأٓیَٰتِهمانا ما دلایل را بیان نموده و توضیح داده‌ایم و هر جنس و نوعی را از دیگری جدا ساخته‌ایم، به گونه‌ای که دلایل و نشانه‌های خدا آشکار و هویدا گشته‌اند. ﴿لِقَوۡمٖ یَعۡلَمُونَبرای اهل علم و شناخت، زیرا آنها هستند که مورد خطاب قرار می‌گیرند و از آنها پاسخ خواسته می‌شود. به خلاف جاهلان و نادانان که از آیات خدا و علمی که پیامبران آورده‌اند روی گردانی می‌کنند، زیرا که تبیین و توضیح فایده‌ای به آنها نمی‌رساند، و تفصیل و تشریح، شبهه‌ای را از آنان دورنکرده و مشکلی را از آنان برطرف نمی‌سازد.

﴿وَهُوَ ٱلَّذِیٓ أَنشَأَکُم مِّن نَّفۡسٖ وَٰحِدَةٖو او خدایی است که شما را از یک شخص که آدم ÷است آفرید، و نژاد انسان را که دنیا را پرکرده است از وی پدید آورد، انسانی که همواره رشد می‌کند و از اخلاق و آفرینش و ویژگی‌های آن چنان متفاوتی برخوردار است که قابل توصیف و ضبط و ثبت نیست. و خداوند برای آنها قرارگاهی قرار داده است که باید به‌سوی آن حرکت کنند، و آن سرای آخرت است که سرایی غیر از آن وجود ندارد. پس سرای آخرت سرایی است که مردم برای سکونت گزیدن در آن آفریده شده‌اند و در دنیا پدید آورده شده‌اند، تا برای تحصیل اسباب زندگی اخروی تلاش نمایند، زیرا زندگی قیامت براساس زندگی دنیا پدید می‌آید و به وسیله آن آباد یا ویران می‌گردد.

خداوند آنها را در پشت پدران و شکم مادران‌شان به ودیعت نهاد، سپس آنان را به سرای دنیا آورد، سپس به جهان برزخ می‌برد، و در همه این مراحل انسان همچون مهمان و مسافری است که ثبات و استقراری را برای خویش نمی‌بیند، و همواره از مرحله‌ای به مرحله‌ای دیگر منتقل می‌شود، تا این‌که به سرایی می‌رسد که محل استقرار وی است. این دنیا گذرگاه و محلی است که انسان بطور موقت، مدتی در آن زندگی می‌کند. ﴿قَدۡ فَصَّلۡنَا ٱلۡأٓیَٰتِ لِقَوۡمٖ یَفۡقَهُونَما آیات را برای قومی که آیات خدا را می‌فهمند و دلایل و نشانه‌‌هایش را درک می‌کنند، بیان کرده‌ایم.

آیه‌ی ٩٩:

﴿وَهُوَ ٱلَّذِیٓ أَنزَلَ مِنَ ٱلسَّمَآءِ مَآءٗ فَأَخۡرَجۡنَا بِهِۦ نَبَاتَ کُلِّ شَیۡءٖ فَأَخۡرَجۡنَا مِنۡهُ خَضِرٗا نُّخۡرِجُ مِنۡهُ حَبّٗا مُّتَرَاکِبٗا وَمِنَ ٱلنَّخۡلِ مِن طَلۡعِهَا قِنۡوَانٞ دَانِیَةٞ وَجَنَّٰتٖ مِّنۡ أَعۡنَابٖ وَٱلزَّیۡتُونَ وَٱلرُّمَّانَ مُشۡتَبِهٗا وَغَیۡرَ مُتَشَٰبِهٍۗ ٱنظُرُوٓاْ إِلَىٰ ثَمَرِهِۦٓ إِذَآ أَثۡمَرَ وَیَنۡعِهِۦٓۚ إِنَّ فِی ذَٰلِکُمۡ لَأٓیَٰتٖ لِّقَوۡمٖ یُؤۡمِنُونَ٩٩[الأنعام: ٩٩].«و او خدایی است که از آسمان‌ها آبی‌ فرو فرستاده است، و به وسیلۀ آن هر چیزی را رویاندیم، و از آن (گیاه) جوانۀ سبزی را بیرون آوردیم، و از آن، دانۀ متراکمی بیرون می‌آوریم، و از شکوفه‌های درخت خرما خوشه‌های آویزان و نزدیک به هم، و باغ‌هایی از انگور و زیتون و انار پدید می‌آوریم که همگون و یا ناهمگونند. به میوۀ آن بنگرید آنگاه که میوه می‌دهد، و به رسیدن آن بنگرید، همانا در این دلایلی است برای قومی که ایمان می‌آورند».

این بزرگ‌ترین نعمت خدا است که انسان‌ها و دیگر مخلوقات به شدت به آن نیازمندند. خداوند به هنگام نیازِ مردم از آسمان‌ها آبی پی در پی فرو می‌فرستد، و به وسیله آن هر چیزی را که انسان‌ها و چهارپایان می‌خورند، می‌رویاند. پس آفریدگان و مخلوقات از فضل خدا برخوردار شده و از روزی و احسان او فراخی و راحتی می‌یابند. و قحطی و خشکسالی از آنان دور می‌شود. پس دل‌ها شاد می‌گردد، و چهره‌ها روشن و تازه می‌شوند، و رحمت خدای بخشنده و مهربان برای بندگان حاصل می‌شود و از آن استفاده می‌کنند، و این ایجاب می‌نماید تا بندگان تلاش خود را در به جای آوردن شکر و پرستش و رجوع به‌سوی کسی که نعمت‌ها را به‌سوی آنان سرازیر نموده است مبذول دارند.

وقتی که به طور عام آنچه را با آب روید از قبیل درختان و گیاهان بیان کرد، به طور خاص نیز به ذکر کشتزار و نخل پرداخت، زیرا فایده آنها بسیار زیاد است، و خوراک بیشتر مردم از این طریق تامین می‌شود،پس فرمود: ﴿فَأَخۡرَجۡنَا مِنۡهُ خَضِرٗاو به وسیله آب، گیاهان سبز را رویاندیم، ﴿نُّخۡرِجُ مِنۡهُ حَبّٗا مُّتَرَاکِبٗاو از آن گیاه سبز دانه‌هایی که روی هم انباشته‌اند از قبیل گندم و جو و ذرّت و برنج و غیره را بر می‌آوریم. توصیف انباشته بودن برای دانه بیان‌گر آن است که دانه‌های آن زیاد است، و همه از یک دانه سرچشمه می‌گیرند و با یکدیگر مخلوط نمی‌شوند و جدا جدا هستند. و نیز اشاره به فراوانی محصول و فرآورده‌های آن است، و این‌که بذر باقی می‌ماند و مقدار زیادی برای خوردن وذخیره کردن نیز در دسترس می‌باشد. ﴿وَمِنَ ٱلنَّخۡلِ مِن طَلۡعِهَاو خداوند از شکوفه درخت خرما خوشه‌هایی را بیرون می‌آورد. «طلع» به معنی شکوفه خرما است که هنوز خوشه از آن بیرون نیامده است.

﴿قِنۡوَانٞ دَانِیَةٞخوشه‌های نزدیک به هم و در دسترس که به راحتی در دسترس می‌باشند. طوری که استفاده از میوه درخت خرما مشکل نیست، هرچند که درخت خرما بلند است، چون در آن فرورفتگی و دسته‌هایی است که بالا رفتن از آن را آسان می‌گرداند. ﴿وَجَنَّٰتٖ مِّنۡ أَعۡنَابٖ وَٱلزَّیۡتُونَ وَٱلرُّمَّانَو خداوند به وسیله آب، باغ‌های انگور و زیتون و انار پدید آورده است. این‌ها درختان پرفایده و موثّر در سود رسانی به مردم هستند، بنابراین، پس از این‌که خداوند به طور عام از درختان و گیاهان نام برد، این‌ها را به طور ویژه بیان کرد. ﴿مُشۡتَبِهٗا وَغَیۡرَ مُتَشَٰبِهٍاحتمال دارد که به انار و زیتون برگردد، چرا که انار و زیتون درخت و برگشان مانند یکدیگر و همگون است، اما در میوه با یکدیگر فرق کرده و تشابهی با یکدیگر ندارند. و احتمال دارد که به سایر درختان و میوه‌ها بر گردد، یعنی این‌که برخی از درختان و میوه‌ها با برخی دیگر مشابهت دارند، و در بعضی از صفات و ویژگی‌هایشان با یکدیگر همگونی و مشابهت ندارند. و بندگان از همه استفاده می‌برند و از آنها می‌خورند و لذت می‌برند و به عنوان قوت و غذا از آنها استفاده می‌کنند، و پند و اندرز می‌آموزند.

بنابراین خداوند دستورداده است تا آدمی به آن بنگرد و از آن پند پذیرد، پس فرمود: ﴿ٱنظُرُوٓاْبا تدبّر و اندیشه بنگرید ﴿إِلَىٰ ثَمَرِهِبه میوه همه درختان به ویژه درخت خرما، آنگاه که میوه می‌دهد، ﴿وَیَنۡعِهِو به آن بنگرید آنگاه که میوه‌اش می‌رسد، زیرا در این، درست و عبرت و نشانه‌هایی دال بر رحمت خدا و گستردگی احسان و بخشش، و کمال اعتنا و توجه وی به بندگانش.

ولی هرکس درس نمی‌گیرد و نمی‌اندیشد، و مقصود را درک نمی‌کند، بنابر این خداوند بهره بردن از این نشانه‌ها را به مومنان اختصاص داد و فرمود: ﴿إِنَّ فِی ذَٰلِکُمۡ لَأٓیَٰتٖ لِّقَوۡمٖ یُؤۡمِنُونَهمانا در این، نشانه‌هایی است برای قومی که ایمان می‌آورند. زیرا ایمانی که مومنان با خود دارند آنان را وادار می‌کند که به مقتضای آن عمل کنند. و از جمله مقتضا و لوازم ایمان تفکر و اندیشیدن در نشانه‌های خدا و دیگر مواردی که عقل و سرشت و شریعت بر آن دلالت می‌نماید.

آیه‌ی ۱۰۴-۱۰۰:

﴿وَجَعَلُواْ لِلَّهِ شُرَکَآءَ ٱلۡجِنَّ وَخَلَقَهُمۡۖ وَخَرَقُواْ لَهُۥ بَنِینَ وَبَنَٰتِۢ بِغَیۡرِ عِلۡمٖۚ سُبۡحَٰنَهُۥ وَتَعَٰلَىٰ عَمَّا یَصِفُونَ١٠٠[الأنعام: ۱۰۰].«و جن‌ها را شریک خدا قرار دادند، در حالی‌که خداوند آنها را آفریده است و ـ از روی نادانی ـ برای خدا پسران و دخترانی قرار دادند. او پاک و منزّه است از آنچه که او را بدان توصیف می‌کنند».

﴿بَدِیعُ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِۖ أَنَّىٰ یَکُونُ لَهُۥ وَلَدٞ وَلَمۡ تَکُن لَّهُۥ صَٰحِبَةٞۖ وَخَلَقَ کُلَّ شَیۡءٖۖ وَهُوَ بِکُلِّ شَیۡءٍ عَلِیمٞ١٠١[الأنعام: ۱۰۱].«پدید آورندۀ آسمان‌ها و زمین است، چگونه ممکن است فرزندانی داشته باشد، در حالی‌که او همسری ندارد؟ و هر چیزی را آفریده است و او به هر چیزی دانا است».

﴿ذَٰلِکُمُ ٱللَّهُ رَبُّکُمۡۖ لَآ إِلَٰهَ إِلَّا هُوَۖ خَٰلِقُ کُلِّ شَیۡءٖ فَٱعۡبُدُوهُۚ وَهُوَ عَلَىٰ کُلِّ شَیۡءٖ وَکِیلٞ١٠٢[الأنعام: ۱۰۲].«این است خدا پروردگار شما، هیچ معبود به حقی جز او نیست، هر چیزی را آفریده است، پس او را بپرستید، و او بر هر چیزی وکیل است (و هر چیزی تحت وکالت و سرپرستی او قرار دارد)».

﴿لَّا تُدۡرِکُهُ ٱلۡأَبۡصَٰرُ وَهُوَ یُدۡرِکُ ٱلۡأَبۡصَٰرَۖ وَهُوَ ٱللَّطِیفُ ٱلۡخَبِیرُ١٠٣[الأنعام: ۱۰۳].«چشم‌ها او را احاطه نمی‌کنند، و او چشم‌ها را احاطه می‌کند، و او دقیق و آگاه است».

﴿قَدۡ جَآءَکُم بَصَآئِرُ مِن رَّبِّکُمۡۖ فَمَنۡ أَبۡصَرَ فَلِنَفۡسِهِۦۖ وَمَنۡ عَمِیَ فَعَلَیۡهَاۚ وَمَآ أَنَا۠ عَلَیۡکُم بِحَفِیظٖ١٠٤[الأنعام: ۱۰۴].«به راستی که دلایل روشنی از جانب پروردگارتان برای شما آمده است، پس هر کس ببیند به سود خودش است و هرکس کور شود به زیان خودش است، و من بر شما مراقب نیستم».

خداوند متعال خبر می‌دهد با وجود این که بر بندگانش احسان نموده و خود را با نشانه‌ها و دلایل روشن و حجت‌های واضح شناسانده است، اما مشرکین اعم از قریش و دیگران، شریکانی از جن و فرشتگان که آفریده‌های خدا هستند و چیزی از ویژگی‌های ربوبیت و الوهیت در آنها نیست برای او قرار داده، و آنها را به فریاد خوانده و می‌پرستند. پس، آنها را شرکای کسی قرار داده‌اند که آفرینش و امر در دست او است، و سایر نعمت‌ها را ارزانی نموده، و همه سختی‌ها و رنجها را دور می‌نماید. همچنین مشرکین از روی نادانی و به دروغ پسران و دخترانی را برای خدا تراشیده‌اند. و کیست ستمگرتر از کسی که بدون علم و آگاهی درباره خدا چیزی بگوید؟ و زشت‌ترین نقص و کمبودی را که خداوند از آن پاک و مبّرا است به دروغ به او نسبت دهد؟! بنابراین، خداوند خویشتن را از آنچه مشرکین به دروغ به او نسبت می‌دادند، تبرئه نمود و فرمود: ﴿سُبۡحَٰنَهُۥ وَتَعَٰلَىٰ عَمَّا یَصِفُونَپاک است خداوند از آنچه که او را بدان توصیف می‌کنند، زیرا او به هر کمالی متصف و از هر نقص و آفت و عیبی پاک و منّزه است.

﴿بَدِیعُ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِپدید آورنده و آفریننده آسمان‌ها و زمین است. و آفرینش آنها را به خوبی و بدون این‌که از قبل نمونه‌ای داشته باشند، به بهترین صورت آفریده است، که خردمندان نمی‌توانند مانند آن را پیشنهاد کنند، و در آفرینش آسمان‌ها و زمین هیچ شریک و وزیری ندارد.

﴿أَنَّىٰ یَکُونُ لَهُۥ وَلَدٞ وَلَمۡ تَکُن لَّهُۥ صَٰحِبَةٞچگونه ممکن است برای خدا فرزندی باشد، در حالی که او خدای برتر و بی‌نیاز است؟ و او کسی است که فرزند و همسری ندارد، و از مخلوقاتش بی‌نیاز است و همه مخلوقات در تمامی حالات خود به او نیازمندند. و فرزند باید از جنس پدرش باشد، و خداوند آفریننده هرچیزی است و هیچ‌کدام از مخلوقات به هیچ صورتی با خدا مشابهت ندارند.

وقتی که بیان داشت هر موجودی آفریده او است، بیان کرد که علم و آگاهی او همه اشیا را فرا گرفته است، پس فرمود: ﴿وَهُوَ بِکُلِّ شَیۡءٍ عَلِیمٞو او به هر چیزی دانا است، ذکر «علم» پس از «خلق» به مثابه ارائه دلیل عقلی است بر ثبوت علوم او. این دلیل عقلی عبارت است از مخلوقات و نظام کامل و متقن جهان آفرینش.

جهان هستی بر گستردگی علم آفریننده و کمال حکمت او دلالت می‌نماید. همان‌طور که خداوند متعال فرموده است: ﴿أَلَا یَعۡلَمُ مَنۡ خَلَقَ وَهُوَ ٱللَّطِیفُ ٱلۡخَبِیرُ١٤[الملک: ۱۴]. «آیا کسی که آفریننده است و مردمان را آفریده است، حال و وضع آنان را نمی‌داند حال آن‌که او لطیف و آگاه و بسیار باریک بین است؟!». و در جای دیگری نیز می‌فرماید: ﴿وَهُوَ ٱلۡخَلَّٰقُ ٱلۡعَلِیمُ[یس: ۸۱]. «و او آفریننده دانا است». خدایی که همه چیز را آفریده و اندازه‌گیری نموده است.

﴿ذَٰلِکُمُ ٱللَّهُ رَبُّکُمۡاین است خدا پروردگار شما، معبودی که شایسته است از صمیم قلب او را دوست بداریدو در برابر او سر مذلت بر خاک نهاد، همه جهان آفرینش را با نعمت خویش پرورش داده و انواع رنجها و سختی‌ها را از انسان‌ها دور کرده است. ﴿لَآ إِلَٰهَ إِلَّا هُوَۖ خَٰلِقُ کُلِّ شَیۡءٖ فَٱعۡبُدُوهُهیچ معبود بر حقی جز او نیست، آفریننده هر چیزی است، پس او را بپرستید. وقتی ثابت شد که او معبود بر حق است و جز او معبود حقیقی دیگری وجود ندارد، همه عبادت‌ها را خالصانه برای او انجام دهید، و هدفتان از انجام آن فقط رضای وی باشد. زیرا آنچه از مردم خواسته شده همین است و برای همین هدف آفریده شده‌اند. ﴿وَمَا خَلَقۡتُ ٱلۡجِنَّ وَٱلۡإِنسَ إِلَّا لِیَعۡبُدُونِ٥٦[الذاریات: ۵۶]. «و جن و انسان را نیافریده‌ام مگر برای این‌که مرا عبادت کنند».

﴿وَهُوَ عَلَىٰ کُلِّ شَیۡءٖ وَکِیلٞو هر چیزی تحت وکالت و سرپرستی او قرار دارد، همه را آفریده و به اصلاح و تدبیر شئون آنها می‌پردازد. و مشخص است کاری که در آن تصرف می‌شود، درستی و کامل بودن و انتظام کامل آن برحسب حالت کسی است که به وکالت و سرپرستی آن کار می‌پردازد.

و وکالت خداوند بر کارها مانند وکالت مردم نیست، زیرا وکالت مردم، نیابی است و وکیل تابع موکل خود است. اما وکالت و سرپرستی خداوند باری تعالی از جانب خودش است و متضّمن کمال علم و حسن تدبیر و نیکوکاری و دادگری است. پس امکان ندارد که هیچ‌کسی بتواند از کار خداوند ایراد بگیرد و در صنعت و آفرینش وی خلل و نقصی مشاهده کند و در تدبیر و مدیریت او کمبودی بیابد.

و از جمله وکالت خداوند این است که تبیین دینش را به عهده گرفته و آن را از هر تغییر و تحریفی حفظ کرده است. نیز حفاظت از مؤمنان و مصون داشتن آنها را از آنچه که ایمان و دین‌شان را از بین می‌برد بر عهده گرفته است.

﴿لَّا تُدۡرِکُهُ ٱلۡأَبۡصَٰرُبه خاطر عظمت و کمالش چشم‌ها او را احاطه نمی‌کنند گرچه در آخرت او را می‌بینند و با نگاه کردن به چهره بزرگوار خدا شاد می‌شوند.

پس نفی احاطه و «ادراک»، دیدن را نفی نمی‌کند بلکه به طریق مفهوم، دیدن را ثابت می‌نماید. زیرا نفی ادراک که دقیق‌ترین صفت رویت است دال بر ثبوت رویت و دیدن است، زیرا اگر منظورش نفی دیدن بود، می‌فرمود: «لا تراه الأَبصَارُ»، چشم‌ها او را نمی‌بینند. و یا عبارتی شبیه این را می‌آورد. پس دانسته شد که در این آیه دلیلی بر صحّت مذهب کسانی وجود ندارد که رویت پروردگارشان را در آخرت نفی می‌کنند، بلکه این آیه کاملا مخالف عقیده و گفتار آنها است. ﴿وَهُوَ یُدۡرِکُ ٱلۡأَبۡصَٰرَو او خدایی است که علم و آگاهی‌اش پنهان و آشکار را احاطه نموده، و شنوایی او تمام اصوات آشکار و پوشیده را در برگرفته است و بینایی او همه دیدنی‌های کوچک و بزرگ را در برگرفته است. ﴿وَهُوَ ٱللَّطِیفُ ٱلۡخَبِیرُو او خدایی است که دانش و آگاهی‌اش دقیق است تا جایی که امور پنهان و پوشیده را در می‌یابد.

و از جمله لطف و مهربانی او این است که بنده را به‌سوی مصالح دینش سوق می‌دهد و او را به مصالح و مقاصد خیر می‌رساند، و به سعادت و جاودانگی خیر می‌رساند، و به سعادت و جاودانگی و رستگاری همیشگی نایل می‌گرداند، به گونه‌ای که خود تصور آن را نداشته است.

تا جایی که خداوند کارهایی را برای او مقدر می‌نماید که بنده آن را نمی‌پسندد، و از آن دردمند می‌شود، و از خداوند می‌خواهد که آن را از وی دور کند، اما خداوند می‌داند که دین بنده‌اش با آن درست‌تر می‌شود، و کمال و رشدش به آن منوط است. پس پاک است خدایی که به امور دقیق و پنهان آشنا است، و بسیار آگاه و لطیف و نسبت به مومنان مهربان است.

﴿قَدۡ جَآءَکُم بَصَآئِرُ مِن رَّبِّکُمۡۖ فَمَنۡ أَبۡصَرَ فَلِنَفۡسِهِۦۖ وَمَنۡ عَمِیَ فَعَلَیۡهَاۚ وَمَآ أَنَا۠ عَلَیۡکُم بِحَفِیظٖ١٠٤بدون شک دلایل روشنی از جانب پروردگارتان پیش شما آمده است، پس هرکس به دیده بصیرت بنگرد به سود او، و هرکس کور شود به زیان خودش است، و من مراقب و مسئول شما نیستم.

وقتی که خداوند دلایل روشن و واضحی را بر صحت مطالب و اهداف راستین دین بیان کرد، توجه بندگان را به این نکته معطوف ساخت که هدایت و عدم هدایت آنان به نفع یا ضرر خودشان است، پس فرمود: ﴿قَدۡ جَآءَکُم بَصَآئِرُ مِن رَّبِّکُمۡنشانه‌ها و دلایلی که حق را بیان می‌دارد به نزد شما آمده است، که به خاطر فصاحت و بیان روشن آن و در برگرفتن معانی مهم و حقایق زیبا، همچون خورشید فروزان بر قلب و چشم‌ها می‌درخشند. چون این آیات از جانب پروردگار آمده‌اند، پروردگاری که آفریده‌‌هایش را با انواع نعمت‌های آشکار و پنهان که بزرگ‌ترین و برترین آن روشن کردن آیات و توضیح امور مشکل است، پرورش داده‌است. ﴿فَمَنۡ أَبۡصَرَپس هرکس در پرتو این آیات ببیند و به مقتضای آن عمل نماید، ﴿فَلِنَفۡسِهِبه نفع خودش است، زیرا خداوند بی‌نیاز و ستوده است. ﴿وَمَنۡ عَمِیَو هرکس کور شود، به این صورت که قدرت دیدن را داشته باشد اما چشمانش را ببندد، و از منکرات و معاصی بازداشته شود اما باز نیاید، و حق برای او بیان شود اما از آن فرمان نبرد و تسلیم آن نشود، و سرخم نکند، پس زیان کوری‌اش به خودش بر می‌گردد.

﴿وَمَآ أَنَا۠و من پیامبر، ﴿عَلَیۡکُم بِحَفِیظٖهمیشه محافظ و مراقب اعمال‌تان نیستم، بلکه فقط بر من رساندنِ آشکار واجب است، و من وظیفه‌ام را انجام داده‌ام، و این کار را کرده‌ام، و آنچه را که خداوند به‌سوی من فرستاده است، رسانده‌ام. پس وظیفه من همین است و مسئولیت بیشتری ندارم.

آیه‌ی ۱۰۸-۱۰۵:

﴿وَکَذَٰلِکَ نُصَرِّفُ ٱلۡأٓیَٰتِ وَلِیَقُولُواْ دَرَسۡتَ وَلِنُبَیِّنَهُۥ لِقَوۡمٖ یَعۡلَمُونَ١٠٥[الأنعام: ۱۰۵].«و همچنان (که در این قرآن براهین آشکاری در رابطه با توحید و نبوتّ و معاد برای مشرکان بیان نمودیم) آیات را (در رابطه با هر چیزی که آن را ندانند) بیان می‌داریم تا (آن هنگام به دروغ) بگویند: تو درس خوانده‌ای (و آن را از اهل کتاب یاد گرفته‌ای) و تا آن را برای قومی که می‌دانند بیان داریم، و (آنان همان کسانی‌اند که به پیامبر و آنچه که بر وی نازل شده است ایمان دارند)».

﴿ٱتَّبِعۡ مَآ أُوحِیَ إِلَیۡکَ مِن رَّبِّکَۖ لَآ إِلَٰهَ إِلَّا هُوَۖ وَأَعۡرِضۡ عَنِ ٱلۡمُشۡرِکِینَ١٠٦[الأنعام: ۱۰۶].«از آنچه که از جانب پروردگارت به‌سوی تو وحی شده است پیروی کن، هیچ معبود بر حقی جز او نیست، و از مشرکین روی بگردان».

﴿وَلَوۡ شَآءَ ٱللَّهُ مَآ أَشۡرَکُواْۗ وَمَا جَعَلۡنَٰکَ عَلَیۡهِمۡ حَفِیظٗاۖ وَمَآ أَنتَ عَلَیۡهِم بِوَکِیلٖ١٠٧[الأنعام: ۱۰٧].«و اگر خدا می‌خواست شرک نمی‌ورزیدند، و ما ترا مراقب ایشان قرار نداده‌ایم، و ترا مکلف نساخته‌ایم که به اصلاح احوال‌شان بپردازی».

﴿وَلَا تَسُبُّواْ ٱلَّذِینَ یَدۡعُونَ مِن دُونِ ٱللَّهِ فَیَسُبُّواْ ٱللَّهَ عَدۡوَۢا بِغَیۡرِ عِلۡمٖۗ کَذَٰلِکَ زَیَّنَّا لِکُلِّ أُمَّةٍ عَمَلَهُمۡ ثُمَّ إِلَىٰ رَبِّهِم مَّرۡجِعُهُمۡ فَیُنَبِّئُهُم بِمَا کَانُواْ یَعۡمَلُونَ١٠٨[الأنعام: ۱۰۸].«و کسانی را ناسزا نگویید که غیر از خدا را به فریاد می‌خوانند، تا آنان تجاوزکارانه و از روی نادانی خدا را دشنام ندهند، این چنین برای هر ملت و هر گروهی کارهایشان را آراسته‌ایم، سپس بازگشت‌شان به‌سوی پروردگارشان است و آنگاه آنان را از آنچه که می‌کردند آگاه می‌سازد».

خداوند تبارک و تعالی مومنان را از کاری که در اصل جایز، و بلکه مشروع و مطلوب بوده است نهی می‌کند، و آن عبارت از دشنام دادن به خدایان مشرکانی است که بت‌هایی دروغین را به خدایی گرفته‌اند. مسلمانان با اهانت و دشنام دادن به خدایان آنان درصدد آن بودند که به خدا نزدیکی جویند. اما از آنجا که این دشنام دادن راهی برای دشنام دادن مشرکان به پروردگار جهانیان می‌شود، و باید ذات عظیم او از هر عیب و آسیب و دشنام و زشتی منزه دانسته شود، خداوند از دشنام دادن به خدایان مشرکین نهی کرد، چون آنها به خاطر دین‌شان به جوش می‌آیند، و برای آن تعصب می‌ورزند، زیرا خداوند برای هر امتی عمل‌شان را آراسته و زیبا نموده است، و آن را خوب و زیبا می‌بینند، و به هر راهی از آن دفاع می‌کنند. به گونه‌ای که اگر مسلمانان خدایانشان را دشنام دهند، آنها به خداوند پروردگار جهانیان که عظمت و شکوه او در دل‌های نیکوکاران و بدکاران ریشه دوانده است، دشنام می‌دهند. اما در روز قیامت بازگشت همه مردم به‌سوی خدا است، و همه بر خدا عرضه شده، و اعمال‌شان پیش او آورده می‌شود. پس آنان را به خوب و بدی که کرده‌اند آگاه می‌سازد.

و در این آیه کریمه دلیلی بر صحت این قاعده شرعی وجود دارد: وسایل، با کار و اهداف ارزیابی می‌شوند، و این‌که وسیله و راهِ به‌سوی حرام گرچه در اصل جایز و روا باشد اما مادامی که به شرّ منتهی شود حرام می‌باشد.

آیه‌ی ۱۱۱-۱۰٩:

﴿وَأَقۡسَمُواْ بِٱللَّهِ جَهۡدَ أَیۡمَٰنِهِمۡ لَئِن جَآءَتۡهُمۡ ءَایَةٞ لَّیُؤۡمِنُنَّ بِهَاۚ قُلۡ إِنَّمَا ٱلۡأٓیَٰتُ عِندَ ٱللَّهِۖ وَمَا یُشۡعِرُکُمۡ أَنَّهَآ إِذَا جَآءَتۡ لَا یُؤۡمِنُونَ١٠٩[الأنعام: ۱۰٩].«مشرکان با همۀ توان خود و با تأکید سوگند خوردند که اگر نشانه‌ای پیش آنها بیاید به آن ایمان خواهند آورد، بگو: نشانه‌ها و معجزات نزد خدا است، و شما چه می‌دانید اگر برای ایشان (معجزه هم) بیاید باز ایمان نمی‌آورند».

﴿وَنُقَلِّبُ أَفۡ‍ِٔدَتَهُمۡ وَأَبۡصَٰرَهُمۡ کَمَا لَمۡ یُؤۡمِنُواْ بِهِۦٓ أَوَّلَ مَرَّةٖ وَنَذَرُهُمۡ فِی طُغۡیَٰنِهِمۡ یَعۡمَهُونَ١١٠[الأنعام: ۱۱۰].«و دل‌ها و چشم‌هایشان را دگرگون می‌سازیم، آن‌گونه که نخستین بار به آن ایمان نیاوردند، و آنان را در گمراهیشان سرگشته رها می‌کنیم».

﴿وَلَوۡ أَنَّنَا نَزَّلۡنَآ إِلَیۡهِمُ ٱلۡمَلَٰٓئِکَةَ وَکَلَّمَهُمُ ٱلۡمَوۡتَىٰ وَحَشَرۡنَا عَلَیۡهِمۡ کُلَّ شَیۡءٖ قُبُلٗا مَّا کَانُواْ لِیُؤۡمِنُوٓاْ إِلَّآ أَن یَشَآءَ ٱللَّهُ وَلَٰکِنَّ أَکۡثَرَهُمۡ یَجۡهَلُونَ١١١[الأنعام: ۱۱۱].«و اگر فرشتگان را به‌سوی آنها می‌فرستادیم، و مردگان با آنها سخن می‌گفتند، و هر چیزی را آشکارا در مقابل آنان گرد می‌آوردیم، باز هم ایمان نمی‌آوردند ـ مگر این‌که خدا بخواهد ـ اما بیشترشان نادانند».

مشرکانی که پیامبر محمد صرا تکذیب می‌کردند با محکم‌ترین سوگندهایشان به خدا سوگند خوردند. ﴿جَهۡدَ أَیۡمَٰنِهِمۡیعنی با همه تاب و توان سوگند خوردند و آن را موّکد کردند. ﴿لَئِن جَآءَتۡهُمۡ ءَایَةٞکه اگر معجزه و دلیلی پیش آنها بیاید که بر راستی محمد صدلالت نماید، ﴿لَّیُؤۡمِنُنَّ بِهَاحتما به آن ایمان خواهند آورد. و هدف آنان از این سخن هدایت نبود، بلکه هدف‌شان دفع اعتراضی بود که به آنان وارد می‌شد، و می‌خواستند چیزهایی را که پیامبر آورده بود رد کنند. زیرا خداوند پیامبرش صرا با آیات روشن و دلایل واضح تایید نمود، و چنانچه مشرکان این حقیقت را مورد عنایت قرار می‌دادند کوچک‌ترین شبهه و اشکالی در صحت آن باقی نمی‌ماند. و آنان بعد از آن‌که آیات و دلایل قاطعی را مشاهده کردند، باز از پیامبر خواستند که دلایل دیگری بیاورد و این جز سرسختی و لجاجت چیز دیگری نیست، و نباید به آن پاسخ داد، بلکه گاه پاسخ ندادن به آن بهتر است. زیرا سنت خدا در میان بندگانش به این شیوه جاری شده است، آنانی که از پیامبران درخواست کردند معجزات دلایلی را ارائه کنند، وقتی که دلیل و معجزات نزدشان آمد و به آن ایمان نیاوردند خداوند فورا آنها را عذاب داد. بنابر این فرمود: ﴿قُلۡ إِنَّمَا ٱلۡأٓیَٰتُ عِندَ ٱللَّهِبگو: مجازات فقط پیش خداست، خداست که هرگاه بخواهد آن را می‌فرستد، و هرگاه بخواهد آن را نمی‌فرستد، و از آن جلوگیری می‌کند، و من در این رابطه اختیاری ندارم. پس درخواست شما از من مبنی بر این‌که معجزه بیاورم، ظلم است، و در اختیار من نیست.

شما فقط می‌توانید توضیح بیشتری را در رابطه با آنچه که آورده‌ام طلب کنید، و به آن ایمان بیاورید. و این توضیح از جانب من حاصل شد، با وجود این نیز اگر مجازات به‌سوی آنان روانه شود معلوم نیست که ایمان می‌آورند یا نه. بنابر این فرمود: ﴿وَمَا یُشۡعِرُکُمۡ أَنَّهَآ إِذَا جَآءَتۡ لَا یُؤۡمِنُونَو شما ای مومنان! چه می‌دانید که اگر معجزات برای ایشان آورده شود ایمان بیاورند؟

﴿وَنُقَلِّبُ أَفۡ‍ِٔدَتَهُمۡ وَأَبۡصَٰرَهُمۡ کَمَا لَمۡ یُؤۡمِنُواْ بِهِۦٓ أَوَّلَ مَرَّةٖ وَنَذَرُهُمۡ فِی طُغۡیَٰنِهِمۡ یَعۡمَهُونَ١١٠و چنانچه نخستین بار دعوت‌گر پیش آنها بیاید و حجت بر آنان اقامه شود، و ایمان نیاورند، با دگرگون کردن دل‌ها و ایجاد مانع میان آنها و ایمان، و توفیق ندادنشان برای در پیش گرفتن راه راست، آنان را مجازات می‌کنیم. و این ناشی از عدل خدا وحکمت او نسبت به بندگانش است، زیرا آنان بندگانی هستند که بر خود جنایت کرده‌اند، و خداوند دروازه رحمت خویش را به روی آنها گشوده است، اما آنها وارد نمی‌شوند، و راه را برای‌شان روشن کرده، اما آن را در پیش نمی‌گیرند. پس، از توفیق الهی محروم شدند، و این با حالات‌شان مناسب است.

آنها ایمان را فقط به خواست و اراده خودشان معلق کرده بودند، و به خدا اعتماد و توکل نداشتند و این بزرگ‌ترین اشتباه آنان محسوب می‌شود، زیرا اگر معجزات بزرگی نیز از قبیل این‌که فرشتگان نزد آنها بیایند، و بر صدق رسالت پیامبر گواهی بدهند، و مردگان با آنان سخن بگویند، و به زنده شدن پس از مرگ گواهی دهند، ﴿وَحَشَرۡنَا عَلَیۡهِمۡ کُلَّ شَیۡءٖ قُبُلٗاو هر چیزی را آشکارا و در برابر آنها گرد آوریم تا با آنها سخن بگویند، و آنها را به طور مستقیم مشاهده کنند، و بر صدق آنچه پیامبر آورده است گواهی دهند، باز هم اگر خداوند نخواهد ایمان نمی‌آورند، ولی بیشترشان نادانند. به همین جهت ایمان خود را مشروط به آمدن و آشکار شدن معجزات کرده‌اند.

اما ع قل و دانش حکم می‌کند که هدفِ بنده پیروی کردن از حق باشد و آن را با در پیش گرفتن راه‌های که خدا بیان کرده است بجوید و به آن عمل نماید، و در راستای پیروی کردن از اوامر خدا از وی کمک بخواهد، و به توانایی و حرکت خود اعتماد ننماید، و دلایل و معجزاتی را که فایده‌ای برای وی در بر ندارد طلب نکند.

آیه‌ی ۱۱۳-۱۱۲:

﴿وَکَذَٰلِکَ جَعَلۡنَا لِکُلِّ نَبِیٍّ عَدُوّٗا شَیَٰطِینَ ٱلۡإِنسِ وَٱلۡجِنِّ یُوحِی بَعۡضُهُمۡ إِلَىٰ بَعۡضٖ زُخۡرُفَ ٱلۡقَوۡلِ غُرُورٗاۚ وَلَوۡ شَآءَ رَبُّکَ مَا فَعَلُوهُۖ فَذَرۡهُمۡ وَمَا یَفۡتَرُونَ١١٢[الأنعام: ۱۱۲].«و بدین‌گونه برای هر پیامبری دشمنانی از شیاطین انس و جن قرار دادیم. گروهی از آنها سخنان فریبنده و بی‌اساس را پنهانی به گروه دیگر القا می‌کنند، تا ایشان را فریب دهند، و اگر پروردگارت می‌خواست چنین کاری را نمی‌کردند، پس آنان را بگذار تا دروغ ببافد».

﴿وَلِتَصۡغَىٰٓ إِلَیۡهِ أَفۡ‍ِٔدَةُ ٱلَّذِینَ لَا یُؤۡمِنُونَ بِٱلۡأٓخِرَةِ وَلِیَرۡضَوۡهُ وَلِیَقۡتَرِفُواْ مَا هُم مُّقۡتَرِفُونَ١١٣[الأنعام: ۱۱۳].«و تا دل‌های کسانی که به آخرت باور ندارند به آن (سخن باطل) گرایش پیدا کند، و آن را بپسندند و مرتکب چیزی شوند که باید مرتکب شوند».

خداوند متعال پیامبرش صرا دلجویی داده و می‌فرماید: هم چنان‌که دشمنانی را برای تو قرار داده‌ایم که دعوتت را رد کرده و با تو مبارزه می‌نمایند، و نسبت به تو حسادت می‌ورزند، این سنت ما است که برای هر پیامبری که وی را به‌سوی مردم فرستاده‌ایم دشمنانی از انس و جن قرار داده‌ایم، که برخلاف آنچه آنان آورده‌اند بپاخاسته‌اند. ﴿یُوحِی بَعۡضُهُمۡ إِلَىٰ بَعۡضٖ زُخۡرُفَ ٱلۡقَوۡلِ غُرُورٗابرخی از آنان کار باطلی را که به‌سوی آن دعوت می‌کنند، برای برخی دیگر می‌آرایند، و سخنان آراسته را به آنان القا می‌کنند، و آن را به بهترین صورت درمی آورند تا بی‌خردان فریب آن را بخورند، و نادانانی که حقایق را نمی‌فهمند و مفاهیم را درک نمی‌کنند، از آن فرمان برند.

این عبارت و کلام آراسته شده و بی‌اساس و فریبکارانه، مورد پسند آنها واقع می‌شود، و از آن خشنود می‌گردند، در نتیجه حق را باطل، و باطل را حق می‌دانند. بنابر این فرمود: ﴿وَلِتَصۡغَىٰٓ إِلَیۡهِو تا به این خسن فریبنده و به ظاهر زیبا، تمایل پیدا کند، ﴿أَفۡ‍ِٔدَةُ ٱلَّذِینَ لَا یُؤۡمِنُونَ بِٱلۡأٓخِرَةِدل‌های کسانی‌که به روز قیامت ایمان ندارند، چون ایمان نداشتن به روز قیامت و بی‌بهره بودن از عقل و خرد، آنان را بر این امر وامی دارد. ﴿وَلِیَرۡضَوۡهُو تا آن ‌را بپسندند. یعنی بعد از این‌که به آن تمایل پیدا کردند از آن خشنود می‌شوند. پس نخست به آن گرایش و تمایل پیدا کرده و این کلمات آراسته شده و به ظاهر زیبا را می‌شنوند و از آن خشنود شده و آن را می‌پسندند، و در دل‌هایشان زیبا جلوه می‌کند وتبدیل به عقیده‌ای ریشه دار و یکی از ویژگی‌های آنها می‌گردد. در نتیجه مرتکب کردار و گفتارهایی زشت می‌شوند. یعنی کردار و رفتار دروغینی انجام می‌دهند که زاده این عقیده زشت است.

پس این است حالت فریب خوردگانی که از انسان‌های سرکش و شیطان صفت، و جن‌ها پیروی کرده و دعوت‌شان را می‌پذیرند. و اما کسانی که به روز قیامت ایمان دارند، و دارای خرد و اندیشه کامل و متین هستند، فریب این لفّاظی‌ها و کلمات و جملات بی‌اساس را نمی‌خورند و در چنگال این فریب کاری‌ها نمی‌افتند. بلکه به شناخت حقایق روی آورده و به مفاهیمی می‌نگرند که به‌سوی آن فراخوانده می‌شوند. پس اگر آن مفاهیم حق باشد آن را می‌پذیرند، و تسلیم آن می‌شوند، گرچه م فاهیم با کلمات و عبارت‌های ناقص و غیره کامل ادا شود. و اگر آن مفاهیم باطل باشد، آن را بر پیشانی منادی‌اش هرکه باشد کوبیده و آن را رد می‌کنند، گرچه این مفاهیم در لباسی زیبا و فریبنده‌تر از ابریشم عرض اندام کند.

یکی از حکمت‌های الهی در این‌که برای پیامبران، دشمنان و برای باطل یاورانی قرار داده است که به‌سوی آن دعوت می‌کنند، این است که بندگانش را مورد آزمایش و امتحان قرار دهد، و راستگو از دروغگو، و عاقل از نادان، و بینا از کور متمایز گردد. و از جمله حکمت‌های او در این مورد بیان و توضیح حق است، زیرا وقتی که باطل با حق به نبرد بپردازد و در برابر آن مقاومت کند، حق روشن و واضح می‌شود، و دلایل حق و شواهدی که بر راستی و حقیقت حق، و باطل بودن باطل دلالت می‌نمایند روشن می‌گردند، و این چیزی است که رقابت کنندگان در آن به رقابت می‌پردازند.

آیه‌ی ۱۱۵-۱۱۴:

﴿أَفَغَیۡرَ ٱللَّهِ أَبۡتَغِی حَکَمٗا وَهُوَ ٱلَّذِیٓ أَنزَلَ إِلَیۡکُمُ ٱلۡکِتَٰبَ مُفَصَّلٗاۚ وَٱلَّذِینَ ءَاتَیۡنَٰهُمُ ٱلۡکِتَٰبَ یَعۡلَمُونَ أَنَّهُۥ مُنَزَّلٞ مِّن رَّبِّکَ بِٱلۡحَقِّۖ فَلَا تَکُونَنَّ مِنَ ٱلۡمُمۡتَرِینَ١١٤[الأنعام: ۱۱۴]. «پس، آیا غیر از خدا داوری را بجویم؟ حال آن‌که او کسی است که کتاب را به صورت روشن و واضح به‌سوی شما نازل کرده است. و کسانی که کتاب را بدی‌شان داده‌ایم، می‌دانند که آن از جانب پروردگارت به حق نازل دشه است. پس، تو از شک کنندگان مباش».

﴿وَتَمَّتۡ کَلِمَتُ رَبِّکَ صِدۡقٗا وَعَدۡلٗاۚ لَّا مُبَدِّلَ لِکَلِمَٰتِهِۦۚ وَهُوَ ٱلسَّمِیعُ ٱلۡعَلِیمُ١١٥[الأنعام: ۱۱۵].«و فرمان و سخن پروردگارت صادقانه و دادگرانه انجام پذیرفت، هیچ‌کس نمی‌تواند فرمان‌های او را دگرگون نماید و او شنوای دانا است».

ای پیامبر! بگو: ﴿أَفَغَیۡرَ ٱللَّهِ أَبۡتَغِی حَکَمٗاآیا غیر از خدا قاضی و حاکمی برگیرم که برای داوری پیش او بروم، و به اوامر و نواهی او پایبند باشم؟ همانا هر آنچه غیر از خدا است محکوم است، و حاکم نیست، و داوری و تدبیر مردم مشتمل بر نقص و کمبود می‌باشد. قاضی و داور، خداوند یگانه ایست که یکتاست، و شریکی ندارد، و آفرینش و امر در دست اوست.

﴿وَهُوَ ٱلَّذِیٓ أَنزَلَ إِلَیۡکُمُ ٱلۡکِتَٰبَ مُفَصَّلٗاو اوست که کتاب را به صورت مشروح و مفصّل بر شما نازل کرد. یعنی حلال و حرام و احکام شرع و اصول و فروع دین را در آن توضیح داده‌است، و هیچ بیان و توضیحی روشنتر از آن، و هیچ دلیلی بالاتر از آن وجود ندارد، و هیچ حکم و فرمانی زیباتر از حکم وی نیست، و هیچ سخنی راست‌تر از سخن وی وجود ندارد. چون احکامش در بردارنده حکمت رحمت است.

و پیروان کتاب‌های گذشته از قبیل یهودیان و نصارا به این اعتراف می‌کنند، ﴿یَعۡلَمُونَ أَنَّهُۥ مُنَزَّلٞ مِّن رَّبِّکَ بِٱلۡحَقِّو می‌دانند که آن از جانب پروردگارت و به حق نازل شده است. به همین جهت اخباری که در کتاب‌های یهود و نصارا در این زمینه آمده است متفق می‌باشد. ﴿فَلَا تَکُونَنَّ مِنَ ٱلۡمُمۡتَرِینَبنابر این هرگز در این زمینه شک نکن و از شک کنندگان مباش.

سپس مفصّل و مشروح بودن آن را بیان کرد و فرمود: ﴿وَتَمَّتۡ کَلِمَتُ رَبِّکَ صِدۡقٗا وَعَدۡلٗاو سخنان و فرمان پروردگارت صادقانه و دادگرانه انجام پذیرفت. یعنی در اخبار و سخن‌هایش صادق و در امر و نهی‌اش دادگر است. پس راست‌تر از اخبار خداوند که در این کتاب عزیز آمده است، و دادگرانه‌تر از اوامر و نواهی وی وجود ندارد. ﴿لَّا مُبَدِّلَ لِکَلِمَٰتِهِو هیچ دگرگون کننده‌ای برای سخ نانش نیست، چون آن را محافظت نموده و در بالاترین حد راستی و در اوج حقانیت قرار داده‌است، پس تغییر دادن آن ممکن نیست، و نمی‌توان سخنانی زیباتر از آن را پیشنهاد کرد. ﴿وَهُوَ ٱلسَّمِیعُو او همه صداها را علی رغم اختلاف زبان‌ها و تنوع نیازها می‌شنود. ﴿ٱلۡعَلِیمُو دانا و آگاه است، و دانش و آگاهی او درون‌ها و برون‌ها، پنهان و آشکار و گذشته و آینده را در بر گرفته است.

آیه‌ی ۱۱٧-۱۱۶:

﴿وَإِن تُطِعۡ أَکۡثَرَ مَن فِی ٱلۡأَرۡضِ یُضِلُّوکَ عَن سَبِیلِ ٱللَّهِۚ إِن یَتَّبِعُونَ إِلَّا ٱلظَّنَّ وَإِنۡ هُمۡ إِلَّا یَخۡرُصُونَ١١٦[الأنعام: ۱۱۶].«و اگر از بیشتر کسانی که در زمین هستند پیروی نمایی، ترا از راه خدا گمراه می‌سازند. آنان جز از گمان (خویش) پیروی نمی‌کنند، و جز از روی ظن و تخمین سخن نمی‌گویند».

﴿إِنَّ رَبَّکَ هُوَ أَعۡلَمُ مَن یَضِلُّ عَن سَبِیلِهِۦۖ وَهُوَ أَعۡلَمُ بِٱلۡمُهۡتَدِینَ١١٧[الأنعام: ۱۱٧]. «بدون شک پروردگارت به (حال) کسی که از راه او منحرف می‌شود داناتر است، و او به راه یافتگان آگاه‌تر می‌باشد».

خداوند، پیامبرش محمد صرا از پیروی کردن از بیشتر مردم بازداشته و می‌فرماید: ﴿وَإِن تُطِعۡ أَکۡثَرَ مَن فِی ٱلۡأَرۡضِ یُضِلُّوکَ عَن سَبِیلِ ٱللَّهِو اگر از بیشتر کسانی که در زمین هستند پیروی کنی، ترا از راه خدا منحرف می‌سازند، زیرا بیشتر آنها در ادیان و اعمال و علوم‌شان به بیراهه رفته‌اند، دین‌شان فاسد، و اعمال‌شان پیرو خواست‌هایشان است، و در دانش و علوم خود تحقیق نمی‌کنند، و آگاهی و علوم آنها انسان را به راه راست نمی‌رساند.

بلکه از گمان خویش پیروی می‌کنند، گمانی که آدمی را به حق نمی‌رساند و از حق بی‌نیاز نمی‌کند. و از روی ظن و تخمین در مورد خدا مطلب پوچ و بی‌اساس می‌گویند، و هر کس این‌گونه باشد شایسته است که خداوند بندگانش را از او برحذر دارد، و حالات‌شان را برای آنها توصیف کند، زیرا این موضوع گرچه خطاب به پیامبر صاست اما امتش نیز در سایر احکامی که به آن حضرت اختصاص ندارد، پیرو او هستند.

و خداوند از همه راستگوتر است، و ﴿هُوَ أَعۡلَمُ مَن یَضِلُّ عَن سَبِیلِهِو می‌داند چه کسانی از راه او منحرف می‌شوند، و او راه یافتگان و هدایت شدگان را بهتر می‌شناسد. پس بر شما مومنان واجب است تا اندرزها و اوامر و نواهی خدا را پیروی کنید، چون او مصالح و منافع شما را بهتر می‌داند، و از خودتان نسبت به شما مهربانتر است.

این آیه دلالت می‌نماید که برای اثبات حقانیت حق، به کثرت پیروان آن استناد نمی‌شود، و کم بودن افرادی که راهی را در پیش گرفته‌اند دلیل بر آن نیست که آنها بر حق نیستند، بلکه واقعیت بر خلاف این است زیرا اهل حق تعدادشان اندک و ارزش و پاداششان نزد خدا بزرگ است.

بلکه باید حق و باطل را از راه‌هایی که انسان را بدان می‌رسانند، شناخت.

آیه‌ی ۱۱٩-۱۱۸:

﴿فَکُلُواْ مِمَّا ذُکِرَ ٱسۡمُ ٱللَّهِ عَلَیۡهِ إِن کُنتُم بِ‍َٔایَٰتِهِۦ مُؤۡمِنِینَ١١٨[الأنعام: ۱۱۸].«پس بخورید از آنچه نام خدا بر آن برده شده است اگر شما به آیات او ایمان دارید».

﴿وَمَا لَکُمۡ أَلَّا تَأۡکُلُواْ مِمَّا ذُکِرَ ٱسۡمُ ٱللَّهِ عَلَیۡهِ وَقَدۡ فَصَّلَ لَکُم مَّا حَرَّمَ عَلَیۡکُمۡ إِلَّا مَا ٱضۡطُرِرۡتُمۡ إِلَیۡهِۗ وَإِنَّ کَثِیرٗا لَّیُضِلُّونَ بِأَهۡوَآئِهِم بِغَیۡرِ عِلۡمٍۚ إِنَّ رَبَّکَ هُوَ أَعۡلَمُ بِٱلۡمُعۡتَدِینَ١١٩[الأنعام: ۱۱٩].«و شما را چه شده است که از گوشت حیوانی که نام خدا بر آن برده شده است نمی‌خورید؟ حال آن‌که خداوند آنچه را که بر شما حرام کرده ـ جز آنچه بدان ناچار شده‌اید ـ به تفصیل برایتان بیان نموده است. و به‌راستی بسیاری (از مردم، دیگران را) بدون آگاهی و از روی هوی و هوس گمراه می‌سازند. بی‌گمان پروردگارت به تجاوزکاران آگاه‌تر است».

خداوند متعال بندگان مومنش را به مقتضای ایمان‌شان فرمان می‌دهد که اگر مومن هستند باید گوشت حلال چهارپایان و دیگر حیوانات را بخورند، حیواناتی که هنگام سربریدن، نام خدا بر آن برده شده است. و به حلال بودن آن اعتقاد دارد. و نباید مانند اهل جاهلیت عمل کنند، که از جانب خودشان بسیاری از چیزهای حلال را حرام ساخته بودند، و این ناشی از گمراهی آنان بود و شیطان‌هایشان آنان را بدان سو برده بودند.

پس خداوند بیان داشت که نشان و علامت مومنان، مخالفت با اهل جاهلیت است، و نباید در این عادات زشت که تغییر شریعت خدا را در بردارد مانند آنان باشند، و از خوردن آنچه که نام خدا بر آن برده شده است امتناع کنند.

زیرا خداوند برای بندگانش آنچه را که بر آنان حرام است توضیح داده‌است، پس، از ترس این‌که مبادا در حرام گرفتار شوند هیچ اشکال و شبهه‌ای که ایجاب کند از خوردن برخی از چیزهای حلال امتناع ورزند، برای‌شان باقی نمانده است. و آیه شریفه دلالت می‌نماید که اصل در هرچیزی، و به ویژه در خوراکی‌ها جایز بودن است، و هرگاه شریعت چیزی را حرام نکند آن چیز حلال است. پس آنچه که خداوند در مورد آن سکوت کرده است، حلال می‌باشد، زیرا خداوند حرام را به طور مشروح بیان کرده، و آنچه را که بیان نکرده است، حرام نیست.

با وجود این حرامی که خداوند آن را بیان کرده و توضیح داده‌است، به هنگام ضرورت و ناچاری و گرسنگی مباح و جایز نموده است، همان‌طور که فرموده است: ﴿حُرِّمَتۡ عَلَیۡکُمُ ٱلۡمَیۡتَةُ وَٱلدَّمُ وَلَحۡمُ ٱلۡخِنزِیرِ[المائدة: ۳]. «گوشت مردار، و خون، و گوشت خوک بر شما حرام شده است».

در آخر می‌گوید: ﴿فَمَنِ ٱضۡطُرَّ فِی مَخۡمَصَةٍ غَیۡرَ مُتَجَانِفٖ لِّإِثۡمٖ فَإِنَّ ٱللَّهَ غَفُورٞ رَّحِیمٞ[المائدة: ۳]. «اما هر کس در حالت گرسنگی بدون این‌که به گناه متمایل باشد به خوردن محرّمات ناچار شود، خداوند بخشنده و مهربان است».

سپس خداوند پیامبر و مومنان را از بسیاری از مردم برحذر داشت و فرمود: ﴿وَإِنَّ کَثِیرٗا لَّیُضِلُّونَ بِأَهۡوَآئِهِمو همانا بسیاری از مردم با هوی و هوس خود مردم را گمراه می‌سازند، ﴿بِغَیۡرِ عِلۡمٍبدون علم و دلیل. پس بنده باید از امثال این‌ها پرهیز کند، و علامت چنین افرادی همانطور که خدا برای بندگانش توصیف نموده است این است که دعوتشان مبتنی بر دلیلی نیست و حجت شرعی ندارند، بلکه مبتنی بر شبهه‌هایی برخاسته از خواست‌های فاسد و نظرات باطل‌شان است. پس ایشان به شریعت و آئین الهی و بندگان خدا تجاوز کرده‌اند، و خداوند متجاوزان را دوست نمی‌دارد.

به خلاف هدایت کنندگانِ راه یافته، چرا که آنها به‌سوی حق فرا می‌خوانند، و دعوت خود را با دلایل عقلی و نقلی تایید می‌کنند، و در دعوتشان جز به دنبال خشنودی خداوند و نزدیک شدن به او نیستند.

آیه‌ی ۱۲۰:

﴿وَذَرُواْ ظَٰهِرَ ٱلۡإِثۡمِ وَبَاطِنَهُۥٓۚ إِنَّ ٱلَّذِینَ یَکۡسِبُونَ ٱلۡإِثۡمَ سَیُجۡزَوۡنَ بِمَا کَانُواْ یَقۡتَرِفُونَ١٢٠[الأنعام: ۱۲۰].«و گناهانِ آشکار و پنهان را ترک کنید، همانا کسانی که گناه انجام می‌دهند به سب آنچه که مرتکب می‌شوند به زودی کیفر داده خواهند شد».

منظور از «اثم» همه گناهانی است که بنده را گناهکار ساخته و در ورطه گناه و حرج می‌اندازد، از قبیل چیزهایی که به حقوق خدا و حقوق بندگانش مربوط می‌شود. پس خداوند بندگانش را از ارتکاب گناه آشکار و پنهان نهی کرده است، گناهانی که مربوط به بدن و اعضای انسان هستند، و گناهانی که مربوط به قلب او می‌باشند.

و بنده به طور کامل نمی‌تواند گناهان آشکار و پنهان را ترک نماید مگر این‌که گناه را بشناسد. پس، شناخت گناهان قلبی و بدنی بر هر مکلفی واجب است. و بسیاری از گناهان بر بسیاری از مردم پوشیده هستند، بویژه گناهان قلب، مانند تکبر، خودپسندی، ریا و امثال آن. تا جایی که بسیاری از این گناهان در مردم وجود دارد اما آن را احساس نمی‌کنند، و این به خاطر روی گرداندن از علم و بینش است.

سپس خداوند متعال خبر داد کسانی که مرتکب گناهان آشکار و پنهان می‌شوند به زودی برحسب ارتکاب گناه و به اندازه گناهانشان کم باشد یا زیاد، کیفر و عذاب داده می‌شوند، و این کیفر و سزا گاه در آخرت داده می‌شود و گاه در دنیا. و مجازات دنیا گناهان اخروی را سبک می‌نماید.

آیه‌ی ۱۲۱:

﴿وَلَا تَأۡکُلُواْ مِمَّا لَمۡ یُذۡکَرِ ٱسۡمُ ٱللَّهِ عَلَیۡهِ وَإِنَّهُۥ لَفِسۡقٞۗ وَإِنَّ ٱلشَّیَٰطِینَ لَیُوحُونَ إِلَىٰٓ أَوۡلِیَآئِهِمۡ لِیُجَٰدِلُوکُمۡۖ وَإِنۡ أَطَعۡتُمُوهُمۡ إِنَّکُمۡ لَمُشۡرِکُونَ١٢١[الأنعام: ۱۲۱]. «و از آنچه نام خدا بر آن برده نشده است، نخورید، همانا آن گناه است، و بی‌گمان شیاطین به دوستان خود القا می‌کنند تا با شما به مجادله بپردازند، و اگر از آنان اطاعت کنید همانا شما مشرک خواهید بود».

در این آیه از خوردن گوشت حیوانی نهی شده است که هنگام ذبح نام غیر خدا بر آن برده شده است، مانند حیوانی که برای بت‌ها و خدایان مشرکین ذبح می‌شود، زیرا این نوع حیوانات برای غیر خدا سربریده شده‌اند، و در قرآن به طور ویژه به حرمت آن تصریح شده است. و حیوانی که هنگام ذبح بر آن نام خدا برده نشده اما برای خدا ذبح شده است مانند قربانی‌ها و یا حیوانی که به منظور خوردن گوشتش ذبح می‌شود اگر ذبح‌کننده به طور عمد و قصد اسم خدا را نبرده است نزد بسیاری از علما این ذبح حرام است و در مورد فوق داخل می‌باشد.

و فراموشکار که از روی فراموشی اسم خدا را نبرده است از این قاعده کلی بیرون می‌باشد، به دلیل نصوص دیگری که بر رفع اشکال از فرد فراموش کار دلالت می‌نمایند. و حیواناتی که بدون ذبح می‌میرند در این آیه داخل‌اند، زیرا آنها حیواناتی هستند که اسم خدا بر آنها برده نشده است. و خ داوند به طور ویژه بر حرام بودن آن تصریح نموده و فرموده است: ﴿حُرِّمَتۡ عَلَیۡکُمُ ٱلۡمَیۡتَةُو حیوان مردار بر شما حرام شده است. و شاید سبب نازل شدن این آیه عام بودن آیه‌ی ﴿وَلَا تَأۡکُلُواْباشد، به دلیل این‌که خداوند فرموده است: ﴿وَإِنَّ ٱلشَّیَٰطِینَ لَیُوحُونَ إِلَىٰٓ أَوۡلِیَآئِهِمۡ لِیُجَٰدِلُوکُمۡو همانا شیطان‌ها به دوستان‌شان القا می‌کنند تا با شما از روی جهل به مجادله بپردازند. زیرا مشرکین وقتی که شنیدند خدا و پیامبرش مردار را حرام، و حیوان ذبح شده را حلال کرده‌اند، در حالی‌که آنها مردار را حلال می‌دانستند، از روی مخالفت با خدا و پیامبر و در قالب مجادله، و بدون دلیل و برهان گفتند: آیا آنچه را که خودتان می‌کشید، می‌خورید ولی آنچه را که خدا کشته است نمی‌خورید؟ منظورشان حیوان مردار بود.

و این نظری فاسد است که مبتنی بر هیچ دلیل و حجتی نمی‌باشد بلکه مبتنی بر آرا و افکار پوچ‌شان است، آرا و افکاری که اگر حق از آن پیروی می‌کرد آسمان‌ها و زمین و تمام کسانی که در آنها هستند منهدم شده و از بین می‌رفت. پس هلاک و نابود باد کسانی که عقل خود را بر شریعت و احکام خدا که تمام منافع عام و خاص بشریت را تضمین می‌کند مقدم می‌دارند. و این از آنها بعید نیست، این نظرات فاسد از القاءات دوستان شیطانی آنان است که می‌خواهند مردم را از دیشنان گمراه کنند، و آنها را فرا می‌خوانند تا از اهل دوزخ شوند.

﴿وَإِنۡ أَطَعۡتُمُوهُمۡو اگر در شرک ورزیدن و حلال کردن حرام، و حرام نمودن حلال از آنان پیروی کنید، ﴿إِنَّکُمۡ لَمُشۡرِکُونَشما مشرک خواهید بود، چون آنها را دوستان خود گرفته اید، و در آنچه که آنان با مسلمین مفارقه و جدایی پیدا کردند موافقت نمودید، به همین خاطر روش شما همان روش آنان است.

این آیه شریفه دلالت می‌نماید که کشف و الهامات صوفی‌ها و امثال آنان که زیاد به وقوع می‌پیوندد، حقانیت آن تا زمانی که بر کتاب خدا و سنت پیامبر عرضه نشود تایید و تصدیق نمی‌گردد. پس اگر کتاب و سنت آن را مقبول دانست، پذیرفته می‌شود. و اگر با کتاب و سنت تضاد داشت، رد می‌گردد. و اگر مشخص نبود، در آن توقف می‌شود، نه تصدیق می‌شود ونه تکذیب.

زیرا وحی و الهام از جانب شیطان هم انجام می‌شود، و باید بین وحی و الهام شیطان ووحی و الهام خدا فرق گذاشت، و هریک را از دیگری تشخیص داد. و به خاطر فرق نگذاشتن بین این دو اشتباه و گمراهی‌های بی‌شماری به وجود آمده که جز خدا کسی آن را نمی‌داند.

آیه‌ی ۱۲۴-۱۲۲:

﴿أَوَ مَن کَانَ مَیۡتٗا فَأَحۡیَیۡنَٰهُ وَجَعَلۡنَا لَهُۥ نُورٗا یَمۡشِی بِهِۦ فِی ٱلنَّاسِ کَمَن مَّثَلُهُۥ فِی ٱلظُّلُمَٰتِ لَیۡسَ بِخَارِجٖ مِّنۡهَاۚ کَذَٰلِکَ زُیِّنَ لِلۡکَٰفِرِینَ مَا کَانُواْ یَعۡمَلُونَ١٢٢[الأنعام: ۱۲۲].«آیا کسی که مرده بود، و ما او را زنده گردانیدیم، و برایش نوری قرار دادیم، که در پرتو آن در میان مردم راه برود مانند کسی است که در تاریکی گرفتار آمده و نمی‌تواند از آن بیرون بیاید؟ این‌گونه برای کافران آنچه می‌کردند آراسته شده است».

﴿وَکَذَٰلِکَ جَعَلۡنَا فِی کُلِّ قَرۡیَةٍ أَکَٰبِرَ مُجۡرِمِیهَا لِیَمۡکُرُواْ فِیهَاۖ وَمَا یَمۡکُرُونَ إِلَّا بِأَنفُسِهِمۡ وَمَا یَشۡعُرُونَ١٢٣[الأنعام: ۱۲۳].«و این چنین در هر شهری سردمداران مجرمش را می‌گماریم، تا در آنجا به نیرنگ بپردازند، ولی آنان جز به خودشان نیرنگ نمی‌زنند، اما نمی‌دانند».

﴿وَإِذَا جَآءَتۡهُمۡ ءَایَةٞ قَالُواْ لَن نُّؤۡمِنَ حَتَّىٰ نُؤۡتَىٰ مِثۡلَ مَآ أُوتِیَ رُسُلُ ٱللَّهِۘ ٱللَّهُ أَعۡلَمُ حَیۡثُ یَجۡعَلُ رِسَالَتَهُۥۗ سَیُصِیبُ ٱلَّذِینَ أَجۡرَمُواْ صَغَارٌ عِندَ ٱللَّهِ وَعَذَابٞ شَدِیدُۢ بِمَا کَانُواْ یَمۡکُرُونَ١٢٤[الأنعام: ۱۲۴].«و هرگاه آیه و دلیلی پیش آنها بیاید، می‌گویند: هرگز ایمان نمی‌آوریم مگر این‌که مانند آنچه که به پیامبران خدا داده شده است به ما نیز داده شود. خداوند بهتر می‌داند که رسالت خود را کجا قرار دهد، به زودی کسانی را که مرتکب گناه و جنایت شدند، به سزای نیرنگشان در پیشگاه خدا شکنجه و خواری خواهد رسید، و به سبب نیرنگی که می‌ورزیدند عذاب سختی به ایشان می‌رسد».

خداوند متعال می‌فرماید: ﴿أَوَ مَن کَانَآیا کسی که پیش از این‌که خدا او را هدایت نماید، ﴿مَیۡتٗامرده‌ای بود، و در تاریکی‌های کفر و جهل و گناهان فرو رفته بود، ﴿فَأَحۡیَیۡنَٰهُپس ما او را به وسیله نور علم و ایمان و طاعت زنده گرداندیم و او در پرتو این روشنایی میان مردم راه می‌رود، و کارهایش را می‌بیند و راه را از چاه تشخیص می‌دهد، و خیر و خوبی را می‌شناسد و آن را ترجیح می‌دهد، و تلاش می‌کند خیر و خوبی را در وجود خود و دیگران پیاده نماید، و بدی را می‌شناسد و از آن متنفر است و برای ترک و دور کردن آن از خود و دیگران تلاش می‌کند، آیا چنین کسی با فردی که در تاریکی جهل و گمراهی و کفر و گناه بسر می‌برد، برابر است؟ ﴿لَیۡسَ بِخَارِجٖ مِّنۡهَاو نمی‌تواند از این تاریکی‌ها بیرون رود، به گونه‌ای که راه‌ها بر او تاریک شده و اندوه وغم و بدبختی وی را فرا گرفته است. پس خداوند عقل‌ها را به وسیله‌ی چیزی که آن را درک می‌کنند و آن را می‌شناسند آگاه ساخته است که این دو برابر نیستند، همانطور که شب و روز، نور و ظلمت و زنده و مرده برابر نیستند. سوالی که در اینجا به ذهن می‌رسد این است : چگونه کسی که بویی از عقل و خرد داشته باشد ترجیح می‌دهد که این‌گونه باشد، و در میان تاریکی‌ها حیران و سرگشته بماند؟پاسخ این است که ﴿زُیِّنَ لِلۡکَٰفِرِینَ مَا کَانُواْ یَعۡمَلُونَبرای کافران آنچه را انجام می‌دهند آراسته شده است.

پس همواره شیطان کارهایش را برای آنان خوب و نیکو نشان می‌دهد، و آن را در دل‌هایشان می‌آراید به گونه‌ای که کارهایشان را خوب و حق می‌پندارند، و این حالت تبدیل به باور و عقیده‌ای در قالب‌هایشان گشته و به صورت ویژگی ریشه دار آنان در می‌آید. بنابر این به زشتی‌ها و بدی‌هایی که بر آن قرار دارند خشنود می‌گردند.

کسانی که در تاریکی‌ها سرگشته و حیران، و در باطل متردد هستند، همه با هم برابر نیستند. برخی از آنها رهبران و فرماندهانی هستند که از آنها پیروی می‌شود، و برخی تابع و پیرو هستند که بر آنها ریاست می‌شود. گروه ا ول کسانی هستند که بر بدترین حالت‌ها قرار دارند. بنابر این فرمود: ﴿وَکَذَٰلِکَ جَعَلۡنَا فِی کُلِّ قَرۡیَةٍ أَکَٰبِرَ مُجۡرِمِیهَاو بدین‌گونه در هر شهری سردمداران مجرمش را می‌گماریم. یعنی روسا و سردمدارانی که جنایت آنها بزرگ و سرکشی‌شان شدید است. ﴿لِیَمۡکُرُواْ فِیهَاتا در آنجا با فریب کاری و دعوت به‌سوی راه شیطان و مبارزه با پیامبر و پیروانشان بوسیله گفتار و کردار، به نیرنگ بپردازند. و همانا فریب و دسیسه‌شان به خودشان برمی گردد، چون آنها مکر و نیرنگ می‌کنند، و خداوند نیز مکر می‌کند، و او بهترینِ مکرکنندگان است.

همچنین خداوند، بزرگان و پیشوایان هدایت را فراهم می‌سازد تا با این مجرمان مبارزه کنند و سخنان‌شان را به آنها برگردانند. با آنان در راه خدا جهاد می‌نمایند، و راه‌هایی را که انسان را به این هدف متعالی می‌رساند در پیش می‌گیرند، و خداوند آنها را یاری می‌کند، و رای و فکرشان را تصحیح می‌نماید، و قدم‌هایشان را استوار می‌گرداند. یک روز به نفع آنان است، و یک روز به نفع دشمنان‌شان، اما در نهایت پیروز و چیره می‌شوند و عاقبت از آن پرهیزگاران است.

علت این‌که سردمداران مجرم بر باطل خود پابرچا مانده، و پیام حقی را که پیامبران آورده‌اند رد می‌کنند، حسادت و سرکشی آنها است، پس گفتند: ﴿لَن نُّؤۡمِنَ حَتَّىٰ نُؤۡتَىٰ مِثۡلَ مَآ أُوتِیَ رُسُلُ ٱللَّهِما هرگز ایمان نمی‌آوریم مگر این‌که همانند آنچه به پیامبران خدا داده شده است از قبیلنبوت و رسالت، به ما نیز داده شود. و این سخن بیان‌گر اعتراض آنان به خدا، و تکبر ورزیدن آنان بر حق است، حقی که خداوند آن را توسط پیامبرانش نازل کرده و قبضه کردن فضل و احسان خدا است. پس خداوند اعتراض فاسدشان را رد نمود و خبر داد که آنان شایسته برخورداری از هیچ نوع خیر و خوبی نیستند، آنان هیچ خصلت خوبی ندارند که از بندگان صالح خدا محسوب شوند، تا چه رسد به این‌که پیامبر باشند. پس فرمود: ﴿ٱللَّهُ أَعۡلَمُ حَیۡثُ یَجۡعَلُ رِسَالَتَهُخداوند بهتر می‌داند که رسالت خویش را به عهده کسی بگذارد که صلاحیت دارد، و مسئولیت آن را به دوش می‌کشد، و او بههر اخلاق زیبایی متصف، و از هر زشتی پاک است، و خداوند بر اساس حکمت خویش هر صفت والا و برتری را به او بخشیده است.

و هر کس که چنین نباشد خداوند برترین و بهترین بخشش خود را به او واگذار نمی‌کند، چرا که لیاقت آن را ندارد، و اهل آن نیست. و این آیه دلیلی بر کمال حکمت خداوند متعال است، چون او گرچه مهربان و دارای بخشش گسترده و نیکی و احسان فراوان است، اما با حکمت است و بخشش خود را جز به اهل آن نمی‌دهد. سپس خداوند مجرمان را تهدید کرد و فرمود: ﴿سَیُصِیبُ ٱلَّذِینَ أَجۡرَمُواْ صَغَارٌ عِندَ ٱللَّهِبه زودی از سوی خدا خواری و رسوایی به مجرمان خواهد رسید. یعنی دچار اهانت و ذلت می‌شوند، و همانطور که در برابر حق تکبر کردند خداوند آنها را خوار و ذلیل می‌گرداند. ﴿وَعَذَابٞ شَدِیدُۢ بِمَا کَانُواْ یَمۡکُرُونَوعذاب سختی به سبب نیرنگی که می‌کردند بدانان می‌رسد. یعنی عذابی که به آنها می‌رسد به سبب نیرنگشان است، و ستمی از جانب خداوند متعال بر آنها نیست.

آیه‌ی ۱۲۵:

﴿فَمَن یُرِدِ ٱللَّهُ أَن یَهۡدِیَهُۥ یَشۡرَحۡ صَدۡرَهُۥ لِلۡإِسۡلَٰمِۖ وَمَن یُرِدۡ أَن یُضِلَّهُۥ یَجۡعَلۡ صَدۡرَهُۥ ضَیِّقًا حَرَجٗا کَأَنَّمَا یَصَّعَّدُ فِی ٱلسَّمَآءِۚ کَذَٰلِکَ یَجۡعَلُ ٱللَّهُ ٱلرِّجۡسَ عَلَى ٱلَّذِینَ لَا یُؤۡمِنُونَ١٢٥[الأنعام: ۱۲۵].«پس هر کس که خداوند بخواهد او را هدایت نماید سینه‌اش را برای اسلام گشاد می‌‌سازد، و هرکس را که بخواهد گمراه کند سینه‌اش را تنگ می‌کند، انگار که به آسمان بالا می‌رود این‌گونه خداوند پلیدی و عذاب را بر کسانی قرار می‌دهد که ایمان نمی‌آورند».

خداوند متعال در حالی که علایم و نشانه‌های خوشبختی و هدایت، و بدبختی و گمراهی را برای بندگانش بیان می‌دارد، می‌فرماید: هرکس سینه‌اش برای پذیرش اسلام گشاد شد، یعنی سینه و درونش وسیع و باز شد، و به نور ایمان روشن گردید و با روشنایی یقین زنده گشت و آرامش یافت، خوبی را دوست داشت، و انجام دادن خیر و نیکی را زیبا یافت و از آن لذت برد و آن را دشوار ندانست، همانا این نشانه آن است که خداوند او را هدایت کرده و توفیقِ در پیش گرفتن درست‌ترین راه را به او ارزانی نموده است. و علامت کسی که خداوند می‌خواهد او را گمراه سازد این است که سینه‌اش را تنگ می‌گرداند. یعنی آن را در نهایت تنگی قرار می‌دهد، به گونه‌ای که در آن جایی برای ایمان و یقین یافت نمی‌شود، و در شبهات و شهوات فرو رفته، و خیری به او نمی‌رسد. و قلبش برای انجام کار خیر باز نمی‌گردد، و سینه‌اش آن‌گونه به تنگی و تپش می‌افتد که گویا به آسمان‌ها بالا می‌رود، و به زور او را به این کار وادار می‌کنند، اما راهی برای رفتن به آسمان نمی‌یابد.

و این بدان سبب است که آنها ایمان ندارند. پس این امر باعث شده است که خداوند پلیدی و عذاب را بر آنها قرار دهد، چون آنها دروازه رحمت و نیکوکاری را به روی خود بسته‌اند. و این ترازویی است که در آن ظلم و ستمی وجود ندارد، و راهی است که تغییر نمی‌کند. پس همانا هرکس ببخشد، و بدهد، و از خدا بترسد، و پرهیزگاری نماید، وآیین نیک را تصدیق کند، به زودی راه آسانی را در پیش پای او می‌گذاریم و آن را برایش آسان می‌گردانیم. و هرکس بخل ورزد، و خود را از خدا بی‌نیاز بداند، و آیین نیک را تکذیب کند، به زودی راه سختی را به او خواهیم نمود.

آیه‌ی ۱۲٧-۱۲۶:

﴿وَهَٰذَا صِرَٰطُ رَبِّکَ مُسۡتَقِیمٗاۗ قَدۡ فَصَّلۡنَا ٱلۡأٓیَٰتِ لِقَوۡمٖ یَذَّکَّرُونَ١٢٦[الأنعام: ۱۲۶].«و این راه راست پروردگارت است، بی‌گمان آیات را برای قومی که پند می‌پذیرند توضیح و تفصیل داده‌ایم».

﴿لَهُمۡ دَارُ ٱلسَّلَٰمِ عِندَ رَبِّهِمۡۖ وَهُوَ وَلِیُّهُم بِمَا کَانُواْ یَعۡمَلُونَ١٢٧[الأنعام: ۱۲٧].«برای آنان نزد پروردگارشان دارالسلام است، و او به سبب آنچه می‌کردند یاور و سرپرست ایشان است».

﴿مُسۡتَقِیمٗایعنی راه میانه و راهی که انسان را به خدا و سرای کرامت می‌رساند، راهی که احکام آن بیان گشته، و قوانین آن توضیح داده شده و خیر از شر جدا گردانده شده است. ﴿قَدۡ فَصَّلۡنَا ٱلۡأٓیَٰتِبی‌گمان آیات را توضیح و تفصیل داده‌ایم، اما این توضیح و بیان برای هر کسی نیست، بلکه ﴿لِقَوۡمٖ یَذَّکَّرُونَبرای قومی است که پند می‌پذیرند. آنها کسانی‌اند که شناخت و آگاهی حاصل کرده، و از آگاهی و دانش خود بهره برده‌اند، و خداوند برای آنان پاداش فراوان و زیبا تهیه نموده است، بنابر این فرمود: ﴿لَهُمۡ دَارُ ٱلسَّلَٰمِ عِندَ رَبِّهِمۡ بدی‌شان از سوی پروردگارشان دارالسلام داده می‌شود. و بهشت «دارالسلام» نامیده شده است، چون از هر عیب و هر آسیب و کدورت و غم و اندوه و دیگر ناگواری‌ها، سالم و پاک است. آنچه از این مطلب لازم می‌آید این است که نعمت‌های آن از بهترین کیفیت برخوردار می‌باشند، طوری که توصیف کنندگان نمی‌توانند آن را توصیف کنند، و آرزو کنندگان هیچ نعمت روحی و قلبی و بدنی بهتر و برتر از آن را آرزو نمی‌کنند. و برای آنها در بهشت هر آن چیزی است که دل می‌خواهد و چشم از دیدن آن لذت می‌برد، و آنها برای همیشه در آن جا باقی می‌مانند.

﴿وَهُوَ وَلِیُّهُمو او یاورشان است، و به تدبیر امور و تربیت آنها می‌پردازد، و در همه کارهایشان نسبت به آنها مهربان است، و آنان را بر طاعت و عبادتش یاری می‌نماید، و اسباب و راه‌های رسیدن به محبت خویش را برای آنها آسان و هموار می‌کند. و خداوند آنها را به سبب اعمال و کارهای شایسته‌شان و آنچه که پیشاپیش فرستاده‌اند و هدف‌شان از آن خشنودی مولایشان بوده است، به دوستی گرفته، و یاور آنها شده است. به خلاف کسی که از سرور و نفس خود پیروی کرده است. زیرا شیطان را بر او مسلط گردانده و یاور او شده، و او را به دوستی گرفته و دین و دنیایش را خراب و فاسد کرده است.

آیه‌ی ۱۳۵-۱۲۸:

﴿وَیَوۡمَ یَحۡشُرُهُمۡ جَمِیعٗا یَٰمَعۡشَرَ ٱلۡجِنِّ قَدِ ٱسۡتَکۡثَرۡتُم مِّنَ ٱلۡإِنسِۖ وَقَالَ أَوۡلِیَآؤُهُم مِّنَ ٱلۡإِنسِ رَبَّنَا ٱسۡتَمۡتَعَ بَعۡضُنَا بِبَعۡضٖ وَبَلَغۡنَآ أَجَلَنَا ٱلَّذِیٓ أَجَّلۡتَ لَنَاۚ قَالَ ٱلنَّارُ مَثۡوَىٰکُمۡ خَٰلِدِینَ فِیهَآ إِلَّا مَا شَآءَ ٱللَّهُۗ إِنَّ رَبَّکَ حَکِیمٌ عَلِیمٞ١٢٨[الأنعام: ۱۲۸].«و روزی که (خدا) همۀ آنان را گرد می‌آورد (و می‌فرماید:) ای گروه جنّیان! شما تعداد زیادی از انسان‌ها را گمراه ساختید. و دوستان‌شان از انسان‌ها می‌گویند: پروردگارا! برخی از ما از برخی دیگر بهره بردیم، و به پایانی رسیدیم که برای ما مقدّر نمودی. خداوند می‌فرماید: آتش جایگاهتان است، همیشه در آن می‌مانید، مگر آنچه را که او بخواهد، همانا پروردگار تو با حکمت و آگاه است».

﴿وَکَذَٰلِکَ نُوَلِّی بَعۡضَ ٱلظَّٰلِمِینَ بَعۡضَۢا بِمَا کَانُواْ یَکۡسِبُونَ١٢٩[الأنعام: ۱۲٩].«و این‌گونه برخی از ستمکاران را به سبب آنچه می‌کردند یاور و دوست برخی دیگر می‌گردانیم».

﴿یَٰمَعۡشَرَ ٱلۡجِنِّ وَٱلۡإِنسِ أَلَمۡ یَأۡتِکُمۡ رُسُلٞ مِّنکُمۡ یَقُصُّونَ عَلَیۡکُمۡ ءَایَٰتِی وَیُنذِرُونَکُمۡ لِقَآءَ یَوۡمِکُمۡ هَٰذَاۚ قَالُواْ شَهِدۡنَا عَلَىٰٓ أَنفُسِنَاۖ وَغَرَّتۡهُمُ ٱلۡحَیَوٰةُ ٱلدُّنۡیَا وَشَهِدُواْ عَلَىٰٓ أَنفُسِهِمۡ أَنَّهُمۡ کَانُواْ کَٰفِرِینَ١٣٠[الأنعام: ۱۳۰].«ای گروه جن و انس! آیا از میان شما پیامبرانی پیش شما نیامدند که آیات مرا برایتان بازگو کنند، و شما را از رسیدن به این روز بر حذر دارند؟ می‌گویند: ما علیه خود گواهی می‌دهیم، و زندگی دنیا آنان را فریب داد. و علیه خود گواهی می‌دهند که ایشان کافر بوده‌اند».

﴿ذَٰلِکَ أَن لَّمۡ یَکُن رَّبُّکَ مُهۡلِکَ ٱلۡقُرَىٰ بِظُلۡمٖ وَأَهۡلُهَا غَٰفِلُونَ١٣١[الأنعام: ۱۳۱].«این بدان سبب است که پروردگارت اهل شهرها را به خاطر ستم‌هایشان هلاک نمی‌کند در حالی‌که اهل آنجا غافل و بی‌خبر باشند».

﴿وَلِکُلّٖ دَرَجَٰتٞ مِّمَّا عَمِلُواْۚ وَمَا رَبُّکَ بِغَٰفِلٍ عَمَّا یَعۡمَلُونَ١٣٢[الأنعام: ۱۳۲].«و هر یک طبق اعمال‌شان درجاتی دارند و پروردگارت از آنچه می‌کنند غافل و بی‌خبر نیست».

﴿وَرَبُّکَ ٱلۡغَنِیُّ ذُو ٱلرَّحۡمَةِۚ إِن یَشَأۡ یُذۡهِبۡکُمۡ وَیَسۡتَخۡلِفۡ مِنۢ بَعۡدِکُم مَّا یَشَآءُ کَمَآ أَنشَأَکُم مِّن ذُرِّیَّةِ قَوۡمٍ ءَاخَرِینَ١٣٣[الأنعام: ۱۳۳].«و پروردگارت بی‌نیاز و مهربان است، اگر بخواهد شما را زا میان می‌برد و هرکس را که بخواهد پس از شما جانشین(تان) قرار می‌دهد، همانطور که شما را از نسل و نژاد قومی دیگر پدید آورده است».

﴿إِنَّ مَا تُوعَدُونَ لَأٓتٖۖ وَمَآ أَنتُم بِمُعۡجِزِینَ١٣٤[الأنعام: ۱۳۴].«بی‌گمان آنچه به شما وعده داده می‌شود، خواهد آمد، و شما نمی‌توانید خدا را ناتوان کنید».

﴿قُلۡ یَٰقَوۡمِ ٱعۡمَلُواْ عَلَىٰ مَکَانَتِکُمۡ إِنِّی عَامِلٞۖ فَسَوۡفَ تَعۡلَمُونَ مَن تَکُونُ لَهُۥ عَٰقِبَةُ ٱلدَّارِۚ إِنَّهُۥ لَا یُفۡلِحُ ٱلظَّٰلِمُونَ١٣٥[الأنعام: ۱۳۵].«بگو: ای قوم من! هرچه می‌خواهید انجام دهید، من هم (هر طور که بخواهم) عمل می‌کنم، به زودی خواهید دانست که سر انجام جهان از آن کیست، همانا ستمگران رستگار نمی‌شوند».

خداوند متعال می‌فرماید: ﴿وَیَوۡمَ یَحۡشُرُهُمۡ جَمِیعٗاو روزی که همه آنها را گرد می‌آورد. یعنی تمام ثقلین، انسان و جن را گرد می‌آورد، کسانی‌که خود گمراه شده، و کسانی از آنان که دیگران را گمراه کرده‌اند. پس خداوند جنّیان را که انسان را گمراه کرده و شر و بدی را برایش آراسته و به‌سوی گناه کشانده‌اند، سرزنش کرده و به آنها می‌فرماید: ﴿یَٰمَعۡشَرَ ٱلۡجِنِّ قَدِ ٱسۡتَکۡثَرۡتُم مِّنَ ٱلۡإِنسِای گروه جنیان! شما انسان‌های زیادی را گمراه ساخته و آنها را از راه خدا باز داشته اید. پس چگونه اقدام به ارتکاب اموری کردید که من حرام نموده‌ام؟ و چگونه به خود جرات مخالفت با پیامبرانم را دادید، و برای مبارزه با خدا و بازداشتن بندگان خدا از راه او و آوردن‌شان به راه جهنم بپاخاستید؟!.

پس امروز نفرین و عذاب من بر شما مقرر و واجب گشته است. و به اندازه کفرتان و بر حسب گمراه کردنتان، بر عذاب شما خواهم افزود، و شما عذری ندارید که آن را مستمسک قرار دهید و پناهگاهی ندارید که به آن پناه ببرید، و شفاعت‌کننده‌ای ندارید که برایتان شفاعت کند، و دعای شما شنیده نمی‌شود.عذاب و رسوایی و وبالی که در آن روز بر آنان فرود می‌آید بسیار شدید و سنگین است، به همین جهت خداوند هیچ مستمسک و عذری را برای آنان ذکر نکرد.

و اما دوستان‌شان از انسان‌ها، عذرِ غیر مقبول و غیر موجهی را بهانه کرده و می‌گویند ﴿رَبَّنَا ٱسۡتَمۡتَعَ بَعۡضُنَا بِبَعۡضٖپروردگارا! هریک از ما انسان‌ها و جن‌ها از دیگری بهره برده‌ایم. پس جن از اطاعت انسان و عبادت و تعظیم و پناه بردنش به وی بهره برده است. و انسان نیز از طریق به دست آوردن اهداف خود و رسیدن به بعضی از امیال که جن برایش برآورده کرده بهره‌مند شده است.

پس انسان، جن را می‌پرستد، و جن نیز خدماتی را به او ارائه می‌دهد، و بعضی از نیازهای دنیوی‌اش را تامین می‌کند. یعنی دوستانی که از میان آدمیان برگرفته بودند می‌گویند: گناهانیاز ما سر زده است و دیگر نمی‌توان آنها را جبران نمود. ﴿وَبَلَغۡنَآ أَجَلَنَا ٱلَّذِیٓ أَجَّلۡتَ لَنَاو به میعاد و خط پایانی که برایمان مقرر نموده بودی، رسیدیم. یعنی به محل و جایی رسیده‌ایم که در آنجا به سبب اعمال مجازات می‌شویم، پس اکنون هر آنچه که می‌خواهی با ما بکن، و هر طور که می‌خواهی حکم نما، چرا که دلیلی نداریم و عذر را برای ما باقی نمانده است. صاحب امر تویی و داوری و حکم فقط از آنِ تو است.

در سخن آنها نوعی فروتنی و نرمی به چشم می‌خورد، اما دیگر چه سود! بنابر این خداوند در مورد آنها دادگرانه حکم کرده و ﴿قَالَ ٱلنَّارُ مَثۡوَىٰکُمۡ خَٰلِدِینَ فِیهَآمی‌فرماید: آتش (جهنم) جایگاهتان است و برای همیشه در آن می‌مانید. و از آنجا که این حکم به مقتضای حکمت و علم خدا است، آیه را این‌گونه به پایان رسانید: ﴿إِنَّ رَبَّکَ حَکِیمٌ عَلِیمٞهمانا پروردگارت با حکمت و دانا است. پس همان‌طور که علم و آگاهی او همه چیز را در برگرفته، حکمت او نیز همه اشیاء را در بر گرفته است.

﴿وَکَذَٰلِکَ نُوَلِّی بَعۡضَ ٱلظَّٰلِمِینَ بَعۡضَۢا بِمَا کَانُواْ یَکۡسِبُونَ١٢٩و هم چنان‌که یاغیان جن و تسلط آنان را بر دوستان انسی خودشان حاکم نموده‌ایم که گمراهشان کنند و پیمان دوستی و اتحاد را به سبب تلاش و سعی‌شان در ایجاد این حاکمیت و دوستی و اتحاد در میان‌شان منعقد کرده‌ایم، به همان شیوه یکی از سنت‌های ما این است که برای هر ستمگری، یاوری همانند او قرار دهیم که او را به‌سوی بدی می‌کشاند، و بر انجام گناه و معاصی تحریک می‌کند، و او را نسبت به خیر بی‌علاقه می‌نماید.

و این از عقوبت‌های بزرگ خدا است که دارای اثری زشت و خطرناک است. و گناه بر عهده ستم‌گر است، زیرا اوست که زیان را بر خود وارد ساخته و بر خود جنایت کرده است. ﴿وَمَا رَبُّکَ بِظَلَّٰمٖ لِّلۡعَبِیدِ[فصلت: ۴۶]. «و پروردگارت بر بندگان ستم نمی‌کند».

از این روی هرگاه بندگان ستم و فساد کنند، و حقوقی را که خداوند بر آنها واجب گردانده است، انجام ندهند، خداوند ستمگرانی را بر آنها مسلط می‌گرداند که بدترین عذاب را به آنها می‌رسانند، و از روی ظلم و ستم، چندین برابر حقوق خدا و بندگانش را که ضایع کرده‌اند از آنها می‌گیرند، بدون این‌که برای عذاب و ظلمی که از سوی آن ستمگران به آنان می‌رسد هیچ پاداشی در روز قیامت به آنان داده شود. همانطور که بندگان اگر صالح و درستکار باشند، خداوند مسوولین و سران آنها را صالح، و آنها را پیشوایان رهبران دادگر و عادل می‌گرداند، نه سردمداران ستم‌گر و ظالم.

سپس همه کسانی از جن و انس را که از حق روی گردانده، و آن را رد کرده‌اند سرزنش نموده، و اشتباه آنان را بیان می‌نماید، پس بدان اعتراف می‌کنند، بنابر این فرمود: ﴿یَٰمَعۡشَرَ ٱلۡجِنِّ وَٱلۡإِنسِ أَلَمۡ یَأۡتِکُمۡ رُسُلٞ مِّنکُمۡ یَقُصُّونَ عَلَیۡکُمۡ ءَایَٰتِیای گروه جن و انس! آیا پیامبرانی از شما نیامدند که آیات واضح و روشن ما را که در آن امر و نهی، خیر و شر و وعد و وعید به صورت مشروح بازگو شده است برای شما بازگو کنند؟ ﴿وَیُنذِرُونَکُمۡ لِقَآءَ یَوۡمِکُمۡ هَٰذَاو شما را از رسیدنتان به این روز برحذر دارند؟ و طریقه نجات یافتن از این روز را به شما بیاموزند؟ و به شما بیاموزند که رستگاری و موفقیت در پیروی کردن از دستورات خدا و پرهیز از آنچه او نهی کرده است، می‌باشد؟ و به شما بیاموزند که بدبختی و زیان در ضایع کردن دستورات و نواهی خدا است؟ پس آنان اعتراف کرده، ﴿قَالُواْ شَهِدۡنَا عَلَىٰٓ أَنفُسِنَاۖ وَغَرَّتۡهُمُ ٱلۡحَیَوٰةُ ٱلدُّنۡیَاو می‌گویند: آری، ما علیه خود گواهی می‌دهیم. و زندگی دنیا و زیبایی‌ها و زخارف و نعمت‌های آن آنان را فریب داد، و به آن آرامش پیدا کردند و از آن راضی و خشنود شدند و آنان را از یاد آخرت مشغول داشت. ﴿وَشَهِدُواْ عَلَىٰٓ أَنفُسِهِمۡ أَنَّهُمۡ کَانُواْ کَٰفِرِینَو آنان علیه خود گواهی می‌دهند که کافر بودیم. پس حجت خدا بر آنان اقامه شده، و در این هنگام هرکس و حتی خودشان می‌دانند که خداوند در مورد آنها به عدالت رفتار می‌نماید. پس به آنان می‌فرماید: ﴿ٱدۡخُلُواْ فِیٓ أُمَمٖ قَدۡ خَلَتۡ مِن قَبۡلِکُم مِّنَ ٱلۡجِنِّ وَٱلۡإِنسِ[الأعراف: ۳۸]. «در میان امت‌هایی از جن و انس، که پیش از شما بوده‌اند، وارد آتش شوید». آنان نیز همانند شما عمل کردند، و هم چنان‌که آنها از بهره خود برخوردار شدند، شما هم از بهره خویش بهره‌مند می‌شوید. آنان در باطل فرو رفتند، هم چنان‌که شما هم در باطل فرو رفتید، ﴿إِنَّهُمۡ کَانُواْ خَٰسِرِینَ[فصلت: ۲۵]. «همانا گذشتگان و آیندگان آنا جن و انس از زیان دیدگان بودند»، و چه زیانی بزرگ‌تر از خسارت و از دست دادن بهشت‌هایی پر از نعمت و محروم شدن از همسایگی اکرم الاکرمین؟! اما آنان هرچند که در این زیان مشترک هستند اما در مقدار آن تفاوت عظیمی با هم دارند.

﴿وَلِکُلّٖو برای هر یک از آنها، ﴿دَرَجَٰتٞ مِّمَّا عَمِلُواْۚبرحسب اعمال‌شان درجاتی هست، و بدی و گناه کم، مانند بدی زیاد، محسوب نمی‌شود. نه تابع و پیرو چون متبوع و پیروی شده است، و نه با فرمانبر چون رئیس برخورد می‌شود.

همانطور که میان اهل بهشت گرچه همه در سود بردن و رستگاری و وارد شدن مشترک‌اند فرق‌هایی وجود دارد که جز خدا کسی آن را نمی‌داند، با این‌که همه آنان به آنچه مولایشان بدانان بخشیده است خشنودند. پس، از خداوند متعال می‌خواهیم که ما را از اهل فردوس اعلی که آن را برای بندگان مقرب و برگزیدگان خویش و منتخبان و دوستان خود تهیه نموده است، بگرداند. ﴿وَمَا رَبُّکَ بِغَٰفِلٍ عَمَّا یَعۡمَلُونَو پروردگارت از آنچه می‌کنند بی‌خبر نیست، پس هریک را برحسب نیت و عملش مجازات می‌نماید.

و خداوند از آنجا که نسبت به بندگان مهربان است و مصالح آنها را می‌خواهد، آنها را به انجام اعمال صالح و کارهای شایسته دستور داده، و از کارهای بد نهی کرده است، و گرنه ذات خداوند از همه مخلوقات بی‌نیاز است، پس طاعت فرمانبرداران به او سودی نمی‌رساند. همانطور که نافرمانی گناهکاران به او زیانی نمی‌رساند ﴿إِن یَشَأۡ یُذۡهِبۡکُمۡاگر بخ واهد شما را هلاک نموده واز میان می‌برد، ﴿وَیَسۡتَخۡلِفۡ مِنۢ بَعۡدِکُم مَّا یَشَآءُ کَمَآ أَنشَأَکُم مِّن ذُرِّیَّةِ قَوۡمٍ ءَاخَرِینَو هر کس را که بخواهد پس از شما جایگزین‌تان می‌کند، همان‌طور که شما را از نسل و دودمان قومی دیگر پدید آورده است.

پس وقتی شما دانستید که حتما باید از این دنیا منتقل شوید، همان‌طور که کسان دیگری غیر از شما منتقل شده‌اند، و دانستید که از این دنیا می‌روید و کوچ می‌کنید و آن را برای کسانی که بعد از شما می‌آیند، می‌گذارید، همان‌طور که کسانی که پیش از شما بوده‌اند از دنیا رفته و آن را برای شما به جا گذاشته‌اند، پس چرا دنیا را محل استقرار و آرامش و وطن خویش گردنیده اید، و فراموش کرده‌اید که دنیا گذرگاهی است نه محل استقرار؟! و فراموش کرده‌اید که پیش روی شما سرا و جهانی است که همه نعمتها را در بردارد و از هر آفت و نقصی بدور است؟ و آن جهانی است که مردمان نخستین و آخرین برای آن تلاش می‌کنند، و گذشتگان و آیندگان به‌سوی آن کوچ خواهند کرد، که هرگاه به آن برسند، در آن جا برای همیشه می‌مانند و اقامت همیشگی در آن خواهند داشت.

و آن جهان هدف و غایتی است که هدفی بالاتر و رای آن وجود ندارد، و مطلوبی است که هر هدف و امر مطلوبی در آن پایان می‌پذیرد، و آنقدر مورد علاقه خردمندان است که هرچیز دیگری را فدای آن می‌کنند. سوگند به خدا در آنجا چیزهایی است که انسان‌ها در پی آنند و چشم از دیدن آن لذت می‌برد، و رقابت کنندگان در آن به رقابت می‌پردازند، چیزهایی از قبیل لذت ارواح و زیادی و فراوانی شادیها، و نعمت‌های جسم و دل، و نزدیک شدن به خدایی که همه غیبها و پنهانی‌ها را می‌داند. همه این‌ها در آنجا وجود دارد. چه همت و اراده بالایی است همتی که در پی این خوبی‌ها می‌باشد! و چه خسارتمند است کسی که به بهره‌ای پست راضی شده است! و چقدر پست و پایین است همّت کسی که معامله زیان بار را برگزیده است! پس آن کس که دچار روی گردانی و غفلت شده است نباید رسیدن سریع به این منزل و سرا را بعید بداند، زیرا ﴿إِنَّ مَا تُوعَدُونَ لَأٓتٖۖ وَمَآ أَنتُم بِمُعۡجِزِینَ١٣٤همانا آنچه به شما وعده داده می‌شود خواهد آمد، و شما نمی‌توانید خدا را درمانده و ناتوان نمایید، و از عذاب او فرار کنید، زیرا پیشانی‌هایتان در دست خدا است و شما تحت تدبیر و تصرف او قرار دارید.

﴿قُلۡای پیامبر! وقتی که قوم خود را به‌سوی خدا دعوت کردی و سرانجامی که در انتظار آن‌هاست برای‌شان بیان نمودی، و آنان از تسلیم شدن در برابر دستور خدا امتناع ورزیدند، و از امیال‌شان پیروی کردندو به شرک خود ادامه دادند، به آنان بگو: ﴿یَٰقَوۡمِ ٱعۡمَلُواْ عَلَىٰ مَکَانَتِکُمۡای قوم من! بر حالتی که هستید و آن را برای خود پسندیده اید، بمانید وهمانطور عمل کنید، ﴿إِنِّی عَامِلٞمن هم طبق دستور خدا عمل می‌کنیم و تابع خشنودی پروردگارم هستم.

﴿فَسَوۡفَ تَعۡلَمُونَ مَن تَکُونُ لَهُۥ عَٰقِبَةُ ٱلدَّارِبه زودی خواهید دانست که سرانجام نیک از آنچه کسی خواهد بود، به نفع من می‌شود یا به نفع شما؟! و این انصاف بزرگی است، چرا که خداوند، هم از اعمال و هم از انجام دهندگان آن سخن به میان آورده و سزا و جزا را پیش روی بینندگان قرار داده، و از صراحت گویی پرهیز کرده است، چرا که اشاره و تلویح صریحتر و روشنتر است.

و دانسته شد که عاقبت و سرانجام نیک در دنیا و آخرت از آن پرهیزگاران است. و عاقبت و سرانجام نیک از آن مومنان است و هر کس که از آنچه پیامبران آورده‌اند روی گردانی نماید سر انجامش بد خواهد بود. بنابر این فرمود: ﴿إِنَّهُۥ لَا یُفۡلِحُ ٱلظَّٰلِمُونَو ستمگران رستگار نمی‌شوند. پس هر ستمگری گرچه در دنیا از تمام بهره‌ها برخوردار باشد، در نهایت نابود و مضمحل می‌گردد: «إِنَّ اللّه لَیُمْلی لِلظَّالـمِ، حتَّى إذا أَخذه لم یُفْلِتْهُ». «همانا خداوند به ستم‌گر مهلت می‌دهد، اما ناگهان او را می‌گیرد و رهایش نمی‌کند».

آیه‌ی ۱۴۰-۱۳۶:

﴿وَجَعَلُواْ لِلَّهِ مِمَّا ذَرَأَ مِنَ ٱلۡحَرۡثِ وَٱلۡأَنۡعَٰمِ نَصِیبٗا فَقَالُواْ هَٰذَا لِلَّهِ بِزَعۡمِهِمۡ وَهَٰذَا لِشُرَکَآئِنَاۖ فَمَا کَانَ لِشُرَکَآئِهِمۡ فَلَا یَصِلُ إِلَى ٱللَّهِۖ وَمَا کَانَ لِلَّهِ فَهُوَ یَصِلُ إِلَىٰ شُرَکَآئِهِمۡۗ سَآءَ مَا یَحۡکُمُونَ١٣٦[الأنعام: ۱۳۶].«و برای خدا از آنچه از کشتزار و چهارپایان آفریده است بهره‌ای قرار دادند، و به گمان خود گفتند: این برای خدا است، و این برای آن‌هایی است که شریک خدا کرده‌ایم. پس آنچه که برای شرکا و بت‌ها بود به خدا نمی‌رسید، و آنچه که برای خدا بود به شریکانشان می‌رسید. چه بد داوری می‌کنند!!».

﴿وَکَذَٰلِکَ زَیَّنَ لِکَثِیرٖ مِّنَ ٱلۡمُشۡرِکِینَ قَتۡلَ أَوۡلَٰدِهِمۡ شُرَکَآؤُهُمۡ لِیُرۡدُوهُمۡ وَلِیَلۡبِسُواْ عَلَیۡهِمۡ دِینَهُمۡۖ وَلَوۡ شَآءَ ٱللَّهُ مَا فَعَلُوهُۖ فَذَرۡهُمۡ وَمَا یَفۡتَرُونَ١٣٧[الأنعام: ۱۳٧].«و این‌گونه برای بسیاری از مشرکان، سران و شیاطینشان کشتن فرزندان‌شان را زیبا جلوه دادند، تا هلاک‌شان کنند و دین‌شان را بر آنان مشتبه گردانند، و اگر خداوند می‌‌خواست آنان چنین نمی‌کردند. پس آنان را با دروغ‌هایی که می‌بافند رها کن».

﴿وَقَالُواْ هَٰذِهِۦٓ أَنۡعَٰمٞ وَحَرۡثٌ حِجۡرٞ لَّا یَطۡعَمُهَآ إِلَّا مَن نَّشَآءُ بِزَعۡمِهِمۡ وَأَنۡعَٰمٌ حُرِّمَتۡ ظُهُورُهَا وَأَنۡعَٰمٞ لَّا یَذۡکُرُونَ ٱسۡمَ ٱللَّهِ عَلَیۡهَا ٱفۡتِرَآءً عَلَیۡهِۚ سَیَجۡزِیهِم بِمَا کَانُواْ یَفۡتَرُونَ١٣٨[الأنعام: ۱۳۸]. «و ـ به زعم خودشان ـ گفتند: این‌ها چهارپایان و کشتزار(های) ممنوع است، که جز کسی که ما می‌خواهیم نباید از آن بخورد، و چهارپایانی است که (سوار شدن بر) پشت آنها حرام شده است. و چهارپایانی (داشتند) که هنگام ذبح نام خدا را بر آن نمی‌بردند. بر خدا دروغ می‌بندند، و به زودی آنها را به خاطر دروغی که می‌بندند مجازات خواهد کرد».

﴿وَقَالُواْ مَا فِی بُطُونِ هَٰذِهِ ٱلۡأَنۡعَٰمِ خَالِصَةٞ لِّذُکُورِنَا وَمُحَرَّمٌ عَلَىٰٓ أَزۡوَٰجِنَاۖ وَإِن یَکُن مَّیۡتَةٗ فَهُمۡ فِیهِ شُرَکَآءُۚ سَیَجۡزِیهِمۡ وَصۡفَهُمۡۚ إِنَّهُۥ حَکِیمٌ عَلِیمٞ١٣٩[الأنعام: ۱۳٩].«و می‌گویند: آنچه در شک این چهارپایان است ویژۀ مردان ماست، و بر زنان حرام است، و اگر جنین، مرده متولد شود پس آنان همه در آن شریک هستند. به زودی خداوند سزای توصیف‌شان را می‌دهد، همانا او حکیم و آگاه است».

﴿قَدۡ خَسِرَ ٱلَّذِینَ قَتَلُوٓاْ أَوۡلَٰدَهُمۡ سَفَهَۢا بِغَیۡرِ عِلۡمٖ وَحَرَّمُواْ مَا رَزَقَهُمُ ٱللَّهُ ٱفۡتِرَآءً عَلَى ٱللَّهِۚ قَدۡ ضَلُّواْ وَمَا کَانُواْ مُهۡتَدِینَ١٤٠[الأنعام: ۱۴۰].«بدون شک سخت زیان دیدند کسانی که فرزندان‌شان را از روی بی‌خردی و نادانی کشتند، و چیزی را که خدا به ایشان روزی داده بود با دروغ بستن بر خدا حرام کردند، به‌راستی که گمراه شدند، و هدایت یافته نبودند».

خداوند متعال از بی‌خردی و نادانی و سبک مغزی و جهالت عمیق مشرکانی که پیامبر صرا تکذیب می‌کردند خبر میدهد. و خداوند تبارک و تعالی پاره‌ای از خرافات‌هایشان را برمی شمارد تا گمراهی‌شان را یادآور شود، و مردم از آن بپرهیزند. مخالفت این بی‌خردان با حقی که پیامبر صآورده است نقص و عیبی را متوجّه حقاّنیت پیام و رسالت رسول اکرم نمی‌سازد، زیرا آنها شایستگی آن را ندارند که در مقابل حق بایستند.

پس خداوند از جمله خرافات آنان به این نکته اشاره کرد که آنها ﴿وَجَعَلُواْ لِلَّهِ مِمَّا ذَرَأَ مِنَ ٱلۡحَرۡثِ وَٱلۡأَنۡعَٰمِ نَصِیبٗابرای خداوند از کشتزار و چهارپایانی که آفریده است بهره‌ای قرار دادند، و سهمی از آن برای بتهایشان در نظر گرفتند. در حالی که خداوند این چیزها را برای بندگانش آفریده و آن را روزی آنان قرار داده‌است. پس آنان دو امر ممنوع را در کنار هم قرار دادند، بلکه سه چیز را که باید از آن پرهیز شود با هم انجام دادند: یکی این‌که بر خدا منت نهادند که برای او سهمی قرار داده‌اند، و بر این اعتقاد و باور بودند که این کار احسانی است نسبت به خدا. و یکی این‌که بت‌هایشان را که به آنها روزی نداده و هیچ چیزی را برای آنان به وجود نیاورده بودند دراین امر شریک گردانیدند. و موضوع سوم حکم و داوری ستمگرانه آن‌هاست که به آنچه سهم خدا بود توجه نکرده و به آن اهمیتی نمی‌دادند، اما اگر همان سهم به بت‌ها می‌رسید و برای بت‌ها قرار می‌دادند به آن توجه می‌کردند، و از آن پاسداری می‌نمودند، و چیزی از آن به خدا نمی‌دادند. زیرا هرگاه از کشتزارها و میوه‌ها و حیواناتی که خداوند برای آنان آفریده بود چیزی به دست می‌آوردند، آن را به دو بخش تقسیم کرده و می‌گفتند: «این به گفته و گمان آنها از آن خداست». و خداوند جز چیزی که خالصانه برای او باشد نمی‌پذیرد، و عمل کسی را که به او شرک بورزد قبول نمی‌کند. و بخش دیگر را که سهمیه شرکا اعم از بت‌ها و شریکان قرار می‌دادند.پس اگر چیزی از آنچه که سهم خدا قرار داده بودند با آنچه که برای غیر خدا در نظر گرفته بودند مخلوط می‌شد، به آن توجهی نکرده و می‌گفتند:خداوند از آن بی‌نیاز است، و آن را باز نمی‌گرداندند. و اگر چیزی از آنچه برای خداهایشان قرار داده بودند با آنچه برای خدا مقرر کرده بودند مخلوط می‌شد، آن را به سر جایش برگردانده، و می‌گفتند: بت‌ها فقیرند و باید سهم آنان برگردانده شود. پس آیا حکمی بدتر از این هست؟ و آیا حکمی ستمگرانه‌تر از این هست؟! زیرا از آنچه که برای مخلوق قرار داده بودند حمایت می‌کردند تا جایی که آن‌گونه از حق خدا محافظت نمی‌کردند.

و احتمال دارد که تاویل آیه کریمه آن‌گونه باشد که در حدیث صحیح از پیامبرصثابت شده است که از خداوند نقل می‌کند: «أنا أغْنى الشُّرکاء عن الشِّرکِ، مَنْ أشرک مَعی شَیئَا ترکتهُ وشِرْکَهُ». «من از هر نوع مشارکت و غیر آن بی‌نیازم، و هر کس که به نیت من و غیر من کاری را انجام دهد»، یعنی برایم در هر کاری شریک قایل شود، آن را از او نمی‌پذیرد، بلکه آن را به آن غیر واگذار می‌کنم. معنی آیه این است که آنچه آنها برای بت‌هایشان قرار داده و بوسیله آن به بت‌های خود نزدیکی جسته‌اند، تقرب و عبادتی خالصانه برای غیر خداست، وچیزی از آن به خدا تعلق نمی‌گیرد. و آنچه راکه به گمان خود برای غیر خدا در نظر گرفته بودند به خدا نمی‌رسد، چون آن شرک است، بلکه سهم شرکا و همتایان است، چون خداوند از آن بی‌نیاز است و عملی را که در آن یکی از آفریدگانش شریک قرار داده شود، نمی‌پذیرد.

یکی از موارد بی‌خردی و گمراهی مشرکین این است که شرکا یعنی سران و شیاطین آنها کشتن فرزندان را برای بسیاری از مشرکین زیبا جلوه می‌دادند. وکشتن فرزندان، به صورت زنده بگور کردن بود، و آنان پسران را از ترس فقر و ناداری، و دختران را از ترس آلوده شدن به عار و ننگ زنده به گور می‌کردند. و این فریب و خدعه شیاطین بود. شیطان‌هایی که می‌خواستند آنها را هلاک سازند، و دین‌شان را بر آنان مشتبه گردانند، پس کارهایی را انجام دادند که در نهایتِ زشتی و قبح قرار داشت. و همواره شرکایشان کارهایشان را برای آنان زیبا جلوه می‌دادند، تا جایی که آن را خوب، و عادت پسندیده به حساب می‌آوردند.

و اگر خداوند می‌خواست آنها را باز دارد و مانع کشته شدن فرزندان‌شان شود، چنین نمی‌کردند. اما حکمت او اقتضا نمود تا آنها را با کارهایشان رها کند، و مانعی میان آنان و کارهایشان قرار ندهد، تا بیشتر در گناه فرو روند، و به آنها مهلت بدهد. بنابر این فرمود: ﴿فَذَرۡهُمۡ وَمَا یَفۡتَرُونَپس آنها را با دروغ و افترای‌شان رها کن، و بر آنان اندوهگین مباش، زیرا آنها هیچ زیانی به خدا نمی‌رسانند.

یکی دیگر از مصادیق بی‌خبری آنان این است که چهارپایانی را که خداوند برای آنها حلال نموده و آن را مایه روزی و رحمت آنان قرار داده تا از بدعتها و سخنهایی عجیب و غریبی در مورد آنها تراشیده‌اند. پس آنان در مورد برخی از چهارپایان و کشتزارها می‌گویند: ﴿هَٰذِهِۦٓ أَنۡعَٰمٞ وَحَرۡثٌ حِجۡرٞاینها چهارپایان و کشتزارهای ممنوع و حرامی هستند که ﴿لَّا یَطۡعَمُهَآ إِلَّا مَن نَّشَآءُجایز نیست کسی از آن بخورد، مگر کسی که ما بخواهیم، و یا کسی که ما او را به صفت خاصی متصّف نموده باشیم. البته همه این بحث‌ها را از پیش خود ساخته بودند و جز زغم و گمان آنها چیز دیگری نبودند و جز امیال و خواست و نظر فاسدشان سند و حجتی بر این مواردِ مزعوم ندارند.

و چهارپایانی وجود داشت که از هر جهت حرام قرار داده نشده بودند، بلکه آنان فقط سوار شدن، و بار بردن با آنها را حرام قرار دادند، و پشت آن حیوانات را از سواری و بار حفاظت کردند، و آن را حام می‌نامیدند. و چهارپایانی بود که هنگام ذبح نام خدا را بر آن نمی‌بردند، بلک نام بت‌ها و آنچه غیر از خدا می‌پرستیدند بر آنها می‌بردند و این کارها را به خدا نسبت می‌دادند، و آنها در این امر، دروغگو و فاسق بودند.

﴿سَیَجۡزِیهِم بِمَا کَانُواْ یَفۡتَرُونَپس به زودی آنها را به سبب دروغی که بر خدا می‌بستند، از قبیل قرار دادن شریک برای خدا، و حرام کردن خوردنی‌هایی که منافع فراوانی در بردارند، مجازات خواهد کرد. و از جمله آرا و نظرات بی‌ارزش آنها این است که آنان جنینِ برخی از چهارپایان را بر زنان نه بر مردان حرام کرده و می‌گفتند: ﴿مَا فِی بُطُونِ هَٰذِهِ ٱلۡأَنۡعَٰمِ خَالِصَةٞ لِّذُکُورِنَاآنچه در شکم این چهارپایان است ویژه مردان ماست. یعنی برای مردان حلال است و زنان با مردان در آن مشارکت ندارند.

﴿وَمُحَرَّمٌ عَلَىٰٓ أَزۡوَٰجِنَاو بر زنان ما حرام است، این زمانی بود که جنینِ حیوان، زنده به دنیا بیاید، و اگر جنینِ حیوان به صورت مرده متولد شود آنها هم در آن شریک هستند. یعنی جنین مرده هم برای مردان و هم برای زنان حلال است. ﴿سَیَجۡزِیهِمۡ وَصۡفَهُمۡپس به زودی خداوند کیفر توصیف‌شان را خواهد داد، زیرا آنچه را خدا حلال کرده است حرام کردند، و حرام وی را حلال نمودند. پس با شریعت خدا مخالفت ورزیده و حریم آن را شکستند، و این را به خدا نسبت دادند. ﴿إِنَّهُۥ حَکِیمٌخداوند در این که به آنان مهلت داده، و آنها را بر گمراه شدن توانایی داده، با حکم است. ﴿عَلِیمٞو به حال آنان آگاه است،، هیچ چیزی بر او پوشیده نیست و خداوند به آنان و به دروغی که به او نسبت داده واز جانب خود آن را می‌سازند آگاه است، با این حال از آنها در می‌گذرد و به آنان روزی می‌دهد.

سپس زیانکاری و بی‌خردی آنها را بیان نموده و می‌فرماید: ﴿قَدۡ خَسِرَ ٱلَّذِینَ قَتَلُوٓاْ أَوۡلَٰدَهُمۡ سَفَهَۢا بِغَیۡرِ عِلۡمٖهمانا کسانی که فرزندان‌شان را از روی سفاهت و نادانی کشتند، دین و فرزندان و عقل خویش را از دست داده، و در سفاهت و بی‌خردی و سرگشتگی و گمراهی دست و پا می‌زنند.

﴿وَحَرَّمُواْ مَا رَزَقَهُمُ ٱللَّهُو آنچه را خدا برای‌شان روزی داده است حرام کردند. یعنی آنچه را که خداوند رحمتی برای آنها قرار داده، و آن را روزی آنها گردانده است، بر خود حرام کردند، پس آنها کرامت و بخشش پروردگارشان را رد نمودند. به این هم اکتفا نکردند، بلکه آن را حرام توصیف نمودند، در حالی که از حلال‌ترین حلالها بود. و همه این‌ها، ﴿ٱفۡتِرَآءً عَلَى ٱللَّهِدروغ بستن بر خداست، و هر مخالف و ناسپاسی این دروغها را می‌بافد. ﴿قَدۡ ضَلُّواْ وَمَا کَانُواْ مُهۡتَدِینَبه راستی که بسی گمراه گشتند و در هیچ کدام از کارهایشان راهیان نشدند.

آیه‌ی ۱۴۱:

﴿وَهُوَ ٱلَّذِیٓ أَنشَأَ جَنَّٰتٖ مَّعۡرُوشَٰتٖ وَغَیۡرَ مَعۡرُوشَٰتٖ وَٱلنَّخۡلَ وَٱلزَّرۡعَ مُخۡتَلِفًا أُکُلُهُۥ وَٱلزَّیۡتُونَ وَٱلرُّمَّانَ مُتَشَٰبِهٗا وَغَیۡرَ مُتَشَٰبِهٖۚ کُلُواْ مِن ثَمَرِهِۦٓ إِذَآ أَثۡمَرَ وَءَاتُواْ حَقَّهُۥ یَوۡمَ حَصَادِهِۦۖ وَلَا تُسۡرِفُوٓاْۚ إِنَّهُۥ لَا یُحِبُّ ٱلۡمُسۡرِفِینَ١٤١[الأنعام: ۱۴۱].«و او خدایی است که باغ‌هایی را که درختان آن بر پایه استوار می‌گردند و درختانی که چنین نیستند، آفریده است، و درخت خرما و کشتزارها را پدید آورده است که میوه‌های آن متفاوتند، و زیتون و انار را آفریده است که همگون و ناهمگونند. از میوۀ آن بخورید آنگاه که ثمر داد، و به هنگام چیدن و دور کردن از آن ببخشید، و زکات آن را بپردازید، و زیاده‌روی نکنید، زیرا که خداوند اسراف کنندگان را دوست ندارد».

وقتی خداوند تصرف مشرکین را در بسیاری از امور حلال از قبیل کشتزارها و چهارپایان ذکر نمود، نعمت‌هایی را که به آنها ارزانی داشته بود برشمرد، و وظیفه آنها را در مورد کشتزارها و حیوانات بیان داشت، و فرمود: ﴿وَهُوَ ٱلَّذِیٓ أَنشَأَ جَنَّٰتٖو او خدایی است که باغ‌هایی را آفریده است که درختان گوناگون و گیاهان مختلفی در آن وجود دارد.

﴿مَّعۡرُوشَٰتٖ وَغَیۡرَ مَعۡرُوشَٰتٖبرای برخی از این باغ‌ها پایه درست شده، و درختانشان بر آن پایه‌ها به هر سو شکوفه داده و پخش می‌شوند، و این پایه‌ها درختان را در بلند شدن از زمین کمک می‌نمایند. و برخی پایه ندارند و بر ساقه خود سبز می‌شوند، یا بر روی زمین پهن می‌گردند. و این یادآور فراوانی منافع این باغ‌ها است، و خداوند بندگان را آموخته است که چگونه آن درختان را بالا ببرند و آن را رشد بدهند.

﴿وَٱلنَّخۡلَ وَٱلزَّرۡعَ مُخۡتَلِفًا أُکُلُهُو خداوند متعال درخت خرما و کشتزار را آفریده، که میوه‌های آن مختلف است. همه از یک خاک سر برآورده، و با یک آب آبیاری می‌شوند، اما خداوند متعال برخی را در خوردن بر برخی دیگر تفضیل داده‌است. سپس خداوند درخت خرما و کشتزار را با انواع مختلی که دارد به طور ویژه بیان کرد، زیرا منافع آنها فراوان است، و روزی و خوراک بیشتر مردم از این دو نوع تهیه می‌شود.

﴿وَٱلزَّیۡتُونَ وَٱلرُّمَّانَ مُتَشَٰبِهٗاو خداوند متعال درخت زیتون و انار را پدید آورده که درخت‌شان با یکدیگر همگون است، ﴿وَغَیۡرَ مُتَشَٰبِهٖو در میوه و طعم با یکدیگر متفاوتند. در اینجا شاید این سوال به ذهن برسد که خداوند این باغ‌ها و آنچه را که بر آن عطف شده است برای چه چیزی آفریده است؟ پس خداوند خبر داد که آن را به خاطر تامین منافع بندگان پدید آورده است، بنابر این فرمود: ﴿کُلُواْ مِن ثَمَرِهِاز میوه و محصول نخل و کشتزار بخورید، ﴿إِذَآ أَثۡمَرَوقتی که محصول داد، ﴿وَءَاتُواْ حَقَّهُۥ یَوۡمَ حَصَادِهِو حق کشتزار را که ذکات است، و در شریعت دارای نصاب‌های معین است، در روز درو کردن آن بپردازید. خداوند آنها را دستور داد تا زکات آن را روز درو کردن کشتزار به منزله سپری شدن سال است. زیرا در زمان درو مستمندان بدان چشم می‌دوزند. نیز هنگام درو کردن، دادن زکات برای صاحب کشتزار آسان است، و کسی که در صدد دادن زکات است، در آن هنگام به خوبی می‌داند چکار کند. نیز کسی که از پرداختن آن امتناع می‌کند برای مردم معلوم و آشکار می‌گردد.

﴿وَلَا تُسۡرِفُوٓاْۚو اسراف نکنید، این نهی شامل اسراف و زیاده روی در خوردن می‌شود. و اسراف یعنی از حد معمول تجاوز کردن، و این‌که صاحب کشتزار نباید طوری آن را بخورد که به زکات زیان وارد نماید، و اسراف و زیاده روی روی در بیرون کردن زکاتِ کشتزار به این صورت است که بیشتر از اندازه‌ای که بر او واجب است به عنوان زکات بپردازد، و با پرداخت بیش از حد، به خود و خانواده و طلبکارانش زیان وارد کند. پس همه این‌ها اسراف است و خداوند از آن نهی کرده و آن را نمی‌پسندد، بلکه خداوند از آن متنفر است و آدمی به خاطر آن مورد نفرت او قرار می‌گیرد و این آیه دلیلی است بر واجب بودن زکات در حبوبات و میوه‌ها از قبیل خرما و انگور، و این که لازم نیست یکسال بر آن بگذرد، بلکه سالِ آن هنگام درو شدن آن در کشتزارها، و چیدن خرمای نخل است. و اگر چند سال این محصولات پیش بنده بماند زکات در آن تکرار نمی‌شود، و مادامی که برای تجارت نباشد، چرا که خداوند جز به هنگام درو کردن و چیدن آن به بیرون کردن زکات دستور نداده است. و اگر حبوبات و میوه قبل از درو شدن یا چیدن به آفتی دچار شود بدون این‌که صاحب کشتزار یا میوه کوتاهی کرده باشد، ضامن آن نمی‌شود. و خوردن از خرما و کشتزار قبل از بیرون کردن زکات آن جایز است. و این زکات محسوب نمی‌شود، بلکه زکات از مالی بیرون کرده می‌شود که پس از خوردن باقی می‌ماند.

و پیامبر صمحاسب و تخمین زننده‌ای را برای محصولات مردم می‌فرستاد تا مقدار محصولاتشان را تخمین بزند، و او را دستور می‌داد تا یک سوم یا یک چهارم را برای صاحبان آن به منظور خوردن و غیره در نظر بگیرد تا خودشان و دیگران از آن بخورند.

آیه‌ی ۱۴۴-۱۴۲:

﴿وَمِنَ ٱلۡأَنۡعَٰمِ حَمُولَةٗ وَفَرۡشٗاۚ کُلُواْ مِمَّا رَزَقَکُمُ ٱللَّهُ وَلَا تَتَّبِعُواْ خُطُوَٰتِ ٱلشَّیۡطَٰنِۚ إِنَّهُۥ لَکُمۡ عَدُوّٞ مُّبِینٞ١٤٢[الأنعام: ۱۴۲].«و از چهارپایان، حیواناتی که باربرند و حیواناتی که کوچکند برایتان آفریده است، بخورید از آنچه خدا به شما روزی داده است و از گام‌های شیطان پیروی نکنید، همانا او برایتان دشمنی آشکار است».

﴿ثَمَٰنِیَةَ أَزۡوَٰجٖۖ مِّنَ ٱلضَّأۡنِ ٱثۡنَیۡنِ وَمِنَ ٱلۡمَعۡزِ ٱثۡنَیۡنِۗ قُلۡ ءَآلذَّکَرَیۡنِ حَرَّمَ أَمِ ٱلۡأُنثَیَیۡنِ أَمَّا ٱشۡتَمَلَتۡ عَلَیۡهِ أَرۡحَامُ ٱلۡأُنثَیَیۡنِۖ نَبِّ‍ُٔونِی بِعِلۡمٍ إِن کُنتُمۡ صَٰدِقِینَ١٤٣[الأنعام: ۱۴۳].«هشت جفت را آفریده است، از گوسفند دوتا و از بز دوتا، بگو: آیا خداوند نرها را حرام کرده است یا ماده‌ها را؟ یا آنچه ماده‌ها در شکم دارند؟ مرا از روی دانش آگاه کنید اگر راست می‌گویید».

﴿وَمِنَ ٱلۡإِبِلِ ٱثۡنَیۡنِ وَمِنَ ٱلۡبَقَرِ ٱثۡنَیۡنِۗ قُلۡ ءَآلذَّکَرَیۡنِ حَرَّمَ أَمِ ٱلۡأُنثَیَیۡنِ أَمَّا ٱشۡتَمَلَتۡ عَلَیۡهِ أَرۡحَامُ ٱلۡأُنثَیَیۡنِۖ أَمۡ کُنتُمۡ شُهَدَآءَ إِذۡ وَصَّىٰکُمُ ٱللَّهُ بِهَٰذَاۚ فَمَنۡ أَظۡلَمُ مِمَّنِ ٱفۡتَرَىٰ عَلَى ٱللَّهِ کَذِبٗا لِّیُضِلَّ ٱلنَّاسَ بِغَیۡرِ عِلۡمٍۚ إِنَّ ٱللَّهَ لَا یَهۡدِی ٱلۡقَوۡمَ ٱلظَّٰلِمِینَ١٤٤[الأنعام: ۱۴۴].«و از شتر دوتا و از گاو دوتا آفریده است، بگو: آیا دو تا نر را حرام کرده است یا دوتا ماده را، یا آنچه را که دو ماده در شکم دارند؟ آیا شما حاضر بودید آنگاه که خداوند شما را به این کار سفارش نمود؟ پس چه کسی ستمگرتر از کسی است که بر خدا دروغ ببندد تا بدون دانش و آگاهی مردم را گمراه سازد؟ همانا خداوند قوم ستمکار را هدایت نمی‌کند».

﴿وَمِنَ ٱلۡأَنۡعَٰمِ حَمُولَةٗ وَفَرۡشٗاو از چهارپایان، حیواناتی را که باربرند و حیواناتی را که کوچک هستند پدید آورده است. برخی از حیوانات بار می‌برند و بر آنها سوار می‌شوید، و برخی به سبب این‌که کوچکند، برای سوار شدن و باربری صلاحیت ندارند، مانند بچه شترها و امثال آن، و به این حیوانات فرش گفته می‌شود.

پس حیوانات از جهت سواری و باربری به این دو نوع تقسیم می‌شوند، اما از جهت خوردن، همه خوردنی هستند، و از همه استفاده می‌شود. بنابر این فرمود: ﴿کُلُواْ مِمَّا رَزَقَکُمُ ٱللَّهُ وَلَا تَتَّبِعُواْ خُطُوَٰتِ ٱلشَّیۡطَٰنِبخورید از روزی‌ای که خدا به شما داده‌است، و از گام‌های شیطان پیروی نکنید، یعنی از راه‌ها و کارهای شیطان پیروی نکنید، که از جمله آن این است که برخی از آنچه خدا به شما روزی داده است حرام کنید. ﴿إِنَّهُۥ لَکُمۡ عَدُوّٞ مُّبِینٞچرا که او برایتان دشمنی آشکار است. پس شما را جز به آنچه که به زیانتان است و باعث شقاوت و بدبختی همیشگی‌تان می‌شود دستور نمی‌دهد.

حیواناتی را که خدا به بندگانش ارزانی نموده و آنها را حلال و پاکیزه قرار داده به صورت مشروح بیان کرده و فرموده است: ﴿ثَمَٰنِیَةَ أَزۡوَٰجٖۖ مِّنَ ٱلضَّأۡنِ ٱثۡنَیۡنِهشت جفت‌اند، از گوسفند دو تا نر و ماده، ﴿وَمِنَ ٱلۡمَعۡزِ ٱثۡنَیۡنِو از بز دو تا آفریده است، پس شدند چهار تا، و همه در آنچه که خدا حلال کرده است داخل‌اند، و میان آنها فرقی نیست.

پس به این سخت گیران و کسانی که چیزهایی از آن را حرام قرار داده و چیزهایی را حرام قرار ن می‌دهند، یا برخی از آن را بر زنان حرام می‌کنند و همان قسمت را برای مردان حلال می‌دانند، در قالبی الزام آور به آنان بگو: بین آنچه آنها جایز قرار داده و میان آنچه حرام کرده‌اند فرقی وجود ندارد. ﴿ءَآلذَّکَرَیۡنِبگو: آیا خداوند گوسفندان و بزهای نر را، ﴿حَرَّمَحرام کرده است؟ زیرا شما این را به طور عام و فراگیر نمی‌گویید. ﴿أَمِ ٱلۡأُنثَیَیۡنِیا گوسفندان و بزهای ماده را؟ این سخن شما نیست، چرا که شما نمی‌گویید از این دو نوع تنها حیوانات نر یا تنها حیوانات ماده حرام‌اند.

آنچه که باقی می‌ماند این است که اگر در شکم ماده‌ها جنین نر یا جنین ماده باشد، و یا در شکم‌شان جنین نامعلومی باشد. پس فرمود: ﴿أَمَّا ٱشۡتَمَلَتۡ عَلَیۡهِ أَرۡحَامُ ٱلۡأُنثَیَیۡنِیا آنچه را میش ماده یا بز ماده در شکم داشته باشد حرام می‌دانید، و از نظر شما فرقی نمی‌کند که آنچه در شکم دارند نر باشد یا ماده؟ شما این گفته را نیز نمی‌گویید.

پس وقتی که هیچ یک از این سه گفته متعلق به شما نیست که تمام حالت‌های حیوانات در این اقسام منحصر است، به چه راهی می‌روید؟! و چه می‌گویید؟! ﴿نَبِّ‍ُٔونِی بِعِلۡمٍ إِن کُنتُمۡ صَٰدِقِینَمرا از روی آگاهی و دانش با خبر سازید اگر در گفتار و ادعایتان راست می‌گویید. و مشخص است که آنها نمی‌توانند جز یکی از این سه گفته را بگویند، زیرا غیر از این سه مورد در عقل نمی‌گنجد، و آنها یکی از این سه گفته مذکور را نمی‌گویند، بلکه می‌گویند: برخی از چهارپایان که آنها از سوی خود اصطلاحاتی برای‌شان گذاشته‌اند بر زنان حرام هستند. و یا گفته‌هایی از این قبیل، که بدون شک م صدر و منبع آن جهل مرکب و عقل‌های منحرف و آرای فاسد می‌باشد، و خداوند بر صحت آن دلیلی نازل نکرده است و آنان نیز بر راستی‌اش دلیل و حجتی ارائه نکرده‌اند.

سپس مطلب فوق را در مورد شتر و گوسفند نیز تکرار کرد. و پس از آن‌که باطل بودن گفته‌ی آنان را بیان کرد، طوری با آنها سخن گفت که راهی جز پیروی از شریعت خدا برای آنان باقی نگذاشت: ﴿أَمۡ کُنتُمۡ شُهَدَآءَ إِذۡ وَصَّىٰکُمُ ٱللَّهُ بِهَٰذَایعنی شما ادعایی بیش ندارید و هیچ دلیلی برای اثبات صدق و صحت آن ندارید، جز این‌که از سرِ هوی و هوس بگویید: «خداوند ما را به این سفارش نموده و به ما وحی کرده است، همانطور که بر پیامبرش وحی فرستاده است، و پیامی که خداوند به ما وحی کرده است با آنچه پیامبران، مردم را به‌سوی آن دعوت می‌کنند و کتاب‌ها بر آن نازل شده‌اند مخالف است».

و این دروغ و افترایی است که همه آن را می‌دانند، بنابر این فرمود: ﴿فَمَنۡ أَظۡلَمُ مِمَّنِ ٱفۡتَرَىٰ عَلَى ٱللَّهِ کَذِبٗا لِّیُضِلَّ ٱلنَّاسَ بِغَیۡرِ عِلۡمٍپس کیست ستمگرتر از کسی که بر خدا دروغ ببندد تا مردم را بدون علم و آگاهی گمراه سازد؟ یعنی هدف وی از دروغ گفتن و نسبت دادن دروغ به خدا، گمراه نمودن بندگان خدا از راه وی است. و برای توجیه عمل خود دلیل و حجتی از عقل و شرع ندارد. ﴿إِنَّ ٱللَّهَ لَا یَهۡدِی ٱلۡقَوۡمَ ٱلظَّٰلِمِینَهمانا خداوند قوم ستم‌گر را هدایت نمی‌کند، کسانی که جز ظلم و ستم و دروغ بستن بر خدا بلد نیستند، و چیزی دیگر را نمی‌خواهند.

آیه‌ی ۱۴۶-۱۴۵:

﴿قُل لَّآ أَجِدُ فِی مَآ أُوحِیَ إِلَیَّ مُحَرَّمًا عَلَىٰ طَاعِمٖ یَطۡعَمُهُۥٓ إِلَّآ أَن یَکُونَ مَیۡتَةً أَوۡ دَمٗا مَّسۡفُوحًا أَوۡ لَحۡمَ خِنزِیرٖ فَإِنَّهُۥ رِجۡسٌ أَوۡ فِسۡقًا أُهِلَّ لِغَیۡرِ ٱللَّهِ بِهِۦۚ فَمَنِ ٱضۡطُرَّ غَیۡرَ بَاغٖ وَلَا عَادٖ فَإِنَّ رَبَّکَ غَفُورٞ رَّحِیمٞ١٤٥[الأنعام: ۱۴۵].«بگو: در آنچه به من وحی شده است خوردن چیزی را بر خورنده‌ای حرام نمی‌یابم مگر این‌که حیوان مردار یا خونی جاری یا گوشت خوک باشد، که همۀ این‌ها ناپاک‌اند، یا حیوانی که (به هنگام ذبح) نام غیر خدا بر آن برده شده باشد. پس هر کس بر خوردن این محرمات ناچار گردد و به آن علاقه‌مند نباشد و تجاوز نکند، پس همانا پروردگارت بخشنده و مهربان است».

﴿وَعَلَى ٱلَّذِینَ هَادُواْ حَرَّمۡنَا کُلَّ ذِی ظُفُرٖۖ وَمِنَ ٱلۡبَقَرِ وَٱلۡغَنَمِ حَرَّمۡنَا عَلَیۡهِمۡ شُحُومَهُمَآ إِلَّا مَا حَمَلَتۡ ظُهُورُهُمَآ أَوِ ٱلۡحَوَایَآ أَوۡ مَا ٱخۡتَلَطَ بِعَظۡمٖۚ ذَٰلِکَ جَزَیۡنَٰهُم بِبَغۡیِهِمۡۖ وَإِنَّا لَصَٰدِقُونَ١٤٦[الأنعام: ۱۴۶].«و بر یهودیان هر ناخنداری را حرام کردیم، و از گاو و گوسفند پیه‌ها و چربی‌ها را بر آنان حرام کردیم، به جز پیه‌هایی که در پشت آن است، یا پیه‌ای که با آنچه در داخل شکم است مخلوط شده است، و یا چربیهایی که با استخوانی آمیخته است، این را سزای ستم و تجاوزشان قرار دادیم، و ما راستگوییم».

وقتی خداوند مشرکین را به خاطر آن که حلال را حرام کردند و آن را به خدا نسبت دادند، مذّمت کرد، و گفته‌هایشان را باطل شمرد، پیامبرش را دستور داد تا آنچه را که خدا بر مردم حرام نموده است برای‌شان بیان کند، تا بدانند هر چیزی که خارج از آن دایره باشد حلال است. و هرکس حرام بودن آن را به خدا نسبت دهد دروغگو است، و یاوه می‌گوید، چون تحریم جز از طرف خدا و بر زبان پیامبرش انجام نمی‌گیرد. و خدا به پیامبرش فرموده است: ﴿قُل لَّآ أَجِدُ فِی مَآ أُوحِیَ إِلَیَّ مُحَرَّمًا عَلَىٰ طَاعِمٖ یَطۡعَمُهُبگو: در آنچه به من وحی شده است بر هیچ خورنده‌ای چیزی را نمی‌یابم که خوردنش حرام باشد. البته در اینجا از موضوع تحریم و عدم تحریم، استفاده‌ی از این چیزها در غیر مساله‌ی «خوردن» بحث نشده است، بلکه فقط به موضوع تحریم و عدم تحریم در مساله‌ی خوردن پرداخته شده است. ﴿إِلَّآ أَن یَکُونَ مَیۡتَةًمگر مردار، و آن حیوانی است که بدون ذبح شرعی مرده باشد، چنین حیوانی حلال نیست. همان‌طور که خداوند متعال فرموده است: ﴿حُرِّمَتۡ عَلَیۡکُمُ ٱلۡمَیۡتَةُ وَٱلدَّمُ وَلَحۡمُ ٱلۡخِنزِیرِ[المائدة: ۳]. «حیوان مردار و خون و گوشت خوک بر شما حرام شده است».

﴿أَوۡ دَمٗا مَّسۡفُوحًایا خون جاری، و آن خونی است که از حیوانی که ذبح می‌شود بیرون می‌آید، و ماندنِ آن در بدن حیوان، به کسی که آن را بخورد آسیب می‌رساند، اما وقتی از جسم بیرون بیاید زیانِ خوردنِ گوشت برطرف می‌شود. و مفهوم کلام، آن است خونی که بعد از ذبح در گوشت و رگها باقی می‌ماند حلال و پاک است.

﴿أَوۡ لَحۡمَ خِنزِیرٖ فَإِنَّهُۥ رِجۡسٌیا گوشت خوک. همه موارد سه گانه پلید، آلوده و مضر است. و خداوند نسبت به شما مهربان است و به خاطر این‌که شما را از نزدیک شدن به آلودگی‌ها و ناپاکی‌ها دور نماید آنها را حرام نموده است. ﴿أَوۡ فِسۡقًا أُهِلَّ لِغَیۡرِ ٱللَّهِ بِهِیا این‌که حیوان سربریده شده برای غیر خدا، ذبح شده باشد. پس این از جمله امور فسق آور است. فسق یعنی بیرون رفتن از دایره اطاعت خدا به‌سوی نافرمانی او ﴿فَمَنِ ٱضۡطُرَّبا وجود این، هر کس به ناچار خوردن این چیزهایی حرام باشد، یعنی نیاز و ضرورت او را به خوردن چیزی از آن وادار کند، به این صورت که چیزی نداشته باشد و از تلف شدن خودش بترسد.

﴿غَیۡرَ بَاغٖو در غیر حالت اضطرار خواهان خوردن آن نباشد. ﴿وَلَا عَادٖو از حد نگذرد، و بیش از نیاز نخورد، ﴿فَإِنَّ رَبَّکَ غَفُورٞ رَّحِیمٞبدون شک پروردگارت آمرزنده و مهربان است. پس هرکس دارای چنین حالتی باشد خداوند او را می‌آمرزد. علما در مورد حصر مذکور در این آیه اختلاف دارند، هرچند که امور حرام دیگری هست که در این آیه ذکر نشده است، مانند خوردن گوشت درندگان و پرندگانی که دارای چنگال هستند، و امثال آن.

پس برخی از علما گفته‌اند: این آیه قبل از تحریم موارد دیگری که در این آیه ذکر نشده‌اند نازل شده است. به همین جهت حصر مذکور در این آیه با تحریمی که پس از آن وارد شده است مخالفتی ندارد، چون در آن وقت پیامبر آن را در آنچه به او وحی شده نیافته بود. و برخی گفته‌اند: این آیه سایر چیزهایی را که حرام هستند در بر می‌گیرد، برخی را به صراحت در برگرفته، و برخی را از طریق مفهوم و عمومِ علت شامل می‌شود. زیرا خداوند علت حرمت خوردن مردار، خون و گوشت خوک، یا فقط گوشت خوک را این‌گونه بیان کرده است: ﴿فَإِنَّهُۥ رِجۡسٌکه آن پلید است، و این صفتی است که شامل هر چیز حرامی می‌شود. زیرا چیزهای حرام همه پلید و ناپاک‌اند، و آن را به خاطر حفاظت از بندگانش و صیانت از کرامتشان حرام کرده است.

و مشروح و تفاصیل اشیاء پلید و حرام، از سنت گرفته می‌شود، زیرا سنت، قرآن را تفسیر و هدف و منظور آن را بیان می‌کند. پس وقتی خداوند از میان خوراکی‌ها جز آنچه را که ذکر شد حرام نکرده است و منبع تحریم جز شریعت خدا چیزی نمی‌تواند باشد این دلالت می‌نماید که مشرکین، آن کسانی که روزی خدا را حرام کردند، بر خدا دروغ بسته و از طرف خود چیزهایی را به دروغ به او نسبت دادند.

و اگر خداوند در این آیه خوک را ذکر نکرده بود به احتمال قوی می‌توانستیم بگوییم عبادت و سیاق آیه در رابطه با نقض گفته‌های گذشته مشرکین در رابطه با تحریم چهارپایان می‌باشد، مشرکینی که حلالِ خدا را برحسب آنچه نفسشان برای آنها زیبا جلوه داده بود، تحریم می‌کردند، در حالی که در میان چهارپایان چیزی جز آنچه در آیه ذکر شده است حرام نیست، و آن عبارت است از مردار و آنچه که با یاد غیر خدا ذبح شده است.اما سایر موارد حلال می‌باشند. و شاید ذکر خوک در اینجا بنا براین احتمال به همین مناسبت باشد که برخی از جاهلان خوک را در زمره چهارپایان قرار داده و آن را نوعی گوسفند می‌پندارند. و آن را مانند چهارپایان پرورش داده و حلال می‌دانند، و بین آن و چهارپایان فرقی نمی‌گذارند. پس همه چیزهایی که بر این امت حرام شده است به خاطر پاک کردن آنان از پلیدی و صیانت از کرامت آنهاست.

اما آنچه بر اهل کتاب حرام شده است، برخی پاکیزه است ولی بر آنها حرام است، و این بخاطر کیفر و سزای آنها بوده است، بنابر این فرمود: ﴿وَعَلَى ٱلَّذِینَ هَادُواْ حَرَّمۡنَا کُلَّ ذِی ظُفُرٖو هر حیوانا ناخنداری مانند شتر و امثال آن را بر یهودیان حرام کردیم. ﴿وَمِنَ ٱلۡبَقَرِ وَٱلۡغَنَمِ حَرَّمۡنَا عَلَیۡهِمۡو از گاو و گوسفند برخی از اجزای آن را بر آنان حرام کردیم که عبارت است از ﴿شُحُومَهُمَآپیه و چربی گاو و گوسفند. و تمام پیه‌ها و چربی‌های آن حرام نیست، بلکه پیه و چربی دمبه و آن لایه‌ی نازکی از پیه که شکمبه و امعا را فرا گرفته است حرام می‌باشد. بنابر این چربی حلال آن را استثنا کرد و فرمود: ﴿إِلَّا مَا حَمَلَتۡ ظُهُورُهُمَآ أَوِ ٱلۡحَوَایَآجز آنچه که بر پشت آنها قرار دارد و یا آن چربی که با روده‌ها آغشته است. ﴿أَوۡ مَا ٱخۡتَلَطَ بِعَظۡمٖیا آن بخش از چربی که با استخوان آمیخته باشد. ﴿ذَٰلِکَاین تحریم بر یهودیان، ﴿جَزَیۡنَٰهُم بِبَغۡیِهِمۡبه سبب ستم و تجاوزشان بر حقوق خدا و بندگان خدا بود، و خداوند این چیزها را بر آنان حرام نمود، تا آنها را بدین وسیله کیفر و عقوبت دهد. ﴿وَإِنَّا لَصَٰدِقُونَ.

و هر آینه ما در هر آنچه می‌گوییم انجام می‌دهیم و حکم می‌کنیم راستگو و راستکار هستیم. و چه کسی از خدا راستگوتر است، و چه کسی بهتر از خدا داوری می‌کند برای قومی که یقین دارند!

آیه‌ی ۱۴٧:

﴿فَإِن کَذَّبُوکَ فَقُل رَّبُّکُمۡ ذُو رَحۡمَةٖ وَٰسِعَةٖ وَلَا یُرَدُّ بَأۡسُهُۥ عَنِ ٱلۡقَوۡمِ ٱلۡمُجۡرِمِینَ١٤٧[الأنعام: ۱۴٧].«اگر ترا تکذیب کردند، بگو: پروردگار شما دارای رحمت گسترده است، و عذاب او از قوم مجرم باز گردانده نمی‌شود».

اگر مشرکان تو را تکذیب کردند، در آن حالت نیز آنها را با تشویق وترهیب به‌سوی دین فرا بخوان، و به آنا خبر بده که خداوند، ﴿ذُو رَحۡمَةٖ وَٰسِعَةٖدارای رحمت گسترده و فراگیری است که همه مخلوقات را در بر می‌گیرد. پس با فراهم کردن اسباب برخورداری از رحمت، به‌سوی رحمت او بشتابید، که اساس آن تصدیق محمدصدر آنچه که آورده است می‌باشد. ﴿وَلَا یُرَدُّ بَأۡسُهُۥ عَنِ ٱلۡقَوۡمِ ٱلۡمُجۡرِمِینَو عذاب او از قوم مجرم دور نمی‌شود، کسانی که جرم و گناه‌شان زیاد است. پس، بپرهیزید از گناهانی که انسان را به عذاب خدا می‌رسانند، که بزرگ‌ترین آنها تکذیب محمد صاست.

آیه‌ی ۱۴٩-۱۴۸:

﴿سَیَقُولُ ٱلَّذِینَ أَشۡرَکُواْ لَوۡ شَآءَ ٱللَّهُ مَآ أَشۡرَکۡنَا وَلَآ ءَابَآؤُنَا وَلَا حَرَّمۡنَا مِن شَیۡءٖۚ کَذَٰلِکَ کَذَّبَ ٱلَّذِینَ مِن قَبۡلِهِمۡ حَتَّىٰ ذَاقُواْ بَأۡسَنَاۗ قُلۡ هَلۡ عِندَکُم مِّنۡ عِلۡمٖ فَتُخۡرِجُوهُ لَنَآۖ إِن تَتَّبِعُونَ إِلَّا ٱلظَّنَّ وَإِنۡ أَنتُمۡ إِلَّا تَخۡرُصُونَ١٤٨[الأنعام: ۱۴۸].«مشرکان خواهند گفت: اگر خدا می‌خواست ما و پدرانمان شرک نمی‌ورزیدیم، و چیزی را حرام نمی‌کردیم، همین‌گونه کسانی که پیش از آنها بودند (پیامبران‌شان را) تکذیب کردند، تا این‌که عذاب ما را چشیدند. بگو: آیا نزد شما دانشی هست که آن را برای ما بیرون بیاورید؟ شما جز از گمان پیروی نکرده و فقط از روی گمان و تخمین کار می‌‌کنید».

﴿قُلۡ فَلِلَّهِ ٱلۡحُجَّةُ ٱلۡبَٰلِغَةُۖ فَلَوۡ شَآءَ لَهَدَىٰکُمۡ أَجۡمَعِینَ١٤٩[الأنعام: ۱۴٩].«بگو: خدا دارای دلیل و حجت بالغ و رسالت است، و اگر می‌خواست همۀ شما را هدایت می‌کرد».

خداوند خبر می‌دهد که مشرکان برای موّجه جلوه دادن شرک، و حرام کردن حلال خدا، تقدیر و قضای الهی را بهانه کرده و مشیت و خواست خداوند را که هر خیر و شرّی را فرا گرفته است دلیل قرار داده، و از این راه خود را از سرزنش و ملامت نفس نجات می‌دهند. و چیزی را بر زبان آورند که خداوند خبر داده بود به زودی آن را خواهند گفت. همانطور که در آیه‌ای دیگر فرموده است: ﴿وَقَالَ ٱلَّذِینَ أَشۡرَکُواْ لَوۡ شَآءَ ٱللَّهُ مَا عَبَدۡنَا مِن دُونِهِۦ مِن شَیۡءٖ[النحل: ۳۵]. «و کسانی که شرک ورزیده‌اند، گفتند: اگر خداوند می‌خواست ما جز او چیزی را نمی‌پرستیدیم». پس خداوند متعال خبر داد که امت‌های تکذیب‌کننده همواره به وسیله این دلیل پوچ دعوت پیامبران را رد می‌کردند، اما این دلیل برای آنان سودی نداشت و خداوند آنها را هلاک ساخت و عذاب خود را به آنان بچشاند.

پس اگر این، دلیل ستمی بود، عذاب را از آنان دور می‌کرد و عذاب بر آن فرود نمی‌آمد، چون خداوند عذاب خود را جز بر کسی که سزاوار آن است فرود نمی‌آورد. بنابر این دانسته شد که این دلیل از چند جهت فاسد و ناکار آمد است:

۱- خداوند بیان کرده است که اگر این، دلیلِ درستی بود عذاب بر آنان فرود نمی‌آمد.

۲- دلیل باید بر علم و برهان مبتنی باشد، اما اگر دلیل فقط مستند به گمان و تخمین باشد، آدمی را به حق نمی‌رساند، و آن دلیلی باطل است. بنابر این فرمود: ﴿قُلۡ هَلۡ عِندَکُم مِّنۡ عِلۡمٖ فَتُخۡرِجُوهُ لَنَآبگو: «آیا دانشی نزد شما هست که آن را برای ما بیرون آورید؟» پس اگر آنان علم و دانشی داشتند در حالی که سر سخت‌ترین دشمن بودند البته آن را اظهار می‌کردند. پس وقتی که علم و دانش خود را بیرون نیاورند معلوم می‌شود آنان علم و دانشی ندارند. ﴿إِن تَتَّبِعُونَ إِلَّا ٱلظَّنَّ وَإِنۡ أَنتُمۡ إِلَّا تَخۡرُصُونَشما جز از گمان پیروی نکرده، و فقط از روی گمان و تخمین کار می‌کنید. و هرکس دلیلش را براساس گمان و تخمین بنا کند، او بر باطل بوده و زیانکار است. پس چگونه است اگر کسی دلیلش را بر تجاوز و سرکشی و شرّ و فساد بنا نهد؟!.

۳- خداوند دارای حجت و دلیل رساست و برای هیچ کسی عذری باقی نمی‌گذارد، و حجت خدا حجتی است که پیامبران و کتاب‌های الهی و آثار نبوی و عقول صحیح و سرشت‌های مستقیم و اخلاق درست بر آن اتفاق کرده‌اند. پس معلوم است هرچیزی که با این دلیل قطعی مخالفت کند باطل است، چون نقیض حق جز باطل چیزی دیگر نیست.

۴- خداوند به هر مخلوقی قدرت و اراده‌ی داده است که به وسیله آن می‌تواند کاری را که بدان مکلف شده است انجام دهد. و خداوند بر هیچ کسی کاری را واجب نکرده است که بر انجام آن قادر نباشد، و بر هیچ کسی چیزی را حرام نکرده است که قدرت ترک کردن آن را نداشته باشد. پس، بهانه قرار دادن تقدیر الهی واقعا ظلم محض و عناد و کینه توزی خالص است.

۵- خداوند بندگان را بر انجام کارهایشان مجبور نکرده، بلکه کارهایشان را تابع اختیارشان قرار داده‌است، بنابر این اگر بخواهند انجام می‌دهند، و اگر بخواهند دست نگاه می‌دارند. و این امری است قابل مشاهده، و هیچ کسی آنرا انکار نمی‌کند مگر کسی که تکبر ورزیده و امور محسوس را انکار کند. زیرا هر فردی فرق حرکت اختیاری و حرکت اجباری را میداند، گرچه همه درخواست خدا داخل ا ند، و تحت اراده او قرار دارند.

۶- کسانی که در ارتکاب گناهان به قضا و تقدیر الهی استدلال می‌کنند دچار تناقض هستند، زیرا آنها نمی‌توانند در همه جا این را قبول داشته باشند، بلکه اگر کسی نسبت به آنها بدی روا دارد و آنها را بزند یا مال‌شان را بگیرد یا امثال آن، و بگوید: «تقدیر و قضا این‌گونه بوده است»، این استدلال را نمی‌پذیرند و به شدت از این استدلال خشمگین می‌شوند. بسی جای تعجی است که چگونه ارتکاب نافرمانی و ناخشنودی‌های خدا را تقدیر او به حساب آورده، اما به هیچ کسی اجازه نمی‌دهند آنها را ناراضی و ناخشنود بگرداند و تقدیر خدا را بهانه کند؟!.

٧- بهانه قرار دادن قضا و تقدیر، مقصود و هدف نبوده و آنها می‌دانند که آن دلیلی نیست. بلکه هدف از این بهانه رد کردن حق است. آنها حق را مانند مرد شروری می‌پندارند که بر آنها هجوم می‌آورد، پس آن را با هر کلام و سخنی که بر دل‌شان خطور کند هرچند که به خطا و نادرستی آن اعتقاد هم داشته باشند از خود دور می‌کنند.

آیه‌ی ۱۵۰:

﴿قُلۡ هَلُمَّ شُهَدَآءَکُمُ ٱلَّذِینَ یَشۡهَدُونَ أَنَّ ٱللَّهَ حَرَّمَ هَٰذَاۖ فَإِن شَهِدُواْ فَلَا تَشۡهَدۡ مَعَهُمۡۚ وَلَا تَتَّبِعۡ أَهۡوَآءَ ٱلَّذِینَ کَذَّبُواْ بِ‍َٔایَٰتِنَا وَٱلَّذِینَ لَا یُؤۡمِنُونَ بِٱلۡأٓخِرَةِ وَهُم بِرَبِّهِمۡ یَعۡدِلُونَ١٥٠[الأنعام: ۱۵۰].«بگو: گواهانتان را بیاورید که گواهی دهند خداوند این را حرام کرده است، پس اگر گواهی دادند تو با آنان گواهی مده، و از هوی و هوس کسانی پیروی مکن که آیات ما را تکذیب کرده و به آخرت ایمان نمی‌آورند، و آنان برای پروردگار خود همتا و شریک قرار می‌دهند».

به کسانی که حلال خدا را حرام می‌کنند و آن را به خدا نسبت می‌دهند، بگو: گواهانتان را بیاورید تا گواهی دهند که خداوند این را حرام کرده است، پس وقتی این سخن به آنها گفته شد آنان میان دو راه قرار می‌گیرند، یا گواه و شاهدی را نمی‌آورند، پس آن وقت ادعایشان باطل و پوچ خواهد بود، و یا این‌که کسی را می‌آورند که براین امر گواهی دهد، و امکان ندارد که کسی بر این چیز گواهی دهد، مگر آدم دروغگو وتهمت زن و گناه پیشه که شهادت و گواهی او مورد قبول نیست. اما افراد عادل هرگز بر آن گواهی نمی‌دهند. بنابر این در حالی که پیامبر و پیروانش را از این شهادت و گواهی دادن نهی می‌کند، می‌فرماید: ﴿فَإِن شَهِدُواْ فَلَا تَشۡهَدۡ مَعَهُمۡۚ وَلَا تَتَّبِعۡ أَهۡوَآءَ ٱلَّذِینَ کَذَّبُواْ بِ‍َٔایَٰتِنَا وَٱلَّذِینَ لَا یُؤۡمِنُونَ بِٱلۡأٓخِرَةِ وَهُم بِرَبِّهِمۡ یَعۡدِلُونَپس اگر گواهی دادند، با آنان گواهی مده، و از هوی و هوس کسانی پیروی مکن که آیات ما را تکذیب می‌کنند، و از کسانی پیروی مکن که به روز قیامت ایمان نمی‌آورند، و از آنها که برای پروردگارشان شریک می‌گیرند. یعنی بت‌ها و همتایان را شریک خدا می‌سازند و با او برابر و مساوی قرار می‌دهند.

و چون روز قیامت را انکار کرده و خدا را یگانه نمی‌دانستند، هوی و هوسشان با عقیده‌شان همسو شد و در شرک و تکذیب فرو رفتند. پس شایسته است که خداوند بنده برگزیده‌اش را از پیروی کردن از خواست و هوای نفس باز دارد و او را از گواهی دادن با پیروان هوی و هوس نهی کند. و دانسته شد که حرام کردن حلالِ خدا، از هوی و هوسِ گمراه‌کننده آنان سرچشمه می‌گیرد.

آیه‌ی ۱۵۳-۱۵۱:

﴿قُلۡ تَعَالَوۡاْ أَتۡلُ مَا حَرَّمَ رَبُّکُمۡ عَلَیۡکُمۡۖ أَلَّا تُشۡرِکُواْ بِهِۦ شَیۡ‍ٔٗاۖ وَبِٱلۡوَٰلِدَیۡنِ إِحۡسَٰنٗاۖ وَلَا تَقۡتُلُوٓاْ أَوۡلَٰدَکُم مِّنۡ إِمۡلَٰقٖ نَّحۡنُ نَرۡزُقُکُمۡ وَإِیَّاهُمۡۖ وَلَا تَقۡرَبُواْ ٱلۡفَوَٰحِشَ مَا ظَهَرَ مِنۡهَا وَمَا بَطَنَۖ وَلَا تَقۡتُلُواْ ٱلنَّفۡسَ ٱلَّتِی حَرَّمَ ٱللَّهُ إِلَّا بِٱلۡحَقِّۚ ذَٰلِکُمۡ وَصَّىٰکُم بِهِۦ لَعَلَّکُمۡ تَعۡقِلُونَ١٥١[الأنعام: ۱۵۱].«بگو: بیایید آنچه را خدا بر شما حرام کرده است برایتان بخوانم، این‌که چیزی را شریک او قرار ندهید، و با پدر و مادر نیکی کنید، و فرزندانتان را از ترس فقر نکشید، ما شما و ایشان را روزی می‌دهیم، و به گناهان کبیره نزدیک نشوید، خواه آشکار باشد، خواه پنهان. و انسانی را نکشید که خداوند کشتن وی را حرام نموده است، مگر به حق. این چیزی است که خداوند شما را به آن سفارش می‌نماید باشد که بیندیشید».

﴿وَلَا تَقۡرَبُواْ مَالَ ٱلۡیَتِیمِ إِلَّا بِٱلَّتِی هِیَ أَحۡسَنُ حَتَّىٰ یَبۡلُغَ أَشُدَّهُۥۚ وَأَوۡفُواْ ٱلۡکَیۡلَ وَٱلۡمِیزَانَ بِٱلۡقِسۡطِۖ لَا نُکَلِّفُ نَفۡسًا إِلَّا وُسۡعَهَاۖ وَإِذَا قُلۡتُمۡ فَٱعۡدِلُواْ وَلَوۡ کَانَ ذَا قُرۡبَىٰۖ وَبِعَهۡدِ ٱللَّهِ أَوۡفُواْۚ ذَٰلِکُمۡ وَصَّىٰکُم بِهِۦ لَعَلَّکُمۡ تَذَکَّرُونَ١٥٢[الأنعام: ۱۵۲].«و به مال یتیم نزدیک نشوید مگر به بهترین روش، تا این‌که به رشد کامل برسد، و پیمانه و ترازو را به کمال و دادگرانه مراعات بدارید، هیچ‌کس را جز به اندازۀ توانش مکلّف نمی‌سازیم. و هنگامی که سخنی گفتید، دادگری کنید گرچه (دربارۀ) خویشاوند (شما) باشد. و به پیمان خدا وفا کنید و این‌ها چیزهایی است که خداوند شما را به آن سفارش نموده است تا پند گیرید».

﴿وَأَنَّ هَٰذَا صِرَٰطِی مُسۡتَقِیمٗا فَٱتَّبِعُوهُۖ وَلَا تَتَّبِعُواْ ٱلسُّبُلَ فَتَفَرَّقَ بِکُمۡ عَن سَبِیلِهِۦۚ ذَٰلِکُمۡ وَصَّىٰکُم بِهِۦ لَعَلَّکُمۡ تَتَّقُونَ١٥٣[الأنعام: ۱۵۳].«و این راهِ راست من است، پس، از آن پیروی کنید و از (دیگر) راه‌ها پیروی مکنید، که شما را از راه خدا پراکنده می‌سازد. این‌ها چیزهایی هستند که خداوند شما را بدان سفارش نموده است تا پرهیزگار شوید».

خداوند متعال به پیامبرش صمی‌فرماید: ﴿قُلۡبه کسانی که حلال خدا را حرام می‌کنند، بگو: ﴿تَعَالَوۡاْ أَتۡلُ مَا حَرَّمَ رَبُّکُمۡ عَلَیۡکُمۡبیایید آنچه را پروردگارتان بر شما حرام نموده است برایتان بیان کنم. یعنی آنچه را که خداوند به طور عام حرام نموده است برایتان می‌خوانم، که همه محرمات از قبیل خوردنی‌ها و نوشیدنی‌ها و گفتار و کردارها را در بر می‌گیرد. ﴿أَلَّا تُشۡرِکُواْ بِهِۦ شَیۡ‍ٔٗا این‌که هیچ چیز زیاد و کمی را شریک او نسازید. و حقیقت شرک ورزیدن به خدا این است که مخلوق، مانند خدا پرستش، و یا مانند خدا تعظیم شود، یا یکی از ویژگی‌های ربوبیت و الوهیت به او اختصاص داده شود.

و وقتی که بنده تمام انواع شرک را ترک کند موحدّ و یکتاپرست می‌شود و در همه حالاتش مخلص خدا می‌گردد. بنابر این حق خدا بر بندگان است که او را بپرستند و چیزی را شریک ا و نسازند.

سپس به بیان مهم‌ترین حق پس از حق خود پرداخت و فرمود: ﴿وَبِٱلۡوَٰلِدَیۡنِ إِحۡسَٰنٗاو با پدر و مادر نیکی کنید، یعنی با سخنان خوب و کارهای زیبا و پسندیده با آنها نیکی کنید. پس هر سخن یا کاری که به وسیله آن به پدر و مادر سودی برسد یا باعث خوشحالی آنها شود از جمله نیکوکاری و احسان است. و هرگاه احسان و نیکوکاری با پدر و مادر صورت پذیرد عقوق و نافرمانی آنان منتفی می‌گردد. ﴿وَلَا تَقۡتُلُوٓاْ أَوۡلَٰدَکُم مِّنۡ إِمۡلَٰقٖو دختر و پسرانتان را از ترس فقر و تنگدستی مکشید.

یعنی به سبب فقر و این‌که برای تامین روزی آنها در تنگنا قرار نگیرید آنها را نکشید، آن‌گونه که این شیوه و رسم در میان مردمان سنگدل و ستم‌گر دوران جاهلیت وجود داشت.

پس وقتی که آنها در این حالت از کشتن فرزندان‌شان نهی شده‌اند به طریق اولی از کشتنِ بدون دلیلِ آنان و از کشتنِ فرزندان دیگران نهی می‌شوند. ﴿نَّحۡنُ نَرۡزُقُکُمۡ وَإِیَّاهُمۡما شما و ایشان را روزی می‌دهیم. ما روزی همه را به عهده گرفته‌ایم، پس شما کسانی نیستید که فرزندانتان را روزی دهید، بلکه نمی‌توانید خودتان را هم روزی بدهید. پس به خاطر روزی فرزندان هیچ فشاری بر شما نیست.

﴿وَلَا تَقۡرَبُواْ ٱلۡفَوَٰحِشَو به گناهان بزرگ و بسیار زشت نزدیک نشوید. ﴿مَا ظَهَرَ مِنۡهَا وَمَا بَطَنَبه گناهی نزدیک نشوید که به ظاهر آدمی بستگی دارد، نیز به گناهانی نزدیک نشوید که به باطن و قلب و درون انسان مربوط است. و نهی کردن از نزدیک شدن به گناهان و زشتی‌ها، از نهی کردن از انجام دادن آن بلیغ‌تر و رساتر است، زیرا نهی از نزدیک شدن به گناه شامل نهی از ارتکاب مقدمات گناه و وسائلی است که انسان را بدان می‌رساند.

﴿وَلَا تَقۡتُلُواْ ٱلنَّفۡسَ ٱلَّتِی حَرَّمَ ٱللَّهُو انسانی را نکشید که خدا کشتن وی را حرام نموده است. و آن مسلمان است، خواه مرد باشد یا زن، کوچک باشد یا بزرگ، نیکوکار باشد یا فاسق، کافری که به وسیله عهد و پیمان جان او در مصونیت قرار گرفته است.

﴿إِلَّا بِٱلۡحَقِّمگر به حق، مانند زناکاری که متاهل باشد، و یا کسی که دیگری را کشته است، و یا کسی که دینش را رها کرده و از جماعت مسلمین بیرون رفته باشد. ﴿ذَٰلِکُمۡاین چیزهای ذکر شده، ﴿وَصَّىٰکُم بِهِۦ لَعَلَّکُمۡ تَعۡقِلُونَاموری است که خداوند شما را بدان سفارش کرده است، باشد که سفارش خدا را بفهمید، سپس آن را به خاطر بسپارید و آن را رعایت کرده و انجام بدهید.این آیه دلالت می‌نماید که بنده به هر اندازه از عقل و شعور برخوردار باشد به همان اندازه دستورات خدا را انجام می‌دهد.

﴿وَلَا تَقۡرَبُواْ مَالَ ٱلۡیَتِیمِو به مال یتیم نزدیک نشوید به این صورت که آن را بخورید، و یا آنرا به نفع خودتان عوض کنید، یا بدون سبب آن را بردارید. ﴿إِلَّا بِٱلَّتِی هِیَ أَحۡسَنُمگر به صورتی که اموال آنها سامان و بهبود یابد، و آنها از این طریق فایده ببرند. پس این دلالت می‌نماید که نزدیک شدن به اموال یتیم و تصرف کردن در آن به صورتی که یتیم زیان ببیند و یا به صورتی که نه فایده‌ای در بردارد و نه ضرری، جایز نیست.

﴿حَتَّىٰ یَبۡلُغَ أَشُدَّهُتا این‌که یتیم به حالت رشد خود برسد و شیوه تصرف را بداند، پس وقتی که به رشد و کمال خود رسید، آن وقت مالش به او داده می‌شود، و او طبق نظر خودش در آن تصرف می‌نماید.

و این دلالت می‌نماید که یتیم قبل از این‌که به مرحله رشد و بلوغ برسد از تصرف در مالش منع می‌شود، و سرپرست او به نحو احسن در مالش تصرف می‌نماید، و این ممنوعیتِ از تصرف، با رسیدن یتیم به حد کمال و رشد به پایان می‌رسد.

﴿وَأَوۡفُواْ ٱلۡکَیۡلَ وَٱلۡمِیزَانَ بِٱلۡقِسۡطِو پیمانه و ترازو را با دادگری و به صورت تمام و کمال بپیمایید. پس وقتی شما در این مورد تلاش کردید، ﴿لَا نُکَلِّفُ نَفۡسًا إِلَّا وُسۡعَهَاما هیچ‌ کس را جز به اندازه توانش مکلف نمی‌سازیم. به اندازه‌ای که می‌تواند و در تنگنا قرار نمی‌گیرد. پس هر کس به کامل کردن پیمانه و وزن علاقمند باشد، و در این راه از هیچ تلاشی دریغ نورزد سپس در این مورد از او کوتاهی سربزند، اما به سبب زیاده روی یا کوتاهی او نبوده و خود بدان واقف نباشد، پس خداوند آمرزنده ومهربان است و علمای اصولی با استفاده از این آیه استدلال کرده‌اند که خداوند هیچ‌کس را به آنچه که نمی‌تواند مکلف نمی‌سازد، و هرکس از خداوند در آنچه بدان دستور داده‌است، بترسد و در انجام دستوری که در توان اوست پرهیزگار باشد فراتر از این بر او گناهی نیست.

﴿وَإِذَا قُلۡتُمۡو هرگاه سخنی گفتید که با آن میان مردم قضاوت نمودید و با آن در رابطه با گفته‌ها و حالات مردم سخن گفتید، ﴿فَٱعۡدِلُواْدر سخن خود دادگری کنید و عدالت و راستگویی را در مورد کسانی که دوست دارید و کسانی که آنها را نمی‌پسندید، رعایت نمایید، و انصاف داشته باشید، و آنچه را که باید بگویید پنهان نکنید، زیرا ستم ورزیدن در سخن گفتن درباره‌ی کسی که سخنان کسی که او را دوست ندارید، ظلم و حرام می‌باشد.

و هرگاه عالم علیه گفتارهای اهل بدعت سخن گوید، بر او واجب است که به هر صاحب حقی، حقش را بدهد، و حق و باطل را بیان نماید، و باید در این زمینه دوری و نزدیکی گفتار اهل بدعت به حق را بسنجد. و فقها گفته‌اند: «بر قاضی واجب است که در نگاه و سخنش میان دو طرف دعوی دادگری کند».

﴿وَبِعَهۡدِ ٱللَّهِ أَوۡفُواْۚو به پیمان خدا وفا کنید. و این شامل عهدی است که خداوند با بندگان بسته است،که حقوق الهی را انجام دهند، و به آن وفا کنند. نیز شامل پیمانی است که میام مردم بسته می‌شود. وفا کردن به همه پیمان‌ها واجب، و شکستن آن و اخلال در آن حرام است.

﴿ذَٰلِکُمۡاحکامی که ذکر شد، ﴿وَصَّىٰکُم بِهِۦ لَعَلَّکُمۡ تَذَکَّرُونَخداوند شما را بدان سفارش نموده است تا پند بگیرید، و سفارش خدا را آن‌گونه که شایسته است انجام دهید، و حکمت و احکام آن را در یابید.

پس از آن که خداوند بسیاری از دستورات بزرگ و آیین و قوانین مهم را بیان کرد، به این موضوع و آنچه که از آن عام و فراگیرتر است اشاره نمود و فرمود: ﴿وَأَنَّ هَٰذَا صِرَٰطِی مُسۡتَقِیمٗااین احکام وامثال آن که خداوند در کتابش بیان کرده و آن را برای بندگانش توضیح داده، راه خداوند است که انسان را به او و به سرای کرامت و بخشش وی می‌رساند، و آن راهی است میانه و آسان و کوتاه.

﴿فَٱتَّبِعُوهُپس، از آن پیروی کنید تا به رستگاری و موفقیت دست یابید و به آرزوها و شادی‌ها برسید. ﴿وَلَا تَتَّبِعُواْ ٱلسُّبُلَو از راه‌های مخالف با این راه پیروی نکنید، ﴿فَتَفَرَّقَ بِکُمۡ عَن سَبِیلِهِکه شما را از راه گمراه و منحرف ساخته، و به چپ و راست متمایل گردانده، و پراکنده می‌کند. و آنگاه که از راه راست منحرف شدید، جز راهی که انسان را به جهنم می‌رساند وجود ندارد.

﴿ذَٰلِکُمۡ وَصَّىٰکُم بِهِۦ لَعَلَّکُمۡ تَتَّقُونَاین‌ها چیزهایی هستند که خداوند شما را بدان سفارش نموده تا پرهیزگار شوید. زیرا اگر آنچه را که خدا بیان کرده است انجام دهید و آن را بیاموزید و بدان عمل کنید از پرهیزگاران و از بندگان رستگار خدا می‌شوید. و راه را به صورت «مفرد» بیان کرد و به خود نسبت داد و فرمود: ﴿وَأَنَّ هَٰذَا صِرَٰطِی مُسۡتَقِیمٗاو این است راه راستِ من، چون آن تنها راهی است که انسان را به خدا می‌رساند، و خداوند کسانی را که راه او را در پیش گرفته‌اند یاری می‌نماید.

آیه‌ی ۱۵٧-۱۵۴:

﴿ثُمَّ ءَاتَیۡنَا مُوسَى ٱلۡکِتَٰبَ تَمَامًا عَلَى ٱلَّذِیٓ أَحۡسَنَ وَتَفۡصِیلٗا لِّکُلِّ شَیۡءٖ وَهُدٗى وَرَحۡمَةٗ لَّعَلَّهُم بِلِقَآءِ رَبِّهِمۡ یُؤۡمِنُونَ١٥٤[الأنعام: ۱۵۴].«پس از آن به موسی کتاب دادیم تا نعمت را بر کسی که نیکی کرده است تمام کنیم، و برای این‌که هر چیزی را بیان نماییم، و هدایت و رحمت شود، امید که به ملاقات پروردگارشان ایمان بیاورند».

﴿وَهَٰذَا کِتَٰبٌ أَنزَلۡنَٰهُ مُبَارَکٞ فَٱتَّبِعُوهُ وَٱتَّقُواْ لَعَلَّکُمۡ تُرۡحَمُونَ١٥٥[الأنعام: ۱۵۵].«و این کتابی است که ما نازل کرده‌ایم، با برکت است، از آن پیروی نمایید و پرهیزگاری پیشه کنید تا مورد رحمت قرار گیرید».

﴿أَن تَقُولُوٓاْ إِنَّمَآ أُنزِلَ ٱلۡکِتَٰبُ عَلَىٰ طَآئِفَتَیۡنِ مِن قَبۡلِنَا وَإِن کُنَّا عَن دِرَاسَتِهِمۡ لَغَٰفِلِینَ١٥٦[الأنعام: ۱۵۶].«تا نگویید: همانا کتاب بر دو گروهِ پیش از ما نازل شده است و ما از خواندن و بررسی آن بی‌خبر بوده‌ایم».

﴿أَوۡ تَقُولُواْ لَوۡ أَنَّآ أُنزِلَ عَلَیۡنَا ٱلۡکِتَٰبُ لَکُنَّآ أَهۡدَىٰ مِنۡهُمۡۚ فَقَدۡ جَآءَکُم بَیِّنَةٞ مِّن رَّبِّکُمۡ وَهُدٗى وَرَحۡمَةٞۚ فَمَنۡ أَظۡلَمُ مِمَّن کَذَّبَ بِ‍َٔایَٰتِ ٱللَّهِ وَصَدَفَ عَنۡهَاۗ سَنَجۡزِی ٱلَّذِینَ یَصۡدِفُونَ عَنۡ ءَایَٰتِنَا سُوٓءَ ٱلۡعَذَابِ بِمَا کَانُواْ یَصۡدِفُونَ١٥٧[الأنعام: ۱۵٧].«و یا این‌که بگویید: اگر کتاب بر ما نازل می‌شد، ما از آنان راه یافته‌تر می‌بودیم، به‌راستی که از سوی پروردگارتان دلیل و هدایت و رحمتی به نزدتان آمده است، پس کیست ستمگرتر از کسی که آیات خدا را تکذیب کند، و از آن روی بگرداند؟ به زودی کسانی را که از آیات ما روی گردانی می‌کنند به بدترین عذاب گرفتار خواهیم کرد، و سزای روی گردانی‌شان را هرچه زودتر بدانان خواهیم رساند».

﴿ثُمَّسپس. منظور از ﴿ثُمَّدر اینجا ترتیب زمانی نیست، زیرا زمان موسی پیش از آن بوده است که پیامبر صقرآن را تلاوت کند و آن را ابلاغ نماید، بلکه منظور از ﴿ثُمَّترتیب اخباری است. پس خداوند خبر داد که او به موسی، ﴿ٱلۡکِتَٰبَکتاب تورات را داده‌است، ﴿تَمَامًاتا مایه اتمام و اکمال نعمت و احسان خدا باشد، ﴿عَلَى ٱلَّذِیٓ أَحۡسَنَبرکسانی از امت موسی که نیکی کرده‌اند. پس خداوند بر نیکوکاران امت موسی با دادن نعمت‌های بی‌کران احسان نمود. که از جمله آن نعمتها، و از تمام و کمال آن نعمت‌ها نازل کردن تورات بر آنان بود، پس با نازل شدن تورات نعمت خدا بر آنها کامل گردید، و شکر و سپاس آن بر آنها واجب گردید.

﴿وَتَفۡصِیلٗا لِّکُلِّ شَیۡءٖو تا هر چیزی از حرام و حلال و امر ونهی و عقاید و امثال آن را که بدان نیاز داشتند بیان نماییم. ﴿وَهُدٗىیعنی آنان را به‌سوی خیر و خوبی هدایت نماید، و اصول و فروع شر را به آنان نشان دهد. ﴿وَرَحۡمَةٗو رحمتی باشد که به وسیله آن سعادت و رحمت و خیر فراوان را بدست آورند. ﴿لَّعَلَّهُمتا شاید آنان به سبب این‌که کتاب و دلایل را بر آنها فرو فرستادیم، ﴿بِلِقَآءِ رَبِّهِمۡ یُؤۡمِنُونَبه ملاقات پروردگارشان ایمان بیاورند، زیرا تورات مشتمل بر دلایل قطعی اثباتِ رستاخیز و زنده شدن پس از مرگ و جزا، و مشتمل بر چیزهایی بود که موجب ایمان به ملاقات پروردگار و آماده شدن برای آن روز بود.

﴿وَهَٰذَاو این قرآن بزرگ و یادآوری خداوند حکیم، ﴿کِتَٰبٌ أَنزَلۡنَٰهُ مُبَارَکٞکتابی است مبارک که ما فرو فرستاده‌ایم. در آن خیر فراوان و علم زیاد نهفته است. قرآن کتابی است که سایر علوم و دانش‌ها از آن گرفته می‌شود، و مصدر تمامی خیرات و برکات است. پس هیچ خیر خوبی وجود ندارد مگر این‌که قرآن به آن دستور داده و بر انجام آن تشویق کرده است. و هر حکمت و مصلحتی که انسان را بر انجام آن تحریک نماید بیان کرده است.

و هیچ شر و بدی وجود ندارد مگر این‌که قرآن از آن نهی کرده و آدمی را از آن برحذر داشته، و اسبابی را که انسان را از انجام آن باز می‌دارد، بیان داشته و سرانجام وخیم آن را ذکر کرده است. ﴿فَٱتَّبِعُوهُپس، از دستورات و منهیات قرآن پیروی کنید و اصول و فروع دین‌تان را براساس قرآن بنا نهید. ﴿وَٱتَّقُواْو از خداوند بترسید، و این‌که با دستوری از دستورهایش مخالفت بورزید. ﴿لَعَلَّکُمۡباشد که اگر از آن پیروی کنید، ﴿تُرۡحَمُونَمورد رحمت او قرار گیرد.

پس مهم‌ترین راه برای دست یابی به رحمت خدا پیروی کردن از این کتاب است که باید آن را بیاموزیم و بدان عمل کنیم.

﴿أَن تَقُولُوٓاْ إِنَّمَآ أُنزِلَ ٱلۡکِتَٰبُ عَلَىٰ طَآئِفَتَیۡنِ مِن قَبۡلِنَااین کتابِ با برکت را به‌سوی شما فرو فرستادیم تا دلیلی نداشته باشید، و این را فرو فرستادیم تا مبادا بگویید: «کتاب آسمانی پیش از ما تنها بر دو گروه یعنی یهودیان و نصارا نازل شده است». ﴿وَإِن کُنَّا عَن دِرَاسَتِهِمۡ لَغَٰفِلِینَو این‌که بگویید: «کتابی بر ما نازل نشده است، و ما به کتاب‌هایی که بر گروه‌های پیش از ما ناز ل نموده‌ای علم و شناختی نداشتیم». از این رو کتابی به‌سوی شما فرستادیم که هیچ کتابی جامع‌تر و واضح‌تر و روشن‌تر از آن از آسمان نازل نشده است.

﴿أَوۡ تَقُولُواْ لَوۡ أَنَّآ أُنزِلَ عَلَیۡنَا ٱلۡکِتَٰبُ لَکُنَّآ أَهۡدَىٰ مِنۡهُمۡو یا این‌که بگویید: «اگر کتاب بر ما نازل می‌شد ما از آنها راه یافته‌تر بودیم». یعنی تا عذر نیاورید که اصل و اساس هدایت به شما نرسیده است، یا عدم کامل بودن آن را بهانه نکنید. پس به وسیله کتابتان اساس هدایت و کمال به شما رسیده است. بنابر این فرمود: ﴿فَقَدۡ جَآءَکُم بَیِّنَةٞ مِّن رَّبِّکُمۡبه راستی که دلیل روشنی از جانب پروردگارتان نزد شما آمده است. و ﴿بَیِّنَةٞاسم جنس است و هر آنچه که حق را بیان دارد در آن داخل است.

﴿وَهُدٗىو راهنمایی و رهنمودی است برای تشخیص گمراهی. ﴿وَرَحۡمَةٞو موجب سعادت دین و دنیای شما می‌باشد. پس بر شما واجب است که در برابر احکام آن تسلیم شوید و به اخبارش ایمان بیاورید. و هرکس بدان اعتنایی نکند و آن را تکذیب نماید، ستمگرترین ستمگران است. بنابر این فرمود: ﴿فَمَنۡ أَظۡلَمُ مِمَّن کَذَّبَ بِ‍َٔایَٰتِ ٱللَّهِ وَصَدَفَ عَنۡهَاپس کیست ستمگرتر از آن کس که آیات خدا را تکذیب کند و از آن روی بگرداند؟!.

﴿سَنَجۡزِی ٱلَّذِینَ یَصۡدِفُونَ عَنۡ ءَایَٰتِنَا سُوٓءَ ٱلۡعَذَابِبه زودی کسانی را که از آیات ما روی گردانی می‌کنند به سبب این عمل‌شان به عذابی دچار می‌کنیم که صاحبش را غمگین می‌سازد و بسیار بر او گران می‌آید.﴿بِمَا کَانُواْ یَصۡدِفُونَبه سبب این‌که هم خودشان روی می‌گرداندند، و هم دیگران را روی گردان می‌کردند، و این سزای کار بدشان است. ﴿وَمَا رَبُّکَ بِظَلَّٰمٖ لِّلۡعَبِیدِ[فصلت: ۴۶]. «و پروردگارت بر بندگان هیچ ستمی روا نمی‌دارد».

و این آیات بیان‌گر آنند که علم و دانش قرآن بزرگ‌ترین و با برکت‌ترین و گسترده‌ترین علوم است، و هدایت شدن به راه راست به وسیله علم قرآن بدست می‌آید، هدایت کاملی که آدمی را از گمان و تخمین اهل کلام، و افکار و خیالات اهل فلسفه و علوم گذشتگان و آیندگان بی‌نیاز می‌کند.

ومعروف آن است که کتاب جز بر یه ود و نصارا نازل نشده است، پس هنگامی که گفته شود: «اهل کتاب» مقصود یهود و نصاری است، و سایر گروه‌ها از قبیل آتش پرستان و دیگران در آن داخل نیستند. از این آیات به نظر می‌آید که مردمان دوره جاهلی قبل از نازل شدن قرآن، بر جهالت شدیدی قرار داشتند و از آنچه که در نزد اهل کتاب بود غافل بودند.

آیه‌ی ۱۵۸:

﴿هَلۡ یَنظُرُونَ إِلَّآ أَن تَأۡتِیَهُمُ ٱلۡمَلَٰٓئِکَةُ أَوۡ یَأۡتِیَ رَبُّکَ أَوۡ یَأۡتِیَ بَعۡضُ ءَایَٰتِ رَبِّکَۗ یَوۡمَ یَأۡتِی بَعۡضُ ءَایَٰتِ رَبِّکَ لَا یَنفَعُ نَفۡسًا إِیمَٰنُهَا لَمۡ تَکُنۡ ءَامَنَتۡ مِن قَبۡلُ أَوۡ کَسَبَتۡ فِیٓ إِیمَٰنِهَا خَیۡرٗاۗ قُلِ ٱنتَظِرُوٓاْ إِنَّا مُنتَظِرُونَ١٥٨[الأنعام: ۱۵۸].«آیا انتظار می‌کشند که فرشتگان پیش آنها بیایند یا پروردگارت بیاید یا برخی از نشانه‌های پروردگارت بیاید؟! روزی که برخی از نشانه‌های پروردگارت پدید آید کسی که از پیش ایمان نیاورده و یا خیری در ایمان آوردنش به دست نیاورده باشد، ایمانش به او سودی نمی‌دهد. بگو: انتظار بکشید ما هم با شما منتظریم».

خداوند متعال می‌فرماید: آیا کسانی که به ستم و مخالفت و کینه توزی‌شان ادامه می‌دهند جز این انتظار می‌کشند، ﴿أَن تَأۡتِیَهُمُکه مقدمات عذاب و مقدمات قیامت پیش آنها بیاید؟ به این صورت که، ﴿ٱلۡمَلَٰٓئِکَةُفرشتگان برای گرفتن جان‌ها و قبض ارواح‌شان پیش آنها بیایند. و چون به این حالت برسند نه ایمان به آنان سودی می‌بخشد، و نه کارهای شایسته‌ای که انجام داده‌اند. ﴿أَوۡ یَأۡتِیَ رَبُّکَیا این‌که پروردگارت برای فیصله دادن میان بندگان، و پاداش دادن به نیکوکاران و مجازات بدکاران بیاید؟ ﴿أَوۡ یَأۡتِیَ بَعۡضُ ءَایَٰتِ رَبِّکَروزی که پاره‌ای از نشانه‌های خارق العاده پروردگارت می‌آید و با آمدن آن دانسته می‌شود که قیامت نزدیک شده و قیامت فرا رسیده است، ﴿لَا یَنفَعُ نَفۡسًا إِیمَٰنُهَا لَمۡ تَکُنۡ ءَامَنَتۡ مِن قَبۡلُ أَوۡ کَسَبَتۡ فِیٓ إِیمَٰنِهَا خَیۡرٗایعنی هنگامی که پاره‌ای از نشانه‌های خدا پدید‌اید اگر کافر در آن هنگام ایمان بیاورد، ایمان آوردنش به او فایده‌ای نمی‌دهد، و مومنی که پیش‌تر کوتاهی ورزیده است، چنانچه در آن هنگام بر کار خوب بیفزاید به او سودی نمی‌رسد. بلکه ایمانی که قبل از آن هنگام داشته است به او فایده می‌دهد. و خوبی که قبل از آمدن این نشانه‌ها با او بوده است به وی سود می‌رساند. و حکمت در این مورد آشکار است، زیرا ایمانی فایده می‌رساند که به غیب و از روی اختیار و انتخاب بنده باشد. اما وقتی نشانه‌ها یافت شوند آن وقت مسئله قیامت آشکار می‌گردد و ایمان آوردن در این هنگام به سان ایمان اضطراری و ضروی می‌ماند. و مانند ایمان آوردن کسی است که غرق می‌شود، یا در آتش می‌سوزد، و امثال آن. و چون مرگ را می‌بیند از آنچه که در آن قرار دارد دست می‌کشد. همان‌طور که خداوند متعال فرموده است: ﴿فَلَمَّا رَأَوۡاْ بَأۡسَنَا قَالُوٓاْ ءَامَنَّا بِٱللَّهِ وَحۡدَهُۥ وَکَفَرۡنَا بِمَا کُنَّا بِهِۦ مُشۡرِکِینَ٨٤ فَلَمۡ یَکُ یَنفَعُهُمۡ إِیمَٰنُهُمۡ لَمَّا رَأَوۡاْ بَأۡسَنَاۖ سُنَّتَ ٱللَّهِ ٱلَّتِی قَدۡ خَلَتۡ فِی عِبَادِهِ[غافر: ۸۴-۸۵]. «وقتی عذاب ما را دیدند، گفتند: تنها به خدا ایمان آوردیم و به آنچه با خدا شریک می‌گرفتیم کافر شدیم»، پس وقتی عذاب ما را دیدند ایمان آوردن‌شان به آنان سودی نداد، و این سنت خداست که از دیرباز درباره بندگانش چنین جاری شده است». و احادیث صحیح زیادی از پیامبر صثابت شده است که منظور از «پاره‌ای از نشانه‌ها» را طلوع خورشید از مغرب باقی می‌کند، و این‌که وقتی مردم آنرا می‌بینند ایمان می‌آورند، و ایمان‌شان به آنان سودی نمی‌رساند، و در این هنگام دروازه توبه بسته می‌شود.

و از آنجا که این هشداری بود قابل انتظار برای کسانی که پیامبر صرا تکذیب می‌کردند و منتظر بودند تا پیامبر صو پیروانش به مصیبت‌های روزگار و دشواری‌ها گرفتار شوند، فرمود: ﴿قُلِ ٱنتَظِرُوٓاْ إِنَّا مُنتَظِرُونَبگو: انتظار بکشید ما هم منتظر هستیم. پس خواهید دانست که کدام یک از ما به امنیت و آسایش سزوارتر است.

واین آیه دلیلی بر صحت مذهب اهل سنت و جماعت است که افعال اختیاری مانند استوا، پایین آمدن، و آمدن را برای خدا ثابت می‌کنند، که خدا چنین صفت‌هایی را داراست، بدون این‌که او را در این صفات با مخلوق تشبیه کنند. و در کتاب و سنت از این موارد زیاد یافت می‌شود. نیز بیان‌گر آن است که از جمله علامت‌های قیامت طلوع خورشید از سمت مغرب است. و این‌که خداوند حکیم است و عادت و سنت الهی بر آن است که ایمان زمانی فایده دهد که از روی اختیار و انتخاب باشد نه این‌که اضطراری و از روی ناچاری باشد. همانطور که قبلا بیان شد. نیز آیه به این مطلب اشاره می‌کند که انسان خیر و نیکی را در سایه ایمانش به دست می‌آورد. پس عبادت و نیکی و پرهیزگاری که بنده ایمان داشته باشد. بنابر این هرگاه قلب از ایمان خالی باشد، چیزی از ای کارها به او فایده نمی‌دهد.

آیه‌ی ۱۶۰-۱۵٩:

﴿إِنَّ ٱلَّذِینَ فَرَّقُواْ دِینَهُمۡ وَکَانُواْ شِیَعٗا لَّسۡتَ مِنۡهُمۡ فِی شَیۡءٍۚ إِنَّمَآ أَمۡرُهُمۡ إِلَى ٱللَّهِ ثُمَّ یُنَبِّئُهُم بِمَا کَانُواْ یَفۡعَلُونَ١٥٩[الأنعام: ۱۵٩]. «بی‌گمان کسانی که آیین خود را پراکنده ساختند و دسته دسته شدند، تو به هیچ وجه از آنان نیستی، و به‌راستی که کار آنها با خداست، سپس (خداوند) آنان را به آنچه می‌کردند آگاه می‌سازد».

﴿مَن جَآءَ بِٱلۡحَسَنَةِ فَلَهُۥ عَشۡرُ أَمۡثَالِهَاۖ وَمَن جَآءَ بِٱلسَّیِّئَةِ فَلَا یُجۡزَىٰٓ إِلَّا مِثۡلَهَا وَهُمۡ لَا یُظۡلَمُونَ١٦٠[الأنعام: ۱۶۰].«هر کس کار نیکی انجام دهد پاداش آن ده برابر است، و هر کس کار بدی انجام دهد جز به اندازۀ آن گناه کیفر داده نمی‌شود و بر آنان ستم نمی‌رود».

خداوند به کسانی که دین‌شان را پراکنده ساختند هشدار می‌دهد. یعنی آن را تکه تکه می‌کردند و در آن دچار پراکندگی و تفرقه شدند و هریک برای خودش اسم و رسمی قرار داد، و بر خود نامی نهاد که آدمی را در دینش فایده‌ای نمی‌رساند و ایمانش با آن کامل نمی‌گردد، مانند یهودیت و نصرانیت و مجوسیت، که بخشی از شریعت را اخذ کرده‌اند و آن را دین خویش قرار داده‌اند، و بخشی دیگر را رها کرده‌اند، یا این‌که چیزی را اخذ کرده‌اند، و آنچه را که مهم‌تر است رها نموده‌اند، آن‌گونه که اهل اختلاف از قبیل اهل بدعت و گمراهی و کسانی که امت را دچار تفرقه می‌کنند چنین میباشند.

و آیه دلالت می‌نماید که دین به اتحاد و ائتلاف دستور می‌دهد و از تفرقه و اختلافِ اهل دین نهی می‌کند. نیز دین از اختلاف در سایر مسائل اصولی و فروعی نهی می‌نماید. و خداوند پیامبرش را دستور می‌دهد که از کسانی که دین‌شان را پراکنده و متفرق کردند بیزاری بجوید، پس فرمود: ﴿لَّسۡتَ مِنۡهُمۡ فِی شَیۡءٍتو از آنان نیستی و آنان از تو نیستند، چون آنان با تو مخالفت ورزیده‌اند. ﴿إِنَّمَآ أَمۡرُهُمۡ إِلَى ٱللَّهِهمانا کارشان با خداست و به‌سوی او باز می‌گردند، و آنها را طبق اعمال‌شان مجازات خواهد کرد. ﴿ثُمَّ یُنَبِّئُهُم بِمَا کَانُواْ یَفۡعَلُونَسپس آنها را از آنچه که می‌کردند با خبر می‌کند.

سپس کیفیت و چگونگی پاداش را بیان کرد و فرمود: ﴿مَن جَآءَ بِٱلۡحَسَنَةِهرکس نیکی انجام دهد، خواه با زبان باشد یا با کردار، آشکار باشد یا پنهان، مربوط به حق خدا باشد یا به حق خلق خدا، ﴿فَلَهُۥ عَشۡرُ أَمۡثَالِهَابه او ده برابر آن پاداش داده می‌شود، و این کمترین مقدار پاداش است. ﴿وَمَن جَآءَ بِٱلسَّیِّئَةِ فَلَا یُجۡزَىٰٓ إِلَّا مِثۡلَهَاو هرکس کار بد انجام دهد جز به اندازه آن کیفر داده نمی‌شود. و این از کمال عدالت و احسان خداست، و خداوند به اندازه ذره‌ای ستم نمی‌کند. بنابر این فرمود: ﴿وَهُمۡ لَا یُظۡلَمُونَو بر آنان ستم نمی‌شود.

آیه‌ی ۱۶۵-۱۶۱:

﴿قُلۡ إِنَّنِی هَدَىٰنِی رَبِّیٓ إِلَىٰ صِرَٰطٖ مُّسۡتَقِیمٖ دِینٗا قِیَمٗا مِّلَّةَ إِبۡرَٰهِیمَ حَنِیفٗاۚ وَمَا کَانَ مِنَ ٱلۡمُشۡرِکِینَ١٦١[الأنعام: ۱۶۱].«بگو: همانا پروردگارم مرا به راه راست هدایت نموده است، و آن دین راست و استوار، دین ابراهیم است که یکسو و حق‌گرا بود و از مشرکان نبود».

﴿قُلۡ إِنَّ صَلَاتِی وَنُسُکِی وَمَحۡیَایَ وَمَمَاتِی لِلَّهِ رَبِّ ٱلۡعَٰلَمِینَ١٦٢[الأنعام: ۱۶۲].«بگو: همانا نماز و قربانی من و زندگی و مرگ من برای خدا، پروردگار جهانیان است».

﴿لَا شَرِیکَ لَهُۥۖ وَبِذَٰلِکَ أُمِرۡتُ وَأَنَا۠ أَوَّلُ ٱلۡمُسۡلِمِینَ١٦٣[الأنعام: ۱۶۳].«او را هیچ شریکی نیست، و به این فرمان داده شده‌ام و من اولین مسلمان هستم».

﴿قُلۡ أَغَیۡرَ ٱللَّهِ أَبۡغِی رَبّٗا وَهُوَ رَبُّ کُلِّ شَیۡءٖۚ وَلَا تَکۡسِبُ کُلُّ نَفۡسٍ إِلَّا عَلَیۡهَاۚ وَلَا تَزِرُ وَازِرَةٞ وِزۡرَ أُخۡرَىٰۚ ثُمَّ إِلَىٰ رَبِّکُم مَّرۡجِعُکُمۡ فَیُنَبِّئُکُم بِمَا کُنتُمۡ فِیهِ تَخۡتَلِفُونَ١٦٤[الأنعام: ۱۶۴].«بگو: آیا جز خدا پروردگاری بجویم؟ حال آن‌که او پروردگار هر چیزی است؟! و هر انسانی عمل بدی را انجام بدهد عذابش فقط برای خودش است، و هیچ کسی بار گناه کسی دیگر را به دوش نمی‌کشد، سپس بازگشت همۀ شما به‌سوی پروردگارتان است، و او شما را به آنچه در آن اختلاف می‌کردید آگاه می‌سازد».

﴿وَهُوَ ٱلَّذِی جَعَلَکُمۡ خَلَٰٓئِفَ ٱلۡأَرۡضِ وَرَفَعَ بَعۡضَکُمۡ فَوۡقَ بَعۡضٖ دَرَجَٰتٖ لِّیَبۡلُوَکُمۡ فِی مَآ ءَاتَىٰکُمۡۗ إِنَّ رَبَّکَ سَرِیعُ ٱلۡعِقَابِ وَإِنَّهُۥ لَغَفُورٞ رَّحِیمُۢ١٦٥[الأنعام: ۱۶۵].«و او خدایی است که شما را جانشینانِ در زمین قرار داده‌است، و برخی را بر برخی دیگر درجاتی بالاتر برد تا شما را در آنچه که به شما داده است بیازماید. همانا پروردگارت زود کیفر است و همانا او آمرزنده و مهربان است».

خداوند متعال پیامبرش صرا دستور می‌دهد که از هدایت و رهنمود شدن به راه راست و دین میانه، که عقاید مفید و کارهای شایسته و فرمان به هر خوبی و نهی از هر زشتی را در بردارد، و خود بر آن قرار دارد، سخن به میان آورد. دینی که پیامبران بر آن بوده‌اند، به ویژه خلیل خدا ابراهیم ÷اما حقگویان و پدر پیامبرانی که پس از او مبعوث شده‌اند، و آن دین راستین است، که از آیین منحرف یهودیان و نصارا و مشرکین به دور است. و این یک امر عام و کلی است، سپس شریف‌ترین عبادت‌ها به طور خاص بیان کرد و فرمود: ﴿قُلۡ إِنَّ صَلَاتِی وَنُسُکِیبگو: «نماز من و قربانی من». و این به خاطر شرافت و فضیلت این دو عبادت است. و به خاطر این است که این دو عبادت بیان‌گر محبت خداوند متعال و اخلاص دین برای او، و نزدیک جستن به وی با قلب و زبان و جوارح، و قربانی کردن و مبذول داشتن مالی است که انسان آن را دوست دارد. بذل و بخشش مال در راه کسی که بنده او را از مالش بیشتر دوست دارد و آن خداوند متعال است. و هر کس در نماز و قربانی کردنش مخلص باشد، در سایر کارها و گفته‌‌هایش نیز مخلص است.

﴿وَمَحۡیَایَ وَمَمَاتِیو آنچه که در حیات و زندگی‌ام انجام می‌دهم، و آنچه که خداوند متعال برای من در دنیای پس از مرگ مقدر می‌نماید، همه این‌ها، ﴿لِلَّهِ رَبِّ ٱلۡعَٰلَمِینَبرای خداوندی است که پروردگار جهانیان می‌باشد.

﴿لَا شَرِیکَ لَهُاو در عبادت شریکی ندارد، همان‌طور که در پادشاهی و تدبیر امور نیز شریکی ندارد، و ابراز این اخلاص از جانب من پدیده‌ای تازه و نوظهور نیست که از خود بوجود آورده باشم بلکه ﴿وَبِذَٰلِکَ أُمِرۡتُبدان امر شده‌ام، امری حتمی و قطعی و از عاقبت بد به دور نمی‌مانم جز به پیروی از آن. ﴿وَأَنَا۠ أَوَّلُ ٱلۡمُسۡلِمِینَو من اولین مسلمان در میان این امت هستم. ﴿قُلۡ أَغَیۡرَ ٱللَّهِبگو: آیا غیر از خدا، یکی از مخلوقات را، ﴿أَبۡغِی رَبّٗابه عنوان پروردگار برگیرم؟ یعنی آیا این شایسته است و برای من جایز است که غیر از خدا را مربی و مدبر بگیرم، حال آن‌که خداوند پروردگار هرچیزی است؟ پس مردم و مخلوقات همه تحت ربوبیت او، و تسلیم دستور او هستند.

بنابراین باید خدا را به پروردگاری بگیریم، و به آن راضی باشیم، و خود را به هیچ یک از آفریدگان فقیر و ناتوان وابسته نکنیم.

سپس با بیان پاداش و جزا، مردمان را تشویق و برحذر داشت و فرمود: ﴿وَلَا تَکۡسِبُ کُلُّ نَفۡسٍو هیچ‌کس خیر و شری به دست نمی‌آورد، ﴿إِلَّا عَلَیۡهَامگر برای خودش. همان‌طور که خداوند متعال فرموده است: ﴿مَّنۡ عَمِلَ صَٰلِحٗا فَلِنَفۡسِهِۦۖ وَمَنۡ أَسَآءَ فَعَلَیۡهَا[فصلت: ۴۶-و الجاثیه:۱۵]. «هر کس کار شایسته‌ای انجام دهد به نفع خودش است، و هرکس کار بد کند به زیان خودش است». ﴿وَلَا تَزِرُ وَازِرَةٞ وِزۡرَ أُخۡرَىٰو هیچ‌کس بار گناه دیگران را به دوش نمی‌گیرد، بلکه گناه هرکسی برگردن خودش است.

و اگر کسی عامل گمراهی کسی دیگر باشد گناه واسطه شدن بر او خواهد بود، بدون این‌که از بار گناه کسی که دست به ارتکاب گناه زده است چیزی کاسته شود. ﴿ثُمَّ إِلَىٰ رَبِّکُم مَّرۡجِعُکُمۡسپس در روز قیامت به‌سوی پروردگارتان باز می‌گردید، ﴿فَیُنَبِّئُکُم بِمَا کُنتُمۡ فِیهِ تَخۡتَلِفُونَو شما را از آنچه در آن اختلاف می‌کردید با خبر می‌کند. یعنی شما را از هر کار خوب و بدی که انجام داده‌اید آگاه می‌سازد، و شما را طبق آن به کامل‌ترین صورت سزا و جزا می‌دهد.

﴿وَهُوَ ٱلَّذِی جَعَلَکُمۡ خَلَٰٓئِفَ ٱلۡأَرۡضِو او خدایی ا ست که شما را جانشینان زمین قرار داده‌است. به گونه‌ای که برخی از شما جانشین برخی دیگر می‌شوید. و خداوند شما را در زمین جانشین قرار داده است و همه آنچه را که در زمین است برایتان مسخّر و رام کرده است و شما را آزمایش می‌کند تا بنگرد که چگونه کار می‌کنید. ﴿وَرَفَعَ بَعۡضَکُمۡ فَوۡقَ بَعۡضٖ دَرَجَٰتٖو برخی از شما را در قدرت و سلامتی و روزی و ترکیب آفرینش و اخلاق بر برخی دیگر درجاتی بالا برده و برتری داده‌است. ﴿لِّیَبۡلُوَکُمۡ فِی مَآ ءَاتَىٰکُمۡتا شما را در آنچه به شما داده است بیازماید. پس اعمال‌تان متفاوت است. ﴿إِنَّ رَبَّکَ سَرِیعُ ٱلۡعِقَابِهمانا پروردگارت کسی را که از او نافرمانی کند و آیاتش را تکذیب کند، زود عقاب می‌دهد، ﴿وَإِنَّهُۥ لَغَفُورٞ رَّحِیمُو همانا او نسبت به کسی که به وی ایمان بیاورد و عمل صالح انجام دهد و از گناهان کبیره «هلاک‌کننده» توبه نماید آمرزنده و مهربان است.

پایان تفسیر سوره‌ی انعام

سوره الأنعام

سورة الأنعام - سورة 6 - عدد آیاتها 165

بسم الله الرحمن الرحیم

به نام الله بخشندة مهربان

  1. الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ وَجَعَلَ الظُّلُمَاتِ وَالنُّورَ ثُمَّ الَّذِینَ کَفَرُواْ بِرَبِّهِم یَعْدِلُونَ ستایش برای الله است که آسمان‌ها و زمین را آفرید و تاریک‌ها و نور را پدید آورد، و با این همه آن‌هایی که کافران شدند با پروردگار خویش دیگری را برابر می‌دارند (و به اوشرک می‌آورند). ﴿1﴾

  2. هُوَ الَّذِی خَلَقَکُم مِّن طِینٍ ثُمَّ قَضَى أَجَلاً وَأَجَلٌ مُّسَمًّى عِندَهُ ثُمَّ أَنتُمْ تَمْتَرُونَ او کسی است که شما را از گِل آفرید، سپس مدتی را مقرر کرد، و (برای قیامت) مدتی معین نزد اوست، با این همه شک می‌کنید. ﴿2﴾

  3. وَهُوَ اللَّهُ فِی السَّمَاوَاتِ وَفِی الأَرْضِ یَعْلَمُ سِرَّکُمْ وَجَهْرَکُمْ وَیَعْلَمُ مَا تَکْسِبُونَ و اوست الله معبود در آسمان‌ها و در زمین، نهان شما و آشکار شما را می‌داند، و آنچه به دست می‌آورید (و انجام می‌دهید) می‌داند. ﴿3﴾

  4. وَمَا تَأْتِیهِم مِّنْ آیَةٍ مِّنْ آیَاتِ رَبِّهِمْ إِلاَّ کَانُواْ عَنْهَا مُعْرِضِینَ
    و هیچ نشانه‌ای از نشانه‌های پروردگارشان برای آنان نمی‌آید، مگر اینکه روی‌گردان می‌شوند. ﴿4﴾

  5. فَقَدْ کَذَّبُواْ بِالْحَقِّ لَمَّا جَاءَهُمْ فَسَوْفَ یَأْتِیهِمْ أَنبَاء مَا کَانُواْ بِهِ یَسْتَهْزِؤُونَ به راستی آنان حق را هنگامی‌که سراغ‌شان آمد، تکذیب کردند، پس به زودی خبر چیزهایی که به مسخره می‌گرفتند به آن‌ها خواهد رسید. ﴿5﴾

  6. أَلَمْ یَرَوْا کَمْ أَهْلَکْنَا مِن قَبْلِهِم مِّن قَرْنٍ مَّکَّنَّاهُمْ فِی الأَرْضِ مَا لَمْ نُمَکِّن لَّکُمْ وَأَرْسَلْنَا السَّمَاء عَلَیْهِم مِّدْرَارًا وَجَعَلْنَا الأَنْهَارَ تَجْرِی مِن تَحْتِهِمْ فَأَهْلَکْنَاهُم بِذُنُوبِهِمْ وَأَنشَأْنَا مِن بَعْدِهِمْ قَرْنًا آخَرِینَ آیا ندیدند که پیش از آن‌ها چه قدر از امت‌ها را هلاک کردیم؟ (امت‌های) که در زمین به آن‌ها (قدرت و) اقتدار داده بودیم که به شما (چنان قدرت و) اقتداری نداده‌ایم، و بارآن‌ها ی پی در پی از آسمان بر آن‌ها فرستادیم، و از زیر (آبادی‌های) آن‌ها رودها را جای ساختیم، آنگاه آنان را به کیفر گناهان‌شان نابودشان کردیم، و پس از آن‌ها گروهی دیگر را پدید آوردیم. ﴿6﴾

  7. وَلَوْ نَزَّلْنَا عَلَیْکَ کِتَابًا فِی قِرْطَاسٍ فَلَمَسُوهُ بِأَیْدِیهِمْ لَقَالَ الَّذِینَ کَفَرُواْ إِنْ هَذَا إِلاَّ سِحْرٌ مُّبِینٌ و اگر کتابی (نوشته) بر کاغذ بر تو نازل کنیم، که آن را با دست‌های خود لمس کنند؛ قطعاً کسانی‌که کافر شدند، می‌گویند: «این (چیزی) جز جادویی آشکار نیست». ﴿7﴾

  8. وَقَالُواْ لَوْلا أُنزِلَ عَلَیْهِ مَلَکٌ وَلَوْ أَنزَلْنَا مَلَکًا لَّقُضِیَ الأَمْرُ ثُمَّ لاَ یُنظَرُونَ  و گفتند: «چرا فرشته‌ای بر او نازل نشده است؟ (تا او را تصدیق کند؟)»  و اگر فرشته‌ای می‌فرستادیم، (و ایمان نمی‌آوردند) قطعاً کار به پایان می‌رسید، سپس به آن‌ها (هیچگونه) مهلتی داده نمی‌شد (و هلاک می‌شدند) ﴿8﴾

  9. وَلَوْ جَعَلْنَاهُ مَلَکًا لَّجَعَلْنَاهُ رَجُلاً وَلَلَبَسْنَا عَلَیْهِم مَّا یَلْبِسُونَ و اگر او (= فرستاده) را فرشته‌ای قرار می‌دادیم، حتما وی را به صورت یک مرد در می‌آوردیم، باز هم (به گمان آنان کار را بر آن‌ها) مشتبه می‌ساختیم همان‌گونه  که آن‌ها (بر خود و دیگران) مشتبه می‌سازند (و جای شبه باقی می‌ماند). ﴿9﴾

  10. وَلَقَدِ اسْتُهْزِئَ بِرُسُلٍ مِّن قَبْلِکَ فَحَاقَ بِالَّذِینَ سَخِرُواْ مِنْهُم مَّا کَانُواْ بِهِ یَسْتَهْزِؤُونَ (ای پیامبر) بتحقیق پیامبران پیش از تو (نیز) مسخره شدند، پس (سزای) آنچه مسخره اش می‌کردند؛ بر سر تمسخر کنندگان فرود آمد (و آن‌ها را احاطه کرد). ﴿10﴾

  11. قُلْ سِیرُواْ فِی الأَرْضِ ثُمَّ انظُرُواْ کَیْفَ کَانَ عَاقِبَةُ الْمُکَذِّبِینَ  بگو: «در زمین گردش کنید، سپس بنگرید سر انجام تکذیب کنندگان چگونه بوده است». ﴿11﴾

  12. قُل لِّمَن مَّا فِی السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ قُل لِلَّهِ کَتَبَ عَلَى نَفْسِهِ الرَّحْمَةَ لَیَجْمَعَنَّکُمْ إِلَى یَوْمِ الْقِیَامَةِ لاَ رَیْبَ فِیهِ الَّذِینَ خَسِرُواْ أَنفُسَهُمْ فَهُمْ لاَ یُؤْمِنُونَ بگو: «آنچه در آسمان‌ها و زمین است، از آن کیست؟» بگو: «از آن الله است، که رحمت را بر خود مقرر داشته است، قطعاً شما را در روز قیامت که در آن شکی نیست، گرد خواهد آورد، کسانی‌که به خویش زیان رسانده‌اند پس ایمان نمی‌آورند. ﴿12﴾

  13. وَلَهُ مَا سَکَنَ فِی اللَّیْلِ وَالنَّهَارِ وَهُوَ السَّمِیعُ الْعَلِیمُ و از آن اوست، آنچه در شب و روز آرام گیرد، و او شنوایی داناست». ﴿13﴾

  14. قُلْ أَغَیْرَ اللَّهِ أَتَّخِذُ وَلِیًّا فَاطِرِ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَهُوَ یُطْعِمُ وَلاَ یُطْعَمُ قُلْ إِنِّیَ أُمِرْتُ أَنْ أَکُونَ أَوَّلَ مَنْ أَسْلَمَ وَلاَ تَکُونَنَّ مِنَ الْمُشْرِکِینَ  بگو: «آیا غیر الله را ولی و یاور گیرم؟ (پروردگاری) که پدید آورنده‌ی آسمان‌ها و زمین است، اوست که روزی می‌دهد، و به او روزی نمی‌دهند». بگو: «من مأمورم که نخستین کسی باشم که اسلام آورده است، و (فرمان یافته ام که) از مشرکان نباش». ﴿14﴾

  15. قُلْ إِنِّیَ أَخَافُ إِنْ عَصَیْتُ رَبِّی عَذَابَ یَوْمٍ عَظِیمٍ بگو: «همانا من اگر نافرمانی پروردگارم کنم، از عذاب روز بزرگ می‌ترسم». ﴿15﴾

  16. مَّن یُصْرَفْ عَنْهُ یَوْمَئِذٍ فَقَدْ رَحِمَهُ وَذَلِکَ الْفَوْزُ الْمُبِینُ  هر کس که در آن روز (عذاب را) از او بگردانند (و به وی عذاب نرسد) قطعاً (الله) به او رحم نموده است؛ و این پیروزی آشکار است. ﴿16﴾

  17. وَإِن یَمْسَسْکَ اللَّهُ بِضُرٍّ فَلاَ کَاشِفَ لَهُ إِلاَّ هُوَ وَإِن یَمْسَسْکَ بِخَیْرٍ فَهُوَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ  اگر الله (بخواهد) زیانی به تو برساند، هیچ کس جز او نمی‌تواند آن را دفع کند، و اگر خیری به تو رساند، پس او بر همه چیز تواناست. ﴿17﴾

  18. وَهُوَ الْقَاهِرُ فَوْقَ عِبَادِهِ وَهُوَ الْحَکِیمُ الْخَبِیرُ  و اوست که بر بندگان خود مسلط و چیره است، و او حکیم آگاه است. ﴿18﴾

  19. قُلْ أَیُّ شَیْءٍ أَکْبَرُ شَهَادَةً قُلِ اللَّهِ شَهِیدٌ بَیْنِی وَبَیْنَکُمْ وَأُوحِیَ إِلَیَّ هَذَا الْقُرْآنُ لأُنذِرَکُم بِهِ وَمَن بَلَغَ أَئِنَّکُمْ لَتَشْهَدُونَ أَنَّ مَعَ اللَّهِ آلِهَةً أُخْرَى قُل لاَّ أَشْهَدُ قُلْ إِنَّمَا هُوَ إِلَهٌ وَاحِدٌ وَإِنَّنِی بَرِیءٌ مِّمَّا تُشْرِکُونَ بگو: «چه چیز در گواهی بزرگ‌تر (و برتر) است؟» بگو: «الله، میان من و شما گواه است، و این قرآن بر من وحی شده تا شما و تمام کسانی را که به آن‌ها می‌رسد؛ با آن بیم دهم، آیا براستی شما گواهی می‌دهید که با الله معبودهای دیگری هستند؟» بگو: «من گواهی نمی‌دهم» بگو: «همانا او تنها معبود یگانه است، و من از آنچه با او شریک قرار می‌دهید، بیزارم». ﴿19﴾

  20. الَّذِینَ آتَیْنَاهُمُ الْکِتَابَ یَعْرِفُونَهُ کَمَا یَعْرِفُونَ أَبْنَاءَهُمُ الَّذِینَ خَسِرُواْ أَنفُسَهُمْ فَهُمْ لاَ یُؤْمِنُونَ  کسانی‌که به آن‌ها کتاب داده‌ایم، به خوبی او را می‌شناسند، همان گونه که فرزندان خود را می‌شناسند، کسانی‌که به خویش زیان رسانده‌اند پس ایمان نمی‌آورند. ﴿20﴾

  21. وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَى عَلَى اللَّهِ کَذِبًا أَوْ کَذَّبَ بِآیَاتِهِ إِنَّهُ لاَ یُفْلِحُ الظَّالِمُونَ  و چه کسی ستمکارتر است از آن کس که بر الله دروغ ببندد، یا آیاتش را تکذیب کند؟ به راستی ستمکاران رستگار نخواهند شد. ﴿21﴾

  22. وَیَوْمَ نَحْشُرُهُمْ جَمِیعًا ثُمَّ نَقُولُ لِلَّذِینَ أَشْرَکُواْ أَیْنَ شُرَکَاؤُکُمُ الَّذِینَ کُنتُمْ تَزْعُمُونَ  و روزی‌که همه آن‌ها را گرد آوریم، سپس به کسانی‌که شرک ورزیده‌اند؛ می‌گوییم: «معبودهایی که آن‌ها را شریک الله می‌پنداشتید؛ کجا هستند؟» ﴿22﴾

  23. ثُمَّ لَمْ تَکُن فِتْنَتُهُمْ إِلاَّ أَن قَالُواْ وَاللَّهِ رَبِّنَا مَا کُنَّا مُشْرِکِینَ  آنگاه پاسخ و عذرشان جز این نباشد که گویند: «به الله پروردگارمان سوگند، که ما مشرک نبودیم!» ﴿23﴾

  24. انظُرْ کَیْفَ کَذَبُواْ عَلَى أَنفُسِهِمْ وَضَلَّ عَنْهُم مَّا کَانُواْ یَفْتَرُونَ  بنگر چگونه بر خویشتن دروغ گفتند، و آن دروغ‌هایی که ساخته بودند همه محو و نابود شد. ﴿24﴾

  25. وَمِنْهُم مَّن یَسْتَمِعُ إِلَیْکَ وَجَعَلْنَا عَلَى قُلُوبِهِمْ أَکِنَّةً أَن یَفْقَهُوهُ وَفِی آذَانِهِمْ وَقْرًا وَإِن یَرَوْا کُلَّ آیَةٍ لاَّ یُؤْمِنُواْ بِهَا حَتَّى إِذَا جَاؤُوکَ یُجَادِلُونَکَ یَقُولُ الَّذِینَ کَفَرُواْ إِنْ هَذَا إِلاَّ أَسَاطِیرُ الأَوَّلِینَ و از آنان کسانی هستند که به تو گوش فرا می‌دهند، و ما بر دل‌های شان  پرده‌ها افکنده‌ایم تا آن را نفهمند، و در گوش‌هایشان سنگینی (قرار داده‌ایم) و اگر تمام معجزه‌ها را ببینند، به آن ایمان نمی‌آورند، تا اینکه نزد تو آیند و با تو مجادله کنند، کسانی‌که کافر شدند، گویند: «این جز افسانه‌های پیشینیان نیست». ﴿25﴾

  26. وَهُمْ یَنْهَوْنَ عَنْهُ وَیَنْأَوْنَ عَنْهُ وَإِن یُهْلِکُونَ إِلاَّ أَنفُسَهُمْ وَمَا یَشْعُرُونَ  و آن‌ها (مردم را) از (پیروی) او (= پیامبر) باز می‌دارند، و خود (نیز) از او دور می‌شوند، آن‌ها جز خویشتن (کسی) را هلاک نمی‌کنند و نمی‌دانند. ﴿26﴾

  27. وَلَوْ تَرَىَ إِذْ وُقِفُواْ عَلَى النَّارِ فَقَالُواْ یَا لَیْتَنَا نُرَدُّ وَلاَ نُکَذِّبَ بِآیَاتِ رَبِّنَا وَنَکُونَ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ و اگر (آن‌ها را) هنگامی‌که در برابر آتش نگه داشته‌اند؛ ببینی (شگفت زده می‌شوی) پس می‌گویند: «ای کاش باز گردانده می‌شدیم، و آیات پروردگارمان را تکذیب نمی‌کردیم، و از مؤمنان می‌بودیم». ﴿27﴾

  28. بَلْ بَدَا لَهُم مَّا کَانُواْ یُخْفُونَ مِن قَبْلُ وَلَوْ رُدُّواْ لَعَادُواْ لِمَا نُهُواْ عَنْهُ وَإِنَّهُمْ لَکَاذِبُونَ  (نه چنین نیست) بلکه آنچه را که پیش از این پنهان می‌کردند برایشان  آشکار شده، و اگر باز گردانده شوند، بی‌تردید به آنچه از آن نهی شده بودند؛ باز می‌گردند، و اینان دروغگویانند. ﴿28﴾

  29. وَقَالُواْ إِنْ هِیَ إِلاَّ حَیَاتُنَا الدُّنْیَا وَمَا نَحْنُ بِمَبْعُوثِینَ و گفتند: «هیچ چیزی جز این زندگی دنیای ما نیست، و ما هرگز بر انگیخته نخواهیم شد». ﴿29﴾

  30. وَلَوْ تَرَى إِذْ وُقِفُواْ عَلَى رَبِّهِمْ قَالَ أَلَیْسَ هَذَا بِالْحَقِّ قَالُواْ بَلَى وَرَبِّنَا قَالَ فَذُوقُواْ الْعَذَابَ بِمَا کُنتُمْ تَکْفُرُونَ و اگر آن‌ها را به هنگامی‌که در پیشگاه پروردگارشان بازداشته شده‌اند ببینی (شگفت زده می‌شوی، و الله به آن‌ها) می‌فرماید: «آیا این حق نیست؟» گویند: «چرا قسم به پروردگارمان (حق است) (الله) می‌فرماید: «پس به سزای آنکه کفر می‌ورزیدید عذاب را بچشید». ﴿30﴾

  31. قَدْ خَسِرَ الَّذِینَ کَذَّبُواْ بِلِقَاء اللَّهِ حَتَّى إِذَا جَاءَتْهُمُ السَّاعَةُ بَغْتَةً قَالُواْ یَا حَسْرَتَنَا عَلَى مَا فَرَّطْنَا فِیهَا وَهُمْ یَحْمِلُونَ أَوْزَارَهُمْ عَلَى ظُهُورِهِمْ أَلاَ سَاء مَا یَزِرُونَ آن‌ها که لقای پروردگار را تکذیب کردند؛ قطعاً زیان دیدند، هنگامی‌که ناگهان قیامت به سراغ‌شان بیاید، گویند: «ای افسوس بر ما که درباره‌ی آن کوتاهی کردیم». و آن‌ها (بار) گناهان‌شان را بر پشت‌های خود حمل می‌کنند، چه بد باری است آنچه را حمل می‌کنند. ﴿31﴾

  32. وَمَا الْحَیَاةُ الدُّنْیَا إِلاَّ لَعِبٌ وَلَهْوٌ وَلَلدَّارُ الآخِرَةُ خَیْرٌ لِّلَّذِینَ یَتَّقُونَ أَفَلاَ تَعْقِلُونَ زندگی دنیا چیزی جز بازیچه و سرگرمی نیست، و قطعاً سرای آخرت برای کسانی‌که پرهیزگارند، بهتر است، آیا نمی‌اندیشید؟! ﴿32﴾

  33. قَدْ نَعْلَمُ إِنَّهُ لَیَحْزُنُکَ الَّذِی یَقُولُونَ فَإِنَّهُمْ لاَ یُکَذِّبُونَکَ وَلَکِنَّ الظَّالِمِینَ بِآیَاتِ اللَّهِ یَجْحَدُونَ  یقیناً ما می‌دانیم که آنچه می‌گویند، تو را غمگین می‌کند، پس آن‌ها (در حقیقت) تو را تکذیب نمی‌کنند، بلکه (این) ستمکاران، آیات الله را انکار می‌کنند. ﴿33﴾

  34. وَلَقَدْ کُذِّبَتْ رُسُلٌ مِّن قَبْلِکَ فَصَبَرُواْ عَلَى مَا کُذِّبُواْ وَأُوذُواْ حَتَّى أَتَاهُمْ نَصْرُنَا وَلاَ مُبَدِّلَ لِکَلِمَاتِ اللَّهِ وَلَقَدْ جَاءَکَ مِن نَّبَإِ الْمُرْسَلِینَ  و براستی پیامبرانی پیش از تو تکذیب شدند، و در برابر تکذیب‌ها صبر کردند و (در این راه) آزار دیدند؛ تا یاری ما به آن‌ها رسید، و هیچ کس نمی‌تواند کلام الله را تغییر دهد، و بی‌گمان اخبار پیامبران به تو رسیده است. ﴿34﴾

  35. وَإِن کَانَ کَبُرَ عَلَیْکَ إِعْرَاضُهُمْ فَإِنِ اسْتَطَعْتَ أَن تَبْتَغِیَ نَفَقًا فِی الأَرْضِ أَوْ سُلَّمًا فِی السَّمَاء فَتَأْتِیَهُم بِآیَةٍ وَلَوْ شَاء اللَّهُ لَجَمَعَهُمْ عَلَى الْهُدَى فَلاَ تَکُونَنَّ مِنَ الْجَاهِلِینَ و اگر روی گردانی آن‌ها بر تو گران آمده است، پس اگر می‌توانی نقبی در زمین (بزنی) یا نردبانی به آسمان بجوی، آنگاه نشانه‌ای (دیگر) برای آن‌ها بیاوری! (پس چنان کن). و اگر الله بخواهد آن‌ها را بر هدایت گرد می‌آورد، پس هرگز از نادانان مباش. ﴿35﴾

  36. إِنَّمَا یَسْتَجِیبُ الَّذِینَ یَسْمَعُونَ وَالْمَوْتَى یَبْعَثُهُمُ اللَّهُ ثُمَّ إِلَیْهِ یُرْجَعُونَ تنها کسانی (دعوت تو را) اجابت می‌کنند که گوش شنوا دارند، و الله مردگان را (در روز قیامت) بر می‌انگیزد، سپس به سوی او باز گردانده می‌شوند. ﴿36﴾

  37. وَقَالُواْ لَوْلاَ نُزِّلَ عَلَیْهِ آیَةٌ مِّن رَّبِّهِ قُلْ إِنَّ اللَّهَ قَادِرٌ عَلَى أَن یُنَزِّلَ آیَةً وَلَکِنَّ أَکْثَرَهُمْ لاَ یَعْلَمُونَ  و گفتند: «چرا نشانه‌ای از طرف پروردگارش بر او نازل نشده است؟» بگو: «بی‌گمان الله، قادر است که نشانه‌ای نازل کند» ولی بیشتر آن‌ها نمی‌دانند. ﴿37﴾

  38. وَمَا مِن دَابَّةٍ فِی الأَرْضِ وَلاَ طَائِرٍ یَطِیرُ بِجَنَاحَیْهِ إِلاَّ أُمَمٌ أَمْثَالُکُم مَّا فَرَّطْنَا فِی الْکِتَابِ مِن شَیْءٍ ثُمَّ إِلَى رَبِّهِمْ یُحْشَرُونَ  هیچ جننبده‌ای در زمین نیست، و نه هیچ پرنده‌ای که با دو بال خود پرواز می‌کند، مگر اینکه امت‌هایی مانند شما هستند، ما در کتاب (لوح محفوظ) هیچ چیز را فرو گذار نکردیم، سپس به سوی پروردگارشان محشور می‌گردند. ﴿38﴾

  39. وَالَّذِینَ کَذَّبُواْ بِآیَاتِنَا صُمٌّ وَبُکْمٌ فِی الظُّلُمَاتِ مَن یَشَإِ اللَّهُ یُضْلِلْهُ وَمَن یَشَأْ یَجْعَلْهُ عَلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِیمٍ  و کسانی‌که آیات ما را تکذیب کردند، کر و لال هستند (از شنیدن حق و گفتن حق و) در تاریکی‌های قرار دارند، هر کس را الله بخواهد گمراه می‌کند، و هر کس را بخواهد؛ او را بر راه راست قرار خواهد داد. ﴿39﴾

  40. قُلْ أَرَأَیْتَکُم إِنْ أَتَاکُمْ عَذَابُ اللَّهِ أَوْ أَتَتْکُمُ السَّاعَةُ أَغَیْرَ اللَّهِ تَدْعُونَ إِن کُنتُمْ صَادِقِینَ بگو: «اگر راست می‌گویید، به من خبر دهید اگر عذاب الله به سراغ شما آید، یا قیامت بر پا شود، آیا غیر از الله را می‌خوانید؟!» ﴿40﴾

  41. بَلْ إِیَّاهُ تَدْعُونَ فَیَکْشِفُ مَا تَدْعُونَ إِلَیْهِ إِنْ شَاء وَتَنسَوْنَ مَا تُشْرِکُونَ  (نه) بلکه تنها او را می‌خوانید، و اگر او بخواهد مشکلی را که برای آن؛ او را خوانده‌اید، بر طرف می‌سازد، و آنچه را شریک او قرار می‌دهید؛ فراموش خواهید کرد. ﴿41﴾

  42. وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا إِلَى أُمَمٍ مِّن قَبْلِکَ فَأَخَذْنَاهُمْ بِالْبَأْسَاء وَالضَّرَّاء لَعَلَّهُمْ یَتَضَرَّعُونَ  و ما بتحقیق به سوی امت‌هایی که پیش از تو بودند، (پیامبرانی) فرستادیم، (چون نافرمانی کردند) پس آن‌ها را به رنج و سختی‌ها گرفتار ساختیم، تا زاری کنند (و تسلیم گردند) ﴿42﴾

  43. فَلَوْلا إِذْ جَاءَهُمْ بَأْسُنَا تَضَرَّعُواْ وَلَکِن قَسَتْ قُلُوبُهُمْ وَزَیَّنَ لَهُمُ الشَّیْطَانُ مَا کَانُواْ یَعْمَلُونَ پس چرا هنگامی‌که عذاب ما به آن‌ها رسید زاری نکردند؟ (و تسلیم نشدند؟!) بلکه دل‌های  آن‌ها سخت شد، و شیطان، هر کاری که می‌کردند، در نظرشان آراست. ﴿43﴾

  44. فَلَمَّا نَسُواْ مَا ذُکِّرُواْ بِهِ فَتَحْنَا عَلَیْهِمْ أَبْوَابَ کُلِّ شَیْءٍ حَتَّى إِذَا فَرِحُواْ بِمَا أُوتُواْ أَخَذْنَاهُم بَغْتَةً فَإِذَا هُم مُّبْلِسُونَ  پس چون آنچه را به آن‌ها یاد آوری شده بود فراموش کردند، درهای همه چیز را به روی آن‌ها گشودیم تا وقتی که به آنچه داده شدند شاد گشتند، ناگهان آن‌ها را گرفتیم، در این هنگام همه مأیوس شدند. ﴿44﴾

  45. فَقُطِعَ دَابِرُ الْقَوْمِ الَّذِینَ ظَلَمُواْ وَالْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ پس ریشه قومی که ستم کرده بودند، قطع شد، و ستایش مخصوص الله است که پروردگار جهانیان است. ﴿45﴾

  46. قُلْ أَرَأَیْتُمْ إِنْ أَخَذَ اللَّهُ سَمْعَکُمْ وَأَبْصَارَکُمْ وَخَتَمَ عَلَى قُلُوبِکُم مَّنْ إِلَهٌ غَیْرُ اللَّهِ یَأْتِیکُم بِهِ انظُرْ کَیْفَ نُصَرِّفُ الآیَاتِ ثُمَّ هُمْ یَصْدِفُونَ بگو: «به من خبر دهید، اگر الله، گوش شما و چشم‌هایتان را بگیرد، و بر دل‌های  شما مهر بزند کدام معبود جز الله (می تواند) آن‌ها را به شما بازگرداند؟!» ببین چگونه آیات را (به شیوهای) گوناگون (بیان) می‌کنیم، سپس آن‌ها روی می‌گردانند! ﴿46﴾

  47. قُلْ أَرَأَیْتَکُمْ إِنْ أَتَاکُمْ عَذَابُ اللَّهِ بَغْتَةً أَوْ جَهْرَةً هَلْ یُهْلَکُ إِلاَّ الْقَوْمُ الظَّالِمُونَ بگو: «به من خبر دهید اگر عذاب الله ناگهان یا آشکارا به سراغ شما بیاید؛ آیا جز قوم ستمکاران نابود می‌شوند؟!». ﴿47﴾

  48. وَمَا نُرْسِلُ الْمُرْسَلِینَ إِلاَّ مُبَشِّرِینَ وَمُنذِرِینَ فَمَنْ آمَنَ وَأَصْلَحَ فَلاَ خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَلاَ هُمْ یَحْزَنُونَ و ما پیامبران را جز بشارت‌دهنده و بیم‌دهنده نمی‌فرستیم، پس هر کس که ایمان آورد و (خویشتن را) اصلاح کند نه ترسی بر آنان است و نه آنان اندوهگین می‌شوند. ﴿48﴾

  49. وَالَّذِینَ کَذَّبُواْ بِآیَاتِنَا یَمَسُّهُمُ الْعَذَابُ بِمَا کَانُواْ یَفْسُقُونَ  و کسانی‌که آیات ما را تکذیب کردند؛ بخاطر (کفر و) نافرمانی شان عذاب به آنان می‌رسد. ﴿49﴾

  50. قُل لاَّ أَقُولُ لَکُمْ عِندِی خَزَائِنُ اللَّهِ وَلا أَعْلَمُ الْغَیْبَ وَلا أَقُولُ لَکُمْ إِنِّی مَلَکٌ إِنْ أَتَّبِعُ إِلاَّ مَا یُوحَى إِلَیَّ قُلْ هَلْ یَسْتَوِی الأَعْمَى وَالْبَصِیرُ أَفَلاَ تَتَفَکَّرُونَ بگو: «من نمی‌گویم خزاین الله نزد من است و غیب نمی‌دانم، و به شما نمی‌گویم من فرشته هستم، جز از آنچه به من وحی می‌شود؛ پیروی نمی‌کنم». بگو: «آیا نابینا و بینا یکسانند؟! چرا نمی‌اندیشید؟!» ﴿50﴾

  51. وَأَنذِرْ بِهِ الَّذِینَ یَخَافُونَ أَن یُحْشَرُواْ إِلَى رَبِّهِمْ لَیْسَ لَهُم مِّن دُونِهِ وَلِیٌّ وَلاَ شَفِیعٌ لَّعَلَّهُمْ یَتَّقُونَ و با آن (= قرآن) کسانی را که می‌ترسند به سوی پروردگارشان گرد آیند؛ بیم ده (زیرا که) برایشان  (در آن روز) دوست و شفیعی جز او (= خدا) نیست؛ باشد که پرهیزگاری پیشه کنند. ﴿51﴾

  52. وَلاَ تَطْرُدِ الَّذِینَ یَدْعُونَ رَبَّهُم بِالْغَدَاةِ وَالْعَشِیِّ یُرِیدُونَ وَجْهَهُ مَا عَلَیْکَ مِنْ حِسَابِهِم مِّن شَیْءٍ وَمَا مِنْ حِسَابِکَ عَلَیْهِم مِّن شَیْءٍ فَتَطْرُدَهُمْ فَتَکُونَ مِنَ الظَّالِمِینَ و کسانی را که صبح و شام پروردگارشان را می‌خوانند (و) خشنودی او را می‌خواهند (از خود) دور مکن، نه چیزی از حساب آن‌ها بر توست و نه چیزی از حساب تو بر آن‌ها؛ پس اگر آن‌ها را طرد کنی از ستمکاران خواهی بود. ﴿52﴾

  53. وَکَذَلِکَ فَتَنَّا بَعْضَهُم بِبَعْضٍ لِّیَقُولُوا أَهَؤُلاء مَنَّ اللَّهُ عَلَیْهِم مِّن بَیْنِنَا أَلَیْسَ اللَّهُ بِأَعْلَمَ بِالشَّاکِرِینَ و این چنین بعضی از آن‌ها را با بعض دیگر آزمودیم؛ تا بگویند: «آیا این‌ها  هستند که الله از میان ما بر آنان منت نهاده (و نعمت هدایت بخشیده)است؟!» آیا الله به سپاسگزاران داناتر نیست؟ ﴿53﴾

  54. وَإِذَا جَاءَکَ الَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِآیَاتِنَا فَقُلْ سَلامٌ عَلَیْکُمْ کَتَبَ رَبُّکُمْ عَلَى نَفْسِهِ الرَّحْمَةَ أَنَّهُ مَن عَمِلَ مِنکُمْ سُوءًا بِجَهَالَةٍ ثُمَّ تَابَ مِن بَعْدِهِ وَأَصْلَحَ فَأَنَّهُ غَفُورٌ رَّحِیمٌ و هرگاه کسانی‌که به آیات ما ایمان دارند نزد تو آیند (به آن‌ها) بگو: «سلام بر شما، پروردگارتان رحمت را بر خود فرض کرده که هر کس از شما از روی نادانی کار بدی مرتکب شود؛ سپس بعد از آن توبه و درستکاری کند، البته او آمرزنده‌ی مهربان است». ﴿54﴾

  55. وَکَذَلِکَ نُفَصِّلُ الآیَاتِ وَلِتَسْتَبِینَ سَبِیلُ الْمُجْرِمِینَ  و این چنین آیات را به تفصیل بیان می‌کنیم و تا راه مجرمان (و گناهکاران) آشکار گردد. ﴿55﴾

  56. قُلْ إِنِّی نُهِیتُ أَنْ أَعْبُدَ الَّذِینَ تَدْعُونَ مِن دُونِ اللَّهِ قُل لاَّ أَتَّبِعُ أَهْوَاءکُمْ قَدْ ضَلَلْتُ إِذًا وَمَا أَنَاْ مِنَ الْمُهْتَدِینَ بگو: «من از پرستش کسانی‌که غیر از الله می‌خوانید؛ نهی شده‌ام». بگو: «من از هوس‌های شما پیروی نمی‌کنم که اگر چنین کنم؛ قطعاً گمراه شده‌ام و از هدایت یافتگان نخواهم بود». ﴿56﴾

  57. قُلْ إِنِّی عَلَى بَیِّنَةٍ مِّن رَّبِّی وَکَذَّبْتُم بِهِ مَا عِندِی مَا تَسْتَعْجِلُونَ بِهِ إِنِ الْحُکْمُ إِلاَّ لِلَّهِ یَقُصُّ الْحَقَّ وَهُوَ خَیْرُ الْفَاصِلِینَ  بگو: «من دلیل روشنی از پروردگارم دارم و شما آن را تکذیب کرده‌اید و آنچه شما بدان شتاب دارید (از نزول عذاب) نزد من نیست؛ حکم و فرمان تنها از آن الله است، حق را بیان می‌کند و او بهترین جدا کننده (ی حق از باطل) است». ﴿57﴾

  58. قُل لَّوْ أَنَّ عِندِی مَا تَسْتَعْجِلُونَ بِهِ لَقُضِیَ الأَمْرُ بَیْنِی وَبَیْنَکُمْ وَاللَّهُ أَعْلَمُ بِالظَّالِمِینَ  بگو: «اگر آنچه که شما بدان شتاب دارید (از نزول عذاب) نزد من بود (بر شما نازل می‌کردم و) کار میان من و شما به پایان می‌رسید، و الله به ستمکاران داناتر است». ﴿58﴾

  59. وَعِندَهُ مَفَاتِحُ الْغَیْبِ لاَ یَعْلَمُهَا إِلاَّ هُوَ وَیَعْلَمُ مَا فِی الْبَرِّ وَالْبَحْرِ وَمَا تَسْقُطُ مِن وَرَقَةٍ إِلاَّ یَعْلَمُهَا وَلاَ حَبَّةٍ فِی ظُلُمَاتِ الأَرْضِ وَلاَ رَطْبٍ وَلاَ یَابِسٍ إِلاَّ فِی کِتَابٍ مُّبِینٍ  و کلیدهای غیب نزد اوست؛ و جز او کسی آن‌ها را نمی‌داند، آنچه را در خشکی و دریاست می‌داند، و هیچ برگی (از درختی) نمی‌افتد؛ مگر اینکه آن را می‌داند، و نه هیچ دانه‌ای در تاریکی‌های زمین  و نه هیچ تر و خشکی (و جود دارد) مگر اینکه در کتابی آشکار (= لوح محفوظ ثبت) است. ﴿59﴾

  60. وَهُوَ الَّذِی یَتَوَفَّاکُم بِاللَّیْلِ وَیَعْلَمُ مَا جَرَحْتُم بِالنَّهَارِ ثُمَّ یَبْعَثُکُمْ فِیهِ لِیُقْضَى أَجَلٌ مُّسَمًّى ثُمَّ إِلَیْهِ مَرْجِعُکُمْ ثُمَّ یُنَبِّئُکُم بِمَا کُنتُمْ تَعْمَلُونَ و او کسی است که (روح) شما را در شب (هنگام خواب) می‌گیرد و آنچه در روز کرده‌اید می‌داند، سپس شما را در آن (روز از خواب) بر می‌انگیزد تا موعد مقرر فرا رسد، سپس بازگشت شما به سوی اوست، آنگاه شما را از آنچه انجام می‌دادید؛ آگاه می‌سازد. ﴿60﴾

  61. وَهُوَ الْقَاهِرُ فَوْقَ عِبَادِهِ وَیُرْسِلُ عَلَیْکُم حَفَظَةً حَتَّىَ إِذَا جَاءَ أَحَدَکُمُ الْمَوْتُ تَوَفَّتْهُ رُسُلُنَا وَهُمْ لاَ یُفَرِّطُونَ و او بر بندگانش چیره است و نگهبانانی (از فرشتگان) بر شما می‌فرستد تا زمانی که یکی از شما را مرگ فرا رسد؛ فرستادگان ما (ملک الموت و دست‌یارانش) جانش را می‌گیرند، و آن‌ها (در انجام مأموریت خود) کوتاهی نمی‌کنند. ﴿61﴾

  62. ثُمَّ رُدُّواْ إِلَى اللَّهِ مَوْلاهُمُ الْحَقِّ أَلاَ لَهُ الْحُکْمُ وَهُوَ أَسْرَعُ الْحَاسِبِینَ  سپس به سوی الله که مولای حقیقی آن‌هاست باز می‌گردند، بدانید که حکم (و داوری) مخصوص اوست، و او زود شمار‌ترین حساب‌گران است. ﴿62﴾

  63. قُلْ مَن یُنَجِّیکُم مِّن ظُلُمَاتِ الْبَرِّ وَالْبَحْرِ تَدْعُونَهُ تَضَرُّعًا وَخُفْیَةً لَّئِنْ أَنجَانَا مِنْ هَذِهِ لَنَکُونَنَّ مِنَ الشَّاکِرِینَ بگو: «چه کسی شما را از تاریکی‌های خشکی و دریا رهایی می‌بخشد؟! او را با تضرع و زاری و (در) پنهانی می‌خوانید (و می‌گویید:) اگر ما را از این (خطرات و بلاها) رهایی بخشد؛ مسلماً از شکر گزاران خواهیم بود». ﴿63﴾

  64. قُلِ اللَّهُ یُنَجِّیکُم مِّنْهَا وَمِن کُلِّ کَرْبٍ ثُمَّ أَنتُمْ تُشْرِکُونَ  بگو: «الله شما را از این‌ها  و از هر اندوهی می‌رهاند، باز هم شما شرک می‌ورزید». ﴿64﴾

  65. قُلْ هُوَ الْقَادِرُ عَلَى أَن یَبْعَثَ عَلَیْکُمْ عَذَابًا مِّن فَوْقِکُمْ أَوْ مِن تَحْتِ أَرْجُلِکُمْ أَوْ یَلْبِسَکُمْ شِیَعًا وَیُذِیقَ بَعْضَکُم بَأْسَ بَعْضٍ انظُرْ کَیْفَ نُصَرِّفُ الآیَاتِ لَعَلَّهُمْ یَفْقَهُونَ  بگو: «او قادر است بر آنکه عذابی از بالای (سر) تان یا از زیر پای‌تان؛ بر شما بفرستد، یا شما را بصورت گروه گروه (و پراکنده) با هم بیامیزد و (طعم) جنگ (و دو دستگی) را به هر یک از شما بوسیله‌ی دیگری بچشاند». بنگر، چگونه آیات را گوناگون بیان می‌کنیم؛ تا آنان دریابند. ﴿65﴾

  66. وَکَذَّبَ بِهِ قَوْمُکَ وَهُوَ الْحَقُّ قُل لَّسْتُ عَلَیْکُم بِوَکِیلٍ  قوم تو آن (= قرآن) را تکذیب کردند در حالی‌که آن حق است. بگو: «من بر شما نگهبان نیستم». ﴿66﴾

  67. لِّکُلِّ نَبَإٍ مُّسْتَقَرٌّ وَسَوْفَ تَعْلَمُونَ هر خبری (سر انجام و) قرار گاهی دارد، و به زودی خواهید دانست. ﴿67﴾

  68. وَإِذَا رَأَیْتَ الَّذِینَ یَخُوضُونَ فِی آیَاتِنَا فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ حَتَّى یَخُوضُواْ فِی حَدِیثٍ غَیْرِهِ وَإِمَّا یُنسِیَنَّکَ الشَّیْطَانُ فَلاَ تَقْعُدْ بَعْدَ الذِّکْرَى مَعَ الْقَوْمِ الظَّالِمِینَ و هر گاه کسانی را دیدی که در آیات ما (از روی عناد و مسخره) به بحث و گفتگو می‌پردازند، از آنان روی بگردان؛ تا به سخن دیگری بپردازند. و اگر شیطان تو را به فراموشی افکند، پس هرگز بعد از یاد آوردن با گروه ستمگران منشین. ﴿68﴾

  69. وَمَا عَلَى الَّذِینَ یَتَّقُونَ مِنْ حِسَابِهِم مِّن شَیْءٍ وَلَکِن ذِکْرَى لَعَلَّهُمْ یَتَّقُونَ و چیزی از حساب (و گناه) آن‌ها بر (عهده) پرهیزگاران نیست، ولی (همنشینی باید) برای پند دادن (و یاد آوری) باشد، شاید که پرهیزگاری پیشه کنند. ﴿69﴾

  70. وَذَرِ الَّذِینَ اتَّخَذُواْ دِینَهُمْ لَعِبًا وَلَهْوًا وَغَرَّتْهُمُ الْحَیَاةُ الدُّنْیَا وَذَکِّرْ بِهِ أَن تُبْسَلَ نَفْسٌ بِمَا کَسَبَتْ لَیْسَ لَهَا مِن دُونِ اللَّهِ وَلِیٌّ وَلاَ شَفِیعٌ وَإِن تَعْدِلْ کُلَّ عَدْلٍ لاَّ یُؤْخَذْ مِنْهَا أُوْلَئِکَ الَّذِینَ أُبْسِلُواْ بِمَا کَسَبُواْ لَهُمْ شَرَابٌ مِّنْ حَمِیمٍ وَعَذَابٌ أَلِیمٌ بِمَا کَانُواْ یَکْفُرُونَ  و کسانی را که آیین خود را به بازیچه و سرگرمی گرفتند، و زندگی دنیا، آن‌ها را فریب داده است، رها کن، و با این (قرآن) اندرز شان بده، تا مبادا کسی به (کیفر) آنچه کرده است، (از کردار بد و گناه) گرفتار (و هلاک) شود، (و در قیامت) جز خدا؛ نه یاوری دارند، و نه شفاعت کننده‌ای، و (چنین افرادی) هر فدیده‌ای را به جای خود بدهند، از او پذیرفته نخواهد شد. آن‌ها کسانی هستند که به (کیفر) آنچه کرده‌اند؛ گرفتار شده‌اند، نوشابه‌ای از آب جوشیده برای آن‌هاست و عذاب دردناکی؛ بخاطر اینکه کفر می‌ورزیدند. ﴿70﴾

  71. قُلْ أَنَدْعُو مِن دُونِ اللَّهِ مَا لاَ یَنفَعُنَا وَلاَ یَضُرُّنَا وَنُرَدُّ عَلَى أَعْقَابِنَا بَعْدَ إِذْ هَدَانَا اللَّهُ کَالَّذِی اسْتَهْوَتْهُ الشَّیَاطِینُ فِی الأَرْضِ حَیْرَانَ لَهُ أَصْحَابٌ یَدْعُونَهُ إِلَى الْهُدَى ائْتِنَا قُلْ إِنَّ هُدَى اللَّهِ هُوَ الْهُدَىَ وَأُمِرْنَا لِنُسْلِمَ لِرَبِّ الْعَالَمِینَ  بگو: «آیا غیر از خدا، چیزی را بخوانیم که نه ما را سود می‌دهد و نه زیان می‌رساند؟! و به عقب بر گردیم بعد از آنکه الله ما را هدایت کرده است؟! همچون کسی‌که شیطان او را (با وسوسه) در زمین گمراه کرده و سر گردان مانده است، در حالی‌که او یارانی دارد، او را به هدایت دعوت می‌کنند، (و می‌گویند:) به سوی ما بیا». بگو: «به راستی هدایت الله، هدایت (واقعی) است، و به ما امر شده که تسلیم پروردگار جهانیان باشیم. ﴿71﴾

  72. وَأَنْ أَقِیمُواْ الصَّلاةَ وَاتَّقُوهُ وَهُوَ الَّذِیَ إِلَیْهِ تُحْشَرُونَ و اینکه نماز را بر پا دارید، و از او بترسید، و تنها اوست که به سویش محشور می‌شوید». ﴿72﴾

  73. وَهُوَ الَّذِی خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ بِالْحَقِّ وَیَوْمَ یَقُولُ کُن فَیَکُونُ قَوْلُهُ الْحَقُّ وَلَهُ الْمُلْکُ یَوْمَ یُنفَخُ فِی الصُّورِ عَالِمُ الْغَیْبِ وَالشَّهَادَةِ وَهُوَ الْحَکِیمُ الْخَبِیرُ  و اوست (آن خالق یکتا) که آسمان‌ها و زمین را به حق آفرید، و روزی‌که می‌فرماید: «باش» پس موجود می‌شود، گفتار او حق است، و روزی‌که در صور (= شیپور) دمیده می‌شود؛ فرمانروایی از آن اوست، دانای پنهان و آشکار است، و او حکیم آگاه است. ﴿73﴾

  74. وَإِذْ قَالَ إِبْرَاهِیمُ لِأَبِیهِ آزَرَ أَتَتَّخِذُ أَصْنَامًا آلِهَةً إِنِّی أَرَاکَ وَقَوْمَکَ فِی ضَلالٍ مُّبِینٍ و (بیاد آور) هنگامی را که ابراهیم به پدرش آزر گفت: «آیا بت‌ها را به پرستش می‌گیری؟!من تو و قوم تو را در گمراهی آشکار می‌بینم». ﴿74﴾

  75. وَکَذَلِکَ نُرِی إِبْرَاهِیمَ مَلَکُوتَ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَلِیَکُونَ مِنَ الْمُوقِنِینَ و این چنین، ملکوت آسمان‌ها و زمین را به ابراهیم نشان دادیم، تا از یقین کنندگان باشد. ﴿75﴾

  76. فَلَمَّا جَنَّ عَلَیْهِ اللَّیْلُ رَأَى کَوْکَبًا قَالَ هَذَا رَبِّی فَلَمَّا أَفَلَ قَالَ لا أُحِبُّ الآفِلِینَ  پس هنگامی‌که (تاریکی) شب او را پوشانید، ستاره‌ای دید، گفت: «این پروردگار من است» و چون غروب کرد؛ گفت: «غروب کنندگان را دوست ندارم». ﴿76﴾

  77. فَلَمَّا رَأَى الْقَمَرَ بَازِغًا قَالَ هَذَا رَبِّی فَلَمَّا أَفَلَ قَالَ لَئِن لَّمْ یَهْدِنِی رَبِّی لأکُونَنَّ مِنَ الْقَوْمِ الضَّالِّینَ پس هنگامی‌که ماه را تابنده دید؛ گفت: «این پروردگار من است». و چون غروب کرد، گفت: «اگر پروردگارم مرا راهنمایی نکند، مسلماً از گروه گمراهان خواهم بود». ﴿77﴾

  78. فَلَمَّا رَأَى الشَّمْسَ بَازِغَةً قَالَ هَذَا رَبِّی هَذَا أَکْبَرُ فَلَمَّا أَفَلَتْ قَالَ یَا قَوْمِ إِنِّی بَرِیءٌ مِّمَّا تُشْرِکُونَ  پس هنگامی‌که خورشید را درخشنده دید، گفت: «این پروردگار من است؛ این بزرگتر است». اما وقتی که غروب کرد، گفت: «ای قوم! من از آنچه (برای خدا) شریک قرار می‌دهید، بیزارم». ﴿78﴾

  79. إِنِّی وَجَّهْتُ وَجْهِیَ لِلَّذِی فَطَرَ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ حَنِیفًا وَمَا أَنَاْ مِنَ الْمُشْرِکِینَ بتحقیق من روی خود را به سوی کسی آوردم که آسمان‌ها و زمین را پدپد آورد، حقگرایم و از مشرکان نیستم. ﴿79﴾

  80. وَحَاجَّهُ قَوْمُهُ قَالَ أَتُحَاجُّونِّی فِی اللَّهِ وَقَدْ هَدَانِ وَلاَ أَخَافُ مَا تُشْرِکُونَ بِهِ إِلاَّ أَن یَشَاء رَبِّی شَیْئًا وَسِعَ رَبِّی کُلَّ شَیْءٍ عِلْمًا أَفَلاَ تَتَذَکَّرُونَ  و قومش با وی به مجادله و ستیز پرداختند، گفت: «آیا درباره‌ی الله با من مجادله و ستیز می‌کنید؛ در حالی‌که مرا هدایت کرده است؟! و من از آنچه با او شریک قرار می‌دهید، نمی‌ترسم، مگر پروردگارم چیزی را بخواهد، علم و دانش پروردگارم همه چیز را در برگرفته است، آیا پند نمی‌گیرید؟! ﴿80﴾

  81. وَکَیْفَ أَخَافُ مَا أَشْرَکْتُمْ وَلاَ تَخَافُونَ أَنَّکُمْ أَشْرَکْتُم بِاللَّهِ مَا لَمْ یُنَزِّلْ بِهِ عَلَیْکُمْ سُلْطَانًا فَأَیُّ الْفَرِیقَیْنِ أَحَقُّ بِالأَمْنِ إِن کُنتُمْ تَعْلَمُونَ  و چگونه از چیزی که شریک او قرار داده‌اید؛ بترسم؟! در حالی‌که شما نمی‌ترسید از آنکه چیزی را شریک الله قرار داده‌اید که هیچ گونه دلیلی درباره‌ی آن بر شما نازل نکرده است، پس اگر می‌دانید کدام یک از این دو دسته به ایمنی شایسته‌تر است؟ ﴿81﴾

  82. الَّذِینَ آمَنُواْ وَلَمْ یَلْبِسُواْ إِیمَانَهُم بِظُلْمٍ أُوْلَئِکَ لَهُمُ الأَمْنُ وَهُم مُّهْتَدُونَ آنان که ایمان آورده‌اند، و ایمان خود را به شرک نیالودند، ایمنی از آن آن‌هاست؛ و آن‌ها هدایت شدگانند». ﴿82﴾

  83. وَتِلْکَ حُجَّتُنَا آتَیْنَاهَا إِبْرَاهِیمَ عَلَى قَوْمِهِ نَرْفَعُ دَرَجَاتٍ مَّن نَّشَاء إِنَّ رَبَّکَ حَکِیمٌ عَلِیمٌ  و این‌ها  حجت و دلایل ما بود که به ابراهیم در برابر قومش دادیم، درجات هر کس را بخواهیم بالا می‌بریم، همانا پروردگار تو، حکیم داناست. ﴿83﴾

  84. وَوَهَبْنَا لَهُ إِسْحَاقَ وَیَعْقُوبَ کُلاًّ هَدَیْنَا وَنُوحًا هَدَیْنَا مِن قَبْلُ وَمِن ذُرِّیَّتِهِ دَاوُودَ وَسُلَیْمَانَ وَأَیُّوبَ وَیُوسُفَ وَمُوسَى وَهَارُونَ وَکَذَلِکَ نَجْزِی الْمُحْسِنِینَ  و اسحاق و یعقوب را به او بخشیدیم، و هر یک را هدایت کردیم، و نوح را (نیز) پیش از آن هدایت نمودیم، و از فرزندان او داوود، و سلیمان، و ایوب و یوسف و موسی و هارون را (هدایت کردیم) و این چنین نیکوکاران را پاداش می‌دهیم. ﴿84﴾

  85. وَزَکَرِیَّا وَیَحْیَى وَعِیسَى وَإِلْیَاسَ کُلٌّ مِّنَ الصَّالِحِینَ  و (نیز) زکریا و یحیی و عیسی و الیاس را (هدایت نمودیم) همه از صالحان بودند. ﴿85﴾

  86. وَإِسْمَاعِیلَ وَالْیَسَعَ وَیُونُسَ وَلُوطًا وَکُلاًّ فَضَّلْنَا عَلَى الْعَالَمِینَ  و اسماعیل و الیسع، و یونس و لوط را (هدایت کردیم) و همه را بر جهانیان برتری داده‌ایم. ﴿86﴾

  87. وَمِنْ آبَائِهِمْ وَذُرِّیَّاتِهِمْ وَإِخْوَانِهِمْ وَاجْتَبَیْنَاهُمْ وَهَدَیْنَاهُمْ إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِیمٍ  و (نیز) از پدران‌شان و فرزندان‌شان و برادران‌شان و (برخی را برتری دادیم) و برگزیدیم و به راه راست هدایت نمودیم. ﴿87﴾

  88. ذَلِکَ هُدَى اللَّهِ یَهْدِی بِهِ مَن یَشَاء مِنْ عِبَادِهِ وَلَوْ أَشْرَکُواْ لَحَبِطَ عَنْهُم مَّا کَانُواْ یَعْمَلُونَ  این هدایت الله است، که هر کس از بندگانش را بخواهد با آن هدایت می‌کند. و اگر شرک می‌ورزیدند؛ هرآینه آنچه را که انجام داده بودند از (اعمال نیک) آن‌ها نابود می‌شد. ﴿88﴾

  89. أُوْلَئِکَ الَّذِینَ آتَیْنَاهُمُ الْکِتَابَ وَالْحُکْمَ وَالنُّبُوَّةَ فَإِن یَکْفُرْ بِهَا هَؤُلاء فَقَدْ وَکَّلْنَا بِهَا قَوْمًا لَّیْسُواْ بِهَا بِکَافِرِینَ  آن‌ها کسانی هستند که کتاب و حکمت و نبوت به آنان دادیم، پس اگر این (مشرکان) به آن (آیات قرآن) کفر ورزند، بتحقیق ما گروهی را بر آن می‌گماریم که نسبت به آن کافر نیستند. ﴿89﴾

  90. أُوْلَئِکَ الَّذِینَ هَدَى اللَّهُ فَبِهُدَاهُمُ اقْتَدِهْ قُل لاَّ أَسْأَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْرًا إِنْ هُوَ إِلاَّ ذِکْرَى لِلْعَالَمِینَ  آن‌ها کسانی هستند که الله هدایت‌شان کرده است؛ پس به روش آنان اقتدا کن([1])،  بگو: «من در برابر این (رسالت) پاداشی از شما نمی‌طلبم، این (رسالت و دعوت) چیزی جز (پند و) یاد آوری برای جهانیان نیست». ﴿90﴾

  91. وَمَا قَدَرُواْ اللَّهَ حَقَّ قَدْرِهِ إِذْ قَالُواْ مَا أَنزَلَ اللَّهُ عَلَى بَشَرٍ مِّن شَیْءٍ قُلْ مَنْ أَنزَلَ الْکِتَابَ الَّذِی جَاءَ بِهِ مُوسَى نُورًا وَهُدًى لِّلنَّاسِ تَجْعَلُونَهُ قَرَاطِیسَ تُبْدُونَهَا وَتُخْفُونَ کَثِیرًا وَعُلِّمْتُم مَّا لَمْ تَعْلَمُواْ أَنتُمْ وَلاَ آبَاؤُکُمْ قُلِ اللَّهُ ثُمَّ ذَرْهُمْ فِی خَوْضِهِمْ یَلْعَبُونَ و آن‌ها (مقام و عظمت) الله را آن گونه که شایسته است؛ نشناخته‌اند، که گفتند: «الله بر هیچ بشری چیزی را نازل نکرده است» بگو: «کتابی را که موسی برای روشنایی و هدایت مردم آورد، چه کسی نازل کرده است؟! (شما) آن را به صورت نوشته‌های پراکنده قرار می‌دهید، قسمتی را آشکار و بسیاری را پنهان می‌کنید، و چیزهایی به شما آموزش داده شده که نه شما می‌دانستید و نه پدران‌تان، (از آن با خبر بودند)» بگو: «الله (آن را نازل کرده است)» سپس آن‌ها را با سخنان باطل شان، رها کن تا (سر گرم باشند) و بازی کنند. ﴿91﴾

  92. وَهَذَا کِتَابٌ أَنزَلْنَاهُ مُبَارَکٌ مُّصَدِّقُ الَّذِی بَیْنَ یَدَیْهِ وَلِتُنذِرَ أُمَّ الْقُرَى وَمَنْ حَوْلَهَا وَالَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِالآخِرَةِ یُؤْمِنُونَ بِهِ وَهُمْ عَلَى صَلاتِهِمْ یُحَافِظُونَ  و این (قرآن) کتابی است مبارک که نازل کردیم، که آنچه را پیش از آن (از کتاب‌های آسمانی) آمده تصدیق می‌کند، و تا اهالی مکه و کسانی را که گرد آن ساکنند؛ بیم دهی، و کسانی‌که به آخرت ایمان دارند به آن (نیز) ایمان می‌آورند، و آنان بر نمازهای خود محافظت می‌کنند. ﴿92﴾

  93. وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَى عَلَى اللَّهِ کَذِبًا أَوْ قَالَ أُوحِیَ إِلَیَّ وَلَمْ یُوحَ إِلَیْهِ شَیْءٌ وَمَن قَالَ سَأُنزِلُ مِثْلَ مَا أَنزَلَ اللَّهُ وَلَوْ تَرَى إِذِ الظَّالِمُونَ فِی غَمَرَاتِ الْمَوْتِ وَالْمَلائِکَةُ بَاسِطُواْ أَیْدِیهِمْ أَخْرِجُواْ أَنفُسَکُمُ الْیَوْمَ تُجْزَوْنَ عَذَابَ الْهُونِ بِمَا کُنتُمْ تَقُولُونَ عَلَى اللَّهِ غَیْرَ الْحَقِّ وَکُنتُمْ عَنْ آیَاتِهِ تَسْتَکْبِرُونَ  و چه کسی ستمکار تر است از کسی‌که دروغی به الله ببندد، یا بگوید: «به من وحی شده است». در حالی‌که به او وحی نشده است، و کسی‌که بگوید: «من (نیز) همانند آنچه الله نازل کرده است، نازل می‌کنم!» و (شگفت‌زده می‌شوی) اگر ببینی هنگامی‌که (این) ستمکاران در سکرات مرگ فرو رفته‌اند، و فرشتگان (قبض روح) دست‌ها را گشوده (و به آنان می‌گویند:) «جان‌هایتان را بیرون آورید! امروز عذاب خفت‌باری در برابر آنچه ناحق بر الله می‌گفتید، و نسبت به آیات او تکبّر ورزیدید، خواهید دید». ﴿93﴾

  94. وَلَقَدْ جِئْتُمُونَا فُرَادَى کَمَا خَلَقْنَاکُمْ أَوَّلَ مَرَّةٍ وَتَرَکْتُم مَّا خَوَّلْنَاکُمْ وَرَاء ظُهُورِکُمْ وَمَا نَرَى مَعَکُمْ شُفَعَاءَکُمُ الَّذِینَ زَعَمْتُمْ أَنَّهُمْ فِیکُمْ شُرَکَاء لَقَد تَّقَطَّعَ بَیْنَکُمْ وَضَلَّ عَنکُم مَّا کُنتُمْ تَزْعُمُونَ و (در روز قیامت الله می‌فرماید:) «همانا شما یکه (و تنها) به سوی ما آمدید، همان گونه که روز اول شما را آفریدیم، و آنچه را به شما بخشیده بودیم، پشت سرتان رها کردید، و شفیعانی را که شریک در (امور) خود می‌پنداشتید با شما نمی‌بینیم، مسلماً (پیوند و روابط) میان شما بریده شده است، و آنچه را (خدایان و حامیان خود) می‌پنداشتید، از شما دور و گم شده‌اند. ﴿94﴾

  95. إِنَّ اللَّهَ فَالِقُ الْحَبِّ وَالنَّوَى یُخْرِجُ الْحَیَّ مِنَ الْمَیِّتِ وَمُخْرِجُ الْمَیِّتِ مِنَ الْحَیِّ ذَلِکُمُ اللَّهُ فَأَنَّى تُؤْفَکُونَ همانا الله شکافنده‌ی دانه و هسته است، زنده را از مرده خارج می‌سازد، و مرده را از زنده بیرون می‌آورد، این است الله شما، پس چگونه (از حق) منحرف می‌شوید؟! ﴿95﴾

  96. فَالِقُ الإِصْبَاحِ وَجَعَلَ اللَّیْلَ سَکَنًا وَالشَّمْسَ وَالْقَمَرَ حُسْبَانًا ذَلِکَ تَقْدِیرُ الْعَزِیزِ الْعَلِیمِ  (او) شکافنده‌ی صبح است، و شب را (مایه ی) آرامش و خورشید و ماه را (و سیله‌ی) حساب (زمان) قرار داده است، این اندازه‌گیری الله توانای داناست. ﴿96﴾

  97. وَهُوَ الَّذِی جَعَلَ لَکُمُ النُّجُومَ لِتَهْتَدُواْ بِهَا فِی ظُلُمَاتِ الْبَرِّ وَالْبَحْرِ قَدْ فَصَّلْنَا الآیَاتِ لِقَوْمٍ یَعْلَمُونَ و او کسی است که ستارگان را برای شما قرار داد، تا در تاریکی‌های خشکی و دریا بوسیله‌ی آن‌ها راه یابید. بتحقیق ما آیات (و نشانه‌های خود) را برای گروهی که می‌دانند (بتفصیل) بیان داشتیم. ﴿97﴾

  98. وَهُوَ الَّذِیَ أَنشَأَکُم مِّن نَّفْسٍ وَاحِدَةٍ فَمُسْتَقَرٌّ وَمُسْتَوْدَعٌ قَدْ فَصَّلْنَا الآیَاتِ لِقَوْمٍ یَفْقَهُونَ  و او کسی است شما را از یک تن آفرید، پس شما را قرار گاه و امانت گاهی است، ما آیات (خود) را برای گروهی که در می‌یابند (به تفصیل) بیان نمودیم. ﴿98﴾

  99. وَهُوَ الَّذِیَ أَنزَلَ مِنَ السَّمَاء مَاء فَأَخْرَجْنَا بِهِ نَبَاتَ کُلِّ شَیْءٍ فَأَخْرَجْنَا مِنْهُ خَضِرًا نُّخْرِجُ مِنْهُ حَبًّا مُّتَرَاکِبًا وَمِنَ النَّخْلِ مِن طَلْعِهَا قِنْوَانٌ دَانِیَةٌ وَجَنَّاتٍ مِّنْ أَعْنَابٍ وَالزَّیْتُونَ وَالرُّمَّانَ مُشْتَبِهًا وَغَیْرَ مُتَشَابِهٍ انظُرُواْ إِلَى ثَمَرِهِ إِذَا أَثْمَرَ وَیَنْعِهِ إِنَّ فِی ذَلِکُمْ لَآیَاتٍ لِّقَوْمٍ یُؤْمِنُونَ  و او کسی است که از آسمان آبی نازل کرد، پس بوسیله‌ی آن گیاهان گوناگون (از زمین) بیرون آوردیم، سپس از آن سبزه‌ها پدید آوردیم، که از آن دانه‌های متراکم، و از شکوفه‌ی نخل خوشه‌هایی نزدیک به یکدیگر بیرون آوردیم. و باغ‌هایی  از انگور، و زیتون و انار، (میوه‌هایی) که برخی شبیه هم و برخی بی‌شباهت به هم هستند (بیرون آوردیم).  هنگامی‌که میوه داد (و به بارنشست) به میوه‌ی آن، و (به) رسیدنش بنگرید که همانا در آن نشانه‌هایی است برای گروهی که ایمان دارند. ﴿99﴾

  100. وَجَعَلُواْ لِلَّهِ شُرَکَاء الْجِنَّ وَخَلَقَهُمْ وَخَرَقُواْ لَهُ بَنِینَ وَبَنَاتٍ بِغَیْرِ عِلْمٍ سُبْحَانَهُ وَتَعَالَى عَمَّا یَصِفُونَ  و (مشرکان) برای الله شریک‌های ازجن قرار دادند، در حالی‌که (الله) آن‌ها را آفریده است، و از روی نادانی برای الله پسران و دخترانی ساختند، الله منزه و برتر است از آنچه توصیف می‌کنند. ﴿100﴾

  101. بَدِیعُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ أَنَّى یَکُونُ لَهُ وَلَدٌ وَلَمْ تَکُن لَّهُ صَاحِبَةٌ وَخَلَقَ کُلَّ شَیْءٍ وَهُوَ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیمٌ  (او) پدید آورنده‌ی آسمان‌ها و زمین است، چگونه ممکن است فرزندی داشته باشد؟! در حالی‌که همسری ندارد؟ و همه چیز را آفریده، و او به هر چیز داناست. ﴿101﴾

  102. ذَلِکُمُ اللَّهُ رَبُّکُمْ لا إِلَهَ إِلاَّ هُوَ خَالِقُ کُلِّ شَیْءٍ فَاعْبُدُوهُ وَهُوَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ وَکِیلٌ این است الله، پروردگار شما، هیچ معبودی (بحق) جز او نیست، آفریننده‌ی همه چیز است، پس او را بپرستید، و او بر همه چیز (کار ساز و) نگهبان است. ﴿102﴾

  103. لاَّ تُدْرِکُهُ الأَبْصَارُ وَهُوَ یُدْرِکُ الأَبْصَارَ وَهُوَ اللَّطِیفُ الْخَبِیرُ  چشم‌ها او را در نمی‌یابند، و او چشم‌ها را در می‌یابد، و او باریک بین آگاه است. ﴿103﴾

  104. قَدْ جَاءَکُم بَصَائِرُ مِن رَّبِّکُمْ فَمَنْ أَبْصَرَ فَلِنَفْسِهِ وَمَنْ عَمِیَ فَعَلَیْهَا وَمَا أَنَاْ عَلَیْکُم بِحَفِیظٍ (ای پیامبر به مشرکین بگو:) (دلائل و) بینش‌هایی از (جانب) پروردگارتان برای شما آمد، پس کسی‌که ببیند، به (سود) خود اوست، و کسی‌که (از دیدن آن چشم بپوشد و) نابینا شود، پس به زیان خود اوست، و من (مراقب و) نگهبان شما نیستم. ﴿104﴾

  105. وَکَذَلِکَ نُصَرِّفُ الآیَاتِ وَلِیَقُولُواْ دَرَسْتَ وَلِنُبَیِّنَهُ لِقَوْمٍ یَعْلَمُونَ  و این چنین آیات را گوناگون بیان می‌کنیم، تا مبادا بگویند: «درس خوانده‌ای» و ما این آیات را برای گروهی که می‌دانند (و درک می‌کنند) بیان می‌کنیم. ﴿105﴾

  106. اتَّبِعْ مَا أُوحِیَ إِلَیْکَ مِن رَّبِّکَ لا إِلَهَ إِلاَّ هُوَ وَأَعْرِضْ عَنِ الْمُشْرِکِینَ  از آنچه که از سوی پروردگارت بر تو وحی شده، پیروی کن، هیچ معبودی (بحق) جز او نیست، و از مشرکان روی بگردان. ﴿106﴾

  107. وَلَوْ شَاء اللَّهُ مَا أَشْرَکُواْ وَمَا جَعَلْنَاکَ عَلَیْهِمْ حَفِیظًا وَمَا أَنتَ عَلَیْهِم بِوَکِیلٍ و اگر الله می‌خواست شرک نمی‌ورزیدند، (و به اجبار ایمان می‌آوردند) و ما تو را بر آنان نگهبان قرار نداده‌ایم، و تو کار سازشان نیستی. ﴿107﴾

  108. وَلاَ تَسُبُّواْ الَّذِینَ یَدْعُونَ مِن دُونِ اللَّهِ فَیَسُبُّواْ اللَّهَ عَدْوًا بِغَیْرِ عِلْمٍ کَذَلِکَ زَیَّنَّا لِکُلِّ أُمَّةٍ عَمَلَهُمْ ثُمَّ إِلَى رَبِّهِم مَّرْجِعُهُمْ فَیُنَبِّئُهُم بِمَا کَانُواْ یَعْمَلُونَ  و کسانی را که (مشرکان) به جای الله می‌پرستند؛ دشنام ندهید، مبادا آن‌ها (نیز) از روی دشمنی و جهالت؛ الله را دشنام دهند، این چنین برای هر امتی عمل‌شان را آراستیم، آنگاه باز گشت آن‌ها به سوی پروردگارشان است، پس آن‌ها را از آنچه عمل می‌کردند، آگاه می‌سازد. ﴿108﴾

  109. وَأَقْسَمُواْ بِاللَّهِ جَهْدَ أَیْمَانِهِمْ لَئِن جَاءَتْهُمْ آیَةٌ لَّیُؤْمِنُنَّ بِهَا قُلْ إِنَّمَا الآیَاتُ عِندَ اللَّهِ وَمَا یُشْعِرُکُمْ أَنَّهَا إِذَا جَاءَتْ لاَ یُؤْمِنُونَ  و آن‌ها به سخت‌ترین سوگندهایش به الله سوگند یاد کردند که اگر معجزه‌ای برای آنان بیاید، قطعاً به آن ایمان می‌آورند، بگو: «معجزات فقط نزد الله است  (و در اختیار من نیست) و (شما ای مؤمنان) چه می‌دانید که هر گاه معجزه‌ای (هم) بیاید، ایمان نمی‌آورند؟!» ﴿109﴾

  110. وَنُقَلِّبُ أَفْئِدَتَهُمْ وَأَبْصَارَهُمْ کَمَا لَمْ یُؤْمِنُواْ بِهِ أَوَّلَ مَرَّةٍ وَنَذَرُهُمْ فِی طُغْیَانِهِمْ یَعْمَهُونَ  و ما دل‌های شان  و دیدگان‌شان را دگرگون می‌کنیم همان‌گونه  که از اول به آن ایمان نیاوردند، و آنان را در سر کشی شان سرگردان رها می‌سازیم. ﴿110﴾

  111. وَلَوْ أَنَّنَا نَزَّلْنَا إِلَیْهِمُ الْمَلائِکَةَ وَکَلَّمَهُمُ الْمَوْتَى وَحَشَرْنَا عَلَیْهِمْ کُلَّ شَیْءٍ قُبُلاً مَّا کَانُواْ لِیُؤْمِنُواْ إِلاَّ أَن یَشَاء اللَّهُ وَلَکِنَّ أَکْثَرَهُمْ یَجْهَلُونَ و اگر فرشتگان را بر آن‌ها نازل می‌کردیم، و مردگان با آن‌ها سخن می‌گفتند، و همه چیز را در برابرشان گرد می‌آوردیم، هرگز ایمان نمی‌آورند، مگر آنکه الله بخواهد، ولی بیشترشان نمی‌دانند. ﴿111﴾

  112. وَکَذَلِکَ جَعَلْنَا لِکُلِّ نَبِیٍّ عَدُوًّا شَیَاطِینَ الإِنسِ وَالْجِنِّ یُوحِی بَعْضُهُمْ إِلَى بَعْضٍ زُخْرُفَ الْقَوْلِ غُرُورًا وَلَوْ شَاء رَبُّکَ مَا فَعَلُوهُ فَذَرْهُمْ وَمَا یَفْتَرُونَ  و این چنین برای هر پیامبری، دشمنی از شیاطین انس و جن قرار دادیم، که سخنان فریبنده و بی‌اساس (برای اغفال مردم) به یکدیگر القاء می‌کردند، و اگر پروردگارت می‌خواست، چنین نمی‌کردند، پس آن‌ها را با (تهمت و) دروغ‌هایشان وا‌‌‌ گذار. ﴿112﴾

  113. وَلِتَصْغَى إِلَیْهِ أَفْئِدَةُ الَّذِینَ لاَ یُؤْمِنُونَ بِالآخِرَةِ وَلِیَرْضَوْهُ وَلِیَقْتَرِفُواْ مَا هُم مُّقْتَرِفُونَ  و تا دل‌های  کسانی‌که به آخرت ایمان ندارند به آن متمایل گردد، و به آن خوشنود شوند، و هر گناهی که بخواهند، انجام دهند. ﴿113﴾

  114. أَفَغَیْرَ اللَّهِ أَبْتَغِی حَکَمًا وَهُوَ الَّذِی أَنزَلَ إِلَیْکُمُ الْکِتَابَ مُفَصَّلاً وَالَّذِینَ آتَیْنَاهُمُ الْکِتَابَ یَعْلَمُونَ أَنَّهُ مُنَزَّلٌ مِّن رَّبِّکَ بِالْحَقِّ فَلاَ تَکُونَنَّ مِنَ الْمُمْتَرِینَ  (ای پیامبر بگو:) آیا غیر الله را به داوری طلب کنم؟! و حال آنکه او کسی است که (این) کتاب روشن (که همه چیز در آن بیان شده) به سوی شما نازل کرده است، و کسانی‌که به آن‌ها کتاب (آسمانی) داده‌ایم؛ می‌دانند که این (قرآن) به حق از سوی پروردگارت نازل شده است، بنابراین هرگز از تردید کنندگان مباش. ﴿114﴾

  115. وَتَمَّتْ کَلِمَتُ رَبِّکَ صِدْقًا وَعَدْلاً لاَّ مُبَدِّلِ لِکَلِمَاتِهِ وَهُوَ السَّمِیعُ الْعَلِیمُ  و کلام پروردگار تو با صدق و عدل به انجام رسید، هیچ کس نمی‌تواند کلمات او را دگرگون سازد، و او شنوای داناست. ﴿115﴾

  116. وَإِن تُطِعْ أَکْثَرَ مَن فِی الأَرْضِ یُضِلُّوکَ عَن سَبِیلِ اللَّهِ إِن یَتَّبِعُونَ إِلاَّ الظَّنَّ وَإِنْ هُمْ إِلاَّ یَخْرُصُونَ  و اگر از بیشتر کسانی‌که در روی زمین هستند اطاعت کنی، تو را از راه الله گمراه می‌کنند، زیرا (آن‌ها) جز از گمان پیروی نمی‌کنند، و جز به دروغ سخن نمی‌گویند. ﴿116﴾

  117. إِنَّ رَبَّکَ هُوَ أَعْلَمُ مَن یَضِلُّ عَن سَبِیلِهِ وَهُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِینَ به راستی پروردگارت به کسانی‌که از راه او گمراه می‌شوند، آگاه‌تر است، و او به هدایت یافتگان (نیز) آگاه‌تر است. ﴿117﴾

  118. فَکُلُواْ مِمَّا ذُکِرَ اسْمُ اللَّهِ عَلَیْهِ إِن کُنتُمْ بِآیَاتِهِ مُؤْمِنِینَ پس اگر به آیات او ایمان دارید از (گوشت) آنچه نام الله (هنگام ذبح) بر آن برده شده، بخورید. ﴿118﴾

  119. وَمَا لَکُمْ أَلاَّ تَأْکُلُواْ مِمَّا ذُکِرَ اسْمُ اللَّهِ عَلَیْهِ وَقَدْ فَصَّلَ لَکُم مَّا حَرَّمَ عَلَیْکُمْ إِلاَّ مَا اضْطُرِرْتُمْ إِلَیْهِ وَإِنَّ کَثِیرًا لَّیُضِلُّونَ بِأَهْوَائِهِم بِغَیْرِ عِلْمٍ إِنَّ رَبَّکَ هُوَ أَعْلَمُ بِالْمُعْتَدِینَ و چرا از چیزهایی که (هنگام ذبح) نام الله بر آن‌ها برده شده نمی‌خورید؟! حال آنکه (الله) آنچه را بر شما حرام کرده، به روشنی بیان نموده است! مگر اینکه ناچار باشید. و همانا بسیاری (از مردم) به خاطر هوی و هوس و بی دانشی (دیگران را) گمراه می‌کنند، بی‌گمان پروردگارت به (حال) تجاوز کاران داناتر است. ﴿119﴾

  120. وَذَرُواْ ظَاهِرَ الإِثْمِ وَبَاطِنَهُ إِنَّ الَّذِینَ یَکْسِبُونَ الإِثْمَ سَیُجْزَوْنَ بِمَا کَانُواْ یَقْتَرِفُونَ  و گناه آشکار و پنهان را رها کنید، همانا آنانکه مرتکب گناه می‌شوند، بزودی در برابر آنچه مرتکب می‌شوند، مجازات خواهند شد. ﴿120﴾

  121. وَلاَ تَأْکُلُواْ مِمَّا لَمْ یُذْکَرِ اسْمُ اللَّهِ عَلَیْهِ وَإِنَّهُ لَفِسْقٌ وَإِنَّ الشَّیَاطِینَ لَیُوحُونَ إِلَى أَوْلِیَائِهِمْ لِیُجَادِلُوکُمْ وَإِنْ أَطَعْتُمُوهُمْ إِنَّکُمْ لَمُشْرِکُونَ و از آنچه (هنگام ذبح) نام الله بر آن برده نشده، نخورید و همانا این (عمل) نافرمانی (و گناه) است و به راستی شیاطین به دوستان خود (شبه‌های) القا می‌کنند، تا با شما مجادله کنند، و اگر از آن‌ها اطاعت کنید بی‌گمان مشرک خواهید بود. ﴿121﴾

  122. أَوَ مَن کَانَ مَیْتًا فَأَحْیَیْنَاهُ وَجَعَلْنَا لَهُ نُورًا یَمْشِی بِهِ فِی النَّاسِ کَمَن مَّثَلُهُ فِی الظُّلُمَاتِ لَیْسَ بِخَارِجٍ مِّنْهَا کَذَلِکَ زُیِّنَ لِلْکَافِرِینَ مَا کَانُواْ یَعْمَلُونَ  آیا کسی‌که (با کفر) مرده بود، پس (با هدایت) او را زنده کردیم، و نوری برایش قرار دادیم که با آن در (میان) مردم راه می‌رود، همانند کسی است که در تاریکی‌ها باشد، و از آن خارج نگردد؟! این چنین برای کافران آنچه که انجام می‌دادند آراسته شده است. ﴿122﴾

  123. وَکَذَلِکَ جَعَلْنَا فِی کُلِّ قَرْیَةٍ أَکَابِرَ مُجْرِمِیهَا لِیَمْکُرُواْ فِیهَا وَمَا یَمْکُرُونَ إِلاَّ بِأَنفُسِهِمْ وَمَا یَشْعُرُونَ و این گونه در هر شهر و دیاری، بزرگان (و سران) گناه کاران‌شان را قرار دادیم، تا در آن نیرنگ کنند، ولی نمی‌دانند که جز با خودشان مکر نمی‌ورزند. ﴿123﴾

  124. وَإِذَا جَاءَتْهُمْ آیَةٌ قَالُواْ لَن نُّؤْمِنَ حَتَّى نُؤْتَى مِثْلَ مَا أُوتِیَ رُسُلُ اللَّهِ اللَّهُ أَعْلَمُ حَیْثُ یَجْعَلُ رِسَالَتَهُ سَیُصِیبُ الَّذِینَ أَجْرَمُواْ صَغَارٌ عِندَ اللَّهِ وَعَذَابٌ شَدِیدٌ بِمَا کَانُواْ یَمْکُرُونَ  و چون نشانه‌ای برای آن‌ها بیاید، می‌گویند: «ما هرگز ایمان نمیآوریم، مگر اینکه همانند آنچه به پیامبران الله داده شده، (به ما هم) داده شود». الله آگاه‌تراست که رسالت خویش را کجا قرار دهد، بزودی به کسانی‌که مرتکب گناه شدند، به سزای مکری که می‌ورزیدند؛ از جانب الله خواری، و عذاب سختی خواهد رسید. ﴿124﴾

  125. فَمَن یُرِدِ اللَّهُ أَن یَهْدِیَهُ یَشْرَحْ صَدْرَهُ لِلإِسْلامِ وَمَن یُرِدْ أَن یُضِلَّهُ یَجْعَلْ صَدْرَهُ ضَیِّقًا حَرَجًا کَأَنَّمَا یَصَّعَّدُ فِی السَّمَاء کَذَلِکَ یَجْعَلُ اللَّهُ الرِّجْسَ عَلَى الَّذِینَ لاَ یُؤْمِنُونَ پس هرکس را که الله بخواهد هدایت کند، سینه اش را برای (قبول) اسلام می‌گشاید، و هرکس را که بخواهد گمراه کند، سینه اش راچنان تنگ می‌کند که گویا به آسمان بالا می‌رود، این چنین الله پلیدی را بر کسانی‌که ایمان نمی‌آورند؛ قرار می‌دهد. ﴿125﴾

  126. وَهَذَا صِرَاطُ رَبِّکَ مُسْتَقِیمًا قَدْ فَصَّلْنَا الآیَاتِ لِقَوْمٍ یَذَّکَّرُونَ و این راه مستقیم پروردگار توست، بتحقیق ما آیات (خود) را برای گروهی که پند می‌گیرند، بیان کردیم. ﴿126﴾

  127. لَهُمْ دَارُ السَّلامِ عِندَ رَبِّهِمْ وَهُوَ وَلِیُّهُمْ بِمَا کَانُواْ یَعْمَلُونَ  برای آن‌ها (در بهشت) سرای آرامش و سلامتی نزد پروردگارشان خواهد بود، و او ولی و دوستدار آن‌هاست بخاطر اعمال (پسندیده‌ای) که انجام می‌دادند. ﴿127﴾

  128. وَیَوْمَ یَحْشُرُهُمْ جَمِیعًا یَا مَعْشَرَ الْجِنِّ قَدِ اسْتَکْثَرْتُم مِّنَ الإِنسِ وَقَالَ أَوْلِیَاؤُهُم مِّنَ الإِنسِ رَبَّنَا اسْتَمْتَعَ بَعْضُنَا بِبَعْضٍ وَبَلَغْنَا أَجَلَنَا الَّذِیَ أَجَّلْتَ لَنَا قَالَ النَّارُ مَثْوَاکُمْ خَالِدِینَ فِیهَا إِلاَّ مَا شَاء اللَّهُ إِنَّ رَبَّکَ حَکِیمٌ عَلِیمٌ  و روزی‌که (الله) همه‌ی آنان را گرد آورد (و می‌فرماید:) «ای گروه جن، شما افراد زیادی از انسان‌ها را گمراه کردید». و دوستان آن‌ها از آدمیان می‌گویند: «پروردگارا! هر یک از ما دوگروه از یکدیگر بهرمند شدیم، و به آن مدتی که برای ما مقرر داشته بودی رسیدیم». (الله) می‌فرماید: «آتش جایگاه شماست، جاودانه در آن خواهید ماند، مگر آنچه الله بخواهد» بی‌گمان پروردگار تو حکیم داناست. ﴿128﴾

  129. وَکَذَلِکَ نُوَلِّی بَعْضَ الظَّالِمِینَ بَعْضًا بِمَا کَانُواْ یَکْسِبُونَ و این چنین بعضی از ستمگران را به کیفر آنچه انجام می‌دادند به بعض دیگر وا می‌گذاریم. ﴿129﴾

  130. یَا مَعْشَرَ الْجِنِّ وَالإِنسِ أَلَمْ یَأْتِکُمْ رُسُلٌ مِّنکُمْ یَقُصُّونَ عَلَیْکُمْ آیَاتِی وَیُنذِرُونَکُمْ لِقَاء یَوْمِکُمْ هَذَا قَالُواْ شَهِدْنَا عَلَى أَنفُسِنَا وَغَرَّتْهُمُ الْحَیَاةُ الدُّنْیَا وَشَهِدُواْ عَلَى أَنفُسِهِمْ أَنَّهُمْ کَانُواْ کَافِرِینَ  ای گروه جن و انس! آیا پیامبرانی از شما به سوی شما نیامدند که آیات مرا برای‌تان بخوانند، و شما را از ملاقات این روزتان هشدار دهند گویند: «بر (ضد) خودمان گواهی می‌دهیم». و زندگی دنیا آن‌ها را فریب داد، و بر (زیان) خودشان گواهی دهند که کافر بودند. ﴿130﴾

  131. ذَلِکَ أَن لَّمْ یَکُن رَّبُّکَ مُهْلِکَ الْقُرَى بِظُلْمٍ وَأَهْلُهَا غَافِلُونَ  این (فرستادن پیامبران) بدان سبب است که پروردگارت هیچ گاه شهرها در حالی‌که مردمش غافل و بی‌خبر باشند، به ستم هلاک نمی‌کند. ﴿131﴾

  132. وَلِکُلٍّ دَرَجَاتٌ مِّمَّا عَمِلُواْ وَمَا رَبُّکَ بِغَافِلٍ عَمَّا یَعْمَلُونَ و برای هر یک در برابر آنچه انجام داده‌اند درجاتی است، و پرودگارت از آنچه انجام می‌دهند؛ غافل نیست. ﴿132﴾

  133. وَرَبُّکَ الْغَنِیُّ ذُو الرَّحْمَةِ إِن یَشَأْ یُذْهِبْکُمْ وَیَسْتَخْلِفْ مِن بَعْدِکُم مَّا یَشَاء کَمَا أَنشَأَکُم مِّن ذُرِّیَّةِ قَوْمٍ آخَرِینَ و پروردگارت بی‌نیاز (و) صاحب رحمت (بی‌کران) است، اگر بخواهد شما را می‌برد، و پس از شما هرکس را بخواهد جانشین می‌کند، چنانکه شما را از نسل گروهی دیگر به وجود آورد. ﴿133﴾

  134. إِنَّ مَا تُوعَدُونَ لَآتٍ وَمَا أَنتُم بِمُعْجِزِینَ  مسلّماً آنچه به شما  وعده داده می‌شود، خواهد آمد، و شما نمی‌توانید (الله را) ناتوان سازید (و از کیفر الهی فرار کنید). ﴿134﴾

  135. قُلْ یَا قَوْمِ اعْمَلُواْ عَلَى مَکَانَتِکُمْ إِنِّی عَامِلٌ فَسَوْفَ تَعْلَمُونَ مَن تَکُونُ لَهُ عَاقِبَةُ الدَّارِ إِنَّهُ لاَ یُفْلِحُ الظَّالِمُونَ بگو: «ای قوم من! به شیوۀ خود عمل کنید، همانا من (نیز به شیوۀ خود) عمل می‌کنم، اما بزودی خواهید دانست که چه کسی سرانجام نیک خواهد داشت، بتحقیق ستمکاران رستگار نخواهند شد». ﴿135﴾

  136. وَجَعَلُواْ لِلَّهِ مِمَّا ذَرَأَ مِنَ الْحَرْثِ وَالأَنْعَامِ نَصِیبًا فَقَالُواْ هَذَا لِلَّهِ بِزَعْمِهِمْ وَهَذَا لِشُرَکَائِنَا فَمَا کَانَ لِشُرَکَائِهِمْ فَلاَ یَصِلُ إِلَى اللَّهِ وَمَا کَانَ لِلَّهِ فَهُوَ یَصِلُ إِلَى شُرَکَائِهِمْ سَاء مَا یَحْکُمُونَ و (مشرکان) از آنچه الله از زراعت و چهارپایان آفریده است، بهره‌ای برای او قرار دادند (و نیز بهره‌ای برای بت‌ها) و به گمان خود گفتند: «این برای الله است، و این (هم) برای شریکان ما (= بت‌ها) است([2])، پس آنچه از آنِ شریکان‌شان بود به الله نمی‌رسید، و آنچه از آنِ الله بود، به شریکان‌شان می‌رسید، چه بد حکم می‌کنند. ﴿136﴾

  137. وَکَذَلِکَ زَیَّنَ لِکَثِیرٍ مِّنَ الْمُشْرِکِینَ قَتْلَ أَوْلادِهِمْ شُرَکَاؤُهُمْ لِیُرْدُوهُمْ وَلِیَلْبِسُواْ عَلَیْهِمْ دِینَهُمْ وَلَوْ شَاء اللَّهُ مَا فَعَلُوهُ فَذَرْهُمْ وَمَا یَفْتَرُونَ  و این چنین شریکان‌شان برای بسیاری از مشرکان؛ کشتن فرزندان‌شان را آراسته جلوه دادند. تا هلاک‌شان  کنند، و آیین شان را برآنان مشتبه سازند، و اگر الله می‌خواست، چنین نمی‌کردند، پس آن‌ها را با تهمت‌هایشان و اگذار. ﴿137﴾

  138. وَقَالُواْ هَذِهِ أَنْعَامٌ وَحَرْثٌ حِجْرٌ لاَّ یَطْعَمُهَا إِلاَّ مَن نَّشَاء بِزَعْمِهِمْ وَأَنْعَامٌ حُرِّمَتْ ظُهُورُهَا وَأَنْعَامٌ لاَّ یَذْکُرُونَ اسْمَ اللَّهِ عَلَیْهَا افْتِرَاء عَلَیْهِ سَیَجْزِیهِم بِمَا کَانُواْ یَفْتَرُونَ وگفتند: «این چهار پایان و کشتزار‌‌‌‌‌‌‌‌ها (برای همه) ممنوع است، مگر کسانی‌که ما بخواهیم ـ به گمان آنان ـ نباید (از) آن بخورد». و چهارپایانی دیگر است که (سوار شدن بر) پشت آن‌ها حرام است. و (نیز) چهار پایانی (دیگر) است که (هنگام ذبح) نام الله را بر آن نمی‌بردند، (و با این کارشان) به الله دروغ می‌بستند. و (الله) به زودی کیفر افتراهای‌شان را خواهد داد. ﴿138﴾

  139. وَقَالُواْ مَا فِی بُطُونِ هَذِهِ الأَنْعَامِ خَالِصَةٌ لِّذُکُورِنَا وَمُحَرَّمٌ عَلَى أَزْوَاجِنَا وَإِن یَکُن مَّیْتَةً فَهُمْ فِیهِ شُرَکَاء سَیَجْزِیهِمْ وَصْفَهُمْ إِنَّهُ حَکِیمٌ عَلِیمٌ  و گفتند: «آنچه در شکم این چهارپایان است مخصوص مردان ماست، و برهمسران‌مان حرام است، و اگر مرده باشد پس (همگی) در آن شریکند». بزودی (الله) کیفر این توصیف آن‌ها را می‌دهد، بی‌گمان او حکیم داناست. ﴿139﴾

  140. قَدْ خَسِرَ الَّذِینَ قَتَلُواْ أَوْلادَهُمْ سَفَهًا بِغَیْرِ عِلْمٍ وَحَرَّمُواْ مَا رَزَقَهُمُ اللَّهُ افْتِرَاء عَلَى اللَّهِ قَدْ ضَلُّواْ وَمَا کَانُواْ مُهْتَدِینَ مسلّماً زیان کردند آن‌ها که فرزندان خود را به نادانی کشتند؛ و از روی افتراء بر الله، آنچه را الله روزی‌شان نموده بود (بر خود) تحریم کردند، بتحقیق آن‌ها گمراه شدند و راه هدایت را نیافته بودند. ﴿140﴾

  141. وَهُوَ الَّذِی أَنشَأَ جَنَّاتٍ مَّعْرُوشَاتٍ وَغَیْرَ مَعْرُوشَاتٍ وَالنَّخْلَ وَالزَّرْعَ مُخْتَلِفًا أُکُلُهُ وَالزَّیْتُونَ وَالرُّمَّانَ مُتَشَابِهًا وَغَیْرَ مُتَشَابِهٍ کُلُواْ مِن ثَمَرِهِ إِذَا أَثْمَرَ وَآتُواْ حَقَّهُ یَوْمَ حَصَادِهِ وَلاَ تُسْرِفُواْ إِنَّهُ لاَ یُحِبُّ الْمُسْرِفِینَ و اوست که باغ‌هایی دار بست و بی‌دار بست، و درخت خرما و کشتزار با میوه‌های گوناگون، و زیتون و انار را شبیه و بی شباهت پدید آورد. از میوۀ آن به هنگامی‌که رسید، بخورید، و حق (= زکات) آن را در روز درَوش بپردازید، و اسراف نکنید، بی‌گمان او اسراف کنندگان را دوست ندارد. ﴿141﴾

  142. وَمِنَ الأَنْعَامِ حَمُولَةً وَفَرْشًا کُلُواْ مِمَّا رَزَقَکُمُ اللَّهُ وَلاَ تَتَّبِعُواْ خُطُوَاتِ الشَّیْطَانِ إِنَّهُ لَکُمْ عَدُوٌّ مُّبِینٌ  و (نیز) از چهار پایان، (حیوانات) باربر و (حیوانات) کوچک (که توان حمل بار ندارند آفرید). از آنچه الله به شما روزی داده است بخورید، و از گام‌های شیطان پیروی مکنید، بی‌گمان او دشمن آشکار شماست. ﴿142﴾

  143. ثَمَانِیَةَ أَزْوَاجٍ مِّنَ الضَّأْنِ اثْنَیْنِ وَمِنَ الْمَعْزِ اثْنَیْنِ قُلْ آلذَّکَرَیْنِ حَرَّمَ أَمِ الأُنثَیَیْنِ أَمَّا اشْتَمَلَتْ عَلَیْهِ أَرْحَامُ الأُنثَیَیْنِ نَبِّؤُونِی بِعِلْمٍ إِن کُنتُمْ صَادِقِینَ هشت جفت (از چهار پایان آفرید) از میش یک جفت (نر و ماده) و از بز یک جفت (نر و ماده)، بگو: «آیا (الله) دو نر را حرام کرده است، یا دو ماده را؟! یا آنچه که رحم‌های (این) دو ماده در بر دارد؟! اگر راست می‌گویید از روی علم به من خبر دهید». ﴿143﴾

  144. وَمِنَ الإِبِلِ اثْنَیْنِ وَمِنَ الْبَقَرِ اثْنَیْنِ قُلْ آلذَّکَرَیْنِ حَرَّمَ أَمِ الأُنثَیَیْنِ أَمَّا اشْتَمَلَتْ عَلَیْهِ أَرْحَامُ الأُنثَیَیْنِ أَمْ کُنتُمْ شُهَدَاء إِذْ وَصَّاکُمُ اللَّهُ بِهَذَا فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَى عَلَى اللَّهِ کَذِبًا لِیُضِلَّ النَّاسَ بِغَیْرِ عِلْمٍ إِنَّ اللَّهَ لاَ یَهْدِی الْقَوْمَ الظَّالِمِینَ و از شتر یک جفت (نر و ماده) و از گاو یک جفت (نر و ماده، آفرید). بگو: «آیا دو نر را حرام کرده است یا دو ماده را؟! یا آنچه که رحم‌های (این) دو ماده در بر دارد؟! آیا هنگامی‌که الله شما را به (تحریم) آن توصیه کرد، (حاضر و) گواه بودید؟! پس چه کسی ستمکار‌‌تراست از آن کس که بر الله دروغ بندد، تا مردم را از روی نادانی گمراه سازد؟! مسلّماً الله گروه ستمکاران را هدایت نمی‌کند». ﴿144﴾

  145. قُل لاَّ أَجِدُ فِی مَا أُوحِیَ إِلَیَّ مُحَرَّمًا عَلَى طَاعِمٍ یَطْعَمُهُ إِلاَّ أَن یَکُونَ مَیْتَةً أَوْ دَمًا مَّسْفُوحًا أَوْ لَحْمَ خِنزِیرٍ فَإِنَّهُ رِجْسٌ أَوْ فِسْقًا أُهِلَّ لِغَیْرِ اللَّهِ بِهِ فَمَنِ اضْطُرَّ غَیْرَ بَاغٍ وَلاَ عَادٍ فَإِنَّ رَبَّکَ غَفُورٌ رَّحِیمٌ بگو: «در آنچه بر من وحی شده است، (چیز) حرامی را که خوردن آن بر خورنده‌ای حرام باشد؛ نمی‌یابم، بجز اینکه مردار باشد یا خون ریخته شده یا گوشت خوک که پلید است، یا (حیوانی که در کشتنش) نافرمانی (خدا) شده، (هنگام ذبح) نام غیر الله بر آن برده شده باشد، اما کسی‌که (به خوردن آن‌ها) ناچار گردد، بی آنکه خواهان لذت آن باشد و یا زیاده روی و تجاوز کند (گناهی بر وی نیست) بی‌گمان پروردگارت آمرزندۀ مهربان است. ﴿145﴾

  146. وَعَلَى الَّذِینَ هَادُواْ حَرَّمْنَا کُلَّ ذِی ظُفُرٍ وَمِنَ الْبَقَرِ وَالْغَنَمِ حَرَّمْنَا عَلَیْهِمْ شُحُومَهُمَا إِلاَّ مَا حَمَلَتْ ظُهُورُهُمَا أَوِ الْحَوَایَا أَوْ مَا اخْتَلَطَ بِعَظْمٍ ذَلِکَ جَزَیْنَاهُم بِبَغْیِهِمْ وَإِنَّا لَصَادِقُونَ  و بر یهودیان، هر (حیوان) ناخن دار را حرام کردیم، و از گاو و گوسفند، پیه آن دو را بر آن‌ها حرام ساختیم، مگر آنچه (از پیه و چربی) که بر پشت آن‌ها قرار دارد، و یا در لا به لای روده‌ها یا آنچه به استخوان آمیخته است، این را به سبب سرکشی (و ستمی) که می‌کردند؛ به آن‌ها کیفر دادیم، و حقاً ما راستگوییم. ﴿146﴾

  147. فَإِن کَذَّبُوکَ فَقُل رَّبُّکُمْ ذُو رَحْمَةٍ وَاسِعَةٍ وَلاَ یُرَدُّ بَأْسُهُ عَنِ الْقَوْمِ الْمُجْرِمِینَ پس اگر تو را تکذیب کنند، بگو: «پروردگار شما دارای رحمتی گسترده است، و عذابش از گروه مجرم (و گناه‌کار) دفع نخواهد شد». ﴿147﴾

  148. سَیَقُولُ الَّذِینَ أَشْرَکُواْ لَوْ شَاء اللَّهُ مَا أَشْرَکْنَا وَلاَ آبَاؤُنَا وَلاَ حَرَّمْنَا مِن شَیْءٍ کَذَلِکَ کَذَّبَ الَّذِینَ مِن قَبْلِهِم حَتَّى ذَاقُواْ بَأْسَنَا قُلْ هَلْ عِندَکُم مِّنْ عِلْمٍ فَتُخْرِجُوهُ لَنَا إِن تَتَّبِعُونَ إِلاَّ الظَّنَّ وَإِنْ أَنتُمْ إِلاَّ تَخْرُصُونَ  به زودی کسانی‌که شرک ورزیدند می‌گویند: «اگر الله می‌خواست، نه ما شرک می‌آوردیم و نه پدران ما، و نه چیزی را تحریم می‌کردیم» کسانی‌که پیش از آن‌ها بودند (نیز) این چنین تکذیب کردند، تا آنکه (طعم) عذاب ما را چشیدند. بگو: «آیا نزد شما (دلیل و) دانشی است که آن را برای ما آشکار سازید؟! شما فقط از پندارهای بی‌اساس پیروی می‌کنید، و شما جز گزافه و دروغ نمی‌گویید». ﴿148﴾

  149. قُلْ فَلِلَّهِ الْحُجَّةُ الْبَالِغَةُ فَلَوْ شَاء لَهَدَاکُمْ أَجْمَعِینَ بگو: «دلیل رسا (و قاطع) از آنِ الله است، پس اگر می‌خواست همه‌ی شما را هدایت می‌کرد». ﴿149﴾

  150. قُلْ هَلُمَّ شُهَدَاءَکُمُ الَّذِینَ یَشْهَدُونَ أَنَّ اللَّهَ حَرَّمَ هَذَا فَإِن شَهِدُواْ فَلاَ تَشْهَدْ مَعَهُمْ وَلاَ تَتَّبِعْ أَهْوَاء الَّذِینَ کَذَّبُواْ بِآیَاتِنَا وَالَّذِینَ لاَ یُؤْمِنُونَ بِالآخِرَةِ وَهُم بِرَبِّهِمْ یَعْدِلُونَ  بگو: «گواهان خود را که گواهی می‌دهند که الله این را حرام کرده است، بیاورید!». پس اگر آن‌ها (به دروغ) گواهی دهند، تو با آنان گواهی نده، و از هوی و هوس کسانی‌که آیات ما را تکذیب کردند، و کسانی‌که به آخرت ایمان ندارند و (بت‌ها را) با الله برابر (و شریک) قرار می‌دهند، پیروی مکن. ﴿150﴾

  151. قُلْ تَعَالَوْا أَتْلُ مَا حَرَّمَ رَبُّکُمْ عَلَیْکُمْ أَلاَّ تُشْرِکُواْ بِهِ شَیْئًا وَبِالْوَالِدَیْنِ إِحْسَانًا وَلاَ تَقْتُلُواْ أَوْلادَکُم مِّنْ إِمْلاقٍ نَّحْنُ نَرْزُقُکُمْ وَإِیَّاهُمْ وَلاَ تَقْرَبُواْ الْفَوَاحِشَ مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَمَا بَطَنَ وَلاَ تَقْتُلُواْ النَّفْسَ الَّتِی حَرَّمَ اللَّهُ إِلاَّ بِالْحَقِّ ذَلِکُمْ وَصَّاکُمْ بِهِ لَعَلَّکُمْ تَعْقِلُونَ  بگو: «بیایید آنچه را پروردگارتان بر شما حرام کرده است، برای‌تان بخوانم: آنکه چیزی را شریک او قرار ندهید، و به پدر و مادر نیکی کنید، و فرزندان‌تان را از (بیم) فقر نکشید، ما شما و آن‌ها را روزی می‌دهیم، و به (کارهای) زشت و ناشایست آنچه آشکار باشد یا پنهان نزدیک نشوید([3])، و کسی را که الله (کشتنش) را حرام کرده است، جز به حق؛ نکشید، این چیزی است که الله شما را به آن سفارش نموده است، باشد که خِرد ورزید. ﴿151﴾

  152. وَلاَ تَقْرَبُواْ مَالَ الْیَتِیمِ إِلاَّ بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ حَتَّى یَبْلُغَ أَشُدَّهُ وَأَوْفُواْ الْکَیْلَ وَالْمِیزَانَ بِالْقِسْطِ لاَ نُکَلِّفُ نَفْسًا إِلاَّ وُسْعَهَا وَإِذَا قُلْتُمْ فَاعْدِلُواْ وَلَوْ کَانَ ذَا قُرْبَى وَبِعَهْدِ اللَّهِ أَوْفُواْ ذَلِکُمْ وَصَّاکُم بِهِ لَعَلَّکُمْ تَذَکَّرُونَ وبه مال یتیم نزدیک نشوید، مگر به نیکو‌ترین وجهی (که برای اصلاح باشد)، تا به سن رشد خود (و بلوغ) برسد، و (حق) پیمانه و وزن را به عدالت ادا کنید، ما هیچ کس را جز به‌اندازۀ توانش، تکلیف نمی‌کنیم. و هرگاه سخن گویید (یا داوری کنید و یا شهادت می‌دهید)، پس عدالت را رعایت کنید، حتی اگر در مورد نزدیکان (شما) بوده باشد. و به عهد و پیمان الله وفا کنید، این چیزی است که الله شما را به آن سفارش نموده است، تا متذکر شوید. ﴿152﴾

  153. وَأَنَّ هَذَا صِرَاطِی مُسْتَقِیمًا فَاتَّبِعُوهُ وَلاَ تَتَّبِعُواْ السُّبُلَ فَتَفَرَّقَ بِکُمْ عَن سَبِیلِهِ ذَلِکُمْ وَصَّاکُم بِهِ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ و این راه مستقیم من است، پس از آن پیروی کنید و از راه‌های (پراکنده) پیروی نکنید، که شما را از راه الله دور می‌کند، این چیزی است که الله شما را به آن سفارش نموده است، شاید پرهیزگار شوید». ﴿153﴾

  154. ثُمَّ آتَیْنَا مُوسَى الْکِتَابَ تَمَامًا عَلَى الَّذِیَ أَحْسَنَ وَتَفْصِیلاً لِّکُلِّ شَیْءٍ وَهُدًى وَرَحْمَةً لَّعَلَّهُم بِلِقَاء رَبِّهِمْ یُؤْمِنُونَ  سپس به موسی کتاب (آسمانی) دادیم تا (نعمت خود را) بر کسی‌که نیکو‌کار بوده تمام (و کامل) کنیم. و همه چیز را به تفصیل بیان کردیم، و (آن را) مایه‌ی هدایت و رحمت (قرار دادیم) شاید به لقای پروردگارشان ایمان بیاورند. ﴿154﴾

  155. وَهَذَا کِتَابٌ أَنزَلْنَاهُ مُبَارَکٌ فَاتَّبِعُوهُ وَاتَّقُواْ لَعَلَّکُمْ تُرْحَمُونَ و این (قرآن) کتابی است پُر برکت، که ما نازل کردیم، از آن پیروی کنید، و پرهیزگار باشید، تا مورد رحمت قرار گیرید. ﴿155﴾

  156. أَن تَقُولُواْ إِنَّمَا أُنزِلَ الْکِتَابُ عَلَى طَائِفَتَیْنِ مِن قَبْلِنَا وَإِن کُنَّا عَن دِرَاسَتِهِمْ لَغَافِلِینَ  تا نگویید: «کتاب (آسمانی) تنها بر دو طایفه پیش  از ما (یهود و نصاری) نازل شده بود، و ما از خواندن و آموختن آن‌ها بی‌خبر بودیم». ﴿156﴾

  157. أَوْ تَقُولُواْ لَوْ أَنَّا أُنزِلَ عَلَیْنَا الْکِتَابُ لَکُنَّا أَهْدَى مِنْهُمْ فَقَدْ جَاءَکُم بَیِّنَةٌ مِّن رَّبِّکُمْ وَهُدًى وَرَحْمَةٌ فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّن کَذَّبَ بِآیَاتِ اللَّهِ وَصَدَفَ عَنْهَا سَنَجْزِی الَّذِینَ یَصْدِفُونَ عَنْ آیَاتِنَا سُوءَ الْعَذَابِ بِمَا کَانُواْ یَصْدِفُونَ  یا بگویید: «اگر کتاب (آسمانی) بر ما نازل می‌شد، از آن‌ها راه یافته‌تر بودیم». مسلماً از جانب پروردگار‌‌تان دلیل روشن، و هدایت و رحمت برای شما آمده است. پس چه کسی ستمکار‌‌‌تر است از کسی‌که آیات الله را تکذیب کند، و از آن روی گرداند، به زودی کسانی را که از آیات ما روی می‌گردانند، به خاطر همین روی گردانی به عذابی سخت مجازات خواهیم داد. ﴿157﴾

  158. هَلْ یَنظُرُونَ إِلاَّ أَن تَأْتِیَهُمُ الْمَلائِکَةُ أَوْ یَأْتِیَ رَبُّکَ أَوْ یَأْتِیَ بَعْضُ آیَاتِ رَبِّکَ یَوْمَ یَأْتِی بَعْضُ آیَاتِ رَبِّکَ لاَ یَنفَعُ نَفْسًا إِیمَانُهَا لَمْ تَکُنْ آمَنَتْ مِن قَبْلُ أَوْ کَسَبَتْ فِی إِیمَانِهَا خَیْرًا قُلِ انتَظِرُواْ إِنَّا مُنتَظِرُونَ آیا انتظاری جز آن دارند که فرشتگان (مرگ) نزد‌شان بیایند؟ یا پروردگارت (خودش به سوی آن‌ها) بیاید؟ یا بعضی از آیات پروردگارت بیاید؟! روزی‌که بعضی از آیات پروردگارت بیاید (و بر آن‌ها ظاهر شود)، ایمان آوردن افرادی که قبلاً ایمان نیاورده‌اند، یا در ایمان‌شان (عمل) نیکی انجام نداده‌اند، سودی به حال آن‌ها نخواهد داشت. بگو: «منتظر باشید، بی‌گمان ما (نیز) منتظر خواهیم بود». ﴿158﴾

  159. إِنَّ الَّذِینَ فَرَّقُواْ دِینَهُمْ وَکَانُواْ شِیَعًا لَّسْتَ مِنْهُمْ فِی شَیْءٍ إِنَّمَا أَمْرُهُمْ إِلَى اللَّهِ ثُمَّ یُنَبِّئُهُم بِمَا کَانُواْ یَفْعَلُونَ  به راستی کسانی‌که آیین خود را پراکنده ساختند و دسته دسته شدند، تو را با آنان هیچ گونه کاری نیست، کار آن‌ها تنها با الله است، سپس آن‌ها را از آنچه انجام می‌دادند، آگاه می‌سازد. ﴿159﴾

  160. مَن جَاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ عَشْرُ أَمْثَالِهَا وَمَن جَاءَ بِالسَّیِّئَةِ فَلاَ یُجْزَى إِلاَّ مِثْلَهَا وَهُمْ لاَ یُظْلَمُونَ  (روز قیامت) هر کس (کار) نیکی آورد، پس ده برابر آن پاداش دارد، و هرکس (کار) بدی آورد، جز به مانند آن کیفر نخواهد دید، و بر آن‌ها ستمی نخواهد شد. ﴿160﴾

  161. قُلْ إِنَّنِی هَدَانِی رَبِّی إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِیمٍ دِینًا قِیَمًا مِّلَّةَ إِبْرَاهِیمَ حَنِیفًا وَمَا کَانَ مِنَ الْمُشْرِکِینَ  بگو: «بتحقیق پروردگارم مرا به راه راست هدایت کرده است، دین درست (و پا بر‌ جا)، دین (حنیف) ابراهیم حق پرست، که از مشرکان نبود». ﴿161﴾

  162. قُلْ إِنَّ صَلاتِی وَنُسُکِی وَمَحْیَایَ وَمَمَاتِی لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ بگو: «بی‌گمان نمازم، و عبادت (و قربانی) من، و زندگی و مرگ من، همه برای الله پروردگار جهانیان است. ﴿162﴾

  163. لاَ شَرِیکَ لَهُ وَبِذَلِکَ أُمِرْتُ وَأَنَاْ أَوَّلُ الْمُسْلِمِینَ  شریکی برای او نیست، و به این مأمور شده‌ام، و من نخستین مسلمانم». ﴿163﴾

  164. قُلْ أَغَیْرَ اللَّهِ أَبْغِی رَبًّا وَهُوَ رَبُّ کُلِّ شَیْءٍ وَلاَ تَکْسِبُ کُلُّ نَفْسٍ إِلاَّ عَلَیْهَا وَلاَ تَزِرُ وَازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرَى ثُمَّ إِلَى رَبِّکُم مَّرْجِعُکُمْ فَیُنَبِّئُکُم بِمَا کُنتُمْ فِیهِ تَخْتَلِفُونَ  بگو: «آیا غیر الله، پروردگاری را بجویم در حالی‌که او پروردگار همه چیز است؟! و هیچ کس گناهی مرتکب نمی‌شود؛ مگر آنکه به (زیان) خود اوست. و هیچ گناه‌کاری بارگناه دیگری را به دوش نمی‌گیرد، سپس بازگشت همه‌ی‌ شما به سوی پروردگار‌‌تان است، پس شما را از آنچه در آن اختلاف داشتید، آگاه می‌کند. ﴿164﴾

  165. وَهُوَ الَّذِی جَعَلَکُمْ خَلائِفَ الأَرْضِ وَرَفَعَ بَعْضَکُمْ فَوْقَ بَعْضٍ دَرَجَاتٍ لِّیَبْلُوَکُمْ فِی مَا آتَاکُمْ إِنَّ رَبَّکَ سَرِیعُ الْعِقَابِ وَإِنَّهُ لَغَفُورٌ رَّحِیمٌ  و او کسی است که شما را جانشینان در زمین قرار داد، و درجات بعضی از شما را نسبت به بعضی دیگر برتری داد، تا شما را (بوسیله‌ی) آنچه که به شما داده است بیازماید. مسلّماً پروردگار تو زودکیفر است و همانا او آمرزندۀ مهربان است. ﴿165﴾





سورة انعام

 



[1]- مجاهد/ از عبدالله بن عباسب پرسید: آیا در سورۀ «ص» سجدۀ تلاوت وجود دارد؟ فرمود: بلی! سپس آیۀ ﴿ووهبنا لإبراهیم إسحاق ولدا ویعقوب﴾ تا ﴿فَبِهُدَاهُمُ اقْتَدِهِ﴾ را تلاوت کرد، و فرمود: پیامبر شما از کسانی است که به او دستور داده شده است تا به آنان (انبیا) اقتدا کند. (صحیح بخاری: 4632)

[2]- در این آیه نمونه‌ای از عقیدۀ خود ساختۀ مشرکان بیان شده است، آن‌ها بهره‌ای از زراعت و چهارپایان را برای الله و بهره‌ای مخصوص به بت‌ها قرار می‌دادند، بهرۀ الله را در راه مهمان‌نوازی و فقرا و صله خویشاوندی صرف می‌کردند و بهره بت‌ها را در راه احتیاجات بت‌ها خرچ می‌کردند. سپس اگر از بهرۀ تعیین‌شدۀ بت‌ها طبق توقع حاصل نمی‌شد از بهرۀ الله گرفته به او می‌افزودند، ولی برعکس از بهرۀ بت‌ها چیزی نمی‌گرفتند و می‌گفتند: الله متعال بی‌نیاز است.

[3]- در حدیث آمده است: «هیچ کس بیشتر از الله غیرت ندارد، بدین جهت کارهای زشت را خواه آشکار باشد یا پنهان حرام ساخته است، و هیچ کس نیست که حمد و ثنا را به اندازۀ الله دوست داشته باشد، از این‌رو خود را ستوده است». (صحیح بخاری: 4637)

سُورَةُ الأَنعَامِ

 

سُورَةُ الأَنعَامِ

بِسۡمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحۡمَٰنِ ٱلرَّحِیمِ

ٱلۡحَمۡدُ لِلَّهِ ٱلَّذِی خَلَقَ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضَ وَجَعَلَ ٱلظُّلُمَٰتِ وَٱلنُّورَۖ ثُمَّ ٱلَّذِینَ کَفَرُواْ بِرَبِّهِمۡ یَعۡدِلُونَ ١ هُوَ ٱلَّذِی خَلَقَکُم مِّن طِینٖ ثُمَّ قَضَىٰٓ أَجَلٗاۖ وَأَجَلٞ مُّسَمًّى عِندَهُۥۖ ثُمَّ أَنتُمۡ تَمۡتَرُونَ ٢ وَهُوَ ٱللَّهُ فِی ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَفِی ٱلۡأَرۡضِ یَعۡلَمُ سِرَّکُمۡ وَجَهۡرَکُمۡ وَیَعۡلَمُ مَا تَکۡسِبُونَ ٣ وَمَا تَأۡتِیهِم مِّنۡ ءَایَةٖ مِّنۡ ءَایَٰتِ رَبِّهِمۡ إِلَّا کَانُواْ عَنۡهَا مُعۡرِضِینَ ٤ فَقَدۡ کَذَّبُواْ بِٱلۡحَقِّ لَمَّا جَآءَهُمۡ فَسَوۡفَ یَأۡتِیهِمۡ أَنۢبَٰٓؤُاْ مَا کَانُواْ بِهِۦ یَسۡتَهۡزِءُونَ ٥ أَلَمۡ یَرَوۡاْ کَمۡ أَهۡلَکۡنَا مِن قَبۡلِهِم مِّن قَرۡنٖ مَّکَّنَّٰهُمۡ فِی ٱلۡأَرۡضِ مَا لَمۡ نُمَکِّن لَّکُمۡ وَأَرۡسَلۡنَا ٱلسَّمَآءَ عَلَیۡهِم مِّدۡرَارٗا وَجَعَلۡنَا ٱلۡأَنۡهَٰرَ تَجۡرِی مِن تَحۡتِهِمۡ فَأَهۡلَکۡنَٰهُم بِذُنُوبِهِمۡ وَأَنشَأۡنَا مِنۢ بَعۡدِهِمۡ قَرۡنًا ءَاخَرِینَ ٦ وَلَوۡ نَزَّلۡنَا عَلَیۡکَ کِتَٰبٗا فِی قِرۡطَاسٖ فَلَمَسُوهُ بِأَیۡدِیهِمۡ لَقَالَ ٱلَّذِینَ کَفَرُوٓاْ إِنۡ هَٰذَآ إِلَّا سِحۡرٞ مُّبِینٞ ٧ وَقَالُواْ لَوۡلَآ أُنزِلَ عَلَیۡهِ مَلَکٞۖ وَلَوۡ أَنزَلۡنَا مَلَکٗا لَّقُضِیَ ٱلۡأَمۡرُ ثُمَّ لَا یُنظَرُونَ ٨

 

 

 

 

 

 

 

 

 

سوره‌ أنعام

 

به نام خداوند بخشندة مهربان

ستایش خداوندی را که آسمانها و زمین را آفریده، و تاریکی‌ها و روشنایها را پدید آورده‌ است، با این همه کسانی که به پروردگارشان کفر ورزیده‌اند (غیر او را) با پروردگارشان برابر می‌دانند. ﴿1 او (=خداوند) آن ذاتی است که شما را از گل آفریده است، سپس مدتی را مقرر نمود و اجل حتمی نزد اوست. با این همه شما شک می‌کنید. ﴿2 و در آسمانها و زمین تنها او معبود است، پنهان و آشکارتان را می‌داند و آنچه را فرا چنگ می‌آورید می‌داند. ﴿3 و هیچ نشانه و دلیلی از نشانه‌های پروردگارشان پیش آنها نمی‌آمد مگر اینکه از آن روی برمی‌تافتند. ﴿4 بی‌گمان آنان حق را تکذیب کردند آنگاه که پیش آنها آمد، پس اخبار آنچه که آنان به مسخره می‌گرفتند پیش آنها خواهد آمد. ﴿5 آیا ندیده‌اند که پیش از ایشان چقدر از اقوام را هلاک کردیم، به آنان قدرت و نعمت دادیم، قدرت و نعمتی که آن را به شما نداده‌ایم. و باران‌های پی در پی بر آنان باراندیم، و رودها را از زیر آنان جاری ساختیم، اما آنان را به سبب گناهانشان هلاک ساختیم، و اقوام و ملتهای دیگری را پس از آنان پدید آوردیم. ﴿6 و اگر مکتوبی، نوشته شده در کاغذ را بر تو نازل می‌کردیم و آن را به دستهایشان لمس می‌کردند باز هم کافران می‌گفتند: این جز جادویی آشکار نیست. ﴿7 و می‌گویند: چه می‌شد اگر فرشته‌ای بر او فرو فرستاده می‌شد؟ و اگر ما فرشته‌ای پیش او می‌فرستادیم کار نابودی ایشان تمام می‌شد و دیگر مهلت داده نمی‌شدند. ﴿8

وَلَوۡ جَعَلۡنَٰهُ مَلَکٗا لَّجَعَلۡنَٰهُ رَجُلٗا وَلَلَبَسۡنَا عَلَیۡهِم مَّا یَلۡبِسُونَ ٩ وَلَقَدِ ٱسۡتُهۡزِئَ بِرُسُلٖ مِّن قَبۡلِکَ فَحَاقَ بِٱلَّذِینَ سَخِرُواْ مِنۡهُم مَّا کَانُواْ بِهِۦ یَسۡتَهۡزِءُونَ ١٠ قُلۡ سِیرُواْ فِی ٱلۡأَرۡضِ ثُمَّ ٱنظُرُواْ کَیۡفَ کَانَ عَٰقِبَةُ ٱلۡمُکَذِّبِینَ ١١ قُل لِّمَن مَّا فِی ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِۖ قُل لِّلَّهِۚ کَتَبَ عَلَىٰ نَفۡسِهِ ٱلرَّحۡمَةَۚ لَیَجۡمَعَنَّکُمۡ إِلَىٰ یَوۡمِ ٱلۡقِیَٰمَةِ لَا رَیۡبَ فِیهِۚ ٱلَّذِینَ خَسِرُوٓاْ أَنفُسَهُمۡ فَهُمۡ لَا یُؤۡمِنُونَ ١٢ ۞وَلَهُۥ مَا سَکَنَ فِی ٱلَّیۡلِ وَٱلنَّهَارِۚ وَهُوَ ٱلسَّمِیعُ ٱلۡعَلِیمُ ١٣ قُلۡ أَغَیۡرَ ٱللَّهِ أَتَّخِذُ وَلِیّٗا فَاطِرِ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِ وَهُوَ یُطۡعِمُ وَلَا یُطۡعَمُۗ قُلۡ إِنِّیٓ أُمِرۡتُ أَنۡ أَکُونَ أَوَّلَ مَنۡ أَسۡلَمَۖ وَلَا تَکُونَنَّ مِنَ ٱلۡمُشۡرِکِینَ ١٤ قُلۡ إِنِّیٓ أَخَافُ إِنۡ عَصَیۡتُ رَبِّی عَذَابَ یَوۡمٍ عَظِیمٖ ١٥ مَّن یُصۡرَفۡ عَنۡهُ یَوۡمَئِذٖ فَقَدۡ رَحِمَهُۥۚ وَذَٰلِکَ ٱلۡفَوۡزُ ٱلۡمُبِینُ ١٦ وَإِن یَمۡسَسۡکَ ٱللَّهُ بِضُرّٖ فَلَا کَاشِفَ لَهُۥٓ إِلَّا هُوَۖ وَإِن یَمۡسَسۡکَ بِخَیۡرٖ فَهُوَ عَلَىٰ کُلِّ شَیۡءٖ قَدِیرٞ ١٧ وَهُوَ ٱلۡقَاهِرُ فَوۡقَ عِبَادِهِۦۚ وَهُوَ ٱلۡحَکِیمُ ٱلۡخَبِیرُ ١٨

 

 

 

 

 

 

 

 

و اگر او را فرشته قرار می‌دادیم حتماً او را (به صورت) مرد درمی‌آوردیم، و آنان را دچار همان اشتباهی می‌کردیم که قبلاً در آن بودند. ﴿9 بی‌گمان پیامبرانی پیش از تو به تمسخر گرفته شدند، و همان چیزی را که به تمسخر می‌گرفتند گربیانگیر مسخره کنندگان گردید. ﴿10 بگو: در زمین بگردید، سپس بنگرید که سر انجام تکذیب کنندگان چه شده است؟. ﴿11 بگو: آنچه در آسمانها و زمین است از آن کیست؟ بگو: از آن خداست، رحمت را به عهدة خود گرفته است، بدون شک شما را در روز قیامت که هیچ شکی در تحقق آن نیست گرد می‌آورد، کسانی که خود را ضایع کرده‌اند ایمان نمی‌آورند. ﴿12 و از آن او است آنچه که در شب و روز قرار دارد، و او شنوا و دانا است. ﴿13 بگو: آیا غیر از خدا را به سرپرستی بگیرم، در صورتی که او آفرینندة آسمانها و زمین است و او روزی می‌دهد و روزی داده نمی‌شود؟ بگو: من فرمان داده شده‌ام که نخستین کسی باشم که اسلام آورده است، و هرگز از مشرکان مباش. ﴿14 بگو: همانا اگر من از پروردگارم سرپیچی نمایم از عذاب روزی بزرگ می‌ترسم. ﴿15 کسی‌که در آن روز عذاب از وی دور گردانده شود، بی‌گمان خداوند بر او رحم نموده، و این است پیروزی آشکار. ﴿16 و اگر خداوند به تو زیانی برساند هیچ‌کس جز او نمی‌تواند آن را برطرف سازد، و اگر به تو خیری برساند پس او بر هر چیزی تواناست. ﴿17 و او بر بندگان خود چیره است و او حکیم و آگاه است. ﴿18

 

 

قُلۡ أَیُّ شَیۡءٍ أَکۡبَرُ شَهَٰدَةٗۖ قُلِ ٱللَّهُۖ شَهِیدُۢ بَیۡنِی وَبَیۡنَکُمۡۚ وَأُوحِیَ إِلَیَّ هَٰذَا ٱلۡقُرۡءَانُ لِأُنذِرَکُم بِهِۦ وَمَنۢ بَلَغَۚ أَئِنَّکُمۡ لَتَشۡهَدُونَ أَنَّ مَعَ ٱللَّهِ ءَالِهَةً أُخۡرَىٰۚ قُل لَّآ أَشۡهَدُۚ قُلۡ إِنَّمَا هُوَ إِلَٰهٞ وَٰحِدٞ وَإِنَّنِی بَرِیٓءٞ مِّمَّا تُشۡرِکُونَ ١٩ ٱلَّذِینَ ءَاتَیۡنَٰهُمُ ٱلۡکِتَٰبَ یَعۡرِفُونَهُۥ کَمَا یَعۡرِفُونَ أَبۡنَآءَهُمُۘ ٱلَّذِینَ خَسِرُوٓاْ أَنفُسَهُمۡ فَهُمۡ لَا یُؤۡمِنُونَ ٢٠ وَمَنۡ أَظۡلَمُ مِمَّنِ ٱفۡتَرَىٰ عَلَى ٱللَّهِ کَذِبًا أَوۡ کَذَّبَ بِ‍َٔایَٰتِهِۦٓۚ إِنَّهُۥ لَا یُفۡلِحُ ٱلظَّٰلِمُونَ ٢١ وَیَوۡمَ نَحۡشُرُهُمۡ جَمِیعٗا ثُمَّ نَقُولُ لِلَّذِینَ أَشۡرَکُوٓاْ أَیۡنَ شُرَکَآؤُکُمُ ٱلَّذِینَ کُنتُمۡ تَزۡعُمُونَ ٢٢ ثُمَّ لَمۡ تَکُن فِتۡنَتُهُمۡ إِلَّآ أَن قَالُواْ وَٱللَّهِ رَبِّنَا مَا کُنَّا مُشۡرِکِینَ ٢٣ ٱنظُرۡ کَیۡفَ کَذَبُواْ عَلَىٰٓ أَنفُسِهِمۡۚ وَضَلَّ عَنۡهُم مَّا کَانُواْ یَفۡتَرُونَ ٢٤ وَمِنۡهُم مَّن یَسۡتَمِعُ إِلَیۡکَۖ وَجَعَلۡنَا عَلَىٰ قُلُوبِهِمۡ أَکِنَّةً أَن یَفۡقَهُوهُ وَفِیٓ ءَاذَانِهِمۡ وَقۡرٗاۚ وَإِن یَرَوۡاْ کُلَّ ءَایَةٖ لَّا یُؤۡمِنُواْ بِهَاۖ حَتَّىٰٓ إِذَا جَآءُوکَ یُجَٰدِلُونَکَ یَقُولُ ٱلَّذِینَ کَفَرُوٓاْ إِنۡ هَٰذَآ إِلَّآ أَسَٰطِیرُ ٱلۡأَوَّلِینَ ٢٥ وَهُمۡ یَنۡهَوۡنَ عَنۡهُ وَیَنۡ‍َٔوۡنَ عَنۡهُۖ وَإِن یُهۡلِکُونَ إِلَّآ أَنفُسَهُمۡ وَمَا یَشۡعُرُونَ ٢٦ وَلَوۡ تَرَىٰٓ إِذۡ وُقِفُواْ عَلَى ٱلنَّارِ فَقَالُواْ یَٰلَیۡتَنَا نُرَدُّ وَلَا نُکَذِّبَ بِ‍َٔایَٰتِ رَبِّنَا وَنَکُونَ مِنَ ٱلۡمُؤۡمِنِینَ ٢٧

بگو: گواهیِ چه کسی از همه برتر است؟ بگو: خدا میان من و شما گواه است، و این قرآن به من وحی شده است تا شما و کسانی را که این (قرآن) بدانها می‌رسد، بیم دهم. آیا شما گواهی می‌دهید که در کنار خدا، معبودان دیگری وجود دارند؟ بگو: من گواهی نمی‌دهم، بگو: همانا او معبود یگانه است، و من از آنچه شریک خدا قرار می‌ددهد، بیزارم. ﴿19 کسانی که کتاب را بدیشان داده‌ایم آن را می‌شناسند آنگونه که فرزندانشان را می‌شناسند، کسانی که خود را ضایع کرده‌اند آنان ایمان نمی‌آورند. ﴿20 و چه کسی ستمگرتر است از کسی که بر خدا دروغ ببندد، یا آیات او را تکذیب کند؟ همانا ستمگران رستگار نمی‌شوند. ﴿21 و روزی همة آنان را گرد می‌آوریم، پس به مشرکان می‌گوییم: کجا هستند انبازانی که ادعا می‌کردید؟. ﴿22 سپس وقتی که با این سؤال مورد امتحان قرار می‌گیرند پاسخشان جز این نیست که می‌گویند: سوگند به خداوندی که پروردگار ماست ما مشرک نبوده‌ایم. ﴿23 بنگر که چگونه با خود نیز دروغ می‌گویند، و شرکا و انبازانی که به هم می‌بافتند از آنان گم شدند. ﴿24 و برخی از آنان به تو گوش فرا می‌دهند ولی بر دلهایشان پرده‌ها افکنده‌ایم تا آن را نفهمند، و در گوشهایشان سنگینی قرار داده‌ایم، و اگر هر آیه و دلیلی را ببینند به آن ایمان نمی‌آورند. تا آنجا که وقتی پیش تو می‌آیند با تو به مجادله می‌پردازند، کسانی که کفر ورزیده‌اند می‌گویند: این جز افسانه‌های نخستین چیزی نیست. ﴿25 و آنان (مردم) را از آن باز می‌دارند و خودشان نیز از آن دوری می‌گزینند، و هلاک نمی‌کنند مگر خودشان را و(لی) نمی‌فهمند. ﴿26  وای کاش (منکران ار) بدان هنگام که در کنار جهنم نگاه داشته می‌شوند، مشاهده می‌کردی. پس می‌گویند: ای کاش به دنیا برگردانده می‌شدیم و آیات پروردگارمان را تکذیب نمی‌کردیم و از مؤمنان می‌شدیم. ﴿27

 

 

بَلۡ بَدَا لَهُم مَّا کَانُواْ یُخۡفُونَ مِن قَبۡلُۖ وَلَوۡ رُدُّواْ لَعَادُواْ لِمَا نُهُواْ عَنۡهُ وَإِنَّهُمۡ لَکَٰذِبُونَ ٢٨ وَقَالُوٓاْ إِنۡ هِیَ إِلَّا حَیَاتُنَا ٱلدُّنۡیَا وَمَا نَحۡنُ بِمَبۡعُوثِینَ ٢٩ وَلَوۡ تَرَىٰٓ إِذۡ وُقِفُواْ عَلَىٰ رَبِّهِمۡۚ قَالَ أَلَیۡسَ هَٰذَا بِٱلۡحَقِّۚ قَالُواْ بَلَىٰ وَرَبِّنَاۚ قَالَ فَذُوقُواْ ٱلۡعَذَابَ بِمَا کُنتُمۡ تَکۡفُرُونَ ٣٠ قَدۡ خَسِرَ ٱلَّذِینَ کَذَّبُواْ بِلِقَآءِ ٱللَّهِۖ حَتَّىٰٓ إِذَا جَآءَتۡهُمُ ٱلسَّاعَةُ بَغۡتَةٗ قَالُواْ یَٰحَسۡرَتَنَا عَلَىٰ مَا فَرَّطۡنَا فِیهَا وَهُمۡ یَحۡمِلُونَ أَوۡزَارَهُمۡ عَلَىٰ ظُهُورِهِمۡۚ أَلَا سَآءَ مَا یَزِرُونَ ٣١ وَمَا ٱلۡحَیَوٰةُ ٱلدُّنۡیَآ إِلَّا لَعِبٞ وَلَهۡوٞۖ وَلَلدَّارُ ٱلۡأٓخِرَةُ خَیۡرٞ لِّلَّذِینَ یَتَّقُونَۚ أَفَلَا تَعۡقِلُونَ ٣٢ قَدۡ نَعۡلَمُ إِنَّهُۥ لَیَحۡزُنُکَ ٱلَّذِی یَقُولُونَۖ فَإِنَّهُمۡ لَا یُکَذِّبُونَکَ وَلَٰکِنَّ ٱلظَّٰلِمِینَ بِ‍َٔایَٰتِ ٱللَّهِ یَجۡحَدُونَ ٣٣ وَلَقَدۡ کُذِّبَتۡ رُسُلٞ مِّن قَبۡلِکَ فَصَبَرُواْ عَلَىٰ مَا کُذِّبُواْ وَأُوذُواْ حَتَّىٰٓ أَتَىٰهُمۡ نَصۡرُنَاۚ وَلَا مُبَدِّلَ لِکَلِمَٰتِ ٱللَّهِۚ وَلَقَدۡ جَآءَکَ مِن نَّبَإِیْ ٱلۡمُرۡسَلِینَ ٣٤ وَإِن کَانَ کَبُرَ عَلَیۡکَ إِعۡرَاضُهُمۡ فَإِنِ ٱسۡتَطَعۡتَ أَن تَبۡتَغِیَ نَفَقٗا فِی ٱلۡأَرۡضِ أَوۡ سُلَّمٗا فِی ٱلسَّمَآءِ فَتَأۡتِیَهُم بِ‍َٔایَةٖۚ وَلَوۡ شَآءَ ٱللَّهُ لَجَمَعَهُمۡ عَلَى ٱلۡهُدَىٰۚ فَلَا تَکُونَنَّ مِنَ ٱلۡجَٰهِلِینَ 3٥

 

 

 

 

 

 

 

 و هر آنچه آنان از پیش پنهان می‌کردند بر ایشان آشکار می‌شود، و اگر به دنیا برگردانده شوند باز سراغ چیزی می‌روند که از آن نهی شده‌اند، و آنان دروغ‌گویانند. ﴿28 و می‌گویند: زندگی ما فقط همین زندگی دنیا است، و ما برانگیخته و زنده نمی‌شویم. ﴿29 و اگر ببینی آنگاه که نزد پروردگارشان نگاه داشته می‌شوند، می‌فرماید: آیا این حق نیست؟ می‌گویند: بله، به پروردگارمان سوگند حق است، پس می‌فرماید: بچشید عذاب را به سبب آنچه کفر می‌ورزیدید. ﴿30 بی‌گمان کسانی‌که ملاقاتِ با خدا را دروغ پنداشتند، زیان دیدند، تا آنگاه که قیامت ناگهان بر آنان در رسد، می‌گویند: افسوس بر ما بر آنچه که در آن کوتاهی کردیم، و آنها (بارِ) گناهشان را به دوش می‌کشند. هان چه بد است که بر دوش می‌کشند!. ﴿31 و زندگی دنیا سرگرمی و بازیچه‌ای بیش نیست و سرای آخرت برای پرهیزگاران بهتر است. آیا نمی‌فهمید؟!. ﴿32 همانا می‌دانیم چیزی که آنان می‌گویند ترا اندوهگین می‌کند، آنها ترا تکذیب نمی‌کنند بلکه ستمگران آیات خدا را انکار می‌نمایند. ﴿33 به درستی که پیامبرانی پیش از تو تکذیب شده‌اند، و در برابر تکذیب‌ها شکیبایی ورزیدند، و اذیت و آزار شدند، تا اینکه یاری و کمک ما پیش آنان آمد، و هیچ چیزی نمی‌تواند سخنان خدا را دگرگون کند. و بدون شک سرگذشت و اخبار پیامبران به تو سر رسیده است. ﴿34 و اگر رویگردانی آنان برای تو سخت و دشوار است، پس اگر می‌توانی سوراخی در زمین بزنی یا نردبانی به‌سوی آسمان بگذاری و برایشان دلیلی بیاوری (این کار را بکن)، ولی اگر خدا بخواهد همة آنان را بر هدایت گرد می‌آورد، پس از جاهلان مباش. ﴿35

۞إِنَّمَا یَسۡتَجِیبُ ٱلَّذِینَ یَسۡمَعُونَۘ وَٱلۡمَوۡتَىٰ یَبۡعَثُهُمُ ٱللَّهُ ثُمَّ إِلَیۡهِ یُرۡجَعُونَ ٣٦ وَقَالُواْ لَوۡلَا نُزِّلَ عَلَیۡهِ ءَایَةٞ مِّن رَّبِّهِۦۚ قُلۡ إِنَّ ٱللَّهَ قَادِرٌ عَلَىٰٓ أَن یُنَزِّلَ ءَایَةٗ وَلَٰکِنَّ أَکۡثَرَهُمۡ لَا یَعۡلَمُونَ ٣٧ وَمَا مِن دَآبَّةٖ فِی ٱلۡأَرۡضِ وَلَا طَٰٓئِرٖ یَطِیرُ بِجَنَاحَیۡهِ إِلَّآ أُمَمٌ أَمۡثَالُکُمۚ مَّا فَرَّطۡنَا فِی ٱلۡکِتَٰبِ مِن شَیۡءٖۚ ثُمَّ إِلَىٰ رَبِّهِمۡ یُحۡشَرُونَ ٣٨ وَٱلَّذِینَ کَذَّبُواْ بِ‍َٔایَٰتِنَا صُمّٞ وَبُکۡمٞ فِی ٱلظُّلُمَٰتِۗ مَن یَشَإِ ٱللَّهُ یُضۡلِلۡهُ وَمَن یَشَأۡ یَجۡعَلۡهُ عَلَىٰ صِرَٰطٖ مُّسۡتَقِیمٖ ٣٩ قُلۡ أَرَءَیۡتَکُمۡ إِنۡ أَتَىٰکُمۡ عَذَابُ ٱللَّهِ أَوۡ أَتَتۡکُمُ ٱلسَّاعَةُ أَغَیۡرَ ٱللَّهِ تَدۡعُونَ إِن کُنتُمۡ صَٰدِقِینَ ٤٠ بَلۡ إِیَّاهُ تَدۡعُونَ فَیَکۡشِفُ مَا تَدۡعُونَ إِلَیۡهِ إِن شَآءَ وَتَنسَوۡنَ مَا تُشۡرِکُونَ ٤١ وَلَقَدۡ أَرۡسَلۡنَآ إِلَىٰٓ أُمَمٖ مِّن قَبۡلِکَ فَأَخَذۡنَٰهُم بِٱلۡبَأۡسَآءِ وَٱلضَّرَّآءِ لَعَلَّهُمۡ یَتَضَرَّعُونَ ٤٢ فَلَوۡلَآ إِذۡ جَآءَهُم بَأۡسُنَا تَضَرَّعُواْ وَلَٰکِن قَسَتۡ قُلُوبُهُمۡ وَزَیَّنَ لَهُمُ ٱلشَّیۡطَٰنُ مَا کَانُواْ یَعۡمَلُونَ ٤٣ فَلَمَّا نَسُواْ مَا ذُکِّرُواْ بِهِۦ فَتَحۡنَا عَلَیۡهِمۡ أَبۡوَٰبَ کُلِّ شَیۡءٍ حَتَّىٰٓ إِذَا فَرِحُواْ بِمَآ أُوتُوٓاْ أَخَذۡنَٰهُم بَغۡتَةٗ فَإِذَا هُم مُّبۡلِسُونَ ٤٤

 

 

 

 

 

 

 

 

تنها کسانی (دعوت تو را) اجابت می‌کنند که می‌شنوند، و مردگان را خداوند برمی‌انگیزد، سپس به‌سوی او باز گردانده می‌شوند. ﴿36 و می‌گویند: چه می‌شد اگر معجزه‌ای بر او نازل می‌شد؟ بگو: خداوند تواناست که معجزه‌ای نازل کند، اما بیشتر آنان نمی‌دانند. ﴿37  و هیچ جنبده‌ای در زمین نیست، و نه هیچ پرنده‌ای که با دو بالش پرواز کند مگر اینکه گروهایی مانند شما هستند. هیچ چیز را در کتاب فروگذار نکرده‌ایم، سپس به‌سوی پروردگارشان حشر می‌شوند. ﴿38 و کسانی که آیات ما را تکذیب کردند در تاریکی‌ها کر و لالند. هرکس را که خدا بخواهد گمراه می‌سازد، و هرکس را که بخواهد بر راه راست قرار می‌دهد. ﴿39 بگو: مرا خبر دهید اگر عذاب خدا یا قیامت شما را در یابد ایا غیر از خدا را می‌خوانید، اگر شما راستگو هستید؟. ﴿40 دور می‌سازد، و آنچه را که با خدا شریک می‌گیرید فراموش می‌کنید. ﴿41 و به‌سوی ملت‌های پیش از تو (پیامبرانی را) فرستاده‌ایم و آنان را با سختی‌ها و زیان‌ها گرفتار کرده‌ایم تا شاید تضرّع و فروتنی کنند. ﴿42 پس چرا وقتی که به عذاب ما گرفتار شدند فروتنی و تضرع نکردند؟ اما دلهایشان سخت شده و شیطان آنچه را که می‌کردند برای آنان آراسته است. ﴿43 پس چون آنچه را که به آن پند داده شده بودند فراموش کردند، درهای هر چیزی را بر آنان گشودیم تا هنگامی که به آنچه بدیشان داده شده بود شاد و خوشحال شدند، ما ناگهان ایشان را گرفتیم و آنان یکباره ناامید شدند. ﴿44

 

فَقُطِعَ دَابِرُ ٱلۡقَوۡمِ ٱلَّذِینَ ظَلَمُواْۚ وَٱلۡحَمۡدُ لِلَّهِ رَبِّ ٱلۡعَٰلَمِینَ ٤٥ قُلۡ أَرَءَیۡتُمۡ إِنۡ أَخَذَ ٱللَّهُ سَمۡعَکُمۡ وَأَبۡصَٰرَکُمۡ وَخَتَمَ عَلَىٰ قُلُوبِکُم مَّنۡ إِلَٰهٌ غَیۡرُ ٱللَّهِ یَأۡتِیکُم بِهِۗ ٱنظُرۡ کَیۡفَ نُصَرِّفُ ٱلۡأٓیَٰتِ ثُمَّ هُمۡ یَصۡدِفُونَ ٤٦ قُلۡ أَرَءَیۡتَکُمۡ إِنۡ أَتَىٰکُمۡ عَذَابُ ٱللَّهِ بَغۡتَةً أَوۡ جَهۡرَةً هَلۡ یُهۡلَکُ إِلَّا ٱلۡقَوۡمُ ٱلظَّٰلِمُونَ ٤٧ وَمَا نُرۡسِلُ ٱلۡمُرۡسَلِینَ إِلَّا مُبَشِّرِینَ وَمُنذِرِینَۖ فَمَنۡ ءَامَنَ وَأَصۡلَحَ فَلَا خَوۡفٌ عَلَیۡهِمۡ وَلَا هُمۡ یَحۡزَنُونَ ٤٨ وَٱلَّذِینَ کَذَّبُواْ بِ‍َٔایَٰتِنَا یَمَسُّهُمُ ٱلۡعَذَابُ بِمَا کَانُواْ یَفۡسُقُونَ ٤٩ قُل لَّآ أَقُولُ لَکُمۡ عِندِی خَزَآئِنُ ٱللَّهِ وَلَآ أَعۡلَمُ ٱلۡغَیۡبَ وَلَآ أَقُولُ لَکُمۡ إِنِّی مَلَکٌۖ إِنۡ أَتَّبِعُ إِلَّا مَا یُوحَىٰٓ إِلَیَّۚ قُلۡ هَلۡ یَسۡتَوِی ٱلۡأَعۡمَىٰ وَٱلۡبَصِیرُۚ أَفَلَا تَتَفَکَّرُونَ ٥٠ وَأَنذِرۡ بِهِ ٱلَّذِینَ یَخَافُونَ أَن یُحۡشَرُوٓاْ إِلَىٰ رَبِّهِمۡ لَیۡسَ لَهُم مِّن دُونِهِۦ وَلِیّٞ وَلَا شَفِیعٞ لَّعَلَّهُمۡ یَتَّقُونَ ٥١  وَلَا تَطۡرُدِ ٱلَّذِینَ یَدۡعُونَ رَبَّهُم بِٱلۡغَدَوٰةِ وَٱلۡعَشِیِّ یُرِیدُونَ وَجۡهَهُۥۖ مَا عَلَیۡکَ مِنۡ حِسَابِهِم مِّن شَیۡءٖ وَمَا مِنۡ حِسَابِکَ عَلَیۡهِم مِّن شَیۡءٖ فَتَطۡرُدَهُمۡ فَتَکُونَ مِنَ ٱلظَّٰلِمِینَ ٥٢

 

 

 

 

 

 

 

بلکه تنها او را می‌خوانید، و اگر او بخواهد رنج و بلا را پس نسل کسانی‌که ستم کردند ریشه کن شد. و ستایش خداوندی را سزد که پروردگار جهانیان است. ﴿45 بگو: به من بگویید اگر خداگوش و چشمهایتان را بگیرد، و بر دلهایتان مهر بزند، آیا معبودی غیر از الله هست که آن را برای شما بازآورد؟ بنگر که چگونه به شیوه‌های مختلف دلایل را بیان می‌داریم سپس آنان روی می‌گردانند. ﴿46 بگو: به من بگویید: اگر عذاب خدا ناگهان یا اشکار شما را فراگیرد، آیا جز گروه ستمکار کسی هلاک می‌شود؟!. ﴿47 و پیامبران را نمی‌فرستیم مگر برای اینکه مژده دهنده و ترساننده باشند، پس هرکس ایمان آورد و به اصلاح پرداخت بر آنان ترسی نیست و آنان اندوهگین نمی‌شوند. ﴿48 و کسانی‌که آیات ما را تکذیب کردند، به سبب فسقی که داشتند، عذاب ما آنان را فرا می‌گیرد. ﴿49 بگو: به شما نمی‌گویم که خزانه‌های خدا پیش من است، و به شما نمی‌گویم که من فرشته هستم. پیروی نمی‌کنم جز آنچه را که به‌سوی من وحی می‌شود. بگو: آیا کور و بینا برابرند؟ آیا نمی‌اندیشید؟. ﴿50 و به وسیلة این (قرآن) بیم بده کسانی را که می‌ترسند از اینکه به‌سوی پروردگارشان گرد آورده شوند، که جز او یاور و شفاعت‌کننده‌ای ندارند، باشد که پرهیزگاری نمایند. ﴿51 و کسانی را طرد مکن که سحرگاهان و شامگاهان پروردگارشان را به فریاد می‌خوانند، درحالیکه رضایت و خشنودی او را می‌طلبند، از حساب ایشان چیزی بر عهدة تو نیست و از حساب تو (نیز) چیزی بر عهدة آنان نیست، اگر آنان را طرد کنی از زمرة ستمکاران خواهی بود. ﴿52

 

وَکَذَٰلِکَ فَتَنَّا بَعۡضَهُم بِبَعۡضٖ لِّیَقُولُوٓاْ أَهَٰٓؤُلَآءِ مَنَّ ٱللَّهُ عَلَیۡهِم مِّنۢ بَیۡنِنَآۗ أَلَیۡسَ ٱللَّهُ بِأَعۡلَمَ بِٱلشَّٰکِرِینَ ٥٣ وَإِذَا جَآءَکَ ٱلَّذِینَ یُؤۡمِنُونَ بِ‍َٔایَٰتِنَا فَقُلۡ سَلَٰمٌ عَلَیۡکُمۡۖ کَتَبَ رَبُّکُمۡ عَلَىٰ نَفۡسِهِ ٱلرَّحۡمَةَ أَنَّهُۥ مَنۡ عَمِلَ مِنکُمۡ سُوٓءَۢا بِجَهَٰلَةٖ ثُمَّ تَابَ مِنۢ بَعۡدِهِۦ وَأَصۡلَحَ فَأَنَّهُۥ غَفُورٞ رَّحِیمٞ ٥٤ وَکَذَٰلِکَ نُفَصِّلُ ٱلۡأٓیَٰتِ وَلِتَسۡتَبِینَ سَبِیلُ ٱلۡمُجۡرِمِینَ ٥٥ قُلۡ إِنِّی نُهِیتُ أَنۡ أَعۡبُدَ ٱلَّذِینَ تَدۡعُونَ مِن دُونِ ٱللَّهِۚ قُل لَّآ أَتَّبِعُ أَهۡوَآءَکُمۡ قَدۡ ضَلَلۡتُ إِذٗا وَمَآ أَنَا۠ مِنَ ٱلۡمُهۡتَدِینَ ٥٦ قُلۡ إِنِّی عَلَىٰ بَیِّنَةٖ مِّن رَّبِّی وَکَذَّبۡتُم بِهِۦۚ مَا عِندِی مَا تَسۡتَعۡجِلُونَ بِهِۦٓۚ إِنِ ٱلۡحُکۡمُ إِلَّا لِلَّهِۖ یَقُصُّ ٱلۡحَقَّۖ وَهُوَ خَیۡرُ ٱلۡفَٰصِلِینَ ٥٧ قُل لَّوۡ أَنَّ عِندِی مَا تَسۡتَعۡجِلُونَ بِهِۦ لَقُضِیَ ٱلۡأَمۡرُ بَیۡنِی وَبَیۡنَکُمۡۗ وَٱللَّهُ أَعۡلَمُ بِٱلظَّٰلِمِینَ ٥٨ ۞وَعِندَهُۥ مَفَاتِحُ ٱلۡغَیۡبِ لَا یَعۡلَمُهَآ إِلَّا هُوَۚ وَیَعۡلَمُ مَا فِی ٱلۡبَرِّ وَٱلۡبَحۡرِۚ وَمَا تَسۡقُطُ مِن وَرَقَةٍ إِلَّا یَعۡلَمُهَا وَلَا حَبَّةٖ فِی ظُلُمَٰتِ ٱلۡأَرۡضِ وَلَا رَطۡبٖ وَلَا یَابِسٍ إِلَّا فِی کِتَٰبٖ مُّبِینٖ ٥٩

 

 

 

 

 

 

 

و این چنین برخی را با برخی آزمودیم تا بگویند: آیا اینها هستند که خداوند از میان ما بر آنها منت نهاده است؟ آیا خداوند (به حال) سپاسگزاران آگاهتر نیست. ﴿53 و هرگاه کسانی که به آیات ما ایمان دارند پیش تو آمدند، بگو: سلام بر شما، پروردگارتان رحمت را بر خویشتن واجب نموده است، هرکس از شما ارزوی نادانی کار بدی انجام دهد سپس توبه نماید، و به اصلاح بپردازد، همانا او آمرزنده و مهربان است. ﴿54 و این چنین آیات را توضیح می‌دهیم و تا راه مجرمان روشن شود. ﴿55 بگو: همانا من نهی شده‌ام کسانی را که شما به فریاد می‌خوانید بپرستم بگو: از خواستها و امیالتان پیروی نمی‌کنم، و اگر پیروی کنم آنگاه گمراه شده‌ام، و من از راه یافتگان نخواهم بود. ﴿56 بگو: من بر شریعت واضحی از جانب پروردگارم هستم، و شما آن را تکذیب کردید، آنچه شما در آن شتاب می‌ورزید به دست من نیست، فرمان فقط در دست خداست، حق را می‌گوید و او بهترین جداکنندگان است. ﴿57 بگو: اگر آنچه شما در وقوع آن شتاب می‌ورزید در دست من بود کار من و شما پایان می‌پذیرفت، و خداوند ستمکاران را بهتر می‌شناسد. ﴿58 و کلیدهای غیب نزد او است و کسی جز او آن را نمی‌داند، و بر آنچه که در خشکی و دریاست آگاه است، و هیچ برگی از درختی فرو نمی‌افتد مگر آن را می‌داند، و هیچ دانه‌ای در تاریکی‌های زمین، و هیچ‌تر و خشکی نیست مگر اینکه در لوح محفوظ ثبت است. ﴿59

 

 

وَهُوَ ٱلَّذِی یَتَوَفَّىٰکُم بِٱلَّیۡلِ وَیَعۡلَمُ مَا جَرَحۡتُم بِٱلنَّهَارِ ثُمَّ یَبۡعَثُکُمۡ فِیهِ لِیُقۡضَىٰٓ أَجَلٞ مُّسَمّٗىۖ ثُمَّ إِلَیۡهِ مَرۡجِعُکُمۡ ثُمَّ یُنَبِّئُکُم بِمَا کُنتُمۡ تَعۡمَلُونَ ٦٠ وَهُوَ ٱلۡقَاهِرُ فَوۡقَ عِبَادِهِۦۖ وَیُرۡسِلُ عَلَیۡکُمۡ حَفَظَةً حَتَّىٰٓ إِذَا جَآءَ أَحَدَکُمُ ٱلۡمَوۡتُ تَوَفَّتۡهُ رُسُلُنَا وَهُمۡ لَا یُفَرِّطُونَ ٦١ ثُمَّ رُدُّوٓاْ إِلَى ٱللَّهِ مَوۡلَىٰهُمُ ٱلۡحَقِّۚ أَلَا لَهُ ٱلۡحُکۡمُ وَهُوَ أَسۡرَعُ ٱلۡحَٰسِبِینَ ٦٢ قُلۡ مَن یُنَجِّیکُم مِّن ظُلُمَٰتِ ٱلۡبَرِّ وَٱلۡبَحۡرِ تَدۡعُونَهُۥ تَضَرُّعٗا وَخُفۡیَةٗ لَّئِنۡ أَنجَىٰنَا مِنۡ هَٰذِهِۦ لَنَکُونَنَّ مِنَ ٱلشَّٰکِرِینَ ٦٣ قُلِ ٱللَّهُ یُنَجِّیکُم مِّنۡهَا وَمِن کُلِّ کَرۡبٖ ثُمَّ أَنتُمۡ تُشۡرِکُونَ ٦٤ قُلۡ هُوَ ٱلۡقَادِرُ عَلَىٰٓ أَن یَبۡعَثَ عَلَیۡکُمۡ عَذَابٗا مِّن فَوۡقِکُمۡ أَوۡ مِن تَحۡتِ أَرۡجُلِکُمۡ أَوۡ یَلۡبِسَکُمۡ شِیَعٗا وَیُذِیقَ بَعۡضَکُم بَأۡسَ بَعۡضٍۗ ٱنظُرۡ کَیۡفَ نُصَرِّفُ ٱلۡأٓیَٰتِ لَعَلَّهُمۡ یَفۡقَهُونَ ٦٥ وَکَذَّبَ بِهِۦ قَوۡمُکَ وَهُوَ ٱلۡحَقُّۚ قُل لَّسۡتُ عَلَیۡکُم بِوَکِیلٖ ٦٦ لِّکُلِّ نَبَإٖ مُّسۡتَقَرّٞۚ وَسَوۡفَ تَعۡلَمُونَ ٦٧ وَإِذَا رَأَیۡتَ ٱلَّذِینَ یَخُوضُونَ فِیٓ ءَایَٰتِنَا فَأَعۡرِضۡ عَنۡهُمۡ حَتَّىٰ یَخُوضُواْ فِی حَدِیثٍ غَیۡرِهِۦۚ وَإِمَّا یُنسِیَنَّکَ ٱلشَّیۡطَٰنُ فَلَا تَقۡعُدۡ بَعۡدَ ٱلذِّکۡرَىٰ مَعَ ٱلۡقَوۡمِ ٱلظَّٰلِمِینَ ٦٨

 

 

 

 

 

و خدا است که شما را در شب می‌میراند، و می‌داند آنچه را که در روز انجام می‌دهید، سپس شما را در آن برمی‌انگیزد تا مدّتِ معیّن تمام شود، سپس بازگشت شما به‌سوی او است، و پس از آن شما را به آنچه کرده‌اید آگاه می‌سازد. ﴿60 و او بر بندگانش چیره است، و بر شما مراقبانی می‌فرستد، تا هنگامی که مرگ یکی از شما فرا رسد، فرستادگان ما جان او را می‌گیرند و آنان کوتاهی نمی‌کنند. ﴿61 سپس به‌سوی خداوند، سَرور حقیقیشان برگردانده می‌شوند. هان! فرمان از آن اوست و او سریعترین حسابگران است. ﴿62 بگو: چه کسی شما را از تاریکیهای خشکی و دریا نجات می‌دهد؟ حال آنکه او را افروتنانه و نهانی می‌خوانید: که اگر ما را از این سختی‌ها نجات دهد از سپاسگذاران خواهیم شد. ﴿63 بگو: خداوند شما را از آن (تاریکیها) و از هر مشکل و اندوهی نجات می‌دهد، باز شما شرک می‌ورزید. ﴿64 بگو: او توانا است که از بالای سرتان یا از زیر پاهایتان عذابی بر شما بفرستد، و یا شما را دسته دسته نماید، و برخی را به جان برخی دیگر بیاندازد، بنگر که چگونه آیات را روشن و بیان می‌داریم باشد که آنان بفهمند. ﴿65 و قومت آن را تکذیب کرد، درحالیکه آن حق است، بگو: من بر شما مسلط نیستم. ﴿66 برای هر خبری وقت و زمان(وی وجود) دارد، و به زودی خواهید دانست. ﴿67  و هرگاه کسانی را دیدی که در طعنه زدن به آیات ما فرو می‌ورند، از آنان روی بگردان، تا اینکه در سخنی دیگر فرو روند، و اگر شیطان از یاد تو برد، پس بعد از به یاد آوردن با گروه ستمگران منشین. ﴿68

 

وَمَا عَلَى ٱلَّذِینَ یَتَّقُونَ مِنۡ حِسَابِهِم مِّن شَیۡءٖ وَلَٰکِن ذِکۡرَىٰ لَعَلَّهُمۡ یَتَّقُونَ ٦٩ وَذَرِ ٱلَّذِینَ ٱتَّخَذُواْ دِینَهُمۡ لَعِبٗا وَلَهۡوٗا وَغَرَّتۡهُمُ ٱلۡحَیَوٰةُ ٱلدُّنۡیَاۚ وَذَکِّرۡ بِهِۦٓ أَن تُبۡسَلَ نَفۡسُۢ بِمَا کَسَبَتۡ لَیۡسَ لَهَا مِن دُونِ ٱللَّهِ وَلِیّٞ وَلَا شَفِیعٞ وَإِن تَعۡدِلۡ کُلَّ عَدۡلٖ لَّا یُؤۡخَذۡ مِنۡهَآۗ أُوْلَٰٓئِکَ ٱلَّذِینَ أُبۡسِلُواْ بِمَا کَسَبُواْۖ لَهُمۡ شَرَابٞ مِّنۡ حَمِیمٖ وَعَذَابٌ أَلِیمُۢ بِمَا کَانُواْ یَکۡفُرُونَ ٧٠ قُلۡ أَنَدۡعُواْ مِن دُونِ ٱللَّهِ مَا لَا یَنفَعُنَا وَلَا یَضُرُّنَا وَنُرَدُّ عَلَىٰٓ أَعۡقَابِنَا بَعۡدَ إِذۡ هَدَىٰنَا ٱللَّهُ کَٱلَّذِی ٱسۡتَهۡوَتۡهُ ٱلشَّیَٰطِینُ فِی ٱلۡأَرۡضِ حَیۡرَانَ لَهُۥٓ أَصۡحَٰبٞ یَدۡعُونَهُۥٓ إِلَى ٱلۡهُدَى ٱئۡتِنَاۗ قُلۡ إِنَّ هُدَى ٱللَّهِ هُوَ ٱلۡهُدَىٰۖ وَأُمِرۡنَا لِنُسۡلِمَ لِرَبِّ ٱلۡعَٰلَمِینَ ٧١ وَأَنۡ أَقِیمُواْ ٱلصَّلَوٰةَ وَٱتَّقُوهُۚ وَهُوَ ٱلَّذِیٓ إِلَیۡهِ تُحۡشَرُونَ ٧٢ وَهُوَ ٱلَّذِی خَلَقَ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضَ بِٱلۡحَقِّۖ وَیَوۡمَ یَقُولُ کُن فَیَکُونُۚ قَوۡلُهُ ٱلۡحَقُّۚ وَلَهُ ٱلۡمُلۡکُ یَوۡمَ یُنفَخُ فِی ٱلصُّورِۚ عَٰلِمُ ٱلۡغَیۡبِ وَٱلشَّهَٰدَةِۚ وَهُوَ ٱلۡحَکِیمُ ٱلۡخَبِیرُ ٧٣

 

 

 

 

 

 

 

 

 

و چیزی از حساب آنان بر عهدة کسانی که تقوای خدا را دارند، نیست، لکن تذکر دادن (لازم) است، باشد که بپرهیزید. ﴿69 و کسانی را ترک کن دینشان را به بازیچه گرفته، و زندگی دنیا آنان را فریب داده‌است. و به وسیلة این (قرآن) پند و اندرز بده، مبادا کسی به سبب آنچه انجام داده‌است هلاک شود، درحالیکه به جز خدا برای او کار ساز و شفاعت‌کننده‌ای نیست. و اگر چنین کسی (برای رهایی خود) هرگونه فدیه‌ای بدهد از او گرفته نمی‌شود، ایشان کسانی‌اند که به سبب آنچه انجام داده‌اند هلاک شده‌اند، برای آنان به سبب کفری که ورزیده‌اند شرابی از آب داغ و عذابی دردناک است. ﴿70 بگو: آیا جز خدا کسی را بخوانیم که نه سودی به ما می‌رساند و نه زیانی، و آیا پس از اینکه خداوند ما را هدایت کرده است به عقب باز گردیم؟ مانند کسی که شیاطین او را سرگردان و حیران به دنبال خود می‌کشند؟. برای او دوستانی است که او را به‌سوی هدایت فراخوانده و می‌گویند: به‌سوی ما بیا، بگو: همانا هدایت واقعی هدایت خدا است و به ما دستور داده شده است که تسلیم پروردگار جهانیان باشیم. ﴿71 و اینکه نماز را برپا دارید، و از او بترسید، و او ذاتی است که نز او گرد آورده خواهید شد. ﴿72 و او ذاتی است که آسمانها و زمین را به حق آفرید، و هرگاه که می‌فرماید: به وجود بیا، بی‌درنگ به وجود می‌آید، و سخن او حق است، و روزی که در صور دمیده می‌شود فرمانروایی از آن او است. آگاه و عالم به پنهان و آشکار است و او حکیم و آگاه است. ﴿73

 

 

۞وَإِذۡ قَالَ إِبۡرَٰهِیمُ لِأَبِیهِ ءَازَرَ أَتَتَّخِذُ أَصۡنَامًا ءَالِهَةً إِنِّیٓ أَرَىٰکَ وَقَوۡمَکَ فِی ضَلَٰلٖ مُّبِینٖ ٧٤ وَکَذَٰلِکَ نُرِیٓ إِبۡرَٰهِیمَ مَلَکُوتَ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِ وَلِیَکُونَ مِنَ ٱلۡمُوقِنِینَ ٧٥ فَلَمَّا جَنَّ عَلَیۡهِ ٱلَّیۡلُ رَءَا کَوۡکَبٗاۖ قَالَ هَٰذَا رَبِّیۖ فَلَمَّآ أَفَلَ قَالَ لَآ أُحِبُّ ٱلۡأٓفِلِینَ ٧٦ فَلَمَّا رَءَا ٱلۡقَمَرَ بَازِغٗا قَالَ هَٰذَا رَبِّیۖ فَلَمَّآ أَفَلَ قَالَ لَئِن لَّمۡ یَهۡدِنِی رَبِّی لَأَکُونَنَّ مِنَ ٱلۡقَوۡمِ ٱلضَّآلِّینَ ٧٧ فَلَمَّا رَءَا ٱلشَّمۡسَ بَازِغَةٗ قَالَ هَٰذَا رَبِّی هَٰذَآ أَکۡبَرُۖ فَلَمَّآ أَفَلَتۡ قَالَ یَٰقَوۡمِ إِنِّی بَرِیٓءٞ مِّمَّا تُشۡرِکُونَ ٧٨ إِنِّی وَجَّهۡتُ وَجۡهِیَ لِلَّذِی فَطَرَ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضَ حَنِیفٗاۖ وَمَآ أَنَا۠ مِنَ ٱلۡمُشۡرِکِینَ ٧٩ وَحَآجَّهُۥ قَوۡمُهُۥۚ قَالَ أَتُحَٰٓجُّوٓنِّی فِی ٱللَّهِ وَقَدۡ هَدَىٰنِۚ وَلَآ أَخَافُ مَا تُشۡرِکُونَ بِهِۦٓ إِلَّآ أَن یَشَآءَ رَبِّی شَیۡ‍ٔٗاۚ وَسِعَ رَبِّی کُلَّ شَیۡءٍ عِلۡمًاۚ أَفَلَا تَتَذَکَّرُونَ ٨٠ وَکَیۡفَ أَخَافُ مَآ أَشۡرَکۡتُمۡ وَلَا تَخَافُونَ أَنَّکُمۡ أَشۡرَکۡتُم بِٱللَّهِ مَا لَمۡ یُنَزِّلۡ بِهِۦ عَلَیۡکُمۡ سُلۡطَٰنٗاۚ فَأَیُّ ٱلۡفَرِیقَیۡنِ أَحَقُّ بِٱلۡأَمۡنِۖ إِن کُنتُمۡ تَعۡلَمُونَ ٨١

 

 

 

 

 

 

 

 

 

و یاد کن هنگامی را که ابراهیم به پدرش آذر گفت: آیا بتهایی را عبادت می‌کنی؟ بی‌گمان من، تو و قومت را در گمراهی آشکار می‌بینم. ﴿74 و این چنین ملک عظیم آسمانها و زمین را به ابراهیم نشان دادیم تا از یقین کنندگان باشد. ﴿75 وقتی شب او را دربر گرفت، ستاره‌ای را دید، گفت: این پروردگار من است! وقتی که غروب کرد، گفت: من غروب کنندگان را دوست ندارم. ﴿76 وقتی ماه را در حال طلوع دید، گفت: این پروردگار من است! هنگامی که ماه ناپدید شد، گفت: اگر پروردگارم مرا هدایت نکند بدون شک از زمرة قوم گمراه خواهم بود. ﴿77 وقتی که خورشید را در حال طلوع دید، گفت: این پروردگار من است، این بزرگتر است! وقتی خورشید غروب کرد، گفت: ای قوم من! من از آنچه برای خدا شریک می‌سازید بیزارم. ﴿78 بی‌گمان من روی خود را به‌سوی کسی نموده‌ام که آسمانها و زمین را آفریده است و من از مشرکان نیستم. ﴿79 و قومش با او مجادله کردند، گفت: آیا دربارة خدا با من مجادله می‌کنید، حال آنکه مرا هدایت کرده است؟ و از آنچه که با خدا شریک می‌گیرید، نمی‌ترسم مگر اینکه پروردگارم چیزی بخواهد. علم و آگاهی پروردگارم همه چیز را دربر گرفته است. آیا پند نمی‌پذیرید. ﴿80 و چگونه من از چیزی می‌ترسم که شریک خدا می‌سازید؟ حال آنکه شما از اینکه چیزی را شریک خدا گردانید، که (خداوند) دلیلی دربارة آن برای شما نفرستاده است، نمی‌هراسید؟ پس کدامیک از دو گروه سزاوار امنیّت است اگر شما می‌دانید. ﴿81

 

ٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ وَلَمۡ یَلۡبِسُوٓاْ إِیمَٰنَهُم بِظُلۡمٍ أُوْلَٰٓئِکَ لَهُمُ ٱلۡأَمۡنُ وَهُم مُّهۡتَدُونَ ٨٢ وَتِلۡکَ حُجَّتُنَآ ءَاتَیۡنَٰهَآ إِبۡرَٰهِیمَ عَلَىٰ قَوۡمِهِۦۚ نَرۡفَعُ دَرَجَٰتٖ مَّن نَّشَآءُۗ إِنَّ رَبَّکَ حَکِیمٌ عَلِیمٞ ٨٣ وَوَهَبۡنَا لَهُۥٓ إِسۡحَٰقَ وَیَعۡقُوبَۚ کُلًّا هَدَیۡنَاۚ وَنُوحًا هَدَیۡنَا مِن قَبۡلُۖ وَمِن ذُرِّیَّتِهِۦ دَاوُۥدَ وَسُلَیۡمَٰنَ وَأَیُّوبَ وَیُوسُفَ وَمُوسَىٰ وَهَٰرُونَۚ وَکَذَٰلِکَ نَجۡزِی ٱلۡمُحۡسِنِینَ ٨٤ وَزَکَرِیَّا وَیَحۡیَىٰ وَعِیسَىٰ وَإِلۡیَاسَۖ کُلّٞ مِّنَ ٱلصَّٰلِحِینَ ٨٥ وَإِسۡمَٰعِیلَ وَٱلۡیَسَعَ وَیُونُسَ وَلُوطٗاۚ وَکُلّٗا فَضَّلۡنَا عَلَى ٱلۡعَٰلَمِینَ ٨٦ وَمِنۡ ءَابَآئِهِمۡ وَذُرِّیَّٰتِهِمۡ وَإِخۡوَٰنِهِمۡۖ وَٱجۡتَبَیۡنَٰهُمۡ وَهَدَیۡنَٰهُمۡ إِلَىٰ صِرَٰطٖ مُّسۡتَقِیمٖ ٨٧  ٰلِکَ هُدَى ٱللَّهِ یَهۡدِی بِهِۦ مَن یَشَآءُ مِنۡ عِبَادِهِۦۚ وَلَوۡ أَشۡرَکُواْ لَحَبِطَ عَنۡهُم مَّا کَانُواْ یَعۡمَلُونَ ٨٨ أُوْلَٰٓئِکَ ٱلَّذِینَ ءَاتَیۡنَٰهُمُ ٱلۡکِتَٰبَ وَٱلۡحُکۡمَ وَٱلنُّبُوَّةَۚ فَإِن یَکۡفُرۡ بِهَا هَٰٓؤُلَآءِ فَقَدۡ وَکَّلۡنَا بِهَا قَوۡمٗا لَّیۡسُواْ بِهَا بِکَٰفِرِینَ ٨٩ أُوْلَٰٓئِکَ ٱلَّذِینَ هَدَى ٱللَّهُۖ فَبِهُدَىٰهُمُ ٱقۡتَدِهۡۗ قُل لَّآ أَسۡ‍َٔلُکُمۡ عَلَیۡهِ أَجۡرًاۖ إِنۡ هُوَ إِلَّا ذِکۡرَىٰ لِلۡعَٰلَمِینَ ٩٠

 

 

 

 

 

 

 

 

 

کسانی که ایمان آورده‌اند و ایمانشان را به شرک نیالوده‌اند، امنیت، ایشان را سزد و آنان راه یافتگانند. ﴿82 و اینها دلایل ما بود که به ابراهیم دادیم تا در برابر قومش به کار گیرد، درجات هرکس را که بخواهیم بالا می‌بریم، بدون شک پروردگار تو با حکمت و داناست. ﴿83  و اسحاق و یعقوب را به او بخشیدیم، و هریک را هدایت کردیم، و پیشتر نوح را نیز هدایت نمودیم، و از نسل او داود و سلیمان و ایوب و یوسف و موسی و هارون (را هدایت کردیم) و این چنین نیکوکاران را پاداش می‌دهیم. ﴿84 و زکریا و یحیی و الیاس (را هدایت کردیم) و همة آنان از صالحان بودند. ﴿85 و اسماعیل و یَسَع و یونس و لوط، که جملگی را بر جهانیان برتری دادیم. ﴿86 و از پدران و فرزندان و برادرانشان برخی را بر جهانیان برتری دادیم، و آنان را برگزیدیم، و به راه راست هدایت کردیم. ﴿87 این هدایت خدا است که هرکس از بندگانش را بخواهد بدان هدایت می‌نماید، و اگر شریک ورزیده بودند قطعاً هر آنچه را که انجام داده بودند هدر می‌رفت و نابود می‌شد. ﴿88 ایشان کسانی‌اند که کتاب و داوری و نبوت را بدانان بخشیدیم، پس اگر ایشان نسبت به آن کفر بورزند ما کسانی را عهده‌دار آن می‌کنیم که به آن کفر نمی‌ورزند. ﴿89 ایشان کسانی هستند که خداوند آنان را هدایت نموده است، پس به هدایت آنان اقتدا کن. بگو: از شما مزدی نمی‌خواهم، این قرآن چیزی جز یاد آوری و پند برای جهانیان نیست. ﴿90

 

 

وَمَا قَدَرُواْ ٱللَّهَ حَقَّ قَدۡرِهِۦٓ إِذۡ قَالُواْ مَآ أَنزَلَ ٱللَّهُ عَلَىٰ بَشَرٖ مِّن شَیۡءٖۗ قُلۡ مَنۡ أَنزَلَ ٱلۡکِتَٰبَ ٱلَّذِی جَآءَ بِهِۦ مُوسَىٰ نُورٗا وَهُدٗى لِّلنَّاسِۖ تَجۡعَلُونَهُۥ قَرَاطِیسَ تُبۡدُونَهَا وَتُخۡفُونَ کَثِیرٗاۖ وَعُلِّمۡتُم مَّا لَمۡ تَعۡلَمُوٓاْ أَنتُمۡ وَلَآ ءَابَآؤُکُمۡۖ قُلِ ٱللَّهُۖ ثُمَّ ذَرۡهُمۡ فِی خَوۡضِهِمۡ یَلۡعَبُونَ ٩١ وَهَٰذَا کِتَٰبٌ أَنزَلۡنَٰهُ مُبَارَکٞ مُّصَدِّقُ ٱلَّذِی بَیۡنَ یَدَیۡهِ وَلِتُنذِرَ أُمَّ ٱلۡقُرَىٰ وَمَنۡ حَوۡلَهَاۚ وَٱلَّذِینَ یُؤۡمِنُونَ بِٱلۡأٓخِرَةِ یُؤۡمِنُونَ بِهِۦۖ وَهُمۡ عَلَىٰ صَلَاتِهِمۡ یُحَافِظُونَ ٩٢ وَمَنۡ أَظۡلَمُ مِمَّنِ ٱفۡتَرَىٰ عَلَى ٱللَّهِ کَذِبًا أَوۡ قَالَ أُوحِیَ إِلَیَّ وَلَمۡ یُوحَ إِلَیۡهِ شَیۡءٞ وَمَن قَالَ سَأُنزِلُ مِثۡلَ مَآ أَنزَلَ ٱللَّهُۗ وَلَوۡ تَرَىٰٓ إِذِ ٱلظَّٰلِمُونَ فِی غَمَرَٰتِ ٱلۡمَوۡتِ وَٱلۡمَلَٰٓئِکَةُ بَاسِطُوٓاْ أَیۡدِیهِمۡ أَخۡرِجُوٓاْ أَنفُسَکُمُۖ ٱلۡیَوۡمَ تُجۡزَوۡنَ عَذَابَ ٱلۡهُونِ بِمَا کُنتُمۡ تَقُولُونَ عَلَى ٱللَّهِ غَیۡرَ ٱلۡحَقِّ وَکُنتُمۡ عَنۡ ءَایَٰتِهِۦ تَسۡتَکۡبِرُونَ ٩٣ وَلَقَدۡ جِئۡتُمُونَا فُرَٰدَىٰ کَمَا خَلَقۡنَٰکُمۡ أَوَّلَ مَرَّةٖ وَتَرَکۡتُم مَّا خَوَّلۡنَٰکُمۡ وَرَآءَ ظُهُورِکُمۡۖ وَمَا نَرَىٰ مَعَکُمۡ شُفَعَآءَکُمُ ٱلَّذِینَ زَعَمۡتُمۡ أَنَّهُمۡ فِیکُمۡ شُرَکَٰٓؤُاْۚ لَقَد تَّقَطَّعَ بَیۡنَکُمۡ وَضَلَّ عَنکُم مَّا کُنتُمۡ تَزۡعُمُونَ ٩٤

 

 

 

 

 

 

و خداوند را آنگونه که شایستة شأن و منزلت اوست نشناختند، وقتی که گفتند: خداوند بر هیچ انسانی چیزی نازل نکرده است، بگو: چه کسی آن کتابی را نازل کرده که موسی آورده است؟ (همان کتابی که) نور و هدایت است و شما آن را در کاغذهایی می‌نویسید، (مقداری از آن را) آشکار می‌کنید، و بسیاری را پنهان می‌کنید. و چیزهایی به شما آموخته شد که شما و پدرانتان آن را نمی‌دانستید، بگو: خدا (همه را فرستاده) سپس آنها را بگذار تا در باطل خود فرو روند. ﴿91 و این کتابی است که ما آن را نازل کرده‌ایم و با برکت است، تصدیق کنندة کتابهایی است که پیش از آن بوده‌اند، و تا با آن اهل مکه و کسانی که در اطراف آن هستند بیم دهی. و کسانی که به آخرت ایمان دارند به آن ایمان می‌آورند، و آنان بر نمازشان محافظت می‌ورزند. ﴿92 و کیست ستمگرتر از کسی که بر خدا دروغ بندد، یا بگوید: به من وحی شده حال آنکه به او چیزی وحی نشده است، و کسی که بگوید: مانند آنچه خدا نازل کرده است نازل خواهم کرد؟ و اگر ستمکاران را در آن وقت که در گردابهای مرگ فرو رفته‌اند، می‌دیدی، (ملاحظه می‌کردی) که فرشتگان دست‌هایشان را (به طرف آنان) دراز کرده‌اند، (و) به آنها می‌گویند: جان خود را بیرون کنید، امروز به سبب دروغهایی که بر خدا می‌بستید و به سبب خود بزرگ بینی‌تان در برابر پیروی کردن از آیات خدا عذاب خوار‌کننده‌ای می‌بینید. ﴿93 و شما تک و تنها پیش ما آمده‌اید، همانگونه که روز نخست شما را آفریدیم، و آنچه را که به شما داده بودیم پشت سر خود نهادید، و شفاعت کنندگان و میانجیگرانی را با شما نمی‌بینیم که ادّعا می‌کردید شریک (خدا) هستند، به طور قطع پیوند میان شما گسیخته، و آنچه را ادّعا می‌کردید از دست شما رفته است. ﴿94

۞إِنَّ ٱللَّهَ فَالِقُ ٱلۡحَبِّ وَٱلنَّوَىٰۖ یُخۡرِجُ ٱلۡحَیَّ مِنَ ٱلۡمَیِّتِ وَمُخۡرِجُ ٱلۡمَیِّتِ مِنَ ٱلۡحَیِّۚ ذَٰلِکُمُ ٱللَّهُۖ فَأَنَّىٰ تُؤۡفَکُونَ ٩٥ فَالِقُ ٱلۡإِصۡبَاحِ وَجَعَلَ ٱلَّیۡلَ سَکَنٗا وَٱلشَّمۡسَ وَٱلۡقَمَرَ حُسۡبَانٗاۚ ذَٰلِکَ تَقۡدِیرُ ٱلۡعَزِیزِ ٱلۡعَلِیمِ ٩٦ وَهُوَ ٱلَّذِی جَعَلَ لَکُمُ ٱلنُّجُومَ لِتَهۡتَدُواْ بِهَا فِی ظُلُمَٰتِ ٱلۡبَرِّ وَٱلۡبَحۡرِۗ قَدۡ فَصَّلۡنَا ٱلۡأٓیَٰتِ لِقَوۡمٖ یَعۡلَمُونَ ٩٧ وَهُوَ ٱلَّذِیٓ أَنشَأَکُم مِّن نَّفۡسٖ وَٰحِدَةٖ فَمُسۡتَقَرّٞ وَمُسۡتَوۡدَعٞۗ قَدۡ فَصَّلۡنَا ٱلۡأٓیَٰتِ لِقَوۡمٖ یَفۡقَهُونَ ٩٨ وَهُوَ ٱلَّذِیٓ أَنزَلَ مِنَ ٱلسَّمَآءِ مَآءٗ فَأَخۡرَجۡنَا بِهِۦ نَبَاتَ کُلِّ شَیۡءٖ فَأَخۡرَجۡنَا مِنۡهُ خَضِرٗا نُّخۡرِجُ مِنۡهُ حَبّٗا مُّتَرَاکِبٗا وَمِنَ ٱلنَّخۡلِ مِن طَلۡعِهَا قِنۡوَانٞ دَانِیَةٞ وَجَنَّٰتٖ مِّنۡ أَعۡنَابٖ وَٱلزَّیۡتُونَ وَٱلرُّمَّانَ مُشۡتَبِهٗا وَغَیۡرَ مُتَشَٰبِهٍۗ ٱنظُرُوٓاْ إِلَىٰ ثَمَرِهِۦٓ إِذَآ أَثۡمَرَ وَیَنۡعِهِۦٓۚ إِنَّ فِی ذَٰلِکُمۡ لَأٓیَٰتٖ لِّقَوۡمٖ یُؤۡمِنُونَ ٩٩ وَجَعَلُواْ لِلَّهِ شُرَکَآءَ ٱلۡجِنَّ وَخَلَقَهُمۡۖ وَخَرَقُواْ لَهُۥ بَنِینَ وَبَنَٰتِۢ بِغَیۡرِ عِلۡمٖۚ سُبۡحَٰنَهُۥ وَتَعَٰلَىٰ عَمَّا یَصِفُونَ ١٠٠ بَدِیعُ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِۖ أَنَّىٰ یَکُونُ لَهُۥ وَلَدٞ وَلَمۡ تَکُن لَّهُۥ صَٰحِبَةٞۖ وَخَلَقَ کُلَّ شَیۡءٖۖ وَهُوَ بِکُلِّ شَیۡءٍ عَلِیمٞ ١٠١

 

 

 

 

 

 

بدون شک خداوند شکافندة دانه و هسته است، زنده را از مرده بیرون میکند، و بیرون کنندة مرده از زنده است، این خداست، پس چگونه منحرف می‌شوید؟!. ﴿95 شکافندة صبح است، و شب را مایة آرامش و خورشید و ماه را وسیلة حساب قرار داده‌است. این سنجش و تدبیر خداوند عزیز و آگاه است. ﴿96 و او خدایی است که ستارگان را برای شما آفریده است تا در تاریکی‌های خشکی و دریا با آن راه یابید، بدون شک ما آیات قرآنی را برای قومی که می‌دانند بیان داشته‌ایم. ﴿97 و او خدایی است که شما را از یک شخص آفریده است. پس (برای شما) محل استقرار و محل امانتی (قرار داد). همانا ما آیات را برای قومی که می‌فهمند بیان کرده‌ایم. ﴿98 و او خدایی است که از آسمانها آبی‌ فرو فرستاده است، و به وسیلة آن هر چیزی را رویاندیم، و از آن (گیاه) جوانة سبزی را بیرون آوردیم، و از آن، دانة متراکمی بیرون می‌آوریم، و از شکوفه‌های درخت خرما خوشه‌های آویزان و نزدیک به هم، و باغهایی از انگور و زیتون و انار پدید می‌آوریم که همگون و یا ناهمگونند. به میوة آن بنگرید آنگاه که میوه می‌دهد، و به رسیدن آن بنگرید، همانا در این دلایلی است برای قومی که ایمان می‌آورند. ﴿99 و جن‌ها را شریک خدا قرار دادند، درحالیکه خداوند آنها را آفریده است و ـ از روی نادانی ـ برای خدا پسران و دخترانی قرار دادند. او پاک و منزّه است از آنچه که او را بدان توصیف می‌کنند. ﴿100 پدید آورندة آسمانها و زمین است، چگونه ممکن است فرزندانی داشته باشد، درحالیکه او همسری ندارد؟ و هر چیزی را آفریده است و او به هر چیزی دانا است. ﴿101

ذَٰلِکُمُ ٱللَّهُ رَبُّکُمۡۖ لَآ إِلَٰهَ إِلَّا هُوَۖ خَٰلِقُ کُلِّ شَیۡءٖ فَٱعۡبُدُوهُۚ وَهُوَ عَلَىٰ کُلِّ شَیۡءٖ وَکِیلٞ ١٠٢ لَّا تُدۡرِکُهُ ٱلۡأَبۡصَٰرُ وَهُوَ یُدۡرِکُ ٱلۡأَبۡصَٰرَۖ وَهُوَ ٱللَّطِیفُ ٱلۡخَبِیرُ ١٠٣ قَدۡ جَآءَکُم بَصَآئِرُ مِن رَّبِّکُمۡۖ فَمَنۡ أَبۡصَرَ فَلِنَفۡسِهِۦۖ وَمَنۡ عَمِیَ فَعَلَیۡهَاۚ وَمَآ أَنَا۠ عَلَیۡکُم بِحَفِیظٖ ١٠٤ وَکَذَٰلِکَ نُصَرِّفُ ٱلۡأٓیَٰتِ وَلِیَقُولُواْ دَرَسۡتَ وَلِنُبَیِّنَهُۥ لِقَوۡمٖ یَعۡلَمُونَ ١٠٥ ٱتَّبِعۡ مَآ أُوحِیَ إِلَیۡکَ مِن رَّبِّکَۖ لَآ إِلَٰهَ إِلَّا هُوَۖ وَأَعۡرِضۡ عَنِ ٱلۡمُشۡرِکِینَ ١٠٦ وَلَوۡ شَآءَ ٱللَّهُ مَآ أَشۡرَکُواْۗ وَمَا جَعَلۡنَٰکَ عَلَیۡهِمۡ حَفِیظٗاۖ وَمَآ أَنتَ عَلَیۡهِم بِوَکِیلٖ ١٠٧ وَلَا تَسُبُّواْ ٱلَّذِینَ یَدۡعُونَ مِن دُونِ ٱللَّهِ فَیَسُبُّواْ ٱللَّهَ عَدۡوَۢا بِغَیۡرِ عِلۡمٖۗ کَذَٰلِکَ زَیَّنَّا لِکُلِّ أُمَّةٍ عَمَلَهُمۡ ثُمَّ إِلَىٰ رَبِّهِم مَّرۡجِعُهُمۡ فَیُنَبِّئُهُم بِمَا کَانُواْ یَعۡمَلُونَ ١٠٨ وَأَقۡسَمُواْ بِٱللَّهِ جَهۡدَ أَیۡمَٰنِهِمۡ لَئِن جَآءَتۡهُمۡ ءَایَةٞ لَّیُؤۡمِنُنَّ بِهَاۚ قُلۡ إِنَّمَا ٱلۡأٓیَٰتُ عِندَ ٱللَّهِۖ وَمَا یُشۡعِرُکُمۡ أَنَّهَآ إِذَا جَآءَتۡ لَا یُؤۡمِنُونَ ١٠٩ وَنُقَلِّبُ أَفۡ‍ِٔدَتَهُمۡ وَأَبۡصَٰرَهُمۡ کَمَا لَمۡ یُؤۡمِنُواْ بِهِۦٓ أَوَّلَ مَرَّةٖ وَنَذَرُهُمۡ فِی طُغۡیَٰنِهِمۡ یَعۡمَهُونَ ١١٠

این است خدا پروردگار شما، هیچ معبود به حقی جز او نیست، هر چیزی را آفریده است، پس او را بپرستید، و او بر هر چیزی وکیل است (و هر چیزی تحت وکالت و سرپرستی او قرار دارد). ﴿102 چشم‌ها او را احاطه نمی‌کنند، و او چشمها را احاطه می‌کند، و او دقیق و آگاه است. ﴿103 به راستی که دلایل روشنی از جانب پروردگارتان برای شما آمده است، پس هرکس ببیند به سود خودش است و هرکس کور شود به زیان خودش است، و من بر شما مراقب نیستم. ﴿104 و همچنان (که در این قرآن براهین آشکاری در رابطه با توحید و نبوتّ و معاد برای مشرکان بیان نمودیم) آیات را (در رابطه با هر چیزی که آن را ندانند) بیان می‌داریم تا (آن هنگام به دروغ) بگویند: تو درس خوانده‌ای (و آن را از اهل کتاب یاد گرفته‌ای) و تا آن را برای قومی که می‌دانند بیان داریم، و (آنان همان کسانی‌اند که به پیامبر و آنچه که بر وی نازل شده است ایمان دارند). ﴿105 از آنچه که از جانب پروردگارت به‌سوی تو وحی شده است پیروی کن، هیچ معبود بر حقی جز او نیست، و از مشرکین روی بگردان. ﴿106 و اگر خدا می‌خواست شرک نمی‌ورزیدند، و ما ترا مراقب ایشان قرار نداده‌ایم، و ترا مکلف نساخته‌ایم که به اصلاح احوالشان بپردازی. ﴿107 و کسانی را ناسزا نگویید که غیر از خدا را به فریاد می‌خوانند، تا آنان تجاوزکارانه و از روی نادانی خدا را دشنام ندهند، این چنین برای هر ملت و هر گروهی کارهایشان را آراسته‌ایم، سپس بازگشتشان به‌سوی پروردگارشان است و آنگاه آنان را از آنچه که می‌کردند آگاه می‌سازد. ﴿108 مشرکان با همة توان خود و با تأکید سوگند خوردند که اگر نشانه‌ای پیش آنها بیاید به آن ایمان خواهند آورد، بگو: نشانه‌ها و معجزات نزد خدا است، و شما چه می‌دانید اگر برای ایشان (معجزه هم) بیاید باز ایمان نمی‌آورند. ﴿109 و دلها و چشم‌هایشان را دگرگون می‌سازیم، آنگونه که نخستین بار به آن ایمان نیاوردند، و آنان را در گمراهیشان سرگشته رها می‌کنیم. ﴿110

 

 

۞وَلَوۡ أَنَّنَا نَزَّلۡنَآ إِلَیۡهِمُ ٱلۡمَلَٰٓئِکَةَ وَکَلَّمَهُمُ ٱلۡمَوۡتَىٰ وَحَشَرۡنَا عَلَیۡهِمۡ کُلَّ شَیۡءٖ قُبُلٗا مَّا کَانُواْ لِیُؤۡمِنُوٓاْ إِلَّآ أَن یَشَآءَ ٱللَّهُ وَلَٰکِنَّ أَکۡثَرَهُمۡ یَجۡهَلُونَ ١١١ وَکَذَٰلِکَ جَعَلۡنَا لِکُلِّ نَبِیٍّ عَدُوّٗا شَیَٰطِینَ ٱلۡإِنسِ وَٱلۡجِنِّ یُوحِی بَعۡضُهُمۡ إِلَىٰ بَعۡضٖ زُخۡرُفَ ٱلۡقَوۡلِ غُرُورٗاۚ وَلَوۡ شَآءَ رَبُّکَ مَا فَعَلُوهُۖ فَذَرۡهُمۡ وَمَا یَفۡتَرُونَ ١١٢ وَلِتَصۡغَىٰٓ إِلَیۡهِ أَفۡ‍ِٔدَةُ ٱلَّذِینَ لَا یُؤۡمِنُونَ بِٱلۡأٓخِرَةِ وَلِیَرۡضَوۡهُ وَلِیَقۡتَرِفُواْ مَا هُم مُّقۡتَرِفُونَ ١١٣ أَفَغَیۡرَ ٱللَّهِ أَبۡتَغِی حَکَمٗا وَهُوَ ٱلَّذِیٓ أَنزَلَ إِلَیۡکُمُ ٱلۡکِتَٰبَ مُفَصَّلٗاۚ وَٱلَّذِینَ ءَاتَیۡنَٰهُمُ ٱلۡکِتَٰبَ یَعۡلَمُونَ أَنَّهُۥ مُنَزَّلٞ مِّن رَّبِّکَ بِٱلۡحَقِّۖ فَلَا تَکُونَنَّ مِنَ ٱلۡمُمۡتَرِینَ ١١٤ وَتَمَّتۡ کَلِمَتُ رَبِّکَ صِدۡقٗا وَعَدۡلٗاۚ لَّا مُبَدِّلَ لِکَلِمَٰتِهِۦۚ وَهُوَ ٱلسَّمِیعُ ٱلۡعَلِیمُ ١١٥ وَإِن تُطِعۡ أَکۡثَرَ مَن فِی ٱلۡأَرۡضِ یُضِلُّوکَ عَن سَبِیلِ ٱللَّهِۚ إِن یَتَّبِعُونَ إِلَّا ٱلظَّنَّ وَإِنۡ هُمۡ إِلَّا یَخۡرُصُونَ ١١٦ إِنَّ رَبَّکَ هُوَ أَعۡلَمُ مَن یَضِلُّ عَن سَبِیلِهِۦۖ وَهُوَ أَعۡلَمُ بِٱلۡمُهۡتَدِینَ ١١٧ فَکُلُواْ مِمَّا ذُکِرَ ٱسۡمُ ٱللَّهِ عَلَیۡهِ إِن کُنتُم بِ‍َٔایَٰتِهِۦ مُؤۡمِنِینَ ١١٨

 

 

 

 

 

 

 

 

و اگر فرشتگان را به‌سوی آنها می‌فرستادیم، و مردگان با آنها سخن می‌گفتند، و هر چیزی را آشکارا در مقابل آنان گرد می‌آوردیم، باز هم ایمان نمی‌آوردند ـ مگر اینکه خدا بخواهد ـ اما بیشترشان نادانند. ﴿111 و بدین‌گونه برای هر پیامبری دشمنانی از شیاطین انس و جن قرار دادیم. گروهی از آنها سخنان فریبنده و بی‌اساس را پنهانی به گروه دیگر القا می‌کنند، تا ایشان را فریب دهند، و اگر پروردگارت می‌خواست چنین کاری را نمی‌کردند، پس آنان را بگذار تا دروغ ببافد. ﴿112 و تا دلهای کسانی که به آخرت باور ندارند به آن (سخن باطل) گرایش پیدا کند، و آن را بپسندند و مرتکب چیزی شوند که باید مرتکب شوند. ﴿113 پس، آیا غیر از خدا داوری را بجویم؟ حال آنکه او کسی است که کتاب را به صورت روشن و واضح به‌سوی شما نازل کرده است. و کسانی که کتاب را بدیشان داده‌ایم، می‌دانند که آن از جانب پروردگارت به حق نازل دشه است. پس، تو از شک کنندگان مباش. ﴿114 و فرمان و سخن پروردگارت صادقانه و دادگرانه انجام پذیرفت، هیچکس نمی‌تواند فرمانهای او را دگرگون نماید و او شنوای دانا است. ﴿115 و اگر از بیشتر کسانی که در زمین هستند پیروی نمایی، ترا از راه خدا گمراه می‌سازند. آنان جز از گمان (خویش) پیروی نمی‌کنند، و جز از روی ظن و تخمین سخن نمی‌گویند. ﴿116 بدون شک پروردگارت به (حال) کسی که از راه او منحرف می‌شود داناتر است، و او به راه یافتگان آگاه‌تر می‌باشد. ﴿117 پس بخورید از آنچه نام خدا بر آن برده شده است اگر شما به آیات او ایمان دارید. ﴿118

 

وَمَا لَکُمۡ أَلَّا تَأۡکُلُواْ مِمَّا ذُکِرَ ٱسۡمُ ٱللَّهِ عَلَیۡهِ وَقَدۡ فَصَّلَ لَکُم مَّا حَرَّمَ عَلَیۡکُمۡ إِلَّا مَا ٱضۡطُرِرۡتُمۡ إِلَیۡهِۗ وَإِنَّ کَثِیرٗا لَّیُضِلُّونَ بِأَهۡوَآئِهِم بِغَیۡرِ عِلۡمٍۚ إِنَّ رَبَّکَ هُوَ أَعۡلَمُ بِٱلۡمُعۡتَدِینَ ١١٩ وَذَرُواْ ظَٰهِرَ ٱلۡإِثۡمِ وَبَاطِنَهُۥٓۚ إِنَّ ٱلَّذِینَ یَکۡسِبُونَ ٱلۡإِثۡمَ سَیُجۡزَوۡنَ بِمَا کَانُواْ یَقۡتَرِفُونَ ١٢٠ وَلَا تَأۡکُلُواْ مِمَّا لَمۡ یُذۡکَرِ ٱسۡمُ ٱللَّهِ عَلَیۡهِ وَإِنَّهُۥ لَفِسۡقٞۗ وَإِنَّ ٱلشَّیَٰطِینَ لَیُوحُونَ إِلَىٰٓ أَوۡلِیَآئِهِمۡ لِیُجَٰدِلُوکُمۡۖ وَإِنۡ أَطَعۡتُمُوهُمۡ إِنَّکُمۡ لَمُشۡرِکُونَ ١٢١ أَوَ مَن کَانَ مَیۡتٗا فَأَحۡیَیۡنَٰهُ وَجَعَلۡنَا لَهُۥ نُورٗا یَمۡشِی بِهِۦ فِی ٱلنَّاسِ کَمَن مَّثَلُهُۥ فِی ٱلظُّلُمَٰتِ لَیۡسَ بِخَارِجٖ مِّنۡهَاۚ کَذَٰلِکَ زُیِّنَ لِلۡکَٰفِرِینَ مَا کَانُواْ یَعۡمَلُونَ ١٢٢ وَکَذَٰلِکَ جَعَلۡنَا فِی کُلِّ قَرۡیَةٍ أَکَٰبِرَ مُجۡرِمِیهَا لِیَمۡکُرُواْ فِیهَاۖ وَمَا یَمۡکُرُونَ إِلَّا بِأَنفُسِهِمۡ وَمَا یَشۡعُرُونَ ١٢٣ وَإِذَا جَآءَتۡهُمۡ ءَایَةٞ قَالُواْ لَن نُّؤۡمِنَ حَتَّىٰ نُؤۡتَىٰ مِثۡلَ مَآ أُوتِیَ رُسُلُ ٱللَّهِۘ ٱللَّهُ أَعۡلَمُ حَیۡثُ یَجۡعَلُ رِسَالَتَهُۥۗ سَیُصِیبُ ٱلَّذِینَ أَجۡرَمُواْ صَغَارٌ عِندَ ٱللَّهِ وَعَذَابٞ شَدِیدُۢ بِمَا کَانُواْ یَمۡکُرُونَ ١٢٤

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

و شما را چه شده است که از گوشت حیوانی که نام خدا بر آن برده شده است نمی‌خورید؟ حال آنکه خداوند آنچه را که بر شما حرام کرده ـ جز آنچه بدان ناچار شده‌اید ـ به تفصیل برایتان بیان نموده است. و به‌راستی  بسیاری (از مردم، دیگران را) بدون آگاهی و از روی هوی و هوس گمراه می‌سازند. بی‌گمان پروردگارت به تجاوزکاران آگاه‌تر است. ﴿119 و گناهانِ آشکار و پنهان را ترک کنید، همانا کسانی که گناه انجام می‌دهند به سب آنچه که مرتکب می‌شوند به زودی کیفر داده خواهند شد. ﴿120 و از آنچه نام خدا بر آن برده نشده است، نخورید، همانا آن گناه است، و بی‌گمان شیاطین به دوستان خود القا می‌کنند تا با شما به مجادله بپردازند، و اگر از آنان اطاعت کنید همانا شما مشرک خواهید بود. ﴿121 آیا کسی که مرده بود، و ما او را زنده گردانیدیم، و برایش نوری قرار دادیم، که در پرتو آن درمیان مردم راه برود مانند کسی است که در تاریکی گرفتار آمده و نمی‌تواند از آن بیرون بیاید؟ اینگونه برای کافران آنچه می‌کردند آراسته شده است. ﴿122 و این چنین در هر شهری سردمداران مجرمش را می‌گماریم، تا در آنجا به نیرنگ بپردازند، ولی آنان جز به خودشان نیرنگ نمی‌زنند، اما نمی‌دانند. ﴿123 و هرگاه آیه و دلیلی پیش آنها بیاید، می‌گویند: هرگز ایمان نمی‌آوریم مگر اینکه مانند آنچه که به پیامبران خدا داده شده است به ما نیز داده شود. خداوند بهتر می‌داند که رسالت خود را کجا قرار دهد، به زودی کسانی را که مرتکب گناه و جنایت شدند، به سزای نیرنگشان در پیشگاه خدا شکنجه و خواری خواهد رسید، و به سبب نیرنگی که می‌ورزیدند عذاب سختی به ایشان می‌رسد. ﴿124

فَمَن یُرِدِ ٱللَّهُ أَن یَهۡدِیَهُۥ یَشۡرَحۡ صَدۡرَهُۥ لِلۡإِسۡلَٰمِۖ وَمَن یُرِدۡ أَن یُضِلَّهُۥ یَجۡعَلۡ صَدۡرَهُۥ ضَیِّقًا حَرَجٗا کَأَنَّمَا یَصَّعَّدُ فِی ٱلسَّمَآءِۚ کَذَٰلِکَ یَجۡعَلُ ٱللَّهُ ٱلرِّجۡسَ عَلَى ٱلَّذِینَ لَا یُؤۡمِنُونَ ١٢٥ وَهَٰذَا صِرَٰطُ رَبِّکَ مُسۡتَقِیمٗاۗ قَدۡ فَصَّلۡنَا ٱلۡأٓیَٰتِ لِقَوۡمٖ یَذَّکَّرُونَ ١٢٦ ۞لَهُمۡ دَارُ ٱلسَّلَٰمِ عِندَ رَبِّهِمۡۖ وَهُوَ وَلِیُّهُم بِمَا کَانُواْ یَعۡمَلُونَ ١٢٧ وَیَوۡمَ یَحۡشُرُهُمۡ جَمِیعٗا یَٰمَعۡشَرَ ٱلۡجِنِّ قَدِ ٱسۡتَکۡثَرۡتُم مِّنَ ٱلۡإِنسِۖ وَقَالَ أَوۡلِیَآؤُهُم مِّنَ ٱلۡإِنسِ رَبَّنَا ٱسۡتَمۡتَعَ بَعۡضُنَا بِبَعۡضٖ وَبَلَغۡنَآ أَجَلَنَا ٱلَّذِیٓ أَجَّلۡتَ لَنَاۚ قَالَ ٱلنَّارُ مَثۡوَىٰکُمۡ خَٰلِدِینَ فِیهَآ إِلَّا مَا شَآءَ ٱللَّهُۗ إِنَّ رَبَّکَ حَکِیمٌ عَلِیمٞ ١٢٨ وَکَذَٰلِکَ نُوَلِّی بَعۡضَ ٱلظَّٰلِمِینَ بَعۡضَۢا بِمَا کَانُواْ یَکۡسِبُونَ ١٢٩ یَٰمَعۡشَرَ ٱلۡجِنِّ وَٱلۡإِنسِ أَلَمۡ یَأۡتِکُمۡ رُسُلٞ مِّنکُمۡ یَقُصُّونَ عَلَیۡکُمۡ ءَایَٰتِی وَیُنذِرُونَکُمۡ لِقَآءَ یَوۡمِکُمۡ هَٰذَاۚ قَالُواْ شَهِدۡنَا عَلَىٰٓ أَنفُسِنَاۖ وَغَرَّتۡهُمُ ٱلۡحَیَوٰةُ ٱلدُّنۡیَا وَشَهِدُواْ عَلَىٰٓ أَنفُسِهِمۡ أَنَّهُمۡ کَانُواْ کَٰفِرِینَ ١٣٠ ذَٰلِکَ أَن لَّمۡ یَکُن رَّبُّکَ مُهۡلِکَ ٱلۡقُرَىٰ بِظُلۡمٖ وَأَهۡلُهَا غَٰفِلُونَ ١٣١

 

 

 

 

 

 

 

پس هرکس که خداوند بخواهد او را هدایت نماید سینه‌اش را برای اسلام گشاد می‌‌سازد، و هرکس را که بخواهد گمراه کند سینه‌اش را تنگ می‌کند، انگار که به آسمان بالا می‌رود اینگونه خداوند پلیدی و عذاب را بر کسانی قرار می‌دهد که ایمان نمی‌آورند. ﴿125 و این راه راست پروردگارت است، بی‌گمان آیات را برای قومی که پند می‌پذیرند توضیح و تفصیل داده‌ایم. ﴿126 برای آنان نزد پروردگارشان دارالسلام است، و او به سبب آنچه می‌کردند یاور و سرپرست ایشان است. ﴿127 و روزی که (خدا) همة آنان را گرد می‌آورد (و می‌فرماید:) ای گروه جنّیان! شما تعداد زیادی از انسانها را گمراه ساختید. و دوستانشان از انسانها می‌گویند: پروردگارا! برخی از ما از برخی دیگر بهره بردیم، و به پایانی رسیدیم که برای ما مقدّر نمودی. خداوند می‌فرماید: آتش جایگاهتان است، همیشه در آن می‌مانید، مگر آنچه را که او بخواهد، همانا پروردگار تو با حکمت و آگاه است. ﴿128 و اینگونه برخی از ستمکاران را به سبب آنچه می‌کردند یاور و دوست برخی دیگر می‌گردانیم. ﴿129 ای گروه جن و انس! آیا از میان شما پیامبرانی پیش شما نیامدند که آیات مرا برایتان بازگو کنند، و شما را از رسیدن به این روز بر حذر دارند؟ می‌گویند: ما علیه خود گواهی می‌دهیم، و زندگی دنیا آنان را فریب داد. و علیه خود گواهی می‌دهند که ایشان کافر بوده‌اند. ﴿130 این بدان سبب است که پروردگارت اهل شهرها را به خاطر ستم‌هایشان هلاک نمی‌کند درحالیکه اهل آنجا غافل و بی‌خبر باشند. ﴿131

 

 

وَلِکُلّٖ دَرَجَٰتٞ مِّمَّا عَمِلُواْۚ وَمَا رَبُّکَ بِغَٰفِلٍ عَمَّا یَعۡمَلُونَ ١٣٢ وَرَبُّکَ ٱلۡغَنِیُّ ذُو ٱلرَّحۡمَةِۚ إِن یَشَأۡ یُذۡهِبۡکُمۡ وَیَسۡتَخۡلِفۡ مِنۢ بَعۡدِکُم مَّا یَشَآءُ کَمَآ أَنشَأَکُم مِّن ذُرِّیَّةِ قَوۡمٍ ءَاخَرِینَ ١٣٣ إِنَّ مَا تُوعَدُونَ لَأٓتٖۖ وَمَآ أَنتُم بِمُعۡجِزِینَ ١٣٤ قُلۡ یَٰقَوۡمِ ٱعۡمَلُواْ عَلَىٰ مَکَانَتِکُمۡ إِنِّی عَامِلٞۖ فَسَوۡفَ تَعۡلَمُونَ مَن تَکُونُ لَهُۥ عَٰقِبَةُ ٱلدَّارِۚ إِنَّهُۥ لَا یُفۡلِحُ ٱلظَّٰلِمُونَ ١٣٥ وَجَعَلُواْ لِلَّهِ مِمَّا ذَرَأَ مِنَ ٱلۡحَرۡثِ وَٱلۡأَنۡعَٰمِ نَصِیبٗا فَقَالُواْ هَٰذَا لِلَّهِ بِزَعۡمِهِمۡ وَهَٰذَا لِشُرَکَآئِنَاۖ فَمَا کَانَ لِشُرَکَآئِهِمۡ فَلَا یَصِلُ إِلَى ٱللَّهِۖ وَمَا کَانَ لِلَّهِ فَهُوَ یَصِلُ إِلَىٰ شُرَکَآئِهِمۡۗ سَآءَ مَا یَحۡکُمُونَ ١٣٦ وَکَذَٰلِکَ زَیَّنَ لِکَثِیرٖ مِّنَ ٱلۡمُشۡرِکِینَ قَتۡلَ أَوۡلَٰدِهِمۡ شُرَکَآؤُهُمۡ لِیُرۡدُوهُمۡ وَلِیَلۡبِسُواْ عَلَیۡهِمۡ دِینَهُمۡۖ وَلَوۡ شَآءَ ٱللَّهُ مَا فَعَلُوهُۖ فَذَرۡهُمۡ وَمَا یَفۡتَرُونَ ١٣٧

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 و هر یک طبق اعمالشان درجاتی دارند و پروردگارت از آنچه می‌کنند غافل و بی‌خبر نیست. ﴿132 و پروردگارت بی‌نیاز و مهربان است، اگر بخواهد شما را زا میان می‌برد و هرکس را که بخواهد پس از شما جانشین(تان) قرار می‌دهد، همانطور که شما را از نسل و نژاد قومی دیگر پدید آورده است. ﴿133 بی‌گمان آنچه به شما وعده داده می‌شود، خواهد آمد، و شما نمی‌توانید خدا را ناتوان کنید. ﴿134 بگو: ای قوم من! هرچه می‌خواهید انجام دهید، من هم (هر طور که بخواهم) عمل می‌کنم، به زودی خواهید دانست که سر انجام جهان از آن کیست، همانا ستمگران رستگار نمی‌شوند. ﴿135 و برای خدا از آنچه از کشتزار و چهارپایان آفریده است بهره‌ای قرار دادند، و به گمان خود گفتند: این برای خدا است، و این برای آنهایی است که شریک خدا کرده‌ایم. پس آنچه که برای شرکا و بتها بود به خدا نمی‌رسید، و آنچه که برای خدا بود به شریکانشان می‌رسید. چه بد داوری می‌کنند!!. ﴿136 و اینگونه برای بسیاری از مشرکان، سران و شیاطینشان کشتن فرزندانشان را زیبا جلوه دادند، تا هلاکشان کنند و دینشان را بر آنان مشتبه گردانند، و اگر خداوند می‌‌خواست آنان چنین نمی‌کردند. پس آنان را با دروغهایی که می‌بافند رها کن. ﴿137

 

 

 

 

 

 

 

وَقَالُواْ هَٰذِهِۦٓ أَنۡعَٰمٞ وَحَرۡثٌ حِجۡرٞ لَّا یَطۡعَمُهَآ إِلَّا مَن نَّشَآءُ بِزَعۡمِهِمۡ وَأَنۡعَٰمٌ حُرِّمَتۡ ظُهُورُهَا وَأَنۡعَٰمٞ لَّا یَذۡکُرُونَ ٱسۡمَ ٱللَّهِ عَلَیۡهَا ٱفۡتِرَآءً عَلَیۡهِۚ سَیَجۡزِیهِم بِمَا کَانُواْ یَفۡتَرُونَ ١٣٨ وَقَالُواْ مَا فِی بُطُونِ هَٰذِهِ ٱلۡأَنۡعَٰمِ خَالِصَةٞ لِّذُکُورِنَا وَمُحَرَّمٌ عَلَىٰٓ أَزۡوَٰجِنَاۖ وَإِن یَکُن مَّیۡتَةٗ فَهُمۡ فِیهِ شُرَکَآءُۚ سَیَجۡزِیهِمۡ وَصۡفَهُمۡۚ إِنَّهُۥ حَکِیمٌ عَلِیمٞ ١٣٩ قَدۡ خَسِرَ ٱلَّذِینَ قَتَلُوٓاْ أَوۡلَٰدَهُمۡ سَفَهَۢا بِغَیۡرِ عِلۡمٖ وَحَرَّمُواْ مَا رَزَقَهُمُ ٱللَّهُ ٱفۡتِرَآءً عَلَى ٱللَّهِۚ قَدۡ ضَلُّواْ وَمَا کَانُواْ مُهۡتَدِینَ ١٤٠ ۞وَهُوَ ٱلَّذِیٓ أَنشَأَ جَنَّٰتٖ مَّعۡرُوشَٰتٖ وَغَیۡرَ مَعۡرُوشَٰتٖ وَٱلنَّخۡلَ وَٱلزَّرۡعَ مُخۡتَلِفًا أُکُلُهُۥ وَٱلزَّیۡتُونَ وَٱلرُّمَّانَ مُتَشَٰبِهٗا وَغَیۡرَ مُتَشَٰبِهٖۚ کُلُواْ مِن ثَمَرِهِۦٓ إِذَآ أَثۡمَرَ وَءَاتُواْ حَقَّهُۥ یَوۡمَ حَصَادِهِۦۖ وَلَا تُسۡرِفُوٓاْۚ إِنَّهُۥ لَا یُحِبُّ ٱلۡمُسۡرِفِینَ ١٤١ وَمِنَ ٱلۡأَنۡعَٰمِ حَمُولَةٗ وَفَرۡشٗاۚ کُلُواْ مِمَّا رَزَقَکُمُ ٱللَّهُ وَلَا تَتَّبِعُواْ خُطُوَٰتِ ٱلشَّیۡطَٰنِۚ إِنَّهُۥ لَکُمۡ عَدُوّٞ مُّبِینٞ ١٤٢

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

و ـ به زعم خودشان ـ گفتند: اینها چهارپایان و کشتزار(های) ممنوع است، که جز کسی که ما می‌خواهیم نباید از آن بخورد، و چهارپایانی است که (سوار شدن بر) پشت آنها حرام شده است. و چهارپایانی (داشتند) که هنگام ذبح نام خدا را بر آن نمی‌بردند. بر خدا دروغ می‌بندند، و به زودی آنها را به خاطر دروغی که می‌بندند مجازات خواهد کرد. ﴿138 و می‌گویند: آنچه در شک این چهارپایان است ویژة مردان ماست، و بر زنان حرام است، و اگر جنین، مرده متولد شود پس آنان همه در آن شریک هستند. به زودی خداوند سزای توصیفشان را می‌دهد، همانا او حکیم و آگاه است. ﴿139 بدون شک سخت زیان دیدند کسانی که فرزندانشان را از روی بی‌خردی و نادانی کشتند، و چیزی را که خدا به ایشان روزی داده بود با دروغ بستن بر خدا حرام کردند، به‌راستی  که گمراه شدند، و هدایت یافته نبودند. ﴿140 و او خدایی است که باغهایی را که درختان آن بر پایه استوار می‌گردند و درختانی که چنین نیستند، آفریده است، و درخت خرما و کشتزارها را پدید آورده است که میوه‌های آن متفاوتند، و زیتون و انار را آفریده است که همگون و ناهمگونند. از میوة آن بخورید آنگاه که ثمر داد، و به هنگام چیدن و دور کردن از آن ببخشید، و زکات آن را بپردازید، و زیاده‌روی نکنید، زیرا که خداوند اسراف کنندگان را دوست ندارد. ﴿141 و از چهارپایان، حیواناتی که باربرند و حیواناتی که کوچکند برایتان آفریده است، بخورید از آنچه خدا به شما روزی داده‌است و از گامهای شیطان پیروی نکنید، همانا او برایتان دشمنی آشکار است. ﴿142

ثَمَٰنِیَةَ أَزۡوَٰجٖۖ مِّنَ ٱلضَّأۡنِ ٱثۡنَیۡنِ وَمِنَ ٱلۡمَعۡزِ ٱثۡنَیۡنِۗ قُلۡ ءَآلذَّکَرَیۡنِ حَرَّمَ أَمِ ٱلۡأُنثَیَیۡنِ أَمَّا ٱشۡتَمَلَتۡ عَلَیۡهِ أَرۡحَامُ ٱلۡأُنثَیَیۡنِۖ نَبِّ‍ُٔونِی بِعِلۡمٍ إِن کُنتُمۡ صَٰدِقِینَ ١٤٣ وَمِنَ ٱلۡإِبِلِ ٱثۡنَیۡنِ وَمِنَ ٱلۡبَقَرِ ٱثۡنَیۡنِۗ قُلۡ ءَآلذَّکَرَیۡنِ حَرَّمَ أَمِ ٱلۡأُنثَیَیۡنِ أَمَّا ٱشۡتَمَلَتۡ عَلَیۡهِ أَرۡحَامُ ٱلۡأُنثَیَیۡنِۖ أَمۡ کُنتُمۡ شُهَدَآءَ إِذۡ وَصَّىٰکُمُ ٱللَّهُ بِهَٰذَاۚ فَمَنۡ أَظۡلَمُ مِمَّنِ ٱفۡتَرَىٰ عَلَى ٱللَّهِ کَذِبٗا لِّیُضِلَّ ٱلنَّاسَ بِغَیۡرِ عِلۡمٍۚ إِنَّ ٱللَّهَ لَا یَهۡدِی ٱلۡقَوۡمَ ٱلظَّٰلِمِینَ ١٤٤ قُل لَّآ أَجِدُ فِی مَآ أُوحِیَ إِلَیَّ مُحَرَّمًا عَلَىٰ طَاعِمٖ یَطۡعَمُهُۥٓ إِلَّآ أَن یَکُونَ مَیۡتَةً أَوۡ دَمٗا مَّسۡفُوحًا أَوۡ لَحۡمَ خِنزِیرٖ فَإِنَّهُۥ رِجۡسٌ أَوۡ فِسۡقًا أُهِلَّ لِغَیۡرِ ٱللَّهِ بِهِۦۚ فَمَنِ ٱضۡطُرَّ غَیۡرَ بَاغٖ وَلَا عَادٖ فَإِنَّ رَبَّکَ غَفُورٞ رَّحِیمٞ ١٤٥ وَعَلَى ٱلَّذِینَ هَادُواْ حَرَّمۡنَا کُلَّ ذِی ظُفُرٖۖ وَمِنَ ٱلۡبَقَرِ وَٱلۡغَنَمِ حَرَّمۡنَا عَلَیۡهِمۡ شُحُومَهُمَآ إِلَّا مَا حَمَلَتۡ ظُهُورُهُمَآ أَوِ لۡحَوَایَآ أَوۡ مَا ٱخۡتَلَطَ بِعَظۡمٖۚ ذَٰلِکَ جَزَیۡنَٰهُم بِبَغۡیِهِمۡۖ وَإِنَّا لَصَٰدِقُونَ ١٤٦

 

 

 

 

 

 

 

 

 

هشت جفت را آفریده است، از گوسفند دوتا و از بز دوتا، بگو: آیا خداوند نرها را حرام کرده است یا ماده‌ها را؟ یا آنچه ماده‌ها در شکم دارند؟ مرا از روی دانش آگاه کنید اگر راست می‌گویید. ﴿143 و از شتر دوتا و از گاو دوتا آفریده است، بگو: آیا دو تا نر را حرام کرده است یا دوتا ماده را، یا آنچه را که دو ماده در شکم دارند؟ آیا شما حاضر بودید آنگاه که خداوند شما را به این کار سفارش نمود؟ پس چه کسی ستمگرتر از کسی است که بر خدا دروغ ببندد تا بدون دانش و آگاهی مردم را گمراه سازد؟ همانا خداوند قوم ستمکار را هدایت نمی‌کند. ﴿144 بگو: در آنچه به من وحی شده است خوردن چیزی را بر خورنده‌ای حرام نمی‌یابم مگر اینکه حیوان مردار یا خونی جاری یا گوشت خوک باشد، که همة اینها ناپاک‌اند، یا حیوانی که (به هنگام ذبح) نام غیر خدا بر آن برده شده باشد. پس هرکس بر خوردن این محرمات ناچار گردد و به آن علاقه‌مند نباشد و تجاوز نکند، پس همانا پروردگارت بخشنده و مهربان است. ﴿145 و بر یهودیان هر ناخنداری را حرام کردیم، و از گاو و گوسفند پیه‌ها و چربی‌ها را بر آنان حرام کردیم، به جز پیه‌هایی که در پشت آن است، یا پیه‌ای که با آنچه در داخل شکم است مخلوط شده است، و یا چربیهایی که با استخوانی آمیخته است، این را سزای ستم و تجاوزشان قرار دادیم، و ما راستگوییم. ﴿146

 

 

 

 

فَإِن کَذَّبُوکَ فَقُل رَّبُّکُمۡ ذُو رَحۡمَةٖ وَٰسِعَةٖ وَلَا یُرَدُّ بَأۡسُهُۥ عَنِ ٱلۡقَوۡمِ ٱلۡمُجۡرِمِینَ ١٤٧ سَیَقُولُ ٱلَّذِینَ أَشۡرَکُواْ لَوۡ شَآءَ ٱللَّهُ مَآ أَشۡرَکۡنَا وَلَآ ءَابَآؤُنَا وَلَا حَرَّمۡنَا مِن شَیۡءٖۚ کَذَٰلِکَ کَذَّبَ ٱلَّذِینَ مِن قَبۡلِهِمۡ حَتَّىٰ ذَاقُواْ بَأۡسَنَاۗ قُلۡ هَلۡ عِندَکُم مِّنۡ عِلۡمٖ فَتُخۡرِجُوهُ لَنَآۖ إِن تَتَّبِعُونَ إِلَّا ٱلظَّنَّ وَإِنۡ أَنتُمۡ إِلَّا تَخۡرُصُونَ ١٤٨ قُلۡ فَلِلَّهِ ٱلۡحُجَّةُ ٱلۡبَٰلِغَةُۖ فَلَوۡ شَآءَ لَهَدَىٰکُمۡ أَجۡمَعِینَ ١٤٩ قُلۡ هَلُمَّ شُهَدَآءَکُمُ ٱلَّذِینَ یَشۡهَدُونَ أَنَّ ٱللَّهَ حَرَّمَ هَٰذَاۖ فَإِن شَهِدُواْ فَلَا تَشۡهَدۡ مَعَهُمۡۚ وَلَا تَتَّبِعۡ أَهۡوَآءَ ٱلَّذِینَ کَذَّبُواْ بِ‍َٔایَٰتِنَا وَٱلَّذِینَ لَا یُؤۡمِنُونَ بِٱلۡأٓخِرَةِ وَهُم بِرَبِّهِمۡ یَعۡدِلُونَ ١٥٠ ۞قُلۡ تَعَالَوۡاْ أَتۡلُ مَا حَرَّمَ رَبُّکُمۡ عَلَیۡکُمۡۖ أَلَّا تُشۡرِکُواْ بِهِۦ شَیۡ‍ٔٗاۖ وَبِٱلۡوَٰلِدَیۡنِ إِحۡسَٰنٗاۖ وَلَا تَقۡتُلُوٓاْ أَوۡلَٰدَکُم مِّنۡ إِمۡلَٰقٖ نَّحۡنُ نَرۡزُقُکُمۡ وَإِیَّاهُمۡۖ وَلَا تَقۡرَبُواْ ٱلۡفَوَٰحِشَ مَا ظَهَرَ مِنۡهَا وَمَا بَطَنَۖ وَلَا تَقۡتُلُواْ ٱلنَّفۡسَ ٱلَّتِی حَرَّمَ ٱللَّهُ إِلَّا بِٱلۡحَقِّۚ ذَٰلِکُمۡ وَصَّىٰکُم بِهِۦ لَعَلَّکُمۡ تَعۡقِلُونَ ١٥١

 

 

 

 

 

 

 

 

اگر ترا تکذیب کردند، بگو: پروردگار شما دارای رحمت گسترده است، و عذاب او از قوم مجرم باز گردانده نمی‌شود. ﴿147 مشرکان خواهند گفت: اگر خدا می‌خواست ما و پدرانمان شرک نمی‌ورزیدیم، و چیزی را حرام نمی‌کردیم، همین‌گونه کسانی که پیش از آنها بودند (پیامبرانشان را) تکذیب کردند، تا اینکه عذاب ما را چشیدند. بگو: آیا نزد شما دانشی هست که آن را برای ما بیرون بیاورید؟ شما جز از گمان پیروی نکرده و فقط از روی گمان و تخمین کار می‌‌کنید. ﴿148 بگو: خدا دارای دلیل و حجت بالغ و رسالت است، و اگر می‌خواست همة شما را هدایت می‌کرد. ﴿149 بگو: گواهانتان را بیاورید که گواهی دهند خداوند این را حرام کرده است، پس اگر گواهی دادند تو با آنان گواهی مده، و از هوی و هوس کسانی پیروی مکن که آیات ما را تکذیب کرده و به آخرت ایمان نمی‌آورند، و آنان برای پروردگار خود همتا و شریک قرار می‌دهند. ﴿150 بگو: بیایید آنچه را خدا بر شما حرام کرده است برایتان بخوانم، اینکه چیزی را شریک او قرار ندهید، و با پدر و مادر نیکی کنید، و فرزندانتان را از ترس فقر نکشید، ما شما و ایشان را روزی می‌دهیم، و به گناهان کبیره نزدیک نشوید، خواه آشکار باشد، خواه پنهان. و انسانی را نکشید که خداوند کشتن وی را حرام نموده است، مگر به حق. این چیزی است که خداوند شما را به آن سفارش می‌نماید باشد که بیندیشید. ﴿151

 

 

 

 

وَلَا تَقۡرَبُواْ مَالَ ٱلۡیَتِیمِ إِلَّا بِٱلَّتِی هِیَ أَحۡسَنُ حَتَّىٰ یَبۡلُغَ أَشُدَّهُۥۚ وَأَوۡفُواْ ٱلۡکَیۡلَ وَٱلۡمِیزَانَ بِٱلۡقِسۡطِۖ لَا نُکَلِّفُ نَفۡسًا إِلَّا وُسۡعَهَاۖ وَإِذَا قُلۡتُمۡ فَٱعۡدِلُواْ وَلَوۡ کَانَ ذَا قُرۡبَىٰۖ وَبِعَهۡدِ ٱللَّهِ أَوۡفُواْۚ ذَٰلِکُمۡ وَصَّىٰکُم بِهِۦ لَعَلَّکُمۡ تَذَکَّرُونَ ١٥٢ وَأَنَّ هَٰذَا صِرَٰطِی مُسۡتَقِیمٗا فَٱتَّبِعُوهُۖ وَلَا تَتَّبِعُواْ ٱلسُّبُلَ فَتَفَرَّقَ بِکُمۡ عَن سَبِیلِهِۦۚ ذَٰلِکُمۡ وَصَّىٰکُم بِهِۦ لَعَلَّکُمۡ تَتَّقُونَ ١٥٣ ثُمَّ ءَاتَیۡنَا مُوسَى ٱلۡکِتَٰبَ تَمَامًا عَلَى ٱلَّذِیٓ أَحۡسَنَ وَتَفۡصِیلٗا لِّکُلِّ شَیۡءٖ وَهُدٗى وَرَحۡمَةٗ لَّعَلَّهُم بِلِقَآءِ رَبِّهِمۡ یُؤۡمِنُونَ ١٥٤ وَهَٰذَا کِتَٰبٌ أَنزَلۡنَٰهُ مُبَارَکٞ فَٱتَّبِعُوهُ وَٱتَّقُواْ لَعَلَّکُمۡ تُرۡحَمُونَ ١٥٥ أَن تَقُولُوٓاْ إِنَّمَآ أُنزِلَ ٱلۡکِتَٰبُ عَلَىٰ طَآئِفَتَیۡنِ مِن قَبۡلِنَا وَإِن کُنَّا عَن دِرَاسَتِهِمۡ لَغَٰفِلِینَ ١٥٦ أَوۡ تَقُولُواْ لَوۡ أَنَّآ أُنزِلَ عَلَیۡنَا ٱلۡکِتَٰبُ لَکُنَّآ أَهۡدَىٰ مِنۡهُمۡۚ فَقَدۡ جَآءَکُم بَیِّنَةٞ مِّن رَّبِّکُمۡ وَهُدٗى وَرَحۡمَةٞۚ فَمَنۡ أَظۡلَمُ مِمَّن کَذَّبَ بِ‍َٔایَٰتِ ٱللَّهِ وَصَدَفَ عَنۡهَاۗ سَنَجۡزِی ٱلَّذِینَ یَصۡدِفُونَ عَنۡ ءَایَٰتِنَا سُوٓءَ ٱلۡعَذَابِ بِمَا کَانُواْ یَصۡدِفُونَ ١٥٧

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 و به مال یتیم نزدیک نشوید مگر به بهترین روش، تا اینکه به رشد کامل برسد، و پیمانه و ترازو را به کمال و دادگرانه مراعات بدارید، هیچ‌کس را جز به اندازة توانش مکلّف نمی‌سازیم. و هنگامی که سخنی گفتید، دادگری کنید گرچه (دربارة) خویشاوند (شما) باشد. و به پیمان خدا وفا کنید و اینها چیزهایی است که خداوند شما را به آن سفارش نموده است تا پند گیرید. ﴿152 و این راهِ راست من است، پس، از آن پیروی کنید و از (دیگر) راهها پیروی مکنید، که شما را از راه خدا پراکنده می‌سازد. اینها چیزهایی هستند که خداوند شما را بدان سفارش نموده است تا پرهیزگار شوید. ﴿153 پس از آن به موسی کتاب دادیم تا نعمت را بر کسی که نیکی کرده است تمام کنیم، و برای اینکه هر چیزی را بیان نماییم، و هدایت و رحمت شود، امید که به ملاقات پروردگارشان ایمان بیاورند. ﴿154 و این کتابی است که ما نازل کرده‌ایم، با برکت است، از آن پیروی نمایید و پرهیزگاری پیشه کنید تا مورد رحمت قرار گیرید. ﴿155 تا نگویید: همانا کتاب بر دو گروهِ پیش از ما نازل شده است و ما از خواندن و بررسی آن بی‌خبر بوده‌ایم. ﴿156 و یا اینکه بگویید: اگر کتاب بر ما نازل می‌شد، ما از آنان راه یافته‌تر می‌بودیم، به‌راستی  که از سوی پروردگارتان دلیل و هدایت و رحمتی به نزدتان آمده است، پس کیست ستمگرتر از کسی که آیات خدا را تکذیب کند، و از آن روی بگرداند؟ به زودی کسانی را که از آیات ما روی گردانی می‌کنند به بدترین عذاب گرفتار خواهیم کرد، و سزای روی گردانی‌شان را هرچه زودتر بدانان خواهیم رساند. ﴿157

 

هَلۡ یَنظُرُونَ إِلَّآ أَن تَأۡتِیَهُمُ ٱلۡمَلَٰٓئِکَةُ أَوۡ یَأۡتِیَ رَبُّکَ أَوۡ یَأۡتِیَ بَعۡضُ ءَایَٰتِ رَبِّکَۗ یَوۡمَ یَأۡتِی بَعۡضُ ءَایَٰتِ رَبِّکَ لَا یَنفَعُ نَفۡسًا إِیمَٰنُهَا لَمۡ تَکُنۡ ءَامَنَتۡ مِن قَبۡلُ أَوۡ کَسَبَتۡ فِیٓ إِیمَٰنِهَا خَیۡرٗاۗ قُلِ ٱنتَظِرُوٓاْ إِنَّا مُنتَظِرُونَ ١٥٨ إِنَّ ٱلَّذِینَ فَرَّقُواْ دِینَهُمۡ وَکَانُواْ شِیَعٗا لَّسۡتَ مِنۡهُمۡ فِی شَیۡءٍۚ إِنَّمَآ أَمۡرُهُمۡ إِلَى ٱللَّهِ ثُمَّ یُنَبِّئُهُم بِمَا کَانُواْ یَفۡعَلُونَ ١٥٩ مَن جَآءَ بِٱلۡحَسَنَةِ فَلَهُۥ عَشۡرُ أَمۡثَالِهَاۖ وَمَن جَآءَ بِٱلسَّیِّئَةِ فَلَا یُجۡزَىٰٓ إِلَّا مِثۡلَهَا وَهُمۡ لَا یُظۡلَمُونَ ١٦٠ قُلۡ إِنَّنِی هَدَىٰنِی رَبِّیٓ إِلَىٰ صِرَٰطٖ مُّسۡتَقِیمٖ دِینٗا قِیَمٗا مِّلَّةَ إِبۡرَٰهِیمَ حَنِیفٗاۚ وَمَا کَانَ مِنَ ٱلۡمُشۡرِکِینَ ١٦١ قُلۡ إِنَّ صَلَاتِی وَنُسُکِی وَمَحۡیَایَ وَمَمَاتِی لِلَّهِ رَبِّ ٱلۡعَٰلَمِینَ ١٦٢ لَا شَرِیکَ لَهُۥۖ وَبِذَٰلِکَ أُمِرۡتُ وَأَنَا۠ أَوَّلُ ٱلۡمُسۡلِمِینَ ١٦٣ قُلۡ أَغَیۡرَ ٱللَّهِ أَبۡغِی رَبّٗا وَهُوَ رَبُّ کُلِّ شَیۡءٖۚ وَلَا تَکۡسِبُ کُلُّ نَفۡسٍ إِلَّا عَلَیۡهَاۚ وَلَا تَزِرُ وَازِرَةٞ وِزۡرَ أُخۡرَىٰۚ ثُمَّ إِلَىٰ رَبِّکُم مَّرۡجِعُکُمۡ فَیُنَبِّئُکُم بِمَا کُنتُمۡ فِیهِ تَخۡتَلِفُونَ ١٦٤ وَهُوَ ٱلَّذِی جَعَلَکُمۡ خَلَٰٓئِفَ ٱلۡأَرۡضِ وَرَفَعَ بَعۡضَکُمۡ فَوۡقَ بَعۡضٖ دَرَجَٰتٖ لِّیَبۡلُوَکُمۡ فِی مَآ ءَاتَىٰکُمۡۗ إِنَّ رَبَّکَ سَرِیعُ ٱلۡعِقَابِ وَإِنَّهُۥ لَغَفُورٞ رَّحِیمُۢ ١٦٥

 

 

 

 

 

آیا انتظار می‌کشند که فرشتگان پیش آنها بیایند یا پروردگارت بیاید یا برخی از نشانه‌های پروردگارت بیاید؟! روزی که برخی از نشانه‌های پروردگارت پدید آید کسی که از پیش ایمان نیاورده و یا خیری در ایمان آوردنش به دست نیاورده باشد، ایمانش به او سودی نمی‌دهد. بگو: انتظار بکشید ما هم با شما منتظریم. ﴿158 بی‌گمان کسانی که آیین خود را پراکنده ساختند و دسته دسته شدند، تو به هیچ وجه از آنان نیستی، و به‌راستی  که کار آنها با خداست، سپس (خداوند) آنان را به آنچه می‌کردند آگاه می‌سازد. ﴿159 هرکس کار نیکی انجام دهد پاداش آن ده برابر است، و هرکس کار بدی انجام دهد جز به اندازة آن گناه کیفر داده نمی‌شود و بر آنان ستم نمی‌رود. ﴿160 بگو: همانا پروردگارم مرا به راه راست هدایت نموده است، و آن دین راست و استوار، دین ابراهیم است که یکسو و حق‌گرا بود و از مشرکان نبود. ﴿161 بگو: همانا نماز و قربانی من و زندگی و مرگ من برای خدا، پروردگار جهانیان است. ﴿162 او را هیچ شریکی نیست، و به این فرمان داده شده‌ام و من اولین مسلمان هستم. ﴿163 بگو: آیا جز خدا پروردگاری بجویم؟ حال آنکه او پروردگار هر چیزی است؟! و هر انسانی عمل بدی را انجام بدهد عذابش فقط برای خودش است، و هیچ کسی بار گناه کسی دیگر را به دوش نمی‌کشد، سپس بازگشت همة شما به‌سوی پروردگارتان است، و او شما را به آنچه در آن اختلاف می‌کردید آگاه می‌سازد. ﴿164 و او خدایی است که شما را جانشینانِ در زمین قرار داده‌است، و برخی را بر برخی دیگر درجاتی بالاتر برد تا شما را در آنچه که به شما داده‌است بیازماید. همانا پروردگارت زود کیفر است و همانا او آمرزنده و مهربان است. ﴿165