ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 |
مکی است؛ ترتیب آن 1؛ شمار آیات آن 7
﴿بِسۡمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحۡمَٰنِ ٱلرَّحِیمِ ١﴾.
در حالی به نام الله عزوجل آغاز میکنم که از او کمک میطلبم و بر او توکل میکنم. در ذکر اسم «الله» این نکته نهفته است که این واژه اعظم اوتعالی است و تمام نامهای دالّ بر کمال الوهیت پروردگار و استحقاقش برای عبادت به سوی این اسم مضاف میشوند. منظور از «رحمان» رحمت وسیع حقتعالی است، این رحمت عام و شامل تمام مخلوقات میشود. و مفهوم «رحیم» یعنی اینکه پروردگار به دوستان و اولیای خود مهربان است؛ اولیا و دوستانی مانند پیامبران و نیکوکاران. اسمها و صفات باریتعالی همواره بر همان حقیقتی حمل میشوند که قرآن و سنّت بر آن دلالت دارند.
﴿ٱلۡحَمۡدُ لِلَّهِ رَبِّ ٱلۡعَٰلَمِینَ ٢﴾.
ثنا و ستایش از طریق انتساب تمام اوصاف کمال مخصوص پروردگار جهانیان است. اوتعالی در همه حال ستوده میباشد، از اینروی رحمتش فضل و عذابش عدل است. او پروردگاری است که تمام مخلوقات را آفریده و روزی داده؛ دوستان خود را با ترتیب به ایمان و علم ویژگی و امتیاز بخشیده و تنها او مستحق سپاس و ستایش است؛ زیرا خداوند عزوجل با غنای کاملی که از دیگران دارد به صورت مطلق و کامل بینیاز بوده و دیگران با تمام معانی فقر محتاج اویند.
﴿ٱلرَّحۡمَٰنِ ٱلرَّحِیمِ ٣﴾.
بار دیگر به ذکر این دو صفت پرداخت چون رحمت اوتعالی بر غضبش سبقت و این رحمت شامل هر مخلوق و فراگیر هر جانداری است.
﴿مَٰلِکِ یَوۡمِ ٱلدِّینِ ٤﴾.
او حاکم روز حساب و جزا یعنی روز قیامت است. یادآوری این روز به گونۀ خاص بیانگر این نکته است که پروردگار در آن روز، تمامیت پادشاهی و ملکیت خود را بر مخلوقاتش واضح و آشکار میسازد، هرچند حقتعالی هم مالک روز جزاست و هم مالک سایر پدیدهها. روز جزا روزی است که در آن آفریدهها به سبب اعمال و کردار خود محکوم به جزا میشوند، اگر این اعمال خوب و نیکو بود پاداش خوب دریافت خواهند داشت و در غیر آن کیفر بد. پس لازم است همواره به یاد آن روز باشیم و برای استقبال از آن آمادگی بگیریم.
﴿إِیَّاکَ نَعۡبُدُ وَإِیَّاکَ نَسۡتَعِینُ ٥﴾.
تمام عبادات و طاعات ما ـ ای خدا ـ خاص برای توست. تقدیم ضمیر «ایاک» بر فعل، بیانگر اختصاص عبادت به خدا عزوجل و لزوم استعانت از اوست به این مفهوم که این دو عملکرد باید مخصوص حقتعالی باشد. خدایا! عبادت ما خاص برای توست و حق تو بر ما این است که تنها تو را عبادت کنیم و با تو شریک نیاوریم ولی چنین امری جز در سایۀ کمک و توفیقت ممکن نیست از اینروی تنها از تو یاری میجوییم. منظور از عبادت، تمام گفتار و کرداری است که باریتعالی آن را دوست دارد و منظور از استعانت، اعتماد بر خدا عزوجل در بهدست آوردن تمام خوبیها و دفع همۀ زشتیهاست.
﴿ٱهۡدِنَا ٱلصِّرَٰطَ ٱلۡمُسۡتَقِیمَ ٦﴾.
ما را به سوی راهی واضح و آشکار هدایت و رهنمایی کن! راهی که ما را از طریق پیروی اوامر و اجتناب نواهیات به حصول رضا و کمائی کردن بهشت تو برساند.
﴿صِرَٰطَ ٱلَّذِینَ أَنۡعَمۡتَ عَلَیۡهِمۡ غَیۡرِ ٱلۡمَغۡضُوبِ عَلَیۡهِمۡ وَلَا ٱلضَّآلِّینَ ٧﴾.
این راه واضح و آشکار راه پیامبران، صدیقان، شهدا و نیکوکاران است، نه راه غضب شدهگان، آنانی که حق را شناختند ولی از آن پیروی نکردند، کسانی مانند یهود. و نه راه گمراهان، آنانی که حق را از روی جهالت و گمراهی ترک کردند، کسانی مانند نصارا.