ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 |
مکی است؛ ترتیب آن 90؛ شمار آیات آن 20
بِسۡمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحۡمَٰنِ ٱلرَّحِیمِ
﴿لَآ أُقۡسِمُ بِهَٰذَا ٱلۡبَلَدِ ١﴾.
به شهر با حرمت مکّه مکرّمه سوگند یاد میکنم. به شهری که حرم الهی، جای نزول وحی، مولد پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم و موضع مناسک حجّ است و نیز خانۀ خداوند عزوجل در آن موقعیت دارد.
﴿وَأَنتَ حِلُّۢ بِهَٰذَا ٱلۡبَلَدِ ٢﴾.
و تو نیز در این شهر سکنیگزین هستی که برایش شرف بزرگی داده است. آری! وجودت در این شهر شرف و رفعتش را تقاضا مینماید؛ زیرا مواضع به خاطر ساکنانش بزرگی مییابند.
﴿وَوَالِدٖ وَمَا وَلَدَ ٣﴾.
به هر زاینده و زادهشدهای از مخلوقات که توالد و تناسل دارند سوگند یاد میکنم؛ زیرا این امر، باعث بقای حیات و حفظ نوع مخلوقات است و برهانی است که بر عظمت و قدرت باریتعالی بر مخلوقات و حکمتش در پیدایش آنان دلالت میکند.
﴿لَقَدۡ خَلَقۡنَا ٱلۡإِنسَٰنَ فِی کَبَدٍ ٤﴾.
هر آینه انسان را طوری آفریدیم که در سختیها رنج میکشد، با مشکلات دست و پنجه نرم میکند و به مصیبتها گرفتار است؛ یعنی راه دشوار و طریق سختی را در پیش دارد، کدورتها حیاتش را تیره میسازد و خطرها بر او احاطه دارد.
﴿أَیَحۡسَبُ أَن لَّن یَقۡدِرَ عَلَیۡهِ أَحَدٞ ٥﴾.
آیا انسان گمان میکند که کسی توان ندارد از او انتقام گیرد و بر او قهر و غلبه نماید؟ این اندیشه نادانی، غرور و خودبینی است، بلکه خداوند عزوجل بر او قهر و غلبه میکند و از او انتقام میگیرد.
﴿یَقُولُ أَهۡلَکۡتُ مَالٗا لُّبَدًا ٦﴾.
از روی تکبّر و خیالپرستی و به منظور فخرفروشی بر دیگران ادّعاهای دروغین میکند و میگوید: من اموال و ثروت زیادی را به مصرف رساندم؛ همچنان که بعضی از مشرکان به دروغ میگویند: ما در زمینۀ عداوت با محمّد صلی الله علیه و آله و سلم مبالغ زیادی را به مصرف رساندیم.
﴿أَیَحۡسَبُ أَن لَّمۡ یَرَهُۥٓ أَحَدٌ ٧﴾.
آیا میپندارد که به حقیقت امر و اندازۀ انفاقش کسی آگاه نخواهد بود؟ اینچنین نیست، بلکه الله عزوجل داناست که چه اندازه خرج کرده است، آگاه است که چه قدر اعطا نموده و به زودی از همه مالهایی که انفاق کرده از او حساب میگیرد.
﴿أَلَمۡ نَجۡعَل لَّهُۥ عَیۡنَیۡنِ ٨﴾.
آیا برای انسان دو چشم نبخشیدیم که با آن میبیند؟ آری! بینایی انسان نعمت بزرگی است، از آنرو که با چشمانش وسایل زندگی و مهمّات حیاتش را میبیند تا بدین وسیله وجودش قوام یابد.
﴿وَلِسَانٗا وَشَفَتَیۡنِ ٩﴾.
برای انسان زبان ناطق و فصیحی عطا کردیم که مقصودش را با آن دا میکند و به مطلوبش میرسد، همچنان برایش لبهایی بخشیدهایم که او را در سخنزدن و خاموشی و در تناول طعام کمک میکند؛ حال آنکه هردو جمالش را زیبا ساختهاند و صُنعی مُتقَن در آنها به کار رفته است.
﴿وَهَدَیۡنَٰهُ ٱلنَّجۡدَیۡنِ ١٠﴾.
راه حقّ و باطل و مسیر هدایت و ضلالت را برایش واضح ساختیم تا در وضاحت قرار داشته باشد و بعد از آشکارشدن فرق، یکی از این دو راه را برگزیند.
﴿فَلَا ٱقۡتَحَمَ ٱلۡعَقَبَةَ ١١﴾.
چرا با انجام اوامری چون کارهای نیکو و صداقات فرض و نفل، از این گردنه و راه دشوار نمیگذرد تا به رستگاری دست یابد و نجات را به چنگ آورد.
﴿وَمَآ أَدۡرَىٰکَ مَا ٱلۡعَقَبَةُ ١٢﴾.
چه میدانی که این گردنه و راه دشوار چیست؟ به راستی گذاشتن از آن برای کسی که خداوند عزوجل توفیقش را اراده نکرده باشد دشوار است. امّا برای کسی که پروردگار توفیقش دهد آسان است.
﴿فَکُّ رَقَبَةٍ ١٣﴾.
این همان خلاصی بردهای است تا آزادی خود را به دست آورد، از حقوقش برخوردار شود و انسانیتش کمال یابد. آری! اسلام حرّیت و آزادگی را به ارمغان میآورد.
﴿أَوۡ إِطۡعَٰمٞ فِی یَوۡمٖ ذِی مَسۡغَبَةٖ ١٤﴾.
یا صرف طعام برای فقیران و مسکینان در هنگام گرسنگیشان است؛ طوری که با وجود نیازمندی و کمبود آذوقه مسکینان را بر خود ترجیح دهد.
﴿یَتِیمٗا ذَا مَقۡرَبَةٍ ١٥﴾.
و طعامدادن، سرپرستی و رسیدگی به امور یتیمی است که از خویشاوندان باشد؛ یتیمی که کسی را ندارد تا رعایت و تفقّدش کند و با دلشکستگی احساس ذلّت مینماید.
﴿أَوۡ مِسۡکِینٗا ذَا مَتۡرَبَةٖ ١٦﴾.
یا طعامدادن مسکینی است که نزدیک است دستش از افلاس و ناداری به خاک رسد؛ یعنی مستحقّ است بعد از اینکه راهها به رویش بسته شده، با وی معاونت صورت گیرد و به او بخشش شود.
﴿ثُمَّ کَانَ مِنَ ٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ وَتَوَاصَوۡاْ بِٱلصَّبۡرِ وَتَوَاصَوۡاْ بِٱلۡمَرۡحَمَةِ ١٧﴾.
بعد از آن کسی میتواند از گردنۀ اعمال دشوار بگذرد که مؤمن باشد –نه کافر و منافق- و خویشتن و دیگران را به صبر مشروع، یعنی صبر بر طاعات و مصایب و صبر از معاصی، توصیه نماید. همچنان به رحمت و مهربانی بر یکدیگر در جامعۀ اسلامی توصیه داشته باشد تا امن و سلامتی عمومیت یابد.
﴿أُوْلَٰٓئِکَ أَصۡحَٰبُ ٱلۡمَیۡمَنَةِ ١٨﴾.
اهل صفات یاد شده اصحاب یمیناند که در سرای رستگاران قرار دارند، نامۀشان به دست راست داده میشود، یُمن و برکت را به همراه دارند، به مطلوب خود رسیدند و از ترسناکی نجات یافتند.
﴿وَٱلَّذِینَ کَفَرُواْ بَِٔایَٰتِنَا هُمۡ أَصۡحَٰبُ ٱلۡمَشَۡٔمَةِ ١٩﴾.
امّا کسانی که منکر آیات اند و به رسالتها تکذیب نمودند اصحاب شمالاند. با اهل گمراهی جمع میشوند، در عقوبت و عذاب مقیّد اند و به خاطر اعمال بدی که انجام دادند نامۀ اعمال به دست چپ آنان قرار دارد.
﴿عَلَیۡهِمۡ نَارٞ مُّؤۡصَدَةُۢ ٢٠﴾.
عذاب سوزانی آنان را فرا گرفته که چهرهها را بریان میکند و بدنها را میگدازد. دروازدهها بر آنان بسته است تا بیرون شده نتوانند و به عذاب دوامداری گرفتار اند که نه میمیرند و نه زندهاند. این عذابی است همیشگی و در بدترین جایگاهی استقرار دارند.
سوره بلد
لَآ أُقۡسِمُ بِهَٰذَا ٱلۡبَلَدِ
سوگند به این شهر [مکه].
وَأَنتَ حِلُّۢ بِهَٰذَا ٱلۡبَلَدِ
در حالی که [ای پیامبر!] تو در این شهر ساکنی [و جنگ در این شهر برایت حلال است]
وَوَالِدٖ وَمَا وَلَدَ
و سوگند به پدر [= آدم] و فرزندانش.
لَقَدۡ خَلَقۡنَا ٱلۡإِنسَٰنَ فِی کَبَدٍ
یقیناً ما انسان را در رنج [و دشواریهای دنیوی] آفریدیم.
أَیَحۡسَبُ أَن لَّن یَقۡدِرَ عَلَیۡهِ أَحَدٞ
آیا او گمان میکند هیچ کس بر [مجازاتِ] وی توانا نیست؟
یَقُولُ أَهۡلَکۡتُ مَالٗا لُّبَدًا
میگوید: «[به خاطرِ انفاق،] مال زیادی را تباه کردهام».
أَیَحۡسَبُ أَن لَّمۡ یَرَهُۥٓ أَحَدٌ
آیا میپندارد که هیچ کس او را ندیده است؟
أَلَمۡ نَجۡعَل لَّهُۥ عَیۡنَیۡنِ
آیا دو چشم برایش قرار ندادیم؟
وَلِسَانٗا وَشَفَتَیۡنِ
و یک زبان و دو لب؟
وَهَدَیۡنَٰهُ ٱلنَّجۡدَیۡنِ
و او را به دو راه [خیر و شر] راهنمایی کردیم.
فَلَا ٱقۡتَحَمَ ٱلۡعَقَبَةَ
اما به گردنۀ [سخت] قدم نگذاشت [و نیامد].
وَمَآ أَدۡرَىٰکَ مَا ٱلۡعَقَبَةُ
و تو چه میدانی که آن گردنۀ [سخت] چیست؟
فَکُّ رَقَبَةٍ
آزاد کردن بردهای است.
أَوۡ إِطۡعَٰمٞ فِی یَوۡمٖ ذِی مَسۡغَبَةٖ
یا اطعام در روز قحطی [و گرسنگی]،
یَتِیمٗا ذَا مَقۡرَبَةٍ
[خواه] یتیمی از خویشاوندان [باشد]
أَوۡ مِسۡکِینٗا ذَا مَتۡرَبَةٖ
یا مستمندی خاک نشین؛
ثُمَّ کَانَ مِنَ ٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ وَتَوَاصَوۡاْ بِٱلصَّبۡرِ وَتَوَاصَوۡاْ بِٱلۡمَرۡحَمَةِ
به علاوه، از کسانی باشد که ایمان آوردهاند و یکدیگر را به صبر [بر عبادت و دوری از گناه] و مهربانی [با بندگان] توصیه نمودهاند.
أُوْلَـٰٓئِکَ أَصۡحَٰبُ ٱلۡمَیۡمَنَةِ
اینان اهل سعادتند [که نامۀ اعمال آنان به دست راستشان داده میشود و اهل بهشتند].
وَٱلَّذِینَ کَفَرُواْ بِـَٔایَٰتِنَا هُمۡ أَصۡحَٰبُ ٱلۡمَشۡـَٔمَةِ
اما کسانی که به آیات ما کفر ورزیدند، آنان اهل شقاوتند [که نامۀ اعمال به دست چپشان داده میشود و به دوزخ میروند].
عَلَیۡهِمۡ نَارٞ مُّؤۡصَدَةُۢ
[از هر سو] آتش سرپوشیدهای بر آنان است [که راه فرار ندارند].
Al-Balad
مکی و ۲۰ آیه است.
آیهی ۲۰-۱:
﴿لَآ أُقۡسِمُ بِهَٰذَا ٱلۡبَلَدِ١﴾[البلد: ۱]. «سوگند به این شهر».
﴿وَأَنتَ حِلُّۢ بِهَٰذَا ٱلۡبَلَدِ٢﴾[البلد: ۲]. «و شهری که تو ساکن آن هستی».
﴿وَوَالِدٖ وَمَا وَلَدَ٣﴾[البلد: ۳]. «و سوگند به پدر، و فرزندی که به وجود آورد».
﴿لَقَدۡ خَلَقۡنَا ٱلۡإِنسَٰنَ فِی کَبَدٍ٤﴾[البلد: ۴]. «همانا ما انسان را در رنج و محنت آفریدهایم».
﴿أَیَحۡسَبُ أَن لَّن یَقۡدِرَ عَلَیۡهِ أَحَدٞ٥﴾[البلد: ۵]. «آیا گمان میبرد که هیچکس بر او توانایی ندارد»؟!.
﴿یَقُولُ أَهۡلَکۡتُ مَالٗا لُّبَدًا٦﴾[البلد: ۶]. «میگوید: من مال فراوانی تباه و نابوده کردهام».
﴿أَیَحۡسَبُ أَن لَّمۡ یَرَهُۥٓ أَحَدٌ٧﴾[البلد: ۷]. «آیا میپندارد که کسی او را ندیده است».
﴿أَلَمۡ نَجۡعَل لَّهُۥ عَیۡنَیۡنِ٨﴾[البلد: ۸]. «آیا برایش دو چشم قرار ندادهایم».
﴿وَلِسَانٗا وَشَفَتَیۡنِ٩﴾[البلد: ۹]. «و زبان و دو لب را نیافریدهایم».
﴿وَهَدَیۡنَٰهُ ٱلنَّجۡدَیۡنِ١٠﴾[البلد: ۱۰]. «و راه خیر و شر را بدو نمودهایم».
﴿فَلَا ٱقۡتَحَمَ ٱلۡعَقَبَةَ١١﴾[البلد: ۱۱]. «پس به گردنه درنیامده است».
﴿وَمَآ أَدۡرَىٰکَ مَا ٱلۡعَقَبَةُ١٢﴾[البلد: ۱۲]. «و تو چه میدانی آن گردنه چیست»؟
﴿فَکُّ رَقَبَةٍ١٣﴾[البلد: ۱۳]. «آزاد کردن بردهای است».
﴿أَوۡ إِطۡعَٰمٞ فِی یَوۡمٖ ذِی مَسۡغَبَةٖ١٤﴾[البلد: ۱۴]. «یا خوراک دادن در روز گرسنگی».
﴿یَتِیمٗا ذَا مَقۡرَبَةٍ١٥﴾[البلد: ۱۵]. «به یتیمی خویشاوند».
﴿أَوۡ مِسۡکِینٗا ذَا مَتۡرَبَةٖ١٦﴾[البلد: ۱۶]. «یا به مستمندی خاکنشین».
﴿ثُمَّ کَانَ مِنَ ٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ وَتَوَاصَوۡاْ بِٱلصَّبۡرِ وَتَوَاصَوۡاْ بِٱلۡمَرۡحَمَةِ١٧﴾[البلد: ۱۷]. «پس از آن از کسانی است که ایمان آورده و همدیگر را به صبر و شکیبایی توصیه کرده و همدیگر را به مهربانی سفارش نمودهاند».
﴿أُوْلَٰٓئِکَ أَصۡحَٰبُ ٱلۡمَیۡمَنَةِ١٨﴾[البلد: ۱۸]. «ایشان اهل سعادتند».
﴿وَٱلَّذِینَ کَفَرُواْ بَِٔایَٰتِنَا هُمۡ أَصۡحَٰبُ ٱلۡمَشَۡٔمَةِ١٩﴾[البلد: ۱۹]. «و کسانیکه به آیات ما کفر ورزیدهاند نگونبخت هستند».
﴿عَلَیۡهِمۡ نَارٞ مُّؤۡصَدَةُۢ٢٠﴾[البلد: ۲۰]. «بر آنان (از هرسو) آتشی (فراگیر) گمارده شده است».
خداوند متعال قسم میخورد ﴿بِهَٰذَا ٱلۡبَلَدِ﴾به این شهر امن، و آن مکّهی مکرّمه است، ارجمندترین همهی شهرها به طور مطلق، و به ویژه به هنگام ساکن بودن پیامبرصدر آن. ﴿وَوَالِدٖ وَمَا وَلَدَ٣﴾و قسم میخورد به آدم و ذریه اش. و آنچه که بر آن قسم یاد شده است عبارت است از فرمودهی خداوند: ﴿لَقَدۡ خَلَقۡنَا ٱلۡإِنسَٰنَ فِی کَبَدٍ٤﴾احتمال دارد منظور سختیهایی است که انسان در دنیا و در برزخ و در روز قیامت از آن رنج میبرد و باید کاری کند که از این سختیها راحت شود و برای همیشه شاد و مسرور گردد.
اگر چنین نکند همواره از عذاب سخت رنج خواهد برد. بنابراین، معنی آیه این است: و احتمال دارد که معنی آیه این باشد که خداوند انسان را در بهترین شکل آفریده است که میتواند کارهای سخت را انجام دهد. با وجود این او شکر این نعمت بزرگ را به جای نیاورده و به تندرستی مغرور شده و سرکشی کرده و از روی نادانی و ستمگری گمان برده که این حالت ادامه دارد و همواره قدرت تصرف خواهد داشت. بنابراین فرمود:
﴿أَیَحۡسَبُ أَن لَّن یَقۡدِرَ عَلَیۡهِ أَحَدٞ٥﴾آیا انسان گمان میبرد که کسی بر او توانایی ندارد و از این رو سرکشی میکند؟! او به خاطر اموالی که برای شهوات نفس خود خرج کرده است افتخار میکند و میگوید: ﴿یَقُولُ أَهۡلَکۡتُ مَالٗا لُّبَدًا٦﴾[البلد: ۶]. «من مال فراوانی را تباه و حیف و میل نمودهام». خداوند اتفاق در راه شهوتها و گناهان را هلاک کردن نامید چون خروج کننده از این اتفاق سودی جز پشیمانی و زیان و خستگی و کمبود حاصل نمیکند. اما کسیکه در راه خشنودی خداوند دارایی خود را خرج کرده باشد با خداوند داد و ستد مینماید و چندین برابر آنچه خرج کرده، سود و فایده به دست میآورد.
خداوند کسی را که اموالش را در راه شهوتها خرج کرده، سود و فایده به دست میآرود. خداوند کسی را که اموالش را در راه شهوتها خرج کرده و به این کار خود افتخار میکند، تهدید نموده و میفرماید: ﴿أَیَحۡسَبُ أَن لَّمۡ یَرَهُۥٓ أَحَدٌ٧﴾آیا او با این کارش گمان میبرد که خداوند او را نمیبیند و در برابر هر کار کوچک و بزرگی محاسبهاش نمیکند؟ نه، چنین نیست، بلکه خداوند او را دیده و اعمالش را ثبت و ضبط میکند است و فرشتگان را بر او گماشته است که کار نیک و بد او را مینویسند.
سپس نعمتهای خود را برشمرد و فرمود: ﴿أَلَمۡ نَجۡعَل لَّهُۥ عَیۡنَیۡنِ٨ وَلِسَانٗا وَشَفَتَیۡنِ٩﴾آیا برای او دو چشم قرار ندادهایم؟ و زبان و دو لب نیافریدهایم؟ هدف از خلقت این سه (عضو) زیبایی و دیدن و حرف زدن است و دیگر فوایدی که در آنها نهفته است. پس اینها نعمتهای دنیا هستند.
سپس درباره نعمتهای دین سخن به میان آورد و فرمود: ﴿وَهَدَیۡنَٰهُ ٱلنَّجۡدَیۡنِ١٠﴾و او را به دو راه خیر و شر رهنمودن شدهایم و هدایت را از گمراهی برایش مشخص کردهایم. پس برخورداری از این نعمتهای فراوان اقتضا میکند که بنده حقوق خداوند را ادا نماید و شکر نعمتهایش را به جای آورد و از نعمتها برای انجام گناه کمک نگیرد، ولی این انسان چنین نکرده است.
﴿فَلَا ٱقۡتَحَمَ ٱلۡعَقَبَةَ١١﴾از گردنه عبور نکرده است چون او از هوای نفس خود پیروی میکند و گذشتن از این گردنه برایش بسیار سخت است. سپس گردنه را تفسیر کرد و فرمود: ﴿فَکُّ رَقَبَةٍ١٣﴾آزاد کردن برده و یا کمک کردن او برای این که پول آزادی خود را بپردازد. و آزاد کردن مسلمانی که نزد کافران اسیر است بهتر و مهمتر است.
﴿أَوۡ إِطۡعَٰمٞ فِی یَوۡمٖ ذِی مَسۡغَبَةٖ١٤﴾در زمان گرسنگی به مردمی که به شدت نیازمندند خوراک بدهد. ﴿یَتِیمٗا ذَا مَقۡرَبَةٍ١٥﴾به یتیمی خوراک بدهد که هم یتیم است و هم خویشاوند.
﴿أَوۡ مِسۡکِینٗا ذَا مَتۡرَبَةٖ١٦﴾بینوایی که به خاطر نیازمندی به خاک چسبیده و سخت درمانده است. ﴿ثُمَّ کَانَ مِنَ ٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ﴾سپس باید او از زمره کسانی باشد که با دلهایشان به آنچه ایمان آوردن به آن واجب است ایمان آوردهاند و با عضا و جوارح خود کارهای شایسته کردهاند پس هر سخن یا کار واجب و مستحبی در این داخل است.
﴿وَتَوَاصَوۡاْ بِٱلصَّبۡرِ﴾و باید از کسانی باشد که یکدیگر را بر صبر و شکیبایی بر اطاعت خداوند و دوری از گناهان و شکیبایی در برابر حوادث دردناکی که رخ میدهد توصیه میکنند. و توصیه نمودن همدیگر بر صبر در برابر امور مذکور باید به این صورت باشد که یکدیگر را تشویق و ترغیب نمایند تا در مقابل امر مبنی بر آن صبر فرمانبردار باشند، و هرکاری کنند که این فرمان الهی به طور کامل در آنان تحقق پیدا کند، بدون آنکه هیچ عدم رضایتی در این زمینه در دل آنان وجود داشته باشد.
﴿وَتَوَاصَوۡاْ بِٱلۡمَرۡحَمَةِ﴾همچنین یکدیگر را به مهربانی و با مردم کمک به مستمندان و برآوردن نیازهای دینی و دنیوی آنان سفارش میکنند. و باید آنچه برای خود میپسندد برای دیگران نیز بپسندد و آنچه برای خود نمیپسندد برای دیگران نیز نپسندد.
﴿أُوْلَٰٓئِکَ أَصۡحَٰبُ ٱلۡمَیۡمَنَةِ١٨﴾کسانیکه دارای چنین صفاتی باشند و خداوند به آنها توفیق داده تا از گردنه عبور کنند اهل سعادتند، چون حقوق خداوند و بندگانش را ادا کرده و آنچه را که خداوند از آن نهی فرموده ترک گفتهاند و این نشان و علامت خوشبختی است.
﴿وَٱلَّذِینَ کَفَرُواْ بَِٔایَٰتِنَا هُمۡ أَصۡحَٰبُ ٱلۡمَشَۡٔمَةِ١٩ عَلَیۡهِمۡ نَارٞ مُّؤۡصَدَةُۢ٢٠﴾و کسانیکه کفر ورزیده و این امور را پشت سر انداخته و خداوند را تصدیق نکرده و به او ایمان نیاورده و کاری شایسته انجام نداده و بر بندگان خدا رحم نکردهاند اینان اهل شقاوت وبدبختی هستند و آتشی بر آنان گمارده شده است که درهایش به درازی است تا از آن بیرون نیایند و در سختی و اندوه قرار گیرند.
پایان تفسیر سورهی بلد
سورة البلد - سورة 90 - عدد آیاتها 20
بسم الله الرحمن الرحیم
لا أُقْسِمُ بِهَذَا الْبَلَدِ
وَأَنتَ حِلٌّ بِهَذَا الْبَلَدِ
وَوَالِدٍ وَمَا وَلَدَ
لَقَدْ خَلَقْنَا الإِنسَانَ فِی کَبَدٍ
أَیَحْسَبُ أَن لَّن یَقْدِرَ عَلَیْهِ أَحَدٌ
یَقُولُ أَهْلَکْتُ مَالا لُّبَدًا
أَیَحْسَبُ أَن لَّمْ یَرَهُ أَحَدٌ
أَلَمْ نَجْعَل لَّهُ عَیْنَیْنِ
وَلِسَانًا وَشَفَتَیْنِ
وَهَدَیْنَاهُ النَّجْدَیْنِ
فَلا اقْتَحَمَ الْعَقَبَةَ
وَمَا أَدْرَاکَ مَا الْعَقَبَةُ
فَکُّ رَقَبَةٍ
أَوْ إِطْعَامٌ فِی یَوْمٍ ذِی مَسْغَبَةٍ
یَتِیمًا ذَا مَقْرَبَةٍ
أَوْ مِسْکِینًا ذَا مَتْرَبَةٍ
ثُمَّ کَانَ مِنَ الَّذِینَ آمَنُوا وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ وَتَوَاصَوْا بِالْمَرْحَمَةِ
أُوْلَئِکَ أَصْحَابُ الْمَیْمَنَةِ
وَالَّذِینَ کَفَرُوا بِآیَاتِنَا هُمْ أَصْحَابُ الْمَشْأَمَةِ
عَلَیْهِمْ نَارٌ مُّؤْصَدَةٌ
سورة بلد
به نام الله بخشندة مهربان
سوگند به این شهر (مکه). ﴿1﴾ و تو در این شهر ساکنی (و جنگ در این شهر برای تو حلال خواهد شد). ﴿2﴾ و سوگند به پدر (= آدم) و فرزندانش. ﴿3﴾ یقیناً ما انسان را در رنج آفریدیم. ﴿4﴾ آیا او گمان میکند هیچ کس بر او (توانا و) قادر نیست؟ ﴿5﴾ میگوید: «مال زیادی را تباه (و خرج) کرده ام». ﴿6﴾ آیا میپندارد که هیچ کس او را ندیده است؟ ﴿7﴾ آیا برای او دو چشم قرار ندادیم، ﴿8﴾ و یک زبان و دو لب؟ ﴿9﴾ و او را به دو راه (خیر و شر) را هنمائی کردیم. ﴿10﴾ پس به گردنة (سخت) قدم نگذاشت (و نیامد). ﴿11﴾ و تو چه میدانی که گردنۀ (سخت) چیست؟ ﴿12﴾ آزاد کردن برده است. ﴿13﴾ یا طعام دادن در روز قحطی (و گرسنگی)، ﴿14﴾ یتیمی را از خویشاوندان، ﴿15﴾ یا مستمندی خاک نشین را، ﴿16﴾ آنگاه از کسانی باشد که ایمان آوردهاند و یکدیگر را به صبر سفارش کردهاند، و یکدیگر را به (محبت و) مهربانی توصیه نمودهاند. ﴿17﴾ اینان اهل سعادتند (که نامۀ اعمالشان به دست راستشان داده میشوند و به بهشت میروند). ﴿18﴾ و کسانیکه به آیات (و نشانههای) ما کفر ورزیدند، آنان اهل شقاوتند (که نامۀ اعمالشان به دست چپشان داده میشود و به جهنم میروند). ﴿19﴾ بر آنها (از هر سو) آتشی سر پوشیده است (که راه فرار ندارند). ﴿20﴾
بِسۡمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحۡمَٰنِ ٱلرَّحِیمِ
لَآ أُقۡسِمُ بِهَٰذَا ٱلۡبَلَدِ ١ وَأَنتَ حِلُّۢ بِهَٰذَا ٱلۡبَلَدِ ٢ وَوَالِدٖ وَمَا وَلَدَ ٣ لَقَدۡ خَلَقۡنَا ٱلۡإِنسَٰنَ فِی کَبَدٍ ٤ أَیَحۡسَبُ أَن لَّن یَقۡدِرَ عَلَیۡهِ أَحَدٞ ٥ یَقُولُ أَهۡلَکۡتُ مَالٗا لُّبَدًا ٦ أَیَحۡسَبُ أَن لَّمۡ یَرَهُۥٓ أَحَدٌ ٧ أَلَمۡ نَجۡعَل لَّهُۥ عَیۡنَیۡنِ ٨ وَلِسَانٗا وَشَفَتَیۡنِ ٩ وَهَدَیۡنَٰهُ ٱلنَّجۡدَیۡنِ ١٠ فَلَا ٱقۡتَحَمَ ٱلۡعَقَبَةَ ١١ وَمَآ أَدۡرَىٰکَ مَا ٱلۡعَقَبَةُ ١٢ فَکُّ رَقَبَةٍ ١٣ أَوۡ إِطۡعَٰمٞ فِی یَوۡمٖ ذِی مَسۡغَبَةٖ ١٤ یَتِیمٗا ذَا مَقۡرَبَةٍ ١٥ أَوۡ مِسۡکِینٗا ذَا مَتۡرَبَةٖ ١٦ ثُمَّ کَانَ مِنَ ٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ وَتَوَاصَوۡاْ بِٱلصَّبۡرِ وَتَوَاصَوۡاْ بِٱلۡمَرۡحَمَةِ ١٧ أُوْلَٰٓئِکَ أَصۡحَٰبُ ٱلۡمَیۡمَنَةِ ١٨ وَٱلَّذِینَ کَفَرُواْ بَِٔایَٰتِنَا هُمۡ أَصۡحَٰبُ ٱلۡمَشَۡٔمَةِ ١٩ عَلَیۡهِمۡ نَارٞ مُّؤۡصَدَةُۢ ٢٠
سوره بلد
به نام خداوند بخشندة مهربان
سوگند به این شهر. ﴿1﴾ و شهری که تو ساکن آن هستی. ﴿2﴾ و سوگند به پدر، و فرزندی که به وجود آورد. ﴿3﴾ همانا ما انسان را در رنج و محنت آفریدهایم. ﴿4﴾ آیا گمان میبرد که هیچکس بر او توانایی ندارد؟!. ﴿5﴾ میگوید: من مال فراوانی تباه و نابوده کردهام. ﴿6﴾ آیا میپندارد که کسی او را ندیده است؟. ﴿7﴾ آیا برایش دو چشم قرار ندادهایم؟. ﴿8﴾ و زبان و دو لب را نیافریدهایم؟. ﴿9﴾ و راه خیر و شر را بدو نمودهایم. ﴿10﴾ پس به گردنه درنیامده است. ﴿11﴾ و تو چه میدانی آن گردنه چیست؟. ﴿12﴾ آزاد کردن بردهای است. ﴿13﴾ یا خوراک دادن در روز گرسنگی. ﴿14﴾ به یتیمی خویشاوند. ﴿15﴾ یا به مستمندی خاکنشین. ﴿16﴾ پس از آن از کسانی است که ایمان آورده و همدیگر را به صبر و شکیبایی توصیه کرده و همدیگر را به مهربانی سفارش نمودهاند. ﴿17﴾ ایشان اهل سعادتند. ﴿18﴾ و کسانیکه به آیات ما کفر ورزیدهاند نگونبخت هستند. ﴿19﴾ بر آنان (از هرسو) آتشی (فراگیر) گمارده شده است. ﴿20﴾