ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 |
مکی است؛ ترتیب آن 69؛ شمار آیات آن 52
بِسۡمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحۡمَٰنِ ٱلرَّحِیمِ
﴿ٱلۡحَآقَّةُ ١﴾.
حاقّه، عبارت از قیامت است که در آن حقّ و باطل ثابت میشود، وعده و وعید با پاداش و جزا تحقّق مییابد.
﴿مَا ٱلۡحَآقَّةُ ٢﴾.
قیامت که وقوع آن حقّ است دارای چه صفات، هولناکیها، خطرها و احوالی است. استفهام در آیه برای بزرگی، و ابهام برای تعظیم به کار رفته است.
﴿وَمَآ أَدۡرَىٰکَ مَا ٱلۡحَآقَّةُ ٣﴾.
ای پیامبر! به حقیقت قیامت چه دانایی داری؛ یعنی قیامت بالاتر از توصیف و بزرگتر از تصوّر است، خبری هولانگیزی دارد و حادثهای عظیم است.
﴿کَذَّبَتۡ ثَمُودُ وَعَادُۢ بِٱلۡقَارِعَةِ ٤﴾.
قبیلۀ ثمود یعنی قوم صالح علیه السلام و قبیلۀ عاد یعنی قوم هود علیه السلام به قیامت که دلها را با وحشتش میکوبد تکذیب کردند. ای پیامبر! این اقوام پیش از قوم تو به تکذیب پرداختند. بنابراین تو هم مانند پیامبران پیشین که صبر نمودند صبر و استقامت پیشه کن.
﴿فَأَمَّا ثَمُودُ فَأُهۡلِکُواْ بِٱلطَّاغِیَةِ ٥﴾.
در نتیجه خداوند سبحان قبیلۀ ثمود را با آوازی هلاکت ساخت که دلهای آنان را کشید، ارواحشان را تباه نمود و با شدّت خود جایگاههای آنان را نابود نمود.
﴿وَأَمَّا عَادٞ فَأُهۡلِکُواْ بِرِیحٖ صَرۡصَرٍ عَاتِیَةٖ ٦﴾.
امّا قبیلۀ عاد را با باد سخت و نیرومندی هلاکت ساخت که آواز هولناک و سرعت دهشتآور داشت و همه چیزها را به فرمان خدا نابود کرد.
﴿سَخَّرَهَا عَلَیۡهِمۡ سَبۡعَ لَیَالٖ وَثَمَٰنِیَةَ أَیَّامٍ حُسُومٗاۖ فَتَرَى ٱلۡقَوۡمَ فِیهَا صَرۡعَىٰ کَأَنَّهُمۡ أَعۡجَازُ نَخۡلٍ خَاوِیَةٖ ٧﴾.
پروردگار بزرگ، باد را هفت شب و هشت روز پیدرپی، بدون سستی و انقطاع بر آنان مسلّط ساخت و در نتیجه به هلاکت رسیدند؛ طوری که جسدهای آنان بعد از مردن مانند تنههای درخت بریدۀ افتاده بر روی زمین نمایان بود.
﴿فَهَلۡ تَرَىٰ لَهُم مِّنۢ بَاقِیَةٖ ٨﴾.
آیا بعد از هلاکت آنان اثری باقی مانده که دیده شود، یا بعد از نابودی آنان زندهجانی را مشاهده میکنی. بلکه همه نابود شدند و هیچکس از آنان باقی نماند.
﴿وَجَآءَ فِرۡعَوۡنُ وَمَن قَبۡلَهُۥ وَٱلۡمُؤۡتَفِکَٰتُ بِٱلۡخَاطِئَةِ ٩﴾.
فرعون و امّتهای تکذیب کنندۀ پیش از او از جمله قوم لوط با اعمال زشت و گناهان بسیار ناپسندی چون کفر به خداوند متعال، خطاها و گناهان آمدند.
﴿فَعَصَوۡاْ رَسُولَ رَبِّهِمۡ فَأَخَذَهُمۡ أَخۡذَةٗ رَّابِیَةً ١٠﴾.
هر یک از این امّتها به نافرمانی و تکذیب پیامبران خویش پرداختند و اذیتشان کردند. در نهایت خداوند عزوجل آنان را به قوّت و شدّت گرفت و با عقوبت سختی مجازات کرد.
﴿إِنَّا لَمَّا طَغَا ٱلۡمَآءُ حَمَلۡنَٰکُمۡ فِی ٱلۡجَارِیَةِ ١١﴾.
وقتی در دورۀ (نوح علیه السلام ) طوفان زیاد شد و از حد گذشت پدران شما را با نوح علیه السلام در کشتی حمل نمودیم و از غرقشدن نجات دادیم.
﴿لِنَجۡعَلَهَا لَکُمۡ تَذۡکِرَةٗ وَتَعِیَهَآ أُذُنٞ وَٰعِیَةٞ ١٢﴾.
تا این واقعه که نمایانگر هلاکت کافران و نجات مسلمانان بود پند و نصیحتی باشد و آن را گوشهایی که شنوا و پندپذیر اند و در شنیدهها تعقّل مینمایند به حفاظه سپارند.
﴿فَإِذَا نُفِخَ فِی ٱلصُّورِ نَفۡخَةٞ وَٰحِدَةٞ ١٣﴾.
آنگاه که فرشته در صور (شاخ) برای بار نخست بدمد، با یک دمیدنش همه زندگان بمیرند، همه عالم فنا شود و به سببش زمین و آسمان تغییر یابد.
﴿وَحُمِلَتِ ٱلۡأَرۡضُ وَٱلۡجِبَالُ فَدُکَّتَا دَکَّةٗ وَٰحِدَةٗ ١٤﴾.
در آن وقت زمین و کوهها از جای برکنده و بالا برده میشوند، به جنبش درمیآیند، به سختی تکان میخورند و با یک تکان شدید و هولناک چون غباری در هوا پراکنده میشوند.
﴿فَیَوۡمَئِذٖ وَقَعَتِ ٱلۡوَاقِعَةُ ١٥﴾.
در آن روز که قیامت برپا شود، لحظهای است که بزرگترین حادثه پدید آمده و آن را انسان در عالم کون میشناسد.
﴿وَٱنشَقَّتِ ٱلسَّمَآءُ فَهِیَ یَوۡمَئِذٖ وَاهِیَةٞ ١٦﴾.
آسمان شکافته میشود و انشقاق مییابد و بعد از استحکام و سختی، نرم و ملایم میشود و متانت و استحکامش را از دست میدهد.
﴿وَٱلۡمَلَکُ عَلَىٰٓ أَرۡجَآئِهَاۚ وَیَحۡمِلُ عَرۡشَ رَبِّکَ فَوۡقَهُمۡ یَوۡمَئِذٖ ثَمَٰنِیَةٞ ١٧﴾.
فرشتگان در اطراف و گوشههای آسمان ایستادهاند و عرش پروردگارت را هشت تن از فرشتگان بزرگ برمیدارند؛ همان فرشتگانی که نیرومندیشان را جز خداوند دانا کسی نمیداند.
﴿یَوۡمَئِذٖ تُعۡرَضُونَ لَا تَخۡفَىٰ مِنکُمۡ خَافِیَةٞ ١٨﴾.
در آن هنگام برای حساب و دریافت پاداش و جزا، به پیشگاه خداوند عزوجل عرضه میشوید. هیچ چیزی از اعمالتان بر الله تعالی پوشیده نیست، او به رازها دانا و به محتوای ضمیرها آگاه است.
﴿فَأَمَّا مَنۡ أُوتِیَ کِتَٰبَهُۥ بِیَمِینِهِۦ فَیَقُولُ هَآؤُمُ ٱقۡرَءُواْ کِتَٰبِیَهۡ ١٩﴾.
امّا کسی که خداوند عزوجل نامۀ اعمالش را به خاطر ایمان و یقینش به دست راست وی بدهد، این را مایۀ خورسندی و روشنی چشم او را فراهم میسازد و با سرور و شادمانی میگوید: بگیرید نامهام را مطالعه کنید و من به حساب اعمالم یقین داشتم. از اینرو اعمال نیکی را انجام دادم تا خداوند عزوجل به من جزای نیکو دهد.
﴿إِنِّی ظَنَنتُ أَنِّی مُلَٰقٍ حِسَابِیَهۡ ٢٠﴾.
من به لقای پروردگار خود در روز حساب ایمان آوردم و به زندهشدن بعد از مرگ یقین داشتم. بنابراین برای عرضهشدن به محضر اوتعالی آمادگی و توشه گرفتم.
﴿فَهُوَ فِی عِیشَةٖ رَّاضِیَةٖ ٢١﴾.
اکنون او در زندگی گوارا و حیات رضایتبخش، با شادمانی نفس و خورسندی، در نعمتهای جاودان و مقام با کرامتی قرار دارد.
﴿فِی جَنَّةٍ عَالِیَةٖ ٢٢﴾.
در بهشت بلند مرتبهای مسرور و شادمان، در روح و ریحان، با کرامت و رضوان در جوار خداوند رحمن قرار دارد که در آن همه چیزهایی که انسان اشتها داشته باشد موجود است.
﴿قُطُوفُهَا دَانِیَةٞ ٢٣﴾.
در بهشتی که میوههایش نزدیک و شاخههای درختانش نرم و آویزان است، چنانکه به آسانی و سهولت به اهل بهشت میرسد.
﴿کُلُواْ وَٱشۡرَبُواْ هَنِیَٓٔۢا بِمَآ أَسۡلَفۡتُمۡ فِی ٱلۡأَیَّامِ ٱلۡخَالِیَةِ ٢٤﴾.
از نعمتهای بهشت بدون امتنان و آزار، کدورت و دلگرفتگی، با امن و سلامتی، در نیکوترین مقام، بهترین اکرام و بزرگترین انعام بخورید و بیاشامید. این جزای اعمال نیک شماست که در دنیا انجام دادهاید.
﴿وَأَمَّا مَنۡ أُوتِیَ کِتَٰبَهُۥ بِشِمَالِهِۦ فَیَقُولُ یَٰلَیۡتَنِی لَمۡ أُوتَ کِتَٰبِیَهۡ ٢٥﴾.
امّا کسی که به خاطر اعمال بد و افعال زشتش، نامۀ اعمال وی به دست چپش داده شود، با تحسّر و تأسّف آواز میدهد: ای کاش نامهام به من داده نمیشد؛ از آنرو که حساب بدی در پیش دارد.
﴿وَلَمۡ أَدۡرِ مَا حِسَابِیَهۡ ٢٦﴾.
ای کاش به جزای اعمالم که در این نامه است نمیدانستم؛ زیرا عذاب دردآور و جزای سختی است که به اعمال آنان مترتّب شده است.
﴿یَٰلَیۡتَهَا کَانَتِ ٱلۡقَاضِیَةَ ٢٧﴾.
ای کاش مرگی که آن را چشیدهام نهایت سرنوشتم میبود، از قبرم زنده نمیشدم و در میدان محشر ایستاده نمیشدم.
﴿مَآ أَغۡنَىٰ عَنِّی مَالِیَهۡۜ ٢٨﴾.
ثروتی که جمع آورده بودم و اموالی را که ذخیره نموده بودم به من فایده نرساند، هرچند آنها را ذخیره و محافظت کردم امّا مرا رها کرد.
﴿هَلَکَ عَنِّی سُلۡطَٰنِیَهۡ ٢٩﴾.
حجّتم نابود شد و امروز حجّتی برای ارائه نمودن ندارم. جاه و سلطهام با لشکر و همکارانم ناپدید شدند و برادرانم مرا به حالم واگذاشتند.
﴿خُذُوهُ فَغُلُّوهُ ٣٠﴾.
خداوند جبّار برای موظفان دوزخ میگوید: این مجرم ستیزهجو و بدکار هلاکشده را بگیرید، دستهایش را به گردنش ببندید و او را با خواری و شکست در دوزخ اندازید.
﴿ثُمَّ ٱلۡجَحِیمَ صَلُّوهُ ٣١﴾.
بعد از آن او را در آتش داخل کنید تا به گرمیاش وصل شود، از دردهایش بچشد، اندازهاش را سنجش نماید و زنجیرهایش را معاینه کند.
﴿ثُمَّ فِی سِلۡسِلَةٖ ذَرۡعُهَا سَبۡعُونَ ذِرَاعٗا فَٱسۡلُکُوهُ ٣٢﴾.
بعد از آن زنجیر آهنینی را در بدنش داخل سازید که طول آن هفتاد گز است؛ طوری که از دهنش داخل شود و از دبرش بیرون شود و این نهایت عذاب و مجازات است.
﴿إِنَّهُۥ کَانَ لَا یُؤۡمِنُ بِٱللَّهِ ٱلۡعَظِیمِ ٣٣﴾.
هر آینه او به الوهیت خداوند بزرگ تصدیق نمیکرد، به بندگیاش یقین نداشت و به یگانگی وی اعتراف نمینمود؛ در حالی که الله عزوجل سزاوار عبادت و ذات و صفات بزرگ دارد.
﴿وَلَا یَحُضُّ عَلَىٰ طَعَامِ ٱلۡمِسۡکِینِ ٣٤﴾.
همچنان دیگران را نیز به دادن طعام به مسکینان و نیازمندان تشویق نمیکرد؛ یعنی هم خود بخیل بود و هم مردم را به بخل امر مینمود.
﴿فَلَیۡسَ لَهُ ٱلۡیَوۡمَ هَٰهُنَا حَمِیمٞ ٣٥﴾.
در روز قیامت خویشاوندی ندارد تا به او فایده رساند، دوستانی نیست که شفاعتش کنند و یاوری ندارد که از او دفاع کند.
﴿وَلَا طَعَامٌ إِلَّا مِنۡ غِسۡلِینٖ ٣٦﴾.
طعامی برای او وجود ندارد، مگر اینکه از زردآب اهل دوزخ، چرکهای بدن بدکاران و بدبویی کافران استفاده نماید.
﴿لَّا یَأۡکُلُهُۥٓ إِلَّا ٱلۡخَٰطُِٔونَ ٣٧﴾.
این طعام را هیچ کسی نمیخورد، مگر آنکه بر گناهان اصرار ورزیده، از جرمها توبه نکرده و به اسلام کافر شده باشد.
﴿فَلَآ أُقۡسِمُ بِمَا تُبۡصِرُونَ ٣٨﴾.
به چیزهایی که در محدودۀ دید شما قرار دارد و به مخلوقاتی که مشاهده میکنید سوگند یاد میکنم.
﴿وَمَا لَا تُبۡصِرُونَ ٣٩﴾.
و نیز به چیزهای نادیده از جملۀ کائنات و به سایر موجوداتی که از حیطۀ دید شما بیروناند سوگند یاد میکنم.
﴿إِنَّهُۥ لَقَوۡلُ رَسُولٖ کَرِیمٖ ٤٠﴾.
به راستی که قرآن عظیم را پیامبر بزرگواری میخواند که دارای سخنان راستین، کردار نیکو و فضایل بزرگی است.
﴿وَمَا هُوَ بِقَوۡلِ شَاعِرٖۚ قَلِیلٗا مَّا تُؤۡمِنُونَ ٤١﴾.
قرآن کریم طوری که شما میپندارید سخن کدام شاعر نیست. بسیار اندک به حق تصدیق میکنید، چه قدر ایمانتان اندک و کفر شما زیاد است.
﴿وَلَا بِقَوۡلِ کَاهِنٖۚ قَلِیلٗا مَّا تَذَکَّرُونَ ٤٢﴾.
قرآن کریم سخن مُسَجّع هیچ کاهنی نمیباشد، بلکه کلام پروردگار است. شما کم میاندیشید و تفکّر و اندیشۀتان دربارۀ فرق میان قرآن و کلام کاهنان بسیار اندک است.
﴿تَنزِیلٞ مِّن رَّبِّ ٱلۡعَٰلَمِینَ ٤٣﴾.
قرآن کریم کلام پروردگار جهانیان است، آن را جبرئیل امین بر قلب پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرود آورده تا از بیمدهندگان باشد.
﴿وَلَوۡ تَقَوَّلَ عَلَیۡنَا بَعۡضَ ٱلۡأَقَاوِیلِ ٤٤﴾.
اگر محمّد صلی الله علیه و آله و سلم چیزی را بر ما ادّعا نماید که ما نگفته باشیم و سخنی را به ما نسبت دهد که بدان تکلم نکرده باشیم، حال آنکه این کار از وی بسیار بعید است و این یک فرضیه و امر ذهنی است.
﴿لَأَخَذۡنَا مِنۡهُ بِٱلۡیَمِینِ ٤٥﴾.
اگر محمّد صلی الله علیه و آله و سلم بر ما سخنی را از خود بسازد از او انتقام میگیریم و از جانب راستش مؤاخذهاش میکنیم. آری! این وعیدی شدید و ترساندن از عذاب دشواری است؛ هرچند چنین کاری بسیار دور است.
﴿ثُمَّ لَقَطَعۡنَا مِنۡهُ ٱلۡوَتِینَ ٤٦﴾.
بعد از آن شاهرگ دلش را که مصدر حفظ و حیات است قطع میکنیم و دیگر زندگی کرده نمیتواند. آری! زندگی و مرگ به دست خداست.
﴿فَمَا مِنکُم مِّنۡ أَحَدٍ عَنۡهُ حَٰجِزِینَ ٤٧﴾.
آنگاه هیچ کسی نمیتواند عذاب ما را از او مانع شود و او را از ما باز دارد؛ زیرا میان بنده و خداوند عزوجل کسی از مخلوقاتش درآمده نمیتواند.
﴿وَإِنَّهُۥ لَتَذۡکِرَةٞ لِّلۡمُتَّقِینَ ٤٨﴾.
هر آینه قرآن کریم پند و موعظۀ بزرگی است. البته برای کسانی که تقوا داشته باشند، از حقتعالی بترسند، اوامرش را به جا آورند و از نواهیاش اجتناب نمایند.
﴿وَإِنَّا لَنَعۡلَمُ أَنَّ مِنکُم مُّکَذِّبِینَ ٤٩﴾.
یقیناً ما میدانیم که کسانی از شما بعد از روشنی بیان قرآن کریم، ظهور برهان و بزرگی سلطهاش بدان تکذیب میکنند.
﴿وَإِنَّهُۥ لَحَسۡرَةٌ عَلَى ٱلۡکَٰفِرِینَ ٥٠﴾.
بدون شک تکذیب به قرآن کریم ندامتی برای کافران و عبادتگران بتهاست، آنگاه که خود در آتش دوزخ داخل شوند و مؤمنان را در بهشت جاودان ببینند.
﴿وَإِنَّهُۥ لَحَقُّ ٱلۡیَقِینِ ٥١﴾.
هر آینه قرآن کریم حقّ و ثابت است، یقینی است که در آن شکّی وجود ندارد، به حقّانیت فرود آمده و با راستی بر محمّد صلی الله علیه و آله و سلم وحی فرستاده شده است.
﴿فَسَبِّحۡ بِٱسۡمِ رَبِّکَ ٱلۡعَظِیمِ ٥٢﴾.
پس الله عزوجل را از آنچه سزاوار او نیست منزّه بدان. آنچه دشمنانش به او نسبت میدهند، یا به کتاب و پیامبرش تکذیب میکنند از عظمتش نمیکاهد؛ زیرا اوتعالی در ذات، نامها، صفات و افعالش بزرگ است. بنابراین تسبیح، نفی نقایص است و تعظیم، اثبات کمال.
سوره حاقه
ٱلۡحَآقَّةُ
[روزِ] واقعشدنیِ [رستاخیز]
مَا ٱلۡحَآقَّةُ
آن واقعشدنی چیست؟
وَمَآ أَدۡرَىٰکَ مَا ٱلۡحَآقَّةُ
و تو چه دانی آن واقعشدنی چیست [و چگونه است]؟
کَذَّبَتۡ ثَمُودُ وَعَادُۢ بِٱلۡقَارِعَةِ
[قوم] ثمود و [قوم] عاد، [قیامتِ] درهمکوبنده را تکذیب کردند.
فَأَمَّا ثَمُودُ فَأُهۡلِکُواْ بِٱلطَّاغِیَةِ
و اما [قوم] ثمود، به بانگِ سهمگین هلاک شدند.
وَأَمَّا عَادٞ فَأُهۡلِکُواْ بِرِیحٖ صَرۡصَرٍ عَاتِیَةٖ
و اما [قوم] عاد، با تندبادی سرکش و سرد به هلاکت رسیدند.
سَخَّرَهَا عَلَیۡهِمۡ سَبۡعَ لَیَالٖ وَثَمَٰنِیَةَ أَیَّامٍ حُسُومٗاۖ فَتَرَى ٱلۡقَوۡمَ فِیهَا صَرۡعَىٰ کَأَنَّهُمۡ أَعۡجَازُ نَخۡلٍ خَاوِیَةٖ
[الله] هفت شب و هشت روز پیاپی آن [عذاب] را بر آنها مسلط نمود؛ پس [اگر آنجا بودی، آن] قوم را [در اثرِ آن تندباد،] مانند تنههای پوسیده و توخالی درختان خرما، بر زمینافتاده [و هلاکشده] میدیدی.
فَهَلۡ تَرَىٰ لَهُم مِّنۢ بَاقِیَةٖ
آیا کسی از آنها را میبینی که باقی مانده باشد؟
وَجَآءَ فِرۡعَوۡنُ وَمَن قَبۡلَهُۥ وَٱلۡمُؤۡتَفِکَٰتُ بِٱلۡخَاطِئَةِ
و فرعون و کسانی که پیش از او بودند و [مردم] شهرهای ویران شده [= قوم لوط،] مرتکب گناهان [بزرگ] شدند.
فَعَصَوۡاْ رَسُولَ رَبِّهِمۡ فَأَخَذَهُمۡ أَخۡذَةٗ رَّابِیَةً
آنها از [فرمان] فرستادۀ پروردگارشان سرپیچی کردند، آنگاه [الله] آنان را به عذاب بینهایت سختی گرفتار کرد.
إِنَّا لَمَّا طَغَا ٱلۡمَآءُ حَمَلۡنَٰکُمۡ فِی ٱلۡجَارِیَةِ
هنگامی که آب طغیان کرد، ما شما را در کشتی سوار کردیم،
لِنَجۡعَلَهَا لَکُمۡ تَذۡکِرَةٗ وَتَعِیَهَآ أُذُنٞ وَٰعِیَةٞ
تا پندی برای شما قرار دهیم و گوشهای شنوا آن را بشنوند و به یاد بسپارند.
فَإِذَا نُفِخَ فِی ٱلصُّورِ نَفۡخَةٞ وَٰحِدَةٞ
آنگاه که یک بار در صور دمیده شود،
وَحُمِلَتِ ٱلۡأَرۡضُ وَٱلۡجِبَالُ فَدُکَّتَا دَکَّةٗ وَٰحِدَةٗ
و زمین و کوهها از جا کنده شده و یکباره درهمکوبیده [و متلاشی] شوند.
فَیَوۡمَئِذٖ وَقَعَتِ ٱلۡوَاقِعَةُ
در آن روز، واقعۀ [عظیمِ] قیامت به وقوع میپیوندد
وَٱنشَقَّتِ ٱلسَّمَآءُ فَهِیَ یَوۡمَئِذٖ وَاهِیَةٞ
و آسمان شکافته میشود و در آن روز، سست میگردد [و فرو میریزد].
وَٱلۡمَلَکُ عَلَىٰٓ أَرۡجَآئِهَاۚ وَیَحۡمِلُ عَرۡشَ رَبِّکَ فَوۡقَهُمۡ یَوۡمَئِذٖ ثَمَٰنِیَةٞ
و فرشتگان بر کنارههای آن [= آسمان] قرار میگیرند؛ و آن روز، هشت [فرشته] عرش پروردگارت را بر سرِ خود حمل میکنند.
یَوۡمَئِذٖ تُعۡرَضُونَ لَا تَخۡفَىٰ مِنکُمۡ خَافِیَةٞ
در آن روز، شما [همگی برای حسابرسی، به پیشگاه الله] عرضه میشوید و هیچ چیز از [کارهای] شما پنهان نخواهد ماند.
فَأَمَّا مَنۡ أُوتِیَ کِتَٰبَهُۥ بِیَمِینِهِۦ فَیَقُولُ هَآؤُمُ ٱقۡرَءُواْ کِتَٰبِیَهۡ
اما کسی که نامۀ [اعمالش] را به دست راستش دهند، میگوید: «بیایید نامۀ [اعمال] مرا بخوانید.
إِنِّی ظَنَنتُ أَنِّی مُلَٰقٍ حِسَابِیَهۡ
من یقین داشتم که با حساب [اعمال] خود مواجه خواهم شد».
فَهُوَ فِی عِیشَةٖ رَّاضِیَةٖ
پس او در یک زندگی پسندیده [و رضایتبخش] خواهد بود؛
فِی جَنَّةٍ عَالِیَةٖ
در بهشتی برین
قُطُوفُهَا دَانِیَةٞ
که میوههایش [برای چیدن] در دسترس است.
کُلُواْ وَٱشۡرَبُواْ هَنِیٓـَٔۢا بِمَآ أَسۡلَفۡتُمۡ فِی ٱلۡأَیَّامِ ٱلۡخَالِیَةِ
[و به آنها گفته میشود: «به [پاداش] آنچه در ایام گذشته پیش فرستادهاید، بخورید و بیاشامید؛ گوارایتان باد».
وَأَمَّا مَنۡ أُوتِیَ کِتَٰبَهُۥ بِشِمَالِهِۦ فَیَقُولُ یَٰلَیۡتَنِی لَمۡ أُوتَ کِتَٰبِیَهۡ
و اما کسی که نامۀ [اعمالش] را به دست چپش دهند، میگوید: «ای کاش هرگز نامه[ی اعمالم] را به من نمیدادند،
وَلَمۡ أَدۡرِ مَا حِسَابِیَهۡ
و نمیدانستم حسابم چیست!
یَٰلَیۡتَهَا کَانَتِ ٱلۡقَاضِیَةَ
ای کاش [با مرگ،] همه چیز تمام میشد [و پایان کار بود]!
مَآ أَغۡنَىٰ عَنِّی مَالِیَهۡۜ
مال و داراییام مرا بینیاز نکرد [و سودی نبخشید].
هَلَکَ عَنِّی سُلۡطَٰنِیَهۡ
قدرت و فرمانرواییام [نیز] از [دست] من رفت [و به کلی نابود شد]».
خُذُوهُ فَغُلُّوهُ
[به فرشتگان گفته میشود:] «او را بگیرید و در بند و زنجیر کنید.
ثُمَّ ٱلۡجَحِیمَ صَلُّوهُ
سپس او را به [آتش] دوزخ بیفکنید.
ثُمَّ فِی سِلۡسِلَةٖ ذَرۡعُهَا سَبۡعُونَ ذِرَاعٗا فَٱسۡلُکُوهُ
آنگاه وی را در زنجیری ببندید که طولش هفتاد ذِراع است.
إِنَّهُۥ کَانَ لَا یُؤۡمِنُ بِٱللَّهِ ٱلۡعَظِیمِ
بیگمان، او هرگز به الله بزرگ ایمان نمیآورد،
وَلَا یَحُضُّ عَلَىٰ طَعَامِ ٱلۡمِسۡکِینِ
و هرگز [مردم را] بر اطعام بینوا[یان] تشویق نمیکرد.
فَلَیۡسَ لَهُ ٱلۡیَوۡمَ هَٰهُنَا حَمِیمٞ
بنابر این، امروز دوست صمیمی [و مهربانی] در اینجا ندارد [که یاریاش کند]،
وَلَا طَعَامٌ إِلَّا مِنۡ غِسۡلِینٖ
و غذایی جز چرک و خون [جهنمیان] ندارد؛
لَّا یَأۡکُلُهُۥٓ إِلَّا ٱلۡخَٰطِـُٔونَ
[غذایی که] جز گناهکاران آن را نمیخورند».
فَلَآ أُقۡسِمُ بِمَا تُبۡصِرُونَ
سوگند به آنچه میبینید
وَمَا لَا تُبۡصِرُونَ
و به آنچه نمیبینید.
إِنَّهُۥ لَقَوۡلُ رَسُولٖ کَرِیمٖ
بیتردید، این [قرآن، سخن الله است که ابلاغش به پیامبر، بر عهدۀ] فرستادهای بزرگوار [=جبرئیل] است.
وَمَا هُوَ بِقَوۡلِ شَاعِرٖۚ قَلِیلٗا مَّا تُؤۡمِنُونَ
و اینها گفتار شاعری نیست؛ [اما شما کافران] کمتر ایمان میآورید.
وَلَا بِقَوۡلِ کَاهِنٖۚ قَلِیلٗا مَّا تَذَکَّرُونَ
و [نیز] گفتار کاهنی نیست؛ [اما شما] کمتر پند میگیرید.
تَنزِیلٞ مِّن رَّبِّ ٱلۡعَٰلَمِینَ
[این قرآن،] از سوی پروردگار جهانیان نازل شده است.
وَلَوۡ تَقَوَّلَ عَلَیۡنَا بَعۡضَ ٱلۡأَقَاوِیلِ
اگر [پیامبر] سخنانی [به دروغ] بر ما میبست،
لَأَخَذۡنَا مِنۡهُ بِٱلۡیَمِینِ
مسلّماً ما دست راست او را میگرفتیم،
ثُمَّ لَقَطَعۡنَا مِنۡهُ ٱلۡوَتِینَ
سپس [شاه]رگِ قلبش را قطع میکردیم،
فَمَا مِنکُم مِّنۡ أَحَدٍ عَنۡهُ حَٰجِزِینَ
و هیچیک از شما نمیتوانست مانع [عذابِ] او گردد.
وَإِنَّهُۥ لَتَذۡکِرَةٞ لِّلۡمُتَّقِینَ
یقیناً این [قرآن،] پند و تذکری برای پرهیزگاران است.
وَإِنَّا لَنَعۡلَمُ أَنَّ مِنکُم مُّکَذِّبِینَ
و ما یقیناً میدانیم که برخی از شما، تکذیبکنندگان [این کلام الهی] هستید.
وَإِنَّهُۥ لَحَسۡرَةٌ عَلَى ٱلۡکَٰفِرِینَ
و همانا این [قرآن،] بر کافران مایۀ حسرت و ندامت است.
وَإِنَّهُۥ لَحَقُّ ٱلۡیَقِینِ
و بیگمان، این [قرآن،] حقیقتِ راستین است.
فَسَبِّحۡ بِٱسۡمِ رَبِّکَ ٱلۡعَظِیمِ
پس [ای پیامبر،] با [ذکرِ] نامِ پروردگار بزرگت [او را] تسبیح گوی.
Al-Hāqqah
بِسۡمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحۡمَٰنِ ٱلرَّحِیمِ
﴿ٱلۡحَآقَّةُ ١ مَا ٱلۡحَآقَّةُ ٢ وَمَآ أَدۡرَىٰکَ مَا ٱلۡحَآقَّةُ ٣ کَذَّبَتۡ ثَمُودُ وَعَادُۢ بِٱلۡقَارِعَةِ ٤ فَأَمَّا ثَمُودُ فَأُهۡلِکُواْ بِٱلطَّاغِیَةِ ٥ وَأَمَّا عَادٞ فَأُهۡلِکُواْ بِرِیحٖ صَرۡصَرٍ عَاتِیَةٖ ٦ سَخَّرَهَا عَلَیۡهِمۡ سَبۡعَ لَیَالٖ وَثَمَٰنِیَةَ أَیَّامٍ حُسُومٗاۖ فَتَرَى ٱلۡقَوۡمَ فِیهَا صَرۡعَىٰ کَأَنَّهُمۡ أَعۡجَازُ نَخۡلٍ خَاوِیَةٖ ٧ فَهَلۡ تَرَىٰ لَهُم مِّنۢ بَاقِیَةٖ ٨﴾
به نام الله بخشندۀ مهربان
(روز) واقع شدنی (رستاخیز) ﴿۱﴾آن واقع شدنی چیست؟ ﴿۲﴾و تو چه دانی آن واقع شدنی چیست (و چگونه است)؟! ﴿۳﴾(قوم) ثمود و (قوم) عاد (قیامت) درهم کوبنده را تکذیب کردند. ﴿۴﴾پس اما (قوم) ثمود، به بانگ سهمگین هلاک شدند. ﴿۵﴾و اما (قوم) عاد با تند بادی سرکش و سرد به هلاکت رسیدند. ﴿۶﴾(الله) هفت شب و هشت روز پی در پی آن را بر آنها مسلط نمود، پس (اگر آنجا میبودی) (آن) قوم را آن (تند باد) مانند تنههای پوسیدۀ تو خالی درختان خرما، بر زمین افتاده (و هلاک شده) میدیدی. ﴿۷﴾پس آیا از آنها کسی را میبینی که باقی مانده باشد؟! ﴿۸﴾
﴿ وَجَآءَ فِرۡعَوۡنُ وَمَن قَبۡلَهُۥ وَٱلۡمُؤۡتَفِکَٰتُ بِٱلۡخَاطِئَةِ ٩ فَعَصَوۡاْ رَسُولَ رَبِّهِمۡ فَأَخَذَهُمۡ أَخۡذَةٗ رَّابِیَةً ١٠ إِنَّا لَمَّا طَغَا ٱلۡمَآءُ حَمَلۡنَٰکُمۡ فِی ٱلۡجَارِیَةِ ١١ لِنَجۡعَلَهَا لَکُمۡ تَذۡکِرَةٗ وَتَعِیَهَآ أُذُنٞ وَٰعِیَةٞ ١٢ فَإِذَا نُفِخَ فِی ٱلصُّورِ نَفۡخَةٞ وَٰحِدَةٞ ١٣ وَحُمِلَتِ ٱلۡأَرۡضُ وَٱلۡجِبَالُ فَدُکَّتَا دَکَّةٗ وَٰحِدَةٗ ١٤ فَیَوۡمَئِذٖ وَقَعَتِ ٱلۡوَاقِعَةُ ١٥ وَٱنشَقَّتِ ٱلسَّمَآءُ فَهِیَ یَوۡمَئِذٖ وَاهِیَةٞ ١٦ وَٱلۡمَلَکُ عَلَىٰٓ أَرۡجَآئِهَاۚ وَیَحۡمِلُ عَرۡشَ رَبِّکَ فَوۡقَهُمۡ یَوۡمَئِذٖ ثَمَٰنِیَةٞ ١٧ یَوۡمَئِذٖ تُعۡرَضُونَ لَا تَخۡفَىٰ مِنکُمۡ خَافِیَةٞ ١٨ فَأَمَّا مَنۡ أُوتِیَ کِتَٰبَهُۥ بِیَمِینِهِۦ فَیَقُولُ هَآؤُمُ ٱقۡرَءُواْ کِتَٰبِیَهۡ ١٩ إِنِّی ظَنَنتُ أَنِّی مُلَٰقٍ حِسَابِیَهۡ ٢٠ فَهُوَ فِی عِیشَةٖ رَّاضِیَةٖ ٢١ فِی جَنَّةٍ عَالِیَةٖ ٢٢ قُطُوفُهَا دَانِیَةٞ ٢٣ کُلُواْ وَٱشۡرَبُواْ هَنِیَٓٔۢا بِمَآ أَسۡلَفۡتُمۡ فِی ٱلۡأَیَّامِ ٱلۡخَالِیَةِ ٢٤ وَأَمَّا مَنۡ أُوتِیَ کِتَٰبَهُۥ بِشِمَالِهِۦ فَیَقُولُ یَٰلَیۡتَنِی لَمۡ أُوتَ کِتَٰبِیَهۡ ٢٥ وَلَمۡ أَدۡرِ مَا حِسَابِیَهۡ ٢٦ یَٰلَیۡتَهَا کَانَتِ ٱلۡقَاضِیَةَ ٢٧ مَآ أَغۡنَىٰ عَنِّی مَالِیَهۡۜ ٢٨ هَلَکَ عَنِّی سُلۡطَٰنِیَهۡ ٢٩ خُذُوهُ فَغُلُّوهُ ٣٠ ثُمَّ ٱلۡجَحِیمَ صَلُّوهُ ٣١ ثُمَّ فِی سِلۡسِلَةٖ ذَرۡعُهَا سَبۡعُونَ ذِرَاعٗا فَٱسۡلُکُوهُ ٣٢ إِنَّهُۥ کَانَ لَا یُؤۡمِنُ بِٱللَّهِ ٱلۡعَظِیمِ ٣٣ وَلَا یَحُضُّ عَلَىٰ طَعَامِ ٱلۡمِسۡکِینِ ٣٤﴾
و فرعون و کسانیکه پیش از او بودند، و (مردم) شهرهای ویران شده (قوم لوط) مرتکب گناهان (بزرگ) شدند. ﴿۹﴾پس آنها از (فرمان) فرستادۀ پروردگارشان سرپیچی کردند، آنگاه (الله) آنها را به عذاب سختی گرفتارشان کرد. ﴿۱۰﴾همانا هنگامیکه آب طغیان کرد، شما را در کشتی سوار کردیم. ﴿۱۱﴾تا که پندی برای شما قرار دهیم، و گوشهای شنوا آن را بشنوند و به یاد بسپارند. ﴿۱۲﴾پس هنگامیکه یک بار در «صور» دمیده شود. ﴿۱۳﴾و زمین و کوهها از جا کنده شود، پس یکباره درهم کوبیده (و متلاشی) شوند. ﴿۱۴﴾پس در آن روز واقعۀ (عظیم) قیامت به و قوع میپیوندد. ﴿۱۵﴾و آسمان شکافته میشود، پس در آن روز سست میگردد (و فرو میریزد). ﴿۱۶﴾و فرشتگان بر کنارههای آن (= آسمان) قرار میگیرند، و آن روز هشت (فرشنه) عرش پروردگارت را بر فرازشان حمل میکنند. ﴿۱۷﴾در آن روز شما (همگی برای حسابرسی، به پشیگاه الله) عرضه میشوید، و هیچ چیز از (کارهای) شما پنهان نخواهد ماند. ﴿۱۸﴾پس اما کسیکه نامۀ (اعمالش) را به دست راستش دهند، گوید: «بیایید نامۀ (اعمال) مرا بخوانید! ﴿۱۹﴾من یقین داشتم که به حساب (اعمال) خودم خواهم رسید». ﴿۲۰﴾پس او در یک زندگی پسندیده (و رضایت بخشی) خواهد بود. ﴿۲۱﴾در بهشتی برین. ﴿۲۲﴾که میوههایش (برای چیده شدن) در دسترس است. ﴿۲۳﴾(و به آنها گفته میشود (: «بخورید و بیاشامید، گوارایتان باد، به (خاطر) آنچه در ایام گذشته پیش فرستادهاید». ﴿۲۴﴾و اما کسیکه نامۀ (اعمالش) را به دست چیش دهند، گوید: «ای کاش هرگز نامۀ (اعمال) مرا به من داده نمیشد، ﴿۲۵﴾و نمیدانستم حسابم چیست. ﴿۲۶﴾ای کاش (با مرگ) همه چیز تمام میشد (و پایان کار بود). ﴿۲۷﴾مال و دارایی ام مرا بینیاز نکرد (و سودی نبخشید). ﴿۲۸﴾قدرت و فرمانروایی ام (نیز) از (دست) من رفت (و بکلی نابودشد)». ﴿۲۹﴾(به فرشتگان گفته میشود:) «او را بگیرید، پس طوق (به گردن) او اندازید. ﴿۳۰﴾سپس او را به (آتش) دوزخ بیفکنید. ﴿۳۱﴾آنگاه او را در زنجیری که طول آن هفتاد ذراع است، ببندید، ﴿۳۲﴾بیگمان او هرگز به الله بزرگ ایمان نمیآورد، ﴿۳۳﴾و هرگز (مردم را) بر اطعام بینوا(یان) تشویق نمیکرد. ﴿۳۴﴾
﴿ فَلَیۡسَ لَهُ ٱلۡیَوۡمَ هَٰهُنَا حَمِیمٞ ٣٥ وَلَا طَعَامٌ إِلَّا مِنۡ غِسۡلِینٖ ٣٦ لَّا یَأۡکُلُهُۥٓ إِلَّا ٱلۡخَٰطُِٔونَ ٣٧ فَلَآ أُقۡسِمُ بِمَا تُبۡصِرُونَ ٣٨ وَمَا لَا تُبۡصِرُونَ ٣٩ إِنَّهُۥ لَقَوۡلُ رَسُولٖ کَرِیمٖ ٤٠ وَمَا هُوَ بِقَوۡلِ شَاعِرٖۚ قَلِیلٗا مَّا تُؤۡمِنُونَ ٤١ وَلَا بِقَوۡلِ کَاهِنٖۚ قَلِیلٗا مَّا تَذَکَّرُونَ ٤٢ تَنزِیلٞ مِّن رَّبِّ ٱلۡعَٰلَمِینَ ٤٣ وَلَوۡ تَقَوَّلَ عَلَیۡنَا بَعۡضَ ٱلۡأَقَاوِیلِ ٤٤ لَأَخَذۡنَا مِنۡهُ بِٱلۡیَمِینِ ٤٥ ثُمَّ لَقَطَعۡنَا مِنۡهُ ٱلۡوَتِینَ ٤٦ فَمَا مِنکُم مِّنۡ أَحَدٍ عَنۡهُ حَٰجِزِینَ ٤٧ وَإِنَّهُۥ لَتَذۡکِرَةٞ لِّلۡمُتَّقِینَ ٤٨ وَإِنَّا لَنَعۡلَمُ أَنَّ مِنکُم مُّکَذِّبِینَ ٤٩ وَإِنَّهُۥ لَحَسۡرَةٌ عَلَى ٱلۡکَٰفِرِینَ ٥٠ وَإِنَّهُۥ لَحَقُّ ٱلۡیَقِینِ ٥١ فَسَبِّحۡ بِٱسۡمِ رَبِّکَ ٱلۡعَظِیمِ ٥٢﴾
پس امروز در این جا دوست صمیمی (و مهربانی) ندارد (که کمکش کند). ﴿۳۵﴾و غذایی جز از چرک و خون ندارد. ﴿۳۶﴾(غذاییکه) گناهکاران آن را نخورند». ﴿۳۷﴾پس سوگند به آنچه میبینید، ﴿۳۸﴾و به آنچه نمیبینید. ﴿۳۹﴾بیتردید این (قرآن) گفتار رسول بزرگوار است. ﴿۴۰﴾و اینها گفتار شاعری نیست، (اما شما) اندکی ایمان میآورید. ﴿۴۱﴾و (نیز) گفتار کاهنی نیست، (لیکن شما) کمتر پند میگیرید. ﴿۴۲﴾(این قرآن) از سوی پروردگار جهانیان نازل شده است. ﴿۴۳﴾و اگر (پیامبر) سخنانی (به دروغ) بر ما میبست. ﴿۴۴﴾مسلّماً ما دست راست او را میگرفتیم. ﴿۴۵﴾سپس (شاه) رگ قلبش را قطع میکردیم. ﴿۴۶﴾پس هیچ کس از شما نمیتوانست از (عذاب) او مانع شود. ﴿۴۷﴾و یقیناً این (قرآن) پند و تذکری برای پرهیزگاران است. ﴿۴۸﴾و ما محققاً میدانیم که برخی از شما تکذیب کنندگان (این کلام الهی) هستید. ﴿۴۹﴾و همانا این (قرآن) بر کافران مایۀ حسرت و ندامت است. ﴿۵۰﴾و بیگمان این (قرآن) حق الیقین است.﴿۵۱﴾پس (ای پیامبر) به نام پروردگار بزرگت تسبیح گوی. ﴿۵۲﴾
بسم الله الرحمن الرحیم
﴿ ٱلۡحَآقَّةُ ١ مَا ٱلۡحَآقَّةُ ٢ وَمَآ أَدۡرَىٰکَ مَا ٱلۡحَآقَّةُ ٣ کَذَّبَتۡ ثَمُودُ وَعَادُۢ بِٱلۡقَارِعَةِ ٤ فَأَمَّا ثَمُودُ فَأُهۡلِکُواْ بِٱلطَّاغِیَةِ ٥ وَأَمَّا عَادٞ فَأُهۡلِکُواْ بِرِیحٖ صَرۡصَرٍ عَاتِیَةٖ ٦ سَخَّرَهَا عَلَیۡهِمۡ سَبۡعَ لَیَالٖ وَثَمَٰنِیَةَ أَیَّامٍ حُسُومٗاۖ فَتَرَى ٱلۡقَوۡمَ فِیهَا صَرۡعَىٰ کَأَنَّهُمۡ أَعۡجَازُ نَخۡلٍ خَاوِیَةٖ ٧ فَهَلۡ تَرَىٰ لَهُم مِّنۢ بَاقِیَةٖ ٨﴾
به نام خداوند بخشندۀ مهربان
قیامت. ﴿1﴾چیست آن قیامت؟ [1192]. ﴿2﴾و چه چیز خبردار کرد تو را که چیست آن قیامت؟. ﴿3﴾دروغ شمرد قبیلۀ ثمود و عاد قیامت را. ﴿4﴾امّا ثمود، پس هلاک کرده شد ایشان را به نعرۀ تند. ﴿5﴾و امّا عاد، پس هلاک کرده شد ایشان را به باد سخت از حد در گذشته. ﴿6﴾خداى برگماشت آن باد را بر عاد هفت شب و هشت روز نهایت نحس. پس میدیدى [اى بیننده] آن قوم را بر زمین افتاده گویا ایشان تنههاى درخت خرمای از کهنگى برهم شدهاند. ﴿7﴾پس آیا مىبینى ایشان را هیچ بقیه؟. ﴿8﴾
﴿ وَجَآءَ فِرۡعَوۡنُ وَمَن قَبۡلَهُۥ وَٱلۡمُؤۡتَفِکَٰتُ بِٱلۡخَاطِئَةِ ٩ فَعَصَوۡاْ رَسُولَ رَبِّهِمۡ فَأَخَذَهُمۡ أَخۡذَةٗ رَّابِیَةً ١٠ إِنَّا لَمَّا طَغَا ٱلۡمَآءُ حَمَلۡنَٰکُمۡ فِی ٱلۡجَارِیَةِ ١١ لِنَجۡعَلَهَا لَکُمۡ تَذۡکِرَةٗ وَتَعِیَهَآ أُذُنٞ وَٰعِیَةٞ ١٢ فَإِذَا نُفِخَ فِی ٱلصُّورِ نَفۡخَةٞ وَٰحِدَةٞ ١٣ وَحُمِلَتِ ٱلۡأَرۡضُ وَٱلۡجِبَالُ فَدُکَّتَا دَکَّةٗ وَٰحِدَةٗ ١٤ فَیَوۡمَئِذٖ وَقَعَتِ ٱلۡوَاقِعَةُ ١٥ وَٱنشَقَّتِ ٱلسَّمَآءُ فَهِیَ یَوۡمَئِذٖ وَاهِیَةٞ ١٦ وَٱلۡمَلَکُ عَلَىٰٓ أَرۡجَآئِهَاۚ وَیَحۡمِلُ عَرۡشَ رَبِّکَ فَوۡقَهُمۡ یَوۡمَئِذٖ ثَمَٰنِیَةٞ ١٧ یَوۡمَئِذٖ تُعۡرَضُونَ لَا تَخۡفَىٰ مِنکُمۡ خَافِیَةٞ ١٨ فَأَمَّا مَنۡ أُوتِیَ کِتَٰبَهُۥ بِیَمِینِهِۦ فَیَقُولُ هَآؤُمُ ٱقۡرَءُواْ کِتَٰبِیَهۡ ١٩ إِنِّی ظَنَنتُ أَنِّی مُلَٰقٍ حِسَابِیَهۡ ٢٠ فَهُوَ فِی عِیشَةٖ رَّاضِیَةٖ ٢١ فِی جَنَّةٍ عَالِیَةٖ ٢٢ قُطُوفُهَا دَانِیَةٞ ٢٣ کُلُواْ وَٱشۡرَبُواْ هَنِیَٓٔۢا بِمَآ أَسۡلَفۡتُمۡ فِی ٱلۡأَیَّامِ ٱلۡخَالِیَةِ ٢٤ وَأَمَّا مَنۡ أُوتِیَ کِتَٰبَهُۥ بِشِمَالِهِۦ فَیَقُولُ یَٰلَیۡتَنِی لَمۡ أُوتَ کِتَٰبِیَهۡ ٢٥ وَلَمۡ أَدۡرِ مَا حِسَابِیَهۡ ٢٦ یَٰلَیۡتَهَا کَانَتِ ٱلۡقَاضِیَةَ ٢٧ مَآ أَغۡنَىٰ عَنِّی مَالِیَهۡۜ ٢٨ هَلَکَ عَنِّی سُلۡطَٰنِیَهۡ ٢٩ خُذُوهُ فَغُلُّوهُ ٣٠ ثُمَّ ٱلۡجَحِیمَ صَلُّوهُ ٣١ ثُمَّ فِی سِلۡسِلَةٖ ذَرۡعُهَا سَبۡعُونَ ذِرَاعٗا فَٱسۡلُکُوهُ ٣٢ إِنَّهُۥ کَانَ لَا یُؤۡمِنُ بِٱللَّهِ ٱلۡعَظِیمِ ٣٣ وَلَا یَحُضُّ عَلَىٰ طَعَامِ ٱلۡمِسۡکِینِ ٣٤﴾
و به عمل آورد فرعون و آنانکه پیش از وى بودند و اهل موتفکات نیز گناه را. ﴿9﴾پس نافرمانبردارى کردند فرستادۀ پروردگار خود را، پس در گرفت خدا آن جماعت را در گرفتن عظیم. ﴿10﴾و هرآیینه تا وقتى که از حدّ گذشت آب، سوار کردیم شما را بر کشتىِ روان. ﴿11﴾تا بکنیم این مقدمه را براى شما پندى و یاد دارد آن را گوش یاد دارنده. ﴿12﴾پس چون دمیده شود در صور یک بار دمیدن. ﴿13﴾و برداشته شود زمین و کوهها را پس کوفته شود ایشان را یک بار کوفتن. ﴿14﴾پس آن روز متحقق شود قیامت. ﴿15﴾و بشکافد آسمان، پس آسمان آن روز سست شده باشد. ﴿16﴾و فرشتگان بر کنارههاى آسمان باشد و بردارند تخت پروردگار تو را بالاى خویش آن روز هشت کس. ﴿17﴾آن روز پیش آورده شود شما را پنهان نماند از حال شما هیچ سرّى. ﴿18﴾امّا آن که داده شدش نامۀ اعمال او به دست راست او، پس گوید: بگیرید! بخوانید نامۀ اعمال مرا! . ﴿19﴾هرآیینه من معتقد بودم که من به خواهم رسید به حساب خود. ﴿20﴾پس آن شخص در زندگانى پسندیده باشد. ﴿21﴾در بهشتى بلند. ﴿22﴾که میوۀ آن قریب الحصول است. ﴿23﴾[گفته شود:] بخورید و بیاشامید خوردن و آشامیدن گوارا، به سبب آنچه پیش فرستاده بودید در روزهاى گذشته. ﴿24﴾و امّا آنانکه داده شدش نامۀ اعمال او به دست چپ او، پس گوید که: اى کاش داده نمىشد مرا نامۀ اعمال من! . ﴿25﴾واى کاش نمىدانستم که چیست حساب من! . ﴿26﴾اى کاش مرگ آخر کنندۀ کار بودى! . ﴿27﴾هیچ نفع نکرد از من مال من. ﴿28﴾زایل شد از من پادشاهى من. ﴿29﴾گفته شود: اى فرشتگان! بگیریدش پس طوق به گردن کنیدش. ﴿30﴾باز در دوزخ داخل کنیدش. ﴿31﴾باز در زنجیرى که مساحتِ آن هفتاد گز باشد در آریدش. ﴿32﴾هرآیینه این شخص، ایمان نمىداشت به خداى بزرگ. ﴿33﴾و رغبت نمىداد مردمان را بر طعام دادن فقیر. ﴿34﴾
﴿ فَلَیۡسَ لَهُ ٱلۡیَوۡمَ هَٰهُنَا حَمِیمٞ ٣٥ وَلَا طَعَامٌ إِلَّا مِنۡ غِسۡلِینٖ ٣٦ لَّا یَأۡکُلُهُۥٓ إِلَّا ٱلۡخَٰطُِٔونَ ٣٧ فَلَآ أُقۡسِمُ بِمَا تُبۡصِرُونَ ٣٨ وَمَا لَا تُبۡصِرُونَ ٣٩ إِنَّهُۥ لَقَوۡلُ رَسُولٖ کَرِیمٖ ٤٠ وَمَا هُوَ بِقَوۡلِ شَاعِرٖۚ قَلِیلٗا مَّا تُؤۡمِنُونَ ٤١ وَلَا بِقَوۡلِ کَاهِنٖۚ قَلِیلٗا مَّا تَذَکَّرُونَ ٤٢ تَنزِیلٞ مِّن رَّبِّ ٱلۡعَٰلَمِینَ ٤٣ وَلَوۡ تَقَوَّلَ عَلَیۡنَا بَعۡضَ ٱلۡأَقَاوِیلِ ٤٤ لَأَخَذۡنَا مِنۡهُ بِٱلۡیَمِینِ ٤٥ ثُمَّ لَقَطَعۡنَا مِنۡهُ ٱلۡوَتِینَ ٤٦ فَمَا مِنکُم مِّنۡ أَحَدٍ عَنۡهُ حَٰجِزِینَ ٤٧ وَإِنَّهُۥ لَتَذۡکِرَةٞ لِّلۡمُتَّقِینَ ٤٨ وَإِنَّا لَنَعۡلَمُ أَنَّ مِنکُم مُّکَذِّبِینَ ٤٩ وَإِنَّهُۥ لَحَسۡرَةٌ عَلَى ٱلۡکَٰفِرِینَ ٥٠ وَإِنَّهُۥ لَحَقُّ ٱلۡیَقِینِ ٥١ فَسَبِّحۡ بِٱسۡمِ رَبِّکَ ٱلۡعَظِیمِ ٥٢﴾
پس نیست این شخص را امروز انجا خویشاوندى. ﴿35﴾و نیست این شخص را هیچ طعامى مگر از زرد آب. ﴿36﴾که نخورند آن را مگر گناهکاران. ﴿37﴾پس قسم میخورم به آنچه مىبینید!. ﴿38﴾و به آنچه نمىبینید! . ﴿39﴾هرآیینه قرآن گفتار فرشتۀ بزرگوار است. ﴿40﴾و نیست آن گفتار شاعر. اندکى ایمان مىآرید. ﴿41﴾و نیست گفتار کاهن. اندکى پند مىپذیرید. ﴿42﴾فرود آورده شده است از جانب پروردگار عالمها. ﴿43﴾و اگر مىبست پیغامبر بر ما بعض سخنها را. ﴿44﴾هرآیینه مىگرفتیم از او دست راست او را. ﴿45﴾باز مىبریدیم رگ دل او را [1193]. ﴿46﴾پس نیست از شما هیچکس از او باز دارنده [1194]. ﴿47﴾و هرآیینه قرآن، پند است پرهیزگاران را. ﴿48﴾و هرآیینه میدانیم که بعض شما دروغ دارندهاید. ﴿49﴾و هرآیینه قرآن، حسرت است بر کافران. ﴿50﴾و هرآیینه قرآن، راستِ درست است. ﴿51﴾پس به پاکى یاد کن پروردگار بزرگوار خود را. ﴿52﴾
تفسیر نور:
سوره حاقه آیه 1
متن آیه :
الْحَاقَّةُ
ترجمه :
رخداد راستین !
توضیحات :
« ألْحَآقَّةُ » : یکی از نامهای قیامت است . از آنجا که قیامت حتماً و قطعاً فرا
میرسد و حقیقت و واقعیّت دارد ، بدین نام خوانده شده است .
سوره حاقة آیه 2
متن آیه :
مَا الْحَاقَّةُ
ترجمه :
رخداد راستین چگونه رخدادی است ؟ !
توضیحات :
« مَا » : مبتدا ، و ( أَلْحَآقَّةُ ) خبر مبتدا است ، و جمله ( مَاحاقّه ) خبر (
ألْحَآقَّةُ ) در آیه قبلی است .
سوره حاقة آیه 3
متن آیه :
وَمَا أَدْرَاکَ مَا الْحَاقَّةُ
ترجمه :
تو چه میدانی رخداد راستین چگونه رخدادی است ؟ !
توضیحات :
« مَآ أَدْرَاکَ » : چه چیز تو را متوجّه کرده است ؟ تو کَی میدانی ؟ قیامت
جزو غیب است و غیب دان تنها خدا است . فرا رسیدن قیامت و چگونگی آن ، برای انسانها
که زندانیان زندان دنیایند ، معمّا و راز سربه مهری است . تکرار واژگان و شیوه سخن
بدین گونه که در این سه آیه است ، برای بیان عظمت مسأله و تأکید بر یقینی بودن آن
است . در تعبیرات روزمرّه خود ، گاهی میگوئیم : فلان کس انسان است ! چه انسانی ؟
تو چه میدانی چگونه انسانی است ؟ یعنی حدّ و مرزی برای توصیف انسانیّت او نیست .
در اینجا دنباله کلام ، یا بحث از قیامت و چگونگیآن قطع میگردد و راز بود و راز
ماند .
سوره حاقة آیه 4
متن آیه :
کَذَّبَتْ ثَمُودُ وَعَادٌ بِالْقَارِعَةِ
ترجمه :
قوم ثمود و قوم عاد ( رخداد راستین ) درهم کوبنده را تکذیب کردند .
توضیحات :
« الْقَارِعَةَ » : یکی از نامهای قیامت است . از آنجا که جهان را در هم میکوبد
و حوادث و اهوال آن مردمان را فرا میگیرد ، بدان نام خوانده شده است .
سوره حاقة آیه 5
متن آیه :
فَأَمَّا ثَمُودُ فَأُهْلِکُوا بِالطَّاغِیَةِ
ترجمه :
در نتیجه قوم ثمود با عذاب سرکش و سهمگین ( صاعقه ) نابود گشتند .
توضیحات :
« ثَمُودُ » : قوم پیغمبری به نام صالح بودند . « الطَّاغِیَة » : حادثه و بلائی
که شدّت آن از حدّ در گذرد . مراد صاعقه مذکور در ( فصّلت / 13 ) است . صاعقه هم
همیشه با لرزش و صدای مهیب همراه است ، لذا در ( اعراف / 78 ) رَجْفه ، و در (
هود / 67 ) صَیْحَه ذکر شده است .
سوره حاقة آیه 6
متن آیه :
وَأَمَّا عَادٌ فَأُهْلِکُوا بِرِیحٍ صَرْصَرٍ
عَاتِیَةٍ
ترجمه :
و قوم عاد به وسیله تندباد سرد و سرکش و پر سر و صدای ویرانگری نابود شدند .
توضیحات :
« عَادٌ » : قوم پیغمبری به نام هود بودند . « صَرْصَرٍ » : باد تند و ویرانگر و
سرد و پر سر و صدا . « عَاتِیَةٍ » : سرکش . سخت ویرانگر .
سوره حاقة آیه 7
متن آیه :
سَخَّرَهَا عَلَیْهِمْ سَبْعَ لَیَالٍ وَثَمَانِیَةَ
أَیَّامٍ حُسُوماً فَتَرَى الْقَوْمَ فِیهَا صَرْعَى کَأَنَّهُمْ أَعْجَازُ نَخْلٍ
خَاوِیَةٍ
ترجمه :
خداوند چنین تندبادی را هفت شب و هشت روز پیاپی بر آنان گمارد . ( اگر در آنجا میبودی
) در این مدّت مردمان را میدیدی که روی زمین افتادهاند و انگار تنههای پوک و
توخالی درختان خرمایند .
توضیحات :
« سَخَّرَهَا » : باد را مسلّط کرد . باد را گمارد . « حُسُوماً » : پی در پی .
ریشه کن کننده و خانمانسوز . حال ضمیر ( هَا ) یا صفت ( سَبْعَ و ثَمانِیَةَ ) و
یا مفعول مطلق فعل محذوفی است . این واژه جمع حاسِم است ، و یا این که مصدر ثلاثی
مجرّد است . « فِیهَا » : در آنروزها . درآنجاها . در گذر باد . « صَرْعی » :
جمع صَریع ، روی زمینافتاده . نقش زمین شده . مرده . حال است . « أَعْجَازُ » : (
نگا : قمر / 20 ) . « خَاوِیَةٍ » : فروتپیده ( نگا : بقره / 259 ، کهف / 42 ،
حجّ / 45 ، نمل / 52 ) . پوک و توخالی . در اینجا مراد پوسیده و متلاشی است .
سوره حاقة آیه 8
متن آیه :
فَهَلْ تَرَى لَهُم مِّن بَاقِیَةٍ
ترجمه :
آیا کسی را میبینی که از ایشان بر جای مانده باشد .
توضیحات :
« باقِیَةٍ » : باقیمانده . بر جای . در اصل : مِن بَقِیَّةٍ بَاقِیَةٍ ، یا این
که مِن نَّفْسٍ بَاقِیَةٍ . یا به معنی بقاء و اثر است . مصدری است همچون طَاغِیَة
، به معنی طغیان ( نگا : اعراب القرآن درویش ) .
سوره حاقة آیه 9
متن آیه :
وَجَاء فِرْعَوْنُ وَمَن قَبْلَهُ وَالْمُؤْتَفِکَاتُ
بِالْخَاطِئَةِ
ترجمه :
فرعون و کسانی که پیش از او بودند ، و همچنین اهالی شهرها و آبادیهای زیر و روشده
( قوم لوط ) مرتکب گناهان بزرگ شدند .
توضیحات :
« جَآءَ . . . بِالْخَاطِئَةِ » : گناه ورزیدند . مرتکب گناه شدند . «
الْمُؤْتَفِکَاتُ » : جمع مُؤْتَفِکَة ، شهرها و آبادیهای زیر و رو شده ( نگا :
توبه / 70 ، نجم / 53 ) . در اینجا مراد اهالی آنجا ، یعنی قوم لوط است . «
الْخَاطِئَةِ » : خطا . مراد کفر و شرک و ظلم و فساد و انواع گناهان است . مصدر
ثلاثی مجرّد است ، همچون عَافِیَة و عاقِبَة .
سوره حاقة آیه 10
متن آیه :
فَعَصَوْا رَسُولَ رَبِّهِمْ فَأَخَذَهُمْ أَخْذَةً
رَّابِیَةً
ترجمه :
آنان با فرستاده پروردگارشان به مخالفت برخاستند ، و خداوند ایشان را به سختی فرو
گرفت ( و به عذاب شدیدی گرفتار ساخت ) .
توضیحات :
« أَخْذَةً » : گرفتار کردن . فرو گرفتن . « رَابِیَةً » : فوق العاده شدید .
زیاد و فراوان .
سوره حاقة آیه 11
متن آیه :
إِنَّا لَمَّا طَغَى الْمَاء حَمَلْنَاکُمْ فِی
الْجَارِیَةِ
ترجمه :
ما بدان گاه که ( در طوفان نوح ) آب طغیان کرد ( و از حدّ معمول فراتر رفت ،
نیاکان ) شما را سوار کشتی کردیم .
توضیحات :
« حَمَلْنَاکُمْ » : شما را حمل کردیم . این تعبیر کنایه از اسلاف و نیاکان ما
است . چرا که اگر آنان نجات نمییافتند ، ما نیز امروزه وجود نداشتیم . «
الْجَارِیَةِ » : کشتی ( نگا : ذاریات / 3 ، شوری / 32 ، رحمن / 24 ) .
سوره حاقة آیه 12
متن آیه :
لِنَجْعَلَهَا لَکُمْ تَذْکِرَةً وَتَعِیَهَا أُذُنٌ
وَاعِیَةٌ
ترجمه :
تا آن ( حادثه نجات مؤمنان و غرق شدن کافران ، درس عبرتی و ) مایه اندرزی ، برای
شما بوده و گوشهای شنوا آن را فرا گیرند و به خاطر سپرند .
توضیحات :
« تَذْکِرَةً » : پند و اندرز . درس عبرت ( نگا : طه / 3 ، واقعه / 73 ) . «
وَاعِیَةٌ » : شنوا و نگاه دارنده . به خاطر سپارنده ( نگا : / 37 ) .
سوره حاقة آیه 13
متن آیه :
فَإِذَا نُفِخَ فِی الصُّورِ نَفْخَةٌ وَاحِدَةٌ
ترجمه :
هنگامی که یک دم در صور دمیده شود .
توضیحات :
« نَفْخَةٌ وَاحِدَةٌ » : یک دم . دمیدن نفخه نخستین در صور مراد است .
سوره حاقة آیه 14
متن آیه :
وَحُمِلَتِ الْأَرْضُ وَالْجِبَالُ فَدُکَّتَا دَکَّةً
وَاحِدَةً
ترجمه :
و زمین و کوهها از جا برداشته شوند و یکباره در هم کوبیده و متلاشی گردند .
توضیحات :
« دَکَّةً » : یکباره در هم کوبیدن و پخش و پراکنده کردن ( نگا : اعراف / 143 ،
کهف / 98 ) . « الْجِبَالُ » : ذکر کوهها بعد از زمین ، مراد همواریها و
ناهمواریهای زمین است که به هم میخورند و صاف میگردند ( نگا : طه / 106 و 107 )
.
سوره حاقة آیه 15
متن آیه :
فَیَوْمَئِذٍ وَقَعَتِ الْوَاقِعَةُ
ترجمه :
بدان هنگام است که آن واقعه ( بزرگ قیامت در جهان ) رخ میدهد ( و رستاخیز بر پا
میشود ) .
توضیحات :
« فَیَوْمَئِذٍ » : این آیه ، جواب شرط ( إِذا ) است .
سوره حاقة آیه 16
متن آیه :
وَانشَقَّتِ السَّمَاء فَهِیَ یَوْمَئِذٍ وَاهِیَةٌ
ترجمه :
و آسمان از هم میشکافد و میپراکند ، و در آن روز سست و نااستوار میگردد .
توضیحات :
« إنشَقَّتْ » : از هم میشکافد و متفرّق میگردد . « وَاهِیَةٌ » : سست و شُل (
نگا : رحمن / 37 ) .
سوره حاقة آیه 17
متن آیه :
وَالْمَلَکُ عَلَى أَرْجَائِهَا وَیَحْمِلُ عَرْشَ
رَبِّکَ فَوْقَهُمْ یَوْمَئِذٍ ثَمَانِیَةٌ
ترجمه :
و فرشتگان در اطراف و کنارههای آسمان ( جدید آن روزی ) قرار میگیرند ، و در آن
روز ، هشت فرشته ، عرش پروردگارت را بر فراز سر خود بر میدارند .
توضیحات :
« الْمَلَکُ » : فرشتگان . اسم جنس است و در اینجا معنی جمع دارد . «
أَرْجَآئِهَا » : أَرْجَآء جمع رَجیِّ ، یا رَجا ، کنارهها ، جوانب و اطراف .
ضمیر ( ها ) به آسمان جدید آن روز بر میگردد ( نگا : المصحف المیسّر ) . «
ثَمَانِیَةٌ » : عرش ، بردارندگان عرش ، ملائکه ، کرسی ، قلم ، لوح ، و مانند
اینها از غیبیّات است و ما بدانها ایمان داریم و از چند و چون و کم و کیف آنها بیخبریم
.
سوره حاقة آیه 18
متن آیه :
یَوْمَئِذٍ تُعْرَضُونَ لَا تَخْفَى مِنکُمْ خَافِیَةٌ
ترجمه :
در آن روز ( برای حساب و کتاب ، به خدا ) نموده میشوید ، و ( چه رسد به کارهای
آشکارتان ) چیزی از کارهای نهانیّتان مخفی و پوشیده نمیماند .
توضیحات :
« تُعْرَضُونَ » : عرضه میشوید . نموده میشوید ( نگا : غافر / 46 ، شوری / 45
) . بسان میگردید ( نگا : هود / 18 ) . « لا تَخْفی مِنکُمْ خَافِیَةٌ » : هیچ
نهانی از نهانیهای شما بر خدا پنهان نمیماند . هیچ کاری مخفی و نهانی از
کارهایتان بر خودتان و بر دیگران پنهان نمیماند ( نگا : طارق / 9 ) .
سوره حاقة آیه 19
متن آیه :
فَأَمَّا مَنْ أُوتِیَ کِتَابَهُ بِیَمِینِهِ فَیَقُولُ
هَاؤُمُ اقْرَؤُوا کِتَابِیهْ
ترجمه :
و امّا هر کس که نامه اعمالش به دست راست او داده شود ، ( فریاد شادی سر میدهد و
) میگوید : ( ای اهل محشر ! بیائید ) نامه اعمال مرا بگیرید و بخوانید !
توضیحات :
« هَآؤُمُ » : بگیرید ! . ( هَآء ) اسم الفعل است و به معنی ( بگیرید ) . واژه (
م ) بیانگر جمع بودن مخاطب است که افراد پیرامون او هستند . « کِتَابِیَهْ » : حرف
( ه ) در آخر این واژه و واژههای : حِسَابِیَهْ ، و مَالِیَهْ ، و سُلْطَانِیَهْ
در آیات بعدی ، هاء سکته نامیده میشود و معنی خاصّی ندارد .
سوره حاقة آیه 20
متن آیه :
إِنِّی ظَنَنتُ أَنِّی مُلَاقٍ حِسَابِیهْ
ترجمه :
آخر من میدانستم که ( رستاخیزی در کار است و ) من با حساب و کتاب خود رویاروی میشوم
.
توضیحات :
« ظَنَنتُ » : به یقین میدانستم . « مُلاقٍ » : ملاقات کننده . رویاروی شونده .
سوره حاقة آیه 21
متن آیه :
فَهُوَ فِی عِیشَةٍ رَّاضِیَةٍ
ترجمه :
پس او در زندگی رضایت بخشی خواهد بود .
توضیحات :
« رَاضِیَةٍ » : رضایت بخش .
سوره حاقة آیه 22
متن آیه :
فِی جَنَّةٍ عَالِیَةٍ
ترجمه :
در میان باغ والای بهشت ، جایگزین خواهد شد .
توضیحات :
« فِی جَنَّةٍ عَالِیَةٍ » : این آیه ، بدل ( فی عِیشَةٍ رَاضِیَةٍ ) است .
سوره حاقة آیه 23
متن آیه :
قُطُوفُهَا دَانِیَةٌ
ترجمه :
میوههای آن در دسترس است .
توضیحات :
« قُطُوف » : جمع قِطْف ، به معنی میوههای چیده شده ، ولی در اینجا به معنی
میوههائی است که آماده چیدن است . « دَانِیَةٌ » : نزدیک . در دسترس .
سوره حاقة آیه 24
متن آیه :
کُلُوا وَاشْرَبُوا هَنِیئاً بِمَا أَسْلَفْتُمْ فِی
الْأَیَّامِ الْخَالِیَةِ
ترجمه :
در برابر کارهائی که در روزگاران گذشته ( دنیا ) انجام میدادهاید . بخورید و
بنوشید ، گوارا باد !
توضیحات :
« هَنِیئاً » : گوارا . گوارا باد . « بِمَا » : در مقابل چیزی که . در برابر
کارهائی که . « أَسْلَفْتُمْ » : پیشاپیش فرستادهاید و تقدیم داشتهاید ( نگا :
یونس / 30 ) . « الْخَالِیَةِ » : گذشته . مراد روزگاران دنیا است .
سوره حاقة آیه 25
متن آیه :
وَأَمَّا مَنْ أُوتِیَ کِتَابَهُ بِشِمَالِهِ فَیَقُولُ
یَا لَیْتَنِی لَمْ أُوتَ کِتَابِیهْ
ترجمه :
و امّا کسی که نامه اعمالش به دست چپش داده شود ، میگوید : ای کاش هرگز نامه
اعمالم به من داده نمیشد !
توضیحات :
« شِمَال » : دست چپ .
سوره حاقة آیه 26
متن آیه :
وَلَمْ أَدْرِ مَا حِسَابِیهْ
ترجمه :
و هرگز نمیدانستم که حساب من چیست !
توضیحات :
« مَا » : اسم استفهام و مبتدا است .
سوره حاقة آیه 27
متن آیه :
یَا لَیْتَهَا کَانَتِ الْقَاضِیَةَ
ترجمه :
ای کاش پایان بخشِ عمرم ، همان مرگ بود و بس !
توضیحات :
« لَیْتَهَا » : ضمیر ( هَا ) به ( مَوْتَة ) یعنی مرگ بر میگردد . شخص کافر
آرزو میکند که همان گونه که عقیده داشت ، مرگ آخرین لحظات عمر بود ، و دیگر زنده
شدنی در میان نبود . یا این که ضمیر ( هَا ) به ( حَالَة ) و وضع کنونی او بر میگردد
که از مقام پیدا است . در این صورت معنی آیه چنین است : ای کاش مرگم فرا میرسید و
هم اکنون میمُردم ! . « الْقَاضِیَة » : پایان دهنده . قطع کننده رشته حیات .
سوره حاقة آیه 28
متن آیه :
مَا أَغْنَى عَنِّی مَالِیهْ
ترجمه :
دارائی من ، مرا سودی نبخشید ، و به درد ( بیچارگی امروز ) من نخورد .
توضیحات :
« مَا أَغْنی » : ( نگا : اعراف / 48 ، حجر / 84 ، شعراء / 207 ) .
سوره حاقة آیه 29
متن آیه :
هَلَکَ عَنِّی سُلْطَانِیهْ
ترجمه :
قدرت من ، از دست من برفت ! ( و دلیل و برهان من ، پوچ و نادرست از آب درآمد ! )
.
توضیحات :
« سُلْطَانِیَهْ » : سلطان ، عبارت از سُلطه و قدرت است . مراد ، هم صحّت بدنی و
هم قدرت مقام و هم نفوذ کلام است . دلیل و برهان . در این صورت مراد این است که
حجّت و برهان دنیوی او باطل بوده و هم اینک عکس آن ثابت شده است .
سوره حاقة آیه 30
متن آیه :
خُذُوهُ فَغُلُّوهُ
ترجمه :
( خدا به فرشتگان نگهبان دوزخ دستور میفرماید : ) او را بگیرید و به غل و بند و
زنجیرش کشید .
توضیحات :
« غُلُّوهُ » : غل و بند و زنجیرش کنید ( نگا : اعتراف / 157 ، رعد / 5 ، سبأ /
33 ) .
سوره حاقة آیه 31
متن آیه :
ثُمَّ الْجَحِیمَ صَلُّوهُ
ترجمه :
سپس او را به دوزخ بیندازید .
توضیحات :
« صَلُّوهُ » : او را داخل آتش کنید ( نگا : نساء / 10 ، ابراهیم / 29 ، یس /
64 ) .
سوره حاقة آیه 32
متن آیه :
ثُمَّ فِی سِلْسِلَةٍ ذَرْعُهَا سَبْعُونَ ذِرَاعاً
فَاسْلُکُوهُ
ترجمه :
سپس او را با زنجیری ببندید و بکَشید که هفتاد ذراع درازا دارد .
توضیحات :
« سِلْسِلَةٍ » : زنجیر . « ذَرْع » : اندازه و درازا . اندازه گرفتن . «
سَبْعُونَ » : هفتاد . مراد تکثیر است . « ذِرَاعاً » : فاصله آرنج تا نوک انگشتان
دست . ارش . « أسْلُکُوهُ » : جایگزینش کنید . داخلش کنید .
سوره حاقة آیه 33
متن آیه :
إِنَّهُ کَانَ لَا یُؤْمِنُ بِاللَّهِ الْعَظِیمِ
ترجمه :
چرا که او به خداوند بزرگ ایمان نمیآورد .
توضیحات :
« کَانَ لا یُؤْمِنُ » : در سراسر زندگی دنیویش ، ایمان و باور نداشت .
سوره حاقة آیه 34
متن آیه :
وَلَا یَحُضُّ عَلَى طَعَامِ الْمِسْکِینِ
ترجمه :
و مردمان را به دادن خوراک به بینوا ، تشویق و ترغیب نمیکرد .
توضیحات :
« لا یَحُضُّ » : تشویق نمیکرد . ترغیب نمینمود . « طَعَامِ » : به معنی اطعام
، یعنی خوراک دادن است ، یا این که مضافی همچون ( بذل ) محذوف است .
سوره حاقة آیه 35
متن آیه :
فَلَیْسَ لَهُ الْیَوْمَ هَاهُنَا حَمِیمٌ
ترجمه :
لذا امروز در اینجا یار مهربانی ندارد .
توضیحات :
« حَمِیمٌ » : دوست صمیمی . یار مهربان ( نگا : شعراء / 101 ، غافر / 18 ، فصّلت
/ 34 ) .
سوره حاقة آیه 36
متن آیه :
وَلَا طَعَامٌ إِلَّا مِنْ غِسْلِینٍ
ترجمه :
و خوراکی هم ندارد مگر از زردابه و خونابه ( دوزخیان ) .
توضیحات :
« غِسْلِینٍ » : چرک و خون . شوخابه . خونابه . زردابه . ریم . دوزخیان دارای
مکان و عذاب مختلفی هستند و هریک از ( ضَرِیع ) و ( زَقُّوم ) و ( غِسْلِین ) غذای
گروهی از ایشان است . یا این که هر یک از اینها - که در حقیقت خوراک نیست - به همه
دوزخیان داده میشود ، و خوراک ایشان همچون چیزهائی است ( نگا : التفسیر القرآنی
للقرآن ) .
سوره حاقة آیه 37
متن آیه :
لَا یَأْکُلُهُ إِلَّا الْخَاطِؤُونَ
ترجمه :
چنین خوراکی را جز بزهکاران نمیخورند .
توضیحات :
« الْخَاطِئُونَ » : مجرمان و بزهکاران . خطاکاران .
سوره حاقة آیه 38
متن آیه :
فَلَا أُقْسِمُ بِمَا تُبْصِرُونَ
ترجمه :
سوگند میخورم به آنچه میبینید !
توضیحات :
« لآ أُقْسِمُ » : ( نگا : واقعه / 75 ) .
سوره حاقة آیه 39
متن آیه :
وَمَا لَا تُبْصِرُونَ
ترجمه :
و سوگند میخورم به آنچه نمیبینید !
توضیحات :
« بِمَا تُبْصِرُونَ . . . وَ مَا لا تُبْصِرُونَ » : مراد از دیدنیها و نادنیها
، همه مخلوقات و موجودات است .
سوره حاقة آیه 40
متن آیه :
إِنَّهُ لَقَوْلُ رَسُولٍ کَرِیمٍ
ترجمه :
این ( قرآن از سوی خدا آمده است و ) گفتاری است ( که ) از ( زبان ) پیغمبر
بزرگواری ( به نام محمّد ، پخش و تبلیغ میشود ) .
توضیحات :
« إِنَّهُ » : قرآن . « رَسُولٍ » : مراد پیغمبر اسلام است که از سوی خداوند
مبلّغِ کلام آسمانی است ( نگا : حاقّه / 43 ) .
سوره حاقة آیه 41
متن آیه :
وَمَا هُوَ بِقَوْلِ شَاعِرٍ قَلِیلاً مَا تُؤْمِنُونَ
ترجمه :
و سخن هیچ شاعری نیست ( چنان که شما گمان میبرید . اصلاً ) شما کمتر ایمان میآورید
( و به دنبال حق و حقیقت میافتید ) .
توضیحات :
« قَلِیلاً مَّا تُؤْمِنُونَ » : ( نگا : بقره / 88 ) .
سوره حاقة آیه 42
متن آیه :
وَلَا بِقَوْلِ کَاهِنٍ قَلِیلاً مَا تَذَکَّرُونَ
ترجمه :
و گفته هیچ غیبگو و کاهنی نیست . اصلاً شما کمتر پند میگیرید ( و یادآور حق و
حقیقت میگردید ، و درست و نادرست را فرق مینهید ) .
توضیحات :
« قَلِیلاً مَّا تَذَکَّرُونَ » : ( نگا : اعراف / 3 ، نمل / 62 ، غافر / 58 )
.
سوره حاقة آیه 43
متن آیه :
تَنزِیلٌ مِّن رَّبِّ الْعَالَمِینَ
ترجمه :
( بلکه کلامی است که ) از جانب پروردگار جهانیان نازل شده است .
توضیحات :
« تَنزِیلٌ » : ( نگا : شعراء / 192 ، سجده / 2 ، یس / 5 ) .
سوره حاقة آیه 44
متن آیه :
وَلَوْ تَقَوَّلَ عَلَیْنَا بَعْضَ الْأَقَاوِیلِ
ترجمه :
اگر پیغمبر پارهای سخنان را به دروغ بر ما میبست .
توضیحات :
« الأَقَاوِیلِ » : جمع أَقْوال ، و آن جمع قَوْل است همچون اَبابیت جمع اَبْیات
، و اَناعیم جمع اَنْعام . این واژه بیشتر به سخنان دروغین گفته میشود .
سوره حاقة آیه 45
متن آیه :
لَأَخَذْنَا مِنْهُ بِالْیَمِینِ
ترجمه :
ما دست راست او را میگرفتیم .
توضیحات :
« الْیَمِینِ » : دست راست . مراد دست راست پیغمبر است ( نگا : روح المعانی ، روح
البیان ، کشّاف ) . منظور جلوگیری از تعدّی به کلام خدا است . همان گونه که میگویند
: جلو دستش را بگیرید .
سوره حاقة آیه 46
متن آیه :
ثُمَّ لَقَطَعْنَا مِنْهُ الْوَتِینَ
ترجمه :
سپس رگ دلش را پاره میکردیم .
توضیحات :
« الْوَتِینَ » : شاهرگ قلب که خون را به تمام اعضاء بدن میرساند و اگر قطع شود
مرگ انسان آنی و حتمی است .
سوره حاقة آیه 47
متن آیه :
فَمَا مِنکُم مِّنْ أَحَدٍ عَنْهُ حَاجِزِینَ
ترجمه :
و کسی از شما نمیتوانست مانع ( این کار ما در باره ) او شود ( و مرگ را از او
باز دارد ) .
توضیحات :
« حَاجِزِینَ » : جمع حاجِز ، به معنی مانِع و رادِع . بازدارندگان . جلوگیری
کنندگان . خبر ( مَا ) است .
سوره حاقة آیه 48
متن آیه :
وَإِنَّهُ لَتَذْکِرَةٌ لِّلْمُتَّقِینَ
ترجمه :
مسلّماً قرآن پند و اندرز پرهیزگاران است .
توضیحات :
« تَذْکِرَةٌ » : ( نگا : طه / 3 ) .
سوره حاقة آیه 49
متن آیه :
وَإِنَّا لَنَعْلَمُ أَنَّ مِنکُم مُّکَذِّبِینَ
ترجمه :
ما قطعاً میدانیم که برخی از شما ( قرآن را ) تکذیب میکنند .
توضیحات :
« مُکَذِّبِینَ » : تکذیب کنندگان .
سوره حاقة آیه 50
متن آیه :
وَإِنَّهُ لَحَسْرَةٌ عَلَى الْکَافِرِینَ
ترجمه :
آخر قرآن ، مایه حسرت و سبب اندوه کافران است .
توضیحات :
« إِنَّهُ » : این که قرآن .
سوره حاقة آیه 51
متن آیه :
وَإِنَّهُ لَحَقُّ الْیَقِینِ
ترجمه :
قرآن ، یقینِ راستین ( و حق و حقیقت فرو فرستاده جهان آفرین ) است .
توضیحات :
« حَقُّ الْیَقِینِ » : ( نگا : واقعه / 95 ) .
سوره حاقة آیه 52
متن آیه :
فَسَبِّحْ بِاسْمِ رَبِّکَ الْعَظِیمِ
ترجمه :
حال که چنین است . با ذکر نام پروردگار بزرگوار خود ، خدا را تسبیح و تقدیس کن .
توضیحات :
« فَسَبِّحْ » : ( نگا : آلعمران / 41 ، حجر / 98 ، طه / 130 ) . « بِاسْمِ »
: به وسیله نام . با بردن نام .