ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 |
مکی است؛ ترتیب آن 68؛ شمار آیات آن 52
بِسۡمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحۡمَٰنِ ٱلرَّحِیمِ
﴿نٓۚ وَٱلۡقَلَمِ وَمَا یَسۡطُرُونَ ١﴾.
نون؛ الله تعالی به مراد خویش از آوردن آن که از حروف مقطّعات میباشد داناتر است؛ هرچند میدانیم که این حروف معانی بزرگ و مقاصد ارزشمندی دارد. حقتعالی به قلم که فرشتگان و انسانها بدان مینویسند سوگند یاد کرده است؛ زیرا قلم منزلت بزرگ، نفعی عظیم و مقام والا دارد. به همینگونه به خبرهای فایدهبخش، احکام سودمند، علوم مبارک و آثار جاودانیی که به وسیلۀ قلم مینویسند سوگند یاد نموده است.
﴿مَآ أَنتَ بِنِعۡمَةِ رَبِّکَ بِمَجۡنُونٖ ٢﴾.
ای پیامبر! تو با نعمتی که پروردگار برایت عطا کرده دیوانه، سبکاندیش و فاقد رأی نیستی، بلکه پیامبر معصومی هستی که به تو الهام میشود، محفوظ از خطاها و با استقامت میباشی، رشد و ادراک کامل داری و هدایت ربّانی و عنایت الهی همراه توست.
﴿وَإِنَّ لَکَ لَأَجۡرًا غَیۡرَ مَمۡنُونٖ ٣﴾.
یقیناً به خاطر رسالت و رهنمایی مردم از گمراهی به سوی راهیابی، مزد بزرگی در نزد خداوند عزوجل برایت مهیّاست؛ مزد و پاداشی که کم نمیشود و قطع نمیگردد.
﴿وَإِنَّکَ لَعَلَىٰ خُلُقٍ عَظِیمٖ ٤﴾.
ای محمّد! سوگند به خداوند سبحان که تو از اخلاق عظیمی چون شمایل نیکو، فضایل پسندیده، مناقب برتر و مواهب بزرگ برخوردار میباشی. مسلّم است که پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم نمونه و مثال همه اخلاق نیک و روشهای بزرگ زندگی بودند؛ زیرا مصدر اخلاق و روشهای حیات آنحضرت قرآن کریم بود، چنانکه اوامرش را به کار میبستند و از نواهیاش دوری میجستند.
﴿فَسَتُبۡصِرُ وَیُبۡصِرُونَ ٥﴾.
ای محمّد! زود است که برای تو و دشمنانت آشکار شود که کدامتان بر راه هدایت روان هستید، طریق درستتری را در پیش گرفتید و روش نیکوتر دارید و این کار در عاقبت امور و سرانجام کارها تحقّق خواهد یافت.
﴿بِأَییِّکُمُ ٱلۡمَفۡتُونُ ٦﴾.
ای محمّد! به زودی تو و دشمنانت خواهید دانست که کدام گروهتان در دینش زیانمند شده و عقلش ناقص است؛ آنگاه که گرفتاران عذاب الهی شناخته شوند و دیوانگان واضح گردند.
﴿إِنَّ رَبَّکَ هُوَ أَعۡلَمُ بِمَن ضَلَّ عَن سَبِیلِهِۦ وَهُوَ أَعۡلَمُ بِٱلۡمُهۡتَدِینَ ٧﴾.
همانا حقتعالی بدکار را از پرهیزگار و گمراه را از هدایتشده باز میشناسد؛ زیرا هیچ رازی از او پوشیده نیست، هیچ امری از او غایب نیست، به محتوای ضمایر داناست و به مکنونات سرایر آگاه است.
﴿فَلَا تُطِعِ ٱلۡمُکَذِّبِینَ ٨﴾.
بر هدایتت ادامه بده و بر دینت ثابت قدم باش؛ زیرا تو بر حق هستی و آنان بر باطل میباشند. بنابراین از آرای آنان اطاعت مکن و از خواهشهایشان پیروی منما.
﴿وَدُّواْ لَوۡ تُدۡهِنُ فَیُدۡهِنُونَ ٩﴾.
آرزو میبرند که با ترک چیزی از امور دین خویش با آنان مدارا داشته باشی و با اندیشههایشان موافقت و سازگاری کنی. آنان نیز به برخی امور با تو موافقت میکنند به امید آنکه تو هم با آنان موافقت داشته باشی؛ زیرا برهان و گواهی برای روش خویش ندارند.
﴿وَلَا تُطِعۡ کُلَّ حَلَّافٖ مَّهِینٍ ١٠﴾.
امّا تو ای پیامبر! از هر بدکار سوگندخورنده به بهتان و ناحق، از هر دروغگوی سبکمغز و از هر بیشخصیت ناجوانمرد پیروی مکن.
﴿هَمَّازٖ مَّشَّآءِۢ بِنَمِیمٖ ١١﴾.
از غیبتگری که به آبروی مردم دست میزند و با انتقال سخنانی که گناه آشکار است به جستجوی عیبهایشان میپردازد تا فتنه و فساد را در میان مردم کشت نماید. او هم خود فاسد است و هم در میان مردم فساد ایجاد میکند و بر قطع رابطهها و تفریق میان مؤمنان بسیار حریص است.
﴿مَّنَّاعٖ لِّلۡخَیۡرِ مُعۡتَدٍ أَثِیمٍ ١٢﴾.
به موجودیت خیر و خوبیها مانند مال، جاه و اخلاق نیک بخالت میورزد، بر حقوق الله عزوجل و حقوق مخلوقاتش تجاوز میکند، تقوایی ندارد تا او را از گناه باز دارد و با خصومت، خوردنحرام و اذیت مخلوقات گناه بسیاری را مرتکب میشود.
﴿عُتُلِّۢ بَعۡدَ ذَٰلِکَ زَنِیمٍ ١٣﴾.
در کفرش بسیار پایبند و دارای مکری قوی است، در بدکاری فرو میرود و اعمال زشت انجام میدهد، خصلتهای ناپسند دارد و به پدرش نسبت داده نمیشود. بنابراین جوانمردی، حسب، شهامت و ادبی ندارد.
﴿أَن کَانَ ذَا مَالٖ وَبَنِینَ ١٤﴾.
این بدان سبب است که او مال و فرزندان بسیاری دارد و در فساد و کفر به پروردگار زیادهروی میکند، در حالی که برایش بهتر است شکرگزاری کند و به کفران نپردازد؛ تواضع در پیش گیرد و تکبّر ننماید.
﴿إِذَا تُتۡلَىٰ عَلَیۡهِ ءَایَٰتُنَا قَالَ أَسَٰطِیرُ ٱلۡأَوَّلِینَ ١٥﴾.
آنگاه که قرآن کریم بر او خوانده میشود میگوید: این همان افسانهها و خرافات پیشینیان است که ارزشی ندارد.
﴿سَنَسِمُهُۥ عَلَى ٱلۡخُرۡطُومِ ١٦﴾.
زود است که بر بینیاش نشانهای از خواری، ننگ و ملامت بگذاریم، تا بدان علّت در پیش روی مردم بیآبرو شود.
﴿إِنَّا بَلَوۡنَٰهُمۡ کَمَا بَلَوۡنَآ أَصۡحَٰبَ ٱلۡجَنَّةِ إِذۡ أَقۡسَمُواْ لَیَصۡرِمُنَّهَا مُصۡبِحِینَ ١٧﴾.
همانا ما این کافران را به گرسنگی، قحطی و کمبود میوهها مبتلا نمودیم؛ همچنان که صاحبان باغ را مورد امتحان و آزمایش قرار دادیم. آنانکه سوگند خوردند تا میوههای باغ خویش را در صبحگاهان وقت و در هنگام بیخبری مسکینان بچینند تا برایشان چیزی ندهند.
﴿وَلَا یَسۡتَثۡنُونَ ١٨﴾.
آنان سوگند خوردند؛ امّا در سوگند خود هیچ استثنایی به کار نبردند، به انجام کارشان جز اندیشی نمودند؛ ولی آن را به خواست حقتعالی مربوط ندانستند.
﴿فَطَافَ عَلَیۡهَا طَآئِفٞ مِّن رَّبِّکَ وَهُمۡ نَآئِمُونَ ١٩﴾.
در حالی که خود در خواب فرو رفته بودند، الله عزوجل بر باغشان آتش سوزیی را نازل نمود و مقرّر داشت. میوۀ باغ در بیخبری از آنان گرفته شد تا جزای عملشان باشد که میخواستند میوههایش را در بیخبری از فقیران و مسکینان برچینند.
﴿فَأَصۡبَحَتۡ کَٱلصَّرِیمِ ٢٠﴾.
در نتیجه باغ بعد از سوختنش مانند شبی تاریک، خراب و سیاه شد؛ چنانکه در آن یک درخت سبزی هم باقی نماند.
﴿فَتَنَادَوۡاْ مُصۡبِحِینَ ٢١﴾.
آنگاه در هنگام صبح یکدیگر را صدا زدند تا در اوّل روز پیش از آنکه مسکینی آنان را ببیند یا فقیری باخبر شود بروند و این شأن هر بخیل است که از چشم مردم خود را میپوشاند.
﴿أَنِ ٱغۡدُواْ عَلَىٰ حَرۡثِکُمۡ إِن کُنتُمۡ صَٰرِمِینَ ٢٢﴾.
از یکدیگر خواستند تا به منظور چیدن میوه صبح وقت به باغ خویش بروند؛ پیش از اینکه نیازمندی آنان را دریابد. آن رو که در دادن میوه به فقیران بخالت میورزیدند و در نتیجه برای چیدن میوهها اول وقت اقدام کردند.
﴿فَٱنطَلَقُواْ وَهُمۡ یَتَخَٰفَتُونَ ٢٣﴾.
با شتاب به سوی باغ خود رفتند و آهسته سخن میگفتند تا کسی از اهل شهر سخن آنان را نشنود، چنانکه شأن هر بخیلی همین است که به خاطر بخالت بر مال و طعامش خود و آوازش را پنهان میسازد.
﴿أَن لَّا یَدۡخُلَنَّهَا ٱلۡیَوۡمَ عَلَیۡکُم مِّسۡکِینٞ ٢٤﴾.
بر منع کردن هر مسکینی از داخلشدن به باغ اتفاق و اجماع کردند و برای تحقّق این امر، وقت حرکت نمودند، خود را در تاریکی از مردم مخفی داشتند، آهسته سخن میگفتند و در چیدن میوهها شتاب میورزیدند.
﴿وَغَدَوۡاْ عَلَىٰ حَرۡدٖ قَٰدِرِینَ ٢٥﴾.
آنان در هنگام اوّل صبح حرکت نمودند، در حالی که کینۀ مساکین و نیّت بد بخل بر نیازمندان را در دل میپروراندند و اعتقاد داشتند که قدرت دارند ارادۀ خود را انجام دهند و فقیران را از پذیرایی در باغ باز دارند.
﴿فَلَمَّا رَأَوۡهَا قَالُوٓاْ إِنَّا لَضَآلُّونَ ٢٦﴾.
وقتی باغ را دیدند که سوخته، خرابه و سیاه شده گفتند: شاید ما راه خود را گم کردهایم و این باغ ما نخواهد بود؛ زیرا نشانههای آن نیز گم شده بود.
﴿بَلۡ نَحۡنُ مَحۡرُومُونَ ٢٧﴾.
امّا وقتی شناختند که این باغ آنان است گفتند: واقعیت این است که ما به علّت نیّت بد منع مسکینان از میوههایش از خیر آن محروم ساخته شدیم و این جزای عمل ماست که بدان مؤاخذه میشویم.
﴿قَالَ أَوۡسَطُهُمۡ أَلَمۡ أَقُل لَّکُمۡ لَوۡلَا تُسَبِّحُونَ ٢٨﴾.
بهترین و عالیترین آنان گفتند: آیا شما را در هنگام سوگندتان به استثنا و ردّ امر به پروردگار جهانیان نصیحت ننمودم.
﴿قَالُواْ سُبۡحَٰنَ رَبِّنَآ إِنَّا کُنَّا ظَٰلِمِینَ ٢٩﴾.
بعد از آنکه به خود آمدند و بر کردۀشان پشیمان شدند گفتند: خداوند عزوجل منزّه است از اینکه بر ما ستمی روا داشته باشد، بلکه خود ما با انجام عمل بد یعنی ترک استثنا، منع فقیران و بخل در عطای مال بر خود ستم نمودیم.
﴿فَأَقۡبَلَ بَعۡضُهُمۡ عَلَىٰ بَعۡضٖ یَتَلَٰوَمُونَ ٣٠﴾.
آنگاه بعد از تأسّف و ندامت به ملامت یکدیگر پرداختند و از عمل بد و نیّت بد خویش در بخلورزیدن حسرت خوردند.
﴿قَالُواْ یَٰوَیۡلَنَآ إِنَّا کُنَّا طَٰغِینَ ٣١﴾.
گفتند: وای به حال ما باد! ما در معصیت پروردگار خویش از حد گذشتیم که فقیران را از صدقه باز داشتیم و جز به خاطر گناهان خود مورد مجازات قرار نگرفتیم؛ زیرا طغیان، منع از حقّ و از حدگذری است.
﴿عَسَىٰ رَبُّنَآ أَن یُبۡدِلَنَا خَیۡرٗا مِّنۡهَآ إِنَّآ إِلَىٰ رَبِّنَا رَٰغِبُونَ ٣٢﴾.
شاید حقتعالی به سبب توبه از گناهان برای ما باغی بهتر از باغ ما عوض دهد؛ زیرا ما به سوی خداوند یگانه باز گشتیم، امیدوار پاداش اوییم و از عذابش میترسیم.
﴿کَذَٰلِکَ ٱلۡعَذَابُۖ وَلَعَذَابُ ٱلۡأٓخِرَةِ أَکۡبَرُۚ لَوۡ کَانُواْ یَعۡلَمُونَ ٣٣﴾.
همچنان که صاحبان باغ را مجازات نمودیم، همه کسانی را که از راه حق میل نمایند و در نعمتها بخل ورزند، به انواع عذابها در دنیا مجازات مینماییم. امّا عذاب آخرت از عذاب دنیا سختتر است. اگر این حقیقت را بدانند همه اسباب موجب را ترک میکنند، اما نادانی است که اهلش را به هلاکت میاندازد.
﴿إِنَّ لِلۡمُتَّقِینَ عِندَ رَبِّهِمۡ جَنَّٰتِ ٱلنَّعِیمِ ٣٤﴾.
همانا برای کسانی که با انجام اوامر و اجتناب از ممنوعات، از پروردگارشان ترسیدند بهشتهایی در جوار پروردگار مهربانشان مهیّا شده که در آن نعمتهای جاودان و پاداش بزرگی وجود دارد.
﴿أَفَنَجۡعَلُ ٱلۡمُسۡلِمِینَ کَٱلۡمُجۡرِمِینَ ٣٥﴾.
آیا کسی را که از پروردگارش اطاعت کند و مطیع اوامرش باشد مانند کسی مقرّر میداریم که به حقتعالی کافر شود و از حدودش تجاوز نماید؟ چنین نمیباشد؛ زیرا شخص مسلمان دارای مزد و پاداش است، در حالی که مجرم شکست خورده و ناکام است.
﴿مَا لَکُمۡ کَیۡفَ تَحۡکُمُونَ ٣٦﴾.
شما را چه شده که به ناحق حکم میکنید و مؤمن و کافر را در فضیلت و ثواب برابر میدانید، حال آنکه در عمل خویش برابر نیستند.
﴿أَمۡ لَکُمۡ کِتَٰبٞ فِیهِ تَدۡرُسُونَ ٣٧﴾.
آیا در نزدتان کتابی است که از نزد خداوند عزوجل فرود آمده و شما این حکم ناروا را که پرهیزگار و بدکار را با هم برابر میداند در آن خوانده و آموختهاید؟ نه عقل در این حکم با شما موافقت میکند و نه در این زمینه از نقلی پیروی نمویدی.
﴿إِنَّ لَکُمۡ فِیهِ لَمَا تَخَیَّرُونَ ٣٨﴾.
در چنین صورتی این کتاب مملو از آرزوهای شماست و موافق خواهشهای بد نفسانیتان خواهد بود. امّا درست این است که چنین چیزی وجود ندارد؛ نه در نزدتان کتابی است و نه دلیلی وجود دارد که شما را تأیید کند.
﴿أَمۡ لَکُمۡ أَیۡمَٰنٌ عَلَیۡنَا بَٰلِغَةٌ إِلَىٰ یَوۡمِ ٱلۡقِیَٰمَةِ إِنَّ لَکُمۡ لَمَا تَحۡکُمُونَ ٣٩﴾.
آیا برایتان بر ذمّۀ ما پیمانهایی مؤکد و ثابتی وجود دارد؛ مبنی بر اینکه به زودی آنچه را دوست دارید و آرزو میبرید به دست میآورید؟ چنین نیست، بلکه اینها آرزوهایی است که تحقّق نخواهد یافت.
﴿سَلۡهُمۡ أَیُّهُم بِذَٰلِکَ زَعِیمٌ ٤٠﴾.
ای پیامبر! از کافران بپرس که کدام یک کفیل این حکم است و ضمانت میکند که امور موافق ارادۀشان میباشد؟ برای تحقّق گمانهای آنان کفیلی وجود ندارد و دلیلی ندارند که ادّعایشان را ثابت سازد.
﴿أَمۡ لَهُمۡ شُرَکَآءُ فَلۡیَأۡتُواْ بِشُرَکَآئِهِمۡ إِن کَانُواْ صَٰدِقِینَ ٤١﴾.
آیا خدایانی دارند که ادّعای آنان را ضمانت میکند و بر مطالباتشان کمک مینماید؟ اگر چنین است و در گفتههای خود راستگو اند باید آنها را حاضر آورند.
﴿یَوۡمَ یُکۡشَفُ عَن سَاقٖ وَیُدۡعَوۡنَ إِلَى ٱلسُّجُودِ فَلَا یَسۡتَطِیعُونَ ٤٢﴾.
در روز قیامت وضعیت بسیار سختی است، دشواریهای بزرگی وجود دارد، پروردگار سبحان برای فیصله میان مردم حضور دارد و ساق بزرگوار بلا کیفش که به هیچ چیزی همانندی ندارد آشکار میشود. مردم در میدان محشر به سجدهکردن مأمور میشوند. در این هنگام مؤمنان که در دنیا به حقتعالی سجده نمودند در آخرت نیز میتوانند سجده کنند. امّا سجده بر کافران و منافقان دشوار میآید، چنانکه پشت هرکدام آنان یک پارچه میماند و خم نمیشود؛ زیرا در دنیا سجده برای خداوند عزوجل را ترک نموده بودند.
﴿خَٰشِعَةً أَبۡصَٰرُهُمۡ تَرۡهَقُهُمۡ ذِلَّةٞۖ وَقَدۡ کَانُواْ یُدۡعَوۡنَ إِلَى ٱلسُّجُودِ وَهُمۡ سَٰلِمُونَ ٤٣﴾.
چشمهای فرو افتاده دارند و ذلّت شدیدی آنان را فرا گرفته است. آنان در دنیا مأمور شدند که در نماز برای خدا سجده کنند، در حالی که تندرست و توانا هستند، امّا با کبر و ستیزهجویی سجده نمیکنند. از اینرو با محرومیت از سجده در روز قیامت مجازات میشوند.
﴿فَذَرۡنِی وَمَن یُکَذِّبُ بِهَٰذَا ٱلۡحَدِیثِۖ سَنَسۡتَدۡرِجُهُم مِّنۡ حَیۡثُ لَا یَعۡلَمُونَ ٤٤﴾.
ای پیامبر! مرا با تکذیب کنندگان قرآن رها بگذار، به زودی از آنان انتقام خواهم گرفت و عذابشان خواهم کرد. اکنون با نعمتها آنان را مهلت میدهیم و دنیا را نصب العین و مطلوب آنان قرار میدهیم. نهایت آنان را به گونهای هلاک مینماییم که نه به خطر آگاهی دارند و نه سبب هلاکت را میدانند؛ یعنی که به ناگهانی مؤاخذه میشوند.
﴿وَأُمۡلِی لَهُمۡۚ إِنَّ کَیۡدِی مَتِینٌ ٤٥﴾.
آنان را مهلت میدهم تا گناهان زیادی انجام دهند و عُمرهایشان را طولانی میسازیم تا در لهو و بازی مصروف شوند. به یقین که مکر و تدبیر من در برابر دشمنان شدید است؛ زیرا تا عصیانگران را گرفتار نسازم بدان آگاهی ندارند.
﴿أَمۡ تَسَۡٔلُهُمۡ أَجۡرٗا فَهُم مِّن مَّغۡرَمٖ مُّثۡقَلُونَ ٤٦﴾.
ای پیامبر! آیا در برابر تبلیغ رسالت و دعوت به سوی خداوند عزوجل از کافران مزدی را خواستار شدهای؟ و از اینرو تاوان اجرت بر آنان گران آمده و بار سنگینی را به دوش کشیدهاند؟ درست این است که تو آنان را به جهت خدا فرا میخوانی و مزد و پاداش تو بر خداوند عزوجل است. پس به چه دلیل از دعوت تو قطع علاقه میکنند؟
﴿أَمۡ عِندَهُمُ ٱلۡغَیۡبُ فَهُمۡ یَکۡتُبُونَ ٤٧﴾.
آیا به علم غیب آگاهی دارند، از روی دانش مینویسند و بر مبنای عدل حکم مینمایند که میپندارند از اهل ایمان بهتر اند؟ در حالی که در حقیقت جاهلانی بیش نیستند که بتها را پرستش میکنند، نه دانشی دارند و نه دلیلی در نزدشان وجود دارد.
﴿فَٱصۡبِرۡ لِحُکۡمِ رَبِّکَ وَلَا تَکُن کَصَاحِبِ ٱلۡحُوتِ إِذۡ نَادَىٰ وَهُوَ مَکۡظُومٞ ٤٨﴾.
ای پیامبر! به حکم پروردگارت که مهلت کافران را مقدّر کرده و کامیابی و پیروزیتان را به تأخیر انداخته صبر نما و مانند یونس علیه السلام مباش که به فرمان پروردگارش شتاب ورزید، بر قومش خشم نمود، از نزد آنان گریخت و در نهایت او را ماهی بلعید. بعد از اینکه به غم و اندوه و مشقّت گرفتار آمد، پروردگارش را دعا کرد و با توبه و استغفار درخواست گشایش نمود و در نتیجه حقتعالی او را نجات بخشید.
﴿لَّوۡلَآ أَن تَدَٰرَکَهُۥ نِعۡمَةٞ مِّن رَّبِّهِۦ لَنُبِذَ بِٱلۡعَرَآءِ وَهُوَ مَذۡمُومٞ ٤٩﴾.
اگر خداوند منّان او را به لطفش نجات نمیداد و بعد از اعلان توبهاش رعایت حقتعالی او را درنمییافت، به سبب ملامتی و تقصیرش، از شکم ماهی بدون غذا، آب و پوشاکی در بیابان هلاکتباری افگنده میشد.
﴿فَٱجۡتَبَٰهُ رَبُّهُۥ فَجَعَلَهُۥ مِنَ ٱلصَّٰلِحِینَ ٥٠﴾.
حقتعالی او را به رسالت به سوی قومش برگزید، واپس به وطنش بر گشتاند و صالح و مصلح ساخت. احوال، اعمال و اقوالش را نیکو ساخت تا به سوی راه خدا دعوت نماید.
﴿وَإِن یَکَادُ ٱلَّذِینَ کَفَرُواْ لَیُزۡلِقُونَکَ بِأَبۡصَٰرِهِمۡ لَمَّا سَمِعُواْ ٱلذِّکۡرَ وَیَقُولُونَ إِنَّهُۥ لَمَجۡنُونٞ ٥١﴾.
نزدیک است که کافران وقتی کلام خداوند یگانۀ قهّار را میشنوند، از روی عداوت و کینهتوزی، تو را با نگاه چشمان خود بر زمین افگنند. آنان تو را به دیوانگی متّهم میکنند تا شخصیت بزرگوارت را خدشهدار کنند و به این طریق دعوتت به سوی راه راست را باطل و بینتیجه سازند.
﴿وَمَا هُوَ إِلَّا ذِکۡرٞ لِّلۡعَٰلَمِینَ ٥٢﴾.
امّا قرآن کریم تنها و تنها موعظه و نصیحتی برای انسانها، یادآوری و پندی برای پندپذیران و نصیحتهایی برای اهل اعتبار است. هر که میخواهد ایمان آورد و هر که میخواهد کافر شود.
بِسۡمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحۡمَٰنِ ٱلرَّحِیمِ
﴿نٓۚ وَٱلۡقَلَمِ وَمَا یَسۡطُرُونَ ١ مَآ أَنتَ بِنِعۡمَةِ رَبِّکَ بِمَجۡنُونٖ ٢ وَإِنَّ لَکَ لَأَجۡرًا غَیۡرَ مَمۡنُونٖ ٣ وَإِنَّکَ لَعَلَىٰ خُلُقٍ عَظِیمٖ ٤ فَسَتُبۡصِرُ وَیُبۡصِرُونَ ٥ بِأَییِّکُمُ ٱلۡمَفۡتُونُ ٦ إِنَّ رَبَّکَ هُوَ أَعۡلَمُ بِمَن ضَلَّ عَن سَبِیلِهِۦ وَهُوَ أَعۡلَمُ بِٱلۡمُهۡتَدِینَ ٧ فَلَا تُطِعِ ٱلۡمُکَذِّبِینَ ٨ وَدُّواْ لَوۡ تُدۡهِنُ فَیُدۡهِنُونَ ٩ وَلَا تُطِعۡ کُلَّ حَلَّافٖ مَّهِینٍ ١٠ هَمَّازٖ مَّشَّآءِۢ بِنَمِیمٖ ١١ مَّنَّاعٖ لِّلۡخَیۡرِ مُعۡتَدٍ أَثِیمٍ ١٢ عُتُلِّۢ بَعۡدَ ذَٰلِکَ زَنِیمٍ ١٣ أَن کَانَ ذَا مَالٖ وَبَنِینَ ١٤ إِذَا تُتۡلَىٰ عَلَیۡهِ ءَایَٰتُنَا قَالَ أَسَٰطِیرُ ٱلۡأَوَّلِینَ ١٥﴾
به نام الله بخشندۀ مهربان
نون، سوگند به قلم و آنچه مینویسند. ﴿۱﴾که تو (ای پیامبر) به نعمت (و فضل) پروردگارت دیوانه نیستی. ﴿۲﴾و بیگمان برای تو (ای پیامبر) پاداشی بیپایان (و عظیم) است. ﴿۳﴾و یقیناً تو (ای محمد) بر اخلاق و خوی بسیار عظیم و والایی هستی. ﴿۴﴾پس تو بزودی خواهی دید و آنها (نیز) خواهند دید. ﴿۵﴾که کدام یک از شما دیوانه است! ﴿۶﴾همانا پروردگارت بهتر میداند چه کسی از راه او گمراه گشته است، و (نیز) او به هدایت یافتگان داناتر است. ﴿۷﴾پس از تکذیب کنندگان اطاعت مکن. ﴿۸﴾آنها دوست دارند (و میخواهند) که نرمی (و مدارا) کنی، پس آنها (نیز) نرمی (و مدارا) کنند. ﴿۹﴾و از هر فرومایۀ که بسیار سوگند (دروغ) یاد میکند، اطاعت مکن. ﴿۱۰﴾(آن) بسیار عیبجویی که به سخنچینی آمد و رفت میکند. ﴿۱۱﴾و بسیار بازدارندۀ (کار) خیر، و متجاوز و گناهکار است. ﴿۱۲﴾خشن (و کینهتوز) و (بدتر) از آن (بینسب و) حرام زاده است. ﴿۱۳﴾بدان خاطر که صاحب مال و فرزندان بسیار است (مبادا از او اطاعت کنی!). ﴿۱۴﴾هنگامیکه آیات ما بر او خواند شود، گوید: «(اینها) افسانههای گذشتگان است. ﴿۱۵﴾
﴿ سَنَسِمُهُۥ عَلَى ٱلۡخُرۡطُومِ ١٦ إِنَّا بَلَوۡنَٰهُمۡ کَمَا بَلَوۡنَآ أَصۡحَٰبَ ٱلۡجَنَّةِ إِذۡ أَقۡسَمُواْ لَیَصۡرِمُنَّهَا مُصۡبِحِینَ ١٧ وَلَا یَسۡتَثۡنُونَ ١٨ فَطَافَ عَلَیۡهَا طَآئِفٞ مِّن رَّبِّکَ وَهُمۡ نَآئِمُونَ ١٩ فَأَصۡبَحَتۡ کَٱلصَّرِیمِ ٢٠ فَتَنَادَوۡاْ مُصۡبِحِینَ ٢١ أَنِ ٱغۡدُواْ عَلَىٰ حَرۡثِکُمۡ إِن کُنتُمۡ صَٰرِمِینَ ٢٢ فَٱنطَلَقُواْ وَهُمۡ یَتَخَٰفَتُونَ ٢٣ أَن لَّا یَدۡخُلَنَّهَا ٱلۡیَوۡمَ عَلَیۡکُم مِّسۡکِینٞ ٢٤ وَغَدَوۡاْ عَلَىٰ حَرۡدٖ قَٰدِرِینَ ٢٥ فَلَمَّا رَأَوۡهَا قَالُوٓاْ إِنَّا لَضَآلُّونَ ٢٦ بَلۡ نَحۡنُ مَحۡرُومُونَ ٢٧ قَالَ أَوۡسَطُهُمۡ أَلَمۡ أَقُل لَّکُمۡ لَوۡلَا تُسَبِّحُونَ ٢٨ قَالُواْ سُبۡحَٰنَ رَبِّنَآ إِنَّا کُنَّا ظَٰلِمِینَ ٢٩ فَأَقۡبَلَ بَعۡضُهُمۡ عَلَىٰ بَعۡضٖ یَتَلَٰوَمُونَ ٣٠ قَالُواْ یَٰوَیۡلَنَآ إِنَّا کُنَّا طَٰغِینَ ٣١ عَسَىٰ رَبُّنَآ أَن یُبۡدِلَنَا خَیۡرٗا مِّنۡهَآ إِنَّآ إِلَىٰ رَبِّنَا رَٰغِبُونَ ٣٢ کَذَٰلِکَ ٱلۡعَذَابُۖ وَلَعَذَابُ ٱلۡأٓخِرَةِ أَکۡبَرُۚ لَوۡ کَانُواْ یَعۡلَمُونَ ٣٣ إِنَّ لِلۡمُتَّقِینَ عِندَ رَبِّهِمۡ جَنَّٰتِ ٱلنَّعِیمِ ٣٤ أَفَنَجۡعَلُ ٱلۡمُسۡلِمِینَ کَٱلۡمُجۡرِمِینَ ٣٥ مَا لَکُمۡ کَیۡفَ تَحۡکُمُونَ ٣٦ أَمۡ لَکُمۡ کِتَٰبٞ فِیهِ تَدۡرُسُونَ ٣٧ إِنَّ لَکُمۡ فِیهِ لَمَا تَخَیَّرُونَ ٣٨ أَمۡ لَکُمۡ أَیۡمَٰنٌ عَلَیۡنَا بَٰلِغَةٌ إِلَىٰ یَوۡمِ ٱلۡقِیَٰمَةِ إِنَّ لَکُمۡ لَمَا تَحۡکُمُونَ ٣٩ سَلۡهُمۡ أَیُّهُم بِذَٰلِکَ زَعِیمٌ ٤٠ أَمۡ لَهُمۡ شُرَکَآءُ فَلۡیَأۡتُواْ بِشُرَکَآئِهِمۡ إِن کَانُواْ صَٰدِقِینَ ٤١ یَوۡمَ یُکۡشَفُ عَن سَاقٖ وَیُدۡعَوۡنَ إِلَى ٱلسُّجُودِ فَلَا یَسۡتَطِیعُونَ ٤٢﴾
به زودی بر بینی او داغ میگذاریم. ﴿۱۶﴾ما آنها را آزمایش کردیم، همانگونه که صاحبان باغ را آز مودیم، هنگامیکه سوگند یاد کردند که صبحگاهان (که مستندان نباشند) میوههای باغ را بچینند. ﴿۱۷﴾و ان شاء الله (اگر الله بخواهد) نگفتند. ﴿۱۸﴾پس عذابی (فراگیر) از سوی پروردگارت بر (باغ) آنها فرو آمد، در حالیکه همه در خواب بودند. ﴿۱۹﴾پس آن باغ (سبز و خرم) همچون شب سیاه شد. ﴿۲۰﴾آنگاه صبحگاهان یکدیگر را ندا دادند. ﴿۲۱﴾که اگر میخواهید درو کنید، به سوی کشتزار (و باغ) خویش بروید. ﴿۲۲﴾پس آنها (به سوی کشتزار) حرکت کردند. در حالیکه آهسته باهم میگفتند: ﴿۲۳﴾«(مراقب باشید) که امروز هیچ بینوا (و مسکینی) در آن (باغ) وارد نشود». ﴿۲۴﴾و صبحگاهان با تصمیم جدی بر منع و جلوگیری (از مستنمدان) بیرون شدند. ﴿۲۵﴾پس هنگامیکه آن (باغ) را دیدند، گفتند: «یقیناً ما راه گم کردهایم، ﴿۲۶﴾نه، بلکه ما (از حاصلان) بیبهره و محروم هستیم». ﴿۲۷﴾یکی از بهترین آنها گفت: «آیا به شما نگفتم، چرا (شکر و) تسبیح (الله را) نمیگوئید؟!». ﴿۲۸﴾گفتند: «پروردگار ما پاک و منزه است، مسلّماً ما ستمکار بودیم». ﴿۲۹﴾آنگاه ملامت کنان به یکدیگر رو آوردند. ﴿۳۰﴾گفتند: «وای بر ما که طغیانگر (و سرکش) بودیم، ﴿۳۱﴾امیدواریم که پروردگارمان (مارا ببخشد و) در عوض چیزی بهتر از آن (باغ) به ما بدهد، بیگمان ما به سوی پروردگار خود روی آوردهایم». ﴿۳۲﴾عذاب (الله در دنیا) این چنین است، و عذاب آخرت مسلماً بزرگتر (و بیشتر) است، اگر آنها میدانستند. ﴿۳۳﴾به راستی برای پرهیزگاران نزد پروردگارشان باغهای پر نعمت است. ﴿۳۴﴾آیا ما مسلمانان را همچون مجرمان (و گناهکاران) قرار میدهیم؟!. ﴿۳۵﴾شما را چه شده است، چگونه داوری میکنید؟! ﴿۳۶﴾آیا شما کتابی (آسمانی) دارید که در آن میخوانید؟! ﴿۳۷﴾و در آن (کتاب) آنچه را انتخاب کنید، برای شما (نوشته شده) است؟! ﴿۳۸﴾یا اینکه شما بر (عهدۀ) ما عهد و بیمان استواری تا روز قیامت دارید، که هر چه را حکم کنید، (حق) برای شما باشد؟! ﴿۳۹﴾(ای پیامبر) از آنها بیرس، کدام یک از آنان در برابر این (ادعاها) متعهد است؟! ﴿۴۰﴾و یا اینکه آنها (معبودان و) شریکانی دارند، پس اگر است میگویند باید شریکان (و معبودان) خویش را بیاورند. ﴿۴۱﴾روزیکه (کار بالا گیرد و الله متعال برای داوری میان خلائق بیاید) ساق برهنه و مکشوف گردد، و (مشرکان) دعوت به سجود میشوند، ولی نمیتوانند (سجده کنند). ﴿۴۲﴾
﴿ خَٰشِعَةً أَبۡصَٰرُهُمۡ تَرۡهَقُهُمۡ ذِلَّةٞۖ وَقَدۡ کَانُواْ یُدۡعَوۡنَ إِلَى ٱلسُّجُودِ وَهُمۡ سَٰلِمُونَ ٤٣ فَذَرۡنِی وَمَن یُکَذِّبُ بِهَٰذَا ٱلۡحَدِیثِۖ سَنَسۡتَدۡرِجُهُم مِّنۡ حَیۡثُ لَا یَعۡلَمُونَ ٤٤ وَأُمۡلِی لَهُمۡۚ إِنَّ کَیۡدِی مَتِینٌ ٤٥ أَمۡ تَسَۡٔلُهُمۡ أَجۡرٗا فَهُم مِّن مَّغۡرَمٖ مُّثۡقَلُونَ ٤٦ أَمۡ عِندَهُمُ ٱلۡغَیۡبُ فَهُمۡ یَکۡتُبُونَ ٤٧ فَٱصۡبِرۡ لِحُکۡمِ رَبِّکَ وَلَا تَکُن کَصَاحِبِ ٱلۡحُوتِ إِذۡ نَادَىٰ وَهُوَ مَکۡظُومٞ ٤٨ لَّوۡلَآ أَن تَدَٰرَکَهُۥ نِعۡمَةٞ مِّن رَّبِّهِۦ لَنُبِذَ بِٱلۡعَرَآءِ وَهُوَ مَذۡمُومٞ ٤٩ فَٱجۡتَبَٰهُ رَبُّهُۥ فَجَعَلَهُۥ مِنَ ٱلصَّٰلِحِینَ ٥٠ وَإِن یَکَادُ ٱلَّذِینَ کَفَرُواْ لَیُزۡلِقُونَکَ بِأَبۡصَٰرِهِمۡ لَمَّا سَمِعُواْ ٱلذِّکۡرَ وَیَقُولُونَ إِنَّهُۥ لَمَجۡنُونٞ ٥١ وَمَا هُوَ إِلَّا ذِکۡرٞ لِّلۡعَٰلَمِینَ ٥٢ ﴾
(در حالیکه) دیدگانشان (از ندامت و خجالت) فرو افتاده و ذلّت و خواری وجودشان را در بر گرفته است، و یقیناً که پیش از آن (در دنیا) در حالیکه سالم بودند به سجود فرا خوانده میشدند. ﴿۴۳﴾پس (ای پیامبر) مرا با آن کسیکه این سخن (قرآن) را تکذیب میکند وا گذار، ما آنان را از آنجایکه نمیدانند بتدریج خواهیم گرفت. ﴿۴۴﴾و به آنها مهلت میدهم، بیگمان مکر (و تدبیر) من استوار (و محکم) است. ﴿۴۵﴾(ای پیامبر) آیا تو از آنها مزدی درخواست میکنی، که (آنها از ادای آن در رنجند، و) برایشان سنگین است؟! ﴿۴۶﴾یا (اسرار) غیب نزد آنهاست، پس آنان (از آن) مینویسند. ﴿۴۷﴾پس (ای پیامبر) برای فرمان (و حکم) پروردگارت صبر کن، و مانند صاحب ماهی (= یونس بن متی) مباش، هنگامیکه سرشار از غم و اندوه بود (الله را) نداد کرد. ﴿۴۸﴾اگر نعمت (و رحمتی) از سوی پروردگارش او را در نمییافت، یقیناً (از شکم ماهی) به صحرای بی آب و علف بیرون افکنده میشد، در حالیکه او بدحال (و نکوهیده) بود. ﴿۴۹﴾پس پروردگارش او را برگزید، و او را از صالحان قرار داد. ﴿۵۰﴾و (ای پیامبر) نزدیک است کسانیکه کافر شدند، هنگامیکه آیات قرآن را میشنوند، با چشمهای خود تو را چشم زخم بزنند (و بلغزانند) و میگویند: «قطعاً او دیوانه است». ﴿۵۱﴾در حالیکه این (قرآن) جز پندی برای جهانیان نیست. ﴿۵۲﴾
بسم الله الرحمن الرحیم
﴿ نٓۚ وَٱلۡقَلَمِ وَمَا یَسۡطُرُونَ ١ مَآ أَنتَ بِنِعۡمَةِ رَبِّکَ بِمَجۡنُونٖ ٢ وَإِنَّ لَکَ لَأَجۡرًا غَیۡرَ مَمۡنُونٖ ٣ وَإِنَّکَ لَعَلَىٰ خُلُقٍ عَظِیمٖ ٤ فَسَتُبۡصِرُ وَیُبۡصِرُونَ ٥ بِأَییِّکُمُ ٱلۡمَفۡتُونُ ٦ إِنَّ رَبَّکَ هُوَ أَعۡلَمُ بِمَن ضَلَّ عَن سَبِیلِهِۦ وَهُوَ أَعۡلَمُ بِٱلۡمُهۡتَدِینَ ٧ فَلَا تُطِعِ ٱلۡمُکَذِّبِینَ ٨ وَدُّواْ لَوۡ تُدۡهِنُ فَیُدۡهِنُونَ ٩ وَلَا تُطِعۡ کُلَّ حَلَّافٖ مَّهِینٍ ١٠ هَمَّازٖ مَّشَّآءِۢ بِنَمِیمٖ ١١ مَّنَّاعٖ لِّلۡخَیۡرِ مُعۡتَدٍ أَثِیمٍ ١٢ عُتُلِّۢ بَعۡدَ ذَٰلِکَ زَنِیمٍ ١٣ أَن کَانَ ذَا مَالٖ وَبَنِینَ ١٤ إِذَا تُتۡلَىٰ عَلَیۡهِ ءَایَٰتُنَا قَالَ أَسَٰطِیرُ ٱلۡأَوَّلِینَ ١٥﴾
> به نام خداوند بخشندۀ مهربان
ن و قسم به قلم [اعلى] و به آنچه مىنویسند [فرشتگان]!. ﴿1﴾نیستى تو به فضل پروردگار خود دیوانه. ﴿2﴾و هرآیینه تو را است مزد بىنهایت. ﴿3﴾و هرآیینه تو بر خوى بزرگى. ﴿4﴾پس خواهى دید و ایشان نیز خواهند دید. ﴿5﴾که به کدام یک از شما دیوانگى است. ﴿6﴾هرآیینه پروردگار تو داناتر است با کسی که غلط کرد راه او را و او نیز داناتر است به راه یافتگان. ﴿7﴾پس فرمان مبر دروغدارندگان را. ﴿8﴾آرزو کردند که ملایمت کنى تا ایشان نیز ملایمت کنند. ﴿9﴾و فرمان قبول مکن هر بسیار سوگند خورندۀ محقر را. ﴿10﴾هر عیب کننده را، هر رونده به سخن چینى را. ﴿11﴾هر بخل کننده و به مال از حد گذشتۀ گنه کار را. ﴿12﴾هر سخت روى را بعد از این همه، ملحق را نه از اصل ایشان را [1183]. ﴿13﴾به سبب آنکه هست صاحب مال و فرزندان. ﴿14﴾[تکذیب کرد] چون خوانده شود بر وى آیات ما، گوید: افسانۀ پیشینیان است. ﴿15﴾
﴿ سَنَسِمُهُۥ عَلَى ٱلۡخُرۡطُومِ ١٦ إِنَّا بَلَوۡنَٰهُمۡ کَمَا بَلَوۡنَآ أَصۡحَٰبَ ٱلۡجَنَّةِ إِذۡ أَقۡسَمُواْ لَیَصۡرِمُنَّهَا مُصۡبِحِینَ ١٧ وَلَا یَسۡتَثۡنُونَ ١٨ فَطَافَ عَلَیۡهَا طَآئِفٞ مِّن رَّبِّکَ وَهُمۡ نَآئِمُونَ ١٩ فَأَصۡبَحَتۡ کَٱلصَّرِیمِ ٢٠ فَتَنَادَوۡاْ مُصۡبِحِینَ ٢١ أَنِ ٱغۡدُواْ عَلَىٰ حَرۡثِکُمۡ إِن کُنتُمۡ صَٰرِمِینَ ٢٢ فَٱنطَلَقُواْ وَهُمۡ یَتَخَٰفَتُونَ ٢٣ أَن لَّا یَدۡخُلَنَّهَا ٱلۡیَوۡمَ عَلَیۡکُم مِّسۡکِینٞ ٢٤ وَغَدَوۡاْ عَلَىٰ حَرۡدٖ قَٰدِرِینَ ٢٥ فَلَمَّا رَأَوۡهَا قَالُوٓاْ إِنَّا لَضَآلُّونَ ٢٦ بَلۡ نَحۡنُ مَحۡرُومُونَ ٢٧ قَالَ أَوۡسَطُهُمۡ أَلَمۡ أَقُل لَّکُمۡ لَوۡلَا تُسَبِّحُونَ ٢٨ قَالُواْ سُبۡحَٰنَ رَبِّنَآ إِنَّا کُنَّا ظَٰلِمِینَ ٢٩ فَأَقۡبَلَ بَعۡضُهُمۡ عَلَىٰ بَعۡضٖ یَتَلَٰوَمُونَ ٣٠ قَالُواْ یَٰوَیۡلَنَآ إِنَّا کُنَّا طَٰغِینَ ٣١ عَسَىٰ رَبُّنَآ أَن یُبۡدِلَنَا خَیۡرٗا مِّنۡهَآ إِنَّآ إِلَىٰ رَبِّنَا رَٰغِبُونَ ٣٢ کَذَٰلِکَ ٱلۡعَذَابُۖ وَلَعَذَابُ ٱلۡأٓخِرَةِ أَکۡبَرُۚ لَوۡ کَانُواْ یَعۡلَمُونَ ٣٣ إِنَّ لِلۡمُتَّقِینَ عِندَ رَبِّهِمۡ جَنَّٰتِ ٱلنَّعِیمِ ٣٤ أَفَنَجۡعَلُ ٱلۡمُسۡلِمِینَ کَٱلۡمُجۡرِمِینَ ٣٥ مَا لَکُمۡ کَیۡفَ تَحۡکُمُونَ ٣٦ أَمۡ لَکُمۡ کِتَٰبٞ فِیهِ تَدۡرُسُونَ ٣٧ إِنَّ لَکُمۡ فِیهِ لَمَا تَخَیَّرُونَ ٣٨ أَمۡ لَکُمۡ أَیۡمَٰنٌ عَلَیۡنَا بَٰلِغَةٌ إِلَىٰ یَوۡمِ ٱلۡقِیَٰمَةِ إِنَّ لَکُمۡ لَمَا تَحۡکُمُونَ ٣٩ سَلۡهُمۡ أَیُّهُم بِذَٰلِکَ زَعِیمٌ ٤٠ أَمۡ لَهُمۡ شُرَکَآءُ فَلۡیَأۡتُواْ بِشُرَکَآئِهِمۡ إِن کَانُواْ صَٰدِقِینَ ٤١ یَوۡمَ یُکۡشَفُ عَن سَاقٖ وَیُدۡعَوۡنَ إِلَى ٱلسُّجُودِ فَلَا یَسۡتَطِیعُونَ ٤٢﴾
داغ خواهیم نهاد او را بر بینى [1184]. ﴿16﴾هرآیینه ما آزمودیم ایشان را چنانکه آزموده بودیم خداوندانِ بوستان را، چون قسم خوردند که البته درو کنند بوستان را صباح کنان. ﴿17﴾و انشاء اللّه نمىگفتند .﴿18﴾پس به گرد آمد بر آن بوستان بلایى از جانب پروردگار تو [1185]و ایشان خفته بودند. ﴿19﴾پس شد مانند زراعت بریده شده. ﴿20﴾پس با یکدیگر آواز دادند صباحکنان. ﴿21﴾که پگاه روید به کشت خود اگر درد کنندهاید. ﴿22﴾پس رفتند با یکدیگر سخن پنهان گویان. ﴿23﴾باید که داخل نشود در بوستان امروز بر شما هیچ فقیرى. ﴿24﴾و پگاه رسیدند بر نیت بخل، توانا به زعم خود. ﴿25﴾پس آنگاه که دیدند آن بوستان را، گفتند: هرآیینه ما غلط کننده راهیم [1186]. ﴿26﴾نه! بلکه ما محروم کردگانیم. ﴿27﴾گفت بهترین ایشان: آیا نگفته بودم شما را که چرا تسبیح نمىگویید؟ [1187]. ﴿28﴾گفتند: به پاکى یاد مىکنیم پروردگار خود را، هرآیینه ما ستمکار بودیم. ﴿29﴾پس روى آوردند بعض ایشان بر بعض با یکدیگر ملامتکنان. ﴿30﴾گفتند اى واى ما را، هرآیینه ما بودیم از حدّ گذشته. ﴿31﴾امید است از پروردگار ما که عوض دهد ما را بوستانى بهتر از این، هرآیینه ما به سوى پروردگار خویش توقع دارندگانیم. ﴿32﴾همچنین است عذاب و هرآیینه عذاب آخرت بزرگتر است، کاش میدانستند! . ﴿33﴾هرآیینه متقیان را نزدیک پروردگار ایشان بوستانهاى نعمت باشد. ﴿34﴾آیا گردانیم مسلمانان را مانند گناهکاران؟. ﴿35﴾چیست شما را، چگونه مقرر میکنید؟. ﴿36﴾آیا نزدیک شما کتابى هست که در وى تلاوت میکنید [این مضمون] که: ﴿37﴾هرآیینه شما را باشد در معاد آنچه اختیار مىکنید. ﴿38﴾آیا شما را عهدهای محکم است بر ذمۀ ما که حکم آن تا به قیامت باقى باشد [به این مضمون] که هرآیینه شما راست آنچه مقرر کنید. ﴿39﴾بپرس از مشرکان کدام یک از ایشان به این مقدمه، متعهد است. ﴿40﴾آیا این مشرکان را شریکان هستند؟ پس باید که بیارند شریکان خود را اگر راستگویند. ﴿41﴾روزی که جامه برداشته شود از ساق و خوانده شود ایشان را به سوى سجده، پس نتوانند. ﴿42﴾
﴿ خَٰشِعَةً أَبۡصَٰرُهُمۡ تَرۡهَقُهُمۡ ذِلَّةٞۖ وَقَدۡ کَانُواْ یُدۡعَوۡنَ إِلَى ٱلسُّجُودِ وَهُمۡ سَٰلِمُونَ ٤٣ فَذَرۡنِی وَمَن یُکَذِّبُ بِهَٰذَا ٱلۡحَدِیثِۖ سَنَسۡتَدۡرِجُهُم مِّنۡ حَیۡثُ لَا یَعۡلَمُونَ ٤٤ وَأُمۡلِی لَهُمۡۚ إِنَّ کَیۡدِی مَتِینٌ ٤٥ أَمۡ تَسَۡٔلُهُمۡ أَجۡرٗا فَهُم مِّن مَّغۡرَمٖ مُّثۡقَلُونَ ٤٦ أَمۡ عِندَهُمُ ٱلۡغَیۡبُ فَهُمۡ یَکۡتُبُونَ ٤٧ فَٱصۡبِرۡ لِحُکۡمِ رَبِّکَ وَلَا تَکُن کَصَاحِبِ ٱلۡحُوتِ إِذۡ نَادَىٰ وَهُوَ مَکۡظُومٞ ٤٨ لَّوۡلَآ أَن تَدَٰرَکَهُۥ نِعۡمَةٞ مِّن رَّبِّهِۦ لَنُبِذَ بِٱلۡعَرَآءِ وَهُوَ مَذۡمُومٞ ٤٩ فَٱجۡتَبَٰهُ رَبُّهُۥ فَجَعَلَهُۥ مِنَ ٱلصَّٰلِحِینَ ٥٠ وَإِن یَکَادُ ٱلَّذِینَ کَفَرُواْ لَیُزۡلِقُونَکَ بِأَبۡصَٰرِهِمۡ لَمَّا سَمِعُواْ ٱلذِّکۡرَ وَیَقُولُونَ إِنَّهُۥ لَمَجۡنُونٞ ٥١ وَمَا هُوَ إِلَّا ذِکۡرٞ لِّلۡعَٰلَمِینَ ٥٢ ﴾
نیایش [1188]ظاهر باشد بر چشمهاى ایشان، فروگیرد ایشان را خوارى و هرآیینه خوانده میشد ایشان را به سجده، حال آنکه ایشان بىعلت بودند. ﴿43﴾پس بگذار مرا با کسی که دروغ مىشمرد این سخن را. پایه پایه خواهیم کشید این جماعت را از آن راه که نمىدانند. ﴿44﴾و مهلت خواهم داد ایشان را، هرآیینه حیلۀ من محکم است. ﴿45﴾آیا مىطلبى از این جماعت مزدى؟ پس ایشان از تاوان گرانبارند. ﴿46﴾آیا نزدیک این جماعت علم غیب است، پس ایشان مىنویسند؟. ﴿47﴾پس صبر کن به انتظار حکم پروردگار خود و مباش مانند صاحب ماهى [1189]، چون دعا کرد و او پر از غم شده بود. ﴿48﴾اگر نه آن است که دریافت او را رحمتى از جانب پروردگار او، البته برتافته مىشد به زمین بىگیاه و او بد حال بودى [1190]. ﴿49﴾پس برگزیدش پروردگار او، پس ساخت او را از جملۀ صالحان. ﴿50﴾و هرآیینه نزدیکاند کافران که بلغزانند تو را به چشمهای نیز خود، چون شنیدند قرآن را [1191]و میگویند: هرآیینه این پیغامبر دیوانه است. ﴿51﴾و به حقیقت نیست این قرآن مگر پندى، عالمها را. ﴿52﴾
تفسیر نور:
سوره قلم آیه 1
متن آیه :
ن وَالْقَلَمِ وَمَا یَسْطُرُونَ
ترجمه :
نون . سوگند به قلم ! و قسم به چیزی که مینویسند !
توضیحات :
« ن » : از حروف مقطّعه است ( نگا : بقره / 1 ) . « الْقَلَمِ » : خامه ( نگا :
علق / 4 ) . « یَسْطُرُونَ » : مینویسند . مینگارند . سوگند خوردن خدا به خامه
و نوشتار ، بیانگر عظمت صاحبان قلم ، و حرمت نوشتهها در آئین اسلام است .
سوره قلم آیه 2
متن آیه :
مَا أَنتَ بِنِعْمَةِ رَبِّکَ بِمَجْنُونٍ
ترجمه :
در سایه نعمت و لطف پروردگارت ، تو دیوانه نیستی .
توضیحات :
« بِنِعْمَةِ » : در سایه نعمت . به لطف ( نگا : طور / 29 ) . « بِمَجْنُونٍ » :
حرف باء زائد و برای تأکید نفی است . این آیه ردّ یاوهسرائیهای کافران و مشرکان
است که مظهر عقل و درایت ، و منبع نور و هدایت ، و صفوت آدمیان و تَتِمّه دَور
زمان را دیوانه مینامیدند ( نگا : حجر / 6 ، قلم / 51 ) .
سوره قلم آیه 3
متن آیه :
وَإِنَّ لَکَ لَأَجْراً غَیْرَ مَمْنُونٍ
ترجمه :
تو دارای پاداش بزرگ و ناگسیختنی هستی .
توضیحات :
« غَیْرَ مَمْنُونٍ » : نامقطوع . یعنی ماندگار و همیشگی .
سوره قلم آیه 4
متن آیه :
وَإِنَّکَ لَعَلى خُلُقٍ عَظِیمٍ
ترجمه :
تو دارای خوی سترگ ( یعنی صفات پسندیده و افعال حمیده ) هستی .
توضیحات :
« خُلُقٍ » : خوی . مراد رفتار و کردار است ( نگا : شعراء / 137 ) .
سوره قلم آیه 5
متن آیه :
فَسَتُبْصِرُ وَیُبْصِرُونَ
ترجمه :
خواهی دید و خواهند دید .
توضیحات :
« فَسَتُبْصِرُ . . . » : به زودی خواهی دید و متوجّه خواهی شد .
سوره قلم آیه 6
متن آیه :
بِأَییِّکُمُ الْمَفْتُونُ
ترجمه :
که کدام یک از شما مبتلا به دیوانگی است ( محمّد ، یا شما کافران و مشرکان ) .
توضیحات :
« الْمَفْتُونُ » : دیوانگی . مصدر است ، مانند معقول به معنی عقل ، مَجْلُود به
معنی جَلادَة ( نگا : روحالبیان ) . در این صورت حرف ( ب ) در اوّل (
بِأَییِّکُمْ ) به معنی ( فی ) است ( نگا : صفوةالبیان ) . برخی هم حرف باء را
زائد دانسته و ( مفتون ) را اسم مفعول محسوب نمودهاند . در این صورت معنی آیه
چنین است : که کدام یک از شما دیوانه است ( نگا : روح المعانی ) .
سوره قلم آیه 7
متن آیه :
إِنَّ رَبَّکَ هُوَ أَعْلَمُ بِمَن ضَلَّ عَن سَبِیلِهِ
وَهُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِینَ
ترجمه :
پروردگار تو مسلّماً ( از هر کس دیگری ) بهتر میداند که چه کسی از راه او گمراه
شده است ، و چه کسی راهیاب است .
توضیحات :
« إِنَّ رَبَّکَ . . . بِالْمُهْتَدِینَ » : ( نگا : انعام / 117 ، نحل / 125 ،
نجم / 30 ) .
سوره قلم آیه 8
متن آیه :
فَلَا تُطِعِ الْمُکَذِّبِینَ
ترجمه :
حال که چنین است ، از تکذیب کنندگان اطاعت و پیروی مکن ( و بر دعوت خود پایدار
باش و به راه آنان مرو . اطاعت از ایشان گمراهی و بدبختی است ) .
توضیحات :
« لا تُطِعْ . . . » : مراد تشویق و ترغیب پیغمبر و همه پیروان او است که راه خدا
را با شوق و شور ادامه دهند ، و با کفّار و مشرکین نرمش و سازش نکنند .
سوره قلم آیه 9
متن آیه :
وَدُّوا لَوْ تُدْهِنُ فَیُدْهِنُونَ
ترجمه :
ایشان دوست میدارند که نرمش و سازش نشان دهی ، تا آنان هم نرمش و سازش کنند (
بدین امید که برخی از فرمانهای خدا را به خاطر آنان ترک کنی ، و در بعضی از مسائل
با ایشان همگام و همآهنگ شوی ) .
توضیحات :
« تُدْهِنُ » : سهل انگاری کنی . نرمش و سازش نمائی . . . مراد آنان این است که
پیغمبر با نزدیک شدن به دین آنان ، روی خوش بدیشان نشان دهد ، و آنان هم با نزدیک
شدن به دین اسلام روی خوش نشان دهند . یعنی سهلانگاری و سازش انجام پذیرد . ( نگا
: واقعه / 81 ) .
سوره قلم آیه 10
متن آیه :
وَلَا تُطِعْ کُلَّ حَلَّافٍ مَّهِینٍ
ترجمه :
از فرومایهای که بسیار سوگند میخورد ، پیروی مکن .
توضیحات :
« حَلاّفٍ » : بسیار سوگند خورنده . به حق یا به ناحق . « مَهِینٍ » : خوار و پست
. رَذْل و حقیر .
سوره قلم آیه 11
متن آیه :
هَمَّازٍ مَّشَّاء بِنَمِیمٍ
ترجمه :
بسیار عیبجوئی که دائماً سخنچینی میکند .
توضیحات :
« هَمَّازٍ » : بسیار عیبجو . رخنهگر . بسیار بدگو و بد زبان . « مَشَّآءٍ » :
پادو . تیزرونده . در اینجا با حرف ( ب ) متعدّی شده و به معنی بسیار بَرنده و نقلکننده
است . « مَشَّآءٍ بِنَمِیمٍ » : بسیار سخن چین . کسی که سخن این را برای آن ، و
کلام آن را برای این ، به منظور فساد و تباهی میآورد و میبرد .
سوره قلم آیه 12
متن آیه :
مَنَّاعٍ لِّلْخَیْرِ مُعْتَدٍ أَثِیمٍ
ترجمه :
بسیار مانع کار خیر ، و تجاوز پیشه ، و بزهکار است .
توضیحات :
« مَنَّاعٍ » : کسی که خویشتن را بسیار دور از خیرات و حسنات نگاه میدارد که
کنایه از بخیل و تنگچشم است . بسیار بازدارنده مردم از انجام خیرات و حسنات ( نگا
: ق / 25 ) . « مُعْتَدٍ » : متجاوز . تجاوز پیشه ( نگا : بقره / 190 ، مائده /
87 ، توبه / 10 ) . « أَثِیمٍ » : ( نگا : بقره / 276 ، نساء / 107 ، شعراء /
222 ) .
سوره قلم آیه 13
متن آیه :
عُتُلٍّ بَعْدَ ذَلِکَ زَنِیمٍ
ترجمه :
علاوه بر اینها درشتخوی و سنگین دل ، و انگشت نما به بدیها است .
توضیحات :
« عُتُلٍّ » : درشتخو . سنگین دل . سخت روی و زشتخوی ( نگا : روحالبیان ) . «
زَنیِمٍ » : نشاندار به هرچه بدی و زشتی است . حرامزاده . البتّه کسی که مجمع
بدیها و منبع زشتیها باشد ، ناانسان و ناکس بشمار است ، و از زمره انسانها محسوب
نمیگردد .
سوره قلم آیه 14
متن آیه :
أَن کَانَ ذَا مَالٍ وَبَنِینَ
ترجمه :
( آیا این همه زشتیها و پلشتیها ) بدان خاطر است که دارا و دارای فرزندان است ؟
!
توضیحات :
« أَنْ . . . » : بدان سبب که . . . حرف ( أَنْ ) مصدریّه است . لام جرّی قبل از
آن محذوف است ، یعنی ( لاِنْ ) . برخی هم حرف استفهامی نیز محذوف دانستهاند و
گفتهاند اصل چنین است : أَلِأَنْ . . .
سوره قلم آیه 15
متن آیه :
إِذَا تُتْلَى عَلَیْهِ آیَاتُنَا قَالَ أَسَاطِیرُ
الْأَوَّلِینَ
ترجمه :
هنگامی که آیههای ما بر او خوانده میشود ، میگوید : افسانههای پیشینیان است
.
توضیحات :
« أَسَاطِیرُ الأَوَّلِینَ » : ( نگا : انعام / 25 ، انفال / 31 ، نحل / 24 )
.
سوره قلم آیه 16
متن آیه :
سَنَسِمُهُ عَلَى الْخُرْطُومِ
ترجمه :
ما بر بینی او داغ ( ننگ ) مینهیم .
توضیحات :
« سَنَسِمُهُ » : علامتگذاریش خواهیم کرد . داغش خواهیم کرد . . « الْخُرْطُومِ »
: بینی . در اصل به بینی حیوانات به ویژه فیل گفته میشود و کنایه از خوار کردن و
رسوا نمودن است .
سوره قلم آیه 17
متن آیه :
إِنَّا بَلَوْنَاهُمْ کَمَا بَلَوْنَا أَصْحَابَ الْجَنَّةِ
إِذْ أَقْسَمُوا لَیَصْرِمُنَّهَا مُصْبِحِینَ
ترجمه :
ما آنان را آزمودهایم ، همان گونه که صاحبان باغ را آزمودهایم . هنگامی که
سوگند یاد کردند که میوههای باغ را بامدادان ( دور از انظار مردم ) بچینند .
توضیحات :
« بَلَوْنَاهُمْ » : ایشان را آزمودیم . آنان را آزمایش کردیم . مراد از ( هُمْ )
مشرکان مکّه است . « لَیَصْرِمُنَّهَا » : آن را خواهند چید . « مُصْبِحِینَ » :
در حالی که به بامدادان برسند . حال فاعل ( لَیَصْرِمُنَّهَا ) است . از (
أَصْبَحَ ) تامّه است .
سوره قلم آیه 18
متن آیه :
وَلَا یَسْتَثْنُونَ
ترجمه :
و هیچ چیز از آن بر جای نگذارند .
توضیحات :
« لا یَسْتَثْنُونَ » : چیزی فرو نگذارند . برای مستمندان چیزی کنار نگذارند و
بدیشان ندهند ( نگا : انعام / 141 ) .
سوره قلم آیه 19
متن آیه :
فَطَافَ عَلَیْهَا طَائِفٌ مِّن رَّبِّکَ وَهُمْ
نَائِمُونَ
ترجمه :
شب هنگام که آنان در خواب بودند ، بلای بزرگ و فراگیری از جانب پروردگارت سراسر
باغ را در بر گرفت و باغ ( سوخت و ) همچون شب ( تاریک و سیاه ) گردید !
توضیحات :
. . .
سوره قلم آیه 20
متن آیه :
فَأَصْبَحَتْ کَالصَّرِیمِ
ترجمه :
شب هنگام که آنان در خواب بودند ، بلای بزرگ و فراگیری از جانب پروردگارت سراسر
باغ را در بر گرفت و باغ ( سوخت و ) همچون شب ( تاریک و سیاه ) گردید !
توضیحات :
« طَافَ عَلَیْهَا » : بر سر آن گشت زد و آن را در بر گرفت . « طَآئِفٌ » : بلای
فرا گیر . « الصَّرِیم » : شب . چیده شده . با توجّه به معنی اخیر ، مفهوم آیه
چنین است : شب هنگام که آنان در خواب بودند ، بلای بزرگ و فراگیری باغ را در بر
گرفت و همچون باغی گردید که میوههای آن راچیده و کنده باشند .
سوره قلم آیه 21
متن آیه :
فَتَنَادَوا مُصْبِحِینَ
ترجمه :
سحرگاهان همدیگر را ندا در دادند .
توضیحات :
« تَنَادَوْا » : همدیگر را صدا زدند . « مُصْبِحِینَ » : ( نگا : قلم / 17 ) .
سوره قلم آیه 22
متن آیه :
أَنِ اغْدُوا عَلَى حَرْثِکُمْ إِن کُنتُمْ صَارِمِینَ
ترجمه :
اگر میخواهید میوههای خود را بچینید ، صبح زود حرکت کنید و خویشتن را به کشتزار
خود برسانید .
توضیحات :
« أُغْدُوا » : بامدادان حرکت کنید . صبح زود یورش برید . « حَرْثِکُم » :
کشتزار خود ( نگا : بقره / 71 و 205 و 223 ، آلعمران / 14 ) . « صَارِمِینَ » :
چینندگان میوه . حال است .
سوره قلم آیه 23
متن آیه :
فَانطَلَقُوا وَهُمْ یَتَخَافَتُونَ
ترجمه :
آنان پچ پچ کنان به راه افتادند ( تا فقراء سخن ایشان را نشنوند و متوجّه آنان
نشوند ) .
توضیحات :
« یَتَخَافَتُونَ » : با همدیگر آهسته صحبت میکردند . پچپچ میکردند .
سوره قلم آیه 24
متن آیه :
أَن لَّا یَدْخُلَنَّهَا الْیَوْمَ عَلَیْکُم
مِّسْکِینٌ
ترجمه :
نباید امروز بینوائی در باغ پیش شما بیاید .
توضیحات :
« أَن لاّ یَدْخُلَنَّهَا » : مراد این است که به همدیگر توصیه میکردند که امروز
بینوائی را به باغ راه ندهند .
سوره قلم آیه 25
متن آیه :
وَغَدَوْا عَلَى حَرْدٍ قَادِرِینَ
ترجمه :
بامدادان بدین قصد که میتوانند ( از ورود بینوایان به باغ ) جلوگیری کنند و (
ایشان را ) باز دارند ( به سوی باغ ) روان شدند .
توضیحات :
« حَرْدٍ » : منع کردن . بازداشتن .
سوره قلم آیه 26
متن آیه :
فَلَمَّا رَأَوْهَا قَالُوا إِنَّا لَضَالُّونَ
ترجمه :
هنگامی که باغ را دیدند ، گفتند : ما راه را گم کردهایم ! ( این باغ ما نیست ) .
توضیحات :
« ضَّآلُّونَ » : راه گم کردگان .
سوره قلم آیه 27
متن آیه :
بَلْ نَحْنُ مَحْرُومُونَ
ترجمه :
( بعد از اندکی تأمّل ، گفتند : ما درست آمدهایم و راه را گم نکردهایم ) بلکه
ما محروم ( از حاصل و بهره ) هستیم . ( ای وای ما ! ما همه چیز خود را از دست دادهایم
! ) .
توضیحات :
. . .
سوره قلم آیه 28
متن آیه :
قَالَ أَوْسَطُهُمْ أَلَمْ أَقُل لَّکُمْ لَوْلَا
تُسَبِّحُونَ
ترجمه :
نیکمردترین ایشان گفت : مگر من به شما نگفتم : چرا نباید به تسبیح و تقدیس خدا
بپردازید ؟ !
توضیحات :
« أَوْسَطُهُمْ » : بهترین ایشان از نظر عقل و دین ( نگا : بقره / 143 ) . «
لَوْ لا » : ( نگا : کهف / 39 ) . سخنان این نیکمرد جنبه سرزنش دارد .
سوره قلم آیه 29
متن آیه :
قَالُوا سُبْحَانَ رَبِّنَا إِنَّا کُنَّا ظَالِمِینَ
ترجمه :
گفتند : پروردگارمان پاک و منزّه است ( از این که به کسی ستم کند ) . قطعاً ما (
با انجام گناهان و ترک عبادات و خیرات ، به خود ) ستم کردهایم .
توضیحات :
« إِنَّا کُنَّا ظَالِمِینَ » : ( نگا : اعراف / 5 ، انبیاء / 46 ) .
سوره قلم آیه 30
متن آیه :
فَأَقْبَلَ بَعْضُهُمْ عَلَى بَعْضٍ یَتَلَاوَمُونَ
ترجمه :
پس به همدیگر رو کردند و زبان به سرزنش یکدیگر گشودند .
توضیحات :
« أَقْبَلَ » : رو کرد .
سوره قلم آیه 31
متن آیه :
قَالُوا یَا وَیْلَنَا إِنَّا کُنَّا طَاغِینَ
ترجمه :
گفتند : وای بر ما ! ما مردمان نافرمان و سرکشی بودهایم ( و زیر بار قانون خدا
نرفتهایم ، و به وظائف انسانی خود عمل نکردهایم ! ) .
توضیحات :
« یَا وَیْلَنَا ! » : وای بر ما ! ( نگا : انبیاء / 46 و 97 ، یس / 52 ، صافّات
/ 20 ) .
سوره قلم آیه 32
متن آیه :
عَسَى رَبُّنَا أَن یُبْدِلَنَا خَیْراً مِّنْهَا
إِنَّا إِلَى رَبِّنَا رَاغِبُونَ
ترجمه :
امیدواریم پروردگارمان ( باغی ) بهتر از این باغ را به ما ارزانی دارد . ما ( در کارهای
خود تجدید نظر نمودهایم و از اعمال بد خویش دست کشیدهایم و ) رو به سوی
پروردگارمان کردهایم .
توضیحات :
« یُبْدِ لَنَا » : به ما عوض دهد . « رَاغِبُونَ » : مشتاقان ، علاقهمندان ،
گرایندگان .
سوره قلم آیه 33
متن آیه :
کَذَلِکَ الْعَذَابُ وَلَعَذَابُ الْآخِرَةِ أَکْبَرُ
لَوْ کَانُوا یَعْلَمُونَ
ترجمه :
عذاب ( دنیوی خدا ) این گونه است ، و قطعاً عذاب آخرت سختتر و بزرگتر ( از این
عذابهای دنیوی ) است ، اگر مردم متوجّه بوده و بدانند .
توضیحات :
« کَذلِکَ الْعَذَابُ » : عذاب این گونه است که میبینید . عذاب این چنین باید
باشد .
سوره قلم آیه 34
متن آیه :
إِنَّ لِلْمُتَّقِینَ عِندَ رَبِّهِمْ جَنَّاتِ
النَّعِیمِ
ترجمه :
پرهیزگاران در نزد پروردگار خود ، باغهای پر نعمت بهشت را دارند .
توضیحات :
« جَنَّاتِ النَّعِیمِ » : ( نگا : مائده / 65 ، یونس / 9 ، حجّ / 56 ) .
سوره قلم آیه 35
متن آیه :
أَفَنَجْعَلُ الْمُسْلِمِینَ کَالْمُجْرِمِینَ
ترجمه :
آیا فرمانبرداران را همچون گناهکاران یکسان میشماریم ؟ !
توضیحات :
« الْمُسْلِمِینَ » : فرمانبرداران . تسلیم شوندگان فرمان یزدان ( نگا : انعام /
163 ، اعراف / 126 ، یونس / 72 ) .
سوره قلم آیه 36
متن آیه :
مَا لَکُمْ کَیْفَ تَحْکُمُونَ
ترجمه :
شما را چه میشود ؟ ! چگونه داوری میکنید ؟ !
توضیحات :
« مَا لَکُمْ » : به شما چه رسیده است ؟ چه چیزتان میشود ؟ « کَیْفَ » : مراد
از استفهام ، تعجّب از داوری نادرست کافران است .
سوره قلم آیه 37
متن آیه :
أَمْ لَکُمْ کِتَابٌ فِیهِ تَدْرُسُونَ
ترجمه :
آیا شما کتابی ( از جانب خدا ) دارید که از روی آن ( قوانین خدا را ) میخوانید (
و برابر آن حکم صادر میکنید ؟ ) .
توضیحات :
« کِتَابٌ » : مراد کتاب آسمانی است ( نگا : سبأ / 44 ) . « تَدْرُسُون » :
روخوانی میکنید ( نگا : آلعمران / 79 ، انعام / 105 ، اعراف / 169 ) .
سوره قلم آیه 38
متن آیه :
إِنَّ لَکُمْ فِیهِ لَمَا تَخَیَّرُونَ
ترجمه :
و شما آنچه را که بر میگزینید ( و برابر آن داوری میکنید ) در آن است ؟
توضیحات :
« فِیهِ » : در آن کتاب . « مَا تَخَیَّرُونَ » : چیزی را که بر میگزینید . هر
چه که میخواهید . معنی دیگر آیه : آنچه را که بخواهید ، در آن هست .
سوره قلم آیه 39
متن آیه :
أَمْ لَکُمْ أَیْمَانٌ عَلَیْنَا بَالِغَةٌ إِلَى
یَوْمِ الْقِیَامَةِ إِنَّ لَکُمْ لَمَا تَحْکُمُونَ
ترجمه :
یا با ما پیمانهائی بستهاید که تا روز قیامت به هر چه حکم کنید حق شما باشد ؟
توضیحات :
« أَیْمَانٌ » : جمع یَمین ، پیمانها و عهدها .
سوره قلم آیه 40
متن آیه :
سَلْهُم أَیُّهُم بِذَلِکَ زَعِیمٌ
ترجمه :
از آنان بپرس ، کدام یک از ایشان ، ضامن چنین پیمانهائی است .
توضیحات :
« زَعِیمٌ » : ضامن . عهدهدار ( نگا : یوسف / 72 ) .
سوره قلم آیه 41
متن آیه :
أَمْ لَهُمْ شُرَکَاء فَلْیَأْتُوا بِشُرَکَائِهِمْ إِن
کَانُوا صَادِقِینَ
ترجمه :
یا این که شریکهائی دارند ( که همچون ایشان میاندیشند ، و سردستگان و خطّ
دهندگان ایشان بوده و از آنان حمایت و جانبداری میکنند ؟ ) . اگر راست میگویند ،
شرکاء ( و رؤساء ) خود را بیاورند ( تا شهادت بر ضمانت خود را بدهند و بگویند که
از مشرکان در محضر یزدان دفاع و حمایت خواهند کرد ) .
توضیحات :
« شُرَکَآءُ » : مراد اربابان همرأی و هم اندیشه مشرکان ، یا معبودهای دروغین و
بتهای بیجان ایشان ، و یا این که گواهان است . به هر حال برای اثبات ادّعای پوچ و
نادرستشان ، از ایشان خواسته شده است : با دلیلی از عقل ، یا کتابی از کتابهای
آسمانی ، یا عهد و پیمانی از خداوند ، و یا انبازان و گواهان و اربابان و معبودهای
خود را بیاورند تا سخنانشان را تصدیق کنند و ضمانتشان را بکنند .
سوره قلم آیه 42
متن آیه :
یَوْمَ یُکْشَفُ عَن سَاقٍ وَیُدْعَوْنَ إِلَى
السُّجُودِ فَلَا یَسْتَطِیعُونَ
ترجمه :
روزی ، هول و هراس به اوج خود میرسد ، و کار سخت دشوار میشود . بدین هنگام از
کافران و مشرکان خواسته میشود که سجده کنند و کرنش ببرند ، امّا ایشان نمیتوانند
چنین کنند .
توضیحات :
« یَوْمَ » : مراد روز قیامت است . « یُکْشَفُ عَن سَاقٍ » : پاچهها بالا زده میشود
. در فارسی گفته میشود : دامن به کمر زده میشود . کنایه از فرا رسیدن هنگامه هول
و هراس و وخامت کار و شدّت و وحشت است .
سوره قلم آیه 43
متن آیه :
خَاشِعَةً أَبْصَارُهُمْ تَرْهَقُهُمْ ذِلَّةٌ وَقَدْ
کَانُوا یُدْعَوْنَ إِلَى السُّجُودِ وَهُمْ سَالِمُونَ
ترجمه :
این در حالی است که چشمانشان ( از خوف و وحشت و شرمندگی و شرمساری ) به زیر
افتاده است ، و خواری و پستی وجود ایشان را فرا گرفته است . پیش از این نیز ( در
دنیا ) بدان گاه که سالم و تندرست بودند به سجده بردن و کرنش کردن خوانده میشدند
( و ایشان با وجود توانائی ، سجده و کرنش نمیکردند ) .
توضیحات :
« خَاشِعَةً » : به زیر افتاده ( نگا : قمر / 7 ) . حال است . « تَرْهَقُهُمْ » :
ایشان را در بر میگیرد . آنان را فرا میگیرد ( نگا : یونس / 26 و 27 ) .
سوره قلم آیه 44
متن آیه :
فَذَرْنِی وَمَن یُکَذِّبُ بِهَذَا الْحَدِیثِ
سَنَسْتَدْرِجُهُم مِّنْ حَیْثُ لَا یَعْلَمُونَ
ترجمه :
مرا واگذار با آنان که این کلام ( آسمانی قرآن ) را تکذیب میکنند . ( من خود میدانم
که با ایشان چه کار میکنم ) . ما آنان را اندک اندک به گونهای که در نیابند و از
راهی که متوجّه نشوند به سوی عذاب خواهیم کشاند .
توضیحات :
« الْحَدِیثِ » : سخن . مراد قرآن است ( نگا : زمر / 23 ) . « سَنَسْتَدْرِجُهُمْ
» : ( نگا : اعراف / 182 ) . « مِنْ حَیْثُ » : از آنجائی که . به گونهای که .
سوره قلم آیه 45
متن آیه :
وَأُمْلِی لَهُمْ إِنَّ کَیْدِی مَتِینٌ
ترجمه :
و به آنان فرصت میدهم ( و در عذابشان شتاب نخواهم کرد ) . نقشه و چارهجوئی من
دقیق و استوار است ( و کسی از آن رهائی ندارد ) .
توضیحات :
« أُمْلی » : ( نگا : اعراف / 183 ، آلعمران / 178 ، رعد / 32 ) .
سوره قلم آیه 46
متن آیه :
أَمْ تَسْأَلُهُمْ أَجْراً فَهُم مِّن مَّغْرَمٍ
مُّثْقَلُونَ
ترجمه :
چه بسا تو از ایشان ( در برابر تبلیغ رسالت ، بدون این که ما بدانیم ) مزدی
خواستهای و پرداخت آن برای آنان سنگین است ( و از ادای آن در رنج هستند ؟ ! ) .
توضیحات :
« أَمْ تَسْأَلُهُمْ » : ( نگا : طور / 40 ) .
سوره قلم آیه 47
متن آیه :
أَمْ عِندَهُمُ الْغَیْبُ فَهُمْ یَکْتُبُونَ
ترجمه :
یا این که اسرار غیب پیش ایشان است و آنان ( آنچه را که میگویند از روی آن ) مینویسند
؟ !
توضیحات :
« أَمْ عِندَهُمُ الْغَیْبُ » : ( نگا : مریم / 78 ) .
سوره قلم آیه 48
متن آیه :
فَاصْبِرْ لِحُکْمِ رَبِّکَ وَلَا تَکُن کَصَاحِبِ
الْحُوتِ إِذْ نَادَى وَهُوَ مَکْظُومٌ
ترجمه :
در برابر فرمان پروردگارت شکیبا باش ( و در کار تبلیغ ، مقاوم و استوار ) . و
همسان یونس مباش که با دلی پر کینه و اندوه ، خدا را به فریاد خواند ( و خواهان
تعجیل در عذاب قوم خود شد ) .
توضیحات :
« صَاحِبِ الْحُوتِ » : صاحب ماهی . مراد یونس است ( نگا : انبیاء / 87 و 88 ،
صافّات / 139 - 148 ) . « مَکْظُومٌ » : پرکینه و خشم . پر غم و اندوه ( نگا :
یوسف / 84 ، نحل . 58 ، زخرف / 17 ) .
سوره قلم آیه 49
متن آیه :
لَوْلَا أَن تَدَارَکَهُ نِعْمَةٌ مِّن رَّبِّهِ
لَنُبِذَ بِالْعَرَاء وَهُوَ مَذْمُومٌ
ترجمه :
اگر نعمت و رحمت پروردگارش به یاریش نشتافته و به دادش نرسیده بود ( از شکم ماهی
) حتماً به بیرون افکنده میشد و نکوهیده در بیابان برهوت رها میگردید .
توضیحات :
« تَدَارَکَهُ » : او را دریافت . به دادش رسید . « لَنُبِذَ » : حتماً انداخته
میشد . قطعاً رها میگردید و به خود واگذار میشد . « الْعَرَآءِ » : بیابان
برهوت . صحرای خالی از گیاه و درخت ( نگا : صافّات / 145 ) . « وَ هُوَ مَذْمُومٌ
» : در حالی که نکوهیده بود . در حالی که مورد مذمّت و ملامت قرار میگرفت .
سوره قلم آیه 50
متن آیه :
فَاجْتَبَاهُ رَبُّهُ فَجَعَلَهُ مِنَ الصَّالِحِینَ
ترجمه :
پروردگارش ( با پذیرش توبهاش مجدّدا ) او را برگزید و از زمره شایستگانش کرد .
توضیحات :
« إجْتَبَاهُ رَبُّهُ » : پروردگارش او را برای اتمام رسالتش بر گزید .
سوره قلم آیه 51
متن آیه :
وَإِن یَکَادُ الَّذِینَ کَفَرُوا لَیُزْلِقُونَکَ
بِأَبْصَارِهِمْ لَمَّا سَمِعُوا الذِّکْرَ وَیَقُولُونَ إِنَّهُ لَمَجْنُونٌ
ترجمه :
نزدیک است کافران هنگامی که آیات قرآن را میشنوند ، تو را با چشمان ( خیره و زل
زده ) خود به سر درآورند و هلاک سازند ، و میگویند : او قطعاً دیوانه است .
توضیحات :
« لَیُزْلِقُونَکَ » : این که تو را نقش زمین سازند و نابودت کنند . تو را از زمین
بردارند . حرف ( لَ ) برای تأکید نزدیکی ایشان به اقدام هلاک کردن و نابود کردن
است . در میان عربها کنایه از شدّت کینهتوزی و دشمنانگی است . « الذِّکْرَ » :
قرآن .
سوره قلم آیه 52
متن آیه :
وَمَا هُوَ إِلَّا ذِکْرٌ لِّلْعَالَمِینَ
ترجمه :
در صورتی که قرآن جز اندرز و پند جهانیان و مایه بیداری و هوشیاری ایشان نیست .
توضیحات :
« ذِکْرٌ » : اندرز و پند . مایه بیداری و هوشیاری .