﴿بَرَآءَةٞ مِّنَ ٱللَّهِ وَرَسُولِهِۦٓ إِلَى ٱلَّذِینَ عَٰهَدتُّم مِّنَ ٱلۡمُشۡرِکِینَ ١ فَسِیحُواْ فِی ٱلۡأَرۡضِ أَرۡبَعَةَ أَشۡهُرٖ وَٱعۡلَمُوٓاْ أَنَّکُمۡ غَیۡرُ مُعۡجِزِی ٱللَّهِ وَأَنَّ ٱللَّهَ مُخۡزِی ٱلۡکَٰفِرِینَ ٢ وَأَذَٰنٞ مِّنَ ٱللَّهِ وَرَسُولِهِۦٓ إِلَى ٱلنَّاسِ یَوۡمَ ٱلۡحَجِّ ٱلۡأَکۡبَرِ أَنَّ ٱللَّهَ بَرِیٓءٞ مِّنَ ٱلۡمُشۡرِکِینَ وَرَسُولُهُۥۚ فَإِن تُبۡتُمۡ فَهُوَ خَیۡرٞ لَّکُمۡۖ وَإِن تَوَلَّیۡتُمۡ فَٱعۡلَمُوٓاْ أَنَّکُمۡ غَیۡرُ مُعۡجِزِی ٱللَّهِۗ وَبَشِّرِ ٱلَّذِینَ کَفَرُواْ بِعَذَابٍ أَلِیمٍ ٣ إِلَّا ٱلَّذِینَ عَٰهَدتُّم مِّنَ ٱلۡمُشۡرِکِینَ ثُمَّ لَمۡ یَنقُصُوکُمۡ شَیۡٔٗا وَلَمۡ یُظَٰهِرُواْ عَلَیۡکُمۡ أَحَدٗا فَأَتِمُّوٓاْ إِلَیۡهِمۡ عَهۡدَهُمۡ إِلَىٰ مُدَّتِهِمۡۚ إِنَّ ٱللَّهَ یُحِبُّ ٱلۡمُتَّقِینَ ٤ فَإِذَا ٱنسَلَخَ ٱلۡأَشۡهُرُ ٱلۡحُرُمُ فَٱقۡتُلُواْ ٱلۡمُشۡرِکِینَ حَیۡثُ وَجَدتُّمُوهُمۡ وَخُذُوهُمۡ وَٱحۡصُرُوهُمۡ وَٱقۡعُدُواْ لَهُمۡ کُلَّ مَرۡصَدٖۚ فَإِن تَابُواْ وَأَقَامُواْ ٱلصَّلَوٰةَ وَءَاتَوُاْ ٱلزَّکَوٰةَ فَخَلُّواْ سَبِیلَهُمۡۚ إِنَّ ٱللَّهَ غَفُورٞ رَّحِیمٞ ٥ وَإِنۡ أَحَدٞ مِّنَ ٱلۡمُشۡرِکِینَ ٱسۡتَجَارَکَ فَأَجِرۡهُ حَتَّىٰ یَسۡمَعَ کَلَٰمَ ٱللَّهِ ثُمَّ أَبۡلِغۡهُ مَأۡمَنَهُۥۚ ذَٰلِکَ بِأَنَّهُمۡ قَوۡمٞ لَّا یَعۡلَمُونَ ٦
[قطع معامله است از جانب خدا و رسول او به سوى آنانکه عهد بسته بودید با ایشان از مشرکان [566]. ﴿1﴾پس سیر کنید اى مشرکان! در زمین چهار ماه و بدانید که شما نه عاجز کنندۀ خدایید و بدانید آنکه خدا رسوا کنندۀ کافران است. ﴿2﴾و خبر رسانیدن است از جانب خدا و رسول او به سوى مردمان، روز حج بزرگ، که خدا بیزار است از مشرکان و رسول او نیز بیزار است. پس اگر توبه کنید، پس آن بهتر است شما را و اگر روى بگردانید، پس بدانید که شما نه عاجز کنندۀ خدایید و خبر ده کافران را به عذاب درد دهنده. ﴿3﴾مگر آنانکه با ایشان عهد بسته بودید از مشرکان، باز کمى نکردند با شما در چیزى و مدد ندادند بر شما کسى را، پس به وفا رسانید به سوى ایشان عهد ایشان را تا مدّت ایشان، هرآیینه خدا دوست میدارد پرهیزگاران را. ﴿4﴾پس چون آخر شوند ماههای حرام [567]، پس بکشید مشرکان را هر جاکه یابید ایشان را و بگیرید ایشان را و بند کنید ایشان را و بنشینید براى ایشان به هر کمینگاه. پس اگر توبه کنند و برپا دارند نماز را و بدهند زکات را، پس بگزارید راه ایشان را، هرآیینه خدا آمرزندۀ مهربان است. ﴿5﴾و اگر کسى از مشرکان طلب امان کند از تو، پس امان بده او را تا بشنود قرآن، باز برسان او را به جاى ایمنىِ وى، این به سبب آن است که ایشان گروهى هستند که نمىدانند [568]. ﴿6﴾
﴿ کَیۡفَ یَکُونُ لِلۡمُشۡرِکِینَ عَهۡدٌ عِندَ ٱللَّهِ وَعِندَ رَسُولِهِۦٓ إِلَّا ٱلَّذِینَ عَٰهَدتُّمۡ عِندَ ٱلۡمَسۡجِدِ ٱلۡحَرَامِۖ فَمَا ٱسۡتَقَٰمُواْ لَکُمۡ فَٱسۡتَقِیمُواْ لَهُمۡۚ إِنَّ ٱللَّهَ یُحِبُّ ٱلۡمُتَّقِینَ ٧ کَیۡفَ وَإِن یَظۡهَرُواْ عَلَیۡکُمۡ لَا یَرۡقُبُواْ فِیکُمۡ إِلّٗا وَلَا ذِمَّةٗۚ یُرۡضُونَکُم بِأَفۡوَٰهِهِمۡ وَتَأۡبَىٰ قُلُوبُهُمۡ وَأَکۡثَرُهُمۡ فَٰسِقُونَ ٨ ٱشۡتَرَوۡاْ بَِٔایَٰتِ ٱللَّهِ ثَمَنٗا قَلِیلٗا فَصَدُّواْ عَن سَبِیلِهِۦٓۚ إِنَّهُمۡ سَآءَ مَا کَانُواْ یَعۡمَلُونَ ٩ لَا یَرۡقُبُونَ فِی مُؤۡمِنٍ إِلّٗا وَلَا ذِمَّةٗۚ وَأُوْلَٰٓئِکَ هُمُ ٱلۡمُعۡتَدُونَ ١٠ فَإِن تَابُواْ وَأَقَامُواْ ٱلصَّلَوٰةَ وَءَاتَوُاْ ٱلزَّکَوٰةَ فَإِخۡوَٰنُکُمۡ فِی ٱلدِّینِۗ وَنُفَصِّلُ ٱلۡأٓیَٰتِ لِقَوۡمٖ یَعۡلَمُونَ ١١ وَإِن نَّکَثُوٓاْ أَیۡمَٰنَهُم مِّنۢ بَعۡدِ عَهۡدِهِمۡ وَطَعَنُواْ فِی دِینِکُمۡ فَقَٰتِلُوٓاْ أَئِمَّةَ ٱلۡکُفۡرِ إِنَّهُمۡ لَآ أَیۡمَٰنَ لَهُمۡ لَعَلَّهُمۡ یَنتَهُونَ ١٢ أَلَا تُقَٰتِلُونَ قَوۡمٗا نَّکَثُوٓاْ أَیۡمَٰنَهُمۡ وَهَمُّواْ بِإِخۡرَاجِ ٱلرَّسُولِ وَهُم بَدَءُوکُمۡ أَوَّلَ مَرَّةٍۚ أَتَخۡشَوۡنَهُمۡۚ فَٱللَّهُ أَحَقُّ أَن تَخۡشَوۡهُ إِن کُنتُم مُّؤۡمِنِینَ ١٣ ﴾
چگونه بود مشرکان را عهد نزدیک خدا و نزدیک رسول او؟ الاّ آنانکه عهد بسته بودید با ایشان نزدیک مسجد حرام [569]، پس مادام که بر عهد ثابت باشند براى شما، شما نیز ثابت باشید براى ایشان. هرآیینه خدا دوست میدارد پرهیزگاران را. ﴿7﴾چگونه بُوَد مشرکان را عهد؟ و اگر غالب آیند بر شما، نگاه ندارند در باب شما حقّ خویشى را و نه عهد را، رضامند میسازند شما را به دهان خویش و قبول نمیکند دل ایشان و بیشترین ایشان فاسقانند. ﴿8﴾خرید کردند به آیتهاى خدا بهاى اندک [570]را، پس بازداشتند مردمان را از راه خدا، هرآیینه ایشان بدکارى است که میکردند. ﴿9﴾نگاه نمیدارند در باب هیچ مسلمانى حقِّ خویشى را و نه عهد را و آن جماعت، ایشانند از حد درگذشتگان. ﴿10﴾پس اگر توبه کنند و برپا دارند نماز را و بدهند زکات را، پس ایشان برادران شمایند در دین و واضح مىسازیم آیات را براى گروهى که میدانند. ﴿11﴾و اگر بشکنند سوگندان خویش را پس از عهد بستن خویش و طعنه زنند در دینِ شما، پس کارزار کنید با پیشوایانِ کفر. هرآیینه سوگند نیست ایشان را، بُوَد که ایشان بازمانند. ﴿12﴾آیا جنگ نمیکنید با گروهى که شکستند سوگندانِ خویش را و قصد کردند جلا وطن ساختن پیغامبر را و ایشان ابتدا کردند در نقض تعهّد با شما اوّل مرتبه؟ آیا مىترسید از ایشان؟ پس خدا سزاوارتر است به آنکه بترسید از وى، اگر مسلمانید. ﴿13﴾
﴿ قَٰتِلُوهُمۡ یُعَذِّبۡهُمُ ٱللَّهُ بِأَیۡدِیکُمۡ وَیُخۡزِهِمۡ وَیَنصُرۡکُمۡ عَلَیۡهِمۡ وَیَشۡفِ صُدُورَ قَوۡمٖ مُّؤۡمِنِینَ ١٤ وَیُذۡهِبۡ غَیۡظَ قُلُوبِهِمۡۗ وَیَتُوبُ ٱللَّهُ عَلَىٰ مَن یَشَآءُۗ وَٱللَّهُ عَلِیمٌ حَکِیمٌ ١٥ أَمۡ حَسِبۡتُمۡ أَن تُتۡرَکُواْ وَلَمَّا یَعۡلَمِ ٱللَّهُ ٱلَّذِینَ جَٰهَدُواْ مِنکُمۡ وَلَمۡ یَتَّخِذُواْ مِن دُونِ ٱللَّهِ وَلَا رَسُولِهِۦ وَلَا ٱلۡمُؤۡمِنِینَ وَلِیجَةٗۚ وَٱللَّهُ خَبِیرُۢ بِمَا تَعۡمَلُونَ ١٦ مَا کَانَ لِلۡمُشۡرِکِینَ أَن یَعۡمُرُواْ مَسَٰجِدَ ٱللَّهِ شَٰهِدِینَ عَلَىٰٓ أَنفُسِهِم بِٱلۡکُفۡرِۚ أُوْلَٰٓئِکَ حَبِطَتۡ أَعۡمَٰلُهُمۡ وَفِی ٱلنَّارِ هُمۡ خَٰلِدُونَ ١٧ إِنَّمَا یَعۡمُرُ مَسَٰجِدَ ٱللَّهِ مَنۡ ءَامَنَ بِٱللَّهِ وَٱلۡیَوۡمِ ٱلۡأٓخِرِ وَأَقَامَ ٱلصَّلَوٰةَ وَءَاتَى ٱلزَّکَوٰةَ وَلَمۡ یَخۡشَ إِلَّا ٱللَّهَۖ فَعَسَىٰٓ أُوْلَٰٓئِکَ أَن یَکُونُواْ مِنَ ٱلۡمُهۡتَدِینَ ١٨ ۞أَجَعَلۡتُمۡ سِقَایَةَ ٱلۡحَآجِّ وَعِمَارَةَ ٱلۡمَسۡجِدِ ٱلۡحَرَامِ کَمَنۡ ءَامَنَ بِٱللَّهِ وَٱلۡیَوۡمِ ٱلۡأٓخِرِ وَجَٰهَدَ فِی سَبِیلِ ٱللَّهِۚ لَا یَسۡتَوُۥنَ عِندَ ٱللَّهِۗ وَٱللَّهُ لَا یَهۡدِی ٱلۡقَوۡمَ ٱلظَّٰلِمِینَ ١٩ ٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ وَهَاجَرُواْ وَجَٰهَدُواْ فِی سَبِیلِ ٱللَّهِ بِأَمۡوَٰلِهِمۡ وَأَنفُسِهِمۡ أَعۡظَمُ دَرَجَةً عِندَ ٱللَّهِۚ وَأُوْلَٰٓئِکَ هُمُ ٱلۡفَآئِزُونَ ٢٠﴾
جنگ کنید با ایشان تا عذاب کند ایشان را خدا به دست شما و رسوا سازد ایشان را و فتح دهد شما را بر ایشان و شفا بخشد سینههاى گروه مسلمانان را. ﴿14﴾و دور کند اندوه دل ایشان را و به رحمت باز گردد خدا بر هر که خواهد و خدا دانا استوارکار است. ﴿15﴾آیا گمان کردید که گذاشته شوید [571]و هنوز متمیز نساخته است خدا آنان را که جهاد کردهاند از شما و نه گرفتهاند بجز خدا و بجز پیغامبر او و بجز مؤمنان، هیچ دوست پنهانى؟ و خدا داناست به آنچه میکنید. ﴿16﴾روا نباشد مشرکان راکه آباد سازند مسجدهاى خدا را، اعتراف کرده بر خود به کفر. آن جماعت، باطل شد عملهاى ایشان و در آتش، همه همیشه باشندگانند [572]. ﴿17﴾جز این نیست که عمارت میکند مسجدهاى خدا را کسی که ایمان آورد به خدا و به روز آخر و برپا داشته نماز را و داده است زکات را و نترسیده است مگر از خدا، پس توقع است که این جماعت از راه یافتگان باشند. ﴿18﴾آیا کردید آب نوشانیدن حاجیان را و آباد ساختن مسجد حرام را مانند عمل کسی که ایمان آورده است به خدا و روز آخر و جهاد کرده است در راه خدا؟ برابر نیستند نزدیک خدا و خدا راه نمىنماید گروه ستمکاران را. ﴿19﴾آنانکه ایمان آوردند و هجرت کردند و جهاد نمودند در راه خدا به اموال خویش و جان خویش، بزرگترند در مرتبه نزدیک خدا و این جماعت، ایشانند مطلب یابان. ﴿20﴾
﴿ یُبَشِّرُهُمۡ رَبُّهُم بِرَحۡمَةٖ مِّنۡهُ وَرِضۡوَٰنٖ وَجَنَّٰتٖ لَّهُمۡ فِیهَا نَعِیمٞ مُّقِیمٌ ٢١ خَٰلِدِینَ فِیهَآ أَبَدًاۚ إِنَّ ٱللَّهَ عِندَهُۥٓ أَجۡرٌ عَظِیمٞ ٢٢ یَٰٓأَیُّهَا ٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ لَا تَتَّخِذُوٓاْ ءَابَآءَکُمۡ وَإِخۡوَٰنَکُمۡ أَوۡلِیَآءَ إِنِ ٱسۡتَحَبُّواْ ٱلۡکُفۡرَ عَلَى ٱلۡإِیمَٰنِۚ وَمَن یَتَوَلَّهُم مِّنکُمۡ فَأُوْلَٰٓئِکَ هُمُ ٱلظَّٰلِمُونَ ٢٣ إِلَیۡکُم مِّنَ ٱللَّهِ وَرَسُولِهِۦ وَجِهَادٖ فِی سَبِیلِهِۦ فَتَرَبَّصُواْ حَتَّىٰ یَأۡتِیَ ٱللَّهُ بِأَمۡرِهِۦۗ وَٱللَّهُ لَا یَهۡدِی ٱلۡقَوۡمَ ٱلۡفَٰسِقِینَ ٢٤ قُلۡ إِن کَانَ ءَابَآؤُکُمۡ وَأَبۡنَآؤُکُمۡ وَإِخۡوَٰنُکُمۡ وَأَزۡوَٰجُکُمۡ وَعَشِیرَتُکُمۡ وَأَمۡوَٰلٌ ٱقۡتَرَفۡتُمُوهَا وَتِجَٰرَةٞ تَخۡشَوۡنَ کَسَادَهَا وَمَسَٰکِنُ تَرۡضَوۡنَهَآ أَحَبَّ لَقَدۡ نَصَرَکُمُ ٱللَّهُ فِی مَوَاطِنَ کَثِیرَةٖ وَیَوۡمَ حُنَیۡنٍ إِذۡ أَعۡجَبَتۡکُمۡ کَثۡرَتُکُمۡ فَلَمۡ تُغۡنِ عَنکُمۡ شَیۡٔٗا وَضَاقَتۡ عَلَیۡکُمُ ٱلۡأَرۡضُ بِمَا رَحُبَتۡ ثُمَّ وَلَّیۡتُم مُّدۡبِرِینَ ٢٥ ثُمَّ أَنزَلَ ٱللَّهُ سَکِینَتَهُۥ عَلَىٰ رَسُولِهِۦ وَعَلَى ٱلۡمُؤۡمِنِینَ وَأَنزَلَ جُنُودٗا لَّمۡ تَرَوۡهَا وَعَذَّبَ ٱلَّذِینَ کَفَرُواْۚ وَذَٰلِکَ جَزَآءُ ٱلۡکَٰفِرِینَ ٢٦ ﴾
مژده میدهد ایشان را پروردگار ایشان به رحمت از نزدیک خود و به خوشنودى و به بوستانها که ایشان را در آنجانعمتِ دایم بُوَد. ﴿21﴾باشندگان آنجا همیشه، هرآیینه خدا نزدیک او است مزد بزرگ. ﴿22﴾اى [573]مسلمانان! مگیرید پدران خود را و برادران خود را، اگر اختیار کنند کفر را بر ایمان، و هر که از شما دوستى دارد با ایشان، پس آن جماعت، ایشانند ستمکاران. ﴿23﴾بگو: اگر هستند پدران شما و پسران شما و برادران شما و زنان شما و خویشاوندان شما و آن مالهایی که کسب کردهاید آن را و تجارتى که میترسید از بىرواجى آن و منزلهاکه پسند میکنید آن را، دوستتر نزدیک شما از خدا و رسول او و از جهاد در راه او، پس منتظر باشید تا آنکه بیارد خدا عقوبت خود را و خدا راه نمىنماید گروه فاسقان را. ﴿24﴾هرآیینه [574]فتح داد شما را خدا در جاهاى بسیار و روز حُنین نیز، چون به شگفت آورد شما را بسیارىِ شما، پس دفع نکرد آن بسیارى، از شما چیزی را و تنگ شد بر شما زمین، با وجود فراخىِ آن، پس برگشتید پشت داده. ﴿25﴾باز فروفرستاد خداى تعالى تسکینِ خود را بر پیغامبر خود و بر مؤمنان، و فروفرستاد لشکرهایی که شما ندیدید ایشان را و عقوبت کرد کافران را و این است جزایِ کافران. ﴿26﴾
﴿ثُمَّ یَتُوبُ ٱللَّهُ مِنۢ بَعۡدِ ذَٰلِکَ عَلَىٰ مَن یَشَآءُۗ وَٱللَّهُ غَفُورٞ رَّحِیمٞ ٢٧ یَٰٓأَیُّهَا ٱلَّذِینَ ءَامَنُوٓاْ إِنَّمَا ٱلۡمُشۡرِکُونَ نَجَسٞ فَلَا یَقۡرَبُواْ ٱلۡمَسۡجِدَ ٱلۡحَرَامَ بَعۡدَ عَامِهِمۡ هَٰذَاۚ وَإِنۡ خِفۡتُمۡ عَیۡلَةٗ فَسَوۡفَ یُغۡنِیکُمُ ٱللَّهُ مِن فَضۡلِهِۦٓ إِن شَآءَۚ إِنَّ ٱللَّهَ عَلِیمٌ حَکِیمٞ ٢٨ قَٰتِلُواْ ٱلَّذِینَ لَا یُؤۡمِنُونَ بِٱللَّهِ وَلَا بِٱلۡیَوۡمِ ٱلۡأٓخِرِ وَلَا یُحَرِّمُونَ مَا حَرَّمَ ٱللَّهُ وَرَسُولُهُۥ وَلَا یَدِینُونَ دِینَ ٱلۡحَقِّ مِنَ ٱلَّذِینَ أُوتُواْ ٱلۡکِتَٰبَ حَتَّىٰ یُعۡطُواْ ٱلۡجِزۡیَةَ عَن یَدٖ وَهُمۡ صَٰغِرُونَ ٢٩ وَقَالَتِ ٱلۡیَهُودُ عُزَیۡرٌ ٱبۡنُ ٱللَّهِ وَقَالَتِ ٱلنَّصَٰرَى ٱلۡمَسِیحُ ٱبۡنُ ٱللَّهِۖ ذَٰلِکَ قَوۡلُهُم بِأَفۡوَٰهِهِمۡۖ یُضَٰهُِٔونَ قَوۡلَ ٱلَّذِینَ کَفَرُواْ مِن قَبۡلُۚ قَٰتَلَهُمُ ٱللَّهُۖ أَنَّىٰ یُؤۡفَکُونَ ٣٠ ٱتَّخَذُوٓاْ أَحۡبَارَهُمۡ وَرُهۡبَٰنَهُمۡ أَرۡبَابٗا مِّن دُونِ ٱللَّهِ وَٱلۡمَسِیحَ ٱبۡنَ مَرۡیَمَ وَمَآ أُمِرُوٓاْ إِلَّا لِیَعۡبُدُوٓاْ إِلَٰهٗا وَٰحِدٗاۖ لَّآ إِلَٰهَ إِلَّا هُوَۚ سُبۡحَٰنَهُۥ عَمَّا یُشۡرِکُونَ ٣١﴾
باز به رحمت باز گردد خدا بعد از این بر هر که خواهد، [575]و خدا آمرزندۀ مهربان است. ﴿27﴾اى مسلمانان! جز این نیست که مشرکان پلیدند، پس باید که نزدیک نشوند به مسجد حرام بعد از این سال و اگر میترسید از درویشى [576]، پس توانگر خواهد ساخت شما را خدا از فضل خود اگر خواهد، هرآیینه خدا دانای درستکار است [577]. ﴿28﴾جنگ کنید با آنان که ایمان نمىآرند به خدا و نه به روز آخر و حرام نمىشمردند آنچه حرام کرده است خدا و پیغامبر او و اختیار نمىکنند دینِ درست را از اهلِ کتاب تا آنکه بدهند جزیه را از دست خود، خوار شدگان. ﴿29﴾و گفتند یهود که: عُزَیر پسر خدا است و گفتند نصارى که مسیح پسر خداست. این قول ایشان است به دهان خود [578]، مشابهت کردهاند با سخن قومى که کافر شدند پیش از این [579]. لعنت کرد ایشان را خدا چگونه برگردانیده میشوند؟! [580]. ﴿30﴾اِله دانشمندان خود را و زاهدان خود را خدایانی بجز «الله»، و اِله گرفتند مسیح پسر مریم را و نفرموده شدهاند مگر آنکه عبادت کنند یک خدا را. نیست معبودی بجز وى، پاک است وى از آنکه شریک او مقرر میکنند. ﴿31﴾
﴿ یُرِیدُونَ أَن یُطۡفُِٔواْ نُورَ ٱللَّهِ بِأَفۡوَٰهِهِمۡ وَیَأۡبَى ٱللَّهُ إِلَّآ أَن یُتِمَّ نُورَهُۥ وَلَوۡ کَرِهَ ٱلۡکَٰفِرُونَ ٣٢ هُوَ ٱلَّذِیٓ أَرۡسَلَ رَسُولَهُۥ بِٱلۡهُدَىٰ وَدِینِ ٱلۡحَقِّ لِیُظۡهِرَهُۥ عَلَى ٱلدِّینِ کُلِّهِۦ وَلَوۡ کَرِهَ ٱلۡمُشۡرِکُونَ ٣٣ ۞یَٰٓأَیُّهَا ٱلَّذِینَ ءَامَنُوٓاْ إِنَّ کَثِیرٗا مِّنَ ٱلۡأَحۡبَارِ وَٱلرُّهۡبَانِ لَیَأۡکُلُونَ أَمۡوَٰلَ ٱلنَّاسِ بِٱلۡبَٰطِلِ وَیَصُدُّونَ عَن سَبِیلِ ٱللَّهِۗ وَٱلَّذِینَ یَکۡنِزُونَ ٱلذَّهَبَ وَٱلۡفِضَّةَ وَلَا یُنفِقُونَهَا فِی سَبِیلِ ٱللَّهِ فَبَشِّرۡهُم بِعَذَابٍ أَلِیمٖ ٣٤ یَوۡمَ یُحۡمَىٰ عَلَیۡهَا فِی نَارِ جَهَنَّمَ فَتُکۡوَىٰ بِهَا جِبَاهُهُمۡ وَجُنُوبُهُمۡ وَظُهُورُهُمۡۖ هَٰذَا مَا کَنَزۡتُمۡ لِأَنفُسِکُمۡ فَذُوقُواْ مَا کُنتُمۡ تَکۡنِزُونَ ٣٥ إِنَّ عِدَّةَ ٱلشُّهُورِ عِندَ ٱللَّهِ ٱثۡنَا عَشَرَ شَهۡرٗا فِی کِتَٰبِ ٱللَّهِ یَوۡمَ خَلَقَ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضَ مِنۡهَآ أَرۡبَعَةٌ حُرُمٞۚ ذَٰلِکَ ٱلدِّینُ ٱلۡقَیِّمُۚ فَلَا تَظۡلِمُواْ فِیهِنَّ أَنفُسَکُمۡۚ وَقَٰتِلُواْ ٱلۡمُشۡرِکِینَ کَآفَّةٗ کَمَا یُقَٰتِلُونَکُمۡ کَآفَّةٗۚ وَٱعۡلَمُوٓاْ أَنَّ ٱللَّهَ مَعَ ٱلۡمُتَّقِینَ ٣٦ ﴾
میخواهند که فرونشانند نور خدا را به دهان خود! [581]و قبول نکند خدا الاّ آنکه تمام سازد نور خود را و اگرچه ناخوش شوند کافران. ﴿32﴾همونست آنکه فرستاد پیغامبر خود را به هدایت و دین راست، تا غالب کندش بر ادیان همۀ آن، اگرچه ناخوش شوند مشرکان. ﴿33﴾اى مسلمانان! هرآیینه بسیارى از دانشمندان اهل کتاب و زاهدان اهل کتاب میخورند اموالِ مردمان را به باطل و باز میدارند از راه خدا و آنانکه ذخیره میکنند زر و نقره را و خرج نمىنمایند آن را در راه خدا، [582]پس بشارت ده این جماعت را به عذابِ دردناک. ﴿34﴾روزی که گرم کرده شود [583]بر آن مال در آتش دوزخ، پس داغ کرده شود به آن پیشانى ایشان را و پهلوى ایشان را و پشت ایشان را و گفته شود: این است آنچه ذخیره نهادید برای خود، پس بچشید آنچه ذخیره میکردید. ﴿35﴾هرآیینه شمار ماهها نزدیک خدا دوازده ماه است در کتاب خدا، روزی که آفرید آسمانها و زمین را، از آن جمله چهار ماه حرام است. این است دینِ درست، پس ستم مکنید در آن چهارماه بر خویشتن [584](یعنى به قتال ناحق) و جنگ کنید با مشرکان. همۀ ایشان، چنانکه ایشان جنگ میکنند با شما، همۀ شما و بدانید که خدا با متّقیان است. ﴿36﴾
﴿ إِنَّمَا ٱلنَّسِیٓءُ زِیَادَةٞ فِی ٱلۡکُفۡرِۖ یُضَلُّ بِهِ ٱلَّذِینَ کَفَرُواْ یُحِلُّونَهُۥ عَامٗا وَیُحَرِّمُونَهُۥ عَامٗا لِّیُوَاطُِٔواْ عِدَّةَ مَا حَرَّمَ ٱللَّهُ فَیُحِلُّواْ مَا حَرَّمَ ٱللَّهُۚ زُیِّنَ لَهُمۡ سُوٓءُ أَعۡمَٰلِهِمۡۗ وَٱللَّهُ لَا یَهۡدِی ٱلۡقَوۡمَ ٱلۡکَٰفِرِینَ ٣٧ یَٰٓأَیُّهَا ٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ مَا لَکُمۡ إِذَا قِیلَ لَکُمُ ٱنفِرُواْ فِی سَبِیلِ ٱللَّهِ ٱثَّاقَلۡتُمۡ إِلَى ٱلۡأَرۡضِۚ أَرَضِیتُم بِٱلۡحَیَوٰةِ ٱلدُّنۡیَا مِنَ ٱلۡأٓخِرَةِۚ فَمَا مَتَٰعُ ٱلۡحَیَوٰةِ ٱلدُّنۡیَا فِی ٱلۡأٓخِرَةِ إِلَّا قَلِیلٌ ٣٨ إِلَّا تَنفِرُواْ یُعَذِّبۡکُمۡ عَذَابًا أَلِیمٗا وَیَسۡتَبۡدِلۡ قَوۡمًا غَیۡرَکُمۡ وَلَا تَضُرُّوهُ شَیۡٔٗاۗ وَٱللَّهُ عَلَىٰ کُلِّ شَیۡءٖ قَدِیرٌ ٣٩ إِلَّا تَنصُرُوهُ فَقَدۡ نَصَرَهُ ٱللَّهُ إِذۡ أَخۡرَجَهُ ٱلَّذِینَ کَفَرُواْ ثَانِیَ ٱثۡنَیۡنِ إِذۡ هُمَا فِی ٱلۡغَارِ إِذۡ یَقُولُ لِصَٰحِبِهِۦ لَا تَحۡزَنۡ إِنَّ ٱللَّهَ مَعَنَاۖ فَأَنزَلَ ٱللَّهُ سَکِینَتَهُۥ عَلَیۡهِ وَأَیَّدَهُۥ بِجُنُودٖ لَّمۡ تَرَوۡهَا وَجَعَلَ کَلِمَةَ ٱلَّذِینَ کَفَرُواْ ٱلسُّفۡلَىٰۗ وَکَلِمَةُ ٱللَّهِ هِیَ ٱلۡعُلۡیَاۗ وَٱللَّهُ عَزِیزٌ حَکِیمٌ ٤٠ ﴾
جز این نیست که «نَسِئ» زیادتى است در کفر، گمراه گردانیده میشوند به آن کافران. حلال مىشمرند آن ماه را یک سال و حرام میشمرند آن را سالِ دیگر، تا موافقت کنند با شمارِ آنچه حرام ساخته است خدا، پس حلال سازند چیزی راکه حرام ساخته است خدا. آراسته کرده شده است براى ایشان کردارهاى بدِ ایشان و خدا راه نمىنماید قوم کافران را [585]. ﴿37﴾اى مسلمانان! چیست شما را که چون به شماگفته میشود بیرون آیید در راه خدا، گران شده میل میکنید به سوى زمین؟ آیا رضامند شدید به زندگانى دنیا عوضِ آخرت؟ پس نیست متاع زندگانى دنیا در برابر آخرت مگر اندکى [586]. ﴿38﴾اگر بیرون نیایید، عذاب کند شما را عذابى درد دهنده و بدل شما گیرد قومى را بجز شما و زیان نرسانید خدا را هیچ و خدا بر همه چیز تواناست. ﴿39﴾اگر نصرت ندهید پیغامبر را چه باک، هرآیینه نصرت داده است او را خدا آنگاه که بیرون کردندش کافران، دوّم دو کس، آنگاه که این دو کس در غار بودند، آنگاه که میگفت یار خود را: [587]اندوه مخور! هرآیینه خدا با ماست. پس فروفرستاد خدا تسکین خود را بر پیغامبر و قوّت دادش به لشکرهاى که ندیدید آن را و ساخت سخنِ کافران را فروتر و سخن خدا همان است بلند و خدا غالبِ درستکار است. ﴿40﴾
﴿ٱنفِرُواْ خِفَافٗا وَثِقَالٗا وَجَٰهِدُواْ بِأَمۡوَٰلِکُمۡ وَأَنفُسِکُمۡ فِی سَبِیلِ ٱللَّهِۚ ذَٰلِکُمۡ خَیۡرٞ لَّکُمۡ إِن کُنتُمۡ تَعۡلَمُونَ ٤١ لَوۡ کَانَ عَرَضٗا قَرِیبٗا وَسَفَرٗا قَاصِدٗا لَّٱتَّبَعُوکَ وَلَٰکِنۢ بَعُدَتۡ عَلَیۡهِمُ ٱلشُّقَّةُۚ وَسَیَحۡلِفُونَ بِٱللَّهِ لَوِ ٱسۡتَطَعۡنَا لَخَرَجۡنَا مَعَکُمۡ یُهۡلِکُونَ أَنفُسَهُمۡ وَٱللَّهُ یَعۡلَمُ إِنَّهُمۡ لَکَٰذِبُونَ ٤٢ عَفَا ٱللَّهُ عَنکَ لِمَ أَذِنتَ لَهُمۡ حَتَّىٰ یَتَبَیَّنَ لَکَ ٱلَّذِینَ صَدَقُواْ وَتَعۡلَمَ ٱلۡکَٰذِبِینَ ٤٣ لَا یَسۡتَٔۡذِنُکَ ٱلَّذِینَ یُؤۡمِنُونَ بِٱللَّهِ وَٱلۡیَوۡمِ ٱلۡأٓخِرِ أَن یُجَٰهِدُواْ بِأَمۡوَٰلِهِمۡ وَأَنفُسِهِمۡۗ وَٱللَّهُ عَلِیمُۢ بِٱلۡمُتَّقِینَ ٤٤ إِنَّمَا یَسۡتَٔۡذِنُکَ ٱلَّذِینَ لَا یُؤۡمِنُونَ بِٱللَّهِ وَٱلۡیَوۡمِ ٱلۡأٓخِرِ وَٱرۡتَابَتۡ قُلُوبُهُمۡ فَهُمۡ فِی رَیۡبِهِمۡ یَتَرَدَّدُونَ ٤٥ ۞وَلَوۡ أَرَادُواْ ٱلۡخُرُوجَ لَأَعَدُّواْ لَهُۥ عُدَّةٗ وَلَٰکِن کَرِهَ ٱللَّهُ ٱنۢبِعَاثَهُمۡ فَثَبَّطَهُمۡ وَقِیلَ ٱقۡعُدُواْ مَعَ ٱلۡقَٰعِدِینَ ٤٦ لَوۡ خَرَجُواْ فِیکُم مَّا زَادُوکُمۡ إِلَّا خَبَالٗا وَلَأَوۡضَعُواْ خِلَٰلَکُمۡ یَبۡغُونَکُمُ ٱلۡفِتۡنَةَ وَفِیکُمۡ سَمَّٰعُونَ لَهُمۡۗ وَٱللَّهُ عَلِیمُۢ بِٱلظَّٰلِمِینَ ٤٧﴾
بیرون آیید سبکبار و گرانبار [588]و جهاد کنید به مال خود و جان خود در راه خدا، این بهتر است شما را اگر میدانید. ﴿41﴾اگر بودى [آنچه به آن دعوت میکنى] نفع قریب الحصول و سفرى آسان، پیروى میکردند تو را و لیکن دور نمود ایشان را مسافتِ راه و سوگند خواهند خورد به خدا که اگر میتوانستیم، بیرون مىآمدیم با شما. هلاک میکنند خویش را [589]و خدا میداند که ایشان دروغ گویند. ﴿42﴾عفو کناد خدا از تو! چرا دستورى دادى ایشان را منع اذن تا آن وقت بود که هویدا شوند برای تو راستگویان و بدانى دروغ گویان را. ﴿43﴾دستوری نمىطلبند از تو آنانکه ایمان آوردند به خدا و روز آخر در تخلّف از آنکه جهاد کنند به اموالِ خویش و جان خویش و خدا داناست به متقیان. ﴿44﴾جز این نیست که دستورى میطلبند از تو آنانکه ایمان نمىآرند به خدا و روز آخر و شک آورده است دل ایشان، پس ایشان در شک خود سرگردان میشوند. ﴿45﴾و اگر خواستندى بیرون آمدن، مهیا میکردندى براى سفر، سامان را و لیکن ناپسند داشت خدا برانگیختن ایشان، پس از حرکت بازداشت ایشان را و گفته شد: بنشینید با نشینندگان [590]. ﴿46﴾اگر بر مىآمدند میانِ شما، نمىافزودند در حقِّ شما [591]مگر فساد را و البته مَرکب مىتاختند میانِ شما فتنه جویان در حقّ شما و میان شما سخن شنوانند از ایشان [592]و خدا داناست به ستمکاران. ﴿47﴾
﴿ لَقَدِ ٱبۡتَغَوُاْ ٱلۡفِتۡنَةَ مِن قَبۡلُ وَقَلَّبُواْ لَکَ ٱلۡأُمُورَ حَتَّىٰ جَآءَ ٱلۡحَقُّ وَظَهَرَ أَمۡرُ ٱللَّهِ وَهُمۡ کَٰرِهُونَ ٤٨ وَمِنۡهُم مَّن یَقُولُ ٱئۡذَن لِّی وَلَا تَفۡتِنِّیٓۚ أَلَا فِی ٱلۡفِتۡنَةِ سَقَطُواْۗ وَإِنَّ جَهَنَّمَ لَمُحِیطَةُۢ بِٱلۡکَٰفِرِینَ ٤٩ إِن تُصِبۡکَ حَسَنَةٞ تَسُؤۡهُمۡۖ وَإِن تُصِبۡکَ مُصِیبَةٞ یَقُولُواْ قَدۡ أَخَذۡنَآ أَمۡرَنَا مِن قَبۡلُ وَیَتَوَلَّواْ وَّهُمۡ فَرِحُونَ ٥٠ قُل لَّن یُصِیبَنَآ إِلَّا مَا کَتَبَ ٱللَّهُ لَنَا هُوَ مَوۡلَىٰنَاۚ وَعَلَى ٱللَّهِ فَلۡیَتَوَکَّلِ ٱلۡمُؤۡمِنُونَ ٥١ قُلۡ هَلۡ تَرَبَّصُونَ بِنَآ إِلَّآ إِحۡدَى ٱلۡحُسۡنَیَیۡنِۖ وَنَحۡنُ نَتَرَبَّصُ بِکُمۡ أَن یُصِیبَکُمُ ٱللَّهُ بِعَذَابٖ مِّنۡ عِندِهِۦٓ أَوۡ بِأَیۡدِینَاۖ فَتَرَبَّصُوٓاْ إِنَّا مَعَکُم مُّتَرَبِّصُونَ ٥٢ قُلۡ أَنفِقُواْ طَوۡعًا أَوۡ کَرۡهٗا لَّن یُتَقَبَّلَ مِنکُمۡ إِنَّکُمۡ کُنتُمۡ قَوۡمٗا فَٰسِقِینَ ٥٣ وَمَا مَنَعَهُمۡ أَن تُقۡبَلَ مِنۡهُمۡ نَفَقَٰتُهُمۡ إِلَّآ أَنَّهُمۡ کَفَرُواْ بِٱللَّهِ وَبِرَسُولِهِۦ وَلَا یَأۡتُونَ ٱلصَّلَوٰةَ إِلَّا وَهُمۡ کُسَالَىٰ وَلَا یُنفِقُونَ إِلَّا وَهُمۡ کَٰرِهُونَ ٥٤ ﴾
هرآیینه طلب کرده بودند فتنه را پیش از این و بگردانیدند براى تو مصلحتها، تا آنکه بیامد نصرت حق و غالب شد کار خدا و ایشان ناخواهان بودند. ﴿48﴾و از ایشان کسى هست که میگوید: دستورى ده مرا و در فتنه مینداز مرا [593]. آگاه شو که در فتنه افتادهاند و هرآیینه دوزخ درگیرنده است کافران را. ﴿49﴾و اگر برسد به تو نعمتى، ناخوش کند ایشان را و اگر برسد به تو مصیبتى، گویند: به دست آوردیم مصلحتِ خود پیش از این [594]و برگردند شادمان شده. ﴿50﴾بگو: هرگز نرسد به ما مگر آنچه نوشته است خدا براى ما. اوست کارساز ما و بر خدا باید که توکل کنند مسلمانان. ﴿51﴾بگو: انتظار نمىبرید در حقِّ ما مگر یکى از دو خصلت نیک را [595]و ما انتظار مىکشیم در حقِّ شما که برساند خدا به شما عذاب را از نزدیک خود یا به دستِ ما. پس انتظار کشید، هرآیینه ما با شما منتظرانیم. ﴿52﴾بگو: اى منافقان! خرج کنید به خوشى یا ناخوشى، هرگز قبول کرده نخواهد شد از شما، هرآیینه شما هستید قوم فاسقان. ﴿53﴾و باز نداشت ایشان را از آنکه قبول کرده شود از ایشان خرج ایشان، الاّ آنکه ایشان کافر شدند به خدا و رسولِ او و نمىآیند به نماز، مگر کاهلى کنان و خرج نمىکنند، مگر ناخواهان. ﴿54﴾
﴿ فَلَا تُعۡجِبۡکَ أَمۡوَٰلُهُمۡ وَلَآ أَوۡلَٰدُهُمۡۚ إِنَّمَا یُرِیدُ ٱللَّهُ لِیُعَذِّبَهُم بِهَا فِی ٱلۡحَیَوٰةِ ٱلدُّنۡیَا وَتَزۡهَقَ أَنفُسُهُمۡ وَهُمۡ کَٰفِرُونَ ٥٥ وَیَحۡلِفُونَ بِٱللَّهِ إِنَّهُمۡ لَمِنکُمۡ وَمَا هُم مِّنکُمۡ وَلَٰکِنَّهُمۡ قَوۡمٞ یَفۡرَقُونَ ٥٦ لَوۡ یَجِدُونَ مَلۡجًَٔا أَوۡ مَغَٰرَٰتٍ أَوۡ مُدَّخَلٗا لَّوَلَّوۡاْ إِلَیۡهِ وَهُمۡ یَجۡمَحُونَ ٥٧ وَمِنۡهُم مَّن یَلۡمِزُکَ فِی ٱلصَّدَقَٰتِ فَإِنۡ أُعۡطُواْ مِنۡهَا رَضُواْ وَإِن لَّمۡ یُعۡطَوۡاْ مِنۡهَآ إِذَا هُمۡ یَسۡخَطُونَ ٥٨ وَلَوۡ أَنَّهُمۡ رَضُواْ مَآ ءَاتَىٰهُمُ ٱللَّهُ وَرَسُولُهُۥ وَقَالُواْ حَسۡبُنَا ٱللَّهُ سَیُؤۡتِینَا ٱللَّهُ مِن فَضۡلِهِۦ وَرَسُولُهُۥٓ إِنَّآ إِلَى ٱللَّهِ رَٰغِبُونَ ٥٩ ۞إِنَّمَا ٱلصَّدَقَٰتُ لِلۡفُقَرَآءِ وَٱلۡمَسَٰکِینِ وَٱلۡعَٰمِلِینَ عَلَیۡهَا وَٱلۡمُؤَلَّفَةِ قُلُوبُهُمۡ وَفِی ٱلرِّقَابِ وَٱلۡغَٰرِمِینَ وَفِی سَبِیلِ ٱللَّهِ وَٱبۡنِ ٱلسَّبِیلِۖ فَرِیضَةٗ مِّنَ ٱللَّهِۗ وَٱللَّهُ عَلِیمٌ حَکِیمٞ ٦٠ وَمِنۡهُمُ ٱلَّذِینَ یُؤۡذُونَ ٱلنَّبِیَّ وَیَقُولُونَ هُوَ أُذُنٞۚ قُلۡ أُذُنُ خَیۡرٖ لَّکُمۡ یُؤۡمِنُ بِٱللَّهِ وَیُؤۡمِنُ لِلۡمُؤۡمِنِینَ وَرَحۡمَةٞ لِّلَّذِینَ ءَامَنُواْ مِنکُمۡۚ وَٱلَّذِینَ یُؤۡذُونَ رَسُولَ ٱللَّهِ لَهُمۡ عَذَابٌ أَلِیمٞ ٦١ ﴾
پس به شگفت نیارد تو را مال ایشان و نه فرزندان ایشان. جز این نیست که میخواهد خدا که عذاب کند ایشان را به آنها در زندگانى دنیا [596]و برآید جان ایشان و ایشان کافر باشند. ﴿55﴾و سوگند میخورند به خداکه ایشان از جرگۀ شمایند و نیستند ایشان از شما و لیکن ایشان جماعتی هستند که میترسند. ﴿56﴾اگر بیابند پناهى را یا غارها را یا جاى در آمدن را، متوجه شوند به آن شتاب کنان. ﴿57﴾و از ایشان کسى هست که عیب میکند تو را در قسمت صدقات، پس اگر داده شود ایشان را از آن، خوشنود شوند و اگر داده نه نشوند از آن، ناگهان ایشان خشم میگیرند. ﴿58﴾و اگر ایشان رضامند مىشدند به آنچه داده است ایشان را خدا و رسول او و میگفتند: بس است ما را خدا، خواهد داد ما را خدا از فضل خود و رسول او، هرآیینه ما به سوى خدا توقع دارندگانیم، [بهتر بودى]. ﴿59﴾جز این نیست که صدقهها براى فقیران است و بىنوایان و کارکنان بر جمع صدقات و آنانکه الفت داده میشود دل ایشان را [597]و براى خرج کردن در آزادىِ بردهها و براى وام داران و براى خرج کردن در راه خدا [598]و براى مسافران است. حکم ثابت شده از نزدیک خدا و خدا دانای درستکار است. ﴿60﴾و از ایشان آنانند که میدهند آزار پیغامبر را و میگویند: وى سبک گوش است! [599]بگو: وى سبک گوش نیکو است براى شما، باور میکند گفتۀ خدا را و قبول میکند مشورتِ مسلمانان را و رحمت است براى اهل ایمان از شما، و آنانکه ایذا میدهند پیغامبر خدا را، ایشان راست، عذاب درد دهنده. ﴿61﴾
﴿ یَحۡلِفُونَ بِٱللَّهِ لَکُمۡ لِیُرۡضُوکُمۡ وَٱللَّهُ وَرَسُولُهُۥٓ أَحَقُّ أَن یُرۡضُوهُ إِن کَانُواْ مُؤۡمِنِینَ ٦٢ أَلَمۡ یَعۡلَمُوٓاْ أَنَّهُۥ مَن یُحَادِدِ ٱللَّهَ وَرَسُولَهُۥ فَأَنَّ لَهُۥ نَارَ جَهَنَّمَ خَٰلِدٗا فِیهَاۚ ذَٰلِکَ ٱلۡخِزۡیُ ٱلۡعَظِیمُ ٦٣ یَحۡذَرُ ٱلۡمُنَٰفِقُونَ أَن تُنَزَّلَ عَلَیۡهِمۡ سُورَةٞ تُنَبِّئُهُم بِمَا فِی قُلُوبِهِمۡۚ قُلِ ٱسۡتَهۡزِءُوٓاْ إِنَّ ٱللَّهَ مُخۡرِجٞ مَّا تَحۡذَرُونَ ٦٤ وَلَئِن سَأَلۡتَهُمۡ لَیَقُولُنَّ إِنَّمَا کُنَّا نَخُوضُ وَنَلۡعَبُۚ قُلۡ أَبِٱللَّهِ وَءَایَٰتِهِۦ وَرَسُولِهِۦ کُنتُمۡ تَسۡتَهۡزِءُونَ ٦٥ لَا تَعۡتَذِرُواْ قَدۡ کَفَرۡتُم بَعۡدَ إِیمَٰنِکُمۡۚ إِن نَّعۡفُ عَن طَآئِفَةٖ مِّنکُمۡ نُعَذِّبۡ طَآئِفَةَۢ بِأَنَّهُمۡ کَانُواْ مُجۡرِمِینَ ٦٦ ٱلۡمُنَٰفِقُونَ وَٱلۡمُنَٰفِقَٰتُ بَعۡضُهُم مِّنۢ بَعۡضٖۚ یَأۡمُرُونَ بِٱلۡمُنکَرِ وَیَنۡهَوۡنَ عَنِ ٱلۡمَعۡرُوفِ وَیَقۡبِضُونَ أَیۡدِیَهُمۡۚ نَسُواْ ٱللَّهَ فَنَسِیَهُمۡۚ إِنَّ ٱلۡمُنَٰفِقِینَ هُمُ ٱلۡفَٰسِقُونَ ٦٧ وَعَدَ ٱللَّهُ ٱلۡمُنَٰفِقِینَ وَٱلۡمُنَٰفِقَٰتِ وَٱلۡکُفَّارَ نَارَ جَهَنَّمَ خَٰلِدِینَ فِیهَاۚ هِیَ حَسۡبُهُمۡۚ وَلَعَنَهُمُ ٱللَّهُۖ وَلَهُمۡ عَذَابٞ مُّقِیمٞ ٦٨ ﴾
سوگند میخورند به خدا براى شما تا رضامند کنند شما را و خدا و رسول او سزاوارترند به آنکه رضامند سازند آن را، اگر مسلمانند. ﴿62﴾آیا نمیدانند که هر که خلاف کند با خدا و رسولِ او، پس هرآیینه او راست آتش دوزخ، جاویدان آنجا؟ این است رسوایىِ بزرگ. ﴿63﴾میترسند منافقان از آنکه فروآورده شود بر مسلمانان سورهاى که خبر دهد ایشان را به آنچه در دل منافقان است. بگو: مسخره کنید! هرآیینه خدا پدید آرنده است چیزی را که میترسید. ﴿64﴾و اگر سؤال کنى ایشان را، گویند: جز این نیست که ما در هزل شروع مىنمودیم و بازى میکردیم. بگو: آیا به خدا و آیتهاى او و پیغامبر او تمسخر میکردید؟!. ﴿65﴾عذر مگویید، هرآیینه شما کافر شدید بعد از ایمان خود [600]. اگر درگذریم از سر گروهى از شما، البته عذاب کنیم گروهى را به سبب آنکه ایشان گناهکار بودند. ﴿66﴾مردان منافق و زنان منافق، بعضِ ایشان از جنس بعضاند، مىفرمایند به کار ناپسندیده و منع میکنند از کار پسندیده و مىبندند دستهاى خود را. فراموش کردند خدا را پس خدا فراموش ساخت ایشان را، هرآیینه منافقان ایشانند فاسقان. ﴿67﴾وعده داده است خدا مردانِ منافق را و زنان منافق را و کافران را آتشِ دوزخ، همیشه باشندگان در آنجا. دوزخ بس است ایشان را و لعنت کرد ایشان را خدا و ایشان راست، عذاب دایم. ﴿68﴾
﴿کَٱلَّذِینَ مِن قَبۡلِکُمۡ کَانُوٓاْ أَشَدَّ مِنکُمۡ قُوَّةٗ وَأَکۡثَرَ أَمۡوَٰلٗا وَأَوۡلَٰدٗا فَٱسۡتَمۡتَعُواْ بِخَلَٰقِهِمۡ فَٱسۡتَمۡتَعۡتُم بِخَلَٰقِکُمۡ کَمَا ٱسۡتَمۡتَعَ ٱلَّذِینَ مِن قَبۡلِکُم بِخَلَٰقِهِمۡ وَخُضۡتُمۡ کَٱلَّذِی خَاضُوٓاْۚ أُوْلَٰٓئِکَ حَبِطَتۡ أَعۡمَٰلُهُمۡ فِی ٱلدُّنۡیَا وَٱلۡأٓخِرَةِۖ وَأُوْلَٰٓئِکَ هُمُ ٱلۡخَٰسِرُونَ ٦٩ أَلَمۡ یَأۡتِهِمۡ نَبَأُ ٱلَّذِینَ مِن قَبۡلِهِمۡ قَوۡمِ نُوحٖ وَعَادٖ وَثَمُودَ وَقَوۡمِ إِبۡرَٰهِیمَ وَأَصۡحَٰبِ مَدۡیَنَ وَٱلۡمُؤۡتَفِکَٰتِۚ أَتَتۡهُمۡ رُسُلُهُم بِٱلۡبَیِّنَٰتِۖ فَمَا کَانَ ٱللَّهُ لِیَظۡلِمَهُمۡ وَلَٰکِن کَانُوٓاْ أَنفُسَهُمۡ یَظۡلِمُونَ ٧٠ وَٱلۡمُؤۡمِنُونَ وَٱلۡمُؤۡمِنَٰتُ بَعۡضُهُمۡ أَوۡلِیَآءُ بَعۡضٖۚ یَأۡمُرُونَ بِٱلۡمَعۡرُوفِ وَیَنۡهَوۡنَ عَنِ ٱلۡمُنکَرِ وَیُقِیمُونَ ٱلصَّلَوٰةَ وَیُؤۡتُونَ ٱلزَّکَوٰةَ وَیُطِیعُونَ ٱللَّهَ وَرَسُولَهُۥٓۚ أُوْلَٰٓئِکَ سَیَرۡحَمُهُمُ ٱللَّهُۗ إِنَّ ٱللَّهَ عَزِیزٌ حَکِیمٞ ٧١وَعَدَ ٱللَّهُ ٱلۡمُؤۡمِنِینَ وَٱلۡمُؤۡمِنَٰتِ جَنَّٰتٖ تَجۡرِی مِن تَحۡتِهَا ٱلۡأَنۡهَٰرُ خَٰلِدِینَ فِیهَا وَمَسَٰکِنَ طَیِّبَةٗ فِی جَنَّٰتِ عَدۡنٖۚ وَرِضۡوَٰنٞ مِّنَ ٱللَّهِ أَکۡبَرُۚ ذَٰلِکَ هُوَ ٱلۡفَوۡزُ ٱلۡعَظِیمُ ٧٢﴾
مانند آنانکه پیش از شما بودند زیادتر از شما در قوّت و بیشتر در اموال و اولاد. پس بهرهمند شدند به نصیبۀ خویش. پس شما نیز بهرهمند شدید بنصیبۀ خویش [601]، چنانکه بهرهمند شدند آنانکه پیش از شما بودند به نصیبه خویش و شروع در هزل کردید، چنانکه ایشان شروع در هزل کردند. آن جماعت، نابود شده عملهاى ایشان در دنیا و آخرت و آن جماعت، ایشانند زیانکاران. ﴿69﴾آیا نیامده است به ایشان خبر آنانکه پیش از ایشان بودند: قوم نوح و عاد و ثمود و قوم ابراهیم و اهل مدین و اهل مؤتفکات؟ آمدند به ایشان پیغامبرانِ ایشان به نشانههاى روشن، پس هرگز نشد که خدا ظلم کند بر ایشان و لیکن ایشان بر خویشتن ظلم مىکردند. ﴿70﴾و مردان مسلمان و زنانِ مسلمانان بعضِ ایشان کارسازِ بعضاند، میفرمایند به کار پسندیده و منع میکنند از کار ناپسندیده و برپا میدارند نماز را و میدهند زکات را و فرمانبردارى مىکنند خدا و رسولِ او را. این جماعت رحمت خواهد کرد بر ایشان خدا، هرآیینه خدا غالب درستکار است. ﴿71﴾وعده کرده است خدا مردانِ مسلمانان را و زنانِ مسلمانان را بوستانها که میرود زیر آن جویها، همیشه باشندگانِ آنجا و جایهاى پاکیزه در بهشتهاى همیشه ماندن. و خوشنودى خدا بزرگتر است از همه، این است فیروزى بزرگ. ﴿72﴾
﴿ یَٰٓأَیُّهَا ٱلنَّبِیُّ جَٰهِدِ ٱلۡکُفَّارَ وَٱلۡمُنَٰفِقِینَ وَٱغۡلُظۡ عَلَیۡهِمۡۚ وَمَأۡوَىٰهُمۡ جَهَنَّمُۖ وَبِئۡسَ ٱلۡمَصِیرُ ٧٣ یَحۡلِفُونَ بِٱللَّهِ مَا قَالُواْ وَلَقَدۡ قَالُواْ کَلِمَةَ ٱلۡکُفۡرِ وَکَفَرُواْ بَعۡدَ إِسۡلَٰمِهِمۡ وَهَمُّواْ بِمَا لَمۡ یَنَالُواْۚ وَمَا نَقَمُوٓاْ إِلَّآ أَنۡ أَغۡنَىٰهُمُ ٱللَّهُ وَرَسُولُهُۥ مِن فَضۡلِهِۦۚ فَإِن یَتُوبُواْ یَکُ خَیۡرٗا لَّهُمۡۖ وَإِن یَتَوَلَّوۡاْ یُعَذِّبۡهُمُ ٱللَّهُ عَذَابًا أَلِیمٗا فِی ٱلدُّنۡیَا وَٱلۡأٓخِرَةِۚ وَمَا لَهُمۡ فِی ٱلۡأَرۡضِ مِن وَلِیّٖ وَلَا نَصِیرٖ ٧٤ ۞وَمِنۡهُم مَّنۡ عَٰهَدَ ٱللَّهَ لَئِنۡ ءَاتَىٰنَا مِن فَضۡلِهِۦ لَنَصَّدَّقَنَّ وَلَنَکُونَنَّ مِنَ ٱلصَّٰلِحِینَ ٧٥ فَلَمَّآ ءَاتَىٰهُم مِّن فَضۡلِهِۦ بَخِلُواْ بِهِۦ وَتَوَلَّواْ وَّهُم مُّعۡرِضُونَ ٧٦ فَأَعۡقَبَهُمۡ نِفَاقٗا فِی قُلُوبِهِمۡ إِلَىٰ یَوۡمِ یَلۡقَوۡنَهُۥ بِمَآ أَخۡلَفُواْ ٱللَّهَ مَا وَعَدُوهُ وَبِمَا کَانُواْ یَکۡذِبُونَ ٧٧ أَلَمۡ یَعۡلَمُوٓاْ أَنَّ ٱللَّهَ یَعۡلَمُ سِرَّهُمۡ وَنَجۡوَىٰهُمۡ وَأَنَّ ٱللَّهَ عَلَّٰمُ ٱلۡغُیُوبِ ٧٨ ٱلَّذِینَ یَلۡمِزُونَ ٱلۡمُطَّوِّعِینَ مِنَ ٱلۡمُؤۡمِنِینَ فِی ٱلصَّدَقَٰتِ وَٱلَّذِینَ لَا یَجِدُونَ إِلَّا جُهۡدَهُمۡ فَیَسۡخَرُونَ مِنۡهُمۡ سَخِرَ ٱللَّهُ مِنۡهُمۡ وَلَهُمۡ عَذَابٌ أَلِیمٌ ٧٩﴾
ای پیغامبر! جهاد کن با کافران [602]و جهاد کن با منافقان [603]و درشتى کن بر ایشان و جاىِ ایشان دوزخ است و وى بدجایی است. ﴿73﴾سوگند میخورند به خدا که نگفتهاند، و هرآیینه گفتهاند سخنِ کفر و کافر شدهاند بعدِ اسلام خویش و قصد کردند آنچه نیافتند [604]و انکار نکردند مگر بر آنکه توانگر ساخت ایشان را خدا و رسول او از فضل خود [605]. پس اگر توبه کنند بهتر باشد ایشان را و اگر برگردند از توبه، عذاب کند ایشان را خدا به عذاب درد دهنده در دنیا و آخرت و نیست ایشان را در زمین هیچ کارساز و هیچ یارى دهنده. ﴿74﴾و از ایشان کسى هست که عهد بسته است با خدا: البته اگر بدهد ما را از فضل خود، صدقه دهیم و باشیم از نیکوکاران. ﴿75﴾پس وقتى که بداد ایشان را از فضل خود، بخیلى کردند به آن و برگشتند، اعراض کنان. ﴿76﴾پس خداى تعالى عاقبت حالِ ایشان، ساخت نفاق را در دل ایشان تا روزی که ملاقات کنند با وى. به شامت آنکه خلاف کردند با خدا آنچه وعده کرده بودند با وى و به شامت آنکه دروغ میگفتند. ﴿77﴾آیا ندانستهاند که خدا میداند سخنِ پنهان ایشان را و راز گفتن ایشان را و آنکه خدا دانندۀ غیبهاست؟!. ﴿78﴾آنانکه عیب میکنند رغبت کنندگان را از مسلمانان در صدقات و عیب میکنند آنان را که نمىیابند مگر مشقت خود را [606]پس تمسخر میکنند به ایشان، تمسخر کرد خدا به آن تمسخر کنندگان و ایشان راست، عذاب درد دهنده. ﴿79﴾
﴿ ٱسۡتَغۡفِرۡ لَهُمۡ أَوۡ لَا تَسۡتَغۡفِرۡ لَهُمۡ إِن تَسۡتَغۡفِرۡ لَهُمۡ سَبۡعِینَ مَرَّةٗ فَلَن یَغۡفِرَ ٱللَّهُ لَهُمۡۚ ذَٰلِکَ بِأَنَّهُمۡ کَفَرُواْ بِٱللَّهِ وَرَسُولِهِۦۗ وَٱللَّهُ لَا یَهۡدِی ٱلۡقَوۡمَ ٱلۡفَٰسِقِینَ ٨٠ فَرِحَ ٱلۡمُخَلَّفُونَ بِمَقۡعَدِهِمۡ خِلَٰفَ رَسُولِ ٱللَّهِ وَکَرِهُوٓاْ أَن یُجَٰهِدُواْ بِأَمۡوَٰلِهِمۡ وَأَنفُسِهِمۡ فِی سَبِیلِ ٱللَّهِ وَقَالُواْ لَا تَنفِرُواْ فِی ٱلۡحَرِّۗ قُلۡ نَارُ جَهَنَّمَ أَشَدُّ حَرّٗاۚ لَّوۡ کَانُواْ یَفۡقَهُونَ ٨١ فَلۡیَضۡحَکُواْ قَلِیلٗا وَلۡیَبۡکُواْ کَثِیرٗا جَزَآءَۢ بِمَا کَانُواْ یَکۡسِبُونَ ٨٢ فَإِن رَّجَعَکَ ٱللَّهُ إِلَىٰ طَآئِفَةٖ مِّنۡهُمۡ فَٱسۡتَٔۡذَنُوکَ لِلۡخُرُوجِ فَقُل لَّن تَخۡرُجُواْ مَعِیَ أَبَدٗا وَلَن تُقَٰتِلُواْ مَعِیَ عَدُوًّاۖ إِنَّکُمۡ رَضِیتُم بِٱلۡقُعُودِ أَوَّلَ مَرَّةٖ فَٱقۡعُدُواْ مَعَ ٱلۡخَٰلِفِینَ ٨٣ وَلَا تُصَلِّ عَلَىٰٓ أَحَدٖ مِّنۡهُم مَّاتَ أَبَدٗا وَلَا تَقُمۡ عَلَىٰ قَبۡرِهِۦٓۖ إِنَّهُمۡ کَفَرُواْ بِٱللَّهِ وَرَسُولِهِۦ وَمَاتُواْ وَهُمۡ فَٰسِقُونَ ٨٤ وَلَا تُعۡجِبۡکَ أَمۡوَٰلُهُمۡ وَأَوۡلَٰدُهُمۡۚ إِنَّمَا یُرِیدُ ٱللَّهُ أَن یُعَذِّبَهُم بِهَا فِی ٱلدُّنۡیَا وَتَزۡهَقَ أَنفُسُهُمۡ وَهُمۡ کَٰفِرُونَ ٨٥ وَإِذَآ أُنزِلَتۡ سُورَةٌ أَنۡ ءَامِنُواْ بِٱللَّهِ وَجَٰهِدُواْ مَعَ رَسُولِهِ ٱسۡتَٔۡذَنَکَ أُوْلُواْ ٱلطَّوۡلِ مِنۡهُمۡ وَقَالُواْ ذَرۡنَا نَکُن مَّعَ ٱلۡقَٰعِدِینَ ٨٦ ﴾
آمرزش طلب کن براى ایشان یا آمرزش طلب مکن براى ایشان [607]، اگر آمرزش خواهى براى ایشان هفتاد بار، هرگز نیامرزد ایشان را خدا. این به سبب آن است که ایشان کافر شدند به خدا و رسول او و خدا راه نمىنماید گروه فاسقان را. ﴿80﴾شادمان شدند واپس ماندگان به نشستن خویش بر خلاف پیغمبر خدا و ناپسند کردند که جهاد کنند به اموال خویش و به جان خویش در راه خدا و گفتند با یکدیگر: بیرون مروید در گرمى. بگو: آتش دوزخ سختتر است در گرمى اگر درمىیافتندى [چنین نکردی]. ﴿81﴾پس باید که بخندند اندکى و بگریند بسیار، سزاى آنچه میکردند [608]. ﴿82﴾پس اگر بازآرد تو را خداى تعالى به سوى گروهى از ایشان، پس دستورى طلبند از تو براى بیرون آمدن [609]. بگو: بیرون نخواهید آمد با من هرگز و جنگ نخواهید کرد همراه من با هیچ دشمنى، هرآیینه شما رضامند شدید به نشستن اوّل بار، پس بنشینید با پس ماندگان. ﴿83﴾و [یا محمد!] نماز مگزار بر هیچ یکى از ایشان که بمیرد، هرگز! و مَایست بر گور وى، هرآیینه ایشان کافر شدند به خدا و رسولِ او و مُردند و ایشان فاسق بودند ﴿84﴾و به شگفت نیارد تو را اموالِ ایشان و نه فرزندانِ ایشان. جز این نیست که میخواهد خداکه عقوبت کند ایشان را به آن در دنیا و بیرون شود روح ایشان و ایشان کافر باشند. ﴿85﴾و چون فرود آورده شود سورتى [به این مضمون] که ایمان آرید به خدا و جهاد کنید همراه رسولِ او، دستورى میطلبند از تو خداوندانِ وسعت از ایشان و گویند: بگذار ما را تا باشیم با نشستگان. ﴿86﴾
﴿ رَضُواْ بِأَن یَکُونُواْ مَعَ ٱلۡخَوَالِفِ وَطُبِعَ عَلَىٰ قُلُوبِهِمۡ فَهُمۡ لَا یَفۡقَهُونَ ٨٧ لَٰکِنِ ٱلرَّسُولُ وَٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ مَعَهُۥ جَٰهَدُواْ بِأَمۡوَٰلِهِمۡ وَأَنفُسِهِمۡۚ وَأُوْلَٰٓئِکَ لَهُمُ ٱلۡخَیۡرَٰتُۖ وَأُوْلَٰٓئِکَ هُمُ ٱلۡمُفۡلِحُونَ ٨٨ أَعَدَّ ٱللَّهُ لَهُمۡ جَنَّٰتٖ تَجۡرِی مِن تَحۡتِهَا ٱلۡأَنۡهَٰرُ خَٰلِدِینَ فِیهَاۚ ذَٰلِکَ ٱلۡفَوۡزُ ٱلۡعَظِیمُ ٨٩ وَجَآءَ ٱلۡمُعَذِّرُونَ مِنَ ٱلۡأَعۡرَابِ لِیُؤۡذَنَ لَهُمۡ وَقَعَدَ ٱلَّذِینَ کَذَبُواْ ٱللَّهَ وَرَسُولَهُۥۚ سَیُصِیبُ ٱلَّذِینَ کَفَرُواْ مِنۡهُمۡ عَذَابٌ أَلِیمٞ ٩٠ لَّیۡسَ عَلَى ٱلضُّعَفَآءِ وَلَا عَلَى ٱلۡمَرۡضَىٰ وَلَا عَلَى ٱلَّذِینَ لَا یَجِدُونَ مَا یُنفِقُونَ حَرَجٌ إِذَا نَصَحُواْ لِلَّهِ وَرَسُولِهِۦۚ مَا عَلَى ٱلۡمُحۡسِنِینَ مِن سَبِیلٖۚ وَٱللَّهُ غَفُورٞ رَّحِیمٞ ٩١ وَلَا عَلَى ٱلَّذِینَ إِذَا مَآ أَتَوۡکَ لِتَحۡمِلَهُمۡ قُلۡتَ لَآ أَجِدُ مَآ أَحۡمِلُکُمۡ عَلَیۡهِ تَوَلَّواْ وَّأَعۡیُنُهُمۡ تَفِیضُ مِنَ ٱلدَّمۡعِ حَزَنًا أَلَّا یَجِدُواْ مَا یُنفِقُونَ ٩٢ ۞إِنَّمَا ٱلسَّبِیلُ عَلَى ٱلَّذِینَ یَسۡتَٔۡذِنُونَکَ وَهُمۡ أَغۡنِیَآءُۚ رَضُواْ بِأَن یَکُونُواْ مَعَ ٱلۡخَوَالِفِ وَطَبَعَ ٱللَّهُ عَلَىٰ قُلُوبِهِمۡ فَهُمۡ لَا یَعۡلَمُونَ ٩٣ ﴾
راضى شدند به آنکه باشند با زنانِ پس مانده و مهر نهاده شد بر دل ایشان، پس ایشان فهم نمیکنند. ﴿87﴾لیکن پیغامبر و آنانکه ایمان آوردند به او، جهاد کردند به اموالِ خود و جانهای خود و این جماعت، ایشان راست نیکیها و این جماعت، ایشانند رستگاران. ﴿88﴾آماده ساخته است خدا برای ایشان بوستانها، میرود زیر آن جویها، جاودان آنجا. این است فیروزی بزرگ. ﴿89﴾و آمدند اهلِ عذر از صحرانشینان تا دستورى داده شود ایشان را و نشستند آنانکه دروغ گفتند با خدا و رسولِ او (یعنى در اظهار اسلام) خواهد رسید به کافران از ایشان عذاب درد دهنده. ﴿90﴾نیست بر ناتوانان و نه بر بیماران و نه بر آنانکه نمىیابند چیزی که خرج کنند، هیچ گناهى، چون نیکخواهى کنند با خدا و رسول او. نیست بر نیکوکاران هیچ راه عتاب و خدا آمرزندۀ مهربان است. ﴿91﴾و نه بر آنانکه چون بیایند پیش تو تا سوارى دهى ایشان را، گویى: نمىیابم آنچه سوار کنم شما را بر آن. بازگردند و چشم ایشان روان باشد به اشک به جهت اندوه که نمىیابند چیزی که خرج کنند. ﴿92﴾جز این نیست که راه عتاب بر آنان است که دستورى میطلبند از تو و ایشان توانگرانند، راضى شدند به آنکه باشند با زنان پس مانده و مهر نهاد خدا بر دل ایشان، پس ایشان نمىفهمند. ﴿93﴾
﴿ یَعۡتَذِرُونَ إِلَیۡکُمۡ إِذَا رَجَعۡتُمۡ إِلَیۡهِمۡۚ قُل لَّا تَعۡتَذِرُواْ لَن نُّؤۡمِنَ لَکُمۡ قَدۡ نَبَّأَنَا ٱللَّهُ مِنۡ أَخۡبَارِکُمۡۚ وَسَیَرَى ٱللَّهُ عَمَلَکُمۡ وَرَسُولُهُۥ ثُمَّ تُرَدُّونَ إِلَىٰ عَٰلِمِ ٱلۡغَیۡبِ َٱلشَّهَٰدَةِ فَیُنَبِّئُکُم بِمَا کُنتُمۡ تَعۡمَلُونَ ٩٤ سَیَحۡلِفُونَ بِٱللَّهِ لَکُمۡ إِذَا ٱنقَلَبۡتُمۡ إِلَیۡهِمۡ لِتُعۡرِضُواْ عَنۡهُمۡۖ فَأَعۡرِضُواْ عَنۡهُمۡۖ إِنَّهُمۡ رِجۡسٞۖ وَمَأۡوَىٰهُمۡ جَهَنَّمُ جَزَآءَۢ بِمَا کَانُواْ یَکۡسِبُونَ ٩٥ یَحۡلِفُونَ لَکُمۡ لِتَرۡضَوۡاْ عَنۡهُمۡۖ فَإِن تَرۡضَوۡاْ عَنۡهُمۡ فَإِنَّ ٱللَّهَ لَا یَرۡضَىٰ عَنِ ٱلۡقَوۡمِ ٱلۡفَٰسِقِینَ ٩٦ ٱلۡأَعۡرَابُ أَشَدُّ کُفۡرٗا وَنِفَاقٗا وَأَجۡدَرُ أَلَّا یَعۡلَمُواْ حُدُودَ مَآ أَنزَلَ ٱللَّهُ عَلَىٰ رَسُولِهِۦۗ وَٱللَّهُ عَلِیمٌ حَکِیمٞ ٩٧ وَمِنَ ٱلۡأَعۡرَابِ مَن یَتَّخِذُ مَا یُنفِقُ مَغۡرَمٗا وَیَتَرَبَّصُ بِکُمُ ٱلدَّوَآئِرَۚ عَلَیۡهِمۡ دَآئِرَةُ ٱلسَّوۡءِۗ وَٱللَّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٞ ٩٨ وَمِنَ ٱلۡأَعۡرَابِ مَن یُؤۡمِنُ بِٱللَّهِ وَٱلۡیَوۡمِ ٱلۡأٓخِرِ وَیَتَّخِذُ مَا یُنفِقُ قُرُبَٰتٍ عِندَ ٱللَّهِ وَصَلَوَٰتِ ٱلرَّسُولِۚ أَلَآ إِنَّهَا قُرۡبَةٞ لَّهُمۡۚ سَیُدۡخِلُهُمُ ٱللَّهُ فِی رَحۡمَتِهِۦٓۚ إِنَّ ٱللَّهَ غَفُورٞ رَّحِیمٞ ٩٩ ﴾
عذرخواهى کنند پیشِ شما چون باز آیید به سوى ایشان. بگو: عذرخواهى مکنید! باور نکنیم [سخنِ] شما را. هرآیینه آگاه ساخته است ما را خدا به بعضِ خبرهاى شما و خواهد دید خدا و رسولِ او عمل شما را (یعنى در دنیا) باز گردانیده شوید به سوى دانندۀ نهان و آشکارا، پس خبر دهد شما را به آنچه میکردید. ﴿94﴾سوگند خواهند خورد به خدا پیش شما چون باز آیید به سوى ایشان، تا روى بگردانید از ایشان. پس شما روى بگردانید از ایشان، هرآیینه ایشان پلیدند و جاى ایشان دوزخ است، سزایى آنچه میکردند. ﴿95﴾سوگند میخورند براى شما تا رضامند شوید از ایشان، پس اگر رضامند شوید از ایشان، هرآیینه خدا رضامند نشود از گروه فاسقان. ﴿96﴾صحرانشینان سختترند در کفر و نفاق [610]و سزاوارترند به آنکه ندانند احکام شریعتى را که نازل کرده است خدا بر پیغامبر خود و خدا دانای درستکار است. ﴿97﴾و از اعراب کسى هست که تاوان مىشمارد چیزى را که خرج میکند و انتظار میکشد در حقّ شما مصایب را. بر ایشان باد مصیبت بد و خدا شنوای داناست. ﴿98﴾و از اعراب کسى هست که ایمان مىآرد به خدا و روز آخر و مىشمارد چیزى را که خرج میکند، سبب قربتْ نزدیک خدا و وسیلۀ دعاى نیک پیغامبر. آگاه باش! هرآیینه وی قربت است ایشان را. داخل خواهد کرد ایشان را خدا در رحمت خود، هرآیینه خدا آمرزندۀ مهربان است. ﴿99﴾
﴿وَٱلسَّٰبِقُونَ ٱلۡأَوَّلُونَ مِنَ ٱلۡمُهَٰجِرِینَ وَٱلۡأَنصَارِ وَٱلَّذِینَ ٱتَّبَعُوهُم بِإِحۡسَٰنٖ رَّضِیَ ٱللَّهُ عَنۡهُمۡ وَرَضُواْ عَنۡهُ وَأَعَدَّ لَهُمۡ جَنَّٰتٖ تَجۡرِی تَحۡتَهَا ٱلۡأَنۡهَٰرُ خَٰلِدِینَ فِیهَآ أَبَدٗاۚ ذَٰلِکَ ٱلۡفَوۡزُ ٱلۡعَظِیمُ ١٠٠ وَمِمَّنۡ حَوۡلَکُم مِّنَ ٱلۡأَعۡرَابِ مُنَٰفِقُونَۖ وَمِنۡ أَهۡلِ ٱلۡمَدِینَةِ مَرَدُواْ عَلَى ٱلنِّفَاقِ لَا تَعۡلَمُهُمۡۖ نَحۡنُ نَعۡلَمُهُمۡۚ سَنُعَذِّبُهُم مَّرَّتَیۡنِ ثُمَّ یُرَدُّونَ إِلَىٰ عَذَابٍ عَظِیمٖ ١٠١ وَءَاخَرُونَ ٱعۡتَرَفُواْ بِذُنُوبِهِمۡ خَلَطُواْ عَمَلٗا صَٰلِحٗا وَءَاخَرَ سَیِّئًا عَسَى ٱللَّهُ أَن یَتُوبَ عَلَیۡهِمۡۚ إِنَّ ٱللَّهَ غَفُورٞ رَّحِیمٌ ١٠٢ خُذۡ مِنۡ أَمۡوَٰلِهِمۡ صَدَقَةٗ تُطَهِّرُهُمۡ وَتُزَکِّیهِم بِهَا وَصَلِّ عَلَیۡهِمۡۖ إِنَّ صَلَوٰتَکَ سَکَنٞ لَّهُمۡۗ وَٱللَّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ ١٠٣أَلَمۡ یَعۡلَمُوٓاْ أَنَّ ٱللَّهَ هُوَ یَقۡبَلُ ٱلتَّوۡبَةَ عَنۡ عِبَادِهِۦ وَیَأۡخُذُ ٱلصَّدَقَٰتِ وَأَنَّ ٱللَّهَ هُوَ ٱلتَّوَّابُ ٱلرَّحِیمُ ١٠٤ وَقُلِ ٱعۡمَلُواْ فَسَیَرَى للَّهُ عَمَلَکُمۡ وَرَسُولُهُۥ وَٱلۡمُؤۡمِنُونَۖ وَسَتُرَدُّونَ إِلَىٰ عَٰلِمِ ٱلۡغَیۡبِ وَٱلشَّهَٰدَةِ فَیُنَبِّئُکُم بِمَا کُنتُمۡ تَعۡمَلُونَ ١٠٥ وَءَاخَرُونَ مُرۡجَوۡنَ لِأَمۡرِ ٱللَّهِ إِمَّا یُعَذِّبُهُمۡ وَإِمَّا یَتُوبُ عَلَیۡهِمۡۗ وَٱللَّهُ عَلِیمٌ حَکِیمٞ ١٠٦﴾
و سبقت کنندگان نخستینان از مهاجران و انصار و آنانکه پیروىِ ایشان کردند به نیکوکارى، خوشنود شد خدا از این جماعت و ایشان خوشنود شدند از وى و آماده ساخت براى ایشان بوستانها که میرود زیرِ آن جویها، جاویدان آنجا همیشه. این است فیروزى بزرگ. ﴿100﴾و از آنانکه حوالىِ شمایند از اعراب، منافقانند و بعضِ اهل مدینه خوگر شدهاند بر نفاق. تو نمیدانى ایشان را ما میدانیم ایشان را، عذاب خواهیم کرد ایشان را دوبار [611]، باز گردانیده شوند به سوى عذاب بزرگ. ﴿101﴾و دیگران هستند که اقرار کردند به گناهان خود، آمیختهاند عمل نیک را با عمل دیگر که بد است. نزدیک است که خدا به رحمت متوجه شود بر ایشان، هرآیینه خدا آمرزندۀ مهربان است. ﴿102﴾بگیر از اموال ایشان زکات تا پاک سازى ایشان را و با برکت کنى ایشان را به آن و دعاى خیر کن بر ایشان، هرآیینه دعاى تو سبب آرام است ایشان را و خدا شنوای داناست. ﴿103﴾آیا ندانستهاند که خدا همون توبه قبول میکند از بندگان خود و میگیرد صدقات را و آنکه خدا همونست توبه پذیرندۀ مهربان؟. ﴿104﴾و بگو: عمل کنید پس خواهد دید خدا عمل شما را و رسول او و مؤمنان و گردانیده خواهید شد به سوى دانندۀ پنهان و آشکارا، پس خبر دهد شما را به آنچه میکردید. ﴿105﴾و دیگرانند موقوف داشته شده بر فرمانِ خدا. یا این است که عذاب کند ایشان را یا به رحمت متوجه شود بر ایشان و خدا دانای درستکار است. ﴿106﴾
﴿ وَٱلَّذِینَ ٱتَّخَذُواْ مَسۡجِدٗا ضِرَارٗا وَکُفۡرٗا وَتَفۡرِیقَۢا بَیۡنَ ٱلۡمُؤۡمِنِینَ وَإِرۡصَادٗا لِّمَنۡ حَارَبَ ٱللَّهَ وَرَسُولَهُۥ مِن قَبۡلُۚ وَلَیَحۡلِفُنَّ إِنۡ أَرَدۡنَآ إِلَّا ٱلۡحُسۡنَىٰۖ وَٱللَّهُ یَشۡهَدُ إِنَّهُمۡ لَکَٰذِبُونَ ١٠٧ لَا تَقُمۡ فِیهِ أَبَدٗاۚ لَّمَسۡجِدٌ أُسِّسَ عَلَى ٱلتَّقۡوَىٰ مِنۡ أَوَّلِ یَوۡمٍ أَحَقُّ أَن تَقُومَ فِیهِۚ فِیهِ رِجَالٞ یُحِبُّونَ أَن یَتَطَهَّرُواْۚ وَٱللَّهُ یُحِبُّ ٱلۡمُطَّهِّرِینَ ١٠٨ أَفَمَنۡ أَسَّسَ بُنۡیَٰنَهُۥ عَلَىٰ تَقۡوَىٰ مِنَ ٱللَّهِ وَرِضۡوَٰنٍ خَیۡرٌ أَم مَّنۡ أَسَّسَ بُنۡیَٰنَهُۥ عَلَىٰ شَفَا جُرُفٍ هَارٖ فَٱنۡهَارَ بِهِۦ فِی نَارِ جَهَنَّمَۗ وَٱللَّهُ لَا یَهۡدِی ٱلۡقَوۡمَ ٱلظَّٰلِمِینَ ١٠٩ لَا یَزَالُ بُنۡیَٰنُهُمُ ٱلَّذِی بَنَوۡاْ رِیبَةٗ فِی قُلُوبِهِمۡ إِلَّآ أَن تَقَطَّعَ قُلُوبُهُمۡۗ وَٱللَّهُ عَلِیمٌ حَکِیمٌ ١١٠ ۞إِنَّ ٱللَّهَ ٱشۡتَرَىٰ مِنَ ٱلۡمُؤۡمِنِینَ أَنفُسَهُمۡ وَأَمۡوَٰلَهُم بِأَنَّ لَهُمُ ٱلۡجَنَّةَۚ یُقَٰتِلُونَ فِی سَبِیلِ ٱللَّهِ فَیَقۡتُلُونَ وَیُقۡتَلُونَۖ وَعۡدًا عَلَیۡهِ حَقّٗا فِی ٱلتَّوۡرَىٰةِ وَٱلۡإِنجِیلِ وَٱلۡقُرۡءَانِۚ وَمَنۡ أَوۡفَىٰ بِعَهۡدِهِۦ مِنَ ٱللَّهِۚ فَٱسۡتَبۡشِرُواْ بِبَیۡعِکُمُ ٱلَّذِی بَایَعۡتُم بِهِۦۚ وَذَٰلِکَ هُوَ ٱلۡفَوۡزُ ٱلۡعَظِیمُ ١١١ ﴾
و از ایشان آنانند که ساختهاند مسجدى براى زیان رسانیدن و به جهت کفر و براى تفرقه افکندن میانِ مسلمانان و کمینگاه ساختن براى آنان که جنگ کردهاند با خدا و رسول او پیش از این، و البته سوگند خورند که نخواستهایم مگر خصلت نیک را و خدا گواهى میدهد که ایشان دروغگویانند [612]. ﴿107﴾مَایست آنجا هرگز! هرآیینه مسجدى که بنیاد نهاده شده است بر نیت تقوى از اوّل روز، بهتر است که ایستاده شوى آنجا، آنجا مردانند که دوست میدارند که پاک شوند و خدا دوست میدارد پاک باشندگان را. ﴿108﴾آیا کسی که بنیاد نهاد عمارت خود را بر ترسکارى از خدا و خوشنودى او بهتر است، یا کسى که بنیاد نهاده است عمارت خود را بر کنارۀ زمین رود خوردۀ مستعد افتادن پس افتد با صاحب خود در آتش دوزخ؟ و خدا راه نمىنماید گروه ستمکاران را [613]. ﴿109﴾همیشه باشد عمارت ایشان که بنا کردهاند [614]سبب شک در دل ایشان، مگر آنکه پاره پاره کرده شود دل ایشان را و خدا دانای درستکار است. ﴿110﴾هرآیینه خدا خرید کرده است از مسلمانان جان ایشان را و مال ایشان را به عوض آنکه ایشان را باشد بهشت. جنگ میکنند در راه خدا، پس میکشند و کشته میشوند. وعدهای که لازم است بر خدا به تحقیق در تورات و انجیل و قرآن و کیست وفا کنندهتر به عهدِ خویش از خدا؟ پس شادمان باشید به این فروختن خود که معامله کردید به آن و این است فیروزى بزرگ. ﴿111﴾
﴿ ٱلتَّٰٓئِبُونَ ٱلۡعَٰبِدُونَ ٱلۡحَٰمِدُونَ ٱلسَّٰٓئِحُونَ ٱلرَّٰکِعُونَ ٱلسَّٰجِدُونَ ٱلۡأٓمِرُونَ بِٱلۡمَعۡرُوفِ وَٱلنَّاهُونَ عَنِ ٱلۡمُنکَرِ وَٱلۡحَٰفِظُونَ لِحُدُودِ ٱللَّهِۗ وَبَشِّرِ ٱلۡمُؤۡمِنِینَ ١١٢ مَا کَانَ لِلنَّبِیِّ وَٱلَّذِینَ ءَامَنُوٓاْ أَن یَسۡتَغۡفِرُواْ لِلۡمُشۡرِکِینَ وَلَوۡ کَانُوٓاْ أُوْلِی قُرۡبَىٰ مِنۢ بَعۡدِ مَا تَبَیَّنَ لَهُمۡ أَنَّهُمۡ أَصۡحَٰبُ ٱلۡجَحِیمِ ١١٣ وَمَا کَانَ ٱسۡتِغۡفَارُ إِبۡرَٰهِیمَ لِأَبِیهِ إِلَّا عَن مَّوۡعِدَةٖ وَعَدَهَآ إِیَّاهُ فَلَمَّا تَبَیَّنَ لَهُۥٓ أَنَّهُۥ عَدُوّٞ لِّلَّهِ تَبَرَّأَ مِنۡهُۚ إِنَّ إِبۡرَٰهِیمَ لَأَوَّٰهٌ حَلِیمٞ ١١٤ وَمَا کَانَ ٱللَّهُ لِیُضِلَّ قَوۡمَۢا بَعۡدَ إِذۡ هَدَىٰهُمۡ حَتَّىٰ یُبَیِّنَ لَهُم مَّا یَتَّقُونَۚ إِنَّ ٱللَّهَ بِکُلِّ شَیۡءٍ عَلِیمٌ ١١٥ إِنَّ ٱللَّهَ لَهُۥ مُلۡکُ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِۖ یُحۡیِۦ وَیُمِیتُۚ وَمَا لَکُم مِّن دُونِ ٱللَّهِ مِن وَلِیّٖ وَلَا نَصِیرٖ ١١٦ لَّقَد تَّابَ ٱللَّهُ عَلَى ٱلنَّبِیِّ وَٱلۡمُهَٰجِرِینَ وَٱلۡأَنصَارِ ٱلَّذِینَ ٱتَّبَعُوهُ فِی سَاعَةِ ٱلۡعُسۡرَةِ مِنۢ بَعۡدِ مَا کَادَ یَزِیغُ قُلُوبُ فَرِیقٖ مِّنۡهُمۡ ثُمَّ تَابَ عَلَیۡهِمۡۚ إِنَّهُۥ بِهِمۡ رَءُوفٞ رَّحِیمٞ ١١٧ ﴾
ایشان توبه کنندگانند، عبادت کنندگانند، حمد گویندگانند، سفر در راه خدا کنندگانند، رکوع و سجده کنندگانند، فرمایندگانند به کار پسندیده و منع کنندگانند از ناپسندیده و نگاه دارندگانند احکام خدا را. و مژده ده، مسلمانان را. ﴿112﴾روا نبود پیغامبر را و نه مسلمانان را که طلب آمرزش کنند برای مشرکان و اگرچه دارای خویشاوندى باشند، بعد از آنکه ظاهر شد ایشان را که آن گروه، باشندگان دوزخند. ﴿113﴾و نبود آمرزش خواستن ابراهیم براى پدر خود، مگر از جهت وعدهای که کرده بودش با وى، پس چون روشن شد براى ابراهیم که وى دشمن خدا است، بیزار شد از وى، هرآیینه ابراهیم دردمندِ بردبار بود. ﴿114﴾و هرگز نیست خدا که گمراه کند قومى را [615]بعد از آنکه راه نموده باشد ایشان را، تا آنکه واضح سازد بر ایشان آنچه از آن پرهیز کنند، هرآیینه خدا به هر چیز داناست [616]. ﴿115﴾هرآیینه خدا وی راست پادشاهى آسمانها و زمین، زنده میکند و مىمیراند و نیست شما را بجز وى هیچ کارسازى و یارىدهندهای. ﴿116﴾هرآیینه به رحمت متوجه شد خدا بر پیغامبر و آن مهاجران و انصار که پیروىِ وى کردند در وقت تنگدستى، بعد از آنکه نزدیک بود که از جای برود دل گروهى از ایشان، باز به رحمت متوجه شد بر ایشان، هرآیینه وى بر ایشان بخشایندۀ مهربان است. ﴿117﴾
﴿وَعَلَى ٱلثَّلَٰثَةِ ٱلَّذِینَ خُلِّفُواْ حَتَّىٰٓ إِذَا ضَاقَتۡ عَلَیۡهِمُ ٱلۡأَرۡضُ بِمَا رَحُبَتۡ وَضَاقَتۡ عَلَیۡهِمۡ أَنفُسُهُمۡ وَظَنُّوٓاْ أَن لَّا مَلۡجَأَ مِنَ ٱللَّهِ إِلَّآ إِلَیۡهِ ثُمَّ تَابَ عَلَیۡهِمۡ لِیَتُوبُوٓاْۚ إِنَّ ٱللَّهَ هُوَ ٱلتَّوَّابُ ٱلرَّحِیمُ ١١٨ یَٰٓأَیُّهَا ٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ ٱتَّقُواْ ٱللَّهَ وَکُونُواْ مَعَ ٱلصَّٰدِقِینَ ١١٩ مَا کَانَ لِأَهۡلِ ٱلۡمَدِینَةِ وَمَنۡ حَوۡلَهُم مِّنَ ٱلۡأَعۡرَابِ أَن یَتَخَلَّفُواْ عَن رَّسُولِ ٱللَّهِ وَلَا یَرۡغَبُواْ بِأَنفُسِهِمۡ عَن نَّفۡسِهِۦۚ ذَٰلِکَ بِأَنَّهُمۡ لَا یُصِیبُهُمۡ ظَمَأٞ وَلَا نَصَبٞ وَلَا مَخۡمَصَةٞ فِی سَبِیلِ ٱللَّهِ وَلَا یَطَُٔونَ مَوۡطِئٗا یَغِیظُ ٱلۡکُفَّارَ وَلَا یَنَالُونَ مِنۡ عَدُوّٖ نَّیۡلًا إِلَّا کُتِبَ لَهُم بِهِۦ عَمَلٞ صَٰلِحٌۚ إِنَّ ٱللَّهَ لَا یُضِیعُ أَجۡرَ ٱلۡمُحۡسِنِینَ ٢٠ وَلَا یُنفِقُونَ نَفَقَةٗ صَغِیرَةٗ وَلَا کَبِیرَةٗ وَلَا یَقۡطَعُونَ وَادِیًا إِلَّا کُتِبَ لَهُمۡ لِیَجۡزِیَهُمُ ٱللَّهُ أَحۡسَنَ مَا کَانُواْ یَعۡمَلُونَ ١٢١ ۞وَمَا کَانَ ٱلۡمُؤۡمِنُونَ لِیَنفِرُواْ کَآفَّةٗۚ فَلَوۡلَا نَفَرَ مِن کُلِّ فِرۡقَةٖ مِّنۡهُمۡ طَآئِفَةٞ لِّیَتَفَقَّهُواْ فِی ٱلدِّینِ وَلِیُنذِرُواْ قَوۡمَهُمۡ إِذَا رَجَعُوٓاْ إِلَیۡهِمۡ لَعَلَّهُمۡ یَحۡذَرُونَ ١٢٢ ﴾
و بر آن سه کس که موقوف داشته شدند تا آنکه تنگ شد بر ایشان زمین با وجود فراخى آن و تنگ شد بر ایشان جانهای ایشان و دانستند که پناهگاهى نیست از خدا مگر به سوى او، باز خدا به رحمت متوجه شد بر ایشان، تا ایشان رجوع کنند [617]. هرآیینه خدا توبه پذیرندۀ مهربان است. ﴿118﴾اى مسلمانان! بترسید از خدا و باشید با راستگویان. ﴿119﴾لایق نبود اهل مدینه را و آنان را که حوالى ایشانند از اعراب، که بازپس مانند از همراهى رسول خدا و نه آنکه رغبت کنند در حفظ خویش [اعراض کرده] از ذات رسول خدا. این به سبب آن است که نمیرسد به ایشان تشنگى و نه رنج و نه گرسنگى در راه خدا و نسپرند جایی که به خشم آرد کافران را و به دست نمىآرند از دشمن هیچ دستبُردى، مگر نوشته شود براى ایشان به سبب آن عمل صالح، هرآیینه خدا ضایع نمیکند مزد نیکوکاران را. ﴿120﴾و خرج نمىکنند هیچ خرج را اندکى و نه بسیارى و طىّ نمیکنند هیچ میدانى را مگر که نوشته شد براى ایشان [عمل صالح] تا جزا دهد ایشان را خدا در مقابلۀ نیکوترینِ آنچه میکردند. ﴿121﴾و ممکن نیست مؤمنان را که برآیند [618]همه یکجا، پس چرا بیرون نیامدند از هر جمعى از ایشان چند کس تا دانشمند شوند در دین و تا بیم کنند قوم خود را چون بازآیند به سوى ایشان، بُوَد که ایشان بترسند [619]. ﴿122﴾
﴿یَٰٓأَیُّهَا ٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ قَٰتِلُواْ ٱلَّذِینَ یَلُونَکُم مِّنَ ٱلۡکُفَّارِ وَلۡیَجِدُواْ فِیکُمۡ غِلۡظَةٗۚ وَٱعۡلَمُوٓاْ أَنَّ ٱللَّهَ مَعَ ٱلۡمُتَّقِینَ ١٢٣ وَإِذَا مَآ أُنزِلَتۡ سُورَةٞ فَمِنۡهُم مَّن یَقُولُ أَیُّکُمۡ زَادَتۡهُ هَٰذِهِۦٓ إِیمَٰنٗاۚ فَأَمَّا ٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ فَزَادَتۡهُمۡ إِیمَٰنٗا وَهُمۡ یَسۡتَبۡشِرُونَ ١٢٤ وَأَمَّا ٱلَّذِینَ فِی قُلُوبِهِم مَّرَضٞ فَزَادَتۡهُمۡ رِجۡسًا إِلَىٰ رِجۡسِهِمۡ وَمَاتُواْ وَهُمۡ کَٰفِرُونَ ١٢٥ أَوَلَا یَرَوۡنَ أَنَّهُمۡ یُفۡتَنُونَ فِی کُلِّ عَامٖ مَّرَّةً أَوۡ مَرَّتَیۡنِ ثُمَّ لَا یَتُوبُونَ وَلَا هُمۡ یَذَّکَّرُونَ ١٢٦ وَإِذَا مَآ أُنزِلَتۡ سُورَةٞ نَّظَرَ بَعۡضُهُمۡ إِلَىٰ بَعۡضٍ هَلۡ یَرَىٰکُم مِّنۡ أَحَدٖ ثُمَّ ٱنصَرَفُواْۚ صَرَفَ ٱللَّهُ قُلُوبَهُم بِأَنَّهُمۡ قَوۡمٞ لَّا یَفۡقَهُونَ ١٢٧ لَقَدۡ جَآءَکُمۡ رَسُولٞ مِّنۡ أَنفُسِکُمۡ عَزِیزٌ عَلَیۡهِ مَا عَنِتُّمۡ حَرِیصٌ عَلَیۡکُم بِٱلۡمُؤۡمِنِینَ رَءُوفٞ رَّحِیمٞ ١٢٨ فَإِن تَوَلَّوۡاْ فَقُلۡ حَسۡبِیَ ٱللَّهُ لَآ إِلَٰهَ إِلَّا هُوَۖ عَلَیۡهِ تَوَکَّلۡتُۖ وَهُوَ رَبُّ ٱلۡعَرۡشِ ٱلۡعَظِیمِ ١٢٩﴾
اى مسلمانان! جنگ کنید با آنانکه نزدیک شمایند از کافران و باید که کافران بیابند در شما درشتى را و بدانید که خدا با متّقیان است. ﴿123﴾و چون فروآورده شود سورتى، پس از منافقان کسى هست که میگوید: در حقّ کدام یک از شما افزون کرده است این سوره ایمان را؟ پس امّا اهل ایمان، پس به تحقیق زیاده کرده است در حقّ ایشان ایمان را و ایشان شادمان میشوند. ﴿124﴾و امّا آنان که در دل ایشان بیمارى است، پس زیاده کرده است در حقّ ایشان پلیدى را همراه پلیدىِ ایشان و مردند و ایشان کافر بودند. ﴿125﴾آیا نمىبینند که ایشان عقوبت کرده میشوند در هر سال یک بار یا دو بار [620]، باز توبه نمىکنند و نه ایشان پند میگیرند. ﴿126﴾و چون فروآورده شود سورتى [621]، نظر کند بعض ایشان به بعضى [از جهت شرمندگى ومیگوید:] آیا مىبیند هیچکس شما را؟ پس بازگردند [622]. بازگردانیده است خدا دل ایشان را به سبب آنکه ایشان گروهى هستند که نمیدانند. ﴿127﴾اى مسلمانان! آمده است به شما پیغامبرى از قبیلۀ شما، دشوار است بر وى رنج شما، حریص است بر هدایت شما، به مسلمانان بخشایندۀ مهربان است. ﴿128﴾پس اگر بازگردند، بگو: بس است مرا خدا، هیچ معبود نیست بجز وى، بر وى توکل کردم و او خداوند عرش بزرگ است [623]. ﴿129﴾
[566] مترجم گوید: سال نهم، حضرت پیغامبرجعلی مرتضی را در موسم حج فرستاد تا عهود مشرکان را براندازد، الاّ چهار ماه ایشان را فرصت داد تا در امر خود تأمل کنند، مگر دو فرقۀ بنی ضمره و بنوکنانه که خیانت در عهد نکرده بودند، پس خدای تعالی عهد ایشان را تا میعاد آن مقرر داشت و تا ندا کند که بعد ازین هیچ مشرک به حج نیاید و هیچ برهنه طواف کعبه نکند و اوائل سورۀ برائت بر ایشان برخواند، والله اعلم. [567] یعنی آن چهار ماه که ایشان را فرصت داده بودند. [568] مترجم گوید: آن حضرتجبا کفار قریش صلح کرده بودند و ایشان در مقام عذر آمده، بر کشتن خلفای آن حضرت اعانت نمودند و این صورت، سبب فتح مکه شد. خدای تعالی برای ترغیب بر غزوۀ فتح، آیات فرستاد. [569] یعنی قریش که در حدیبیه به ایشان، صلح واقع شده بود. [570] یعنی تابع شهوات نفس شدند، ایمان را ترک کردند. [571] یعنی تکلیف جهاد نشود. [572] مترجم گوید: تعریض است به جواب مفاخرت قریش به عمارت مسجد حرام. [573] مترجم گوید: بعد غزوۀ فتح در ترغیب بر جهاد مشرکین و اهل کتاب نازل شد. [574] مترجم گوید: در غزوۀ حنین شکست گونه به مسلمین رو داده بود. بعد از آن خدای تعالی نصرت داد و به جهت تذکیر نعمت، این آیات فرستاد. [575] یعنی توفیق اسلام دهد هرکه را خواهد از کافران، والله اعلم. [576] یعنی به سبب انقطاع سوداگران، والله اعلم. [577] مترجم گوید: خدای تعالی در باب جهاد اهل کتاب و گرفتن جزیه از ایشان میفرماید. [578] یعنی اصلی ندارد. [579] یعنی مشرکان، که ملائکه را دختران خدا میگویند. [580] یعنی از راه صواب. [581] یعنی به شبهات تقریر میکنند در ابطال دین، والله اعلم. [582] یعنی زکات نمیدهند. [583] یعنی دمیده شود. [584] مترجم گوید: در دین حضرت ابراهیم مقرر بود که در محرم و رجب وذیقعده و ذیالحجه با یکدیگر جنگ نکنند. اهل جاهلیت این حکم را تحریف کرده گاهی صفر را محرم میساختند ومحرم را صفر و علی هذالقیاس و این را نسئ میگفتند. خدایتعالی اصل این حکم را باقی داشت، به این وجه که جنگ ناحق هیچگاه درست نیست و درین ماهها حرمت آن مغلظ میشود و جنگ با کافران همه وقت درست است. و نفی تحریف ایشان فرمود. [585] یعنی به قتال ناحق. [586] مترجم گوید: آن حضرتجدر وقت عسرت و گرمی هوا متوجه غزوۀ تبوک شدند و بسیاری از صحابه موافقت کردند و از مسلمین سه کس به غیر عذر، تخلف کردند و توبۀ ایشان بعد پنجاه روز قبول افتاد و از منافقان، کلمات نفاق سر برزد. خدای تعالی در مدح اینان و ذم آنان و عفو از آن سه کس آیات فرستاد. [587] یعنی ابوبکر صدیق را. [588] یعنی در حالی که اسباب و حشم بسیار دارید یا بجز قدر ضروری به دست شما نباشد و به این توجیه آیت محکم باشد غیر منسوخ، والله اعلم. [589] یعنی به سوگند دروغ. [590] و این تصویر است القای عزم مختلف را در خاطر ایشان. [591] یعنی سعی در فتنه میکردند. [592] یعنی سخن ایشان قبول میکنند. [593] یعنی مرا در بلاد روم میبرید که جمال رومیان دیده، مفتون خواهم شد، والله اعلم. [594] یعنی پنهان با اعدا موافقت کردهایم یا از سفر تخلف نمودهایم، ما را هیچ باک نیست، والله اعلم. [595] یعنی فتح یا شهادت. [596] یعنی مشقت جمع مال و حفظ اولاد و تأسف بر آنچه فوت شود، والله اعلم. [597] یعنی ضعیف الاسلام. [598] یعنی جهاد. [599] یعنی هرچه کسی گوید قبول میکند. [600] یعنی ایمان به زبان خود. [601] یعنی از دنیا. [602] یعنی به سیف. [603] یعنی به زبان. [604] یعنی ایذای پیغمبر. [605] و این نوعی از تحکم است، والله اعلم. [606] یعنی به مزدوری چیزی پیدا میکنند و صدقه میدهند. [607] یعنی هر دو صورت یکسان است. [608] مترجم گویند: مراد خبر است با آنکه در دنیا خواهند خندید و در آخرت خواهند گریست. [609] یعنی برای احراز غنائم. [610] یعنی به نسبت اهل شهر. [611] یعنی در میان مسلمانان، ذلیل شوند و در اموال و اولاد، آفات بینند. [612] مترجم گوید: جماعتی از منافقان مسجدی ساخته بودند به نیت فاسد تا تفریق مسلمین باشد و کمینگاه کافران. خدای تعالی به هدم آن امر فرمود، والله اعلم. [613] عمارت ساختن براساس تقوی کنایت است از اخلاص در اعمال و عمارت ساختن بر کنارۀ رود خورده، کنایت از ریا و عُجب در اعمال، والله اعلم. [614] یعنی مسجد ضرار. [615] یعنی در حساب گمراهان نمیشمارد قومی را. [616] یعنی تا پیغامبر نیاید تبلیغ نکند، معذوراند. (فتح). [617] یعنی به مقام قریب. [618] یعنی به طلب علم. [619] یعنی طلب علم دین، فرض کفایه است. [620] یعنی با امراض و مصائب. [621] یعنی سورهای که در وی بیان نفاق ایشان باشد. [622] یعنی به خانههای خود. [623] یعنی چنانکه قادر است عرش را نگاه میدارد و تو را نیز نگاه میدارد از شرِّ کافران و منافقان.
تفسیر نور:
سوره توبة آیه 1
متن آیه :
بَرَاءةٌ مِّنَ اللّهِ وَرَسُولِهِ إِلَى الَّذِینَ عَاهَدتُّم مِّنَ الْمُشْرِکِینَ
ترجمه :
(
این ، اعلام ) بیزاری خداوند و پیغمبرش از مشرکانی است که شما ( مؤمنان
توسّط فرستاده خدا ، فرمانده کلّ قوا ) با آنان پیمان بستهاید ( و ایشان
آن را به دلخواه شکستهاند و به دشمنان اسلام پیوستهاند . به آنان چهار
ماه فرصت داده میشود که در این فاصله یا به اسلام بگروند ، یا سرزمین
عربستان را ترک کنند ، و یا این که آماده نبرد با مسلمانان شوند ) .
توضیحات :
«
بَرَآءَةٌ » : بیزاری . مراد اعلام مقاطعه و ترک معاهده است . این سوره را
( بَرَاءَة ) نامگذاری کردهاند به خاطر این که آغاز آن بدین واژه است .
توبه هم گفتهاند چون از توبه زیاد سخن رفته است ( نگا : آیه 117 به بعد ) .
فاضحه نیز نامیدهاند چرا که منافقان را رسوا نموده است ( نگا : آیه 49 به
بعد ) . از آنجا که این سوره با بیزاری و خشم خدا از مشرکان آغاز شده است و
در آن از اجازه جنگ با ایشان سخن رفته است ( نگا : آیه 5 و 28 ) عبارت «
بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ » که نشانه صلح و دوستی و بیانگر
رحمانیّت و رحیمیّت خدا است در ابتدای آن نیامده است . ( بَرَآءَة ) خبر
مبتدای محذوف و تقدیر چنین است : ( هذِهِ بَرَآءَةٌ ) . یا مبتدا است و
خبر آن ( إِلَی الَّذِینَ عَاهَدْتُمْ ) . در این صورت مثل این است که
بگوئیم : مِن فُلانٍ إِلی فُلانٍ .
سوره توبة آیه 2
متن آیه :
فَسِیحُواْ فِی الأَرْضِ أَرْبَعَةَ أَشْهُرٍ وَاعْلَمُواْ أَنَّکُمْ
غَیْرُ مُعْجِزِی اللّهِ وَأَنَّ اللّهَ مُخْزِی الْکَافِرِینَ
ترجمه :
پس
( ای مؤمنان ! به کافران بگوئید : ) آزادانه چهار ماه در زمین بگردید ( و
از آغاز عید قربان سال نهم هجری ، یعنی روز دهم ذیالحجّه همان سال ، تا
روز دهم ماه ربیعالآخر ق . سال بعدی ، یعنی سال دهم هجری ، به هر کجا که
میخواهید بروید و بگردید ) و بدانید که شما ( در همه حال و همه آن ، مغلوب
قدرت خدائید و از دست او نجات پیدا نمیکنید و ) هرگز نمیتوانید خدا را
درمانده کنید ، و بیگمان خداوند کافران را خوار و رسوا میسازد .
توضیحات :
«
سِیحُوا » : بگردید . از مصدر سیاحت ، به معنی جریان آزاد آب است و در
اینجا مراد سیر و سیاحت اختیاری است . « مُخْزِی » : خوارکننده .
رسواکننده .
سوره توبة آیه 3
متن آیه :
وَأَذَانٌ مِّنَ اللّهِ وَرَسُولِهِ إِلَى النَّاسِ یَوْمَ الْحَجِّ
الأَکْبَرِ أَنَّ اللّهَ بَرِیءٌ مِّنَ الْمُشْرِکِینَ وَرَسُولُهُ فَإِن
تُبْتُمْ فَهُوَ خَیْرٌ لَّکُمْ وَإِن تَوَلَّیْتُمْ فَاعْلَمُواْ
أَنَّکُمْ غَیْرُ مُعْجِزِی اللّهِ وَبَشِّرِ الَّذِینَ کَفَرُواْ
بِعَذَابٍ أَلِیمٍ
ترجمه :
این اعلامی است از سوی
خدا و پیغمبرش به همه مردم ( که در اجتماع سالانه ایشان در مکّه ) در روز
بزرگترین حجّ ( یعنی عید قربان ، توسّط امیر مؤمنان علیبن ابیطالب و به
امیرالحاجی ابوبکر صدیق ، بر همگان خوانده میشود ) که خدا و پیغمبرش از
مشرکان بیزارند و ( عهد و پیمان کافران خائن را ارج نمیگذارند . پس ای
مشرکانِ عهدشکن بدانید که ) اگر توبه کردید ( و از شرک قائلشدن برای خدا
برگشتید ) این برای شما بهتر است ، و اگر سرپیچی کردید ( و بر کفر و شرک
خود ماندگار ماندید ) بدانید که شما نمیتوانید خدای را درمانده دارید و (
خویشتن را از قلمرو قدرت و فرماندهی او بیرون سازید . ای پیغمبر ! همه )
کافران را به عذاب عظیم و سخت دردناکی مژده بده .
توضیحات :
«
أَذَانٌ » : اعلام . آگهی . « یَوْمَ الْحَجِّ الأکْبَرِ » : روز بزرگترین
حجّ . مراد روز عید قربان است که مهمترین مناسک حجّ در آن انجام میپذیرد و
در واقع قسمت اصلی اعمال آن به پایان میرسد . در مقابل حجّ اکبر ، حجّ
اصغر است که عُمره نام دارد و در آن وقوف در عرفات انجام نمیگیرد .
سوره توبة آیه 4
متن آیه :
إِلاَّ الَّذِینَ عَاهَدتُّم مِّنَ الْمُشْرِکِینَ ثُمَّ لَمْ
یَنقُصُوکُمْ شَیْئاً وَلَمْ یُظَاهِرُواْ عَلَیْکُمْ أَحَداً فَأَتِمُّواْ
إِلَیْهِمْ عَهْدَهُمْ إِلَى مُدَّتِهِمْ إِنَّ اللّهَ یُحِبُّ
الْمُتَّقِینَ
ترجمه :
امّا کسانی که از مشرکان با
آنان پیمان بستهاید و ایشان چیزی از آن فروگذار نکردهاند ( و پیمان را
کاملاً رعایت نمودهاند ) و از کسی بر ضدّ شما پشتیبانی نکرده ( و او را
یاری ندادهاند ) ، پیمان آنان را تا پایان مدّت زمانی که تعیین کردهاند
محترم شمارید و بدان وفا کنید . بیگمان خداوند پرهیزگاران ( وفاکننده به
عهد ) را دوست میدارد .
توضیحات :
« لَمْ
یَنقُصُوکُمْ شَیْئاً » : چیزی از شروط پیمان شما را نکاستهاند و نقض
ننمودهاند . « لَمْ یُظَاهِرُوا » : پشتیبانی و یاری نکردهاند .
سوره توبة آیه 5
متن آیه :
فَإِذَا انسَلَخَ الأَشْهُرُ الْحُرُمُ فَاقْتُلُواْ الْمُشْرِکِینَ
حَیْثُ وَجَدتُّمُوهُمْ وَخُذُوهُمْ وَاحْصُرُوهُمْ وَاقْعُدُواْ لَهُمْ
کُلَّ مَرْصَدٍ فَإِن تَابُواْ وَأَقَامُواْ الصَّلاَةَ وَآتَوُاْ
الزَّکَاةَ فَخَلُّواْ سَبِیلَهُمْ إِنَّ اللّهَ غَفُورٌ رَّحِیمٌ
ترجمه :
هنگامی
که ماههای حرام ( که مدّت چهار ماهه امان است ) پایان گرفت ، مشرکان (
عهدشکن ) را هرکجا بیابید بکشید و بگیرید و محاصره کنید و در همه کمینگاهها
برای ( به دام انداختن ) آنان بنشینید . اگر توبه کردند و ( از کفر
برگشتند و به اسلام گرویدند و برای نشان دادن آن ) نماز خواندند و زکات
دادند ، ( دیگر از زمره شمایند و ایشان را رها سازید و ) راه را بر آنان
باز گذارید . بیگمان خداوند دارای مغفرت فراوان ( برای توبهکنندگان از
گناهان ، ) و رحمت گسترده ( برای همه بندگان ) است .
توضیحات :
«
إنسَلَخَ » : به پایان رسید . گذشت . « الأَشْهُرُ الْحُرُمُ » : ماههای
حرام که عبارتند از : ذیقعده ، ذیحجّه ، محرم ، رجب . « أحْصُرُوهُمْ » :
در قلعهها و دژها و مکانهائی که خود را در آنها پنهان میکنند ، ایشان را
محاصره کنید و دوروبرشان را بگیرید . « مَرْصَدٍ » : کمینگاه . « خَلُّوا »
: رها کنید . آزاد سازید .
سوره توبة آیه 6
متن آیه :
وَإِنْ أَحَدٌ مِّنَ الْمُشْرِکِینَ اسْتَجَارَکَ فَأَجِرْهُ حَتَّى
یَسْمَعَ کَلاَمَ اللّهِ ثُمَّ أَبْلِغْهُ مَأْمَنَهُ ذَلِکَ بِأَنَّهُمْ
قَوْمٌ لاَّ یَعْلَمُونَ
ترجمه :
( ای پیغمبر ! )
اگر یکی از مشرکان ( و کافرانی که به شما دستور جنگ با آنان داده شده است )
از تو پناهندگی طلبید ، او را پناه بده تا کلام خدا ( یعنی آیات قرآن ) را
بشنود ( و از دین آگاه شود و راجع بدان بیندیشد . اگر آئین اسلام را
پذیرفت ، از زمره شما است ، و اگر اسلام را نپذیرفت ) پس از آن او را به
محلّ امن ( و مأوی و منزل قوم ) خودش برسان ( تا از خطرات راه برهد و بدون
هیچ گونه اذیّت و آزاری به میان اهل و عیال خویشتن رود ) . این ( پناه دادن
) بدان خاطر است که مشرکان مردمان نادان ( و ناآگاه از حقیقت اسلام )
هستند ( و چه بسا در پرتو آشنائی با اسلام ، نور ایمان در دلهایشان روشن
گردد ) .
توضیحات :
« إِسْتَجارَکَ » : از تو پناه
خواست . « أَجِرْهُ » : پناهش بده . « مَأْمَنَهُ » : محلّ امن و امان خود .
یعنی سرزمین قوم و قبیله و منزل او که سرپناه اهل و عیال خودش میباشد . «
ذلِکَ » : این فرمانِ به پناهندگی ، یا این پناهندگی .
سوره توبة آیه 7
متن آیه :
کَیْفَ یَکُونُ لِلْمُشْرِکِینَ عَهْدٌ عِندَ اللّهِ وَعِندَ رَسُولِهِ
إِلاَّ الَّذِینَ عَاهَدتُّمْ عِندَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ فَمَا
اسْتَقَامُواْ لَکُمْ فَاسْتَقِیمُواْ لَهُمْ إِنَّ اللّهَ یُحِبُّ
الْمُتَّقِینَ
ترجمه :
چگونه برای مشرکانی ( که
بارها پیمان خود را شکستهاند ) در پیش خدا و پیغمبرش عهد و پیمانی محترم
شمرده میشود ؟ مگر عهد و پیمان کسانی ( از قبائل عرب ) که در کنار
مسجدالحرام با ایشان پیمان بستید ( و آنان بر پیمان خود ماندگار ماندند ) .
مادام که ایشان در برابر شما راست و وفادار باشند ، شما نیز نسبت بدیشان
راست و وفادار باشید و عهد خود را نگاه دارید . بیگمان خداوند پرهیزگاران (
وفاکننده به عهد و پیمان ) را دوست میدارد .
توضیحات :
«
کَیْفَ یَکُونُ . . . » : استفهام انکاری است . یعنی نخواهد بود . «
فَمَااسْتَقامُوا » : پس مادام که بر جاده راستی و درستی ماندگار شدند .
سوره توبة آیه 8
متن آیه :
کَیْفَ وَإِن یَظْهَرُوا عَلَیْکُمْ لاَ یَرْقُبُواْ فِیکُمْ إِلاًّ
وَلاَ ذِمَّةً یُرْضُونَکُم بِأَفْوَاهِهِمْ وَتَأْبَى قُلُوبُهُمْ
وَأَکْثَرُهُمْ فَاسِقُونَ
ترجمه :
چگونه ( عهد و
پیمان با شما را مراعات میدارند ؟ هرگز ! بلکه ) اگر بر شما پیروز شوند ،
نه خویشاوندی را در نظر میگیرند و نه عهدی را مراعات میدارند ( و در
نابودی شما همه توان خود را به کار میگیرند . اگر پیروزی با شما باشد )
آنان با سخنان ( زیبا و شیرین ) خود شما را راضی و خوشنود میدارند ، ولی
دلهایشان ( با زبانهایشان همآوا نیست و اندرونشان از کینه شما لبریز است و
از اذعان و اقرار بدانچه میگویند ) ابا دارد . بیشتر آنان نافرمانبردارند
( و عهد و پیمان را نگاه نمیدارند ) .
توضیحات :
«
إِن یَظْهَرُوا . . . » : اگر پیروز و چیره شوند . « لا یَرْقُبُوا » :
مراعات نمیدارند . مواظبت نمیکنند . « إِلاّ » : قرابت و خویشاوندی . «
ذِمَّةً » : عهد و پیمان . « تَأبَیا » : سر باز میزند . خودداری میکند .
« فَاسِقُونَ » : افراد نافرمانبردار و دررونده از پذیرش دستور خدا .
سوره توبة آیه 9
متن آیه :
اشْتَرَوْاْ بِآیَاتِ اللّهِ ثَمَناً قَلِیلاً فَصَدُّواْ عَن سَبِیلِهِ إِنَّهُمْ سَاء مَا کَانُواْ یَعْمَلُونَ
ترجمه :
آنان
آیات ( خواندنیِ قرآن و دیدنیِ جهان ) خدا را به بهای اندک ( کالا و متاع
دنیوی ) فروختهاند و از راه خدا بازماندهاند و دیگران را نیز از آن
بازداشتهاند . آنان کار بسیار بدی کردهاند .
توضیحات :
«
إِشْتَرَوْا » : فروختهاند . معاوضه کردهاند ( نگا : بقره / 41 ، 79 ،
174 ، آلعمران / 77 ، 187 ، 199 ، مائده / 44 ، 106 ) . « صَدُّوا » : باز
ماندند و به دور افتادند . بازداشتند و به دور نگاه داشتند . این فعل ذو
وَجْهَیْن است و در اینجا میتواند هم لازم باشد و هم متعدّی .
سوره توبة آیه 10
متن آیه :
لاَ یَرْقُبُونَ فِی مُؤْمِنٍ إِلاًّ وَلاَ ذِمَّةً وَأُوْلَئِکَ هُمُ الْمُعْتَدُونَ
ترجمه :
آنان
( نه تنها درباره شما ، بلکه ) درباره هیچ فرد باایمانی رعایت خویشاوندی و
پیمان را نمیکنند و ایشان تجاوزپیشهاند ( و عهدشکنی و تعدّی ، بیماری
مزمنی برای آنان گشته است ) .
توضیحات :
« لا
یَرْقُبُونَ فِی مُؤْمِنٍ . . . » : آیه 8 درباره پیغمبر و یاران است و این
آیه درباره همه مؤمنان موحّد است . چرا که در اوّلی واژه ( فیکُمْ ) و در
این آیه ( مُؤْمِنٍ ) به صورت نکره آمده است .
سوره توبة آیه 11
متن آیه :
فَإِن تَابُواْ وَأَقَامُواْ الصَّلاَةَ وَآتَوُاْ الزَّکَاةَ
فَإِخْوَانُکُمْ فِی الدِّینِ وَنُفَصِّلُ الآیَاتِ لِقَوْمٍ یَعْلَمُونَ
ترجمه :
اگر
آنان ( از کفر ) توبه کردند و ( احکام اسلام را مراعات داشتند ، و از جمله
) نماز را خواندند و زکات دادند ( دست از آنان بدارید ، چرا که ) در این
صورت برادران دینی شما هستند ( و سزاوار همان چیزهائی بوده که شما سزاوارید
، و همان چیزهائی که بر شما واجب است ، بر آنان هم واجب است ) . ما آیات
خود را برای اهل دانش و معرفت بیان میکنیم و شرح میدهیم .
توضیحات :
«
نُفَصِّلُ » : شرح میدهیم . بیان میداریم . « لِقَوْمٍ یَعْلَمُونَ » :
برای کسانی که آگاهند و اهل فهم و شعورند . این جمله انسان را به تدبّر و
تأمّل میخواند .
سوره توبة آیه 12
متن آیه :
وَإِن نَّکَثُواْ أَیْمَانَهُم مِّن بَعْدِ عَهْدِهِمْ وَطَعَنُواْ فِی
دِینِکُمْ فَقَاتِلُواْ أَئِمَّةَ الْکُفْرِ إِنَّهُمْ لاَ أَیْمَانَ
لَهُمْ لَعَلَّهُمْ یَنتَهُونَ
ترجمه :
و اگر
پیمانهائی را که بستهاند و مؤکّد نمودهاند شکستند ، و آئین شما را مورد
طعن و تمسخر قرار دادند ( اینان سردستگان کفر و ضلالند و ) با سردستگان کفر
و ضلال بجنگید ، چرا که پیمانهای ایشان کمترین ارزشی ندارد . شاید ( در
پرتو بازبودن درگاه توبه خدا و شدّت عمل شما ، پشیمان شوند و ) دست بردارند
.
توضیحات :
« نَکَثُوا » : نقض کردند . به هم زدند
. « أَیْمَان » : جمع یمین ، سوگندها . « مِن بَعْدِ عَهْدِهِمْ » : پس
از پیمان بستن و به سوگندهای بزرگ استوار داشتن ایشان . «
أَئِمَّةَالْکُفْرِ » : مراد پیشوایان کفر و ضلال ایشان از قبیل ابوسفیان و
حرثبن هشام است . یا مراد خود این افراد است که خویشتن را سران و
متقدّمان در این کار میدانستند . به هر حال این عبارت پیروان سردستگان کفر
و ضلال را نیز شامل میشود .
سوره توبة آیه 13
متن آیه :
أَلاَ تُقَاتِلُونَ قَوْماً نَّکَثُواْ أَیْمَانَهُمْ وَهَمُّواْ
بِإِخْرَاجِ الرَّسُولِ وَهُم بَدَؤُوکُمْ أَوَّلَ مَرَّةٍ
أَتَخْشَوْنَهُمْ فَاللّهُ أَحَقُّ أَن تَخْشَوْهُ إِن کُنتُم مُّؤُمِنِینَ
ترجمه :
آیا با مردمانی نمیجنگید که پیمانهای خود
را ( مکرّراً ) شکستهاند و ( قبلاً نیز ایشان بودند که ) تصمیم به اخراج
پیغمبر ( از مکّه ) گرفتهاند و ( هم ایشان بودند که ) نخستین بار ( اذیّت و
آزار و تجاوز و تعدّی به جان و مال ) شما را آغاز کردهاند ؟ آیا از ایشان
میترسید ( و به جنگ آنان نمیروید ؟ ) . در صورتی که سزاوارتر آن است که
از خدا بترسید ( و از کیفر نافرمانی او بهراسید ) اگر واقعاً ایمان دارید (
و مؤمنان راستین هستید ) .
توضیحات :
« أَلا
تُقَاتِلُونَ ؟ » : آیا نمیجنگید ؟ استفهام انکاری است ، یعنی باید که
بجنگید . « هَمُّوا » : قصد کردند . در اینجا به معنی عزم را جزم کردند و
تصمیم قاطعانه گرفتند ( نگا : توبه / 74 ) . « بَدَءُوکُمْ أَوَّلَ مَرَّةٍ
» : آنان بار اوّل به اذیّت و آزارتان در مکّه پرداختند ( نگا : انفال /
30 ) و تصمیم به شکنجه دیگر مسلمانان گرفتند ( نگا : نساء / 75 ) . «
أَحَقّ » : درخورتر و سزاوارتر .
سوره توبة آیه 14
متن آیه :
قَاتِلُوهُمْ یُعَذِّبْهُمُ اللّهُ بِأَیْدِیکُمْ وَیُخْزِهِمْ وَیَنصُرْکُمْ عَلَیْهِمْ وَیَشْفِ صُدُورَ قَوْمٍ مُّؤْمِنِینَ
ترجمه :
(
ای مؤمنان ! ) با آن کافران بجنگید تا خدا آنان را با دست شما عذاب کند و
خوارشان دارد و شما را بر ایشان پیروز گرداند و ( با فتح و پیروزی مؤمنان
بر کافران ) سینههای اهل ایمان را شفا بخشد ( و بر دلهای زخمی ایشان مرهم
نهد و درد دیرینه اذیّت و آزار کفّار را از درون آنان بزداید ) .
توضیحات :
«
قَوْمٍ مُّؤْمِنِینَ » : مراد مؤمنانی است که نتوانسته بودند از مکّه
مهاجرت کنند ، و همچنین مسلمانانی مورد نظر است که مشرکانی چون قوم خُزاعه
درباره آنان غدر کردند و مکر و کید نمودند .
سوره توبة آیه 15
متن آیه :
وَیُذْهِبْ غَیْظَ قُلُوبِهِمْ وَیَتُوبُ اللّهُ عَلَى مَن یَشَاءُ وَاللّهُ عَلِیمٌ حَکِیمٌ
ترجمه :
و
کینه را از دلهایشان بردارد ( و شادی پیروزی را جایگزین آن گرداند . همه
باید بدانند که ) خداوند توبه هر کس را بخواهد ( و شایستهاش بداند )
میپذیرد ( و لذا کافران میتوانند تا دیر نشده است از کفر دست بکشند و به
سوی خدا برگردند و اسلام را بپذیرند ) . خداوند آگاه ( از کار و بار بندگان
، و در قانونگذاریها ) دارای حکمت فراوان است .
توضیحات :
« غَیْظَ » : خشم و کینه فراوان . در اینجا بیشتر مراد خشم و کینه نهان در دل مؤمنان عاجز و ناتوان است ( نگا : نساء / 75 ) .
سوره توبة آیه 16
متن آیه :
أَمْ حَسِبْتُمْ أَن تُتْرَکُواْ وَلَمَّا یَعْلَمِ اللّهُ الَّذِینَ
جَاهَدُواْ مِنکُمْ وَلَمْ یَتَّخِذُواْ مِن دُونِ اللّهِ وَلاَ رَسُولِهِ
وَلاَ الْمُؤْمِنِینَ وَلِیجَةً وَاللّهُ خَبِیرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ
ترجمه :
آیا
گمان میبرید که به حال خود رها میشوید ( و مورد آزمایش به وسیله جهاد و
غیره قرار نمیگیرید ) و خداوند به مردم نمیشناساند کسانی از شما را که به
جهاد برخاستهاند و بغیر از خدا و پیغمبر و مؤمنان ، دوست نزدیکی و
محرماسراری برای خود نگرفتهاند ؟ خداوند از همه اعمالتان آگاه است ( و
پاداش رفتار و کردارتان را به تمام و کمال میدهد ) .
توضیحات :
«
لَمَّا یَعْلَمِ اللهُ . . . » : مراد این است که علم غیبی خدا به علم
عینی تبدیل شود و آنچه در پسپرده غیب نهان بود برای مردم به صحنه ظهور
برسد و آشکار گردد ( نگا : بقره / 143 ) . به عبارت دیگر ، نفی علم به معنی
نفی معلوم است ، و عبارت فوق به جای این که ( هنوز خدا ندانسته باشد )
معنی شود ، به ( هنوز تحقّق نیافته و معلوم نشده باشد ) معنی میگردد . «
وَلیجَةً » : محرم اسرار . بیگانهای که به عنوان دوست صمیمی برگزیده شود .
در اینجا مراد دوست ناباب و دغلی است که از مشرکان و منافقان انتخاب و بر
اسرار مسلمانان آگاه میشود .
سوره توبة آیه 17
متن آیه :
مَا کَانَ لِلْمُشْرِکِینَ أَن یَعْمُرُواْ مَسَاجِدَ الله شَاهِدِینَ
عَلَى أَنفُسِهِمْ بِالْکُفْرِ أُوْلَئِکَ حَبِطَتْ أَعْمَالُهُمْ وَفِی
النَّارِ هُمْ خَالِدُونَ
ترجمه :
مشرکانی که به
کفر خویش گواهی میدهند حق ندارند مساجد خدا را ( با عبادت یا تعمیر و
تنظیف و خدمت ) آباد کنند . آنان اعمالشان هدر و تباه است ( و اجر و مزدی
به کارهایشان تعلّق نمیگیرد ) و جاودانه در آتش دوزخ ماندگار میمانند .
توضیحات :
«
مَا کَانَ لِلْمُشْرِکینَ » : مشرکان را نسزد و نرسد . « أَن یَعْمُرُوا »
: مراد آباد کردن مادی یا معنوی است . یعنی مشرکان نه حق شرکت در تعمیر و
بنای مساجد را دارند و نه حق شرکت در اجتماع و عبادت در آنها را . البتّه
کمک مالی یا بدنی آنان در ساختمان مساجد بلامانع است اگر زیان سیاسی یا
دینی در آن نباشد ( نگا : تفسیرالمنار ، صفحه 208 جلد 10 ) . « شَاهِدِینَ »
: مراد گواهی به زبان حال است ( نگا : اعراف / 172 و عادیات / 7 ) . چرا
که شهادت اعمال مهمتر از شهادت اقوال است .
سوره توبة آیه 18
متن آیه :
إِنَّمَا یَعْمُرُ مَسَاجِدَ اللّهِ مَنْ آمَنَ بِاللّهِ وَالْیَوْمِ
الآخِرِ وَأَقَامَ الصَّلاَةَ وَآتَى الزَّکَاةَ وَلَمْ یَخْشَ إِلاَّ
اللّهَ فَعَسَى أُوْلَئِکَ أَن یَکُونُواْ مِنَ الْمُهْتَدِینَ
ترجمه :
تنها
کسی حق دارد مساجد خدا را ( با تعمیر یا عبادت ) آبادان سازد که به خدا و
روز قیامت ایمان داشته باشد و نماز را چنان که باید بخواند و زکات را بدهد و
جز از خدا نترسد . امید است چنین کسانی از زمره راهیافتگان باشند .
توضیحات :
«
عَسَیا » : امید است . برخی واژههای ( عَسی ) را در قرآن به معنی واجب و
لازم است میدانند . امّا در اینجا معنی امید و رجا مناسبتر مینماید .
چرا که مسلمان نباید به اعمال صالحه مغرور گردد ، و بلکه باید همیشه در
میان خوف و رجا بسر برد .
سوره توبة آیه 19
متن آیه :
أَجَعَلْتُمْ سِقَایَةَ الْحَاجِّ وَعِمَارَةَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ
کَمَنْ آمَنَ بِاللّهِ وَالْیَوْمِ الآخِرِ وَجَاهَدَ فِی سَبِیلِ اللّهِ
لاَ یَسْتَوُونَ عِندَ اللّهِ وَاللّهُ لاَ یَهْدِی الْقَوْمَ
الظَّالِمِینَ
ترجمه :
آیا ( رتبه سقایت و ) آب
دادن به حاجیان و تعمیرکردن مسجدالحرام را همسان ( مقام آن ) کسی میشمارید
که به خدا و روز رستاخیز ایمان آورده است و در راه خدا جهاد کرده است ( و
به جان و مال کوشیده است ؟ هرگز منزلت آنان یکسان نیست و ) در نزد خدا
برابر نمیباشند ، و خداوند مردمانی را که ( به خویشتن به وسیله کفرورزیدن ،
و به دیگران به وسیله اذیّت و آزار آنان ) ستم میکنند ( به راه خیر و
صلاح دنیوی و نعمت و سعادت اخروی ) رهنمود نمیسازد .
توضیحات :
«
سِقَایَة » : میرابی . آبدادن . در اینجا مراد پیشه آبدادن به حاجیان در
مسجدالحرام است که منزلت و مقامی داشته است . « عِمَارَة » : آبادکردن .
تعمیرنمودن . « کَمَنْ » : مضافی مانند ( إیمان ) محذوف است و تقدیر چنین
است : کَإیمانِ مَنْ . « لا یَسْتَوُونَ » : مثل هم نیستند . برابر و یکسان
نمیباشند .
سوره توبة آیه 20
متن آیه :
الَّذِینَ آمَنُواْ وَهَاجَرُواْ وَجَاهَدُواْ فِی سَبِیلِ اللّهِ
بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنفُسِهِمْ أَعْظَمُ دَرَجَةً عِندَ اللّهِ
وَأُوْلَئِکَ هُمُ الْفَائِزُونَ
ترجمه :
کسانی که
ایمان آوردهاند و به مهاجرت پرداختهاند و در راه خدا با جان و مال (
کوشیدهاند و ) جهاد نمودهاند ، دارای منزلت والاتر و بزرگتری در پیشگاه
خدایند ، و آنان رستگاران و به مقصودرسندگان ( و سعادتمندان دنیا و آخرت )
میباشند .
توضیحات :
« أَعْظَمُ دَرَجَةً » : دارای
منزلت و مقام والاتر و بزرگتری هستند . واژه دَرَجَة تمییز است . ذکر این
نکته لازم است که از اسم تفضیل ( أَعْظَمُ ) نباید چنین استنباط گردد که
ایمان مؤمنان و جهاد ایشان دارای فضیلت و اجر بیشتر و سقایت کافران دارای
فضیلت و اجر کمتر است ! بلکه اسم تفضیل در موارد زیادی بیانگر این واقعیّت
است که یکی از دو طرف مقایسه دارای فضیلت است و دیگری اصلاً دارای فضیلتی
نیست ( نگا : بقره / 221 ، نساء / 128 ، توبه / 108 ) .
سوره توبة آیه 21
متن آیه :
یُبَشِّرُهُمْ رَبُّهُم بِرَحْمَةٍ مِّنْهُ وَرِضْوَانٍ وَجَنَّاتٍ لَّهُمْ فِیهَا نَعِیمٌ مُّقِیمٌ
ترجمه :
پروردگارشان
آنان را به رحمت خود و خوشنودی ( از ایشان که بزرگترین نعمت است ) و بهشتی
مژده میدهد که در آن نعمتهای جاودانه دارند .
توضیحات :
«
رِضْوَانٍ » : خوشنودی و رضایتی که خشمی به دنبال ندارد ( نگا : آلعمران /
15 ، توبه / 72 ) . « نَعِیمٌ » : نعمتهای فراوان . هرآنچه از آن بهرهمند
و متلذّذ شوند . هرچه انسان از آن خوشش بیاید . « مُقِیمٌ » : باقی .
جاودانه . همیشگی .
سوره توبة آیه 22
متن آیه :
خَالِدِینَ فِیهَا أَبَداً إِنَّ اللّهَ عِندَهُ أَجْرٌ عَظِیمٌ
ترجمه :
همواره
در بهشت ماندگار میمانند ( و غرق در لذائذ و نعمتهای آن خواهند بود ) .
بیگمان در پیشگاه خدا پاداش بزرگی ( و فراوانی برای فرمانبرداران امر او )
موجود است .
توضیحات :
« أَجْرٌ عَظِیمٌ » : پاداش بزرگی که عقلها از توصیف آن عاجزند .
سوره توبة آیه 23
متن آیه :
یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ لاَ تَتَّخِذُواْ آبَاءکُمْ
وَإِخْوَانَکُمْ أَوْلِیَاء إَنِ اسْتَحَبُّواْ الْکُفْرَ عَلَى الإِیمَانِ
وَمَن یَتَوَلَّهُم مِّنکُمْ فَأُوْلَئِکَ هُمُ الظَّالِمُونَ
ترجمه :
ای
مؤمنان ! پدران و برادران ( و همسران و فرزندان و هر یک از خویشاوندان
دیگر ) را یاوران خود نگیرید ( و تکیهگاه و دوست خود ندانید ) اگر کفر را
بر ایمان ترجیح دهند ( و بیدینی از دینداری در نزدشان عزیزتر و گرامیتر
باشد ) . کسانی که از شما ایشان را یاور و مددکار خود کنند مسلّماً ستمگرند
.
توضیحات :
« أوْلِیَآء » : جمع ولی ، یاور و مددکار که کار دیگری را به عهده گیرد .
سوره توبة آیه 24
متن آیه :
قُلْ إِن کَانَ آبَاؤُکُمْ وَأَبْنَآؤُکُمْ وَإِخْوَانُکُمْ
وَأَزْوَاجُکُمْ وَعَشِیرَتُکُمْ وَأَمْوَالٌ اقْتَرَفْتُمُوهَا
وَتِجَارَةٌ تَخْشَوْنَ کَسَادَهَا وَمَسَاکِنُ تَرْضَوْنَهَا أَحَبَّ
إِلَیْکُم مِّنَ اللّهِ وَرَسُولِهِ وَجِهَادٍ فِی سَبِیلِهِ
فَتَرَبَّصُواْ حَتَّى یَأْتِیَ اللّهُ بِأَمْرِهِ وَاللّهُ لاَ یَهْدِی
الْقَوْمَ الْفَاسِقِینَ
ترجمه :
بگو : اگر پدران و
فرزندان و برادران و همسران و قوم و قبیله شما ، و اموالی که فراچنگش
آوردهاید ، و بازرگانی و تجارتی که از بیبازاری و بیرونقی آن میترسید ،
و منازلی که مورد علاقه شما است ، اینها در نظرتان از خدا و پیغمبرش و
جهاد در راه او محبوبتر باشد ، در انتظار باشید که خداوند کار خود را
میکند ( و عذاب خویش را فرو میفرستد ) . خداوند کسان نافرمانبردار را (
به راه سعادت ) هدایت نمینماید .
توضیحات :
«
إِقْتَرَفْتُمُوهَا » : آن را کسب کردهاید و فراچنگ آوردهاید . «
تَرَبَّصُوا » : انتظار بکشید . چشم به راه باشید . « أَمْر » : کار . یعنی
اگر چنین کردید ، خدا هم کار خود را میکند و عذاب عاجل یا عقاب آجل را
نازل مینماید که مراد تهدید و تخویف است .
سوره توبة آیه 25
متن آیه :
لَقَدْ نَصَرَکُمُ اللّهُ فِی مَوَاطِنَ کَثِیرَةٍ وَیَوْمَ حُنَیْنٍ
إِذْ أَعْجَبَتْکُمْ کَثْرَتُکُمْ فَلَمْ تُغْنِ عَنکُمْ شَیْئاً وَضَاقَتْ
عَلَیْکُمُ الأَرْضُ بِمَا رَحُبَتْ ثُمَّ وَلَّیْتُم مُّدْبِرِینَ
ترجمه :
خداوند
شما را در مواقع زیادی یاری کرد و ( به سبب نیروی ایمان بر دشمنان پیروز
گرداند ، و از جمله ) در جنگ حُنَین ( که در روز شنبه ، شانزدهم شوّال سال
هشتم هجری ، میان شما که 12000 نفر بودید ، و میان قبائل ثقیف و هوازنِ
مشرک که 4000 نفر بودند درگرفت ، و شما به کثرت خود و قلّت دشمنان مغرور
شدید و خداوند شما را در اوائل امر به خود رها کرد و دشمنان بر شما چیره
شدند ) بدان گاه که فزونی خودتان شما را به اعجاب انداخت ( و فریفته و
مغرورِ انبوه لشکر شدید ) ولی آن لشکریانِ فراوان اصلاً به کار شما نیامدند
( و گره از کارتان نگشادند ) و زمین با همه وسعتش بر شما تنگ شد ، و از آن
پسپشت کردید و پای به فرار نهادید .
توضیحات :
«
مَوَاطِنَ » : جمع مَوْطِن ، قرارگاه . جایگاه . مراد میدانهای جنگ است . «
فَلَمْ تُغْنِ عَنکُمْ شَیْئاً » : دردی از شما را دوا نکرد . کاری برای
شما نکرد . « ضَاقَتْ » : تنگ شد . « بِمَا رَحُبَتْ » : با وجود فراخی .
حرف ( بِ ) به معنی ( مَعَ ) ، و واژه ( ما ) مصدری است ، و ( رَحُبَتْ )
از رحب به معنی وسعت است . « وَلَّیْتُمْ » : پشت کردید . « مُدْبِرِینَ » :
پشتکنان . « وَلَّیْتُم مُّدْبِرِینَ » : از معرکه گریختید و پشت به دشمن
نمودید . ( مَدْبِرینَ ) حال است و برای تأکید معنی است .
سوره توبة آیه 26
متن آیه :
ثُمَّ أَنَزلَ اللّهُ سَکِینَتَهُ عَلَى رَسُولِهِ وَعَلَى
الْمُؤْمِنِینَ وَأَنزَلَ جُنُوداً لَّمْ تَرَوْهَا وَعذَّبَ الَّذِینَ
کَفَرُواْ وَذَلِکَ جَزَاء الْکَافِرِینَ
ترجمه :
سپس
( عنایت خدا دربرتان گرفت و ) خداوند آرامش خود را نصیب پیغمبرش و مؤمنان
گرداند و لشکرهائی را ( از فرشتگان برای تقویت قلب مسلمانان ) فرو فرستاد
که شما ایشان را نمیدیدید ، و ( پیروز شدید و دشمنان شکست خوردند ، و بدین
وسیله ) کافران را مجازات کرد ، و این است کیفر کافران ( در این جهان ، و
عذاب آخرت هم به جای خود باقی است ) .
توضیحات :
« سَکِینَة » : طُمأنینه و آرامش . آرام و قرار . « جُنوداً » : جمع جند ، لشکرها .
سوره توبة آیه 27
متن آیه :
ثُمَّ یَتُوبُ اللّهُ مِن بَعْدِ ذَلِکَ عَلَى مَن یَشَاءُ وَاللّهُ غَفُورٌ رَّحِیمٌ
ترجمه :
بعد
از آن ( واقعه هم همیشه درگاه خدا باز است و ) خداوند توبه هرکه را بخواهد
( و شایستهاش بداند ) میپذیرد ؛ چراکه خدا صاحب مغفرت فراوان و رحمت
بیکران است .
توضیحات :
« یَتُوبُ اللهُ . . .
عَلَیا مَنْ » : این جمله که با فعل مضارع آغاز شده است ، دلالت بر استمرار
دارد و میرساند که درهای توبه و بازگشت به روی همگان همیشه باز است .
سوره توبة آیه 28
متن آیه :
یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ إِنَّمَا الْمُشْرِکُونَ نَجَسٌ فَلاَ
یَقْرَبُواْ الْمَسْجِدَ الْحَرَامَ بَعْدَ عَامِهِمْ هَذَا وَإِنْ
خِفْتُمْ عَیْلَةً فَسَوْفَ یُغْنِیکُمُ اللّهُ مِن فَضْلِهِ إِن شَاء
إِنَّ اللّهَ عَلِیمٌ حَکِیمٌ
ترجمه :
ای کسانی که
ایمان آوردهاید ! بیگمان مشرکان ( به سبب کفر و شرکشان ، از لحاظ عقیده )
پلیدند ، لذا نباید پس از امسال ( که نهم هجری است ) به مسجدالحرام وارد
شوند . اگر ( بر اثر قطع تجارت آنان با شما ) از فقر میترسید ، ( نترسید
که ) خداوند اگر بخواهد شما را به فضل و رحمت خود ( از خلق و از مشرکان )
بینیاز میگرداند ؛ چراکه خدا آگاه ( از کار شما است و برای گرداندن آن )
دارای کمال عنایت و حکمت است .
توضیحات :
« نَجَسٌ »
: مصدر است و به معنی پلیدی و ناپاکی است . در اینجا مراد ( نَجِس ) با
کسر جیم است که به معنی شخص پلید و ناپاک است و برای مبالغه به صورت مصدر
ذکر شده است و مقصود اشخاص شرور بدطینت است . « عَیْلَةً » : فقر و تنگدستی
.
سوره توبة آیه 29
متن آیه :
قَاتِلُواْ
الَّذِینَ لاَ یُؤْمِنُونَ بِاللّهِ وَلاَ بِالْیَوْمِ الآخِرِ وَلاَ
یُحَرِّمُونَ مَا حَرَّمَ اللّهُ وَرَسُولُهُ وَلاَ یَدِینُونَ دِینَ
الْحَقِّ مِنَ الَّذِینَ أُوتُواْ الْکِتَابَ حَتَّى یُعْطُواْ الْجِزْیَةَ
عَن یَدٍ وَهُمْ صَاغِرُونَ
ترجمه :
با کسانی از
اهل کتاب که نه به خدا ، و نه به روز جزا ( چنان که شاید و باید ) ایمان
دارند ، و نه چیزی را که خدا ( در قرآن ) و فرستادهاش ( در سنّت خود )
تحریم کردهاند حرام میدانند ، و نه آئین حق را میپذیرند ، پیکار و
کارزار کنید تا زمانی که ( اسلام را گردن مینهند ، و یا این که ) خاضعانه
به اندازه توانائی ، جزیه را میپردازند ( که یک نوع مالیات سرانه است و از
اقلیّتهای مذهبی به خاطر معافبودن از شرکت در جهاد ، و تأمین امنیّت جان و
مال آنان گرفته میشود ) .
توضیحات :
« رَسُولُهُ »
: مراد محمّدبن عبدالّله ، پیغمبر اسلام است . « لایَدِینُونَ دِینَ
الْحَقِّ » : معتقد به دین حق که اسلام است نمیباشند . « مِنَ الَّذِینَ .
. . » : واژه ( مِنْ ) در اینجا بیانیّه است ؛ نه تبعیضیّه . یعنی همه
پیروان کتب آسمانی پیشین . « الْجِزْیَة » : از کزیت فارسی یا از جزاء عربی
است و مراد مالیاتی است که از طرف حکومت اسلامی تعیین و از مردان بالغ و
سالم و عاقل ثروتمند اهل کتاب به اندازه توانائی دریافت میشود ؛ نه افراد
فلج و کور و بنده و فقیر و حقیر ، و نه از زنان و کودکان و راهبان گوشهگیر
. حکومت اسلامی از اهل کتاب جزیه میگیرد و از مسلمانان خمس غنائم ، زکات
مال ، فطریّه ، وجوه کفّارات مختلفه ، و غیره . در ضمن اهل کتاب را از جهاد
معاف میکند و امنیّت مالی و جانی آنان را تأمین مینماید و از امکانات
کشور برخوردارشان میسازد . لذا جزیه یک نوع کمک مالی برای دفاع از موجودیت
و استقلال و امنیّت کشور اسلامی است . « عَن یَدٍ » : با دست خود . نقداً .
به اندازه قدرت . به سبب انقیاد . به سبب انعام بدانان . « صَاغِرُونَ » :
اَذِلّاء . از ماده صَغار به معنی کوچکی و رذالت ( نگا : انعام / 124 ،
اعراف / 13 و 119 ) .
سوره توبة آیه 30
متن آیه :
وَقَالَتِ الْیَهُودُ عُزَیْرٌ ابْنُ اللّهِ وَقَالَتْ النَّصَارَى
الْمَسِیحُ ابْنُ اللّهِ ذَلِکَ قَوْلُهُم بِأَفْوَاهِهِمْ یُضَاهِؤُونَ
قَوْلَ الَّذِینَ کَفَرُواْ مِن قَبْلُ قَاتَلَهُمُ اللّهُ أَنَّى
یُؤْفَکُونَ
ترجمه :
یهودیان میگویند : عُزَیر پسر
خدا است ( چرا که آنان را بعد از یک قرن خواری و مذلّت از بند اسارت
رهانید و تورات را که از حفظ داشت دوباره برای ایشان نگاشت و در دسترسشان
گذاشت ) ، و ترسایان میگویند : مسیح پسر خدا است ( چرا که او بیپدر از
مادر بزاد ) . این ، سخنی است که آنان به زبان میگویند ( و ادعائی بیش
نیست و مبنی بر دلیل و برهانی نمیباشد . نه هیچ پیغمبری آن را گفته است و
نه در هیچ کتاب آسمانی از سوی خدا آمده است . این گفتار ) آنان به گفتار
کافرانی میماند که پیش از آنان همچنین میگفتند ( و مثلاً معتقد به حلول
خدا در برخی از مخلوقات بودند و یا این که فرشتگان را دختران خدا
میدانستند ) . خداوند کافران را نفرین و نابود کند چگونه ( دروغ میگویند و
چگونه از حق با وجود این همه روشنی به دور میگردند و ) بازداشته میشوند ؟
!
توضیحات :
« عُزَیْرٌ » : همان کسی است که اهل
کتاب او را عزرا مینامند . « ذلِکَ قَوْلُهُمْ بِأَفْوَاهِهِمْ » : این
سخنی است که به زبان میگویند و دلیلی بر صحّت آن ندارند . این سخنی است که
میگویند و نشاید که چنین بگویند . « یُضَاهِئُونَ » : همچون ایشان
میگویند . سخنشان به سخن کافرانی میماند که . در اصل مضافی حذف شده است و
ضمیر مضافالیه به جای آن قرار گرفته و مرفوع شده است . تقدیر چنین است :
یُضَاهی قَوْلُهُمْ قَوْلَ الَّذِینَ . از ماده ( ضَها ) یا ( ضَهی ) است و
یاء به همزه تبدیل شده است . آن را ( یُضاهُونَ ) هم خواندهاند . «
قاتَلَهُمُ اللهُ » : خدا با آنان بجنگد ! سرنوشت کسی هم که خدا با او
بجنگد نابودی و بدبختی است . مراد دعا است ، یعنی خداوند ایشان را نفرین و
از رحمت خود به دور کند . « أَنَّیا » : چگونه . « یُؤْفَکُونَ » :
بازداشته میشوند . منصرف گردانده میشوند ( نگا : مائده / 75 ) .
سوره توبة آیه 31
متن آیه :
اتَّخَذُواْ أَحْبَارَهُمْ وَرُهْبَانَهُمْ أَرْبَاباً مِّن دُونِ اللّهِ
وَالْمَسِیحَ ابْنَ مَرْیَمَ وَمَا أُمِرُواْ إِلاَّ لِیَعْبُدُواْ
إِلَهاً وَاحِداً لاَّ إِلَهَ إِلاَّ هُوَ سُبْحَانَهُ عَمَّا یُشْرِکُونَ
ترجمه :
یهودیان
و ترسایان علاوه از خدا ، علماء دینی و پارسایان خود را هم به خدائی
پذیرفتهاند ( چرا که علماء و پارسایان ، حلال خدا را حرام ، و حرام خدا را
حلال میکنند ، و خودسرانه قانونگذاری مینمایند ، و دیگران هم از ایشان
فرمان میبرند و سخنان آنان را دین میدانند و کورکورانه به دنبالشان روان
میگردند . ترسایان افزون بر آن ) مسیح پسر مریم را نیز خدا میشمارند . (
در صورتی که در همه کتابهای آسمانی و از سوی همه پیغمبران الهی ) بدیشان
جز این دستور داده نشده است که : تنها خدای یگانه را بپرستند و بس . جز خدا
معبودی نیست و او پاک و منزّه از شرکورزی و چیزهائی است که ایشان آنها را
انباز قرار میدهند .
توضیحات :
« إِتَّخَذُوا » :
قرار دادهاند . تبدیل کردهاند . « أَحْبَار » : جمع حِبْر ، علماء ، مراد
پیشوایان دینی یهودیان است . « رُهْبَان » : جمع راهب ، پارسایان .
دیرنشینان . مراد پیشوایان دینی مسیحیان است . « أَرْبَاباً » : جمع رَبّ ،
معبودان .
سوره توبة آیه 32
متن آیه :
یُرِیدُونَ أَن یُطْفِؤُواْ نُورَ اللّهِ بِأَفْوَاهِهِمْ وَیَأْبَى اللّهُ
إِلاَّ أَن یُتِمَّ نُورَهُ وَلَوْ کَرِهَ الْکَافِرُونَ
ترجمه :
آنان
میخواهند نور خدا را با ( گمانهای باطل و سخنان ناروای ) دهان خود خاموش
گردانند ( و از گسترش این نور که اسلام است جلوگیری کنند ) ولی خداوند جز
این نمیخواهد که نور خود را به کمال رساند ( و پیوسته با پیروزی این آئین ،
آن را گستردهتر گرداند ) هرچند که کافران دوست نداشته باشند .
توضیحات :
«
یُطْفِئُوا » : از مصدر إِطْفاء ، به معنی خاموشکردن . « نُورَاللهِ » :
مراد آئین اسلام ، یا قرآن است ( نگا : نساء / 174 و تغابن / 8 ) . «
یَأْبَیا » : خودداری میکند . سرباز میزند .
سوره توبة آیه 33
متن آیه :
هُوَ الَّذِی أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَى وَدِینِ الْحَقِّ
لِیُظْهِرَهُ عَلَى الدِّینِ کُلِّهِ وَلَوْ کَرِهَ الْمُشْرِکُونَ
ترجمه :
خدا
است که پیغمبر خود ( محمّد ) را همراه با هدایت و دین راستین ( به میان
مردم ) روانه کرده است تا این آئین ( کامل و شامل ) را بر همه آئینها پیروز
گرداند ( و به منصّه ظهورش رساند ) هرچند که مشرکان نپسندند .
توضیحات :
«
الْهُدَیا » : هدایت . مراد قرآن است . « لِیُظْهِرَهُ » : تا او را مطلع و
مسلّط گرداند . تا آن را برتری و چیرگی بخشد . مرجع ضمیر ( هُ ) میتواند (
رَسُول ) یا ( دینِ الْحَقِّ ) باشد .
سوره توبة آیه 34
متن آیه :
یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ إِنَّ کَثِیراً مِّنَ الأَحْبَارِ
وَالرُّهْبَانِ لَیَأْکُلُونَ أَمْوَالَ النَّاسِ بِالْبَاطِلِ
وَیَصُدُّونَ عَن سَبِیلِ اللّهِ وَالَّذِینَ یَکْنِزُونَ الذَّهَبَ
وَالْفِضَّةَ وَلاَ یُنفِقُونَهَا فِی سَبِیلِ اللّهِ فَبَشِّرْهُم
بِعَذَابٍ أَلِیمٍ
ترجمه :
ای مؤمنان ! بسیاری از
علماء دینیِ یهودی و مسیحی ، اموال مردم را به ناحق میخورند ، و دیگران را
از راه خدا بازمیدارند ( و از اطمینان مردمان به خود سوءاستفاده میکنند و
از پذیرش اسلام ممانعت مینمایند . ای مؤمنان ! شما همچون ایشان نشوید و
مواظب علماء بدکردار و عرفاء ناپرهیزگار خود باشید و بدانید اسم و رسمْ
دنیاپرستان مالاندوز را تغییر نمیدهد ) و کسانی که طلا و نقره را اندوخته
میکنند و آن را در راه خدا خرج نمینمایند ، آنان را به عذاب بس بزرگ و
بسیار دردناکی مژده بده .
توضیحات :
« بِالْبَاطِلِ »
: به ناحق . بیهوده . مثلاً از راه گناه بخشی و بهشتفروشی و تحریم حلال و
تحلیل حرام . « یَکْنِزُونَ » : اندوخته میکنند . گنجینه میسازند . مراد
از کنز ، ثروتاندوزیِ بیجائی است که حقوق شرعی از آن پرداخت نگردد . «
الذَّهَبَ » : طلا . زر . « الْفِضَّة » : نقره . سیم . « الذَّهَبَ وَ
الْفِضَّة » : مراد اموال است . « لا یُنفِقُونَها » : استعمال ضمیر مفرد (
ها ) به جای ضمیر مثنّی ( هُما ) جائز است هنگامی که بیان یکی از دو چیز
به منزله بیان هردوی آنها باشد ( نگا : بقره / 45 ، جمعه / 11 ) . یا این
که ضمیر ( ها ) متوجّه معنی است که کُنوز یا اموال است . « بَشِّرْ » :
مژده بده . مراد ریشخند و تهکّم است .
سوره توبة آیه 35
متن آیه :
یَوْمَ یُحْمَى عَلَیْهَا فِی نَارِ جَهَنَّمَ فَتُکْوَى بِهَا
جِبَاهُهُمْ وَجُنوبُهُمْ وَظُهُورُهُمْ هَذَا مَا کَنَزْتُمْ لأَنفُسِکُمْ
فَذُوقُواْ مَا کُنتُمْ تَکْنِزُونَ
ترجمه :
روزی (
فرا خواهد رسید که ) این سکّهها در آتش دوزخ ، تافته میشود و پیشانیها و
پهلوها و پشتهای ایشان با آنها داغ میگردد ( و برای توبیخ ) بدیشان گفته
میشود : این همان چیزی است که برای خویشتن اندوخته میکردید ، پس اینک
بچشید مزه چیزی را که میاندوختید .
توضیحات :
«
یَوْمَ » : در روزی که . روزی را که . ظرف است برای ( عذاب إلیمٍ ) یا (
یُعَذَّبُونَ ) محذوف و یا مفعولبه ( أُذْکُرْ ) محذوف است . « تُکْوَیا »
: داغ میگردد . « جِبَاه » : جمع جِبْهَة ، پیشانیها . « جنوب » : جمع
جنب ، پهلوها . « ظُهُور » : جمع ظَهْر ، پشتها .
سوره توبة آیه 36
متن آیه :
إِنَّ عِدَّةَ الشُّهُورِ عِندَ اللّهِ اثْنَا عَشَرَ شَهْراً فِی
کِتَابِ اللّهِ یَوْمَ خَلَقَ السَّمَاوَات وَالأَرْضَ مِنْهَا أَرْبَعَةٌ
حُرُمٌ ذَلِکَ الدِّینُ الْقَیِّمُ فَلاَ تَظْلِمُواْ فِیهِنَّ أَنفُسَکُمْ
وَقَاتِلُواْ الْمُشْرِکِینَ کَآفَّةً کَمَا یُقَاتِلُونَکُمْ کَآفَّةً
وَاعْلَمُواْ أَنَّ اللّهَ مَعَ الْمُتَّقِینَ
ترجمه :
شماره
ماهها ( ی سال قمری ) در حکم و تقدیر خدا ( ی متعال ، و مضبوط در لوح
محفوظ ، یا موجود ) در کتاب آفرینش - از آن روز که آسمانها و زمین را
آفریده است - دوازده ماه است که چهار ماه حرام است ( و آنها عبارتند از :
ذیالقعده ، ذیالحجّه ، محرّم ، و رجب . جنگ در این ماهها حرام است ، و )
این ( تحریم نبرد ) آئین راستین و تغییرناپذیر ( خدا ) است ، پس در آنها به
خویشتن ستم نکنید ( و جنگ در آنها را حلال ندانید ، مگر این که تجاوز و
قانونشکنی از سوی دشمن باشد و شما به ناچار از خود دفاع کنید . ای مؤمنان !
) با همه مشرکان بجنگید همان گونه که آنان جملگی با شما میجنگند ، و
بدانید که ( لطف و یاری ) خدا با پرهیزگاران است .
توضیحات :
«
کِتَاب » : مراد همه کتابهای آسمانی ، یا لوح محفوظ ، و یا کتاب بازِ
هستی است . « حُرُم » : جمع حرام . مراد ماههای چهارگانه ذیالقعده ،
ذیالحجّه ، محرم ، و رجب است که جنگیدن در آنها حرام است . « الدِّینُ » :
آئین . حکم و داوری . حساب . « الْقَیِّمُ » : راست و درست . استوار و
پابرجا . « الدِّینُ الْقَیِّمُ » : آئین راستین و ابدی . داوری درست و
سرمدی . حساب صحیح و همیشگی . « کَآفَّةً » : جملگی . همگی . مصدری است
مانند عافِیَة و عاقِبَة ، و به معنی ( کافّینَ ) بوده و حال فاعل یا مفعول
میباشد . « قَاتِلُوا الْمُشْرِکینَ کَآفَّة » : جملگی با مشرکان بجنگید .
با جملگی مشرکان بجنگید .
سوره توبة آیه 37
متن آیه :
إِنَّمَا النَّسِیءُ زِیَادَةٌ فِی الْکُفْرِ یُضَلُّ بِهِ الَّذِینَ
کَفَرُواْ یُحِلِّونَهُ عَاماً وَیُحَرِّمُونَهُ عَاماً لِّیُوَاطِؤُواْ
عِدَّةَ مَا حَرَّمَ اللّهُ فَیُحِلُّواْ مَا حَرَّمَ اللّهُ زُیِّنَ
لَهُمْ سُوءُ أَعْمَالِهِمْ وَاللّهُ لاَ یَهْدِی الْقَوْمَ الْکَافِرِینَ
ترجمه :
به
تأخیر انداختن ( و بهمزدن ترتیب ماههای حرام ) افزایش در کفر است .
کافران بدان گمراهِ ( گمراه و سرگشتهتر از پیش ) میشوند . آنان یک سال (
ماه حرام را ) حلال میکنند و یک سال ( ماه حلال را ) حرام میسازند ( و
برابر آرزوی خود ماهها را جابجا مینمایند و میگویند : ماهی در برابر ماهی
) تا با تعداد ماههائی که خدا حرام کرده است موافقت برقرار سازند ( و عدد
چهار را تکمیل گردانند ) و بدین وسیله چیزی را ( برای خود ) حلال نمایند که
خداوند حرام کرده است ( و چیزی را حرام نمایند که خداوند حلال فرموده است )
. کردار زشتشان در نظرشان آراسته شده است ، و خداوند گروه کافران ( مُصرّ
بر کفر را به راه سعادت ) هدایت نمینماید .
توضیحات :
«
أَلنَّسِیءُ » : به تأخیرانداختن . مراد جابهجائی ماهها و بهمزدن ترتیب
طبیعی آنها است که عربها بنا به مصالحی چنین میکردند و مثلاً اعلام
میکردند که ماه محرم امسال به تأخیر انداخته میشود و ماه صفر جایگزین آن
میگردد . یا ماه ذیالحجّه که مراسم حجّ در آن انجام میگیرد ، از تابستان
به زمستان انداخته میشود ، و . . . « یُحِلُّونَهُ . . . یُحَرِّمُونَهُ »
: مرجع ضمیر ( هُ ) واژه ( أَلنَّسیءُ ) است و میتوان آیه را چنین معنی
کرد : کافران سالی ، به تأخیرانداختن و جابجاکردن را حلال میدانند و سالی ،
حرام . « لِیُوَاطِئُوا » : از مصدر مُواطاه به معنی موافقت و مطابقت است .
یعنی تا این که شماره چهار را تکمیل میکنند ، هرچند که ماههای حرام جابجا
شوند .
سوره توبة آیه 38
متن آیه :
یَا
أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ مَا لَکُمْ إِذَا قِیلَ لَکُمُ انفِرُواْ فِی
سَبِیلِ اللّهِ اثَّاقَلْتُمْ إِلَى الأَرْضِ أَرَضِیتُم بِالْحَیَاةِ
الدُّنْیَا مِنَ الآخِرَةِ فَمَا مَتَاعُ الْحَیَاةِ الدُّنْیَا فِی
الآخِرَةِ إِلاَّ قَلِیلٌ
ترجمه :
ای مؤمنان ! چرا
هنگامی که به شما گفته میشود : ( برای جهاد ) در راه خدا حرکت کنید ،
سستی میکنید و دل به دنیا میدهید ؟ آیا به زندگی این جهان به جای زندگی
آن جهان خوشنودید ؟ ( و فانی را بر باقی ترجیح میدهید ؟ آیا سزد که چنین
کنید ؟ ) تمتّع و کالای این جهان در برابر تمتّع و کالای آن جهان ، چیز کمی
بیش نیست .
توضیحات :
« مَا لَکُمْ » : چه چیزتان
شده است ؟ چه خبرتان است ؟ چرا شما ؟ « إنفِرُوا » : بیرون روید . برای
جهاد به تندی خارج شوید . « إِثَّاقَلْتُمْ » : سستی و کندی کردید . اصل آن
( تَثَاقَلْتُمْ ) و از باب تفاعُل است . « إِثَّاقَلْتُمْ إِلَى الأرْضِ »
: خویشتن را به زمین چسپانده و تنبلی کردید . دل به زندگی جهان دادید و
بدان گرائیدید . « مِنَ الآخِرَةِ » : بدل آخرت . به جای دنیای دیگر .
سوره توبة آیه 39
متن آیه :
إِلاَّ تَنفِرُواْ یُعَذِّبْکُمْ عَذَاباً أَلِیماً وَیَسْتَبْدِلْ
قَوْماً غَیْرَکُمْ وَلاَ تَضُرُّوهُ شَیْئاً وَاللّهُ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ
قَدِیرٌ
ترجمه :
اگر برای جهاد بیرون نروید ،
خداوند شما را ( در دنیا با استیلاء دشمنان و در آخرت با آتش سوزان ) عذاب
دردناکی میدهد و ( شما را نابود میکند و ) قومی را جایگزینتان میسازد که
جدای از شمایند ( و پاسخگوی فرمان خدایند و در اسرع وقت دستور او را اجرا
مینمایند . شما بدانید که با نافرمانی خود تنها به خویشتن زیان میرسانید )
و هیچ زیانی به خدا نمیرسانید ( چرا که خدا بینیاز از همگان و دارای
قدرت فراوان است ) و خدا بر هر چیزی توانا است ( و از جمله بدون شما هم
میتواند اسلام را پیروز گرداند ، و همچنین شما را از بین ببرد و دسته
فرمانبرداری را جانشین شما کند ) .
توضیحات :
«
إِلاّ تَنفِرُوا » : اگر برای جهاد بیرون نروید . اصل آن ( إِنْ لا
تَنْفِرُوا ) است . « غَیْرَکُمْ » : جدای از شما ، یعنی مطیع و فرمانبردار
و مؤمن و پرهیزگار . واژه ( غَیْرَ ) صفت ( قَوْماً ) است و به سبب ابهام
فراوانی که دارد با وجود اضافه معرفه نمیگردد . میتواند مستثنی نیز باشد .
« یَسْتَبْدِلْ قَوْماً غَیْرَکُمْ » : قوم دیگری را جانشین شما میسازد .
قومی را جانشین شما میکند که مغایر با شمایند و دستور خدا را اجرا
مینمایند . « لا تَضُرُّوهُ » : به خدا زیان نمیرسانید . به پیغمبر زیان
نمیرسانید .
سوره توبة آیه 40
متن آیه :
إِلاَّ تَنصُرُوهُ فَقَدْ نَصَرَهُ اللّهُ إِذْ أَخْرَجَهُ الَّذِینَ
کَفَرُواْ ثَانِیَ اثْنَیْنِ إِذْ هُمَا فِی الْغَارِ إِذْ یَقُولُ
لِصَاحِبِهِ لاَ تَحْزَنْ إِنَّ اللّهَ مَعَنَا فَأَنزَلَ اللّهُ
سَکِینَتَهُ عَلَیْهِ وَأَیَّدَهُ بِجُنُودٍ لَّمْ تَرَوْهَا وَجَعَلَ
کَلِمَةَ الَّذِینَ کَفَرُواْ السُّفْلَى وَکَلِمَةُ اللّهِ هِیَ
الْعُلْیَا وَاللّهُ عَزِیزٌ حَکِیمٌ
ترجمه :
اگر
پیغمبر را یاری نکنید ( خدا او را یاری میکند ، همان گونه که قبلاً ) خدا
او را یاری کرد ، بدان گاه که کافران او را ( از مکّه ) بیرون کردند ، در
حالی که ( دو نفر بیشتر نبودند و ) او دومین نفر بود ( و تنها یک نفر به
همراه داشت که رفیق دلسوزش ابوبکر بود ) . هنگامی که آن دو در غار ( ثور
جای گزیدند و در آن سه روز ماندگار ) شدند ( ابوبکر نگران شد که از سوی
قریشیان به جان پیغمبر گزندی رسد ، ) در این هنگام پیغمبر خطاب به رفیقش
گفت : غم مخور که خدا با ما است ( و ما را حفظ مینماید و کمک میکند و از
دست قریشیان میرهاند و به عزّت و شوکت میرساند . در این وقت بود که )
خداوند آرامش خود را بهره او ساخت ( و ابوبکر از این پرتو الطاف ، آرام
گرفت ) و پیغمبر را با سپاهیانی ( از فرشتگان در همان زمان و همچنین بعدها
در جنگ بدر و حُنَین ) یاری داد که شما آنان را نمیدیدید ، و سرانجام سخن
کافران را فروکشید ( و شوکت و آئین آنان را از هم گسیخت ) و سخن الهی
پیوسته بالا بوده است ( و نور توحید بر ظلمت کفر چیره شده است و مکتب
آسمانی ، مکتبهای زمینی را از میان برده است ) و خدا باعزّت است ( و هرکاری
را میتواند بکند و ) حکیم است ( و کارها را بجا و از روی حکمت انجام
میدهد ) .
توضیحات :
« ثَانِیَ اثْنَیْنِ » : یکی
از دو نفر . حال ضمیر ( هُ ) است . « الْغَار » : مراد غار کوه ثور است که
در جنوب مکّه قرار دارد و راه یک ساعته پیاده از آن دور است . « إِذْهُمَا
فِی الْغَارِ » : بدل بعض از ( إِذْ أَخْرَجَهُ ) ، و ( إِذْ یَقُولُ ) بدل
دوم آن است . « عَلَیْهِ » : ضمیر ( ه ) به پیغمبر و یا به ابوبکر صِدّیق
برمیگردد . « کَلِمَةَ الَّذِینَ کَفَرُوا » : مراد سخنی است مبنی بر قتل
پیغمبر که همگی بر آن متّفق شدند ( نگا : انفال / 30 ) . شرک . دعوت به کفر
. مراد معتقدات ایشان است . « کَلِمَةُاللهِ » : مراد وعده پیروزی خدا به
پیغمبران و مؤمنان است ( غافر / 51 ) . توحید . دعوت به اسلام . آئین اسلام
. واژه ( کَلِمَةُ ) مبتدا است و جمله ( هِیَالْعُلْیَا ) خبر آن است .
ذکر جمله اسمیّه برای دوام است و بیانگر همیشگی و جاودانگی ( کَلِمَةُ
اللهِ ) است .
سوره توبة آیه 41
متن آیه :
انْفِرُواْ خِفَافاً وَثِقَالاً وَجَاهِدُواْ بِأَمْوَالِکُمْ
وَأَنفُسِکُمْ فِی سَبِیلِ اللّهِ ذَلِکُمْ خَیْرٌ لَّکُمْ إِن کُنتُمْ
تَعْلَمُونَ
ترجمه :
( ای مؤمنان ! هرگاه منادی
جهاد ، شما را به جهاد ندا درداد فوراً ) به سوی جهاد حرکت کنید ، سبکبار
یا سنگینبار ، ( جوان یا پیر ، مجرّد یا متأهّل ، کمعائله یا پرعائله ،
غنی یا فقیر ، فارغالبال یا گرفتار ، مسلّح به اسلحه سبک یا سنگین ، پیاده
یا سواره و . . . در هر صورت و در هر حال ، ) و با مال و جان در راه خدا
جهاد و پیکار کنید . اگر دانا باشید میدانید که این به نفع خود شما است .
توضیحات :
«
خِفَافاً » : جمع خَفیف ، سبکباران . « ثِقَالاً » : جمع ثقیل ،
سنگینباران . « خِفَافاً وَ ثِقَالاً » : حال است و مراد این است که در هر
حالی باید به جهاد رفت : سواره یا پیاده ، پیر یا جوان ، فقیر یا غنی ،
آسان یا مشکل .
سوره توبة آیه 42
متن آیه :
لَوْ کَانَ عَرَضاً قَرِیباً وَسَفَراً قَاصِداً لاَّتَّبَعُوکَ وَلَکِن
بَعُدَتْ عَلَیْهِمُ الشُّقَّةُ وَسَیَحْلِفُونَ بِاللّهِ لَوِ
اسْتَطَعْنَا لَخَرَجْنَا مَعَکُمْ یُهْلِکُونَ أَنفُسَهُمْ وَاللّهُ
یَعْلَمُ إِنَّهُمْ لَکَاذِبُونَ
ترجمه :
( منافقان
) اگر غنائمی نزدیک ( و در دسترس ) و سفری سهل و آسان باشد ( به طمع دنیا )
از تو پیروی میکنند و به دنبال تو میآیند ، ولی راه دور و پردردسر (
همچون تبوک ) برای ایشان ناشدنی و نارفتنی است . به خدا سوگند میخورند که
اگر میتوانستیم با شما حرکت میکردیم . آنان ( در واقع با این عملها و این
دروغها ) خویشتن را تباه و هلاک میکنند ، و خدا میداند که ایشان
دروغگویند .
توضیحات :
« عَرَضاً » : کالا و متاع
فانی دنیا . حُطام دنیا . « قَاصِداً » : آسان و بیدردسر . « الشُّقَّة » :
مسافتی که بدون مشقّت طی نشود .
سوره توبة آیه 43
متن آیه :
عَفَا اللّهُ عَنکَ لِمَ أَذِنتَ لَهُمْ حَتَّى یَتَبَیَّنَ لَکَ الَّذِینَ صَدَقُواْ وَتَعْلَمَ الْکَاذِبِینَ
ترجمه :
خدا
تو را بیامرزاد ! چرا به آنان اجازه دادی ( که از جهاد بازمانند و با شما
خارج نشوند ) پیش از آن که برای تو روشن گردد که ایشان ( در عذرهائی که
میآورند ) راستگویند و یا بدانی که چه کسانی دروغگویند .
توضیحات :
«
عَفَا اللهُ عَنکَ » : جمله دعائی است و مراد از این نوع جملهها بیشتر
تعظیم و توقیر است ؛ نه توبیخ و تحقیر . در اینجا عتاب بر ترک اوّلی و
أَکْمَل است ؛ نه به خاطر ارتکاب جرم و معصیت ( نگا : نور / 62 ) . بلکه
میتوان گفت منظور از خطاب به صورت استفهام استنکاری ، بیان منافقی منافقان
است . یعنی اگر بدیشان اجازه نمیدادی ، منافقی منافقان در عمل برای همگان
روشن میشد . چرا که در هر صورت منافقان به جنگ تبوک نمیرفتند .
سوره توبة آیه 44
متن آیه :
لاَ یَسْتَأْذِنُکَ الَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِاللّهِ وَالْیَوْمِ الآخِرِ
أَن یُجَاهِدُواْ بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنفُسِهِمْ وَاللّهُ عَلِیمٌ
بِالْمُتَّقِینَ
ترجمه :
آنان که ایمان به خدا و
روز رستاخیز دارند در انجام جهاد با مال و جان ( در راه یزدان ) از تو
اجازه نمیگیرند ، ( زیرا جهاد واجب است و در اداء واجبات ، کسب اجازه
لازم نیست . این چنین مؤمنان راستینی که برای رفتن به جهاد اجازه نمیگیرند
، به طریق اوّلی برای نرفتن به جهاد درخواست اجازه نمیکنند ) و خداوند به
خوبی افراد پرهیزگار را میشناسد ( و از نیّات و اعمال آنان کاملاً آگاه
است ) .
توضیحات :
« لا یَسْتَأْذِنُکَ . . . » : در
کار جهاد از تو درخواست اجازه نمیکنند ؛ نه برای خروج و نه برای قعود .
متعلّق آن میتواند محذوف و واژه ( تخلّف ) باشد ، و ( أَن یُجاهِدُوا ) ،
کَراهَةَ أَن یُجاهِدُوا منظور نظر و در تقدیر باشد .
سوره توبة آیه 45
متن آیه :
إِنَّمَا یَسْتَأْذِنُکَ الَّذِینَ لاَ یُؤْمِنُونَ بِاللّهِ وَالْیَوْمِ
الآخِرِ وَارْتَابَتْ قُلُوبُهُمْ فَهُمْ فِی رَیْبِهِمْ یَتَرَدَّدُونَ
ترجمه :
تنها
کسانی از تو اجازه میخواهند که ( در جهاد شرکت نکنند که مدّعیان دروغینند
و ) به خدا و روز جزا ایمان ندارند و دلهایشان دچار شکّ و تردید است و در
حیرت و سرگردانی خود بسر میبرند .
توضیحات :
« إِرْتابَتْ » : دچار شکّ و تردید شده است . « یَتَرَدَّدُونَ » : در رفت و برگشت و آمد و شدند . سرگردانند .
سوره توبة آیه 46
متن آیه :
وَلَوْ أَرَادُواْ الْخُرُوجَ لأَعَدُّواْ لَهُ عُدَّةً وَلَکِن کَرِهَ
اللّهُ انبِعَاثَهُمْ فَثَبَّطَهُمْ وَقِیلَ اقْعُدُواْ مَعَ الْقَاعِدِینَ
ترجمه :
اگر ( این منافقان نیّت پاک و درستی
داشتند و ) میخواستند ( برای جهاد ) بیرون روند ، توشه و ساز و برگ آن را
آماده میکردند ( و مسلّح و مجهّز در خدمت رسول راه میافتادند . ) امّا
خدا ( میدانست که اگر برای جهاد بیرون میآمدند جز زیان و ضرر نداشتند .
این بود که ) بیرونشدن و حرکتکردن آنان را ( به سوی میدان نبرد ) نپسندید
و ایشان را از ( این کار ) بازداشت . و بدیشان گفته شد : با نشستگان (
عاجز و ناتوان ، از قبیل : بیماران و پیران و کودکان و زنان ، در خانه )
بنشینید ( چرا که شایستگی آن را ندارید که در کارهای بزرگ و راه سترگ خدا
گام بردارید ) .
توضیحات :
« عُدَّة » : توشه . ساز و
برگ . « إِنْبِعاث » : روانهشدن . رفتن . « ثَبَّطَ » : بازداشت . با
ترس و هراس انداختن به دل منافقان ، از بیرون رفتن ایشان برای غزوه تبوک و
جنگ با رومیان جلوگیری کرد . « قِیلَ » : گفته شد . این سخن میتواند القاء
خدا ، اذن رسول ، ندای وجدان ، وسوسه شیطان ، و یا گفتار یک یا چند نفر از
میان خودشان باشد .
سوره توبة آیه 47
متن آیه :
لَوْ خَرَجُواْ فِیکُم مَّا زَادُوکُمْ إِلاَّ خَبَالاً ولأَوْضَعُواْ
خِلاَلَکُمْ یَبْغُونَکُمُ الْفِتْنَةَ وَفِیکُمْ سَمَّاعُونَ لَهُمْ
وَاللّهُ عَلِیمٌ بِالظَّالِمِینَ
ترجمه :
اگر آنان
همراه شما ( برای جهاد ) بیرون میآمدند ، چیزی جز شر و فساد بر شما
نمیافزودند ، و به سرعت در میان شما حرکت میکردند و مشغول آشفتن و
گولزدن و برگرداندنتان از دین میشدند . در میانتان هم کسانی هستند که سخن
ایشان را بشنوند ( و دعوت تفرقهآمیز و فتنهبرانگیز ایشان را بپذیرند ) .
خداوند ستمگران را خوب میشناسد ( و از فاسق و فاجر ایشان آگاه و از رفتار
آشکار و نهانشان باخبر است ) .
توضیحات :
«
خَبَالاً » : شر و فساد ( نگا : آلعمران / 118 ) . « أَوْضَعُوا » : سرعت
میگرفتند . با شتاب راه میافتادند . « خِلالَ » : جمع خَلَل ؛ میان ،
بین . « فِتْنَة » : تفرقه و اختلاف . از دین برگرداندن . « سَمَّاعُونَ » :
شنوندگان . فرمانبرداران . جاسوسان .
سوره توبة آیه 48
متن آیه :
لَقَدِ ابْتَغَوُاْ الْفِتْنَةَ مِن قَبْلُ وَقَلَّبُواْ لَکَ الأُمُورَ
حَتَّى جَاء الْحَقُّ وَظَهَرَ أَمْرُ اللّهِ وَهُمْ کَارِهُونَ
ترجمه :
(
این گروه منافقان ) پیش از این هم به فتنهگری و ایجاد فساد ( در میان شما
) پرداختهاند و ( در جنگ احد و دیگر موارد ) برضدّ شخص پیغمبر ( و برخی
از مؤمنان و خود آئین اسلام توطئهها چیدهاند و ) نقشهها کشیدهاند و
رایزنیها نمودهاند و نیرنگها ورزیدهاند ( برای این که جلو اسلام را
بگیرند و کار را بر تو تباه کنند ) تا زمانی که - علیرغم خواست منافقان ( و
به کوری چشم ایشان ) - یاری خدا فرا رسید و آئین اسلام آشکار و پیروز
گردید ( و دسته دسته مردمان بدان گرویدند و مزه ایمان را چشیدند و به حساب
منافقان رسیدند ) .
توضیحات :
« قَلَّبُوا لَکَ
الأُمُورَ » : برضدّ تو مشورتها نمودهاند و چارهاندیشیها کردهاند و
نیرنگها ساختهاند . « جَآءَالْحَقُّ » : حق فرا رسید . وعده پیروزی تحقّق
یافت . « أَمْرُاللهِ » : مراد آئین خدا اسلام است .
سوره توبة آیه 49
متن آیه :
وَمِنْهُم مَّن یَقُولُ ائْذَن لِّی وَلاَ تَفْتِنِّی أَلاَ فِی
الْفِتْنَةِ سَقَطُواْ وَإِنَّ جَهَنَّمَ لَمُحِیطَةٌ بِالْکَافِرِینَ
ترجمه :
بعضی
از منافقان میگویند : به ما اجازه بده ( تا در جهاد با رومیان شرکت نکنیم
) و ما را دچار فتنه و فساد ( جمال ماهرویان رومی ) مساز . هان ! هماینک
ایشان ( با مخالفت فرمان خدا ) به خودِ فتنه و فساد افتادهاند و ( دچار
معصیت و گناه شدهاند و در روز قیامت ) آتش دوزخ ، کافران ( چون ایشان ) را
فرا میگیرد .
توضیحات :
« لا تَفْتِنِّی » : مرا دچار فتنه و آشوب مساز . مرا شیدا و مفتون زیبارویان رومی مساز و گناهآلودم مکن .
سوره توبة آیه 50
متن آیه :
إِن تُصِبْکَ حَسَنَةٌ تَسُؤْهُمْ وَإِن تُصِبْکَ مُصِیبَةٌ یَقُولُواْ
قَدْ أَخَذْنَا أَمْرَنَا مِن قَبْلُ وَیَتَوَلَّواْ وَّهُمْ فَرِحُونَ
ترجمه :
اگر
نیکی به تو رسد ( و پیروزی و غنیمت یابی ، این توفیق ) ایشان را ناراحت
میکند ، و اگر مصیبتی به تو دست دهد ( و مثلاً کشتهها و زخمیهائی داشته
باشی ، شادی میکنند و ) میگویند : ما که تصمیم خود را از پیش گرفتهایم (
و قبلاً خویشتن را برحذر از این بلا داشتهایم ) و شادان برمیگردند و
میروند .
توضیحات :
« أَخَذْنَا أَمْرَنَا » : تصمیم خود را گرفته بودیم . خود را از خطر رهانده و محفوظ و مصون داشتهایم .
سوره توبة آیه 51
متن آیه :
قُل لَّن یُصِیبَنَا إِلاَّ مَا کَتَبَ اللّهُ لَنَا هُوَ مَوْلاَنَا وَعَلَى اللّهِ فَلْیَتَوَکَّلِ الْمُؤْمِنُونَ
ترجمه :
بگو
: هرگز چیزی ( از خیر و شر ) به ما نمیرسد ، مگر چیزی که خدا برای ما
مقدّر کرده باشد . ( این است که نه در برابر خیر مغرور میشویم و نه در
برابر شر به جزع و فزع میپردازیم ، بلکه کاروبار خود را به خدا حواله
میسازیم ، و ) او مولی و سرپرست ما است ، و مؤمنان باید تنها بر خدا توکّل
کنند و بس .
توضیحات :
« کَتَبَ » : مقدّر نموده است . واجب گردانده است . مقرّر داشته است .
سوره توبة آیه 52
متن آیه :
قُلْ هَلْ تَرَبَّصُونَ بِنَا إِلاَّ إِحْدَى الْحُسْنَیَیْنِ وَنَحْنُ
نَتَرَبَّصُ بِکُمْ أَن یُصِیبَکُمُ اللّهُ بِعَذَابٍ مِّنْ عِندِهِ أَوْ
بِأَیْدِینَا فَتَرَبَّصُواْ إِنَّا مَعَکُم مُّتَرَبِّصُونَ
ترجمه :
بگو
: آیا درباره ما جز یکی از دو نیکی انتظار دارید : ( یا پیروزی و غنیمت
در دنیا ، و یا شهادت و بهشت در آخرت ) . ولی ما درباره شما چشم به راه
هستیم که یا خداوند ( در این جهان یا آن جهان ) به عذابی از سوی خود
گرفتارتان سازد و یا ( در این جهان ) با دست ما ( مذلّت و خواری نصیبتان
سازد ) . پس شما چشم به راه ( فرمان و خواست ) خدا باشید و ما هم با شما در
انتظاریم .
توضیحات :
« تَرَبَّصُونَ » : انتظار
میکشید . چشمبراهید . « إِحْدَی الْحُسْنَیَیْنِ » : یکی از دو حالت نیک و
عاقبت خوب . پیروزی و بهروزی یا شهادت و جنّت .
سوره توبة آیه 53
متن آیه :
قُلْ أَنفِقُواْ طَوْعاً أَوْ کَرْهاً لَّن یُتَقَبَّلَ مِنکُمْ إِنَّکُمْ کُنتُمْ قَوْماً فَاسِقِینَ
ترجمه :
(
ای پیغمبر ! به منافقانی که برای پنهان داشتن نفاق خود به بذل و بخشش
میپردازند ) بگو : چه از روی اختیار و چه از روی اجبار به بذل و بخشش
بپردازید ، در هر حال از شما پذیرفته نمیگردد ، چرا که شما قوم فاسقی
هستید ( و بر دین خدا میشورید و از فرمان او به در میروید و نفاقتان اعمال
نیکتان را پوچ و بیسود میگرداند ) .
توضیحات :
«
أَنفِقُوا » : ببخشید . بخشش و احسان کنید . در ظاهرْ امر و در معنی خبر
است ( نگا : توبه / 80 ) . « طَوْعاً أَوْکَرْهاً » : به دلخواه یا به
ناچار . مصدرند و حال واقع شدهاند و به معنی ( طَآئِعینَ ) و ( کارِهینَ )
به کار رفتهاند .
سوره توبة آیه 54
متن آیه :
وَمَا مَنَعَهُمْ أَن تُقْبَلَ مِنْهُمْ نَفَقَاتُهُمْ إِلاَّ أَنَّهُمْ
کَفَرُواْ بِاللّهِ وَبِرَسُولِهِ وَلاَ یَأْتُونَ الصَّلاَةَ إِلاَّ
وَهُمْ کُسَالَى وَلاَ یُنفِقُونَ إِلاَّ وَهُمْ کَارِهُونَ
ترجمه :
هیچچیز
مانع پذیرش نفقات و بذل و بخششهایشان نشده است جز این که آنان به خدا و
پیغمبرش ایمان ندارند ( و کفر هم اعمال را پوچ و بیسود میکند ، ) و جز با
ناراحتی و بیحالی و سستی و سنگینی به نماز نمیایستند ، و جز از روی
ناچاری احسان و بخشش نمیکنند .
توضیحات :
« کُسَالَیا » : جمع کَسْلان ، تنبل . سست .
سوره توبة آیه 55
متن آیه :
فَلاَ تُعْجِبْکَ أَمْوَالُهُمْ وَلاَ أَوْلاَدُهُمْ إِنَّمَا یُرِیدُ
اللّهُ لِیُعَذِّبَهُم بِهَا فِی الْحَیَاةِ الدُّنْیَا وَتَزْهَقَ
أَنفُسُهُمْ وَهُمْ کَافِرُونَ
ترجمه :
فزونی اموال
و اولاد ( یعنی نیروی اقتصادی و انسانی ) ایشان ، تو را به شگفتی نیندازد .
چرا که خداوند میخواهد آنان را در زندگی دنیا بدین وسیله معذّب کند ( و
پیوسته به جمع مال و منال کوشند و همه عمر در راه نگهداری و پاسداری آن
تلاش ورزند ، و به خاطر دلبستگی فوقالعاده به این امور ، خدا و آخرت را
فراموش کنند ) و در حال کفر جان دهند و قالب تهی کنند .
توضیحات :
«
تَزْهَقَ » : بدر رود . از مصدر زُهوق به معنی خُروج ، و در اینجا مراد
جاندادن و قالب تهیکردن است که برای آنان همراه با شکنجهها و دردها است (
نگا : انعام / 93 و أنفال / 50 ) . « أَنفُس » : جمع نفْس ، جان . روح .
سوره توبة آیه 56
متن آیه :
وَیَحْلِفُونَ بِاللّهِ إِنَّهُمْ لَمِنکُمْ وَمَا هُم مِّنکُمْ وَلَکِنَّهُمْ قَوْمٌ یَفْرَقُونَ
ترجمه :
به
خدا سوگند میخورند که آنان از شمایند ( و مؤمن و مسلمانند ) در حالی که
از شما نیستند ( و مؤمن و مسلمان نمیباشند ) و مردمان ترسوئی هستند ( و
چون از شما وحشت دارند ، دروغ میگویند و نفاق میورزند ) .
توضیحات :
« یَفْرَقُونَ » : میترسند . از مصدر ( فَرَق ) به معنی خوف و فزع .
سوره توبة آیه 57
متن آیه :
لَوْ یَجِدُونَ مَلْجَأً أَوْ مَغَارَاتٍ أَوْ مُدَّخَلاً لَّوَلَّوْاْ إِلَیْهِ وَهُمْ یَجْمَحُونَ
ترجمه :
اگر پناهگاهی یا غارهائی و یا سردابی پیدا کنند شتابان بدانجا میروند و به سرعت بدان میخزند .
توضیحات :
«
مَلْجَأً » : پناهگاه . « مَغَارَاتٍ » : جمع مَغارة ، غارها . «
مُدَّخَلاً » : سرداب . دهلیز . نقب . « یَجْمَحُونَ » : شتابان و پریشان
میگریزند . از ( جُموح ) به معنی توسنی و سربرداشتنِ اسب . « وَ هُمْ
یَجْمَحُونَ » : مراد این است که منافقان از شما نفرت و وحشت دارند و از
آئین شما بیزارند .
سوره توبة آیه 58
متن آیه :
وَمِنْهُم مَّن یَلْمِزُکَ فِی الصَّدَقَاتِ فَإِنْ أُعْطُواْ مِنْهَا
رَضُواْ وَإِن لَّمْ یُعْطَوْاْ مِنهَا إِذَا هُمْ یَسْخَطُونَ
ترجمه :
در
میان آنان کسانی هستند که در تقسیم زکات از تو عیبجوئی میکنند و ایراد
میگیرند ( و نسبت بیعدالتی را به تو میدهند ! اینان جز به فکر حطام دنیا
در اندیشه چیز دیگری نیستند ، و لذا ) اگر بدانان چیزی از زکات داده شود
خوشنود میشوند و اگر چیزی از آن بدیشان داده نشود هرچه زودتر خشم میگیرند
( و اخم و تخم میکنند ) .
توضیحات :
« یَلْمِزُکَ »
: از تو عیبجوئی میکنند . به تو طعنه میزنند و از تو ایراد میگیرند . «
الصَّدَقَاتِ » : جمع صَدَقَة ، زکات ( نگا : توبه / 60 ) . « یَسْخَطُونَ
» : خشمگین میشوند .
سوره توبة آیه 59
متن آیه :
وَلَوْ أَنَّهُمْ رَضُوْاْ مَا آتَاهُمُ اللّهُ وَرَسُولُهُ وَقَالُواْ
حَسْبُنَا اللّهُ سَیُؤْتِینَا اللّهُ مِن فَضْلِهِ وَرَسُولُهُ إِنَّا
إِلَى اللّهِ رَاغِبُونَ
ترجمه :
اگر آنان بدانچه
خدا و پیغمبرش بدیشان داده است ( و قسمت ایشان کرده است ) راضی میشدند و
میگفتند : ( دستور ) خدا ما را بسنده است و خداوند از فضل و احسان خود به
ما میدهد و پیغمبرش ( بیش از آنچه به ما داده است این بار به ما عطاء
میکند ، و ) ما ( به فضل و بخشایش پروردگار خود چشم دوخته و ) تنها رضای
خدا را میجوئیم ، ( اگر چنین میگفتند و میکردند ، به سود آنان بود ) .
توضیحات :
« وَ لَوْ » : جواب آن محذوف است که ( لَکانَ خَیْراً لَهُمْ ) است . « رَاغِبُونَ » : جمع راغِب ، مشتاق . خواهان . آرزومند .
سوره توبة آیه 60
متن آیه :
إِنَّمَا الصَّدَقَاتُ لِلْفُقَرَاء وَالْمَسَاکِینِ وَالْعَامِلِینَ
عَلَیْهَا وَالْمُؤَلَّفَةِ قُلُوبُهُمْ وَفِی الرِّقَابِ وَالْغَارِمِینَ
وَفِی سَبِیلِ اللّهِ وَابْنِ السَّبِیلِ فَرِیضَةً مِّنَ اللّهِ وَاللّهُ
عَلِیمٌ حَکِیمٌ
ترجمه :
زکات مخصوص مستمندان ،
بیچارگان ، گردآورندگان آن ، کسانی که جلب محبّتشان ( برای پذیرش اسلام و
سودگرفتن از خدمت و یاریشان به اسلام چشم داشته ) میشود ، ( آزادی )
بندگان ، ( پرداخت بدهی ) بدهکاران ، ( صرف ) در راه ( تقویت آئین ) خدا ،
و واماندگان در راه ( و مسافران درمانده و دورافتاده از مال و منال و خانه
و کاشانه ) میباشد . این یک فریضه مهمّ الهی است ( که جهت مصلحت بندگان
خدا مقرّر شده است ) و خدا دانا ( به مصالح آفریدگان ) و حکیم ( در وضع
قوانین ) است .
توضیحات :
« الْفُقَرَآءِ » :
مستمندانی که چیزی دارند ولی کفاف زندگی ایشان نمیکند . « الْمَسَاکِینِ »
: مستمندانی که چیزی ندارند . فقیر و مسکین به جای همدیگر هم به کار
میروند . « الْعَامِلِینَ عَلَیْهَا » : کارکنانی که از سوی پیشوای
مسلمانان مأمور جمعآوری زکات میشوند . « الْمُؤَلَّفَةِ قُلُوبُهُمْ » :
کسانی هستند که پیشوای مسلمانان صلاح بداند از راه احسان از ایشان دلجوئی
شود و یا زیان و ضررشان به مسلمانان نرسد . « فِی الرِّقَابِ » : در راه
آزادکردن بندگان با خرید و کمک ایشان برای آزادی . « الْغَارِمِینَ » :
افراد مقروض و مدیونی که قادر به پرداخت قرض خود نباشند و وام آنان حاصل
نادانی نبوده و صرف معصیت نشده باشد . « فِی سَبِیلِ اللهِ » : مراد تمام
راههائی است که منتهی به خوشنودی خدا میگردند . « إبْنِ السَّبِیلِ » :
مسافر دورافتاده از خانه و کاشانه و نیازمند کمک برای رسیدن به آن باشد . «
فَرِیضَةً » : واجب . مصدر و مفعول مطلق تأکیدی برای فعل مقدّری است .
یعنی : فَرَضَ اللهُ لَهُمُ الصَّدَقَاتِ فَریضَةً .
سوره توبة آیه 61
متن آیه :
وَمِنْهُمُ الَّذِینَ یُؤْذُونَ النَّبِیَّ وَیِقُولُونَ هُوَ أُذُنٌ
قُلْ أُذُنُ خَیْرٍ لَّکُمْ یُؤْمِنُ بِاللّهِ وَیُؤْمِنُ لِلْمُؤْمِنِینَ
وَرَحْمَةٌ لِّلَّذِینَ آمَنُواْ مِنکُمْ وَالَّذِینَ یُؤْذُونَ رَسُولَ
اللّهِ لَهُمْ عَذَابٌ أَلِیمٌ
ترجمه :
در میان
منافقان کسانی هستند که پیغمبر را میآزارند و میگویند : او سراپاگوش است (
و راست و دروغ را میشنود و همهچیز را باور میکند ) . بگو : ( او در
نهایت لطف و محبّت به سخنان خوب و بد شما گوش فرا میدهد ، ولی به سخن خوب
عمل میکند و سخن بد را نادیده میگیرد و بدان عمل نمیکند ، و این ) سراپا
گوش بودن او به نفع شما است . او به خدا ایمان دارد ( و همه فرمودههای او
را تصدیق میکند ) و به مؤمنان ایمان دارد ( و هرچه بگویند باور میکند ،
چون معتقد به اخلاص ایشان است ) و او برای کسانی که از شما که ایمان
آوردهاند رحمت است ( زیرا ایشان را به راستای خداشناسی آورده است و راه
بهشت را بدانان نموده است ) . کسانی که فرستاده خدا را میآزارند ، عذاب
دردناکی دارند .
توضیحات :
« أُذُنٌ » : گوش . مراد
شخصی است که همه چیز را باور کند . خوشباور و دهنبین . نامیدن انسان به
اندام شنوائی ( أُذُن ) یا اندام بینائی ( عَیْن=جاسوس ) برای مبالغه است
.
سوره توبة آیه 62
متن آیه :
یَحْلِفُونَ بِاللّهِ لَکُمْ لِیُرْضُوکُمْ وَاللّهُ وَرَسُولُهُ أَحَقُّ أَن یُرْضُوهُ إِن کَانُواْ مُؤْمِنِینَ
ترجمه :
برای
شما ، به خدا سوگندها میخورند ( که درباره پیغمبر چیز بدی نگفتهاند و به
دروغ از شرکت در جهاد واپس نکشیدهاند ) تا با سوگندهای خود شما را راضی
کنند . در حالی که شایستهتر این است که خدا و پیغمبرش را ( با عبادت و
طاعت و فرمانبرداری ) راضی کنند ، اگر واقعاً ایمان دارند .
توضیحات :
«
. . . أحَقُّ » : مراد این است که راضیکردن خدا و پیغمبر مهمتر از
راضیکردن مسلمانان است . « أَن یُرْضُوهُ » : ضمیر ( هُ ) به ( رسول )
برمیگردد . ولی چون سخن از خدا و رسول در میان است ، میبایست (
یُرْضُوهُما ) گفته شود . امّا از آنجا که راضیکردن پیغمبر عین راضیکردن
خدا است ضمیر مفرد به جای ضمیر مثنّی ذکر شده است ( نگا : نساء / 80 ) .
همچنین میتوان گفت : ( وَ اللهُ وَ رَسُولُهُ أَحَقُّ أَن یُرْضُوهُ ) ،
دو جمله است و ( اللهُ ) و ( رَسُولُ ) مبتدا بوده و خبر اوّلی به خاطر
دلالت خبر دومی بر آن ، حذف شده است . تقدیر چنین است : وَ اللهُ أَحَقُّ
أَنْ یُرْضُوهُ وَ رَسُولُهُ أَحَقُّ أَنْ یُرْضُوهُ . مثل بیت زیر :
نَحْنُ بِما عِنْدَنا وَ أَنْتَ بِماعِنْدَ کَ راضٍ وَ الرَّأْیُ
مُخْتَلِفٌ
سوره توبة آیه 63
متن آیه :
أَلَمْ یَعْلَمُواْ أَنَّهُ مَن یُحَادِدِ اللّهَ وَرَسُولَهُ فَأَنَّ لَهُ
نَارَ جَهَنَّمَ خَالِداً فِیهَا ذَلِکَ الْخِزْیُ الْعَظِیمُ
ترجمه :
آیا
ندانستهاند که هرکس با خدا و پیغمبرش دشمنی و مخالفت کند ، سزای او آتش
دوزخ است و جاودانه در آن میماند ؟ این ( گرفتار آمدن به دوزخ ) رسوائی و
خواری بزرگی است .
توضیحات :
« یُحَادِدْ » : دشمنی و
مخالفت کند . مراد این است : کسی که با انجام گناه نافرمانی خود را نشان
میدهد ، انگار جبههگیری کرده است و خویشتن را در حدّی یعنی جانبی ، و خدا
را در حدّی قرار داده است ( نگا : مجادله / 5 و 20 و 22 ) . « الخِزْیُ » :
خواری و رسوائی .
سوره توبة آیه 64
متن آیه :
یَحْذَرُ الْمُنَافِقُونَ أَن تُنَزَّلَ عَلَیْهِمْ سُورَةٌ
تُنَبِّئُهُمْ بِمَا فِی قُلُوبِهِم قُلِ اسْتَهْزِئُواْ إِنَّ اللّهَ
مُخْرِجٌ مَّا تَحْذَرُونَ
ترجمه :
منافقان ( خدا و
آیات و پیغمبر او را در میان خود به مسخره میگیرند و ) میترسند که
سورهای برضدّ ایشان نازل شود ( و علاوه از آنچه میگویند ) آنچه را ( هم
که ) در دل دارند به رویشان بیاورد و آشکارش سازد . بگو : هر اندازه
میخواهید مسخره کنید ، بیگمان خداوند آنچه را که از آن بیم دارید ( و در
پنهان داشتنش میکوشید ) آشکار و هویدا میسازد .
توضیحات :
«
یَحْذَرُ » : میپرهیزند . میترسند . « تُنَزَّلَ عَلَیْهِمْ » : برضدّ
آنان نازل شود . « إِنَّ اللهَ مُخْرِجٌ . . . » : ( نگا : محمّد / 29و30
) .
سوره توبة آیه 65
متن آیه :
وَلَئِن
سَأَلْتَهُمْ لَیَقُولُنَّ إِنَّمَا کُنَّا نَخُوضُ وَنَلْعَبُ قُلْ
أَبِاللّهِ وَآیَاتِهِ وَرَسُولِهِ کُنتُمْ تَسْتَهْزِئُونَ
ترجمه :
اگر
از آنان ( درباره سخنان ناروا و کردارهای ناهنجارشان ) بازخواست کنی ،
میگویند : ( مراد ما طعن و مسخره نبوده و بلکه با همدیگر ) بازی و شوخی
میکردیم . بگو : آیا به خدا و آیات او و پیغمبرش میتوان بازی و شوخی کرد ؟
!
توضیحات :
« . . . نَخُوضُ » : بیقصد و غرض سخن میگفتیم و صحبت مینمودیم .
سوره توبة آیه 66
متن آیه :
لاَ تَعْتَذِرُواْ قَدْ کَفَرْتُم بَعْدَ إِیمَانِکُمْ إِن نَّعْفُ عَن
طَآئِفَةٍ مِّنکُمْ نُعَذِّبْ طَآئِفَةً بِأَنَّهُمْ کَانُواْ مُجْرِمِینَ
ترجمه :
(
بگو : با چنین معذرتهای بیهوده ) عذرخواهی نکنید . شما پس از ایمانآوردن ،
کافر شدهاید . اگر هم برخی از شما را ( به سبب توبه مجدّد و انجام کارهای
شایسته ) ببخشیم ، برخی دیگر را نمیبخشیم . زیرا آنان ( بر کفر و نفاق
خود ماندگارند و در حق پیغمبر و مؤمنان ) به بزهکاری خود ادامه میدهند .
توضیحات :
« بَعْدَ إِیمَانِکُمْ » : پس از آن که اظهار ایمان کردهاید .
سوره توبة آیه 67
متن آیه :
الْمُنَافِقُونَ وَالْمُنَافِقَاتُ بَعْضُهُم مِّن بَعْضٍ یَأْمُرُونَ
بِالْمُنکَرِ وَیَنْهَوْنَ عَنِ الْمَعْرُوفِ وَیَقْبِضُونَ أَیْدِیَهُمْ
نَسُواْ اللّهَ فَنَسِیَهُمْ إِنَّ الْمُنَافِقِینَ هُمُ الْفَاسِقُونَ
ترجمه :
مردان
منافق و زنان منافق همه از یک گروه ( و یک قماش ) هستند . آنان همدیگر را
به کار زشت فرا میخوانند و از کار خوب باز میدارند و ( از بذل و بخشش در
راه خیر ) دست میکشند . خدا را فراموش کردهاند ( و از پرستش او رویگردان
شدهاند ) ، خدا هم ایشان را فراموش کرده است ( و رحمت خود را از ایشان
بریده و هدایت خویش را از آنان دریغ داشته است ) . واقعاً منافقان
فرمانناپذیر ( و سرکش و گناهکار ) هستند .
توضیحات :
«
یَقْبِضُونَ أَیْدِیَهُمْ » : دست خود را باز میدارند . مراد این است که
بخل میورزند و به احسان و انفاق و بذل و بخشش نمیپردازند . «
الْفَاسِقُونَ » : کسانی که از فرمان خدا بیرون میروند و عاصی و کافر و
گمراه میشوند .
سوره توبة آیه 68
متن آیه :
وَعَدَ الله الْمُنَافِقِینَ وَالْمُنَافِقَاتِ وَالْکُفَّارَ نَارَ
جَهَنَّمَ خَالِدِینَ فِیهَا هِیَ حَسْبُهُمْ وَلَعَنَهُمُ اللّهُ وَلَهُمْ
عَذَابٌ مُّقِیمٌ
ترجمه :
خداوند به مردان و زنان
منافق ، و به همه کافران وعده آتش دوزخ داده که جاودانه در آن میمانند ، و
دوزخ برای ( عِقاب و عذاب ) ایشان کافی است . ( علاوه از آن ) خدا آنان
را نفرین و از رحمت خود به دور داشته و دارای عذاب همیشگی خواهند بود .
توضیحات :
« مُقیمٌ » : دائم . سرمدی . ناگسستنی .
سوره توبة آیه 69
متن آیه :
کَالَّذِینَ مِن قَبْلِکُمْ کَانُواْ أَشَدَّ مِنکُمْ قُوَّةً وَأَکْثَرَ
أَمْوَالاً وَأَوْلاَداً فَاسْتَمْتَعُواْ بِخَلاقِهِمْ فَاسْتَمْتَعْتُم
بِخَلاَقِکُمْ کَمَا اسْتَمْتَعَ الَّذِینَ مِن قَبْلِکُمْ بِخَلاَقِهِمْ
وَخُضْتُمْ کَالَّذِی خَاضُواْ أُوْلَئِکَ حَبِطَتْ أَعْمَالُهُمْ فِی
الُّدنْیَا وَالآخِرَةِ وَأُوْلَئِکَ هُمُ الْخَاسِرُونَ
ترجمه :
(
شما ای منافقان ! ) همانند کسانی هستید که قبل از شما میزیستند ( و در
نفاق و کفر بر همدیگر سبقت میگرفتند و جز راه فسق و فجور نمیپوئیدند ) .
آنان از شما نیرومندتر و از اموال و فرزندان بیشتری برخوردار بودند و از
قسمت خود ( در این جهان گذران ، از لذائذ نامشروع و گناهان ) بسی استفاده
کردند و ( عاقبت مردند و دنیا را به دیگران سپردند و شرمندگی بردند .
هماینک شما نیز همچون ایشان از تقوا و یاد خدا دوری گزیدهاید و به راه
هواها و هوسها رفتهاید و به گرداب شهوات افتادهاید و از محرّمات ) شما هم
بهره خود را بردهاید همان گونه که افراد پیش از شما بهره خود را بردند ، و
به همان چیزی ( از پلشتیها و زشتیها ) فرو رفتهاید که آنان بدان فرو
رفتند . ایشان کردارشان در دنیا و آخرت پوچ و بیسود گشت و زیانبار ( هر دو
جهان ) شدند . ( هان اگر به راه آنان روید ، همچون ایشان شوید ) .
توضیحات :
«
کَالَّذِینَ . . . » : خبر مبتدای محذوف است . تقدیر چنین است : أَنتُمْ
کَالَّذِینَ . « إسْتَمْتَعُوا » : بسیار سود جستند و لذّت بردند . از
لذائذ جسمانی و شهوات فانی بسی بهرهمند شدند . « خَلا » : بهره . نصیب . «
خُضْتُمْ » : فرو رفتهاید . به باطل پرداختهاید و بدان وارد شدهاید . «
کَالَّذِی » : موصول مفرد ( الَّذِی ) ، به جای موصول جمع ( أَلَّذِینَ )
به کار رفته است . یا این که صفت موصوف محذوفی ، مانند : فَریق ، فَوْج ، و
خَوْض است ، و تقدیر چنین است : کَالْفَرِیقِ الَّذِی . . . کَالْخَوْضِ
الَّذِی . یعنی : همچون کسانی که . همچون باطلگرائیها و شهوتپرستیهائی که
.
سوره توبة آیه 70
متن آیه :
أَلَمْ
یَأْتِهِمْ نَبَأُ الَّذِینَ مِن قَبْلِهِمْ قَوْمِ نُوحٍ وَعَادٍ
وَثَمُودَ وَقَوْمِ إِبْرَاهِیمَ وِأَصْحَابِ مَدْیَنَ وَالْمُؤْتَفِکَاتِ
أَتَتْهُمْ رُسُلُهُم بِالْبَیِّنَاتِ فَمَا کَانَ اللّهُ لِیَظْلِمَهُمْ
وَلَکِن کَانُواْ أَنفُسَهُمْ یَظْلِمُونَ
ترجمه :
آیا
( این گروه منافقان از سرگذشت دیگران عبرت نمیگیرند ؟ مگر ) خبر قوم نوح ،
عاد ، ثمود ، ابراهیم ، شعیب ، و لوط بدیشان نرسیده است ؟ پیغمبرانشان
همراه با دلائل روشن به سویشان آمدند ( و به رهنمودشان پرداختند و آنان
تکذیب و تکفیرشان کردند و به اندرزهایشان گوش ندادند و به روشنگریهایشان
وقع و ارجی ننهادند و لذا به عذاب خدا گرفتار آمدند و نابود شدند ) و خدا
بدیشان ظلم و ستم نکرد ، بلکه آنان خودشان به خویشتن ظلم و ستم کردند .
توضیحات :
«
قَوْم عَاد » : قوم هود است که به وسیله بادهای تند و وحشتزا نابود شدند (
نگا : اعراف / 65 و 71 ) . « قَوْم ثمود » : قَوْم صالح است که با
زلزلههای ویرانگر هلاک شدند ( اعراف / 73 و 78 ) . « أَصْحَابِ مَدْیَنَ »
: قوم شعیب است که به وسیله آذرخش آسمان کشته شدند ( نگا : اعراف / 91 ) .
« الْمُؤْتَفِکات » : زیر و رو شدهها . مراد شهر و روستای قوم لوط است
که با زلزله زیر و رو گردید ( نگا : حجر / 73 و 74 ، انبیاء / 74 ، نجم /
53 ) . از ماده ( إِفْک ) به معنی وارونهکردن چیزی و برگرداندن آن از راهی
به راهی است ( نگا : احقاف / 22 ) . دروغ را إِفْک میگویند ، چون دروغ
قلب حقائق است ( نگا : نور / 11 ) .
سوره توبة آیه 71
متن آیه :
وَالْمُؤْمِنُونَ وَالْمُؤْمِنَاتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِیَاء بَعْضٍ
یَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَیَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنکَرِ وَیُقِیمُونَ
الصَّلاَةَ وَیُؤْتُونَ الزَّکَاةَ وَیُطِیعُونَ اللّهَ وَرَسُولَهُ
أُوْلَئِکَ سَیَرْحَمُهُمُ اللّهُ إِنَّ اللّهَ عَزِیزٌ حَکِیمٌ
ترجمه :
مردان
و زنان مؤمن ، برخی دوستان و یاوران برخی دیگرند . همدیگر را به کار نیک
میخوانند و از کار بد باز میدارند ، و نماز را چنان که باید میگزارند ، و
زکات را میپردازند ، و از خدا و پیغمبرش فرمانبرداری میکنند . ایشان
کسانیند که خداوند به زودی ایشان را مشمول رحمت خود میگرداند . ( این
وعده خدا است و خداوند به گزاف وعده نمیدهد و از وفای بدان هم ناتوان نیست
. چرا که ) خداوند توانا و حکیم است .
توضیحات :
« أوْلِیَآءُ » : یاران . یاوران .
سوره توبة آیه 72
متن آیه :
وَعَدَ اللّهُ الْمُؤْمِنِینَ وَالْمُؤْمِنَاتِ جَنَّاتٍ تَجْرِی مِن
تَحْتِهَا الأَنْهَارُ خَالِدِینَ فِیهَا وَمَسَاکِنَ طَیِّبَةً فِی
جَنَّاتِ عَدْنٍ وَرِضْوَانٌ مِّنَ اللّهِ أَکْبَرُ ذَلِکَ هُوَ الْفَوْزُ
الْعَظِیمُ
ترجمه :
خداوند به مردان و زنان مؤمن
بهشت را وعده داده است که در زیر ( کاخها و درختهای ) آن جویبارها روان است
و جاودانه در آن میمانند ، و مسکنهای پاکی را در بهشت جاویدان بدانان
وعده داده است ( که جای ماندگاری همیشگی و زندگی سرمدی است . از همه مهمتر
خداوند خوشنودی خود را بدیشان وعده داده است که ) خوشنودی خدا بالاتر از هر
چیز است . پیروزی بزرگ همین است .
توضیحات :
«
طَیِّبَةً » : پاکیزه و قشنگ و دلپسند . « عَدْنٍ » : جای اقامت و ماندگاری
. مراد بهشت جاویدان است که سرای ماندن و زیستن واقعی و همیشگی است . «
رِضْوَانٌ » : رضایت و خوشنودی . « ذلِکَ » : همه اینهائی که گذشت ، یا این
که خوشنودی خدا .
سوره توبة آیه 73
متن آیه :
یَا أَیُّهَا النَّبِیُّ جَاهِدِ الْکُفَّارَ وَالْمُنَافِقِینَ
وَاغْلُظْ عَلَیْهِمْ وَمَأْوَاهُمْ جَهَنَّمُ وَبِئْسَ الْمَصِیرُ
ترجمه :
ای
پیغمبر ! با کافران و منافقان جهاد و پیکار کن ( تا ایشان را از کفر و
نفاق برگردانی ) و بر آنان سخت بگیر و ( با ایشان خشن باش . این مجازات
کنونی ایشان است و در آخرت ) جایگاهشان دوزخ است و چه بد سرنوشت و چه زشت
جایگاهی است !
توضیحات :
« أُغْلُظْ عَلَیْهِمْ » :
با کفّار به جهاد بیامان بپرداز ، و منافقان را سخت تهدید و سرزنش کن و
حدود و مقرّرات خدا را درباره ایشان اجرا نما ( نگا : نور / 2 ) . «
الْمَصِیرُ » : سرنوشت . جایگاه .
سوره توبة آیه 74
متن آیه :
یَحْلِفُونَ بِاللّهِ مَا قَالُواْ وَلَقَدْ قَالُواْ کَلِمَةَ الْکُفْرِ
وَکَفَرُواْ بَعْدَ إِسْلاَمِهِمْ وَهَمُّواْ بِمَا لَمْ یَنَالُواْ وَمَا
نَقَمُواْ إِلاَّ أَنْ أَغْنَاهُمُ اللّهُ وَرَسُولُهُ مِن فَضْلِهِ فَإِن
یَتُوبُواْ یَکُ خَیْراً لَّهُمْ وَإِن یَتَوَلَّوْا یُعَذِّبْهُمُ اللّهُ
عَذَاباً أَلِیماً فِی الدُّنْیَا وَالآخِرَةِ وَمَا لَهُمْ فِی الأَرْضِ
مِن وَلِیٍّ وَلاَ نَصِیرٍ
ترجمه :
منافقان به خدا
سوگند میخورند که ( سخنان زنندهای ) نگفتهاند ، در حالی که قطعاً سخنان
کفرآمیز گفتهاند و پس از ایمان آوردن ، به کفر برگشتهاند و قصد انجام
کاری کردهاند که بدان نرسیدهاند ( و آن کشتن پیغمبر به هنگام مراجعه از
جنگ تَبوک بود ) . چیزی که این منافقان را بر سر خشم آورد و سبب انتقام
گرفتن آنان شود وجود ندارد ، مگر این که خدا و پیغمبرش به فضل و کرم خود
آنان را ( با اعطاء غنائم که هدف ایشان در زندگی است ) بینیاز گرداندهاند
( و این هم نباید مایه خشم و انتقام ایشان شود ) . اگر آنان توبه کنند ، (
خداوند توبه ایشان را میپذیرد و ) این برایشان بهتر خواهد بود ، و اگر
روی بگردانند ، خدا آنان را در دنیا و آخرت به عذاب بسیار دردناکی کیفر
میدهد ، و در سراسر روی زمین نه دوستی و نه یاوری خواهند داشت .
توضیحات :
«
هَمُّوا » : قصد کردند . « مَا نَقَمُوا » : خشم نگرفتهاند . عیبجوئی
نکردهاند ( نگا : مائده / 59 ) . « مِن فَضْلِهِ » : از مرحمت خدا و اعطای
پیغمبر از غنائم بدیشان ( نگا : توبه / 59 ) . در اینجا سخن از فضل خدا و
پیغمبر است ولی ضمیر مفرد به جای ضمیر تثنیه به کار رفته است و بلامانع است
( نگا : توبه / 62 ) . « یَکُ » : مخفّف ( یَکُنْ ) است که در اصل (
یَکُونُ ) و از افعال ناقصه است .
سوره توبة آیه 75
متن آیه :
وَمِنْهُم مَّنْ عَاهَدَ اللّهَ لَئِنْ آتَانَا مِن فَضْلِهِ لَنَصَّدَّقَنَّ وَلَنَکُونَنَّ مِنَ الصَّالِحِینَ
ترجمه :
در
میان ( منافقان ) کسانی هستند که ( سوگند میخورند و ) با خدا پیمان
میبندند که اگر از فضل خود ما را بینیاز کند ( و به نعمت و نوائی برساند )
بدون شکّ به صدقه و احسان میپردازیم و از زمره شایستگان ( درگاه یزدان و
نیکوکاران مردمان ) خواهیم بود .
توضیحات :
«
عَاهَدَ اللهَ » : با خدا پیمان بست . « لَنَصَّدَّقَنَّ » : حتماً به
صدقهدادن و احسانکردن و بخشش نمودن میپردازیم . از باب تفعّل و اصل آن (
لَنَتَصَدَّقَنَّ ) است .
سوره توبة آیه 76
متن آیه :
فَلَمَّا آتَاهُم مِّن فَضْلِهِ بَخِلُواْ بِهِ وَتَوَلَّواْ وَّهُم مُّعْرِضُونَ
ترجمه :
امّا
هنگامی که خدا از فضل خود ( ثروت و دارائی ) بدانان بخشید ، بخل ورزیدند (
و چیزی نبخشیدند و به عهد خود وفا نکردند ، و هم از خدا و هم از خیرات )
سرپیچی کردند و روی گرداندند .
توضیحات :
« وَ هُم
مُّعرِضُونَ » : اصلاً آنان مردمانی هستند که عادتشان روگردانی از طاعت است
، و گوش به فرمان خدا و دل به حقائق نمیدهند .
سوره توبة آیه 77
متن آیه :
فَأَعْقَبَهُمْ نِفَاقاً فِی قُلُوبِهِمْ إِلَى یَوْمِ یَلْقَوْنَهُ
بِمَا أَخْلَفُواْ اللّهَ مَا وَعَدُوهُ وَبِمَا کَانُواْ یَکْذِبُونَ
ترجمه :
خداوند
نفاق را در دلهایشان پدیدار و پایدار ساخت تا آن روزی که خدا را در آن
ملاقات میکنند . این به خاطر آن است که پیمان خدا را شکستند و همچنین دروغ
گفتند .
توضیحات :
« أَعْقَبَ » : برجای نهاد .
پدیدار و پایدار کرد . « فَأَعْقَبَهُمْ . . . » : فاعل میتواند خدا باشد و
معنی آن گذشت ، و میتواند بخل و رویگردانی باشد که در این صورت معنی
چنین میشود : این بخل و رویگردانی ، نفاق را در دلهایشان تا روز رستاخیز
متمکّن و برقرار ساخت تا در آن روز به سزای عمل بد خود برسند ، و . . . «
یَلْقَوْنَهُ » : خدا را ملاقات کنند . به سزای عمل خود برسند . ضمیر ( هُ )
به خدا یا به بخل برمیگردد .
سوره توبة آیه 78
متن آیه :
أَلَمْ یَعْلَمُواْ أَنَّ اللّهَ یَعْلَمُ سِرَّهُمْ وَنَجْوَاهُمْ وَأَنَّ اللّهَ عَلاَّمُ الْغُیُوبِ
ترجمه :
مگر
آنان نمیدانستند که خداوند راز و نجوای ایشان را میداند و خدا بس آگاه
از نهانیها و پنهانیها است ؟ ( و لذا نقض عهد و نیرنگ ایشان درباره
مؤمنان از خدا مخفی نمیماند ) .
توضیحات :
« نَجْوَاهُمْ » : نجوی ، سخن درگوشی . سخن پنهان از دیگران . سرّ و راز .
سوره توبة آیه 79
متن آیه :
الَّذِینَ یَلْمِزُونَ الْمُطَّوِّعِینَ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ فِی
الصَّدَقَاتِ وَالَّذِینَ لاَ یَجِدُونَ إِلاَّ جُهْدَهُمْ فَیَسْخَرُونَ
مِنْهُمْ سَخِرَ اللّهُ مِنْهُمْ وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِیمٌ
ترجمه :
کسانی
که مؤمنان ( ثروتمندی ) را که مشتاقانه بیش از اندازه به خیرات و صدقات
میپردازند ، و مؤمنان ( فقیری ) را که ( با وجود تنگدستی ) به کمکهای
مختصری دست مییازند ، مورد تمسخر قرار میدهند ، خداوند ایشان را ( با کشف
رسوائیها و پلشتیهایشان در پیش مردم ) مورد تمسخر قرار میدهد و عذاب
بسیار دردناکی خواهند داشت .
توضیحات :
« أَلَّذِینَ
» : مبتدا و خبر آن ( فَیَسْخَرُونَ مِنْهُمْ ، سَخِرَ اللهُ مِنْهُمْ )
یا ( وَ مِنْهُمْ ) مقدّر است و تقدیر چنین است : وَ مِنْهُمُ الَّذِینَ
یَلْمِزُونَ . « یَلْمِزُونَ » : عیبجوئی میکنند . رخنه میگیرند . «
الْمُطَّوِّعِینَ » : اصل آن الْمُتَطَوِّعِینَ است به معنی کسانی که بیش
از اندازه لازم و واجب زکات میدهند و احسان میکنند . کسانی که مشتاقانه
برای رضای خدا خیرات و صدقات فراوان میدهند . « جُهْدَهُمْ » : به اندازه
تاب و توانشان . مراد مال اندکی است که به قدر وسع و طاقت خود میدهند . «
سَخِرَ اللهُ مِنْهُمْ » : مراد مُشاکله است . یعنی خداوند سزای
مسخرهکردنشان را میدهد .
سوره توبة آیه 80
متن آیه :
اسْتَغْفِرْ لَهُمْ أَوْ لاَ تَسْتَغْفِرْ لَهُمْ إِن تَسْتَغْفِرْ
لَهُمْ سَبْعِینَ مَرَّةً فَلَن یَغْفِرَ اللّهُ لَهُمْ ذَلِکَ بِأَنَّهُمْ
کَفَرُواْ بِاللّهِ وَرَسُولِهِ وَاللّهُ لاَ یَهْدِی الْقَوْمَ
الْفَاسِقِینَ
ترجمه :
چه برای آنان طلب آمرزش کنی و
چه نکنی ، حتّی اگر هفتاد بار ( و دفعات بسیار ) برای آنان طلب آمرزش کنی ،
هرگز خداوند آنان را نمیآمرزد . این بدان خاطر است که به خدا و پیغمبرش
ایمان ندارند ( و سر از بند شریعت و ربقه اطاعت برتافتهاند ) و خداوند
گروه بیرونروندگان از فرمان یزدان ( و آئین آسمانی ) را ( به راه سعادت )
هدایت نمیکند .
توضیحات :
« إِسْتَغْفِرْ » : از
لحاظ لفظ امر است و از نظر معنی مضارع . « إِسْتَغْفِرْ لَهُمْ أوْ لا
تَسْتَغْفِرْ لَهُمْ . . . » : اگر خواستی برای آنان طلب آمرزش کن و یا مکن
. چه برای آنان طلب آمرزش کنی یا نکنی . « سَبْعِینَ مَرَّة » : هفتاد بار
. مراد کثرت است ؛ نه تحدید .
سوره توبة آیه 81
متن آیه :
فَرِحَ الْمُخَلَّفُونَ بِمَقْعَدِهِمْ خِلاَفَ رَسُولِ اللّهِ
وَکَرِهُواْ أَن یُجَاهِدُواْ بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنفُسِهِمْ فِی سَبِیلِ
اللّهِ وَقَالُواْ لاَ تَنفِرُواْ فِی الْحَرِّ قُلْ نَارُ جَهَنَّمَ
أَشَدُّ حَرّاً لَّوْ کَانُوا یَفْقَهُونَ
ترجمه :
(
منافقانی که از رفتن به جنگ تبوک سر باز زدهاند و در خانههای خود
گرفتهاند و نشستهاند ، این ) خانهنشینان ( منافق ) از این که از رسول
خدا واپس کشیدهاند شادمانند ، و نخواستند با مال و جان در راه یزدان جهاد و
پیکار کنند ( و دین خدا را یاری دهند . تا میتوانند دیگران را از جنگ
میترسانند و با نشستنِ با خود تشویق مینمایند ) و میگویند در گرما ( ی
سوزان تابستان به سوی میدان نبرد ) حرکت نکنید . ( ای پیغمبر ! بدانان )
بگو : اگر دانا بودند میفهمیدند که آتش دوزخ بسیار گرمتر و سوزانتر ( از
گرمای تابستان و از همه آتشهای جهان ) است .
توضیحات :
«
الْمُخَلَّفُونَ » : واپسماندگان . برجای نشستگان . « مَقْعَد » : نشستن .
مصدر میمی است . « خِلافَ » : خلف . بعد ، در این صورت ظرف است . به معنی
مخالفت هم آمده است که در این صورت مفعولله است ، و یا مصدر است و به معنی
مُخالِفینَ بوده و حال است . « الْحَرِّ » : گرما .
سوره توبة آیه 82
متن آیه :
فَلْیَضْحَکُواْ قَلِیلاً وَلْیَبْکُواْ کَثِیراً جَزَاء بِمَا کَانُواْ یَکْسِبُونَ
ترجمه :
(
بگذار در این جهان بر اثر مسخرهکردن مؤمنان ) اندکی بخندند و ( امّا لازم
است بدانند که باید در آن جهان ) بسیار گریه کنند ، این جزای کارهائی است
که میکنند .
توضیحات :
« فَلْیَضْحَکُوا . . . وَ لْیَبْکُوا » : مراد خبر است . یعنی : می خندند . و گریه میکنند .
سوره توبة آیه 83
متن آیه :
فَإِن رَّجَعَکَ اللّهُ إِلَى طَآئِفَةٍ مِّنْهُمْ فَاسْتَأْذَنُوکَ
لِلْخُرُوجِ فَقُل لَّن تَخْرُجُواْ مَعِیَ أَبَداً وَلَن تُقَاتِلُواْ
مَعِیَ عَدُوّاً إِنَّکُمْ رَضِیتُم بِالْقُعُودِ أَوَّلَ مَرَّةٍ
فَاقْعُدُواْ مَعَ الْخَالِفِینَ
ترجمه :
هرگاه
خداوند تو را ( از جنگ تبوک ) به سوی گروهی از آنان بازگرداند و ایشان از
تو اجازه خواستند که در رکاب تو به سوی جهاد حرکت کنند ، بگو : هیچ گاه با
من به جهاد نخواهید آمد و هیچ وقت همراه من با هیچ دشمنی نخواهید جنگید ( و
این افتخار نصیبتان نخواهد شد ) چرا که شما نخستین بار به کنارهگیری و
خانهنشینی خوشنود شدید ، پس با کنارهگیران و خانهنشینان بنشینید ( و با
پیرمردان و زنان و بیماران و کودکان باشید ) .
توضیحات :
«
رَجَعَ » : برگرداند . این فعل از افعال ذو وجهین است ( نگا : اعراف / 150
/ و طه / 40 ) . در اینجا متعدّی است . « رَضِیتُم بِالْقُعُودِ . . . » .
بار اوّل بدون عذر از جهاد واپس کشیدند ، پس توبه شما پذیرفته نیست و . . .
« الْخَالِفِینَ » : ماندگان . متخلّفان .
سوره توبة آیه 84
متن آیه :
وَلاَ تُصَلِّ عَلَى أَحَدٍ مِّنْهُم مَّاتَ أَبَداً وَلاَ تَقُمْ عَلَىَ
قَبْرِهِ إِنَّهُمْ کَفَرُواْ بِاللّهِ وَرَسُولِهِ وَمَاتُواْ وَهُمْ
فَاسِقُونَ
ترجمه :
هرگاه یکی از آنان مُرد اصلاً
بر او نماز مخوان و بر سر گورش ( برای دعا و طلب آمرزش و دفن او ) نایست ،
چرا که آنان به خدا و پیغمبرش باور نداشتهاند و در حالی مردهاند که از
دین خدا و فرمان الله خارج بودهاند .
توضیحات :
«
لا تُصَلِّ عَلَیا أَحَدٍ مِّنْهُمْ . . . » : بر کسی از آنان نماز میت
مخوان . چرا که نماز خواندن تو رحمت است و ایشان درخور رحمت نیستند ( نگا :
توبه / 103 ) .
سوره توبة آیه 85
متن آیه :
وَلاَ تُعْجِبْکَ أَمْوَالُهُمْ وَأَوْلاَدُهُمْ إِنَّمَا یُرِیدُ اللّهُ
أَن یُعَذِّبَهُم بِهَا فِی الدُّنْیَا وَتَزْهَقَ أَنفُسُهُمْ وَهُمْ
کَافِرُونَ
ترجمه :
اموال و اولادشان تو را به شگفت
نیندازد . خداوند میخواهد آنان را با آن در دنیا ( با رنجها و بلاهائی که
در جمعآوری اموال ، و غمها و اندوههائی که در پرورش اطفال متحمّل میشوند
) شکنجه دهد ، ( و به سبب اشتغال به اموال و اولاد از آخرت غافل بشوند ) و
جانشان برآید در حالی که کافر باشند ( و در نتیجه دنیا و آخرت را از دست
بدهند ) .
توضیحات :
« تَزْهَقَ » : بیرون رود . برآید .
سوره توبة آیه 86
متن آیه :
وَإِذَا أُنزِلَتْ سُورَةٌ أَنْ آمِنُواْ بِاللّهِ وَجَاهِدُواْ مَعَ
رَسُولِهِ اسْتَأْذَنَکَ أُوْلُواْ الطَّوْلِ مِنْهُمْ وَقَالُواْ ذَرْنَا
نَکُن مَّعَ الْقَاعِدِینَ
ترجمه :
هنگامی که
سورهای نازل گردد ( و آنان را دعوت کند ) که در ایمان خود به خدا اخلاص
داشته باشید و به همراه پیغمبرش به جهاد بپردازید ثروتمندان ایشان از تو
اجازه میخواهند ( که به جهاد نروند و ) میگویند : بگذار با خانهنشینان (
معذور ، در مدینه ) بمانیم .
توضیحات :
« أُوْلُوا
الطَّوْلِ » : ثروتمندان . مقتدران بر جهاد با مال و جان . « الطَّوْلِ » :
قدرت . ثروت . امکانات . « ذَرْنَا » : ما را رها کن .
سوره توبة آیه 87
متن آیه :
رَضُواْ بِأَن یَکُونُواْ مَعَ الْخَوَالِفِ وَطُبِعَ عَلَى قُلُوبِهِمْ فَهُمْ لاَ یَفْقَهُونَ
ترجمه :
آنان
بدین خوشنودند که با زنان خانهنشین ( و پیران و بیماران و کودکان ) باقی
بمانند . دلهایشان ( با خوف و نفاق ) مهر زده شده است و لذا نمیفهمند ( که
عزّت دنیا و سعادت آخرت در جهاد و پیروی از پیغمبر است و بس ) .
توضیحات :
«
الْخَوَالِفِ » : جمع خالِفَة ، بازماندگان . مراد زنان است چون در خانه
میمانند . « طُبِعَ عَلَیا قُلُوبِهِمْ » : بر دلهایشان مهر زده شده است .
مراد این است که دلهایشان از فهم حقیقت و دریافت گفتار و کردار درست بسته
است .
سوره توبة آیه 88
متن آیه :
لَکِنِ
الرَّسُولُ وَالَّذِینَ آمَنُواْ مَعَهُ جَاهَدُواْ بِأَمْوَالِهِمْ
وَأَنفُسِهِمْ وَأُوْلَئِکَ لَهُمُ الْخَیْرَاتُ وَأُوْلَئِکَ هُمُ
الْمُفْلِحُونَ
ترجمه :
ولی پیغمبر و مؤمنانی که با
او هستند ، با مال و جان خود به جهاد میپردازند ( تا خدا را از خود
خوشنود سازند و دین خدا را بالا برند ) . همه خوبیها و نیکیها ( از قبیل :
پیروزی و غنیمت دنیا ، و بهشت و کرامت آخرت ) از آن ایشان است ، و آنان
بیگمان رستگارانند .
توضیحات :
« الْخَیْرَاتُ » : انواع منافع . خوبیها و نیکیهای هر دو جهان .
سوره توبة آیه 89
متن آیه :
أَعَدَّ اللّهُ لَهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِی مِن تَحْتِهَا الأَنْهَارُ خَالِدِینَ فِیهَا ذَلِکَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ
ترجمه :
خداوند
برای آنان باغهای ( بهشت ) را آماده کرده است که جویبارها در ( زیر کاخها و
درختان ) آن روان است و جاودانه در آن میمانند . این است پیروزی بزرگ و
رستگاری سترگ .
توضیحات :
« الْفَوْزُ » : رستگاری . پیروزی . رسیدن به آرزوها و خوبیها .
سوره توبة آیه 90
متن آیه :
وَجَاء الْمُعَذِّرُونَ مِنَ الأَعْرَابِ لِیُؤْذَنَ لَهُمْ وَقَعَدَ
الَّذِینَ کَذَبُواْ اللّهَ وَرَسُولَهُ سَیُصِیبُ الَّذِینَ کَفَرُواْ
مِنْهُمْ عَذَابٌ أَلِیمٌ
ترجمه :
عذرخواهان اعراب (
بادیهنشین ، که دارای عذرهای درست و پذیرفتنی هستند ، به پیش تو )
آمدهاند تا بدیشان اجازه داده شود ( که در جهاد شرکت نکنند . و امّا گروه
دیگری از آنان که کافرند ، حتی زحمت آمدن به پیش شما را هم به خود نمیدهند
) و در خانه نشستهاند و ( در اظهار ایمان ) به خدا و پیغمبرش دروغ
گفتهاند . به افراد کفرپیشه آنان عذاب بسیار دردناکی خواهد رسید .
توضیحات :
«
الْمُعَذِّرُونَ » : عذرخواهان . عذرتراشان . « جَآءَ الْمُعَذِّرُونَ
مِنَ الْأَعْرَابِ . . . » : برخی چنین عربهای بادیهنشینی را صادق و برخی
کاذب میدانند . اگر صادق به حساب آیند ، « قَعَدَ الَّذِینَ کَذَبُوا . .
. » : غیر از ایشانند ، و معنی آن در بالا گذشت . اگر کاذب به حساب آیند ،
گروه دومی در میان نیست و معنی چنین میشود : عذرتراشان منافق بادیهنشین
به پیش تو آمدهاند تا بدیشان اجازه شرکت نکردن در جهاد داده شود .
بدینوسیله میبینی کسانی خانهنشینی گزیدهاند که در اظهار ایمان به خدا و
پیغمبرش دروغ گفتهاند . به چنین افراد بادیهنشینی عذاب بسیار دردناکی
خواهد رسید .
سوره توبة آیه 91
متن آیه :
لَّیْسَ عَلَى الضُّعَفَاء وَلاَ عَلَى الْمَرْضَى وَلاَ عَلَى الَّذِینَ
لاَ یَجِدُونَ مَا یُنفِقُونَ حَرَجٌ إِذَا نَصَحُواْ لِلّهِ وَرَسُولِهِ
مَا عَلَى الْمُحْسِنِینَ مِن سَبِیلٍ وَاللّهُ غَفُورٌ رَّحِیمٌ
ترجمه :
بر
ناتوانان و بیماران و کسانی که چیزی ندارند که آن را صرف جهاد کنند ( و با
آن خویشتن را برای جهاد آماده سازند ) گناهی نیست ( و عذرشان مقبول و
جهدشان مشکور است ) هرگاه اینان با خدا و پیغمبرش خالص باشند ( و در دینشان
شکّ و شبههای نبوده و آنچه در توان دارند از خدا و پیغمبرش دریغ ندارند .
آنان در این صورت نیکوکارند و ) بر نیکوکاران هیچ راهی ( برای سرزنش و
گناهکار قلمداد کردنشان ) وجود ندارد . و خداوند دارای مغفرت بیشمار و رحمت
بسیار است .
توضیحات :
« الْمَرْضَیا » : جمع مریض ،
بیماران . « حَرَجٌ » : گناه . ایراد . « نَصَحُوا » : خالص و مخلص شدند .
از مصدر ( نصح ) به معنی خلوص . « مَا عَلَی الْمُحْسِنِینَ مِن سَبِیلٍ »
: این جمله جنبه ضربالمثل را دارد . حرف ( مِنْ ) زائد و برای تأکید است .
یعنی : سرزنشگران راهی برای سرزنش محسنان ندارند . و . . .
سوره توبة آیه 92
متن آیه :
وَلاَ عَلَى الَّذِینَ إِذَا مَا أَتَوْکَ لِتَحْمِلَهُمْ قُلْتَ لاَ
أَجِدُ مَا أَحْمِلُکُمْ عَلَیْهِ تَوَلَّواْ وَّأَعْیُنُهُمْ تَفِیضُ مِنَ
الدَّمْعِ حَزَناً أَلاَّ یَجِدُواْ مَا یُنفِقُونَ
ترجمه :
همچنین
ایراد و گناهی نیست بر کسانی که وقتی به پیش تو آمدند تا آنان را بر مرکبی
سوار کنی ( و به جهاد روانه سازی . ولی ) تو گفتی : مرکبی ندارم که شما را
بر آن سوار کنم . ایشان برگشتند ، در حالی که چشمانشان از غم ( فوت افتخار
جهاد ) پر از اشک بود ( و افسوس میخوردند ) چون چیزی نداشتند که آن را
صرف جهاد کنند .
توضیحات :
« إِذَا مَا » : وقتی که .
« أَتَوْکَ » : نزد تو آمدند . « حَزَناً » : از غم . مفعولله است . «
أَلاّ یَجِدُوا . . . » : مفعولله ( حَزَناً ) است .
سوره توبة آیه 93
متن آیه :
إِنَّمَا السَّبِیلُ عَلَى الَّذِینَ یَسْتَأْذِنُونَکَ وَهُمْ
أَغْنِیَاء رَضُواْ بِأَن یَکُونُواْ مَعَ الْخَوَالِفِ وَطَبَعَ اللّهُ
عَلَى قُلُوبِهِمْ فَهُمْ لاَ یَعْلَمُونَ
ترجمه :
تنها
راه ( رخنه و شکنجه ) به روی کسانی باز است که از تو اجازه میخواهند ( در
جهاد شرکت نکنند ) در حالی که ثروتمند و قدرتمندند ، ( و میتوانند ساز و
برگ جنگ را تهیّه کنند و در میدان نبرد برزمند ) . آنان بدین خوشنودند که
با زنان ( و سالخوردگان و کودکان و بیماران ) باقی بمانند . خداوند
دلهایشان را مهر زده است ( چرا که آنان دلهایشان را بر روی حقائق بستهاند و
از ترس با ضعیفان در خانه نشستهاند ) و آنان نمیدانند ( که چه سرانجام
بدی و عاقبتِ وخیمی در دنیا و آخرت متوجّه ایشان به سبب تخلّف از فرمان و
عدم شرکت آنان در جنگ است ) .
توضیحات :
« إِنَّمَا السَّبِیلُ عَلَی الَّذِینَ . . . » : کسانی مورد بازخواست قرار میگیرند و لومه و عقاب میشوند که .
سوره توبة آیه 94
متن آیه :
یَعْتَذِرُونَ إِلَیْکُمْ إِذَا رَجَعْتُمْ إِلَیْهِمْ قُل لاَّ
تَعْتَذِرُواْ لَن نُّؤْمِنَ لَکُمْ قَدْ نَبَّأَنَا اللّهُ مِنْ
أَخْبَارِکُمْ وَسَیَرَى اللّهُ عَمَلَکُمْ وَرَسُولُهُ ثُمَّ تُرَدُّونَ
إِلَى عَالِمِ الْغَیْبِ وَالشَّهَادَةِ فَیُنَبِّئُکُم بِمَا کُنتُمْ
تَعْمَلُونَ
ترجمه :
وقتی که به سوی آنان ( از جنگ
تبوک ) برگردید ، ایشان شروع به عذرآوری میکنند ( و دروغها به هم میبافند
. بدیشان ) بگو : عذرخواهی مکنید . ما هرگز به شما باور نمیکنیم . خداوند
ما را از خبرهایتان آگاه ساخته است ( و برخی از دروغها و ترفندهایتان را
به پیغمبر وحی کرده است . این همه دروغ و عذرخواهی چرا ، سخن کوتاه کنید و
در عمل کوشید که ) خدا و پیغمبرش عمل شما را خواهند دید . ( اگر کردارتان
گواهی بر صلاح و تقوایتان داد و بیانگر توبه حقیقی شما از نفاق گردید ، از
همان مزایائی برخوردار میشوید که سایر مؤمنان برخوردارند ، و اگر باز هم
به نفاق خود ادامه دادید ، با شما همان شدّت و حدّت و جهاد و پیکاری خواهد
شد که با کافران میگردد . این در این جهان ، و امّا ) پس از این ( جهان ؛
یعنی در آخرت ) به سوی خدا برگردانده میشوید که آگاه از پنهان و آشکار (
همگان و ظاهر و باطن شما منافقان ) است و شما را از آنچه انجام میدادهاید
باخبر میسازد ( و پاداش و پادافره اعمال و اقوالتان را میدهد ) .
توضیحات :
«
لَن نُّؤْمِنَ لَکُمْ » : به شما باور نداریم و تصدیقتان نمیکنیم . «
نَبَّأَنَا » : ما را باخبر کرده است . « سَیَرَی اللهُ . . . » : مراد این
است که آینده صدق یا کذب شما را روشن خواهد ساخت ، و کردارتان بر گفتارِ
راست یا دروغ شما گواهی خواهد داد .
سوره توبة آیه 95
متن آیه :
سَیَحْلِفُونَ بِاللّهِ لَکُمْ إِذَا انقَلَبْتُمْ إِلَیْهِمْ
لِتُعْرِضُواْ عَنْهُمْ فَأَعْرِضُواْ عَنْهُمْ إِنَّهُمْ رِجْسٌ
وَمَأْوَاهُمْ جَهَنَّمُ جَزَاء بِمَا کَانُواْ یَکْسِبُونَ
ترجمه :
هنگامی
که به سوی آنان بازگردید ، برای شما به خدا سوگند خواهند خورد ( که
معذرتهایشان راست و درست است ) تا از آنان صرف نظر کنید . ( ولی از کار
آنان غافل مشوید و از آنان در مگذرید و ) از ایشان دوری گزینید ، بیگمان
آنان پلیدند ( و دارای نیّت و هدف ناپاکی هستند ) و به کیفر کارهائی که
میکنند جایگاهشان دوزخ است .
توضیحات :
«
إِنقَلَبْتُمْ » : برگشتید . « لِتُعْرِضُوا . . . فَأَعْرِضُوا » : این دو
فعل از مصدر اعراض بوده و در اوّلی به معنی : صرف نظر کردن و عفونمودن ، و
در دومی به معنی : رویگردانی و دوری کردن به کار رفته است . « رِجْسٌ » :
خبیث . پلید ( نگا : مائده / 90 ) . همان گونه که باید انسان خود را از
کثافات مادی بپرهیزد ، لازم است خویشتن را از نجاسات معنوی هم دور نگهدارد
.
سوره توبة آیه 96
متن آیه :
یَحْلِفُونَ لَکُمْ لِتَرْضَوْاْ عَنْهُمْ فَإِن تَرْضَوْاْ عَنْهُمْ فَإِنَّ اللّهَ لاَ یَرْضَى عَنِ الْقَوْمِ الْفَاسِقِینَ
ترجمه :
برای
شما سوگندها میخورند تا از آنان درگذرید و خوشنود شوید . تازه اگر هم شما
از آنان درگذرید و خوشنود شوید ، خداوند ( از ایشان خشمگین است و ) از
گروهی که سر از فرمان تافته و بر دین شوریده باشند ، در نمیگذرد و خوشنود
نمیشود .
توضیحات :
« الْفَاسِقِین » : شوریدگان بر دین . بیرونروندگان از آئین و فرمان یزدان .
سوره توبة آیه 97
متن آیه :
الأَعْرَابُ أَشَدُّ کُفْراً وَنِفَاقاً وَأَجْدَرُ أَلاَّ یَعْلَمُواْ
حُدُودَ مَا أَنزَلَ اللّهُ عَلَى رَسُولِهِ وَاللّهُ عَلِیمٌ حَکِیمٌ
ترجمه :
بادیهنشینان
عرب ، کفر و نفاقشان شدیدتر است از ( کفر و نفاق شهرنشینان عرب . زیرا
سنگدلتر و جفاپیشهترند و با اهل خیر و صلاح نشست و برخاست کمتری دارند ) و
آنان بیشتر سزاوارند که از مقرّرات و قوانین چیزی بیخبر باشند که خداوند
بر پیغمبرش نازل کرده است . خداوند آگاه ( از احوال بندگان ، اعم از مؤمنان
و کافران و منافقان ، و ) حکیم ( در کار خود ، از جمله تعیین سزا و جزای
مردمان ) است .
توضیحات :
« الْأَعْرَابُ » : عربهای
بادیهنشین ( نگا : توبه / 90 ) . « أَجْدَرُ » : سزاوارتر . درخور و
شایستهتر . « حُدُودَ » : احکام و شرائع . اوامر و نواهی . فرائض و واجبات
. « أَجْدَرُ أَلاّ یَعْلَمُوا » : سزد که ندانند و بیخبر بمانند .
سوره توبة آیه 98
متن آیه :
وَمِنَ الأَعْرَابِ مَن یَتَّخِذُ مَا یُنفِقُ مَغْرَماً وَیَتَرَبَّصُ
بِکُمُ الدَّوَائِرَ عَلَیْهِمْ دَآئِرَةُ السَّوْءِ وَاللّهُ سَمِیعٌ
عَلِیمٌ
ترجمه :
برخی از بادیهنشینان ( منافق )
عرب ، چیزی را که ( در راه خدا ) صرف میکنند ، زیان میدانند ( چرا که به
ثواب آن ایمان ندارند ) ، و چشم به راه ( حوادث دردناک و ) بلایا و مصائب (
خوفناکی ) هستند که شما را از هر سو احاطه دهند ( و له و لوردتان کنند ) -
بلاها و مصیبتها گریبانگیر خودشان باد - ( چون مردمان بدخواه و تنگچشم و
منافقی هستند ، تیرهروزیها و ناکامیها و بدبختیها تنها به سراغ آنان
میرود ) . خداوند شنوا و دانا است ( و لذا نیّات و اقوال و افعال ایشان را
میداند و میشنود ) .
توضیحات :
« یَتَّخِذُ » :
به حساب میآورد . به شمار میآورد . « مَغْرَماً » : زیان و ضرر . «
یَتَرَبَّصُ » : انتظار میکشد . « الدَّوَآئِرَ » : جمع دائرة ، بلایا و
مصائب روزگار . « السَّوْء » : هرگونه شر و بلا و زیان و ضرری که مایه
بدحالی انسان شود . « دَآئِرَةُ السَّوْءِ » : بلای بد . اضافه موصوف به
صفت است ( نگا : مریم / 28 ) و جنبه مبالغه دارد . از قبیل : رَجُلُ صدق .
برخی گفتهاند . واژه ( دائِرَة ) دارای همان معنی است که واژه ( السَّوْء )
بیانگر آن است . در این صورت اضافه به خاطر بیان و تأکید است .
سوره توبة آیه 99
متن آیه :
وَمِنَ الأَعْرَابِ مَن یُؤْمِنُ بِاللّهِ وَالْیَوْمِ الآخِرِ
وَیَتَّخِذُ مَا یُنفِقُ قُرُبَاتٍ عِندَ اللّهِ وَصَلَوَاتِ الرَّسُولِ
أَلا إِنَّهَا قُرْبَةٌ لَّهُمْ سَیُدْخِلُهُمُ اللّهُ فِی رَحْمَتِهِ
إِنَّ اللّهَ غَفُورٌ رَّحِیمٌ
ترجمه :
در میان
عربهای بادیهنشین ، کسانی هم هستند که به خدا و روز رستاخیز ایمان دارند و
چیزی را که ( در راه خدا ) صرف میکنند مایه نزدیکی به خدا و سبب دعای
پیغمبر ( در حق خود ) میدانند ( و دعای پیغمبر مایه سعادت محسنان و خیر و
برکت عُمر و روزی ایشان است ) . هان ! بیگمان صرف پول ( در راه خدا ، و
دعاهای رسول ) مایه تقرّب آنان ( در پیشگاه خداوند ) است . ( به طور قطع )
خداوند آنان را غرق رحمت خود خواهد کرد ، چرا که خداوند آمرزنده ( گناهان و
) مهربان ( در حق بندگان ) است .
توضیحات :
«
قُرُبَاتٍ » : جمع قُرْبَة ، به معنی تقرّب یا چیزی است که مایه تقرّب
میگردد . منصوب است چون مفعول دوم ( یَتَّخِذُ ) است ، و جمع آمدن آن با
توجّه به انواع خوبیها و راههای گوناگون آنها است . « صَلَوَاتِ » : جمع
صَلاة ، دعاها . « إِنَّها » : مرجع ضمیر ( ها ) واژه نفقه است که از (
صَلَوات ) مفهوم میگردد و با توجّه به معنی ، ضمیر مؤنّث به کار رفته است .
برخی هم مرجع آن را ( صَلَوات ) دانستهاند .
سوره توبة آیه 100
متن آیه :
وَالسَّابِقُونَ الأَوَّلُونَ مِنَ الْمُهَاجِرِینَ وَالأَنصَارِ
وَالَّذِینَ اتَّبَعُوهُم بِإِحْسَانٍ رَّضِیَ اللّهُ عَنْهُمْ وَرَضُواْ
عَنْهُ وَأَعَدَّ لَهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِی تَحْتَهَا الأَنْهَارُ
خَالِدِینَ فِیهَا أَبَداً ذَلِکَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ
ترجمه :
پیشگامان
نخستین مهاجران و انصار ، و کسانی که به نیکی روش آنان را در پیش گرفتند و
راه ایشان را به خوبی پیمودند ، خداوند از آنان خوشنود است و ایشان هم از
خدا خوشنودند ، و خداوند برای آنان بهشت را آماده ساخته است که در زیر (
درختان و کاخهای ) آن رودخانهها جاری است و جاودانه در آنجا میمانند .
این است پیروزی بزرگ و رستگاری سترگ .
توضیحات :
«
السَّابِقُونَ » : پیشگامان . سبقتگیرندگان بر دیگران در ایمان و هجرت و
نصرت . مراد مهاجرانی است که پیش از صلح حُدَیْبِیّه هجرت کردند و با جان و
مال در راه خدا کوشیدند ، و نیز انصاری است که در عقبه اوّل و دوم با
پیغمبر بیعت کردند و یا این که هنگام قدوم پیغمبر به مدینه ایمان آوردند . «
وَ الَّذِینَ اتَّبَعُوهُمْ . . . » : مراد کسانی است که به دنبال این
پیشگامان مهاجر و انصار ایمان آوردند و در اقوال و افعال ، صادقانه از چنین
پیشوایان پیشتاز پیروی کردند . تابعین و همه مؤمنانی که از کردار نیک و
رفتار پسندیده مهاجران و انصار بزرگوار در تمام امکنه و اعصار تا آخر
روزگار پیروی میکنند .
سوره توبة آیه 101
متن آیه :
وَمِمَّنْ حَوْلَکُم مِّنَ الأَعْرَابِ مُنَافِقُونَ وَمِنْ أَهْلِ
الْمَدِینَةِ مَرَدُواْ عَلَى النِّفَاقِ لاَ تَعْلَمُهُمْ نَحْنُ
نَعْلَمُهُمْ سَنُعَذِّبُهُم مَّرَّتَیْنِ ثُمَّ یُرَدُّونَ إِلَى عَذَابٍ
عَظِیمٍ
ترجمه :
در میان عربهای بادیهنشین اطراف (
شهر ) شما ، و در میان خود اهل مدینه ، منافقانی هستند که تمرین نفاق
کردهاند و در آن مهارت پیدا نمودهاند . تو ایشان را نمیشناسی و بلکه ما
آنان را میشناسیم . ایشان را ( در همین دنیا ) دو بار شکنجه میدهیم ( :
یکبار با پیروزی شما بر دشمنانتان که مایه درد و حسرت و خشم و کین آنان
میگردد ، و بار دوم با رسواکردن ایشان به وسیله پردهبرداری از نفاقشان ) .
سپس ( در آخرت ) روانه عذاب بزرگی میگردند ( و به دوزخ گرفتار میآیند )
.
توضیحات :
« مَرَدُوا » : تمرین دیدهاند و چیرگی و
مهارت پیدا کردهاند . « مَرَّتَیْنِ » : دوبار : غیظ و خشم ناشی از
پیروزی مسلمانان که آنان را میترکاند ، و رسوائی اجتماعی ناشی از
پردهبرداری از نفاق ایشان . بلاها یا رسوائیهای دوران زندگی ، و عذاب وقت
مرگ و داخل قبر ( نگا : انفال / 50 و توبه / 55 و 57 ) . « یُرَدُّونَ » :
بازگردانده میشوند . مراد به دوزخ حوالت کردن و در جهنّم انداختن ایشان
است ( نگا : بقره / 85 ) .
سوره توبة آیه 102
متن آیه :
وَآخَرُونَ اعْتَرَفُواْ بِذُنُوبِهِمْ خَلَطُواْ عَمَلاً صَالِحاً
وَآخَرَ سَیِّئاً عَسَى اللّهُ أَن یَتُوبَ عَلَیْهِمْ إِنَّ اللّهَ
غَفُورٌ رَّحِیمٌ
ترجمه :
مردمان دیگری هم هستند که
( نه از پیشگامان نخستین ، و نه از منافقین بشمارند و ) به گناهان خود
اعتراف میکنند ، و کار خوبی را با کار بدی میآمیزند ( و گاهی به حسنات و
زمانی به سیّئات دست مییازند ) امید است که خداوند توبه آنان را بپذیرد ( و
احساس شرمندگی چنین کسانی از گناه ، و هراس آنان از عقاب و عذاب ، و تصمیم
ایشان بر این که به سوی گناه نروند ، سبب گردد که دیگر دچار معصیت نشوند و
مشمول مغفرت و مرحمت خدا شوند . چرا که ) بیگمان خداوند دارای مغفرت
فراوان و رحمت بیکران است .
توضیحات :
« ءَاخَرُونَ » : دیگران . مراد گروه سومی غیر از دو گروه پیشین یعنی پیشگامان نخستین و منافقان داخل و خارج مدینه است .
سوره توبة آیه 103
متن آیه :
خُذْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ صَدَقَةً تُطَهِّرُهُمْ وَتُزَکِّیهِم بِهَا
وَصَلِّ عَلَیْهِمْ إِنَّ صَلاَتَکَ سَکَنٌ لَّهُمْ وَاللّهُ سَمِیعٌ
عَلِیمٌ
ترجمه :
( ای پیغمبر ! ) از اموال آنان (
که به گناه خود اعتراف دارند و در صدد کاهش بدیها و افزایش نیکیهای خویش
میباشند ) زکات بگیر تا بدین وسیله ایشان را ( از رذائل اخلاقی ، و گناهان
، و تنگچشمی ) پاک داری ، و ( در دل آنان نیروی خیرات و حسنات را رشد دهی و
درجات ) ایشان را بالا بری ، و برای آنان دعا و طلب آمرزش کن که قطعاً دعا
و طلب آمرزش تو مایه آرامش ( دل و جان ) ایشان میشود ( و سبب اطمینان و
اعتقاد بیشترشان میگردد ) و خداوند شنوای ( دعای مخلصان و ) آگاه ( از
نیّات همگان ) است .
توضیحات :
« صَدَقَة » : زکات .
آنچه مؤمن برای نزدیکی به خدا صرف میکند . « صَلِّ عَلَیْهِمْ » : برای
ایشان دعا کن . « صَلاتَکَ » : دعای تو . « سَکَنٌ » : رحمت . آرامش خاطر
.
سوره توبة آیه 104
متن آیه :
أَلَمْ
یَعْلَمُواْ أَنَّ اللّهَ هُوَ یَقْبَلُ التَّوْبَةَ عَنْ عِبَادِهِ
وَیَأْخُذُ الصَّدَقَاتِ وَأَنَّ اللّهَ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِیمُ
ترجمه :
آیا
نمیدانند که تنها خدا است که توبه ( توبهکاران راستین ) و زکات و صدقه (
مؤمنان مخلصین ) را میپذیرد ، و فقط او است که بسیار توبهپذیر و مهربان
است ؟
توضیحات :
« یَأخُذُ » : در اینجا به معنی
میپذیرد و پاداش آن را میدهد ( نگا : ذاریات / 16 ) . رابطه لطیفی میان (
خُذْ ) در آیه قبلی ، و ( یَأْخُذُ ) در این آیه است ، و آن این که پیغمبر
همان چیزی را دریافت میدارد که خدا بدان دستور میدهد .
سوره توبة آیه 105
متن آیه :
وَقُلِ اعْمَلُواْ فَسَیَرَى اللّهُ عَمَلَکُمْ وَرَسُولُهُ
وَالْمُؤْمِنُونَ وَسَتُرَدُّونَ إِلَى عَالِمِ الْغَیْبِ وَالشَّهَادَةِ
فَیُنَبِّئُکُم بِمَا کُنتُمْ تَعْمَلُونَ
ترجمه :
بگو
: ( هرچه میخواهید ) انجام دهید ( خواه نیک ، خواه بد . امّا بدانید که )
خداوند اعمال ( ظاهر و باطن ) شما را میبیند ( و آنها را به حساب شما
میگیرد ) و پیغمبر و مؤمنان اعمال ( ظاهر ) شما را میبینند و ( به نسبت
خوبی و بدی ، با شما دوستی یا دشمنی میورزند . این در دنیا ، و امّا ) در
آخرت به سوی خدا برگردانده میشوید که آگاه از پنهان و آشکار ( همگان و
دیدنی و نادیدنی جهان ) است و شما را بدانچه میکنید مطلع میسازد ( و
پاداش و پادافره اعمال و اقوال شما را میدهد ) .
توضیحات :
«
قُلْ » : فعل ( قُلْ ) عطف بر فعل ( خُذْ ) در آیه 103 است . « فَسَیَرَی
اللهُ عَمَلَکُمْ وَ رَسُولُهُ وَ الْمُؤْمِنُونَ » : خدا از کارتان آگاه
است ، چون حاضر در همهجا و ناظر بر همهچیز است . پیغمبر و مؤمنان هم از
کارتان مطلع میشوند ، چرا که انسان هر عملی را انجام دهد - خواه ناخواه -
ظاهر خواهد شد . اعمالتان از دید خدا پنهان نمیماند و در روز قیامت پیغمبر
و مؤمنان هم از کردارتان باخبر میگردند ( نگا : آلعمران / 179 ، اعراف /
188 ، توبه / 94 ، نمل / 65 ، احقاف / 9 ، حاقّه / 18 ، الطارق / 9 ،
العادیات / 10 ) .
سوره توبة آیه 106
متن آیه :
وَآخَرُونَ مُرْجَوْنَ لِأَمْرِ اللّهِ إِمَّا یُعَذِّبُهُمْ وَإِمَّا یَتُوبُ عَلَیْهِمْ وَاللّهُ عَلِیمٌ حَکِیمٌ
ترجمه :
و
گروه دیگری ( از متخلّفان از جهاد ) هستند که به فرمان خدا واگذار
گردیدهاند ( و مردم باید در انتظار بمانند تا ببینند که دستور خدا درباره
این دسته که بدون عذر از جهاد بازپس ماندهاند چه باشد ) یا خدا ایشان را
به گناه خود میگیرد و یا بر آنان میبخشاید . خداوند آگاه ( از احوال و
نیّات آنان بوده و ) حکیم است ( و برابر حکمت خود ، بندگان را ثواب یا عقاب
میدهد ) .
توضیحات :
« ءَاخَرُونَ » : دسته دیگری
که غیر از دسته مذکور در آیه 102 میباشند که بدون عذر از جهاد واپس کشیدند
و بعدها پشیمان گشتند و عذرتراشی هم ننمودند و به فرمان پیغمبر از همنشینی
و گفتگوی با اصحاب و حتّی نزدیکی با زنان خود محروم شدند ، تا فرمان خدا
در آیه 118 در رسید و ایشان را بخشید . « مُرْجَوْنَ » : به تأخیر
انداختهشدگان . واگذارشدگان . جمع ( مُرْجی ) است که اسم مفعول است و از
مصدر ( إرجاء ) . اصل آن ( رجو ) یا ( رجا ) میباشد ( نگا : اعراف / 11 و
احزاب / 51 ) .
سوره توبة آیه 107
متن آیه :
وَالَّذِینَ اتَّخَذُواْ مَسْجِداً ضِرَاراً وَکُفْراً وَتَفْرِیقاً بَیْنَ
الْمُؤْمِنِینَ وَإِرْصَاداً لِّمَنْ حَارَبَ اللّهَ وَرَسُولَهُ مِن
قَبْلُ وَلَیَحْلِفَنَّ إِنْ أَرَدْنَا إِلاَّ الْحُسْنَى وَاللّهُ
یَشْهَدُ إِنَّهُمْ لَکَاذِبُونَ
ترجمه :
و ( از
میان منافقان ) کسانی هستند که مسجدی را بنا کردند و منظورشان از آن ، زیان
( به مؤمنان ) و کفرورزی ( در آن ) و تفرقهاندازی میان مؤمنان ( و درهم
کوبیدن صفوف مسلمانان ) و کمینگاه ساختن برای کسی بود که قبلاً با خدا و
پیغمبرش جنگیده بود و ( علم طغیان برافراشته بود ) سوگند هم میخوردند که
نظری جز نیکی نداشتهاند ( و تنها مرادشان خدمت به مردمان و اقامه نماز در
آن بوده و بس ) امّا خداوند گواهی میدهد که آنان ( در سوگند خود ) دروغ
میگویند .
توضیحات :
« الَّذِینَ . . . » : عطف بر
ماسبق است و تقدیر آن چنین است : وَ مِنْهُمُ الَّذِینَ اتَّخَذُوا
مَسْجِداً . « ضِراراً » : زیان رساندن . مفعولله است . « إِرْصَاداً » :
در کمین نشستن . « الْحُسْنَیا » : کار نیک . علّت تأنیث آن این است که در
اصل ( ألْخَصْلَة الْحُسْنَیا ) بوده و موصوف حذف شده و صفت به جای آن
نشسته است . آیه مذکور درباره گروهی از منافقان است که وقتی مسجد قبا در
مدینه ساخته شد ، ابوعامر نامی ایشان را بر آن داشت که منافقان برای چشم هم
چشمی با کسانی که مسجد قباء را ساختند ، و برای گردهمائی و رایزنی علیه
اسلام و مؤمنان ، مسجدی بسازند . بعد از اتمام آن از پیغمبر درخواست کردند
که در چنین مسجدی که بعدها مسجد ضرار نام گرفت نماز بخواند . امّا وحی
آسمان نقاب از چهره آنان برداشت و پیغمبر چه رسد به این که در آن نماز
نخواند ، دستور داد که آن را بسوزانند و زبالهدانش نمایند .
سوره توبة آیه 108
متن آیه :
لاَ تَقُمْ فِیهِ أَبَداً لَّمَسْجِدٌ أُسِّسَ عَلَى التَّقْوَى مِنْ
أَوَّلِ یَوْمٍ أَحَقُّ أَن تَقُومَ فِیهِ فِیهِ رِجَالٌ یُحِبُّونَ أَن
یَتَطَهَّرُواْ وَاللّهُ یُحِبُّ الْمُطَّهِّرِینَ
ترجمه :
(
ای پیغمبر ! ) هرگز در آن ( مسجد ضرار ) نایست و نماز مگذار . مسجدی (
مانند مسجد قبا ) که از روز نخست بر پایه تقوا بنا گردیده است ( و مراد
سازندگان آن تنها رضای الله بوده است ) سزاوار آن است که در آن برپای ایستی
و نماز بگزاری . در آنجا کسانی هستند که میخواهند ( جسم و روح ) خود را (
با ادای عبادتِ درست ) پاکیزه دارند و خداوند هم پاکیزگان را دوست میدارد
.
توضیحات :
« لا تَقُمْ فیهِ . . . » : در آن به
عبادت نایست . در آن نماز مخوان ( نگا : نساء / 102 ) . اصلاً در آن توقّف
مکن و ممان . « أَحَقُّ » : این واژه گرچه افعل التفضیل است ولی در اینجا
مراد مقایسه میان ( شایسته ) و ( شایستهتر ) نیست ؛ بلکه مقایسه میان (
شایسته ) و ( ناشایسته ) است ؛ لذا در اینجا ( أَحَقُّ ) به معنی شایسته
است ؛ نه شایستهتر ( نگا : فرقان / 24 ) .
سوره توبة آیه 109
متن آیه :
أَفَمَنْ أَسَّسَ بُنْیَانَهُ عَلَى تَقْوَى مِنَ اللّهِ وَرِضْوَانٍ
خَیْرٌ أَم مَّنْ أَسَّسَ بُنْیَانَهُ عَلَىَ شَفَا جُرُفٍ هَارٍ
فَانْهَارَ بِهِ فِی نَارِ جَهَنَّمَ وَاللّهُ لاَ یَهْدِی الْقَوْمَ
الظَّالِمِینَ
ترجمه :
آیا کسی که شالوده آن ( مسجد
) را بر پایه تقوا و پرهیز از ( مخالفت فرمان ) خدا و ( جلب ) خوشنودی (
او ) بنیاد نهاده است ، ( کارش ) بهتر است یا کسی که شالوده آن را بر لبه
پرتگاه شکافته و فرو تپیدهای بنیاد نهاده است و ( هر آن با فرو ریختن خود )
او را به آتش دوزخ فرو میاندازد ؟ خداوند مردمان ستمپیشه را ( به چیزی
که خیر و صلاح ایشان در آن باشد ) هدایت نمیکند .
توضیحات :
«
بُنْیَان » : پایه . شالوده . مصدر است و به معنی اسم مفعول به کار رفته
است . یعنی بناء به معنی مبنی . « بُنْیَانَهُ » : شالوده مسجد . شالوده
دین خود . « شَفا » : لبه . کناره ( نگا : آلعمران / 103 ) . « جُرُفٍ » :
گودال . پرتگاه . « هَارٍ » : شکافته و مشرف به سقوط ، از ماده ( هور ) و
در آن قلبالمکان شده است و لامالفعل و عینالفعل به جای همدیگر به کار
رفته است . « فَانْهارَ بِهِ » : پرتگاه ، ساختمان و صاحب آن را با خود به
پائین انداخت . برخی معنی آیه را چنین بیان کردهاند : آیا کسی که پایه دین
خود را بنیاد نهاده است بر شالوده استوار که تقوا و کسب رضای خدا یا طاعت و
عبادت است ، بهتر است ، یا کسی که آن را بر ضعیفترین و سستترین شالوده
بنیاد نهاده است که او را به دوزخ میاندازد و . . .
سوره توبة آیه 110
متن آیه :
لاَ یَزَالُ بُنْیَانُهُمُ الَّذِی بَنَوْاْ رِیبَةً فِی قُلُوبِهِمْ
إِلاَّ أَن تَقَطَّعَ قُلُوبُهُمْ وَاللّهُ عَلِیمٌ حَکِیمٌ
ترجمه :
بنائی
را که خودشان برپا کردهاند همواره به عنوان ( یک عامل شکّ و تردید ، یا
یک نتیجه ) شکّ و تردید ، در قلوب آنان باقی میماند ، مگر این که دلهایشان
قطعه قطعه شود ( و بمیرند ، و یا این که توبه کنند و به سوی خدا برگردند )
و خدا آگاه ( از هر چیزی و ) حکیم ( در افعال و دادن جزا و سزای هرکسی )
است .
توضیحات :
« رِیبَةً » : شکّ و تردید . خبر
لایَزالُ است . « إِلاّ » : به معنی ( إِلی ) است . « تَقَطَّعَ
قُلُوبُهُمْ » : دلهایشان پاره پاره شود . دل از کفر برکنند و توبه کنند .
فعل ( تَقَطَّعَ ) مضارع است و تائی از اوّل آن حذف شده است . آیه را چنین
هم معنی کردهاند : این بنای ایشان هرقدر بیشتر بماند ، آنان بیشتر در میان
مسلمانان شکّ و تردید میپراکنند .
سوره توبة آیه 111
متن آیه :
إِنَّ اللّهَ اشْتَرَى مِنَ الْمُؤْمِنِینَ أَنفُسَهُمْ وَأَمْوَالَهُم
بِأَنَّ لَهُمُ الجَنَّةَ یُقَاتِلُونَ فِی سَبِیلِ اللّهِ فَیَقْتُلُونَ
وَیُقْتَلُونَ وَعْداً عَلَیْهِ حَقّاً فِی التَّوْرَاةِ وَالإِنجِیلِ
وَالْقُرْآنِ وَمَنْ أَوْفَى بِعَهْدِهِ مِنَ اللّهِ فَاسْتَبْشِرُواْ
بِبَیْعِکُمُ الَّذِی بَایَعْتُم بِهِ وَذَلِکَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ
ترجمه :
بیگمان
خداوند ( کالای ) جان و مال مؤمنان را به ( بهای ) بهشت خریداری میکند .
( آنان باید ) در راه خدا بجنگند و بکشند و کشته شوند . این وعدهای است
که خداوند آن را در ( کتابهای آسمانی ) تورات و انجیل و قرآن ( به عنوان
سند معتبری ثبت کرده است ) و وعده راستین آن را داده است ، و چه کسی از خدا
به عهد خود وفاکنندهتر است ؟ پس به معاملهای که کردهاید شاد باشید ، و
این پیروزی بزرگ و رستگاری سترگی است .
توضیحات :
«
إِشْتَرَیا » : خریداری کرده است . معمولاً فعل ماضی در معاملات معنی
مضارع دارد ؛ لذا میتوان آن را ( خریداری میکند ) معنی کرد . «
یُقَاتِلُونَ » : میجنگند . فعل مضارع در اینجا میتواند معنی امر داشته
باشد : باید بجنگند . « وَعْداً » : مفعول مطلق فعل محذوف ( وَعَدَ ) است .
« حَقّاً » : مفعول مطلق فعل محذوف ( اَحَقَّ ) یا صفت ( وَعْداً ) است (
نگا : نساء / 122 ) . « أَوْفی » : وفاکنندهتر . « إِسْتَبْشِرُوا » :
شادمان باشید . شاد و خوشنود باشید . « ذلِکَ » : این معاملهای که خریدار
خدا ، فروشندگان مؤمنان ، کالا اموال و انفس مسلمانان ، بها بهشت جاویدان ،
و سند گفته خداوند سبحان و ثبت در تورات و انجیل و قرآن است .
سوره توبة آیه 112
متن آیه :
التَّائِبُونَ الْعَابِدُونَ الْحَامِدُونَ السَّائِحُونَ الرَّاکِعُونَ
السَّاجِدونَ الآمِرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَالنَّاهُونَ عَنِ الْمُنکَرِ
وَالْحَافِظُونَ لِحُدُودِ اللّهِ وَبَشِّرِ الْمُؤْمِنِینَ
ترجمه :
(
از جمله اوصاف این مؤمنان و سائر مسلمانان این است که ) آنان توبهکننده (
از معاصی ) ، پرستنده ( دادار ) ، سپاسگزار ( پروردگار ) ، گردنده ( در
زمین و اندیشمند در آفاق و انفس ) ، نمازگزار ، دستوردهنده به کار نیک ،
بازدارنده از کار بد ، و حافظ قوانین خدا میباشند . ( ای پیغمبر ! ) مژده
بده به مؤمنان ( به چیزهائی که خارج از توصیف و تعریف و به دور از فهم
مردمان است ) .
توضیحات :
« الْتَّآئِبُونَ » :
توبهکنندگان . خبر مبتدای محذوف یا مبتدای خبر محذوف است و تقدیر چنین است
: هُمُ التَّآئِبُونَ . . . التَّآئِبُونَ الْعَابِدُونَ . . . مِنْ
أَهْلِ الْجَنَّةِ أَیْضاً ( نگا : نساء / 95 و حدید / 10 ) . «
السَّآئِحُونَ » : گردندگان در زمین برای اطّلاع از آثار و درس گرفتن و
عبرت آموختن از تاریخ گذشتگان و دیدن عجائب و غرائب جهان ( نگا : انعام /
11 ، توبه / 2 ) . روزهداران ( نگا : تحریم / 5 ) . « الْحَافِظُونَ
لِحُدُودِ اللهِ » : محافظان قوانین خدا . اجراکنندگان احکام و شرائع الله .
« بَشِّرِ الْمُؤْمِنِینَ » : مژده بده به مؤمنان . مورد مژده محذوف است و
اشاره بدان دارد که بیرون از حدود شُمار و گفتار و پندار است که بهشت و
رضای کردگار است .
سوره توبة آیه 113
متن آیه :
مَا کَانَ لِلنَّبِیِّ وَالَّذِینَ آمَنُواْ أَن یَسْتَغْفِرُواْ
لِلْمُشْرِکِینَ وَلَوْ کَانُواْ أُوْلِی قُرْبَى مِن بَعْدِ مَا تَبَیَّنَ
لَهُمْ أَنَّهُمْ أَصْحَابُ الْجَحِیمِ
ترجمه :
پیغمبر
و مؤمنان را نسزد که برای مشرکان طلب آمرزش کنند ، هرچند که خویشاوند
باشند ، هنگامی که برای آنان روشن شود که ( با کفر و شرک از دنیا رفتهاند ،
و ) مشرکان اهل دوزخند .
توضیحات :
« مَا کَانَ
لِلنَّبِیِّ وَ الَّذِینَ ءَامَنُوا » : برای پیغمبر و مؤمنان شایسته و
درست نیست که . « أُوْلِی قُرْبَیا » : خویشاوندان . نزدیکان .
سوره توبة آیه 114
متن آیه :
وَمَا کَانَ اسْتِغْفَارُ إِبْرَاهِیمَ لِأَبِیهِ إِلاَّ عَن مَّوْعِدَةٍ
وَعَدَهَا إِیَّاهُ فَلَمَّا تَبَیَّنَ لَهُ أَنَّهُ عَدُوٌّ لِلّهِ
تَبَرَّأَ مِنْهُ إِنَّ إِبْرَاهِیمَ لأوَّاهٌ حَلِیمٌ
ترجمه :
طلب
آمرزش ابراهیم برای پدرش ، به خاطر وعدهای بود که بدو داده بود ، ولی
هنگامی که برای او روشن شد که پدرش ( در قید حیات بر کفر اصرار میورزد و
برابر وحی آسمانی دار فانی را با کفر وداع میگوید ، دانست که او ) دشمن
خدا است ، از او بیزاری جست ( و ترک طلب آمرزش برای وی گفت ) . واقعاً
ابراهیم بسیار مهربان و دستبدعا و فروتن و شکیبا بود .
توضیحات :
«
إِسْتِغْفَارُ إِبْرَاهِیمَ » : ( نگا : شعراء / 86 ) . « مَوْعِدَة » :
وعده ( نگا : مریم / 47 ) . « تَبَرَّأَ » : بیزاری جست . دوری کرد ( نگا :
بقره / 166 و 167 ) . « أَوَّاهٌ » : آهگویان . خاشع در دعا . تسبیحگوی .
مهربان . کثیرالدعاء . « حَلِیمٌ » : صبور و بردبار . از آیه چنین
برمیآید که دعاکردن برای هدایت کافران و مشرکان زنده بلامانع است ولی برای
مردگان آنان صحیح نیست ( نگا : مجادله / 22 ) .
سوره توبة آیه 115
متن آیه :
وَمَا کَانَ اللّهُ لِیُضِلَّ قَوْماً بَعْدَ إِذْ هَدَاهُمْ حَتَّى
یُبَیِّنَ لَهُم مَّا یَتَّقُونَ إِنَّ اللّهَ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیمٌ
ترجمه :
خداوند
( به سبب عدالت و حکمتی که دارد ) هیچ وقت قومی را که هدایت بخشیده است
گمراه نمیسازد ( و در برابر اشتباه و لغزش ناشی از اجتهادی که میکنند ،
به عقاب و عذابشان نمیگیرد ) مگر زمانی که چیزهائی را که باید از آنها
بپرهیزند روشن و آشکار ( و بیشبهه و اشکال ، توسّط پیغمبر ) برای آنان
بیان کند . بیگمان خداوند آگاه از هر چیزی است .
توضیحات :
« لِیُضِلَّ » : گمراه سازد . حکم به گمراهی دهد . مراد این است که عقاب بعد از بیان احکام است .
سوره توبة آیه 116
متن آیه :
إِنَّ اللّهَ لَهُ مُلْکُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ یُحْیِی وَیُمِیتُ وَمَا لَکُم مِّن دُونِ اللّهِ مِن وَلِیٍّ وَلاَ نَصِیرٍ
ترجمه :
حکومت
آسمانها و زمین تنها از آن خدا است . او است که زندگی میبخشد و میمیراند
. جز خدا برای شما سرپرستی ( که کارهای شما بدو واگذار شود ) و یاوری ( که
شما را کمک و از شما دفاع کند ) وجود ندارد .
توضیحات :
« مِن دُونِ اللهِ » : سِوای خدا . بجز خدا .
سوره توبة آیه 117
متن آیه :
لَقَد تَّابَ الله عَلَى النَّبِیِّ وَالْمُهَاجِرِینَ وَالأَنصَارِ
الَّذِینَ اتَّبَعُوهُ فِی سَاعَةِ الْعُسْرَةِ مِن بَعْدِ مَا کَادَ
یَزِیغُ قُلُوبُ فَرِیقٍ مِّنْهُمْ ثُمَّ تَابَ عَلَیْهِمْ إِنَّهُ بِهِمْ
رَؤُوفٌ رَّحِیمٌ
ترجمه :
خداوند توبه پیغمبر ( از
اجازهدادن منافقان به عدم شرکت در جهاد ) و توبه مهاجرین و انصار ( از
لغزشهای جنگ تبوک ، مثل کُندی و سستی اراده و اندیشه بد به دل راه دادن و
آهنگ بازگشت از نیمه راه جهاد ) را پذیرفت . مهاجرین و انصاری که در روزگار
سختی ( با وجود گرمای زیاد ، کمی وسیله سواری و زاد ، فصل درو و چیدن
محصول خود ) از پیغمبر پیروی کردند ( و همراه او رهسپار جنگ تبوک شدند )
بعد از آن که دلهای دستهای از آنان اندکی مانده بود که ( از حق به سوی
باطل ) منحرف شود . ( در این حال ) باز هم خداوند توبه آنان را پذیرفت .
چرا که او بسیار رؤوف و مهربان است .
توضیحات :
«
لَقَد تَّابَ اللهُ عَلَی النَّبِیِّ . . . » : ذکر پیغمبر در سرآغاز
توبهکنندگان ، به خاطر بزرگداشت هرچه بیشتر مهاجرین و انصار است ، والاّ
گناهی از او سر نزده بود تا از آن توبه کند . یا این که توبه پیغمبر از
اموری است که اگر از دیگران سر میزد ، مانند اجازهدادن به منافقان که در
منزل بمانند و در جنگ شرکت نکنند ( نگا : توبه / 43 ) اصلاً گناه یا حتی
درخور لومه و عتاب نبود . یا این که طلب استغفار باید پیشه هر مؤمنی اعم از
پیغمبر و غیره باشد ( نگا : محمّد / 19 و فتح / 2 ) . « سَاعَةِ
الْعُسْرَةِ » : هنگام سختی و بحرانی . مراد زمانی است که مؤمنان آماده جنگ
تبوک میشدند و به مناسبت سختی معیشت و مشکلات راه و رزمیدن با امپراطوری
روم در نقطه بسیار دوری از مدینه سخت در تنگنا بودند ، و لشکری را هم که
تهیّه دیدند جَیْشُ الْعُسْرَة لقب گرفت . « کَادَ یَزِیغُ » : نزدیک بود
که منحرف و از راه به در شود . « فَرِیقٍ » : دسته . گروه .
سوره توبة آیه 118
متن آیه :
وَعَلَى الثَّلاَثَةِ الَّذِینَ خُلِّفُواْ حَتَّى إِذَا ضَاقَتْ
عَلَیْهِمُ الأَرْضُ بِمَا رَحُبَتْ وَضَاقَتْ عَلَیْهِمْ أَنفُسُهُمْ
وَظَنُّواْ أَن لاَّ مَلْجَأَ مِنَ اللّهِ إِلاَّ إِلَیْهِ ثُمَّ تَابَ
عَلَیْهِمْ لِیَتُوبُواْ إِنَّ اللّهَ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِیمُ
ترجمه :
خداوند
توبه آن سه نفری را هم میپذیرد که ( بیهیچ حکمی به آینده ) واگذار شدند (
و پیغمبر و مؤمنان و خانواده خودشان با ایشان سخن نگفتند و از آنان دوری
جستند ) تا بدانجا که ( ناراحتی ایشان به حدی رسید که ) زمین با همه فراخی ،
بر آنان تنگ شد ، و دلشان به هم آمد و ( جانشان به لب رسید . هم مردم از
آنان بیزار و هم خودشان از خود بیزار شدند . بالاخره ) دانستند که هیچ
پناهگاهی از ( دست خشم ) خدا جز برگشت به خدا ( با استغفار از او و
پناهبردن بدو ) وجود ندارد ( چرا که پناه بیپناهان او است و بس ) . آن
گاه خدا ( به نظر مرحمت در ایشان نگریست و ) بدیشان پیغام توبه داد تا توبه
کنند ( و آنان هم توبه کردند و خدا هم توبه ایشان را پذیرفت ) . بیگمان
خدا بسیار توبهپذیر و مهربان است .
توضیحات :
«
الثَّلاثَةِ » : سه نفر که عبارت بودند از : کعببن مالک و مُرارهبن ربیع و
هلالبن امیه . « خُلِّفُوا » : واپس نهاده شدند . مراد این است که خداوند
حکم قطعی درباره آنان صادر نفرمود ( نگا : توبه / 106 ) و به آینده واگذار
شدند . « بِمَا رَحُبَتْ » : با همه وسعتی که دارد . « ظَنُّوا » : یقین
حاصل کردند ( نگا : بقره / 46 ) . « مَلْجَأَ » : پناهگاه . « تَابَ
عَلَیْهِمْ » : ایشان را توفیق توبه داد . با مرحمت بدیشان برگشت و پیام
پذیرش توبه آنان را به پیغمبر وحی کرد . « لِیَتُوبُوا » : تا آنان توبه
کنند و در آینده نیز بر توبه و استغفار ماندگار باشند .
سوره توبة آیه 119
متن آیه :
یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ اتَّقُواْ اللّهَ وَکُونُواْ مَعَ الصَّادِقِینَ
ترجمه :
ای مؤمنان ! از خدا بترسید و همگام با راستان باشید .
توضیحات :
« الصَّادِقِینَ » : راستان در کردار و گفتار و پندار .
سوره توبة آیه 120
متن آیه :
مَا کَانَ لِأَهْلِ الْمَدِینَةِ وَمَنْ حَوْلَهُم مِّنَ الأَعْرَابِ أَن
یَتَخَلَّفُواْ عَن رَّسُولِ اللّهِ وَلاَ یَرْغَبُواْ بِأَنفُسِهِمْ عَن
نَّفْسِهِ ذَلِکَ بِأَنَّهُمْ لاَ یُصِیبُهُمْ ظَمَأٌ وَلاَ نَصَبٌ وَلاَ
مَخْمَصَةٌ فِی سَبِیلِ اللّهِ وَلاَ یَطَؤُونَ مَوْطِئاً یَغِیظُ
الْکُفَّارَ وَلاَ یَنَالُونَ مِنْ عَدُوٍّ نَّیْلاً إِلاَّ کُتِبَ لَهُم
بِهِ عَمَلٌ صَالِحٌ إِنَّ اللّهَ لاَ یُضِیعُ أَجْرَ الْمُحْسِنِینَ
ترجمه :
درست
نیست که اهل مدینه و بادیهنشینان دوروبر آنان ، از پیغمبر خدا جا بمانند (
و در رکاب او به جهاد نروند ، و در راه همان چیزی جان نبازند که او در راه
آن جان میبازد ) و جان خود را از جان پیغمبر دوستتر داشته باشند . چرا
که هیچ تشنگی و خستگی و گرسنگی در راه خدا به آنان نمیرسد ، و گامی به جلو
برنمیدارند که موجب خشم کافران شود ، و به دشمنان دستبردی نمیزنند ( و
ضرب و قتل و جرحی نمیچشانند و اسیر و غنیمتی نمیگیرند ) مگر این که به
واسطه آن ، کار نیکوئی برای آنان نوشته میشود ( و پاداش نیکوئی بدانان
داده میشود ) . بیگمان خداوند پاداش نیکوکاران را ( بیمزد نمیگذارد و آن
را ) هدر نمیدهد .
توضیحات :
« مَا کَانَ » : صحیح
نیست . درست نیست . « لا یَرْغَبُوا بِأَنفُسِهِمْ عَن نَّفْسِهِ » : جان
خود را از جان او عزیزتر و با ارزشتر ندانند . از بذل جان خود در راه حفظ
جان او دریغ نکنند . « ظَمَأٌ » : تشنگی . « نَصَبٌ » : خستگی . «
مَخْمَصَةٌ » : گرسنگی . « لا یَطَأُونَ » : گام نمیگذارند . پای نمینهند
. « مَوْطِئاً » : جای گام . قدمگاه . « لا یَطَأُون مَوْطِئاً » : مراد
این است که گامی به جلو برنمیدارند و وارد مکانی نمیشوند ، مگر این که . .
. « لا یَنَالُونَ مِنْ عَدُوٍّ نَیْلاً » : صدمهای به دشمن نمیرسانند و
اسیر و غنیمتی از ایشان نمیگیرند ، و . . .
سوره توبة آیه 121
متن آیه :
وَلاَ یُنفِقُونَ نَفَقَةً صَغِیرَةً وَلاَ کَبِیرَةً وَلاَ یَقْطَعُونَ
وَادِیاً إِلاَّ کُتِبَ لَهُمْ لِیَجْزِیَهُمُ اللّهُ أَحْسَنَ مَا
کَانُواْ یَعْمَلُونَ
ترجمه :
( همچنین مجاهدان
راهحق ) هیچ خرجی خواه کم خواه زیاد نمیکنند ، و هیچ سرزمینی را ( در رفت
و برگشت از جهاد ) نمیسپرند ، مگر این که ( پاداش آن ) برایشان نوشته
میشود ، تا ( از این راه ) خداوند پاداشی نیکوتر از کاری که میکنند
بدیشان دهد .
توضیحات :
« نَفَقَةً » : خرج . صرف
مال . « وَادِیاً » : زمین گود پرپیچ و خم و فراز و نشیبی که میان کوهها و
جنگلها لمیده باشد . مراد سرزمین به طور مطلق است . « کُتِبَ لَهُمْ » :
برای آنان نوشته میشود . نائب فاعل ، ذلِکَ یا ثَوابٌ یا عَمَلٌ صالِحٌ
است . « أَحْسَنَ مَا کَانُوا یَعْمَلُونَ » : پاداشی نیکوتر از کاری که
میکنند . پاداش نیکوترین کاری که میکنند ، و آن جهاد است . نیکوترین
پاداشی که نیکوکاران در برابر نیکوکاریهایشان مستحقّ آن میباشند . واژه (
أَحْسَنَ ) صفت مصدر محذوف ( جَزَآءً ) است و تقدیر چنین است :
لِیَجْزِیَهُمُ اللهُ جَزَآءً أَحْسَنَ جَزَآءٍ مَّا .
سوره توبة آیه 122
متن آیه :
وَمَا کَانَ الْمُؤْمِنُونَ لِیَنفِرُواْ کَآفَّةً فَلَوْلاَ نَفَرَ مِن
کُلِّ فِرْقَةٍ مِّنْهُمْ طَآئِفَةٌ لِّیَتَفَقَّهُواْ فِی الدِّینِ
وَلِیُنذِرُواْ قَوْمَهُمْ إِذَا رَجَعُواْ إِلَیْهِمْ لَعَلَّهُمْ
یَحْذَرُونَ
ترجمه :
مؤمنان را نسزد که همگی بیرون
بروند ( و برای فراگرفتن معارف اسلامی عازم مراکز علمی اسلامی بشوند ) .
باید که از هر قوم و قبیلهای ، عدّهای بروند ( و در تحصیل علوم دینی تلاش
کنند ) تا با تعلیمات اسلامی آشنا گردند ، و هنگامی که به سوی قوم و قبیله
خود برگشتند ( به تعلیم مردمان بپردازند و ارشادشان کنند و ) آنان را ( از
مخالفت فرمان پروردگار ) بترسانند تا ( خویشتن را از عقاب و عذاب خدا
برحذر دارند و از بطالت و ضلالت ) خودداری کنند .
توضیحات :
«
کَآفَّة » : همگی . جملگی . حال ضمیر واو در فعل ( لِیَنفِرُوا ) است . «
فَلَوْلا نَفَرَ » : چه خوب است که عازم بشود و بیرون برود . « طَائِفَةٌ »
: دستهای . برخی . « لِیَتَفَقَّهُوا » : تا دانشاندوزی کنند . تا آشنا
شوند و مهارت به هم رسانند . معنی دیگر آیه این است که : شایسته نیست ،
مؤمنان همگی ( به سوی میدان جهاد ) بیرون بروند . چرا از هر گروهی برخی از
آنان ( به کارزار ) نمیروند ( و برخی در مدینه نمیمانند ) تا در دین ( و
معارف اسلامی ) آگاهی پیدا کنند و وقتی که قوم خود ( از جهاد ) به سوی
ایشان برگشتند ، آنان را ( از مخالفت فرمان پروردگار ) بترسانند تا بترسند (
و خویشتندار و پرهیزگار گردند ) . با توجّه به معنی نخست ، ضمیر فعل (
لِیَتَفَقَّهُوا ) و ( لِیُنذِرُوا ) و ( رَجَعُوا ) به طالبان علم
برمیگردد که به جهاد اکبر مشغولند ، و ضمیر فعل ( یَحْذَرُونَ ) به قوم و
قبیله آنان . امّا با توجّه به معنی دوم ، ضمیر فعل ( لِیَتَفَقَّهُوا ) و (
لِیُنذِرُوا ) به کسانی برمیگردد که به جهاد اصغر یعنی پیکار با دشمنان
نمیروند و بلکه در خدمت پیغمبر در مدینه میمانند و دانشاندوزی میکنند و
چیزهائی را که در غیاب مجاهدان وحی شده است بدیشان میرسانند . و ضمیر فعل
( رَجَعُوا ) و ( یَحْذَرُونَ ) به مجاهدان و پیکارگران برمیگردد .
سوره توبة آیه 123
متن آیه :
یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ قَاتِلُواْ الَّذِینَ یَلُونَکُم مِّنَ
الْکُفَّارِ وَلْیَجِدُواْ فِیکُمْ غِلْظَةً وَاعْلَمُواْ أَنَّ اللّهَ
مَعَ الْمُتَّقِینَ
ترجمه :
ای مؤمنان ! با کافرانی
بجنگید که به شما نزدیکترند ، و باید که ( در جنگ ) از شما شدّت وحدّت ( و
جرأت و شهامت ) ببینند . و بدانید که خداوند ( یاری و لطفش ) با
پرهیزگاران است .
توضیحات :
« یَلُونَکُمْ » : از
حیث مکان یا نسب به شما نزدیکند . در اینجا بیشتر قرب مکانی مورد نظر است .
از ماده ( ولی ) است . « غِلْظَة » : شدّت و خشونت در جنگ که بالطبع صبر و
شکیبائی و جرأت و شهامت را نیز شامل میشود .
سوره توبة آیه 124
متن آیه :
وَإِذَا مَا أُنزِلَتْ سُورَةٌ فَمِنْهُم مَّن یَقُولُ أَیُّکُمْ
زَادَتْهُ هَذِهِ إِیمَاناً فَأَمَّا الَّذِینَ آمَنُواْ فَزَادَتْهُمْ
إِیمَاناً وَهُمْ یَسْتَبْشِرُونَ
ترجمه :
هنگامی
که سورهای ( از سورههای قرآن ) نازل میشود ، کسانی از آنان ( که منافقند
، از روی تمسخر و استهزاء ، برخی به برخی رو میکنند و ) میگویند : این
سوره بر ایمان کدام یک از شما افزود ؟ ( و آیا چیز مهمّ و مفیدی گفت و
نمود ؟ ! ) و امّا مؤمنان ، ( همان سوره قرآن ) بر ایمانشان میافزاید و (
نور آن بیش از پیش راه حق را بدیشان مینماید ، و از این نزول قرآن که
مایه افزایش ایمان و پرتو جان و سعادت هر دو جهان آنان میشود ) شادمان
میگردند .
توضیحات :
« إِذا مَا » : هر زمان که .
سوره توبة آیه 125
متن آیه :
وَأَمَّا الَّذِینَ فِی قُلُوبِهِم مَّرَضٌ فَزَادَتْهُمْ رِجْساً إِلَى رِجْسِهِمْ وَمَاتُواْ وَهُمْ کَافِرُونَ
ترجمه :
و
امّا کسانی که در دلهایشان بیماری ( نفاق ) است ، ( نزول سورهای از
سورههای قرآن ، به جای این که روح تازهای به کالبدشان دمد و مایه تربیت
جدیدی شود ) ، خباثتی بر خباثتشان میافزاید ( و کفر و عنادشان را بیشتر
مینماید ، و پلیدیهایشان هر روز فزونی میگیرد ، و تاریکیهای جان و دلشان
دائماً تراکم میپذیرد ، و ) در حال کفر میمیرند ( و در دوزخ جای میگیرند
) .
توضیحات :
« مَرَضٌ » : مراد نفاق است ( نگا :
بقره / 10 و محمّد / 20 ) . « رِجْساً » : خباثت . پلیدی ( نگا : اعراف /
71 و توبه / 125 ) . مراد کفر و نفاق است .
سوره توبة آیه 126
متن آیه :
أَوَلاَ یَرَوْنَ أَنَّهُمْ یُفْتَنُونَ فِی کُلِّ عَامٍ مَّرَّةً أَوْ
مَرَّتَیْنِ ثُمَّ لاَ یَتُوبُونَ وَلاَ هُمْ یَذَّکَّرُونَ
ترجمه :
آیا
منافقان نمیبینند که در هر سالی ، یک یا دو بار ( و بلکه بیشتر ) مورد
آزمایش قرار میگیرند ( و بلاهائی از قبیل : کشف اسرار و ظهور احوال و
پیروزی مؤمنان ، و شکست کافران میبینند ، ولی ) بعد از آن ( همه گرفتاریها
و آزمونها ، از کردهها و گفتههای زشت خود دست نمیکشند و ) توبه
نمیکنند و عبرت نمیگیرند و بیدار و هوشیار نمیشوند .
توضیحات :
«
یُفْتَنُونَ » : آزمایش میگردند . به بلاهاگرفتار میشوند تا مایه بیداری
ایشان گردد . « مَرَّةً أَوْ مَرَّتَیْنِ » : یکبار یا دوبار . مراد
تکثیر است ؛ نه عدد به خصوصی .
سوره توبة آیه 127
متن آیه :
وَإِذَا مَا أُنزِلَتْ سُورَةٌ نَّظَرَ بَعْضُهُمْ إِلَى بَعْضٍ هَلْ
یَرَاکُم مِّنْ أَحَدٍ ثُمَّ انصَرَفُواْ صَرَفَ اللّهُ قُلُوبَهُم
بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لاَّ یَفْقَهُون
ترجمه :
و
هرگاه آنان ( در مجلس پیغمبر باشند و ) سورهای نازل گردد ، برخی به برخی
مینگرند ( و با اشاره به همدیگر میفهمانند که ) آیا کسی شما را میبیند (
و متوجّه ما میباشد ؟ همین که اطمینان یافتند مؤمنان به سخنان پیغمبر
سرگرم و سراپا گوشند ) آن وقت ( از مجلس ) بیرون میروند ( و ندای هدایت را
نمیشنوند . چراکه تحمّل شنیدن پیام آسمانی را ندارند و از ایمان و
ایمانداران بیزارند ) . از آنجا که قوم بیدانش و نفهمی هستند ، خداوند
دلهایشان را ( از حق ) بگردانیده است .
توضیحات :
«
هَلْ یَرَاکُم مِّنْ أَحَدٍ » : این جمله میتواند بیانگر گفتار زبانی
ایشان ، یا اشارات سر و صورت و چشمهای آنان باشد . در هر حال تفسیری است
برای نگاههایشان به یکدیگر . « إِنصَرَفُوا » : از مجلس بیرون میروند . دل
به سخنان نمیدهند و بدان ایمان نمیآورند و بلکه از وحی آسمانی رویگردان
میشوند . « صَرَفَ اللهُ قُلُوبَهُمْ » : این جمله میتواند خبریّه باشد
که معنی آن گذشت ، و میتواند انشائیّه یعنی برای دعا و نفرین باشد . در
این صورت معنی چنین میشود : خداوند دلهایشان را از ایمان بگرداند و از
جانب حق بچرخاند .
سوره توبة آیه 128
متن آیه :
لَقَدْ جَاءکُمْ رَسُولٌ مِّنْ أَنفُسِکُمْ عَزِیزٌ عَلَیْهِ مَا
عَنِتُّمْ حَرِیصٌ عَلَیْکُم بِالْمُؤْمِنِینَ رَؤُوفٌ رَّحِیمٌ
ترجمه :
بیگمان
پیغمبری ( محمّد نام ) ، از خود شما ( انسانها ) به سویتان آمده است .
هرگونه درد و رنج و بلا و مصیبتی که به شما برسد ، بر او سخت و گران میآید
. به شما عشق میورزد و اصرار به هدایت شما دارد ، و نسبت به مؤمنان دارای
محبّت و لطف فراوان و بسیار مهربان است .
توضیحات :
«
مِنْ أَنفُسِکُمْ » : از خود شما انسانها . یعنی انسان است و از لحاظ سرشت
بشری همچون شما است ( نگا : کهف 110 / ، فصّلت / 6 ) . « عزیز » : سخت و
دشوار . « عَنِتُّمْ » : رنج بردید . ناراحتی کشیدید . از ماده ( عَنَت )
به معنی مشقّت . « مَا عَنِتُّمْ » : رنج و مشقّتی که میبینید . واژه ( ما
) مصدریّه است . « حَرِیصٌ » : علاقهمند .
سوره توبة آیه 129
متن آیه :
فَإِن تَوَلَّوْاْ فَقُلْ حَسْبِیَ اللّهُ لا إِلَهَ إِلاَّ هُوَ عَلَیْهِ تَوَکَّلْتُ وَهُوَ رَبُّ الْعَرْشِ الْعَظِیمِ
ترجمه :
اگر
آنان ( از ایمان به تو ) روی بگردانند ( باکی نداشته باش و ) بگو : خدا
مرا کافی و بسنده است . جز او معبودی نیست . به او دلبستهام و کارهایم را
بدو واگذار کردهام ، و او صاحب پادشاهی بزرگ ( جهان و ملکوت آسمان ) است
.
توضیحات :
« الْعَرْشِ » : تخت سلطنت . آفریده سترگی است که چگونگی آن بر ما مجهول است ( نگا : اعراف / 54 ، حاقّه / 17 ) .
فی ظلال القرآن
جزء دهم
سوره انفال آیات 75-41 و سورۀ توبه تا آیۀ 91
رهنمودهای جزء دهم
این جزء فراهم میآید از بقیّۀ انفال - سورهای که اوائل آن در جزء نهم آمده است -و از بخش زیادی از سوره توبه... نخست با بقیّۀ سورۀ انفال به پیش میرویم، و امّا سورۀ توبه انشاءالله در جای خود به شناسائی آن در همین جزء خواهیم پرداخت.
*
در پایان جزء نهم در سرآغاز سوره به خط سیرهای سوره پرداختیم. این بخش از سوره که مـانده است در همین خط سیرهای اصلی به پیش میرود... جز این که پدیدهای که آشکارا در روند سوره میدرخشد ایـن است نیمۀ واپسین سوره تا اندازۀ زیادی همسان نیمۀ پیشین سوره از لحاظ روند و ترتیب موضوعات است، بدون این که تکراری در میان باشد به سبب موضوعات تازهای که به میان مـیآید، هـر چند که ترتیب ایـن موضوعها در روند سوره این نیمه را نقشی و آن نیمۀ پیشین را نقشی دیگر میدهد، در حالی که میان آن دو هماهنگی شگفتی است.
نیمۀ پیشین با سخن از غنائم و کشمکش بر آن آغـاز گردیده است، و آن غنائم را به خدا و پیغمبر برگردانده است... سپس مسلمانان را به پرهیزگاری خوانده است، و حقیقت ایمان را برای ایشان روشن کرده است تا به سوی آن بالا روند... آنگاه تدبیر و تقدیر یزدان را در جنگی که بر سر غنائم آن کشمکش میکنند برای آنان روشن میدارد. در این راستا گوشهای از مـوقعیّتهای جنگ و بخشی از صحنههای آن را برایشان حاضر میآورد و آماده میکند. ناگهان پدید میآید که هر چه بوده است در پرتو تدبیر خدا بوده است، و همه و همه با مدد و یاری آفریدگار صورت پذیرفته است، و کارزار سراسر آن برای پیاده کردن اراده و خواست پروردگار درگرفته است و به راه افتاده است. آنـان چیزی جز پردهای و ابزاری برای نمایش و کنش تدبیر و تقدیر و ارادۀ خدا نبودهاند... سپس از فراسوی این چـیزی کـه برای مسلمانان از آن پردهبرداری کرده است که حقیقت کارزار است، مسـلمانان را فـریاد داشته است، و در لشکرکشی به پایداری و استقامت خوانده است و آنان را به یاری و همراهی یزدان اطمینان بخشیده است، و ایشان را خاطر جمع کرده است که خدا دشمنانشان را خوار میدارد و به گناهانشان میگیرد... سپس ایشان را برحذر داشته است از خیانت به پیغمبر، و آگاه باشند از آزمون اموال و اولاد. به پیغمبر صلّی الله علیه وآله وسلّم نیز دستور داده است کافران را از فرجام کار برحذر دارد، و تسلیم و پاسخگوئی ایشان را - در صورت تسلیم شدن و پاسخ مثبت دادن - بپذیرد، و نهان و پنهان ایشان را به خدا واگذار کند. به مسلمانان هم دستور داده است که با کافران بجنگند اگر پشت کنند و نپذیرند، تـا آشوبی نماند و از دین گرداندنی در میان نباشد و دیـن خالصانه از آن یزدان گردد.
این نیمۀ دوم هم این چنین به پیش میرود... با بیان حکم خدا دربارۀ غنائم میآغازد - پس از آن که عنائم به خدا و پیغمبرش برگردانده شده است - آنگاه آنان را برای ایــمان آوردن به خدا و ایمان به چیزی فرامیخواند که روز جدائی، روز خورد دو گروه، بر بندهاش نازل کرده است... سپس برای ایشان پرده از تدبیر و تقدیر یزدان در حادثه و جنگی برمیدارد که این غنائم را نتیجه داده است. پس از آن گوشۀ دیگری از موقعیّتها و صحنههای کارزار را حاضر میآورد و به تماشا گذارد که در آن این تدبیر و تقدیر جلوهگر و آشکار میگردد. همچنین در آن هویدا و پیدا میشود که آنان جز ابزار و پردهای برای انجام و نمایش قضا و قدر خدا نبودهاند. بعد از ان از فراسوی این چیزی که برایشان روشن کرده است که حـقیقت پـیکار و اصـل کارزار است، آنان را به پایداری در هنگامۀ جنگ و درگیری، و به یاد خدا، و به اطاعت از خدا و اطاعت از پیغمبرش فـریاد مـیدارد، ایشـان را از کشـمکش با یکدیگر بر حذر میکند و میترساند، چرا که کشمکش با یکدیگر باعث شکست و زبونی میگردد. آنان را به شکیبائی، و دوری از سرمستی و ریای در جهاد، فـرا میخواند. ایشان را از فرجامی همچون فرجام کافرانی میترساند که از خانه و کاشانۀ خود سرمست و مغرور بیرون آمدند و برای ریا و خودنمائی در پیش مردمان و جلوگیری از راه یزدان به راه افـتادند و گـول فریب اهریمن را خوردند. آنان را به توکّل بر خدای یگانه دعوت میکند، خدائی که بر کمک و یـاری اسـتوار و حکیمانۀ موجود در تقدیر و تدبیر خود بسی تـوانـا و زبردست است... آنگاه بدیشان سنّت و قانون خدا در گرفتار نمودن تکذیبکنندگان به سـبب گناهانشان را مینمایاند... همانگونه که در نیمۀ نخستین از فرشتگان یاد فرموده است و گفته است که فـرشتگان مـؤمنان را ثابت و استوار و برجای و پایدار میدارند، و گردنهای کافران را میزنند و دستهایشان را قطع مـیکنند، به همین شکل در این نیمۀ دوم از فرشتگان سخن میراند و میفرماید که فـرشتگان کافران را مـیمیرانـند و چهرهها و پشتهای ایشان را میزنند... همان طور که در نیمۀ نخستین دربارۀ کافرانی صحبت فرمود و گفت: آنان بدترین جنبندگان (انسان نام) هستند، در اینجا نیز به مناسبت سخن ازنقض عهد و پـیمانشکنی ایشـان هر بار که عهد و پیمان میبندند، این وصف را در اینجا تکرار میکند، و آن را مقدّمهای میسازد برای فرمان دادن یزدان به پیغمبر خود صلّی الله علیه وآله وسلّم که در جنگ و صلح چگونه با ایشان رفتار کند، و احکام جنگ و صلح با کفّار چیست، احکام مفصلّی که دربارۀ روابط اردوگاه اسلامی و اردوگاههای دشمن و صلحطلب بیان شـده است. برخی از آنها احکام نهائی هسـتند و بعضیها احکامی هستند که بعدها در سورۀ توبه تکمیل شدهاند. تا ایـنجا نـزدیک است نقش دوم سوره - از لحـاظ سرشت موضوعات و از لحاظ ترتیب قرار گرفتن آنها در روند سخن - مطابق با چیزی شود که در نقش اول سوره آمده است. تنها در احکام معاملات اردوگاه اسلامی با اردوگاههای دیگر تا اندازهای مفصّل صحبت شده است.
سپس در پایان سوره موضوعات و احکام دیگری اضافه میگردد که با احکام پیشین پیوند دارند و مکمّل آنها هستند:
خداوند سبحان پیغمبر خود صلّی الله علیه وآله وسلّم را و مؤمنانی را که در خدمت او هستند متوجّه فضل و لطفی میفرماید که بدیشان روا دیده است بدان گاه که دلهایشان را به یکدیگر انس و الفت بخشیده است، دلهائی که اگر اراده و خواست و رحمت و بزرگواری خدا در حقّ آنها نبود از یکدیگر رمان، و از انس و الفت گریزان میگردیدند. همچنین یزدان منّان ایشان را مطمئنّ میسازد که تحت حفاظت و حمایت او قرار دارند... بدین خاطر به پیغمبر خود دستور مـیفرماید کـه مسـلمانان را به جنگ تشویق و ترغیب کند، و بدیشان بگوید که در پـرتو ایمانشان - اگر شکیبائی کنند - حریف ده برابر خود از کافران بیشعور میگردد، چه کافران ایمان ندارنـد، و مسلمانان در ضعیفترین حالات خود حریف چندین برابر خویش از کافران میگردند، اگر شکیبائی ورزند. زیرا خدا با شکیبایان است.
آن گاه یزدان مسلمانان را بر اثر قبول فـدیه از اسیران سرزنش میکند، چرا که آنان هنوز در زمین کاملاً بر دشمن پیروز نگردیدهاند و ایشان را درهم نکوبیدهاند و بر منطقه سیطره و قدرت نـیافتهانـد و دولت ایشان استوار نگردیده است و تحکیم پیدا نکرده است. بدین وسیله برنامۀ حرکت و جنبش اسلامی را در مـراحل مختلف و در احوال متعدّد خود مقرّر و معیّن میدارد.
این امر بیانگر نرمش و سازش این برنامه و واقعیّت آن در رویاروئی با جهان واقعی در مـراحـل گـوناگون است... هـمچنین یـزدان سبحان برای ایشـان بیان میفرماید که چگونه باید با اسیران خود رفتار کنند، و چگونه ایشان را مشتاق ایمان سازند، و ایمان را چگونه در دلهایشان زینت بخشند. سپس یزدان سبحان ایـن اسیران را کمتر و ناچیزتر از آن میشمارد که چـهبسا بخواهند دوباره خیانت کنند. و ایشـان را متوجّه میسازد که خیانت آنـان فـائدهای نخواهـد داشت و نتیجهبخش نخواهد بود. زیرا خداونـد بزرگواری کـه آنان را دچار شکست و اسارت کرده است بدان هنگام که نخستین بار با کفر ورزیدن به خدا خیانت کردهاند، دیگـر باره نـیز ایشـان را دچار شکست و اسـارت میفرماید اگر به پیغمبرش صلّی الله علیه وآله وسلّم خیانت کنند.
در پایان، احکامی ذکر میگردد که روابط گروه مسلمانان را در میان خود سر و سـامان میبخشد، و ارتباط و پـیوند با مجموعههائی را نـظم و ترتیب میدهد که اسلام را میپذیرند و لیکن به کشور اسلامی نمیآیند و بدان دسـترسی پـیدا نـمیکنند. پس از آن نحوۀ ارتباط و پیوند با کافران را در حالات مـعیّنی، و نیز از لحاظ قاعدۀ عام و قانون همگانی، بیان میدارد. بهگونهای که سرشت همایش اسلامی، و سرشت برنامۀ اسلامی بطور کلّی، در این احکام جلوهگر و روشـن میشود. از دیگر سو آشکارا پیدا و هویدا میگردد که (همایش جنبشی) و گردهمآئی برای حـرکت، اساس وجود اسلامی است، اسلامی که احکام معاملات داخلی و خارجی مسلمانان چنین همایشی از آن سرچشـمه میگیرد. همچنین آشکار و روشن میشود که جدائـی عقیده و شریعت در این آئین از حرکت و وجود عملی جامعۀ مسلمان ممکن نیست.
در این دیباچۀ کوتاه این اندازه سخن ما را بس. بگذار از این به بعد با آیات قرآنـی بطور مشـروح روبرو گردیم:
فی ظلال القرآن
جزء یازدهم
سورۀ توبه آیات 129-93 و سورۀ یونس تا آیۀ 109
رهنمودهای جزء یازدهم
این جزء فراهم آمده است از سورۀ توبه کـه قسمت زیاد آن در جزء دهـم گـذشت، و از سـورۀ یـونس... نخست با بقیّۀ سورۀ توبه به پیش مـیرویم، و بعدها سورۀ یونس را در جای مناسب خود در همین سوره - انشاءالله - معرّفی خواهیم کرد.
*
در جزء دهم در قسمت سورۀ توبه، بندها و بخشها آمده بود، بندها و بخشهائی که در آنـها از سـرشت سـوره، شراط و ظروفی که راجع به نزول سوره، اهمّیت سوره در بیان روابط و ارتباطات نهائی میان جامعه اسلامی و سائر جامعههای دیگر، و نیز بیان سـرشت برنامه پویای سپاهیگری و کار دعوت در اسلام، سخن رفته بود. این سوره مدنی است و جزو آخرین بخشهائی است که از قرآن نازل گردیده است - اگر هم خودش واپسـین بخش نباشد - بدین خاطر است که احکام نهائی راجع به روابط میان ملّت اسلام و سائر ملّتهای دیگر را در زمین دربرگرفته است، همان گونه که اصناف و طوائف خود جامعۀ اسلامی، تعیین ارزشها و مرتبههای اصناف و طوائف جامعۀ اسلامی، اوضاع هر دسته و هر صنفی در جامعۀ اسلامی، وصف واقعی این جامعه بطور کلّی، و معرّفی دقیق روشن تصویرگری از هر صـنف و هـر طائفهای از اصناف و طوائف موجود در جامعۀ اسلامی را در برگرفته است.
این سوره بدین اعتبار دارای اهمّیّت ویـژهای در بیان سرشت برنامۀ پویای اسلام و مـراحل و مـنازل ایـن برنامه و گامهائی است که اندازۀ سازش و نرمش این بــرنامه را پـیش چشــم مـیدارد و روشـن و بـرملا میگرداند، وقتی که ما بــه احکام نـهائیای مـراجعه مینمائیم که این سوره آنها را دربرگرفته است، و به احکام مرحلهای و مقطعیای مراجعه مینمائیم کـه در ســورههای پـیش از ایـن سـوره آمـدهانـد. هـمچون مراجعهای پرده برمیدارد از اندازۀ سازش و نرمش این برنامه، و روشن میگرداند اندازۀ قاطعیّت و قطعیّتی که در این برنامه وجود دارد. بدون این مراجعه، هـمچون شکلها و احکام و قواعدی آمـیزۀ یکـدیگر مـیشود، همان گونه که هر وقت آیاتی از هم گسیخته گردد کـه احکام مرحلهای و مقطعی را دربـردارنـد، و آنها را احکام نهائی بشـمار آورند. سپس بخواهند آیاتی را که متضمّن احکام نهائی هستند تفسیر و تأویل کنند تا با همچون احکام مرحلهای و مقطعی بخوانـند و همساز گردد، بویژه در موضوع جـهاد اسـلامی، و در مسألۀ ارتباطات جامعۀ اسلامی با جامعههای دیگر...
همچنین در دیباچۀ سوره ذکر کردیم که این سوره دارای بندها و بخشهائی است، که با وجود وحدت موضوع و فضا و شرائط و ظروف بندها و نقشها، هـر بندی و بخشی بیانگر احکام نهائی در موضوع خود است ... بند و بخش اول سوره به بیان احکام روابط نهائی مـیان مسلمانان و مشرکان در جزیرةالعرب پرداخته است. بند و بخش دوم سوره به بیان احکام نهائی روابـط مـیان مسلمانان و اهل کتاب بطور عام پرداخته است. مـقطع سوم بر سر کسانی فریاد زده است کـه سرسنگینی و تنبلی کردهاند و با چنگ و دندان به زمین چسبیدهانـد وقتی که به آماده شدن و حــرکت کـردن برای جـنگ تبوک فرا خوانده شدهاند، جنگی که بـا جـملگی اهـل کتابی درگرفته است که در اطراف جزیرةالعــرب گـرد آمدهاند تا کار اسلام و جـامعۀ اسـلامی را بسـازند و یکسـره سازند. همچنین مقطع چهارم مـنافقان و نابکاریها و نیرنگهای ایشان را در جامعۀ اسلامی رسوا کرده است، و احوال روانی و عملی آنان را بیان داشته است، و موقعیّتهای ایشان را در جنگ تبوک و پیش از آن و بعد از آن به تصویر زده است، و از حقیقت اسرار و نیّات و حیلهها و دسیسهها و مـعذرتها و بهانههای ایشان در واپسگرائی و تخلّف از جهاد پرده برداشـته است، و از پخش ضعف و فتنهگری و تفرقهاندازی در صفوف مسلمانان، سخن گفته است، و از اذیّت و آزاری کـه به پیغمبر خـدا صلّی الله علیه وآله وسلّم و به مـؤمنان مـخلص مـیرسانیدند صــحبت کـرده است. هـمراه بـا ایـن پردهبرداری، مؤمنان مخلص از نیرنگ منافقان برحذر داشته شدهاند. بدیشان هم دستور داده شده است کـه روابط خود را با اینان و آنان مشخّص و محدود سازند. در نهایت، جدائی این دو دسته ذکـر گـردیده است، و جدائی هر یک از این دو دسته، با ذکر صفات و اعمال هر گروه از ایشان، تعیین شده است و به تصویر کشیده شده است.
*
این بندها و بخشهای چهارگانه جملگی در جزء دهـم گذشت ... مگر بقیّۀ سخن از واپسکشیدگان و حـدود مسؤولیّت و کیفر واپس کشیدن از جهاد.
آخرین آیه در جزء دهم این فرمودۀ یزدان بزرگوار بود:
(لَیْسَ عَلَى الضُّعَفَاءِ وَلا عَلَى الْمَرْضَى وَلا عَلَى الَّذِینَ لا یَجِدُونَ مَا یُنْفِقُونَ حَرَجٌ إِذَا نَصَحُوا لِلَّهِ وَرَسُولِهِ مَا عَلَى الْمُحْسِنِینَ مِنْ سَبِیلٍ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِیمٌ (٩١) وَلا عَلَى الَّذِینَ إِذَا مَا أَتَوْکَ لِتَحْمِلَهُمْ قُلْتَ لا أَجِدُ مَا أَحْمِلُکُمْ عَلَیْهِ تَوَلَّوْا وَأَعْیُنُهُمْ تَفِیضُ مِنَ الدَّمْعِ حَزَنًا أَلا یَجِدُوا مَا یُنْفِقُونَ) (٩٢)
بر ناتوانان و بیماران و کسانی که چیزی ندارند که آن را صرف جهاد کنند (و بـا آن خویشتن را برای جهاد آمـاده سـازند) گناهی نـیست (و عذرشان مقبول و جهدشان مشکور است) هرگاه اینان با خدا و پیغمبرش خالص باشند (و در دینشان شکّ و شـبههای نـبوده و آنچه در توان دارند از خدا و پپغمبرش دریغ نـدارنـد. آنان در این صورت نیکوکارند و) بـر نـیکوکاران هـیچ راهــی (بـرای سـرزنش و گناهکار قلمداد کردنشان) وجود ندارد. و خداوند دارای مغفرت بیشمار و رحمت بسیار است. همچنین ایراد و گناهی نیست بر کسانی که وقتی به پیش تو آمدند تا آنان را بر مرکبی سوار کنی (و به جهاد روانه سازی. ولی) تو گفتی: مرکبی نـدارم کـه شما را بر آن سوار کنم. ایشان برگشتند، در حـالی کـه چشمانشان از غم (فوت افتخار جهاد) پر از اشک بـود (و افسوس میخوردند) چون چیزی نداشتند کـه آن را صرف جهاد کنند.(توبه / 91و92)
مکمّل آن که این جزء با آن مـیآغازد، ایـن فـرمودۀ خداوند بزرگوار است:
(إِنَّمَا السَّبِیلُ عَلَى الَّذِینَ یَسْتَأْذِنُونَکَ وَهُمْ أَغْنِیَاءُ رَضُوا بِأَنْ یَکُونُوا مَعَ الْخَوَالِفِ وَطَبَعَ اللَّهُ عَلَى قُلُوبِهِمْ فَهُمْ لا یَعْلَمُونَ (٩٣) یَعْتَذِرُونَ إِلَیْکُمْ إِذَا رَجَعْتُمْ إِلَیْهِمْ قُلْ لا تَعْتَذِرُوا لَنْ نُؤْمِنَ لَکُمْ قَدْ نَبَّأَنَا اللَّهُ مِنْ أَخْبَارِکُمْ وَسَیَرَى اللَّهُ عَمَلَکُمْ وَرَسُولُهُ ثُمَّ تُرَدُّونَ إِلَى عَالِمِ الْغَیْبِ وَالشَّهَادَةِ فَیُنَبِّئُکُمْ بِمَا کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ (٩٤) سَیَحْلِفُونَ بِاللَّهِ لَکُمْ إِذَا انْقَلَبْتُمْ إِلَیْهِمْ لِتُعْرِضُوا عَنْهُمْ فَأَعْرِضُوا عَنْهُمْ إِنَّهُمْ رِجْسٌ وَمَأْوَاهُمْ جَهَنَّمُ جَزَاءً بِمَا کَانُوا یَکْسِبُونَ (٩٥) یَحْلِفُونَ لَکُمْ لِتَرْضَوْا عَنْهُمْ فَإِنْ تَرْضَوْا عَنْهُمْ فَإِنَّ اللَّهَ لا یَرْضَى عَنِ الْقَوْمِ الْفَاسِقِینَ) (٩٦)
تنها راه (رخنه و شکنجه) به روی کسانی باز است که از تو اجازه میخواهند (در جهاد شرکت نکنند) در حـالی که ثروتمند و قدرتمندند، (و میتوانند ساز و برگ جنگ را تــهیّه کنند و در مـیدان نبرد بـرزمند). آنـان بدین خشنودند کـه بـا زنـان (و سالـخوردگان و کودکان و بیماران) باقی بـمانند. خداونـد دلهـایشان را مـهر زده است (چرا که آنان دلهایشان را بر روی حقائق بستهاند و از تـرس بـا ضعیفان در خـانه نشسـتهانـد) و آنان نمیدانند (که چه سرانـجام بدی و عاقبت وخیمی در دنیا و آخرت متوجّه ایشان به سبب تخلّف از فرمان و عدم شرکت آنان در جنگ است). وقتی که به سوی آنان (از جنگ تـبوک) برگردید، ایشـان شـروع بـه عذرآوری مــیکنند (و دروغـها بـهم مـیبافند. بـدیشان) بگو: عذرخواهی مکنید. مـا هرگز بـه شـما بـاور نـمیکنیم. خداوند ما را از خبرهایتان آگاه ساختـه است (و برخی از دروغها و ترفندهایتان را به پیغمبر وحی کرده است. این همـه دروغ و عذرخواهی چرا، سخن را کوتاه کنید و در عـمل کوشید که) خدا و پـیغمبرش عمل شـما را خواهند دید. (اگر کردارتان گواهی بر صلاح و تقوایتان داد و بیانگر توبۀ حقیقی شما از نفاق گردید، از هـمان مــزایـــائی بـرخــوردار مـیشوید کـه سـایر مـؤمنان برخوردارند، و اگر باز هم به نفاق خود ادامه دادید، بـا شما همان شدّت و حدّت و جهاد و پیکاری خواهد شد که با کافران میگردد. این در این جـهان، و امّـا) پس از این (جهان؛ یعنی در آخرت) به سوی خدا بـرگردانـده میشوید که آگاه از پنهان و آشکار (همگان و ظـاهر و باطن شـما مـنافقان) است و شـما را از آنـچه انـجام میدادهاید باخبر میسازد (و پاداش و پادافره اعمال و اقوالتان را میدهد). هنگامی که به سوی آنان بازگردید، برای شما سوکند خواهند خورد (کـه مـعذرتهایشان راست و درست است) تا از آنان صرف نظر کنید. (ولی از کار آنـان غـافل مشـوید و از آنـان درمگذرید و) از ایشان دوری گزینید، بیگمان آنان پلیدند (و دارای نـیّت و هدف ناپاکی هسـتند) و به کیفر کارهائی که میکنند جـــایگاهشان دوزخ است. بـــرای شــما سوگندها میخورند تا از آنان درگذرید و خشنود شوید. تازه اگر هم شما از آنان درگذرید و خشنود شوید، خداونـد (از ایشان خشمگین است و) از گروهی کـه سـر از فرمان تافته و بر دین شوریده باشند، درنمیگذرد و خشـنود نمی شود. (توبه /93-96)
ایـن از زمـرۀ اخباری بود کـه یـزدان سـبحان بـه پیغمبرش صلّی الله علیه وآله وسلّم رسانیده است و او را از چیزی مطّلع کـرده است کـه از حـال مـنافقان واپس کشـنده و عذرخواهیهایشان در آینده روی میداده است، بدان گاه که او و مسلمانان حاضر و مخلص در خدمت او، سالم از جنگ برگردند. ایشان را نیز رهنمود میفرماید که چگونه باید به منافقان واپسگرا پاسخ دهند و چگونه با ایشان رفتار کنند.
*
پس از این، بند و سخن پنجم سوره به میان میآید. این مقطع طبقهبندی جامعۀ اسلامی بطور کلّی در این مدّت از زمان را عهدهدار میشود که از فتح مکّه تا تبوک است. از مطالب این مقطع - همان گونه که قـبلاً در دیباچۀ سوره گفتهایم - خواهیم دانست کـه در کـنار مهاجران و انصار پیشتاز و مخلص - یعنی کسانی کـه پایه و اساس محکم و استوار جامعۀ اسلامی را بنیاد و برافراشـته کـردهانـد - گــروههای دیگری نـیز وجود داشتهاند. از قبیل: عربهای بادیه نشینی که در مـیانشان مخلص و منافق بوده است. منافقان اهل مدینه، و کسان دیگری عمل صالح و عمل ناصالح را آمـیزۀ هـمدیگر نمودهاند و سرشت ایشان با قالب اسلامی قالب نگرفته است و شکل نپذیرفته است، و خودشان در بوتۀ اسلام به تمام و کمال ذوب نگردیدهاند. طائفۀ مجهول الحالی نیز بودهاند که حقیقت سرنوشت آنان شناخته نیست و به خدا واگذار است و برابر حقیقت حال و مآلی که خود از ایشان میداند بدیشان پاداش یا کـیفر مـیدهد. گـروه توطئهگری هم بودهاند که زیر نام اسـلام خـویشتن را پنهان کردهاند و به مکـر و نـیرنگ نشسـتهانـد و با دشمنان اسلام در خارج سر و سـرّی داشـتهانـد و در ارتباط بودهاند... نصوص قرآنی از همۀ این گروهها و دستهها به گونۀ چکیدۀ سـودمندی سـخن میگوید، و مقرّر میدارد که چگونه در جامعۀ اسلامی با آنان رفتار شود، و پیغمبر خدا صلّی الله علیه وآله وسلّم را و مسلمانان مخلص را به شیوۀ رفتار با یکان یکان این گروهها و دستهها رهنمود مینماید. از جمله این نصوص:
(الأعْرَابُ أَشَدُّ کُفْرًا وَنِفَاقًا وَأَجْدَرُ أَلا یَعْلَمُوا حُدُودَ مَا أَنْزَلَ اللَّهُ عَلَى رَسُولِهِ وَاللَّهُ عَلِیمٌ حَکِیمٌ (٩٧) وَمِنَ الأعْرَابِ مَنْ یَتَّخِذُ مَا یُنْفِقُ مَغْرَمًا وَیَتَرَبَّصُ بِکُمُ الدَّوَائِرَ عَلَیْهِمْ دَائِرَةُ السَّوْءِ وَاللَّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ (٩٨) وَمِنَ الأعْرَابِ مَنْ یُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَالْیَوْمِ الآخِرِ وَیَتَّخِذُ مَا یُنْفِقُ قُرُبَاتٍ عِنْدَ اللَّهِ وَصَلَوَاتِ الرَّسُولِ أَلا إِنَّهَا قُرْبَةٌ لَهُمْ سَیُدْخِلُهُمُ اللَّهُ فِی رَحْمَتِهِ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِیمٌ) (٩٩)
بادیهنشینان عرب، کـفر و نـفاقشان شـدیدتر است از (کفر و نفاق شهرنشینان عرب. زیرا سـنگدلتر و جفا پیشهترند و با اهل خیر و صـلاح نشست و برخاست کمتری دارند) و آنان بیشتر سزاوارند که از مقرّرات و قوانین چیزی بیخبر باشند که خداونـد بـر پیغمبرش نازل کرده است. خداوند آگاه (از احوال بندگان، اعم از مؤمنان و کافران و منافقان، و) حکیم (در کار خود، از جمله تعیین سـزا و جزای مـردمان) است. برخـی از بادیهنشییان (منـافق) عرب، چیزی را کـه (در راه خدا) صرف میکنند، زیان میدانند (چرا که به ثواب آن ایمان ندارنـد)، و چشـم بـه راه (حوادث دردناک و) بـلایا و مصائب (خوفناکی) هستند که شما را از هر سو احاطه دهــند (و له و لوردتــان کـنند) - بــلاها و مـصیبتها گریبانگیر خـودشان بـاد - (چون مـردمان بدخواه و تنگچشم و منافقی هستند، تـیرهروزیها و ناکـامیها و بدبختیها تنها به سراغ آنان میرود). خداوند شنوا و دانا است (و لذا نیّات و اقوال و افعال ایشان را میداند و میشنود). در میان عربهای بـادیهنشین، کسانی هـم هستند که به خدا و روز رستاخیز ایمان دارند و چیزی را که (در راه خدا) صرف میکنند مایۀ نزدیکی به خدا و سبب دعای پیغمبر (در حقّ خود) مـیدانند (و دعـای پپغمبر مایۀ سعادت محسنان و خیر و بـرکت عمر و روزی ایشان است). هان! بیگمان صـرف پول (در راه خدا، و دعاهای رسول) مـایۀ تـقرّب آبان (در پیشگاه خداوند) است. (بـه طور قطع) خداونـد آنان را غـرق رحمت خود خواهـد کـرد، چرا که خداوند آمرزندۀ (گناهان و) مهربان (در حقّ بندگان) است.(توبه / 97-٩٩)
(وَالسَّابِقُونَ الأوَّلُونَ مِنَ الْمُهَاجِرِینَ وَالأنْصَارِ وَالَّذِینَ اتَّبَعُوهُمْ بِإِحْسَانٍ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَرَضُوا عَنْهُ وَأَعَدَّ لَهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِی تَحْتَهَا الأنْهَارُ خَالِدِینَ فِیهَا أَبَدًا ذَلِکَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ) (١٠٠)
پیشگامان نخستین مهاجران و انصار، و کسانی که بـه نیکی روش آنان را در پیش گرفتند و راه ایشان را بـه خوبی پیمودند، خداوند از آنان خشنود است و ایشـان هم از خدا خشنودند، و خداونـد بـرای آنـان بـهشت را آماده ساخته است که در زیر (درختان و کـاخهای) آن رودخانهها جاری است و جاودانه در آنـجا مـیمانند. این است پیروزی بزرگ و رستگاری سترگ. (توبه / 100)
(وَمِمَّنْ حَوْلَکُمْ مِنَ الأعْرَابِ مُنَافِقُونَ وَمِنْ أَهْلِ الْمَدِینَةِ مَرَدُوا عَلَى النِّفَاقِ لا تَعْلَمُهُمْ نَحْنُ نَعْلَمُهُمْ سَنُعَذِّبُهُمْ مَرَّتَیْنِ ثُمَّ یُرَدُّونَ إِلَى عَذَابٍ عَظِیمٍ) (١٠١)
در میان عربهای بادیـهنشین اطراف (شهر) شـما، و در میان خود اهل مدینه، منافقانی هستند که تـمرین نـفاق کردهاند و در آن مهارت پیدا نـمودهاند. تو ایشـان را نمیشناسی و بلکه ما آنان را میشناسیم. ایشان را (در همین دنیا) دو بار شکنجه میدهیم (: یک بار با پیروزی شما بر دشمنانتان که مایۀ درد و حسرت و خشم و کین آنان میگردد، و بـار دوم بـا رسـوا کردن ایشـان بـه وسیلۀ پردهبرداری از نفاقشان). سپس (در آخـرت) روانۀ عـذاب بزرگی مـیگردند (و بـه دوزخ گرفتار میآیند). (توبه / 101)
(وَآخَرُونَ اعْتَرَفُوا بِذُنُوبِهِمْ خَلَطُوا عَمَلا صَالِحًا وَآخَرَ سَیِّئًا عَسَى اللَّهُ أَنْ یَتُوبَ عَلَیْهِمْ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِیمٌ (١٠٢) خُذْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ صَدَقَةً تُطَهِّرُهُمْ وَتُزَکِّیهِمْ بِهَا وَصَلِّ عَلَیْهِمْ إِنَّ صَلاتَکَ سَکَنٌ لَهُمْ وَاللَّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ) (١٠٣)
مردمان دیگری هستند که (نه از پیشگامان نخستین، و نــه از مـنافقان بشـمارند و) بـه گناهان خود اعـتراف میکنند، و کار خوبی را با کار بدی میآمیزند (و گاهی به حسنات و زمـانی بـه سیّئات دست مـییازند) امـید است کــه خـداوند تـوبۀ آنـان را بـپذیرد (و احسـاس شرمندگی چنین کسانی از گناه، و هراس آنان از عقاب و عذاب، و تصمیم ایشان بر این که به سوی گناه نروند، سبب گردد که دیگر دچار معصیت نشـوند و مشـمول مغفرت و مرحمت خدا شوند. چرا که) بیگمان خداوند دارای مغفرت فراوان و رحمت بیکران است.(توبه/102و103)
(وَآخَرُونَ مُرْجَوْنَ لأمْرِ اللَّهِ إِمَّا یُعَذِّبُهُمْ وَإِمَّا یَتُوبُ عَلَیْهِمْ وَاللَّهُ عَلِیمٌ حَکِیمٌ) (١٠٦)
و گروه دیگری (از متخلّفان از جـهاد) هسـتند که بـه فرمان خدا واگذار گردیدهاند (و مـردم باید در انتظار بمانند تا ببینند که دستور خدا دربارۀ ایـن دسته که بدون عذر از جهاد بازپس ماندهاند چه بـاشد) یـا خدا ایشان را به گناه خود میگیرد و یا بر آنان میبخشاید. خداوند آگاه (از احوال و نیّات آنان بوده و) حکیم است (و برابر حکمت، بندگان را ثواب یا عقاب میدهد).(توبه/106)
(وَالَّذِینَ اتَّخَذُوا مَسْجِدًا ضِرَارًا وَکُفْرًا وَتَفْرِیقًا بَیْنَ الْمُؤْمِنِینَ وَإِرْصَادًا لِمَنْ حَارَبَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ مِنْ قَبْلُ وَلَیَحْلِفُنَّ إِنْ أَرَدْنَا إِلا الْحُسْنَى وَاللَّهُ یَشْهَدُ إِنَّهُمْ لَکَاذِبُونَ (١٠٧) لا تَقُمْ فِیهِ أَبَدًا لَمَسْجِدٌ أُسِّسَ عَلَى التَّقْوَى مِنْ أَوَّلِ یَوْمٍ أَحَقُّ أَنْ تَقُومَ فِیهِ فِیهِ رِجَالٌ یُحِبُّونَ أَنْ یَتَطَهَّرُوا وَاللَّهُ یُحِبُّ الْمُطَّهِّرِینَ) (١٠٨)
و (از میان منافقان) کسانی هستند که مسـجدی را بـنا کـردند و مـنظورشان از آن، زیــان (بــه مـؤمنان) و کفرورزی (در آن) و تفرقهاندازی میان مـؤمنان (و در هم کوبیدن صفوف مسلمانان) و کمینگاه ساختن برای کسی بود که قبلاً با خدا و پیغمبرش جنگیده بود و (علم طغیان برافراشته بود) سوگند هم میخوردند که نظری جز نیکی نداشتهاند (و تنها مرادشان خدمت به مردمان و اقامۀ نماز در آن بـوده و بس) امّـا خداونـد گواهی میدهد که آنان (در سوگند خود) دروغ میگویند. (ای پیغمبر!) هرگز در آن (مسجد ضـرار) نـایست و نماز مگذار. مسجدی (مانند مسجد قبا) که از روز نخست بر پایۀ تقوا بنا گردیده است (و مـراد سازندگان آن تـنها رضای الله بوده است) سزاوار آن است که در آن بر پای ایسـتی و نماز بگزاری. در آنـجا کسـانی هسـتند کـه مـیخواهـند (جسـم و روح) خود را (بـا ادای عـبادت درست) پاکیزه دارند و خداوند هم پاکیزگان را دوست میدارد. (توبه/107و108)
خواهیم کوشید روشن گردانیم که مقصود از هر دسته و گروهی از این دستهها و گروهها چه کسانی هستند، بدان گاه که بعداً به طور مشروح به بررسی نـصوص آیات خواهیم پرداخت.
و امّا بند و بخش ششم که واپسـین مـقطع در سـوره است، بیانگر سرشت معاملۀ اسلامی با یزدان سبحان بر جهاد در راه خداوند منّان است، و نشـان مـیدهد کـه سرشت این جهاد و حدود و ثغور و کیفیّت و چگونگی آن چیست و به چه شکلی است. وظیفۀ اهل مـدینه و اهالی بادیهنشین عرب پیرامون مدینه کدام و بر چـه منوال و روال است... همچنین این مقطع، دوری کامل و جدائی عام میان مسلمانان و دشـمنانشان را بر اساس عقیده ضروری میداند، و ارتباط مـیان مسـلمانان و میان دیگران را بر این پیوند و بر این راستا می شمارد و بس. یعنی برابر فرمان یزدان باید با دشمنان عقیدۀ خود کاملاً بگسلند و با دیگران تنها بر بنیاد عقیده نـه چیز دیگری تکیه کنند، هر چند که دیگران اهل و خویشان و عشیرۀ خودشان باشند... آن گاه این بند و بخش گفتاری دارد دربـارۀ سـرنوشت کسـانی کـه از جنگ واپس کشیدهاند و جدای از منافقان و توطئهگران بـوده انـد، همراه با ذکر برخی از احوال و اوضاع منافقان و بـیان موضعگیریهای ویژۀ ایشان در برابر اوامر قـرآنـی، از قبیل این گونه نصوص:
(إِنَّ اللَّهَ اشْتَرَى مِنَ الْمُؤْمِنِینَ أَنْفُسَهُمْ وَأَمْوَالَهُمْ بِأَنَّ لَهُمُ الْجَنَّةَ یُقَاتِلُونَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ فَیَقْتُلُونَ وَیُقْتَلُونَ وَعْدًا عَلَیْهِ حَقًّا فِی التَّوْرَاةِ وَالإنْجِیلِ وَالْقُرْآنِ وَمَنْ أَوْفَى بِعَهْدِهِ مِنَ اللَّهِ فَاسْتَبْشِرُوا بِبَیْعِکُمُ الَّذِی بَایَعْتُمْ بِهِ وَذَلِکَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ) (١١١)
بیگمان خداوند (کالای) جان و مال مؤمنان را به (بهای) بهشت خریداری میکند. (آنان باید) در راه خدا بجنگند و بکشند و کشته شوند. این وعدهای است که خداوند آن را در (کتابهای آسمانی) تورات و انجیل و قرآن (به عنوان سند معتبری ثبت کرده است) و وعـدۀ راسـتین آن را داده است، و چه کسی از خدا بـه عـهد خود وفـا کنندهتر است؟ پس به معاملهای که کردهاید شاد باشید، و این پیروزی بزرگ و رستگاری سترگی است.
(مَا کَانَ لِلنَّبِیِّ وَالَّذِینَ آمَنُوا أَنْ یَسْتَغْفِرُوا لِلْمُشْرِکِینَ وَلَوْ کَانُوا أُولِی قُرْبَى مِنْ بَعْدِ مَا تَبَیَّنَ لَهُمْ أَنَّهُمْ أَصْحَابُ الْجَحِیمِ (١١٣) وَمَا کَانَ اسْتِغْفَارُ إِبْرَاهِیمَ لأبِیهِ إِلا عَنْ مَوْعِدَةٍ وَعَدَهَا إِیَّاهُ فَلَمَّا تَبَیَّنَ لَهُ أَنَّهُ عَدُوٌّ لِلَّهِ تَبَرَّأَ مِنْهُ إِنَّ إِبْرَاهِیمَ لأوَّاهٌ حَلِیمٌ) (١١٤)
پـیغمبر و مـؤمنان را نسـزد کـه بـرای مشـرکان طلب آمرزش کنند، هر چند که خویشاوند باشند، هنگامی که برای آنان روشـن شـود کـه (بـا کفر و شرک از دنیا رفتهاند، و) مشرکان اهل دوزخند. طلب آمرزش ابراهیم برای پدرش، به خاطر وعدهای بود که بـدو داده بـود، ولی هنگامی که برای او روشن شد که پـدرش (در قید حیات بر کفر اصرار میورزد و برابر وحی آسمانی دار فانی را با کفر وداع میگوید، دانست که او) دشمن خـدا است، از او بیزاری جست (و ترک طلب آمرزش بـرای وی گفت). واقعاً ابراهیم بسیار مهربان و دست به دعا و فروتن و شکیبا بود. (توبه /113و114)
(لَقَدْ تَابَ اللَّهُ عَلَى النَّبِیِّ وَالْمُهَاجِرِینَ وَالأنْصَارِ الَّذِینَ اتَّبَعُوهُ فِی سَاعَةِ الْعُسْرَةِ مِنْ بَعْدِ مَا کَادَ یَزِیغُ قُلُوبُ فَرِیقٍ مِنْهُمْ ثُمَّ تَابَ عَلَیْهِمْ إِنَّهُ بِهِمْ رَءُوفٌ رَحِیمٌ (١١٧) وَعَلَى الثَّلاثَةِ الَّذِینَ خُلِّفُوا حَتَّى إِذَا ضَاقَتْ عَلَیْهِمُ الأرْضُ بِمَا رَحُبَتْ وَضَاقَتْ عَلَیْهِمْ أَنْفُسُهُمْ وَظَنُّوا أَنْ لا مَلْجَأَ مِنَ اللَّهِ إِلا إِلَیْهِ ثُمَّ تَابَ عَلَیْهِمْ لِیَتُوبُوا إِنَّ اللَّهَ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِیمُ) (١١٨)
خداوند توبۀ پیغمبر (از اجـازه دادن مـنافقان بـه عدم شـرکت در جــهاد) و تـوبۀ مـهاجرین و انصار (از لغزشهای جنگ تبوک، مثل کُـندی و سستی اراده و اندیشۀ بد به دل راه دادن و آهنگ بازگشت از نیمۀ راه جهاد) را پذیرفت. مهاجرین و انصاری که در روزگار سختی (با وجود گرمای زیاد، کمی وسـیلۀ سواری و زاد، فـصل درو و چـیدن محصول خود) از پیغمبر پپروی کردند (و همراه او رهسپار جنگ تبوک شـدند) بعد از آن کـه دلهای دستهای از آنان اندکی مانده بود که (از حقّ به سوی باطل) منحرف شود. (در این حال) باز هم خداونـد تـوبۀ آنــان را پـذیرفت. چرا کـه او بسـیار رئوف و مهربان است. خداوند توبۀ آن سه نفری را هم میپذیرد که (بی هیچ حکمی به آینده) واگذار شدند (و پیغمبر و مؤمنان و خانوادۀ خودشان را با ایشان سخن نگفتند و از آنان دوری جستند) تا بدانجا که (نـاراحتی ایشان به حدّی رسید که) زمین با همۀ فراخی، بر آنـان تنگ شد، و دلشان به هم آمد و (جانشان به لب رسـید. هم مردم از آنان بیزار و هـم خودشان از خود بـیزار شدند. بالأحره) دانسـتند که هـیچ پناهگاهی از (دست خشم) خدا جـز برگشت به خدا (با استغفار از او و پناه بردن بدو) وجود ندارد (چرا که پناه بیپناهان او است و بس). آن گاه خدا (به نظر مرحمت در ایشان نگریست و) بدیشان پیغام توبه داد تا توبه کنند (و آنان هم توبه کردند و خدا هم توبۀ ایشان را پـذیرفت). بـیگمان خدا بسیار توبهپذیر و مهریان است. (توبه /117و118)
(مَا کَانَ لأهْلِ الْمَدِینَةِ وَمَنْ حَوْلَهُمْ مِنَ الأعْرَابِ أَنْ یَتَخَلَّفُوا عَنْ رَسُولِ اللَّهِ وَلا یَرْغَبُوا بِأَنْفُسِهِمْ عَنْ نَفْسِهِ ذَلِکَ بِأَنَّهُمْ لا یُصِیبُهُمْ ظَمَأٌ وَلا نَصَبٌ وَلا مَخْمَصَةٌ فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَلا یَطَئُونَ مَوْطِئًا یَغِیظُ الْکُفَّارَ وَلا یَنَالُونَ مِنْ عَدُوٍّ نَیْلا إِلا کُتِبَ لَهُمْ بِهِ عَمَلٌ صَالِحٌ إِنَّ اللَّهَ لا یُضِیعُ أَجْرَ الْمُحْسِنِینَ (١٢٠) وَلا یُنْفِقُونَ نَفَقَةً صَغِیرَةً وَلا کَبِیرَةً وَلا یَقْطَعُونَ وَادِیًا إِلا کُتِبَ لَهُمْ لِیَجْزِیَهُمُ اللَّهُ أَحْسَنَ مَا کَانُوا یَعْمَلُونَ (١٢١) وَمَا کَانَ الْمُؤْمِنُونَ لِیَنْفِرُوا کَافَّةً فَلَوْلا نَفَرَ مِنْ کُلِّ فِرْقَةٍ مِنْهُمْ طَائِفَةٌ لِیَتَفَقَّهُوا فِی الدِّینِ وَلِیُنْذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذَا رَجَعُوا إِلَیْهِمْ لَعَلَّهُمْ یَحْذَرُونَ) (١٢٢)
درست نیست که اهل مدینه و بـادیهنشینان دور و بـر آنان، از پیغمبر خدا جا بمانند (و در رکاب او بـه جهاد نروند، و در راه همان چیزی جان نبازند که او در راه آن جان میبازد) و جان خود را از جان پپغمبر دوستتـر داشته باشثد. چرا که هیچ تشنگی و خستگی و گرسنگی در راه خـدا بــه آنــان نـمیرسد، و گـامی بـه جـلو برنمیدارند که موجب خشم کافران شود، و به دشمنان دســتبردی نـمیزنند (و ضـرب و قـتل و جـرحـی نمیچشانند و اسیر و غنیمتی نمیگیرند) مگر این که به واسطۀ آن، کـار نیکوئی برای آنان نـوشته مـیشود (و پاداش نیکوئی بدانان داده میشود). بیگمان خداونـد پاداش نیکوکاران را (بـیمزد نمیگذارد و آن را) هـدر نمیدهد. (همچنین مجاهدان راه حقّ) هیچ خرجی خواه کم خواه زیاد نمیکنند، و هیچ سـرزمینی را (در رفت و برگشت از جهاد) نمیسپرند، مگر این که (پاداش آن) برایشان نوشته میشود، تا (از این راه) خداوند پاداشی نیکوتر از کاری که میکنند بدیشان دهد. (توبه / 120-١٢2)
(یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا قَاتِلُوا الَّذِینَ یَلُونَکُمْ مِنَ الْکُفَّارِ وَلْیَجِدُوا فِیکُمْ غِلْظَةً وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ مَعَ الْمُتَّقِینَ) (١٢٣)
ای مؤمنان! با کافرانی بجنگید که به شما نـزدیکترند، و باید که (در جنگ) از شـما شـدّت و حدّت (و جرأت و شهامت) ببینند. و بدانید که خداوند (یاری و لطفش) بـا پرهیزگاران است. (توبه / ١٢٣)
(وَإِذَا مَا أُنْزِلَتْ سُورَةٌ فَمِنْهُمْ مَنْ یَقُولُ أَیُّکُمْ زَادَتْهُ هَذِهِ إِیمَانًا فَأَمَّا الَّذِینَ آمَنُوا فَزَادَتْهُمْ إِیمَانًا وَهُمْ یَسْتَبْشِرُونَ (١٢٤) وَأَمَّا الَّذِینَ فِی قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ فَزَادَتْهُمْ رِجْسًا إِلَى رِجْسِهِمْ وَمَاتُوا وَهُمْ کَافِرُونَ) (١٢٥)
هنگامی کـه سـورهای (از سـورههای قرآن) نازل میشود، کسانی از آنان (که منافقند، از روی تمسخر و استهزاء، برخی به برخی رو میکنند و) مـیگویند: ایـن سوره بر ایمان کدام یک از شما افزود؟ (و آیا چیز مهمّ و مفیدی گفت و نمود؟!) و امّـا مؤمنان، (هـمان سـورۀ قرآن) بر ایمانشان میافزاید و (نور آن بیش از پیش راه حقّ را بدیشان مینماید، و از این نزول قرآن که مایۀ افزایش ایمان و پرتو جان و سعادت هر دو جهان آنان میشود ) شادمان میگردند.(توبه / 124و 125)
(وَإِذَا مَا أُنْزِلَتْ سُورَةٌ نَظَرَ بَعْضُهُمْ إِلَى بَعْضٍ هَلْ یَرَاکُمْ مِنْ أَحَدٍ ثُمَّ انْصَرَفُوا صَرَفَ اللَّهُ قُلُوبَهُمْ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لا یَفْقَهُونَ) (١٢٧)
هر گاه آنان (در مجلس پیغمبر باشند و) سورهای نازل گردد، برخی به برخی مینگرند (و با اشاره به همدیگر میفهمانند که) آیا کسی شـما را مـیبیند (و مـتوجّه ما میباشد؟ همین که اطمینان یافتند مؤمنان بـه سـخنان پیغمبر سرگرم و سـراپاگـوشند) آن وقت (از مـجلس) بیرون میروند (و ندای هدایت را نـمیشنوند. چـرا کـه تـحمّل شنیدن پـیام آسـمانی را ندارند و از ایمان و ایمانداران بیزارند). از آنجا که قوم بـیدانش و نفهمی هسـتند، خـداونـد دلهـایشان را (از حقّ) بگردانیده است. (توبه / ١٢٧)
در پایان سوره با صفت پیغمبر خدا صلّی الله علیه وآله وسلّم و با رهنمود او از سوی خدا به توکّل کردن بر خدا، و بسنده کردن به حفاظت و مراقبت یزدان سبحان، خاتمه میپذیرد:
(لَقَدْ جَاءَکُمْ رَسُولٌ مِنْ أَنْفُسِکُمْ عَزِیزٌ عَلَیْهِ مَا عَنِتُّمْ حَرِیصٌ عَلَیْکُمْ بِالْمُؤْمِنِینَ رَءُوفٌ رَحِیمٌ (١٢٨) فَإِنْ تَوَلَّوْا فَقُلْ حَسْبِیَ اللَّهُ لا إِلَهَ إِلا هُوَ عَلَیْهِ تَوَکَّلْتُ وَهُوَ رَبُّ الْعَرْشِ الْعَظِیمِ) (١٢٩)
بیگمان پیغمبری (محمّد نام) از خود شما (انسـانها) بـه سویتان آمده است. هرگونه درد و رنج و بلا و مصیبتی که به شما برسد، بر او سخت و گران میآید. بـه شـما عشق میورزد و اصرار به هدایت شما دارد، و نسـبت به مؤمنان دارای محبّت و لطف فراوان و بسیار مهربان است. اگر آنان (از ایمان به تو) روی بگردانند (بـاکـی نداشته باش و) بگو: خدا مرا کافی و بسنده است. جز او معبودی نیست. به او دلبستهام و کارهایم را بدو واگذار کردهام، و او صاحب پادشاهی بزرگ (جهان و ملکوت آسمان) است. (توبه / ١٢٨و ١٢٩)
پس از این بررسی کوتاه، خواهیم کوشید با نـصوص باقیماندۀ قرآنی در سوره رویاروی شویم و به تفصیل از آنها سخن گوئیم ... خدا یار و یاور است.