ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 |
مکی است؛ ترتیب آن 79؛ شمار آیات آن 46
بِسۡمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحۡمَٰنِ ٱلرَّحِیمِ
﴿وَٱلنَّٰزِعَٰتِ غَرۡقٗا ١﴾.
خداوند متعال به فرشتگانی سوگند یاد کرده است که ارواح کافران را با قوّت و سختی میگیرند؛ طوری که با درد و مشقّت و با عذاب و حسرت از همه اجزای وجود آنان بیرون میکشند.
﴿وَٱلنَّٰشِطَٰتِ نَشۡطٗا ٢﴾.
الله عزوجل به فرشتگانی سوگند یاد کرده که ارواح مؤمنان را با لطف و نرمی و با آسانی و مهربانی بیرون میآورند؛ چنانکه قطرۀ آب از دهن ظرف به آسانی بیرون میشود.
﴿وَٱلسَّٰبِحَٰتِ سَبۡحٗا ٣﴾.
و به فرشتگانی سوگند یاد نموده که به امر و حکم پروردگار در آسمان صعود و نزول مینمایند و هر صنفی از ایشان در پیشگاه عظمت و نیروی پادشاه و سلطان جهان به کاری مصروف اند.
﴿فَٱلسَّٰبِقَٰتِ سَبۡقٗا ٤﴾.
الله عزوجل به فرشتگانی سوگند یاد کرده که ارواح مؤمنان را با شتاب به سوی جایگاهشان میبرند تا از نعمتها بهرهمند شوند و از آنچه حقتعالی برایشان وعده داده به تأخیر نیفتند.
﴿فَٱلۡمُدَبِّرَٰتِ أَمۡرٗا ٥﴾.
و به فرشتگانی سوگند یاد کرده که فرمان خداوند عزوجل را در زمنیۀ باران و بادها، نوشتن اعمال، نگهبانی مردم و انجام هر دستوری در زمینۀ رحمت و عذاب به اجرا میگذارند.
﴿یَوۡمَ تَرۡجُفُ ٱلرَّاجِفَةُ ٦﴾.
روزی که دمیدن نخستین صورت میگیرد و از اثرش زمین در اضطراب میآید، اهلش را میلرزاند، با همه موجوداتی که بر روی آن است به سختی تکان میخورد و به طور ناگهانی و طرز دهشتآوری به جنبش میآید.
﴿تَتۡبَعُهَا ٱلرَّادِفَةُ ٧﴾.
به تعقیب آن دمیدن دوم صورت میگیرد تا مردم از قبرها برخیزند به حضور پروردگار جهانیان روان شوند.
﴿قُلُوبٞ یَوۡمَئِذٖ وَاجِفَةٌ ٨﴾.
در آنجا از هول موقف، برخی دلها را اضطراب و لرزه فرا میگیرد؛ چنانکه نزدیک است از ترس خداوند دانای رازها از سینهها بیرون آید.
﴿أَبۡصَٰرُهَا خَٰشِعَةٞ ٩﴾.
چشمان این گروه از هول محضر و هراس منظر به ذلّت و حیرت گرفتار آمده است. آری! دیدگان فرو افتاده، فکرها را وحشت گرفته و چهرهها برای پروردگار یگانۀ قهّار فروتنی میکند.
﴿یَقُولُونَ أَءِنَّا لَمَرۡدُودُونَ فِی ٱلۡحَافِرَةِ ١٠﴾.
میگویند: آیا بعد از مرگ به حیات دوباره برمیگردیم؟! این سخنی خلاف واقع است؛ چون پدران و اجداد ما مردند و باز نگشتند. ما نیز رجعت و بازگشتی نخواهیم داشت، بلکه میمیریم و نابود میشویم.
﴿أَءِذَا کُنَّا عِظَٰمٗا نَّخِرَةٗ ١١﴾.
آیا وقتی استخوانهای ما پوسیده شود، اعضای ما پارچه پارچه گردد و ما خاک شویم به زندگی برمیگردیم و از نو حیات مییابیم؟! چنین کاری هرگز نخواهد بود.
﴿قَالُواْ تِلۡکَ إِذٗا کَرَّةٌ خَاسِرَةٞ ١٢﴾.
آنانکه به زندگی بعد از مرگ تکذیب میکنند به طور استبعاد و استهزا میگوید: اینچنین بازگشتی واقعاً زیان آور است، ما را خسارهمند میسازد و به مصلحت ما نیست.
﴿فَإِنَّمَا هِیَ زَجۡرَةٞ وَٰحِدَةٞ ١٣﴾.
واقعیت این است که دمیدن بار دوم یک آوازی بیش نیست و با انجام آن بر ما زحمتی رونما نمیشود. آری! آنگاه که در صور دمیده شود، آنان را مانند آفرینش نخست به زندگی باز میگردانیم و همچنان که بمیرانیم زنده میسازیم.
﴿فَإِذَا هُم بِٱلسَّاهِرَةِ ١٤﴾.
آنگاه که برای بار دوم در صور دمیده میشود، مردم برای فیصله و حکم الهی در زمینی روشن و پاکیزه از قبرها بیرون میآیند. در آن هنگام اعمال عرضه میشود، هولناکی بزرگی پدید میآید و خداوند ذوالجلال برای پاداش و جزای اعمال حضور دارد.
﴿هَلۡ أَتَىٰکَ حَدِیثُ مُوسَىٰٓ ١٥﴾.
آیا داستان بزرگ موسی علیه السلام ، استقامتش در برابر فرعون و دشواریهای را که دیده بود شنیدهای و از آن آگاهی داری؟ به راستی که این داستان بهترین نمونه و اسوهای است، پس صبر پیشهکن و بدان تسلّی شو.
﴿إِذۡ نَادَىٰهُ رَبُّهُۥ بِٱلۡوَادِ ٱلۡمُقَدَّسِ طُوًى ١٦﴾.
آنگاه که آفریدگار و تدبیر کنندۀ امورش او را در وادی مبارک و پاکیزۀ صور سینا ندا کرد. آری! وادی با سخن زدنش شرف یافت و به سبب وحیش مقدّس شد.
﴿ٱذۡهَبۡ إِلَىٰ فِرۡعَوۡنَ إِنَّهُۥ طَغَىٰ ١٧﴾.
پروردگارش برای او گفت: ای موسی! به نزد فرعون برو و او را به سوی توحید فرا خوان؛ زیرا او بغاوت و سرکشی نموده، با کفر و الحاد تکبّر و نافرمانی کرده و با فسق و فساد از حد تجاوز کرده است.
﴿فَقُلۡ هَل لَّکَ إِلَىٰٓ أَن تَزَکَّىٰ ١٨﴾.
با نرمی و ملایمت برایش بگو: آیا رغبت و تمایل داری که از کفر پاک شوی، خداوند عزوجل را به یگانگی بشناسی، عبادت را برای او خالص گردانی و با طاعتش خویشتن را تزکیه نمایی؟ این کار به خیر توست.
﴿وَأَهۡدِیَکَ إِلَىٰ رَبِّکَ فَتَخۡشَىٰ ١٩﴾.
تو را به راه پروردگای رهنمایی میکنم که با نعمتهایش پرورشت داده است؛ برای اینکه شاید از مجازات و عذابش بترسی، از فرمانش اطاعت کنی و از نواهیاش اجتناب نمایی.
﴿فَأَرَىٰهُ ٱلۡأٓیَةَ ٱلۡکُبۡرَىٰ ٢٠﴾.
موسی علیه السلام برای فرعون معجزۀ بزرگی را نشان داد؛ بدینگونه که عصایش به اذن خداوند عزوجل اژدهایی شد و این دلیلی بود که موسی علیه السلام راستگوی و پیامبری از جانب حقتعالی است.
﴿فَکَذَّبَ وَعَصَىٰ ٢١﴾.
امّا فرعون دعوت موسی علیه السلام را تکذیب نمود و از فرمانش سرکشی کرد، یا گفتارش را تکذیب کرد و کردارش را نافرمانی نمود. آری! از جملۀ تکذیبش این بود که دلیل را ترک نمود و از عصیانگریاش این بود که توحید را رها کرد.
﴿ثُمَّ أَدۡبَرَ یَسۡعَىٰ ٢٢﴾.
بعد از آن از هدایت رو گشتاند، در کمراهی کوشید، مردم را از پیروی موسی علیه السلام باز داشت و با ستمگری، کشتن و برده ساختن مردم در روی زمین دست به فساد زد.
﴿فَحَشَرَ فَنَادَىٰ ٢٣﴾.
مردم را جمع کرد و روش باطل، بهتان و دروغ ناپسندش را که همان ادّعای خدایی بود با آواز بلند برایشان اعلان نمود. خداوند عزوجل او را بکشد!
﴿فَقَالَ أَنَا۠ رَبُّکُمُ ٱلۡأَعۡلَىٰ ٢٤﴾.
آنگاه فرعون به دروغ و ناحق برای مردم گفت: من پروردگارتان هستم که با عطاهایش شما را پرورش داده است. از اینرو من از شما برتر و بالاتر هستم و پروردگاری بالاتر از من وجود ندارد. او با این سخنان قصد داشت که مورد پرستش مردم قرار گیرد.
﴿فَأَخَذَهُ ٱللَّهُ نَکَالَ ٱلۡأٓخِرَةِ وَٱلۡأُولَىٰٓ ٢٥﴾.
حقتعالی او را به نهاییترین جزا و به دشوارترین عذاب گرفتار کرد؛ طوری که او را در دنیا به دریا غرق نمود و در آخرت در آتش دوزخ میسوزاند، یا معنی این است که او را به سبب دو کلمۀ دروغینش مجازات نمود.
﴿إِنَّ فِی ذَٰلِکَ لَعِبۡرَةٗ لِّمَن یَخۡشَىٰٓ ٢٦﴾.
به راستی در جزایی که خداوند عزوجل برای فرعون مقرّر داشت و او را نابود و هلاک ساخت، برای کسانی که پرهیزگار باشند و از مولایشان بترسند پند و موعظۀ بزرگی است. آری! بازگشت هر عصیانگر سرکش و انجام سرنوشت هر مجرم زورمند همچنین است.
﴿ءَأَنتُمۡ أَشَدُّ خَلۡقًا أَمِ ٱلسَّمَآءُۚ بَنَىٰهَا ٢٧﴾.
آیا در سنجش خود گمان میکنید که آفرینش و ایجاد ساختار وجود شما از آفرینش آسمان که خداوند عزوجل آن را طور مُحکم بنا کرده و با استحکام برابر ساخته دشوارتر و بزرگتر است؟
﴿رَفَعَ سَمۡکَهَا فَسَوَّىٰهَا ٢٨﴾.
آن را بنا کرده، رفعت بخشیده و سقفش را بلند برده است؛ طوری که استواری آن را در جسم خودش مقرّر داشته و هر آسمان بر یکی دیگر تعالی و بلندی حاصل کرده است. پاک است خداوندی که این بنا را چنین زیبا آفریده است.
﴿وَأَغۡطَشَ لَیۡلَهَا وَأَخۡرَجَ ضُحَىٰهَا ٢٩﴾.
شب را تاریک ساخته و آن را با آمدن روز با نور خورشید محو مینماید. آری! اوتعالی بین اوقات مغایرت پدید آورده و همه لحظات را با توقیت معیّنی یک نواخت نساخته است. از همین است که نه شب از روز سبقت میجوید و نه روز از شب سبقت جسته است.
﴿وَٱلۡأَرۡضَ بَعۡدَ ذَٰلِکَ دَحَىٰهَآ ٣٠﴾.
بعد از رفعت آسمان، زمین را فرشی برای کائنات و گهوارهای برای زندگی مردم ساخته و آن را با وجود کُرویتش هموار داشته تا بر روی آن زندگی امکان یابد.
﴿أَخۡرَجَ مِنۡهَا مَآءَهَا وَمَرۡعَىٰهَا ٣١﴾.
آب را که از میان صخرهها و از زیر کوهها میگذرد از طریق چشمهها، چاهها و جویها در روی زمین بیرون میآورد تا چراگاههای سبز و خرّمی را پدید آورد و مورد استفادۀ حیوانات قرار گیرد.
﴿وَٱلۡجِبَالَ أَرۡسَىٰهَا ٣٢﴾.
کوهها را مانند میخ زمین ثابت ساخته تا آن را از اضطراب و جنبش باز دارد و آنها را بر مبنای حکمتش در اطراف زمین توزیع نموده تا کسانی که در رویش زندگی میکنند استقرار یابند.
﴿مَتَٰعٗا لَّکُمۡ وَ لِأَنۡعَٰمِکُمۡ ٣٣﴾.
این همه را برای آن مقرّر داشت تا منفعتی برای شما و متاعی برای چارپایانتان باشد. آری! بدینگونه مسکنتان را نیکو ساخت، وسایل زندگی شما را برابر داشت و حیاتتان را قایم نمود که در نتیجه انسان و حیوان در نعمت و فراوانی به سر میبرند.
﴿فَإِذَا جَآءَتِ ٱلطَّآمَّةُ ٱلۡکُبۡرَىٰ ٣٤﴾.
آنگاه که قیامت، یعنی همان بلای عظیم و حادثۀ بزرگ فرا رسد و با هولناکیاش بر چشمها، با آوازش بر گوشها و با خوفش بر دلها سیطره افگند.
﴿یَوۡمَ یَتَذَکَّرُ ٱلۡإِنسَٰنُ مَا سَعَىٰ ٣٥﴾.
در این هنگام، انسان از اعمال خوب و بد و از صلاح و فسادش به یاد میآورد؛ یعنی در وقتی که پشیمانی سودی ندارد و تحسر به جایی نمیرسد، حسناتش بر او عرضه میشود.
﴿وَبُرِّزَتِ ٱلۡجَحِیمُ لِمَن یَرَىٰ ٣٦﴾.
آتش دوزخ در پیش روی مردم آشکار میشود؛ طوری که از هیچکس پنهان نیست و همه آن را میبینند. این آتش برای بدکاران و کافران آماده شده است و انتظاری میکشد تا آنان را بسوزاند.
﴿فَأَمَّا مَن طَغَىٰ ٣٧﴾.
امّا کسی که متکبّر و عناد ورزیده، از حدود الهی تجاوز نموده، نقض عهد کرده و با شرک و انکار و خروج از طاعت پروردگار جبّار عقد ایمانش را شکستانده است.
﴿وَءَاثَرَ ٱلۡحَیَوٰةَ ٱلدُّنۡیَا ٣٨﴾.
زندگی دنیا را بر آخرت مقدّم داشته، برای تحصیل آن عمل کرده و آن را برتر دانسته است. همچنان آخرت را فراموش کرده، فرو گذاشت نموده و در نتیجه به حیات عاجل دل بسته و در لذایذش غوطهور شده است، امّا از روز آخرت رو گشتانده است.
﴿فَإِنَّ ٱلۡجَحِیمَ هِیَ ٱلۡمَأۡوَىٰ ٣٩﴾.
به راستی که دوزخ قرارگاه اوست و به خدا سوگند که بدجایگاهی است. او با گرفتاری به عذاب و زیانمندی در آن مأوی میگزیند، مقیم میگردد، جزای اعمالش را میچشد و به زنجیر کشیده میشود.
﴿وَأَمَّا مَنۡ خَافَ مَقَامَ رَبِّهِۦ وَنَهَى ٱلنَّفۡسَ عَنِ ٱلۡهَوَىٰ ٤٠﴾.
امّا کسی که از خداوند عزوجل بترسد، قدرش را عظیم داند و از مجازات و عذابش هراس داشته باشد. همچنان نفس خویش را از خواهشها باز دارد و از سرکشی و پیروی شهوات سرزنش کند و منع نماید.
﴿فَإِنَّ ٱلۡجَنَّةَ هِیَ ٱلۡمَأۡوَىٰ ٤١﴾.
به راستی که جایگاه این پرهیزگاران بهشتهای پُر از نعمتی است که با خوشنودی و خورسندی و با اکرام و برخورداری از نعمتها در آن جای میگیرند، احساس خوشبختی مینمایند و زندگی خوشایندی را سپری میکنند.
﴿یَسَۡٔلُونَکَ عَنِ ٱلسَّاعَةِ أَیَّانَ مُرۡسَىٰهَا ٤٢﴾.
ای محمّد! مشرکان از تو میپرسند که قیامت چه وقت بر پا میگردد، موعد آن چه زمانی است و کی واقع میشود؟ آنان از این پرسش تاریخ قیام آن را به طور استهزا میطلبند.
﴿فِیمَ أَنتَ مِن ذِکۡرَىٰهَآ ٤٣﴾.
بیان وقت قیامت به تو مناسبت ندارد؛ زیرا تو دربارۀ آن علم نداری تا برای آنان خبر دهی، حقتعالی هم تو را به موعدش آکاه نساخته تا آنان را آگاه سازی. بنابراین تو وقت قیام آن را نمیدانی.
﴿إِلَىٰ رَبِّکَ مُنتَهَىٰهَآ ٤٤﴾.
علم قیامت تنها در نزد خداوند عزوجل است و جز اوتعالی کسی بدان دانا نیست و آگاهی ندارد، نه فرشتۀ مقرّبی آن را میداند و نه پیامبر مرسلی.
﴿إِنَّمَآ أَنتَ مُنذِرُ مَن یَخۡشَىٰهَا ٤٥﴾.
نصیحت تو تنها به کسی فایدهبخش است که از قیام قیامت بترسد و برای آخرت عمل کند؛ زیرا تکذیبکنندگان اعراضکننده در لهو و بازی مصروف اند و در گمراهی خویش میکوشند. بنابراین و ظیفهات بیمدادن از قیامت است نه خبردادن از وقت برپا شدنش.
﴿کَأَنَّهُمۡ یَوۡمَ یَرَوۡنَهَا لَمۡ یَلۡبَثُوٓاْ إِلَّا عَشِیَّةً أَوۡ ضُحَىٰهَا٤٦﴾.
گویا که این کافران روزی که قیام رستاخیز را مشاهده کنند، جز اندازۀ وقت شام یا چاشت یک روز دنیا را باقی نماندهاند؛ از آنرو که درنگ آنان در دنیای فانی اندک و کوتاه بوده است. آری! دنیا خواب و خیالی بیش نیست و جز فرومایگان بدان فریب نمیخورند. آیا آخرت را به خاطر زندگی یک شامگاه یا چاشتگاهی قربان میکنند!!
سوره نازعات
وَٱلنَّـٰزِعَٰتِ غَرۡقٗا
سوگند به فرشتگانی که جان [کافران] را به شدت بیرون میکشند.
وَٱلنَّـٰشِطَٰتِ نَشۡطٗا
و سوگند به فرشتگانی که جان [مؤمنان] را به نرمی و آسانی میگیرند.
وَٱلسَّـٰبِحَٰتِ سَبۡحٗا
و سوگند به فرشتگانی که [به امرِ الله، از آسمان به سوی زمین و بالعکس] شناورند.
فَٱلسَّـٰبِقَٰتِ سَبۡقٗا
و سوگند به فرشتگانی که [در اجرای اوامر الهی] بر یکدیگر سبقت میگیرند.
فَٱلۡمُدَبِّرَٰتِ أَمۡرٗا
و سوگند به فرشتگانی [که به امر الهی] کارها را تدبیر میکنند.
یَوۡمَ تَرۡجُفُ ٱلرَّاجِفَةُ
روزی که [پس از اولین دمیدن در صور] زمین [و کوهها و همه چیز] به لرزه درآید
تَتۡبَعُهَا ٱلرَّادِفَةُ
[و] در پی آن، [دمیدن دوم حشر] بیاید،
قُلُوبٞ یَوۡمَئِذٖ وَاجِفَةٌ
در آن روز، دلهایی سخت مضطرب [و ترسان] هستند.
أَبۡصَٰرُهَا خَٰشِعَةٞ
و چشمهای آنان [از ترس و شرمساری] فرو افتاده است.
یَقُولُونَ أَءِنَّا لَمَرۡدُودُونَ فِی ٱلۡحَافِرَةِ
[کافران در دنیا] میگفتند: «آیا ما [پس از مرگ، دوباره] به حال اول خود بازگردانده میشویم؟
أَءِذَا کُنَّا عِظَٰمٗا نَّخِرَةٗ
آیا هنگامی که استخوانهایی پوسیده شدیم [و به خاک تبدیل گشتیم، باز هم زنده میشویم]»؟
قَالُواْ تِلۡکَ إِذٗا کَرَّةٌ خَاسِرَةٞ
میگفتند: «[اگر چنین وعدهای درست باشد،] آنگاه آن بازگشتی زیانبار است».
فَإِنَّمَا هِیَ زَجۡرَةٞ وَٰحِدَةٞ
آن [بازگشت،] تنها [به] یک بانگِ مهیب است [و بس].
فَإِذَا هُم بِٱلسَّاهِرَةِ
و ناگهان همگی بر عرصۀ زمین [محشر] ظاهر میشوند.
هَلۡ أَتَىٰکَ حَدِیثُ مُوسَىٰٓ
[ای پیامبر،] آیا داستان موسی به تو رسیده است؟
إِذۡ نَادَىٰهُ رَبُّهُۥ بِٱلۡوَادِ ٱلۡمُقَدَّسِ طُوًى
آنگاه که پروردگارش او را در سرزمین مقدس «طُوی» ندا داد [و فرمود:]
ٱذۡهَبۡ إِلَىٰ فِرۡعَوۡنَ إِنَّهُۥ طَغَىٰ
«به سوی فرعون برو که او طغیان کرده است،
فَقُلۡ هَل لَّکَ إِلَىٰٓ أَن تَزَکَّىٰ
و به او بگو: «آیا میخواهی [از کفر و گناه] پاک شوی؟
وَأَهۡدِیَکَ إِلَىٰ رَبِّکَ فَتَخۡشَىٰ
و من تو را به سوی پروردگارت هدایت کنم تا [از او] بترسی [و فرمانبردار شوی]؟
فَأَرَىٰهُ ٱلۡأٓیَةَ ٱلۡکُبۡرَىٰ
پس [موسی] معجزۀ بزرگ را به او نشان داد.
فَکَذَّبَ وَعَصَىٰ
اما او تکذیب و سرکشی کرد.
ثُمَّ أَدۡبَرَ یَسۡعَىٰ
سپس پشت کرد و به کوشش و تلاش [علیه او] پرداخت.
فَحَشَرَ فَنَادَىٰ
آنگاه [قومش را] جمع کرد و ندا داد
فَقَالَ أَنَا۠ رَبُّکُمُ ٱلۡأَعۡلَىٰ
و گفت: «من پروردگارِ برتر شما هستم».
فَأَخَذَهُ ٱللَّهُ نَکَالَ ٱلۡأٓخِرَةِ وَٱلۡأُولَىٰٓ
الله او را به عذاب آخرت و دنیا گرفتار کرد.
إِنَّ فِی ذَٰلِکَ لَعِبۡرَةٗ لِّمَن یَخۡشَىٰٓ
بیگمان، در این [واقعه،] برای هر کس که [از الله] میترسد، عبرتی است.
ءَأَنتُمۡ أَشَدُّ خَلۡقًا أَمِ ٱلسَّمَآءُۚ بَنَىٰهَا
آیا آفرینش شما [بعد از مرگ] سختتر است یا آسمانی که [الله] آن را بنا کرد؟
رَفَعَ سَمۡکَهَا فَسَوَّىٰهَا
سقف آن را بر افراشت و به آن شکل و نظم داد،
وَأَغۡطَشَ لَیۡلَهَا وَأَخۡرَجَ ضُحَىٰهَا
و شبش را تاریک و روزش را روشن گردانید،
وَٱلۡأَرۡضَ بَعۡدَ ذَٰلِکَ دَحَىٰهَآ
و زمین را بعد از آن گسترانید،
أَخۡرَجَ مِنۡهَا مَآءَهَا وَمَرۡعَىٰهَا
و از آن، آب [چشمهها و چاهها و] چراگاهش را بیرون آورد،
وَٱلۡجِبَالَ أَرۡسَىٰهَا
و کوهها را محکم و استوار [بر روی زمین] قرار داد.
مَتَٰعٗا لَّکُمۡ وَلِأَنۡعَٰمِکُمۡ
[همۀ اینها] برای بهرهگیری شما و چهارپایانتان است.
فَإِذَا جَآءَتِ ٱلطَّآمَّةُ ٱلۡکُبۡرَىٰ
هنگامی که [آن] حادثۀ بزرگ [قیامت] فرا رسد،
یَوۡمَ یَتَذَکَّرُ ٱلۡإِنسَٰنُ مَا سَعَىٰ
در آن روز، انسان [تمام اعمال و] تلاشهای خود را به یاد میآورد.
وَبُرِّزَتِ ٱلۡجَحِیمُ لِمَن یَرَىٰ
و جهنم برای هر بینندهای آشکار میشود.
فَأَمَّا مَن طَغَىٰ
اما آن کس که طغیان [و سرکشی] کرده باشد
وَءَاثَرَ ٱلۡحَیَوٰةَ ٱلدُّنۡیَا
و زندگی دنیا را [بر آخرت] ترجیح داده باشد،
فَإِنَّ ٱلۡجَحِیمَ هِیَ ٱلۡمَأۡوَىٰ
بیتردید، جهنم جایگاه اوست.
وَأَمَّا مَنۡ خَافَ مَقَامَ رَبِّهِۦ وَنَهَى ٱلنَّفۡسَ عَنِ ٱلۡهَوَىٰ
و اما کسی که از ایستادن در حضور پروردگارش بیمناک بوده و نفس را از هوی [و هوس] بازداشته باشد،
فَإِنَّ ٱلۡجَنَّةَ هِیَ ٱلۡمَأۡوَىٰ
قطعاً بهشت جایگاه اوست.
یَسۡـَٔلُونَکَ عَنِ ٱلسَّاعَةِ أَیَّانَ مُرۡسَىٰهَا
[ای پیامبر،] دربارۀ قیامت از تو میپرسند که در چه زمانی واقع میشود؟
فِیمَ أَنتَ مِن ذِکۡرَىٰهَآ
تو را با یادآوری این سخن چه کار است؟
إِلَىٰ رَبِّکَ مُنتَهَىٰهَآ
[سرانجام و] منتهای [علمِ] آن، نزد پروردگار توست.
إِنَّمَآ أَنتَ مُنذِرُ مَن یَخۡشَىٰهَا
تو فقط بیمدهندۀ کسانی هستی که از آن [= قیامت] میترسند.
کَأَنَّهُمۡ یَوۡمَ یَرَوۡنَهَا لَمۡ یَلۡبَثُوٓاْ إِلَّا عَشِیَّةً أَوۡ ضُحَىٰهَا
روزی که [کافران قیامت را] ببینند، [چنین احساس میکنند که] گویی [در دنیا] جز یک شامگاه یا بامداد به سر نبردهاند.
An-Nāzi‘āt
مکی و ۴۶ آیه است.
آیهی ۱۴-۱:
﴿وَٱلنَّٰزِعَٰتِ غَرۡقٗا١﴾[النازعات: ۱]. «سوگند به فرشتگانی که به سختی جان (کافران را) میستانند».
﴿وَٱلنَّٰشِطَٰتِ نَشۡطٗا٢﴾[النازعات: ۲]. «و سوگند به فرشتگانی که جان (مؤمنان را) به نرمی میکشند».
﴿وَٱلسَّٰبِحَٰتِ سَبۡحٗا٣﴾[النازعات: ۳]. «و سوگند به فرشتگانی که شناورند».
﴿فَٱلسَّٰبِقَٰتِ سَبۡقٗا٤﴾[النازعات: ۴]. «و سوگند به فرشتگانی پیشتاز».
﴿فَٱلۡمُدَبِّرَٰتِ أَمۡرٗا٥﴾[النازعات: ۵] «و سوگند به فرشتگانی که همۀ کارها را تدبیر میکنند».
﴿یَوۡمَ تَرۡجُفُ ٱلرَّاجِفَةُ٦﴾[النازعات: ۶]. «در آن روز زلزلهای درمیگیرد».
﴿تَتۡبَعُهَا ٱلرَّادِفَةُ٧﴾[النازعات: ۷]. «پی آیندهای در پی آن درمیآید».
﴿قُلُوبٞ یَوۡمَئِذٖ وَاجِفَةٌ٨﴾[النازعات: ۸]. «دلهایی در آن روز ترسان باشند».
﴿أَبۡصَٰرُهَا خَٰشِعَةٞ٩﴾[النازعات: ۹]. «چشمان آن (گروه) فرو افتاده است».
﴿یَقُولُونَ أَءِنَّا لَمَرۡدُودُونَ فِی ٱلۡحَافِرَةِ١٠﴾[النازعات: ۱۰]. «میگویند: آیا ما دوباره به زندگی بازگردانده میشویم»؟.
﴿أَءِذَا کُنَّا عِظَٰمٗا نَّخِرَةٗ١١﴾[النازعات: ۱۱]. «آیا چون استخوانهای پوسیده شویم (بازگردانده میشویم)»؟.
﴿قَالُواْ تِلۡکَ إِذٗا کَرَّةٌ خَاسِرَةٞ١٢﴾[النازعات: ۱۲]. «میگویند: آنگاه آن بازگشتی زیانبار است».
﴿فَإِنَّمَا هِیَ زَجۡرَةٞ وَٰحِدَةٞ١٣﴾[النازعات: ۱۳]. «پس آن تنها یک بانگ بلند است».
﴿فَإِذَا هُم بِٱلسَّاهِرَةِ١٤﴾[النازعات: ۱۴]. «پس آنگاه آنان بر زمین هموار میآیند».
در اینجا خداوند به فرشتگان و کارهایشان که نشانگر کمال فرمانبرداری آنها از خدا و شتاب آنان در اجرای دستور او میباشد، سوگند خورده است. احتمال دارد که آنچه برای اثبات آن سوگند خورده شده جزا و زنده شدن پس از مرگ باشد. و احتمالا آنچه برای اثبات قیامت بیان شده است. و احتمالا آنچه برای اثبات آن سوگند خورده شده و آنچه به آن سوگند یاد شده است یکی هستند و خداوند به فرشتگان قسم خورده تا وجود آنها ثابت گردد. چون اعتقاد به وجود فرشتگان یکی از ارکان شش گانه ایمان است.
نیز پرداختن به کارهایشان متضّمن جزا و پاداشی است که به هنگام مرگ و قبل و بعد از آن بر عهده فرشتگانی است. فرشتگانی هستند که ارواح را با قدرت و شدت بیرون میکشند و در کشیدن آن غرق میگردند تا این که روح بیرون میآید و طبق عملی که کرده است جزا و سزا میبیند.
فرشتگانی هستند که با قدرت و نشاط جانها را میستانند. و یا «نشط»برای ارواح مومنان و «نزع» برای ارواح کافران است. و سوگند به فرشتگانی که در بالا و پائین سیر میکنند. و سوگند به فرشتگانی که برای انجام امر الهی از دیگر فرشتگانی پیشی میگیرند. نیز از شیطانها پیشی میگیرند تا وحی خداوند را به پیامبرانش برسانند و شیطانها نتوانند آنرا بدزدند.
و سوگند به فرشتگانی که خداوند آنها را برای تدبیر بسیاری از کارها در جهان بالا و پائین از قبیل باران و روئیدن گیاهان و وزیدن بادها و اداره دریاها و حیوانات و بهشت و جهّنم و غیره مقرر داشته است.
در آن روز زلزلهای درمیگیرد و آن روز، روز قیامت است. و زلزلهای دیگر به دنبال آن میآید. دلهایی در آن روز از سختی و وحشت آنچه میبینند و میشنوند ترسان میشوند. چشمان آنها فرو افتاده و ترس دلهایشان را فرا گرفته و وحشت دلهایشان را از بین برده و تأسف و حسرت بر آنها مستولی و چیره گشته است.
کافرانی که در دنیا زنده شدن پس از مرگ را با تمسخر انکار میکردند میگویند: آیا پس از مرگ به آفرینش نخستین باز میگردیم؟! این استفهام، انکاری است که مشتمل بر غایت تعجب است. یعنی آنها زنده شدن پس از مرگ را انکار کردند. سپس آن را بیشتر بعید دانسته و به آن ادامه دادند.
کافران در دنیا به صورت تکذیب میگویند: آیا وقتی که تبدیل به استخوانهای پوسیده و از هم پاشیدهای شدیم باز به زندگی بر میگردیم؟ آنها بعید میدانند که خداوند آنان را پس از مرگ و بعد از آن که به استخوانهای پوسیده تبدیل گشتند دوباره زنده گرداند. چون آنان نسبت به قدرت و توانایی خداوند جاهل بودند و در حق او جسارت میکردند.
خداوند در بیان این که زنده کردن مردگان برایش آسان است میفرماید: آن تنها یک بانگ بلند است که در صور دمیده میشود.
ناگهان همه مردم روی زمین ایستادند و نگاه میکنند. پس خداوند آنها را گرد میآورد و با حکم دادگرانهاش میانشان قضاوت مینماید و آنها را جزا و سزا میدهد.
آیهی ۲۶-۱۵:
﴿هَلۡ أَتَىٰکَ حَدِیثُ مُوسَىٰٓ١٥﴾[النازعات: ۱۵]. «آیا خبر موسی به تو رسیده است»؟.
﴿إِذۡ نَادَىٰهُ رَبُّهُۥ بِٱلۡوَادِ ٱلۡمُقَدَّسِ طُوًى١٦﴾[النازعات: ۱۶]. «بدانگاه که پروردگارش او را در سرزمین مقدس طوی صدا زد».
﴿ٱذۡهَبۡ إِلَىٰ فِرۡعَوۡنَ إِنَّهُۥ طَغَىٰ١٧﴾[النازعات: ۱۷]. «بهسوی فرعون برو که سرکشی و طغیان کرده است».
﴿فَقُلۡ هَل لَّکَ إِلَىٰٓ أَن تَزَکَّىٰ١٨﴾[النازعات: ۱۸]. «آنگاه بگو: آیا (هیچ) میخواهی که پاکیزه شوی»؟.
﴿وَأَهۡدِیَکَ إِلَىٰ رَبِّکَ فَتَخۡشَىٰ١٩﴾[النازعات: ۱۹]. «و تو را بهسوی پروردگارت راه نمایم تا تو بیمناک گردی».
﴿فَأَرَىٰهُ ٱلۡأٓیَةَ ٱلۡکُبۡرَىٰ٢٠﴾[النازعات: ۲۰]. «و (موسی) معجزۀ بزرگ را به او نشان داد».
﴿فَکَذَّبَ وَعَصَىٰ٢١﴾[النازعات: ۲۱]. «آنگاه دروغ انگاشت و سرپیچی کرد».
﴿ثُمَّ أَدۡبَرَ یَسۡعَىٰ٢٢﴾[النازعات: ۲۲]. «سپس پشت کرد و رفت و به سعی و تلاش پرداخت».
﴿فَحَشَرَ فَنَادَىٰ٢٣﴾[النازعات: ۲۳]. «و گرد آورد و سپس ندا داد».
﴿فَقَالَ أَنَا۠ رَبُّکُمُ ٱلۡأَعۡلَىٰ٢٤﴾[النازعات: ۲۴]. «آنگاه گفت: من پروردگار برتر شما هستم».
﴿فَأَخَذَهُ ٱللَّهُ نَکَالَ ٱلۡأٓخِرَةِ وَٱلۡأُولَىٰٓ٢٥﴾[النازعات: ۲۵]. «پس خدا او را به عذاب آخرت و دنیا گرفتار کرد».
﴿إِنَّ فِی ذَٰلِکَ لَعِبۡرَةٗ لِّمَن یَخۡشَىٰٓ٢٦﴾[النازعات: ۲۶]. «بیگمان در این (رویداد) برای کسیکه از خدا بترسد پند بزرگی است».
خداوند متعال به پیامبرش محمدصمیفرماید: ﴿هَلۡ أَتَىٰکَ حَدِیثُ مُوسَىٰٓ١٥﴾آیا خبر موسی به تو رسیده است؟ این سوال از امر بزرگی است که به وقوع پیوسته است. یعنی آیا خبر او به تو رسیده است آنگاه که ﴿نَادَىٰهُ رَبُّهُۥ بِٱلۡوَادِ ٱلۡمُقَدَّسِ طُوًى﴾پروردگارش او را در وادی پاک «طوی» صدا زد؟
طوی جایی است که خداوند در آن جا با موسی سخن گفت و با اعطای رسالت بر او منت گذارد و او را به همراه وحی مبعوث کرد و برگزید. پس به او فرمود:
﴿ٱذۡهَبۡ إِلَىٰ فِرۡعَوۡنَ إِنَّهُۥ طَغَىٰ١٧﴾برو بهسوی فرعون که او سرکشی کرده است. یعنی برو و با سخنانی نرم و مهربانانه او را از سرکشی و طغیان و شرک ورزیدن و نافرمانی بازدار. ﴿لَّعَلَّهُۥ یَتَذَکَّرُ أَوۡ یَخۡشَىٰ﴾[طه: ۴۴]. «شاید او پند پذیرد یا بترسد».
﴿فَقُلۡ هَل لَّکَ إِلَىٰٓ أَن تَزَکَّىٰ١٨﴾پس به او بگو: آیا میخواهی به خصلتی پسندیده و زیبا که خردمندان در به دست آوردن آن از یکدیگر پیشی میگیرند روی بیاوری؟ و آن این است که خود را پاکیزه گردانی و خویشتن از از آلودگی کفر و طغیان پاک کنی و بهسوی ایمان و عمل صالح بیرون بیایی؟!.
﴿وَأَهۡدِیَکَ إِلَىٰ رَبِّکَ﴾و تو را بهسوی خدا راهنمایی کنم و عوامل رضایت و خشم خدا را برایت بیان نمایم؟! ﴿فَتَخۡشَىٰ﴾پس چون راه راست را بشناسی از پروردگارت بیمناک خواهی شد. اما فرعون از پذیرفتن آنچه موسی او را بهسوی آن فرا خواند امتناع ورزید.
﴿فَأَرَىٰهُ ٱلۡأٓیَةَ ٱلۡکُبۡرَىٰ٢٠﴾و نشانهای بزرگ را به او نشان داد. پس این منافاتی با تعدّد معجزات ندارد. ﴿فَأَلۡقَىٰ عَصَاهُ فَإِذَا هِیَ ثُعۡبَانٞ مُّبِینٞ٣٢ وَنَزَعَ یَدَهُۥ فَإِذَا هِیَ بَیۡضَآءُ لِلنَّٰظِرِینَ٣٣﴾[الشعراء: ۳۲-۳۳]. «موسی عصایش را انداخت و ناگهان به اژدهایی آشکار تبدیل شد. و دست خودش را از گریبان بیرون کشید و ناگهان برای بینندگان سفید و درخشنده گردید».
﴿فَکَذَّبَ وَعَصَىٰ٢١﴾فرعون حق را دروغ انگاشت و از فرمان خدا سرپیچی کرد. ﴿ثُمَّ أَدۡبَرَ یَسۡعَىٰ٢٢﴾سپس پشت کرد و رفت و برای مبارزه با حق به کوشش و تلاش پرداخت.
﴿فَحَشَرَ فَنَادَىٰ٢٣ فَقَالَ أَنَا۠ رَبُّکُمُ ٱلۡأَعۡلَىٰ٢٤﴾فرعون لشکریانش را جمع کرد و ندا زد و به آنها گفت: «من پروردگار برتر شما هستم». پس مردم سخن او را باور کردند و به باطل او اقرار نمودند زیرا عقل آنها را به بازیچه گرفته بود.
﴿فَأَخَذَهُ ٱللَّهُ نَکَالَ ٱلۡأٓخِرَةِ وَٱلۡأُولَىٰٓ٢٥﴾خداوند عذاب فرعون را نمونهای از عذاب دنیا و آخرت و هشداری برای ستمگران قرار داد. ﴿إِنَّ فِی ذَٰلِکَ لَعِبۡرَةٗ لِّمَن یَخۡشَىٰٓ٢٦﴾بیگمان در گرفتار شدن فرعون به عذاب برای کسی که از خدا بترسد پند و عبرت بزرگی است. چون هرکس که از خدا بترسد از نشانه و عبرتها فایده میبرد. پس وقتی عذاب فرعون را ببیند میداند که هرکس تکبر ورزد و نافرمانی کند و با پادشاه برتر و والا به مبارزه برخیزد خداوند او را در دنیا و آخرت عذاب میدهد. ولی هرکس که ترسی از خدا در دل او نباشد به هیچ نشانهای ایمان نمیآورد.
آیهی ۳۳-۲۷:
﴿ءَأَنتُمۡ أَشَدُّ خَلۡقًا أَمِ ٱلسَّمَآءُۚ بَنَىٰهَا٢٧﴾[النازعات: ۲۷]. «آیا قریش شما سختتر است یا آفرینش آسمان که خداوند آنرا ساخته است».
﴿رَفَعَ سَمۡکَهَا فَسَوَّىٰهَا٢٨﴾[النازعات: ۲۸]. «بلندی آنرا برافراشته و آنرا به سامان ساخت».
﴿وَأَغۡطَشَ لَیۡلَهَا وَأَخۡرَجَ ضُحَىٰهَا٢٩﴾[النازعات: ۲۹]. «و شب آنرا تاریک کرد و روز آنرا روشن نمود».
﴿وَٱلۡأَرۡضَ بَعۡدَ ذَٰلِکَ دَحَىٰهَآ٣٠﴾[النازعات: ۳۰]. «و پس از آن زمین را هموار ساخت».
﴿أَخۡرَجَ مِنۡهَا مَآءَهَا وَمَرۡعَىٰهَا٣١﴾[النازعات: ۳۱]. «از (زمین) آب آن و چراگاهش را بیرون آورد».
﴿وَٱلۡجِبَالَ أَرۡسَىٰهَا٣٢﴾[النازعات: ۳۲]. «و کوهها را استوار ساخت».
﴿مَتَٰعٗا لَّکُمۡ وَ لِأَنۡعَٰمِکُمۡ٣٣﴾[النازعات: ۳۳]. «برای منفعت شما و چهارپایانتان».
خداوند برای کسانی که زنده شدن پس از مرگ را انکار میکنند دلیل روشن و واضحی ارائه میدهد و میفرماید: ﴿ءَأَنتُمۡ أَشَدُّ خَلۡقًا أَمِ ٱلسَّمَآءُۚ بَنَىٰهَا٢٧﴾ای انسانها! آیا آفرینش شما سختتر است یا آفرینش آسمانها با آن حجم بزرگ و خلقت محکم و ارتفاع شگفتانگیز که خداوند آنرا ساخته است؟
﴿رَفَعَ سَمۡکَهَا﴾جرم و سیمای آسمان را برافراشته و ارتفاع آن را بالا برده است. ﴿فَسَوَّىٰهَا﴾و با استحکام و استواری شگفتانگیز، آن را سامان دادهاست.
﴿وَأَغۡطَشَ لَیۡلَهَا﴾شبش را تاریک کرد. وقتی شب میشود تاریکی همه گوشههای آسمان را فرا میگیرد و زمین را تاریک میگرداند. ﴿وَأَخۡرَجَ ضُحَىٰهَا﴾و روز آنرا روشن گرداند. هنگامیکه خورشید طلوع میکند مردم به دنبال منافع دینی و دنیوی خود میروند.
﴿وَٱلۡأَرۡضَ بَعۡدَ ذَٰلِکَ دَحَىٰهَآ٣٠﴾بعد از آفرینش آسمان زمین را هموار و آماده ساخت و منافع آن را در آن به ودیعه نهاد. و این منافع را چنین توضیح نمود: ﴿أَخۡرَجَ مِنۡهَا مَآءَهَا وَمَرۡعَىٰهَا٣١ وَٱلۡجِبَالَ أَرۡسَىٰهَا٣٢﴾آب زمین و چراگاهش را از آن بیرون آورد و کوهها را در زمین استوار و محکم گرداند. پس خداوند براساس این آیات زمین را بعد از آفرینش آسمانها هموار نمود و گستراند.
اما خود آفرینش زمین قبل از آفرینش آسمان بوده است. همانطور که میفرماید: ﴿قُلۡ أَئِنَّکُمۡ لَتَکۡفُرُونَ بِٱلَّذِی خَلَقَ ٱلۡأَرۡضَ فِی یَوۡمَیۡنِ وَتَجۡعَلُونَ لَهُۥٓ أَندَادٗاۚ ذَٰلِکَ رَبُّ ٱلۡعَٰلَمِینَ٩﴾[فصلت: ۹]. «بگو: آیا شما به کسی کفر میورزید که زمین را در دور روز آفرید و برای او همتایانی قرار میدهید؟ این است پروردگار جهانیان». سپس میفرماید: ﴿ثُمَّ ٱسۡتَوَىٰٓ إِلَى ٱلسَّمَآءِ﴾[فصلت: ۱۱]. «وانگهی بهسوی آفرینش آسمان قصد نمود».
پس خدایی که آسمانهای بزرگ و انوار و اجرامی که در آن هست و زمین ضخیم و آنچه را از ضروریات مردم که در خود دارد آفریده است قطعا انسانها را پس از مرگشان زنده میکند و آنها را طبق اعمالشان مجازات خواهد کرد. پس هرکس کار نیک کند پاداش نیک دارد و هرکس کار بد کند جز خودش کسی را ملامت نکند. بنابراین، به موضوع قیامت و جزا و پاداش آخرت پرداخت و فرمود:
آیهی ۴۱-۳۴:
﴿فَإِذَا جَآءَتِ ٱلطَّآمَّةُ ٱلۡکُبۡرَىٰ٣٤﴾[النازعات: ۳۴]. «هنگامیکه بزرگترین حادثه فرا میرسد».
﴿یَوۡمَ یَتَذَکَّرُ ٱلۡإِنسَٰنُ مَا سَعَىٰ٣٥﴾[النازعات: ۳۵]. «روزیکه انسان تلاش خود را به یاد میآورد».
﴿وَبُرِّزَتِ ٱلۡجَحِیمُ لِمَن یَرَىٰ٣٦﴾[النازعات: ۳۶]. «و دوزخ برای هر فرد بینائی آشکار و نمایان میگردد».
﴿فَأَمَّا مَن طَغَىٰ٣٧﴾[النازعات: ۳۷]. «پس اما کسیکه سرکشی کرده است».
﴿وَءَاثَرَ ٱلۡحَیَوٰةَ ٱلدُّنۡیَا٣٨﴾[النازعات: ۳۸]. «و زندگی دنیا را ترجیح دادهاست».
﴿فَإِنَّ ٱلۡجَحِیمَ هِیَ ٱلۡمَأۡوَىٰ٣٩﴾[النازعات: ۳۹]. «(بداند که) دوزخ جای (او) است».
﴿وَأَمَّا مَنۡ خَافَ مَقَامَ رَبِّهِۦ وَنَهَى ٱلنَّفۡسَ عَنِ ٱلۡهَوَىٰ٤٠﴾[النازعات: ۴۰]. «و اما کسیکه از ایستادن در حضور پروردگارش بیمناک بوده است. و نفس را از هوی و هوس باز داشته باشد».
﴿فَإِنَّ ٱلۡجَنَّةَ هِیَ ٱلۡمَأۡوَىٰ٤١﴾[النازعات: ۴۱]. «بهشت جایگاه اوست».
وقتی که رستاخیز و شدت و سختی بزرگ آن فرا میرسد در این هنگام پدر، فرزندش را فراموش میکند. و دوست، دوست خود را فراموش میکند.
﴿یَوۡمَ یَتَذَکَّرُ ٱلۡإِنسَٰنُ مَا سَعَىٰ٣٥﴾روزی که انسان تلاش دنیا و کار خوب و بدی را که انجام دادهاست به یاد میآورد و آرزو میکند که ای کاش یک ذرّه به نیکیهایش افزوده میشد، و به خاطر یک ذرّه اضافه شدن بدیهایش اندوهگین میشود. و میداند که اساس سود و زیان تلاشی است که در دنیا کرده است و جز اعمالش هر پیوندی را که در دنیا داشته است فراموش میکند.
﴿وَبُرِّزَتِ ٱلۡجَحِیمُ لِمَن یَرَىٰ٣٦﴾و دوزخ آشکار و نمایان میگردد و هرکسی آنرا میبیند و دوزخ برای دوزخیان آماده شده و برای گرفتن آنها آماده گشته است و فقط منتظر فرمان پروردگارش میباشد.
﴿فَأَمَّا مَن طَغَىٰ٣٧﴾و امّا کسی که از حد گذشته و بر ارتکاب گناهان بزرگ به خود جرات کرده است. ﴿وَءَاثَرَ ٱلۡحَیَوٰةَ ٱلدُّنۡیَا٣٨﴾و زندگانی دنیا را بر آخرت ترجیح داده و برای زندگی دنیا تلاش کرده و تمام وقت خود را صرف لذّتهای آن نموده و آخرت و عمل کردن برای آن را فراموش کرده است.
﴿فَإِنَّ ٱلۡجَحِیمَ هِیَ ٱلۡمَأۡوَىٰ٣٩﴾کسیکه چنین باشد جایگاه او دوزخ است. ﴿وَأَمَّا مَنۡ خَافَ مَقَامَ رَبِّهِ﴾اما کسیکه از ایستادن در حضور پروردگار و از مجازات دادگرانه او ترسیده و این ترس در دل او اثر گذاشته باشد. ﴿وَنَهَى ٱلنَّفۡسَ عَنِ ٱلۡهَوَىٰ﴾و نفس را از هوی و هوس که آن را از اطاعت خدا باز میدارد بازداشته باشد و از آنچه پیامبر آورده است پیروی نماید و با هوای نفس و شهوت که انسان را از خیر باز میدارند مبارزه کند. ﴿فَإِنَّ ٱلۡجَنَّةَ هِیَ ٱلۡمَأۡوَىٰ٤١﴾کسیکه اینگونه باشد بهشت که هر شادی و نعمت و سروری را در بردارد جایگاه اوست.
آیهی ۴۶-۴۲:
﴿یَسَۡٔلُونَکَ عَنِ ٱلسَّاعَةِ أَیَّانَ مُرۡسَىٰهَا٤٢﴾[النازعات: ۴۲]. «دربارۀ قیامت از تو میپرسند که چه زمانی واقع میشود»؟.
﴿فِیمَ أَنتَ مِن ذِکۡرَىٰهَآ٤٣﴾[النازعات: ۴۳]. «تو را چه خبر از آن»؟.
﴿إِلَىٰ رَبِّکَ مُنتَهَىٰهَآ٤٤﴾[النازعات: ۴۴]. «آگاهی از زمان وقوع قیامت با پروردگارت است».
﴿إِنَّمَآ أَنتَ مُنذِرُ مَن یَخۡشَىٰهَا٤٥﴾[النازعات: ۴۵]. «تو تنها بیمدهندۀ کسی هستی که از آن (قیامت) میترسد».
﴿کَأَنَّهُمۡ یَوۡمَ یَرَوۡنَهَا لَمۡ یَلۡبَثُوٓاْ إِلَّا عَشِیَّةً أَوۡ ضُحَىٰهَا٤٦﴾[النازعات: ۴۶]. «روزیکه آنرا میبینند، انگار که آنان جز شبی یا روزی درنگ نکردهاند».
یعنی تکذیب کنندگان قیامت تو را درباره قیامت میپرسند که چه زمانی واقع میشود؟ پس خداوند آنها را پاسخ داد و فرمود: ﴿فِیمَ أَنتَ مِن ذِکۡرَىٰهَآ٤٣﴾این که بدانید کی واقع میشود برای تو و آنها چه فایدهای دارد؟ پس دانستن این مطلب نتیجهای ندارد. بنابراین، آگاهی مردم از زمان وقوع قیامت برای آنها هیچ مصلحت دینی و دنیوی ندارد بلکه مصلحت در این است که بر آنها پوشیده بماند و دانستن و آگاهی از زمان وقوع قیامت بر همهی خلائق پوشیده میباشد. و کسی در این زمینه چیزی نمیداند، بلکه فقط خداوند زمان وقوع آن را میداند.
﴿إِلَىٰ رَبِّکَ مُنتَهَىٰهَآ٤٤﴾آگاهی از زمان وقوع قیامت به پروردگارت بر میگردد. همان طور که خداوند متعال در آیهای دیگر میفرماید: ﴿یَسَۡٔلُونَکَ عَنِ ٱلسَّاعَةِ أَیَّانَ مُرۡسَىٰهَاۖ قُلۡ إِنَّمَا عِلۡمُهَا عِندَ رَبِّیۖ لَا یُجَلِّیهَا لِوَقۡتِهَآ إِلَّا هُوَ﴾[الأعراف: ۱۸۷]. «از تو دربارۀ زمان وقوع قیامت میپرسند که چه زمانی خواهد بود؟ بگو: آگاهی از زمان وقوع قیامت فقط نزد پروردگارم میباشد، آنرا آشکار نمیکند مگر در وقت آن».
﴿إِنَّمَآ أَنتَ مُنذِرُ مَن یَخۡشَىٰهَا٤٥﴾بیم دادن تو فقط به کسی سود میبخشد که از آمدن قیامت بترسد و از ایستادن در پیشگاه خداوند بیمناک باشد. چنین کسانی آنچه برایشان مهم است فقط این است که برای قیامت آمادگی حاصل نمایند و برای آن کار کنند. و اما کسی که به قیامت باور ندارد به عناد و لجاجت او نباید توجّه کرد چون لجاجت او مبنی بر تکذیب و عناد است و وقتی او به چنین حالتی رسیده است پاسخ دادن به او کار بیهودهای میباشد و خداوند که داورترین داوران است از انجام دادن کار بیهوده پاک و منزّه است.
پایان تفسیر سورهی نازعات
سورة النازعات - سورة 79 - عدد آیاتها 46
بسم الله الرحمن الرحیم
وَالنَّازِعَاتِ غَرْقًا
وَالنَّاشِطَاتِ نَشْطًا
وَالسَّابِحَاتِ سَبْحًا
فَالسَّابِقَاتِ سَبْقًا
فَالْمُدَبِّرَاتِ أَمْرًا
یَوْمَ تَرْجُفُ الرَّاجِفَةُ
تَتْبَعُهَا الرَّادِفَةُ
قُلُوبٌ یَوْمَئِذٍ وَاجِفَةٌ
أَبْصَارُهَا خَاشِعَةٌ
یَقُولُونَ أَئِنَّا لَمَرْدُودُونَ فِی الْحَافِرَةِ
أَئِذَا کُنَّا عِظَامًا نَّخِرَةً
قَالُوا تِلْکَ إِذًا کَرَّةٌ خَاسِرَةٌ
فَإِنَّمَا هِیَ زَجْرَةٌ وَاحِدَةٌ
فَإِذَا هُم بِالسَّاهِرَةِ
هَلْ أَتَاکَ حَدِیثُ مُوسَى
إِذْ نَادَاهُ رَبُّهُ بِالْوَادِ الْمُقَدَّسِ طُوًى
اذْهَبْ إِلَى فِرْعَوْنَ إِنَّهُ طَغَى
فَقُلْ هَل لَّکَ إِلَى أَن تَزَکَّى
وَأَهْدِیَکَ إِلَى رَبِّکَ فَتَخْشَى
فَأَرَاهُ الآیَةَ الْکُبْرَى
فَکَذَّبَ وَعَصَى
ثُمَّ أَدْبَرَ یَسْعَى
فَحَشَرَ فَنَادَى
فَقَالَ أَنَا رَبُّکُمُ الأَعْلَى
فَأَخَذَهُ اللَّهُ نَکَالَ الآخِرَةِ وَالأُولَى
إِنَّ فِی ذَلِکَ لَعِبْرَةً لِّمَن یَخْشَى
أَأَنتُمْ أَشَدُّ خَلْقًا أَمِ السَّمَاء بَنَاهَا
رَفَعَ سَمْکَهَا فَسَوَّاهَا
وَأَغْطَشَ لَیْلَهَا وَأَخْرَجَ ضُحَاهَا
وَالأَرْضَ بَعْدَ ذَلِکَ دَحَاهَا
أَخْرَجَ مِنْهَا مَاءَهَا وَمَرْعَاهَا
وَالْجِبَالَ أَرْسَاهَا
مَتَاعًا لَّکُمْ وَلِأَنْعَامِکُمْ
فَإِذَا جَاءَتِ الطَّامَّةُ الْکُبْرَى
یَوْمَ یَتَذَکَّرُ الإِنسَانُ مَا سَعَى
وَبُرِّزَتِ الْجَحِیمُ لِمَن یَرَى
فَأَمَّا مَن طَغَى
وَآثَرَ الْحَیَاةَ الدُّنْیَا
فَإِنَّ الْجَحِیمَ هِیَ الْمَأْوَى
وَأَمَّا مَنْ خَافَ مَقَامَ رَبِّهِ وَنَهَى النَّفْسَ عَنِ الْهَوَى
فَإِنَّ الْجَنَّةَ هِیَ الْمَأْوَى
یَسْأَلُونَکَ عَنِ السَّاعَةِ أَیَّانَ مُرْسَاهَا
فِیمَ أَنتَ مِن ذِکْرَاهَا
إِلَى رَبِّکَ مُنتَهَاهَا
إِنَّمَا أَنتَ مُنذِرُ مَن یَخْشَاهَا
کَأَنَّهُمْ یَوْمَ یَرَوْنَهَا لَمْ یَلْبَثُوا إِلاَّ عَشِیَّةً أَوْ ضُحَاهَا
سورة نازعات
به نام الله بخشندة مهربان
سوگند به فرشتگانی که جانهای (کافران) را به شدّت بیرون میکشند. ﴿1﴾ و سوگند به فرشتگانی که جانهای (مؤمنان) را به نرمی و آسانی میگیرند. ﴿2﴾ و سوگند به فرشتگانی که شناورند. ﴿3﴾ و سوگند به فرشتگانی که (در اجرای اوامر الهی) بر یگدیگر سبقت میگیرند. ﴿4﴾ و سوگند به فرشتگانی (که به امر الهی) کارها را تدبیر میکنند. ﴿5﴾ روزیکه (سپس از اولین دمیدن در صور) زمین (و کوهها و همه چیز) را بلرزه در آید ﴿6﴾ رد پی آن (دمیدن دوم حشر) بیاید. ﴿7﴾ دلهایی در آن روز سخت مضطرب (و ترسان) است. ﴿8﴾ و چشمهای آنان (از ترس و شرمساری) فرو افتاده است. ﴿9﴾ (کافران در دنیا) میگونید: «آیا ما (پس از مرگ دوباره) به حال اول خود باز میگردانیده میشویم؟! ﴿10﴾ آیا هنگامیکه استخوانهای پوسیدة شدیم (و به خاک تبدیل گشتیم، باز هم زنده میشویم؟!)». ﴿11﴾ گونید: «(اگر چنین وعدة درست باشد) آنگاه آن بازکشتی زیانبار است!». ﴿12﴾ پس آن (بازگشت) تنها با یک بانگ مهیب است! ﴿13﴾ پس ناگهان همگی بر عرصۀ زمین (محشر) ظاهر میشوند. ﴿14﴾ (ای پیامبر) آیا داستان موسی به تو رسیده است؟! ﴿15﴾آنگاه که پروردگارش او را در وادی مقدس «طوی» ندا داد (و فرمود:). ﴿16﴾ به سوی فرعون برو، که او طغیان کرده است. ﴿17﴾ پس به او بگو: «آیا میخواهی پاکیزه شوی؟! ﴿18﴾ و من تو را به سوی پروردگارت هدایت کنم، آنگاه (از او) بترسی، (و فرمانیزدار شوی). ﴿19﴾ پس (موسی) معجزۀ بزرگ را به او نشان داد. ﴿20﴾ اما او تکذیب کرد و عصیان ورزید. ﴿21﴾ سپس پشت کرد و به کوشش و تلاش (علیه او) پرداخت. ﴿22﴾ پس (قومش را) جمع کرد و ندا داد. ﴿23﴾ و آنگاه گفت: «من پروردگار برتر شما هستم». ﴿24﴾ پس الله او را به عذاب آخرت و دنیا گرفتار کرد. ﴿25﴾ بیگمان در این (واقعة) عبرتی است برای کسیکه (از الله) میترسد. ﴿26﴾ آیا آفرنیش شما (بعد از مرگ) سختتر است یا آسمان که (الله) آن را بنا کرد؟ ﴿27﴾ سقف آن را برا فراشت، پس به آن شکل و نظم داد. ﴿28﴾ و شبش را تاریک، و روزش را روشن گردانید. ﴿29﴾ و زمین را بعد از آن گسترانید. ﴿30﴾ و از آن آب (چشمهها و چاهها) و چراگاهش را بیرون آورد. ﴿31﴾ و کوهها را محکم و استوار (بر روی زمین) قرار داد. ﴿32﴾ (همۀ اینها) برای بهرهگیری شما و چهارپایانتان است. ﴿33﴾ پس هنگامیکه (آن) حادثۀ بزرگ (قیامت) فرا رسد، ﴿34﴾ در آن روز انسان (تمام اعمال و) تلاشهای خود را به یاد آورد. ﴿35﴾ و جهنم برای هر بیننده آشکار میشود. ﴿36﴾ پس آن کس که طغیان (و سرکشتی) کرده باشد. ﴿37﴾ و زندگی دنیا را (بر آخرت) ترجیح داده باشد. ﴿38﴾ پس بی ترید جهنم جایگاه اوست. ﴿39﴾ و اما کسیکه از ایستادن در حضور پروردگارش بیمناک بوده، و نفس را از هوی (و هوس) باز داشته باش. ﴿40﴾ پس قطعاً بهشت جایگاه اوست. ﴿41﴾ (ای پیامبر) در بارۀ قیامت از تو میپرسند، که در چه زمانی واقع میشود؟ ﴿42﴾ تو را با یاد آوری این سخن چه کار است؟ ﴿43﴾ (سر انجام و) منتهای (علم) آن نزد پروردگارتواست. ﴿44﴾ (ای پیامبر) توتنها بیمدهندۀ کسانی هستی که از آن میترسند. ﴿45﴾ روزیکه (کافران قیامت را) ببیند، (چنین احساس میکنند که) گویی (در دنیا) جز یک شامگاه یا چاشتگاه درنگ نکردهاند. ﴿46﴾
بِسۡمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحۡمَٰنِ ٱلرَّحِیمِ
وَٱلنَّٰزِعَٰتِ غَرۡقٗا ١ وَٱلنَّٰشِطَٰتِ نَشۡطٗا ٢ وَٱلسَّٰبِحَٰتِ سَبۡحٗا ٣ فَٱلسَّٰبِقَٰتِ سَبۡقٗا ٤ فَٱلۡمُدَبِّرَٰتِ أَمۡرٗا ٥ یَوۡمَ تَرۡجُفُ ٱلرَّاجِفَةُ ٦ تَتۡبَعُهَا ٱلرَّادِفَةُ ٧ قُلُوبٞ یَوۡمَئِذٖ وَاجِفَةٌ ٨ أَبۡصَٰرُهَا خَٰشِعَةٞ ٩ یَقُولُونَ أَءِنَّا لَمَرۡدُودُونَ فِی ٱلۡحَافِرَةِ ١٠ أَءِذَا کُنَّا عِظَٰمٗا نَّخِرَةٗ ١١ قَالُواْ تِلۡکَ إِذٗا کَرَّةٌ خَاسِرَةٞ ١٢ فَإِنَّمَا هِیَ زَجۡرَةٞ وَٰحِدَةٞ ١٣ فَإِذَا هُم بِٱلسَّاهِرَةِ ١٤ هَلۡ أَتَىٰکَ حَدِیثُ مُوسَىٰٓ ١٥إِذۡ نَادَىٰهُ رَبُّهُۥ بِٱلۡوَادِ ٱلۡمُقَدَّسِ طُوًى ١٦ ٱذۡهَبۡ إِلَىٰ فِرۡعَوۡنَ إِنَّهُۥ طَغَىٰ ١٧ فَقُلۡ هَل لَّکَ إِلَىٰٓ أَن تَزَکَّىٰ ١٨ وَأَهۡدِیَکَ إِلَىٰ رَبِّکَ فَتَخۡشَىٰ ١٩ فَأَرَىٰهُ ٱلۡأٓیَةَ ٱلۡکُبۡرَىٰ ٢٠ فَکَذَّبَ وَعَصَىٰ ٢١ ثُمَّ أَدۡبَرَ یَسۡعَىٰ ٢٢ فَحَشَرَ فَنَادَىٰ ٢٣ فَقَالَ أَنَا۠ رَبُّکُمُ ٱلۡأَعۡلَىٰ ٢٤ فَأَخَذَهُ ٱللَّهُ نَکَالَ ٱلۡأٓخِرَةِ وَٱلۡأُولَىٰٓ ٢٥ إِنَّ فِی ذَٰلِکَ لَعِبۡرَةٗ لِّمَن یَخۡشَىٰٓ ٢٦ءَأَنتُمۡ أَشَدُّ خَلۡقًا أَمِ ٱلسَّمَآءُۚ بَنَىٰهَا ٢٧ رَفَعَ سَمۡکَهَا فَسَوَّىٰهَا ٢٨ وَأَغۡطَشَ لَیۡلَهَا وَأَخۡرَجَ ضُحَىٰهَا ٢٩ وَٱلۡأَرۡضَ بَعۡدَ ذَٰلِکَ دَحَىٰهَآ ٣٠ أَخۡرَجَ مِنۡهَا مَآءَهَا وَمَرۡعَىٰهَا ٣١ وَٱلۡجِبَالَ أَرۡسَىٰهَا ٣٢ مَتَٰعٗا لَّکُمۡ وَ لِأَنۡعَٰمِکُمۡ ٣٣ فَإِذَا جَآءَتِ ٱلطَّآمَّةُ ٱلۡکُبۡرَىٰ ٣٤ یَوۡمَ یَتَذَکَّرُ ٱلۡإِنسَٰنُ مَا سَعَىٰ ٣٥ وَبُرِّزَتِ ٱلۡجَحِیمُ لِمَن یَرَىٰ ٣٦ فَأَمَّا مَن طَغَىٰ ٣٧ وَءَاثَرَ ٱلۡحَیَوٰةَ ٱلدُّنۡیَا ٣٨ فَإِنَّ ٱلۡجَحِیمَ هِیَ ٱلۡمَأۡوَىٰ ٣٩ وَأَمَّا مَنۡ خَافَ مَقَامَ رَبِّهِۦ وَنَهَى ٱلنَّفۡسَ عَنِ ٱلۡهَوَىٰ ٤٠ فَإِنَّ ٱلۡجَنَّةَ هِیَ ٱلۡمَأۡوَىٰ ٤١ یَسَۡٔلُونَکَ عَنِ ٱلسَّاعَةِ أَیَّانَ مُرۡسَىٰهَا ٤٢ فِیمَ أَنتَ مِن ذِکۡرَىٰهَآ ٤٣ إِلَىٰ رَبِّکَ مُنتَهَىٰهَآ ٤٤ إِنَّمَآ أَنتَ مُنذِرُ مَن یَخۡشَىٰهَا ٤٥ کَأَنَّهُمۡ یَوۡمَ یَرَوۡنَهَا لَمۡ یَلۡبَثُوٓاْ إِلَّا عَشِیَّةً أَوۡ ضُحَىٰهَا ٤٦
سوره نازعات
به نام خداوند بخشندة مهربان
سوگند به فرشتگانی که به سختی جان (کافران را) میستانند. ﴿1﴾ و سوگند به فرشتگانی که جان (مؤمنان را) به نرمی میکشند. ﴿2﴾ و سوگند به فرشتگانی که شناورند. ﴿3﴾ و سوگند به فرشتگانی پیشتاز. ﴿4﴾ و سوگند به فرشتگانی که همة کارها را تدبیر میکنند. ﴿5﴾ در آن روز زلزلهای درمیگیرد. ﴿6﴾ پی آیندهای در پی آن درمیآید. ﴿7﴾ دلهایی در آن روز ترسان باشند. ﴿8﴾ چشمان آن (گروه) فرو افتاده است. ﴿9﴾ میگویند: آیا ما دوباره به زندگی بازگردانده میشویم؟. ﴿10﴾ آیا چون استخوانهای پوسیده شویم (بازگردانده میشویم)؟. ﴿11﴾ میگویند: آنگاه آن بازگشتی زیانبار است. ﴿12﴾ پس آن تنها یک بانگ بلند است. ﴿13﴾ پس آنگاه آنان بر زمین هموار میآیند. ﴿14﴾ آیا خبر موسی به تو رسیده است؟. ﴿15﴾بدانگاه که پروردگارش او را در سرزمین مقدس طوی صدا زد. ﴿16﴾ بهسوی فرعون برو که سرکشی و طغیان کرده است. ﴿17﴾ آنگاه بگو: آیا (هیچ) میخواهی که پاکیزه شوی؟. ﴿18﴾ و تو را بهسوی پروردگارت راه نمایم تا تو بیمناک گردی. ﴿19﴾ و (موسی) معجزة بزرگ را به او نشان داد. ﴿20﴾ آنگاه دروغ انگاشت و سرپیچی کرد. ﴿21﴾ سپس پشت کرد و رفت و به سعی و تلاش پرداخت. ﴿22﴾ و گرد آورد و سپس ندا داد. ﴿23﴾ آنگاه گفت: من پروردگار برتر شما هستم. ﴿24﴾ پس خدا او را به عذاب آخرت و دنیا گرفتار کرد. ﴿25﴾ بیگمان در این (رویداد) برای کسیکه از خدا بترسد پند بزرگی است. ﴿26﴾ آیا قریش شما سختتر است یا آفرینش آسمان که خداوند آنرا ساخته است؟. ﴿27﴾ بلندی آنرا برافراشته و آنرا به سامان ساخت. ﴿28﴾ و شب آنرا تاریک کرد و روز آنرا روشن نمود. ﴿29﴾ و پس از آن زمین را هموار ساخت. ﴿30﴾ از (زمین) آب آن و چراگاهش را بیرون آورد. ﴿31﴾ و کوهها را استوار ساخت. ﴿32﴾ برای منفعت شما و چهارپایانتان. ﴿33﴾ هنگامیکه بزرگترین حادثه فرا میرسد. ﴿34﴾ روزیکه انسان تلاش خود را به یاد میآورد. ﴿35﴾ و دوزخ برای هر فرد بینائی آشکار و نمایان میگردد. ﴿36﴾ پس اما کسیکه سرکشی کرده است. ﴿37﴾ و زندگی دنیا را ترجیح دادهاست. ﴿38﴾ (بداند که) دوزخ جای (او) است. ﴿39﴾ و اما کسیکه از ایستادن در حضور پروردگارش بیمناک بوده است. و نفس را از هوی و هوس باز داشته باشد. ﴿40﴾ بهشت جایگاه اوست. ﴿41﴾ دربارة قیامت از تو میپرسند که چه زمانی واقع میشود؟. ﴿42﴾ تو را چه خبر از آن؟. ﴿43﴾ آگاهی از زمان وقوع قیامت با پروردگارت است. ﴿44﴾ تو تنها بیمدهندة کسی هستی که از آن (=قیامت) میترسد. ﴿45﴾ روزیکه آنرا میبینند، انگار که آنان جز شبی یا روزی درنگ نکردهاند. ﴿46﴾