ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 |
مکی است؛ ترتیب آن 75؛ شمار آیات آن 40
بِسۡمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحۡمَٰنِ ٱلرَّحِیمِ
﴿لَآ أُقۡسِمُ بِیَوۡمِ ٱلۡقِیَٰمَةِ ١﴾.
به روز جزا و هنگام پاداش و عقاب با تأکید سوگند یاد مینمایم؛ به روزی که قیامت برپا میشود و در میان مردم فیصله صورت میگیرد.
﴿وَلَآ أُقۡسِمُ بِٱلنَّفۡسِ ٱللَّوَّامَةِ ٢﴾.
و به نفس مؤمن پرهزگار سوگند یاد میکنم که صاحبش را در هنگام کوتاهی در طاعات و انجام معاصی سرزنش میکند و در نتیجه از اثر ملامتش پشیمان میشود و حسرت میخورد.
﴿أَیَحۡسَبُ ٱلۡإِنسَٰنُ أَلَّن نَّجۡمَعَ عِظَامَهُۥ ٣﴾.
آیا کافر با دورپنداشتن روز آخرت گمان میکند بعد از آنکه استخوانهایش در قبرستانها پوسیده شود، خداوند عزوجل به جمع آوری آن توانا نیست؟
﴿بَلَىٰ قَٰدِرِینَ عَلَىٰٓ أَن نُّسَوِّیَ بَنَانَهُۥ ٤﴾.
چنین نیست، بلکه کسی که آنها را برای باز نخست آفریده دوباره به زودی جمع میآورد و مانند بار اول به زندگی برمیگرداند. حقتعالی تواناست که سر انگشتانش را که کوچکترین اعضای وجود اند جمع نماید، پس جمعآوری اعضای بزرگ چگونه خواهد بود و انجام همه امور بر اوتعالی آسان است.
﴿بَلۡ یُرِیدُ ٱلۡإِنسَٰنُ لِیَفۡجُرَ أَمَامَهُۥ٥﴾.
امّا انسان اراده دارد که در روزهای آیندۀ عمرش بر انکار باقی بماند و بر بدکاری تا رسیدن به هولناکی که در انتظار اوست ادامه دهد.
﴿یَسَۡٔلُ أَیَّانَ یَوۡمُ ٱلۡقِیَٰمَةِ ٦﴾.
کافر منکر با انکار و استبعاد میپرسد: قیامت چه وقت است. آری! وقوعش نزدیک و قریب است ولی کافران از آن بیخبراند.
﴿فَإِذَا بَرِقَ ٱلۡبَصَرُ ٧﴾.
آنگاه که چشم به حیرت آید، فکرش به دهشت افتد، انسان به بیخودی دچار شود و از مشاهدۀ ترس و وحشت بیناییاش در حجاب قرار گیرد.
﴿وَخَسَفَ ٱلۡقَمَرُ ٨﴾.
نور ماه محو شود، روشنگریاش نابود گردد، درخشش آن به سیاهی تبدیل شود و رویش را به منظور آگاهی به قیام قیامت تاریکی فرا گیرد.
﴿وَجُمِعَ ٱلشَّمۡسُ وَٱلۡقَمَرُ ٩﴾.
خورشید و ماه جمع ساخته شوند؛ بدینگونه که هردو از جانب مغرب با تاریکی خسوفی که به آنها رسیده طلوع مینمایند و کسوف هردو را در هنگام ترس و وحشت نابود و تباه میسازد.
﴿یَقُولُ ٱلۡإِنسَٰنُ یَوۡمَئِذٍ أَیۡنَ ٱلۡمَفَرُّ ١٠﴾.
در آن هنگام که انسان تغییر در کائنات را مشاهده میکند فریاد میکشد که گریزگاه از عذاب و راه فرار از روز حساب کجاست؟
﴿کَلَّا لَا وَزَرَ ١١﴾.
ای انسان! در آنجا گریزگاه، پناهگاه و راه نجاتی از مقدّرات خداوند رحمن وجود ندارد. گریز به سوی خداوند عزوجل است و جمعشدن و حساب در نزد او صورت میگیرد.
﴿إِلَىٰ رَبِّکَ یَوۡمَئِذٍ ٱلۡمُسۡتَقَرُّ ١٢﴾.
نهایت مخلوقات، بازگشت انسانها و آخر کار همه چیز تنها به سوی الله عزوجل است تا همه را به اعمال نیک و بدشان محاسبه نماید.
﴿یُنَبَّؤُاْ ٱلۡإِنسَٰنُ یَوۡمَئِذِۢ بِمَا قَدَّمَ وَأَخَّرَ ١٣﴾.
در آن هنگام از اعمال خوب و بدی که انسان در دنیا انجام داده، به آنچه پیش فرستاده و از دارایی و فرزندانی که بعد از خود باقی گذاشته برایش خبر داده میشود.
﴿بَلِ ٱلۡإِنسَٰنُ عَلَىٰ نَفۡسِهِۦ بَصِیرَةٞ ١٤﴾.
بلکه انسان خودش بر خویشتن گواهی میدهد؛ بدینگونه که اعضای وجودش به اعمالش گواهی میدهد. بنابراین خودش با خویشتن دعوا میکند، علمش بر او حجّت میآورد و اعضایش با وی خصومت میورزند.
﴿وَلَوۡ أَلۡقَىٰ مَعَاذِیرَهُۥ ١٥﴾.
اگر به همه وسایلی که در توان دارد عذرجویی نماید و همه را حاضر آورد برایش فایدهای ندارد؛ زیرا حجّت بر او قایم شده و عذرش پذیرفته نمیشود.
﴿لَا تُحَرِّکۡ بِهِۦ لِسَانَکَ لِتَعۡجَلَ بِهِۦٓ ١٦﴾.
ای پیامبر! زبانت را در خواندن قرآن کریم از ترس اینکه مبادا از نزدت ضایع شود حرکت مده؛ برای اینکه در حفظش شتاب کنی و از فراموشی آن جلوگیری نمایی.
﴿إِنَّ عَلَیۡنَا جَمۡعَهُۥ وَقُرۡءَانَهُۥ ١٧﴾.
خداوند متعال ضمانت کرده که قرآن کریم را در سینهات جمع و حفظ کند و آن را در شب ورزیدن بدون فراموشی به زبانت بخوانی.
﴿فَإِذَا قَرَأۡنَٰهُ فَٱتَّبِعۡ قُرۡءَانَهُۥ ١٨﴾.
بنابراین آنگاه که جبرئیل علیه السلام قرآن را بر تو خواند، تلاوتش را بشنو و برای شنیدنش خاموشی را اختیار نما.
این آیه دلالت دارد که قرآن کریم با تلقین از دانشمندان آموخته میشود.
﴿ثُمَّ إِنَّ عَلَیۡنَا بَیَانَهُۥ ١٩﴾.
بعد از آن حقتعالی توضیح امور مشکل، تفهیم مبهمات، بیان معانی و تبیان احکام مجمل قرآن کریم را برای پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم ضمانت کرده است.
﴿کَلَّا بَلۡ تُحِبُّونَ ٱلۡعَاجِلَةَ ٢٠﴾.
واقعیت چنان نیست که شما ادّعا میکنید، بلکه شما دنیا و زیب و زینتش را دوست میدارید و شهوات آن را اختیار نمودید، در حالی که متاع فناپذیری است، به سرعت میگذرد و عمر کوتاه دارد.
﴿وَتَذَرُونَ ٱلۡأٓخِرَةَ ٢١﴾.
امّا عمل برای آخرت را ترک میکنید، از آمادگی برای آخرت با انجام اعمال نیکو غفلت میورزید و به لهو و بازی مصروف هستید.
﴿وُجُوهٞ یَوۡمَئِذٖ نَّاضِرَةٌ ٢٢﴾.
چهرههای مؤمنان در روز قیامت روشن و تابان است و نیکو و شاداب میباشد؛ بدان سبب که نوری بر آنها درخشیده و شادمانی آنها را زیبایی بخشیده است.
﴿إِلَىٰ رَبِّهَا نَاظِرَةٞ ٢٣﴾.
خداوند منّان را با چشمان خود میبینند و این کرامت، پاداش اعمال نیکشان است. به یقین هیچ لذّتی بزرگتر و شادمانی کاملتر از دیدار پروردگارشان نمییابند.
﴿وَوُجُوهٞ یَوۡمَئِذِۢ بَاسِرَةٞ ٢٤﴾.
چهرههای کافران در آن روز به هم کشیده، سیاه و زشت است، گرد و غبار خواری و ذلّت آنان را تحت پوشش قرار داده و دشواری ترس و ننگ فرا گرفته است.
﴿تَظُنُّ أَن یُفۡعَلَ بِهَا فَاقِرَةٞ ٢٥﴾.
توقُع دارند بلایی بر سر آنان فرود آید که مهرههای پشت را در هم شکند؛ زیرا هولانگیزی و دشواری را مشاهده میکنند و افعال بدی را با خود دارند. بنابراین سختترین عذاب و ترس آورترین عقاب را انتظار میکشند.
﴿کَلَّآ إِذَا بَلَغَتِ ٱلتَّرَاقِیَ ٢٦﴾.
حقیقت این است که وقتی روح به بلند سینه یعنی گلو برسد مشقّتها اوج میگیرد، حالت عظیمی پدید میآید و این همان لحظۀ شدید و دشواریهای مرگ است.
﴿وَقِیلَ مَنۡۜ رَاقٖ ٢٧﴾.
بعضی از کسانی که در نزد مرده در هنگام نزع روح حضور دارند میگویند: آیا کسی هست تا افسون کند، طبیبی هست تا از این مرض شفایش بدهد؟ اما حقیقت این است که افسونگر فایده نمیدهد و طبیب چیزی را دفع کرده نمیتواند.
﴿وَظَنَّ أَنَّهُ ٱلۡفِرَاقُ ٢٨﴾.
امّا مُحتضَر که در حالت رسیدن مرگ قرار دارد به جدایی از دنیا و فوت یقین کرده و به سفر از این جهان تصمیم جدّی گرفته است؛ از آنرو که حیلۀ تداوی ناکارآمد شده و وسایل علاج باطل شده است.
﴿وَٱلۡتَفَّتِ ٱلسَّاقُ بِٱلسَّاقِ ٢٩﴾.
سختیها بر او پیدرپی آمده، مصیبتها به تعقیب هم فرا رسیده، شدّت دنیا به شدّت آخرت یکجا شده و هردو ساقش در هنگام نزول به هم پیچیده است.
﴿إِلَىٰ رَبِّکَ یَوۡمَئِذٍ ٱلۡمَسَاقُ ٣٠﴾.
بازگشت همه به سوی خداوند عزوجل است، بندگان به سوی اوتعالی سوق داده میشوند؛ برای اینکه حساب انجام یابد، فیصله صورت گیرد و مزد و پاداش عادلانه برای صاحبان عمل داده شود.
﴿فَلَا صَدَّقَ وَلَا صَلَّىٰ ٣١﴾.
آری! به کتاب خداوند عزوجل تصدیق نکرده و برای حقتعالی نماز نخوانده است؛ یعنی تکذیب را پوشیده داشته و عصیانگری را اظهار نموده است. بنابراین اعتقادش باطل و عملش فاسد است و در نتیجه باطن و ظاهری زشت و ناپسند دارد.
﴿وَلَٰکِن کَذَّبَ وَتَوَلَّىٰ ٣٢﴾.
به قرآن تکذیب نموده و از ایمان رو گشتانده است. بناءً ردکردنش زشت است و بدترین عمل را انجام داده است، چون از رسالت انکار کرده و گمراهی را اختیار نموده است.
﴿ثُمَّ ذَهَبَ إِلَىٰٓ أَهۡلِهِۦ یَتَمَطَّىٰٓ ٣٣﴾.
بعد از آن با تکبّر و غرور به سوی اهلش میرود در حالی که در طلب دنیاست. در رفتارش میخرامد و خویشتن را بزرگ میشمارد؛ زیرا پروردگارش نمیترسد.
﴿أَوۡلَىٰ لَکَ فَأَوۡلَىٰ ٣٤﴾.
وای بر تو! سپس وای بر تو باد! هلاکتی بعد از هلاکت بر تو باد! این آیه تهدید و وعیدی به عذاب شدید و جزای دوامدار است.
﴿ثُمَّ أَوۡلَىٰ لَکَ فَأَوۡلَىٰٓ ٣٥﴾.
باز وای بر تو باد! سپس وای بر تو باد! هلاکتی بر تو باد که بعد از آن هلاکتی دیگر فرا رسد! تباهی و ننگ و عار و گفتاری دوامدار در آتش دوزخ برای هر کافر زورمند آماده باد!
﴿أَیَحۡسَبُ ٱلۡإِنسَٰنُ أَن یُتۡرَکَ سُدًى ٣٦﴾.
آیا انسان میپندارد که به زودی مهمل گذاشته میشود، امر و نهی بر او صورت نمیگیرد و محاسبه و مجازات نمیشود؟ چنین نیست، او نیازمند شریعتی است که بدان عمل کند و محتاج دینی است که آن را بر خویشتن حاکم سازد.
﴿أَلَمۡ یَکُ نُطۡفَةٗ مِّن مَّنِیّٖ یُمۡنَىٰ ٣٧﴾.
آیا انسان در اول پیدایش خود نطفۀ ضعیف از آب بیارزشی نبوده است؟ پس چرا در این باره نمیاندیشد؟ چرا تفکّر نمیکند تا شکرگزار باشد،کفر نورزد و تکبّر را کنار گذارد.
﴿ثُمَّ کَانَ عَلَقَةٗ فَخَلَقَ فَسَوَّىٰ ٣٨﴾.
بعد از آن خداوند متعال او را از خون جامد علقهای ساخت که با قدرت و حکمت کاملش آفرینش را پذیرفت، چهرهاش را برابر نمود و شکلش را به نیکوترین قامت نمودار کرد.
﴿فَجَعَلَ مِنۡهُ ٱلزَّوۡجَیۡنِ ٱلذَّکَرَ وَٱلۡأُنثَىٰٓ ٣٩﴾.
بعد از آن حقتعالی دو صنف مرد و زن را از انسان مقرّر داشت تا نسل بشری ادامه یابد، رشد و نما تحقّق پذیرد و آفرینش استمرار و بقا یابد.
﴿أَلَیۡسَ ذَٰلِکَ بِقَٰدِرٍ عَلَىٰٓ أَن یُحۡـِۧیَ ٱلۡمَوۡتَىٰ ٤٠﴾.
آیا خداوندی که انسان را آفریده و به گونههای متنوّعی صورت بخشیده است قادر نیست که آن را بعد از مرگش دوباره زنده کند و بعد از نابودیاش برانگیزد؟ چنان نیست که ناتوان باشد، سوگند به خداوند عزوجل که او تواناست و ما بر این امر گواه میباشیم.
بِسۡمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحۡمَٰنِ ٱلرَّحِیمِ
﴿لَآ أُقۡسِمُ بِیَوۡمِ ٱلۡقِیَٰمَةِ ١ وَلَآ أُقۡسِمُ بِٱلنَّفۡسِ ٱللَّوَّامَةِ ٢ أَیَحۡسَبُ ٱلۡإِنسَٰنُ أَلَّن نَّجۡمَعَ عِظَامَهُۥ ٣ بَلَىٰ قَٰدِرِینَ عَلَىٰٓ أَن نُّسَوِّیَ بَنَانَهُۥ ٤ بَلۡ یُرِیدُ ٱلۡإِنسَٰنُ لِیَفۡجُرَ أَمَامَهُۥ ٥ یَسَۡٔلُ أَیَّانَ یَوۡمُ ٱلۡقِیَٰمَةِ ٦ فَإِذَا بَرِقَ ٱلۡبَصَرُ ٧ وَخَسَفَ ٱلۡقَمَرُ ٨ وَجُمِعَ ٱلشَّمۡسُ وَٱلۡقَمَرُ ٩ یَقُولُ ٱلۡإِنسَٰنُ یَوۡمَئِذٍ أَیۡنَ ٱلۡمَفَرُّ ١٠ کَلَّا لَا وَزَرَ ١١ إِلَىٰ رَبِّکَ یَوۡمَئِذٍ ٱلۡمُسۡتَقَرُّ ١٢ یُنَبَّؤُاْ ٱلۡإِنسَٰنُ یَوۡمَئِذِۢ بِمَا قَدَّمَ وَأَخَّرَ ١٣ بَلِ ٱلۡإِنسَٰنُ عَلَىٰ نَفۡسِهِۦ بَصِیرَةٞ ١٤ وَلَوۡ أَلۡقَىٰ مَعَاذِیرَهُۥ ١٥ لَا تُحَرِّکۡ بِهِۦ لِسَانَکَ لِتَعۡجَلَ بِهِۦٓ ١٦ إِنَّ عَلَیۡنَا جَمۡعَهُۥ وَقُرۡءَانَهُۥ ١٧ فَإِذَا قَرَأۡنَٰهُ فَٱتَّبِعۡ قُرۡءَانَهُۥ ١٨ ثُمَّ إِنَّ عَلَیۡنَا بَیَانَهُۥ ١٩﴾
به نام الله بخشندۀ مهربان
به روز قیامت سوگند میخورم. ﴿۱﴾و به نفس ملامتگر سوگند میخورم. ﴿۲﴾آیا انسان میپندارد که (پس از مرگ) هرگز استخوانهایش را جمع نخواهیم کرد؟! ﴿۳﴾آری، ما قادریم که (حتی خطوط سر) انگشتانش را یکسان و مرتب کنیم. ﴿۴﴾بلکه انسان میخواهد که (آزادانه و بدون ترس از آخرت) در گناه و بدکاری مداومت داشته باشد. ﴿۵﴾(از این رو) میپرسد: «روز قیامت کی خواهد بود؟!». ﴿۶﴾پس هنگامیکه چشم خیره شود. ﴿۷﴾و ماه تیره (و بینور) گردد. ﴿۸﴾و خورشید و ماه یکجا جمع کرده شود. ﴿۹﴾آن روز انسان میگوید: «راه گریز کجاست؟» ﴿۱۰﴾هرگز، هیچ گریزگاهی وجود ندارد. ﴿۱۱﴾آن روز قرارگاه (نهایی) به سوی پروردگار توست. ﴿۱۲﴾در آن روز انسان را از آنچه پیش یا پس فرستاده است خبر داده میشود. ﴿۱۳﴾بلکه انسان به خوبی بر خویشتن آگاه است. ﴿۱۴﴾اگر چه (در دفاع از خود) عذرهایش را در میان آورد. ﴿۱۵﴾(ای پیامبر! هنگام نزول قرآن) زبانت را برای (تکرار و خواندن) آن شتابزده حرکت مده. ﴿۱۶﴾مسلماً جمعآوری و خواندن آن بر (عهدۀ) ماست. ﴿۱۷﴾پس هرگاه (توسط جبرئیل) آن را (بر تو) خواندیم، خواندن او را پیروی کن. ﴿۱۸﴾سپس بیانکردنش بر (عهدۀ) ماست. ﴿۱۹﴾
﴿ کَلَّا بَلۡ تُحِبُّونَ ٱلۡعَاجِلَةَ ٢٠ وَتَذَرُونَ ٱلۡأٓخِرَةَ ٢١ وُجُوهٞ یَوۡمَئِذٖ نَّاضِرَةٌ ٢٢ إِلَىٰ رَبِّهَا نَاظِرَةٞ ٢٣ وَوُجُوهٞ یَوۡمَئِذِۢ بَاسِرَةٞ ٢٤ تَظُنُّ أَن یُفۡعَلَ بِهَا فَاقِرَةٞ ٢٥ کَلَّآ إِذَا بَلَغَتِ ٱلتَّرَاقِیَ ٢٦ وَقِیلَ مَنۡۜ رَاقٖ ٢٧ وَظَنَّ أَنَّهُ ٱلۡفِرَاقُ ٢٨ وَٱلۡتَفَّتِ ٱلسَّاقُ بِٱلسَّاقِ ٢٩ إِلَىٰ رَبِّکَ یَوۡمَئِذٍ ٱلۡمَسَاقُ ٣٠ فَلَا صَدَّقَ وَلَا صَلَّىٰ ٣١ وَلَٰکِن کَذَّبَ وَتَوَلَّىٰ ٣٢ ثُمَّ ذَهَبَ إِلَىٰٓ أَهۡلِهِۦ یَتَمَطَّىٰٓ ٣٣ أَوۡلَىٰ لَکَ فَأَوۡلَىٰ ٣٤ ثُمَّ أَوۡلَىٰ لَکَ فَأَوۡلَىٰٓ ٣٥ أَیَحۡسَبُ ٱلۡإِنسَٰنُ أَن یُتۡرَکَ سُدًى ٣٦ أَلَمۡ یَکُ نُطۡفَةٗ مِّن مَّنِیّٖ یُمۡنَىٰ ٣٧ ثُمَّ کَانَ عَلَقَةٗ فَخَلَقَ فَسَوَّىٰ ٣٨ فَجَعَلَ مِنۡهُ ٱلزَّوۡجَیۡنِ ٱلذَّکَرَ وَٱلۡأُنثَىٰٓ ٣٩ أَلَیۡسَ ذَٰلِکَ بِقَٰدِرٍ عَلَىٰٓ أَن یُحۡـِۧیَ ٱلۡمَوۡتَىٰ ٤٠﴾
هرگز چنین نیست (که شما مشرکان میپندارید) بلکه شما دنیا(ی زودگذر) را دوست دارید. ﴿۲۰﴾و آخرت را رها میکنید. ﴿۲۱﴾آن روز چهرههایی تازه (و شاداب) است. ﴿۲۲﴾به سوی پروردگارش مینگرد. ﴿۲۳﴾و در آن روز چهرههایی عبوس (و درهم کشیده) است. ﴿۲۴﴾یقین دارد که آسیبی کمرشکن به او میرسد. ﴿۲۵﴾آری، چون (جان) به گلوگاهش برسد. ﴿۲۶﴾و گفته شود: چه کسی است که افسون بخواند؟ (و او را نجات دهد). ﴿۲۷﴾و یقین کند که زمان جدایی (از دنیا) است. ﴿۲۸﴾و ساقها(ی پایش) به هم بپیچد. ﴿۲۹﴾در آن روز راندن (و مسیر همه) به سوی پروردگارت خواهد بود. ﴿۳۰﴾پس (او) نه تصدیق کرده است و نه نماز گزارده است. ﴿۳۱﴾بلکه (قرآن را) تکذیب کرد و (از ایمان) روی گرداند. ﴿۳۲﴾سپس خرامان به سوی خانوادهاش بازگشت. ﴿۳۳﴾وای برتو! پس وای برتو! ﴿۳۴﴾بازهم وای برتو! پس وای برتو! ﴿۳۵﴾آیا انسان گمان میکند که (بیهدف و بدون حساب و جزا) به خود رها میشود؟ ﴿۳۶﴾آیا (او) نطفهای از منی که (در رحم) ریخته میشود نبود؟! ﴿۳۷﴾آنگاه به صورت خون بسته درآمد، پس (الله او را) آفرید، و درست و استوار ساخت. ﴿۳۸﴾پس از او دو زوج نر و ماده پدید آورد. ﴿۳۹﴾آیا (چنین آفریدگاری) قادر نیست که مردگان را (دوباره) زنده کند؟!﴿۴۰﴾.
تفسیر
نور:
سوره قیامه آیه 1
متن آیه :
لَا أُقْسِمُ بِیَوْمِ الْقِیَامَةِ
ترجمه :
به روز قیامت سوگند !
توضیحات :
« لآ أُقْسِمُ » : ( نگا : واقعه / 75 ، حاقّه / 38 ، معارج / 40 ) .
سوره قیامة آیه 2
متن آیه :
وَلَا أُقْسِمُ بِالنَّفْسِ اللَّوَّامَةِ
ترجمه :
و به نفس سرزنشگر سوگند ! ( که پس از مرگ زنده میگردید و رستاخیز حق است ) .
توضیحات :
« النَّفْسِ اللَّوَّامَةِ » : نفس ملامتگر . در قرآن مجید از سه نفْس نام برده
شده است : الف - نفس امّاره ، که پیوسته انسان را به بدیها و زشتیها فرا میخواند
، و پلشتیها را برای او میآراید ( نگا : یوسف / 53 ) ب - نفس لوّامه ، که از آن
به عنوان وجدان اخلاقی نیز یاد میکنند ، نفس بیدار و آگاهی است که هنوز در برابر
گناه مصونیّت نیافته است و گاهگاهی لغزش پیدا میکند و به دامان گناه میافتد ،
امّا هرچه زودتر به خود میآید و به مسیر سعادت باز میگردد و به ملامت و سرزنش
آدمی میپردازد و او را توبه میدهد . ج - نفس مطمئنّه ، نفس تکامل یافتهای است
که نفس امّاره را رام خود کرده است و به مقام تقوای کامل و احساس مسؤولیّت رسیده
است و به آسانی لغزش برای او امکان پذیر نیست ( نگا : فجر / 27 ) . به هر حال نفس
لوّامه ، بعد از وقوع کار نیک یا بد ، بلافاصله دادگاهی در درون انسان تشکیل میدهد
و به عنوان قاضی و شاهد مُجری حکم ، به حساب و کتاب او میرسد ( نگا : نمونه ) .
یادآوری : جواب قسم محذوف است و از سیاق آیات بعد ، مطالب روشن میشود . یعنی :
سوگند به روز قیامت ، و به نفس لوّامه که همه شما در قیامت برانگیخته میشوید و به
سزای اعمالتان میرسید .
سوره قیامة آیه 3
متن آیه :
أَیَحْسَبُ الْإِنسَانُ أَلَّن نَجْمَعَ عِظَامَهُ
ترجمه :
آیا انسان میپندارد که ما استخوانهای ( پوسیده و پراکنده ) او را گرد نخواهیم
آورد !
توضیحات :
« الإِنسَانُ » : مراد انسان کافر است .
سوره قیامة آیه 4
متن آیه :
بَلَى قَادِرِینَ عَلَى أَن نُّسَوِّیَ بَنَانَهُ
ترجمه :
آری ! ( آنها را گرد میآوریم ) ما حتّی میتوانیم سر انگشتان او را ( که یکی از
دقائق اندام بدن است ) کاملاً همسان خودش بیافرینیم ( و به حال اوّل بازگردانیم )
.
توضیحات :
« قَادِرِینَ » : حال فاعل فعل محذوفی است . بَلی نَجْمَعُهَا قَادِرِینَ . «
نُسَوِّیَ » : سر و سامان و نظم و نظام دهیم . همسان وضع نخست و حال اوّل گردانیم
. « بَنَانَ » : سر انگشتان ( نگا : انفال / 12 ) .
سوره قیامة آیه 5
متن آیه :
بَلْ یُرِیدُ الْإِنسَانُ لِیَفْجُرَ أَمَامَهُ
ترجمه :
( انسان در قدرت خداوند بر گردآوردن استخوانها و زنده کردن مردگان تردیدی ندارد )
بلکه هدف انسان ( از انکار ) این است که میخواهد در مدّت زمانی که در پیش دارد (
تا زنده است ) گناه کند .
توضیحات :
« لِیَفْجُرَ » : تا گناه کند . علل گرایش به مادیگری و انکار مبدأ و معاد ، غیر
مقیّد بودن به چیزی ، یعنی کسب آزادی برای انجام گناهان ، و گریز از مسؤولیّتها ،
و اقناع کاذب وجدان است . وگرنه کسی برای نفی مبدأ و معاد ، ادلّه و براهینی در
دست ندارد ، و از درون به مادیگری خود قانع و راضی نمیباشد . « أُمَامَهُ » :
آیندهای را که در پیش دارد . یعنی مادام که زنده است .
سوره قیامة آیه 6
متن آیه :
یَسْأَلُ أَیَّانَ یَوْمُ الْقِیَامَةِ
ترجمه :
میپرسند : روز قیامت کی خواهد بود ؟ !
توضیحات :
« اَیَّانَ یَوْمُ الْقِیَامَةِ » : روز قیامت کی خواهد بود ؟ ! استفهام انکاری
است . پرسش ایشان برای بعید بودن قیامت ، و عدم وجود آن است . یعنی : قیامت هرگز
نخواهد بود .
سوره قیامة آیه 7
متن آیه :
فَإِذَا بَرِقَ الْبَصَرُ
ترجمه :
( پاسخ ایشان این است : ) هنگامی که چشمها ( از شدّت هول و هراس ) سراسیمه و
آشفته میشود .
توضیحات :
« بَرِقَ » : حیران و سراسیمه شد . آشفته و پریشان گردید ( نگا : ابراهیم / 42 ،
انبیاء / 97 ) .
سوره قیامة آیه 8
متن آیه :
وَخَسَفَ الْقَمَرُ
ترجمه :
و ماه بینور و روشنائی میگردد .
توضیحات :
« خَسَفَ » : خسوف کرد . روشنائی را از دست داد .
سوره قیامة آیه 9
متن آیه :
وَجُمِعَ الشَّمْسُ وَالْقَمَرُ
ترجمه :
و خورشید و ماه گردآوری میگردد .
توضیحات :
« جُمِعَ » : جمعآوری گردید . مراد درهم پیچیدن و گردآوری کردن است ( نگا :
تکویر / 1 ) .
سوره قیامة آیه 10
متن آیه :
یَقُولُ الْإِنسَانُ یَوْمَئِذٍ أَیْنَ الْمَفَرُّ
ترجمه :
انسان در آن روز خواهد گفت : راه گریز کجا است ؟ ( گریز میسّر نیست ) .
توضیحات :
« الْمَفَرُّ » : گریزگاه . گریز . این واژه میتواند اسم مکان یا مصدر میمیباشد
. « أَیْنَ الْمَفَرُّ » : گریزگاه کجا است ؟ ! گریز کجا میسّر است ؟ !
سوره قیامة آیه 11
متن آیه :
کَلَّا لَا وَزَرَ
ترجمه :
خیر ! ( اصلاً گریزگاهی در میان نیست ، و گریز ممکن نیست و ) هیچ گونه پناهگاهی
وجود ندارد .
توضیحات :
« وَزَرَ » : پناهگاه .
سوره قیامة آیه 12
متن آیه :
إِلَى رَبِّکَ یَوْمَئِذٍ الْمُسْتَقَرُّ
ترجمه :
در آن روز ، قرارگاه ( بهشت و دوزخ ) در دست پروردگار تو است .
توضیحات :
« الْمُسْتَقَرُّ » : قرارگاه . استقرار یافتن و جایگزین شدن . معنی دیگر آیه :
در آن روز قرارگاه همگان در پیش پروردگار انسان است ، و استقرار مردمان به سوی
خداوند بندگان است . او است که فرمان میدهد و جا و مکان تعیین میکند . « رَبِّکَ
» : مرجع ضمیر ( کَ ) پیغمبر اسلام است و برخی آن را به انسان برمیگردانند .
سوره قیامة آیه 13
متن آیه :
یُنَبَّأُ الْإِنسَانُ یَوْمَئِذٍ بِمَا قَدَّمَ
وَأَخَّرَ
ترجمه :
در آن روز انسان را آگاه میسازند از چیزهائی که پیشاپیش فرستاده است و از
چیزهائی که برجای گذاشته است .
توضیحات :
« یُنَبَّأُ » : باخبر گردانده میشود . در رسمالخطّ قرآنی الف زائدی در آخر
دارد . « مَا قَدَّمَ وَ أَخَّرَ » : چیزهائی که پیشاپیش فرستاده است و برجای
گذاشته است . همه کارهائی که کرده است و نکرده است .
سوره قیامة آیه 14
متن آیه :
بَلِ الْإِنسَانُ عَلَى نَفْسِهِ بَصِیرَةٌ
ترجمه :
اصلاً انسان خودش از وضع خود آگاه است ( و وجودش شاهد و دلیل بر خویشتن است ) .
توضیحات :
« عَلی نَفْسِهِ بَصِیرَةٌ » : از وضع خود آگاه است و بهتر از هرکس دیگری میداند
که چه کارهائی کرده است . خود انسان حجّت و گواه بر خودش است . چرا که اعضاء او
گواهی بر اعمال او میدهند ( نگا : فصّلت / 20 ، یس / 65 ) . « بَصِیرَةٌ » :
بینا و آگاه . حجّت و دلیل و برهان . حرف ( ة ) برای مبالغه است .
سوره قیامة آیه 15
متن آیه :
وَلَوْ أَلْقَى مَعَاذِیرَهُ
ترجمه :
در حالی که ( به زبان ) عذرهائی برای ( دفاع از ) خود میآورد .
توضیحات :
« وَ لَوْ أَلْقی . . . » : حرف واو ، حالیّه است ( نگا : اعراب القرآن درویش ،
روحالمعانی ) . « مَعَاذِیر » : جمع مَعْذِرَت ، عذرها . ذکر بیگناهیها ( نگا :
اعراف / 164 ، روم / 57 ، غافر / 52 ) .
سوره قیامة آیه 16
متن آیه :
لَا تُحَرِّکْ بِهِ لِسَانَکَ لِتَعْجَلَ بِهِ
ترجمه :
( به هنگام وحی قرآن ) شتابگرانه زبان به خواندن آن مَجُنبان ( و آیات را عجولانه
و آزمندانه تکرار مگردان ) .
توضیحات :
« لا تُحَرِّکْ بِهِ لِسَانَکَ » : با عجله عجله زبان خود را برای خواندن آن به
حرکت در نیاور . ضمیر ( ه ) به قرآن برمیگردد ( نگا : طه / 114 ) . از این آیه
تا پایان آیه 19 معترضه است .
سوره قیامة آیه 17
متن آیه :
إِنَّ عَلَیْنَا جَمْعَهُ وَقُرْآنَهُ
ترجمه :
چرا که گردآوردن قرآن ( در سینه تو ) و ( توانائی بخشیدن به زبان تو ، برای )
خواندن آن ، کار ما است . ( پس از ناحیه حفظ قرآن در میان دل و جان خود ، و روان
خواندن و درست تلاوت کردن آن با زبان خویش ، نگران مباش ) .
توضیحات :
« جَمْعَهُ » : گردآوردن قرآن . مراد گردآوردن قرآن در سینه پیغمبر . «
قُرْءَانَهُ » : قرائت آن . خداوند وعده میفرمایند که تمام آیات را در سینه
پیغمبر جمع و حفظ نماید ، و سپس قرائت آن را بر زبانش جاری فرماید . به عبارت دیگر
، همان گونه که حفظ قرآن در همه دوران در میان مردمان بر عهده خدا است ، نگهداری
آن در سینه پیغمبر و جاری کردن آن بر زبان آن حضرت نیز بر عهده خدا است ( نگا :
حجر / 9 ) . واژه ( قرآن ) مصدر است و به معنی قرائت است .
سوره قیامة آیه 18
متن آیه :
فَإِذَا قَرَأْنَاهُ فَاتَّبِعْ قُرْآنَهُ
ترجمه :
پس هرگاه ما قرآن را ( توسّط جبرئیل بر تو ) خواندیم ، تو خواندن آن را ( آرام و
آهسته ) پیگیری و پیروی کن . ( وظیفه تو پیروی از تلاوت پیک وحی ، و ابلاغ رسالت
آسمانی است و بس ) .
توضیحات :
« إتَّبِعْ » : دنبال کن . مراد ساکت و خاموش و آرام و آهسته گوش فرا دادن به
پیام وحی ، و پس از آن تکرار و تمرین آن است .
سوره قیامة آیه 19
متن آیه :
ثُمَّ إِنَّ عَلَیْنَا بَیَانَهُ
ترجمه :
گذشته از اینها ، ( در صورتی که بعد از نزول آیات قرآن مشکلی پیدا کردی ) بیان و
توضیح آن بر ما است .
توضیحات :
« بَیَانَهُ » : توضیح درباره قرآن . رفع اشکال احکام و معانی و تفصیل مجمل آن (
نگا : روحالمعانی ) .
سوره قیامة آیه 20
متن آیه :
کَلَّا بَلْ تُحِبُّونَ الْعَاجِلَةَ
ترجمه :
نه چنین است ( که شما درباره معاد میپندارید ) ! اصلاً شما دنیای گذرا را دوست
میدارید .
توضیحات :
« الْعَاجِلَةَ » : دنیای زودگذر ( نگا : اسراء / 18 ) .
سوره قیامة آیه 21
متن آیه :
وَتَذَرُونَ الْآخِرَةَ
ترجمه :
و آخرت را رها میسازید .
توضیحات :
« تَذَرُونَ » : ترک میکنید . رها میسازید .
سوره قیامة آیه 22
متن آیه :
وُجُوهٌ یَوْمَئِذٍ نَّاضِرَةٌ
ترجمه :
در آن روز چهرههائی شاداب و شادانند .
توضیحات :
« وُجُوهٌ » : جمع وجه ، چهره ، مراد چهرههای مؤمنان است . « نَاضِرَةٌ » :
شاداب . شادان .
سوره قیامة آیه 23
متن آیه :
إِلَى رَبِّهَا نَاظِرَةٌ
ترجمه :
به پروردگار خود مینگرند .
توضیحات :
« نَاظِرَةٌ » : نگرنده . معنی دیگر آیه : چشم به الطاف پروردگار خود دوختهاند .
با توجّه به معنی اوّل ، باید گفت که نیروی دید در جهان دیگر همچون نیروی دید در
این جهان نمیباشد . مثلاً بهشتیان دوزخیان را در قعر آتش سوزان مشاهده میکنند و
با ایشان به سخن میپردازند ( نگا : صافّات / 55 ) . به هر حال نحوه مشاهده آنجا
همچون همه چیزهای دیگر آخرت ، با نحوه مشاهده اینجا فرق دارد . احادیث پیغمبر نشان
میدهد که نگاه کردن آخرت بدون کیفیّت و چگونگی و حدود و جهات و مسافات و صفات است
( نگا : المنتخب ، نمونه ) .
سوره قیامة آیه 24
متن آیه :
وَوُجُوهٌ یَوْمَئِذٍ بَاسِرَةٌ
ترجمه :
و در آن روز ، چهرههائی در هم کشیده و عَبوسند .
توضیحات :
« وُجُوهٌ » : مراد چهرههای کافران و منافقان و بزهکاران است . « بَاسِرَةٌ » :
درهم کشیده . عَبوس . ترش و درهم ( نگا : مدّثّر / 22 ) .
سوره قیامة آیه 25
متن آیه :
تَظُنُّ أَن یُفْعَلَ بِهَا فَاقِرَةٌ
ترجمه :
چرا که آنان میدانند که به بلا و عذاب کمرشکنی گرفتار میآیند .
توضیحات :
« فَاقِرَةٌ » : عذاب و بلائی که ستون فقرات را در هم میشکند .
سوره قیامة آیه 26
متن آیه :
کَلَّا إِذَا بَلَغَتْ التَّرَاقِیَ
ترجمه :
چنین نیست که گمان میبرند . هنگامی که جان به گلوگاه برسد .
توضیحات :
« بَلَغَتْ » : رسید . فاعل آن ( الرُّوحُ ) محذوف است که از قرینه پیدا است . «
التَّرَاقِیَ » : جمع ترقوّه ، به معنی استخوانهائی است که گرداگرد گلو را گرفتهاند
. رسیدن جان به گلوگاه ، کنایه از آخرین لحظات عمر است .
سوره قیامة آیه 27
متن آیه :
وَقِیلَ مَنْ رَاقٍ
ترجمه :
( از طرف حاضران و اطرافیان سراسیمه و دستپاچه او ، عاجزانه و مأیوسانه ) گفته میشود
: آیا کسی هست که ( برای نجات او ) افسون و تعویذی بنویسد ؟ !
توضیحات :
« رَاقٍ » : تعویذ نویس . افسونگر . « مَنْ رَاقٍٍ » : مراد این است هنگام نومیدی
گفته میشود : چه کسی میتواند او را شفاء دهد و دردش را دوا کند ؟ !
سوره قیامة آیه 28
متن آیه :
وَظَنَّ أَنَّهُ الْفِرَاقُ
ترجمه :
و ( محتضر ) یقین پیدا میکند که زمان فراق فرا رسیده است .
توضیحات :
« أَنَّهُ » : آنچه بدو رسیده است . « الْفِرَاقُ » : مفارقت از جهان و یاران .
بدرود کردن .
سوره قیامة آیه 29
متن آیه :
وَالْتَفَّتِ السَّاقُ بِالسَّاقِ
ترجمه :
ساق پائی به ساق پائی میپیچد و پاها جفت یکدیگر میگردد .
توضیحات :
« إلْتَفَّتْ » : درهم پیچید . جفت یکدیگر شد و در کنار هم قرار گرفت . به هنگام
جان دادن ، و یا در داخل کفن .
سوره قیامة آیه 30
متن آیه :
إِلَى رَبِّکَ یَوْمَئِذٍ الْمَسَاقُ
ترجمه :
در آن روز ، سوق ( همگان ) به سوی پروردگارت خواهد بود .
توضیحات :
« الْمَسَاقُ » : سوق دادن و راندن . مرجع و مسیر .
سوره قیامة آیه 31
متن آیه :
فَلَا صَدَّقَ وَلَا صَلَّى
ترجمه :
( انسانِ منکر معاد ) هرگز نه زکاتی داده است و نه نمازی خوانده است .
توضیحات :
« لا صَدَّقَ » : زکات نداده است . تصدیق حق و حقیقت ، از جمله قرآن و پیغمبر
نکرده است .
سوره قیامة آیه 32
متن آیه :
وَلَکِن کَذَّبَ وَتَوَلَّى
ترجمه :
بلکه راه تکذیب ( حق و حقیقت ) را در پیش گرفته است و ( به فرمان خدا ) پشت کرده
است .
توضیحات :
« کَذَّبَ وَ تَوَلّی » : ( نگا : طه / 48 ) .
سوره قیامة آیه 33
متن آیه :
ثُمَّ ذَهَبَ إِلَى أَهْلِهِ یَتَمَطَّى
ترجمه :
گذشته از این ، مغرورانه و متکبّرانه ( از کفر و عناد خود ) نزد خانواده و کسانش
برگشته است .
توضیحات :
« یَتَمَطّی » : مینازد و بزرگی میفروشد . تفرعُن و تکبّر میکند .
سوره قیامة آیه 34
متن آیه :
أَوْلَى لَکَ فَأَوْلَى
ترجمه :
مرگ بر تو ! مرگ !
توضیحات :
« أَوْلیَا » : سزاوارتر . درخورتر . مراد سزاوارتر به مرگ و نابودی است . بعضی
گفتهاند : فعل ماضی است ؛ یعنی خدا مرگ تو را نزدیک گرداند و نابودت کند !
سوره قیامة آیه 35
متن آیه :
ثُمَّ أَوْلَى لَکَ فَأَوْلَى
ترجمه :
باز هم ، مرگ بر تو ! مرگ !
توضیحات :
« أَوْلیَا » : تکرار برای تأکید است .
سوره قیامة آیه 36
متن آیه :
أَیَحْسَبُ الْإِنسَانُ أَن یُتْرَکَ سُدًى
ترجمه :
آیا انسان ( منکر معاد ) میپندارد که او بیهوده به حال خود رها شود ( و قوانین و
مقرّرات الهی ، و حساب و کتاب و سزا و جزای دنیوی و اخروی نداشته باشد ؟ ! ) .
توضیحات :
« سُدیً » : بیهوده . رها . یعنی انسان با وجود داشتن عقل ، همچون حیوان بیصاحب
، به حال خود واگذاشته شود ، و تکالیف و وظائف و همچنین سزا و جزائی نداشته باشد .
حال است .
سوره قیامة آیه 37
متن آیه :
أَلَمْ یَکُ نُطْفَةً مِّن مَّنِیٍّ یُمْنَى
ترجمه :
آیا او نطفه ناچیزی از منی نیست که ( به رحم مادر ) پرت و ریخته میگردد ؟
توضیحات :
« یُمْنی » : پرت میشود و ریخته میگردد . « مِن مَّنِیٍّ یُمْنی » : ( نگا :
نجم / 46 ، واقعه / 37 ) .
سوره قیامة آیه 38
متن آیه :
ثُمَّ کَانَ عَلَقَةً فَخَلَقَ فَسَوَّى
ترجمه :
سپس به صورت خون لخته و دَلَمهای درآمده است ، و خداوند او را آفرینش تازهای
بخشیده است ، و بعد اندام او را نظم و نظام و سر و سامان داده است ؟
توضیحات :
« عَلَقَةً » : خون لخته و دَلَمه ( نگا : حجّ / 5 ، مؤمنون / 14 ، غافر / 67 )
. « سَوّی » : اندام او را همآهنگ کرد و سر و سامان داد ( نگا : بقره / 29 ، کهف
/ 37 ، حجر / 29 ) .
سوره قیامة آیه 39
متن آیه :
فَجَعَلَ مِنْهُ الزَّوْجَیْنِ الذَّکَرَ وَالْأُنثَى
ترجمه :
و از این ( انسان ) دو صنف نر و ماده را ساخته و پرداخته است .
توضیحات :
« مِنْهُ » : از انسان . « الزَّوْجَیْنِ » : دو صِنف . دو نوع ( نگا : هود / 40
، رعد / 3 ، نجم / 45 ) . « الذَّکَرَ وَ الأُنثی » : بدل است .
سوره قیامة آیه 40
متن آیه :
أَلَیْسَ ذَلِکَ بِقَادِرٍ عَلَى أَن یُحْیِیَ
الْمَوْتَى
ترجمه :
آیا چنین خدائی نمیتواند مردگان را زنده گرداند ؟ !
توضیحات :
« أَلَیْسَ ذلِکَ . . . » : ( نگا : یس / 81 ) .