تفسیر قرآن

تفسیر و معانی قرآن

تفسیر قرآن

تفسیر و معانی قرآن

سورۀ قیامه

سورۀ قیامه

مکی است؛ ترتیب آن 75؛ شمار آیات آن 40

بِسۡمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحۡمَٰنِ ٱلرَّحِیمِ

﴿لَآ أُقۡسِمُ بِیَوۡمِ ٱلۡقِیَٰمَةِ ١. 

به روز جزا و هنگام پاداش و عقاب با تأکید سوگند یاد می‌نمایم؛ به روزی که قیامت برپا می‌شود و در میان مردم فیصله صورت می‌گیرد.

﴿وَلَآ أُقۡسِمُ بِٱلنَّفۡسِ ٱللَّوَّامَةِ ٢.

و به نفس مؤمن پرهزگار سوگند یاد می‌کنم که صاحبش را در هنگام کوتاهی در طاعات و انجام معاصی سرزنش می‌کند و در نتیجه از اثر ملامتش پشیمان می‌شود و حسرت می‌خورد.

﴿أَیَحۡسَبُ ٱلۡإِنسَٰنُ أَلَّن نَّجۡمَعَ عِظَامَهُۥ ٣.

آیا کافر با دور‌پنداشتن روز آخرت گمان می‌کند بعد از آنکه استخوان‌هایش در قبرستان‌ها پوسیده شود، خداوند عزوجل به جمع آوری آن توانا نیست؟

﴿بَلَىٰ قَٰدِرِینَ عَلَىٰٓ أَن نُّسَوِّیَ بَنَانَهُۥ ٤.

چنین نیست، بلکه کسی که آن‌ها را برای باز نخست آفریده دوباره به زودی جمع می‌آورد و مانند بار اول به زندگی برمی‌گرداند. حق‌تعالی تواناست که سر انگشتانش را که کوچک‌ترین اعضای وجود اند جمع نماید، پس جمع‌آوری اعضای بزرگ چگونه خواهد بود و انجام همه امور بر اوتعالی آسان است.

﴿بَلۡ یُرِیدُ ٱلۡإِنسَٰنُ لِیَفۡجُرَ أَمَامَهُۥ٥.

امّا انسان اراده دارد که در روز‌های آیندۀ عمرش بر انکار باقی بماند و بر بدکاری تا رسیدن به هولناکی که در انتظار اوست ادامه دهد.

﴿یَسۡ‍َٔلُ أَیَّانَ یَوۡمُ ٱلۡقِیَٰمَةِ ٦.

کافر منکر با انکار و استبعاد می‌پرسد: قیامت چه وقت است. آری! وقوعش نزدیک و قریب است ولی کافران از آن بی‌خبر‌اند.

﴿فَإِذَا بَرِقَ ٱلۡبَصَرُ ٧.

آنگاه که چشم به حیرت آید، فکرش به دهشت افتد،‌ انسان به بیخودی دچار شود و از مشاهدۀ ترس و وحشت بینایی‌اش در حجاب قرار گیرد.

﴿وَخَسَفَ ٱلۡقَمَرُ ٨.

نور ماه محو شود، روشنگری‌اش نابود گردد، درخشش آن به سیاهی تبدیل شود و رویش را به منظور آگاهی به قیام قیامت تاریکی فرا گیرد.

﴿وَجُمِعَ ٱلشَّمۡسُ وَٱلۡقَمَرُ ٩.

خورشید و ماه جمع ساخته شوند؛ بدین‌گونه که هر‌دو از جانب مغرب با تاریکی خسوفی که به آن‌ها رسیده طلوع می‌نمایند و کسوف هر‌دو را در هنگام ترس و وحشت نابود و تباه می‌سازد.

﴿یَقُولُ ٱلۡإِنسَٰنُ یَوۡمَئِذٍ أَیۡنَ ٱلۡمَفَرُّ ١٠.

در آن هنگام که انسان تغییر در کائنات را مشاهده می‌کند فریاد می‌کشد که گریزگاه از عذاب و راه فرار از روز حساب کجاست؟

﴿کَلَّا لَا وَزَرَ ١١.

ای انسان! در آنجا گریزگاه، پناه‌گاه و راه نجاتی از مقدّرات خداوند رحمن وجود ندارد. گریز به سوی خداوند عزوجل است و جمع‌شدن و حساب در نزد او صورت می‌گیرد.

﴿إِلَىٰ رَبِّکَ یَوۡمَئِذٍ ٱلۡمُسۡتَقَرُّ ١٢.

نهایت مخلوقات، بازگشت انسان‌ها و آخر کار همه چیز تنها به سوی الله عزوجل است تا همه را به اعمال نیک و بد‌شان محاسبه نماید.

﴿یُنَبَّؤُاْ ٱلۡإِنسَٰنُ یَوۡمَئِذِۢ بِمَا قَدَّمَ وَأَخَّرَ ١٣.

در آن هنگام از اعمال خوب و بدی که انسان در دنیا انجام داده، به آنچه پیش فرستاده و از دارایی و فرزندانی که بعد از خود باقی گذاشته برایش خبر داده می‌شود.

﴿بَلِ ٱلۡإِنسَٰنُ عَلَىٰ نَفۡسِهِۦ بَصِیرَةٞ ١٤.

بلکه انسان خودش بر خویشتن گواهی می‌دهد؛ بدین‌گونه که اعضای وجودش به اعمالش گواهی می‌دهد. بنابراین خودش با خویشتن دعوا می‌کند، علمش بر او حجّت می‌آورد و اعضایش با وی خصومت می‌ورزند.

﴿وَلَوۡ أَلۡقَىٰ مَعَاذِیرَهُۥ ١٥.

اگر به همه وسایلی که در توان دارد عذر‌جویی نماید و همه را حاضر آورد برایش فایده‌ای ندارد؛ زیرا حجّت بر او قایم شده و عذرش پذیرفته نمی‌شود.

﴿لَا تُحَرِّکۡ بِهِۦ لِسَانَکَ لِتَعۡجَلَ بِهِۦٓ ١٦.

ای پیامبر! زبانت را در خواندن قرآن کریم از ترس اینکه مبادا از نزدت ضایع شود حرکت مده؛ برای اینکه در حفظش شتاب کنی و از فراموشی آن جلوگیری نمایی.

﴿إِنَّ عَلَیۡنَا جَمۡعَهُۥ وَقُرۡءَانَهُۥ ١٧.

خداوند متعال ضمانت کرده که قرآن کریم را در سینه‌ات جمع و حفظ کند و آن را در شب ورزیدن بدون فراموشی به زبانت بخوانی.

﴿فَإِذَا قَرَأۡنَٰهُ فَٱتَّبِعۡ قُرۡءَانَهُۥ ١٨.

بنابراین آنگاه که جبرئیل علیه السلام قرآن را بر تو خواند، تلاوتش را بشنو و برای شنیدنش خاموشی را اختیار نما.

این آیه دلالت دارد که قرآن کریم با تلقین از دانشمندان آموخته می‌شود.

﴿ثُمَّ إِنَّ عَلَیۡنَا بَیَانَهُۥ ١٩.

بعد از آن حق‌تعالی توضیح امور مشکل، تفهیم مبهمات، بیان معانی و تبیان احکام مجمل قرآن کریم را برای پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم ضمانت کرده است.

﴿کَلَّا بَلۡ تُحِبُّونَ ٱلۡعَاجِلَةَ ٢٠.

واقعیت چنان نیست که شما ادّعا می‌کنید، بلکه شما دنیا و زیب و زینتش را دوست می‌دارید و شهوات آن را اختیار نمودید، در حالی که متاع فنا‌پذیری است، به سرعت می‌گذرد و عمر کوتاه دارد.

﴿وَتَذَرُونَ ٱلۡأٓخِرَةَ ٢١.

امّا عمل برای آخرت را ترک می‌کنید، از آمادگی برای آخرت با انجام اعمال نیکو غفلت می‌ورزید و به لهو و بازی مصروف هستید.

﴿وُجُوهٞ یَوۡمَئِذٖ نَّاضِرَةٌ ٢٢.

چهره‌های مؤمنان در روز قیامت روشن و تابان است و نیکو و شاداب می‌باشد؛ بدان سبب که نوری بر آن‌ها درخشیده و شادمانی آن‌ها را زیبایی بخشیده است.

﴿إِلَىٰ رَبِّهَا نَاظِرَةٞ ٢٣.

خداوند منّان را با چشمان خود می‌بینند و این کرامت، پاداش اعمال نیک‌شان است. به یقین هیچ لذّتی بزرگتر و شادمانی کامل‌تر از دیدار پروردگارشان نمی‌یابند.

﴿وَوُجُوهٞ یَوۡمَئِذِۢ بَاسِرَةٞ ٢٤.

چهره‌های کافران در آن روز به هم کشیده، سیاه و زشت است، گرد و غبار خواری و ذلّت آنان را تحت پوشش قرار داده و دشواری ترس و ننگ فرا گرفته است.

﴿تَظُنُّ أَن یُفۡعَلَ بِهَا فَاقِرَةٞ ٢٥.

توقُع دارند بلایی بر سر آنان فرود آید که مهره‌های پشت را در هم شکند؛ زیرا هول‌انگیزی و دشواری را مشاهده می‌کنند و افعال بدی را با خود دارند. بنابراین سخت‌ترین عذاب و ترس آورترین عقاب را انتظار می‌کشند.

﴿کَلَّآ إِذَا بَلَغَتِ ٱلتَّرَاقِیَ ٢٦.

حقیقت این است که وقتی روح به بلند سینه یعنی گلو برسد مشقّت‌ها اوج می‌گیرد، حالت عظیمی پدید می‌آید و این همان لحظۀ شدید و دشواری‌های مرگ است.

﴿وَقِیلَ مَنۡۜ رَاقٖ ٢٧.

بعضی از کسانی که در نزد مرده در هنگام نزع روح حضور دارند می‌گویند: آیا کسی هست تا افسون کند، طبیبی هست تا از این مرض شفایش بدهد؟ اما حقیقت این است که افسونگر فایده نمی‌دهد و طبیب چیزی را دفع کرده نمی‌تواند.

﴿وَظَنَّ أَنَّهُ ٱلۡفِرَاقُ ٢٨.

امّا مُحتضَر که در حالت رسیدن مرگ قرار دارد به جدایی از دنیا و فوت یقین کرده و به سفر از این جهان تصمیم جدّی گرفته است؛ از آن‌رو که حیلۀ تداوی ناکار‌آمد شده و وسایل علاج باطل شده است.

﴿وَٱلۡتَفَّتِ ٱلسَّاقُ بِٱلسَّاقِ ٢٩.

سختی‌ها بر او پی‌درپی آمده، مصیبت‌ها به تعقیب هم فرا رسیده، شدّت دنیا به شدّت آخرت یکجا شده و هردو ساقش در هنگام نزول به هم پیچیده است.

﴿إِلَىٰ رَبِّکَ یَوۡمَئِذٍ ٱلۡمَسَاقُ ٣٠.

بازگشت همه به سوی خداوند عزوجل است، بندگان به سوی اوتعالی سوق داده می‌شوند؛ برای اینکه حساب انجام یابد، فیصله صورت گیرد و مزد و پاداش عادلانه برای صاحبان عمل داده شود.

﴿فَلَا صَدَّقَ وَلَا صَلَّىٰ ٣١.

آری! به کتاب خداوند عزوجل تصدیق نکرده و برای حق‌تعالی نماز نخوانده است؛ یعنی تکذیب را پوشیده داشته و عصیانگری را اظهار نموده است. بنابراین اعتقادش باطل و عملش فاسد است و در نتیجه باطن و ظاهری زشت و ناپسند دارد.

﴿وَلَٰکِن کَذَّبَ وَتَوَلَّىٰ ٣٢.

به قرآن تکذیب نموده و از ایمان رو گشتانده است. بناءً رد‌کردنش زشت است و بدترین عمل را انجام داده است، چون از رسالت انکار کرده و گمراهی را اختیار نموده است.

﴿ثُمَّ ذَهَبَ إِلَىٰٓ أَهۡلِهِۦ یَتَمَطَّىٰٓ ٣٣.

بعد از آن با تکبّر و غرور به سوی اهلش می‌رود در حالی که در طلب دنیاست. در رفتارش می‌خرامد و خویشتن را بزرگ می‌شمارد؛ زیرا پروردگارش نمی‌ترسد.

﴿أَوۡلَىٰ لَکَ فَأَوۡلَىٰ ٣٤.

وای بر تو! سپس وای بر تو باد! هلاکتی بعد از هلاکت بر تو باد! این آیه تهدید و وعیدی به عذاب شدید و جزای دوامدار است.

﴿ثُمَّ أَوۡلَىٰ لَکَ فَأَوۡلَىٰٓ ٣٥.

باز وای بر تو باد! سپس وای بر تو باد! هلاکتی بر تو باد که بعد از آن هلاکتی دیگر فرا رسد! تباهی و ننگ و عار و گفتاری دوامدار در آتش دوزخ برای هر کافر زورمند آماده باد!

﴿أَیَحۡسَبُ ٱلۡإِنسَٰنُ أَن یُتۡرَکَ سُدًى ٣٦.

آیا انسان می‌پندارد که به زودی مهمل گذاشته می‌شود، امر و نهی بر او صورت نمی‌گیرد و محاسبه و مجازات نمی‌شود؟ چنین نیست، او نیازمند شریعتی است که بدان عمل کند و محتاج دینی است که آن را بر خویشتن حاکم سازد.

﴿أَلَمۡ یَکُ نُطۡفَةٗ مِّن مَّنِیّٖ یُمۡنَىٰ ٣٧.

آیا انسان در اول پیدایش خود نطفۀ ضعیف از آب بی‌ارزشی نبوده است؟ پس چرا در این باره نمی‌اندیشد؟ چرا تفکّر نمی‌کند تا شکر‌گزار باشد،‌کفر نورزد و تکبّر را کنار گذارد.

﴿ثُمَّ کَانَ عَلَقَةٗ فَخَلَقَ فَسَوَّىٰ ٣٨.

بعد از آن خداوند متعال او را از خون جامد علقه‌ای ساخت که با قدرت و حکمت کاملش آفرینش را پذیرفت، چهره‌اش را برابر نمود و شکلش را به نیکو‌ترین قامت نمودار کرد.

﴿فَجَعَلَ مِنۡهُ ٱلزَّوۡجَیۡنِ ٱلذَّکَرَ وَٱلۡأُنثَىٰٓ ٣٩.

بعد از آن حق‌تعالی دو صنف مرد و زن را از انسان مقرّر داشت تا نسل بشری ادامه یابد، رشد و نما تحقّق پذیرد و آفرینش استمرار و بقا یابد.

﴿أَلَیۡسَ ذَٰلِکَ بِقَٰدِرٍ عَلَىٰٓ أَن یُحۡـِۧیَ ٱلۡمَوۡتَىٰ ٤٠.

آیا خداوندی که انسان را آفریده و به گونه‌های متنوّعی صورت بخشیده است قادر نیست که آن را بعد از مرگش دوباره زنده کند و بعد از نابودی‌اش بر‌انگیزد؟ چنان نیست که ناتوان باشد، سوگند به خداوند عزوجل که او تواناست و ما بر این امر گواه می‌باشیم.


سوره قیامه

سوره قیامه

Ayah: 1

لَآ أُقۡسِمُ بِیَوۡمِ ٱلۡقِیَٰمَةِ

به روز قیامت سوگند می‌خورم.

 

Ayah: 2

وَلَآ أُقۡسِمُ بِٱلنَّفۡسِ ٱللَّوَّامَةِ

و به نفسِ ملامت‌گر سوگند می‌خورم.

 

Ayah: 3

أَیَحۡسَبُ ٱلۡإِنسَٰنُ أَلَّن نَّجۡمَعَ عِظَامَهُۥ

آیا انسان می‌پندارد که [پس از مرگ] هرگز استخوان‌هایش را جمع نخواهیم کرد؟

 

Ayah: 4

بَلَىٰ قَٰدِرِینَ عَلَىٰٓ أَن نُّسَوِّیَ بَنَانَهُۥ

آری، ما قادریم که [حتی خطوط سر] انگشتانش را یکسان و مرتب کنیم.

 

Ayah: 5

بَلۡ یُرِیدُ ٱلۡإِنسَٰنُ لِیَفۡجُرَ أَمَامَهُۥ

بلکه انسان می‌خواهد که [آزادانه و بدون ترس از آخرت،] در گناه و بدکاری مداومت کند.

 

Ayah: 6

یَسۡـَٔلُ أَیَّانَ یَوۡمُ ٱلۡقِیَٰمَةِ

[از این رو] می‌پرسد: «روز قیامت کی خواهد بود؟»

 

Ayah: 7

فَإِذَا بَرِقَ ٱلۡبَصَرُ

هنگامی ‌که چشم [وحشت‌زده و] خیره شود

 

Ayah: 8

وَخَسَفَ ٱلۡقَمَرُ

و ماه تیره [و بی‌نور] گردد

 

Ayah: 9

وَجُمِعَ ٱلشَّمۡسُ وَٱلۡقَمَرُ

و خورشید و ماه، یکجا جمع شوند،

 

Ayah: 10

یَقُولُ ٱلۡإِنسَٰنُ یَوۡمَئِذٍ أَیۡنَ ٱلۡمَفَرُّ

آن روز، انسان می‌گوید: «راهِ گریز کجاست؟»

 

Ayah: 11

کَلَّا لَا وَزَرَ

هرگز! هیچ گریزگاهی نیست.

 

Ayah: 12

إِلَىٰ رَبِّکَ یَوۡمَئِذٍ ٱلۡمُسۡتَقَرُّ

آن روز، قرارگاه [نهایی،] به سوی پروردگار توست.

 

Ayah: 13

یُنَبَّؤُاْ ٱلۡإِنسَٰنُ یَوۡمَئِذِۭ بِمَا قَدَّمَ وَأَخَّرَ

در آن روز، انسان را از تمام کارهایى که پیشاپیش فرستاده و کارهایی که به تاخیر انداخته [و انجام نداده است]، آگاه مى‌کنند.

 

Ayah: 14

بَلِ ٱلۡإِنسَٰنُ عَلَىٰ نَفۡسِهِۦ بَصِیرَةٞ

بلکه انسان به خوبی بر خویشتن آگاه است.

 

Ayah: 15

وَلَوۡ أَلۡقَىٰ مَعَاذِیرَهُۥ

اگر چه [در دفاع از خود،] عذرهایش را در میان آورد.

 

Ayah: 16

لَا تُحَرِّکۡ بِهِۦ لِسَانَکَ لِتَعۡجَلَ بِهِۦٓ

[ای پیامبر، هنگام نزول قرآن،] زبانت را برای [تکرار و خواندنِ] آن، شتابزده حرکت مده.

 

Ayah: 17

إِنَّ عَلَیۡنَا جَمۡعَهُۥ وَقُرۡءَانَهُۥ

مسلماً جمع‌آوری و خواندنِ آن، بر [عهدۀ] ماست.

 

Ayah: 18

فَإِذَا قَرَأۡنَٰهُ فَٱتَّبِعۡ قُرۡءَانَهُۥ

پس هر گاه [توسط جبرئیل] آن را [بر تو] خواندیم، از خواندنِ او پیروی کن.

 

Ayah: 19

ثُمَّ إِنَّ عَلَیۡنَا بَیَانَهُۥ

سپس بیان‌کردنش بر [عهدۀ] ماست.

 


Ayah: 20

کَلَّا بَلۡ تُحِبُّونَ ٱلۡعَاجِلَةَ

هرگز چنین نیست [که شما مشرکان می‌پندارید]! بلکه شما دنیا[ی زودگذر] را دوست دارید

 

Ayah: 21

وَتَذَرُونَ ٱلۡأٓخِرَةَ

و آخرت را رها می‌کنید.

 

Ayah: 22

وُجُوهٞ یَوۡمَئِذٖ نَّاضِرَةٌ

آن روز، [اهل ایمان دارای] چهره‌هایی تازه [و شاداب] هستند.

 

Ayah: 23

إِلَىٰ رَبِّهَا نَاظِرَةٞ

به سوی پروردگارشان می‌نگرند.

 

Ayah: 24

وَوُجُوهٞ یَوۡمَئِذِۭ بَاسِرَةٞ

و در آن روز، [کافران و بدبختان دارای] چهره‌هایی عبوس [و درهم‌کشیده] هستند.

 

Ayah: 25

تَظُنُّ أَن یُفۡعَلَ بِهَا فَاقِرَةٞ

زیرا یقین دارند که آسیبی کمر‌شکن به آنها می‌رسد.

 

Ayah: 26

کَلَّآ إِذَا بَلَغَتِ ٱلتَّرَاقِیَ

آری، چون [جان] به گلوگاهش برسد.

 

Ayah: 27

وَقِیلَ مَنۡۜ رَاقٖ

و گفته شود: چه کسی است که رُقیه بخواند؟ [شاید شفا یابد].

 

Ayah: 28

وَظَنَّ أَنَّهُ ٱلۡفِرَاقُ

و یقین کند که زمان جدایی [از دنیا فرا رسیده] است.

 

Ayah: 29

وَٱلۡتَفَّتِ ٱلسَّاقُ بِٱلسَّاقِ

و [کار بالا گیرد و] ساق‌ها[ی پایش از سختیِ جان دادن] به هم بپیچد.

 

Ayah: 30

إِلَىٰ رَبِّکَ یَوۡمَئِذٍ ٱلۡمَسَاقُ

در آن روز، مسیرِ همه به سوی پروردگارت خواهد بود.

 

Ayah: 31

فَلَا صَدَّقَ وَلَا صَلَّىٰ

[منکرِ معاد،] نه تصدیق کرده و نه نماز گزارده است؛

 

Ayah: 32

وَلَٰکِن کَذَّبَ وَتَوَلَّىٰ

بلکه [قرآن را] تکذیب کرد و [از ایمان] روی گرداند.

 

Ayah: 33

ثُمَّ ذَهَبَ إِلَىٰٓ أَهۡلِهِۦ یَتَمَطَّىٰٓ

سپس خرامان به سوی خانواده‌اش بازگشت.

 

Ayah: 34

أَوۡلَىٰ لَکَ فَأَوۡلَىٰ

وای بر تو! پس وای بر تو!

 

Ayah: 35

ثُمَّ أَوۡلَىٰ لَکَ فَأَوۡلَىٰٓ

باز هم وای بر تو! پس وای بر تو!

 

Ayah: 36

أَیَحۡسَبُ ٱلۡإِنسَٰنُ أَن یُتۡرَکَ سُدًى

آیا انسان گمان می‌کند که [بی‌هدف و بدون حساب و جزا] به خود رها می‌شود؟

 

Ayah: 37

أَلَمۡ یَکُ نُطۡفَةٗ مِّن مَّنِیّٖ یُمۡنَىٰ

آیا [او] نطفه‌ای از منی نبود که [در رحم] ریخته می‌شود؟

 

Ayah: 38

ثُمَّ کَانَ عَلَقَةٗ فَخَلَقَ فَسَوَّىٰ

سپس به صورت خونِ بسته درآمد و [الله او را] آفرید و درست و استوار ساخت،

 

Ayah: 39

فَجَعَلَ مِنۡهُ ٱلزَّوۡجَیۡنِ ٱلذَّکَرَ وَٱلۡأُنثَىٰٓ

سپس دو زوج نر و ماده از او پدید آورد.

 

Ayah: 40

أَلَیۡسَ ذَٰلِکَ بِقَٰدِرٍ عَلَىٰٓ أَن یُحۡـِۧیَ ٱلۡمَوۡتَىٰ

آیا [چنین آفریدگاری] قادر نیست که مردگان را [دوباره] زنده کند؟

 


 


Al-Qiyāmah

 

سورة القیامة

سورة القیامة - سورة 75 - عدد آیاتها 40

بسم الله الرحمن الرحیم

  1. لا أُقْسِمُ بِیَوْمِ الْقِیَامَةِ

  2. وَلا أُقْسِمُ بِالنَّفْسِ اللَّوَّامَةِ

  3. أَیَحْسَبُ الإِنسَانُ أَلَّن نَجْمَعَ عِظَامَهُ

  4. بَلَى قَادِرِینَ عَلَى أَن نُّسَوِّیَ بَنَانَهُ

  5. بَلْ یُرِیدُ الإِنسَانُ لِیَفْجُرَ أَمَامَهُ

  6. یَسْأَلُ أَیَّانَ یَوْمُ الْقِیَامَةِ

  7. فَإِذَا بَرِقَ الْبَصَرُ

  8. وَخَسَفَ الْقَمَرُ

  9. وَجُمِعَ الشَّمْسُ وَالْقَمَرُ

  10. یَقُولُ الإِنسَانُ یَوْمَئِذٍ أَیْنَ الْمَفَرُّ

  11. کَلاَّ لا وَزَرَ

  12. إِلَى رَبِّکَ یَوْمَئِذٍ الْمُسْتَقَرُّ

  13. یُنَبَّأُ الإِنسَانُ یَوْمَئِذٍ بِمَا قَدَّمَ وَأَخَّرَ

  14. بَلِ الإِنسَانُ عَلَى نَفْسِهِ بَصِیرَةٌ

  15. وَلَوْ أَلْقَى مَعَاذِیرَهُ

  16. لا تُحَرِّکْ بِهِ لِسَانَکَ لِتَعْجَلَ بِهِ

  17. إِنَّ عَلَیْنَا جَمْعَهُ وَقُرْآنَهُ

  18. فَإِذَا قَرَأْنَاهُ فَاتَّبِعْ قُرْآنَهُ

  19. ثُمَّ إِنَّ عَلَیْنَا بَیَانَهُ

  20. کَلاَّ بَلْ تُحِبُّونَ الْعَاجِلَةَ

  21. وَتَذَرُونَ الآخِرَةَ

  22. وُجُوهٌ یَوْمَئِذٍ نَّاضِرَةٌ

  23. إِلَى رَبِّهَا نَاظِرَةٌ

  24. وَوُجُوهٌ یَوْمَئِذٍ بَاسِرَةٌ

  25. تَظُنُّ أَن یُفْعَلَ بِهَا فَاقِرَةٌ

  26. کَلاَّ إِذَا بَلَغَتْ التَّرَاقِیَ

  27. وَقِیلَ مَنْ رَاقٍ

  28. وَظَنَّ أَنَّهُ الْفِرَاقُ

  29. وَالْتَفَّتِ السَّاقُ بِالسَّاقِ

  30. إِلَى رَبِّکَ یَوْمَئِذٍ الْمَسَاقُ

  31. فَلا صَدَّقَ وَلا صَلَّى

  32. وَلَکِن کَذَّبَ وَتَوَلَّى

  33. ثُمَّ ذَهَبَ إِلَى أَهْلِهِ یَتَمَطَّى

  34. أَوْلَى لَکَ فَأَوْلَى

  35. ثُمَّ أَوْلَى لَکَ فَأَوْلَى

  36. أَیَحْسَبُ الإِنسَانُ أَن یُتْرَکَ سُدًى

  37. أَلَمْ یَکُ نُطْفَةً مِّن مَّنِیٍّ یُمْنَى

  38. ثُمَّ کَانَ عَلَقَةً فَخَلَقَ فَسَوَّى

  39. فَجَعَلَ مِنْهُ الزَّوْجَیْنِ الذَّکَرَ وَالأُنثَى

  40. أَلَیْسَ ذَلِکَ بِقَادِرٍ عَلَى أَن یُحْیِیَ الْمَوْتَى



سورة قیامت

 

به نام الله بخشندة مهربان

 

به روز قیامت سوگند می‌خورم. ﴿1﴾ و به نفس ملامت‌گر سوگند می‌خورم. ﴿2﴾ آیا انسان می‌پندارد که (پس از مرگ) هرگز استخوان‌هایش را جمع نخواهیم کرد؟! ﴿3﴾ آری، ما قادریم که (حتی خطوط سر) انگشتانش را یکسان و مرتب کنیم. ﴿4﴾ بلکه انسان می‌خواهد که (آزادانه و بدون ترس از آخرت) در گناه و بدکاری مداومت داشته باشد. ﴿5﴾ (از این رو) می‌پرسد: «روز قیامت کی خواهد بود؟!». ﴿6﴾ پس هنگامی‌که چشم خیره شود. ﴿7﴾ و ماه تیره (و بی‌نور) گردد. ﴿8﴾ و خورشید و ماه یکجا جمع کرده شود. ﴿9﴾ آن روز انسان می‌گوید: «راه گریز کجاست؟» ﴿10﴾ هرگز، هیچ گریزگاهی وجود ندارد. ﴿11﴾ آن روز قرارگاه (نهایی) به سوی پروردگار توست. ﴿12﴾ در آن روز انسان را از آنچه پیش یا پس فرستاده است خبر داده می‌شود. ﴿13﴾ بلکه انسان به خوبی بر خویشتن آگاه است. ﴿14﴾ اگر چه (در دفاع از خود) عذرهایش را در میان آورد. ﴿15﴾ (ای پیامبر! هنگام نزول قرآن) زبانت را برای (تکرار و خواندن) آن شتاب‌زده حرکت مده. ﴿16﴾ مسلماً جمع‌آوری و خواندن آن بر (عهدة) ماست. ﴿17﴾ پس هرگاه (توسط جبرئیل) آن را (بر تو) خواندیم، خواندن او را پیروی کن. ﴿18﴾ سپس بیان‌کردنش بر (عهدة) ماست. ﴿19﴾هرگز چنین نیست (که شما مشرکان می‌پندارید) بلکه شما دنیا(ی زودگذر) را دوست دارید. ﴿20﴾ و آخرت را رها می‌کنید. ﴿21﴾ آن روز چهره‌هایی تازه (و شاداب) است. ﴿22﴾ به سوی پروردگارش می‌نگرد. ﴿23﴾ و در آن روز چهره‌هایی عبوس (و درهم کشیده) است. ﴿24﴾ یقین دارد که آسیبی کمر‌‌شکن به او می‌رسد. ﴿25﴾ آری، چون (جان) به گلوگاهش برسد. ﴿26﴾ و گفته شود: چه کسی است که افسون بخواند؟ (و او را نجات دهد). ﴿27﴾ و یقین کند که زمان جدایی (از دنیا) است. ﴿28﴾ و ساق‌ها(ی پایش) به هم بپیچد. ﴿29﴾ در آن روز راندن (و مسیر همه) به سوی پروردگارت خواهد بود. ﴿30﴾ پس (او) نه تصدیق کرده است و نه نماز گزارده است. ﴿31﴾ بلکه (قرآن را) تکذیب کرد و (از ایمان) روی گرداند. ﴿32﴾ سپس خرامان به سوی خانواده اش بازگشت. ﴿33﴾ وای برتو! پس وای برتو! ﴿34﴾ بازهم وای برتو! پس وای برتو! ﴿35﴾ آیا انسان گمان می‌کند که (بی‌هدف و بدون حساب و جزا) به خود رها می‌شود؟ ﴿36﴾ آیا (او) نطفه‌ای از منی که (در رحم) ریخته می‌شود نبود؟! ﴿37﴾ آنگاه به صورت خون بسته درآمد، پس (الله او را) آفرید، و درست و استوار ساخت. ﴿38﴾ پس از او دو زوج نر و ماده پدید آورد. ﴿39﴾ آیا (چنین آفریدگاری) قادر نیست که مردگان را (دوباره) زنده کند؟!﴿40﴾

سوره قیامت

سُورَةُ القِیَامَةِ

بِسۡمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحۡمَٰنِ ٱلرَّحِیمِ

﴿لَآ أُقۡسِمُ بِیَوۡمِ ٱلۡقِیَٰمَةِ ١ وَلَآ أُقۡسِمُ بِٱلنَّفۡسِ ٱللَّوَّامَةِ ٢ أَیَحۡسَبُ ٱلۡإِنسَٰنُ أَلَّن نَّجۡمَعَ عِظَامَهُۥ ٣ بَلَىٰ قَٰدِرِینَ عَلَىٰٓ أَن نُّسَوِّیَ بَنَانَهُۥ ٤ بَلۡ یُرِیدُ ٱلۡإِنسَٰنُ لِیَفۡجُرَ أَمَامَهُۥ ٥ یَسۡ‍َٔلُ أَیَّانَ یَوۡمُ ٱلۡقِیَٰمَةِ ٦ فَإِذَا بَرِقَ ٱلۡبَصَرُ ٧ وَخَسَفَ ٱلۡقَمَرُ ٨ وَجُمِعَ ٱلشَّمۡسُ وَٱلۡقَمَرُ ٩ یَقُولُ ٱلۡإِنسَٰنُ یَوۡمَئِذٍ أَیۡنَ ٱلۡمَفَرُّ ١٠ کَلَّا لَا وَزَرَ ١١ إِلَىٰ رَبِّکَ یَوۡمَئِذٍ ٱلۡمُسۡتَقَرُّ ١٢ یُنَبَّؤُاْ ٱلۡإِنسَٰنُ یَوۡمَئِذِۢ بِمَا قَدَّمَ وَأَخَّرَ ١٣ بَلِ ٱلۡإِنسَٰنُ عَلَىٰ نَفۡسِهِۦ بَصِیرَةٞ ١٤ وَلَوۡ أَلۡقَىٰ مَعَاذِیرَهُۥ ١٥ لَا تُحَرِّکۡ بِهِۦ لِسَانَکَ لِتَعۡجَلَ بِهِۦٓ ١٦ إِنَّ عَلَیۡنَا جَمۡعَهُۥ وَقُرۡءَانَهُۥ ١٧ فَإِذَا قَرَأۡنَٰهُ فَٱتَّبِعۡ قُرۡءَانَهُۥ ١٨ ثُمَّ إِنَّ عَلَیۡنَا بَیَانَهُۥ ١٩

به نام الله بخشندۀ مهربان

به روز قیامت سوگند می‌خورم. ﴿۱و به نفس ملامت‌گر سوگند می‌خورم. ﴿۲آیا انسان می‌پندارد که (پس از مرگ) هرگز استخوان‌هایش را جمع نخواهیم کرد؟! ﴿۳آری، ما قادریم که (حتی خطوط سر) انگشتانش را یکسان و مرتب کنیم. ﴿۴بلکه انسان می‌خواهد که (آزادانه و بدون ترس از آخرت) در گناه و بدکاری مداومت داشته باشد. ﴿۵(از این رو) می‌پرسد: «روز قیامت کی خواهد بود؟!». ﴿۶پس هنگامی‌که چشم خیره شود. ﴿۷و ماه تیره (و بی‌نور) گردد. ﴿۸و خورشید و ماه یکجا جمع کرده شود. ﴿۹آن روز انسان می‌گوید: «راه گریز کجاست؟» ﴿۱۰هرگز، هیچ گریزگاهی وجود ندارد. ﴿۱۱آن روز قرارگاه (نهایی) به سوی پروردگار توست. ﴿۱۲در آن روز انسان را از آنچه پیش یا پس فرستاده است خبر داده می‌شود. ﴿۱۳بلکه انسان به خوبی بر خویشتن آگاه است. ﴿۱۴اگر چه (در دفاع از خود) عذرهایش را در میان آورد. ﴿۱۵(ای پیامبر! هنگام نزول قرآن) زبانت را برای (تکرار و خواندن) آن شتاب‌زده حرکت مده. ﴿۱۶مسلماً جمع‌آوری و خواندن آن بر (عهدۀ) ماست. ﴿۱۷پس هرگاه (توسط جبرئیل) آن را (بر تو) خواندیم، خواندن او را پیروی کن. ﴿۱۸سپس بیان‌کردنش بر (عهدۀ) ماست. ﴿۱۹

﴿ کَلَّا بَلۡ تُحِبُّونَ ٱلۡعَاجِلَةَ ٢٠ وَتَذَرُونَ ٱلۡأٓخِرَةَ ٢١ وُجُوهٞ یَوۡمَئِذٖ نَّاضِرَةٌ ٢٢ إِلَىٰ رَبِّهَا نَاظِرَةٞ ٢٣ وَوُجُوهٞ یَوۡمَئِذِۢ بَاسِرَةٞ ٢٤ تَظُنُّ أَن یُفۡعَلَ بِهَا فَاقِرَةٞ ٢٥ کَلَّآ إِذَا بَلَغَتِ ٱلتَّرَاقِیَ ٢٦ وَقِیلَ مَنۡۜ رَاقٖ ٢٧ وَظَنَّ أَنَّهُ ٱلۡفِرَاقُ ٢٨ وَٱلۡتَفَّتِ ٱلسَّاقُ بِٱلسَّاقِ ٢٩ إِلَىٰ رَبِّکَ یَوۡمَئِذٍ ٱلۡمَسَاقُ ٣٠ فَلَا صَدَّقَ وَلَا صَلَّىٰ ٣١ وَلَٰکِن کَذَّبَ وَتَوَلَّىٰ ٣٢ ثُمَّ ذَهَبَ إِلَىٰٓ أَهۡلِهِۦ یَتَمَطَّىٰٓ ٣٣ أَوۡلَىٰ لَکَ فَأَوۡلَىٰ ٣٤ ثُمَّ أَوۡلَىٰ لَکَ فَأَوۡلَىٰٓ ٣٥ أَیَحۡسَبُ ٱلۡإِنسَٰنُ أَن یُتۡرَکَ سُدًى ٣٦ أَلَمۡ یَکُ نُطۡفَةٗ مِّن مَّنِیّٖ یُمۡنَىٰ ٣٧ ثُمَّ کَانَ عَلَقَةٗ فَخَلَقَ فَسَوَّىٰ ٣٨ فَجَعَلَ مِنۡهُ ٱلزَّوۡجَیۡنِ ٱلذَّکَرَ وَٱلۡأُنثَىٰٓ ٣٩ أَلَیۡسَ ذَٰلِکَ بِقَٰدِرٍ عَلَىٰٓ أَن یُحۡـِۧیَ ٱلۡمَوۡتَىٰ ٤٠

هرگز چنین نیست (که شما مشرکان می‌پندارید) بلکه شما دنیا(ی زودگذر) را دوست دارید. ﴿۲۰و آخرت را رها می‌کنید. ﴿۲۱آن روز چهره‌هایی تازه (و شاداب) است. ﴿۲۲به سوی پروردگارش می‌نگرد. ﴿۲۳و در آن روز چهره‌هایی عبوس (و درهم کشیده) است. ﴿۲۴یقین دارد که آسیبی کمر‌‌شکن به او می‌رسد. ﴿۲۵آری، چون (جان) به گلوگاهش برسد. ﴿۲۶و گفته شود: چه کسی است که افسون بخواند؟ (و او را نجات دهد). ﴿۲۷و یقین کند که زمان جدایی (از دنیا) است. ﴿۲۸و ساق‌ها(ی پایش) به هم بپیچد. ﴿۲۹در آن روز راندن (و مسیر همه) به سوی پروردگارت خواهد بود. ﴿۳۰پس (او) نه تصدیق کرده است و نه نماز گزارده است. ﴿۳۱بلکه (قرآن را) تکذیب کرد و (از ایمان) روی گرداند. ﴿۳۲سپس خرامان به سوی خانواده‌اش بازگشت. ﴿۳۳وای برتو! پس وای برتو! ﴿۳۴بازهم وای برتو! پس وای برتو! ﴿۳۵آیا انسان گمان می‌کند که (بی‌هدف و بدون حساب و جزا) به خود رها می‌شود؟ ﴿۳۶آیا (او) نطفه‌ای از منی که (در رحم) ریخته می‌شود نبود؟! ﴿۳۷آنگاه به صورت خون بسته درآمد، پس (الله او را) آفرید، و درست و استوار ساخت. ﴿۳۸پس از او دو زوج نر و ماده پدید آورد. ﴿۳۹آیا (چنین آفریدگاری) قادر نیست که مردگان را (دوباره) زنده کند؟!﴿۴۰.

سوره القیامه

سُورَةُ القِیَامَةِ

بسم الله الرحمن الرحیم

﴿ لَآ أُقۡسِمُ بِیَوۡمِ ٱلۡقِیَٰمَةِ ١ وَلَآ أُقۡسِمُ بِٱلنَّفۡسِ ٱللَّوَّامَةِ ٢ أَیَحۡسَبُ ٱلۡإِنسَٰنُ أَلَّن نَّجۡمَعَ عِظَامَهُۥ ٣ بَلَىٰ قَٰدِرِینَ عَلَىٰٓ أَن نُّسَوِّیَ بَنَانَهُۥ ٤ بَلۡ یُرِیدُ ٱلۡإِنسَٰنُ لِیَفۡجُرَ أَمَامَهُۥ ٥ یَسۡ‍َٔلُ أَیَّانَ یَوۡمُ ٱلۡقِیَٰمَةِ ٦ فَإِذَا بَرِقَ ٱلۡبَصَرُ ٧ وَخَسَفَ ٱلۡقَمَرُ ٨ وَجُمِعَ ٱلشَّمۡسُ وَٱلۡقَمَرُ ٩ یَقُولُ ٱلۡإِنسَٰنُ یَوۡمَئِذٍ أَیۡنَ ٱلۡمَفَرُّ ١٠ کَلَّا لَا وَزَرَ ١١ إِلَىٰ رَبِّکَ یَوۡمَئِذٍ ٱلۡمُسۡتَقَرُّ ١٢ یُنَبَّؤُاْ ٱلۡإِنسَٰنُ یَوۡمَئِذِۢ بِمَا قَدَّمَ وَأَخَّرَ ١٣ بَلِ ٱلۡإِنسَٰنُ عَلَىٰ نَفۡسِهِۦ بَصِیرَةٞ ١٤ وَلَوۡ أَلۡقَىٰ مَعَاذِیرَهُۥ ١٥ لَا تُحَرِّکۡ بِهِۦ لِسَانَکَ لِتَعۡجَلَ بِهِۦٓ ١٦ إِنَّ عَلَیۡنَا جَمۡعَهُۥ وَقُرۡءَانَهُۥ ١٧ فَإِذَا قَرَأۡنَٰهُ فَٱتَّبِعۡ قُرۡءَانَهُۥ ١٨ ثُمَّ إِنَّ عَلَیۡنَا بَیَانَهُۥ ١٩

به نام خداوند بخشندۀ مهربان

قسم می‌خورم به روز قیامت! . ﴿1و قسم می‌خورم به نفس ملامت کننده! [1220]. ﴿2آیا مى‏پندارد آدمى که جمع نکنیم استخوان‌هاى او را؟. ﴿3آرى! مى‏کنیم، توانا شده بر آنکه هموار کنیم سر انگشت‌هاى او را. ﴿4بلکه می‌خواهد آدمى که معصیت کند در زمانى که پیش روى وی است [1221]. ﴿5مى‏پرسد که کى خواهد بود روز قیامت؟. ﴿6پس وقتى که خیره شود چشم. ﴿7و تیره گردد ماه. ﴿8یکجا جمع کرده شود آفتاب و ماه. ﴿9بگوید آدمى آن روز که کجاست کریزگاه؟. ﴿10نى! ‏نى! نیست هیچ پناه. ﴿11به سوى پروردگار تو است امروز قرارگاه. ﴿12خبر داده شود آدمى آن روز به حقیقت حال آنچه پیش فرستاده بود و پس گذاشته [1222]. ﴿13بلکه هست آدمى براى الزام خود حجتى. ﴿14اگرچه در میان آرد عذرهاى خود را. ﴿15 [1223]مجبنان [یا محمد،] به تکرار قرآن زبان خود را تا زود به دست آرى یاد کردن آن را. ﴿16هرآیینه وعده است بر ما در سینۀ تو جمع کردن قرآن و آسان کردن، خواندن آن را. ﴿17پس چون بخواند فرشتۀ ما آن را، دلِ خویش را در پى خواندن او کن. ﴿18باز هرآیینه وعده است بر ما واضح کردن آن [1224]. ﴿19

﴿ کَلَّا بَلۡ تُحِبُّونَ ٱلۡعَاجِلَةَ ٢٠ وَتَذَرُونَ ٱلۡأٓخِرَةَ ٢١ وُجُوهٞ یَوۡمَئِذٖ نَّاضِرَةٌ ٢٢ إِلَىٰ رَبِّهَا نَاظِرَةٞ ٢٣ وَوُجُوهٞ یَوۡمَئِذِۢ بَاسِرَةٞ ٢٤ تَظُنُّ أَن یُفۡعَلَ بِهَا فَاقِرَةٞ ٢٥ کَلَّآ إِذَا بَلَغَتِ ٱلتَّرَاقِیَ ٢٦ وَقِیلَ مَنۡۜ رَاقٖ ٢٧ وَظَنَّ أَنَّهُ ٱلۡفِرَاقُ ٢٨ وَٱلۡتَفَّتِ ٱلسَّاقُ بِٱلسَّاقِ ٢٩ إِلَىٰ رَبِّکَ یَوۡمَئِذٍ ٱلۡمَسَاقُ ٣٠ فَلَا صَدَّقَ وَلَا صَلَّىٰ ٣١ وَلَٰکِن کَذَّبَ وَتَوَلَّىٰ ٣٢ ثُمَّ ذَهَبَ إِلَىٰٓ أَهۡلِهِۦ یَتَمَطَّىٰٓ ٣٣ أَوۡلَىٰ لَکَ فَأَوۡلَىٰ ٣٤ ثُمَّ أَوۡلَىٰ لَکَ فَأَوۡلَىٰٓ ٣٥ أَیَحۡسَبُ ٱلۡإِنسَٰنُ أَن یُتۡرَکَ سُدًى ٣٦ أَلَمۡ یَکُ نُطۡفَةٗ مِّن مَّنِیّٖ یُمۡنَىٰ ٣٧ ثُمَّ کَانَ عَلَقَةٗ فَخَلَقَ فَسَوَّىٰ ٣٨ فَجَعَلَ مِنۡهُ ٱلزَّوۡجَیۡنِ ٱلذَّکَرَ وَٱلۡأُنثَىٰٓ ٣٩ أَلَیۡسَ ذَٰلِکَ بِقَٰدِرٍ عَلَىٰٓ أَن یُحۡـِۧیَ ٱلۡمَوۡتَىٰ ٤٠

نى! ‏نى! بلکه [اى کافران] دوست می‌دارید دنیا را. ﴿20و ترک می‌نمایید آخرت را. ﴿21یک پاره روی‌هاى آن روز تازه باشند. ﴿22به سوى پروردگار خود نظر کننده باشند. ﴿23و یک پاره روی‌هاى آن روز پیشانى درهم کشیده باشند. ﴿24توقع کنند که در میان آورده باشد به ایشان مصیبتى. ﴿25نى! ‏نى! وقتى که برسد روح به چنبر گردن. ﴿26و گفته شود: کیست افسون کننده؟!. ﴿27و یقین دانست مختصر که این وقت جدا شدن روح است. ﴿28و بپیچید یک ساق به ساق دیگر [1225]. ﴿29به سوى پروردگار تو است آن روز، روان کردن. ﴿30پ پس نه باور داشت آدمى و نه نماز گزارد. ﴿31و لیکن دروغ شمرد و روى‏گردان گشت. ﴿32باز برفت به سوى اهل خانۀ خود خرامان شده. ﴿33واى بر تو! پس واى بر تو! . ﴿34باز دیگر می‌گویم: واى بر تو! پس واى بر تو! . ﴿35آیا مى‏پندارد آدمى که مهمل گذاشته شود؟. ﴿36آیا نبود نطفه‌ای از منى که ریخته مى‏شد در رحم؟. ﴿37باز بود خون بسته، پس بیافرید خدا، پس درست اندام کرد. ﴿38پس ساخت از آن منى دو قسم را، مرد را و زن را. ﴿39آیا نیست این خدا توانا بر آنکه زنده کند مردگان را؟. ﴿40