بسم الله الرحمن الرحیم
﴿ أَتَىٰٓ أَمۡرُ ٱللَّهِ فَلَا تَسۡتَعۡجِلُوهُۚ سُبۡحَٰنَهُۥ وَتَعَٰلَىٰ عَمَّا یُشۡرِکُونَ ١ یُنَزِّلُ ٱلۡمَلَٰٓئِکَةَ بِٱلرُّوحِ مِنۡ أَمۡرِهِۦ عَلَىٰ مَن یَشَآءُ مِنۡ عِبَادِهِۦٓ أَنۡ أَنذِرُوٓاْ أَنَّهُۥ لَآ إِلَٰهَ إِلَّآ أَنَا۠ فَٱتَّقُونِ ٢ خَلَقَ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضَ بِٱلۡحَقِّۚ تَعَٰلَىٰ عَمَّا یُشۡرِکُونَ ٣ خَلَقَ ٱلۡإِنسَٰنَ مِن نُّطۡفَةٖ فَإِذَا هُوَ خَصِیمٞ مُّبِینٞ ٤ وَٱلۡأَنۡعَٰمَ خَلَقَهَاۖ لَکُمۡ فِیهَا دِفۡءٞ وَمَنَٰفِعُ وَمِنۡهَا تَأۡکُلُونَ ٥ وَلَکُمۡ فِیهَا جَمَالٌ حِینَ تُرِیحُونَ وَحِینَ تَسۡرَحُونَ ٦ ﴾
به نام خداوند بخشندۀ مهربان
آمد حکم خدا، پس به شتاب طلب مکنید آن را [713]. پاک است خدا و بلند قدر است از آنچه شریک او مقرر مىکنند. ﴿1﴾فرود مىآورد فرشتگان را به وحى به ارادۀ خود بر هر که خواهد از بندگان خود که بترسانید [به این مضمون که خدا مىفرماید] که نیست هیچ معبود مگر من، پس بترسید از من. ﴿2﴾آفرید آسمانها و زمین را به تدبیر درست. بلند قدر است از آنکه شریک او مقرر میکنند. ﴿3﴾آفرید آدمى را از منى، پس ناگهان وى ستیزندۀ آشکارا شد. ﴿4﴾و چارپایان را آفرید، براى شما از انها پوششی است و منفعتهاى دیگر است و بعض آنها را میخورید. ﴿5﴾و شما را در آنها آبرو است، چون وقت شام از صحرا باز مىآرید و چون به سوى صحرا سر میدهید. ﴿6﴾
﴿ وَتَحۡمِلُ أَثۡقَالَکُمۡ إِلَىٰ بَلَدٖ لَّمۡ تَکُونُواْ بَٰلِغِیهِ إِلَّا بِشِقِّ ٱلۡأَنفُسِۚ إِنَّ رَبَّکُمۡ لَرَءُوفٞ رَّحِیمٞ ٧ وَٱلۡخَیۡلَ وَٱلۡبِغَالَ وَٱلۡحَمِیرَ لِتَرۡکَبُوهَا وَزِینَةٗۚ وَیَخۡلُقُ مَا لَا تَعۡلَمُونَ ٨ وَعَلَى ٱللَّهِ قَصۡدُ ٱلسَّبِیلِ وَمِنۡهَا جَآئِرٞۚ وَلَوۡ شَآءَ لَهَدَىٰکُمۡ أَجۡمَعِینَ ٩ هُوَ ٱلَّذِیٓ أَنزَلَ مِنَ ٱلسَّمَآءِ مَآءٗۖ لَّکُم مِّنۡهُ شَرَابٞ وَمِنۡهُ شَجَرٞ فِیهِ تُسِیمُونَ ١٠ یُنۢبِتُ لَکُم بِهِ ٱلزَّرۡعَ وَٱلزَّیۡتُونَ وَٱلنَّخِیلَ وَٱلۡأَعۡنَٰبَ وَمِن کُلِّ ٱلثَّمَرَٰتِۚ إِنَّ فِی ذَٰلِکَ لَأٓیَةٗ لِّقَوۡمٖ یَتَفَکَّرُونَ ١١ وَسَخَّرَ لَکُمُ ٱلَّیۡلَ وَٱلنَّهَارَ وَٱلشَّمۡسَ وَٱلۡقَمَرَۖ وَٱلنُّجُومُ مُسَخَّرَٰتُۢ بِأَمۡرِهِۦٓۚ إِنَّ فِی ذَٰلِکَ لَأٓیَٰتٖ لِّقَوۡمٖ یَعۡقِلُونَ ١٢ وَمَا ذَرَأَ لَکُمۡ فِی ٱلۡأَرۡضِ مُخۡتَلِفًا أَلۡوَٰنُهُۥٓۚ إِنَّ فِی ذَٰلِکَ لَأٓیَةٗ لِّقَوۡمٖ یَذَّکَّرُونَ ١٣ وَهُوَ ٱلَّذِی سَخَّرَ ٱلۡبَحۡرَ لِتَأۡکُلُواْ مِنۡهُ لَحۡمٗا طَرِیّٗا وَتَسۡتَخۡرِجُواْ مِنۡهُ حِلۡیَةٗ تَلۡبَسُونَهَاۖ وَتَرَى ٱلۡفُلۡکَ مَوَاخِرَ فِیهِ وَلِتَبۡتَغُواْ مِن فَضۡلِهِۦ وَلَعَلَّکُمۡ تَشۡکُرُونَ ١٤ ﴾
و برمیدارند بار شما را به سوى شهرى که هرگز نمیرسیدید به آن مگر به مشقت جانها. هرآیینه پروردگار شما بخشایندۀ مهربان است. ﴿7﴾و آفرید اسبان را و استران را و خران را تا سوار شوید بر آنها و براى آرایش و مىآفریند آنچه نمیدانید. ﴿8﴾و بر خدا مىرسد راه میانه و بعض راههاکج است و اگر خواستى وی، راه نمودى شما را همه یکجا. ﴿9﴾اوست آن که فرود آورد از آسمان آب را براى شما، از آن آب، آشامیدنى است و از آن آب، بیشۀ درختان است که در آن میچرانید. ﴿10﴾میرویاند براى شما به سبب آب، زراعت را و زیتون را و درختان خرما را و انگور و از هر جنسِ میوهها، هرآیینه در این نشانهای است گروهى راکه تفکر مىکنند. ﴿11﴾و مسخّر کرد براى شما شب و روز و آفتاب و ماه را و ستارگان، مسخّرند به فرمان وى، هرآیینه در این نشانههاست گروهى راکه در مىیابند. ﴿12﴾و مسخّر کرد آنچه آفرید براى شما در زمین، گوناگون رنگهاى او [714]، هرآیینه در این نشانهاى است گروهى راکه پند مىپذیرند. ﴿13﴾و اوست آن که مسخّر ساخت دریا را تا بخورید از آن گوشت تازه و تا بیرون آرید از آن پیرایه که بپوشید آن را و مىبینى کشتیها را رونده در دریا و مسخّر کرد دریا را تا طلب معیشت کنید از فضل او و تا بُوَد که شکر کنید. ﴿14﴾
﴿وَأَلۡقَىٰ فِی ٱلۡأَرۡضِ رَوَٰسِیَ أَن تَمِیدَ بِکُمۡ وَأَنۡهَٰرٗا وَسُبُلٗا لَّعَلَّکُمۡ تَهۡتَدُونَ ١٥ وَعَلَٰمَٰتٖۚ وَبِٱلنَّجۡمِ هُمۡ یَهۡتَدُونَ ١٦ أَفَمَن یَخۡلُقُ کَمَن لَّا یَخۡلُقُۚ أَفَلَا تَذَکَّرُونَ ١٧ وَإِن تَعُدُّواْ نِعۡمَةَ ٱللَّهِ لَا تُحۡصُوهَآۗ إِنَّ ٱللَّهَ لَغَفُورٞ رَّحِیمٞ ١٨ وَٱللَّهُ یَعۡلَمُ مَا تُسِرُّونَ وَمَا تُعۡلِنُونَ ١٩وَٱلَّذِینَ یَدۡعُونَ مِن دُونِ ٱللَّهِ لَا یَخۡلُقُونَ شَیۡٔٗا وَهُمۡ یُخۡلَقُونَ ٢٠ أَمۡوَٰتٌ غَیۡرُ أَحۡیَآءٖۖ وَمَا یَشۡعُرُونَ أَیَّانَ یُبۡعَثُونَ ٢١ إِلَٰهُکُمۡ إِلَٰهٞ وَٰحِدٞۚ فَٱلَّذِینَ لَا یُؤۡمِنُونَ بِٱلۡأٓخِرَةِ قُلُوبُهُم مُّنکِرَةٞ وَهُم مُّسۡتَکۡبِرُونَ ٢٢ لَا جَرَمَ أَنَّ ٱللَّهَ یَعۡلَمُ مَا یُسِرُّونَ وَمَا یُعۡلِنُونَۚ إِنَّهُۥ لَا یُحِبُّ ٱلۡمُسۡتَکۡبِرِینَ ٢٣ وَإِذَا قِیلَ لَهُم مَّاذَآ أَنزَلَ رَبُّکُمۡ قَالُوٓاْ أَسَٰطِیرُ ٱلۡأَوَّلِینَ ٢٤ لِیَحۡمِلُوٓاْ أَوۡزَارَهُمۡ کَامِلَةٗ یَوۡمَ ٱلۡقِیَٰمَةِ وَمِنۡ أَوۡزَارِ ٱلَّذِینَ یُضِلُّونَهُم بِغَیۡرِ عِلۡمٍۗ أَلَا سَآءَ مَا یَزِرُونَ ٢٥ قَدۡ مَکَرَ ٱلَّذِینَ مِن قَبۡلِهِمۡ فَأَتَى ٱللَّهُ بُنۡیَٰنَهُم مِّنَ ٱلۡقَوَاعِدِ فَخَرَّ عَلَیۡهِمُ ٱلسَّقۡفُ مِن فَوۡقِهِمۡ وَأَتَىٰهُمُ ٱلۡعَذَابُ مِنۡ حَیۡثُ لَا یَشۡعُرُونَ ٢٦ ﴾
و افکند در زمین کوههای محکم براى احتراز از آنکه بجنباند شما را و آفرید جویها و راهها، تا بُوَد که راهیاب شوید. ﴿15﴾و و آفرید نشانهها و به ستارگان، ایشان راه مىیابند. ﴿16﴾آیا کسی که آفریند مانند کسى است که نمىآفریند؟ آیا پند نمىگیرید؟. ﴿17﴾و اگر بشمارید نعمت خدا را احاطه نکنید آن را، هرآیینه خدا آمرزندة مهربان است. ﴿18﴾و خدا میداند آنچه پنهان مىدارید و آنچه آشکارا مىکنید. ﴿19﴾و آنانکه مىپرستند کافران ایشان را بجز خدا، نمىآفرینند چیزى را و خودشان آفریده مىشوند! . ﴿20﴾مردگانند نه زندگان و نمیدانند کى برانگیخته خواهند شد. ﴿21﴾معبود شما خدای یگانه است. پس آنانکه معتقد نمىشوند به آخرت، دل ایشان ناشناس است و ایشان سرکشند. ﴿22﴾بىشبهه است خدا مىداند آنچه پنهان میدارند و آنچه آشکارا مىکنند، هرآیینه او دوست ندارد سرکشان رابىشبهه است خدا مىداند آنچه پنهان میدارند و آنچه آشکارا مىکنند، هرآیینه او دوست ندارد سرکشان را. ﴿23﴾و چون گفته شود ایشان را: چیست آنچه فروفرستاده است پروردگار شما؟ گویند: افسانههاى پیشینیان است. ﴿24﴾[مآل این گفتار] آنکه بردارند بار گناه خویش به تمام روز قیامت و بردارند نیز بعض بارهاى آنانکه گمراه مىسازند ایشان را به غیر دانش. آگاه شوید بد است آنچه برمیدارند. ﴿25﴾هرآیینه بداندیشى کردند آنانکه پیش از ایشان بودند، پس بیامد خدا به سوى عمارت ایشان از جانب بنیادها، پس افتاد بر ایشان سقف از بالاى ایشان و آمد بدیشان عذاب از آن جهت که نمىدانستند [715]. ﴿26﴾
﴿ ثُمَّ یَوۡمَ ٱلۡقِیَٰمَةِ یُخۡزِیهِمۡ وَیَقُولُ أَیۡنَ شُرَکَآءِیَ ٱلَّذِینَ کُنتُمۡ تُشَٰٓقُّونَ فِیهِمۡۚ قَالَ ٱلَّذِینَ أُوتُواْ ٱلۡعِلۡمَ إِنَّ ٱلۡخِزۡیَ ٱلۡیَوۡمَ وَٱلسُّوٓءَ عَلَى ٱلۡکَٰفِرِینَ ٢٧ ٱلَّذِینَ تَتَوَفَّىٰهُمُ ٱلۡمَلَٰٓئِکَةُ ظَالِمِیٓ أَنفُسِهِمۡۖ فَأَلۡقَوُاْ ٱلسَّلَمَ مَا کُنَّا نَعۡمَلُ مِن سُوٓءِۢۚ بَلَىٰٓۚ إِنَّ ٱللَّهَ عَلِیمُۢ بِمَا کُنتُمۡ تَعۡمَلُونَ ٢٨ فَٱدۡخُلُوٓاْ أَبۡوَٰبَ جَهَنَّمَ خَٰلِدِینَ فِیهَاۖ فَلَبِئۡسَ مَثۡوَى ٱلۡمُتَکَبِّرِینَ ٢٩ ۞وَقِیلَ لِلَّذِینَ ٱتَّقَوۡاْ مَاذَآ أَنزَلَ رَبُّکُمۡۚ قَالُواْ خَیۡرٗاۗ لِّلَّذِینَ أَحۡسَنُواْ فِی هَٰذِهِ ٱلدُّنۡیَا حَسَنَةٞۚ وَلَدَارُ ٱلۡأٓخِرَةِ خَیۡرٞۚ وَلَنِعۡمَ دَارُ ٱلۡمُتَّقِینَ ٣٠ جَنَّٰتُ عَدۡنٖ یَدۡخُلُونَهَا تَجۡرِی مِن تَحۡتِهَا ٱلۡأَنۡهَٰرُۖ لَهُمۡ فِیهَا مَا یَشَآءُونَۚ کَذَٰلِکَ یَجۡزِی ٱللَّهُ ٱلۡمُتَّقِینَ ٣١ ٱلَّذِینَ تَتَوَفَّىٰهُمُ ٱلۡمَلَٰٓئِکَةُ طَیِّبِینَ یَقُولُونَ سَلَٰمٌ عَلَیۡکُمُ ٱدۡخُلُواْ ٱلۡجَنَّةَ بِمَا کُنتُمۡ تَعۡمَلُونَ ٣٢ هَلۡ یَنظُرُونَ إِلَّآ أَن تَأۡتِیَهُمُ ٱلۡمَلَٰٓئِکَةُ أَوۡ یَأۡتِیَ أَمۡرُ رَبِّکَۚ کَذَٰلِکَ فَعَلَ ٱلَّذِینَ مِن قَبۡلِهِمۡۚ وَمَا ظَلَمَهُمُ ٱللَّهُ وَلَٰکِن کَانُوٓاْ أَنفُسَهُمۡ یَظۡلِمُونَ ٣٣ فَأَصَابَهُمۡ سَیَِّٔاتُ مَا عَمِلُواْ وَحَاقَ بِهِم مَّا کَانُواْ بِهِۦ یَسۡتَهۡزِءُونَ ٣٤ ﴾
باز روز قیامت رسواکند ایشان را و گوید: کجایند آن شریکان من که مخالفت میکردید در حقّ ایشان؟ گویند اهل علم: هرآیینه رسوایى و سخنى امروز بر کافران است. ﴿27﴾آنانکه قبض ارواح ایشان میکردند فرشتگان، حال آنکه ستمکار بودند بر خویش، پس انداختند آن کافران پیغام انقیاد راکه ما هرگز نمىکردیم هیچ عمل بد [گفته شود]: آرى! هرآیینه خدا داناست به آنچه میکردید. ﴿28﴾پس درآیید به دروازههای دوزخ، جاویدان آنجا، پس بد است جای سرکشان [دوزخ] . ﴿29﴾و گفته شد متّقیان را: چیست آنچه فروفرستاد پروردگار شما؟ گفتند: فرود آورده است بهترین سخن، آنان راکه نیکوکارى کردند در این سراى، حالت نیک است و هرآیینه سراى آخرت بهتر است و هرآیینه نیکو سراى متّقیان است [آخرت] . ﴿30﴾بوستانهاى همیشه ماندن، درآیند آنجا، میرود زیر آن جویها و ایشان راست آنجا هرچه خواهند. همچنین جزا میدهد خدا متّقیان را. ﴿31﴾آنانکه فرشتگان قبضِ ارواح ایشان میکنند، حال آنکه شادمان باشند، گویند فرشتگان: سلام بر شما باد! درآیید به بهشت جز آنچه میکردید [716]. ﴿32﴾انتظار نمیکشند کافران، الاّ آنکه بیایند به ایشان فرشتگان، [717]یا بیاید فرمان پروردگار تو [718]. همچنین کردند آنانکه پیش از ایشان بودند وستم نکرد بر ایشان خدا و لیکن بر خویش ستم میکردند. ﴿33﴾پس رسید به ایشان جزای گناهان از اعمال ایشان و فرود آمد به ایشان آنچه به آن استهزا میکردند. ﴿34﴾
﴿ وَقَالَ ٱلَّذِینَ أَشۡرَکُواْ لَوۡ شَآءَ ٱللَّهُ مَا عَبَدۡنَا مِن دُونِهِۦ مِن شَیۡءٖ نَّحۡنُ وَلَآ ءَابَآؤُنَا وَلَا حَرَّمۡنَا مِن دُونِهِۦ مِن شَیۡءٖۚ کَذَٰلِکَ فَعَلَ ٱلَّذِینَ مِن قَبۡلِهِمۡۚ فَهَلۡ عَلَى ٱلرُّسُلِ إِلَّا ٱلۡبَلَٰغُ ٱلۡمُبِینُ ٣٥ وَلَقَدۡ بَعَثۡنَا فِی کُلِّ أُمَّةٖ رَّسُولًا أَنِ ٱعۡبُدُواْ ٱللَّهَ وَٱجۡتَنِبُواْ ٱلطَّٰغُوتَۖ فَمِنۡهُم مَّنۡ هَدَى ٱللَّهُ وَمِنۡهُم مَّنۡ حَقَّتۡ عَلَیۡهِ ٱلضَّلَٰلَةُۚ فَسِیرُواْ فِی ٱلۡأَرۡضِ فَٱنظُرُواْ کَیۡفَ کَانَ عَٰقِبَةُ ٱلۡمُکَذِّبِینَ ٣٦ إِن تَحۡرِصۡ عَلَىٰ هُدَىٰهُمۡ فَإِنَّ ٱللَّهَ لَا یَهۡدِی مَن یُضِلُّۖ وَمَا لَهُم مِّن نَّٰصِرِینَ ٣٧ وَأَقۡسَمُواْ بِٱللَّهِ جَهۡدَ أَیۡمَٰنِهِمۡ لَا یَبۡعَثُ ٱللَّهُ مَن یَمُوتُۚ بَلَىٰ وَعۡدًا عَلَیۡهِ حَقّٗا وَلَٰکِنَّ أَکۡثَرَ ٱلنَّاسِ لَا یَعۡلَمُونَ ٣٨ لِیُبَیِّنَ لَهُمُ ٱلَّذِی یَخۡتَلِفُونَ فِیهِ وَلِیَعۡلَمَ ٱلَّذِینَ کَفَرُوٓاْ أَنَّهُمۡ کَانُواْ کَٰذِبِینَ ٣٩ إِنَّمَا قَوۡلُنَا لِشَیۡءٍ إِذَآ أَرَدۡنَٰهُ أَن نَّقُولَ لَهُۥ کُن فَیَکُونُ ٤٠ وَٱلَّذِینَ هَاجَرُواْ فِی ٱللَّهِ مِنۢ بَعۡدِ مَا ظُلِمُواْ لَنُبَوِّئَنَّهُمۡ فِی ٱلدُّنۡیَا حَسَنَةٗۖ وَلَأَجۡرُ ٱلۡأٓخِرَةِ أَکۡبَرُۚ لَوۡ کَانُواْ یَعۡلَمُونَ ٤١ ٱلَّذِینَ صَبَرُواْ وَعَلَىٰ رَبِّهِمۡ یَتَوَکَّلُونَ ٤٢ ﴾
وگفتند مشرکان: اگر خواستى خدا، نمىپرستیدیم بجز وى هیچ چیزى را نه ما و نه پدران ما و حرام نمىدانستیم به غیر فرمان وى هیچ چیز را [719]. همچنین کردند آنانکه پیش از ایشان بودند، پس نیست بر پیغامبران بجز خبر رسانیدن آشکارا. ﴿35﴾و هرآیینه فرستادیم در هر گروهى پیغامبرى راکه عبادتِ خدا کنید و احتراز کنید از بتان. پس از ایشان کسى بود که راه نمودش خدا و از ایشان کسى بود که ثابت شد بر وى گمراهى. پس سیر کنید در زمین، پس بنگرید چگونه شد آخر کار دروغ دارندگان. ﴿36﴾اگر کوشش کنى بر هدایت ایشان [چه سود]، هرآیینه خدا راه نمىنماید آن راکه گمراه میسازد و نیست ایشان را هیچ یارى دهنده. ﴿37﴾و قسم خوردند به خدا به محکمترین سوگندهاى خود که بر نیانگیزد خدا مرده را. آرى! برانگیزد، وعدۀ درست لازم شده بر وى و لیکن بیشترین مردمان نمیدانند. ﴿38﴾[آرى برانگیزد] تا بیان کند براى ایشان آنچه اختلاف میکنند در آن و تا بدانند کافران که ایشان دروغى بودند. ﴿39﴾نیست فرمان ما براى چیزى چون خواهیم آفریدنش، مگر گوییم او را: بشو! پس بشود. ﴿40﴾و آنانکه ترک دیار خود کردند براى خدا بعد از آنکه ستم کرده شد بر ایشان، البته جاى دهیم ایشان را در دنیا به سراى نیک و هرآیینه مزد آخرت بزرگتر است، اگر مىدانستند. ﴿41﴾آنانکه صبر کردند و بر پروردگار خویش توکل مىنمایند [720]. ﴿42﴾
﴿وَمَآ أَرۡسَلۡنَا مِن قَبۡلِکَ إِلَّا رِجَالٗا نُّوحِیٓ إِلَیۡهِمۡۖ فَسَۡٔلُوٓاْ أَهۡلَ ٱلذِّکۡرِ إِن کُنتُمۡ لَا تَعۡلَمُونَ ٤٣ بِٱلۡبَیِّنَٰتِ وَٱلزُّبُرِۗ وَأَنزَلۡنَآ إِلَیۡکَ ٱلذِّکۡرَ لِتُبَیِّنَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَیۡهِمۡ وَلَعَلَّهُمۡ یَتَفَکَّرُونَ ٤٤ أَفَأَمِنَ ٱلَّذِینَ مَکَرُواْ ٱلسَّیَِّٔاتِ أَن یَخۡسِفَ ٱللَّهُ بِهِمُ ٱلۡأَرۡضَ أَوۡ یَأۡتِیَهُمُ ٱلۡعَذَابُ مِنۡ حَیۡثُ لَا یَشۡعُرُونَ ٤٥ أَوۡ یَأۡخُذَهُمۡ فِی تَقَلُّبِهِمۡ فَمَا هُم بِمُعۡجِزِینَ ٤٦ أَوۡ یَأۡخُذَهُمۡ عَلَىٰ تَخَوُّفٖ فَإِنَّ رَبَّکُمۡ لَرَءُوفٞ رَّحِیمٌ ٤٧ أَوَ لَمۡ یَرَوۡاْ إِلَىٰ مَا خَلَقَ ٱللَّهُ مِن شَیۡءٖ یَتَفَیَّؤُاْ ظِلَٰلُهُۥ عَنِ ٱلۡیَمِینِ وَٱلشَّمَآئِلِ سُجَّدٗا لِّلَّهِ وَهُمۡ دَٰخِرُونَ ٤٨ وَلِلَّهِۤ یَسۡجُدُۤ مَا فِی ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَمَا فِی ٱلۡأَرۡضِ مِن دَآبَّةٖ وَٱلۡمَلَٰٓئِکَةُ وَهُمۡ لَا یَسۡتَکۡبِرُونَ ٤٩ یَخَافُونَ رَبَّهُم مِّن فَوۡقِهِمۡ وَیَفۡعَلُونَ مَا یُؤۡمَرُونَ۩ ٥٠ ۞وَقَالَ ٱللَّهُ لَا تَتَّخِذُوٓاْ إِلَٰهَیۡنِ ٱثۡنَیۡنِۖ إِنَّمَا هُوَ إِلَٰهٞ وَٰحِدٞ فَإِیَّٰیَ فَٱرۡهَبُونِ ٥١ وَلَهُۥ مَا فِی ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِ وَلَهُ ٱلدِّینُ وَاصِبًاۚ أَفَغَیۡرَ ٱللَّهِ تَتَّقُونَ ٥٢ وَمَا بِکُم مِّن نِّعۡمَةٖ فَمِنَ ٱللَّهِۖ ثُمَّ إِذَا مَسَّکُمُ ٱلضُّرُّ فَإِلَیۡهِ تَجَۡٔرُونَ ٥٣ثُمَّ إِذَا کَشَفَ ٱلضُّرَّ عَنکُمۡ إِذَا فَرِیقٞ مِّنکُم بِرَبِّهِمۡ یُشۡرِکُونَ ٥٤﴾
و نفرستادیم پیش از تو مگر مردانى راکه وحى مىفرستادیم به سوى ایشان. پس سؤال کنید از اهل کتاب اگر نمیدانید [721]. ﴿43﴾فرستادیم ایشان را با دلایل و کتابها و فرود آوردیم به سوى تو کتاب تا بیان کنى براى مردمان شریعتى را که فرود آورده شد به سوى ایشان و تا بُوَد که ایشان تفکر کنند. ﴿44﴾آیا ایمن شدهاند آنانکه اندیشیدند تدبیرهاى بد [722]از آنکه فرو برد خدا ایشان را به زمین یا بیاید به ایشان عذاب از آنجا که ندانند؟. ﴿45﴾یا بگیرد ایشان را در آمدوشدِ ایشان، پس نیستند ایشان عاجز کننده. ﴿46﴾یا بگیرد ایشان را بعدِ ترس [723]، پس هرآیینه پروردگار شما لطف کنندۀ بخشاینده است. ﴿47﴾آیا ندیدهاند به سوى آنچه پیدا کرده است خدا از هر چیزى، میگردد سایههاى او از جانب راست و از جانب چپ، سجده کنان براى خدا خوارشده. ﴿48﴾و خداى را سجده میکنند آنچه در آسمانهاست و آنچه در زمین است از قسم جنبنده و فرشتگان نیز سجده میکنند و ایشان سرکشى نمىکنند. ﴿49﴾میترسند از پروردگار خود [غالب شده] از بالاى ایشان و مىکنند آنچه فرموده میشوند. ﴿50﴾و گفت خدا: فرا مگیرید دو معبود. جز این نیست که وى معبود یگانه است، پس از من بترسید. ﴿51﴾و مر او راست آنچه در آسمانها و زمین است و مر او راست عبادت لازم شده، آیا از غیر خدا میترسید؟. ﴿52﴾و آنچه با شما است از نعمت، از جانب خدا است. باز چون برسد به شما سختى، پس به سوى او مىنالید. ﴿53﴾باز چون بردارد سختى را از سر شما، ناگهان فریقى از شما به پروردگار خود، شریک مقرّر میکنند. ﴿54﴾
﴿ لِیَکۡفُرُواْ بِمَآ ءَاتَیۡنَٰهُمۡۚ فَتَمَتَّعُواْ فَسَوۡفَ تَعۡلَمُونَ ٥٥ وَیَجۡعَلُونَ لِمَا لَا یَعۡلَمُونَ نَصِیبٗا مِّمَّا رَزَقۡنَٰهُمۡۗ تَٱللَّهِ لَتُسَۡٔلُنَّ عَمَّا کُنتُمۡ تَفۡتَرُونَ ٥٦ وَیَجۡعَلُونَ لِلَّهِ ٱلۡبَنَٰتِ سُبۡحَٰنَهُۥ وَلَهُم مَّا یَشۡتَهُونَ ٥٧ وَإِذَا بُشِّرَ أَحَدُهُم بِٱلۡأُنثَىٰ ظَلَّ وَجۡهُهُۥ مُسۡوَدّٗا وَهُوَ کَظِیمٞ ٥٨ یَتَوَٰرَىٰ مِنَ ٱلۡقَوۡمِ مِن سُوٓءِ مَا بُشِّرَ بِهِۦٓۚ أَیُمۡسِکُهُۥ عَلَىٰ هُونٍ أَمۡ یَدُسُّهُۥ فِی ٱلتُّرَابِۗ أَلَا سَآءَ مَا یَحۡکُمُونَ ٥٩ لِلَّذِینَ لَا یُؤۡمِنُونَ بِٱلۡأٓخِرَةِ مَثَلُ ٱلسَّوۡءِۖ وَلِلَّهِ ٱلۡمَثَلُ ٱلۡأَعۡلَىٰۚ وَهُوَ ٱلۡعَزِیزُ ٱلۡحَکِیمُ ٦٠ وَلَوۡ یُؤَاخِذُ ٱللَّهُ ٱلنَّاسَ بِظُلۡمِهِم مَّا تَرَکَ عَلَیۡهَا مِن دَآبَّةٖ وَلَٰکِن یُؤَخِّرُهُمۡ إِلَىٰٓ أَجَلٖ مُّسَمّٗىۖ فَإِذَا جَآءَ أَجَلُهُمۡ لَا یَسۡتَٔۡخِرُونَ سَاعَةٗ وَلَا یَسۡتَقۡدِمُونَ ٦١ وَیَجۡعَلُونَ لِلَّهِ مَا یَکۡرَهُونَۚ وَتَصِفُ أَلۡسِنَتُهُمُ ٱلۡکَذِبَ أَنَّ لَهُمُ ٱلۡحُسۡنَىٰۚ لَا جَرَمَ أَنَّ لَهُمُ ٱلنَّارَ وَأَنَّهُم مُّفۡرَطُونَ ٦٢ تَٱللَّهِ لَقَدۡ أَرۡسَلۡنَآ إِلَىٰٓ أُمَمٖ مِّن قَبۡلِکَ فَزَیَّنَ لَهُمُ ٱلشَّیۡطَٰنُ أَعۡمَٰلَهُمۡ فَهُوَ وَلِیُّهُمُ ٱلۡیَوۡمَ وَلَهُمۡ عَذَابٌ أَلِیمٞ ٦٣ وَمَآ أَنزَلۡنَا عَلَیۡکَ ٱلۡکِتَٰبَ إِلَّا لِتُبَیِّنَ لَهُمُ ٱلَّذِی ٱخۡتَلَفُواْ فِیهِ وَهُدٗى وَرَحۡمَةٗ لِّقَوۡمٖ یُؤۡمِنُونَ ٦٤﴾
تا ناسپاسى کنند آنچه دادیم ایشان را. پس بهرهمند شوید، پس خواهید دانست. ﴿55﴾و مقرر کردند براى چیزى که نمیدانند تحقیق آن (یعنى براى بتان)، حصهای از آنچه روزى دادیم ایشان را. به خدا قسم! البته پرسیده خواهید شد از آنچه افترا مىکردید. ﴿56﴾و مقرر میکنند براى خدا دختران را. پاک است او و مقرر مىکنند براى خویش آنچه رغبت مینمایند [724]. ﴿57﴾و اگر مژده داده شود یکى از ایشان به تولد دختر، روى او سیاه گردد و او پر از اندوه باشد. ﴿58﴾پنهان شود از قوم به سبب ناخوشى آنچه مژده داده شد به وى. [در تأمّل افتد که] آیا باقى گذاردش به خوارى یا در آردش به خاک؟ آگاه شو! بد حکم ایشان است این حکم!. ﴿59﴾آنان راکه معتقد نمىشوند به آخرت، صفت بد است و خداى راست صفت بلند و او غالب با حکمت است. ﴿60﴾و اگر گرفتار کند خدا مردمان را به سبب ستم ایشان، نگذارد بر زمین هیچ جنبندهای و لیکن موقوف میدارد ایشان را تا وقتى مقرر، پس چون برسد آن وقت مقرر ایشان، باز نمانند ساعتى و نه پیشروند. ﴿61﴾و مقرر مىکنند براى خدا آنچه ناپسند میدارند [725]و بیان میکند زبانهای ایشان سخن دروغ را که ایشان را باشد نیکویى [726]. شبهه نیست در آنکه ایشان را باشد آتش و آنکه ایشان، پیش فرستادگانند به دوزخ. ﴿62﴾قسم به خدا! هرآیینه پیغامبران فرستادیم به سوى امّتانى که پیش از تو بودند. پس بیاراست براى ایشان شیطان کردارهاى ایشان، پس همو یار این کافران است امروز و ایشان راست عذاب درد دهنده. ﴿63﴾و فرود نیاوردیم بر تو کتاب را مگر به سبب آنکه بیان کنى براى ایشان آنچه در آن اختلاف کردند و براى راه نمودن و بخشایش قومى که میگرویدند. ﴿64﴾
﴿ وَٱللَّهُ أَنزَلَ مِنَ ٱلسَّمَآءِ مَآءٗ فَأَحۡیَا بِهِ ٱلۡأَرۡضَ بَعۡدَ مَوۡتِهَآۚ إِنَّ فِی ذَٰلِکَ لَأٓیَةٗ لِّقَوۡمٖ یَسۡمَعُونَ ٦٥ وَإِنَّ لَکُمۡ فِی ٱلۡأَنۡعَٰمِ لَعِبۡرَةٗۖ نُّسۡقِیکُم مِّمَّا فِی بُطُونِهِۦ مِنۢ بَیۡنِ فَرۡثٖ وَدَمٖ لَّبَنًا خَالِصٗا سَآئِغٗا لِّلشَّٰرِبِینَ ٦٦ وَمِن ثَمَرَٰتِ ٱلنَّخِیلِ وَٱلۡأَعۡنَٰبِ تَتَّخِذُونَ مِنۡهُ سَکَرٗا وَرِزۡقًا حَسَنًاۚ إِنَّ فِی ذَٰلِکَ لَأٓیَةٗ لِّقَوۡمٖ یَعۡقِلُونَ ٦٧ وَأَوۡحَىٰ رَبُّکَ إِلَى ٱلنَّحۡلِ أَنِ ٱتَّخِذِی مِنَ ٱلۡجِبَالِ بُیُوتٗا وَمِنَ ٱلشَّجَرِ وَمِمَّا یَعۡرِشُونَ ٦٨ ثُمَّ کُلِی مِن کُلِّ ٱلثَّمَرَٰتِ فَٱسۡلُکِی سُبُلَ رَبِّکِ ذُلُلٗاۚ یَخۡرُجُ مِنۢ بُطُونِهَا شَرَابٞ مُّخۡتَلِفٌ أَلۡوَٰنُهُۥ فِیهِ شِفَآءٞ لِّلنَّاسِۚ إِنَّ فِی ذَٰلِکَ لَأٓیَةٗ لِّقَوۡمٖ یَتَفَکَّرُونَ ٦٩ وَٱللَّهُ خَلَقَکُمۡ ثُمَّ یَتَوَفَّىٰکُمۡۚ وَمِنکُم مَّن یُرَدُّ إِلَىٰٓ أَرۡذَلِ ٱلۡعُمُرِ لِکَیۡ لَا یَعۡلَمَ بَعۡدَ عِلۡمٖ شَیًۡٔاۚ إِنَّ ٱللَّهَ عَلِیمٞ قَدِیرٞ ٧٠ وَٱللَّهُ فَضَّلَ بَعۡضَکُمۡ عَلَىٰ بَعۡضٖ فِی ٱلرِّزۡقِۚ فَمَا ٱلَّذِینَ فُضِّلُواْ بِرَآدِّی رِزۡقِهِمۡ عَلَىٰ مَا مَلَکَتۡ أَیۡمَٰنُهُمۡ فَهُمۡ فِیهِ سَوَآءٌۚ أَفَبِنِعۡمَةِ ٱللَّهِ یَجۡحَدُونَ ٧١ وَٱللَّهُ جَعَلَ لَکُم مِّنۡ أَنفُسِکُمۡ أَزۡوَٰجٗا وَجَعَلَ لَکُم مِّنۡ أَزۡوَٰجِکُم بَنِینَ وَحَفَدَةٗ وَرَزَقَکُم مِّنَ ٱلطَّیِّبَٰتِۚ أَفَبِٱلۡبَٰطِلِ یُؤۡمِنُونَ وَبِنِعۡمَتِ ٱللَّهِ هُمۡ یَکۡفُرُونَ ٧٢ ﴾
و خدا فرود آورد از آسمان آب را، پس زنده ساخت به آن زمین را بعد از مرگ آن. هرآیینه در این نشانهای است گروهى راکه مىشنوند. ﴿65﴾و هرآیینه شما را در چهارپایان، پندى است، مىنوشانیم شما را از جملۀ آنچه در شکم وى است از میان سرگین و خون، شیرى خالص گوارا، آشامندگان را. ﴿66﴾و از میوههاى درختان خرما و درختان انگور [قسمى هست که] میسازید از آن شراب مست کننده و میسازید از آن روزى حلال، هرآیینه در این نشانهای است گروهى راکه در مىیابند. ﴿67﴾و الهام فرستاد پروردگار تو به سوى زنبورِ شهد که بساز خانهها از کوهها و از درختان و از آنچه مردمان بنا میکنند. ﴿68﴾باز بخور از هر جنس میوهها و برو در راههاى پروردگار خویش رام شدۀ [آن راهها] که برمىآید از شکم این زنبورها آشامیدنى گوناگون رنگهاى آن. در آن آشامیدنى شفا است مردمان را، هرآیینه در این امور نشانه است گروهى راکه تفکر میکنند. ﴿69﴾و خدا آفرید شما را، باز بمیراند شما را و از شما کسى هست که عائد کرده میشود به خوارترین عمر، مَآلش آنکه نداند بعدِ دانستن، چیزى را. هرآیینه خدا دانای تواناست. ﴿70﴾و خدا فضل داد بعض شما را بر بعض در روزى، پس نیستند آنان که افزودنى داده شدند، عاید کنندگان روزى خود را بر مملوکان خود تا همۀ ایشان در روزى برابر باشند. آیا نعمت خدا را انکار مىنمایند؟ [727]. ﴿71﴾و خدا آفرید براى شما از جنس شما زنان را و آفرید براى شما از زنان شما پسران و نبیرگان را و روزى داد شما را از پاکیزهها، آیا به باطل معتقد مىشوند و به نعمت خدا ایشان ناسپاسى مىنمایند؟. ﴿72﴾
﴿ وَیَعۡبُدُونَ مِن دُونِ ٱللَّهِ مَا لَا یَمۡلِکُ لَهُمۡ رِزۡقٗا مِّنَ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِ شَیۡٔٗا وَلَا یَسۡتَطِیعُونَ ٧٣ فَلَا تَضۡرِبُواْ لِلَّهِ ٱلۡأَمۡثَالَۚ إِنَّ ٱللَّهَ یَعۡلَمُ وَأَنتُمۡ لَا تَعۡلَمُونَ ٧٤ ۞ضَرَبَ ٱللَّهُ مَثَلًا عَبۡدٗا مَّمۡلُوکٗا لَّا یَقۡدِرُ عَلَىٰ شَیۡءٖ وَمَن رَّزَقۡنَٰهُ مِنَّا رِزۡقًا حَسَنٗا فَهُوَ یُنفِقُ مِنۡهُ سِرّٗا وَجَهۡرًاۖ هَلۡ یَسۡتَوُۥنَۚ ٱلۡحَمۡدُ لِلَّهِۚ بَلۡ أَکۡثَرُهُمۡ لَا یَعۡلَمُونَ ٧٥ وَضَرَبَ ٱللَّهُ مَثَلٗا رَّجُلَیۡنِ أَحَدُهُمَآ أَبۡکَمُ لَا یَقۡدِرُ عَلَىٰ شَیۡءٖ وَهُوَ کَلٌّ عَلَىٰ مَوۡلَىٰهُ أَیۡنَمَا یُوَجِّههُّ لَا یَأۡتِ بِخَیۡرٍ هَلۡ یَسۡتَوِی هُوَ وَمَن یَأۡمُرُ بِٱلۡعَدۡلِ وَهُوَ عَلَىٰ صِرَٰطٖ مُّسۡتَقِیمٖ ٧٦ وَلِلَّهِ غَیۡبُ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِۚ وَمَآ أَمۡرُ ٱلسَّاعَةِ إِلَّا کَلَمۡحِ ٱلۡبَصَرِ أَوۡ هُوَ أَقۡرَبُۚ إِنَّ ٱللَّهَ عَلَىٰ کُلِّ شَیۡءٖ قَدِیرٞ ٧٧ وَٱللَّهُ أَخۡرَجَکُم مِّنۢ بُطُونِ أُمَّهَٰتِکُمۡ لَا تَعۡلَمُونَ شَیۡٔٗا وَجَعَلَ لَکُمُ ٱلسَّمۡعَ وَٱلۡأَبۡصَٰرَ وَٱلۡأَفِۡٔدَةَ لَعَلَّکُمۡ تَشۡکُرُونَ ٧٨ أَلَمۡ یَرَوۡاْ إِلَى ٱلطَّیۡرِ مُسَخَّرَٰتٖ فِی جَوِّ ٱلسَّمَآءِ مَا یُمۡسِکُهُنَّ إِلَّا ٱللَّهُۚ إِنَّ فِی ذَٰلِکَ لَأٓیَٰتٖ لِّقَوۡمٖ یُؤۡمِنُونَ ٧٩ ﴾
و مىپرستند بجز خدا کسى راکه نمىتواند براى ایشان چیزى روزى دادن از آسمانها و زمین چیزى [از توانایى] و قادر نمىشوند. ﴿73﴾پس بیان مکنید براى خدا داستانها، هرآیینه خدا میداند و شما نمیدانید. ﴿74﴾بیان کرد خدا داستان بندۀ مملوکى که توانایى ندارد بر هیچ چیز و کسی که دادیمش از نزدیک خود، روزى نیک، پس وى خرج میکند از آن روزى، پنهان و آشکارا، آیا برابر میشوند؟ همۀ ستایش، خداى را است، بلکه اکثر ایشان نمیدانند. ﴿75﴾و بیان کرد خدا داستانى دیگر، دو مرد، یکى از ایشان گنگ است، قدرت ندارند بر چیزى و او گران است بر خواجۀ خود، هر کجا فرستدش نیارد از آنجا هیچ نیکى. آیا برابر است این شخص و کسی که مىفرماید مردمان را به عدل و خودش بر راه راست است؟ [728]. ﴿76﴾و خداى راست علم پنهان آسمانها و زمین و نیست کار قیامت (یعنى نزدیک قدرت او)، مگر مانند چشم بهم زدن، بلکه نزدیکتر است، هرآیینه خدا بر همه چیز تواناست. ﴿77﴾و خدا بیرون آورد شما را از شکمهای مادران شما، نمىدانستید چیزى را و پیدا ساخت براى شما شنوایى و چشمها و دلها تا بُوَد که شکر کنید. ﴿78﴾آیا ندیدند به سوى مرغان رام شده در هوای آسمان؟ نگاه نمیدارد ایشان را مگر خدا، هرآیینه در این نشانههاست گروهى راکه ایمان مىآرند. ﴿79﴾
﴿ وَٱللَّهُ جَعَلَ لَکُم مِّنۢ بُیُوتِکُمۡ سَکَنٗا وَجَعَلَ لَکُم مِّن جُلُودِ ٱلۡأَنۡعَٰمِ بُیُوتٗا تَسۡتَخِفُّونَهَا یَوۡمَ ظَعۡنِکُمۡ وَیَوۡمَ إِقَامَتِکُمۡ وَمِنۡ أَصۡوَافِهَا وَأَوۡبَارِهَا وَأَشۡعَارِهَآ أَثَٰثٗا وَمَتَٰعًا إِلَىٰ حِینٖ ٨٠ وَٱللَّهُ جَعَلَ لَکُم مِّمَّا خَلَقَ ظِلَٰلٗا وَجَعَلَ لَکُم مِّنَ ٱلۡجِبَالِ أَکۡنَٰنٗا وَجَعَلَ لَکُمۡ سَرَٰبِیلَ تَقِیکُمُ ٱلۡحَرَّ وَسَرَٰبِیلَ تَقِیکُم بَأۡسَکُمۡۚ کَذَٰلِکَ یُتِمُّ نِعۡمَتَهُۥ عَلَیۡکُمۡ لَعَلَّکُمۡ تُسۡلِمُونَ ٨١ فَإِن تَوَلَّوۡاْ فَإِنَّمَا عَلَیۡکَ ٱلۡبَلَٰغُ ٱلۡمُبِینُ ٨٢ یَعۡرِفُونَ نِعۡمَتَ ٱللَّهِ ثُمَّ یُنکِرُونَهَا وَأَکۡثَرُهُمُ ٱلۡکَٰفِرُونَ ٨٣ وَیَوۡمَ نَبۡعَثُ مِن کُلِّ أُمَّةٖ شَهِیدٗا ثُمَّ لَا یُؤۡذَنُ لِلَّذِینَ کَفَرُواْ وَلَا هُمۡ یُسۡتَعۡتَبُونَ ٨٤ وَإِذَا رَءَا ٱلَّذِینَ ظَلَمُواْ ٱلۡعَذَابَ فَلَا یُخَفَّفُ عَنۡهُمۡ وَلَا هُمۡ یُنظَرُونَ ٨٥ وَإِذَا رَءَا ٱلَّذِینَ أَشۡرَکُواْ شُرَکَآءَهُمۡ قَالُواْ رَبَّنَا هَٰٓؤُلَآءِ شُرَکَآؤُنَا ٱلَّذِینَ کُنَّا نَدۡعُواْ مِن دُونِکَۖ فَأَلۡقَوۡاْ إِلَیۡهِمُ ٱلۡقَوۡلَ إِنَّکُمۡ لَکَٰذِبُونَ ٨٦ وَأَلۡقَوۡاْ إِلَى ٱللَّهِ یَوۡمَئِذٍ ٱلسَّلَمَۖ وَضَلَّ عَنۡهُم مَّا کَانُواْ یَفۡتَرُونَ ٨٧ ﴾
خدا ساخت براى شما از خانههاى شما جاى سکونت و ساخت براى شما از پوست چهارپایان، خانههایی. سبک مىیابید آن را روز سفر خود و روز اقامت خود و ساخت از پشمهاى وى و کُرکهای وى و موهای وى اسباب خانه و بهرهمندى تا وقت مقرر. ﴿80﴾و خدا پیدا ساخت براى شما از مخلوقات خود سایهها و پیدا کرد براى شما از کوهها، غارها و ساخت براى شما جامهها که نگاه دارد شما را از گرمى [729]و جامههایى که نگاه دارد شما را از ضرر جنگ شما. همچنین تمام میدهد نعمت خود را بر شما، تا بُوَد که منقاد شوید. ﴿81﴾پس اگر اعراض کنند، جز این نیست که بر تو پیغام رسانیدن آشکار است. ﴿82﴾مىشناسند نعمت خدا را باز انکار آن میکنند و بیشتر ایشان، کافرانند. ﴿83﴾و آن روز که برانگیزیم از هر گروهى را گواهى را [730]باز دستورى داده نشود کافران را [731]و نه از ایشان رجوع به مرضیات الهى طلب کرده شود. ﴿84﴾و چون ببینند ستمکاران عذاب را [اضطراب کنند]، پس سبک کرده نشود از ایشان و نه ایشان مهلت داده شوند. ﴿85﴾و چون ببینند مشرکان شریکان خود را، گویند: اى پروردگار ما! این جماعت شریکان مااند که مىپرستیدیم بجز تو. پس شریکان پیغام اندازند به سوى ایشان [این سخن را] که: هرآیینه شما دروغگویانید. ﴿86﴾و این همه افگنند به سوى خدا آن روز پیغام انقیاد را و گم گردد از ایشان آنچه افترا میکردند. ﴿87﴾
﴿ ٱلَّذِینَ کَفَرُواْ وَصَدُّواْ عَن سَبِیلِ ٱللَّهِ زِدۡنَٰهُمۡ عَذَابٗا فَوۡقَ ٱلۡعَذَابِ بِمَا کَانُواْ یُفۡسِدُونَ ٨٨ وَیَوۡمَ نَبۡعَثُ فِی کُلِّ أُمَّةٖ شَهِیدًا عَلَیۡهِم مِّنۡ أَنفُسِهِمۡۖ وَجِئۡنَا بِکَ شَهِیدًا عَلَىٰ هَٰٓؤُلَآءِۚ وَنَزَّلۡنَا عَلَیۡکَ ٱلۡکِتَٰبَ تِبۡیَٰنٗا لِّکُلِّ شَیۡءٖ وَهُدٗى وَرَحۡمَةٗ وَبُشۡرَىٰ لِلۡمُسۡلِمِینَ ٨٩ ۞إِنَّ ٱللَّهَ یَأۡمُرُ بِٱلۡعَدۡلِ وَٱلۡإِحۡسَٰنِ وَإِیتَآیِٕ ذِی ٱلۡقُرۡبَىٰ وَیَنۡهَىٰ عَنِ ٱلۡفَحۡشَآءِ وَٱلۡمُنکَرِ وَٱلۡبَغۡیِۚ یَعِظُکُمۡ لَعَلَّکُمۡ تَذَکَّرُونَ ٩٠ وَأَوۡفُواْ بِعَهۡدِ ٱللَّهِ إِذَا عَٰهَدتُّمۡ وَلَا تَنقُضُواْ ٱلۡأَیۡمَٰنَ بَعۡدَ تَوۡکِیدِهَا وَقَدۡ جَعَلۡتُمُ ٱللَّهَ عَلَیۡکُمۡ کَفِیلًاۚ إِنَّ ٱللَّهَ یَعۡلَمُ مَا تَفۡعَلُونَ ٩١ وَلَا تَکُونُواْ کَٱلَّتِی نَقَضَتۡ غَزۡلَهَا مِنۢ بَعۡدِ قُوَّةٍ أَنکَٰثٗا تَتَّخِذُونَ أَیۡمَٰنَکُمۡ دَخَلَۢا بَیۡنَکُمۡ أَن تَکُونَ أُمَّةٌ هِیَ أَرۡبَىٰ مِنۡ أُمَّةٍۚ إِنَّمَا یَبۡلُوکُمُ ٱللَّهُ بِهِۦۚ وَلَیُبَیِّنَنَّ لَکُمۡ یَوۡمَ ٱلۡقِیَٰمَةِ مَا کُنتُمۡ فِیهِ تَخۡتَلِفُونَ ٩٢ وَلَوۡ شَآءَ ٱللَّهُ لَجَعَلَکُمۡ أُمَّةٗ وَٰحِدَةٗ وَلَٰکِن یُضِلُّ مَن یَشَآءُ وَیَهۡدِی مَن یَشَآءُۚ وَلَتُسَۡٔلُنَّ عَمَّا کُنتُمۡ تَعۡمَلُونَ ٩٣ ﴾
آنانکه کافر شدند و بازداشتند [732]از راه خدا، افزون دهیم ایشان را عذابى بالاى عذابى به سبب آنکه فساد میکردند [733]. ﴿88﴾و آن روز که بر انگیزیم در هر امّتى گواهی بر ایشان از قبیلۀ ایشان [734]، و بیاریم تو را گواه بر این کافران، و فرود آوردیم بر تو کتاب براى بیان کردن هر چیز و براى راه نمودن و بخشایش و مژده دادن، مسلمانان را. ﴿89﴾هرآیینه خدا میفرماید به انصاف و نیکوکارى و عطا کردن به خویشاوندان و منع میکند از بىحیایى و کار ناپسندیده و تعدّى. پند میدهد شما را تا بُوَد که شما پندپذیر شوید. ﴿90﴾و وفا کنید به عهد خدا چون عهد ببندید و مَشکنید سوگندها را بعدِ محکم ساختن آنها و هرآیینه ساختهاید خدا را بر خویش، نگهبان [735]. هرآیینه خدا میداند آنچه میکنید. ﴿91﴾و مباشید مانند زنى که گسست رشتۀ خود را بعد از استوارى، پاره پاره ساخته. میسازید سوگندهاى خویش را مکر در میان خود تا افزونتر شود گروهى از گروهى [736]. جز این نیست که مىآزماید خدا شما را به آن افزونى و البته بیان کند براى شما روز قیامت آنچه در آن اختلاف مىنمودید [737]. ﴿92﴾و اگر خواستى خدا، ساختى شما را یک گروه و لیکن گمراه میکند هر که را خواهد و راه مىنماید هر که را خواهد و البته پرسیده خواهید شد از آنچه میکردید. ﴿93﴾
﴿وَلَا تَتَّخِذُوٓاْ أَیۡمَٰنَکُمۡ دَخَلَۢا بَیۡنَکُمۡ فَتَزِلَّ قَدَمُۢ بَعۡدَ ثُبُوتِهَا وَتَذُوقُواْ ٱلسُّوٓءَ بِمَا صَدَدتُّمۡ عَن سَبِیلِ ٱللَّهِ وَلَکُمۡ عَذَابٌ عَظِیمٞ ٩٤ وَلَا تَشۡتَرُواْ بِعَهۡدِ ٱللَّهِ ثَمَنٗا قَلِیلًاۚ إِنَّمَا عِندَ ٱللَّهِ هُوَ خَیۡرٞ لَّکُمۡ إِن کُنتُمۡ تَعۡلَمُونَ ٩٥ مَا عِندَکُمۡ یَنفَدُ وَمَا عِندَ ٱللَّهِ بَاقٖۗ وَلَنَجۡزِیَنَّ ٱلَّذِینَ صَبَرُوٓاْ أَجۡرَهُم بِأَحۡسَنِ مَا کَانُواْ یَعۡمَلُونَ ٩٦ مَنۡ عَمِلَ صَٰلِحٗا مِّن ذَکَرٍ أَوۡ أُنثَىٰ وَهُوَ مُؤۡمِنٞ فَلَنُحۡیِیَنَّهُۥ حَیَوٰةٗ طَیِّبَةٗۖ وَلَنَجۡزِیَنَّهُمۡ أَجۡرَهُم بِأَحۡسَنِ مَا کَانُواْ یَعۡمَلُونَ ٩٧ فَإِذَا قَرَأۡتَ ٱلۡقُرۡءَانَ فَٱسۡتَعِذۡ بِٱللَّهِ مِنَ ٱلشَّیۡطَٰنِ ٱلرَّجِیمِ ٩٨ إِنَّهُۥ لَیۡسَ لَهُۥ سُلۡطَٰنٌ عَلَى ٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ وَعَلَىٰ رَبِّهِمۡ یَتَوَکَّلُونَ ٩٩ إِنَّمَا سُلۡطَٰنُهُۥ عَلَى ٱلَّذِینَ یَتَوَلَّوۡنَهُۥ وَٱلَّذِینَ هُم بِهِۦ مُشۡرِکُونَ ١٠٠وَإِذَا بَدَّلۡنَآ ءَایَةٗ مَّکَانَ ءَایَةٖ وَٱللَّهُ أَعۡلَمُ بِمَا یُنَزِّلُ قَالُوٓاْ إِنَّمَآ أَنتَ مُفۡتَرِۢۚ بَلۡ أَکۡثَرُهُمۡ لَا یَعۡلَمُونَ ١٠١ قُلۡ نَزَّلَهُۥ رُوحُ ٱلۡقُدُسِ مِن رَّبِّکَ بِٱلۡحَقِّ لِیُثَبِّتَ ٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ وَهُدٗى وَبُشۡرَىٰ لِلۡمُسۡلِمِینَ ١٠٢﴾
و مسازید سوگندهاى خود را دغا در میان خویش که آنگاه بلغزد قدم بعدِ استوارى آن و بچشید عقوبت به سبب بازداشتن از راه خدا، و شما را باشد عذاب بزرگ [738]. ﴿94﴾و مستانید عوض عهد خدا بهاى اندک، هرآیینه آنچه نزدیک خدا است، آن بهتر است شما را اگر دانستهاید. ﴿95﴾آنچه نزدیک شما است فانى شود و آنچه نزدیک خداست، پاینده است و بدهیم صابران را مزد ایشان به حسب نیکوترین آنچه میکردند. ﴿96﴾هر که عمل نیک کرد مرد باشد یا زن و او مسلمان است، هرآیینه زنده کنیمش به زندگانى پاک [739]و بدهیم آن جماعت را مزد ایشان به حسب نیکوترین آنچه میکردند. ﴿97﴾پس وقتى که خواهى قرآن خواندن، پناه طلب کن به خدا از شیطان رانده شده. ﴿98﴾هرآیینه نیست شیطان را غلبه بر آنانکه ایمان آوردند و به پروردگار خود توکل میکنند. ﴿99﴾جز این نیست که غلبۀ او بر آنان است که دوستدارى او میکنند و آنانکه ایشان به خدا شریک مقرر میکنند. ﴿100﴾و چون بدل کنیم آیتى به جاى آیتى [740]و خدا دانندهتر است به آنچه فرود مىآرد، گویند: جز این نیست که تو افترا کنندهای. بلکه اکثر ایشان نمیدانند. ﴿101﴾بگو: فرود آورده است آن را روح القدس از جانب پروردگار تو به راستى، تا مستقیم سازد مؤمنان را و براى راه نمودن و مژده دادن، مسلمانان را. ﴿102﴾
﴿ وَلَقَدۡ نَعۡلَمُ أَنَّهُمۡ یَقُولُونَ إِنَّمَا یُعَلِّمُهُۥ بَشَرٞۗ لِّسَانُ ٱلَّذِی یُلۡحِدُونَ إِلَیۡهِ أَعۡجَمِیّٞ وَهَٰذَا لِسَانٌ عَرَبِیّٞ مُّبِینٌ ١٠٣ إِنَّ ٱلَّذِینَ لَا یُؤۡمِنُونَ بَِٔایَٰتِ ٱللَّهِ لَا یَهۡدِیهِمُ ٱللَّهُ وَلَهُمۡ عَذَابٌ أَلِیمٌ ١٠٤ إِنَّمَا یَفۡتَرِی ٱلۡکَذِبَ ٱلَّذِینَ لَا یُؤۡمِنُونَ بَِٔایَٰتِ ٱللَّهِۖ وَأُوْلَٰٓئِکَ هُمُ ٱلۡکَٰذِبُونَ ١٠٥ مَن کَفَرَ بِٱللَّهِ مِنۢ بَعۡدِ إِیمَٰنِهِۦٓ إِلَّا مَنۡ أُکۡرِهَ وَقَلۡبُهُۥ مُطۡمَئِنُّۢ بِٱلۡإِیمَٰنِ وَلَٰکِن مَّن شَرَحَ بِٱلۡکُفۡرِ صَدۡرٗا فَعَلَیۡهِمۡ غَضَبٞ مِّنَ ٱللَّهِ وَلَهُمۡ عَذَابٌ عَظِیمٞ ١٠٦ ذَٰلِکَ بِأَنَّهُمُ ٱسۡتَحَبُّواْ ٱلۡحَیَوٰةَ ٱلدُّنۡیَا عَلَى ٱلۡأٓخِرَةِ وَأَنَّ ٱللَّهَ لَا یَهۡدِی ٱلۡقَوۡمَ ٱلۡکَٰفِرِینَ ١٠٧ أُوْلَٰٓئِکَ ٱلَّذِینَ طَبَعَ ٱللَّهُ عَلَىٰ قُلُوبِهِمۡ وَسَمۡعِهِمۡ وَأَبۡصَٰرِهِمۡۖ وَأُوْلَٰٓئِکَ هُمُ ٱلۡغَٰفِلُونَ ١٠٨ لَا جَرَمَ أَنَّهُمۡ فِی ٱلۡأٓخِرَةِ هُمُ ٱلۡخَٰسِرُونَ ١٠٩ ثُمَّ إِنَّ رَبَّکَ لِلَّذِینَ هَاجَرُواْ مِنۢ بَعۡدِ مَا فُتِنُواْ ثُمَّ جَٰهَدُواْ وَصَبَرُوٓاْ إِنَّ رَبَّکَ مِنۢ بَعۡدِهَا لَغَفُورٞ رَّحِیمٞ ١١٠ ﴾
و هرآیینه ما میدانیم که کافران میگویند: جز این نیست که مىآموزد این پیغامبر را آدمى. زبان کسی که نسبت میکنند به سوى او، عجمى است و این قرآن، به زبان عربى واضح است. ﴿103﴾هرآیینه آنانکه ایمان نمىآرند به آیات خدا، راه ننماید ایشان را خدا و ایشان را باشد عذاب درد دهنده. ﴿104﴾جز این نیست که افتراء میکنند دروغ را آنانکه ایمان ندارند به آیتهاى خدا و ایشانند دروغگویان. ﴿105﴾هر که کافر شود به خدا بعد از ایمان خود- مگر آنکه جبر کرده شود بر وى و دلش آرمیده باشد به ایمان- و لیکن کسی که سینه گشاده کند به کفر (یعنى راضى شود)، بر ایشان است خشمی از خداى و ایشان راست، عذاب بزرگ. ﴿106﴾این خشم به سبب آن است که ایشان دوست داشتند زندگانى دنیا را بر آخرت و به سبب آن است که خدا راه نمىنماید گروه کافران را. ﴿107﴾ایشانند آن جماعت که مهر نهاده است خدا بر دلهای ایشان و بر گوش ایشان و دیدهاى ایشان و ایشانند بىخبران. ﴿108﴾شک نیست در آن که ایشانند در آخرت، زیانکاران. ﴿109﴾باز پروردگار تو آنان را که هجرت کردند بعد از آنکه عقوبت کرده شد ایشان را [تا کلمۀ کفر بگویند]، باز جهاد کردند و صبر نمودند، هرآیینه پروردگار تو بعد از این مقدمه، آمرزگار مهربان است. ﴿110﴾
﴿ ۞یَوۡمَ تَأۡتِی کُلُّ نَفۡسٖ تُجَٰدِلُ عَن نَّفۡسِهَا وَتُوَفَّىٰ کُلُّ نَفۡسٖ مَّا عَمِلَتۡ وَهُمۡ لَا یُظۡلَمُونَ ١١١ وَضَرَبَ ٱللَّهُ مَثَلٗا قَرۡیَةٗ کَانَتۡ ءَامِنَةٗ مُّطۡمَئِنَّةٗ یَأۡتِیهَا رِزۡقُهَا رَغَدٗا مِّن کُلِّ مَکَانٖ فَکَفَرَتۡ بِأَنۡعُمِ ٱللَّهِ فَأَذَٰقَهَا ٱللَّهُ لِبَاسَ ٱلۡجُوعِ وَٱلۡخَوۡفِ بِمَا کَانُواْ یَصۡنَعُونَ ١١٢ وَلَقَدۡ جَآءَهُمۡ رَسُولٞ مِّنۡهُمۡ فَکَذَّبُوهُ فَأَخَذَهُمُ ٱلۡعَذَابُ وَهُمۡ ظَٰلِمُونَ ١١٣ فَکُلُواْ مِمَّا رَزَقَکُمُ ٱللَّهُ حَلَٰلٗا طَیِّبٗا وَٱشۡکُرُواْ نِعۡمَتَ ٱللَّهِ إِن کُنتُمۡ إِیَّاهُ تَعۡبُدُونَ ١١٤ إِنَّمَا حَرَّمَ عَلَیۡکُمُ ٱلۡمَیۡتَةَ وَٱلدَّمَ وَلَحۡمَ ٱلۡخِنزِیرِ وَمَآ أُهِلَّ لِغَیۡرِ ٱللَّهِ بِهِۦۖ فَمَنِ ٱضۡطُرَّ غَیۡرَ بَاغٖ وَلَا عَادٖ فَإِنَّ ٱللَّهَ غَفُورٞ رَّحِیمٞ ١١٥ وَلَا تَقُولُواْ لِمَا تَصِفُ أَلۡسِنَتُکُمُ ٱلۡکَذِبَ هَٰذَا حَلَٰلٞ وَهَٰذَا حَرَامٞ لِّتَفۡتَرُواْ عَلَى ٱللَّهِ ٱلۡکَذِبَۚ إِنَّ ٱلَّذِینَ یَفۡتَرُونَ عَلَى ٱللَّهِ ٱلۡکَذِبَ لَا یُفۡلِحُونَ ١١٦ مَتَٰعٞ قَلِیلٞ وَلَهُمۡ عَذَابٌ أَلِیمٞ ١١٧ وَعَلَى ٱلَّذِینَ هَادُواْ حَرَّمۡنَا مَا قَصَصۡنَا عَلَیۡکَ مِن قَبۡلُۖ وَمَا ظَلَمۡنَٰهُمۡ وَلَٰکِن کَانُوٓاْ أَنفُسَهُمۡ یَظۡلِمُونَ ١١٨ ﴾
آن روز که بیاید هر شخصى جدال کنان از طرف ذات خود و به تمام داده شود هر شخصى را جزاى آنچه کرده است و ایشان ستم کرده نشوند. ﴿111﴾و بیان کرد خدا داستان دیهى که بود ایمن آرمیده، مىآمد به او روزى او به گشادگى از هر جاى. پس ناسپاسى کرد به نعمتهاى خدا، پس چشانید خدا آن را پوشش گرسنگى و ترس به سبب آنچه میکردند. ﴿112﴾و هرآیینه آمد پیش ایشان پیغامبرى از جنس ایشان، پس دروغى داشتندش، پس گرفت ایشان را عقوبت و ایشان ستمکار بودند [741]. ﴿113﴾پس بخورید از آنچه خدا روزى داد شما را حلال پاکیزه و شکر کنید بر نعمت خدا اگر او را مىپرستید ﴿114﴾جز جز این نیست که حرام ساخته است خدا بر شما مردار را و خون و گوشت خوک را و آنچه ذکر کرده شد نام غیر خدا بر ذبح وى، پس هر که بیچاره شد، نه ستم کرده و نه از حد گذشته، پس خدا آمرزگار مهربان است. ﴿115﴾و مگویید چیزى را که بیان میکند [حکم او را] زبان شما به دروغ، آن حلال است و این حرام است تا افترا کنید بر خدا دروغ را، هرآیینه آنانکه افترا میکنند بر خدا دروغ را، رستگار نمىشوند. ﴿116﴾[ایشان را بُوَد] بهرۀ اندک و ایشان را باشد عذاب درد دهنده. ﴿117﴾و بر یهود حرام کرده بودیم آنچه قصّه خواندیم بر تو پیش از این (یعنى در سورۀ انعام) و ستم نکردیم بر ایشان و لیکن ایشان بر جان خویش ستم میکردند. ﴿118﴾
﴿ ثُمَّ إِنَّ رَبَّکَ لِلَّذِینَ عَمِلُواْ ٱلسُّوٓءَ بِجَهَٰلَةٖ ثُمَّ تَابُواْ مِنۢ بَعۡدِ ذَٰلِکَ وَأَصۡلَحُوٓاْ إِنَّ رَبَّکَ مِنۢ بَعۡدِهَا لَغَفُورٞ رَّحِیمٌ ١١٩ إِنَّ إِبۡرَٰهِیمَ کَانَ أُمَّةٗ قَانِتٗا لِّلَّهِ حَنِیفٗا وَلَمۡ یَکُ مِنَ ٱلۡمُشۡرِکِینَ ١٢٠ شَاکِرٗا لِّأَنۡعُمِهِۚ ٱجۡتَبَىٰهُ وَهَدَىٰهُ إِلَىٰ صِرَٰطٖ مُّسۡتَقِیمٖ ١٢١ وَءَاتَیۡنَٰهُ فِی ٱلدُّنۡیَا حَسَنَةٗۖ وَإِنَّهُۥ فِی ٱلۡأٓخِرَةِ لَمِنَ ٱلصَّٰلِحِینَ ١٢٢ ثُمَّ أَوۡحَیۡنَآ إِلَیۡکَ أَنِ ٱتَّبِعۡ مِلَّةَ إِبۡرَٰهِیمَ حَنِیفٗاۖ وَمَا کَانَ مِنَ ٱلۡمُشۡرِکِینَ ١٢٣ إِنَّمَا جُعِلَ ٱلسَّبۡتُ عَلَى ٱلَّذِینَ ٱخۡتَلَفُواْ فِیهِۚ وَإِنَّ رَبَّکَ لَیَحۡکُمُ بَیۡنَهُمۡ یَوۡمَ ٱلۡقِیَٰمَةِ فِیمَا کَانُواْ فِیهِ یَخۡتَلِفُونَ ١٢٤ ٱدۡعُ إِلَىٰ سَبِیلِ رَبِّکَ بِٱلۡحِکۡمَةِ وَٱلۡمَوۡعِظَةِ ٱلۡحَسَنَةِۖ وَجَٰدِلۡهُم بِٱلَّتِی هِیَ أَحۡسَنُۚ إِنَّ رَبَّکَ هُوَ أَعۡلَمُ بِمَن ضَلَّ عَن سَبِیلِهِۦ وَهُوَ أَعۡلَمُ بِٱلۡمُهۡتَدِینَ ١٢٥ وَإِنۡ عَاقَبۡتُمۡ فَعَاقِبُواْ بِمِثۡلِ مَا عُوقِبۡتُم بِهِۦۖ وَلَئِن صَبَرۡتُمۡ لَهُوَ خَیۡرٞ لِّلصَّٰبِرِینَ ١٢٦ وَٱصۡبِرۡ وَمَا صَبۡرُکَ إِلَّا بِٱللَّهِۚ وَلَا تَحۡزَنۡ عَلَیۡهِمۡ وَلَا تَکُ فِی ضَیۡقٖ مِّمَّا یَمۡکُرُونَ ١٢٧ إِنَّ ٱللَّهَ مَعَ ٱلَّذِینَ ٱتَّقَواْ وَّٱلَّذِینَ هُم مُّحۡسِنُونَ ١٢٨ ﴾
باز هرآیینه پروردگار تو آنان راکه کار بد کردند به نادانى، باز توبه کردند بعد از آن و شایسته کار شدند، هرآیینه پروردگار تو بعد از این توبه، آمرزگار مهربان است. ﴿119﴾هرآیینه ابراهیم بود بزرگوارى عبادت کننده براى خدا، حنیفى کیش و نبود از مشرکان [742]. ﴿120﴾سپاس دارنده نعمتهاى خدا را. برگزیدش خدا و دلالت نمودش به سوى راه راست. ﴿121﴾و عطا کردیمش در این سرا، نعمت و هرآیینه او در آخرت از شایسته حالان است. ﴿122﴾بعد از آن وحى فرستادیم به سوى تو که پیروى کن کیش ابراهیم را حنیف شده و نبود از مشرکان ﴿123﴾جز این نیست که لازم کرده شد تعظیم شنبه بر آنانکه اختلاف کردند در آن و هرآیینه پروردگار تو حکم کند در میان ایشان روز قیامت در آنچه اندر آن اختلاف میکردند [743]. ﴿124﴾دعوت کن (یعنى مردمان را) به سوى راه پروردگار خویش به دانش و پند نیک و مناظره کن با ایشان به طریقى که وى نیک است، هرآیینه پروردگار تو داناتر است به کسى که گمراه باشد از راه او و او داناتر است به راهیابان. ﴿125﴾و اگر مکافات کنید، پس مکافات کنید به مثل آنچه با شما معامله کرده شد و اگر صبر کنید، هرآیینه آن صبر بهتر است صابران را. ﴿126﴾و شکیبایى کن و نیست شکیبایى تو مگر به توفیق خدا و اندوه مخور بر ایشان و مباش در تنگدلى از آنکه بداندیشى میکنند. ﴿127﴾هرآیینه خدا با پرهیزگاران است و با آنانکه ایشان نکوکارانند. ﴿128﴾
[712] مترجم گوید: یعنی اهل کتاب که بر بعض آیات عمل میکردند و بر بعضی نه، والله اعلم. [713] یعنی غلبۀ دین اسلام و تعذیب کفار، به یقین شدنی است. چرا شتاب میکنند؟ والله اعلم. [714] یعنى از انواع حیوان و نبات. [715] و این تمثیل است افساد مکر ایشان را بِأَبلغِ وجوه. [716] مترجم گوید: خدای تعالی این دو صورت را برای بیان قال و حال و مآل اهل سعادت و اهل شقاوت نازل فرموده، والله اعلم. [717] یعنی برای قبض ارواح. [718] یعنی عذاب او. [719] یعنی سلف ما اجماع کردهاند و آن بدون رضای خدا منعقد نمیشود. والله اعلم. [720] و این وعده متحقق شده ومهاجران را به مدینه جای داد. [721] یعنی پیغامبران سابق آدمی بودند، فرشته نبودند، والله اعلم. [722] یعنی در حق پیغامبران و مؤمنان. [723] یعنی بعد اقامت قرائن هلاک. [724] یعنی پسران را. [725] یعنی دختران. [726] یعنی نجات در آخرت. [727] یعنی هیچ کس نمیخواهد که مملوکان خود را برابر خود سازد، والله اعلم. [728] مترجم گوید: حاصل این دو مثل، آن است که آنچه در عالم تصرف ندارد، با خدا برابر نیست، چنانکه مملوکِ نا توان با مالکِ توانا برابر نست و چنانکه کنگ بیتمیز با صاحب هدایت و اهتدا برابر نیست. [729] یعنی و از سردی نیز. [730] و آن نبی آن قوم باشد، والله اعلم. [731] یعنی تا عذر خود کنند. [732] یعنی مردمان را. [733] یعنی عذاب گمراهی و گمراه کردن. [734] مترجم گوید: و آن نبی آن قوم باشد. [735] یعنی نام او را در قسم، مذکور کردهای. [736] یعنی برای منفعت دنیا تا مال و منال زیاده به دست آرد. [737] مترجم گوید: مراد، تحریم یمین غموس است و حاصل مَثَل، آن است که اعمال خود را بر باد مکنید، چنانکه این زن عمل خود را تباه کرد، والله اعلم. و گویا اینجا اشاره است به آنکه یمین غموس بر بادکنندۀ اعمال است، والله اعلم. [738] مترجم گوید: یعنی در جهاد عهد کرده و قسم خورده دغا (عهد شکنی) کردن به سبب آن است که کافران من بعد قول ایشان را معتبر ندانند و به ایشان صحبت ندارند، بلکه مسلمانان در شبه افتند، والله اعلم. [739] یعنی در دنیا نعمت دهیم. [740] یعنی یک آیت به آیت دیگر، نسخ کنیم. [741] مترجم گوید: این قصۀ اجمالی، انتزاع کرده شده است از قصههای بسیار و منطبق است بر واقعههای بیشمار و لهذا مثل نامیده شد و در عبارت: ﴿أَذَٰقَهَا ٱللَّهُ لِبَاسَ ٱلۡجُوعِ وَٱلۡخَوۡفِ﴾جمع کرده شده است و تشبیه در یک سیاق، والله اعلم. [742] مترجم گوید: حنیف آن را گویند که حج و ختنه و غسل جنابت میکرده باشد، والله اعلم. توضیح: حنیف آن را گویند که شرک و باطل را ترک کرده، بدین حق مائل باشد. (صحیح). [743] مترجم گوید: یعنی یهود بحث میکردند در شنبه. طائفهای گفتند که خدای تعالی روز شنبه از خلق فارغ شد، پس در شنبه عبادت باید کرد و طائفهای سکوت کردند. خدای تعالی تعظیم روز شنبه به این سبب بر ایشان واجب گردانید، والله اعلم.
بسم الله الرحمن الرحیم
﴿ سُبۡحَٰنَ ٱلَّذِیٓ أَسۡرَىٰ بِعَبۡدِهِۦ لَیۡلٗا مِّنَ ٱلۡمَسۡجِدِ ٱلۡحَرَامِ إِلَى ٱلۡمَسۡجِدِ ٱلۡأَقۡصَا ٱلَّذِی بَٰرَکۡنَا حَوۡلَهُۥ لِنُرِیَهُۥ مِنۡ ءَایَٰتِنَآۚ إِنَّهُۥ هُوَ ٱلسَّمِیعُ ٱلۡبَصِیرُ ١ وَءَاتَیۡنَا مُوسَى ٱلۡکِتَٰبَ وَجَعَلۡنَٰهُ هُدٗى لِّبَنِیٓ إِسۡرَٰٓءِیلَ أَلَّا تَتَّخِذُواْ مِن دُونِی وَکِیلٗا ٢ ذُرِّیَّةَ مَنۡ حَمَلۡنَا مَعَ نُوحٍۚ إِنَّهُۥ کَانَ عَبۡدٗا شَکُورٗا ٣ وَقَضَیۡنَآ إِلَىٰ بَنِیٓ إِسۡرَٰٓءِیلَ فِی ٱلۡکِتَٰبِ لَتُفۡسِدُنَّ فِی ٱلۡأَرۡضِ مَرَّتَیۡنِ وَلَتَعۡلُنَّ عُلُوّٗا کَبِیرٗا ٤ فَإِذَا جَآءَ وَعۡدُ أُولَىٰهُمَا بَعَثۡنَا عَلَیۡکُمۡ عِبَادٗا لَّنَآ أُوْلِی بَأۡسٖ شَدِیدٖ فَجَاسُواْ خِلَٰلَ ٱلدِّیَارِۚ وَکَانَ وَعۡدٗا مَّفۡعُولٗا ٥ ثُمَّ رَدَدۡنَا لَکُمُ ٱلۡکَرَّةَ عَلَیۡهِمۡ وَأَمۡدَدۡنَٰکُم بِأَمۡوَٰلٖ وَبَنِینَ وَجَعَلۡنَٰکُمۡ أَکۡثَرَ نَفِیرًا ٦ إِنۡ أَحۡسَنتُمۡ أَحۡسَنتُمۡ لِأَنفُسِکُمۡۖ وَإِنۡ أَسَأۡتُمۡ فَلَهَاۚ فَإِذَا جَآءَ وَعۡدُ ٱلۡأٓخِرَةِ لِیَسُُٔواْ وُجُوهَکُمۡ وَلِیَدۡخُلُواْ ٱلۡمَسۡجِدَ کَمَا دَخَلُوهُ أَوَّلَ مَرَّةٖ وَلِیُتَبِّرُواْ مَا عَلَوۡاْ تَتۡبِیرًا ٧
به نام خداوند بخشندۀ مهربان
پاک است آن که بِبُرد بندۀ خود را شبى از مسجد حرام به سوى مسجد اقصى که برکت نهادیم گرداگرد آن، تا بنماییمش بعض نشانههاى خود، هرآیینه اوست شنوای بینا [744]. ﴿1﴾و دادیم موسى را کتاب و ساختیمش هدایت، بنى اسراییل را، [گفتیم]، که مگیرید بجز من کارسازى. ﴿2﴾اى فرزندان قومی که برداشتیم ایشان را با نوح! (یعنى بر کشتى) هرآیینه وى بود بندۀ سپاسدار. ﴿3﴾و وحى فرستادیم به سوى بنى اسراییل در تورات که البته فساد خواهید کرد در زمین دوبار و البته طغیان خواهید کرد بسرکشى بزرگ. ﴿4﴾پس چون بیاید وعدۀ نخستین بار از آن دو، بفریسیم بر شما بندگان خود را خداوندانِ کارزار سخت، پس درآیند میان خانهها و هست وعدۀ خدا کردنی [745]. ﴿5﴾باز دهیم شما را غلبه بر ایشان و پى درپى دهیم شما را اموال و فرزندان و سازیم شما را بیشتر به اعتبار لشکر [746]. ﴿6﴾[و گوییم]: اگر نیکوکارى کنید، نیکوکاری کرده باشید براى جان خویش و اگر بدکارى کنید، پس آن بدى، جان شما راست. پس چون بیاید وعدۀ دیگر [باز بفرستیم بندگان خود را] تا ناخوش سازند روى شما را و تا درآیند به مسجد، چنانکه در آمده بودند اوّل بار. و تا از پا بیفکنند بر هر چه غالب شوند، افکندنى [747]. ﴿7﴾
﴿ عَسَىٰ رَبُّکُمۡ أَن یَرۡحَمَکُمۡۚ وَإِنۡ عُدتُّمۡ عُدۡنَاۚ وَجَعَلۡنَا جَهَنَّمَ لِلۡکَٰفِرِینَ حَصِیرًا ٨ إِنَّ هَٰذَا ٱلۡقُرۡءَانَ یَهۡدِی لِلَّتِی هِیَ أَقۡوَمُ وَیُبَشِّرُ ٱلۡمُؤۡمِنِینَ ٱلَّذِینَ یَعۡمَلُونَ ٱلصَّٰلِحَٰتِ أَنَّ لَهُمۡ أَجۡرٗا کَبِیرٗا ٩ وَأَنَّ ٱلَّذِینَ لَا یُؤۡمِنُونَ بِٱلۡأٓخِرَةِ أَعۡتَدۡنَا لَهُمۡ عَذَابًا أَلِیمٗا ١٠ وَیَدۡعُ ٱلۡإِنسَٰنُ بِٱلشَّرِّ دُعَآءَهُۥ بِٱلۡخَیۡرِۖ وَکَانَ ٱلۡإِنسَٰنُ عَجُولٗا ١١ وَجَعَلۡنَا ٱلَّیۡلَ وَٱلنَّهَارَ ءَایَتَیۡنِۖ فَمَحَوۡنَآ ءَایَةَ ٱلَّیۡلِ وَجَعَلۡنَآ ءَایَةَ ٱلنَّهَارِ مُبۡصِرَةٗ لِّتَبۡتَغُواْ فَضۡلٗا مِّن رَّبِّکُمۡ وَلِتَعۡلَمُواْ عَدَدَ ٱلسِّنِینَ وَٱلۡحِسَابَۚ وَکُلَّ شَیۡءٖ فَصَّلۡنَٰهُ تَفۡصِیلٗا ١٢ وَکُلَّ إِنسَٰنٍ أَلۡزَمۡنَٰهُ طَٰٓئِرَهُۥ فِی عُنُقِهِۦۖ وَنُخۡرِجُ لَهُۥ یَوۡمَ ٱلۡقِیَٰمَةِ کِتَٰبٗا یَلۡقَىٰهُ مَنشُورًا ١٣ ٱقۡرَأۡ کِتَٰبَکَ کَفَىٰ بِنَفۡسِکَ ٱلۡیَوۡمَ عَلَیۡکَ حَسِیبٗا ١٤ مَّنِ ٱهۡتَدَىٰ فَإِنَّمَا یَهۡتَدِی لِنَفۡسِهِۦۖ وَمَن ضَلَّ فَإِنَّمَا یَضِلُّ عَلَیۡهَاۚ وَلَا تَزِرُ وَازِرَةٞ وِزۡرَ أُخۡرَىٰۗ وَمَا کُنَّا مُعَذِّبِینَ حَتَّىٰ نَبۡعَثَ رَسُولٗا ١٥ وَإِذَآ أَرَدۡنَآ أَن نُّهۡلِکَ قَرۡیَةً أَمَرۡنَا مُتۡرَفِیهَا فَفَسَقُواْ فِیهَا فَحَقَّ عَلَیۡهَا ٱلۡقَوۡلُ فَدَمَّرۡنَٰهَا تَدۡمِیرٗا ١٦ وَکَمۡ أَهۡلَکۡنَا مِنَ ٱلۡقُرُونِ مِنۢ بَعۡدِ نُوحٖۗ وَکَفَىٰ بِرَبِّکَ بِذُنُوبِ عِبَادِهِۦ خَبِیرَۢا بَصِیرٗا ١٧ ﴾
[گوییم]: نزدیک است پروردگار شما آنکه رحم کند بر شما و اگر رجوع کنید به نافرمانى، ما رجوع کنیم به عقوبت، و ساختیم دوزخ را براى کافران، زندانى [748]. ﴿8﴾هرآیینه این قرآن راه مىنماید به خصلتی که آن درستتر است و بشارت مىدهد آن مسلمانان راکه کارهاى شایسته میکنند، به آنکه ایشان را باشد مزد بزرگ. ﴿9﴾و [خبر میدهد که] آنانکه ایمان نیاوردهاند به آخرت، آماده کردهایم براى ایشان عقوبت درد دهنده. ﴿10﴾و دعا میکند آدمى به بدى [749]، مانند دعاى وى به نیکویى و هست آدمى شتابکار. ﴿11﴾و ساختیم شب و روز را دو نشانه، پس بىنور ساختیم نشانۀ شب را و ساختیم نشانۀ روز را سبب دیدن اشیا، تا طلب کنید فضل را از پروردگار خود و تا بدانید شمار سالها را و بدانید حساب را و هر چیزی را بیان کردیم به تفصیل. ﴿12﴾و به هر آدمى متصل ساختیم شامت عمل او را بسته در گردن او و بیرون آریم براى او روز قیامت، نامهای که ببیند آن را باز گشاده. ﴿13﴾گوئیم بخوان نامۀ خود را. بس است نفس تو امروز بر تو حساب کننده. ﴿14﴾هر که راهیاب شد، پس جز این نیست که راهیاب مىشود براى نفع خود و هر که گمراه شد، پس جز این نیست که گمراه مىشود بر ضرر خود و بر ندارد هیچ بردارنده بار دیگرى را و نیستیم ما عذاب کننده تا آنکه فرستیم پیغامبرى را. ﴿15﴾و چون خواهیم که هلاک کنیم دیهى را میفرماییم به سرکشانِ آنجا (یعنى آنچه خواهیم از) پس نافرمانى کردند آنجا پس ثابت شد بر آن دیه وعدۀ عذاب، پس برهم زدیم ایشان را برهم زدنى. ﴿16﴾و بساکس را هلاک کردیم از طبقات مردمان بعدِ نوح و بس است پروردگار تو به گناهِ بندگان خود، دانای بینا. ﴿17﴾
﴿ مَّن کَانَ یُرِیدُ ٱلۡعَاجِلَةَ عَجَّلۡنَا لَهُۥ فِیهَا مَا نَشَآءُ لِمَن نُّرِیدُ ثُمَّ جَعَلۡنَا لَهُۥ جَهَنَّمَ یَصۡلَىٰهَا مَذۡمُومٗا مَّدۡحُورٗا ١٨ وَمَنۡ أَرَادَ ٱلۡأٓخِرَةَ وَسَعَىٰ لَهَا سَعۡیَهَا وَهُوَ مُؤۡمِنٞ فَأُوْلَٰٓئِکَ کَانَ سَعۡیُهُم مَّشۡکُورٗا ١٩ کُلّٗا نُّمِدُّ هَٰٓؤُلَآءِ وَهَٰٓؤُلَآءِ مِنۡ عَطَآءِ رَبِّکَۚ وَمَا کَانَ عَطَآءُ رَبِّکَ مَحۡظُورًا ٢٠ ٱنظُرۡ کَیۡفَ فَضَّلۡنَا بَعۡضَهُمۡ عَلَىٰ بَعۡضٖۚ وَلَلۡأٓخِرَةُ أَکۡبَرُ دَرَجَٰتٖ وَأَکۡبَرُ تَفۡضِیلٗا ٢١ لَّا تَجۡعَلۡ مَعَ ٱللَّهِ إِلَٰهًا ءَاخَرَ فَتَقۡعُدَ مَذۡمُومٗا مَّخۡذُولٗا ٢٢ ۞وَقَضَىٰ رَبُّکَ أَلَّا تَعۡبُدُوٓاْ إِلَّآ إِیَّاهُ وَبِٱلۡوَٰلِدَیۡنِ إِحۡسَٰنًاۚ إِمَّا یَبۡلُغَنَّ عِندَکَ ٱلۡکِبَرَ أَحَدُهُمَآ أَوۡ کِلَاهُمَا فَلَا تَقُل لَّهُمَآ أُفّٖ وَلَا تَنۡهَرۡهُمَا وَقُل لَّهُمَا قَوۡلٗا کَرِیمٗا ٢٣ وَٱخۡفِضۡ لَهُمَا جَنَاحَ ٱلذُّلِّ مِنَ ٱلرَّحۡمَةِ وَقُل رَّبِّ ٱرۡحَمۡهُمَا کَمَا رَبَّیَانِی صَغِیرٗا ٢٤ رَّبُّکُمۡ أَعۡلَمُ بِمَا فِی نُفُوسِکُمۡۚ إِن تَکُونُواْ صَٰلِحِینَ فَإِنَّهُۥ کَانَ لِلۡأَوَّٰبِینَ غَفُورٗا ٢٥ وَءَاتِ ذَا ٱلۡقُرۡبَىٰ حَقَّهُۥ وَٱلۡمِسۡکِینَ وَٱبۡنَ ٱلسَّبِیلِ وَلَا تُبَذِّرۡ تَبۡذِیرًا ٢٦ إِنَّ ٱلۡمُبَذِّرِینَ کَانُوٓاْ إِخۡوَٰنَ ٱلشَّیَٰطِینِۖ وَکَانَ ٱلشَّیۡطَٰنُ لِرَبِّهِۦ کَفُورٗا ٢٧ ﴾
هر که خواسته باشد [آسودگىِ] دنیا، به شتاب دهیم وى را در آنجا هرچه خواهیم هر که را خواهیم، باز مقرر کنیم براى او دوزخ، درآید به آن نکوهیدۀ رانده شده. ﴿18﴾و هر که بخواهد [ثواب] آخرت و سعى کند براى آن سعىِ که لایق وى است و او مسلمان باشد، پس این جماعت هست سعى ایشان مقبول. ﴿19﴾هر فرقه را پىدرپى میدهیم، این فرقه را و آن فرقه را از بخشش پروردگار تو و نیست بخشش پروردگار تو باز داشته شده. ﴿20﴾ببین چگونه افزونى دادهایم بعضى مردمان را بر بعض [750]، هرآیینه آخرت زیادهتر بود در تمییز درجات و بیشتر باشد در افزونى دادن. ﴿21﴾مقرر مکن با خدا معبود دیگر را آنگاه بنشینى نکوهیدۀ بىیار مانده. ﴿22﴾و حکم کرد پروردگار تو که: عبادت مکنید مگر خودش را و بکنید با پدر و مادر نیکوکارى. اگر برسد نزدیک تو به کلال سالى یکى از ایشان یا هر دو، پس مگو ایشان را اُفّ! و بانگ مزن بر ایشان و بگو به ایشان سخن نیکو. ﴿23﴾و پست کن براى ایشان بازوى تواضع را از جهت مهربانى و بگو: اى پروردگار من! ببخشا بر ایشان، چنانکه پرورش کردند مرا در خردسالى. ﴿24﴾پروردگار شما داناتر است به آنچه در ضمیر شماست. اگر باشید شایسته، پس هرآیینه وى هست رجوع کنندگان را، آمرزنده. ﴿25﴾و بده به خداوندان قرابت، حق وى را و به درویش و به راهگذرى، و اسراف مکن اسراف کردنى. ﴿26﴾هرآیینه اسراف کنندگان هستند برادران شیاطین و هست شیطان به نسبت پروردگار خود، ناسپاس. ﴿27﴾
﴿ وَإِمَّا تُعۡرِضَنَّ عَنۡهُمُ ٱبۡتِغَآءَ رَحۡمَةٖ مِّن رَّبِّکَ تَرۡجُوهَا فَقُل لَّهُمۡ قَوۡلٗا مَّیۡسُورٗا ٢٨ وَلَا تَجۡعَلۡ یَدَکَ مَغۡلُولَةً إِلَىٰ عُنُقِکَ وَلَا تَبۡسُطۡهَا کُلَّ ٱلۡبَسۡطِ فَتَقۡعُدَ مَلُومٗا مَّحۡسُورًا ٢٩ إِنَّ رَبَّکَ یَبۡسُطُ ٱلرِّزۡقَ لِمَن یَشَآءُ وَیَقۡدِرُۚ إِنَّهُۥ کَانَ بِعِبَادِهِۦ خَبِیرَۢا بَصِیرٗا ٣٠ وَلَا تَقۡتُلُوٓاْ أَوۡلَٰدَکُمۡ خَشۡیَةَ إِمۡلَٰقٖۖ نَّحۡنُ نَرۡزُقُهُمۡ وَإِیَّاکُمۡۚ إِنَّ قَتۡلَهُمۡ کَانَ خِطۡٔٗا کَبِیرٗا ٣١ وَلَا تَقۡرَبُواْ ٱلزِّنَىٰٓۖ إِنَّهُۥ کَانَ فَٰحِشَةٗ وَسَآءَ سَبِیلٗا ٣٢ وَلَا تَقۡتُلُواْ ٱلنَّفۡسَ ٱلَّتِی حَرَّمَ ٱللَّهُ إِلَّا بِٱلۡحَقِّۗ وَمَن قُتِلَ مَظۡلُومٗا فَقَدۡ جَعَلۡنَا لِوَلِیِّهِۦ سُلۡطَٰنٗا فَلَا یُسۡرِف فِّی ٱلۡقَتۡلِۖ إِنَّهُۥ کَانَ مَنصُورٗا ٣٣ وَلَا تَقۡرَبُواْ مَالَ ٱلۡیَتِیمِ إِلَّا بِٱلَّتِی هِیَ أَحۡسَنُ حَتَّىٰ یَبۡلُغَ أَشُدَّهُۥۚ وَأَوۡفُواْ بِٱلۡعَهۡدِۖ إِنَّ ٱلۡعَهۡدَ کَانَ مَسُۡٔولٗا ٣٤ وَأَوۡفُواْ ٱلۡکَیۡلَ إِذَا کِلۡتُمۡ وَزِنُواْ بِٱلۡقِسۡطَاسِ ٱلۡمُسۡتَقِیمِۚ ذَٰلِکَ خَیۡرٞ وَأَحۡسَنُ تَأۡوِیلٗا ٣٥ وَلَا تَقۡفُ مَا لَیۡسَ لَکَ بِهِۦ عِلۡمٌۚ إِنَّ ٱلسَّمۡعَ وَٱلۡبَصَرَ وَٱلۡفُؤَادَ کُلُّ أُوْلَٰٓئِکَ کَانَ عَنۡهُ مَسُۡٔولٗا ٣٦ وَلَا تَمۡشِ فِی ٱلۡأَرۡضِ مَرَحًاۖ إِنَّکَ لَن تَخۡرِقَ ٱلۡأَرۡضَ وَلَن تَبۡلُغَ ٱلۡجِبَالَ طُولٗا ٣٧ کُلُّ ذَٰلِکَ کَانَ سَیِّئُهُۥ عِندَ رَبِّکَ مَکۡرُوهٗا ٣٨﴾
و اگر روبگردانى از این جماعت به انتظار رزقى از پروردگار خود که امیدوار آن باشى، پس بگو ایشان را سخن ملایم. ﴿28﴾و مکن دست خود را بسته با گردن خود و مگشای آن را تمام گشادن، که آنگاه بنشینى ملامت کرده شده [751]، درمانده گشته [752]. ﴿29﴾هرآیینه پروردگار تو مىگشاید و تنگ مىکند روزى براى هر که خواهد، هرآیینه او به بندگان خود دانای بیناست. ﴿30﴾و مکشید اولاد خود را از ترس تنگدستى. ما روزى میدهیم ایشان را و شما را، هرآیینه کشتن ایشان هست گناهى عظیم. ﴿31﴾و نزدیک مشوید به زنا، هرآیینه وى بیحیایى است و بد راهى است وى. ﴿32﴾و مکشید نفسی راکه محترم ساخته است خدا، مگر به حق و هر که کشته شود به ستم، پس دادهایم وارث او را قوّتى [753]، پس باید که زیادتى نکند در کشتن، هرآیینه وى هست یارى داده شده. ﴿33﴾و نزدیک مشوید به مال یتیم، مگر به طریقى که او نیک است. تا آنکه رسد به نهایت قوّت خود و وفاکنید به عهد، هرآیینه عهد، پرسیده خواهد شد از او. ﴿34﴾و تمام کنید پیمانه را چون به بپیمائید و بسنجید به ترازوى راست، این بهتر است و نیکوتر است از جهت عاقبت. ﴿35﴾و مَرو پىِ چیزی که تو را دانش آن نیست، هرآیینه گوش و چشم و دل هر یکى از اینها پرسیده خواهد شد ازو. ﴿36﴾و مَرو در زمین، خرامان [754]، هرآیینه تو نخواهى شکافت زمین را و نرسى به کوهها در درازى. ﴿37﴾همۀ این خصلتهاست، بد فعلى، آن نزدیک پروردگار تو ناپسندیده. ﴿38﴾
﴿ ذَٰلِکَ مِمَّآ أَوۡحَىٰٓ إِلَیۡکَ رَبُّکَ مِنَ ٱلۡحِکۡمَةِۗ وَلَا تَجۡعَلۡ مَعَ ٱللَّهِ إِلَٰهًا ءَاخَرَ فَتُلۡقَىٰ فِی جَهَنَّمَ مَلُومٗا مَّدۡحُورًا ٣٩ أَفَأَصۡفَىٰکُمۡ رَبُّکُم بِٱلۡبَنِینَ وَٱتَّخَذَ مِنَ ٱلۡمَلَٰٓئِکَةِ إِنَٰثًاۚ إِنَّکُمۡ لَتَقُولُونَ قَوۡلًا عَظِیمٗا ٤٠ وَلَقَدۡ صَرَّفۡنَا فِی هَٰذَا ٱلۡقُرۡءَانِ لِیَذَّکَّرُواْ وَمَا یَزِیدُهُمۡ إِلَّا نُفُورٗا ٤١ قُل لَّوۡ کَانَ مَعَهُۥٓ ءَالِهَةٞ کَمَا یَقُولُونَ إِذٗا لَّٱبۡتَغَوۡاْ إِلَىٰ ذِی ٱلۡعَرۡشِ سَبِیلٗا ٤٢ سُبۡحَٰنَهُۥ وَتَعَٰلَىٰ عَمَّا یَقُولُونَ عُلُوّٗا کَبِیرٗا ٤٣ تُسَبِّحُ لَهُ ٱلسَّمَٰوَٰتُ ٱلسَّبۡعُ وَٱلۡأَرۡضُ وَمَن فِیهِنَّۚ وَإِن مِّن شَیۡءٍ إِلَّا یُسَبِّحُ بِحَمۡدِهِۦ وَلَٰکِن لَّا تَفۡقَهُونَ تَسۡبِیحَهُمۡۚ إِنَّهُۥ کَانَ حَلِیمًا غَفُورٗا ٤٤ وَإِذَا قَرَأۡتَ ٱلۡقُرۡءَانَ جَعَلۡنَا بَیۡنَکَ وَبَیۡنَ ٱلَّذِینَ لَا یُؤۡمِنُونَ بِٱلۡأٓخِرَةِ حِجَابٗا مَّسۡتُورٗا ٤٥ وَجَعَلۡنَا عَلَىٰ قُلُوبِهِمۡ أَکِنَّةً أَن یَفۡقَهُوهُ وَفِیٓ ءَاذَانِهِمۡ وَقۡرٗاۚ وَإِذَا ذَکَرۡتَ رَبَّکَ فِی ٱلۡقُرۡءَانِ وَحۡدَهُۥ وَلَّوۡاْ عَلَىٰٓ أَدۡبَٰرِهِمۡ نُفُورٗا ٤٦ نَّحۡنُ أَعۡلَمُ بِمَا یَسۡتَمِعُونَ بِهِۦٓ إِذۡ یَسۡتَمِعُونَ إِلَیۡکَ وَإِذۡ هُمۡ نَجۡوَىٰٓ إِذۡ یَقُولُ ٱلظَّٰلِمُونَ إِن تَتَّبِعُونَ إِلَّا رَجُلٗا مَّسۡحُورًا ٤٧ ٱنظُرۡ کَیۡفَ ضَرَبُواْ لَکَ ٱلۡأَمۡثَالَ فَضَلُّواْ فَلَا یَسۡتَطِیعُونَ سَبِیلٗا ٤٨ وَقَالُوٓاْ أَءِذَا کُنَّا عِظَٰمٗا وَرُفَٰتًا أَءِنَّا لَمَبۡعُوثُونَ خَلۡقٗا جَدِیدٗا ٤٩﴾
این از آن جمله است که وحى فرستاده است به سوى تو پروردگار تو از علم و مقرّر مکن با خدا معبودى دیگر را، آنگاه انداخته شوى در دوزخ، ملامت کرده شدۀ رانده گشته. ﴿39﴾آیا برگزید شما را پروردگار شما به پسران و خود فرا گرفت از فرشتگان دختران را؟ هرآیینه شما میگویید سخن گران. ﴿40﴾و هرآیینه به هر نوع سخن گفتیم در این قرآن تا پندپذیر شوند و نمىافزاید در حق ایشان مگر رمیدن را. ﴿41﴾بگو: اگر بودندى با خداى معبودان دیگر، چنانکه میگویند، آنگاه طلب کردندى به سوى خداوند عرش، راه منازعت را. ﴿42﴾پاک است وى و بلند است از آنچه میگویند، بلندى عظیم. ﴿43﴾به پاکى یاد میکنند او را آسمانهای هفتگانه و زمین و هر که در میان اینهاست و نیست هیچ چیز مگر به پاکى یاد مىکند با ستایش او و لیکن شما فهم نمىکنید یاد کردن ایشان را، هرآیینه وى هست بردبار آمرزگار. ﴿44﴾و چون میخوانى قرآن را، میسازیم در میان تو و در میان آنانکه باور نمیدارند آخرت را، پردۀ پوشیده. ﴿45﴾و مىنهیم بر دل ایشان پوششها تا نفهمندش و در گوش ایشان گرانى را و چون یاد کنى پروردگار خود را در قرآن تنها، روگردان شوند بر جانب پشتهای خود رمیده شده [755]. ﴿46﴾ما داناتریم به چیزی که میشنوند به سبب آن [756]، وقتى که گوش مىنهند به سوى تو و وقتى که ایشان رازگویان باشند. وقتى که میگویند این ستمکاران: پیروى نمیکنید مگر مرد جادو کرده را. ﴿47﴾بنگر چگونه زدند داستانها براى تو، پس گمراه شدند، پس نمیتوانند راه یافتن. ﴿48﴾و گفتند: آیا چون شویم استخوانى چند و اعضاى پوسیده از هم پاشیده، آیا ما برانگیخته شویم به آفرینش نو؟!. ﴿49﴾
﴿ ۞قُلۡ کُونُواْ حِجَارَةً أَوۡ حَدِیدًا ٥٠ أَوۡ خَلۡقٗا مِّمَّا یَکۡبُرُ فِی صُدُورِکُمۡۚ فَسَیَقُولُونَ مَن یُعِیدُنَاۖ قُلِ ٱلَّذِی فَطَرَکُمۡ أَوَّلَ مَرَّةٖۚ فَسَیُنۡغِضُونَ إِلَیۡکَ رُءُوسَهُمۡ وَیَقُولُونَ مَتَىٰ هُوَۖ قُلۡ عَسَىٰٓ أَن یَکُونَ قَرِیبٗا ٥١ یَوۡمَ یَدۡعُوکُمۡ فَتَسۡتَجِیبُونَ بِحَمۡدِهِۦ وَتَظُنُّونَ إِن لَّبِثۡتُمۡ إِلَّا قَلِیلٗا ٥٢ وَقُل لِّعِبَادِی یَقُولُواْ ٱلَّتِی هِیَ أَحۡسَنُۚ إِنَّ ٱلشَّیۡطَٰنَ یَنزَغُ بَیۡنَهُمۡۚ إِنَّ ٱلشَّیۡطَٰنَ کَانَ لِلۡإِنسَٰنِ عَدُوّٗا مُّبِینٗا ٥٣ رَّبُّکُمۡ أَعۡلَمُ بِکُمۡۖ إِن یَشَأۡ یَرۡحَمۡکُمۡ أَوۡ إِن یَشَأۡ یُعَذِّبۡکُمۡۚ وَمَآ أَرۡسَلۡنَٰکَ عَلَیۡهِمۡ وَکِیلٗا ٥٤ وَرَبُّکَ أَعۡلَمُ بِمَن فِی ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِۗ وَلَقَدۡ فَضَّلۡنَا بَعۡضَ ٱلنَّبِیِّۧنَ عَلَىٰ بَعۡضٖۖ وَءَاتَیۡنَا دَاوُۥدَ زَبُورٗا ٥٥ قُلِ ٱدۡعُواْ ٱلَّذِینَ زَعَمۡتُم مِّن دُونِهِۦ فَلَا یَمۡلِکُونَ کَشۡفَ ٱلضُّرِّ عَنکُمۡ وَلَا تَحۡوِیلًا ٥٦ أُوْلَٰٓئِکَ ٱلَّذِینَ یَدۡعُونَ یَبۡتَغُونَ إِلَىٰ رَبِّهِمُ ٱلۡوَسِیلَةَ أَیُّهُمۡ أَقۡرَبُ وَیَرۡجُونَ رَحۡمَتَهُۥ وَیَخَافُونَ عَذَابَهُۥٓۚ إِنَّ عَذَابَ رَبِّکَ کَانَ مَحۡذُورٗا ٥٧ وَإِن مِّن قَرۡیَةٍ إِلَّا نَحۡنُ مُهۡلِکُوهَا قَبۡلَ یَوۡمِ ٱلۡقِیَٰمَةِ أَوۡ مُعَذِّبُوهَا عَذَابٗا شَدِیدٗاۚ کَانَ ذَٰلِکَ فِی ٱلۡکِتَٰبِ مَسۡطُورٗا ٥٨﴾
بگو: سنگ شوید یا آهن شوید. ﴿50﴾یا نوعى دیگر شوید از آنچه بزرگ نماید در خاطر شما. پس خواهند گفت: کِه باز پیدا کند ما را؟! بگو: کسی که آفرید شما را اوّل بار. باز پس خواهند جنبانید به سوى تو سر خود را [757]و خواهند گفت: کى باشد آن؟ بگو شاید که نزدیک باشد. ﴿51﴾روزی که خدا بخواند شما را، پس قبول کنید خواندن او را حمدگویان و گمان کنید که درنگ نکرده بودید مگر اندکى. ﴿52﴾و بگو بندگان مراکه بگویند کلمه که آن بهتر است (یعنى با کفار)، هرآیینه شیطان نزاع مىافکند میان مردمان، هرآیینه شیطان هست آدمى را دشمن آشکارا. ﴿53﴾[و مراد از این کلمه این است که] پروردگار شما داناتر است به حال شما. اگر خواهد رحم کند بر شما و اگر خواهد عقوبت کند شما را و نفرستادیم تو را [یا محمد] بر ایشان، نگاهبان [758]. ﴿54﴾و پروردگار تو داناتر است به هر که در آسمانها و زمین است و هرآیینه فضل دادیم بعض پیغامبران را بر بعض و دادیم داود را زبور. ﴿55﴾بگو: بخوانید آنان را که گمان دارید [الوهیت در حقّ ایشان] بجز خدا، پس نتوانند برداشتن سختى را از شما و نه تغییر دادن. ﴿56﴾آنانکه ایشان را مىپرستند کافران، طلب میکنند به سوى پروردگار خویش قرب راکه کدام یک از ایشان نزدیکتر باشد و توقع دارند کمال رحمت او را و مىترسند از عذاب او، هرآیینه هست عذاب پروردگار تو برحذر داشته شده. ﴿57﴾و نیست هیچ دیهى الاّ ما هلاک کنندۀ وىایم پیش از روز قیامت یا عذاب کنندۀ وىایم به عقوبت سخت هست این وعده در لوح نوشته شده. ﴿58﴾
﴿ وَمَا مَنَعَنَآ أَن نُّرۡسِلَ بِٱلۡأٓیَٰتِ إِلَّآ أَن کَذَّبَ بِهَا ٱلۡأَوَّلُونَۚ وَءَاتَیۡنَا ثَمُودَ ٱلنَّاقَةَ مُبۡصِرَةٗ فَظَلَمُواْ بِهَاۚ وَمَا نُرۡسِلُ بِٱلۡأٓیَٰتِ إِلَّا تَخۡوِیفٗا ٥٩ وَإِذۡ قُلۡنَا لَکَ إِنَّ رَبَّکَ أَحَاطَ بِٱلنَّاسِۚ وَمَا جَعَلۡنَا ٱلرُّءۡیَا ٱلَّتِیٓ أَرَیۡنَٰکَ إِلَّا فِتۡنَةٗ لِّلنَّاسِ وَٱلشَّجَرَةَ ٱلۡمَلۡعُونَةَ فِی ٱلۡقُرۡءَانِۚ وَنُخَوِّفُهُمۡ فَمَا یَزِیدُهُمۡ إِلَّا طُغۡیَٰنٗا کَبِیرٗا ٦٠ وَإِذۡ قُلۡنَا لِلۡمَلَٰٓئِکَةِ ٱسۡجُدُواْ لِأٓدَمَ فَسَجَدُوٓاْ إِلَّآ إِبۡلِیسَ قَالَ ءَأَسۡجُدُ لِمَنۡ خَلَقۡتَ طِینٗا ٦١ قَالَ أَرَءَیۡتَکَ هَٰذَا ٱلَّذِی کَرَّمۡتَ عَلَیَّ لَئِنۡ أَخَّرۡتَنِ إِلَىٰ یَوۡمِ ٱلۡقِیَٰمَةِ لَأَحۡتَنِکَنَّ ذُرِّیَّتَهُۥٓ إِلَّا قَلِیلٗا ٦٢ قَالَ ٱذۡهَبۡ فَمَن تَبِعَکَ مِنۡهُمۡ فَإِنَّ جَهَنَّمَ جَزَآؤُکُمۡ جَزَآءٗ مَّوۡفُورٗا ٦٣ وَٱسۡتَفۡزِزۡ مَنِ ٱسۡتَطَعۡتَ مِنۡهُم بِصَوۡتِکَ وَأَجۡلِبۡ عَلَیۡهِم بِخَیۡلِکَ وَرَجِلِکَ وَشَارِکۡهُمۡ فِی ٱلۡأَمۡوَٰلِ وَٱلۡأَوۡلَٰدِ وَعِدۡهُمۡۚ وَمَا یَعِدُهُمُ ٱلشَّیۡطَٰنُ إِلَّا غُرُورًا ٦٤ إِنَّ عِبَادِی لَیۡسَ لَکَ عَلَیۡهِمۡ سُلۡطَٰنٞۚ وَکَفَىٰ بِرَبِّکَ وَکِیلٗا ٦٥ رَّبُّکُمُ ٱلَّذِی یُزۡجِی لَکُمُ ٱلۡفُلۡکَ فِی ٱلۡبَحۡرِ لِتَبۡتَغُواْ مِن فَضۡلِهِۦٓۚ إِنَّهُۥ کَانَ بِکُمۡ رَحِیمٗا ٦٦ ﴾
و باز نداشت ما راکه بفرستیم نشانهها مگر آنکه دروغ شمرده بودند آن را پیشینیان. و دادیم ثمود را شتر ماده تا نشانه باشد، پس کافر شدند به وى و نمىفرستیم نشانهها را مگر براى ترسانیدن. ﴿59﴾و یاد کن چون گفتیم تو راکه: پروردگار تو در گرفته است همۀ مردمان را. (یعنى در قدرت خود)، و نساختیم نمایشى راکه نمودیم به تو، مگر امتحانى مردمان را و نساختیم درختى راکه نفرین کرده شد در قرآن [مگر امتحانى]، و مىترسانیم ایشان را، پس نمىافزاید ترسانیدن در حق ایشان مگر سرکشى بزرگ را [759]. ﴿60﴾و یاد کن چون گفتیم فرشتگان را: سجده کنید به سوى آدم، پس سجده کردند مگر ابلیس. گفت: آیا سجده کنم کسى راکه آفریدهای از گِل؟. ﴿61﴾باز گفت: آیا دیدى این شخص راکه فضل دادهای بر من، اگر موقوف گذارى مرا تا روز قیامت، البته از بیخ برکنم اولاد او را مگر اندکى. ﴿62﴾خدا فرمود: برو! پس هر کسی که پیروى تو کند از ایشان، پس دوزخ سزاى همۀ شماست، سزاى کامل. ﴿63﴾و از جا بجنبان هر که را توانى از ایشان به آواز خود و آواز بکن بر [هلاکت] ایشان سواران خود را و پیادگان خود را و شریک شو با ایشان در اموال و فرزندان و وعده ده ایشان را، و وعده نمیدهد ایشان را شیطان مگر به فریب [760]. ﴿64﴾هرآیینه بندگان من، نیست تو را بر ایشان هیچ قدرتى و بس است پروردگار تو کارساز. ﴿65﴾پروردگار شما آن است که روان میکند براى شماکشتیها را در دریا تا طلب معیشت کنید از فضل او، هرآیینه او هست بر شما مهربان. ﴿66﴾
﴿ وَإِذَا مَسَّکُمُ ٱلضُّرُّ فِی ٱلۡبَحۡرِ ضَلَّ مَن تَدۡعُونَ إِلَّآ إِیَّاهُۖ فَلَمَّا نَجَّىٰکُمۡ إِلَى ٱلۡبَرِّ أَعۡرَضۡتُمۡۚ وَکَانَ ٱلۡإِنسَٰنُ کَفُورًا ٦٧ أَفَأَمِنتُمۡ أَن یَخۡسِفَ بِکُمۡ جَانِبَ ٱلۡبَرِّ أَوۡ یُرۡسِلَ عَلَیۡکُمۡ حَاصِبٗا ثُمَّ لَا تَجِدُواْ لَکُمۡ وَکِیلًا ٦٨ أَمۡ أَمِنتُمۡ أَن یُعِیدَکُمۡ فِیهِ تَارَةً أُخۡرَىٰ فَیُرۡسِلَ عَلَیۡکُمۡ قَاصِفٗا مِّنَ ٱلرِّیحِ فَیُغۡرِقَکُم بِمَا کَفَرۡتُمۡ ثُمَّ لَا تَجِدُواْ لَکُمۡ عَلَیۡنَا بِهِۦ تَبِیعٗا ٦٩ ۞وَلَقَدۡ کَرَّمۡنَا بَنِیٓ ءَادَمَ وَحَمَلۡنَٰهُمۡ فِی ٱلۡبَرِّ وَٱلۡبَحۡرِ وَرَزَقۡنَٰهُم مِّنَ ٱلطَّیِّبَٰتِ وَفَضَّلۡنَٰهُمۡ عَلَىٰ کَثِیرٖ مِّمَّنۡ خَلَقۡنَا تَفۡضِیلٗا ٧٠ یَوۡمَ نَدۡعُواْ کُلَّ أُنَاسِۢ بِإِمَٰمِهِمۡۖ فَمَنۡ أُوتِیَ کِتَٰبَهُۥ بِیَمِینِهِۦ فَأُوْلَٰٓئِکَ یَقۡرَءُونَ کِتَٰبَهُمۡ وَلَا یُظۡلَمُونَ فَتِیلٗا ٧١ وَمَن کَانَ فِی هَٰذِهِۦٓ أَعۡمَىٰ فَهُوَ فِی ٱلۡأٓخِرَةِ أَعۡمَىٰ وَأَضَلُّ سَبِیلٗا ٧٢ وَإِن کَادُواْ لَیَفۡتِنُونَکَ عَنِ ٱلَّذِیٓ أَوۡحَیۡنَآ إِلَیۡکَ لِتَفۡتَرِیَ عَلَیۡنَا غَیۡرَهُۥۖ وَإِذٗا لَّٱتَّخَذُوکَ خَلِیلٗا ٧٣ وَلَوۡلَآ أَن ثَبَّتۡنَٰکَ لَقَدۡ کِدتَّ تَرۡکَنُ إِلَیۡهِمۡ شَیۡٔٗا قَلِیلًا ٧٤ إِذٗا لَّأَذَقۡنَٰکَ ضِعۡفَ ٱلۡحَیَوٰةِ وَضِعۡفَ ٱلۡمَمَاتِ ثُمَّ لَا تَجِدُ لَکَ عَلَیۡنَا نَصِیرٗا ٧٥ ﴾
و چون برسد به شما سختى در دریا، گم شود هرکه او را میخوانید، مگر خدا، پس چون خلاص ساخت شما را به سوى خشکى، روگردان شوید و هست آدمى، ناسپاس. ﴿67﴾آیا ایمن شدهاید از آنکه فرو برد شما را به جانبى از خشکى یا بفرستد بر شما باد تندى که سنگریزه افکند، باز نیابید براى خود هیچ نگاهبانى؟. ﴿68﴾آیا ایمن شدهاید از آنکه باز در آرد شما را به دریا بار دیگر، پس بفرستد بر شما از جنس باد، باد تندى را پس غرق گرداند شما را به سبب آنکه کافر شدید، باز نیابید براى خود هیچ مؤاخذه کننده بر ما به سبب آن غرق. ﴿69﴾و هرآیینه بزرگ ساختیم فرزندان آدم را و برداشتیم ایشان را در بیابان و در دریا [761]و روزى دادیم ایشان را از پاکیزهها و فضل دادیم ایشان را بر بسیارى از آنچه آفریدهایم، فضل دادنى. ﴿70﴾روزی که بخوانیم هر فرقه را با پیشواى ایشان، پس هرکه داده شده نامۀ اعمال او به دست راستش، پس آن جماعت بخوانند نامۀ خود را و ستم کرده نشوند مقدار یک رشته. ﴿71﴾و هر که باشد در دنیا کور [762]، وى در آخرت نیز کور است و خطا کنندهتر است راه را. ﴿72﴾و هرآیینه نزدیک بودند که به فریب بازدارند تو را از آنچه وحى فرستادهایم به سوى تو، تا بر بندى بر ما غیر آن را و آنگاه دوست گرفتندى تو را. ﴿73﴾و اگر نه آن بودى که ثابت داشتیم تو را، نزدیک بودى که میل کنى به سوى ایشان، اندک میلى. ﴿74﴾آنگاه مىچشانیدیم تو را دو چند عذاب زندگانى و دو چند عذاب مرگ، باز نمىیافتى براى خود مدد کنندهای بر ما. ﴿75﴾
﴿ وَإِن کَادُواْ لَیَسۡتَفِزُّونَکَ مِنَ ٱلۡأَرۡضِ لِیُخۡرِجُوکَ مِنۡهَاۖ وَإِذٗا لَّا یَلۡبَثُونَ خِلَٰفَکَ إِلَّا قَلِیلٗا ٧٦ سُنَّةَ مَن قَدۡ أَرۡسَلۡنَا قَبۡلَکَ مِن رُّسُلِنَاۖ وَلَا تَجِدُ لِسُنَّتِنَا تَحۡوِیلًا ٧٧ أَقِمِ ٱلصَّلَوٰةَ لِدُلُوکِ ٱلشَّمۡسِ إِلَىٰ غَسَقِ ٱلَّیۡلِ وَقُرۡءَانَ ٱلۡفَجۡرِۖ إِنَّ قُرۡءَانَ ٱلۡفَجۡرِ کَانَ مَشۡهُودٗا ٧٨ وَمِنَ ٱلَّیۡلِ فَتَهَجَّدۡ بِهِۦ نَافِلَةٗ لَّکَ عَسَىٰٓ أَن یَبۡعَثَکَ رَبُّکَ مَقَامٗا مَّحۡمُودٗا ٧٩ وَقُل رَّبِّ أَدۡخِلۡنِی مُدۡخَلَ صِدۡقٖ وَأَخۡرِجۡنِی مُخۡرَجَ صِدۡقٖ وَٱجۡعَل لِّی مِن لَّدُنکَ سُلۡطَٰنٗا نَّصِیرٗا ٨٠ وَقُلۡ جَآءَ ٱلۡحَقُّ وَزَهَقَ ٱلۡبَٰطِلُۚ إِنَّ ٱلۡبَٰطِلَ کَانَ زَهُوقٗا ٨١ وَنُنَزِّلُ مِنَ ٱلۡقُرۡءَانِ مَا هُوَ شِفَآءٞ وَرَحۡمَةٞ لِّلۡمُؤۡمِنِینَ وَلَا یَزِیدُ ٱلظَّٰلِمِینَ إِلَّا خَسَارٗا ٨٢ وَإِذَآ أَنۡعَمۡنَا عَلَى ٱلۡإِنسَٰنِ أَعۡرَضَ وَنََٔا بِجَانِبِهِۦ وَإِذَا مَسَّهُ ٱلشَّرُّ کَانَ یَُٔوسٗا ٨٣ قُلۡ کُلّٞ یَعۡمَلُ عَلَىٰ شَاکِلَتِهِۦ فَرَبُّکُمۡ أَعۡلَمُ بِمَنۡ هُوَ أَهۡدَىٰ سَبِیلٗا ٨٤ وَیَسَۡٔلُونَکَ عَنِ ٱلرُّوحِۖ قُلِ ٱلرُّوحُ مِنۡ أَمۡرِ رَبِّی وَمَآ أُوتِیتُم مِّنَ ٱلۡعِلۡمِ إِلَّا قَلِیلٗا ٨٥ وَلَئِن شِئۡنَا لَنَذۡهَبَنَّ بِٱلَّذِیٓ أَوۡحَیۡنَآ إِلَیۡکَ ثُمَّ لَا تَجِدُ لَکَ بِهِۦ عَلَیۡنَا وَکِیلًا ٨٦ ﴾
و هرآیینه نزدیک بود که بلغزانند تو را از زمین تا جلا وطن کنند تو را از آنجا و آنگاه نمانند پس از تو مگر اندکى. ﴿76﴾مانند روش آنانکه فرستادهایم ایشان را پیش از تو از پیغامبرانِ خویش و نخواهى یافت روش ما را تبدیلى [763]. ﴿77﴾برپادار نماز را وقت زوال آفتاب تا هجوم تاریکى شب و لازم گیر قرآن خواندن فجر را، هرآیینه قرآن خواندن فجر را حاضر مىشوند فرشتگان. ﴿78﴾و بعضى شب بیدار باش به قرآن. شب خیزى زیاده شد براى تو. نزدیک است که ایستاده کند تو را پروردگار تو به مقامى پسندیده [764]. ﴿79﴾و بگو: اى پروردگار من! درآر مرا درآوردن پسندیده و بیرون آر مرا بیرون آوردن پسندیده و ساز براى من از نزد خود، قوّتى یارى دهنده [765]. ﴿80﴾و بگو: آمد دین حق و نابود شد دین باطل، هرآیینه باطل است نابود شونده. ﴿81﴾و فرود مىآریم از قرآن آنچه وى شفا است و رحمت است مسلمانان را و نمى افزاید در حق ستمکاران، مگر زیان را. ﴿82﴾و چون انعام کنیم بر آدمى، روبگرداند و پیچاند بازوى خود را و چون رسد به وى سختى، ناامید باشد. ﴿83﴾بگو: هر کسى کار میکند بر طریقۀ خود، پس پروردگار شما داناتر است به آنکه وى یابندهتر بود راه را. ﴿84﴾و سؤال میکنند تو را از روح. بگو: روح از فرمان پروردگار من است و شما نداده شدهاید از علم، مگر اندکى. ﴿85﴾و اگر خواهیم ببریم آنچه وحى فرستادهایم به سوى تو، باز نیابى براى خود به سبب آن بر ما کارسازى. ﴿86﴾
﴿ إِلَّا رَحۡمَةٗ مِّن رَّبِّکَۚ إِنَّ فَضۡلَهُۥ کَانَ عَلَیۡکَ کَبِیرٗا ٨٧ قُل لَّئِنِ ٱجۡتَمَعَتِ ٱلۡإِنسُ وَٱلۡجِنُّ عَلَىٰٓ أَن یَأۡتُواْ بِمِثۡلِ هَٰذَا ٱلۡقُرۡءَانِ لَا یَأۡتُونَ بِمِثۡلِهِۦ وَلَوۡ کَانَ بَعۡضُهُمۡ لِبَعۡضٖ ظَهِیرٗا ٨٨ وَلَقَدۡ صَرَّفۡنَا لِلنَّاسِ فِی هَٰذَا ٱلۡقُرۡءَانِ مِن کُلِّ مَثَلٖ فَأَبَىٰٓ أَکۡثَرُ ٱلنَّاسِ إِلَّا کُفُورٗا ٨٩ وَقَالُواْ لَن نُّؤۡمِنَ لَکَ حَتَّىٰ تَفۡجُرَ لَنَا مِنَ ٱلۡأَرۡضِ یَنۢبُوعًا ٩٠ أَوۡ تَکُونَ لَکَ جَنَّةٞ مِّن نَّخِیلٖ وَعِنَبٖ فَتُفَجِّرَ ٱلۡأَنۡهَٰرَ خِلَٰلَهَا تَفۡجِیرًا ٩١ أَوۡ تُسۡقِطَ ٱلسَّمَآءَ کَمَا زَعَمۡتَ عَلَیۡنَا کِسَفًا أَوۡ تَأۡتِیَ بِٱللَّهِ وَٱلۡمَلَٰٓئِکَةِ قَبِیلًا ٩٢ أَوۡ یَکُونَ لَکَ بَیۡتٞ مِّن زُخۡرُفٍ أَوۡ تَرۡقَىٰ فِی ٱلسَّمَآءِ وَلَن نُّؤۡمِنَ لِرُقِیِّکَ حَتَّىٰ تُنَزِّلَ عَلَیۡنَا کِتَٰبٗا نَّقۡرَؤُهُۥۗ قُلۡ سُبۡحَانَ رَبِّی هَلۡ کُنتُ إِلَّا بَشَرٗا رَّسُولٗا ٩٣ وَمَا مَنَعَ ٱلنَّاسَ أَن یُؤۡمِنُوٓاْ إِذۡ جَآءَهُمُ ٱلۡهُدَىٰٓ إِلَّآ أَن قَالُوٓاْ أَبَعَثَ ٱللَّهُ بَشَرٗا رَّسُولٗا ٩٤ قُل لَّوۡ کَانَ فِی ٱلۡأَرۡضِ مَلَٰٓئِکَةٞ یَمۡشُونَ مُطۡمَئِنِّینَ لَنَزَّلۡنَا عَلَیۡهِم مِّنَ ٱلسَّمَآءِ مَلَکٗا رَّسُولٗا ٩٥ قُلۡ کَفَىٰ بِٱللَّهِ شَهِیدَۢا بَیۡنِی وَبَیۡنَکُمۡۚ إِنَّهُۥ کَانَ بِعِبَادِهِۦ خَبِیرَۢا بَصِیرٗا ٩٦ ﴾
لیکن [باقى گذاشتمش] به سبب رحم از جانب پروردگار تو، هرآیینه فضل وى بر تو بزرگ است. ﴿87﴾بگو: اگر جمع شوند آدمیان و جنّ بر آنکه بیارند مانند این قرآن، هرگز نیارند مانند آن و اگرچه باشد بعض ایشان بعض را مدد دهنده. ﴿88﴾وهرآینه گوناگون بیان کردیم برای مردمان در این قرآن از هر داستانی. پس قبول نکردند بیشتر مردمان، مگر ناسپاسی را. ﴿89﴾وگفتند: هرگز باور نداریم تو را، تا آنکه جاری کنی برای ما از زمین، چشمهای. ﴿90﴾یا باشد تو را بوستانى از خرما و انگور، پس روان کنى جویها در میان آنها روان کردنى. ﴿91﴾یا فرو آرى آسمان را چنانچه گمان میکنى بر ما پاره پاره، یا بیارى خدا را و فرشتگان را روبهروى. ﴿92﴾یا باشد تو را خانهای از زر یا بالا روى در آسمان و باور نداریم بالا رفتن تو را تا آنکه فرود آرى بر ما نوشتهای که بخوانیم آن را، بگو: پاک است پروردگار من، نیستم من مگر آدمیای فرستاده شده. ﴿93﴾و بازنداشت مردمان را از آنکه ایمان آرند وقتى که آمد به ایشان هدایت، مگر آنکه گفتند: آیا خداى تعالى آدمى را پیغامبر فرستاده است؟!!. ﴿94﴾بگو: اگر مىبودند در زمین فرشتگان که میرفتند آرمیده، هرآیینه پیغامبر میفرستادیم بر ایشان از آسمان، فرشته را. ﴿95﴾بگو: بس است خدا گواه میان من و میان شما، هرآیینه وى به بندگان خود دانای بیناست. ﴿96﴾
﴿ وَمَن یَهۡدِ ٱللَّهُ فَهُوَ ٱلۡمُهۡتَدِۖ وَمَن یُضۡلِلۡ فَلَن تَجِدَ لَهُمۡ أَوۡلِیَآءَ مِن دُونِهِۦۖ وَنَحۡشُرُهُمۡ یَوۡمَ ٱلۡقِیَٰمَةِ عَلَىٰ وُجُوهِهِمۡ عُمۡیٗا وَبُکۡمٗا وَصُمّٗاۖ مَّأۡوَىٰهُمۡ جَهَنَّمُۖ کُلَّمَا خَبَتۡ زِدۡنَٰهُمۡ سَعِیرٗا ٩٧ ذَٰلِکَ جَزَآؤُهُم بِأَنَّهُمۡ کَفَرُواْ بَِٔایَٰتِنَا وَقَالُوٓاْ أَءِذَا کُنَّا عِظَٰمٗا وَرُفَٰتًا أَءِنَّا لَمَبۡعُوثُونَ خَلۡقٗا جَدِیدًا ٩٨ ۞أَوَ لَمۡ یَرَوۡاْ أَنَّ ٱللَّهَ ٱلَّذِی خَلَقَ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضَ قَادِرٌ عَلَىٰٓ أَن یَخۡلُقَ مِثۡلَهُمۡ وَجَعَلَ لَهُمۡ أَجَلٗا لَّا رَیۡبَ فِیهِ فَأَبَى ٱلظَّٰلِمُونَ إِلَّا کُفُورٗا ٩٩ قُل لَّوۡ أَنتُمۡ تَمۡلِکُونَ خَزَآئِنَ رَحۡمَةِ رَبِّیٓ إِذٗا لَّأَمۡسَکۡتُمۡ خَشۡیَةَ ٱلۡإِنفَاقِۚ وَکَانَ ٱلۡإِنسَٰنُ قَتُورٗا ١٠٠ وَلَقَدۡ ءَاتَیۡنَا مُوسَىٰ تِسۡعَ ءَایَٰتِۢ بَیِّنَٰتٖۖ فَسَۡٔلۡ بَنِیٓ إِسۡرَٰٓءِیلَ إِذۡ جَآءَهُمۡ فَقَالَ لَهُۥ فِرۡعَوۡنُ إِنِّی لَأَظُنُّکَ یَٰمُوسَىٰ مَسۡحُورٗا ١٠١ قَالَ لَقَدۡ عَلِمۡتَ مَآ أَنزَلَ هَٰٓؤُلَآءِ إِلَّا رَبُّ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِ بَصَآئِرَ وَإِنِّی لَأَظُنُّکَ یَٰفِرۡعَوۡنُ مَثۡبُورٗا ١٠٢ فَأَرَادَ أَن یَسۡتَفِزَّهُم مِّنَ ٱلۡأَرۡضِ فَأَغۡرَقۡنَٰهُ وَمَن مَّعَهُۥ جَمِیعٗا ١٠٣ وَقُلۡنَا مِنۢ بَعۡدِهِۦ لِبَنِیٓ إِسۡرَٰٓءِیلَ ٱسۡکُنُواْ ٱلۡأَرۡضَ فَإِذَا جَآءَ وَعۡدُ ٱلۡأٓخِرَةِ جِئۡنَا بِکُمۡ لَفِیفٗا ١٠٤ وَبِٱلۡحَقِّ أَنزَلۡنَٰهُ وَبِٱلۡحَقِّ نَزَلَۗ وَمَآ أَرۡسَلۡنَٰکَ إِلَّا مُبَشِّرٗا وَنَذِیرٗا ١٠٥ وَقُرۡءَانٗا فَرَقۡنَٰهُ لِتَقۡرَأَهُۥ عَلَى ٱلنَّاسِ عَلَىٰ مُکۡثٖ وَنَزَّلۡنَٰهُ تَنزِیلٗا ١٠٦ قُلۡ ءَامِنُواْ بِهِۦٓ أَوۡ لَا تُؤۡمِنُوٓاْۚ إِنَّ ٱلَّذِینَ أُوتُواْ ٱلۡعِلۡمَ مِن قَبۡلِهِۦٓ إِذَا یُتۡلَىٰ عَلَیۡهِمۡ یَخِرُّونَۤ لِلۡأَذۡقَانِۤ سُجَّدٗاۤ ١٠٧ وَیَقُولُونَ سُبۡحَٰنَ رَبِّنَآ إِن کَانَ وَعۡدُ رَبِّنَا لَمَفۡعُولٗا ١٠٨ وَیَخِرُّونَ لِلۡأَذۡقَانِ یَبۡکُونَ وَیَزِیدُهُمۡ خُشُوعٗا۩ ١٠٩ قُلِ ٱدۡعُواْ ٱللَّهَ أَوِ ٱدۡعُواْ ٱلرَّحۡمَٰنَۖ أَیّٗا مَّا تَدۡعُواْ فَلَهُ ٱلۡأَسۡمَآءُ ٱلۡحُسۡنَىٰۚ وَلَا تَجۡهَرۡ بِصَلَاتِکَ وَلَا تُخَافِتۡ بِهَا وَٱبۡتَغِ بَیۡنَ ذَٰلِکَ سَبِیلٗا ١١٠ وَقُلِ ٱلۡحَمۡدُ لِلَّهِ ٱلَّذِی لَمۡ یَتَّخِذۡ وَلَدٗا وَلَمۡ یَکُن لَّهُۥ شَرِیکٞ فِی ٱلۡمُلۡکِ وَلَمۡ یَکُن لَّهُۥ وَلِیّٞ مِّنَ ٱلذُّلِّۖ وَکَبِّرۡهُ تَکۡبِیرَۢا ١١١﴾
وهرکه راه نمودش خدا، همونست راهیاب و هرکه گمراه سازدش نیابی برای ایشان دوستانی بجز خدا و برانگیزیم ایشان را روز قیامت [روان شده] بر خویش نابینا و گنگ و کر ساخته. جای ایشان دوزخ است، هرگاه فرونشیند، بیفزاییم بر ایشان آتش را. ﴿97﴾این است جزای ایشان به سبب آنکه کافر شدند به نشانههای ما و گفتند: آیا چون شویم استخوانی چند و اعضای از هم پاشیده، آیا برانگیخته شویم به آفرینش نو؟. ﴿98﴾آیا ندیدهاند که آن خدایی که آفریده آسمانها و زمین را، تواناست که بیافریند مانند ایشان؟ و ساخته است براى ایشان میعادى که هیچ شبهه نیست در آن. پس قبول نکردند ستمکاران مگر انکار را. ﴿99﴾بگو: اگر مىبودید شما مالک خزانههای بخشش پروردگار مرا، آنگاه نیز بخیلى میکردید به ترس آنکه همه را خرج کنید و هست آدمى بخل کننده. ﴿100﴾و هرآیینه دادیم موسى را نُه نشانۀ روشن. پس بپرس از بنى اسراییل چون آمد به ایشان، پس گفت او را فرعون: هرآیینه مىپندارم تو را اى موسى! جادو کرده شده. ﴿101﴾گفت: هرآیینه تو دانستهای نفرستاده است این نشانهها را مگر پروردگار آسمانها و زمین. دلیلها فرستاده است آنها را و هرآیینه من مىپندارم تو را ای فرعون! هلاک شده. ﴿102﴾پس خواست که بجنباند بنى اسراییل را از زمین، پس غرق ساختیم او را و آنان راکه همراه او بودند، همه یکجا. ﴿103﴾و گفتیم پس از وى بنى اسراییل را: ساکن شوید در زمین، پس چون بیاید وعدۀ آخرت، بیاریم شما را درهم آمیخته. ﴿104﴾و به راستى فروفرستادهایم قرآن را و به راستى فرود آمده است. و نفرستادیم تو را مگر مژده دهنده و ترساننده. ﴿105﴾و قرآن را به تفریق فرستادیم تا بخوانى آن را بر مردمان به درنگ و به دفعات و فروفرستادیم آن را فروفرستادنى. ﴿106﴾بگو: ایمان آرید به آن یا ایمان نیارید، هرآیینه آنانکه داده شد ایشان را علم پیش از این، چون خوانده میشود بر ایشان، مىافتند بر روهاى خود، سجدهکنان. ﴿107﴾و گویند: پاکى پروردگار ما راست، هرآیینه هست وعدۀ پروردگار ما کردنى. ﴿108﴾و مىافتند بر خویش، خویش گریه کنان و مىافزاید قرآن در ایشان فروتنى را. ﴿109﴾بگو: بخوانید خداى را یا بخوانید رحمن را. هر کدام که بخوانید [خوب باشد]، پس خداى راست نامهاى نیکو و این همه بلند مخوان نماز خود را و این همه پست مخوان آن را و بجوى میان این و آن، راهى. ﴿110﴾و بگو ستایش خداى راست که هیچ فرزند نگرفته است و نیست او را هیچ شریکى در پادشاهى و نیست او را کارسازى به سبب ناتوانى و به تعظیم یاد کن او را، تعظیم کردنى. ﴿111﴾
[744] یعنی خدای تعالی در شب معراج پیش از صعود بر آسمانها آن حضرتجرا به مسجد بیتالمقدس رسانید. [745] مترجم گوید: و این وعده متحقق شد به تسلیط جالوت، پادشاه عمالقه. [746] مترجم گوید: و این معنی در خلافت حضرت داود ظاهر شد. [747] مترجم گوید: و این وعده متحقق شد وقتی که حضرت یحیی را کشتند. پس بخت نصر را مسلط ساخت. [748] مترجم گوید: ایشان عود کردند به فساد و تکذیب حضرت عیسی حضرت پیغامبر، جنگ کردند با او، پس خدای تعالی عود فرمود به تعذیب ایشان به قتل و اسرو جزیه. [749] مترجم گوید: یعنی در حالت تنگدلی بر خود و بر اولاد خود دعای بد میکند. [750] یعنی در دنیا به حد رزق و جاه. [751] یعنی در صورت بخل. [752] یعنی در صورت اسراف. [753] یعنی حق قصاص. [754] یعنی متکبرانه و مغرورانه. [755] مترجم گوید: درین هر دو آیت، کنایت است از عدم انتفاع ایشان به قرآن و مواعظ. [756] یعنی به قصد استهزا وعیبجویی. [757] یعنی ملزم خواهند شد. [758] مترجم گوید: واین کلمه پیش از امر جهاد بود. [759] یعنی چون کافران قصۀ معراج شنیدند و آیت: ﴿إِنَّ شَجَرَتَ ٱلزَّقُّومِ ٤٣ طَعَامُ ٱلۡأَثِیمِ ٤٤﴾[الدخان: 43-44]. به ایشان رسید، استبعاد کردند و محل طعن ساختند. [760] مترجم گوید: و این تصویر است سعی شیطان را در گمراه کردن ایشان، مأخوذ از فعل رئیس دزدان، چون دهی را غارت کند برایشان نعره میزند و سواران و پیادگان خود را آواز میدهد که ازین سو بگیر و از آن سو بگیر. [761] یعنی بر دواب و کشتی. [762] یعنی حقیقت را نبیند. [763] مترجم گوید: و این معنی روز بدر متحقق شد و جمعی که در پی ایذای آن حضرت بودند مقتول شد و ﴿إِن کَادُواْ﴾به جهت این گفته شد که وقت نزول آیت، قصد لغزانیدن داشتند وهنوز ملتجی به هجرت نکرده بودند، والله اعلم. [764] یعنی مقام شفاعت. [765] یعنی در هر حال اعانت کن مرا، چه وقت دخول در آنجا چه وقت خروج از آنجا.
بسم الله الرحمن الرحیم
﴿ ٱلۡحَمۡدُ لِلَّهِ ٱلَّذِیٓ أَنزَلَ عَلَىٰ عَبۡدِهِ ٱلۡکِتَٰبَ وَلَمۡ یَجۡعَل لَّهُۥ عِوَجَاۜ ١ قَیِّمٗا لِّیُنذِرَ بَأۡسٗا شَدِیدٗا مِّن لَّدُنۡهُ وَیُبَشِّرَ ٱلۡمُؤۡمِنِینَ ٱلَّذِینَ یَعۡمَلُونَ ٱلصَّٰلِحَٰتِ أَنَّ لَهُمۡ أَجۡرًا حَسَنٗا ٢ مَّٰکِثِینَ فِیهِ أَبَدٗا ٣ وَیُنذِرَ ٱلَّذِینَ قَالُواْ ٱتَّخَذَ ٱللَّهُ وَلَدٗا ٤﴾
به نام خداوند بخشندۀ مهربان
همۀ ستایش، آن خداى راست که فروفرستاد بر بندۀ خود کتاب و پیدا نه کرد در وى هیچ کجى. ﴿1﴾ساخت او را راست تا بترساند از عقوبت سخت، از نزدیک خدا و تا مژده دهد آن مسلمانان را که میکنند کارهاى شایسته به آنکه ایشان راست مزد نیک. ﴿2﴾باشندگان در وى همیشه. ﴿3﴾و تا ترساند آنان را که گفتند: خدا فرزند گرفته است. ﴿4﴾
﴿مَّا لَهُم بِهِۦ مِنۡ عِلۡمٖ وَلَا لِأٓبَآئِهِمۡۚ کَبُرَتۡ کَلِمَةٗ تَخۡرُجُ مِنۡ أَفۡوَٰهِهِمۡۚ إِن یَقُولُونَ إِلَّا کَذِبٗا ٥ فَلَعَلَّکَ بَٰخِعٞ نَّفۡسَکَ عَلَىٰٓ ءَاثَٰرِهِمۡ إِن لَّمۡ یُؤۡمِنُواْ بِهَٰذَا ٱلۡحَدِیثِ أَسَفًا ٦ إِنَّا جَعَلۡنَا مَا عَلَى ٱلۡأَرۡضِ زِینَةٗ لَّهَا لِنَبۡلُوَهُمۡ أَیُّهُمۡ أَحۡسَنُ عَمَلٗا ٧ وَإِنَّا لَجَٰعِلُونَ مَا عَلَیۡهَا صَعِیدٗا جُرُزًا ٨ أَمۡ حَسِبۡتَ أَنَّ أَصۡحَٰبَ ٱلۡکَهۡفِ وَٱلرَّقِیمِ کَانُواْ مِنۡ ءَایَٰتِنَا عَجَبًا ٩ إِذۡ أَوَى ٱلۡفِتۡیَةُ إِلَى ٱلۡکَهۡفِ فَقَالُواْ رَبَّنَآ ءَاتِنَا مِن لَّدُنکَ رَحۡمَةٗ وَهَیِّئۡ لَنَا مِنۡ أَمۡرِنَا رَشَدٗا ١٠ فَضَرَبۡنَا عَلَىٰٓ ءَاذَانِهِمۡ فِی ٱلۡکَهۡفِ سِنِینَ عَدَدٗا ١١ ثُمَّ بَعَثۡنَٰهُمۡ لِنَعۡلَمَ أَیُّ ٱلۡحِزۡبَیۡنِ أَحۡصَىٰ لِمَا لَبِثُوٓاْ أَمَدٗا ١٢ نَّحۡنُ نَقُصُّ عَلَیۡکَ نَبَأَهُم بِٱلۡحَقِّۚ إِنَّهُمۡ فِتۡیَةٌ ءَامَنُواْ بِرَبِّهِمۡ وَزِدۡنَٰهُمۡ هُدٗى ١٣ وَرَبَطۡنَا عَلَىٰ قُلُوبِهِمۡ إِذۡ قَامُواْ فَقَالُواْ رَبُّنَا رَبُّ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِ لَن نَّدۡعُوَاْ مِن دُونِهِۦٓ إِلَٰهٗاۖ لَّقَدۡ قُلۡنَآ إِذٗا شَطَطًا ١٤ هَٰٓؤُلَآءِ قَوۡمُنَا ٱتَّخَذُواْ مِن دُونِهِۦٓ ءَالِهَةٗۖ لَّوۡلَا یَأۡتُونَ عَلَیۡهِم بِسُلۡطَٰنِۢ بَیِّنٖۖ فَمَنۡ أَظۡلَمُ مِمَّنِ ٱفۡتَرَىٰ عَلَى ٱللَّهِ کَذِبٗا ١٥﴾
نیست ایشان را هیچ دانش به آن و نه پدرانِ ایشان را بود. سخت است این سخن که بر مىآید از دهان ایشان، نمىگویند مگر دروغ. ﴿5﴾پس مگر تو کشندهای نفس خود را بر پى ایشان اگر ایمان نیارند به این سخن، از جهت اندوه. ﴿6﴾هرآیینه ما ساختهایم هر چیزی راکه بر زمین است، آرایش آن را. تا امتحان کنیم ایشان را کدام کس از ایشان نیکوتر است در عمل. ﴿7﴾و هرآیینه ما البته معدوم خواهیم ساخت هر چیزی راکه بر وى است میدان هموار بىگیاه مانده. ﴿8﴾آیا پنداشتى که اصحاب غار و نوشته [766]از جملۀ نشانههاى ما، عجب بودند؟!. ﴿9﴾چون آرام گرفتند جوانان چند به سوى غار، پس گفتند: اى پروردگار ما! بده ما را از نزد خود بخششى و آماده ساز براى ما راهیابى را در کار ما. ﴿10﴾پس پرده گذاشتیم بر گوش ایشان در غار (یعنى خوابانیدیم) سالهای شمرده شده. ﴿11﴾باز برانگیختیم ایشان را تا بدانیم کدام یک از دوگروه، یاد داشته است مقدارى که درنگ کردند مدت از زمان ﴿12﴾ما میخوانیم بر تو خبر ایشان به راستى، هرآیینه ایشان جوانان چند بودند که ایمان آوردند به پروردگار خویش و زیاده دادیم ایشان را هدایت. ﴿13﴾و رشته بستیم بر دل ایشان [767]چون ایستادند. پس گفتند: پروردگارِ ما همان پروردگار آسمانها و زمین است، هرآیینه نخواهیم پرستیدن بجز وى معبودی را، هرآیینه گفته باشیم آنگاه سخن دروغ. ﴿14﴾این قوم ما خدایان گرفتند بجز خدا. چرا نمىآرند بر ثبوت آن خدایان دلیلى واضح؟ پس کیست ستمکارتر از کسی که بر بست بر خدا دروغ را؟. ﴿15﴾
﴿ وَإِذِ ٱعۡتَزَلۡتُمُوهُمۡ وَمَا یَعۡبُدُونَ إِلَّا ٱللَّهَ فَأۡوُۥٓاْ إِلَى ٱلۡکَهۡفِ یَنشُرۡ لَکُمۡ رَبُّکُم مِّن رَّحۡمَتِهِۦ وَیُهَیِّئۡ لَکُم مِّنۡ أَمۡرِکُم مِّرۡفَقٗا ١٦ ۞وَتَرَى ٱلشَّمۡسَ إِذَا طَلَعَت تَّزَٰوَرُ عَن کَهۡفِهِمۡ ذَاتَ ٱلۡیَمِینِ وَإِذَا غَرَبَت تَّقۡرِضُهُمۡ ذَاتَ ٱلشِّمَالِ وَهُمۡ فِی فَجۡوَةٖ مِّنۡهُۚ ذَٰلِکَ مِنۡ ءَایَٰتِ ٱللَّهِۗ مَن یَهۡدِ ٱللَّهُ فَهُوَ ٱلۡمُهۡتَدِۖ وَمَن یُضۡلِلۡ فَلَن تَجِدَ لَهُۥ وَلِیّٗا مُّرۡشِدٗا ١٧ وَتَحۡسَبُهُمۡ أَیۡقَاظٗا وَهُمۡ رُقُودٞۚ وَنُقَلِّبُهُمۡ ذَاتَ ٱلۡیَمِینِ وَذَاتَ ٱلشِّمَالِۖ وَکَلۡبُهُم بَٰسِطٞ ذِرَاعَیۡهِ بِٱلۡوَصِیدِۚ لَوِ ٱطَّلَعۡتَ عَلَیۡهِمۡ لَوَلَّیۡتَ مِنۡهُمۡ فِرَارٗا وَلَمُلِئۡتَ مِنۡهُمۡ رُعۡبٗا ١٨ وَکَذَٰلِکَ بَعَثۡنَٰهُمۡ لِیَتَسَآءَلُواْ بَیۡنَهُمۡۚ قَالَ قَآئِلٞ مِّنۡهُمۡ کَمۡ لَبِثۡتُمۡۖ قَالُواْ لَبِثۡنَا یَوۡمًا أَوۡ بَعۡضَ یَوۡمٖۚ قَالُواْ رَبُّکُمۡ أَعۡلَمُ بِمَا لَبِثۡتُمۡ فَٱبۡعَثُوٓاْ أَحَدَکُم بِوَرِقِکُمۡ هَٰذِهِۦٓ إِلَى ٱلۡمَدِینَةِ فَلۡیَنظُرۡ أَیُّهَآ أَزۡکَىٰ طَعَامٗا فَلۡیَأۡتِکُم بِرِزۡقٖ مِّنۡهُ وَلۡیَتَلَطَّفۡ وَلَا یُشۡعِرَنَّ بِکُمۡ أَحَدًا ١٩ إِنَّهُمۡ إِن یَظۡهَرُواْ عَلَیۡکُمۡ یَرۡجُمُوکُمۡ أَوۡ یُعِیدُوکُمۡ فِی مِلَّتِهِمۡ وَلَن تُفۡلِحُوٓاْ إِذًا أَبَدٗا ٢٠﴾
و چون یک سو شوید اى یاران از این کافران و یک سو شوید از آنچه مىپرستند ایشان بجز خدا، پس آرام گیرید به سوى غار تا فراخ کند بر شما پروردگار شما بخشایش خود را و مهیا سازد براى شما منفعت را در کار شما. ﴿16﴾و ببینى اى بیننده! آفتاب را وقتى که طالع شود، میل کند از غار ایشان به جانب راست و چون غروب شود، تجاوز میکند از ایشان به جانب چپ و ایشان در گشادگىاند از غار. این از نشانههاى خداست. هر که راه نمایدش خدا، هم اوست راه یابنده و هر که گمراه میکندش، پس نیابى او را هیچ دوستِ راه نماینده [768]. ﴿17﴾و بپندارى اى بیننده، ایشان را بیدار و ایشان خفتهاند و میگردانیم ایشان را به جانب راست و جانب چپ و سگ ایشان گشاده کرده است دو دست خود را بر عتبۀ دروازه. اگر اطلاع یابى بر ایشان، البته رو بگردانى از ایشان به طریق گریختن و پر شوى از ایشان به ترس [769]. ﴿18﴾و هم چنین برانگیختیم ایشان را تا عاقبت با یکدیگر سؤال کنند در میان خود. گفت گویندهای از ایشان: چقدر درنگ کردید؟ گفتند: درنگ کردیم یک روز یا بعض روز. باز گفتند: پروردگار شما داناتر است به مقدار درنگ کردن شما. پس بفرستید یکى را از میان خود به این نقرۀ خود به سوى شهر، پس باید که تأمّل کند کدام یک از اطعمۀ این شهر، طعام پاکیزهتر است، پس بیارد به شما قوتى از آن و باید که به سبکى آمد و رفت کند و خبردار نکند به حال شما هیچ کس را. ﴿19﴾هرآیینه این کافران اگر قدرت یابند بر شما، سنگسار کنند شما را یا باز آرند شما را در دین خود و رستگار نخواهید شد آنگاه هرگز. ﴿20﴾
﴿ وَکَذَٰلِکَ أَعۡثَرۡنَا عَلَیۡهِمۡ لِیَعۡلَمُوٓاْ أَنَّ وَعۡدَ ٱللَّهِ حَقّٞ وَأَنَّ ٱلسَّاعَةَ لَا رَیۡبَ فِیهَآ إِذۡ یَتَنَٰزَعُونَ بَیۡنَهُمۡ أَمۡرَهُمۡۖ فَقَالُواْ ٱبۡنُواْ عَلَیۡهِم بُنۡیَٰنٗاۖ رَّبُّهُمۡ أَعۡلَمُ بِهِمۡۚ قَالَ ٱلَّذِینَ غَلَبُواْ عَلَىٰٓ أَمۡرِهِمۡ لَنَتَّخِذَنَّ عَلَیۡهِم مَّسۡجِدٗا ٢١ سَیَقُولُونَ ثَلَٰثَةٞ رَّابِعُهُمۡ کَلۡبُهُمۡ وَیَقُولُونَ خَمۡسَةٞ سَادِسُهُمۡ کَلۡبُهُمۡ رَجۡمَۢا بِٱلۡغَیۡبِۖ وَیَقُولُونَ سَبۡعَةٞ وَثَامِنُهُمۡ کَلۡبُهُمۡۚ قُل رَّبِّیٓ أَعۡلَمُ بِعِدَّتِهِم مَّا یَعۡلَمُهُمۡ إِلَّا قَلِیلٞۗ فَلَا تُمَارِ فِیهِمۡ إِلَّا مِرَآءٗ ظَٰهِرٗا وَلَا تَسۡتَفۡتِ فِیهِم مِّنۡهُمۡ أَحَدٗا ٢٢ وَلَا تَقُولَنَّ لِشَاْیۡءٍ إِنِّی فَاعِلٞ ذَٰلِکَ غَدًا ٢٣ إِلَّآ أَن یَشَآءَ ٱللَّهُۚ وَٱذۡکُر رَّبَّکَ إِذَا نَسِیتَ وَقُلۡ عَسَىٰٓ أَن یَهۡدِیَنِ رَبِّی لِأَقۡرَبَ مِنۡ هَٰذَا رَشَدٗا ٢٤ وَلَبِثُواْ فِی کَهۡفِهِمۡ ثَلَٰثَ مِاْئَةٖ سِنِینَ وَٱزۡدَادُواْ تِسۡعٗا ٢٥ قُلِ ٱللَّهُ أَعۡلَمُ بِمَا لَبِثُواْۖ لَهُۥ غَیۡبُ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِۖ أَبۡصِرۡ بِهِۦ وَأَسۡمِعۡۚ مَا لَهُم مِّن دُونِهِۦ مِن وَلِیّٖ وَلَا یُشۡرِکُ فِی حُکۡمِهِۦٓ أَحَدٗا ٢٦ وَٱتۡلُ مَآ أُوحِیَ إِلَیۡکَ مِن کِتَابِ رَبِّکَۖ لَا مُبَدِّلَ لِکَلِمَٰتِهِۦ وَلَن تَجِدَ مِن دُونِهِۦ مُلۡتَحَدٗا ٢٧ ﴾
و همچنین خبردار گردانیدیم مردمان را به حال ایشان تا بدانند که وعدۀ خدا راست است و آنکه قیامت هیچ شبهه نیست در آن. وقتى که نزاع میکردند آن مردمان در میان خود در مقدمۀ ایشان، پس گفتند: عمارت کنید بر غار ایشان خانهای. پروردگار ایشان داناتر است به حال ایشان. پس گفتند آنانکه قدرت یافتند بر مقدمۀ ایشان: البته بسازیم بر غار ایشان مسجدى. ﴿21﴾جمعى خواهند گفت: اصحاب کهف سه کساند و چهارم ایشان سگ ایشان است و جمعى خواهند گفت که: پنج کساند، ششم ایشان، سگ ایشان است. تهمتى افکنند غایبانه و نیز میگویند: هفت کساند و هشتم ایشان، سگ ایشان است. بگو: پروردگار من داناتر است به شمارِ ایشان، نمیداند ایشان را مگر اندک کسى، پس گفتگو مکن در بارۀ ایشان مگر گفتگوى سرسرى و سؤال مکن در باب ایشان هیچ کس را از کافران. ﴿22﴾و مگو هیچ چیزى راکه من البته خواهم کرد آن را فردا. ﴿23﴾مگر مقرون به ذکر مشیت خدا [770]و یاد کن پروردگار خود را وقتى که فراموش کنى [771]و بگو: توقع است که دلالت کند مرا پروردگار من به راهى نزدیکتر به اعتبار راستى [از آنچه کافران مىگویند] . ﴿24﴾و درنگ کرده بودند در غار خود سه صد سال و افزودند نُه سال دیگر. ﴿25﴾بگو: خدا داناتر است به مقدارى که درنگ کردند. او راست علم غیب آسمانها و زمین. چقدر بینا است و چقدر شنوا است. نیست ایشان را بجز وى هیچ کارسازی و شریک نمىگیرد در حکم خود هیچکس را. ﴿26﴾و بخوان آنچه وحى فرستاده شد به سوى تو از کتاب پروردگار تو. و هیچکس تبدیل کننده نیست حکمهاى وی را و نیابى بجز وى هیچ پناهى. ﴿27﴾
﴿ وَٱصۡبِرۡ نَفۡسَکَ مَعَ ٱلَّذِینَ یَدۡعُونَ رَبَّهُم بِٱلۡغَدَوٰةِ وَٱلۡعَشِیِّ یُرِیدُونَ وَجۡهَهُۥۖ وَلَا تَعۡدُ عَیۡنَاکَ عَنۡهُمۡ تُرِیدُ زِینَةَ ٱلۡحَیَوٰةِ ٱلدُّنۡیَاۖ وَلَا تُطِعۡ مَنۡ أَغۡفَلۡنَا قَلۡبَهُۥ عَن ذِکۡرِنَا وَٱتَّبَعَ هَوَىٰهُ وَکَانَ أَمۡرُهُۥ فُرُطٗا ٢٨ وَقُلِ ٱلۡحَقُّ مِن رَّبِّکُمۡۖ فَمَن شَآءَ فَلۡیُؤۡمِن وَمَن شَآءَ فَلۡیَکۡفُرۡۚ إِنَّآ أَعۡتَدۡنَا لِلظَّٰلِمِینَ نَارًا أَحَاطَ بِهِمۡ سُرَادِقُهَاۚ وَإِن یَسۡتَغِیثُواْ یُغَاثُواْ بِمَآءٖ کَٱلۡمُهۡلِ یَشۡوِی ٱلۡوُجُوهَۚ بِئۡسَ ٱلشَّرَابُ وَسَآءَتۡ مُرۡتَفَقًا ٢٩ إِنَّ ٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ وَعَمِلُواْ ٱلصَّٰلِحَٰتِ إِنَّا لَا نُضِیعُ أَجۡرَ مَنۡ أَحۡسَنَ عَمَلًا ٣٠ أُوْلَٰٓئِکَ لَهُمۡ جَنَّٰتُ عَدۡنٖ تَجۡرِی مِن تَحۡتِهِمُ ٱلۡأَنۡهَٰرُ یُحَلَّوۡنَ فِیهَا مِنۡ أَسَاوِرَ مِن ذَهَبٖ وَیَلۡبَسُونَ ثِیَابًا خُضۡرٗا مِّن سُندُسٖ وَإِسۡتَبۡرَقٖ مُّتَّکِِٔینَ فِیهَا عَلَى ٱلۡأَرَآئِکِۚ نِعۡمَ ٱلثَّوَابُ وَحَسُنَتۡ مُرۡتَفَقٗا ٣١ ۞وَٱضۡرِبۡ لَهُم مَّثَلٗا رَّجُلَیۡنِ جَعَلۡنَا لِأَحَدِهِمَا جَنَّتَیۡنِ مِنۡ أَعۡنَٰبٖ وَحَفَفۡنَٰهُمَا بِنَخۡلٖ وَجَعَلۡنَا بَیۡنَهُمَا زَرۡعٗا ٣٢ کِلۡتَا ٱلۡجَنَّتَیۡنِ ءَاتَتۡ أُکُلَهَا وَلَمۡ تَظۡلِم مِّنۡهُ شَیۡٔٗاۚ وَفَجَّرۡنَا خِلَٰلَهُمَا نَهَرٗا ٣٣ وَکَانَ لَهُۥ ثَمَرٞ فَقَالَ لِصَٰحِبِهِۦ وَهُوَ یُحَاوِرُهُۥٓ أَنَا۠ أَکۡثَرُ مِنکَ مَالٗا وَأَعَزُّ نَفَرٗا ٣٤ ﴾
و بند کن خود را با آنانکه یاد میکنند پروردگار خود را به صبح و شام، مىخواهند روى او را، و باید که نگذرد چشمهاى تو از ایشان، طلب کنان آرایش زندگانى دنیا را و فرمان مبر آن راکه غافل ساختهایم دل او را از یاد خویش و پیروى کرده است خواهش خود را و هست کار او از حد گذشته. ﴿28﴾و بگو: این سخن راست است آمده از پروردگار شما، پس هر که خواهد ایمان آرد و هر که خواهد کافر شود، هرآیینه ما مهیا کردهایم براى ستمکاران آتشى را، در برگیرد ایشان را سراپردههاى او و اگر فریاد کنند، به داد ایشان رسیده شود به نوشاندن آبى مانند مس گداخته، بریان کند رویها را، آن بد آشامیدنى است و دوزخ بد آرامگاهى است. ﴿29﴾هرآیینه آنانکه ایمان آوردند و کردند کارهاى شایسته، هرآیینه ما ضایع نکنیم مزد کسی که نیکو کرده است کار را. ﴿30﴾این جماعت، ایشان راست بوستانهای همیشه ماندن، میرود زیر ایشان نهرها، زیور داده شوند آنجا دستوانهها از زر و میپوشند جامههاى سبز از دیباى نازک و دیبای لُک، تکیهکنان آنجا بر تختها. این نیک جزاست و بهشت نیکو آرامگاهی است. ﴿31﴾و بیان کن براى ایشان داستانى قصّۀ دو شخص که دادیم به یکى از ایشان دو بوستان از درخت انگور و گرداگرد آن پیدا کردیم درختان خرما و پیدا کردیم در میان این دو بوستان، زراعت را. ﴿32﴾هر دو بوستان آوردند میوههاى خود و هیچ کم نکرده از میوه و جارى ساختیم میان آنها جوى آب. ﴿33﴾و بود او را میوههاى بسیار، پس گفت همنشین خود را و او گفتگو میکرد به آن همنشین: من بیشترم از تو در مال و غالبترم به اعتبار حَشَم. ﴿34﴾
﴿ وَدَخَلَ جَنَّتَهُۥ وَهُوَ ظَالِمٞ لِّنَفۡسِهِۦ قَالَ مَآ أَظُنُّ أَن تَبِیدَ هَٰذِهِۦٓ أَبَدٗا ٣٥ وَمَآ أَظُنُّ ٱلسَّاعَةَ قَآئِمَةٗ وَلَئِن رُّدِدتُّ إِلَىٰ رَبِّی لَأَجِدَنَّ خَیۡرٗا مِّنۡهَا مُنقَلَبٗا ٣٦ قَالَ لَهُۥ صَاحِبُهُۥ وَهُوَ یُحَاوِرُهُۥٓ أَکَفَرۡتَ بِٱلَّذِی خَلَقَکَ مِن تُرَابٖ ثُمَّ مِن نُّطۡفَةٖ ثُمَّ سَوَّىٰکَ رَجُلٗا ٣٧ لَّٰکِنَّا۠ هُوَ ٱللَّهُ رَبِّی وَلَآ أُشۡرِکُ بِرَبِّیٓ أَحَدٗا ٣٨ وَلَوۡلَآ إِذۡ دَخَلۡتَ جَنَّتَکَ قُلۡتَ مَا شَآءَ ٱللَّهُ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِٱللَّهِۚ إِن تَرَنِ أَنَا۠ أَقَلَّ مِنکَ مَالٗا وَوَلَدٗا ٣٩ فَعَسَىٰ رَبِّیٓ أَن یُؤۡتِیَنِ خَیۡرٗا مِّن جَنَّتِکَ وَیُرۡسِلَ عَلَیۡهَا حُسۡبَانٗا مِّنَ ٱلسَّمَآءِ فَتُصۡبِحَ صَعِیدٗا زَلَقًا ٤٠ أَوۡ یُصۡبِحَ مَآؤُهَا غَوۡرٗا فَلَن تَسۡتَطِیعَ لَهُۥ طَلَبٗا ٤١ وَأُحِیطَ بِثَمَرِهِۦ فَأَصۡبَحَ یُقَلِّبُ کَفَّیۡهِ عَلَىٰ مَآ أَنفَقَ فِیهَا وَهِیَ خَاوِیَةٌ عَلَىٰ عُرُوشِهَا وَیَقُولُ یَٰلَیۡتَنِی لَمۡ أُشۡرِکۡ بِرَبِّیٓ أَحَدٗا ٤٢ وَلَمۡ تَکُن لَّهُۥ فِئَةٞ یَنصُرُونَهُۥ مِن دُونِ ٱللَّهِ وَمَا کَانَ مُنتَصِرًا ٤٣ هُنَالِکَ ٱلۡوَلَٰیَةُ لِلَّهِ ٱلۡحَقِّۚ هُوَ خَیۡرٞ ثَوَابٗا وَخَیۡرٌ عُقۡبٗا ٤٤ وَٱضۡرِبۡ لَهُم مَّثَلَ ٱلۡحَیَوٰةِ ٱلدُّنۡیَا کَمَآءٍ أَنزَلۡنَٰهُ مِنَ ٱلسَّمَآءِ فَٱخۡتَلَطَ بِهِۦ نَبَاتُ ٱلۡأَرۡضِ فَأَصۡبَحَ هَشِیمٗا تَذۡرُوهُ ٱلرِّیَٰحُۗ وَکَانَ ٱللَّهُ عَلَىٰ کُلِّ شَیۡءٖ مُّقۡتَدِرًا ٤٥ ﴾
و درآمد به بوستان خود ستم کرده بر خویش. گفت: نمىپندارم که هلاک شود این بوستان، هیچگاه. ﴿35﴾و گمان ندارم که قیامت متحقّق شود و بالفرض اگر باز گردانیده شَوَم به سوى پروردگار خود، هرآیینه خواهم یافت بازگشتى بهتر از این بوستانها. ﴿36﴾گفت او را همنشین او و او گفتگو میکرد با وى: آیا کافر شدى به آن خدایی که پیدا کرد تو را از خاک، باز از نطفه، باز تو را مرد ساخت؟. ﴿37﴾لیکن من اعتقاد دارم که اللّه پروردگار من است و شریک مقرر نمىکنم با پروردگار خود، هیچکس را. ﴿38﴾و چون در آمدى به بوستان خود چرا نگفتى: آنچه خدا خواسته است، شدنى است، نیست هیچ توانایى مگر به مشیت خدا. اگر مىبینى مرا کمتر از خود در مال و فرزند. ﴿39﴾پس شاید که پروردگار من بدهد مرا بهتر از بوستان تو و شاید که فرستد بر بوستان تو عذابى از آسمان، پس گردد زمین بىگیاه لغزانندۀ پاى. ﴿40﴾یا شود آب او فرو رفته پس نتوانى آن را جستن. ﴿41﴾و به عقوبت احاطه کرده شده میوههاى او. پس بامداد کرد، مىمالید دو دست خود را به حسرت بر آنچه خرج کرد در عمارت آن و آن افتاده بود بر سقفهاى خود و میگفت: اى کاش! شریک مقرر نکردمى با پروردگار خود هیچکس را! . ﴿42﴾و نبود او را هیچ جماعتى که یارى دهندش بجز خدا و نبود خود انتقام گیرنده. ﴿43﴾اینجا ثابت که کارسازى، خدای همیشه باشنده راست، وی بهتر است از روى ثواب دادن و وی بهتر است از روى جزا دادن. ﴿44﴾و بیان کن براى ایشان داستانِ زندگانى دنیاکه وى مانند آبى است که فروفرستادیمش از آسمان، پس درهم پیچید به سبب وى رستنىِ زمین، پس شد آخر کار در هم شکسته، مىپرانیدش بادها و هست خدا بر همه چیز توانا. ﴿45﴾
﴿ٱلۡمَالُ وَٱلۡبَنُونَ زِینَةُ ٱلۡحَیَوٰةِ ٱلدُّنۡیَاۖ وَٱلۡبَٰقِیَٰتُ ٱلصَّٰلِحَٰتُ خَیۡرٌ عِندَ رَبِّکَ ثَوَابٗا وَخَیۡرٌ أَمَلٗا ٤٦ وَیَوۡمَ نُسَیِّرُ ٱلۡجِبَالَ وَتَرَى ٱلۡأَرۡضَ بَارِزَةٗ وَحَشَرۡنَٰهُمۡ فَلَمۡ نُغَادِرۡ مِنۡهُمۡ أَحَدٗا ٤٧ وَعُرِضُواْ عَلَىٰ رَبِّکَ صَفّٗا لَّقَدۡ جِئۡتُمُونَا کَمَا خَلَقۡنَٰکُمۡ أَوَّلَ مَرَّةِۢۚ بَلۡ زَعَمۡتُمۡ أَلَّن نَّجۡعَلَ لَکُم مَّوۡعِدٗا ٤٨وَوُضِعَ ٱلۡکِتَٰبُ فَتَرَى ٱلۡمُجۡرِمِینَ مُشۡفِقِینَ مِمَّا فِیهِ وَیَقُولُونَ یَٰوَیۡلَتَنَا مَالِ هَٰذَا ٱلۡکِتَٰبِ لَا یُغَادِرُ صَغِیرَةٗ وَلَا کَبِیرَةً إِلَّآ أَحۡصَىٰهَاۚ وَوَجَدُواْ مَا عَمِلُواْ حَاضِرٗاۗ وَلَا یَظۡلِمُ رَبُّکَ أَحَدٗا ٤٩ وَإِذۡ قُلۡنَا لِلۡمَلَٰٓئِکَةِ ٱسۡجُدُواْ لِأٓدَمَ فَسَجَدُوٓاْ إِلَّآ إِبۡلِیسَ کَانَ مِنَ ٱلۡجِنِّ فَفَسَقَ عَنۡ أَمۡرِ رَبِّهِۦٓۗ أَفَتَتَّخِذُونَهُۥ وَذُرِّیَّتَهُۥٓ أَوۡلِیَآءَ مِن دُونِی وَهُمۡ لَکُمۡ عَدُوُّۢۚ بِئۡسَ لِلظَّٰلِمِینَ بَدَلٗا ٥٠ ۞مَّآ أَشۡهَدتُّهُمۡ خَلۡقَ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِ وَلَا خَلۡقَ أَنفُسِهِمۡ وَمَا کُنتُ مُتَّخِذَ ٱلۡمُضِلِّینَ عَضُدٗا ٥١ وَیَوۡمَ یَقُولُ نَادُواْ شُرَکَآءِیَ ٱلَّذِینَ زَعَمۡتُمۡ فَدَعَوۡهُمۡ فَلَمۡ یَسۡتَجِیبُواْ لَهُمۡ وَجَعَلۡنَا بَیۡنَهُم مَّوۡبِقٗا ٥٢ وَرَءَا ٱلۡمُجۡرِمُونَ ٱلنَّارَ فَظَنُّوٓاْ أَنَّهُم مُّوَاقِعُوهَا وَلَمۡ یَجِدُواْ عَنۡهَا مَصۡرِفٗا ٥٣ ﴾
مال و فرزندان، آرایش زندگانى دنیا است و حسنات پایندۀ شایسته، بهتراند نزدیک خدای تو از روى ثواب و خوبترند از جهت امید داشتن. ﴿46﴾و آن روز روان کنیم کوهها را و ببینى زمین را ظاهر شده و جمع سازیم مردمان را، پس نگذاریم از ایشان هیچکس را. ﴿47﴾و روبهرو آورده شوند بر پروردگار تو صف کشیده، گویم: هرآیینه آمدید پیش ما چنانکه آفریده بودیم شما را اوّل بار. بلکه. مىپنداشتید که نخواهیم ساخت براى شما وعده گاهى. ﴿48﴾و در میان نهاده شود نامۀ اعمال، پس ببینى گناهکاران را ترسان از آنچه در آن است و میگویند: اى واى بر ما! چه حال است این نامه را! نمىگذارد هیچ معصیت خرد را و نه بزرگ را، مگر احاطه کرده است آن را، و بیابند هرچه کرده بودند حاضر و ستم نکند پروردگار تو بر هیچکس. ﴿49﴾و یاد کن چون گفتیم به فرشتگان: سجده کنید آدم را، پس سجده کردند مگر ابلیس، بود از جن. پس بیرون شد از فرمان پروردگار خود. اى مردمان! آیا دوست میگیرید او را و فرزندان او را بجز من، و ایشان شما را دشمنند. شیطان بد عوض است ستمکاران را. ﴿50﴾حاضر نکرده بودم ایشان را نزدیک آفریدن آسمانها و زمین و نه هنگام آفریدن خودشان و نیستم مددگار گیرنده، گمراهان راه. ﴿51﴾و روزی که گوید خداى تعالى: اى مشرکان! ندا کنید شریکان مرا که گمان مىنمودید، پس نداکنند آن جماعت را و آن جماعت قبول نکنند نداى ایشان را و ساختیم در میان ایشان مهلکه. ﴿52﴾ [772]و ببینند گناهکاران آتش را و بفهمند که ایشان افتادگانند در وى و نیابند از آن، جاى بازگشت. ﴿53﴾
﴿ وَلَقَدۡ صَرَّفۡنَا فِی هَٰذَا ٱلۡقُرۡءَانِ لِلنَّاسِ مِن کُلِّ مَثَلٖۚ وَکَانَ ٱلۡإِنسَٰنُ أَکۡثَرَ شَیۡءٖ جَدَلٗا ٥٤ وَمَا مَنَعَ ٱلنَّاسَ أَن یُؤۡمِنُوٓاْ إِذۡ جَآءَهُمُ ٱلۡهُدَىٰ وَیَسۡتَغۡفِرُواْ رَبَّهُمۡ إِلَّآ أَن تَأۡتِیَهُمۡ سُنَّةُ ٱلۡأَوَّلِینَ أَوۡ یَأۡتِیَهُمُ ٱلۡعَذَابُ قُبُلٗا ٥٥ وَمَا نُرۡسِلُ ٱلۡمُرۡسَلِینَ إِلَّا مُبَشِّرِینَ وَمُنذِرِینَۚ وَیُجَٰدِلُ ٱلَّذِینَ کَفَرُواْ بِٱلۡبَٰطِلِ لِیُدۡحِضُواْ بِهِ ٱلۡحَقَّۖ وَٱتَّخَذُوٓاْ ءَایَٰتِی وَمَآ أُنذِرُواْ هُزُوٗا ٥٦ وَمَنۡ أَظۡلَمُ مِمَّن ذُکِّرَ بَِٔایَٰتِ رَبِّهِۦ فَأَعۡرَضَ عَنۡهَا وَنَسِیَ مَا قَدَّمَتۡ یَدَاهُۚ إِنَّا جَعَلۡنَا عَلَىٰ قُلُوبِهِمۡ أَکِنَّةً أَن یَفۡقَهُوهُ وَفِیٓ ءَاذَانِهِمۡ وَقۡرٗاۖ وَإِن تَدۡعُهُمۡ إِلَى ٱلۡهُدَىٰ فَلَن یَهۡتَدُوٓاْ إِذًا أَبَدٗا ٥٧ وَرَبُّکَ ٱلۡغَفُورُ ذُو ٱلرَّحۡمَةِۖ لَوۡ یُؤَاخِذُهُم بِمَا کَسَبُواْ لَعَجَّلَ لَهُمُ ٱلۡعَذَابَۚ بَل لَّهُم مَّوۡعِدٞ لَّن یَجِدُواْ مِن دُونِهِۦ مَوۡئِلٗا ٥٨ وَتِلۡکَ ٱلۡقُرَىٰٓ أَهۡلَکۡنَٰهُمۡ لَمَّا ظَلَمُواْ وَجَعَلۡنَا لِمَهۡلِکِهِم مَّوۡعِدٗا ٥٩ وَإِذۡ قَالَ مُوسَىٰ لِفَتَىٰهُ لَآ أَبۡرَحُ حَتَّىٰٓ أَبۡلُغَ مَجۡمَعَ ٱلۡبَحۡرَیۡنِ أَوۡ أَمۡضِیَ حُقُبٗا ٦٠ فَلَمَّا بَلَغَا مَجۡمَعَ بَیۡنِهِمَا نَسِیَا حُوتَهُمَا فَٱتَّخَذَ سَبِیلَهُۥ فِی ٱلۡبَحۡرِ سَرَبٗا ٦١ ﴾
و هرآیینه گوناگون بیان کردیم در این قرآن براى مردمان هر نوع داستان و هست آدمى بیشتر از همه چیز در خصومت. ﴿54﴾و باز نداشت مردمان را از آنکه ایمان آرند، چون بیامد به ایشان هدایت و از آنکه طلب آمرزش کنند از پروردگار خود، مگر انتظار به آنکه بیاید بدیشان روش پیشینیان یا بیاید به ایشان عقوبت گوناگون شده. ﴿55﴾و نمىفرستیم پیغامبران را مگر بشارت دهنده و ترساننده و خصومت میکنند کافران به شبهۀ بیهوده تا بلغزانند به سبب آن سخن حق را و تمسخر گرفتند آیات مرا و چیزی را که به آن ترسانیده شوند. ﴿56﴾و کیست ستمکارتر از کسی که پند داده شد به آیات پروردگار خویش، پس روگردان گشت از آن و فراموش کرد آنچه پیش فرستاده است دو دست وى، هرآیینه ما ساختهایم بر دل ایشان پردهها تا نفهمند قرآن را و ساختیم در گوشهای ایشان گرانى و اگر بخوانى ایشان را به سوى هدایت، راه نیابند آنگاه هرگز. ﴿57﴾و پروردگار تو آمرزندۀ خداوندِ رحمت است. اگر مؤاخذه کردى ایشان را به آنچه کردهاند، شتاب فرستادى بدیشان عقوبت را، بلکه ایشان را میعادى هست که نیابند این طرف از آن پناهى. ﴿58﴾و این دیهها را هلاک کردیم، چون ستم کردند و مُعَین کردیم براى هلاک ایشان میعادى. ﴿59﴾و یاد کن چون گفت موسى نوجوان خود را: همیشه راه میروم تا آنکه برسم به محل جمع شدن دو دریا یا بروم مدتهاى دراز. ﴿60﴾پس چون رسیدند به محل جمع شدن دو دریا، فراموش کردند ماهى خود را، پس راه خود گرفت در دریا مانند نقبى. ﴿61﴾
﴿ فَلَمَّا جَاوَزَا قَالَ لِفَتَىٰهُ ءَاتِنَا غَدَآءَنَا لَقَدۡ لَقِینَا مِن سَفَرِنَا هَٰذَا نَصَبٗا ٦٢ قَالَ أَرَءَیۡتَ إِذۡ أَوَیۡنَآ إِلَى ٱلصَّخۡرَةِ فَإِنِّی نَسِیتُ ٱلۡحُوتَ وَمَآ أَنسَىٰنِیهُ إِلَّا ٱلشَّیۡطَٰنُ أَنۡ أَذۡکُرَهُۥۚ وَٱتَّخَذَ سَبِیلَهُۥ فِی ٱلۡبَحۡرِ عَجَبٗا ٦٣ قَالَ ذَٰلِکَ مَا کُنَّا نَبۡغِۚ فَٱرۡتَدَّا عَلَىٰٓ ءَاثَارِهِمَا قَصَصٗا ٦٤ فَوَجَدَا عَبۡدٗا مِّنۡ عِبَادِنَآ ءَاتَیۡنَٰهُ رَحۡمَةٗ مِّنۡ عِندِنَا وَعَلَّمۡنَٰهُ مِن لَّدُنَّا عِلۡمٗا ٦٥ قَالَ لَهُۥ مُوسَىٰ هَلۡ أَتَّبِعُکَ عَلَىٰٓ أَن تُعَلِّمَنِ مِمَّا عُلِّمۡتَ رُشۡدٗا ٦٦ قَالَ إِنَّکَ لَن تَسۡتَطِیعَ مَعِیَ صَبۡرٗا ٦٧ وَکَیۡفَ تَصۡبِرُ عَلَىٰ مَا لَمۡ تُحِطۡ بِهِۦ خُبۡرٗا ٦٨ قَالَ سَتَجِدُنِیٓ إِن شَآءَ ٱللَّهُ صَابِرٗا وَلَآ أَعۡصِی لَکَ أَمۡرٗا ٦٩ قَالَ فَإِنِ ٱتَّبَعۡتَنِی فَلَا تَسَۡٔلۡنِی عَن شَیۡءٍ حَتَّىٰٓ أُحۡدِثَ لَکَ مِنۡهُ ذِکۡرٗا ٧٠ فَٱنطَلَقَا حَتَّىٰٓ إِذَا رَکِبَا فِی ٱلسَّفِینَةِ خَرَقَهَاۖ قَالَ أَخَرَقۡتَهَا لِتُغۡرِقَ أَهۡلَهَا لَقَدۡ جِئۡتَ شَیًۡٔا إِمۡرٗا ٧١ قَالَ أَلَمۡ أَقُلۡ إِنَّکَ لَن تَسۡتَطِیعَ مَعِیَ صَبۡرٗا ٧٢ قَالَ لَا تُؤَاخِذۡنِی بِمَا نَسِیتُ وَلَا تُرۡهِقۡنِی مِنۡ أَمۡرِی عُسۡرٗا ٧٣ فَٱنطَلَقَا حَتَّىٰٓ إِذَا لَقِیَا غُلَٰمٗا فَقَتَلَهُۥ قَالَ أَقَتَلۡتَ نَفۡسٗا زَکِیَّةَۢ بِغَیۡرِ نَفۡسٖ لَّقَدۡ جِئۡتَ شَیۡٔٗا نُّکۡرٗا ٧٤ ﴾
پس چون گذشتند، گفت موسى نوجوان خود را: بیار براى ما طعام چاشت ما را، هرآیینه رنج یافتیم از این سفر خود. ﴿62﴾گفت: آیا دیدى چون آرام گرفتیم تکیه کرده به سنگى، پس من فراموش کردم ماهى را؟ [یعنى آنجا] و فراموش نساخت مرا از آنکه یاد کنم قصّۀ آن، مگر شیطان و راه خود گرفت در دریا به نهج عجیب. ﴿63﴾گفت موسى: این بود آنچه مىجستیم، پس بازگشتند بر نشان اقدام خود تفحّص کنان. ﴿64﴾پس یافتند بندهای را از بندگان ما که دادیم او را حمتى از نزدیک خود و آموختیم او را از نزدیک خود علمى [773]. ﴿65﴾گفت او را موسى: آیا پیروىِ تو کنم به شرط آنکه بیاموزانى مرا از آنچه آموخته شدى از راهیابى؟. ﴿66﴾گفت: هرآیینه تو نتوانى با من شکیبایى کردن. ﴿67﴾و و چگونه شکیبایى کنى بر چیزی که در نگرفتهای آن را از روى دانش؟!. ﴿68﴾گفت: خواهى یافت مرا اگر خدا خواسته است شکیبا و خلاف نکنم با تو در هیچ فرمانى ﴿69﴾گفت: اگر پیروىِ من میکنى، پس سؤال مکن از من از هیچ چیز تا آنکه خود آغازم براى تو از حال آن بیانى. ﴿70﴾پس راه رفتند تا وقتى که سوار شدند در کشتى، خضر شکاف کرد آن را. گفت موسى: آیا شکافتى کشتى را تا غرق کنى اهل آن را؟! هرآیینه آوردى چیزى عظیم را. ﴿71﴾گفت: آیا نگفته بودم که تو نتوانى با من شکیبایى کردن؟. ﴿72﴾گفت موسى: مؤاخذه مکن با من به آنچه فراموش کردم و بر سر من مینداز در مقدمۀ من سختى را. ﴿73﴾پس راه رفتند تا وقتى که برخوردند با نوجوانى، پس خضر بکشت او را، گفت موسى: آیا کشتى نفس پاک را به غیر قصاص نفسى؟! هرآیینه آوردى شیء ناپسندیده. ﴿74﴾
﴿ ۞قَالَ أَلَمۡ أَقُل لَّکَ إِنَّکَ لَن تَسۡتَطِیعَ مَعِیَ صَبۡرٗا ٧٥ قَالَ إِن سَأَلۡتُکَ عَن شَیۡءِۢ بَعۡدَهَا فَلَا تُصَٰحِبۡنِیۖ قَدۡ بَلَغۡتَ مِن لَّدُنِّی عُذۡرٗا ٧٦ فَٱنطَلَقَا حَتَّىٰٓ إِذَآ أَتَیَآ أَهۡلَ قَرۡیَةٍ ٱسۡتَطۡعَمَآ أَهۡلَهَا فَأَبَوۡاْ أَن یُضَیِّفُوهُمَا فَوَجَدَا فِیهَا جِدَارٗا یُرِیدُ أَن یَنقَضَّ فَأَقَامَهُۥۖ قَالَ لَوۡ شِئۡتَ لَتَّخَذۡتَ عَلَیۡهِ أَجۡرٗا ٧٧ قَالَ هَٰذَا فِرَاقُ بَیۡنِی وَبَیۡنِکَۚ سَأُنَبِّئُکَ بِتَأۡوِیلِ مَا لَمۡ تَسۡتَطِع عَّلَیۡهِ صَبۡرًا ٧٨ أَمَّا ٱلسَّفِینَةُ فَکَانَتۡ لِمَسَٰکِینَ یَعۡمَلُونَ فِی ٱلۡبَحۡرِ فَأَرَدتُّ أَنۡ أَعِیبَهَا وَکَانَ وَرَآءَهُم مَّلِکٞ یَأۡخُذُ کُلَّ سَفِینَةٍ غَصۡبٗا ٧٩ وَأَمَّا ٱلۡغُلَٰمُ فَکَانَ أَبَوَاهُ مُؤۡمِنَیۡنِ فَخَشِینَآ أَن یُرۡهِقَهُمَا طُغۡیَٰنٗا وَکُفۡرٗا ٨٠ فَأَرَدۡنَآ أَن یُبۡدِلَهُمَا رَبُّهُمَا خَیۡرٗا مِّنۡهُ زَکَوٰةٗ وَأَقۡرَبَ رُحۡمٗا ٨١وَأَمَّا ٱلۡجِدَارُ فَکَانَ لِغُلَٰمَیۡنِ یَتِیمَیۡنِ فِی ٱلۡمَدِینَةِ وَکَانَ تَحۡتَهُۥ کَنزٞ لَّهُمَا وَکَانَ أَبُوهُمَا صَٰلِحٗا فَأَرَادَ رَبُّکَ أَن یَبۡلُغَآ أَشُدَّهُمَا وَیَسۡتَخۡرِجَا کَنزَهُمَا رَحۡمَةٗ مِّن رَّبِّکَۚ وَمَا فَعَلۡتُهُۥ عَنۡ أَمۡرِیۚ ذَٰلِکَ تَأۡوِیلُ مَا لَمۡ تَسۡطِع عَّلَیۡهِ صَبۡرٗا ٨٢ وَیَسَۡٔلُونَکَ عَن ذِی ٱلۡقَرۡنَیۡنِۖ قُلۡ سَأَتۡلُواْ عَلَیۡکُم مِّنۡهُ ذِکۡرًا ٨٣﴾
گفت: آیا نگفته بودم با تو که هرآیینه تو نتوانى با من شکیبایى کردن؟. ﴿75﴾گفت موسى: اگر بپرسم تو را از چیزى بعد از این بار، پس صحبت مکن با من، هرآیینه رسیدى از جانب من به حدِّ عذر. ﴿76﴾پس راه رفتند. تا وقتى که آمدند به اهل دیهى، طعام طلب کردند از اهل آن دیه. پس قبول ننمودند اهل دیه که مهمانى کنند ایشان را، پس یافتند در آنجا دیوارى که میخواست آنکه بیفتد، پس راست ساخت آن را. گفت موسى: اگر میخواستى، هرآیینه میگرفتى بر تعمیر این دیوار مزدى. ﴿77﴾گفت: این است جدایى در میان من و تو. خبر خواهم داد تو را به سِرّ آنچه نتوانى بر آن شکیبایى کردن. ﴿78﴾امَّا کشتى، پس بود از آنِ درویشانی چند که کار میکردند در دریا، پس خواستم که معیوب کنم آن را و بود پیش روی ایشان پادشاهى که میگرفت هر کشتى درست را به زبردستى. ﴿79﴾و امّا آن نوجوان، پس بودند پدر و مادر وى مسلمان، پس ترسیدم از آنکه غالب آید بر ایشان در سرکشى و کفر. ﴿80﴾پس خواستیم که عوض دهد ایشان را پروردگار ایشان بهتر از وى از روی پاکیزگى و نزدیکتر از جهت شفقت. ﴿81﴾و امَّا آن دیوار، پس بود از آن دو نوجوان یتیم در شهر و بود زیر آن گنجى از آنِ ایشان و بود پدر ایشان نیکوکار. پس خواست پروردگار تو که این نوجوانان برسند به نهایت قوّت خویش و برآرند گنج خود را از روى مهربانى پروردگار تو و نکردم آن را از رأی خود. این است سرّ آنچه نتوانستى بر آن شکیبایى کردن. ﴿82﴾و سؤال میکنند تو را از ذو القرنین. بگو خواهم خواند بر شما از حال وى خبرى. ﴿83﴾
﴿ إِنَّا مَکَّنَّا لَهُۥ فِی ٱلۡأَرۡضِ وَءَاتَیۡنَٰهُ مِن کُلِّ شَیۡءٖ سَبَبٗا ٨٤ فَأَتۡبَعَ سَبَبًا ٨٥ حَتَّىٰٓ إِذَا بَلَغَ مَغۡرِبَ ٱلشَّمۡسِ وَجَدَهَا تَغۡرُبُ فِی عَیۡنٍ حَمِئَةٖ وَوَجَدَ عِندَهَا قَوۡمٗاۖ قُلۡنَا یَٰذَا ٱلۡقَرۡنَیۡنِ إِمَّآ أَن تُعَذِّبَ وَإِمَّآ أَن تَتَّخِذَ فِیهِمۡ حُسۡنٗا ٨٦ قَالَ أَمَّا مَن ظَلَمَ فَسَوۡفَ نُعَذِّبُهُۥ ثُمَّ یُرَدُّ إِلَىٰ رَبِّهِۦ فَیُعَذِّبُهُۥ عَذَابٗا نُّکۡرٗا ٨٧ وَأَمَّا مَنۡ ءَامَنَ وَعَمِلَ صَٰلِحٗا فَلَهُۥ جَزَآءً ٱلۡحُسۡنَىٰۖ وَسَنَقُولُ لَهُۥ مِنۡ أَمۡرِنَا یُسۡرٗا ٨٨ ثُمَّ أَتۡبَعَ سَبَبًا ٨٩ حَتَّىٰٓ إِذَا بَلَغَ مَطۡلِعَ ٱلشَّمۡسِ وَجَدَهَا تَطۡلُعُ عَلَىٰ قَوۡمٖ لَّمۡ نَجۡعَل لَّهُم مِّن دُونِهَا سِتۡرٗا ٩٠ کَذَٰلِکَۖ وَقَدۡ أَحَطۡنَا بِمَا لَدَیۡهِ خُبۡرٗا ٩١ ثُمَّ أَتۡبَعَ سَبَبًا ٩٢ حَتَّىٰٓ إِذَا بَلَغَ بَیۡنَ ٱلسَّدَّیۡنِ وَجَدَ مِن دُونِهِمَا قَوۡمٗا لَّا یَکَادُونَ یَفۡقَهُونَ قَوۡلٗا ٩٣ قَالُواْ یَٰذَا ٱلۡقَرۡنَیۡنِ إِنَّ یَأۡجُوجَ وَمَأۡجُوجَ مُفۡسِدُونَ فِی ٱلۡأَرۡضِ فَهَلۡ نَجۡعَلُ لَکَ خَرۡجًا عَلَىٰٓ أَن تَجۡعَلَ بَیۡنَنَا وَبَیۡنَهُمۡ سَدّٗا ٩٤ قَالَ مَا مَکَّنِّی فِیهِ رَبِّی خَیۡرٞ فَأَعِینُونِی بِقُوَّةٍ أَجۡعَلۡ بَیۡنَکُمۡ وَبَیۡنَهُمۡ رَدۡمًا ٩٥ ءَاتُونِی زُبَرَ ٱلۡحَدِیدِۖ حَتَّىٰٓ إِذَا سَاوَىٰ بَیۡنَ ٱلصَّدَفَیۡنِ قَالَ ٱنفُخُواْۖ حَتَّىٰٓ إِذَا جَعَلَهُۥ نَارٗا قَالَ ءَاتُونِیٓ أُفۡرِغۡ عَلَیۡهِ قِطۡرٗا ٩٦ فَمَا ٱسۡطَٰعُوٓاْ أَن یَظۡهَرُوهُ وَمَا ٱسۡتَطَٰعُواْ لَهُۥ نَقۡبٗا ٩٧﴾
هرآیینه ما دسترس دادیم او را در زمین و دادیم او را از هر چیز سامانى. ﴿84﴾پس در پى سامان افتاد [774]. ﴿85﴾تا آنکه رسید به محل فرورفتن آفتاب و یافت آن راکه فرو میرود در چشمۀ گل و لایى و یافت نزدیک آن چشمه گروهى را. گفتیم اى ذو القرنین! اختیار به دست تو است یا این است که عقوبت کنى یا بگیرى در میان ایشان معاملۀ نیکو [775]. ﴿86﴾گفت: امّا [776]کسی که ستم کرد، پس عذاب خواهیم کرد او را، بازگردانیده شود به سوى پروردگار خویش، پس عذاب کند او را عذابِ سخت. ﴿87﴾و امَّا آن که ایمان آورد و کار شایسته کرد، پس او را حالتِ خوش است از روى پاداش و خواهیم گفت در باب او از مقدمۀ خویش، سخن آسانى. ﴿88﴾باز در پى سامانى افتاد. ﴿89﴾تا وقتى که رسید به محل بر آمدن آفتاب، یافت که آن برمىآید بر گروهى که نساختهایم براى ایشان این طرف از آفتاب، هیچ پرده. ﴿90﴾چنین بود قصّه و هرآیینه در گرفتهایم به آنچه نزدیک وى بود از روى خبردارى. ﴿91﴾باز در پى سامانى افتاد. ﴿92﴾تا وقتى که رسید در میان سدّین، یافت جانبِ سدّین گروهى را که نزدیک نیستند از آنکه بفهمند سخنى. ﴿93﴾گفتند: اى ذو القرنین! هرآیینه یأجوج و مأجوج فساد کنندگانند در زمین، پس آیا مقرّر کنیم برای تو باجى به شرط آنکه بسازى در میان ما و ایشان سدّى؟. ﴿94﴾گفت: آنچه دسترس داده است مرا در آن پروردگار من، بهتر است، پس مدد کنید مرا به زور بازو تا بسازیم میان شما و ایشان حجابى محکم. ﴿95﴾بیارید پیش من پارههاى آهن. تا وقتى که برابر ساخت ما بین آن دو کوه، گفت: آتش بدمید، تا آنکه آتش ساخت آن آهن را. گفت: بیارید پیش من تا بریزم بالاى این رویین گداخته را. ﴿96﴾پس نتوانستند یأجوج و مأجوج که بالا روند بر آن و نتوانستند او را سوراخ کردن. ﴿97﴾
﴿ قَالَ هَٰذَا رَحۡمَةٞ مِّن رَّبِّیۖ فَإِذَا جَآءَ وَعۡدُ رَبِّی جَعَلَهُۥ دَکَّآءَۖ وَکَانَ وَعۡدُ رَبِّی حَقّٗا ٩٨ ۞وَتَرَکۡنَا بَعۡضَهُمۡ یَوۡمَئِذٖ یَمُوجُ فِی بَعۡضٖۖ وَنُفِخَ فِی ٱلصُّورِ فَجَمَعۡنَٰهُمۡ جَمۡعٗا ٩٩ وَعَرَضۡنَا جَهَنَّمَ یَوۡمَئِذٖ لِّلۡکَٰفِرِینَ عَرۡضًا ١٠٠ ٱلَّذِینَ کَانَتۡ أَعۡیُنُهُمۡ فِی غِطَآءٍ عَن ذِکۡرِی وَکَانُواْ لَا یَسۡتَطِیعُونَ سَمۡعًا ١٠١ أَفَحَسِبَ ٱلَّذِینَ کَفَرُوٓاْ أَن یَتَّخِذُواْ عِبَادِی مِن دُونِیٓ أَوۡلِیَآءَۚ إِنَّآ أَعۡتَدۡنَا جَهَنَّمَ لِلۡکَٰفِرِینَ نُزُلٗا ١٠٢ قُلۡ هَلۡ نُنَبِّئُکُم بِٱلۡأَخۡسَرِینَ أَعۡمَٰلًا ١٠٣ ٱلَّذِینَ ضَلَّ سَعۡیُهُمۡ فِی ٱلۡحَیَوٰةِ ٱلدُّنۡیَا وَهُمۡ یَحۡسَبُونَ أَنَّهُمۡ یُحۡسِنُونَ صُنۡعًا ١٠٤ أُوْلَٰٓئِکَ ٱلَّذِینَ کَفَرُواْ بَِٔایَٰتِ رَبِّهِمۡ وَلِقَآئِهِۦ فَحَبِطَتۡ أَعۡمَٰلُهُمۡ فَلَا نُقِیمُ لَهُمۡ یَوۡمَ ٱلۡقِیَٰمَةِ وَزۡنٗا ١٠٥ ذَٰلِکَ جَزَآؤُهُمۡ جَهَنَّمُ بِمَا کَفَرُواْ وَٱتَّخَذُوٓاْ ءَایَٰتِی وَرُسُلِی هُزُوًا ١٠٦ إِنَّ ٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ وَعَمِلُواْ ٱلصَّٰلِحَٰتِ کَانَتۡ لَهُمۡ جَنَّٰتُ ٱلۡفِرۡدَوۡسِ نُزُلًا ١٠٧ خَٰلِدِینَ فِیهَا لَا یَبۡغُونَ عَنۡهَا حِوَلٗا ١٠٨ قُل لَّوۡ کَانَ ٱلۡبَحۡرُ مِدَادٗا لِّکَلِمَٰتِ رَبِّی لَنَفِدَ ٱلۡبَحۡرُ قَبۡلَ أَن تَنفَدَ کَلِمَٰتُ رَبِّی وَلَوۡ جِئۡنَا بِمِثۡلِهِۦ مَدَدٗا ١٠٩ قُلۡ إِنَّمَآ أَنَا۠ بَشَرٞ مِّثۡلُکُمۡ یُوحَىٰٓ إِلَیَّ أَنَّمَآ إِلَٰهُکُمۡ إِلَٰهٞ وَٰحِدٞۖ فَمَن کَانَ یَرۡجُواْ لِقَآءَ رَبِّهِۦ فَلۡیَعۡمَلۡ عَمَلٗا صَٰلِحٗا وَلَا یُشۡرِکۡ بِعِبَادَةِ رَبِّهِۦٓ أَحَدَۢا ١١٠﴾
گفت: این صنعت نعمتى است از پروردگار من، پس چون بیاید وعدۀ پروردگار من [777]، کند آن را هموار و هست وعدۀ پروردگار من راست. ﴿98﴾و بگذاریم بعض ایشان را آن روزکه درهم آمیزند در بعض دیگر و دمیده شود در صور، پس به هم آریم ایشان را به هم آوردن. ﴿99﴾و روبهرو آریم دوزخ را آن روز پیش کافران روبهرو آوردن. ﴿100﴾آنانکه بود چشم ایشان در پرده از یاد من و نمىتوانستند سخن شنیدن (یعنى از شدّت بغض) . ﴿101﴾آیا پنداشتند کافران که دوست گرفتن ایشان بندگانِ مرا بجز من، موجب عقوبت نباشد؟ هرآیینه ما آماده ساختیم دوزخ را برای کافران جاى فرود آمدن. ﴿102﴾بگو: آیا خبر دهیم شما را به آنانکه زیانکارترین مردمند از روى عمل؟. ﴿103﴾این جماعت، آنانند که گم شد سعى ایشان در زندگانى دنیا و ایشان گمان میکنند که نیکوکارى میکنند در عمل. ﴿104﴾این جماعت، آنانند که کافر شدند به آیات پروردگار خویش و به ملاقات او، پس نابود شد عمل ایشان. پس برپا نخواهیم ساخت براى ایشان روز قیامت هیچ وزنى [778]. ﴿105﴾حال این است جزاى ایشان دوزخ باشد به سبب آنکه کافر شدند و گرفتند آیات مرا و پیغامبرانِ مرا به تمسخر. ﴿106﴾هرآیینه آنانکه ایمان آوردند و کارهاى شایسته کردند، باشد ایشان را بوستانهاى بهشت جای مهمانى ﴿107﴾جاویدان آنجا باشند، نطلبند از آنجا بازگشتن. ﴿108﴾بگو: اگر باشد دریا سیاهى برای نوشتنِ سخنانِ پروردگار من، البته خرج شود دریا پیش از آنکه آخر شوند سخنان پروردگار من، اگرچه بیاریم مانند آن دریا به طریق مدد. ﴿109﴾بگو: جز این نیست که من آدمىام مانند شما، وحى فرستاده میشود به سوى من که معبود شما همان معبود یکتا است، پس هر که توقع دارد ملاقات پروردگار خود را، باید که بکند کار پسندیده و شریک نیارد در عبادت پروردگار خویش هیچکس را. ﴿110﴾
[766] یعنی نوشته که بر دیوار غار. [767] یعنی دلهای ایشان را استوار ساختیم. [768] مترجم گوید:به خاطر فاتر میرسد که دیوار جنوبی کهف آن قدر بلند است که سایۀ اصلی او در تمام سال محل خفتن ایشان را میپوشاند و دیوار شرقی و غربی آن متصل دیوار جنوبی بلندترست و پایه به پایه منحط شده و این جماعت سر به جانب شمال پا به جانب جنوب کرده خفتهاند. پس وقتی که طلوع کند نور افتاب بر دیوار غربی و بعضی صحن غار افتد و هرچند ارتفاع زیاده گردد بلندی دیوار شرقی از وصول نور به ایشان مانع آید و نور جانب راست ایشان منتقل شود به جانب سر که جهت شمالست و در وقت استوا بجز سایۀ اصلی دیوار جنوبی نمیماند وچون آفتاب مائل به غروب شود، نور آفتاب بر دیوار شرقی افتد و آهسته بر سر دیوار مرتفع گردد و آن جانب چپ ایشان است. [769] مترجم گوید: وچنانکه خفتن ایشان را نشانه ساختیم. [770] یعنی بگو: خواهم کرد إن شاءالله تعالی. [771] یعنی باز متنبه شوی. [772] یعنی وادی از وادیهایی دوزخ تا یکی به دیگری نتواند رسید. [773] یعنی خضر را یافتند. [774] یعنی به حسب نظر مردمان. [775] مترجم گوید: و این کنایت است از قدرتِ او بر این دو کار. [776] در متن اصلی، آیا آمده است که با توجه به ادامۀ آیه و آیات بعد، صحیح به نظر نمیرسد. [777] یعنی نزدیک شود قیامت. [778] مترجم گوید: و این کنایت است از خواری و بیقدری.
بسم الله الرحمن الرحیم
﴿ طه ١ مَآ أَنزَلۡنَا عَلَیۡکَ ٱلۡقُرۡءَانَ لِتَشۡقَىٰٓ ٢ إِلَّا تَذۡکِرَةٗ لِّمَن یَخۡشَىٰ ٣ تَنزِیلٗا مِّمَّنۡ خَلَقَ ٱلۡأَرۡضَ وَٱلسَّمَٰوَٰتِ ٱلۡعُلَى ٤ ٱلرَّحۡمَٰنُ عَلَى ٱلۡعَرۡشِ ٱسۡتَوَىٰ ٥ لَهُۥ مَا فِی ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَمَا فِی ٱلۡأَرۡضِ وَمَا بَیۡنَهُمَا وَمَا تَحۡتَ ٱلثَّرَىٰ ٦ وَإِن تَجۡهَرۡ بِٱلۡقَوۡلِ فَإِنَّهُۥ یَعۡلَمُ ٱلسِّرَّ وَأَخۡفَى ٧ ٱللَّهُ لَآ إِلَٰهَ إِلَّا هُوَۖ لَهُ ٱلۡأَسۡمَآءُ ٱلۡحُسۡنَىٰ ٨ وَهَلۡ أَتَىٰکَ حَدِیثُ مُوسَىٰٓ ٩ إِذۡ رَءَا نَارٗا فَقَالَ لِأَهۡلِهِ ٱمۡکُثُوٓاْ إِنِّیٓ ءَانَسۡتُ نَارٗا لَّعَلِّیٓ ءَاتِیکُم مِّنۡهَا بِقَبَسٍ أَوۡ أَجِدُ عَلَى ٱلنَّارِ هُدٗى ١٠ فَلَمَّآ أَتَىٰهَا نُودِیَ یَٰمُوسَىٰٓ ١١ إِنِّیٓ أَنَا۠ رَبُّکَ فَٱخۡلَعۡ نَعۡلَیۡکَ إِنَّکَ بِٱلۡوَادِ ٱلۡمُقَدَّسِ طُوٗى ١٢ ﴾
به نام خداوند بخشندۀ مهربان
طه. ﴿1﴾فرونفرستادیم بر تو قرآن را تا رنج کشى. ﴿2﴾لیکن [فروفرستادیم براى] پند دادن، کسى راکه بترسد. ﴿3﴾فروفرستادن از جانب کسی که آفریده است زمین را و آسمانهای بلند را. ﴿4﴾وى بسیار بخشاینده است، بر عرش قرار گرفت. ﴿5﴾او راست آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است و آنچه در میان اینهاست و آنچه زیر خاک نمناک است. ﴿6﴾و اگر آشکاراکنى سخن را، پس وى میداند سخن پنهان را و پنهانتر را [787]. ﴿7﴾خدا، هیچ معبود نیست مگر وى. مراو راست نامهاى نیکو. ﴿8﴾و آیا آمده است به تو خبر موسى؟. ﴿9﴾چون دید آتشى، پس گفت اهل خود را درنگ کنید، هرآیینه من دیدهام آتشى، امید دارم که بیارم پیش شما از آن آتش شعله یا بیابم بر آن آتش راهنماى. ﴿10﴾پس چون بیامد نزدیک آتش، آواز داده شد که: اى موسى! . ﴿11﴾هرآیینه من پروردگار توام، پس از پا بیرون کن نعلین خود را، هرآیینه تو به میدان پاکى طوى نام. ﴿12﴾
﴿ وَأَنَا ٱخۡتَرۡتُکَ فَٱسۡتَمِعۡ لِمَا یُوحَىٰٓ ١٣ إِنَّنِیٓ أَنَا ٱللَّهُ لَآ إِلَٰهَ إِلَّآ أَنَا۠ فَٱعۡبُدۡنِی وَأَقِمِ ٱلصَّلَوٰةَ لِذِکۡرِیٓ ١٤ إِنَّ ٱلسَّاعَةَ ءَاتِیَةٌ أَکَادُ أُخۡفِیهَا لِتُجۡزَىٰ کُلُّ نَفۡسِۢ بِمَا تَسۡعَىٰ ١٥ فَلَا یَصُدَّنَّکَ عَنۡهَا مَن لَّا یُؤۡمِنُ بِهَا وَٱتَّبَعَ هَوَىٰهُ فَتَرۡدَىٰ ١٦ وَمَا تِلۡکَ بِیَمِینِکَ یَٰمُوسَىٰ ١٧ قَالَ هِیَ عَصَایَ أَتَوَکَّؤُاْ عَلَیۡهَا وَأَهُشُّ بِهَا عَلَىٰ غَنَمِی وَلِیَ فِیهَا مََٔارِبُ أُخۡرَىٰ ١٨ قَالَ أَلۡقِهَا یَٰمُوسَىٰ ١٩ فَأَلۡقَىٰهَا فَإِذَا هِیَ حَیَّةٞ تَسۡعَىٰ ٢٠ قَالَ خُذۡهَا وَلَا تَخَفۡۖ سَنُعِیدُهَا سِیرَتَهَا ٱلۡأُولَىٰ ٢١ وَٱضۡمُمۡ یَدَکَ إِلَىٰ جَنَاحِکَ تَخۡرُجۡ بَیۡضَآءَ مِنۡ غَیۡرِ سُوٓءٍ ءَایَةً أُخۡرَىٰ ٢٢ لِنُرِیَکَ مِنۡ ءَایَٰتِنَا ٱلۡکُبۡرَى ٢٣ ٱذۡهَبۡ إِلَىٰ فِرۡعَوۡنَ إِنَّهُۥ طَغَىٰ ٢٤ قَالَ رَبِّ ٱشۡرَحۡ لِی صَدۡرِی ٢٥ وَیَسِّرۡ لِیٓ أَمۡرِی ٢٦ وَٱحۡلُلۡ عُقۡدَةٗ مِّن لِّسَانِی ٢٧ یَفۡقَهُواْ قَوۡلِی ٢٨ وَٱجۡعَل لِّی وَزِیرٗا مِّنۡ أَهۡلِی ٢٩ هَٰرُونَ أَخِی ٣٠ ٱشۡدُدۡ بِهِۦٓ أَزۡرِی ٣١ وَأَشۡرِکۡهُ فِیٓ أَمۡرِی ٣٢ کَیۡ نُسَبِّحَکَ کَثِیرٗا ٣٣ وَنَذۡکُرَکَ کَثِیرًا ٣٤ إِنَّکَ کُنتَ بِنَا بَصِیرٗا ٣٥ قَالَ قَدۡ أُوتِیتَ سُؤۡلَکَ یَٰمُوسَىٰ ٣٦ وَلَقَدۡ مَنَنَّا عَلَیۡکَ مَرَّةً أُخۡرَىٰٓ ٣٧﴾
و من برگزیدم تو را، پس گوش بنه به سوى آنچه وحى فرستاده میشود. ﴿13﴾هرآیینه من خدایم، نیست هیچ معبود غیر من، پس عبادت من بکن و برپا کن نماز را براى یاد کردن من. ﴿14﴾هرآیینه قیامت آمدنى است. میخواهم که پنهان دارم وقت آن را تا جزا داده شود هر شخصى به مقابلۀ آنچه میکند. ﴿15﴾پس باید که باز ندارد تو را از باور داشتن، آن کسی که ایمان ندارد بر آن و پیروى کرده است خواهش نفس خود را، آنگاه هلاک شوى. ﴿16﴾و چیست این به دست راست تو اى موسى؟!. ﴿17﴾گفت: این عصاى من است. تکیه مىکنم بر آن و برگ مىریزم به آن بر گوسفندان خود و مرا در این عصا کارهاى دیگر نیز هست. ﴿18﴾گفت: بیفکن آن را اى موسى!. ﴿19﴾پس بیفکندش، پس ناگهان وى مارى شد دوان. ﴿20﴾گفت: بگیر این را و مترس. باز خواهیم گردانید او را بشکل نخستین او. ﴿21﴾و به هم آر دست خود را به سوى بغل خود تا بیرون آید سفید شده از غیر عیبى، نشانهای دیگر آمده. ﴿22﴾میخواهیم که بنماییم تو را بعض نشانههاى بزرگ خویش. ﴿23﴾برو به سوى فرعون، هرآیینه وى از حد گذشته است. ﴿24﴾گفت: اى پروردگار من! گشاده کن براى من سینۀ مرا. ﴿25﴾و آسان کن براى من کار مرا ﴿26﴾و بگشاى گره از زبان من. ﴿27﴾تا فهم کنند سخن من. ﴿28﴾و مقرر کن براى من وزیرى از کسان من. ﴿29﴾هارون برادر مرا. ﴿30﴾محکم کن به سبب او توانایى مرا. ﴿31﴾و شریک کن او را در کار من. ﴿32﴾تا تسبیح تو گوییم بسیارى ﴿33﴾و یاد تو کنیم بسیارى. ﴿34﴾هرآیینه تو هستى به احوال ما بینا. ﴿35﴾گفت: هرآیینه داده شدى درخواست خودت اى موسى! . ﴿36﴾هرآیینه نعمت فراوان دادیم بر تو یک بار دیگر. ﴿37﴾
﴿إِذۡ أَوۡحَیۡنَآ إِلَىٰٓ أُمِّکَ مَا یُوحَىٰٓ ٣٨ أَنِ ٱقۡذِفِیهِ فِی ٱلتَّابُوتِ فَٱقۡذِفِیهِ فِی ٱلۡیَمِّ فَلۡیُلۡقِهِ ٱلۡیَمُّ بِٱلسَّاحِلِ یَأۡخُذۡهُ عَدُوّٞ لِّی وَعَدُوّٞ لَّهُۥۚ وَأَلۡقَیۡتُ عَلَیۡکَ مَحَبَّةٗ مِّنِّی وَلِتُصۡنَعَ عَلَىٰ عَیۡنِیٓ ٣٩ إِذۡ تَمۡشِیٓ أُخۡتُکَ فَتَقُولُ هَلۡ أَدُلُّکُمۡ عَلَىٰ مَن یَکۡفُلُهُۥۖ فَرَجَعۡنَٰکَ إِلَىٰٓ أُمِّکَ کَیۡ تَقَرَّ عَیۡنُهَا وَلَا تَحۡزَنَۚ وَقَتَلۡتَ نَفۡسٗا فَنَجَّیۡنَٰکَ مِنَ ٱلۡغَمِّ وَفَتَنَّٰکَ فُتُونٗاۚ فَلَبِثۡتَ سِنِینَ فِیٓ أَهۡلِ مَدۡیَنَ ثُمَّ جِئۡتَ عَلَىٰ قَدَرٖ یَٰمُوسَىٰ ٤٠ وَٱصۡطَنَعۡتُکَ لِنَفۡسِی ٤١ ٱذۡهَبۡ أَنتَ وَأَخُوکَ بَِٔایَٰتِی وَلَا تَنِیَا فِی ذِکۡرِی ٤٢ ٱذۡهَبَآ إِلَىٰ فِرۡعَوۡنَ إِنَّهُۥ طَغَىٰ ٤٣ فَقُولَا لَهُۥ قَوۡلٗا لَّیِّنٗا لَّعَلَّهُۥ یَتَذَکَّرُ أَوۡ یَخۡشَىٰ ٤٤ قَالَا رَبَّنَآ إِنَّنَا نَخَافُ أَن یَفۡرُطَ عَلَیۡنَآ أَوۡ أَن یَطۡغَىٰ ٤٥ قَالَ لَا تَخَافَآۖ إِنَّنِی مَعَکُمَآ أَسۡمَعُ وَأَرَىٰ ٤٦ فَأۡتِیَاهُ فَقُولَآ إِنَّا رَسُولَا رَبِّکَ فَأَرۡسِلۡ مَعَنَا بَنِیٓ إِسۡرَٰٓءِیلَ وَلَا تُعَذِّبۡهُمۡۖ قَدۡ جِئۡنَٰکَ بَِٔایَةٖ مِّن رَّبِّکَۖ وَٱلسَّلَٰمُ عَلَىٰ مَنِ ٱتَّبَعَ ٱلۡهُدَىٰٓ ٤٧ إِنَّا قَدۡ أُوحِیَ إِلَیۡنَآ أَنَّ ٱلۡعَذَابَ عَلَىٰ مَن کَذَّبَ وَتَوَلَّىٰ ٤٨ قَالَ فَمَن رَّبُّکُمَا یَٰمُوسَىٰ ٤٩ قَالَ رَبُّنَا ٱلَّذِیٓ أَعۡطَىٰ کُلَّ شَیۡءٍ خَلۡقَهُۥ ثُمَّ هَدَىٰ ٥٠ قَالَ فَمَا بَالُ ٱلۡقُرُونِ ٱلۡأُولَىٰ ٥١﴾
چون الهام فرستادیم به سوى مادر تو، آنچه الهام کردنى بود. ﴿38﴾که بیفکن این طفل را در صندوق، پس افکن صندوق را در دریا تا افکند او را دریا به کناره، بگیردش دشمن من و دشمن وى و بیفکندم بر روى تو قبول از جانب خویش و خواستم که پرورده شوى به حضور من. ﴿39﴾چون میرفت خواهر تو، پس مىگفت: آیا دلالت کنم شما را بر کسی که نگاهبانى این طفل کند؟ پس باز آوردیم تو را به سوى مادرِ تو تا خنک شود چشم وى و اندوهگین نباشد و بکشتى شخصى را، پس خلاص ساختیم تو را از اندوه و در محنت افکندیم تو را به آزمودن، پس درنگ کردى سالهایى چند در اهل مدین، باز بر آمدى موافق تقدیر الهى اى موسى. ﴿40﴾و ساختم تو را براى خویش. ﴿41﴾برو تو و برادر تو با نشانههاى من و سستى مکنید در یاد من. ﴿42﴾بروید به سوى فرعون، هرآیینه وى از حد گذشته است. ﴿43﴾پس بگویید با وى سخن نرم، بُوَد که پندپذیر شود یا بترسد. ﴿44﴾گفتند: اى پروردگار ما! هرآیینه ما میترسیم از آنکه تعدّى کند بر ما یا از حد گذرد. ﴿45﴾گفت: مترسید هرآیینه من با شمایم، مىشنوم و مىبینم. ﴿46﴾پس بروید پیش وى، پس بگویید هرآیینه ما فرستادههاى پروردگار توییم، پس بفرست با ما بنى اسراییل را و عذاب مکن ایشان را، هرآیینه آوردیم پیش تو نشانهای از جانب پروردگار تو و سلامتى کسى را باشد که پیروى هدایت کند. ﴿47﴾هرآیینه وحى فرستاده شد به سوى ما که عذاب، کسى را باشد که دروغ شمرد و روگردان شود [788]. ﴿48﴾فرعون گفت: پس کیست پروردگار شما اى موسى؟!. ﴿49﴾گفت که: پروردگار ما آن است که داد هرچیزى را صورت خالص او، باز راه نمودش به طلب معاش خودش. ﴿50﴾گفت: پس چیست حال قرنهاى نخستین؟. ﴿51﴾
﴿ قَالَ عِلۡمُهَا عِندَ رَبِّی فِی کِتَٰبٖۖ لَّا یَضِلُّ رَبِّی وَلَا یَنسَى ٥٢ ٱلَّذِی جَعَلَ لَکُمُ ٱلۡأَرۡضَ مَهۡدٗا وَسَلَکَ لَکُمۡ فِیهَا سُبُلٗا وَأَنزَلَ مِنَ ٱلسَّمَآءِ مَآءٗ فَأَخۡرَجۡنَا بِهِۦٓ أَزۡوَٰجٗا مِّن نَّبَاتٖ شَتَّىٰ ٥٣ کُلُواْ وَٱرۡعَوۡاْ أَنۡعَٰمَکُمۡۚ إِنَّ فِی ذَٰلِکَ لَأٓیَٰتٖ لِّأُوْلِی ٱلنُّهَىٰ ٥٤ ۞مِنۡهَا خَلَقۡنَٰکُمۡ وَفِیهَا نُعِیدُکُمۡ وَمِنۡهَا نُخۡرِجُکُمۡ تَارَةً أُخۡرَىٰ ٥٥ وَلَقَدۡ أَرَیۡنَٰهُ ءَایَٰتِنَا کُلَّهَا فَکَذَّبَ وَأَبَىٰ ٥٦ قَالَ أَجِئۡتَنَا لِتُخۡرِجَنَا مِنۡ أَرۡضِنَا بِسِحۡرِکَ یَٰمُوسَىٰ ٥٧ فَلَنَأۡتِیَنَّکَ بِسِحۡرٖ مِّثۡلِهِۦ فَٱجۡعَلۡ بَیۡنَنَا وَبَیۡنَکَ مَوۡعِدٗا لَّا نُخۡلِفُهُۥ نَحۡنُ وَلَآ أَنتَ مَکَانٗا سُوٗى ٥٨ قَالَ مَوۡعِدُکُمۡ یَوۡمُ ٱلزِّینَةِ وَأَن یُحۡشَرَ ٱلنَّاسُ ضُحٗى ٥٩ فَتَوَلَّىٰ فِرۡعَوۡنُ فَجَمَعَ کَیۡدَهُۥ ثُمَّ أَتَىٰ ٦٠ قَالَ لَهُم مُّوسَىٰ وَیۡلَکُمۡ لَا تَفۡتَرُواْ عَلَى ٱللَّهِ کَذِبٗا فَیُسۡحِتَکُم بِعَذَابٖۖ وَقَدۡ خَابَ مَنِ ٱفۡتَرَىٰ ٦١ فَتَنَٰزَعُوٓاْ أَمۡرَهُم بَیۡنَهُمۡ وَأَسَرُّواْ ٱلنَّجۡوَىٰ ٦٢ قَالُوٓاْ إِنۡ هَٰذَٰنِ لَسَٰحِرَٰنِ یُرِیدَانِ أَن یُخۡرِجَاکُم مِّنۡ أَرۡضِکُم بِسِحۡرِهِمَا وَیَذۡهَبَا بِطَرِیقَتِکُمُ ٱلۡمُثۡلَىٰ ٦٣ فَأَجۡمِعُواْ کَیۡدَکُمۡ ثُمَّ ٱئۡتُواْ صَفّٗاۚ وَقَدۡ أَفۡلَحَ ٱلۡیَوۡمَ مَنِ ٱسۡتَعۡلَىٰ ٦٤﴾
گفت: علم آن نزدیک پروردگار من است در کتابى که غلط نکند پروردگار من و نه فراموش سازد. ﴿52﴾او آن است که ساخت براى شما زمین را فرشى و روان کرد براى شما در آنجا راهها و فروفرستاد از آسمان آب را. پس بیرون آوردیم به آن آب انواع مختلف از نبات. ﴿53﴾گفتیم: بخورید و بچرانید چهارپایان خود را. هرآیینه در این مقدّمه نشانههاست خداوندانِ خردها را. ﴿54﴾از زمین آفریدیم شما را و در زمین بازدرآریم شما را و از زمین بیرون کشیم شما را بار دیگر. ﴿55﴾و هرآیینه بنمودیم فرعون را نشانههاى خویش تمام آن، پس دروغ بشمرد و قبول نکرد. ﴿56﴾گفت: آیا آمدهای تا بیرون کنى ما را از زمین ما بجادوى خود اى موسى؟!. ﴿57﴾پس هرآیینه بیاریم پیش تو جادویی مانند آن، پس معین کن میان ما و میان خود وعده گاهی که خلاف نکنیم آن را ما و نه تو، به جایى میانۀ شهر. ﴿58﴾گفت: وعدهگاه شما روز آرایش است و آنکه جمع کرده شوند مردمان وقت چاش. ﴿59﴾پس به خانه بازگشت فرعون. پس جمع کرد مکر خود را، باز بیامد. ﴿60﴾گفت موسى ساحران را: واى بر شما! افترا مکنید بر خدا دروغ را، آنگاه هلاک سازد شما را به عذاب و هرآیینه به مطلب نرسید هر که افترا کرد. ﴿61﴾پس گفتگو کردند ساحران به مشورت خود در میان خویش و پنهان گفتند راز را. ﴿62﴾گفتند: البته این دو شخص ساحرانند. میخواهند که بیرون کنند شما را از زمین شما به سحر خود و میخواهند که دور کنند دین شایستۀ شما را. ﴿63﴾پس به هم آرید اسباب سحر خود را، باز بیایید صف کشیده و هرآیینه رستگار شد امروز هر که غالب آمد. ﴿64﴾
﴿ قَالُواْ یَٰمُوسَىٰٓ إِمَّآ أَن تُلۡقِیَ وَإِمَّآ أَن نَّکُونَ أَوَّلَ مَنۡ أَلۡقَىٰ ٦٥ قَالَ بَلۡ أَلۡقُواْۖ فَإِذَا حِبَالُهُمۡ وَعِصِیُّهُمۡ یُخَیَّلُ إِلَیۡهِ مِن سِحۡرِهِمۡ أَنَّهَا تَسۡعَىٰ ٦٦ فَأَوۡجَسَ فِی نَفۡسِهِۦ خِیفَةٗ مُّوسَىٰ ٦٧ قُلۡنَا لَا تَخَفۡ إِنَّکَ أَنتَ ٱلۡأَعۡلَىٰ ٦٨ وَأَلۡقِ مَا فِی یَمِینِکَ تَلۡقَفۡ مَا صَنَعُوٓاْۖ إِنَّمَا صَنَعُواْ کَیۡدُ سَٰحِرٖۖ وَلَا یُفۡلِحُ ٱلسَّاحِرُ حَیۡثُ أَتَىٰ ٦٩ فَأُلۡقِیَ ٱلسَّحَرَةُ سُجَّدٗا قَالُوٓاْ ءَامَنَّا بِرَبِّ هَٰرُونَ وَمُوسَىٰ ٧٠ قَالَ ءَامَنتُمۡ لَهُۥ قَبۡلَ أَنۡ ءَاذَنَ لَکُمۡۖ إِنَّهُۥ لَکَبِیرُکُمُ ٱلَّذِی عَلَّمَکُمُ ٱلسِّحۡرَۖ فَلَأُقَطِّعَنَّ أَیۡدِیَکُمۡ وَأَرۡجُلَکُم مِّنۡ خِلَٰفٖ وَلَأُصَلِّبَنَّکُمۡ فِی جُذُوعِ ٱلنَّخۡلِ وَلَتَعۡلَمُنَّ أَیُّنَآ أَشَدُّ عَذَابٗا وَأَبۡقَىٰ ٧١ قَالُواْ لَن نُّؤۡثِرَکَ عَلَىٰ مَا جَآءَنَا مِنَ ٱلۡبَیِّنَٰتِ وَٱلَّذِی فَطَرَنَاۖ فَٱقۡضِ مَآ أَنتَ قَاضٍۖ إِنَّمَا تَقۡضِی هَٰذِهِ ٱلۡحَیَوٰةَ ٱلدُّنۡیَآ ٧٢ إِنَّآ ءَامَنَّا بِرَبِّنَا لِیَغۡفِرَ لَنَا خَطَٰیَٰنَا وَمَآ أَکۡرَهۡتَنَا عَلَیۡهِ مِنَ ٱلسِّحۡرِۗ وَٱللَّهُ خَیۡرٞ وَأَبۡقَىٰٓ ٧٣ إِنَّهُۥ مَن یَأۡتِ رَبَّهُۥ مُجۡرِمٗا فَإِنَّ لَهُۥ جَهَنَّمَ لَا یَمُوتُ فِیهَا وَلَا یَحۡیَىٰ ٧٤ وَمَن یَأۡتِهِۦ مُؤۡمِنٗا قَدۡ عَمِلَ ٱلصَّٰلِحَٰتِ فَأُوْلَٰٓئِکَ لَهُمُ ٱلدَّرَجَٰتُ ٱلۡعُلَىٰ ٧٥ جَنَّٰتُ عَدۡنٖ تَجۡرِی مِن تَحۡتِهَا ٱلۡأَنۡهَٰرُ خَٰلِدِینَ فِیهَاۚ وَذَٰلِکَ جَزَآءُ مَن تَزَکَّىٰ ٧٦﴾
گفتند: اى موسى! یا این است که تو افکنى (یعنى عصا را) یا باشیم ما اوّل کسی که افکند. ﴿65﴾گفت: بلکه شما افکنید، پس ناگهان رسنهاى ایشان و عصاهاى ایشان نمودار شد پیش موسى به سبب سحر ایشان که میدود. ﴿66﴾پس یافت در ضمیر خود موسى ترسى را. ﴿67﴾گفتیم: مترس! هرآیینه تویى غالب. ﴿68﴾و بیفکن آنچه در دست راست تو است تا فرد برو چیزی را که ساختهاند، هرآیینه آنچه ساختهاند جادوى جادو کننده است و رستگار نمیشود ساحر هرجاکه رود. [القصّه همچنین شد] . ﴿69﴾پس انداخته شدند ساحران سجدهکنان، گفتند: ایمان آوردیم به پروردگار هارون و موسى. ﴿70﴾گفت فرعون: آیا باور داشتید او را پیش از آنکه دستورى دهم شما را؟! هرآیینه وى بزرگوار شماست که آموخته است شما را سحر، هرآیینه بِبُرم دستهاى شما و پاهاى شما را یکى از جانب راست و دیگر از جانب چپ و بر دار کشَم شما را بر تنههاى خرما و البته خواهید دانست که کدام یک از ما سختتر است عذاب او و پایندهتر است. ﴿71﴾گفتند: ترجیح ندهیم تو را بر آنچه آمده است پیش ما از دلائل واضح و ترجیح ندهیم تو را بر خدایى که آفرید ما را، پس حکم کن هرچه تو حکم کننده باشى. جز این نیست که حکم کنى در این زندگانى دنیا. ﴿72﴾هرآیینه ما ایمان آوردیم به پروردگار خویش، تا بیامرزد براى ما گناهان ما را و آنچه جبر کردى ما را بر آن که سحر کنیم و خدا بهتر است و پایندهتر است. ﴿73﴾هرآیینه هر که بیاید پیش پروردگار خویش گناهکار شده، پس او راست دوزخ، نه میرد آنجا و نه زنده ماند. ﴿74﴾و آنکه بیاید پیش او مسلمان شده و عملهاى شایسته کرده، پس این جماعت ایشان راست درجههاى بلند. ﴿75﴾بوستانهاى همیشه ماندن، میرود زیر آن جویها، جاویدان آنجا. و این است جزاى هر که پاک شده است. ﴿76﴾
﴿ وَلَقَدۡ أَوۡحَیۡنَآ إِلَىٰ مُوسَىٰٓ أَنۡ أَسۡرِ بِعِبَادِی فَٱضۡرِبۡ لَهُمۡ طَرِیقٗا فِی ٱلۡبَحۡرِ یَبَسٗا لَّا تَخَٰفُ دَرَکٗا وَلَا تَخۡشَىٰ ٧٧ فَأَتۡبَعَهُمۡ فِرۡعَوۡنُ بِجُنُودِهِۦ فَغَشِیَهُم مِّنَ ٱلۡیَمِّ مَا غَشِیَهُمۡ ٧٨ وَأَضَلَّ فِرۡعَوۡنُ قَوۡمَهُۥ وَمَا هَدَىٰ ٧٩ یَٰبَنِیٓ إِسۡرَٰٓءِیلَ قَدۡ أَنجَیۡنَٰکُم مِّنۡ عَدُوِّکُمۡ وَوَٰعَدۡنَٰکُمۡ جَانِبَ ٱلطُّورِ ٱلۡأَیۡمَنَ وَنَزَّلۡنَا عَلَیۡکُمُ ٱلۡمَنَّ وَٱلسَّلۡوَىٰ ٨٠ کُلُواْ مِن طَیِّبَٰتِ مَا رَزَقۡنَٰکُمۡ وَلَا تَطۡغَوۡاْ فِیهِ فَیَحِلَّ عَلَیۡکُمۡ غَضَبِیۖ وَمَن یَحۡلِلۡ عَلَیۡهِ غَضَبِی فَقَدۡ هَوَىٰ ٨١ وَإِنِّی لَغَفَّارٞ لِّمَن تَابَ وَءَامَنَ وَعَمِلَ صَٰلِحٗا ثُمَّ ٱهۡتَدَىٰ ٨٢ ۞وَمَآ أَعۡجَلَکَ عَن قَوۡمِکَ یَٰمُوسَىٰ ٨٣ قَالَ هُمۡ أُوْلَآءِ عَلَىٰٓ أَثَرِی وَعَجِلۡتُ إِلَیۡکَ رَبِّ لِتَرۡضَىٰ ٨٤ قَالَ فَإِنَّا قَدۡ فَتَنَّا قَوۡمَکَ مِنۢ بَعۡدِکَ وَأَضَلَّهُمُ ٱلسَّامِرِیُّ ٨٥ فَرَجَعَ مُوسَىٰٓ إِلَىٰ قَوۡمِهِۦ غَضۡبَٰنَ أَسِفٗاۚ قَالَ یَٰقَوۡمِ أَلَمۡ یَعِدۡکُمۡ رَبُّکُمۡ وَعۡدًا حَسَنًاۚ أَفَطَالَ عَلَیۡکُمُ ٱلۡعَهۡدُ أَمۡ أَرَدتُّمۡ أَن یَحِلَّ عَلَیۡکُمۡ غَضَبٞ مِّن رَّبِّکُمۡ فَأَخۡلَفۡتُم مَّوۡعِدِی ٨٦ قَالُواْ مَآ أَخۡلَفۡنَا مَوۡعِدَکَ بِمَلۡکِنَا وَلَٰکِنَّا حُمِّلۡنَآ أَوۡزَارٗا مِّن زِینَةِ ٱلۡقَوۡمِ فَقَذَفۡنَٰهَا فَکَذَٰلِکَ أَلۡقَى ٱلسَّامِرِیُّ ٨٧﴾
و هرآیینه وحى فرستادیم به سوى موسى که وقت شب ببر بندگان مرا، پس بساز براى ایشان راهى خشک در دریا، مترس از دریافتن دشمنى و وسواس نکنى از غرق. ﴿77﴾پس تعاقب ایشان کرد فرعون با لشکرهاى خویش، پس پوشانید ایشان را از دریا آنچه پوشانید ایشان را. ﴿78﴾و گمراه کرد فرعون قوم خود را و راه ننمود. ﴿79﴾گفتیم: اى بنى اسراییل! هرآینه نجات دادیم شما را از دشمنان شما و وعده دادیم شما را [789]به جانب راست طور و فروفرستادیم بر شما «منّ» و «سلوى». ﴿80﴾گفتیم بخورید از لذایذ آنچه روزى دادیم شما را و از حدّ مگذرید در باب آن روزى، آنگاه ثابت شود بر شما خشم من و هر که ثابت شود بر وى خشم من، البته هلاک شد. ﴿81﴾و هرآیینه من آمرزندهام کسى راکه توبه کرد و ایمان آورد و کار شایسته کرد، باز راه راست یافت. ﴿82﴾و چه [790]چیز به شتاب آورد تو را غافل مانده از قوم خود، اى موسى؟!. ﴿83﴾گفت: قوم من، ایشانند بر پىِ من و شتافتم به سوى تو، اى پروردگار من! تا خوشنود شوى. ﴿84﴾گفت خدا: هرآیینه ما در بلا افکندیم قوم تو را پس از تو و گمراه ساخت ایشان را سامرى. ﴿85﴾پس بازگشت موسى به سوى قوم خود خشم گرفته، اندوه خورده، گفت: اى قوم من! آیا وعده نداده بود شما را پروردگار شما وعدۀ نیک؟ آیا دراز شد بر شما مدّت [791]یا خواستید که واجب شود بر شما خشمى از پروردگار شما؟ پس خلاف کردید وعدۀ مرا. ﴿86﴾گفتند: خلاف نکردیم وعدۀ تو را به اختیار خویش و لیکن ما را تکلیف کردند تا برداشتیم بارها از پیرایۀ قوم [قبط]، پس افکندیم آن را [792]و همچنین افکند سامرى. ﴿87﴾
﴿فَأَخۡرَجَ لَهُمۡ عِجۡلٗا جَسَدٗا لَّهُۥ خُوَارٞ فَقَالُواْ هَٰذَآ إِلَٰهُکُمۡ وَإِلَٰهُ مُوسَىٰ فَنَسِیَ ٨٨ أَفَلَا یَرَوۡنَ أَلَّا یَرۡجِعُ إِلَیۡهِمۡ قَوۡلٗا وَلَا یَمۡلِکُ لَهُمۡ ضَرّٗا وَلَا نَفۡعٗا ٨٩ وَلَقَدۡ قَالَ لَهُمۡ هَٰرُونُ مِن قَبۡلُ یَٰقَوۡمِ إِنَّمَا فُتِنتُم بِهِۦۖ وَإِنَّ رَبَّکُمُ ٱلرَّحۡمَٰنُ فَٱتَّبِعُونِی وَأَطِیعُوٓاْ أَمۡرِی ٩٠ قَالُواْ لَن نَّبۡرَحَ عَلَیۡهِ عَٰکِفِینَ حَتَّىٰ یَرۡجِعَ إِلَیۡنَا مُوسَىٰ ٩١ قَالَ یَٰهَٰرُونُ مَا مَنَعَکَ إِذۡ رَأَیۡتَهُمۡ ضَلُّوٓاْ ٩٢ أَلَّا تَتَّبِعَنِۖ أَفَعَصَیۡتَ أَمۡرِی ٩٣ قَالَ یَبۡنَؤُمَّ لَا تَأۡخُذۡ بِلِحۡیَتِی وَلَا بِرَأۡسِیٓۖ إِنِّی خَشِیتُ أَن تَقُولَ فَرَّقۡتَ بَیۡنَ بَنِیٓ إِسۡرَٰٓءِیلَ وَلَمۡ تَرۡقُبۡ قَوۡلِی ٩٤ قَالَ فَمَا خَطۡبُکَ یَٰسَٰمِرِیُّ ٩٥ قَالَ بَصُرۡتُ بِمَا لَمۡ یَبۡصُرُواْ بِهِۦ فَقَبَضۡتُ قَبۡضَةٗ مِّنۡ أَثَرِ ٱلرَّسُولِ فَنَبَذۡتُهَا وَکَذَٰلِکَ سَوَّلَتۡ لِی نَفۡسِی ٩٦ قَالَ فَٱذۡهَبۡ فَإِنَّ لَکَ فِی ٱلۡحَیَوٰةِ أَن تَقُولَ لَا مِسَاسَۖ وَإِنَّ لَکَ مَوۡعِدٗا لَّن تُخۡلَفَهُۥۖ وَٱنظُرۡ إِلَىٰٓ إِلَٰهِکَ ٱلَّذِی ظَلۡتَ عَلَیۡهِ عَاکِفٗاۖ لَّنُحَرِّقَنَّهُۥ ثُمَّ لَنَنسِفَنَّهُۥ فِی ٱلۡیَمِّ نَسۡفًا ٩٧ إِنَّمَآ إِلَٰهُکُمُ ٱللَّهُ ٱلَّذِی لَآ إِلَٰهَ إِلَّا هُوَۚ وَسِعَ کُلَّ شَیۡءٍ عِلۡمٗا ٩٨﴾
از بیرون آورد براى ایشان گوساله را، برآورد کالبدى که او را آواز گاو بود. پس گفتند اتباع سامرى: این است پروردگار شما و پروردگار موسى، پس فراموش کرده است موسى. ﴿88﴾آیا نمیدیدند این گمراهان که باز نمیگرداند به سوى ایشان سخنى را و نمیتواند براى ایشان هیچ زیانى و نه سودى؟. ﴿89﴾و هرآیینه گفت ایشان را هارون پیش از این: اى قوم من! جز این نیست که مبتلا شدهاید به این گوساله و هرآیینه پروردگار شما خدا است، پس پیروىِ من کنید و انقیاد حکم من نمایید. ﴿90﴾گفتند: همیشه مجاور خواهیم بود برین گوساله تا وقتى که باز آید به ما موسى. ﴿91﴾[موسى آمده] گفت: اى هارون، چه چیز بازداشت تو را چون دیدى ایشان را که گمراه شدند. ﴿92﴾از آنکه پیروىِ من کنى [793]، آیا خلاف حکم من کردى؟. ﴿93﴾گفت: اى پسر مادر من! مگیر ریش مرا و نه موى سر مرا. هرآیینه من ترسیدم از آنکه گویى جدایى افکندى در میانِ فرزندان یعقوب و نگاه نداشتى سخن مرا. ﴿94﴾گفت موسى: پس چیست حالِ تو اى سامرى؟. ﴿95﴾گفت: بینا شدم به آنچه سایر مردم بینا نشدند به آن، پس گرفتم مشتى خاک از نقش پاىِ فرستاده (یعنى جبرییل) پس افکندم آن را [794]و به همین صفت بیاراست پیش من. ﴿96﴾گفت: پس برو، هرآیینه تو را در زندگانى سزا این است که گویى دست رسانیدن ممکن نیست [795]و هرآیینه تو را وعدۀ دیگر است که خلاف کرده نشود در حق تو و ببین سوی معبود خود که مجاور شده بودى بر آن، البته بسوزانیم آن را، پس پراکنده سازیم آن را در دریا، پراکنده ساختنگفت: پس برو، هرآیینه تو را در زندگانى سزا این است که گویى دست رسانیدن ممکن نیست و هرآیینه تو را وعدۀ دیگر است که خلاف کرده نشود در حق تو و ببین سوی معبود خود که مجاور شده بودى بر آن، البته بسوزانیم آن را، پس پراکنده سازیم آن را در دریا، پراکنده ساختن. ﴿97﴾جز این نیست که معبود شما «الله» است. آنکه نیست هیچ معبودى به حق بجز او، فرار رسیده است هر چیز را از روى دانش. ﴿98﴾
﴿ کَذَٰلِکَ نَقُصُّ عَلَیۡکَ مِنۡ أَنۢبَآءِ مَا قَدۡ سَبَقَۚ وَقَدۡ ءَاتَیۡنَٰکَ مِن لَّدُنَّا ذِکۡرٗا ٩٩ مَّنۡ أَعۡرَضَ عَنۡهُ فَإِنَّهُۥ یَحۡمِلُ یَوۡمَ ٱلۡقِیَٰمَةِ وِزۡرًا ١٠٠ خَٰلِدِینَ فِیهِۖ وَسَآءَ لَهُمۡ یَوۡمَ ٱلۡقِیَٰمَةِ حِمۡلٗا ١٠١ یَوۡمَ یُنفَخُ فِی ٱلصُّورِۚ وَنَحۡشُرُ ٱلۡمُجۡرِمِینَ یَوۡمَئِذٖ زُرۡقٗا ١٠٢ یَتَخَٰفَتُونَ بَیۡنَهُمۡ إِن لَّبِثۡتُمۡ إِلَّا عَشۡرٗا ١٠٣ نَّحۡنُ أَعۡلَمُ بِمَا یَقُولُونَ إِذۡ یَقُولُ أَمۡثَلُهُمۡ طَرِیقَةً إِن لَّبِثۡتُمۡ إِلَّا یَوۡمٗا ١٠٤ وَیَسَۡٔلُونَکَ عَنِ ٱلۡجِبَالِ فَقُلۡ یَنسِفُهَا رَبِّی نَسۡفٗا ١٠٥ فَیَذَرُهَا قَاعٗا صَفۡصَفٗا ١٠٦ لَّا تَرَىٰ فِیهَا عِوَجٗا وَلَآ أَمۡتٗا ١٠٧ یَوۡمَئِذٖ یَتَّبِعُونَ ٱلدَّاعِیَ لَا عِوَجَ لَهُۥۖ وَخَشَعَتِ ٱلۡأَصۡوَاتُ لِلرَّحۡمَٰنِ فَلَا تَسۡمَعُ إِلَّا هَمۡسٗا ١٠٨ یَوۡمَئِذٖ لَّا تَنفَعُ ٱلشَّفَٰعَةُ إِلَّا مَنۡ أَذِنَ لَهُ ٱلرَّحۡمَٰنُ وَرَضِیَ لَهُۥ قَوۡلٗا ١٠٩ یَعۡلَمُ مَا بَیۡنَ أَیۡدِیهِمۡ وَمَا خَلۡفَهُمۡ وَلَا یُحِیطُونَ بِهِۦ عِلۡمٗا ١١٠ ۞وَعَنَتِ ٱلۡوُجُوهُ لِلۡحَیِّ ٱلۡقَیُّومِۖ وَقَدۡ خَابَ مَنۡ حَمَلَ ظُلۡمٗا ١١١ وَمَن یَعۡمَلۡ مِنَ ٱلصَّٰلِحَٰتِ وَهُوَ مُؤۡمِنٞ فَلَا یَخَافُ ظُلۡمٗا وَلَا هَضۡمٗا ١١٢ وَکَذَٰلِکَ أَنزَلۡنَٰهُ قُرۡءَانًا عَرَبِیّٗا وَصَرَّفۡنَا فِیهِ مِنَ ٱلۡوَعِیدِ لَعَلَّهُمۡ یَتَّقُونَ أَوۡ یُحۡدِثُ لَهُمۡ ذِکۡرٗا ١١٣﴾
[یا محمد] اینچنین قصه میخوانیم بر تو از اخبار آنچه گذشته است و هرآیینه دادهایم تو را از نزدیک خویش پندى. ﴿99﴾هر که روى بگرداند از آن، پس وى بردارد روز قیامت بارى را [796]. ﴿100﴾جاویدان در آن بار کشیدن. و وى بد بارى است ایشان را روز قیامت بار کشیدن. ﴿101﴾روزی که دمیده شود در صور و برانگیزیم گناهکاران را آن روز کبود چشم گشته. ﴿102﴾پنهان حرفْ زنند. در میان خویش که درنگ نکردند (یعنى در دنیا) مگر ده شبانهروز. ﴿103﴾ما داناتریم به حقیقت آنچه میگویند چون بگوید بهترین ایشان در روش: درنگ نکردهاید مگر یک روز. ﴿104﴾و مىپرسند تو را از کوهها، بگو: پراکنده کند آن را پروردگار من، پراکنده کردن. ﴿105﴾پس بگذارد زمین را میدانى هموار. ﴿106﴾نبینى در آنجا هیچ کجى و نه هیچ بلندى. ﴿107﴾آن روز از پى آواز کننده روند، [797]هیچ کجى نباشد آن اتباع را و پست شوند آوازها براى خدا، پس نشنوى مگر آواز نرم. ﴿108﴾آن روز نفع ندهد شفاعت مگر براى کسی که دستورى داده است خدا او را و پسند کرده است او را از روى گفتار [798]. ﴿109﴾میداند آنچه پیش روى آدمیان است و آنچه پسِ پشت ایشان است و آدمیان در نگیرند خدا را از روى دانش. ﴿110﴾و نیایش کنند رویهاى مردمان براى زندۀ خبر گیرنده و هرآیینه به مطلب نرسید هر که برداشت ستم را. ﴿111﴾و هر که بجا آرد کارهاى شایسته را و او مؤمن باشد، پس وى نترسد از ستمى و نه از نقصانى. ﴿112﴾و و همچنین فروفرستادیم کتاب را قرآن عربى و گوناگون بیان کردیم اندر آن ترسانیدن را تا بُوَد که پرهیزگار شوند یا پیدا کند در حق ایشان پند را. ﴿113﴾
﴿ فَتَعَٰلَى ٱللَّهُ ٱلۡمَلِکُ ٱلۡحَقُّۗ وَلَا تَعۡجَلۡ بِٱلۡقُرۡءَانِ مِن قَبۡلِ أَن یُقۡضَىٰٓ إِلَیۡکَ وَحۡیُهُۥۖ وَقُل رَّبِّ زِدۡنِی عِلۡمٗا ١١٤ وَلَقَدۡ عَهِدۡنَآ إِلَىٰٓ ءَادَمَ مِن قَبۡلُ فَنَسِیَ وَلَمۡ نَجِدۡ لَهُۥ عَزۡمٗا ١١٥ وَإِذۡ قُلۡنَا لِلۡمَلَٰٓئِکَةِ ٱسۡجُدُواْ لِأٓدَمَ فَسَجَدُوٓاْ إِلَّآ إِبۡلِیسَ أَبَىٰ ١١٦ فَقُلۡنَا یَٰٓـَٔادَمُ إِنَّ هَٰذَا عَدُوّٞ لَّکَ وَلِزَوۡجِکَ فَلَا یُخۡرِجَنَّکُمَا مِنَ ٱلۡجَنَّةِ فَتَشۡقَىٰٓ ١١٧ إِنَّ لَکَ أَلَّا تَجُوعَ فِیهَا وَلَا تَعۡرَىٰ ١١٨ وَأَنَّکَ لَا تَظۡمَؤُاْ فِیهَا وَلَا تَضۡحَىٰ ١١٩ فَوَسۡوَسَ إِلَیۡهِ ٱلشَّیۡطَٰنُ قَالَ یَٰٓـَٔادَمُ هَلۡ أَدُلُّکَ عَلَىٰ شَجَرَةِ ٱلۡخُلۡدِ وَمُلۡکٖ لَّا یَبۡلَىٰ ١٢٠ فَأَکَلَا مِنۡهَا فَبَدَتۡ لَهُمَا سَوۡءَٰتُهُمَا وَطَفِقَا یَخۡصِفَانِ عَلَیۡهِمَا مِن وَرَقِ ٱلۡجَنَّةِۚ وَعَصَىٰٓ ءَادَمُ رَبَّهُۥ فَغَوَىٰ ١٢١ ثُمَّ ٱجۡتَبَٰهُ رَبُّهُۥ فَتَابَ عَلَیۡهِ وَهَدَىٰ ١٢٢ قَالَ ٱهۡبِطَا مِنۡهَا جَمِیعَۢاۖ بَعۡضُکُمۡ لِبَعۡضٍ عَدُوّٞۖ فَإِمَّا یَأۡتِیَنَّکُم مِّنِّی هُدٗى فَمَنِ ٱتَّبَعَ هُدَایَ فَلَا یَضِلُّ وَلَا یَشۡقَىٰ ١٢٣ وَمَنۡ أَعۡرَضَ عَن ذِکۡرِی فَإِنَّ لَهُۥ مَعِیشَةٗ ضَنکٗا وَنَحۡشُرُهُۥ یَوۡمَ ٱلۡقِیَٰمَةِ أَعۡمَىٰ ١٢٤ قَالَ رَبِّ لِمَ حَشَرۡتَنِیٓ أَعۡمَىٰ وَقَدۡ کُنتُ بَصِیرٗا ١٢٥﴾
پس بلند قدرست خدا پادشاه ثابت و شتابى مکن بخواندن قرآن پیش از آنکه انجام رسانیده شود به سوى تو وحى او را و بگو: اى پروردگار من! بیفزا مرا دانشى. ﴿114﴾و هرآیینه حکم فرستادیم به سوى آدم پیش از این، پس فراموش کرد و نیافتیم او را قصد محکم. ﴿115﴾و یاد کن چون گفتیم فرشتگان را که سجده کنید به سوى آدم،÷، پس سجده کردند، مگر ابلیس، قبول نکرد. ﴿116﴾پس گفتیم: اى آدم! هرآیینه این دشمن است تو را وزنِ تو را پس باید که بیرون نکند شما را از بهشت که آنگاه رنج کشى. ﴿117﴾هرآیینه تو راهست در بهشت اینکه گرسنه نشوى و برهنه نباشى. ﴿118﴾و آنکه تو تشنه نشوى آنجا و گرمى آفتاب نیابى. ﴿119﴾پس وسوسه انداخت به سوى آدم شیطان، گفت: اى آدم! آیا دلالت کنم تو را بر درخت همیشه بودن و برپادشاهىای که کهنه نگردد؟. ﴿120﴾پس خوردند از آن درخت، پس ظاهر شد ایشان را شرمگاه ایشان و درایستادند که مىچسپانیدند بر خویش از برگ درختان بهشت و نافرمانى کرد آدم پروردگار خود را، پس گم کرد راه را. ﴿121﴾باز برگزیدش پروردگار او، پس به رحمتبازگشت بر وى و راه نمود. ﴿122﴾گفت: فروروید شما هر دو از این بهشت، بعضِ اولاد شما بعض دیگر را دشمن باشند، پس اگر بیاید به شما از جانب من هدایتى، پس هر که پیروىِ هدایت من کند گمراه نشود و رنج نکشد. ﴿123﴾هر که روگردان شود از یاد کردن من، پس او را بود زندگانى تنگ و نابینا برانگیزیم او را روز قیامت. ﴿124﴾گوید: اى پروردگار من! چرا نابینا برانگیختى مرا؟ و هرآیینه پیش از این بینا بودم. ﴿125﴾
﴿ قَالَ کَذَٰلِکَ أَتَتۡکَ ءَایَٰتُنَا فَنَسِیتَهَاۖ وَکَذَٰلِکَ ٱلۡیَوۡمَ تُنسَىٰ ١٢٦ وَکَذَٰلِکَ نَجۡزِی مَنۡ أَسۡرَفَ وَلَمۡ یُؤۡمِنۢ بَِٔایَٰتِ رَبِّهِۦۚ وَلَعَذَابُ ٱلۡأٓخِرَةِ أَشَدُّ وَأَبۡقَىٰٓ ١٢٧ أَفَلَمۡ یَهۡدِ لَهُمۡ کَمۡ أَهۡلَکۡنَا قَبۡلَهُم مِّنَ ٱلۡقُرُونِ یَمۡشُونَ فِی مَسَٰکِنِهِمۡۚ إِنَّ فِی ذَٰلِکَ لَأٓیَٰتٖ لِّأُوْلِی ٱلنُّهَىٰ ١٢٨ وَلَوۡلَا کَلِمَةٞ سَبَقَتۡ مِن رَّبِّکَ لَکَانَ لِزَامٗا وَأَجَلٞ مُّسَمّٗى ١٢٩ فَٱصۡبِرۡ عَلَىٰ مَا یَقُولُونَ وَسَبِّحۡ بِحَمۡدِ رَبِّکَ قَبۡلَ طُلُوعِ ٱلشَّمۡسِ وَقَبۡلَ غُرُوبِهَاۖ وَمِنۡ ءَانَآیِٕ ٱلَّیۡلِ فَسَبِّحۡ وَأَطۡرَافَ ٱلنَّهَارِ لَعَلَّکَ تَرۡضَىٰ ١٣٠ وَلَا تَمُدَّنَّ عَیۡنَیۡکَ إِلَىٰ مَا مَتَّعۡنَا بِهِۦٓ أَزۡوَٰجٗا مِّنۡهُمۡ زَهۡرَةَ ٱلۡحَیَوٰةِ ٱلدُّنۡیَا لِنَفۡتِنَهُمۡ فِیهِۚ وَرِزۡقُ رَبِّکَ خَیۡرٞ وَأَبۡقَىٰ ١٣١ وَأۡمُرۡ أَهۡلَکَ بِٱلصَّلَوٰةِ وَٱصۡطَبِرۡ عَلَیۡهَاۖ لَا نَسَۡٔلُکَ رِزۡقٗاۖ نَّحۡنُ نَرۡزُقُکَۗ وَٱلۡعَٰقِبَةُ لِلتَّقۡوَىٰ ١٣٢ وَقَالُواْ لَوۡلَا یَأۡتِینَا بَِٔایَةٖ مِّن رَّبِّهِۦٓۚ أَوَ لَمۡ تَأۡتِهِم بَیِّنَةُ مَا فِی ٱلصُّحُفِ ٱلۡأُولَىٰ ١٣٣ وَلَوۡ أَنَّآ أَهۡلَکۡنَٰهُم بِعَذَابٖ مِّن قَبۡلِهِۦ لَقَالُواْ رَبَّنَا لَوۡلَآ أَرۡسَلۡتَ إِلَیۡنَا رَسُولٗا فَنَتَّبِعَ ءَایَٰتِکَ مِن قَبۡلِ أَن نَّذِلَّ وَنَخۡزَىٰ ١٣٤ قُلۡ کُلّٞ مُّتَرَبِّصٞ فَتَرَبَّصُواْۖ فَسَتَعۡلَمُونَ مَنۡ أَصۡحَٰبُ ٱلصِّرَٰطِ ٱلسَّوِیِّ وَمَنِ ٱهۡتَدَىٰ ١٣٥﴾
گفت: همچنین آمد به تو نشانههاى ما، پس تغافل کردى از آن و همچنین امروز تغافل کرده شود در حقّ تو. ﴿126﴾و همچنین سزا میدهیم آن راکه از حد گذشت و ایمان نیاورد به آیات پروردگار خویش و هرآیینه عذابِ آخرت، سختتر و پایندهتر است. ﴿127﴾آیا راه ننمود ایشان را آنکه بسیار هلاک کردیم پیش از ایشان از طبقات مردمان را که میروند در منازل آن هلاک شدگان؟ هرآیینه در این مقدمه نشانهها است خداوندانِ خرد را. ﴿128﴾و اگر نبودى سخنى که سابقاً صادر شد از پروردگار تو و نبودى وقتى معین، هرآیینه عذاب لازم شدى. ﴿129﴾پس صبر کن بر آنچه میگویند و تسبیحگو با حمد پروردگار خویش پیش از برآمدنِ آفتاب و پیش از فروشدن آن و بعض از ساعتهاى شب و اطراف روز تسبیح گو، بُوَد که خوشنود شوى. ﴿130﴾و باز مگشاى دو چشم خود را به سوى آنچه بهرهمند ساختهایم به آن جماعتها را از ایشان از قسم آرایش زندگانى دنیا تا مبتلا کنیم ایشان را در آن و روزى پروردگار تو بهتر است و پایندهتر است. ﴿131﴾و بفرما کسانِ خود را به نماز و شکیبایى کن بر اداى آن. نمىطلبیم از تو روزى دادن. ما روزى دهیم تو را و عاقبت خیر، اهل تقوى راست. ﴿132﴾و گفتند کافران: چرا نمىآرد پیش ما نشانهای از جانب پروردگار خویش؟ آیا نیامده است به ایشان نشانهای واضح از جنس آنچه در کتابهاى پیشین است؟ [799]. ﴿133﴾و اگر ما هلاک میکردیم ایشان را به عقوبتى پیش از فرستادنِ پیغمبرى، گفتندى: اى پروردگار ما! چرا نفرستادى به سوى ما پیغامبرى تا پیروىِ آیات تو میکردیم، پیش از آنکه خوار شویم و رسوا گردیم. ﴿134﴾بگو: هر یک منتظر است، پس شما نیز منتظر باشید، خواهید دانست کیانند اهل راهِ راست و که راه یافت. ﴿135﴾
[786] یعنی با یکدیگر دوست باشند. [787] یعنی جهر را به طریق اولی میداند. [788] القصه این پیغام رسانیدند. [789] یعنی به دادن تورات. [790] مترجم گوید: چون موسی با هفتاد کس از قوم خود به جانب طور متوجه شد، حضرت موسی از همه سبقت کرد خطاب رسید، والله اعلم. [791] یعنی مدت مفارقت من. [792] یعنی در آتش. [793] یعنی به قتال اهلِ ضلال. [794] یعنی در کالبدی که از زر ساخته بود به شکل گوساله. [795] یعی اگر باکسی همنشین شدی، هر دو را تب میگرفت. [796] یعنی گناهیرا. [797] یعنی انقیاد اسرافیل کنند. [798] یعنی مسلمان باشد. [799] یعنی قرآن مشتمل است بر قصص و غیر آن موافق کتب سابقه.
بسم الله الرحمن الرحیم
﴿ کٓهیعٓصٓ ١ ذِکۡرُ رَحۡمَتِ رَبِّکَ عَبۡدَهُۥ زَکَرِیَّآ ٢ إِذۡ نَادَىٰ رَبَّهُۥ نِدَآءً خَفِیّٗا ٣ قَالَ رَبِّ إِنِّی وَهَنَ ٱلۡعَظۡمُ مِنِّی وَٱشۡتَعَلَ ٱلرَّأۡسُ شَیۡبٗا وَلَمۡ أَکُنۢ بِدُعَآئِکَ رَبِّ شَقِیّٗا ٤ وَإِنِّی خِفۡتُ ٱلۡمَوَٰلِیَ مِن وَرَآءِی وَکَانَتِ ٱمۡرَأَتِی عَاقِرٗا فَهَبۡ لِی مِن لَّدُنکَ وَلِیّٗا ٥ یَرِثُنِی وَیَرِثُ مِنۡ ءَالِ یَعۡقُوبَۖ وَٱجۡعَلۡهُ رَبِّ رَضِیّٗا ٦ یَٰزَکَرِیَّآ إِنَّا نُبَشِّرُکَ بِغُلَٰمٍ ٱسۡمُهُۥ یَحۡیَىٰ لَمۡ نَجۡعَل لَّهُۥ مِن قَبۡلُ سَمِیّٗا ٧ قَالَ رَبِّ أَنَّىٰ یَکُونُ لِی غُلَٰمٞ وَکَانَتِ ٱمۡرَأَتِی عَاقِرٗا وَقَدۡ بَلَغۡتُ مِنَ ٱلۡکِبَرِ عِتِیّٗا ٨ قَالَ کَذَٰلِکَ قَالَ رَبُّکَ هُوَ عَلَیَّ هَیِّنٞ وَقَدۡ خَلَقۡتُکَ مِن قَبۡلُ وَلَمۡ تَکُ شَیۡٔٗا ٩ قَالَ رَبِّ ٱجۡعَل لِّیٓ ءَایَةٗۖ قَالَ ءَایَتُکَ أَلَّا تُکَلِّمَ ٱلنَّاسَ ثَلَٰثَ لَیَالٖ سَوِیّٗا ١٠ فَخَرَجَ عَلَىٰ قَوۡمِهِۦ مِنَ ٱلۡمِحۡرَابِ فَأَوۡحَىٰٓ إِلَیۡهِمۡ أَن سَبِّحُواْ بُکۡرَةٗ وَعَشِیّٗا ١١
به نام خداوند بخشندۀ مهربان
کهیعص. ﴿1﴾این است بیان بخشایش پروردگار تو بر بندۀ خود، زکریا. ﴿2﴾چون ندا کرد پروردگار خود را به دعاى پنهان. ﴿3﴾گفت: اى پروردگار من! هرآیینه سست شده است استخوان از بدن من و به رنگ آتش شعله زد سر من [از جهت سفیدى مویی] و نبودم در دعاى تو اى پروردگار من! بىبهره. ﴿4﴾و هرآیینه من میترسم از اقارب خود بعد از خود و هست زن من نازاى، پس عطا کن مرا از نزدیک خود وارثى. ﴿5﴾که میراث گیرد از من و میراث گیرد از اولاد یعقوب و بکن او را، اى پروردگار من! مرد پسندیده. ﴿6﴾گفتیم: اى زکریا! هرآیینه ما بشارت میدهیم تو را به طفلى که نام او یحیى است، پیدا نکردیم پیش از این هیچ همنام او را. ﴿7﴾گفت: اى پروردگار من! چگونه پیدا شود براى من طفلى و هست زن من نازاى و هرآیینه رسیدهام از سبب کلانسالى به نهایت ضعف. ﴿8﴾گفت: همچنین است وعده. گفت پروردگار تو: این کار بر من آسان است و هرآیینه آفریدم تو را پیش از این و نبودى چیزى. ﴿9﴾گفت: اى پروردگار من! معین کن براى من نشانهای. فرمود: نشانۀ تو آن است که سخن نتوانى گفتن با مردمان سه شبانهروز، در حالتى که صحیح المزاج باشى. ﴿10﴾پس بیرون آمد بر قوم خود از محراب عبادت، پس اشارت کرد به سوى ایشان که تسبیح گویید صبح و شام [779]. ﴿11﴾
﴿ یَٰیَحۡیَىٰ خُذِ ٱلۡکِتَٰبَ بِقُوَّةٖۖ وَءَاتَیۡنَٰهُ ٱلۡحُکۡمَ صَبِیّٗا ١٢ وَحَنَانٗا مِّن لَّدُنَّا وَزَکَوٰةٗۖ وَکَانَ تَقِیّٗا ١٣ وَبَرَّۢا بِوَٰلِدَیۡهِ وَلَمۡ یَکُن جَبَّارًا عَصِیّٗا ١٤ وَسَلَٰمٌ عَلَیۡهِ یَوۡمَ وُلِدَ وَیَوۡمَ یَمُوتُ وَیَوۡمَ یُبۡعَثُ حَیّٗا ١٥ وَٱذۡکُرۡ فِی ٱلۡکِتَٰبِ مَرۡیَمَ إِذِ ٱنتَبَذَتۡ مِنۡ أَهۡلِهَا مَکَانٗا شَرۡقِیّٗا ١٦ فَٱتَّخَذَتۡ مِن دُونِهِمۡ حِجَابٗا فَأَرۡسَلۡنَآ إِلَیۡهَا رُوحَنَا فَتَمَثَّلَ لَهَا بَشَرٗا سَوِیّٗا ١٧ قَالَتۡ إِنِّیٓ أَعُوذُ بِٱلرَّحۡمَٰنِ مِنکَ إِن کُنتَ تَقِیّٗا ١٨ قَالَ إِنَّمَآ أَنَا۠ رَسُولُ رَبِّکِ لِأَهَبَ لَکِ غُلَٰمٗا زَکِیّٗا ١٩ قَالَتۡ أَنَّىٰ یَکُونُ لِی غُلَٰمٞ وَلَمۡ یَمۡسَسۡنِی بَشَرٞ وَلَمۡ أَکُ بَغِیّٗا ٢٠ قَالَ کَذَٰلِکِ قَالَ رَبُّکِ هُوَ عَلَیَّ هَیِّنٞۖ وَلِنَجۡعَلَهُۥٓ ءَایَةٗ لِّلنَّاسِ وَرَحۡمَةٗ مِّنَّاۚ وَکَانَ أَمۡرٗا مَّقۡضِیّٗا ٢١ ۞فَحَمَلَتۡهُ فَٱنتَبَذَتۡ بِهِۦ مَکَانٗا قَصِیّٗا ٢٢ فَأَجَآءَهَا ٱلۡمَخَاضُ إِلَىٰ جِذۡعِ ٱلنَّخۡلَةِ قَالَتۡ یَٰلَیۡتَنِی مِتُّ قَبۡلَ هَٰذَا وَکُنتُ نَسۡیٗا مَّنسِیّٗا ٢٣ فَنَادَىٰهَا مِن تَحۡتِهَآ أَلَّا تَحۡزَنِی قَدۡ جَعَلَ رَبُّکِ تَحۡتَکِ سَرِیّٗا ٢٤ وَهُزِّیٓ إِلَیۡکِ بِجِذۡعِ ٱلنَّخۡلَةِ تُسَٰقِطۡ عَلَیۡکِ رُطَبٗا جَنِیّٗا ٢٥﴾
[گفتیم] اى یحیى! بگیر احکام کتاب را به استوارى و دادیمش دانایى در حال کودکى. ﴿12﴾و دادیمش شفقتى از نزدیک خود و طهارت نفس و بود پرهیزگار .﴿13﴾و نیکوکردار به پدر و مادر خود و نبود گردنکش گناهکار. ﴿14﴾و سلام باد بر وى روزی که متولد شود و روزی که بمیرد و روزی که بر انگیخته شود زنده گشته. ﴿15﴾و یاد کن در کتاب، مریم را، چون یکسو شد از کسان خود جایى به سمت بر آمدن آفتاب. ﴿16﴾پس گرفت این جانب از ایشان پرده، پس فرستادیم به سوى او روح خود را [780]، پس صورت گرفت براى مریم آدمى درست اندام شده. ﴿17﴾گفت: هرآیینه من مىپناهم به خدا از تو اگر پرهیزگار باشى. ﴿18﴾گفت: جز این نیست که من فرستادۀ پروردگار توام، تا عطاکنم تو را طفلى پاکیزه. ﴿19﴾گفت: چگونه پیدا شود براى من طفلى و دست نرسانیده است به من هیچ آدمى و هرگز نبودم زناکار؟!. ﴿20﴾گفت: وعده همچنین است. فرمود پروردگار تو که: این بر من آسان است و میخواهیم که کنیم این طفل را نشانهای براى مردمان و بخشایشى از جانب خود و هست این مقدّمۀ کارى مقرر کرده شده. ﴿21﴾پس به شکم بار گرفت آن طفل را، پس یک سو شد مریم به سبب آن حمل به جایى دور از مردم. ﴿22﴾پس آوردش دردِ زه به سوى تنۀ خرما. مریم گفت: اى کاش! مرده بودمى پیش از این و شدمى فراموشِ از خاطر رفته!. ﴿23﴾پس آواز داد او را[طفل یا جبریل، والله اعلم] از جانب پایین او که: اندوه مخور! هرآیینه پیدا کرده است پروردگار تو پایین تو جویى. ﴿24﴾و بجنبان به سویى خویش تنۀ خرما را تا بیفکند بر سر تو خرماى تازۀ بالفعل از درخت چیده. ﴿25﴾
﴿فَکُلِی وَٱشۡرَبِی وَقَرِّی عَیۡنٗاۖ فَإِمَّا تَرَیِنَّ مِنَ ٱلۡبَشَرِ أَحَدٗا فَقُولِیٓ إِنِّی نَذَرۡتُ لِلرَّحۡمَٰنِ صَوۡمٗا فَلَنۡ أُکَلِّمَ ٱلۡیَوۡمَ إِنسِیّٗا ٢٦ فَأَتَتۡ بِهِۦ قَوۡمَهَا تَحۡمِلُهُۥۖ قَالُواْ یَٰمَرۡیَمُ لَقَدۡ جِئۡتِ شَیۡٔٗا فَرِیّٗا ٢٧ یَٰٓأُخۡتَ هَٰرُونَ مَا کَانَ أَبُوکِ ٱمۡرَأَ سَوۡءٖ وَمَا کَانَتۡ أُمُّکِ بَغِیّٗا ٢٨ فَأَشَارَتۡ إِلَیۡهِۖ قَالُواْ کَیۡفَ نُکَلِّمُ مَن کَانَ فِی ٱلۡمَهۡدِ صَبِیّٗا ٢٩ قَالَ إِنِّی عَبۡدُ ٱللَّهِ ءَاتَىٰنِیَ ٱلۡکِتَٰبَ وَجَعَلَنِی نَبِیّٗا ٣٠ وَجَعَلَنِی مُبَارَکًا أَیۡنَ مَا کُنتُ وَأَوۡصَٰنِی بِٱلصَّلَوٰةِ وَٱلزَّکَوٰةِ مَا دُمۡتُ حَیّٗا ٣١ وَبَرَّۢا بِوَٰلِدَتِی وَلَمۡ یَجۡعَلۡنِی جَبَّارٗا شَقِیّٗا ٣٢ وَٱلسَّلَٰمُ عَلَیَّ یَوۡمَ وُلِدتُّ وَیَوۡمَ أَمُوتُ وَیَوۡمَ أُبۡعَثُ حَیّٗا ٣٣ ذَٰلِکَ عِیسَى ٱبۡنُ مَرۡیَمَۖ قَوۡلَ ٱلۡحَقِّ ٱلَّذِی فِیهِ یَمۡتَرُونَ ٣٤ مَا کَانَ لِلَّهِ أَن یَتَّخِذَ مِن وَلَدٖۖ سُبۡحَٰنَهُۥٓۚ إِذَا قَضَىٰٓ أَمۡرٗا فَإِنَّمَا یَقُولُ لَهُۥ کُن فَیَکُونُ ٣٥ وَإِنَّ ٱللَّهَ رَبِّی وَرَبُّکُمۡ فَٱعۡبُدُوهُۚ هَٰذَا صِرَٰطٞ مُّسۡتَقِیمٞ ٣٦ فَٱخۡتَلَفَ ٱلۡأَحۡزَابُ مِنۢ بَیۡنِهِمۡۖ فَوَیۡلٞ لِّلَّذِینَ کَفَرُواْ مِن مَّشۡهَدِ یَوۡمٍ عَظِیمٍ ٣٧ أَسۡمِعۡ بِهِمۡ وَأَبۡصِرۡ یَوۡمَ یَأۡتُونَنَاۖ لَٰکِنِ ٱلظَّٰلِمُونَ ٱلۡیَوۡمَ فِی ضَلَٰلٖ مُّبِینٖ ٣٨ ﴾
پس بخور و بیاشام و آسوده چشم شو. پس اگر ببینى از آدمیان کسى را، پس بگو: هرآیینه من نذر کردهام براى خدا روزه را، پس سخن نخواهم گرفت امروز با هیچ آدمى. ﴿26﴾پس آورد عیسى را پیش قوم خود برداشته. گفتند: اى مریم! هرآیینه آوردى چیزى زشت را. ﴿27﴾اى خواهر هارون، نبود پدر تو مرد بد و نبود مادر تو زنا کننده!. ﴿28﴾پس مریم اشارت کرد به طفل خود. گفتند: چگونه سخن گوییم با کسی که هست در گهواره در حال کودکى؟. ﴿29﴾گفت عیسى: من بندۀ خدایم، داده است مرا کتاب و ساخته است مرا پیغامبر. ﴿30﴾و ساخت مرا خداوند برکت هرجاکه باشم و حکم فرموده است مرا به نماز و زکات مادام که زنده باشم. ﴿31﴾و ساخت ما را نیکوکار به مادر خود و نکرده است مرا گردنکش بدبخت. ﴿32﴾و سلام بر من است روزی که متولد شدم و روزی که بمیرم و روزی که برانگیخته شوم زنده شده. ﴿33﴾این است قصّۀ عیسى، پسر مریم. مراد میدارم سخن راست راکه در وى مردمان اختلاف میکنند. ﴿34﴾نیست لایق خدا آنکه بگیرد هیچ فرزندى، پاکى او راست. چون سر انجام کند کاری را، جز این نیست که میگویدش: بشو! پس میشود. ﴿35﴾و گفت عیسى: هرآیینه خدا پروردگار من و پروردگار شما است، پس عبادت او کنید، این است راه راست. ﴿36﴾پس اختلاف کردند جماعتها در میان خویش، پس وای کافران را! از حاضر شدن روز بزرگ. ﴿37﴾چقدر شنوا باشند و چقدر بینا باشند روزی که بیایند پیش ما، لیکن این ستمکاران امروز در گمراهى ظاهرند. ﴿38﴾
﴿ وَأَنذِرۡهُمۡ یَوۡمَ ٱلۡحَسۡرَةِ إِذۡ قُضِیَ ٱلۡأَمۡرُ وَهُمۡ فِی غَفۡلَةٖ وَهُمۡ لَا یُؤۡمِنُونَ ٣٩ إِنَّا نَحۡنُ نَرِثُ ٱلۡأَرۡضَ وَمَنۡ عَلَیۡهَا وَإِلَیۡنَا یُرۡجَعُونَ ٤٠ وَٱذۡکُرۡ فِی ٱلۡکِتَٰبِ إِبۡرَٰهِیمَۚ إِنَّهُۥ کَانَ صِدِّیقٗا نَّبِیًّا ٤١ إِذۡ قَالَ لِأَبِیهِ یَٰٓأَبَتِ لِمَ تَعۡبُدُ مَا لَا یَسۡمَعُ وَلَا یُبۡصِرُ وَلَا یُغۡنِی عَنکَ شَیۡٔٗا ٤٢ یَٰٓأَبَتِ إِنِّی قَدۡ جَآءَنِی مِنَ ٱلۡعِلۡمِ مَا لَمۡ یَأۡتِکَ فَٱتَّبِعۡنِیٓ أَهۡدِکَ صِرَٰطٗا سَوِیّٗا ٤٣ یَٰٓأَبَتِ لَا تَعۡبُدِ ٱلشَّیۡطَٰنَۖ إِنَّ ٱلشَّیۡطَٰنَ کَانَ لِلرَّحۡمَٰنِ عَصِیّٗا ٤٤ یَٰٓأَبَتِ إِنِّیٓ أَخَافُ أَن یَمَسَّکَ عَذَابٞ مِّنَ ٱلرَّحۡمَٰنِ فَتَکُونَ لِلشَّیۡطَٰنِ وَلِیّٗا ٤٥ قَالَ أَرَاغِبٌ أَنتَ عَنۡ ءَالِهَتِی یَٰٓإِبۡرَٰهِیمُۖ لَئِن لَّمۡ تَنتَهِ لَأَرۡجُمَنَّکَۖ وَٱهۡجُرۡنِی مَلِیّٗا ٤٦ قَالَ سَلَٰمٌ عَلَیۡکَۖ سَأَسۡتَغۡفِرُ لَکَ رَبِّیٓۖ إِنَّهُۥ کَانَ بِی حَفِیّٗا ٤٧ وَأَعۡتَزِلُکُمۡ وَمَا تَدۡعُونَ مِن دُونِ ٱللَّهِ وَأَدۡعُواْ رَبِّی عَسَىٰٓ أَلَّآ أَکُونَ بِدُعَآءِ رَبِّی شَقِیّٗا ٤٨ فَلَمَّا ٱعۡتَزَلَهُمۡ وَمَا یَعۡبُدُونَ مِن دُونِ ٱللَّهِ وَهَبۡنَا لَهُۥٓ إِسۡحَٰقَ وَیَعۡقُوبَۖ وَکُلّٗا جَعَلۡنَا نَبِیّٗا ٤٩ وَوَهَبۡنَا لَهُم مِّن رَّحۡمَتِنَا وَجَعَلۡنَا لَهُمۡ لِسَانَ صِدۡقٍ عَلِیّٗا ٥٠ وَٱذۡکُرۡ فِی ٱلۡکِتَٰبِ مُوسَىٰٓۚ إِنَّهُۥ کَانَ مُخۡلَصٗا وَکَانَ رَسُولٗا نَّبِیّٗا ٥١ ﴾
و بترسان ایشان را از روز پشیمانى، چون به انجام رسانیده شود کار و ایشان در غفلتند و ایشان ایمان نمىآرند. ﴿39﴾هرآیینه ما وارث شویم زمین را و هر کسى راکه بر زمین است و به سوى ما باز گردانیده شوند. ﴿40﴾و یاد کن در کتاب، ابراهیم را، هرآیینه وى بود راست کردار پیغامبرى. ﴿41﴾یاد کن چون گفت پدر خود را: اى پدر من! چرا عبادت میکنى چیزى راکه نمىشنود و نمىبیند و دفع نمیکند از تو چیزى؟. ﴿42﴾اى پدر من! هرآیینه آمده است پیش من از علم آنچه نیامده است پیش تو، پس پیروىِ من کن تا دلالت کنم تو را به راه راست. ﴿43﴾اى پدر من! عبادت مکن شیطان را، هرآیینه هست شیطان مر خدای را نافرمان. ﴿44﴾اى پدر من، میترسم از آنکه برسد به تو عقوبتى از خدا، پس باشى قرین شیطان. ﴿45﴾گفت: آیا روگردانى تو از معبودان من اى ابراهیم؟! اگر باز نایستى، البته سنگسار کنم تو را و ترک صحبت من کن مدت درازى. ﴿46﴾گفت: سلام علیک! آمرزش خواهم طلبید براى تو از پروردگار خویش، هرآیینه وى هست بر من مهربان. ﴿47﴾و کناره گیرم از شما و از آنچه مىپرستید بجز خدا و خواهم عبادت کرد پروردگار خود را، امید آن است که نباشم به سبب پرستش پروردگار خود، بدبخت. ﴿48﴾پس چون کناره گرفت از ایشان و از آنچه میپرستیدند، بجز خدا، عطاکردیم وى را اسحاق و یعقوب و هر یکى را پیغامبر ساختیم. ﴿49﴾و عطا کردیم به ایشان چیزها از بخشش خود و ساختیم براى ایشان ذکر جمیل به نهایت بزرگی. ﴿50﴾و یاد کن در کتاب، موسى را. هرآیینه وى بود خالص کرده شده و بود فرستاده، پیغامبرى. ﴿51﴾
﴿ وَنَٰدَیۡنَٰهُ مِن جَانِبِ ٱلطُّورِ ٱلۡأَیۡمَنِ وَقَرَّبۡنَٰهُ نَجِیّٗا ٥٢ وَوَهَبۡنَا لَهُۥ مِن رَّحۡمَتِنَآ أَخَاهُ هَٰرُونَ نَبِیّٗا ٥٣ وَٱذۡکُرۡ فِی ٱلۡکِتَٰبِ إِسۡمَٰعِیلَۚ إِنَّهُۥ کَانَصَادِقَ ٱلۡوَعۡدِ وَکَانَ رَسُولٗا نَّبِیّٗا ٥٤ وَکَانَ یَأۡمُرُ أَهۡلَهُۥ بِٱلصَّلَوٰةِوَٱلزَّکَوٰةِ وَکَانَ عِندَ رَبِّهِۦ مَرۡضِیّٗا ٥٥ وَٱذۡکُرۡ فِی ٱلۡکِتَٰبِ إِدۡرِیسَۚ إِنَّهُۥ کَانَ صِدِّیقٗا نَّبِیّٗا ٥٦ وَرَفَعۡنَٰهُ مَکَانًا عَلِیًّا ٥٧ أُوْلَٰٓئِکَ ٱلَّذِینَ أَنۡعَمَ ٱللَّهُ عَلَیۡهِم مِّنَ ٱلنَّبِیِّۧنَ مِن ذُرِّیَّةِ ءَادَمَ وَمِمَّنۡ حَمَلۡنَا مَعَ نُوحٖ وَمِن ذُرِّیَّةِ إِبۡرَٰهِیمَ وَإِسۡرَٰٓءِیلَ وَمِمَّنۡ هَدَیۡنَا وَٱجۡتَبَیۡنَآۚ إِذَا تُتۡلَىٰ عَلَیۡهِمۡ ءَایَٰتُ ٱلرَّحۡمَٰنِ خَرُّواْۤ سُجَّدٗاۤ وَبُکِیّٗا۩ ٥٨ ۞فَخَلَفَ مِنۢ بَعۡدِهِمۡ خَلۡفٌ أَضَاعُواْ ٱلصَّلَوٰةَ وَٱتَّبَعُواْ ٱلشَّهَوَٰتِۖ فَسَوۡفَ یَلۡقَوۡنَ غَیًّا ٥٩ إِلَّا مَن تَابَ وَءَامَنَ وَعَمِلَ صَٰلِحٗا فَأُوْلَٰٓئِکَ یَدۡخُلُونَ ٱلۡجَنَّةَ وَلَا یُظۡلَمُونَ شَیۡٔٗا ٦٠ جَنَّٰتِ عَدۡنٍ ٱلَّتِی وَعَدَ ٱلرَّحۡمَٰنُ عِبَادَهُۥ بِٱلۡغَیۡبِۚ إِنَّهُۥ کَانَ وَعۡدُهُۥ مَأۡتِیّٗا ٦١ لَّا یَسۡمَعُونَ فِیهَا لَغۡوًا إِلَّا سَلَٰمٗاۖ وَلَهُمۡ رِزۡقُهُمۡ فِیهَا بُکۡرَةٗ وَعَشِیّٗا ٦٢ تِلۡکَ ٱلۡجَنَّةُ ٱلَّتِی نُورِثُ مِنۡ عِبَادِنَا مَن کَانَ تَقِیّٗا ٦٣ وَمَا نَتَنَزَّلُ إِلَّا بِأَمۡرِ رَبِّکَۖ لَهُۥ مَا بَیۡنَ أَیۡدِینَا وَمَا خَلۡفَنَا وَمَا بَیۡنَ ذَٰلِکَۚ وَمَا کَانَ رَبُّکَ نَسِیّٗا ٦٤ ﴾
و ندا کردیم او را از جانب راست کوه طور و نزدیک ساختیم او را رازگویان. ﴿52﴾و عطا کردیم او را از بخشش خود برادر او هارون، نبى ساخته. ﴿53﴾و یاد کن در کتاب، اسماعیل را، هرآیینه وى بود راست وعده و بود فرستاده پیغامبرى. ﴿54﴾و مىفرمود اهل خود را به نماز و زکات و بود نزدیک پروردگار خویش پسندیده. ﴿55﴾و یاد کن در کتاب، ادریس را. هرآیینه وى بود راست کردار پیغامبرى. ﴿56﴾و برداشتیم او را به مکانى بلند (یعنی بر آسمان) . ﴿57﴾این جماعت، آنانند که انعام کرد خدا بر ایشان از زمرۀ پیغامبران از فرزندان آدم و از نسل آنانکه برداشتیم با نوح و از ذریت ابراهیم و یعقوب و از جملۀ آنانکه راه راست نمودیم ایشان را و برگزیدیم. چون خوانده میشد بر ایشان آیات خدا، مىافتادند سجدهکنان و گریان. ﴿58﴾پس جانشین شد بعد از ایشان خلفى چند که ترک کردند نماز را و پیروى کردند خواهشها را، پس خواهند یافت جزاى گمراهى. ﴿59﴾لیکن هر که توبه کرد و ایمان آورد و کار شایسته به عمل آورد، پس این جماعت در آیند به بهشت و هیچ ستم کرده نشود بر ایشان. ﴿60﴾بوستانهاى همیشه ماندن که وعده داده است خدا بندگان خود را نادیده، هرآیینه هست وعدۀ او البته آینده. ﴿61﴾نشنوند آنجا هیچ سخن بیهوده، لیکن سلام شنوند و ایشان را بود روزى ایشان آنجا صبح و شام. ﴿62﴾این است آن بهشت که عطا کنیم از بندگان خویش آن راکه پرهیزگار بود. ﴿63﴾و فرشتگان گفتند که: ما فرود نمىآییم، الاّ به حکم پروردگار تو. او راست علم آنچه در پیش ما است [781]و آنچه عقب ما است [782]و آنچه در میان این است و نیست پروردگار تو فراموش کار. ﴿64﴾
﴿ رَّبُّ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِ وَمَا بَیۡنَهُمَا فَٱعۡبُدۡهُ وَٱصۡطَبِرۡ لِعِبَٰدَتِهِۦۚ هَلۡ تَعۡلَمُ لَهُۥ سَمِیّٗا ٦٥ وَیَقُولُ ٱلۡإِنسَٰنُ أَءِذَا مَا مِتُّ لَسَوۡفَ أُخۡرَجُ حَیًّا ٦٦ أَوَ لَا یَذۡکُرُ ٱلۡإِنسَٰنُ أَنَّا خَلَقۡنَٰهُ مِن قَبۡلُ وَلَمۡ یَکُ شَیۡٔٗا ٦٧ فَوَرَبِّکَ لَنَحۡشُرَنَّهُمۡ وَٱلشَّیَٰطِینَ ثُمَّ لَنُحۡضِرَنَّهُمۡ حَوۡلَ جَهَنَّمَ جِثِیّٗا ٦٨ ثُمَّ لَنَنزِعَنَّ مِن کُلِّ شِیعَةٍ أَیُّهُمۡ أَشَدُّ عَلَى ٱلرَّحۡمَٰنِ عِتِیّٗا ٦٩ ثُمَّ لَنَحۡنُ أَعۡلَمُ بِٱلَّذِینَ هُمۡ أَوۡلَىٰ بِهَا صِلِیّٗا ٧٠ وَإِن مِّنکُمۡ إِلَّا وَارِدُهَاۚ کَانَ عَلَىٰ رَبِّکَ حَتۡمٗا مَّقۡضِیّٗا ٧١ ثُمَّ نُنَجِّی ٱلَّذِینَ ٱتَّقَواْ وَّنَذَرُ ٱلظَّٰلِمِینَ فِیهَا جِثِیّٗا ٧٢ وَإِذَا تُتۡلَىٰ عَلَیۡهِمۡ ءَایَٰتُنَا بَیِّنَٰتٖ قَالَ ٱلَّذِینَ کَفَرُواْ لِلَّذِینَ ءَامَنُوٓاْ أَیُّ ٱلۡفَرِیقَیۡنِ خَیۡرٞ مَّقَامٗا وَأَحۡسَنُ نَدِیّٗا ٧٣ وَکَمۡ أَهۡلَکۡنَا قَبۡلَهُم مِّن قَرۡنٍ هُمۡ أَحۡسَنُ أَثَٰثٗا وَرِءۡیٗا ٧٤ قُلۡ مَن کَانَ فِی ٱلضَّلَٰلَةِ فَلۡیَمۡدُدۡ لَهُ ٱلرَّحۡمَٰنُ مَدًّاۚ حَتَّىٰٓ إِذَا رَأَوۡاْ مَا یُوعَدُونَ إِمَّا ٱلۡعَذَابَ وَإِمَّا ٱلسَّاعَةَ فَسَیَعۡلَمُونَ مَنۡ هُوَ شَرّٞ مَّکَانٗا وَأَضۡعَفُ جُندٗا ٧٥ وَیَزِیدُ ٱللَّهُ ٱلَّذِینَ ٱهۡتَدَوۡاْ هُدٗىۗ وَٱلۡبَٰقِیَٰتُ ٱلصَّٰلِحَٰتُ خَیۡرٌ عِندَ رَبِّکَ ثَوَابٗا وَخَیۡرٞ مَّرَدًّا ٧٦ ﴾
اوست پروردگار آسمانها و زمین و آنچه در میان اینهاست، پس عبادتِ او کن. و شکیبا باش بر عبادت وى. آیا میدانى او را همنامى (یعنی مانندی)؟. ﴿65﴾و میگوید آدمى (یعنی آدمی کافر): آیا چون بمیرم، بیرون آورده خواهم شد زنده شده؟!. ﴿66﴾آیا یاد نمىکند آدمى که ما آفریدیم او را پیش از این و نبود هیچ چیزى؟!. ﴿67﴾پس قسم پروردگار تو! که البته برانگیزیم این منکرانِ بعثت را با شیاطین، باز حاضر کنیم ایشان را حوالى دوزخ به زانو در افتاده. ﴿68﴾باز برکشیم از هر امّتى آن راکه از ایشان ُجرأت کنندهتر است بر خدا از روى نافرمانى. ﴿69﴾باز ما داناتریم به آنانکه سزاوارترند به در آمدن دوزخ ﴿70﴾و نیست از شما هیچکس مگر گذرنده بر آن. هست این وعده لازم بر پروردگار تو، مقرّر کرده شده. ﴿71﴾باز برهانیم متّقیان را و بگذاریم ظالمان را آنجا به زانو درافتاده. ﴿72﴾و چون خوانده شود بر ایشان آیات ما واضح آمده، گویند کافران مسلمانان را: کدام یک از این دو گروه بهتر است در مرتبه و نیکوتر است از روى مجلس؟ [783]. ﴿73﴾و بسیار هلاک کردیم پیش از ایشان طبقۀ مردمان را که بهتر بودند به اعتبار رختِ خانه و از روى نمودارى. ﴿74﴾بگو: هر که باشد در گمراهى، افزون میدهد او را خدا افزون دادنى. تا وقتى که ببینند آنچه ترسانیده شدند یا عقوبت را و یا قیامت را، پس خواهند دانست کدام یک بدترست در مرتبه و ناتوانتر است به اعتبار لشکر. ﴿75﴾و زیاده میدهد خدا راهیابان را هدایت و حسنات پایندۀ شایسته، بهترند نزدیک پروردگار تو از روى جزا و نیکوترند از جهت بازگشت. ﴿76﴾
﴿ أَفَرَءَیۡتَ ٱلَّذِی کَفَرَ بَِٔایَٰتِنَا وَقَالَ لَأُوتَیَنَّ مَالٗا وَوَلَدًا ٧٧ أَطَّلَعَ ٱلۡغَیۡبَ أَمِ ٱتَّخَذَ عِندَ ٱلرَّحۡمَٰنِ عَهۡدٗا ٧٨ کَلَّاۚ سَنَکۡتُبُ مَا یَقُولُ وَنَمُدُّ لَهُۥ مِنَ ٱلۡعَذَابِ مَدّٗا ٧٩ وَنَرِثُهُۥ مَا یَقُولُ وَیَأۡتِینَا فَرۡدٗا ٨٠ وَٱتَّخَذُواْ مِن دُونِ ٱللَّهِ ءَالِهَةٗ لِّیَکُونُواْ لَهُمۡ عِزّٗا ٨١ کَلَّاۚ سَیَکۡفُرُونَ بِعِبَادَتِهِمۡ وَیَکُونُونَ عَلَیۡهِمۡ ضِدًّا ٨٢ أَلَمۡ تَرَ أَنَّآ أَرۡسَلۡنَا ٱلشَّیَٰطِینَ عَلَى ٱلۡکَٰفِرِینَ تَؤُزُّهُمۡ أَزّٗا ٨٣ فَلَا تَعۡجَلۡ عَلَیۡهِمۡۖ إِنَّمَا نَعُدُّ لَهُمۡ عَدّٗا ٨٤ یَوۡمَ نَحۡشُرُ ٱلۡمُتَّقِینَ إِلَى ٱلرَّحۡمَٰنِ وَفۡدٗا ٨٥ وَنَسُوقُ ٱلۡمُجۡرِمِینَ إِلَىٰ جَهَنَّمَ وِرۡدٗا ٨٦ لَّا یَمۡلِکُونَ ٱلشَّفَٰعَةَ إِلَّا مَنِ ٱتَّخَذَ عِندَ ٱلرَّحۡمَٰنِ عَهۡدٗا ٨٧ وَقَالُواْ ٱتَّخَذَ ٱلرَّحۡمَٰنُ وَلَدٗا ٨٨ لَّقَدۡ جِئۡتُمۡ شَیًۡٔا إِدّٗا ٨٩ تَکَادُ ٱلسَّمَٰوَٰتُ یَتَفَطَّرۡنَ مِنۡهُ وَتَنشَقُّ ٱلۡأَرۡضُ وَتَخِرُّ ٱلۡجِبَالُ هَدًّا ٩٠ أَن دَعَوۡاْ لِلرَّحۡمَٰنِ وَلَدٗا ٩١ وَمَا یَنۢبَغِی لِلرَّحۡمَٰنِ أَن یَتَّخِذَ وَلَدًا ٩٢ إِن کُلُّ مَن فِی ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِ إِلَّآ ءَاتِی ٱلرَّحۡمَٰنِ عَبۡدٗا ٩٣ لَّقَدۡ أَحۡصَىٰهُمۡ وَعَدَّهُمۡ عَدّٗا ٩٤ وَکُلُّهُمۡ ءَاتِیهِ یَوۡمَ ٱلۡقِیَٰمَةِ فَرۡدًا ٩٥ إِنَّ ٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ وَعَمِلُواْ ٱلصَّٰلِحَٰتِ سَیَجۡعَلُ لَهُمُ ٱلرَّحۡمَٰنُ وُدّٗا ٩٦ فَإِنَّمَا یَسَّرۡنَٰهُ بِلِسَانِکَ لِتُبَشِّرَ بِهِ ٱلۡمُتَّقِینَ وَتُنذِرَ بِهِۦ قَوۡمٗا لُّدّٗا ٩٧ وَکَمۡ أَهۡلَکۡنَا قَبۡلَهُم مِّن قَرۡنٍ هَلۡ تُحِسُّ مِنۡهُم مِّنۡ أَحَدٍ أَوۡ تَسۡمَعُ لَهُمۡ رِکۡزَۢا ٩٨﴾
آیا دیدى آن راکه کافر شد به آیاتِ ما و گفت: البته داده شود مرا [784]مال و فرزند؟!. ﴿77﴾آیا مطلع شده است بر غیب یا گرفته است از نزدیک خدا عهدى. ﴿78﴾نه چنان بود. خواهیم نوشت آنچه میگوید و افزون دهیمش عقوبت افزون دادنى. ﴿79﴾و بازستانیم پس از وى آنچه میگوید و بیاید پیش ما تنها شده. ﴿80﴾و خدایان گرفتند بجز«الله» تا باشند ایشان را سبب عزّت. ﴿81﴾نه چنان بود. که منکر خواهند شد پرستش معبودان خود را و خواهند شد بر ایشان ستیزنده. ﴿82﴾آیا ندیدى که مىفرستیم شیاطین را بر کافران، مىجنبانیدند ایشان را جنبانیدنى؟. ﴿83﴾پس شتاب مکن بر ایشان. جز این نیست که مدت مىشماریم براى ایشان شمار کردنى. ﴿84﴾روزی که برانگیزیم متّقیان را به سوى رحمان، مهمان آمده. ﴿85﴾و روان کنیم گناهکاران را به سوى دوزخ، تشنه گشته. ﴿86﴾نتوانند شفاعت کردن، الاّ کسی که گرفته است از نزدیک خدا عهدى [785]. ﴿87﴾و گفتند: فرزند گرفته است خدا!. ﴿88﴾[فرمود ایشان را] هرآیینه آوردید چیزى زشتی. ﴿89﴾نزدیکند آسمانها که بشکافند از این سخن و بشگافد زمین و بیفتند کوهها پاره پاره شده. ﴿90﴾به سبب آنکه اثبات کردند خداى را فرزندى. ﴿91﴾و نسزد خداى راکه فرزند گیرد. ﴿92﴾نیست هیچ کسی از آنانکه در آسمانها و زمینند، مگر آیند پیش رحمن، بنده شده. ﴿93﴾هرآیینه به علم در گرفته است ایشان را و شمار کرده است ایشان را شمار کردنى. ﴿94﴾و هر یک از ایشان آینده است پیش وى روز قیامت، تنها شده. ﴿95﴾هرآیینه آنانکه ایمان آوردند و کارهاى شایسته کردند، پیدا خواهد کرد براى ایشان خدا، دوستى [786]. ﴿96﴾جز این نیست که آسان ساختیم قرآن را به زبان تو تا مژده دهى به آن متّقیان را و بترسانى به آن گروه ستیزندگان را. ﴿97﴾و بسیار هلاک کردیم پیش از ایشان طبقات مردم. آیا مىبینى هیچکس را از ایشان، یا مىشنوى از ایشان آوازى تنگی؟. ﴿98﴾
[779] مترجم گوید: القصه چون یحیی متولد شد و دو ساله گشت. [780] یعنی جبرئیل÷ را. [781] یعنی قیامت. [782] یعنی از ابتدای خلق آسمان و زمین. [783] یعنی به عزت دنیا مغرور شدند. [784] یعنی در قیامت. [785] یعنی مسلمان شده و وعدۀ ثواب را مستحق گشته.