ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 |
بسم الله الرحمن الرحیم
﴿ وَٱلنَّٰزِعَٰتِ غَرۡقٗا ١ وَٱلنَّٰشِطَٰتِ نَشۡطٗا ٢ وَٱلسَّٰبِحَٰتِ سَبۡحٗا ٣ فَٱلسَّٰبِقَٰتِ سَبۡقٗا ٤ فَٱلۡمُدَبِّرَٰتِ أَمۡرٗا ٥ یَوۡمَ تَرۡجُفُ ٱلرَّاجِفَةُ ٦ تَتۡبَعُهَا ٱلرَّادِفَةُ ٧ قُلُوبٞ یَوۡمَئِذٖ وَاجِفَةٌ ٨ أَبۡصَٰرُهَا خَٰشِعَةٞ ٩ یَقُولُونَ أَءِنَّا لَمَرۡدُودُونَ فِی ٱلۡحَافِرَةِ ١٠ أَءِذَا کُنَّا عِظَٰمٗا نَّخِرَةٗ ١١ قَالُواْ تِلۡکَ إِذٗا کَرَّةٌ خَاسِرَةٞ ١٢ فَإِنَّمَا هِیَ زَجۡرَةٞ وَٰحِدَةٞ ١٣ فَإِذَا هُم بِٱلسَّاهِرَةِ ١٤ هَلۡ أَتَىٰکَ حَدِیثُ مُوسَىٰٓ ١٥﴾
به نام خداوند بخشندۀ مهربان
قسم به جماعات فرشتگان که نزع میکنند به وجه سختى! [1233]. ﴿1﴾و قسم به جماعات فرشتگان که بیرون مىآرند بیرون آوردنی! [1234]. ﴿2﴾و قسم به فرشتگان که شنا مىکنند، شنا کردنى! [1235]. ﴿3﴾پس قسم به فرشتگان که سبقت مىکنند، سبقت کردنى! [1236]. ﴿4﴾پس قسم به جماعات فرشتگان که تدبیر میکنند هر کاری را! آنچه گفته مىشود بودنی است. ﴿5﴾روزی که بجنبد جنبنده. ﴿6﴾از پس وى درآید از پس درآینده [1237]. ﴿7﴾دلها آن روز ترسان باشند. ﴿8﴾بر دیدههاى آن جماعت خوارى هویدا باشد. ﴿9﴾میگویند [کافران]: آیا بازگردانیده شویم به حالت نخستین؟. ﴿10﴾آیا چون شویم استخوانهاى بوسیده باز زنده شویم؟. ﴿11﴾گفتند: آن رجوع آنگاه رجوع زیان دهنده باشد. ﴿12﴾پس جز این نیست که آن واقعه یک آواز تند است. ﴿13﴾پس ناگهان ایشان به روى زمین آمده باشند. ﴿14﴾آیا آماده است پیش تو خبر موسى؟. ﴿15﴾
﴿ إِذۡ نَادَىٰهُ رَبُّهُۥ بِٱلۡوَادِ ٱلۡمُقَدَّسِ طُوًى ١٦ ٱذۡهَبۡ إِلَىٰ فِرۡعَوۡنَ إِنَّهُۥ طَغَىٰ ١٧ فَقُلۡ هَل لَّکَ إِلَىٰٓ أَن تَزَکَّىٰ ١٨ وَأَهۡدِیَکَ إِلَىٰ رَبِّکَ فَتَخۡشَىٰ ١٩ فَأَرَىٰهُ ٱلۡأٓیَةَ ٱلۡکُبۡرَىٰ ٢٠ فَکَذَّبَ وَعَصَىٰ ٢١ ثُمَّ أَدۡبَرَ یَسۡعَىٰ ٢٢ فَحَشَرَ فَنَادَىٰ ٢٣ فَقَالَ أَنَا۠ رَبُّکُمُ ٱلۡأَعۡلَىٰ ٢٤ فَأَخَذَهُ ٱللَّهُ نَکَالَ ٱلۡأٓخِرَةِ وَٱلۡأُولَىٰٓ ٢٥ إِنَّ فِی ذَٰلِکَ لَعِبۡرَةٗ لِّمَن یَخۡشَىٰٓ ٢٦ءَأَنتُمۡ أَشَدُّ خَلۡقًا أَمِ ٱلسَّمَآءُۚ بَنَىٰهَا ٢٧ رَفَعَ سَمۡکَهَا فَسَوَّىٰهَا ٢٨ وَأَغۡطَشَ لَیۡلَهَا وَأَخۡرَجَ ضُحَىٰهَا ٢٩ وَٱلۡأَرۡضَ بَعۡدَ ذَٰلِکَ دَحَىٰهَآ ٣٠ أَخۡرَجَ مِنۡهَا مَآءَهَا وَمَرۡعَىٰهَا ٣١ وَٱلۡجِبَالَ أَرۡسَىٰهَا ٣٢ مَتَٰعٗا لَّکُمۡ وَ لِأَنۡعَٰمِکُمۡ ٣٣ فَإِذَا جَآءَتِ ٱلطَّآمَّةُ ٱلۡکُبۡرَىٰ ٣٤ یَوۡمَ یَتَذَکَّرُ ٱلۡإِنسَٰنُ مَا سَعَىٰ ٣٥ وَبُرِّزَتِ ٱلۡجَحِیمُ لِمَن یَرَىٰ ٣٦ فَأَمَّا مَن طَغَىٰ ٣٧ وَءَاثَرَ ٱلۡحَیَوٰةَ ٱلدُّنۡیَا ٣٨ فَإِنَّ ٱلۡجَحِیمَ هِیَ ٱلۡمَأۡوَىٰ ٣٩ وَأَمَّا مَنۡ خَافَ مَقَامَ رَبِّهِۦ وَنَهَى ٱلنَّفۡسَ عَنِ ٱلۡهَوَىٰ ٤٠ فَإِنَّ ٱلۡجَنَّةَ هِیَ ٱلۡمَأۡوَىٰ ٤١ یَسَۡٔلُونَکَ عَنِ ٱلسَّاعَةِ أَیَّانَ مُرۡسَىٰهَا ٤٢ فِیمَ أَنتَ مِن ذِکۡرَىٰهَآ ٤٣ إِلَىٰ رَبِّکَ مُنتَهَىٰهَآ ٤٤ إِنَّمَآ أَنتَ مُنذِرُ مَن یَخۡشَىٰهَا ٤٥ کَأَنَّهُمۡ یَوۡمَ یَرَوۡنَهَا لَمۡ یَلۡبَثُوٓاْ إِلَّا عَشِیَّةً أَوۡ ضُحَىٰهَا ٤٦﴾
چون آواز دادش پروردگار او به وادىِ پاک طوى نام. ﴿16﴾که برو به سوى فرعون، هرآیینه وى از حد گذشته است. ﴿17﴾پس بگو: که هیچ میل است تو را به آنکه پاکیزه شوى؟. ﴿18﴾و راه بنمایم تو را به سوى پروردگار تو، پس بترسى؟. ﴿19﴾پس بنمود فرعون آن معجزۀ بزرگ را [1238]. ﴿20﴾پس دروغ داشت و نافرمانى کرد. ﴿21﴾پس از آن مجلس بازگشت تدبیرکنان. ﴿22﴾پس جمع کرد قوم خود را، پس آواز داد. ﴿23﴾پس گفت: من پروردگار بزرگوار شمایم! . ﴿24﴾پس گرفتار کرد او را خدا به عذاب آخرت و دنیا. ﴿25﴾هرآیینه در این خبر، پندى هست براى هر که بترسد. ﴿26﴾آیا شما محکمترید در آفرینش یا آسمان؟ خدا بنا کرد آن آسمان را. ﴿27﴾بلند ساخت ارتفاع او را، پس درست ساخت آن را. ﴿28﴾و تاریک کرد شب او را و ظهور آورد روشنىِ روز او را. ﴿29﴾و زمین را بعد از آفریدن آسمان همواره کرد [1239]. ﴿30﴾بیرون آورد از زمین آب او را و چراگاه او را﴿31﴾و کوهها را استوار نمود. ﴿32﴾از براى منفعت شما و چهارپایان شما. ﴿33﴾پس وقتى که بیاید قیامت. ﴿34﴾روزى که یاد کند آدمى آنچه عمل کرده بود. ﴿35﴾و ظاهر کرده شود دوزخ براى هر که دیدنش خواهد. [ثواب یا عقاب متحقق گردد] . ﴿36﴾اما کسی که از حد درگذشته باشد. ﴿37﴾و برگزیده باشد زندگانى این جهانى را. ﴿38﴾پس هرآیینه دوزخ همان است جاى او. ﴿39﴾و اما کسی که ترسیده باشد از ایستادن به حضور پروردگار خویش و بازداشته باشد نفس را از شهوت. ﴿40﴾پس هرآیینه بهشت همان است جاى او. ﴿41﴾مىپرسند تو را از قیامت کى باشد متحقق آن؟. ﴿42﴾در چه منزلتى تو از علم آن؟. ﴿43﴾به سوى پروردگار تو است منتهى علم آن. ﴿44﴾جز این نیست که تو ترسانندهای کسى را که بترسد از وى. ﴿45﴾روزی که ببینند آن را، چنانستی که ایشان درنگ نکرده بودند به دنیا، مگر به یک وقت شام یا یک وقت صبحى که پیش از آن بود. ﴿46﴾