سوره مریم
کٓهیعٓصٓ
کهیعص [= کاف. ها. یا. عین. صاد].
ذِکۡرُ رَحۡمَتِ رَبِّکَ عَبۡدَهُۥ زَکَرِیَّآ
[این] بیان رحمت پروردگارت [نسبت] به بندهاش زکریاست.
إِذۡ نَادَىٰ رَبَّهُۥ نِدَآءً خَفِیّٗا
آنگاه که پروردگارش را به ندایی پنهان [به دعا] خواند.
قَالَ رَبِّ إِنِّی وَهَنَ ٱلۡعَظۡمُ مِنِّی وَٱشۡتَعَلَ ٱلرَّأۡسُ شَیۡبٗا وَلَمۡ أَکُنۢ بِدُعَآئِکَ رَبِّ شَقِیّٗا
گفت: «پروردگارا، به راستی که استخوانم سست شده و [موی] سرم از پیری سپید گشته و ای پروردگارم، [هرگز] در دعای تو [از اجابت] بیبهره نبودهام.
وَإِنِّی خِفۡتُ ٱلۡمَوَٰلِیَ مِن وَرَآءِی وَکَانَتِ ٱمۡرَأَتِی عَاقِرٗا فَهَبۡ لِی مِن لَّدُنکَ وَلِیّٗا
و من پس از [مرگ] خود از خویشاوندانم [نسبت به حفظِ دین تو] بیمناکم و همسرم [نیز] نازاست؛ پس به لطف خویش [فرزندی به عنوان وارث و] یاور به من عطا فرما.
یَرِثُنِی وَیَرِثُ مِنۡ ءَالِ یَعۡقُوبَۖ وَٱجۡعَلۡهُ رَبِّ رَضِیّٗا
[پسری که] وارث من و وارث خاندانِ یعقوب باشد؛ و پروردگارا، او را [در علم و دین، انسانی] پسندیده گردان».
یَٰزَکَرِیَّآ إِنَّا نُبَشِّرُکَ بِغُلَٰمٍ ٱسۡمُهُۥ یَحۡیَىٰ لَمۡ نَجۡعَل لَّهُۥ مِن قَبۡلُ سَمِیّٗا
[الله دعایش را اجابت کرد و فرمود:] «ای زکریا، ما تو را به [تولدِ] پسری بشارت میدهیم که نامش یحیی است [و] پیش از این، همنامی برایش قرار ندادهایم».
قَالَ رَبِّ أَنَّىٰ یَکُونُ لِی غُلَٰمٞ وَکَانَتِ ٱمۡرَأَتِی عَاقِرٗا وَقَدۡ بَلَغۡتُ مِنَ ٱلۡکِبَرِ عِتِیّٗا
[زکریا] گفت: «پروردگارا، چگونه پسری خواهم داشت در حالی که همسرم نازاست و من [نیز] از شدت پیری، به ناتوانی رسیدهام؟»
قَالَ کَذَٰلِکَ قَالَ رَبُّکَ هُوَ عَلَیَّ هَیِّنٞ وَقَدۡ خَلَقۡتُکَ مِن قَبۡلُ وَلَمۡ تَکُ شَیۡـٔٗا
[فرشته] گفت: «این گونه است [که تو میگویی؛ ولی] پروردگارت فرموده است: "این [امر،] برای من آسان است و به راستی پیش از این [نیز] تو را آفریدم، در حالی که چیزی نبودی"».
قَالَ رَبِّ ٱجۡعَل لِّیٓ ءَایَةٗۖ قَالَ ءَایَتُکَ أَلَّا تُکَلِّمَ ٱلنَّاسَ ثَلَٰثَ لَیَالٖ سَوِیّٗا
[زکریا] گفت: «پروردگارا، نشانهای [بر تحققِ این بشارت] برایم قرار بده». [الله] فرمود: «نشانۀ تو این است که سه شبانه [روز] در حالی که سالم [و تندرست] هستی، با مردم سخن نمیگویی».
فَخَرَجَ عَلَىٰ قَوۡمِهِۦ مِنَ ٱلۡمِحۡرَابِ فَأَوۡحَىٰٓ إِلَیۡهِمۡ أَن سَبِّحُواْ بُکۡرَةٗ وَعَشِیّٗا
او از محراب [= جایگاه عبادتش] به سوی قومش رفت و به آنان اشاره کرد که: «بامداد و شامگاه، [پروردگار را] به پاکی یاد کنید».
یَٰیَحۡیَىٰ خُذِ ٱلۡکِتَٰبَ بِقُوَّةٖۖ وَءَاتَیۡنَٰهُ ٱلۡحُکۡمَ صَبِیّٗا
[الله فرمود:] «ای یحیی، کتاب [تورات] را با قوّت [و جدیت] بگیر» و در کودکی به او دانش [و حکمت] دادیم.
وَحَنَانٗا مِّن لَّدُنَّا وَزَکَوٰةٗۖ وَکَانَ تَقِیّٗا
و از جانب خویش [به او] محبت و پاکی [از گناهان عطا کردیم] و او پرهیزگار بود.
وَبَرَّۢا بِوَٰلِدَیۡهِ وَلَمۡ یَکُن جَبَّارًا عَصِیّٗا
و نسبت به پدر و مادرش نیکوکار بود و سرکش [و] نافرمان نبود.
وَسَلَٰمٌ عَلَیۡهِ یَوۡمَ وُلِدَ وَیَوۡمَ یَمُوتُ وَیَوۡمَ یُبۡعَثُ حَیّٗا
و سلام [و امنیتِ الله] بر او باد، روزی که متولد شد و روزی که میمیرد و روزی که زنده برانگیخته میشود.
وَٱذۡکُرۡ فِی ٱلۡکِتَٰبِ مَرۡیَمَ إِذِ ٱنتَبَذَتۡ مِنۡ أَهۡلِهَا مَکَانٗا شَرۡقِیّٗا
و در [این] کتاب [= قرآن] از مریم یاد کن، آنگاه که از خانوادهاش کناره گرفت [و در] ناحیۀ شرقی [از آنان] مستقر شد.
فَٱتَّخَذَتۡ مِن دُونِهِمۡ حِجَابٗا فَأَرۡسَلۡنَآ إِلَیۡهَا رُوحَنَا فَتَمَثَّلَ لَهَا بَشَرٗا سَوِیّٗا
و میان خود و آنها پردهاى افکند [تا خلوتگاهِ عبادتش باشد]. آنگاه [ما] روحِ خود [= جبرئیل] را به سویش فرستادیم و به [شکل] انسانی خوشاندام بر وی نمایان گشت.
قَالَتۡ إِنِّیٓ أَعُوذُ بِٱلرَّحۡمَٰنِ مِنکَ إِن کُنتَ تَقِیّٗا
[مریم] گفت: «من از [شرّ] تو، به [الله] رحمان پناه میبرم. اگر پرهیزگاری [به من آسیب نرسان]».
قَالَ إِنَّمَآ أَنَا۠ رَسُولُ رَبِّکِ لِأَهَبَ لَکِ غُلَٰمٗا زَکِیّٗا
[جبرئیل] گفت: «یقیناً من فرستادۀ پروردگارت هستم تا پسرِ پاکیزهای به تو بخشم».
قَالَتۡ أَنَّىٰ یَکُونُ لِی غُلَٰمٞ وَلَمۡ یَمۡسَسۡنِی بَشَرٞ وَلَمۡ أَکُ بَغِیّٗا
[مریم] گفت: «چگونه ممکن است پسری داشته باشم؛ حال آنکه دست هیچ انسانی به من نرسیده است و بدکار [نیز] نبودهام؟»
قَالَ کَذَٰلِکِ قَالَ رَبُّکِ هُوَ عَلَیَّ هَیِّنٞۖ وَلِنَجۡعَلَهُۥٓ ءَایَةٗ لِّلنَّاسِ وَرَحۡمَةٗ مِّنَّاۚ وَکَانَ أَمۡرٗا مَّقۡضِیّٗا
[جبرئیل] گفت: «[دستور] چنین است. پروردگارت فرمود: "این [کار] بر من آسان است و او را برای مردم نشانهای [از قدرتِ خویش] قرار میدهیم و [نیز] رحمتی از سوی ماست؛ و این [شیوۀ تولد،] امری انجامیافته [و حتمی] است"».
۞فَحَمَلَتۡهُ فَٱنتَبَذَتۡ بِهِۦ مَکَانٗا قَصِیّٗا
پس [مریم] او [= عیسی] را باردار شد. و با او به جایی دوردست [رفت و از مردم] کناره گرفت.
فَأَجَآءَهَا ٱلۡمَخَاضُ إِلَىٰ جِذۡعِ ٱلنَّخۡلَةِ قَالَتۡ یَٰلَیۡتَنِی مِتُّ قَبۡلَ هَٰذَا وَکُنتُ نَسۡیٗا مَّنسِیّٗا
درد زایمان او را به سمت یک تنۀ نخل کشاند [و او در حالی که درد میکشید] گفت: «ای کاش پیش از این میمُردم و به کلی از یادها میرفتم [تا کسی دربارهام خیال باطل نکند]».
فَنَادَىٰهَا مِن تَحۡتِهَآ أَلَّا تَحۡزَنِی قَدۡ جَعَلَ رَبُّکِ تَحۡتَکِ سَرِیّٗا
ناگهان از زیر [پای] او، [جبرئیل] ندایش داد که: «غمگین مباش. پروردگارت زیر [پاى] تو چشمۀ آبى روان ساخته است.
وَهُزِّیٓ إِلَیۡکِ بِجِذۡعِ ٱلنَّخۡلَةِ تُسَٰقِطۡ عَلَیۡکِ رُطَبٗا جَنِیّٗا
و تنۀ نخل را به طرف خود تکان بده [تا] خرمای تازه بر تو فروریزد.
فَکُلِی وَٱشۡرَبِی وَقَرِّی عَیۡنٗاۖ فَإِمَّا تَرَیِنَّ مِنَ ٱلۡبَشَرِ أَحَدٗا فَقُولِیٓ إِنِّی نَذَرۡتُ لِلرَّحۡمَٰنِ صَوۡمٗا فَلَنۡ أُکَلِّمَ ٱلۡیَوۡمَ إِنسِیّٗا
آنگاه [از آن خرما] بخور و [از آب نهر] بنوش و دیدگان را [به این فرزند] روشن دار [و شاد باش]؛ و اگر هر یک از مردم را دیدی [با اشاره] بگو: "من برای [الله] رحمان روزه[ی سکوت] نذر کردهام و امروز با هیچ انسانی سخن نخواهم گفت"».
فَأَتَتۡ بِهِۦ قَوۡمَهَا تَحۡمِلُهُۥۖ قَالُواْ یَٰمَرۡیَمُ لَقَدۡ جِئۡتِ شَیۡـٔٗا فَرِیّٗا
[مریم] در حالی که او [= عیسی] را برداشته بود نزد قومش آمد. آنان گفتند: «ای مریم، به راستی دروغ بزرگی میگویی [که این نوزاد بدون پدر متولد شده است].
یَـٰٓأُخۡتَ هَٰرُونَ مَا کَانَ أَبُوکِ ٱمۡرَأَ سَوۡءٖ وَمَا کَانَتۡ أُمُّکِ بَغِیّٗا
ای خواهر هارون، نه پدرت مرد بدکاری بود و نه مادرت [زن] بدکارهای».
فَأَشَارَتۡ إِلَیۡهِۖ قَالُواْ کَیۡفَ نُکَلِّمُ مَن کَانَ فِی ٱلۡمَهۡدِ صَبِیّٗا
آنگاه مریم به او [= عیسی] اشاره کرد. آنان گفتند: «چگونه با کودکی در گهواره سخن بگوییم؟»
قَالَ إِنِّی عَبۡدُ ٱللَّهِ ءَاتَىٰنِیَ ٱلۡکِتَٰبَ وَجَعَلَنِی نَبِیّٗا
[عیسی به سخن آمد و] گفت: «من بندۀ الله هستم. او به من کتاب داده و مرا پیامبر ساخته است.
وَجَعَلَنِی مُبَارَکًا أَیۡنَ مَا کُنتُ وَأَوۡصَٰنِی بِٱلصَّلَوٰةِ وَٱلزَّکَوٰةِ مَا دُمۡتُ حَیّٗا
و مرا ـ هر جا که باشم ـ پربرکت نموده و تا زنده هستم مرا به نماز و زکات سفارش کرده است.
وَبَرَّۢا بِوَٰلِدَتِی وَلَمۡ یَجۡعَلۡنِی جَبَّارٗا شَقِیّٗا
و نسبت به مادرم نیکوکار [گردانده] و مرا [در برابر پروردگارم] سرکش [و] نافرمان قرار نداده است.
وَٱلسَّلَٰمُ عَلَیَّ یَوۡمَ وُلِدتُّ وَیَوۡمَ أَمُوتُ وَیَوۡمَ أُبۡعَثُ حَیّٗا
و سلام بر من، روزی که متولد شدم و روزی که میمیرم و روزی که زنده برانگیخته میشوم».
ذَٰلِکَ عِیسَى ٱبۡنُ مَرۡیَمَۖ قَوۡلَ ٱلۡحَقِّ ٱلَّذِی فِیهِ یَمۡتَرُونَ
این است [حکایت] عیسی پسر مریم؛ [همان] گفتار راستی که [گمراهان] دربارهاش تردید [و اختلاف] میکنند.
مَا کَانَ لِلَّهِ أَن یَتَّخِذَ مِن وَلَدٖۖ سُبۡحَٰنَهُۥٓۚ إِذَا قَضَىٰٓ أَمۡرٗا فَإِنَّمَا یَقُولُ لَهُۥ کُن فَیَکُونُ
[هرگز] سزاوار نیست که الله [برای خویش] فرزندی بگیرد. او [پاک و] منزّه است. [الله] هر گاه کاری را اراده کند، فقط به آن میگوید: «موجود شو»؛ آنگاه [بیدرنگ] موجود میشود.
وَإِنَّ ٱللَّهَ رَبِّی وَرَبُّکُمۡ فَٱعۡبُدُوهُۚ هَٰذَا صِرَٰطٞ مُّسۡتَقِیمٞ
و [عیسی به قومش گفت:] «بیتردید، الله پروردگار من و شماست؛ پس او را عبادت کنید [که] راهِ راست همین است».
فَٱخۡتَلَفَ ٱلۡأَحۡزَابُ مِنۢ بَیۡنِهِمۡۖ فَوَیۡلٞ لِّلَّذِینَ کَفَرُواْ مِن مَّشۡهَدِ یَوۡمٍ عَظِیمٍ
آنگاه گروهها[ی مختلفِ قومش] در میان خود دچار اختلاف شدند؛ پس وای بر کسانی که کفر ورزیدند از مشاهدۀ روز بزرگ [قیامت]!
أَسۡمِعۡ بِهِمۡ وَأَبۡصِرۡ یَوۡمَ یَأۡتُونَنَا لَٰکِنِ ٱلظَّـٰلِمُونَ ٱلۡیَوۡمَ فِی ضَلَٰلٖ مُّبِینٖ
آن روز که نزد ما میآیند، چه [خوب] شنوا و بینا هستند! اما امروز [در زندگی دنیا] ستمکاران در گمراهیِ آشکارند.
وَأَنذِرۡهُمۡ یَوۡمَ ٱلۡحَسۡرَةِ إِذۡ قُضِیَ ٱلۡأَمۡرُ وَهُمۡ فِی غَفۡلَةٖ وَهُمۡ لَا یُؤۡمِنُونَ
و [ای پیامبر،] به آنان دربارۀ روز [پشیمانی و] حسرت هشدار بده؛ آنگاه که کار [داورى] انجام میگیرد؛ و [امروز] آنان در غفلتند و ایمان نمیآورند.
إِنَّا نَحۡنُ نَرِثُ ٱلۡأَرۡضَ وَمَنۡ عَلَیۡهَا وَإِلَیۡنَا یُرۡجَعُونَ
یقیناً ما زمین و هر کس را بر آن است به ارث میبریم و [همه] به سوی ما بازگردانده میشوند.
وَٱذۡکُرۡ فِی ٱلۡکِتَٰبِ إِبۡرَٰهِیمَۚ إِنَّهُۥ کَانَ صِدِّیقٗا نَّبِیًّا
و [ای پیامبر،] در این کتاب از ابراهیم یاد کن. بیتردید، او پیامبری بسیار راستگو بود.
إِذۡ قَالَ لِأَبِیهِ یَـٰٓأَبَتِ لِمَ تَعۡبُدُ مَا لَا یَسۡمَعُ وَلَا یُبۡصِرُ وَلَا یُغۡنِی عَنکَ شَیۡـٔٗا
هنگامی که به پدرش [آزر] گفت: «پدر جان، چرا چیزی را عبادت میکنی که نه [دعایت را] میشنود و نه [عبادتت را] میبیند و نه گزندی را از تو دور میسازد؟
یَـٰٓأَبَتِ إِنِّی قَدۡ جَآءَنِی مِنَ ٱلۡعِلۡمِ مَا لَمۡ یَأۡتِکَ فَٱتَّبِعۡنِیٓ أَهۡدِکَ صِرَٰطٗا سَوِیّٗا
پدر جان، یقیناً از دانش [وحی] چیزی به من رسیده است که [هرگز] به تو نرسیده است؛ پس از من پیروی کن تا تو را به راهی راست هدایت کنم.
یَـٰٓأَبَتِ لَا تَعۡبُدِ ٱلشَّیۡطَٰنَۖ إِنَّ ٱلشَّیۡطَٰنَ کَانَ لِلرَّحۡمَٰنِ عَصِیّٗا
پدر جان، از شیطان پیروی نکن [چرا که] بیتردید، شیطان نسبت به [الله] رحمان نافرمان بود.
یَـٰٓأَبَتِ إِنِّیٓ أَخَافُ أَن یَمَسَّکَ عَذَابٞ مِّنَ ٱلرَّحۡمَٰنِ فَتَکُونَ لِلشَّیۡطَٰنِ وَلِیّٗا
پدر جان، من میترسم که از [جانب الله] رحمان عذابی به تو رسد و [در دوزخ] از دوستان [و همنشینانِ] شیطان باشی».
قَالَ أَرَاغِبٌ أَنتَ عَنۡ ءَالِهَتِی یَـٰٓإِبۡرَٰهِیمُۖ لَئِن لَّمۡ تَنتَهِ لَأَرۡجُمَنَّکَۖ وَٱهۡجُرۡنِی مَلِیّٗا
[آزر] گفت: «ای ابراهیم، آیا از معبودهای من رویگردانی؟ اگر [از عقیدهات] دست برنداری، قطعاً سنگسارت میکنم؛ [برو] و مدت زیادى از من دور شو».
قَالَ سَلَٰمٌ عَلَیۡکَۖ سَأَسۡتَغۡفِرُ لَکَ رَبِّیٓۖ إِنَّهُۥ کَانَ بِی حَفِیّٗا
[ابراهیم] گفت: «سلام [و امنیت از جانب من] بر تو. به زودی از پروردگارم برایت آمرزش خواهم خواست. بیتردید، او نسبت به من بسیار مهربان است.
وَأَعۡتَزِلُکُمۡ وَمَا تَدۡعُونَ مِن دُونِ ٱللَّهِ وَأَدۡعُواْ رَبِّی عَسَىٰٓ أَلَّآ أَکُونَ بِدُعَآءِ رَبِّی شَقِیّٗا
و از شما [کافران] و آنچه به جای الله میخوانید کنارهگیری میکنم و پروردگارم را میخوانم. امید است که در خواندنِ پروردگارم [از اجابت] بىبهره نباشم».
فَلَمَّا ٱعۡتَزَلَهُمۡ وَمَا یَعۡبُدُونَ مِن دُونِ ٱللَّهِ وَهَبۡنَا لَهُۥٓ إِسۡحَٰقَ وَیَعۡقُوبَۖ وَکُلّٗا جَعَلۡنَا نَبِیّٗا
هنگامی که از آنان و آنچه به جای الله عبادت میکردند کنارهگیری کرد، [پسرش] اسحاق و [نوهاش] یعقوب را به او بخشیدیم و همه [آنان] را پیامبر نمودیم.
وَوَهَبۡنَا لَهُم مِّن رَّحۡمَتِنَا وَجَعَلۡنَا لَهُمۡ لِسَانَ صِدۡقٍ عَلِیّٗا
و ایشان را از رحمت خویش بهرهمند ساختیم و [در میان مردم آوازۀ بلند و] نام نیکو برایشان نهادیم.
وَٱذۡکُرۡ فِی ٱلۡکِتَٰبِ مُوسَىٰٓۚ إِنَّهُۥ کَانَ مُخۡلَصٗا وَکَانَ رَسُولٗا نَّبِیّٗا
و در این کتاب، از موسی یاد کن. بیتردید، او [برگزیدهای] مخلص و فرستادهای پیامبر بود.
وَنَٰدَیۡنَٰهُ مِن جَانِبِ ٱلطُّورِ ٱلۡأَیۡمَنِ وَقَرَّبۡنَٰهُ نَجِیّٗا
و [ما] او [=موسى] را از کناره [کوه] طور و سمت راست [خودش] ندا دادیم و او را مناجاتکنان [به خویش] نزدیک ساختیم.
وَوَهَبۡنَا لَهُۥ مِن رَّحۡمَتِنَآ أَخَاهُ هَٰرُونَ نَبِیّٗا
و از رحمت خود، برادرش هارون را به عنوان پیامبر به وی عطا کردیم.
وَٱذۡکُرۡ فِی ٱلۡکِتَٰبِ إِسۡمَٰعِیلَۚ إِنَّهُۥ کَانَ صَادِقَ ٱلۡوَعۡدِ وَکَانَ رَسُولٗا نَّبِیّٗا
و در این کتاب، از اسماعیل یاد کن. بیتردید، او راستوعده و فرستادهای پیامبر بود.
وَکَانَ یَأۡمُرُ أَهۡلَهُۥ بِٱلصَّلَوٰةِ وَٱلزَّکَوٰةِ وَکَانَ عِندَ رَبِّهِۦ مَرۡضِیّٗا
و [همواره] خانوادهاش را به نماز و زکات فرمان میداد و نزد پروردگارش پسندیده بود.
وَٱذۡکُرۡ فِی ٱلۡکِتَٰبِ إِدۡرِیسَۚ إِنَّهُۥ کَانَ صِدِّیقٗا نَّبِیّٗا
و در این کتاب، از ادریس یاد کن. بیتردید، او راستگفتار پیامبری بود.
وَرَفَعۡنَٰهُ مَکَانًا عَلِیًّا
و [ما] او را به مقامی بلند برکشیدیم.
أُوْلَـٰٓئِکَ ٱلَّذِینَ أَنۡعَمَ ٱللَّهُ عَلَیۡهِم مِّنَ ٱلنَّبِیِّـۧنَ مِن ذُرِّیَّةِ ءَادَمَ وَمِمَّنۡ حَمَلۡنَا مَعَ نُوحٖ وَمِن ذُرِّیَّةِ إِبۡرَٰهِیمَ وَإِسۡرَـٰٓءِیلَ وَمِمَّنۡ هَدَیۡنَا وَٱجۡتَبَیۡنَآۚ إِذَا تُتۡلَىٰ عَلَیۡهِمۡ ءَایَٰتُ ٱلرَّحۡمَٰنِ خَرُّواْۤ سُجَّدٗاۤ وَبُکِیّٗا۩
اینان کسانی از پیامبران هستند که الله نعمت [هدایت] به آنان داد؛ [افرادی] از فرزندان آدم و از کسانى که همراه نوح [بر کشتى] سوار کردیم و از فرزندان ابراهیم و یعقوب و از [جمله] افرادی که هدایت کردیم و برگزیدیم [و] هر گاه آیات [پرودگار] رحمان بر آنان خوانده مىشد، سجدهکنان و گریان به خاک مىافتادند.
۞فَخَلَفَ مِنۢ بَعۡدِهِمۡ خَلۡفٌ أَضَاعُواْ ٱلصَّلَوٰةَ وَٱتَّبَعُواْ ٱلشَّهَوَٰتِۖ فَسَوۡفَ یَلۡقَوۡنَ غَیًّا
پس از آنان، جانشینانى گمراه و ناشایست آمدند که نماز را تباه ساختند [و در آن سهلانگارى نمودند] و از هوسها [و شهوات] پیروى کردند؛ و به زودى [کیفرِ] گمراهى [خویش] را خواهند دید.
إِلَّا مَن تَابَ وَءَامَنَ وَعَمِلَ صَٰلِحٗا فَأُوْلَـٰٓئِکَ یَدۡخُلُونَ ٱلۡجَنَّةَ وَلَا یُظۡلَمُونَ شَیۡـٔٗا
مگر کسی که توبه نمود و ایمان آورد و کاری شایسته کرد، اینان به بهشت داخل میشوند و هیچ ستمی بر آنان نمیرود.
جَنَّـٰتِ عَدۡنٍ ٱلَّتِی وَعَدَ ٱلرَّحۡمَٰنُ عِبَادَهُۥ بِٱلۡغَیۡبِۚ إِنَّهُۥ کَانَ وَعۡدُهُۥ مَأۡتِیّٗا
باغهایی جاودان که [الله] رحمان از [عالم] غیب [و نادیده] به بندگانش وعده داده است. یقیناً وعدۀ او آمدنی است.
لَّا یَسۡمَعُونَ فِیهَا لَغۡوًا إِلَّا سَلَٰمٗاۖ وَلَهُمۡ رِزۡقُهُمۡ فِیهَا بُکۡرَةٗ وَعَشِیّٗا
در آنجا سخن بیهودهای نمیشنوند [و گفتارشان] جز سلام [و تحیت نیست]؛ و در آنجا برایشان [هر] صبح و شام روزی [بیحساب فراهم] است.
تِلۡکَ ٱلۡجَنَّةُ ٱلَّتِی نُورِثُ مِنۡ عِبَادِنَا مَن کَانَ تَقِیّٗا
این همان بهشتی است که به هر کس از بندگانمان که [در دنیا] پرهیزگار باشد به میراث میدهیم.
وَمَا نَتَنَزَّلُ إِلَّا بِأَمۡرِ رَبِّکَۖ لَهُۥ مَا بَیۡنَ أَیۡدِینَا وَمَا خَلۡفَنَا وَمَا بَیۡنَ ذَٰلِکَۚ وَمَا کَانَ رَبُّکَ نَسِیّٗا
و [ای جبرئیل، به محمد بگو:] «[ما فرشتگان] جز به فرمان پروردگارت فرود نمیآییم. او حاکم بر آینده و گذشته و حالِ ماست؛ و پروردگارت فراموشکار نیست.
رَّبُّ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِ وَمَا بَیۡنَهُمَا فَٱعۡبُدۡهُ وَٱصۡطَبِرۡ لِعِبَٰدَتِهِۦۚ هَلۡ تَعۡلَمُ لَهُۥ سَمِیّٗا
[همان] پروردگار آسمانها و زمین و آنچه میان آنهاست؛ پس او را عبادت کن و بر عبادتش شکیبا [و پایدار] باش. آیا [همانند و] همنامی برایش میشناسی؟»
وَیَقُولُ ٱلۡإِنسَٰنُ أَءِذَا مَا مِتُّ لَسَوۡفَ أُخۡرَجُ حَیًّا
و انسان [کافر] میگوید: «آیا هنگامی که بمیرم، به راستی مرا زنده [از گور] بیرون خواهند آورد؟»
أَوَلَا یَذۡکُرُ ٱلۡإِنسَٰنُ أَنَّا خَلَقۡنَٰهُ مِن قَبۡلُ وَلَمۡ یَکُ شَیۡـٔٗا
آیا انسان به یاد نمیآورد که ما پیش از این او را آفریدیم، در حالی که هیچ نبود؟
فَوَرَبِّکَ لَنَحۡشُرَنَّهُمۡ وَٱلشَّیَٰطِینَ ثُمَّ لَنُحۡضِرَنَّهُمۡ حَوۡلَ جَهَنَّمَ جِثِیّٗا
پس سوگند به پروردگارت که یقیناً آنان [= منکران قیامت] را با شیاطین محشور خواهیم کرد؛ سپس همه را بهزانودرآمده گرداگرد دوزخ حاضر میکنیم.
ثُمَّ لَنَنزِعَنَّ مِن کُلِّ شِیعَةٍ أَیُّهُمۡ أَشَدُّ عَلَى ٱلرَّحۡمَٰنِ عِتِیّٗا
سپس از هر گروهی، کسانی را که در برابر [فرمان الله] رحمان سرکشتر بودهاند بیرون میکشیم.
ثُمَّ لَنَحۡنُ أَعۡلَمُ بِٱلَّذِینَ هُمۡ أَوۡلَىٰ بِهَا صِلِیّٗا
آنگاه یقیناً ما به [حال] کسانی که برای [درافتادن به] آن [آتش مهیب] سزاوارترند، داناتریم.
وَإِن مِّنکُمۡ إِلَّا وَارِدُهَاۚ کَانَ عَلَىٰ رَبِّکَ حَتۡمٗا مَّقۡضِیّٗا
و هیچ یک از شما [مردم] نیست، مگر آنکه وارد آن میگردد؛ [مؤمنان برای عبور و دیدن، کافران برای ورود و ماندن]. این [امر،] همواره بر پروردگارت حکمی حتمی است.
ثُمَّ نُنَجِّی ٱلَّذِینَ ٱتَّقَواْ وَّنَذَرُ ٱلظَّـٰلِمِینَ فِیهَا جِثِیّٗا
سپس کسانى را که پرهیزگاری کردهاند [از آتش] نجات مىدهیم و ظالمان را بهزانودرآمده در آن رها مىکنیم.
وَإِذَا تُتۡلَىٰ عَلَیۡهِمۡ ءَایَٰتُنَا بَیِّنَٰتٖ قَالَ ٱلَّذِینَ کَفَرُواْ لِلَّذِینَ ءَامَنُوٓاْ أَیُّ ٱلۡفَرِیقَیۡنِ خَیۡرٞ مَّقَامٗا وَأَحۡسَنُ نَدِیّٗا
و هنگامی که آیات روشن ما بر آنان تلاوت میشود، کسانی که کفر ورزیدهاند به افرادی که ایمان آوردهاند میگویند: «کدام یک از [ما] دو گروه، جایگاهی بهتر و مجلسی نیکوتر دارد؟»
وَکَمۡ أَهۡلَکۡنَا قَبۡلَهُم مِّن قَرۡنٍ هُمۡ أَحۡسَنُ أَثَٰثٗا وَرِءۡیٗا
چه بسیار نسلها را پیش از آنان نابود کردیم که ثروتی بیشتر و ظاهری آراستهتر داشتند.
قُلۡ مَن کَانَ فِی ٱلضَّلَٰلَةِ فَلۡیَمۡدُدۡ لَهُ ٱلرَّحۡمَٰنُ مَدًّاۚ حَتَّىٰٓ إِذَا رَأَوۡاْ مَا یُوعَدُونَ إِمَّا ٱلۡعَذَابَ وَإِمَّا ٱلسَّاعَةَ فَسَیَعۡلَمُونَ مَنۡ هُوَ شَرّٞ مَّکَانٗا وَأَضۡعَفُ جُندٗا
[ای پیامبر،] بگو: «هر کس که در گمراهى است، [الله] رحمان به او مهلت مىدهد [تا گمراهیاش بیشتر شود] تا زمانی که وعدۀ الهی را [به چشم خود] ببینند: یا عذاب [دنیا] یا [کیفرِ] قیامت. پس به زودى خواهند دانست که چه کسی جایگاهش بدتر و سپاهش ناتوانتر است».
وَیَزِیدُ ٱللَّهُ ٱلَّذِینَ ٱهۡتَدَوۡاْ هُدٗىۗ وَٱلۡبَٰقِیَٰتُ ٱلصَّـٰلِحَٰتُ خَیۡرٌ عِندَ رَبِّکَ ثَوَابٗا وَخَیۡرٞ مَّرَدًّا
و [اما] کسانی که راهیافتهاند، الله بر هدایتشان میافزاید؛ و نیکیهای پایدار [= رفتار و گفتار شایسته] در پیشگاه پروردگارت، پاداشی بهتر و سرانجامی نیکوتر دارد.
أَفَرَءَیۡتَ ٱلَّذِی کَفَرَ بِـَٔایَٰتِنَا وَقَالَ لَأُوتَیَنَّ مَالٗا وَوَلَدًا
آیا دیدی آن کسی را که به آیات ما کافر شد و گفت: «قطعاً مال و فرزند [فراوانی در آخرت] به من داده خواهد شد»؟
أَطَّلَعَ ٱلۡغَیۡبَ أَمِ ٱتَّخَذَ عِندَ ٱلرَّحۡمَٰنِ عَهۡدٗا
آیا او بر غیب آگاهی یافته یا از [الله] رحمان پیمانی گرفته است؟
کَلَّاۚ سَنَکۡتُبُ مَا یَقُولُ وَنَمُدُّ لَهُۥ مِنَ ٱلۡعَذَابِ مَدّٗا
[هرگز] چنین نیست؛ گفتهاش را مینویسیم و بر عذابش میافزاییم.
وَنَرِثُهُۥ مَا یَقُولُ وَیَأۡتِینَا فَرۡدٗا
و آنچه [از اموال و فرزندان] که میگوید از او به ارث میبریم و [روز قیامت، نیازمند و] تنها نزد ما میآید.
وَٱتَّخَذُواْ مِن دُونِ ٱللَّهِ ءَالِهَةٗ لِّیَکُونُواْ لَهُمۡ عِزّٗا
و [مشرکان] به جای الله معبودانی برگزیدهاند تا [یاور و] پشتیبانشان باشند.
کَلَّاۚ سَیَکۡفُرُونَ بِعِبَادَتِهِمۡ وَیَکُونُونَ عَلَیۡهِمۡ ضِدًّا
چنین نیست؛ [بلکه آن معبودها در قیامت] عبادت آنان را انکار خواهند کرد و دشمنشان خواهند بود.
أَلَمۡ تَرَ أَنَّآ أَرۡسَلۡنَا ٱلشَّیَٰطِینَ عَلَى ٱلۡکَٰفِرِینَ تَؤُزُّهُمۡ أَزّٗا
[ای پیامبر،] آیا ندیدی که ما شیاطین را بر کافران فرستادیم تا آنان را [با وسوسههای خود] تحریک کنند [و از راهِ الله بازدارند]؟
فَلَا تَعۡجَلۡ عَلَیۡهِمۡۖ إِنَّمَا نَعُدُّ لَهُمۡ عَدّٗا
پس دربارۀ [نابودیِ] آنان شتاب نکن. جز این نیست که ما [روزهای مرگ و فرارسیدنِ عذاب را] به دقت برایشان میشماریم.
یَوۡمَ نَحۡشُرُ ٱلۡمُتَّقِینَ إِلَى ٱلرَّحۡمَٰنِ وَفۡدٗا
[یاد کن از] روزى که پرهیزگاران را [با عزت و احترام] به مهمانی [الله] رحمان گِرد میآوریم.
وَنَسُوقُ ٱلۡمُجۡرِمِینَ إِلَىٰ جَهَنَّمَ وِرۡدٗا
و مجرمان را تشنهکام به سوی جهنم میرانیم.
لَّا یَمۡلِکُونَ ٱلشَّفَٰعَةَ إِلَّا مَنِ ٱتَّخَذَ عِندَ ٱلرَّحۡمَٰنِ عَهۡدٗا
آنان هرگز [توان] شفاعت ندارند؛ مگر کسی که [با ایمان و عمل شایستهاش،] از [الله] رحمان پیمانی گرفته باشد.
وَقَالُواْ ٱتَّخَذَ ٱلرَّحۡمَٰنُ وَلَدٗا
و [مشرکان] گفتند: «[الله] رحمان، فرزندی [برای خویش] برگزیده است».
لَّقَدۡ جِئۡتُمۡ شَیۡـًٔا إِدّٗا
به راستی [با این ادعا] چیزی بسیار زشت [به میان] آوردید!
تَکَادُ ٱلسَّمَٰوَٰتُ یَتَفَطَّرۡنَ مِنۡهُ وَتَنشَقُّ ٱلۡأَرۡضُ وَتَخِرُّ ٱلۡجِبَالُ هَدًّا
از این [سخن کفرآمیز،] نزدیک است آسمانها از هم بپاشد و زمین بشکافد و کوهها در هم بشکنند و فروریزند.
أَن دَعَوۡاْ لِلرَّحۡمَٰنِ وَلَدٗا
[چرا] که برای [الله] رحمان فرزندی ادعا کردهاند.
وَمَا یَنۢبَغِی لِلرَّحۡمَٰنِ أَن یَتَّخِذَ وَلَدًا
و هرگز سزاوار [الله] رحمان نیست که فرزندی برگزیند.
إِن کُلُّ مَن فِی ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِ إِلَّآ ءَاتِی ٱلرَّحۡمَٰنِ عَبۡدٗا
در آسمانها و زمین هیچ کسى نیست، مگر آنکه [در روز قیامت، خاکسار و] بندهوار نزد الله رحمان مىآید.
لَّقَدۡ أَحۡصَىٰهُمۡ وَعَدَّهُمۡ عَدّٗا
یقیناً [الله همۀ] آنان را در شمار آورده و درست برشمرده است.
وَکُلُّهُمۡ ءَاتِیهِ یَوۡمَ ٱلۡقِیَٰمَةِ فَرۡدًا
و همگیشان روز قیامت، تنها [و تهیدست] نزد او حاضر میشوند.
إِنَّ ٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ وَعَمِلُواْ ٱلصَّـٰلِحَٰتِ سَیَجۡعَلُ لَهُمُ ٱلرَّحۡمَٰنُ وُدّٗا
کسانی که ایمان آوردهاند و کارهای شایسته کردهاند یقیناً [الله] رحمان [در دلهای بندگانش] محبتی برایشان خواهد نهاد.
فَإِنَّمَا یَسَّرۡنَٰهُ بِلِسَانِکَ لِتُبَشِّرَ بِهِ ٱلۡمُتَّقِینَ وَتُنذِرَ بِهِۦ قَوۡمٗا لُّدّٗا
[ای پیامبر،] بیتردید، ما این [قرآن] را بر زبان تو آسان نمودیم تا پرهیزگاران را با آن بشارت دهی و ستیزهگران [سرسخت] را بیم دهی.
وَکَمۡ أَهۡلَکۡنَا قَبۡلَهُم مِّن قَرۡنٍ هَلۡ تُحِسُّ مِنۡهُم مِّنۡ أَحَدٍ أَوۡ تَسۡمَعُ لَهُمۡ رِکۡزَۢا
و چه بسیار نسلهای گذشته را پیش از آنان نابود کردیم. آیا [وجود] هیچیک از آنان را احساس میکنی یا کمترین صدایی از آنان میشنوی؟
Maryam
سورة مریم - سورة 19 - عدد آیاتها 98
بسم الله الرحمن الرحیم
به نام الله بخشندة مهربان
کهیعص کهیعص (کاف. ها. یا. عین. صاد). ﴿1﴾
ذِکْرُ رَحْمَةِ رَبِّکَ عَبْدَهُ زَکَرِیَّا (این) بیان رحمت پروردگارت (نسبت) به بندهاش زکریا است. ﴿2﴾
إِذْ نَادَى رَبَّهُ نِدَاء خَفِیًّا چون پروردگارش را به ندایی پنهان (به دعا) خواند. ﴿3﴾
قَالَ رَبِّ إِنِّی وَهَنَ الْعَظْمُ مِنِّی وَاشْتَعَلَ الرَّأْسُ شَیْبًا وَلَمْ أَکُن بِدُعَائِکَ رَبِّ شَقِیًّا گفت: «پروردگارا! به راستی که استخوانم سست شده، و شعلهی پیری سرم را فرا گرفته (و موهایم سفید گشته است) و من (هرگز) در دعای تو، ای پروردگارم! محروم نبودهام. ﴿4﴾
وَإِنِّی خِفْتُ الْمَوَالِیَ مِن وَرَائِی وَکَانَتِ امْرَأَتِی عَاقِرًا فَهَبْ لِی مِن لَّدُنکَ وَلِیًّا و به راستی که من بعد از (مرگ) خودم از وارثانم بیمناکم، و همسرم نازا (و عقیم) است، پس از نزد خویش وارثی به من عطا فرما. ﴿5﴾
یَرِثُنِی وَیَرِثُ مِنْ آلِ یَعْقُوبَ وَاجْعَلْهُ رَبِّ رَضِیًّا که وارث من و (نیز) وارث آل یعقوب باشد، و پروردگارا! او را پسندیده قرار ده». ﴿6﴾
یَا زَکَرِیَّا إِنَّا نُبَشِّرُکَ بِغُلامٍ اسْمُهُ یَحْیَى لَمْ نَجْعَل لَّهُ مِن قَبْلُ سَمِیًّا (الله فرمود:) «ای زکریا! همانا ما تو را به پسری بشارت میدهیم که نامش یحیی است، (که) پیش از این همنامی برای او قرار ندادهایم». ﴿7﴾
قَالَ رَبِّ أَنَّى یَکُونُ لِی غُلامٌ وَکَانَتِ امْرَأَتِی عَاقِرًا وَقَدْ بَلَغْتُ مِنَ الْکِبَرِ عِتِیًّا (زکریا) گفت: «پروردگارا! چگونه برای من پسری خواهد بود؟! درحالیکه همسرم نازا است، و من (نیز) از شدت پیری به ناتوانی رسیدهام!» ﴿8﴾
قَالَ کَذَلِکَ قَالَ رَبُّکَ هُوَ عَلَیَّ هَیِّنٌ وَقَدْ خَلَقْتُکَ مِن قَبْلُ وَلَمْ تَکُ شَیْئًا (فرشته) گفت: «این گونه است، پروردگارت فرموده است: این بر من آسان است، و به راستی پیش از این تو را آفریدم در حالیکه چیزی نبودی». ﴿9﴾
قَالَ رَبِّ اجْعَل لِّی آیَةً قَالَ آیَتُکَ أَلاَّ تُکَلِّمَ النَّاسَ ثَلاثَ لَیَالٍ سَوِیًّا (زکریا) گفت: «پروردگارا! برای من نشانهی قرار ده» فرمود: «نشانهی تو این است که سه شبانه (روز) در حالیکه (تندرست و) سالمی؛ نتوانی با مردم سخن بگویی». ﴿10﴾
فَخَرَجَ عَلَى قَوْمِهِ مِنَ الْمِحْرَابِ فَأَوْحَى إِلَیْهِمْ أَن سَبِّحُوا بُکْرَةً وَعَشِیًّا پس (او) از محراب (= جایگاه عبادتش) بر قومش بیرون آمد، آنگاه به آنها اشاره کرد که: صبح و شام (الله را) تسبیح گویید». ﴿11﴾
یَا یَحْیَى خُذِ الْکِتَابَ بِقُوَّةٍ وَآتَیْنَاهُ الْحُکْمَ صَبِیًّا (الله فرمود:) ای یحیی! کتاب (تورات) را با قوت (و جدیت) بگیر، و در کودکی به او دانش (و نبوت) دادیم. ﴿12﴾
وَحَنَانًا مِّن لَّدُنَّا وَزَکَاةً وَکَانَ تَقِیًّا و (نیز به او) شفقت و پاکیزگی ازجانب خود (عطا کردیم). و (او) پرهیزگاربود. ﴿13﴾
وَبَرًّا بِوَالِدَیْهِ وَلَمْ یَکُن جَبَّارًا عَصِیًّا و (او) نسبت به پدر و مادرش نیکو کار بود، و سرکش (و) نا فرمان نبود. ﴿14﴾
وَسَلامٌ عَلَیْهِ یَوْمَ وُلِدَ وَیَوْمَ یَمُوتُ وَیَوْمَ یُبْعَثُ حَیًّا و سلام بر او باد، روزیکه متولد شد، و روزیکه میمیرد، و روزیکه زنده برانگیخته میشود. ﴿15﴾
وَاذْکُرْ فِی الْکِتَابِ مَرْیَمَ إِذِ انتَبَذَتْ مِنْ أَهْلِهَا مَکَانًا شَرْقِیًّا و در (این) کتاب (قرآن) مریم را یاد کن، هنگامیکه از خانوادهاش کناره گرفت، (و در) ناحیهی شرقی (بیت المقدس) مستقر شد. ﴿16﴾
فَاتَّخَذَتْ مِن دُونِهِمْ حِجَابًا فَأَرْسَلْنَا إِلَیْهَا رُوحَنَا فَتَمَثَّلَ لَهَا بَشَرًا سَوِیًّا پس میان خود و آنها پردهی کشید، آنگاه (ما) روح خود (= جبر ئیل) را به سوی او فرستادیم، پس به هیئت انسانی کامل بر او ظاهر شد. ﴿17﴾
قَالَتْ إِنِّی أَعُوذُ بِالرَّحْمَن مِنکَ إِن کُنتَ تَقِیًّا (مریم) گفت: «همانا من از (شر) تو، به (الله) رحمان پناه میبرم، اگر تو پرهیزگار هستی». ﴿18﴾
قَالَ إِنَّمَا أَنَا رَسُولُ رَبِّکِ لِأَهَبَ لَکِ غُلامًا زَکِیًّا (فرشته) گفت: «یقیناً من فرستادهی پروردگار تو هستم، تا پسر پاکیزهای به تو ببخشم». ﴿19﴾
قَالَتْ أَنَّى یَکُونُ لِی غُلامٌ وَلَمْ یَمْسَسْنِی بَشَرٌ وَلَمْ أَکُ بَغِیًّا (مریم) گفت: «چگونه ممکن است مرا پسری باشد در حالیکه تاکنون انسانی با من تماس نداشته است، و هرگز (زن) بدکارهای (هم) نبوده ام؟!». ﴿20﴾
قَالَ کَذَلِکِ قَالَ رَبُّکِ هُوَ عَلَیَّ هَیِّنٌ وَلِنَجْعَلَهُ آیَةً لِلنَّاسِ وَرَحْمَةً مِّنَّا وَکَانَ أَمْرًا مَّقْضِیًّا (فرشته) گفت: «این گونه است، پروردگارت فرموده است: این (کار) بر من آسان است، و او را برای مردم نشانهای قرار میدهیم، و (نیز) رحمتی از سوی ماست، و این امری است انجام یافته». ﴿21﴾
فَحَمَلَتْهُ فَانتَبَذَتْ بِهِ مَکَانًا قَصِیًّا پس (مریم) به او بار دار شد، آنگاه با او به جایی دور دستی (رفت و از مردم) کناره گرفت. ﴿22﴾
فَأَجَاءَهَا الْمَخَاضُ إِلَى جِذْعِ النَّخْلَةِ قَالَتْ یَا لَیْتَنِی مِتُّ قَبْلَ هَذَا وَکُنتُ نَسْیًا مَّنسِیًّا پس درد زایمان او را به سوی تنهای (درخت) خرمایی کشاند، گفت: «ای کاش پیش از این مرده بودم، و بکلی از یادها رفته (و فراموش شده) بودم». ﴿23﴾
فَنَادَاهَا مِن تَحْتِهَا أَلاَّ تَحْزَنِی قَدْ جَعَلَ رَبُّکِ تَحْتَکِ سَرِیًّا نا گهان از (سمت) پایینش (فرشته یا عیسی) او را صدا زد که: «غمگین مباش، به راستی پروردگارت زیر (پای) توچشمهای (جاری) قرار داده است. ﴿24﴾
وَهُزِّی إِلَیْکِ بِجِذْعِ النَّخْلَةِ تُسَاقِطْ عَلَیْکِ رُطَبًا جَنِیًّا و (این) تنهای (درخت) خرما رابه طرف خود تکان بده، (که) رطب تازهای بر تو فرو میریزد. ﴿25﴾
فَکُلِی وَاشْرَبِی وَقَرِّی عَیْنًا فَإِمَّا تَرَیِنَّ مِنَ الْبَشَرِ أَحَدًا فَقُولِی إِنِّی نَذَرْتُ لِلرَّحْمَنِ صَوْمًا فَلَنْ أُکَلِّمَ الْیَوْمَ إِنسِیًّا پس (از آن) بخور و (از آب چشمه) بنوش، و دیدگان را (بهاین مولود) روشن دار، پس اگر کسی از انسانها را دیدی (با اشاره) بگو: «همانا من برای (الله) رحمان روزه (سکوت) نذر کردهام، لذا امروز با هیچ بشری سخن نمیگویم». ﴿26﴾
فَأَتَتْ بِهِ قَوْمَهَا تَحْمِلُهُ قَالُوا یَا مَرْیَمُ لَقَدْ جِئْتِ شَیْئًا فَرِیًّا پس (مریم) در حالیکه او (= عیسی) را برداشته بود، نزد قومش آمد، گفتند: «ای مریم! به راستی کاری (بسیار) زشت (و شگفت انگیزی) انجام دادهای! ﴿27﴾
یَا أُخْتَ هَارُونَ مَا کَانَ أَبُوکِ امْرَأَ سَوْءٍ وَمَا کَانَتْ أُمُّکِ بَغِیًّا ای خواهر هارون! پدرت مرد بدی نبود، و مادرت (نیز) زن بد کارهای نبود!». ﴿28﴾
فَأَشَارَتْ إِلَیْهِ قَالُوا کَیْفَ نُکَلِّمُ مَن کَانَ فِی الْمَهْدِ صَبِیًّا پس (مریم) به او (=عیسی) اشاره کرد، گفتند: «چگونه با کسیکه کودکی است در گهواره، سخن بگوییم؟!» ﴿29﴾
قَالَ إِنِّی عَبْدُ اللَّهِ آتَانِیَ الْکِتَابَ وَجَعَلَنِی نَبِیًّا (عیسی) گفت: «من بندهای الله هستم، به من کتاب داده، و مرا پیامبر قرار داده است. ﴿30﴾
وَجَعَلَنِی مُبَارَکًا أَیْنَ مَا کُنتُ وَأَوْصَانِی بِالصَّلاةِ وَالزَّکَاةِ مَا دُمْتُ حَیًّا و مرا هر جا که باشم پر برکت و فرخنده قرار داده، و تا زندهام مرا به نماز و زکات سفارش کرده است. ﴿31﴾
وَبَرًّا بِوَالِدَتِی وَلَمْ یَجْعَلْنِی جَبَّارًا شَقِیًّا و (مرا) نسبت به مادرم نیکو کار (قرار داده) و مرا سرکش (و) بدبخت قرار نداده است. ﴿32﴾
وَالسَّلامُ عَلَیَّ یَوْمَ وُلِدتُّ وَیَوْمَ أَمُوتُ وَیَوْمَ أُبْعَثُ حَیًّا و سلام بر من، روزیکه متولد شدم، و روزیکه میمیرم، و روزیکه زنده برانگیخته شوم» ﴿33﴾
ذَلِکَ عِیسَى ابْنُ مَرْیَمَ قَوْلَ الْحَقِّ الَّذِی فِیهِ یَمْتَرُونَ این است (حکایت) عیسی پسر مریم، گفتار راستی که در آن تردید (و اختلاف) میکنند. ﴿34﴾
مَا کَانَ لِلَّهِ أَن یَتَّخِذَ مِن وَلَدٍ سُبْحَانَهُ إِذَا قَضَى أَمْرًا فَإِنَّمَا یَقُولُ لَهُ کُن فَیَکُونُ (هرگز) شایسته الله نیست که فرزندی برگیرد، اومنزه است، هرگاه کاری را فرمان دهد (و بخواهد)، فقط به آن میگوید: «موجود شو» پس (بی درنگ) موجود میشود. ﴿35﴾
وَإِنَّ اللَّهَ رَبِّی وَرَبُّکُمْ فَاعْبُدُوهُ هَذَا صِرَاطٌ مُّسْتَقِیمٌ و (عیسی به قومش گفت:) «یقیناً الله پروردگار من و پروردگار شماست، پس او را پرستش کنید، (که) راه راست این است». ﴿36﴾
فَاخْتَلَفَ الأَحْزَابُ مِن بَیْنِهِمْ فَوَیْلٌ لِّلَّذِینَ کَفَرُوا مِن مَّشْهَدِ یَوْمٍ عَظِیمٍ آنگاه گروههای (یهود و نصاری) درمیان خود اختلاف کردند، پس وای بر کسانیکه کافر شدند، از حضور (در آن) روز بزرگ (قیامت). ﴿37﴾
أَسْمِعْ بِهِمْ وَأَبْصِرْ یَوْمَ یَأْتُونَنَا لَکِنِ الظَّالِمُونَ الْیَوْمَ فِی ضَلالٍ مُّبِینٍ (آن) روزیکه نزد ما میآیند، چه خوب شنوا و چه خوب بینا هستند، لیکن ستمکاران امروز در گمراهی آشکارند. ﴿38﴾
وَأَنذِرْهُمْ یَوْمَ الْحَسْرَةِ إِذْ قُضِیَ الأَمْرُ وَهُمْ فِی غَفْلَةٍ وَهُمْ لا یُؤْمِنُونَ و (ای پیامبر!) آنها را از روز حسرت بترسان، آنگاه که کار پایان پذیرد، و آنها (همچنان) در غفلتند و ایمان نمیآورند. ﴿39﴾
إِنَّا نَحْنُ نَرِثُ الأَرْضَ وَمَنْ عَلَیْهَا وَإِلَیْنَا یُرْجَعُونَ همانا ماییم که زمین و کسانی را که بر آن هستند، به ارث میبریم، و (همگی) به سوی ما باز گردانده میشوند. ﴿40﴾
وَاذْکُرْ فِی الْکِتَابِ إِبْرَاهِیمَ إِنَّهُ کَانَ صِدِّیقًا نَّبِیًّا و (ای پیامبر!) در (این) کتاب ابراهیم را یاد کن، بیگمان او پیامبری راستگو بود. ﴿41﴾
إِذْ قَالَ لِأَبِیهِ یَا أَبَتِ لِمَ تَعْبُدُ مَا لا یَسْمَعُ وَلا یُبْصِرُ وَلا یُغْنِی عَنکَ شَیْئًا هنگامیکه به پدرش گفت: «ای پدر جان! چرا چیزی را پرستش میکنی که نه میشنود و نه میبیند، و نه هیچ نیازی از تو برآورده میسازد؟! ﴿42﴾
یَا أَبَتِ إِنِّی قَدْ جَاءَنِی مِنَ الْعِلْمِ مَا لَمْ یَأْتِکَ فَاتَّبِعْنِی أَهْدِکَ صِرَاطًا سَوِیًّا ای پدر جان! یقیناً (از جانب الله) دانشی برای من آمده که برای تو نیامده است، پس از من پیروی کن، تا تو را به راه راست هدایت کنم. ﴿43﴾
یَا أَبَتِ لا تَعْبُدِ الشَّیْطَانَ إِنَّ الشَّیْطَانَ کَانَ لِلرَّحْمَنِ عَصِیًّا ای پدرجان! شیطان را پرستش نکن، زیرا که شیطان نسبت به (الله) رحمان نافرمان بود. ﴿44﴾
یَا أَبَتِ إِنِّی أَخَافُ أَن یَمَسَّکَ عَذَابٌ مِّنَ الرَّحْمَن فَتَکُونَ لِلشَّیْطَانِ وَلِیًّا ای پدر جان! من از این میترسم که از (سوی الله) رحمان عذابی به تو برسد، آنگاه از دوستان شیطان (و همنشینان او در آتش) باشی». ﴿45﴾
قَالَ أَرَاغِبٌ أَنتَ عَنْ آلِهَتِی یَا إِبْرَاهِیمُ لَئِن لَّمْ تَنتَهِ لَأَرْجُمَنَّکَ وَاهْجُرْنِی مَلِیًّا (پدرش) گفت: «ای ابراهیم! آیا تو از معبودهای من روی گردانی؟ اگر باز نیایی، قطعاً تو را سنگسار میکنم، و برای مدت طولانی از من دور شو». ﴿46﴾
قَالَ سَلامٌ عَلَیْکَ سَأَسْتَغْفِرُ لَکَ رَبِّی إِنَّهُ کَانَ بِی حَفِیًّا (ابراهیم) گفت: «سلام بر تو! به زودی از پروردگارم برای تو طلب آمرزش خواهم کرد، بیگمان او نسبت به من مهربان است. ﴿47﴾
وَأَعْتَزِلُکُمْ وَمَا تَدْعُونَ مِن دُونِ اللَّهِ وَأَدْعُو رَبِّی عَسَى أَلاَّ أَکُونَ بِدُعَاء رَبِّی شَقِیًّا و از شما و آنچه به جای الله میخوانید، کنارهگیری میکنم، و پروردگارم را میخوانم، امید است که در خواندن پروردگارم محروم نباشم». ﴿48﴾
فَلَمَّا اعْتَزَلَهُمْ وَمَا یَعْبُدُونَ مِن دُونِ اللَّهِ وَهَبْنَا لَهُ إِسْحَاقَ وَیَعْقُوبَ وَکُلا جَعَلْنَا نَبِیًّا پس چون از آنها و آنچه به جای الله میپرستیدند کنارهگیری کرد، اسحاق و یعقوب را به او بخشیدیم، و هر یک (از آنان) را پیامبر گردانیدیم. ﴿49﴾
وَوَهَبْنَا لَهُم مِّن رَّحْمَتِنَا وَجَعَلْنَا لَهُمْ لِسَانَ صِدْقٍ عَلِیًّا و از رحمت خود به آنها عطا کردیم، و برایشان (در میان امتها) ذکر خیر بلند آوازهای قرار دادیم. ﴿50﴾
وَاذْکُرْ فِی الْکِتَابِ مُوسَى إِنَّهُ کَانَ مُخْلَصًا وَکَانَ رَسُولا نَّبِیًّا و (ای پیامبر!) در (این) کتاب موسی را یاد کن، به راستی او مخلص بود، و فرستادهای پیامبر بود. ﴿51﴾
وَنَادَیْنَاهُ مِن جَانِبِ الطُّورِ الأَیْمَنِ وَقَرَّبْنَاهُ نَجِیًّا و (ما) او را از طرف راست (کوه) طور نِدا دادیم، و رازگویان او را (به خود) نزدیک ساختیم. ﴿52﴾
وَوَهَبْنَا لَهُ مِن رَّحْمَتِنَا أَخَاهُ هَارُونَ نَبِیًّا و (ما) از رحمت خود برادرش هارون را - که پیامبر بود - به او عطا کردیم. ﴿53﴾
وَاذْکُرْ فِی الْکِتَابِ إِسْمَاعِیلَ إِنَّهُ کَانَ صَادِقَ الْوَعْدِ وَکَانَ رَسُولا نَّبِیًّا و در (این) کتاب اسماعیل را یاد کن، بیگمان او راست وعده، و فرستادهای پیامبر بود. ﴿54﴾
وَکَانَ یَأْمُرُ أَهْلَهُ بِالصَّلاةِ وَالزَّکَاةِ وَکَانَ عِندَ رَبِّهِ مَرْضِیًّا و (او همواره) خانودهاش را به نماز و زکات فرمان میداد، و نزد پروردگارش پسندیده بود. ﴿55﴾
وَاذْکُرْ فِی الْکِتَابِ إِدْرِیسَ إِنَّهُ کَانَ صِدِّیقًا نَّبِیًّا و در (این) کتاب ادریس را یاد کن بیشک او پیامبری راستگو بود. ﴿56﴾
وَرَفَعْنَاهُ مَکَانًا عَلِیًّا و (ما) او را به جایگاهی بلند فرا بردیم. ﴿57﴾
أُوْلَئِکَ الَّذِینَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَیْهِم مِّنَ النَّبِیِّینَ مِن ذُرِّیَّةِ آدَمَ وَمِمَّنْ حَمَلْنَا مَعَ نُوحٍ وَمِن ذُرِّیَّةِ إِبْرَاهِیمَ وَإِسْرَائِیلَ وَمِمَّنْ هَدَیْنَا وَاجْتَبَیْنَا إِذَا تُتْلَى عَلَیْهِمْ آیَاتُ الرَّحْمَن خَرُّوا سُجَّدًا وَبُکِیًّا اینان کسانی از پیامبران بودند که الله بر آنان انعام کرده بود، از فرزندان آدم و از کسانیکه با نوح (بر کشتی) سوار کردیم، و از فرزندان ابراهیم و اسرائیل (= یعقوب) و از کسانیکه آنها را هدایت کردیم و بر گزیدیم. چون آیات (الله) رحمان بر آنها تلاوت میشد، سجدهکنان و گریان (به خاک) میافتادند. ﴿58﴾
فَخَلَفَ مِن بَعْدِهِمْ خَلْفٌ أَضَاعُوا الصَّلاةَ وَاتَّبَعُوا الشَّهَوَاتِ فَسَوْفَ یَلْقَوْنَ غَیًّا آنگاه پس از آنان (فرزندان) نا خلفانی جانشین شدند که نماز را (ضایع و) ترک کردند و از شهوات پیروی کردند، پس به زودی (کیفر) گمراهی (خود) را خواهند یافت. ﴿59﴾
إِلاَّ مَن تَابَ وَآمَنَ وَعَمِلَ صَالِحًا فَأُولَئِکَ یَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ وَلا یُظْلَمُونَ شَیْئًا مگر آن که توبه کرد و ایمان آورد، و کار شایسته انجام داد، پس اینان به بهشت داخل میشوند، و بر آنان هیچ ستمی نخواهد شد. ﴿60﴾
جَنَّاتِ عَدْنٍ الَّتِی وَعَدَ الرَّحْمَنُ عِبَادَهُ بِالْغَیْبِ إِنَّهُ کَانَ وَعْدُهُ مَأْتِیًّا باغهایی (بهشتی) جاودانی است که (الله) رحمان به غیب (= نادیده) بندگانش را به آن وعده داده است، مسلماً وعدهای او فرا خواهد رسید. ﴿61﴾
لا یَسْمَعُونَ فِیهَا لَغْوًا إِلاَّ سَلامًا وَلَهُمْ رِزْقُهُمْ فِیهَا بُکْرَةً وَعَشِیًّا در آنجا سخن بیهوده نمیشنوند، جز سلام (می شنوند) و برای آنها (هر) صبح و شام روزیشان (در بهشت آماده) است. ﴿62﴾
تِلْکَ الْجَنَّةُ الَّتِی نُورِثُ مِنْ عِبَادِنَا مَن کَانَ تَقِیًّا این همان بهشتی است که از (میان) بندگانمان (به) آن کسیکه (در دنیا) پرهیزگار بوده به ارث میدهیم. ﴿63﴾
وَمَا نَتَنَزَّلُ إِلاَّ بِأَمْرِ رَبِّکَ لَهُ مَا بَیْنَ أَیْدِینَا وَمَا خَلْفَنَا وَمَا بَیْنَ ذَلِکَ وَمَا کَانَ رَبُّکَ نَسِیًّا و (جبرئیل به پیامبر عرض کرد:) (ما فرشتگان) جز به فرمان پروردگارت نازل نمیشویم، (آگاهی از) آنچه پیش روی ما، و آنچه پشت سرما، و آنچه میان این دو است، (همه) از آنِ اوست، و پروردگارت هرگز فراموشکار نیست. ﴿64﴾
رَبُّ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَمَا بَیْنَهُمَا فَاعْبُدْهُ وَاصْطَبِرْ لِعِبَادَتِهِ هَلْ تَعْلَمُ لَهُ سَمِیًّا (همان) پروردگار آسمانها و زمین، و آنچه میان آن دو است، پس او را پرستش کن، و بر عبادتش شکیبا (و پایدار) باش. آیا (مانند و) همنامی برای او میشناسی؟ ﴿65﴾
وَیَقُولُ الإِنسَانُ أَئِذَا مَا مِتُّ لَسَوْفَ أُخْرَجُ حَیًّا و انسان (کافر) میگوید: «آیا زمانی که بمیریم، زنده (از گور) بیرون آورده خواهم شد؟!» ﴿66﴾
أَوَلا یَذْکُرُ الإِنسَانُ أَنَّا خَلَقْنَاهُ مِن قَبْلُ وَلَمْ یَکُ شَیْئًا آیا انسان به یاد نمیآورد که ما پیش از این او را آفریدیم در حالیکه هیچ چیز نبود؟! ﴿67﴾
فَوَرَبِّکَ لَنَحْشُرَنَّهُمْ وَالشَّیَاطِینَ ثُمَّ لَنُحْضِرَنَّهُمْ حَوْلَ جَهَنَّمَ جِثِیًّا پس سوگند به پروردگارت که محققاً (همهای) آنها را با شیاطین محشور خواهیم کرد، سپس (همهای) آنها را به زانو در آمده پیرامون جهنم حاضر میسازیم. ﴿68﴾
ثُمَّ لَنَنزِعَنَّ مِن کُلِّ شِیعَةٍ أَیُّهُمْ أَشَدُّ عَلَى الرَّحْمَنِ عِتِیًّا آنگاه از هر گروه، کسانی را که در برابر (فرمان الله) رحمان (از همه) سرکشتر (و پر جرأتتر) بودهاند، جدا خواهیم کرد. ﴿69﴾
ثُمَّ لَنَحْنُ أَعْلَمُ بِالَّذِینَ هُمْ أَوْلَى بِهَا صِلِیًّا سپس ما به (حال) کسانیکه (برای سوختن) در آتش (جهنم) سزاوارترند؛ داناتریم. ﴿70﴾
وَإِن مِّنکُمْ إِلاَّ وَارِدُهَا کَانَ عَلَى رَبِّکَ حَتْمًا مَّقْضِیًّا و هیچ یک از شما نیست؛ مگر آن که وارد آن (= جهنم) شود، این (وعده) بر پروردگارت فرمانی حتمی (و شدنی) است. ﴿71﴾
ثُمَّ نُنَجِّی الَّذِینَ اتَّقَوا وَّنَذَرُ الظَّالِمِینَ فِیهَا جِثِیًّا سپس کسانی را که تقوا پیشه کردند از آن رهایی میبخشیم، و ستمکاران را به زانو در آمده در آن رها میکنیم. ﴿72﴾
وَإِذَا تُتْلَى عَلَیْهِمْ آیَاتُنَا بَیِّنَاتٍ قَالَ الَّذِینَ کَفَرُوا لِلَّذِینَ آمَنُوا أَیُّ الْفَرِیقَیْنِ خَیْرٌ مَّقَامًا وَأَحْسَنُ نَدِیًّا و هنگامیکه آیات روشن ما بر آنها تلاوت شود، کسانیکه کافر شدند به کسانیکه ایمان آوردند؛ میگویند: «کدامیک از دو گروه (ما و شما) در جایگاه (و مقام) بهتر، و از لحاظ محفل، (محفلشان) نیکوتر است». ﴿73﴾
وَکَمْ أَهْلَکْنَا قَبْلَهُم مِّن قَرْنٍ هُمْ أَحْسَنُ أَثَاثًا وَرِئْیًا چه بسیار نسلها را پیش از آنان نابود کردیم که آنها از لحاظ ثروت از اینها بهتر بودند و ظاهر شان (نیز) آراستهتر بود. ﴿74﴾
قُلْ مَن کَانَ فِی الضَّلالَةِ فَلْیَمْدُدْ لَهُ الرَّحْمَنُ مَدًّا حَتَّى إِذَا رَأَوْا مَا یُوعَدُونَ إِمَّا الْعَذَابَ وَإِمَّا السَّاعَةَ فَسَیَعْلَمُونَ مَنْ هُوَ شَرٌّ مَّکَانًا وَأَضْعَفُ جُندًا (ای پیامبر!) بگو: «کسیکه در گمراهی است، پس (الله) رحمان (از روی استدراج) او را به فزونی مهلت دهد، تا زمانیکه آنچه را به آن وعده داده شدهاند؛ یا عذاب و یا قیامت را ببینند، آنگاه به زودی خواهند دانست چه کسی جایگاهش بدتر، و سپاهش ناتوانتر است. ﴿75﴾
وَیَزِیدُ اللَّهُ الَّذِینَ اهْتَدَوْا هُدًى وَالْبَاقِیَاتُ الصَّالِحَاتُ خَیْرٌ عِندَ رَبِّکَ ثَوَابًا وَخَیْرٌ مَّرَدًّا و کسانیکه هدایت یا فتهاند، الله بر هدایتشان میافزاید، و (آثار و) نیکیهای شایستهای ماندگار در نزد پرردگارت پاداش بهتر، و عاقبت خوبتر دارد. ﴿76﴾
أَفَرَأَیْتَ الَّذِی کَفَرَ بِآیَاتِنَا وَقَالَ لَأُوتَیَنَّ مَالا وَوَلَدًا آیا کسی را دیدهای به آیات ما کافر شد، و گفت: «قطعاً مال و فرزند (فراوانی) به من داده خواهد شد»؟! ﴿77﴾
أَطَّلَعَ الْغَیْبَ أَمِ اتَّخَذَ عِندَ الرَّحْمَنِ عَهْدًا آیا بر غیب آگاهی یافته است، یا نزد (الله) رحمان عهدی گرفته است؟! ﴿78﴾
کَلاَّ سَنَکْتُبُ مَا یَقُولُ وَنَمُدُّ لَهُ مِنَ الْعَذَابِ مَدًّا (هرگز) چنین نیست، (ما) به زودی آنچه را میگوید خواهیم نوشت، و بر عذاب او بسیار میافزاییم. ﴿79﴾
وَنَرِثُهُ مَا یَقُولُ وَیَأْتِینَا فَرْدًا و آنچه را میگوید از او میگیریم، و تنها نزد ما میآید. ﴿80﴾
وَاتَّخَذُوا مِن دُونِ اللَّهِ آلِهَةً لِّیَکُونُوا لَهُمْ عِزًّا و (آنها) به جای الله معبودانی را (برای خود) بر گزیدند، تا سبب عزتشان باشد. ﴿81﴾
کَلاَّ سَیَکْفُرُونَ بِعِبَادَتِهِمْ وَیَکُونُونَ عَلَیْهِمْ ضِدًّا چنین نیست، (بلکه) به زودی (معبودها) عبادت آنان را انکار خواهند کرد، و بر ضدشان برخیزند. ﴿82﴾
أَلَمْ تَرَ أَنَّا أَرْسَلْنَا الشَّیَاطِینَ عَلَى الْکَافِرِینَ تَؤُزُّهُمْ أَزًّا (ای پیامبر!) آیا ندیدی که ما شیاطین را بر کافران فرستادیم (و مسلط نبودیم) تا آنها را سخت بر انگیزند. ﴿83﴾
فَلا تَعْجَلْ عَلَیْهِمْ إِنَّمَا نَعُدُّ لَهُمْ عَدًّا پس (ای پیامبر!) دربارهای آنها شتاب نکن، ما با دقت (اجل و اعمال) آنها را میشماریم. ﴿84﴾
یَوْمَ نَحْشُرُ الْمُتَّقِینَ إِلَى الرَّحْمَنِ وَفْدًا روزیکه پرهیزگاران را (دستهجمعی) - به صورت مهمان - به سوی (الله) رحمان گرد آوریم. ﴿85﴾
وَنَسُوقُ الْمُجْرِمِینَ إِلَى جَهَنَّمَ وِرْدًا و مجرمان را تشنهکام به سوی جهنم برانیم. ﴿86﴾
لا یَمْلِکُونَ الشَّفَاعَةَ إِلاَّ مَنِ اتَّخَذَ عِندَ الرَّحْمَنِ عَهْدًا آنها مالک شفاعت نیستند؛ مگر کسیکه نزد (الله) رحمان عهدی گرفته باشد. ﴿87﴾
وَقَالُوا اتَّخَذَ الرَّحْمَنُ وَلَدًا و (مشرکان) گفتند: «(الله) رحمان فرزندی (برای خود) برگزیده است». ﴿88﴾
لَقَدْ جِئْتُمْ شَیْئًا إِدًّا به راستی چیزی بسیار زشت (و زنندهای، در میان) آوردید. ﴿89﴾
تَکَادُ السَّمَاوَاتُ یَتَفَطَّرْنَ مِنْهُ وَتَنشَقُّ الأَرْضُ وَتَخِرُّ الْجِبَالُ هَدًّا نزدیک است آسمانها از این (سخن) از هم متلاشی گردد، و زمین شکافته شود، و کوهها درهم شکافته فرو ریزند. ﴿90﴾
أَن دَعَوْا لِلرَّحْمَنِ وَلَدًا (از این رو) که برای (الله) رحمان فرزندی ادعا کردهاند. ﴿91﴾
وَمَا یَنبَغِی لِلرَّحْمَنِ أَن یَتَّخِذَ وَلَدًا و هرگز برای (الله) رحمان سزاوار نیست که فرزندی برگزیند. ﴿92﴾
إِن کُلُّ مَن فِی السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ إِلاَّ آتِی الرَّحْمَنِ عَبْدًا هیچ چیز در آسمانها و زمین نیست؛ مگر اینکه به بندگی سوی (الله) رحمان بیاید. ﴿93﴾
لَقَدْ أَحْصَاهُمْ وَعَدَّهُمْ عَدًّا یقیناً (الله همهای) آنها را سرشماری کرده، و به دقت شمرده است، ﴿94﴾
وَکُلُّهُمْ آتِیهِ یَوْمَ الْقِیَامَةِ فَرْدًا و همهای آنها روز قیامت، تنها نزد او حاضر میشوند. ﴿95﴾
إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ سَیَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمَنُ وُدًّا بیگمان کسانیکه ایمان آوردند و کارهای شایسته انجام دادند، (الله) رحمان برای آنها محبتی (در دلها) قرار میدهد. ﴿96﴾
فَإِنَّمَا یَسَّرْنَاهُ بِلِسَانِکَ لِتُبَشِّرَ بِهِ الْمُتَّقِینَ وَتُنذِرَ بِهِ قَوْمًا لُّدًّا پس همانا (ای پیامبر!) ما آن (= قرآن) به زبان تو آسان نمودیم، تا پرهیزگاران را با آن بشارت دهی، و گروه ستیزهگران (سرسخت) را با آن هشدار دهی. ﴿97﴾
وَکَمْ أَهْلَکْنَا قَبْلَهُم مِّن قَرْنٍ هَلْ تُحِسُّ مِنْهُم مِّنْ أَحَدٍ أَوْ تَسْمَعُ لَهُمْ رِکْزًا و چه بسیار نسلها که پیش از آنها بودند هلاک کردیم، آیا کسی از آنها را احساس میکنی، یا کمترین صدایی از آنها میشنوی؟! ﴿98﴾
سورة مریم
بسم الله الرحمن الرحیم
﴿ کٓهیعٓصٓ ١ ذِکۡرُ رَحۡمَتِ رَبِّکَ عَبۡدَهُۥ زَکَرِیَّآ ٢ إِذۡ نَادَىٰ رَبَّهُۥ نِدَآءً خَفِیّٗا ٣ قَالَ رَبِّ إِنِّی وَهَنَ ٱلۡعَظۡمُ مِنِّی وَٱشۡتَعَلَ ٱلرَّأۡسُ شَیۡبٗا وَلَمۡ أَکُنۢ بِدُعَآئِکَ رَبِّ شَقِیّٗا ٤ وَإِنِّی خِفۡتُ ٱلۡمَوَٰلِیَ مِن وَرَآءِی وَکَانَتِ ٱمۡرَأَتِی عَاقِرٗا فَهَبۡ لِی مِن لَّدُنکَ وَلِیّٗا ٥ یَرِثُنِی وَیَرِثُ مِنۡ ءَالِ یَعۡقُوبَۖ وَٱجۡعَلۡهُ رَبِّ رَضِیّٗا ٦ یَٰزَکَرِیَّآ إِنَّا نُبَشِّرُکَ بِغُلَٰمٍ ٱسۡمُهُۥ یَحۡیَىٰ لَمۡ نَجۡعَل لَّهُۥ مِن قَبۡلُ سَمِیّٗا ٧ قَالَ رَبِّ أَنَّىٰ یَکُونُ لِی غُلَٰمٞ وَکَانَتِ ٱمۡرَأَتِی عَاقِرٗا وَقَدۡ بَلَغۡتُ مِنَ ٱلۡکِبَرِ عِتِیّٗا ٨ قَالَ کَذَٰلِکَ قَالَ رَبُّکَ هُوَ عَلَیَّ هَیِّنٞ وَقَدۡ خَلَقۡتُکَ مِن قَبۡلُ وَلَمۡ تَکُ شَیۡٔٗا ٩ قَالَ رَبِّ ٱجۡعَل لِّیٓ ءَایَةٗۖ قَالَ ءَایَتُکَ أَلَّا تُکَلِّمَ ٱلنَّاسَ ثَلَٰثَ لَیَالٖ سَوِیّٗا ١٠ فَخَرَجَ عَلَىٰ قَوۡمِهِۦ مِنَ ٱلۡمِحۡرَابِ فَأَوۡحَىٰٓ إِلَیۡهِمۡ أَن سَبِّحُواْ بُکۡرَةٗ وَعَشِیّٗا ١١
به نام خداوند بخشندۀ مهربان
کهیعص. ﴿1﴾این است بیان بخشایش پروردگار تو بر بندۀ خود، زکریا. ﴿2﴾چون ندا کرد پروردگار خود را به دعاى پنهان. ﴿3﴾گفت: اى پروردگار من! هرآیینه سست شده است استخوان از بدن من و به رنگ آتش شعله زد سر من [از جهت سفیدى مویی] و نبودم در دعاى تو اى پروردگار من! بىبهره. ﴿4﴾و هرآیینه من میترسم از اقارب خود بعد از خود و هست زن من نازاى، پس عطا کن مرا از نزدیک خود وارثى. ﴿5﴾که میراث گیرد از من و میراث گیرد از اولاد یعقوب و بکن او را، اى پروردگار من! مرد پسندیده. ﴿6﴾گفتیم: اى زکریا! هرآیینه ما بشارت میدهیم تو را به طفلى که نام او یحیى است، پیدا نکردیم پیش از این هیچ همنام او را. ﴿7﴾گفت: اى پروردگار من! چگونه پیدا شود براى من طفلى و هست زن من نازاى و هرآیینه رسیدهام از سبب کلانسالى به نهایت ضعف. ﴿8﴾گفت: همچنین است وعده. گفت پروردگار تو: این کار بر من آسان است و هرآیینه آفریدم تو را پیش از این و نبودى چیزى. ﴿9﴾گفت: اى پروردگار من! معین کن براى من نشانهای. فرمود: نشانۀ تو آن است که سخن نتوانى گفتن با مردمان سه شبانهروز، در حالتى که صحیح المزاج باشى. ﴿10﴾پس بیرون آمد بر قوم خود از محراب عبادت، پس اشارت کرد به سوى ایشان که تسبیح گویید صبح و شام [779]. ﴿11﴾
﴿ یَٰیَحۡیَىٰ خُذِ ٱلۡکِتَٰبَ بِقُوَّةٖۖ وَءَاتَیۡنَٰهُ ٱلۡحُکۡمَ صَبِیّٗا ١٢ وَحَنَانٗا مِّن لَّدُنَّا وَزَکَوٰةٗۖ وَکَانَ تَقِیّٗا ١٣ وَبَرَّۢا بِوَٰلِدَیۡهِ وَلَمۡ یَکُن جَبَّارًا عَصِیّٗا ١٤ وَسَلَٰمٌ عَلَیۡهِ یَوۡمَ وُلِدَ وَیَوۡمَ یَمُوتُ وَیَوۡمَ یُبۡعَثُ حَیّٗا ١٥ وَٱذۡکُرۡ فِی ٱلۡکِتَٰبِ مَرۡیَمَ إِذِ ٱنتَبَذَتۡ مِنۡ أَهۡلِهَا مَکَانٗا شَرۡقِیّٗا ١٦ فَٱتَّخَذَتۡ مِن دُونِهِمۡ حِجَابٗا فَأَرۡسَلۡنَآ إِلَیۡهَا رُوحَنَا فَتَمَثَّلَ لَهَا بَشَرٗا سَوِیّٗا ١٧ قَالَتۡ إِنِّیٓ أَعُوذُ بِٱلرَّحۡمَٰنِ مِنکَ إِن کُنتَ تَقِیّٗا ١٨ قَالَ إِنَّمَآ أَنَا۠ رَسُولُ رَبِّکِ لِأَهَبَ لَکِ غُلَٰمٗا زَکِیّٗا ١٩ قَالَتۡ أَنَّىٰ یَکُونُ لِی غُلَٰمٞ وَلَمۡ یَمۡسَسۡنِی بَشَرٞ وَلَمۡ أَکُ بَغِیّٗا ٢٠ قَالَ کَذَٰلِکِ قَالَ رَبُّکِ هُوَ عَلَیَّ هَیِّنٞۖ وَلِنَجۡعَلَهُۥٓ ءَایَةٗ لِّلنَّاسِ وَرَحۡمَةٗ مِّنَّاۚ وَکَانَ أَمۡرٗا مَّقۡضِیّٗا ٢١ ۞فَحَمَلَتۡهُ فَٱنتَبَذَتۡ بِهِۦ مَکَانٗا قَصِیّٗا ٢٢ فَأَجَآءَهَا ٱلۡمَخَاضُ إِلَىٰ جِذۡعِ ٱلنَّخۡلَةِ قَالَتۡ یَٰلَیۡتَنِی مِتُّ قَبۡلَ هَٰذَا وَکُنتُ نَسۡیٗا مَّنسِیّٗا ٢٣ فَنَادَىٰهَا مِن تَحۡتِهَآ أَلَّا تَحۡزَنِی قَدۡ جَعَلَ رَبُّکِ تَحۡتَکِ سَرِیّٗا ٢٤ وَهُزِّیٓ إِلَیۡکِ بِجِذۡعِ ٱلنَّخۡلَةِ تُسَٰقِطۡ عَلَیۡکِ رُطَبٗا جَنِیّٗا ٢٥﴾
[گفتیم] اى یحیى! بگیر احکام کتاب را به استوارى و دادیمش دانایى در حال کودکى. ﴿12﴾و دادیمش شفقتى از نزدیک خود و طهارت نفس و بود پرهیزگار .﴿13﴾و نیکوکردار به پدر و مادر خود و نبود گردنکش گناهکار. ﴿14﴾و سلام باد بر وى روزی که متولد شود و روزی که بمیرد و روزی که بر انگیخته شود زنده گشته. ﴿15﴾و یاد کن در کتاب، مریم را، چون یکسو شد از کسان خود جایى به سمت بر آمدن آفتاب. ﴿16﴾پس گرفت این جانب از ایشان پرده، پس فرستادیم به سوى او روح خود را [780]، پس صورت گرفت براى مریم آدمى درست اندام شده. ﴿17﴾گفت: هرآیینه من مىپناهم به خدا از تو اگر پرهیزگار باشى. ﴿18﴾گفت: جز این نیست که من فرستادۀ پروردگار توام، تا عطاکنم تو را طفلى پاکیزه. ﴿19﴾گفت: چگونه پیدا شود براى من طفلى و دست نرسانیده است به من هیچ آدمى و هرگز نبودم زناکار؟!. ﴿20﴾گفت: وعده همچنین است. فرمود پروردگار تو که: این بر من آسان است و میخواهیم که کنیم این طفل را نشانهای براى مردمان و بخشایشى از جانب خود و هست این مقدّمۀ کارى مقرر کرده شده. ﴿21﴾پس به شکم بار گرفت آن طفل را، پس یک سو شد مریم به سبب آن حمل به جایى دور از مردم. ﴿22﴾پس آوردش دردِ زه به سوى تنۀ خرما. مریم گفت: اى کاش! مرده بودمى پیش از این و شدمى فراموشِ از خاطر رفته!. ﴿23﴾پس آواز داد او را[طفل یا جبریل، والله اعلم] از جانب پایین او که: اندوه مخور! هرآیینه پیدا کرده است پروردگار تو پایین تو جویى. ﴿24﴾و بجنبان به سویى خویش تنۀ خرما را تا بیفکند بر سر تو خرماى تازۀ بالفعل از درخت چیده. ﴿25﴾
﴿فَکُلِی وَٱشۡرَبِی وَقَرِّی عَیۡنٗاۖ فَإِمَّا تَرَیِنَّ مِنَ ٱلۡبَشَرِ أَحَدٗا فَقُولِیٓ إِنِّی نَذَرۡتُ لِلرَّحۡمَٰنِ صَوۡمٗا فَلَنۡ أُکَلِّمَ ٱلۡیَوۡمَ إِنسِیّٗا ٢٦ فَأَتَتۡ بِهِۦ قَوۡمَهَا تَحۡمِلُهُۥۖ قَالُواْ یَٰمَرۡیَمُ لَقَدۡ جِئۡتِ شَیۡٔٗا فَرِیّٗا ٢٧ یَٰٓأُخۡتَ هَٰرُونَ مَا کَانَ أَبُوکِ ٱمۡرَأَ سَوۡءٖ وَمَا کَانَتۡ أُمُّکِ بَغِیّٗا ٢٨ فَأَشَارَتۡ إِلَیۡهِۖ قَالُواْ کَیۡفَ نُکَلِّمُ مَن کَانَ فِی ٱلۡمَهۡدِ صَبِیّٗا ٢٩ قَالَ إِنِّی عَبۡدُ ٱللَّهِ ءَاتَىٰنِیَ ٱلۡکِتَٰبَ وَجَعَلَنِی نَبِیّٗا ٣٠ وَجَعَلَنِی مُبَارَکًا أَیۡنَ مَا کُنتُ وَأَوۡصَٰنِی بِٱلصَّلَوٰةِ وَٱلزَّکَوٰةِ مَا دُمۡتُ حَیّٗا ٣١ وَبَرَّۢا بِوَٰلِدَتِی وَلَمۡ یَجۡعَلۡنِی جَبَّارٗا شَقِیّٗا ٣٢ وَٱلسَّلَٰمُ عَلَیَّ یَوۡمَ وُلِدتُّ وَیَوۡمَ أَمُوتُ وَیَوۡمَ أُبۡعَثُ حَیّٗا ٣٣ ذَٰلِکَ عِیسَى ٱبۡنُ مَرۡیَمَۖ قَوۡلَ ٱلۡحَقِّ ٱلَّذِی فِیهِ یَمۡتَرُونَ ٣٤ مَا کَانَ لِلَّهِ أَن یَتَّخِذَ مِن وَلَدٖۖ سُبۡحَٰنَهُۥٓۚ إِذَا قَضَىٰٓ أَمۡرٗا فَإِنَّمَا یَقُولُ لَهُۥ کُن فَیَکُونُ ٣٥ وَإِنَّ ٱللَّهَ رَبِّی وَرَبُّکُمۡ فَٱعۡبُدُوهُۚ هَٰذَا صِرَٰطٞ مُّسۡتَقِیمٞ ٣٦ فَٱخۡتَلَفَ ٱلۡأَحۡزَابُ مِنۢ بَیۡنِهِمۡۖ فَوَیۡلٞ لِّلَّذِینَ کَفَرُواْ مِن مَّشۡهَدِ یَوۡمٍ عَظِیمٍ ٣٧ أَسۡمِعۡ بِهِمۡ وَأَبۡصِرۡ یَوۡمَ یَأۡتُونَنَاۖ لَٰکِنِ ٱلظَّٰلِمُونَ ٱلۡیَوۡمَ فِی ضَلَٰلٖ مُّبِینٖ ٣٨ ﴾
پس بخور و بیاشام و آسوده چشم شو. پس اگر ببینى از آدمیان کسى را، پس بگو: هرآیینه من نذر کردهام براى خدا روزه را، پس سخن نخواهم گرفت امروز با هیچ آدمى. ﴿26﴾پس آورد عیسى را پیش قوم خود برداشته. گفتند: اى مریم! هرآیینه آوردى چیزى زشت را. ﴿27﴾اى خواهر هارون، نبود پدر تو مرد بد و نبود مادر تو زنا کننده!. ﴿28﴾پس مریم اشارت کرد به طفل خود. گفتند: چگونه سخن گوییم با کسی که هست در گهواره در حال کودکى؟. ﴿29﴾گفت عیسى: من بندۀ خدایم، داده است مرا کتاب و ساخته است مرا پیغامبر. ﴿30﴾و ساخت مرا خداوند برکت هرجاکه باشم و حکم فرموده است مرا به نماز و زکات مادام که زنده باشم. ﴿31﴾و ساخت ما را نیکوکار به مادر خود و نکرده است مرا گردنکش بدبخت. ﴿32﴾و سلام بر من است روزی که متولد شدم و روزی که بمیرم و روزی که برانگیخته شوم زنده شده. ﴿33﴾این است قصّۀ عیسى، پسر مریم. مراد میدارم سخن راست راکه در وى مردمان اختلاف میکنند. ﴿34﴾نیست لایق خدا آنکه بگیرد هیچ فرزندى، پاکى او راست. چون سر انجام کند کاری را، جز این نیست که میگویدش: بشو! پس میشود. ﴿35﴾و گفت عیسى: هرآیینه خدا پروردگار من و پروردگار شما است، پس عبادت او کنید، این است راه راست. ﴿36﴾پس اختلاف کردند جماعتها در میان خویش، پس وای کافران را! از حاضر شدن روز بزرگ. ﴿37﴾چقدر شنوا باشند و چقدر بینا باشند روزی که بیایند پیش ما، لیکن این ستمکاران امروز در گمراهى ظاهرند. ﴿38﴾
﴿ وَأَنذِرۡهُمۡ یَوۡمَ ٱلۡحَسۡرَةِ إِذۡ قُضِیَ ٱلۡأَمۡرُ وَهُمۡ فِی غَفۡلَةٖ وَهُمۡ لَا یُؤۡمِنُونَ ٣٩ إِنَّا نَحۡنُ نَرِثُ ٱلۡأَرۡضَ وَمَنۡ عَلَیۡهَا وَإِلَیۡنَا یُرۡجَعُونَ ٤٠ وَٱذۡکُرۡ فِی ٱلۡکِتَٰبِ إِبۡرَٰهِیمَۚ إِنَّهُۥ کَانَ صِدِّیقٗا نَّبِیًّا ٤١ إِذۡ قَالَ لِأَبِیهِ یَٰٓأَبَتِ لِمَ تَعۡبُدُ مَا لَا یَسۡمَعُ وَلَا یُبۡصِرُ وَلَا یُغۡنِی عَنکَ شَیۡٔٗا ٤٢ یَٰٓأَبَتِ إِنِّی قَدۡ جَآءَنِی مِنَ ٱلۡعِلۡمِ مَا لَمۡ یَأۡتِکَ فَٱتَّبِعۡنِیٓ أَهۡدِکَ صِرَٰطٗا سَوِیّٗا ٤٣ یَٰٓأَبَتِ لَا تَعۡبُدِ ٱلشَّیۡطَٰنَۖ إِنَّ ٱلشَّیۡطَٰنَ کَانَ لِلرَّحۡمَٰنِ عَصِیّٗا ٤٤ یَٰٓأَبَتِ إِنِّیٓ أَخَافُ أَن یَمَسَّکَ عَذَابٞ مِّنَ ٱلرَّحۡمَٰنِ فَتَکُونَ لِلشَّیۡطَٰنِ وَلِیّٗا ٤٥ قَالَ أَرَاغِبٌ أَنتَ عَنۡ ءَالِهَتِی یَٰٓإِبۡرَٰهِیمُۖ لَئِن لَّمۡ تَنتَهِ لَأَرۡجُمَنَّکَۖ وَٱهۡجُرۡنِی مَلِیّٗا ٤٦ قَالَ سَلَٰمٌ عَلَیۡکَۖ سَأَسۡتَغۡفِرُ لَکَ رَبِّیٓۖ إِنَّهُۥ کَانَ بِی حَفِیّٗا ٤٧ وَأَعۡتَزِلُکُمۡ وَمَا تَدۡعُونَ مِن دُونِ ٱللَّهِ وَأَدۡعُواْ رَبِّی عَسَىٰٓ أَلَّآ أَکُونَ بِدُعَآءِ رَبِّی شَقِیّٗا ٤٨ فَلَمَّا ٱعۡتَزَلَهُمۡ وَمَا یَعۡبُدُونَ مِن دُونِ ٱللَّهِ وَهَبۡنَا لَهُۥٓ إِسۡحَٰقَ وَیَعۡقُوبَۖ وَکُلّٗا جَعَلۡنَا نَبِیّٗا ٤٩ وَوَهَبۡنَا لَهُم مِّن رَّحۡمَتِنَا وَجَعَلۡنَا لَهُمۡ لِسَانَ صِدۡقٍ عَلِیّٗا ٥٠ وَٱذۡکُرۡ فِی ٱلۡکِتَٰبِ مُوسَىٰٓۚ إِنَّهُۥ کَانَ مُخۡلَصٗا وَکَانَ رَسُولٗا نَّبِیّٗا ٥١ ﴾
و بترسان ایشان را از روز پشیمانى، چون به انجام رسانیده شود کار و ایشان در غفلتند و ایشان ایمان نمىآرند. ﴿39﴾هرآیینه ما وارث شویم زمین را و هر کسى راکه بر زمین است و به سوى ما باز گردانیده شوند. ﴿40﴾و یاد کن در کتاب، ابراهیم را، هرآیینه وى بود راست کردار پیغامبرى. ﴿41﴾یاد کن چون گفت پدر خود را: اى پدر من! چرا عبادت میکنى چیزى راکه نمىشنود و نمىبیند و دفع نمیکند از تو چیزى؟. ﴿42﴾اى پدر من! هرآیینه آمده است پیش من از علم آنچه نیامده است پیش تو، پس پیروىِ من کن تا دلالت کنم تو را به راه راست. ﴿43﴾اى پدر من! عبادت مکن شیطان را، هرآیینه هست شیطان مر خدای را نافرمان. ﴿44﴾اى پدر من، میترسم از آنکه برسد به تو عقوبتى از خدا، پس باشى قرین شیطان. ﴿45﴾گفت: آیا روگردانى تو از معبودان من اى ابراهیم؟! اگر باز نایستى، البته سنگسار کنم تو را و ترک صحبت من کن مدت درازى. ﴿46﴾گفت: سلام علیک! آمرزش خواهم طلبید براى تو از پروردگار خویش، هرآیینه وى هست بر من مهربان. ﴿47﴾و کناره گیرم از شما و از آنچه مىپرستید بجز خدا و خواهم عبادت کرد پروردگار خود را، امید آن است که نباشم به سبب پرستش پروردگار خود، بدبخت. ﴿48﴾پس چون کناره گرفت از ایشان و از آنچه میپرستیدند، بجز خدا، عطاکردیم وى را اسحاق و یعقوب و هر یکى را پیغامبر ساختیم. ﴿49﴾و عطا کردیم به ایشان چیزها از بخشش خود و ساختیم براى ایشان ذکر جمیل به نهایت بزرگی. ﴿50﴾و یاد کن در کتاب، موسى را. هرآیینه وى بود خالص کرده شده و بود فرستاده، پیغامبرى. ﴿51﴾
﴿ وَنَٰدَیۡنَٰهُ مِن جَانِبِ ٱلطُّورِ ٱلۡأَیۡمَنِ وَقَرَّبۡنَٰهُ نَجِیّٗا ٥٢ وَوَهَبۡنَا لَهُۥ مِن رَّحۡمَتِنَآ أَخَاهُ هَٰرُونَ نَبِیّٗا ٥٣ وَٱذۡکُرۡ فِی ٱلۡکِتَٰبِ إِسۡمَٰعِیلَۚ إِنَّهُۥ کَانَصَادِقَ ٱلۡوَعۡدِ وَکَانَ رَسُولٗا نَّبِیّٗا ٥٤ وَکَانَ یَأۡمُرُ أَهۡلَهُۥ بِٱلصَّلَوٰةِوَٱلزَّکَوٰةِ وَکَانَ عِندَ رَبِّهِۦ مَرۡضِیّٗا ٥٥ وَٱذۡکُرۡ فِی ٱلۡکِتَٰبِ إِدۡرِیسَۚ إِنَّهُۥ کَانَ صِدِّیقٗا نَّبِیّٗا ٥٦ وَرَفَعۡنَٰهُ مَکَانًا عَلِیًّا ٥٧ أُوْلَٰٓئِکَ ٱلَّذِینَ أَنۡعَمَ ٱللَّهُ عَلَیۡهِم مِّنَ ٱلنَّبِیِّۧنَ مِن ذُرِّیَّةِ ءَادَمَ وَمِمَّنۡ حَمَلۡنَا مَعَ نُوحٖ وَمِن ذُرِّیَّةِ إِبۡرَٰهِیمَ وَإِسۡرَٰٓءِیلَ وَمِمَّنۡ هَدَیۡنَا وَٱجۡتَبَیۡنَآۚ إِذَا تُتۡلَىٰ عَلَیۡهِمۡ ءَایَٰتُ ٱلرَّحۡمَٰنِ خَرُّواْۤ سُجَّدٗاۤ وَبُکِیّٗا۩ ٥٨ ۞فَخَلَفَ مِنۢ بَعۡدِهِمۡ خَلۡفٌ أَضَاعُواْ ٱلصَّلَوٰةَ وَٱتَّبَعُواْ ٱلشَّهَوَٰتِۖ فَسَوۡفَ یَلۡقَوۡنَ غَیًّا ٥٩ إِلَّا مَن تَابَ وَءَامَنَ وَعَمِلَ صَٰلِحٗا فَأُوْلَٰٓئِکَ یَدۡخُلُونَ ٱلۡجَنَّةَ وَلَا یُظۡلَمُونَ شَیۡٔٗا ٦٠ جَنَّٰتِ عَدۡنٍ ٱلَّتِی وَعَدَ ٱلرَّحۡمَٰنُ عِبَادَهُۥ بِٱلۡغَیۡبِۚ إِنَّهُۥ کَانَ وَعۡدُهُۥ مَأۡتِیّٗا ٦١ لَّا یَسۡمَعُونَ فِیهَا لَغۡوًا إِلَّا سَلَٰمٗاۖ وَلَهُمۡ رِزۡقُهُمۡ فِیهَا بُکۡرَةٗ وَعَشِیّٗا ٦٢ تِلۡکَ ٱلۡجَنَّةُ ٱلَّتِی نُورِثُ مِنۡ عِبَادِنَا مَن کَانَ تَقِیّٗا ٦٣ وَمَا نَتَنَزَّلُ إِلَّا بِأَمۡرِ رَبِّکَۖ لَهُۥ مَا بَیۡنَ أَیۡدِینَا وَمَا خَلۡفَنَا وَمَا بَیۡنَ ذَٰلِکَۚ وَمَا کَانَ رَبُّکَ نَسِیّٗا ٦٤ ﴾
و ندا کردیم او را از جانب راست کوه طور و نزدیک ساختیم او را رازگویان. ﴿52﴾و عطا کردیم او را از بخشش خود برادر او هارون، نبى ساخته. ﴿53﴾و یاد کن در کتاب، اسماعیل را، هرآیینه وى بود راست وعده و بود فرستاده پیغامبرى. ﴿54﴾و مىفرمود اهل خود را به نماز و زکات و بود نزدیک پروردگار خویش پسندیده. ﴿55﴾و یاد کن در کتاب، ادریس را. هرآیینه وى بود راست کردار پیغامبرى. ﴿56﴾و برداشتیم او را به مکانى بلند (یعنی بر آسمان) . ﴿57﴾این جماعت، آنانند که انعام کرد خدا بر ایشان از زمرۀ پیغامبران از فرزندان آدم و از نسل آنانکه برداشتیم با نوح و از ذریت ابراهیم و یعقوب و از جملۀ آنانکه راه راست نمودیم ایشان را و برگزیدیم. چون خوانده میشد بر ایشان آیات خدا، مىافتادند سجدهکنان و گریان. ﴿58﴾پس جانشین شد بعد از ایشان خلفى چند که ترک کردند نماز را و پیروى کردند خواهشها را، پس خواهند یافت جزاى گمراهى. ﴿59﴾لیکن هر که توبه کرد و ایمان آورد و کار شایسته به عمل آورد، پس این جماعت در آیند به بهشت و هیچ ستم کرده نشود بر ایشان. ﴿60﴾بوستانهاى همیشه ماندن که وعده داده است خدا بندگان خود را نادیده، هرآیینه هست وعدۀ او البته آینده. ﴿61﴾نشنوند آنجا هیچ سخن بیهوده، لیکن سلام شنوند و ایشان را بود روزى ایشان آنجا صبح و شام. ﴿62﴾این است آن بهشت که عطا کنیم از بندگان خویش آن راکه پرهیزگار بود. ﴿63﴾و فرشتگان گفتند که: ما فرود نمىآییم، الاّ به حکم پروردگار تو. او راست علم آنچه در پیش ما است [781]و آنچه عقب ما است [782]و آنچه در میان این است و نیست پروردگار تو فراموش کار. ﴿64﴾
﴿ رَّبُّ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِ وَمَا بَیۡنَهُمَا فَٱعۡبُدۡهُ وَٱصۡطَبِرۡ لِعِبَٰدَتِهِۦۚ هَلۡ تَعۡلَمُ لَهُۥ سَمِیّٗا ٦٥ وَیَقُولُ ٱلۡإِنسَٰنُ أَءِذَا مَا مِتُّ لَسَوۡفَ أُخۡرَجُ حَیًّا ٦٦ أَوَ لَا یَذۡکُرُ ٱلۡإِنسَٰنُ أَنَّا خَلَقۡنَٰهُ مِن قَبۡلُ وَلَمۡ یَکُ شَیۡٔٗا ٦٧ فَوَرَبِّکَ لَنَحۡشُرَنَّهُمۡ وَٱلشَّیَٰطِینَ ثُمَّ لَنُحۡضِرَنَّهُمۡ حَوۡلَ جَهَنَّمَ جِثِیّٗا ٦٨ ثُمَّ لَنَنزِعَنَّ مِن کُلِّ شِیعَةٍ أَیُّهُمۡ أَشَدُّ عَلَى ٱلرَّحۡمَٰنِ عِتِیّٗا ٦٩ ثُمَّ لَنَحۡنُ أَعۡلَمُ بِٱلَّذِینَ هُمۡ أَوۡلَىٰ بِهَا صِلِیّٗا ٧٠ وَإِن مِّنکُمۡ إِلَّا وَارِدُهَاۚ کَانَ عَلَىٰ رَبِّکَ حَتۡمٗا مَّقۡضِیّٗا ٧١ ثُمَّ نُنَجِّی ٱلَّذِینَ ٱتَّقَواْ وَّنَذَرُ ٱلظَّٰلِمِینَ فِیهَا جِثِیّٗا ٧٢ وَإِذَا تُتۡلَىٰ عَلَیۡهِمۡ ءَایَٰتُنَا بَیِّنَٰتٖ قَالَ ٱلَّذِینَ کَفَرُواْ لِلَّذِینَ ءَامَنُوٓاْ أَیُّ ٱلۡفَرِیقَیۡنِ خَیۡرٞ مَّقَامٗا وَأَحۡسَنُ نَدِیّٗا ٧٣ وَکَمۡ أَهۡلَکۡنَا قَبۡلَهُم مِّن قَرۡنٍ هُمۡ أَحۡسَنُ أَثَٰثٗا وَرِءۡیٗا ٧٤ قُلۡ مَن کَانَ فِی ٱلضَّلَٰلَةِ فَلۡیَمۡدُدۡ لَهُ ٱلرَّحۡمَٰنُ مَدًّاۚ حَتَّىٰٓ إِذَا رَأَوۡاْ مَا یُوعَدُونَ إِمَّا ٱلۡعَذَابَ وَإِمَّا ٱلسَّاعَةَ فَسَیَعۡلَمُونَ مَنۡ هُوَ شَرّٞ مَّکَانٗا وَأَضۡعَفُ جُندٗا ٧٥ وَیَزِیدُ ٱللَّهُ ٱلَّذِینَ ٱهۡتَدَوۡاْ هُدٗىۗ وَٱلۡبَٰقِیَٰتُ ٱلصَّٰلِحَٰتُ خَیۡرٌ عِندَ رَبِّکَ ثَوَابٗا وَخَیۡرٞ مَّرَدًّا ٧٦ ﴾
اوست پروردگار آسمانها و زمین و آنچه در میان اینهاست، پس عبادتِ او کن. و شکیبا باش بر عبادت وى. آیا میدانى او را همنامى (یعنی مانندی)؟. ﴿65﴾و میگوید آدمى (یعنی آدمی کافر): آیا چون بمیرم، بیرون آورده خواهم شد زنده شده؟!. ﴿66﴾آیا یاد نمىکند آدمى که ما آفریدیم او را پیش از این و نبود هیچ چیزى؟!. ﴿67﴾پس قسم پروردگار تو! که البته برانگیزیم این منکرانِ بعثت را با شیاطین، باز حاضر کنیم ایشان را حوالى دوزخ به زانو در افتاده. ﴿68﴾باز برکشیم از هر امّتى آن راکه از ایشان ُجرأت کنندهتر است بر خدا از روى نافرمانى. ﴿69﴾باز ما داناتریم به آنانکه سزاوارترند به در آمدن دوزخ ﴿70﴾و نیست از شما هیچکس مگر گذرنده بر آن. هست این وعده لازم بر پروردگار تو، مقرّر کرده شده. ﴿71﴾باز برهانیم متّقیان را و بگذاریم ظالمان را آنجا به زانو درافتاده. ﴿72﴾و چون خوانده شود بر ایشان آیات ما واضح آمده، گویند کافران مسلمانان را: کدام یک از این دو گروه بهتر است در مرتبه و نیکوتر است از روى مجلس؟ [783]. ﴿73﴾و بسیار هلاک کردیم پیش از ایشان طبقۀ مردمان را که بهتر بودند به اعتبار رختِ خانه و از روى نمودارى. ﴿74﴾بگو: هر که باشد در گمراهى، افزون میدهد او را خدا افزون دادنى. تا وقتى که ببینند آنچه ترسانیده شدند یا عقوبت را و یا قیامت را، پس خواهند دانست کدام یک بدترست در مرتبه و ناتوانتر است به اعتبار لشکر. ﴿75﴾و زیاده میدهد خدا راهیابان را هدایت و حسنات پایندۀ شایسته، بهترند نزدیک پروردگار تو از روى جزا و نیکوترند از جهت بازگشت. ﴿76﴾
﴿ أَفَرَءَیۡتَ ٱلَّذِی کَفَرَ بَِٔایَٰتِنَا وَقَالَ لَأُوتَیَنَّ مَالٗا وَوَلَدًا ٧٧ أَطَّلَعَ ٱلۡغَیۡبَ أَمِ ٱتَّخَذَ عِندَ ٱلرَّحۡمَٰنِ عَهۡدٗا ٧٨ کَلَّاۚ سَنَکۡتُبُ مَا یَقُولُ وَنَمُدُّ لَهُۥ مِنَ ٱلۡعَذَابِ مَدّٗا ٧٩ وَنَرِثُهُۥ مَا یَقُولُ وَیَأۡتِینَا فَرۡدٗا ٨٠ وَٱتَّخَذُواْ مِن دُونِ ٱللَّهِ ءَالِهَةٗ لِّیَکُونُواْ لَهُمۡ عِزّٗا ٨١ کَلَّاۚ سَیَکۡفُرُونَ بِعِبَادَتِهِمۡ وَیَکُونُونَ عَلَیۡهِمۡ ضِدًّا ٨٢ أَلَمۡ تَرَ أَنَّآ أَرۡسَلۡنَا ٱلشَّیَٰطِینَ عَلَى ٱلۡکَٰفِرِینَ تَؤُزُّهُمۡ أَزّٗا ٨٣ فَلَا تَعۡجَلۡ عَلَیۡهِمۡۖ إِنَّمَا نَعُدُّ لَهُمۡ عَدّٗا ٨٤ یَوۡمَ نَحۡشُرُ ٱلۡمُتَّقِینَ إِلَى ٱلرَّحۡمَٰنِ وَفۡدٗا ٨٥ وَنَسُوقُ ٱلۡمُجۡرِمِینَ إِلَىٰ جَهَنَّمَ وِرۡدٗا ٨٦ لَّا یَمۡلِکُونَ ٱلشَّفَٰعَةَ إِلَّا مَنِ ٱتَّخَذَ عِندَ ٱلرَّحۡمَٰنِ عَهۡدٗا ٨٧ وَقَالُواْ ٱتَّخَذَ ٱلرَّحۡمَٰنُ وَلَدٗا ٨٨ لَّقَدۡ جِئۡتُمۡ شَیًۡٔا إِدّٗا ٨٩ تَکَادُ ٱلسَّمَٰوَٰتُ یَتَفَطَّرۡنَ مِنۡهُ وَتَنشَقُّ ٱلۡأَرۡضُ وَتَخِرُّ ٱلۡجِبَالُ هَدًّا ٩٠ أَن دَعَوۡاْ لِلرَّحۡمَٰنِ وَلَدٗا ٩١ وَمَا یَنۢبَغِی لِلرَّحۡمَٰنِ أَن یَتَّخِذَ وَلَدًا ٩٢ إِن کُلُّ مَن فِی ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِ إِلَّآ ءَاتِی ٱلرَّحۡمَٰنِ عَبۡدٗا ٩٣ لَّقَدۡ أَحۡصَىٰهُمۡ وَعَدَّهُمۡ عَدّٗا ٩٤ وَکُلُّهُمۡ ءَاتِیهِ یَوۡمَ ٱلۡقِیَٰمَةِ فَرۡدًا ٩٥ إِنَّ ٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ وَعَمِلُواْ ٱلصَّٰلِحَٰتِ سَیَجۡعَلُ لَهُمُ ٱلرَّحۡمَٰنُ وُدّٗا ٩٦ فَإِنَّمَا یَسَّرۡنَٰهُ بِلِسَانِکَ لِتُبَشِّرَ بِهِ ٱلۡمُتَّقِینَ وَتُنذِرَ بِهِۦ قَوۡمٗا لُّدّٗا ٩٧ وَکَمۡ أَهۡلَکۡنَا قَبۡلَهُم مِّن قَرۡنٍ هَلۡ تُحِسُّ مِنۡهُم مِّنۡ أَحَدٍ أَوۡ تَسۡمَعُ لَهُمۡ رِکۡزَۢا ٩٨﴾
آیا دیدى آن راکه کافر شد به آیاتِ ما و گفت: البته داده شود مرا [784]مال و فرزند؟!. ﴿77﴾آیا مطلع شده است بر غیب یا گرفته است از نزدیک خدا عهدى. ﴿78﴾نه چنان بود. خواهیم نوشت آنچه میگوید و افزون دهیمش عقوبت افزون دادنى. ﴿79﴾و بازستانیم پس از وى آنچه میگوید و بیاید پیش ما تنها شده. ﴿80﴾و خدایان گرفتند بجز«الله» تا باشند ایشان را سبب عزّت. ﴿81﴾نه چنان بود. که منکر خواهند شد پرستش معبودان خود را و خواهند شد بر ایشان ستیزنده. ﴿82﴾آیا ندیدى که مىفرستیم شیاطین را بر کافران، مىجنبانیدند ایشان را جنبانیدنى؟. ﴿83﴾پس شتاب مکن بر ایشان. جز این نیست که مدت مىشماریم براى ایشان شمار کردنى. ﴿84﴾روزی که برانگیزیم متّقیان را به سوى رحمان، مهمان آمده. ﴿85﴾و روان کنیم گناهکاران را به سوى دوزخ، تشنه گشته. ﴿86﴾نتوانند شفاعت کردن، الاّ کسی که گرفته است از نزدیک خدا عهدى [785]. ﴿87﴾و گفتند: فرزند گرفته است خدا!. ﴿88﴾[فرمود ایشان را] هرآیینه آوردید چیزى زشتی. ﴿89﴾نزدیکند آسمانها که بشکافند از این سخن و بشگافد زمین و بیفتند کوهها پاره پاره شده. ﴿90﴾به سبب آنکه اثبات کردند خداى را فرزندى. ﴿91﴾و نسزد خداى راکه فرزند گیرد. ﴿92﴾نیست هیچ کسی از آنانکه در آسمانها و زمینند، مگر آیند پیش رحمن، بنده شده. ﴿93﴾هرآیینه به علم در گرفته است ایشان را و شمار کرده است ایشان را شمار کردنى. ﴿94﴾و هر یک از ایشان آینده است پیش وى روز قیامت، تنها شده. ﴿95﴾هرآیینه آنانکه ایمان آوردند و کارهاى شایسته کردند، پیدا خواهد کرد براى ایشان خدا، دوستى [786]. ﴿96﴾جز این نیست که آسان ساختیم قرآن را به زبان تو تا مژده دهى به آن متّقیان را و بترسانى به آن گروه ستیزندگان را. ﴿97﴾و بسیار هلاک کردیم پیش از ایشان طبقات مردم. آیا مىبینى هیچکس را از ایشان، یا مىشنوى از ایشان آوازى تنگی؟. ﴿98﴾
[779] مترجم گوید: القصه چون یحیی متولد شد و دو ساله گشت. [780] یعنی جبرئیل÷ را. [781] یعنی قیامت. [782] یعنی از ابتدای خلق آسمان و زمین. [783] یعنی به عزت دنیا مغرور شدند. [784] یعنی در قیامت. [785] یعنی مسلمان شده و وعدۀ ثواب را مستحق گشته.
تفسیر نور:
سوره مریم آیه 1
متن آیه :
کهیعص
ترجمه :
کاف . ها . یا . عین . صاد .
توضیحات :
« کهیعص » : حروف مقطّعهاند ( نگا : بقره / 1 ) .
سوره مریم آیه 2
متن آیه :
ذِکْرُ رَحْمَةِ رَبِّکَ عَبْدَهُ زَکَرِیَّا
ترجمه :
( این ) یادی است از مرحمت پروردگارت نسبت به بنده خود زکریّا ( که ای محمّد ! آن را بر تو میخوانم ) .
توضیحات :
«
ذِکْرُ » : یاد . یادآوری . خبر مبتدای محذوف است و تقدیر چنین است : هذَا
الْمَتْلُوُّ ذِکْرُ . « رَحْمَةِ رَبِّکَ » : واژه ( رَحْمَة ) به فاعل
خود اضافه شده است . در رسمالخطّ قرآنی با ( ت ) کشیده نوشته شده است . «
عَبْدَ » : مفعولٌبه ( رَحْمَةِ ) است . « زَکَرِیَّا » : بدل است .
سوره مریم آیه 3
متن آیه :
إِذْ نَادَى رَبَّهُ نِدَاء خَفِیّاً
ترجمه :
در آن هنگام که پروردگارش را ( در خلوتگاه عبادت ) پنهانی ندا داد .
توضیحات :
« نِدَآءً » : صدا زدن . به کمک طلبیدن . مصدر باب مفاعله است . « خَفِیّاً » : پنهان . نهان .
سوره مریم آیه 4
متن آیه :
قَالَ رَبِّ إِنِّی وَهَنَ الْعَظْمُ مِنِّی وَاشْتَعَلَ الرَّأْسُ شَیْباً وَلَمْ أَکُن بِدُعَائِکَ رَبِّ شَقِیّاً
ترجمه :
گفت
: پروردگارا ! استخوانهای من ( که ستون پیکر من و محکمترین اعضای تن من
است ) سستی گرفته است ، و شعلههای پیری ( تمام موهای ) سر مرا فرا گرفته
است ، پروردگارا ! من هرگز در دعاهائی که کردهام ( از درگاه کرم تو )
محروم و ناامید باز نگشتهام ؛ ( هم اینک نیز مرا دریاب ) .
توضیحات :
«
وَهَنَ » : سست شد . ضعیف گردید . « إشْتَعَلَ » : شعلهور شد . شعله
فراگیر شد . مراد سفید شدن موهای سر است . « شَیْباً » : پیری . تمییز است .
« دُعَآئِکَ » : تو را به یاری خواستن و به مدد طلبیدن . ( دُعَآءِ )
اضافه به مفعول خود شده است . « شَقِیّاً » : محروم . ناامید . گویند :
شَقی بِکَذا . أَیْ تَعِبَ فیهِ وَ لَمْ یَحْصُلْ مَقْصُودُهُ .
سوره مریم آیه 5
متن آیه :
وَإِنِّی خِفْتُ الْمَوَالِیَ مِن وَرَائِی وَکَانَتِ امْرَأَتِی عَاقِراً فَهَبْ لِی مِن لَّدُنکَ وَلِیّاً
ترجمه :
(
پروردگارا ! ) من از بستگانم بعد از خود بیمناکم ( چرا که در ایشان
شایستگی و بایستگی به دست گرفتن کار و بار دین را نمیبینم ) و همسرم هم از
اوّل نازا بوده است ؛ پس از فضل خویش جانشینی به من ببخش .
توضیحات :
«
الْمَوَالِیَ » : ورثه ( نگا : نساء / 33 ) . عصبه ، یعنی خویشاوندان شخص
از سوی پدر . در اینجا مراد ورثه و به ویژه عموزادگان شَرور و ناباب است . «
عَاقِراً » : عقیم . نازا . « وَلِیّ » : عهدهدار امور . مراد پسر است .
سوره مریم آیه 6
متن آیه :
یَرِثُنِی وَیَرِثُ مِنْ آلِ یَعْقُوبَ وَاجْعَلْهُ رَبِّ رَضِیّاً
ترجمه :
از من ( دین و دانش ) و از آل یعقوب ( ثروت و قدرت ) ارث ببرد ، و او را پروردگارا ( در گفتار و کردار ) مورد رضایت گردان .
توضیحات :
«
یَرِثُنِی وَ یَرِثُ . . . » : مراد ارث معنوی ، یعنی دین و دانش و نبوّت
است ( نگا : اعراف / 169 ، فاطر / 32 ، شوری / 14 ) . برخی ترکه زکریّا
را عِلْم و نبوّت ، و میراث آل یعقوب و دارائی و شاهی میدانند . « ءَالِ
یَعْقُوبَ » : مراد فرزندان یعقوب است که بسیاری از آنان مفتخر به خِلعت
نبوّت شده و انبیاء بنیاسرائیل بودهاند . « رَضِیّاً » : مورد رضایت .
فعیل به معنی مَفْعول ، یعنی ( مَرْضِیّ ) است .
سوره مریم آیه 7
متن آیه :
یَا زَکَرِیَّا إِنَّا نُبَشِّرُکَ بِغُلَامٍ اسْمُهُ یَحْیَى لَمْ نَجْعَل لَّهُ مِن قَبْلُ سَمِیّاً
ترجمه :
ای
زکریّا ! ما تو را به پسری مژده میدهیم که نام او یحیی است و پیش از این
کسی را همنام او نکردهایم ( و شبیه او در صفات فضل و کمال و تقوا و صلاح
نیافریدهایم ) .
توضیحات :
« سَمِیّاً » : همنام . مشترک در اسم . شبیه و نظیر ( نگا : مریم / 65 ) .
سوره مریم آیه 8
متن آیه :
قَالَ رَبِّ أَنَّى یَکُونُ لِی غُلَامٌ وَکَانَتِ امْرَأَتِی عَاقِراً وَقَدْ بَلَغْتُ مِنَ الْکِبَرِ عِتِیّاً
ترجمه :
(
زکریّا ) گفت : پروردگارا ! چگونه مرا پسری خواهد بود با این که همسرم
نازا است و من نیز به غایتِ پیری رسیدهام و افتاده و فرتوت شدهام ؟
توضیحات :
«
أَنَّیا » : چگونه ؟ این پرسش ناشی از شعف و خوشحالی از قُدوم فرزند است
که زکریّا میخواهد با شیوه و نحوه تولّد آشنا شود و بفهمد که آیا خدا او و
همسرش را به سن جوانی برمیگرداند و آن گاه چنین کاری صورت میپذیرد یا جز
این . « عِتِیّاً » : مصدری از ماده ( عُتُوّ ) است ، به غایت پیر شدن و
خشکیده و افتاده گشتن .
سوره مریم آیه 9
متن آیه :
قَالَ کَذَلِکَ قَالَ رَبُّکَ هُوَ عَلَیَّ هَیِّنٌ وَقَدْ خَلَقْتُکَ مِن قَبْلُ وَلَمْ تَکُ شَیْئاً
ترجمه :
فرمود
: ( مطلب ) همین گونه است ( که پیام داده است ) . پروردگار تو گفته است
این کار برای من ( که خدایم ، و از هیچ ، همه چیز را آفریدهام ، و از جمله
خودِ ) تو را که قبلاً هیچ نبودی ، هستی بخشیدهام ، آسان است .
توضیحات :
« هَیِّنٌ » : آسان . ساده .
سوره مریم آیه 10
متن آیه :
قَالَ رَبِّ اجْعَل لِّی آیَةً قَالَ آیَتُکَ أَلَّا تُکَلِّمَ النَّاسَ ثَلَاثَ لَیَالٍ سَوِیّاً
ترجمه :
(
زکریّا ) گفت : پروردگارا ! نشانهای ( دالّ بر تحقّق این مژده ) برایم
بگذار . ( خدا به او ) فرمود : نشانه ( حصول آرزوی ) تو این است که سه
شبانهروز تمام نمیتوانی با مردم سخن بگوئی ، با وجود این که تو ( از لحاظ
اعضاء و حواسّ ) سالم و تندرست خواهی بود .
توضیحات :
«
ءَایَةً » : علامت . نشانه . « أَلاّ تُکَلِّمَ النَّاسَ . . . » : این که
زبانت بند میآید و قدرت تکلّمِ با مردم را نخواهی داشت . « ثَلاثَ لَیالٍ
» : سه شب . مراد سه شبانهروز است ( نگا : آلعمران / 41 ) . « سَوِیّاً
» : سالم و متعادل . حال ضمیر فاعلی مستتر در فعل ( تُکَلِّمَ ) است .
سوره مریم آیه 11
متن آیه :
فَخَرَجَ عَلَى قَوْمِهِ مِنَ الْمِحْرَابِ فَأَوْحَى إِلَیْهِمْ أَن سَبِّحُوا بُکْرَةً وَعَشِیّاً
ترجمه :
بعد
( از این بشارت ، زکریّا ) از محراب ( عبادت ) بیرون آمد و به پیش قوم خود
رفت و با رمز و اشاره بدیشان گفت : بامدادان و شامگاهان ( به شکرانه این
نعمت که در سرنوشت آینده همه شما تأثیر بسزا دارد ) به تسبیح و تقدیس ( خدا
) بپردازید .
توضیحات :
« الْمِحْرَابِ » : خلوتکده
عبادت که معمولاً در صدر منزل و بالاتر از نقاط دیگر است ( نگا : ص / 21 )
. حجرهای در اوّل معبد . « بُکْرَةً » : بامدادان . صبحگاهان . «
عَشِیّاً » : شامگاهان . شبانگاهان .
سوره مریم آیه 12
متن آیه :
یَا یَحْیَى خُذِ الْکِتَابَ بِقُوَّةٍ وَآتَیْنَاهُ الْحُکْمَ صَبِیّاً
ترجمه :
(
هنگامی که یحیی متولّد شد و بزرگ گردید و به سن رشد رسید ، خطاب بدو گفتیم
: ) ای یحیی ! کتاب ( تورات ) را با قوّت و ( قدرتِ هرچه تمامتر ) برگیر (
و با جدّ و جهدِ هرچه بیشتر بدان عمل کن ) . ما در کودکی بدو بینش ( دینی و
فهم احکام الهی موجود در تورات ) دادیم .
توضیحات :
«
خُذْ » : برگیر . مراد عمل کردن و اجرا نمودن است ( نگا : اعراف / 171 ) .
« الْکِتَاب » : مراد تورات است . « الْحُکْمَ » : رجاحت عقل و درایت
اسرار شریعت . در اینجا مراد فهم تورات و درک احکام آن است . « صَبِیّاً » :
در حالی که کودک بود .
سوره مریم آیه 13
متن آیه :
وَحَنَاناً مِّن لَّدُنَّا وَزَکَاةً وَکَانَ تَقِیّاً
ترجمه :
و
از فضل خود ، بدو مهر و محبّت فراوان دادیم ( و بر رحم و عطوفت عظیمش
سرشتیم ) و برکت و پاکی نصیبش کردیم ، و او پرهیزگار ( به بار آمد ) و
متّقی بود .
توضیحات :
« حَنَاناً » : مهر و محبّت . رحم و عطوفت . عطف است بر ( الْحُکْمَ ) . « زَکَاةً » : برکت . یعنی او مبارک بود . پاکی و طهارت .
سوره مریم آیه 14
متن آیه :
وَبَرّاً بِوَالِدَیْهِ وَلَمْ یَکُن جَبَّاراً عَصِیّاً
ترجمه :
و او نسبت به پدر و مادرش نیک رفتار و نیکوکار بود و زورگو و سرکش نبود .
توضیحات :
«
بَرّاً » : بسیار نیکوکار و نیک رفتار . عطف است بر ( تَقِیّاً ) . «
جَبّاراً » : زورگو . متکبّری که خویشتن را بالاتر از آن بداند که حق را
بپذیرد و بدان اقرار کند . « عَصِیّاً » : طغیانگر و سرکش .
سوره مریم آیه 15
متن آیه :
وَسَلَامٌ عَلَیْهِ یَوْمَ وُلِدَ وَیَوْمَ یَمُوتُ وَیَوْمَ یُبْعَثُ حَیّاً
ترجمه :
درودش باد ( در سراسر زندگی ) آن روز که متولّد شده است ، و آن روز که میمیرد ، و آن روز که زنده و برانگیخته میشود .
توضیحات :
«
وَ سَلامٌ عَلَیْهِ » : درودش باد . سالم و در امان خواهد بود از اذیّت و
آزار و هول و هراس تمام مراحل زندگی . « حَیّاً » : زنده . حال است و جنبه
تأکید دارد .
سوره مریم آیه 16
متن آیه :
وَاذْکُرْ فِی الْکِتَابِ مَرْیَمَ إِذِ انتَبَذَتْ مِنْ أَهْلِهَا مَکَاناً شَرْقِیّاً
ترجمه :
(
ای پیغمبر ! ) در کتاب ( آسمانی قرآن ، اندکی ) از مریم سخن بگو : آن
هنگام که در ناحیه شرقی ( بیتالمقدّس برای فراغت عبادت ) از خانوادهاش
کناره گرفت .
توضیحات :
« إِنتَبَذَتْ » : کناره گرفت . گوشهگیری کرد .
سوره مریم آیه 17
متن آیه :
فَاتَّخَذَتْ مِن دُونِهِمْ حِجَاباً فَأَرْسَلْنَا إِلَیْهَا رُوحَنَا فَتَمَثَّلَ لَهَا بَشَراً سَوِیّاً
ترجمه :
و
پردهای میان خود و ایشان افکند ( تا خلوتکدهاش از هر نظر برای عبادت
آماده باشد ، در این هنگام ) ما جبریل ( فرشته ) خویش را به سوی او
فرستادیم و جبریل در شکل انسان کامل خوش قیافهای بر مریم ظاهر شد .
توضیحات :
«
رُوحَنَا » : روح متعلّق به خود . مراد از روح ، جبریل است ( نگا : شعراء /
193 ) . « تَمَثَّلَ » : مجسّم گردید . پدیدار شد . « سَوِیّاً » : ( نگا
: مریم / 10 ) .
سوره مریم آیه 18
متن آیه :
قَالَتْ إِنِّی أَعُوذُ بِالرَّحْمَن مِنکَ إِن کُنتَ تَقِیّاً
ترجمه :
(
مریم لرزان و هراسان ) گفت : من از ( سوء قصد ) تو ، به خدای مهربان پناه
میبرم . اگر پرهیزگار هستی ( بترس که من به خدا پناه برده و او کس بیکسان
است ) .
توضیحات :
« إِن کُنتَ تَقِیّاً » : اگر
پرهیزگار هستی . با توجّه بدین معنی ، جزای شرط محذوف و از سیاق پیدا است .
تو پرهیزگار نیستی . چرا که بدون اجازه به حجره عبادتگاه او درآمده است .
در این صورت ، واژه ( إِنْ ) حرف نفی و به معنی ( ما ) است .
سوره مریم آیه 19
متن آیه :
قَالَ إِنَّمَا أَنَا رَسُولُ رَبِّکِ لِأَهَبَ لَکِ غُلَاماً زَکِیّاً
ترجمه :
(
جبریل ) گفت : ( مترس که من یکی از فرشتگان یزدانم و ) پروردگارت مرا
فرستاده است تا ( سبب شوم و ) به تو پسر پاکیزهای ( از نظر خلق و خوی و
جسم و جان ) ببخشم .
توضیحات :
« زَکِیّاً » : پاک از لحاظ ظاهری و معنوی . بزرگ شونده بر خیر و صلاح .
سوره مریم آیه 20
متن آیه :
قَالَتْ أَنَّى یَکُونُ لِی غُلَامٌ وَلَمْ یَمْسَسْنِی بَشَرٌ وَلَمْ أَکُ بَغِیّاً
ترجمه :
( مریم ) گفت : چگونه پسری خواهم داشت ، در حالی که انسانی ( از راه حلال ) با من نزدیکی نکرده است ، و زناکار هم نبودهام ؟ !
توضیحات :
«
لَمْ یَمْسَسْنِی » : به من دست نزده است . مراد نزدیکی زناشوئی است . «
بَغِیّاً » : زناکار . این واژه وصف غالبی است برای زنان ، مثل عاقر و حائض
.
سوره مریم آیه 21
متن آیه :
قَالَ
کَذَلِکِ قَالَ رَبُّکِ هُوَ عَلَیَّ هَیِّنٌ وَلِنَجْعَلَهُ آیَةً
لِلنَّاسِ وَرَحْمَةً مِّنَّا وَکَانَ أَمْراً مَّقْضِیّاً
ترجمه :
(
جبریل ) گفت : همان گونه است ( که بیان داشتی . امّا ) پروردگار تو گفته
است این ( کار ، یعنی دادن فرزند بدون پدر ) برای من آسان است . ( انجام
این امر ) به خاطر آن است که ( میخواهیم ) او را معجزهای برای مردمان
کنیم ، و ( وی را برای بندگان مخلص ) رحمتی از سوی خود سازیم . دیگر کار
انجام یافته است ( و جائی برای بحث و گفتگو نمانده است ) .
توضیحات :
« أَمْراً مَّقْضِیّاً » : کاری است که حکم آن صادر و خاتمه پذیرفته است . کار مقدّر گشته و شدنی است .
سوره مریم آیه 22
متن آیه :
فَحَمَلَتْهُ فَانتَبَذَتْ بِهِ مَکَاناً قَصِیّاً
ترجمه :
( مشیّت خدا تحقّق یافت و مریم ) بدو باردار شد و با جنین ( خود عیسی ) در مکان دوردستی گوشه گرفت .
توضیحات :
« بِهِ » : حرف ( ب ) برای ملابسه و مصاحبه است ، یعنی متلبّسه بِهِ ( نگا : مؤمنون / 20 ) . « قَصِیّاً » : دور افتاده . بعید .
سوره مریم آیه 23
متن آیه :
فَأَجَاءهَا الْمَخَاضُ إِلَى جِذْعِ النَّخْلَةِ قَالَتْ یَا لَیْتَنِی مِتُّ قَبْلَ هَذَا وَکُنتُ نَسْیاً مَّنسِیّاً
ترجمه :
درد
زایمان او را به کنار تنه خرمابنی کشاند ( تا هم بدان تکیه زند و هم
خویشتن را از دید مردمان پنهان دارد . اندیشید که خانوادهاش و خویشان و
بیگانگان نسبت بدو چه خواهند گفت . اندوه و هراس سراسر وجود پاک او را فرا
گرفت . گریان و نالان ) گفت : کاش ! پیش از این مرده بودم و چیز ناقابل
فراموش شدهای بودم .
توضیحات :
« أَجَآءَهَا » :
وادار و ناچارش کرد . او را پناهنده کرد . فعل ماضی باب افعال است از ماده (
جآءَ ، یَجیءُ ) . « الْمَخَاضُ » : درد زایمان . تکان خوردن بچّه در شکم
هنگام ولادت . از ماده ( مَخْض ) است . « جِذْعِ » : تنه . ساقه . «
النَّخْلَةِ » : خرمابن . درخت خرما . « نَسْیاً » : چیز ناچیز و ناقابلی
که در خور توجّه نبوده و چه بسا از یادها فراموش شود . مصدر است و به معنی
اسم مفعول . « مَنسِیّاً » : فراموش شده . از یاد رفته . متروک .
سوره مریم آیه 24
متن آیه :
فَنَادَاهَا مِن تَحْتِهَا أَلَّا تَحْزَنِی قَدْ جَعَلَ رَبُّکِ تَحْتَکِ سَرِیّاً
ترجمه :
(
جبرئیل ) از پائین او ، وی را صدا زد ( و گفت که از تنهائی و نبودن خوردنی
و نوشیدنی ، و از این که مردم چه خواهند گفت ) غمگین مباش . پروردگارت
پائین ( تر از ) تو چشمهای پدید آورده است ( و روانش کرده است ) .
توضیحات :
«
نَادَاهَا » : او را صدا زد . فاعل جبرئیل است . برخی آن را عیسی میدانند
که از درون شکم ، مادر خود را ندا داده است . « مِن تَحْتِهَا » : از مکان
پائین و زیرین او . « تَحْتَکِ » : زیرین و پائین تو . « سَرِیّاً » :
چشمه . رودخانه کوچک . پیدایش این آب ، نخستین نشانه دالّ بر پاکی و کرامت
مریم بود . از ماده ( سَری ، یَسْری ) . انسان والامقام که مراد عیسی است .
یا از ماده ( سَرا ، یَسْرُو ) . « قَدْ جَعَلَ رَبُّکِ تَحْتَکِ سَرِیّاً
» : خداوند پائینتر از مکان تو چشمهای یا رودخانهای پدیدار کرده است .
خداوند از تو بزرگواری را به وجود میآورد .
سوره مریم آیه 25
متن آیه :
وَهُزِّی إِلَیْکِ بِجِذْعِ النَّخْلَةِ تُسَاقِطْ عَلَیْکِ رُطَباً جَنِیّاً
ترجمه :
تنه خرمابن را بجنبان و بتکان ، تا خرمای نورس دست چینی بر تو فرو افکَنَد .
توضیحات :
«
هُزِّی » : تکان بده . بجنبان . « رُطَباً » : خرمای تازه و نورس . «
جَنِیّاً » : دست چین . میوهای که برگزیده شود و با دست کنده شود . مراد
میوه نورس و مرغوب است . فَعیل به معنی مَفْعُول است . به بار نشستن درخت
خرما و رسیدن فوری میوه آن ، دومین نشانه دالّ بر پاکی و کرامت مریم بود .
سوره مریم آیه 26
متن آیه :
فَکُلِی وَاشْرَبِی وَقَرِّی عَیْناً فَإِمَّا تَرَیِنَّ مِنَ الْبَشَرِ
أَحَداً فَقُولِی إِنِّی نَذَرْتُ لِلرَّحْمَنِ صَوْماً فَلَنْ أُکَلِّمَ
الْیَوْمَ إِنسِیّاً
ترجمه :
پس ( از این خرمای
شیرین ) بخور و ( از آن آب گوارا ) بیاشام و ( به این فرزند دلبند و معجزه
خداوند ) چشم را روشن دار ، و هرگاه کسی را دیدی ( و در این زمینه از تو
توضیح خواست با اشاره بدو بفهمان و ) بگو : که من برای خدای مهربان روزه (
سکوت و خودداری از گفتار ) نذر کردهام ، و به همین دلیل امروز با انسانی
سخن نمیگویم .
توضیحات :
« قَرِّی عَیْناً » : چشمت
را روشن دار . شاد باش . « قُولِی » : بگو . مراد از گفتن ، اشاره کردن و
فهماندن است . « صَوْماً » : روزه . مراد روزه سکوت است که در شرع اسلام
منسوخ گشته است و مشروع نیست . « إِنسِیّاً » : مفرد اسم جنس جمعی ( إِنس )
به معنی انسان است .
سوره مریم آیه 27
متن آیه :
فَأَتَتْ بِهِ قَوْمَهَا تَحْمِلُهُ قَالُوا یَا مَرْیَمُ لَقَدْ جِئْتِ شَیْئاً فَرِیّاً
ترجمه :
مریم او را در آغوش گرفت و پیش اقوام و خویشان خود برد . آنان گفتند : ای مریم ! عجب کار زشتی کردهای !
توضیحات :
« تَحْمِلُهُ » : در حالی که او را برداشته بود . « فَرِیّاً » : بسیار زشت و عجیب . کار نادرست و نابجا .
سوره مریم آیه 28
متن آیه :
یَا أُخْتَ هَارُونَ مَا کَانَ أَبُوکِ امْرَأَ سَوْءٍ وَمَا کَانَتْ أُمُّکِ بَغِیّاً
ترجمه :
ای خواهر هارون ! نه پدر تو مرد بدی بود ، و نه مادرت زن بدکارهای !
توضیحات :
«
هَارُونَ » : مراد هارون برادر موسی است که یکی از پیغمبران خدا بوده و
مریم از نسل او است . این که با وجود فاصله صدها سال ، قرآن فرموده است : (
یَآ أُخْتَ هَارُونَ ) این اصطلاح زبان عربی است . مثلاً عربها میگویند :
یا أَخَا الْعَرَبِ . یا أَخا تَمیمٍ . پس مراد این میشود که : یا
سُلالَةَ هَارُونَ النَّبِیِّ التَّقِیِّ الْوَرِعِ . « أُمُّکِ » : ( نگا
: آلعمران / 35 ) .
سوره مریم آیه 29
متن آیه :
فَأَشَارَتْ إِلَیْهِ قَالُوا کَیْفَ نُکَلِّمُ مَن کَانَ فِی الْمَهْدِ صَبِیّاً
ترجمه :
(
مریم ) اشاره بدو ( یعنی نوزادش عیسی ) کرد ( و گفت با او حرف بزنید ) .
گفتند : ما چگونه با کودکی که در گهواره است سخن بگوئیم ؟
توضیحات :
« الْمَهْدِ » : گهواره . « صَبِیّاً » : کودک . حال است .
سوره مریم آیه 30
متن آیه :
قَالَ إِنِّی عَبْدُ اللَّهِ آتَانِیَ الْکِتَابَ وَجَعَلَنِی نَبِیّاً
ترجمه :
(
هنگامی که عیسی سخن ایشان را شنید ) گفت : من بنده خدایم ، برای من کتاب (
آسمانی انجیل ) را خواهد فرستاد و مرا پیغمبر خواهد کرد .
توضیحات :
«
ءَاتَانِیَ » و « جَعَلَنِی » : استعمال فعل ماضی به خاطر وقوع قطعی کار
در آینده نزدیک است که انگار رخ داده است . یا این که به اعتبار سبقت آن
در قضا و قدر الهی است .
سوره مریم آیه 31
متن آیه :
وَجَعَلَنِی مُبَارَکاً أَیْنَ مَا کُنتُ وَأَوْصَانِی بِالصَّلَاةِ وَالزَّکَاةِ مَا دُمْتُ حَیّاً
ترجمه :
و
مرا - در هر کجا که باشم - شخص پربرکت و سودمندی ( برای مردمان ) مینماید
، و مرا به نماز خواندن و زکات دادن - تا وقتی که زنده باشم - سفارش
میفرماید .
توضیحات :
« مَادُمْتُ حَیّاً » : مادام که زنده باشم .
سوره مریم آیه 32
متن آیه :
وَبَرّاً بِوَالِدَتِی وَلَمْ یَجْعَلْنِی جَبَّاراً شَقِیّاً
ترجمه :
و ( مرا سفارش میفرماید ) به نیکی و نیکرفتاری در حق مادرم . و مرا ( نسبت به مردم ) زورگو و بدرفتار نمیسازد .
توضیحات :
« بَرّاً » : نیکرفتار ( نگا : مریم / 14 ) . « شَقِیّاً » : سختگیر . بد رفتار . بدبخت .
سوره مریم آیه 33
متن آیه :
وَالسَّلَامُ عَلَیَّ یَوْمَ وُلِدتُّ وَیَوْمَ أَمُوتُ وَیَوْمَ أُبْعَثُ حَیّاً
ترجمه :
و
سلام ( خدا ) بر من است ( در سراسر زندگی ، ) آن روز که متولّد شدهام ، و
آن روز که میمیرم ، و آن روز که زنده و برانگیخته میشوم !
توضیحات :
« وَالسَّلامُ عَلَیَّ » : ( نگا : مریم / 15 ) .
سوره مریم آیه 34
متن آیه :
ذَلِکَ عِیسَى ابْنُ مَرْیَمَ قَوْلَ الْحَقِّ الَّذِی فِیهِ یَمْتَرُونَ
ترجمه :
این
است عیسی پسر مریم ، ( با این صفات و خصالی که گذشت ) . این ، سخن راستین
درباره او است ، سخن راستینی که در آن تردید میکنند .
توضیحات :
«
ذلِکَ » : این موصوف به صفات جلیله و خصال حمیده . مبتدا است و خبر آن (
عیسی ) است . « قَوْلَ الْحَقِّ » : سخن راستین ( نگا : آلعمران / 59 و
60 ) . اضافه موصوف به صفت است . گفتار خدا . عیسی پدیده فرمان واژه ( کُنْ
) الله است . نصب ( قَوْلَ ) بدان علّت است که مفعول فعل محذوف است و
تقدیر چنین است : أقُولُ لَکُمْ فیهِ قَوْلَ الْحَقِّ . یا حال است و تقدیر
چنین میگردد : حالُ کَوْنِ عِیسی کَلِمَةُ اللهِ . یا این که نصب آن بنا
بر مدح است . « یَمْتَرُونَ » : شکّ و تردید میکنند . اختلاف میورزند .
سوره مریم آیه 35
متن آیه :
مَا کَانَ لِلَّهِ أَن یَتَّخِذَ مِن وَلَدٍ سُبْحَانَهُ إِذَا قَضَى أَمْراً فَإِنَّمَا یَقُولُ لَهُ کُن فَیَکُونُ
ترجمه :
سزاوار
خداوند نیست که فرزندی داشته باشد . او منزّه ( از اتّخاذ و انتخاب فرزند ،
و به دور از این گونه عیبها و نقصها ) است . هرگاه اراده پدید آوردن چیزی و
انجام کاری کند ، تنها کافی است راجع بدان بگوید : بشو ! و میشود . ( پس
چنین قادر متعالی هرگز نیازی به فرزند ندارد ) .
توضیحات :
« قَضَیا » : اراده کرد .
سوره مریم آیه 36
متن آیه :
وَإِنَّ اللَّهَ رَبِّی وَرَبُّکُمْ فَاعْبُدُوهُ هَذَا صِرَاطٌ مُّسْتَقِیمٌ
ترجمه :
و
تنها خداوند ، پروردگار من و پروردگار شما است ، پس او را پرستش کنید ( و
بس ) . این است راه راست ( و درست منتهی به نجات و سعادت ) .
توضیحات :
« هذا » : این راهی که شما را بدان دعوت کردم ( نگا : زخرف / 63 و 64 ) .
سوره مریم آیه 37
متن آیه :
فَاخْتَلَفَ الْأَحْزَابُ مِن بَیْنِهِمْ فَوَیْلٌ لِّلَّذِینَ کَفَرُوا مِن مَّشْهَدِ یَوْمٍ عَظِیمٍ
ترجمه :
سپس
( با وجود این همه تأکید عیسی بر توحید و یکتاپرستی ، و روشنی کار او )
گروهها ( و دستههای یهودیان و مسیحیان ) در میان خود راههای مختلفی را در
پیش گرفتند ( و عقائد گوناگونی درباره مسیح ابراز داشتند ) . وای به حال
کافران ! ( چون ایشان ) در هنگامه روز بزرگ ( قیامت چه خواهند دید و چه
خواهند کشید ! ) .
توضیحات :
« الأحْزَابُ » :
گروهها و دستهها . مراد فرق مختلف یهودیان و مسیحیان است . « وَیْلٌ » :
هلاک و نابودی . وای . « مَشْهَدِ » : صحنه قیامت . هنگامه رستاخیز . حضور
یافتن . گواهی . جایگاه گواهی پیغمبران و فرشتگان و اعضاء انسان ، بر اعمال
بندگان ( نگا : غافر / 51 ) .
سوره مریم آیه 38
متن آیه :
أَسْمِعْ بِهِمْ وَأَبْصِرْ یَوْمَ یَأْتُونَنَا لَکِنِ الظَّالِمُونَ الْیَوْمَ فِی ضَلَالٍ مُّبِینٍ
ترجمه :
(
کافران انگار در این جهان کر و کورند ، ولی ) در آن روز که به پیش ما
میآیند ، چه گوش شنوا و چه چشم بینائی پیدا میکنند ( امّا چه فایده که آن
روز کار از کار گذشته است و وقت حساب و کتاب فرا رسیده است ) ولیکن
ستمکاران ، امروزه ( که جهان کسب و عمل و اندوختن و توختن است ) در گمراهی
آشکاری بسر میبرند .
توضیحات :
« أَسْمِعْ بِهِمْ
وَ أَبْصِرْ » : چه شنوا و چه بینایند . فعل تعجّب میباشند . یعنی
ستمکاران در قیامت همه چیز را چنان که هست میدانند ، برعکس دنیا که بیخبر
از حقایق بودند . « الْیَوْمَ » : امروز . مراد جهان فعلی یا دنیای عاجل
است .
سوره مریم آیه 39
متن آیه :
وَأَنذِرْهُمْ یَوْمَ الْحَسْرَةِ إِذْ قُضِیَ الْأَمْرُ وَهُمْ فِی غَفْلَةٍ وَهُمْ لَا یُؤْمِنُونَ
ترجمه :
(
ای پیغمبر ! ) ظالمان را از روز حسرت ( که رستاخیز است ) بترسان . آن
هنگامی که کار از کار میگذرد و ( همهچیز دنیا پایان میگیرد و وقت حساب و
کتاب فرا میرسد ، و ستمکاران میبینند که ) ایشان در غفلت ( عمر گرانمایه
را ) بسر بردهاند و ( به قیامت و بهشت و دوزخی ) ایمان نداشتهاند .
توضیحات :
«
یَوْمَ الْحَسْرَةِ » : روز قیامت است که هنگام پشیمان شدن و فسوسا و
دریغا گفتن است و آه کشیدن و تأسّف خوردن که : نکردیم کاری که امروز ما را
به کار آید . « إِذْ قُضِیَ الأمْرُ » : آن گاه که کار دنیا پایان میگیرد (
نگا : انعام / 31 و زمر / 56 ) . آن گاه که به حساب همگان رسیدگی میگردد
و نیکان رهسپار بهشت و بدان رهسپار دوزخ میشوند .
سوره مریم آیه 40
متن آیه :
إِنَّا نَحْنُ نَرِثُ الْأَرْضَ وَمَنْ عَلَیْهَا وَإِلَیْنَا یُرْجَعُونَ
ترجمه :
ما وارث ( اصلی ) زمین و همه کسانی هستیم که بر روی آن زندگی میکنند ، و ( همگان ) به سوی ما برگردانده میشوند .
توضیحات :
« نَرِثُ » : به ارث میبریم . مراد این است که اموال مردمان و خود ایشان ، جاویدان نیست و مالک اصلی خدا است .
سوره مریم آیه 41
متن آیه :
وَاذْکُرْ فِی الْکِتَابِ إِبْرَاهِیمَ إِنَّهُ کَانَ صِدِّیقاً نَّبِیّاً
ترجمه :
در
کتاب ( قرآن ، برای مردمان ، گوشهای از سرگذشت ) ابراهیم را بیان کن . او
بسیار راست کردار و راست گفتار و پیغمبر ( یزدان دادار ) بود .
توضیحات :
«
أُذْکُرْ فِی الْکِتابِ » : آنچه در قرآن راجع به ابراهیم است بر خوان . «
صِدِّیقاً » : کسی که بسیار تصدیق کننده حق باشد . راستکار و راستگو ( نگا
: نساء / 69 ) .
سوره مریم آیه 42
متن آیه :
إِذْ قَالَ لِأَبِیهِ یَا أَبَتِ لِمَ تَعْبُدُ مَا لَا یَسْمَعُ وَلَا یُبْصِرُ وَلَا یُغْنِی عَنکَ شَیْئاً
ترجمه :
هنگامی
( را بیان دار ) که ( محترمانه ) به پدرش گفت : ای پدر ! چرا چیزی را
پرستش میکنی که نمیشنود و نمیبیند و اصلاً شرّ و بلائی از تو به دور
نمیدارد ؟
توضیحات :
« لا یُغْنِی عَنکَ شَیْئاً » :
هیچ گونه مشکلی را برای تو حل نمیکند و اصلاً شرّ و بلائی از تو به دور
نمیدارد . واژه ( شَیْئاً ) مفعول به و یا این که مفعول مطلق است .
سوره مریم آیه 43
متن آیه :
یَا أَبَتِ إِنِّی قَدْ جَاءنِی مِنَ الْعِلْمِ مَا لَمْ یَأْتِکَ فَاتَّبِعْنِی أَهْدِکَ صِرَاطاً سَوِیّاً
ترجمه :
ای
پدر ! دانشی ( از طریق وحی الهی ) نصیب من شده است که بهره تو نگشته است ،
بنابراین از من پیروی کن تا تو را به راه راست رهنمود کنم .
توضیحات :
« صِراطاً سَوِیّاً » : راه راست و درستی که منتهی به بهشت میگردد .
سوره مریم آیه 44
متن آیه :
یَا أَبَتِ لَا تَعْبُدِ الشَّیْطَانَ إِنَّ الشَّیْطَانَ کَانَ لِلرَّحْمَنِ عَصِیّاً
ترجمه :
ای پدر ! اهریمن را پرستش مکن که اهریمن پیوسته در برابر ( فرمان خداوند ) رحمان سرکش بوده و هست .
توضیحات :
«
لا تَعْبُدِ الشَّیْطَانَ » : مراد از پرستیدن شیطان ، اطاعت از او در کار
و بار زندگی ، و از جمله در امر بتپرستی است ( نگا : سبأ / 41 و یس / 60
) . « عَصِیّاً » : سرکش . نافرمان .
سوره مریم آیه 45
متن آیه :
یَا أَبَتِ إِنِّی أَخَافُ أَن یَمَسَّکَ عَذَابٌ مِّنَ الرَّحْمَن فَتَکُونَ لِلشَّیْطَانِ وَلِیّاً
ترجمه :
ای
پدر ! من از این میترسم که عذاب سختی از سوی خداوند مهربان گریبانگیر تو
شود ( که آتش دوزخ است ) و آن گاه همدم شیطان ( در نفرین یزدان و عذاب
سوزان ) شوی .
توضیحات :
« وَلِیّاً » : دوست . همدم .
سوره مریم آیه 46
متن آیه :
قَالَ أَرَاغِبٌ أَنتَ عَنْ آلِهَتِی یَا إِبْراهِیمُ لَئِن لَّمْ تَنتَهِ لَأَرْجُمَنَّکَ وَاهْجُرْنِی مَلِیّاً
ترجمه :
(
پدر ابراهیم برآشفت و ) گفت : آیا تو ای ابراهیم از خدایان من رویگردانی ؟
! اگر ( از این کار یکتاپرستی و ناسزاگوئی درباره بتان ) دست نکشی ، حتماً
تو را سنگسار میکنم . برو برای مدّت مدیدی از من دور شو ( تا آتش کینه و
خشمم فروکش کند ، و دست به خون تو نیالایم ) .
توضیحات :
«
رَاغِبٌ . . . عَنْ » : رویگردان از . بیزار از . « أُهْجُرْنِی » : مرا
رها کن و از پیش من برو . « مَلِیّاً » : مدّت طولانی . از واژه ( مَلاوَة )
به معنی زمان دراز . در این صورت ظرف است ، یا صفت مصدر محذوف است . این
واژه را به معنی ( سالم ) نیز معنی کردهاند ، که در این صورت حال است . «
أُهْجُرْنِی مَلِیّاً » : مدّتهای مدید از پیش من برو . برای همیشه از من
دور شو . سالم از پیش من برو .
سوره مریم آیه 47
متن آیه :
قَالَ سَلَامٌ عَلَیْکَ سَأَسْتَغْفِرُ لَکَ رَبِّی إِنَّهُ کَانَ بِی حَفِیّاً
ترجمه :
(
ابراهیم به آرامی و مهربانی ) گفت : ( پدر ) خداحافظ ! من از پروردگارم
برای تو آمرزش خواهم خواست . چرا که او نسبت به من بسیار عنایت و محبّت
دارد .
توضیحات :
« سَلامٌ عَلَیْکَ » : خداحافظ .
سلام در چنین مواردی برای تودیع و متارکه است ( نگا : قصص / 55 ، رخرف /
89 ، فرقان / 63 ) . « حَفِیَّاً » : گرم و مهربان . مبالغه کننده در پرسش
از حال کسی و عنایت بدو ( نگا : اعراف / 187 ) .
سوره مریم آیه 48
متن آیه :
وَأَعْتَزِلُکُمْ وَمَا تَدْعُونَ مِن دُونِ اللَّهِ وَأَدْعُو رَبِّی عَسَى أَلَّا أَکُونَ بِدُعَاء رَبِّی شَقِیّاً
ترجمه :
و
از شما ( ای پدر ! و ای قوم بتپرست ! ) و از آنچه بجز خدا میپرستید
کنارهگیری و دوری میکنم ، و تنها پروردگارم را میپرستم . امید است در
پرستش پروردگارم ( طاعت و عبادت من پذیرفته شود و ) بدبخت و نومید نگردم .
توضیحات :
«
تَدْعُونَ » : عبادت میکنید . به کمک میطلبید و به فریاد میخوانید . «
أَدْعُو » : میپرستم . به فریاد میخوانم . الف زائدی در رسمالخطّ قرآنی
دارد . « بِدُعَآءِ » : در پرستش . در به کمک طلبیدن . حرف ( بِ ) به معنی (
فی ) است . « شَقِیّاً » : ( نگا : مریم / 4 ) . معنی دیگر آیه : من از
شما ( پدر ، و قوم بتپرست ) و از آنچه بجز خدا میپرستید ، کنارهگیری
میکنم ، و تنها پروردگارم را به فریاد میخوانم . امید است که دعای من در
پیشگاه پروردگارم بیپاسخ نماند .
سوره مریم آیه 49
متن آیه :
فَلَمَّا اعْتَزَلَهُمْ وَمَا یَعْبُدُونَ مِن دُونِ اللَّهِ وَهَبْنَا لَهُ إِسْحَاقَ وَیَعْقُوبَ وَکُلّاً جَعَلْنَا نَبِیّاً
ترجمه :
هنگامی
که از آنان و از چیزهائی که بجز خدا میپرستیدند ، کنارهگیری کرد ( و از
میان ایشان هجرت نمود ) ، ما بدو اسحاق و ( از اسحاق ) یعقوب بخشیدیم ، و
هر یک از آنان را پیغمبر بزرگی کردیم .
توضیحات :
«
وَهَبْنا لَهُ إسْحَاقَ وَ یَعْقُوبَ » : اسحاق پسر ابراهیم بوده و یعقوب
فرزند اسحاق و نوه ابراهیم است . این هم مژده دیگری به ابراهیم بود که پسرش
اسحاق ، دارای فرزند خواهد بود . « کُلاًّ » : هر یک از اسحاق و یعقوب .
هر یک از ابراهیم و اسحاق و یعقوب . این واژه مفعول اوّل فعل ( جَعَلْنَا )
و بر آن مقدّم شده است .
سوره مریم آیه 50
متن آیه :
وَوَهَبْنَا لَهُم مِّن رَّحْمَتِنَا وَجَعَلْنَا لَهُمْ لِسَانَ صِدْقٍ عَلِیّاً
ترجمه :
و رحمت خویش را شامل ایشان کردیم ( و در پرتو آن به خیر و خوبی دنیا و آخرت رسیدند ) و آنان را نیکونام و بلندآوازه کردیم .
توضیحات :
«
مِن رَّحْمَتِنَا » : رحمت خود را . برخی از رحمت خود را . در پرتو رحمت
خود خیر و خوبی دنیا و آخرت را بهره ایشان کردیم . « لِسَانَ » : زبان . در
اینجا مراد کلام و گفتار است . عربها گاهی اندام را بر چیزی اطلاق میکنند
که از آن عضو صادر میشود . از قبیل : یَد ، بر قدرت و عطاء ( نگا : فتح /
10 ، ص / 45 ) . قَدَم ، بر فضل و برتری ( نگا : یونس / 2 ) . لِسَان ،
بر کلام ( نگا : ابراهیم / 4 ) . « لِسَانَ صِدْقٍ » : ذکر جمیل . نام
نیکو . ( صِدْقٍ ) مصدر است و به هنگام اضافه واژهای بدان ، معنی وصفی
دارد و بیانگر زیبائی و نیکوئی مضافِ خود است . از قبیل : رَجُلُ صِدْقٍ .
إِمْرَأَةُ صِدْقٍ . قَدَمُ صِدْقٍ . مَقْعَدُ صِدْقٍ . لِسانُ صِدْقٍ .
اضافه موصوف به صفتِ خود است ( نگا : یونس / 2 ) . « عَلِیّاً » : والا
مقام . صفت ( لِسانَ ) است .
سوره مریم آیه 51
متن آیه :
وَاذْکُرْ فِی الْکِتَابِ مُوسَى إِنَّهُ کَانَ مُخْلَصاً وَکَانَ رَسُولاً نَّبِیّاً
ترجمه :
در کتاب ( آسمانی قرآن ) سخن از موسی بگو . کسی که پاک و برگزیده خدا ، و پیغمبری بس والا بود .
توضیحات :
«
کَانَ » : بود . تکرار این واژه ، برای تکریم و تفخیم شأن موسی است . «
مُخْلَصاً » : کسی که خدا او را از نقائص زدوده و برای خویشتن برگزیده است (
نگا : اعراف / 144 ) . کسی که با تمام وجود از آن خدا و پالوده از شرک
است ( نگا : یوسف / 24 ) . « نَبِیّاً » : والا مقام . رفیع . از مصدر (
نُبُوَّة ) به معنی رفعت . خبر دهنده . از ( نَبَأ ) به معنی خبر ؛ یعنی
کسی که از سوی خدا ، یکتاپرستی و قوانین الهی را به اطّلاع مردم میرساند .
در این صورت ، ذکر دو وصف ( رَسُولاً ) و ( نَبِیّاً ) تنها جنبه تأکید و
تعظیم دارد .
سوره مریم آیه 52
متن آیه :
وَنَادَیْنَاهُ مِن جَانِبِ الطُّورِ الْأَیْمَنِ وَقَرَّبْنَاهُ نَجِیّاً
ترجمه :
ما او را از طرف راست کوه طور ندا در دادیم ( و موسی از جانب راست خود ندای ما را شنید ) و او را نزدیک کردیم و با او سخن گفتیم .
توضیحات :
«
الأیْمَنِ » : طرف راست . مراد این است که نسبت به موسی ، طرف راست بود
والاّ کوه راست و چپ ندارد . صفت ( جانِبِ ) است ( نگا : طه / 80 ) . این
واژه به معنی ( مُبارَک ) نیز آمده است . در این صورت میتواند صفت (
جانِبِ ) یا ( الطُّورِ ) باشد . « قَرَّبْنَاهُ نَجِیّاً » : مراد از
نزدیک گرداندن ، قرب و منزلت بخشیدن معنوی است ، و ( نَجِیّاً ) فَعیل به
معنی مُفاعِل ، یعنی مُناجی است ؛ همچون جَلیس به معنی مُجالِس ، و نَدیم
به معنی مُنادِم ، و حال است ( نگا : یوسف / 80 ) .
سوره مریم آیه 53
متن آیه :
وَوَهَبْنَا لَهُ مِن رَّحْمَتِنَا أَخَاهُ هَارُونَ نَبِیّاً
ترجمه :
و ما از روی مرحمت خود ، برادرش هارون را که پیغمبر بود ، بدو دادیم ( و او را دستیار و پشتیبانش کردیم ) .
توضیحات :
«
مِن رَّحْمَتِنَا » : به خاطر مرحمت خود . از مرحمت خود . « أَخَاهُ
هَارُونَ نَبِیّاً » : واژه ( أَخا ) مفعول و ( هارُونَ ) عطف بیان ، و (
نَبِیّاً ) حال هارون است .
سوره مریم آیه 54
متن آیه :
وَاذْکُرْ فِی الْکِتَابِ إِسْمَاعِیلَ إِنَّهُ کَانَ صَادِقَ الْوَعْدِ وَکَانَ رَسُولاً نَّبِیّاً
ترجمه :
در کتاب ( آسمانی قرآن ) از اسماعیل بگو . آن کسی که در وعدههایش راست بود ، و پیغمبر والا مقامی بود .
توضیحات :
« کَانَ رَسُولاً نَّبِیّاً » : ( نگا : مریم / 51 ) .
سوره مریم آیه 55
متن آیه :
وَکَانَ یَأْمُرُ أَهْلَهُ بِالصَّلَاةِ وَالزَّکَاةِ وَکَانَ عِندَ رَبِّهِ مَرْضِیّاً
ترجمه :
او همواره خانواده خود را به اقامه نماز و دادن زکات دستور میداد ، و در پیشگاه پروردگارش مورد رضایت بود .
توضیحات :
« مَرْضِیّاً » : مورد رضایت . اسم مفعول است .
سوره مریم آیه 56
متن آیه :
وَاذْکُرْ فِی الْکِتَابِ إِدْرِیسَ إِنَّهُ کَانَ صِدِّیقاً نَّبِیّاً
ترجمه :
و در کتاب ( آسمانی قرآن ) از ادریس بگو . او بسیار راستکار و راستگو و پیغمبر بزرگی بود .
توضیحات :
« صِدِّیقاً » : بسیار راست و درست در کردار و گفتار .
سوره مریم آیه 57
متن آیه :
وَرَفَعْنَاهُ مَکَاناً عَلِیّاً
ترجمه :
ما او را به منزلت و مکانت والائی نائل کردیم .
توضیحات :
« رَفَعْنَاهُ » : او را رفعت و منزلت دادیم ( نگا : شرح / 4 ) .
سوره مریم آیه 58
متن آیه :
أُوْلَئِکَ الَّذِینَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَیْهِم مِّنَ النَّبِیِّینَ
مِن ذُرِّیَّةِ آدَمَ وَمِمَّنْ حَمَلْنَا مَعَ نُوحٍ وَمِن ذُرِّیَّةِ
إِبْرَاهِیمَ وَإِسْرَائِیلَ وَمِمَّنْ هَدَیْنَا وَاجْتَبَیْنَا إِذَا
تُتْلَى عَلَیْهِمْ آیَاتُ الرَّحْمَن خَرُّوا سُجَّداً وَبُکِیّاً
ترجمه :
آنان
که پیغمبرانی بودند از سُلاله آدم ، و از فرزندان کسانی که با نوح سوار
کشتی کردیم ، و از دودمان ابراهیم و یعقوب ، و از زمره کسانی که آنان را (
به سوی ایمان ) رهنمود و ( برای رسالت آسمانی ) برگزیده بودیم و بدیشان
نعمت ( دنیا و آخرت ) داده بودیم ، هر زمان که آیات خداوند مهربان پیش
ایشان تلاوت میشد ، سجدهکنان و گریان به خاک میافتادند .
توضیحات :
«
أولئِکَ » : آنان . یعنی انبیاء و رُسُل دهگانه مذکور ، از زکریّا تا
ادریس : . « إِسْرَآئِیلَ » : یعقوب . « خَرُّوا » : از بالا فروافتادند .
به روی افتادند . « سُجَّداً » : جمع ساجِد ، سجدهکنان . « بُکِیّاً » :
جمع باکی ، گریهکنان . « سُجَّداً وَ بُکِیّاً » : حال اوّل و دوم هستند
.
سوره مریم آیه 59
متن آیه :
فَخَلَفَ مِن بَعْدِهِمْ خَلْفٌ أَضَاعُوا الصَّلَاةَ وَاتَّبَعُوا الشَّهَوَاتِ فَسَوْفَ یَلْقَوْنَ غَیّاً
ترجمه :
بعد
از آنان ، فرزندان ناخلَفی ( روی کار آمدند و در زمین ) جایگزین شدند که
نماز را ( ترک کردند و بهرهمندی از آن را ) هدر دادند و به دنبال ( لذائذ و
) شهوات راه افتادند ، و ( مجازات ) گمراهی ( خود را در دنیا و آخرت )
خواهند دید .
توضیحات :
« خَلَفَ » : جانشین و
جایگزین گردید . بعد از ایشان آمدند . « خَلْفٌ » : فرزندان ناشایست و
ناصالح . ( خَلْف ) با سکون عینالفعل ، اولاد اَشرار را ، و ( خَلَف ) با
فتح عینالفعل ، اولاد اَخیار را میگویند . « غَیّاً » : ضلالت و گمراهی (
نگا : بقره / 256 ) . گاهی مثل اینجا مراد نتیجه گمراهی است که عذاب است .
و یا این که در « فَسَوْفَ یَلْقَوْنَ غَیّاً » : مضاف محذوف است و تقدیر
چنین است : « فَسَوْفَ یَلْقَوْنَ جَزَآءَ غَیٍّ » : ( نگا : فرقان / 68
) .
سوره مریم آیه 60
متن آیه :
إِلَّا مَن تَابَ وَآمَنَ وَعَمِلَ صَالِحاً فَأُوْلَئِکَ یَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ وَلَا یُظْلَمُونَ شَیْئاً
ترجمه :
مگر
آن کسانی که توبه کنند و ( چنان که باید ) ایمان بیاورند و کارهای شایسته
کنند . این چنین کسانی وارد بهشت میشوند و کمترین ستمی بدانان نخواهد شد
.
توضیحات :
« لا یُظْلَمُونَ شَیْئاً » : هیچ ستمی بدیشان نمیشود . کمترین ظلمی بدیشان نمیشود .
سوره مریم آیه 61
متن آیه :
جَنَّاتِ عَدْنٍ الَّتِی وَعَدَ الرَّحْمَنُ عِبَادَهُ بِالْغَیْبِ إِنَّهُ کَانَ وَعْدُهُ مَأْتِیّاً
ترجمه :
باغهای
ماندگاریی و جاودانگیی که خداوند مهربان آن را به بندگان خود وعده داده
است و ایشان نادیده بدان ایمان دارند . وعده خدا حتماً تحقّق میپذیرد ( و
روزی آنان بهشت خدا را دیده و بدان وارد میگردند ) .
توضیحات :
«
جَنَّاتِ عَدْنٍ » : ( نگا : توبه / 72 ) . جنّاتِ بدل از ( الْجَنَّةَ )
در آیه قبلی است . « بِالْغَیْبِ » : حرف ( بِ ) حالیّه و ذوالحال ضمیر (
ها ) است که عائد موصول و محذوف است . یعنی : بهشت را وعده داده است و از
دیده ایشان پنهان است . و یا این که حرف ( بِ ) سببیّه است و معنی چنین
میشود : به سبب تصدیق غیب و ایمان بدان . « وَعْد » : مصدر و به معنی اسم
مفعول ، یعنی مَوْعُود است . « مَأْتِیّاً » : آینده . اسم مفعول و به معنی
اسم فاعل است .
سوره مریم آیه 62
متن آیه :
لَا یَسْمَعُونَ فِیهَا لَغْواً إِلَّا سَلَاماً وَلَهُمْ رِزْقُهُمْ فِیهَا بُکْرَةً وَعَشِیّاً
ترجمه :
آنان
در آنجا گفتار پوچ و بیهودهای نمیشنوند ، لیکن درود ( یزدان و فرشتگان و
مؤمنان ) را ( میشنوند ) ، صبحگاهان و شامگاهان ( و تمام اوان و زمان )
خوراک و طعام ایشان آماده است .
توضیحات :
« إِلاّ
سَلاماً » : جز درود را . لیکن درود را . مراد سلام یزدان ( نگا : یس / 58
) و فرشتگان ( نگا : رعد / 24 ) و مؤمنان ( نگا : ابراهیم / 23 ) است . «
بُکْرَةً وَ عَشِیّاً » : صبح و شام . مراد همه اوقات است .
سوره مریم آیه 63
متن آیه :
تِلْکَ الْجَنَّةُ الَّتِی نُورِثُ مِنْ عِبَادِنَا مَن کَانَ تَقِیّاً
ترجمه :
این است بهشتی که ما آن را به بندگان خود - به آن کسانی که پرهیزگار باشند - میدهیم .
توضیحات :
« نُورِثُ مَنْ » : به تملیک کسی در میآوریم که . « تَقِیّاً » : پرهیزگار . خداترس .
سوره مریم آیه 64
متن آیه :
وَمَا نَتَنَزَّلُ إِلَّا بِأَمْرِ رَبِّکَ لَهُ مَا بَیْنَ أَیْدِینَا
وَمَا خَلْفَنَا وَمَا بَیْنَ ذَلِکَ وَمَا کَانَ رَبُّکَ نَسِیّاً
ترجمه :
ما
( فرشتگان ، بندگان جان و دل بر کف یزدان ) جز به فرمان پروردگارت فرود
نمیآئیم ( و به کره زمین گام نمیگذاریم ) . از آن او است آنچه پیش روی ما
و آنچه پشت سرِ ما و آنچه میان این دو است و پروردگارت فراموشکار نبوده ( و
نیست ) .
توضیحات :
« مَا نَتَنَزَّلُ . . . » :
فرود نمیآئیم . مدّتی جبرئیل پیک وحی پیش پیغمبر نیامد . کافران گفتند :
پروردگارش او را فراموش کرده است . هنگامی که جبرئیل مجدّدا نازل شد ، علّت
تأخیر را پرسید . او آیه فوق را برخواند . « مَا بَیْنَ أَیْدِینَا » :
مراد زمان آینده ، یا امکنه و جهات پیش روی ما است . « مَا خَلْفَنَا » :
مراد زمان گذشته ، یا امکنه و جهات پشت سر ما است . « مَا بَیْنَ ذلِکَ » :
مراد زمان حال ، یا امکنه و جهاتی است که در آن بسر میبریم . « لَهُ مَا
بَیْنَ أَیْدِینَا وَ مَا خَلْفَنَا وَ مَا بَیْنَ ذلِکَ » : آینده و گذشته
و حال ، و اینجا و آنجا و همهجا ، و دنیا و آخرت و برزخ ، همه متعلّق به
ذات پاک پروردگار است . « نَسِیّاً » : رهاکننده . فراموشکار . صیغه مبالغه
ناسی است .
سوره مریم آیه 65
متن آیه :
رَبُّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا بَیْنَهُمَا فَاعْبُدْهُ وَاصْطَبِرْ لِعِبَادَتِهِ هَلْ تَعْلَمُ لَهُ سَمِیّاً
ترجمه :
پروردگار
آسمانها و زمین و آنچه در میان این دو است . پس ( حال که چنین است و همه
خطوط بدو منتهی میشود ) تنها او را پرستش کن ، و بر عبادت او بر دوام و
شکیبا باش . مگر شبیه و همانندی برای خدا ( که خالق ، رازق ، عالم ، قادر ،
حیّ ، قیّوم و . . . باشد ) پیدا خواهی کرد ( تا دست نیاز به سوی او دراز
کنی ؟ ) .
توضیحات :
« رَبُّ السَّمَاوَاتِ وَ . . .
» : ( رَبُّ ) بدل از ( رَبُّ ) آیه قبلی است . « إِصْطَبِرْ » : شکیبا
باش . بر دوام باش . « سَمِیّاً » : همنام . مثل و مانند . شبیه و نظیر (
نگا : مریم / 7 ، شوری / 11 ) .
سوره مریم آیه 66
متن آیه :
وَیَقُولُ الْإِنسَانُ أَئِذَا مَا مِتُّ لَسَوْفَ أُخْرَجُ حَیّاً
ترجمه :
انسان میگوید : آیا هنگامی که مُردَم ( و فانی شدم ، از گور ) زنده بیرون آورده خواهم شد ؟ !
توضیحات :
« إِذَا مَا » : هر زمان که . « حَیّاً » : زنده . حال است .
سوره مریم آیه 67
متن آیه :
أَوَلَا یَذْکُرُ الْإِنسَانُ أَنَّا خَلَقْنَاهُ مِن قَبْلُ وَلَمْ یَکُ شَیْئاً
ترجمه :
آیا
انسان به خاطر نمیآورد که ما او را پیش از این آفریدیم و او اصلاً چیزی
نبود ؟ ! ( مگر این واقعیّت را فراموش کرده است که بازآفرینی از نوآفرینی ،
و اعاده خلق به وجود در زمان آینده ، از هستی بخشیدن او از عدم در زمان
گذشته ، سادهتر است ؟ ) .
توضیحات :
« وَ لَمْ یَکُ شَیْئاً » : در حالی که چیزی نبود . یعنی نیست بود .
سوره مریم آیه 68
متن آیه :
فَوَرَبِّکَ لَنَحْشُرَنَّهُمْ وَالشَّیَاطِینَ ثُمَّ لَنُحْضِرَنَّهُمْ حَوْلَ جَهَنَّمَ جِثِیّاً
ترجمه :
سوگند
به پروردگارت ، هر آینه کافران را همراه با شیاطین گرد میآوریم و سپس
ایشان را گرداگرد دوزخ به زانو درافتاده و ذلیلانه حاضر میسازیم .
توضیحات :
«
الشَّیَاطِینَ » : مراد شیاطین قرین و همدم ایشان در دنیا است که آنان را
وسوسه میکردند و یا معبودشان بودند . « جِثِیّاً » : جمع جاثی ، به زانو
درآمدگان . بر زانو نشستن ایشان ، بر اثر ضعف و زبونی آنان ، و یا برای
اهانت بدیشان است . این واژه حال بوده و تصویری از بیچارگی و ناتوانی
کافران است .
سوره مریم آیه 69
متن آیه :
ثُمَّ لَنَنزِعَنَّ مِن کُلِّ شِیعَةٍ أَیُّهُمْ أَشَدُّ عَلَى الرَّحْمَنِ عِتِیّاً
ترجمه :
سپس
از میان هر گروهی افرادی را بیرون میکشیم ( و پیش از دیگران به دوزخ
میاندازیم ) که سرکشتر از همه در برابر خداوند مهربان بودهاند .
توضیحات :
«
لَنَنْزِعَنَّ » : قطعاً و مسلّماً بیرون میکشیم و جدا میکنیم ( و
پیشاپیش روانه دوزخ میسازیم ) ( نگا : هود / 98 ) . « شِیعَةٍ » : گروه و
دسته . جماعت . « عِتِیّاً » : مصدر است و به معنی : تکبّر و تمرّد و
سرکشی و طغیان . تمییز است . یا این که جمع عاتی ، به معنی : متمرّدان و
سرکشان و طاغیان و یاغیان . حال ( هُمْ ) است .
سوره مریم آیه 70
متن آیه :
ثُمَّ لَنَحْنُ أَعْلَمُ بِالَّذِینَ هُمْ أَوْلَى بِهَا صِلِیّاً
ترجمه :
بعد
از آن ، ما از کسانی که برای سوختن در آتش اولویّت دارند ، به خوبی آگاهیم
( و دقیقاً افراد گستاخ را انتخاب میکنیم و در این گزینش هیچ گونه
اشتباهی رخ نخواهد داد ) .
توضیحات :
« صِلِیّاً » :
مصدر است و به معنی : به آتش درآمدن و بریان شدن و سوختن بدان . تمییز است
. یا این که جمع صالی و به معنی : به آتش در آیندگان و بریان شدگان و
سوختگان بدان . حال است .
سوره مریم آیه 71
متن آیه :
وَإِن مِّنکُمْ إِلَّا وَارِدُهَا کَانَ عَلَى رَبِّکَ حَتْماً مَّقْضِیّاً
ترجمه :
همه
شما ( انسانها بدون استثناء ) وارد دوزخ میشوید ( مؤمنان برای عبور و
دیدن ، و کافران برای دخول و ماندن ) . این امر حتمی و فرمانی است قطعی از
پروردگارتان .
توضیحات :
« إِن مِنکُمْ » : کسی از
شما نیست مگر . « وَارِدُهَا » : وارد آن میشود . بدان نزدیک و در کنارش
حاضر میشود ( نگا : قصص / 23 ) . البتّه ورودِ مؤمنان تنها جنبه دیدن و
عبور بدون اذیّت و آزار است . و ورودِ کافران برای ماندگاری و چشیدن عذاب
سرمدی و پیوسته در حال افزایش دوزخ است ( نگا : هود / 98 ، انبیاء / 98 ) .
« مَقْضِیّاً » : ( نگا : مریم / 21 ) .
سوره مریم آیه 72
متن آیه :
ثُمَّ نُنَجِّی الَّذِینَ اتَّقَوا وَّنَذَرُ الظَّالِمِینَ فِیهَا جِثِیّاً
ترجمه :
سپس پرهیزگاران را نجات میدهیم ، و ستمگران را ذلیلانه در آن رها میسازیم .
توضیحات :
« نَذَرُ » : رها میسازیم . « جِثِیّاً » : ( نگا : مریم / 68 ) .
سوره مریم آیه 73
متن آیه :
وَإِذَا تُتْلَى عَلَیْهِمْ آیَاتُنَا بَیِّنَاتٍ قَالَ الَّذِینَ
کَفَرُوا لِلَّذِینَ آمَنُوا أَیُّ الْفَرِیقَیْنِ خَیْرٌ مَّقَاماً
وَأَحْسَنُ نَدِیّاً
ترجمه :
کافران هنگامی که آیات
روشن و بیانگر ( حقائق ) ما بر آنان خوانده میشود ، به مؤمنان میگویند :
کدام یک از دو گروه ( ما و شما ) منزل ( زندگی ) آنان بهتر ، و مجلس ( عیش
و عشرت ) ایشان زیباتر است ؟
توضیحات :
« مَقَاماً » : منزل و مسکن . جایگاه و پایگاه . « نَدِیّاً » : مجلس . باشگاه .
سوره مریم آیه 74
متن آیه :
وَکَمْ أَهْلَکْنَا قَبْلَهُم مِّن قَرْنٍ هُمْ أَحْسَنُ أَثَاثاً وَرِئْیاً
ترجمه :
ما
اقوام بیشماری را نابود کردهایم که پیش از آنان ( در روزگاران کهن )
میزیستهاند و از اینان ، مال و ثروت و وسائل زندگی بهتری داشتهاند و هم
ظاهر و هیئت و سیمایشان آراستهتر و پیراستهتر بوده است .
توضیحات :
«
کَمْ » : چه زیاد . بسیار فراوان . « قَرْنٍ » : مردمان همعصر و همزمان (
نگا : انعام / 6 ) . « أَثَاثاً » : کالای منزل . وسائل زندگی . « رِئْیاً
» : سیما و دیدار . هیئت و منظره .
سوره مریم آیه 75
متن آیه :
قُلْ مَن کَانَ فِی الضَّلَالَةِ فَلْیَمْدُدْ لَهُ الرَّحْمَنُ مَدّاً
حَتَّى إِذَا رَأَوْا مَا یُوعَدُونَ إِمَّا الْعَذَابَ وَإِمَّا
السَّاعَةَ فَسَیَعْلَمُونَ مَنْ هُوَ شَرٌّ مَّکَاناً وَأَضْعَفُ جُنداً
ترجمه :
(
ای پیغمبر ! ) بگو : کسانی که در گمراهی هستند ( و اصرار بر ادامه این راه
دارند ) خداوند مهربان بدیشان مهلت میدهد ( تا بر کفر و طغیان خود
بیفزایند و بیشتر در گناه فرو بروند ) تا آن گاه که میبینند آنچه را بدان
وعده داده شدهاند ، چه عذاب ( کافران توسّط جهادگران مسلمان ) را ، و چه (
خواری و رسوائی ) آخرت را . بالاخره ایشان خواهند دانست که چه کسی مسکن و
منزلش بدتر و سپاه و لشکرش ضعیفتر و ناتوانتر است .
توضیحات :
«
فَلْیَمْدُدْ لَهُ الرَّحْمنُ مَدّاً » : بگذار خداوند مهربان به طریق
استدراج بدیشان مهلت دهد . جمله طلبی است در معنی خبری . یعنی : خداوند
مهربان بدیشان مهلت میدهد . « إِمَّا الْعَذابَ وَ إِمَّا السَّاعَةَ » :
چه عذاب دنیوی و چه عذاب اخروی . واژه ( الْعَذابَ ) و ( السّاعَةَ ) بدل
از ( ما ) است . « جُنداً » : لشکر . لشکریان . مراد دسته و گروه و یاران و
مددکاران است .
سوره مریم آیه 76
متن آیه :
وَیَزِیدُ اللَّهُ الَّذِینَ اهْتَدَوْا هُدًى وَالْبَاقِیَاتُ الصَّالِحَاتُ خَیْرٌ عِندَ رَبِّکَ ثَوَاباً وَخَیْرٌ مَّرَدّاً
ترجمه :
(
این عاقبت و سرنوشت ستمگران و فریفتگان دنیا بود ، و امّا ) کسانی که در
راه هدایت گام برداشتهاند ، خداوند بر هدایت ایشان میافزاید ( و در راه
انجام کارهای خوب و شایسته توفیق نصیبشان میگرداند ) و ( معلوم است که )
آثار و اعمال نیکوئی که ( از انسان میماند و ) در پیشگاه پروردگارت ذخیره
میگردد ، از لحاظ اجر و پاداش و از نظر عاقبت خوبتر و مفیدتر است .
توضیحات :
«
هُدیً » : هدایت و رهنمود . مفعولبه است . « مَرَدّاً » : مصدر میمی و به
معنی بازگشت ، یا این که اسم مکان و به معنی محلّ بازگشت است که مراد در
اینجا بهشت است .
سوره مریم آیه 77
متن آیه :
أَفَرَأَیْتَ الَّذِی کَفَرَ بِآیَاتِنَا وَقَالَ لَأُوتَیَنَّ مَالاً وَوَلَداً
ترجمه :
آیا
در شگفت نیستی از آن کسی که آیات ما را انکار کرده و میگوید : ( اگر
قیامتی هم به فرض باشد ، در آنجا ) بدون شکّ دارائی فراوان و فرزندان زیادی
به من داده خواهد شد ؟ ! ( و در آنجا هم از شما جلوتر و از خوشی و لذائذ
بیشتری بهرهمند خواهم شد ) .
توضیحات :
«
أَفَرَأَیْتَ » : ( نگا : بقره / 243 ، انعام / 46 ) . « لأُوتَیَنَّ » :
حتماً و قطعاً به من داده خواهد شد . از مصدر ( ایتآء ) . « مالاً وَ
وَلَداً » : تنوین برای تکثیر است .
سوره مریم آیه 78
متن آیه :
أَاطَّلَعَ الْغَیْبَ أَمِ اتَّخَذَ عِندَ الرَّحْمَنِ عَهْداً
ترجمه :
آیا او از ( اَسرار ) غیب آگاه شده است ؟ و یا ( این که در این زمینه ) از پیشگاه خدای مهربان عهد و پیمانی گرفته است ؟
توضیحات :
«
أَطَّلَعَ » : آیا آگاه شده است ؟ آیا اطّلاع پیدا کرده است ؟ این واژه
فراهم آمده است از ( أَ ) که حرف استفهام است و مراد از آن تعجّب است و (
إِطَّلَعَ ) فعل ماضی باب افتعال .
سوره مریم آیه 79
متن آیه :
کَلَّا سَنَکْتُبُ مَا یَقُولُ وَنَمُدُّ لَهُ مِنَ الْعَذَابِ مَدّاً
ترجمه :
چنین نیست که او میگوید . ما آنچه را که میگوید ( علیه او ) مینویسیم ، و عذاب را بر او مستمرّ و پیاپی خواهیم داشت .
توضیحات :
«
کَلاّ » : نه چنین است . حرف ردع و انکار است و سخن گوینده ماقبل را باطل
میگرداند و او را از کاری که کرده است باز میدارد . « نَمُدُّ » : طول
میدهیم . مستمرّ و پیاپی میکنیم . افزایش میدهیم و مضاعف میگردانیم .
سوره مریم آیه 80
متن آیه :
وَنَرِثُهُ مَا یَقُولُ وَیَأْتِینَا فَرْداً
ترجمه :
(
و او را میمیرانیم ) و از او به ارث میبریم آنچه را که از آن دم میزند (
که وجود مال و ولد است ، و روز قیامت ) تک و تنها پیش ما خواهد آمد ( و نه
مال و ولد ، و نه یاور و پشتیبانی همراه او خواهد بود ) .
توضیحات :
«
نَرِثُهُ مَا یَقُولُ » : مراد این است که او را میمیرانیم و از دست او
میگیریم اموال و اولادی را که از آنها صحبت میکند . « فَرْداً » : تک و
تنها . حال است .
سوره مریم آیه 81
متن آیه :
وَاتَّخَذُوا مِن دُونِ اللَّهِ آلِهَةً لِّیَکُونُوا لَهُمْ عِزّاً
ترجمه :
(
این گونه افراد ) بجز خدا ، معبودهائی برای خود برگزیدهاند تا این که
چنین معبودهائی مایه عزّت و احترام ( دنیوی و اخروی ) ایشان گردند . ( در
دنیا در رفع مشکلات یاریشان دهند ، و در آخرت برایشان شفاعت و میانجیگری
کنند ) .
توضیحات :
« عِزّاً » : مصدر است و برای مفرد و مثنّی و جمع و مذکّر و مؤنّث یکسان به کار میرود .
سوره مریم آیه 82
متن آیه :
کَلَّا سَیَکْفُرُونَ بِعِبَادَتِهِمْ وَیَکُونُونَ عَلَیْهِمْ ضِدّاً
ترجمه :
نه
چنین است ( که میاندیشند . روز قیامت ) معبودهائی را که میپرستند ،
عبادت ایشان را انکار خواهند کرد ، و دشمن آنان خواهند شد .
توضیحات :
«
سَیَکْفُرُونَ » : بیزاری خواهند جُست . منکرخواهند شد ( نگا : نحل / 86 ،
عنکبوت / 25 ، احقاف / 6 ) . « ضدّاً » : حال مؤکّده ( عَلَیْهِمْ ) است
.
سوره مریم آیه 83
متن آیه :
أَلَمْ تَرَ أَنَّا أَرْسَلْنَا الشَّیَاطِینَ عَلَى الْکَافِرِینَ تَؤُزُّهُمْ أَزّاً
ترجمه :
نمیدانی که ما شیاطین را به سوی کافران فرستادهایم تا آنان را ( در انجام گناهان ) سخت برانگیزند و بیاغالانند .
توضیحات :
«
تَؤُزُّهُمْ » : تکان دهند و بجنبانند . مراد تحریک و تشویق بر معاصی است (
نگا : فصّلت / 25 ) . « أَزّاً » : برانگیختن . سخت تکان دادن . به جوش
آوردن .
سوره مریم آیه 84
متن آیه :
فَلَا تَعْجَلْ عَلَیْهِمْ إِنَّمَا نَعُدُّ لَهُمْ عَدّاً
ترجمه :
(
ای پیغمبر ! از کفر ایشان دلتنگ مباش ، و در نزول عذاب ) بر آنان شتاب مکن
. ما تمام اعمال ایشان را دقیقاً محاسبه میکنیم ( و جزای کارهایشان را
خواهیم داد ) .
توضیحات :
« نَعُدُّ » : میشماریم . حساب میکنیم .
سوره مریم آیه 85
متن آیه :
یَوْمَ نَحْشُرُ الْمُتَّقِینَ إِلَى الرَّحْمَنِ وَفْداً
ترجمه :
روزی
ما پرهیزگاران را ( با تعظیم و تکریم هرچه بیشتر ) به گونه گروههائی که به
نزد شاهان روند و مهمانان ایشان شوند ، در پیشگاه خداوند مهربان جمع
مینمائیم ( و وارد بهشت میگردانیم ) .
توضیحات :
«
یَوْمَ » : در روزی . روزی را . مفعول فیه یا مفعول بِهِ است . « نَحْشُرُ
» : جمع میکنیم . گرد میآوریم . « وَفْداً » : گروههای اعزامی به دربار
امراء و شاهان . جمع است و مفرد آن ( وافد ) . مانند . رَکْب و راکِب ، و
صَحْب و صاحِب . حال ( الْمُتَّقینَ ) است .
سوره مریم آیه 86
متن آیه :
وَنَسُوقُ الْمُجْرِمِینَ إِلَى جَهَنَّمَ وِرْداً
ترجمه :
و
گناهکاران را ( همچون شتران تشنهای که به سوی آبشخور به سرعت بروند )
تشنه کام به سوی جهنّم میرانیم ( و بدانجا داخل میگردانیم ) .
توضیحات :
«
نَسُوقُ » : میرانیم . « وِرْداً » : جمع وارِد ، در آیندگان . وارد
شوندگان . مجازاً تشنگان ، و تشبیهاً چهارپایان تشنهکام نیز معنی کردهاند
که متضمّن تحقیر و توهین بدکاران است .
سوره مریم آیه 87
متن آیه :
لَا یَمْلِکُونَ الشَّفَاعَةَ إِلَّا مَنِ اتَّخَذَ عِندَ الرَّحْمَنِ عَهْداً
ترجمه :
(
در آن روز ، چه بندگان متّقی و چه بندگان مجرم مؤمن و غیر مؤمن ، هیچ یک
از ) آنان نمیتوانند شفاعت بکنند ، مگر آن کسی که با خداوند مهربان عهد و
پیمان دارد ( که یکتاپرستی و انجام کارهای شایسته در دنیا است ) .
توضیحات :
«
لا یَمْلِکُونَ » : نمیتوانند . دارا نیستند . مراد بندگان خدا به طور
کلّی است . « إِلاّ مَنْ » : مراد کسانی است که یکتاپرست و مؤمنِ راستین
باشند . چنین کسانی بعد از اجازه خداوند مهربان میتوانند شفاعت بکنند (
نگا : طه / 109 ، سبأ / 23 ، زخرف / 86 ، نجم / 26 ) . « عَهْداً » :
پیمان . مراد توحید و ایمان خالص است . برخی پیمان را ( اذن ) مذکور در
آیات متعدّد قرآن دانستهاند .
سوره مریم آیه 88
متن آیه :
وَقَالُوا اتَّخَذَ الرَّحْمَنُ وَلَداً
ترجمه :
( یهودیان و مسیحیان و مشرکان ) میگویند : خداوند مهربان فرزندی برای خود برگرفته است !
توضیحات :
« قالُوا » : مراد مسیحیان و یهودیان ( نگا : توبه / 30 ) و مشرکان قریش است ( نگا : زخرف / 19 ) .
سوره مریم آیه 89
متن آیه :
لَقَدْ جِئْتُمْ شَیْئاً إِدّاً
ترجمه :
واقعاً چیز بسیار زشت و زنندهای را میگوئید .
توضیحات :
« إِدّاً » : بسیار زشت و زننده . سخت شگفت .
سوره مریم آیه 90
متن آیه :
تَکَادُ السَّمَاوَاتُ یَتَفَطَّرْنَ مِنْهُ وَتَنشَقُّ الْأَرْضُ وَتَخِرُّ الْجِبَالُ هَدّاً
ترجمه :
نزدیک است آسمانها به خاطر این سخن از هم متلاشی گردد ، و زمین بشکافد ، و کوهها به شدّت درهم فرو ریزد !
توضیحات :
«
تَکَادُ » : نزدیک است . « یَتَفَطَّرْنَ » : شق شوند . متلاشی گردند . «
تَخِرُّ » : فرو افتند . فرو ریزند . « هَدّاً » : به شدّت ویران کردن و
اجزاء پیکره را پراکنده نمودن . مفعول مطلق تأکیدی ( تَخِرُّ ) است . یا
این که به معنی متفرّق و پراکنده است ، که در این صورت ( هَدّاً ) به معنی (
مَهْدُودَةً ) و حال است .
سوره مریم آیه 91
متن آیه :
أَن دَعَوْا لِلرَّحْمَنِ وَلَداً
ترجمه :
از این که به خداوند مهربان ، فرزندی نسبت میدهند .
توضیحات :
« دَعَوْا » : نسبت دادند . ادّعاء کردند .
سوره مریم آیه 92
متن آیه :
وَمَا یَنبَغِی لِلرَّحْمَنِ أَن یَتَّخِذَ وَلَداً
ترجمه :
برای خداوند مهربان سزاوار نیست که فرزندی برگیرد .
توضیحات :
« ما یَنبَغی » : سزاوار نیست .
سوره مریم آیه 93
متن آیه :
إِن کُلُّ مَن فِی السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ إِلَّا آتِی الرَّحْمَنِ عَبْداً
ترجمه :
تمام کسانی که در آسمانها و زمین هستند ، بنده خداوند مهربان ( و فرمانبردار یزدان ) میباشند .
توضیحات :
«
إِنْ » : نیست . حرف نفی است . « مَنْ » : کسانی که . « ءَاتِی » : آینده
. مراد فرمانبردار است . یعنی مقصود ( إِتْیانِ ) معنوی به معنی خضوع و
خشوع در برابر فرمان است . « عَبْداً » : بنده گوش به فرمان و مطیع . حال
است .
سوره مریم آیه 94
متن آیه :
لَقَدْ أَحْصَاهُمْ وَعَدَّهُمْ عَدّاً
ترجمه :
او همه آنان را سرشماری کرده است ، و دقیقاً تعدادشان را میداند .
توضیحات :
« أَحْصَاهُمْ » : ایشان را سرشماری کرده است . شماره ایشان را داشته است .
سوره مریم آیه 95
متن آیه :
وَکُلُّهُمْ آتِیهِ یَوْمَ الْقِیَامَةِ فَرْداً
ترجمه :
و همه آنان روز رستاخیز تک و تنها ( بدون یار و یاور و اموال و اولاد و محافظ و مراقب ) در محضر او حاضر میشوند .
توضیحات :
« فَرْداً » : تک و تنها . از همه چیز بریده و به پیش خدا رسیده . حال است .
سوره مریم آیه 96
متن آیه :
إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ سَیَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمَنُ وُدّاً
ترجمه :
بیگمان
کسانی که ایمان میآورند و کارهای شایسته و پسندیده انجام میدهند ،
خداوند مهربان آنان را دوست میدارد و حجّت ایشان را به دلها میافکند .
توضیحات :
«
سَیَجْعَلُ لَهُمْ وُدّاً » : ایشان را دوست میدارد . آنان را در نظر
مردم عزیز ، و محبّت آنان را به دلها میاندازد ( نگا : حشر / 9 و 10 ) .
سوره مریم آیه 97
متن آیه :
فَإِنَّمَا یَسَّرْنَاهُ بِلِسَانِکَ لِتُبَشِّرَ بِهِ الْمُتَّقِینَ وَتُنذِرَ بِهِ قَوْماً لُّدّاً
ترجمه :
ما
قرآن را به زبان تو ( که عربی است ) ساده و آسان فراهم آوردهایم ، تا به
وسیله آن ، پرهیزگاران را ( به رضا و نعمت خدای مهربان ) مژده دهی ، و
مردمان سرسخت ( دشمن حق و طرفدار باطل ) را با آن ( از ناخوشنودی و عذاب
یزدان ) بترسانی .
توضیحات :
« یَسَّرْنَاهُ » :
قرآن را سهل و ساده کردهایم . قرآن را آسان و روان فراهم آوردهایم ( نگا :
قمر / 17 و 22 و 32 و 40 ) . « بِلِسَانِکَ » : به زبان تو که عربی فصیح و
روشن و گویا است ( نگا : نحل / 103 ، یوسف / 2 ) . « لُدّاً » : جمع
أَلَدّ ، دشمنان سرسختی که به باطل بر عداوت لجاجت دارند ( نگا : بقره /
204 ) .
سوره مریم آیه 98
متن آیه :
وَکَمْ أَهْلَکْنَا قَبْلَهُم مِّن قَرْنٍ هَلْ تُحِسُّ مِنْهُم مِّنْ أَحَدٍ أَوْ تَسْمَعُ لَهُمْ رِکْزاً
ترجمه :
پیش
از اینان ( که با تو ای پیغمبر سر عناد و دشمنی دارند ) چه نسلها و
نژادهای فراوانی را ( بر اثر کفر و گناه ) نابود کردهایم ، آیا کسی از
ایشان را میبینی ، یا کوچکترین صدائی از آنان را میشنوی ؟ !
توضیحات :
«
قَرْنٍ » : ( نگا : انعام / 6 ) . « مِنْ أَحَدٍ » : هیچ کسی . حرف (
مِنْ ) در چنین مواردی برای نفی عام مابعد خود به کار میرود . « رِکْزاً »
: صدای بسیار ضعیف و بس نهان .