تفسیر قرآن

تفسیر و معانی قرآن

تفسیر قرآن

تفسیر و معانی قرآن

سوره زمر

سوره زمر

Ayah: 1

تَنزِیلُ ٱلۡکِتَٰبِ مِنَ ٱللَّهِ ٱلۡعَزِیزِ ٱلۡحَکِیمِ

نزول این کتاب، از سوی الله شکست‌ناپذیرِ حکیم است.

 

Ayah: 2

إِنَّآ أَنزَلۡنَآ إِلَیۡکَ ٱلۡکِتَٰبَ بِٱلۡحَقِّ فَٱعۡبُدِ ٱللَّهَ مُخۡلِصٗا لَّهُ ٱلدِّینَ

این کتاب را به‌حق بر تو نازل کردیم؛ پس الله را با خلوص اعتقاد عبادت کن.

 

Ayah: 3

أَلَا لِلَّهِ ٱلدِّینُ ٱلۡخَالِصُۚ وَٱلَّذِینَ ٱتَّخَذُواْ مِن دُونِهِۦٓ أَوۡلِیَآءَ مَا نَعۡبُدُهُمۡ إِلَّا لِیُقَرِّبُونَآ إِلَى ٱللَّهِ زُلۡفَىٰٓ إِنَّ ٱللَّهَ یَحۡکُمُ بَیۡنَهُمۡ فِی مَا هُمۡ فِیهِ یَخۡتَلِفُونَۗ إِنَّ ٱللَّهَ لَا یَهۡدِی مَنۡ هُوَ کَٰذِبٞ کَفَّارٞ

آگاه باشید که دین خالص [و خالی از شرک]، از آنِ الله است و افرادى که غیر الله را [دوست و] کارساز خود انتخاب کرده‌اند [پندارشان این است که:] «آنها را فقط به این دلیل عبادت می‌کنیم که ما را به الله نزدیک ‌گردانند [و منزلتمان را بیشتر کنند]. الله در مواردی که با هم اختلاف دارند میان آنان [و موحدانِ راستین] داورى خواهد کرد. بی‌تردید، الله کسى را که دروغگوی ناسپاس باشد، هدایت نخواهد کرد.

 

Ayah: 4

لَّوۡ أَرَادَ ٱللَّهُ أَن یَتَّخِذَ وَلَدٗا لَّٱصۡطَفَىٰ مِمَّا یَخۡلُقُ مَا یَشَآءُۚ سُبۡحَٰنَهُۥۖ هُوَ ٱللَّهُ ٱلۡوَٰحِدُ ٱلۡقَهَّارُ

اگر الله مى‌خواست فرزندى برگزیند، از میان آفریدگان خود هرچه مى‌خواست برمى‌گزید. او تعالی [از این نسبت‌ها] منزه است، و اوست الله یگانۀ پیروزمند.

 

Ayah: 5

خَلَقَ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضَ بِٱلۡحَقِّۖ یُکَوِّرُ ٱلَّیۡلَ عَلَى ٱلنَّهَارِ وَیُکَوِّرُ ٱلنَّهَارَ عَلَى ٱلَّیۡلِۖ وَسَخَّرَ ٱلشَّمۡسَ وَٱلۡقَمَرَۖ کُلّٞ یَجۡرِی لِأَجَلٖ مُّسَمًّىۗ أَلَا هُوَ ٱلۡعَزِیزُ ٱلۡغَفَّـٰرُ

آسمان‌ها و زمین را به‌حق [و با هدف] آفرید. شب را بر روز مى‌گسترانَد و روز را بر شب؛ و خورشید و ماه را در خدمت [شما] گماشت که هر یک تا سرآمدِ معیّنى در حرکت است. آگاه باشید! او شکست‌ناپذیرِ آمرزگار است.

 


Ayah: 6

خَلَقَکُم مِّن نَّفۡسٖ وَٰحِدَةٖ ثُمَّ جَعَلَ مِنۡهَا زَوۡجَهَا وَأَنزَلَ لَکُم مِّنَ ٱلۡأَنۡعَٰمِ ثَمَٰنِیَةَ أَزۡوَٰجٖۚ یَخۡلُقُکُمۡ فِی بُطُونِ أُمَّهَٰتِکُمۡ خَلۡقٗا مِّنۢ بَعۡدِ خَلۡقٖ فِی ظُلُمَٰتٖ ثَلَٰثٖۚ ذَٰلِکُمُ ٱللَّهُ رَبُّکُمۡ لَهُ ٱلۡمُلۡکُۖ لَآ إِلَٰهَ إِلَّا هُوَۖ فَأَنَّىٰ تُصۡرَفُونَ

او شما را از یک تن آفرید، آنگاه همسرش را نیز از وی پدید آورد؛ و براى [استفادۀ] شما، هشت نوع از چهارپایان [= نر و مادۀ شتر، گاو، گوسفند و بز] را آفرید. شما را در شکم مادرتان طى مراحل مختلف در نهانگاه‌های سه‌گانه [پردۀ مَشیمه، رحِم و شکم] مى‌آفریند. این است الله، پروردگار شما که فرمانروایى، خاص اوست. معبودى [به‌حق] جز او نیست؛ پس چگونه [از عبادت الله] به بیراهه می‌روید؟

 

Ayah: 7

إِن تَکۡفُرُواْ فَإِنَّ ٱللَّهَ غَنِیٌّ عَنکُمۡۖ وَلَا یَرۡضَىٰ لِعِبَادِهِ ٱلۡکُفۡرَۖ وَإِن تَشۡکُرُواْ یَرۡضَهُ لَکُمۡۗ وَلَا تَزِرُ وَازِرَةٞ وِزۡرَ أُخۡرَىٰۚ ثُمَّ إِلَىٰ رَبِّکُم مَّرۡجِعُکُمۡ فَیُنَبِّئُکُم بِمَا کُنتُمۡ تَعۡمَلُونَۚ إِنَّهُۥ عَلِیمُۢ بِذَاتِ ٱلصُّدُورِ

اگر ناسپاسی کنید، [بدانید که] الله از شما بی‌نیاز است و هرگز ناسپاسیِ بندگانش را نمی‌پسندد؛ و اگر شکر او را به جای آورید، این کار را برایتان می‌پسندد؛ و هیچ گناهکاری، بارِ گناه دیگری را بر دوش نمی‌کشد؛ بازگشتتان به سوی پروردگارتان است؛ آنگاه او شما را از آنچه انجام می‌دادید، آگاه می‌کند. یقیناً او از رازِ دل‌ها آگاه است.

 

Ayah: 8

۞وَإِذَا مَسَّ ٱلۡإِنسَٰنَ ضُرّٞ دَعَا رَبَّهُۥ مُنِیبًا إِلَیۡهِ ثُمَّ إِذَا خَوَّلَهُۥ نِعۡمَةٗ مِّنۡهُ نَسِیَ مَا کَانَ یَدۡعُوٓاْ إِلَیۡهِ مِن قَبۡلُ وَجَعَلَ لِلَّهِ أَندَادٗا لِّیُضِلَّ عَن سَبِیلِهِۦۚ قُلۡ تَمَتَّعۡ بِکُفۡرِکَ قَلِیلًا إِنَّکَ مِنۡ أَصۡحَٰبِ ٱلنَّارِ

هر گاه انسان دچار [رنج و] زیانی می‌شود، پروردگارش را [با تضرّع و زاری] می‌خواند و به درگاهش بازمی‌گردد؛ اما هنگامی که نعمتی از جانب خود به وی می‌بخشیم، مشکلی را که قبلاً برایش دعا می‌کرد از یاد می‌بَرد و برای الله [در قدرت،] همتایانی قائل می‌شود تا [دیگران را نیز] از راه او گمراه کند. [ای پیامبر، به چنین کسی] بگو: «چند صباحی با ناسپاسی [از نعمت‌های دنیا] بهره‌مند شو که قطعاً دوزخی خواهی بود».

 

Ayah: 9

أَمَّنۡ هُوَ قَٰنِتٌ ءَانَآءَ ٱلَّیۡلِ سَاجِدٗا وَقَآئِمٗا یَحۡذَرُ ٱلۡأٓخِرَةَ وَیَرۡجُواْ رَحۡمَةَ رَبِّهِۦۗ قُلۡ هَلۡ یَسۡتَوِی ٱلَّذِینَ یَعۡلَمُونَ وَٱلَّذِینَ لَا یَعۡلَمُونَۗ إِنَّمَا یَتَذَکَّرُ أُوْلُواْ ٱلۡأَلۡبَٰبِ

آیا [چنین مشرکی بهتر است یا] کسی که در طول شب، در حال سجده و قیام، به عبادت [الله] مشغول است و از [عذاب] آخرت ترسان است و به رحمت پروردگارش امید دارد؟ بگو: «آیا کسانی که [حق بندگی پروردگار را] می‌دانند و کسانی که نمی‌دانند، یکسانند؟ تنها خردمندان پند می‌پذیرند».

 

Ayah: 10

قُلۡ یَٰعِبَادِ ٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ ٱتَّقُواْ رَبَّکُمۡۚ لِلَّذِینَ أَحۡسَنُواْ فِی هَٰذِهِ ٱلدُّنۡیَا حَسَنَةٞۗ وَأَرۡضُ ٱللَّهِ وَٰسِعَةٌۗ إِنَّمَا یُوَفَّى ٱلصَّـٰبِرُونَ أَجۡرَهُم بِغَیۡرِ حِسَابٖ

[ای پیامبر،] بگو: «ای بندگان باایمانِ من، از پروردگارتان پروا کنید. افرادى که نیکویى مى‌کنند، [علاوه بر آخرت، در این دنیا نیز] پاداش نیکو دارند. زمین الله گسترده است [پس اگر براى حفظ عقیدۀ خود دچار مشکل شدید، هجرت کنید]. قطعاً پاداش پایداران، کامل و بى‌دریغ عطا خواهد شد».

 


Ayah: 11

قُلۡ إِنِّیٓ أُمِرۡتُ أَنۡ أَعۡبُدَ ٱللَّهَ مُخۡلِصٗا لَّهُ ٱلدِّینَ

بگو: «من مأمورم با خلوصِ اعتقاد، الله را عبادت کنم،

 

Ayah: 12

وَأُمِرۡتُ لِأَنۡ أَکُونَ أَوَّلَ ٱلۡمُسۡلِمِینَ

و مأمور شده‌ام نخستین کسى [در این امت] باشم که تسلیم [محض در مقابل پروردگار] است».

 

Ayah: 13

قُلۡ إِنِّیٓ أَخَافُ إِنۡ عَصَیۡتُ رَبِّی عَذَابَ یَوۡمٍ عَظِیمٖ

بگو: «اگر در برابر پروردگارم نافرمان باشم، از عذاب روز بزرگ [قیامت] مى‌ترسم».

 

Ayah: 14

قُلِ ٱللَّهَ أَعۡبُدُ مُخۡلِصٗا لَّهُۥ دِینِی

[ای پیامبر] بگو: «من الله را با خلوصِ اعتقاد خود عبادت می‌کنم؛

 

Ayah: 15

فَٱعۡبُدُواْ مَا شِئۡتُم مِّن دُونِهِۦۗ قُلۡ إِنَّ ٱلۡخَٰسِرِینَ ٱلَّذِینَ خَسِرُوٓاْ أَنفُسَهُمۡ وَأَهۡلِیهِمۡ یَوۡمَ ٱلۡقِیَٰمَةِۗ أَلَا ذَٰلِکَ هُوَ ٱلۡخُسۡرَانُ ٱلۡمُبِینُ

شما نیز غیر از الله، هر چه را می‌خواهید عبادت کنید». بگو: «زیانکاران [واقعى] کسانى هستند که [به طمع دنیا] خود و خانواده‌هایشان را در رستاخیز به زیان انداختند. آگاه باشید که این، همان زیان آشکار است.

 

Ayah: 16

لَهُم مِّن فَوۡقِهِمۡ ظُلَلٞ مِّنَ ٱلنَّارِ وَمِن تَحۡتِهِمۡ ظُلَلٞۚ ذَٰلِکَ یُخَوِّفُ ٱللَّهُ بِهِۦ عِبَادَهُۥۚ یَٰعِبَادِ فَٱتَّقُونِ

بر بالای سر و زیر پایشان طبقاتى از آتش است. این است آنچه الله بندگانش را از آن مى‌ترساند. اى بندگان من، از [نافرمانى] من پروا کنید.

 

Ayah: 17

وَٱلَّذِینَ ٱجۡتَنَبُواْ ٱلطَّـٰغُوتَ أَن یَعۡبُدُوهَا وَأَنَابُوٓاْ إِلَى ٱللَّهِ لَهُمُ ٱلۡبُشۡرَىٰۚ فَبَشِّرۡ عِبَادِ

بشارت براى کسانى است که از عبادت طاغوت [= معبودان غیر الله] اجتناب ورزیدند و [توبه‌کنان] به درگاه الهی بازگشتند؛ پس [ای پیامبر،] [بهشت را] به بندگانم بشارت بده.

 

Ayah: 18

ٱلَّذِینَ یَسۡتَمِعُونَ ٱلۡقَوۡلَ فَیَتَّبِعُونَ أَحۡسَنَهُۥٓۚ أُوْلَـٰٓئِکَ ٱلَّذِینَ هَدَىٰهُمُ ٱللَّهُۖ وَأُوْلَـٰٓئِکَ هُمۡ أُوْلُواْ ٱلۡأَلۡبَٰبِ

[همان] کسانی که سخن[های مختلف] را می‌شنوند و از بهترین آن پیروى مى‌کنند. آنان کسانى هستند که الله هدایتشان کرده و خردمندند.

 

Ayah: 19

أَفَمَنۡ حَقَّ عَلَیۡهِ کَلِمَةُ ٱلۡعَذَابِ أَفَأَنتَ تُنقِذُ مَن فِی ٱلنَّارِ

آیا کسى را که فرمان مجازات بر او قطعی شده است [می‌توان هدایت نمود]؟ آیا تو مى‌توانى کسی را که در آتش است، نجات دهی؟

 

Ayah: 20

لَٰکِنِ ٱلَّذِینَ ٱتَّقَوۡاْ رَبَّهُمۡ لَهُمۡ غُرَفٞ مِّن فَوۡقِهَا غُرَفٞ مَّبۡنِیَّةٞ تَجۡرِی مِن تَحۡتِهَا ٱلۡأَنۡهَٰرُۖ وَعۡدَ ٱللَّهِ لَا یُخۡلِفُ ٱللَّهُ ٱلۡمِیعَادَ

اما کسانى که از [عذاب] پروردگارشان پروا دارند، برای آنان [در بهشت] غرفه‌هایی است که بر فراز آنها غرفه‌های دیگری ساخته شده‌ [و] جویبارها از زیر آنها جاری است. این وعده را الله داده است و الله در وعده خلاف نمی‌کند.

 

Ayah: 21

أَلَمۡ تَرَ أَنَّ ٱللَّهَ أَنزَلَ مِنَ ٱلسَّمَآءِ مَآءٗ فَسَلَکَهُۥ یَنَٰبِیعَ فِی ٱلۡأَرۡضِ ثُمَّ یُخۡرِجُ بِهِۦ زَرۡعٗا مُّخۡتَلِفًا أَلۡوَٰنُهُۥ ثُمَّ یَهِیجُ فَتَرَىٰهُ مُصۡفَرّٗا ثُمَّ یَجۡعَلُهُۥ حُطَٰمًاۚ إِنَّ فِی ذَٰلِکَ لَذِکۡرَىٰ لِأُوْلِی ٱلۡأَلۡبَٰبِ

آیا ندیده‌ای که الله بارانى از آسمان فرستاد و آن را [به صورت] چشمه‌هایى در زمین جاری ساخت؛ آنگاه به وسیلۀ آن، کشتزارى با رنگ‌های گوناگون پدید مى‌آورد؛ سپس پژمرده مى‌گردد و مى‌بینى که زرد شده است؛ آنگاه آن را خُرد و خاشاک مى‌سازد؟ بی‌تردید، در این [دگرگونی‌ها] پندی براى خردمندان است.

 


Ayah: 22

أَفَمَن شَرَحَ ٱللَّهُ صَدۡرَهُۥ لِلۡإِسۡلَٰمِ فَهُوَ عَلَىٰ نُورٖ مِّن رَّبِّهِۦۚ فَوَیۡلٞ لِّلۡقَٰسِیَةِ قُلُوبُهُم مِّن ذِکۡرِ ٱللَّهِۚ أُوْلَـٰٓئِکَ فِی ضَلَٰلٖ مُّبِینٍ

پس آیا کسى که الله دلش را پذیراى اسلام کرده و از جانب پروردگارش، از نور [هدایت و بصیرت] برخوردار گشته، [همانند سختدلان است]؟ واى بر آنان که در برابرِ ذکر الله سنگدل شده‌اند! آنان در گمراهىِ آشکارند.

 

Ayah: 23

ٱللَّهُ نَزَّلَ أَحۡسَنَ ٱلۡحَدِیثِ کِتَٰبٗا مُّتَشَٰبِهٗا مَّثَانِیَ تَقۡشَعِرُّ مِنۡهُ جُلُودُ ٱلَّذِینَ یَخۡشَوۡنَ رَبَّهُمۡ ثُمَّ تَلِینُ جُلُودُهُمۡ وَقُلُوبُهُمۡ إِلَىٰ ذِکۡرِ ٱللَّهِۚ ذَٰلِکَ هُدَى ٱللَّهِ یَهۡدِی بِهِۦ مَن یَشَآءُۚ وَمَن یُضۡلِلِ ٱللَّهُ فَمَا لَهُۥ مِنۡ هَادٍ

الله بهترین سخن را به صورت کتابى نازل کرده که [برخی از آیاتش‌] همانند یکدیگر و [برخی نیز] مکرر است. کسانى که از [مجازات] پروردگارشان بیم دارند، [با شنیدن این آیات،] مو بر تنشان راست می‌شود و سپس دل و جانشان با یاد الله آرام می‌گیرد. این هدایتِ الله است که هر کس را بخواهد، به آن راه می‌نماید؛ و هر کس که الله او را گمراه سازد، هیچ هدایتگری نخواهد داشت.

 

Ayah: 24

أَفَمَن یَتَّقِی بِوَجۡهِهِۦ سُوٓءَ ٱلۡعَذَابِ یَوۡمَ ٱلۡقِیَٰمَةِۚ وَقِیلَ لِلظَّـٰلِمِینَ ذُوقُواْ مَا کُنتُمۡ تَکۡسِبُونَ

پس آیا کسی که در روز قیامت [دستانش بسته است و ناچار‌] با صورتش آن عذاب سخت را دفع مى‌کند، [همچون کسی است که در آسایش بهشت قرار دارد]؟ به ستمکاران [مشرک‌] گفته می‌شود: «[نتیجۀ‌] دستاوردتان را بچشید».

 

Ayah: 25

کَذَّبَ ٱلَّذِینَ مِن قَبۡلِهِمۡ فَأَتَىٰهُمُ ٱلۡعَذَابُ مِنۡ حَیۡثُ لَا یَشۡعُرُونَ

کسانی که پیش از آنان بودند [نیز آیات الله را] دروغ شمردند و از جایى که گمان نمى‌کردند، عذاب دامنگیرشان شد.

 

Ayah: 26

فَأَذَاقَهُمُ ٱللَّهُ ٱلۡخِزۡیَ فِی ٱلۡحَیَوٰةِ ٱلدُّنۡیَاۖ وَلَعَذَابُ ٱلۡأٓخِرَةِ أَکۡبَرُۚ لَوۡ کَانُواْ یَعۡلَمُونَ

الله [طعم] رسوایی و خواری را در زندگی دنیا به آنان چشاند؛ و مسلّماً عذاب آخرت بزرگ‌تر [و سخت‌تر] است. اگر مشرکان می‌دانستند [که رفتارشان چه پیامدی دارد، عبرت می‌گرفتند].

 

Ayah: 27

وَلَقَدۡ ضَرَبۡنَا لِلنَّاسِ فِی هَٰذَا ٱلۡقُرۡءَانِ مِن کُلِّ مَثَلٖ لَّعَلَّهُمۡ یَتَذَکَّرُونَ

در این قرآن، از هر [گونه] مَثلى براى مردم آورده‌ایم؛ باشد که پند پذیرند.

 

Ayah: 28

قُرۡءَانًا عَرَبِیًّا غَیۡرَ ذِی عِوَجٖ لَّعَلَّهُمۡ یَتَّقُونَ

قرآنى به زبان فصیح عربی و بدون هیچ گونه ابهام و انحراف [نازل کردیم]؛ باشد که [تحت تعلیماتش، از پروردگار یکتا] پروا کنند.

 

Ayah: 29

ضَرَبَ ٱللَّهُ مَثَلٗا رَّجُلٗا فِیهِ شُرَکَآءُ مُتَشَٰکِسُونَ وَرَجُلٗا سَلَمٗا لِّرَجُلٍ هَلۡ یَسۡتَوِیَانِ مَثَلًاۚ ٱلۡحَمۡدُ لِلَّهِۚ بَلۡ أَکۡثَرُهُمۡ لَا یَعۡلَمُونَ

الله [براى مقایسۀ مشرک و موحد،] مردى را مثال می‌زند که چند شریک دربارۀ [مالکیتِ] او پیوسته با هم اختلاف و مشاجره دارند؛ و در مقابل آن، مردى که تحت فرمان یک نفر قرار دارد. آیا این دو نفر، [از نظرِ موقعیت] یکسانند؟ ستایش مخصوص الله است؛ ولى بیشتر آنان نمى‌دانند.

 

Ayah: 30

إِنَّکَ مَیِّتٞ وَإِنَّهُم مَّیِّتُونَ

[ای پیامبر،] قطعاً تو خواهی مُرد و آنان [نیز] خواهند مُرد.

 

Ayah: 31

ثُمَّ إِنَّکُمۡ یَوۡمَ ٱلۡقِیَٰمَةِ عِندَ رَبِّکُمۡ تَخۡتَصِمُونَ

آنگاه [شما مردم] در روز قیامت، نزد پروردگارتان [دربارۀ مسایل مورد اختلاف،] مجادله خواهید کرد.

 


Ayah: 32

۞فَمَنۡ أَظۡلَمُ مِمَّن کَذَبَ عَلَى ٱللَّهِ وَکَذَّبَ بِٱلصِّدۡقِ إِذۡ جَآءَهُۥٓۚ أَلَیۡسَ فِی جَهَنَّمَ مَثۡوٗى لِّلۡکَٰفِرِینَ

و کیست ستمکارتر از کسی که به الله، دروغ نسبت می‌دهد و سخن راستی را که به وی رسیده است، دروغ می‌شمارد؟ آیا در دوزخ، جایگاهى براى کافران نیست؟

 

Ayah: 33

وَٱلَّذِی جَآءَ بِٱلصِّدۡقِ وَصَدَّقَ بِهِۦٓ أُوْلَـٰٓئِکَ هُمُ ٱلۡمُتَّقُونَ

اما کسانی که پیام راستین بیاورند [و دیگران را به پذیرش آن دعوت کنند] و خود نیز آن را تصدیق نمایند، به راستی پرهیزگارند.

 

Ayah: 34

لَهُم مَّا یَشَآءُونَ عِندَ رَبِّهِمۡۚ ذَٰلِکَ جَزَآءُ ٱلۡمُحۡسِنِینَ

هر چه بخواهند، نزد پروردگارشان دارند. پاداش نیکوکاران همین است.

 

Ayah: 35

لِیُکَفِّرَ ٱللَّهُ عَنۡهُمۡ أَسۡوَأَ ٱلَّذِی عَمِلُواْ وَیَجۡزِیَهُمۡ أَجۡرَهُم بِأَحۡسَنِ ٱلَّذِی کَانُواْ یَعۡمَلُونَ

تا الله، بدترین رفتارشان را از [کارنامۀ] آنان بزداید و بر اساس بهترین اعمالشان، به آنان پاداش دهد.

 

Ayah: 36

أَلَیۡسَ ٱللَّهُ بِکَافٍ عَبۡدَهُۥۖ وَیُخَوِّفُونَکَ بِٱلَّذِینَ مِن دُونِهِۦۚ وَمَن یُضۡلِلِ ٱللَّهُ فَمَا لَهُۥ مِنۡ هَادٖ

آیا الله براى دفاع از بنده‌اش کافى نیست؟ اما [مشرکان] تو را از معبودان[باطل]شان مى‌ترسانند؛ و هر کس که الله او را گمراه کند، هیچ هدایتگری نخواهد داشت.

 

Ayah: 37

وَمَن یَهۡدِ ٱللَّهُ فَمَا لَهُۥ مِن مُّضِلٍّۗ أَلَیۡسَ ٱللَّهُ بِعَزِیزٖ ذِی ٱنتِقَامٖ

و هر کس که الله او را هدایت کند، هیچ کس او را گمراه نخواهد ساخت. آیا الله شکست‌ناپذیر و انتقام‌گیرنده نیست؟

 

Ayah: 38

وَلَئِن سَأَلۡتَهُم مَّنۡ خَلَقَ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضَ لَیَقُولُنَّ ٱللَّهُۚ قُلۡ أَفَرَءَیۡتُم مَّا تَدۡعُونَ مِن دُونِ ٱللَّهِ إِنۡ أَرَادَنِیَ ٱللَّهُ بِضُرٍّ هَلۡ هُنَّ کَٰشِفَٰتُ ضُرِّهِۦٓ أَوۡ أَرَادَنِی بِرَحۡمَةٍ هَلۡ هُنَّ مُمۡسِکَٰتُ رَحۡمَتِهِۦۚ قُلۡ حَسۡبِیَ ٱللَّهُۖ عَلَیۡهِ یَتَوَکَّلُ ٱلۡمُتَوَکِّلُونَ

[ای پیامبر،] اگر از مشرکان بپرسی: «چه کسی آسمان‌ها و زمین را آفریده است؟»، مسلماً می‌گویند: «الله». به آنان بگو: «پس به نظر شما، اگر الله ناخوشی و رنجی برایم بخواهد، آیا آنچه به جاى الله [به نیایش] مى‌خوانید، می‌توانند آسیب او را برطرف کنند؟ یا اگر الله رحمتى براى من بخواهد، آیا مى‌توانند مانع او شوند؟» بگو: [پشتیبانیِ] الله برایم کافی است. اهل توکل، تنها بر او توکل مى‌کنند».

 

Ayah: 39

قُلۡ یَٰقَوۡمِ ٱعۡمَلُواْ عَلَىٰ مَکَانَتِکُمۡ إِنِّی عَٰمِلٞۖ فَسَوۡفَ تَعۡلَمُونَ

بگو: «اى قوم من، شما بر روش خود عمل کنید، من نیز [به وظایف خود] عمل مى‌کنم.

 

Ayah: 40

مَن یَأۡتِیهِ عَذَابٞ یُخۡزِیهِ وَیَحِلُّ عَلَیۡهِ عَذَابٞ مُّقِیمٌ

به زودى خواهید دانست که کیست آنکه [در دنیا] گرفتارِ عذاب رسواگر می‌شود و [در آخرت،] عذاب پاینده بر سرش می‌بارد».

 


Ayah: 41

إِنَّآ أَنزَلۡنَا عَلَیۡکَ ٱلۡکِتَٰبَ لِلنَّاسِ بِٱلۡحَقِّۖ فَمَنِ ٱهۡتَدَىٰ فَلِنَفۡسِهِۦۖ وَمَن ضَلَّ فَإِنَّمَا یَضِلُّ عَلَیۡهَاۖ وَمَآ أَنتَ عَلَیۡهِم بِوَکِیلٍ

این کتاب آسمانی را براى [هدایت] مردم، به‌حق بر تو نازل کردیم؛ هر کس هدایت شود، به سودِ خود اوست و هر کس گمراه گشت، به زیان خویش گمراه شده است؛ و تو [نگهبان و] کارسازشان نیستى [که آنان را به هدایت اجبار کنی].

 

Ayah: 42

ٱللَّهُ یَتَوَفَّى ٱلۡأَنفُسَ حِینَ مَوۡتِهَا وَٱلَّتِی لَمۡ تَمُتۡ فِی مَنَامِهَاۖ فَیُمۡسِکُ ٱلَّتِی قَضَىٰ عَلَیۡهَا ٱلۡمَوۡتَ وَیُرۡسِلُ ٱلۡأُخۡرَىٰٓ إِلَىٰٓ أَجَلٖ مُّسَمًّىۚ إِنَّ فِی ذَٰلِکَ لَأٓیَٰتٖ لِّقَوۡمٖ یَتَفَکَّرُونَ

الله جان‌ها را در لحظۀ مرگ مى‌گیرد و [نیز] جان کسی را که نمرده است، به هنگام خوابش [مى‌گیرد]؛ آنگاه جان‌هایی را که حکم مرگ بر آنها رانده است، نگه مى‌دارد و جانِ دیگران را تا هنگام معین [مرگ] بازپس می‌فرستد. در این [امر] براى هر کس که بیندیشد، نشانه‌هایى [از قیامت] وجود دارد.

 

Ayah: 43

أَمِ ٱتَّخَذُواْ مِن دُونِ ٱللَّهِ شُفَعَآءَۚ قُلۡ أَوَلَوۡ کَانُواْ لَا یَمۡلِکُونَ شَیۡـٔٗا وَلَا یَعۡقِلُونَ

آیا مشرکان غیر از الله، شفیعانی [برای خود از میان معبودان باطلشان] انتخاب کرده‌اند؟ [ای پیامبر، به آنان] بگو: «حتی اگر آنها مالک چیزی نباشند و [چیزی را] درک نکنند [باز هم آنها را به شفاعت می‌طلبید]؟»

 

Ayah: 44

قُل لِّلَّهِ ٱلشَّفَٰعَةُ جَمِیعٗاۖ لَّهُۥ مُلۡکُ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِۖ ثُمَّ إِلَیۡهِ تُرۡجَعُونَ

بگو: «تمام شفاعت‌ها، فقط از آنِ الله است. فرمانروایی آسمان‌ها و زمین [نیز] از آن اوست؛ سپس [در روز قیامت، همگی] به پیشگاهِ او بازگردانده می‌شوید».

 

Ayah: 45

وَإِذَا ذُکِرَ ٱللَّهُ وَحۡدَهُ ٱشۡمَأَزَّتۡ قُلُوبُ ٱلَّذِینَ لَا یُؤۡمِنُونَ بِٱلۡأٓخِرَةِۖ وَإِذَا ذُکِرَ ٱلَّذِینَ مِن دُونِهِۦٓ إِذَا هُمۡ یَسۡتَبۡشِرُونَ

هنگامی که الله به یکتایی [و توحید] یاد می‌شود، دل‌های کسانی که به آخرت ایمان ندارند، متنفر [و بیزار] می‌گردد؛ و چون از معبودانی غیر از الله یاد شود، آنگاه است که مشرکان شادمان می‌گردند.

 

Ayah: 46

قُلِ ٱللَّهُمَّ فَاطِرَ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِ عَٰلِمَ ٱلۡغَیۡبِ وَٱلشَّهَٰدَةِ أَنتَ تَحۡکُمُ بَیۡنَ عِبَادِکَ فِی مَا کَانُواْ فِیهِ یَخۡتَلِفُونَ

بگو: «بار الها، [ای] آفرینندۀ آسمان‌ها و زمین، ای دانای ‌نهان و آشکار، تو [به تنهایی] میان بندگانت راجع به آنچه [در دنیا] در آن اختلاف می‌ورزیدند داوری خواهی کرد».

 

Ayah: 47

وَلَوۡ أَنَّ لِلَّذِینَ ظَلَمُواْ مَا فِی ٱلۡأَرۡضِ جَمِیعٗا وَمِثۡلَهُۥ مَعَهُۥ لَٱفۡتَدَوۡاْ بِهِۦ مِن سُوٓءِ ٱلۡعَذَابِ یَوۡمَ ٱلۡقِیَٰمَةِۚ وَبَدَا لَهُم مِّنَ ٱللَّهِ مَا لَمۡ یَکُونُواْ یَحۡتَسِبُونَ

اگر دو برابر آنچه در زمین است، در اختیار ستمکاران [مشرک] باشد، همه را براى نجات خود از سختىِ عذابِ روز قیامت فدا مى‌کنند؛ [ولى پذیرفتنى نیست]؛ و اموری از جانب الله برایشان آشکار مى‌گردد که تصورش را هم نمى‌کردند.

 


Ayah: 48

وَبَدَا لَهُمۡ سَیِّـَٔاتُ مَا کَسَبُواْ وَحَاقَ بِهِم مَّا کَانُواْ بِهِۦ یَسۡتَهۡزِءُونَ

[در آن روز،] دستاورد زشتشان بر آنان آشکار مى‌شود و عذابى که مسخره مى‌کردند، دامنگیرشان خواهد شد.

 

Ayah: 49

فَإِذَا مَسَّ ٱلۡإِنسَٰنَ ضُرّٞ دَعَانَا ثُمَّ إِذَا خَوَّلۡنَٰهُ نِعۡمَةٗ مِّنَّا قَالَ إِنَّمَآ أُوتِیتُهُۥ عَلَىٰ عِلۡمِۭۚ بَلۡ هِیَ فِتۡنَةٞ وَلَٰکِنَّ أَکۡثَرَهُمۡ لَا یَعۡلَمُونَ

هر گاه انسان دچار [رنج و] زیانی شود، ما را [به نیایش] مى‌خواند؛ و چون از جانب خویش نعمتى به وی ارزانى‌ داریم، می‌گوید: «فقط [لیاقت و] داناییِ‌ خودم موجب این نعمت شده است. [نه،] بلکه این آزمایش [الهی] است؛ ولى بیشتر مردم نمى‌دانند.

 

Ayah: 50

قَدۡ قَالَهَا ٱلَّذِینَ مِن قَبۡلِهِمۡ فَمَآ أَغۡنَىٰ عَنۡهُم مَّا کَانُواْ یَکۡسِبُونَ

پیشینیان آنان نیز همین سخن را گفتند؛ ولى [به هنگام عذاب،] دستاوردشان سودى به حالشان نداشت.

 

Ayah: 51

فَأَصَابَهُمۡ سَیِّـَٔاتُ مَا کَسَبُواْۚ وَٱلَّذِینَ ظَلَمُواْ مِنۡ هَـٰٓؤُلَآءِ سَیُصِیبُهُمۡ سَیِّـَٔاتُ مَا کَسَبُواْ وَمَا هُم بِمُعۡجِزِینَ

و [عقوبت] دستاورد زشت آنان دامنگیرشان شد. این ستمکاران [مشرک] نیز به عقوبت دستاوردشان گرفتار خواهند شد و [پروردگار متعال را] به تنگ نخواهند آورد.

 

Ayah: 52

أَوَلَمۡ یَعۡلَمُوٓاْ أَنَّ ٱللَّهَ یَبۡسُطُ ٱلرِّزۡقَ لِمَن یَشَآءُ وَیَقۡدِرُۚ إِنَّ فِی ذَٰلِکَ لَأٓیَٰتٖ لِّقَوۡمٖ یُؤۡمِنُونَ

آیا مشرکان نمی‌دانند که الله [نعمت و] روزی را بر هر کس که بخواهد، گسترده می‌دارد و یا تنگ می‌گرداند؟ بی‌گمان در این امر، نشانه‌هایی [از تدبیر و حکمت الهی] برای مومنان است.

 

Ayah: 53

۞قُلۡ یَٰعِبَادِیَ ٱلَّذِینَ أَسۡرَفُواْ عَلَىٰٓ أَنفُسِهِمۡ لَا تَقۡنَطُواْ مِن رَّحۡمَةِ ٱللَّهِۚ إِنَّ ٱللَّهَ یَغۡفِرُ ٱلذُّنُوبَ جَمِیعًاۚ إِنَّهُۥ هُوَ ٱلۡغَفُورُ ٱلرَّحِیمُ

[ای پیامبر،] به بندگانم که [در ارتکاب به شرک و گناه] زیاده‌روی کرده‌اند، بگو: «از رحمت الهی مأیوس نباشید؛ چرا که [اگر توبه کنید،] الله همۀ گناهانتان را می‌بخشد. به راستی که او تعالی بسیار آمرزنده و مهربان است.

 

Ayah: 54

وَأَنِیبُوٓاْ إِلَىٰ رَبِّکُمۡ وَأَسۡلِمُواْ لَهُۥ مِن قَبۡلِ أَن یَأۡتِیَکُمُ ٱلۡعَذَابُ ثُمَّ لَا تُنصَرُونَ

پیش از آنکه عذاب به سراغتان بیاید و هیچ کس نتواند یاری‌تان کند، به سوی پروردگار‌تان بازگردید و تسلیم [فرمانِ] او شوید.

 

Ayah: 55

وَٱتَّبِعُوٓاْ أَحۡسَنَ مَآ أُنزِلَ إِلَیۡکُم مِّن رَّبِّکُم مِّن قَبۡلِ أَن یَأۡتِیَکُمُ ٱلۡعَذَابُ بَغۡتَةٗ وَأَنتُمۡ لَا تَشۡعُرُونَ

و پیش از آنکه ناگهان ـ در حالی که غافلید ـ عذاب به سراغتان بیاید، از بهترین دستورهایى که از جانب پروردگارتان بر شما نازل شده است، پیروى کنید.

 

Ayah: 56

أَن تَقُولَ نَفۡسٞ یَٰحَسۡرَتَىٰ عَلَىٰ مَا فَرَّطتُ فِی جَنۢبِ ٱللَّهِ وَإِن کُنتُ لَمِنَ ٱلسَّـٰخِرِینَ

[هم‌اکنون بر حذر باشید] تا کسی [در روز قیامت] نگوید: «ای دریغ بر من که در حقِ الله کوتاهی نمودم و [مؤمنان را] مسخره می‌کردم

 


Ayah: 57

أَوۡ تَقُولَ لَوۡ أَنَّ ٱللَّهَ هَدَىٰنِی لَکُنتُ مِنَ ٱلۡمُتَّقِینَ

یا [گناه خود را بر گردن تقدیر نیندازد و] نگوید: «اگر الله مرا هدایت کرده بود، قطعاً پرهیزگار بودم»

 

Ayah: 58

أَوۡ تَقُولَ حِینَ تَرَى ٱلۡعَذَابَ لَوۡ أَنَّ لِی کَرَّةٗ فَأَکُونَ مِنَ ٱلۡمُحۡسِنِینَ

یا هنگامی که عذاب را می‌بیند، نگوید: «ای کاش بازگشتی [به دنیا] داشتم تا در زمرۀ نیکوکاران قرار می‌گرفتم».

 

Ayah: 59

بَلَىٰ قَدۡ جَآءَتۡکَ ءَایَٰتِی فَکَذَّبۡتَ بِهَا وَٱسۡتَکۡبَرۡتَ وَکُنتَ مِنَ ٱلۡکَٰفِرِینَ

[الله می‌فرماید:] «آری، آیات من برایت آمد و تو آنها را دروغ پنداشتی و تکبر نمودی و کفر ورزیدی».

 

Ayah: 60

وَیَوۡمَ ٱلۡقِیَٰمَةِ تَرَى ٱلَّذِینَ کَذَبُواْ عَلَى ٱللَّهِ وُجُوهُهُم مُّسۡوَدَّةٌۚ أَلَیۡسَ فِی جَهَنَّمَ مَثۡوٗى لِّلۡمُتَکَبِّرِینَ

و روز قیامت کسانی را که بر الله دروغ بسته‌اند، سیه‌روی می‌بینی. آیا در دوزخ جایگاهی برای متکبران نیست؟

 

Ayah: 61

وَیُنَجِّی ٱللَّهُ ٱلَّذِینَ ٱتَّقَوۡاْ بِمَفَازَتِهِمۡ لَا یَمَسُّهُمُ ٱلسُّوٓءُ وَلَا هُمۡ یَحۡزَنُونَ

الله، پرهیزگاران را با درآوردن به مکان کامیابی‌شان، [از عذاب] نجات می‌دهد. [در بهشت،] نه رنجی به آنان می‌رسد و نه اندوهگین می‌شوند.

 

Ayah: 62

ٱللَّهُ خَٰلِقُ کُلِّ شَیۡءٖۖ وَهُوَ عَلَىٰ کُلِّ شَیۡءٖ وَکِیلٞ

الله آفریدگار هر چیزی است و او تعالی بر همه چیز [نگهبان و] کارساز است.

 

Ayah: 63

لَّهُۥ مَقَالِیدُ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِۗ وَٱلَّذِینَ کَفَرُواْ بِـَٔایَٰتِ ٱللَّهِ أُوْلَـٰٓئِکَ هُمُ ٱلۡخَٰسِرُونَ

کلید گنجینه‌های آسمان‌ها و زمین از آنِ اوست؛ و کسانی که به آیات الهی کافر شدند، قطعاً زیانکارند.

 

Ayah: 64

قُلۡ أَفَغَیۡرَ ٱللَّهِ تَأۡمُرُوٓنِّیٓ أَعۡبُدُ أَیُّهَا ٱلۡجَٰهِلُونَ

[ای پیامبر،] بگو: «ای بی‌خبران، آیا به من فرمان می‌دهید که [معبودی] غیر از الله را عبادت کنم؟»

 

Ayah: 65

وَلَقَدۡ أُوحِیَ إِلَیۡکَ وَإِلَى ٱلَّذِینَ مِن قَبۡلِکَ لَئِنۡ أَشۡرَکۡتَ لَیَحۡبَطَنَّ عَمَلُکَ وَلَتَکُونَنَّ مِنَ ٱلۡخَٰسِرِینَ

به تو و پیامبرانِ پیش از تو وحى شده است که: «اگر شرک بورزى، [پاداشِ] کارهایت قطعاً بر باد خواهد رفت و زیانکار خواهى شد؛

 

Ayah: 66

بَلِ ٱللَّهَ فَٱعۡبُدۡ وَکُن مِّنَ ٱلشَّـٰکِرِینَ

بلکه تنها الله را عبادت کن و سپاسگزار باش».

 

Ayah: 67

وَمَا قَدَرُواْ ٱللَّهَ حَقَّ قَدۡرِهِۦ وَٱلۡأَرۡضُ جَمِیعٗا قَبۡضَتُهُۥ یَوۡمَ ٱلۡقِیَٰمَةِ وَٱلسَّمَٰوَٰتُ مَطۡوِیَّـٰتُۢ بِیَمِینِهِۦۚ سُبۡحَٰنَهُۥ وَتَعَٰلَىٰ عَمَّا یُشۡرِکُونَ

مشرکان، الله را چنان که سزاوار اوست، ارج ننهادند؛ حال آنکه در روز قیامت، زمین یکسره در قبضۀ اوست؛ و آسمان‌ها به دست وی درهم‌پیچیده خواهد شد. پاک و منزه است الله؛ و از چیزهایی که با [وی] شریک می‌سازند، برتر است.

 


Ayah: 68

وَنُفِخَ فِی ٱلصُّورِ فَصَعِقَ مَن فِی ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَمَن فِی ٱلۡأَرۡضِ إِلَّا مَن شَآءَ ٱللَّهُۖ ثُمَّ نُفِخَ فِیهِ أُخۡرَىٰ فَإِذَا هُمۡ قِیَامٞ یَنظُرُونَ

[در آستانۀ قیامت،] در «صور» دمیده می‌شود؛ آنگاه هر کس که در آسمان‌ها و در زمین است، مدهوشِ مرگ خواهد شد ـ مگر کسى که الله بخواهد؛ آنگاه بار دیگر در آن دمیده می‌شود و ناگهان [همه از مرگ] برمی‌خیزند و چشم‌به‌راه [فرمان پروردگار] هستند.

 

Ayah: 69

وَأَشۡرَقَتِ ٱلۡأَرۡضُ بِنُورِ رَبِّهَا وَوُضِعَ ٱلۡکِتَٰبُ وَجِاْیٓءَ بِٱلنَّبِیِّـۧنَ وَٱلشُّهَدَآءِ وَقُضِیَ بَیۡنَهُم بِٱلۡحَقِّ وَهُمۡ لَا یُظۡلَمُونَ

[در روز قیامت،] زمین به نورِ پروردگارش روشن خواهد شد و نامۀ [اعمال] نهاده می‌شود و پیامبران و گواهان را می‌آورند و به حق و عدالت میان مردم داوری می‌شود و هرگز به آنان ستم نخواهد شد.

 

Ayah: 70

وَوُفِّیَتۡ کُلُّ نَفۡسٖ مَّا عَمِلَتۡ وَهُوَ أَعۡلَمُ بِمَا یَفۡعَلُونَ

و جزای عملکردِ هر کس، به تمام و کمال داده می‌شود؛ و الله نسبت به اعمالشان دانا‌تر است.

 

Ayah: 71

وَسِیقَ ٱلَّذِینَ کَفَرُوٓاْ إِلَىٰ جَهَنَّمَ زُمَرًاۖ حَتَّىٰٓ إِذَا جَآءُوهَا فُتِحَتۡ أَبۡوَٰبُهَا وَقَالَ لَهُمۡ خَزَنَتُهَآ أَلَمۡ یَأۡتِکُمۡ رُسُلٞ مِّنکُمۡ یَتۡلُونَ عَلَیۡکُمۡ ءَایَٰتِ رَبِّکُمۡ وَیُنذِرُونَکُمۡ لِقَآءَ یَوۡمِکُمۡ هَٰذَاۚ قَالُواْ بَلَىٰ وَلَٰکِنۡ حَقَّتۡ کَلِمَةُ ٱلۡعَذَابِ عَلَى ٱلۡکَٰفِرِینَ

کافران گروه‌گروه به سوى دوزخ رانده مى‌شوند. همین که به آنجا می‌رسند، درهایش [به روی آنان] گشوده می‌گردد و نگهبانانش می‌گویند: «آیا پیامبرانی از میان خود شما به سراغتان نیامدند که آیات پروردگارتان را برای شما مى‌خواندند و دربارۀ دیدار این روز هشدار مى‌دادند؟» آنان [در پاسخ] مى‌گویند: «آری؛ ولى [ما آنان را انکار کردیم و] فرمان مجازات، سزاى کافران است».

 

Ayah: 72

قِیلَ ٱدۡخُلُوٓاْ أَبۡوَٰبَ جَهَنَّمَ خَٰلِدِینَ فِیهَاۖ فَبِئۡسَ مَثۡوَى ٱلۡمُتَکَبِّرِینَ

[به آنان] گفته مى‌شود: «از درهاى دوزخ وارد شوید و جاودانه در آن به سر ‌بَرید؛ و [به راستى] جایگاه متکبران، چه بد [جایگاهى] است

 

Ayah: 73

وَسِیقَ ٱلَّذِینَ ٱتَّقَوۡاْ رَبَّهُمۡ إِلَى ٱلۡجَنَّةِ زُمَرًاۖ حَتَّىٰٓ إِذَا جَآءُوهَا وَفُتِحَتۡ أَبۡوَٰبُهَا وَقَالَ لَهُمۡ خَزَنَتُهَا سَلَٰمٌ عَلَیۡکُمۡ طِبۡتُمۡ فَٱدۡخُلُوهَا خَٰلِدِینَ

و کسانى که از پروردگارشان پروا داشتند، گروه‌گروه به سوى بهشت هدایت مى‌شوند؛ همین که به آنجا می‌رسند ـ در حالی که درهاى بهشت گشوده شده است ـ [با عزت و احترام وارد می‌شوند] و نگهبانان آنجا می‌گویند: «سلام بر شما. خوش آمدید. [و] برای همیشه [در آن بمانید]».

 

Ayah: 74

وَقَالُواْ ٱلۡحَمۡدُ لِلَّهِ ٱلَّذِی صَدَقَنَا وَعۡدَهُۥ وَأَوۡرَثَنَا ٱلۡأَرۡضَ نَتَبَوَّأُ مِنَ ٱلۡجَنَّةِ حَیۡثُ نَشَآءُۖ فَنِعۡمَ أَجۡرُ ٱلۡعَٰمِلِینَ

بهشتیان مى‌گویند: «ستایش و سپاس مخصوص الله است که وعدۀ خویش را در مورد ما تحقق بخشید و سرزمین [پهناور بهشت] را به ما میراث داد که در هر جاى آن بخواهیم، منزل می‌گیریم؛ و [به راستى] پاداش اهل عمل، چه نیکوست

 


Ayah: 75

وَتَرَى ٱلۡمَلَـٰٓئِکَةَ حَآفِّینَ مِنۡ حَوۡلِ ٱلۡعَرۡشِ یُسَبِّحُونَ بِحَمۡدِ رَبِّهِمۡۚ وَقُضِیَ بَیۡنَهُم بِٱلۡحَقِّۚ وَقِیلَ ٱلۡحَمۡدُ لِلَّهِ رَبِّ ٱلۡعَٰلَمِینَ

[در آن روز،] فرشتگان را خواهی دید که پیرامون عرش حلقه زده‌اند و پروردگارشان را به پاکی می‌ستایند؛ و به حق و عدالت میان مردم داورى خواهد شد و گفته مى‌شود: «ستایش و سپاس، مخصوص الله - پروردگار جهانیان- است».

 


 


Az-Zumar

 

سورة الزمر

سورة الزمر - سورة 39 - عدد آیاتها 75

بسم الله الرحمن الرحیم

  1. تَنزِیلُ الْکِتَابِ مِنَ اللَّهِ الْعَزِیزِ الْحَکِیمِ

  2. إِنَّا أَنزَلْنَا إِلَیْکَ الْکِتَابَ بِالْحَقِّ فَاعْبُدِ اللَّهَ مُخْلِصًا لَّهُ الدِّینَ

  3. أَلا لِلَّهِ الدِّینُ الْخَالِصُ وَالَّذِینَ اتَّخَذُوا مِن دُونِهِ أَوْلِیَاء مَا نَعْبُدُهُمْ إِلاَّ لِیُقَرِّبُونَا إِلَى اللَّهِ زُلْفَى إِنَّ اللَّهَ یَحْکُمُ بَیْنَهُمْ فِی مَا هُمْ فِیهِ یَخْتَلِفُونَ إِنَّ اللَّهَ لا یَهْدِی مَنْ هُوَ کَاذِبٌ کَفَّارٌ

  4. لَوْ أَرَادَ اللَّهُ أَنْ یَتَّخِذَ وَلَدًا لّاصْطَفَى مِمَّا یَخْلُقُ مَا یَشَاء سُبْحَانَهُ هُوَ اللَّهُ الْوَاحِدُ الْقَهَّارُ

  5. خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ بِالْحَقِّ یُکَوِّرُ اللَّیْلَ عَلَى النَّهَارِ وَیُکَوِّرُ النَّهَارَ عَلَى اللَّیْلِ وَسَخَّرَ الشَّمْسَ وَالْقَمَرَ کُلٌّ یَجْرِی لأَجَلٍ مُسَمًّى أَلا هُوَ الْعَزِیزُ الْغَفَّارُ

  6. خَلَقَکُم مِّن نَّفْسٍ وَاحِدَةٍ ثُمَّ جَعَلَ مِنْهَا زَوْجَهَا وَأَنزَلَ لَکُم مِّنْ الأَنْعَامِ ثَمَانِیَةَ أَزْوَاجٍ یَخْلُقُکُمْ فِی بُطُونِ أُمَّهَاتِکُمْ خَلْقًا مِن بَعْدِ خَلْقٍ فِی ظُلُمَاتٍ ثَلاثٍ ذَلِکُمُ اللَّهُ رَبُّکُمْ لَهُ الْمُلْکُ لا إِلَهَ إِلاَّ هُوَ فَأَنَّى تُصْرَفُونَ

  7. إِن تَکْفُرُوا فَإِنَّ اللَّهَ غَنِیٌّ عَنکُمْ وَلا یَرْضَى لِعِبَادِهِ الْکُفْرَ وَإِن تَشْکُرُوا یَرْضَهُ لَکُمْ وَلا تَزِرُ وَازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرَى ثُمَّ إِلَى رَبِّکُم مَّرْجِعُکُمْ فَیُنَبِّئُکُم بِمَا کُنتُمْ تَعْمَلُونَ إِنَّهُ عَلِیمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ

  8. وَإِذَا مَسَّ الإِنسَانَ ضُرٌّ دَعَا رَبَّهُ مُنِیبًا إِلَیْهِ ثُمَّ إِذَا خَوَّلَهُ نِعْمَةً مِّنْهُ نَسِیَ مَا کَانَ یَدْعُو إِلَیْهِ مِن قَبْلُ وَجَعَلَ لِلَّهِ أَندَادًا لِّیُضِلَّ عَن سَبِیلِهِ قُلْ تَمَتَّعْ بِکُفْرِکَ قَلِیلا إِنَّکَ مِنْ أَصْحَابِ النَّارِ

  9. أَمَّنْ هُوَ قَانِتٌ آنَاء اللَّیْلِ سَاجِدًا وَقَائِمًا یَحْذَرُ الآخِرَةَ وَیَرْجُو رَحْمَةَ رَبِّهِ قُلْ هَلْ یَسْتَوِی الَّذِینَ یَعْلَمُونَ وَالَّذِینَ لا یَعْلَمُونَ إِنَّمَا یَتَذَکَّرُ أُوْلُوا الأَلْبَابِ

  10. قُلْ یَا عِبَادِ الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا رَبَّکُمْ لِلَّذِینَ أَحْسَنُوا فِی هَذِهِ الدُّنْیَا حَسَنَةٌ وَأَرْضُ اللَّهِ وَاسِعَةٌ إِنَّمَا یُوَفَّى الصَّابِرُونَ أَجْرَهُم بِغَیْرِ حِسَابٍ

  11. قُلْ إِنِّی أُمِرْتُ أَنْ أَعْبُدَ اللَّهَ مُخْلِصًا لَّهُ الدِّینَ

  12. وَأُمِرْتُ لِأَنْ أَکُونَ أَوَّلَ الْمُسْلِمِینَ

  13. قُلْ إِنِّی أَخَافُ إِنْ عَصَیْتُ رَبِّی عَذَابَ یَوْمٍ عَظِیمٍ

  14. قُلِ اللَّهَ أَعْبُدُ مُخْلِصًا لَّهُ دِینِی

  15. فَاعْبُدُوا مَا شِئْتُم مِّن دُونِهِ قُلْ إِنَّ الْخَاسِرِینَ الَّذِینَ خَسِرُوا أَنفُسَهُمْ وَأَهْلِیهِمْ یَوْمَ الْقِیَامَةِ أَلا ذَلِکَ هُوَ الْخُسْرَانُ الْمُبِینُ

  16. لَهُم مِّن فَوْقِهِمْ ظُلَلٌ مِّنَ النَّارِ وَمِن تَحْتِهِمْ ظُلَلٌ ذَلِکَ یُخَوِّفُ اللَّهُ بِهِ عِبَادَهُ یَا عِبَادِ فَاتَّقُونِ

  17. وَالَّذِینَ اجْتَنَبُوا الطَّاغُوتَ أَن یَعْبُدُوهَا وَأَنَابُوا إِلَى اللَّهِ لَهُمُ الْبُشْرَى فَبَشِّرْ عِبَادِ

  18. الَّذِینَ یَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَیَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ أُوْلَئِکَ الَّذِینَ هَدَاهُمُ اللَّهُ وَأُولَئِکَ هُمْ أُوْلُوا الأَلْبَابِ

  19. أَفَمَنْ حَقَّ عَلَیْهِ کَلِمَةُ الْعَذَابِ أَفَأَنتَ تُنقِذُ مَن فِی النَّارِ

  20. لَکِنِ الَّذِینَ اتَّقَوْا رَبَّهُمْ لَهُمْ غُرَفٌ مِّن فَوْقِهَا غُرَفٌ مَّبْنِیَّةٌ تَجْرِی مِن تَحْتِهَا الأَنْهَارُ وَعْدَ اللَّهِ لا یُخْلِفُ اللَّهُ الْمِیعَادَ

  21. أَلَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ أَنزَلَ مِنَ السَّمَاء مَاء فَسَلَکَهُ یَنَابِیعَ فِی الأَرْضِ ثُمَّ یُخْرِجُ بِهِ زَرْعًا مُّخْتَلِفًا أَلْوَانُهُ ثُمَّ یَهِیجُ فَتَرَاهُ مُصْفَرًّا ثُمَّ یَجْعَلُهُ حُطَامًا إِنَّ فِی ذَلِکَ لَذِکْرَى لِأُولِی الأَلْبَابِ

  22. أَفَمَن شَرَحَ اللَّهُ صَدْرَهُ لِلإِسْلامِ فَهُوَ عَلَى نُورٍ مِّن رَّبِّهِ فَوَیْلٌ لِّلْقَاسِیَةِ قُلُوبُهُم مِّن ذِکْرِ اللَّهِ أُوْلَئِکَ فِی ضَلالٍ مُبِینٍ

  23. اللَّهُ نَزَّلَ أَحْسَنَ الْحَدِیثِ کِتَابًا مُّتَشَابِهًا مَّثَانِیَ تَقْشَعِرُّ مِنْهُ جُلُودُ الَّذِینَ یَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ ثُمَّ تَلِینُ جُلُودُهُمْ وَقُلُوبُهُمْ إِلَى ذِکْرِ اللَّهِ ذَلِکَ هُدَى اللَّهِ یَهْدِی بِهِ مَنْ یَشَاء وَمَن یُضْلِلْ اللَّهُ فَمَا لَهُ مِنْ هَادٍ

  24. أَفَمَن یَتَّقِی بِوَجْهِهِ سُوءَ الْعَذَابِ یَوْمَ الْقِیَامَةِ وَقِیلَ لِلظَّالِمِینَ ذُوقُوا مَا کُنتُمْ تَکْسِبُونَ

  25. کَذَّبَ الَّذِینَ مِن قَبْلِهِمْ فَأَتَاهُمْ الْعَذَابُ مِنْ حَیْثُ لا یَشْعُرُونَ

  26. فَأَذَاقَهُمُ اللَّهُ الْخِزْیَ فِی الْحَیَاةِ الدُّنْیَا وَلَعَذَابُ الآخِرَةِ أَکْبَرُ لَوْ کَانُوا یَعْلَمُونَ

  27. وَلَقَدْ ضَرَبْنَا لِلنَّاسِ فِی هَذَا الْقُرْآنِ مِن کُلِّ مَثَلٍ لَّعَلَّهُمْ یَتَذَکَّرُونَ

  28. قُرْآنًا عَرَبِیًّا غَیْرَ ذِی عِوَجٍ لَّعَلَّهُمْ یَتَّقُونَ

  29. ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلا رَّجُلا فِیهِ شُرَکَاء مُتَشَاکِسُونَ وَرَجُلا سَلَمًا لِّرَجُلٍ هَلْ یَسْتَوِیَانِ مَثَلا الْحَمْدُ لِلَّهِ بَلْ أَکْثَرُهُمْ لا یَعْلَمُونَ

  30. إِنَّکَ مَیِّتٌ وَإِنَّهُم مَّیِّتُونَ

  31. ثُمَّ إِنَّکُمْ یَوْمَ الْقِیَامَةِ عِندَ رَبِّکُمْ تَخْتَصِمُونَ

  32. فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّن کَذَبَ عَلَى اللَّهِ وَکَذَّبَ بِالصِّدْقِ إِذْ جَاءَهُ أَلَیْسَ فِی جَهَنَّمَ مَثْوًى لِّلْکَافِرِینَ

  33. وَالَّذِی جَاءَ بِالصِّدْقِ وَصَدَّقَ بِهِ أُوْلَئِکَ هُمُ الْمُتَّقُونَ

  34. لَهُم مَّا یَشَاؤُونَ عِندَ رَبِّهِمْ ذَلِکَ جَزَاء الْمُحْسِنِینَ

  35. لِیُکَفِّرَ اللَّهُ عَنْهُمْ أَسْوَأَ الَّذِی عَمِلُوا وَیَجْزِیَهُمْ أَجْرَهُم بِأَحْسَنِ الَّذِی کَانُوا یَعْمَلُونَ

  36. أَلَیْسَ اللَّهُ بِکَافٍ عَبْدَهُ وَیُخَوِّفُونَکَ بِالَّذِینَ مِن دُونِهِ وَمَن یُضْلِلِ اللَّهُ فَمَا لَهُ مِنْ هَادٍ

  37. وَمَن یَهْدِ اللَّهُ فَمَا لَهُ مِن مُّضِلٍّ أَلَیْسَ اللَّهُ بِعَزِیزٍ ذِی انتِقَامٍ

  38. وَلَئِن سَأَلْتَهُم مَّنْ خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ لَیَقُولُنَّ اللَّهُ قُلْ أَفَرَأَیْتُم مَّا تَدْعُونَ مِن دُونِ اللَّهِ إِنْ أَرَادَنِیَ اللَّهُ بِضُرٍّ هَلْ هُنَّ کَاشِفَاتُ ضُرِّهِ أَوْ أَرَادَنِی بِرَحْمَةٍ هَلْ هُنَّ مُمْسِکَاتُ رَحْمَتِهِ قُلْ حَسْبِیَ اللَّهُ عَلَیْهِ یَتَوَکَّلُ الْمُتَوَکِّلُونَ

  39. قُلْ یَا قَوْمِ اعْمَلُوا عَلَى مَکَانَتِکُمْ إِنِّی عَامِلٌ فَسَوْفَ تَعْلَمُونَ

  40. مَن یَأْتِیهِ عَذَابٌ یُخْزِیهِ وَیَحِلُّ عَلَیْهِ عَذَابٌ مُّقِیمٌ

  41. إِنَّا أَنزَلْنَا عَلَیْکَ الْکِتَابَ لِلنَّاسِ بِالْحَقِّ فَمَنِ اهْتَدَى فَلِنَفْسِهِ وَمَن ضَلَّ فَإِنَّمَا یَضِلُّ عَلَیْهَا وَمَا أَنتَ عَلَیْهِم بِوَکِیلٍ

  42. اللَّهُ یَتَوَفَّى الأَنفُسَ حِینَ مَوْتِهَا وَالَّتِی لَمْ تَمُتْ فِی مَنَامِهَا فَیُمْسِکُ الَّتِی قَضَى عَلَیْهَا الْمَوْتَ وَیُرْسِلُ الأُخْرَى إِلَى أَجَلٍ مُسَمًّى إِنَّ فِی ذَلِکَ لَآیَاتٍ لِّقَوْمٍ یَتَفَکَّرُونَ

  43. أَمِ اتَّخَذُوا مِن دُونِ اللَّهِ شُفَعَاء قُلْ أَوَلَوْ کَانُوا لا یَمْلِکُونَ شَیْئًا وَلا یَعْقِلُونَ

  44. قُل لِّلَّهِ الشَّفَاعَةُ جَمِیعًا لَّهُ مُلْکُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ ثُمَّ إِلَیْهِ تُرْجَعُونَ

  45. وَإِذَا ذُکِرَ اللَّهُ وَحْدَهُ اشْمَأَزَّتْ قُلُوبُ الَّذِینَ لا یُؤْمِنُونَ بِالآخِرَةِ وَإِذَا ذُکِرَ الَّذِینَ مِن دُونِهِ إِذَا هُمْ یَسْتَبْشِرُونَ

  46. قُلِ اللَّهُمَّ فَاطِرَ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ عَالِمَ الْغَیْبِ وَالشَّهَادَةِ أَنتَ تَحْکُمُ بَیْنَ عِبَادِکَ فِی مَا کَانُوا فِیهِ یَخْتَلِفُونَ

  47. وَلَوْ أَنَّ لِلَّذِینَ ظَلَمُوا مَا فِی الأَرْضِ جَمِیعًا وَمِثْلَهُ مَعَهُ لافْتَدَوْا بِهِ مِن سُوءِ الْعَذَابِ یَوْمَ الْقِیَامَةِ وَبَدَا لَهُم مِّنَ اللَّهِ مَا لَمْ یَکُونُوا یَحْتَسِبُونَ

  48. وَبَدَا لَهُمْ سَیِّئَاتُ مَا کَسَبُوا وَحَاقَ بِهِم مَّا کَانُوا بِهِ یَسْتَهْزِؤُون

  49. فَإِذَا مَسَّ الإِنسَانَ ضُرٌّ دَعَانَا ثُمَّ إِذَا خَوَّلْنَاهُ نِعْمَةً مِّنَّا قَالَ إِنَّمَا أُوتِیتُهُ عَلَى عِلْمٍ بَلْ هِیَ فِتْنَةٌ وَلَکِنَّ أَکْثَرَهُمْ لا یَعْلَمُونَ

  50. قَدْ قَالَهَا الَّذِینَ مِن قَبْلِهِمْ فَمَا أَغْنَى عَنْهُم مَّا کَانُوا یَکْسِبُونَ

  51. فَأَصَابَهُمْ سَیِّئَاتُ مَا کَسَبُوا وَالَّذِینَ ظَلَمُوا مِنْ هَؤُلاء سَیُصِیبُهُمْ سَیِّئَاتُ مَا کَسَبُوا وَمَا هُم بِمُعْجِزِینَ

  52. أَوَلَمْ یَعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ یَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَن یَشَاء وَیَقْدِرُ إِنَّ فِی ذَلِکَ لَآیَاتٍ لِّقَوْمٍ یُؤْمِنُونَ

  53. قُلْ یَا عِبَادِیَ الَّذِینَ أَسْرَفُوا عَلَى أَنفُسِهِمْ لا تَقْنَطُوا مِن رَّحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِیعًا إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِیمُ

  54. وَأَنِیبُوا إِلَى رَبِّکُمْ وَأَسْلِمُوا لَهُ مِن قَبْلِ أَن یَأْتِیَکُمُ الْعَذَابُ ثُمَّ لا تُنصَرُونَ

  55. وَاتَّبِعُوا أَحْسَنَ مَا أُنزِلَ إِلَیْکُم مِّن رَّبِّکُم مِّن قَبْلِ أَن یَأْتِیَکُمُ الْعَذَابُ بَغْتَةً وَأَنتُمْ لا تَشْعُرُونَ

  56. أَن تَقُولَ نَفْسٌ یَا حَسْرَتَى عَلَى مَا فَرَّطتُ فِی جَنبِ اللَّهِ وَإِن کُنتُ لَمِنَ السَّاخِرِینَ

  57. أَوْ تَقُولَ لَوْ أَنَّ اللَّهَ هَدَانِی لَکُنتُ مِنَ الْمُتَّقِینَ

  58. أَوْ تَقُولَ حِینَ تَرَى الْعَذَابَ لَوْ أَنَّ لِی کَرَّةً فَأَکُونَ مِنَ الْمُحْسِنِینَ

  59. بَلَى قَدْ جَاءَتْکَ آیَاتِی فَکَذَّبْتَ بِهَا وَاسْتَکْبَرْتَ وَکُنتَ مِنَ الْکَافِرِینَ

  60. وَیَوْمَ الْقِیَامَةِ تَرَى الَّذِینَ کَذَبُواْ عَلَى اللَّهِ وُجُوهُهُم مُّسْوَدَّةٌ أَلَیْسَ فِی جَهَنَّمَ مَثْوًى لِّلْمُتَکَبِّرِینَ

  61. وَیُنَجِّی اللَّهُ الَّذِینَ اتَّقَوا بِمَفَازَتِهِمْ لا یَمَسُّهُمُ السُّوءُ وَلا هُمْ یَحْزَنُونَ

  62. اللَّهُ خَالِقُ کُلِّ شَیْءٍ وَهُوَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ وَکِیلٌ

  63. لَهُ مَقَالِیدُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَالَّذِینَ کَفَرُوا بِآیَاتِ اللَّهِ أُوْلَئِکَ هُمُ الْخَاسِرُونَ

  64. قُلْ أَفَغَیْرَ اللَّهِ تَأْمُرُونِّی أَعْبُدُ أَیُّهَا الْجَاهِلُونَ

  65. وَلَقَدْ أُوحِیَ إِلَیْکَ وَإِلَى الَّذِینَ مِنْ قَبْلِکَ لَئِنْ أَشْرَکْتَ لَیَحْبَطَنَّ عَمَلُکَ وَلَتَکُونَنَّ مِنَ الْخَاسِرِینَ

  66. بَلِ اللَّهَ فَاعْبُدْ وَکُن مِّنْ الشَّاکِرِینَ

  67. وَمَا قَدَرُوا اللَّهَ حَقَّ قَدْرِهِ وَالأَرْضُ جَمِیعًا قَبْضَتُهُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ وَالسَّمَاوَاتُ مَطْوِیَّاتٌ بِیَمِینِهِ سُبْحَانَهُ وَتَعَالَى عَمَّا یُشْرِکُونَ

  68. وَنُفِخَ فِی الصُّورِ فَصَعِقَ مَن فِی السَّمَاوَاتِ وَمَن فِی الأَرْضِ إِلاَّ مَن شَاء اللَّهُ ثُمَّ نُفِخَ فِیهِ أُخْرَى فَإِذَا هُم قِیَامٌ یَنظُرُونَ

  69. وَأَشْرَقَتِ الأَرْضُ بِنُورِ رَبِّهَا وَوُضِعَ الْکِتَابُ وَجِیءَ بِالنَّبِیِّینَ وَالشُّهَدَاء وَقُضِیَ بَیْنَهُم بِالْحَقِّ وَهُمْ لا یُظْلَمُونَ

  70. وَوُفِّیَتْ کُلُّ نَفْسٍ مَّا عَمِلَتْ وَهُوَ أَعْلَمُ بِمَا یَفْعَلُونَ

  71. وَسِیقَ الَّذِینَ کَفَرُوا إِلَى جَهَنَّمَ زُمَرًا حَتَّى إِذَا جَاؤُوهَا فُتِحَتْ أَبْوَابُهَا وَقَالَ لَهُمْ خَزَنَتُهَا أَلَمْ یَأْتِکُمْ رُسُلٌ مِّنکُمْ یَتْلُونَ عَلَیْکُمْ آیَاتِ رَبِّکُمْ وَیُنذِرُونَکُمْ لِقَاء یَوْمِکُمْ هَذَا قَالُوا بَلَى وَلَکِنْ حَقَّتْ کَلِمَةُ الْعَذَابِ عَلَى الْکَافِرِینَ

  72. قِیلَ ادْخُلُوا أَبْوَابَ جَهَنَّمَ خَالِدِینَ فِیهَا فَبِئْسَ مَثْوَى الْمُتَکَبِّرِینَ

  73. وَسِیقَ الَّذِینَ اتَّقَوْا رَبَّهُمْ إِلَى الْجَنَّةِ زُمَرًا حَتَّى إِذَا جَاؤُوهَا وَفُتِحَتْ أَبْوَابُهَا وَقَالَ لَهُمْ خَزَنَتُهَا سَلامٌ عَلَیْکُمْ طِبْتُمْ فَادْخُلُوهَا خَالِدِینَ

  74. وَقَالُوا الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی صَدَقَنَا وَعْدَهُ وَأَوْرَثْنَا الأَرْضَ نَتَبَوَّأُ مِنَ الْجَنَّةِ حَیْثُ نَشَاء فَنِعْمَ أَجْرُ الْعَامِلِینَ

  75. وَتَرَى الْمَلائِکَةَ حَافِّینَ مِنْ حَوْلِ الْعَرْشِ یُسَبِّحُونَ بِحَمْدِ رَبِّهِمْ وَقُضِیَ بَیْنَهُم بِالْحَقِّ وَقِیلَ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ



سورة زمر

 

به نام الله بخشندة مهربان

 

نازل شدن (این) کتاب از سوی الله پیروزمند حکیم است. ﴿1﴾ بی‌گمان ما (این) کتاب را به حق بر تو نازل کردیم، پس الله را پرستش کن و دین را برای او خالص گردان. ﴿2﴾ آگاه باشید که دین خالص از آن  الله است، و کسانی‌که به جای او معبودان (و اولیای) گرفتند (وگفتند) این‌ها  را نمی‌پرستیم جز برای این‌که ما را به الله نزدیک کنند بی‌گمان الله (روز قیامت) میان آن‌ها در آنچه اختلاف داشتند، داوری می‌کند، الله آن کسی را‌ که دروغگوی ناسپاس است، هدایت نمی‌کند. ﴿3﴾ اگر (به فرض مُحال) الله می‌خواست فرزندی بگیرد، مسلماً از میان آنچه را می‌آفریند، چیزی را که می‌خواست بر می‌گزید، او پاک و منزه است، او الله یکتای قهار است. ﴿4﴾ آسمان‌ها و زمین را به حق آفرید، شب را بر روز می‌پیچد، و روز را بر شب می‌پیچد، و خورشید و ماه را مسخر (و رام) گردانید، هر کدام تا زمانی معین در حرکتند، آگاه باشید، که او پیروزمند آمرزنده است.﴿5﴾

(او) شما را از یک تن آفرید، سپس همسرش را از آن پدید آورد، و از چهار پایان برای شما هشت جفت فرو فرستاد، و شما را در شکم‌های مادران‌تان آفرینشی بعد از آفرینش دیگر، در تاریکی‌های سه‌گانه، می‌آفریند، این الله، پروردگار شماست که فرمانروایی از آنِ اوست، و جز او معبودی (به حق) نیست، پس چگونه (از حق) منحرف (و روی گردان) می‌شوید؟! ﴿6﴾ اگر ناسپاسی کنید، پس (بدانید که) الله از شما بی‌نیاز است، و هرگز ناسپاسی را برای بندگانش نمی‌پسندد. و اگر شکر او را به جای آورید آن را برای شما می‌پسندد. و هیچ کس بار گناه دیگررا بر دوش نمی‌کشد، پس بازگشت‌تان به سوی پروردگارتان است، آنگاه شما را به آنچه انجام می‌دادید، آگاه می‌کند، یقیناً او به راز دل‌ها آگاه است. ﴿7﴾ و هنگامی‌که به انسان (رنج و) زیانی برسد، پروردگارش را می‌خواند، و به سوی او باز می‌گردد، پس هنگامی‌که نعمتی از سوی خود به او بخشید، آنچه را که از پیش برای آن دعا می‌کرد فراموش می‌کند، و برای الله همتایانی قرار می‌دهد، تا (مردم را) از راه او گمراه کند. بگو: «اندکی از کفرت (در دنیا) بهره‌مند شو، بی‌شک تو از دوزخیان خواهی بود». ﴿8﴾ آیا (این مشرک بهتر است، یا) کسی‌که در ساعات شب در حال سجده و قیام به عبادت مشغول است، و از (عذاب) آخرت بیم ناک است، و به رحمت پروردگارش امیدوار است؟! بگو: «آیا کسانی‌که می‌دانند، و کسانی‌که  نمی‌دانند یکسان هستند؟! تنها خردمندان پند می‌پذیرند». ﴿9﴾ (ای پیامبر) بگو: «ای بندگان من که ایمان آورده‌اید! از پروردگارتان بترسید، برای کسانی‌که در این دنیا نیکی کرده‌اند، پاداش نیکوست، و (اگر در شکنجه و آزار مشرکان بودید، هجرت کنید، که) زمین الله وسیع است، جز این نیست که صابران، پاداش خود را بی‌شمار و تمام دریافت می‌دارند». ﴿10﴾بگو: «من مأمور شده‌ام که الله را پرستش کنم، در حالی‌که دینم را برای او خالص گردانم». ﴿11﴾ و مأمور شده ام که نخستین مسلمانان باشم». ﴿12﴾ بگو: «همانا من اگر نافرمانی پروردگارم کنم، از عذاب روزبزرگ (قیامت) می‌ترسم». ﴿13﴾ (ای پیامبر) بگو: «من الله را می‌پرستم، در حالی‌که دینم را برای او خالص می‌گردانم، ﴿14﴾ پس شما هر چه را که  می‌خواهید به جای او پرستش کنید. بگو: «بی‌گمان زیانکاران (واقعی) کسانی اند که خود و خاندان‌شان را در روز قیامت از دست داده‌اند، آگاه باشید این همان زیان آشکار است. ﴿15﴾ برای آن‌ها از بالای (سر) شان سایبان‌هایی از آتش، و در زیر (پای) شان (نیز) سایبان‌هایی است، این (چیزی) است که الله با آن بندگانش را می‌ترساند، ای بندگان من! از من بترسید. ﴿16﴾ و کسانی‌که از طاغوت (= شیطان و بت‌ها) اجتناب کردند از آنکه آن را عبادت کنند، و رو به سوی الله آوردند، برای آنان بشارت است، پس بندگان مرا بشارت ده. ﴿17﴾ (همان) کسانی‌که سخن (ها) را می‌شنوند، پس (از) نیکو‌ترین آن پیروی می‌کنند، آن‌ها کسانی هستند که الله هدایت‌شان کرده است، و آن‌ها خردمندانند. ﴿18﴾ آیا (تو می‌توانی) کسی‌ را که فرمان عذاب بر او تحقق یافته است (نجات دهی؟!) آیا تو (می توانی) کسی را  که در آتش است نجات دهی؟! ﴿19﴾ لکن برای کسانی‌که از پروردگارشان ترسیدند، غرفه‌هایی ([1]) (در بهشت) است، که بر فراز آن‌ها غرفه‌های دیگر بنا شده است، و از زیر آن‌ها نهر‌ها جاری است، (این) وعدة الله است (و) الله وعدة خود را خلاف نمی‌کند. ﴿20﴾ آیا ندیدی که الله از آسمان آبی را نازل کرد، پس آن را بصورت چشمه‌هایی در زمین به جریان در آورد، سپس با آن کشت و زرعی که رنگ‌های گوناگون دارد بیرون می‌آورد، آنگاه خشک می‌شود، و آن را زرد می‌بینی، سپس آن را (ریزه ریزه و) درهم می‌شکند؟! بی‌گمان در این (امر) پندی برای خردمندان است. ﴿21﴾آیا کسی‌که الله سینه‌اش را برای (پذیرش) اسلام گشوده است، پس او از سوی پروردگارش بر نور (و روشنی) است (همچون سخت دلان است؟!) پس  وای بر آنان که دل‌های شان  در برابر ذکر الله سخت است. آنان در گمراهی آشکار هستند. ﴿22﴾ الله بهترین سخن را نازل کرده است، کتابی که (آیاتش) متشابه (= همانند یکدیگر، و) مکرر است که از (شنیدن) آن پوست‌های کسانی‌که از پروردگارشان می‌ترسند، به لرزه می‌افتد، آنگاه پوست‌هایشان و دل‌های شان  با یاد الله نرم می‌شود (و آرام می‌گیرد).  این هدایت الله است که هر کس را بخواهد با آن هدایت می‌کند، و هر کس را که گمراه سازد، پس برای او هیچ هدایت کنندة نخواهد بود. ﴿23﴾ آیا کسی‌که با چهره‌اش سختی عذاب روز قیامت را (از خود) دور می‌سازد، (همانند بهشتیان هستند؟!) و به ستمکاران گفته می‌شود: «بچشید (کیفر) آنچه را که بدست می‌آوردید». ﴿24﴾ کسانی‌که پیش از آن‌ها بودند (نیز آیات ما را) تکذیب کردند، پس عذاب (الهی) از جایی که نمی‌دانستند، به سراغ‌شان آمد. ﴿25﴾ پس الله (طعم) خواری را در زندگی دنیا به آن‌ها چشاند، و مسلماً عذاب آخرت بزرگتر (و سخت‌تر) است، اگر می‌دانستند. ﴿26﴾ و به راستی ما برای مردم در این قرآن از هر (نوع) مثلی زده‌ایم، شاید که آنان پند گیرند. ﴿27﴾ قرآنی عربی، بی‌هیچ انحراف (و کجی را نازل کردیم) شاید آنان تقوا پیشه کنند. ﴿28﴾ الله مردی (مملوک) را مثل زده که در (بردگی) او شریکانی است که پیوسته با هم اختلاف (و مشاجره) دارند، و مردی (مملوک) که تنها تسلیم یک شخص است، آیا (این دو) در وصف یکسانند؟! حمد و ستایش مخصوص الله است، بلکه بیشتر آن‌ها نمی‌دانند. ﴿29﴾ (ای پیامبر) قطعاً تو خواهی مرد، و آن‌ها (نیز) خواهند مرد. ﴿30﴾ سپس بی‌گمان شما  روز قیامت نزد پروردگار‌تان مخاصمه([2]) (و جدال) می‌کنید. ﴿31﴾پس چه کسی ستمکار‌تر است از کسی‌که بر الله دروغ ببندد، و سخن راست را چون به سراغ او آمد تکذیب کند؟ آیا در جهنم جایگاهی برای کافران نیست؟! ﴿32﴾ و کسی‌که سخن راست را آورد و آن را تصدیق کرد، اینانند که پرهیزگارانند. ﴿33﴾ برایشان  هر چه بخواهند نزد پروردگارشان (آماده) است، این پاداش نیکوکاران است. ﴿34﴾ تا الله بد‌ترین اعمالی را که مرتکب شده‌اند، از آن‌ها دور کند (و بزداید) و آن‌ها را به بهترین اعمالی‌که انجام می‌دادند پاداش دهد ([3]). ﴿35﴾ آیا الله برای بنده‌اش کافی نیست؟! و تو را به کسانی غیر از او می‌ترسانند، و هر کس را الله گمراه کند، پس او را هیچ هدایت‌گری نیست. ﴿36﴾ و هر کس را الله هدایت کند، پس او را هیچ گمراه کنندة نیست. آیا الله پیروزمند انتقام گیر نیست؟! ﴿37﴾ و اگر از آن‌ها (= مشرکان) بپرسی: «چه کسی آسمان‌ها و زمین را آفریده است؟» مسلماً گویند: «الله» بگو: «آیا دیدید آنچه را که به جای الله می‌خوانید، اگر الله زیانی برای من بخواهد، آیا آن‌ها (= معبودان) خواهند توانست زیان او را بر طرف کنند؟! و یا اگر رحمتی برای من بخواهد، آیا آن‌ها خواهند توانست رحمت او را باز دارند؟!». بگو: «الله مرا کافی است، و (همه) توکل کنندگان بر او توکل می‌کنند». ﴿38﴾ بگو: «ای قوم من! شما بر روش خود عمل کنید، من (نیز به روش خود) عمل می‌کنم، پس به زودی خواهید دانست، ﴿39﴾ چه کسی عذاب خوار کنندة به سراغش می‌آید، و عذابی دایم بر او فرود می‌آید». ﴿40﴾بی‌گمان ما (این) کتاب (آسمانی) را برای مردم به حق بر تو نازل کردیم، پس هر کس که هدایت شود به سود خود اوست، و هر کس‌که گمراه شود، تنها به زیان خودش خواهد بود، و تو بر آن‌ها نگهبان نیستی (که آن‌ها را به هدایت اجبار کنی). ﴿41﴾ الله جان‌ها را به هنگام مرگ‌شان قبض می‌کند، و (نیز جان) آن‌ها را که درخواب خود نمرده‌اند، (قبض می‌کند) آنگاه (جان) کسانی‌که فرمان مرگ‌شان را صادر کرده نگه می‌داد، و (جان) دیگری را تا مدتی معین باز پس می‌فرستد، بی‌گمان در این (امر) نشانه‌های (روشنی) است برای گروهی که اندیشه می‌کنند. ﴿42﴾ آیا غیر از الله شفیعانی گرفته‌اند؟! (به آن‌ها) بگو: اگر چه مالک چیزی نباشند، و (چیزی را) درک نکنند (باز هم از آن‌ها شفاعت می‌طلبید). ﴿43﴾ بگو: «تمام شفاعت از آن الله است، فرمانروایی آسمان‌ها و زمین از آن اوست، سپس (همگی) به سوی او باز گردانده می‌شوید». ﴿44﴾ و هنگامی‌که الله به تنهایی یاد شود دل‌های  کسانی‌که به آخرت ایمان ندارند متنفر (و بیزار) می‌شود، و هنگامی‌که کسانی غیر از او یاد شوند، آنگاه است که آن‌ها شادمان می‌شوند. ﴿45﴾ بگو: پروردگارا! (ای) آفرینندة آسمان‌ها و زمین دانای ‌نهان و آشکار، تو در میان بندگانت در آنچه اختلاف می‌کردند، داوری خواهی کرد([4]). ﴿46﴾ و اگر تمام آنچه که در روی زمین است و همانند آن همراهش از آن کسانی باشد که ستم کردند([5])، یقیناً همه را بخاطر سختی عذاب روز قیامت (برای رهایی خود از عذاب) فدا کنند، و برای آن‌ها از سوی الله چیزهایی آشکار می‌شود که هرگز گمان نمی‌کردند. ﴿47﴾و بدی‌های آنچه انجام داده‌اند برای آن‌ها آشکار می‌شود و آنچه به آن مسخره می‌کردند، آن‌ها را فرو می‌گیرد. ﴿48﴾ پس چون به انسان (رنج و) زیانی برسد ما را می‌خواند، آنگاه چون از جانب خود به او نعمتی عطا کنیم، می‌گوید: «به سبب دانایی (و لیاقت) خودم به من داده شده» بلکه این آزمایشی است، و لیکن بیشتر‌شان نمی‌دانند. ﴿49﴾ به راستی این سخن را کسانی‌که پیش از آن‌ها بودند (نیز) گفتند، پس آنچه را بدست آوردند، برای آن‌ها سودی نبخشید (و عذاب را دفع نکرد). ﴿50﴾ پس بدی‌های آنچه می‌کردند به آن‌ها رسید، و کسانی از آن‌ها که ستم کردند (نیز) بدی‌های آنچه می‌کردند به زودی به آن‌ها خواهد رسید، و آن‌ها (الله را) عاجز کننده نیستند (و راه گریزی ندارند). ﴿51﴾ آیا آن‌ها ندانستند که الله روزی را برای هر کس که بخواهد گسترده یا تنگ می‌سازد، بی‌گمان در این، نشانه‌هایی است برای گروهی که ایمان می‌آورند. ﴿52﴾ (ای پیامبر، از جانب من) بگو: «ای بندگان من که بر خود اسراف (و ستم) کرده‌اید! از رحمت الله نا امید نشوید، همانا الله همة گناهان را می‌بخشد، یقیناً او بسیار آمرزندة مهربان است ([6]). ﴿53﴾ و به سوی پروردگار‌تان باز گردید و در برابر او تسلیم شوید، پیش از آنکه عذاب به سراغ شما آید، آنگاه (از سوی هیچ کس) یاری نشوید. ﴿54﴾ و از نیکو‌ترین چیزی که از جانب پروردگار‌تان بر شما نازل شده پیروی کنید، پیش از آنکه ناگهان عذاب به سراغ شما آید، در حالی‌که شما از آن بی‌خبرید. ﴿55﴾ تا (مبادا) کسی (در روز قیامت) بگوید: «ای افسوس بر من، که در حق الله کوتاهی کردم، و بی‌گمان از مسخره کنندگان (آیین او) بودم». ﴿56﴾ یا بگوید: «اگر الله مرا هدایت می‌کرد، یقیناً از پرهیزگاران بودم» ﴿57﴾ یا هنگامی‌که عذاب را می‌بیند، بگوید: «ای کاش بار دیگر (به دنیا) باز می‌گشتم تا از نیکوکاران می‌شدم». ﴿58﴾ (الله می‌فرماید:) آری، آیات من برایت آمد، و تو آن را تکذیب نمودی، و تکبّر ورزیدی، و از کافران بودی. ﴿59﴾ و روز قیامت کسانی را که بر الله دروغ بسته‌اند، می‌بینی که چهره‌هایشان سیاه شده است، آیا در جهنم جایگاهی برای متکبران نیست؟! ﴿60﴾ و الله کسانی را که پرهیزگاری کردند با رستگاری‌شان نجات می‌دهد، نه رنجی به آن‌ها رسد، و نه آن‌ها اندوهگین شوند. ﴿61﴾ الله آفریدگار همه چیز است، و او بر همه چیز نگهبان است. ﴿62﴾ کلیدهای آسمان‌ها و زمین از آنِ اوست، و کسانی‌که به آیات الله کافر شدند، اینان زیانکارانند. ﴿63﴾ بگو: «ای نادانان آیا به من فرمان می‌دهید که غیر الله را پرستش کنم؟» ﴿64﴾ و به راستی که به تو و به کسانی‌که پیش از تو بودند، وحی شد که اگر شرک آوری، یقیناً اعمالت (تباه و) نابود می‌شود، و از زیان‌کاران خواهی بود. ﴿65﴾ بلکه تنها الله را پرستش کن، و از شکر گزاران باش. ﴿66﴾ و آن‌ها (= مشرکان) الله را چنانکه سزاوار بزرگی اوست نشناختند در حالی‌که روز قیامت تمام زمین در مشت اوست و آسمان‌ها درهم پیچیده در دست راست اوست ([7])، او منزه و برتر است از آنچه شریک او می‌پندارند. ﴿67﴾و در «صور» دمیده شود ([8])، پس هر که در آسمان‌ها و هر که در زمین است) جز آن‌ها که الله بخواهد) (بی‌هوش شده و) بمیرند. سپس بار دیگر در آن دمیده می‌شود، ناگهان آن‌ها به پا خیزند (و) می‌نگرند. ﴿68﴾ و زمین به نور پروردگارش روشن می‌شود، و نامة (اعمال) نهاده شود، و پیامبران و گواهان را بیاورند، و در میان آن‌ها به حق داوری شود، و به آن‌ها ستم نخواهند شد. ﴿69﴾ و به هر کس (پاداش) آنچه کرده است به تمام داده شود، و او به آنچه انجام می‌دهند دانا‌تر است. ﴿70﴾ و کسانی‌که کافر شدند گروه گروه به سوی جهنم رانده می‌شوند، تا وقتی به (کنار) آن (= دوزخ) رسند در‌هایش گشوده شود، و نگهبانانش به آنان گویند: «آیا پیامبرانی از میان خود‌تان به سوی شما نیامدند که آیات پروردگارتان را برای شما بخوانند، و شما را از دیدار امروز‌تان هشدار دهند؟!» گویند: «آری، و لیکن فرمان عذاب (الهی) بر کافران محقق شده است». ﴿71﴾ گفته شود: «از در‌های جهنم وارد شوید، جاودانه در آن بمانید، پس چه بد است، جایگاه متکبران». ﴿72﴾ و کسانی‌که از پروردگار‌شان ترسیده‌اند، گروه گروه به بهشت برده می‌شوند، تا وقتی به (کنار) آن رسند، و در‌هایش گشوده شود، و نگهبانانش به آنان گویند: «سلام بر شما پاکیزه بوده‌اید (خوش باشید) پس جاودانه به آن (= بهشت) وارد شوید». ﴿73﴾ و (بهشتی ها) گویند: «حمد و ستایش مخصوص الله  است که وعده‌اش در حق ما راست بود، و سرزمین (بهشت) را به ارث به ما داد، که از بهشت هر جا که بخواهیم منزل می‌گیریم، پس چه نیکو است پاداش عمل کنندگان.» ﴿74﴾و فرشتگان را می‌بینی که بر گرد عرش حلقه زده‌اند به ستایش پروردگار‌شان تسبیح می‌گویند، و در میان مردم به حق داوری می‌شود، و گفته شود: «حمد و ستایش مخصوص الله پروردگار جهانیان است». ﴿75﴾



([1])- در حدیث آمده:« همانا در بهشت صد درجه و جود دارد، که الله آنها را برای مجاهدین در راه خود، آماده نموده است، و فاصله ی هر درجه تا درجه ی دیگر به اندازه ی فاصله ی زمین تا آسمان است».

در حدیث دیگر آمده:« همانا در بهشت غرفه ها (و قصرهای) و جود دارد که از داخل آنها بیرون دیده می‌شود، و از بیرون (زیبای) درون آن دیده می‌شود». فردی اعرابی عرض کرد: یا رسول الله! اینها برای چه کسانی است؟ فرمود: «برای کسی که سخنان پاکیزه (و نیک) گوید، و طعام دهد، و شب هنگامی‌که مردم در خواب هستند نماز (شب) بخواند».

(سنن ترمذی 1984، 2527 و مسند احمد 1/100)

([2])- هنگامی‌که این آیه: ﴿ إِنَّکَ مَیِّتٌ وَإِنَّهُم مَّیِّتُونَ30ثُمَّ إِنَّکُمْ یَوْمَ الْقِیَامَةِ عِندَ رَبِّکُمْ تَخْتَصِمُونَ31﴾ بر رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم نازل شد، زبیر گفت: ای رسول الله! آیا آنچه در دنیا بین ما و دیگران از خصومت و گناه بوده بر ما تکرار می‌شود (و محاسبه می‌شویم)؟!

فرمود: «بله، چنان تکرار می‌شود، که به هر صاحب حقی حق او داده شود». زبیر گفت: سوگند به الله پس این امر بسیار دشوار است.

(سنن ترمذی 3236 و سنن کبری نسائی 11447 و مسند احمد1/167).

([3])- این آیه بیان گر فضل و بخشش الله است، و در حدیث آمده است که: «پذیرفتن اسلام، و هجرت نمودن در راه الله، و ادا کردن حج، گناهان گذشته را محو می‌کند». (صحیح مسلم 121)

و در حدیث دیگر چنین آمده است: «هر گاه بندة اسلام بپذیرد، و مسلمان خوبی شود، الله گناهان گذشته اش را می‌بخشد، سپس در ازای هر نیکی، ده الی هفت صد برابر پاداش دارد، اما در برابر کارهای بد، تنها به اندازة همان یک عمل مؤاخده می‌شود. مگر اینکه الله از او بگذارد و عفو نماید». (صحیح بخاری 41).

 

([4])- ام المؤمنین عایشه رضی الله عنها روایت می‌کند که رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم هر گاه برای نماز شب می‌ایستاد، نمازش را با این دعا آغاز می‌فرمود: «اللهم ربّ جبریل و میکائیل، و إسرافیل، فاطر السموات والأرض، عالم الغیب و الشهادة، أنت تحکم بین عبادک فیما کانوا فیه یختلفون، اهدنی لما اختلف فیه من الحق بإذنک، إنک تهدی من تشاء إلی صراط مستقیم». الهی! پروردگار جبریل و میکائیل و اسرافیل، ای پدید آوردنده آسمان‌ها  و زمین، و دانای نهان و آشکار، تو در میان بندگانت در آنچه که در آن اختلاف می‌ورزند، داوری خواهی کرد، مرا به آنچه که از حق در آن اختلاف شده است با فرمان خودت هدایتم کن، چرا که تو هر که را بخواهی به راه راست هدایت می‌نمائی.  (صحیح مسلم 200)

([5])- (ظلم): ستم، در اینجا بمعنای شرک و کفر است، چنانکه در سوره‌ی لقمان آیه 13 می‌فرماید: ﴿إِنَّ الشِّرْکَ لَظُلْمٌ عَظِیمٌ ﴾.

([6])- همة گناهان با توبه بخشیده می‌شود، و گناه هر چند بزرگ باشد، نباید از رحمت الله نا امید شد. (تفسیر ابن کثیر) و به سوره‌ی فرقان آیه 70 نیز رجوع فرمائید.

([7])- ابوهریره می‌گوید: شنیدم که رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم می‌فرماید: «در روز قیامت الله، زمین را در مشت می‌گیرد، و آسمان‌ها  را در هم پیچیده در دست راست می‌گیرد، سپس می‌فرماید: من پادشاه هستم، پادشاهان زمین کجا هستند؟!». (صحیح بخاری 4812)

و عبدالله بن مسعود می‌گوید: یکی از علمای یهود، نزد رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم آمد، و گفت: ای محمد، ما در (تورات) دیده‌ایم، که الله آسمان‌ها  را بر یک انگشت، و زمین را بر یک انگشت، و درختان را بر یک انگشت و آب و خاک را بر یک انگشت، و سایر خلائق را بر یک انگشت، قرار می‌دهد، آنگاه می‌گوید: من پادشاه هستم، رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم برای تصدیق سخن او خندید، به طوری که دندان‌های پیشین ایشان آشکار شد، سپس رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم آیه: ﴿وَمَا قَدَرُوا اللَّهَ حَقَّ قَدْرِهِ وَالْأَرْضُ جَمِیعًا قَبْضَتُهُ﴾ را تلاوت فرمود. (صحیح بخاری 4811)

([8])- این دمیدن دوم است، که با آن تمام کسانی‌که در زمین و آسمان هستند، - بجز کسانی‌که الله بخواهد- می‌میرند، چنانکه در حدیث «صور» مشهور آمده است. (تفسیر ابن کثیر)

ابوهریره روایت می‌کند که رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: «فاصلة میان دو دمیدن (صور)، چهل است» گفتند: ای ابو هریره! چهل روز؟ گفت: در این مورد چیزی نمی‌گویم، گفتند: چهل سال؟ گفت: چیزی نمی‌گویم، گفتند: چهل ماه؟ گفت: باز هم چیزی نمی‌گویم.

سپس گفت: «تمام اعضای بدن انسان از بین  می‌رود، جز (دنبالچه) بیخ دم که آفرینش از آن شروع می‌شود». (صحیح بخاری4814 و صحیح مسلم 4651)

تفسیر نور: سوره زمر

تفسیر نور:
سوره زمر آیه 1
‏متن آیه : ‏
‏ تَنزِیلُ الْکِتَابِ مِنَ اللَّهِ الْعَزِیزِ الْحَکِیمِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏نزول کتاب ( قرآن ) از سوی خداوند باعزّت و باحکمت انجام پذیرفته است .‏

‏توضیحات : ‏
‏« تَنزِیلُ » : ( نگا : شعراء / 192 ، سجده‌ / 2 ، یس‌ / 5 ) .‏

سوره زمر آیه 2
‏متن آیه : ‏
‏ إِنَّا أَنزَلْنَا إِلَیْکَ الْکِتَابَ بِالْحَقِّ فَاعْبُدِ اللَّهَ مُخْلِصاً لَّهُ الدِّینَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( ای پیغمبر ! ) ما این کتاب را که در برگیرنده حق و حقیقت است ، بر تو فرو فرستاده‌ایم . خدا را پرستش کن و پرستش خود را سره و خاصّ او گردان .‏

‏توضیحات : ‏
‏« بِالْحَقِّ » : در برگیرنده حق . فرمان دهنده به حق ( نگا : آل‌عمران‌ / 3 ، نساء / 105 ، مائده‌ / 48 ) . « الدِّینَ » : طاعت و عبادت ( نگا : اعراف‌ / 29 ، یونس‌ / 22 ، عنکبوت‌ / 65 ، لقمان‌ / 32 ، بیّنه‌ / 5 ) .‏

سوره زمر آیه 3
‏متن آیه : ‏
‏ أَلَا لِلَّهِ الدِّینُ الْخَالِصُ وَالَّذِینَ اتَّخَذُوا مِن دُونِهِ أَوْلِیَاء مَا نَعْبُدُهُمْ إِلَّا لِیُقَرِّبُونَا إِلَى اللَّهِ زُلْفَى إِنَّ اللَّهَ یَحْکُمُ بَیْنَهُمْ فِی مَا هُمْ فِیهِ یَخْتَلِفُونَ إِنَّ اللَّهَ لَا یَهْدِی مَنْ هُوَ کَاذِبٌ کَفَّارٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏هان ! تنها طاعت و عبادت خالصانه برای خدا است و بس . کسانی که جز خدا سرپرستان و یاوران دیگری را برمی‌گیرند ( و بدانان تقرّب و توسّل می‌جویند ، می‌گویند : ) ما آنان را پرستش نمی‌کنیم مگر بدان خاطر که ما را به خداوند نزدیک گردانند . خداوند روز قیامت میان ایشان ( و مؤمنان ) درباره چیزی که در آن اختلاف دارند داوری خواهد کرد . خداوند دروغگوی کفرپیشه را ( به سوی حق ) هدایت و رهنمود نمی‌کند ( و او را با وجود کذب و کفر به درک و فهم حقیقت نائل نمی‌گرداند ) .‏

‏توضیحات : ‏
‏« لِلّهِ الدِّینُ الْخَالِصُ » : تنها عبادت بی‌شائبه از کفر و شرک ، خداپسند و مقبول خدا است . تنها خدا ، طاعت و عبادت خالصانه می‌گردد و بس . « مِن دُونِهِ » : غیر از خدا . جدای از خدا . « أَوْلِیَآءَ » : سرپرستان . یاوران . مراد معبودها است . از قبیل : فرشتگان و عُزَیر و عیسی و اصنام . ( نگا : اعراف‌ / 27 و 30 ، هود / 20 و 113 ، رعد / 16 ، کهف‌ / 50 و 102 ، فرقان‌ / 18 ، عنکبوت‌ / 41 ) . « زُلْفی‌ » : ( نگا : سبأ / 37 ، ص‌ / 25 و 40 ) . « کُفَّار » : کفرپیشه . کفران کننده نعمت .‏

سوره زمر آیه 4
‏متن آیه : ‏
‏ لَوْ أَرَادَ اللَّهُ أَنْ یَتَّخِذَ وَلَداً لَّاصْطَفَى مِمَّا یَخْلُقُ مَا یَشَاءُ سُبْحَانَهُ هُوَ اللَّهُ الْوَاحِدُ الْقَهَّارُ ‏

‏ترجمه : ‏
‏اگر خداوند می‌خواست فرزندی داشته باشد ، می‌بایست از میان چیزهائی که خود می‌آفریند کسی یا چیزی را برگزیند . ( در صورتی که فرزند باید از جنس پدر بوده و همچون او قدیم باشد . این هم ناممکن است ) . خداوند پاک و منزّه ( از همه عیبها به ویژه از نیاز به فرزند ) است . او خداوند یگانه پیروزمند است ( و فرزند داشتن مخالف با یگانگی ، و نیاز به فرزند بیانگر عدم پیروزمندی و چیرگی است ) .‏

‏توضیحات : ‏
‏« إِصْطَفی‌ » : برگزید .‏

سوره زمر آیه 5
‏متن آیه : ‏
‏ خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ بِالْحَقِّ یُکَوِّرُ اللَّیْلَ عَلَى النَّهَارِ وَیُکَوِّرُ النَّهَارَ عَلَى اللَّیْلِ وَسَخَّرَ الشَّمْسَ وَالْقَمَرَ کُلٌّ یَجْرِی لِأَجَلٍ مُسَمًّى أَلَا هُوَ الْعَزِیزُ الْغَفَّارُ ‏

‏ترجمه : ‏
‏خداوند آسمانها و زمین را به حق آفریده است ( نه به بازیچه ) . شب را بر روز ، و روز را بر شب می‌پیچد ، و خورشید و ماه را فرمانبردار ( دستور خود ) کرده است ( و برای مصلحت بندگان به گردش و چرخش انداخته است ) . هر یک از آنها تا مدّت معیّن و مشخّصی ( که خدا می‌داند ) در حرکت خواهد بود . هان ! خدا بسیار مقتدر و بخشنده است ( و هر چه را بخواهد می‌کند و هر که را بخواهد می‌بخشد ) .‏

‏توضیحات : ‏
‏« بِالْحَقِّ » : به حق نه به شوخی و عبث . یعنی آفرینش دارای نظم و نظام شگرف و مقصد و هدف بزرگی است ، و زندگی بازیچه نیست . « یُکَوِّرُ » : می‌پیچد . یعنی خداوند زمین را کروی آفریده است و به دور خود به گردش انداخته است ، و بر اثر این گردش ، قسمتی از کره زمین روز و قسمتی شب است ، و گوئی از یک سو نوار سفید بر سیاه ، و از سوی دیگر نوار سیاه بر سفید پیچیده می‌شود . چرا که مصدر آن ( تکویر ) است که به معنی پیچیدن عمامه و دستار به دور سر است . « أَجَلٍ مُّسَمّیً » : ( نگا : رعد / 2 ، لقمان‌ / 29 ، فاطر / 13 ) .‏

سوره زمر آیه 6
‏متن آیه : ‏
‏ خَلَقَکُم مِّن نَّفْسٍ وَاحِدَةٍ ثُمَّ جَعَلَ مِنْهَا زَوْجَهَا وَأَنزَلَ لَکُم مِّنْ الْأَنْعَامِ ثَمَانِیَةَ أَزْوَاجٍ یَخْلُقُکُمْ فِی بُطُونِ أُمَّهَاتِکُمْ خَلْقاً مِن بَعْدِ خَلْقٍ فِی ظُلُمَاتٍ ثَلَاثٍ ذَلِکُمُ اللَّهُ رَبُّکُمْ لَهُ الْمُلْکُ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ فَأَنَّى تُصْرَفُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏خدواند شما را از یک تن ( به نام آدم ) بیافرید ، سپس از جنس او همسرش را ( به نام حوّاء ) خلق کرد ، و برای شما هشت جفت چهارپا گسیل داشت . او شما را در شکمهای مادرانتان ، در میان تاریکیهای سه‌گانه ، آفرینشهای جوراجور و پیاپی می‌بخشد ( و جنین را هر دم به گونه‌ای درآورده و به پلّه‌ای از خلقت می‌رساند ) کسی که چنین ( نعمتهائی را می‌بخشد و این گونه نقش آفرینی ) می‌کند ، الله است که پروردگار شما است و حکومت و مملکت ( سراسر عالم هستی ) از آن او است . جز او معبودی وجود ندارد . پس چگونه ( با وجود این همه موجبات و دواعی عبادت از حق منحرف می‌گردید ، و از پرستش خدا به پرستش چیزهای دیگر ) برگردانده می‌شوید ؟‏

‏توضیحات : ‏
‏« نَفْسٍ وَاحِدَةٍ » : شخص واحدی . یک تن . مراد ابوالبشر ، آدم 7 است ( نگا : نساء / 1 ، انعام‌ / 98 ، اعراف‌ / 189 ) . « ثُمَّ » : برای تأخیر زمانی نیست بلکه برای تأخیر بیان است . « جَعَلَ مِنْهَا زَوْجَهَا » : همسر او را از جنس او آفرید . ( نگا : نساء / 1 ، اعراف‌ / 189 ) . « أَنزَلَ » : خلقت بخشید . بیافرید . ( نگا : اعراف‌ / 26 ، حدید / 25 ) . « ثَمَانِیَةَ أَزْوَاجٍ » : ( نگا : انعام‌ / 143 ) . « خَلْقاً مِّن بَعْدِ خَلْقٍ » : مراد تطوّرات جنین و تحوّلات عجیب آن در مراحل مختلف است . « ظُلُمَاتٍ ثَلاثٍ » : چه بسا مراد ظلمت شکم مادر ، و ظلمت رحم ، و ظلمت مشیمه یا بچّه‌دان باشد . یا مراد لایه‌های جنینی إِکْتُودِرْم و مِزُودِرْم و اِنْدُودِرْم باشد . و یا این که مراد تخمدان و لوله فالوپ و رحم باشد . هدف اصلی را به علم « جنین‌شناسی‌ » که در اصل درس خداشناسی است واگذار می‌کنیم . « أَنَّی‌ » : چگونه‌ ؟ کجا ؟ « فَأَنَّی تُصْرَفُونَ » : ( نگا : یونس‌ / 32 ) .‏

سوره زمر آیه 7
‏متن آیه : ‏
إِن تَکْفُرُوا فَإِنَّ اللَّهَ غَنِیٌّ عَنکُمْ وَلَا یَرْضَى لِعِبَادِهِ الْکُفْرَ وَإِن تَشْکُرُوا یَرْضَهُ لَکُمْ وَلَا تَزِرُ وَازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرَى ثُمَّ إِلَى رَبِّکُم مَّرْجِعُکُمْ فَیُنَبِّئُکُم بِمَا کُنتُمْ تَعْمَلُونَ إِنَّهُ عَلِیمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏اگر کافر گردید ، خدا بی‌نیاز از ( ایمان و عبادت ) شما است ، و لیکن کفر را از بندگان خود نمی‌پسندد ، و اگر ( با انجام عبادت و طاعت خدا را ) سپاسگزاری کنید ، از این کارتان خوشنود می‌گردد . هیچ کس بار گناهان دیگری را بر دوش نمی‌کشد ( و گناهان دیگری را به گردن نمی‌گیرد ) . بعدها بازگشت همه شماها به سوی پروردگارتان خواهد بود و از چیزهائی که می‌کرده‌اید آگاهتان خواهد ساخت . چرا که او آگاه از اسرار و افکار نهفته در سینه‌ها است .‏

‏توضیحات : ‏
‏« إِن تَکْفُرُوا » : اگر کافر شوید . اگر ناشکری و کفران نعمت کنید « الْکُفْرَ » : الحاد و بی‌دینی . ناشکری و کفران نعمت . « إِن تَشْکُرُوا » : اگر شکر نعمت به جای آورید و سپاسگزار الطاف خداوندی باشید . شکر ، علاوه از شکر نعمت اصطلاحی ، کنایه از ایمان و فرمانبرداری از دستورات خدا هم می‌باشد . « لا تَزِرُ . . . » : ( نگا : انعام‌ / 164 ، اسراء / 15 ، فاطر / 18 ) . « ذَاتِ الصُّدُورِ » : ( نگا : آل‌عمران‌ / 119 و 154 ، مائده‌ / 7 ، انفال‌ / 43 ) .‏

سوره زمر آیه 8
‏متن آیه : ‏
‏ وَإِذَا مَسَّ الْإِنسَانَ ضُرٌّ دَعَا رَبَّهُ مُنِیباً إِلَیْهِ ثُمَّ إِذَا خَوَّلَهُ نِعْمَةً مِّنْهُ نَسِیَ مَا کَانَ یَدْعُو إِلَیْهِ مِن قَبْلُ وَجَعَلَ لِلَّهِ أَندَاداً لِّیُضِلَّ عَن سَبِیلِهِ قُلْ تَمَتَّعْ بِکُفْرِکَ قَلِیلاً إِنَّکَ مِنْ أَصْحَابِ النَّارِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏هنگامی که گزندی متوجّه انسان می‌گردد ، پروردگار خود را به فریاد می‌خواند و تضرّع کنان رو به درگاه او می‌آورد . سپس هنگامی که نعمت بزرگی از جانب خود بدو داد ( و شقاوت او را به سعادت و ناخوشی وی را به خوشی تبدیل کرد ) خدا را که قبلاً به فریاد می‌خواند فراموش می‌کند ( و گزند را از یاد می‌برد و به ترک دعا می‌گوید ) و خداگونه‌هائی را برای خدا می‌سازد تا ( هم خود را و هم مردمان را بدان ) از راه او به در برد و گمراه کند . ( ای پیغمبر ! به چنین فردی ) بگو : اندک روزگاری از کفر خود بهره‌مند شو ( و با آن خوش بگذران ، امّا بدان که ) تو از دوزخیانی .‏

‏توضیحات : ‏
‏« الإِنسَانَ » : مراد از ذکر جنس ، بعضی از افراد است . مانند : إِنَّ الإِنسَانَ لَظَلُومٌ کَفَّارٌ ( ابراهیم‌ / 34 ) . « ضُرٌّ » : گزند . زیان و ضرر مالی و بدنی . ( نگا : یونس‌ / 12 ، نحل‌ / 53 و 54 ، مؤمنون‌ / 75 ، روم‌ / 33 ) . « مُنِیباً » : توبه‌کنان . برگردنده با تضرّع و زاری . حال است . « خَوَّلَهُ » : ( نگا : انعام‌ / 94 ) . « نَسِیَ مَا » : خدا را فراموش می‌کند . در این صورت ( مَا ) به معنی ( مَنْ ) و برای تفخیم و تعظیم است . گزند و بلا را فراموش می‌کند . دعا کردن و به فریاد خواستن را از یاد می‌برد . در این صورت ( مَا ) مصدریّه است ( نگا : تفسیر آلوسی ) . « یَدْعُو » : الف زائدی در رسم‌الخطّ قرآنی دارد . « أَندَاداً » : امثال و نظائر . خداگونه‌ها .‏

سوره زمر آیه 9
‏متن آیه : ‏
‏ أَمَّنْ هُوَ قَانِتٌ آنَاء اللَّیْلِ سَاجِداً وَقَائِماً یَحْذَرُ الْآخِرَةَ وَیَرْجُو رَحْمَةَ رَبِّهِ قُلْ هَلْ یَسْتَوِی الَّذِینَ یَعْلَمُونَ وَالَّذِینَ لَا یَعْلَمُونَ إِنَّمَا یَتَذَکَّرُ أُوْلُوا الْأَلْبَابِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( آیا چنین شخص مشرکی که بیان کردیم ، بهتر است ) یا کسی که در اوقات شب سجده‌کنان و ایستاده به طاعت و عبادت مشغول می‌شود و ( خویشتن را ) از ( عذاب ) آخرت به دور می‌دارد ، و رحمت پروردگار خود را خواستار می‌گردد ؟ بگو : آیا کسانی که ( وظیفه خود را در قبال خدا ) می‌دانند ، با کسانی که ( چنین چیزی را ) نمی‌دانند ، برابر و یکسانند ؟ ! ( هرگز ) . تنها خردمندان ( فرق اینان را با آنان تشخیص می‌دهند ، و از آن ) پند و اندرز می‌گیرند .‏

‏توضیحات : ‏
‏« قَانِتٌ » : پرستشگر فرمانبردار . شخص مطیعی که با خشوع و خضوع نماز و دعای خود را طول می‌دهد ( نگا : بقره‌ / 116 و238 ، آل‌عمران‌ / 17 ، نساء / 34 ، نحل‌ / 120 ) . « آناءَ » : ( نگا : آل‌عمران‌ / 113 ، طه‌ / 130 ) .‏

سوره زمر آیه 10
‏متن آیه : ‏
‏ قُلْ یَا عِبَادِ الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا رَبَّکُمْ لِلَّذِینَ أَحْسَنُوا فِی هَذِهِ الدُّنْیَا حَسَنَةٌ وَأَرْضُ اللَّهِ وَاسِعَةٌ إِنَّمَا یُوَفَّى الصَّابِرُونَ أَجْرَهُم بِغَیْرِ حِسَابٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( ای پیغمبر ! از سوی من به مردمان ) بگو : ای بندگان مؤمن من ! از ( عذاب ) پروردگارتان ( خویشتن را ) بپرهیزید . کسانی که نیکی کنند ، در همین جهان بدیشان نیکی می‌شود . ( در مراکز کفر و شرک و ظلم و غرق در گناه زندگی نکنید و پستی و خواری را نپذیرید و هجرت را پیشه سازید ) . زمین خداوند وسیع و فراخ است ( و در دیار غربت شکیبائی کنید ) . قطعاً به شکیبایان اجر و پاداششان به تمام و کمال و بدون حساب داده می‌شود .‏

‏توضیحات : ‏
‏« لِلَّذِینَ أَحْسَنُوا فِی هذِهِ الدُّنْیَا حَسَنَةٌ » : کسانی که نیکی کنند ، علاوه از آخرت در همین جهان نیکی عظیمی می‌بینند ( نگا : نحل‌ / 30 و 122 ، غافر / 51 ) . برای کسانی که در این جهان نیکی کنند ، در آخرت نیکی عظیمی است . تفسیر اوّل درست‌تر به نظر می‌رسد . چرا که نقطه مقابل نیکوکاران ، بدکارانند که در هر دو جهان بدی می‌بینند ( نگا : بقره‌ / 85 و 114 ، آل‌عمران‌ / 56 ، رعد / 34 ) . پس باید که نیکوکاران نیز در هر دو جهان نیکی ببینند . « بِغَیْرِ حِسَابٍ » : ( نگا : بقره‌ / 212 ، آل‌عمران‌ / 27 و 37 ، نور / 38 ، ص‌ / 39 ) .‏

سوره زمر آیه 11
‏متن آیه : ‏
قُلْ إِنِّی أُمِرْتُ أَنْ أَعْبُدَ اللَّهَ مُخْلِصاً لَّهُ الدِّینَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏بگو : به من فرمان داده شده است به این که خدا را بپرستم و پرستش را ( از هر گونه شائبه کفر و شرک و ریا ، پالوده و زدوده سازم و ) خاصّ او کنم .‏

‏توضیحات : ‏
‏« مُخْلِصاً لَّهُ الدِّینَ » : ( نگا : اعراف‌ / 29 ، یونس‌ / 22 ، عنکبوت‌ / 65 ، لقمان‌ / 32 ، زمر / 2 ) .‏

سوره زمر آیه 12
‏متن آیه : ‏
‏ وَأُمِرْتُ لِأَنْ أَکُونَ أَوَّلَ الْمُسْلِمِینَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و به من دستور داده شده است که نخستین فرد از افراد منقاد ( اوامر خدا ) باشم .‏

‏توضیحات : ‏
‏« أَکُونَ أَوَّلَ الْمُسْلِمِینَ » : دارای دو معنی عمده است : الف‌ - نخستینِ مسلمانان و پیروان دین اسلام باشم . یعنی در آنچه مردم را بدان می‌خوانم ، خودم قدوه و الگو بوده و در طاعت و عبادت و تلاش در راه پیشبرد مقاصد آئین اسلام ، سرآمد دیگران باشم . ب - من نخستین فرد از تسلیم شوندگان اوامر یزدان در حرکت با کاروان ایمان به قافله سالاری پیغمبران باشم ( نگا : انعام‌ / 163 ، نمل‌ / 91 ) .‏

سوره زمر آیه 13
‏متن آیه : ‏
‏ قُلْ إِنِّی أَخَافُ إِنْ عَصَیْتُ رَبِّی عَذَابَ یَوْمٍ عَظِیمٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏بگو : اگر من از ( اوامر ) پروردگارم سرکشی کنم ، از عذاب روز بزرگ ( قیامت ) می‌ترسم . ( چرا که من باید اوّلین مؤمن به آئین خویش و پیشگام‌ترین مسلمانان در انجام وظائف مکتب آسمانی باشم ، و هر کس در هر مقامی که باشد اگر در برابر مقام الوهیّت ، عبودیّت خود را نشان ندهد ، باید به عذاب الهی بسوزد ) .‏

‏توضیحات : ‏
‏« قُلْ إِنّی . . . » : ( نگا : انعام‌ / 15 ، یونس‌ / 15 ) .‏

سوره زمر آیه 14
‏متن آیه : ‏
‏ قُلِ اللَّهَ أَعْبُدُ مُخْلِصاً لَّهُ دِینِی ‏

‏ترجمه : ‏
‏بگو : تنها خدا را می‌پرستم و بس ، و عبادت و طاعتم را خاصّ او می‌کنم و ( پرستش او را از هر گونه کفر و شرکی می‌زدایم و ) می‌پالایم .‏

‏توضیحات : ‏
‏« اللهَ » : مفعول به برای ( أَعْبُدُ ) می‌باشد و بیانگر حصر است .‏

سوره زمر آیه 15
‏متن آیه : ‏
‏ فَاعْبُدُوا مَا شِئْتُم مِّن دُونِهِ قُلْ إِنَّ الْخَاسِرِینَ الَّذِینَ خَسِرُوا أَنفُسَهُمْ وَأَهْلِیهِمْ یَوْمَ الْقِیَامَةِ أَلَا ذَلِکَ هُوَ الْخُسْرَانُ الْمُبِینُ ‏

‏ترجمه : ‏
‏امّا شما هر چه و هر که را جز او می‌خواهید بپرستید . ( راه من این بود و راه شما هر چه می‌خواهد باشد ، هر کسی آن درود عاقبت کار که کشت ) . بگو : زیانکاران واقعی کسانی هستند که ( عمر و جان ) خود را ( به سبب گمراهی ، و حتّی عمر و جان اهل و عیال ) و وابستگان خود را ( با گمراهسازی ) ، در روز قیامت ( هدر دهند و ) زیانبار کنند . هان ! زیان آشکار واقعاً همین است .‏

‏توضیحات : ‏
‏« خَسِرُوا أَنفُسَهُمْ » : ( نگا : انعام‌ / 12 و 20 ، اعراف‌ / 9 و 53 ) . « أَهْلِیهِمْ » : أَهْلُونَ و أَهْلِینَ ، جمع أَهْل است . اهل و عیال و خویشان و وابستگان ( نگا : مائده‌ / 89 ) .‏

سوره زمر آیه 16
‏متن آیه : ‏
‏ لَهُم مِّن فَوْقِهِمْ ظُلَلٌ مِّنَ النَّارِ وَمِن تَحْتِهِمْ ظُلَلٌ ذَلِکَ یُخَوِّفُ اللَّهُ بِهِ عِبَادَهُ یَا عِبَادِ فَاتَّقُونِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏بالای سرشان سایبانهائی از آتش و در زیر پاهایشان سایبانهائی از آتش دارند ( و بلکه از هر سو آتش بر آنان خیمه زده است و طبقات آتش ایشان را فرا گرفته است ) . این چیزی است که خداوند بندگان خود را از آن می‌ترساند ( و بر حذر می‌دارد ) . پس ای بندگانم ! خویشتن را از ( عذاب ) من بپرهیزید ( و با انجام طاعت و عبادت خود را از آتش دوزخ در امان دارید ) .‏

‏توضیحات : ‏
‏« ظُلَلٌ » : جمع ظُلَّة ، سایبانها . مراد طبقات و چینها و لایه‌های متراکم آتش است ( نگا : بقره‌ / 210 ، لقمان‌ / 32 ، اعراف‌ / 171 ، شعراء / 189 ) .‏

سوره زمر آیه 17
‏متن آیه : ‏
‏ وَالَّذِینَ اجْتَنَبُوا الطَّاغُوتَ أَن یَعْبُدُوهَا وَأَنَابُوا إِلَى اللَّهِ لَهُمُ الْبُشْرَى فَبَشِّرْ عِبَادِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏کسانی که از عبادت طاغوت دوری می‌گزینند ، و ( با توبه و استغفار ) به سوی خدا باز می‌گردند ، ایشان را بشارت باد ( به اجر و پاداش عظیم خداوندی ) . مژده بده به بندگانم .‏

‏توضیحات : ‏
‏« الطَّاغُوتَ » : بتان و شیاطین و هر معبودی جز خدا ( نگا : بقره‌ / 256 و 257 ، نساء / 51 و 60 و 76 ، مائده‌ / 60 ، نحل 36 ) . « أَنَابُوا » : با توبه و استغفار به سوی خدا برگشتند . « الْبُشْری‌ » : مژده . بشارت ( نگا : بقره‌ / 97 ، آل‌عمران‌ / 126 ، یونس‌ / 64 ) . « عِبَادِ » : بندگان من در اصل ( عِبادی ) بوده و یاء حذف شده و کسره به جای آن است .‏

سوره زمر آیه 18
‏متن آیه : ‏
‏ الَّذِینَ یَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَیَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ أُوْلَئِکَ الَّذِینَ هَدَاهُمُ اللَّهُ وَأُوْلَئِکَ هُمْ أُوْلُوا الْأَلْبَابِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آن کسانی که به همه سخنان گوش فرا می‌دهند و از نیکوترین و زیباترین آنها پیروی می‌کنند . آنان کسانیند که خدا هدایتشان بخشیده است ، و ایشان واقعاً خردمندند .‏

‏توضیحات : ‏
‏« الْقَوْلَ » : مراد هر گونه سخن و گفتاری است . چرا که این آیه بیانگر آزاداندیشی مسلمانان و انتخابگری ایشان در مسائل مختلف است . به مؤمنان اجازه می‌دهد سخنان دیگران را مطالعه و بررسی کنند و اهل تحقیق باشند .‏

سوره زمر آیه 19
‏متن آیه : ‏
أَفَمَنْ حَقَّ عَلَیْهِ کَلِمَةُ الْعَذَابِ أَفَأَنتَ تُنقِذُ مَن فِی النَّارِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آیا کسی که ( به خاطر ارتکاب معاصی و اصرار بر ظلم و فساد ، روح ایمان و تشخیص برای همیشه در او مرده است و وجودش یکپارچه وجود جهنّمی شده است ، و لذا ) فرمان عذاب درباره او قطعی و محقّق گشته است ( تو می‌توانی وی را از عذاب برهانی‌ ؟ ) آیا تو می‌توانی کسی را نجات دهی که در آتش دوزخ قرار گرفته است‌ ؟‏

‏توضیحات : ‏
‏« حَقَّ » : ثابت و واجب شده است . ( نگا : اعراف‌ / 30 ، حجّ‌ / 18 ، ص‌ / 14 ) . « کَلِمَةُ الْعَذَابِ » : فرمان عذاب ( نگا : یونس‌ / 33 و 96 ، نحل‌ / 36 ) . « أَفَمَنْ . . . أَفَأَنتَ . . . » : تکرار استفهام برای تأکید انکار و نفی است . یعنی اصلاً نمی‌توانی . « تُنقِذُ » : نجات می‌دهی و می‌رهانی .‏

سوره زمر آیه 20
‏متن آیه : ‏
‏ لَکِنِ الَّذِینَ اتَّقَوْا رَبَّهُمْ لَهُمْ غُرَفٌ مِّن فَوْقِهَا غُرَفٌ مَّبْنِیَّةٌ تَجْرِی مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ وَعْدَ اللَّهِ لَا یُخْلِفُ اللَّهُ الْمِیعَادَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و امّا کسانی که از ( عذاب ) پروردگارشان ( خویشتن را ) بپرهیزند ، آنان ( در بهشت برین جای دارند و ) دارای قصرها و کاخهائی هستند که بالای یکدیگر ساخته شده‌اند و در زیر آنها رودبارها جاری است . این وعده را خدا می‌دهد و خدا خلاف وعده نمی‌کند .‏

‏توضیحات : ‏
‏« غُرَفٌ » : منازل برافراشته و خانه‌های سر به فلک کشیده . بالاخانه‌ها و کاخها ( نگا : فرقان‌ / 75 ) . « مَبْنِیَّةٌ » : ساخته شده . ذکر این واژه پس از ( غُرَف ) مراد حقیقت آن است . یعنی جنبه مجازی ندارد و بلکه واقعاً وجود دارد . « وَعْدَ » : مفعول مطلق فعل محذوف است و برای تأکید مضمون جمله پیشین است . یعنی : وَعَدَهُمُ اللهُ بِذلِکَ وَعْداً . « الْمِیعَادَ » : ( نگا : آل‌عمران‌ / 9 ، انفال‌ / 42 ، رعد / 31 ، سبأ / 30 ) .‏

سوره زمر آیه 21
‏متن آیه : ‏
‏ أَلَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ أَنزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَسَلَکَهُ یَنَابِیعَ فِی الْأَرْضِ ثُمَّ یُخْرِجُ بِهِ زَرْعاً مُّخْتَلِفاً أَلْوَانُهُ ثُمَّ یَهِیجُ فَتَرَاهُ مُصْفَرّاً ثُمَّ یَجْعَلُهُ حُطَاماً إِنَّ فِی ذَلِکَ لَذِکْرَى لِأُوْلِی الْأَلْبَابِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( ای مخاطب ! ) مگر نمی‌بینی که خداوند از آسمان آب را می‌باراند و آن را به آب انبارهای زیرزمینی زمین وارد و مستقرّ می‌گرداند ، و سپس به وسیله آن انواع سبزه‌زارها و کشتزارها را با رنگهای گوناگون می‌رویاند ، و آن‌گاه سبزه‌زارها و کشتزارها می‌بالند و لبریز از جوش و خروش می‌شوند و بعداً آنها را پژمرده و زردرنگ می‌بینی ، و آن وقت خدا آنها را خشک و پرپر می‌سازد ؟ واقعاً در این ( چرخه آب و گیاه ، درس ) عبرتی برای خردمندان است .‏

‏توضیحات : ‏
‏« سَلَکَهُ » : آن را داخل و مستقرّ می‌گرداند ( نگا : مدّثّر / 42 ، شعراء / 200 ، مؤمنون‌ / 27 ) . « یَنَابِیعَ » : جمع یَنبُوع ، چشمه‌ها . مراد منبعها و آب انبارهای زیرزمینی است . منصوب به نزع خافض است و در اصل چنین است : فِی یَنَابِیعَ . یا این که حال است و به معنی آبهای جَهنده و جوشنده از زمین است ( نگا : روح‌المعانی ) . « مُخْتَلِفاً أَلْوَانُهُ » : در رنگهای گوناگون . دارای انواع جوراجور . « یَهِیجُ » : از اضداد است و به دو معنی آمده است : خشک می‌گردد . می‌بالد و جوش و خروش برمی‌دارد ( نگا : نمونه . صفوة البیان . التفسیر القرآنی للقرآن ) . « مُصْفَرّاً » : زرد رنگ ( نگا : روم‌ / 51 ) . « حُطامّا » : گیاه خشکیده و خُرد و پرپر شده . « ذِکْری‌ » : تذکّر و بیدار باش . درس عبرت ( نگا : انعام‌ / 68 و 69 و 90 ، اعراف‌ / 2 ، هود / 114 و 120 ) .‏

سوره زمر آیه 22
‏متن آیه : ‏
‏ أَفَمَن شَرَحَ اللَّهُ صَدْرَهُ لِلْإِسْلَامِ فَهُوَ عَلَى نُورٍ مِّن رَّبِّهِ فَوَیْلٌ لِّلْقَاسِیَةِ قُلُوبُهُم مِّن ذِکْرِ اللَّهِ أُوْلَئِکَ فِی ضَلَالٍ مُبِینٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آیا کسی که خداوند سینه‌اش را برای پذیرش اسلام گشاده و فراخ ساخته است و دارای ( بینشی روشن از ) نور پروردگارش می‌باشد ( و در پرتو آن ، راه را از چاه تشخیص می‌دهد ، همچون کسی است که هدایت الهی در سایه اسلام پرتوی به دل او نیفکنده است و درونش با ایمان تابان نشده است‌ ؟ ! ) . وای بر کسانی که دلهای سنگینی دارند و یاد خدا بدانها راه نمی‌یابد ( و قرآن یزدان در آنها اثر نمی‌گذارد ! ) . آنان واقعاً به گمراهی و سرگشتگی آشکاری دچارند .‏

‏توضیحات : ‏
‏« شَرَحَ صَدْرَهُ » : ( نگا : انعام‌ / 125 ، طه‌ / 25 ) . « عَلی نُورٍ » : دارای نور هدایت است ( نگا : مائده‌ / 44 و 46 ، نور / 40 ، حدید / 28 ) . بینش روشن خدادادی . « أَفَمَن شَرَحَ . . . » : جواب ( مَنْ ) محذوف است که مفهوم از سیاق سخن است و تقدیر چنین است : أَفَمَن شَرَحَ اللهُ صَدْرَهُ لِلإِسْلامِ فَهُوَ عَلی نُورٍ کَمَنْ هُوَ قَاسِی الْقَلْبِ لا یَهْتَدِی بِنُورٍ . ( نگا : محمّد / 14 ) . « ذِکْرِ اللهِ » : یاد خدا . قرآن خدا ( نگا : آل‌عمران‌ / 58 ، اعراف‌ / 63 و 69 ، حجر / 6 و 9 ، نحل‌ / 44 ) . « الْقَاسِیَةِ » : سخت و سنگین ( نگا : مائده‌ / 13 ، حجّ‌ / 53 ) .‏

سوره زمر آیه 23
‏متن آیه : ‏
‏ اللَّهُ نَزَّلَ أَحْسَنَ الْحَدِیثِ کِتَاباً مُّتَشَابِهاً مَّثَانِیَ تَقْشَعِرُّ مِنْهُ جُلُودُ الَّذِینَ یَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ ثُمَّ تَلِینُ جُلُودُهُمْ وَقُلُوبُهُمْ إِلَى ذِکْرِ اللَّهِ ذَلِکَ هُدَى اللَّهِ یَهْدِی بِهِ مَنْ یَشَاءُ وَمَن یُضْلِلْ اللَّهُ فَمَا لَهُ مِنْ هَادٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏خداوند بهترین سخن را ( به نام قرآن ) فرو فرستاده است . کتابی را که ( از لحاظ کاربرد و گیرائی الفاظ ، و والائی و هم‌آوایی معانی ، در اعجاز ) همگون و ( مطالبی چون مواعظ و براهین و قصص ، و مسائل مقابل و مختلفی همانند : ایمان و کفر ، حق و باطل ، هدایت و ضلالت ، خیر و شر ، حسنات و سیّئات ، بهشت و دوزخ ، البتّه هر بار به شکلی تازه و به شیوه‌ای نو ، در آن ) مکرّر است . از ( شنیدن آیات ) آن لرزه بر اندام کسانی می‌افتد که از پروردگار خود می‌ترسند ، و از آن پس پوستهایشان و دلهایشان ( و همه وجودشان ) نرم و آماده پذیرش قرآن خدا می‌گردد ( و آن را تصدیق و بدان عمل می‌کنند ) . این ( کتاب مشتمل بر ) رهنمود الهی است و خدا هر که را بخواهد در پرتو آن راهیاب می‌سازد ، و خدا هر که را گمراه سازد ، اصلاً راهنما و راهبری نخواهد داشت .‏

‏توضیحات : ‏
‏« أَحْسَنَ الْحَدِیثِ » : زیباترین کلام و بهترین سخن . مراد قرآن است . « کِتَاباً » : بدل از ( أَحْسَنَ ) است . « مُتَشَابِهاً » : همگون و همسان . مراد این است که جملگی قرآن از لحاظ لفظی و معنوی همگون در اعجاز است . در سراسر قرآن ، الفاظ به گونه زیبا و بجا به کار رفته‌اند ، و معانی بدون کمترین تناقض و تضاد استعمال شده‌اند . « مَثَانِیَ » : جمع مثنّی ، مکرّر . مراد این است که احکام و مواعظ و قصص و غیره در موارد متعدّد به شکلهای متفاوت و صورتهای مختلف تکرار شده‌اند تا خوب فهم و در مغزها جایگزین شوند . یا این که مثنّی به معنی دو تا و جفت یکدیگر است . یعنی مسائل و مطالب مقابل یکدیگر در قرآن آمده است که در هر دو بخش اعجاز قرآن پیدا و هویدا است . از قبیل : ایمان و کفر . حق و باطل ، هدایت و ضلالت ، خیر و شرّ ، حسنات و سیّئات ، بیم و امید . « تَقْشَعِرُّ » : بر خود می‌لرزد . « تَلِینُ » : نرم می‌گردد . می‌گراید . مراد رام و پذیرای قوانین و احکام قرآن شدن و تسلیم حقائق و معانی آن گشتن است . « ذِکْرِ اللهِ » : قرآن خدا ( نگا : زمر / 22 ) .‏

سوره زمر آیه 24
‏متن آیه : ‏
‏ أَفَمَن یَتَّقِی بِوَجْهِهِ سُوءَ الْعَذَابِ یَوْمَ الْقِیَامَةِ وَقِیلَ لِلظَّالِمِینَ ذُوقُوا مَا کُنتُمْ تَکْسِبُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آیا کسی که عذاب بد ( و سوزناک دوزخ ) را در روز قیامت با چهره و صورت از خود دور می‌سازد ( زیرا دست و پای وی در غل و زنجیر است ، همانند کسی است که در آن روز در نهایت امنیّت و خوشی بسر می‌برد ؟ در آن روز ) به ظالمان گفته می‌شود : بچشید ( کیفر ) کارهائی را که کرده‌اید .‏

‏توضیحات : ‏
‏« أَفَمَن یَتَّقِی . . . » : هنگامی که خطری متوجّه صورت می‌شود ، انسان دست و بازو و سایر اعضای پیکر خود را سپر آن قرار می‌دهد تا چهره را از خطر مصون کند . امّا در دوزخ ، حال دوزخیان به گونه‌ای است که باید با صورت از خود دفاع کنند . چرا که دست و پای دوزخیان در غل و زنجیر است ( نگا : یس‌ / 8 ، انسان‌ / 4 ) . جواب ( مَنْ ) محذوف است و تقدیر چنین است : أَفَمَن یَتَّقِی بِوَجْهِهِ سُوءَ الْعَذَابِ یَوْمَ الْقِیَامَةِ کَمَنْ هُوَ ءَامِنٌ مِّن کُلِّ مَکْرُوهٍ ، وَ مُتَنَعِّمٌ فِی الْجِنَانِ . « ذُوقُوا مَا کُنتُمْ تَکْسِبُونَ » : ( نگا : عنکبوت‌ / 55 ) .‏

سوره زمر آیه 25
‏متن آیه : ‏
‏ کَذَّبَ الَّذِینَ مِن قَبْلِهِمْ فَأَتَاهُمْ الْعَذَابُ مِنْ حَیْثُ لَا یَشْعُرُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( ستمگران تصوّر نکنند فقط در آخرت دچار عذاب می‌گردند و در این جهان در امان می‌مانند ) کسانی که قبل از ایشان بوده‌اند ( و پیغمبران ما را ) تکذیب کرده‌اند ، عذاب ( الهی به گونه‌ای و ) از جائی دامانشان را گرفته است که ( انتظارش را نداشته و ) بدان پی نبرده‌اند .‏

‏توضیحات : ‏
‏« مِن قَبْلِهِمْ . . . » : پیش از این کافران و مشرکانِ فعلی . « مِنْ حَیْثُ » : از جائی که .‏

سوره زمر آیه 26
‏متن آیه : ‏
‏ فَأَذَاقَهُمُ اللَّهُ الْخِزْیَ فِی الْحَیَاةِ الدُّنْیَا وَلَعَذَابُ الْآخِرَةِ أَکْبَرُ لَوْ کَانُوا یَعْلَمُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏خداوند خواری و رسوائی را در زندگی دنیا بدیشان چشانده است ، و قطعاً عذاب آخرت ( آنان از عذاب ذلّت و پستی همین جهان ایشان ، بسیار سخت‌تر و ) بزرگتر است اگر بدانند ( و اهل سنجش و بینش باشند ) .‏

‏توضیحات : ‏
‏« الْخِزْیَ » : خواری و پستی . رسوائی و بدنامی ( نگا : بقره‌ / 85 و 114 ، مائده‌ / 33 و 41 ) . « أَکْبَرُ » : بزرگتر . مراد سخت‌تر و شدیدتر و دردناکتر است .‏

سوره زمر آیه 27
‏متن آیه : ‏
وَلَقَدْ ضَرَبْنَا لِلنَّاسِ فِی هَذَا الْقُرْآنِ مِن کُلِّ مَثَلٍ لَّعَلَّهُمْ یَتَذَکَّرُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏ما در این قرآن برای مردمان هر نوع مثلی را ( که برای رهنمود و بیداری ایشان مفید باشد ) بیان داشته‌ایم ، تا این که آنان پند گیرند و هوشیار گردند .‏

‏توضیحات : ‏
‏« مِن کُلِّ مَثَلٍ » : هر نوع مثلی که مفید بوده و برای عبرت و هدایت لازم باشد .‏

سوره زمر آیه 28
‏متن آیه : ‏
‏ قُرآناً عَرَبِیّاً غَیْرَ ذِی عِوَجٍ لَّعَلَّهُمْ یَتَّقُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏قرآن فصیحی که به زبان عربی ( نازل شده ) است و خالی از هر گونه کژی ( ظاهری ) و نادرستی ( معنوی ) است‌ ؛ شاید که ایشان پرهیزگاری پیشه کنند ( و در پرتو فهم قرآن ، خویشتن را از خواری دنیا و عذاب سخت آخرت برهانند و به دور دارند ) .‏

‏توضیحات : ‏
‏« قُرْءَاناً عَرَبِیّاً » : قرآنی که به زبان عربی است . قرآنی که فصیح و رسا است . ( قُرْءَاناً ) حال مؤکّده ( الْقُرْءَانِ ) است . واژه ( عَرَبِیّاً ) به معنی عربی یا فصیح است . « عِوَجٍ » : کژی و نادرستی . مراد این است که قرآن هم از لحاظ قوانین دستوری ، و هم از نظر محتوا و معانی ، نقص و عیبی ندارد ( نگا : کهف‌ / 1 ) .‏

سوره زمر آیه 29
‏متن آیه : ‏
‏ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً رَّجُلاً فِیهِ شُرَکَاء مُتَشَاکِسُونَ وَرَجُلاً سَلَماً لِّرَجُلٍ هَلْ یَسْتَوِیَانِ مَثَلاً الْحَمْدُ لِلَّهِ بَلْ أَکْثَرُهُمْ لَا یَعْلَمُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏خداوند مثالی زده است : مردی را که برده شریکانی است که پیوسته درباره او به مشاجره و منازعه مشغولند ( و هر کدام او را به کاری دستور می‌دهد و او در میان دستورهای ضدّ و نقیض ایشان سرگردان و ویلان است ) ، و مردی را که تنها تسلیم یک نفر است ( و تحت سرپرستی او خطّ و برنامه‌اش مشخّص است و لذا سرگردان و حیران در میان این و آن نیست ) . آیا این دو ( برده که نمونه مشرک و موحّدند ) برابر و یکسانند ؟ ( هرگز ) . حمد و سپاس تنها خدا را سزا است ( نه بتها و انبازها و معبودهای دروغین را ) و لیکن بیشتر آنان نمی‌دانند ( و این حقیقت را فراموش کرده‌اند ) .‏

‏توضیحات : ‏
‏« رَجُلاً » : بدل از ( مَثَلاً ) است . « مُتَشَاکِسُونَ » : افراد درگیر جنگ و نزاع . کشمکش کنندگان . « سَلَماً » : خالص . دربست . مراد این است که چنین برده‌ای بر کنار از دعوا و گیر و دار اربابان متفرّق است و دربست متعلّق به کسی است . « مَثَلاً رَّجُلاً » : کنایه از مشرک است . یعنی شخص مشرک با پرستش معبودهای متعدّد ، سرگردان و ویلان و بی‌پناه و بی‌نوا است . « رَجُلاً سَلَماً » : کنایه از موحّد و یکتاپرست است . یعنی مؤمن یکتاپرست دارای پناهگاه معیّن و راه و مقصد روشن است . « أَکْثَرُهُمْ » : بیشتر آنان . مراد همه آنان ، یعنی مشرکان است .‏

سوره زمر آیه 30
‏متن آیه : ‏
‏ إِنَّکَ مَیِّتٌ وَإِنَّهُم مَّیِّتُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( ای محمّد ! مرگ از مسائلی است که همه انسانها در آن یکسانند ، و شتری است که بر در خانه همه کس‌ می‌خوابد . لذا ) تو هم می‌میری ، و همه آنان می‌میرند ( و سرانجامِ نیک و خوش و جاویدان از آنِ پرهیزگاران است ) .‏

‏توضیحات : ‏
‏« إِنَّکَ مَیِّتٌ » : تو خواهی مرد . ضمیر ( ک ) به پیغمبر خدا ، محمّد مصطفی ، برمی‌گردد ، و عمومیّت قانون مرگ را نسبت به همه انسانها روشن می‌سازد .‏

سوره زمر آیه 31
‏متن آیه : ‏
‏ ثُمَّ إِنَّکُمْ یَوْمَ الْقِیَامَةِ عِندَ رَبِّکُمْ تَخْتَصِمُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏سپس شما روز قیامت نزد پروردگارتان به نزاع و کشمکش می‌پردازید ( و خدا در میانتان داوری می‌کند و حق هر کسی را به کف دستش می‌نهد ) .‏

‏توضیحات : ‏
‏« تَخْتَصِمُونَ » : منازعه و مجادله می‌کنید . مراد دادگاهی همه انسانها در قیامت است . انبیاء بیان می‌فرمایند که رسالت خود را به جای آورده و تبلیغ خود را کرده‌اند . برخی از مردم این کار را انکار می‌کنند . مظلوم ظالم را ، و زیردست بالادست را به داوری می‌کشاند ( نگا : بقره‌ / 166 و 167 ، احزاب‌ / 967 و 68 ، صافّات‌ / 27 - 33 و 50 - 61 ) .‏

سوره زمر آیه 32
‏متن آیه : ‏
‏ فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّن کَذَبَ عَلَى اللَّهِ وَکَذَّبَ بِالصِّدْقِ إِذْ جَاءهُ أَلَیْسَ فِی جَهَنَّمَ مَثْوًى لِّلْکَافِرِینَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏چه کسی ستمکارتر از کسی است که بر خدا دروغ می‌بندد ، و حقیقت و صداقت را که ( توسّط پیغمبران ) بدو رسیده است ( بدون کمترین پژوهش و اندیشه‌ای ) تکذیب می‌کند ؟ آیا منزل و مأوای کافران در دوزخ نخواهد بود ؟ ( پس بگذار هر چه می‌خواهند بگویند و بکنند ، تا بدانجا می‌رسند ) .‏

‏توضیحات : ‏
‏« الصِّدْقِ » : حقیقت و صداقت . « مَثْویً » : جایگاه . اقامتگاه ( نگا : آل‌عمران‌ / 151 ، نحل‌ / 29 ، عنکبوت‌ / 68 ) .‏

سوره زمر آیه 33
‏متن آیه : ‏
‏ وَالَّذِی جَاء بِالصِّدْقِ وَصَدَّقَ بِهِ أُوْلَئِکَ هُمُ الْمُتَّقُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏کسانی که حقیقت و صداقت را با خود آورده‌اند ( و از سوی خدا به مردمان ابلاغ کرده‌اند که پیغمبرانند ) و کسانی که حقیقت و صداقت را باور داشته‌اند ( و برابر آن رفته‌اند که مؤمنانند ) آنان پرهیزگاران واقعی هستند .‏

‏توضیحات : ‏
‏« الَّذِی جَآءَ بِالصِّدْقِ » : مراد پیغمبران به طور عامّ ، و پیغمبر اسلام به طور خاصّ است . « صَدَّقَ بِهِ » : مراد مؤمنان و پیروان جملگی پیغمبران به طور عامّ ، و مؤمنان و پیروان پیغمبر اسلام به طور خاصّ است .‏

سوره زمر آیه 34
‏متن آیه : ‏
‏ لَهُم مَّا یَشَاءُونَ عِندَ رَبِّهِمْ ذَلِکَ جَزَاء الْمُحْسِنِینَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏هر چه بخواهند برایشان در پیشگاه پروردگارشان آماده است . این ، پاداش نیکوکاران است . ( آنان که عقیده نیک و کردار نیک دارند ) .‏

‏توضیحات : ‏
‏« مَا یَشَآؤُونَ » : هر چه بخواهند و آنچه طلب کنند ( نگا : فرقان‌ / 16 ) .‏

سوره زمر آیه 35
‏متن آیه : ‏
لِیُکَفِّرَ اللَّهُ عَنْهُمْ أَسْوَأَ الَّذِی عَمِلُوا وَیَجْزِیَهُمْ أَجْرَهُم بِأَحْسَنِ الَّذِی کَانُوا یَعْمَلُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏خداوند ( چنین تفضّلی در حق ایشان می‌فرماید ) تا بدترین کارهای ایشان را ( چه برسد به لغزشهای ناچیزشان بزداید و ) ببخشاید ، و آنان را برابر نیکوترین کارهایشان پاداش عطاء نماید .‏

‏توضیحات : ‏
‏« لِیُکَفِّرَ » : تا محو کند و بزداید . تا صرف نظر کند و ببخشاید . متعلّق به ( لَهُم مَّا یَشَآؤُونَ ) است . « أَسْوَأَ الَّذِی . . . » : مراد این است که خداوند بدترین گناهان بندگان متّقی را از قبیل کفر قبل از ایمان می‌بخشد . معلوم است وقتی که بدترین چیز بخشوده شود ، بد و ناچیز پیش از آن بخشوده می‌گردد . به عبارت دیگر ، وقتی که کبائر بخشیده شود ، صغائر قطعاً مورد عفو قرار می‌گیرد . یا این که ( أَسْوَأَ ) در اینجا معنی تفضیل ندارد و در معنی ( سُوء ) یعنی بد به کار رفته است . یعنی خداوند بدیها را می‌بخشاید . « أَحْسَنَ الَّذِی . . . » : برابر نیکوترین چیزی که کرده‌اند . یعنی خداوند خوبها و خوبترهای اعمال متّقیان را خوبترین به شمار می‌آورد و پاداش نامحدود عطاء می‌فرماید . یا این که ( أَحْسَنَ ) معنی تفضیلی ندارد و در معنی ( حَسَن ) است . یعنی کارهای نیکو .‏

سوره زمر آیه 36
‏متن آیه : ‏
‏ أَلَیْسَ اللَّهُ بِکَافٍ عَبْدَهُ وَیُخَوِّفُونَکَ بِالَّذِینَ مِن دُونِهِ وَمَن یُضْلِلِ اللَّهُ فَمَا لَهُ مِنْ هَادٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آیا خداوند برای ( حفاظت و حمایت از ) بنده‌اش کافی نیست‌ ؟ آنان تو را از کسانی جز خدا می‌ترسانند . ( مگر بتها و معبودهای دروغین و عداوت کافران و دشمنان و طوفان حوادث زمان ، می‌توانند کمترین زیانی به کسی برسانند که خدا پشتیبان او است‌ ؟ ) . هر کس را خدا گمراه کند ، راهنما و رهبری نخواهد داشت .‏

‏توضیحات : ‏
‏« کَافٍ » : کافی و بسنده .‏

سوره زمر آیه 37
‏متن آیه : ‏
‏ وَمَن یَهْدِ اللَّهُ فَمَا لَهُ مِن مُّضِلٍّ أَلَیْسَ اللَّهُ بِعَزِیزٍ ذِی انتِقَامٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و هر کس را خدا رهنمود کند ، هیچ گمراه کننده‌ای نخواهد داشت . مگر خدا چیره انتقام گیرنده نیست‌ ؟ ( پس ای مؤمنان ! تکیه بر لطف خدا کنید و از انبوه دشمنان نهراسید و از کمی همراهان باک مدارید ) .‏

‏توضیحات : ‏
‏« أَلَیْسَ اللهُ » : ( أَ ) همزه استفهام انکاری و برای نفی است . ( لَیْسَ ) هم برای نفی است . نفیِ نفی مثبت می‌گردد . یعنی : قطعاً خدا چنین است .‏

سوره زمر آیه 38
‏متن آیه : ‏
‏ وَلَئِن سَأَلْتَهُم مَّنْ خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ لَیَقُولُنَّ اللَّهُ قُلْ أَفَرَأَیْتُم مَّا تَدْعُونَ مِن دُونِ اللَّهِ إِنْ أَرَادَنِیَ اللَّهُ بِضُرٍّ هَلْ هُنَّ کَاشِفَاتُ ضُرِّهِ أَوْ أَرَادَنِی بِرَحْمَةٍ هَلْ هُنَّ مُمْسِکَاتُ رَحْمَتِهِ قُلْ حَسْبِیَ اللَّهُ عَلَیْهِ یَتَوَکَّلُ الْمُتَوَکِّلُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏اگر از مشرکان بپرسی چه کسی آسمانها و زمین را آفریده است‌ ؟ خواهند گفت : خدا . بگو : آیا چیزهائی را که بجز خدا به فریاد می‌خوانید چنین می‌بینید که اگر خدا بخواهد زیان و گزندی به من برساند ، آنها بتوانند آن زیان و گزند خداوندی را برطرف سازند ؟ و یا اگر خدا بخواهد لطف و مرحمتی در حق من روا دارد ، آنها بتوانند جلو لطف و مرحمتش را بگیرند و آن را باز دارند ؟ بگو : خدا مرا بس است . توکّل کنندگان تنها بر او تکیه و توکّل می‌کنند و بس .‏

‏توضیحات : ‏
‏« لَئِن سَأَلْتَهُمْ . . . » : قرآن مردمان را به داوری عقل و حکمِ وجدان و ندای فطرت می‌برد ، تا ایشان را متوجّه کند که « خالقیّت‌ » و « قدرت بر سود و زیان‌ » متعلّق به ذات پاک یزدان است و بس . دیگران نه خالقند و نه مالک سود و زیان . « کَاشِفَاتُ » : برطرف کنندگان و از میان بردارندگان .‏

سوره زمر آیه 39
‏متن آیه : ‏
‏ قُلْ یَا قَوْمِ اعْمَلُوا عَلَى مَکَانَتِکُمْ إِنِّی عَامِلٌ فَسَوْفَ تَعْلَمُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏بگو : ای قوم من ! شما بر موضع خود باشید و هر چه در توان دارید انجام دهید ، من نیز در راه خود ثابت قدم هستم و به وظیفه خود عمل می‌کنم ، امّا خواهید دانست .‏

‏توضیحات : ‏
‏« عَلی مَکَانَتِکُمْ » : ( نگا : انعام‌ / 135 ، هود / 93 و 121 ، یس‌ / 67 ) .‏

سوره زمر آیه 40
‏متن آیه : ‏
مَن یَأْتِیهِ عَذَابٌ یُخْزِیهِ وَیَحِلُّ عَلَیْهِ عَذَابٌ مُّقِیمٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( خواهید دانست که ) چه کسی عذاب خوار کننده ( دنیا ) به سراغ او خواهد آمد و خوار و رسوایش خواهد کرد ، و ( به دنبال آن ) عذاب جاویدان ( آخرت ) گریبانگیرش می‌گردد .‏

‏توضیحات : ‏
‏« یُخْزِیهِ » : خوار و رسوایش می‌کند . حقیر و درمانده‌اش می‌سازد . « یَحِلُّ » : در می‌رسد . وارد می‌گردد . « مُقِیمٌ » : ماندگار . جاویدان .‏

سوره زمر آیه 41
‏متن آیه : ‏
‏ إِنَّا أَنزَلْنَا عَلَیْکَ الْکِتَابَ لِلنَّاسِ بِالْحَقِّ فَمَنِ اهْتَدَى فَلِنَفْسِهِ وَمَن ضَلَّ فَإِنَّمَا یَضِلُّ عَلَیْهَا وَمَا أَنتَ عَلَیْهِم بِوَکِیلٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏ما کتاب ( قرآن ) را که مشتمل بر حق و حقیقت است بر تو نازل کرده‌ایم تا آن را به مردمان برسانی . هر کس ( از آن درس برگیرد و ) هدایت پذیرد ، به نفع خود او است ، و هر کس ( از آن دوری گزیند و ) گمراه گردد ، به زیان خود سرگردان و ویلان شود ( وظیفه تو تنها ابلاغ و انذار است ) و تو مواظب و مراقب ایشان نمی‌باشی ( تا اعمالشان را بپائی و افعالشان را زیر نظر بداری ) .‏

‏توضیحات : ‏
‏« لِلنَّاسِ » : برای مردم . برای ابلاغ به مردم . « بِالْحَقِّ » : مشتمل بر حق و حقیقت است و باطل بدان راه ندارد . « یَضِلُّ عَلَیْهَا » : به زیان خود گمراه می‌گردد . « وَکِیلٍ » : ( نگا : انعام‌ / 66 و 102 و 107 ، یونس‌ / 108 ، هود / 12 ، یوسف‌ / 66 ، قصص‌ / 28 ) .‏

سوره زمر آیه 42
‏متن آیه : ‏
‏ اللَّهُ یَتَوَفَّى الْأَنفُسَ حِینَ مَوْتِهَا وَالَّتِی لَمْ تَمُتْ فِی مَنَامِهَا فَیُمْسِکُ الَّتِی قَضَى عَلَیْهَا الْمَوْتَ وَیُرْسِلُ الْأُخْرَى إِلَى أَجَلٍ مُسَمًّى إِنَّ فِی ذَلِکَ لَآیَاتٍ لِّقَوْمٍ یَتَفَکَّرُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏خداوند ارواح را به هنگام مرگ انسانها و در وقت خواب انسانها برمی‌گیرد . ارواح کسانی را که فرمان مرگ آنان را صادر کرده است نگاه می‌دارد ، و ارواح دیگری را ( که هنوز صاحبانشان اجلشان فرا نرسیده به تن ) باز می‌گرداند تا سرآمد معیّنی ( و وقت مشخّصی که پایان عمر است ) . در این مسأله ( خواب و بیداری که همسان مردن و زنده شدن است ) نشانه‌های روشنی ( از مبدأ و معاد و قدرت خدا و ضعف انسانها ) برای اندیشمندان است .‏

‏توضیحات : ‏
‏« یَتَوَفّی‌ » : کاملاً دریافت می‌دارد . به تمام و کمال قبض می‌کند و برمی‌گیرد . « الأنفُسَ » : ارواح . « مَوْتِها » : مراد مرگ اجسام است . « یُمْسِکُ الَّتی . . . » : اشاره به حالت مرگ است که موت کبری است و در آن روحها با بدنها به طور کامل قطع رابطه می‌کنند و برای همیشه به عالم ارواح می‌روند . « یُرْسِلُ الأُخْری‌ » : اشاره به حالت خواب یا موت صغری است که چهره ضعیفی از مرگ است و روحها با بدنها به طور ناقص قطع ارتباط می‌کنند . یا می‌توان گفت : ارواح میان عالم روحانی و دنیای جسمانی در جولان و نوسانند . « أَجَلٍ مُّسَمّیً » : مراد پایان عمر انسانها است . یادآوری : از این آیه استفاده می‌شود که : 1 - انسان ترکیبی از روح و جسم است 2 - روح موجودی جدا از جسم است و هنگامی که با آن رابطه پیدا کند نشانه حیات پدیدار می‌گردد 3 - انسان به هنگام خواب در آستانه مرگ قرار می‌گیرد ( نگا : انعام‌ / 60 ) . عبدالکریم خطیب معتقد است که ( نفس ) در قرآن ، نه روح است و نه جسم . بلکه انسانیّت انسان ، یا انسان معنوی است ( نگا : التفسیر القرآنی للقرآن ) .‏

سوره زمر آیه 43
‏متن آیه : ‏
‏ أَمِ اتَّخَذُوا مِن دُونِ اللَّهِ شُفَعَاء قُلْ أَوَلَوْ کَانُوا لَا یَمْلِکُونَ شَیْئاً وَلَا یَعْقِلُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏بلکه آنان بدون رضایت و اجازه خداوند میانجیهائی را برگزیده‌اند ( تا به گمان ایشان میان آنان و خداوند سبحان ، در برآوردن نیازمندیهای این جهان و دفع عذاب آن جهان ، واسطه گردند . ) بگو : آیا ( چنین چیزهائی را میانجی و متصرّف در امور می‌دانید ) هر چند که کاری اصلاً از دست ایشان ساخته نبوده و فهم و شعوری نداشته باشند ؟‏

‏توضیحات : ‏
‏« مِن دُونِ اللهِ » : بدون رضایت خدا . بدون اجازه خدا ( نگا : روح‌المعانی ) .‏

سوره زمر آیه 44
‏متن آیه : ‏
‏ قُل لِّلَّهِ الشَّفَاعَةُ جَمِیعاً لَّهُ مُلْکُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ ثُمَّ إِلَیْهِ تُرْجَعُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏بگو : هر گونه میانجیگری از آن خدا است ( و کسی نمی‌تواند کمترین میانجیگری بکند ، مگر این که : کسی که برای او میانجیگری می‌شود مورد رضایت خدا بوده ، و به شخص میانجی هم اجازه این کار داده شود ، و شفاعت هم حَسَنه باشد ) . مالکیّت و حاکمیّت آسمانها و زمین از آن خدا است . ( پس در این جهان کاری از دست کسی بر نمی‌آید ) . بعد ( هم در آخرت که روز جزا و سزا است ) به سوی خدا برگردانده می‌شوید ( و کسی دارای کوچکترین اختیار و توانی نیست تا برای شما کاری بکند ) .‏

‏توضیحات : ‏
‏« لِلّهِ الشَّفَاعَةُ جَمِیعاً » : هر چه شفاعت است از آن خدا است . شفاعت وقتی میسّر است که خدا به شفاعت کننده اجازه دهد ( نگا : بقره‌ / 255 ، یونس‌ / 3 ، طه‌ / 109 ) و از شفاعت شده خوشنود گردد ( نگا : انبیاء / 28 ) و خود شفاعت ، پسندیده و درست باشد ( نگا : نساء / 85 ، زخرف‌ / 86 ) .‏

سوره زمر آیه 45
‏متن آیه : ‏
‏ وَإِذَا ذُکِرَ اللَّهُ وَحْدَهُ اشْمَأَزَّتْ قُلُوبُ الَّذِینَ لَا یُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ وَإِذَا ذُکِرَ الَّذِینَ مِن دُونِهِ إِذَا هُمْ یَسْتَبْشِرُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏هنگامی که خداوند به یگانگی یاد می‌شود ، کسانی که به آخرت ایمان ندارند ، دلهایشان می‌گیرد و بیزار ( از یکتاپرستی ) می‌گردد ، امّا هنگامی که از معبودهائی جز خدا سخن به میان می‌آید ، به ناگاه شاد و خوشحال می‌شوند !‏

‏توضیحات : ‏
‏« إِذا ذُکِرَ اللهُ وَحْدَهُ . . . » : ( نگا : اسراء / 46 ) . « إِشْمَأَزَّتْ » : گرفته و بیزار گردید . به هم آمد . « یَسْتَبْشِرُونَ » : شاد و مسرور می‌گردند . یادآوری : هم‌اکنون انسانهائی هستند که از شنیدن نام خدا ، شور و شوقی از ایشان دیده نمی‌شود ، ولی به محض به میان آمدن نام بنده‌ای از بندگان خدا هیاهو و نعره‌ها سر می‌دهند و غرق سرور می‌شوند و چه بسا به حالت جذبه می‌افتند و سرودگویان به دست افشانی و پایکوبی می‌پردازند . و گاهی در مقابل قطعه سنگی و چوبی و یا انسانی بیسواد و بی‌خبر از قرآن و فقه و شریعت زانو می‌زنند !‏

سوره زمر آیه 46
‏متن آیه : ‏
‏ قُلِ اللَّهُمَّ فَاطِرَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ عَالِمَ الْغَیْبِ وَالشَّهَادَةِ أَنتَ تَحْکُمُ بَیْنَ عِبَادِکَ فِی مَا کَانُوا فِیهِ یَخْتَلِفُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏بگو : خداوندا ! ای هستی بخش آسمانها و زمین ! ای آگاه از نهان و آشکار ! این توئی که در میان بندگانت راجع بدانچه در آن اختلاف دارند داوری می‌کنی . ( من آئین توحیدی را به این کج‌اندیشان رساندم . در قیامت تو خود دانی و گمراهان ) .‏

‏توضیحات : ‏
‏« أَللَّهُمَّ » : ( نگا : آل‌عمران‌ / 26 ، مائده‌ / 114 ، انفال‌ / 32 ، یونس‌ / 10 ) . « فَاطِرَ » : ( نگا : انعام‌ / 14 ، یوسف‌ / 101 ، ابراهیم‌ / 10 ، فاطر / 1 ) منادا یا صفت ( أَللَّهُمَّ ) است .‏

سوره زمر آیه 47
‏متن آیه : ‏
‏ وَلَوْ أَنَّ لِلَّذِینَ ظَلَمُوا مَا فِی الْأَرْضِ جَمِیعاً وَمِثْلَهُ مَعَهُ لَافْتَدَوْا بِهِ مِن سُوءِ الْعَذَابِ یَوْمَ الْقِیَامَةِ وَبَدَا لَهُم مِّنَ اللَّهِ مَا لَمْ یَکُونُوا یَحْتَسِبُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏اگر ستمکاران ( مشرک ) تمام چیزهائی که در زمین است و همچندان آن مالِ ایشان باشد ، حاضر خواهند بود همه آنها را در برابر رهائی خود از عذاب شدید روز قیامت بپردازند . . . و از جانب خدا چیزی ( از شکنجه و عذاب ) برای ایشان جلوه‌گر و پدیدار می‌شود که گمانش نمی‌بردند ( و به فکرشان هم نمی‌رسید ) .‏

‏توضیحات : ‏
‏« وَ لَوْ أَنَّ لِلَّذِینَ ظَلَمُوا . . . » : ( نگا : رعد / 18 ، آل‌عمران‌ / 91 ، یونس‌ / 54 ) . « بَدَا » : ظاهر گردید . نمایان شد . « لَمْ یَکُونُوا یَحْتَسِبُونَ » : گمان نمی‌بردند .‏

سوره زمر آیه 48
‏متن آیه : ‏
‏ وَبَدَا لَهُمْ سَیِّئَاتُ مَا کَسَبُوا وَحَاقَ بِهِم مَّا کَانُوا بِهِ یَسْتَهْزِئُون ‏

‏ترجمه : ‏
‏( در آن روز ) اعمال زشتی را که ( در دنیا ) انجام می‌داده‌اند برای ایشان نمایان و آشکار می‌گردد ( و کیفر بدیها را می‌بینند ) و آنچه را که ( در دنیا ) به باد تمسخر می‌گرفته‌اند آنان را در بر می‌گیرد .‏

‏توضیحات : ‏
‏« حَاقَ بِهِمْ » : ایشان را احاطه می‌کند . آنان را در بر می‌گیرد « مَا کَانُوا بِهِ یَسْتَهْزِؤُونَ » : ( نگا : انعام‌ / 10 ، هود / 8 ، نحل‌ / 34 ، انبیاء / 41 ) .‏

سوره زمر آیه 49
‏متن آیه : ‏
‏ فَإِذَا مَسَّ الْإِنسَانَ ضُرٌّ دَعَانَا ثُمَّ إِذَا خَوَّلْنَاهُ نِعْمَةً مِّنَّا قَالَ إِنَّمَا أُوتِیتُهُ عَلَى عِلْمٍ بَلْ هِیَ فِتْنَةٌ وَلَکِنَّ أَکْثَرَهُمْ لَا یَعْلَمُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏هنگامی که به انسان گزند و آزار و زیان و ضرری برسد ، ما را به فریاد می‌خواند ، و هنگامی که از سوی خود نعمتی بدو عطاء می‌کنیم ، خواهد گفت : این نعمت در پرتو آگاهی و کاردانیم به من داده شده است . چنین نیست‌ ؛ بلکه این نعمت وسیله آزمایش است ، ولیکن بیشتر مردم ( این مسأله را ) نمی‌دانند .‏

‏توضیحات : ‏
‏« خَوَّلْنَاهُ » : ( نگا : انعام‌ / 94 ، زمر / 8 ) . « إِنَّمَا أُوتِیتُهُ عَلی عِلْمٍ » : این نعمت را بر اثر فرزانگی و در پرتو دانش و کاردانی به دست آورده‌ام . « فِتْنَةٌ » : امتحان . آزمایش .‏

سوره زمر آیه 50
‏متن آیه : ‏
‏ قَدْ قَالَهَا الَّذِینَ مِن قَبْلِهِمْ فَمَا أَغْنَى عَنْهُم مَّا کَانُوا یَکْسِبُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏این سخن را کسانی هم گفته‌اند که پیش از ایشان می‌زیسته‌اند . امّا چیزهائی را که به دست آوردند بدیشان سودی نبخشید ( و آنان را از عذاب ما رها نساخت و دیدند آنچه را که می‌بایست ببینند ) .‏

‏توضیحات : ‏
‏« قَدْ قَالَهَا . . . » : ضمیر ( ها ) به ( مَقالَة ) باز می‌گردد که از جمله سابق استفاده می‌شود . « الَّذِینَ مِن قَبْلِهِمْ » : ( نگا : قصص‌ / 78 ) . « مَآ أَغْنی عَنْهُمْ » : ( نگا : حجر / 84 ، شعراء / 207 ) .‏

سوره زمر آیه 51
‏متن آیه : ‏
‏ فَأَصَابَهُمْ سَیِّئَاتُ مَا کَسَبُوا وَالَّذِینَ ظَلَمُوا مِنْ هَؤُلَاء سَیُصِیبُهُمْ سَیِّئَاتُ مَا کَسَبُوا وَمَا هُم بِمُعْجِزِینَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏پس بدیهای اعمال خود را دیدند ( و کیفر کارهای زشتشان را چشیدند ) و از اینان هم کسانی که ستم می‌کنند ( و کفر و شرک می‌ورزند ) بدیهای اعمالشان ( و کیفر کردار ناپاکشان ) گریبانگیرشان خواهد گردید و هرگز نمی‌توانند ( از چنگال عذاب الهی بگریزند و خدای را ) ناتوان کنند .‏

‏توضیحات : ‏
‏« مُعْجِزِینَ » : ( نگا : توبه‌ / 2 و 3 ، انعام‌ / 134 ، یونس‌ / 53 ) .‏

سوره زمر آیه 52
‏متن آیه : ‏
أَوَلَمْ یَعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ یَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَن یَشَاءُ وَیَقْدِرُ إِنَّ فِی ذَلِکَ لَآیَاتٍ لِّقَوْمٍ یُؤْمِنُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏مگر ندانسته‌اند که خداوند روزی را برای هر کس که خود بخواهد گسترده و فراخ یا تنگ و کم می‌گرداند ؟ واقعاً در این ( افزایش و کاهش نعمت ) نشانه‌های مهمّی برای مؤمنان است ( این که مواظب باشند مسبّب‌الاسباب را فراموش نکنند و تنها به اسباب چشم ندوزند ) .‏

‏توضیحات : ‏
‏« إِنَّ اللهَ یَبْسُطُ الرِّزْقَ وَ یَقْدِرُ . . . » : ( نگا : رعد / 26 ، اسراء / 30 ، قصص‌ / 82 ، عنکبوت‌ / 62 ) .‏

سوره زمر آیه 53
‏متن آیه : ‏
‏ قُلْ یَا عِبَادِیَ الَّذِینَ أَسْرَفُوا عَلَى أَنفُسِهِمْ لَا تَقْنَطُوا مِن رَّحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِیعاً إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِیمُ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( از قول خدا به مردمان ) بگو : ای بندگانم ! ای آنان که در معاصی زیاده‌روی هم کرده‌اید ! از لطف و مرحمت خدا مأیوس و ناامید نگردید . قطعاً خداوند همه گناهان را می‌آمرزد . چرا که او بسیار آمرزگار و بس مهربان است .‏

‏توضیحات : ‏
‏« إِنَّ اللهَ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِیعاً » : مراد این است که درهای غفران به روی همه بندگان بدون استثناء گشوده است مشروط به این که مفاهیم دو آیه بعدی در نظر گرفته شود : الف - دست کشیدن از گناه و برگشتن به سوی درگاه خدا . ( أنیبُوا إِلی . . . ) . ب - تسلیم فرمان خدا شدن . ( أَسْلِمُوا لَهُ . . . ) . ج - پیروی در گفتار و کردار از احکام و قوانین الهی . ( إِتَّبِعُوا أَحْسَنَ مَا . . . ) . کسانی که وعده غفران را در آیه فوق مشروط به شرائطی نمی‌دانند ، و کسانی که آن را مقیّد به اموری می‌دانند ، فقط گرفتار نزاع لفظی هستند . چرا که توبه و برگشت به سوی خدا تنها با کلمات نیست و بلکه نشانه توبه ، یعنی تغییر مسیر ، ترک سیّئات و انجام حسنات است . این هم مقبول همگان است .‏

سوره زمر آیه 54
‏متن آیه : ‏
‏ وَأَنِیبُوا إِلَى رَبِّکُمْ وَأَسْلِمُوا لَهُ مِن قَبْلِ أَن یَأْتِیَکُمُ الْعَذَابُ ثُمَّ لَا تُنصَرُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و به سوی پروردگار خود برگردید ( و با ترک سیّئات و انجام حسنات به سوی آفریدگارتان تغییر مسیر دهید ) و تسلیم او شوید ( و خاضعانه و خاشعانه از اوامرش فرمانبرداری کنید ) پیش از این که عذاب ( خانه برانداز و ریشه‌کن کننده دنیوی و سخت و دردناک و سرمدی اخروی ) ناگهان به سوی شما تاخت آرد و دیگر کمک و یاری نشوید ( و کسی نتواند شما را از عذاب خدا برهاند ) .‏

‏توضیحات : ‏
‏« أَنِیبُوا » : برگردید و توبه کنید . « أَسْلِمُوا » : خالصانه و خاشعانه تسلیم فرمان خدا شوید ( نگا : بقره‌ / 131 ، حجّ‌ / 34 ) .‏

سوره زمر آیه 55
‏متن آیه : ‏
‏ وَاتَّبِعُوا أَحْسَنَ مَا أُنزِلَ إِلَیْکُم مِّن رَّبِّکُم مِّن قَبْلِ أَن یَأْتِیَکُمُ العَذَابُ بَغْتَةً وَأَنتُمْ لَا تَشْعُرُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و از زیباترین و بهترین چیزی که از سوی پروردگارتان برای شما فرو فرستاده شده است ( که قرآن است ) پیروی کنید پیش از این که عذاب ( دنیوی یا اخروی ) ناگهان به سوی شما تاخت آرد ، در حالی که شما بی‌خبر باشید .‏

‏توضیحات : ‏
‏« إِتَّبِعُوا » : پیروی کنید . « أَحْسَنَ مَآ أُنزِلَ إلَیْکُمْ » : زیباترین و بهترین چیزی که برای شما انسانها نازل شده است . مراد قرآن است ( نگا : زمر / 23 ) .‏

سوره زمر آیه 56
‏متن آیه : ‏
‏ أَن تَقُولَ نَفْسٌ یَا حَسْرَتَى علَى مَا فَرَّطتُ فِی جَنبِ اللَّهِ وَإِن کُنتُ لَمِنَ السَّاخِرِینَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( به درگاه خدا برگردید و تسلیم فرمان او شوید و از تعالیم وی پیروی کنید تا روز قیامت ) کسی نگوید : دردا و حسرتا ! چه کوتاهیها که در حق ( طاعت و عبادت ) خدا کرده‌ام . دریغا و فسوسا ! من از زمره مسخره‌کنندگان ( آئین یزدانی ) بوده‌ام . ( وای بر من ! سرمایه وجودم را باخته‌ام و گرفتار خشم خدا شده‌ام ! ) .‏

‏توضیحات : ‏
‏« أَن تَقُولَ » : تا نگوید . مبادا که بگوید . مفعول له است برای ( أَنِیبُوا وَ أَسْلِمُوا و إِتَّبِعُوا ) یا برای مضاف مقدّری همچون : کَرَاهَة ، مَخَافَة . « یَا حَسْرَتَا » : دردا و حسرتا ! دریغا و فسوسا « فَرَّطْتُ » : کوتاهی کردم . سهل‌انگاری نمودم . « جَنبِ اللهِ » : سوی خدا . ناحیه خدا . مراد ( در حق خدا ) است و منظور از آن ، تمام کارهائی است که فرمان انجام یا ترک آنها از ناحیه خدا صادر می‌شود . « وَ إِن کُنتُ . . . » : حرف ( إِنْ ) مخفّف از مثقّله است ، و جمله حال است . در معنی چنین است : فَرَّطْتُ وَ أَنَا سَاخِرٌ . ( نگا : کشّاف ) .‏

سوره زمر آیه 57
‏متن آیه : ‏
‏ أَوْ تَقُولَ لَوْ أَنَّ اللَّهَ هَدَانِی لَکُنتُ مِنَ الْمُتَّقِینَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏یا این که نگوید : اگر خداوند راهنمائیم می‌کرد از زمره پرهیزگاران می‌شدم ( و هم‌اکنون همچون ایشان در بهشت بسر می‌بردم . امّا دیگر گذشت ) .‏

‏توضیحات : ‏
‏« لَوْ أَنَّ اللهَ هَدَانِی‌ » : بیان چنین عباراتی به خاطر تحیّر و تحسّر است و اظهار ندامت بر گذشته است ( نگا : ابراهیم‌ / 21 ) . یا این که چنان که قرطبی می‌گوید : سخن حقی است و مراد باطل است ( نگا : انعام‌ / 148 ) .‏

سوره زمر آیه 58
‏متن آیه : ‏
‏ أَوْ تَقُولَ حِینَ تَرَى الْعَذَابَ لَوْ أَنَّ لِی کَرَّةً فَأَکُونَ مِنَ الْمُحْسِنِینَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏یا این که - بدان گاه که عذاب را مشاهده می‌کند - نگوید : کاشکی بازگشتی به دنیا برایم میسّر می‌بود تا از زمره نیکوکاران گردم !‏

‏توضیحات : ‏
‏« کَرَّةً » : رجعت و بازگشت به دنیا ( نگا : شعراء / 102 ) .‏

سوره زمر آیه 59
‏متن آیه : ‏
‏ بَلَى قَدْ جَاءتْکَ آیَاتِی فَکَذَّبْتَ بِهَا وَاسْتَکْبَرْتَ وَکُنتَ مِنَ الْکَافِرِینَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آری ! ( ای پشیمان ! ) آیه‌های من ( که در بر گیرنده تعالیم من بود ، توسّط پیام‌آورانم ) به تو رسید ، ولی آنها را تکذیب کردی و تکبّر نمودی و از زمره کافران گشتی . ( مقصّر اصلی خودت هستی و خود کرده را چاره نیست ) .‏

‏توضیحات : ‏
‏« بَلی‌ » : ( نگا : بقره‌ / 81 و 112 و 260 ، آل‌عمران‌ / 76 ) . « إِسْتَکْبَرْتَ وَ کُنتَ » : واژه ( نفْس ) به صورت مذکّر و مؤنّث به کار می‌رود . در افعال ( تَقُولَ ) و ( تَری ) جنبه مؤنّث و در افعال بعدی جنبه مذکّر مورد نظر بوده است .‏

سوره زمر آیه 60
‏متن آیه : ‏
‏ وَیَوْمَ الْقِیَامَةِ تَرَى الَّذِینَ کَذَبُواْ عَلَى اللَّهِ وُجُوهُهُم مُّسْوَدَّةٌ أَلَیْسَ فِی جَهَنَّمَ مَثْوًى لِّلْمُتَکَبِّرِینَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏کسانی که بر خدا دروغ می‌بندند ، روز قیامت آنان را خواهی دید که ( بر اثر غم و اندوه و ذلّت و خواری ) روهایشان سیاه است . مگر جایگاه متکبّران دوزخ نیست‌ ؟‏

‏توضیحات : ‏
‏« وُجُوهُهُم مُّسْوَدَّةٌ » : ( نگا : آل‌عمران‌ / 106 ، نحل‌ / 58 ، زخرف‌ / 17 ) . « مَثْویً » : ( نگا : آل‌عمران‌ / 151 ، نحل‌ / 29 ، عنکبوت‌ / 68 ) .‏

سوره زمر آیه 61
‏متن آیه : ‏
‏ وَیُنَجِّی اللَّهُ الَّذِینَ اتَّقَوا بِمَفَازَتِهِمْ لَا یَمَسُّهُمُ السُّوءُ وَلَا هُمْ یَحْزَنُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏خداوند کسانی را که تقوا پیشه کرده‌اند رهائی می‌بخشد و به مقصودشان می‌رساند . هیچ گونه بدی و بلائی بدیشان نمی‌رسد و غمگین و اندوهگین نمی‌گردند .‏

‏توضیحات : ‏
‏« بِمَفَازَتِهِمْ » : مفازه ، مصدر میمی و به معنی رستگاری و کامیاب شدن و به آرزو رسیدن است ( نگا : آل‌عمران‌ / 188 ، نبأ / 31 ) . حرف ( ب ) برای ملابسه است .‏

سوره زمر آیه 62
‏متن آیه : ‏
اللَّهُ خَالِقُ کُلِّ شَیْءٍ وَهُوَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ وَکِیلٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏خدا آفریدگار همه چیز است و همه چیز را می‌پاید و مراقبت می‌نماید .‏

‏توضیحات : ‏
‏« وَکِیلٌ » : عهده‌دار و نگاهدار . ناظر و مراقب ( نگا : آل‌عمران‌ / 173 ، انعام‌ / 66 و 102 و 107 ) .‏

سوره زمر آیه 63
‏متن آیه : ‏
‏ لَهُ مَقَالِیدُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَالَّذِینَ کَفَرُوا بِآیَاتِ اللَّهِ أُوْلَئِکَ هُمُ الْخَاسِرُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏کلیدهای آسمانها و زمین از آن او است . کسانی که آیات خدا را باور نمی‌دارند ایشان زیانکارند . ( چرا که قوانین و رهنمودهای کسی را نمی‌پذیرند که مالک و صاحب سراسر جهان و فرمانده و گرداننده آن است ) .‏

‏توضیحات : ‏
‏« مَقَالِیدُ » : جمع مِقْلاد ، کلیدها . « لَهُ مَقَالِیدُ . . . » : کنایه از مالکیّت و حاکمیّت است .‏

سوره زمر آیه 64
‏متن آیه : ‏
‏ قُلْ أَفَغَیْرَ اللَّهِ تَأْمُرُونِّی أَعْبُدُ أَیُّهَا الْجَاهِلُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏بگو : ای نادانان ! آیا به من دستور می‌دهید که غیر خدا را پرستش کنم‌ ؟ !‏

‏توضیحات : ‏
‏« أَفَغَیْرَ اللهِ . . . » : مشرکان با لحنی آمرانه و بدون ذکر دلیل و منطق از پیغمبر می‌خواستند بتهای ایشان را پرستش نماید تا بدو ایمان بیاورند و از او پیروی کنند .‏

سوره زمر آیه 65
‏متن آیه : ‏
‏ وَلَقَدْ أُوحِیَ إِلَیْکَ وَإِلَى الَّذِینَ مِنْ قَبْلِکَ لَئِنْ أَشْرَکْتَ لَیَحْبَطَنَّ عَمَلُکَ وَلَتَکُونَنَّ مِنَ الْخَاسِرِینَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏به تو و به یکایک پیغمبران پیش از تو وحی شده است که اگر شرک‌ورزی کردارت ( باطل و بی‌پاداش می‌گردد و ) هیچ و نابود می‌شود ، و از زیانکاران خواهی بود .‏

‏توضیحات : ‏
‏« لإِنْ أَشْرَکْتَ . . . » : پیغمبران معصومند و شرک نمی‌ورزند . چنین خطابی گوشه زدن به دیگران است . « لَیَحْبَطَنَّ » : قطعاً هیچ و نابود و بی‌پاداش و بیسود می‌شود ( نگا : بقره‌ / 217 ، آل‌عمران‌ / 22 ، مائده‌ / 53 ) .‏

سوره زمر آیه 66
‏متن آیه : ‏
‏ بَلِ اللَّهَ فَاعْبُدْ وَکُن مِّنْ الشَّاکِرِینَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏پس در این صورت تنها خدا را بپرست و از زمره سپاسگزاران باش .‏

‏توضیحات : ‏
‏« اللهَ » : مفعول مقدّم ( أُعْبُدْ ) و تقدیم آن برای حصر است . « بَلْ . . . » : پس در این صورت . با توجّه به این .‏

سوره زمر آیه 67
‏متن آیه : ‏
‏ وَمَا قَدَرُوا اللَّهَ حَقَّ قَدْرِهِ وَالْأَرْضُ جَمِیعاً قَبْضَتُهُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ وَالسَّماوَاتُ مَطْوِیَّاتٌ بِیَمِینِهِ سُبْحَانَهُ وَتَعَالَى عَمَّا یُشْرِکُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آنان آن گونه که شایسته است خدا را نشناخته‌اند ( این است که تو را به شرک می‌خوانند . خدا آن کسی است که ) در روز قیامت سراسر کره زمین یکباره در مشت او قرار دارد و آسمانها با دست راست او در هم پیچیده می‌شود . خدا پاک و منزّه از شرک آنان ( و دورِ دور از انبازهای ایشان و فراتر از اندیشه انسان ) است .‏

‏توضیحات : ‏
‏« مَا قَدَرُوا اللهَ حَقَّ قَدْرِهِ » : ( نگا : انعام‌ / 91 ، حجّ‌ / 74 ) . « قَبْضَتُهُ » : قبض به معنی در مشت گرفتن است و اینجا به معنی ( مَقبوض ) یعنی ( در مشت ) است . مراد این است که همه زمین در قبضه قدرت و تحت تصرّف او است . « مَطْوِیَّاتٌ » : در پیچیده‌ها . در هم نوردیده‌ها . ( نگا : انبیاء / 104 ) . « بِیَمِینِهِ » : با دست راست او . انتخاب دست راست بدان خاطر است که اغلب مردم کارهای مهمّ را با دست راست انجام می‌دهند و قوّت و قدرت بیشتری در آن احساس می‌کنند . همه این تشبیهات و تعبیرات ، کنایه از سلطه مطلق پروردگار بر عالم هستی است و این سلطه در جهان دیگر برای انسانها محسوستر و آشکارتر است .‏

سوره زمر آیه 68
‏متن آیه : ‏
‏ وَنُفِخَ فِی الصُّورِ فَصَعِقَ مَن فِی السَّمَاوَاتِ وَمَن فِی الْأَرْضِ إِلَّا مَن شَاء اللَّهُ ثُمَّ نُفِخَ فِیهِ أُخْرَى فَإِذَا هُم قِیَامٌ یَنظُرُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏در صور دمیده خواهد شد و تمام کسانی که در آسمانها و زمین هستند می‌میرند مگر کسانی که خدا بخواهد ( آنان را تا زمان دیگری زنده بدارد ) . سپس بار دیگر در آن دمیده می‌شود ، به ناگاه همگی ( جان می‌گیرند و ) بپا می‌خیزند و می‌نگرند ( تا در حق ایشان چه شود و حساب و کتابشان کی انجام پذیرد و سرنوشتشان به کجا بینجامد ) .‏

‏توضیحات : ‏
‏« الصُّورِ » : ( نگا : انعام‌ / 73 ، کهف‌ / 99 ، طه‌ / 102 ) . « صَعِقَ » : مُرد ( نگا : طور / 45 ) . « مَن شَآءَ اللهُ » : قرآن و خبر صحیح مشخّص نفرموده‌اند مراد از چنین افرادی که مستثنی هستند چه کسانی می‌باشند ( نگا : المراغی ) . « قِیَامٌ » : جمع قائِم ، ایستادگان . « یَنظُرُونَ » : چشم به راه حساب و کتاب و سزا و جزا و شقاوت و سعادت ابدی خویش هستند .‏

سوره زمر آیه 69
‏متن آیه : ‏
‏ وَأَشْرَقَتِ الْأَرْضُ بِنُورِ رَبِّهَا وَوُضِعَ الْکِتَابُ وَجِیءَ بِالنَّبِیِّینَ وَالشُّهَدَاء وَقُضِیَ بَیْنَهُم بِالْحَقِّ وَهُمْ لَا یُظْلَمُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و زمین ( محشر و عرصات قیامت ) با نور ( تجلّی ) خداوندگارش روشن می‌شود ، و کتاب ( و نامه اعمال به دست صاحبانش ) گذاشته می‌شود و پیغمبران و گواهان آورده می‌شوند ، و راست و درست میان مردم داوری می‌گردد ، و اصلاً بدیشان ستم نمی‌شود .‏

‏توضیحات : ‏
‏« أَشْرَقَتْ » : روشن شد . تابان گردید . « الأرْضُ » : مراد زمین محشر و گستره قیامت است . « بِنُورِ رَبِّهَا » : با نور خداوندگارش . مراد از نور خدا ، پرتو تجلّی است ( نگا : اعراف‌ / 143 ) . بعضیها نور را کنایه از عدل و داد الهی گرفته‌اند که محشر را نورانی می‌کند . « وُضِعَ الْکِتَابُ » : نامه اعمال به دست صاحبان آن داده می‌شود ( نگا : اسراء / 13 و 14 ، کهف‌ / 49 ) . « الشُّهَدَآءِ » : جمع شهید ، گواهان . مراد انبیاء ( نگا : نساء / 41 ، قصص‌ / 75 ) و علماء و راهنمایان امت محمّدی ( نگا : بقره‌ / 143 ) و فرشتگان است ( نگا : نساء / 166 ، ق / 21 ، انفطار / 10 - 12 ) . در صورت اوّل ، عطف ( الشُّهَدَآءِ ) بر ( النَّبِیِّینَ ) از قبیل عطف عامّ بر خاصّ است .‏

سوره زمر آیه 70
‏متن آیه : ‏
‏ وَوُفِّیَتْ کُلُّ نَفْسٍ مَّا عَمِلَتْ وَهُوَ أَعْلَمُ بِمَا یَفْعَلُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و به تمام و کمال سزا و جزای هر کاری را که انسان کرده است بدو داده می‌شود ، و خدا ( از هر کس دیگری ) بهتر می‌داند که آنان چه کارهائی را می‌کرده‌اند .‏

‏توضیحات : ‏
‏« وُفِّیَتْ کُلُّ نَفْسٍ » : ( نگا : آل‌عمران‌ / 25 ) . « هُوَ أَعْلَمُ . . . » : مراد این است ، احضار گواهان نه بدان خاطر است که اعمال مردم را برای خدا معلوم سازند . بلکه بدان خاطر است تا خود مردم کردارشان را به یاد آورند و با چشم خویش کِشته خویشتن را ببینند و گواهان بر آن گواهی دهند .‏

سوره زمر آیه 71
‏متن آیه : ‏
‏ وَسِیقَ الَّذِینَ کَفَرُوا إِلَى جَهَنَّمَ زُمَراً حَتَّى إِذَا جَاؤُوهَا فُتِحَتْ أَبْوَابُهَا وَقَالَ لَهُمْ خَزَنَتُهَا أَلَمْ یَأْتِکُمْ رُسُلٌ مِّنکُمْ یَتْلُونَ عَلَیْکُمْ آیَاتِ رَبِّکُمْ وَیُنذِرُونَکُمْ لِقَاء یَوْمِکُمْ هَذَا قَالُوا بَلَى وَلَکِنْ حَقَّتْ کَلِمَةُ الْعَذَابِ عَلَى الْکَافِرِینَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و کافران به سوی دوزخ گروه گروه رانده می‌شوند و هنگامی که بدانجا رسیدند درهای آن به رویشان گشوده می‌گردد و نگهبانان دوزخ بدیشان می‌گویند : آیا پیغمبرانی از جنس خودتان به میانتان نیامده‌اند تا آیه‌های پروردگارتان را برای شما بخوانند و شما را از رویاروئی چنین روزی بترسانند ؟ می‌گویند : آری ! ( پیغمبران برانگیخته شدند و اوامر و نواهی خدا را به ما رساندند و از عذاب آخرت بیممان دادند ) ولیکن فرمان عذاب بر کافران ثابت و قطعی است ( و ما راه کفر در پیش گرفتیم و باید هم تاوان آن را بپردازیم و چنین سرنوشت شومی داشته باشیم ) .‏

‏توضیحات : ‏
‏« سِیقَ » : سوق داده شد . رانده شد . « زُمَراً » : جمع زُمْرَة ، گروه گروه . فوج فوج . دسته دسته . « خَزَنَتُهَا » : خَزَنَة جمع خازِن ، محافظان ، نگهبانان . « رُسُلٌ مِّنکُمْ » : پیغمبرانی از جنس و نوع خودتان . مراد این است که پیغمبران به زبان خودتان شریعت را به شما تفهیم کرده‌اند . « أَلَمْ یَأْتِکُمْ رُسُلٌ مِّنکُمْ » : این پرسش جنبه توبیخ و تهدید دارد « حَقَّتْ کَلِمَةُ . . . » : ( نگا : یونس‌ / 33 و 96 ، نحل‌ / 36 ) .‏

سوره زمر آیه 72
‏متن آیه : ‏
‏ قِیلَ ادْخُلُوا أَبْوَابَ جَهَنَّمَ خَالِدِینَ فِیهَا فَبِئْسَ مَثْوَى الْمُتَکَبِّرِینَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏بدیشان گفته می‌شود : از درهای دوزخ داخل شوید . جاویدانه در آن می‌مانید . جایگاه متکبّران چه بد جایگاهی است .‏

‏توضیحات : ‏
‏« مَثْوَی الْمُتَکَبِّرِینَ » : ( نگا : نحل‌ / 29 ، زمر / 60 ) .‏

سوره زمر آیه 73
‏متن آیه : ‏
‏ وَسِیقَ الَّذِینَ اتَّقَوْا رَبَّهُمْ إِلَى الْجَنَّةِ زُمَراً حَتَّى إِذَا جَاؤُوهَا وَفُتِحَتْ أَبْوَابُهَا وَقَالَ لَهُمْ خَزَنَتُهَا سَلَامٌ عَلَیْکُمْ طِبْتُمْ فَادْخُلُوهَا خَالِدِینَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و کسانی که از ( عذاب و خشم ) پروردگارشان می‌پرهیزند ، گروه گروه به سوی بهشت رهنمود می‌شوند تا بدان گاه که به بهشت می‌رسند ، بهشتی که درهای آن ( برای احترامشان به رویشان ) باز است . بدین هنگام نگاهبانان بهشت بدیشان می‌گویند : درودتان باد ! خوب بوده‌اید و به نیکی زیسته‌اید ، پس خوش باشید و داخل بهشت شوید و جاودانه در آن بمانید .‏

‏توضیحات : ‏
‏« وَ فُتِحَتْ أَبْوابُهَا » : در حالی که درهای آن به رویشان باز است . حرف واو ، حالیّه است ( نگا : ص‌ / 50 ) . همین عبارت در آیه 71 بدون واو است ، چرا که جهنّم به منزله زندان است و درِ زندان هنگامی گشوده می‌شود که زندانی یا زندانیانی را بدانجا برسانند . ولی در این آیه حرف واو بیانگر جای خوب و باصفائی است که چون بزرگانی را بدانجا می‌برند که در پیش خدا ارجمندند ، به احترام ایشان درها قبلاً باز شده و آماده تشریف فرمائی و ورود ایشان است . « سَلامٌ عَلَیْکُمْ » : درودتان باد ! در امن و امان هستید . « طِبْتُمْ » : در دنیا خوب بوده‌اید و به نیکی زیسته‌اید . خوش باشید و به خوشی زندگی کنید ! تلاشتان نیکو بوده است و پاداشتان نیکو خواهد بود ( نگا : المراغی ) . جاه و مکان خوب و خوشی دارید .‏

سوره زمر آیه 74
‏متن آیه : ‏
‏ وَقَالُوا الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی صَدَقَنَا وَعْدَهُ وَأَوْرَثَنَا الْأَرْضَ نَتَبَوَّأُ مِنَ الْجَنَّةِ حَیْثُ نَشَاء فَنِعْمَ أَجْرُ الْعَامِلِینَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و می‌گویند : سپاس و ستایش خداوندی را سزا است که با ما به وعده خویش ( که توسّط پیغمبران به آدمیزادگان داده بود ) وفا کرد و سرزمین ( بهشت ) را از آن ما نموده است تا در هر جائی از بهشت که بخواهیم منزل گزینیم و بسر بریم . پاداش عمل کنندگان ( به دستورات پروردگار ) چه خوب و جالب است !‏

‏توضیحات : ‏
‏« صَدَقَنَا وَعْدَهُ » : ( نگا : آل‌عمران‌ / 152 ، انبیاء / 9 ) . « أَوْرَثَنَا » : به ما داده است . از آن ما کرده است ( نگا : اعراف‌ / 128 و 137 ، شعراء / 59 ) . « نَتَبَوَّأُ » : جایگاه خود می‌کنیم . جایگزین می‌شویم و بسر می‌بریم ( نگا : یوسف‌ / 56 ، یونس‌ / 87 و 93 ) . « حَیْثُ » : هر کجا . ( نگا : بقره‌ / 35 و 58 و 144 ) .‏

سوره زمر آیه 75
‏متن آیه : ‏
‏ وَتَرَى الْمَلَائِکَةَ حَافِّینَ مِنْ حَوْلِ الْعَرْشِ یُسَبِّحُونَ بِحَمْدِ رَبِّهِمْ وَقُضِیَ بَیْنَهُم بِالْحَقِّ وَقِیلَ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( در آن روز ، ای مخاطب ! ) فرشتگان را خواهی دید که گرداگرد عرش خدا حلقه زده‌اند و به سپاس و ستایش پروردگار خود مشغولند . در میان ( بندگان خدا داوری می‌شود ) و دادگرانه و واقعی در میانشان داوری می‌گردد ، ( و از سوی همه هستی فریاد برآورده می‌شود ) و گفته می‌شود : حمد و سپاس خداوند جهانیان را سزا است !‏

‏توضیحات : ‏
‏« حَآفِّینَ » : طواف کنندگان و گردندگان . حلقه زنندگان . فراگیرندگان . « قُضِیَ بَیْنَهُمْ » : ( نگا : یونس‌ / 19 و 47 و 54 ، هود / 110 ، زمر / 69 ) .‏

 

تفسیر سوره‌ی زمر آیه‌ی 10-8

 

سوره‌ی زمر آیه‌ی 10-8

 

وَإِذَا مَسَّ الإنْسَانَ ضُرٌّ دَعَا رَبَّهُ مُنِیبًا إِلَیْهِ ثُمَّ إِذَا خَوَّلَهُ نِعْمَةً مِنْهُ نَسِیَ مَا کَانَ یَدْعُو إِلَیْهِ مِنْ قَبْلُ وَجَعَلَ لِلَّهِ أَنْدَادًا لِیُضِلَّ عَنْ سَبِیلِهِ قُلْ تَمَتَّعْ بِکُفْرِکَ قَلِیلا إِنَّکَ مِنْ أَصْحَابِ النَّارِ (٨)أَمَّنْ هُوَ قَانِتٌ آنَاءَ اللَّیْلِ سَاجِدًا وَقَائِمًا یَحْذَرُ الآخِرَةَ وَیَرْجُو رَحْمَةَ رَبِّهِ قُلْ هَلْ یَسْتَوِی الَّذِینَ یَعْلَمُونَ وَالَّذِینَ لا یَعْلَمُونَ إِنَّمَا یَتَذَکَّرُ أُولُو الألْبَابِ (٩)قُلْ یَا عِبَادِ الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا رَبَّکُمْ لِلَّذِینَ أَحْسَنُوا فِی هَذِهِ الدُّنْیَا حَسَنَةٌ وَأَرْضُ اللَّهِ وَاسِعَةٌ إِنَّمَا یُوَفَّى الصَّابِرُونَ أَجْرَهُمْ بِغَیْرِ حِسَابٍ (١٠)

در  چرخش  وگردش  نخستین‌،  خداوند  بزرگوار  دلهای  مردمان  را  پسود  و  لمس  نمود  با  ذکر  داستان  وجودشان‌،  و  آفرینش  ایشان  از  یک‌کس‌،  و  آفرینش  یک  زن  از  جنس  خودش‌،  و  زوجیت  انسان‌،  و  همچنین  آفرینش  حیوان  و  زوجیت  بخشیدن  بدان.  اشاره  شد  به  آفرینش  انسانها  در  شکمهای  مادرانشان  و  قرارگرفتن  آنان  در  تاریکیهای  سه‌گانه‌.  بدیشان  فهماندکه  دست  قدرت  خدا  است‌که  ویژگیهای  جنس  بشری  را  اولین  بار  بدانان  داده  است‌،  و  ویژگیهای  ماندگاری  و  رشد  و  نمو  و  ترقی  و  تعالی  را  بدیشان  ارزانی  داشته  است‌.

در  اینجا  دجر  باره  دلهایشان  را  مـی‌پساید  و  لمس  می‌نماید،  بدان  گاه‌که  هیئت  و  وضع  ایشان  را  وقت  خوشی  و  ناخوشی  و  داشتن  و  نداشتن  بدیشان  نشان  می‌دهد،  و  دگرگونی  و  سستی  و  ادعاء  و  ناپایداریشان  را  بر  یک  روال  و  یک  منوال  پیش چشمانشان  می‌دارد.  بدیشان  اطلاع  می‌دهد  تنها  وقتی  نیرومند  و  پایدار  می مانند  و  ضعف  و  زبونی  بدانان  دست  نمی‌دهدکه  با  پروردگارشان  در  تماس  باشند  و  بدو  چشم  امید  بدوزند  و  برایش‌کرنش  برند  و  تسلیم  فرمانش  شوند.  آن  وقت  است‌که  راه  را  می‌شناسند،  و  حقیقت  را  می‌دانند،  و  از  ویژگیهای  انسان  که  خدا  بدیشان  داده  است  بهره‌مند  می‌شوند  و  سود  می‏برند.

*

 ( وَإِذَا مَسَّ الْإِنسَانَ ضُرٌّ دَعَا رَبَّهُ مُنِیباً إِلَیْهِ ثُمَّ إِذَا خَوَّلَهُ نِعْمَةً مِّنْهُ نَسِیَ مَا کَانَ یَدْعُو إِلَیْهِ مِن قَبْلُ وَجَعَلَ لِلَّهِ أَندَاداً لِّیُضِلَّ عَن سَبِیلِهِ قُلْ تَمَتَّعْ بِکُفْرِکَ قَلِیلاً إِنَّکَ مِنْ أَصْحَابِ النَّارِأَم.)

هنگامی  که  گزندی  متوجه  انسان  می‏گردد،  پروردگار  خود  را  به  فریاد  می‌خواند  و  تضرع‌کنان  رو  به  درگاه  او  می‌آورد.  سپس  هنگامی  که  نعمت  بزرگی  از  جانب  خود  بدو  داد  (‌و  شقاوت  او  را  به  سعادت  و  ناخوشی  وی  را  به  خوشی  می‌برد  و  به  ترک  دعا  می گوید)  و  خداگونه‌هائی  را  برای  خدا  می‌سازد  تا  (‌هم  خود  را  و  هم  مردمان  را  بدان‌)  از  راه  او  به  در  برد  و  گمراه  کند.  (‌ای  پیغمبر!  به  چنین  فردی‌)  بگو:  اندک  روزگاری  از  کفر  خود  بهره‌مند  شو  (‌و  با  آن  خوش  بگذران،  امّا  بدان  که‌)  تو  از  دوزخیانی‌. 

وقتی‌که  زیان  و  ضرر  و  بلا  و  مصیبتی  به  انسان  می‌رسد،  فطرت  انسان  لخت  و  آشکار  جلوه‌گر  و  پدیدار  می‌گردد،  و  توده‌ها  و  انباشته‌ها  از  روی  فطرت  فرو  می‌افتند  وکنار  می‌روند،  و  پرده‌ها  از  روی  آن  دور  می‌گردند،  و  اوهام  و  خیالبافیها  از  آن  دور  می‌شوند،  در  این  وقت  فطرت  تنها  رو  به  پروردگار  خود  می‌کند،  و  تنها  به سوی  او  برمی‏گردد،  و  فقط  از  او  یاری  و  مدد  می‏طلبد.  چون  بدین  هنگام  فطرت  می‌داند  و  درک  و  فهم  می‌کندکه  جز  خداکسی  و  چیزی  زیان  و  ضرر  و  بلا  و  مصیبت  را  دفع  و  برطرف  نمی‌کند،  و  آگاه  می‌گرددکه  انبازها  و  میانجیگرانی‌که  قبلا  به‌کمک  خواسته  است  و  از  ایشان  مدد  طلبیده  است‌،  همه  پوچ  و  نقش  بر  آب  هستند. 

ولی  زمانی‌که  زیان  و  ضرر  و  بلا  و  مصیبت  از  میان  می‌رود،  و  زمان  رفاه  و  خوشی  در  می‌رسد،  و  خدا  نعمتی  از  جانب  خود  بدو  می‌دهد،  و  درد  و  رنج  و  زبونی  وگرفتاری  را  از  او  می‌زداید  و  به  دور  می‌نماید،  آن  انسانی‌که  در  وقت  زیان  و  ضرر  و  بلا  و  مصیبت  فطرتش  لخت  و  زدوده  شده  بود  برمی‏گردد  و  توده‌ها  و  انباشته‌ها  را  بر  فطرتش  مـی‌گذارد  و  آن  را  آغشته  و  آلوده  می‌دارد،  و  تضرع  و  زاری  و  توبه  و  بازگشت  به  سوی  خدا  و  یگانه‌پرستی  پروردگارش  را  فر‌اموش  می‌نماید،  و  چشم  دوختن  خود  به  آستانه  الهی  در  وقت  محنت  و  زحمت  را  از  یاد  می‏برد،  در  آن  وقت‌که  دفع  درد  و  رنج  و  بلا  و  مصیبت  را  فقط  از  خدا  می‌خواست  و  جز  خدا  نمی‌توانست  محنت  و  زحمت  را  از  دوش  او  بردارد  و  شر  بلا  و  مصیبت  را  از  سر  او کوتاه‌ کند  .  .  .  همه  اینها  را  فراموش  می‌کند  و  انبازها  و  شریکهائی  برای  خدا  ترتیب  می‌دهد،  چه  خداگونه‌هائی‌که  آنـها  را  می‌پرستد  بدان‌گونه‌که  در  جاهلیـت  پیشین  خود  آنها  را  می‌پرستید،  و  یا  ارزشها  و  اشخاص  و  اوضاعی‌که  برای  آنها  در  درون  خود  با  خدا  شرکتشان  می‌دهد،  بدانسان  که  در  جاهلیتهای  فراوانش  چنین  می‌کند.  ناگهان  دیده  می‌شود  او  هواها  و  هوسها،  آرزوها  وگرایشها،  آزها،  ترسها  و  بیمها،  اموال  و  اولاد،  و  فرمانروایان  و  بزرگانـش  را  عبادت  و  پرستش  می‌کند،  بدان‌گونه‌که  خدا  را  می‌پرستد،  یا  حتی  عبادت  و  پرستش  مخلصانه‌تری  برای  آنها  انجام  می‌دهد،  و  آنها  را  دوست  می‌دارد  و  یا  بیشتر  از  خدا  هم  دوستشان  می‌دارد!  .  .  .  شرک  انواع  و  اقسامی  دارد.  در  میان  انواع  شرک  یکی  شرک  خفی  یا  نهان  است  و  مردمان  آن  را  شرک  نمی‌انگارند.  زیرا  این  نوع  شرک‌،  شکل  شرک  معروف  وشناخته  شده  را  به  خود  نمی‌گیرد،  ولی  در  اصل  خود  شرک  بشمار  می‌آید.  چنین  کاری  سرانجام  گمراهی  و  دور  شدن  از  راه  خدا  است‌.  چه  راه  خدا  ی  بیش  نیست  و  چند  تا  نمی‌شود.  تنها  خدا  را  عبادت  و  پرستش‌کردن‌،  و  تنها  رو  به  درگاه  او  آوردن  و  سر  بر  آستانه‌اش.  سودن‌،  و  فقط  عشق  و  محبت  او  را  داشتن‌،  راه  او  است  و  بس.  عقیده به  خدا  تاب  تحمّل  شرکت‌کسی  با  خدا  در  دل  را  ندارد،  و  شرکت  مال‌،  فرزند،  میهن‌،  زمین‌،  صدیق‌،  خویشاوند  و  غیره  را  با  خدا  نمی‌پذیرد.  هرگونه  شرک  با  خدا  از  این  چیزها  و  امثال  آنها،  انباز  ورزیدن  و  شریک  نمودن  است‌،  وگمراهی  بشمار  می‌آید  و  راه  خدا  را  گم  کردن  است‌،  و  بعد  از  مدت  زمان  اندکی  بهره‌وری  و  استفاده  از 

خوشیها  وکالاها  بر  روی  این  زمین  است‌:

(‌ قُلْ تَمَتَّعْ بِکُفْرِکَ قَلِیلاً إِنَّکَ مِنْ أَصْحَابِ النَّارِ )  ٠

بگو:  اندک  روزگاری  از  کفر  خود  بهره‌مند  شو  (‌و  با  آن  خوش  بگذران،  امّا  بدان  که‌)  تو  از  دوزخیانی‌.

هرگونه  بهره‏مندی  و  لذتی  در  این  زمین  اندک  بشمار  است  هرچند  هم  زیاد  و  فراوان  باشد  و  به  طول  بینجامد.  روزهائی  کـه  انسان  بر  روی  این  زمین  دارد  قابل  شمارش  و  اندک  است‌،  هر  اندازه  هم  عمرکرده  باشد  و  سالهای  سال  را  پشت  سرگذاشته  باشد.  بلکه  زندگانی  جنس  بشری  رویهمرفته‌کوتاه  است  و  بهره‏مندی  اندک  محسوب  می‌گردد،  وقتی‌که  با  روزها  و  روزگاران  خدا  مقایسه  می‌شود  و  با  آخرت  سنجیده  و  مقایسه  می‌گردد.

*

روند  قرآنی  درکنار  این  سیمای  بدبیار  و  نکبت‌بار  انسان‌،  سیمای  دیگری  را  نشان  می‌دهد  .  .  .  سیمای  دلی  که  از  خدا  می‌ترسد  و  از  عذاب  او  می‌هراسد.  خدا  را  به  یاد  دارد  و  به  ذکرش  در  خروش  است‌،  و  خدا  را  در  شادی  و  خوشی  و  ناشادی  و  ناخوشی  و  در  هنگام  داشتن  و  نداشتن‌،  فراموش  نمی‌کند،  و  در  سراسر  زندگی  خود  بر  روی  این  زمین‌،  آخرت  را  به  یاد  دارد  و  خویشتن  را  از  عذاب  آن  می‌پاید،  و  به  مرحمت  و  محبت  و  لطف  وکرم  خدا  چشم  امید  می‌دوزد،  و  از  تماس  و  پیوندی‌که  با  خدا  دارد  دانش  درست  و  آگاهی  صحیحی  از  حقائق  هستی  خواهد  داشت  و  در  راستای  راه  راست  گام  برمی‌دارد:

(أَم مَّنْ هُوَ قَانِتٌ آنَاء اللَّیْلِ سَاجِداً وَقَائِماً یَحْذَرُ الْآخِرَةَ وَ یَرْجُو رَحْمَةَ رَبِّهِ قُلْ هَلْ یَسْتَوِی الَّذِینَ یَعْلَمُونَ وَالَّذِینَ لَا یَعْلَمُونَ إِنَّمَا یَتَذَکَّرُ أُوْلُوا الْأَلْبَابِ )

(‌آیا  چنین  شخص  مشرکی  که  بیان  کردیم‌،  بهتر  است‌)  یا  کسی  که  در  اوقات  شب  سجده‌کنان  و  ایستاده  به  طاعت  و  عبادت  مشغول  می‌شود  و  (‌خویشتن  را)  از  (‌عذاب‌)  آخرت  به  دور  می‌دارد،  و  رحمت  پروردگار  خود  را  خواستار  می‏گردد؟  بگو:  آیا  کسانی  که  (‌وظیفه  خود  را  در  قبال  خدا)  می‌دانند،  بـا  کسانی  که  (‌چنین  چیزی  را)  نمی‌دانند،  برابر  و  یکسانند؟‌!  (‌هرگز)‌.  تنها  خردمندان  (‌فرق  اینان  را  با  آنان  تشخـیص  می‌دهند،  و  از  آن‌)  پند  و  اندرز  می‏گیرند.

این  تصویر  درخشان  و  رخشان  و  لطیف  و  ظریفی  است‌.  کرنش  بردن  و  اطاعت‌کردن  و  توجه  نمودن  -  در  حالی  که  انسان  بر  سجده  افتاده  است  و  به پا  خاسته  است  -‌ و  این  حساسیت  تیزبینانه  و  هوشمندانه  -  در  حالی  که  انسان  خویشتن  را  از  عذاب  آخرت  می‌پاید  و  رحمت  پروردگارش  را  چشم  می‌دارد  -  و  این  پاکی  و  این  شفافیتی‌که  بینش  را  باز  می‌کند،  و  به  دل  نعمت  دیدار  و  تماس  و  دریافت  را  می‌بخشد،  همه  اینها  تصویری  را  ترسیم  می‌کنندکه  متعلق  به  انسانی  است  دارای  چـهره  درخشان  و  نورانی‌که  در  برابر  آن  تصـویر  زشت  و  پلشت  و  واژگونه  و  بدشگونی  قرار  داردکه  آیه پیشین  ترسیم‌کرده  بود.  به  ناچار  این‌کار  مقایسه  و  سنجش  را  دشوار  و  پیچیده  می‌سازد:

« قُلْ هَلْ یَسْتَوِی الَّذِینَ یَعْلَمُونَ وَالَّذِینَ لَا یَعْلَمُونَ ؟»‌.

بگـو:  آیا  کسانی  که  (‌وظیفه  خودرا  در  قبال  خدا)  می‌دانند،  با  کسانی  که  (‌چنین  چیزی  را)  نمی‌دانند،  برابر  و  یکسانند؟‌!.

دانش  راستین‌،  آشنائی  و  شناخت  است‌.  آشنائی  و  شناخت  هم  درک  و  فهم  حقیقت  است‌.  درک  و  فهم  حقیقت  نیز  باز  شدن  بینش  است‌.  باز  شدن  بینش  هم  تماس  و  پیوند  با  حقائق  ثابت  و  پایدار  در  این  جهان  است‌.  دانش  عبارت  از  معلومات  مجرد  و  منقطعی  نیست  که  در  ذهن  انباشته  می‌شوند،  و  به  حقائق  جهان  بزرگ  منتهی  نمی‌گردند،  و  از  ظواهر  محسوسات  فراتر  نمی‌روند.

راه  رسیدن  به  دانش  راستین  و  راه  دستیابی  به  شناخت  روشن  و  روشنگر  همین  است  ... این  همان  راه  است  ...  تسلیم  خدا  شدن  و  برایش  کرنش  بردن،  حساسیت  دل‌،  هوشیار  و  بیدار  از  عذاب  آخرت  پرهیزکردن‌،  چشم  امید  به  رحمت  و  فضل  خدا  دوختن  و  به  لطف  وکرمش  امیدوار  بودن،  و  خدا  را  ترسان  وکرنش‌کنان  مراقب  اوضاع  و  احوال  خود  دیدن‌،  راه  این  است‌.  کسی  که  این  صفات  را  داشته  باشد  عقل  و  مغز  را  می‌شناسد.  دانش  و  شناخت  دارد.  می‌داند  چه  می‌کند.  از  آنچه  می‌بیند  سود  می‏برد.  از  آنچه  می‌آزماید  بهره‌مند  می‌گردد.  و  سرانجام‌کارش  به  جائی  می‌کشدکه  حقائق  بزرگ  و  ثابت  جهان  را  با  دوربین  کوچک  مشاهدات  اندک  و  تجارب ‌کم  خود  می‏بیند  و  درک  و  فهم  می‌کند.  و  امّا  کسانی  در  حد  و  مرز  تجارب  مجرد  و  مشاهدات  ظاهر 

می‌ایستند،  آنان  گردآورندگان  معلومات  هستند  و  عالم  و  فرزانه  بشمار  نمی‌آیند.

 إِنَّمَا یَتَذَکَّرُ أُوْلُوا الْأَلْبَابِ).

تنها  خردمندان  پند  و  اندرز  می‏گیرند.

تنها  و  تنها  صاحبدلان  هوشیار  و  بینا  و  دارای  بینش  باز  و  درک  و  فهم  فراخ  با  حقائقی  آشنائی  پیدا  می‌کنندکه  در  فراسوی  ظواهر  است‌،  آن  صاحبدلانی‌که  سود  می‏برند  و  استفاده  می‌کنند  از  آنچه  می‏بینند  و  از  آنچه  آگاهی  پیدا  می‌کنند.  آن‌کسانی‌که  هر  چیزی  راکه  ببینند  و  هرچیزی  راکه  لمس ‌کنند  با  آن  به  یاد  خدا  می‌افتند  و  خدا  را  به  یاد  می‌آورند،  و  خدا  را  فراموش  نمی‌کنند،  و  خدا  هم  در  روزی‌که  او  را  ملاقات  می‌نمایند  ایشان  را  فراموش  نمی‌فرماید.

*

روند  قرآنی  پس  از  نشان  دادن  این  دو  تـصویر،  به  کسانی  رو  می‌کند  که  ایمان  آورده‌اند.  ایشان  را  فریاد  می‌دارد  از  خدا  بترسند  و  پرهیزگاری‌کنند  و  نیکی  و  نیکو‌کاری  در  پیش‌گیرند.  زندگانی  کوتاهی  راکه  بر  روی  این  زمین  دارند  وسیله  فراچنگ  آوردن  اندوخته  فراوان  آخرت  کنند:

قُلْ یَا عِبَادِ الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا رَبَّکُمْ لِلَّذِینَ أَحْسَنُوا فِی هَذِهِ الدُّنْیَا حَسَنَةٌ وَأَرْضُ اللَّهِ وَاسِعَةٌ إِنَّمَا یُوَفَّى الصَّابِرُونَ أَجْرَهُم بِغَیْرِ حِسَابٍ )  .

(‌ای  پیغمبر!  از  سوی  من  به  مردمان‌)  بگو:  ای  بندگان  مومن  من‌!  از  (‌عذاب‌)  پروردگارتان  (‌خویشتن  را)  بپرهیزید.  کسانی  که‌نیکی  کنند،  در  همین  جهان  بدیشان  نیکی  می‌شود.  (‌در  مراکز  کفر  و  شرک  و  ظلم  و  غرق  در  گناه  زندگی  نکنید  و  پستی ‌و  خواری  را  نپذیرید  و  هجرت  را  پیشه  سازید)‌.  زمین  خداوند  وسیع  و  فراخ  است  (‌و  در  دیار  غربت  شکیبائی  کنید)‌.  قطعاً  به  شکیبایان  اجر  و  پاداششـان  به  تمام  و  کمال  و  بدون  حساب  داده  می‌شود.

در  این  تعبیر  نگرش  ویژه‌ای  است‌: 

( قُلْ یَا عِبَادِ الَّذِینَ آمَنُوا)  . 

بگو:  ای  بندگان  مومن  من‌!.

در  اصل  چنین  است‌:  بگو  به  بندگان  من‌،  آن‌کسانی‌که  ایمان  آورده‌اند  .  .  .  بگو  بدیشان‌:  از  پروردگار  خود  بترسید  و  نهراسید.  ولیکن  آن  را  به  شکل  منادا  بیان  فرموده  است‌.  ایشان  را  فریاد  می‌دارد،  چون  در  فریاد  داشتن  اعلان  و  اعلام  و  بیدارباش  و  هوشیارباش  است‌.  پیغمبر  (ص) بدیشان  نمی‌گوید:

( یا عبادی ) 

ای  بندگان‌من‌. 

زیرا  آنان  بندگان  خدایند.  این  نگرشی  است‌که  در  اینجا  آمده  است  و  در  لابلای  انجام  وظیفه‌اش  صنعت  التفات  به  کار  رفته  است‌،  وظیفه‌اش‌که  تبلیغ  فرمان  و  از  جمله  فریاد  داشتن  ایشان  به  نام  یزدان  است‌.  این  نداء  در  حقیقت  از  سوی  خدا  است‌.  محمّد  (ص)جز  رساننده  نداء  بدیشان  نیست‌.

 (قُلْ : یَا عِبَادِ الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا رَبَّکُمْ )  .

بگو:  ای  بندگان  مومن  من‌!  از  (‌عذاب‌)  پروردگارتان  (‌خویشتن  را)  بپرهیزید.

تقوا  و  پرهیزگاری  حساسیتی  در  دل  است‌.  چشم  دوختن  به  خدا  است  همراه  با  ترس  و  هراس  از  او ،  و  امیدوار  بودن  به‌کرم  و  لطف  او،  و  طمع  ورزیدن  به  نعمت  و  فضل  او.  درضمن  خویشتن  را  از  خشم  خدا  دور  نگاه  داشتن  و  به  اوامر  و  نواهی  او  تن  دردادن  و  خشنود  بودن  با  آمادگی  و  هوشیاری  لازم  .  .  .  این  تصویر  درخشان  و  رخشانی  است‌که  آیه  پیشین  از  آن‌گروه  فروتن  و  مطیع  بندگان  خدا  ترسیم‌کرده  است‌.

(لِلَّذِینَ أَحْسَنُوا فِی هَذِهِ الدُّنْیَا حَسَنَةٌ).

کسانی  که  نیکی  کنند،  در  همین  جهان  بدیشان  نیکی  می‌شود. 

چه  سزا  و  جزای  فراوانی  است!  حسنه‌ای  که  در  این  جهان  گناه  و  دارای  روزهای  ماندگاری  اندک  انجام  بگیرد،  در  برابرش  حسنه‌ای  در  آخرت  دارد  که  سرای  ماندگاری  و  جاودانگی  است‌.  ولیکن  این  فضل  و  لطف  خدا  در  حق  این  انسان  است‌.  خدائی‌که  ضعف  و  عجز  انسان  را  می‌داند  و  از  ناچیزی  تلاش  و  پویش  او  آگاه  است‌.  این  است  که  در  حق  انسان  اکرام  و  انعام  می‌فرماید  و  او  را  تحت  رعایت  و  عنایت  خود  قرار  می‌دهد.

(وَأَرْضُ اللَّهِ وَاسِعَةٌ )  .

زمین  خداوند  وسیع  و  فراخ  است‌.

عشق  به  زمین‌،  و  انس  و  الفت  به  مکان‌،  و  روابط  خویشاوندی  و  نزدیکی  و  دوستی  در  سرزمینی‌،  شما  را  از  هجرت  از  آنجا  بازندارد،  زمانی‌که  از  لحاظ  دین  بر  شما  تنگ ‌گرفتند،  و  شما  را  از  نیکی  و  نیکو‌کاری  بازداشتند.  در  همچون  حالتی  چسبیدن  به  زمین  راهی  از  راههای  نفوذ  اهریمن  است‌،  و  نوعی  از  انتخاب  انبارها  برای  خدا  در  دل  است‌.

این  هم  یک  نگرش  ظریف  و  لطیف  قرآنی  است‌.  انسان  را  توجه  می‌دهد  به  محلهای  نهانی  شرک  در  دل  آدمی‌  .  این  نگرش  وقتی  انداخته  می‌شودکه  از  توحید  و  یکتائی  خدا  و  از  ترس  و  هراس  از  او  سخن  می‌رود.  این  نگرش  خبر  از  چشمه  این  قرآن  می‌دهد.  به  معالجه  و  چاره‌جوئی  این  دل  بشری  این  چـنین  نمی‌پردازد  مگر  آفریننده  این  دل  و  بیننده  این  دل  و  آگاه  از  اسرار  و  نهانیهای  این  دل‌.

خدا  که  آفریدگار  مردمان  است‌،  می‌داند  که  کوچیدن  و هجرت‌کردن  از  سرزمینی  برای  دل  و  درون  آدمی  چه  اندازه  مشکل  و  دشوار  است‌.  بریدن  از  همه  آن  پیوندها  و  خویشاوندیهاکار  سخت  و  سنگینی  است‌.  به  ترک  عادات  و  زندگی  مانوس‌گفتن‌،  و  وسائل  و  ابزار  رزق  و  روزی  را  رهاکردن‌،  و  پذیرای  زندگی  در  سرزمین  تازه‌ای  رفتن‌،  تکلیف  و  وظیفه  دشوار  و  سختی  برای  آدمیزادگان  است‌.  بدین  خاطر  خدا  در  اینجا  به  صبر  کردن  و  پاداش  مطلق  و  بدون  حساب  آن  در  نزد  خـدا  اشاره  می‌ فرماید .

(إِنَّمَا یُوَفَّى الصَّابِرُونَ أَجْرَهُم بِغَیْرِ حِسَابٍ).

 قطعاً  به  شکیبایان  اجر  و  پاداششان  به  تمام  و  کمال  و  بدون  حساب  داده  می‌شود.

خدا  دلهای  شکیبایان  را  با  این  پسوده  در  جای  مناسب  خـود  لمس  می‌نماید،  و  به  چاره‌جوئی  آن  دلهای  ضعیف  می‌پردازد،  و  این‌گونه  به  تمام  و  به‌کمال  آن  دلها  را  معالجه  و  مداوا  می‌فرماید،  و  در  جایگاه  سختی  و  دشواری  نسیم  قربت  و  رحمت  را  بر  آن  دلها  وزان  می‌کند،  و  درهای  عوض  میهن  و  زمین  و  اهل  و  انس  و  الفت  را  برایشان  باز  می‌گرداند،  به  عنوان  عطای  بدون  حسابی  از  سوی  خود  .  .  .  پاک  و  منزه  خداوندگاری  است  که  از  این  دلها  کاملاً  آگاه  است‌،  و  از  جایگاه‌های  ورود  و  نفوذ  اهریمن  دقیقاً  خبر  دارد،  و  می‌داند  چه  اسرار  نهانی  به  دلها  می‌خزد  و  در  آنها  چه  چیزهائی  در  غوغا  است‌.

تفسیر سوره‌ی زمر آیه‌ی 7-1

 

سوره‌ی زمر آیه‌ی 7-1

 

فی  ظلال  القرآن

جزء  بیست  و  چهارم 

سوره  زمر،  سوره  غافر  و  سوره  فصلت 

 

 

سوره‌ی زمر مکی  و  مشتمل  بر  ٧٥ آیه  است 

بسم  الله  الرحمن  الرحیم 

تَنزِیلُ الْکِتَابِ مِنَ اللَّهِ الْعَزِیزِ الْحَکِیمِ (1) إِنَّا أَنزَلْنَا إِلَیْکَ الْکِتَابَ بِالْحَقِّ فَاعْبُدِ اللَّهَ مُخْلِصاً لَّهُ الدِّینَ (2) أَلَا لِلَّهِ الدِّینُ الْخَالِصُ وَالَّذِینَ اتَّخَذُوا مِن دُونِهِ أَوْلِیَاء مَا نَعْبُدُهُمْ إِلَّا لِیُقَرِّبُونَا إِلَى اللَّهِ زُلْفَى إِنَّ اللَّهَ یَحْکُمُ بَیْنَهُمْ فِی مَا هُمْ فِیهِ یَخْتَلِفُونَ إِنَّ اللَّهَ لَا یَهْدِی مَنْ هُوَ کَاذِبٌ کَفَّارٌ (3) لَوْ أَرَادَ اللَّهُ أَنْ یَتَّخِذَ وَلَداً لَّاصْطَفَى مِمَّا یَخْلُقُ مَا یَشَاءُ سُبْحَانَهُ هُوَ اللَّهُ الْوَاحِدُ الْقَهَّارُ (4) خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ بِالْحَقِّ یُکَوِّرُ اللَّیْلَ عَلَى النَّهَارِ وَیُکَوِّرُ النَّهَارَ عَلَى اللَّیْلِ وَسَخَّرَ الشَّمْسَ وَالْقَمَرَ کُلٌّ یَجْرِی لِأَجَلٍ مُسَمًّى أَلَا هُوَ الْعَزِیزُ الْغَفَّارُ (5)‏ خَلَقَکُم مِّن نَّفْسٍ وَاحِدَةٍ ثُمَّ جَعَلَ مِنْهَا زَوْجَهَا وَأَنزَلَ لَکُم مِّنْ الْأَنْعَامِ ثَمَانِیَةَ أَزْوَاجٍ یَخْلُقُکُمْ فِی بُطُونِ أُمَّهَاتِکُمْ خَلْقاً مِن بَعْدِ خَلْقٍ فِی ظُلُمَاتٍ ثَلَاثٍ ذَلِکُمُ اللَّهُ رَبُّکُمْ لَهُ الْمُلْکُ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ فَأَنَّى تُصْرَفُونَ (6) إِن تَکْفُرُوا فَإِنَّ اللَّهَ غَنِیٌّ عَنکُمْ وَلَا یَرْضَى لِعِبَادِهِ الْکُفْرَ وَإِن تَشْکُرُوا یَرْضَهُ لَکُمْ وَلَا تَزِرُ وَازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرَى ثُمَّ إِلَى رَبِّکُم مَّرْجِعُکُمْ فَیُنَبِّئُکُم بِمَا کُنتُمْ تَعْمَلُونَ إِنَّهُ عَلِیمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ (7)

 

این  سوره  تقریباً  محدود  به  توضیح  مساله توحید  و  یگانه‌پرستی  است‌.  دل  انسان  را  به  گردشهای  پیاپی  می‏برد،  و  بر  تارهای  دل  آهنگهای  متصل  را  می‌نوازد،  و  دل  را  از  ژرفا،  تکانهای  سخت  و  پیاپی  می‌دهد  تا  حقیقت  توحید  و  یگانه‌پرستی  را  بر  دل  بنگارد  و  آن  را  در  دل  جایگزین  گرداند،  و  از  دل  هرگونه  شبهه‌ای  را  و  هرگونه  شبحی  را  دورگرداندکه  این  حقیقت  را  بیالاید  و  آن  را  آغشته  بنماید.  بدین  خاطر  این  سوره  دارای  یک  موضوع  یگانه  است‌که  از  آغاز  تا  به  انجام  متصل  به  هم  است  و  به  شکلهای‌گوناگون  عرضه  می‌گردد.

از  سرآغاز  این  سوره‌،  این  مساله  یگانه‌ای  که  نزدیک  است  سوره  تنها  بدان  محدود  شود  و  به  چاره‌جوئی  آن  بپردازد،  خودنمائی  می‌کند  و  جلوه‌گر  می‌آید:

«تَنزِیلُ الْکِتَابِ مِنَ اللَّهِ الْعَزِیزِ الْحَکِیمِ . إِنَّا أَنزَلْنَا إِلَیْکَ الْکِتَابَ بِالْحَقِّ فَاعْبُدِ اللَّهَ مُخْلِصاً لَّهُ الدِّینَ . أَلَا لِلَّهِ الدِّینُ الْخَالِصُ ... » ‌...  الخ  ...

نزول  کتاب  (‌قرآن‌)  از  سوی  خداوند  با  عزت  و  با  حکمت  انجام  پذیرفته  است‌.  (‌ای  پیغمبر!)  ما  این  کتاب  را  که  دربرگیرنده  حق  و  حقیقت  است‌،  بر  تو  فرو  فرستاده‌ایم‌.  خدا  را  پرستش  کن  و  پرستش  خود  را  سره  وخاص  او  گردان.  هان‌!  تنها  طاعت  و  عبادت  خالصانه  برای  خدا  است  و  بس  ...  تا  آخر  ... (زمر/1-3)

 این  مساله  در  بندهای  خود  و  در  بخشهای  نزدیک  به  یکدیگر  تکرار  می‌گردد،  چه  به  صورت  نص‌،  و  چه  به  شکل  مفهوم‌.

 صورت  نص  مانند  این  فرموده  خداوند  بزرگوار: 

(قُلْ إِنِّی أُمِرْتُ أَنْ أَعْبُدَ اللَّهَ مُخْلِصاً لَّهُ الدِّینَ . وَأُمِرْتُ لِأَنْ أَکُونَ أَوَّلَ الْمُسْلِمِینَ . قُلْ إِنِّی أَخَافُ إِنْ عَصَیْتُ رَبِّی عَذَابَ یَوْمٍ عَظِیمٍ .قُلِ اللَّهَ أَعْبُدُ مُخْلِصاً لَّهُ دِینِی . فَاعْبُدُوا مَا شِئْتُم مِّن دُونِهِ...)..الخ ...

بگو:  اگر  من  از  (‌اوامر)  پروردگارم  سرکشی  کنم‌،  از  عذاب  روز  بزرگ  (‌قیامت‌)  می‌ترسم‌.  (‌چرا  که  من  باید  اولین  مومن  به  آئین  خویش  و  پیشگام‌ترین  مسلمانان  در  انجام  وظائف  مکتب  آسمانی  باشم‌،  و  هرکس  در  هر  مقامی  که  باشد  اگر  در  برابر  مقام  الوهیت‌،  عبودیت  خود را  نشان  ندهد،  باید  به  عذاب  الهی  بسوزد)‌.  بگو:  تنها  خدا  را  می‌پرستم  و  بس‌،  و  عـبادت  و  طاعتم  را  خاص  او   می‌کنم  و  (‌پـرستش  او  را  از  هرگونه  کفر  و  شرک  می‌زدایم  و)  می‌پالایم‌.  امّا  شما  هرچه  و  هرکه  را  جز او   را  می‌خواهید  بپرستید  ...  ...  تا  آخر  ...   (‌زمر‌/11-15)          

یا  این  فرموده  خدای  بزرگوار:

(قُلْ أَفَغَیْرَ اللَّهِ تَأْمُرُونِّی أَعْبُدُ أَیُّهَا الْجَاهِلُونَ ؟ وَلَقَدْ أُوحِیَ إِلَیْکَ وَإِلَى الَّذِینَ مِنْ قَبْلِکَ لَئِنْ أَشْرَکْتَ لَیَحْبَطَنَّ عَمَلُکَ وَلَتَکُونَنَّ مِنَ الْخَاسِرِینَ . بَلِ اللَّهَ فَاعْبُدْ وَکُن مِّنْ الشَّاکِرِینَ)

 به  تو  و  به  یکایک  پیغمبران  پیش  از  تو  وحی  شده  است  که  اگر  شرک  ورزی  کردارت  (‌باطل  و  بی‌پاداش  می‏گردد  و)  هیچ  و  نابود  می‌شود،  و  از  زیانکاران  خواهی  بود.  پس  در  این  صورت  تنها  خدا  را  بپرست  و  از  زمره سپاسگزاران  باش‌.                    (زمر/64-66)

  به  صورت  مفهوم  همچون  این  فرموده  خداوند  بزرگوار:

  (ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً رَّجُلاً فِیهِ شُرَکَاء مُتَشَاکِسُونَ وَرَجُلاً سَلَماً لِّرَجُلٍ هَلْ یَسْتَوِیَانِ مَثَلاً الْحَمْدُ لِلَّهِ بَلْ أَکْثَرُهُمْ لَا یَعْلَمُونَ)‌.

خداوند  مثالی  زده  است‌:  مردی  را  که  برده  شریکانی  است  که  پیوسته  در  باره  اوبه  مشاجره  ومنازعه  مشغولند  (‌و  هر  کدام  او  را  به  کاری  دستور  می‌دهد  و  او  در  میان  دستورهای  ضد  و  نقیض  ایشان  سرگردان  و  ویلان  است‌)‌.  و  مردی  را  که  تنها  تسلیم  یک  نفر  است  (‌و  تحت  سرپرستی‌او  خط  و برنامه‌اش‌ مشخص  است  و  لذا  سرگردان  و  حیران  در  میان  این  وآن  نیست‌)‌.  آیا  این  دو  (‌برده  که  نمونه  مشرک  و  موحدند)  برابر  و  یکسانند؟  (‌هرگز)‌.  حمد  وسپاس  تنها  خدا  را  سزا  است  (‌نه  بتها  و  انبازها  و  معبودهای  دروغین  را)  ولیکن  بیشتر  آنان  نمی‌دانند  (‌و  این  حقیقت  را  فراموش  کرده‌اند)‌.                            (‌زمر/29)

  یا  این  فرموده  خداوند  بزرگوار:

( أَلَیْسَ اللَّهُ بِکَافٍ عَبْدَهُ وَیُخَوِّفُونَکَ بِالَّذِینَ مِن دُونِهِ وَمَن یُضْلِلِ اللَّهُ فَمَا لَهُ مِنْ هَادٍ . وَمَن یَهْدِ اللَّهُ فَمَا لَهُ مِن مُّضِلٍّ أَلَیْسَ اللَّهُ بِعَزِیزٍ ذِی انتِقَامٍ ).

  آیا  خداوند  برای  (‌حفاظت  و  حمایت  از)  بنده‌اش  کافی نیست‌؟  آنان  تو  را  از  کسانی  جز  خدا  می‌ترسانند.  (‌مگر بتها  و  معبودهای  دروغین  و  عداوت  کافران  و  دشمنان و  طوفان  حوادث  زمان‌،  می‌توانند  کمترین  زیانی  به  کسی  برسانند  که  خدا  پشتیبان  او  است‌؟‌)‌.  هرکس  را  خدا  رهنمود  کند،  هیچ  گمراه‌کننده‌ای  نخواهد  داشت‌.  مگر  خدا  چیره  انتقام‌گیرنده  نیست‌؟  (‌پس  ای  مومنان‌!  تکیه  بر  لطف  خدا  کنید  و  از  انبوه  دشمنان  نهراسید  و  از  کمی  همراهان  باک  مدارید)‌.           (زمر/36-37) 

درکنار  حقیقت  توحید  و  یگانه‌پرستی‌ای  که  این  سوره  می‌خواهد  آن  را  در  دل  بنگارد  و  جایگزین  سازد،  می‏بینیم  که  در  این  سوره  رهنمودها  و  اشاره‌هائی  برای  بیدارکردن  این  دل  و  به  جوش  و  خروش  انداخـتن  آن  و  برانگیختن  حساسیت  وگوش  به  زنگ  شدن  آن  برای  دریافت  و  تاثیر پذیری  و  پاسخگو‌ئی‌،  موجود  است‌.  مثال  آن  همچون  این  فرموده‌های  خداوند  بزرگوار:

(وَالَّذِینَ اجْتَنَبُوا الطَّاغُوتَ أَن یَعْبُدُوهَا وَأَنَابُوا إِلَى اللَّهِ لَهُمُ الْبُشْرَى فَبَشِّرْ عِبَادِ . الَّذِینَ یَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَیَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ أُوْلَئِکَ الَّذِینَ هَدَاهُمُ اللَّهُ وَأُوْلَئِکَ هُمْ أُوْلُوا الْأَلْبَابِ).

کسانی  که  از  عبادت  طاغوت  دوری  می‌گزینند،  و  (‌با  توبه  و  استغفار)  به  سوی  خدا  بازمی‌گردند،  ایشان  را  بشـارت  باد  (‌به  اجر  و  پاداش  عظیم  خداوندی‌)‌.  مژده  بده  به  بندگانم‌،  آن  کسانی  که  به  همه  سخنان  گوش  فرا  می‌دهند  و  از  نیکوترین  و  زیباترین  آنها  پیروی  می‌کنند.  آنان  کسانیند  که  خدا  هدایتشان  بخشیده  است‌،  و  ایشان  واقعاً  خردمندند.                                  (‌زمر/17-18) 

«اللَّهُ  نَزَّلَ أَحْسَنَ الْحَدِیثِ کِتَاباً مُّتَشَابِهاً مَّثَانِیَ تَقْشَعِرُّ  مِنْهُ جُلُودُ الَّذِینَ یَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ ثُمَّ  تَلِینُ جُلُودُهُمْ  وَ قُلُوبُهُمْ  إِلَى ذِکْرِ اللَّهِ ذَلِکَ هُدَى اللَّهِ یَهْدِی بِهِ مَنْ یَشَاءُ وَمَن یُضْلِلْ اللَّهُ فَمَا لَهُ  مِنْ هَادٍ »‌.

خداوند  بهترین  سخن  را  (‌به  نام  قرآن‌)  فرو  فرستاده  است‌،  کتابی  را  که  (‌از  لحاظ  کاربرد  و  گیرائی  الفاظ‌،  و  والائی  و  همآوائی  معانی‌،  در  اعجاز)  همگون  و  (‌مطالبی  چون  مواعظ  و  براهین  و  قصص‌،  و  مسائل  مقابل  و  مختلفی  همانند:  ایمان  و  کفر،  حق  و  باطل‌،  هدایت  و  ضلالت‌،  خیر  و  شر،  حسنات  و  سیئات‌،  بهشت  و  دوزخ‌؛  البته  هربار  به  شکلی  تازه  و  به  شیوه‌ای  نو،  در  آن‌)  مکرر  است‌.  از  (‌شنیدن  آیات‌)  آن  لرزه  بر  اندام  کسانی  می‌افتد  که  از  پروردگار  خود  می‌ترسند،  و  از  آن  پس  پوستهایشان  و  دلهایشان  (‌و  همه  وجـودشان‌)  نرم  و  آماده  پذیرش  قرآن  خدا  می‏گردد  (‌و  آن  را  تصدیق  و  بدان  عمل  می‌کنند)‌.  این  (‌کتاب  مشتمل  بر)  رهنمود  الهی  است  و  خدا  هرکه  را  بخواهد  در  پرتو  آن  راهیاب  می‌سازد،  و  خدا  هرکه  را  گمراه  سازد،  اصلاً  راهنما  و  راهبری  نخواهد  داشت‌.                              (‌زمر/23)

(وَإِذَا مَسَّ الْإِنسَانَ ضُرٌّ دَعَا رَبَّهُ مُنِیباً إِلَیْهِ ثُمَّ إِذَا خَوَّلَهُ نِعْمَةً مِّنْهُ نَسِیَ مَا کَانَ یَدْعُو إِلَیْهِ مِن قَبْلُ وَجَعَلَ لِلَّهِ أَندَاداً لِّیُضِلَّ عَن سَبِیلِهِ قُلْ تَمَتَّعْ بِکُفْرِکَ قَلِیلاً إِنَّکَ مِنْ أَصْحَابِ النَّارِ).

هنگامی  که  گزندی  متوجه  انسان  می‏گردد،  پروردگار  خود  را  به  فریاد  می‌خواند  و  تضرع‌کنان  رو  به  درگاه  او  می‌آورد.  سپس  هنگامی  که  نعمت  بزرگی  از  جانب  خود  بدو  داد  (‌و  شقاوت  او  را  به  سعادت  و  ناخوشی  وی  را  به  خوشی  می‌برد  و  به  ترک  دعا  می‌گوید)  و  خداگونه‌هائی  را  برای  خدا  می‌سازد  تا  (‌هم  خود  را  و  هم  مردمان  را  بدان‌)  از  راه  او  به  در  برد  و  گمراه  کند.  (‌ای  پیغمبر!  به  چنین  فردی‌)  بگو:  اندک  روزگاری  از  کفر  خود  بهره‌مند  شو  (‌و  با  آن  خوش  بگذران،  امّا  بـدان  که‌)  تو  از  دوزخیانی‌.                   (‌زمر/8)

پدیده  نمایانی  در  فضای  سوره  دیده  می‌شود  .  .  .  سایه  آخرت  از  اول  سوره  تا  آخر  آن  را  می‌پوشاند.  روند  سوره  دل  بشری  را  در  هر  مرحله‌ای  از  مراحل‌کوتاه  آن  به  گشت  و  گذار  درمی‌اندازد،  و  دل  بشری  را  اغلب  اوقات  به  زندگی  در  زیر  سایه‌های  جهان  دیگر  می‌برد!

این  جولانگاه  نمایش  نخستین  در  سوره  است‌که  برجسته  و  مکرر  در  لابلای  آن  به  میان  می‌آید.  بدین  خاطر  است‌که  صحنه‌های  قیامت  یا  اشاره  بدانها  در  هر  بخش  و  بندی  از  بخشها  و  بندهای  فراوان  آن  پیاپی  ذکر  می‌شود  و  به  همدیگر  می‌ییوندد.  مثل  این  اشاره‌ها:

 (‌ أَم مَّنْ هُوَ قَانِتٌ آنَاء اللَّیْلِ سَاجِداً وَقَائِماً یَحْذَرُ الْآخِرَةَ وَ یَرْجُو رَحْمَةَ رَبِّهِ ؟‌).  (‌زمر/٩)

یا کسی که در اوقات شب سجده کنان و ایستاده به طاعت و عبادت مشغول میشود و(خویشتن را)از (عذاب) آخرت به دور میدارد. ورحمت پروردگار خود را خواستار میگردد؟

( قُلْ إِنِّی أَخَافُ إِنْ عَصَیْتُ رَبِّی عَذَابَ یَوْمٍ عَظِیمٍ)‌.

بگو:  اگر  من  از  (‌اوامر)  پروردگارم  سرکشی  کنم‌،  از  عذاب  روز  بزرگ  (‌قیامت‌)  می‌ترسم  (‌چرا  که  من  باید  اولین  مومن  به  آئین  خویش  و  پیشگام‌ترین  مسلمانان  در  انجام  وظائف  مکتب  آسمانی  باشم‌،  و  هرکس  در  هر  مقامی  که  باشد  اگر  در  برابر  مقام  الوهیت‌،  عبودیت  خود  را  نشان  ندهد،  باید  به  عذاب  الهی  بسوزد)‌.                                    (‌زمر/١٣)

( أَفَمَنْ حَقَّ عَلَیْهِ کَلِمَةُ الْعَذَابِ أَفَأَنتَ تُنقِذُ مَن فِی النَّارِ ؟ ) .

آیا  کسی  که  (‌به  خاطر  ارتکاب  معاصی  و  اصرار  بر  ظلم  و  فساد،  روح  ایمان  و  تشخیص  برای  همیشه  در  او  مرده  است  و  وجودش  یکپارچه  وجود  جهنمّی  شده  است‌،  و  لذا)  فرمان  عذاب  درباره  او  قطعی  و  محقق  گشته  است  (‌تو  می‌توانی  وی  را  از  عذاب  برهانی‌؟‌)  آیا  تو  می‌توانی  کسی  را  نجات  دهی  که  در  آتش  دوزخ  قرار  گرفته  است‌؟‌.           (‌زمر/19)

 (أَفَمَن یَتَّقِی بِوَجْهِهِ سُوءَ الْعَذَابِ یَوْمَ الْقِیَامَةِ؟).

  آیا  کسی  که  عذاب  بد  (‌و  سوزناک  دوزخ‌)  را  در  روز  قیامت  با  چهره  و  صورت  از  خود  دور  مـی‌سازد  (‌زیرا  دست  و  پای  وی  در  غل  و  زنجیر  است‌،  همانند  کسی  است  که  درآن  روز  در  نهایت  امنیت  و  خوشی  بسر  می‌برد؟‌)‌.                                       (‌زمر/٢٤) 

(وَلَعَذَابُ الْآخِرَةِ أَکْبَرُ لَوْ کَانُوا یَعْلَمُونَ).

 و  قطعاً  عذاب  آخرت  (‌انسان  از  عذاب  ذلت  و  پستی  همین  جهان  ایشان‌،  بسیار  سخت‌تر  و)  بزرگتر  است  اگر  بدانند  (‌و  اهل  سنجش  و  بینش  باشند)‌.             (‌زمر/26)

(أَلَیْسَ فِی جَهَنَّمَ مَثْوًى لِّلْکَافِرِینَ ).

آیا  منزل  و  ماوای  کافران  در  دوزخ  نخواهد  بود؟‌.                       (‌زمر‌/32 )

«وَلَوْ أَنَّ لِلَّذِینَ ظَلَمُوا مَا فِی الْأَرْضِ جَمِیعاً وَمِثْلَهُ مَعَهُ لَافْتَدَوْا بِهِ مِن سُوءِ الْعَذَابِ یَوْمَ الْقِیَامَةِ وَبَدَا لَهُم مِّنَ اللَّهِ مَا لَمْ یَکُونُوا یَحْتَسِبُونَ »‌.

اگر  ستمکاران  (‌مشرک‌)  تمام  چیزهائی  که  در  زمین  است  و  همچندان  آن  مال  ایشان  باشد،  حاضر  خواهند  بود  همه  آنها  را  در  برابر  رهائی  خود  از  عذاب  شدید  روز  قیامت  بپردازند  .  .  .  و  از  جانب  خدا  چیزی  (‌از  شکنجه  و  عذاب‌)  برای  ایشان  جلوه‌گر  و  پدیدار  می‌شود  که  گمانش  نمی‌بردند  (‌و  به  فکرشان  هم  نمی‌رسید)‌.                        (‌زمر/47)

 (وَأَنِیبُوا إِلَى رَبِّکُمْ وَأَسْلِمُوا لَهُ مِن قَبْلِ أَن یَأْتِیَکُمُ الْعَذَابُ ثُمَّ لَا تُنصَرُونَ (54) وَاتَّبِعُوا أَحْسَنَ مَا أُنزِلَ إِلَیْکُم مِّن رَّبِّکُم مِّن قَبْلِ أَن یَأْتِیَکُمُ العَذَابُ بَغْتَةً وَأَنتُمْ لَا تَشْعُرُونَ (55) أَن تَقُولَ نَفْسٌ یَا حَسْرَتَى علَى مَا فَرَّطتُ فِی جَنبِ اللَّهِ وَإِن کُنتُ لَمِنَ السَّاخِرِینَ (56)‏ أَوْ تَقُولَ لَوْ أَنَّ اللَّهَ هَدَانِی لَکُنتُ مِنَ الْمُتَّقِینَ (57) أَوْ تَقُولَ حِینَ تَرَى الْعَذَابَ لَوْ أَنَّ لِی کَرَّةً فَأَکُونَ مِنَ الْمُحْسِنِینَ (58)

و  به  سوی  پروردگار  خود  برگردید  (‌و  با  ترک  سیئات  و  انجام  حسنات  به  سوی  آفریدگارتان  تغییر  مسیر  دهید)  و  تسلیم  او  شوید  (‌و  خاضعانه  و  خاشعانه  از  اوامرش  فرمانبرداری  کنید)  پیش  از  این  که  عذاب  (‌خانه‌برانداز  و  ریشه‌کن  کننده  دنیوی  و  سخـت  و  دردناک  و  سرمدی  اخروی‌)  ناگهان  به  سوی  شما  تاخت  آرد  و  دیگر  کمک  و  یاری  نشوید  (‌و  کسی  نتواند  شما  را  از  عذاب  خدا  برهاند)  و  از  زیباترین  چیزی  که  از  سوی  پروردگارتان  برای  شما  فرو  فرستاده  شده  است  (‌که  قرآن  است‌)  پیروی  کنید  پیش  از  این  که  عذاب  (‌دنیوی  یا  اخروی‌)  ناگهان  به  سوی  شما  تاخت  آرد،  در  حالی  که  شما  بی‌خبر  باشید.  (‌به  درگاه  خدا  برگردید  و  تسلیم  فرمان  او  شوید  و  از  تعالیم  وی  پیروی  کنید)  تا  روز  قیامت  کسی  نگوید:  دردا  و  حسرتا!  چه  کوتاهیها  که  در  حق  (‌طاعت  و  عبادت‌)  خدا  کرده‌ام‌.  دریغا  و  فسوسا!  من  از  زمره  مسخره‌کنندگان  (‌آئین  یزدانی‌)  بوده‌ام‌.  (‌وای  بر  من‌!  سرمایه  وجودم  را  باخته‌ام  و  گرفتار  خشم  خدا  شده‌ام‌.  یا  این  که  نگوید:  اگر  خداوند  راهنمائیم  می‌کرد  از  زمره  نیکوکاران  گردم‌!.                          (زمر/54-58)

 اینها  گذشته  از  صـحنه‌های  کاملی  است  که  گستره  فراخی  از  سوره  را  فرا  می‌گیرند،  و  با  سایه‌های  آخرت  بر  آن  سایه  می‌افکنند.

و  امّا  صحنه‌های  جهانی  راکه  بسیار  و  به  شیوه‌های  گوناگون  در  سوره‌های  مکی  دیده‌ایم  بدانگاه  که  حقائق  عقیده  را  بیان  می‌دارند،  در  این  سوره  اندک  هستند.  یک  صحنه  جهانی  است‌که  در  سرآغاز  سوره  بیان  می‌گردد:

(خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ بِالْحَقِّ یُکَوِّرُ اللَّیْلَ عَلَى النَّهَارِ وَیُکَوِّرُ النَّهَارَ عَلَى اللَّیْلِ وَسَخَّرَ الشَّمْسَ وَالْقَمَرَ کُلٌّ یَجْرِی لِأَجَلٍ مُسَمًّى أَلَا هُوَ الْعَزِیزُ الْغَفَّارُ).

خداوند  آسمانها  و  زمین  را  به  حق  آفریده  است  (‌نه  به  بازیچه‌)‌.  شب  را  بر  روز،  و  روز  را  بر  شب  می‌پیچد،  و  خورشید  و  ماه  را  فرمانبردار  (‌دستور  خود)  کرده  است  (‌و  برای  مصلحت  بندگان  به  گردش  و  چرخش  انداخته  است‌)‌.  هریک  از  آنها  تا  مدت  معین  و  مشخصی  (‌که  خدا  می‌داند)  در  حرکت  خواهد  بود.  هان‌!  خدا  بسیار  مقتدر  و  بخشنده  است  (‌و  هرچه  را  بخواهد  می‌کند  و  هرکه  را  بخواهد  می‌بخشد)‌.                                  (‌زمر/5)

 صـحنه  دیگری  هم  در  میانه  سوره  است‌:

«أَلَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ أَنزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَسَلَکَهُ یَنَابِیعَ فِی الْأَرْضِ ثُمَّ یُخْرِجُ بِهِ زَرْعاً مُّخْتَلِفاً أَلْوَانُهُ ثُمَّ یَهِیجُ فَتَرَاهُ مُصْفَرّاً ثُمَّ یَجْعَلُهُ حُطَاماً إِنَّ فِی ذَلِکَ لَذِکْرَى لِأُوْلِی الْأَلْبَابِ »  .

(‌ای  مخاطب‌!)  مگر  نمی‌بینی  که  خداوند  از  آسمان  آب  را  می‌باراند  و  آن  را  به  آب‌انبارهای  زیرزمینی  زمین  وارد  و  مستقر  می‏گرداند،  و  سپس  به  وسیله  آن  انواع  سبزه‌زارها  و  کشتزارها  را  بـا  رنگهای  گوناگون  می‌رویاند،  و  آنگاه  سبزه‌زارها  و  کشتزارها  می‌بالند  و  لبریز  از  جوش  و  خروش  می‌شوند  و  بعداً آنها  را  پژمرده  و  زردرنگ  می‌بینی‌،  و  آن  وقت  خدا  آنها  را  خشک  و  پرپر  می‌سازد؟  واقعاً  در  این  (‌چرخه  آب  و  گیاه،  درس‌)  عبرتی  برای  خردمندان  است‌.          (زمر/21)

 بجز  این  دو  صحنه  برجسته  و  پیدا  اشاره‌های  تند  و  سریعی  به  آفرینش  آسمانها  و  زمین  می‌گردد.

همچنین  این  سوره  پسوده‌هائی  از  واقعیت  زندگانی  انسانها  و  ژرفاهای  درونشان  را  دربر  داردکه  در  لابلای  آن  پخش  و  پراکنده‌اند.

در  سرآغاز  سخن  از  پیدایش  انسان  آمده  است‌:

(خَلَقَکُم مِّن نَّفْسٍ وَاحِدَةٍ ثُمَّ جَعَلَ مِنْهَا زَوْجَهَا وَأَنزَلَ لَکُم مِّنْ الْأَنْعَامِ ثَمَانِیَةَ أَزْوَاجٍ یَخْلُقُکُمْ فِی بُطُونِ أُمَّهَاتِکُمْ خَلْقاً مِن بَعْدِ خَلْقٍ فِی ظُلُمَاتٍ ثَلَاثٍ ذَلِکُمُ اللَّهُ رَبُّکُمْ لَهُ الْمُلْکُ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ فَأَنَّى تُصْرَفُونَ؟)

خداوند  شما  را  از  یک  تن  (‌به  نام  آدم‌)  بیافرید،  سپس  از  جنس  او  همسرش  را  (‌به  نام  حواء‌)  خلق  کرد،  و  برای  شما  هشت  جفت  چهارپا  گسیل  داشت‌.  او  شما  را  در  شکمهای  مادرانتان‌،  در  میان  تاریکیهای  سه‌گانه،  آفرینشهای  جوراجور  و  پیاپی  می‌بخشد  (‌و  جنین  را  هردم  به  گونه‌ای  درآورده  و  به  پله‌ای  از  خلقت  می‌رساند)‌.  کسی  کـه  چنین  (‌نعمتهائی  را  می‌بخشد  و  اینگونه  نقش‌آفرینی‌)  می‌کند،  الله  است  که  پروردگار  شما  است  و  حکومت  و  مملکت  (‌سراسر  عالم  هستی‌)  ازآن  او  است‌.  پس  چگونه  (‌با  وجود  این  همه  موجبات  و  دواعی  عبادت  از  حق  منحرف  می‌گردید،  و  از  پـرستش  خدا  بـه  پرستش  چیزهای  دیگر)  برگردانده  می‌شوید؟‌.          (‌زمر/٦) 

در  این  سوره  از  سرشت  نفس  بشری  در  وقت  زیان  و  ضرر  و  درد  و  رنج‌،  و  در  وقت  سود  و  نفع  و  خوشی  و  شادی‌،  سخن  می‌رود:

 « وَإِذَا مَسَّ الْإِنسَانَ ضُرٌّ دَعَا رَبَّهُ مُنِیباً إِلَیْهِ . ثُمَّ إِذَا خَوَّلَهُ نِعْمَةً مِّنْهُ نَسِیَ مَا کَانَ یَدْعُو إِلَیْهِ مِن قَبْلُ.  .  .  »  .  .  .  الخ  .  .  .

هنگامی  که  گزندی  متوجه  انسان  می‏گردد،  پروردگار  خود  را  به  فریاد  می‌خواند  و  تضرع‌کنان  رو  به  درگاه  او  می‌آورد.  سپس  هنگامی  که  نعمت  بزرگی  از  جانب  خود  بدو  داد  (‌و  شقاوت  او  را  به  سعادت  و  ناخوشی  وی  را  به  خوشی  تبدیل  کرد)  خدا  را  که  قبلاً  به  فریاد  می‌خواند  فراموش  می‌کند  (‌و  گزند  را  از  یاد  می‌برد  و  به  ترک  دعا  می‌گوید)  ...  تا  آخر  ...     (‌زمر/‌٨)

 (فَإِذَا مَسَّ الْإِنسَانَ ضُرٌّ دَعَانَا ثُمَّ إِذَا خَوَّلْنَاهُ نِعْمَةً مِّنَّا قَالَ إِنَّمَا أُوتِیتُهُ عَلَى عِلْمٍ بَلْ هِیَ فِتْنَةٌ...) 

 هنگامی  که  به  انسان  گزند  و  آزار  و  زیان  و  ضرری  برسد،  ما  را  به  فریاد  می‌خواند،  و  هنگامی  که  از  سوی  خود  نعمتی  بدو  عطاء  می‌کنیم‌،  خواهد  گفت‌:  این  نعمت  در  پرتو  آگاهی  و  کاردانیم  به  من  داده  شده  است‌.  چنین  نیست‌؛  بلکه  این  نعمت  وسیله  آزمایش  است  ...     (‌زمر/49) 

در  به  تصویرکشیدن  این‌که  جان  انسانها  در  همه  آن  و  همه  حال  در  قبضه  تصرف  خدا  است‌،  آمده  است‌:

(اللَّهُ یَتَوَفَّى الْأَنفُسَ حِینَ مَوْتِهَا وَالَّتِی لَمْ تَمُتْ فِی مَنَامِهَا فَیُمْسِکُ الَّتِی قَضَى عَلَیْهَا الْمَوْتَ وَیُرْسِلُ الْأُخْرَى إِلَى أَجَلٍ مُسَمًّى إِنَّ فِی ذَلِکَ لَآیَاتٍ لِّقَوْمٍ یَتَفَکَّرُونَ )

  خداوند  ارواح  را  به  هنگام  مرگ  انسانها  و  در  وقت  خواب  انسانها  برمی‌گیرد.  ارواح  کسانی  را  که  فرمان  مرگ  آنان  را  صادر  کرده  است  نگاه  می‌دارد،  و  ارواح  دیگری  را  (‌که  هنوز  صاحبانشان  اجلشان  فـرا  نرسیده  به  تن‌)  بازمی‌گرداند  تا  سرآمد  معینی  (‌و  وقت  مشخصی  که  پایان  عمر  است‌)‌.  در  این  مساله  (‌خواب  و  بیداری  که  همسان  مردن  و  زنده  شدن  است‌)  نشانه‌ای  روشنی  (‌از  مبدا  و  معاد  و  قدرت  خدا  و  ضعف  انسانها)  برای  اندیشمندان  است‌.         (‌زمر/21) 

ولیکن  سایه  آخرت  و  فضای  آن  پیوسته  بر  سراسر  این  سوره  چیره  است  -‌ همان‌گونه‌که  قبلاً گفتیم  -  تا  بدانجا  که  این  سوره  با  صحنه  فروتنانه‌ای‌که  سایه آن  روز  و  فضای  آن  را  ترسیم  می‌کند،  به  پایان  می‌رسد:

وَتَرَى الْمَلَائِکَةَ حَافِّینَ مِنْ حَوْلِ الْعَرْشِ یُسَبِّحُونَ بِحَمْدِ رَبِّهِمْ وَقُضِیَ بَیْنَهُم بِالْحَقِّ وَقِیلَ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ ).

(‌در  آن  روز،  ای  مخاطب‌!)  فرشتگان  را  خواهی  دید  که  گرداگرد  عرش  خدا  حلقه  زده‌اند  و  به  سپاس  و  ستایش  پروردگار  خود  مشغولند.  در  میان  (‌بندگان  خدا  داوری  مـی‌شود)  و  دادگرانه  و  واقعی  در  میانشان  داوری  می‏گردد،  (‌و  از  سوی  همه  هستی  فریاد  برآورده  مـی‌شود)  و  گفته  می‌شود:  حمد  و  سپاس  خداوند  جهانیان  را  سزا  است‌!.                    (زمر/75)

 این  سایه  هماهنگ  با  فضای  سوره‌،  و  با  نوع  پسوده‌هائی  است‌که  سوره  دل  بشری  را  با  آنها  فرا  می‌گیرد.  این  پسوده‌ها  به  فنای  ترس  و  هراس  و  لرزش  و  تپش  نزدیک‌ترند.  بدین  خاطر  حالتهائی  راکه  می‌یابیم‌،  حالتهای  لرزش  و  تپش  و  تکان  و  جنبش  و  ترس  و  هراس  دل  است‌.  این  امر  را  در  تصویرکسی  می‌یابیم‌که  در  اوقات  شب  سجده‌کنان  و  ایستاده  به  طاعت  و  عبادت  مشغول  می‌شود  و  خویشتن  را  از  عذاب  آخرت  به  دور  می‌دارد  و  رحمت  پروردگار  خود  را  خواستار  می‌گردد.[1]  و  آن  را  همچنین  در  تصویرکسانی  می‌یابیم  که  از  پروردگار  خود  می‌ترسند  و  در  برابر  این  قرآن  پوستهایشان  به  لرزه  به  افتد،  و  آن‌گاه  پوستهایشان  و  دلهایشان  نرم  و  آماده  پذیرش  قوانین  و  احکام  قرآن  و  تسلیم  حقائق  و  معانی  آن  می‌گردد.[2] همچنین  این  امر  را  دررهنمون  و رهنمود  به  تقوا  وپرهیزگاری  وترس  و  هراس  از  عذاب‌،  و  در  بیم  دادن  و  برحذر  داشتن  از  عذاب‌،  خواهیم  یافت‌:

( قُلْ إِنِّی أَخَافُ إِنْ عَصَیْتُ رَبِّی عَذَابَ یَوْمٍ عَظِیمٍ)‌.

بگو:  اگر  من  از  (‌اوامر)  پروردگارم  سرکشی  کنم‌،  از  عذاب  روز  بزرگ  (‌قیامت‌)  می‌ترسم‌.  (‌زم/13)

 (لَهُم مِّن فَوْقِهِمْ ظُلَلٌ مِّنَ النَّارِ وَمِن تَحْتِهِمْ ظُلَلٌ ذَلِکَ یُخَوِّفُ اللَّهُ بِهِ عِبَادَهُ یَا عِبَادِ فَاتَّقُونِ)  .

بالای  سرشان  سایبانهائی  از  آتش  و  در  زیر  پاهایشان  سایبانهائی  از  آتش  دارند  (‌و  بلکه  از  هر  سو  آتش  بر  آنان  خیمه  زده  است  وطبقات  آتش  ایشان  را  فراگرفته  است‌)‌.  این  چیزی  است  که  خداوند  بندگان  خود  را  از  آن  می‌ترساند  (‌و  برحذر  می‌دارد)‌.  پس  ای  بندگانم‌!  خویشتن  را  از  (‌عذاب  من  بپرهیزید  و  با  انجام  طاعت  و  عبادت  خود  را  از  آتش  دوزخ  در  امان  دارید)‌.     (زمر/16)

 گذشته  از  این‌،  همچون  امری  را  خواهیم  یافت  در  صحنه‌های  قیامت  و  در  جزع  و  فزع  و  ترس  و  هراسی‌که  در  آنها  جلوه‌گر  می‌آید،  و  در  توبه  و  گشت  و  پشیمانی  و  خشوع  و  خضوعی‌که  در  آنها  پدیدار  می‌گردد.

*

این  سوره  به  یک  موضوع  اساسی  با  خشها  و  گردشهای  کوتاه  و  پیاپی  می‌پردازد.  هر  چرخش  و  گردشی  تقریباً  با  صحنه‌ای  از  صحنه‌های  قیامت‌،  و  یا  با  سایه‌روشنی  از  سایه‌روشنهای  آن‌،  به  اتمام  می‌رسد  و  خاتمه  مـی‌پذیرد.  خواهیم‌کوشید  این  خشها  و  گردشهای  پیاپی  را  بدان‌گونه‌که  در  روند  قرآنی  آمده  است  بررسی  و  وارسی‌کنیم  و  نشان  دهیم‌.  چراکه  تقسیم  این  سوره  به  درسهای  طولانی  مشکل  می‌نماید.  هـر  مجموعه  اندکی  از  آیات  سوره‌،  حلقه‌ای  را  تشکیل  می‌دهدکه  در  جای  مناسب  آن  آیات  نشان  داده  می‌شود،  و  همه  این  حلقه‌ها  هم  به  حقیقت  واحدی  می‌پردازندکه  حقیقت  بزرگ  توحید  و  یگانه‌پرستی  است‌.

*

(تَنزِیلُ الْکِتَابِ مِنَ اللَّهِ الْعَزِیزِ الْحَکِیمِ  إِنَّا أَنزَلْنَا إِلَیْکَ الْکِتَابَ بِالْحَقِّ فَاعْبُدِ اللَّهَ مُخْلِصاً لَّهُ الدِّینَ . أَلَا لِلَّهِ الدِّینُ الْخَالِصُ وَالَّذِینَ اتَّخَذُوا مِن دُونِهِ أَوْلِیَاء مَا نَعْبُدُهُمْ إِلَّا لِیُقَرِّبُونَا إِلَى اللَّهِ زُلْفَى إِنَّ اللَّهَ یَحْکُمُ بَیْنَهُمْ فِی مَا هُمْ فِیهِ یَخْتَلِفُونَ إِنَّ اللَّهَ لَا یَهْدِی مَنْ هُوَ کَاذِبٌ کَفَّارٌ).

نزول  کتاب  (‌قرآن‌)  از  سوی  خداوند  با  عزت  و  باحکمت  انجام  پذیرفته  است‌.  (‌ای  پیغمبر!)  ما  این  کتاب  را  که  دربرگیرنده  حق  و  حقیقت  است‌،  بر  تو  فرو  فرستاده‌ایم‌.  خدا  را  پرستش  کن  و  پرستش  خود  را  سره  وخاص  او  گردان.  هان‌!  تنها  طاعت  و  عبادت  خالصانه  برای  خدا  است  و  بس‌.  کسانی  که  جز  خدا  سرپرستان  و  یاوران  دیگری  را  برمی‌گیرند  (‌و  بدانان  تقرب  و  توسل  می‌جویند،  می‌گویند:‌)  ما  آنان  را  پرستش  نمی‌کنیم  مگر  بدان  خاطر  که  ما  را  به  خداوند  نزدیک  گردانند.  خداونـد  روز  قیامت  میان  ایشان  (‌و  مومنان‌)  در  باره  چیزی  که  در  آن  اختلاف  دارند  داوری  خواهـد  کرد.  خداوند  دروغگوی  کفرپیشه  را  (‌به  سوی  حق‌)  هدایت  و  رهنمود  نمی‌کند  (‌و  او  را  با  وجود  کذب  و  کفر  به  درک  و  فهم  حقیقت  نائل  نمی‌گرداند)‌.

این  سوره  با  همچون  بیان  قاطعانه‌ای  آغاز  می‌گردد:

 (تَنزِیلُ الْکِتَابِ مِنَ اللَّهِ الْعَزِیزِ الْحَکِیمِ )  .

نزول  کتاب  (‌قرآن‌)  از  سوی  خداوند  با  عزت  و  با حکمت  انجام  پذیرفته  است‌.

خداوند  با  عزّتی‌که  بر  فرو  فرستادن  قرآن  توانا  است‌.  حکیم  وکاربجا  است  و  می‌داند  در  باره  چه  چیز  و  برای  چه  آن  را  نازل  می‌گرداند.  این‌کار  را  با  حکمت  و  تدبیر  و  تقدیر  انجام  می‌دهد.

روند  قرآنی  در  حد  و  مرز  این  حقیقت  زیاد  نمی‌ایستد.  چه  این  حقیقت  دیباچه  مساله  اصیلی  است‌که  نزدیک  است  این  سوره  وقف  آن  شود،  و  قرآن  نازل‌گردیده  است  تا  آن  را  بیان‌کند  و  موکدش  دارد.  این  مساله‌،  توحید  یزدا‌ن  و  یگانه‌پرستی  ایزد  سبحان‌،  و  تنها  او  را  پرستیدن‌،  و  فقط  از  او  اطاعت‌کردن  و  فرمان  بردن،  و  او  را  از  هرگونه  شرکی  در  هر  شکلی  از  اشکال  شرک  زدودن  و  مبرا  دانستن‌،  و  مستقیم  و  بدون  واسطه  و  میانجی  رو  بدوکردن  است‌:

(إِنَّا أَنزَلْنَا إِلَیْکَ الْکِتَابَ بِالْحَقِّ)‌.

(‌ای  پیغمبر!)  ما  این  کتاب  را  که  دربرگیرنده  حـق  و  حقیقت  است‌،  بر  تو  فرو  فرستاده‌ایم‌.

بنیاد  حقی‌که‌کتاب  قرآن  را  با  خود  به  ارمغان  آورده  است‌،  وحدانیت  مطلقی  است‌که  جهان  هستی  بر  آن  استوار  و  پایدار  است‌.  در  آیه  پنجم  همین  سوره  آمده  است‌:

( خلق السماوات و  ا‌لا‌رض بالحق) .

خداوند  آسمانها  و  زمین  را  به  حق  آفریده  است  (‌نه  به  بازیچه‌)‌.

این  حق  همان  است‌که  آسمانها  و  زمین  بر  آن  استوار  و  پایدار  است‌،  و  این‌کتاب  قرآن  نام  بدان  ناطق  و  بیانگر  آن  است‌.  حق  واحد  و  یگانه‌ای  است‌که  وحدت  نظام  هستی  بدان  گواهی  می‌دهد،  نظامی  که  آسمانها  و  زمین  را  می‌گرداند،  و  این‌کتاب  آسمانی  گویای  آن  است‌.  حقی  است‌که  هرچه  در  وجود  است  و  از  ساختار  سازنده  نو آفرین  و  زیبانگار  است  نشاندار  بدان  است‌.

(  فاعبدالله ‌مخـلصاً  له ‌الدین )  .

خدا  را  پرستش  کن  و  پرستش  خود  را  سره  وخاص  او  گردان.

خطاب  به  پیغمبر  خدا  (ص)  است  که  این‌کتاب‌که  دربرگیرنده  حق  و  فرمان‌دهنده  به  حق  است  بر  او  نازل  گردیده  است‌.  این  کتاب  برنامه  او  است‌،  برنامه‌ای  که  جملگی  مردمان  را  به  سوی  آن  می‌خواند  .  .  .  محتوای  آن  خدا  را  به  یگان  پرستیدن‌،  و  پرستش  و  اطاعت  خود  را  سره  و  خاص  اوکردن‌،  و  سراسر  زندگی  را  -  بنیاد  این  توحید  و  یگانه‌پرستی  استوار  و  پایدار  داشتن  است‌.

خدا  را  به  یگانگی  پرستیدن  و  اطاعت  و  پرستش  را  سره  و  خاص  اوکردن‌،  تنها  سخنی  نیست‌که  با  زبان‌گفته  شود و  بس،  بلکه  برنامه  کامل  زندگی  است‌.  از  جهان‌بینی  و  باور  درون  می‌آغازد،  و  به  سیستم  و  نظامی  منتهی  می‌شودکه  شامل  زندگی  فرد  و  اجتماع  است‌.

دلی‌که  خدا  را  به  یگانگی  می‌پرستد،  تنها  او  را  پرستش  می‌کند،  و  فقط  از  او  اطاعت  می‌نماید  و  فرمان  می‏برد،  و  سرش  را  در  برابرکسی  جز  او  خم  نمی‌کند،  و  چیزی  از  غیر  او  نمی‌طلبد،  و  برکسی  از  آفریدگانش  تکیه  نمی‌کند،  و  به‌کسی  جز  او  پشت  نمی‌بندد.  زیرا  تنها  خدا  به  عقیده  او  توانا  و  نیرومند  است‌،  و  فقط  او  بر  بندگانش  چیره  و  مسلط  است‌.  بندگان  هم  ضعیف  و  ناتوانند.  آنان  نه  مالک  سودی  و  نه  مالک  زیانی  هستند.  پس  نیازی  ندارد  به  این‌که  سرش  را  در  برابرکسی  از  ایشان  خم‌کند  و  برای  او کرنش  برد.  آنان  جملگی  هـمسان  اویند،  نه  مالک  سودی  و  نه  مالک  زیانی  برای  خودشان  هستند.  تنها  خدا  است‌که  بخشنده  و  بازدارنده  است‌.  هیچ  نیازی  بدین  ندارد که  متوجه‌کسی  شود  و  به  سوی  کسی  جز  خدا  روی  آرد.  خدا  است‌که  بی‏نیاز  و  دارا  است‌،  و  آفریدگان  همه  نیازمند  و  نادارند.

دلی  که  خدا  را  به  یگانگی  می‌شناسد،  به  وحدت  قانون  الهی  ایمان  می‌آورد،  قانونی  که  سراسر  جهان  هستی  را  اداره  می‌کند،  و  در  این  صورت  ایمان  می‌آورد  به  این‌که  سیستم  و  نظامی‌که  خدا  آن  را  برای  انسانها  برگزیده  است  بخشی  از  آن  قانون  یگانه  است‌،  و  زند‌گانی  انسانها  خوب  و  رو  به  راه  نمی‌گردد  و  با  جهان  هستی‌ای  که  انسانها  در  آن  زندگی  می‌کنند  راست  و  درست  درنمی‌آید  مگر  با  پیروی  از  این  قانون‌.  بدین  خاطر  همچون  دلی  چیزی  را  برنمی‌گزیند  مگر  آن  چیزی  راکه  خدا  از  مقررات  برگزیده  است‌،  و  از  چیزی  پیروی  نمی‌کند  مگر  از  شریعت  خدا،  شریعتی‌که  با  سیستم  و  نظام‌ کل  هستی  و  با  سیستم  و  نظام  حیات  هماهنگ  است‌.

دلی‌که  خدا  را  به  یگانگی  می‌شناسد،  میان  خود  و  میان  همه  چیزهائی‌که  دست  خدا  در  این  جهان  از  زنده‌ها  و  غیر  زنده‌ها  آفریده  است  و  به  جهان‌گسیل  داشته  است‌،  قرابت  و  نزدیکی  را  احساس  می‌کند،  و  در  جهانی  زندگی  می‌کندکه  دوست  او  بشمار  می‌آید.  نسبت  بدین  جهان  مهر  می‌ورزد  و  با  آن  همآوا  می‌شود،  و  دست  خدا  را  در  همه  چیزهائی  احساس  می‌کندکه  پیرامون  او  هستند.  ایـن  است که  در  انس  و  الفت  با  خدا  و  آفریده‌های  او  زندگی  می‌کند،  آفریده‌هائی‌که  دستهایش  آنها  را  می‌پساید  و  لمس  می‌نماید  و  چشمانش  بر  آنها  می‌افتد  و  آنها  را  مشاهده  می‌کند.  همچنین  همچون  دلی  می‌فهمدکه  باید  از  اذیت  و  آزار  رساندن  به  افراد  دوری  بگزیند،  و  چیزی  را  تلف  نکند  و  نابود  نسازد،  و  در  باره  کسی  یا  چیزی‌کاری  نکند  مگر  بدانگونه  و  بدان  شیوه  که  خدا  دستور  داده  است  و  اجازه  فرموده  است‌،  خدائی  که  آفریدگار  هر  چیزی‌،  و  زندگی‌بخش  هر  زنده‌ای‌،  و  پروردگار  او  و  پروردگار  هر  چیزی  و  هر  زنده‌ای  است‌.  همچنین  آثار  توحید  جلوه‌گر  می‌آید  در  جهان‌بینیها  و  اندیشه‌ها  و  بینشها  و  احساسها،  بدان‌گونه‌که  آثار  توحید  جلوه‌گر  می‌آید  در  رفتار  وکردار  و  اعمال  و  افعال‌.  برای  سراسر  زندگی  هم  برنامه‌کامل  و  واضح  و  ممتازی  را  ترسیم  می‌کند.  آن  وقت  است‌که  توحید  و  یگانه‌پرستی  تنهاکلمه‌ای  نخواهد  بودکه  بر  زبان  رود  و  بس.  از  همین  جا  است  این  همه  عنایت  و  توجه  می‌شود  به  بیان  عقیده  توحید  و  توضیح  آن  و  تکرار  سخن  از  آن  درکتابی‌که  خدا  آن  را  نازل  فرموده  است‌.  هرکسی  هم  نیاز  به  تدبر  و  تفکر  این  سخن  دارد،  در  هر  عصر  و  زمانی  و  در  هر  محیط  و  مکانی‌که  باشد.  چه  توحید  و  یگانه‌پرستی  در  معنی  واقعی  خود  دارای  مفهوم  بزرگ  و  فراگیری  است  و  نیاز  به درک  و  فهم  دارد.

(أَلَا لِلَّهِ الدِّینُ الْخَالِصُ)  .

هان‌!  تنها  طاعت  و  عبادت  خـالصانه  برای  خدا  است  و  بس‌.

عقیده  توحیدی  و  یگانه‌پرستی  را  بدین‌گونه  طنین‌انداز  و  بلند  در  این  تعبیر  بلندآوای  قرآنی  اعلان  می‌دارد،  و  آن  را  با  واژه  افتتاح  (‌الا:  هان‌)  و  به  شیوه ‌کوتاه  ذکر  می‌فرماید:

 ( لِلَّهِ الدِّینُ الْخَالِصُ ).

تنها  طاعت  و  عبادت  خالصانه  برای  خدا  است  و  بس‌. 

و  با  ساختار  واژگانی  عبارت،  معنی  انحصار  را  موکّد  می‌فرماید  .  .  .  این  هم  قاعده‌ای  است‌که  زندگی  به  طور  کلی  بر  آن  استوار  می‌گردد،  و  بلکه  سراسر  هستی  بر  آن  پایدار  می‌شود.  بدین  خاطر  لازم  است  به  ژرفای  دلها  فرو  رود  و  واضح  و  آشکار  شود  و  بدین  شیوه  موکد  و  قاطعانه  اعلام  و  اعلان  گردد:

(أَلَا لِلَّهِ الدِّینُ الْخَالِصُ).

هان‌!  تنها  طاعت  و  عبادت  خالصانه  برای  خدا  است  و  بس‌.

آن‌گاه  روند  قرآنی  به  چاره‌جوئی  افسانة  گنگ  و  پیچیده‌ای  می‌پردازد  که  مشرکان  آن  را  در  برابر  عقیدة  توحیدی  و  یگانه‌پرستی  اظهار  می‌داشتند  و  به  پیکار  آن  می‌رقتند:

(وَالَّذِینَ اتَّخَذُوا مِن دُونِهِ أَوْلِیَاء مَا نَعْبُدُهُمْ إِلَّا لِیُقَرِّبُونَا إِلَى اللَّهِ زُلْفَى إِنَّ اللَّهَ یَحْکُمُ بَیْنَهُمْ فِی مَا هُمْ فِیهِ یَخْتَلِفُونَ إِنَّ اللَّهَ لَا یَهْدِی مَنْ هُوَ کَاذِبٌ کَفَّارٌ)

 کسانی  که  جز  خدا  سرپرستان  و  یاوران  دیگری  را  برمیگیرند  (‌و  بدانان  تقرب  و  توسل  می‌جویند،  میگویند:‌)  ما  آنان  را  پرستش  نمی‌کنیم  مگر  بدان  خاطر  که  ما  را  به  خداوند  نزدیک  گردانند.  خداوند  روز  قیامت  میان  ایشان  (‌و  مومنان‌)  در  باره  چیزی  که  در  آن  اختلاف  دارند  داوری  خواهد  کرد.  خداوند  دروغگوی  کفرپیشه  را  (‌به  سوی  حق‌)  هدایت  و  رهنمود  نمی‌کند  (‌و  او  را  با  وجود  کذب  و  کفر  به  درک  و  فهم  حقیقت  نائل  نمی گرداند)‌.

مشرکان  اعلان  می‌داشتند  که  خدا  آفریدگار  ایشان  و  آفریدگار  آسمانها  و  زمین  است  ...  ولیکن  آنان  با  منطق  فطرت  راه  نمی‌رفتند  در  این‌که  آفریدگار  را  تنها  عبادت  کنند،  و  اطاعت  و  عبادت  را  فقط  به  خدا  اختصاص  دهند  و  برای  او  شریک  و  انباز  درست  نکنند.  بلکه  ایشان  افسانه  فرزند  بودن  فرشتگان  برای  یزدان  سبحان  را  بـه  هم  می‌بافتند،  و  فرشتگان  را  فرزندان  خدا  می‌دانستند.  بدین  لحاظ  مجسمه‌هائی  را  از  فرشتگان  می‌ساختند  و  آنها  را  پرستش  می‌کردند.گمان  هم  می‌بردندکه  عبادت  مجسمه‌های  فرشتگان  -  همان  چیزهائی  که  آنها  را  آلهه  می‌نامیدند،  از  قبیل‌:  لات‌،  و  عزّی‌،  و  منات  -‌عبادت  آن  مجسمه‌ها  نیست‌.  بلکه  عبادت  مجسمه‌ها  عبادت  خدا  است‌،  و  این  مجسمه‌ها  وسیله قربت  و  نزدیک  شدن  به  خدا  می‌گردند  و  در  پیشگاه  خدا  برایشان  شفاعت  می‌نمایند  و  میانجیگری  می‌کنند!

این  کار  انحراف  از  سادگی  و  درستی  فطرت‌،  به  سوی  پیچیدگی  و  خیالبافی  و  خرافه‌گرائی  است‌.  چه  نه  فرشتگان  دختران  یزدانند،  و  نه  بتها  مجسمه‌های  فرشتگانند،  و  نه  یزدان  سبحان  از  این  انحراف  خشنود  می‌گردد،  و  نه  شـفاعت  و  میانجیگری  را  برایشان  می‌پذیرد،  و  نه  ایشان  را  از  این  راه  به  خود  نزدیک  می‌فرماید  و  عزیزشان  می‌نماید.

انسانها  از  منطق  فطرت  منحرف  می‌گردند  هر  زمان‌که  از  توحید  خالص  ساده‌ای  منحرف  می‌شوندکه  اسلام  آن  را  با  خود  آورده  است‌،  و  هر  عقیده‌ای  از  عقائد  یگانه  الهی  هم  فقط  آن  را  به  همراه  آورده  است  و  به  مردمان  ارمغان  داشته  است‌.  ما  امروزه  در  هر  مکانی  می‌بینیم‌که  مردمان  مقدسان  و  پاکان  و  اولیاء  یزدان  را  عبادت  می‌کنند!  عبادتی‌که  شبیه  به  عبادت  عربهای  نخستین  برای  فرشتگان  -  یا  برای  مجسمه‌های  فرشتگان  -  است  و  مراد  از  آن  -‌به‌گمان  ایشان  -‌قربت  و  نزدیک  شدن  به  خدا،  و  طلب  شفاعت  از  آن  مقدسان  و  پاکان  و  اولیاء  یزدان  در  پیشگاه  ایزد  منان  است‌! در  حالی  که  یزدان  سبحان  راه  رسیدن  به  آستانه  خود  را  مشخص  و  معین  فرموده  است‌که  راه  توحید  خالصانه  و  یگانه‌پرستی  ساده  و  بی‌آلایشی  است  که  با  وساطتی  یا  شفاعتی  بسان  آن  افسانه  شگفت  و  شگرف  آمیخته  و  آلوده  نگردد.

( إِنَّ اللَّهَ لَا یَهْدِی مَنْ هُوَ کَاذِبٌ کَفَّارٌ)

قطعا  خداوند  دروغگوی  کفرپیشه  را  (‌به  سوی  حق‌)  هدایت  و  رهنمود  نمی‌کند  (‌و  او  را  با  وجود  کذب  و  کفر  به  درک  و  فهم  حقیقت  نائل  نمی‌گرداند)‌.

مشرکان  از  زبان  خدا  دروغ  می‌گفتند،  و  فرزندی  فرشتگان  را  به  یزدان  سبحان  نسبت  می‌دادند،  و  از  زبان  خدا  دروغ  می‌گفتند  و  اظهار  می‌داشتندکه  این  عبادت  در  پیشگاه  خدا  وسیله  شفاعت  و  نجاتشان  می‌گردد! در  صورتی‌که  با  همچون  عبادتی‌کافر  می‌شدند،  و  با  آن  از  راه  یزدان  منحرف  می‌گردیدند  و  با  فرمان  واضح  و  صریح  او  مخالفتمی‌ورزیدند.

خدا  کسی  را  هدایت  عطاء  نمی‌فرماید  و  به  راستای  راه  حق  رهنمود  نمی‌نمایدکه  از  زبان  او  دروغ  بگوید،  و  بدوکافر  شود.  چه  هدایت  و  راهیابی،  پاداش  رو  به  خدا  کردن  و  مخلص  فرمان  او  بودن  و  دوری  ازگناه  نمودن‌،  و  همچنین  عشق  و  علاقه  به  هدایت  و  راهیابی  و  برگزیدن  راه  توحید  و  یگانه‌پرستی  است‌.  و  امّا  کسانی  که  از  زبان  خدا  دروغ  می‌گویند  وکافر  می‌گردند،  آنان  مستحق  هدایت  خدا  و  سزاوار  رعایت  و  عنایت  او  نیستند.  ایشان  خودشان  دوری  از  راه  خدا  را  برای  خویشش  برمی‌گزینند،  پس‌کی  وکجا  هدایت  را  به  خود  می‏بینند؟

آن‌گاه  روند  قرآنی  پرده  از  این  هرزه‌درائی  و  یاوه‌سرائی  و  بی‌ارجی  اندیشه  و  جهان‌بینی  برمی‌دارد:

(لَوْ أَرَادَ اللَّهُ أَنْ یَتَّخِذَ وَلَداً لَّاصْطَفَى مِمَّا یَخْلُقُ مَا یَشَاءُ سُبْحَانَهُ هُوَ اللَّهُ الْوَاحِدُ الْقَهَّارُ)  .

اگر  خـداوند  می‌خواست  فرزندی  داشته  باشد،  می‌بایست  از  میان  چیزهائی  که  خود  می‌آفریند  کسی  یا  چیزی  را  برگزیند.  (‌در  صورتی  که  فرزند  باید  از  جنس  پدر  بوده  و  همچون  او  قدیم  باشد.  این  هم  ناممکن  است‌)‌.  خداوند  پاک  و  منزه  (‌از  همه  عیبها  به‌ویژه  از  نیاز  به  فرزند)  است‌.  او  خداوند  یگانه  پیروزمند  است  (‌و  فرزند  داشتن  مخالف  با  یگانگی،  و  نیاز  به  فرزند  بیانگر  عدم  پیروزمندی  و  چیرگی  است‌)‌.

این  یک  فرض  جدلی  برای  تصحیـح  جهان‌بینی  است‌.  چه  اگر  خدا  می‌خواست  فرزندی  را  برگزیند،  از  میان  آفریدگان  خود  چیزی  یا  کسی  را  برمی‌گزید.  اراده  و  مشیت  خدا  مطلق  و  نامقید  است‌.  ولیکن  یزدان  سبحان  خود  را  ازگزینش  فرزند  منزه  و  مبرا  فرموده  است‌.  لذا  کسی  را  نسزدکه  بدو  فرزندی  را  نسبت  دهد.  این  اراده  او  است‌.  این  مشیت  او  است‌.  این  تقدیر  و  تدبیر  او  است‌.  و  این  هم  منزه  و  مبرا  فرمودن  خدا  از  فرزند  و  انباز  است‌:

( سُبْحَانَهُ هُوَ اللَّهُ الْوَاحِدُ الْقَهَّارُ)  .

خداوند  پاک  و  منزه  (‌از  همه  عیبها  بـه‌ویژه  از  نیاز  به  فرزند)  است‌.  او  خداوند  یگانه  پیروزمند  است  (‌و  فرزند  داشتن  مخالف  با  یگانگی،  و  نیاز  به  فرزند  بیانگر  عدم  پیروزمندی  و  چیرگی  است‌)‌.

او  را  به  برگزیدن  فرزند  چه  نیاز  است‌؟  اوکه  همه  چیز  را  از  نیستی  به  هستی  آورده  است‌.  او  آفریدگار  هر  چیزی  است‌.  اوگرداننده  و  اداره‌کننده  هر  چیزی  است‌.  همه  چیز  و  همه‌کس  ازآن  او  است‌.  او  هر  چیزی  راکه  بخواهد  انجام  می‌دهد:

(خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ بِالْحَقِّ یُکَوِّرُ اللَّیْلَ عَلَى النَّهَارِ وَیُکَوِّرُ النَّهَارَ عَلَى اللَّیْلِ وَسَخَّرَ الشَّمْسَ وَالْقَمَرَ کُلٌّ یَجْرِی لِأَجَلٍ مُسَمًّى أَلَا هُوَ الْعَزِیزُ الْغَفَّارُ)

خداوند  آسمانها  و  زمین  را  به  حق  آفریده  است  (‌نه  به  بازیچه‌)‌.  شب  را  بر  روز،  و  روز  را  بر  شب  می‌پیچد،  و  خورشید  و  ماه  را  فرمانبردار  (‌دستور  خود)  کرده  است  (‌و  برای  مصلحت  بندگان  به  کردش  و  چرخش  انداخته  است‌)‌.  هریک  از  آنها  تا  مدت  معین  و  مشخصی  (‌که  خدا  می‌داند)  در  حرکت  خواهد  بود.  هان‌!  خدا  بسیار  مقتدر  و  بخشنده  است  (‌و  هرچه  را  بخواهد  می‌کند  و  هرکه  را  بخواهد  می‌بخشد)‌.

این  نگاه  گذرا  به  ملکو‌ت  آسمانها  و  زمین‌،  و  به  پدیده  شب  و  روز،  و  به  تسخیر  خورشید  و  ماه‌،  حقیقت  الوهیتی  را  به  فطرت  الهام  می‌کندکه  با  آن  سزاوار  نیست  فرزندی  یا  انبازی  باشد.  چه  کسی‌که  این  مخلوقات  را  می‌آفریند  و  آنها  را  از  نیستی  به  هستی  می‌آورد،  نیاز  به  فرزند  ندارد  و  انبازی  با  او  نیست‌.  نشانه  وحدانیت  پدیدار  و  نمایان  است  در  نحوه  آفرینش  آسمانها  و  زمین‌،  و  در  قانونی‌که  بـر  جهان  فرمانروا  است‌.  تنها  نگاهی  به  آسمانها  و  زمین  انداختن‌، 

الهام‌بخش  وحدت  اراده  آفریننده  اداره‌کننده  جهان  هستی  است‌.  چیزی‌که  انسانها  تا  به  امروز  از  دلائـل  وحدت  کشف  کرده‌اند  و  بدان  رسیده‌اند  کافی  و  بسنده  است‌.  روشن  شده  است‌که  جهان  شناخته  شده  برای  انسان‌،  سراسر  آن  از  اتمهائی  ساخته  و  پرداخته  گردیده  است‌که  همه آنها  در  ماهیت  یکسانند.

همه  آنها  در  نقشی‌که  بر  عهده  دارند  از  پرتوهائی  فراهم  آمده‌اند  که  دارای  سرشت  واحدی  هستند.  روشن  هم  شده  است‌که  همه اتمها  و  همه ستار٥‌هائی  که  از  اتمها  تشکیل‌گردیده‌اند‌،  چه  زمینی  که  روی  آن  زند‌گی  می‌کنیم  یا  ستارگان  و  سیارگان  دیگر  همه  در  حرکت  دائم  هستند  و پیوسته  می‌گردند،  و  این  حرکت  وگردش  قانون  ثابتی  است  و  حتی  در  اتم  کوچ  و  همچنین  در  ستاره  بزرگی  تخلف  نمی‌پذیرد.  روشن  هم  شده  است‌که  این  حرکت  وگردش  دارای  سیستم  و  نظام  ثابتی  است‌که  این  هم  به  نوبه  خود  بیانگر  وحدت  آفرینش  و  وحدت  تدبیر  و  تقدیر  وگرداندن  و  اداره‌کردن  جهان  هستی  است  .  .  .  انسانها  هر  روز  به  کشف  جدیدی  از  دلائل  وحدت  نائل  می‌آیند،  وحدتی‌که  در  طرح  و  نقشه  جهان  هستی  است‌.  و  هر  روز  حق  ثابتی  راکشف  می‌کنندکه  در  این  طرح  و  نقشه  است  و  با  آرزوها  وگرایشهای  این  و  آن  دگرگون  نمی‌گردد،  و  بدین  سو  و  بدان  سو  منحرف  نمی‌شود،  و  یک  لحظه  هم  تخلف  نمی‌کند  وکناره  نمی‌رود.

(خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ بِالْحَقِّ).

خداوند  آسمانها  و  زمین  را  به  حق  آفریده  است  (‌نه  به  بازیچه‌)‌.

کتاب  قرآن  را  به  حق  نازل‌کرده  است  و  دربرگیرنده  حق  است  .  .  .  این  حق‌،  حق  واحدی  در  جهان  و  در  قرآن  است  ٠  .  .  هم  جهان  و  هم  قرآن  از  سرچشمه  یگانه‌ای  بر دمیده‌اند  و  سرچشمه  گرفته‌اند.  هردوتای  جهان  و  قرآن  نشانه‌ای  بر  وحدت  هستی‌بخش  توانای فرزانه کاربجا  هستند.

(یُکَوِّرُ اللَّیْلَ عَلَى النَّهَارِ وَیُکَوِّرُ النَّهَارَ عَلَى اللَّیْلِ )

شب  را  بر  روز،  وروزرا  برشب  می‌پیچد.

تعبیر  شگفـتی  است‌.  کسی‌که  بدین  تغییر  بنگرد  وادار  می‌شودکه  به  چیزی  توجه‌کند  و  اهمّیت  بدهدکه  به  تازگی  در  باره‌کروی  بودن  زمین‌کشف  شده  است‌.  من  هرچند  در  «‌فی  ظلال  القرآن‌»  آزمندم  بر  این‌که  قرآن  را  در  پرتو  نظریه‌هائی  دنبال  نکنم‌ که  انسانها  به‌ کشف  آنها  نائل  می‌آیند،  زیرا  نظریه‌ها گاهی  به  خطا  می‌روند  و  گاهی  درست  درمی‌آیند.  چه  بسا  امروز  نظریه‌ای  درست  باشد  و  فردا  نادرست  قلمداد  شود.  ولی  قرآن  حق  ثابت  و  پابرجائی  است  و  نشانه  صدق  خود  را  در  ضمن  خود  دارد  و  با  خود  برمی‏دارد،  و  از  موافقت  یا  از  مخالفت  چیزی‌کمک  نمی‌گیردکه  انسانهای  ضعیف  و  ناچیز  به‌کشف  آن  نائل  می‌آیند.

ولی  با  وجود  این  آزمندی‌،  این  تعبیر  مرا  بر  آن  وامی‌داردکه  به  موضوع‌کروی  بودن  زمین  بنگرم  و  توجه‌کنم‌.  چه  این  موضوع  یک  حقیقت  مادی  محسوس  و  ملحوظی  را  در  سطح  زمین  به  تصویر  می‌کشد.  زمین  کروی  است  و  پیرامون  خود  روبروی  خورشید  می‌گردد.  بحث  از  سطح‌کروی  زمین‌که  روبروی  خورشید  قرار  می‌گیرد،  نور  بدان  می‌تابد  و  آن  را  فرا  می‌گیرد  و  روز  بشمار  می‌آید.  ولیکن  این  بخش  ثابت  و  بر  دوام  نمی‌ماند  چون  زمین  پیرامون  خود  دور  می‌زند.  هر  وقت  که  زمین  حرکت  می‌کند  و  دور  می‌زند،  شب‌کم‌کم  از  ناحیه  دیگری  در  می‌رسد  و  تاری  سطحی  را  می‌پوشاند  که  در  آنجا  روز  بود.  این  سطح  نیز  درهم  پیچیده  می‌شود.  چه  روز  درهم  پیچیده  می‌شود  و  شب  به  دنبالش  می‌آید  و  آن  را  درهم  می‌پیچد  و  بساط  آن  را  جمع  می‌گرداند.  بعد  از  زمانی  روز  از  ناحیه  دیگری  می‌آغازد  و  بر  شب  می‌پیچد  و  بساط  آن  را  جمع  می‌کند.  این‌کار  شب  و  روز،  همیشگی  و  پیوسته  در  چرخش  وگردش  است‌.  واژه‌ای‌که  در  اینجا  به  کار  رفته  است‌[3]  شکل  را  ترسیم  شکند،  و  وضعیت  را  مشخص  می‌گرداند،  و  نوع  سرشت  زمین  و  حرکت  آن  را  معین  می‌سازد.  کروی  بودن  زمین  وگردش  آن  این  تفسیر  را  دقیق‌تر  از  هر  تفسیر  دیگری‌که  با  این  نظریه  همراه  نباشد  به  تصویر  می‌کشند.

(وَسَخَّرَ الشَّمْسَ وَالْقَمَرَ کُلٌّ یَجْرِی لِأَجَلٍ مُسَمًّى)

و  خورشید  و  ماه  را  فرمانبردار  (‌دستور  خود)  کرده  است  (‌و  برای  مصلحت  بندگان  بـه  گردش  و  چرخش  انداخته  است‌)‌.  هریک  از  آنها  تا  مدت  معین  و  مشخصی (‌که  خدا  می‌داند)  در  حرکت  خواهد  بود.

خورشید  در  مدار  خود  حرکت  می‌کند.  ماه  در  مدار  خود  حرکت  می‌کند.  هر  دوی  آنها  مسخر  فرمان  یزدانند.  هیچ  کسی‌گمان  نبرده  است  وگمان  نمی‌بردکه  او  خورشید  و  ماه  را  به  حرکت  در  می‌اندازد.  منطق  فطرت  هـم  نمی‌پذیرد  خورشید  و  ماه  بدون  حرکت‌دهنده  حرکت  بکند،  و  آن  دو  را  بگرداند  و  بچرخاند  ویار  و  بارشان  را  رو  به  راه  سازد  با  این  نظـم  و  نظامی‌که  در  میلیونها  سال  به  اندازه موئی  خلل  نپذیرفته  و  خلل  نمی‌پذیرد.  خورشید  حرکت  خواهدکرد،  و  ماه  حرکت  خواهدکرد  تا:

 «‌لاجل  مسمّی  »  ٠

 تا  مدت  معین  و  مشخصی  (‌که  خدا  می‌داند)‌.

تا  مدت  معین  و  مشخصی‌که‌کسی  جز  یزدان  سبحان  از  آن  آگاه  نیست‌.

( أَلَا هُوَ الْعَزِیزُ الْغَفَّارُ)

هان‌!  خدا  بسیار  مقتدر  و  بخشنده  است  (‌و  هرچـه  را  بخواهد  می‌کند  و  هرکه  را  بخواهد  می‌بخشد)‌.

خدا  با  وجود  داشش  قدرت  و  قوت  و  عزت‌،  بخشنده  کسی  است‌که  توبه‌کند  و  به  سوی  او  برگردد،  از  آن  کسانی‌که  از  زبان  خدا  دروغ  می‌گویند  وکافر  می‌شوند  و  با  او  خداگونه‌هائی  را  برمی‌گزینند،  وگمان  می‌برندکه  یزدان  دارای  فرزند  است  -  بدان‌گونه  که  گفته  شد  -  در  جلوشان  راه  باز  است  تا  برگردند  به  سوی  خداوند  چیره  و  توانا  و  بخشنده  و  آمرزنده‌.

*

روند  قرآنی  از  این  نگاه‌گذرا  به  افقهای  جهان  بزرگ،  منتقل  می‌شود  به  پسودن  دلها  و  درونهای  بندگان،  و  به  نشانه زندگی  نزدیک  خودشان‌که  در  خویشش  خودشان  و  در  چهارپایان  مسخر  ایشان‌،  وجود  دارد:

(‏ خَلَقَکُم مِّن نَّفْسٍ وَاحِدَةٍ ثُمَّ جَعَلَ مِنْهَا زَوْجَهَا وَأَنزَلَ لَکُم مِّنْ الْأَنْعَامِ ثَمَانِیَةَ أَزْوَاجٍ یَخْلُقُکُمْ فِی بُطُونِ أُمَّهَاتِکُمْ خَلْقاً مِن بَعْدِ خَلْقٍ فِی ظُلُمَاتٍ ثَلَاثٍ ذَلِکُمُ اللَّهُ رَبُّکُمْ لَهُ الْمُلْکُ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ فَأَنَّى تُصْرَفُونَ)

.  خداوند  شما  را  از  یک  تن  (‌به  نام  آدم‌)  بیافرید،  سپس  از  جنس  او  همسرش  را  (‌به  نام  حواء‌)  خلق  کرد.  و  برای  شما  هشت  جفت  چهارپا  گسیل  داشت‌.  او  شما  را  در  شکمهای  مادرانتان‌،  در  میان  تاریکیهای  سه‌گانه،  آفرینشهای  جوراجور  و  پیاپی  می‌بخشد  (‌و  جنین  را  هردم  به  گونه‌ای  درآورده  و  بـه  پله‌ای  از  خلقت  می‌رساند)‌.  کسی  که  چنین  (‌نعمتهائی  را  می‌بخشد  و  اینگونه  نقش‌آفرینی‌)  می‌کند،  الله  است  کـه  پروردگار  شما  است  و  حکومت  و  مملکت  (‌سراسر  عـالم  هستی‌)  ازآن  او  است‌.  جز  او  معبودی  وجود  ندارد.  پس  چگونه  (‌با  وجود  این  همه  موجبات  و  دواعی  عبادت  از  حق  منحرف  می‌گردید،  و  از  پرستش  خدا  به  پرستش  چیزهای  دیگر)  برگردانده  می‌شوید؟‌.

وقتی‌که  انسان  درباره  وجود  خود  بیندیشد  می‌بیندکه  خودش  وجودش  را  نیافریده  است‌.  از  آفرینش  وجودش  چیزی  نمی‌داند  مگر  آنچه  راکه  خدا  برای  او  روایت  می‌فرماید.  وجودش  منحصر  به  فرد  است‌.  سرشت  یگانه‌ای  دارد.  دارای  ویژگیهای  خاص  خود  است‌.  ویژگیهائی  داردکه  او  را  از  سائر  آفریدگان  جدا  می‌سازد،  هر چند  هم‌ که  این  ویژگیها  در  تمام  همنوعان  او  هست  و  همه  همنوعانش  را  در  چهارچوبی ‌گرد  می‌آورد.  نفس  بشری  در  جملگی  میلیونها  افراد  پراکنده  در  زمین  و  در  میان  همه  نسلها  و  در  همه  سرزمینها  یکسان  است‌.  همسرش  نیز  از  جنس  او  است‌.  زن  با  مرد  در  ویژگیهای  عمومی  بشری  شرکت  دارد  -  با  وجود  اختلاف‌کلی  در  تفصیلات  این  ویژگیها  -  همه اینها  بیانگر  وحدت  طرح  و  نقشه  بنیادین  این  پدیده  بشری  است‌،  اعم  از  زن  و  مرد،  و  بیانگر  وحدت  اراده‌ای  است  که  این  نفس  واحده  را  با  دو  نیم  آن  -‌که  زن  و  مرد  است  -  آفریده  است‌.

هنگام  اشاره  به  خاصیت  زوجیت  در  نفس  بشری،  بدین  خاصیت  که  در  چهارپایان  نیز  موجود  است  اشاره‌ای  به  میان  می‌آید.  این  هم  بیانگر  وحدت  قانون  در  جمل  زنده‌ها  است‌:

«  زَوْجَهَا وَأَنزَلَ لَکُم مِّنْ الْأَنْعَامِ ثَمَانِیَةَ أَزْوَاجٍ »  ٠

و  برای  شما  هشت  جفت  چهارپا  گسیل  داشت‌.

چهارپایان  هشتگانه  -  همان‌گونه  که  در  آیه  دیگری  هم  آمده  است‌[4]‌  -‌عبارتند  از:‌گوسفند  و  بز  وگاو  و  شتر  ...  نر  و  ماده  اینها.  هریک  از  نر  و  ماده  جفت  همدیگر  نامیده  می‌شوند،  وقتی  که  درکنار  یکدیگر  قر‌ار  می‌گیرند.  چهار  نوع  حیوان  نر  و  چهار  صنف  حیوان  ماده‌،  رویهمرفته  هشت  تا  می‌گردند  .  .  .  تعبیر  قرآنی  بیانگر  مسخرکردن  حیوان  برای  انسان  است‌،  چون  می‌فرماید  از  سوی  خدا  روانه‌کردن  وگسیل  داشتن  آنها  صورت  پذیرفته  است‌.  معلوم  است  این  تسخیر  از  جانب  خدا  صورت‌گرفته  است‌،  و  از  آستانه  والای  او  اجازه  استفاده  انسان  از  حیوان  صادر  گردیده  است‌.

روند  قرآنی  بعد  از  این  اشاره  به  وحدت  خاصیت  زوجیت  در  انسانها  و  همچنین  در  چهارپایان‌،  به  پیگیری  مراحل  آفـرینش  جنینها  در  شکمهای  مادرانشان  برمی‌گردد:             

(یَخْلُقُکُمْ فِی بُطُونِ أُمَّهَاتِکُمْ خَلْقاً مِن بَعْدِ خَلْقٍ)‌.

  او  شما  را  در  شکمهای  مادرانتان‌،  در  میان  تاریکیهای  سه‌گانه،  آفرینشهای  جوراجور  و  پیاپی  می‌بخشد  (‌و  جنین  را  هردم  به  گونه‌ای  درآورده  و  به  پله‌ای  از  خلقت  می‌رساند)‌. 

مراد  تطورات  جنین  و  تحولات  عجیب  آن  در  مراحل  مختلف  است‌،  از  قبیل‌:  نطفه‌،  علقه‌،  مضغه‌،  عظام‌[5]  و  آن‌گاه  مخلوق  شکل‌گرفته  و  پدیداری‌که  در  آن  عنصر  بشری  هویدا  و  پیدا  است‌.

ِ(فی ظُلُمَاتٍ ثَلَاثٍ.)

در  میان  تاریکیهای  سه‌گانه.

این  سه  تاریکی  عبارتند  از:  تاری  مشیمه  یا  بچه‌دان  که  جنین  را  فرا  می‌گیرد.  تاری  رحم‌که  مشیمه  یا  بچه‌دان  درآن  قرار  می‌گیرد.  تاری  شکم‌که  رحم  در  آن  جایگزین  می‌شود.[6]  دست  قدرت  خدا  این  سلول  کوچک  را  آفرینشهای  پیاپی  می‏بخشد  و  هردم  آن  را  به  شکلی  درمی‌آورد.  چشم  خدا  این  آفریده  را  می‌پاید  و  قدرت  رشد  و  نمو  در  او  به  ودیعت  می‌گذارد،  و  توانائی  تحول  و  ترقی  بدو  می‏بخشد.  بدو  قدرت  می‌دهد  ببالد  و  گام  به‌گام  در  راه  انسان  شدن  حرکت‌کند  و  پیشرفت  نماید  بدانگونه  که  آفریدگارش  برای  او  مقدر  و  مقرر  فرموده  است‌.

دنبال  کردن  این  کوچ  کوتاه  مدتی  که  دارای  فاصله‌ها  و  مرحله‌های  دور  از  یکدیگر  است‌،  و  اندیشیدن  در  باره  این  تغییرات  و  تحولات‌،  و  تدبر  و  تفکر  درباره  آن  ویژگیهای شگفـتی ‌که ‌گامهای  این  سلول  ضعیف  را  در  کوچ  شگرفی‌که  دارد  رهبری  و  راهنمائی  می‌کند  در  داخل  تاریکیهائی  که  فراتر  از  دانش  انسان  و  قدرت  انسان  و  چشم  انسان  است‌،  همه  اینها  می‌طلبدکه  دل  بشری  را  به  دیدن  دست  آفریدگار  زیبانگار  بکشاند،  دیدن  دست  آفریننده  دادار  از  دریچه  مشاهده  آثار  زنده  روشن  و  برجسته  و  پدیدار  و  نمودار.  همچنین  همه  اینها  می‌طلبدکه  دل  بشری  ایمان  بیاورد  به  وحدانیتی‌که  اثر  آن  درکار  آفرینش  و  ییدایش  هویدا  و  پیدا  است‌.  با  وجود  همه  اینها  چگو‌نه  دلی  یافته  می‌شودکه  از  دیدن  این  حقیقت  منصرف  و  روی‌گردان  می‌گردد؟‌:

(ثَلَاثٍ ذَلِکُمُ اللَّهُ رَبُّکُمْ لَهُ الْمُلْکُ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ فَأَنَّى تُصْرَفُونَ )

الله  است  که  پروردگارشما  است  و  حکومت  ومملکت  (‌سراسر  عالم  هستی‌)  ازآن  او  است‌.  جز  او  معبودی  وجود  ندارد.  پس  چگونه  (‌با  وجود  این  همه  موجبات  و  دواعی  عبادت  از  حق  منحرف  می‌گردید،  و  از  پرستش  خدا  به  پرستش  چیزهای  دیگر)  برگردانده  می‌شوید؟‌. 

*

روند  قرآنی  پس  از  نگاه  داشش  مردمان  در  پیشگاه  مشاهده  آشکار  نشانه  وحدانیت  مطلق‌،  و  نشانه قدرت  کامل‌،  مردمان  را  در  پـیشگاه  وجود  خودشان  نگاه  می‌دارد،  و  دوراه  جدائی  کفر  و  شکر  را  بدیشان  نشان  می‌دهد،  و  آنان  را  به  مسوولیت  فردی  و  مستقیم  در  گزینش  راه  آشنا  می‌گرداند،  و  پایان  کوچ  را  دورادور  بدیشان  نشان  می‌دهد،  و  بدانان  می‌گوید  که  حساب  و  کتابی  در  انتظارشان  است‌،  حساب  وکتابی  که  کسی  عـهده‌دار  آن  است  که  ایشان  را  در  آن  تاریکیهای  سه‌گانه  می‌آفریند،  و  مطلع  و  آگاه  از  همه  اسرار  و  رموزی  است‌که  در  سینه‌ها  نهان  و  پنهان  می‌شود:

( إِن تَکْفُرُوا فَإِنَّ اللَّهَ غَنِیٌّ عَنکُمْ وَلَا یَرْضَى لِعِبَادِهِ الْکُفْرَ وَإِن تَشْکُرُوا یَرْضَهُ لَکُمْ وَلَا تَزِرُ وَازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرَى ثُمَّ إِلَى رَبِّکُم مَّرْجِعُکُمْ فَیُنَبِّئُکُم بِمَا کُنتُمْ تَعْمَلُونَ إِنَّهُ عَلِیمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ ).

اگر  کافر  گردید،  خدا  بی‌نیاز  از  (‌ایمان  و  عبادت‌)  شما  است‌،  ولیکن  کفر  را  از  بندگان  خود  نمی‌پسندد،  و  اگر  (‌با  انجام  عبادت  و  طاعت  خدا  را)  سپاسگزاری  کنید،  از  این  کارتان  خشنود  می‏گردد.  هیچ  کس  بار  گناهان  دیگری  را  بر  دوش  نمی‌کشد  (‌و  گناهان  دیگری  را  به  گردن  نمیگیرد)‌.  بعدها  بازگشت  همه  شماها  بـه  سوی  پروردگارتان  خواهد  بود  و  از  چیزهائی  که  می‌کرده‌اید  آگاهتان  خواهد  ساخت‌.  چرا  که  او  آگاه  از  اسـرار  و  افکار  نهفته  در  سینه‌ها  است‌. 

کوچ  درون  شکمهای  مادران  مرحله‌ای  از  راه  دور  و  دراز  است‌.  به  دنبال  این  مرحله‌،  مرحله  زندگی  بیرون  از  شکمهای  مادران  می‌آغازد.  بعدها به  دنبال  این  مرحله  هم  مرحله  واپسین  می‌آیدکه  مرحله  حساب  وکتاب  و  سزا  و  جزا  است‌.  این  مراحل  با  تدبیر  و  تقدیر  خداوند  هستی‌بخش  بس  دانا  و  بس آگاه  صورت  می‌پذیرد.  یزدان  سبحان  بی‌نیاز  از  بندگان  ضعیف  و  ناچیز  است‌.  امّا  فضل  و  مرحمت  او  می‌طلبدکه  بندگانش  را  تحت  عنایت  و  رعایت  خود  بگیرد.  آنان  همان  ضعف  و  ناچیزی  را  دارند  که  دارند.

(إِن تَکْفُرُوا فَإِنَّ اللَّهَ غَنِیٌّ عَنکُمْ)‌.

اگر  کافر  گردید،  خدا  بی‌نیاز  از  (‌ایـمان  و  عبادت‌)  شما  است‌. 

ایمان  شما  چیزی  بر  ملک  و  مملکت  خدا  نمی‌افزاید.کفر  شما  هم  از  ملک  و  مملکت  خدا  چیزی  نمی‌کاهد.  ولیکن  خدا  ازکفرکافران  راضی  نیست  و  آن  را  دوست  نمی‌دارد:

وَلَا یَرْضَى لِعِبَادِهِ الْکُفْرَ)‌.

کفر  را  از  بندگان  خود  نمی‌پسندد.[7]

« وَإِن تَشْکُرُوا یَرْضَهُ لَکُمْ »‌.

و  اگر  (‌با  انجام  عبادت  و  طاعت  خدا  را)  سپاسگزاری  کنید،  از  این  کارتان  خشنود  می‏گردد.

از  شکر  و  سپاس  شما  خشنود  می‌شود  و  آن  را  دوست  می‌دارد،  و  پاداش  خوبی  در  برابر  آن  به  شما  می‌دهد.  هرکسی  درگرو  عمل  خویش  است‌،  و  در  برابرکار  و  کسب  و  رفتار  وکردارش  محاسبه  می‌گردد  و  مورد  پرس  و  جو  قرار  می‌گیرد.  هیچ‌کسی  بارگناهان‌کس  دیگری  را  برنمی‌دارد  و  بر  دوش  نمی‏کند.  بلکه  هرکسی  بار  خود 

را  خودش  برمی‏دارد  و  مسوول‌کار  خود  است‌.

( وَلَا تَزِرُ وَازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرَى).

(هیچ کس  بار  گناهان  دیگری  را  بر  دوش  نمی‌کشد  (‌و  گناهان  دیگری  را  به  گردن  نمی‌گیرد)‌.

بازگشت  همگان  سرانجام به  سوی  یزدان  است  نه  به  سوی  دیگران‌.  هیچ  گریزی  وگزیری  از  حضور  در  پیشگاه  خدا  نیست‌،  و  هیچ‌گونه  پناهگاهی  در  نزد  غیر  او  پیدا  نمی‌شود:

(ثُمَّ إِلَى رَبِّکُم مَّرْجِعُکُمْ فَیُنَبِّئُکُم بِمَا کُنتُمْ تَعْمَلُونَ )

بعدها  بازگشت  همه  شماها  به  سوی  پروردگارتان  خواهد  بود  و  از  چیزهائی  که  می‌کرده‌ایـد  آگاهتان  خواهد  ساخت‌.

هیچ  چیزی  ازکار  و  بار  شما  بر  خدا  پوشیده  نمی‌ماند:

(تَعْمَلُونَ إِنَّهُ عَلِیمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ).

او  آگاه  از  اسرار  و  افکار  نهفته  در  سینه‌ها  است‌.

 این‌،  سرانجام  کار  است‌.  آن  هم  دلائل  هدایت  و  راهیابی  است‌.  این  هم  دو  راهه  جدائی  است  .  .  .  هرکسی  هرچه  می‌خواهد  می‌تواند  برگزیند،  ولی  این  گزینش  باید  از  روی  دلیل  و  حجت  و  تدبر  و  تکفرباشد  و  در  پرتو  دانش  و  بینش  صورت  پذیرد.

*


 

[1] مراجعه  شود  به  زمر/9  (‌مترجم‌) 

[2] مراجعه  شود  به  زمر/23  (‌مترجم‌) 

[3] این  واژه  «‌یکور»  است  به  معنی  می‌ییچد  .  .  .  خداوند  زمین  را کروی  آفریده  است  و  به  دور  خود  به‌ گردش  انداخته  است‌.  بر  اثر  این  گردش‌،  قسمتی  از کره زمین  روز  و  قسمتی  شب  است‌. گوئی  از  یک  سو  نوار  سفید  بر  سیاه‌،  و  از  سوی  دیگر  نوار  سیاه  بر  سفید  پیچیده  می‌شود.  مصدر  آن  «‌تکویر»  است ‌که  به  معنی  پیچیدن  عمامه  و  دستار  به  دور  سر  است‌.  (‌مترجم‌) 

[4]  سوره  انعام  آیه  ١٤٣٠  (‌مترجم‌) 

[5]  «نطفة»: مراد موجود زنده حاصل در منی است. «علقة»: خون بسته زالوگونه. «مضغة» قطعه گوشتی بدان شکل و اندازه که جویده شود. «عظام» استخوانها... مراجعه شود به سوره حج آیه 5. (مترجم)

[6]  «‌ظلمات  ثلاث‌»‌:  چه  بسا  مراد  ظلمت  شکم  مادر،  و  ظلمت  رحم‌،  و  ظلمت  مشیمه  یا  بچه‌دان  باشد.  یامراد  لایه‌های  جنینی  اکتودرم‌ ومزودرم ‌و  اندودرم  باشد.  و  یا  این‌که  مراد  تخمدان  و  لوله  فالوپ  و  رحم  باشد.  (‌مترجم‌)   

[7] -  واژه  کفر  در  این  آیه  می‌تواند  به  معنی  الحاد  و  بی‌دینی‌،  و  به  معنی  ناشکری  وکفران  نعمت  هم  باشد.  (‌مترجم‌)