ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 |
مکی است؛ ترتیب آن 88؛ شمار آیات آن 26
بِسۡمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحۡمَٰنِ ٱلرَّحِیمِ
﴿هَلۡ أَتَىٰکَ حَدِیثُ ٱلۡغَٰشِیَةِ ١﴾.
ای محمّد! آیا خبرهای قیامت به تو رسیده است که دیدگان را با هولناکیاش میپوشاند، مردم را با شدّت خود جمع میآورد و دلها را با سختیهایش به خود مصروف میسازد.
﴿وُجُوهٞ یَوۡمَئِذٍ خَٰشِعَةٌ ٢﴾.
برخی چهرهها در روز قیامت به خاطر اعمال بد و افعال نادرست خویش خوار، ناامید و سیاهاند؛ زیرا آنگاه که عذاب را مشاهده مینمایند ندامت آنان را فرا میگیرد و احساس زیانمندی میکنند.
﴿عَامِلَةٞ نَّاصِبَةٞ ٣﴾.
اعمال پُر مشقّت، دشوار و زیادی را انجام دادهاند امّا باطل است؛ زیرا خلاف شریعت بوده است، یا اینکه در آتش دوزخ با کشیدهشدن به طوقهای آهنین و با رنجهای عقوبت به دشواری گرفتار میشوند.
﴿تَصۡلَىٰ نَارًا حَامِیَةٗ ٤﴾.
به آتش داغی سوزانده میشوند که پوست وجود را بریان میکند، اعضای وجود را میگدازد، نه تخفیف مییابد و نه از عقوبتش نجات مییابند.
﴿تُسۡقَىٰ مِنۡ عَیۡنٍ ءَانِیَةٖ ٥﴾.
نوشیدنی آنان از چشمۀ بسیار داغی است که رودههای آنان را قطع میکند و گوشت چهرههای آنان از جوشش و شدّت فورانش میافتد.
﴿لَّیۡسَ لَهُمۡ طَعَامٌ إِلَّا مِن ضَرِیعٖ ٦﴾.
در آتش دوزخ طعامی برای خوردن ندارند، مگر خار خشکیدۀ تلخی که حرارتش برطرف شده تا عذاب و جزای آنان افزون شود.
﴿لَّا یُسۡمِنُ وَلَا یُغۡنِی مِن جُوعٖ ٧﴾.
خوردنش فربه نمیکند و از تناولش کسی سیر نمیشود؛ یعنی ناتوانی را دور نمیسازد و گرسنگی را دفع نمینماید، امّا درد را بیش میگرداند و بیماری را مزید میسازد.
﴿وُجُوهٞ یَوۡمَئِذٖ نَّاعِمَةٞ ٨﴾.
در آنجا چهرههایی شادمان و روشنی موجود اند که نیکویی متعالی و نور پُر درخشش دارند. زیبایی آنها را پوشیده است و اینها چهرههای مؤمنان اند.
﴿لِّسَعۡیِهَا رَاضِیَةٞ ٩﴾.
با اعمال نیکویی که در دنیا انجام دادهاند خوشنود اند، به خاطر بازگشت شایستهای که در پیش رو دارند مطمئنّ هستند، پاداش خویش را درمییابند، با نعمتها شادماناند و از دریافت جزای عملشان لذّت میبرند.
﴿فِی جَنَّةٍ عَالِیَةٖ ١٠﴾.
در بهشتی که بلند مرتبه است داخل میشوند، در جایگاههای عالی و مقامهای بلندی مسکن میگزینند که دارای قدر و منزلت است و از شرافت و ارزشمندی ویژهای برخوردار اند.
﴿لَّا تَسۡمَعُ فِیهَا لَٰغِیَةٗ ١١﴾.
اهل بهشت در آنجا سخنان بیخیر و بیهودهای را نمیشنوند؛ یعنی در آنجا کلام باطل و سخنان بیارزش وجود ندارد، بلکه همه حقّانیت، صواب و سلام است.
﴿فِیهَا عَیۡنٞ جَارِیَةٞ ١٢﴾.
چشمۀ صاف، گوارا، روشن و جاری با آب زلال و سردی در بهشت وجود دارد که با تندی بیرون میجهد و کرامتی برای مؤمنان است.
﴿فِیهَا سُرُرٞ مَّرۡفُوعَةٞ ١٣﴾.
در آنجا برای اهل بهشت تختهایی آماده شده که پایههای بلند و جایگاه مرتفع دارد، نرم و راحت است و همه انس و بهرهمندی را در خود جمع کرده است.
﴿وَأَکۡوَابٞ مَّوۡضُوعَةٞ ١٤﴾.
در بهشت ظرفهایی است که دسته ندارد و با حسن و زیبایی، پاکیزهگی و همراه با لذّت در دست کسی که مینوشد نهاده میشود تا آسانتر نوشیده شود.
﴿وَنَمَارِقُ مَصۡفُوفَةٞ ١٥﴾.
در بهشت بالشهایی با زیبایی عجیب و حسن بدیعی روبروی یکدیگر برابر ساخته شده است. اهل بهشت که در نعمتها مصروف اند بر آنها تکیه میکنند، سخن میزنند و میخندند.
﴿وَزَرَابِیُّ مَبۡثُوثَةٌ ١٦﴾.
و در بهشت فرشهای ذی قیمت، پر درخشش، خوش منظر و مخملینی آماده شده که با نرمی و ملایمت و با راحت و فخامت، با شخصی که بر آن مینشیند انتقال مییابد.
﴿أَفَلَا یَنظُرُونَ إِلَى ٱلۡإِبِلِ کَیۡفَ خُلِقَتۡ ١٧﴾.
آیا مردم در آفرینش ابداعی شتر نمیبینند که چگونه خداوند عزوجل شکلش را برابر ساخته است؟ چگونه برایش اوصافی بخشیده که در سایر حیوانات موجود نیست؟
﴿وَإِلَى ٱلسَّمَآءِ کَیۡفَ رُفِعَتۡ ١٨﴾.
چگونه در آسمان نمیبینند و چرا در این سقف بزرگ، مرفوع و مستحکمی که بدون ستون قایم است و شکاف و عیبی ندارد نمیاندیشند؟
﴿وَإِلَى ٱلۡجِبَالِ کَیۡفَ نُصِبَتۡ ١٩﴾.
چرا به کوهها نظر نمیاندازند، به کوههایی که با شکوه و قایم اند، با زیبایی خاصی ایستادهاند، زمین را ثابت نگه میدارند و هر کوهی چون انگشت سَبّابهای به یگانگی خداوند عزوجل گواهی میدهد؟
﴿وَإِلَى ٱلۡأَرۡضِ کَیۡفَ سُطِحَتۡ ٢٠﴾.
و چگونه به زمین نمیاندیشند که به منظور زندگی بر رویش برابر ساخته شده، گهوارهای برای مردم و فرشی برای همه مخلوقات ساخته شده تا زندگی در آن راه کمال را بپیماید.
﴿فَذَکِّرۡ إِنَّمَآ أَنتَ مُذَکِّرٞ ٢١﴾.
ای پیامبر! با آیات قرآن و دلایل آفرینش در مخلوقات مردم را پند بده. همچنان انواع نعمتها و ایّام عقوبتها را برای مردم یادآوری نما؛ زیرا وظیفهات تنها پنددادن است.
﴿لَّسۡتَ عَلَیۡهِم بِمُصَیۡطِرٍ ٢٢﴾.
تو بر آنان سلطه نداری تا بر ایمان مجبورشان سازی، بلکه تو رهنمایی هستی که حجّت را اقامه میکنی، دلایل را واضح مینمایی و به سوی هدایت فرا میخوانی.
﴿إِلَّا مَن تَوَلَّىٰ وَکَفَرَ ٢٣﴾.
مگر کسی که از هدایت پشت گرداند، به رسالت کافر شود، از راهیابی اعراض نماید، از دلایل انکار ورزد و به حق تکذیب کند. چنین کسی به راستی که مستحقّ عذاب و عقوبت شده است.
﴿فَیُعَذِّبُهُ ٱللَّهُ ٱلۡعَذَابَ ٱلۡأَکۡبَرَ ٢٤﴾.
حقتعالی او را در روز قیامت به عذاب شدیدی، با طوقها و زنجیرهای آهنینی در آتش دوزخ که عمق بسیار دارد و طعام اهلش زقّوم است عذاب مینماید.
﴿إِنَّ إِلَیۡنَآ إِیَابَهُمۡ ٢٥﴾.
به راستی که مرجع همگان به سوی خداوند است و همه به سوی او برمیگردند. از اینرو منتهای علوم، اعمال و مردم در روز قیامت به سوی اوست.
﴿ثُمَّ إِنَّ عَلَیۡنَا حِسَابَهُم ٢٦﴾.
بعد از آن حساب مردم در روز حشر بر ماست؛ یعنی به همه رسیدگی کامل مینماییم و هریک را مطابق عملکردش اعم از خیر و شرّ جزا و پاداش میدهیم.
سوره غاشیه
هَلۡ أَتَىٰکَ حَدِیثُ ٱلۡغَٰشِیَةِ
[ای پیامبر،] آیا خبرِ قیامت هولناکِ فراگیر به تو رسیده است؟
وُجُوهٞ یَوۡمَئِذٍ خَٰشِعَةٌ
در آن روز، چهرههایی خوار و ذلیل خواهند بود.
عَامِلَةٞ نَّاصِبَةٞ
[در دنیا] پیوسته تلاش کرده [و] خسته شده [و چون در راه حق نبوده، نتیجهای ندیدهاند].
تَصۡلَىٰ نَارًا حَامِیَةٗ
در آتش سوزان درمیآیند،
تُسۡقَىٰ مِنۡ عَیۡنٍ ءَانِیَةٖ
از چشمۀ بسیار داغ به آنها نوشانیده میشود.
لَّیۡسَ لَهُمۡ طَعَامٌ إِلَّا مِن ضَرِیعٖ
غذایی جز خارِ خشک و تلخ ندارند
لَّا یُسۡمِنُ وَلَا یُغۡنِی مِن جُوعٖ
که نه [آنان را] فربه کند و نه گرسنگی را دفع مینماید.
وُجُوهٞ یَوۡمَئِذٖ نَّاعِمَةٞ
در آن روز، چهرههایی شاداب و تازه هستند
لِّسَعۡیِهَا رَاضِیَةٞ
و از سعی [و تلاش] خود راضیند؛
فِی جَنَّةٍ عَالِیَةٖ
در بهشت برین هستند.
لَّا تَسۡمَعُ فِیهَا لَٰغِیَةٗ
در آنجا هیچ سخن بیهودهای نمیشنوند.
فِیهَا عَیۡنٞ جَارِیَةٞ
در آن، چشمه[های آب] روان است.
فِیهَا سُرُرٞ مَّرۡفُوعَةٞ
تختهای [زیبای] بلند [پایه] در آن است.
وَأَکۡوَابٞ مَّوۡضُوعَةٞ
و جامهایی [که در کنار چشمهها] نهاده شده.
وَنَمَارِقُ مَصۡفُوفَةٞ
و بالشتهای [منظم] چیدهشده،
وَزَرَابِیُّ مَبۡثُوثَةٌ
و [نیز] فرشهای گرانبها گسترده شده است.
أَفَلَا یَنظُرُونَ إِلَى ٱلۡإِبِلِ کَیۡفَ خُلِقَتۡ
آیا [کافران] به شتر نمینگرند که چگونه آفریده شده است؟
وَإِلَى ٱلسَّمَآءِ کَیۡفَ رُفِعَتۡ
و به آسمان [نمینگرند] که چگونه برافراشته شده است؟
وَإِلَى ٱلۡجِبَالِ کَیۡفَ نُصِبَتۡ
و به کوهها [نمینگرند] که چگونه [محکم بر زمین] نصب شده است؟
وَإِلَى ٱلۡأَرۡضِ کَیۡفَ سُطِحَتۡ
و به زمین [نمینگرند] که چگونه گسترده شده است؟
فَذَکِّرۡ إِنَّمَآ أَنتَ مُذَکِّرٞ
[ای پیامبر،] پند بده، که تو فقط پنددهندهای.
لَّسۡتَ عَلَیۡهِم بِمُصَیۡطِرٍ
تو بر آنان مسلط [و چیره] نیستی [که آنان را بر ایمانآوردن وادار کنی].
إِلَّا مَن تَوَلَّىٰ وَکَفَرَ
اما کسی که روی بگردانَد و کافر شود
فَیُعَذِّبُهُ ٱللَّهُ ٱلۡعَذَابَ ٱلۡأَکۡبَرَ
الله او را با بزرگترین عذاب، مجازات میکند.
إِنَّ إِلَیۡنَآ إِیَابَهُمۡ
همانا بازگشت آنها به سوی ماست.
ثُمَّ إِنَّ عَلَیۡنَا حِسَابَهُم
سپس بیگمان، حسابشان [نیز] با ماست.
Al-Ghāshiyah
مکی و ۲۶ آیه است.
آیهی ۱۶-۱:
﴿هَلۡ أَتَىٰکَ حَدِیثُ ٱلۡغَٰشِیَةِ١﴾[الغاشیة: ۱]. «آیا خبر حادثه فراگیر به تو رسیده است».
﴿وُجُوهٞ یَوۡمَئِذٍ خَٰشِعَةٌ٢﴾[الغاشیة: ۲]. «چهرههایی در آن روز خوار خواهند بود».
﴿عَامِلَةٞ نَّاصِبَةٞ٣﴾[الغاشیة: ۳]. «تلاشگر (و) در زحمت».
﴿تَصۡلَىٰ نَارًا حَامِیَةٗ٤﴾[الغاشیة: ۴]. «به آتشی سوزان درمیآیند».
﴿تُسۡقَىٰ مِنۡ عَیۡنٍ ءَانِیَةٖ٥﴾[الغاشیة: ۵]. «از چشمۀ بسیار داغ و گرمی نوشانده میشوند».
﴿لَّیۡسَ لَهُمۡ طَعَامٌ إِلَّا مِن ضَرِیعٖ٦﴾[الغاشیة: ۶]. «آنان خوراکی جز «ضریع» نخواهند داشت».
﴿لَّا یُسۡمِنُ وَلَا یُغۡنِی مِن جُوعٖ٧﴾[الغاشیة: ۷]. «که فربه نمیکند و نه از گرسنگی میهاند».
﴿وُجُوهٞ یَوۡمَئِذٖ نَّاعِمَةٞ٨﴾[الغاشیة: ۸]. «چهرههایی در آن روز خرّم و تازه خواهند بود».
﴿لِّسَعۡیِهَا رَاضِیَةٞ٩﴾[الغاشیة: ۹]. «و از کوشش خود راضی خواهند بود».
﴿فِی جَنَّةٍ عَالِیَةٖ١٠﴾[الغاشیة: ۱۰]. «در بهشتی برین».
﴿لَّا تَسۡمَعُ فِیهَا لَٰغِیَةٗ١١﴾[الغاشیة: ۱۱]. «در آنجا هیچ سخن بیهودهای نشنوی».
﴿فِیهَا عَیۡنٞ جَارِیَةٞ١٢﴾[الغاشیة: ۱۲]. «در آنجا چشمهای روان است».
﴿فِیهَا سُرُرٞ مَّرۡفُوعَةٞ١٣﴾[الغاشیة: ۱۳]. «در آنجا تختهای بلند و عالی است».
﴿وَأَکۡوَابٞ مَّوۡضُوعَةٞ١٤﴾[الغاشیة: ۱۴]. «و ساغرهایی که گذارده شدهاند».
﴿وَنَمَارِقُ مَصۡفُوفَةٞ١٥﴾[الغاشیة: ۱۵]. «و بالشهایی ردیف شده».
﴿وَزَرَابِیُّ مَبۡثُوثَةٌ١٦﴾[الغاشیة: ۱۶]. «و زیر اندرازهای نفیس گسترده».
خداوند حالات قیامت و وحشتهای که در آن روز وجود دارد بیان میدارد و این که قیامت با سختیهایش مردم را فرا میگیرد و مردم طبق اعمالشان جزا و سزا میبینند و به دو گروه تقسیم میشوند، گروهی در بهشت و گروهی در دوزخ خواهند بود. پس خداوند حالت هر دو گروه را بیان کرد و در توصیف دوزخیان فرمود:
﴿وُجُوهٞ یَوۡمَئِذٍ خَٰشِعَةٌ٢﴾چهرههایی در روز قیامت از خواری و رسوایی خاضع و سرافکنده و شرمنده میباشند. ﴿عَامِلَةٞ نَّاصِبَةٞ٣﴾در عذاب خسته و رنجور هستند و بر چهرههایشان کشانده میشوند و آتش چهرههای آنانرا فرو میپوشاند. و احتمال دارد که منظور از ﴿وُجُوهٞ یَوۡمَئِذٍ خَٰشِعَةٌ٢ عَامِلَةٞ نَّاصِبَةٞ٣﴾چهرههایی باشد که در دنیا تلاش کرده و رنج کشیدهاند.
یعنی عبادات و عمل صالح انجام دادهاند ولی از آن جا که شرط قبول شدن اعمال که ایمان است وجود نداشته است در روز قیامت عملشان پوچ شده است. و این احتمال گرچه از نظر معنی درست است اما سیاق کلام بر آن دلالت نمیکند بلکه آنچه قطعا درست است احتمال اول است چون آن را مقید به ظرف کرده که روز قیامت است و چون هدف در اینجا ذکر دوزخیان بهطور عام است و این معنی بخش اندکی از دوزخیان را شامل میشود، و سخن درباره بیان حالت مردم به هنگامی است که حادثه فروپوشاننده آنها را فرا میگیرد، و در اینجا منظور بیان حالات آنها در دنیا نیست.
﴿تَصۡلَىٰ نَارًا حَامِیَةٗ٤﴾وارد آتشی بسیار داغ میگردند که از هرسو آنها را احاطه کرده است و از چشمه بسیار داغ و گرمی نوشانده میشوند. ﴿وَإِن یَسۡتَغِیثُواْ یُغَاثُواْ بِمَآءٖ کَٱلۡمُهۡلِ یَشۡوِی ٱلۡوُجُوهَ﴾[الکهف: ۲۹]. «و اگر کمک بخواهند با آبی داغ که چهرهها را بریان میکند به فریاد آنها رسیده میشود». پس این نوشیدنی آنهاست. ﴿لَّیۡسَ لَهُمۡ طَعَامٌ إِلَّا مِن ضَرِیعٖ٦﴾اما غذایشان این است که آنها عذابی جز ضریع ندارند. ضریع گیاه خارداری است که شبرق نامیده میشود.
﴿لَّا یُسۡمِنُ وَلَا یُغۡنِی مِن جُوعٖ٧﴾که فربه نمیکند و از گرسنگی نمیرهاند، چون هدف از خوردن غذا دو چیز است، یکی این که گرسنگی را برطرف نماید، و درد و رنج آدمی را برطرف گرداند و یا اینکه آدمی از لاغری در امان باشد، و بدن چاق گردد. اما این غذا این دو چیز را ندارد، بلکه خوراکی است بینهایت تلخ و بدبو و زشت. از خداوند میخواهیم که ما را از آن در امان دارد.
﴿وُجُوهٞ یَوۡمَئِذٖ نَّاعِمَةٞ٨﴾اما نیکوکاران چهرههایشان در روز قیامتتر و تازه است و خرّمی و تازگی نعمت بر چهرهها و بدنهایشان آشکار میباشد و چهرههایشان نورانی و بینهایت شادمان و مسرور است. ﴿لِّسَعۡیِهَا رَاضِیَةٞ٩﴾و از تلاشی که در دنیا کرده و کارهای شایستهای که انجام داده و نیکیای که با بندگان خدا نمودهاند راضی و شاد هستند، زیرا پاداش آنرا چندین برابر مییابند و به هرچه میخواهند دست مییازند.
﴿فِی جَنَّةٍ﴾و آنان در بهشتی که همهی انواع نعمتها را در بردارد به سر خواهند برد، ﴿عَالِیَةٖ﴾این بهشت هم در مکانی مرتفع قرار دارد و هم منازل آن بلند است، مکان آن در «اعلی علیین» قرار دارد و آن بلندترین ِ بلندیها میباشد، و منازلش عبارت از خانههایی است که دارای اتاقهایی است، و بر بالای آنها اتاقهای دیگری ساخته شده است که بهشتیان از آنها به نعمتهایی نگاه میکنند که خداوند به آنان دادهاست.
﴿قُطُوفُهَا دَانِیَةٞ٢٣﴾[الحاقة: ۲۳]. یعنی دارای میوههای لذیذ و فراوان است، و دارای میوههایی نیکو میباشد که به سهولت و آسانی قابل تناول است، به گونهای که در هر حالی که باشند به آن دسترسی پیدا میکنند و نیازی ندارند که از درختی بالا روند، و هیچ میوهای از دسترس آنان خارج نیست.
﴿لَّا تَسۡمَعُ فِیهَا لَٰغِیَةٗ١١﴾در بهشت هیچ سخن بیهودهای نخواهند شنید، گذشته از این که سخن حرام وناجایزی بشنوند، بلکه سخن آنها خوب و مقید است و مشتمل بر ذکر خداوند و ذکر نعمتهای متوالی او است. و مشتمل بر آداب نیکو بین کسانی است که با هم زندگی میکنند. آدابی که دلها را شاد میگرداند.
﴿فِیهَا عَیۡنٞ جَارِیَةٞ١٢﴾«عین» اسم جنس است. یعنی در آن چشمههایی روان است که هرجا بخواهند آنها را میبرند. ﴿فِیهَا سُرُرٞ مَّرۡفُوعَةٞ١٣﴾جایگاههای بلندی که روی آن فرشهای نرم انداخته شده است. ﴿وَأَکۡوَابٞ مَّوۡضُوعَةٞ١٤﴾در بهشت ظرفهایی است که از انواع شراب لذیذ پر شدهاند و جلوی آنها گذاشته میشود و برایشان آماده میگردد. و در اختیار آنها میباشد و نوجوانان خدمتگزاری که همیشه نوجواناند با آن لیوانها میان بهشتیها میگردند.
﴿وَنَمَارِقُ مَصۡفُوفَةٞ١٥﴾بالشهایی از ابریشم کلفت و ابریشم نازک و چیزهای دیگری که فقط خدا میداند چگونه ساخته شدهاند، در بهشت وجود دارد. این بالشها برای نشستن و تکیه زدن ردیف شدهاند و بهشتیها خود زحمت درست کردن و ردیف کردن آنها را نمیکشند. ﴿وَزَرَابِیُّ مَبۡثُوثَةٌ١٦﴾و زیراندازهای فاخر و گرانبهایی که گسترده و پهن شدهاند و این زیراندازها در هر مکانی از مجالس آنان به وفور به چشم میخورد.
آیهی ۲۶-۱۷:
﴿أَفَلَا یَنظُرُونَ إِلَى ٱلۡإِبِلِ کَیۡفَ خُلِقَتۡ١٧﴾[الغاشیة: ۱۷]. «آیا به شتران نمینگرند که چگونه آفریده شدهاند»؟.
﴿وَإِلَى ٱلسَّمَآءِ کَیۡفَ رُفِعَتۡ١٨﴾[الغاشیة: ۱۸]. «و به آسمان نگاه نمیکنند که چگونه برافراشته شده است»؟
﴿وَإِلَى ٱلۡجِبَالِ کَیۡفَ نُصِبَتۡ١٩﴾[الغاشیة: ۱۹]. «و به کوهها نمینگرند که چگونه برقرار گردیدهاند».
﴿وَإِلَى ٱلۡأَرۡضِ کَیۡفَ سُطِحَتۡ٢٠﴾[الغاشیة: ۲۰]. «و به زمین که چگونه گسترده شده است».
﴿فَذَکِّرۡ إِنَّمَآ أَنتَ مُذَکِّرٞ٢١﴾[الغاشیة: ۲۱]. «پس پند ده که تو تنها پند دهندهای».
﴿لَّسۡتَ عَلَیۡهِم بِمُصَیۡطِرٍ٢٢﴾[الغاشیة: ۲۲]. «بر آنان چیره و مسلط نیستی».
﴿إِلَّا مَن تَوَلَّىٰ وَکَفَرَ٢٣﴾[الغاشیة: ۲۳]. «ولی هرکس رویگرداند و کفر ورزد».
﴿فَیُعَذِّبُهُ ٱللَّهُ ٱلۡعَذَابَ ٱلۡأَکۡبَرَ٢٤﴾[الغاشیة: ۲۴]. «خداوند بزرگترین عذاب را بدو میرساند».
﴿إِنَّ إِلَیۡنَآ إِیَابَهُمۡ٢٥﴾[الغاشیة: ۲۵]. «به یقین بازگشت آنان بهسوی ماست».
﴿ثُمَّ إِنَّ عَلَیۡنَا حِسَابَهُم٢٦﴾[الغاشیة: ۲۶]. «آنگاه حساب ایشان با ما خواهد بود».
خداوند متعال کسانی را که پیامبرصرا تصدیق نمیکنند، و نیز دیگر مردمان را تشویق مینماید تا در آفریدههای خداوند که دال بر یگانگی اوست بیندیشند، ﴿أَفَلَا یَنظُرُونَ إِلَى ٱلۡإِبِلِ کَیۡفَ خُلِقَتۡ١٧﴾آیا به آفرینش شگفتانگیز شتر نمینگرند و به این نگاه نمیکنند که چگونه خداوند آن را برای بندگان مسخّر کرده و برای منافع زیادشان رام گردانیده است؟!.
﴿وَإِلَى ٱلسَّمَآءِ کَیۡفَ رُفِعَتۡ١٨﴾آیا به آسمان نمینگرند که چگونه برافراشته شده، ﴿وَإِلَى ٱلۡجِبَالِ کَیۡفَ نُصِبَتۡ١٩﴾و به کوهها نگاه نمیکنند که چگونه به صورتی زیبا و شگفتانگیزنصب شدهاند و به وسیله آن زمین پابرجا شده و از تکان و جنبش مصون مانده و خداوند منافع بزرگ و زیادی در کوهها قرار دادهاست؟!.
﴿وَإِلَى ٱلۡأَرۡضِ کَیۡفَ سُطِحَتۡ٢٠﴾و آیا به زمین نمینگرند که چگونه پهن و گسترده شده و هموار گردیده است تا بندگان برپشت آن قرار بگیرند و بتوانند آنرا شخم بزنند و در آن نهال بکارند و خانه بسازند و در راههای آن حرکت نمایند؟! باید دانست که تسطیح و همواره کردن زمین با این موضوع که زمین کرهای شکل است و فلکهای دیگر آن از هر سو احاطه کردهاند منافاتی ندارد همانطور که عقل و نقل و حس و مشاهده بر این دلالت میکند.
دایرهای بودن زمین در این زمانها بین بیشتر مردم معروف است. چون در این زمان مردم بیشتر گوشههای آن را به وسیله ابزارهایی که راههای دور را در مدتی کوتاه میپیمایند پیمودهاند. و تسطیح و هموار بودن با کرهای بودن جسمی منافات دارد که بسیار کوچک است. اما در مورد زمین که بسیار بزرگ است وجود این دو حالت با همدیگر تضادی ندارند آنگونه که اهل تخصص میگویند.
﴿فَذَکِّرۡ إِنَّمَآ أَنتَ مُذَکِّرٞ٢١ لَّسۡتَ عَلَیۡهِم بِمُصَیۡطِرٍ٢٢﴾مردم را پند بده و آنانرا اندرز بگوی و از عذاب خدا بیم بده و به بهشت و نعمتها نویدشان بده چون تو برای دعوت دادن مردم بهسوی خدا و پند دادن آنها مبعوث شدهای، و تو بر آنها مسلط نیستی و نگهبان کارهایشان نمیباشی.
پس وقتی وظیفه ات را انجام دادی بعد از امروز هیچ سرزنشی بر تو نیست. ﴿وَمَآ أَنتَ عَلَیۡهِم بِجَبَّارٖۖ فَذَکِّرۡ بِٱلۡقُرۡءَانِ مَن یَخَافُ وَعِیدِ﴾[ق: ۴۵]. «و تو بر آنان چیره نیستی، پس به وسیله قرآن کسی را که از وعید میترسد پند بده».
﴿إِلَّا مَن تَوَلَّىٰ وَکَفَرَ٢٣ فَیُعَذِّبُهُ ٱللَّهُ ٱلۡعَذَابَ ٱلۡأَکۡبَرَ٢٤﴾هرکس از فرمان برداری روی گرداند و به خدا کفر ورزد خداوند به او عذاب سخت و همیشگی خواهد رساند و ﴿إِنَّ إِلَیۡنَآ إِیَابَهُمۡ٢٥﴾همه مردم در روز قیامت بهسوی ما بر میگردند و نزد ما گرد میآیند. ﴿ثُمَّ إِنَّ عَلَیۡنَا حِسَابَهُم٢٦﴾آنگاه از آنان به خاطر کارهای خوب و بدی که کردهاند حساب میگیریم.
پایان تفسیر سورهی غاشیه
سورة الغاشیة - سورة 88 - عدد آیاتها 26
بسم الله الرحمن الرحیم
هَلْ أَتَاکَ حَدِیثُ الْغَاشِیَةِ
وُجُوهٌ یَوْمَئِذٍ خَاشِعَةٌ
عَامِلَةٌ نَّاصِبَةٌ
تَصْلَى نَارًا حَامِیَةً
تُسْقَى مِنْ عَیْنٍ آنِیَةٍ
لَّیْسَ لَهُمْ طَعَامٌ إِلاَّ مِن ضَرِیعٍ
لا یُسْمِنُ وَلا یُغْنِی مِن جُوعٍ
وُجُوهٌ یَوْمَئِذٍ نَّاعِمَةٌ
لِسَعْیِهَا رَاضِیَةٌ
فِی جَنَّةٍ عَالِیَةٍ
لّا تَسْمَعُ فِیهَا لاغِیَةً
فِیهَا عَیْنٌ جَارِیَةٌ
فِیهَا سُرُرٌ مَّرْفُوعَةٌ
وَأَکْوَابٌ مَّوْضُوعَةٌ
وَنَمَارِقُ مَصْفُوفَةٌ
وَزَرَابِیُّ مَبْثُوثَةٌ
أَفَلا یَنظُرُونَ إِلَى الإِبِلِ کَیْفَ خُلِقَتْ
وَإِلَى السَّمَاء کَیْفَ رُفِعَتْ
وَإِلَى الْجِبَالِ کَیْفَ نُصِبَتْ
وَإِلَى الأَرْضِ کَیْفَ سُطِحَتْ
فَذَکِّرْ إِنَّمَا أَنتَ مُذَکِّرٌ
لَّسْتَ عَلَیْهِم بِمُصَیْطِرٍ
إِلاَّ مَن تَوَلَّى وَکَفَرَ
فَیُعَذِّبُهُ اللَّهُ الْعَذَابَ الأَکْبَرَ
إِنَّ إِلَیْنَا إِیَابَهُمْ
ثُمَّ إِنَّ عَلَیْنَا حِسَابَهُمْ
سورة غاشیه
به نام الله بخشندة مهربان
(ای پیامبر) آیا خبر غاشیه (= قیامت فراگیر) به تو رسیده است؟! ﴿1﴾ چهرههایی در آن روز خوار و ذلیل خواهند بود. ﴿2﴾ (در دنیا) پیوسته تلاش کرده (و) خسته شده (و چونکه در راه حق نبوده نتیجة ندیدهاند. ﴿3﴾ در آتش سوزان در آنید. ﴿4﴾ از چشمۀ بسیار داغ به آنها نوشانده میشود. ﴿5﴾ طعامی جز از ضریع (= خار خشک و تلخ) ندارند. ﴿6﴾ که نه (آنها را) فربه کند، و نه دفع گرسنگی نماید. ﴿7﴾ (و) چهرههایی در آن روز شاداب و تازه باشند. ﴿8﴾ و از سعی (و تلاش) خود خوشنودند. ﴿9﴾ در بهشت برین هستند. ﴿10﴾ در آن هیچ سخن بیهودة نمیشنوند. ﴿11﴾ در آن چشمه(های آب) روان باشد. ﴿12﴾ در آن تختهای (زیبای) بلند (پایه) است. ﴿13﴾ و جامهایی (که در کنار چشمهها) نهاده شده. ﴿14﴾ و پشتیها بالشهای منظم چیده شده، ﴿15﴾ و (نیز) فرشهای گرانبها گسترده شده است. ﴿16﴾ آیا (کافران) به شتر نمینگرند، گه چگونه آفریده شده است؟ ﴿17﴾ و به آسمان (نمی نگرند،) که چگونه بر افراشته شده است؟ ﴿18﴾ و به کوهها (نگاه نمیکنند) که چگونه (محکم بر زمین محکم) نصب شده است؟ ﴿19﴾ و به زمین (نمینگرند،) که چگونه گسترده شده است؟ ﴿20﴾ پس (ای پیامبر) پند بده، که تو تنها پند دهندهای. ﴿21﴾ تو بر آنها مسلط (و چیره) نیستی (که بر ایمان مجبورشان کنی). ﴿22﴾ مگر کسیکه روی گرداند کافر شود. ﴿23﴾ پس الله با عذاب بزرگ او را عذاب میکند. ﴿24﴾ همانا بازگشت آنها به سوی ماست. ﴿25﴾ سپس بیگمان حسابشان (نیز) با ماست. ﴿26﴾
بِسۡمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحۡمَٰنِ ٱلرَّحِیمِ
هَلۡ أَتَىٰکَ حَدِیثُ ٱلۡغَٰشِیَةِ ١ وُجُوهٞ یَوۡمَئِذٍ خَٰشِعَةٌ ٢ عَامِلَةٞ نَّاصِبَةٞ ٣ تَصۡلَىٰ نَارًا حَامِیَةٗ ٤ تُسۡقَىٰ مِنۡ عَیۡنٍ ءَانِیَةٖ ٥ لَّیۡسَ لَهُمۡ طَعَامٌ إِلَّا مِن ضَرِیعٖ ٦ لَّا یُسۡمِنُ وَلَا یُغۡنِی مِن جُوعٖ ٧ وُجُوهٞ یَوۡمَئِذٖ نَّاعِمَةٞ ٨ لِّسَعۡیِهَا رَاضِیَةٞ ٩ فِی جَنَّةٍ عَالِیَةٖ ١٠ لَّا تَسۡمَعُ فِیهَا لَٰغِیَةٗ ١١ فِیهَا عَیۡنٞ جَارِیَةٞ ١٢ فِیهَا سُرُرٞ مَّرۡفُوعَةٞ ١٣ وَأَکۡوَابٞ مَّوۡضُوعَةٞ ١٤ وَنَمَارِقُ مَصۡفُوفَةٞ ١٥ وَزَرَابِیُّ مَبۡثُوثَةٌ ١٦ أَفَلَا یَنظُرُونَ إِلَى ٱلۡإِبِلِ کَیۡفَ خُلِقَتۡ ١٧ وَإِلَى ٱلسَّمَآءِ کَیۡفَ رُفِعَتۡ ١٨ وَإِلَى ٱلۡجِبَالِ کَیۡفَ نُصِبَتۡ ١٩ وَإِلَى ٱلۡأَرۡضِ کَیۡفَ سُطِحَتۡ ٢٠ فَذَکِّرۡ إِنَّمَآ أَنتَ مُذَکِّرٞ ٢١ لَّسۡتَ عَلَیۡهِم بِمُصَیۡطِرٍ ٢٢ إِلَّا مَن تَوَلَّىٰ وَکَفَرَ ٢٣ فَیُعَذِّبُهُ ٱللَّهُ ٱلۡعَذَابَ ٱلۡأَکۡبَرَ ٢٤ إِنَّ إِلَیۡنَآ إِیَابَهُمۡ ٢٥ ثُمَّ إِنَّ عَلَیۡنَا حِسَابَهُم ٢٦
سوره غاشیه
به نام خداوند بخشندة مهربان
آیا خبر حادثه فراگیر به تو رسیده است. ﴿1﴾ چهرههایی در آن روز خوار خواهند بود. ﴿2﴾ تلاشگر (و) در زحمت. ﴿3﴾ به آتشی سوزان درمیآیند. ﴿4﴾ از چشمة بسیار داغ و گرمی نوشانده میشوند. ﴿5﴾ آنان خوراکی جز «ضریع» نخواهند داشت. ﴿6﴾ که فربه نمیکند و نه از گرسنگی میهاند. ﴿7﴾ چهرههایی در آن روز خرّم و تازه خواهند بود. ﴿8﴾ و از کوشش خود راضی خواهند بود. ﴿9﴾ در بهشتی برین. ﴿10﴾ در آنجا هیچ سخن بیهودهای نشنوی. ﴿11﴾ در آنجا چشمهای روان است. ﴿12﴾ در آنجا تختهای بلند و عالی است. ﴿13﴾ و ساغرهایی که گذارده شدهاند. ﴿14﴾ و بالشهایی ردیف شده. ﴿15﴾ و زیر اندرازهای نفیس گسترده. ﴿16﴾ آیا به شتران نمینگرند که چگونه آفریده شدهاند؟. ﴿17﴾ و به آسمان نگاه نمیکنند که چگونه برافراشته شده است؟. ﴿18﴾ و به کوهها نمینگرند که چگونه برقرار گردیدهاند. ﴿19﴾ و به زمین که چگونه گسترده شده است؟. ﴿20﴾ پس پند ده که تو تنها پند دهندهای. ﴿21﴾ بر آنان چیره و مسلط نیستی. ﴿22﴾ ولی هرکس رویگرداند و کفر ورزد. ﴿23﴾ خداوند بزرگترین عذاب را بدو میرساند. ﴿24﴾ به یقین بازگشت آنان بهسوی ماست. ﴿25﴾ آنگاه حساب ایشان با ما خواهد بود. ﴿26﴾