تفسیر قرآن

تفسیر و معانی قرآن

تفسیر قرآن

تفسیر و معانی قرآن

سوره قصص

سُورَةُ القَصَصِ

بسم الله الرحمن الرحیم

﴿ طسٓمٓ ١ تِلۡکَ ءَایَٰتُ ٱلۡکِتَٰبِ ٱلۡمُبِینِ ٢ نَتۡلُواْ عَلَیۡکَ مِن نَّبَإِ مُوسَىٰ وَفِرۡعَوۡنَ بِٱلۡحَقِّ لِقَوۡمٖ یُؤۡمِنُونَ ٣ إِنَّ فِرۡعَوۡنَ عَلَا فِی ٱلۡأَرۡضِ وَجَعَلَ أَهۡلَهَا شِیَعٗا یَسۡتَضۡعِفُ طَآئِفَةٗ مِّنۡهُمۡ یُذَبِّحُ أَبۡنَآءَهُمۡ وَیَسۡتَحۡیِۦ نِسَآءَهُمۡۚ إِنَّهُۥ کَانَ مِنَ ٱلۡمُفۡسِدِینَ ٤ وَنُرِیدُ أَن نَّمُنَّ عَلَى ٱلَّذِینَ ٱسۡتُضۡعِفُواْ فِی ٱلۡأَرۡضِ وَنَجۡعَلَهُمۡ أَئِمَّةٗ وَنَجۡعَلَهُمُ ٱلۡوَٰرِثِینَ ٥

به نام خداوند بخشندۀ مهربان

طسم. ﴿1این آیت‌هاى کتاب روشن است. ﴿2بخوانیم بر تو بعض خبر موسى و فرعون به راستى براى گروهى که باور می‌دارند. ﴿3هرآیینه فرعون تکبّر کرد در زمین و ساخت اهل آن را گروه گروه، زبون می‌گرفت جماعت را از ایشان، می‌کشت پسران ایشان را و زنده می‌گذاشت دختران ایشان را. هرآیینه وى بود از مفسدان. ﴿4و می‌خواستیم که نعمت فراوان دهیم بر آنان‌که زبون گرفته شدند در زمین و پیشوا سازیم ایشان را و وارث کنیم ایشان را. ﴿5

﴿ وَنُمَکِّنَ لَهُمۡ فِی ٱلۡأَرۡضِ وَنُرِیَ فِرۡعَوۡنَ وَهَٰمَٰنَ وَجُنُودَهُمَا مِنۡهُم مَّا کَانُواْ یَحۡذَرُونَ ٦ وَأَوۡحَیۡنَآ إِلَىٰٓ أُمِّ مُوسَىٰٓ أَنۡ أَرۡضِعِیهِۖ فَإِذَا خِفۡتِ عَلَیۡهِ فَأَلۡقِیهِ فِی ٱلۡیَمِّ وَلَا تَخَافِی وَلَا تَحۡزَنِیٓۖ إِنَّا رَآدُّوهُ إِلَیۡکِ وَجَاعِلُوهُ مِنَ ٱلۡمُرۡسَلِینَ ٧ فَٱلۡتَقَطَهُۥٓ ءَالُ فِرۡعَوۡنَ لِیَکُونَ لَهُمۡ عَدُوّٗا وَحَزَنًاۗ إِنَّ فِرۡعَوۡنَ وَهَٰمَٰنَ وَجُنُودَهُمَا کَانُواْ خَٰطِ‍ِٔینَ ٨ وَقَالَتِ ٱمۡرَأَتُ فِرۡعَوۡنَ قُرَّتُ عَیۡنٖ لِّی وَلَکَۖ لَا تَقۡتُلُوهُ عَسَىٰٓ أَن یَنفَعَنَآ أَوۡ نَتَّخِذَهُۥ وَلَدٗا وَهُمۡ لَا یَشۡعُرُونَ ٩ وَأَصۡبَحَ فُؤَادُ أُمِّ مُوسَىٰ فَٰرِغًاۖ إِن کَادَتۡ لَتُبۡدِی بِهِۦ لَوۡلَآ أَن رَّبَطۡنَا عَلَىٰ قَلۡبِهَا لِتَکُونَ مِنَ ٱلۡمُؤۡمِنِینَ ١٠ وَقَالَتۡ لِأُخۡتِهِۦ قُصِّیهِۖ فَبَصُرَتۡ بِهِۦ عَن جُنُبٖ وَهُمۡ لَا یَشۡعُرُونَ ١١ ۞وَحَرَّمۡنَا عَلَیۡهِ ٱلۡمَرَاضِعَ مِن قَبۡلُ فَقَالَتۡ هَلۡ أَدُلُّکُمۡ عَلَىٰٓ أَهۡلِ بَیۡتٖ یَکۡفُلُونَهُۥ لَکُمۡ وَهُمۡ لَهُۥ نَٰصِحُونَ ١٢ فَرَدَدۡنَٰهُ إِلَىٰٓ أُمِّهِۦ کَیۡ تَقَرَّ عَیۡنُهَا وَلَا تَحۡزَنَ وَلِتَعۡلَمَ أَنَّ وَعۡدَ ٱللَّهِ حَقّٞ وَلَٰکِنَّ أَکۡثَرَهُمۡ لَا یَعۡلَمُونَ ١٣

و دسترس دهیم ایشان را در زمین و بنماییم فرعون و هامان را و لشکرهاى ایشان را از آن زبون گرفتگان آنچه می‌ترسیدند. ﴿6و الهام فرستادیم به سوى مادر موسى که شیر بده او را پس چون بترسى بر وى بیانداز او را در دریا و مترس و اندوه مخور، هرآیینه ما باز رسانندۀ اوییم به سوى تو و گردانندۀ اوییم از پیغامبران. ﴿7پس برگرفتند آن را اهل خانۀ فرعون تا آخر کار شود براى ایشان دشمن و سبب اندوه، هرآیینه فرعون و هامان و لشکرهاى ایشان خطا کننده بودند. ﴿8و گفت زن فرعون: این طفل، خنکى چشم است مرا و تو را، مکشیدش، بود که نفع دهد ما را یا فرزند گیریم او را و ایشان حقیقت حال نمى‏دانستند. ﴿9و گشت دل مادر موسى خالى از صبر، هرآیینه نزدیک بود که آشکار کند آن قصّه را اگر ما نمى‏بستیم بر دل او رشته [884]تا باشد از باوردارندگان. ﴿10و گفت خواهرش را: بر پى او برو، پس بدید او را از دور و قوم فرعون نمی‌دانستند. ﴿11و حرام ساختیم بر موسى شیردایگان پیش از وصول خواهر، پس خواهرش گفت: آیا راه نمایم شما را بر اهل خانه‌ای که خبردارى این طفل کنند براى شما و ایشان براى او نیک خواهانند؟. ﴿12پس باز رسانیدیم او را به سوى مادر او تا خنک شود چشم وى و اندوه نخورد و تا بداند که وعدۀ خدا راست است و لیکن بیشترین مردمان نمی‌دانند. ﴿13

﴿ وَلَمَّا بَلَغَ أَشُدَّهُۥ وَٱسۡتَوَىٰٓ ءَاتَیۡنَٰهُ حُکۡمٗا وَعِلۡمٗاۚ وَکَذَٰلِکَ نَجۡزِی ٱلۡمُحۡسِنِینَ ١٤ وَدَخَلَ ٱلۡمَدِینَةَ عَلَىٰ حِینِ غَفۡلَةٖ مِّنۡ أَهۡلِهَا فَوَجَدَ فِیهَا رَجُلَیۡنِ یَقۡتَتِلَانِ هَٰذَا مِن شِیعَتِهِۦ وَهَٰذَا مِنۡ عَدُوِّهِۦۖ فَٱسۡتَغَٰثَهُ ٱلَّذِی مِن شِیعَتِهِۦ عَلَى ٱلَّذِی مِنۡ عَدُوِّهِۦ فَوَکَزَهُۥ مُوسَىٰ فَقَضَىٰ عَلَیۡهِۖ قَالَ هَٰذَا مِنۡ عَمَلِ ٱلشَّیۡطَٰنِۖ إِنَّهُۥ عَدُوّٞ مُّضِلّٞ مُّبِینٞ ١٥ قَالَ رَبِّ إِنِّی ظَلَمۡتُ نَفۡسِی فَٱغۡفِرۡ لِی فَغَفَرَ لَهُۥٓۚ إِنَّهُۥ هُوَ ٱلۡغَفُورُ ٱلرَّحِیمُ ١٦ قَالَ رَبِّ بِمَآ أَنۡعَمۡتَ عَلَیَّ فَلَنۡ أَکُونَ ظَهِیرٗا لِّلۡمُجۡرِمِینَ ١٧ فَأَصۡبَحَ فِی ٱلۡمَدِینَةِ خَآئِفٗا یَتَرَقَّبُ فَإِذَا ٱلَّذِی ٱسۡتَنصَرَهُۥ بِٱلۡأَمۡسِ یَسۡتَصۡرِخُهُۥۚ قَالَ لَهُۥ مُوسَىٰٓ إِنَّکَ لَغَوِیّٞ مُّبِینٞ ١٨ فَلَمَّآ أَنۡ أَرَادَ أَن یَبۡطِشَ بِٱلَّذِی هُوَ عَدُوّٞ لَّهُمَا قَالَ یَٰمُوسَىٰٓ أَتُرِیدُ أَن تَقۡتُلَنِی کَمَا قَتَلۡتَ نَفۡسَۢا بِٱلۡأَمۡسِۖ إِن تُرِیدُ إِلَّآ أَن تَکُونَ جَبَّارٗا فِی ٱلۡأَرۡضِ وَمَا تُرِیدُ أَن تَکُونَ مِنَ ٱلۡمُصۡلِحِینَ ١٩ وَجَآءَ رَجُلٞ مِّنۡ أَقۡصَا ٱلۡمَدِینَةِ یَسۡعَىٰ قَالَ یَٰمُوسَىٰٓ إِنَّٱلۡمَلَأَ یَأۡتَمِرُونَ بِکَ لِیَقۡتُلُوکَ فَٱخۡرُجۡ إِنِّی لَکَ مِنَ ٱلنَّٰصِحِینَ ٢٠ فَخَرَجَ مِنۡهَا خَآئِفٗا یَتَرَقَّبُۖ قَالَ رَبِّ نَجِّنِی مِنَ ٱلۡقَوۡمِ ٱلظَّٰلِمِینَ ٢١

و چون رسید به نهایت جوانى خود و درست اندام شد، دادیم او را حکمت و دانش و همچنین جزا می‌دهیم نیکوکاران را. ﴿14و درآمد به شهر در وقت بى‏خبرى اهل آن، پس یافت آنجا دو شخص با یکدیگر جنگ مى‏کردند: آن یک از قوم موسى بود و آن دیگر از دشمنان وى، پس مدد طلب کرد شخصى که از قوم او بود بر آن دیگر که از دشمنانش بود، پس مشت زد او را موسى، پس بکشتش. گفت: این کار شیطان است، هرآیینه شیطان گمراه کنندۀ آشکار است. ﴿15گفت: اى پروردگار من! هرآیینه ستم کردم بر خویش، پس بیامرز مرا، پس بیامرزیدش، هرآیینه وى آمرزندۀ مهربان است. ﴿16گفت: اى پروردگار من! به حق انعام کردن تو بر من هرگز نخواهم بود مددگار گناهکاران. ﴿17پس بامداد کرد در شهر ترسان، انتظارکنان، پس ناگهان شخصى که مدد طلب کرده بود دیروز باز به فریادرسى می‌خواندش. گفت به وى موسى: هرآیینه تو گمراه آشکارى. ﴿18پس چون خواست که دست به شخصى که وى دشمن موسى و دشمن فریاد کنندۀ بود، گفت فریاد کننده: اى موسى! آیا می‌خواهى که بکشى مرا چنانکه کشتى شخصى را دیروز؟ نمی‌خواهى مگر آن که باشى ستمکارى در زمین و نمی‌خواهى که باشى از نیکوکاران [885]. ﴿19و آمد شخصى از آخر شهر شتابان، گفت: اى موسى! هرآیینه رئیسان مشورت می‌کنند در حق تو بکشند تو را، پس بیرون رو. هرآیینه من برای تو از نیک ‏خواهانم. ﴿20پس بیرون آمد از آن شهر ترسان، انتظار کنان، گفت: اى پروردگار من! خلاص کن مرا از گروه ستمکاران. ﴿21

﴿وَلَمَّا تَوَجَّهَ تِلۡقَآءَ مَدۡیَنَ قَالَ عَسَىٰ رَبِّیٓ أَن یَهۡدِیَنِی سَوَآءَ ٱلسَّبِیلِ ٢٢ وَلَمَّا وَرَدَ مَآءَ مَدۡیَنَ وَجَدَ عَلَیۡهِ أُمَّةٗ مِّنَ ٱلنَّاسِ یَسۡقُونَ وَوَجَدَ مِن دُونِهِمُ ٱمۡرَأَتَیۡنِ تَذُودَانِۖ قَالَ مَا خَطۡبُکُمَاۖ قَالَتَا لَا نَسۡقِی حَتَّىٰ یُصۡدِرَ ٱلرِّعَآءُۖ وَأَبُونَا شَیۡخٞ کَبِیرٞ ٢٣ فَسَقَىٰ لَهُمَا ثُمَّ تَوَلَّىٰٓ إِلَى ٱلظِّلِّ فَقَالَ رَبِّ إِنِّی لِمَآ أَنزَلۡتَ إِلَیَّ مِنۡ خَیۡرٖ فَقِیرٞ ٢٤ فَجَآءَتۡهُ إِحۡدَىٰهُمَا تَمۡشِی عَلَى ٱسۡتِحۡیَآءٖ قَالَتۡ إِنَّ أَبِی یَدۡعُوکَ لِیَجۡزِیَکَ أَجۡرَ مَا سَقَیۡتَ لَنَاۚ فَلَمَّا جَآءَهُۥ وَقَصَّ عَلَیۡهِ ٱلۡقَصَصَ قَالَ لَا تَخَفۡۖ نَجَوۡتَ مِنَ ٱلۡقَوۡمِ ٱلظَّٰلِمِینَ ٢٥ قَالَتۡ إِحۡدَىٰهُمَا یَٰٓأَبَتِ ٱسۡتَ‍ٔۡجِرۡهُۖ إِنَّ خَیۡرَ مَنِ ٱسۡتَ‍ٔۡجَرۡتَ ٱلۡقَوِیُّ ٱلۡأَمِینُ ٢٦ قَالَ إِنِّیٓ أُرِیدُ أَنۡ أُنکِحَکَ إِحۡدَى ٱبۡنَتَیَّ هَٰتَیۡنِ عَلَىٰٓ أَن تَأۡجُرَنِی ثَمَٰنِیَ حِجَجٖۖ فَإِنۡ أَتۡمَمۡتَ عَشۡرٗا فَمِنۡ عِندِکَۖ وَمَآ أُرِیدُ أَنۡ أَشُقَّ عَلَیۡکَۚ سَتَجِدُنِیٓ إِن شَآءَ ٱللَّهُ مِنَ ٱلصَّٰلِحِینَ ٢٧ قَالَ ذَٰلِکَ بَیۡنِی وَبَیۡنَکَۖ أَیَّمَا ٱلۡأَجَلَیۡنِ قَضَیۡتُ فَلَا عُدۡوَٰنَ عَلَیَّۖ وَٱللَّهُ عَلَىٰ مَا نَقُولُ وَکِیلٞ ٢٨

و وقتى که متوجه شد به سوى شهر مدین، گفت: امیدوارم از پروردگار خویش که دلالت کند مرا به راه راست. ﴿22و وقتى که رسید به آب مدین یافت بر آن آب طایفه را از مردمان، آب می‌نوشانیدید مواشى را و یافت آن طرف از ایشان دو زن که باز می‌دارند مواشىِ خود را، گفت موسى به آن دو زن: چیست حال شما؟ گفتند: ما آب نمى‏نوشانیم تا آنکه بازگردانند شبانان مواشى را و پدر ما پیر کلانسال است. ﴿23پس موسى آب نوشانید براى این هردو، باز روى آورد به سوى سایه، پس گفت: اى پروردگار من! هرآیینه من به آنچه فرود آوردى به سوى من از نعمت، محتاجم. ﴿24پس آمد به موسى یکى از این دو زن راه می‌رفت به شرم، گفت: هرآیینه پدر من می‌خواند تو را تا به تو دهد مزد آنکه آب دادى برای ما. پس چون موسى بیامد نزد شعیب و تقریر کرد پیش او قصّه را، گفت: مترس! خلاص شدى از قوم ستمکاران. ﴿25گفت یکى از این دو دختر: اى پدر من! مزدور بگیر او را. هرآیینه بهترین کسى که مزدورگیرى شخصى توانای با امانت باشد. ﴿26گفت شعیب: هرآیینه من می‌خواهم که به زنى دهم تو را یکى از این دو دختر خود به شرط آن که مزدورى من کنى هشت سال، پس اگر تمام کنى ده سال را، پس آن تبرّع است از نزدیک تو و نمی‌خواهم که مشقت افکنم بر تو. خواهى یافت مرا اگر خدا خواسته است از شایستگان. ﴿27گفت موسى: این است عهد میان من و میان تو. هر کدام از این دو مدّت که اداکنم، پس تعدى نباشد بر من و خدا بر آنچه می‌گوییم گواه است. ﴿28

﴿ ۞فَلَمَّا قَضَىٰ مُوسَى ٱلۡأَجَلَ وَسَارَ بِأَهۡلِهِۦٓ ءَانَسَ مِن جَانِبِ ٱلطُّورِ نَارٗاۖ قَالَ لِأَهۡلِهِ ٱمۡکُثُوٓاْ إِنِّیٓ ءَانَسۡتُ نَارٗا لَّعَلِّیٓ ءَاتِیکُم مِّنۡهَا بِخَبَرٍ أَوۡ جَذۡوَةٖ مِّنَ ٱلنَّارِ لَعَلَّکُمۡ تَصۡطَلُونَ ٢٩ فَلَمَّآ أَتَىٰهَا نُودِیَ مِن شَٰطِیِٕ ٱلۡوَادِ ٱلۡأَیۡمَنِ فِی ٱلۡبُقۡعَةِ ٱلۡمُبَٰرَکَةِ مِنَ ٱلشَّجَرَةِ أَن یَٰمُوسَىٰٓ إِنِّیٓ أَنَا ٱللَّهُ رَبُّ ٱلۡعَٰلَمِینَ ٣٠ وَأَنۡ أَلۡقِ عَصَاکَۚ فَلَمَّا رَءَاهَا تَهۡتَزُّ کَأَنَّهَا جَآنّٞ وَلَّىٰ مُدۡبِرٗا وَلَمۡ یُعَقِّبۡۚ یَٰمُوسَىٰٓ أَقۡبِلۡ وَلَا تَخَفۡۖ إِنَّکَ مِنَ ٱلۡأٓمِنِینَ ٣١ ٱسۡلُکۡ یَدَکَ فِی جَیۡبِکَ تَخۡرُجۡ بَیۡضَآءَ مِنۡ غَیۡرِ سُوٓءٖ وَٱضۡمُمۡ إِلَیۡکَ جَنَاحَکَ مِنَ ٱلرَّهۡبِۖ فَذَٰنِکَ بُرۡهَٰنَانِ مِن رَّبِّکَ إِلَىٰ فِرۡعَوۡنَ وَمَلَإِیْهِۦٓۚ إِنَّهُمۡ کَانُواْ قَوۡمٗا فَٰسِقِینَ ٣٢ قَالَ رَبِّ إِنِّی قَتَلۡتُ مِنۡهُمۡ نَفۡسٗا فَأَخَافُ أَن یَقۡتُلُونِ ٣٣ وَأَخِی هَٰرُونُ هُوَ أَفۡصَحُ مِنِّی لِسَانٗا فَأَرۡسِلۡهُ مَعِیَ رِدۡءٗا یُصَدِّقُنِیٓۖ إِنِّیٓ أَخَافُ أَن یُکَذِّبُونِ ٣٤ قَالَ سَنَشُدُّ عَضُدَکَ بِأَخِیکَ وَنَجۡعَلُ لَکُمَا سُلۡطَٰنٗا فَلَا یَصِلُونَ إِلَیۡکُمَا بِ‍َٔایَٰتِنَآۚ أَنتُمَا وَمَنِ ٱتَّبَعَکُمَا ٱلۡغَٰلِبُونَ ٣٥

پس چون ادا کرد موسى میعاد را و روان شد به اهل خود، دید به جانب کوه طور آتش. گفت به اهل خود: توقف کنید. هرآیینه دیده‏ام آتشى. امید دارم که بیارم از آنجا خبرى را یا بیارم شعله‌ای از آتش، بود که شما تحصیل گرمى کنید. ﴿29پس چون آمد نزدیک آتش، آواز داده شد از کرانۀ راست میدان در جایگاه بابرکت از میان درخت که: اى موسى! هرآیینه من خدایم، پروردگار عالم‌ها. ﴿30و آنکه بیفکن عصاى خود را، پس چون دید که عصا حرکت می‌کند گویا وى مارى است، روى بگردانید پشت داده و بازنگشت. [گفتیم]: اى موسى! پیش آی و مترس، هرآیینه تو از ایمنانى. ﴿31و درآر دست خود را در گریبان خود تا بیرون آید سفید شده از غیر علتى. و به هم آر به سوى خود بازوی خود را از ترس [886]، پس این هر دو نشانه‌اند، فرود آمده از جانب پروردگار تو به سوى فرعون و جماعت او. هرآیینه ایشان بودند گروه بدکار. ﴿32گفت: اى پروردگار من! هرآیینه من کشته‏ام از ایشان شخصى را، پس می‌ترسم که بکشند مرا ﴿33و برادر من، هارون، فصیح‏تر است از من از جهت زبان، پس بفرست او را همراه من مدد کننده‌ای که باور دارد مرا، هرآیینه من می‌ترسم از آنکه دروغى شمرند مرا. ﴿34گفت: [خدا]: محکم خواهیم کرد بازوى تو را به برادر تو و خواهیم داد شما را غلبه، پس نتوانند رسید به قصد ایذا به سوى شما به سبب نشانه‌هاى ما. شما و آنان‌که پیروى شما کرده‏اند، غالب خواهید شد. ﴿35

﴿ فَلَمَّا جَآءَهُم مُّوسَىٰ بِ‍َٔایَٰتِنَا بَیِّنَٰتٖ قَالُواْ مَا هَٰذَآ إِلَّا سِحۡرٞ مُّفۡتَرٗى وَمَا سَمِعۡنَا بِهَٰذَا فِیٓ ءَابَآئِنَا ٱلۡأَوَّلِینَ ٣٦ وَقَالَ مُوسَىٰ رَبِّیٓ أَعۡلَمُ بِمَن جَآءَ بِٱلۡهُدَىٰ مِنۡ عِندِهِۦ وَمَن تَکُونُ لَهُۥ عَٰقِبَةُ ٱلدَّارِۚ إِنَّهُۥ لَا یُفۡلِحُ ٱلظَّٰلِمُونَ ٣٧ وَقَالَ فِرۡعَوۡنُ یَٰٓأَیُّهَا ٱلۡمَلَأُ مَا عَلِمۡتُ لَکُم مِّنۡ إِلَٰهٍ غَیۡرِی فَأَوۡقِدۡ لِی یَٰهَٰمَٰنُ عَلَى ٱلطِّینِ فَٱجۡعَل لِّی صَرۡحٗا لَّعَلِّیٓ أَطَّلِعُ إِلَىٰٓ إِلَٰهِ مُوسَىٰ وَإِنِّی لَأَظُنُّهُۥ مِنَ ٱلۡکَٰذِبِینَ ٣٨ وَٱسۡتَکۡبَرَ هُوَ وَجُنُودُهُۥ فِی ٱلۡأَرۡضِ بِغَیۡرِ ٱلۡحَقِّ وَظَنُّوٓاْ أَنَّهُمۡ إِلَیۡنَا لَا یُرۡجَعُونَ ٣٩ فَأَخَذۡنَٰهُ وَجُنُودَهُۥ فَنَبَذۡنَٰهُمۡ فِی ٱلۡیَمِّۖ فَٱنظُرۡ کَیۡفَ کَانَ عَٰقِبَةُ ٱلظَّٰلِمِینَ ٤٠ وَجَعَلۡنَٰهُمۡ أَئِمَّةٗ یَدۡعُونَ إِلَى ٱلنَّارِۖ وَیَوۡمَ ٱلۡقِیَٰمَةِ لَا یُنصَرُونَ ٤١ وَأَتۡبَعۡنَٰهُمۡ فِی هَٰذِهِ ٱلدُّنۡیَا لَعۡنَةٗۖ وَیَوۡمَ ٱلۡقِیَٰمَةِ هُم مِّنَ ٱلۡمَقۡبُوحِینَ ٤٢ وَلَقَدۡ ءَاتَیۡنَا مُوسَى ٱلۡکِتَٰبَ مِنۢ بَعۡدِ مَآ أَهۡلَکۡنَا ٱلۡقُرُونَ ٱلۡأُولَىٰ بَصَآئِرَ لِلنَّاسِ وَهُدٗى وَرَحۡمَةٗ لَّعَلَّهُمۡ یَتَذَکَّرُونَ ٤٣

پس چون آورد موسى نشانه‌هاى ما را واضح آمده، گفتند: نیست این مگر جادوى بربسته و نشنیدیم این را در پدران نخستین خویش. ﴿36و گفت موسى: پروردگار من داناتر است به هر که آورده‏ است هدایت از نزدیک او و به هر که او راست عاقبت پسندیده در آخرت، هرآیینه رستگار نمى‏شوند ستمکاران. ﴿37و گفت فرعون: اى جماعت! ندانسته‏ام براى شما هیچ خدا غیرِ من. پس آتش برافروز براى من اى هامان بر گل (یعنى خشت بساز) پس بناکن براى من کوشکى، بود که من دیده‌ور شوم به سوى معبود موسى و هرآیینه من مى‏پندارم او را از دروغگویان. ﴿38و تکبر کرد فرعون و لشکرهاى او در زمین به غیر حق و گمان کردند که ایشان به سوى ما بازگردانیده نشوند. ﴿39پس گرفتیم او را و لشکرهاى او را، پس افکندیم ایشان را در دریا، پس درنگر چگونه بود انجام ستمکاران. ﴿40و گردانیدیم ایشان را پیشوایانى که می‌خواندند به سوى آتش و روز قیامت نصرت داده نشوند. ﴿41و از پىِ ایشان فرستادیم در این دنیا لعنت را و به روز قیامت ایشان از دور ساختگان باشند. ﴿42و و هرآیینه دادیم موسى را کتاب بعد از آنکه هلاک ساختیم قرن‌هاى نخستین را دلیل شده براى مردمان و هدایت و بخشایش، تا بود که ایشان پندپذیر شوند. ﴿43

﴿وَمَا کُنتَ بِجَانِبِ ٱلۡغَرۡبِیِّ إِذۡ قَضَیۡنَآ إِلَىٰ مُوسَى ٱلۡأَمۡرَ وَمَا کُنتَ مِنَ ٱلشَّٰهِدِینَ ٤٤ وَلَٰکِنَّآ أَنشَأۡنَا قُرُونٗا فَتَطَاوَلَ عَلَیۡهِمُ ٱلۡعُمُرُۚ وَمَا کُنتَ ثَاوِیٗا فِیٓ أَهۡلِ مَدۡیَنَ تَتۡلُواْ عَلَیۡهِمۡ ءَایَٰتِنَا وَلَٰکِنَّا کُنَّا مُرۡسِلِینَ ٤٥ وَمَا کُنتَ بِجَانِبِ ٱلطُّورِ إِذۡ نَادَیۡنَا وَلَٰکِن رَّحۡمَةٗ مِّن رَّبِّکَ لِتُنذِرَ قَوۡمٗا مَّآ أَتَىٰهُم مِّن نَّذِیرٖ مِّن قَبۡلِکَ لَعَلَّهُمۡ یَتَذَکَّرُونَ ٤٦ وَلَوۡلَآ أَن تُصِیبَهُم مُّصِیبَةُۢ بِمَا قَدَّمَتۡ أَیۡدِیهِمۡ فَیَقُولُواْ رَبَّنَا لَوۡلَآ أَرۡسَلۡتَ إِلَیۡنَا رَسُولٗا فَنَتَّبِعَ ءَایَٰتِکَ وَنَکُونَ مِنَ ٱلۡمُؤۡمِنِینَ ٤٧فَلَمَّا جَآءَهُمُ ٱلۡحَقُّ مِنۡ عِندِنَا قَالُواْ لَوۡلَآ أُوتِیَ مِثۡلَ مَآ أُوتِیَ مُوسَىٰٓۚ أَوَ لَمۡ یَکۡفُرُواْ بِمَآ أُوتِیَ مُوسَىٰ مِن قَبۡلُۖ قَالُواْ سِحۡرَانِ تَظَٰهَرَا وَقَالُوٓاْ إِنَّا بِکُلّٖ کَٰفِرُونَ ٤٨ قُلۡ فَأۡتُواْ بِکِتَٰبٖ مِّنۡ عِندِ ٱللَّهِ هُوَ أَهۡدَىٰ مِنۡهُمَآ أَتَّبِعۡهُ إِن کُنتُمۡ صَٰدِقِینَ ٤٩ فَإِن لَّمۡ یَسۡتَجِیبُواْ لَکَ فَٱعۡلَمۡ أَنَّمَا یَتَّبِعُونَ أَهۡوَآءَهُمۡۚ وَمَنۡ أَضَلُّ مِمَّنِ ٱتَّبَعَ هَوَىٰهُ بِغَیۡرِ هُدٗى مِّنَ ٱللَّهِۚ إِنَّ ٱللَّهَ لَا یَهۡدِی ٱلۡقَوۡمَ ٱلظَّٰلِمِینَ ٥٠

و تو نبودى به طرف غربى چون به انجام رسانیدیم به سوى موسى وحى را و نبودى از حاضران. ﴿44و لیکن ما آفریدیم قرن‌ها را (یعنى بعد موسى)، پس دراز شد بر ایشان عمر و تو نبودى باشنده در اهل مدین که می‌خواندى بر ایشان آیات ما را و لیکن ما بودیم فرستنده. ﴿45و نبودى به طرف طور، چون آواز دادیم و لیکن وحى آمد از روى بخشایش پروردگار تو تا ترسانى گروهى راکه نیامده بود بدیشان هیچ ترساننده‌ای پیش از تو، بود که ایشان پند پذیر شوند. ﴿46و اگر نه آن بودى که برسد بدیشان عقوبتى به سبب آنکه پیش فرستاده است دست ایشان، پس گویند: اى پروردگار ما! چرا نفرستادى به سوى ما پیغامبرى را تا پیروىِ آیات تو کنیم و باشیم از مسلمانان؟. ﴿47پیغمبران را می‌فرستادیم، پس چون آمد بدیشان وحى راست از نزدیک ما، گفتند: چرا داده نشد این پیغمبر را مانند آنچه داده شد به موسى؟ آیا کافر نشده‏اند به آنچه داده شد موسى را پیش از این؟ گفتند: دو سحرند موافق یکدیگر شده [887]و گفتند: هرآیینه ما به هر یک کافرانیم. ﴿48بگو: پس بیارید کتابى فرود آمده از نزدیک خداکه وى راه نماینده‏تر باشد از این دو، تا پیروىِ او کنیم اگر راستگویید. ﴿49پس اگر قبول نکنند سخن را، پس بدان که جز این نیست که پیروى می‌کنند خواهش نفس خود را و کیست گمراهتر از کسی که پیروىِ خواهش نفس خود کند بدون راهنمایىِ خدا، هرآیینه خدا راه نمى‏نماید گروه ستمکاران را. ﴿50

﴿ ۞وَلَقَدۡ وَصَّلۡنَا لَهُمُ ٱلۡقَوۡلَ لَعَلَّهُمۡ یَتَذَکَّرُونَ ٥١ ٱلَّذِینَ ءَاتَیۡنَٰهُمُ ٱلۡکِتَٰبَ مِن قَبۡلِهِۦ هُم بِهِۦ یُؤۡمِنُونَ ٥٢ وَإِذَا یُتۡلَىٰ عَلَیۡهِمۡ قَالُوٓاْ ءَامَنَّا بِهِۦٓ إِنَّهُ ٱلۡحَقُّ مِن رَّبِّنَآ إِنَّا کُنَّا مِن قَبۡلِهِۦ مُسۡلِمِینَ ٥٣ أُوْلَٰٓئِکَ یُؤۡتَوۡنَ أَجۡرَهُم مَّرَّتَیۡنِ بِمَا صَبَرُواْ وَیَدۡرَءُونَ بِٱلۡحَسَنَةِ ٱلسَّیِّئَةَ وَمِمَّا رَزَقۡنَٰهُمۡ یُنفِقُونَ ٥٤ وَإِذَا سَمِعُواْ ٱللَّغۡوَ أَعۡرَضُواْ عَنۡهُ وَقَالُواْ لَنَآ أَعۡمَٰلُنَا وَلَکُمۡ أَعۡمَٰلُکُمۡ سَلَٰمٌ عَلَیۡکُمۡ لَا نَبۡتَغِی ٱلۡجَٰهِلِینَ ٥٥ إِنَّکَ لَا تَهۡدِی مَنۡ أَحۡبَبۡتَ وَلَٰکِنَّ ٱللَّهَ یَهۡدِی مَن یَشَآءُۚ وَهُوَ أَعۡلَمُ بِٱلۡمُهۡتَدِینَ ٥٦ وَقَالُوٓاْ إِن نَّتَّبِعِ ٱلۡهُدَىٰ مَعَکَ نُتَخَطَّفۡ مِنۡ أَرۡضِنَآۚ أَوَ لَمۡ نُمَکِّن لَّهُمۡ حَرَمًا ءَامِنٗا یُجۡبَىٰٓ إِلَیۡهِ ثَمَرَٰتُ کُلِّ شَیۡءٖ رِّزۡقٗا مِّن لَّدُنَّا وَلَٰکِنَّ أَکۡثَرَهُمۡ لَا یَعۡلَمُونَ ٥٧ وَکَمۡ أَهۡلَکۡنَا مِن قَرۡیَةِۢ بَطِرَتۡ مَعِیشَتَهَاۖ فَتِلۡکَ مَسَٰکِنُهُمۡ لَمۡ تُسۡکَن مِّنۢ بَعۡدِهِمۡ إِلَّا قَلِیلٗاۖ وَکُنَّا نَحۡنُ ٱلۡوَٰرِثِینَ ٥٨ وَمَا کَانَ رَبُّکَ مُهۡلِکَ ٱلۡقُرَىٰ حَتَّىٰ یَبۡعَثَ فِیٓ أُمِّهَا رَسُولٗا یَتۡلُواْ عَلَیۡهِمۡ ءَایَٰتِنَاۚ وَمَا کُنَّا مُهۡلِکِی ٱلۡقُرَىٰٓ إِلَّا وَأَهۡلُهَا ظَٰلِمُونَ ٥٩

و هرآیینه ما پی در پى آوردیم براى ایشان [این قرآن را] تا بود که ایشان پند پذیرند. ﴿51آنان‌که داده‏ایم ایشان را کتاب پیش از قرآن، ایشان به قرآن ایمان مى‏آرند. ﴿52و چون قرآن خوانده می‌شود برایشان، گویند: ایمان آوردیم به آن، هرآیینه وى راست است از جانب پروردگار ما، هرآیینه پیش از نزول قرآن منقاد بودیم. ﴿53این جماعت داده شود ایشان را مزد ایشان دوبار به سبب آنکه صبر کردند و دفع مى‏کنند به خصلت نیک، بدى را و از آنچه روزى داده‏ایم ایشان را خرج می‌کنند. ﴿54و چون بشنوند سخن بیهوده را، روى بگردانند از آن و گویند: ما راست، کردارهاى ما و شما راست، کردارهاى شما. سلام بر شما باد! نمی‌خواهیم صحبت جاهلان [888]. ﴿55[یا محمد] هرآیینه تو راه نمى‏نمایى هر که را دوست می‌دارى و لیکن خدا راه مى‏نماید هر که را خواهد و او داناتر است به راه یافتگان. ﴿56و گفتند بعض اهل مکه: اگر پیروىِ هدایت کنیم با تو ربوده شویم از زمین خود [889]. آیا جا ندادیم ایشان را در حرمى با امن، رسانیده می‌شود به سوى وى میوه‌ها از هر جنس روزى از نزدیک ما و لیکن بیشترین ایشان نمی‌دانند. ﴿57و بسا هلاک کردیم از دیه‌ها را که از حد در گذشتند در گذران خود، پس اینها است جاى ماندن ایشان، مانده نشد آنجا بعد از ایشان مگر اندکى و بودیم ما به دست آرندۀ میراث ایشان. ﴿58و هرگز نیست پروردگار تو هلاک کنندۀ دیه‌ها مگر تا آنکه بفرستد در قصبۀ آن پیغامبرى که بخواند بر ایشان آیات ما، و هرگز نیستیم هلاک کنندۀ دیه‌ها مگر در آن حال که اهل آنها ستمکار باشند. ﴿59

﴿ وَمَآ أُوتِیتُم مِّن شَیۡءٖ فَمَتَٰعُ ٱلۡحَیَوٰةِ ٱلدُّنۡیَا وَزِینَتُهَاۚ وَمَا عِندَ ٱللَّهِ خَیۡرٞ وَأَبۡقَىٰٓۚ أَفَلَا تَعۡقِلُونَ ٦٠ أَفَمَن وَعَدۡنَٰهُ وَعۡدًا حَسَنٗا فَهُوَ لَٰقِیهِ کَمَن مَّتَّعۡنَٰهُ مَتَٰعَ ٱلۡحَیَوٰةِ ٱلدُّنۡیَا ثُمَّ هُوَ یَوۡمَ ٱلۡقِیَٰمَةِ مِنَ ٱلۡمُحۡضَرِینَ ٦١ وَیَوۡمَ یُنَادِیهِمۡ فَیَقُولُ أَیۡنَ شُرَکَآءِیَ ٱلَّذِینَ کُنتُمۡ تَزۡعُمُونَ ٦٢ قَالَ ٱلَّذِینَ حَقَّ عَلَیۡهِمُ ٱلۡقَوۡلُ رَبَّنَا هَٰٓؤُلَآءِ ٱلَّذِینَ أَغۡوَیۡنَآ أَغۡوَیۡنَٰهُمۡ کَمَا غَوَیۡنَاۖ تَبَرَّأۡنَآ إِلَیۡکَۖ مَا کَانُوٓاْ إِیَّانَا یَعۡبُدُونَ ٦٣ وَقِیلَ ٱدۡعُواْ شُرَکَآءَکُمۡ فَدَعَوۡهُمۡ فَلَمۡ یَسۡتَجِیبُواْ لَهُمۡ وَرَأَوُاْ ٱلۡعَذَابَۚ لَوۡ أَنَّهُمۡ کَانُواْ یَهۡتَدُونَ ٦٤ وَیَوۡمَ یُنَادِیهِمۡ فَیَقُولُ مَاذَآ أَجَبۡتُمُ ٱلۡمُرۡسَلِینَ ٦٥ فَعَمِیَتۡ عَلَیۡهِمُ ٱلۡأَنۢبَآءُ یَوۡمَئِذٖ فَهُمۡ لَا یَتَسَآءَلُونَ ٦٦ فَأَمَّا مَن تَابَ وَءَامَنَ وَعَمِلَ صَٰلِحٗا فَعَسَىٰٓ أَن یَکُونَ مِنَ ٱلۡمُفۡلِحِینَ ٦٧ وَرَبُّکَ یَخۡلُقُ مَا یَشَآءُ وَیَخۡتَارُۗ مَا کَانَ لَهُمُ ٱلۡخِیَرَةُۚ سُبۡحَٰنَ ٱللَّهِ وَتَعَٰلَىٰ عَمَّا یُشۡرِکُونَ ٦٨ وَرَبُّکَ یَعۡلَمُ مَا تُکِنُّ صُدُورُهُمۡ وَمَا یُعۡلِنُونَ ٦٩ وَهُوَ ٱللَّهُ لَآ إِلَٰهَ إِلَّا هُوَۖ لَهُ ٱلۡحَمۡدُ فِی ٱلۡأُولَىٰ وَٱلۡأٓخِرَةِۖ وَلَهُ ٱلۡحُکۡمُ وَإِلَیۡهِ تُرۡجَعُونَ ٧٠

و هرچه داده شد شما را از هر نوعى، پس بهره‏مندى زندگانى دنیا و آرایش وى است و آنچه نزدیک خداست بهتر و پاینده‏تر است. آیا نمى‏فهمید؟. ﴿60آیا کسی که وعده دادیمش وعدۀ نیک پس او دریابندۀ آن است، مانند کسى که بهره‏مند ساختیمش به منفعت زندگانى دنیا، باز وى روز قیامت از حاضر کردگان است؟! [890]. ﴿61و روزی که آواز دهد خدا ایشان را، پس گوید: کجایند آن شریکان من که شما گمان مى‏کردید؟!. ﴿62گفتند آنان‌که ثابت شد بر ایشان حکم عذاب: [891]اى پروردگار ما! این جماعتند که گمراه کردیم، گمراه کردیم ایشان را چنانکه خود گمراه شدیم [892]. بى‌تعلّق می‌شویم از همه به سوى تو، ایشان ما را نمى‏پرستیدند. ﴿63و گفته شود: بخوانید شریکان خود را. پس بخوانند ایشان را، پس ایشان قبول نکنند دعاى آن جماعت و بینند عذاب و تمنّا کنند کاش! ایشان راه ‏یاب مى‏بودند. ﴿64و روزی که آواز دهد خدا ایشان را، پس گوید: چه جواب دادید پیغامبران را؟. ﴿65پس مشتبه شود بر ایشان خبرهاى آن روز، پس ایشان با یکدیگر سؤال نکنند [893]. ﴿66پس اما آنکه توبه نمود و ایمان آورد و کار شایسته کرد، پس امید است که باشد از رستگاران ﴿67و پروردگار تو مى‏آفریند هرچه خواهد و برمى‏گزیند هر که را خواهد، نیست ایشان را اختیار. پاکى خداى راست و بلندتر است از آنکه شریک مى‏آرند. ﴿68و پروردگار تو می‌داند آنچه پنهان می‌دارند سینه‏هاى ایشان و آنچه آشکارا مى‏کنند. ﴿69و اوست خدا، نیست هیچ معبودى به حق غیر او، او راست ستایش در دنیا و آخرت و او راست فرمانروایى و به سوى او بازگردانیده شوید. ﴿70

﴿ قُلۡ أَرَءَیۡتُمۡ إِن جَعَلَ ٱللَّهُ عَلَیۡکُمُ ٱلَّیۡلَ سَرۡمَدًا إِلَىٰ یَوۡمِ ٱلۡقِیَٰمَةِ مَنۡ إِلَٰهٌ غَیۡرُ ٱللَّهِ یَأۡتِیکُم بِضِیَآءٍۚ أَفَلَا تَسۡمَعُونَ ٧١ قُلۡ أَرَءَیۡتُمۡ إِن جَعَلَ ٱللَّهُ عَلَیۡکُمُ ٱلنَّهَارَ سَرۡمَدًا إِلَىٰ یَوۡمِ ٱلۡقِیَٰمَةِ مَنۡ إِلَٰهٌ غَیۡرُ ٱللَّهِ یَأۡتِیکُم بِلَیۡلٖ تَسۡکُنُونَ فِیهِۚ أَفَلَا تُبۡصِرُونَ ٧٢ وَمِن رَّحۡمَتِهِۦ جَعَلَ لَکُمُ ٱلَّیۡلَ وَٱلنَّهَارَ لِتَسۡکُنُواْ فِیهِ وَلِتَبۡتَغُواْ مِن فَضۡلِهِۦ وَلَعَلَّکُمۡ تَشۡکُرُونَ ٧٣ وَیَوۡمَ یُنَادِیهِمۡ فَیَقُولُ أَیۡنَ شُرَکَآءِیَ ٱلَّذِینَ کُنتُمۡ تَزۡعُمُونَ ٧٤ وَنَزَعۡنَا مِن کُلِّ أُمَّةٖ شَهِیدٗا فَقُلۡنَا هَاتُواْ بُرۡهَٰنَکُمۡ فَعَلِمُوٓاْ أَنَّ ٱلۡحَقَّ لِلَّهِ وَضَلَّ عَنۡهُم مَّا کَانُواْ یَفۡتَرُونَ ٧٥ ۞إِنَّ قَٰرُونَ کَانَ مِن قَوۡمِ مُوسَىٰ فَبَغَىٰ عَلَیۡهِمۡۖ وَءَاتَیۡنَٰهُ مِنَ ٱلۡکُنُوزِ مَآ إِنَّ مَفَاتِحَهُۥ لَتَنُوٓأُ بِٱلۡعُصۡبَةِ أُوْلِی ٱلۡقُوَّةِ إِذۡ قَالَ لَهُۥ قَوۡمُهُۥ لَا تَفۡرَحۡۖ إِنَّ ٱللَّهَ لَا یُحِبُّ ٱلۡفَرِحِینَ ٧٦ وَٱبۡتَغِ فِیمَآ ءَاتَىٰکَ ٱللَّهُ ٱلدَّارَ ٱلۡأٓخِرَةَۖ وَلَا تَنسَ نَصِیبَکَ مِنَ ٱلدُّنۡیَاۖ وَأَحۡسِن کَمَآ أَحۡسَنَ ٱللَّهُ إِلَیۡکَۖ وَلَا تَبۡغِ ٱلۡفَسَادَ فِی ٱلۡأَرۡضِۖ إِنَّ ٱللَّهَ لَا یُحِبُّ ٱلۡمُفۡسِدِینَ ٧٧

بگو: آیا دیدید که اگر گرداند خداى تعالى بر شما شب را پاینده تا روز قیامت، کیست معبودى غیر حق که بیارد پیش شما روشنى را؟ آیا نمى‏شنوید؟. ﴿71بگو: آیا دیدید که اگر گرداند خداى تعالى بر شما روز را پاینده تا روز قیامت، کیست معبودى غیر حق که بیارد به شما شبى که آرام گیرید در آن؟ آیا نمى‏بینید؟. ﴿72و از رحمت خود ساخت براى شما شب و روز تا آرام گیرید در شب و تا روزى طلب کنید از فضل او [894]و تا شکرگزارى کنید. ﴿73و روزی که آواز دهد ایشان را، پس گوید: کجایند آن شریکان من که گمان مى‏کردید؟. ﴿74و بیرون کشیم از هر امّتى گواهى را [895]، پس گوییم قوم را بیارید دلیل خود، پس بدانند که حق به جانب خداست و گم کرده شود از ایشان آنچه افترا می‌کردند. ﴿75هرآیینه قارون بود از قوم موسى، پس تعدى کرد بر ایشان و عطا کرده بودیم او را از گنج‌ها آن قدر که کلیدهاى او گرانى می‌کرد جماعتِ صاحب توانایى را، چون گفت به او قوم او: شاد مشو! هرآیینه خدا دوست نمی‌دارد شاد شوندگان را. ﴿76و بجوى در آنچه خدا عطا کرده است تو را صلاح سراى آخرت و فراموش مکن حصّۀ خود را از دنیا [896]و نیکوکارى کن، چنانکه احسان کرده است خدا بر تو و مجوى فساد در زمین، هرآیینه خدا دوست نمی‌دارد فسادکنندگان را. ﴿77

﴿ قَالَ إِنَّمَآ أُوتِیتُهُۥ عَلَىٰ عِلۡمٍ عِندِیٓۚ أَوَ لَمۡ یَعۡلَمۡ أَنَّ ٱللَّهَ قَدۡ أَهۡلَکَ مِن قَبۡلِهِۦ مِنَ ٱلۡقُرُونِ مَنۡ هُوَ أَشَدُّ مِنۡهُ قُوَّةٗ وَأَکۡثَرُ جَمۡعٗاۚ وَلَا یُسۡ‍َٔلُ عَن ذُنُوبِهِمُ ٱلۡمُجۡرِمُونَ ٧٨ فَخَرَجَ عَلَىٰ قَوۡمِهِۦ فِی زِینَتِهِۦۖ قَالَ ٱلَّذِینَ یُرِیدُونَ ٱلۡحَیَوٰةَ ٱلدُّنۡیَا یَٰلَیۡتَ لَنَا مِثۡلَ مَآ أُوتِیَ قَٰرُونُ إِنَّهُۥ لَذُو حَظٍّ عَظِیمٖ ٧٩ وَقَالَ ٱلَّذِینَ أُوتُواْ ٱلۡعِلۡمَ وَیۡلَکُمۡ ثَوَابُ ٱللَّهِ خَیۡرٞ لِّمَنۡ ءَامَنَ وَعَمِلَ صَٰلِحٗاۚ وَلَا یُلَقَّىٰهَآ إِلَّا ٱلصَّٰبِرُونَ ٨٠ فَخَسَفۡنَا بِهِۦ وَبِدَارِهِ ٱلۡأَرۡضَ فَمَا کَانَ لَهُۥ مِن فِئَةٖ یَنصُرُونَهُۥ مِن دُونِ ٱللَّهِ وَمَا کَانَ مِنَ ٱلۡمُنتَصِرِینَ ٨١ وَأَصۡبَحَ ٱلَّذِینَ تَمَنَّوۡاْ مَکَانَهُۥ بِٱلۡأَمۡسِ یَقُولُونَ وَیۡکَأَنَّ ٱللَّهَ یَبۡسُطُ ٱلرِّزۡقَ لِمَن یَشَآءُ مِنۡ عِبَادِهِۦ وَیَقۡدِرُۖ لَوۡلَآ أَن مَّنَّ ٱللَّهُ عَلَیۡنَا لَخَسَفَ بِنَاۖ وَیۡکَأَنَّهُۥ لَا یُفۡلِحُ ٱلۡکَٰفِرُونَ ٨٢ تِلۡکَ ٱلدَّارُ ٱلۡأٓخِرَةُ نَجۡعَلُهَا لِلَّذِینَ لَا یُرِیدُونَ عُلُوّٗا فِی ٱلۡأَرۡضِ وَلَا فَسَادٗاۚ وَٱلۡعَٰقِبَةُ لِلۡمُتَّقِینَ ٨٣ مَن جَآءَ بِٱلۡحَسَنَةِ فَلَهُۥ خَیۡرٞ مِّنۡهَاۖ وَمَن جَآءَ بِٱلسَّیِّئَةِ فَلَا یُجۡزَى ٱلَّذِینَ عَمِلُواْ ٱلسَّیِّ‍َٔاتِ إِلَّا مَا کَانُواْ یَعۡمَلُونَ ٨٤ إِنَّ ٱلَّذِی فَرَضَ عَلَیۡکَ ٱلۡقُرۡءَانَ لَرَآدُّکَ إِلَىٰ مَعَادٖۚ قُل رَّبِّیٓ أَعۡلَمُ مَن جَآءَ بِٱلۡهُدَىٰ وَمَنۡ هُوَ فِی ضَلَٰلٖ مُّبِینٖ ٨٥ وَمَا کُنتَ تَرۡجُوٓاْ أَن یُلۡقَىٰٓ إِلَیۡکَ ٱلۡکِتَٰبُ إِلَّا رَحۡمَةٗ مِّن رَّبِّکَۖ فَلَا تَکُونَنَّ ظَهِیرٗا لِّلۡکَٰفِرِینَ ٨٦ وَلَا یَصُدُّنَّکَ عَنۡ ءَایَٰتِ ٱللَّهِ بَعۡدَ إِذۡ أُنزِلَتۡ إِلَیۡکَۖ وَٱدۡعُ إِلَىٰ رَبِّکَۖ وَلَا تَکُونَنَّ مِنَ ٱلۡمُشۡرِکِینَ ٨٧ وَلَا تَدۡعُ مَعَ ٱللَّهِ إِلَٰهًا ءَاخَرَۘ لَآ إِلَٰهَ إِلَّا هُوَۚ کُلُّ شَیۡءٍ هَالِکٌ إِلَّا وَجۡهَهُۥۚ لَهُ ٱلۡحُکۡمُ وَإِلَیۡهِ تُرۡجَعُونَ ٨٨

گفت: جز این نیست که داده شده است مرا مال فراوان بنابر دانشى که نزدیک من‏ است. آیا ندانست که خدا هلاک کرد پیش از وى از قرن‌ها آن قوم را که تواناتر بود از وى از روى قوّت و بیشتر بود در جمعیت؟ و پرسیده نمی‌شوند گناهکاران از گناهان خویش [897]. ﴿78پس بیرون آمد بر قوم خود در آرایش خویش. گفتند آنان‌که طلب می‌کردند زندگانى دنیا را: اى کاش! ما را باشد مانند آنچه داده شده است قارون را، هرآیینه وى خداوندِ نصیب بزرگ است. ﴿79و گفتند آنان‌که داده شده ایشان را علم: واى بر شما! ثواب خدا بهتر است مرآن‌کس راکه ایمان آورد و کار شایسته کرد و قرین کرده نمی‌شود به این سخن مگر صابران را. ﴿80پس فرو بردیم قارون را و سرای او را به زمین، پس نبود برای او هیچ گروهى که نصرت دهند او را غیر خدا و نبود خودش از انتقام کشندگان. ﴿81و بامداد کردند آنان‌که آرزو می‌کردند منزلت او را دیروز، مى‏گفتند: اى عجب! که خدا گشاده مى‏کند رزق را براى هر که خواهد از بندگان خویش و تنگ می‌سازد و اگر نه آن بودى که انعام کرد خدا بر ما، هرآیینه فرو بردى ما را. اى عجب! که رستگار نمى‏شوند کافران. ﴿82این سرای بازپسین، مقرر مى‏کنیم آن را براى آنان‌که نمى‏طلبند تکبّر در زمین و نه فساد و حسن عاقبت، پرهیزگاران راست. ﴿83هر که بیارد نیکى، پس او راست بهتر از آن و هر که بیارد بدى، پس جزا داده نمی‌شوند آنان‌که به عمل آوردند خطاها، الاّ به حسب آنچه می‌کردند. ﴿84هرآیینه خدایی که نازل کرد بر تو قرآن را، البته بازگرداننده است تو را به سوى جاى بازگشت [898]. بگو: پروردگار من داناتر است به آنکه آورد هدایت را و به هر که وى در گمراهى ظاهر است. ﴿85و توقع نمی‌داشتى که فرود آورده شود به سوى تو کتاب، لیکن فروفرستاده شد به سبب رحمتى از پروردگار تو، پس هرگز مشو مددگار کافران. ﴿86و باز ندارند کافران تو را از تبلیغ آیات خدا بعد از آنکه فرود آورده شد به سوى تو و دعوت کن به سوى پروردگار خویش و هرگز مباش از مشرکان. ﴿87و مخوان با خدا معبود دیگر را، نیست هیچ معبود به حق غیر او. هر چیز هلاک شونده است، مگر روى او. مر او راست فرمانروایى و به سوى او باز گردانیده شوید. ﴿88

[884] یعنی صبر نمی‌دادیم. [885] یعنی چون موسی او را گفت: تو گمراهِ آشکاری. دانست که غضب کرده بر سر من می‌آید. [886] یعنی برای دافع ترسی که به سبب ظهورِ خوارق پیدا شده. [887] یعنی تورات و قرآن. [888] مترجم گوید: یهود پیش از آنکه آن حضرتجبه مدینه هجرت کند و نسخ یهودیت تصریح فرماید، معتقد قرآن بودند و می‌گفتند عرب را قرآن لازم است. [889] یعنی مردمان اخراج کنند. [890] یعنی در عذاب. [891] یعنی رئیسان کفر. [892] یعنی بغیرِ اکراه. [893] یعنی جواب با صواب نیابند. [894] یعنی در روز. [895] یعنی هر پیغامبری بر قوم خودگواهی دهد. [896] یعنی در دنیا عمل صالح به جا آر. [897] یعنی در صورت لزوم پاداش مجال عذر نیست، والله اعلم.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد