مکی است؛ ترتیب آن 50؛ شمار آیات آن 45
بِسۡمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحۡمَٰنِ ٱلرَّحِیمِ
﴿قٓۚ وَٱلۡقُرۡءَانِ ٱلۡمَجِیدِ ١﴾.
قاف؛ از حروف مقطعات است و خداوند عزوجل به مراد خویش در آوردن آن در کلام خود داناتر است. الله تعالی به قرآن کریم که دارای بلندی، بزرگی و شرافت است سوگند یاد کرده؛ بدین معنا که هر که به قرآن عمل کند او را شرافت و برتری میبخشد.
﴿بَلۡ عَجِبُوٓاْ أَن جَآءَهُم مُّنذِرٞ مِّنۡهُمۡ فَقَالَ ٱلۡکَٰفِرُونَ هَٰذَا شَیۡءٌ عَجِیبٌ ٢﴾.
بلکه آنگاه که نبی مختار کافران را از عذاب خداوند یگانۀ قهّار بیم داد تعجّب کردند و گفتند: این چیز عجیب و غریبی است که تا اکنون همانند آن را نشنیدهایم.
﴿أَءِذَا مِتۡنَا وَکُنَّا تُرَابٗاۖ ذَٰلِکَ رَجۡعُۢ بَعِیدٞ ٣﴾.
چگونه آنگاه که بمیریم و خاک شویم دوباره زنده خواهیم شد؟! بازگشت به چنین زندگی بسیار دور است و هرگز امکان پذیر نخواهد بود.
﴿قَدۡ عَلِمۡنَا مَا تَنقُصُ ٱلۡأَرۡضُ مِنۡهُمۡۖ وَعِندَنَا کِتَٰبٌ حَفِیظُۢ ٤﴾.
یقیناً خداوند عزوجل به جسمهای آنانکه زمین آن را میخورد و نابود میسازد داناست. در نزد او کتابی است که از زیادت و نقصان و از تغییر و تبدیل محفوظ است و همه امور مقدّرۀ دنیا و آخرتشان در آن کتاب ثبت است.
﴿بَلۡ کَذَّبُواْ بِٱلۡحَقِّ لَمَّا جَآءَهُمۡ فَهُمۡ فِیٓ أَمۡرٖ مَّرِیجٍ ٥﴾.
بلکه کافران قرآن کریم و پیامبر را تکذیب کردند و در اضطراب و تشویش به سر میبرند چنانکه به هیچ نظری ثبات ندارند و به هیچ حالی پایدار نیستند، از اینرو گاهی آن را سحر و گاهی شعر میگویند، گاهی کهانت و گاهی از خودساخته مینامند.
﴿أَفَلَمۡ یَنظُرُوٓاْ إِلَى ٱلسَّمَآءِ فَوۡقَهُمۡ کَیۡفَ بَنَیۡنَٰهَا وَزَیَّنَّٰهَا وَمَا لَهَا مِن فُرُوجٖ ٦﴾.
به چه دلیلی کافران از زندهشدن بعد از مرگ انکار میورزند؟ آیا آسمان را مشاهده نکردند که چگونه خداوند آن را مرتفع داشته، بنایش را برابر و با استحکام ساخته و با ستارگان زینت بخشیده است؛ چنانکه در آن شکستگی و شکافی موجود نیست و عیب و خللی ندارد، بلکه سالم، درست و با استحکام است؟
﴿وَٱلۡأَرۡضَ مَدَدۡنَٰهَا وَأَلۡقَیۡنَا فِیهَا رَوَٰسِیَ وَأَنۢبَتۡنَا فِیهَا مِن کُلِّ زَوۡجِۢ بَهِیجٖ ٧﴾.
از چه رو کافران در آفرینش زمین نمیاندیشند که چگونه خداوند آن را هموار و برابر آفریده و برای بندگانش گهوارهای ساخته است. کوههای راسخ و ثابتی را در آن جابجا کرده تا آن را از اضطراب و تحرّک باز دارد. همچنان پروردگار منّان انواع گوناگون نباتات زیبا را با منظر نیکو در روی زمین رویانده که جمال و زیباییاش برای چشم خوشایند است و دل را شادمان میسازد.
﴿تَبۡصِرَةٗ وَذِکۡرَىٰ لِکُلِّ عَبۡدٖ مُّنِیبٖ ٨﴾.
خداوند سبحان آسمانها و زمین و موجودات میان آنها را که بر عظمت و قدرت اوتعالی دلالت میکند آفریده است تا برای افراد با بصیرت مایۀ عبرت باشد، ایشان را به یگانگی حقتعالی دلالت کند و از تاریکی جهل و غفلت بیرون آورد. همچنان آنها را آفریده تا یاددهانی و پندی باشد برای بندگانی که با توبه به سوی الله عزوجل به طاعتش رجوع میکنند، با پذیرایی فرمان اوتعالی به حکمش منقاد اند و از عذابش میترسند.
﴿وَنَزَّلۡنَا مِنَ ٱلسَّمَآءِ مَآءٗ مُّبَٰرَکٗا فَأَنۢبَتۡنَا بِهِۦ جَنَّٰتٖ وَحَبَّ ٱلۡحَصِیدِ٩﴾.
خداوند منّان باران را از آسمان فرود میآورد که نافع مخلوقات، سبب خیر و برکت و مایۀ قوام حیات است. حقتعالی به وسیلۀ آب باغهای میوهدار، درختستانهای انبوه و کشتهای دانهدار را رویانده است که انسانها و حیوانات از آنها فایدهمند میشوند.
﴿وَٱلنَّخۡلَ بَاسِقَٰتٖ لَّهَا طَلۡعٞ نَّضِیدٞ ١٠﴾.
خداوند سبحان درخت خُرما را با قامتی بلند و شاخههای رسا سبز گردانید و رویاند، چنانکه میوۀ زیبا و خوشمنظری را با ترکیبی منظّم که دانههایش بر روی هم قرار دارد حاصل دهد.
﴿رِّزۡقٗا لِّلۡعِبَادِۖ وَأَحۡیَیۡنَا بِهِۦ بَلۡدَةٗ مَّیۡتٗاۚ کَذَٰلِکَ ٱلۡخُرُوجُ ١١﴾.
حقتعالی این همه غلّهها، میوهها و سبزیجات را که مورد استفاده قرار میگیرند آفرید تا طعام و غذای بندگان باشد. به همینگونه اوتعالی با بارانی که از آسمان فرود میآورند شهرهای خشک و بیآب و علف را که درخت و سرسبزیهای آنها از بین رفته زنده و سرسبز میگرداند. زندهشدن مردگان نیز همچین است؛ یعنی همانگونه که خداوند عزوجل زمینمرده را با آب زنده میسازد مردگان را نیز قطعاً زنده مینماید و از قبرهایشان برای حساب بیرون میآورند.
﴿کَذَّبَتۡ قَبۡلَهُمۡ قَوۡمُ نُوحٖ وَأَصۡحَٰبُ ٱلرَّسِّ وَثَمُودُ ١٢﴾.
پیش از کافران مکّه قوم نوح علیه السلام ، صاحبان چاه «رَس» و قوم ثمود، پیامبران را تکذیب کردند و در کفر به خداوند عزوجل و محاربه با پیامبران الهی سبقت جستند.
﴿وَعَادٞ وَفِرۡعَوۡنُ وَإِخۡوَٰنُ لُوطٖ ١٣﴾.
همچنان پیش از آنان قوم عاد، فرعون و قوم لوط تکذیب نمودند و همه به ردّ رسالت پیامبران علیهم السلامپرداختند.
﴿وَأَصۡحَٰبُ ٱلۡأَیۡکَةِ وَقَوۡمُ تُبَّعٖۚ کُلّٞ کَذَّبَ ٱلرُّسُلَ فَحَقَّ وَعِیدِ١٤﴾.
به همینگونه صاحبان درخت بزرگ یعنی قوم شعیب علیه السلام و قبیلۀ حِمیر یعنی قوم تُبّع تکذیب کردند و به همه در کفر به خداوند عزوجل و ستیزهجویی با پیامبران علیهم السلام توافق نموده بودند. در نتیجه الله عزوجل عذابی را که وعده کرده بود بر آنان فرود آورد، مجازات آنان واجب شد و بر معیار حقّ و عدل به هلاکت رسیدند.
﴿أَفَعَیِینَا بِٱلۡخَلۡقِ ٱلۡأَوَّلِۚ بَلۡ هُمۡ فِی لَبۡسٖ مِّنۡ خَلۡقٖ جَدِیدٖ ١٥﴾.
آیا خداوند بزرگ از پدید آوردن و آفرینش مخلوقات نخستین از عدم ناتوانماند تا از آفرینش دوبارۀ آنها بعد از فناشدن عاجز و ناتوان بماند؟ شکّی نیست که آفرینش دوبارۀ موجودات بعد از نابودی آنها نسبت به انشای نخستین آسانتر است. آری! انجام همه این امور در نزد پروردگار آسمانها و زمین آسان و ساده است، اما کافران نسبت به مسألۀ زندهشدن بعد از مرگ و بیرون آمدن از قبرها در اضطراب و در شکّ و تردید به سر میبرند.
﴿وَلَقَدۡ خَلَقۡنَا ٱلۡإِنسَٰنَ وَنَعۡلَمُ مَا تُوَسۡوِسُ بِهِۦ نَفۡسُهُۥۖ وَنَحۡنُ أَقۡرَبُ إِلَیۡهِ مِنۡ حَبۡلِ ٱلۡوَرِیدِ ١٦﴾.
مسلّماً خداوند متعال انسان را آفرید و به چیزهایی که در خاطرش خطور میکند و در سینهاش نهان میدارد داناست. حقتعالی به انسان از شاهرگی که گردنش را به دل وصل میکند نزدیکتر است.
﴿إِذۡ یَتَلَقَّى ٱلۡمُتَلَقِّیَانِ عَنِ ٱلۡیَمِینِ وَعَنِ ٱلشِّمَالِ قَعِیدٞ ١٧﴾.
از آنگاه یاد کن که دو فرشتۀ نگهبان از جانب راست و چب انسان اعمالش را مینویسند؛ یعنی فرشتۀ طرف راست طاعات و فرشتۀ جانب چب گناهانش را مینویسد و هر یک از این دو فرشته در کمین است و اعمال انسان را برمیشمارد.
﴿مَّا یَلۡفِظُ مِن قَوۡلٍ إِلَّا لَدَیۡهِ رَقِیبٌ عَتِیدٞ ١٨﴾.
هیچ سخنی را انسان بر زبان نمیآورند مگر اینکه فرشتهای در نزد او حضور داشته گفتههایش را برمیشمارد و مینویسد؛ برابر است که به فایدهاش باشد یا به ضررش. آری! فرشتۀ یاد شده مراقب اوست و در نزدش حضور دارد.
﴿وَجَآءَتۡ سَکۡرَةُ ٱلۡمَوۡتِ بِٱلۡحَقِّۖ ذَٰلِکَ مَا کُنتَ مِنۡهُ تَحِیدُ ١٩﴾.
ای انسان! به راستی و حقّانیت سختی و دشواری مرگ بر تو فرا میرسد؛ سختی و دشواریی که گریز از آن ممکن نیست. این همان مرگی است که از آنرو میگشتاندی و میگریختی، امّا نجات از آن میسّر نمیباشد.
﴿وَنُفِخَ فِی ٱلصُّورِۚ ذَٰلِکَ یَوۡمُ ٱلۡوَعِیدِ ٢٠﴾.
فرشتۀ موظّف به منظور برانگیختن مردم از قبرها در شاخ میدمد، این دمیدن، مطابق وعدۀ خداوند عزوجل در روز قیامت صورت میگیرد و الله تعالی وعدهاش را خلاف نمیکند.
﴿وَجَآءَتۡ کُلُّ نَفۡسٖ مَّعَهَا سَآئِقٞ وَشَهِیدٞ ٢١﴾.
هر شخصی در روز قیامت با در فرشته حضور مییابد، یکی فرشتهای که او را برای حساب به نزد خداوند عزوجل سوق میدهد، دو دیگر فرشتهای که به اعمال نیک و بد دنیویاش گواهی میدهد.
﴿لَّقَدۡ کُنتَ فِی غَفۡلَةٖ مِّنۡ هَٰذَا فَکَشَفۡنَا عَنکَ غِطَآءَکَ فَبَصَرُکَ ٱلۡیَوۡمَ حَدِیدٞ ٢٢﴾.
ای انسان! واقعاً تو از روز قیامت و هولناکیهایش غافل بودی و بدان آمادگی نگرفتهای. امّا امروز خداوند عزوجل پردهای را که بر بصیرت تو پوشانده بود و هدایت را نمیدیدی دور ساخت. اکنون غفلت از تو دور شده و چشمانت با قوّت و شدّت چیزهای دیدنی را میبیند.
﴿وَقَالَ قَرِینُهُۥ هَٰذَا مَا لَدَیَّ عَتِیدٌ ٢٣﴾.
فرشتهای که با انسان همراهی دارد و با مراقبت از وی کارهای نیک و بدش را مینویسد میگوید: آنچه در دنیا بر او نوشتهام اینک در نزد من مجهّز، آماده، حاضر و نوشته شده است.
﴿أَلۡقِیَا فِی جَهَنَّمَ کُلَّ کَفَّارٍ عَنِیدٖ ٢٤﴾.
الله تعالی برای دو فرشته (سائق و شهید) میگوید: هر تکذیب کنندۀکافر، معاند حق، منکر رسالت گنهکار مُصرّ بر گناه را در آتش دوزخ بیندازید.
﴿مَّنَّاعٖ لِّلۡخَیۡرِ مُعۡتَدٖ مُّرِیبٍ ٢٥﴾.
آن را که به منع خیر و حق پرداخته و بر مخلوقات تجاوز کرده است؛ یعنی چیزی را که آفریدگار بر او واجب کرده ادا نمیکند و به اذیت مردم میپردازد، خویشتن را از خیر و خوبیها بازمیدارد و با گذشتن از حدود محرّمات را مرتکب میشوند، در وعده و وعید شک میورزد و به توحید یقین ندارد.
﴿ٱلَّذِی جَعَلَ مَعَ ٱللَّهِ إِلَٰهًا ءَاخَرَ فَأَلۡقِیَاهُ فِی ٱلۡعَذَابِ ٱلشَّدِیدِ ٢٦﴾.
ای دو فرشته! او را که مشرک است و با خداوند عزوجل دیگر چیزها را عبادت میکند در آتش دوزخش بیندازید که عذاب سختی است.
﴿۞قَالَ قَرِینُهُۥ رَبَّنَا مَآ أَطۡغَیۡتُهُۥ وَلَٰکِن کَانَ فِی ضَلَٰلِۢ بَعِیدٖ ٢٧﴾.
شیطانی که در دنیا با او همراه بوده است میگوید: پروردگارا! من او را به سرکشی نکشاندم، بلکه خودش از هدایت دور بود و گمراهی را دوست میداشت؛ از اینرو از حق رو گشتاند، به گمراهی رو آورد و من او را به کفر مجبور نساختم.
﴿قَالَ لَا تَخۡتَصِمُواْ لَدَیَّ وَقَدۡ قَدَّمۡتُ إِلَیۡکُم بِٱلۡوَعِیدِ ٢٨﴾.
خداوند عزوجل میگوید: امروز در نزدم خصومت نکنید؛ زیرا منازعۀ کنونی شما فایدۀ ندارد و من شما را قبلاً به وسیلۀ پیامبران از عذاب و هولناکی چنین روزی بیم داده بودم.
﴿مَا یُبَدَّلُ ٱلۡقَوۡلُ لَدَیَّ وَمَآ أَنَا۠ بِظَلَّٰمٖ لِّلۡعَبِیدِ ٢٩﴾.
هیچ سخنی در نزدم تغییر نمیپذیرد؛ یعنی سخن و وعدۀ حقتعالی راست و حقّ است. الله عزوجل هیچ بندهای را به گناهان کسی دیگر عذاب نمیکند، هر کس را فقط به جرایمی که انجام داده آن هم بعد از اقامۀ حجّت مجازات مینماید، از اعمال نیک نیکوکاران نمیکاهد و در گناهان بد بدکاران نمیافزاید.
﴿یَوۡمَ نَقُولُ لِجَهَنَّمَ هَلِ ٱمۡتَلَأۡتِ وَتَقُولُ هَلۡ مِن مَّزِیدٖ ٣٠﴾.
از روزی یاد کن که خداوند برای دوزخ میگوید: آیا پُر شدهای؟ او میگوید: آیا کافران بیشتری از گروه جنّ و انس هستند؟ آنگاه خداوند جبّار قَدَمِ بلا کیف خود را بر آن مینهد، در این هنگام اجزای آتش دوزخ به هم میپیچد و میگوید: بس است بس است!
﴿وَأُزۡلِفَتِ ٱلۡجَنَّةُ لِلۡمُتَّقِینَ غَیۡرَ بَعِیدٍ ٣١﴾.
در آن روز بهشت به کسانی که با انجام اوامر و اجتناب از نواهی پروردگار پرهیزگاری نمودند نزدیک ساخته میشوند؛ یعنی از ایشان دور نیست و آن را میبینند تا از دیدارش لذّت برند.
﴿هَٰذَا مَا تُوعَدُونَ لِکُلِّ أَوَّابٍ حَفِیظٖ ٣٢﴾.
برای پرهیزگاران گفته میشوند: این همان نعمتهایی است که در دنیا برای شما وعده داده شده بود و آماده برای هر توبهکنندهای است که از گناهانش به سوی خدا باز گردد و اعمال نیک خود را ضایع نسازد، حدود الهی را حفظ کند و به انجام واجبات حقتعالی مداومت نماید.
﴿مَّنۡ خَشِیَ ٱلرَّحۡمَٰنَ بِٱلۡغَیۡبِ وَجَآءَ بِقَلۡبٖ مُّنِیبٍ ٣٣﴾.
برای کسی که با انجام اوامر و پرهیز از نواهی از خداوند عزوجل میترسد، اوتعالی را طوری عبادت میکند که گویا وی را میبیند و در روز حساب با قلبی از معصیتها و پاک از گناهان به سوی پروردگار منّان باز میآید.
﴿ٱدۡخُلُوهَا بِسَلَٰمٖۖ ذَٰلِکَ یَوۡمُ ٱلۡخُلُودِ ٣٤﴾.
برای پرهیزگاران گفته میشوند: با سلامتی از آفات و خطرها به بهشت در آیید، در حالی که از هول و عذاب نجات یافتهاید و از هر ترس و ناخوشایندی در امان میباشید. اکنون شما در بهشتهای پُر از نعمت جاودانه هستید؛ یعنی که در بهشت مرگ نیست، از آن بیرون نمیشوید و نعمتهایش از شما قطع نمیشوند.
﴿لَهُم مَّا یَشَآءُونَ فِیهَا وَلَدَیۡنَا مَزِیدٞ ٣٥﴾.
برای پرهیزگاران در بهشتهای پر از نعمت هرچه را بخواهند و نفسهایشان اشتها داشته باشد میسّر است و در شادمانی و سرور به سر میبرند، امّا در نزد حقتعالی نعمتهایی بزرگتر از آنچه برایشان عطا و کرامت شده وجود دارد؛ چنانچه دیدار وجه بلا کیف پروردگار کریم از آن جمله است.
﴿وَکَمۡ أَهۡلَکۡنَا قَبۡلَهُم مِّن قَرۡنٍ هُمۡ أَشَدُّ مِنۡهُم بَطۡشٗا فَنَقَّبُواْ فِی ٱلۡبِلَٰدِ هَلۡ مِن مَّحِیصٍ ٣٦﴾.
خداوند عزوجل چه قدر امّتهای زیادی را که تکذیب میکردند پیش از کافران مکّه به هلاکت رساند، آنانکه از کافران مکّه نیروی جسمی و امکانات بیشتری داشتند، در شهرها به سیر و سیاحت میپرداختند و بناهای بلند و مستحکمی را ساخته بودند؟ آیا پناهگاه و گریزگاهی از عذاب خداوند عزوجل برای آنان میسّر بود؟
﴿إِنَّ فِی ذَٰلِکَ لَذِکۡرَىٰ لِمَن کَانَ لَهُۥ قَلۡبٌ أَوۡ أَلۡقَى ٱلسَّمۡعَ وَهُوَ شَهِیدٞ ٣٧﴾.
به راستی که در هلاکت امّتهای کافر پیشین پند و موعظۀ است برای کسانی که با دلهای خویش آیات و براهین الهی را بفهمند، با گوشهایشان بشنوند و دلی آماده داشته باشند که غفلت زده و فراموشکار نباشد.
﴿وَلَقَدۡ خَلَقۡنَا ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضَ وَمَا بَیۡنَهُمَا فِی سِتَّةِ أَیَّامٖ وَمَا مَسَّنَا مِن لُّغُوبٖ ٣٨﴾.
واقعیت این است خداوند عزوجل آسمانهای هفتگانه، زمین و سایر موجودات میان آنها را در مدّت شش روز آفرید و از آفرینش این مخلوقات، مشکل و دشواریی به الله تعالی نرسید. حقتعالی نیرومند و بزرگ است و نخستین اثر قدرتش زندهکردن انسانها بعد از مردن است.
﴿فَٱصۡبِرۡ عَلَىٰ مَا یَقُولُونَ وَسَبِّحۡ بِحَمۡدِ رَبِّکَ قَبۡلَ طُلُوعِ ٱلشَّمۡسِ وَقَبۡلَ ٱلۡغُرُوبِ ٣٩﴾.
ای پیامبر! پس در برابر سخن کافران که تو را تکذیب و استهزا میکنند صبر پیشه کن؛ زیرا خداوند عزوجل طور قطعی جزای اعمال آنان را میدهد. همچنان نماز صبح را پیش از طلوع خورشید و نماز عصر را پیش از غروب آن با ثنا و ستایش حقتعالی ادا نما.
﴿وَمِنَ ٱلَّیۡلِ فَسَبِّحۡهُ وَأَدۡبَٰرَ ٱلسُّجُودِ ٤٠﴾.
در محدودۀ شب به ادای نماز عشا و نیز نماز بامداد بپرداز و بعد از هر نمازی الله تعالی را ثنا بگو و ستایش کن.
در این آیات، نماز بعد از صبر یادآوری شده چون بزرگترین عملی است که بنده را در برابر مصیبتها یاری میکند.
﴿وَٱسۡتَمِعۡ یَوۡمَ یُنَادِ ٱلۡمُنَادِ مِن مَّکَانٖ قَرِیبٖ ٤١﴾.
به آواز روزی گوش ده که فرشتۀ موظّف با دمیدن در صور (شاخ) از جای نزدیک به هر کس ندا سر میدهد.
﴿یَوۡمَ یَسۡمَعُونَ ٱلصَّیۡحَةَ بِٱلۡحَقِّۚ ذَٰلِکَ یَوۡمُ ٱلۡخُرُوجِ ٤٢﴾.
روزی که مردم آواز زندهشدن بعد از مرگ را به حقّانیت و بدون شکّ و تردید میشنوند، این همان روزی است که بندگان از قبرها برای حساب بیرون میشوند.
﴿إِنَّا نَحۡنُ نُحۡیِۦ وَنُمِیتُ وَإِلَیۡنَا ٱلۡمَصِیرُ ٤٣﴾.
هر آینه خداوند عزوجل خلایق را بعد از اینکه معدوم و مردهاند زنده میکند، باز آنان را بعد از زندگی دنیا میمیراند و در نهایت برای محاسبۀ اعمالشان دوباره زنده میگرداند.
﴿یَوۡمَ تَشَقَّقُ ٱلۡأَرۡضُ عَنۡهُمۡ سِرَاعٗاۚ ذَٰلِکَ حَشۡرٌ عَلَیۡنَا یَسِیرٞ ٤٤﴾.
روزی که قبرهای مردگان شکافته میشوند، همه از قبرهای خویش برای حساب بیرون میشوند و شتابان به میدان حشر جمع میآیند. این جمعآوری و حساب بر خداوند عزوجل کار آسان و سادهای است؛ چون قدرتش کامل است.
﴿نَّحۡنُ أَعۡلَمُ بِمَا یَقُولُونَۖ وَمَآ أَنتَ عَلَیۡهِم بِجَبَّارٖۖ فَذَکِّرۡ بِٱلۡقُرۡءَانِ مَن یَخَافُ وَعِیدِ ٤٥﴾.
الله تعالی به سخنان کافران که تکذیب و استهزا میکنند داناتر است. ای پیامبر! تو تسلّط و قدرتی نداری که آنان را به ایمان وادار سازی، بلکه تو فقط رسانندۀ پیام الهی میباشی. بنابراین کسانی را پند بده که از خداوند عزوجل میترسند و از ملاقات با اوتعالی حذر دارند؛ زیرا کسانی که از عذابش نترسند، نصیحت و اندرز برایشان فایده نمیرساند.
سوره ق
قٓۚ وَٱلۡقُرۡءَانِ ٱلۡمَجِیدِ
ق [قاف]؛ سوگند به قرآن ارجمند [که رستاخیز آمدنى است].
بَلۡ عَجِبُوٓاْ أَن جَآءَهُم مُّنذِرٞ مِّنۡهُمۡ فَقَالَ ٱلۡکَٰفِرُونَ هَٰذَا شَیۡءٌ عَجِیبٌ
مشرکان از اینکه هشداردهندهاى از میان خودشان به سراغشان آمده است، ابراز شگفتى میکنند و میگویند: «ماجرای عجیبى است.
أَءِذَا مِتۡنَا وَکُنَّا تُرَابٗاۖ ذَٰلِکَ رَجۡعُۢ بَعِیدٞ
آیا هنگامی که مُردیم و خاک شدیم، [دوباره برانگیخته خواهیم شد؟] این بازگشتی بعید است».
قَدۡ عَلِمۡنَا مَا تَنقُصُ ٱلۡأَرۡضُ مِنۡهُمۡۖ وَعِندَنَا کِتَٰبٌ حَفِیظُۢ
بیتردید، ذراتى که زمین از بدن آنان مىکاهد [همه را] مىدانیم؛ و کتابى نگاهبان در اختیار داریم [که هر چه بر آنان مقدر گشته، در آن ثبت است].
بَلۡ کَذَّبُواْ بِٱلۡحَقِّ لَمَّا جَآءَهُمۡ فَهُمۡ فِیٓ أَمۡرٖ مَّرِیجٍ
وقتى که [قرآن، یعنی کلام] حق برایشان آمد، آن را تکذیب کردند؛ پس در حالت سرگردانی [و پریشانی] هستند [و دربارۀ قرآن حیرانند].
أَفَلَمۡ یَنظُرُوٓاْ إِلَى ٱلسَّمَآءِ فَوۡقَهُمۡ کَیۡفَ بَنَیۡنَٰهَا وَزَیَّنَّـٰهَا وَمَا لَهَا مِن فُرُوجٖ
آیا کافران، آسمان را برفرازشان نمىنگرند که چگونه آن را برافراشتیم و [به زیور ستارگان] آراستیم و عارى از [هرگونه خلل و] شکافی است؟
وَٱلۡأَرۡضَ مَدَدۡنَٰهَا وَأَلۡقَیۡنَا فِیهَا رَوَٰسِیَ وَأَنۢبَتۡنَا فِیهَا مِن کُلِّ زَوۡجِۭ بَهِیجٖ
و زمین را گستردیم و کوههای ثابت در آن پى افکندیم و از هر نوع گیاه زیبا [و شادیانگیزی] در آن رویاندیم.
تَبۡصِرَةٗ وَذِکۡرَىٰ لِکُلِّ عَبۡدٖ مُّنِیبٖ
[آنها را آفریدیم] تا برای هر بندۀ توبهکاری، موجب بینش و پند باشد؛
وَنَزَّلۡنَا مِنَ ٱلسَّمَآءِ مَآءٗ مُّبَٰرَکٗا فَأَنۢبَتۡنَا بِهِۦ جَنَّـٰتٖ وَحَبَّ ٱلۡحَصِیدِ
و بارانى پربرکت از آسمان فرستادیم و با آن، باغها[ى میوه] و [مزارعِ] دانه[هاى] دروکردنى رویاندیم،
وَٱلنَّخۡلَ بَاسِقَٰتٖ لَّهَا طَلۡعٞ نَّضِیدٞ
و درختان سرکشیدۀ خرما با خوشههاى برهمنشسته.
رِّزۡقٗا لِّلۡعِبَادِۖ وَأَحۡیَیۡنَا بِهِۦ بَلۡدَةٗ مَّیۡتٗاۚ کَذَٰلِکَ ٱلۡخُرُوجُ
براى روزى بندگان؛ به وسیلۀ آن [باران،] سرزمین خزانزده و خشک را حیات بخشیدیم؛ خروج از قبرها [در قیامت] نیز همین گونه است.
کَذَّبَتۡ قَبۡلَهُمۡ قَوۡمُ نُوحٖ وَأَصۡحَٰبُ ٱلرَّسِّ وَثَمُودُ
پیش از آنان نیز قوم نوح و اهالى «رَسّ» [= چاه] و قوم ثمود [پیامبرانشان را] دروغگو شمردند؛
وَعَادٞ وَفِرۡعَوۡنُ وَإِخۡوَٰنُ لُوطٖ
و [همچنین قوم] عاد و فرعون و قوم لوط؛
وَأَصۡحَٰبُ ٱلۡأَیۡکَةِ وَقَوۡمُ تُبَّعٖۚ کُلّٞ کَذَّبَ ٱلرُّسُلَ فَحَقَّ وَعِیدِ
و اهالی «اَیکه» [= قوم شعیب] و قوم «تُبَّع»؛ هر یک [از آنان] پیامبران [الهی] را دروغگو شمردند؛ پس وعدۀ عذاب من [بر آنان] تحقّق یافت.
أَفَعَیِینَا بِٱلۡخَلۡقِ ٱلۡأَوَّلِۚ بَلۡ هُمۡ فِی لَبۡسٖ مِّنۡ خَلۡقٖ جَدِیدٖ
آیا ما در آفرینش نخستین فروماندیم [تا از بازآفرینیِ آن عاجز باشیم]؟ [هرگز،] بلکه آنان از آفرینش جدید در [حیرت و] تردیدند.
وَلَقَدۡ خَلَقۡنَا ٱلۡإِنسَٰنَ وَنَعۡلَمُ مَا تُوَسۡوِسُ بِهِۦ نَفۡسُهُۥۖ وَنَحۡنُ أَقۡرَبُ إِلَیۡهِ مِنۡ حَبۡلِ ٱلۡوَرِیدِ
ما انسان را آفریدیم و از وسوسههاى ضمیرش آگاهیم؛ و از شاهرگ [وی] به او نزدیکتریم.
إِذۡ یَتَلَقَّى ٱلۡمُتَلَقِّیَانِ عَنِ ٱلۡیَمِینِ وَعَنِ ٱلشِّمَالِ قَعِیدٞ
وقتی دو فرشته که بر سمت راست و چپ مراقب نشستهاند [رفتارش را] ثبت مىکنند؛
مَّا یَلۡفِظُ مِن قَوۡلٍ إِلَّا لَدَیۡهِ رَقِیبٌ عَتِیدٞ
هر سخنى که بر زبان مىآورد، [فرشتۀ] مراقبى در کنار او آماده است [و آن سخن را مینویسد].
وَجَآءَتۡ سَکۡرَةُ ٱلۡمَوۡتِ بِٱلۡحَقِّۖ ذَٰلِکَ مَا کُنتَ مِنۡهُ تَحِیدُ
سختیهای مرگ، به راستى دررسید؛ [ای انسان غافل،] این همان چیزى است که از آن مىگریختى؛
وَنُفِخَ فِی ٱلصُّورِۚ ذَٰلِکَ یَوۡمُ ٱلۡوَعِیدِ
و [برای دومین بار] در «صور» دمیده میشود [و قیامت برپا میگردد]. آن روز، [روز تحققِ] وعدۀ [عذاب] است.
وَجَآءَتۡ کُلُّ نَفۡسٖ مَّعَهَا سَآئِقٞ وَشَهِیدٞ
و هر کس در حالی [که دو فرشته او را همراهی میکنند به عرصۀ محشر] میآید؛ یکی [او را] سوق میدهد و دیگری [بر اعمالش] گواه است.
لَّقَدۡ کُنتَ فِی غَفۡلَةٖ مِّنۡ هَٰذَا فَکَشَفۡنَا عَنکَ غِطَآءَکَ فَبَصَرُکَ ٱلۡیَوۡمَ حَدِیدٞ
[به او گفته میشود:] «تو از این [روز] در غفلت بودى و ما [با عذاب دوزخ،] پرده[ی غفلت] را از مقابل [چشمهای] تو برداشتیم؛ اکنون دیدهات تیزبین شده است.
وَقَالَ قَرِینُهُۥ هَٰذَا مَا لَدَیَّ عَتِیدٌ
[فرشتۀ] همنشین وى مىگوید: «این همان [نامۀ اعمال او] است که [آن را ثبت کردهام و] نزدم آماده است».
أَلۡقِیَا فِی جَهَنَّمَ کُلَّ کَفَّارٍ عَنِیدٖ
[الله خطاب به آن دو فرشته مىفرماید:] «هر ستیزهجوی حقستیزی را در دوزخ بیفکنید؛
مَّنَّاعٖ لِّلۡخَیۡرِ مُعۡتَدٖ مُّرِیبٍ
[هر] مانع خیر و متجاوز و بدگمان را؛
ٱلَّذِی جَعَلَ مَعَ ٱللَّهِ إِلَٰهًا ءَاخَرَ فَأَلۡقِیَاهُ فِی ٱلۡعَذَابِ ٱلشَّدِیدِ
همان کسى که در کنار الله، معبود دیگرى قرار مىداد. او را در عذابى سخت بیفکنید».
۞قَالَ قَرِینُهُۥ رَبَّنَا مَآ أَطۡغَیۡتُهُۥ وَلَٰکِن کَانَ فِی ضَلَٰلِۭ بَعِیدٖ
[شیطانِ] همنشینش مىگوید: «پروردگارا، من او را به طغیان نکشیدم؛ بلکه او خود در گمراهیِ بىپایانی بود».
قَالَ لَا تَخۡتَصِمُواْ لَدَیَّ وَقَدۡ قَدَّمۡتُ إِلَیۡکُم بِٱلۡوَعِیدِ
[الله] میفرماید: «در پیشگاه من ستیز نکنید که پیش از این به شما هشدار داده بودم.
مَا یُبَدَّلُ ٱلۡقَوۡلُ لَدَیَّ وَمَآ أَنَا۠ بِظَلَّـٰمٖ لِّلۡعَبِیدِ
فرمانِ مجازات، نزد من تغییرپذیر نیست؛ و الله [در کیفر و پاداش] به بندگانش ستم نمیکند».
یَوۡمَ نَقُولُ لِجَهَنَّمَ هَلِ ٱمۡتَلَأۡتِ وَتَقُولُ هَلۡ مِن مَّزِیدٖ
روزى که به دوزخ مىگوییم: «آیا پُر شدهای؟» [و او] مىگوید: «آیا بیش از این هم هست؟».
وَأُزۡلِفَتِ ٱلۡجَنَّةُ لِلۡمُتَّقِینَ غَیۡرَ بَعِیدٍ
[در آن روز] بهشت را برای پرهیزگاران نزدیک میکنند، و فاصلهای از آنان ندارد [تا نعمتهایش را از نزدیک ببینند].
هَٰذَا مَا تُوعَدُونَ لِکُلِّ أَوَّابٍ حَفِیظٖ
[به آنان گفته میشود:] «این همان پاداشى است که به شما وعده داده مىشد که برای هر توبهکاری است که [به سوی پروردگارش بازمیگردد و به پیمان و احکام الهی] پایبند است.
مَّنۡ خَشِیَ ٱلرَّحۡمَٰنَ بِٱلۡغَیۡبِ وَجَآءَ بِقَلۡبٖ مُّنِیبٍ
همان کسی که در نهان از [خشمِ الله] رحمان میترسد و با قلبی توبهکار [به پیشگاهش] بازمیگردد.
ٱدۡخُلُوهَا بِسَلَٰمٖۖ ذَٰلِکَ یَوۡمُ ٱلۡخُلُودِ
با سلامت به بهشت درآیید؛ این است روز جاودانگى».
لَهُم مَّا یَشَآءُونَ فِیهَا وَلَدَیۡنَا مَزِیدٞ
در آنجا هرچه بخواهند، در اختیار دارند و حتی بیشتر از آن [نیز] در اختیارِ ماست.
وَکَمۡ أَهۡلَکۡنَا قَبۡلَهُم مِّن قَرۡنٍ هُمۡ أَشَدُّ مِنۡهُم بَطۡشٗا فَنَقَّبُواْ فِی ٱلۡبِلَٰدِ هَلۡ مِن مَّحِیصٍ
و پیش از اینان [= مشرکان مکه]، امتهای زیادی را نابود کردیم که آنان [به مراتب] از اینها قویتر بودند؛ و در گوشه و کنار شهرها به جستجو پرداختند [که ببینند آیا] هیچ پناه و گریزگاهی [از عذاب و هلاکت، برایشان] وجود دارد.
إِنَّ فِی ذَٰلِکَ لَذِکۡرَىٰ لِمَن کَانَ لَهُۥ قَلۡبٌ أَوۡ أَلۡقَى ٱلسَّمۡعَ وَهُوَ شَهِیدٞ
بیگمان در این [سخن] برای صاحبدلان یا کسانی که با حضور [قلب به ندای توحید] گوش فرامیدهند و هوشیارند، اندرز است.
وَلَقَدۡ خَلَقۡنَا ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضَ وَمَا بَیۡنَهُمَا فِی سِتَّةِ أَیَّامٖ وَمَا مَسَّنَا مِن لُّغُوبٖ
ما آسمانها و زمین و آنچه را که میان آنهاست، در شش روز آفریدیم و [هرگز] رنج و خستگى به ما نرسید.
فَٱصۡبِرۡ عَلَىٰ مَا یَقُولُونَ وَسَبِّحۡ بِحَمۡدِ رَبِّکَ قَبۡلَ طُلُوعِ ٱلشَّمۡسِ وَقَبۡلَ ٱلۡغُرُوبِ
[ای پیامبر،] در برابر سخنان مشرکان شکیبا باش؛ و پیش از طلوع آفتاب و قبل از غروب آن، پروردگارت را به پاکی ستایش کن [و نماز بگزار].
وَمِنَ ٱلَّیۡلِ فَسَبِّحۡهُ وَأَدۡبَٰرَ ٱلسُّجُودِ
و نیز [در پاسى] از شب و پس از هر نماز، او را به پاکی ستایش کن.
وَٱسۡتَمِعۡ یَوۡمَ یُنَادِ ٱلۡمُنَادِ مِن مَّکَانٖ قَرِیبٖ
و [ای پیامبر،] آنگاه که منادی [قیامت] از مکانی نزدیک ندا میدهد، گوش فرادار.
یَوۡمَ یَسۡمَعُونَ ٱلصَّیۡحَةَ بِٱلۡحَقِّۚ ذَٰلِکَ یَوۡمُ ٱلۡخُرُوجِ
روزی که همگان بانگِ هولناک [رستاخیز] را بهحق میشنوند، [آن روز،] روزِ خروج [از گورها] است.
إِنَّا نَحۡنُ نُحۡیِۦ وَنُمِیتُ وَإِلَیۡنَا ٱلۡمَصِیرُ
ماییم که حیات مىبخشیم و مرگ مىدهیم؛ و بازگشت [همگان] به سوی ماست.
یَوۡمَ تَشَقَّقُ ٱلۡأَرۡضُ عَنۡهُمۡ سِرَاعٗاۚ ذَٰلِکَ حَشۡرٌ عَلَیۡنَا یَسِیرٞ
روزى که زمین از [فراز] آنان شکافته مىشود، انسانها شتابان [بیرون میآیند]. این احضارى است که براى ما آسان است.
نَّحۡنُ أَعۡلَمُ بِمَا یَقُولُونَۖ وَمَآ أَنتَ عَلَیۡهِم بِجَبَّارٖۖ فَذَکِّرۡ بِٱلۡقُرۡءَانِ مَن یَخَافُ وَعِیدِ
ما به آنچه [کافران] میگویند داناتریم؛ و تو [ای پیامبر،] بر آنان مسلط نیستی [که بخواهی آنان را به ایمان آوردن وادار کنی]؛ کسی را که از عذاب [و هشدار] من میترسد، به [وسیلۀ] قرآن اندرز بده.
Qāf
مکی و ۴۵ آیه دارد.
آیهی ۴-۱:
﴿قٓۚ وَٱلۡقُرۡءَانِ ٱلۡمَجِیدِ١﴾[ق: ۱]. «قاف، سوگند به قرآن مجید».
﴿بَلۡ عَجِبُوٓاْ أَن جَآءَهُم مُّنذِرٞ مِّنۡهُمۡ فَقَالَ ٱلۡکَٰفِرُونَ هَٰذَا شَیۡءٌ عَجِیبٌ٢﴾[ق: ۲]. «بلکه به شگفت آمدند از اینکه بیم دهندهای از خودشان بهسوی آنان آمد. پس کافران گفتند: این چیز شگفتی است».
﴿أَءِذَا مِتۡنَا وَکُنَّا تُرَابٗاۖ ذَٰلِکَ رَجۡعُۢ بَعِیدٞ٣﴾[ق: ۳]. «آیا هنگامیکه مردیم و خاک شدیم (برانگیخته خواهیم شد؟) چنین بازگشتی بعید است»!.
﴿قَدۡ عَلِمۡنَا مَا تَنقُصُ ٱلۡأَرۡضُ مِنۡهُمۡۖ وَعِندَنَا کِتَٰبٌ حَفِیظُۢ٤﴾[ق: ۴]. «بهراستی آنچه را که زمین از آنان میکاهد میدانیم و نزد ما کتابی نگهدارنده است».
خداوند متعال به قرآن مجید سوگند میخورد، قرآن مجید معنی قرآنی که معانی آن گسترده و والا است و ابعاد زیاد و برکتهای فراوانی دارد و نیکوییها و افتخاران آن فراوان است، «مجد» یعنی بزرگی و گستردگی اوصاف. و سزاوارترین سخنی که به این صفتها متّصف است قرآن است که مشتمل بر دانشهای گذشتگان و آیندگان است، و دارای کامل ترین فصاحت و بزرگترین کلمات است و دارای فراگیرترین و بهترین معانی است. و این باعث میشود تا کاملا از آن پیروی شود و فورا تسلیم آن شد و شکر خداوند را به خاطر اینکه آنرا ارزانی داشته بهجا آورد.
ولی بیشتر مردم قدر نعمتهای خداوند را نمیدانند، بنابراین، خداوند متعال فرمود: ﴿بَلۡ عَجِبُوٓاْ أَن جَآءَهُم مُّنذِرٞ مِّنۡهُمۡ﴾تکذیب کنندگان پیامبرصاز این که بیمدهندهای از خودشان بهسویشان آمد به شگفت آمدند، بیمدهندهای که آنها را از آنچه به آنان زیان میرساند بیم میداد و آنها را به چیزی فرمان میداد که به سودشان بود. این پیامبر از جنس خودشان بود و آنها میتوانستند از او یاد بگیرند و حالات و صداقت او را بشناسند. پس آنها از چیزی تعجّ کردند که نباید از آن تعجب کرد بلکه آن چه مایه شگفتی است عقل کسی است که از چنین چیزی تعجب میکند. ﴿فَقَالَ ٱلۡکَٰفِرُونَ هَٰذَا شَیۡءٌ عَجِیبٌ﴾پس آنچه کافران را وادار به این کرد، کفر و تکذیبشان بود نه این که نقصی در هوشیاری خردهایشان داشته باشند. آنها گفتند: این چیزی شگفت آور است. آنها در این شگفت زدگی یکی از دو حالت را داشتند: یا در تعجّب خود راستگو بودند و این بر نهایت جهالت و نادانی و ضعف عقلهایشان دلالت میکند. مانند دیوانهای که از سخن عاقل تعّجب میکند. و همانند این است که بخیل و تنگ چشم از سخاوتمندی سخاوتمندان تعجّب کند. و یا اینکه شخص ترسو از رویارویی سوارکاران جنگجو به تعّجب و شگفت بیفتد. پس چنین کسی اگر تعجّب کند تعجب کردن او چه زیانی دارد؟! و آیا تعجب او جز این که دلیلی بر جهالت و ستمگری زیاد او باشد چیزی دیگر است؟ و یا آنها تعجب میکردند، و در همان حال اشتباه خود را میدانستند. پس این بزرگترین و زشت ترین ستمگری است.
﴿أَءِذَا مِتۡنَا وَکُنَّا تُرَابٗاۖ ذَٰلِکَ رَجۡعُۢ بَعِیدٞ٣﴾آیا هنگامیکه مردیم و خاک شدیم باز زنده میشویم؟ چنین بازگشتی بعید و دور از عقل است. آنها توانایی و قدرت کسی را که بر همه چیز تواناست و از هر جهت کامل است با توانایی بنده نیازمند و ناتوان مقایسه کردند، و جاهل و نادانی را که هیچ نمیداند، با کسی مقایسه کردند که همه چیز را میداند.
﴿قَدۡ عَلِمۡنَا مَا تَنقُصُ ٱلۡأَرۡضُ مِنۡهُمۡ﴾بهدرستی که ما آن چه را زمین در دوران زندگی شان در برزخ از جسدهایشان میخورد و میکاهد میدانیم و در کتاب خدا ثبت و ضبط گردیده است. ﴿وَعِندَنَا کِتَٰبٌ حَفِیظُۢ﴾و نزد ما کتابی وجود دارد که از تغییر و تبدیل محفوظ میباشد و همه آنچه را که در زندگی و مرگشان بر سر آنان میآید ثبت و ضبط کرده است. این استدلال حاکی از گستردگی دانش و آگاهی خداوند که جز او کسی بر آن احاطه ندارد میباشد، و این که او بر زنده کردن مردگان تواناست.
آیهی ۵:
﴿بَلۡ کَذَّبُواْ بِٱلۡحَقِّ لَمَّا جَآءَهُمۡ فَهُمۡ فِیٓ أَمۡرٖ مَّرِیجٍ٥﴾[ق: ۵]. «بلکه آنان حق را چون برایشان آمد دروغ انگاشتند و آنان در کاری پریشان هستند».
﴿بَلۡ کَذَّبُواْ بِٱلۡحَقِّ﴾بلکه سخنی که از آنها سر زده عناد و تکذیب است و آنها حق را که بالاترین انواع صدق است تکذیب کردند ﴿لَمَّا جَآءَهُمۡ فَهُمۡ فِیٓ أَمۡرٖ مَّرِیجٍ﴾هنگامیکه برایشان آمد پس آنان دارای حالی پریشان و کار نابسامانی هستند و بر یک چیز استوار نمیمانند. گاهی میگویند تو جادوگری، و گاهی میگویند دیوانهای، و گاهی میگویند شاعر هستی. و همچنین هریک درباره قرآن طبق نظر فاسد خود اظهار نظر میکنند. و اینگونه است کسی که حق را تکذیب کند. پس او در امر و حالتی به هم ریخته و نابسامان است، جهت و ثبات او مشخص نیست و کارهایشان را میبینی که متناقض و به هم بافته ایست. امّا کسی که از حق پیروی کند و آنرا تصدیق نماید کار و راه و سخن و کردارش راست و درست میشود.
آیهی ۱۱-۶:
﴿أَفَلَمۡ یَنظُرُوٓاْ إِلَى ٱلسَّمَآءِ فَوۡقَهُمۡ کَیۡفَ بَنَیۡنَٰهَا وَزَیَّنَّٰهَا وَمَا لَهَا مِن فُرُوجٖ٦﴾[ق: ۶]. «آیا بر فرازشان به آسمان ننگریستهاند که ما چگونه آنرا ساخته و آراستهایم و در آن هیچ شکافی نیست»؟!.
﴿وَٱلۡأَرۡضَ مَدَدۡنَٰهَا وَأَلۡقَیۡنَا فِیهَا رَوَٰسِیَ وَأَنۢبَتۡنَا فِیهَا مِن کُلِّ زَوۡجِۢ بَهِیجٖ٧﴾[ق: ۷]. «و زمین را گسترده و کوههای محکم و پابرجایی را در آن فرو افکندهایم و در آن از هر نوع (گیاه) پسندیده رویاندهایم».
﴿تَبۡصِرَةٗ وَذِکۡرَىٰ لِکُلِّ عَبۡدٖ مُّنِیبٖ٨﴾[ق: ۸]. «(اینها را) برای راهنمایی و پند دادن هر بندۀ توبهکنندهای مقرّر داشتهایم».
﴿وَنَزَّلۡنَا مِنَ ٱلسَّمَآءِ مَآءٗ مُّبَٰرَکٗا فَأَنۢبَتۡنَا بِهِۦ جَنَّٰتٖ وَحَبَّ ٱلۡحَصِیدِ٩﴾[ق: ۹]. «و از آسمان آب پر برکتی را بارانده و بدان باغها رویاندهایم، و دانههای کشتزارهایی را برآوردهایم که درو میگردد».
﴿وَٱلنَّخۡلَ بَاسِقَٰتٖ لَّهَا طَلۡعٞ نَّضِیدٞ١٠﴾[ق: ۱۰]. «و درختان بلند خرما که آن میوهای انباشته برهم دارد».
﴿رِّزۡقٗا لِّلۡعِبَادِۖ وَأَحۡیَیۡنَا بِهِۦ بَلۡدَةٗ مَّیۡتٗاۚ کَذَٰلِکَ ٱلۡخُرُوجُ١١﴾[ق: ۱۱]. «(آنرا) برای روزی بندگان (آفریدهایم) و با آن سرزمین پژمرده را زنده کردهایم. رستاخیز (نیز) بدینسان است».
وقتی خداوند حالت تکذیب کنندگان و مذّمت آنها را بیان کرد آنانرا فرا خواند تا به آیات و نشانههای آفاقی بنگرند و عبرت بگیرند و از آن بر چیزهایی استدلال نمایند که نشانههایی بر آن امر قرار داده شدهاند. پس فرمود: ﴿أَفَلَمۡ یَنظُرُوٓاْ إِلَى ٱلسَّمَآءِ فَوۡقَهُمۡ﴾آیا به آسمان که بر بالای سرشان است ننگریستهاند؟ یعنی این نگاه کردن نیازی به تحمّل سختی، و سفر ندارد، بلکه در نهایت آسانی است. پس آنها بنگرند که ﴿کَیۡفَ بَنَیۡنَٰهَا﴾چگونه آسمان را به صورت گنبدی که همه زوایای آن برابر است ساختهایم و با ستارهها و سیارههایی که حرکت میکنند و از نگاه پنهان میشوند آراستهایم. آسمانی که از این کرانه تا آن کرانهاش در نهایت زیبایی قرار دارد و هیچ عیب و شکاف و خللی در آن مشاهده نمیشود. خداوند این آسمان را سقفی برای اهل زمین قرار داده و بسیاری از منافع ضروری انسانها را در آن به ودیعه نهاده است.
﴿وَٱلۡأَرۡضَ مَدَدۡنَٰهَا﴾و آیا به زمین ننگریستهاند که چگونه آن را گستردهایم، به گونهای که هر حیوانی میتواند در آن مستقر شود، و زمین برای استحصال هر نوع منافعی آماده است. و این زمین را به وسیله کوهها محکم و پابرجا نمودهایم تا تکان نخورد و پابرجا باشد. ﴿وَأَنۢبَتۡنَا فِیهَا مِن کُلِّ زَوۡجِۢ بَهِیجٖ﴾و در آن از هر نوع گیاه مسّرت بخشی که بینندگان را شگفت زده مینماید و موجب شادیشان میشود رویاندهایم، تا انسانها و چهارپایانشان از آن بخورند، و این گیاهان را برای منافعشان آفریدهایم. و از میان این منافع، باغهایی را که مشتمل بر میوههای خوشمزه و لذیذ است از قبیل انگور و انار و لیمو و سیب و دیگر انواع میوهها بهطور ویژه بیان کرد. همچنین درختان بلند خرما که فایده آن تا مدّت طولانی ادامه دارد و تنه آن بهسوی آسمان بالا میرود که بسیاری از درختها نمیتوانند به اندازه آن قامت بکشند. پس خرمای روی هم انباشته از خوشههای آن بیرون میآید و روزی بندگان میگردد و از آن میخورند و ذخیرهاش میکنند و چهارپایانشان نیز از آن استفاده میکنند.
همچنین خداوند به وسیله باران و به وسیله جویبارهایی که در اثر نزول باران در روی زمین روانند دانههای کشتزارهایی را میرویاند که درو میگردد، از قبیل گندم و جو و ذرّت و برنج و ارزن و غیره.
پس نگاه کردن به این چیزها (آسمان و زمین و آنچه که در آنهاست) ﴿تَبۡصِرَةٗ﴾راهنمایی و بینشی است که آدمی را از نابینایی جهالت بیرون میآورد. ﴿وَذِکۡرَىٰ﴾و پندی است که به سبب آن آدمی متذکر میشود و چیزهایی را به یاد میآورد که در دین و دنیا به وی سود میرساند و نیز به ـ سبب آن ـ آنچه را که خداوند و پیامبرانش از آن خبر دادهاند به یاد میآورد، و این برای هرکسی نیست، بلکه ﴿لِکُلِّ عَبۡدٖ مُّنِیبٖ﴾برای آن بندهایست که با ترس و امید و پذیرفتن حق، و اجابت دعوتگر الهی بهسوی خدا روی آورده است.
امّا نشانهها و هشدارها برای شخص روی گردان و یا تکذیب کننده سودی ندارند، چون این چیزها برای قومی که ایمان نمیآورند سودبخش نیستند. حاصل امر این که آفرینش مبهوت کننده و شدّت و قوّتی که در آسمان و زمین وجود دارد، دلیلی بر قدرت و کمال خداوند متعال است.
و صنعت شگفتانگیز و آفرینش زیبا و استواری که در آنها وجود دارد دلیلی است بر اینکه خداوند عادلترین داوران است و او به هر چیزی داناست. و منافع و مصلحتهایی که در آن برای بندگان قرار دارد دلیلی است بر این که رحمت خداوند همه چیز را فرا گرفته است و عظمت آفرینش و نظام زیبای آن دلیلی است بر این که خداوند متعال یکتای یگانه و والا مقام است و همه برای رفع نیازهایشان به او روی میآورند. و خدایی است که همسر و فرزند و همتایی ندارد و عبادت و کرنش و محبّت جز او سزاوار کسی نیست.
و زنده گرداندن زمین پس از پژمردنش دلیلی است براین که خداوند متعال مردگان را زنده مینماید تا آنها را طبق اعمالشان مجازات کند. بنابراین فرمود: ﴿وَأَحۡیَیۡنَا بِهِۦ بَلۡدَةٗ مَّیۡتٗاۚ کَذَٰلِکَ ٱلۡخُرُوجُ﴾و با آن سرزمین پژمرده را زنده کردهایم، رستاخیز نیز بدینسان است. وقتی آنها را با این نشانههای آسمانی و زمینی تذکّر داد و هشدار داد که به تکذیب خود ادامه ندهند زیرا به آن چه تکذیب کنندگان بدان گرفتار شدند، گرفتار خواهند شد، فرمود:
آیهی ۱۵-۱۲:
﴿کَذَّبَتۡ قَبۡلَهُمۡ قَوۡمُ نُوحٖ وَأَصۡحَٰبُ ٱلرَّسِّ وَثَمُودُ١٢﴾[ق: ۱۲]. «پیش از اینان قوم نوح و یاران «رس» و قوم ثمود (پیامبرانشان را) تکذیب کردند».
﴿وَعَادٞ وَفِرۡعَوۡنُ وَإِخۡوَٰنُ لُوطٖ١٣﴾[ق: ۱۳]. «و (همچنین) قوم عاد و فرعون و قوم لوط».
﴿وَأَصۡحَٰبُ ٱلۡأَیۡکَةِ وَقَوۡمُ تُبَّعٖۚ کُلّٞ کَذَّبَ ٱلرُّسُلَ فَحَقَّ وَعِیدِ١٤﴾[ق: ۱۴]. «و اصحاب ایکه و قوم تبّع هریک پیامبران را تکذیب کردند و وعدۀ عذاب من دربارۀ ایشان تحقّق یافت».
﴿أَفَعَیِینَا بِٱلۡخَلۡقِ ٱلۡأَوَّلِۚ بَلۡ هُمۡ فِی لَبۡسٖ مِّنۡ خَلۡقٖ جَدِیدٖ١٥﴾[ق: ۱۵]. «آیا ما از آفرینش نخستین درمانده و ناتوان بودهایم؟ (خیر) بلکه آنان دربارۀ آفرینش مجدّد تردید دارند».
پیش از ایشان، امّتها پیامبران بزرگوارشان را تکذیب کردند مانند نوح که قومش او را تکذیب کردند، و قوم ثمود صالح را، و قوم عاد هود را، و قوم لوط، لوط را تکذیب کردند. و اصحاب ایکه شعیب را و قوم تبّع تبّع به هر پادشاهی گفته میشود که قبل از اسلام بر یمن حکم کرده است پیامبران را که خداوند بهسوی آنها فرستاده بود تکذیب کردند.
خداوند به ما خبر نداده که آن پیامبر چه کسی بوده است و قوم کدام تبع از تبعها پیامبرشان را تکذیب کردهاند، چون ـ والله اعلم ـ این ماجرا در آن زمان نزد عرب معروف بود، زیرا این قوم جزو آن دسته از عربهای اصیل بودند که داستان و سرگذشت آنان به ویژه این واقعه مهم و بزرگ بر سایر عربها پوشیده نیست.
پس اینها همه پیامبرانشان را که خداوند به سوی آنها فرستاده بود تکذیب کردند، ان گاه وعده عذاب الهی بر آنان تحّقق یافت. و شما ای کسانی که محمّدصرا تکذیب میکنید! از آنها بهتر نیستند، و پیامبران آنها نیز نزد خداوند از پیامبر شما گرامیتر نبودند! پس، از جنایتی که آنان مرتکب شدند بپرهیزند تا به عذابی گرفتار نشوید که آنها بدان گرفتار شدند.
سپس خداوند متعال از آفرینش نخستین بر آفرینش مجّدد و زنده شدن در آخرت استدلال کرد و فرمود: همان طور که آنها را از نیستی پدید آورده است نیز بعد از مرگشان آنان را دوباره زنده مینماید، بعد از آن که مردند و به استخوانهایی پوسیده تبدیل شدند. ﴿أَفَعَیِینَا بِٱلۡخَلۡقِ ٱلۡأَوَّلِ﴾آیا ما در آفرینش نخستین درمانده و ناتوان بودهایم؟ نه چنین نیست، ما ناتوان و درمانده نبودهایم و در این شکّی نیست، ﴿بَلۡ هُمۡ فِی لَبۡسٖ مِّنۡ خَلۡقٖ جَدِیدٖ﴾بلکه آنان درباره آفرینش مجّدد تردید دارند. این چیزی است که آنها در آن تردید دارند با این که تردیدی در آن نیست چون بازگرداندن از آغاز کردن آسانتر است، همانطور که خداوند متعال فرموده است: [الروم: ۲۷]. ﴿وَهُوَ ٱلَّذِی یَبۡدَؤُاْ ٱلۡخَلۡقَ ثُمَّ یُعِیدُهُۥ وَهُوَ أَهۡوَنُ عَلَیۡهِ﴾[الروم: ۲۷]. «و اوست خدایی که آفرینش را میآغازد سپس آن را باز میگرداند و آن برایش آسانتر است».
آیهی ۱۸-۱۶:
﴿وَلَقَدۡ خَلَقۡنَا ٱلۡإِنسَٰنَ وَنَعۡلَمُ مَا تُوَسۡوِسُ بِهِۦ نَفۡسُهُۥۖ وَنَحۡنُ أَقۡرَبُ إِلَیۡهِ مِنۡ حَبۡلِ ٱلۡوَرِیدِ١٦﴾[ق: ۱۶].
«همانا ما انسان را آفریدهایم و میدانیم آنچه را که نفسش به او وسوسه میکند و ما از شاهرگ گردن بدون نزدیکتریم».
﴿إِذۡ یَتَلَقَّى ٱلۡمُتَلَقِّیَانِ عَنِ ٱلۡیَمِینِ وَعَنِ ٱلشِّمَالِ قَعِیدٞ١٧﴾[ق: ۱۷]. «آنگاه که دو (فرشتهی) دریافت کننده در (سمت) راست و چپ مراقب و ملازم هستند».
﴿مَّا یَلۡفِظُ مِن قَوۡلٍ إِلَّا لَدَیۡهِ رَقِیبٌ عَتِیدٞ١٨﴾[ق: ۱۸]. «هیچ سخنی را بر زبان نمیآورد مگر آنکه نزدش نگهبانی آماده (حضور) دارد».
خداوند متعال خبر میدهد که او جنس انسان اعم از زنان و مردان را به تنهایی آفریده است، و او حالات انسان و آن چه او را شاد میکند و به خاطرش میگذرد میداند، و میفرماید: ﴿وَنَحۡنُ أَقۡرَبُ إِلَیۡهِ مِنۡ حَبۡلِ ٱلۡوَرِیدِ﴾ما به او از شاهرگ گردنش ـ که از هر چیزی به انسان نزدیکتر است نزدیکتریم ـ و این چیزی است که انسان را متذکر میشود که همواره خداوند را در نظر داشته باشد، خداوندی که بر قلب او آگاه است و به او نزدیک میباشد.
پس باید شرم کند از این که خداوند او را در جایی ببیند که او را نهی کرده است، و یا او را در جایی نیابد که به او دستور دادهاست.
همچنین انسان باید فرشتگان گرامی را که اعمال او را مینویسند در نظر داشته باشد، و آنها را گرامی بدارد و بپرهیزد از اینکه سخن یا کاری از وی صادر شود و آنان آن را بنویسند که پرودگار جهانیان از آن خشنود نباشد. بنابراین فرمود: ﴿إِذۡ یَتَلَقَّى ٱلۡمُتَلَقِّیَانِ عَنِ ٱلۡیَمِینِ وَعَنِ ٱلشِّمَالِ قَعِیدٞ١٧﴾یعنی همۀ اعمال انسان را دریافت میدارند، یکی در سمت راست نشسته و نیکیها را مینویسد و دیگری در سمت چپ بدیها را مینویسد، و هریک از این دو برای انجام دادن کارش آماده است و پیوسته آن را انجام میدهد.
﴿مَّا یَلۡفِظُ مِن قَوۡلٍ﴾انسان هیچ سخن خوب و بدی را به زبان نمیآورد، ﴿إِلَّا لَدَیۡهِ رَقِیبٌ عَتِیدٞ﴾مگر ان که نزدش نگهبانی آماده حضور دارد. همانطور که خداوند متعال میفرماید: ﴿وَإِنَّ عَلَیۡکُمۡ لَحَٰفِظِینَ١٠ کِرَامٗا کَٰتِبِینَ١١ یَعۡلَمُونَ مَا تَفۡعَلُونَ١٢﴾[الانفطار: ۱۰-۱۲]. «و بیگمان بر شما نگهبانانی مقّرر است، و فرشتگان بزرگواری که مینویسند و آنچه را میکنید میدانند».
آیهی ۲۲-۱۹:
﴿وَجَآءَتۡ سَکۡرَةُ ٱلۡمَوۡتِ بِٱلۡحَقِّۖ ذَٰلِکَ مَا کُنتَ مِنۡهُ تَحِیدُ١٩﴾[ق: ۱۹]. «و سخنی مرگ، حقیقت را به همراه میآورد، این همان چیزی است که از آن میگریختی».
﴿وَنُفِخَ فِی ٱلصُّورِۚ ذَٰلِکَ یَوۡمُ ٱلۡوَعِیدِ٢٠﴾[ق: ۲۰]. «و در صور دمیده میشود، این روز (تحقّق) وعدۀ کیفر است».
﴿وَجَآءَتۡ کُلُّ نَفۡسٖ مَّعَهَا سَآئِقٞ وَشَهِیدٞ٢١﴾[ق: ۲۱]. «و هرکسی در حالی میآید که سوقدهنده و گواهی، با خود دارد».
﴿لَّقَدۡ کُنتَ فِی غَفۡلَةٖ مِّنۡ هَٰذَا فَکَشَفۡنَا عَنکَ غِطَآءَکَ فَبَصَرُکَ ٱلۡیَوۡمَ حَدِیدٞ٢٢﴾[ق: ۲۲]. «بهراستی از این (امر) در غفلت بودی، پس پردهات را زا (دیدهات) برداشتیم و امروز چشمانت تیزیین است».
﴿وَجَآءَتۡ سَکۡرَةُ ٱلۡمَوۡتِ بِٱلۡحَقِّ﴾و سکرات مرگ بطور حقیقی به نزد این غافل و تکذیب کننده آیات خدا آمد که بازگشتی ندارد و گریزی از آن نیست. ﴿ذَٰلِکَ مَا کُنتَ مِنۡهُ تَحِیدُ﴾این همان چیزی است که از آن میگریختی.
﴿وَنُفِخَ فِی ٱلصُّورِۚ ذَٰلِکَ یَوۡمُ ٱلۡوَعِیدِ٢٠﴾و در صور دمیده میشود، و آن روزی است که خداوند عقابی را که به ستمکاران وعده داده بود، به آنان میرساند، و ثوابی را که به مومنان وعده داده بود، به آنان میدهد. ﴿وَجَآءَتۡ کُلُّ نَفۡسٖ مَّعَهَا سَآئِقٞ وَشَهِیدٞ٢١﴾و هرکسی در حالی میآید که سوق دهندهای او را به سوی جایگاه قیامت پیش میبرد، نیز گواهی که بر اعمال خیر و شر او گواهی میدهد با خود دارد. و این دالّ بر این است که خداوند متعال بندگان را مورد توّجه قرار میدهد و اعمالشان را ثبت و ضبط مینماید و عادلانه آنها را جزا و سزا میدهد. پس این چیزی است که بنده باید همواره آن را مدّ نظر قرار دهد.
ولی بیشتر مردم از این غافل هستند، بنابراین فرمود: ﴿لَّقَدۡ کُنتَ فِی غَفۡلَةٖ مِّنۡ هَٰذَا﴾در روز قیامت به اعراض کننده و تکذیب کننده به صورت سرزنش گفته میشود که تو این روز را تکذیب کردی و برای آن عمل انجام ندادی، ﴿فَکَشَفۡنَا عَنکَ غِطَآءَکَ﴾پس اکنون پردهای را که قلبت را پوشانده بود و خوابت را فزون کرده بود و به سبب آن روی گردانی ات ادامه یافته بود کنار زدهایم. ﴿فَبَصَرُکَ ٱلۡیَوۡمَ حَدِیدٞ﴾پس امروز چشمانت کاملا تیزبین هستند، و انواع شکنجه و عذابهای وحشتناک را به خوبی میبینند.
یا اینکه خداوند با این کلام بنده را مورد خطاب قرار میدهد، زیرا بنده در دنیا از هدفی که برای آن آفریده شده غافل مانده بود امّا در روز قیامت بیدار میشود و خواب غفلت از او دور میگردد، زمانی که جبران آن چه که از دست رفته برایش ممکن نیست. و اینگونه خداوند بندگان را میترساند، و با بیان آن چه که در آن روز بزرگ بر سر تکذیب کنندگان میآید بندگان را هشدار میدهد.
آیهی ۲۹-۲۳:
﴿وَقَالَ قَرِینُهُۥ هَٰذَا مَا لَدَیَّ عَتِیدٌ٢٣﴾[ق: ۲۳]. «و همراهش میگوید: این است آنچه در نزد من آماده است».
﴿أَلۡقِیَا فِی جَهَنَّمَ کُلَّ کَفَّارٍ عَنِیدٖ٢٤﴾[ق: ۲۴]. «هر کافر سرکشی را به دوزخ بیندازید».
﴿مَّنَّاعٖ لِّلۡخَیۡرِ مُعۡتَدٖ مُّرِیبٍ٢٥﴾[ق: ۲۵]. «هر بازدارندۀ تجاوزگر شک آورندهای را».
﴿ٱلَّذِی جَعَلَ مَعَ ٱللَّهِ إِلَٰهًا ءَاخَرَ فَأَلۡقِیَاهُ فِی ٱلۡعَذَابِ ٱلشَّدِیدِ٢٦﴾[ق: ۲۶]. «آن کسی که معبود دیگری را با خدا برگزیده است پس او را در عذاب سخت (دوزخ) بیندازید».
﴿قَالَ قَرِینُهُۥ رَبَّنَا مَآ أَطۡغَیۡتُهُۥ وَلَٰکِن کَانَ فِی ضَلَٰلِۢ بَعِیدٖ٢٧﴾[ق: ۲۷]. «همنشین او میگوید: پروردگارا! من او را گمراه نساختم بلکه (خود) در گمراهی دور و درازی بود».
﴿قَالَ لَا تَخۡتَصِمُواْ لَدَیَّ وَقَدۡ قَدَّمۡتُ إِلَیۡکُم بِٱلۡوَعِیدِ٢٨﴾[ق: ۲۸]. «(خداوند) میفرماید: در پیشگاه من ستیزه مکنید و بیگمان (پیش از این) برایتان هشدار فرستاده بودم».
﴿مَا یُبَدَّلُ ٱلۡقَوۡلُ لَدَیَّ وَمَآ أَنَا۠ بِظَلَّٰمٖ لِّلۡعَبِیدِ٢٩﴾[ق: ۲۹]. «سخن در نزد من تغییر داده نمیشود و من نسبت به بندگان ستمگر نیستم».
خداوند متعال میفرماید: ﴿وَقَالَ قَرِینُهُ﴾فرشتهای که خداوند همدم و همراه این تکذیب کننده رویگردان قرار دادهاست که یکی از فرشتگانی است که خداوند آنها را مامور نموده تا آن انسان را حفظ نمایند و اعمالش را بنویسند آن تکذیب کننده و اعمالش را در روز قیامت حاضر میگرداند و میگوید: ﴿هَٰذَا مَا لَدَیَّ عَتِیدٌ﴾آنچه را که مقّرر شده بود و بر او و اعمالش نگهبانی دهم و آن ر ثبت و ضبط نمایم آماده کردهام. پس آن گاه انسان طبق عملش مجازات میگردد.
و به کسانی که سزاوار جهنّم هستند گفته میشود: ﴿أَلۡقِیَا فِی جَهَنَّمَ کُلَّ کَفَّارٍ عَنِیدٖ٢٤﴾هر کافر سرکشی که مخالف آیات خداست و گناهان زیادی را انجام دادهاست در دوزخ بیندازید.
﴿مَّنَّاعٖ لِّلۡخَیۡرِ﴾یعنی خیری را که پیش روی اوست که بزرگترین آن ایمان آورد به خدا و پیامبر و فرشتگان و کتابهایش میباشد از خود و دیگران منع میکند. و از منافع مالی و جانیاش جلوگیری مینماید. ﴿مُعۡتَدٖ﴾و از حدود الهی تجاوز میکند و بر بندگان الهی تعدی مینماید. ﴿مُّرِیبٍ﴾و در وعده وعید الهی شک دارد، پس نه ایمان دارد و نه نیکی میکند، بلکه کفر و تجاوزگری و شک و بخل تبدیل به صفات او گشتهاند نیز به جای خدا معبودان دیگری را برگزیده است، بنابراین فرمود: ﴿ٱلَّذِی جَعَلَ مَعَ ٱللَّهِ إِلَٰهًا ءَاخَرَ﴾کسیکه به همراه خدا معبود دیگری را به پرستش گرفته است، معبودی که برای خویش اختیار هیچ سود و زیان و مرگ و زندگی را ندارد.
﴿فَأَلۡقِیَاهُ فِی ٱلۡعَذَابِ ٱلشَّدِیدِ﴾پس ای دو فرشتهای که همراه او هستید! او را در عذابی بیندازید که سخت تری و بزرگترین عذاب است.
﴿قَالَ قَرِینُهُ﴾شیطانی که همدم و همنشین اوست با اظهار بیزاری از او و در حالی که گناهش را به گردن وی میاندازد، میگوید: ﴿رَبَّنَا مَآ أَطۡغَیۡتُهُ﴾پروردگارا! من او را گمراه نساختم، چون من بر او تسلّی و حجّت و دلیلی نداشتم، ﴿وَلَٰکِن کَانَ فِی ضَلَٰلِۢ بَعِیدٖ﴾بلک او خود در گمراهی دور و درازی بود. پس او خودش گمراه و از حق دور گشت، همان طور که در آیه دیگری میفرماید: ﴿وَقَالَ ٱلشَّیۡطَٰنُ لَمَّا قُضِیَ ٱلۡأَمۡرُ إِنَّ ٱللَّهَ وَعَدَکُمۡ وَعۡدَ ٱلۡحَقِّ وَوَعَدتُّکُمۡ فَأَخۡلَفۡتُکُمۡ﴾[إبراهیم: ۲۲]. «وقتی کار پایان مییابد شیطان میگوید: خداوند به شما وعده راستین و حقیقت دارد و من بر شما وعده دادم و خلاف آنرا کردم».
خداوند در پاسخ به ستیز و مجادله شان میفرماید: ﴿لَا تَخۡتَصِمُواْ لَدَیَّ﴾در پیشگاه من ستیزه مکنید، یعنی مجادله و ستیر شما نزد من فایدهای ندارد، ﴿وَقَدۡ قَدَّمۡتُ إِلَیۡکُم بِٱلۡوَعِیدِ﴾حال آنکه من پیش از این برایتان هشدار فرستاده بودم. یعنی پیامبرانم با نشانههای روشن و حجّتهای واضح و دلایل روشن نزد شما آمدند، پس حجّت من بر شما اقامه گردید و شما با کارهایی که درگذشت کردهاید و جزای آن قطعی گردیده، نزد من آمدهاید.
﴿مَا یُبَدَّلُ ٱلۡقَوۡلُ لَدَیَّ﴾امکان ندارد که آنچه خدا گفته و بدان خبر داده خلافی در آن واقع شود، چون هیچ گفته و سخنی از گفته خداوند راستتر نیست. ﴿وَمَآ أَنَا۠ بِظَلَّٰمٖ لِّلۡعَبِیدِ﴾و من نسبت به بندگان ستمگر نیستم بلکه آنها را بر اساس خیر و شّری که انجام دادهاند جزا و سزا خواهم داد، پس به بدیهایشان افزوده نمیشود و از نیکیهایشان کاسته نمیگردد.
آیهی ۳۵-۳۰:
﴿یَوۡمَ نَقُولُ لِجَهَنَّمَ هَلِ ٱمۡتَلَأۡتِ وَتَقُولُ هَلۡ مِن مَّزِیدٖ٣٠﴾[ق: ۳۰]. «روزی که به دوزخ میگوییم: آیا پر شدهای؟ و (دوزخ) میگوید: آیا افزون بر این هم هست»؟!
﴿وَأُزۡلِفَتِ ٱلۡجَنَّةُ لِلۡمُتَّقِینَ غَیۡرَ بَعِیدٍ٣١﴾[ق: ۳۱]. «و بهشت برای پرهیزگاران نزدیک داشته میشود و از آنان دور نخواهد بود».
﴿هَٰذَا مَا تُوعَدُونَ لِکُلِّ أَوَّابٍ حَفِیظٖ٣٢﴾[ق: ۳۲]. «این است آنچه وعده داده میشدید که خاصِ هر توبهکار (حد) نگاهدار است».
﴿مَّنۡ خَشِیَ ٱلرَّحۡمَٰنَ بِٱلۡغَیۡبِ وَجَآءَ بِقَلۡبٖ مُّنِیبٍ٣٣﴾[ق: ۳۳]. «همان کسیکه در نهان از خداوند مهربان بترسد و با دلی توبهکار پیش آید».
﴿ٱدۡخُلُوهَا بِسَلَٰمٖۖ ذَٰلِکَ یَوۡمُ ٱلۡخُلُودِ٣٤﴾[ق: ۳۴]. «به سلامت وارد بهشت شوید. این است روز جاودانگی».
﴿لَهُم مَّا یَشَآءُونَ فِیهَا وَلَدَیۡنَا مَزِیدٞ٣٥﴾[ق: ۳۵]. «آنان در آنجا هرچه بخواهند دارند، و نزد ما افزون (بر این) است».
خداوند درحالیکه بندگانش را میترساند، میفرماید: ﴿یَوۡمَ نَقُولُ لِجَهَنَّمَ هَلِ ٱمۡتَلَأۡتِ﴾آن روز که به جهنّم میگوییم: آیا پر شدهای؟ و این برای آن است که افراد زیادی در آن انداخته میشوند. ﴿وَتَقُولُ هَلۡ مِن مَّزِیدٖ﴾و جهنّم میگوید آیا بیشتر هم هست؟ یعنی همواره مجرمین و گناهکاران بیشتری را میطلبید و به خاطر پروردگارش خشمگین است و بر کافران خشم میگیرد. و خداوند وعده داد که آن را پر خواهد کرد. همانطور که خداوند متعال فرموده است: ﴿لَأَمۡلَأَنَّ جَهَنَّمَ مِنَ ٱلۡجِنَّةِ وَٱلنَّاسِ أَجۡمَعِینَ﴾[السجدة: ۱۳]. «بدون شک دوزخ را از جن و انس پر خواهم کرد». تا آنگاه که پروردگار شکوهمند پای مبارک و شریف خود را که از هر تشبیهی پاک و منزه است بر روی جهنم میگذارد. آنگاه جهنم فشرده میگردد و میگوید: بس است، بس است، پرشدم.
﴿وَأُزۡلِفَتِ ٱلۡجَنَّةُ لِلۡمُتَّقِینَ غَیۡرَ بَعِیدٍ٣١﴾و بهشت برای پرهیزگاران نزدیک گردانده میشود، طوری که نعمتهای پایدار و شادی و سروری که در آن هست مشاهده میگردد. این بهشت فقط برای کسانی نزدیک گردانده میشود که از پروردگارشان پروا داشته و شرک کوچک و بزرگ را ترک کرده و از دستورات پروردگارشان اطاعت نمودهاند.
و به صورت خوش آمد به آنها گفته میشود: ﴿هَٰذَا مَا تُوعَدُونَ لِکُلِّ أَوَّابٍ﴾خداوند این بهشت و آنچه را که دلها میخواهند و چشمها از دیدن آن لذّت میبرند به توبه کنندگان میدهد که همواره با ذکر و محبّت و کمک جستن از خداوند و خواندن او و ترس از او و امید داشتن به او بهسوی خدا بر میگردد. ﴿حَفِیظٖ﴾و بر آن چه خداوند به آن فرمان داده بود محافظت کند و آن را مخلصانه اطاعت نماید و به بهترین صورت آنرا انجام داده و حدود الهی را مراعات کند.
﴿مَّنۡ خَشِیَ ٱلرَّحۡمَٰنَ بِٱلۡغَیۡبِ﴾و از روی شناخت از پروردگارش در نهان بترسد و به رحمت او امید داشته باشد و در نهان و در جایی که مردم او را نمیبینند از خدا بترسد. این است که مردم حضور دارند و نگاه میکنند گاهی ممکن است از روی ریاکاری و شهرت طلبی باشد. پس این بر خشیت و ترس الهی دلالت نمیکند، بلکه خشیت و ترسی مفید است که در نهان و آشکار انسان از خدا بترسد. ﴿وَجَآءَ بِقَلۡبٖ مُّنِیبٍ﴾و با دلی توبه کننده پیش آید. یعنی این دل دارای صفتِ بازگشتِ بهسوی پروردگار، و روی آوردن بهسوی چیزهایی است که رضایت و خشنودی خدا در آن است.
و به پرهیزگاران نیکوکار گفته میشد: ﴿ٱدۡخُلُوهَا بِسَلَٰمٖ﴾به سلامت وارد بهشت شوید. یعنی ورودتان همراه با سلامت بودن از همه آفات و بدیهاست و از همه امور ناگوار و ناخوشایند در امان خواهید بود. پس نعمهایشان تمام نمیشود و هیچ ناراحتی و ناگواری در بهشت نیست. ﴿ذَٰلِکَ یَوۡمُ ٱلۡخُلُودِ﴾این روز جاودانگی است که تمام نمیشود و مرگی در آن نیست و هیچ چیز ناراحت کنندهای در آن نمیباشد.
﴿لَهُم مَّا یَشَآءُونَ فِیهَا﴾آنان در بهشت هر آنچه بخواهند برایشان فراهم است، ﴿وَلَدَیۡنَا مَزِیدٞ﴾و افزون بر آن نزد ما هست. یعنی پاداش افزونی هست که خداوند به آنها ارزانی میدارد، چیزی که هیچ چشمی همانند آن را و به هیچگوشی نشنیده و به دل هیچ انسانی خطور نکرده است. و بالاترین و بزرگترین و برترین پاداشی که میدهد نگاه کردن به چهره بزرگوار خودش است و لّذت بردن و بهرهمند شدن از سخن او و لذّت بردن از قرب اوست. پس، از او میخواهیم که به لطف خویش این را به ما عنایت کند.
آیهی ۳۷-۳۶:
﴿وَکَمۡ أَهۡلَکۡنَا قَبۡلَهُم مِّن قَرۡنٍ هُمۡ أَشَدُّ مِنۡهُم بَطۡشٗا فَنَقَّبُواْ فِی ٱلۡبِلَٰدِ هَلۡ مِن مَّحِیصٍ٣٦﴾[ق: ۳۶]. «ما پیش از آنان اقوام زیادی را هلاک ساختیم که از ایشان بسی نیرومندتر بودند و در شهرها سیر کردند، امّا آیا گریزگاهی داشتند».
﴿إِنَّ فِی ذَٰلِکَ لَذِکۡرَىٰ لِمَن کَانَ لَهُۥ قَلۡبٌ أَوۡ أَلۡقَى ٱلسَّمۡعَ وَهُوَ شَهِیدٞ٣٧﴾[ق: ۳۷]. «و بهراستی در این اندرزی است برای کسیکه دلی (آگاه) داشته باشد و با حضور قلب و گوش فرا دارد».
خداوند متعال، مشرکانی که پیامبر را تکذیب میکنند، میترسانی و میفرماید: ﴿وَکَمۡ أَهۡلَکۡنَا قَبۡلَهُم مِّن قَرۡنٍ﴾و چه بسیار امّتهایی را پیش از آنان نابود کردیم که، ﴿هُمۡ أَشَدُّ مِنۡهُم بَطۡشٗا﴾آنان از ایشان بسی نیرومندتر بودند، و آثار و نشانههای بیشتر و قوی ترین در زمین داشتند.
بنابراین فرمود: ﴿فَنَقَّبُواْ فِی ٱلۡبِلَٰدِ﴾پس دژهای محکم و منازل مرتفعی ساختند و درختان زیادی کاشتند و جویبارها را روان ساختند، و آباد کردند و ویران نمودند. پس وقتی پیامبران خدا را تکذیب کردند و آیات الهی را انکار نمودند نابود کرد. ﴿هَلۡ مِن مَّحِیصٍ﴾آنها گریز گاهی از عذاب خدا ندارند وقتی که بر آنها فرود آید.
پس قدرت و اموال و فرزندانشان چیزی از عذاب خدا را از آنها دور نساخت. ﴿إِنَّ فِی ذَٰلِکَ لَذِکۡرَىٰ لِمَن کَانَ لَهُۥ قَلۡبٌ﴾به راستی در این برای کسی که دلی زنده و هوشیار داشته باشد اندرز بزرگی است. پس چنین کسی هرگاه چیزی از آیات خدا بر او وارد شود از آن پند میپذیرد و در نتیجه مقامش بالا میرود. همچنین کسی که ﴿أَوۡ أَلۡقَى ٱلسَّمۡعَ وَهُوَ شَهِیدٞ﴾به قصد رهنمود شدن به آیات خدا و با حضور قلب گوش دهد، برای چنین کسی نیز موعظه و شفا و هدایت است. امّا کسیکه رویگردان است و به آیات گوش نمیدهد فایدهای نمیبرد، چون آیات را نمیپذیرد، و حکمت الهی راهیاب شدن چنین کسی را اقتضا نمیکند.
آیهی ۴۰-۳۸:
﴿وَلَقَدۡ خَلَقۡنَا ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضَ وَمَا بَیۡنَهُمَا فِی سِتَّةِ أَیَّامٖ وَمَا مَسَّنَا مِن لُّغُوبٖ٣٨﴾[ق: ۳۸]. «و بهراستی آسمانها و زمین و آنچه را که در بین آن دو است در شش روز آفریدیم و هیچ خستگی به ما نرسید».
﴿فَٱصۡبِرۡ عَلَىٰ مَا یَقُولُونَ وَسَبِّحۡ بِحَمۡدِ رَبِّکَ قَبۡلَ طُلُوعِ ٱلشَّمۡسِ وَقَبۡلَ ٱلۡغُرُوبِ٣٩﴾[ق: ۳۹]. «پس بر آنچه میگویند شکیبا باش و پیش از برآمدن خورشید و پیش از غروب آن به ستایش پروردگارت تسبیحگوی».
﴿وَمِنَ ٱلَّیۡلِ فَسَبِّحۡهُ وَأَدۡبَٰرَ ٱلسُّجُودِ٤٠﴾[ق: ۴۰]. «و نیز در پارهای از شب و به دنبال نمازها او را به پاکی یاد کن».
در اینجا خداوند از قدرت بزرگ و مشیت نافذ خود خبر میدهد که با آن بزرگترین مخلوقات را که آسمانها هستند آفرید، ﴿ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضَ وَمَا بَیۡنَهُمَا فِی سِتَّةِ أَیَّامٖ﴾آسمانها و زمین و آن چه را که در بین آن دو است در شش روز آفریدیم. آفرینش آسمانها و زمین و آن چه بین آن دو است از روز یکشنبه آغاز شد و در روز جمعه پایان یافت بدون این که کوچکترین خستگی و رنجی به خداوند برسد. پس کسی که آنرا علی رغم بزرگی و عظمتش به وجود آورده است، به طور بهتر و شایستهتر بر زنده گرداندن مردگان توانا است.
﴿فَٱصۡبِرۡ عَلَىٰ مَا یَقُولُونَ﴾و در مقابل مذمّتی که نسبت به تو انجام میدهند و تکذیب آن چه که آوردهای شکیبا باش و آنها را به حال خود بگذار و در آغاز روز و در آخر آن و در اوقات شب و بعد از نمازها به عبادت و ستایش پروردگارت مشغول باش. چون ذکر خداوند مایه تسّلی خاطر میگردد و شکیبایی ورزیدن را آسان میکند و انسان به آن انس میگیرد.
آیهی ۴۵-۴۱:
﴿وَٱسۡتَمِعۡ یَوۡمَ یُنَادِ ٱلۡمُنَادِ مِن مَّکَانٖ قَرِیبٖ٤١﴾[ق: ۴۱]. «و (داستان) روزی را بشنو که ندادهنده از مکان نزدیکی ندا در میدهد».
﴿یَوۡمَ یَسۡمَعُونَ ٱلصَّیۡحَةَ بِٱلۡحَقِّۚ ذَٰلِکَ یَوۡمُ ٱلۡخُرُوجِ٤٢﴾[ق: ۴۲]. «روزی که بهراستی بانگ مرگبار را میشنوند، آن روز، بیرون آمدن است».
﴿إِنَّا نَحۡنُ نُحۡیِۦ وَنُمِیتُ وَإِلَیۡنَا ٱلۡمَصِیرُ٤٣﴾[ق: ۴۳]. «بیگمان ماییم که زنده میکنیم و میمیرانیم و بازگشت بهسوی ماست».
﴿یَوۡمَ تَشَقَّقُ ٱلۡأَرۡضُ عَنۡهُمۡ سِرَاعٗاۚ ذَٰلِکَ حَشۡرٌ عَلَیۡنَا یَسِیرٞ٤٤﴾[ق: ۴۴]. «روزیکه زمین از (فراز) آنان میشکافد (و) شتابان (بیرون میآیند). این برانگیختن بر ما آسان است».
﴿نَّحۡنُ أَعۡلَمُ بِمَا یَقُولُونَۖ وَمَآ أَنتَ عَلَیۡهِم بِجَبَّارٖۖ فَذَکِّرۡ بِٱلۡقُرۡءَانِ مَن یَخَافُ وَعِیدِ٤٥﴾[ق: ۴۵].«ما به آنچه میگویند داناتریم و تو بر آنان چیره و مسلّط نیستی. پس کسی را که از هشدار من میترسد با قرآن پند ده».
﴿وَٱسۡتَمِعۡ یَوۡمَ یُنَادِ ٱلۡمُنَادِ مِن مَّکَانٖ قَرِیبٖ٤١﴾و با گوش دلت بشنو (ندای) روزی را که منادی اسرافی÷از جای نزدیکی از زمین ندا در میدهد یعنی در صور میدهد. ﴿یَوۡمَ یَسۡمَعُونَ ٱلصَّیۡحَةَ بِٱلۡحَقِّ﴾روزی که آن صدای هولناک و وحشتناک را که شکّی در آن نیست میشنوند، ﴿ذَٰلِکَ یَوۡمُ ٱلۡخُرُوجِ﴾در آن روز از قبرها بیرون میآیند و خداوند تواناست که به تنهایی آنها را بیرون آورد. بنابراین فرمود: ﴿إِنَّا نَحۡنُ نُحۡیِۦ وَنُمِیتُ وَإِلَیۡنَا ٱلۡمَصِیرُ٤٣یَوۡمَ تَشَقَّقُ ٱلۡأَرۡضُ عَنۡهُمۡ﴾بیگمان ماییم که مردگان را زنده میکنیم و میمیرانیم و بازگشت بهسوی ماست. روزی که زمین از فراز مردمان میشکافد و کنار میرود، ﴿سِرَاعٗا﴾و شتابان فریاد ندا دهنده را که آنها را به جایگاه قیامت فرا میخواند اجابت میکنند. ﴿ذَٰلِکَ حَشۡرٌ عَلَیۡنَا یَسِیرٞ﴾آن روز، روز گردهم آیی و برای ما آسان است. یعنی حشر کردن آنها برای خداوند آسان است و هیچ خستگی و مشقّتی در آن نیست.
﴿نَّحۡنُ أَعۡلَمُ بِمَا یَقُولُونَ﴾ما به آنچه آنان به تو میگویند و تو را اندوهگین میسازد از تو آگاهتریم. پس وقتی ما آن را بهتر میدانیم تو میدانی که چگونه مورد توجّه ما هستی و چگونه کارهایت را آسان میگردانیم و تو را در برابر دشمنانت یاری میدهیم. پس بایددلت شاد و خاطرت جمع باشد، و بدان که ما از خودت نسبت به تو مهربانتر هستیم. پس چیزی برایت باقی نمیماند جز این که منتظر وعده خداوند باشی و از پیامبران اولوالعزم الگوبرداری، کنی. ﴿وَمَآ أَنتَ عَلَیۡهِم بِجَبَّارٖ﴾و تو بر آنان مسلطّ نیستی. ﴿إِنَّمَآ أَنتَ مُنذِرٞۖ وَلِکُلِّ قَوۡمٍ هَادٍ﴾[الرعد: ۷]. «بلکه تو فقط بیمدهنده هستی و برای هر قومی هدایتگری هست». بنابراین فرمود: ﴿فَذَکِّرۡ بِٱلۡقُرۡءَانِ مَن یَخَافُ وَعِیدِ﴾پس کسی را که از هشدار خدا میترسد با قرآن پند بده. و پند دادن یعنی دوست داشتن خیر و ترجیح دادن و انجام دادن آن، و نفرت داشتن از بدی و پرهیز کردن از آن، که اینها اموری فطری هستند و عقل اینها را قبول دارد. و کسی پند میپذیرد که از هشدارالهی میترسد. و امّا آن کس که از وعید و هشدار الهی نمیترسد و به آن ایمان نمیآورد آن را نمیپذیرد. و حجّت بر او اقامه میگردد تا نگوید: ﴿مَا جَآءَنَا مِنۢ بَشِیرٖ وَلَا نَذِیرٖ﴾[المائدة: ۱۹]. «هیچ بیمدهنده و مژده دهندهای نزد ما نیامده است».
پایان تفسیر سورهی قاف
سورة ق - سورة 50 - عدد آیاتها 45
بسم الله الرحمن الرحیم
ق وَالْقُرْآنِ الْمَجِیدِ
بَلْ عَجِبُوا أَن جَاءَهُمْ مُنذِرٌ مِّنْهُمْ فَقَالَ الْکَافِرُونَ هَذَا شَیْءٌ عَجِیبٌ
أَئِذَا مِتْنَا وَکُنَّا تُرَابًا ذَلِکَ رَجْعٌ بَعِیدٌ
قَدْ عَلِمْنَا مَا تَنقُصُ الأَرْضُ مِنْهُمْ وَعِندَنَا کِتَابٌ حَفِیظٌ
بَلْ کَذَّبُوا بِالْحَقِّ لَمَّا جَاءَهُمْ فَهُمْ فِی أَمْرٍ مَّرِیجٍ
أَفَلَمْ یَنظُرُوا إِلَى السَّمَاء فَوْقَهُمْ کَیْفَ بَنَیْنَاهَا وَزَیَّنَّاهَا وَمَا لَهَا مِن فُرُوجٍ
وَالأَرْضَ مَدَدْنَاهَا وَأَلْقَیْنَا فِیهَا رَوَاسِیَ وَأَنبَتْنَا فِیهَا مِن کُلِّ زَوْجٍ بَهِیجٍ
تَبْصِرَةً وَذِکْرَى لِکُلِّ عَبْدٍ مُّنِیبٍ
وَنَزَّلْنَا مِنَ السَّمَاء مَاء مُّبَارَکًا فَأَنبَتْنَا بِهِ جَنَّاتٍ وَحَبَّ الْحَصِیدِ
وَالنَّخْلَ بَاسِقَاتٍ لَّهَا طَلْعٌ نَّضِیدٌ
رِزْقًا لِّلْعِبَادِ وَأَحْیَیْنَا بِهِ بَلْدَةً مَّیْتًا کَذَلِکَ الْخُرُوجُ
کَذَّبَتْ قَبْلَهُمْ قَوْمُ نُوحٍ وَأَصْحَابُ الرَّسِّ وَثَمُودُ
وَعَادٌ وَفِرْعَوْنُ وَإِخْوَانُ لُوطٍ
وَأَصْحَابُ الأَیْکَةِ وَقَوْمُ تُبَّعٍ کُلٌّ کَذَّبَ الرُّسُلَ فَحَقَّ وَعِیدِ
أَفَعَیِینَا بِالْخَلْقِ الأَوَّلِ بَلْ هُمْ فِی لَبْسٍ مِّنْ خَلْقٍ جَدِیدٍ
وَلَقَدْ خَلَقْنَا الإِنسَانَ وَنَعْلَمُ مَا تُوَسْوِسُ بِهِ نَفْسُهُ وَنَحْنُ أَقْرَبُ إِلَیْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِیدِ
إِذْ یَتَلَقَّى الْمُتَلَقِّیَانِ عَنِ الْیَمِینِ وَعَنِ الشِّمَالِ قَعِیدٌ
مَا یَلْفِظُ مِن قَوْلٍ إِلاَّ لَدَیْهِ رَقِیبٌ عَتِیدٌ
وَجَاءَتْ سَکْرَةُ الْمَوْتِ بِالْحَقِّ ذَلِکَ مَا کُنتَ مِنْهُ تَحِیدُ
وَنُفِخَ فِی الصُّورِ ذَلِکَ یَوْمُ الْوَعِیدِ
وَجَاءَتْ کُلُّ نَفْسٍ مَّعَهَا سَائِقٌ وَشَهِیدٌ
لَقَدْ کُنتَ فِی غَفْلَةٍ مِّنْ هَذَا فَکَشَفْنَا عَنکَ غِطَاءَکَ فَبَصَرُکَ الْیَوْمَ حَدِیدٌ
وَقَالَ قَرِینُهُ هَذَا مَا لَدَیَّ عَتِیدٌ
أَلْقِیَا فِی جَهَنَّمَ کُلَّ کَفَّارٍ عَنِیدٍ
مَّنَّاعٍ لِّلْخَیْرِ مُعْتَدٍ مُّرِیبٍ
الَّذِی جَعَلَ مَعَ اللَّهِ إِلَهًا آخَرَ فَأَلْقِیَاهُ فِی الْعَذَابِ الشَّدِیدِ
قَالَ قَرِینُهُ رَبَّنَا مَا أَطْغَیْتُهُ وَلَکِن کَانَ فِی ضَلالٍ بَعِیدٍ
قَالَ لا تَخْتَصِمُوا لَدَیَّ وَقَدْ قَدَّمْتُ إِلَیْکُم بِالْوَعِیدِ
مَا یُبَدَّلُ الْقَوْلُ لَدَیَّ وَمَا أَنَا بِظَلاَّمٍ لِّلْعَبِیدِ
یَوْمَ نَقُولُ لِجَهَنَّمَ هَلِ امْتَلَأْتِ وَتَقُولُ هَلْ مِن مَّزِیدٍ
وَأُزْلِفَتِ الْجَنَّةُ لِلْمُتَّقِینَ غَیْرَ بَعِیدٍ
هَذَا مَا تُوعَدُونَ لِکُلِّ أَوَّابٍ حَفِیظٍ
مَنْ خَشِیَ الرَّحْمَن بِالْغَیْبِ وَجَاءَ بِقَلْبٍ مُّنِیبٍ
ادْخُلُوهَا بِسَلامٍ ذَلِکَ یَوْمُ الْخُلُودِ
لَهُم مَّا یَشَاؤُونَ فِیهَا وَلَدَیْنَا مَزِیدٌ
وَکَمْ أَهْلَکْنَا قَبْلَهُم مِّن قَرْنٍ هُمْ أَشَدُّ مِنْهُم بَطْشًا فَنَقَّبُوا فِی الْبِلادِ هَلْ مِن مَّحِیصٍ
إِنَّ فِی ذَلِکَ لَذِکْرَى لِمَن کَانَ لَهُ قَلْبٌ أَوْ أَلْقَى السَّمْعَ وَهُوَ شَهِیدٌ
وَلَقَدْ خَلَقْنَا السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ وَمَا بَیْنَهُمَا فِی سِتَّةِ أَیَّامٍ وَمَا مَسَّنَا مِن لُّغُوبٍ
فَاصْبِرْ عَلَى مَا یَقُولُونَ وَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّکَ قَبْلَ طُلُوعِ الشَّمْسِ وَقَبْلَ الْغُرُوبِ
وَمِنَ اللَّیْلِ فَسَبِّحْهُ وَأَدْبَارَ السُّجُودِ
وَاسْتَمِعْ یَوْمَ یُنَادِ الْمُنَادِ مِن مَّکَانٍ قَرِیبٍ
یَوْمَ یَسْمَعُونَ الصَّیْحَةَ بِالْحَقِّ ذَلِکَ یَوْمُ الْخُرُوجِ
إِنَّا نَحْنُ نُحْیِی وَنُمِیتُ وَإِلَیْنَا الْمَصِیرُ
یَوْمَ تَشَقَّقُ الأَرْضُ عَنْهُمْ سِرَاعًا ذَلِکَ حَشْرٌ عَلَیْنَا یَسِیرٌ
نَحْنُ أَعْلَمُ بِمَا یَقُولُونَ وَمَا أَنتَ عَلَیْهِم بِجَبَّارٍ فَذَکِّرْ بِالْقُرْآنِ مَن یَخَافُ وَعِیدِ
سورة ق
به نام الله بخشندة مهربان
ق، سوگند به قرآن مجید (که تو پیامبر الله ای). ﴿1﴾ بلکه آنها تعجب کردند که هشدار دهندهای از (میان) خودشان به سوی آنان آمده، پس کافران گفتند: «این چیزی عجیب است، ﴿2﴾ آیا هنگامیکه مردیم و خاک شدیم، (دوباره برا نگیخته خواهیم شد؟!) این باز گشتی بعید است». ﴿3﴾ به راستی ما میدانیم آنچه را زمین از آنها میکاهد، و کتابی که همه چیز در آن نگهداری شده، نزد ماست. ﴿4﴾ بلکه آنها حق را هنگامیکه به سراغشان آمد تکذیب کردند، پس آنان در کاری سرگردان (و پریشان) هستند. ﴿5﴾ آیا آنها به آسمان بالای سرشان نمینگرند که چگونه آن را بنا کردهایم و آراستهایم، و هیچ شکافی در آن نیست؟! ﴿6﴾ و زمین را گستردیم و در آن کوههای بلند (و استوار) افکندیم، و از هر نوع (گیاه) خوش منظر در آن رویاندیم. ﴿7﴾ (تا همۀ اینها) بینش و پندی برای هر بندۀ توبه کاری باشد. ﴿8﴾ و از آسمان آبی پر برکت نازل کردیم، پس با آن باغها و دانه (های) درو شدنی رویاندیم، ﴿9﴾ و نخلهای بلند (قامت) که خوشههای برهم چیده دارند. ﴿10﴾ (همهی اینها) برای روزی بندگان (رویانیدیم) و با آن (باران) سرزمین مرده را زنده کردیم، بر آمدن (از گور و زنده شدن نیز) چنین است. ﴿11﴾ پیش از آنها قوم نوح و اصحاب رسّ (= چاه، که در یمامه بودند). و (قوم) ثمود (پیامبرانشان را) تکذیب کردند. ﴿12﴾ و (همچنین قوم) عاد و فرعون و قوم لوط. ﴿13﴾ و اصحاب «ایکه» (= قوم شعیب) و قوم «تبّع» (حمیریها، که در یمن بودند) هر یک (از آنها) رسولان (الهی) را تکذیب کردند، پس وعدۀ عذاب (و بیم) من (بر آنها) تحقّق یافت. ﴿14﴾ آیا ما از آفرینش نخستین عاجز ماندیم؟! (خیر) بلکه آنها (با این همه دلایل) از آفرینش جدید در تردید (و شک) اند. ﴿15﴾به راستی ما انسان را آفریدهایم و چیزی را که نفسش به او وسوسه میکند میدانیم، و ما از (شاه) رگ گردن به او نزدیکتریم. ﴿16﴾ هنگامیکه دو (فرشتة) فراگیرنده بر جانب راست و چپ نشستهاند، (و اعمالش را) فرا میگیرند. ﴿17﴾ هیچ سخنی را بر زبان نمیآورد، مگر اینکه نزدش مراقبی حاضر (و آماده نوشتن) است. ﴿18﴾ و سکرات (و سختی) مرگ به راستی فرا رسید، (و به او گفته میشود: ای انسان،) این همان چیزی است که تو از آن میگریختی. ﴿19﴾ و در «صور» دمیده شود، آن روز، (روز تحقق) وعدۀ (عذاب) است. ﴿20﴾ و هرکسی (به عرصۀ محشر) میآید در حالیکه همراه او سوق دهنده و گواهی است. ﴿21﴾ (به او گفته میشود (: به راستی تو از این (صحنه) غافل بودی، پس ما پرده را از (چشم) تو برداشتیم، لذا امروز چشمانت تیز بین است. ﴿22﴾ و (فرشتة) همنشین او میگوید: «این (اعمال اوست) آنچه که نزد من آماده (و حاضر) است». ﴿23﴾ (الله به فرشتگان مراقب فرمان میدهد) «هر نا سپاس سرکشی را در جهنم افکنید. ﴿24﴾ (همان) باز دارندۀ خیر، تجاوز گر شکّاک را. ﴿25﴾ (همان) کسیکه با الله معبود دیگری قرار داده است، پس او را در عذاب سخت بیفکنید». ﴿26﴾ همنشین او (از شیاطین) گوید: «پروردگارا! (من) اورا به طغیان (و گمراهی) وا دار نکردم، لیکن (او خود) در گمراهی دور و درازی بود». ﴿27﴾ (الله) میفرماید: «نزد من (مجادله و) مخاصمه نکنید، و مسلماً من (پیش از این) برای شما هشدار فرستاده بودم. ﴿28﴾ (آن) سخن نزد من تغییر داده نمى شود، و من هرگز به بندگان ستم نخواهم کرد». ﴿29﴾ (و به یاد آور) روزیکه به جهنم میگوییم: «آیا پرشدهای؟!» و (او) میگوید: «آیا هیچ افزون براین (هم) هست؟!» ([1]). ﴿30﴾ (در آن روز) بهشت را برای پرهیزگاران نزدیک آورده شود (تا آنها از آن) دور نباشند. ﴿31﴾ (به آنها گفته میشود:) این چیزی است که به شما وعده داده میشد، برای هر رجوعکننده (به سوی الله و) نگهدارنده (پیمان و احکام الهی) است. ﴿32﴾ کسیکه در نهان از (الله) رحمان بترسد، و با قلبی توبه کار (در محضر او) آمده باشد. ﴿33﴾ (به آنها گفته میشود:) «به سلامت وارد آن (بهشت) شوید، (که) این روز جاودانگی است». ﴿34﴾ هر چه بخواهند در آنجا برای آنهاست، و در نزد ما افزون (براین) است. ﴿35﴾ و چه بسیار امتهایی را که پیش از آنها هلاک کردیم، که آنها از اینها قویتر بودند، پس در شهرها (سیر و) جستجو کردند، آیا هیچ راه فراری وجود دارد؟! ﴿36﴾ بیگمان در این (سخن) برای صاحب دلان یا آنان که با حضور (خاطر) گوش فرا دهند، پندی است. ﴿37﴾ و به راستی ما آسمانها و زمین و آنچه در میان آن دوست در شش روز آفریدیم، و هیچ (گونه) خستگی (و رنجی) به ما نرسید. ﴿38﴾ پس بر آنچه آنها میگویند شکیبا باش، و پیش از طلوع خورشید و پیش از غروب (آن) به ستایش پروردگارت تسبیح گوی ([2]). ﴿39﴾ و (نیز) پارهای از شب و بعد از سجدهها او را تسبیح گوی. ﴿40﴾ و (ای پیامبر) گوش فرا ده، روزیکه منادی از مکانی نزدیک ندا میدهد. ﴿41﴾ روزیکه همگان صیحه (= بانگ سهمناک رستاخیز) را بحق میشنوند، آن روز خروج (از گورها) است. ﴿42﴾ همانا ماییم که زنده میکنیم و میمیرانیم، و بازگشت (همگان) به سوی ماست. ﴿43﴾ روزیکه زمین از (روی) آنها شکافته شود، (و آنها) شتابان (از گورها بیرون آیند)، این گرد آوری برای ما آسان است. ﴿44﴾ ما به آنچه (مشرکان) میگویند داناتریم، و تو (ای پیامبر) بر آنها زورگو نیستی (که آنها را به ایمان آوردن اجبار کنی) پس کسی را که از عذاب (و هشدار) من میترسد، به (وسیلۀ) قرآن پند (و اندرز) بده. ﴿45﴾
([1])- رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم میفرماید: «دوزخیان در آتش دوزخ انداخته میشوند، و دوزخ همواره میگوید: آیا افزون بر این هم هست؟ تا اینکه الله متعال قدمش را در آن میگذارد، آنگاه دوزخ میگوید: بس است، بس است». (صحیح بخاری 4848 و صحیح مسلم 2848)
([2])- جریر بن عبد الله بجلی رضی الله عنه میگوید: ما شبی در خدمت رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم حاضر بودیم، پس ایشان به سوی ماه، نگاه کردند و فرمودند: «شما پروردگارتان را خواهید دید، همانگونه که این ماه را میبینید، و در این مورد هیچ مشکل و مزاحمتی و جود نخواهد داشت، پس بکوشید که نماز پیش از طلوع، آفتاب (صبح) و نماز قبل از غروب (عصر) را اداء نمایید، و حتماً چنین کنید (وکارهای دنیا شمارا از آن مشغول نسازد)» آنگاه این آیه ﴿ وَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّکَ قَبْلَ طُلُوعِ الشَّمْسِ وَقَبْلَ الْغُرُوبِ﴾ را تلاوت فرمود. (مسند احمد 4/365 و صحیح بخاری 554 و صحیح مسلم 439)
بِسۡمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحۡمَٰنِ ٱلرَّحِیمِ
قٓۚ وَٱلۡقُرۡءَانِ ٱلۡمَجِیدِ ١ بَلۡ عَجِبُوٓاْ أَن جَآءَهُم مُّنذِرٞ مِّنۡهُمۡ فَقَالَ ٱلۡکَٰفِرُونَ هَٰذَا شَیۡءٌ عَجِیبٌ ٢ أَءِذَا مِتۡنَا وَکُنَّا تُرَابٗاۖ ذَٰلِکَ رَجۡعُۢ بَعِیدٞ ٣ قَدۡ عَلِمۡنَا مَا تَنقُصُ ٱلۡأَرۡضُ مِنۡهُمۡۖ وَعِندَنَا کِتَٰبٌ حَفِیظُۢ ٤ بَلۡ کَذَّبُواْ بِٱلۡحَقِّ لَمَّا جَآءَهُمۡ فَهُمۡ فِیٓ أَمۡرٖ مَّرِیجٍ ٥ أَفَلَمۡ یَنظُرُوٓاْ إِلَى ٱلسَّمَآءِ فَوۡقَهُمۡ کَیۡفَ بَنَیۡنَٰهَا وَزَیَّنَّٰهَا وَمَا لَهَا مِن فُرُوجٖ ٦ وَٱلۡأَرۡضَ مَدَدۡنَٰهَا وَأَلۡقَیۡنَا فِیهَا رَوَٰسِیَ وَأَنۢبَتۡنَا فِیهَا مِن کُلِّ زَوۡجِۢ بَهِیجٖ ٧ تَبۡصِرَةٗ وَذِکۡرَىٰ لِکُلِّ عَبۡدٖ مُّنِیبٖ ٨ وَنَزَّلۡنَا مِنَ ٱلسَّمَآءِ مَآءٗ مُّبَٰرَکٗا فَأَنۢبَتۡنَا بِهِۦ جَنَّٰتٖ وَحَبَّ ٱلۡحَصِیدِ ٩ وَٱلنَّخۡلَ بَاسِقَٰتٖ لَّهَا طَلۡعٞ نَّضِیدٞ ١٠ رِّزۡقٗا لِّلۡعِبَادِۖ وَأَحۡیَیۡنَا بِهِۦ بَلۡدَةٗ مَّیۡتٗاۚ کَذَٰلِکَ ٱلۡخُرُوجُ ١١ کَذَّبَتۡ قَبۡلَهُمۡ قَوۡمُ نُوحٖ وَأَصۡحَٰبُ ٱلرَّسِّ وَثَمُودُ ١٢ وَعَادٞ وَفِرۡعَوۡنُ وَإِخۡوَٰنُ لُوطٖ ١٣ وَأَصۡحَٰبُ ٱلۡأَیۡکَةِ وَقَوۡمُ تُبَّعٖۚ کُلّٞ کَذَّبَ ٱلرُّسُلَ فَحَقَّ وَعِیدِ ١٤ أَفَعَیِینَا بِٱلۡخَلۡقِ ٱلۡأَوَّلِۚ بَلۡ هُمۡ فِی لَبۡسٖ مِّنۡ خَلۡقٖ جَدِیدٖ ١٥وَلَقَدۡ خَلَقۡنَا ٱلۡإِنسَٰنَ وَنَعۡلَمُ مَا تُوَسۡوِسُ بِهِۦ نَفۡسُهُۥۖ وَنَحۡنُ أَقۡرَبُ إِلَیۡهِ مِنۡ حَبۡلِ ٱلۡوَرِیدِ ١٦ إِذۡ یَتَلَقَّى ٱلۡمُتَلَقِّیَانِ عَنِ ٱلۡیَمِینِ وَعَنِ ٱلشِّمَالِ قَعِیدٞ ١٧ مَّا یَلۡفِظُ مِن قَوۡلٍ إِلَّا لَدَیۡهِ رَقِیبٌ عَتِیدٞ ١٨ وَجَآءَتۡ سَکۡرَةُ ٱلۡمَوۡتِ بِٱلۡحَقِّۖ ذَٰلِکَ مَا کُنتَ مِنۡهُ تَحِیدُ ١٩ وَنُفِخَ فِی ٱلصُّورِۚ ذَٰلِکَ یَوۡمُ ٱلۡوَعِیدِ ٢٠ وَجَآءَتۡ کُلُّ نَفۡسٖ مَّعَهَا سَآئِقٞ وَشَهِیدٞ ٢١ لَّقَدۡ کُنتَ فِی غَفۡلَةٖ مِّنۡ هَٰذَا فَکَشَفۡنَا عَنکَ غِطَآءَکَ فَبَصَرُکَ ٱلۡیَوۡمَ حَدِیدٞ ٢٢ وَقَالَ قَرِینُهُۥ هَٰذَا مَا لَدَیَّ عَتِیدٌ ٢٣ أَلۡقِیَا فِی جَهَنَّمَ کُلَّ کَفَّارٍ عَنِیدٖ ٢٤ مَّنَّاعٖ لِّلۡخَیۡرِ مُعۡتَدٖ مُّرِیبٍ ٢٥ ٱلَّذِی جَعَلَ مَعَ ٱللَّهِ إِلَٰهًا ءَاخَرَ فَأَلۡقِیَاهُ فِی ٱلۡعَذَابِ ٱلشَّدِیدِ ٢٦ ۞قَالَ قَرِینُهُۥ رَبَّنَا مَآ أَطۡغَیۡتُهُۥ وَلَٰکِن کَانَ فِی ضَلَٰلِۢ بَعِیدٖ ٢٧ قَالَ لَا تَخۡتَصِمُواْ لَدَیَّ وَقَدۡ قَدَّمۡتُ إِلَیۡکُم بِٱلۡوَعِیدِ ٢٨ مَا یُبَدَّلُ ٱلۡقَوۡلُ لَدَیَّ وَمَآ أَنَا۠ بِظَلَّٰمٖ لِّلۡعَبِیدِ ٢٩ یَوۡمَ نَقُولُ لِجَهَنَّمَ هَلِ ٱمۡتَلَأۡتِ وَتَقُولُ هَلۡ مِن مَّزِیدٖ ٣٠ وَأُزۡلِفَتِ ٱلۡجَنَّةُ لِلۡمُتَّقِینَ غَیۡرَ بَعِیدٍ ٣١ هَٰذَا مَا تُوعَدُونَ لِکُلِّ أَوَّابٍ حَفِیظٖ ٣٢ مَّنۡ خَشِیَ ٱلرَّحۡمَٰنَ ِٱلۡغَیۡبِ وَجَآءَ بِقَلۡبٖ مُّنِیبٍ ٣٣ ٱدۡخُلُوهَا بِسَلَٰمٖۖ ذَٰلِکَ یَوۡمُ ٱلۡخُلُودِ ٣٤ لَهُم مَّا یَشَآءُونَ فِیهَا وَلَدَیۡنَا مَزِیدٞ ٣٥وَکَمۡ أَهۡلَکۡنَا قَبۡلَهُم مِّن قَرۡنٍ هُمۡ أَشَدُّ مِنۡهُم بَطۡشٗا فَنَقَّبُواْ فِی ٱلۡبِلَٰدِ هَلۡ مِن مَّحِیصٍ ٣٦ إِنَّ فِی ذَٰلِکَ لَذِکۡرَىٰ لِمَن کَانَ لَهُۥ قَلۡبٌ أَوۡ أَلۡقَى ٱلسَّمۡعَ وَهُوَ شَهِیدٞ ٣٧ وَلَقَدۡ خَلَقۡنَا ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضَ وَمَا بَیۡنَهُمَا فِی سِتَّةِ أَیَّامٖ وَمَا مَسَّنَا مِن لُّغُوبٖ ٣٨ فَٱصۡبِرۡ عَلَىٰ مَا یَقُولُونَ وَسَبِّحۡ بِحَمۡدِ رَبِّکَ قَبۡلَ طُلُوعِ ٱلشَّمۡسِ وَقَبۡلَ ٱلۡغُرُوبِ ٣٩ وَمِنَ ٱلَّیۡلِ فَسَبِّحۡهُ وَأَدۡبَٰرَ ٱلسُّجُودِ ٤٠ وَٱسۡتَمِعۡ یَوۡمَ یُنَادِ ٱلۡمُنَادِ مِن مَّکَانٖ قَرِیبٖ ٤١ یَوۡمَ یَسۡمَعُونَ ٱلصَّیۡحَةَ بِٱلۡحَقِّۚ ذَٰلِکَ یَوۡمُ ٱلۡخُرُوجِ ٤٢ إِنَّا نَحۡنُ نُحۡیِۦ وَنُمِیتُ وَإِلَیۡنَا ٱلۡمَصِیرُ ٤٣ یَوۡمَ تَشَقَّقُ ٱلۡأَرۡضُ عَنۡهُمۡ سِرَاعٗاۚ ذَٰلِکَ حَشۡرٌ عَلَیۡنَا یَسِیرٞ ٤٤ نَّحۡنُ أَعۡلَمُ بِمَا یَقُولُونَۖ وَمَآ أَنتَ عَلَیۡهِم بِجَبَّارٖۖ فَذَکِّرۡ بِٱلۡقُرۡءَانِ مَن یَخَافُ وَعِیدِ ٤٥
سوره ق
به نام خداوند بخشندة مهربان
قاف، سوگند به قرآن مجید. ﴿1﴾ بلکه به شگفت آمدند از اینکه بیم دهندهای از خودشان بهسوی آنان آمد. پس کافران گفتند: این چیز شگفتی است. ﴿2﴾ آیا هنگامیکه مردیم و خاک شدیم (برانگیخته خواهیم شد؟) چنین بازگشتی بعید است!. ﴿3﴾ بهراستی آنچه را که زمین از آنان میکاهد میدانیم و نزد ما کتابی نگهدارنده است. ﴿4﴾ بلکه آنان حق را چون برایشان آمد دروغ انگاشتند و آنان در کاری پریشان هستند. ﴿5﴾ آیا بر فرازشان به آسمان ننگریستهاند که ما چگونه آنرا ساخته و آراستهایم و در آن هیچ شکافی نیست؟!. ﴿6﴾ و زمین را گسترده و کوههای محکم و پابرجایی را در آن فرو افکندهایم و در آن از هر نوع (گیاه) پسندیده رویاندهایم. ﴿7﴾ (اینها را) برای راهنمایی و پند دادن هر بندة توبهکنندهای مقرّر داشتهایم. ﴿8﴾ و از آسمان آب پر برکتی را بارانده و بدان باغها رویاندهایم، و دانههای کشتزارهایی را برآوردهایم که درو میگردد. ﴿9﴾ و درختان بلند خرما که آن میوهای انباشته برهم دارد. ﴿10﴾ (آنرا) برای روزی بندگان (آفریدهایم) و با آن سرزمین پژمرده را زنده کردهایم. رستاخیز (نیز) بدینسان است. ﴿11﴾ پیش از اینان قوم نوح و یاران «رس» و قوم ثمود (پیامبرانشان را) تکذیب کردند. ﴿12﴾ و (همچنین) قوم عاد و فرعون و قوم لوط. ﴿13﴾ و اصحاب ایکه و قوم تبّع هریک پیامبران را تکذیب کردند و وعدة عذاب من دربارة ایشان تحقّق یافت. ﴿14﴾ آیا ما از آفرینش نخستین درمانده و ناتوان بودهایم؟ (خیر) بلکه آنان دربارة آفرینش مجدّد تردید دارند. ﴿15﴾همانا ما انسان را آفریدهایم و میدانیم آنچه را که نفسش به او وسوسه میکند و ما از شاهرگ گردن بدون نزدیکتریم. ﴿16﴾ آنگاه که دو (فرشتهی) دریافت کننده در (سمت) راست و چپ مراقب و ملازم هستند. ﴿17﴾ هیچ سخنی را بر زبان نمیآورد مگر آنکه نزدش نگهبانی آماده (حضور) دارد. ﴿18﴾ و سخنی مرگ، حقیقت را به همراه میآورد، این همان چیزی است که از آن میگریختی. ﴿19﴾ و در صور دمیده میشود، این روز (تحقّق) وعدة کیفر است. ﴿20﴾ و هرکسی در حالی میآید که سوقدهنده و گواهی، با خود دارد. ﴿21﴾ بهراستی از این (امر) در غفلت بودی، پس پردهات را زا (دیدهات) برداشتیم و امروز چشمانت تیزیین است. ﴿22﴾ و همراهش میگوید: این است آنچه در نزد من آماده است. ﴿23﴾ هر کافر سرکشی را به دوزخ بیندازید. ﴿24﴾ هر بازدارندة تجاوزگر شک آورندهای را. ﴿25﴾ آن کسی که معبود دیگری را با خدا برگزیده است پس او را در عذاب سخت (دوزخ) بیندازید. ﴿26﴾ همنشین او میگوید: پروردگارا! من او را گمراه نساختم بلکه (خود) در گمراهی دور و درازی بود. ﴿27﴾ (خداوند) میفرماید: در پیشگاه من ستیزه مکنید و بیگمان (پیش از این) برایتان هشدار فرستاده بودم. ﴿28﴾ سخن در نزد من تغییر داده نمیشود و من نسبت به بندگان ستمگر نیستم. ﴿29﴾ روزی که به دوزخ میگوییم: آیا پر شدهای؟ و (دوزخ) میگوید: آیا افزون بر این هم هست؟!. ﴿30﴾ و بهشت برای پرهیزگاران نزدیک داشته میشود و از آنان دور نخواهد بود. ﴿31﴾ این است آنچه وعده داده میشدید که خاصِ هر توبهکار (حد) نگاهدار است. ﴿32﴾ همان کسیکه در نهان از خداوند مهربان بترسد و با دلی توبهکار پیش آید. ﴿33﴾ به سلامت وارد بهشت شوید. این است روز جاودانگی. ﴿34﴾ آنان در آنجا هرچه بخواهند دارند، و نزد ما افزون (بر این) است. ﴿35﴾ما پیش از آنان اقوام زیادی را هلاک ساختیم که از ایشان بسی نیرومندتر بودند و در شهرها سیر کردند، امّا آیا گریزگاهی داشتند؟. ﴿36﴾ و بهراستی در این اندرزی است برای کسیکه دلی (آگاه) داشته باشد و با حضور قلب و گوش فرا دارد. ﴿37﴾ و بهراستی آسمانها و زمین و آنچه را که در بین آن دو است در شش روز آفریدیم و هیچ خستگی به ما نرسید. ﴿38﴾ پس بر آنچه میگویند شکیبا باش و پیش از برآمدن خورشید و پیش از غروب آن به ستایش پروردگارت تسبیحگوی. ﴿39﴾ و نیز در پارهای از شب و به دنبال نمازها او را به پاکی یاد کن. ﴿40﴾ و (داستان) روزی را بشنو که ندادهنده از مکان نزدیکی ندا در میدهد. ﴿41﴾ روزی که بهراستی بانگ مرگبار را میشنوند، آن روز، بیرون آمدن است. ﴿42﴾ بیگمان ماییم که زنده میکنیم و میمیرانیم و بازگشت بهسوی ماست. ﴿43﴾ روزیکه زمین از (فراز) آنان میشکافد (و) شتابان (بیرون میآیند). این برانگیختن بر ما آسان است. ﴿44﴾ ما به آنچه میگویند داناتریم و تو بر آنان چیره و مسلّط نیستی. پس کسی را که از هشدار من میترسد با قرآن پند ده. ﴿45﴾