ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 |
مدنی است؛ ترتیب آن 59؛ شمار آیات آن 24
بِسۡمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحۡمَٰنِ ٱلرَّحِیمِ
﴿سَبَّحَ لِلَّهِ مَا فِی ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَمَا فِی ٱلۡأَرۡضِۖ وَهُوَ ٱلۡعَزِیزُ ٱلۡحَکِیمُ١﴾.
همه موجوداتی که در آسمانها و زمین اند الله عزوجل را به اوصاف کمال مقدّس میشمارند، به همه ستایشها میستایند و از آنچه سزاوار او نیست منزّه میدانند. او خداوندی است که در پادشاهی و حکمش غالب است، چنانکه مغلوب کسی نمیشود، دیگران زیر قهر او قرار دارند و هیچکس با او برابری کرده نمیتواند. اوتعالی در صُنع و تصویرگری، در اختیار و تدبیر و همچنان در شریعتش باحکمت است هر چیزی را با استحکام و نیکویی در جایگاهش قرار میدهد.
﴿هُوَ ٱلَّذِیٓ أَخۡرَجَ ٱلَّذِینَ کَفَرُواْ مِنۡ أَهۡلِ ٱلۡکِتَٰبِ مِن دِیَٰرِهِمۡ لِأَوَّلِ ٱلۡحَشۡرِۚ مَا ظَنَنتُمۡ أَن یَخۡرُجُواْۖ وَظَنُّوٓاْ أَنَّهُم مَّانِعَتُهُمۡ حُصُونُهُم مِّنَ ٱللَّهِ فَأَتَىٰهُمُ ٱللَّهُ مِنۡ حَیۡثُ لَمۡ یَحۡتَسِبُواْۖ وَقَذَفَ فِی قُلُوبِهِمُ ٱلرُّعۡبَۚ یُخۡرِبُونَ بُیُوتَهُم بِأَیۡدِیهِمۡ وَأَیۡدِی ٱلۡمُؤۡمِنِینَ فَٱعۡتَبِرُواْ یَٰٓأُوْلِی ٱلۡأَبۡصَٰرِ ٢﴾.
الله عزوجل خداوندی یگانهای است که کافران تکذیبگر یهود بنی نضیر سکنیگزین در اطراف مدینه را از جزیرة العرب به سوی شام بیرون ساخت، در حالی که مسلمانان گمان نداشتند یهودیان به این زودی، با ذلّت و شکست و با خواری و اهانت بیرون شوند؛ از آنرو که نیروی جنگی و اسلحۀ فراوان داشتند و میپنداشتند که قلعهها آنان را از نیروی الهی و لشکر پروردگار نگه میدارد. اما خداوند عزوجل از جایی که به دلشان خطور نمیکرد و به خیال آنان نمیآمد دوستانش را بر آنان مسلّط کرد، ترس و سستی را در دلهای آنان القا کرد، چنانکه در هنگام خروج خویش منازلشان را هم به دست خود خراب میکردند و هم به دست مؤمنان تخریب میشد. اکنون ای صاحبان فطرتهای معتدل، بصیرتهای زنده و عقلهای برتر! از این حادثۀ بزرگ پند گیرید؛ زیرا مصیبتهای یک قوم در نزد قومی دیگری فواید و پندهایی را به جا میگذارد و اخبار گذشتگان برای آیندگان مایۀ اعتبار و اندرز میباشد.
﴿وَلَوۡلَآ أَن کَتَبَ ٱللَّهُ عَلَیۡهِمُ ٱلۡجَلَآءَ لَعَذَّبَهُمۡ فِی ٱلدُّنۡیَاۖ وَلَهُمۡ فِی ٱلۡأٓخِرَةِ عَذَابُ ٱلنَّارِ ٣﴾.
اگر خداوند متعال بیرونشدن از دیار اطراف مدینه به سوی شام را بر آنان مقدّر نمیکرد، یقیناً آنان را در دنیا با قتل و اسارت به دست مسلمانان عذاب میکرد و در آخرت هم به عذاب دوزخ و خشم خداوند جبّار گرفتار میشدند؛ زیرا وقتی با پروردگار به جنگ برخاستند، اوتعالی امان را از آنان سلب کرد، از وطنها بیرونشان نمود و خشم الهی بر آنان فرود آمد.
﴿ذَٰلِکَ بِأَنَّهُمۡ شَآقُّواْ ٱللَّهَ وَرَسُولَهُۥۖ وَمَن یُشَآقِّ ٱللَّهَ فَإِنَّ ٱللَّهَ شَدِیدُ ٱلۡعِقَابِ ٤﴾.
این ذلّت و خواری که یهودیان در دنیا بدان گرفتار آمدند و عذابی که الله تعالی برای آنان در آخرت مهیّا داشته بدان سبب است که به عصیانگری دست زدند و به فرمان خداوند و رسولش مخالفت کردند کسی که با حقتعالی مخالفت کند، از امرش خلاف ورزد و با او به جنگ بپردازد، بدون شک حقتعالی شدیدترین مجازات و کاملترین عذاب را برایش آماده میکند.
﴿مَا قَطَعۡتُم مِّن لِّینَةٍ أَوۡ تَرَکۡتُمُوهَا قَآئِمَةً عَلَىٰٓ أُصُولِهَا فَبِإِذۡنِ ٱللَّهِ وَلِیُخۡزِیَ ٱلۡفَٰسِقِینَ ٥﴾.
ای مسلمانان! هیچ درخت خرمایی را نه قطع کردید و نه بر ساقش نگه داشتید، مگر خداوند عزوجل برایتان اجازه داده و شما را بدان امر نموده است. شما در این امر از حقتعالی اطاعت نمودید و در قطعش زیادهروی نکردید و برای این بوده که یهودیان ذلیل و خوار شدند؛ زیرا اوتعالی شما را به قطع سوختاندن درختان آنان مسلّط ساخت و آنان توان دفاع از آنها را نداشتند.
﴿وَمَآ أَفَآءَ ٱللَّهُ عَلَىٰ رَسُولِهِۦ مِنۡهُمۡ فَمَآ أَوۡجَفۡتُمۡ عَلَیۡهِ مِنۡ خَیۡلٖ وَلَا رِکَابٖ وَلَٰکِنَّ ٱللَّهَ یُسَلِّطُ رُسُلَهُۥ عَلَىٰ مَن یَشَآءُۚ وَٱللَّهُ عَلَىٰ کُلِّ شَیۡءٖ قَدِیرٞ٦﴾.
آنچه خداوند عزوجل برای پیامبرش از اموال بنی النّضیر بخشید، به سبب تلاش و مبارزۀتان بر بالای اسپان و شتران بود، بلکه الله تعالی پیامبرانش را بر هر که از دشمنانش که بخواهد مسلط میسازد؛ بدینگونه که شکست میخورند و بدون جنگ به دست شما تسلیم میشوند. خداوند عزوجل بر هر کاری تواناست و از جمله کافران را در جنگ با دوستان خویش به شکست مواجه میسازد.
﴿مَّآ أَفَآءَ ٱللَّهُ عَلَىٰ رَسُولِهِۦ مِنۡ أَهۡلِ ٱلۡقُرَىٰ فَلِلَّهِ وَلِلرَّسُولِ وَلِذِی ٱلۡقُرۡبَىٰ وَٱلۡیَتَٰمَىٰ وَٱلۡمَسَٰکِینِ وَٱبۡنِ ٱلسَّبِیلِ کَیۡ لَا یَکُونَ دُولَةَۢ بَیۡنَ ٱلۡأَغۡنِیَآءِ مِنکُمۡۚ وَمَآ ءَاتَىٰکُمُ ٱلرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَمَا نَهَىٰکُمۡ عَنۡهُ فَٱنتَهُواْۚ وَٱتَّقُواْ ٱللَّهَۖ إِنَّ ٱللَّهَ شَدِیدُ ٱلۡعِقَابِ٧﴾.
آنچه را خداوند منّان از اموال اهل شهرها- بدون اینکه مؤمنان برای جنگ با کافران بر پشت اسپان و شتران سوار شدند- برای پیامبرش بخشید در اختیار خداوند عزوجل و رسول اوست که در راههایی چون: امور خیر عامّه که نفع همه مسلمانان است، برای خویشاوندان رسول الله ج، کودکانی که پدرانشان را از دست دادهاند، نیازمندان، مسکینان و مسافرانی که از مال و داراییشان دور ماندهاند و نفقهای ندارند به مصرف میرسد. این امر برای آن مشروع شده که مال و داراییشان دور ماندهاند و نفقه ندارند به مصرف میرسد. این امر برای آن مشروع شده که مال و ثروت در یک جای احتکار نشود، تنها میان ثروتمندان دست به دست نگردد و فقیران از آن محروم نمانند. مال و ثروتی را که پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم به شما میدهد، یا حکمی را که برایتان مشروع میسازد بپذیرید، بدان عمل کنید و از پیشگرفتن و انجام اموری که شما را از آن منع کرده دوری جویید. با عمل به طاعات و ترک معاصی از عذاب خداوند عزوجل برحذر باشد؛ زیرا حقتعالی برای عصیانگران عذاب سختی را مهیّا کرده و مخالفان شریعتش را به سختی مجازات مینماید.
این آیه اصل بزرگی است که به وجوب پیروی از سنّت رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم اعم از سنّت قولی، فعلی و تقریری دلالت میکند.
﴿لِلۡفُقَرَآءِ ٱلۡمُهَٰجِرِینَ ٱلَّذِینَ أُخۡرِجُواْ مِن دِیَٰرِهِمۡ وَأَمۡوَٰلِهِمۡ یَبۡتَغُونَ فَضۡلٗا مِّنَ ٱللَّهِ وَرِضۡوَٰنٗا وَیَنصُرُونَ ٱللَّهَ وَرَسُولَهُۥٓۚ أُوْلَٰٓئِکَ هُمُ ٱلصَّٰدِقُونَ ٨﴾.
از همین مال برای مهاجران فقیری که از مکّه بیرون رانده شدهاند و از وطن و داراییشان محروم ساخته شدند داده میشود؛ ایشان که در راه خدا، به منظور خوشنودی حقتعالی و یاری دین و پیامبرش بیرون شدهاند. آری! ایشان صداقت گفتار خویش را با کردار به اثبات رساندند و به سخنانشان عمل کردند و این امر به درستی ایمانشان گواهی میدهد.
﴿وَٱلَّذِینَ تَبَوَّءُو ٱلدَّارَ وَٱلۡإِیمَٰنَ مِن قَبۡلِهِمۡ یُحِبُّونَ مَنۡ هَاجَرَ إِلَیۡهِمۡ وَلَا یَجِدُونَ فِی صُدُورِهِمۡ حَاجَةٗ مِّمَّآ أُوتُواْ وَیُؤۡثِرُونَ عَلَىٰٓ أَنفُسِهِمۡ وَلَوۡ کَانَ بِهِمۡ خَصَاصَةٞۚ وَمَن یُوقَ شُحَّ نَفۡسِهِۦ فَأُوْلَٰٓئِکَ هُمُ ٱلۡمُفۡلِحُونَ ٩﴾.
کسانی از انصار که پیش از قدوم مهاجران در مدینه سکنیگزین بودند، به آمدن مهاجران شادمان شدند، از اینکه خداوند عزوجل از مال فَئ و دیگر چیزها برای مهاجران بخشیده حسد نمیورزند، بلکه ایشان را در بخشش و طعام بر خویشتن مقدّم میدارند؛ هرچند به شدّت نیازمند باشند. کسانی که خداوند عزوجل ایشان را از بُخل و منع احسان سالم نگه داشته و سخاوتمند و صاحب جود ساخته است، به راستی که رضای الهی و همه کامیابیها را به دست آورده و از آتش دوزخ نجات یافتهاند.
﴿وَٱلَّذِینَ جَآءُو مِنۢ بَعۡدِهِمۡ یَقُولُونَ رَبَّنَا ٱغۡفِرۡ لَنَا وَلِإِخۡوَٰنِنَا ٱلَّذِینَ سَبَقُونَا بِٱلۡإِیمَٰنِ وَلَا تَجۡعَلۡ فِی قُلُوبِنَا غِلّٗا لِّلَّذِینَ ءَامَنُواْ رَبَّنَآ إِنَّکَ رَءُوفٞ رَّحِیمٌ ١٠﴾.
امّا مؤمنانی که بعد از مهاجران و انصار میآیند، برای خویشتن و مؤمنان پیشین از پروردگارشان آمرزش میخواهند و از حقتعالی میطلبند کینه و حسد اهل ایمان را در دلهایشان جای ندهد؛ زیرا الله عزوجل صاحب لطف است، طوری که بندگان را به امور خوشایند میرساند و ناخوشایندها را از ایشان باز میگرداند. او مهربان است که با آمرزش خطاها نواقص را جبران میکند و لغزشها را مورد عفو قرار میدهد.
این آیه دلالت دارد که واجب است به صحابۀ رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم محبّت ورزیده شود، از بحث در مورد مشاجرههای میانشان دوری جسته شود و به کینه توزی حمل نشود.
﴿۞أَلَمۡ تَرَ إِلَى ٱلَّذِینَ نَافَقُواْ یَقُولُونَ لِإِخۡوَٰنِهِمُ ٱلَّذِینَ کَفَرُواْ مِنۡ أَهۡلِ ٱلۡکِتَٰبِ لَئِنۡ أُخۡرِجۡتُمۡ لَنَخۡرُجَنَّ مَعَکُمۡ وَلَا نُطِیعُ فِیکُمۡ أَحَدًا أَبَدٗا وَإِن قُوتِلۡتُمۡ لَنَنصُرَنَّکُمۡ وَٱللَّهُ یَشۡهَدُ إِنَّهُمۡ لَکَٰذِبُونَ١١﴾.
آیا از عملکرد منافقان در تعجّب نمیشوی که برای برادران کافر خویش از قبیلۀ بنی النضیر میگویند: اگر شما را با پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم از مدینه بیرون کرد ما نیز به عنوان همدردی و همیاری با شما بیرون میشویم و هرگز شما را به خاطر کسی از مردم هر که باشد رها نمیگذاریم و اگر مسلمانان با شما بجنگند، ما نیز با شما بر ضدّ آنان بجنگیم. حقتعالی بر وعدۀ دروغین منافقان برای بنی النضیر گواهی میدهد که ادّعا و افترایی بیش نیست.
﴿لَئِنۡ أُخۡرِجُواْ لَا یَخۡرُجُونَ مَعَهُمۡ وَلَئِن قُوتِلُواْ لَا یَنصُرُونَهُمۡ وَلَئِن نَّصَرُوهُمۡ لَیُوَلُّنَّ ٱلۡأَدۡبَٰرَ ثُمَّ لَا یُنصَرُونَ ١٢﴾.
سوگند به خداوند عزوجل که اگر پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم یهودیان را از مدینه بیرون راند، منافقان با آنان بیرون نمیشوند و قسم به پروردگار که اگر مسلمانان با یهودیان بجنگند، منافقان به جنگ شرکت نمیکنند و از آنان دفاع نمینمایند و اگر فرضاً با آنان در جنگ اشتراک ورزند، با شکست و قبول ذلّت میگریزند و فرار میکنند.
﴿لَأَنتُمۡ أَشَدُّ رَهۡبَةٗ فِی صُدُورِهِم مِّنَ ٱللَّهِۚ ذَٰلِکَ بِأَنَّهُمۡ قَوۡمٞ لَّا یَفۡقَهُونَ ١٣﴾.
ای مؤمنان! منافقان نسبت به پروردگار جهانیان از شما بیشتر و شدیدتر میترسند؛ زیرا آنان مردمی اند که عظمت و بزرگی خداوند عزوجل را نفهمیدهاند و از اینرو حقّ اوتعالی و هیبت و تعظیمش را نمیشناسند.
﴿یُقَٰتِلُونَکُمۡ جَمِیعًا إِلَّا فِی قُرٗى مُّحَصَّنَةٍ أَوۡ مِن وَرَآءِ جُدُرِۢۚ بَأۡسُهُم بَیۡنَهُمۡ شَدِیدٞۚ تَحۡسَبُهُمۡ جَمِیعٗا وَقُلُوبُهُمۡ شَتَّىٰۚ ذَٰلِکَ بِأَنَّهُمۡ قَوۡمٞ لَّا یَعۡقِلُونَ ١٤﴾.
ای مسلمانان! یهودیان با شما در میدان جنگ طور روبرو نمیجنگند، بلکه در خانهها و پشت دیوارها پناه میجویند، در حالی که با یکدیگر خویش اختلاف دارند و به شدّت خصومت میورزند. شما آنان را نمیاندیشند تا به یک دین جمع شوند و از حقتعالی اطاعت نمایند.
﴿کَمَثَلِ ٱلَّذِینَ مِن قَبۡلِهِمۡ قَرِیبٗاۖ ذَاقُواْ وَبَالَ أَمۡرِهِمۡ وَلَهُمۡ عَذَابٌ أَلِیمٞ ١٥﴾.
صفت این یهودیان مانند کافران قریش و یهودیان بنی قینقاع است؛ از آنرو که عاقبت عصیانگری خویش را از شکست و عذاب در دنیا دریافتند و در آخرت نیز به سختترین عذاب و هولانگیزترین جزا گرفتار میشوند.
﴿کَمَثَلِ ٱلشَّیۡطَٰنِ إِذۡ قَالَ لِلۡإِنسَٰنِ ٱکۡفُرۡ فَلَمَّا کَفَرَ قَالَ إِنِّی بَرِیٓءٞ مِّنکَ إِنِّیٓ أَخَافُ ٱللَّهَ رَبَّ ٱلۡعَٰلَمِینَ ١٦﴾.
صفت این منافقان در فریبکاری با یهودیان دربارۀ جنگیدن با مسلمانان و وعدۀ یاری به دروغ و ناحق، مانند صفت شیطان است که برای انسان معصیت خداوند رحمان را زینت میبخشد. بعد از آناو را به سختی رها میکند و در وقت امتحان به حالش وا میگذارد و برایش میگوید: من از تو بیزارم و تو را رها میکنم؛ زیرا من از پروردگار مخلوقات عزوجل میترسم.
﴿فَکَانَ عَٰقِبَتَهُمَآ أَنَّهُمَا فِی ٱلنَّارِ خَٰلِدَیۡنِ فِیهَاۚ وَذَٰلِکَ جَزَٰٓؤُاْ ٱلظَّٰلِمِینَ ١٧﴾.
نهایت کار شیطان و انسان عصیانگر خداوند رحمان این است که اوتعالی هردو را در دوزخ که سرای خواری و اهانت است داخل میکند و برای همیشه در آن ماندگار خواهند بود و این جزای هر تجاوزگر گنهکار و ستمگر بدکار میباشد.
﴿یَٰٓأَیُّهَا ٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ ٱتَّقُواْ ٱللَّهَ وَلۡتَنظُرۡ نَفۡسٞ مَّا قَدَّمَتۡ لِغَدٖۖ وَٱتَّقُواْ ٱللَّهَۚ إِنَّ ٱللَّهَ خَبِیرُۢ بِمَا تَعۡمَلُونَ ١٨﴾.
ای مؤمنان! از خداوند عزوجل بترسید، او را مراقب اعمالتان بدانید، اوامرش را انجام دهید، از نواهیاش بپرهیزید و باید هر شخصی بیندیشید که چه اعمالی را برای روز قیامت پیش فرستاده است. با طاعت خداوند عزوجل از خشم وی حذر کنید؛ زیرا حقتعالی به عملکردهایتان باخبر است، هیچ امری از او پنهان نیست و قطعاً اعمال نیک و بد شما را جزا میدهد.
﴿وَلَا تَکُونُواْ کَٱلَّذِینَ نَسُواْ ٱللَّهَ فَأَنسَىٰهُمۡ أَنفُسَهُمۡۚ أُوْلَٰٓئِکَ هُمُ ٱلۡفَٰسِقُونَ ١٩﴾.
همانند کسانی نباشید که طاعت الهی را ترک کردند، عبادتش را فرو گذاشت کردند و حقتعالی هم اموری چون عمل به طاعات و اجتناب از محرّمات را که به صلاحشان است فراموش آنان ساخت تا اینکه در هلاکت افتادند. این گروه کسانی اند که از طاعت خداوند عزوجل بیرون شدند، از رحمتش دور ساخته شدند و مستحقّ عذابش گردیدند.
﴿لَا یَسۡتَوِیٓ أَصۡحَٰبُ ٱلنَّارِ وَأَصۡحَٰبُ ٱلۡجَنَّةِۚ أَصۡحَٰبُ ٱلۡجَنَّةِ هُمُ ٱلۡفَآئِزُونَ ٢٠﴾.
اهل دوزخ که در عذابها به زنجیر کشیدهاند و به بدحالی گرفتار اند، با اهل بهشت که در نعمتهای جاودان و پاداش بزرگ قرار دارند برابر نیستند؛ زیرا اهل بهشت به بزرگترین مطلوب دست یافتند، به هر امر دلپسند نایل شدهاند و از هر امر ناخوشایندی نجات یافتند.
﴿لَوۡ أَنزَلۡنَا هَٰذَا ٱلۡقُرۡءَانَ عَلَىٰ جَبَلٖ لَّرَأَیۡتَهُۥ خَٰشِعٗا مُّتَصَدِّعٗا مِّنۡ خَشۡیَةِ ٱللَّهِۚ وَتِلۡکَ ٱلۡأَمۡثَٰلُ نَضۡرِبُهَا لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمۡ یَتَفَکَّرُونَ ٢١﴾.
اگر با این قرآن کوهی را مخاطب قرار میدادیم و معنایش را میدانست و محتوایش را میفهمید، با صلابت و سختیی که دارد ذلّت، ترسناکی و فروتنی آن را از ترس خداوند عزوجل فرا میگرفت. پس چگونه انسان در هنگام تلاوت این کتاب خشوع و فروتنی نمیکند؟! چگونه در معانی آن نمیاندیشد و به احکامش منقاد نمیشود؟!! در حالی که وجودش از گوشت و خون است و مانند کوه از صخرهها ساخته نشده است. این مثالها را برای انسانها ارائه میداریم تا در عظمت الهی تفکر کنند، در آیاتش بیندیشند و در معجزاتش تأمل نمایند.
﴿هُوَ ٱللَّهُ ٱلَّذِی لَآ إِلَٰهَ إِلَّا هُوَۖ عَٰلِمُ ٱلۡغَیۡبِ وَٱلشَّهَٰدَةِۖ هُوَ ٱلرَّحۡمَٰنُ ٱلرَّحِیمُ ٢٢﴾.
الله عزوجل خداوندی است که مستحقّ بندگی و سزاوار الوهیت است، یگانه است و شریکی ندارد، پروردگاری جز او نیست، به امور آهسته و بلند، حاضر و غایب و پنهان و آشکار داناست. رحمانیتش همگان را شامل است، امّا به اهل طاعتش رحیم است؛ یعنی که رحمتش گنهکاران را نیز دربر میگیرد، امّا مزید رحمت را به کسی خاص میسازد که تابع رضایش باشد.
﴿هُوَ ٱللَّهُ ٱلَّذِی لَآ إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ ٱلۡمَلِکُ ٱلۡقُدُّوسُ ٱلسَّلَٰمُ ٱلۡمُؤۡمِنُ ٱلۡمُهَیۡمِنُ ٱلۡعَزِیزُ ٱلۡجَبَّارُ ٱلۡمُتَکَبِّرُۚ سُبۡحَٰنَ ٱللَّهِ عَمَّا یُشۡرِکُونَ ٢٣﴾.
خداوند متعال معبود بر حقّی است که جز او خدایی وجود ندارد و روا نیست کسی غیر او پرستش شود و معبود دانسته شود. او مالک همه موجودات و تدبیر کنندۀ جهان است، با تصرّف در همه مخلوقات از هر عیبی مبرّا و از هر نقصی منزّه است، سالم از هر بدی و جامع صفات کمال است، مدح و ستایش مخصوص اوست و با معجزات و آیاتی که فرستاده پیامبرانش را تصدیق کرده است. او خداوندی است که همه زیر قهرش قرار دارند، دشمنانش را در هم میکشند و به همه اعمال آشکار و پنهان بندگانش مراقبت دارد. او ذات عزیزی است که کسی او را مغلوب و عاجز ساخته نمیتواند، خداوند جبّاری است که هر کس را به آنچه اراده کند مُسخّر میسازد و سلطه و قهر و قدرتش بر مخلوقات عمومیت دارد. او ذات متکبّری است که صفات بزرگواری، عظمت در نامها و همه ستایشهای نیکو مخصوص اوست، از هر نقصی پاک، از هر شریکی منزّه است و بزرگتر از این است که عیبی داشته باشد.
﴿هُوَ ٱللَّهُ ٱلۡخَٰلِقُ ٱلۡبَارِئُ ٱلۡمُصَوِّرُۖ لَهُ ٱلۡأَسۡمَآءُ ٱلۡحُسۡنَىٰۚ یُسَبِّحُ لَهُۥ مَا فِی ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِۖ وَهُوَ ٱلۡعَزِیزُ ٱلۡحَکِیمُ ٢٤﴾.
حقتعالی معبود یگانه و بر حقّی است که به مقتضای حکمتش مخلوقات را از عدم آفرید و آنها را به شکلها و صورتهای متفاوت در آورد. همه نامهای نیکو و پسندیده سزاوار اوست و کمال، جلال و جمال را مخصوص خویش ساخته است. همه موجودات آسمانها و زمین به تقدیس، تنزیه و تمجید اوتعالی مصروفاند. او خداوند عزیزی است که در پادشاهی بر مخلوقات یگانه و یکتاست، سخت انتقام میگیرد، در آنچه مقدّر کرده قهر و غلبه دارد و در حکم و تقدیر، در آفرینش و صورتگری و در تقدیم و تأخیرش باحکمت است.