ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 |
سورهی زمر آیهی 61-53
(قُلْ یَا عِبَادِیَ الَّذِینَ أَسْرَفُوا عَلَى أَنفُسِهِمْ لَا تَقْنَطُوا مِن رَّحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِیعاً إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِیمُ (53) وَأَنِیبُوا إِلَى رَبِّکُمْ وَأَسْلِمُوا لَهُ مِن قَبْلِ أَن یَأْتِیَکُمُ الْعَذَابُ ثُمَّ لَا تُنصَرُونَ (54) وَاتَّبِعُوا أَحْسَنَ مَا أُنزِلَ إِلَیْکُم مِّن رَّبِّکُم مِّن قَبْلِ أَن یَأْتِیَکُمُ العَذَابُ بَغْتَةً وَأَنتُمْ لَا تَشْعُرُونَ (55) أَن تَقُولَ نَفْسٌ یَا حَسْرَتَى علَى مَا فَرَّطتُ فِی جَنبِ اللَّهِ وَإِن کُنتُ لَمِنَ السَّاخِرِینَ (56) أَوْ تَقُولَ لَوْ أَنَّ اللَّهَ هَدَانِی لَکُنتُ مِنَ الْمُتَّقِینَ (57) أَوْ تَقُولَ حِینَ تَرَى الْعَذَابَ لَوْ أَنَّ لِی کَرَّةً فَأَکُونَ مِنَ الْمُحْسِنِینَ (58) بَلَى قَدْ جَاءتْکَ آیَاتِی فَکَذَّبْتَ بِهَا وَاسْتَکْبَرْتَ وَکُنتَ مِنَ الْکَافِرِینَ (59) وَیَوْمَ الْقِیَامَةِ تَرَى الَّذِینَ کَذَبُواْ عَلَى اللَّهِ وُجُوهُهُم مُّسْوَدَّةٌ أَلَیْسَ فِی جَهَنَّمَ مَثْوًى لِّلْمُتَکَبِّرِینَ (60) وَیُنَجِّی اللَّهُ الَّذِینَ اتَّقَوا بِمَفَازَتِهِمْ لَا یَمَسُّهُمُ السُّوءُ وَلَا هُمْ یَحْزَنُونَ (61)
وقتی خدا حال هراسناکی را به تصویر میکشد که ستمگران در روز قیامت خواهند داشت، و میفرماید:
(وَلَوْ أَنَّ لِلَّذِینَ ظَلَمُوا مَا فِی الْأَرْضِ جَمِیعاً وَمِثْلَهُ مَعَهُ لَافْتَدَوْا بِهِ مِن سُوءِ الْعَذَابِ یَوْمَ الْقِیَامَةِ وَبَدَا لَهُم مِّنَ اللَّهِ مَا لَمْ یَکُونُوا یَحْتَسِبُونَ . وَبَدَا لَهُمْ سَیِّئَاتُ مَا کَسَبُوا وَحَاقَ بِهِم مَّا کَانُوا بِهِ یَسْتَهْزِئُون)
اگر ستمکاران (مشرک) تمام چیزهائی که در زمین است و همچندان آن، مال ایشان باشد، حاضر خواهند بود همه آنها را در برابر رهائی خود از عذاب شدید روز قیامت بپردازند ... و از جانب خدا چیزی (از شکنجه و عذاب) برای ایشان جلوهگر و پدیدار میشود که گمانش نمیبردند (و به فکرشان هم نمیرسید. در آن روز) اعمال زشتی را که (در دنیا) انجام میدادهاند برای ایشان نمایان و آشکار میگردد (و کیفر بدیها را میبینند) و آنچه را که (در دنیا) به باد تمسخر میکرفتهاند آنان را دربر میگیرد.
آنگاه برمیگردد و دو لنگه درهای رحمتش را برای توبه باز میفرماید. تا بدانجا که گناهکاران هر اندازه همگناهکرده باشند به مرحمتش و به مغفرتش چشم طمع میدوزند. یزدان مهربان بزهکاران را به توبه و برگشت دعوت میفرماید، و از ایشان میخواهد مایوس و ناامید نگردند. همراه دعوت به مرحمت و مغفرت تصویری از چیزی استکه منتظرشان است اگر برنگردند و توبه نکنند، و اگر از این فرصت و مهلت داده شده استفاده نکنند و زمان آن بگذرد و مدت آن بسر رسد ...
*
( قُلْ یَا عِبَادِیَ الَّذِینَ أَسْرَفُوا عَلَى أَنفُسِهِمْ لَا تَقْنَطُوا مِن رَّحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِیعاً إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِیمُ ).
(از قول خدا به مردمان) بکو: ای بندگانم! ای آنان که در معاصی زیادهروی هم کردهاید! از لطف و مرحمت خدا مایوس و ناامید نگردید، قطعاً خداونـد همه گناهان را میآمرزد. چرا که او بسیار آمرزگار و بس مهربان است.
این رحمت فراخ و فراوانی استکه هرگناهی را دربر میگیرد، اینگناه هرچه بوده است و هرچه هست. این دعوت به برگشتن و توبه نمودن است. دعوت بزهکاران اسرافکننده گریزپای فرو رفته در ژرفای گمراهی است. دعوت ایشان به سوی امید و آرزو و یقین و اطمینان به عفو وگذشت یزدان است، یزدانیکه نسبت به بندگانش بس مهربان است. او ضعف و عجزشان را میداند، و عوامل و اسباب و انگیزههای درونـی و بیرونی وجودشان را میشناسد. آگاه است از این که اهریمن در اینجا و آنجا و همهجا درکمین ایشان است. هر راهی از راههایشان را میگیرد و - سر راهی از راههایشان مینشیند. با سواران و پیادگان خود بر سرشان میتازد. اهریمن کاملاً در کار زشت و پلشت خود جدی و تلاشگر است! میداندکه ساختار وجودی این آفریده انسان نام سستبنیاد و لرزان است. انسان بیچاره است، و هرچه زودتر فرو میافتد اگر رشته یزدان یعنی قرآن از دستش بگسلد، رشتهای که او را محکم نگاه میدارد، و اگر دستاویز الهی یعنیکتاب آسمانی از دستش به در رود، دستاویزیکه او را بر جای خود استوار و پایدار میدارد. اهریمن میداند که وظائف و امیال و شهواتیکه در ترکیببند سرشت انسان است، هرچه زودتر از توازن و همآوائی منحرف میگردد، و در اینجا یا آنجا انسان را بهکژراهه میاندازد، و او را بهگناه آلوده میسازد، انسانی که در این هنگام ناتوان از حفظ توازن صحیح و همآوائی درست است.
یزدان سبحان همه اینها را از این آفریده میداند و بدو کمک و یاری.میرساند، و رحمت را برای اوگسترش میدهد، و او را بهگناهش نمیگیرد تا نخست جمیع وسائل را برای او آماده میسازد تا در پرتو آنها اشتباه خود را اصلاح بکند وگامهایش را بر راستای راه استوار و پایدار بدارد. و بعد از اینکه بهگناه بیفتد و بدان فرو رود، و در بزهکاری اسراف ورزد، وگمان برد که او رانده و مانده است و کار او ساخته است، و دیگر پذیرفته نمیشود و پذیرفته نخواهد شد، در این لحظه، در لحظه یاس و ناامیدی، ندای رحمت دلنواز و دلانگیز و ظریف و لطیف را میشنود:
(قُلْ یَا عِبَادِیَ الَّذِینَ أَسْرَفُوا عَلَى أَنفُسِهِمْ لَا تَقْنَطُوا مِن رَّحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِیعاً إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِیمُ) .
(از قول خدا به مردمان) بگو: ای بندگانم! ای آنان که در معاصی زیادهروی هم کردهاید! از لطف و مرحمت خدا مایوس و ناامید نگردید، قطعاً خداوند همه گناهان را میآمرزد. چرا که او بسیار آمرزگار و بس مهربان است.
میان او - که درگناه زیادهروی کرده است، و برگناه اصرار ورزیده است، و از قرق خداگریخته است، و از گلیم خود پا را فراتر نهاده است، و از راه دوری گزیده است - و میان رحمت دلنـواز و خوشایند و سایهروشنهای بخشش حیاتبخش، و میان او و همه اینها جز توبه فاصلهای نیست، تنها توبه . یعنی برگشتن به درگاه باریکه دربانانی بر آن نیستند تا انسان را از آنجا بازدارند، وکسیکه بدانجا وارد میگردد نیازی به اجازه خواستن و اجازه گرفتن ندارد:
(وَأَنِیبُوا إِلَى رَبِّکُمْ وَأَسْلِمُوا لَهُ مِن قَبْلِ أَن یَأْتِیَکُمُ الْعَذَابُ ثُمَّ لَا تُنصَرُونَ . وَاتَّبِعُوا أَحْسَنَ مَا أُنزِلَ إِلَیْکُم مِّن رَّبِّکُم مِّن قَبْلِ أَن یَأْتِیَکُمُ العَذَابُ بَغْتَةً وَأَنتُمْ لَا تَشْعُرُونَ ).
و به سوی پروردگار خود برگردید (و با ترک سیئات و انجام حسنات به سوی آفریدگارتان تغییر مسیر دهید) و تسلیم او شوید (و خاضعانه و خاشعانه از اوامرش فرمانبرداری کنید) پیش از این که عذاب (خانهبرانداز و ریشهکنکننده دنیوی و سخت و دردناک و سرمدی اُخروی) ناگهان به سوی شما تاخت آرد و دیگر کمک و یاری نشوید (و کسـی نتواند شما را از عذاب خدا برهاند. و از زیباترین و بهترین چیزی که از سوی پروردگارتان برای شما فرو فرستاده شده است (که قرآن است) پیروی کنید پیش از این که عذاب (دنیوی یا اخروی) ناگهان به سوی شما تاخت آرد، در حالی که شما بیخبر باشید.
توبه کردن و برگشتن، تسلیم فرمان یزدان شدن، برگشتن به سوی سایههای طاعت و عبادت، و به زیر سایهروشنهای فرمانبرداری، اینها همه چیزند. هیچگونه آداب و رسومی، شروط و رسومی، سدها و مانعهائی، و واسطهها و میانجیگرانی ندارد و نمیخواهد!
حساب وکتابی میان بنده و پروردگار است، و پیوند مستقیمی میان آفریده و آفریدگار است. ازگریزپایان هرکس که میخواهد برگردد میتواند برگردد، و هرکس از گمراهان میخواهد بازآید میتواند بـازآید. و از سرکشان هرکس که میخواهد فرمانبردار شود بیاید و فرمانبردار شود . . . هرکس و هرکس، میخواهد برگردد و بازآید، برگردد و بازآید و وارد شود، چه دروازه باز است، و سایهها و سایهروشنها و شبنمها و ژالهها و
شادیها و خوشیها همه و همه در پشت دروازه است. نه دربانی آنجا است و نه حسابرسی!
آهای! آهای بیائید پیش از آنکه فرصت از دست برود و زمان مناسب به سر آید. بیائید و برگردید:
(مِن قَبْلِ أَن یَأْتِیَکُمُ الْعَذَابُ ثُمَّ لَا تُنصَرُونَ).
پیش از این که عذاب (دنیوی یا اخروی) ناگهان به سوی شما تاخت آرد، و دیگر کمک و یاری نشوید (و کسی نتواند شما را از عذاب خدا برهاند).
دیگر آن وقتکمککننده و فریادرسی در میان نخواهد بود. بیائید و برگردید وقت تضمین نمیگردد. چهبسا دادرسی و بازپرسی کارها شروع شود، و درها و دروازهها در یک لحظه از لحظههای شبها و روزها بسته گردد .بیایید و برگردید:
(وَاتَّبِعُوا أَحْسَنَ مَا أُنزِلَ إِلَیْکُم مِّن رَّبِّکُم).
و از زیباترین و بهترین چیزی که از سوی پروردگارتان برای شما فرو فرستاده شده است (که قرآن است) پیروی کنید.
آن چیز این قرآن استکه در دسترس شما قرار دارد ...
( مِّن قَبْلِ أَن یَأْتِیَکُمُ العَذَابُ بَغْتَةً وَأَنتُمْ لَا تَشْعُرُونَ ).
پیش از این عذاب (دنیوی یا اخروی) ناگهان به سوی شما تاخت آرد، در حالی که شما بیخبر باشید.
آهای بیائید پیش از اینکه بر از دست رفتن فرصت و مهلت، و برکوتاهی کردن در اطاعت از خدا، و بر تمسخرکردن و استهزاء نمودن به وعد و وعید خدا، حسرت ببرید و فسوسا و دریغا سر بدهید:
( أَن تَقُولَ نَفْسٌ یَا حَسْرَتَى علَى مَا فَرَّطتُ فِی جَنبِ اللَّهِ وَإِن کُنتُ لَمِنَ السَّاخِرِینَ).
(به درگاه خدا برگردید و تسلیم فرمان او شوید و از تعالیم وی پیروی کنید) تا روز قیامت کسی نگوید: دردا و حسرتا ! چه کوتاهیها که در حق (طاعت و عبادت) خدا کردهام. دریغا و فسوسا! من از زمره مسـرهکنندگان (آئین یزدانی) بودهام. (وای بر من! سرمایه وجودم را باختهام و گرفتار خشم خدا شدهام!).
باکسی بگوید: خداگمراهی را بر من نوشته بود و واجب فرموده بود، اگر بر من هدایت و رهنمود نوشته بود و واجب فرموده بود، من راهیاب میشدم و تقوا در پیش میگرفتم:
( أَوْ تَقُولَ لَوْ أَنَّ اللَّهَ هَدَانِی لَکُنتُ مِنَ الْمُتَّقِینَ ).
یا این که کسی بگوید: اگر خداوند راهنمائیم میکرد از زمره پرهیزگاران میشدم (و هم اکنون همچون ایشان در بهشت بسر میبردم. امّا دیگر گذشت).
اینها علتتراشیها و بهانهآوردنهائی است که اصل و اساسی ندارند. چه فرصت هم اینک درپیش است، و وسائل هدایت و اسباب راهیابی هنوز آماده و در دسترس است. درگاه توبه و بازگشت هم اکنون باز است.
( أَوْ تَقُولَ حِینَ تَرَى الْعَذَابَ: لَوْ أَنَّ لِی کَرَّةً فَأَکُونَ مِنَ الْمُحْسِنِینَ ).
یا این که - بدانگاه که عذاب را مشاهده میکند -کسی بگوید: کاشکی بازگشتی به دنیا برایم میسر میبود تا از زمره نیکوکاران گردم!.
این آرزوئی استکه برنمیآید و بدان دسترسی حاصل نمیگردد. چه وقتیکه این دنیا به پایان آمد، هیچگونه بازگشت و رجوعی وجود نخواهد داشت. آهای! هم اینک شما در دنیا هستیدکه سرای عمل وکارکردن است و مزرعه آخرت بشمار است. دنیا یک فرصت و مهلت است، هر زمان این فرصت و مهلت تمام شد و به پایان آمد، دیگر برنمیگردد. از شما در باره فرصت و مهلت دنیا پرس و جو میگردد، آن هم با سرکوبی و خوار داشتن همراه است:
( بَلَى قَدْ جَاءتْکَ آیَاتِی فَکَذَّبْتَ بِهَا وَاسْتَکْبَرْتَ وَکُنتَ مِنَ الْکَافِرِینَ ).
آری! (ای پشیمان!) آیههای من (که دربرگیرنده تعالیم من بود، توسط پیامآورانم) به تو رسید، ولی آنـها را تکذیب کردی و تکبر نمودی و از زمره کافران گشتی. (مقصر اصلی خودت هستی و خودکرده را چاره نیست).
*
آنگاه روند قرآنی به پیش میرود، در حالیکه دلها را و احساسها را به میدان آخرت رسانده است . . . به پیش میرود و به نشان دادن صحنه تکذیبکنندگان و پرهیزگاران، در آن موقعیت بزرگ و جایگاه سترگ، میپردازد:
(وَیَوْمَ الْقِیَامَةِ تَرَى الَّذِینَ کَذَبُواْ عَلَى اللَّهِ وُجُوهُهُم مُّسْوَدَّةٌ أَلَیْسَ فِی جَهَنَّمَ مَثْوًى لِّلْمُتَکَبِّرِینَ؟ وَیُنَجِّی اللَّهُ الَّذِینَ اتَّقَوا بِمَفَازَتِهِمْ لَا یَمَسُّهُمُ السُّوءُ وَلَا هُمْ یَحْزَنُونَ ).
کسانی که بر خدا دروغ میبندند، روز قیامت آنان را خواهی دید که (بـراثر غم و اندوه و ذلت و خواری) روهایشان سیاه است، مگر جایگاه متکبران دوزخ نیست؟ خداوند کسانی را که تقوا پیشه کردهاند رهائی میبخشد و به مقصودشان میرساند. هیچگونه بدی و بلائی بدیشان نمیرسد و غمگین و اندوهگین نمیگردند.
این سرنوشت واپسین است. دستهای از خواری و دلشکست و شعلههای آتش دوزخ، سیاهروی هستند. این دسته جماعتی میباشند که در زمین تکبر میورزیدند و خودبزرگبینی میکردند. آنکسانیندکه به سوی خدا دعوت میشدند، و این دعوت بعد از اسراف ایشان درگناه و سرکشی ادامه داده میشد، ولی آنان نداءدهنده نجات و رستگاری را پاسخ نگفتهاند. اینان ایشانندکه امروز در خواری و پستی هستند و از خواری و پستی روهایشان سیاه است. دسته دیگری گروه رستگارانند. بدی بدیشان نمیرسد و ایشان را نمیپساید و غم و اندوهگرد ایشان نمیگردد و آنان را لمس نمینماید. اینان گروه پرهیزگارانند، آن کسانیند که در دنیا زیستهاند در حالی از عذاب آخرت خویشتن را برحذر داشتهاند، و چشم طمع به رحمت خدا دوختهاند. این است که امروز به نجات و رستگاری و مقصود و مراد و امن و امان میرسند:
( لَا یَمَسُّهُمُ السُّوءُ وَلَا هُمْ یَحْزَنُونَ ).
هیچگونه بدی و بلائی بدیشان نمیرسد و غمگین و اندوهگین نمیگردند.
بعد از این بیان هرکسکه میخواهد ندای دعوت به سوی رحمت خوشایند و سایهانداز پاسخ بگویدکه در پشت در باز وگشوده است، و هرکسکه میخواهد در اسراف خود و در بدیهای خویش بماند تا عذاب ایشان را فرا میگیرد در حالیکه آنان غافل و بیخبر زندگی را میسپرند!