ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 |
سورهی هود آیهی 99-96
(وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا مُوسَى بِآیَاتِنَا وَسُلْطَانٍ مُبِینٍ (٩٦) إِلَى فِرْعَوْنَ وَمَلَئِهِ فَاتَّبَعُوا أَمْرَ فِرْعَوْنَ وَمَا أَمْرُ فِرْعَوْنَ بِرَشِیدٍ (٩٧) یَقْدُمُ قَوْمَهُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ فَأَوْرَدَهُمُ النَّارَ وَبِئْسَ الْوِرْدُ الْمَوْرُودُ (٩٨) وَأُتْبِعُوا فِی هَذِهِ لَعْنَةً وَیَوْمَ الْقِیَامَةِ بِئْسَ الرِّفْدُ الْمَرْفُودُ )(٩٩)
در پایان داستانها اشارهای به داستان موسی با فرعون است، تا سرانجام کار فرعون و اشراف و درباریان او، و پایان کار آن کسانی از قوم فرعون نگاشته شود و ثبت و ضبط گردد که فرمان فرعون را بردند و بـدوگـردن نهادند. این اشارۀ گذرا اشارههای زیادی به وقائع و رخدادهائی را دربر دارد که در اینجا ذکر نشـده است. درضمن صحنهای از صحنههای زنده و متحرّک قیامت را نیز دربر دارد.گذشته از ایـنها یک رکـن اصـلی از ارکان اسلام را بـیان میدارد، و آن رکـن مسـؤولیّت شخصی است، و پیروی از پیشوایـان و سـردستگان و بزرگان، آن مسؤولیّت را برطرف نمیسازد.
*
صحنهای که نشان داده میشود، با فـرستادن مـوسی همراه با معجزات قوی به سوی فـرعون مـقتدر و به بوی بزرگان قوم او آغاز میگردد.
(وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا مُوسَى بِآیَاتِنَا وَسُلْطَانٍ مُبِینٍ إِلَى فِرْعَوْنَ وَمَلَئِهِ) (٩٦)
مـا مـوسی را هـمراه بـا مـعجزات (دالّ بر صدق او) و همراه با برهان آشکـار (و مـؤثّر در نـفوس) بـه سـوی فرعون و اشراف و اعیان او فرستادیم.
روند قرآنی همۀ مراحل داستان را خلاصه میکند و به اجمال از آنها میگذرد تا زود به پایان داستان برسد. درباریان و اشراف و اعیان از فرمان فـرعون اطـاعت مــیکنند، و از فـرمان خـدا سـرکشی مـینمایند، در صورتی که در فرمان فرعون چـیزی جـز حماقت و جهالت و یاوهسرائی و پریشانگوئی نیست:
(فَاتَّبَعُوا أَمْرَ فِرْعَوْنَ وَمَا أَمْرُ فِرْعَوْنَ بِرَشِیدٍ )(٩٧)
اطرافیان و زعماء فـرعون از فرمـان فـرعون پـیروی کردند (و دستور موسی را کردن ننهادند) در حالی کـه فرمان فرعون مترقّیانه و مـایۀ هـدایت نـبود (و ارزش پیروی را نداشت).
چون پیرو فرمـان فـرعون بـودند، در پشت سـر او راه میرفتند، و بدون تأمّل و تدبّر و بی آن که از خود رأی و نظری داشته باشند، پا به پای او گام برمیداشتند، و خویشتن را خوار میداشتند. چرا که یــزدان بـا اعطاء اراده و عقل و آزادی انـتخاب رویکــرد و گـزینش راه بدیشان، آنان را ارج نهاده بود و بزرگوارشـان داشـته بود. ولی ایشان با دست کشیدن از ایـن تکریم الهـی خودشان را رسوا و زبون نموده بودند ... چـون چـنین بودند روند قرآنی مقرّر میدارد که در روز قیامت نیز فرعون پیشاپیش ایشان راه میرود و آنان از او پیروی میکنند و به دنبالش راه میروند.
(یَقْدُمُ قَوْمَهُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ ).
فرعون در روز قیامت در پیشاپیش قوم خود بوده (و ایشان را بـه سـوی آتش دوزخ رهـبری خواهـد کرد، همانگونه که در دنیا آنـان را بـه سـوی کفر و ضلال رهبری میکرد).
بدان هنگام که ما داستانی از گذشته و وعدهای از آینده را میشنویم، ناگهان صحنه دگرگون و عوض میشود و آینده به صـورت گـذشتهای درمـیآید کـه روی داده است، و فـرعون قـوم خـود را بـه سـوی آتش دوزخ کشانده است و رهبری کرده است، و کار پایان گـرفته است:
(فَأَوْرَدَهُمُ النَّارَ ).
و ایشان را به آتش دوزخ انداخته است!!!.
ایشان را به آتش وارد کـرد، همانگونه که چـوپان گـلّة گوسفندان را بـه آبشخور وارد مـیکند. مگـر آنـان همچون گلّۀ گوسفندان بدون تدبّر و تفکّر دنبال فرعون راه نمیافتادند؟ مگـر آنـان نـبودند کـه از ویـژهترین ویژگیها و از عالیترین خصال بشری که آزادی اراده و اخـــتیار است دست نــمیکشیدند و چشمپوشی نمیکـردند؟ این بود که ایشان را به آتش انداخت. وای چه آبشخور بدی است! نه سیراب میکند و تشنگی را میزداید، و نه عطشی را برطرف مینماید. بلکه تـنها شکمها و دلها را بریان میکند و بس:
(وَبِئْسَ الْوِرْدُ الْمَوْرُودُ )(٩٨)
چه بد جایگاهی که بدان وارد میشوند!.
همۀ اینها بوده است. فرعون ایشان را رهبری و رهنمود کرده است و ریاست و سرپرستی نموده است. آنان را هم به همچون آبشخور دوزخ نامی کشـانده است ... اینها به صورت داستانی است کـه روایت مـیشود، و تعلقهای این چنین بر آن زده میشود:
(وَأُتْبِعُوا فِی هَذِهِ لَعْنَةً وَیَوْمَ الْقِیَامَةِ ).
در این دنیا دچار نـفرین (مردمان) و طرد (از رحمت یزدان) شدند (و از پس ایشان بدنامی و رسوائی ماند) و در روز قیامت نیز (همین طور به لعنت و طرد از رحمت گرفتار میشوند و منفور خدا و فرشتگان و مـردمان میگردند).
برای استهزاء و ریشخند ایشان، لعنت و نفرین، عطاء و ارمغان نامیده میشود:
(بِئْسَ الرِّفْدُ الْمَرْفُودُ) (٩٩)
چه بد عطائی که (به آنان) داده میشود!.
این آتش دوزخ، عطاء و ارمغان و تفضّل فرعون به قوم خودش است!!! مگر فرعون به جادوگران وعدۀ بذل و بخشش فراوان، و عطاء و ارمغان بیکران نداده بـود؟!. این بذل و بخشش و عطاء و ارمغان فرعون به کسانی است که از او پیروی کردند... آنچه بدیشان داده است آتش دوزخ است... چه بد عطائی که بدانان داده است) و چه بد بذل و بخشش و هدیهای که بدیشان رسانده است)
این تصویرگری هم از جملۀ تعبیرها و تصویرهای زیبا و دلانگیز در اینکتاب شگفتانگـیز قرآن است.