ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 |
فی ظلال القرآن
جزء دوم
سورهی بقره آیات ٢٥٢-142
رهنمودهای جزء دوم
بسم الله الرحمن الرحیم
از همان ابتدای این جزء در سورهی بقره، تلاش پیگیری برای آماده ساختن جماعت مسلمانان جهت حمل امانت بزرگ - امانت عقیده، و امانت خلافت در زمین به نام این عقیده - جلب توجه میکند. همچنین میبینیم که دائماً جدال و پیکار با دشمنان چنین جماعتی که با آنان به مقاومت برخاسته و در پیشاپیش همه آنان بنیاسرائیل قرار گرفته است، برقرار بوده و مسلمانان را برای رویاروئی با مکر و نیرنگ و جنگ و ستیزی که دشمنان اسلام با اصول و ارکان عقیده، و بـا کیان و وجود مسلمانان دارند آمادگی میبخشد. دیگر اینکه رهنمودها و رهبریهای خدایانهای را خواهیم یافت که گروه مومنان را برای جنگی مجهز و مهیا خواهد کرد که دشمنانشان از راههای مختلف آن را برمیافروزند و به شیوههای جوراجور بر سرشان تاخت میآورند. همچنین این راهنمائیها و اندرزهای الهـی، ایشان را بگــونهای درس میدهد که بتوانند خود را از لغزشگاههای راهی بر حذر دارند که قبلا بنیاسرائیل در آن سکندری خورده است.
و اما مادهی اساسی ابن جزء و بقیه سوره عبارت است از اعطاء خصائص و دادن ویژگیهائی به مسلمانان که ملت جانشین باید دارای آنها بوده، و آراسته به شخصیت مستقل و جوهرهی جداگانهی خویش باشد. مسلمانانی که مستقل از نظر قبله و جداگانه از لحاظ قوانین خاصی هستند که تصدیقکنندهی شریعتهای آسمانی سابق و نگهبان آئینهای پیشین خدائی است. همچنین برنامهای به ارمغان آورده که جامع و شامل و ممتاز بوده و در راس آن جهانبینی خاصی قرار دارد که درباره وجود و زندگی، حقیقت پیوند مومنان با پروردگارشان، وظلیفهای که در زمین دارند، تکالیفیکه چنین وظیفهای در جان و مال و پندار و رفتار و فداکاری و قربانی ایجاد و ایجاب میکند، آمادگی اطاعت مطلق و بیچون و چرا از پیشوائی خدائی که در تعلیمات قرآن کریم و رهنمودهای پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم صلی الله علیه و آله و سلم جلوهگر و نمودار است، و دریافت همهی اینها با تسلیم و رضایت و اطمینان و یقین...، از بینش و نگرش ویژهای برخوردار است.
از اینجا است که گفتاری را درباره تغییر قبله خواهیم یافت که از آن چنین دریافت میشود خداوند میخواهد این ملت، ملت معتدل و بزرگواری بوده که افراد آن بر مردم، و پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم صلی الله علیه و آله و سلم بر ایشان گواه باشد. در نتیجه پیشوائی و نگهبانی و نظارت و رهنمونی مردم از آن ایشان است. همچنین می بیـنیم که خداوند چنین ملتی را به سوی بردباری و شکیبائی فرا میخواند تا در برابر تکالیف و دشواریهای این چنین وظیفهای که برگردنش افگنده شده است، و در قبال واجبی که برای همهی بشریت به عهده میگیرد، پایدار و صبور باشد و تاب تحمل بار بلاها و رنجهـائی را بهم رساند که خداوند در مسیر زندگی در پـهنهیکارزار با فدای جـان و مال بر دوشش میاندازد، و بدانجا رسد که به قضا و قدر الهی خشنود گردد و در همه احوال همه کارها را به خدا حواله و برگشت دهد.
آنگاه توضیح و بیانی درباره برخی از ارکان جهان بینی ایمانی خواهیم یافت، آنجا که اظهار میفرماید که نیکی عبارت است از پرهیزکاری و کردار شایسته نه روکردن به حانب خاور و باختر... این هم رد کارهائی است که یهودیان بدانها دست مییازیدند، از قبیل: آشوب و پوشاندن حق، و آشفتن حقیقت، و مجادله و ستیز راه انداختن در چیزی که میدانستند راست و درست است... بیشترین سخن در این زمینه به تغییر قبله و اتهامات و یاوه سرائیهائی مربوط است که دور و بر تغییر قبله برانگیخته و بپا داشته بودند.
سپس روند گفتار به بیان قوانین و روشهای عـملی، و شعائر و دستورات عبادی - دو عنصری که ارکان زندگی این ملت بر آنها استوار است - و سر و سامان دادن به جامعهی چنین ملتی میپردازد تا با کارهای مهمّی روبرو گردد و دست و پنجه نرم کند که بر دوش او گذارده شده است. از اینجا است که میببنیم دستور قصاص، احکام وصیت، احکام میگساری و قـمار، و قانون خانواده... همگی وابسته به رشتهی عقیده و پیوند با خدا است.
همچنین در پایان این جزء، به مناسبت سخن از جهاد با جان و مال، داستانی از زندگی بنیاسرائیل را خواهیم یافتکه بعد از موسی رخ داده است:
(إِذْ قَالُواْ لِنَبِیٍّ لَّهُمُ ابْعَثْ لَنَا مَلِکاً نُّقَاتِلْ فِی سَبِیلِ اللّهِ)
آنگاه که به (سموئیل) پیغمبری (از پیغمبران) خود گفتند: پادشاهی را بر ما بگمار تا (زیر نظر او) در راه خدا به جنگ بپرداریم...
در آن داستان، عبرتهای فراوان و رهنمودهای الهام بخشی برای مسلمانان است که وارثان ماترک ییغمبریهای پیش از خود، و دریافتکنندگان اندوختهها و آزمودههای ملّتهای پیشین هستند.
از بررسی این جزء - با افزودن آن به جزء اول سوره - سرشت پیکاری را که قرآن به پهنهی آن گام نهاده است، و ماهیت هدفی را که قرآن برای ساختن ملت مسلمان در مد نظر گرفته است، درک میکنیم. و آن پیکار سختی است با نیرنگها و فتنهها و بازیچهها و آشوبها و حقپوشیها و دروغها، و نبرد بیامانی است به طور یکسان با ضعف بشری، و با راههای نفوذ فتنهها و دخول گمراهیها و ناامیدیها به اندرون انسان. همچنین پیکاری است در راه سازندگی و رهنـمونی و ایجاد جهانبینی درستی که ملت جانشین در زمین بتواند بر آن پابرجا گردد، ملت جانشینی که میخواهد رهبری مترقیانهی همهی بشریت را به عهده گیرد.
اما اعجار قرآنی در این جلوهگر است که این رهنمودها و قواعدی را که قرآن ارائه فرموده است تا جامعهیاسلامی نخستین را بنیاد نهد، همان رهنمودها و قواعد لازمی استکه برای پابرجائی جامعهی اسلامی در هر زمان و مکانی ضروری است. پیکاری هم که قرآن علیه دشمنانش در آن فرو رفته است عیناً همان بیکاری است که ممکن است در هر زمان و مکانی بدان فرو برود و به نبرد خیزد. نخیر، بلکه دشمنان قرآن که تقلید کنندگان کورکورانهای بیش نبوده و قرآن با آنان روبرو گردیده است و با نیرنگها و مکر و کیدهایشان برخورد نموده است، همان کسانیند که بودهاند، و وسـائل و ابزارشان همان چیزهائی است که بود، تنها شکلهای آنها به علت تغییر پوشش ظاهری و دگرگونی نماهای بیرونی، تغییر کرده است و الّا ماهیت و سرشت درونی آنها همان است که بود و به حال خود باقی و بر طبیعت اصلی ماندگار میماند، و ملت اسلامی در نبرد و بیکار و تلاش برای حفظ ذات خویش همیشه به رهنمودهای این قرآن همـانند ملت اسلامی نخستین نیازمند میباشد. همانگونه هم در سازندگی جهانبینی درست و پی بردن به موقعیت خویش در جهان و در میان مردم، محتاج آیات و ارشادات قرآنی است. در پرتو نصوص و رهنمودهای آن، نشانههای راه خویشتن را آشکارا میبیند، بگونهایکه در هیچ مصدر و منبع دیگری از مصادر و منابع شناخت و رهنمونی و دانش و بینش، آن علائم راهنمائی و راهیابی را نخواهد یافت. قرآن ییوسته کتاب این ملت خواهد ماند و در زندگی ایشان کارگر و موثر خواهد بود، و ییشوای حقیقی در شاهراه واقعی آنان خواهد شد و قانون شامل و کاملی است که ملت اسلامی برنامهی زندگی را از آن میجوید و قانون جامعه و مواد و قواعد معاملات دولتی و ارکان و اصول روابط بینالمللی و روش و رفتار اخلاقی و عملی را از آن استنباط و استمداد مینماید: این هم اعجاز بشمار است.