تفسیر قرآن

تفسیر و معانی قرآن

تفسیر قرآن

تفسیر و معانی قرآن

تفسیر نور: سوره شمس

تفسیر نور:
سوره شمس آیه 1
‏متن آیه : ‏
‏ وَالشَّمْسِ وَضُحَاهَا ‏

‏ترجمه : ‏
‏سوگند به خورشید ( که منبع نور است ) و سوگند به پرتو آن ( که سرچشمه حیات است ) !‏

‏توضیحات : ‏
‏« ضُحی‌ » : پرتو . روشنائی . چاشتگاه . مراد نور خورشید در آغاز روز ، یا موقع چاشتگاه آن است که اشعّه زرین خورشید ، زمین را نورباران می‌کند .‏

سوره شمس آیه 2
‏متن آیه : ‏
‏ وَالْقَمَرِ إِذَا تَلَاهَا ‏

‏ترجمه : ‏
‏و سوگند به ماه بدان گاه که از پس خورشید برمی‌آید ( و به نیابت آفتاب زمین را زیر بال سیمین مهتاب می‌گیرد ) !‏

‏توضیحات : ‏
‏« تَلاهَا » : به دنبال آن برآمد . از پس آن روان شد . مراد تابیدن ماه در شب ، پس از درخشیدن خورشید در روز است . این آیه ، صورت دیگری از تابش و تجلّی خورشید را می‌نمایاند .‏

سوره شمس آیه 3
‏متن آیه : ‏
‏ وَالنَّهَارِ إِذَا جَلَّاهَا ‏

‏ترجمه : ‏
‏و سوگند به روز بدان گاه که خورشید را ظاهر و جلوه‌گر می‌سازد ( و عظمت آن را در سیمای خود می‌نمایاند ) !‏

‏توضیحات : ‏
‏« النَّهارِ » : روز . « جَلاّهَا » : جلوه‌گرش ساخت . نمایاندش . ضمیر ( ها ) به خورشید برمی‌گردد . درست است که در حقیقت خورشید روز را ظاهر می‌کند ، ولی معنی صریح آیه این است که روز خورشید را آشکار می‌سازد . و با اشاره‌ای خفی ، دخالت زمین در تجلّی آفتاب فهمیده می‌شود . زیرا در واقع ، تقابل قسمتی از زمین با خورشید است که روز را برمی‌آورد و آفتاب متجلّی می‌گردد . در هر حال باز هم سخن از نور خورشید و تأثیر فوق‌العاده آن در موجودات کره زمین است .‏

سوره شمس آیه 4
‏متن آیه : ‏
‏ وَاللَّیْلِ إِذَا یَغْشَاهَا ‏

‏ترجمه : ‏
‏و سوگند به شب بدان گاه که خورشید را می‌پوشاند ( و آن را در پس پرده ظلمت پنهان می‌نماید ) !‏

‏توضیحات : ‏
‏« یَغْشَاهَا » : خورشید را می‌پوشاند . ضمیر ( هَا ) به خورشید برمی‌گردد . چرا که باز هم بر اثر تقابل قسمتی از زمین با خورشید ، شب مانند پرده‌ای بر چهره آفتاب فرو می‌افتد و روی خورشید را در آفاق زمین می‌پوشاند .‏

سوره شمس آیه 5
‏متن آیه : ‏
‏ وَالسَّمَاء وَمَا بَنَاهَا ‏

‏ترجمه : ‏
‏و سوگند به آسمان ، و به آن که آن را ساخته است !‏

‏توضیحات : ‏
‏« مَا » : این واژه موصوله است و مراد ذات پاک خداوند است . در لغت عرب موصول مشترک ( مَنْ ) برای عاقل و ( مَا ) برای غیر عاقل به کار می‌رود ، ولی در مواردی به جای یکدیگر استعمال می‌شوند ( نگا : نساء / 3 و 22 ، بلد / 3 ) . در اینجا استعمال ( مَا ) برای وصفیّت است ، یعنی آن چیز عظیم‌الشأن توانائی که . گذشته از اینها استعمال ( مَنْ ) یا ( مَا ) برای خدا یکسان است‌ ؛ چرا که به کار بردن هر یک از این دو واژه ، در آن مفهوم معهود بشری ، نسبت به خدا نادرست است ( نگا : جزء عم شیخ محمّدعبده ) .‏

سوره شمس آیه 6
‏متن آیه : ‏
‏ وَالْأَرْضِ وَمَا طَحَاهَا ‏

‏ترجمه : ‏
‏و سوگند به زمین ، و به آن که زمین را پرت کرده است و غلتانده است و ( با وجود گرد و کروی بودن و گردش شتاب‌آمیز ، آن را برای زندگی انسانها و رویش گیاهان ) پهن نموده است و گسترانیده است !‏

‏توضیحات : ‏
‏« طَحَا » : راند . پرت کرد . غلتاند . گستراند . این واژه مرادف با ( دَحا ) در سوره نازعات آیه 30 است . تبدیل دالّ به طاء جائز است ( نگا : لسان‌العرب ، روح‌البیان ، کبیر ) . اشاره به کرویّت زمین و حرکت انتقالی و وضعی آن دارد ( نگا : نمونه . پرتوی از قرآن ) .‏

سوره شمس آیه 7
‏متن آیه : ‏
‏ وَنَفْسٍ وَمَا سَوَّاهَا ‏

‏ترجمه : ‏
‏و سوگند به نفس آدمی ، و به آن که او را ساخته و پرداخته کرده است ( و قوای روحی وی را تعدیل ، و دستگاههای جسمی او را تنظیم نموده است ) !‏

‏توضیحات : ‏
‏« نَفْسٍ » : نفس انسان . منظور انسانیّت آدمی با دو بعد روح و جسم است که مملوّ از شگفتیها و اسرار است . نکره آمدن نفس ، می‌تواند اشاره به عظمت و اهمّیّت مافوق تصوّر و آمیخته با ابهام انسان ، این اعجوبه و شاهکار عالم آفرینش باشد که دانشمندان به حق او را « موجود ناشناخته‌ » نامیده‌اند . « سَوَّاهَا » : ساخته و پرداخته‌اش کرده است . بدین نحو که هر یک از اندامهای بدن انسان را برای کاری ، و هر یک از نیروهای آن را جهت امری آفریده است و اندازه و تناسب نماد و نهاد دستگاه تن را مراعات فرموده است ( نگا : قیامه‌ / 38 ، کهف‌ / 37 ، انفطار / 7 ) .‏

سوره شمس آیه 8
‏متن آیه : ‏
‏ فَأَلْهَمَهَا فُجُورَهَا وَتَقْوَاهَا ‏

‏ترجمه : ‏
‏سپس بدو گناه و تقوا را الهام کرده است ( و چاه و راه و حسن و قبح را توسّط عقل و وحی به او نشان داده است ) .‏

‏توضیحات : ‏
‏« أَلْهَمَ » : الهام کرده است . نشان داده است . فهمانده است . « فُجُورَ » : گرایش به گناه و معصیت و کناره‌گیری از حق و حقیقت ( نگا : معجم‌الفاظ القرآن الکریم ) . مراد راه شرّ و طریق معصیت است . مصدر ثلاثی مجرّدی است همچون جُلوس و قُعود . « تَقْوی‌ » : پرهیز . مراد راه خیر و طریق حق است ( نگا : بلد / 10 ) .‏

سوره شمس آیه 9
‏متن آیه : ‏
‏ قَدْ أَفْلَحَ مَن زَکَّاهَا ‏

‏ترجمه : ‏
‏( قسم به همه اینها ! ) کسی رستگار و کامیاب می‌گردد که نفس خویشتن را ( با انجام طاعات و عبادات ، و ترک معاصی و منهیّات ) پاکیزه دارد و بپیراید ( و آن را با هویدا ساختن هویّت انسانی رشد دهد و بالا برد ) .‏

‏توضیحات : ‏
‏« قَدْ أَفْلَحَ » : قطعاً رستگار است . کامیاب شد . جواب قسمهای یازده‌گانه است ( نگا : المصحف المیسّر ، صفوه التفاسیر ، روح‌المعانی ) . « زَکّی‌ » : پاکیزه داشت . پیراست . مراد پاکیزه داشتن و پیراستن نفس است با انجام اوامر و ترک نواهی ( نگا : بقره‌ / 129 و 151 ، توبه‌ / 103 ، نازعات‌ / 18 ) . رشد داد و بالا برد ( نگا : روح‌المعانی ، پرتوی از قرآن ) . مراد رشد روحِ تقوا و طاعت ، و جلوه‌گر ساختن هویّت انسانی ، و بالا بردن استعدادِ نیکی و نیکوکاری است . از مصدر تزکیه ، به معنی تطهیر و تَنْمِیَه است .‏

سوره شمس آیه 10
‏متن آیه : ‏
‏ وَقَدْ خَابَ مَن دَسَّاهَا ‏

‏ترجمه : ‏
‏و کسی ناامید و ناکام می‌گردد که نفس خویشتن ( و فضائل و مزایای انسانیّت خود را در میان کفر و شرک و معصیت ) پنهان بدارد و بپوشاند ، و ( به معاصی ) بیالاید .‏

‏توضیحات : ‏
‏« قَدْ خَابَ » : قطعاً ناامید و ناکام گردید . حتماً به مطلوب و مقصود نرسید و محروم و بی‌بهره گشت ( نگا : آل‌عمران‌ / 127 ، ابراهیم‌ / 15 ، طه‌ / 61 و 111 ) . « دَسّی‌ » : پنهان داشت . آلوده کرد . از مصدر تَدْسِیَة ، به معنی نقص و اخفاء ، و آلوده‌کردن و خاموش داشتن استعداد است . در اصل ( دَسَّسَ ) از ( دَسَّ ) به معنی پنهان کردن چیزی در زیر خاک است و حرف دوم مضاعف قلب به یاء شده است ، مانند تَقَضَّضَ و تَظَنَّنَ ، که تَقَضّی و تَظنّی هم خوانده‌اند ( نگا : جزء عمّ ترجانی‌زاده ) . نکته قابل توجّه این است که خدا استعدادهای لازم ، و وجدان بیدار ، و فهم تشخیص حسن و قبح امور را برای پیمودن راه سعادت به انسان عطاء فرموده است ، و انسان در مقابل ضائع کردن یا بی‌ثمر گذاشتن آنها مورد بازخواست قرار می‌گیرد .‏

سوره شمس آیه 11
‏متن آیه : ‏
‏ کَذَّبَتْ ثَمُودُ بِطَغْوَاهَا ‏

‏ترجمه : ‏
‏قوم ثمود با طغیان و سرکشی خود ( پیغمبرشان ، صالح را ) تکذیب کردند ( و دروغگویش نامیدند ) .‏

‏توضیحات : ‏
‏« طَغْوَیا‌ » : طغیان ، سرکشی . مراد تجاوز از حدود مقرّرات الهی ، و تمرّد از فرمانهای او است که بزرگترین تَدْسِیَه‌ی نفس است . « بِطَغْوَاهَا » : به سبب سرکشی و طغیانشان . با سرکشی و طغیانشان .‏

سوره شمس آیه 12
‏متن آیه : ‏
‏ إِذِ انبَعَثَ أَشْقَاهَا ‏

‏ترجمه : ‏
‏آن گاه که بدبخت‌ترین ایشان برخاست و رفت ( تا شتر را پَی بکند . دیگران هم جلو او را نگرفتند ، و لذا همچون او بزهکار شدند ) .‏

‏توضیحات : ‏
‏« إنبَعَثَ » : برخاست و روان شد . « أَشْقَیا‌ » : بدبخت‌ترین ( نگا : اعلی‌ / 11 ، لیل‌ / 15 ) .‏

سوره شمس آیه 13
‏متن آیه : ‏
‏ فَقَالَ لَهُمْ رَسُولُ اللَّهِ نَاقَةَ اللَّهِ وَسُقْیَاهَا ‏

‏ترجمه : ‏
‏فرستاده خدا ( صالح ) بدیشان گفت : کاری به شتر خدا نداشته باشید و او را از نوبت آبش باز ندارید .‏

‏توضیحات : ‏
‏« نَاقَةَ اللهِ » : شتر خدا ( نگا : اعراف‌ / 73 و 77 ، هود / 64 ، اسراء / 59 ، قمر / 27 ) . تحذیر است و واژه ناقه مفعولٌ‌به فعل محذوف ( إِحْذَرُوا ) است . « سُقْیَا » : نوبت آب آشامیدن . حِصّه‌ی آب ( نگا : شعراء / 155 ) .‏

سوره شمس آیه 14
‏متن آیه : ‏
‏ فَکَذَّبُوهُ فَعَقَرُوهَا فَدَمْدَمَ عَلَیْهِمْ رَبُّهُم بِذَنبِهِمْ فَسَوَّاهَا ‏

‏ترجمه : ‏
‏او را دروغگو نامیدند ( و بیم و تهدیدش را نادرست شمردند ) و شتر را پی کردند و کشتند . پس خدا به سبب گناهشان بر آنان خشم گرفت و ایشان را هلاک کرد و با خاک یکسانشان ساخت .‏

‏توضیحات : ‏
‏« دَمْدَمَ عَلَیْهِمْ » : بر آنان خشم گرفت . عذاب را بر همگان گماشت . ایشان را خُرد و خمیر کرد . آنان را هلاک و نابود کرد . « سَوَّاهَا » : ایشان را با خاک یکسان ساخت . عذاب و هلاک را به طور یکسان گریبانگیر همگان کرد و کارشان را یکسره ساخت . « فَدَمْدَمَ عَلَیْهِمْ . . . فَسَوَّاهَا » : به سبب گناهشان عذاب را بر همگان گماشت و ایشان را یکسان نابود کرد .‏

سوره شمس آیه 15
‏متن آیه : ‏
‏ وَلَا یَخَافُ عُقْبَاهَا ‏

‏ترجمه : ‏
‏و خدا از عاقبت کارشان نمی‌ترسد .‏

‏توضیحات : ‏
‏« عُقْبَیا‌ » : عاقبت . پی آمد . مراد این است که خداوند چنین کرد و از پی‌آمد و عاقبت کارشان هم نمی‌ترسد و باکی از ایشان را ندارد .‏

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد