ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 |
بسم الله الرحمن الرحیم
﴿ یَٰٓأَیُّهَا ٱلۡمُدَّثِّرُ ١ قُمۡ فَأَنذِرۡ ٢ وَرَبَّکَ فَکَبِّرۡ ٣ وَثِیَابَکَ فَطَهِّرۡ ٤ وَٱلرُّجۡزَ فَٱهۡجُرۡ ٥ وَلَا تَمۡنُن تَسۡتَکۡثِرُ ٦ وَلِرَبِّکَ فَٱصۡبِرۡ ٧فَإِذَا نُقِرَ فِی ٱلنَّاقُورِ ٨ فَذَٰلِکَ یَوۡمَئِذٖ یَوۡمٌ عَسِیرٌ ٩ عَلَى ٱلۡکَٰفِرِینَ غَیۡرُ یَسِیرٖ ١٠ ذَرۡنِی وَمَنۡ خَلَقۡتُ وَحِیدٗا ١١ وَجَعَلۡتُ لَهُۥ مَالٗا مَّمۡدُودٗا ١٢ وَبَنِینَ شُهُودٗا ١٣ وَمَهَّدتُّ لَهُۥ تَمۡهِیدٗا ١٤ ثُمَّ یَطۡمَعُ أَنۡ أَزِیدَ ١٥ کَلَّآۖ إِنَّهُۥ کَانَ لِأٓیَٰتِنَا عَنِیدٗا ١٦ سَأُرۡهِقُهُۥ صَعُودًا ١٧﴾
به نام خداوند بخشندۀ مهربان
اى مرد جامه بر خود پیچیده! [1215]. ﴿1﴾برخیز، پس بترسان!. ﴿2﴾و پروردگار خود را به بزرگى یاد کن. ﴿3﴾و جامههاى خود را پاک سازد. ﴿4﴾و پلیدى را دور کن. ﴿5﴾و نباید که چیزى بدهى زیاده طلبکنان [1216]. ﴿6﴾و براى حکم پروردگار خویش شکیبایى ورز. ﴿7﴾پس وقتى که دمیده شود در صور، دشوار شود حال. ﴿8﴾پس آن وقت و آن روز وقتِ دشوار باشد. ﴿9﴾بر کافران نه وقت آسان. ﴿10﴾بگذار مرا با کسى که آفریدم تنها. ﴿11﴾و دادم او را مال فراوان. ﴿12﴾و فرزندان حاضر شونده به مجالس. ﴿13﴾و وسعت دادم او را وسعت دادنى. ﴿14﴾باز طمع میکند که زیاده دهم. ﴿15﴾نى! نى! هرآیینه او هست به آیات ما ستیزنده. ﴿16﴾تکلیف خواهم داد او را به مشقتى. ﴿17﴾
﴿إِنَّهُۥ فَکَّرَ وَقَدَّرَ ١٨ فَقُتِلَ کَیۡفَ قَدَّرَ ١٩ ثُمَّ قُتِلَ کَیۡفَ قَدَّرَ ٢٠ ثُمَّ نَظَرَ ٢١ ثُمَّ عَبَسَ وَبَسَرَ ٢٢ ثُمَّ أَدۡبَرَ وَٱسۡتَکۡبَرَ ٢٣ فَقَالَ إِنۡ هَٰذَآ إِلَّا سِحۡرٞ یُؤۡثَرُ ٢٤ إِنۡ هَٰذَآ إِلَّا قَوۡلُ ٱلۡبَشَرِ ٢٥ سَأُصۡلِیهِ سَقَرَ ٢٦ وَمَآ أَدۡرَىٰکَ مَا سَقَرُ ٢٧ لَا تُبۡقِی وَلَا تَذَرُ ٢٨ لَوَّاحَةٞ لِّلۡبَشَرِ ٢٩ عَلَیۡهَا تِسۡعَةَ عَشَرَ ٣٠ وَمَا جَعَلۡنَآ أَصۡحَٰبَ ٱلنَّارِ إِلَّا مَلَٰٓئِکَةٗۖ وَمَا جَعَلۡنَا عِدَّتَهُمۡ إِلَّا فِتۡنَةٗ لِّلَّذِینَ کَفَرُواْ لِیَسۡتَیۡقِنَ ٱلَّذِینَ أُوتُواْ ٱلۡکِتَٰبَ وَیَزۡدَادَ ٱلَّذِینَ ءَامَنُوٓاْ إِیمَٰنٗا وَلَا یَرۡتَابَ ٱلَّذِینَ أُوتُواْ ٱلۡکِتَٰبَ وَٱلۡمُؤۡمِنُونَ وَلِیَقُولَ ٱلَّذِینَ فِی قُلُوبِهِم مَّرَضٞ وَٱلۡکَٰفِرُونَ مَاذَآ أَرَادَ ٱللَّهُ بِهَٰذَا مَثَلٗاۚ کَذَٰلِکَ یُضِلُّ ٱللَّهُ مَن یَشَآءُ وَیَهۡدِی مَن یَشَآءُۚ وَمَا یَعۡلَمُ جُنُودَ رَبِّکَ إِلَّا هُوَۚ وَمَا هِیَ إِلَّا ذِکۡرَىٰ لِلۡبَشَرِ ٣١ کَلَّا وَٱلۡقَمَرِ ٣٢ وَٱلَّیۡلِ إِذۡ أَدۡبَرَ ٣٣ وَٱلصُّبۡحِ إِذَآ أَسۡفَرَ ٣٤ إِنَّهَا لَإِحۡدَى ٱلۡکُبَرِ ٣٥ نَذِیرٗا لِّلۡبَشَرِ ٣٦ لِمَن شَآءَ مِنکُمۡ أَن یَتَقَدَّمَ أَوۡ یَتَأَخَّرَ ٣٧ کُلُّ نَفۡسِۢ بِمَا کَسَبَتۡ رَهِینَةٌ ٣٨ إِلَّآ أَصۡحَٰبَ ٱلۡیَمِینِ ٣٩ فِی جَنَّٰتٖ یَتَسَآءَلُونَ ٤٠ عَنِ ٱلۡمُجۡرِمِینَ ٤١ مَا سَلَکَکُمۡ فِی سَقَرَ ٤٢ قَالُواْ لَمۡ نَکُ مِنَ ٱلۡمُصَلِّینَ ٤٣ وَلَمۡ نَکُ نُطۡعِمُ ٱلۡمِسۡکِینَ ٤٤ وَکُنَّا نَخُوضُ مَعَ ٱلۡخَآئِضِینَ ٤٥ وَکُنَّا نُکَذِّبُ بِیَوۡمِ ٱلدِّینِ ٤٦ حَتَّىٰٓ أَتَىٰنَا ٱلۡیَقِینُ ٤٧﴾
هرآیینه وى تأمّل کرد و اندازه مقرّر نمود. ﴿18﴾پس لعنت باد او را! چگونه اندازه کرد؟. ﴿19﴾باز دگر لعنت باد بر او! چگونه اندازه کرد؟. ﴿20﴾باز در نگریست. ﴿21﴾باز روى ترش کرد و پیشانى در هم کشید. ﴿22﴾باز پشت گردانید و تکبر کرد [1217]. ﴿23﴾پس گفت: نیست این قرآن، مگر جادویى که از ساحران نقل کرده میشود. ﴿24﴾نیست این قرآن مگر کلام آدمى. ﴿25﴾خواهم درآورد او را به دوزخ. ﴿26﴾و چه چیز مطّلع کرد تو را که چیست دوزخ؟. ﴿27﴾باقى نمیگذارد و ترک نمىکند. ﴿28﴾سوزنده است آدمیان را. ﴿29﴾بر دوزخ موکلاند نوزده کس [1218]. ﴿30﴾و نساختیم موکلانِ دوزخ، مگر فرشتگان را و نساختهایم شمار ایشان را مگر بلا در حق کافران، تا یقین کنند اهل کتاب و تا زیاده شوند مسلمانان در ایمان خود و تا شک نکنند اهل کتاب و مسلمانان و تا بگویند آنانکه در دل ایشان بیمارى است و کافران: چه چیز اراده کرده است خدا به این داستان؟ همچنین گمراه میکند خدا هر که را خواهد و راه مىنماید هر که را خواهد و نمىداند لشکر پروردگار تو را مگر او، تبارک و تعالى و نیست این، مگر پندى براى بنى آدم. ﴿31﴾نى! نى! قسم به ماه! . ﴿32﴾و قسم به شب چون پشت گرداند! . ﴿33﴾و قسم به صبح چون روشن شود! . ﴿34﴾هرآیینه دوزخ یکى از چیزهاى بزرگ است. ﴿35﴾ترساننده بنى آدم را. ﴿36﴾ترساننده است براى هر که خواهد از شما که پیشتر آید یا بازپس ماند. ﴿37﴾هر شخصى به آنچه کرد در گرو است. ﴿38﴾مگر اهل سعادت. ﴿39﴾در بوستانها باشند سؤال کنند ﴿40﴾از گناهکاران. ﴿41﴾چه چیز در آورد شما را به دوزخ؟. ﴿42﴾گویند: نبودیم از نمازگزارندگان. ﴿43﴾و طعام نمیدادیم فقیر را. ﴿44﴾و به آنکار درمىآمدیم با درآیندگان. ﴿45﴾و دروغ مىشمردیم روز جزا را. ﴿46﴾تا وقتى که آمد به ما موت. ﴿47﴾
﴿فَمَا تَنفَعُهُمۡ شَفَٰعَةُ ٱلشَّٰفِعِینَ ٤٨ فَمَا لَهُمۡ عَنِ ٱلتَّذۡکِرَةِ مُعۡرِضِینَ ٤٩ کَأَنَّهُمۡ حُمُرٞ مُّسۡتَنفِرَةٞ ٥٠ فَرَّتۡ مِن قَسۡوَرَةِۢ ٥١ بَلۡ یُرِیدُ کُلُّ ٱمۡرِیٕٖ مِّنۡهُمۡ أَن یُؤۡتَىٰ صُحُفٗا مُّنَشَّرَةٗ ٥٢ کَلَّاۖ بَل لَّا یَخَافُونَ ٱلۡأٓخِرَةَ ٥٣ کَلَّآ إِنَّهُۥ تَذۡکِرَةٞ ٥٤ فَمَن شَآءَ ذَکَرَهُۥ ٥٥ وَمَا یَذۡکُرُونَ إِلَّآ أَن یَشَآءَ ٱللَّهُۚ هُوَ أَهۡلُ ٱلتَّقۡوَىٰ وَأَهۡلُ ٱلۡمَغۡفِرَةِ ٥٦ ﴾
پس سود ندهد ایشان را شفاعت شفاعت کنندگان. ﴿48﴾پس چیست ایشان را از پند روىگردان شده؟. ﴿49﴾گویا ایشان خران رم کردهاند. ﴿50﴾که گریخته باشند از شیرى. ﴿51﴾بلکه مىخواهد هر شخصى از ایشان که داده شود نامههاى گشاده [1219]. ﴿52﴾نى! نى! بلکه نمىترسند از آخرت. ﴿53﴾نى! نى! هرآیینه قرآن پندست. ﴿54﴾پس هر که خواهد، بخواند آن را. ﴿55﴾و یاد نمىکنند بندگان، مگر وقتى که خواسته باشد خدا، اوست سزاوار آنکه از وى بترسند و اوست سزاوار آنکه بیامرزد. ﴿56﴾
بسم الله الرحمن الرحیم
﴿ وَٱلۡمُرۡسَلَٰتِ عُرۡفٗا ١ فَٱلۡعَٰصِفَٰتِ عَصۡفٗا ٢ وَٱلنَّٰشِرَٰتِ نَشۡرٗا ٣ فَٱلۡفَٰرِقَٰتِ فَرۡقٗا ٤ فَٱلۡمُلۡقِیَٰتِ ذِکۡرًا ٥ عُذۡرًا أَوۡ نُذۡرًا ٦ إِنَّمَا تُوعَدُونَ لَوَٰقِعٞ ٧ فَإِذَا ٱلنُّجُومُ طُمِسَتۡ ٨ وَإِذَا ٱلسَّمَآءُ فُرِجَتۡ ٩ وَإِذَا ٱلۡجِبَالُ نُسِفَتۡ ١٠ وَإِذَا ٱلرُّسُلُ أُقِّتَتۡ ١١ لِأَیِّ یَوۡمٍ أُجِّلَتۡ ١٢ لِیَوۡمِ ٱلۡفَصۡلِ ١٣ وَمَآ أَدۡرَىٰکَ مَا یَوۡمُ ٱلۡفَصۡلِ ١٤ وَیۡلٞ یَوۡمَئِذٖ لِّلۡمُکَذِّبِینَ ١٥ أَلَمۡ نُهۡلِکِ ٱلۡأَوَّلِینَ ١٦ ثُمَّ نُتۡبِعُهُمُ ٱلۡأٓخِرِینَ ١٧ کَذَٰلِکَ نَفۡعَلُ بِٱلۡمُجۡرِمِینَ ١٨ وَیۡلٞ یَوۡمَئِذٖ لِّلۡمُکَذِّبِینَ ١٩﴾
به نام خداوند بخشندۀ مهربان
قسم به بادهاى فرستاده شده به وجه نیک! . ﴿1﴾پس قسم به بادهاى تند و زنده به طریق شدّت! . ﴿2﴾پس قسم به بادهاى منتشر کنندۀ ابر به پراکندن! . ﴿3﴾پس قسم به بادهاى از هم جدا کنندۀ ابر به پاره پاره نمودن! . ﴿4﴾پس قسم به جماعات فرشتگان فرود آرندۀ وحى! . ﴿5﴾براى دفع عذر و براى ترسانیدن. ﴿6﴾هرآیینه آنچه وعده داده میشود شما را، البته بودنی است. ﴿7﴾پس وقتى که ستارهها بىنور کرده شود. ﴿8﴾و وقتى که آسمان شکافته شود. ﴿9﴾وقتى که کوهها پاره پاره نموده آید. ﴿10﴾و وقتى که پیغامبران را به میعادى معین جمع کرده شود [1229]. ﴿11﴾براى کدام روز پیغامبران را موقوف داشته شد؟. ﴿12﴾براى روز فیصل کردن. ﴿13﴾و چه چیز خبر داد تو را که چیست روز فیصل کردن؟. ﴿14﴾واى آن روز دروغ شمارندگان را!. ﴿15﴾آیا هلاک نکردهایم نخستیان را؟. ﴿16﴾بعد از آن در پى ایشان آریم پسینیان را. ﴿17﴾همچنین مىکنیم با گناهکاران. ﴿18﴾واى آن روز دروغ شمارندگان را! . ﴿19﴾
﴿أَلَمۡ نَخۡلُقکُّم مِّن مَّآءٖ مَّهِینٖ ٢٠ فَجَعَلۡنَٰهُ فِی قَرَارٖ مَّکِینٍ ٢١ إِلَىٰ قَدَرٖ مَّعۡلُومٖ ٢٢ فَقَدَرۡنَا فَنِعۡمَ ٱلۡقَٰدِرُونَ ٢٣ وَیۡلٞ یَوۡمَئِذٖ لِّلۡمُکَذِّبِینَ ٢٤ أَلَمۡ نَجۡعَلِ ٱلۡأَرۡضَ کِفَاتًا ٢٥ أَحۡیَآءٗ وَأَمۡوَٰتٗا ٢٦ وَجَعَلۡنَا فِیهَا رَوَٰسِیَ شَٰمِخَٰتٖ وَأَسۡقَیۡنَٰکُم مَّآءٗ فُرَاتٗا ٢٧ وَیۡلٞ یَوۡمَئِذٖ لِّلۡمُکَذِّبِینَ ٢٨ ٱنطَلِقُوٓاْ إِلَىٰ مَا کُنتُم بِهِۦ تُکَذِّبُونَ ٢٩ ٱنطَلِقُوٓاْ إِلَىٰ ظِلّٖ ذِی ثَلَٰثِ شُعَبٖ ٣٠ لَّا ظَلِیلٖ وَلَا یُغۡنِی مِنَ ٱللَّهَبِ ٣١ إِنَّهَا تَرۡمِی بِشَرَرٖ کَٱلۡقَصۡرِ ٣٢ کَأَنَّهُۥ جِمَٰلَتٞ صُفۡرٞ ٣٣ وَیۡلٞ یَوۡمَئِذٖ لِّلۡمُکَذِّبِینَ ٣٤ هَٰذَا یَوۡمُ لَا یَنطِقُونَ ٣٥ وَلَا یُؤۡذَنُ لَهُمۡ فَیَعۡتَذِرُونَ ٣٦ وَیۡلٞ یَوۡمَئِذٖ لِّلۡمُکَذِّبِینَ ٣٧ هَٰذَا یَوۡمُ ٱلۡفَصۡلِۖ جَمَعۡنَٰکُمۡ وَٱلۡأَوَّلِینَ ٣٨ فَإِن کَانَ لَکُمۡ کَیۡدٞ فَکِیدُونِ ٣٩ وَیۡلٞ یَوۡمَئِذٖ لِّلۡمُکَذِّبِینَ ٤٠ إِنَّ ٱلۡمُتَّقِینَ فِی ظِلَٰلٖ وَعُیُونٖ ٤١ وَفَوَٰکِهَ مِمَّا یَشۡتَهُونَ ٤٢ کُلُواْ وَٱشۡرَبُواْ هَنِیَٓٔۢا بِمَا کُنتُمۡ تَعۡمَلُونَ ٤٣ إِنَّا کَذَٰلِکَ نَجۡزِی ٱلۡمُحۡسِنِینَ ٤٤ وَیۡلٞ یَوۡمَئِذٖ لِّلۡمُکَذِّبِینَ ٤٥ کُلُواْ وَتَمَتَّعُواْ قَلِیلًا إِنَّکُم مُّجۡرِمُونَ ٤٦ وَیۡلٞ یَوۡمَئِذٖ لِّلۡمُکَذِّبِینَ ٤٧ وَإِذَا قِیلَ لَهُمُ ٱرۡکَعُواْ لَا یَرۡکَعُونَ ٤٨ وَیۡلٞ یَوۡمَئِذٖ لِّلۡمُکَذِّبِینَ ٤٩ فَبِأَیِّ حَدِیثِۢ بَعۡدَهُۥ یُؤۡمِنُونَ ٥٠ ﴾
آیا نیافریدهایم شما را از آب محقّر؟. ﴿20﴾پس نهادیم آن آب را در جاى مضبوط. ﴿21﴾تا اندازۀ معین. ﴿22﴾پس اندازه کردیم، پس نیکو اندازهکنندهگانیم ما. ﴿23﴾واى آن روز دروغ شمارندگان را! . ﴿24﴾آیا نساختهایم زمین را جمع کنندۀ آدمیان؟. ﴿25﴾جمع کند زندگان را و مردگان را. ﴿26﴾و آفریدیم در زمین کوههاى بلند و نوشانیدیم شما را آب شیرین. ﴿27﴾واى آن روز دروغ شمارندگان را!. ﴿28﴾[گفته شود:] بروید به سوى چیزیکه آن را دروغ مىشمردید. ﴿29﴾[گفته شود:] بروید به سوى سایۀ صاحب سه شعبه. ﴿30﴾نه سایه سرد باشد و نه کفایت کند از گرمى آتش. ﴿31﴾هرآیینه آن آتش مىافکند شررها مانند کوشک. ﴿32﴾گویا آن شررها شتران زرد است. ﴿33﴾واى آن روز دروغ شمارندگان را! . ﴿34﴾این روز، روزى است که سخن نگویند. ﴿35﴾و نه دستورى داده شود ایشان را تا عذر تقریر نمایند. ﴿36﴾واى آن روز دروغ شمارندگان را! . ﴿37﴾این روز، روزِ فیصل کردن است. جمع کردیم شما را با پیشینیان. ﴿38﴾پس اگر شما را حیله هست، بدسگالى کنید در حق من. ﴿39﴾واى آن روز دروغ شمارندگان را!. ﴿40﴾هرآیینه متقیان در زیر سایهها باشند و در چشمهها. ﴿41﴾و در میوهها از جنسى که رغبت کنند. ﴿42﴾[بگوییم:] بخورید و بنوشید، خوردن و نوشیدن گوارا به سبب آنچه میکردید. ﴿43﴾هرآیینه همچنین جزا میدهیم نیکوکاران را. ﴿44﴾واى آن روز دروغ شمارندگان را!. ﴿45﴾ای دروغ شمارندگان! بخورید و بهرهمند باشید اندکى، هرآیینه شما گناهکارید. ﴿46﴾واى آن روز دروغ شمارندگان را! . ﴿47﴾و چون گفته شود ایشان را: نماز گزارید، نماز نمىگذارند. ﴿48﴾واى آن روز دروغ شمارندگان را! . ﴿49﴾پس به کدام سخن بعد از قرآن ایمان خواهند آورد؟. ﴿50﴾
[1181] مترجم گوید: آن مثل است کافر و مؤمن را، والله اعلم. [1182] یعنی سیاه کرده شود. [1183] یعنی سنت خدا آن است که مردم بد اصل غالباً متّصف به این صفاب رذیله باشند. [1184] کنایت است از رسواکردن. [1185] یعنی آتش درگرفت. [1186] یعنی این بوستان دیگر است، بوستان ما نیست. [1187] یعنی رجوع به خدا کنید. [1188] در صحیحین است و لفظ حدیث از بخاری است که ابو سعید خدری سروایت میکند از رسول اللهجکه شنید او را که میفرمودند که روز قیامت ظاهر نماید پروردگار ما سابق خود را پس سجدهکنان افتند تمام اهل ایمان از مرد و زن و سجده نتواند کسی که در دنیا به جهت ریا و سمعه سجده میکرد. پس کوشش میکند که سجده کند، ولی به آن قادر نمیشود، زیراکه پشت او یک طبق مثل تخته راست میشود. [1189] یعنی یونس÷. [1190] لیکن رحمت در رسید و بدحال نشد. [1191] و این کنایه است از شدت عداوت ایشان. [1192] مترجم گوید: ظاهر نزدیک بنده آن است که معنی آیت است عقوبتِ ثابت، چیست آن عقوبتِ ثابت و هر چیز مطلع ساخت تو را که چیست آن عقوبتِ ثابت، بعد از آن چند عقوبتِ گذشته را بیان فرمود. [1193] مترجم گوید: عادت سیاف آن است که دست راست اسیر را به دست چب خود بگیرد و شمشیر به گردن او حواله کند، لهذا به این اسلوب گفته شد. [1194] یعنی عقوبت ما را. [1195] یعنی گفتند: ﴿وَیَقُولُونَ مَتَىٰ هَٰذَا ٱلۡوَعۡدُ إِن کُنتُمۡ صَٰدِقِینَ ٢﴾ [1196] یعنی جبرئیل÷. [1197] یعنی از منی. [1198] یعنی به رؤسای کفار. [1199] و این پنج بت بودند. [1200] مترجم گوید: روزی که آن حضرتجنماز صبح بیرون مکه میخواندند، جماعتی از جن آن را استماع کردند و ایمان آوردند، خدای تعالی از ایمان ایشان و گفتگوی ایشان با قوم خود درین سوره خبر داد تا قوله: ﴿وَأَلَّوِ ٱسۡتَقَٰمُواْ﴾والله اعلم. [1201] اشارت است به آنکه در جاهلیت چون به جایی فرود میآمدند، میگفتند: «أعوذ بسید هذا الوادی من سفهاء قومه». [1202] یعنی پیغامبر نفرستد. [1203] یعنی برای شنیدن کلام ملائکه. [1204] یعنی ارزانی میشد و قحط نمیآمد. [1205] یعنی محمدج. [1206] یعنی از حرص بر استماع قرآن. [1207] یعنی تا تبلیغ در خارج متحقق گردد، زیرا که آن علم است، والله اعلم. [1208] مترجم گوید: در ابتدای اسلام، خدای تعالی قیام لیل بر آن حضرتجو بر مسلمانان مؤکد گردانید و چون این معنی برایشان نهایت دشوار آمد، بعد یک سال رخصت نازل فرمود. ﴿إِنَّ رَبَّکَ یَعۡلَمُ﴾إلى آخر السورۀ تا هرکه خواهد قیام کند و هرکه خواهد نکند و هر قدر که خواهد بخواند، والله اعلم. [1209] یعنی به سبب هیبت وحی. [1210] یعنی اگر شبها نکنی گناه نباشد، والله اعلم. [1211] یعنی دعوت کفار به اسلام. [1212] یعنی مواظبت نمیتوانید کرد. [1213] یعنی صرف مال کنید در جهاد به توقع ثواب آخرت، والله اعلم. [1214] مترجم گوید: این آیت بعد یک سال نازل شد و آن حضرتجدر همین سوره لاحق کردند، به جهت مناسبت ولهذا با سائر سور در اسلوب نمیماند، والله اعلم. [1215] یعنی از هیبت وحی. [1216] یعنی هدیه بردن به رئیسی تاوی زیاده از قیمت هدیه رعایت کند، از اخلاق رذیله است. [1217] مترجم گوید: این تصویر است حال کافر را که خدای تعالی او را نعمتها داده باشد و او مصرّ باشد بر «کَفَرَ و عَبَسَ و بَسَرَ ثُمّ اَدْبَرَ واستَکْبَرَ» تصویر حال تأمل و تردداست، والله اعلم. [1218] مترجم گوید: این آیت اشارت است به شبهه کفار در عدد تسعه عشر. آن حضرتجآن را در همین سوره لاحق فرمودند به جهت مناسبت و لهذا با سائر سور نمیماند در اسلوب، والله اعلم. [1219] یعنی میگویند باید که کتاب بر هریک نازل شود. [1220] که آدمی البته مبعوث خواهد شد. [1221] یعنی آمدنی است. [1222] مثل صدقۀ جاریه و علم باقی. [1223] مترجم گوید: چون جبرئیل پیش آن حضرتجوحی آوردی، آن حضرتجبه حفظ آن اهتمام تمام فرمودی و هم به حضور جبرئیل قبل انقضای وحی، تکرار نمودی، تا از خاطر مبارک نرود. خدای تعالی به این معنی اشارت فرمود. [1224] مترجم گوید: ظاهر نزدیک بنده آن است که معنای آیت چنین باشد: هرآئینه وعده لازم است بر ما جمع کردن قرآن در مصاحف وحفظ وقرآئت آن عصراً بعد عصرٍ و ایضاح به تفسیر معانی آن خدای تعالی بر دست شیخینبجمع آن کرده در هر زمانی قاریان را توفیق داد که حافظ شوند، به تجوید بخوانند و در هر زمانی مفسران را توفیق داد که در تفسیر آن سعی نمایند، والله اعلم. [1225] یعنی در پای حرکت نماند. [1226] یعنی منی مرد و منی زن و خون حیض از حالی به حالی میگردانیدیمش. [1227] مراد میدارم از کافور چشمه. [1228] یعنی جدولی از آن هرجاکه خواهند ببرند، والله اعلم. [1229] متحقق گردد آنچه متحقق شدنی است.
بسم الله الرحمن الرحیم
﴿ هَلۡ أَتَىٰ عَلَى ٱلۡإِنسَٰنِ حِینٞ مِّنَ ٱلدَّهۡرِ لَمۡ یَکُن شَیۡٔٗا مَّذۡکُورًا ١ إِنَّا خَلَقۡنَا ٱلۡإِنسَٰنَ مِن نُّطۡفَةٍ أَمۡشَاجٖ نَّبۡتَلِیهِ فَجَعَلۡنَٰهُ سَمِیعَۢا بَصِیرًا ٢ إِنَّا هَدَیۡنَٰهُ ٱلسَّبِیلَ إِمَّا شَاکِرٗا وَإِمَّا کَفُورًا ٣ إِنَّآ أَعۡتَدۡنَا لِلۡکَٰفِرِینَ سَلَٰسِلَاْ وَأَغۡلَٰلٗا وَسَعِیرًا ٤ إِنَّ ٱلۡأَبۡرَارَ یَشۡرَبُونَ مِن کَأۡسٖ کَانَ مِزَاجُهَا کَافُورًا ٥﴾
به نام خداوند بخشندۀ مهربان
هرآیینه آمده است بر آدمى مدتى از زمان که نبود چیزى ذکر کرده شده. ﴿1﴾هرآیینه ما آفریدیم آدمى را از یک پارۀ منى در هم آمیخته از چند چیز، پس ساختیمش شنوای بینا [1226]. ﴿2﴾هرآیینه ما دلالت کردیم آدمى را بر راه خود شکر گوینده یا ناسپاس دارنده. ﴿3﴾هرآیینه ما آماده ساختهایم براى کافران زنجیرها و طوقها و آتش افروخته. ﴿4﴾هرآیینه نیکوکاران مىنوشند از پیالۀ شراب که آمیزش وى آب چشمۀ کافور باشد [1227]. ﴿5﴾
﴿عَیۡنٗا یَشۡرَبُ بِهَا عِبَادُ ٱللَّهِ یُفَجِّرُونَهَا تَفۡجِیرٗا ٦ یُوفُونَ بِٱلنَّذۡرِ وَیَخَافُونَ یَوۡمٗا کَانَ شَرُّهُۥ مُسۡتَطِیرٗا ٧ وَیُطۡعِمُونَ ٱلطَّعَامَ عَلَىٰ حُبِّهِۦ مِسۡکِینٗا وَیَتِیمٗا وَأَسِیرًا ٨ إِنَّمَا نُطۡعِمُکُمۡ لِوَجۡهِ ٱللَّهِ لَا نُرِیدُ مِنکُمۡ جَزَآءٗ وَلَا شُکُورًا ٩ إِنَّا نَخَافُ مِن رَّبِّنَا یَوۡمًا عَبُوسٗا قَمۡطَرِیرٗا ١٠ فَوَقَىٰهُمُ ٱللَّهُ شَرَّ ذَٰلِکَ ٱلۡیَوۡمِ وَلَقَّىٰهُمۡ نَضۡرَةٗ وَسُرُورٗا ١١ وَجَزَىٰهُم بِمَا صَبَرُواْ جَنَّةٗ وَحَرِیرٗا ١٢ مُّتَّکِِٔینَ فِیهَا عَلَى ٱلۡأَرَآئِکِۖ لَا یَرَوۡنَ فِیهَا شَمۡسٗا وَلَا زَمۡهَرِیرٗا ١٣ وَدَانِیَةً عَلَیۡهِمۡ ظِلَٰلُهَا وَذُلِّلَتۡ قُطُوفُهَا تَذۡلِیلٗا ١٤ وَیُطَافُ عَلَیۡهِم بَِٔانِیَةٖ مِّن فِضَّةٖ وَأَکۡوَابٖ کَانَتۡ قَوَارِیرَا۠ ١٥ قَوَارِیرَاْ مِن فِضَّةٖ قَدَّرُوهَا تَقۡدِیرٗا ١٦ وَیُسۡقَوۡنَ فِیهَا کَأۡسٗا کَانَ مِزَاجُهَا زَنجَبِیلًا ١٧ عَیۡنٗا فِیهَا تُسَمَّىٰ سَلۡسَبِیلٗا ١٨ ۞وَیَطُوفُ عَلَیۡهِمۡ وِلۡدَٰنٞ مُّخَلَّدُونَ إِذَا رَأَیۡتَهُمۡ حَسِبۡتَهُمۡ لُؤۡلُؤٗا مَّنثُورٗا ١٩ وَإِذَا رَأَیۡتَ ثَمَّ رَأَیۡتَ نَعِیمٗا وَمُلۡکٗا کَبِیرًا ٢٠ عَٰلِیَهُمۡ ثِیَابُ سُندُسٍ خُضۡرٞ وَإِسۡتَبۡرَقٞۖ وَحُلُّوٓاْ أَسَاوِرَ مِن فِضَّةٖ وَسَقَىٰهُمۡ رَبُّهُمۡ شَرَابٗا طَهُورًا ٢١ إِنَّ هَٰذَا کَانَ لَکُمۡ جَزَآءٗ وَکَانَ سَعۡیُکُم مَّشۡکُورًا ٢٢ إِنَّا نَحۡنُ نَزَّلۡنَا عَلَیۡکَ ٱلۡقُرۡءَانَ تَنزِیلٗا ٢٣ فَٱصۡبِرۡ لِحُکۡمِ رَبِّکَ وَلَا تُطِعۡ مِنۡهُمۡ ءَاثِمًا أَوۡ کَفُورٗا ٢٤ وَٱذۡکُرِ ٱسۡمَ رَبِّکَ بُکۡرَةٗ وَأَصِیلٗا ٢٥﴾
چشمهای که مىآشامند از آن بندگان مقرّب خدا، روان کنند آن را روان کردنى [1228]. ﴿6﴾وفا میکنند به نذر و میترسند از روزی که مشقت آن فاش باشد. ﴿7﴾و میدهند طعام با وجود احتیاج به آن، فقیر را و یتیم را و زندانى را. ﴿8﴾میگویند: جز این نیست که طعام میدهیم شما را براى ذات خدا، نمىطلبیم از شما مزدى و نه شکرى. ﴿9﴾هرآیینه ما مىترسیم از پروردگار خود روزِ ترش روی نهایت سخت. ﴿10﴾پس نگاه داشت ایشان را خدا از سختى آن روز و رسانید ایشان را تازگى و خوشحالى. ﴿11﴾و جزا داد ایشان را به مقابلۀ صبر ایشان بوستان و جامۀ ابریشمى. ﴿12﴾تکیه زده باشند آنجا بر تختها. نبینند آنجا گرمى آفتاب را و نه سرماى تند را. ﴿13﴾و نزدیک شده باشد بر ایشان سایههاى آن بوستان و سهل الحصول کرده شود میوههای آن، سهل کردنى. ﴿14﴾و آمدوشد کرده شود بر ایشان به آوندهایى از نقره و با جامهایى که باشند آبگینهها. ﴿15﴾[مراد میدارم] آبگینهها از نقره، اندازه کرده باشند ساقیان آن را اندازه کردنى. ﴿16﴾و نوشانیده شود ایشان را در آنجا جام شرابى که هست آمیزش آن، آب چشمه زنجبیل. ﴿17﴾که چشمهای است که در بهشت که نام آن نهاده میشود سلسبیل. ﴿18﴾و آمدوشد کنند بر ایشان نوجوانان جاویدان. چون بینى ایشان را، پندارى که ایشان مرواریدند از رشته افشانند شده. ﴿19﴾و چون نگاه کنى آنجا، ببینى نعمت فراوان و پادشاهىِ بزرگ. ﴿20﴾بالاى ایشان باشد جامههاى سبز از دیبای نازک و نیز بالاى ایشان باشند دیبای لک و زیور پوشانیده شود ایشان را دستوانهها از نقره و بنوشاند ایشان را پروردگار ایشان شراب نهایت پاک. ﴿21﴾هرآیینه این نعمت هست شما را جزای اعمال و هست سعى شما قبول کرده شده. ﴿22﴾هرآیینه ما فرود آوردیم بر تو قرآن را فرود آوردنى. ﴿23﴾پس شکیبایى کن بر حکم پروردگار خود و فرمان مبر از زمرۀ بنى آدم، گناهکاری را یا ناسپاس داری را. ﴿24﴾و یاد کن نام پروردگار خود صبح و شام. ﴿25﴾
﴿وَمِنَ ٱلَّیۡلِ فَٱسۡجُدۡ لَهُۥ وَسَبِّحۡهُ لَیۡلٗا طَوِیلًا ٢٦ إِنَّ هَٰٓؤُلَآءِ یُحِبُّونَ ٱلۡعَاجِلَةَ وَیَذَرُونَ وَرَآءَهُمۡ یَوۡمٗا ثَقِیلٗا ٢٧ نَّحۡنُ خَلَقۡنَٰهُمۡ وَشَدَدۡنَآ أَسۡرَهُمۡۖ وَإِذَا شِئۡنَا بَدَّلۡنَآ أَمۡثَٰلَهُمۡ تَبۡدِیلًا ٢٨ إِنَّ هَٰذِهِۦ تَذۡکِرَةٞۖ فَمَن شَآءَ ٱتَّخَذَ إِلَىٰ رَبِّهِۦ سَبِیلٗا ٢٩ وَمَا تَشَآءُونَ إِلَّآ أَن یَشَآءَ ٱللَّهُۚ إِنَّ ٱللَّهَ کَانَ عَلِیمًا حَکِیمٗا ٣٠ یُدۡخِلُ مَن یَشَآءُ فِی رَحۡمَتِهِۦۚ وَٱلظَّٰلِمِینَ أَعَدَّ لَهُمۡ عَذَابًا أَلِیمَۢا ٣١﴾
و بعض ساعات شب نمازگزار براى او و به پاکى یاد کن او را وقت دراز شب. ﴿26﴾هرآیینه این کافران رغبت مىکنند به دنیا و ترک مىکنند پسِ پشت خود روز گران را. ﴿27﴾ما آفریدیم ایشان را و محکم کردیم رگِ ایشان را و چون خواهیم، عوض آریم قومى مانند ایشان به طریق بدل کردن. ﴿28﴾هرآیینه این پند است، پس هر که خواهد بگیرد به سوى پروردگار خود راه را. ﴿29﴾و نمىخواهید مگر وقتى که خواهد خدا، هرآیینه خدا هست دانای با حکمت. ﴿30﴾داخل میکند هر که را خواهد در رحمت خود و براى ستمکاران آماده کرده است عقوبتى درد دهنده. ﴿31﴾
بسم الله الرحمن الرحیم
﴿عَمَّ یَتَسَآءَلُونَ ١ عَنِ ٱلنَّبَإِ ٱلۡعَظِیمِ ٢ ٱلَّذِی هُمۡ فِیهِ مُخۡتَلِفُونَ ٣ کَلَّا سَیَعۡلَمُونَ ٤ ثُمَّ کَلَّا سَیَعۡلَمُونَ ٥ أَلَمۡ نَجۡعَلِ ٱلۡأَرۡضَ مِهَٰدٗا ٦ وَٱلۡجِبَالَ أَوۡتَادٗا ٧ وَخَلَقۡنَٰکُمۡ أَزۡوَٰجٗا ٨ وَجَعَلۡنَا نَوۡمَکُمۡ سُبَاتٗا ٩ وَجَعَلۡنَا ٱلَّیۡلَ لِبَاسٗا ١٠ وَجَعَلۡنَا ٱلنَّهَارَ مَعَاشٗا ١١ وَبَنَیۡنَا فَوۡقَکُمۡ سَبۡعٗا شِدَادٗا ١٢ وَجَعَلۡنَا سِرَاجٗا وَهَّاجٗا ١٣ وَأَنزَلۡنَا مِنَ ٱلۡمُعۡصِرَٰتِ مَآءٗ ثَجَّاجٗا ١٤ لِّنُخۡرِجَ بِهِۦ حَبّٗا وَنَبَاتٗا ١٥ وَجَنَّٰتٍ أَلۡفَافًا ١٦ إِنَّ یَوۡمَ ٱلۡفَصۡلِ کَانَ مِیقَٰتٗا ١٧ یَوۡمَ یُنفَخُ فِی ٱلصُّورِ فَتَأۡتُونَ أَفۡوَاجٗا ١٨ وَفُتِحَتِ ٱلسَّمَآءُ فَکَانَتۡ أَبۡوَٰبٗا ١٩ وَسُیِّرَتِ ٱلۡجِبَالُ فَکَانَتۡ سَرَابًا ٢٠ إِنَّ جَهَنَّمَ کَانَتۡ مِرۡصَادٗا ٢١ لِّلطَّٰغِینَ مََٔابٗا ٢٢ لَّٰبِثِینَ فِیهَآ أَحۡقَابٗا ٢٣ لَّا یَذُوقُونَ فِیهَا بَرۡدٗا وَلَا شَرَابًا ٢٤ إِلَّا حَمِیمٗا وَغَسَّاقٗا ٢٥ جَزَآءٗ وِفَاقًا ٢٦ إِنَّهُمۡ کَانُواْ لَا یَرۡجُونَ حِسَابٗا ٢٧ وَکَذَّبُواْ بَِٔایَٰتِنَا کِذَّابٗا ٢٨ وَکُلَّ شَیۡءٍ أَحۡصَیۡنَٰهُ کِتَٰبٗا ٢٩ فَذُوقُواْ فَلَن نَّزِیدَکُمۡ إِلَّا عَذَابًا ٣٠﴾
به نام خداوند بخشندۀ مهربان
از چه چیز کافران با یکدیگر سؤال مىکنند؟. ﴿1﴾[آرى سؤال مىکنند.] از خبرى بزرگ. ﴿2﴾که ایشان در آن اختلاف دارند [1230]. ﴿3﴾نى! نى! خواهند دانست. ﴿4﴾باز میگوییم: نى! نى! خواهند دانست. ﴿5﴾آیا نساختهایم زمین را فرشى؟. ﴿6﴾و نساختهایم کوهها را میخها؟. ﴿7﴾و آفریدیم شما را نر و ماده. ﴿8﴾و ساختیم خواب شما را راحتى. ﴿9﴾و ساختیم شب را پرده. ﴿10﴾و ساختیم روز را وقت طلب معیشت. ﴿11﴾و بنا کردیم بالاى شما هفت آسمان محکم. ﴿12﴾و آفریدیم چراغى درخشنده [1231]. ﴿13﴾و فرود آوردیم از ابرها آب ریزان. ﴿14﴾تا برآریم به سبب آن آب، دانه و گیاه را. ﴿15﴾و بوستانهاى درهم پیچیده. ﴿16﴾هرآیینه روز فیصل کردن هست، وقت معین. ﴿17﴾روزی که دمیده شود در صور، پس بیایید گروه گروه شده. ﴿18﴾و شکافته شود آسمان، پس باشد دروازه دروازه. ﴿19﴾و روان گرده آید کوهها را، پس باشند مانند سراب. ﴿20﴾هرآیینه دوزخ است انتظار کننده. ﴿21﴾سرکشان را هست مرجع ایشان را. ﴿22﴾در آیند به دوزخ اقامت کنندگانند در آنجا مدتهاى دراز. ﴿23﴾نچشند آنجا خنکى را و نه هیچ آشامیدنى را. ﴿24﴾مگر آب گرم را و زرد آب را. ﴿25﴾جزا داده شدند، جزاى موافق. ﴿26﴾هرآیینه ایشان توقع نمىداشتند حساب را. ﴿27﴾و تکذیب میکردند آیات ما را به دروغ داشتن. ﴿28﴾و هر چیزی را ضبط کردیم به طریق نوشتن. ﴿29﴾پس بچشید، پس زیاده نخواهیم داد شما را مگر عقوبت. ﴿30﴾
﴿إِنَّ لِلۡمُتَّقِینَ مَفَازًا ٣١ حَدَآئِقَ وَأَعۡنَٰبٗا ٣٢ وَکَوَاعِبَ أَتۡرَابٗا ٣٣ وَکَأۡسٗا دِهَاقٗا ٣٤ لَّا یَسۡمَعُونَ فِیهَا لَغۡوٗا وَلَا کِذَّٰبٗا ٣٥ جَزَآءٗ مِّن رَّبِّکَ عَطَآءً حِسَابٗا ٣٦ رَّبِّ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِ وَمَا بَیۡنَهُمَا ٱلرَّحۡمَٰنِۖ لَا یَمۡلِکُونَ مِنۡهُ خِطَابٗا ٣٧ یَوۡمَ یَقُومُ ٱلرُّوحُ وَٱلۡمَلَٰٓئِکَةُ صَفّٗاۖ لَّا یَتَکَلَّمُونَ إِلَّا مَنۡ أَذِنَ لَهُ ٱلرَّحۡمَٰنُ وَقَالَ صَوَابٗا ٣٨ ذَٰلِکَ ٱلۡیَوۡمُ ٱلۡحَقُّۖ فَمَن شَآءَ ٱتَّخَذَ إِلَىٰ رَبِّهِۦ مََٔابًا ٣٩ إِنَّآ أَنذَرۡنَٰکُمۡ عَذَابٗا قَرِیبٗا یَوۡمَ یَنظُرُ ٱلۡمَرۡءُ مَا قَدَّمَتۡ یَدَاهُ وَیَقُولُ ٱلۡکَافِرُ یَٰلَیۡتَنِی کُنتُ تُرَٰبَۢا ٤٠﴾
هرآیینه متقیان را مطلبیابى باشد. ﴿31﴾بوستانها باشد و درختان انگور باشد. ﴿32﴾و زنان دوشیزه هم عمر با یکدگر باشند. ﴿33﴾و پیاله به شراب پر کرده باشد. ﴿34﴾نشنوند آنجا سخن بیهوده را و نه دروغ شمردن را ﴿35﴾جزا داده شد، عطا نموده شد، حساب کرده شد از جانب پروردگار تو. ﴿36﴾پروردگار آسمانها و زمین و آنچه ما بین اینهاست، خداى بخشاینده، نتواند از هیبت وى سخن گفتن. ﴿37﴾روزی که بایستد فرشتۀ روح نام و سایر فرشتگان نیز صف زده، سخن نگویند: حاضران محشر مگر کسی که دستورى داده باشد او را خدا و گفته باشد سخن درست [1232]. ﴿38﴾این روز متحقق است، پس هر که خواهد بگیرد به سوى پروردگار خود مرجع. ﴿39﴾هرآیینه ما ترسانیدیم شما را از عذاب نزدیک آینده، روزی که ببیند آدمى آنچه پیش فرستاده بود دو دست وى و بگوید کافر: اى کاش من خاک بودمى! . ﴿40﴾
بسم الله الرحمن الرحیم
﴿ عَبَسَ وَتَوَلَّىٰٓ ١ أَن جَآءَهُ ٱلۡأَعۡمَىٰ ٢ وَمَا یُدۡرِیکَ لَعَلَّهُۥ یَزَّکَّىٰٓ ٣ أَوۡ یَذَّکَّرُ فَتَنفَعَهُ ٱلذِّکۡرَىٰٓ ٤ أَمَّا مَنِ ٱسۡتَغۡنَىٰ ٥ فَأَنتَ لَهُۥ تَصَدَّىٰ ٦ وَمَا عَلَیۡکَ أَلَّا یَزَّکَّىٰ ٧ وَأَمَّا مَن جَآءَکَ یَسۡعَىٰ ٨ وَهُوَ یَخۡشَىٰ ٩ فَأَنتَ عَنۡهُ تَلَهَّىٰ ١٠ کَلَّآ إِنَّهَا تَذۡکِرَةٞ ١١ فَمَن شَآءَ ذَکَرَهُۥ ١٢ فِی صُحُفٖ مُّکَرَّمَةٖ ١٣ مَّرۡفُوعَةٖ مُّطَهَّرَةِۢ ١٤ بِأَیۡدِی سَفَرَةٖ ١٥ کِرَامِۢ بَرَرَةٖ ١٦ قُتِلَ ٱلۡإِنسَٰنُ مَآ أَکۡفَرَهُۥ ١٧ مِنۡ أَیِّ شَیۡءٍ خَلَقَهُۥ ١٨ مِن نُّطۡفَةٍ خَلَقَهُۥ فَقَدَّرَهُۥ ١٩ ثُمَّ ٱلسَّبِیلَ یَسَّرَهُۥ ٢٠ ثُمَّ أَمَاتَهُۥ فَأَقۡبَرَهُۥ ٢١ ثُمَّ إِذَا شَآءَ أَنشَرَهُۥ ٢٢ کَلَّا لَمَّا یَقۡضِ مَآ أَمَرَهُۥ ٢٣ فَلۡیَنظُرِ ٱلۡإِنسَٰنُ إِلَىٰ طَعَامِهِۦٓ ٢٤ أَنَّا صَبَبۡنَا ٱلۡمَآءَ صَبّٗا ٢٥ ثُمَّ شَقَقۡنَا ٱلۡأَرۡضَ شَقّٗا ٢٦ فَأَنۢبَتۡنَا فِیهَا حَبّٗا ٢٧ وَعِنَبٗا وَقَضۡبٗا ٢٨ وَزَیۡتُونٗا وَنَخۡلٗا ٢٩ وَحَدَآئِقَ غُلۡبٗا ٣٠ وَفَٰکِهَةٗ وَأَبّٗا ٣١ مَّتَٰعٗا لَّکُمۡ وَلِأَنۡعَٰمِکُمۡ ٣٢ فَإِذَا جَآءَتِ ٱلصَّآخَّةُ ٣٣ یَوۡمَ یَفِرُّ ٱلۡمَرۡءُ مِنۡ أَخِیهِ ٣٤ وَأُمِّهِۦ وَأَبِیهِ ٣٥ وَصَٰحِبَتِهِۦ وَبَنِیهِ ٣٦ لِکُلِّ ٱمۡرِیٕٖ مِّنۡهُمۡ یَوۡمَئِذٖ شَأۡنٞ یُغۡنِیهِ ٣٧ وُجُوهٞ یَوۡمَئِذٖ مُّسۡفِرَةٞ ٣٨ ضَاحِکَةٞ مُّسۡتَبۡشِرَةٞ ٣٩ وَوُجُوهٞ یَوۡمَئِذٍ عَلَیۡهَا غَبَرَةٞ ٤٠ تَرۡهَقُهَا قَتَرَةٌ ٤١ أُوْلَٰٓئِکَ هُمُ ٱلۡکَفَرَةُ ٱلۡفَجَرَةُ ٤٢﴾
به نام خداوند بخشندۀ مهربان
روى ترش کرد و اعراض نمود! . ﴿1﴾به سبب آنکه بیامد پیش او نابینا [1240]. ﴿2﴾و چه چیز خبردار کرد تو را، شاید وى پاک مىشد. ﴿3﴾یا پند مىشنید، پس نفع میدادش آن پند شنیدن. ﴿4﴾اما کسی که توانگر است. ﴿5﴾پس تو به سوى او اقبال میکنى. ﴿6﴾و زیان نیست بر تو در آنکه پاک نشود. ﴿7﴾و اما کسی که بیامد پیش تو شتابان. ﴿8﴾از خداى خود ترسان.﴿9﴾پس تو از وى غفلت میکنى. ﴿10﴾نى! نى! هرآیینه این آیات قرآن پند است. ﴿11﴾پس هر که خواهد یاد کند قرآن را. ﴿12﴾هرآیینه قرآن ثبت است در نامههاى گرامى.﴿13﴾بلند قدر پاک کرده شده. ﴿14﴾به دستهای نویسندگان. ﴿15﴾بزرک منش نیکوکردار [1241]. ﴿16﴾لعنت کرده شده آدمى را! چه ناسپاسدار است! . ﴿17﴾از چه چیز آفریدش. ﴿18﴾از نطفۀ منى آفریدش، پس اندازه معین کردش. ﴿19﴾باز راه برآمد، آسان نمودش. ﴿20﴾باز بمیراندش، پس در گور کردش.﴿21﴾باز وقتى که خواست، زنده ساختش. ﴿22﴾نى! نى! به عمل نیاورد آنچه فرمودش. ﴿23﴾پس باید که در نگرد آدمى به سوى طعام خود. ﴿24﴾به سوى آنکه ما ریختیم آب را ریختنى.﴿25﴾باز شکافتیم زمین را شکافتنى. ﴿26﴾پس رویانیدیم در آن دانه را. ﴿27﴾و انگور و سبزیها را. ﴿28﴾و زیتون را و درخت خرما را. ﴿29﴾و باغها را که درختان بسیار دارد. ﴿30﴾و میوه را و علف دواب را. ﴿31﴾براى منفعت شما و چهارپایان شما. ﴿32﴾پس وقتى که بیاید آواز سخت. ﴿33﴾روزى که بگریزد مرد از برادر خود. ﴿34﴾و از مادر خود و از پدر خود. ﴿35﴾و از زن خود و از فرزندان خود. ﴿36﴾هر مردى را از ایشان آن روز شغلی است که کفایت میکندش. ﴿37﴾یک پاره روها آن روز روشن باشند. ﴿38﴾خندان و شادمان باشند. ﴿39﴾و یک پاره روها آن روز بر آن غبار باشد. ﴿40﴾غالب آید بر وى تاریکى. ﴿41﴾این جماعت، ایشانند کافرانِ بدکاران. ﴿42﴾