ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 |
مکی است؛ ترتیب آن 70؛ شمار آیات آن 44
بِسۡمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحۡمَٰنِ ٱلرَّحِیمِ
﴿سَأَلَ سَآئِلُۢ بِعَذَابٖ وَاقِعٖ ١﴾.
درخواستکنندهای از کافران، عذاب حقتعالی را بر خود و قومش خواستار شد. عذاب الهی در آتش دوزخ بر آنان رسیدنی است، پس از چه رو در دنیا به وقوع آن عجله میکنند؟!
﴿لِّلۡکَٰفِرِینَ لَیۡسَ لَهُۥ دَافِعٞ ٢﴾.
این عذاب سخت، برای کافران وعده داده شده و ثابت است؛ یعنی از جانب خداوند متعال کسی وظیفه داده نشده تا از وقوعش جلوگیری کند و هیچ کسی برای رد کردنش مأمور نشده است.
﴿مِّنَ ٱللَّهِ ذِی ٱلۡمَعَارِجِ ٣﴾.
این عذاب از جانب حقتعالی است و از بلندی و شکوه برخوردار است. این آیه به عظَمت قهر، بلندی مرتبه و قوّت فرمان اوتعالی دلالت میکند.
﴿تَعۡرُجُ ٱلۡمَلَٰٓئِکَةُ وَٱلرُّوحُ إِلَیۡهِ فِی یَوۡمٖ کَانَ مِقۡدَارُهُۥ خَمۡسِینَ أَلۡفَ سَنَةٖ ٤﴾.
فرشتگان و جبرئیل علیه السلام در روزی که اندازهاش پنجاه هزار سال از سالهای دنیاست به سوی حقتعالی بالا میروند. این همان روز قیامت است که بر مؤمن به مانند وقت یک نماز فرض میگذرد.
﴿فَٱصۡبِرۡ صَبۡرٗا جَمِیلًا ٥﴾.
ای پیامبر! در برابر اذیت کافران صبر نما؛ طوری که از اذیت آنان ناآرام نباشی، مأیوس نگردی و شکایتی نداشته باشی.
﴿إِنَّهُمۡ یَرَوۡنَهُۥ بَعِیدٗا٦﴾.
هر آینه کافران عذاب روز حساب را دور میپندارند؛ یعنی که آن را واقع ناشدنی میدانند و بدان ایمان ندارند.
﴿وَنَرَىٰهُ قَرِیبٗا ٧﴾.
امّا ما روز حساب را واقعشدنی و نزدیک میبینیم؛ چنانکه به ناچار واقع میشود و در آن شکی نیست، پدید آمدنش قریب آمده و وقوع آن نزدیک است.
﴿یَوۡمَ تَکُونُ ٱلسَّمَآءُ کَٱلۡمُهۡلِ٨﴾.
آنگاه که قیامت بر پا شود، آسمان سیلان میکند؛ همچنان که کنجارۀ روغن از گرمی ذوب شود و از هول سیلان کند.
﴿وَتَکُونُ ٱلۡجِبَالُ کَٱلۡعِهۡنِ ٩﴾.
در آن هنگام کوهها مانند پشم ندّافی شدهای میگردد که وزنش باز آن را مانند غباری در هوا پراگنده ساخته باشد.
﴿وَلَا یَسَۡٔلُ حَمِیمٌ حَمِیمٗا ١٠﴾.
در روز قیامت هیچ خویشاوندی از خویشاوندیش نمیپرسد و به سرنوشت دیگری اعتنایی ندارد. هر که به خویشتن مشغول است و گرفتاریاش او را از دیگران بازمیدارد.
﴿یُبَصَّرُونَهُمۡۚ یَوَدُّ ٱلۡمُجۡرِمُ لَوۡ یَفۡتَدِی مِنۡ عَذَابِ یَوۡمِئِذِۢ بِبَنِیهِ ١١﴾.
آنان را به چشمان خویش میبینند و به دلهای خود میشناسند؛ با وجود آن هیچکس توان ندارد به دیگری نفعی برساند، شناساییها از بین رفته و قرابتها باطل شده است. در آن روز شخص کافر آرزو میبرد که کاش برای نجات خویش از عذاب روز قیامت فرزندانش را که از همه مردم به نزدش محبوبتر اند فدیه دهد. امّا هول دشواریها این دوستی را از بین برده است و این کار بسیار بعید است.
﴿وَصَٰحِبَتِهِۦ وَأَخِیهِ١٢﴾.
شخصی کافر آرزو میبرد کاش برای نجاتش از عذاب همسرش را با وجود محبّت، دوستی و مهربانیی که به او دارد –امّا ترس او را فراموشکار ساخته است- فدیه بدهد. همچنان اراده دارد برادرش را با وجود رابطۀ قرابتش فدیه دهد.
﴿وَفَصِیلَتِهِ ٱلَّتِی تُٔۡوِیهِ ١٣﴾.
کافر آرزو میبرد ای کاش برای رهایی از عذاب، خانوادهاش را که در آن پرورده شده و قبیلهاش را که در آن رشد نموده فدیه دهد، امّا حسبها و نسبها از میان رفته است.
﴿وَمَن فِی ٱلۡأَرۡضِ جَمِیعٗا ثُمَّ یُنجِیهِ ١٤﴾.
همچنان آرزو دارد همه موجودات روی زمین اعم از انسانها و دیگر چیزها را فدیه دهد تا از عذاب نجات یابد؛ یعنی تنها نفسش در نزد او ارزشمند است نه دیگر چیزها.
﴿کَلَّآۖ إِنَّهَا لَظَىٰ ١٥﴾.
امّا واقعیت چنان نیست که آرزو میبرد، بلکه ناچار باید به آتشی که از شدّت سوزندگیاش شعلهور است و اهل خود را در هم میشکند داخل شود.
﴿نَزَّاعَةٗ لِّلشَّوَىٰ ١٦﴾.
از شدّت سوزندگیاش پوست روی و دست را بیرون میکشد و اطراف بدن را بریان میکند تا جسم مانند ذغال میشود.
﴿تَدۡعُواْ مَنۡ أَدۡبَرَ وَتَوَلَّىٰ ١٧﴾.
کسی را صدا میزند و به کمک میخواهد که از ایمان و طاعت خداوند رحمن رو گشتاندهاند، از شیطان پیروی کردهاند و در دنیا و خواهشهای آن فرو رفتهاند.
﴿وَجَمَعَ فَأَوۡعَىٰٓ ١٨﴾.
مال و ثروت را جمع آورده است، امّا حقّ خداوند عزوجل را منع کرده، ذخیرهاش کرده و خدمتگار آن شده، برای تحصیلش وقت خویش را صرف کرده و به خاطرش از طاعات باز مانده است.
﴿۞إِنَّ ٱلۡإِنسَٰنَ خُلِقَ هَلُوعًا ١٩﴾.
یقیناً انسان با طبیعتی حریص و طمعکار آفریده شده است؛ طوری که حرصی شدید دارد و تعلّقش به دنیا مستحکم است.
﴿إِذَا مَسَّهُ ٱلشَّرُّ جَزُوعٗا ٢٠﴾.
آنگاه که امر ناخوشایندی به او برسد بسیار ناآرام میشود و چون به ضرری گرفتار شود سخت تأسّف مینماید؛ یعنی توان صبر بر سختیها را ندارد و ضررها را تحمّل کرده نمیتواند.
﴿وَإِذَا مَسَّهُ ٱلۡخَیۡرُ مَنُوعًا ٢١﴾.
و آنگاه که مال و ثروتی فراچنگ میآورد از دیگران بازمیدارد؛ یعنی صدقه نمیدهد و احسان نمیکند. آری! طبیعت انسانی است که به چیزهای دست یافته طعمکار است و چون چیزی از او خواسته شود بخل میورزد.
﴿إِلَّا ٱلۡمُصَلِّینَ ٢٢﴾.
مگر کسانی که به اقامۀ نماز میپردازند و به ادای نماز در وقتهایش محافظت مینمایند که نماز ایشان را بر سخاوت کمک میکند و صبر و قناعت میبخشد.
﴿ٱلَّذِینَ هُمۡ عَلَىٰ صَلَاتِهِمۡ دَآئِمُونَ ٢٣﴾.
ایشان که بر اقامۀ نماز مداومت دارند، هیچ امری از ادای نماز مصروفشان نمیسازد، دلهایشان معلّق به مساجد است و نماز روشنی چشمشان است.
﴿وَٱلَّذِینَ فِیٓ أَمۡوَٰلِهِمۡ حَقّٞ مَّعۡلُومٞ ٢٤﴾.
و کسانی که در مالهایشان بخش شناخته شدهای وجود دارد؛ یعنی زکاتی که فرض است و آن را با خوشنودی خاطر و تسلیم به فرمان الهی ادا مینمایند.
﴿لِّلسَّآئِلِ وَٱلۡمَحۡرُومِ ٢٥﴾.
آن را برای مستحقّی که طلب کند یا استغنا جوید، طعمکار باشد یا قناعت پیشه باشد عطا مینمایند؛ یعنی مالشان به سایل و مستغنی به مصرف رسد.
﴿وَٱلَّذِینَ یُصَدِّقُونَ بِیَوۡمِ ٱلدِّینِ ٢٦﴾.
کسانی که به روز قیامت باور دارند، از اینرو به اوامر الهی عمل میکنند، از نواهیاش اجتناب میورزند و با اعمال نیکو برای آن روز آمادگی میگیرند.
﴿وَٱلَّذِینَ هُم مِّنۡ عَذَابِ رَبِّهِم مُّشۡفِقُونَ ٢٧﴾.
کسانی که از عذاب الله تعالی ترسناکاند، خویشتن را از مکر اوتعالی در امان نمیدانند، مجازاتش را بیارزش نمیشمارند و برای نجات از آن به انجام طاعات و پرهیز از گناهان اقدام میکنند.
﴿إِنَّ عَذَابَ رَبِّهِمۡ غَیۡرُ مَأۡمُونٖ ٢٨﴾.
یقیناً هیچ مؤمنی خو را از عذاب خداوند عزوجل در امان نمیداند، بلکه ترسناک است و از آن حذر میکند؛ زیرا به وقوعش باور دارد. امّا شخص بدکار خویشتن را از عذاب مأمون میداند و اعمال بد را انجام میدهد.
﴿وَٱلَّذِینَ هُمۡ لِفُرُوجِهِمۡ حَٰفِظُونَ ٢٩﴾.
کسانی که از ترس خداوند سبحان دامان خویش را از بیعفّتی و حرام حفظ میکنند و از زناکاری نگه میدارند.
﴿إِلَّا عَلَىٰٓ أَزۡوَٰجِهِمۡ أَوۡ مَا مَلَکَتۡ أَیۡمَٰنُهُمۡ فَإِنَّهُمۡ غَیۡرُ مَلُومِینَ ٣٠﴾.
مگر به همسران و کنیزان خود که مؤاخذه نمیشوند، بلکه خداوند منّان برایشان روا ساخته است. بدین اساس حلالهای الهی را حلال و محرّماتش را حرام میدانند.
﴿فَمَنِ ٱبۡتَغَىٰ وَرَآءَ ذَٰلِکَ فَأُوْلَٰٓئِکَ هُمُ ٱلۡعَادُونَ ٣١﴾.
کسی که به منظور ارضای نیروی شهوانی وجودش، غیر از همسران و کنیزان دیگری را طلب کند، به محرّمات دست زده و با ارتکاب نواهی از حد گذشته است.
﴿وَٱلَّذِینَ هُمۡ لِأَمَٰنَٰتِهِمۡ وَعَهۡدِهِمۡ رَٰعُونَ ٣٢﴾.
کسانی که به ادای امانتهای الهی مانند حقوق الله عزوجل و حقوق مردم که بر ذمۀشان گذاشته شده میپردازند، پیمانها را حفظ میکنند و نمیشکنند و به عهدها و عقدهایی که میبندند وفا مینمایند.
﴿وَٱلَّذِینَ هُم بِشَهَٰدَٰتِهِمۡ قَآئِمُونَ ٣٣﴾.
کسانی که با راستگویی به ادای شهادتها میپردازند، آن را به حقّانیت ادا میکنند و به خاطر روابط خویشاوندی و یا کینهتوزی با کسی گواهی خویش را نمیپوشند و تغییری در آن وارد نمیکنند.
﴿وَٱلَّذِینَ هُمۡ عَلَىٰ صَلَاتِهِمۡ یُحَافِظُونَ ٣٤﴾.
کسانی که به ادای نمازها به گونۀ مشروع محافظت میکنند، در واجباتش خلل وارد نمیسازند و وقتهایش را ضایع نمینمایند، بلکه آن را در وقت معیّن و به صفت درست ادا مینمایند.
﴿أُوْلَٰٓئِکَ فِی جَنَّٰتٖ مُّکۡرَمُونَ ٣٥﴾.
این گروه که ابرار نیکوکار اند و به صفات پسندیدۀ یادشده موصوف اند، در بهشتهای پر از نعمت با بهرۀ بزرگ و مقام سترگ قرار دارند.
﴿فَمَالِ ٱلَّذِینَ کَفَرُواْ قِبَلَکَ مُهۡطِعِینَ ٣٦﴾.
ای محمّد! کافران را چه شده که با شتاب و گردنهای افراشته به تو رو آوردهاند و با چشمان خویش متعجّبانه ضرر به تو را قصد دارند؟ حال آنکه میدانند آنچه را آوردهای مایۀ تعجّب نیست؛ زیرا حقّانیتش آشکار است.
﴿عَنِ ٱلۡیَمِینِ وَعَنِ ٱلشِّمَالِ عِزِینَ ٣٧﴾.
به طرف راست و چپ تو طور پراگنده جمع میشوند و با تعجّب از آنچه آوردهای از یکدیگر خویش سوال میکنند؛ زیرا با شرک پدران آنان مخالفت دارد.
﴿أَیَطۡمَعُ کُلُّ ٱمۡرِیٕٖ مِّنۡهُمۡ أَن یُدۡخَلَ جَنَّةَ نَعِیمٖ ٣٨﴾.
آیا هر یک از این کافران بدکار طمع دارند که خداوند عزوجل آنان را به بهشت ناز و نعمت داخل نماید، در صورتی که از راه مستقیم مخالفت ورزیدند، به قرآن تکذیب کردند و با پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم به جنگ پرداختند؟!
﴿کَلَّآۖ إِنَّا خَلَقۡنَٰهُم مِّمَّا یَعۡلَمُونَ ٣٩﴾.
واقعیت طوری نیست که طمع میکنند، بلکه بهشت بر آنان حرام شده است. ما آنان را از آب بیارزشی و ناچیزی آفریدهایم و این امر بدون عمل نیکو آنان را شایستۀ دخول به بهشت نمیسازد. از نگاه اصل خود نیز مانند دیگراناند و هیچ امتیازی ندارند.
﴿فَلَآ أُقۡسِمُ بِرَبِّ ٱلۡمَشَٰرِقِ وَٱلۡمَغَٰرِبِ إِنَّا لَقَٰدِرُونَ ٤٠﴾.
حقتعالی به خویشتن که طلوعگاهها و غروبگاههای خورشید، ماه، ستارگان و سیّارگان را آفریده سوگند یاد نموده است که بر آنچه اراده نماید تواناست و هیچ امری او را عاجز ساخته نمیتواند. آری! این مخلوقات به صُنع تازه و آفرینش بزرگش دلالت دارد.
﴿عَلَىٰٓ أَن نُّبَدِّلَ خَیۡرٗا مِّنۡهُمۡ وَمَا نَحۡنُ بِمَسۡبُوقِینَ ٤١﴾.
اوتعالی سوگند یاد نمود که وی قادر است کافران را به قومی بهتر و فرمانبردارتر تبدیل نماید که در نزد خداوند عزوجل از مشرکان که به وی کافر شدند و پیامبرش را تکذیب نمودند مکرّمتر باشند و هیچ کسی نیست که از نزد خداوند عزوجل فراموش شود، یا او را ناتوان سازد، یا از دایرۀ حکمش خارج شود یا خود را از اراده و قضایش محفوظ دارد.
﴿فَذَرۡهُمۡ یَخُوضُواْ وَیَلۡعَبُواْ حَتَّىٰ یُلَٰقُواْ یَوۡمَهُمُ ٱلَّذِی یُوعَدُونَ ٤٢﴾.
ای پیامبر! کافران را رها بگذار تا در باطل فرو روند و در امور دنیا بازی نمایند. گفتار آنان لهو و بیفایده، کردار آنان بیهوده و عمرهای آنان ضایعشدنی است تا وقتی که روز حساب را ملاقات نمایند و در آن روز عذاب را بچشند؛ زیرا جزای آنان در دنیا نیست، بلکه در آخرت است.
﴿یَوۡمَ یَخۡرُجُونَ مِنَ ٱلۡأَجۡدَاثِ سِرَاعٗا کَأَنَّهُمۡ إِلَىٰ نُصُبٖ یُوفِضُونَ ٤٣﴾.
در آن روز از قبرهای خویش شتابان بیرون میشوند و میدوند تا جزایی را که در انتظار آنان است و عذابی را که مهیّا شده است دریابند؛ همچنان که در دنیا به سوی خدایان باطلی که به عبادت آنها میپرداختند شتاب میورزیدند.
﴿خَٰشِعَةً أَبۡصَٰرُهُمۡ تَرۡهَقُهُمۡ ذِلَّةٞۚ ذَٰلِکَ ٱلۡیَوۡمُ ٱلَّذِی کَانُواْ یُوعَدُونَ ٤٤﴾.
هنگامی که کافران آتش دوزخ را معاینه میکنند، چشمهای آنان را خواری فرا میگیرد و ننگ و ذلّت بر آنان مستولی میگردد. این همان روز قیامتی است که در دنیا وعده داده شدند، اما بدان تکذیب و استهزا میکردند و امروز آن را به چشم سر مشاهده میکنند.
سوره معارج
سَأَلَ سَآئِلُۢ بِعَذَابٖ وَاقِعٖ
درخواستکنندهای [به تمسخر] تقاضای عذابی را کرد که وقوعش [در قیامت] حتمی است،
لِّلۡکَٰفِرِینَ لَیۡسَ لَهُۥ دَافِعٞ
[این عذاب،] برای کافران است [و] هیچ دفعکنندهای ندارد.
مِّنَ ٱللَّهِ ذِی ٱلۡمَعَارِجِ
از سوی الله [به وقوع میپیوندد که دارای عُلُو و] صاحبِ مراتب و درجات والاست.
تَعۡرُجُ ٱلۡمَلَـٰٓئِکَةُ وَٱلرُّوحُ إِلَیۡهِ فِی یَوۡمٖ کَانَ مِقۡدَارُهُۥ خَمۡسِینَ أَلۡفَ سَنَةٖ
فرشتگان و روح [= جبرئیل] به سوی او عروج میکنند، در روزی که مقدارش [در مقیاس بشری،] پنجاه هزار سال است.
فَٱصۡبِرۡ صَبۡرٗا جَمِیلًا
پس تو [ای پیامبر، در برابر تمسخرشان] صبرِ نیکو پیشه کن.
إِنَّهُمۡ یَرَوۡنَهُۥ بَعِیدٗا
بیگمان، آنها آن [روز] را دور میبینند
وَنَرَىٰهُ قَرِیبٗا
و ما آن را نزدیک میبینیم.
یَوۡمَ تَکُونُ ٱلسَّمَآءُ کَٱلۡمُهۡلِ
[همان] روزی که آسمان چون مسِ گداخته شود،
وَتَکُونُ ٱلۡجِبَالُ کَٱلۡعِهۡنِ
و کوهها مانند پشم رنگین [متلاشی و پراکنده] شود.
وَلَا یَسۡـَٔلُ حَمِیمٌ حَمِیمٗا
و هیچ دوست صمیمی [و خویشاوندی] از [حال] دوست صمیمی [و خویشاوندش] نمیپرسد.
یُبَصَّرُونَهُمۡۚ یَوَدُّ ٱلۡمُجۡرِمُ لَوۡ یَفۡتَدِی مِنۡ عَذَابِ یَوۡمِئِذِۭ بِبَنِیهِ
[در حالی که] آنان به یکدیگر نشان داده میشوند، گناهکار [دوست دارد و] آرزو میکند که فرزندان خود را در ازای [رهایی] از عذاب آن روز بدهد،
وَصَٰحِبَتِهِۦ وَأَخِیهِ
و [همچنین] زنش و برادرش را
وَفَصِیلَتِهِ ٱلَّتِی تُـٔۡوِیهِ
و قبیلهاش را که [همیشه] به او جا و پناه میداد.
وَمَن فِی ٱلۡأَرۡضِ جَمِیعٗا ثُمَّ یُنجِیهِ
و [همچنین] همۀ کسانی را که روی زمین هستند [فدا کند] تا نجات یابد.
کَلَّآۖ إِنَّهَا لَظَىٰ
[اما] هرگز چنین نیست [که برایش راه نجاتی باشد]! بیگمان، آن شعلههای [آتشِ] سوزان است
نَزَّاعَةٗ لِّلشَّوَىٰ
[که] پوست از سر برمیکَند.
تَدۡعُواْ مَنۡ أَدۡبَرَ وَتَوَلَّىٰ
کسانی را که [به فرمان الله] پشت کردند و [از حق] روی گرداندند، [به سوی خود] فرامیخوانَد.
وَجَمَعَ فَأَوۡعَىٰٓ
و [نیز کسانی را که] اموال را جمعآوری و ذخیره کردند [و حق آن را نپرداختند].
۞إِنَّ ٱلۡإِنسَٰنَ خُلِقَ هَلُوعًا
یقیناً انسان، کمطاقت [و حریص] آفریده شده است.
إِذَا مَسَّهُ ٱلشَّرُّ جَزُوعٗا
هر گاه بدی [و مصیبتی] به او رسد، بیتابی میکند،
وَإِذَا مَسَّهُ ٱلۡخَیۡرُ مَنُوعًا
و هر گاه خوبی به او رسد، بازدارنده [و بخیل] میگردد.
إِلَّا ٱلۡمُصَلِّینَ
مگر نمازگزاران؛
ٱلَّذِینَ هُمۡ عَلَىٰ صَلَاتِهِمۡ دَآئِمُونَ
همان کسانی که بر نمازهایشان همیشه پایداری میکنند.
وَٱلَّذِینَ فِیٓ أَمۡوَٰلِهِمۡ حَقّٞ مَّعۡلُومٞ
و کسانی که در اموالشان، حق [معیّن و] معلومی است
لِّلسَّآئِلِ وَٱلۡمَحۡرُومِ
برای مستمند و محروم؛
وَٱلَّذِینَ یُصَدِّقُونَ بِیَوۡمِ ٱلدِّینِ
و [همان] کسانی که روز جزا را تصدیق میکنند؛
وَٱلَّذِینَ هُم مِّنۡ عَذَابِ رَبِّهِم مُّشۡفِقُونَ
و کسانی که از عذاب پروردگارشان میترسند.
إِنَّ عَذَابَ رَبِّهِمۡ غَیۡرُ مَأۡمُونٖ
[چرا که] بیگمان، از عذاب پروردگارشان نمیتوان ایمن بود.
وَٱلَّذِینَ هُمۡ لِفُرُوجِهِمۡ حَٰفِظُونَ
و کسانی که شرمگاههایشان را نگه میدارند؛
إِلَّا عَلَىٰٓ أَزۡوَٰجِهِمۡ أَوۡ مَا مَلَکَتۡ أَیۡمَٰنُهُمۡ فَإِنَّهُمۡ غَیۡرُ مَلُومِینَ
مگر با همسران و کنیزانی که مالک آنها هستند، که [در این صورت،] سرزنشی بر آنها نیست.
فَمَنِ ٱبۡتَغَىٰ وَرَآءَ ذَٰلِکَ فَأُوْلَـٰٓئِکَ هُمُ ٱلۡعَادُونَ
اما هر کس فراتر از اینها را بخواهد، آنان متجاوزان هستند.
وَٱلَّذِینَ هُمۡ لِأَمَٰنَٰتِهِمۡ وَعَهۡدِهِمۡ رَٰعُونَ
و کسانی که امانتها و پیمانهایشان را رعایت میکنند،
وَٱلَّذِینَ هُم بِشَهَٰدَٰتِهِمۡ قَآئِمُونَ
و کسانی که به شهادتهای خود متعهدند،
وَٱلَّذِینَ هُمۡ عَلَىٰ صَلَاتِهِمۡ یُحَافِظُونَ
و کسانی که بر نمازشان پایداری میکنند.
أُوْلَـٰٓئِکَ فِی جَنَّـٰتٖ مُّکۡرَمُونَ
اینان در باغهای [بهشت] گرامی داشته میشوند.
فَمَالِ ٱلَّذِینَ کَفَرُواْ قِبَلَکَ مُهۡطِعِینَ
پس [ای پیامبر،] کافران را چه شده که به سوی تو میشتابند؟
عَنِ ٱلۡیَمِینِ وَعَنِ ٱلشِّمَالِ عِزِینَ
[و] از راست و چپ، گروهگروه [بر مخالفت تو جمع میشوند و بر تو هجوم میآورند؟]
أَیَطۡمَعُ کُلُّ ٱمۡرِیٕٖ مِّنۡهُمۡ أَن یُدۡخَلَ جَنَّةَ نَعِیمٖ
آیا هر کدام از آنها [با آن اعمال ناپسندش] طمع دارد که در بهشت پرنعمت [الهی] درآورده شود؟
کَلَّآۖ إِنَّا خَلَقۡنَٰهُم مِّمَّا یَعۡلَمُونَ
هرگز چنین نیست! بیگمان، ما آنها را از آنچه [خود] میدانند آفریدهایم.
فَلَآ أُقۡسِمُ بِرَبِّ ٱلۡمَشَٰرِقِ وَٱلۡمَغَٰرِبِ إِنَّا لَقَٰدِرُونَ
به پروردگار مشرقها و مغربها سوگند میخورم که قطعاً ما تواناییم
عَلَىٰٓ أَن نُّبَدِّلَ خَیۡرٗا مِّنۡهُمۡ وَمَا نَحۡنُ بِمَسۡبُوقِینَ
بر اینکه [کسان دیگری] بهتر از اینان را جایگزین کنیم؛ و ما [برای انجام این کار،] درمانده و ناتوان نیستیم.
فَذَرۡهُمۡ یَخُوضُواْ وَیَلۡعَبُواْ حَتَّىٰ یُلَٰقُواْ یَوۡمَهُمُ ٱلَّذِی یُوعَدُونَ
پس [ای پیامبر،] آنان را به حال خود واگذار تا در باطل خود فروروند و بازی کنند، تا به روزی برسند که به آنان وعده داده شده است.
یَوۡمَ یَخۡرُجُونَ مِنَ ٱلۡأَجۡدَاثِ سِرَاعٗا کَأَنَّهُمۡ إِلَىٰ نُصُبٖ یُوفِضُونَ
[همان] روزی که شتابان از قبرها خارج میشوند؛ گویی به سوی بتها [و معبودانشان] میدوند.
خَٰشِعَةً أَبۡصَٰرُهُمۡ تَرۡهَقُهُمۡ ذِلَّةٞۚ ذَٰلِکَ ٱلۡیَوۡمُ ٱلَّذِی کَانُواْ یُوعَدُونَ
[در حالی که] چشمهایشان [از شرم و وحشت] به زیر افتاده و ذلت [و خواری،] آنان را پوشانده است. این همان روزی است که به آنان وعده داده میشد.
Al-Ma‘ārij
مکی و ۴۴ آیه است.
آیهی ۷-۱:
﴿سَأَلَ سَآئِلُۢ بِعَذَابٖ وَاقِعٖ١﴾[المعارج: ۱]. «خواهندهای درخواست عذابی کرد که به وقوع میپیوندند».
﴿لِّلۡکَٰفِرِینَ لَیۡسَ لَهُۥ دَافِعٞ٢﴾[المعارج: ۲]. «و آن برای کافران هیچ بازدارندهای ندارد».
﴿مِّنَ ٱللَّهِ ذِی ٱلۡمَعَارِجِ٣﴾[المعارج: ۳]. «از سوی خداوند صاحب درجات و مقاما (است)».
﴿تَعۡرُجُ ٱلۡمَلَٰٓئِکَةُ وَٱلرُّوحُ إِلَیۡهِ فِی یَوۡمٖ کَانَ مِقۡدَارُهُۥ خَمۡسِینَ أَلۡفَ سَنَةٖ٤﴾[المعارج: ۴]. «فرشتگان و (نیز) روح در روزی که مقدارش پنجاه هزار سال است بهسوی او فرا میروند».
﴿فَٱصۡبِرۡ صَبۡرٗا جَمِیلًا٥﴾[المعارج: ۵]. «پس به صبر نیکو برداری ورز».
﴿إِنَّهُمۡ یَرَوۡنَهُۥ بَعِیدٗا٦﴾[المعارج: ۶]. «آنان آن (روز) را دور میبینند».
﴿وَنَرَىٰهُ قَرِیبٗا٧﴾[المعارج: ۷]. «و ما آنرا نزدیک میبینیم».
خداوند متعال از جهالت و نادانی مخالفان و این که با تمسخر عذاب الهی را به شتاب میطلبند، سخن به میان آورده و با بیان این که آنان میپنداشتند که خدا از عذاب دادن آنها ناتوان است، میفرماید: ﴿سَأَلَ سَآئِلُۢ بِعَذَابٖ وَاقِعٖ١ لِّلۡکَٰفِرِینَ﴾خواهندهای درخواست عذابی برای کافران کرد که به وقوع میپیوندد چون کافران به سبب کفر و عنادشان مستحق آن هستند.
﴿لَیۡسَ لَهُۥ دَافِعٞ٢ مِّنَ ٱللَّهِ ذِی ٱلۡمَعَارِجِ٣﴾[المعارج: ۲-۳]. عذابی که برخی از سرکشان مشرک آنرا به شتاب میطلبند کسی نیست که قبل از آمدنش آن را دور کند و یا بعد از آمدنش آن را برطرف نماید. نضربن حارث قریشی یا کسی دیگر از تکذیب کنندگان دعا کرد و گفت: ﴿ٱللَّهُمَّ إِن کَانَ هَٰذَا هُوَ ٱلۡحَقَّ مِنۡ عِندِکَ فَأَمۡطِرۡ عَلَیۡنَا حِجَارَةٗ مِّنَ ٱلسَّمَآءِ أَوِ ٱئۡتِنَا بِعَذَابٍ أَلِیمٖ﴾[الأنفال: ۳۲]. «بار خدایا! اگر این قرآن حق و از جانب تو است از آسمان بر ما سنگ ببار و یا عذابی دردناک بر ما بیاورد». (پس بدانند که) عذاب حتما از جانب خدا بر آنها خواهد آمد، خداوند یا در دنیا آنها را عذاب میدهد یا عذابشان را برای آخرت ذخیره مینماید. پس اگر آنها خدا را میشناختند و عظمت و گستردگی فرمانروایی او و کمال اسما و صفاتش را میدانستند عذاب را به شتاب نمیطلبیدند و تسلیم و مودب میشدند. بنابراین، خداوند از عظمت خویش سخن گفت، عظمتی که با گفته هی زشت آنها مخالف است و سخنان آنها را نقض میکند. پس فرمود: ﴿ذِی ٱلۡمَعَارِجِ٣ تَعۡرُجُ ٱلۡمَلَٰٓئِکَةُ وَٱلرُّوحُ إِلَیۡهِ﴾این عذاب از سوی خداوندِ صاحب درجات و مراتب است، خداوندی که دارای علو و برتری و شکوه و عظمت است و سائر خلق تحت تدبیر او هستند. خداوندی که فرشتگان بهسوی او بالا میروند چون آنها تحت تدبیر او هستند، و روح نیز بهسوی او بالا میرود.
و این شامل همه ارواح میشود. ارواح نیاکان و ارواح انسانهای بد و این به هنگام مردن است که روح نیکان بهسوی خدا بالا میرود و از این آسمان به آسمان دیگر اجازه عروج داده میشود تا به آسمانی میرسد که خداوند ﻷدر آن است. آنجا روح به خدا درود میگوید و از نزدیک شدن به او بهرهمند میگردد و شادمان میشود و مورد گرامیداشت و بزرگداشت قرار میگیرد.
امّا روح انسانهای فاسق بهسوی آسمان بالا میرود. وقتی به آسمان برسد اجازهی ورود میخواهد، ولی به آن اجازه داده نمیشود و به زمین بازگردانده میشود.
سپس خداوند مسافتی را که در آن فرشتگان و روح بهسوی خدا بالا میروند بیان کرد و فرمود: خداوند اسباب این کار را برای ارواح و فرشتگان آماده کرده و به آنها سرعت داده که در یک روز بهسوی خدا بالا میروند، درحالیکه اگر از ابتدای عروج تا مقصد و ملاء اعلی به صورت عادی پیموده شود پنجاه هزار سال طول میکشد.
پس این پادشاهی سترگ و جهان بزرگِ بالا و پائین و آفرینش و تدبیر به دست خداوند بلندمرتبه والات. و خداوند حالات ظاهری و باطنی و قرارگاه آنها را میداند و از رحمت و احسان خویش آن قدر به آنها رسانده که همه جهانیان را در برگرفته است. و خداوند فرمان تقدیری و حکم شرعی و جزائی خود را بر آنها اجرا نموده است. پس چقدر خوشبخت هستند مردمانی که عظمت خداوند را نمیدانند و قدر او را آنگونه که حق اوست نمیشناسند و با عجله و شتاب عذاب را میطلبند و گمان میبرند که خداوند از انجام چنین کاری ناتوان است.
پاک است خداوند بردبار که به آنها مهلت داده و آنانرا فراموش نمیکند. و آنان خدا را به خشم آوردند امّا در مقابل کارهای زشتشان شکیبایی ورزیده و آنانرا از تنگدستی و روزی فراوان برخوردار کرده است.
این یکی از احتمالات در تفسیر این آیهی کریمه است. پس این عروج و بالا رفتن در دنیا خواهد بود، چون سیاق و عبارت اوّل بر همین دلالت مینماید. و احتمال دارد که این عروج در روز قیامت باشد و خداوند در آن روز از عظمت و شکوه خود چیزی را آشکار میکند که بزرگترین دلیل بر شناخت او باشد، و آن این که مردم عروج فرشتگان و ارواح را که با تدابیر الهی بالا میروند و پائین میآیند مشاهده خواهند کرد.
﴿فِی یَوۡمٖ کَانَ مِقۡدَارُهُۥ خَمۡسِینَ أَلۡفَ سَنَةٖ﴾در روزی که از بس طولانی و سخت است به اندازهی پنجاه هزار سال میباشد، ولی خداوند این روز را برای مومن کم و سبک مینماید.
﴿فَٱصۡبِرۡ صَبۡرٗا جَمِیلًا٥﴾پس بر دعوت دادن قومت صبری نیکو داشته باش به گونهای که خشمگین شدن و رنجور گشتن در این صبر و بردباری نباشد بلکه به فرمان الهی ادامه بده و بندگان را به یگانه دانستن خداوند دعوت کن، و فرمان نبردن و بیعلاقه بودن آنها تو را از ادامه دادن دعوت بازندارد چون در شکیبائی ورزیدن بر این کار خیر فراوانی است.
﴿إِنَّهُمۡ یَرَوۡنَهُۥ بَعِیدٗا٦ وَنَرَىٰهُ قَرِیبٗا٧﴾آنان روز زنده شدن پس از مرگ و قیامت را بعید میدانند که در آن کسانی که خواهان عذاب هستند عذاب میبینند. یعنی آنها حالتی همانند حالت منکر قیامت دارند، با حالت کسیکه بدبختی و مستی بر او غلبه یافته است تا جایی که همهی چیزهایی که پیش رو دارد از قبیل زنده شدن پس از مرگ و حشر را دور میداند، اما خداوند آنرا نزدیک میبیند چون او مهربان و بردبار است و عجله نمیکند و میداند که قطعا آن روز خواهد آمد،و هرآن چه میآید نزدیک است. سپس خداوند هراسهای آن روز و حالات آن را بیان کرد و فرمود:
آیهی ۱۸-۸:
﴿یَوۡمَ تَکُونُ ٱلسَّمَآءُ کَٱلۡمُهۡلِ٨﴾[المعارج: ۸]. «روزی که آسمان مانند مس گداخته میشود».
﴿وَتَکُونُ ٱلۡجِبَالُ کَٱلۡعِهۡنِ٩﴾[المعارج: ۹]. «و کوهها مانند پشم رنگین میشوند».
﴿وَلَا یَسَۡٔلُ حَمِیمٌ حَمِیمٗا١٠﴾[المعارج: ۱۰]. «و هیچ خویشاوندی از (حال) خویشاوندی دیگر نمیپرسد».
﴿یُبَصَّرُونَهُمۡۚ یَوَدُّ ٱلۡمُجۡرِمُ لَوۡ یَفۡتَدِی مِنۡ عَذَابِ یَوۡمِئِذِۢ بِبَنِیهِ١١﴾[المعارج: ۱۱]. «(دوستان و خویشاوندان) به آنان نشان داده میشوند. گناهکار آرزو میکند که فرزندان خود را بلاگردان عذاب آن روز قرار دهد».
﴿وَصَٰحِبَتِهِۦ وَأَخِیهِ١٢﴾[المعارج: ۱۲]. «همچنین همسر و برادرش را».
﴿وَفَصِیلَتِهِ ٱلَّتِی تُٔۡوِیهِ١٣﴾[المعارج: ۱۳]. «و عشیرهاش را که به او پناه میدهد».
﴿وَمَن فِی ٱلۡأَرۡضِ جَمِیعٗا ثُمَّ یُنجِیهِ١٤﴾[المعارج: ۱۴]. «و حتی (آماده است) تمام کسانی را که روی زمین هستند (فدا کند) آنگاه (این کار) او را برهاند».
﴿کَلَّآۖ إِنَّهَا لَظَىٰ١٥﴾[المعارج: ۱۵]. «هرگز، آن آتش سوزان و سراپا شعله است».
﴿نَزَّاعَةٗ لِّلشَّوَىٰ١٦﴾[المعارج: ۱۶]. «پوست بدن را میکند و با خود میبرد».
﴿تَدۡعُواْ مَنۡ أَدۡبَرَ وَتَوَلَّىٰ١٧﴾[المعارج: ۱۷]. «کسی را که پشت کرده و روی گردانده است. فرا میخواند».
﴿وَجَمَعَ فَأَوۡعَىٰٓ١٨﴾[المعارج: ۱۸]. «و (نیز کسی را که) گرد آورد و نگاه داشت».
﴿یَوۡمَ تَکُونُ ٱلسَّمَآءُ کَٱلۡمُهۡلِ٨﴾روز قیامت روزی است که در آن این چیزهای بزرگ به وقوع میپیوندد و آسما از بس که تکه و پاره میگردد و هراس آن را فرا میگیرد مانند مس گداخته میشود. ﴿وَتَکُونُ ٱلۡجِبَالُ کَٱلۡعِهۡنِ٩﴾و کوهها مانند پشم رنگین و حلّاجی شده خواهند شد و بعد از آن به گرد و غباری پراکنده تبدیل میشوند و از بین میروند. وقتی آشفتگی و اضطراب این جرمها و جمادات بزرگ را فرا میگیرد پس در مورد بنده ضعیفی که بار سنگین گناهان را بر دوش میکشد چه گمان میبری؟ آیا نباید دلش از جای درآید و عقلش را از دست بدهد و همه او را فراموش کنند؟ بنابراین فرمود:
﴿وَلَا یَسَۡٔلُ حَمِیمٌ حَمِیمٗا١٠ یُبَصَّرُونَهُمۡ﴾و هیچ دوست و خویشاوندی از حال خویشاوندی دیگر نمیپرسد. خویشاوند خویشاوندش را میبیند اما هرگز به این فکر نمیکند که از حال او جویا شود و نه درباره زندگی و دوستی خودشان سخنی میگویند، بلکه هرکس فقط به فکر خودش است.
﴿یَوَدُّ ٱلۡمُجۡرِمُ لَوۡ یَفۡتَدِی مِنۡ عَذَابِ یَوۡمِئِذِۢ بِبَنِیهِ١١ وَصَٰحِبَتِهِۦ وَأَخِیهِ١٢ وَفَصِیلَتِهِ ٱلَّتِی تُٔۡوِیهِ١٣﴾فرد گناهکار آرزو میکند که کاش میشد برای رهایی از عذاب آن روز فرزندان و همسر و برادر و فامیل و بقیه را فدا سازد، فامیل و قبیلهای که در دنیا یکدیگر را یاری و کمک مینمودند. پس در قیامت هیچکس به کسی دیگر فایدهای نمیرساند و هیچکس شفاعت نمیکند مگر با اجازه خدا.
بلکه مجرمی که مستحق عذاب است اگر همه کسانی را که میشناسد فدا کند، ﴿وَمَن فِی ٱلۡأَرۡضِ جَمِیعٗا ثُمَّ یُنجِیهِ١٤﴾و همه کسانی را که روی زمین هستند فدا نماید تا نجات یابد این کار برایش فایدهای نخواهد داشت.
﴿کَلَّآۖ﴾هیچ چاره و یاوری ندارند، فرمان عذاب بر آنها قطعی شده و سود و فایده خویشاوندان و دوستان از بین رفته است. ﴿إِنَّهَا لَظَىٰ١٥ نَزَّاعَةٗ لِّلشَّوَىٰ١٦﴾این آتش سوزان و سراپا شعله است که پوست اعضای ظاهری و باطنی را میکَنَد.
﴿تَدۡعُواْ مَنۡ أَدۡبَرَ وَتَوَلَّىٰ١٧ وَجَمَعَ فَأَوۡعَىٰٓ١٨﴾دوزخ کسی را بهسوی خود فرا میخواند که از پیروی کردنِ از حق روی برگردانده و اعراض کرده و به آن توجّهی ننموده و اموال و دارائی را روی هم انباشته و آن را نگاهداری نموده است و آنچه را که به سود اوست و آتش را از او دور مینماید از آن انفاق نکرده است. پس آتش دوزخ چنین کسانی را بهسوی خودش فرا میخواند و آماده است تا بر آنان شعله بکشد.
آیهی ۳۵-۱۹:
﴿إِنَّ ٱلۡإِنسَٰنَ خُلِقَ هَلُوعًا١٩﴾[المعارج: ۱۹]. «بهراستی که انسان کم طاعت و ناشکیبا آفریده شده است».
﴿إِذَا مَسَّهُ ٱلشَّرُّ جَزُوعٗا٢٠﴾[المعارج: ۲۰]. «هرگاه به او مصیبت رسد بیتاب و بیقرار میگردد».
﴿وَإِذَا مَسَّهُ ٱلۡخَیۡرُ مَنُوعًا٢١﴾[المعارج: ۲۱]. «و چون خوبی بدو رو کند بخیل میگردد».
﴿إِلَّا ٱلۡمُصَلِّینَ٢٢﴾[المعارج: ۲۲]. «مگر نمازگزاران».
﴿ٱلَّذِینَ هُمۡ عَلَىٰ صَلَاتِهِمۡ دَآئِمُونَ٢٣﴾[المعارج: ۲۳]. «کسانیکه بر نمازشان مداومت و مواظبت دارند».
﴿وَٱلَّذِینَ فِیٓ أَمۡوَٰلِهِمۡ حَقّٞ مَّعۡلُومٞ٢٤﴾[المعارج: ۲۴]. «و کسانیکه در مالهایشان حقّی معیّن است».
﴿لِّلسَّآئِلِ وَٱلۡمَحۡرُومِ٢٥﴾[المعارج: ۲۵]. «برای گدا و محروم».
﴿وَٱلَّذِینَ یُصَدِّقُونَ بِیَوۡمِ ٱلدِّینِ٢٦﴾[المعارج: ۲۶]. «و کسانیکه روز جزا را تصدیق میکنند».
﴿وَٱلَّذِینَ هُم مِّنۡ عَذَابِ رَبِّهِم مُّشۡفِقُونَ٢٧﴾[المعارج: ۲۷]. «و کسانیکه از عذاب پروردگارشان بیمناک و ترسناکند».
﴿إِنَّ عَذَابَ رَبِّهِمۡ غَیۡرُ مَأۡمُونٖ٢٨﴾[المعارج: ۲۸]. «بیگمان عذاب پروردگارشان ایمنی ناپذیر است».
﴿وَٱلَّذِینَ هُمۡ لِفُرُوجِهِمۡ حَٰفِظُونَ٢٩﴾[المعارج: ۲۹]. «و کسانیکه شرمگاههایشان را محافظت میکنند».
﴿إِلَّا عَلَىٰٓ أَزۡوَٰجِهِمۡ أَوۡ مَا مَلَکَتۡ أَیۡمَٰنُهُمۡ فَإِنَّهُمۡ غَیۡرُ مَلُومِینَ٣٠﴾[المعارج: ۳۰]. «مگر بر زنان و کنیزان خود که (در این صورت) سرزنشی برایشان نیست».
﴿فَمَنِ ٱبۡتَغَىٰ وَرَآءَ ذَٰلِکَ فَأُوْلَٰٓئِکَ هُمُ ٱلۡعَادُونَ٣١﴾[المعارج: ۳۱]. «پس هرکس فراتر از این را بجوید آنانند که تجاوزکارند».
﴿وَٱلَّذِینَ هُمۡ لِأَمَٰنَٰتِهِمۡ وَعَهۡدِهِمۡ رَٰعُونَ٣٢﴾[المعارج: ۳۲]. «و کسانیکه آنان امانتها و عهدشان را رعایت میکنند».
﴿وَٱلَّذِینَ هُم بِشَهَٰدَٰتِهِمۡ قَآئِمُونَ٣٣﴾[المعارج: ۳۳]. «و کسانیکه برپا دارندۀ گواهیهایشان هستند».
﴿وَٱلَّذِینَ هُمۡ عَلَىٰ صَلَاتِهِمۡ یُحَافِظُونَ٣٤﴾[المعارج: ۳۴]. «و کسانیکه آنان بر نمازهای خود محافظت میکنند».
﴿أُوْلَٰٓئِکَ فِی جَنَّٰتٖ مُّکۡرَمُونَ٣٥﴾[المعارج: ۳۵]. «اینان در باغهایی گرامی داشته میشوند».
در اینجا طبیعت و صفت آدمی بیان شده که کم طاقت و شکیبا است. ناشکیبایی انسان را اینگونه تفسیر کرد و فرمود: ﴿إِذَا مَسَّهُ ٱلشَّرُّ جَزُوعٗا٢٠﴾اگر به انسان بلایی از قبیل فقر یا بیماری برسد، یا چیزی دوست داشتنی از قبیل مال یا خانواده یا فرزندی را از دست دهد شکیبایی نمیورزد و به تقدیر الهی راضی نمیشود بلکه بیتابی و بیصبری میکند.
﴿وَإِذَا مَسَّهُ ٱلۡخَیۡرُ مَنُوعًا٢١﴾هرگاه نیکی و آسایشی به او برسد بخیل میشود از آنچه که خداوند به او داده است نمیبخشد و شکر خدا را به خاطر نعمتها و احسانش به جای نمیآورد. پس انسان به هنگام زیانمندی و بلا بیتابی و بیقراری میکند و در حالت خوشی و آسایش بخل میورزد.
﴿إِلَّا ٱلۡمُصَلِّینَ٢٢﴾مگر نمازگزارانی که دارای این صفات باشند. آنها هرگاه خیر و خوبی بدیشان برسد خدا را سپاس میگذارند و از نعمتهایی که خداوند به آنها ارزانی کرده است انفاق میکنند.
و هرگاه بدی به آنها برسد صبر میکنند و به پاداش الهی چشم میدوزند. در توصیف نمازگزاران فرمود: ﴿ٱلَّذِینَ هُمۡ عَلَىٰ صَلَاتِهِمۡ دَآئِمُونَ٢٣﴾کسانی که نیازهایشان را در اول وقت و همراه با شرایط و ارکان آن میخوانند و همیشه به این پایبند هستند. و مانند کسی نیستند که نماز نمیخواند یا زمانی نماز میخواند و زمانی دیگر نماز نمیخواند یا به صورت ناقص نماز را انجام میدهد.
﴿وَٱلَّذِینَ فِیٓ أَمۡوَٰلِهِمۡ حَقّٞ مَّعۡلُومٞ٢٤ لِّلسَّآئِلِ وَٱلۡمَحۡرُومِ٢٥﴾و کسانی که در مالهایشان برای کسی که گذایی میکند و برای کسی که چیزی ندارد ولی از مردم طلب نمیکند و کسی نمیداند که او فقیر است سهم مشخصی از زکات و صدقه قرار دادهاند و به این افراد میدهند.
﴿وَٱلَّذِینَ یُصَدِّقُونَ بِیَوۡمِ ٱلدِّینِ٢٦﴾و کسانی که به جزا و زنده شدن پس از مرگ که خدا و پیامبران به آمدن آن خبر دادهاند ایمان میآورند و به آن یقین دارند و خود را برای قیامت آماده میکنند و برای آن میکوشند. و از تصدیق روز جزا تصدیق پیامبران و کتابهایی را که آوردهاند لازم میآید.
﴿وَٱلَّذِینَ هُم مِّنۡ عَذَابِ رَبِّهِم مُّشۡفِقُونَ٢٧﴾و کسانیکه از عذاب پروردگارشان بیمناک و ترسناکند، پس بدین خاطر همه چیزهایی را که آنانرا به عذاب خدا نزدیک میکند رها میکنند. ﴿إِنَّ عَذَابَ رَبِّهِمۡ غَیۡرُ مَأۡمُونٖ٢٨﴾همانا عذاب پروردگارشان همان عذابی است که از آن باید ترسید و پرهیز کرد.
﴿وَٱلَّذِینَ هُمۡ لِفُرُوجِهِمۡ حَٰفِظُونَ٢٩﴾و کسانیکه شرمگاههای خود را پاک نگاه میدارند، و آنرا در جای حرامی چون زنا یا لواط یا آمیزش با زن به هنگام عادت ماهانگی یا آمیزش از راه پشت با همسر به کار نمیبرند. نیز شرمگاههای خود را از این حفاظت میکنند که کسی به آن نگاه کند یا آنرا دست بزند که برایش جایز نیست و نیز وسیلههای حرامی را که انگیزه انجام کار زشت میشود رها میکنند و از آن دوری میگزینند.
﴿إِلَّا عَلَىٰٓ أَزۡوَٰجِهِمۡ أَوۡ مَا مَلَکَتۡ أَیۡمَٰنُهُمۡ فَإِنَّهُمۡ غَیۡرُ مَلُومِینَ٣٠﴾مگر بر زنان و کنیزان خود که در این صورت آنها به خاطر آمیزش و همخوابی با آنان از محلی که جایگاه حاصلخیزی و کشت و زرع است مورد سرزنش قرار نمیگیرند.
﴿فَمَنِ ٱبۡتَغَىٰ وَرَآءَ ذَٰلِکَ﴾و هرکس که به غیر از زن و کنیزش دنبال چیزی دیگر برود، ﴿فَأُوْلَٰٓئِکَ هُمُ ٱلۡعَادُونَ﴾چنین کسانی از آنچه خداوند حلال نموده تجاوز کرده و به آنچه که حرام کرده است روی آوردهاند. این آیه بر حرام بودن نکاح موقت دلالت مینماید چون زنی که به صورت موقت نکاح میشود نه همسر است و نه کنیز.
﴿وَٱلَّذِینَ هُمۡ لِأَمَٰنَٰتِهِمۡ وَعَهۡدِهِمۡ رَٰعُونَ٣٢﴾و کسانیکه برای وفای به عهدهای خود و ادای امانتهایش میکوشند. و این همه امتهایی را شامل میشود که میان بنده و پروردگارش میباشد مانند تکلیفهای پنهانی که کسی جز خدا نمیداند. نیز اموال و رازهایی را که بندگان به صورت امانت به یکدیگر میسپارند در بر میگیرد. همچنین شامل عهدی است که با خدا یا با خلق بسته میشود. عهد و پیمان چیزی است که بنده از آن پرسیده میشود که آیا به آن وفادار بوده یا عهدشکنی و خیانت کرده است؟
﴿وَٱلَّذِینَ هُم بِشَهَٰدَٰتِهِمۡ قَآئِمُونَ٣٣﴾و کسانیکه امانتها و عهدهایشان را رعایت میکنند. یعنی فقط به چیزی گواهی میدهند که آن را میدانند، بدون این که گواهی را کم و کاست ارائه کنند، یا آن را بپوشانند و در ادای شهادت رعایت هیچ خویشاوند و دوستی را نمیکنند و هدفشان از دادن گواهی جلب رضایت خداست. خداوند متعال میفرماید: ﴿وَأَقِیمُواْ ٱلشَّهَٰدَةَ لِلَّهِ﴾[الطلاق: ۲]. «و گواهی را برای خدا بدهید».
﴿یَٰٓأَیُّهَا ٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ کُونُواْ قَوَّٰمِینَ بِٱلۡقِسۡطِ شُهَدَآءَ لِلَّهِ وَلَوۡ عَلَىٰٓ أَنفُسِکُمۡ أَوِ ٱلۡوَٰلِدَیۡنِ وَٱلۡأَقۡرَبِینَ﴾[النساء: ۱۳۵]. «ای کسانیکه ایمان آوردهاید! به داد قیام کنید و برای خداوند شهادت دهید هرچند که به زیان خودتان یا پدر و مادر و یا خویشاوندان باشد». ﴿وَٱلَّذِینَ هُمۡ عَلَىٰ صَلَاتِهِمۡ یُحَافِظُونَ٣٤﴾آنها با مداومت بر نمازهایشان آنها را به بهترین و کاملترین صورت میخوانند، ﴿أُوْلَٰٓئِکَ﴾اینان که دارای چنین صفاتی هستند، ﴿فِی جَنَّٰتٖ مُّکۡرَمُونَ﴾خداوند گرامیشان داشته و از نعمتهای پایدار بهشت آنچه که دلشان میخواهد و چشمها از دیدن آن لذّت میبرند بهرهمندشان کرده است و آنان در بهشت جاودانهاند.
خلاصه مطلب این که خداوند سعادتمندان و اهل خیر را با این صفات کامل و اخلاق و رفتار پسندیده از قبیل انجام عبادتهای بدنی مانند نماز و مواظبت بر آن و اعمال قلبی مانند ترس از خداوند که خواستگاه هر کار خوبی است و عبادات مالی و عقاید مفید و بهترین رفتار با خدا و بندگان توصیف کرده است. آنان با مردم به عدل و انصاف رفتار مینمایند، و حقوق امانتهایشان را ضایع نمیکنند و کاملا پاک دامن هستند.
آیهی ۳۹-۳۶:
﴿فَمَالِ ٱلَّذِینَ کَفَرُواْ قِبَلَکَ مُهۡطِعِینَ٣٦﴾[المعارج: ۳۶]. «پس کافران را چه شده که بهسوی تو شتابان میآیند»؟!.
﴿عَنِ ٱلۡیَمِینِ وَعَنِ ٱلشِّمَالِ عِزِینَ٣٧﴾[المعارج: ۳۷]. «گروه گروه در سمت راست و چپ تو قرای میگیرند».
﴿أَیَطۡمَعُ کُلُّ ٱمۡرِیٕٖ مِّنۡهُمۡ أَن یُدۡخَلَ جَنَّةَ نَعِیمٖ٣٨﴾[المعارج: ۳۸]. «آیا هریک از آنان امیدوارند که به بهشت پرناز و نعمت درآورده شوند»؟.
﴿کَلَّآۖ إِنَّا خَلَقۡنَٰهُم مِّمَّا یَعۡلَمُونَ٣٩﴾[المعارج: ۳۹]. «هرگز، ما آنان را از آنچه میدانند آفریدهایم».
خداوند متعال با بیان سرکشی و فریب خوردن کافران میگوید: ﴿فَمَالِ ٱلَّذِینَ کَفَرُواْ قِبَلَکَ مُهۡطِعِینَ٣٦ عَنِ ٱلۡیَمِینِ وَعَنِ ٱلشِّمَالِ عِزِینَ٣٧﴾کافران را چه شده که شتابان بهسوی تو میآیند و گروهها و دستههای گوناگون هستند و در راست و چپ تو قرار دارند و هریک به آنچه دارند شادمان است؟!.
﴿أَیَطۡمَعُ کُلُّ ٱمۡرِیٕٖ مِّنۡهُمۡ أَن یُدۡخَلَ جَنَّةَ نَعِیمٖ٣٨﴾آیا هریک از ایشان امیدوارند که به بهشت پرناز و نعمت درآورده شوند؟ یعنی چه سبب و دلیلی آنها را به بهشت امیدوار کرده است درحالیکه آنها جز کفر ورزیدن به پروردگار جهانیان عملی برای جهان آخرت پیش نفرستادهاند؟!.
بنابراین فرمود: ﴿کَلَّآۖ﴾قضیه آنگونه و مطابق آرزوهایشان نیست، و نمیتوانند آنچه را که میخواهند با توان و قدرت خویش به دست آورند. ﴿إِنَّا خَلَقۡنَٰهُم مِّمَّا یَعۡلَمُونَ﴾ما آنان را از چیزی آفریدهایم که میدانند. یعنی آنها را از آبی منی آفریدهایم که از میان سینهها و کمر بیرون میآید. پس آنها ناتوان هستند و اختیار هیچ سود و زیانی برای خود ندارند، و اختیار مرگ و زندگی و رستاخیز را ندارند.
آیهی ۴۴-۴۰:
﴿فَلَآ أُقۡسِمُ بِرَبِّ ٱلۡمَشَٰرِقِ وَٱلۡمَغَٰرِبِ إِنَّا لَقَٰدِرُونَ٤٠﴾[المعارج: ۴۰]. «سوگند به پروردگار مغربها و مشرقها که ما توانائیم».
﴿عَلَىٰٓ أَن نُّبَدِّلَ خَیۡرٗا مِّنۡهُمۡ وَمَا نَحۡنُ بِمَسۡبُوقِینَ٤١﴾[المعارج: ۴۱]. «بر آن که بهتر از آنانرا جایگزین کنیم و ما ناتوان نیستیم».
﴿فَذَرۡهُمۡ یَخُوضُواْ وَیَلۡعَبُواْ حَتَّىٰ یُلَٰقُواْ یَوۡمَهُمُ ٱلَّذِی یُوعَدُونَ٤٢﴾[المعارج: ۴۲] «آنانرا به حال خود واگذار تا به باطل خود فرو روند و به بازیچه بنشینند تا آنکه به آن روزشان که وعده داده میشوند برسند».
﴿یَوۡمَ یَخۡرُجُونَ مِنَ ٱلۡأَجۡدَاثِ سِرَاعٗا کَأَنَّهُمۡ إِلَىٰ نُصُبٖ یُوفِضُونَ٤٣﴾[المعارج: ۴۳]. «آن روزی که از گورها شتابان بیرون میشوند گویی آنان بهسوی نشانهای میدوند».
﴿خَٰشِعَةً أَبۡصَٰرُهُمۡ تَرۡهَقُهُمۡ ذِلَّةٞۚ ذَٰلِکَ ٱلۡیَوۡمُ ٱلَّذِی کَانُواْ یُوعَدُونَ٤٤﴾[المعارج: ۴۴]. «درحالیکه چشمانشان به زیر افتاده و خواری و پستی ایشان را فرو بسته است. این است آن روزی که وعده داده شدهاند».
در اینجا خداوند به مشرقها و مغربها خورشید و ماه و ستارگان سوگند یاد میکند چون در این چیزها نشانهای آشکار بر زنده شدن پس از مرگ است. خداوند سوگند میخورد که میتواند خلقت آنها را تغییر دهد بدون اینکه ذاتشان تغییر یابد. همان طور که میفرماید: ﴿وَنُنشِئَکُمۡ فِی مَا لَا تَعۡلَمُونَ﴾[الواقعة: ۶۱]. «و شما را در آنچه نمیدانید پدید میآوریم».
﴿وَمَا نَحۡنُ بِمَسۡبُوقِینَ﴾و هیچکس از ما سبقت نمیگیرد، و اگر بخواهیم او را باز زنده گردانیم از دست ما در نمیرود و ما را ناتوان نمیکند. پس وقتی که زنده شدن پس از مرگ و سزا و جزا ثابت شد و آنها به تکذیب و فرمان نبردن از آیات خدا ادامه دادند، ﴿فَذَرۡهُمۡ یَخُوضُواْ وَیَلۡعَبُواْ﴾آنان را به حال خود واگذار کن تا در گفتههای باطل و عقاید فاسد خود فرو روند و به خود سرگرم شوند و بخورند، بیاشامند و بهرهمند گردند.
﴿حَتَّىٰ یُلَٰقُواْ یَوۡمَهُمُ ٱلَّذِی یُوعَدُونَ﴾تا آن که به آن روزشان برسند که وعده داده میشوند. در آن روز خداوند برایشان شکنجه و عذابی آماده کرده است که سرانجام سرگرمی و فرو رفتن آنها در باطل است. سپس حالت مردم را در روزی که به آنان وعده داده میشود بیان کرد و فرمود: ﴿یَوۡمَ یَخۡرُجُونَ مِنَ ٱلۡأَجۡدَاثِ سِرَاعٗا﴾روزی که دعوت کننده را اجابت میکنند و از گورها بیرون میآیند و شتابان بهسوی ندادهنده میروند.
﴿کَأَنَّهُمۡ إِلَىٰ نُصُبٖ یُوفِضُونَ﴾انگار بهسوی نشانهای میدوند، پس نمیتوانند از فرمان دعوت دهنده سرپیچی کنند، بلکه خوار و مغلوب نزد پروردگار جهانیان میآیند. ﴿خَٰشِعَةً أَبۡصَٰرُهُمۡ تَرۡهَقُهُمۡ ذِلَّةٞ﴾خواری و پریشانی دلهایشان را فرا میگیرد، به همین سبب چشمهایشان به زیر میافتد و مردم از حرکت میایستند و صداها قطع میشود. ﴿ذَٰلِکَ ٱلۡیَوۡمُ ٱلَّذِی کَانُواْ یُوعَدُونَ﴾این حالت و سرنوشت، همان روزی است که وعده داده میشدند و وعده خداوند به طور قطع تحقق میپذیرد و باید به آن وفا شود.
پایان تفسیر سورهی معارج
سورة المعارج - سورة 70 - عدد آیاتها 44
بسم الله الرحمن الرحیم
سَأَلَ سَائِلٌ بِعَذَابٍ وَاقِعٍ
لِّلْکَافِرِینَ لَیْسَ لَهُ دَافِعٌ
مِّنَ اللَّهِ ذِی الْمَعَارِجِ
تَعْرُجُ الْمَلائِکَةُ وَالرُّوحُ إِلَیْهِ فِی یَوْمٍ کَانَ مِقْدَارُهُ خَمْسِینَ أَلْفَ سَنَةٍ
فَاصْبِرْ صَبْرًا جَمِیلا
إِنَّهُمْ یَرَوْنَهُ بَعِیدًا
وَنَرَاهُ قَرِیبًا
یَوْمَ تَکُونُ السَّمَاء کَالْمُهْلِ
وَتَکُونُ الْجِبَالُ کَالْعِهْنِ
وَلا یَسْأَلُ حَمِیمٌ حَمِیمًا
یُبَصَّرُونَهُمْ یَوَدُّ الْمُجْرِمُ لَوْ یَفْتَدِی مِنْ عَذَابِ یَوْمِئِذٍ بِبَنِیهِ
وَصَاحِبَتِهِ وَأَخِیهِ
وَفَصِیلَتِهِ الَّتِی تُؤْویهِ
وَمَن فِی الأَرْضِ جَمِیعًا ثُمَّ یُنجِیهِ
کَلاَّ إِنَّهَا لَظَى
نَزَّاعَةً لِّلشَّوَى
تَدْعُو مَنْ أَدْبَرَ وَتَوَلَّى
وَجَمَعَ فَأَوْعَى
إِنَّ الإِنسَانَ خُلِقَ هَلُوعًا
إِذَا مَسَّهُ الشَّرُّ جَزُوعًا
وَإِذَا مَسَّهُ الْخَیْرُ مَنُوعًا
إِلاَّ الْمُصَلِّینَ
الَّذِینَ هُمْ عَلَى صَلاتِهِمْ دَائِمُونَ
وَالَّذِینَ فِی أَمْوَالِهِمْ حَقٌّ مَّعْلُومٌ
لِّلسَّائِلِ وَالْمَحْرُومِ
وَالَّذِینَ یُصَدِّقُونَ بِیَوْمِ الدِّینِ
وَالَّذِینَ هُم مِّنْ عَذَابِ رَبِّهِم مُّشْفِقُونَ
إِنَّ عَذَابَ رَبِّهِمْ غَیْرُ مَأْمُونٍ
وَالَّذِینَ هُمْ لِفُرُوجِهِمْ حَافِظُونَ
إِلاَّ عَلَى أَزْوَاجِهِمْ أَوْ مَا مَلَکَتْ أَیْمَانُهُمْ فَإِنَّهُمْ غَیْرُ مَلُومِینَ
فَمَنِ ابْتَغَى وَرَاء ذَلِکَ فَأُولَئِکَ هُمُ الْعَادُونَ
وَالَّذِینَ هُمْ لِأَمَانَاتِهِمْ وَعَهْدِهِمْ رَاعُونَ
وَالَّذِینَ هُم بِشَهَادَاتِهِمْ قَائِمُونَ
وَالَّذِینَ هُمْ عَلَى صَلاتِهِمْ یُحَافِظُونَ
أُوْلَئِکَ فِی جَنَّاتٍ مُّکْرَمُونَ
فَمَالِ الَّذِینَ کَفَرُوا قِبَلَکَ مُهْطِعِینَ
عَنِ الْیَمِینِ وَعَنِ الشِّمَالِ عِزِینَ
أَیَطْمَعُ کُلُّ امْرِئٍ مِّنْهُمْ أَن یُدْخَلَ جَنَّةَ نَعِیمٍ
کَلاَّ إِنَّا خَلَقْنَاهُم مِّمَّا یَعْلَمُونَ
فَلا أُقْسِمُ بِرَبِّ الْمَشَارِقِ وَالْمَغَارِبِ إِنَّا لَقَادِرُونَ
عَلَى أَن نُّبَدِّلَ خَیْرًا مِّنْهُمْ وَمَا نَحْنُ بِمَسْبُوقِینَ
فَذَرْهُمْ یَخُوضُوا وَیَلْعَبُوا حَتَّى یُلاقُوا یَوْمَهُمُ الَّذِی یُوعَدُونَ
یَوْمَ یَخْرُجُونَ مِنَ الأَجْدَاثِ سِرَاعًا کَأَنَّهُمْ إِلَى نُصُبٍ یُوفِضُونَ
خَاشِعَةً أَبْصَارُهُمْ تَرْهَقُهُمْ ذِلَّةٌ ذَلِکَ الْیَوْمُ الَّذِی کَانُوا یُوعَدُونَ
سورة معارج
به نام الله بخشندة مهربان
تقاضاکنندهای، تقاضای عذابی وقوع یافتنی کرد. ﴿1﴾ (این عذاب) برای کافران است. هیچ دفعکنندهای ندارد. ﴿2﴾ از سوی الله صاحب مراتب و درجات است. ﴿3﴾ فرشتگان و روح (جبرئیل) به سوی او عروج میکنند، در روزیکه مقدارش پنجاه هزار سال است. ﴿4﴾ پس تو (ای پیامبر!) صبر جمیل پیشه کن. ﴿5﴾ بیگمان آنها آن (روز) را دور میبینند. ﴿6﴾ و ما آن را نزدیک میبینیم. ﴿7﴾ (همان) روزیکه آسمان چون مس گداخته شود. ﴿8﴾ و کوهها مانند پشم رنگین (متلاشی و پراکنده) شود. ﴿9﴾ و هیچ دوست صمیمی (و خویشاوندی) از (حال) دوست صمیمی (و خویشاوند خود) نپرسد. ﴿10﴾
(در حالیکه) آنان به یکدیگر نشان داده میشوند گناهکار (دوست دارد و) آرزو کند خویشتن را از عذاب آن روز باز خرد به فرزندانش. ﴿11﴾ و زنش و برادرش. ﴿12﴾ و قبیلهاش که (همیشه) او را جای و پناه میداد. ﴿13﴾ و همة آنهایی که روی زمین اند (همگی فدا کند) سپس او نجات یابد. ﴿14﴾ (اما) هرگز چنین نیست، بیگمان آن شعلههای (آتش) سوزان است. ﴿15﴾ پوست از سر و صورت بر میکند. ﴿16﴾ کسانی را که (به فرمان الله) پشت کردند و (از حق) روی گرداندند، فرا میخواند. ﴿17﴾ و (نیز کسانی را که) اموال را جمع آوری و ذخیره کردند. (و حق آن را نپرداختند). ﴿18﴾ یقیناً انسان کم طاقت (و حریص) آفریده شده است. ﴿19﴾ هنگامیکه بدی (و مصیبتی) به او رسد، بیتابی میکند. ﴿20﴾ و هنگامیکه خوبی به او رسد، باز دارنده (و بخیل) میشود. ﴿21﴾ مگر نمازگزاران. ﴿22﴾ همان کسانیکه بر نمازهایشان همیشه مداومت میکنند. ﴿23﴾ و کسانیکه در اموالشان حق (معین و) معلومی است. ﴿24﴾ برای گدا و محروم. ﴿25﴾ و کسانیکه روز جزا را تصدیق میکنند. ﴿26﴾ و کسانیکه از عذاب پروردگارشان میترسند. ﴿27﴾ بیگمان از عذاب پروردگارشان در امان نتوانند بود. ﴿28﴾ و کسانیکه شرمگاههایشان را نگه میدارند. ﴿29﴾ مگر با همسران و کنیزانی که مالک آنها هستند که (در این صورت) ملامت و سرزنشی بر آنها نیست. ﴿30﴾ پس هرکس غیر از اینها را بخواهد، آنان متجاوزان هستند. ﴿31﴾ و کسانیکه امانتها و عهدشان را رعایت میکنند. ﴿32﴾ و کسانیکه به شهادتهای خود متعهد هستند. ﴿33﴾ و کسانیکه بر نمازشان محافظت میکنند. ﴿34﴾ اینان در باغهای (بهشت) گرامی داشته میشوند. ﴿35﴾ پس (ای پیامبر!) کافران را چه شده که به سوی تو میشتابند؟ ﴿36﴾ از راست و چپ، گروه گروه (و پراکنده) میشوند؟! ﴿37﴾ آیا هر کدام از آنها (با آن اعمال ناپسندش) طمع دارد که او در بهشت پرنعمت (الهی) درآورده شود؟! ﴿38﴾ هرگز چنین نیست، بیگمان ما آنها را از آنچه (خودشان) میدانند آفریدهایم. ﴿39﴾پس به پروردگار مشرقها و مغربها سوگند میخورم که ما یقیناً قادریم. ﴿40﴾ بر آن که (کسانی دیگر) بهتر از آنها را جایگزین کنیم، و ما (برای این کار) عاجز و ناتوان نیستیم. ﴿41﴾ پس (ای پیامبر!) آنان را به حال خود وا گذار تا در باطل خود فرو روند، و بازی کنند تا به روزیکه به آنها وعده داده شده است برسند. ﴿42﴾ (همان) روزیکه شتابان از قبرها خارج میشوند، گویی به سوی نشانه (و بتها) میدوند. ﴿43﴾ (در حالیکه) چشمهایشان (از شرم و وحشت) به زیر افتاده، و ذلت (و خواری) آنها را پوشانده است. این همان روزی است که به آنها وعده داده میشد. ﴿44﴾
بِسۡمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحۡمَٰنِ ٱلرَّحِیمِ
سَأَلَ سَآئِلُۢ بِعَذَابٖ وَاقِعٖ ١ لِّلۡکَٰفِرِینَ لَیۡسَ لَهُۥ دَافِعٞ ٢ مِّنَ ٱللَّهِ ذِی ٱلۡمَعَارِجِ ٣ تَعۡرُجُ ٱلۡمَلَٰٓئِکَةُ وَٱلرُّوحُ إِلَیۡهِ فِی یَوۡمٖ کَانَ مِقۡدَارُهُۥ خَمۡسِینَ أَلۡفَ سَنَةٖ ٤ فَٱصۡبِرۡ صَبۡرٗا جَمِیلًا ٥ إِنَّهُمۡ یَرَوۡنَهُۥ بَعِیدٗا ٦ وَنَرَىٰهُ قَرِیبٗا ٧ یَوۡمَ تَکُونُ ٱلسَّمَآءُ کَٱلۡمُهۡلِ ٨ وَتَکُونُ ٱلۡجِبَالُ کَٱلۡعِهۡنِ ٩ وَلَا یَسَۡٔلُ حَمِیمٌ حَمِیمٗا ١٠یُبَصَّرُونَهُمۡۚ یَوَدُّ ٱلۡمُجۡرِمُ لَوۡ یَفۡتَدِی مِنۡ عَذَابِ یَوۡمِئِذِۢ بِبَنِیهِ ١١ وَصَٰحِبَتِهِۦ وَأَخِیهِ ١٢ وَفَصِیلَتِهِ ٱلَّتِی تُٔۡوِیهِ ١٣ وَمَن فِی ٱلۡأَرۡضِ جَمِیعٗا ثُمَّ یُنجِیهِ ١٤ کَلَّآۖ إِنَّهَا لَظَىٰ ١٥ نَزَّاعَةٗ لِّلشَّوَىٰ ١٦ تَدۡعُواْ مَنۡ أَدۡبَرَ وَتَوَلَّىٰ ١٧ وَجَمَعَ فَأَوۡعَىٰٓ ١٨ ۞إِنَّ ٱلۡإِنسَٰنَ خُلِقَ هَلُوعًا ١٩ إِذَا مَسَّهُ ٱلشَّرُّ جَزُوعٗا ٢٠ وَإِذَا مَسَّهُ ٱلۡخَیۡرُ مَنُوعًا ٢١ إِلَّا ٱلۡمُصَلِّینَ ٢٢ ٱلَّذِینَ هُمۡ عَلَىٰ صَلَاتِهِمۡ دَآئِمُونَ ٢٣ وَٱلَّذِینَ فِیٓ أَمۡوَٰلِهِمۡ حَقّٞ مَّعۡلُومٞ ٢٤ لِّلسَّآئِلِ وَٱلۡمَحۡرُومِ ٢٥ وَٱلَّذِینَ یُصَدِّقُونَ بِیَوۡمِ ٱلدِّینِ ٢٦ وَٱلَّذِینَ هُم مِّنۡ عَذَابِ رَبِّهِم مُّشۡفِقُونَ ٢٧ إِنَّ عَذَابَ رَبِّهِمۡ غَیۡرُ مَأۡمُونٖ ٢٨ وَٱلَّذِینَ هُمۡ لِفُرُوجِهِمۡ حَٰفِظُونَ ٢٩ إِلَّا عَلَىٰٓ أَزۡوَٰجِهِمۡ أَوۡ مَا مَلَکَتۡ أَیۡمَٰنُهُمۡ فَإِنَّهُمۡ غَیۡرُ مَلُومِینَ ٣٠ فَمَنِ ٱبۡتَغَىٰ وَرَآءَ ذَٰلِکَ فَأُوْلَٰٓئِکَ هُمُ ٱلۡعَادُونَ ٣١ وَٱلَّذِینَ هُمۡ لِأَمَٰنَٰتِهِمۡ وَعَهۡدِهِمۡ رَٰعُونَ ٣٢ وَٱلَّذِینَ هُم بِشَهَٰدَٰتِهِمۡ قَآئِمُونَ ٣٣ وَٱلَّذِینَ هُمۡ عَلَىٰ صَلَاتِهِمۡ یُحَافِظُونَ ٣٤ أُوْلَٰٓئِکَ فِی جَنَّٰتٖ مُّکۡرَمُونَ ٣٥ فَمَالِ ٱلَّذِینَ کَفَرُواْ قِبَلَکَ مُهۡطِعِینَ ٣٦ عَنِ ٱلۡیَمِینِ وَعَنِ ٱلشِّمَالِ عِزِینَ ٣٧ أَیَطۡمَعُ کُلُّ ٱمۡرِیٕٖ مِّنۡهُمۡ أَن یُدۡخَلَ جَنَّةَ نَعِیمٖ ٣٨ کَلَّآۖ إِنَّا خَلَقۡنَٰهُم مِّمَّا یَعۡلَمُونَ ٣٩فَلَآ أُقۡسِمُ بِرَبِّ ٱلۡمَشَٰرِقِ وَٱلۡمَغَٰرِبِ إِنَّا لَقَٰدِرُونَ ٤٠ عَلَىٰٓ أَن نُّبَدِّلَ خَیۡرٗا مِّنۡهُمۡ وَمَا نَحۡنُ بِمَسۡبُوقِینَ ٤١ فَذَرۡهُمۡ یَخُوضُواْ وَیَلۡعَبُواْ حَتَّىٰ یُلَٰقُواْ یَوۡمَهُمُ ٱلَّذِی یُوعَدُونَ ٤٢ یَوۡمَ یَخۡرُجُونَ مِنَ ٱلۡأَجۡدَاثِ سِرَاعٗا کَأَنَّهُمۡ إِلَىٰ نُصُبٖ یُوفِضُونَ ٤٣ خَٰشِعَةً أَبۡصَٰرُهُمۡ تَرۡهَقُهُمۡ ذِلَّةٞۚ ذَٰلِکَ ٱلۡیَوۡمُ ٱلَّذِی کَانُواْ یُوعَدُونَ ٤٤
سوره معارج
به نام خداوند بخشندة مهربان
خواهندهای درخواست عذابی کرد که به وقوع میپیوندند. ﴿1﴾ و آن برای کافران هیچ بازدارندهای ندارد. ﴿2﴾ از سوی خداوند صاحب درجات و مقاما (است). ﴿3﴾ فرشتگان و (نیز) روح در روزی که مقدارش پنجاه هزار سال است بهسوی او فرا میروند. ﴿4﴾ پس به صبر نیکو برداری ورز. ﴿5﴾ آنان آن (روز) را دور میبینند. ﴿6﴾ و ما آنرا نزدیک میبینیم. ﴿7﴾ روزی که آسمان مانند مس گداخته میشود. ﴿8﴾ و کوهها مانند پشم رنگین میشوند. ﴿9﴾ و هیچ خویشاوندی از (حال) خویشاوندی دیگر نمیپرسد. ﴿10﴾(دوستان و خویشاوندان) به آنان نشان داده میشوند. گناهکار آرزو میکند که فرزندان خود را بلاگردان عذاب آن روز قرار دهد. ﴿11﴾ همچنین همسر و برادرش را. ﴿12﴾ و عشیرهاش را که به او پناه میدهد. ﴿13﴾ و حتی (آماده است) تمام کسانی را که روی زمین هستند (فدا کند) آنگاه (این کار) او را برهاند. ﴿14﴾ هرگز، آن آتش سوزان و سراپا شعله است. ﴿15﴾ پوست بدن را میکند و با خود میبرد. ﴿16﴾ کسی را که پشت کرده و روی گردانده است. فرا میخواند. ﴿17﴾ و (نیز کسی را که) گرد آورد و نگاه داشت. ﴿18﴾ بهراستی که انسان کم طاعت و ناشکیبا آفریده شده است. ﴿19﴾ هرگاه به او مصیبت رسد بیتاب و بیقرار میگردد. ﴿20﴾ و چون خوبی بدو رو کند بخیل میگردد. ﴿21﴾ مگر نمازگزاران. ﴿22﴾ کسانیکه بر نمازشان مداومت و مواظبت دارند. ﴿23﴾ و کسانیکه در مالهایشان حقّی معیّن است. ﴿24﴾ برای گدا و محروم. ﴿25﴾ و کسانیکه روز جزا را تصدیق میکنند. ﴿26﴾ و کسانیکه از عذاب پروردگارشان بیمناک و ترسناکند. ﴿27﴾ بیگمان عذاب پروردگارشان ایمنی ناپذیر است. ﴿28﴾ و کسانیکه شرمگاههایشان را محافظت میکنند ﴿29﴾ مگر بر زنان و کنیزان خود که (در این صورت) سرزنشی برایشان نیست. ﴿30﴾ پس هرکس فراتر از این را بجوید آنانند که تجاوزکارند. ﴿31﴾ و کسانیکه آنان امانتها و عهدشان را رعایت میکنند. ﴿32﴾ و کسانیکه برپا دارندة گواهیهایشان هستند. ﴿33﴾ و کسانیکه آنان بر نمازهای خود محافظت میکنند. ﴿34﴾ اینان در باغهایی گرامی داشته میشوند. ﴿35﴾ پس کافران را چه شده که بهسوی تو شتابان میآیند؟!. ﴿36﴾ گروه گروه در سمت راست و چپ تو قرای میگیرند. ﴿37﴾ آیا هریک از آنان امیدوارند که به بهشت پرناز و نعمت درآورده شوند؟. ﴿38﴾ هرگز، ما آنان را از آنچه میدانند آفریدهایم. ﴿39﴾سوگند به پروردگار مغربها و مشرقها که ما توانائیم. ﴿40﴾ بر آن که بهتر از آنانرا جایگزین کنیم و ما ناتوان نیستیم. ﴿41﴾ آنانرا به حال خود واگذار تا به باطل خود فرو روند و به بازیچه بنشینند تا آنکه به آن روزشان که وعده داده میشوند برسند. ﴿42﴾ آن روزی که از گورها شتابان بیرون میشوند گویی آنان بهسوی نشانهای میدوند. ﴿43﴾ درحالیکه چشمانشان به زیر افتاده و خواری و پستی ایشان را فرو بسته است. این است آن روزی که وعده داده شدهاند. ﴿44﴾