تفسیر قرآن

تفسیر و معانی قرآن

تفسیر قرآن

تفسیر و معانی قرآن

سوره الأنبیاء

سورة الأنبیاء - سورة 21 - عدد آیاتها 112

بسم الله الرحمن الرحیم

            به نام الله بخشندة مهربان

  1. اقْتَرَبَ لِلنَّاسِ حِسَابُهُمْ وَهُمْ فِی غَفْلَةٍ مُّعْرِضُونَ حساب مردم به آن‌ها نزدیک شده است، در حالی‌که آن‌ها در غفلت روی گردانند. ﴿1﴾

  2. مَا یَأْتِیهِم مِّن ذِکْرٍ مَّن رَّبِّهِم مُّحْدَثٍ إِلاَّ اسْتَمَعُوهُ وَهُمْ یَلْعَبُونَ هیچ پند تازه‌ای از جانب پروردگارشان برای آن‌ها نمی‌آید، مگر آنکه بازی‌کنان به آن گوش می‌دهند. ﴿2﴾

  3. لاهِیَةً قُلُوبُهُمْ وَأَسَرُّواْ النَّجْوَى الَّذِینَ ظَلَمُواْ هَلْ هَذَا إِلاَّ بَشَرٌ مِّثْلُکُمْ أَفَتَأْتُونَ السِّحْرَ وَأَنتُمْ تُبْصِرُونَ  (در حالی که) دل‌های شان  غافل (و در لهو سرگرم) است. و کسانی‌که ستمکار بودند پنهانی نجوی کردند (و گفتند:) «آیا جز این است که او بشری مانند شماست؟! آیا به جادو روی می‌آورید، در حالی‌که (حقیقت را) می‌بینید؟!» ﴿3﴾

  4. قَالَ رَبِّی یَعْلَمُ الْقَوْلَ فِی السَّمَاء وَالأَرْضِ وَهُوَ السَّمِیعُ الْعَلِیمُ  (پیامبر) گفت: «پروردگارم هر سخنی را که در آسمان و زمین باشد، می‌داند، و او شنوای داناست». ﴿4﴾

  5. بَلْ قَالُواْ أَضْغَاثُ أَحْلامٍ بَلِ افْتَرَاهُ بَلْ هُوَ شَاعِرٌ فَلْیَأْتِنَا بِآیَةٍ کَمَا أُرْسِلَ الأَوَّلُونَ  بلکه (آن‌ها) گفتند: «(آنچه او آورده) خواب‌های آشفته است، بلکه آن را به دروغ (به الله) افترا بسته است، (نه) بلکه او شاعر است، پس (اگر راست می‌گوید) برای ما معجزه‌ای بیاورد، چنانکه پیامبران پیشین (با معجزات) فرستاده شدند». ﴿5﴾

  6. مَا آمَنَتْ قَبْلَهُم مِّن قَرْیَةٍ أَهْلَکْنَاهَا أَفَهُمْ یُؤْمِنُونَ  پیش از آن‌ها هیچ (آبادی و) قریه‌ای که آن را هلاک کردیم؛ ایمان نیاورده بودند، آیا این‌ها  ایمان می‌آورند؟! ﴿6﴾

  7. وَمَا أَرْسَلْنَا قَبْلَکَ إِلاَّ رِجَالاً نُّوحِی إِلَیْهِمْ فَاسْأَلُواْ أَهْلَ الذِّکْرِ إِن کُنتُمْ لاَ تَعْلَمُونَ  و (ای پیامبر!) پیش از تو، جز مردانی را که به آن‌ها وحی می‌کردیم؛ نفرستادیم، پس (ای مردم!) اگر نمی‌دانید از اهل کتاب بپرسید. ﴿7﴾

  8. وَمَا جَعَلْنَاهُمْ جَسَدًا لّا یَأْکُلُونَ الطَّعَامَ وَمَا کَانُوا خَالِدِینَ  و (ما) آن‌ها را پیکرهایی که غذا نخورند، قرار ندادیم، و (در دنیا) جاوید هم نبودند. ﴿8﴾

  9. ثُمَّ صَدَقْنَاهُمُ الْوَعْدَ فَأَنجَیْنَاهُمْ وَمَن نَّشَاء وَأَهْلَکْنَا الْمُسْرِفِینَ  سپس وعده‌ای را که به آن‌ها داده بودیم راست گردانیدیم (و وفا کردیم) پس آن‌ها و هر که را خواستیم (از دشمنان‌شان) نجات دادیم، و مسرفان را هلاک کردیم. ﴿9﴾

  10. لَقَدْ أَنزَلْنَا إِلَیْکُمْ کِتَابًا فِیهِ ذِکْرُکُمْ أَفَلا تَعْقِلُونَ به راستی به سوی شما کتابی نازل کردیم که آوازه (و عزت) شما در آن است، آیا خرد نمی‌ورزید؟ ﴿10﴾

  11. وَکَمْ قَصَمْنَا مِن قَرْیَةٍ کَانَتْ ظَالِمَةً وَأَنشَأْنَا بَعْدَهَا قَوْمًا آخَرِینَ چه بسیار شهرهایی را که (ساکنانش) ستمکار بودند؛ درهم شکستیم، و بعد از آن‌ها قوم دیگری را پدید آوردیم. ﴿11﴾

  12. فَلَمَّا أَحَسُّوا بَأْسَنَا إِذَا هُم مِّنْهَا یَرْکُضُونَ  پس چون عذاب ما را احساس کردند، ناگهان آن‌ها ازآنجا می‌گریختند. ﴿12﴾

  13. لا تَرْکُضُوا وَارْجِعُوا إِلَى مَا أُتْرِفْتُمْ فِیهِ وَمَسَاکِنِکُمْ لَعَلَّکُمْ تُسْأَلُونَ  (گفتیم:) فرار نکنید، به سوی خانه‌هایتان و نعمت‌های که در آن آسوده بودید، باز گردید، باشد که باز خواست شوید. ﴿13﴾

  14. قَالُوا یَا وَیْلَنَا إِنَّا کُنَّا ظَالِمِینَ  گفتند: «وای بر ما، یقیناً ما ستمکار بودیم». ﴿14﴾

  15. فَمَا زَالَت تِّلْکَ دَعْوَاهُمْ حَتَّى جَعَلْنَاهُمْ حَصِیدًا خَامِدِینَ پس پیوسته فریاد شان این بود، تا آنکه آن‌ها را (چون کشت) درو شده خاموش ساختیم. ﴿15﴾

  16. وَمَا خَلَقْنَا السَّمَاء وَالأَرْضَ وَمَا بَیْنَهُمَا لاعِبِینَ و (ما) آسمان و زمین، و آنچه را که در میان آن دو است به بازیچه  نیافریدیم. ﴿16﴾

  17. لَوْ أَرَدْنَا أَن نَّتَّخِذَ لَهْوًا لّاتَّخَذْنَاهُ مِن لَّدُنَّا إِن کُنَّا فَاعِلِینَ  (به فرض محال) اگر می‌خواستیم که سر گرمی بگیریم، همانا آن را از نزد خودمان بر می‌گرفتیم، اگر (چنین کاری) می‌کردیم. ﴿17﴾

  18. بَلْ نَقْذِفُ بِالْحَقِّ عَلَى الْبَاطِلِ فَیَدْمَغُهُ فَإِذَا هُوَ زَاهِقٌ وَلَکُمُ الْوَیْلُ مِمَّا تَصِفُونَ بلکه ما حق را بر باطل می‌افکنیم، پس آن را درهم می‌شکند و ناگاه آن (باطل) نابود می‌شود، و وای بر شما (ای کافران) از آنچه توصیف می‌کنید. ﴿18﴾

  19. وَلَهُ مَن فِی السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَمَنْ عِندَهُ لا یَسْتَکْبِرُونَ عَنْ عِبَادَتِهِ وَلا یَسْتَحْسِرُونَ  و هرکس که در آسمان‌ها و زمین است، از آن اوست، و آنان که نزد او هستند، (هیچ‌گاه) از عبادتش سرکشی نمی‌کنند، و (هرگز) خسته نمی‌شوند. ﴿19﴾

  20. یُسَبِّحُونَ اللَّیْلَ وَالنَّهَارَ لا یَفْتُرُونَ شب و روز تسبیح می‌گویند، سستی نمی‌ورزند. ﴿20﴾

  21. أَمِ اتَّخَذُوا آلِهَةً مِّنَ الأَرْضِ هُمْ یُنشِرُونَ  آیا آن‌ها معبودانی از زمین برگزیده‌اند، که آن‌ها (مردگان را) بر می‌انگیزند. ﴿21﴾

  22. لَوْ کَانَ فِیهِمَا آلِهَةٌ إِلاَّ اللَّهُ لَفَسَدَتَا فَسُبْحَانَ اللَّهِ رَبِّ الْعَرْشِ عَمَّا یَصِفُونَ  اگر در این دو (= آسمان و زمین) معبودانی جز «الله» بود، مسلماً هر دو (= آسمان و زمین) تباه می‌شدند (و نظام هستی به هم می‌خورد) پس منزه است الله، پروردگار عرش، از آنچه آن‌ها توصیف می‌کنند. ﴿22﴾

  23. لا یُسْأَلُ عَمَّا یَفْعَلُ وَهُمْ یُسْأَلُونَ  (او) از آنچه می‌کند، باز خواست نمی‌شود، و آنان باز خواست می‌شوند. ﴿23﴾

  24. أَمِ اتَّخَذُوا مِن دُونِهِ آلِهَةً قُلْ هَاتُوا بُرْهَانَکُمْ هَذَا ذِکْرُ مَن مَّعِیَ وَذِکْرُ مَن قَبْلِی بَلْ أَکْثَرُهُمْ لا یَعْلَمُونَ الْحَقَّ فَهُم مُّعْرِضُونَ  آیا به جز او معبودانی را بر گزیده‌اند؟! بگو: «دلیل تان را بیاورید، این پند کسانی است که با من هستند، و پند آنان که پیش از من بودند» بلکه بیشتر آن‌ها حق را نمی‌دانند، لذا آن‌ها (از آن) روی گردانند. ﴿24﴾

  25. وَمَا أَرْسَلْنَا مِن قَبْلِکَ مِن رَّسُولٍ إِلاَّ نُوحِی إِلَیْهِ أَنَّهُ لا إِلَهَ إِلاَّ أَنَا فَاعْبُدُونِ و (ما) پیش از توهیچ پیامبری را نفرستادیم، مگر آنکه به او وحی کردیم که: «معبودی جز من نیست، پس تنها مرا عبادت کنید». ﴿25﴾

  26. وَقَالُوا اتَّخَذَ الرَّحْمَنُ وَلَدًا سُبْحَانَهُ بَلْ عِبَادٌ مُّکْرَمُونَ و گفتند: «(الله) رحمان فززندی برگزیده است» او منزه است، بلکه آنان (= فرشتگان) بندگان گرامی (او) هستند، ﴿26﴾

  27. لا یَسْبِقُونَهُ بِالْقَوْلِ وَهُم بِأَمْرِهِ یَعْمَلُونَ  (هرگز) در سخن بر او پیشی نمی‌گیرند، و به فرمان او کار می‌کنند. ﴿27﴾

  28. یَعْلَمُ مَا بَیْنَ أَیْدِیهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ وَلا یَشْفَعُونَ إِلاَّ لِمَنِ ارْتَضَى وَهُم مِّنْ خَشْیَتِهِ مُشْفِقُونَ  (الله) آنچه که در پیش روی آن‌ها است، و آنچه که پشت سر آن‌هاست می‌داند، و  آن‌ها جز برای کسی‌که (الله از او خشنود باشد و) بپسندد، شفاعت نمی‌کنند، و آن‌ها از ترس او بیمناک‌ اند. ﴿28﴾

  29. وَمَن یَقُلْ مِنْهُمْ إِنِّی إِلَهٌ مِّن دُونِهِ فَذَلِکَ نَجْزِیهِ جَهَنَّمَ کَذَلِکَ نَجْزِی الظَّالِمِینَ و هر کس از آن‌ها بگوید: «همانا من به جای او معبود هستم» پس سزای چنین کسی را جهنم می‌دهیم، و ستمکاران را این گونه سزا می‌دهیم. ﴿29﴾

  30. أَوَلَمْ یَرَ الَّذِینَ کَفَرُوا أَنَّ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ کَانَتَا رَتْقًا فَفَتَقْنَاهُمَا وَجَعَلْنَا مِنَ الْمَاء کُلَّ شَیْءٍ حَیٍّ أَفَلا یُؤْمِنُونَ آیا کسانی‌که کافر شدند؛ ندیدند که آسمان‌ها و زمین به هم پیوسته بودند، پس (ما) آن‌ها را از یکدیگر باز کردیم، و هر چیز زنده‌ای را از آب پدید آوردیم؟! آیا ایمان نمی‌آورند؟! ﴿30﴾

  31. وَجَعَلْنَا فِی الأَرْضِ رَوَاسِیَ أَن تَمِیدَ بِهِمْ وَجَعَلْنَا فِیهَا فِجَاجًا سُبُلا لَعَلَّهُمْ یَهْتَدُونَ  و در زمین، کوه‌ها (ی استوار) قرار دادیم، که (مبادا) آن‌ها را بلرزاند، و در آن راه‌هایی گشاده قرار دادیم؛ باشد که آنان راه یابند. ﴿31﴾

  32. وَجَعَلْنَا السَّمَاء سَقْفًا مَّحْفُوظًا وَهُمْ عَنْ آیَاتِهَا مُعْرِضُونَ  و آسمان را سقفی محفوظ قرار دادیم، و آن‌ها از آیات آن روی گردانند. ﴿32﴾

  33. وَهُوَ الَّذِی خَلَقَ اللَّیْلَ وَالنَّهَارَ وَالشَّمْسَ وَالْقَمَرَ کُلٌّ فِی فَلَکٍ یَسْبَحُونَ  و او کسی است که شب و روز، و خورشید و ماه را آفرید، هر یک در مداری شناورند. ﴿33﴾

  34. وَمَا جَعَلْنَا لِبَشَرٍ مِّن قَبْلِکَ الْخُلْدَ أَفَإِن مِّتَّ فَهُمُ الْخَالِدُونَ  و پیش از تو (ای پیامبر!) برای هیچ بشری جاودانگی قرار ندادیم، آیا اگرتو بمیری، پس آن‌ها جاوید خواهند بود؟! ﴿34﴾

  35. کُلُّ نَفْسٍ ذَائِقَةُ الْمَوْتِ وَنَبْلُوکُم بِالشَّرِّ وَالْخَیْرِ فِتْنَةً وَإِلَیْنَا تُرْجَعُونَ  هر کسی چشنده‌ی مرگ است، و شما را به بدی و نیکی (کاملاٌ) آزمایش می‌کنیم، و به سوی ما باز گردانده می‌شوید. ﴿35﴾

  36. وَإِذَا رَآکَ الَّذِینَ کَفَرُوا إِن یَتَّخِذُونَکَ إِلاَّ هُزُوًا أَهَذَا الَّذِی یَذْکُرُ آلِهَتَکُمْ وَهُم بِذِکْرِ الرَّحْمَنِ هُمْ کَافِرُونَ  و کسانی‌که کافر شدند؛ هنگامی‌که تو را ببینند، فقط تو را به ریشخند می‌گیرند، (و می گویند:) «آیا این همان کسی است که معبودان شما را (به بدی) یاد می‌کند؟!» در حالی‌که خودشان یاد (الله) رحمان را انکار می‌کنند. ﴿36﴾

  37. خُلِقَ الإِنسَانُ مِنْ عَجَلٍ سَأُرِیکُمْ آیَاتِی فَلا تَسْتَعْجِلُونِ  انسان از شتاب آفریده شده، به زودی آیات خود را به شما نشان خواهیم داد، پس شتاب نکنید. ﴿37﴾

  38. وَیَقُولُونَ مَتَى هَذَا الْوَعْدُ إِن کُنتُمْ صَادِقِینَ  و می‌گویند: «اگر راست می‌گویید، این وعده‌ی (قیامت) کی خواهد بود؟!». ﴿38﴾

  39. لَوْ یَعْلَمُ الَّذِینَ کَفَرُوا حِینَ لا یَکُفُّونَ عَن وُجُوهِهِمُ النَّارَ وَلا عَن ظُهُورِهِمْ وَلا هُمْ یُنصَرُونَ  اگر کسانی‌که کافر شدند؛ می‌دانستند زمانی که (قیامت فرا رسد) نمی‌توانند (شعله‌ها ی) آتش را از چهره‌هایشان و نه از پشت‌هایشان باز دارند، و نه کسی آن‌ها را یاری می‌کند، (چنین نمی‌گفتند). ﴿39﴾

  40. بَلْ تَأْتِیهِم بَغْتَةً فَتَبْهَتُهُمْ فَلا یَسْتَطِیعُونَ رَدَّهَا وَلا هُمْ یُنظَرُونَ  بلکه (حق این است که آن) ناگهانی به سراغ‌شان می‌آید، پس مبهوت‌شان می‌کند، آنگاه نمی‌توانند آن را دفع کنند، و نه به آن‌ها مهلت داده شود. ﴿40﴾

  41. وَلَقَدِ اسْتُهْزِئَ بِرُسُلٍ مِّن قَبْلِکَ فَحَاقَ بِالَّذِینَ سَخِرُوا مِنْهُم مَّا کَانُوا بِهِ یَسْتَهْزِؤُون  و به راستی به پیامبران پیش از تو (نیز) استهزاء شد (و مورد تمسخر قرار گرفتند)، پس آنچه را مسخره می‌کردند، (از عذاب الهی) دامان کسانی از آن‌ها را که مسخره می‌کردند گرفت (و هلاک شدند). ﴿41﴾

  42. قُلْ مَن یَکْلَؤُکُم بِاللَّیْلِ وَالنَّهَارِ مِنَ الرَّحْمَنِ بَلْ هُمْ عَن ذِکْرِ رَبِّهِم مُّعْرِضُونَ  (ای پیامبر!) بگو: «چه کسی شما را در شب و روز از (عذاب الله) رحمان نگاه می‌دارد؟ بلکه (حق این است که) آن‌ها از یاد پروردگارشان روی گردانند. ﴿42﴾

  43. أَمْ لَهُمْ آلِهَةٌ تَمْنَعُهُم مِّن دُونِنَا لا یَسْتَطِیعُونَ نَصْرَ أَنفُسِهِمْ وَلا هُم مِّنَّا یُصْحَبُونَ  آیا آن‌ها معبودانی دارند که (می توانند) آن‌ها را در برابر (عذاب) ما (حفظ کنند و) باز دارند. (آن‌ها) نمی‌توانند خودشان را یاری دهند، و نه آن‌ها از (عذاب) ما محفوظ هستند. ﴿43﴾

  44. بَلْ مَتَّعْنَا هَؤُلاء وَآبَاءَهُمْ حَتَّى طَالَ عَلَیْهِمُ الْعُمُرُ أَفَلا یَرَوْنَ أَنَّا نَأْتِی الأَرْضَ نَنقُصُهَا مِنْ أَطْرَافِهَا أَفَهُمُ الْغَالِبُونَ بلکه، (ما) آن‌ها و پدران‌شان را (از نعمت‌های دنیوی) بهرمند ساختیم، تا اینکه عمرشان به درازا کشید (و مغرور شدند) آیا نمی‌بینند که ما پیوسته به سراغ (سر) زمین (کفر) می‌آییم، که آن را از اطراف (و دامنه‌هایش) می‌کاهیم؟! آیا آن‌ها پیروزند، (یا ما)؟! ﴿44﴾

  45. قُلْ إِنَّمَا أُنذِرُکُم بِالْوَحْیِ وَلا یَسْمَعُ الصُّمُّ الدُّعَاء إِذَا مَا یُنذَرُونَ (ای پیامبر!) بگو: «من تنها شما را به وحی هشدار می‌دهم» و کران هنگامی‌که هشدار می‌شوند، ندا را نمی‌شنوند. ﴿45﴾

  46. وَلَئِن مَّسَّتْهُمْ نَفْحَةٌ مِّنْ عَذَابِ رَبِّکَ لَیَقُولُنَّ یَا وَیْلَنَا إِنَّا کُنَّا ظَالِمِینَ  اگر شمّه‌ای از عذاب پروردگارت به آن‌ها برسد، قطعاً خواهند گفت: «ای وای بر ما! بی‌گمان ما (همگی) ستمکار بودیم». ﴿46﴾

  47. وَنَضَعُ الْمَوَازِینَ الْقِسْطَ لِیَوْمِ الْقِیَامَةِ فَلا تُظْلَمُ نَفْسٌ شَیْئًا وَإِن کَانَ مِثْقَالَ حَبَّةٍ مِّنْ خَرْدَلٍ أَتَیْنَا بِهَا وَکَفَى بِنَا حَاسِبِینَ و (ما) در روز قیامت ترازوهای عدل را می‌نهیم، پس به هیچ کس، هیچ ستمی نمی‌شود، و اگر (عملی) به مقدار سنگینی یک دانه‌ی خردل باشد، آن را (به حساب) می‌آوریم، و حساب‌رسی ما کافی است. ﴿47﴾

  48. وَلَقَدْ آتَیْنَا مُوسَى وَهَارُونَ الْفُرْقَانَ وَضِیَاء وَذِکْرًا لِّلْمُتَّقِینَ و به راستی به موسی و هارون فرقان (= جدا کننده‌ی حق از باطل) و روشنی و پندی برای پرهیزگاران، دادیم. ﴿48﴾

  49. الَّذِینَ یَخْشَوْنَ رَبَّهُم بِالْغَیْبِ وَهُم مِّنَ السَّاعَةِ مُشْفِقُونَ  (همانا) کسانی‌که در نهان از پروردگارشان می‌ترسند، و آنان از قیامت بیم دارند. ﴿49﴾

  50. وَهَذَا ذِکْرٌ مُّبَارَکٌ أَنزَلْنَاهُ أَفَأَنتُمْ لَهُ مُنکِرُونَ  و این (قرآن) پند مبارکی است که آن را نازل کردیم، آیا شما آن را انکار می‌کنید؟! ﴿50﴾

  51. وَلَقَدْ آتَیْنَا إِبْرَاهِیمَ رُشْدَهُ مِن قَبْلُ وَکُنَّا بِه عَالِمِینَ به راستی (ما) پیش از این به ابراهیم رشد (و راه یابی اش) را دادیم، و به (حال) او آگاه بودیم. ﴿51﴾

  52. إِذْ قَالَ لِأَبِیهِ وَقَوْمِهِ مَا هَذِهِ التَّمَاثِیلُ الَّتِی أَنتُمْ لَهَا عَاکِفُونَ چون به پدرش و قومش گفت: «این مجسمه‌ها چیست که شما به (پرستش) آن‌ها دل نهاده‌اید؟! ﴿52﴾

  53. قَالُوا وَجَدْنَا آبَاءَنَا لَهَا عَابِدِینَ  گفتند: «ما پدران خود را پرستش کنندگان آن‌ها یافته‌ایم». ﴿53﴾

  54. قَالَ لَقَدْ کُنتُمْ أَنتُمْ وَآبَاؤُکُمْ فِی ضَلالٍ مُّبِینٍ  (ابراهیم) گفت: «به راستی شما و پدران‌تان، در گمراهی آشکار بوده‌اید». ﴿54﴾

  55. قَالُوا أَجِئْتَنَا بِالْحَقِّ أَمْ أَنتَ مِنَ اللاَّعِبِینَ  گفتند: «آیا برای ما (سخن) حق را آورده‌ای، یا تو از بازی کنندگانی (و شوخی می‌کنی)؟!» ﴿55﴾

  56. قَالَ بَل رَّبُّکُمْ رَبُّ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ الَّذِی فَطَرَهُنَّ وَأَنَا عَلَى ذَلِکُم مِّنَ الشَّاهِدِینَ گفت: «بلکه پروردگار شما، پروردگار آسمان‌ها و زمین است، آن که آن‌ها را پدید آورد، و من بر این (سخن) از گواهانم. ﴿56﴾

  57. وَتَاللَّهِ لَأَکِیدَنَّ أَصْنَامَکُم بَعْدَ أَن تُوَلُّوا مُدْبِرِینَ  و (آهسته گفت:) به الله سوگند، بعد از آن که پشت‌کنان روی بگردانید برای (نابودی) بت‌های شما تدبیری خواهم اندیشید. ﴿57﴾

  58. فَجَعَلَهُمْ جُذَاذًا إِلاَّ کَبِیرًا لَّهُمْ لَعَلَّهُمْ إِلَیْهِ یَرْجِعُونَ پس (در غیاب بت‌پرستان) همه‌ی آن‌ها - جز (بت) بزرگ‌شان - را قطعه قطعه کرد، باشد که به سوی او باز گردند. ﴿58﴾

  59. قَالُوا مَن فَعَلَ هَذَا بِآلِهَتِنَا إِنَّهُ لَمِنَ الظَّالِمِینَ (و هنگامی‌که به بت خانه آمدند و دیدند) گفتند: «هر کسی‌که با معبودان ما چنین کرده است، مسلماً او از ستمکاران است». ﴿59﴾

  60. قَالُوا سَمِعْنَا فَتًى یَذْکُرُهُمْ یُقَالُ لَهُ إِبْرَاهِیمُ (عده‌ای) گفتند: «شنیدیم جوانی که او را ابراهیم می‌گویند، آن‌ها (= بت‌ها) را (به بدی) یاد می‌کرد». ﴿60﴾

  61. قَالُوا فَأْتُوا بِهِ عَلَى أَعْیُنِ النَّاسِ لَعَلَّهُمْ یَشْهَدُونَ گفتند: «پس او را در برابر دیدگان مردم بیاورید، باشد که آن‌ها گواهی دهند». ﴿61﴾

  62. قَالُوا أَأَنتَ فَعَلْتَ هَذَا بِآلِهَتِنَا یَا إِبْرَاهِیمُ (هنگامی‌که ابراهیم را حاضر کردند) گفتند: «ای ابراهیم! آیا تو این (کار) را با معبودان ما کرده‌ای؟!» ﴿62﴾

  63. قَالَ بَلْ فَعَلَهُ کَبِیرُهُمْ هَذَا فَاسْأَلُوهُمْ إِن کَانُوا یَنطِقُونَ  گفت: «بلکه این بزرگ‌شان این (کار) را کرده است، پس از آن‌ها بپرسید اگر سخن می‌گویند!». ﴿63﴾

  64. فَرَجَعُوا إِلَى أَنفُسِهِمْ فَقَالُوا إِنَّکُمْ أَنتُمُ الظَّالِمُونَ آنگاه (آن‌ها) به خود باز گشتند، پس گفتند: «بی‌گمان شما خود ستمکار هستید». ﴿64﴾

  65. ثُمَّ نُکِسُوا عَلَى رُؤُوسِهِمْ لَقَدْ عَلِمْتَ مَا هَؤُلاء یَنطِقُونَ سپس (با شرمندگی) سر به زیر انداختند (و گفتند:) «مسلماً تو می‌دانی که این‌ها  سخن نمی‌گویند». ﴿65﴾

  66. قَالَ أَفَتَعْبُدُونَ مِن دُونِ اللَّهِ مَا لا یَنفَعُکُمْ شَیْئًا وَلا یَضُرُّکُمْ (ابراهیم) گفت: «آیا به جای الله چیزی را می‌پرستید که هیچ نفعی برای شما ندارد، و نه زیانی به شما می‌رساند؟! ﴿66﴾

  67. أُفٍّ لَّکُمْ وَلِمَا تَعْبُدُونَ مِن دُونِ اللَّهِ أَفَلا تَعْقِلُونَ اف برشما، و بر آنچه به جای الله می‌پرستید، آیا نمی‌اندیشید؟!» ﴿67﴾

  68. قَالُوا حَرِّقُوهُ وَانصُرُوا آلِهَتَکُمْ إِن کُنتُمْ فَاعِلِینَ گفتند: «او را بسوزانید، و معبودان خود را یاری کنید، اگر کننده‌ی (کاری) هستید». ﴿68﴾

  69. قُلْنَا یَا نَارُ کُونِی بَرْدًا وَسَلامًا عَلَى إِبْرَاهِیمَ (سر انجا م آن‌ها او را به آتش انداختند، ولی ما) گفتیم: «ای آتش! بر ابراهیم سرد و سلامت باش». ﴿69﴾

  70. وَأَرَادُوا بِهِ کَیْدًا فَجَعَلْنَاهُمُ الأَخْسَرِینَ  و آن‌ها خواستند برای (نابودی) او نیرنگ (خطرناکی) ورزند، پس آن‌ها را زیانکارترین (مردم) قرار دادیم. ﴿70﴾

  71. وَنَجَّیْنَاهُ وَلُوطًا إِلَى الأَرْضِ الَّتِی بَارَکْنَا فِیهَا لِلْعَالَمِینَ و او و لوط را به سرزمینی که در آن برای جهانیان برکت داده‌ایم، نجات دادیم. ﴿71﴾

  72. وَوَهَبْنَا لَهُ إِسْحَاقَ وَیَعْقُوبَ نَافِلَةً وَکُلا جَعَلْنَا صَالِحِینَ  و اسحاق، و افزون (بر اونوه‌اش) یعقوب را به او بخشیدیم، و همه‌ی آنان را شایسته قرار دادیم. ﴿72﴾

  73. وَجَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً یَهْدُونَ بِأَمْرِنَا وَأَوْحَیْنَا إِلَیْهِمْ فِعْلَ الْخَیْرَاتِ وَإِقَامَ الصَّلاةِ وَإِیتَاء الزَّکَاةِ وَکَانُوا لَنَا عَابِدِینَ و (نیز) آن‌ها را پیشوایانی قرار دادیم که به فرمان ما (مردم را) هدایت می‌کردند، و انجام کارهای نیک و بر پاداشتن نماز و ادای زکات را به آن‌ها وحی کردیم، و آن‌ها (همه) عبادت‌گزار ما بودند. ﴿73﴾

  74. وَلُوطًا آتَیْنَاهُ حُکْمًا وَعِلْمًا وَنَجَّیْنَاهُ مِنَ الْقَرْیَةِ الَّتِی کَانَت تَّعْمَلُ الْخَبَائِثَ إِنَّهُمْ کَانُوا قَوْمَ سَوْءٍ فَاسِقِینَ  و لوط را حکمت (= نبوت) و دانش دادیم، و او را از شهری که (مردمانش) اعمال زشت (و پلید) انجام می‌دادند، نجات دادیم، بی‌شک آن‌ها مردم بدِ فاسقی بودند. ﴿74﴾

  75. وَأَدْخَلْنَاهُ فِی رَحْمَتِنَا إِنَّهُ مِنَ الصَّالِحِینَ و او را در رحمت خود داخل کردیم، بی‌گمان او از صالحان بود. ﴿75﴾

  76. وَنُوحًا إِذْ نَادَى مِن قَبْلُ فَاسْتَجَبْنَا لَهُ فَنَجَّیْنَاهُ وَأَهْلَهُ مِنَ الْکَرْبِ الْعَظِیمِ و (ای پیامبر!) نوح را (به یاد آور) هنگامی‌که پیش از آن (ما را) ندا داد، پس ما (دعایش) را برای او اجابت کردیم، آنگاه او و خاندانش را از اندوه بزرگ نجات دادیم. ﴿76﴾

  77. وَنَصَرْنَاهُ مِنَ الْقَوْمِ الَّذِینَ کَذَّبُوا بِآیَاتِنَا إِنَّهُمْ کَانُوا قَوْمَ سَوْءٍ فَأَغْرَقْنَاهُمْ أَجْمَعِینَ و او را بر قومی‌که آیات ما را تکذیب کرده بودند؛ یاری دادیم، بی‌گمان آن‌ها قوم بدی بودند، پس همه‌ی آن‌ها را غرق کردیم. ﴿77﴾

  78. وَدَاوُودَ وَسُلَیْمَانَ إِذْ یَحْکُمَانِ فِی الْحَرْثِ إِذْ نَفَشَتْ فِیهِ غَنَمُ الْقَوْمِ وَکُنَّا لِحُکْمِهِمْ شَاهِدِینَ و داود و سلیمان را (به یاد آور) هنگامی‌که در (باره‌ای) کشت‌زاری که گوسفندان قوم، شبانه در آن چریده بودند، داوری می‌کردند، و ما بر حکم (و قضاوت) آن‌ها شاهد بودیم. ﴿78﴾

  79. فَفَهَّمْنَاهَا سُلَیْمَانَ وَکُلا آتَیْنَا حُکْمًا وَعِلْمًا وَسَخَّرْنَا مَعَ دَاوُودَ الْجِبَالَ یُسَبِّحْنَ وَالطَّیْرَ وَکُنَّا فَاعِلِینَ پس آن (شیوه‌ی قضاوت عادلانه و درست) را به سلیمان فهماندیم، و به هر یک از آنان حکمت (= داوری) و دانش عطا کردیم، و کوه‌ها و پرندگان را با داود مسخر ساختیم که (همراه او) تسبیح می‌گفتند، و ما این (همه) را انجام دادیم. ﴿79﴾

  80. وَعَلَّمْنَاهُ صَنْعَةَ لَبُوسٍ لَّکُمْ لِتُحْصِنَکُم مِّن بَأْسِکُمْ فَهَلْ أَنتُمْ شَاکِرُونَ  و ساختن زره را بخاطر شما به او آموختیم، تا شما را از (آسیب) جنگ‌های تان محفوظ دارد، پس آیا شکر گزار هستید؟!. ﴿80﴾

  81. وَلِسُلَیْمَانَ الرِّیحَ عَاصِفَةً تَجْرِی بِأَمْرِهِ إِلَى الأَرْضِ الَّتِی بَارَکْنَا فِیهَا وَکُنَّا بِکُلِّ شَیْءٍ عَالِمِینَ و تند باد را مسخر (و مطیع) سلیمان کردیم، که به فرمان او به سوی سرزمینی که در آن برکت دادیم، حرکت می‌کرد، و ما بر هر چیز آگاهیم. ﴿81﴾

  82. وَمِنَ الشَّیَاطِینِ مَن یَغُوصُونَ لَهُ وَیَعْمَلُونَ عَمَلا دُونَ ذَلِکَ وَکُنَّا لَهُمْ حَافِظِینَ و (نیز) از شیاطین کسانی را (مسخر کردیم) که برایش غواصی می‌کردند، و کارهایی غیر از این (نیز) انجام می‌دادند، و (ما) حافظ آن‌ها بودیم. ﴿82﴾

  83. وَأَیُّوبَ إِذْ نَادَى رَبَّهُ أَنِّی مَسَّنِیَ الضُّرُّ وَأَنتَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ و (ای پیامبر!) ایوب را (به یاد آور) هنگامی‌که پروردگارش را ندا داد: «رنج و بیماری به من رسیده است، و تو مهربان‌ترین مهربانانی». ﴿83﴾

  84. فَاسْتَجَبْنَا لَهُ فَکَشَفْنَا مَا بِهِ مِن ضُرٍّ وَآتَیْنَاهُ أَهْلَهُ وَمِثْلَهُم مَّعَهُمْ رَحْمَةً مِّنْ عِندِنَا وَذِکْرَى لِلْعَابِدِینَ پس (ما) دعای او را اجابت کردیم، و رنج و ناراحتی که داشت بر طرف ساختیم، و خانواده‌اش و (نیز) همانندشان را با آن‌ها به او بازگرداندیم، (تا) رحمتی از جانب ما، و پندی برای عبادت کنندگان باشد. ﴿84﴾

  85. وَإِسْمَاعِیلَ وَإِدْرِیسَ وَذَا الْکِفْلِ کُلٌّ مِّنَ الصَّابِرِینَ و اسماعیل و ادریس و ذوالکفل را (به یاد آور) که همگی از صابران بودند. ﴿85﴾

  86. وَأَدْخَلْنَاهُمْ فِی رَحْمَتِنَا إِنَّهُم مِّنَ الصَّالِحِینَ و (ما) آن‌ها را در رحمت خود وارد کردیم، بی‌گمان آن‌ها از صالحان بودند. ﴿86﴾

  87. وَذَا النُّونِ إِذ ذَّهَبَ مُغَاضِبًا فَظَنَّ أَن لَّن نَّقْدِرَ عَلَیْهِ فَنَادَى فِی الظُّلُمَاتِ أَن لّا إِلَهَ إِلاَّ أَنتَ سُبْحَانَکَ إِنِّی کُنتُ مِنَ الظَّالِمِینَ و ذوالنون (= یونس) را (به یاد آور) هنگامی‌که خشمگین (از میان قومش) رفت، پس چنین پنداشت که ما هرگز بر او تنگ نمی‌گیریم، پس (وقتی که در شکم ماهی فرو رفت) در تاریکی‌ها ندا داد که: «(پروردگارا!) هیچ معبودی بر حق جز تو نیست، تو منزهی! بی‌گمان من از ستمکاران بودم». ﴿87﴾

  88. فَاسْتَجَبْنَا لَهُ وَنَجَّیْنَاهُ مِنَ الْغَمِّ وَکَذَلِکَ نُنجِی الْمُؤْمِنِینَ پس دعای او را اجابت کردیم، و از اندوه نجاتش دادیم، و این گونه مؤمنان را نجات می‌دهیم. ﴿88﴾

  89. وَزَکَرِیَّا إِذْ نَادَى رَبَّهُ رَبِّ لا تَذَرْنِی فَرْدًا وَأَنتَ خَیْرُ الْوَارِثِینَ و زکریا را (به یاد آور) هنگامی‌که پروردگارش را ندا داد: «پروردگارا! مرا تنها مگذار، و تو بهترین وارثانی». ﴿89﴾

  90. فَاسْتَجَبْنَا لَهُ وَوَهَبْنَا لَهُ یَحْیَى وَأَصْلَحْنَا لَهُ زَوْجَهُ إِنَّهُمْ کَانُوا یُسَارِعُونَ فِی الْخَیْرَاتِ وَیَدْعُونَنَا رَغَبًا وَرَهَبًا وَکَانُوا لَنَا خَاشِعِینَ  پس دعای او را اجابت کردیم، و یحیی را به او بخشیدیم، و همسرش را (بعد از آن که نازا بود) برایش شایسته (و آماده بار داری) گردانیدیم.  بی‌گمان آن‌ها همواره در کارهای خیر می‌شتافتند، و در حال بیم و امید ما را می‌خواندند، و پیوسته برای ما (خاشع و) فروتن بودند. ﴿90﴾

  91. وَالَّتِی أَحْصَنَتْ فَرْجَهَا فَنَفَخْنَا فِیهَا مِن رُّوحِنَا وَجَعَلْنَاهَا وَابْنَهَا آیَةً لِّلْعَالَمِینَ و (ای پیامبر! به یاد آور) زنی را که شرمگاهش را پاک نگاه داشت، پس (ما) از روح خود در آن دمیدیم([1])، و او و فرزندنش را نشانه‌ای برای جهانیان قرار دادیم. ﴿91﴾

  92. إِنَّ هَذِهِ أُمَّتُکُمْ أُمَّةً وَاحِدَةً وَأَنَا رَبُّکُمْ فَاعْبُدُونِ  بی‌تردید این است آیین شما که آیینی یگانه است، و من پروردگار شما هستم، پس مرا پرستش کنید. ﴿92﴾

  93. وَتَقَطَّعُوا أَمْرَهُم بَیْنَهُمْ کُلٌّ إِلَیْنَا رَاجِعُونَ و (گروهی از پیروان انبیا) در میان خود در امر (دین) شان فرقه فرقه شدند، همگی به سوی ما باز می‌گردند. ﴿93﴾

  94. فَمَن یَعْمَلْ مِنَ الصَّالِحَاتِ وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَلا کُفْرَانَ لِسَعْیِهِ وَإِنَّا لَهُ کَاتِبُونَ پس کسی‌که از کارهای شایسته را انجام دهد در حالی‌که مؤمن باشد، کوشش او ناسپاسی نخواهد شد، و بی‌گمان ما (اعمالش را) برایش می‌نویسیم. ﴿94﴾

  95. وَحَرَامٌ عَلَى قَرْیَةٍ أَهْلَکْنَاهَا أَنَّهُمْ لا یَرْجِعُونَ و (مردم)هر شهری را که (بر اثر کفر و گناه) آن را هلاک کردیم، محال است که (به دنیا) بازگردند. ﴿95﴾

  96. حَتَّى إِذَا فُتِحَتْ یَأْجُوجُ وَمَأْجُوجُ وَهُم مِّن کُلِّ حَدَبٍ یَنسِلُونَ تا وقتی‌که (سد) یأجوج و مأجوج گشوده شود، و آن‌ها از هر (تبه و) بلندی شتابان سرازیر گردند. ﴿96﴾

  97. وَاقْتَرَبَ الْوَعْدُ الْحَقُّ فَإِذَا هِیَ شَاخِصَةٌ أَبْصَارُ الَّذِینَ کَفَرُوا یَا وَیْلَنَا قَدْ کُنَّا فِی غَفْلَةٍ مِّنْ هَذَا بَلْ کُنَّا ظَالِمِینَ و وعده‌ی حق (= قیامت) نزدیک شود، پس در آن هنگام چشم‌های کسانی‌که کافر شدند (از و حشت) خیره ماند (گویند:) ای وای بر ما که از این (واقعه) در غفلت بودیم، بلکه ما ستمکار بودیم! ﴿97﴾

  98. إِنَّکُمْ وَمَا تَعْبُدُونَ مِن دُونِ اللَّهِ حَصَبُ جَهَنَّمَ أَنتُمْ لَهَا وَارِدُونَ  یقیناً شما و آنچه به جای الله می‌پرستید، هیزم جهنم هستید، شما در آن وارد خواهید شد. ﴿98﴾

  99. لَوْ کَانَ هَؤُلاء آلِهَةً مَّا وَرَدُوهَا وَکُلٌّ فِیهَا خَالِدُونَ اگر این‌ها  (= بت‌ها) معبودانی (برحق) بودند، هرگز وارد آن نمی‌شدند، و (آن‌ها) همگی در آن جاودان خواهند ماند. ﴿99﴾

  100. لَهُمْ فِیهَا زَفِیرٌ وَهُمْ فِیهَا لا یَسْمَعُونَ برای آن‌ها در آن (= جهنم) ناله‌های (دردناکی) است، و آن‌ها در آن (چیزی) نمی‌شنوند. ﴿100﴾

  101. إِنَّ الَّذِینَ سَبَقَتْ لَهُم مِّنَّا الْحُسْنَى أُوْلَئِکَ عَنْهَا مُبْعَدُونَ به راستی کسانی‌که پیشتر از سوی ما (وعده‌ای) نیکوی برای آن‌ها مقرر شده است، آن‌ها از آن (= جهنم) دور نگاه داشته می‌شوند. ﴿101﴾

  102. لا یَسْمَعُونَ حَسِیسَهَا وَهُمْ فِی مَا اشْتَهَتْ أَنفُسُهُمْ خَالِدُونَ آن‌ها  (حتی) صدایش را نمی‌شنوند، و در آنچه دل‌شان بخواهد جاودانه (متنعم) هستند. ﴿102﴾

  103. لا یَحْزُنُهُمُ الْفَزَعُ الأَکْبَرُ وَتَتَلَقَّاهُمُ الْمَلائِکَةُ هَذَا یَوْمُکُمُ الَّذِی کُنتُمْ تُوعَدُونَ و حشت بزرگ (قیامت) آن‌ها را اندوهگین نسازد، و فرشتگان به استقبال‌شان آیند (گویند:) «این همان روز تان است که به شما وعده داده می‌شد». ﴿103﴾

  104. یَوْمَ نَطْوِی السَّمَاء کَطَیِّ السِّجِلِّ لِلْکُتُبِ کَمَا بَدَأْنَا أَوَّلَ خَلْقٍ نُّعِیدُهُ وَعْدًا عَلَیْنَا إِنَّا کُنَّا فَاعِلِینَ  روزی‌که آسمان را چون طوماری نوشته شده درهم می‌پیچیم، همان‌گونه  که نخستین آفرینش را آغاز کردیم، (دیگر بار) آن را باز می‌گردانیم، (این) وعده‌ای بر ما است، قطعاً آن را انجام خواهیم داد. ﴿104﴾

  105. وَلَقَدْ کَتَبْنَا فِی الزَّبُورِ مِن بَعْدِ الذِّکْرِ أَنَّ الأَرْضَ یَرِثُهَا عِبَادِیَ الصَّالِحُونَ و به راستی بعد از ذکر (= تورات) در زبور نوشتیم که: «زمین را بندگان صالح من به ارث خواهند برد». ﴿105﴾

  106. إِنَّ فِی هَذَا لَبَلاغًا لِّقَوْمٍ عَابِدِینَ بی‌گمان در این (امر) برای گروه عبادت کنندگان پیام روشنی است. ﴿106﴾

  107. وَمَا أَرْسَلْنَاکَ إِلاَّ رَحْمَةً لِّلْعَالَمِینَ  و (ای پیامبر!) تو را جز رحمتی برای جهانیان نفرستادیم. ﴿107﴾

  108. قُلْ إِنَّمَا یُوحَى إِلَیَّ أَنَّمَا إِلَهُکُمْ إِلَهٌ وَاحِدٌ فَهَلْ أَنتُم مُّسْلِمُونَ بگو: «تنها به سوی من وحی می‌شود که همانا معبود شما، معبود یگانه است، پس آیا شما تسلیم می‌شوید؟!». ﴿108﴾

  109. فَإِن تَوَلَّوْا فَقُلْ آذَنتُکُمْ عَلَى سَوَاء وَإِنْ أَدْرِی أَقَرِیبٌ أَم بَعِیدٌ مَّا تُوعَدُونَ پس اگر (باز) روی گردان شوند، بگو: «من شما را یکسان آگاه کردم (و اعلام خطر می‌کنم) و نمی‌دانم آنچه که به شما وعده داده می‌شود؛ نزدیک است یا دور؟! ﴿109﴾

  110. إِنَّهُ یَعْلَمُ الْجَهْرَ مِنَ الْقَوْلِ وَیَعْلَمُ مَا تَکْتُمُونَ بی‌شک او سخن آشکار را می‌داند، و (نیز) آنچه را (در دل خود) کتمان می‌کنید؛ می‌داند. ﴿110﴾

  111. وَإِنْ أَدْرِی لَعَلَّهُ فِتْنَةٌ لَّکُمْ وَمَتَاعٌ إِلَى حِینٍ  و من نمی‌دانم، شاید این (تأخیر عذاب) برای شما آزمایشی، و بهره‌مندی تا مدتی (معین) باشد». ﴿111﴾

  112. قَالَ رَبِّ احْکُم بِالْحَقِّ وَرَبُّنَا الرَّحْمَنُ الْمُسْتَعَانُ عَلَى مَا تَصِفُونَ (و پیامبر) گفت: «ای پروردگارا! به حق داوری کن، و پروردگار ما (الله) رحمان است، که از او استمداد می‌شود در برابر آنچه شما بیان می‌کنید». ﴿112﴾



سورة انبیاء



[1]- گفته می‌شود که جبرئیل u در گریبان حضرت مریم‘ دمید، آنگاه به فرمان الله متعال حامله شد. (تفسیر قرطبی)

سورة الحج

سورة الحج - سورة 22 - عدد آیاتها 78

بسم الله الرحمن الرحیم

به نام الله بخشندة مهربان

  1. یَا أَیُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّکُمْ إِنَّ زَلْزَلَةَ السَّاعَةِ شَیْءٌ عَظِیمٌ ای مردم! از پروردگارتان بترسید، بدون شک زلزله‌ی قیامت حادثه‌ی عظیمی است. ﴿1﴾

  2. یَوْمَ تَرَوْنَهَا تَذْهَلُ کُلُّ مُرْضِعَةٍ عَمَّا أَرْضَعَتْ وَتَضَعُ کُلُّ ذَاتِ حَمْلٍ حَمْلَهَا وَتَرَى النَّاسَ سُکَارَى وَمَا هُم بِسُکَارَى وَلَکِنَّ عَذَابَ اللَّهِ شَدِیدٌ  روزی‌که آن را می‌بینید، هر مادر شیر دهی، (کودک) شیر خوارش از یاد خود  می‌برد، و هر (زن) بارداری، بار خود را بر زمین می‌گذارد، و مردم را مست می‌بینی، در حالی‌که مست نیستند، و لیکن عذاب الله شدید است. ﴿2﴾

  3. وَمِنَ النَّاسِ مَن یُجَادِلُ فِی اللَّهِ بِغَیْرِ عِلْمٍ وَیَتَّبِعُ کُلَّ شَیْطَانٍ مَّرِیدٍ  و بعضی از مردم، بدون (هیچ) علم و دانشی، در (باره‌ی) الله به مجادله بر می‌خیزند، و از هر شیطان سرکشی پیروی می‌کنند، ﴿3﴾

  4. کُتِبَ عَلَیْهِ أَنَّهُ مَن تَوَلاَّهُ فَأَنَّهُ یُضِلُّهُ وَیَهْدِیهِ إِلَى عَذَابِ السَّعِیرِ  (در قضای الهی) بر او (= شیطان) نوشته شده که هر کس با او دوستی کند، مسلماً او گمراهش می‌کند، و او را به عذاب (آتش) سوزان (جهنم) می‌کشاند. ﴿4﴾

  5. یَا أَیُّهَا النَّاسُ إِن کُنتُمْ فِی رَیْبٍ مِّنَ الْبَعْثِ فَإِنَّا خَلَقْنَاکُم مِّن تُرَابٍ ثُمَّ مِن نُّطْفَةٍ ثُمَّ مِنْ عَلَقَةٍ ثُمَّ مِن مُّضْغَةٍ مُّخَلَّقَةٍ وَغَیْرِ مُخَلَّقَةٍ لِّنُبَیِّنَ لَکُمْ وَنُقِرُّ فِی الأَرْحَامِ مَا نَشَاء إِلَى أَجَلٍ مُّسَمًّى ثُمَّ نُخْرِجُکُمْ طِفْلا ثُمَّ لِتَبْلُغُوا أَشُدَّکُمْ وَمِنکُم مَّن یُتَوَفَّى وَمِنکُم مَّن یُرَدُّ إِلَى أَرْذَلِ الْعُمُرِ لِکَیْلا یَعْلَمَ مِن بَعْدِ عِلْمٍ شَیْئًا وَتَرَى الأَرْضَ هَامِدَةً فَإِذَا أَنزَلْنَا عَلَیْهَا الْمَاء اهْتَزَّتْ وَرَبَتْ وَأَنبَتَتْ مِن کُلِّ زَوْجٍ بَهِیجٍ  ای مردم! اگر از بر انگیخته شدن در شک هستید، پس (به این نکته دقت کنید:) همانا ما شما را از خاک آفریدیم، سپس از نطفه، و بعد از خون بسته شده، سپس از مضغه (= پاره گوشتی) شکل یافته و شکل نایافته، تا (قدرت و حکمت خود را) برای شما آشکار سازیم، و هر چه را که بخواهیم تا زمانی معین در رحم (مادران) نگه می‌داریم، آنگاه شما را به صورت طفل بیرون می‌آوریم، سپس تا به حد رشد (و بلوغ) خود برسید، و از شما کسی هست که می‌میرد، و از شما کسی هست که (آنقدر عمر می‌کند که) به نهایت فرتوتی (و پیری) باز برده می‌شود، تا آنکه پس از (آن همه) علم و دانش، چیزی نداند، و (به مثال دیگر توجه کنید:) زمین را خشکیده می‌بینی، پس هنگامی‌که آب (باران) بر آن فرو فرستیم، به حرکت در آید، و رشد کند، و از هر نوع گیاه زیبا (و خرم) برویاند. ﴿5﴾

  6. ذَلِکَ بِأَنَّ اللَّهَ هُوَ الْحَقُّ وَأَنَّهُ یُحْیِی الْمَوْتَى وَأَنَّهُ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ

    این به خاطر آن است که (بدانید) الله حق است، و آنکه او مردگان را زنده می‌کند، و آن‌که او بر هر چیز تواناست. ﴿6﴾

  7. وَأَنَّ السَّاعَةَ آتِیَةٌ لّا رَیْبَ فِیهَا وَأَنَّ اللَّهَ یَبْعَثُ مَن فِی الْقُبُورِ و آنکه قیامت آمدنی است، شکی در آن نیست، و آنکه الله (همة) کسانی‌که در گور‌‌ها هستند، بر می‌انگیزد. ﴿7﴾

  8. وَمِنَ النَّاسِ مَن یُجَادِلُ فِی اللَّهِ بِغَیْرِ عِلْمٍ وَلا هُدًى وَلا کِتَابٍ مُّنِیرٍ   از مردم کسی است که بدون هیچ دانش و هیچ هدایت و کتاب روشنی بخشی    در بارة الله مجادله می‌کند. ﴿8﴾

  9. ثَانِیَ عِطْفِهِ لِیُضِلَّ عَن سَبِیلِ اللَّهِ لَهُ فِی الدُّنْیَا خِزْیٌ وَنُذِیقُهُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ عَذَابَ الْحَرِیقِ  (تکبر کنان) پهلو (و گردن) خود را می‌پیچد، تا (مردم را) از راه الله گمراه سازد، برای او در دنیا رسوایی است، و روز قیامت آتش سوزان را به او می‌چشانیم. ﴿9﴾

  10. ذَلِکَ بِمَا قَدَّمَتْ یَدَاکَ وَأَنَّ اللَّهَ لَیْسَ بِظَلاَّمٍ لِّلْعَبِیدِ  (و به او می‌گوییم:) این (کیفر) در برابر چیزی است که دست‌هایت از پیش فرستاده است، و بی‌گمان الله (هرگز) به بندگان ستم نمی‌کند. ﴿10﴾

  11. وَمِنَ النَّاسِ مَن یَعْبُدُ اللَّهَ عَلَى حَرْفٍ فَإِنْ أَصَابَهُ خَیْرٌ اطْمَأَنَّ بِهِ وَإِنْ أَصَابَتْهُ فِتْنَةٌ انقَلَبَ عَلَى وَجْهِهِ خَسِرَ الدُّنْیَا وَالآخِرَةَ ذَلِکَ هُوَ الْخُسْرَانُ الْمُبِینُ  و از (میان) مردم کسی است که الله را بر کناره (با تردید) می‌پرستد (و ایمانش بسیار ضعیف و سست است) پس اگر خیری به او برسد (دلش) به آن آرام می‌گیرد، و اگر بلایی (برای آزمایش) به او برسد، روی می‌گرداند (و به کفر باز می‌گردد)، در دنیا و آخرت زیان کرده است، این همان زیان آشکار است، ﴿11﴾

  12. یَدْعُو مِن دُونِ اللَّهِ مَا لا یَضُرُّهُ وَمَا لا یَنفَعُهُ ذَلِکَ هُوَ الضَّلالُ الْبَعِیدُ (او) به جای الله چیزی را می‌خواند که نه زیانی به او می‌رساند و نه سودی به او می‌بخشد، این همان گمراهی دور است. ﴿12﴾

  13. یَدْعُو لَمَن ضَرُّهُ أَقْرَبُ مِن نَّفْعِهِ لَبِئْسَ الْمَوْلَى وَلَبِئْسَ الْعَشِیرُ (او) کسی را می‌خواند که زیانش نزدیکتر از نفعش است، چه بد (سر پرست و) یاوری است، و چه بد (همدم و) معاشری است. ﴿13﴾

  14. إِنَّ اللَّهَ یُدْخِلُ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ جَنَّاتٍ تَجْرِی مِن تَحْتِهَا الأَنْهَارُ إِنَّ اللَّهَ یَفْعَلُ مَا یُرِیدُ بی‌گمان الله کسانی را که ایمان آوردند و کارهای شایسته انجام دادند، به باغ‌هایی  (از بهشت) وارد می‌کند که نهرها از زیر (درختان) آن جاری است، مسلماً الله آنچه را می‌خواهد، انجام می‌دهد. ﴿14﴾

  15. مَن کَانَ یَظُنُّ أَن لَّن یَنصُرَهُ اللَّهُ فِی الدُّنْیَا وَالآخِرَةِ فَلْیَمْدُدْ بِسَبَبٍ إِلَى السَّمَاء ثُمَّ لِیَقْطَعْ فَلْیَنظُرْ هَلْ یُذْهِبَنَّ کَیْدُهُ مَا یَغِیظُ  کسی‌که گمان می‌کند که الله او (= پیامبر) را در دنیا و آخرت یاری نخواهد کرد، (و بدین خاطر عصبانی است) پس ریسمانی به سقف (خانه‌اش) بیاویزید (و خود را حلق آویز کند) سپس آن را قطع کند، آنگاه بنگرد آیا (این) تدبیرش خشم او را از میان خواهد برد؟! ﴿15﴾

  16. وَکَذَلِکَ أَنزَلْنَاهُ آیَاتٍ بَیِّنَاتٍ وَأَنَّ اللَّهَ یَهْدِی مَن یُرِیدُ و این گونه (ما) آن (= قرآن) را (بصورت) آیات روشن نازل کردیم، و بی‌گمان الله هر کس را بخواهد هدایت می‌کند. ﴿16﴾

  17. إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَالَّذِینَ هَادُوا وَالصَّابِئِینَ وَالنَّصَارَى وَالْمَجُوسَ وَالَّذِینَ أَشْرَکُوا إِنَّ اللَّهَ یَفْصِلُ بَیْنَهُمْ یَوْمَ الْقِیَامَةِ إِنَّ اللَّهَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ شَهِیدٌ یقیناً کسانی‌که ایمان آوردند، و کسانی‌که یهودی شدند، و صابئان (= بی دینان) و نصاری و مجوس و کسانی‌که (به الله) شرک آوردند، همانا الله در میان آن‌ها روز قیامت داوری می‌کند، بی‌گمان الله بر هر چیز گواه است. ﴿17﴾

  18. أَلَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ یَسْجُدُ لَهُ مَن فِی السَّمَاوَاتِ وَمَن فِی الأَرْضِ وَالشَّمْسُ وَالْقَمَرُ وَالنُّجُومُ وَالْجِبَالُ وَالشَّجَرُ وَالدَّوَابُّ وَکَثِیرٌ مِّنَ النَّاسِ وَکَثِیرٌ حَقَّ عَلَیْهِ الْعَذَابُ وَمَن یُهِنِ اللَّهُ فَمَا لَهُ مِن مُّکْرِمٍ إِنَّ اللَّهَ یَفْعَلُ مَا یَشَاء  آیا ندیدی که هر کس در آسمان‌ها و هر کس که در زمین است، و خورشید و ماه و ستارگان و کوه‌ها و درختان و جنبندگان و بسیاری از مردم برای الله سجده می‌کنند، و بسیارند که (فرمان) عذاب برآنان تحقق یافته است، و هر که را الله خوار سازد، پس کسی او را گرامی نخواهد داشت، بی‌گمان الله هر چه را بخواهد، می‌کند. ﴿18﴾

  19. هَذَانِ خَصْمَانِ اخْتَصَمُوا فِی رَبِّهِمْ فَالَّذِینَ کَفَرُوا قُطِّعَتْ لَهُمْ ثِیَابٌ مِّن نَّارٍ یُصَبُّ مِن فَوْقِ رُؤُوسِهِمُ الْحَمِیمُ  این دو (گروه) دشمنان یکدیگرند دربارة پروردگارشان (ستیز و) خصومت کردند، پس کسانی‌که کافر شدند لباس‌هایی از آتش برای آن‌ها بریده شده است، از بالای سرشان آب سوزان ریخته می‌شود. ﴿19﴾

  20. یُصْهَرُ بِهِ مَا فِی بُطُونِهِمْ وَالْجُلُودُ  که آنچه در درون‌شان است و (نیز) پوست‌های (شان) با آن گداخته می‌شود. ﴿20﴾

  21. وَلَهُم مَّقَامِعُ مِنْ حَدِیدٍ  و برای (زدن) آن‌ها گرز‌های از آهن (داغ) است. ﴿21﴾

  22. کُلَّمَا أَرَادُوا أَن یَخْرُجُوا مِنْهَا مِنْ غَمٍّ أُعِیدُوا فِیهَا وَذُوقُوا عَذَابَ الْحَرِیقِ هر گاه بخواهند از (شدت) اندوه از آنجا (= دوزخ) خارج شوند، به آن باز گردانده می‌شوند، و (به آن‌ها گفته می‌شود:) عذاب سوزان (جهنم) را بچشید. ﴿22﴾

  23. إِنَّ اللَّهَ یُدْخِلُ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ جَنَّاتٍ تَجْرِی مِن تَحْتِهَا الأَنْهَارُ یُحَلَّوْنَ فِیهَا مِنْ أَسَاوِرَ مِن ذَهَبٍ وَلُؤْلُؤًا وَلِبَاسُهُمْ فِیهَا حَرِیرٌ بی‌گمان الله کسانی را که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام داده‌اند به باغ‌هایی  (از بهشت) وارد می‌کند که از زیر (درختان) آن نهر‌ها جاری است، در آنجا به دستبند‌های از طلا و مروارید آراسته می‌شوند، و لباس‌شان در آنجا ابریشم است. ﴿23﴾ 

  24. وَهُدُوا إِلَى الطَّیِّبِ مِنَ الْقَوْلِ وَهُدُوا إِلَى صِرَاطِ الْحَمِیدِ  و به سوی گفتار پاکیزه هدایت می‌شوند، و به راه (الله) ستوده راهنمایی می‌گردند. ﴿24﴾

  25. إِنَّ الَّذِینَ کَفَرُوا وَیَصُدُّونَ عَن سَبِیلِ اللَّهِ وَالْمَسْجِدِ الْحَرَامِ الَّذِی جَعَلْنَاهُ لِلنَّاسِ سَوَاء الْعَاکِفُ فِیهِ وَالْبَادِ وَمَن یُرِدْ فِیهِ بِإِلْحَادٍ بِظُلْمٍ نُذِقْهُ مِنْ عَذَابٍ أَلِیمٍ  بی‌گمان کسانی‌که کافر شدند، و (مردم را) از راه الله باز می‌دارند و (همچنین از) مسجد الحرام، که آن را برای (همه‌ی) مردم یکسان قرار دادیم، (چه) مقیم در آنجا و یا وارد  بر آن، و کسی‌که از روی ستم در آن‌جا کج‌روی (و انحراف از حق را) بخواهد، از عذاب دردناک به او می‌چشانیم. ﴿25﴾

  26. وَإِذْ بَوَّأْنَا لِإِبْرَاهِیمَ مَکَانَ الْبَیْتِ أَن لّا تُشْرِکْ بِی شَیْئًا وَطَهِّرْ بَیْتِیَ لِلطَّائِفِینَ وَالْقَائِمِینَ وَالرُّکَّعِ السُّجُودِ  و (به یاد آور) زمانی را که جای خانه (کعبه) را برای ابراهیم تعیین کردیم؛ (و گفتیم:)  چیزی را شریک من قرار مده، و خانة مرا برای طواف کنندگان و قیام کنندگان و رکوع (و) سجود کنندگان پاک گردان. ﴿26﴾

  27. وَأَذِّن فِی النَّاسِ بِالْحَجِّ یَأْتُوکَ رِجَالا وَعَلَى کُلِّ ضَامِرٍ یَأْتِینَ مِن کُلِّ فَجٍّ عَمِیقٍ  و در (میان) مردم به حج ندا بده، تا پیاده و (سوار) بر هر (مرکب و) شتر لاغری از هر راه دوری به سوی تو بیایند([1]). ﴿27﴾

  28. لِیَشْهَدُوا مَنَافِعَ لَهُمْ وَیَذْکُرُوا اسْمَ اللَّهِ فِی أَیَّامٍ مَّعْلُومَاتٍ عَلَى مَا رَزَقَهُم مِّن بَهِیمَةِ الأَنْعَامِ فَکُلُوا مِنْهَا وَأَطْعِمُوا الْبَائِسَ الْفَقِیرَ  تا شاهد منافع (گوناگون) خویش باشند، و در روز‌‌‌های معین (به هنگام قربانی) نام الله را بر چهارپایانی که به آن‌ها روزی داده‌ایم؛ یاد کنند، پس از (گوشت) آن بخورید، و بی‌نوای فقیر را (نیز) اطعام کنید. ﴿28﴾

  29. ثُمَّ لْیَقْضُوا تَفَثَهُمْ وَلْیُوفُوا نُذُورَهُمْ وَلْیَطَّوَّفُوا بِالْبَیْتِ الْعَتِیقِ  سپس، باید آلودگی‌هایشان را بر طرف سازند، و به نذر‌‌های خود وفا کنند، و (برگرد) خانه‌های کهن‌سال (کعبه) طواف کنند. ﴿29﴾

  30. ذَلِکَ وَمَن یُعَظِّمْ حُرُمَاتِ اللَّهِ فَهُوَ خَیْرٌ لَّهُ عِندَ رَبِّهِ وَأُحِلَّتْ لَکُمُ الأَنْعَامُ إِلاَّ مَا یُتْلَى عَلَیْکُمْ فَاجْتَنِبُوا الرِّجْسَ مِنَ الأَوْثَانِ وَاجْتَنِبُوا قَوْلَ الزُّورِ  (حکم) این است، و هر کس (مقدسات و) حرمت نهاده‌های الله را بزرگ دارد، پس این (کار) نزد پروردگارش برای او بهتر است. و چهارپایان برای شما حلال شده، مگر آنچه بر شما خوانده می‌شود، پس از پلیدی بت‌ها اجتناب کنید، و از گفتار باطل (و دروغ) دوری کنید([2]). ﴿30﴾

  31. حُنَفَاء لِلَّهِ غَیْرَ مُشْرِکِینَ بِهِ وَمَن یُشْرِکْ بِاللَّهِ فَکَأَنَّمَا خَرَّ مِنَ السَّمَاء فَتَخْطَفُهُ الطَّیْرُ أَوْ تَهْوِی بِهِ الرِّیحُ فِی مَکَانٍ سَحِیقٍ در حالی‌که حق‌گرا و مخلص الله و شریک نیاورندگان به او باشید، و کسی‌که به الله شرک آورد، پس گویی از آسمان سقوط کرده است، آنگاه پرندگان (گوشت خوار) او را می‌ربایند، یا باد او را به جایی بسیار دور پرتاب می‌کند. ﴿31﴾

  32. ذَلِکَ وَمَن یُعَظِّمْ شَعَائِرَ اللَّهِ فَإِنَّهَا مِن تَقْوَى الْقُلُوبِ  (حکم) این است، و کسی‌که شعائر الهی را بزرگ دارد، پس بی‌گمان این (کار) از پرهیزگاری دل‌هاست. ﴿32﴾

  33. لَکُمْ فِیهَا مَنَافِعُ إِلَى أَجَلٍ مُّسَمًّى ثُمَّ مَحِلُّهَا إِلَى الْبَیْتِ الْعَتِیقِ در آن (چهارپایان قربانی) تا زمان معین برای شما منافع (و بهره‌ها) است، پس قربانگاه آن‌ها خانة کهن‌سال (کعبه) است. ﴿33﴾

  34. وَلِکُلِّ أُمَّةٍ جَعَلْنَا مَنسَکًا لِیَذْکُرُوا اسْمَ اللَّهِ عَلَى مَا رَزَقَهُم مِّن بَهِیمَةِ الأَنْعَامِ فَإِلَهُکُمْ إِلَهٌ وَاحِدٌ فَلَهُ أَسْلِمُوا وَبَشِّرِ الْمُخْبِتِینَ  و برای هر امتی (رسم) قربانی دادیم، تا نام الله را (به هنگام ذبح) بر چهارپایانی که روزی‌شان کرده است؛ ببرند، پس معبود شما، معبود یگانه است، (همه) برای او تسلیم شوید، و به فروتنان بشارت ده. ﴿34﴾

  35. الَّذِینَ إِذَا ذُکِرَ اللَّهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ وَالصَّابِرِینَ عَلَى مَا أَصَابَهُمْ وَالْمُقِیمِی الصَّلاةِ وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ یُنفِقُونَ (همان) کسانی‌که چون نام الله برده شود، دل‌های شان  ترسان گردد، و شکیبا‌‌یان در برابر مصیبت‌هایی که به آن‌ها می‌رسد، و آن‌ها که نماز را بر پا می‌دارند، و از آنچه روزی‌شان کرده‌ایم؛ انفاق می‌کنند. ﴿35﴾

  36. وَالْبُدْنَ جَعَلْنَاهَا لَکُم مِّن شَعَائِرِ اللَّهِ لَکُمْ فِیهَا خَیْرٌ فَاذْکُرُوا اسْمَ اللَّهِ عَلَیْهَا صَوَافَّ فَإِذَا وَجَبَتْ جُنُوبُهَا فَکُلُوا مِنْهَا وَأَطْعِمُوا الْقَانِعَ وَالْمُعْتَرَّ کَذَلِکَ سَخَّرْنَاهَا لَکُمْ لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ و (قربانی) شتران (فربه) را (در حج) برای شما از شعائر الهی قرار دادیم، در آن برای شما خیر (و برکت) است. پس (هنگام قربانی) در حالی‌که بر پا ایستاده‌اند؛ نام الله را بر آن‌ها ببرید، آنگاه چون پهلو‌‌‌‌‌هایشان (بر زمین) افتاد، از (گوشت) آن‌ها بخورید، و (فقیران) قانع (غیر سائل) و (فقیران) سائل را اطعام کنید. این گونه (ما) آن‌ها را برای شما رام کردیم؛ باشد که شما سپاس‌گزاری کنید. ﴿36﴾

  37. لَن یَنَالَ اللَّهَ لُحُومُهَا وَلا دِمَاؤُهَا وَلَکِن یَنَالُهُ التَّقْوَى مِنکُمْ کَذَلِکَ سَخَّرَهَا لَکُمْ لِتُکَبِّرُوا اللَّهَ عَلَى مَا هَدَاکُمْ وَبَشِّرِ الْمُحْسِنِینَ گوشت‌های قربانی و خون‌های آن‌ها هرگز به الله نمی‌رسد، و لیکن پرهیزگاری شما به او می‌رسد، این گونه (الله) آن‌ها را برای شما مسخر کرده تا الله را به (شکرانة)آن که شما را هدایت کرده است؛ بزرگ بشمارید، و نیکو‌‌‌‌‌‌کاران را بشارت ده. ﴿37﴾

  38. إِنَّ اللَّهَ یُدَافِعُ عَنِ الَّذِینَ آمَنُوا إِنَّ اللَّهَ لا یُحِبُّ کُلَّ خَوَّانٍ کَفُورٍ یقیناً الله از کسانی‌‌که ایمان آورده‌اند؛ دفاع می‌کند، بی‌گمان الله هیچ خیانت‌کارِ ناسپاسی را دوست ندارد. ﴿38﴾

  39. أُذِنَ لِلَّذِینَ یُقَاتَلُونَ بِأَنَّهُمْ ظُلِمُوا وَإِنَّ اللَّهَ عَلَى نَصْرِهِمْ لَقَدِیرٌ  به کسانی‌که با آنان جنگ می‌شود، اجازة (جهاد) داده شده است، از آن روی که مورد ستم قرار گرفته‌اند، و یقیناً الله بر یاری آن‌ها تواناست. ﴿39﴾

  40. الَّذِینَ أُخْرِجُوا مِن دِیَارِهِمْ بِغَیْرِ حَقٍّ إِلاَّ أَن یَقُولُوا رَبُّنَا اللَّهُ وَلَوْلا دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُم بِبَعْضٍ لَّهُدِّمَتْ صَوَامِعُ وَبِیَعٌ وَصَلَوَاتٌ وَمَسَاجِدُ یُذْکَرُ فِیهَا اسْمُ اللَّهِ کَثِیرًا وَلَیَنصُرَنَّ اللَّهُ مَن یَنصُرُهُ إِنَّ اللَّهَ لَقَوِیٌّ عَزِیزٌ (همان) کسانی‌که به ناحق از دیار‌شان  رانده شدند؛ جز اینکه می‌گفتند: «پروردگار ما الله است». و اگر الله بعضی از مردم را به (وسیلة) بعضی دیگر دفع نمی‌کرد، بی‌گمان دیرهای (راهبان) و کلیسا‌های (مسیحیان) و کنشت‌های (یهودیان) و مساجدی که نام الله در آن‌ها بسیار برده می‌شود؛ ویران می‌گردید، و مسلماً الله یاری می‌کند کسی‌که (دین) او را یاری دهد، بی‌گمان الله قوی پیروزمند است. ﴿40﴾

  41. الَّذِینَ إِن مَّکَّنَّاهُمْ فِی الأَرْضِ أَقَامُوا الصَّلاةَ وَآتَوُا الزَّکَاةَ وَأَمَرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَنَهَوْا عَنِ الْمُنکَرِ وَلِلَّهِ عَاقِبَةُ الأُمُورِ  (همان) کسانی‌که اگر در زمین به آن‌ها قدرت (و حکومت) بخشیم، نماز را بر پا می‌دارند، و زکات را می‌دهند، و امر به معروف و نهی از منکر می‌کنند، و سرانجام کارها از آن الله است. ﴿41﴾

  42. وَإِن یُکَذِّبُوکَ فَقَدْ کَذَّبَتْ قَبْلَهُمْ قَوْمُ نُوحٍ وَعَادٌ وَثَمُودُ (ای پیامبر) اگر (این قوم بت پرست) تو را تکذیب می‌کنند، (غمگین نباش) به راستی پیش از آن‌ها قوم نوح و عاد و ثمود (پیامبران‌شان را) تکذیب کردند. ﴿42﴾

  43. وَقَوْمُ إِبْرَاهِیمَ وَقَوْمُ لُوطٍ و (همچنین) قوم ابراهیم و قوم لوط. ﴿43﴾

  44. وَأَصْحَابُ مَدْیَنَ وَکُذِّبَ مُوسَى فَأَمْلَیْتُ لِلْکَافِرِینَ ثُمَّ أَخَذْتُهُمْ فَکَیْفَ کَانَ نَکِیرِ و اصحاب مدین (قوم شعیب)، و موسی (نیز) تکذیب شد، پس به کافران مهلت دادم آنگاه آن‌ها را فرو گرفتم، پس (بنگر) انکار (و عقوبت) من چگونه بود! ﴿44﴾

  45. فَکَأَیِّن مِّن قَرْیَةٍ أَهْلَکْنَاهَا وَهِیَ ظَالِمَةٌ فَهِیَ خَاوِیَةٌ عَلَى عُرُوشِهَا وَبِئْرٍ مُّعَطَّلَةٍ وَقَصْرٍ مَّشِیدٍ  پس چه بسیار آبادی‌ها را در حالی‌که (مردمش) ستمگر بودند؛ نابودشان کردیم، پس (اینک) بر سقف‌هایش فروریخته (و ویران شده) است، و (چه بسیار) چاه (پر آب) که بی‌حاصل مانده، و (چه) قصر (های) بر افراشته استوار (که بی‌صاحب مانده است). ﴿45﴾

  46. أَفَلَمْ یَسِیرُوا فِی الأَرْضِ فَتَکُونَ لَهُمْ قُلُوبٌ یَعْقِلُونَ بِهَا أَوْ آذَانٌ یَسْمَعُونَ بِهَا فَإِنَّهَا لا تَعْمَى الأَبْصَارُ وَلَکِن تَعْمَى الْقُلُوبُ الَّتِی فِی الصُّدُورِ آیا آن‌ها در زمین سیر نکردند، تا دل‌های ی داشته باشند که با آن (حقیقت را) دریابند، یا گوش‌های که با آن (اخبار گذشتگان را) بشنوند؟! پس بی‌گمان چشم‌های (ظاهر) نا‌‌‌بینا نمی‌شود، و لیکن دل‌های ی که در سینه‌هاست؛ نابینا می‌شود. ﴿46﴾

  47. وَیَسْتَعْجِلُونَکَ بِالْعَذَابِ وَلَن یُخْلِفَ اللَّهُ وَعْدَهُ وَإِنَّ یَوْمًا عِندَ رَبِّکَ کَأَلْفِ سَنَةٍ مِّمَّا تَعُدُّونَ  و آن‌ها به شتاب از تو عذاب می‌طلبند، و الله هرگز و عده‌اش را خلاف نمی‌کند، و بی‌گمان یک روز نزد پروردگارت، مانند هزار سال از آنچه است که (شما) می‌شمارید. ﴿47﴾

  48. وَکَأَیِّن مِّن قَرْیَةٍ أَمْلَیْتُ لَهَا وَهِیَ ظَالِمَةٌ ثُمَّ أَخَذْتُهَا وَإِلَیَّ الْمَصِیرُ  و چه بسیار آبادی‌ها که به آن‌ها مهلت دادم؛ در حالی‌که (مردمش) ستم‌گر بودند، آنگاه آن‌ها را گرفتم، و باز گشت (همه) به سوی من است. ﴿48﴾

  49. قُلْ یَا أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّمَا أَنَا لَکُمْ نَذِیرٌ مُّبِینٌ (ای پیامبر!) بگو: «ای مردم! جز این نیست که من برای شما بیم‌دهندة آشکاری هستم». ﴿49﴾

  50. فَالَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَهُم مَّغْفِرَةٌ وَرِزْقٌ کَرِیمٌ پس کسانی‌که ایمان آوردند و کار‌‌های شایسته انجام دادند، برای آن‌ها آمرزش و روزی نیک است. ﴿50﴾

  51. وَالَّذِینَ سَعَوْا فِی آیَاتِنَا مُعَاجِزِینَ أُوْلَئِکَ أَصْحَابُ الْجَحِیمِ و کسانی‌که مبارزه‌کنان در (انکار) آیات ما تلاش کردند، (و پند‌‌اشتند که ما را به ستوه می‌آورند) آنان اهل دوزخ هستند. ﴿51﴾

  52. وَمَا أَرْسَلْنَا مِن قَبْلِکَ مِن رَّسُولٍ وَلا نَبِیٍّ إِلاَّ إِذَا تَمَنَّى أَلْقَى الشَّیْطَانُ فِی أُمْنِیَّتِهِ فَیَنسَخُ اللَّهُ مَا یُلْقِی الشَّیْطَانُ ثُمَّ یُحْکِمُ اللَّهُ آیَاتِهِ وَاللَّهُ عَلِیمٌ حَکِیمٌ و (ما) هیچ رسول و پیامبری را پیش از تو نفرستادیم؛ مگر اینکه چون (آیات ما را) تلاوت می‌کرد، شیطان در تلاوت او (چیزی) القاء می‌کرد، آنگاه الله آنچه شیطان القاء می‌کند؛ از میان می‌برد، سپس الله آیاتش را استوار (و محکم) می‌دارد، و الله دانای حکیم است. ﴿52﴾

  53. لِیَجْعَلَ مَا یُلْقِی الشَّیْطَانُ فِتْنَةً لِّلَّذِینَ فِی قُلُوبِهِم مَّرَضٌ وَالْقَاسِیَةِ قُلُوبُهُمْ وَإِنَّ الظَّالِمِینَ لَفِی شِقَاقٍ بَعِیدٍ  تا (الله) آنچه را که شیطان القاء می‌کند، آزمونی قرار دهد برای کسانی‌که در دل‌های ش بیماری است، و آن‌هایی که دل‌های شان  سخت است، و بی‌گمان ستمکاران در مخالفت (و دشمنی) دور (و دراز) هستند. ﴿53﴾

  54. وَلِیَعْلَمَ الَّذِینَ أُوتُوا الْعِلْمَ أَنَّهُ الْحَقُّ مِن رَّبِّکَ فَیُؤْمِنُوا بِهِ فَتُخْبِتَ لَهُ قُلُوبُهُمْ وَإِنَّ اللَّهَ لَهَادِ الَّذِینَ آمَنُوا إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِیمٍ و تا کسانی‌که به آنان دانش داده شده بدانند که مسلماً آن (قرآن) از سوی پروردگارت حق است، پس به آن ایمان بیاورند، آنگاه دل‌های شان  برای آن (حق) خاضع گردد، و یقیناً الله کسانی را که ایمان آوردند به راه راست هدایت می‌کند. ﴿54﴾

  55. وَلا یَزَالُ الَّذِینَ کَفَرُوا فِی مِرْیَةٍ مِّنْهُ حَتَّى تَأْتِیَهُمُ السَّاعَةُ بَغْتَةً أَوْ یَأْتِیَهُمْ عَذَابُ یَوْمٍ عَقِیمٍ و کسانی‌که کافر شدند همواره در آن (= قرآن) شک دارند، تا آنکه نا گهان قیامت فرا رسد یا عذاب روز نحس بر آن‌ها (فرود) آید. ﴿55﴾

  56. الْمُلْکُ یَوْمَئِذٍ لِّلَّهِ یَحْکُمُ بَیْنَهُمْ فَالَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ فِی جَنَّاتِ النَّعِیمِ فرمانروایی در آن روز از آن الله است، میان آن‌ها داوری می‌کند، پس کسانی‌که ایمان آورده، و کارهای شایسته انجام داده‌اند؛ در باغ‌های پر نعمت (بهشت) هستند. ﴿56﴾

  57. وَالَّذِینَ کَفَرُوا وَکَذَّبُوا بِآیَاتِنَا فَأُولَئِکَ لَهُمْ عَذَابٌ مُّهِینٌ و کسانی‌که کافر شدند و آیات ما را تکذیب کردند، برای آن‌ها عذاب خوار کننده‌ای است. ﴿57﴾

  58. وَالَّذِینَ هَاجَرُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ ثُمَّ قُتِلُوا أَوْ مَاتُوا لَیَرْزُقَنَّهُمُ اللَّهُ رِزْقًا حَسَنًا وَإِنَّ اللَّهَ لَهُوَ خَیْرُ الرَّازِقِینَ و کسانی‌که در راه الله هجرت کردند، سپس کشته شدند یا (به مرگ طبیعی) مردند، مسلماً الله به آن‌ها روزی   نیکویی می‌دهد، یقیناً الله بهترین روزی دهندگان است. ﴿58﴾

  59. لَیُدْخِلَنَّهُم مُّدْخَلا یَرْضَوْنَهُ وَإِنَّ اللَّهَ لَعَلِیمٌ حَلِیمٌ بدون شک آن‌ها را به جایگاهی وارد می‌کند که از آن خشنود باشند، و بی‌گمان الله دانای برد بار است. ﴿59﴾

  60. ذَلِکَ وَمَنْ عَاقَبَ بِمِثْلِ مَا عُوقِبَ بِهِ ثُمَّ بُغِیَ عَلَیْهِ لَیَنصُرَنَّهُ اللَّهُ إِنَّ اللَّهَ لَعَفُوٌّ غَفُورٌ  (احکام) این است، و هر کس به همان مقدار که به او ستم شده مجازات کند، سپس بر او ستم کنند، بدون شک الله او را یاری خواهد کرد، یقیناً الله بخشنده‌ی آمرزنده است. ﴿60﴾ 

  61. ذَلِکَ بِأَنَّ اللَّهَ یُولِجُ اللَّیْلَ فِی النَّهَارِ وَیُولِجُ النَّهَارَ فِی اللَّیْلِ وَأَنَّ اللَّهَ سَمِیعٌ بَصِیرٌ این (نصرت مظلوم‌) از آن روست که الله (قادر است چیزى را بر دیگرى غالب کند چنان که‌) شب را در روز داخل مى‌کند (و ظلمت مغلوب مى‌شود) و روز را در شب در مى‌آورد، و بی‌گمان الله شنوای بیناست. ﴿61﴾

  62. ذَلِکَ بِأَنَّ اللَّهَ هُوَ الْحَقُّ وَأَنَّ مَا یَدْعُونَ مِن دُونِهِ هُوَ الْبَاطِلُ وَأَنَّ اللَّهَ هُوَ الْعَلِیُّ الْکَبِیرُ این بخاطر آن است که الله حق است، و آنچه جز او می‌خوانند باطل است، و به راستی که الله بلند مرتبه‌ی بزرگ است. ﴿62﴾

  63. أَلَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ أَنزَلَ مِنَ السَّمَاء مَاء فَتُصْبِحُ الأَرْضُ مُخْضَرَّةً إِنَّ اللَّهَ لَطِیفٌ خَبِیرٌ آیا ندیدی که الله از آسمان آبی فرو فرستاد، سپس زمین (بر اثر آن) سبز و خرم می‌گردد؟ بی‌گمان الله باریک بین آگاه است. ﴿63﴾

  64. لَهُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الأَرْضِ وَإِنَّ اللَّهَ لَهُوَ الْغَنِیُّ الْحَمِیدُ آنچه در آسمان‌ها و آنچه در زمین است از آن اوست([3])، و بدون شک الله بی‌نیاز ستوده است. ﴿64﴾

  65. أَلَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ سَخَّرَ لَکُم مَّا فِی الأَرْضِ وَالْفُلْکَ تَجْرِی فِی الْبَحْرِ بِأَمْرِهِ وَیُمْسِکُ السَّمَاء أَن تَقَعَ عَلَى الأَرْضِ إِلاَّ بِإِذْنِهِ إِنَّ اللَّهَ بِالنَّاسِ لَرَؤُوفٌ رَّحِیمٌ  آیا ندیدی که الله آنچه را در زمین است مسخر شما کرده است، و (نیز) کشتی‌ها به فرمان او در دریا روان است، و آسمان را از آن که بر زمین افتد - جز به فرمانش - نگه می‌دارد، بی‌گمان الله (نسبت) به مردم رؤوف مهربان است. ﴿65﴾

  66. وَهُوَ الَّذِی أَحْیَاکُمْ ثُمَّ یُمِیتُکُمْ ثُمَّ یُحْیِیکُمْ إِنَّ الإِنسَانَ لَکَفُورٌ  و او کسی است که شما را زنده کرد، سپس شما را می‌میراند، آنگاه بار دیگر زنده می‌کند، به راستی که انسان بسیار ناسپاس است. ﴿66﴾

  67. لِکُلِّ أُمَّةٍ جَعَلْنَا مَنسَکًا هُمْ نَاسِکُوهُ فَلا یُنَازِعُنَّکَ فِی الأَمْرِ وَادْعُ إِلَى رَبِّکَ إِنَّکَ لَعَلَى هُدًى مُّسْتَقِیمٍ برای هر امتی (روش عبادت و) آیینی مقرر کردیم که آنان به آن عمل کنند، پس نباید در این امر با تو به نزاع بر خیزند، به سوی پروردگارت دعوت کن، بی‌گمان تو بر هدایت مستقیم قرار داری. ﴿67﴾

  68. وَإِن جَادَلُوکَ فَقُلِ اللَّهُ أَعْلَمُ بِمَا تَعْمَلُونَ  و اگر با تو مجادله کردند، پس بگو: «الله به آنچه انجام می‌دهید؛ داناتر است، ﴿68﴾

  69. اللَّهُ یَحْکُمُ بَیْنَکُمْ یَوْمَ الْقِیَامَةِ فِیمَا کُنتُمْ فِیهِ تَخْتَلِفُونَ  الله روز قیامت میان شما در آنچه در آن اختلاف می‌کردید، داوری می‌کند». ﴿69﴾

  70. أَلَمْ تَعْلَمْ أَنَّ اللَّهَ یَعْلَمُ مَا فِی السَّمَاء وَالأَرْضِ إِنَّ ذَلِکَ فِی کِتَابٍ إِنَّ ذَلِکَ عَلَى اللَّهِ یَسِیرٌ آیا ندانسته‌ای که الله آنچه را در آسمان و زمین است می‌داند؟! بی‌گمان (همه‌ی) این‌ها  در کتابی (ثبت) است، مسلماً این بر الله آسان است. ﴿70﴾

  71. وَیَعْبُدُونَ مِن دُونِ اللَّهِ مَا لَمْ یُنَزِّلْ بِهِ سُلْطَانًا وَمَا لَیْسَ لَهُم بِهِ عِلْمٌ وَمَا لِلظَّالِمِینَ مِن نَّصِیرٍ و (آن‌ها) به جای الله چیزی را می‌پرستند که (او) هیچ دلیلی بر آن نازل نکرده است، و چیزی را که علم به آن ندارند، و برای ستمگران هیچ یاوری نیست. ﴿71﴾

  72. وَإِذَا تُتْلَى عَلَیْهِمْ آیَاتُنَا بَیِّنَاتٍ تَعْرِفُ فِی وُجُوهِ الَّذِینَ کَفَرُوا الْمُنکَرَ یَکَادُونَ یَسْطُونَ بِالَّذِینَ یَتْلُونَ عَلَیْهِمْ آیَاتِنَا قُلْ أَفَأُنَبِّئُکُم بِشَرٍّ مِّن ذَلِکُمُ النَّارُ وَعَدَهَا اللَّهُ الَّذِینَ کَفَرُوا وَبِئْسَ الْمَصِیرُ  و هنگامی‌که آیات روشن ما بر آنان خوانده می‌شود، در چهره‌ی کسانی‌که کافر شدند (آثار) ناخوشی (و انکار) را می‌شناسی که نزدیک است بر کسانی‌که آیات ما را بر آنان می‌خواند، حمله ور شوند، بگو: «آیا شما را به بدتر از این خبر دهم؟ (همان) آتش (جهنم) است که الله به کسانی‌که کافر شدند؛ وعده داده است، و بد سرانجامی است». ﴿72﴾

  73. یَا أَیُّهَا النَّاسُ ضُرِبَ مَثَلٌ فَاسْتَمِعُوا لَهُ إِنَّ الَّذِینَ تَدْعُونَ مِن دُونِ اللَّهِ لَن یَخْلُقُوا ذُبَابًا وَلَوِ اجْتَمَعُوا لَهُ وَإِن یَسْلُبْهُمُ الذُّبَابُ شَیْئًا لّا یَسْتَنقِذُوهُ مِنْهُ ضَعُفَ الطَّالِبُ وَالْمَطْلُوبُ ای مردم! مثلی زده شده است، پس به آن گوش فرا دهید: بی‌گمان کسانی را که به جای الله (به خدایی) می‌خوانید؛ هرگز نمی‌توانند مگسی را بیافرینند، اگر چه (همگی) برای این (کار) گرد آیند، و اگر مگس چیزی را از آن‌ها برباید، نمی‌توانند از آن باز پس گیرند، (آری) طالب و مطلوب (= عابد و معبود) ناتوانند. ﴿73﴾

  74. مَا قَدَرُوا اللَّهَ حَقَّ قَدْرِهِ إِنَّ اللَّهَ لَقَوِیٌّ عَزِیزٌ  (آن‌ها) الله را چنانکه سزاوار اوست نشناختند، یقیناً الله قوی پیروزمند است. ﴿74﴾

  75. اللَّهُ یَصْطَفِی مِنَ الْمَلائِکَةِ رُسُلا وَمِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ سَمِیعٌ بَصِیرٌ الله از فرشتگان رسولانی را بر می‌گزیند، و (نیز) از مردم، بی‌گمان الله شنوای بیناست. ﴿75﴾

  76. یَعْلَمُ مَا بَیْنَ أَیْدِیهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ وَإِلَى اللَّهِ تُرْجَعُ الأُمُورُ آنچه را در پیش روی آن‌ها، و آنچه پشت سر آن‌هاست می‌داند، و (همه‌ی) کارها به سوی الله باز گردانده می‌شود. ﴿76﴾

  77. یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا ارْکَعُوا وَاسْجُدُوا وَاعْبُدُوا رَبَّکُمْ وَافْعَلُوا الْخَیْرَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ ای کسانی‌که ایمان آورده‌اید! رکوع کنید، و سجده کنید، و پروردگارتان را بپرستید، و کار نیک انجام دهید باشد که رستگار شوید. ﴿77﴾

  78. وَجَاهِدُوا فِی اللَّهِ حَقَّ جِهَادِهِ هُوَ اجْتَبَاکُمْ وَمَا جَعَلَ عَلَیْکُمْ فِی الدِّینِ مِنْ حَرَجٍ مِّلَّةَ أَبِیکُمْ إِبْرَاهِیمَ هُوَ سَمَّاکُمُ الْمُسْلِمِینَ مِن قَبْلُ وَفِی هَذَا لِیَکُونَ الرَّسُولُ شَهِیدًا عَلَیْکُمْ وَتَکُونُوا شُهَدَاء عَلَى النَّاسِ فَأَقِیمُوا الصَّلاةَ وَآتُوا الزَّکَاةَ وَاعْتَصِمُوا بِاللَّهِ هُوَ مَوْلاکُمْ فَنِعْمَ الْمَوْلَى وَنِعْمَ النَّصِیرُ  و در راه الله جهاد کنید، چنانکه سزاوار جهاد (در راه) او است، او شما را بر گزید، و در دین برای شما هیچ سختی (و تنگنایی) قرار نداد([4])، (همان) آیین پدرتان ابراهیم است، او (= الله) پیش از این (در کتب سابقه) و در این (قرآن نیز) شما را مسلمان نامید، تا پیامبر گواه بر شما باشد و شما گواهان بر مردم باشید، پس نماز را بر پا دارید، و زکات را بدهید، و به الله تمسک جویید، که او مولای شماست، چه خوب مولا، و چه خوب یاوری است. ﴿78﴾



سورة حج


 



[1]- ابوهریره رضی الله عنه می‌گوید: شنیدم که رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: «هرکس به خاطر (رضای) الله حج نماید و از مقاربت جنسی و مقدمات آن (در زمان حج) پرهیز کند و مرتکب معصیت نشود، (چنان از گناه پاک شده) برمی‌گردد گویا که تازه از مادر متولد شده است». (صحیح بخاری: 1521)

[2]- به سورۀ مائده حاشیه آیه 32 رجوع فرمایید.

[3]- حتی نیز تولد انسان، ملکیت، تصرف همه در اختیار اوست، لذا تمام مخلوقات به او محتاج‌اند و او به کسی محتاج نیست چرا که او غنی یعنی بی‌نیاز است، و او ذاتی است که منبع تمام اختیارات و کمالات می‌باشد، پس اوست که شایسته حمد و ستایش می‌باشد.

[4]- رسول الله  صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: «دین آسان است، و اگر کسی آن را بر خود سخت بگیرد سرانجام خسته خواهد شد. بنابراین، راه راست و میانه را در پیش گیرید، خوشحال باشید و از عبادت صبح و شام و پاسی از شب کمک بگیرید». (صحیح بخاری: 39)

سورة المؤمنون

سورة المؤمنون - سورة 23 - عدد آیاتها 118

بسم الله الرحمن الرحیم

به نام الله بخشندة مهربان

  1. قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ به راستی مؤمنان رستگار شدند. ﴿1﴾

  2. الَّذِینَ هُمْ فِی صَلاتِهِمْ خَاشِعُونَ همان کسانی‌که در نمازشان خاشع (و فروتن) هستند. ﴿2﴾

  3. وَالَّذِینَ هُمْ عَنِ اللَّغْوِ مُعْرِضُونَ و کسانی‌که از لغو (و کارهای بیهوده) روی گردانند. ﴿3﴾

  4. وَالَّذِینَ هُمْ لِلزَّکَاةِ فَاعِلُونَ و کسانی‌که زکات را انجام می‌دهند. ﴿4﴾

  5. وَالَّذِینَ هُمْ لِفُرُوجِهِمْ حَافِظُونَ و آن‌ها که شرمگاه‌شان را حفظ می‌کنند. ﴿5﴾

  6. إِلاَّ عَلَى أَزْوَاجِهِمْ أَوْ مَا مَلَکَتْ أَیْمَانُهُمْ فَإِنَّهُمْ غَیْرُ مَلُومِینَ  جز بر همسران‌شان یا (بر) کنیزان‌شان، پس بی‌گمان اینان (در بهره‌گیری از آنان) ملامت نمی‌شوند. ﴿6﴾

  7. فَمَنِ ابْتَغَى وَرَاء ذَلِکَ فَأُولَئِکَ هُمُ الْعَادُونَ پس کسی‌که فراتر از این بخواهد، آنانند که تجاوز گرند. ﴿7﴾

  8. وَالَّذِینَ هُمْ لِأَمَانَاتِهِمْ وَعَهْدِهِمْ رَاعُونَ و کسانی‌که امانت‌های‌شان و عهد خود را رعایت می‌کنند. ﴿8﴾

  9. وَالَّذِینَ هُمْ عَلَى صَلَوَاتِهِمْ یُحَافِظُونَ و کسانی‌که برنمازهای شان مواظبت می‌نمایند. ﴿9﴾

  10. أُوْلَئِکَ هُمُ الْوَارِثُونَ (آری) اینانند که وارثند. ﴿10﴾

  11. الَّذِینَ یَرِثُونَ الْفِرْدَوْسَ هُمْ فِیهَا خَالِدُونَ کسانی‌که (بهشت) فردوس را ارث می‌برند، و جاودانه در آن خواهند ماند. ﴿11﴾

  12. وَلَقَدْ خَلَقْنَا الإِنسَانَ مِن سُلالَةٍ مِّن طِینٍ  و به راستی انسان را از چکیده‌ای از گِل آفریدیم. ﴿12﴾

  13. ثُمَّ جَعَلْنَاهُ نُطْفَةً فِی قَرَارٍ مَّکِینٍ سپس او را از نطفه‌ای در قرار گاهی استوار (= رحم) قرار دادیم. ﴿13﴾

  14. ثُمَّ خَلَقْنَا النُّطْفَةَ عَلَقَةً فَخَلَقْنَا الْعَلَقَةَ مُضْغَةً فَخَلَقْنَا الْمُضْغَةَ عِظَامًا فَکَسَوْنَا الْعِظَامَ لَحْمًا ثُمَّ أَنشَأْنَاهُ خَلْقًا آخَرَ فَتَبَارَکَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخَالِقِینَ سپس نطفه را (به صورت) علقه (= خون بسته) گرداندیم، آنگاه علقه را (به صورت) مضغه (= پاره گوشتی) در آوردیم، آنگاه مضغه را (به صورت) استخوان‌هایی گردانیدیم، پس بر استخوان‌ها گوشت پوشاندیم، سپس آن را آفرینشی دیگر بخشیدیم، پس (پر برکت و) بزرگوار است، الله که بهترین آفرینندگان است. ﴿14﴾

  15. ثُمَّ إِنَّکُمْ بَعْدَ ذَلِکَ لَمَیِّتُونَ سپس مسلماً شما بعد  از این خواهید مرد. ﴿15﴾

  16. ثُمَّ إِنَّکُمْ یَوْمَ الْقِیَامَةِ تُبْعَثُونَ آنگاه یقیناً شما روز قیامت بر انگیخته می‌شوید. ﴿16﴾

  17. وَلَقَدْ خَلَقْنَا فَوْقَکُمْ سَبْعَ طَرَائِقَ وَمَا کُنَّا عَنِ الْخَلْقِ غَافِلِینَ  و به راستی بر فرازتان هفت آسمان آفریدیم، و (ما هرگز) از آفرینش (خود) غافل نبوده‌ایم. ﴿17﴾

  18. وَأَنزَلْنَا مِنَ السَّمَاء مَاء بِقَدَرٍ فَأَسْکَنَّاهُ فِی الأَرْضِ وَإِنَّا عَلَى ذَهَابٍ بِهِ لَقَادِرُونَ و از آسمان آبی به‌اندازه‌ی معین نازل کردیم، پس آن را در زمین جای دادیم، و بی‌گمان ما بر از بین بردن آن کاملاً قادر هستیم. ﴿18﴾

  19. فَأَنشَأْنَا لَکُم بِهِ جَنَّاتٍ مِّن نَّخِیلٍ وَأَعْنَابٍ لَّکُمْ فِیهَا فَوَاکِهُ کَثِیرَةٌ وَمِنْهَا تَأْکُلُونَ پس بوسیله‌ی آن باغ‌هایی  از درختان خرما و انگور برای شما پدید آوردیم، شما را در آن (باغ‌ها) میوه‌های بسیار است، و از آن می‌خورید. ﴿19﴾

  20. وَشَجَرَةً تَخْرُجُ مِن طُورِ سَیْنَاءَ تَنبُتُ بِالدُّهْنِ وَصِبْغٍ لِّلْآکِلِینَ  و (نیز) درختی را که از طور سینا بیرون می‌آید (= درخت زیتون) که از آن روغن و (نان) خورش برای خورندگان فراهم می‌شود. ﴿20﴾

  21. وَإِنَّ لَکُمْ فِی الأَنْعَامِ لَعِبْرَةً نُّسْقِیکُم مِّمَّا فِی بُطُونِهَا وَلَکُمْ فِیهَا مَنَافِعُ کَثِیرَةٌ وَمِنْهَا تَأْکُلُونَ و بی‌گمان برای شما در چهارپایان عبرتی است، از آنچه درون‌شان است (= از شیر آن‌ها) شما را سیراب می‌کنیم؛ و برای شما در آن‌ها منافع فراوان است، و از (گوشت) آن‌ها می‌خورید. ﴿21﴾

  22. وَعَلَیْهَا وَعَلَى الْفُلْکِ تُحْمَلُونَ و بر آن‌ها و بر کشتی‌ها سوار می‌شوید. ﴿22﴾

  23. وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا نُوحًا إِلَى قَوْمِهِ فَقَالَ یَا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ مَا لَکُم مِّنْ إِلَهٍ غَیْرُهُ أَفَلا تَتَّقُونَ و به راستی (ما) نوح را به سوی قومش فرستادیم، پس (او به آن‌ها) گفت: «ای قوم من! الله را بپرستید، که جز او معبودی برای شما نیست، آیا پرهیز نمی‌کنید؟! ﴿23﴾

  24. فَقَالَ الْمَلَأُ الَّذِینَ کَفَرُوا مِن قَوْمِهِ مَا هَذَا إِلاَّ بَشَرٌ مِّثْلُکُمْ یُرِیدُ أَن یَتَفَضَّلَ عَلَیْکُمْ وَلَوْ شَاء اللَّهُ لَأَنزَلَ مَلائِکَةً مَّا سَمِعْنَا بِهَذَا فِی آبَائِنَا الأَوَّلِینَ پس اشراف قومش، (آن) کسانی‌که کافر بودند؛ گفتند: «این (مرد) جز بشری همچون شما نیست، که می‌خواهد بر شما برتری جوید، اگر الله می‌خواست، همانا فرشتگانی را نازل می‌کرد، ما (هرگز) چنین چیزی را در (میان) نیاکان خود نشنیده‌ایم. ﴿24﴾

  25. إِنْ هُوَ إِلاَّ رَجُلٌ بِهِ جِنَّةٌ فَتَرَبَّصُوا بِهِ حَتَّى حِینٍ  او مرد دیوانه‌ای بیش نیست، پس تا مدتی در باره‌ی او صبر کنید، ﴿25﴾

  26. قَالَ رَبِّ انصُرْنِی بِمَا کَذَّبُونِ (نوح) گفت: «پروردگارا!  مرا در برابر تکذیب آن‌ها یاری کن» ﴿26﴾

  27. فَأَوْحَیْنَا إِلَیْهِ أَنِ اصْنَعِ الْفُلْکَ بِأَعْیُنِنَا وَوَحْیِنَا فَإِذَا جَاءَ أَمْرُنَا وَفَارَ التَّنُّورُ فَاسْلُکْ فِیهَا مِن کُلٍّ زَوْجَیْنِ اثْنَیْنِ وَأَهْلَکَ إِلاَّ مَن سَبَقَ عَلَیْهِ الْقَوْلُ مِنْهُمْ وَلا تُخَاطِبْنِی فِی الَّذِینَ ظَلَمُوا إِنَّهُم مُّغْرَقُونَ پس به او وحی کردیدم که: «به دیدگان ما و به وحی ما کشتی را بساز، پس هنگامی‌که فرمان ما فرا رسد، و آب از تنور بجوشد، آنگاه از هرنوع (حیوان) یک جفت (نر و ماده) در کشتی سوار کن و (نیز) خانواده خود را (سوار کن) جز کسی از آنان را که وعده‌ی (هلاک) از پیش بر او مقرر شده است.  و در (باره‌ی) کسانی‌که ستم کردند، با من سخن مگو، که آنان غرق شدنی هستند». ﴿27﴾

  28. فَإِذَا اسْتَوَیْتَ أَنتَ وَمَن مَّعَکَ عَلَى الْفُلْکِ فَقُلِ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی نَجَّانَا مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمِینَ هنگامی‌که تو و همراهانت بر کشتی سوار شدید؛ بگو: «ستایش برای الله است که ما را از قوم ستمگر نجات داد». ﴿28﴾

  29. وَقُل رَّبِّ أَنزِلْنِی مُنزَلا مُّبَارَکًا وَأَنتَ خَیْرُ الْمُنزِلِینَ و (نیز) بگو: «پروردگارا! ما را در منزلگاهی پر برکت فرود آور، و تو بهترین فرود آورندگانی». ﴿29﴾

  30. إِنَّ فِی ذَلِکَ لَآیَاتٍ وَإِن کُنَّا لَمُبْتَلِینَ بی‌گمان در این (ماجرا) نشانه‌هایی است، و (ما) به راستی آزمایش می‌کنیم. ﴿30﴾

  31. ثُمَّ أَنشَأْنَا مِن بَعْدِهِمْ قَرْنًا آخَرِینَ سپس قوم دیگری را بعد از آن‌ها به وجود آوردیم. ﴿31﴾

  32. فَأَرْسَلْنَا فِیهِمْ رَسُولا مِنْهُمْ أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ مَا لَکُم مِّنْ إِلَهٍ غَیْرُهُ أَفَلا تَتَّقُونَ  پس از خودشان پیامبری در (میان) آنان فرستادیم که: «الله را بپرستید، که جز او معبودی برای شما نیست، آیا پرهیز نمی‌کنید؟!» ﴿32﴾

  33. وَقَالَ الْمَلَأُ مِن قَوْمِهِ الَّذِینَ کَفَرُوا وَکَذَّبُوا بِلِقَاء الآخِرَةِ وَأَتْرَفْنَاهُمْ فِی الْحَیَاةِ الدُّنْیَا مَا هَذَا إِلاَّ بَشَرٌ مِّثْلُکُمْ یَأْکُلُ مِمَّا تَأْکُلُونَ مِنْهُ وَیَشْرَبُ مِمَّا تَشْرَبُونَ و گروهی از اشراف قومش که کافر بودند، و دیدار آخرت را تکذیب می‌کردند،  و در زندگی دنیا به آن‌ها نعمت و آسایش داده بودیم، گفتند: «این (مرد) بشری همچون شما است، از آنچه که (شما) می‌خورید، می‌خورد،  و از آنچه که شما می‌نوشید، می‌نوشد. ﴿33﴾

  34. وَلَئِنْ أَطَعْتُم بَشَرًا مِثْلَکُمْ إِنَّکُمْ إِذًا لَّخَاسِرُونَ  و اگر از بشری همچون خود اطاعت کردید، یقیناً شما زیان‌کار خواهید شد. ﴿34﴾

  35. أَیَعِدُکُمْ أَنَّکُمْ إِذَا مِتُّمْ وَکُنتُمْ تُرَابًا وَعِظَامًا أَنَّکُم مُّخْرَجُونَ آیا (او) به شما وعده می‌دهد: که همانا شما چون مردید و خاک و استخوان‌هایی (پوسیده) شدید، (بار دیگر از گور) بیرون آورده می‌شوید؟! ﴿35﴾

  36. هَیْهَاتَ هَیْهَاتَ لِمَا تُوعَدُونَ هیهات، هیهات (= دور است، دور است) آنچه به شما وعده داده می‌شود. ﴿36﴾

  37. إِنْ هِیَ إِلاَّ حَیَاتُنَا الدُّنْیَا نَمُوتُ وَنَحْیَا وَمَا نَحْنُ بِمَبْعُوثِینَ جز زندگی دنیوی ما چیزی نیست، می‌میریم و زنده می‌شویم، و هرگز برانگیخته نخواهیم شد. ﴿37﴾

  38. إِنْ هُوَ إِلاَّ رَجُلٌ افْتَرَى عَلَى اللَّهِ کَذِبًا وَمَا نَحْنُ لَهُ بِمُؤْمِنِینَ  او جز مردی نیست که بر الله دروغ بسته است، و ما به او ایمان نمی‌آوریم». ﴿38﴾

  39. قَالَ رَبِّ انصُرْنِی بِمَا کَذَّبُونِ (پیامبرشان) گفت: «پروردگارا! مرا در برابر تکذیب آن‌ها یاری کن». ﴿39﴾

  40. قَالَ عَمَّا قَلِیلٍ لَیُصْبِحُنَّ نَادِمِینَ (الله) فرمود: «به زودی (از کار خود) پشیمان خواهند شد» ﴿40﴾

  41. فَأَخَذَتْهُمُ الصَّیْحَةُ بِالْحَقِّ فَجَعَلْنَاهُمْ غُثَاءً فَبُعْدًا لِّلْقَوْمِ الظَّالِمِینَ پس صیحه (= بانگ مرگبار) آن‌ها را به حق فرو گرفت، آنگاه آن‌ها را (همچون) خاشاکی (بر سیلاب) قرار دادیم، پس قوم ستمکار (از رحمت الله) دور (و نابود) باد. ﴿41﴾

  42. ثُمَّ أَنشَأْنَا مِن بَعْدِهِمْ قُرُونًا آخَرِینَ  سپس اقوام دیگری را بعد از آن‌ها پدید آوردیم. ﴿42﴾

  43. مَا تَسْبِقُ مِنْ أُمَّةٍ أَجَلَهَا وَمَا یَسْتَأْخِرُونَ هیچ امتی از اجل خود پیشی نمی‌گیرد، و نه تأخیر می‌کند. ﴿43﴾

  44. ثُمَّ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا تَتْرَا کُلَّ مَا جَاءَ أُمَّةً رَّسُولُهَا کَذَّبُوهُ فَأَتْبَعْنَا بَعْضَهُم بَعْضًا وَجَعَلْنَاهُمْ أَحَادِیثَ فَبُعْدًا لِّقَوْمٍ لّا یُؤْمِنُونَ سپس پیامبران خود را پی در پی فرستادیم، هر زمان پیامبری برای (هدایت) امتی می‌آمد، او را تکذیب می‌کردند، پس (ما نیز) آن‌ها (= امت‌های کافر) را یکی پس از دیگری هلاک کردیم، و آن‌ها را افسانه‌هایی (برای آیندگان) قرار دادیم. پس دور باد قومی که ایمان نمی‌آورند. ﴿44﴾

  45. ثُمَّ أَرْسَلْنَا مُوسَى وَأَخَاهُ هَارُونَ بِآیَاتِنَا وَسُلْطَانٍ مُّبِینٍ سپس موسی و برادرش هارون را با آیات خود، و دلایل آشکار فرستادیم، ﴿45﴾

  46. إِلَى فِرْعَوْنَ وَمَلَئِهِ فَاسْتَکْبَرُوا وَکَانُوا قَوْمًا عَالِینَ به سوی فرعون و اشراف (قوم) او، پس آن‌ها تکبر کردند، و مردمی (سرکش و) برتری جوی بودند. ﴿46﴾

  47. فَقَالُوا أَنُؤْمِنُ لِبَشَرَیْنِ مِثْلِنَا وَقَوْمُهُمَا لَنَا عَابِدُونَ پس گفتند: «آیا (ما) به دو انسان مانند خود ایمان بیاوریم، در حالی‌که قوم آن‌ها بردگان (و زیر دستان) ما هستند؟!» ﴿47﴾

  48. فَکَذَّبُوهُمَا فَکَانُوا مِنَ الْمُهْلَکِینَ پس (آن‌ها) آن دو (پیامبر) را تکذیب کردند، سرانجام (همگی) از هلاک شدگان گشتند. ﴿48﴾

  49. وَلَقَدْ آتَیْنَا مُوسَى الْکِتَابَ لَعَلَّهُمْ یَهْتَدُونَ  و به راستی به موسی کتاب (تورات) دادیم، باشد که آنان (= بنی اسرائیل) هدایت شوند. ﴿49﴾

  50. وَجَعَلْنَا ابْنَ مَرْیَمَ وَأُمَّهُ آیَةً وَآوَیْنَاهُمَا إِلَى رَبْوَةٍ ذَاتِ قَرَارٍ وَمَعِینٍ و پسر مریم و مادرش را آیتی قرار دادیم، و آن‌ها را در مکانی بلند و هموار که دارای امنیت و آب جاری بود، جای دادیم. ﴿50﴾

  51. یَا أَیُّهَا الرُّسُلُ کُلُوا مِنَ الطَّیِّبَاتِ وَاعْمَلُوا صَالِحًا إِنِّی بِمَا تَعْمَلُونَ عَلِیمٌ ای پیامبران! از (غذاهای) پاکیزه بخورید، و کار شایسته انجام دهید، بی‌شک  من به آنچه انجام می‌دهید؛ آگاهم. ﴿51﴾

  52. وَإِنَّ هَذِهِ أُمَّتُکُمْ أُمَّةً وَاحِدَةً وَأَنَا رَبُّکُمْ فَاتَّقُونِ و بی‌گمان این امت شما، امت واحدی است، و من پروردگار شما هستم، پس از من بترسید. ﴿52﴾

  53. فَتَقَطَّعُوا أَمْرَهُم بَیْنَهُمْ زُبُرًا کُلُّ حِزْبٍ بِمَا لَدَیْهِمْ فَرِحُونَ  پس آن‌ها در میان خود در کار (دین) شان فرقه فرقه و پراکنده شدند، و هرگروه به آنچه نزد خود دارند؛ خوشحالند. ﴿53﴾

  54. فَذَرْهُمْ فِی غَمْرَتِهِمْ حَتَّى حِینٍ پس (ای پیامبر!) آن‌ها را تا مدتی در جهل و غفلت‌شان بگذار. ﴿54﴾

  55. أَیَحْسَبُونَ أَنَّمَا نُمِدُّهُم بِهِ مِن مَّالٍ وَبَنِینَ آیا گمان می‌کنند که آن مال و فرزندان که با آن‌ها آنان را یاری می‌دهیم. ﴿55﴾

  56. نُسَارِعُ لَهُمْ فِی الْخَیْرَاتِ بَل لّا یَشْعُرُونَ برای این است که شتابان خیرات (و نیکی‌ها) به آن‌ها برسانیم؟! (چنین نیست) بلکه آن‌ها (حقیقت را) در نمی یابند. ﴿56﴾

  57. إِنَّ الَّذِینَ هُم مِّنْ خَشْیَةِ رَبِّهِم مُّشْفِقُونَ  بی‌گمان کسانی‌که از خوف پروردگارشان بیمناکند. ﴿57﴾

  58. وَالَّذِینَ هُم بِآیَاتِ رَبِّهِمْ یُؤْمِنُونَ و کسانی‌که به آیات پروردگارشان ایمان می‌آورند. ﴿58﴾

  59. وَالَّذِینَ هُم بِرَبِّهِمْ لا یُشْرِکُونَ و کسانی‌که به پروردگارشان شرک نمی‌آورند. ﴿59﴾

  60. وَالَّذِینَ یُؤْتُونَ مَا آتَوا وَّقُلُوبُهُمْ وَجِلَةٌ أَنَّهُمْ إِلَى رَبِّهِمْ رَاجِعُونَ و کسانی‌که (در راه الله) آنچه را باید بدهند، می‌دهند، و (با این حال) دل‌های شان  بیمناک است، که بی‌گمان آنان به سوی پروردگار‌شان باز می‌گردند. ﴿60﴾

  61. أُوْلَئِکَ یُسَارِعُونَ فِی الْخَیْرَاتِ وَهُمْ لَهَا سَابِقُونَ (آری) اینانند که در نیکی‌ها شتاب می‌کنند، و در انجام آن (از دیگران) پیشی می‌گیرند. ﴿61﴾

  62. وَلا نُکَلِّفُ نَفْسًا إِلاَّ وُسْعَهَا وَلَدَیْنَا کِتَابٌ یَنطِقُ بِالْحَقِّ وَهُمْ لا یُظْلَمُونَ  (ما) هیچ کس را جز به‌اندازة توانش تکلیف نمی‌کنیم، و نزد ما کتابی است که به حق سخن می‌گوید، و به آن‌ها هیچ ستمی نمی‌شود. ﴿62﴾

  63. بَلْ قُلُوبُهُمْ فِی غَمْرَةٍ مِّنْ هَذَا وَلَهُمْ أَعْمَالٌ مِن دُونِ ذَلِکَ هُمْ لَهَا عَامِلُونَ بلکه دل‌های  آن‌ها از این (کتاب) در غفلت است، و آن‌ها جز این؛ اعمال (زشت) دیگری (نیز) دارند که پیوسته آن را انجام می‌دهند. ﴿63﴾

  64. حَتَّى إِذَا أَخَذْنَا مُتْرَفِیهِم بِالْعَذَابِ إِذَا هُمْ یَجْأَرُونَ تا زمانی‌که متنعمان آن‌ها را به عذاب گرفتار کنیم، در این هنگام آن‌ها ناله و فریاد سر می‌دهند. ﴿64﴾

  65. لا تَجْأَرُوا الْیَوْمَ إِنَّکُم مِّنَّا لا تُنصَرُونَ  (به آن‌ها گفته می‌شود:) امروز فریاد نکنید، یقیناً شما از سوی ما یاری نخواهید شد. ﴿65﴾

  66. قَدْ کَانَتْ آیَاتِی تُتْلَى عَلَیْکُمْ فَکُنتُمْ عَلَى أَعْقَابِکُمْ تَنکِصُونَ به راستی آیات من پیوسته بر شما خوانده می‌شد، پس شما (از حق اعراض می‌کردید و) به عقب باز می‌گشتید. ﴿66﴾

  67. مُسْتَکْبِرِینَ بِهِ سَامِرًا تَهْجُرُونَ در حالی‌که در برابر آن تکبر می‌کردید، (و در مجالس) شبانة (خود) به بدگویی می‌پرداختید (و افسانه سرایی می‌کردید) ﴿67﴾

  68. أَفَلَمْ یَدَّبَّرُوا الْقَوْلَ أَمْ جَاءَهُم مَّا لَمْ یَأْتِ آبَاءَهُمُ الأَوَّلِینَ آیا (آن‌ها) در این گفتار نیندیشیدند، یا (اینکه) چیزی برای آنان آمده که برای نیاکان نخستین شان نیامده است؟! ﴿68﴾

  69. أَمْ لَمْ یَعْرِفُوا رَسُولَهُمْ فَهُمْ لَهُ مُنکِرُونَ یا (اینکه) پیامبر‌‌شان را نشناخته‌اند، پس او را انکار می‌کنند؟! ﴿69﴾

  70. أَمْ یَقُولُونَ بِهِ جِنَّةٌ بَلْ جَاءَهُم بِالْحَقِّ وَأَکْثَرُهُمْ لِلْحَقِّ کَارِهُونَ  یا می‌گویند او جنون دارد؟ (چنین نیست) بلکه (او) حق را برای آن‌ها آورده است، و بیشترشان از حق کراهت دارند. ﴿70﴾

  71. وَلَوِ اتَّبَعَ الْحَقُّ أَهْوَاءهُمْ لَفَسَدَتِ السَّمَاوَاتُ وَالأَرْضُ وَمَن فِیهِنَّ بَلْ أَتَیْنَاهُم بِذِکْرِهِمْ فَهُمْ عَن ذِکْرِهِم مُّعْرِضُونَ و اگر حق از هوس‌های آن‌ها پیروی کند، آسمان‌ها و زمین و هرکه در آن‌هاست، تباه شوند، بلکه (ما) برای آن‌ها پند و اندرز‌شان آورده‌ایم، پس آن‌ها از پندشان روی گردانند. ﴿71﴾

  72. أَمْ تَسْأَلُهُمْ خَرْجًا فَخَرَاجُ رَبِّکَ خَیْرٌ وَهُوَ خَیْرُ الرَّازِقِینَ یا (اینکه) تو از آن‌ها مزدی طلب می‌کنی؟ پس پاداش پروردگارت بهتر است، و او بهترین روزی دهندگان است. ﴿72﴾

  73. وَإِنَّکَ لَتَدْعُوهُمْ إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِیمٍ  و یقیناً تو آن‌ها را به راه راست دعوت می‌کنی. ﴿73﴾

  74. وَإِنَّ الَّذِینَ لا یُؤْمِنُونَ بِالآخِرَةِ عَنِ الصِّرَاطِ لَنَاکِبُونَ و بی‌گمان کسانی‌که به آخرت ایمان ندارند از (این) راه (راست) منحرف هستند. ﴿74﴾

  75. وَلَوْ رَحِمْنَاهُمْ وَکَشَفْنَا مَا بِهِم مِّن ضُرٍّ لَّلَجُّوا فِی طُغْیَانِهِمْ یَعْمَهُونَ و اگر به آن‌ها رحم کنیم و بلا و رنجی را که بدان گرفتارند، از آن‌ها بر‌طرف سازیم، در طغیان خود لجاجت (و پا‌‌‌فشاری) می‌کنند (و) سرگردان می‌مانند. ﴿75﴾

  76. وَلَقَدْ أَخَذْنَاهُم بِالْعَذَابِ فَمَا اسْتَکَانُوا لِرَبِّهِمْ وَمَا یَتَضَرَّعُونَ و به راستی (ما) آن‌ها را به عذاب (و بلا) گرفتار ساختیم، (تا بیدار شوند) پس برای پروردگارشان فروتنی ننمودند، و (به درگاهش تضرع و) زاری نکردند. ﴿76﴾

  77. حَتَّى إِذَا فَتَحْنَا عَلَیْهِم بَابًا ذَا عَذَابٍ شَدِیدٍ إِذَا هُمْ فِیهِ مُبْلِسُونَ تا زمانی‌که دری از عذاب سخت به روی آن‌ها گشودیم، آنگاه آن‌ها در آن بکلی نا امید گردند. ﴿77﴾

  78. وَهُوَ الَّذِی أَنشَأَ لَکُمُ السَّمْعَ وَالأَبْصَارَ وَالأَفْئِدَةَ قَلِیلا مَّا تَشْکُرُونَ  و او کسی است که برای شما گوش و چشم و دل پدید آورد، چه اندک سپاس می‌گزارید. ﴿78﴾

  79. وَهُوَ الَّذِی ذَرَأَکُمْ فِی الأَرْضِ وَإِلَیْهِ تُحْشَرُونَ و او کسی است که شما را در زمین (آفرید و) پراکنده نمود، و به سوی او گرد آورده می‌شوید. ﴿79﴾

  80. وَهُوَ الَّذِی یُحْیِی وَیُمِیتُ وَلَهُ اخْتِلافُ اللَّیْلِ وَالنَّهَارِ أَفَلا تَعْقِلُونَ و او کسی است که زنده می‌کند و می‌میراند، و رفت و آمد شب و روز از آن اوست، آیا نمی‌اندیشید؟! ﴿80﴾

  81. بَلْ قَالُوا مِثْلَ مَا قَالَ الأَوَّلُونَ (چنین نکردند) بلکه آن‌ها (نیز) مثل آنچه پیشینیان گفته بودند، گفتند. ﴿81﴾

  82. قَالُوا أَئِذَا مِتْنَا وَکُنَّا تُرَابًا وَعِظَامًا أَئِنَّا لَمَبْعُوثُونَ  گفتند: «آیا هنگامی‌که مردیم و خاک و استخوان‌های (پوسیده) شدیم، آیا (دوباره) برانگیخته می‌شویم، ﴿82﴾

  83. لَقَدْ وُعِدْنَا نَحْنُ وَآبَاؤُنَا هَذَا مِن قَبْلُ إِنْ هَذَا إِلاَّ أَسَاطِیرُ الأَوَّلِینَ به راستی این وعده به ما و نیاکان ما از قبل داده شده، این (چیزی) جز افسانه‌های پیشینیان نیست». ﴿83﴾

  84. قُل لِّمَنِ الأَرْضُ وَمَن فِیهَا إِن کُنتُمْ تَعْلَمُونَ (ای پیامبر!) بگو: «اگر می‌دانید، زمین و هرکه در آن است از آنِ کیست؟!». ﴿84﴾

  85. سَیَقُولُونَ لِلَّهِ قُلْ أَفَلا تَذَکَّرُونَ به زودی خواهند گفت: «(همه) از آن الله است» بگو: «آیا پند نمی‌گیرید؟!». ﴿85﴾

  86. قُلْ مَن رَّبُّ السَّمَاوَاتِ السَّبْعِ وَرَبُّ الْعَرْشِ الْعَظِیمِ  بگو: «چه کسی پروردگار آسمان‌ها ی هفتگانه، و پروردگار عرش عظیم است؟!» ﴿86﴾

  87. سَیَقُولُونَ لِلَّهِ قُلْ أَفَلا تَتَّقُونَ خواهند گفت: «(همه) از آنِ الله است» بگو: «آیا (از الله) نمی‌ترسید؟!». ﴿87﴾

  88. قُلْ مَن بِیَدِهِ مَلَکُوتُ کُلِّ شَیْءٍ وَهُوَ یُجِیرُ وَلا یُجَارُ عَلَیْهِ إِن کُنتُمْ تَعْلَمُونَ بگو: «اگر می‌دانید، چه کسی فرمان‌روایی همه‌ی موجودات در دست دارد، و او پناه  می‌دهد، و کسی در برابر او پناه داده نمی‌شود؟! ﴿88﴾

  89. سَیَقُولُونَ لِلَّهِ قُلْ فَأَنَّى تُسْحَرُونَ خواهند گفت: «ازآن الله است» بگو: «پس چگونه جادو می‌شوید؟!» ﴿89﴾

  90. بَلْ أَتَیْنَاهُم بِالْحَقِّ وَإِنَّهُمْ لَکَاذِبُونَ (چنین نیست) بلکه حق را برای آن‌ها آوردیم، و بی‌گمان آنان دروغگو هستند. ﴿90﴾

  91. مَا اتَّخَذَ اللَّهُ مِن وَلَدٍ وَمَا کَانَ مَعَهُ مِنْ إِلَهٍ إِذًا لَّذَهَبَ کُلُّ إِلَهٍ بِمَا خَلَقَ وَلَعَلا بَعْضُهُمْ عَلَى بَعْضٍ سُبْحَانَ اللَّهِ عَمَّا یَصِفُونَ الله هرگز فرزندی بر نگزیده است، و هیچ معبود (دیگری) با او نیست، (اگر چنین بود) آنگاه هر معبودی آنچه را که آفریده بود؛ می‌برد، و مسلماً بعضی بر بعضی دیگر برتری می‌جستند، الله منزه (و پاک) است از آنچه آن‌ها توصیف می‌کنند. ﴿91﴾

  92. عَالِمِ الْغَیْبِ وَالشَّهَادَةِ فَتَعَالَى عَمَّا یُشْرِکُونَ دانای نهان و آشکار است، پس برتر است از آنچه شریک او می‌سازند. ﴿92﴾

  93. قُل رَّبِّ إِمَّا تُرِیَنِّی مَا یُوعَدُونَ  (ای پیامبر!) بگو: «پروردگارا! اگر آنچه را که به آن‌ها وعده داده می‌شود، به من نشان دهی. ﴿93﴾

  94. رَبِّ فَلا تَجْعَلْنِی فِی الْقَوْمِ الظَّالِمِینَ پروردگارا! پس مرا در (زمره‌ی) قوم ستمگران قرار مده». ﴿94﴾

  95. وَإِنَّا عَلَى أَن نُّرِیَکَ مَا نَعِدُهُمْ لَقَادِرُونَ و یقیناً ما تواناییم که آنچه را به آن‌ها وعده می‌دهیم؛ به تو نشان دهیم. ﴿95﴾

  96. ادْفَعْ بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ السَّیِّئَةَ نَحْنُ أَعْلَمُ بِمَا یَصِفُونَ بدی را به روشی که آن بهتر است، دفع کن، ما به آنچه توصیف می‌کنند؛ داناتریم. ﴿96﴾

  97. وَقُل رَّبِّ أَعُوذُ بِکَ مِنْ هَمَزَاتِ الشَّیَاطِینِ و بگو: «پروردگارا! من از وسوسه‌های شیطان به تو پناه می‌برم، ﴿97﴾

  98. وَأَعُوذُ بِکَ رَبِّ أَن یَحْضُرُونِ  و پروردگارا! از اینکه آنان نزد من حاضر شوند، به تو پناه می‌برم». ﴿98﴾

  99. حَتَّى إِذَا جَاءَ أَحَدَهُمُ الْمَوْتُ قَالَ رَبِّ ارْجِعُونِ (کافران پیوسته به راه و روش خود ادامه می‌دهند) تا زمانی‌که مرگ یکی از آن‌ها فرا رسد، گوید: «پروردگارا! مرا (به دنیا) باز گردان، ﴿99﴾

  100. لَعَلِّی أَعْمَلُ صَالِحًا فِیمَا تَرَکْتُ کَلاَّ إِنَّهَا کَلِمَةٌ هُوَ قَائِلُهَا وَمِن وَرَائِهِم بَرْزَخٌ إِلَى یَوْمِ یُبْعَثُونَ  باشد که در آنچه (در دنیا) ترک (و کوتاهی) کرده‌ام، کار شایستة انجام دهم». هرگز چنین نیست، بی‌گمان این سخنی است که او به زبان می‌گوید، (و  به فرض محال اگر باز گردد، به کارهای گذشته‌اش ادامه می‌دهد) و پشت سر آن‌ها برزخی است تا روزی‌که برانگیخته شوند. ﴿100﴾

  101. فَإِذَا نُفِخَ فِی الصُّورِ فَلا أَنسَابَ بَیْنَهُمْ یَوْمَئِذٍ وَلا یَتَسَاءَلُونَ پس هنگامی‌که در صور دمیده شود، در آن روز هیچ گونه پیوندهای خویشاوندی در میان آن‌ها نخواهد بود، و از (حال) یکدیگر نپرسند. ﴿101﴾

  102. فَمَن ثَقُلَتْ مَوَازِینُهُ فَأُولَئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ و کسانی‌که (کفة) ترازوی (اعمال‌) شان سنگین شود، پس آنانند که رستگار هستند. ﴿102﴾

  103. وَمَنْ خَفَّتْ مَوَازِینُهُ فَأُولَئِکَ الَّذِینَ خَسِرُوا أَنفُسَهُمْ فِی جَهَنَّمَ خَالِدُونَ  و کسانی‌که (کفة) ترازوی (اعمال) شان سبک باشد، پس آن‌ها کسانی هستند که (وجود خود را از دست داده و) به خود زیان رسانده‌اند و در جهنم جاودانه خواهند ماند. ﴿103﴾

  104. تَلْفَحُ وُجُوهَهُمُ النَّارُ وَهُمْ فِیهَا کَالِحُونَ (شعله‌های) آتش چهره‌هایشان را می‌سوزاند،  و آن‌ها درآن ترشرو (و عبوس) هستند. ﴿104﴾

  105. أَلَمْ تَکُنْ آیَاتِی تُتْلَى عَلَیْکُمْ فَکُنتُم بِهَا تُکَذِّبُونَ (به آن‌ها گفته می‌شود:) مگر آیات من بر شما خوانده نمی‌شد، پس شما آن‌ها را تکذیب می‌کردید؟! ﴿105﴾

  106. قَالُوا رَبَّنَا غَلَبَتْ عَلَیْنَا شِقْوَتُنَا وَکُنَّا قَوْمًا ضَالِّینَ  (در پاسخ) گویند: «پروردگارا! بدبختی ما بر ما چیره شد، و ما قومی گمراه بودیم. ﴿106﴾

  107. رَبَّنَا أَخْرِجْنَا مِنْهَا فَإِنْ عُدْنَا فَإِنَّا ظَالِمُونَ پروردگارا! ما را از این (جهنم) بیرون کن، پس اگر (به کفر و نافرمانی) باز گردیم، قطعاً ستمکار خواهیم بود». ﴿107﴾

  108. قَالَ اخْسَؤُوا فِیهَا وَلا تُکَلِّمُونِ (الله) می‌فرماید: «در آن گم شوید و با من سخن مگویید. ﴿108﴾

  109. إِنَّهُ کَانَ فَرِیقٌ مِّنْ عِبَادِی یَقُولُونَ رَبَّنَا آمَنَّا فَاغْفِرْ لَنَا وَارْحَمْنَا وَأَنتَ خَیْرُ الرَّاحِمِینَ بی‌گمان گروهی از بندگانم می‌گفتند: پروردگارا! (ما) ایمان آوردیم، پس ما را ببخش و بر ما رحم کن، و تو بهترین رحم کنندگانی. ﴿109﴾

  110. فَاتَّخَذْتُمُوهُمْ سِخْرِیًّا حَتَّى أَنسَوْکُمْ ذِکْرِی وَکُنتُم مِّنْهُمْ تَضْحَکُونَ  پس شما آن‌ها را به مسخره گرفتید؛ تا یاد مرا فراموش‌تان کردند، و شما به آن‌ها می‌خندیدید! ﴿110﴾

  111. إِنِّی جَزَیْتُهُمُ الْیَوْمَ بِمَا صَبَرُوا أَنَّهُمْ هُمُ الْفَائِزُونَ همانا من امروز آن‌ها را بخاطر صبری‌که کرده‌اند  پاداش دادم، قطعاً آن‌ها کامیاب هستند». ﴿111﴾

  112. قَالَ کَمْ لَبِثْتُمْ فِی الأَرْضِ عَدَدَ سِنِینَ (الله) می‌فرماید: «(شما) چند سال در زمین درنگ کردید؟!». ﴿112﴾

  113. قَالُوا لَبِثْنَا یَوْمًا أَوْ بَعْضَ یَوْمٍ فَاسْأَلْ الْعَادِّینَ گویند: «یک روز، یا قسمتی از یک روز درنگ کرده‌ایم، پس از حسابگران بپرس». ﴿113﴾

  114. قَالَ إِن لَّبِثْتُمْ إِلاَّ قَلِیلا لَّوْ أَنَّکُمْ کُنتُمْ تَعْلَمُونَ  می‌فرماید: «(آری) اگر می‌دانستید، شما جز مقدار اندکی (در دنیا) درنگ نکردید، ﴿114﴾

  115. أَفَحَسِبْتُمْ أَنَّمَا خَلَقْنَاکُمْ عَبَثًا وَأَنَّکُمْ إِلَیْنَا لا تُرْجَعُونَ آیا گمان کردید که ما شما را بیهوده آفریده‌ایم، و همانا شما به سوی ما باز گردانده نمی‌شوید؟! ﴿115﴾

  116. فَتَعَالَى اللَّهُ الْمَلِکُ الْحَقُّ لا إِلَهَ إِلاَّ هُوَ رَبُّ الْعَرْشِ الْکَرِیمِ  پس بلند مرتبه (و برتر) است الله که فرمانروای حق است، هیچ معبودی (به حق) جز او نیست، پروردگار عرش کریم است. ﴿116﴾

  117. وَمَن یَدْعُ مَعَ اللَّهِ إِلَهًا آخَرَ لا بُرْهَانَ لَهُ بِهِ فَإِنَّمَا حِسَابُهُ عِندَ رَبِّهِ إِنَّهُ لا یُفْلِحُ الْکَافِرُونَ و هر کس که با الله معبود دیگری را بخواند، مسلماً هیچ دلیلی بر (حقانیت) آن نخواهد داشت، جز این نیست که حسابش نزد پروردگارش خواهد بود، یقیناً کافران رستگار نمی‌شوند. ﴿117﴾

  118. وَقُل رَّبِّ اغْفِرْ وَارْحَمْ وَأَنتَ خَیْرُ الرَّاحِمِینَ و (ای پیامبر) بگو: «پروردگارا! ببخش و رحم کن! و تو بهترین رحم کنندگانی». ﴿118﴾





سورة مؤمنون

 


سورة العادیات

سورة العادیات - سورة 100 - عدد آیاتها 11

بسم الله الرحمن الرحیم

به نام الله بخشندة مهربان

  1. وَالْعَادِیَاتِ ضَبْحًا سوگند به اسب‌های دونده که نفس زنان (به سوی میدان) پیش می‌رفتند. ﴿1﴾

  2. فَالْمُورِیَاتِ قَدْحًا و سوگند به اسب‌هایی که (در اثر اصطکاک سم‌شان باسنگ‌ها) جرقۀ (آتش) ایجاد کردند. ﴿2﴾

  3. فَالْمُغِیرَاتِ صُبْحًا باز سوگند به اسب‌های که در صبحگاهان (بر دشمن) یورش برند. ﴿3﴾

  4. فَأَثَرْنَ بِهِ نَقْعًا پس در آن هنگام گرد و غبار بر انگیرند. ﴿4﴾

  5. فَوَسَطْنَ بِهِ جَمْعًا آنگاه به میان جمع (سپاه دشمن) در آیند، (و آن‌ها را محاصره کننده). ﴿5﴾

  6. إِنَّ الإِنسَانَ لِرَبِّهِ لَکَنُودٌ محققاً انسان در برابر (نعمت‌های) پروردگارش بسیار ناسپاس است. ﴿6﴾

  7. وَإِنَّهُ عَلَى ذَلِکَ لَشَهِیدٌ و بی‌گمان او بر این (ناسپاسی) گواه است. ﴿7﴾

  8. وَإِنَّهُ لِحُبِّ الْخَیْرِ لَشَدِیدٌ و همانا او علاقة فراوان و شدیدی به مال دارد. ﴿8﴾

  9. أَفَلا یَعْلَمُ إِذَا بُعْثِرَ مَا فِی الْقُبُورِ آیا او نمی‌داند که چون آنچه در گور‌هاست، (همه زنده و) برانگیخته شوند؟ ﴿9﴾

  10. وَحُصِّلَ مَا فِی الصُّدُورِ وآنچه در سینه‌هاست (همه) آشکار گردد. ﴿10﴾

  11. إِنَّ رَبَّهُم بِهِمْ یَوْمَئِذٍ لَّخَبِیرٌ یقیناً در آن روز پروردگارشان به (وضع و حال) آن‌ها کاملاً آگاه است. ﴿11﴾


سورة عادیات

 


 


سورة القارعة

سورة القارعة - سورة 101 - عدد آیاتها 11

بسم الله الرحمن الرحیم

به نام الله بخشندة مهربان

  1. الْقَارِعَةُ فرو کوبنده. ﴿1﴾

  2. مَا الْقَارِعَةُ چیست (آن) فرو کوبنده؟ ﴿2﴾

  3. وَمَا أَدْرَاکَ مَا الْقَارِعَةُ و تو چه می‌دانی که (آن) فرو کوبنده چیست؟ ﴿3﴾

  4. یَوْمَ یَکُونُ النَّاسُ کَالْفَرَاشِ الْمَبْثُوثِ روزی‌که مردم مانند پروانه‌های پراکنده خواهند بود. ﴿4﴾

  5. وَتَکُونُ الْجِبَالُ کَالْعِهْنِ الْمَنفُوشِ و کوه‌ها مانند پشم رنگین حلاجی شده خواهد بود. ﴿5﴾

  6. فَأَمَّا مَن ثَقُلَتْ مَوَازِینُهُ پس اما هرکس که (در آن روز) کفۀ میزانش سنگین باشد. ﴿6﴾

  7. فَهُوَ فِی عِیشَةٍ رَّاضِیَةٍ در یک زندگی خشنود (و پسندیدة) خواهد بود. ﴿7﴾

  8. وَأَمَّا مَنْ خَفَّتْ مَوَازِینُهُ و اما هرکس که کفۀ میزانش سبک باشد. ﴿8﴾

  9. فَأُمُّهُ هَاوِیَةٌ پس (مسکن و) پناهگاهش هاویه است. ﴿9﴾

  10. وَمَا أَدْرَاکَ مَا هِیَهْ و تو چه دانی که آن (هاویه) چیست؟ ﴿10﴾

  11. نَارٌ حَامِیَةٌ آتشی سوزان (و شعله‌ور) است. ﴿11﴾


سورة قارعه