تفسیر قرآن

تفسیر و معانی قرآن

تفسیر قرآن

تفسیر و معانی قرآن

تفسیر سوره‌ی علق


مکی و ۱۹ آیه است.

آیه‌ی ۱۹-۱:

﴿ٱقۡرَأۡ بِٱسۡمِ رَبِّکَ ٱلَّذِی خَلَقَ١[العلق: ۱]. «بخوان به نام پروردگارت، آن که (همۀ جهان را) آفریده است».

﴿خَلَقَ ٱلۡإِنسَٰنَ مِنۡ عَلَقٍ٢[العلق: ۲]. «انسان را از خون بسته آفریده است».

﴿ٱقۡرَأۡ وَرَبُّکَ ٱلۡأَکۡرَمُ٣[العلق: ۳]. «بخوان و پروردگارت بس گرامی است».

﴿ٱلَّذِی عَلَّمَ بِٱلۡقَلَمِ٤[العلق: ۴]. «خدایی که (نوشتن) با قلم آموخت».

﴿عَلَّمَ ٱلۡإِنسَٰنَ مَا لَمۡ یَعۡلَمۡ٥[العلق: ۵]. «به انسان آنچه را که نمی‌دانست آموخت».

﴿کَلَّآ إِنَّ ٱلۡإِنسَٰنَ لَیَطۡغَىٰٓ٦[العلق: ۶]. «قطعاً انسان سر به طغیان برمی‌دارد».

﴿أَن رَّءَاهُ ٱسۡتَغۡنَىٰٓ٧[العلق: ۷]. «هنگامی‌که خود را بی‌نیاز می‌بیند».

﴿إِنَّ إِلَىٰ رَبِّکَ ٱلرُّجۡعَىٰٓ٨[العلق: ۸]. «به یقین بازگشت به‌سوی پروردگار توست».

﴿أَرَءَیۡتَ ٱلَّذِی یَنۡهَىٰ٩[العلق: ۹]. «آیا به کسی‌که بازمی‌دارد نگریسته‌ای»؟.

﴿عَبۡدًا إِذَا صَلَّىٰٓ١٠[العلق: ۱۰]. «بنده‌ای را چون به نماز ایستد».

﴿أَرَءَیۡتَ إِن کَانَ عَلَى ٱلۡهُدَىٰٓ١١[العلق: ۱۱]. «به من بگو اگر بر راه هدایت می‌بود»؟.

﴿أَوۡ أَمَرَ بِٱلتَّقۡوَىٰٓ١٢[العلق: ۱۲]. «یا این که به تقوا و پرهیزگاری دستور می‌داد».

﴿أَرَءَیۡتَ إِن کَذَّبَ وَتَوَلَّىٰٓ١٣[العلق: ۱۳]. «به من بگو اگر تکذیب کند و روی‌گردان شود»؟.

﴿أَلَمۡ یَعۡلَم بِأَنَّ ٱللَّهَ یَرَىٰ١٤[العلق: ۱۴]. «مگر ندانسته‌ است که خدا می‌بیند»؟.

﴿کَلَّا لَئِن لَّمۡ یَنتَهِ لَنَسۡفَعَۢا بِٱلنَّاصِیَةِ١٥[العلق: ۱۵]. «نه! اگر بازنیاید پیشانی‌اش را خواهیم کشید».

﴿نَاصِیَةٖ کَٰذِبَةٍ خَاطِئَةٖ١٦[العلق: ۱۶]. «پیشانی دروغگوی گناهکار».

﴿فَلۡیَدۡعُ نَادِیَهُۥ١٧[العلق: ۱۷]. «پس باید اهل مجلسش را فرا بخواند».

﴿سَنَدۡعُ ٱلزَّبَانِیَةَ١٨[العلق: ۱۸]. «ما نیز فرشتگان مأمور دوزخ را صدا می‌زنیم».

﴿کَلَّا لَا تُطِعۡهُ وَٱسۡجُدۡۤ وَٱقۡتَرِب۩١٩[العلق: ۱۹]. «هرگز! از او اطاعت مکن و سجده ببر و (به خداوند) تقرب بجوی».

این اولین سوره قرآن است که بر پیامبر خداصنازل شده است. این سوره در آغاز دوران نبوت وقتی که پیامبر نمی‌دانست کتاب و ایمان چیست نازل شده است. پس در این وقت جبرئیل÷رسالت را برای او آورد و به او فرمان داد که بخواند، پیامبر عذر خواست و فرمود:من خواننده نیستم. سپس خداند نازل فرمود: ﴿ٱقۡرَأۡ بِٱسۡمِ رَبِّکَ ٱلَّذِی خَلَقَ١بخوان به نام پروردگارت که همه جهانیان را آفریده است.

﴿خَلَقَ ٱلۡإِنسَٰنَ مِنۡ عَلَقٍ٢سپس به‌طور ویژه از میان آفریده‌ها به موضوع آفرینش انسان پرداخت و آغاز آفرینش انسان را که خون بسته‌ای آفریده شده است ذکر نمود. پس کسی‌که انسان را آفریده و به تدبیر او پرداخته است باید امرونهی کند و امر ونهی با فرستادن پیامبران و نازل کردن کتاب‌ها انجام می‌شود. بنابراین، بعد از امر به خواندن، آفرینش انسان را بیان کرد.

پس فرمود: ﴿ٱقۡرَأۡ وَرَبُّکَ ٱلۡأَکۡرَمُ٣بخوان و پروردگارت بس گرامی است و دارای صفات بسیار است. جود و احسان او فراوان می‌باشد، و از بزرگواری و احسان او این است که انواع دانش‌ها را به انسان آموخته است.

﴿ٱلَّذِی عَلَّمَ بِٱلۡقَلَمِ٤ عَلَّمَ ٱلۡإِنسَٰنَ مَا لَمۡ یَعۡلَمۡ٥خداوند انسان را از شکم مادرش بیرون آورد درحالیکه هیچ چیزی نمی‌دانست و برایش شنوایی و بینایی و دل قرار داد و اسباب دانش را برای او فراهم کرد پس به انسان قرآن و حکمت آموخت و به وسیله‌ی قلم به او چیزهایی آموخت قلمی که با آن دانش‌ها و حقوق ثبت می‌گردند و به وسیله‌ی آن برای مردم نامه نوشته می‌شود. پس خدا را ستایش می‌کنیم. خداوندی که نعمت‌هایی به بندگان داده است که توان شکرگزاری آن‌را ندارند. سپس با توانگر کردن آن‌ها و روزی فراوان بر آن‌ها منّت گذارده است.

ولی انسان به سبب نادانی و ستمگری‌اش وقتی خود را بی‌نیاز ببیند سرکشی می‌نماید و از پذیرفتن هدایت سرباز می‌زند و فراموش می‌کند که به‌سوی پروردگارش بازخواهد گشت. بلکه گاهی به جایی می‌رسد که هدایت را رها می‌کند و دیگران را به ترک گفتن آن فرا می‌خواند. بنابراین، از نماز خواند که بهترین اعمال ایمان است جلوگیری می‌کند. خداوند متعال به این سرکش متجاوز می‌فرماید:

﴿أَرَءَیۡتَ ٱلَّذِی یَنۡهَىٰ٩ أَرَءَیۡتَ إِن کَذَّبَ وَتَوَلَّىٰٓ١٣ای کسی‌که بنده من را وقتی که نماز می‌گزارد باز می‌داری! به من بگو بنده نمازگزار که بر هدایت و شناخت حق و عمل کردن به آن است و دیگران را به پرهیزگاری امر می‌کند شایسته است بازداشته شود؟ آیا بازداشتن او بزرگترین مخالف با خدا و مبارزه با حق نیست؟ کسی از این اعمال نیک نهی می‌کند که خودش بر هدایت نیست و دیگران را به آنچه که خلاف پرهیزگاری است فرمان می‌دهد.

﴿أَرَءَیۡتَ إِن کَذَّبَ وَتَوَلَّىٰٓ١٣ أَلَمۡ یَعۡلَم بِأَنَّ ٱللَّهَ یَرَىٰ١٤اگر بازدارنده حق را تکذیب کند و از فرمان الهی روی برتابد آیا از خداوند و کیفر او نمی‌ترسد؟ آیا نمی‌داند که خداوند آنچه را که او انجام می‌دهد می‌بیند؟ سپس خداوند او را تهدید کرد و فرمود: ﴿کَلَّا لَئِن لَّمۡ یَنتَهِ لَنَسۡفَعَۢا بِٱلنَّاصِیَةِ١٥اگر از آنچه می‌گوید و انجام می‌دهد بازنیاید به شدّت پیشانی او را خواهیم کشید، و سزاوار چنین چیزی می‌باشد، چون آن ﴿نَاصِیَةٖ کَٰذِبَةٍ خَاطِئَةٖ١٦پیشانی دروغگوی پرهیزگار است و در گفته‌هایش دروغ می‌گوید و کارهایش اشتباه و گناه است.

﴿فَلۡیَدۡعُ نَادِیَهُۥ١٧کسی‌که عذاب بر او قطعی گردیده باید اهل مجلس و یاران و اطرافیانش را فرابخواند تا او را در رفع بلایی که بر وی فروده آمده یاری نمایند. ﴿سَنَدۡعُ ٱلزَّبَانِیَةَ١٨و ما هم نگهبانان جهنم را برای فروگرفتن و کیفر دادن او فرا می‌خوانیم. پس باید دید که از دو گروه کدام یک قوی‌تر و تواناتر است؟ پس این است حالات کسی‌که نهی می‌کند و بازمی دارد و این است کیفر او.

اما کسی‌که از عبادت بازداشته می‌شود خداوند به او فرمان می‌دهد که به این نهی کننده گوش ندهد و از نهی او اطاعت نکند. پس فرمود: ﴿کَلَّا لَا تُطِعۡهُ وَٱسۡجُدۡۤ وَٱقۡتَرِب۩١٩از او اطاعت مکن چون او جز به آنچه که زیان و ضرر هر دو دنیا است فرمان نمی‌دهد و برای پروردگارت سجده کن و با سجده و انواع عبادت‌ها خود را به او نزدیک گردان چون همه این‌ها انسان را به رضایت خدا نزدیک می‌نماید.

و این هر نهی کننده‌ای از خیر و هر آن که از آن نهی شده است شامل می‌گردد. گرچه این در مورد ابوجهل نازل شده است، وقتی که پیامبر خدا را از نماز خواندن نهی کرد و پیامبر را شکنجه و آزار داد.

پایان تفسیر سوره‌ی علق

تفسیر سوره‌ی تین


مکی و ۸ آیه است.

آیه‌ی ۸-۱:

﴿وَٱلتِّینِ وَٱلزَّیۡتُونِ١[التین: ۱]. «سوگند به انجیر و زیتون».

﴿وَطُورِ سِینِینَ٢[التین: ۲]. «سوگند به طور سینا».

﴿وَهَٰذَا ٱلۡبَلَدِ ٱلۡأَمِینِ٣[التین: ۳]. «سوگند به این شهر امین (مکّه)».

﴿لَقَدۡ خَلَقۡنَا ٱلۡإِنسَٰنَ فِیٓ أَحۡسَنِ تَقۡوِیمٖ٤[التین: ۴]. «به یقین اسنان را در نیکوترین قوام آفریدیم».

﴿ثُمَّ رَدَدۡنَٰهُ أَسۡفَلَ سَٰفِلِینَ٥[التین: ۵]. «آن‌گاه او را فروتر از همه‌ی فروماندگان قرار دادیم».

﴿إِلَّا ٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ وَعَمِلُواْ ٱلصَّٰلِحَٰتِ فَلَهُمۡ أَجۡرٌ غَیۡرُ مَمۡنُونٖ٦[التین: ۶]. «مگر آنان‌که ایمان آورده‌اند و کارهای شایسته کرده‌اند پس ایشان پاداشی پایان ناپذیر دارند».

﴿فَمَا یُکَذِّبُکَ بَعۡدُ بِٱلدِّینِ٧[التین: ۷]. «پس (ای انسان) چه چیز پس از (این همه پند و اندرز) تو را بر آن می‌دارد که کیفر (روز قیامت) را دروغ انگاری»؟!.

﴿أَلَیۡسَ ٱللَّهُ بِأَحۡکَمِ ٱلۡحَٰکِمِینَ٨[التین: ۸]. «مگر خداوند فرمانرواترین فرمانروایان نمی‌باشد»؟.

﴿وَٱلتِّینِ وَٱلزَّیۡتُونِ١سوگند به انجیر و زیتون، خداوند به این دو درخت سوگند خورده است چون این درختها و میوه آنان منافع زیادی دارند و بیشتر در سرزمین شام هستند، جایی که عیسی بن مریم÷در آن به پیامبری برگزیده شد.

﴿وَطُورِ سِینِینَ٢طور سینا محل نبوت موسی÷است.

﴿وَهَٰذَا ٱلۡبَلَدِ ٱلۡأَمِینِ٣و سوگند به شهر امین که مکّه‌ی مکرّمه محل نبوّت محمّدصاست. پس پروردگار متعال به این اماکن مقدس که آن را برگزیده و برترین پیامبران در آن مبعوث شده‌اند سوگند یاد کرده است.

﴿لَقَدۡ خَلَقۡنَا ٱلۡإِنسَٰنَ فِیٓ أَحۡسَنِ تَقۡوِیمٖ٤آنچه که خداوند برای آن سوگند خورده این است که انسان را در آفرینشی کامل و با اعضای متناسب و قامتی راست آفریده است و انسان هیچ چیزی از نیازهای ظاهری و باطنی را از دست نداده است.

﴿ثُمَّ رَدَدۡنَٰهُ أَسۡفَلَ سَٰفِلِینَ٥با وجود این نعمت‌های بزرگ که شکر آن باید گزارده شود بیشتر مردم از شکرگزاری برای خداوند که این همه نعمت را (به آنان) داده است اعراض می‌کنند و به بازی و سرگرمی مشغولند و فرومایه‌ترین چیزها و رفتارها را برای خود می‌پسندند. پس در نتیجه خداوند آن‌ها را در پائین‌ترین طبقه‌ی دوزخ که محل گناهکاران است و در برابر پروردگارشان سرکشی کرده‌اند قرار می‌دهد.

مگر کسی‌که خداوند بر او منت گذارده و به او توفیق ایمان و عمل صالح و اخلاق درست بدهد. ﴿إِلَّا ٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ وَعَمِلُواْ ٱلصَّٰلِحَٰتِ فَلَهُمۡ أَجۡرٌ غَیۡرُ مَمۡنُونٖ٦پس آنان پاداشی پایان ناپذیر دارند، بلکه لذت‌ها و ش ادی‌های آنان فراوان و نعمت‌های آن‌ها زیاد و همیشگی است و از بین نخواهدرفت.

﴿فَمَا یُکَذِّبُکَ بَعۡدُ بِٱلدِّینِ٧ای انسان! چه چیزی تو را وادار می‌کند که روز جزا را تکذیب کنی؟ حال آن که بسیاری از نشانه‌های خداوند را که مایه یقین تو می‌باشند مشاهده کرده‌ای و چیزهای زیادی از نعمت خدا را دیده‌ای که ایجاب می‌کند تا نعمت‌های او را ناسپاسی نکنی.

﴿أَلَیۡسَ ٱللَّهُ بِأَحۡکَمِ ٱلۡحَٰکِمِینَ٨پس آیا حکمت خدا اقتضا می‌نماید که مردم را بیهوده رها کند و امرونهی نشوند و سزا و پاداش نبینند؟! یا کسی که انسان را در مراحل مختلف آفریده است و به او نعمت‌ها و خیر و نیکی فراوان و بی‌شمار بخشیده و او را خیر و نیکی فراوان و بی‌شمار بخشیده و او را به سرای جاودانگی و هدف نهایی‌اش برخواهد گرداند؟!.

پایان تفسیر سوره‌ی تین

تفسیر سوره‌ی بینه


مدنی و ۸ آیه است.

آیه‌ی ۸-۱:

﴿لَمۡ یَکُنِ ٱلَّذِینَ کَفَرُواْ مِنۡ أَهۡلِ ٱلۡکِتَٰبِ وَٱلۡمُشۡرِکِینَ مُنفَکِّینَ حَتَّىٰ تَأۡتِیَهُمُ ٱلۡبَیِّنَةُ١[البینة: ۱]. «کافران اهل کتاب و مشرکان تا زمانی که حجّت بدیشان نرسد به حال خود رها نمی‌شوند».

﴿رَسُولٞ مِّنَ ٱللَّهِ یَتۡلُواْ صُحُفٗا مُّطَهَّرَةٗ٢[البینة: ۲]. «فرستاده‌ای از سوی خداوند است که صحیفه‌های پاک می‌خواند».

﴿فِیهَا کُتُبٞ قَیِّمَةٞ٣[البینة: ۳]. «در آن نوشته‌هایی راست و درست است».

﴿وَمَا تَفَرَّقَ ٱلَّذِینَ أُوتُواْ ٱلۡکِتَٰبَ إِلَّا مِنۢ بَعۡدِ مَا جَآءَتۡهُمُ ٱلۡبَیِّنَةُ٤[البینة: ۴]. «و اهل کتاب پراکنده نشدند مگر پس از آن که به آنان حجت آشکار رسید».

﴿وَمَآ أُمِرُوٓاْ إِلَّا لِیَعۡبُدُواْ ٱللَّهَ مُخۡلِصِینَ لَهُ ٱلدِّینَ حُنَفَآءَ وَیُقِیمُواْ ٱلصَّلَوٰةَ وَیُؤۡتُواْ ٱلزَّکَوٰةَۚ وَذَٰلِکَ دِینُ ٱلۡقَیِّمَةِ٥[البینة: ۵]. «و فرمان نیافتند جز آن که خدا را مخلصانه و حق‌گرایانه بپرستند و نماز را برپای دارند و زکات را بپردازند و این است آئین راستین».

﴿إِنَّ ٱلَّذِینَ کَفَرُواْ مِنۡ أَهۡلِ ٱلۡکِتَٰبِ وَٱلۡمُشۡرِکِینَ فِی نَارِ جَهَنَّمَ خَٰلِدِینَ فِیهَآۚ أُوْلَٰٓئِکَ هُمۡ شَرُّ ٱلۡبَرِیَّةِ٦[البینة: ۶]. «به یقین کافران از میان اهل کتاب و مشرکان در آتش دوزخند و در آن جاودانه خواهند بود، اینانند که بدترین آفریدگانند».

﴿إِنَّ ٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ وَعَمِلُواْ ٱلصَّٰلِحَٰتِ أُوْلَٰٓئِکَ هُمۡ خَیۡرُ ٱلۡبَرِیَّةِ٧[البینة: ۷]. «آنانکه ایمان آورده‌اند و کارهای شایسته کرده‌اند اینانند که بهترین آفریدگانند».

﴿جَزَآؤُهُمۡ عِندَ رَبِّهِمۡ جَنَّٰتُ عَدۡنٖ تَجۡرِی مِن تَحۡتِهَا ٱلۡأَنۡهَٰرُ خَٰلِدِینَ فِیهَآ أَبَدٗاۖ رَّضِیَ ٱللَّهُ عَنۡهُمۡ وَرَضُواْ عَنۡهُۚ ذَٰلِکَ لِمَنۡ خَشِیَ رَبَّهُۥ٨[البینة: ۸]. «پاداششان نزد پروردگارشان باغ‌های بهشتی است که از زیر آن رودها روان است، جاودانه و برای همیشه در آن خواهند ماند. خداوند از آنان راضی و ایشان هم از خدا خشنودند این از آن کسی خواهد بود که از پروردگار خویش بهراسد».

خداوند متعال می‌فرماید کافران اهل کتاب، یهود ونصارا و مشرکان از سایر ملّت‌ها همواره بر کفر و گمراهی خود خواهند بود و گذر زمان چیزی جز کفر بر آنان نمی‌افزاید تا این که حجت بدیشان برسد. سپس این حجت و دلیل را تفسیر کرد و فرمود:

﴿رَسُولٞ مِّنَ ٱللَّهِخداوند او را فرستاده است تا مردم را به‌سوی حق دعوت دهد و بر او کتابی نازل فرموده تا به مردم حکمت بیاموزد و آنان را تزکیه کند و از تاریکی‌ها به‌سوی نور بیرون آورد. بنابراین فرمود: ﴿یَتۡلُواْ صُحُفٗا مُّطَهَّرَةٗصحیفه‌هایی که از دستبرد و نزدیک شدن شیطان محفوظ‌اند و جز پاکیزگان کسی به آن‌ها دست نمی‌زند. چون آن‌ها برترین کلام و سخن می‌باشند.

بنابراین، در مورد این صحیفه‌ها فرمود: ﴿فِیهَا کُتُبٞ قَیِّمَةٞ٣در آن خبرهای راست و اوامر دادگرانه ایست که به‌سوی حق و صراط مستقیم هدایت می‌کنند. پس وقتی این حجّت و دلیل به نزد آن‌ها آمد، جوینده حق از کسی که به دنبال حقیقت نیست مشخص گشت، تا هرکس که هلاک می‌شود از روی دلیل هلاک گردد و هرکس زنده می‌ماند از روی دلیل زنده بماند.

﴿وَمَا تَفَرَّقَ ٱلَّذِینَ أُوتُواْ ٱلۡکِتَٰبَ إِلَّا مِنۢ بَعۡدِ مَا جَآءَتۡهُمُ ٱلۡبَیِّنَةُ٤اهل کتاب به این پیامبر ایمان نیاوردند و از او اطاعت نکردند و این نخستین گمراهی و عناد آن‌ها نیست. بلکه آن‌ها هیچ گاه دچار تفرقه و اختلاف نگشتند و به دسته‌ها تبدیل نشدند مگر بعد از آن که حجت آشکار به آنان رسید، حجتی که ایجاب می‌کرد تا کسانی‌که حجت بر آن‌ها رسیده متحد و یکپارچه باشند.

ولی اهل کتاب به خاطر سستی و بدی خودشان هدایت به آنان چیزی جز گمراهی نیفزود و بصیرت چیزی جز کوری به آن‌ها اضافه نکرد با اینکه کتاب‌ها در برگیرنده‌ی یک اصل و یک دین می‌باشند.

﴿وَمَآ أُمِرُوٓاْ إِلَّا لِیَعۡبُدُواْ ٱللَّهَ مُخۡلِصِینَ لَهُ ٱلدِّینَو در سایر شریعت‌ها فرمان نیافتند جز آن که خدا را مخلصانه بپرستند. یعنی در همه عبادت‌های ظاهری و باطنی‌شان هدفشان رضایت خدا و تقرب جستن به او باشد. ﴿حُنَفَآءَو از همه ادیانی که مخالف دین توحید می‌باشد روی گردان شوند.

﴿وَیُقِیمُواْ ٱلصَّلَوٰةَ وَیُؤۡتُواْ ٱلزَّکَوٰةَو نماز و زکات را به طور خاص بیان کرد با این که زکات و نماز در ﴿لِیَعۡبُدُواْ ٱللَّهَ مُخۡلِصِینَ لَهُ ٱلدِّینَداخل است، چون نماز و زکات دارای شرافت و فضیلت بیشتری هستند و این دو عبادتی هستند که هرکس آنها را انجام دهد انگار همه مقررات دین را انجام داده‌است.

﴿وَذَٰلِکَو توحید و اخلاص در دین، ﴿دِینُ ٱلۡقَیِّمَةِآیین مستقیمی است که انسان را به بهشت می‌رساند و دیگر راه‌ها انسان را به دوزخ می‌رسانند. سپس سزای کافران را پس از آن که حجت و دلیل نزد آن‌ها آمد بیان کرد و فرمود: ﴿إِنَّ ٱلَّذِینَ کَفَرُواْ مِنۡ أَهۡلِ ٱلۡکِتَٰبِ وَٱلۡمُشۡرِکِینَ فِی نَارِ جَهَنَّمَ خَٰلِدِینَ فِیهَآکافران از اهل کتاب و مشرکان در آتش دوزخ خواهند بود و عذاب آن‌ها را احاطه می‌کند و کیفر آن بر ان‌ها شدت می‌گیرد و آنان برای همیشه در عذاب خواهند بود و آنان برای همیشه در عذاب خواهند بود و آنان در این ناامید هستند.

﴿أُوْلَٰٓئِکَ هُمۡ شَرُّ ٱلۡبَرِیَّةِاین‌ها بدترین انسان‌ها هستند چون حق را شناخته‌اند اما آن را ترک کرده‌اند و این‌ها دنیا و آخرت را از دست داده‌اند. ﴿إِنَّ ٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ وَعَمِلُواْ ٱلصَّٰلِحَٰتِ أُوْلَٰٓئِکَ هُمۡ خَیۡرُ ٱلۡبَرِیَّةِ٧این‌ها بهترین انسان‌ها هستند چون خدا را عبادت کرده و او را شناخته و نعمت‌های دنیا و آخرت را به دست آورده‌اند. ﴿جَزَآؤُهُمۡ عِندَ رَبِّهِمۡ جَنَّٰتُ عَدۡنٖپاداش آن‌ها باغ‌های بهشتی است که برای همیشه در آن هستند و نه از آن بیرون می‌شوند و نه چیزی بالاتر از آن را می‌طلبند.

﴿تَجۡرِی مِن تَحۡتِهَا ٱلۡأَنۡهَٰرُ خَٰلِدِینَ فِیهَآ أَبَدٗاۖ رَّضِیَ ٱللَّهُ عَنۡهُمۡ وَرَضُواْ عَنۡهُاز زیر درختان و کاخ‌های این باغ‌ها رودها روان است و خداوند از آن‌ها به خاطر این که کارهای شایسته کرده‌اند خشنود است. و آن‌ها هم به خاطر نعمت‌هایی که خداوند به آنان داده از او خشنود می‌باشند. ﴿ذَٰلِکَ لِمَنۡ خَشِیَ رَبَّهُاین پاداش نیک برای کسی است که از خداوند بترسد و از نافرمانی او دوری نماید و آنچه را که خدا بر او واجب گردانده انجام دهد.

پایان تفسیر سوره‌ی بینه

تفسیر سوره‌ی قدر


مکی و ۵ آیه است.

آیه‌ی ۵-۱:

﴿إِنَّآ أَنزَلۡنَٰهُ فِی لَیۡلَةِ ٱلۡقَدۡرِ١[القدر: ۱]. «بدون شک ما آن (قرآن) را در شب قدر نازل کردیم».

﴿وَمَآ أَدۡرَىٰکَ مَا لَیۡلَةُ ٱلۡقَدۡرِ٢[القدر: ۲]. «و تو چه می‌دانی که شب قدر چیست»؟.

﴿لَیۡلَةُ ٱلۡقَدۡرِ خَیۡرٞ مِّنۡ أَلۡفِ شَهۡرٖ٣[القدر: ۳]. «شب قدر از هزار ماه بهتر است».

﴿تَنَزَّلُ ٱلۡمَلَٰٓئِکَةُ وَٱلرُّوحُ فِیهَا بِإِذۡنِ رَبِّهِم مِّن کُلِّ أَمۡرٖ٤[القدر: ۴]. «فرشتگان و جبرئیل در آن شب با اجازۀ پروردگارشان برای هرگونه کاری نازل می‌شوند».

﴿سَلَٰمٌ هِیَ حَتَّىٰ مَطۡلَعِ ٱلۡفَجۡرِ٥[القدر: ۵]. «آن شب، شب سلامت و رحمت است تا طلوع صبح».

خداوند با بیان فضیلت قرآن و بلندی مقام آن می‌فرماید: ﴿إِنَّآ أَنزَلۡنَٰهُ فِی لَیۡلَةِ ٱلۡقَدۡرِ١ما قرآن را در شب قدر نازل کردیم. خداوند قرآن را در ماه رمضان و در شب قدر نازل کرد و به وسیله آن رحمتی عام بر بندگان فرود آورد که بندگان توانایی سپاس گزاری آن را ندارند. و بدان جهت «شب قدر» نامیده شده که قدر و مقام آن بالاست و نزد خداوند فضیلت دارد. و چون در شب قدر اجل و روزهای سال مقدر می‌گردد.

سپس اهمیت آن را بیان کرد و فرمود: ﴿وَمَآ أَدۡرَىٰکَ مَا لَیۡلَةُ ٱلۡقَدۡرِ٢تو چه می‌دانی که شب قدر چیست؟ یعنی شبی مهم و با ارزش و دارای اهمیت زیادی است و فضیلت آن ﴿خَیۡرٞ مِّنۡ أَلۡفِ شَهۡرٖبا هزار ماه برابر است. پس عملی که در شب قدر انجام شود از عمل هزار ماه که شب قدر در آن نباشد، بهتر است. و این از چیزهایی است که عقل در آن حیران می‌ماند، زیرا خداوند بر این امت ضعیف با شبی منت گزارده که عمل در آن از هزار ماه بیشتر و بهتر است، هزار ماه، هشتاد و اندی سال است که سن یک انسان است، انسانی که عمر درازی کرده باشد.

﴿تَنَزَّلُ ٱلۡمَلَٰٓئِکَةُ وَٱلرُّوحُ فِیهَا بِإِذۡنِ رَبِّهِم مِّن کُلِّ أَمۡرٖ٤فرشتگان زیادی و جبرئیل با اجازه پروردگارشان نازل می‌شوند و آن شب از هر آفت و شری سالم است. چون خیر آن فراوان می‌باشد. ﴿سَلَٰمٌ هِیَ حَتَّىٰ مَطۡلَعِ ٱلۡفَجۡرِ٥آن شب از غروب تا صبح از هر شر و آفتی سلامت خواهد بود.

احادیث فراوانی در مورد فضیلت شب قدر و این که شب قدر در رمضان است و در دهه اخیر آن و به خصوص در شب‌های طاق آن است، وارد شده است. و این هر سال تا قیام قیامت تکرار می‌شود. بنابراین، پیامبرصدر دهه اخیر رمضان زیاد عبادت می‌کرد و به اعتکاف می‌نشست به امید این که «لیلة القدر» را دریابد. والله اعلم.

پایان تفسیر سوره‌ی قدر

تفسیر سوره‌ی عادیات


مکی و ۱۱آیه است.

آیه‌ی ۱۱-۱:

﴿وَٱلۡعَٰدِیَٰتِ ضَبۡحٗا١[العادیات: ۱]. «سوگند به اسبان تازنده‌ای که نَفَس زنان پیش می‌روند»!.

﴿فَٱلۡمُورِیَٰتِ قَدۡحٗا٢[العادیات: ۲]. «سوگند به اسبانی که جرقه می‌افروزند».

﴿فَٱلۡمُغِیرَٰتِ صُبۡحٗا٣[العادیات: ۳]. «سوگند به اسبان تاراج‌گری که به صبح درآیند».

﴿فَأَثَرۡنَ بِهِۦ نَقۡعٗا٤[العادیات: ۴]. «آن‌گاه در آن (هنگام) غبار برانگیزند».

﴿فَوَسَطۡنَ بِهِۦ جَمۡعًا٥[العادیات: ۵]. «آن‌گاه به میان جمع می‌تازند».

﴿إِنَّ ٱلۡإِنسَٰنَ لِرَبِّهِۦ لَکَنُودٞ٦[العادیات: ۶]. «بی‌گمان انسان نسبت به پروردگار خود ناسپاس است».

﴿وَإِنَّهُۥ عَلَىٰ ذَٰلِکَ لَشَهِیدٞ٧[العادیات: ۷]. «و همانا خود انسان نیز بر این گواه است».

﴿وَإِنَّهُۥ لِحُبِّ ٱلۡخَیۡرِ لَشَدِیدٌ٨[العادیات: ۸]. «و او علاقۀ شدیدی به دارائی و اموال دارد».

﴿أَفَلَا یَعۡلَمُ إِذَا بُعۡثِرَ مَا فِی ٱلۡقُبُورِ٩[العادیات: ۹]. «مگر نمی‌داند هنگامی‌که آنچه در گورهاست بیرون آورده شود».

﴿وَحُصِّلَ مَا فِی ٱلصُّدُورِ١٠[العادیات: ۱۰]. «و راز دل‌ها آشکار گردانده شود».

﴿إِنَّ رَبَّهُم بِهِمۡ یَوۡمَئِذٖ لَّخَبِیرُۢ١١[العادیات: ۱۱]. «در آن روز پروردگارشان از (وضع و حال) آنان آگاه است».

خداوند به اسب سوگند می‌خورد چون در آن نشانه‌های آشکار و نعمت‌های ظاهری است که برای مردم معلوم و مشخص است. و خداوند به حالتی از اسب سوگند خورده که دیگر حیوانات آن حالت را ندارند. پس فرمود: ﴿وَٱلۡعَٰدِیَٰتِ ضَبۡحٗا١سوگند به اسباب تازنده‌ای که به سرعت و نفس زنان می‌تازند و پیش می‌روند.

﴿فَٱلۡمُورِیَٰتِ قَدۡحٗا٢و سوگند به اسبابی که بر اثر برخورد نعل آن‌ها با سنگ جرقه می‌افروزند. یعنی از صلابت و قدرتشان به هنگام دویدن، و از برخورد نعلشان با سنگ جرقه می‌افروزند.

﴿فَٱلۡمُغِیرَٰتِ صُبۡحٗا٣سوگند به اسبانی که به هنگام صبح بر دشمنان یورش می‌برند. و این براساس اغلبیت می‌باشد، یعنی غالبا هجوم در صبحگاهان صورت می‌گیرد.

﴿فَأَثَرۡنَ بِهِۦ نَقۡعٗا٤و به سبب تاختن و یورش بردنشان غباری بر می‌انگیزند. ﴿فَوَسَطۡنَ بِهِۦ جَمۡعًا٥و همراه با اسب سوار وارد جمع دشمنانی می‌شوند که بر آن‌ها هجوم برده‌اند. و آنچه که بر آن قسم یاد شده است از فرموده‌ی خداوند: ﴿إِنَّ ٱلۡإِنسَٰنَ لِرَبِّهِۦ لَکَنُودٞ٦یعنی بی‌گمان انسان از ادای حقوق الهی به شدت ممانعت می‌ورزد. پس طبیعت انسان و عادتش بر این است که حقوقی را که بر اوست به طور کامل ادا نکند بلکه طبیعت انسان تنبلی و کاهلی می‌طلبد و حقوق مالی و بدنی را که بر اوست ادا نمی‌کند.مگر کسی که خداوند او را هدایت کند و او را از این حالت درآوَرَد.

﴿وَإِنَّهُۥ عَلَىٰ ذَٰلِکَ لَشَهِیدٞ٧انسان بخل و ناسپاسی خود را می‌داند و بر آن گواه است و آن را انکار نمی‌کند چون این چیز روشن و واضح است.

و احتمال دارد که ضمیر به خدا برگردد. یعنی انسان در حق پروردگارش ناسپاس است و خداوند بر این ناسپاسی او گواه است. پس در اینجا انسان به شدّت مورد تهدید قرار گرفته است و به وی هشدار داده شده که خداوند بر او آگاه است.

﴿وَإِنَّهُۥ لِحُبِّ ٱلۡخَیۡرِ لَشَدِیدٌ٨انسان مال و دارائی را به شدت دوست می‌دارد و این محبت باعث می‌شود تا حقوقی را که بر او واجب است ترک ن ماید و شهوت خود را بر رضایت پروردگارش مقدم بدارد. و این به خاطر آن است که او نگاهش را فقط به همین جهان منحصر کرده و از آخرت غافل مانده است. به همین جهت او را برداشتن ِ ترس و پروا از روز ِ هراسِ بزرگ تشویق نمود و فرمود:

﴿أَفَلَا یَعۡلَمُ إِذَا بُعۡثِرَ مَا فِی ٱلۡقُبُورِ٩آیا انسانی که مغرور است نمی‌داند که خداوند مردگان را از گورهایشان برای حشر و نشر بیرون می‌آورد.

﴿وَحُصِّلَ مَا فِی ٱلصُّدُورِ١٠و رازهایی که در دل‌هاست و خیر و شری که در آن پنهان شده در آن روز آشکار می‌گردد. پس در آن روز نهان آشکار می‌گردد و نتیجه کارها برای مردم معلوم می‌شود.

﴿إِنَّ رَبَّهُم بِهِمۡ یَوۡمَئِذٖ لَّخَبِیرُۢ١١همانا خداوند به اعمال ظاهر و باطن و پنهان و آشکار آن‌ها آگاه است و در برابر آن به آنها جزا و سزا می‌دهد. با این که خداوند در همه اوقات از اعمال بندگان آگاه است اما به طور ویژه فرمود: در آن روز از آن‌ها آگاه است، چون منظور جزا دادن بر اعمال است، اعمالی که از دایره علم و آگاهی خداوند خارج نبوده است.

پایان تفسیر سوره‌ی عادیات