تفسیر قرآن

تفسیر و معانی قرآن

تفسیر قرآن

تفسیر و معانی قرآن

سورۀ شوری

سورۀ شوری

مکی است؛ ترتیب آن 42؛ شمار آیات آن 53

بِسۡمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحۡمَٰنِ ٱلرَّحِیمِ

﴿حمٓ ١.

حا. میم؛ مثل دیگر حروف مقطعات است؛ یعنی الله عزوجل به مراد خویش در نزول آن‌ها داناتر است.

﴿عٓسٓقٓ ٢.

عین. سین. قاف؛ علم این حروف را که از جملۀ مقطّعات اند به کسی می‌سپاریم که آن‌ها را نازل فرموده و در معنای آن‌ها خود را به تکلّف نمی‌اندازیم.

﴿کَذَٰلِکَ یُوحِیٓ إِلَیۡکَ وَإِلَى ٱلَّذِینَ مِن قَبۡلِکَ ٱللَّهُ ٱلۡعَزِیزُ ٱلۡحَکِیمُ ٣.

ای پیامبر! همچنان که قرآن کریم بر تو نازل شده بر پیامبران پیش از تو نیز کتاب‌های فرود آمده و خداوند عزوجل به ایشان وحی نموده است. الله عزوجل ذات با عزتی است که کسی با او زور آزمایی و محاربه کرده نمی‌تواند، بر همه تسلّط دارد، دوستانش را عزّت می‌بخشد و دشمنانش را ذلیل می‌سازد. او در آفرینش و صُنعش و درتدبیر و شریعتش با حکمت است.

﴿لَهُۥ مَا فِی ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَمَا فِی ٱلۡأَرۡضِۖ وَهُوَ ٱلۡعَلِیُّ ٱلۡعَظِیمُ ٤.

همه موجودات آسمان‌ها و زمین از نگاه آفرینش و روزی دادن و تدبیر امور تنها و تنها مملوک اوتعالی است. خداوند پاک به ذات و قدرتش و به قهر و غلبه‌اش بلند مرتبه است. او واقعاً بر عرش خویش استوا دارد، در نام‌ها و صفاتش بزرگ است و عظمت، بزرگواری و عزّت مخصوص اوست.

﴿تَکَادُ ٱلسَّمَٰوَٰتُ یَتَفَطَّرۡنَ مِن فَوۡقِهِنَّۚ وَٱلۡمَلَٰٓئِکَةُ یُسَبِّحُونَ بِحَمۡدِ رَبِّهِمۡ وَیَسۡتَغۡفِرُونَ لِمَن فِی ٱلۡأَرۡضِۗ أَلَآ إِنَّ ٱللَّهَ هُوَ ٱلۡغَفُورُ ٱلرَّحِیمُ ٥.

نزدیک است که آسمان‌های هفتگانه که یکی بالای دیگر قرار دارد، با ضخامت و استحکام بنای خویش، از عظمت حق‌تعالی دونیمه شوند، فرشتگان الهی پروردگار را از اموری که سزاوار او نیست منزّه می‌دانند، اوتعالی را به همه اوصاف نیکو ستایش می‌کنند و از وی می‌خواهند گناهان فرزندان مؤمن آدم را بیامرزد. آگاه باشید که پروردگار سبحان برای کسی که به او رجوع نماید بسیار آمرزنده است و به توبه کنندگان مهربان است؛ یعنی که مجازات را از آنان باز می‌گرداند و پاداش نیکو عنایت‌شان می‌کند.

﴿وَٱلَّذِینَ ٱتَّخَذُواْ مِن دُونِهِۦٓ أَوۡلِیَآءَ ٱللَّهُ حَفِیظٌ عَلَیۡهِمۡ وَمَآ أَنتَ عَلَیۡهِم بِوَکِیلٖ ٦.

خداوند عزوجل به اعمال مشرکان که غیر اوتعالی را پرستش می‌کنند آگاه است، همه را برمی‌شمارد و نگه می‌دارد تا در روز جزا با آنان محاسبه نماید. ای پیامبر! تو نگهبان و برشمارندۀ اعمال آنان نیستی که برای آنان جزا دهی، بلکه تبلیغ کنندۀ پیام حق‌تعالی می‌باشی تا حجّت را بر آنان اقامه کنی. از این رو رساندن پیام الهی کار تو و حساب اعمال کار الله عزوجل است.

﴿وَکَذَٰلِکَ أَوۡحَیۡنَآ إِلَیۡکَ قُرۡءَانًا عَرَبِیّٗا لِّتُنذِرَ أُمَّ ٱلۡقُرَىٰ وَمَنۡ حَوۡلَهَا وَتُنذِرَ یَوۡمَ ٱلۡجَمۡعِ لَا رَیۡبَ فِیهِۚ فَرِیقٞ فِی ٱلۡجَنَّةِ وَفَرِیقٞ فِی ٱلسَّعِیرِ ٧.

ای پیامبر! همچنان که خداوند عزوجل به سوی پیامبران پیشین وحی فرستاد، به سوی تو هم قرآن را به زبان عربی وحی نموده تا اهل مکه و سایر نواحی جهان در اطراف مکّه را بیم دهی و مردم را در صورت عدم ایمان از عذاب روز قیامت بترسانی؛ از عذاب روزی که الله عزوجل مردم اوّلین و آخرین را جمع می‌نماید و حتماً واقع شدنی است. در آن روز بندگان دو گروه اند: اهل ایمان که در بهشت‌های پر از نعمت اند و اهل کفر که در دوزخ برافروخته قرار دارند. بنابراین هر که به خویشتن خیر اندیش است، باید خود را با طاعت پروردگار، پیروی از رسول و توشۀ اعمال نیکو از آتش دوزخ نجات دهد.

﴿وَلَوۡ شَآءَ ٱللَّهُ لَجَعَلَهُمۡ أُمَّةٗ وَٰحِدَةٗ وَلَٰکِن یُدۡخِلُ مَن یَشَآءُ فِی رَحۡمَتِهِۦۚ وَٱلظَّٰلِمُونَ مَا لَهُم مِّن وَلِیّٖ وَلَا نَصِیرٍ ٨.

اگر خداوند متعال اراده کند که همه بندگان را به پذیرش اسلام متّفق سازد، به این کار تواناست و ایشان را امتی هدایت شده می‌گرداند. اما او اراده دارد مطیعان را که از هدایتش پیروی نمایند به رحمتش مخصوص سازد و کسانی را که کافر شوند و پیامبر را تکذیب کنند براساس عدلش عذاب نماید. کسی نیست که در روز قیامت به امور کافران رسیدگی نماید و عذاب را از آنان دفع نماید؛ یعنی در آن روز شفاعتگر، یاور و دوست صمیمی برای آنان وجود ندارد.

﴿أَمِ ٱتَّخَذُواْ مِن دُونِهِۦٓ أَوۡلِیَآءَۖ فَٱللَّهُ هُوَ ٱلۡوَلِیُّ وَهُوَ یُحۡیِ ٱلۡمَوۡتَىٰ وَهُوَ عَلَىٰ کُلِّ شَیۡءٖ قَدِیرٞ ٩.

بلکه کافران خدایانی را برگزیدند و عبادت می‌کنند که می‌پندارند به امور آنان رسیدگی می‌نمایند؛ حال آنکه تنها خداوند عزوجل در امور تصرّف دارد، او را ولی خویش می‌دانند و به عبادتش می‌پردازند. اوتعالی هم با رعایت و هدایتش در امورشان تصرّف می‌نماید و تنها اوست که مرده گان را برای حساب گرفتن زنده می‌نماید. او بر هر کاری تواناست، هیچ امری بر او دشوار نیست و هیچ قدرتی او را عاجز کرده نمی‌تواند.

﴿وَمَا ٱخۡتَلَفۡتُمۡ فِیهِ مِن شَیۡءٖ فَحُکۡمُهُۥٓ إِلَى ٱللَّهِۚ ذَٰلِکُمُ ٱللَّهُ رَبِّی عَلَیۡهِ تَوَکَّلۡتُ وَإِلَیۡهِ أُنِیبُ ١٠.

ای بندگان! در هر امری از امور دین و مسایل شریعت که اختلاف ورزیدید با ردّ آن به کتاب و سنّت، حکم خدا و رسول درباره‌اش صادر می‌شود. این حاکم عدل، پروردگار، آفریدگار، روزی دهنده و تدبیر کنندۀ امور من و شماست. به او اعتماد می‌کنم و تمسّک می‌جویم، امورم رابه او می‌سپارم و در همه شؤون زندگی خود به او باز می‌گردم؛ یعنی او مبدأ و معاد همه چیز است و زندگی و مردنم برای او می‌باشد.

﴿فَاطِرُ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِۚ جَعَلَ لَکُم مِّنۡ أَنفُسِکُمۡ أَزۡوَٰجٗا وَمِنَ ٱلۡأَنۡعَٰمِ أَزۡوَٰجٗا یَذۡرَؤُکُمۡ فِیهِۚ لَیۡسَ کَمِثۡلِهِۦ شَیۡءٞۖ وَهُوَ ٱلسَّمِیعُ ٱلۡبَصِیرُ ١١.

تنها و تنها خداوند متعال آفریدگار آسمان‌ها و زمین است. او آن‌ها را به نیکویی و استحکام خلق کرد، زنان را برای مردان از جنس انسانی‌شان آفرید تا میان هردو جنس استقرار نفسی و آرامش روحی پدید آید. همچنان در آفرینش چهار پایان، جفت‌های نر و ماده را مقرّر داشت که به سبب ایجاد جنس نر و ماده، نسل افزونی حاصل می‌کند و نوع بقا می‌یابد. هیچ چیزی از مخلوقات به خداوند پاک همانند نیست و هیچ چیزی در ذات، صفات، نام‌ها و افعال با اوتعالی مشابهت ندارد. نام‌های او همه نیکو و صفاتش همه بلند است، افعالش همه با حکمت است و او شنوای هر آواز و سخن، و بینای هر حال و عملی است.

﴿لَهُۥ مَقَالِیدُ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِۖ یَبۡسُطُ ٱلرِّزۡقَ لِمَن یَشَآءُ وَیَقۡدِرُۚ إِنَّهُۥ بِکُلِّ شَیۡءٍ عَلِیمٞ ١٢.

پادشاهی آسمان‌ها و زمین مخصوص خداوند عزوجل است و کلیدهای خزانه‌های روزی، رحمت و علم به دست اوست. روزی هر که از بندگانش را که بخواهد گشایش می‌دهد و بر هر که بخواهد تنگ می‌سازد. اوتعالی به هر چیزی داناست و از جمله می‌داند که چی کسی سزاوار توانگری و ناداری، چه کسی سزاوار هدایت و گمراهی و چی کسی مستحق و چه کسی مستحق دانایی و نادانی است و با حکمت خویش هر یک از این اوصاف را در جایش می‌نهد.

﴿۞شَرَعَ لَکُم مِّنَ ٱلدِّینِ مَا وَصَّىٰ بِهِۦ نُوحٗا وَٱلَّذِیٓ أَوۡحَیۡنَآ إِلَیۡکَ وَمَا وَصَّیۡنَا بِهِۦٓ إِبۡرَٰهِیمَ وَمُوسَىٰ وَعِیسَىٰٓۖ أَنۡ أَقِیمُواْ ٱلدِّینَ وَلَا تَتَفَرَّقُواْ فِیهِۚ کَبُرَ عَلَى ٱلۡمُشۡرِکِینَ مَا تَدۡعُوهُمۡ إِلَیۡهِۚ ٱللَّهُ یَجۡتَبِیٓ إِلَیۡهِ مَن یَشَآءُ وَیَهۡدِیٓ إِلَیۡهِ مَن یُنِیبُ ١٣.

خداوند عزوجل دینی را برای بندگانش مشروع ساخته و به پیامبرش وحی فرستاده که عبارت از دین اسلام است و آیینی است که آن را به نوح  علیه السلام پیش از آنکه بدان فرا خواند و عمل کند توصیه داشته بود و نیز ابراهیم، موسی و عیسی علیهم السلامرا وصیت نموده بود تا بدان عمل کنند. این پنج تن پیامبران اولوالعزم اند که خداوند عزوجل ایشان را مأمور ساخت با انجام اوامر او تعالی، چون توحید و عبادت، و پرهیز از نواهی‌اش به اقامۀ شعائر دین بپردازند و نیز ایشان را از اختلاف و تنازع در دین نهی کرده است؛ زیرا تفرقه دشمنی را به بار می‌آورد. ای پیامبر! فراخوانی کافران به سوی توحید و اخلاص عبادت برای خداوند عزوجل در نظر آنان بزرگ می‌آید. اوتعالی هر که از بندگانش را که بخواهد به پذیرش ایمان برمی‌گزیند و هر که با توبه و استغفار به سویش باز گردد به سوی هدایت توفیقش می‌دهد.

﴿وَمَا تَفَرَّقُوٓاْ إِلَّا مِنۢ بَعۡدِ مَا جَآءَهُمُ ٱلۡعِلۡمُ بَغۡیَۢا بَیۡنَهُمۡۚ وَلَوۡلَا کَلِمَةٞ سَبَقَتۡ مِن رَّبِّکَ إِلَىٰٓ أَجَلٖ مُّسَمّٗى لَّقُضِیَ بَیۡنَهُمۡۚ وَإِنَّ ٱلَّذِینَ أُورِثُواْ ٱلۡکِتَٰبَ مِنۢ بَعۡدِهِمۡ لَفِی شَکّٖ مِّنۡهُ مُرِیبٖ ١٤﴾.

کافران در معتقدات خود به گروه‌ها و احزاب گوناگون تقسیم نشدند، مگر بعد از اینکه با فرستادن پیامبران و نازل شدن کتاب‌ها برای آنان علم حاصل شد و حجّت اقامه گردید. این بدان سبب بود که بعضی بر بعضی دیگر بغاوت کردند و حسد ورزیدند. اگر خداوند عزوجل در تقدیر از پیش تعیین شده‌اش تأخیر عذاب تا روز قیامت را بر کافران مقرّر نمی‌داشت عقوبت بر آنان را در دنیا بطور عاجل حکم می‌نمود. به راستی کسانی از یهود و نصاری که علم تورات و انجیل را به میراث بردند در برابر ایمان و رسالت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم شکّ و تردید دارند؛ چنان‌که این شکّ و تردید، آنان را به منازعۀ حرام و اختلاف ناپسند کشانده است.

﴿فَلِذَٰلِکَ فَٱدۡعُۖ وَٱسۡتَقِمۡ کَمَآ أُمِرۡتَۖ وَلَا تَتَّبِعۡ أَهۡوَآءَهُمۡۖ وَقُلۡ ءَامَنتُ بِمَآ أَنزَلَ ٱللَّهُ مِن کِتَٰبٖۖ وَأُمِرۡتُ لِأَعۡدِلَ بَیۡنَکُمُۖ ٱللَّهُ رَبُّنَا وَرَبُّکُمۡۖ لَنَآ أَعۡمَٰلُنَا وَلَکُمۡ أَعۡمَٰلُکُمۡۖ لَا حُجَّةَ بَیۡنَنَا وَبَیۡنَکُمُۖ ٱللَّهُ یَجۡمَعُ بَیۡنَنَاۖ وَإِلَیۡهِ ٱلۡمَصِیرُ ١٥.

ای پیامبر! پس مردم را به سوی دین اسلام که دین پیامبران علیهم السلاماست فراخوان و با انجام اوامر و اجتناب از نواهی الهی مطابق امر و توصیه‌اش استقامت داشته باش. چنین عملکردی موافق به علم و پیروی از شریعت است؛ نه بدعت گرایی. اما از آرای گمراه کنندۀ کافران متابعت منما، بلکه به وحی نازل شده تمسّک بجوی؛ زیرا تمسّک به وحی و دور انداختن آرای مخالفش اصل بزرگی از اصول شریعت است و بگو که من به همه کتاب‌هایی که خداوند عزوجل بر پیامبرانش نازل کرده تصدیق می‌نمایم و حق‌تعالی مرا فرمان داده که در میان شما به عدالت حکم کنم. ما پاداش اعمال نیک خود را درمی‌یابیم و شما جزای اعمال خویش را در خواهید یافت و بعد از قیامت حجّت و آشکار شدن حق، بین ما و شما جدال و خصومتی لازم نیست. پروردگار سبحان همه ما را جمع می‌آورد تا روز قیامت در امور اختلافی میان ما و شما حکم نماید. ما به سوی اوتعالی برمی‌گردیم و آنگاه از اعمال هر کس حساب می‌گیرد و مطابق اعمالش جزا می‌دهد.

﴿وَٱلَّذِینَ یُحَآجُّونَ فِی ٱللَّهِ مِنۢ بَعۡدِ مَا ٱسۡتُجِیبَ لَهُۥ حُجَّتُهُمۡ دَاحِضَةٌ عِندَ رَبِّهِمۡ وَعَلَیۡهِمۡ غَضَبٞ وَلَهُمۡ عَذَابٞ شَدِیدٌ ١٦.

کسانی که بعد از پذیرش توحید و دعوت الهی توسط بندگان، در یگانگی خداوند عزوجل که آن را پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم آورده است مخاصمه می‌کنند حجّت و دلیل آنان در نزد اوتعالی باطل و مردود است، مورد خشم حق‌تعالی قرار می‌گیرند و برای آنان عذاب درد آوری مقرّر است؛ چون کافر شدند و مردم را از راه خدا باز داشتند.

﴿ٱللَّهُ ٱلَّذِیٓ أَنزَلَ ٱلۡکِتَٰبَ بِٱلۡحَقِّ وَٱلۡمِیزَانَۗ وَمَا یُدۡرِیکَ لَعَلَّ ٱلسَّاعَةَ قَرِیبٞ ١٧.

الله عزوجل خداوندی است که قرآن و سایر کتاب‌های نازل شده بر پیامبران را فرو فرستاده است، همچنان میزان را که عبارت از عدالت در همه چیزهاست نازل فرموده تا مردم آن را بر خود حَکَم قرار دهند. تو چه می‌دانی، شاید قیامت نزدیک شده باشد و به قیام آن چیزی نمانده باشد.

﴿یَسۡتَعۡجِلُ بِهَا ٱلَّذِینَ لَا یُؤۡمِنُونَ بِهَاۖ وَٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ مُشۡفِقُونَ مِنۡهَا وَیَعۡلَمُونَ أَنَّهَا ٱلۡحَقُّۗ أَلَآ إِنَّ ٱلَّذِینَ یُمَارُونَ فِی ٱلسَّاعَةِ لَفِی ضَلَٰلِۢ بَعِیدٍ ١٨.

کافران تکذیب کنندۀ قیامت با استهزا و تمسخر، قیام آن را به عجله خواستار می‌شوند، اما مؤمنان چون هول انگیزی قیامت را می‌شنوند، از برپایی آن ترسناک می‌باشند و عقیده دارند که حقّ است و در آن شکی وجود ندارد. آگاه باش که هر که در برپایی قیامت شک داشته باشد و در آن جدال نماید، در گمراهی دور از حق به سر می‌برد.

﴿ٱللَّهُ لَطِیفُۢ بِعِبَادِهِۦ یَرۡزُقُ مَن یَشَآءُۖ وَهُوَ ٱلۡقَوِیُّ ٱلۡعَزِیزُ ١٩.

خداوند متعال به بندگانش لطف بسیار دارد، به امور خوشایند وصل‌شان می‌سازد و امور ناخوشایند را از ایشان بازمی‌دارد. اوتعالی با حکمت بزرگش روزی را به هر که از بندگان بخواهد فراخ می‌سازد و به هر که بخواهد تنگ می‌گرداند. او ذات نیرومندی است که کسی با او توان زور آزمایی و محاربه را ندارد و از قوّت و نیرومندی‌اش این است که دشمنانش را شکست می‌دهد. او ذات با عزّتی است که در قلمروش ستم نمی‌کند، با عزّت خویش دوستانش را عزیز می‌سازد و با عظمت خود عصیانگرانش را خوا می‌گرداند.

﴿مَن کَانَ یُرِیدُ حَرۡثَ ٱلۡأٓخِرَةِ نَزِدۡ لَهُۥ فِی حَرۡثِهِۦۖ وَمَن کَانَ یُرِیدُ حَرۡثَ ٱلدُّنۡیَا نُؤۡتِهِۦ مِنۡهَا وَمَا لَهُۥ فِی ٱلۡأٓخِرَةِ مِن نَّصِیبٍ ٢٠.

کسی که با علم و دانش خود پاداش اخروی را اراده کند و با اخلاص در اعمال برای رضای اوتعالی بکوشد خداوند عزوجل با ایجاد برکت در عملش او را به طاعات توفیق می‌بخشد و پاداش حسناتش را از ده برابر تا بی‌نهایت بالا می‌برد. اما کسی که با علمش دنیا را اراده داشته باشد و با فراموشی آخرت پاداش اخروی را از نزد خداوند عزوجل طلب ننماید حق‌تعالی از متاع دنیوی آنچه را برایش مقدّر کرده عطا می‌کند، ولی در نزد وی پاداشی ندارد؛ زیرا مزدش را در دنیا عطا کرده و چنین شخصی در واقع محروم و شکست خورده است.

﴿أَمۡ لَهُمۡ شُرَکَٰٓؤُاْ شَرَعُواْ لَهُم مِّنَ ٱلدِّینِ مَا لَمۡ یَأۡذَنۢ بِهِ ٱللَّهُۚ وَلَوۡلَا کَلِمَةُ ٱلۡفَصۡلِ لَقُضِیَ بَیۡنَهُمۡۗ وَإِنَّ ٱلظَّٰلِمِینَ لَهُمۡ عَذَابٌ أَلِیمٞ ٢١.

آیا برای کافران شریکانی است که مسلک کفر و گمراهی را که دین غیر مشروع الهی است برای آنان اختراع کرده باشد؟ اگر خداوند عزوجل مهلت در مجازات کافران را مقدّر نکرده بودی، آنان را طور عاجل مجازات می‌نمود و عذاب را بر آنان حواله می‌داشت. به یقین که کافران به عذاب درد آور آتش دوزخ گرفتار می‌شوند.

﴿تَرَى ٱلظَّٰلِمِینَ مُشۡفِقِینَ مِمَّا کَسَبُواْ وَهُوَ وَاقِعُۢ بِهِمۡۗ وَٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ وَعَمِلُواْ ٱلصَّٰلِحَٰتِ فِی رَوۡضَاتِ ٱلۡجَنَّاتِۖ لَهُم مَّا یَشَآءُونَ عِندَ رَبِّهِمۡۚ ذَٰلِکَ هُوَ ٱلۡفَضۡلُ ٱلۡکَبِیرُ ٢٢.

کافران را در روز قیامت می‌بینی به خاطر جزای اعمال بد کفر و معاصیی که در دنیا انجام داده‌اند خایف و ترسناک اند و به بدترین وجهی به عذاب گرفتار می‌شوند. اما مؤمنان صالحی که مطیع پروردگار و پیرو رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم هستند در باغ‌های بهشت جاودان، با نعمت و شادمانی به سر می‌برند. در آنجا هر چه بخواهند و نفس‌های‌شان میل داشته باشد برای‌شان میسّر است و خداوند عزوجل فضل و کرمش را بر ایشان فراوان می‌سازد. این کرامت‌ها و نعمت‌ها، کامیابی بزرگ و بهره‌مندی بی‌نهایتی است که توصیفش بلندتر از بیان است؛ زیرا ایشان به هر چیز دوست داشتنی، مطلوب و مرغوبی رسیده از هر امر ناخوشایند و ناپسندی نجات یافته‌اند.

﴿ذَٰلِکَ ٱلَّذِی یُبَشِّرُ ٱللَّهُ عِبَادَهُ ٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ وَعَمِلُواْ ٱلصَّٰلِحَٰتِۗ قُل لَّآ أَسۡ‍َٔلُکُمۡ عَلَیۡهِ أَجۡرًا إِلَّا ٱلۡمَوَدَّةَ فِی ٱلۡقُرۡبَىٰۗ وَمَن یَقۡتَرِفۡ حَسَنَةٗ نَّزِدۡ لَهُۥ فِیهَا حُسۡنًاۚ إِنَّ ٱللَّهَ غَفُورٞ شَکُورٌ ٢٣.

نعمت‌های جاودانی که خداوند عزوجل برای بندگانش در بهشت وعده کرده بشارتی است که به وسیلۀ آن دوستانش را مژده می‌دهد؛ یعنی برای کسانی است که تنها از اوتعالی اطاعت و از پیامبرش متابعت کردند. ای پیامبر! برای کافران بگو: من از شما در برابر تبلیغ رسالتم مزد و پاداشی نمی‌خواهم؛ زیرا پاداش من بر خداست. امّا مراعات خویشاوندی و صلۀ رحم را از شما توقُّع دارم. آری! خویشاوندی آنان با پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم حقّ نیکی‌رسانی، احترام و قدرشناسی برای آن حضرت را ثابت می‌ساخت. هر که عمل نیکی را انجام دهد پروردگار منّان پاداش عملش را ده چند یا بیشتر از آن عطا می‌نماید، به یقین که حق‌تعالی بسیار آمرزنده است و گناهان تائبان را می‌آمرزد؛ شکور است و پاداش نیکوکاران و اخلاصمندان را عطا می‌کند. اوتعالی با آمرزگاری‌اش گناهان را نابود می‌گرداند و با شکر پذیری خویش نیکی‌ها را چند برابر می‌سازد.

﴿أَمۡ یَقُولُونَ ٱفۡتَرَىٰ عَلَى ٱللَّهِ کَذِبٗاۖ فَإِن یَشَإِ ٱللَّهُ یَخۡتِمۡ عَلَىٰ قَلۡبِکَۗ وَیَمۡحُ ٱللَّهُ ٱلۡبَٰطِلَ وَیُحِقُّ ٱلۡحَقَّ بِکَلِمَٰتِهِۦٓۚ إِنَّهُۥ عَلِیمُۢ بِذَاتِ ٱلصُّدُورِ ٢٤.

آیا کافران می‌گویند: پیامبر بر خداوند عزوجل دروغ بست و ادعا می‌کند که اوتعالی بر او وحی فرستاده و به رسالتش بر گزیده و می‌پندارد که به او چیزی وحی نشده و نه به رسالت مبعوث نگردیده است؟ ای پیامبر! اگر تو چنین کاری را انجام می‌دادی پروردگار سبحان بر مبنای خواسته‌اش بر دلت مهر می‌نهاد، باطل را محو و نابود می‌ساخت و حق را با کلمات و وعدۀ تخلّف نا پذیرش ثابت و پایدار می‌داشت. بنابراین باطل نابود شدنی است؛ هر چند که دوام و انسجام یابد و حق پیروز و مورد تأیید پروردگار است؛ هرچند با آن مقابله صورت گیرد و رد شود. خداوند عزوجل به راز دل‌های بندگان دانا و به امور پنهانی نفس‌ها و ضمایرشان آگاه می‌باشد و هیچ چیزی از او غایب نیست.

﴿وَهُوَ ٱلَّذِی یَقۡبَلُ ٱلتَّوۡبَةَ عَنۡ عِبَادِهِۦ وَیَعۡفُواْ عَنِ ٱلسَّیِّ‍َٔاتِ وَیَعۡلَمُ مَا تَفۡعَلُونَ ٢٥.

خداوند متعال ذاتی است که توبۀ تائبان را می‌پذیرد؛ یعنی اعمال نیک‌شان مورد قبولش قرار می‌گیرد و اعمال بدشان را می‌بخشد. اوتعالی به اعمال نیک و بد بندگان داناست، هیچ کاری بر او پوشیده نیست و قطعاً از اعمال‌شان حساب می‌گیرد.

﴿وَیَسۡتَجِیبُ ٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ وَعَمِلُواْ ٱلصَّٰلِحَٰتِ وَیَزِیدُهُم مِّن فَضۡلِهِۦۚ وَٱلۡکَٰفِرُونَ لَهُمۡ عَذَابٞ شَدِیدٞ ٢٦.

مؤمنان نیکوکار با اجابت دعوت پروردگار به اوامر اوتعالی عمل می‌نمایند و از نواهی‌اش می‌پرهیزند. خداوند عزوجل نیز احسانش را بر آنان مزید می‌گرداند؛ بدین‌گونه که برای تحصیل هدایت و علم، و رزق و روزی توفیق‌شان می‌دهد و حسنات‌شان را زیاده می‌گرداند، امّا برای کافران در نزد پروردگار یگانۀ قهّار، عذاب آتش دوزخ و جایگاه بدی آماده شده است.

﴿۞وَلَوۡ بَسَطَ ٱللَّهُ ٱلرِّزۡقَ لِعِبَادِهِۦ لَبَغَوۡاْ فِی ٱلۡأَرۡضِ وَلَٰکِن یُنَزِّلُ بِقَدَرٖ مَّا یَشَآءُۚ إِنَّهُۥ بِعِبَادِهِۦ خَبِیرُۢ بَصِیرٞ ٢٧.

اگر خداوند عزوجل رزق و روزی را برای بعضی از بندگانش فراخ سازد به سبب دارایی و ثروت بر دیگران فخر فروشی می‌کنند، تکبّر می‌ورزند، زورمند می‌شوند و در زمین دست به فساد می‌زنند. امّا حق‌تعالی با تقدیر و حکمت خویش به اندازۀ کفایت برای‌شان عطا می‌نماید؛ زیرا به مصلحت بندگانش داناست، اوتعالی با خبر است که از دارایی و ناداری و از تندرستی و بیماری، کدام یک به حال بندگانش مناسبتر می‌باشد و نیز به رعایت شؤون، تدبیر احوال و تصرّف در زندگی‌شان بیناست.

﴿وَهُوَ ٱلَّذِی یُنَزِّلُ ٱلۡغَیۡثَ مِنۢ بَعۡدِ مَا قَنَطُواْ وَیَنشُرُ رَحۡمَتَهُۥۚ وَهُوَ ٱلۡوَلِیُّ ٱلۡحَمِیدُ ٢٨.

خداوند یگانه ذاتی است که با فرود آوردن باران از آسمان بعد از ناامیدی مردم از نزول باران، به فریاد بندگان و شهرها می‌رسد. او رحمتش را بر مخلوقات و بندگانش فرو می‌ریزد تا همه سیراب شوند، با تصرّف مهربانانه در امور، شؤون حیات‌شان را مراعات می‌نماید و با لطف خویش مورد احسانشان قرار می‌دهد، در ولایت و رعایتش ستوده است و صفات شایسته و کمال مخصوص اوست.

﴿وَمِنۡ ءَایَٰتِهِۦ خَلۡقُ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِ وَمَا بَثَّ فِیهِمَا مِن دَآبَّةٖۚ وَهُوَ عَلَىٰ جَمۡعِهِمۡ إِذَا یَشَآءُ قَدِیرٞ ٢٩.

از براهنیی که به قدرت، یگانگی و عظمت خداوند عزوجل دلالت می‌کند آفرینش آسمان‌ها و زمین است که با وسعت، ضخامت و استحکام، بدون اینکه مثال سابقی داشته باشند آفریده شده‌اند و نیز از آن دلایل، آفرینش انواع مخلوقاتی است که در زمین می‌خزند. اوتعالی به جمع آوری و اعادۀ آن‌ها وقتی که بخواهد تواناست تا آنان را برای حساب اعمال در روز جزا جمع نماید، هیچ چیزی او را عاجز کرده نمی‌تواند و هیچ امری بر او دشوار نیست.

﴿وَمَآ أَصَٰبَکُم مِّن مُّصِیبَةٖ فَبِمَا کَسَبَتۡ أَیۡدِیکُمۡ وَیَعۡفُواْ عَن کَثِیرٖ ٣٠.

ای بندگان! آنچه از مصیبت‌ها در امور دین و دنیا به شما می‌رسد به سبب گناهان و خطاهایی است که مرتکب می‌شوید؛ هرچند خداوند پاک بسیاری گناهان‌تان را می‌بخشد و شما را بدان مؤاخذه نمی‌نماید.

﴿وَمَآ أَنتُم بِمُعۡجِزِینَ فِی ٱلۡأَرۡضِۖ وَمَا لَکُم مِّن دُونِ ٱللَّهِ مِن وَلِیّٖ وَلَا نَصِیرٖ ٣١.

ای بندگان! شما خداوند متعال را ناتوان ساخته نمی‌توانید و توان گریختن از تحت سلطه‌اش را ندارید، بلکه زیر فرمان قهر و پادشاهی او قرار دارید. کسی جز اوتعالی نیست که در شؤون حیات و امور زندگی‌تان تصرّف کند و جز او هیچ‌کس نمی‌تواند نا خوشایندها را از شما دفع نماید و مشکلات را دور سازد.

﴿وَمِنۡ ءَایَٰتِهِ ٱلۡجَوَارِ فِی ٱلۡبَحۡرِ کَٱلۡأَعۡلَٰمِ ٣٢.

از براهین و دلایل قدرت و نیروی بی‌نهایت زورمندانۀ حق‌تعالی کشتی‌هایی است که بر روی آب دریاها مانند کوه‌ها جریان می‌یابد.

﴿إِن یَشَأۡ یُسۡکِنِ ٱلرِّیحَ فَیَظۡلَلۡنَ رَوَاکِدَ عَلَىٰ ظَهۡرِهِۦٓۚ إِنَّ فِی ذَٰلِکَ لَأٓیَٰتٖ لِّکُلِّ صَبَّارٖ شَکُورٍ ٣٣.

هرگاه خداوند عزوجل اراده کند که باد را ساکن سازد تا حرکت نکند و کشتی‌ها را به تحرک وا ندارد، همه بر روی آب ساکن و راکد می‌مانند و توان حرکت را ندارند. یقیناً حرکت و ایستایی کشتی‌ها و وزیدن و توقُّف بادها، براهین و دلایل واضحی است که به قدرت و یگانگی الله عزوجل دلالت می‌کند؛ البته در نگاه کسانی که بر انجام طاعات و پرهیز از نواهی استقامت داشته باشند، در برابر تقدیرات رنج آور الهی صابر باشند و به امور خیر و بخشش‌های الهی شکرگزار باشند.

﴿أَوۡ یُوبِقۡهُنَّ بِمَا کَسَبُواْ وَیَعۡفُ عَن کَثِیرٖ ٣٤.

و اگر خداوند عزوجل اراده کند به سبب گناهان مردم، کشتی‌ها را در دریا غرق می‌نماید، امّا از گناهان زیادی گذشت می‌کند و صاحبان آن‌ها را مؤاخذه نمی‌کند، بلکه آنان را مورد عفو و بخشش خود قرار می‌دهد.

﴿وَیَعۡلَمَ ٱلَّذِینَ یُجَٰدِلُونَ فِیٓ ءَایَٰتِنَا مَا لَهُم مِّن مَّحِیصٖ ٣٥.

کسانی که در براهین وحداینت خداوند عزوجل خصومت می‌ورزند، آنگاه که عذاب آنان را فراگیرد حتماً خواهند دانست که گریزگاه و نجاتی ندارند و پناه‌گاهی از این عذاب برای آنان وجود ندارد.

﴿فَمَآ أُوتِیتُم مِّن شَیۡءٖ فَمَتَٰعُ ٱلۡحَیَوٰةِ ٱلدُّنۡیَاۚ وَمَا عِندَ ٱللَّهِ خَیۡرٞ وَأَبۡقَىٰ لِلَّذِینَ ءَامَنُواْ وَعَلَىٰ رَبِّهِمۡ یَتَوَکَّلُونَ ٣٦.

آنچه را خداوند متعال از داریی، فرزندان، جاه و جلال و سایر چیزها برای‌تان روزی داده متاع فناشدنی است که به زندگی دنیا مربوط است و دوامی ندارد، امّا آنچه در نزد خداوند عزوجل برای بندگان صالحش وجود ‌دارد نیکوتر و ماندگارتر است. آری! نعمت‌های پروردگار از متاع دنیا بهتر و ماندگارتر است؛ چون با کرامت و شایستگی والا در بهشت‌های جاودان و جایگاه راستینی دوام و استمرار دارد و فناپذیر نیست. این نعمت‌ها را برای کسانی مهیّا کرده که با ایمان به پروردگار بر اوتعالی توکّل ورزیده امور خویش را به وی سپرده باشند.

﴿وَٱلَّذِینَ یَجۡتَنِبُونَ کَبَٰٓئِرَ ٱلۡإِثۡمِ وَٱلۡفَوَٰحِشَ وَإِذَا مَا غَضِبُواْ هُمۡ یَغۡفِرُونَ ٣٧.

همچنان نعمت‌های جاودانی یاد شده برای کسانی آماده شده که از گناهان کبیره یعنی معاصیی که به حدّ زشتی و پلدیی رسیده بپرهیزند. این گروه افرادی‌اند که در برابر برخوردهای خشم آور دیگران گذشت را در پیش می‌گیرند، بردبار‌ند و دست به انتقام نمی‌زنند؛ یعنی با اختیار احسان با خالق و مخلوق، از کار بد پرهیز می‌نمایند و بدکاران را می‌بخشند.

﴿وَٱلَّذِینَ ٱسۡتَجَابُواْ لِرَبِّهِمۡ وَأَقَامُواْ ٱلصَّلَوٰةَ وَأَمۡرُهُمۡ شُورَىٰ بَیۡنَهُمۡ وَمِمَّا رَزَقۡنَٰهُمۡ یُنفِقُونَ ٣٨.

از صفات این گروه ابرار آن است که دعوت الهی را پذیرفته؛ دعوتی را که توسط کتاب خدا و به زبان رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم به ایشان رسیده و آنان را به سوی ایمان و اخلاص عبادت برای خداوند عزوجل فراخوانده است، همچنان نمازهای واجب را طوری کامل به گونه‌ای که مشروع شده ادا می‌نمایند و در امور حیات با یک دیگر مشوره می‌کنند؛ طوری که هیچ کدام رأی خود را بر برادران مسلمان خویش تحمیل نمی‌کنند و در نهایت از آنچه حق‌تعالی برای‌شان از قبیل علم و دانش و مال و جاه عنایت کرده صدقه و انفاق می‌کنند. آری! به وسیلۀ نماز میان خود و پروردگار ارتباط برقرار می‌سازند و با مشوره و نصیحت میان خود و مسلمانان رابطه ایجاد می‌نمایند.

﴿وَٱلَّذِینَ إِذَآ أَصَابَهُمُ ٱلۡبَغۡیُ هُمۡ یَنتَصِرُونَ ٣٩.

اینان مؤمنانی‌اند که در برابر ظلم و ستم به دفاع می‌پردازند و به اندازۀ ستمی که بر ایشان صورت گرفته به احیای حقّ خویش اقدام می‌نمایند؛ مانند اشخاص ترسو ذلّت را نمی‌پذیرند و به ظلم تن نمی‌دهند.

﴿وَجَزَٰٓؤُاْ سَیِّئَةٖ سَیِّئَةٞ مِّثۡلُهَاۖ فَمَنۡ عَفَا وَأَصۡلَحَ فَأَجۡرُهُۥ عَلَى ٱللَّهِۚ إِنَّهُۥ لَا یُحِبُّ ٱلظَّٰلِمِینَ ٤٠.

آری! جزای عمل بد این است که به اندازه‌اش مجازات صورت گیرد و از آن چیزی زیاده نشود، با این‌هم اگر کسی با بخشش و بردباری از ستمگر گذشت نماید و مجازاتش نکند و با ایجاد ارتباط شایسته با وی دوستی برقرار سازد، خداوند عزوجل او را پاداش می‌دهد و می‌بخاشید. امّا کسانی که با ستم بر مردم بر حقوق‌شان تجاوز نمایند و در هنگام انتقام، از حق خویش زیاده ستانی کنند، پروردگار بزرگ آنان را دوست ندارد.

﴿وَلَمَنِ ٱنتَصَرَ بَعۡدَ ظُلۡمِهِۦ فَأُوْلَٰٓئِکَ مَا عَلَیۡهِم مِّن سَبِیلٍ ٤١.

هر که از شخصی که بر او ستم روا داشته انتقام گیرد و حقّ خویش را باز ستاند، خداوند عزوجل مجازاتش نمی‌کند؛ زیرا به اندازه‌ای که بر او ظلم شده به استیفای حقّش پرداخته است.

﴿إِنَّمَا ٱلسَّبِیلُ عَلَى ٱلَّذِینَ یَظۡلِمُونَ ٱلنَّاسَ وَیَبۡغُونَ فِی ٱلۡأَرۡضِ بِغَیۡرِ ٱلۡحَقِّۚ أُوْلَٰٓئِکَ لَهُمۡ عَذَابٌ أَلِیمٞ ٤٢.

بدون شک خداوند عزوجل کسانی را مؤاخذه می‌کند که با تجاوز بر مردم حقوق‌شان را تلف نمایند، با تمایل به باطل در معاملات، بدون حق در روی زمین دست به فساد زنند. برای چنین اشخاصی عذاب درد آوری در آتش دوزخ آماده شده است.

﴿وَلَمَن صَبَرَ وَغَفَرَ إِنَّ ذَٰلِکَ لَمِنۡ عَزۡمِ ٱلۡأُمُورِ ٤٣.

اما کسی که همّت عالی، مناقب پسندیده و خصایل بزرگواری داشته باشد، در برابر آزار و اذیت صبرنماید و بدی دیگران را بپوشاند خداوند متعال یاد خیر، ستایش نیکو و پاداش بزرگی را برایش عطا می‌نماید.

﴿وَمَن یُضۡلِلِ ٱللَّهُ فَمَا لَهُۥ مِن وَلِیّٖ مِّنۢ بَعۡدِهِۦۗ وَتَرَى ٱلظَّٰلِمِینَ لَمَّا رَأَوُاْ ٱلۡعَذَابَ یَقُولُونَ هَلۡ إِلَىٰ مَرَدّٖ مِّن سَبِیلٖ ٤٤.

کسی را که خداوند عزوجل به سبب سرکشی و کفرش از هدایت به گمراهی کشاند و از راهیابی باز دارد، هیچ کسی نیست تا از امورش سرپرستی‌کند، به شؤون حیاتش توجّهی داشته باشد، او را بر دشمنانش پیروزی بخشد و ضررها را از او دفع نماید. کافران را در وقت معاینۀ عذاب آتش دوزخ می‌بینی که می‌گویند: آیا راهی برای نجات از آتش دوزخ و بازگشت به دار دنیا وجود دارد تا ایمان بیاوریم و اعمال شایسته‌ای انجام دهیم؟ امّا این امر ناممکن است و وقت توبه و انجام اعمال نیک گذشته است.

﴿وَتَرَىٰهُمۡ یُعۡرَضُونَ عَلَیۡهَا خَٰشِعِینَ مِنَ ٱلذُّلِّ یَنظُرُونَ مِن طَرۡفٍ خَفِیّٖۗ وَقَالَ ٱلَّذِینَ ءَامَنُوٓاْ إِنَّ ٱلۡخَٰسِرِینَ ٱلَّذِینَ خَسِرُوٓاْ أَنفُسَهُمۡ وَأَهۡلِیهِمۡ یَوۡمَ ٱلۡقِیَٰمَةِۗ أَلَآ إِنَّ ٱلظَّٰلِمِینَ فِی عَذَابٖ مُّقِیمٖ ٤٥.

کافران را در روز قیامت می‌بینی که با ذلّت و خواری به آتش دوزخ عرضه می‌شوند، در حالی که با ضعف و ذلّت و با چشمان ترسناک به سوی آتش نظر می‌کنند. امّا آنگاه که مؤمنان به بهشت داخل شوند و کافران در آتش دوزخ مشاهده کنند می‌گویند: زیانمندان و هلاک شوندگان حقیقی‌کسانی‌اند که خود و خانوادۀ خویش را در روز قیامت، با گرفتاری در آتش دوزخ دایمی‌در زیان افگندند. آگاه باش که کافران در عذاب و ذلّت همیشگی و دوامداری قرار دارند که فناپذیر نیست و از آنان برنمی‌گردد.

﴿وَمَا کَانَ لَهُم مِّنۡ أَوۡلِیَآءَ یَنصُرُونَهُم مِّن دُونِ ٱللَّهِۗ وَمَن یُضۡلِلِ ٱللَّهُ فَمَا لَهُۥ مِن سَبِیلٍ ٤٦.

برای کافران در آتش دوزخ یاورانی نیست که عذاب خداوند جبّار را از آنان دفع کند. کسی که حق‌تعالی گمراهی و بدبختی را بر او مقدّر کند، راهی برای هدایت و نجاتش وجود ندارد. به یقین که الله عزوجل به سبب کفر چنین شخصی هر راه رساننده به سوی بهشت و خوشنودی خویش را بر او مسدود نموده است.

﴿ٱسۡتَجِیبُواْ لِرَبِّکُم مِّن قَبۡلِ أَن یَأۡتِیَ یَوۡمٞ لَّا مَرَدَّ لَهُۥ مِنَ ٱللَّهِۚ مَا لَکُم مِّن مَّلۡجَإٖ یَوۡمَئِذٖ وَمَا لَکُم مِّن نَّکِیرٖ ٤٧.

ای کافران! پیش از فرا رسیدن قیامت که به تعویق افتادن و ردّ آن ممکن نیست با اختیار توحید باری‌تعالی، اخلاص عبادت برای پروردگار و پیروی از پیامبرش دعوت الهی را پذیرا باشید. ای کافران! از عذاب خداوند عزوجل گریزگاهی ندارید، فرار کرده نمی‌توانید و ممکن نیست که خود را پوشیده دارید تا شما را نشناسند.

این آیه می‌رساند که مبادرت به انجام توبه، اعمال نیکو تأخیر دراین امر از واجبات دینی است؛ زیرا ماندگاری در دنیا تضمین‌شده نیست، روزگار گذران است و در تأخیر کارهای خیر آفاتی وجود دارد.

﴿فَإِنۡ أَعۡرَضُواْ فَمَآ أَرۡسَلۡنَٰکَ عَلَیۡهِمۡ حَفِیظًاۖ إِنۡ عَلَیۡکَ إِلَّا ٱلۡبَلَٰغُۗ وَإِنَّآ إِذَآ أَذَقۡنَا ٱلۡإِنسَٰنَ مِنَّا رَحۡمَةٗ فَرِحَ بِهَاۖ وَإِن تُصِبۡهُمۡ سَیِّئَةُۢ بِمَا قَدَّمَتۡ أَیۡدِیهِمۡ فَإِنَّ ٱلۡإِنسَٰنَ کَفُورٞ ٤٨.

ای پیامبر! اگر کافران از ایمان و پذیرش دعوت روگشتاندند، خداوند متعال تو را نفرستاده که نگهبان اعمال آنان باشی و بر آن جزای مقرّر داری؛ زیرا وظیفۀ تو تنها رساندن پیام الهی برای آنان است و بس. آنگاه که خداوند عزوجل از رحمتش برای انسان تندرستی و زیبایی، ثروت و روزی و خانواده و فرزندانی را عطا کند با در نظرداشت ظاهر حال، شادمان و مسرور می‌شود. امّا آنگاه که انسان را به سبب گناهانش به محنتی چون بیماری، ناداری، مصیبت و امثال این‌ها گرفتار سازد از نعمت‌های گذشته منکر می‌شود، جز مشقّت‌ها را یادآوری نمی‌نماید و در حالت دشواری روزهای فراوانی را فراموش می‌کند.

﴿لِّلَّهِ مُلۡکُ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِۚ یَخۡلُقُ مَا یَشَآءُۚ یَهَبُ لِمَن یَشَآءُ إِنَٰثٗا وَیَهَبُ لِمَن یَشَآءُ ٱلذُّکُورَ ٤٩.

پادشاهی آسمان‌ها و زمین و آنچه در آن وجود دارد تنها از آن خداوند عزوجل است، هرچه از مخلوقات را اراده کند می‌آفریند، برای برخی از بندگانش ذرّیه‌ای را تنها از جنس مؤنَث می‌بخشاید و برای بعضی از بندگان طبق اراده‌اش فرزندانی تنها از جنس مذکّر عطا می‌کند.

 ﴿أَوۡ یُزَوِّجُهُمۡ ذُکۡرَانٗا وَإِنَٰثٗاۖ وَیَجۡعَلُ مَن یَشَآءُ عَقِیمًاۚ إِنَّهُۥ عَلِیمٞ قَدِیرٞ ٥٠.

امّا آنگاه که حق‌تعالی نخواهد برای‌شان از هردو جنس مذکّر و مؤنث فرزندانی عطا می‌کند و بعضی را هم نازای می‌سازد که ذرّیه‌ای از ایشان باقی نمی‌ماند. یقیناً خداوند عزوجل به مخلوقاتش و به اینکه روی چه حکمتی آن‌ها را به وجود می‌آورد داناست، به آفرینش آنچه اراده کند تواناست، هیچ کاری بر او دشوار نیست و هیچ امری او را عاجز ساخته نمی‌تواند.

﴿۞وَمَا کَانَ لِبَشَرٍ أَن یُکَلِّمَهُ ٱللَّهُ إِلَّا وَحۡیًا أَوۡ مِن وَرَآیِٕ حِجَابٍ أَوۡ یُرۡسِلَ رَسُولٗا فَیُوحِیَ بِإِذۡنِهِۦ مَا یَشَآءُۚ إِنَّهُۥ عَلِیٌّ حَکِیمٞ ٥١.

برای هیچ انسانی مناسب نیست که الله عزوجل بدون حجاب، بدون واسطه و بالفعل با وی سخن گوید، مگر اینکه به گونۀ وحی از طریق فرشته‌ای به او وحی بفرستد، یا از عقب حجابی با او سخن گوید همچنان که با موسی علیه السلام سخن زد یا فرشته‌ای را به عنوان فرستاده‌اش به سوی او بفرستد مانند اینکه جبرئیل علیه السلام به سوی پیامبر ما فرستاده می‌شد و فرشته نه چیزی را که خواسته باشد، بلکه آنچه را الله تعالی اراده کند به او وحی بیاورد. بدون شک خداوند بزرگ از نگاه منزلت و قهرش، در ذات و نام‌ها، و در صفات و افعالش بر بندگان تعالی دارد؛ همچنان که در آفرینش و صُنعش و در حکم و شریعتش با حکمت است.

این آیه صفت کلام را برای حق‌تعالی به گونه‌ای که سزاوار ذات اوست ثابت می‌سازد.

﴿وَکَذَٰلِکَ أَوۡحَیۡنَآ إِلَیۡکَ رُوحٗا مِّنۡ أَمۡرِنَاۚ مَا کُنتَ تَدۡرِی مَا ٱلۡکِتَٰبُ وَلَا ٱلۡإِیمَٰنُ وَلَٰکِن جَعَلۡنَٰهُ نُورٗا نَّهۡدِی بِهِۦ مَن نَّشَآءُ مِنۡ عِبَادِنَاۚ وَإِنَّکَ لَتَهۡدِیٓ إِلَىٰ صِرَٰطٖ مُّسۡتَقِیمٖ ٥٢.

ای پیامبر! همچنان که الله عزوجل به پیامبران پیش از تو وحی فرستاد، به تو هم از نزد خویش قرآنی را وحی نموده که در زنده کردن دل‌ها مانند روح برای بدن‌هاست. ای پیامبر! تو پیش از آمدن وحی، چیزی از کتاب‌های پیشین را نمی‌دانستی و به ایمان و امور شریعت آگاهی نداشتی، اما خداوند سبحان برایت از طریق وحی دانایی بخشید و قرآن را به عنوان نوری نازل فرمود که به وسیلۀ آن هرکدام از بندگانش را که اراده کند هدایت می‌کند و از ظلمات کفر، جهل و شبهات بیرون می‌آید. ای پیامبر! تو تنها کسانی را به سوی راه مستقیم یعنی آیین اسلام رهنمایی و هدایت می‌کنی که پروردگار منّان هدایتشان را خواسته باشد. این همان هدایت رهنمایی است؛ زیرا هدایت توفیق مخصوص خداوند عزوجل است.

﴿صِرَٰطِ ٱللَّهِ ٱلَّذِی لَهُۥ مَا فِی ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَمَا فِی ٱلۡأَرۡضِۗ أَلَآ إِلَى ٱللَّهِ تَصِیرُ ٱلۡأُمُورُ ٥٣.

راهی که پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم به سوی آن رهنمایی می‌کند همان راه مستقیم الهی است که الله عزوجل پیامبران و بندگان نیکو کارش را بدان هدایت نموده است. الله تعالی هدایتگر بندگان خویش است، او صاحب اختیار و تدبیر کنندۀ آسمان‌ها و زمین و موجودات میان آن‌هاست که به کاملترین وجهی تدبیر امور آن‌ها را به دست دارد، امور خلایق اعم از نیک و بد به سوی او برمی‌گردد و ایشان را محاسبه می‌نماید؛ یعنی اگر اعمال خیر باشد پاداش نیک و اگر اعمال بد باشد جزای سختی را بر آن مرتّب می‌سازد.


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد