تفسیر قرآن

تفسیر و معانی قرآن

تفسیر قرآن

تفسیر و معانی قرآن

سورۀ جِنّ

سورۀ جِنّ

مکی است؛ ترتیب آن 72؛ شمار آیات آن 28

بِسۡمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحۡمَٰنِ ٱلرَّحِیمِ

﴿قُلۡ أُوحِیَ إِلَیَّ أَنَّهُ ٱسۡتَمَعَ نَفَرٞ مِّنَ ٱلۡجِنِّ فَقَالُوٓاْ إِنَّا سَمِعۡنَا قُرۡءَانًا عَجَبٗا ١.

بگو ای پیامبر: خداوند سبحان به سویم وحی فرستاده که گروهی از جنّیان برای شنیدن قرآن کریم خاموش ماندند و گوش فرا دادند، وقتی آن را شنیدند تأثیر پذیر شدند و برای قوم‌شان گفتند: یقیناً ما قرآنی را شنیدیم که بلاغت و فصاحت تازه، سیاق و آراستگی عجیب و ره‌آورد و روشنگری نیکو دارد. آیاتش عقل‌ها را می‌رباید، در نفس‌ها رخنه ایجاد می‌کند و پرده‌های ضمیرها را می‌درد.

﴿یَهۡدِیٓ إِلَى ٱلرُّشۡدِ فَ‍َٔامَنَّا بِهِۦۖ وَلَن نُّشۡرِکَ بِرَبِّنَآ أَحَدٗا ٢.

این قرآنی است که به راه حق هدایت می‌کند و به سوی نیکویی فرا می‌خواند. ما بدان تصدیق نمودیم، از آن پیروی کردیم، پروردگار خویش را یگانه شناختیم و کسی را در الوهیتش به او شریک نمی‌آوریم.

﴿وَأَنَّهُۥ تَعَٰلَىٰ جَدُّ رَبِّنَا مَا ٱتَّخَذَ صَٰحِبَةٗ وَلَا وَلَدٗا ٣.

خداوند پاک، مقدّس و منزّه است، عظمت متعالی دارد و زن و فرزندی نگرفته است، بلکه او خداوند یگانۀ بی‌نیازی است که نه کسی را زاده و نه کسی زاده شده است.

﴿وَأَنَّهُۥ کَانَ یَقُولُ سَفِیهُنَا عَلَى ٱللَّهِ شَطَطٗا ٤.

امّا از جملۀ ما کسی است که به خداوند عزوجل نادان است، بر حق افترا می‌کند و با بی‌خردی و طور ناحق همسر و فرزند را به اوتعالی نسبت می‌دهد. هر‌چند حق‌تعالی از چنین اوصافی بلند‌تر است.

﴿وَأَنَّا ظَنَنَّآ أَن لَّن تَقُولَ ٱلۡإِنسُ وَٱلۡجِنُّ عَلَى ٱللَّهِ کَذِبٗا ٥.

ما باور داشتیم که هیچ‌یک از ما اعم از جنّیان و انسان‌ها توان ندارد که به خداوند عزوجل افترا کند و فرزند و همسری را به اوتعالی نسبت دهد.

﴿وَأَنَّهُۥ کَانَ رِجَالٞ مِّنَ ٱلۡإِنسِ یَعُوذُونَ بِرِجَالٖ مِّنَ ٱلۡجِنِّ فَزَادُوهُمۡ رَهَقٗا ٦.

مسلّماً افرادی از انسان‌ها به اشخاصی از جنّیان پناه می‌جستند. این افراد با پناه جستن به جنّیان سرکشی، بی‌خردی و تکبّر آنان را زیاد می‌ساختند. این عمل‌شان شرک محسوب می‌شود و رفتن به نزد جادوگران و ساحران نیز از همین قبیل است.

﴿وَأَنَّهُمۡ ظَنُّواْ کَمَا ظَنَنتُمۡ أَن لَّن یَبۡعَثَ ٱللَّهُ أَحَدٗا ٧.

ای جنّیان! انسان‌های کافر مانند شما باورمند بودند که حق‌تعالی کسی را بعد از مردن دوباره زنده نمی‌کند و با این عقیده به خداوند عزوجل و روز آخرت کافر شدند.

﴿وَأَنَّا لَمَسۡنَا ٱلسَّمَآءَ فَوَجَدۡنَٰهَا مُلِئَتۡ حَرَسٗا شَدِیدٗا وَشُهُبٗا ٨.

و هر آینه ما به منظور شنیدن سخن اهل آسمان در آن بالا می‌رفتیم، امّا بعد از بعثت محمّدی احوالش بر ما تغییر کرد. بدین‌گونه که پُر از فرشتگانی شد که به پاسبانی مصروف اند و پر از ستارگان سوزنده‌ای که مُسترقان سمع به وسیلۀ آن‌ها زده می‌شوند.

﴿وَأَنَّا کُنَّا نَقۡعُدُ مِنۡهَا مَقَٰعِدَ لِلسَّمۡعِۖ فَمَن یَسۡتَمِعِ ٱلۡأٓنَ یَجِدۡ لَهُۥ شِهَابٗا رَّصَدٗا ٩.

ما پیش از بعثت محمدی صلی الله علیه و آله و سلم در آسمان مواضعی را برای شنیدن سخن برمی‌گزیدیم. اما اکنون هر که از ما برای شنیدن نزدیک شود شهاب او را می‌سوزاند.

این آیه دعوای کاهنان و غیب‌گویان را که سخنان خویش را به اخبار آسمان نسبت می‌دهند باطل می‌سازد.

﴿وَأَنَّا لَا نَدۡرِیٓ أَشَرٌّ أُرِیدَ بِمَن فِی ٱلۡأَرۡضِ أَمۡ أَرَادَ بِهِمۡ رَبُّهُمۡ رَشَدٗا ١٠.

اکنون نمی‌دانیم که آیا با این تغییر، به اهل زمین هلاکت و نابودی اراده شده یا الله عزوجل خیر و هدایت‌شان را اراده دارد؟ نمی‌دانیم چه امری پدید آمده است.

﴿وَأَنَّا مِنَّا ٱلصَّٰلِحُونَ وَمِنَّا دُونَ ذَٰلِکَۖ کُنَّا طَرَآئِقَ قِدَدٗا ١١.

از جملۀ ما گروه جنّ، شماری دوستان خداوند عزوجل و پرهیزگاران اند. امّا عدّۀ دیگری از ما فاسق و بد‌کار اند. یعنی ما اهل مذاهب پراکنده‌ای هستیم و روش یگانه‌ای نداریم.

﴿وَأَنَّا ظَنَنَّآ أَن لَّن نُّعۡجِزَ ٱللَّهَ فِی ٱلۡأَرۡضِ وَلَن نُّعۡجِزَهُۥ هَرَبٗا ١٢.

امّا ما اعتقاد داریم که خداوند سبحان به ما احاطه دارد و هرگاه بخواهد ما را هلاک سازد از آن نجات نمی‌یابیم و توان نداریم از عذابش در آسمان بگریزیم.

﴿وَأَنَّا لَمَّا سَمِعۡنَا ٱلۡهُدَىٰٓ ءَامَنَّا بِهِۦۖ فَمَن یُؤۡمِنۢ بِرَبِّهِۦ فَلَا یَخَافُ بَخۡسٗا وَلَا رَهَقٗا ١٣.

و آنگاه که ما قرآن را شنیدیم تصدیق نمودیم که از جانب خداوند عزوجل است. کسی که به الوهیت پروردگارش ایمان آورد، نباید از کم‌شدن حسنات و یا از زیاده‌شدن گناهانش هراس داشته باشد؛ زیرا حق‌تعالی بر هیچ کسی ستم روا نمی‌دارد.

﴿وَأَنَّا مِنَّا ٱلۡمُسۡلِمُونَ وَمِنَّا ٱلۡقَٰسِطُونَۖ فَمَنۡ أَسۡلَمَ فَأُوْلَٰٓئِکَ تَحَرَّوۡاْ رَشَدٗا ١٤.

از جملۀ ما شماری به طاعت الهی منقاد اند و در پیشگاهش فروتنی می‌نمایند. امّا برخی دیگر ستمگارانی‌اند که از راه مستقیم انحراف کردند. کسی که از حق‌تعالی اطاعت کند و خوشنودی وی را خواستار باشد، راه حق را در پیش گرفته است. چنین کسانی از هدایت الهی بهره‌مند شدند، به او ایمان آوردند، از پیامبرش پیروی نمودند و از جملۀ ابرار و نیکو‌کاران اند؛ زیرا در انتخاب بهترین روش کوشیدند.

﴿وَأَمَّا ٱلۡقَٰسِطُونَ فَکَانُواْ لِجَهَنَّمَ حَطَبٗا ١٥.

امّا ستمگران منحرف از راه مستقیم، اهل دوزخ اند که به آتش دوزخ می‌سوزند و به عذابش گرفتار می‌شوند و عدل آن است که هر که تکذیب کند عذاب شود.

﴿وَأَلَّوِ ٱسۡتَقَٰمُواْ عَلَى ٱلطَّرِیقَةِ لَأَسۡقَیۡنَٰهُم مَّآءً غَدَقٗا ١٦.

اگر انسان‌ها و جنّیان کافر به طاعت حق‌تعالی استقامت می‌ورزیدند، عبادت را برای او خالص می‌ساختند، به خوبی از پیامبرش پیروی می‌نمودند و از راهش انحراف نمی‌کردند الله عزوجل باران ریزانی را بر آنان از آسمان فرود می‌آورد و روزی گوارایی را برای‌شان عطا می‌نمود. در نتیجه زندگی را در فراوانی می‌گذشتاندند و حیات سعادتمندی می‌داشتند.

﴿لِّنَفۡتِنَهُمۡ فِیهِۚ وَمَن یُعۡرِضۡ عَن ذِکۡرِ رَبِّهِۦ یَسۡلُکۡهُ عَذَابٗا صَعَدٗا ١٧.

برای اینکه آنان را مورد آزمایش قرار دهیم و شکر‌گزاران و کافران را باز شناسیم. بعد از آن هر که دیگران را از طاعت الله تعالی باز دارد، از عبادتش غافل ماند و یادش را فراموش کند خداوند متعال او را به عذاب سختی گرفتار می‌سازد و با داخل ساختن در آتش دوزخ خوار می‌کند.

﴿وَأَنَّ ٱلۡمَسَٰجِدَ لِلَّهِ فَلَا تَدۡعُواْ مَعَ ٱللَّهِ أَحَدٗا ١٨.

هر آینه عبادت در مساجد باید مخصوص اوتعالی ساخته شود، چون عبادت غیر خداوند عزوجل در آن مواضع روا نیست و نباید چیزی از عبادت برای کسی جز الله عزوجل تقدیم شود. یعنی باید همه طاعات، چون عبادت، دعا، ترس و امیدواری برای او خالص ساخته شود؛ زیرا اوتعالی یگانه و سزاوار عبادت است.

﴿وَأَنَّهُۥ لَمَّا قَامَ عَبۡدُ ٱللَّهِ یَدۡعُوهُ کَادُواْ یَکُونُونَ عَلَیۡهِ لِبَدٗا ١٩.

و آنگاه که رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم در شب دعوت جنّیان برای ادای نماز برخاستند، جنّیان از شدّت حرص شنیدن قرآن کریم در اطراف‌شان با صف‌های به هم پیوسته اجتماع ورزیدند؛ طوری که نزدیک بود به پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم متّصل شوند.

﴿قُلۡ إِنَّمَآ أَدۡعُواْ رَبِّی وَلَآ أُشۡرِکُ بِهِۦٓ أَحَدٗا ٢٠.

برای این کافر بگو: من خداوند یگانۀ قهّار را عبادت می‌کنم و در عبادتش کسی را شریک نمی‌سازم، بلکه طاعت خویش را تنها برای او تقدیم می‌دارم. او سزاوار است که عبادت شود و سزاوار است که یگانه شناخته شود.

﴿قُلۡ إِنِّی لَآ أَمۡلِکُ لَکُمۡ ضَرّٗا وَلَا رَشَدٗا ٢١.

برای کافران بگو: من نمی‌توانم به شما نفعی را جلب نمایم، یا از شما ضرری را دفع کنم و در توانم نیست که شما را گمراه سازم یا هدایت نمایم. همه این امور به خداوند عزوجل مربوط است، من تنها شما را از عذاب بیم داده و به دریافت پاداش مژده می‌دهم.

﴿قُلۡ إِنِّی لَن یُجِیرَنِی مِنَ ٱللَّهِ أَحَدٞ وَلَنۡ أَجِدَ مِن دُونِهِۦ مُلۡتَحَدًا ٢٢.

بگو: اگر خداوند عزوجل را نافرمانی کنم هیچ کسی نمی‌تواند مرا از عذابش باز دارد و هیچ راهی را نمی‌یابم که از عذاب حق‌تعالی فرار نمایم. آری! هیچ راه پناهگاهی از عذاب الله عزوجل جز به سوی او وجود ندارد، پس باید بنده به سوی او بگریزد و به او اعتماد ورزد.

﴿إِلَّا بَلَٰغٗا مِّنَ ٱللَّهِ وَرِسَٰلَٰتِهِۦۚ وَمَن یَعۡصِ ٱللَّهَ وَرَسُولَهُۥ فَإِنَّ لَهُۥ نَارَ جَهَنَّمَ خَٰلِدِینَ فِیهَآ أَبَدًا٢٣.

امّا آنچه در توان من است و بدان دسترسی دارم، دعوت به سوی خداوند عزوجل تبلیغ دین اوتعالی و رساندن پیامی است که مرا بدان مأمور داشته است. هر که خدا را عصیانگری کند و با پیامبرش مخالفت ورزد، جزای جرمش عذاب دوزخ است که در آن همیشه خواهد ماند.

﴿حَتَّىٰٓ إِذَا رَأَوۡاْ مَا یُوعَدُونَ فَسَیَعۡلَمُونَ مَنۡ أَضۡعَفُ نَاصِرٗا وَأَقَلُّ عَدَدٗا ٢٤.

تا آنگاه که کافران آتش دوزخ را که در این دنیا وعده داده شده‌اند مشاهده کنند. آن وقت خواهند دانست که چه کسی ناتوان است، یاوری ندارد و لشکرش اندک است؛ یعنی آنان ناتوان‌تر و خوارتر اند و لشکری اندکتر دارند، امّا خداوند عزوجل قویتر و غالبتر است و لشکری بیشتر دارد.

﴿قُلۡ إِنۡ أَدۡرِیٓ أَقَرِیبٞ مَّا تُوعَدُونَ أَمۡ یَجۡعَلُ لَهُۥ رَبِّیٓ أَمَدًا ٢٥.

ای پیامبر! برای کافران بگو: من به وقت عذابی که بدان وعده داده می‌شوید دانا نیستم که نزولش نزدیک است یا وقوع آن دور خواهد بود، بلکه من وقوع آن را بیم می‌دهم و وقت آن را به شما خبر داده نمی‌توانم.

﴿عَٰلِمُ ٱلۡغَیۡبِ فَلَا یُظۡهِرُ عَلَىٰ غَیۡبِهِۦٓ أَحَدًا ٢٦.

الله عزوجل خداوندی یگانۀ قهّار است که به امور پوشیده از دیده‌ها داناست. امّا هیچ‌کس از انسان‌ها را به امور غیبی آگاه نمی‌سازد. اوتعالی امور پوشیده و آشکار و علنی و مخفی را می‌داند.

﴿إِلَّا مَنِ ٱرۡتَضَىٰ مِن رَّسُولٖ فَإِنَّهُۥ یَسۡلُکُ مِنۢ بَیۡنِ یَدَیۡهِ وَمِنۡ خَلۡفِهِۦ رَصَدٗا ٢٧.

مگر بندگانی را که به رسالتش برگزیده باشد که ایشان را به بعضی از علوم پوشیده آگاه می‌سازد و پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم را از پیش رو و پشت سر با فرشتگان نگه می‌دارد تا نشود که جنّیان چیزی از وحی را به سرقت برند و به دوستان کاهن و دروغگوی خویش تحویل دهند.

﴿لِّیَعۡلَمَ أَن قَدۡ أَبۡلَغُواْ رِسَٰلَٰتِ رَبِّهِمۡ وَأَحَاطَ بِمَا لَدَیۡهِمۡ وَأَحۡصَىٰ کُلَّ شَیۡءٍ عَدَدَۢا ٢٨.

تا رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم بداند که به پیامبر پیشین نیز همانند او وحی فرود آمده و ایشان نیز به صداقت و امانت‌داری رسالت‌شان را تبلیغ کردند و خداوند عزوجل وی را مانند ایشان حفظ می‌کند. حق‌تعالی به همه احکام و شرایعی که در نزدشان است چه پوشیده و چه آشکار به طور کامل داناست، همه چیز‌ها را برمی‌شمارد، هیچ چیزی را فرو گذاشت نمی‌کند، به همه معلومات علم دارد، همه معدودات را برشمرده دارد و به کیفیت‌ها و کمّیت‌ها داناست.