تفسیر قرآن

تفسیر و معانی قرآن

تفسیر قرآن

تفسیر و معانی قرآن

سوره احقاف

سورۀ احقاف

مکی است؛ ترتیب آن 46؛ شمار آیات آن 35

بِسۡمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحۡمَٰنِ ٱلرَّحِیمِ

﴿حمٓ ١.

حا.میم؛ از جملۀ حروف مقطعات است که خداوند متعال به معنای آن‌ها و مراد خویش در نزول آن‌ها داناتر است.

﴿تَنزِیلُ ٱلۡکِتَٰبِ مِنَ ٱللَّهِ ٱلۡعَزِیزِ ٱلۡحَکِیمِ ٢.

قرآن کریم کتابی است که خداوند عزوجل آن را بطور وحی بر پیامبرش نازل فرموده است. الله تعالی ذات باعزّتی است که دوستانش را عزّت می‌دهد، دشمنانش را خوار می‌سازد و در آفرینش و تقدیر، و در تدبیر و شریعتش با‌حکمت است.

﴿مَا خَلَقۡنَا ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضَ وَمَا بَیۡنَهُمَآ إِلَّا بِٱلۡحَقِّ وَأَجَلٖ مُّسَمّٗىۚ وَٱلَّذِینَ کَفَرُواْ عَمَّآ أُنذِرُواْ مُعۡرِضُونَ ٣.

خداوند عزوجل آسمان‌ها و زمین و موجودات میان آن‌ها را جز به حقّانیت نیافریده و آفرینش آن‌ها بیهوده، بازیچه و بی‌فایده نیست. الله تعالی بلندتر از این است که چیزی را بیهوده بیافریند، لذا باید تنها عبادت و طاعت به او تقدیم شود و به وی شریک آورده نشود. این حقّانیت و عدل در امور جهان تا وقت محدود و معیّنی که در نزد پروردگار معلوم است اقامه می‌شوند. امّا کسانی که با تکذیب آیات الهی و انکار از الوهیتش از آنچه قرآن و پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم آنان را بیم داده روگردان‌اند، بدان ایمان نمی‌آورند و آنان نمی‌پذیرند.

﴿قُلۡ أَرَءَیۡتُم مَّا تَدۡعُونَ مِن دُونِ ٱللَّهِ أَرُونِی مَاذَا خَلَقُواْ مِنَ ٱلۡأَرۡضِ أَمۡ لَهُمۡ شِرۡکٞ فِی ٱلسَّمَٰوَٰتِۖ ٱئۡتُونِی بِکِتَٰبٖ مِّن قَبۡلِ هَٰذَآ أَوۡ أَثَٰرَةٖ مِّنۡ عِلۡمٍ إِن کُنتُمۡ صَٰدِقِینَ٤.

ای پیامبر! برای کافران بگو: به من خبر دهید آیا بت‌ها و تمثال‌هایی را که غیر از خداوند عزوجل عبادت می‌کنید چیزی از موجودات زمین را آفریده‌اند، یا بخشی از آفریده‌های آسمان به آن‌ها تعلّق دارد تا بخشی از عبادت به آن‌ها اختصاص یابد و در الوهیت با الله تعالی شریک دانسته شوند؟ اگر در این ادّعا راست می‌گویید، از نزد حق‌تعالی کتابی بیاورید که به درستی‌اش گواهی دهد یا از علوم گذشته چیزی بیاورید که تأییدش نماید.

﴿وَمَنۡ أَضَلُّ مِمَّن یَدۡعُواْ مِن دُونِ ٱللَّهِ مَن لَّا یَسۡتَجِیبُ لَهُۥٓ إِلَىٰ یَوۡمِ ٱلۡقِیَٰمَةِ وَهُمۡ عَن دُعَآئِهِمۡ غَٰفِلُونَ ٥.

هیچ کسی در دنیا گمراه‌تر و نادان‌تر نیست از کسی که جز الله عزوجل خدایان باطلی را عبادت کند که دعایش را اجابت نمی‌کنند و نمی‌دانند که چه می‌گوید؛ زیرا آن‌ها جامد، مرده و ناتوان اند، بلکه سنگ‌ها و چوب‌هایی اند که از دعای عبادت‌گران خود غافل‌اند و چیزی را نمی‌دانند، نفعی را جلب کرده نمی‌توانند و ضرری را دفع نمی‌کنند.

﴿وَإِذَا حُشِرَ ٱلنَّاسُ کَانُواْ لَهُمۡ أَعۡدَآءٗ وَکَانُواْ بِعِبَادَتِهِمۡ کَٰفِرِینَ ٦.

در آن هنگام که مردم برای حساب اعمال در روز قیامت جمع کرده شوند، خدایان باطلی که غیر از پروردگار سبحان عبادت کرده می‌شوند، با عبادت‌کنندگان خویش دشمنی ورزیده از آنان بیزاری می‌جویند، لعنت‌شان می‌کنند و از عبادت آنان انکار می‌نمایند.

﴿وَإِذَا تُتۡلَىٰ عَلَیۡهِمۡ ءَایَٰتُنَا بَیِّنَٰتٖ قَالَ ٱلَّذِینَ کَفَرُواْ لِلۡحَقِّ لَمَّا جَآءَهُمۡ هَٰذَا سِحۡرٞ مُّبِینٌ ٧.

و آنگاه که آیات کتاب الهی با دلالت واضح و حجّت آشکار بر کافران خوانده شود و آن را بشنوند می‌گویند: این جادوی آشکاری است که هیچ‌کس در آن شکّی ندارد.

﴿أَمۡ یَقُولُونَ ٱفۡتَرَىٰهُۖ قُلۡ إِنِ ٱفۡتَرَیۡتُهُۥ فَلَا تَمۡلِکُونَ لِی مِنَ ٱللَّهِ شَیۡ‍ًٔاۖ هُوَ أَعۡلَمُ بِمَا تُفِیضُونَ فِیهِۚ کَفَىٰ بِهِۦ شَهِیدَۢا بَیۡنِی وَبَیۡنَکُمۡۖ وَهُوَ ٱلۡغَفُورُ ٱلرَّحِیمُ ٨.

آیا کافران می‌گویند: پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم قرآن را از خود ساخته و وحی از جانب خداوند عزوجل نیست؟ ای پیامبر! بر آنان بگو: اگر آن را از خود ساخته باشم، آنگاه که الله تعالی تعذیبم را اراده کند، شما هرگز نمی‌توانید عذابش را از من دفع نمایید. آنچه را دربارۀ قرآن کریم و پیامبر می‌گویید و در آن فرورَوی می‌کنید همه را الله تعالی می‌داند. دربارۀ آنچه به شما تبلیغ کردم و شما بدان پاسخ دادید گواهی پروردگار سبحان کافی است و بر شما شهادت می‌دهد. خداوند پاک برای کسی که توبه کند آمرزگار است و به کسی که اخلاص ورزد و دعوت حق را بپذیرد مهربان می‌باشد.

﴿قُلۡ مَا کُنتُ بِدۡعٗا مِّنَ ٱلرُّسُلِ وَمَآ أَدۡرِی مَا یُفۡعَلُ بِی وَلَا بِکُمۡۖ إِنۡ أَتَّبِعُ إِلَّا مَا یُوحَىٰٓ إِلَیَّ وَمَآ أَنَا۠ إِلَّا نَذِیرٞ مُّبِینٞ ٩.

ای پیامبر! برای کافران بگو: من نخستین پیام‌آوری نیستم که خداوند عزوجل به سوی بندگانش فرستاده است، بلکه پیامبرانی پیش از من نیز آمده‌اند. من نمی‌دانم که خداوند سبحان با من و شما در دنیا چه می‌کند؛ زیرا علم غیب مخصوص اوتعالی است و وظیفۀ من تنها تبلیغ پیام الهی است. من در همه امور، جز از وحیی که بر من نازل شده پیروی نمی‌کنم و فقط بیم‌دهنده‌ای از جانب پروردگار می‌باشم که اوتعالی به وسیله‌ام کسانی را که از امرش مخالفت نمایند از عذاب خویش می‌ترساند و این بیم‌دادن در دعوتم واضح و آشکار است.

﴿قُلۡ أَرَءَیۡتُمۡ إِن کَانَ مِنۡ عِندِ ٱللَّهِ وَکَفَرۡتُم بِهِۦ وَشَهِدَ شَاهِدٞ مِّنۢ بَنِیٓ إِسۡرَٰٓءِیلَ عَلَىٰ مِثۡلِهِۦ فَ‍َٔامَنَ وَٱسۡتَکۡبَرۡتُمۡۚ إِنَّ ٱللَّهَ لَا یَهۡدِی ٱلۡقَوۡمَ ٱلظَّٰلِمِینَ ١٠.

ای پیامبر! برای کافران بگو: به من خبر دهید اگر قرآن کریم که شما بدان تکذیب کردید وحیی از جانب خداوند عزوجل باشد و شاهدی از بنی اسرائیل، مانند عبدالله بن سلام و دیگران –همچنان که در تورات آمده است- گواهی دهند که قرآن کریم از نزد الله عزوجل است و به قرآن تصدیق و عمل نمایند، امّا بازهم شما آن را تکذیب کنید و بدان کافر شوید، چه اندازه کفر‌تان سخت است و ظلم بزرگی را بر خویشتن روا داشتید. یقیناً پروردگار سبحان کسی را که به کتابش کافر شود و به وحیش تکذیب نماید به سوی حق و صواب هدایت نمی‌کند.

﴿وَقَالَ ٱلَّذِینَ کَفَرُواْ لِلَّذِینَ ءَامَنُواْ لَوۡ کَانَ خَیۡرٗا مَّا سَبَقُونَآ إِلَیۡهِۚ وَإِذۡ لَمۡ یَهۡتَدُواْ بِهِۦ فَسَیَقُولُونَ هَٰذَآ إِفۡکٞ قَدِیمٞ ١١.

کافران برای مؤمنان گفتند: اگر ایمان‌تان به پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم و پیروی شما از او خیر و فضیلت می‌بود، ما از شما در ایمان و متابعت سبقت می‌جستیم. آری! آنگاه که به قرآن هدایت نشدند و بدان ایمان نیاورند، عاجل می‌گویند: این دروغی است که از مردم سابق نقل شده و از خرافات پیشینیان است.

﴿وَمِن قَبۡلِهِۦ کِتَٰبُ مُوسَىٰٓ إِمَامٗا وَرَحۡمَةٗۚ وَهَٰذَا کِتَٰبٞ مُّصَدِّقٞ لِّسَانًا عَرَبِیّٗا لِّیُنذِرَ ٱلَّذِینَ ظَلَمُواْ وَبُشۡرَىٰ لِلۡمُحۡسِنِینَ١٢.

الله عزوجل پیش از قرآن کریم،‌ تورات را برای موسی علیه السلام که رهبر بنی اسرائیل بود نازل فرمود تا از هدایتش پیروی کنند و رحمتی برای کسانی باشد که به احکامش عمل کنند. قرآن کریم نیز کتاب‌هایی را که خداوند بزرگ پیش از آن بر پیامبرانش نازل کرده تصدیق می‌کند. الله تعالی آن را به زبان عربی نازل کرده تا برای اهل زبان عربی قابل فهم باشد و برای اینکه کافران را از عذاب دوزخ بیم دهد و نیکو‌کاران را به بهشت‌های جاودان در جایگاه راستین و مطمئنّی مژده دهد.

﴿إِنَّ ٱلَّذِینَ قَالُواْ رَبُّنَا ٱللَّهُ ثُمَّ ٱسۡتَقَٰمُواْ فَلَا خَوۡفٌ عَلَیۡهِمۡ وَلَا هُمۡ یَحۡزَنُونَ١٣.

به راستی کسانی که گفتند: خداوند منّان پروردگار ماست و به ربوبیت و الوهیت الله عزوجل گواهی دادند، بعد از آن بر طاعتش استقامت ورزیدند و از محرّماتش اجتناب نمودند، هیچ ترس و هولناکی را در پیش ندارند و هیچ اندوهی به سبب اعمال و فرزندانی که به جا گذاشتند و سخنانی که گفته‌اند متوجه‌شان نمی‌شوند.

﴿أُوْلَٰٓئِکَ أَصۡحَٰبُ ٱلۡجَنَّةِ خَٰلِدِینَ فِیهَا جَزَآءَۢ بِمَا کَانُواْ یَعۡمَلُونَ١٤.

این گروه ابرار نیکو‌کار، اهل بهشت پر از ناز و نعمت‌اند و همیشه در آن ماندگار می‌باشند، در آنجا نمی‌میرند و از آن بیرون نمی‌شوند. این نعمت‌ها پاداش و کرامتی از جانب خداوند عزوجل برای‌شان ارزانی شده؛ زیرا با انجام اعمال نیکو در عبادت اخلاص ورزیدند.

﴿وَوَصَّیۡنَا ٱلۡإِنسَٰنَ بِوَٰلِدَیۡهِ إِحۡسَٰنًاۖ حَمَلَتۡهُ أُمُّهُۥ کُرۡهٗا وَوَضَعَتۡهُ کُرۡهٗاۖ وَحَمۡلُهُۥ وَفِصَٰلُهُۥ ثَلَٰثُونَ شَهۡرًاۚ حَتَّىٰٓ إِذَا بَلَغَ أَشُدَّهُۥ وَبَلَغَ أَرۡبَعِینَ سَنَةٗ قَالَ رَبِّ أَوۡزِعۡنِیٓ أَنۡ أَشۡکُرَ نِعۡمَتَکَ ٱلَّتِیٓ أَنۡعَمۡتَ عَلَیَّ وَعَلَىٰ وَٰلِدَیَّ وَأَنۡ أَعۡمَلَ صَٰلِحٗا تَرۡضَىٰهُ وَأَصۡلِحۡ لِی فِی ذُرِّیَّتِیٓۖ إِنِّی تُبۡتُ إِلَیۡکَ وَإِنِّی مِنَ ٱلۡمُسۡلِمِینَ ١٥.

خداوند عزوجل به انسان توصیه نمود و بر او واجب ساخت که به پدر و مادرش نیکو‌کاری و احسان نماید؛ یعنی در زندگی به نرمی و ملایمت با ایشان رفتار کند و بعد از وفات نیز در صورتی که مسلمان باشند، با دعا، صدقه و انواع نیکی‌ها احسان‌شان نماید؛ زیرا مادرش با مشقّت و زحمت و با درد‌ها و رنج‌ها او را در بطنش برداشته و با مشقّت و رنج و درد، تولدش نموده است، چنان‌چه دورۀ بارداری و شیر‌خوارگی‌اش سی ماه را دربر ‌گرفته است؛ از همین است که برای مادر نسبت به پدر، حق بزرگتری داده شده است. امّا آنگاه که این مولود، نیرومند شود، به کمال اعتدال رسد و عمر چهل سالگی را تکمیل نماید، پروردگارش را دعا کرده می‌گوید: خداوندا! به من الهام فرما تا نعمت‌هایی را که برای من و پدر و مادرم عطا کردی شکر‌گزاری نمایم و مرا به انجام اعمال نیکی که تو را خوشنود سازد توفیق ببخشا؛ یعنی به عملی که با اخلاص و متابعت سنّت همراه باشد. ذرّیه‌ام را نیز با استقامت در دین، اصلاح بفرما. واقعاً من از گناهانم توبه کردم و به فرمان تو منقاد هستم، در برابر سلطه و قدرتت فروتنی می‌کنم و به شریعتت تسلیم می‌باشم.

﴿أُوْلَٰٓئِکَ ٱلَّذِینَ نَتَقَبَّلُ عَنۡهُمۡ أَحۡسَنَ مَا عَمِلُواْ وَنَتَجَاوَزُ عَن سَیِّ‍َٔاتِهِمۡ فِیٓ أَصۡحَٰبِ ٱلۡجَنَّةِۖ وَعۡدَ ٱلصِّدۡقِ ٱلَّذِی کَانُواْ یُوعَدُونَ ١٦.

خداوند متعال همه اعمال این افراد صالح را به مانند نیکو‌ترین اعمال‌شان می‌پذیرد؛ یعنی پاداش هر عمل‌شان را به اندازۀ مزد نیکو‌ترین عمل‌شان مقرّر می‌دارد. همچنان کارهای بد و گناهان‌شان را مورد عفو و بخشش قرار می‌دهد و در زمرۀ اهل بهشت داخل می‌شوند. این وعده از جانب خداوندی است که وعده‌اش را خلاف نمی‌کند؛ وعدۀ راستینی است که در آن شکّ و شبهه‌ای وجود ندارد.

﴿وَٱلَّذِی قَالَ لِوَٰلِدَیۡهِ أُفّٖ لَّکُمَآ أَتَعِدَانِنِیٓ أَنۡ أُخۡرَجَ وَقَدۡ خَلَتِ ٱلۡقُرُونُ مِن قَبۡلِی وَهُمَا یَسۡتَغِیثَانِ ٱللَّهَ وَیۡلَکَ ءَامِنۡ إِنَّ وَعۡدَ ٱللَّهِ حَقّٞ فَیَقُولُ مَا هَٰذَآ إِلَّآ أَسَٰطِیرُ ٱلۡأَوَّلِینَ ١٧.

اما کسی که برای پدر و مادرش، وقتی او را به سوی توحید باری‌تعالی و ایمان به روز آخرت فرا خواندند گفت: بدا به حال شما! آیا به من خبر می‌دهید که از قبرم زنده و بر‌انگیخته می‌شوم؟ حال آنکه پیش از من امّت‌هایی به هلاکت رسیدند ولی هیچ‌یک از آنان دوباره به زندگی باز نگشته است. در این حال پدر و مادرش با دعا به پیشگاه خداوند عزوجل هدایت را برای او خواستار می‌شوند و می‌گوید: وای باد بر تو! بیا به الله عزوجل ایمان بیاور، پیامبرش را تصدیق نما و از دینش متابعت کن؛ زیرا وعدۀ اوتعالی راست است و در آن شکّی وجود ندارد. او سخن‌شان را رد می‌کند و ابراز نظر می‌نماید که خبرهای‌شان جز خرافات پیشینیان چیزی نیست و حکایات دروغینی است که از کتاب‌های متقدّمان نقل شده است.

﴿أُوْلَٰٓئِکَ ٱلَّذِینَ حَقَّ عَلَیۡهِمُ ٱلۡقَوۡلُ فِیٓ أُمَمٖ قَدۡ خَلَتۡ مِن قَبۡلِهِم مِّنَ ٱلۡجِنِّ وَٱلۡإِنسِۖ إِنَّهُمۡ کَانُواْ خَٰسِرِینَ ١٨.

گروه بد‌کارانی که اوصاف آنان بیشتر بیان شد کسانی‌اند که خداوند عزوجل عذاب را بر آنان واجب ساخته و در جملۀ اقوام دیگری از گروه جنّیان و انسان‌ها که پیشتر از اینان مرتکب کفر و تکذیب شده بودند عقاب و خشم الهی بر آنان واقع می‌شوند. آری! آنان با مبادلۀ ایمان به کفر و تعویض نعمت به عذاب واقعاً زیانمند شده‌اند.

﴿وَلِکُلّٖ دَرَجَٰتٞ مِّمَّا عَمِلُواْۖ وَلِیُوَفِّیَهُمۡ أَعۡمَٰلَهُمۡ وَهُمۡ لَا یُظۡلَمُونَ ١٩.

برای هر گروهی از نیکوکاران و بد‌کاران بر حسب اعمال خوب و بدی که انجام داده‌اند در نزد خداوند عزوجل منازلی در بهشت و دوزخ مهیّا شده است. الله عزوجل آنان را مطابق اعمال‌شان جزا می‌دهد، بدین‌گونه که در گناهان‌شان چیزی افزوده نمی‌شوند، بلکه گاهی مورد بخشش قرار می‌گیرد و از حسنات‌شان چیزی کم نمی‌گردد؛ بلکه گاهی به طور فضل و احسان زیاده می‌شوند.

﴿وَیَوۡمَ یُعۡرَضُ ٱلَّذِینَ کَفَرُواْ عَلَى ٱلنَّارِ أَذۡهَبۡتُمۡ طَیِّبَٰتِکُمۡ فِی حَیَاتِکُمُ ٱلدُّنۡیَا وَٱسۡتَمۡتَعۡتُم بِهَا فَٱلۡیَوۡمَ تُجۡزَوۡنَ عَذَابَ ٱلۡهُونِ بِمَا کُنتُمۡ تَسۡتَکۡبِرُونَ فِی ٱلۡأَرۡضِ بِغَیۡرِ ٱلۡحَقِّ وَبِمَا کُنتُمۡ تَفۡسُقُونَ ٢٠.

کافران در روز قیامت به آتش دوزخ عرضه می‌شوند و به طور توبیخ برای‌شان گفته می‌شوند: شما از چیزهای دوست داشتنی بهرۀ خود را بردید، به شهوات و خواهش‌های نفسانی رسیدید و در زندگی دنیا از آن‌ها استفاده نمودید. اکنون ای کافران! در روز قیامت به سبب تکبّر از قبول حق، ستیزه‌جویی، خروج از طاعت الهی و زور‌آوری بر بندگان خدا به عذاب خواری، ذلّت و ننگ مجازات می‌شوید.

﴿۞وَٱذۡکُرۡ أَخَا عَادٍ إِذۡ أَنذَرَ قَوۡمَهُۥ بِٱلۡأَحۡقَافِ وَقَدۡ خَلَتِ ٱلنُّذُرُ مِنۢ بَیۡنِ یَدَیۡهِ وَمِنۡ خَلۡفِهِۦٓ أَلَّا تَعۡبُدُوٓاْ إِلَّا ٱللَّهَ إِنِّیٓ أَخَافُ عَلَیۡکُمۡ عَذَابَ یَوۡمٍ عَظِیمٖ ٢١.

ای پیامبر! از روزی یاد آور که پیامبر الهی هود علیه السلام برادر نسبی قوم عاد، نه برادر دینی آنان، قومش را در صورتی که ایمان نیاوردند به عذاب خداوند عزوجل بیم داد؛ در حالی که آنان در دیار خویش احقاف، در جنوب جزیرة العرب موقعیت داشتند. این در حالی بود که پیش از هود علیه السلام پیامبران دیگری نیز آمدند، اقوام‌شان را در صورت عدم ایمان از عذاب الهی ترساندند و به سوی توحید الهی و تخصیص عبادت برای اوتعالی فرا خواندند. هود علیه السلام برای‌شان گفت: اگر به خداوند عزوجل ایمان نیاورید و او را به یگانگی نشناسید، از نزول عذاب الهی بر شما می‌ترسم؛ از عذاب روزی که سخت دشوار و بسیار هولناک است.

﴿قَالُوٓاْ أَجِئۡتَنَا لِتَأۡفِکَنَا عَنۡ ءَالِهَتِنَا فَأۡتِنَا بِمَا تَعِدُنَآ إِن کُنتَ مِنَ ٱلصَّٰدِقِینَ ٢٢.

قوم عاد برای پیامبرشان هود علیه السلام گفتند: آیا تو آمده‌ای که با رسالت خود ما را از عبادت خدایان ما باز داری؟ اگر در چیزی که ما را به سویش دعوت می‌کنی راستگوی هستی، پس عذابی را که به سوی ما وعده می‌دهی باز آور. این سخن را به طور تمسخر و استبعاد عذاب الهی گفتند.

﴿قَالَ إِنَّمَا ٱلۡعِلۡمُ عِندَ ٱللَّهِ وَأُبَلِّغُکُم مَّآ أُرۡسِلۡتُ بِهِۦ وَلَٰکِنِّیٓ أَرَىٰکُمۡ قَوۡمٗا تَجۡهَلُونَ ٢٣.

هود علیه السلام سخن آنان را رد نمود و گفت: تنها خداوند عزوجل به وقت آمدن عذاب داناست و من بدان کدام علمی ندارم. من فقط پیام الهی را تبلیغ می‌نمایم، حجّت را بر شما اقامه کرده شما را از عذابش بیم می‌دهم و نمی‌دانم که چه وقت واقع می‌شوند. اما شما را قوم نادانی یافتم که با نادانی خویش عناد و تکبّر می‌ورزید و به فرمان خداوند استخفاف می‌نمایید.

﴿فَلَمَّا رَأَوۡهُ عَارِضٗا مُّسۡتَقۡبِلَ أَوۡدِیَتِهِمۡ قَالُواْ هَٰذَا عَارِضٞ مُّمۡطِرُنَاۚ بَلۡ هُوَ مَا ٱسۡتَعۡجَلۡتُم بِهِۦۖ رِیحٞ فِیهَا عَذَابٌ أَلِیمٞ ٢٤.

آنگاه قوم عاد عذاب را مانند ابر پهناوری دیدند که کنارۀ آسمان را فرا گرفته است گفتند: این ابری است که به زودی باران خواهد آورد و از اثرش آب فراوانی نصیب ما خواهد شد. هود علیه السلام سخن آنان را رد نمود و گفت: این ابر باران و رحمت نیست، بلکه ابر پهناور عذاب و مجازات است و همچنان چیزی است که در نزول آن بر خویشتن عجله می‌کردید، اکنون عذاب آن را که باد سخت، درد‌آور و کشنده‌ای را با خود دارد بچشید.

﴿تُدَمِّرُ کُلَّ شَیۡءِۢ بِأَمۡرِ رَبِّهَا فَأَصۡبَحُواْ لَا یُرَىٰٓ إِلَّا مَسَٰکِنُهُمۡۚ کَذَٰلِکَ نَجۡزِی ٱلۡقَوۡمَ ٱلۡمُجۡرِمِینَ ٢٥.

ابر و باد مذکور، به چیزهایی که به هلاکت و نابودی آن‌ها مأمون شده بود گذر کرد و همه را به ارادۀ الله تعالی تباه و نابود ساخت. در نتیجه بعد از هلاکت و نابودی در دیار آنان جز خانه‌هایی که سقف‌های آن‌ها افتاده بود چیزی مشاهده نمی‌شد. همچنان که اینان عذاب شدند، خداوند هر مجرم کافر و تکذیب‌کننده را عذاب می‌نماید.

﴿وَلَقَدۡ مَکَّنَّٰهُمۡ فِیمَآ إِن مَّکَّنَّٰکُمۡ فِیهِ وَجَعَلۡنَا لَهُمۡ سَمۡعٗا وَأَبۡصَٰرٗا وَأَفۡ‍ِٔدَةٗ فَمَآ أَغۡنَىٰ عَنۡهُمۡ سَمۡعُهُمۡ وَلَآ أَبۡصَٰرُهُمۡ وَلَآ أَفۡ‍ِٔدَتُهُم مِّن شَیۡءٍ إِذۡ کَانُواْ یَجۡحَدُونَ بِ‍َٔایَٰتِ ٱللَّهِ وَحَاقَ بِهِم مَّا کَانُواْ بِهِۦ یَسۡتَهۡزِءُونَ ٢٦.

یقیناً خداوند منّان برای قوم عاد وسایل قدرت و تمکین فراوانی چون مال و ثروت، خانواده و فرزندان، و قوّت و جاه را عطا نمود؛ هچنان که برای کافران این امّت عطا کرده است. به همین‌گونه برای آنان گوش‌ها، چشم‌ها و دل‌های را آفرید و بخشید تا بشنوند، ببینند و بدانند. امّا از این امکانات فایدۀ درست نگرفتند، بلکه در اموری به کار بردند که خشم خداوند عزوجل را بر‌انگیخت؛ زیرا با انکار از براهین الهی، آیات اوتعالی را تکذیب نمودند و با پیامبرانش به محاربت و ستیز برخاستند. در نتیجه عذاب الهی که قبلاً مسخره‌اش می‌کردند و وقوعش را دور می‌شمردند آنان را فرا گرفت.

این آیه تهدید و وعیدی برای هر زور‌آور ستیزه‌گری است که با دین حق بستیزد.

﴿وَلَقَدۡ أَهۡلَکۡنَا مَا حَوۡلَکُم مِّنَ ٱلۡقُرَىٰ وَصَرَّفۡنَا ٱلۡأٓیَٰتِ لَعَلَّهُمۡ یَرۡجِعُونَ ٢٧.

به یقین که خداوند قهّار قریه‌های اطراف مکّه چون مناطق قوم عاد و ثمود را عذاب نمود؛ یعنی خود آن قریه‌ها را خراب و اهل آن را نابود کرد. در حالی که حق‌تعالی براهین و دلایلی را که به وحدانیتش دلالت می‌کرد پیشتر اقامه داشته بود؛ برای اینکه با اخلاص عبادت به سوی خداوند عزوجل بر‌گردند.

﴿فَلَوۡلَا نَصَرَهُمُ ٱلَّذِینَ ٱتَّخَذُواْ مِن دُونِ ٱللَّهِ قُرۡبَانًا ءَالِهَةَۢۖ بَلۡ ضَلُّواْ عَنۡهُمۡۚ وَذَٰلِکَ إِفۡکُهُمۡ وَمَا کَانُواْ یَفۡتَرُونَ ٢٨.

چرا خدایان باطل کسانی که عذاب می‌شوند از آنان دفاع نمی‌کند؛ خدایانی که معبود‌شان قرار گرفته بود و عبادت برای آن‌ها را وسیلۀ تقرّب به پروردگار و شفاعت برای خود می‌دانستند. اکنون معبودان باطل، عبادت‌گران را به حال‌شان می‌گذارند، یاری نمی‌نمایند و عذاب را از آنان دفع نمی‌کنند. کافران با دروغ و تهمت، جز خداوند یگانه خدایان دیگری را گزیدند و عبادت کردند. اکنون نتیجۀ کذب و افترای خویش را بچشید.

﴿وَإِذۡ صَرَفۡنَآ إِلَیۡکَ نَفَرٗا مِّنَ ٱلۡجِنِّ یَسۡتَمِعُونَ ٱلۡقُرۡءَانَ فَلَمَّا حَضَرُوهُ قَالُوٓاْ أَنصِتُواْۖ فَلَمَّا قُضِیَ وَلَّوۡاْ إِلَىٰ قَوۡمِهِم مُّنذِرِینَ ٢٩.

ای پیامبر! از آنگاه یاد‌آور کن که خداوند سبحان جماعتی از جنیّان را به سویت فرستاد تا به تلاوت قرآن از جانب تو گوش دهند. وقتی در نزد تو جمع شدند و تو قرآن را تلاوت می‌کردی به همدیگر‌شان گفتند: برای شنیدن قرآن خاموش باشید. آنگاه که تلاوتت به نهایت رسید و جنیّان به آن ایمان آوردند و به احکامش تصدیق کردند، به سوی قوم‌شان باز‌گشتند تا در صورت عدم ایمان به قرآن آنان را از عذاب الهی بترسانند.

﴿قَالُواْ یَٰقَوۡمَنَآ إِنَّا سَمِعۡنَا کِتَٰبًا أُنزِلَ مِنۢ بَعۡدِ مُوسَىٰ مُصَدِّقٗا لِّمَا بَیۡنَ یَدَیۡهِ یَهۡدِیٓ إِلَى ٱلۡحَقِّ وَإِلَىٰ طَرِیقٖ مُّسۡتَقِیمٖ ٣٠.

جنیّان برای قوم خویش گفتند: ای قوم! ما قرآنی را شنیدیم که بعد از موسی علیه السلام بر محمّد صلی الله علیه و آله و سلم نازل شده است. این قرآن کتاب‌های الهی پیشتر از خود را که بر پیامبران نازل شده تصدیق می‌دارد و هر که را بدان ایمان آورد به طریق هدایت و راه نجات رهنمایی می‌نماید.

﴿یَٰقَوۡمَنَآ أَجِیبُواْ دَاعِیَ ٱللَّهِ وَءَامِنُواْ بِهِۦ یَغۡفِرۡ لَکُم مِّن ذُنُوبِکُمۡ وَیُجِرۡکُم مِّنۡ عَذَابٍ أَلِیمٖ ٣١.

ای قوم! دعوت رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم را بپذیرید، از وی پیروی کنید و هدایتی را که بدان فرستاده شده در پیش گیرید، خداوند عزوجل گناهان شما را می‌آمرزد و شما را از عذاب سخت و درد‌آور آتش دوزخ نجات می‌بخشد.

﴿وَمَن لَّا یُجِبۡ دَاعِیَ ٱللَّهِ فَلَیۡسَ بِمُعۡجِزٖ فِی ٱلۡأَرۡضِ وَلَیۡسَ لَهُۥ مِن دُونِهِۦٓ أَوۡلِیَآءُۚ أُوْلَٰٓئِکَ فِی ضَلَٰلٖ مُّبِینٍ ٣٢.

هر که دعوت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم را اجابت نکند و از او پیروی ننماید، نمی‌تواند در روی زمین از نزد خداوند عزوجل بگریزد، پروردگار را از اینکه عذابش نکند ناتوان ساخته نمی‌تواند، غیر از حق‌تعالی کسی را نمی‌یابد که او را یاری کند و عذاب را از او دفع نماید. کسانی که دعوتگر حق‌تعالی را نپذیرند بسیار از حق و راهیابی به دور خواهند بود.

﴿أَوَ لَمۡ یَرَوۡاْ أَنَّ ٱللَّهَ ٱلَّذِی خَلَقَ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضَ وَلَمۡ یَعۡیَ بِخَلۡقِهِنَّ بِقَٰدِرٍ عَلَىٰٓ أَن یُحۡـِۧیَ ٱلۡمَوۡتَىٰۚ بَلَىٰٓۚ إِنَّهُۥ عَلَىٰ کُلِّ شَیۡءٖ قَدِیرٞ ٣٣.

آیا قدرت و عظمت خداوند عزوجل را ندانسته‌اند و نمی‌دانند که فقط او آسمان‌ها و زمین را آفریده است، از آفرینش آن‌ها ناتوان نشده و مشقّت و دشواری به او نرسیده است؟ او به زنده‌ساختن مردگان از قبرها و بیرون‌ساختن‌شان برای حساب در پیشگاه خویش تواناست. آری! این کار بر کسی که هیچ کاری بر او بزرگ نیست و هیچ امری او را ناتوان ساخته نمی‌تواند سهل و آسان است. به راستی او به هر چیزی تواناست و هرچه را اراده کند انجام می‌دهد.

﴿وَیَوۡمَ یُعۡرَضُ ٱلَّذِینَ کَفَرُواْ عَلَى ٱلنَّارِ أَلَیۡسَ هَٰذَا بِٱلۡحَقِّۖ قَالُواْ بَلَىٰ وَرَبِّنَاۚ قَالَ فَذُوقُواْ ٱلۡعَذَابَ بِمَا کُنتُمۡ تَکۡفُرُونَ ٣٤.

کافران در روز قیامت به آتش دوزخ عرضه می‌شوند و برای‌شان گفته می‌شوند: آیا عذابی که بدان وعده داده شدید و هم اکنون آن را مشاهده می‌کنید حق نیست؟ آنان می‌گویند: آری پروردگارا! این عذاب حق است. برای آنان گفته می‌شوند: اکنون از آن بچشید و به آتشی که در دنیا از آن انکار می‌کردید بپیوندید.

﴿فَٱصۡبِرۡ کَمَا صَبَرَ أُوْلُواْ ٱلۡعَزۡمِ مِنَ ٱلرُّسُلِ وَلَا تَسۡتَعۡجِل لَّهُمۡۚ کَأَنَّهُمۡ یَوۡمَ یَرَوۡنَ مَا یُوعَدُونَ لَمۡ یَلۡبَثُوٓاْ إِلَّا سَاعَةٗ مِّن نَّهَارِۢۚ بَلَٰغٞۚ فَهَلۡ یُهۡلَکُ إِلَّا ٱلۡقَوۡمُ ٱلۡفَٰسِقُونَ ٣٥.

ای پیامبر! در برابر اذیت کافران و تکذیب بد‌کاران، مانند پیامبران اولو العزم چون نوح، ابراهیم، موسی و عیسی علیهم السلامکه تو نیز از جملۀ‌شان هستی صبر و استقامت نما و در نزول عذاب بر کافران قومت عجله مکن؛ زیرا اگر عذاب بر آنان فرود‌آید و مشاهده‌اش کنند، از کوتاهی عمرها می‌پندارند که گویا بیش از یک لحظه از روز را زندگی نکردند. قرآن پیامی برای همه جهانیان است و تنها کسانی به عذاب خداوند عزوجل هلاک می‌شوند که با انکار از یگانگی حق‌تعالی از محدودۀ طاعتش بیرون شوند.


سوره احقاف

سوره احقاف

Ayah: 1

حمٓ

حم [حا. میم].

 

Ayah: 2

تَنزِیلُ ٱلۡکِتَٰبِ مِنَ ٱللَّهِ ٱلۡعَزِیزِ ٱلۡحَکِیمِ

نزول [این] کتاب از جانب الله شکست‌ناپذیرِ حکیم است.

 

Ayah: 3

مَا خَلَقۡنَا ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضَ وَمَا بَیۡنَهُمَآ إِلَّا بِٱلۡحَقِّ وَأَجَلٖ مُّسَمّٗىۚ وَٱلَّذِینَ کَفَرُواْ عَمَّآ أُنذِرُواْ مُعۡرِضُونَ

آسمان‌ها و زمین و آنچه را که بین آنهاست به‌حق [و هدفمند] و براى مدتى معین آفریده‌ایم؛ و[لى] کافران از آنچه به آنان هشدار داده شده، رویگردانند.

 

Ayah: 4

قُلۡ أَرَءَیۡتُم مَّا تَدۡعُونَ مِن دُونِ ٱللَّهِ أَرُونِی مَاذَا خَلَقُواْ مِنَ ٱلۡأَرۡضِ أَمۡ لَهُمۡ شِرۡکٞ فِی ٱلسَّمَٰوَٰتِۖ ٱئۡتُونِی بِکِتَٰبٖ مِّن قَبۡلِ هَٰذَآ أَوۡ أَثَٰرَةٖ مِّنۡ عِلۡمٍ إِن کُنتُمۡ صَٰدِقِینَ

[ای پیامبر، به مشرکان] بگو: «آیا به چیزهایی که به جاى الله [به نیایش] مى‌خوانید توجه کرده‌اید؟ به من نشان دهید چه چیز از [اجزاى] زمین را آفریده‌اند. آیا در [آفرینش] آسمان‌ها شرکت داشته‌اند؟ اگر راست مى‌گویید، از کتاب‌های آسمانى پیشین یا بازمانده‌ای از دانش [گذشتگان، دلیل] بیاورید».

 

Ayah: 5

وَمَنۡ أَضَلُّ مِمَّن یَدۡعُواْ مِن دُونِ ٱللَّهِ مَن لَّا یَسۡتَجِیبُ لَهُۥٓ إِلَىٰ یَوۡمِ ٱلۡقِیَٰمَةِ وَهُمۡ عَن دُعَآئِهِمۡ غَٰفِلُونَ

کیست گمراه‌تر از کسی که به جاى الله، افرادى را به دعا مى‌خواند که تا روز قیامت به او پاسخ نمى‌دهند و آنان [= معبود‌های باطل، اساساً] از درخواست آنها [= عبادتگزارانشان] بى‌خبرند؟

 


Ayah: 6

وَإِذَا حُشِرَ ٱلنَّاسُ کَانُواْ لَهُمۡ أَعۡدَآءٗ وَکَانُواْ بِعِبَادَتِهِمۡ کَٰفِرِینَ

و آنگاه که [در قیامت] مردم احضار شوند، آن [معبودان باطل] دشمنانشان خواهند بود و عبادتشان را انکار خواهند کرد.

 

Ayah: 7

وَإِذَا تُتۡلَىٰ عَلَیۡهِمۡ ءَایَٰتُنَا بَیِّنَٰتٖ قَالَ ٱلَّذِینَ کَفَرُواْ لِلۡحَقِّ لَمَّا جَآءَهُمۡ هَٰذَا سِحۡرٞ مُّبِینٌ

و چون آیاتِ روشنگر ما بر کافران خوانده می‌شود، آنان در مورد سخن حقى که به آنها رسیده است می‌گویند: «این جادویى آشکار است»؛

 

Ayah: 8

أَمۡ یَقُولُونَ ٱفۡتَرَىٰهُۖ قُلۡ إِنِ ٱفۡتَرَیۡتُهُۥ فَلَا تَمۡلِکُونَ لِی مِنَ ٱللَّهِ شَیۡـًٔاۖ هُوَ أَعۡلَمُ بِمَا تُفِیضُونَ فِیهِۚ کَفَىٰ بِهِۦ شَهِیدَۢا بَیۡنِی وَبَیۡنَکُمۡۖ وَهُوَ ٱلۡغَفُورُ ٱلرَّحِیمُ

یا می‌گویند: «[محمد] این [قرآن] را خود جعل کرده [و به الله نسبت داده] است». [ای پیامبر، به آنان] بگو: «اگر من آن را جعل کرده [و به الله نسبت داده] باشم، شما نمی‌توانید در برابر [عذاب و خشم] الله از من دفاع کنید. الله به آنچه شما دربارۀ او [= قرآن، با طعنه] گفتگو می‌کنید، آگاه‌تر است، و به عنوان گواه بین من و شما کافى است؛ و او آمرزگارِ مهربان است».

 

Ayah: 9

قُلۡ مَا کُنتُ بِدۡعٗا مِّنَ ٱلرُّسُلِ وَمَآ أَدۡرِی مَا یُفۡعَلُ بِی وَلَا بِکُمۡۖ إِنۡ أَتَّبِعُ إِلَّا مَا یُوحَىٰٓ إِلَیَّ وَمَآ أَنَا۠ إِلَّا نَذِیرٞ مُّبِینٞ

بگو: «من پدیده‌اى نوظهور در میان پیامبران نیستم و نمى‌دانم سرنوشت من و شما چه خواهد شد؛ تنها از آنچه به من وحى مى‌شود پیروى مى‌کنم و فقط هشداردهنده‌اى آشکارم».

 

Ayah: 10

قُلۡ أَرَءَیۡتُمۡ إِن کَانَ مِنۡ عِندِ ٱللَّهِ وَکَفَرۡتُم بِهِۦ وَشَهِدَ شَاهِدٞ مِّنۢ بَنِیٓ إِسۡرَـٰٓءِیلَ عَلَىٰ مِثۡلِهِۦ فَـَٔامَنَ وَٱسۡتَکۡبَرۡتُمۡۚ إِنَّ ٱللَّهَ لَا یَهۡدِی ٱلۡقَوۡمَ ٱلظَّـٰلِمِینَ

بگو: «به من بگویید: اگر قرآن از جانب الله باشد و شما به آن کفر ورزید و شاهدى از بنی‌اسرائیل، به مشابهت آن [با تورات و با تکیه بر آنچه در تورات در مورد آن آمده بر حقانیّت آن] گواهى داده و ایمان آورده باشد و شما در برابرش [انکار و] تکبر ورزید، [آیا گمراه و ستمگر نیستید]؟ بى‌گمان، الله ستمکاران را هدایت نخواهد کرد».

 

Ayah: 11

وَقَالَ ٱلَّذِینَ کَفَرُواْ لِلَّذِینَ ءَامَنُواْ لَوۡ کَانَ خَیۡرٗا مَّا سَبَقُونَآ إِلَیۡهِۚ وَإِذۡ لَمۡ یَهۡتَدُواْ بِهِۦ فَسَیَقُولُونَ هَٰذَآ إِفۡکٞ قَدِیمٞ

و کافران به مؤمنان گفتند: «اگر این [قرآن] خوب بود، کسانی [که بردگان و فقیرانی ناچیزند] در پذیرش آن بر ما سبقت نمى‌گرفتند»؛ و چون به وسیله آن هدایت نیافته‌اند، مى‌گویند: «این [قرآن]، دروغى قدیمی است».

 

Ayah: 12

وَمِن قَبۡلِهِۦ کِتَٰبُ مُوسَىٰٓ إِمَامٗا وَرَحۡمَةٗۚ وَهَٰذَا کِتَٰبٞ مُّصَدِّقٞ لِّسَانًا عَرَبِیّٗا لِّیُنذِرَ ٱلَّذِینَ ظَلَمُواْ وَبُشۡرَىٰ لِلۡمُحۡسِنِینَ

و [در حالى که] پیش از آن [= قرآن]، کتاب موسى راهنما و رحمت بود؛ و این [قرآن،] کتابى است که [تورات را] به زبان [شیوای] عربی تصدیق مى‌کند تا به ستمکاران هشدار دهد و براى نیکوکاران بشارت باشد.

 

Ayah: 13

إِنَّ ٱلَّذِینَ قَالُواْ رَبُّنَا ٱللَّهُ ثُمَّ ٱسۡتَقَٰمُواْ فَلَا خَوۡفٌ عَلَیۡهِمۡ وَلَا هُمۡ یَحۡزَنُونَ

کسانى که گفتند: «پروردگارِ ما الله است»؛ آنگاه [از بندگىِ غیرِ او سر باز زدند و بر اعتقاد خود] پاى فشردند، ترس و ‌اندوهى نخواهند داشت.

 

Ayah: 14

أُوْلَـٰٓئِکَ أَصۡحَٰبُ ٱلۡجَنَّةِ خَٰلِدِینَ فِیهَا جَزَآءَۢ بِمَا کَانُواْ یَعۡمَلُونَ

آنان اهل بهشتند و جاودانه در آنجا خواهند بود. این، پاداش اعمالی است که انجام ‌داده‌اند.

 


Ayah: 15

وَوَصَّیۡنَا ٱلۡإِنسَٰنَ بِوَٰلِدَیۡهِ إِحۡسَٰنًاۖ حَمَلَتۡهُ أُمُّهُۥ کُرۡهٗا وَوَضَعَتۡهُ کُرۡهٗاۖ وَحَمۡلُهُۥ وَفِصَٰلُهُۥ ثَلَٰثُونَ شَهۡرًاۚ حَتَّىٰٓ إِذَا بَلَغَ أَشُدَّهُۥ وَبَلَغَ أَرۡبَعِینَ سَنَةٗ قَالَ رَبِّ أَوۡزِعۡنِیٓ أَنۡ أَشۡکُرَ نِعۡمَتَکَ ٱلَّتِیٓ أَنۡعَمۡتَ عَلَیَّ وَعَلَىٰ وَٰلِدَیَّ وَأَنۡ أَعۡمَلَ صَٰلِحٗا تَرۡضَىٰهُ وَأَصۡلِحۡ لِی فِی ذُرِّیَّتِیٓۖ إِنِّی تُبۡتُ إِلَیۡکَ وَإِنِّی مِنَ ٱلۡمُسۡلِمِینَ

و انسان را به نیکى کردن به پدر و مادرش سفارش کردیم؛ [به ویژه] مادر که به دشوارى بارِ حمل او را بر عهده دارد و با دشوارى وضع حمل می‌کند؛ و [دوران] باردارى و شیرخوارگى‌اش [مجموعاً] سى ماه است؛ [او پرورش می‌یابد] تا به حد رشد برسد و در چهل سالگى [که توان جسمی و ذهنی‌اش کامل است] می‌گوید: «پروردگارا، به من توفیق بده تا شکرِ نعمتی را که به من و پدر و مادرم ارزانى داشته‌اى، به جای آورم و کار شایسته‌اى انجام دهم که از آن راضی گردى؛ و فرزندانم را شایسته گردان؛ به درگاهت [توبه‌ نموده و] بازگشته‌ام و تسلیم [فرمانت] هستم».

 

Ayah: 16

أُوْلَـٰٓئِکَ ٱلَّذِینَ نَتَقَبَّلُ عَنۡهُمۡ أَحۡسَنَ مَا عَمِلُواْ وَنَتَجَاوَزُ عَن سَیِّـَٔاتِهِمۡ فِیٓ أَصۡحَٰبِ ٱلۡجَنَّةِۖ وَعۡدَ ٱلصِّدۡقِ ٱلَّذِی کَانُواْ یُوعَدُونَ

آنان کسانی هستند که ما نیکوترین کارهایشان را می‌پذیریم و از گناهانشان درمی‌گذریم و در زمرۀ اهل بهشتند. این وعدۀ راستی است که به آن نوید داده‌ شده‌اند.

 

Ayah: 17

وَٱلَّذِی قَالَ لِوَٰلِدَیۡهِ أُفّٖ لَّکُمَآ أَتَعِدَانِنِیٓ أَنۡ أُخۡرَجَ وَقَدۡ خَلَتِ ٱلۡقُرُونُ مِن قَبۡلِی وَهُمَا یَسۡتَغِیثَانِ ٱللَّهَ وَیۡلَکَ ءَامِنۡ إِنَّ وَعۡدَ ٱللَّهِ حَقّٞ فَیَقُولُ مَا هَٰذَآ إِلَّآ أَسَٰطِیرُ ٱلۡأَوَّلِینَ

و کسی که به پدر و مادرش گفت: «اف بر شما! چگونه به من وعده مى‌دهید که [از گور] بیرون آورده خواهم شد؛ در حالى که نسل‌های فراوانی پیش از من رفتند [و بازنگشتند]؟» پدر و مادرش به درگاه الهی زاری مى‌کنند [که فرزندشان را هدایت کند و به او مى‌گویند:] «واى بر تو! ایمان بیاور که وعدۀ الهی راست است»؛ [اما] او پاسخ مى‌دهد: «این [وعده‌ها] فقط افسانه‌هاى [خیالی] پیشینیان است».

 

Ayah: 18

أُوْلَـٰٓئِکَ ٱلَّذِینَ حَقَّ عَلَیۡهِمُ ٱلۡقَوۡلُ فِیٓ أُمَمٖ قَدۡ خَلَتۡ مِن قَبۡلِهِم مِّنَ ٱلۡجِنِّ وَٱلۡإِنسِۖ إِنَّهُمۡ کَانُواْ خَٰسِرِینَ

این افراد، در زمرۀ گروه‌هایی از جن و انس هستند که پیشتر، فرمان عذاب الهی در موردشان تحقق یافته است. بى‌گمان، آنان زیانکار بودند.

 

Ayah: 19

وَلِکُلّٖ دَرَجَٰتٞ مِّمَّا عَمِلُواْۖ وَلِیُوَفِّیَهُمۡ أَعۡمَٰلَهُمۡ وَهُمۡ لَا یُظۡلَمُونَ

هر گروه [بهشتی یا دوزخی]، درجاتى بر حسب اعمالشان دارند [تا حقى ضایع نگردد]؛ و الله اعمالشان را به تمام و کمال کیفر می‌دهد؛ بى آنکه در حقشان ستم شود.

 

Ayah: 20

وَیَوۡمَ یُعۡرَضُ ٱلَّذِینَ کَفَرُواْ عَلَى ٱلنَّارِ أَذۡهَبۡتُمۡ طَیِّبَٰتِکُمۡ فِی حَیَاتِکُمُ ٱلدُّنۡیَا وَٱسۡتَمۡتَعۡتُم بِهَا فَٱلۡیَوۡمَ تُجۡزَوۡنَ عَذَابَ ٱلۡهُونِ بِمَا کُنتُمۡ تَسۡتَکۡبِرُونَ فِی ٱلۡأَرۡضِ بِغَیۡرِ ٱلۡحَقِّ وَبِمَا کُنتُمۡ تَفۡسُقُونَ

روزى که کافران بر آتش عرضه مى‌شوند، [به آنان خطاب مى‌شود:] «نعمت‌های پاکیزۀ خود را در زندگی دنیا از بین بردید و از آنها بهره‌مند شدید؛ پس امروز به خاطر برتری‌جوییِ ناحق و انحرافی که در زمین داشتید، با عذابى خفت‌بار مجازات مى‌شوید».

 


Ayah: 21

۞وَٱذۡکُرۡ أَخَا عَادٍ إِذۡ أَنذَرَ قَوۡمَهُۥ بِٱلۡأَحۡقَافِ وَقَدۡ خَلَتِ ٱلنُّذُرُ مِنۢ بَیۡنِ یَدَیۡهِ وَمِنۡ خَلۡفِهِۦٓ أَلَّا تَعۡبُدُوٓاْ إِلَّا ٱللَّهَ إِنِّیٓ أَخَافُ عَلَیۡکُمۡ عَذَابَ یَوۡمٍ عَظِیمٖ

[ای پیامبر، سرگذشت هود،] برادر قوم عاد را یاد کن؛ آنگاه که در سرزمین «احقاف» [= ریگزاری در جنوب شبه جزیرۀ عربستان] قومش را هشدار مى‌داد ـ در حالى که هشداردهندگان [دیگرى نیز] در گذشته‌هاى دور و نزدیک آمده بودند ـ [و چنین می‌گفت] که: «تنها الله را عبادت کنید که من از عذاب روزى بزرگ بر شما مى‌ترسم».

 

Ayah: 22

قَالُوٓاْ أَجِئۡتَنَا لِتَأۡفِکَنَا عَنۡ ءَالِهَتِنَا فَأۡتِنَا بِمَا تَعِدُنَآ إِن کُنتَ مِنَ ٱلصَّـٰدِقِینَ

آنان گفتند: «آیا آمده‌اى که ما را از [عبادت] معبودانمان بازگردانى؟ اگر راست مى‌گویى، عذابى که به ما وعده مى‌دهى پیش آور».

 

Ayah: 23

قَالَ إِنَّمَا ٱلۡعِلۡمُ عِندَ ٱللَّهِ وَأُبَلِّغُکُم مَّآ أُرۡسِلۡتُ بِهِۦ وَلَٰکِنِّیٓ أَرَىٰکُمۡ قَوۡمٗا تَجۡهَلُونَ

[هود] گفت: «[وقت نزول عذاب را] فقط الله مى‌داند؛ و من پیامى را که مأمور [ابلاغ] آن شده‌ام به شما مى‌رسانم؛ ولى شما را گروهى نادان مى‌بینم».

 

Ayah: 24

فَلَمَّا رَأَوۡهُ عَارِضٗا مُّسۡتَقۡبِلَ أَوۡدِیَتِهِمۡ قَالُواْ هَٰذَا عَارِضٞ مُّمۡطِرُنَاۚ بَلۡ هُوَ مَا ٱسۡتَعۡجَلۡتُم بِهِۦۖ رِیحٞ فِیهَا عَذَابٌ أَلِیمٞ

و چون آن [عذاب] را که به صورت ابرى در جهت [دشت و] دره‌ها[ى حاصلخیز]شان پیش مى‌آمد، مشاهده کردند، [با شادمانی] گفتند: «این ابرى است که [رحمت] بر ما مى‌بارد»؛ [هود گفت: «نه،] بلکه همان [عذابى] است که براى رسیدنش شتاب داشتید؛ تندبادى است که عذابى دردناک با خود دارد.

 

Ayah: 25

تُدَمِّرُ کُلَّ شَیۡءِۭ بِأَمۡرِ رَبِّهَا فَأَصۡبَحُواْ لَا یُرَىٰٓ إِلَّا مَسَٰکِنُهُمۡۚ کَذَٰلِکَ نَجۡزِی ٱلۡقَوۡمَ ٱلۡمُجۡرِمِینَ

[طوفانی است که] هر چیزى را به فرمان پروردگارش در هم مى‌کوبد»؛ آنگاه چنان [هلاک] شدند که جز خانه‌هاى [ویران] آنان، اثرى به چشم نمى‌خورد. ما بزهکاران را این گونه کیفر مى‌دهیم.

 

Ayah: 26

وَلَقَدۡ مَکَّنَّـٰهُمۡ فِیمَآ إِن مَّکَّنَّـٰکُمۡ فِیهِ وَجَعَلۡنَا لَهُمۡ سَمۡعٗا وَأَبۡصَٰرٗا وَأَفۡـِٔدَةٗ فَمَآ أَغۡنَىٰ عَنۡهُمۡ سَمۡعُهُمۡ وَلَآ أَبۡصَٰرُهُمۡ وَلَآ أَفۡـِٔدَتُهُم مِّن شَیۡءٍ إِذۡ کَانُواْ یَجۡحَدُونَ بِـَٔایَٰتِ ٱللَّهِ وَحَاقَ بِهِم مَّا کَانُواْ بِهِۦ یَسۡتَهۡزِءُونَ

یقیناً به آنها [= قوم عاد]، چنان امکاناتی داده بودیم که به شما [اهل مکه، چنان] امکاناتی نداده‌ایم؛ و برای آنان چشم و گوش و دل [نیرومندتر از دیگران] قرار داده بودیم، و[لی] گوش و چشم و دل‌هایشان سودى به حالشان نداشت؛ زیرا آیات الهی را انکار مى‌کردند و [سرانجام،] عذابی که آن را مسخره مى‌کردند، دامنگیرشان شد.

 

Ayah: 27

وَلَقَدۡ أَهۡلَکۡنَا مَا حَوۡلَکُم مِّنَ ٱلۡقُرَىٰ وَصَرَّفۡنَا ٱلۡأٓیَٰتِ لَعَلَّهُمۡ یَرۡجِعُونَ

[بسیارى از مردم] شهرهاى پیرامون شما [مکّیان] را هلاک کردیم؛ و[لى قبلاً] نشانه‌ها [و دلایل توحید] را به شکل‌های مختلف در میان آوردیم؛ باشد که [از کفر و گمراهى] بازگردند.

 

Ayah: 28

فَلَوۡلَا نَصَرَهُمُ ٱلَّذِینَ ٱتَّخَذُواْ مِن دُونِ ٱللَّهِ قُرۡبَانًا ءَالِهَةَۢۖ بَلۡ ضَلُّواْ عَنۡهُمۡۚ وَذَٰلِکَ إِفۡکُهُمۡ وَمَا کَانُواْ یَفۡتَرُونَ

پس چرا کسانی که [مشرکان آنان را] براى تقرب [به الله،] معبودان خود گرفتند، [به هنگام بلا] یاری‌شان نکردند؟ بلکه از نظرشان ناپدید شدند؛ و [سرانجامِ] دروغ‌ها و تهمت‌هایشان همین بود.

 


Ayah: 29

وَإِذۡ صَرَفۡنَآ إِلَیۡکَ نَفَرٗا مِّنَ ٱلۡجِنِّ یَسۡتَمِعُونَ ٱلۡقُرۡءَانَ فَلَمَّا حَضَرُوهُ قَالُوٓاْ أَنصِتُواْۖ فَلَمَّا قُضِیَ وَلَّوۡاْ إِلَىٰ قَوۡمِهِم مُّنذِرِینَ

[ای پیامبر، به یاد آور] هنگامی‌ که گروهى از جن را به سوی تو فرستادیم که قرآن را بشنوند؛ هنگامی که نزد پیامبر حضور یافتند، [به یکدیگر] گفتند: «خاموش باشید [تا به آیات قرآن گوش فرادهیم] و چون [تلاوتش] به پایان رسید، نزد قوم خود بازگشتند تا به آنان [در مورد عواقبِ سرپیچی از فرمان حق] هشدار دهند.

 

Ayah: 30

قَالُواْ یَٰقَوۡمَنَآ إِنَّا سَمِعۡنَا کِتَٰبًا أُنزِلَ مِنۢ بَعۡدِ مُوسَىٰ مُصَدِّقٗا لِّمَا بَیۡنَ یَدَیۡهِ یَهۡدِیٓ إِلَى ٱلۡحَقِّ وَإِلَىٰ طَرِیقٖ مُّسۡتَقِیمٖ

گفتند: «اى قوم، ما [آیاتِ] کتابى را شنیدیم که پس از موسى نازل شده است و کتاب‌های [آسمانیِ] پیش از خود را تصدیق می‌کند و به [سوى] حق و راه راست هدایت مى‌نماید.

 

Ayah: 31

یَٰقَوۡمَنَآ أَجِیبُواْ دَاعِیَ ٱللَّهِ وَءَامِنُواْ بِهِۦ یَغۡفِرۡ لَکُم مِّن ذُنُوبِکُمۡ وَیُجِرۡکُم مِّنۡ عَذَابٍ أَلِیمٖ

ای قوم، [سخنان توحیدیِ] این دعوتگر را که به سوی الله فرامی‌خوانَد بپذیرید و به او ایمان آورید تا [الله] برخى از گناهانتان را ببخشد و شما را از عذابى دردناک در امان بدارد.

 

Ayah: 32

وَمَن لَّا یُجِبۡ دَاعِیَ ٱللَّهِ فَلَیۡسَ بِمُعۡجِزٖ فِی ٱلۡأَرۡضِ وَلَیۡسَ لَهُۥ مِن دُونِهِۦٓ أَوۡلِیَآءُۚ أُوْلَـٰٓئِکَ فِی ضَلَٰلٖ مُّبِینٍ

و هر کس [سخنان] دعوتگری را که به سوی الله فرامی‌خوانَد نپذیرد [و به وی ایمان نیاورد، هرگز الله را] در زمین به تنگ نمى‌آورَد؛ و در برابر الله [یاور و] کارسازى نخواهد داشت. چنین کسانی در گمراهىِ آشکارند».

 

Ayah: 33

أَوَلَمۡ یَرَوۡاْ أَنَّ ٱللَّهَ ٱلَّذِی خَلَقَ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضَ وَلَمۡ یَعۡیَ بِخَلۡقِهِنَّ بِقَٰدِرٍ عَلَىٰٓ أَن یُحۡـِۧیَ ٱلۡمَوۡتَىٰۚ بَلَىٰٓۚ إِنَّهُۥ عَلَىٰ کُلِّ شَیۡءٖ قَدِیرٞ

آیا مشرکان ندیده‌اند [و نمی‌دانند] الله که آسمان‌ها و زمین را آفرید و از آفرینش آنها درمانده نشد، قادر است مردگان را [نیز] زنده کند؟ آرى، او بر هر کارى تواناست.

 

Ayah: 34

وَیَوۡمَ یُعۡرَضُ ٱلَّذِینَ کَفَرُواْ عَلَى ٱلنَّارِ أَلَیۡسَ هَٰذَا بِٱلۡحَقِّۖ قَالُواْ بَلَىٰ وَرَبِّنَاۚ قَالَ فَذُوقُواْ ٱلۡعَذَابَ بِمَا کُنتُمۡ تَکۡفُرُونَ

روزى که کافران بر آتش عرضه مى‌شوند، [از آنان پرسیده مى‌شود:] «آیا این آتش حق نیست [و حقیقت ندارد]؟» آنان می‌گویند: «آری؛ سوگند به پروردگارمان [که چنین است]»؛ [آنگاه الله] می‌فرماید: «پس به سزاى آنکه [قیامت را] انکار مى‌کردید، عذاب را بچشید».

 

Ayah: 35

فَٱصۡبِرۡ کَمَا صَبَرَ أُوْلُواْ ٱلۡعَزۡمِ مِنَ ٱلرُّسُلِ وَلَا تَسۡتَعۡجِل لَّهُمۡۚ کَأَنَّهُمۡ یَوۡمَ یَرَوۡنَ مَا یُوعَدُونَ لَمۡ یَلۡبَثُوٓاْ إِلَّا سَاعَةٗ مِّن نَّهَارِۭۚ بَلَٰغٞۚ فَهَلۡ یُهۡلَکُ إِلَّا ٱلۡقَوۡمُ ٱلۡفَٰسِقُونَ

[ای پیامبر،] تو نیز همچون پیامبران اولوالعزم [که همواره ثابت‌قدم بودند، در برابر آزار و تکذیبِ قومت] شکیبا باش و در مورد [درخواست عذابِ] آنان شتاب نکن. روزى که [این کافران] عذابِ موعودشان را [در جهان آخرت] ببینند، [کیفرشان چنان طولانی است که] گویى فقط بخشی از روز را [در دنیا] به سر برده‌اند. این قرآن، پیامى [عمومى برای جن و انس] است. آیا جز نافرمانان هلاک مى‌شوند؟

 


 


Al-Ahqāf

 

تفسیر سوره‌ی أحقاف


مکی و ۳۵ آیه می‌باشد

آیه‌ی ۳-۱:

﴿حمٓ١[الأحقاف: ۱]. «حا، میم».

﴿تَنزِیلُ ٱلۡکِتَٰبِ مِنَ ٱللَّهِ ٱلۡعَزِیزِ ٱلۡحَکِیمِ٢[الأحقاف: ۲]. «این کتاب از سوی خداوند توانمند باحکمت نازل می‌گردد».

﴿مَا خَلَقۡنَا ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضَ وَمَا بَیۡنَهُمَآ إِلَّا بِٱلۡحَقِّ وَأَجَلٖ مُّسَمّٗىۚ وَٱلَّذِینَ کَفَرُواْ عَمَّآ أُنذِرُواْ مُعۡرِضُونَ٣[الأحقاف: ۳]. «آسمان‌ها و زمین و آنچه را که درمیان این دو است جز به حق و برای سر آمد معیّنی نایفریده‌ایم و کافران از آنچه از آن بیم داده شده‌اند روی‌گردانند».

در اینجا خداوند کتاب خود را مورد تمجید و ستایش قرار می‌دهد و آن را به بزرگی یاد می‌کند. و در ضمن بندگانی را راهنمایی می‌نماید تا در پرتو نور آن راهیاب گردند و به اندیشیدن در آیات آن روی آورند و گنجینه‌های آن را استخراج نمایند. وقتی بیان کرد که کتابی نازل کرده است که متضمّن امر ونهی است، یادآور شد که او آسمان‌ها و زمین را آفریده است. پس هم آفریده است و هم فرمان داده‌است. ﴿أَلَا لَهُ ٱلۡخَلۡقُ وَٱلۡأَمۡرُ[الأعراف: ۵۴]. «آگاه باشید که آفرینش و فرمان از اوست». همان‌طور که خداوند متعال فرموده است: ﴿ٱللَّهُ ٱلَّذِی خَلَقَ سَبۡعَ سَمَٰوَٰتٖ وَمِنَ ٱلۡأَرۡضِ مِثۡلَهُنَّۖ یَتَنَزَّلُ ٱلۡأَمۡرُ بَیۡنَهُنَّ[الطلاق: ۱۲]. «خداوند ذاتی است که هفت آسمان را آفریده است و همانند آن‌ها را از زمین آفریده است و فرمان خود را در میانشان نازل می‌گرداند». و همان‌طور که فرموده است: ﴿یُنَزِّلُ ٱلۡمَلَٰٓئِکَةَ بِٱلرُّوحِ مِنۡ أَمۡرِهِۦ عَلَىٰ مَن یَشَآءُ مِنۡ عِبَادِهِۦٓ أَنۡ أَنذِرُوٓاْ أَنَّهُۥ لَآ إِلَٰهَ إِلَّآ أَنَا۠ فَٱتَّقُونِ٢[النحل: ۲]. «فرشتگان را همراه با روح به فرمان خود بر هرکس از بندگانش که بخواهد فرو می‌فرستد تا مردم را بترسانید که هچ معبود به حقی جز من نیست. پس، از من بهراسید». آسمان‌ها و زمین را به حق آفریده است. سپس خداوند متعال ذاتی است که مکلّف‌ها و مسکن‌هایشان را آفریده است و آنچه را در آسمانها و زمین است برایشان مسّخر کرده است. سپس پیامبرانش را به‌سوی آن‌ها فرستاده و کتابهایش را بر آنان نازل فرموده و آن‌ها را امر و نهی کرده و به آن‌ها خبر داده که این سرا، سرای کار است، و گذرگاهی است برای عمل کنندگان نه سرای پایداری و اقامت همیشگی که اهالی آن از آنجا نروند. و به زودی آن‌ها از دنیا به سرای اقامت و جای جاودانگی و همیشگی منتقل خواهند شد و کارهایی که در این دنیا انجام داده‌اند در آن جهان پاداش و جزای آن را به‌طور کامل خواهند یافت.

و خداوند دلایل را بر وجود آن جهان اقامه نمود و نمونه‌هایی از پاداش و عذاب بندگان را در همین دنیا به آنان چشاند تا بیش‌تر به طلب محبوب وادار شوند و به دوری از امر ناگوار وادار گردند. بنابراین، در اینجا فرمود: ﴿مَا خَلَقۡنَا ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضَ وَمَا بَیۡنَهُمَآ إِلَّا بِٱلۡحَقِّآسمان‌ها و زمین را بیهوده و بی‌هدف نیافریده‌ایم بلکه بدان جهت آن‌ها را آفریده‌ایم تا بندگان عظمت آفریننده‌ی آنها را دریابند و بر کمال خداوند استدلال نمایند و بدانند کسی‌که آسمان‌ها و زمین را آفریده است می‌تواند بندگان را پس از مرگشان برای سزا و جزا دوباره زنده نماید. امّا آفرینش و باقی ماندنشان تا زمانی معین مقّرر شده است. وقتی از این خبر داد و او راستگوترین گویندگان است و دلیل اقامه کرد و راه را روشن ساخت، نیز خبر داد که گروهی از مردم همواره از حق روی گردانند و با دعوت پیامبران مخالفت می‌کنند. پس فرمود: ﴿وَٱلَّذِینَ کَفَرُواْ عَمَّآ أُنذِرُواْ مُعۡرِضُونَو کافران از آنچه از آن بیم داده شده‌اند روی گردانند. امّا مومنان وقتی حقیقت حال را دانستند، سفارش‌ها و تصیه‌های پروردگارشان را پذیرفتند و در برابر آن تسلیم شدند و در مقابل آن از خود اطاعت و تعظیم نشان دادند، در نتیجه به هر خیر و برکتی دست یافتند و هر شرّی از آن‌ها دور گشت.

آیه‌ی ۶-۴:

﴿قُلۡ أَرَءَیۡتُم مَّا تَدۡعُونَ مِن دُونِ ٱللَّهِ أَرُونِی مَاذَا خَلَقُواْ مِنَ ٱلۡأَرۡضِ أَمۡ لَهُمۡ شِرۡکٞ فِی ٱلسَّمَٰوَٰتِۖ ٱئۡتُونِی بِکِتَٰبٖ مِّن قَبۡلِ هَٰذَآ أَوۡ أَثَٰرَةٖ مِّنۡ عِلۡمٍ إِن کُنتُمۡ صَٰدِقِینَ٤[الأحقاف: ۴]. «بگو: آیا نگریسته‌اید به آنچه که به‌جای خداوند (به نیایش) می‌خوانید؟ به من نشان دهید چه چیزی از زمین را آفریده‌اند؟ یا اینکه در آفرینش آسمان‌ها مشارکتی داشته‌اند؟ اگر راستگویید کتابی پیش از این یا بازمنده‌ای از دانش (گذشتگان) را برای من بیاورید».

﴿وَمَنۡ أَضَلُّ مِمَّن یَدۡعُواْ مِن دُونِ ٱللَّهِ مَن لَّا یَسۡتَجِیبُ لَهُۥٓ إِلَىٰ یَوۡمِ ٱلۡقِیَٰمَةِ وَهُمۡ عَن دُعَآئِهِمۡ غَٰفِلُونَ٥[الأحقاف: ۵]. «و کیست گمراه‌تر از کسیکه به‌جای خاوند کسی را (به دعا) بخواند که تا روز قیامت (دعای) او را اجابت نکند و آنان از دعاهایشان بی‌خبرند»؟!.

﴿وَإِذَا حُشِرَ ٱلنَّاسُ کَانُواْ لَهُمۡ أَعۡدَآءٗ وَکَانُواْ بِعِبَادَتِهِمۡ کَٰفِرِینَ٦[الأحقاف: ۶]. «و هنگامیکه مردم گرد آورده شوند (آن معبودها) دشمن آنان خواهند بود و عبادتشان را منکر می‌شوند و نمی‌پذیرند».

﴿قُلۡبه کسانی که بت‌هایی را شریک خداوند قرار داده‌اند که مالک هیچ سود و زیان و مرگ و زندگی نیستند، و با بیان اینکه این بت‌ها ناتوان هستند و سزاوار هیچ چیزی از عبادت نیستند، بگو: ﴿أَرُونِی مَاذَا خَلَقُواْ مِنَ ٱلۡأَرۡضِ أَمۡ لَهُمۡ شِرۡکٞ فِی ٱلسَّمَٰوَٰتِبه من نشان دهید چه چیزی از زمین را آفریده‌اند؟ آیا چیزی از اجرام آسمان‌ها را آفریده‌اند؟ آیا کوه‌هایی آفریده‌اند؟ آیا رودهایی روان کرده‌اند؟ آیا حیوان و موجود زنده‌ای را پراکنده نموده‌اند؟ یا درختانی رویانده‌اند؟ آیا در آفرینش چیزی از این‌ها مشارکتی داشته اند؟ خیر، طبق اعترافات خود و بدون این که کسی دیگر این را بگوید: هیچ چیزی از این‌ها را نیافریده‌اند. پس این دلیل عقلی قاطعی است بر اینکه عبادت غیر خدا باطل است. سپس منتفی بودن وجود دلیل نقلی را بیان کرد و فرمود: ﴿ٱئۡتُونِی بِکِتَٰبٖ مِّن قَبۡلِ هَٰذَآکتابی پیش از این قرآن که به شرک فرا بخواند برای من بیاورید، ﴿أَوۡ أَثَٰرَةٖ مِّنۡ عِلۡمٍیا اثر علمی که از پیامبران گذشته به ارث مانده باشد و به شرک و بت پرستی دستور دهد برای من بیاورید. مشخصّ است که آن‌ها نمی‌توانند از یکی از پیامبران نقل کنند که بر این دلالت نماید، بلکه یقین داریم که همه‌ی پیامبران به یگانگی پروردگارشان دعوت کرده و از شرک ورزیدن نهی کرده‌اند. و این بزرگ‌ترین دانشی است که از آن‌ها به‌جای مانده است. خداوند متعال فرموده است: ﴿وَلَقَدۡ بَعَثۡنَا فِی کُلِّ أُمَّةٖ رَّسُولًا أَنِ ٱعۡبُدُواْ ٱللَّهَ وَٱجۡتَنِبُواْ ٱلطَّٰغُوتَ[النحل: ۳۶]. «و درمیان هر ملتی پیامبری فرستادیم با این پیام که خدا را بپرستید و از طاغوت بپرهیزید». و هر پیامبری به قومش گفته است: ﴿ٱعۡبُدُواْ ٱللَّهَ مَا لَکُم مِّنۡ إِلَٰهٍ غَیۡرُهُ[الأعراف: ۵۹]. «خدا را عبادت کنید که شما معبود به حقّی جز او ندارید». پس معلوم شد که مجادله مشرکین درباره شرکشان هستند به برهان و دلیلی نیست، بلکه آن‌ها بر پندارهای دروغین و نظرات فاسد و خردهای پوچ خود تکیه و اعتماد کرده‌اند. و اگر به بررسی و جستجوی حالات مشرکین بپردازی و دانش‌ها و کارهایشان را پیگیری نمایی و به حالت کسانی بنگری که عمر خود را در پرستش آن‌ها ضایع گرداند، و این که آیا این معبودها در دنیا یا آخرت به آن‌ها فایده‌ای داده‌اند یا نه؟ به فاسد بودن فکر و کارشان پی خواهی برد.

بنابراین، خداوند متعال فرمود: ﴿وَمَنۡ أَضَلُّ مِمَّن یَدۡعُواْ مِن دُونِ ٱللَّهِ مَن لَّا یَسۡتَجِیبُ لَهُۥٓ إِلَىٰ یَوۡمِ ٱلۡقِیَٰمَةِو کیست گمراه‌تر از کسی که افرادی را به فریاد بخواند و پرستش کند که تا روز قیامت دعایشان را اجابت نمی‌کنند. یعنی تمام مدّتی که او در دنیاست به اندازه ذرهّ‌ای از سوی معبودهایش به وی فایده نمی‌رسد. ﴿وَهُمۡ عَن دُعَآئِهِمۡ غَٰفِلُونَو معبودهای دروغین از دعا و پرستش این‌ها بی‌خبرند و دعایشان را نمی‌شنوند و فریادشان را اجابت نمی‌کنند. این حالتشان در دنیاست و روز قیامت معبودهایشان به شرکشان کفر می‌ورزند و آن را انکار می‌کنند.

﴿وَإِذَا حُشِرَ ٱلنَّاسُ کَانُواْ لَهُمۡ أَعۡدَآءٗو زمانی که مردم در قیامت گردآورده می‌شوند پرستش شوندگان و پرستش کنندگان یک دیگر را نفرین می‌کنند و از یکدیگر بیزاری می‌جویند، ﴿وَکَانُواْ بِعِبَادَتِهِمۡ کَٰفِرِینَو معبودها عبادت آن‌ها را نمی‌پذیرند و انکارش می‌کنند.

آیه‌ی ۱۰-۷:

﴿وَإِذَا تُتۡلَىٰ عَلَیۡهِمۡ ءَایَٰتُنَا بَیِّنَٰتٖ قَالَ ٱلَّذِینَ کَفَرُواْ لِلۡحَقِّ لَمَّا جَآءَهُمۡ هَٰذَا سِحۡرٞ مُّبِینٌ٧[الأحقاف: ۷]. «و هنگامیکه آیه‌های روشن ما بر آنان خوانده می‌شود کافران درباره‌ی حقّ چون به آنان رسد می‌گویند: این جادویی آشکار است».

﴿أَمۡ یَقُولُونَ ٱفۡتَرَىٰهُۖ قُلۡ إِنِ ٱفۡتَرَیۡتُهُۥ فَلَا تَمۡلِکُونَ لِی مِنَ ٱللَّهِ شَیۡ‍ًٔاۖ هُوَ أَعۡلَمُ بِمَا تُفِیضُونَ فِیهِۚ کَفَىٰ بِهِۦ شَهِیدَۢا بَیۡنِی وَبَیۡنَکُمۡۖ وَهُوَ ٱلۡغَفُورُ ٱلرَّحِیمُ٨[الأحقاف: ۸]. «یا می‌گویند: (پیامبر) آن‌را از پیش خود ساخته است؟ بگو: اگر آن‌را از پیش خود ساخته باشم شما نمی‌توانید در برابر خدا کم‌ترین کاری برایم بکنید او به گفتگوی شما دربارۀ آن (قرآن) داناتر است، کافی استکه او درمیان من و شما گواه باشد و اوست آمرزگار مهربان».

﴿قُلۡ مَا کُنتُ بِدۡعٗا مِّنَ ٱلرُّسُلِ وَمَآ أَدۡرِی مَا یُفۡعَلُ بِی وَلَا بِکُمۡۖ إِنۡ أَتَّبِعُ إِلَّا مَا یُوحَىٰٓ إِلَیَّ وَمَآ أَنَا۠ إِلَّا نَذِیرٞ مُّبِینٞ٩[الأحقاف: ۹]. «بگو: من نوبر و نخستین فرد از پیامبران نیستم و نمی‌دانم که با من و شما چگونه رفتار خواهد شد؟ جز از آنچه به من وحی می‌شود پیروی نمی‌کنم، و من جز بیم‌دهنده‌ای آشکار نیستم».

﴿قُلۡ أَرَءَیۡتُمۡ إِن کَانَ مِنۡ عِندِ ٱللَّهِ وَکَفَرۡتُم بِهِۦ وَشَهِدَ شَاهِدٞ مِّنۢ بَنِیٓ إِسۡرَٰٓءِیلَ عَلَىٰ مِثۡلِهِۦ فَ‍َٔامَنَ وَٱسۡتَکۡبَرۡتُمۡۚ إِنَّ ٱللَّهَ لَا یَهۡدِی ٱلۡقَوۡمَ ٱلظَّٰلِمِینَ١٠[الأحقاف: ۱۰]. «بگو: به من خبر دهید اگر این قرآن از سوی خدا باشد و آن‌را انکار کنید و گواهی از بنی‌اسراییل بر همچون کتاب گواهی دهد و ایمان بیاورید و شما تکبّر بورزید (آیا ستمکار نیستید؟) حقّاً که خداوند گروه ستمکاران را هدایت نمی‌کند».

﴿وَإِذَا تُتۡلَىٰ عَلَیۡهِمۡ ءَایَٰتُنَا بَیِّنَٰتٖو هنگامیکه آیه‌های روشن ما، آیاتی که چنان روشن و واضح هستند که هیچ تردیدی در حقّ بودن آن وجود ندارد، بر تکذیب کنندگان خوانده شود به آن‌ها فایده نمی‌رساند بلکه فقط حجّت بر آن‌ها اقامه می‌گردد. و از روی دروغ پردازی و تهمت در مورد حقّ ـ چون به آنان رسد ـ می‌گویند: ﴿هَٰذَا سِحۡرٞ مُّبِینٌاین جادویی ظاهر و آشکار است که در آن شکّی نیست. و این وارونه کردن حقایق است، و فقط کسانی فریب آن‌را می‌خورند که عقل‌هایشان ضعیف است، وگرنه میان حقّی که پیامبرصآورده و میان جادو، چنان تضاد و تفاوتی است که از تفاوت آسمان و زمین بیش‌تر و بزرگ‌تر است و از آسمان‌ها برتر و بالاتر است و روشنایی آن از روشنایی خورشید بیش‌تر است و دلایل آفاقی و انفسی بر آن دلالت می‌نماید و خردمندان به آن اقرار و باور می‌دارند. پس چگونه حقی با باطل که جادو است مقایسه می‌شود، جادویی که فقط از انسانی ستمگر و گمراه و زشت و بدکار سر می‌زند؟! پس جادو مناسب چنین فرد ناشایسته‌ای می‌باشد و آیا چنین اتهامی که به حقّ می‌زنند چیزی جز فریبکاری و گول زدن می‌باشد؟

﴿أَمۡ یَقُولُونَ ٱفۡتَرَىٰهُآیا آنان می‌گویند: محمّد این قرآن را از پیش خود ساخته و از سوی خدا نیست؟ ﴿قُلۡ إِنِ ٱفۡتَرَیۡتُهُبه آنان بگو: اگر من قرآن را از پیش خود ساخته باشم خداوند بر مجازات من تواناست و به گفتگوی شما درباره آن آگاه است. پس چگونه خداوند مرا به سزای دروغی که بر او بسته‌ام آن‌گونه که شما ادعا می‌کنید مجازات نکرده است؟ ﴿فَلَا تَمۡلِکُونَ لِی مِنَ ٱللَّهِ شَیۡ‍ًٔااگر خداوند بخواهد زیانی به من برساند یا مرحمتی به من بکند شما نمی‌توانید در برابر او برای من کم‌ترین کاری بکنید. ﴿هُوَ أَعۡلَمُ بِمَا تُفِیضُونَ فِیهِۚ کَفَىٰ بِهِۦ شَهِیدَۢا بَیۡنِی وَبَیۡنَکُمۡ[الأحقاف: ۸]. «او به گفتگوی شما درباره‌ی قرآن آگاه‌تر است و همین بس که خداوند میان من و شما گواه باشد». پس اگر من به دروغ چیزی را به او نسبت می‌دادم قطعا مرا مورد مجازات قرار می‌داد و کیفری به من می‌رساند که همه آن را نظاره می‌کردند. چون اگر دروغ می‌گفتم این بزرگ‌ترین افترا بود. سپس آن‌ها را با وجود مخالفت و ستیزی که با حقّ داشتند به توبه فرا خواند و فرمود: ﴿وَهُوَ ٱلۡغَفُورُ ٱلرَّحِیمُبه‌سوی خدا باز گردید و از آن چه در آن هستید دست بکشید، آن‌گاه او همه‌ی گناهانتان را می‌آمرزد و شما را مورد مرحمت قرار می‌دهد و توفیق انجام خیر را به شما عنایت می‌کند و پاداش فراوانتان می‌دهد.

﴿قُلۡ مَا کُنتُ بِدۡعٗا مِّنَ ٱلرُّسُلِبگو من نخستین فرد از پیامبران نیستم که به نزد شما آمده ام تا از رسالت من شگفت زده باشید و دعوت مرا انکار کنید، بلکه پیش از من نیز پیامبرانی گذشته‌اند که دعوت من با دعوت آن‌ها مطابقت دارد. پس برای چه رسالت مرا انکار می‌کنید؟ ﴿وَمَآ أَدۡرِی مَا یُفۡعَلُ بِی وَلَا بِکُمۡو نمی‌دانم که با من و شما چگونه رفتار خواهد شد؟ یعنی من انسانی بیش نیستم و هیچ اختیاری ندارم و این خداوند متعال است که در من و شما تصّرف می‌نماید و بر من و شما حاکم است. ﴿إِنۡ أَتَّبِعُ إِلَّا مَا یُوحَىٰٓ إِلَیَّو جز از آن چه به من وحی می‌شود پیروی نمی‌کنم. و این‌گونه نیست که از پیش خودم چیزی آورده باشم. ﴿وَمَآ أَنَا۠ إِلَّا نَذِیرٞ مُّبِینٞو من جز بیم دهنده‌ای آشکار نیستم. پس اگر رسالت و پیامبری مرا قبول کنید در دنیا و آخرت سعادتمند خواهید بود، و اگر دعوت مرا نپذیرید حساب شما با خداست و من شما را بیم داده‌ام و هرکس که بیم داده شده باشد عذری ندارد.

﴿قُلۡ أَرَءَیۡتُمۡ إِن کَانَ مِنۡ عِندِ ٱللَّهِ وَکَفَرۡتُم بِهِۦ وَشَهِدَ شَاهِدٞ مِّنۢ بَنِیٓ إِسۡرَٰٓءِیلَ عَلَىٰ مِثۡلِهِۦ فَ‍َٔامَنَ وَٱسۡتَکۡبَرۡتُمۡبگو: به من خبر دهید اگر این قرآن از سوی خدا باشد و توفیق یافتگانِ اهل کتاب- آن‌هایی که از حقّ برخوردارند و به وسیله آن می‌دانند که این حق است- بر صحّت و درستی آن گواهی دهند و ایمان بیاورند و هدایت شوند، سپس اخبار پیامبران و پیروان با شرافت آنان مطابق یکدیگر باشد. و شما ای جاهلان احمق! خویشتن را بزرگ‌تر از این بدانید که از قرآن پیروی کنید، و تکبّر بورزید، آیا این بزرگ‌ترین ستمگری و کفری آشکار نیست؟ ﴿إِنَّ ٱللَّهَ لَا یَهۡدِی ٱلۡقَوۡمَ ٱلظَّٰلِمِینَبی‌گمان خداوند گروه ستمکاران را هدایت نمی‌کند. و از جمله‌ی ستمگری این است که کسی از روی خود بزرگ بینی از پذیرفتن حقّ سرباز زند، آن هم بعد از آن که دستیابی به حقّ برایش ممکن باشد.

آیه‌ی ۱۲-۱۱:

﴿وَقَالَ ٱلَّذِینَ کَفَرُواْ لِلَّذِینَ ءَامَنُواْ لَوۡ کَانَ خَیۡرٗا مَّا سَبَقُونَآ إِلَیۡهِۚ وَإِذۡ لَمۡ یَهۡتَدُواْ بِهِۦ فَسَیَقُولُونَ هَٰذَآ إِفۡکٞ قَدِیمٞ١١[الأحقاف: ۱۱]. «و کافران دربارۀ مؤمنان گفتند: اگر چیز خوبی بود (در گرویدن) به آن از ما پیشی نمی‌گرفتید و چون به وسیله‌ی آن راهیاب نشده‌اند می‌گویند این دروغی دیرین است».

﴿وَمِن قَبۡلِهِۦ کِتَٰبُ مُوسَىٰٓ إِمَامٗا وَرَحۡمَةٗۚ وَهَٰذَا کِتَٰبٞ مُّصَدِّقٞ لِّسَانًا عَرَبِیّٗا لِّیُنذِرَ ٱلَّذِینَ ظَلَمُواْ وَبُشۡرَىٰ لِلۡمُحۡسِنِینَ١٢[الأحقاف: ۱۲]. «و پیش از آن (قرآن) کتاب موسی پیشوا و رحمت بود، و این کتابی است تصیده کننده (آن) که به زبان عربی (نازل شده) است تا ستمگران را بیم دهد، و برای نوید دادن به نیکوکاران است».

کسانی‌که از حقّ دوری گرداندند و با آن مخالف بودند و دعوت پیامبر را نپذیرفتند، گفتند: ﴿لَوۡ کَانَ خَیۡرٗا مَّا سَبَقُونَآ إِلَیۡهِاگر قرآن و دینِ اسلام چیز خوبی بود مومنان در رسیدن و گرویدن به آن از ما پیشی نمی‌گرفتند و ما از اولین کسانی بودیم که به پذیرفتن آن مبادرت می‌ورزیدیم و در رسیدن به آن از دیگران پیشی می‌گرفتیم. و این فریب و آراستن دروغ است. چه دلیلی هست که بیانگر آن باشد تکذیب کنندگان در پذیرفتن حقّ از مومنان پیشی گیرند؟ آیا تکذیب کنندگان پاکیزه‌ترند؟ یا عقل‌هایشان از عقل‌های مومنان کامل‌تر است؟ یا هدایت به دست آن‌هاست؟ در حقیقت سخنی که می‌گویند برای آن است تا خود را دلجویی دهند. مانند کسی که توانایی دست یافتن به چیزی را نداشته باشد سپس به مذمت آن بپردازد. بنابراین فرمود: ﴿وَإِذۡ لَمۡ یَهۡتَدُواْ بِهِۦ فَسَیَقُولُونَ هَٰذَآ إِفۡکٞ قَدِیمٞو چون خودشان به وسیله‌ی قرآن راهیاب نشده‌اند می‌گویند: این دروغی دیرین است. یعنی انگیزه و سببی که آن‌ها را وادار کرد تا چنان سخنانی بگویند این است که آن‌ها وقتی به وسیله‌ی قرآن هدایت نشدند و بزرگ‌ترین بخشش و عطا را از دست دادند آن را مورد عیب‌جویی قرار داده و دست دادند آن‌را مورد عیب‌جویی قرار داده و به آن طعنه زدند که این دروغ است، درحالیکه قرآن حقّ است و شکی در آن نیست و تردیدی در حقّانیت آن وجود ندارد.

﴿وَمِن قَبۡلِهِو این قرآن با کتاب‌های آسمانی پیش از خود به خصوص با کامل ترین و برترینشان بعد از قرآن که تورات است مطابق و موافق می‌باشد، ﴿کِتَٰبُ مُوسَىٰٓ إِمَامٗا وَرَحۡمَةٗکه کتاب موسی است و بنی‌اسرائیل به آن اقتدا می‌کردند و به وسیله آن راهیاب می‌شدند و خیر دنیا وآخرت را بدست می‌آوردند. ﴿وَهَٰذَا کِتَٰبٞ مُّصَدِّقٞو این قرآن کتابی است که کتاب‌های گذشته را تصدیق می‌نماید و به راست بودن آن‌ها گواهی می‌دهد و از آن جا که با آن‌ها مطابق و موافق است آن‌ها را تصدیق می‌نماید. ﴿لِّسَانًا عَرَبِیّٗاو خداوند این قرآن را به زبان عربی نازل نموده است تا استفاده از آن و یادآوری آن آسان باشد. ﴿لِّیُنذِرَ ٱلَّذِینَ ظَلَمُواْ وَبُشۡرَىٰ لِلۡمُحۡسِنِینَتا کسانی را که با کفر و فسق و گناه بر خودشان ستم کرده‌اند بترساند از این که اگر به ستمگری ِ خود ادامه دهند، عذاب ویرانگر به سراغشان خواهد آمد. و این کتاب برای نوید دادن به کسانی است که عبادت خداوند را به نیکویی انجام می‌دهند و با مردم به نیکویی رفتار می‌کنند و آن‌ها را به پاداش فراوان دردنیا و آخرت مژده می‌دهد. و این کتاب اعمالی را که از آن برحذر می‌دارد بیان می‌کند و نیز آنچه را که به آن مژده می‌دهد ذکر می‌نماید.

آیه‌ی ۱۴-۱۳:

﴿إِنَّ ٱلَّذِینَ قَالُواْ رَبُّنَا ٱللَّهُ ثُمَّ ٱسۡتَقَٰمُواْ فَلَا خَوۡفٌ عَلَیۡهِمۡ وَلَا هُمۡ یَحۡزَنُونَ١٣[الأحقاف: ۱۳]. «بی‌گمان آنان که گفتند: خداوند پروردگار ماست، آنگاه پایداری ورزیدند، نه ترسی بر آنان است و نه غمگین می‌گردند».

﴿أُوْلَٰٓئِکَ أَصۡحَٰبُ ٱلۡجَنَّةِ خَٰلِدِینَ فِیهَا جَزَآءَۢ بِمَا کَانُواْ یَعۡمَلُونَ١٤[الأحقاف: ۱۴]. «اینان یاران بهشتند که در آن جاودانه‌اند، به (پاداش) آنچه می‌کردند».

کسانی‌که به ربوّبیت پروردگارشان اقرار کردند و به یگانگی او گواهی دادند و به طاعت و فرمانبرداری از او پایبند شدند و بر آن مواظبت کردند، و در تمام دوران زندگی‌شان ﴿ٱسۡتَقَٰمُواْپایداری ورزیدند، ﴿فَلَا خَوۡفٌ عَلَیۡهِمۡآنان از هر شرّی که پیش روی دارند ترسی ندارند، ﴿وَلَا هُمۡ یَحۡزَنُونَو بر آنچه پشت سر گذاشته‌اند غمگین نمی‌شوند.

﴿أُوْلَٰٓئِکَ أَصۡحَٰبُ ٱلۡجَنَّةِ خَٰلِدِینَ فِیهَا جَزَآءَۢ بِمَا کَانُواْ یَعۡمَلُونَ١٤این‌ها به پاداش کارهایی که می‌کردند از قبیل ایمان آوردن به خدا که مقتضی انجام کارهای شایسته‌ای است که ایشان بر انجام آن پایدار بوده‌اند در بهشت می‌مانند و به‌جای آن چیزی دیگر را نمی‌طلبند.

آیه‌ی ۱۶-۱۵:

﴿وَوَصَّیۡنَا ٱلۡإِنسَٰنَ بِوَٰلِدَیۡهِ إِحۡسَٰنًاۖ حَمَلَتۡهُ أُمُّهُۥ کُرۡهٗا وَوَضَعَتۡهُ کُرۡهٗاۖ وَحَمۡلُهُۥ وَفِصَٰلُهُۥ ثَلَٰثُونَ شَهۡرًاۚ حَتَّىٰٓ إِذَا بَلَغَ أَشُدَّهُۥ وَبَلَغَ أَرۡبَعِینَ سَنَةٗ قَالَ رَبِّ أَوۡزِعۡنِیٓ أَنۡ أَشۡکُرَ نِعۡمَتَکَ ٱلَّتِیٓ أَنۡعَمۡتَ عَلَیَّ وَعَلَىٰ وَٰلِدَیَّ وَأَنۡ أَعۡمَلَ صَٰلِحٗا تَرۡضَىٰهُ وَأَصۡلِحۡ لِی فِی ذُرِّیَّتِیٓۖ إِنِّی تُبۡتُ إِلَیۡکَ وَإِنِّی مِنَ ٱلۡمُسۡلِمِینَ١٥[الأحقاف: ۱۵]. «و به انسان دربارۀ پدر و مادرش به نیکوکاری سفارش کرده‌ایم، مادرش با دشواری به او آبستن شده و به دشواری او را زاده‌است، و دوران بارداری و از شیر باز گرفتن او سی ماه طول می‌کشد تا هنگامیکه به کمال توانمندی‌اش رسیده و به چهل سالگی می‌رسد، می‌گوید: پروردگارا! به من توفیق ده تا نعمت را که بر من و بر پدر و مادرم ارزانی داشته‌ای سپاس گزارم و کار شایسته‌ای کنم که از آن خشنودی شوی و فرزندانم را نیز برای من شایسته بدار. من به تو روی آورده‌ام و از زمرۀ مسلمانانم».

﴿أُوْلَٰٓئِکَ ٱلَّذِینَ نَتَقَبَّلُ عَنۡهُمۡ أَحۡسَنَ مَا عَمِلُواْ وَنَتَجَاوَزُ عَن سَیِّ‍َٔاتِهِمۡ فِیٓ أَصۡحَٰبِ ٱلۡجَنَّةِۖ وَعۡدَ ٱلصِّدۡقِ ٱلَّذِی کَانُواْ یُوعَدُونَ١٦[الأحقاف: ۱۶]. «آنان کسانی‌اند که نیکوترین کار و کردارشان را از آنان می‌پذیریم و از بدی‌هایشان درمی‌گذریم، و در(میان) بهشتیان خواهند بود، این وعده‌ای راستینی است که به آنان داده می‌شود».

این ابراز لطف خداوند نسبت به بندگان و سپاس گزاری از پدران و مادران است که خداوند فرزندان را سفارش نموده تا به وسیله سخنان نرم و مهربانانه و با بذل مال و دیگر صورت‌های احسان، با پدر و مادرشان نیکوکاری کنند. سپس به بیان دلایلی پرداخته که موجب آن است که با آن‌ها نیکویی شود. پس سختی‌هایی را که مادر در دوران بارداری تحمّل می‌نماید و مشقّت شیردهی و پرورش دادن فرزند را بیان کرده است. و این چیزها که ذکر شد در مدّت یکی دو ساعت انجام نمی‌شوند، بلکه این کارها ﴿وَحَمۡلُهُۥ وَفِصَٰلُهُۥ ثَلَٰثُونَ شَهۡرًایعنی مدّت حمل و از شیر گرفتن فرزند مدّتی طولانی است و غالبا سی ماه طول می‌کشد، نُه ماه دوران حاملگی است و بقیه دوران شیردهی است. و از این آیه و نیز از گفته الهی که در جایی دیگر فرموده است: ﴿وَٱلۡوَٰلِدَٰتُ یُرۡضِعۡنَ أَوۡلَٰدَهُنَّ حَوۡلَیۡنِ کَامِلَیۡنِ[البقرة: ۲۳۳]. «مادران فرزندانشان را دو سال کامل شیر می‌دهند». چنین استنباط می‌شود که کم‌ترین مدّت حمل شش ماه است، چون اگر مدّت شیرخوارگی که ـ دو سال است ـ از سی ماه کم شود شش ماه برای دوران بارداری می‌ماند. که این حدّاقل آن است. ﴿حَتَّىٰٓ إِذَا بَلَغَ أَشُدَّهُۥ وَبَلَغَ أَرۡبَعِینَ سَنَةٗ قَالَ رَبِّ أَوۡزِعۡنِیٓ أَنۡ أَشۡکُرَ نِعۡمَتَکَ ٱلَّتِیٓ أَنۡعَمۡتَ عَلَیَّ وَعَلَىٰ وَٰلِدَیَّتا اینکه به نهایت توانمندی و کمال جوانی و رشد عقلانی می‌رسد و به چهل سالگی پا می‌گذارند آنگاه می‌گوید: پروردگارا! به من توفیق بده تا نعمت‌های دینی و دنیوی را که بر من و بر پدر و مادرم ارزانی داشته‌ای سپاسگزارم. و شکر نعمت اینگونه است که نعمت در راه اطاعت و فرمانبرداری از ارزانی کننده آن صرف شود، و آدمی به ناتوانی خویش در به‌جای آوردن شکر نعمت اعتراف نماید و بکوشد که خداوند را به خاطر نعمت‌هایش بستاید. و نعمت بر پدران و مادران در حقیقت نعمت بر فرزندانشان است، چون حتما آن‌ها از آن نعمت و از اسباب و آثار آن بهره‌مند می‌شوند، به ویژه نعم دین که اگر پدر و مادر دارای علم و عمل صالح باشند این امر یکی از بزرگ‌ترین اسباب اصلاح فرزندانشان می‌باشد. ﴿وَأَنۡ أَعۡمَلَ صَٰلِحٗا تَرۡضَىٰهُو به من توفیق بده تا کار شایسته‌ای انجام دهم که از آن خشنود شوی، به این صورت که آن کار همه‌ی آنچه را که او را صالح گرداند در برداشته باشد، و از آن چه او را فاسد می‌گرداند سالم و در امان باشد. پس این عملی است که خداوند آن را می‌پسندد و می‌پذیرد و در برابر آن پاداش می‌دهد. ﴿وَأَصۡلِحۡ لِی فِی ذُرِّیَّتِیٓو فرزندانم را برای من شایسته بگردان. وقتی برای صالح شدن خودش دعا کرد، نیز برای فرزندانش دعا نمود تا خداوند حالات آن‌ها را خوب و شایسته بگرداند و بیان کرد که سودِ صلاح و شایستگی ِ فرزندان به پدر و مادرانشان بر می‌گردد. چون فرمود: ﴿وَأَصۡلِحۡ لِیو فرزندانم را برای من و به سود من صالح بگردان ﴿إِنِّی تُبۡتُ إِلَیۡکَبدون شک من از گناهان و معصیت‌ها توبه کرده و به طاعت و فرمانبرداری از تو بازگشته‌ام. ﴿وَإِنِّی مِنَ ٱلۡمُسۡلِمِینَو همانا من از زمره مسلمانانم.

﴿أُوْلَٰٓئِکَکسانی‌که صفت‌هایشان بیان گردید، ﴿ٱلَّذِینَ نَتَقَبَّلُ عَنۡهُمۡ أَحۡسَنَ مَا عَمِلُواْنیکوترین کارهایشان را که عبادات و طاعات هستند از آنان می‌پذیریم چون غیر از طاعات و عبادات کارهای دیگری هم انجام می‌دهند. ﴿وَنَتَجَاوَزُ عَن سَیِّ‍َٔاتِهِمۡ فِیٓ أَصۡحَٰبِ ٱلۡجَنَّةِو همچون سایر بهشتی‌ها از بدی‌ها و گناهانشان در می‌گذریم. پس آن‌ها به آنچه خوب و دوست داشتنی است دست می‌یازند، و آنچه بد و ناپسند است از آن‌ها دور می‌گردد. ﴿وَعۡدَ ٱلصِّدۡقِ ٱلَّذِی کَانُواْ یُوعَدُونَوعده‌ای که ما به آن‌ها داده‌ایم وعده راستگوترین گویندگان است و وعده خدایی است که خلاف وعده نمی‌کند.

آیه‌ی ۱۹-۱۷:

﴿وَٱلَّذِی قَالَ لِوَٰلِدَیۡهِ أُفّٖ لَّکُمَآ أَتَعِدَانِنِیٓ أَنۡ أُخۡرَجَ وَقَدۡ خَلَتِ ٱلۡقُرُونُ مِن قَبۡلِی وَهُمَا یَسۡتَغِیثَانِ ٱللَّهَ وَیۡلَکَ ءَامِنۡ إِنَّ وَعۡدَ ٱللَّهِ حَقّٞ فَیَقُولُ مَا هَٰذَآ إِلَّآ أَسَٰطِیرُ ٱلۡأَوَّلِینَ١٧[الأحقاف: ۱۷]. «و کسیکه به پدر و مادرش گفت: وای بر شما! آیا به من وعده می‌دهید که من (از گور) بیرون آورده خواهم شد، حال آنکه پیش از من اقوام و ملّت‌هایی از جهان رفته‌اند (و زنده نشده‌اند) و آن‌دو (=پدر و مادر) خدا را به فریاد می‌خوانند (و می‌گویند:) وای بر تو! ایمان بیاور، بی‌گمان وعدۀ خداوند حقّ است. او می‌گوید: این جز افسانه‌های پیشینیان نیست».

﴿أُوْلَٰٓئِکَ ٱلَّذِینَ حَقَّ عَلَیۡهِمُ ٱلۡقَوۡلُ فِیٓ أُمَمٖ قَدۡ خَلَتۡ مِن قَبۡلِهِم مِّنَ ٱلۡجِنِّ وَٱلۡإِنسِۖ إِنَّهُمۡ کَانُواْ خَٰسِرِینَ١٨[الأحقاف: ۱۸]. «اینانند که وعدۀ عذاب علیه آنان همراه با امّت‌هایی از جن و انس که پیش از آنان گذشته‌اند محقّق شده است. بی‌گمان آنان زیان‌کار بودند».

﴿وَلِکُلّٖ دَرَجَٰتٞ مِّمَّا عَمِلُواْۖ وَلِیُوَفِّیَهُمۡ أَعۡمَٰلَهُمۡ وَهُمۡ لَا یُظۡلَمُونَ١٩[الأحقاف: ۱۹]. «و برای همه طبق اعمالی که انجام داده‌اند درجاتی وجود دارد تا بدین‌وسیله خداوند جزا و سزای اعمالشان را به تمام و کمال به آنان بدهد و آنان ستمی نبینند».

وقتی خداوند حالت فرزند صالح و نیکوکاری را بیان کرد که با پدر و مادرش نیکی می‌کند، نیز حالت فرزند نافرمان را که بدترین حالت است بازگو نمود و فرمود: ﴿وَٱلَّذِی قَالَ لِوَٰلِدَیۡهِو کسی که پدر و مادرش او را به ایمان آوردن به خدا و روز قیامت فرا خواندند و او را از روز جزا ترساندند امّا او به پدر و مادرش گفت: ﴿أُفّٖ لَّکُمَآوای بر شما و برآن چه با خود آورده‌اید! این بزرگ‌ترین احسان و نیکی است که پدر و مادر برای فرزندانشان انجام می‌دهند و او را به‌سوی آنچه مایه‌ی سعادت همیشگی و رستگاری جاودانگی‌اش می‌باشد فرا می‌خوانند، امّا این فرزند در مقابل زشت‌ترین پاسخ را به آن‌ها داد و گفت: وای بر شما و بر آنچه که شما آورده‌اید. سپس خداوند بیان نمود که او قیامت را بعید دانست و آن را انکار کرد و گفت: ﴿أَتَعِدَانِنِیٓ أَنۡ أُخۡرَجَ وَقَدۡ خَلَتِ ٱلۡقُرُونُ مِن قَبۡلِیآیا شما به من وعده می‌دهید که در روز قیامت از گور و قبر بیرون آورده می‌شوم درحالیکه پیش از من ملّت‌ها و اقوامی گذاشته‌اند که زنده شدن پس از مرگ را دروغ انگاشته‌اند؟ و آن‌ها امام و پیشوایانی هستند که هر کافر و نادان و مخالفی از آن‌ها پیروی می‌نماید. ﴿وَهُمَا یَسۡتَغِیثَانِ ٱللَّهَدرحالیکه پدر و مادرش خدا را به فریاد خوانده و به او می‌گفتند: ﴿وَیۡلَکَ ءَامِنۡوای بر تو! ایمان بیاور. یعنی تمام کوشش خود را مبذول می‌داشتند و برای هدایت او به شدت تلاش می‌کردند و از بس که به هدایت شدن او علاقمند بودند از خداوند برای وی کمک می‌خواستند.

همان‌طور که برای فردی که در دریا غرق شده کمک خواسته می‌شود که خدایا او را نجات بده. و درحالیکه بغض گلویشان را گرفته بود، از خداوند هدایت او را می‌خواستند و فرزندشان را نکوهش می‌کردند و به خاطر گمراهی ِ او دردمند و ناراحت شده و حق را برای او بیان داشتند و گفتند: ﴿إِنَّ وَعۡدَ ٱللَّهِ حَقّٞبی‌گمان وعده خداوند حق است. سپس دلایلی بر این امر ارائه دادند، امّا به فرزندشان چیزی جز سرکشی و نفرت و سرباز ردن از حق از روی تکبّر، وعیب‌جویی از آن نیفزود ﴿فَیَقُولُ مَا هَٰذَآ إِلَّآ أَسَٰطِیرُپس فرزند می‌گوید: این‌ها چیزی جز افسانه‌های پیشینیان نیست. یعنی از کتاب‌های گذشتگان نقل شده است و از جانب خدا نیست و خداوند آن‌را به پیامبرش وحی نکرده است. و هرکس می‌داند که محمّدصخواندن و نوشتن بلد نبوده و از هیچ‌کسی یاد نگرفته است. پس، از کجا آن را یاد گرفت؟ و کجا مردم می‌توانند همانند چنین قرآنی را بیاورند گرچه پیشنیان و یاور یکدیگر باشند؟

﴿أُوْلَٰٓئِکَ ٱلَّذِینَ حَقَّ عَلَیۡهِمُ ٱلۡقَوۡلُ فِیٓ أُمَمٖ قَدۡ خَلَتۡ مِن قَبۡلِهِم مِّنَ ٱلۡجِنِّ وَٱلۡإِنسِاینان کسانیند که دارای چنان حالتی زشت هستند که همسو با امتّ‌هایی از جن و انس که پیش از آنان کفر ورزیده‌اند و تکذیب کرده‌اند، فرمان عذاب بر آنان محقّق شده است. پس این‌ها در زمره آنان خواهند بود و در عذاب آن‌ها غرق خواهند شد. ﴿إِنَّهُمۡ کَانُواْ خَٰسِرِینَبی‌گمان آنان زیان کار بودند. و «خسران» یعنی این که انسان سرمایه‌اش را از دست بدهد، پس هرگاه آدمی سرمایه‌ی خود را از دست بدهد سود و نفع را به طریق اولی از دست داده‌است. و این‌ها ایمان را از دست داده‌اند و به هیچ چیزی از نعمت‌ها دست نیافته‌اند و از عذاب آتش دوزخ در امان نمی‌مانند.

﴿وَلِکُلّٖو برای هریک از اهل خیر و اهل شر، ﴿دَرَجَٰتٞ مِّمَّا عَمِلُواْطبق جایگاهی که در خیر و شر دارند درجاتی است، و جایگاهشان در قیامت به اندازه‌ی اعمالشان است. بنابراین فرمود: ﴿وَلِیُوَفِّیَهُمۡ أَعۡمَٰلَهُمۡو تا بدین‌ وسیله خداوند سزا و جزای اعمالشان را به تمام و کمال به آنان بدهد و آنان ستمی نمی‌بینند، به این صورت که به بدی‌هایشان نمی‌افزاید و از نیکی‌هایشان کم نمی‌کند.

آیه‌ی ۲۰:

﴿وَیَوۡمَ یُعۡرَضُ ٱلَّذِینَ کَفَرُواْ عَلَى ٱلنَّارِ أَذۡهَبۡتُمۡ طَیِّبَٰتِکُمۡ فِی حَیَاتِکُمُ ٱلدُّنۡیَا وَٱسۡتَمۡتَعۡتُم بِهَا فَٱلۡیَوۡمَ تُجۡزَوۡنَ عَذَابَ ٱلۡهُونِ بِمَا کُنتُمۡ تَسۡتَکۡبِرُونَ فِی ٱلۡأَرۡضِ بِغَیۡرِ ٱلۡحَقِّ وَبِمَا کُنتُمۡ تَفۡسُقُونَ٢٠[الأحقاف: ۲۰]. «و روزی‌که کافران بر آتش عرضه می‌شوند (در این وقت به آنان گفته می‌شود:) شما لذّت‌ها و خوشی‌های خود را در زندگانی دنیای خویش از بین بردید و از آن بهره‌مند شدید، امروز شما به سبب تکبّری که به ناحق در زمین می‌کردید و به (سزای) آنکه نافرمانی می‌نمودید به عذاب خوارکننده و ذلّت‌باری کیفر می‌یابید».

خداوند حالت کافران را به هنگامی که به آتش دوزخ نزدیک می‌گردند و بر آن عرضه می‌شوند و مورد سرزنش و سرکوب قرار می‌گیرند، بیان می‌دارد. پس به آن‌ها گفته می‌شود: ﴿أَذۡهَبۡتُمۡ طَیِّبَٰتِکُمۡ فِی حَیَاتِکُمُ ٱلدُّنۡیَاشما لذّت‌ها و خوشی‌های خود را در زندگانی دنیای خویش از بین بردید و بهره‌مند شدید و به دنیا دل بستید و فریب لذت‌های آن‌را خوردید و خوشی‌هایتان شما را از تلاش کردن برای آخرت غافل گردانید.

﴿وَٱسۡتَمۡتَعۡتُم بِهَاو از خوشی‌ها ونعمت‌ها بهره‌مند شدید و از آن استفاده کردید، همان‌گونه که حیوانات و چهارپایان از آن بهره می‌برند. پس نصیب و بهره‌ی شما به جای آخرت همان بود. ﴿فَٱلۡیَوۡمَ تُجۡزَوۡنَ عَذَابَ ٱلۡهُونِ بِمَا کُنتُمۡ تَسۡتَکۡبِرُونَ فِی ٱلۡأَرۡضِ بِغَیۡرِ ٱلۡحَقِّ وَبِمَا کُنتُمۡ تَفۡسُقُونَبنابراین، امروز به سزای آن که در زمین به ناحق تکبّر ورزیدید، و راه ضلالی که بر آن بودید به خدا و فرمان او نسبت می‌دادید ـ درحالیکه دروغ می‌گفتید ـ نیز به سزای آن که نافرمانی می‌کردید به عذاب سختی که شما را خوار و رسوا می‌گرداند جزا داده می‌شوید. پس آن‌ها هم سخن باطل گفتند و هم کار باطل را انجام دادند، و هم بر خدا دروغ بستند و حق را مورد عیب‌جویی قرار دادند، و با خود بزرگ‌بینی آن را نپذیرفتند. بنابراین، به سخت‌ترین عذاب کیفر داده می‌شوند.

آیه‌ی ۲۶-۲۱:

﴿وَٱذۡکُرۡ أَخَا عَادٍ إِذۡ أَنذَرَ قَوۡمَهُۥ بِٱلۡأَحۡقَافِ وَقَدۡ خَلَتِ ٱلنُّذُرُ مِنۢ بَیۡنِ یَدَیۡهِ وَمِنۡ خَلۡفِهِۦٓ أَلَّا تَعۡبُدُوٓاْ إِلَّا ٱللَّهَ إِنِّیٓ أَخَافُ عَلَیۡکُمۡ عَذَابَ یَوۡمٍ عَظِیمٖ٢١[الأحقاف: ۲۱]. «و (هود) برادر (قوم) عاد را یاد کن آنگاه که در سرزمین ریگستان احقاف قوم خود را (از عذاب خدا) بیم داد، و به‌راستی پیش از او و بعد از او نیز بیم‌دهندگانی گذشته بودند (با این پیام) که خدا را نپرستید. بی‌گمان من از عذاب روزی بزرگ بر شما بیمناکم».

﴿قَالُوٓاْ أَجِئۡتَنَا لِتَأۡفِکَنَا عَنۡ ءَالِهَتِنَا فَأۡتِنَا بِمَا تَعِدُنَآ إِن کُنتَ مِنَ ٱلصَّٰدِقِینَ٢٢[الأحقاف: ۲۲]. «گفتند: آیا آمده‌ای تا ما را با دروغهایت از معبودهایمان برگردانی؟ اگر از راستگویانی آنچه را که به ما وعده می‌دهی برایمان بیاور».

﴿قَالَ إِنَّمَا ٱلۡعِلۡمُ عِندَ ٱللَّهِ وَأُبَلِّغُکُم مَّآ أُرۡسِلۡتُ بِهِۦ وَلَٰکِنِّیٓ أَرَىٰکُمۡ قَوۡمٗا تَجۡهَلُونَ٢٣[الأحقاف: ۲۳]. «گفت: علم (زمان تحقّق عذاب) تنها در نزد خداوند است، من چیزی را به شما ابلاغ می‌کنم که با آن فرستاده شده‌ام ولی شما را قومی می‌بینم که نادانی می‌کنید».

﴿فَلَمَّا رَأَوۡهُ عَارِضٗا مُّسۡتَقۡبِلَ أَوۡدِیَتِهِمۡ قَالُواْ هَٰذَا عَارِضٞ مُّمۡطِرُنَاۚ بَلۡ هُوَ مَا ٱسۡتَعۡجَلۡتُم بِهِۦۖ رِیحٞ فِیهَا عَذَابٌ أَلِیمٞ٢٤[الأحقاف: ۲۴]. «پس چون آن (عذاب) را مانند ابری دیدند که رو به‌سوی (سزمین) و درّه‌شان داشت، گفتند: این ابری است که برای ما خواهد بارید، (نه)، بلکه آن چیزی است که آن‌را به شتاب می‌خواستید، بادی است که عذابی دردناک درخود دارد».

﴿تُدَمِّرُ کُلَّ شَیۡءِۢ بِأَمۡرِ رَبِّهَا فَأَصۡبَحُواْ لَا یُرَىٰٓ إِلَّا مَسَٰکِنُهُمۡۚ کَذَٰلِکَ نَجۡزِی ٱلۡقَوۡمَ ٱلۡمُجۡرِمِینَ٢٥[الأحقاف: ۲۵]. «همه چیز را به فرمان پروردگارش نابود می‌کند. پس چنان شدند که جز خانه‌هایشان چیزی دیده نمی‌شد، بدینسان گناه‌کاران را سزا می‌دهیم».

﴿وَلَقَدۡ مَکَّنَّٰهُمۡ فِیمَآ إِن مَّکَّنَّٰکُمۡ فِیهِ وَجَعَلۡنَا لَهُمۡ سَمۡعٗا وَأَبۡصَٰرٗا وَأَفۡ‍ِٔدَةٗ فَمَآ أَغۡنَىٰ عَنۡهُمۡ سَمۡعُهُمۡ وَلَآ أَبۡصَٰرُهُمۡ وَلَآ أَفۡ‍ِٔدَتُهُم مِّن شَیۡءٍ إِذۡ کَانُواْ یَجۡحَدُونَ بِ‍َٔایَٰتِ ٱللَّهِ وَحَاقَ بِهِم مَّا کَانُواْ بِهِۦ یَسۡتَهۡزِءُونَ٢٦[الأحقاف: ۲۶].«و به‌راستی آنان‌را در چیزهایی تمکّن داده بودیم همانطور که شما را در آن تمکّن داده‌ایم و برای آن گوش و چشمان و دل‌ها قرار داده بودیم امّا گوش‌ها و چشم‌ها و دل‌هایشان سودی بدانان نبخشید، چراکه آیات خدا را تکذیب می‌کردند و آنچه که آن‌را به ریشخند می‌گرفتند آنان‌را فرو گرفت».

﴿وَٱذۡکُرۡ أَخَا عَادٍو به نیکویی بستای برادر قوم عاد را که هود÷بود. او از پیامبران بزرگواری بود که خداوند آن‌ها را به سبب دعوت کردن به دین خدا و راهنمایی کردن مردم برتری و فضیلت داده‌است. ﴿إِذۡ أَنذَرَ قَوۡمَهُۥ بِٱلۡأَحۡقَافِبدانگاه که قومش عاد را در سرزمین احقاف بیم داد. و آن ریگستان‌هایی بود در سرزمین یمن. ﴿وَقَدۡ خَلَتِ ٱلنُّذُرُ مِنۢ بَیۡنِ یَدَیۡهِ وَمِنۡ خَلۡفِهِو همانا پیش از او و بعد از او هم بیم دهندگانی آمده بودند. پس او نوبر و نخستینِ پیامبران نبود. و نیز با پیامبران گذشته مخالف نبود. او به آن‌ها گفت: ﴿أَلَّا تَعۡبُدُوٓاْ إِلَّا ٱللَّهَ إِنِّیٓ أَخَافُ عَلَیۡکُمۡ عَذَابَ یَوۡمٍ عَظِیمٖجز خدا را نپرستید، بی‌گمان من بر شما از عذاب روزی بزرگ هراسناکم. پس هود آن‌ها را به عبادت و پرستش خداوند فرمان داد، که هر گفتار درست و کردار پسندیده‌ای را شامل می‌شود. و آن‌ها را از شرک ورزیدن و قرار دادن همتایانی برای خدا نهی کرد، و آن‌ها را ترساند که اگر از او اطاعت نکنند به عذاب سختی گرفتار خواهند شد. امّا این دعوت درباره‌ی آن‌ها کارساز و مفید واقع نشد.

﴿قَالُوٓاْ أَجِئۡتَنَا لِتَأۡفِکَنَا عَنۡ ءَالِهَتِنَاآن‌ها گفتند: تو هدفی نداری و حقی را با خود نیاورده‌ای جز این که بر خدایانمان بر ما حسادت ورزیده ای، پس می‌خواهی ما را از آن‌ها برگردانی. ﴿فَأۡتِنَا بِمَا تَعِدُنَآ إِن کُنتَ مِنَ ٱلصَّٰدِقِینَپس اگر از راستگویانی عذابی را که به ما وعده می‌دهی بر سر ما بیاور. و این نهایت جهالت و کینه‌توزی و عناد است.

﴿قَالَ إِنَّمَا ٱلۡعِلۡمُ عِندَ ٱللَّهِهود گفت: علم و آگاهی از زمان فرا رسیدن عذاب با خداست که زمام و کلید تمام کارها در دست اوست و او عذاب را هر وقت که بخواهد بر سر شما می‌آورد. ﴿وَأُبَلِّغُکُم مَّآ أُرۡسِلۡتُ بِهِو من آنچه را که با آن فرستاده شده‌ام به شما ابلاغ می‌کنم. یعنی وظیفه‌ای جز رساندن آشکار ندارم ﴿وَلَٰکِنِّیٓ أَرَىٰکُمۡ قَوۡمٗا تَجۡهَلُونَولی شما را قومی می‌بینم که نادانی می‌کنید، بنابراین، چنین جسارت و جرأتی نموده‌اید. پس آنگاه خداوند عذاب بزرگ را بر آن‌ها فرستاد و آن بادی بود که آن‌ها را هلاک و نابود ساخت.

بنابراین فرمود: ﴿فَلَمَّا رَأَوۡهُ عَارِضٗا مُّسۡتَقۡبِلَ أَوۡدِیَتِهِمۡوقتی عذاب را دیدند که همانند ابری بود که در آسمان گسترده می‌شد و رو به درّه‌هایشان را با آن آبیاری می‌کردند و از چاه‌ها و حوض‌هایی که آب در آن جمع می‌شد می‌نوشیدند، ﴿قَالُواْبا شادمانی گفتند: ﴿هَٰذَا عَارِضٞ مُّمۡطِرُنَااین ابری است که بر ما خواهد بارید. خداوند متعال فرمود: ﴿بَلۡ هُوَ مَا ٱسۡتَعۡجَلۡتُم بِهِنه، بلکه آن چیزی است که آن را به شتاب می‌خواستید. یعنی این همان چیزی است که بر خود جنایت کردید و گفتید: ﴿فَأۡتِنَا بِمَا تَعِدُنَآ إِن کُنتَ مِنَ ٱلصَّٰدِقِینَاگر از راستگویانی، عذابی را که به ما وعده می‌دهی بر سر ما بیاور ﴿رِیحٞ فِیهَا عَذَابٌ أَلِیمٞ٢٤ تُدَمِّرُ کُلَّ شَیۡءِۢتند بادی است که عذابی دردناک در خود دارد و بر هر آن چه که عبور نماید از شدت و نحوست خود به فرمان پروردگارش آن را نابود می‌کند و در هم می‌شکند. ﴿سَخَّرَهَا عَلَیۡهِمۡ سَبۡعَ لَیَالٖ وَثَمَٰنِیَةَ أَیَّامٍ حُسُومٗاۖ فَتَرَى ٱلۡقَوۡمَ فِیهَا صَرۡعَىٰ کَأَنَّهُمۡ أَعۡجَازُ نَخۡلٍ خَاوِیَةٖ٧[الحاقة: ۷]. «خداوند این باد را هفت شب و هفت روز بر آن‌ها مسلّط کرد آنگاه قوم عاد را می‌دیدی که بیهوش و بی‌جان بر زمین افتاده بودند انگار تنه‌های افتاده و واژگون شده درخت خرما هستند». ﴿فَأَصۡبَحُواْ لَا یُرَىٰٓ إِلَّا مَسَٰکِنُهُمۡو به گونه‌ای درآمدند که چیزی جز خانه‌هایشان دیده نمی‌شد، و چهارپایان و اموال و خودشان نابود شده بودند. ﴿کَذَٰلِکَ نَجۡزِی ٱلۡقَوۡمَ ٱلۡمُجۡرِمِینَبدینسان گناهکاران را به سبب گناه و ستمکاری‌شان سزا و کیفر می‌دهیم.

این در حالی بود که خداوند نعمت‌های بزرگی به آنها ارزانی کرده بود، امّا شکر آن را به جای نیاوردند و خداوند را یاد ننمودند. بنابراین فرمود: ﴿وَلَقَدۡ مَکَّنَّٰهُمۡ فِیمَآ إِن مَّکَّنَّٰکُمۡ فِیهِو همانا در زمین به آنان تمکّن و قدرت داده بودیم به گونه‌ای که از پاکی‌ها و خوشی‌های زمین استفاده می‌برند و از شهوت‌ها و دلخوشی‌های آن بهرهمند می‌شدند، و به آنان عمری داده بودیم که هرکس بخواهد در آن مدّت یادآور شود، یادآور می‌شود و پند می‌پذیرد. یعنی ما به قوم عاد امکاناتی دادیم همان‌طور که به شما ای مخاطبان امکانات و ثروت و قدرتی داده‌ایم. پس چنین گمان مبرید، بلکه دیگران از شما ثروت و قدرت بیش‌تری داشته امّا اموال و فرزندان و لشکریانشان در برابر عذاب خدا برایشان کاری نکرد وچیزی از عذاب را از آنان دور ساخت. ﴿وَجَعَلۡنَا لَهُمۡ سَمۡعٗا وَأَبۡصَٰرٗا وَأَفۡ‍ِٔدَةٗ«و برای آنان گوش و چشمان و دل‌هایی قرار دادیم». یعنی کوتاهی و نقصی در شنوایی و بینایی و اذهانشان نبود که گفته شود: آن‌ها چون نمی‌دانستند و نمی‌توانستند به حق آگاهی یابند حق را ترک کردند، و نیز خللی در عقل‌هایشان نبود، ولی باید دانست که توفیق به دست خداوند است. ﴿فَمَآ أَغۡنَىٰ عَنۡهُمۡ سَمۡعُهُمۡ وَلَآ أَبۡصَٰرُهُمۡ وَلَآ أَفۡ‍ِٔدَتُهُم مِّن شَیۡءٍپس گوش و چشمان و دل‌هایشان چیزی از عذاب خدا را از آن‌ها دور نساخت. ﴿إِذۡ کَانُواْ یَجۡحَدُونَ بِ‍َٔایَٰتِ ٱللَّهِزیرا آیات خدا را که بر یگانگی او، و اینکه باید به تنهایی عبادت شود دلالت می‌نمایند انکار کردند. ﴿وَحَاقَ بِهِم مَّا کَانُواْ بِهِۦ یَسۡتَهۡزِءُونَو آنان پیامبرانی را که آن‌ها را از آن عذاب می‌ترساندند مورد تمسخر و استهزا قرار دادند. پس همان عذاب که وقوع آن را تکذیب می‌کردند آن‌ها را فرا گرفت.

آیه‌ی ۲۸-۲۷:

﴿وَلَقَدۡ أَهۡلَکۡنَا مَا حَوۡلَکُم مِّنَ ٱلۡقُرَىٰ وَصَرَّفۡنَا ٱلۡأٓیَٰتِ لَعَلَّهُمۡ یَرۡجِعُونَ٢٧[الأحقاف: ۲۷]. «و به راستی آبادی‌هایی که در پیرامونتان قرار دارند نابود کردیم و ما آیات خود را به صورت‌های گوناگون بیان داشتیم، باشد که برگردند».

﴿فَلَوۡلَا نَصَرَهُمُ ٱلَّذِینَ ٱتَّخَذُواْ مِن دُونِ ٱللَّهِ قُرۡبَانًا ءَالِهَةَۢۖ بَلۡ ضَلُّواْ عَنۡهُمۡۚ وَذَٰلِکَ إِفۡکُهُمۡ وَمَا کَانُواْ یَفۡتَرُونَ٢٨[الأحقاف: ۲۸]. «پس چرا کسانیکه (ایشان را) برای تقرّبِ به خدا معبود (خود) گرفتند یاریشان نکردند؟ بلکه از (دیدۀ) آنان ناپدید شدند و این دروغ و افترای ایشان بود».

خداوند مشرکین عرب و غیره را هشدار می‌دهد و بیان می‌نماید ملت‌های تکذیب کننده‌ای که در اطراف دیارشان می‌زیسته‌اند و بلکه بیش‌تر آن‌ها در «جزیرة العرب» بوده‌اند مانند عاد و ثمود و غیره نابود کرده است و بیان می‌دارد که خداوند آیات را به صورت‌های گوناگون برای آنان بیان داشته است، ﴿لَعَلَّهُمۡ یَرۡجِعُونَتا آن‌ها از کفر و تکذیب خود برگردند.

وقتی ایمان نیاوردند خداوند آن‌ها را مورد مواخذه‌ی شدید قرار داد و خدایانی که به جای الله به فریاد می‌خواندند هیچ چیزی از عذاب را از آن‌ها دور نکرد، بنابراین فرمود: ﴿فَلَوۡلَا نَصَرَهُمُ ٱلَّذِینَ ٱتَّخَذُواْ مِن دُونِ ٱللَّهِ قُرۡبَانًا ءَالِهَةَپس چرا کسانی که ایشان را برای تقرب به خدا معبود خود گرفتند یاریشان نکردند؟ یعنی معبودهایی که این‌ها با انواع عبادت‌ها به آنان نزدیکی می‌جستند و آن‌ها را پرستش می‌کردند به این امید که به آن‌ها فایده برسانند. ﴿بَلۡ ضَلُّواْ عَنۡهُمۡپس نه آنان را اجابت ک ردند و نه چیزی را از آنان دور نمودند. ﴿وَذَٰلِکَ إِفۡکُهُمۡ وَمَا کَانُواْ یَفۡتَرُونَو این دروغ و افترای ایشان بودکه خود را به آن امیدوار می‌کردند و گمان می‌بردند که حق است و کارهایشان به آنان فایده خواهد داد، امّا آنچه گمان می‌بردند ناپدید و باطل گشت.

آیه‌ی ۳۲-۲۹:

﴿وَإِذۡ صَرَفۡنَآ إِلَیۡکَ نَفَرٗا مِّنَ ٱلۡجِنِّ یَسۡتَمِعُونَ ٱلۡقُرۡءَانَ فَلَمَّا حَضَرُوهُ قَالُوٓاْ أَنصِتُواْۖ فَلَمَّا قُضِیَ وَلَّوۡاْ إِلَىٰ قَوۡمِهِم مُّنذِرِینَ٢٩[الأحقاف: ۲۹]. «و هنگامیکه گروهی از جنّیان را به‌سوی تو روانه کردیم تا قرآن را بشنوند پس وقتی که حاضر آمدند گفتند: خاموش باشید پس چون (تلاوت قرآن) به پایان آمد بیم‌کنان به‌سوی قومشان بازگشتند».

﴿قَالُواْ یَٰقَوۡمَنَآ إِنَّا سَمِعۡنَا کِتَٰبًا أُنزِلَ مِنۢ بَعۡدِ مُوسَىٰ مُصَدِّقٗا لِّمَا بَیۡنَ یَدَیۡهِ یَهۡدِیٓ إِلَى ٱلۡحَقِّ وَإِلَىٰ طَرِیقٖ مُّسۡتَقِیمٖ٣٠[الأحقاف: ۳۰]. «گفتند: ای قوم ما! ما (تلاوت) کتابی را شنیدیم که پس از موسی فرو فرستاده شده است و کتاب‌های پیش از خود را تصدیق می‌کند، (و) به حق و به راه راست رهنمون می‌کند».

﴿یَٰقَوۡمَنَآ أَجِیبُواْ دَاعِیَ ٱللَّهِ وَءَامِنُواْ بِهِۦ یَغۡفِرۡ لَکُم مِّن ذُنُوبِکُمۡ وَیُجِرۡکُم مِّنۡ عَذَابٍ أَلِیمٖ٣١[الأحقاف: ۳۱]. «ای قوم ما! سخنان دعوتگر الهی را بپذیرید و به او ایمان بیاورید تا گناهانتان را بیامرزد و شما را از عذاب دردناک در امان دارد».

﴿وَمَن لَّا یُجِبۡ دَاعِیَ ٱللَّهِ فَلَیۡسَ بِمُعۡجِزٖ فِی ٱلۡأَرۡضِ وَلَیۡسَ لَهُۥ مِن دُونِهِۦٓ أَوۡلِیَآءُۚ أُوْلَٰٓئِکَ فِی ضَلَٰلٖ مُّبِینٍ٣٢[الأحقاف: ۳۲]. «و کسیکه (دعوت) دعوتگر خدا را نپذیرد نمی‌تواند خدای را از دستیابی به خود در زمین ناتوان کند و برای او جز هیچ ولیّ و یاوری نیست، اینان در گمراهی آشکارند».

خداوند پیامبرش محمّدصرا به‌سوی همه‌ی انسان‌ها و جن‌ها فرستاد و می‌بایست دعوت و نبّوت و رسالت به همه‌ی آن‌ها رسانده شود. دعوت کردن و بیم دادن انسان‌ها برای پیامبرصممکن بود امّا جن‌ها را خداوند با قدرت خویش به‌سوی او فرستاد: ﴿نَفَرٗا مِّنَ ٱلۡجِنِّ یَسۡتَمِعُونَ ٱلۡقُرۡءَانَ فَلَمَّا حَضَرُوهُ قَالُوٓاْ أَنصِتُواْگروهی از جن‌ها را فرستاد تا قرآن را بشنوند. وقتی جن‌ها نزد پیامبر حضور یافتند به یکدیگر توصیه کردند و گفتند: خاموش باشید. ﴿فَلَمَّا قُضِیَ وَلَّوۡاْ إِلَىٰ قَوۡمِهِم مُّنذِرِینَوقتیکه تلاوت قرآن به پایان آمد و آن را فرا گرفتند و قرآن در آن‌ها اثر گذاشت به سوی قومشان بازگشتند تا آن‌ها را دعوت کنند. چون نسبت به قومشان مهربان و دلسوز بودند و برای آن که حجّت بر آن‌ها اقامه گردد، خداوند آن‌ها را برگماشت تا در گسترش دعوت پیامبر میان جن‌ها او را یاری دهند.

﴿قَالُواْ یَٰقَوۡمَنَآ إِنَّا سَمِعۡنَا کِتَٰبًا أُنزِلَ مِنۢ بَعۡدِ مُوسَىٰگفتند: ای قوم ما! ما تلاوت کتابی را شنیده‌ایم که بعد از موسی نازل شده است. چون کتاب موسی اصل و اساس انجیل و مرجع بنی‌اسراییل در احکام شرع بود. و انجیل تکمیل کننده تورات بود و برخی از احکام آن را تغییر داد. ﴿مُصَدِّقٗا لِّمَا بَیۡنَ یَدَیۡهِ یَهۡدِیٓ إِلَى ٱلۡحَقِّکتابی که ما شنیدیم به سوی حق راهنمایی می‌کند. و «حق» عبارت است از هر امر و هر خبری درست. ﴿وَإِلَىٰ طَرِیقٖ مُّسۡتَقِیمٖو به راه راست رهنمون می‌شود، راهی که انسان را به خدا و بهشت می‌رساند. و راه آن شناخت خدا و احکام دینی و احکام جزایی او می‌باشد.

وقتی آن‌ها را ستودند و جایگاه و منزلت آن‌را بیان داشتند قومشان را به ایمان آوردند به پیامبر فرا خواندند و گفتند: ﴿یَٰقَوۡمَنَآ أَجِیبُواْ دَاعِیَ ٱللَّهِای قوم ما! سخنان دعوتگر الهی را بپذیرید. یعن کسی را اجابت کنید که جز به‌سوی پروردگارش دعوت نمی‌کند و او شما را به هدفی از اهداف شخصی‌اش دعوت نمی‌کند و شما را به هواپرستی فرا نمی‌خواند، بلکه فقط شما را به‌سوی پروردگارتان دعوت می‌کند تا پروردگارتان به شما پاداش دهد و هر شر و امر ناخوشایندی را از شما دور نماید. بنابراین گفتند: ﴿وَءَامِنُواْ بِهِۦ یَغۡفِرۡ لَکُم مِّن ذُنُوبِکُمۡ وَیُجِرۡکُم مِّنۡ عَذَابٍ أَلِیمٖو به او ایمان بیاورید تا داوند گناهانتان را بیامرزد و شما را از عذاب دردناک در امان دارد.

و وقتی آن‌ها را از عذاب دردناک در پناه خویش محفوظ بدارد پس آنجا جز نعمت چیز دیگری وجود ندارد. این پاداش کسی است که دعوت دعوتگر الهی را بپذیرد.

﴿وَمَن لَّا یُجِبۡ دَاعِیَ ٱللَّهِ فَلَیۡسَ بِمُعۡجِزٖ فِی ٱلۡأَرۡضِو هرکس دعوت دعوتگر الهی را نپذیرد در زمین راه گریزی ندارد، چرا که خداوند بر هر چیزی تواناست و هیچ گزیزنده‌ای از دست او در نمی‌رود و هیچ کسی بر او چیره نمی‌شود. ﴿وَلَیۡسَ لَهُۥ مِن دُونِهِۦٓ أَوۡلِیَآءُۚ أُوْلَٰٓئِکَ فِی ضَلَٰلٖ مُّبِینٍو کسی که دعوتگر الهی را اجابت نکند در برابر خداوند دوستان و یاورانی ندارد، و اینان در گمراهی آشکارند، و چه گمراهی بالاتر از گمراهی کسی است که پیامبران او را فرا خوانده‌اند و هشدارها به وسیله آیات و نشانه‌های روشنگر و حجّت‌های متواتر به او رسیده باشد امّا همچنان روی بگرداند و استکبار ورزد؟!.

آیه‌ی ۳۳:

﴿أَوَ لَمۡ یَرَوۡاْ أَنَّ ٱللَّهَ ٱلَّذِی خَلَقَ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضَ وَلَمۡ یَعۡیَ بِخَلۡقِهِنَّ بِقَٰدِرٍ عَلَىٰٓ أَن یُحۡـِۧیَ ٱلۡمَوۡتَىٰۚ بَلَىٰٓۚ إِنَّهُۥ عَلَىٰ کُلِّ شَیۡءٖ قَدِیرٞ٣٣[الأحقاف: ۳۳]. «آیا نیندیشیده‌اند خدایی که آسمان‌ها و زمین را آفریده و در آفرینش آن‌ها خسته و درمانده نشده است تواناست بر آنکه مردگان را زنده کند؟! آری او بر هر کاری تواناست».

در اینجا خداوند بر زنده گرداندن مردم پس از مرگ به چیزی استدلال کرده است که از زنده کردن مردگان مهم‌تر است و آن این که خداوندی که آسمان‌ها و زمین را با وجود بزرگی و گستردگی و استواریشان آفریده است بدون این که کم دقتی کرده ودر آفرینش آن‌ها خسته و درمانده شده باشد، پس چگونه او از دوباره زنده کردنتان پس از مردنتان خسته و درمانده می‌شود درحالیکه او بر هر کاری تواناست؟!.

آیه‌ی ۳۵-۳۴:

﴿وَیَوۡمَ یُعۡرَضُ ٱلَّذِینَ کَفَرُواْ عَلَى ٱلنَّارِ أَلَیۡسَ هَٰذَا بِٱلۡحَقِّۖ قَالُواْ بَلَىٰ وَرَبِّنَاۚ قَالَ فَذُوقُواْ ٱلۡعَذَابَ بِمَا کُنتُمۡ تَکۡفُرُونَ٣٤[الأحقاف: ۳۴]. «و روزی که کافران بر دوزخ عرضه می‌شوند (و به آنان گفته می‌شود:) آیا این حق نیست؟ می‌گویند: بلی، سوگند به پروردگارمان. خداوند می‌فرماید: پس به سبب آنکه کفر می‌ورزیدید عذاب را بچشید».

﴿فَٱصۡبِرۡ کَمَا صَبَرَ أُوْلُواْ ٱلۡعَزۡمِ مِنَ ٱلرُّسُلِ وَلَا تَسۡتَعۡجِل لَّهُمۡۚ کَأَنَّهُمۡ یَوۡمَ یَرَوۡنَ مَا یُوعَدُونَ لَمۡ یَلۡبَثُوٓاْ إِلَّا سَاعَةٗ مِّن نَّهَارِۢۚ بَلَٰغٞۚ فَهَلۡ یُهۡلَکُ إِلَّا ٱلۡقَوۡمُ ٱلۡفَٰسِقُونَ٣٥[الأحقاف: ۳۵]. «پس شکیبایی کن چنانکه پیامبران اولوالعزم شکیبایی ورزیدند، و برای (عذاب) آنان شتاب مکن. روزی که ببینند آنچه را که وعده می‌یابند، گویی در دنیا جز مدّتی از یک روز نمانده‌اند، این (قرآن) ابلاغی است پس آیا (قومی) جز گروه فاسقان نابود می‌شوند»؟.

خداوند از حالت هولناک و زشت کافران بدانگاه که در کنار دوزخی گرد آورده می‌شوند که آن را دروغ می‌انگاشتند خبر می‌دهد و آن‌ها در آن جا مورد نکوهش قرار می‌گیرند و به آنان گفته می‌شود: ﴿أَلَیۡسَ هَٰذَا بِٱلۡحَقِّآیا این حقیقت ندارد؟ شما در آن حاضر شده‌اید و آشکارا آن‌را مشاهده می‌کنید. ﴿قَالُواْ بَلَىٰ وَرَبِّنَامی‌گویند: بلی، سوگند به پروردگارمان، پس آن‌ها به گناهشان اعتراف می‌کنند و دروغشان آشکار می‌گردد. ﴿قَالَ فَذُوقُواْ ٱلۡعَذَابَ بِمَا کُنتُمۡ تَکۡفُرُونَخداوند به آنان می‌فرماید: به سزای آن که کفر می‌ورزیدید عذاب را بچشید. یعنی عذابی که همیشگی و همراهتان است، همان‌طور که کفر ورزیدن صفت همیشگی ِ شما بود.

سپس خداوند به پیامبرش فرمان داد تا در برابر اذیت و آزار کسانی که او را دروغگو می‌انگارند و با او دشمنی می‌ورزند شکیبایی کند و همواره آن‌ها را به سوی خداوند دعوت نماید و به صبر و شکیبایی پیامبران اولوالعزم که سرداران انسان‌ها هستند و دارای همّت‌های بلند و عزم راسخ و شکیبایی بزرگ و یقین کامل بوده‌اند اقتدا نماید و از آن‌ها الگوبرداری کند، چون آن‌ها شایسته‌ترین الگو برای او هستند و باید راه آن‌ها را در پیش گیرد و در پرتو نشانه‌های روشنِ آنان راهیاب گردد. پیامبرصدستور پروردگارش را اطاعت کرد و چنان صبر و شکیبایی از خود نشان داد که هیچ پیامبری پیش از او آن بردباری را نداشته است و دشمنا همه یک پارچه در برابر او قرار گرفتند و با یک کمان او را نشانه گرفتند، و همه برای بازداشتن او از دعوت کردن به سوی خدا بپا خاستند و آن چه از مخالفت و دشمنی که توانستند با او انجام دادند. و ایشان صهمواره فرمان و دستور الهی را آشکارا بیان می‌کرد و بر جهاد با دشمنان خدا پایبند بود و در برابر اذیت و آزاری که به او می‌رسید شکیبا بود تا اینکه خداوند به او را بر سایر ادیان، و امّتش را بر دیگر امّت‌ها چیره گرداند. پس درود و سلام خدا بر او باد.

﴿وَلَا تَسۡتَعۡجِل لَّهُمۡو عذابی را که تکذیب کنندگان به شتاب آن را می‌خواهند به شتاب مخواه، چون آن‌ها از روی جهالت و حماقت در آمدن عذاب الهی عجله دارند. پس نباید جهالت آن‌ها تو را وادار نماید تا پیش خداوند برای نابودی فوری آن‌ها دعا کنی، زیرا عذابی که در پیش دارند خواهد آمد و هرآنچه که می‌آید نزدیک است. ﴿کَأَنَّهُمۡ یَوۡمَ یَرَوۡنَ مَا یُوعَدُونَ لَمۡ یَلۡبَثُوٓاْ إِلَّا سَاعَةٗ مِّن نَّهَارِوقتی آن‌ها عذابی را که به آن‌ها وعده داده می‌شوند دریابند، انگار در دنیا جز لحظه‌ای از روز نمانده‌اند. پس بهرهمند شدنِ اندک آن‌ها از دنیا درحالیکه به‌سوی عذاب هلاک کننده بر می‌گردند تو را غمگین نکند. ﴿بَلَٰغٞیعنی کالا و دلخوشی، و لّذت این دنیا بهره‌ای ناگوار و سرگرمی اندک است. و یا اینکه قرآن بزرگ که در آن برایتان روشنگری کامل ارائه داده‌ایم وسیله و توشه‌ای است که شما را به سرای آخرت می‌رساند و بهترین توشه و وسیله توشه ایست که انسان را به سرای بهشت و نعمت‌های پایدار برساند و او را از عذاب دردناک مصون و محفوظ دارد. پس این بهترین توشه‌ایست که مردم می‌اندوزند و بزرگ‌ترین نعمتی است که خداوند به آن‌ها ارزانی داشته است. ﴿فَهَلۡ یُهۡلَکُ إِلَّا ٱلۡقَوۡمُ ٱلۡفَٰسِقُونَپس آیا به وسیله‌ی کیفرهای خدا جز گروه فاسقان نابود می‌شوند؟ یعنی کسانی که خیری در آن‌ها نیست و از طاعت پروردگارشان خارج شده و حقی را که پیامبران برایشان آورده‌اند نپذیرفته‌اند. و خداوند آنها را هشدار و بیم داد امّا آنان بر کفر و تکذیب خود ادامه دادند. پس عذری نخواهند داشت. از خداوند می‌خواهیم که ما را از عذاب خود در امان دارد.

پایان تفسیر سوره‌ی احقاف

سورة الأحقاف

سورة الأحقاف - سورة 46 - عدد آیاتها 35

بسم الله الرحمن الرحیم

  1. حم

  2. تَنزِیلُ الْکِتَابِ مِنَ اللَّهِ الْعَزِیزِ الْحَکِیمِ

  3. مَا خَلَقْنَا السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ وَمَا بَیْنَهُمَا إِلاَّ بِالْحَقِّ وَأَجَلٍ مُّسَمًّى وَالَّذِینَ کَفَرُوا عَمَّا أُنذِرُوا مُعْرِضُونَ

  4. قُلْ أَرَأَیْتُم مَّا تَدْعُونَ مِن دُونِ اللَّهِ أَرُونِی مَاذَا خَلَقُوا مِنَ الأَرْضِ أَمْ لَهُمْ شِرْکٌ فِی السَّمَاوَاتِ ائْتُونِی بِکِتَابٍ مِّن قَبْلِ هَذَا أَوْ أَثَارَةٍ مِّنْ عِلْمٍ إِن کُنتُمْ صَادِقِینَ

  5. وَمَنْ أَضَلُّ مِمَّن یَدْعُو مِن دُونِ اللَّهِ مَن لّا یَسْتَجِیبُ لَهُ إِلَى یَوْمِ الْقِیَامَةِ وَهُمْ عَن دُعَائِهِمْ غَافِلُونَ

  6. وَإِذَا حُشِرَ النَّاسُ کَانُوا لَهُمْ أَعْدَاء وَکَانُوا بِعِبَادَتِهِمْ کَافِرِینَ

  7. وَإِذَا تُتْلَى عَلَیْهِمْ آیَاتُنَا بَیِّنَاتٍ قَالَ الَّذِینَ کَفَرُوا لِلْحَقِّ لَمَّا جَاءَهُمْ هَذَا سِحْرٌ مُّبِینٌ

  8. أَمْ یَقُولُونَ افْتَرَاهُ قُلْ إِنِ افْتَرَیْتُهُ فَلا تَمْلِکُونَ لِی مِنَ اللَّهِ شَیْئًا هُوَ أَعْلَمُ بِمَا تُفِیضُونَ فِیهِ کَفَى بِهِ شَهِیدًا بَیْنِی وَبَیْنَکُمْ وَهُوَ الْغَفُورُ الرَّحِیمُ

  9. قُلْ مَا کُنتُ بِدْعًا مِّنْ الرُّسُلِ وَمَا أَدْرِی مَا یُفْعَلُ بِی وَلا بِکُمْ إِنْ أَتَّبِعُ إِلاَّ مَا یُوحَى إِلَیَّ وَمَا أَنَا إِلاَّ نَذِیرٌ مُّبِینٌ

  10. قُلْ أَرَأَیْتُمْ إِن کَانَ مِنْ عِندِ اللَّهِ وَکَفَرْتُم بِهِ وَشَهِدَ شَاهِدٌ مِّن بَنِی إِسْرَائِیلَ عَلَى مِثْلِهِ فَآمَنَ وَاسْتَکْبَرْتُمْ إِنَّ اللَّهَ لا یَهْدِی الْقَوْمَ الظَّالِمِینَ

  11. وَقَالَ الَّذِینَ کَفَرُوا لِلَّذِینَ آمَنُوا لَوْ کَانَ خَیْرًا مَّا سَبَقُونَا إِلَیْهِ وَإِذْ لَمْ یَهْتَدُوا بِهِ فَسَیَقُولُونَ هَذَا إِفْکٌ قَدِیمٌ

  12. وَمِن قَبْلِهِ کِتَابُ مُوسَى إِمَامًا وَرَحْمَةً وَهَذَا کِتَابٌ مُّصَدِّقٌ لِّسَانًا عَرَبِیًّا لِّیُنذِرَ الَّذِینَ ظَلَمُوا وَبُشْرَى لِلْمُحْسِنِینَ

  13. إِنَّ الَّذِینَ قَالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقَامُوا فَلا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَلا هُمْ یَحْزَنُونَ

  14. أُوْلَئِکَ أَصْحَابُ الْجَنَّةِ خَالِدِینَ فِیهَا جَزَاء بِمَا کَانُوا یَعْمَلُونَ

  15. وَوَصَّیْنَا الإِنسَانَ بِوَالِدَیْهِ إِحْسَانًا حَمَلَتْهُ أُمُّهُ کُرْهًا وَوَضَعَتْهُ کُرْهًا وَحَمْلُهُ وَفِصَالُهُ ثَلاثُونَ شَهْرًا حَتَّى إِذَا بَلَغَ أَشُدَّهُ وَبَلَغَ أَرْبَعِینَ سَنَةً قَالَ رَبِّ أَوْزِعْنِی أَنْ أَشْکُرَ نِعْمَتَکَ الَّتِی أَنْعَمْتَ عَلَیَّ وَعَلَى وَالِدَیَّ وَأَنْ أَعْمَلَ صَالِحًا تَرْضَاهُ وَأَصْلِحْ لِی فِی ذُرِّیَّتِی إِنِّی تُبْتُ إِلَیْکَ وَإِنِّی مِنَ الْمُسْلِمِینَ

  16. أُوْلَئِکَ الَّذِینَ نَتَقَبَّلُ عَنْهُمْ أَحْسَنَ مَا عَمِلُوا وَنَتَجَاوَزُ عَن سَیِّئَاتِهِمْ فِی أَصْحَابِ الْجَنَّةِ وَعْدَ الصِّدْقِ الَّذِی کَانُوا یُوعَدُونَ

  17. وَالَّذِی قَالَ لِوَالِدَیْهِ أُفٍّ لَّکُمَا أَتَعِدَانِنِی أَنْ أُخْرَجَ وَقَدْ خَلَتْ الْقُرُونُ مِن قَبْلِی وَهُمَا یَسْتَغِیثَانِ اللَّهَ وَیْلَکَ آمِنْ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ فَیَقُولُ مَا هَذَا إِلاَّ أَسَاطِیرُ الأَوَّلِینَ

  18. أُوْلَئِکَ الَّذِینَ حَقَّ عَلَیْهِمُ الْقَوْلُ فِی أُمَمٍ قَدْ خَلَتْ مِن قَبْلِهِم مِّنَ الْجِنِّ وَالإِنسِ إِنَّهُمْ کَانُوا خَاسِرِینَ

  19. وَلِکُلٍّ دَرَجَاتٌ مِّمَّا عَمِلُوا وَلِیُوَفِّیَهُمْ أَعْمَالَهُمْ وَهُمْ لا یُظْلَمُونَ

  20. وَیَوْمَ یُعْرَضُ الَّذِینَ کَفَرُوا عَلَى النَّارِ أَذْهَبْتُمْ طَیِّبَاتِکُمْ فِی حَیَاتِکُمُ الدُّنْیَا وَاسْتَمْتَعْتُم بِهَا فَالْیَوْمَ تُجْزَوْنَ عَذَابَ الْهُونِ بِمَا کُنتُمْ تَسْتَکْبِرُونَ فِی الأَرْضِ بِغَیْرِ الْحَقِّ وَبِمَا کُنتُمْ تَفْسُقُونَ

  21. وَاذْکُرْ أَخَا عَادٍ إِذْ أَنذَرَ قَوْمَهُ بِالأَحْقَافِ وَقَدْ خَلَتْ النُّذُرُ مِن بَیْنِ یَدَیْهِ وَمِنْ خَلْفِهِ أَلاَّ تَعْبُدُوا إِلاَّ اللَّهَ إِنِّی أَخَافُ عَلَیْکُمْ عَذَابَ یَوْمٍ عَظِیمٍ

  22. قَالُوا أَجِئْتَنَا لِتَأْفِکَنَا عَنْ آلِهَتِنَا فَأْتِنَا بِمَا تَعِدُنَا إِن کُنتَ مِنَ الصَّادِقِینَ

  23. قَالَ إِنَّمَا الْعِلْمُ عِندَ اللَّهِ وَأُبَلِّغُکُم مَّا أُرْسِلْتُ بِهِ وَلَکِنِّی أَرَاکُمْ قَوْمًا تَجْهَلُونَ

  24. فَلَمَّا رَأَوْهُ عَارِضًا مُّسْتَقْبِلَ أَوْدِیَتِهِمْ قَالُوا هَذَا عَارِضٌ مُّمْطِرُنَا بَلْ هُوَ مَا اسْتَعْجَلْتُم بِهِ رِیحٌ فِیهَا عَذَابٌ أَلِیمٌ

  25. تُدَمِّرُ کُلَّ شَیْءٍ بِأَمْرِ رَبِّهَا فَأَصْبَحُوا لا یُرَى إِلاَّ مَسَاکِنُهُمْ کَذَلِکَ نَجْزِی الْقَوْمَ الْمُجْرِمِینَ

  26. وَلَقَدْ مَکَّنَّاهُمْ فِیمَا إِن مَّکَّنَّاکُمْ فِیهِ وَجَعَلْنَا لَهُمْ سَمْعًا وَأَبْصَارًا وَأَفْئِدَةً فَمَا أَغْنَى عَنْهُمْ سَمْعُهُمْ وَلا أَبْصَارُهُمْ وَلا أَفْئِدَتُهُم مِّن شَیْءٍ إِذْ کَانُوا یَجْحَدُونَ بِآیَاتِ اللَّهِ وَحَاقَ بِهِم مَّا کَانُوا بِهِ یَسْتَهْزِؤُون

  27. وَلَقَدْ أَهْلَکْنَا مَا حَوْلَکُم مِّنَ الْقُرَى وَصَرَّفْنَا الآیَاتِ لَعَلَّهُمْ یَرْجِعُونَ

  28. فَلَوْلا نَصَرَهُمُ الَّذِینَ اتَّخَذُوا مِن دُونِ اللَّهِ قُرْبَانًا آلِهَةً بَلْ ضَلُّوا عَنْهُمْ وَذَلِکَ إِفْکُهُمْ وَمَا کَانُوا یَفْتَرُونَ

  29. وَإِذْ صَرَفْنَا إِلَیْکَ نَفَرًا مِّنَ الْجِنِّ یَسْتَمِعُونَ الْقُرْآنَ فَلَمَّا حَضَرُوهُ قَالُوا أَنصِتُوا فَلَمَّا قُضِیَ وَلَّوْا إِلَى قَوْمِهِم مُّنذِرِینَ

  30. قَالُوا یَا قَوْمَنَا إِنَّا سَمِعْنَا کِتَابًا أُنزِلَ مِن بَعْدِ مُوسَى مُصَدِّقًا لِّمَا بَیْنَ یَدَیْهِ یَهْدِی إِلَى الْحَقِّ وَإِلَى طَرِیقٍ مُّسْتَقِیمٍ

  31. یَا قَوْمَنَا أَجِیبُوا دَاعِیَ اللَّهِ وَآمِنُوا بِهِ یَغْفِرْ لَکُم مِّن ذُنُوبِکُمْ وَیُجِرْکُم مِّنْ عَذَابٍ أَلِیمٍ

  32. وَمَن لّا یُجِبْ دَاعِیَ اللَّهِ فَلَیْسَ بِمُعْجِزٍ فِی الأَرْضِ وَلَیْسَ لَهُ مِن دُونِهِ أَوْلِیَاء أُوْلَئِکَ فِی ضَلالٍ مُّبِینٍ

  33. أَوَلَمْ یَرَوْا أَنَّ اللَّهَ الَّذِی خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ وَلَمْ یَعْیَ بِخَلْقِهِنَّ بِقَادِرٍ عَلَى أَنْ یُحْیِیَ الْمَوْتَى بَلَى إِنَّهُ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ

  34. وَیَوْمَ یُعْرَضُ الَّذِینَ کَفَرُوا عَلَى النَّارِ أَلَیْسَ هَذَا بِالْحَقِّ قَالُوا بَلَى وَرَبِّنَا قَالَ فَذُوقُوا الْعَذَابَ بِمَا کُنتُمْ تَکْفُرُونَ

  35. فَاصْبِرْ کَمَا صَبَرَ أُوْلُوا الْعَزْمِ مِنَ الرُّسُلِ وَلا تَسْتَعْجِل لَّهُمْ کَأَنَّهُمْ یَوْمَ یَرَوْنَ مَا یُوعَدُونَ لَمْ یَلْبَثُوا إِلاَّ سَاعَةً مِّن نَّهَارٍ بَلاغٌ فَهَلْ یُهْلَکُ إِلاَّ الْقَوْمُ الْفَاسِقُونَ



سورة احقاف

 

به نام الله بخشندة مهربان

 

حم، ﴿1﴾ نازل شدن (این) کتاب از سوی الله پیروزمند حکیم است. ﴿2﴾ ما آسمان‌ها و زمین و آنچه را که در میان آن دواست جز به حق و (برای) مدتی معین نیافریده‌ایم. وکسانی‌که کافر شدند از آنچه بیم شان می‌دهند روی گردانند. ﴿3﴾ (ای پیامبر، به آن‌ها) بگو: «آیا دیده‌اید آنچه را که جز الله می‌خوانید، به من نشان دهید چه چیزی از زمین را آفریده‌اند؟ یا اینکه آن‌ها در (آفرینش) آسمان‌ها شرکت داشته‌اند؟! اگر راست می‌گویید کتابی (آسمانی) پیش از این (قرآن)، یا اثری از علم (گذشتگان، بر صدق ادعای خود) برای من بیاورید». ﴿4﴾ و چه کسی  گمراه‌تراست از آن که (معبودی) غیر از الله را می‌خواند که تا روز قیامت (هم دعای) او را اجابت نکند، و آن‌ها (= معبودان باطل) از خواندن (و دعای) ایشان (کاملاً) بی‌خبرند؟! ﴿5﴾وهنگامی‌که مردم (در قیامت) گرد آورده شوند، آن‌ها (معبودان باطل) دشمنانشان خواهند بود، و عبادت شان را انکار می‌کنند ([1]). ﴿6﴾ و هنگامی‌که آیات روشن ما بر آن‌ها خوانده شود، کسانی‌که کافر شدند، در برابر حقی که برای آن‌ها آمده است گویند: «این جادویی آشکار است». ﴿7﴾ یا می‌گویند: «(پیامبر خود) آن را بافته (و به الله نسبت داده) است». (ای پیامبر) بگو: «اگر من آن را بافته (و به الله نسبت داده) باشم پس شما نمی‌توانید در برابر (عذاب و خشم) الله از من دفاع کنید، (تنها) او به آنچه شما دربارۀ آن (= قرآن می‌گویید و گفتگو می‌کنید) آگاه‌تراست، و گواهی او (= الله) میان من و شما کافی است، و او آمرزندۀ مهربان است». ﴿8﴾ (ای پیامبر) بگو: «من از میان پیامبران (و جودی) نو ظهور نیستم.  و نمی دانم که با من و شما چگونه رفتار خواهد شد، من تنها از چیزی پیروی می‌کنم که به من وحی می‌شود، و جز بیم‌دهنده‌ی آشکاری نیستم». ﴿9﴾ (ای پیامبر) بگو: «به من خبر دهید اگر (این قرآن) از سوی الله باشد، و شما به آن کافر شوید، و شاهدی از بنی اسرائیل بر (نشانه‌های) آن (در تورات) شهادت داد پس (او) ایمان آورد([2])، و شما سرکشی (و تکبر) می‌وزرید (چه بر سر شما خواهد آمد؟) مسلماً الله گروه ستمگر را هدایت نمی‌کند». ﴿10﴾ و کسانی‌که کافر شدند به کسانی‌که ایمان آوردند گفتند: «اگر (این دین) بهتر بود، هرگز آن‌ها (در پذیرش آن) بر ما پیشی نمی‌گرفتند». و چون بدان هدایت نشدند، خواهند گفت: «این (یک) دروغ قدیم است». ﴿11﴾ و پیش از آن، کتاب موسی پیشوا و رحمت بود، و این (قرآن) کتابی است تصدیق کنندۀ (آن) که به زبان عربی است، تا کسانی‌که ستم کردند بیم دهد و برای نیکوکاران بشارتی باشد. ﴿12﴾ بی‌گمان کسانی‌که گفتند: «پروردگار ما الله است، سپس استقامت کردند، پس بر آن‌ها ترسی نیست و نه آن‌ها اندوهگین شوند. ﴿13﴾ آن‌ها اهل بهشتند، جاودانه در آن باشند، (این) پاداش اعمالی است که انجام می‌دادند. ﴿14﴾ما به انسان سفارش کردیم که به پدر و مادرش نیکی کند([3])، مادرش او را به دشواری حمل می‌کند، و به دشواری بر زمین گذارد، و دوران حمل او و از شیر باز گرفتن او سی ماه است ([4])، تا هنگامی‌که به کمال (توانمندی و) رشدش برسد، و به (سن) چهل سالگی برسد، گوید: «پروردگارا! مرا توفیق ده تا شکر نعمتت را که بر من و بر پدر و مادرم ارزانی داشته‌ای به جای آورم و کار شایسته‌ای انجام دهم که تو از آن خشنود شوی، و فرزندانم را صالح گردان، بی‌گمان من به سوی تو بازگشتم (و توبه نمودم)، و بی‌شک من از مسلمانانم». ﴿15﴾ آن‌ها کسانی هستند که ما نیکوترین کارشان را می‌پذیریم، و از گناهانشان می‌گذریم و در زمرۀ اهل بهشت هستند، این و عدۀ راستی است که وعده داده می‌شدند. ﴿16﴾ و کسی‌که به پدر و مادرش گفت: «اف بر شما! آیا شما به من و عدۀ می‌دهید که (از گورم) بیرون آورده می‌شوم؟ در حالی‌که نسلها پیش از من گذشته‌اند؟! (و هرگز برانگیخته نشدند) و آن دو (= پدر و مادر) الله را به یاری می‌طلبند که: «وای برتو! ایمان بیا و ر، یقیناً و عدۀ الله حق است»، پس (او) می‌گوید: «این‌ها  چیزی جز افسانه‌های پیشینیان نیست». ﴿17﴾ آن‌ها کسانی هستند که همان سخن (= و عدۀ عذاب) در (زمرۀ) امتهای که پیش از آن‌ها از جن و انس گذشته‌اند، بر آن‌ها محقق شده است، بی‌گمان آن‌ها زیانکار بودند. ﴿18﴾ و برای هر یک (از آن‌ها) درجاتی است به (حسب) آنچه انجام داده‌اند، و تا الله (پاداش) کارهایشان را به تمامی به آن‌ها بدهد، و به آن‌ها هیچ ستمی نخواهد شد. ﴿19﴾ و روزی‌که کسانی‌که کافر شدند بر آتش عرضه کنند، (و به آن‌ها گفته شود:) «در زندگی دنیا (نعمت‌های) پاکیزه (و لذت‌های) خود را از بین بردید و از آن‌ها بهره‌مند شدید، پس (ای کافران) امروز به عذاب خوار کننده پاداشتان می‌دهند، (و این) به (خاطر) گردنکشی (و استکباری) که به نا حق در زمین می‌کردید، و به (خاطر) نافرمانی (و گناهانی) که انجام می‌دادید. ﴿20﴾

(ای پیامبر، داستان هود) برادر (قوم) عاد، را به یاد آور که چون قومش را در (سرزمین) «احقاف» (= ریگستان‌ها) هشدار داد، ـ و به راستی هشدار دهندگانی پیش از او و بعد از او گذشته بودند ـ که: جز الله را نپرستید، بی‌گمان من از عذاب روزی بزرگ بر شما می‌ترسم. ﴿21﴾ (آن‌ها) گفتند: «آیا آمده‌ای تا ما را از (پرستش) معبودهایمان برگردانی، پس اگر از راستگویانی آنچه به ما وعده داده‌ای برایمان بیاور». ﴿22﴾ (هود) گفت: «علم (تحقق آن وعده‌ها) تنها نزد الله است، و من آنچه را که به آن فرستاده شده ام به شما می‌رسانم، و لیکن من شما را قومی می‌بینم که (پیوسته) نادانی می‌کنید». ﴿23﴾ پس هنگامی‌که آن (عذاب) را به صورت ابری که رو به راه و ادیهایشان است، دیدند، (خوشحال شدند) گفتند: «این ابری است که بر ما (باران) می‌بارد» ([5]). (هود گفت: نه،) بلکه این همان (عذابی) است که در آمدنش شتاب می‌کردید، بادی است که عذاب دردناکی در آن است. ﴿24﴾ همه چیز را به فرمان پروردگارش (ویران و) نا بود می‌کند، پس چنان شدند که جز خانه‌هایشان دیده نمی‌شد، ما این گونه گروه مجرمان را کیفر می‌دهیم. ﴿25﴾ به راستی ما به آن‌ها (= قوم عاد) چنان (تمکّن و) قدرتی دادیم که به شما آن قدرت (و تمکن) نداده‌ایم و برای آن‌ها گوش و چشمها و دلها قرار دادیم. پس گوش‌هایشان و نه چشم‌هایشان و نه دل‌هایشان  چیزی (از عذاب الهی) را از آن‌ها دفع نکرد (و به حالشان سودی نبخشید)، چون آیات الله را انکار می‌کردند، و (سرانجام) آنچه را که به (مسخره و) ریشخند می‌گرفتند آن‌ها را فرو گرفت. ﴿26﴾ و به راستی ما قریه‌ها (و آبادیها) یی را که اطراف شما بوده‌اند هلاک کردیم، و آیات (خود) را (به صورتهای) گوناگون (برای آن‌ها) بیان کردیم، تا شاید باز گردند. ﴿27﴾ پس چرا کسانی را که آن‌ها به جای الله برای (قصد) تقرب (به خدا) معبود (خود) گرفتند، یاریشان نکردند؟ بلکه از نظرشان گم شدند، و این بود (نتیجۀ) دروغشان، و آنچه را افترا می‌بستند. ﴿28﴾و (بیاد آور، ای پیامبر) هنگامی‌که گروهی از جن را به سوی تو متوجه ساختیم که قرآن را بشنوند ([6])، پس چون نزد او (= پیامبر) حضور یافتند، (به یکدیگر) گفتند: «خاموش باشید» آنگاه چون (تلاوت قرآن) به پایان رسید، (همچون) بیم دهندگانی به سوی قوم خود بازگشتند. ﴿29﴾ گفتند: «ای قوم ما! یقیناً ما کتابی را شنیدیم که بعد از موسی نازل شده است که تصدیق کنندۀ (کتابهای) پیش از خود است، به سوی حق و به سوی راه راست هدایت می‌کند. ﴿30﴾ ای قوم ما! (دعوت، این) دعوت کنندۀ الله را اجابت کنید، و به او ایمان آورید تا (الله) برخی از گناهانتان را برای شما بیامرزد، و شما را از عذابی دردناک پناه دهد. ﴿31﴾ و هرکس (دعوت) دعوت کنندۀ الله را پاسخ نگوید، پس هرگز نمی‌تواند در زمین (از عذاب خدا) بگریزد و او را غیر از الله هیچ یاوری نیست، آنان در گمراهی آشکاری هستند». ﴿32﴾ آیا ندیدند اللهى که آسمان‌ها و زمین را آفریده است، و در آفرینش آن‌ها (ناتوان و) در مانده نشده، قادر است بر آنکه مردگان را زنده کند؟! آری، او بر هر چیزی تواناست. ﴿33﴾ و (روز قیامت) روزی (است) که کسانی‌که کافر شدند (برای عذاب) بر آتش عرضه می‌شوند، (و به آن‌ها گفته می‌شود:) «آیا این (عذاب) حق نیست؟» گویند: «چرا، سوگند به پروردگارمان (که حق است)». گوید: «پس به خاطر کفری که می‌ورزیدید عذاب را بچشید». ﴿34﴾ پس (ای پیامبر) صبر کن، همچنانکه پیامبران اولو العزم صبر کردند([7])، و برای (عذاب) آن‌ها شتاب نکن، روزی‌که آنچه را که وعده داده می‌شوند ببینند، گویی جز ساعتی از روز (در دنیا) درنگ نکرده‌اند، این (قرآن) ابلاغی است، پس آیا (قومی) جز قوم فاسق (و نافرمان) هلاک می‌شوند؟! ﴿35﴾



([1])- سوره‌ی بقره آیه 165 ملاحظه فرمائید.

([2])- اکثر مفسرین می‌نویسند این آیه در بارۀ عبد الله بن سلام  نازل شده است، در حالی‌که این آیه مکی است و عبد الله بن سلام در مدینه مسلمان شده است، امام ابن کثیر می‌گوید: این آیه عام است، شامل عبد الله بن سلام و دیگران می‌باشد، زیرا که این پیش از اسلام عبد الله بن سلام در مکه نازل شده است. (تفسیر ابن کثیر و تفسیر بغوی).

([3])- ابو هریره رضی الله عنه روایت می‌کند: شخصی نزد رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم آمد و عرض کرد: چه کسی برای خوش رفتاری من از دیگران سزاوار تر است؟ فرمود: «مادرت» عرض کرد: سپس چه کسی؟ فرمود: «مادرت» پرسید: بعد از او چه کسی؟ فرمود: «مادرت» او باز عرض کرد: سپس چه کسی؟ فرمود: «پدرت».  (صحیح بخاری 5971).

([4])- در سوره‌ی بقره مدت رضاعت دو سال بیان کرده است، و در اینجا مدت بارداری و رضاعت 30 ماه بیان شده است، لذا فقهاء و دانشمندان اسلامی می‌گویند: کمترین مدت بار داری شش ماه می‌باشد.

([5])- ام المؤمنین عایشه رضی الله عنها می‌فرماید: رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم هرگاه ابری را در آسمان می‌دیدند، به جلو و عقب می‌رفتند، و به خانه می‌آمدند و بیرون می‌شدند، و چهره اش دگرگون می‌شد، و همین که باران می‌بارید، این حالتش بر طرف می‌شد، ام المؤمنین عایشه سبب جویا شد، پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند: «نمی دانم، شاید این همانند ابری باشد که چون قوم عاد آن را دیدند، گفتند: این ابری است که بر ما باران می‌بارد ....» (صحیح بخاری 3206).

([6])- عبد الله بن عباس رضی الله عنه می‌گوید: روزی رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم با تنی چند از یارانش به سوی بازار عکاظ براه افتادند، و این در زمانی بود که از دسترسی شیاطین (جن‌ها ) به اخبار آسمان‌ها  جلوگیری شده بود، و شهاب‌های آسمانی، آنها را تعقیب می‌کرد، پس شیاطین (جن ها) نزد قوم خود بازگشتند، قوم‌شان از آنها پرسیدند: شما را چه شده، چرا برگشتید؟ گفتند: بین ما و اخبار آسمان‌ها  جلوگیری شده است، و شهاب‌های آسمانی به تعقیب ما فرستاده شده است، آنها گفتند: حتماً اتفاق مهمّی بوقوع پیوسته است، بروید شرق و غرب زمین را بگردید، تا ببینید سبب جلوگیری چیست؟ پس آن عده (از جنی ها) که مأمور تحقیق بودند، گروهی بسوی تهامه رفتند، در آنجا با رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم مواجه شدند که عازم بازار عکاظ بودند، و در محلی بنام «نخله» با یارانش در حال خواندن نماز فجر بودند، پس چون جن‌ها صدای قرآن را شنیدند، به آن گوش فرا دادند، و به یکدیگر گفتند: به الله سوگند، این (قرآن) همان چیزی است که بین ما و اخبار آسمان‌ها  مانع شده است، این بود که به سوی قوم خود برگشتند، و گفتند: ای قوم! ما قرآن شگفت‌انگیزی شنیدیم ... بعد از آن الله آیات سورۀ جن ﴿ قُلْ أُوحِیَ إِلَیَّ أَنَّهُ اسْتَمَعَ نَفَرٌ مِنَ الْجِنِّ﴾ بر پیامبر نازل فرمود.  (صحیح بخاری 773).

([7])- پیامبران اولو العزم پنج تن هستند: 1 ـ نوح 2 ـ ابراهیم 3 ـ موسی 4 ـ عیسی 5 ـ محمد خاتم الانبیاء علیهم السلام . (تفسیر ابن کثیر)

سُورَةُ الأَحۡقَافِ

 

سُورَةُ الأَحۡقَافِ

بِسۡمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحۡمَٰنِ ٱلرَّحِیمِ

حمٓ ١ تَنزِیلُ ٱلۡکِتَٰبِ مِنَ ٱللَّهِ ٱلۡعَزِیزِ ٱلۡحَکِیمِ ٢ مَا خَلَقۡنَا ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضَ وَمَا بَیۡنَهُمَآ إِلَّا بِٱلۡحَقِّ وَأَجَلٖ مُّسَمّٗىۚ وَٱلَّذِینَ کَفَرُواْ عَمَّآ أُنذِرُواْ مُعۡرِضُونَ ٣ قُلۡ أَرَءَیۡتُم مَّا تَدۡعُونَ مِن دُونِ ٱللَّهِ أَرُونِی مَاذَا خَلَقُواْ مِنَ ٱلۡأَرۡضِ أَمۡ لَهُمۡ شِرۡکٞ فِی ٱلسَّمَٰوَٰتِۖ ٱئۡتُونِی بِکِتَٰبٖ مِّن قَبۡلِ هَٰذَآ أَوۡ أَثَٰرَةٖ مِّنۡ عِلۡمٍ إِن کُنتُمۡ صَٰدِقِینَ ٤ وَمَنۡ أَضَلُّ مِمَّن یَدۡعُواْ مِن دُونِ ٱللَّهِ مَن لَّا یَسۡتَجِیبُ لَهُۥٓ إِلَىٰ یَوۡمِ ٱلۡقِیَٰمَةِ وَهُمۡ عَن دُعَآئِهِمۡ غَٰفِلُونَ ٥ وَإِذَا حُشِرَ ٱلنَّاسُ کَانُواْ لَهُمۡ أَعۡدَآءٗ وَکَانُواْ بِعِبَادَتِهِمۡ کَٰفِرِینَ ٦ وَإِذَا تُتۡلَىٰ عَلَیۡهِمۡ ءَایَٰتُنَا بَیِّنَٰتٖ قَالَ ٱلَّذِینَ کَفَرُواْ لِلۡحَقِّ لَمَّا جَآءَهُمۡ هَٰذَا سِحۡرٞ مُّبِینٌ ٧ أَمۡ یَقُولُونَ ٱفۡتَرَىٰهُۖ قُلۡ إِنِ ٱفۡتَرَیۡتُهُۥ فَلَا تَمۡلِکُونَ لِی مِنَ ٱللَّهِ شَیۡ‍ًٔاۖ هُوَ أَعۡلَمُ بِمَا تُفِیضُونَ فِیهِۚ کَفَىٰ بِهِۦ شَهِیدَۢا بَیۡنِی وَبَیۡنَکُمۡۖ وَهُوَ ٱلۡغَفُورُ ٱلرَّحِیمُ ٨ قُلۡ مَا کُنتُ بِدۡعٗا مِّنَ ٱلرُّسُلِ وَمَآ أَدۡرِی مَا یُفۡعَلُ بِی وَلَا بِکُمۡۖ إِنۡ أَتَّبِعُ إِلَّا مَا یُوحَىٰٓ إِلَیَّ وَمَآ أَنَا۠ إِلَّا نَذِیرٞ مُّبِینٞ ٩ قُلۡ أَرَءَیۡتُمۡ إِن کَانَ مِنۡ عِندِ ٱللَّهِ وَکَفَرۡتُم بِهِۦ وَشَهِدَ شَاهِدٞ مِّنۢ بَنِیٓ إِسۡرَٰٓءِیلَ عَلَىٰ مِثۡلِهِۦ فَ‍َٔامَنَ وَٱسۡتَکۡبَرۡتُمۡۚ إِنَّ ٱللَّهَ لَا یَهۡدِی ٱلۡقَوۡمَ ٱلظَّٰلِمِینَ ١٠ وَقَالَ ٱلَّذِینَ کَفَرُواْ لِلَّذِینَ ءَامَنُواْ لَوۡ کَانَ خَیۡرٗا مَّا سَبَقُونَآ إِلَیۡهِۚ وَإِذۡ لَمۡ یَهۡتَدُواْ بِهِۦ فَسَیَقُولُونَ هَٰذَآ إِفۡکٞ قَدِیمٞ ١١ وَمِن قَبۡلِهِۦ کِتَٰبُ مُوسَىٰٓ إِمَامٗا وَرَحۡمَةٗۚ وَهَٰذَا کِتَٰبٞ مُّصَدِّقٞ لِّسَانًا عَرَبِیّٗا لِّیُنذِرَ ٱلَّذِینَ ظَلَمُواْ وَبُشۡرَىٰ لِلۡمُحۡسِنِینَ ١٢ إِنَّ ٱلَّذِینَ قَالُواْ رَبُّنَا ٱللَّهُ ثُمَّ ٱسۡتَقَٰمُواْ فَلَا خَوۡفٌ عَلَیۡهِمۡ وَلَا هُمۡ یَحۡزَنُونَ ١٣ أُوْلَٰٓئِکَ أَصۡحَٰبُ ٱلۡجَنَّةِ خَٰلِدِینَ فِیهَا جَزَآءَۢ بِمَا کَانُواْ یَعۡمَلُونَ ١٤ وَوَصَّیۡنَا ٱلۡإِنسَٰنَ بِوَٰلِدَیۡهِ إِحۡسَٰنًاۖ حَمَلَتۡهُ أُمُّهُۥ کُرۡهٗا وَوَضَعَتۡهُ کُرۡهٗاۖ وَحَمۡلُهُۥ وَفِصَٰلُهُۥ ثَلَٰثُونَ شَهۡرًاۚ حَتَّىٰٓ إِذَا بَلَغَ أَشُدَّهُۥ وَبَلَغَ أَرۡبَعِینَ سَنَةٗ قَالَ رَبِّ أَوۡزِعۡنِیٓ أَنۡ أَشۡکُرَ نِعۡمَتَکَ ٱلَّتِیٓ أَنۡعَمۡتَ عَلَیَّ وَعَلَىٰ وَٰلِدَیَّ وَأَنۡ أَعۡمَلَ صَٰلِحٗا تَرۡضَىٰهُ وَأَصۡلِحۡ لِی فِی ذُرِّیَّتِیٓۖ إِنِّی تُبۡتُ إِلَیۡکَ وَإِنِّی مِنَ ٱلۡمُسۡلِمِینَ ١٥ أُوْلَٰٓئِکَ ٱلَّذِینَ نَتَقَبَّلُ عَنۡهُمۡ أَحۡسَنَ مَا عَمِلُواْ َنَتَجَاوَزُ عَن سَیِّ‍َٔاتِهِمۡ فِیٓ أَصۡحَٰبِ ٱلۡجَنَّةِۖ وَعۡدَ ٱلصِّدۡقِ ٱلَّذِی کَانُواْ یُوعَدُونَ ١٦ وَٱلَّذِی قَالَ لِوَٰلِدَیۡهِ أُفّٖ لَّکُمَآ أَتَعِدَانِنِیٓ أَنۡ أُخۡرَجَ وَقَدۡ خَلَتِ ٱلۡقُرُونُ مِن قَبۡلِی وَهُمَا یَسۡتَغِیثَانِ ٱللَّهَ وَیۡلَکَ ءَامِنۡ إِنَّ وَعۡدَ ٱللَّهِ حَقّٞ فَیَقُولُ مَا هَٰذَآ إِلَّآ أَسَٰطِیرُ ٱلۡأَوَّلِینَ ١٧ أُوْلَٰٓئِکَ ٱلَّذِینَ حَقَّ عَلَیۡهِمُ ٱلۡقَوۡلُ فِیٓ أُمَمٖ قَدۡ خَلَتۡ مِن قَبۡلِهِم مِّنَ ٱلۡجِنِّ وَٱلۡإِنسِۖ إِنَّهُمۡ کَانُواْ خَٰسِرِینَ ١٨ وَلِکُلّٖ دَرَجَٰتٞ مِّمَّا عَمِلُواْۖ وَلِیُوَفِّیَهُمۡ أَعۡمَٰلَهُمۡ وَهُمۡ لَا یُظۡلَمُونَ ١٩ وَیَوۡمَ یُعۡرَضُ ٱلَّذِینَ کَفَرُواْ عَلَى ٱلنَّارِ أَذۡهَبۡتُمۡ طَیِّبَٰتِکُمۡ فِی حَیَاتِکُمُ ٱلدُّنۡیَا وَٱسۡتَمۡتَعۡتُم بِهَا فَٱلۡیَوۡمَ تُجۡزَوۡنَ عَذَابَ ٱلۡهُونِ بِمَا کُنتُمۡ تَسۡتَکۡبِرُونَ فِی ٱلۡأَرۡضِ بِغَیۡرِ ٱلۡحَقِّ وَبِمَا کُنتُمۡ تَفۡسُقُونَ ٢٠ ۞وَٱذۡکُرۡ أَخَا عَادٍ إِذۡ أَنذَرَ قَوۡمَهُۥ بِٱلۡأَحۡقَافِ وَقَدۡ خَلَتِ ٱلنُّذُرُ مِنۢ بَیۡنِ یَدَیۡهِ وَمِنۡ خَلۡفِهِۦٓ أَلَّا تَعۡبُدُوٓاْ إِلَّا ٱللَّهَ إِنِّیٓ أَخَافُ عَلَیۡکُمۡ عَذَابَ یَوۡمٍ عَظِیمٖ ٢١ قَالُوٓاْ أَجِئۡتَنَا لِتَأۡفِکَنَا عَنۡ ءَالِهَتِنَا فَأۡتِنَا بِمَا تَعِدُنَآ إِن کُنتَ مِنَ ٱلصَّٰدِقِینَ ٢٢ قَالَ إِنَّمَا ٱلۡعِلۡمُ عِندَ ٱللَّهِ وَأُبَلِّغُکُم مَّآ أُرۡسِلۡتُ بِهِۦ وَلَٰکِنِّیٓ أَرَىٰکُمۡ قَوۡمٗا تَجۡهَلُونَ ٢٣ فَلَمَّا رَأَوۡهُ عَارِضٗا مُّسۡتَقۡبِلَ أَوۡدِیَتِهِمۡ قَالُواْ هَٰذَا عَارِضٞ مُّمۡطِرُنَاۚ بَلۡ هُوَ مَا ٱسۡتَعۡجَلۡتُم بِهِۦۖ رِیحٞ فِیهَا عَذَابٌ أَلِیمٞ ٢٤ تُدَمِّرُ کُلَّ شَیۡءِۢ بِأَمۡرِ رَبِّهَا فَأَصۡبَحُواْ لَا یُرَىٰٓ إِلَّا مَسَٰکِنُهُمۡۚ کَذَٰلِکَ نَجۡزِی ٱلۡقَوۡمَ ٱلۡمُجۡرِمِینَ ٢٥ وَلَقَدۡ مَکَّنَّٰهُمۡ فِیمَآ إِن مَّکَّنَّٰکُمۡ فِیهِ وَجَعَلۡنَا لَهُمۡ سَمۡعٗا وَأَبۡصَٰرٗا وَأَفۡ‍ِٔدَةٗ فَمَآ أَغۡنَىٰ عَنۡهُمۡ سَمۡعُهُمۡ وَلَآ أَبۡصَٰرُهُمۡ وَلَآ أَفۡ‍ِٔدَتُهُم مِّن شَیۡءٍ إِذۡ کَانُواْ یَجۡحَدُونَ بِ‍َٔایَٰتِ ٱللَّهِ وَحَاقَ بِهِم مَّا کَانُواْ بِهِۦ یَسۡتَهۡزِءُونَ ٢٦ وَلَقَدۡ أَهۡلَکۡنَا مَا حَوۡلَکُم مِّنَ ٱلۡقُرَىٰ وَصَرَّفۡنَا ٱلۡأٓیَٰتِ لَعَلَّهُمۡ یَرۡجِعُونَ ٢٧ فَلَوۡلَا نَصَرَهُمُ ٱلَّذِینَ ٱتَّخَذُواْ مِن دُونِ ٱللَّهِ قُرۡبَانًا ءَالِهَةَۢۖ بَلۡ ضَلُّواْ عَنۡهُمۡۚ وَذَٰلِکَ إِفۡکُهُمۡ وَمَا کَانُواْ یَفۡتَرُونَ ٢٨ وَإِذۡ صَرَفۡنَآ إِلَیۡکَ نَفَرٗا مِّنَ ٱلۡجِنِّ یَسۡتَمِعُونَ ٱلۡقُرۡءَانَ فَلَمَّا حَضَرُوهُ قَالُوٓاْ أَنصِتُواْۖ فَلَمَّا قُضِیَ وَلَّوۡاْ إِلَىٰ قَوۡمِهِم مُّنذِرِینَ ٢٩ قَالُواْ یَٰقَوۡمَنَآ إِنَّا سَمِعۡنَا کِتَٰبًا أُنزِلَ مِنۢ بَعۡدِ مُوسَىٰ مُصَدِّقٗا لِّمَا بَیۡنَ یَدَیۡهِ یَهۡدِیٓ إِلَى ٱلۡحَقِّ وَإِلَىٰ طَرِیقٖ مُّسۡتَقِیمٖ ٣٠ یَٰقَوۡمَنَآ أَجِیبُواْ دَاعِیَ ٱللَّهِ وَءَامِنُواْ بِهِۦ یَغۡفِرۡ لَکُم مِّن ذُنُوبِکُمۡ وَیُجِرۡکُم مِّنۡ عَذَابٍ أَلِیمٖ ٣١ وَمَن لَّا یُجِبۡ دَاعِیَ ٱللَّهِ فَلَیۡسَ بِمُعۡجِزٖ فِی ٱلۡأَرۡضِ وَلَیۡسَ لَهُۥ مِن دُونِهِۦٓ أَوۡلِیَآءُۚ أُوْلَٰٓئِکَ فِی ضَلَٰلٖ مُّبِینٍ ٣٢ أَوَ لَمۡ یَرَوۡاْ أَنَّ ٱللَّهَ ٱلَّذِی خَلَقَ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضَ وَلَمۡ یَعۡیَ بِخَلۡقِهِنَّ بِقَٰدِرٍ عَلَىٰٓ أَن یُحۡـِۧیَ ٱلۡمَوۡتَىٰۚ بَلَىٰٓۚ إِنَّهُۥ عَلَىٰ کُلِّ شَیۡءٖ قَدِیرٞ ٣٣ وَیَوۡمَ یُعۡرَضُ ٱلَّذِینَ کَفَرُواْ عَلَى ٱلنَّارِ أَلَیۡسَ هَٰذَا بِٱلۡحَقِّۖ قَالُواْ بَلَىٰ وَرَبِّنَاۚ قَالَ فَذُوقُواْ ٱلۡعَذَابَ بِمَا کُنتُمۡ تَکۡفُرُونَ ٣٤ فَٱصۡبِرۡ کَمَا صَبَرَ أُوْلُواْ ٱلۡعَزۡمِ مِنَ ٱلرُّسُلِ وَلَا تَسۡتَعۡجِل لَّهُمۡۚ کَأَنَّهُمۡ یَوۡمَ یَرَوۡنَ مَا یُوعَدُونَ لَمۡ یَلۡبَثُوٓاْ إِلَّا سَاعَةٗ مِّن نَّهَارِۢۚ بَلَٰغٞۚ فَهَلۡ یُهۡلَکُ إِلَّا ٱلۡقَوۡمُ ٱلۡفَٰسِقُونَ ٣٥


 

سوره أحقاف

 

به نام خداوند بخشندة مهربان

 

حا، میم. ﴿1 این کتاب از سوی خداوند توانمند باحکمت نازل می‌گردد. ﴿2 آسمان‌ها و زمین و آنچه را که درمیان این دو است جز به حق و برای سر آمد معیّنی نایفریده‌ایم و کافران از آنچه از آن بیم داده شده‌اند روی‌گردانند. ﴿3 بگو: آیا نگریسته‌اید به آنچه که به‌جای خداوند (به نیایش) می‌خوانید؟ به من نشان دهید چه چیزی از زمین را آفریده‌اند؟ یا اینکه در آفرینش آسمان‌ها مشارکتی داشته‌اند؟ اگر راستگویید کتابی پیش از این یا بازمنده‌ای از دانش (گذشتگان) را برای من بیاورید. ﴿4 و کیست گمراه‌تر از کسیکه به‌جای خاوند کسی را (به دعا) بخواند که تا روز قیامت (دعای) او را اجابت نکند و آنان از دعاهایشان بی‌خبرند؟!. ﴿5﴾ و هنگامیکه مردم گرد آورده شوند (آن معبودها) دشمن آنان خواهند بود و عبادتشان را منکر می‌شوند و نمی‌پذیرند. ﴿6 و هنگامیکه آیه‌های روشن ما بر آنان خوانده می‌شود کافران درباره‌ی حقّ چون به آنان رسد می‌گویند: این جادویی آشکار است. ﴿7 یا می‌گویند: (پیامبر) آن‌را از پیش خود ساخته است؟ بگو: اگر آن‌را از پیش خود ساخته باشم شما نمی‌توانید در برابر خدا کم‌ترین کاری برایم بکنید او به گفتگوی شما دربارة آن (=قرآن) داناتر است، کافی استکه او درمیان من و شما گواه باشد و اوست آمرزگار مهربان. ﴿8 بگو: من نوبر و نخستین فرد از پیامبران نیستم و نمی‌دانم که با من و شما چگونه رفتار خواهد شد؟ جز از آنچه به من وحی می‌شود پیروی نمی‌کنم، و من جز بیم‌دهنده‌ای آشکار نیستم. ﴿9 بگو: به من خبر دهید اگر این قرآن از سوی خدا باشد و آن‌را انکار کنید و گواهی از بنی‌اسراییل بر همچون کتاب گواهی دهد و ایمان بیاورید و شما تکبّر بورزید (آیا ستمکار نیستید؟) حقّاً که خداوند گروه ستمکاران را هدایت نمی‌کند. ﴿10 و کافران دربارة مؤمنان گفتند: اگر چیز خوبی بود (در گرویدن) به آن از ما پیشی نمی‌گرفتید و چون به وسیله‌ی آن راهیاب نشده‌اند می‌گویند این دروغی دیرین است. ﴿11 و پیش از آن (=قرآن) کتاب موسی پیشوا و رحمت بود، و این کتابی است تصیده کننده (آن) که به زبان عربی (نازل شده) است تا ستمگران را بیم دهد، و برای نوید دادن به نیکوکاران است. ﴿12 بی‌گمان آنان که گفتند: خداوند پروردگار ماست، آنگاه پایداری ورزیدند، نه ترسی بر آنان است و نه غمگین می‌گردند. ﴿13 اینان یاران بهشتند که در آن جاودانه‌اند، به (پاداش) آنچه می‌کردند. ﴿14﴾ و به انسان دربارة پدر و مادرش به نیکوکاری سفارش کرده‌ایم، مادرش با دشواری به او آبستن شده و به دشواری او را زاده‌است، و دوران بارداری و از شیر باز گرفتن او سی ماه طول می‌کشد تا هنگامیکه به کمال توانمندی‌اش رسیده و به چهل سالگی می‌رسد، می‌گوید: پروردگارا! به من توفیق ده تا نعمت را که بر من و بر پدر و مادرم ارزانی داشته‌ای سپاس گزارم و کار شایسته‌ای کنم که از آن خشنودی شوی و فرزندانم را نیز برای من شایسته بدار. من به تو روی آورده‌ام و از زمرة مسلمانانم. ﴿15 آنان کسانی‌اند که نیکوترین کار و کردارشان را از آنان می‌پذیریم و از بدی‌هایشان درمی‌گذریم، و در(میان) بهشتیان خواهند بود، این وعده‌ای راستینی است که به آنان داده می‌شود. ﴿16 و کسیکه به پدر و مادرش گفت: وای بر شما! آیا به من وعده می‌دهید که من (از گور) بیرون آورده خواهم شد، حال آنکه پیش از من اقوام و ملّت‌هایی از جهان رفته‌اند (و زنده نشده‌اند) و آن‌دو (=پدر و مادر) خدا را به فریاد می‌خوانند (و می‌گویند:) وای بر تو! ایمان بیاور، بی‌گمان وعدة خداوند حقّ است. او می‌گوید: این جز افسانه‌های پیشینیان نیست. ﴿17 اینانند که وعدة عذاب علیه آنان همراه با امّت‌هایی از جن و انس که پیش از آنان گذشته‌اند محقّق شده است. بی‌گمان آنان زیان‌کار بودند. ﴿18 و برای همه طبق اعمالی که انجام داده‌اند درجاتی وجود دارد تا بدین‌وسیله خداوند جزا و سزای اعمالشان را به تمام و کمال به آنان بدهد و آنان ستمی نبینند. ﴿19 و روزی‌که کافران بر آتش عرضه می‌شوند (در این وقت به آنان گفته می‌شود:) شما لذّت‌ها و خوشی‌های خود را در زندگانی دنیای خویش از بین بردید و از آن بهره‌مند شدید، امروز شما به سبب تکبّری که به ناحق در زمین می‌کردید و به (سزای) آنکه نافرمانی می‌نمودید به عذاب خوارکننده و ذلّت‌باری کیفر می‌یابید. ﴿20﴾و (هود) برادر (قوم) عاد را یاد کن آنگاه که در سرزمین ریگستان احقاف قوم خود را (از عذاب خدا) بیم داد، و به‌راستی پیش از او و بعد از او نیز بیم‌دهندگانی گذشته بودند (با این پیام) که خدا را نپرستید. بی‌گمان من از عذاب روزی بزرگ بر شما بیمناکم. ﴿21 گفتند: آیا آمده‌ای تا ما را با دروغهایت از معبودهایمان برگردانی؟ اگر از راستگویانی آنچه را که به ما وعده می‌دهی برایمان بیاور. ﴿22 گفت: علم (زمان تحقّق عذاب) تنها در نزد خداوند است، من چیزی را به شما ابلاغ می‌کنم که با آن فرستاده شده‌ام ولی شما را قومی می‌بینم که نادانی می‌کنید. ﴿23 پس چون آن (عذاب) را مانند ابری دیدند که رو به‌سوی (سزمین) و درّه‌شان داشت، گفتند: این ابری است که برای ما خواهد بارید، (نه)، بلکه آن چیزی است که آن‌را به شتاب می‌خواستید، بادی است که عذابی دردناک درخود دارد. ﴿24 همه چیز را به فرمان پروردگارش نابود می‌کند. پس چنان شدند که جز خانه‌هایشان چیزی دیده نمی‌شد، بدینسان گناه‌کاران را سزا می‌دهیم. ﴿25 و به‌راستی آنان‌را در چیزهایی تمکّن داده بودیم همانطور که شما را در آن تمکّن داده‌ایم و برای آن گوش و چشمان و دل‌ها قرار داده بودیم امّا گوش‌ها و چشم‌ها و دل‌هایشان سودی بدانان نبخشید، چراکه آیات خدا را تکذیب می‌کردند و آنچه که آن‌را به ریشخند می‌گرفتند آنان‌را فرو گرفت. ﴿26 و به راستی آبادی‌هایی که در پیرامونتان قرار دارند نابود کردیم و ما آیات خود را به صورت‌های گوناگون بیان داشتیم، باشد که برگردند. ﴿27 پس چرا کسانیکه (ایشان را) برای تقرّبِ به خدا معبود (خود) گرفتند یاریشان نکردند؟ بلکه از (دیدة) آنان ناپدید شدند و این دروغ و افترای ایشان بود. ﴿28﴾و هنگامیکه گروهی از جنّیان را به‌سوی تو روانه کردیم تا قرآن را بشنوند پس وقتی که حاضر آمدند گفتند: خاموش باشید پس چون (تلاوت قرآن) به پایان آمد بیم‌کنان به‌سوی قومشان بازگشتند. ﴿29 گفتند: ای قوم ما! ما (تلاوت) کتابی را شنیدیم که پس از موسی فرو فرستاده شده است و کتاب‌های پیش از خود را تصدیق می‌کند، (و) به حق و به راه راست رهنمون می‌کند. ﴿30 ای قوم ما! سخنان دعوتگر الهی را بپذیرید و به او ایمان بیاورید تا گناهانتان را بیامرزد و شما را از عذاب دردناک در امان دارد. ﴿31 و کسیکه (دعوت) دعوتگر خدا را نپذیرد نمی‌تواند خدای را از دستیابی به خود در زمین ناتوان کند و برای او جز هیچ ولیّ و یاوری نیست، اینان در گمراهی آشکارند. ﴿32 آیا نیندیشیده‌اند خدایی که آسمان‌ها و زمین را آفریده و در آفرینش آن‌ها خسته و درمانده نشده است تواناست بر آنکه مردگان را زنده کند؟! آری او بر هر کاری تواناست. ﴿33 و روزی که کافران بر دوزخ عرضه می‌شوند (و به آنان گفته می‌شود:) آیا این حق نیست؟ می‌گویند: بلی، سوگند به پروردگارمان. خداوند می‌فرماید: پس به سبب آنکه کفر می‌ورزیدید عذاب را بچشید. ﴿34 پس شکیبایی کن چنانکه پیامبران اولوالعزم شکیبایی ورزیدند، و برای (عذاب) آنان شتاب مکن. روزی که ببینند آنچه را که وعده می‌یابند، گویی در دنیا جز مدّتی از یک روز نمانده‌اند، این (قرآن) ابلاغی است پس آیا (قومی) جز گروه فاسقان نابود می‌شوند؟. ﴿35