تفسیر قرآن

تفسیر و معانی قرآن

تفسیر قرآن

تفسیر و معانی قرآن

تفسیر سوره‌ی ممتحنه


مدنی و ۱۳آیه است.

آیه‌ی ۹-۱:

﴿یَٰٓأَیُّهَا ٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ لَا تَتَّخِذُواْ عَدُوِّی وَعَدُوَّکُمۡ أَوۡلِیَآءَ تُلۡقُونَ إِلَیۡهِم بِٱلۡمَوَدَّةِ وَقَدۡ کَفَرُواْ بِمَا جَآءَکُم مِّنَ ٱلۡحَقِّ یُخۡرِجُونَ ٱلرَّسُولَ وَإِیَّاکُمۡ أَن تُؤۡمِنُواْ بِٱللَّهِ رَبِّکُمۡ إِن کُنتُمۡ خَرَجۡتُمۡ جِهَٰدٗا فِی سَبِیلِی وَٱبۡتِغَآءَ مَرۡضَاتِیۚ تُسِرُّونَ إِلَیۡهِم بِٱلۡمَوَدَّةِ وَأَنَا۠ أَعۡلَمُ بِمَآ أَخۡفَیۡتُمۡ وَمَآ أَعۡلَنتُمۡۚ وَمَن یَفۡعَلۡهُ مِنکُمۡ فَقَدۡ ضَلَّ سَوَآءَ ٱلسَّبِیلِ١[الممتحنة: ۱]. «ای مؤمنان! دشمنان من و دشمنان خویش را به دوستی نگیرید. شما نسبت بدیشان محبّت می‌کنید درحالیکه آنان به حقّ و حقیقی ایمان ندارند که برای شما آمده است. پیغمبر و شما را به خاطر ایمان آوردن به خدا که پروردگارتان است (از شهر و دیارتان) بیرون می‌رانند. اگر شما برای جهاد در راه من و کسب خوشنودیم بیورن آمده‌اید (با آنان دوستی نکنید) در نهان با آنان دوستی می‌کنید درحالیکه من نسبت به هرچه پنهان می‌دارید یا آشکار می‌سازید آگاه‌تر هستم. هرکس از شما چنین کاری را بکند از راستای راه منحرف گشته است».

﴿إِن یَثۡقَفُوکُمۡ یَکُونُواْ لَکُمۡ أَعۡدَآءٗ وَیَبۡسُطُوٓاْ إِلَیۡکُمۡ أَیۡدِیَهُمۡ وَأَلۡسِنَتَهُم بِٱلسُّوٓءِ وَوَدُّواْ لَوۡ تَکۡفُرُونَ٢[الممتحنة: ۲]. «اگر کافران شما را بیابند دشمنتان می‌شوند و دستان و زبان‌های خود را به‌سوی شما به بدی می‌گشایند و دوست دارند که کفر ورزید».

﴿لَن تَنفَعَکُمۡ أَرۡحَامُکُمۡ وَلَآ أَوۡلَٰدُکُمۡۚ یَوۡمَ ٱلۡقِیَٰمَةِ یَفۡصِلُ بَیۡنَکُمۡۚ وَٱللَّهُ بِمَا تَعۡمَلُونَ بَصِیرٞ٣[الممتحنة: ۳]. «خویشاوندانتان و فرزندانتان روز قیامت سودی به حالتان نخواهند بخشید. روز قیامت خدا درمیانتان قضاوت و داوری خواهد کرد و خداوند به آنچه می‌کنید بیناست».

﴿قَدۡ کَانَتۡ لَکُمۡ أُسۡوَةٌ حَسَنَةٞ فِیٓ إِبۡرَٰهِیمَ وَٱلَّذِینَ مَعَهُۥٓ إِذۡ قَالُواْ لِقَوۡمِهِمۡ إِنَّا بُرَءَٰٓؤُاْ مِنکُمۡ وَمِمَّا تَعۡبُدُونَ مِن دُونِ ٱللَّهِ کَفَرۡنَا بِکُمۡ وَبَدَا بَیۡنَنَا وَبَیۡنَکُمُ ٱلۡعَدَٰوَةُ وَٱلۡبَغۡضَآءُ أَبَدًا حَتَّىٰ تُؤۡمِنُواْ بِٱللَّهِ وَحۡدَهُۥٓ إِلَّا قَوۡلَ إِبۡرَٰهِیمَ لِأَبِیهِ لَأَسۡتَغۡفِرَنَّ لَکَ وَمَآ أَمۡلِکُ لَکَ مِنَ ٱللَّهِ مِن شَیۡءٖۖ رَّبَّنَا عَلَیۡکَ تَوَکَّلۡنَا وَإِلَیۡکَ أَنَبۡنَا وَإِلَیۡکَ ٱلۡمَصِیرُ٤[الممتحنة: ۴]. «به‌راستی که برایتان در ابراهیم و آنانکه با او همراه بودند سرمشقی نیکوست. چون به قوم خود گفتند: ما از شما و از آنچه به‌جای خدا می‌پرستید بیزاریم، به شما کفر ورزیده‌ایم و بین ما و شما برای همیشه دشمنی و کینه پدید آمده است تا این‌که تنها به خداوند ایمان آورید، مگر گفتۀ ابراهیم به پدرش که (گفت:) برایت آمرزش خواهم خواست و در برابر خداوند برایت اختیار چیزی را ندارم. پروردگارا! بر تو توکّل کرده‌ایم و رو به‌سوی تو نهاده‌ایم و بازگشت به‌سوی توست».

﴿رَبَّنَا لَا تَجۡعَلۡنَا فِتۡنَةٗ لِّلَّذِینَ کَفَرُواْ وَٱغۡفِرۡ لَنَا رَبَّنَآۖ إِنَّکَ أَنتَ ٱلۡعَزِیزُ ٱلۡحَکِیمُ٥[الممتحنة: ۵]. «پروردگارا! ما را دستخوش فتنه و ابتلای کافران مگردان، و ما را بیامرز، پروردگارا! تویی که پیروزمند فرزانه‌ای».

﴿لَقَدۡ کَانَ لَکُمۡ فِیهِمۡ أُسۡوَةٌ حَسَنَةٞ لِّمَن کَانَ یَرۡجُواْ ٱللَّهَ وَٱلۡیَوۡمَ ٱلۡأٓخِرَۚ وَمَن یَتَوَلَّ فَإِنَّ ٱللَّهَ هُوَ ٱلۡغَنِیُّ ٱلۡحَمِیدُ٦[الممتحنة: ۶]. «به‌‌راستی در آنان برایتان سرمشقی نیکوست برای کسی (از شما) که به (لقای) خدا و روز قیامت امیدوار است و هرکس رویگردان شود (بداند که) خداوند همو بی‌نیاز و ستوده است».

﴿عَسَى ٱللَّهُ أَن یَجۡعَلَ بَیۡنَکُمۡ وَبَیۡنَ ٱلَّذِینَ عَادَیۡتُم مِّنۡهُم مَّوَدَّةٗۚ وَٱللَّهُ قَدِیرٞۚ وَٱللَّهُ غَفُورٞ رَّحِیمٞ٧[الممتحنة: ۷]. «نزدیک است که خداوند بین شما و کسانی‌که با آنان دشمنی داشته‌اید دوستی پدید آورد و خداوند تواناست و خداوند آمرزگار مهربان است».

﴿لَّا یَنۡهَىٰکُمُ ٱللَّهُ عَنِ ٱلَّذِینَ لَمۡ یُقَٰتِلُوکُمۡ فِی ٱلدِّینِ وَلَمۡ یُخۡرِجُوکُم مِّن دِیَٰرِکُمۡ أَن تَبَرُّوهُمۡ وَتُقۡسِطُوٓاْ إِلَیۡهِمۡۚ إِنَّ ٱللَّهَ یُحِبُّ ٱلۡمُقۡسِطِینَ٨[الممتحنة: ۸]. «خداوند شما را از کسانی‌که با شما در (کار) دین نجنگیده‌اند و شما را از خانه‌هایتان بیرون نکرده‌اند باز نمی‌دارد که به آنان نیکی کنید و در حقّ آنان به داد رفتار نمایید، بی‌گمان خداوند دادگران را دوست می‌دارد».

﴿إِنَّمَا یَنۡهَىٰکُمُ ٱللَّهُ عَنِ ٱلَّذِینَ قَٰتَلُوکُمۡ فِی ٱلدِّینِ وَأَخۡرَجُوکُم مِّن دِیَٰرِکُمۡ وَظَٰهَرُواْ عَلَىٰٓ إِخۡرَاجِکُمۡ أَن تَوَلَّوۡهُمۡۚ وَمَن یَتَوَلَّهُمۡ فَأُوْلَٰٓئِکَ هُمُ ٱلظَّٰلِمُونَ٩[الممتحنة: ۹]. «تنها شما را از کسانی باز می‌دارد که در (کار) دین با شما جنگیده‌اند و شما را از خانه‌هایتان بیرون کرده‌اند و بر اخراجتان (دیگران را) پشتیبانی کرده‌اند، از آن‌که آنان‌را دوست بدارید، و کسانی‌که آنان را دوست بدارند آنانند که ستمکارند».

بسیاری از مفسّرین گفته‌اند که سبب نزول این آیات کریمه داستان حاطب بن ابی بلتعه است. هنگامی که پیامبر درصدد غزوه فتح بود. حاطب به بعضی از مشرکین مکّه نامه‌ای نوشت و به آن‌ها خبر داد که پیامبرصبه‌سوی آن‌ها حرکت کرده است. حاطب می‌خواست با این کار توّجه و حمایت آن‌ها را جلب نماید. و این کارش را از روی نفاق یا تردید داشتندر مبانی اسلام انجام نداد.

او این نامه را به دست زنی داد تا آن را به مکه برساند. پیامبرصاز ماجرای حاطبه با خبر گردید و قبل از آن که آن زن به مکه برسد کسانی را فرستاد و نامه را از آن زن بازگرفتند و حاطب را مورد سرزنش قرار داد امّا او عذری پیش آورد کرد که پیامبرصآن‌را پذیرفت.

در این آیات به شدّت از دوستی کردن با کافران و مشرکان نهی شده و بیان شده است که دوستی با آن‌ها با ایمان تضاد دارد و با آئین ابراهیم ÷مخالف است. نیز برخلاف عقل و خرد است، چون عقل ایجاب می‌کند که به شدت از دشمن پرهیز کرد به خصوص دشمنی که تمام توانایی‌اش را علیه شما صرف می‌کند و فرصت را برای ضربه زدن به شما غنیمت می‌شمارد. پس خداوند متعال فرمود: ﴿یَٰٓأَیُّهَا ٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ لَا تَتَّخِذُواْ عَدُوِّی وَعَدُوَّکُمۡ أَوۡلِیَآءَ تُلۡقُونَ إِلَیۡهِم بِٱلۡمَوَدَّةِای مؤمنان! به مقتضای ایمان خودتان که دوستی کردن با مؤمنان و دشمنی ورزیدن با دشمنان اسلام است عمل کنید، چرا که دشمن اسلام دشمن خدا و مومنان است.

پس شما با دشمن خدا و دشمن خود دوستی نکنید. شما برای دوستی کردن با آن‌ها شتاب می‌ورزید و سعی می‌کنید که اسباب محبت را درمیان خودتان و آنان به دست آورید، و معلوم است هرگاه محبت حاصل شود، به دنبال آن کمک کردن و دوستی نمودن می‌آید، آنگاه آدمی از دایره‌ی ایمان خارج می‌شود و از جمله کافران می‌گردد.

و کسی‌که کافر را به دوستی بگیرد فاقد جوان مردی و مرّت است زیرا او با سرسخت‌ترین دشمنان خدا که برای اوچیزی جز زیان را نمی‌خواهند و با پروردگارشان به مخالفت و ستیز بر می‌خیزند پروردگاری که خیر آنان را می‌خواهد و آنها را به خیر امر کرده و بر آن تشویق می‌نماید دوستی می‌کند؟! و از جمله اموری که مومن را به دشمنی کردن با کافران فرا می‌خواند این است که کافران به حقّ و حقیقتی که برای مؤمنان آمده است کفر ورزیده‌اند و این بزرگ‌ترین مخالفت است.

پس کافران اصل دین شما را قبول ندارند و ادعا می‌کنند که شما گمراه هستید. در حالی که آن‌ها به حقی که هیچ شک و تردیدی در آن نیست کفر ورزیده‌اند. و هرکس که حقّ را نپذیرد امکان ندارد دلیلی داشته باشد که بر صحت گفتار او دلالت نماید، بلکه محض نپذیرفتن حق بر باطل بودن سخن کسی دلالت می‌نماید که آن را نمی‌پذیرد.

و از دشمنی آن‌ها با شما این است که ﴿یُخۡرِجُونَ ٱلرَّسُولَ وَإِیَّاکُمۡپیغمبر و شما مومنان را از سرزمین و دیارتان بیرون می‌کنند و شما را از وطنتان آواره می‌نمایند. و شما گناهی جز این ندارید که ﴿أَن تُؤۡمِنُواْ بِٱللَّهِ رَبِّکُمۡبه خداوند که پروردگارتان است ایمان آورده‌اید، پروردگاری که باید همه به او ایمان بیاورند و او را بندگی کنند، چون خداوند آن‌ها را پرورش داده و به آن‌ها نعمت‌های ظاهری و باطنی بخشیده است. پس وقتی آن‌ها از این امر که واجب‌ترین واجبات است اعراض کردند، و شما آن را انجام دادید، به دشمنی با شما برخاستند و شما را به خاطر ایمان آوردنتان از سرزمین و دیارتان بیرون راندند.

پس اگر کسی با کافران دوستی نماید هیچ دین و عقل و مروتی برای او باقی نخواهد ماند؟! کافرانی که در هر زمان و مکانی اینگونه هستند و جز ترس یا مانعی قوی آنان را از ضربه زدن به مسلمانان باز نمی‌دارد.

﴿إِن کُنتُمۡ خَرَجۡتُمۡ جِهَٰدٗا فِی سَبِیلِی وَٱبۡتِغَآءَ مَرۡضَاتِیاگر هدف از بیرون آمدنتان جهاد در راه خدا و اعلای کلمه‌ی او و کسب خشنودی پروردگار است پس به مقتضای این دستور عمل کنید. یعنی با دوستان خدا دوستی کنید و با دشمنان خدا دشمنی ورزید، چون این کار بزرگ‌ترین جهاد در راه خداست و از بزرگ‌ترین چیزهایی است که انسان را به خدا نزدیک می‌نماید و با این کار خشنودی او حاصل می‌شود.

﴿تُسِرُّونَ إِلَیۡهِم بِٱلۡمَوَدَّةِ وَأَنَا۠ أَعۡلَمُ بِمَآ أَخۡفَیۡتُمۡ وَمَآ أَعۡلَنتُمۡیعنی چگونه دوستی کردن با کافران را پنهان می‌دارید با این که می‌دانید خداوند به آنچه شما پنهان می‌کنید یا آشکار می‌سازید آگاه است؟! پس اگر دوستی کردن شما با کافران برای مؤمنان پوشیده باشد و از آن خبر نداشته باشند برای خداوند پوشیده نخواهد بود و خداوند بندگان را طبق خیر و شرّی که در مورد آن‌ها میداند جزا و سزا می‌دهد.

﴿وَمَن یَفۡعَلۡهُ مِنکُمۡ فَقَدۡ ضَلَّ سَوَآءَ ٱلسَّبِیلِو هرکس از شما با کافران دوستی کند بعد از این که خداوند او را برحذر داشته است، به راستی که از راه راست منحرف شده و گم گشته است، چون او راهی را در پیش گرفته که با شریعت و عقل و مروّت انسانی مخالف است.

سپس خداوند متعال شدت دشمنی آنان را بیان کرد تا مؤمنان را به دشمنی ورزیدن با آن‌ها تحریک نماید. پس فرمود: ﴿إِن یَثۡقَفُوکُمۡاگر شما را بیابند و فرصت آزار رساندن به شما را داشته باشند. ﴿یَکُونُواْ لَکُمۡ أَعۡدَآءٗ وَیَبۡسُطُوٓاْ إِلَیۡکُمۡ أَیۡدِیَهُمۡدشمنان آشکار شما خواهند بود و دست‌های خود را به بدی به‌سوی شما دراز می‌کنند. یعنی شما را می‌کشند و می‌زنند.

﴿وَأَلۡسِنَتَهُم بِٱلسُّوٓءِو با سخنان بد و ناراحت کننده از قبیل دشنام و غیره به‌سوی شما زبان می‌گشایند. ﴿وَوَدُّواْ لَوۡ تَکۡفُرُونَو دوست دارند که کفر ورزید. این نهایت چیزی است که از شما می‌خواهند. اگر دلیل بیاورید که ما به خاطر خویشاوندی و اموال با کافران دوستی می‌کنیم، بدانید که ﴿لَن تَنفَعَکُمۡ أَرۡحَامُکُمۡ وَلَآ أَوۡلَٰدُکُمۡۚ یَوۡمَ ٱلۡقِیَٰمَةِ یَفۡصِلُ بَیۡنَکُمۡۚ وَٱللَّهُ بِمَا تَعۡمَلُونَ بَصِیرٞ٣خویشاوندانتان و فرزندان و اموالتان در برابر عذاب خدا هیچ سودی به حال شما نخواهند بخشید، و روز قیامت خداوند میان شما داوری خواهد کرد و خداوند به آنچه می‌کنید بیناست. پس به خاطر این شما را از دوستی کردن با کافران ـ که دوستی کردن با آن‌ها به زیانتان می‌باشد ـ برحذر داشته است.

﴿قَدۡ کَانَتۡ لَکُمۡ أُسۡوَةٌ حَسَنَةٞ فِیٓ إِبۡرَٰهِیمَ وَٱلَّذِینَ مَعَهُای گروه مؤمنان! در (زندگی وسیره) ابراهیم و مؤمنانی که همراه او بودند برایتان سرمشق و الگویی نیکوست. آن‌ها برایتان الگویی شایسته و مفید هستند چون شما فرمان یافته‌اید که از آئین ابراهیم یکتاپرست پیروی کنید.

﴿إِذۡ قَالُواْ لِقَوۡمِهِمۡ إِنَّا بُرَءَٰٓؤُاْ مِنکُمۡ وَمِمَّا تَعۡبُدُونَ مِن دُونِ ٱللَّهِهنگامی‌که ابراهیم÷و مومنانی که همراه او بودند از قوم مشرکشان و از آنچه به جای خدا پرستش می‌کردند بیزاری جستند سپس با صراحت دشمنی خود را نسبت به آن‌ها اعلام داشتند و گفتند: ﴿کَفَرۡنَا بِکُمۡ وَبَدَا بَیۡنَنَا وَبَیۡنَکُمُ ٱلۡعَدَٰوَةُ وَٱلۡبَغۡضَآءُبه شما کفر ورزیده‌ایم و بین ما و شما برای همیشه دشمنی و کینه پدید آمده و آشکار شده است.

یعنی در دل نسبت به شما کینه و نفرت داریم و با جسم با شما دشمنی می‌ورزیم و این نفرت و دشمنی وقت و زمانی ندارد، بلکه ﴿أَبَدًاهمیشگی و تا وقتی است که شما به کفر ورزیدن خود ادامه دهید. ﴿حَتَّىٰ تُؤۡمِنُواْ بِٱللَّهِ وَحۡدَهُۥٓتا این که تنها به خدا ایمان آورید، پس آنگاه دشمنی و کینه از میان می‌رود و دوستی و محبّت تبدیل خواهد شد.

پس در زندگی ابراهیم و کسانی که همراه او با ایمان و توحید بپاخاستند و در انجام دادن لوازمات ایمان و توحید، و در همه عبادت‌هایی که فقط برای خدا انجام می‌دادند برای شما مؤمنان سرمشق و الگویی نیست. ﴿إِلَّامگر در یک خصلت ابراهیم که شما حقّ ندارید در این خصلت از او الگوبرداری نمائید و آن این است که ﴿قَوۡلَ إِبۡرَٰهِیمَ لِأَبِیهِپدر ابراهیم که آزر نام داشت کافر و مخالف بود. وقتی ابراهیم او را به ایمان و توحید دعوت کرد و او از پذیرفتن آن امتناع ورزید ابراهیم به وی گفت: ﴿لَأَسۡتَغۡفِرَنَّ لَکَبرای تو از خداوند آمرزش خواهم خواست.

﴿وَمَآ أَمۡلِکُ لَکَ مِنَ ٱللَّهِ مِن شَیۡءٖۖدرحالیکه در برابر خداوند برایت اختیار چیزی را ندارم ولی برایت پیش پروردگارم دعا خواهم کرد، امید است که از خواندن پروردگارم ناامید نگردم. پس شما مؤمنان حقّ ندارید در این چیز به ابراهیم اقتدا کنید، و حقّ ندارید که برای مشرکان دعا نمایید و بگویید: ما در این کار از آئین ابراهیم پیروی می‌کنیم، چون خداوند عذر ابراهیم را در این کار بیان داشته و فرموده است: ﴿وَمَا کَانَ ٱسۡتِغۡفَارُ إِبۡرَٰهِیمَ لِأَبِیهِ إِلَّا عَن مَّوۡعِدَةٖ وَعَدَهَآ إِیَّاهُ فَلَمَّا تَبَیَّنَ لَهُۥٓ أَنَّهُۥ عَدُوّٞ لِّلَّهِ تَبَرَّأَ مِنۡهُ[التوبة: ۱۱۴]. «آمرزش خواستن ابراهیم برای پدرش فقط به خاطر وعده‌ای بود که به او داده بود، و وقتی که روشن شد پدرش دشمن خداست ابراهیم از او بیزاری جست».

و برای شما مؤمنان در ابراهیم و کسانی که همراه او بودند الگوی نیکویی هست وقتی که خدا را به فریاد خواندند و بر او توکل نمودند و رو به‌سوی او نهادند و به ناتوانی و کوتاهی خویش اعتراف کردند و گفتند: ﴿رَّبَّنَا عَلَیۡکَ تَوَکَّلۡنَاپروردگارا! در به دست آوردن آنچه به ما فایده می‌رساند و دور شدن آنچه به ما زیان می‌رساند بر تو توکل نموده‌ایم و در این باره به تو اعتماد کرده‌ایم. ﴿وَإِلَیۡکَ أَنَبۡنَاو به طاعت و خشنودی تو و به همه آنچه که ما را به تو نزدیک می‌کند روی آورده‌ایم. پس ما در این باره تلاش می‌کنیم و در انجام کارهای خوب می‌کوشیم و ما می‌دانیم که به‌سوی تو باز می‌گردیم. پس برای حاضر شدن در پیشگاه تو خود را آماده می‌کنیم و کارهایی انجام می‌دهیم که ما را به تو نزدیک نماید.

﴿رَبَّنَا لَا تَجۡعَلۡنَا فِتۡنَةٗ لِّلَّذِینَ کَفَرُواْ[الممتحنة: ۵]. «پروردگارا! به سبب گناهانمان کافران را بر ما مسلط مگردان». که اگر آن‌ها بر ما مسلط شوند ما را به فتنه و عذاب گرفتار می‌کنند و تا جایی که می‌توانند ما را از انجام امور دینی باز می‌دارند. نیز آن خودشان دست خوش فتنه می‌شوند چون وقتی آن‌ها ببینند که پیروز هستند گمان می‌برند که آن‌ها بر حقّ بوده و ما بر باطل می‌باشیم.

پس آنگاه بر کفر و سرکشی خود می‌افزایند. ﴿وَٱغۡفِرۡ لَنَاو گناهان و بدی‌هایی را که مرتکب شده‌ایم بیامرز و کوتاهی‌هایی را که در انجام اوامر از ما سر زده است ببخش.

﴿رَبَّنَآۖ إِنَّکَ أَنتَ ٱلۡعَزِیزُ ٱلۡحَکِیمُپروردگارا! تو بر همه چیز چیره‌ای و با حکمت هستی و هر چیزی را در جای خودش قرار می‌دهی. پس به برکت توانمندی و حکمت خویش ما را بر دشمنانمان پیروز بگردان و گناهانمان را بیامرز و عیب‌هایمان را اصلاح گردان.

سپس تأکید کرد که به آن‌ها اقتدا کنید و فرمود: ﴿لَقَدۡ کَانَ لَکُمۡ فِیهِمۡ أُسۡوَةٌ حَسَنَةٞدر آنان برایتان سرمشقی نیکوست و این الگوبرداری برای هرکسی آسان نیست بلکه برای کسی آسان است که ﴿لِّمَن کَانَ یَرۡجُواْ ٱللَّهَ وَٱلۡیَوۡمَ ٱلۡأٓخِرَبه لقای خدا و روز قیامت امیدوار است، چون ایمان و چشمداشت پاداش برای بنده هر کار سخت و دشواری را آسان می‌گرداند، و هر فراوانی را برایش اندک می‌نماید و باعث می‌شود تا او به بندگان صالح و پیامبران اقتدا نماید و از آن‌ها الگوبرداری کند، زیرا او خودش را نیازمند این کار می‌داند.

﴿وَمَن یَتَوَلَّو هرکس از اطاعت خدا و تأسی جستن به پیامبران روی گردان شود فقط به خودش زیان می‌رساند و به خداوند زیانی نمی‌رساند. ﴿فَإِنَّ ٱللَّهَ هُوَ ٱلۡغَنِیُّ ٱلۡحَمِیدُچرا که خداوند بی‌نیاز است و دارای توانگری مطلق می‌باشد و به هیچ صورت به کسی از آفریده‌هایش نیازی ندارد. و در ذات و صفات و کارهایش ستوده است و او بر همه‌ی کارها ستایش می‌شود. سپس خداوند متعال خبر داد دشمنی مومنان با مشرکان و کافران تا وقتی ادامه دارد که کافران به شرک و کفر خود ادامه دهند و اگر از کفر و شرک دست بردارند و به ایمان روی بیاورند مودّت و دوستی ایمانی برمی گردد و با آن‌ها دوستی خواهد شد. پس ای مؤمنان! از بازگشت و روی آوردن کافران به ایمان ناامید نباشید.

﴿عَسَى ٱللَّهُ أَن یَجۡعَلَ بَیۡنَکُمۡ وَبَیۡنَ ٱلَّذِینَ عَادَیۡتُم مِّنۡهُم مَّوَدَّةٗچون شاید خداوند بین شما و کسانی‌که با آنان دشمنی داشته‌اید دوستی پدید آورد که سبب این دوستی بازگشت آن‌ها به ایمان است. ﴿وَٱللَّهُ قَدِیرٞو خداوند بر هر چیزی تواناست و از آن جمله هدایت دل‌ها و برگرداندن آن از حالتی به حالت دیگر است. ﴿وَٱللَّهُ غَفُورٞ رَّحِیمٞو خداوند آمرزگار و مهربان است و هیچ گناهی برایش بزرگ نیست که آن را نیامرزد و هیچ عیبی نیست که آن‌را نپوشاند.

﴿قُلۡ یَٰعِبَادِیَ ٱلَّذِینَ أَسۡرَفُواْ عَلَىٰٓ أَنفُسِهِمۡ لَا تَقۡنَطُواْ مِن رَّحۡمَةِ ٱللَّهِۚ إِنَّ ٱللَّهَ یَغۡفِرُ ٱلذُّنُوبَ جَمِیعًاۚ إِنَّهُۥ هُوَ ٱلۡغَفُورُ ٱلرَّحِیمُ٥٣[الزمر: ۵۳]. «بگو: ای بندگان من که بر خود تجاوز کرده‌اند! از رحمت خداوند ناامید نباشید، به راستی که خداوند همه گناهان را می‌آمرزد. بی‌گمان او آمرزگار مهربان است».

در این آیه به اسلام آوردن برخی از مشرکان اشاره شده و به آن نوید داده شده است، مشرکانی که دشمنان مؤمنان بودند و این هم اتفاق افتاد. ستایش و احسان از آن خداست. وقتی این آیات کریمه که مسلمانان را بر دشمنی ورزیدن با کافران تحریک می‌نمایند نازل شدند در وجود مؤمنان تاثیر به سزایی گذاشت و از پیوند کاملا به محتوای آن عمل کردند و از پیوند خویشاوندی با برخی از خویشاوندان مشرک خود پرهیز کردند و گمان بردند که این در آنچه خداوند از آن نهی کرده است داخل است.

بنابراین، خداوند آن‌ها را از موردی خبر داد که در این امر حرام داخل نیست. پس فرمود: ﴿لَّا یَنۡهَىٰکُمُ ٱللَّهُ عَنِ ٱلَّذِینَ لَمۡ یُقَٰتِلُوکُمۡ فِی ٱلدِّینِ وَلَمۡ یُخۡرِجُوکُم مِّن دِیَٰرِکُمۡ أَن تَبَرُّوهُمۡ وَتُقۡسِطُوٓاْ إِلَیۡهِمۡۚ إِنَّ ٱللَّهَ یُحِبُّ ٱلۡمُقۡسِطِینَ٨خداوند شما را از نیکی کردن با مشرک انی که خویشاوندان شما هستند یا خویشاوند شما نیستند ولی در امر دین با شما نجنگیده‌اند و شما را از دیارتان بیرون نکرده‌اند باز نمی‌دارید، و اگر با آن‌ها رابطه‌ی خویشاوندی برقرار کنید گناهی بر شما نیست چون آن‌ها با شما سر ستیز ندارند و شما را از دیارتان بیرون نمی‌کنند، به همین جهت برای این امر تحت پیگرد قرار نمی‌گیرید. همان‌طور که خداوند در مورد پدر و مادر کافر فرموده است: ﴿وَإِن جَٰهَدَاکَ عَلَىٰٓ أَن تُشۡرِکَ بِی مَا لَیۡسَ لَکَ بِهِۦ عِلۡمٞ فَلَا تُطِعۡهُمَاۖ وَصَاحِبۡهُمَا فِی ٱلدُّنۡیَا مَعۡرُوفٗا[لقمان: ۱۵]. «(خداوند به فرزندی که مسلمان است و پدر و مادرش کافرند می‌گوید:) اگر پدر و مادرت از تو خواستند تا چیزی را که نمی‌دانی شریک من قرار دهی از آن‌ها اطاعت مکن و در دنیا به خوبی و نیکی با آن‌ها رفتار کن».

﴿إِنَّمَا یَنۡهَىٰکُمُ ٱللَّهُ عَنِ ٱلَّذِینَ قَٰتَلُوکُمۡ فِی ٱلدِّینِ وَأَخۡرَجُوکُم مِّن دِیَٰرِکُمۡ وَظَٰهَرُواْ عَلَىٰٓ إِخۡرَاجِکُمۡ أَن تَوَلَّوۡهُمۡخداوند تنها شما را از کسانی باز می‌دارد که به خاطر دینتان با شما جنگیده‌اند و شما را از خانه‌هایتان بیرون کرده‌اند و بر اخراجتان (دیگران را) پشتیبانی کرده‌اند از آن که آنان را دوست بدارید. امّا خداوند شما را از نیکی کردن شما با آنها نهی نکرده است، بلکه این موضوع در عموم امرِ به نیکی با خویشاوندان و دیگر انسان‌ها داخل است.

﴿وَمَن یَتَوَلَّهُمۡ فَأُوْلَٰٓئِکَ هُمُ ٱلظَّٰلِمُونَو کسانی‌که آنان را دوست بدارند آنانند که ستمکارند و این ستم برحسب و اندازه دوستی کردن است. پس اگر دوستی کردن کاملی باشد این کفری خواهد بود که انسان را از دایره اسلام بیرون می‌کند و پائین‌تر از این مراتبی هست که برخی سخت‌تر و برخی آسان‌ترند.

آیه‌ی ۱۱-۱۰:

﴿یَٰٓأَیُّهَا ٱلَّذِینَ ءَامَنُوٓاْ إِذَا جَآءَکُمُ ٱلۡمُؤۡمِنَٰتُ مُهَٰجِرَٰتٖ فَٱمۡتَحِنُوهُنَّۖ ٱللَّهُ أَعۡلَمُ بِإِیمَٰنِهِنَّۖ فَإِنۡ عَلِمۡتُمُوهُنَّ مُؤۡمِنَٰتٖ فَلَا تَرۡجِعُوهُنَّ إِلَى ٱلۡکُفَّارِۖ لَا هُنَّ حِلّٞ لَّهُمۡ وَلَا هُمۡ یَحِلُّونَ لَهُنَّۖ وَءَاتُوهُم مَّآ أَنفَقُواْۚ وَلَا جُنَاحَ عَلَیۡکُمۡ أَن تَنکِحُوهُنَّ إِذَآ ءَاتَیۡتُمُوهُنَّ أُجُورَهُنَّۚ وَلَا تُمۡسِکُواْ بِعِصَمِ ٱلۡکَوَافِرِ وَسۡ‍َٔلُواْ مَآ أَنفَقۡتُمۡ وَلۡیَسۡ‍َٔلُواْ مَآ أَنفَقُواْۚ ذَٰلِکُمۡ حُکۡمُ ٱللَّهِ یَحۡکُمُ بَیۡنَکُمۡۖ وَٱللَّهُ عَلِیمٌ حَکِیمٞ١٠[الممتحنة: ۱۰]. «ای کسانی‌که ایمان آورده‌اید! چون زنان مؤمن هجرت کردند و به نزد شما آمدند آنان‌را بیازمائید - خداوند به ایمانشان داناتر است - پس اگر آنان‌را زنانی مؤمن تشخیص دادید آنان‌را به کافران برنگردانید نه اینان (= زنان مؤن) برای آنان (=کافران) حلالند و نه آنان (= کافران) برای اینان (زنان مؤمن) حلالند و آنچه را مردان (کافر) هزینه کرده‌اند به آنان بدهید، ون گناهی بر شما نیست که چون مهریه‌هایشان را به آنان بدهید آنان‌را به زنی بگیرید و به عقد زنان کافر تمسک مجویید و آنچه را هزینه کرده‌اید بطلبید و (کافران نیز) باید آنچه را هزینه کرده‌اند بطلبند این حکم خداست، بین شما حکم می‌کند و خداوند دانای فرزانه است».

﴿وَإِن فَاتَکُمۡ شَیۡءٞ مِّنۡ أَزۡوَٰجِکُمۡ إِلَى ٱلۡکُفَّارِ فَعَاقَبۡتُمۡ فَ‍َٔاتُواْ ٱلَّذِینَ ذَهَبَتۡ أَزۡوَٰجُهُم مِّثۡلَ مَآ أَنفَقُواْۚ وَٱتَّقُواْ ٱللَّهَ ٱلَّذِیٓ أَنتُم بِهِۦ مُؤۡمِنُونَ١١[الممتحنة: ۱۱]. «و اگر کسی از همسرانتان (رهسپار) به‌سوی کافران از دستتان برفت آن‌گاه (کافران را) کیفر دادید (و اموالشان را به غنیمت گرفتید) به آنان‌ که همسرانشان (به‌سوی کفار) رفته‌اند به مقدار آن‌چه هزینه کرده‌اند بپردازید و از خدایی بترسید که شما به او ایمان دارید».

وقتی صلح حدیبیه انجام شد پیامبر با مشرکین صلح نمود و بر این پیمان بست که هرکس از مشرکان مسلمان شود و نزد مسلمان‌ها بیاید به مشرکان برگردانده خواهد شد. و این امری کلّی و عام است که زنان و مردان را شامل می‌شود. امّا خداوند درباره مردان پیامبر را از بازگرداندن آن‌ها به نزد مشرکان نهی نکرده است تا اینگونه به شرطی که بسته شده عمل شود و صلح کامل بگردد، که این صلح از بزرگترین مصالح بود.

امّا از آنجا که بازگرداندن زنان مومن به مشرکان، مفاسد زیادی دربرداشت خداوند به مومنان دستور داد که هرگاه زنان مومن هجرت کردند و به نزد آن‌ها آمدند و مومنان در صداقت ایمانشان شکّ کردند آن‌ها را بیازمایند تا صداقتشان آشکار گردد و از آن‌ها بخواهند تا سوگندهای موکدی بخورند تا اینگونه صداقتشان آشکار شود چون احتمال دارد که ایمان یک زن مهاجر صادقانه نباشد، بلکه به خاطر علاقه به همسر با شهر یا دیگر اهداف دنیوی باشد.

و اگر مومن واقعی نبودند باید به مشرکان برگردانده شوند تا اینگونه به شرط عمل گردد. و اگر مومنان آن‌ها را آزمودند و آن‌ها را صادق یافتند یا بدون آزمودن به صداقت آن‌ها پی بردند آن‌ها را به کافران بازنگردانند.

﴿لَا هُنَّ حِلّٞ لَّهُمۡ وَلَا هُمۡ یَحِلُّونَ لَهُنَّنه آن زنان مومن برای کافران حلالند و نه مردان کافران برای آن‌ها حلالند. این مفسده بزرگی است که قانون گذار شریعت آن را مدنظر قرار داده است و نیز وفای به شرط را رعایت کرده است، به این صورت که به شوهرانِ کافر زنانِ مومنی که هجرت کرده‌اند مهریه و آنچه که برایشان خرج کرده‌اند پرداخت شود. و در این وقت اشکالی ندارد که مسلمان‌ها با آن‌ها ازدواج نمایند گرچه آن زنان در سرزمین شرک شوهرانی داشته باشند ولی به شرط آن که مردان مومن نفقه و مهریه زنان را بدهند، و همان‌طور که زن مسلمان برای مرد کافر حلال نیست تا وقتی که بر کفر خودش باشد به جز اهل کتاب که ازدواج با آن‌ها جایز است. بنابراین خداوند متعال می‌فرماید: ﴿وَلَا تُمۡسِکُواْ بِعِصَمِ ٱلۡکَوَافِرِو به عقد زنان کافر تمسّک مجوئید. وقتی از تمسّک جستن به عقد زنان کافر نهی کرده است نهی از ازدواج با آن‌ها به طریق اولی است.

﴿وَسۡ‍َٔلُواْ مَآ أَنفَقۡتُمۡای مؤمنان! هرگاه زنان شما مرتد شدند و به‌سوی کافران برگشتند آنچه را خرج کرده‌اید از آن‌ها بخواهید چون وقتی کافران مخارجی را که برای زنان مسلمان شده صرف کرده‌اند می‌طلبند و می‌گیرند مسلمانان نیز در مقابل این که همسرانشان به‌سوی کافران بازگشته‌اند باید چیزی بگیرند.

و این دلیلی است بر این که هرگاه عقد زن و شوهر به خاطر مسئله‌ای از قبیل رضاع یا غیره باطل گردید شوهر باید مهریه را بپردازد. ﴿ذَٰلِکُمۡ حُکۡمُ ٱللَّهِحکمی که بیان شد حکم و دستور خداست که آن را برای شما بیان کرده و توضیح داده‌است. ﴿وَٱللَّهُ عَلِیمٌ حَکِیمٞو خداوند دانای با حکمت است و احکامی را که برایتان مفید است می‌داند و طبق حکمت و رحمت خویش آن را برایتان مشروع می‌دارد.

﴿وَإِن فَاتَکُمۡ شَیۡءٞ مِّنۡ أَزۡوَٰجِکُمۡ إِلَى ٱلۡکُفَّارِو اگر کسی از همسرانتان مرتد شد و به‌سوی کافران رفت ﴿فَعَاقَبۡتُمۡ فَ‍َٔاتُواْ ٱلَّذِینَ ذَهَبَتۡ أَزۡوَٰجُهُم مِّثۡلَ مَآ أَنفَقُواْهمان‌طور که قبلا گذشت کافران در عوض کسانی از همسرانشان که آن‌ها را ترک می‌نمایند و نزد مسلمان‌ها می‌آیند چیزی دریافت می‌کنند، پس مسلمانی که همسرش به‌سوی کفار بگریزد و مرتد شود، باید مسلمان‌ها از مال غنیمت آنچه برای همسرش خرج کرده است به او بدهند.

﴿وَٱتَّقُواْ ٱللَّهَ ٱلَّذِیٓ أَنتُم بِهِۦ مُؤۡمِنُونَو از خداوندی که به او ایمان دارید بترسید. پس ایمان داشتن شما به خدا این را می‌طلبد که همواره پرهیزگار باشید.

آیه‌ی ۱۲:

﴿یَٰٓأَیُّهَا ٱلنَّبِیُّ إِذَا جَآءَکَ ٱلۡمُؤۡمِنَٰتُ یُبَایِعۡنَکَ عَلَىٰٓ أَن لَّا یُشۡرِکۡنَ بِٱللَّهِ شَیۡ‍ٔٗا وَلَا یَسۡرِقۡنَ وَلَا یَزۡنِینَ وَلَا یَقۡتُلۡنَ أَوۡلَٰدَهُنَّ وَلَا یَأۡتِینَ بِبُهۡتَٰنٖ یَفۡتَرِینَهُۥ بَیۡنَ أَیۡدِیهِنَّ وَأَرۡجُلِهِنَّ وَلَا یَعۡصِینَکَ فِی مَعۡرُوفٖ فَبَایِعۡهُنَّ وَٱسۡتَغۡفِرۡ لَهُنَّ ٱللَّهَۚ إِنَّ ٱللَّهَ غَفُورٞ رَّحِیمٞ١٢[الممتحنة: ۱۲]. «ای پیغمبر! هنگامی‌که زنان مؤمن پیش تو بیایند و بخواهند با تو بیعت کنند بر این‌که چیزی را شریک خدا نسازند و دزدی نکنند و مرتکب زنا نشوند و فرزندانشان را نکشند و بهتانی را که با آن (از روی دروغ) فرزندی را به شوهرانشان نسبت دهند درمیان نیاورند و در کارهای نیک (از فرمان) تو سرپیچی نکنند با آنان بعیت کن، و ازخداوند برای آنان آمرزش بخواه. بی‌گمان خداوند آمرزگار مهربان است».

شرایطی که در این آیه ذکر شده است، شیوه بیعت کردن با زنانی است که بر انجام دادن واجباتی بیعت کرده‌اند که بر مردان و زنان در همه اوقات واجب است. امّا در مورد مردان مسئله با توجه به حالات و مراتب آن‌ها فرق می‌کند و پیامبرصاز آنچه خدا به او فرمان داده بود اطاعت کرد، و هرگاه زنان برای بیعت کردن با او نزدش می‌آمدند و به این شرایط پای بند می‌شدند پیامبر با آن‌ها بیعت می‌کرد و برایشان از خداوند آمرزش می‌خواست و آن‌ها را در زمره مومنان داخل می‌گرداند.

﴿عَلَىٰٓ أَن لَّا یُشۡرِکۡنَ بِٱللَّهِ شَیۡ‍ٔٗابر این که با خدا شریکی مقّرر ندارد بلکه خداوند را به تنهایی پرستش نمایند. ﴿وَلَا یَقۡتُلۡنَ أَوۡلَٰدَهُنَّو آن‌گونه که زنان دوران جاهلیت فرزندان خود را زنده به گور می‌کردند فرزندانشان را نکشند. ﴿وَلَا یَزۡنِینَو زنا نکنند، آن طور که بسیاری از زنان فاحشه چنین می‌کردند.

﴿وَلَا یَأۡتِینَ بِبُهۡتَٰنٖ یَفۡتَرِینَهُۥ بَیۡنَ أَیۡدِیهِنَّ وَأَرۡجُلِهِنَّبهتان یعنی تهمت زدن و دروغ بستن بر دیگران. یعنی این زنان به هیچ حالتی نباید تهمت بزنند خواه مسئله به آن‌ها و شوهرانشان مربوط باشد یا به دیگران. ﴿وَلَا یَعۡصِینَکَ فِی مَعۡرُوفٖو در هر زمانی که به آن‌ها می‌دهی نباید از تو سرپیچی نمایند چون هر فرمانی که تو صادر می‌کنی خوب و نیکوست. و از آن جمله باید آن‌ها را به هنگام مصیبت از نوحه سرایی و پاره کردن گریبان و زخمی کردن چهره و دعا کردن و سردادن فریادهای جاهلی بازداری و باید از تو اطاعت کنند. ﴿فَبَایِعۡهُنَّاگر به همهی اموری که ذکر شد پای بند شدند با آن‌ها بیعت کن. ﴿وَٱسۡتَغۡفِرۡ لَهُنَّ ٱللَّهَۚو برای کوتاهی‌هایی که از آن‌ها سرزده است از خداوند آمرزش بخواه تا شاد شوند. ﴿إِنَّ ٱللَّهَ غَفُورٞ رَّحِیمٞبی‌گمان آمرزش خداوند برای گناهکاران و نیکویی‌اش برای توبه‌کاران فراوان است. و مهربان است و رحمت او هر چیزی را فرا گرفته و احسان او همه خلق را در بر گرفته است.

آیه‌ی ۱۳:

﴿یَٰٓأَیُّهَا ٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ لَا تَتَوَلَّوۡاْ قَوۡمًا غَضِبَ ٱللَّهُ عَلَیۡهِمۡ قَدۡ یَئِسُواْ مِنَ ٱلۡأٓخِرَةِ کَمَا یَئِسَ ٱلۡکُفَّارُ مِنۡ أَصۡحَٰبِ ٱلۡقُبُورِ١٣[الممتحنة: ۱۳]. «ای کسانی‌که ایمان آورده‌اید! گروهی را به دوستی نگیرید که خدا بر آنان خشمگین است، آنان از آخرت - چنانکه کافران از گورخفتگان ناامیدند - ناامید شده‌اند».

ای مؤمنان! اگر شما به پروردگارتان ایمان دارید و رضایت او را می‌جوئید و از ناخشنودی او پرهیز می‌کنید، ﴿لَا تَتَوَلَّوۡاْ قَوۡمًا غَضِبَ ٱللَّهُ عَلَیۡهِمۡبا گروهی دوستی نکنید که خدا بر آنان خشمگین است. خداوند به خاطر کفرشان بر آن‌ها خشم گرفته است و این همه‌ی کافران را شامل می‌شود. ﴿قَدۡ یَئِسُواْ مِنَ ٱلۡأٓخِرَةِآن کافران از خیر آخرت محروم‌اند و از آن بهره‌ای ندارند. پس بپرهیزید از این که با آن‌ها دوستی کنید که آنگاه به سبب دوستی با آنان در شرّ و شرک ورزی اشان توافق نمائید، در نتیجه از خیر آخرت محروم شوید، همان طور که آن‌ها محروم شدند.

﴿کَمَا یَئِسَ ٱلۡکُفَّارُ مِنۡ أَصۡحَٰبِ ٱلۡقُبُورِآنان از آخرت ناامید شده‌اند همان‌طور که کافران وقتی به جهان آخرت بروند و حقیقت را مشاهده نمایند به یقین خواهند دانست که بهره‌ای از آخرت ندارند. و احتمال دارد که معنی این باشد که آن‌ها از آخرت ناامید شده‌اند یعنی آن را انکار کرده و به آن کفر ورزیده‌اند، پس اقدام آن‌ها به انجام کارهایی که خدا را ناخشنود می‌گرداند و موجبات عذاب الهی و ناامیدی از آخرت را فراهم می‌نماید از آن‌ها بعید نیست (آن‌ها از آخرت ناامیدند) همان‌طور که کافرانی که ـ در دنیا ـ منکر زنده شدن پس از مرگ هستند از بازگشتِ گورخفتگان به‌سوی خدا ناامیدند.

پایان تفسیر سوره‌ی ممتحنه