تفسیر قرآن

تفسیر و معانی قرآن

تفسیر قرآن

تفسیر و معانی قرآن

سورۀ فجر

سورۀ فجر

مکی است؛ ترتیب آن 89؛ شمار آیات آن 30

بِسۡمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحۡمَٰنِ ٱلرَّحِیمِ

﴿وَٱلۡفَجۡرِ ١.

به بامداد سوگند یاد می‌کنم که با روشنی خود جهان را تحت پوشش قرار می‌دهد، با درخشش خویش کائنات را فرا می‌گیرد و با نورش دنیا را روشنی می‌بخشد.

﴿وَلَیَالٍ عَشۡرٖ ٢.

به شب‌های ده‌گانۀ ذی الحجّه سوگند یاد می‌نمایم که زمانی بزرگوار است، اعمال خیر در آن بسیار انجام می‌گیرد و وقت انجام افعال و مناسک حجّ تعیین شده است.

﴿وَٱلشَّفۡعِ وَٱلۡوَتۡرِ ٣.

به زوج و فرد هر نوع و صنفی سوگند یاد می‌نمایم. هر موجودی که با تناسل تکثّر یابد دارای زوج‌هایی است، امّا آنکه جامد باشد یک فرد است و بس.

﴿وَٱلَّیۡلِ إِذَا یَسۡرِ ٤.

و به شب سوگند یاد می‌کنم، آنگاه که تاریکی خود را می‌گذراند و سیاهی‌اش را نابود می‌کند تا روز فرا رسد و در رفتن شب روشنی صبح نشانه‌ای است که قدرت حق‌تعالی را به نمایش می‌گذارد.

﴿هَلۡ فِی ذَٰلِکَ قَسَمٞ لِّذِی حِجۡرٍ ٥.

آیا سوگندی که به این مخلوقات یا نمودم برای کسانی که عقل دارند، کافی و شافی است تا آنان را به سوی راستی و درستی اموری که بر آن‌ها سوگند یاد کردم رهنمایی کند؟

﴿أَلَمۡ تَرَ کَیۡفَ فَعَلَ رَبُّکَ بِعَادٍ ٦.

آیا ندانستی که پروردگارت به قبیلۀ عاد، یعنی قوم هود علیه السلام چه کرد؟ آنگاه که آنان را با باد سختی عذاب نمود و با هلاکت نابودشان کرد؛ در حالی که از کافران مکّه نیرومند‌تر بودند؟ بنابراین هلاکت این کافران آسان‌تر است.

﴿إِرَمَ ذَاتِ ٱلۡعِمَادِ ٧.

آنان‌که صاحب شهری بزرگ، با ساختمان‌های بلند، کاخ‌های سر به فلک کشیده و کوشک‌های مرتفع بودند. گفته شده که این شهر در نزدیک عدن بوده است.

﴿ٱلَّتِی لَمۡ یُخۡلَقۡ مِثۡلُهَا فِی ٱلۡبِلَٰدِ ٨.

شهری که تا اکنون مانند بنای عجیب، شکل غریب، نیرومندی مردم، کثرت اموال و استحکام بنایش به وجود نیامده است.

﴿وَثَمُودَ ٱلَّذِینَ جَابُواْ ٱلصَّخۡرَ بِٱلۡوَادِ ٩.

و قبیلۀ ثمود را هلاک ساختیم، آنان‌که صخره‌ها را در درّه‌های خویش قطع می‌نمودند و از‌ آن ساختمان بنا می‌کردند. امّا آنگاه که هلاک‌شان ساختیم قوّت و شوکتی که داشتند هلاکت را از آنان باز نداشت.

﴿وَفِرۡعَوۡنَ ذِی ٱلۡأَوۡتَادِ ١٠.

فرعون را با کاخ‌های بزرگ و لشکر ستیزه‌گرش هلاک نمودیم و بنا‌های او را که در ثبات، استواری و ارتفاعش مانند کوه‌ بود نابود کردیم.

﴿ٱلَّذِینَ طَغَوۡاْ فِی ٱلۡبِلَٰدِ ١١.

این اقوام، بر مخلوقات بیش از حد ستم روا داشتند، در گناهان اسراف نمودند، خون‌های حرام را ریختند و در نتیجه مستحقّ چنین انتقامی شدند.

﴿فَأَکۡثَرُواْ فِیهَا ٱلۡفَسَادَ ١٢.

در شهر‌ها به فساد زیادی چون تکذیب و عناد، ظلم و استبداد، قهر و استبعاد و ضرر رساندن به عبادت دست زدند.

﴿فَصَبَّ عَلَیۡهِمۡ رَبُّکَ سَوۡطَ عَذَابٍ ١٣.

خداوند عزوجل بر آنان عقوبت دردآور، عذاب سخت و مجازات با هیبتی را حواله کرد؛ چنان‌که هلاک‌شان ساخت و دیار آنان را نابود نمود.

﴿إِنَّ رَبَّکَ لَبِٱلۡمِرۡصَادِ ١٤.

به راستی که پروردگارت در کمین اعمال بد‌کاران است و افعال کافران را مراقبت دارد و بعد آنان را در دنیا تباه می‌سازد و در آخرت به آتش عذاب می‌کند.

﴿فَأَمَّا ٱلۡإِنسَٰنُ إِذَا مَا ٱبۡتَلَىٰهُ رَبُّهُۥ فَأَکۡرَمَهُۥ وَنَعَّمَهُۥ فَیَقُولُ رَبِّیٓ أَکۡرَمَنِ ١٥.

عادت انسان این است که چون پروردگارش او را با دارایی بیازماید؛ یعنی ثروتش بخشد و حالش را نیکو سازد مغرور می‌شود، فریب می‌خورد و می‌گوید: این همه به خاطر منزلتم در نزد پروردگار من است و بدان سبب است که در پیشگاهش تقرّب و مقامی دارم؛ هر‌چند گاهی این معامله به گونۀ استدراج می‌باشد.

﴿وَأَمَّآ إِذَا مَا ٱبۡتَلَىٰهُ فَقَدَرَ عَلَیۡهِ رِزۡقَهُۥ فَیَقُولُ رَبِّیٓ أَهَٰنَنِ ١٦.

امّا آنگاه که او را با فقر و تنگدستی بیازماید؛ طوری که روزی وی را کم سازد و زندگی‌اش را تنگ گرداند، می‌پندارد که این سرنوشت به خاطر دوری از حق‌تعالی و جایگاه بدش در نزد پروردگار بوده و گمان می‌کند که خداوند عزوجل خوارش کرده است.

﴿کَلَّاۖ بَل لَّا تُکۡرِمُونَ ٱلۡیَتِیمَ ١٧.

درست آن است که هیچ‌یک از این دو پندار حقّانیت ندارد؛ یعنی به طور مطلق اعطای ثروت کرامت نیست و منعش اهانت را لازم ندارد. امّا شما در حال ثروتمندی به یتیمان احسان نمی‌کنید، بر ناتوانی‌شان رحمت نمی‌نمایید و به ایشان مهربانی ندارید؛ زیرا دارایی شما را سرکش و سخت‌دل ساخته است.

﴿وَلَا تَحَٰٓضُّونَ عَلَىٰ طَعَامِ ٱلۡمِسۡکِینِ ١٨.

همچنان به طعام‌دادن به مساکین، سرپرستی درست و رعایت نیکو از ایشان یکدیگرتان را تشویق و ترغیب نمی‌کنید؛ چنان‌چه بیشتر مردم با فقیران جفا می‌نمایند.

﴿وَتَأۡکُلُونَ ٱلتُّرَاثَ أَکۡلٗا لَّمّٗا ١٩.

میراث را با حرص و آزمندی می‌خورید، میان حلال و حرام فرق نمی‌کنید و حقّ یتیمان، بیوه‌ها و زنان را بدون ترس از پروردگار عزوجل به مال‌تان یکجا می‌سازید.

﴿وَتُحِبُّونَ ٱلۡمَالَ حُبّٗا جَمّٗا ٢٠.

جمع‌کردن مال را به شدّت دوست می‌دارید و برای تحصیل آن عمر‌ها را ضایع می‌کنید، خطر‌ها را تحمّل می‌نمایید و سفر‌های زیادی را در پیش می‌گیرید. آری! بیشتر مردم بندۀ درهم و دینار هستند.

﴿کَلَّآۖ إِذَا دُکَّتِ ٱلۡأَرۡضُ دَکّٗا دَکّٗا ٢١.

از چنین عملکردی خود را باز دارید و وقتی را به یاد آورید که زمین به شدّت بی‌نهایتی به لرزه درمی‌آید؛ چنان‌که همه موجودات رویش نابود شوند، بناهایش تخریب گردند، ارکانش انهدام یابد، اهلش نابود شوند و ساکنانش را حیرت فرا گیرد.

﴿وَجَآءَ رَبُّکَ وَٱلۡمَلَکُ صَفّٗا صَفّٗا ٢٢.

و پروردگارت برای حکم فیصله کننده میان مردم، طوری که سزاوار جلال اوست می‌آید و فرشتگان آسمان نیز در حالی که صف زده، به هم پیوسته، ترسناک و مطیع اوتعالی هستند با وی حضور می‌یابند.

﴿وَجِاْیٓءَ یَوۡمَئِذِۢ بِجَهَنَّمَۚ یَوۡمَئِذٖ یَتَذَکَّرُ ٱلۡإِنسَٰنُ وَأَنَّىٰ لَهُ ٱلذِّکۡرَىٰ ٢٣.

آتش دوزخ برای ناظران و مجرمان، آشکار و حاضر آورده می‌شود. در آن هنگام است که انسان گناهان، بی‌پروایی‌ها و تقصیرات دنیوی خود را به یاد می‌آورد. امّا وقتی است که یاد‌آوری نفعی ندارد و از ندامت فایده‌ای نیست؛ زیرا وقت آن گذشته است، حساب نزدیک شده و هنگام حکم فرا رسیده است.

﴿یَقُولُ یَٰلَیۡتَنِی قَدَّمۡتُ لِحَیَاتِی ٢٤.

این شخص گنهکار می‌گوید: ای کاش در زندگی فانی دنیا برای این زندگی جاودانی کدام خیر و خوبیی را از قبیل اعمال نیک و افعال پسندیده انجام می‌دادم.

﴿فَیَوۡمَئِذٖ لَّا یُعَذِّبُ عَذَابَهُۥٓ أَحَدٞ ٢٥.

در این وقت خداوند عزوجل دشمنانش را طوری عذاب می‌کند که هیچ کسی آنچنان عذاب نمی‌کند؛ زیرا عذاب و عقوبتش سخت است و سزا و مجازاتش بزرگ و نیرومند می‌باشد.

﴿وَلَا یُوثِقُ وَثَاقَهُۥٓ أَحَدٞ ٢٦.

و طوری که الله عزوجل دشمنانش را در‌آتش دوزخ بسته می‌کند، هیچ کسی نمی‌بندد؛ زیرا کافران در شرایط و حالت بد، آیندۀ ناپسند و گرفتاری به عذاب به زنجیر کشیده می‌شوند و با طوق‌های آهنین بسته می‌گردند.

﴿یَٰٓأَیَّتُهَا ٱلنَّفۡسُ ٱلۡمُطۡمَئِنَّةُ ٢٧.

برای شخص مؤمن صالح گفته می‌شود: ای کسی که به دین خداوند عزوجل و به حکم و عطایش راضی بودی، به ذکرش آرامش داشتی، از پیامبرش پیروی کردی و به وعده وعیدش یقین داشتی!

﴿ٱرۡجِعِیٓ إِلَىٰ رَبِّکِ رَاضِیَةٗ مَّرۡضِیَّةٗ ٢٨.

به سوی پاداش و رضای پروردگار، به سوی بهشت و احسانش و به سوی عطا و امتنانش بازگرد؛ حال آنکه از عنایت پاداش و برگشت عقوبتش خوشنود هستی و اوتعالی نیز به خاطر رفتنت در راه هدایت و اجتنابت از گمراهی و ضلالت از تو راضی و خوشنود است.

﴿فَٱدۡخُلِی فِی عِبَٰدِی ٢٩.

در میان بندگان صالح، حزب رستگاران و لشکر سرافراز خداوند عزوجل داخل شو که به نعمت‌های جاودانی و خلود سرمدی در بهشت ابدی قرار دارند.

﴿وَٱدۡخُلِی جَنَّتِی ٣٠.

در بهشتم که مقرّ رحمت من است داخل شو، از نعمت‌های بهشت و از همجواری با ابرار بهره‌مند باش، در جایگاه راستین، مقام امن و محلّی جاودانه مسکن ‌گزین و از نعمت‌هایی که نابود‌شدنی نیست و خیری که ماندگار است مستفید شو.


تفسیر نور: سوره فجر

تفسیر نور:
سوره فجر آیه 1
‏متن آیه : ‏
‏ وَالْفَجْرِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏به سپیده‌دم ( صبحگاهان ) سوگند !‏

‏توضیحات : ‏
‏« الْفَجْرِ » : سپیده دم . صبحدم ( نگا : تکویر / 18 ) . سپیده‌دم صبح ، پرده ظلمت شب را می‌شکافد ، و سرچشمه نور را از میان افق منفجر می‌سازد ، و بندهائی را باز می‌کند که بر حرکت و حیات زندگان زده شده است و هستی را نورباران و زندگی را دگرگون می‌گرداند .‏

سوره فجر آیه 2
‏متن آیه : ‏
‏ وَلَیَالٍ عَشْرٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و به شبهای دهگانه سوگند !‏

‏توضیحات : ‏
‏« لَیَالٍ عَشْرٍ » : شبهای دهگانه . برخی گفته‌اند که مراد ده شب و روز ماه ذی‌الحجّه است که شاهد بزرگترین و تکان دهنده‌ترین اجتماعات مسلمین جهان در سرزمین وحی است و عید قربان در آن انجام می‌پذیرد . بعضی هم آن را شبهای دهگانه آخر رمضان می‌دانند که لیلةالقدر در آن است . گروهی هم آن را ده شبانه‌روز اوّل ماه محرم می‌شمارند که عاشوراء در آن است . ولی نکره بودن آن ، علاوه از بیان عظمت ، بیانگر نامعیّن و نامحدود بودن چنین شبهائی است .‏

سوره فجر آیه 3
‏متن آیه : ‏
‏ وَالشَّفْعِ وَالْوَتْرِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و به جفت و تک ( هر چیزی ) سوگند !‏

‏توضیحات : ‏
‏« الشَّفْعِ » : زوج . جفت . « الْوَتْرِ » : فرد . تک . طاق . شفع و وتر ، شامل همه کائنات می‌گردد . برخی شفْع را مخلوقات خدا ، و وتْر را ذات خدا دانسته‌اند ( نگا : قاسمی ) .‏

سوره فجر آیه 4
‏متن آیه : ‏
‏ وَاللَّیْلِ إِذَا یَسْرِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و به شب سوگند بدان گاه که ( به سوی روشنائی روز ) حرکت می‌کند !‏

‏توضیحات : ‏
‏« یَسْری‌ » : رهسپار می‌شود . می‌رود و پایان می‌پذیرد ( نگا : مدّثّر / 33 ) . در رسم‌الخطّ قرآنی ، یاء آن حذف شده است .‏

سوره فجر آیه 5
‏متن آیه : ‏
‏ هَلْ فِی ذَلِکَ قَسَمٌ لِّذِی حِجْرٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آیا در آنچه گفته شد ، سوگند مهمّی برای افراد خردمند ، موجود است‌ ؟‏

‏توضیحات : ‏
‏« ذِی حِجْرٍ » : عاقل . صاحب عقل و خرد . یادآوری : جواب قسم ، آیه 14 است ، یعنی : اِنَّ رَبَّکَ لَبِالْمِرْصَاد . یا این که جواب قسم محذوف است و آیات آینده که سخن از مجازات طغیانگران می‌گوید ، گواه بر آن است ، و در معنی چنین است : قسم بدانچه گفته شد که ما کفّار و طغیانگران را عذاب می‌کنیم !‏

سوره فجر آیه 6
‏متن آیه : ‏
‏ أَلَمْ تَرَ کَیْفَ فَعَلَ رَبُّکَ بِعَادٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آیا ندانسته‌ای که پروردگارت چگونه با قوم عاد رفتار کرده است ( و چه بلائی بر سر ایشان آورده است‌ ؟ ) .‏

‏توضیحات : ‏
‏« أَلَمْ تَرَ ؟ » : آیا ندیده‌ای‌ ؟ دیدن در اینجا به معنی دانستن و آگاه شدن است ( نگا : بقره‌ / 243 و 246 و 258 ) . « عَادٍ » : قوم هود ( نگا : اعراف‌ / 65 و 74 ، توبه‌ / 70 ، هود / 50 ) .‏

سوره فجر آیه 7
‏متن آیه : ‏
‏ إِرَمَ ذَاتِ الْعِمَادِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏قوم اِرَم که صاحب قامتهای بلند ستون مانند ، و ( کاخها و خیمه‌های ) ستوندار بودند .‏

‏توضیحات : ‏
‏« إِرَمَ » : نام دیگر قوم عاد است . بدل عادٍ و مجرور است . « ذَاتِ الْعِمَادِ » : دارای قد و قامت بلند ستون مانند . تنومند و بلند بالا . دارای کاخها و خیمه‌های پرستون . مراد بیان قدرت مادی و قوّت بدنی قوم عاد است .‏

سوره فجر آیه 8
‏متن آیه : ‏
‏ الَّتِی لَمْ یُخْلَقْ مِثْلُهَا فِی الْبِلَادِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏کسانی که همسان ایشان ( از نظر پیکر تنومند و کاخهای بلند ) باشد در شهرها و کشورها ، آفریده و پیدا نشده است .‏

‏توضیحات : ‏
‏« الْبِلادِ » : جمع بَلَد ، شهرها . کشورها .‏

سوره فجر آیه 9
‏متن آیه : ‏
‏ وَثَمُودَ الَّذِینَ جَابُوا الصَّخْرَ بِالْوَادِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و ( آیا ندانسته‌ای که پروردگارت ) با قوم ثمود چه کرده است‌ ؟ همان قومی که صخره‌های عظیم را در وادی القری ( میان مدینه و شام ) می‌بریدند و می‌تراشیدند ( و در دل کوهها خانه‌ها و کاخها می‌ساختند ) .‏

‏توضیحات : ‏
‏« ثَمُودَ » : قوم صالح است ( نگا : اعراف‌ / 73 ، هود / 61 ، نمل‌ / 45 ) . « جَابُوا » : بریدند . نقب زدند ( نگا : حجر / 82 ، شعراء / 149 ) . « الْوَادِی‌ » : وادی‌القری ، مکانی است به نام حجر ، میان مدینه منوّره و شام . یاء آن برای تخفیف و سجع آخر آیات حذف شده است . « الصَّخْرَ » : مفرد آن صَخْرَة ، سنگهای بزرگ سخت ( نگا : کهف‌ / 63 ، لقمان‌ / 16 ) .‏

سوره فجر آیه 10
‏متن آیه : ‏
‏ وَفِرْعَوْنَ ذِی الْأَوْتَادِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و ( آیا خبر نداری که پروردگارت ) با فرعون چه کرده است‌ ؟ فرعونی که دارای ( ساختمانهای محکم و استواری به شکل ) میخها ( ی وارونه همچون هِرَم ) بود .‏

‏توضیحات : ‏
‏« فِرْعَوْنَ » : مراد فرعون زمان موسی ( ع ) بالاخصّ ، و فرعونها و فرعونیان بالعموم است . « ذِی‌الأوْتَادِ » : دارای میخها ( نگا : ص‌ / 12 ) . مراد ابنیه و عمارات عظیمی همچون کوه است که نمای آنها به شکل میخهای وارونه جلوه‌گر بود . اهرام ثلاثه مصر نمونه‌ای از آنها است ( نگا : جزء عمّ شیخ محمّد عبده ، فی ظلال القرآن ، التفسیر القرآنی للقرآن ) .‏

سوره فجر آیه 11
‏متن آیه : ‏
‏ الَّذِینَ طَغَوْا فِی الْبِلَادِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏اقوامی که در شهرها و کشورها طغیان و سرکشی کردند .‏

‏توضیحات : ‏
‏« الَّذِینَ » : اقوام سه‌گانه مذکور ، یعنی عاد ، و ثمود ، و فرعون و فرعونیان .‏

سوره فجر آیه 12
‏متن آیه : ‏
‏ فَأَکْثَرُوا فِیهَا الْفَسَادَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و در آنجاها خیلی فساد و تباهی به راه انداختند .‏

‏توضیحات : ‏
‏« الْفَسَادَ » : مراد فساد و تباهی همه جانبه ، یعنی انواع کفر و شرک و ظلم و زور و فسق و فجور است .‏

سوره فجر آیه 13
‏متن آیه : ‏
‏ فَصَبَّ عَلَیْهِمْ رَبُّکَ سَوْطَ عَذَابٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏لذا پروردگار تو تازیانه عذاب را بر سر ایشان فرو ریخت ( و شلاّق عذاب را پیاپی بر آنان فرو آورد ) .‏

‏توضیحات : ‏
‏« صَبَّ » : فرو ریخت . در اینجا فرو ریختن به جای فرو آوردن استعمال شده است و اشاره به عذابهای شدید و پیاپی دارد . « سَوْطَ » : تازیانه . شلاّق .‏

سوره فجر آیه 14
‏متن آیه : ‏
‏ إِنَّ رَبَّکَ لَبِالْمِرْصَادِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏مسلّماً پروردگار تو در کمین ( مردمان و مترصّد اعمال ایشان ) است .‏

‏توضیحات : ‏
‏« الْمِرْصَادِ » : کمینگاه ( نگا : توبه‌ / 5 ، نبأ / 21 ) . در کمین بودن خداوند ، کنایه از احاطه شامل و مراقبت کامل خدا است ، به گونه‌ای که همگان را می‌پاید و بر اعمالشان نظارت می‌نماید و کسی و چیزی از حیطه قدرت و دسترس سلطه او خارج نمی‌باشد .‏

سوره فجر آیه 15
‏متن آیه : ‏
‏ فَأَمَّا الْإِنسَانُ إِذَا مَا ابْتَلَاهُ رَبُّهُ فَأَکْرَمَهُ وَنَعَّمَهُ فَیَقُولُ رَبِّی أَکْرَمَنِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏امّا انسان ( آن انسانی که در پرتو ایمان عقل و خردش رشد نیافته است ، و شخص خود را مقیاس همه چیز می‌پندارد ) همین که پروردگارش او را بیازماید و برای این کار او را بزرگی ببخشد و بدو نعمت بدهد ، خواهد گفت : پروردگارم مرا بزرگوار و گرامی و محترم و مکرم دیده است ! ( و این عزّت و نعمت ، حق من و شایسته من است ) .‏

‏توضیحات : ‏
‏« فَأَمَّا الإِنسَانُ » : شأن خدا چنان بود که گذشت ، و امّا حال انسان . مراد انسان کافر یا سست ایمان و سست باور است ( نگا : مؤمنون‌ / 55 و 56 ، معارج‌ / 19 - 22 ) . « إِبْتَلاهُ » : او را آزمایش کرد ( نگا : انبیاء / 35 ) . « أَکْرَمَهُ » : سَروریش بخشید و بزرگیش داد . بدو جاه و مقام و قدرت و قوّت داد . « نَعَّمَهُ » : بدو نعمت و ثروت داد . دارا و ثروتمندش کرد . « أَکْرَمَنِی‌ » : مرا گرامی و بزرگوار کرده است و شایسته احترام و اکرام دیده است . یکی از معانی باب افعال ، چیزی یا کسی را بر صفتی دیدن است ( نگا : گنجینه صرف ) . یعنی چنین فردی ، جاه و مقام و ثروت و نعمت را نشانه عزّت و کرامت ذاتی خود در نزد پروردگار می‌شمارد و خویشتن را در خور چنین تفضّلی می‌داند .‏

سوره فجر آیه 16
‏متن آیه : ‏
‏ وَأَمَّا إِذَا مَا ابْتَلَاهُ فَقَدَرَ عَلَیْهِ رِزْقَهُ فَیَقُولُ رَبِّی أَهَانَنِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و امّا زمانی که پروردگارش او را بیازماید و برای این کار روزی او را تنگ و کم نماید ، خواهد گفت : پروردگارم مراخوار و زبون داشته است ( و با فقر و فاقه ، ذلیل و حقیرم نموده است ) .‏

‏توضیحات : ‏
‏« قَدَرَ » : تنگ کرد . کم کرد ( نگا : رعد / 26 ، قصص‌ / 82 ، اسراء / 30 ) . « أَهَانَنِی‌ » : به من اهانت کرده است . خوار و ناچیزم داشته است .‏

سوره فجر آیه 17
‏متن آیه : ‏
‏ کَلَّا بَل لَّا تُکْرِمُونَ الْیَتِیمَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏هرگزا هرگز ! ( چنین نیست که کرامت و ذلّت انسان در نزد یزدان به دارائی و ناداری باشد ) . بلکه شما ( گذشته از اقوال زشت ، افعال پلشت هم دارید ! از جمله : ) یتیم را گرامی نمی‌دارید .‏

‏توضیحات : ‏
‏« بَلْ » : این واژه دلالت دارد بر انتقال از اقوال بد به اعمال بد . « لا تُکْرِمُونَ » : مخاطب جنس انسان است ، این است به صورت جمع ذکر شده است .‏

سوره فجر آیه 18
‏متن آیه : ‏
‏ وَلَا تَحَاضُّونَ عَلَى طَعَامِ الْمِسْکِینِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و همدیگر را تشویق و ترغیب نمی‌کنید به خوراک دادن به مستمند .‏

‏توضیحات : ‏
‏« لا تَحَآضُّونَ » : همدیگر را ترغیب و تشویق نمی‌کنید . فعل مضارع باب تفاعل از ماده ( حَضّ ) است و تائی از اوّل آن برداشته شده است . « طَعَامِ » : إطعام . خوراک دادن .‏

سوره فجر آیه 19
‏متن آیه : ‏
‏ وَتَأْکُلُونَ التُّرَاثَ أَکْلاً لَّمّاً ‏

‏ترجمه : ‏
‏و میراث را حریصانه یکجا می‌خورید ( و ملاحظه حق بستگان و محرومان و یتیمان و ضعیفان نمی‌کنید ، و حلال و حرام را رویهم انباشته و مشتاقانه صرف می‌کنید ) .‏

‏توضیحات : ‏
‏« التُّرَاثَ » : میراث . ارث . ترکه . « لَمّاً » : سرجمع . یکجا . یعنی حلال و حرام و حق خود و حق دیگران برای شما مطرح نیست ، و اموال زنان و کودکان و پیران و مظلومان را جمع و ضبط می‌نمائید و حق‌الإرث ایشان را نمی‌پردازید . واژه ( لَمّاً ) صفت ( أَکلاً ) است .‏

سوره فجر آیه 20
‏متن آیه : ‏
‏ وَتُحِبُّونَ الْمَالَ حُبّاً جَمّاً ‏

‏ترجمه : ‏
‏و اموال و دارائی را بسیار دوست می‌دارید ( و سخت دلباخته مال و متاع دنیا هستید ، و لذا ملاحظه مشروع و نامشروع و حلال و حرام را نمی‌کنید ) .‏

‏توضیحات : ‏
‏« جَمّاً » : فراوان . بسیار .‏

سوره فجر آیه 21
‏متن آیه : ‏
‏ کَلَّا إِذَا دُکَّتِ الْأَرْضُ دَکّاً دَکّاً ‏

‏ترجمه : ‏
‏هرگزا هرگز ! ( حقیقت آن چنان نیست که می‌پندارید ) . زمانی که زمین سخت درهم کوبیده می‌شود و صاف و مسطّح می‌گردد .‏

‏توضیحات : ‏
‏« دُکَّتْ » : درهم کوبیده شد و صاف و مسطّح گردید ( نگا : اعراف‌ / 143 ، کهف‌ / 98 ، حاقّه‌ / 14 ) . « دَکّاً » : واژه نخستین مفعول مطلق و واژه دوم تأکید است ، یا این که روی هم رفته حالند ( نگا : اعراب القرآن درویش ) . با توجّه به حال بودن ، معنی آیه چنین است : زمانی که زمین پیاپی در هم کوبیده شد و سراسر آن بهم ریخته شد .‏

سوره فجر آیه 22
‏متن آیه : ‏
‏ وَجَاء رَبُّکَ وَالْمَلَکُ صَفّاً صَفّاً ‏

‏ترجمه : ‏
‏و پروردگارت بیاید و فرشتگان صف صف حاضر آیند .‏

‏توضیحات : ‏
‏« جَآءَ رَبُّکَ » : چگونگی آمدن خدا ، بر ما مجهول است ، و به گونه‌ای است که تنها خود می‌داند و بس ( نگا : المنتخب ) . یا این که مراد تجلّی ذات اقدس و ظهور نشانه‌های قدرت و عظمت او است ، به گونه‌ای که جای انکار شناخت خدا برای کسی باقی نمی‌ماند ، گوئی همگان با چشم خود ذات بی‌مثال کبریائی را می‌بینند . « الْمَلَکُ » : فرشتگان . اسم جنس است . « صَفّاًصَفّاً » : صف در صف . صف صف . حال است .‏

سوره فجر آیه 23
‏متن آیه : ‏
‏ وَجِیءَ یَوْمَئِذٍ بِجَهَنَّمَ یَوْمَئِذٍ یَتَذَکَّرُ الْإِنسَانُ وَأَنَّى لَهُ الذِّکْرَى ‏

‏ترجمه : ‏
‏در آن روز دوزخ را حاضر آورند ( و نشانش دهند ) . در آن روز انسان به خود می‌آید ، ولی چنین به خود آمدنی کی سودی به حال او دارد ؟ !‏

‏توضیحات : ‏
‏« جِی‌ءَ » : آورده شد . مراد از حاضر آوردن دوزخ ، پدیدار کردن و نشان دادن آن است ( نگا : شعراء / 91 ، نازعات‌ / 36 ) . « یَتَذَکَّرُ » : به خود می‌آید . بیدار و هوشیار می‌شود . متوجّه می‌گردد و پند می‌گیرد . « أَنّی‌ » : کی‌ ؟ این واژه اسم استفهام است و معنی نفی دارد . « الذِّکْری‌ » : به خود آمدن . بیداری و هوشیاری . پند گرفتن .‏

سوره فجر آیه 24
‏متن آیه : ‏
‏ یَقُولُ یَا لَیْتَنِی قَدَّمْتُ لِحَیَاتِی ‏

‏ترجمه : ‏
‏خواهد گفت : کاش برای زندگی خود ( خیرات و حسناتی ) پیشاپیش می‌فرستادم !‏

‏توضیحات : ‏
‏« قَدَّمْتُ » : پیشاپیش می‌فرستادم . تقدیم می‌داشتم . « حَیَاتِی‌ » : زندگی خود . اشاره به این است که آخرت زندگی اصلی است و دنیا در حقیقت زندگی نبوده است .‏

سوره فجر آیه 25
‏متن آیه : ‏
‏ فَیَوْمَئِذٍ لَّا یُعَذِّبُ عَذَابَهُ أَحَدٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏در آن روز ( که چنین احوال و اوضاعی رخ می‌دهد ، خداوند کافر را چنان عذابی می‌رساند که ) هیچ کس عذابی همسان عذاب او را بدو نمی‌رساند .‏

‏توضیحات : ‏
‏« عَذَابَهُ » : عذابی که خدا می‌دهد . عذاب مفعولٌ‌به یا مفعول مطلق است و ضمیر ( هُ ) به خدا برمی‌گردد ، و در حقیقت اضافه مصدر به فاعل خود است .‏

سوره فجر آیه 26
‏متن آیه : ‏
‏ وَلَا یُوثِقُ وَثَاقَهُ أَحَدٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و ( در آن روز ) هیچ کسی همچون خداوند او را به بند نمی‌کشد ( و به غل و زنجیر نمی‌بندد ) .‏

‏توضیحات : ‏
‏« لا یُوثِقُ » : به بند نمی‌کشد . به غل و زنجیر نمی‌بندد . « وَثَاق » : به بند کشیدن . به غل و زنجیر بستن . وَثاق به معنی إیثاق است ، همچون عَطاء به معنی إعطاء .‏

سوره فجر آیه 27
‏متن آیه : ‏
‏ یَا أَیَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ ‏

‏ترجمه : ‏
‏ای انسانِ آسوده خاطر ( که در پرتو یاد خدا و پرستش الله ، آرامش به هم رسانده‌ای و هم اینک با کوله‌باری از اندوخته طاعات و عبادات ، در اینجا آرمیده‌ای ) !‏

‏توضیحات : ‏
‏« النَّفْسُ » : خود شخص . ذات انسان ( نگا : نحل‌ / 111 ، اسراء / 14 ، کهف‌ / 6 ) . « الْمُطْمَئِنَّةُ » : آسوده خاطر . آرمیده . دارای آرامش .‏

سوره فجر آیه 28
‏متن آیه : ‏
‏ ارْجِعِی إِلَى رَبِّکِ رَاضِیَةً مَّرْضِیَّةً ‏

‏ترجمه : ‏
‏به سوی پروردگارت بازگرد ، در حالی که تو ( از کرده خود در جهان و از نعمت آخرت یزدان ) خوشنودی ، و ( خدا هم ) از تو خوشنود ( است ) .‏

‏توضیحات : ‏
‏« رَاضِیَةً » : راضی و خوشنود . « مَرْضِیَّةً » : مورد رضایت . کسی که از او خوشنودند . « رَاضِیَةً مَّرْضِیَّةً » : حال اوّل و دوم هستند .‏

سوره فجر آیه 29
‏متن آیه : ‏
‏ فَادْخُلِی فِی عِبَادِی ‏

‏ترجمه : ‏
‏به میان بندگانم درآی ( و همراه شایستگان و از زمره بایستگان شو ) .‏

‏توضیحات : ‏
‏« عِبَادِی‌ » : بندگان خاصّ و آفریدگان صالح خدا مراد است .‏

سوره فجر آیه 30
‏متن آیه : ‏
‏ وَادْخُلِی جَنَّتِی ‏

‏ترجمه : ‏
‏و به بهشت من داخل شو ( و خوش باش ! ) .‏

‏توضیحات : ‏
‏« جَنَّتِی‌ » : اضافه جنّت به خدا ، بیانگر عظمت بهشت و فراوانی نعمت آنجا است . از تعبیرات روح‌پرور ( عِبَادِی ) و ( جَنَّتِی ) لطف و صفا می‌بارد .‏