تفسیر قرآن

تفسیر و معانی قرآن

تفسیر قرآن

تفسیر و معانی قرآن

سورۀ ق

سورۀ ق

مکی است؛ ترتیب آن 50؛ شمار آیات آن 45

بِسۡمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحۡمَٰنِ ٱلرَّحِیمِ

﴿قٓۚ وَٱلۡقُرۡءَانِ ٱلۡمَجِیدِ ١.

قاف؛ از حروف مقطعات است و خداوند عزوجل به مراد خویش در آوردن آن در کلام خود داناتر است. الله تعالی به قرآن کریم که دارای بلندی، بزرگی و شرافت است سوگند یاد کرده؛ بدین معنا که هر که به قرآن عمل کند او را شرافت و برتری می‌بخشد.

﴿بَلۡ عَجِبُوٓاْ أَن جَآءَهُم مُّنذِرٞ مِّنۡهُمۡ فَقَالَ ٱلۡکَٰفِرُونَ هَٰذَا شَیۡءٌ عَجِیبٌ ٢.

بلکه آنگاه که نبی مختار کافران را از عذاب خداوند یگانۀ قهّار بیم داد تعجّب کردند و گفتند: این چیز عجیب و غریبی است که تا اکنون همانند آن را نشنیده‌ایم.

﴿أَءِذَا مِتۡنَا وَکُنَّا تُرَابٗاۖ ذَٰلِکَ رَجۡعُۢ بَعِیدٞ ٣.

چگونه آنگاه که بمیریم و خاک شویم دوباره زنده خواهیم شد؟! بازگشت به چنین زندگی بسیار دور است و هر‌گز امکان پذیر نخواهد بود.

﴿قَدۡ عَلِمۡنَا مَا تَنقُصُ ٱلۡأَرۡضُ مِنۡهُمۡۖ وَعِندَنَا کِتَٰبٌ حَفِیظُۢ ٤.

یقیناً خداوند عزوجل به جسم‌های آنان‌که زمین آن را می‌خورد و نابود می‌سازد داناست. در نزد او کتابی است که از زیادت و نقصان و از تغییر و تبدیل محفوظ است و همه امور مقدّرۀ دنیا و آخرت‌شان در آن کتاب ثبت است.

﴿بَلۡ کَذَّبُواْ بِٱلۡحَقِّ لَمَّا جَآءَهُمۡ فَهُمۡ فِیٓ أَمۡرٖ مَّرِیجٍ ٥.

بلکه کافران قرآن کریم و پیامبر را تکذیب کردند و در اضطراب و تشویش به سر می‌برند چنان‌که به هیچ نظری ثبات ندارند و به هیچ حالی پایدار نیستند، از این‌رو گاهی آن را سحر و گاهی شعر می‌گویند، گاهی کهانت و گاهی از خود‌ساخته می‌نامند.

﴿أَفَلَمۡ یَنظُرُوٓاْ إِلَى ٱلسَّمَآءِ فَوۡقَهُمۡ کَیۡفَ بَنَیۡنَٰهَا وَزَیَّنَّٰهَا وَمَا لَهَا مِن فُرُوجٖ ٦.

به چه دلیلی کافران از زنده‌شدن بعد از مرگ انکار می‌ورزند؟ آیا آسمان را مشاهده نکردند که چگونه خداوند آن را مرتفع داشته، بنایش را برابر و با استحکام ساخته و با ستارگان زینت بخشیده است؛ چنان‌که در آن شکستگی و شکافی موجود نیست و عیب و خللی ندارد، بلکه سالم، درست و با استحکام است؟

﴿وَٱلۡأَرۡضَ مَدَدۡنَٰهَا وَأَلۡقَیۡنَا فِیهَا رَوَٰسِیَ وَأَنۢبَتۡنَا فِیهَا مِن کُلِّ زَوۡجِۢ بَهِیجٖ ٧.

از چه رو کافران در آفرینش زمین نمی‌اندیشند که چگونه خداوند آن را هموار و برابر آفریده و برای بندگانش گهواره‌ای ساخته است. کوه‌های راسخ و ثابتی را در آن جابجا کرده تا آن را از اضطراب و تحرّک باز دارد. همچنان پروردگار منّان انواع گوناگون نباتات زیبا را با منظر نیکو در روی زمین رویانده که جمال و زیبایی‌اش برای چشم خوشایند است و دل را شادمان می‌سازد.

﴿تَبۡصِرَةٗ وَذِکۡرَىٰ لِکُلِّ عَبۡدٖ مُّنِیبٖ ٨.

خداوند سبحان آسمان‌ها و زمین و موجودات میان آن‌ها را که بر عظمت و قدرت اوتعالی دلالت می‌کند آفریده است تا برای افراد با بصیرت مایۀ عبرت باشد، ایشان را به یگانگی حق‌تعالی دلالت کند و از تاریکی جهل و غفلت بیرون آورد. همچنان آن‌ها را آفریده تا یاد‌دهانی و پندی باشد برای بندگانی که با توبه به سوی الله عزوجل به طاعتش رجوع می‌کنند، با پذیرایی فرمان اوتعالی به حکمش منقاد اند و از عذابش می‌ترسند.

﴿وَنَزَّلۡنَا مِنَ ٱلسَّمَآءِ مَآءٗ مُّبَٰرَکٗا فَأَنۢبَتۡنَا بِهِۦ جَنَّٰتٖ وَحَبَّ ٱلۡحَصِیدِ٩.

خداوند منّان باران را از آسمان فرود می‌آورد که نافع مخلوقات، سبب خیر و برکت و مایۀ قوام حیات است. حق‌تعالی به وسیلۀ آب باغ‌های میوه‌دار، درختستان‌های انبوه و کشت‌های دانه‌دار را رویانده است که انسان‌ها و حیوانات از آن‌ها فایده‌مند می‌شوند.

﴿وَٱلنَّخۡلَ بَاسِقَٰتٖ لَّهَا طَلۡعٞ نَّضِیدٞ ١٠.

خداوند سبحان درخت خُرما را با قامتی بلند و شاخه‌های رسا سبز گردانید و رویاند، چنان‌که میوۀ زیبا و خوش‌منظری را با ترکیبی منظّم که دانه‌هایش بر روی هم قرار دارد حاصل دهد.

﴿رِّزۡقٗا لِّلۡعِبَادِۖ وَأَحۡیَیۡنَا بِهِۦ بَلۡدَةٗ مَّیۡتٗاۚ کَذَٰلِکَ ٱلۡخُرُوجُ ١١.

حق‌تعالی این همه غلّه‌ها، میوه‌ها و سبزیجات را که مورد استفاده قرار می‌گیرند آفرید تا طعام و غذای بندگان باشد. به همین‌گونه اوتعالی با بارانی که از آسمان فرود می‌آورند شهرهای خشک و بی‌آب و علف را که درخت و سرسبزی‌های آن‌ها از بین رفته زنده و سرسبز می‌گرداند. زنده‌شدن مردگان نیز همچین است؛ یعنی همانگونه که خداوند عزوجل زمین‌مرده را با آب زنده می‌سازد مردگان را نیز قطعاً زنده می‌نماید و از قبر‌های‌شان برای حساب بیرون می‌آورند.

﴿کَذَّبَتۡ قَبۡلَهُمۡ قَوۡمُ نُوحٖ وَأَصۡحَٰبُ ٱلرَّسِّ وَثَمُودُ ١٢.

پیش از کافران مکّه قوم نوح  علیه السلام ، صاحبان چاه «رَس» و قوم ثمود، پیامبران را تکذیب کردند و در کفر به خداوند عزوجل و محاربه با پیامبران الهی سبقت جستند.

﴿وَعَادٞ وَفِرۡعَوۡنُ وَإِخۡوَٰنُ لُوطٖ ١٣.

همچنان پیش از آنان قوم عاد، فرعون و قوم لوط تکذیب نمودند و همه به ردّ رسالت پیامبران علیهم السلامپرداختند.

﴿وَأَصۡحَٰبُ ٱلۡأَیۡکَةِ وَقَوۡمُ تُبَّعٖۚ کُلّٞ کَذَّبَ ٱلرُّسُلَ فَحَقَّ وَعِیدِ١٤.

به همین‌گونه صاحبان درخت بزرگ یعنی قوم شعیب علیه السلام و قبیلۀ حِمیر یعنی قوم تُبّع تکذیب کردند و به همه در کفر به خداوند عزوجل و ستیزه‌جویی با پیامبران علیهم السلام توافق نموده بودند. در نتیجه الله عزوجل عذابی را که وعده کرده بود بر آنان فرود آورد، مجازات آنان واجب شد و بر معیار حقّ و عدل به هلاکت رسیدند.

﴿أَفَعَیِینَا بِٱلۡخَلۡقِ ٱلۡأَوَّلِۚ بَلۡ هُمۡ فِی لَبۡسٖ مِّنۡ خَلۡقٖ جَدِیدٖ ١٥.

آیا خداوند بزرگ از پدید آوردن و آفرینش مخلوقات نخستین از عدم ناتوان‌ماند تا از آفرینش دوبارۀ آن‌ها بعد از فنا‌شدن عاجز و ناتوان بماند؟ شکّی نیست که آفرینش دوبارۀ موجودات بعد از نابودی آن‌ها نسبت به انشای نخستین آسان‌تر است. آری! انجام همه این امور در نزد پروردگار آسمان‌ها و زمین آسان و ساده است، اما کافران نسبت به مسألۀ زنده‌شدن بعد از مرگ و بیرون آمدن از قبرها در اضطراب و در شکّ و تردید به سر می‌برند.

﴿وَلَقَدۡ خَلَقۡنَا ٱلۡإِنسَٰنَ وَنَعۡلَمُ مَا تُوَسۡوِسُ بِهِۦ نَفۡسُهُۥۖ وَنَحۡنُ أَقۡرَبُ إِلَیۡهِ مِنۡ حَبۡلِ ٱلۡوَرِیدِ ١٦.

مسلّماً خداوند متعال انسان را آفرید و به چیزهایی که در خاطرش خطور می‌کند و در سینه‌اش نهان می‌دارد داناست. حق‌تعالی به انسان از شاهرگی که گردنش را به دل وصل می‌کند نزدیکتر است.

﴿إِذۡ یَتَلَقَّى ٱلۡمُتَلَقِّیَانِ عَنِ ٱلۡیَمِینِ وَعَنِ ٱلشِّمَالِ قَعِیدٞ ١٧.

از آنگاه یاد کن که دو فرشتۀ نگهبان از جانب راست و چب انسان اعمالش را می‌نویسند؛ یعنی فرشتۀ طرف راست طاعات و فرشتۀ جانب چب گناهانش را می‌نویسد و هر یک از این دو فرشته در کمین است و اعمال انسان را برمی‌شمارد.

﴿مَّا یَلۡفِظُ مِن قَوۡلٍ إِلَّا لَدَیۡهِ رَقِیبٌ عَتِیدٞ ١٨.

هیچ سخنی را انسان بر زبان نمی‌آورند مگر اینکه فرشته‌ای در نزد او حضور داشته گفته‌هایش را برمی‌شمارد و می‌نویسد؛ برابر است که به فایده‌اش باشد یا به ضررش. آری! فرشتۀ یاد شده مراقب اوست و در نزدش حضور دارد.

﴿وَجَآءَتۡ سَکۡرَةُ ٱلۡمَوۡتِ بِٱلۡحَقِّۖ ذَٰلِکَ مَا کُنتَ مِنۡهُ تَحِیدُ ١٩.

ای انسان! به راستی و حقّانیت سختی و دشواری مرگ بر تو فرا می‌رسد؛ سختی و دشواریی که گریز از آن ممکن نیست. این همان مرگی است که از آن‌رو می‌گشتاندی و می‌گریختی، امّا نجات از آن میسّر نمی‌باشد.

﴿وَنُفِخَ فِی ٱلصُّورِۚ ذَٰلِکَ یَوۡمُ ٱلۡوَعِیدِ ٢٠.

فرشتۀ موظّف به منظور برانگیختن مردم از قبرها در شاخ می‌دمد، این دمیدن، مطابق وعدۀ خداوند عزوجل در روز قیامت صورت می‌گیرد و الله تعالی وعده‌اش را خلاف نمی‌کند.

﴿وَجَآءَتۡ کُلُّ نَفۡسٖ مَّعَهَا سَآئِقٞ وَشَهِیدٞ ٢١.

هر شخصی در روز قیامت با در فرشته حضور می‌یابد، یکی فرشته‌ای که او را برای حساب به نزد خداوند عزوجل سوق می‌دهد،‌ دو دیگر فرشته‌ای که به اعمال نیک و بد دنیوی‌اش گواهی می‌دهد.

﴿لَّقَدۡ کُنتَ فِی غَفۡلَةٖ مِّنۡ هَٰذَا فَکَشَفۡنَا عَنکَ غِطَآءَکَ فَبَصَرُکَ ٱلۡیَوۡمَ حَدِیدٞ ٢٢.

ای انسان! واقعاً تو از روز قیامت و هولناکی‌هایش غافل بودی و بدان آمادگی نگرفته‌ای. امّا امروز خداوند عزوجل پرده‌ای را که بر بصیرت تو پوشانده بود و هدایت را نمی‌دیدی دور ساخت. اکنون غفلت از تو دور شده و چشمانت با قوّت و شدّت چیزهای دیدنی را می‌بیند.

﴿وَقَالَ قَرِینُهُۥ هَٰذَا مَا لَدَیَّ عَتِیدٌ ٢٣.

فرشته‌ای که با انسان همراهی دارد و با مراقبت از وی کارهای نیک و بدش را می‌نویسد می‌گوید: آنچه در دنیا بر او نوشته‌ام اینک در نزد من مجهّز، آماده، حاضر و نوشته شده است.

﴿أَلۡقِیَا فِی جَهَنَّمَ کُلَّ کَفَّارٍ عَنِیدٖ ٢٤.

الله تعالی برای دو فرشته (سائق و شهید) می‌گوید: هر تکذیب کنندۀ‌کافر، معاند حق، منکر رسالت گنهکار مُصرّ بر گناه را در آتش دوزخ بیندازید.

﴿مَّنَّاعٖ لِّلۡخَیۡرِ مُعۡتَدٖ مُّرِیبٍ ٢٥.

آن را که به منع خیر و حق پرداخته و بر مخلوقات تجاوز کرده است؛ یعنی چیزی را که آفریدگار بر او واجب کرده ادا نمی‌کند و به اذیت مردم می‌پردازد، خویشتن را از خیر و خوبی‌ها بازمی‌دارد و با گذشتن از حدود محرّمات را مرتکب می‌شوند،‌ در وعده و وعید شک می‌ورزد و به توحید یقین ندارد.

﴿ٱلَّذِی جَعَلَ مَعَ ٱللَّهِ إِلَٰهًا ءَاخَرَ فَأَلۡقِیَاهُ فِی ٱلۡعَذَابِ ٱلشَّدِیدِ ٢٦.

ای دو فرشته! او را که مشرک است و با خداوند عزوجل دیگر چیزها را عبادت می‌کند در آتش دوزخش بیندازید که عذاب سختی است.

﴿۞قَالَ قَرِینُهُۥ رَبَّنَا مَآ أَطۡغَیۡتُهُۥ وَلَٰکِن کَانَ فِی ضَلَٰلِۢ بَعِیدٖ ٢٧.

شیطانی که در دنیا با او همراه بوده است می‌گوید: پروردگارا! من او را به سرکشی نکشاندم، بلکه خودش از هدایت دور بود و گمراهی را دوست می‌داشت؛ از این‌رو از حق رو گشتاند، به گمراهی رو آورد و من او را به کفر مجبور نساختم.

﴿قَالَ لَا تَخۡتَصِمُواْ لَدَیَّ وَقَدۡ قَدَّمۡتُ إِلَیۡکُم بِٱلۡوَعِیدِ ٢٨.

خداوند عزوجل می‌گوید: امروز در نزدم خصومت نکنید؛ زیرا منازعۀ کنونی شما فایدۀ ندارد و من شما را قبلاً به وسیلۀ پیامبران از عذاب و هولناکی چنین روزی بیم داده بودم.

﴿مَا یُبَدَّلُ ٱلۡقَوۡلُ لَدَیَّ وَمَآ أَنَا۠ بِظَلَّٰمٖ لِّلۡعَبِیدِ ٢٩.

هیچ سخنی در نزدم تغییر نمی‌پذیرد؛ یعنی سخن و وعدۀ حق‌تعالی راست و حقّ است. الله عزوجل هیچ بنده‌ای را به گناهان کسی دیگر عذاب نمی‌کند، هر کس را فقط به جرایمی که انجام داده آن هم بعد از اقامۀ حجّت مجازات می‌نماید، ‌از اعمال نیک نیکوکاران نمی‌کاهد و در گناهان بد بد‌کاران نمی‌افزاید.

﴿یَوۡمَ نَقُولُ لِجَهَنَّمَ هَلِ ٱمۡتَلَأۡتِ وَتَقُولُ هَلۡ مِن مَّزِیدٖ ٣٠.

از روزی یاد کن که خداوند برای دوزخ می‌گوید: آیا پُر شده‌ای؟ او می‌گوید: آیا کافران بیشتری از گروه جنّ و انس هستند؟ آنگاه خداوند جبّار قَدَمِ بلا کیف خود را بر آن می‌نهد، در این هنگام اجزای آتش دوزخ به هم می‌پیچد و می‌گوید: بس است بس است!

﴿وَأُزۡلِفَتِ ٱلۡجَنَّةُ لِلۡمُتَّقِینَ غَیۡرَ بَعِیدٍ ٣١.

در آن روز بهشت به کسانی که با انجام اوامر و اجتناب از نواهی پروردگار پرهیزگاری نمودند نزدیک ساخته می‌شوند؛ یعنی از ایشان دور نیست و آن را می‌بینند تا از دیدارش لذّت برند.

﴿هَٰذَا مَا تُوعَدُونَ لِکُلِّ أَوَّابٍ حَفِیظٖ ٣٢.

برای پرهیزگاران گفته می‌شوند: این همان نعمت‌هایی است که در دنیا برای شما وعده داده شده بود و آماده برای هر توبه‌کننده‌ای است که از گناهانش به سوی خدا باز گردد و اعمال نیک خود را ضایع نسازد،‌ حدود الهی را حفظ کند و به انجام واجبات حق‌تعالی مداومت نماید.

﴿مَّنۡ خَشِیَ ٱلرَّحۡمَٰنَ بِٱلۡغَیۡبِ وَجَآءَ بِقَلۡبٖ مُّنِیبٍ ٣٣.

برای کسی که با انجام اوامر و پرهیز از نواهی از خداوند عزوجل می‌ترسد، اوتعالی را طوری عبادت می‌کند که گویا وی را می‌بیند و در روز حساب با قلبی از معصیت‌ها و پاک از گناهان به سوی پروردگار منّان باز می‌آید.

﴿ٱدۡخُلُوهَا بِسَلَٰمٖۖ ذَٰلِکَ یَوۡمُ ٱلۡخُلُودِ ٣٤.

برای پرهیزگاران گفته می‌شوند: با سلامتی از آفات و خطرها به بهشت در آیید،‌ در حالی که از هول و عذاب نجات یافته‌اید و از هر ترس و ناخوشایندی در امان می‌باشید. اکنون شما در بهشت‌های پُر از نعمت جاودانه هستید؛ یعنی که در بهشت مرگ نیست، از آن بیرون نمی‌شوید و نعمت‌هایش از شما قطع نمی‌شوند.

﴿لَهُم مَّا یَشَآءُونَ فِیهَا وَلَدَیۡنَا مَزِیدٞ ٣٥.

برای پرهیزگاران در بهشت‌های پر از نعمت هر‌چه را بخواهند و نفس‌های‌شان اشتها داشته باشد میسّر است و در شادمانی و سرور به سر می‌برند، امّا در نزد حق‌تعالی نعمت‌هایی بزرگتر از آنچه برای‌شان عطا و کرامت شده وجود دارد؛ چنان‌چه دیدار وجه بلا کیف پروردگار کریم از آن جمله است.

﴿وَکَمۡ أَهۡلَکۡنَا قَبۡلَهُم مِّن قَرۡنٍ هُمۡ أَشَدُّ مِنۡهُم بَطۡشٗا فَنَقَّبُواْ فِی ٱلۡبِلَٰدِ هَلۡ مِن مَّحِیصٍ ٣٦.

خداوند عزوجل چه قدر امّت‌های زیادی را که تکذیب می‌کردند پیش از کافران مکّه به هلاکت رساند، آنان‌که از کافران مکّه نیروی جسمی و امکانات بیشتری داشتند، در شهرها به سیر و سیاحت می‌پرداختند و بناهای بلند و مستحکمی را ساخته بودند؟ آیا پناهگاه و گریز‌گاهی از عذاب خداوند عزوجل برای آنان میسّر بود؟

﴿إِنَّ فِی ذَٰلِکَ لَذِکۡرَىٰ لِمَن کَانَ لَهُۥ قَلۡبٌ أَوۡ أَلۡقَى ٱلسَّمۡعَ وَهُوَ شَهِیدٞ ٣٧.

به راستی که در هلاکت امّت‌های کافر پیشین پند و موعظۀ است برای کسانی که با دل‌های خویش آیات و براهین الهی را بفهمند، با گوش‌های‌شان بشنوند و دلی آماده داشته باشند که غفلت زده و فراموشکار نباشد.

﴿وَلَقَدۡ خَلَقۡنَا ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضَ وَمَا بَیۡنَهُمَا فِی سِتَّةِ أَیَّامٖ وَمَا مَسَّنَا مِن لُّغُوبٖ ٣٨.

واقعیت این است خداوند عزوجل آسمان‌های هفتگانه، زمین و سایر موجودات میان آن‌ها را در مدّت شش روز آفرید و از آفرینش این مخلوقات، مشکل و دشواریی به الله تعالی نرسید. حق‌تعالی نیرومند و بزرگ است و نخستین اثر قدرتش زنده‌کردن انسان‌ها بعد از مردن است.

﴿فَٱصۡبِرۡ عَلَىٰ مَا یَقُولُونَ وَسَبِّحۡ بِحَمۡدِ رَبِّکَ قَبۡلَ طُلُوعِ ٱلشَّمۡسِ وَقَبۡلَ ٱلۡغُرُوبِ ٣٩.

ای پیامبر! پس در برابر سخن کافران که تو را تکذیب و استهزا می‌کنند صبر پیشه کن؛ زیرا خداوند عزوجل طور قطعی جزای اعمال آنان را می‌دهد. همچنان نماز صبح را پیش از طلوع خورشید و نماز عصر را پیش از غروب آن با ثنا و ستایش حق‌تعالی ادا نما.

﴿وَمِنَ ٱلَّیۡلِ فَسَبِّحۡهُ وَأَدۡبَٰرَ ٱلسُّجُودِ ٤٠.

در محدودۀ شب به ادای نماز عشا و نیز نماز بامداد بپرداز و بعد از هر نمازی الله تعالی را ثنا بگو و ستایش کن.

در این آیات، نماز بعد از صبر یادآوری شده چون بزرگ‌ترین عملی است که بنده را در برابر مصیبت‌ها یاری می‌کند.

﴿وَٱسۡتَمِعۡ یَوۡمَ یُنَادِ ٱلۡمُنَادِ مِن مَّکَانٖ قَرِیبٖ ٤١.

به آواز روزی گوش ده که فرشتۀ موظّف با دمیدن در صور (شاخ) از جای نزدیک به هر کس ندا سر می‌دهد.

﴿یَوۡمَ یَسۡمَعُونَ ٱلصَّیۡحَةَ بِٱلۡحَقِّۚ ذَٰلِکَ یَوۡمُ ٱلۡخُرُوجِ ٤٢.

روزی که مردم آواز زنده‌شدن بعد از مرگ را به حقّانیت و بدون شکّ و تردید می‌شنوند، این همان روزی است که بندگان از قبرها برای حساب بیرون می‌شوند.

﴿إِنَّا نَحۡنُ نُحۡیِۦ وَنُمِیتُ وَإِلَیۡنَا ٱلۡمَصِیرُ ٤٣.

هر آینه خداوند عزوجل خلایق را بعد از اینکه معدوم و مرده‌اند زنده می‌کند، باز آنان را بعد از زندگی دنیا می‌میراند و در نهایت برای محاسبۀ اعمال‌شان دوباره زنده می‌گرداند.

﴿یَوۡمَ تَشَقَّقُ ٱلۡأَرۡضُ عَنۡهُمۡ سِرَاعٗاۚ ذَٰلِکَ حَشۡرٌ عَلَیۡنَا یَسِیرٞ ٤٤.

روزی که قبر‌های مردگان شکافته می‌شوند، همه از قبر‌های خویش برای حساب بیرون می‌شوند و شتابان به میدان حشر جمع می‌آیند. این جمع‌آوری و حساب بر خداوند عزوجل کار آسان و ساده‌ای است؛ چون قدرتش کامل است.

﴿نَّحۡنُ أَعۡلَمُ بِمَا یَقُولُونَۖ وَمَآ أَنتَ عَلَیۡهِم بِجَبَّارٖۖ فَذَکِّرۡ بِٱلۡقُرۡءَانِ مَن یَخَافُ وَعِیدِ ٤٥.

الله تعالی به سخنان کافران که تکذیب و استهزا می‌کنند داناتر است. ای پیامبر! تو تسلّط و قدرتی نداری که آنان را به ایمان وادار سازی،‌ بلکه تو فقط رسانندۀ پیام الهی می‌باشی. بنابراین کسانی را پند بده که از خداوند عزوجل می‌ترسند و از ملاقات با اوتعالی حذر دارند؛ زیرا کسانی که از عذابش نترسند،‌ نصیحت و اندرز برای‌شان فایده نمی‌رساند.