ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 |
مدنی است؛ ترتیب آن 22؛ شمار آیات آن 78
بِسۡمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحۡمَٰنِ ٱلرَّحِیمِ
﴿یَٰٓأَیُّهَا ٱلنَّاسُ ٱتَّقُواْ رَبَّکُمۡۚ إِنَّ زَلۡزَلَةَ ٱلسَّاعَةِ شَیۡءٌ عَظِیمٞ ١﴾.
ای بندگان خدا أ! از عذاب وی با تقوایش پروا دارید، جزا که هول و هراسهای سهمگین قیامت – مانند جنبش و تکان بسیار سخت زمین – امری است فراتر از توصیف که عقلها را مدهوش میسازد و جز خدای یگانه هیچکس گسترۀ دهشت و وحشت آن را نمیداند.
﴿یَوۡمَ تَرَوۡنَهَا تَذۡهَلُ کُلُّ مُرۡضِعَةٍ عَمَّآ أَرۡضَعَتۡ وَتَضَعُ کُلُّ ذَاتِ حَمۡلٍ حَمۡلَهَا وَتَرَى ٱلنَّاسَ سُکَٰرَىٰ وَمَا هُم بِسُکَٰرَىٰ وَلَٰکِنَّ عَذَابَ ٱللَّهِ شَدِیدٞ ٢﴾.
روزی که مردم قیامت را ببینند، از دیدن صحنههای هولناک آن مادر کودک شیر خوارۀ خود را که پستانش را فرو میمکد فراموش میکند و عقل و خرد مردم چنان مدهوش میشود که گویی از شدّت خوف و وحشت مستاند در حالی که مست شراب نیستند ولی شدّت عذاب عقلشان را برده و ادراکشان را زایل ساخته است.
﴿وَمِنَ ٱلنَّاسِ مَن یُجَٰدِلُ فِی ٱللَّهِ بِغَیۡرِ عِلۡمٖ وَیَتَّبِعُ کُلَّ شَیۡطَٰنٖ مَّرِیدٖ ٣﴾.
بعضی از کافران به ناروا دربارۀ قدرت خداوند بر باز آفرینی مردم پس از مرگ مجادله میکنند حال آنکه از قدرتش هیچ علمی ندارند بلکه آنان به پیشوایان گمراهی؛ یعنی هر شیطان عصیانگر و متمرد از فرمان الله عزوجل و دور از هدایتش اقتدا مینمایند.
﴿کُتِبَ عَلَیۡهِ أَنَّهُۥ مَن تَوَلَّاهُ فَأَنَّهُۥ یُضِلُّهُۥ وَیَهۡدِیهِ إِلَىٰ عَذَابِ ٱلسَّعِیرِ ٤﴾.
خدای سبحان در مورد آن شیطان متمرد چنین مقدّر و فیصله نموده است که هر کس از او پیروی کند گمراهش ساخته و از هدایت بَرَش میگرداند و وی را به سزای گمراهیاش به عذاب دوزخ میرساند.
﴿یَٰٓأَیُّهَا ٱلنَّاسُ إِن کُنتُمۡ فِی رَیۡبٖ مِّنَ ٱلۡبَعۡثِ فَإِنَّا خَلَقۡنَٰکُم مِّن تُرَابٖ ثُمَّ مِن نُّطۡفَةٖ ثُمَّ مِنۡ عَلَقَةٖ ثُمَّ مِن مُّضۡغَةٖ مُّخَلَّقَةٖ وَغَیۡرِ مُخَلَّقَةٖ لِّنُبَیِّنَ لَکُمۡۚ وَنُقِرُّ فِی ٱلۡأَرۡحَامِ مَا نَشَآءُ إِلَىٰٓ أَجَلٖ مُّسَمّٗى ثُمَّ نُخۡرِجُکُمۡ طِفۡلٗا ثُمَّ لِتَبۡلُغُوٓاْ أَشُدَّکُمۡۖ وَمِنکُم مَّن یُتَوَفَّىٰ وَمِنکُم مَّن یُرَدُّ إِلَىٰٓ أَرۡذَلِ ٱلۡعُمُرِ لِکَیۡلَا یَعۡلَمَ مِنۢ بَعۡدِ عِلۡمٖ شَیۡٔٗاۚ وَتَرَى ٱلۡأَرۡضَ هَامِدَةٗ فَإِذَآ أَنزَلۡنَا عَلَیۡهَا ٱلۡمَآءَ ٱهۡتَزَّتۡ وَرَبَتۡ وَأَنۢبَتَتۡ مِن کُلِّ زَوۡجِۢ بَهِیجٖ ٥﴾.
ای مردم! اگر در قدرت باری تعالی بر زنده ساختن مردگان در شک قرار دارید پس بدانید که او پدرتان آدم را از گِل آفرید، سپس نسلش را از نطفۀ مرکب از آب منی مرد و آب منی زن خلق کرد. آنگاه او آن نطفه را علقهای میسازد از خون غلیظ قرمز رنگ، سپس پارۀ گوشت کوچکی همچون قطعهای جویده شده از غذا. پس باری خلقت این پارۀ گوشت کامل شده و جنین زنده بیرون میشود و گاهی هم خلقتش ناقص است و قبل از ولادت کامل، سقط میشود تا حقتعالی کمال قدرتش در احوال و اطوار آفرینش انسان را بر بندگانش آشکار گرداند. و خدای سبحان نطفه را تا میعاد زمانیی که بخواهد در رحِم باقی گذاشته و خلقت انسان را در شکم مادرش در هیأت طفولیت کامل میسازد سپس بعد از ولادتش او را رشد و پرورش میدهد تا به تمام نیروی خود که سنّ جوانی، نیرومندی و کمالیابی عقل است برسد. و بعضی از انسانها در کودکیشان میمیرند و بعضی را هم تا سن پیری و فرتوتی باقی میگذارد؛ بدانگونه که این شخص کهنسال آنچه را قبلا در خاطر داشته فراموش کرده و اطلاعات انباشته از ذهنش فرار میکند چندان که دیگر دانستههای پیشینش را نمیداند. و ای بیننده! تو زمین را خشکیده و مرده میبینی که نه در آن درختی است و نه گیاهی ولی چون خداوند عزوجل از آسمان بر آن آب نازل میکند به جنبش در آمده و به گیاهان شکافته میشود، گیاهان بر روی زمین بالا آمده، قد میکشند و طراوت، تازگی و سبزینه صفای آن زیبا و دلربا میشود تا سرانجام در منظرهای بهجت انگیز و تصویری خرم و مینوفام جلوهگر شوند؛ آنسان که شادی و فرحت را به جان بیننده سرازیر میسازند.
﴿ذَٰلِکَ بِأَنَّ ٱللَّهَ هُوَ ٱلۡحَقُّ وَأَنَّهُۥ یُحۡیِ ٱلۡمَوۡتَىٰ وَأَنَّهُۥ عَلَىٰ کُلِّ شَیۡءٖ قَدِیرٞ ٦﴾.
این نشانهها و علایم، برهان قاطعی است بر اینکه تنها الله عزوجل پروردگار معبود بر حقی است که عبادت جز برای وی سزاوار نمیباشد. پس جایز نیست که غیر وی را با وی شریک آورد؛ زیرا اوست که مردگان را زنده میکند و او بر هرچیز تواناست؛ کاری که او بخواهد هیچ چیز وی را از تحققش درمانده نتواند کرد.
﴿وَأَنَّ ٱلسَّاعَةَ ءَاتِیَةٞ لَّا رَیۡبَ فِیهَا وَأَنَّ ٱللَّهَ یَبۡعَثُ مَن فِی ٱلۡقُبُورِ ٧﴾.
و هم اینکه قیامت خواه ناخواه آمدنی است و هیچ شکی در آن وجود ندارد و اینکه خداوند عزوجل مردگان را از قبرهایشان برای حساب زنده بیرون میآورد.
﴿وَمِنَ ٱلنَّاسِ مَن یُجَٰدِلُ فِی ٱللَّهِ بِغَیۡرِ عِلۡمٖ وَلَا هُدٗى وَلَا کِتَٰبٖ مُّنِیرٖ ٨﴾.
ولی برخی از کافران دربارۀ الله أ، یگانگی و قدرتش، رستاخیز پس از مرگ، قرآن و پیامبر، به باطل و ناروا مجادله میکنند حال آنکه نزدشان در این باره هیچ دلیل و برهانی نیست، بلکه دستمایهشان فقط جهل است و دروغ. بناءً این جدالگران از دانشی که بدان بینای حق گردند بیبهرهاند حجتی نیز که بدان بر مخالفانشان غالب آیند دارا نمیباشند، کتابی هم از نزد خدا عزوجل ندارند که حق را از باطل بدان جدا سازد.
﴿ثَانِیَ عِطۡفِهِۦ لِیُضِلَّ عَن سَبِیلِ ٱللَّهِۖ لَهُۥ فِی ٱلدُّنۡیَا خِزۡیٞۖ وَنُذِیقُهُۥ یَوۡمَ ٱلۡقِیَٰمَةِ عَذَابَ ٱلۡحَرِیقِ ٩﴾.
او از کبر گردنش را برپیچانده و از سر نخوت، از هدایت روی برمیگرداند. پس خداوند عزوجل وی را در روز قیامت به علت دروغگویی، کفر و گمراهیاش به زودی در محضر همگان رسوا ساخته و به جزای عمل زشتش در آتش جهنم میسوزاند.
﴿ذَٰلِکَ بِمَا قَدَّمَتۡ یَدَاکَ وَأَنَّ ٱللَّهَ لَیۡسَ بِظَلَّٰمٖ لِّلۡعَبِیدِ ١٠﴾.
به این کافر گردنکش گفته میشود: این کیفر به سبب عملکرد زشت و بدکرداریهای توست؛ زیرا خداوند عزوجل هیچ بندهای را بیگناه مجازات نمیکند.
﴿وَمِنَ ٱلنَّاسِ مَن یَعۡبُدُ ٱللَّهَ عَلَىٰ حَرۡفٖۖ فَإِنۡ أَصَابَهُۥ خَیۡرٌ ٱطۡمَأَنَّ بِهِۦۖ وَإِنۡ أَصَابَتۡهُ فِتۡنَةٌ ٱنقَلَبَ عَلَىٰ وَجۡهِهِۦ خَسِرَ ٱلدُّنۡیَا وَٱلۡأٓخِرَةَۚ ذَٰلِکَ هُوَ ٱلۡخُسۡرَانُ ٱلۡمُبِینُ ١١﴾.
و بعضی دیگر از مردم در حال شک و حیرت به اسلام گردن مینهند حال آنکه در دین خود یقینی راسخ ندارند. بناءً آنها خدا را مترددانه میپرستند همانند کسی که بر لبۀ دیواری ایستاده و جانش پر از نگرانی و تذبذب است. دین چنین کسانی تابع دنیایشان است؛ به طوری که اگر سلامتی، سرمایه و پسران به آنان رسید، بر طاعت حقتعالی ثابت قدم میمانند ولی اگر مصیبت یا نا خویش یا فقری دامنگیرشان شد به اسلام شگون بد زده و به کفر باز میگردند؛ همانند کسی که روی برتافته و به قهقرا برمیگردد. پس او با این کار دنیا و آخرتش را باخته است از آنکه ارتدادش نه سختی را از وی بر طرف میسازد و نه گرهی از مشکلش میگشاید و در آخرت هم باز گشتش به آتش دوزخ است. و این نهایت زیان و غایت خواری و رسوایی است.
﴿یَدۡعُواْ مِن دُونِ ٱللَّهِ مَا لَا یَضُرُّهُۥ وَمَا لَا یَنفَعُهُۥۚ ذَٰلِکَ هُوَ ٱلضَّلَٰلُ ٱلۡبَعِیدُ ١٢﴾.
این شخص کافر منکر متردد، غیر خدا عزوجل را میپرستد؛ یعنی آنچه را که اگر پرستششان را فرو گذارد، به وی زیانی نمیرسانند و اگر عبادتشان کنند سود و ثمری از آنان حاصل نمیشود. پس این نهایت گمراهی و انحراف از راه راست است.
﴿یَدۡعُواْ لَمَن ضَرُّهُۥٓ أَقۡرَبُ مِن نَّفۡعِهِۦۚ لَبِئۡسَ ٱلۡمَوۡلَىٰ وَلَبِئۡسَ ٱلۡعَشِیرُ ١٣﴾.
این شخص کافر کسی را میپرستد و از کسی حاجت میخواهد که شر و زیانش از خیر و منفعتش نزدیکتر است؛ وه! چه بد معبود و چه بد دمسازی است؛ خداوند عزوجل چنین یاوری را دور و منفور و گموگور گرداند.
﴿إِنَّ ٱللَّهَ یُدۡخِلُ ٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ وَعَمِلُواْ ٱلصَّٰلِحَٰتِ جَنَّٰتٖ تَجۡرِی مِن تَحۡتِهَا ٱلۡأَنۡهَٰرُۚ إِنَّ ٱللَّهَ یَفۡعَلُ مَا یُرِیدُ ١٤﴾.
بیگمان خداوند عزوجل مؤمنان شایسته کار را به باغهای پرناز و نعمت بهشت که از زیر درختان آن جویباران جاری است، وارد میکند. در حقیقت خداوند عزوجل آنچه از پاداش شایسته کاران بخواهد؛ از روی فضلش و آنچه از کیفر بدکاران که بخواهد از روی عدلش میرساند و انجام میدهد.
﴿مَن کَانَ یَظُنُّ أَن لَّن یَنصُرَهُ ٱللَّهُ فِی ٱلدُّنۡیَا وَٱلۡأٓخِرَةِ فَلۡیَمۡدُدۡ بِسَبَبٍ إِلَى ٱلسَّمَآءِ ثُمَّ لۡیَقۡطَعۡ فَلۡیَنظُرۡ هَلۡ یُذۡهِبَنَّ کَیۡدُهُۥ مَا یَغِیظُ ١٥﴾.
هر کس بر این باور است که خدای متعال هرگز پیامبرش صلی الله علیه و آله و سلم را یاری نداده، دینش را پیروز نمیگرداند و دوستانش را در دنیا نصرت نداده و درجاتشان را در آخرت بلند نمیسازد، پس باید طنابی به سقف خانهاش ببندد سپس خود را با آن طناب حلق آویز کرده و خفه نماید آنگاه بنگرد که آیا این کار خشم و غیظی را که در اندرونش مییافت از بین میبرد؟ یقیناً خداوند عزوجل پیامبرش صلی الله علیه و آله و سلم را به زودی یاری داده و دینش را به رغم انف شکاکان یا بد دلان بداندیش پیروز میگرداند.
﴿وَکَذَٰلِکَ أَنزَلۡنَٰهُ ءَایَٰتِۢ بَیِّنَٰتٖ وَأَنَّ ٱللَّهَ یَهۡدِی مَن یُرِیدُ ١٦﴾.
و آنسان که خداوند عزوجل برهان قدرتش بر زنده ساختن مردگان را برای کافران آشکار ساخت، همینگونه قرآن را نیز با آیاتی روشن که فهمش آسان است نازل کرده است. و خداوند عزوجل هر کس از بندگانش را که بخواهد با کتابش راه مینماید پس غیر او تعلای هدایتگری نیست.
﴿إِنَّ ٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ وَٱلَّذِینَ هَادُواْ وَٱلصَّٰبِِٔینَ وَٱلنَّصَٰرَىٰ وَٱلۡمَجُوسَ وَٱلَّذِینَ أَشۡرَکُوٓاْ إِنَّ ٱللَّهَ یَفۡصِلُ بَیۡنَهُمۡ یَوۡمَ ٱلۡقِیَٰمَةِۚ إِنَّ ٱللَّهَ عَلَىٰ کُلِّ شَیۡءٖ شَهِیدٌ ١٧﴾.
بیگمان کسانی که به خدا عزوجل ایمان آورده و از پیامبرش صلی الله علیه و آله و سلم پیروی کردهاند و یهودیان و صابئین (کسانی که بر فطرت خویش باقی مانده و دین معین و معلمی ندارند، و به قولی: گروهی از نصاریاند) و همچنان نصاری، مجوسیان آتش پرست و مشرکان بت پرست؛ البته خداوند عزوجل روز قیامت در میانشان داوری خواهد کرد در نتیجه مؤمنان را به بهشت وارد میکند و کافران را به دوزخ. به راستی خداوند عزوجل بر عملکرد هر کس گواه و به جزای هر کس بر حسب عملش که بر آن آگاه بوده است داناست، هم نگهبان عملشان و هم بدان عمل بر آنان گواه میباشد.
﴿أَلَمۡ تَرَ أَنَّ ٱللَّهَ یَسۡجُدُۤ لَهُۥۤ مَن فِی ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَمَن فِی ٱلۡأَرۡضِ وَٱلشَّمۡسُ وَٱلۡقَمَرُ وَٱلنُّجُومُ وَٱلۡجِبَالُ وَٱلشَّجَرُ وَٱلدَّوَآبُّ وَکَثِیرٞ مِّنَ ٱلنَّاسِۖ وَکَثِیرٌ حَقَّ عَلَیۡهِ ٱلۡعَذَابُۗ وَمَن یُهِنِ ٱللَّهُ فَمَا لَهُۥ مِن مُّکۡرِمٍۚ إِنَّ ٱللَّهَ یَفۡعَلُ مَا یَشَآءُ۩ ١٨﴾.
آیا ندانستی که هر آفریدهای در آسمانها؛ از فرشتگان و در زمین؛ از خورشید، ماه، ستارگان، کوهها، درختان، جنبندگان و بسیاری از مردم که مؤمنان پیرو پیامبراناند خدا را فروتنی، خضوع و انقیاد میکنند؟ و بسی دیگر از مردم هستند که خداوند عزوجل بر آنان عذاب را نوشته است، از این رو در خواری و خسران به سر میبرند. و هرگاه خدای کسی را خوار کند هرگز هیچکس گرامی دارندۀ وی نیست؛ چرا که خدا هرچه در خلقش بخواهد انجام میدهد، مشیتش را معارض و برگردانندهای نیست.
﴿۞هَٰذَانِ خَصۡمَانِ ٱخۡتَصَمُواْ فِی رَبِّهِمۡۖ فَٱلَّذِینَ کَفَرُواْ قُطِّعَتۡ لَهُمۡ ثِیَابٞ مِّن نَّارٖ یُصَبُّ مِن فَوۡقِ رُءُوسِهِمُ ٱلۡحَمِیمُ ١٩﴾.
اینان دو گروهاند که دربارۀ پروردگار خود با یکدیگر اختلاف ورزیدهاند: یکی از آن دو گروه مؤمن است و دیگری گروه کافر. هریک از آنها مدعی این امر است که در عبادتش بر حق و صواب قرار دارد؛ اما کافران: پس برایشان جامههایی از آتش بریده شده است که آن را میپوشند، این جامهها اجسامشان را میسوزاند، چهرههایشان را بریان میکند و از بالای سرشان نیز آب جوشان ریخته میشود.
﴿یُصۡهَرُ بِهِۦ مَا فِی بُطُونِهِمۡ وَٱلۡجُلُودُ ٢٠﴾.
بر اثر این عذاب آنچه در شکم کافران است ذوب میشود و سپس به پوست بدنشان رسیده و آن را میگدازد و بریان میکند؛ در نتیجه پوست و گوشت و درونشان ریز ریز و پاشان میشود.
﴿وَلَهُم مَّقَٰمِعُ مِنۡ حَدِیدٖ ٢١﴾.
فرشتگان با گرزهایی که از آهن ساخته شده بر سر کفار میزنند.
﴿کُلَّمَآ أَرَادُوٓاْ أَن یَخۡرُجُواْ مِنۡهَا مِنۡ غَمٍّ أُعِیدُواْ فِیهَا وَذُوقُواْ عَذَابَ ٱلۡحَرِیقِ ٢٢﴾.
هر بار که کافران بخواهند از شدّت درد و رنج، سختی و وحشت، غل و زنجیر آتشین خود را رهانیده و از جهنم بیرون روند در آن باز گردانیده میشوند. و به آنها از سر سرزنش و سرکوفت گفته میشود: عذاب آتش را که اجسامتان را میسوزاند بچشید.
﴿إِنَّ ٱللَّهَ یُدۡخِلُ ٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ وَعَمِلُواْ ٱلصَّٰلِحَٰتِ جَنَّٰتٖ تَجۡرِی مِن تَحۡتِهَا ٱلۡأَنۡهَٰرُ یُحَلَّوۡنَ فِیهَا مِنۡ أَسَاوِرَ مِن ذَهَبٖ وَلُؤۡلُؤٗاۖ وَلِبَاسُهُمۡ فِیهَا حَرِیرٞ ٢٣﴾.
یقیناً خداوند عزوجل مؤمنان شایستهکار را در باغهایی وارد میکند که از زیر درختان آن نهرها روان است، آنها در نعمتی ماندگار قرار دارند، حقتعالی بهشتیان را در بهشت به دستبندهایی از طلا و مروارید میآراید، از پرنیان نرم و راحت پوشانیده میشوند و مردان و زنان بهشتی در این لباس اشتراک دارند.
﴿وَهُدُوٓاْ إِلَى ٱلطَّیِّبِ مِنَ ٱلۡقَوۡلِ وَهُدُوٓاْ إِلَىٰ صِرَٰطِ ٱلۡحَمِیدِ ٢٤﴾.
و خداوند عزوجل بندگان شایستهاش را در دنیا به نیکوترین گفتار هدایت و ارشاد کرده است؛ از توحید، تسبیح، علم سودمند، امر به معروف، نهی از منکر و مانند اینها... او ایشان را در بهشت به حمد و شکر خویش راه مینماید که وی را بر پاداش نیک و مزد عظیمی که دریافت کردهاند ثنا و سپاس میگویند. او در حقیقت ایشان را به صراط مستقیم هدایت کرده است که عبارت است از: ایمان به وی، پیروی از رضوانش، عمل به کتابش و سنّت پیامبر ج.
﴿إِنَّ ٱلَّذِینَ کَفَرُواْ وَیَصُدُّونَ عَن سَبِیلِ ٱللَّهِ وَٱلۡمَسۡجِدِ ٱلۡحَرَامِ ٱلَّذِی جَعَلۡنَٰهُ لِلنَّاسِ سَوَآءً ٱلۡعَٰکِفُ فِیهِ وَٱلۡبَادِۚ وَمَن یُرِدۡ فِیهِ بِإِلۡحَادِۢ بِظُلۡمٖ نُّذِقۡهُ مِنۡ عَذَابٍ أَلِیمٖ ٢٥﴾.
بیگمان کافرانی که با خدا عزوجل و پیامبرش صلی الله علیه و آله و سلم جنگیده مردم را از راه هدایت باز میدارند، و مؤمنان را از مسجد الحرام منع میکنند، چنانکه در سال «حدیبیه» منع کردند حال آنکه مسجد الحرام قبلۀ تمام مسلمین اعم از کسانی است که در آن مقیماند یا از بیرون به آن وارد میشوند، برایشان عذابی است سخت و دردناک. مسلّما هر کس در مسجد الحرام قصد انحراف از حق را داشته و با نافرمانی پروردگارش از مرزهای ترسیم شدۀ وی تجاوز کند خداوند عزوجل به او عذابی سخت و دردناک میچشاند.
﴿وَإِذۡ بَوَّأۡنَا لِإِبۡرَٰهِیمَ مَکَانَ ٱلۡبَیۡتِ أَن لَّا تُشۡرِکۡ بِی شَیۡٔٗا وَطَهِّرۡ بَیۡتِیَ لِلطَّآئِفِینَ وَٱلۡقَآئِمِینَ وَٱلرُّکَّعِ ٱلسُّجُودِ ٢٦﴾.
و هنگامی را یاد کن که خداوند عزوجل جایگاه کعبه را برای ابراهیم علیه السلام هموار و آماده ساخت و او را بر آن راه نموده در حالی که آن مکان نا شناخته بود. آری! پروردگارش به وی دستور داد که آن خانه را بر بنیاد تقوی، رضوان، توحید و ایمانی راستین به وی تأسیس کند و آن را از کفر و پلیدیها پاکیزه گرداند تا آمادۀ پذیرش طواف کنندگان، قیام کندگان، رکوع کنندگان و سجدهکنان در نمازشان باشد.
﴿وَأَذِّن فِی ٱلنَّاسِ بِٱلۡحَجِّ یَأۡتُوکَ رِجَالٗا وَعَلَىٰ کُلِّ ضَامِرٖ یَأۡتِینَ مِن کُلِّ فَجٍّ عَمِیقٖ ٢٧﴾.
ای ابراهیم! به عموم مردم اعلام کن که حج خانۀ خدا آیند تا آنها پای پیاده و سوار بر هر شتر چابک پایی (که به خاطر چابکی و نشاطش کم گوشت است) از هر راه دوری دعوتت را اجابت گویند.
﴿لِّیَشۡهَدُواْ مَنَٰفِعَ لَهُمۡ وَیَذۡکُرُواْ ٱسۡمَ ٱللَّهِ فِیٓ أَیَّامٖ مَّعۡلُومَٰتٍ عَلَىٰ مَا رَزَقَهُم مِّنۢ بَهِیمَةِ ٱلۡأَنۡعَٰمِۖ فَکُلُواْ مِنۡهَا وَأَطۡعِمُواْ ٱلۡبَآئِسَ ٱلۡفَقِیرَ ٢٨﴾.
تا مردم در حج شاهد منافع خویش باشند؛ که این منافع عبارت است از: کفاره شدن گناهان، به دست آوردن ثواب و حسنات، سود بردن در تجارت، ادای طاعات و دیگر خیرات و برکات؛ و تا در هنگام ذبح شتر، گاو و گوسفند در ایام معین و معلومی که عبارت از دهم ذیالحجه و سه روز بعد از آن میباشد، نام خدا را در حالی ببرند که سپاسگزار اویند بر نعمتی که به ایشان ارزانی داشته است، و برایشان مستحب است که این حیوانات ذبح شدۀ خود بخورند و به فقرای بسیار نیازمند بخورانند.
﴿ثُمَّ لۡیَقۡضُواْ تَفَثَهُمۡ وَلۡیُوفُواْ نُذُورَهُمۡ وَلۡیَطَّوَّفُواْ بِٱلۡبَیۡتِ ٱلۡعَتِیقِ ٢٩﴾.
سپس مردم باید اعمالی دیگر از حج را که بر ذمۀشان باقی مانده است کامل کنند؛ با حلال ساختن خود از حال إحرام، دورساختن آلودگیها بدن، گرفتن ناخنها و تراشیدن مو. و باید بدانچه که بر خود از حج، یا عمره، یا هدیه، یا قربانی و طاعات دیگر لازم گردانیده و به گردن گرفتهاند وفا نمایند. و باید به خانۀ الله عزوجل طواف کنند؛ همان خانهای که بنای آن بسیار کهن است و حقتعالی آن را از تسلط جباران گردنکش آزاد نموده است و به این دو دلیل آن را «بیت العتیق» نامید [زیرا عتیق هم به معنی کهن است و هم به معنی آزاد شده].
﴿ذَٰلِکَۖ وَمَن یُعَظِّمۡ حُرُمَٰتِ ٱللَّهِ فَهُوَ خَیۡرٞ لَّهُۥ عِندَ رَبِّهِۦۗ وَأُحِلَّتۡ لَکُمُ ٱلۡأَنۡعَٰمُ إِلَّا مَا یُتۡلَىٰ عَلَیۡکُمۡۖ فَٱجۡتَنِبُواْ ٱلرِّجۡسَ مِنَ ٱلۡأَوۡثَٰنِ وَٱجۡتَنِبُواْ قَوۡلَ ٱلزُّورِ ٣٠﴾.
آنچه ذکر شد از: کامل ساختن آن بخش از اعمال حج که باقی مانده است، دورساختن آلودگیها، وفا به نذر و طواف کعبه؛ همان اموری است که خداوند عزوجل آنها را در حج مشروع گردانیده است پس بزرگداشت آنها واجب است و هر کس اعمالی را که نزد الله عزوجل مقدس و محترم است با ادای آنها به کاملترین وجه بزرگ بدارد حال آنکه در انجام آن اعمال تماماً پیرو پیامبرش صلی الله علیه و آله و سلم باشد پس این در دنیا و آخرتش برایش بهتر است. و خداوند عزوجل خوردن چارپایان را برای بندگانش حلال گردانیده است جز آنچه را که استثنا نموده؛ مانند گوشت مردار (خود مرده) وغیره محرمات ذکر شده در شرع؛ پس واجب است تا از محرمات استثنا شده اجتناب کرد. بناءً از پلیدی بتان، از افترا بر خدای سبحان و از دروغ بستن بر بندگانش دوری گزینید؛ زیرا پلیدی، فساد عمل است و بهتان و دروغ، فساد سخن.
﴿حُنَفَآءَ لِلَّهِ غَیۡرَ مُشۡرِکِینَ بِهِۦۚ وَمَن یُشۡرِکۡ بِٱللَّهِ فَکَأَنَّمَا خَرَّ مِنَ ٱلسَّمَآءِ فَتَخۡطَفُهُ ٱلطَّیۡرُ أَوۡ تَهۡوِی بِهِ ٱلرِّیحُ فِی مَکَانٖ سَحِیقٖ ٣١﴾.
در حالی که بر آیین توحید استوار، و بر اسلام دین فطرت پایدار باشید؛ یعنی عبادت را برای خداوند عزوجل خالص ساخته و از پیامبرش صلی الله علیه و آله و سلم پیروی نمایید، به حقتعالی چیزی را شریک نیاورده و به ما سوای وی از معبودات و طواغیت کفر ورزید، زیرا انسان مشرک به خدا که شیاطین از هرطرف او را به خود میکشند در امر دوری از حق و در سقوط از قلۀ اسلام به پرتگاه شرک به کسی ماند که از بلندی بسیار مرتفعی به پایین سقوط نموده است. پس یا پرندگان شکاری چنین کسی را ربوده و جسدش را تکه تکه میکنند، یا بادی تند و طوفانی او را برداشته و به جایی دور میافکند.
﴿ذَٰلِکَۖ وَمَن یُعَظِّمۡ شَعَٰٓئِرَ ٱللَّهِ فَإِنَّهَا مِن تَقۡوَى ٱلۡقُلُوبِ ٣٢﴾.
آنچه ذکر شد همانا واجبات خداوند عزوجل بر بندگانش در حوزۀ توحید و خالص سازی عبادت برای اوست؛ و هر کس پروردگارش را اجابت گفته و آنچه را او خود از اعمال طاعات بزرگ داشته است – همچون مناسک حج – بزرگ بدارد پس این بزرگداشت و حرمتگذاری یقیناً بر پاکی، بیداری و خشیت دل صاحبش و بر تقوا و خداترسی وی دلالت میکند.
﴿لَکُمۡ فِیهَا مَنَٰفِعُ إِلَىٰٓ أَجَلٖ مُّسَمّٗى ثُمَّ مَحِلُّهَآ إِلَى ٱلۡبَیۡتِ ٱلۡعَتِیقِ ٣٣﴾.
ای مردم! برای شما در هدایهای که به سوی حرم میبرید بهرههایی است؛ از سوارشدن بر آن و استفاده از پشم و شیر آن تا آنگاه که در نزدیک خانۀ کهن ذبح شوند و این محدوده، تمام سرزمین حرم را دربر میگیرد.
﴿وَلِکُلِّ أُمَّةٖ جَعَلۡنَا مَنسَکٗا لِّیَذۡکُرُواْ ٱسۡمَ ٱللَّهِ عَلَىٰ مَا رَزَقَهُم مِّنۢ بَهِیمَةِ ٱلۡأَنۡعَٰمِۗ فَإِلَٰهُکُمۡ إِلَٰهٞ وَٰحِدٞ فَلَهُۥٓ أَسۡلِمُواْۗ وَبَشِّرِ ٱلۡمُخۡبِتِینَ ٣٤﴾.
این اعمال و فرایضی که در حج ذکر شد مخصوص شما نیست بلکه خداوند عزوجل برای هر امّت – یعنی هر مجموعه – از مؤمنان پیشین، مناسکی از حیوانات ذبح شده قرار داده است تا تنها نام خدا را در هنگام ذبح بر آنها یاد کنند و او را به خاطر برخوردار ساختنشان از این حیواناتی که روزیشان ساخته است، شکر و سپاس گزارند؛ پس ای بندگان! اله و معبود بر حق شما فقط الله یگانه است از این رو فقط از او اطاعت کرده و عبادت را برای وی خالص گردانید و از راه و روش پیامبرش صلی الله علیه و آله و سلم پیروی نمایید. ای پیامبر! و مؤمنان فروتن را که برای پروردگارشان خاضعاند به خیر و سعادت دنیا و دستیابی به بهشتهای پرناز و نعمت بشارت ده.
﴿ٱلَّذِینَ إِذَا ذُکِرَ ٱللَّهُ وَجِلَتۡ قُلُوبُهُمۡ وَٱلصَّٰبِرِینَ عَلَىٰ مَآ أَصَابَهُمۡ وَٱلۡمُقِیمِی ٱلصَّلَوٰةِ وَمِمَّا رَزَقۡنَٰهُمۡ یُنفِقُونَ ٣٥﴾.
این گروه فروتنان کسانیاند که چون خدای متعال یاد شود دلهایشان خاشع میگردد و از عذاب و مؤاخذه و مکرش میترسند در نتیجه از نافرمانیها و گناهان اجتناب میکنند و چون به ایشان نا خوشیی برسد و مصیبتی فرود آید به امتثال امر خدا عزوجل و حسابداشت وی صبر میکنند. همچنان ایشان نمازها را به کاملترین وجه برپا میدارند و از آنچه حقتعالی به ایشان بخشیده است در انفاقهای فرض و مستحب مانند زکات، مصارف خانوداده، کمک به بستگان و فقیران و مستمندان و دیگر راههای خیر صدقه میکنند.
﴿وَٱلۡبُدۡنَ جَعَلۡنَٰهَا لَکُم مِّن شَعَٰٓئِرِ ٱللَّهِ لَکُمۡ فِیهَا خَیۡرٞۖ فَٱذۡکُرُواْ ٱسۡمَ ٱللَّهِ عَلَیۡهَا صَوَآفَّۖ فَإِذَا وَجَبَتۡ جُنُوبُهَا فَکُلُواْ مِنۡهَا وَأَطۡعِمُواْ ٱلۡقَانِعَ وَٱلۡمُعۡتَرَّۚ کَذَٰلِکَ سَخَّرۡنَٰهَا لَکُمۡ لَعَلَّکُمۡ تَشۡکُرُونَ ٣٦﴾.
و خداوند عزوجل ذبح شتران را از نشانههای دین و شعایر مسلمین قرار داده است تا وسیلۀ قربتی به سوی وی باشند. و برای کسانی که با ذبح آنها به خدا نزدیکی میجویند خیر دنیا و آخرت است؛ در دنیا با خوردن و صدقه دادن و در آخرت با دریافت پاداش عظیم و اجر جزیل. و ذبح کننده در هنگام ذبح آنها باید «بسم الله» بگوید. و شتر در حالی ذبح میشود که برپا ایستاده است؛ سه تا از پاهای آن راست نگه داشته شده و پای چهارم مقید ساخته میشود پس چون بعد از ذبح بر پهلو به زمین غلتید در این هنگام خدای عزوجل خوردنش را مباح گردانیده است. سپس کسی که با ذبح آنها به خدای متعال تقرب جسته، به عنوان عبادت از گوشت آنها میخورد و به تنگدستی که از روی عفت و پاکیزهمنشی از مردم درخواست کمک نمیکند و نیز به فقر سائل میخوراند. تنها خداوند عزوجل است که شتر را برای شما در منافعتان رام گردانید تا او را بر این نعمت شکر گذارید.
﴿لَن یَنَالَ ٱللَّهَ لُحُومُهَا وَلَا دِمَآؤُهَا وَلَٰکِن یَنَالُهُ ٱلتَّقۡوَىٰ مِنکُمۡۚ کَذَٰلِکَ سَخَّرَهَا لَکُمۡ لِتُکَبِّرُواْ ٱللَّهَ عَلَىٰ مَا هَدَىٰکُمۡۗ وَبَشِّرِ ٱلۡمُحۡسِنِینَ ٣٧﴾.
هرگز از گوشت حیوانات ذبح شده و از خون آنها چیزی به خدا عزوجل نمیرسد زیرا او از ما سوای خود بینیاز است. و خداوند عزوجل این شتران را برای شما رام گردانید تا او را با تقرب جویی به وی بزرگ دارید، زیرا اوست که شما را به استقامت توفیق داده و به سوی هدایت ارشاد نموده است و تا وی را بر نعمتهایش شکر گزارید. ای پیامبر! و نیکوکاران امتت را که با انجام دادن صحیح عبادت خالق و احسان به مخلوق به مرتبۀ محسنان میرسند به هر مزد بزرگ و رستگاری سترگی مژده ده.
﴿۞إِنَّ ٱللَّهَ یُدَٰفِعُ عَنِ ٱلَّذِینَ ءَامَنُوٓاْۗ إِنَّ ٱللَّهَ لَا یُحِبُّ کُلَّ خَوَّانٖ کَفُورٍ ٣٨﴾.
قطعاً خداوند عزوجل آزار اشرار، نیرنگ فجّار و دشمنی کفار را از نیکوکاران پاکیزه منش دفع میکند؛ زیرا او خیانتکاران در امانت و منکران و ناسپاسان نعمتش را دوست ندارد؛ زیرا آنها در امانت و ایمان بد عمل کردهاند.
﴿أُذِنَ لِلَّذِینَ یُقَٰتَلُونَ بِأَنَّهُمۡ ظُلِمُواْۚ وَإِنَّ ٱللَّهَ عَلَىٰ نَصۡرِهِمۡ لَقَدِیرٌ ٣٩﴾.
خداوند عزوجل در آغاز امر به مسلمین اجازه نداد تا با کفار بجنگند بلکه ایشان را به صبر و گذشت از آزارها دستور داد، اما چون پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم از مکه به مدینه هجرت کردند اسلام نیرومند شد، در این هنگام خداوند عزوجل مسلمانان را به جنگیدن با کفار اجازه داد؛ زیرا آنها با تحمل آزارها و اخراج از خانه و کاشانهشان تحت ستم واقع شده بودند، و حقتعالی به ایشان وعدۀ پیروزی داد چه او بر عزّت بخشیدن دوستانش و خوارسازی دشمنانش بسیار تواناست.
﴿ٱلَّذِینَ أُخۡرِجُواْ مِن دِیَٰرِهِم بِغَیۡرِ حَقٍّ إِلَّآ أَن یَقُولُواْ رَبُّنَا ٱللَّهُۗ وَلَوۡلَا دَفۡعُ ٱللَّهِ ٱلنَّاسَ بَعۡضَهُم بِبَعۡضٖ لَّهُدِّمَتۡ صَوَٰمِعُ وَبِیَعٞ وَصَلَوَٰتٞ وَمَسَٰجِدُ یُذۡکَرُ فِیهَا ٱسۡمُ ٱللَّهِ کَثِیرٗاۗ وَلَیَنصُرَنَّ ٱللَّهُ مَن یَنصُرُهُۥٓۚ إِنَّ ٱللَّهَ لَقَوِیٌّ عَزِیزٌ ٤٠﴾.
همان کسانی که به ناحق از دیار خود بیرون رانده شدند بیآنکه مرتکب جرمی شده باشند. آری! آنها هیچ جرمی نداشتند جز اینکه گفتند: پروردگار ما تنها الله عزوجل است. و اگر خداوند برای دفع ستمگران و باطل گرایان به جهاد با تمام انواعش دستور نمیداد یقینا باطل غلبه مییافت و حق به شکست روبهرو میشد، کفار برتری مییافتند و ابرار به ذلّت کشانیده میشدند، خانهها و آبادیها نابود ساخته میشد و جایگاههای عبادت چون صومعههای راهبان، کلیساهای نصاری، کنیسههای یهودیان و مساجد مسلمانان که برای ناز و ذکر حقتعالی آماده ساخته شده، سخت ویران ساخته میشد. و هر کس دین خدا را نصرت داده و در راه وی باز زبان و قلم و دست و جان و مالش جهاد نماید، حقتعالی وی را یاری داده و در دنیا و آخرت عزّت میبخشد؛ زیرا خدا سخت نیرومند است و مغلوب نمیشود؛ کسانی را که با وی میجنگند سرکوب مینماید. او ذات شکست ناپذیری است که ساحت اقدسش از تعرض مصون است؛ او پیشانی همۀ خلق را گرفته و همه در قبضۀ قدرتش قرار دارند. او در عظمت و جبروت یکتاست.
﴿ٱلَّذِینَ إِن مَّکَّنَّٰهُمۡ فِی ٱلۡأَرۡضِ أَقَامُواْ ٱلصَّلَوٰةَ وَءَاتَوُاْ ٱلزَّکَوٰةَ وَأَمَرُواْ بِٱلۡمَعۡرُوفِ وَنَهَوۡاْ عَنِ ٱلۡمُنکَرِۗ وَلِلَّهِ عَٰقِبَةُ ٱلۡأُمُورِ ٤١﴾.
کسانی که خداوند عزوجل به ایشان وعدۀ پیروزی داده است همان کسانیاند که چون او به آنان تمکین و توانایی دهد و بر دشمنان پیروزشان سازد و در زمین خلیفهشان گرداند، نماز را به شیوۀ که حقتعالی مشروع ساخته است برپا میدارند؛ یعنی با رعایت وقت و ادای آن بر طریقۀ سنّت نبوی ج. و زکات مال را به مستحقان آن میپردازند و مردم را به ادای هرحقی از حقوق الله عزوجل و هر حق مشروعی از حقوق بندگانش دستور میدهند و از هرآنچه خدا عزوجل و پیامبرش صلی الله علیه و آله و سلم نهی کردهاند، باز میدارند. بازگشت همۀ امور و فرجام هرچیز تنها و تنها به سوی خدای سبحان میباشد و سرانجام از آن متقیان است.
﴿وَإِن یُکَذِّبُوکَ فَقَدۡ کَذَّبَتۡ قَبۡلَهُمۡ قَوۡمُ نُوحٖ وَعَادٞ وَثَمُودُ ٤٢﴾.
ای پیامبر! و اگر قومت تکذیبت نمودهاند پس پیامبران پیشین برایت الگو هستند؛ زیرا ایشان نیز مانند تو مورد تکذیب قرار گرفتند؛ همچون تکذیب قوم نوح، عاد و ثمود.
﴿وَقَوۡمُ إِبۡرَٰهِیمَ وَقَوۡمُ لُوطٖ ٤٣﴾.
قوم ابراهیم علیه السلام و قوم لوط علیه السلام نیز تکذیب پیشه کرده و با این دو پیامبر بزرگوار مقابله نمودند.
﴿وَأَصۡحَٰبُ مَدۡیَنَۖ وَکُذِّبَ مُوسَىٰۖ فَأَمۡلَیۡتُ لِلۡکَٰفِرِینَ ثُمَّ أَخَذۡتُهُمۡۖ فَکَیۡفَ کَانَ نَکِیرِ ٤٤﴾.
اهل مدین شعیب علیه السلام را و فرعون و قومش موسی علیه السلام را تکذیب کردند پس خداوند به این تکذیبگران مهلت داد سپس با عذاب هلاکشان نمود پس بنگر که وقتی تکذیب کردند، انکار خدا بر آنان چه بزرگ بود؛ چگونه آنان را گرفتار کرد و از صحنۀ روزگار بر انداخت؟!
﴿فَکَأَیِّن مِّن قَرۡیَةٍ أَهۡلَکۡنَٰهَا وَهِیَ ظَالِمَةٞ فَهِیَ خَاوِیَةٌ عَلَىٰ عُرُوشِهَا وَبِئۡرٖ مُّعَطَّلَةٖ وَقَصۡرٖ مَّشِیدٍ ٤٥﴾.
و چه بسیار شهرها را که خداوند عزوجل نابود و ویران گردانید؛ اینک منازل آنها خراب است و هیچ کسی در آنها ساکن نیست و چاهها متروک است که از آنها آب کشیده نمیشود، زیرا هیچ زنده سری پیرامون آنها وجود ندارد. و قصرهای افراشته و برجهای بلند مرتبۀ آراسته و استوار، ساکنان خود را از نابود سازی ما باز نداشتند.
﴿أَفَلَمۡ یَسِیرُواْ فِی ٱلۡأَرۡضِ فَتَکُونَ لَهُمۡ قُلُوبٞ یَعۡقِلُونَ بِهَآ أَوۡ ءَاذَانٞ یَسۡمَعُونَ بِهَاۖ فَإِنَّهَا لَا تَعۡمَى ٱلۡأَبۡصَٰرُ وَلَٰکِن تَعۡمَى ٱلۡقُلُوبُ ٱلَّتِی فِی ٱلصُّدُورِ ٤٦﴾.
آیا کافران در زمین گردش نکردهاند تا آثار ویران برجای مانده از عذاب شدگان را ببینند؟ خدا دروغ انگاران را نابود کرد، پس چرا اینان از هلاکتگاههای آن گروهها درس عبرت نمیگیرند تا با عقلهای خود اندیشیده و اخبار گذشتگان را با تدبر بشنوند و پند بگیرند. پس وقتی دل دچار کژی و حیرت شود در حقیقت کوری، کوری چشم نیست بلکه کوری بصیرت است.
﴿وَیَسۡتَعۡجِلُونَکَ بِٱلۡعَذَابِ وَلَن یُخۡلِفَ ٱللَّهُ وَعۡدَهُۥۚ وَإِنَّ یَوۡمًا عِندَ رَبِّکَ کَأَلۡفِ سَنَةٖ مِّمَّا تَعُدُّونَ ٤٧﴾.
ای پیامبر! و کافران از جهلی که دارند از تو به شتاب تقاضای عذاب میکنند در حالی که خدا عزوجل هرگز عذابی را که به کافران وعده داده است، خلاف نمیکند و ناگزیر عذابش واقع میشود. و در حقیقت روز قیامت – که روزی از روزهای خدا عزوجل است – مانند هزارسال از سالهای دنیاست و وقوع آن دور نیست.
﴿وَکَأَیِّن مِّن قَرۡیَةٍ أَمۡلَیۡتُ لَهَا وَهِیَ ظَالِمَةٞ ثُمَّ أَخَذۡتُهَا وَإِلَیَّ ٱلۡمَصِیرُ ٤٨﴾.
و چه بسیار شهرهایی که مردم آن با کفر بر خویشتن ستمگر بودند، پس خداوند عزوجل مدّت زمانی آنها را مهلت داد و مجازاتشان نکرد، اما مغرورشدند، سپس آنها را در دنیا به عذابی ناگهانی گرفت. و بازگشت نیز به سوی اوست تا هر کس را بدانچه کرده است، جزا دهد.
﴿قُلۡ یَٰٓأَیُّهَا ٱلنَّاسُ إِنَّمَآ أَنَا۠ لَکُمۡ نَذِیرٞ مُّبِینٞ ٤٩﴾.
ای پیامبر! به مردم بگو: ای مردم! من برای شما جز هشدار دهندهای آشکار نیستم؛ پس شما را از عذاب الله عزوجل برحذر میدارد چنانچه کفر ورزید و با بیانی رسا و کامل پیامبر الله عزوجل را به شما میرسانم.
﴿فَٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ وَعَمِلُواْ ٱلصَّٰلِحَٰتِ لَهُم مَّغۡفِرَةٞ وَرِزۡقٞ کَرِیمٞ ٥٠﴾.
پس خداوند عزوجل گناهان مؤمنان شایسته کار پیرو پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم را میآمرزد، بدیهایشان را محو میکند و به ایشان در بهشت روزی نیکو و با برکتی ارزانی میدارد.
﴿وَٱلَّذِینَ سَعَوۡاْ فِیٓ ءَایَٰتِنَا مُعَٰجِزِینَ أُوْلَٰٓئِکَ أَصۡحَٰبُ ٱلۡجَحِیمِ ٥١﴾.
و کسانی که در جنگ با خدا عزوجل و پیامبرانش؛ نیرنگ با دوستانش و تلاش مجدانه و سرسختانه همراه با لجاجت و با به کارگیری ابزار قدرت، در راستای ابطال آیاتش حرکتی مذبوحانه به راه انداختهاند، این گروه در آتش فروزان جهنم که از همه سو بر آنان چنبره زده است، ماندگاراند.
﴿وَمَآ أَرۡسَلۡنَا مِن قَبۡلِکَ مِن رَّسُولٖ وَلَا نَبِیٍّ إِلَّآ إِذَا تَمَنَّىٰٓ أَلۡقَى ٱلشَّیۡطَٰنُ فِیٓ أُمۡنِیَّتِهِۦ فَیَنسَخُ ٱللَّهُ مَا یُلۡقِی ٱلشَّیۡطَٰنُ ثُمَّ یُحۡکِمُ ٱللَّهُ ءَایَٰتِهِۦۗ وَٱللَّهُ عَلِیمٌ حَکِیمٞ ٥٢﴾.
ای پیامبر! و پیش از تو نیز خدا عزوجل هیچ پیامبری را نفرستاد جز اینکه هرگاه کتاب خدا را تلاوت میکرد، شیطان با القای وسوسهها در هنگام قرائتش، فضا را آشفته و مشوّش میساخت تا از بیم ایمان و تصدیق مردم، رسیدن قرآن به ایشان را مانع شود ولی خداوند عزوجل وسوسههای شیطان را از بین میبُرد و آیات نازل شدهاش را باقی میگذاشت. و خداوند عزوجل گذشته، حال، آینده، آشکار و نهان – همه – را میداند؛ او در صنع شرع و قضا و قَدر و دستورش صاحب حکمت است.
﴿لِّیَجۡعَلَ مَا یُلۡقِی ٱلشَّیۡطَٰنُ فِتۡنَةٗ لِّلَّذِینَ فِی قُلُوبِهِم مَّرَضٞ وَٱلۡقَاسِیَةِ قُلُوبُهُمۡۗ وَإِنَّ ٱلظَّٰلِمِینَ لَفِی شِقَاقِۢ بَعِیدٖ ٥٣﴾.
خداوند عزوجل این کار شیطان – یعنی القای وسوسه – را آزمایشی برای اهل شک و نفاق و کفار سنگدل که از اندرزها نفعی نمیبرند گردانیده و بیگمان این گروه ستمگر – از منافقان و کافران – در نبردی پیوسته، دشمنیی همیشگی و مخالفتی سر سختانه با خدا عزوجل و پیامبرش صلی الله علیه و آله و سلم قرار دارند.
﴿وَلِیَعۡلَمَ ٱلَّذِینَ أُوتُواْ ٱلۡعِلۡمَ أَنَّهُ ٱلۡحَقُّ مِن رَّبِّکَ فَیُؤۡمِنُواْ بِهِۦ فَتُخۡبِتَ لَهُۥ قُلُوبُهُمۡۗ وَإِنَّ ٱللَّهَ لَهَادِ ٱلَّذِینَ ءَامَنُوٓاْ إِلَىٰ صِرَٰطٖ مُّسۡتَقِیمٖ ٥٤﴾.
و تا کسانی که دانشی سودبار دارند و از این رو میتوانند میان هدایت و ضلالت فرق بگذارند متیقن گردند که قرآن همان حق تردید ناپذیری است که هیچ شک و شائبهای در آن نمیباشد؛ این کتاب وحیی از سوی خداوند عزوجل به پیامبرش صلی الله علیه و آله و سلم بوده و شیطان را به سویشان راهی نیست، پس باید بر ایمان و خشیت خود نسبت به الله عزوجل بیفزایند. در حقیقت تنها خداست که بندگان مؤمنش را به سوی راه رشد و جادۀ حق و حقیقت راهبر میباشد، این راه همان دین و آیینی است که او از بین همۀ ادیان برگزیده است؛ این دین همانا آیین اسلام است.
﴿وَلَا یَزَالُ ٱلَّذِینَ کَفَرُواْ فِی مِرۡیَةٖ مِّنۡهُ حَتَّىٰ تَأۡتِیَهُمُ ٱلسَّاعَةُ بَغۡتَةً أَوۡ یَأۡتِیَهُمۡ عَذَابُ یَوۡمٍ عَقِیمٍ ٥٥﴾.
و کسانی که کفر ورزیدهاند همواره از کتاب خدای عزوجل در شک و تردیدی قرار دارند تا بناگاه قیامت بر آنان در حالی در رسد که بر باطل خویش قرار داشته باشند، یا عذاب روزی به سراغشان آید که شرّ آن همیشه و پیوسته است و در آن برایشان خیری وجود ندارد.
﴿ٱلۡمُلۡکُ یَوۡمَئِذٖ لِّلَّهِ یَحۡکُمُ بَیۡنَهُمۡۚ فَٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ وَعَمِلُواْ ٱلصَّٰلِحَٰتِ فِی جَنَّٰتِ ٱلنَّعِیمِ ٥٦﴾.
در آن روز ملک و فرمانروایی تنها از آن خداست، او میان نیکان و بدان داوری میکند. پس مؤمنان شایستهکار در باغهای پرناز و نعمت همیشه ماندگار اند.
﴿وَٱلَّذِینَ کَفَرُواْ وَکَذَّبُواْ بَِٔایَٰتِنَا فَأُوْلَٰٓئِکَ لَهُمۡ عَذَابٞ مُّهِینٞ ٥٧﴾.
و کسانی که کفر ورزیده، یگانگی خدا عزوجل و رسالت پیامبرش صلی الله علیه و آله و سلم را انکار کردهاند برایشان در آتش جهنم عذابی است که خوار و رسوایشان میسازد.
﴿وَٱلَّذِینَ هَاجَرُواْ فِی سَبِیلِ ٱللَّهِ ثُمَّ قُتِلُوٓاْ أَوۡ مَاتُواْ لَیَرۡزُقَنَّهُمُ ٱللَّهُ رِزۡقًا حَسَنٗاۚ وَإِنَّ ٱللَّهَ لَهُوَ خَیۡرُ ٱلرَّٰزِقِینَ ٥٨﴾.
و هر کس گریزان با دینش در راه پروردگارش از میهنش بیرون آید و سپس جهاد گرانه کشته شود، یا در حال ایمان بمیرد، پس به زودی خداوند عزوجل او را به نعمتهای بهشت که هیچ آن را رنگ فنا و دگرگونی نیست پاداش میدهد و او بهترین روزی دهندگان است؛ زیرا روزیاش پاکیزه، بسیار پربرکت و همیشگی است؛ عطایش با غنایش هم آواست.
﴿لَیُدۡخِلَنَّهُم مُّدۡخَلٗا یَرۡضَوۡنَهُۥۚ وَإِنَّ ٱللَّهَ لَعَلِیمٌ حَلِیمٞ ٥٩﴾.
یقینا خداوند عزوجل بندگان مهاجر و مجاهد در راهش را به جایگاهی از عطای جزیل و پاداش جمیل که دوستش دارند وارد میکند؛ حقتعالی به کسانی که برای رضایش بیرون میشوند داناست، بر کسانی که نافرمانیاش کردهاند بردبار است و آنان را بدانچه مرتکب شدهاند، مؤاخذه نمیکند بلکه اگر باز آیند از ایشان درمیگذرد.
﴿۞ذَٰلِکَۖ وَمَنۡ عَاقَبَ بِمِثۡلِ مَا عُوقِبَ بِهِۦ ثُمَّ بُغِیَ عَلَیۡهِ لَیَنصُرَنَّهُ ٱللَّهُۚ إِنَّ ٱللَّهَ لَعَفُوٌّ غَفُورٞ ٦٠﴾.
این همان چیزی است که خداوند عزوجل به تو از گرامیداشت بندگان شایستهاش در باغهای پرناز و نعمت خبرداده است. و هر کس از ستمگری آزاری ببیند بیگمان حقتعالی به وی اجازه داده است تا از وی به مانند ستمش قصاص بگیرد، پس اگر ستم ستمگر فزونی یافت خداوند عزوجل یقینا مظلوم را یاری خواهد داد؛ زیرا جواز ندارد بر کسی تعدی رود که برای خویش از ستمگر قصاص گرفته است. بیگمان خداوند عزوجل از بدکار درگذشته وی را به شتاب مجازات نمیکند و بر کسی که مرتکب گناه شده است میآمرزد و وی را به گناه مؤاخذه نمیکند.
﴿ذَٰلِکَ بِأَنَّ ٱللَّهَ یُولِجُ ٱلَّیۡلَ فِی ٱلنَّهَارِ وَیُولِجُ ٱلنَّهَارَ فِی ٱلَّیۡلِ وَأَنَّ ٱللَّهَ سَمِیعُۢ بَصِیرٞ ٦١﴾.
این یاریگری مظلومان بر الله عزوجل سهل و ساده است، زیرا او بر هر چه بخواهد تواناست و از قدرتش هست که آنچه را از وقت شب میکاهد در روز داخل میکند و آنچه را از وقت روز میکاهد در شب داخل میکند و او شنوای هر صدا و بینا به هر عملی است؛ پس شنوایی در برابر نشانۀ شب است و بینایی در برابر نشانۀ روز.
﴿ذَٰلِکَ بِأَنَّ ٱللَّهَ هُوَ ٱلۡحَقُّ وَأَنَّ مَا یَدۡعُونَ مِن دُونِهِۦ هُوَ ٱلۡبَٰطِلُ وَأَنَّ ٱللَّهَ هُوَ ٱلۡعَلِیُّ ٱلۡکَبِیرُ ٦٢﴾.
این نصرت مظلومان و تصرّف مطلق در هستی بدان سبب است که جز الله عزوجل هیچ اله و معبود بر حقی وجود ندارد، تنها او سزاوار الوهیت است، عبادتش حق و عبادت ما سوایش باطل است. بناءً پرستش مشرکان از غیر وی دروغ و بهتان است، زیرا عبادت معبودان باطل نه سودی میبخشد و نه زیانی. این خدای متعال است که در ذات، قَدَر، قدرت، غلبه و قهر بر خلقش والا و متعالی است و اوست بزرگی که هر مخلوقی دون اوست پس بزرگتر و والاتر از وی وجود ندارد.
﴿أَلَمۡ تَرَ أَنَّ ٱللَّهَ أَنزَلَ مِنَ ٱلسَّمَآءِ مَآءٗ فَتُصۡبِحُ ٱلۡأَرۡضُ مُخۡضَرَّةًۚ إِنَّ ٱللَّهَ لَطِیفٌ خَبِیرٞ ٦٣﴾.
آیا ندیدی که خداوند عزوجل از آسمان باران میفرستد که چون بر زمین فرو افتد، زمین با انواع رستنیها سبز میشود؟ بیگمان خداوند عزوجل بر خلقش لطیف است، چرا که روزیشان را بر عهده گرفته؛ آب را فرود آورده و غذا را برایشان آماده کرده است. او بدانچه که به حالشان سودمند است آگاه میباشد از همینرو منافعشان را از آسانترین راهها برایشان میسّر ساخته است.
﴿لَّهُۥ مَا فِی ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَمَا فِی ٱلۡأَرۡضِۚ وَإِنَّ ٱللَّهَ لَهُوَ ٱلۡغَنِیُّ ٱلۡحَمِیدُ ٦٤﴾.
تمام آنچه در آسمانها و در زمین است؛ از نظر آفرینش، ملک و تصرف تنها از آن خدا عزوجل است، هر آفریدهای زیر سلطۀ وی قرار داشته و از ملکش خارج نیست، او از ماسوای خود بینیاز است ولی ماسوایش محتاج ویاند و از وی بینیازی ندارند. او در همه حال مورد ستایش است زیرا ذاتی است که تمام صفات ستوده را جمع نموده و در کمال، جمال و جلال یگانه و یکتاست.
﴿أَلَمۡ تَرَ أَنَّ ٱللَّهَ سَخَّرَ لَکُم مَّا فِی ٱلۡأَرۡضِ وَٱلۡفُلۡکَ تَجۡرِی فِی ٱلۡبَحۡرِ بِأَمۡرِهِۦ وَیُمۡسِکُ ٱلسَّمَآءَ أَن تَقَعَ عَلَى ٱلۡأَرۡضِ إِلَّا بِإِذۡنِهِۦٓۚ إِنَّ ٱللَّهَ بِٱلنَّاسِ لَرَءُوفٞ رَّحِیمٞ ٦٥﴾.
آیا ندیدهای که خدا مخلوقاتی مانند چهارپایان و مانند آن را برای منافع شما رام گردانیده، گیاه و جماد را برای منافع و مصالح انسان آفریده و کشتیها را در بستر دریا رام ساخته که در راستای منافع انسانها چون سفر، تجارت و حمل و نقل در حرکتاند؟ و تنها الله عزوجل است که آسمان را نگه میدارد تا بر زمین نیفتد و ساکنان آن را به هلاکت نرساند مگر اینکه به اذن خودش باشد. همانا خداوند به مردم بسیار رئوف است؛ خیر و نیکیاش را با دقیقترین وسایل به ایشان رسانده و با انواع دوستیها به بندگانش محبت میورزد. مهربان است؛ از دریای بیانتهای کرمش بر دوستانش سرازیر ساخته، منافع را بر ایشان جلب نموده و زیان را از ایشان دفع میکند.
﴿وَهُوَ ٱلَّذِیٓ أَحۡیَاکُمۡ ثُمَّ یُمِیتُکُمۡ ثُمَّ یُحۡیِیکُمۡۗ إِنَّ ٱلۡإِنسَٰنَ لَکَفُورٞ ٦٦﴾.
و تنها خداوند عزوجل است که شما را از عدم آفرید، سپس هنگام فرا رسیدن اجلهایتان شما را میمیراند و باز شما را زنده از قبرهایتان برای محاسبه برمیانگیزد، بیگمان انسان منکر نشانهها و آیات الله عزوجل و ناسپاس نعمتهای اوست.
﴿لِّکُلِّ أُمَّةٖ جَعَلۡنَا مَنسَکًا هُمۡ نَاسِکُوهُۖ فَلَا یُنَٰزِعُنَّکَ فِی ٱلۡأَمۡرِۚ وَٱدۡعُ إِلَىٰ رَبِّکَۖ إِنَّکَ لَعَلَىٰ هُدٗى مُّسۡتَقِیمٖ ٦٧﴾.
خداوند عزوجل برای هر امتی از امتهای پیشین شریعتی قرار داد که او را با آن عبادت میکنند. پس ای پیامبر! کافران نباید در دین خدا عزوجل که بر تو نازل کرده؛ اعم از عقاید، عبادات و احکام، با تو بستیزند. و به سوی یگانگی خدا عزوجل و طاعت و اخلاص در پرستشش دعوت کن؛ زیرا تو یقیناً بر راهی روشن، شفاف و استوار قرار داری که هیچ کژیی در آن نیست.
﴿وَإِن جَٰدَلُوکَ فَقُلِ ٱللَّهُ أَعۡلَمُ بِمَا تَعۡمَلُونَ ٦٨﴾.
اگر کافران در آنچه بر تو نازل شده است با تو مجادله کردند پس ستیزه با آنان را فرو گذار و بگو: خدا به تکذیبتان داناتر است و به زودی شما را مجازات خواهد کرد. آری! با معاند لجباز پای فشار بر کفر نباید جدال کرد؛ زیرا جدال با وی سودی ندارد.
﴿ٱللَّهُ یَحۡکُمُ بَیۡنَکُمۡ یَوۡمَ ٱلۡقِیَٰمَةِ فِیمَا کُنتُمۡ فِیهِ تَخۡتَلِفُونَ ٦٩﴾.
تنها خداست که روز قیامت میان مسلمانان و کافران در مورد آنچه با یکدیگر اختلاف داشتند، داوری میکند؛ پس فرمانبران را پاداش داده و نافرمانان را مجازات مینماید.
﴿أَلَمۡ تَعۡلَمۡ أَنَّ ٱللَّهَ یَعۡلَمُ مَا فِی ٱلسَّمَآءِ وَٱلۡأَرۡضِۚ إِنَّ ذَٰلِکَ فِی کِتَٰبٍۚ إِنَّ ذَٰلِکَ عَلَى ٱللَّهِ یَسِیرٞ ٧٠﴾.
آیا ندانستهای که خداوند عزوجل به هر آنچه در آسمانها و زمین است از هر نظر داناست؟ علم اینها در لوح محفوظ نوشته شده و به ثبت رسیده است. بیگمان دانستن این امور بر حقتعالی سهل و ساده است؛ نه بر وی سنگین است و نه وی را عاجز میگرداند.
﴿وَیَعۡبُدُونَ مِن دُونِ ٱللَّهِ مَا لَمۡ یُنَزِّلۡ بِهِۦ سُلۡطَٰنٗا وَمَا لَیۡسَ لَهُم بِهِۦ عِلۡمٞۗ وَمَا لِلظَّٰلِمِینَ مِن نَّصِیرٖ ٧١﴾.
کافران به پرستش غیر خدا عزوجل ادامه میدهند با آنکه در این پرستش باطل بر خدا عزوجل افترا میبندند، زیرا نه از طریق وحی بر دستی این عبادت دلیلی آمده است و نه به این افترا دانشی دارند، بلکه این کارشان تقلید کور از پدران نادان و گمراهشان است. پس چون خدا عذابشان را اراده کند برایشان یاری بخشی نیست که عذاب را از آنان دفع نماید.
﴿وَإِذَا تُتۡلَىٰ عَلَیۡهِمۡ ءَایَٰتُنَا بَیِّنَٰتٖ تَعۡرِفُ فِی وُجُوهِ ٱلَّذِینَ کَفَرُواْ ٱلۡمُنکَرَۖ یَکَادُونَ یَسۡطُونَ بِٱلَّذِینَ یَتۡلُونَ عَلَیۡهِمۡ ءَایَٰتِنَاۗ قُلۡ أَفَأُنَبِّئُکُم بِشَرّٖ مِّن ذَٰلِکُمُۚ ٱلنَّارُ وَعَدَهَا ٱللَّهُ ٱلَّذِینَ کَفَرُواْۖ وَبِئۡسَ ٱلۡمَصِیرُ ٧٢﴾.
و چون بر کافران قرآن خوانده شود، آثار کراهت و گرفتگی را بر چهرههایشان میبینی، از شدّت بغضی که نسبت به حق دارند نزدیک است بر کسانی که بر آنان قرآن میخوانند حملهور شده ایشان را مورد لتوکوب قرار دهند. ای پیامبر! به آنان بگو: آیا شما را از آنچه نزدتان از شنیدن حق منفورتر است خبر ندهم؟ این همان آتش جهنم است که خداوند عزوجل آن را در آخرت برایتان آماده ساخته است، بیگمان جایگاهی که بدان باز میگردید بسیار بد باز گشت گاهی است.
﴿یَٰٓأَیُّهَا ٱلنَّاسُ ضُرِبَ مَثَلٞ فَٱسۡتَمِعُواْ لَهُۥٓۚ إِنَّ ٱلَّذِینَ تَدۡعُونَ مِن دُونِ ٱللَّهِ لَن یَخۡلُقُواْ ذُبَابٗا وَلَوِ ٱجۡتَمَعُواْ لَهُۥۖ وَإِن یَسۡلُبۡهُمُ ٱلذُّبَابُ شَیۡٔٗا لَّا یَسۡتَنقِذُوهُ مِنۡهُۚ ضَعُفَ ٱلطَّالِبُ وَٱلۡمَطۡلُوبُ ٧٣﴾.
ای مردم! خداوند عزوجل مَثَلی زده است پس به شنیدن آن گوش هوش فرا داده و به معنای آن تدبر کنید: بیگمان خدایان شما که به جای الله عزوجل میپرستید اگر حتی بر آفریدن مگسی – با وجود حقارت آن اجماع کنند، بر آن توانا نیستند، پس چه رسد به آفرینش آنچه از مگس بزرگتر است؟! این معبودان باطل شما حتی نمیتوانند آنچه را مگس از ایشان ربوده، باز پس گیرند که این منتهای عجز است. بنابراین هم بتان و هم مگس هردو ضعیف و ناتوانند، طالب که معبود غیر الله عزوجل است از بازپس گیری آنچه که مگس گرفته ناتوان است و مطلوب که خود مگس میباشد نیز ضعیف و ناتوان است پس چگونه این بتان را با وجود این همه ضعف و حقارت و خواری، مورد پرستش قرار میدهید؟!
﴿مَا قَدَرُواْ ٱللَّهَ حَقَّ قَدۡرِهِۦٓۚ إِنَّ ٱللَّهَ لَقَوِیٌّ عَزِیزٌ ٧٤﴾.
این گروه کفار قدر و حرمت خدای متعال را چنانکه در خور او – از محبت و خوف و ذلّت برای وی است – نشناختند بلکه غیر وی شریک آوردند در حالی که او نیرومندی است که شکست نمیخورد و غیر خویش را با جبروت خویش مقهور ساخته است، عزتمندی است که در عظمت یگانه و به کبریا و مجد یکتاست.
﴿ٱللَّهُ یَصۡطَفِی مِنَ ٱلۡمَلَٰٓئِکَةِ رُسُلٗا وَمِنَ ٱلنَّاسِۚ إِنَّ ٱللَّهَ سَمِیعُۢ بَصِیرٞ ٧٥﴾.
و خداوند عزوجل از فرشتگانش فرستادگانی را به سوی پیامبرانش برمیگزیند و از بندگانش نیز پیامبرانی را به سوی خلقش انتخاب میکند؛ او شنوای هر سخن و بینا به هر عملی است از این جهت در گزنیش و انتخاب پیامبرانش بسیار خوب عمل کرده است.
﴿یَعۡلَمُ مَا بَیۡنَ أَیۡدِیهِمۡ وَمَا خَلۡفَهُمۡۚ وَإِلَى ٱللَّهِ تُرۡجَعُ ٱلۡأُمُورُ ٧٦﴾.
خدای سبحان آنچه را پیشاپیش فرشتگان و پیامبرانش قبل از آفرینششان وجود داشته میداند و آنچه را پشت سر ایشان بعد از فنایشان نیز واقع خواهد شد میداند، پایانۀ هرکار، بازگشت هر مخلوق و مرجع هرچیز تنها به سوی اوست.
﴿یَٰٓأَیُّهَا ٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ ٱرۡکَعُواْ وَٱسۡجُدُواْۤ وَٱعۡبُدُواْ رَبَّکُمۡ وَٱفۡعَلُواْ ٱلۡخَیۡرَ لَعَلَّکُمۡ تُفۡلِحُونَ۩ ٧٧﴾.
ای ایمان آورندگان به خدا و به پیامبرش! برای الله عزوجل در نماز خویش رکوع و سجده کنید، عبادت را تنها برای او خالص گردانید، به او چیزی را شریک نیاورید و برای خویشتن خویش عمل سودمند تقدیم کنید؛ و آن هر منفعتی است که مورد پسند حقتعالی است؛ تا بدین وسیله به سعادت دنیا و نعمتهای آخرت دست یابید.
﴿وَجَٰهِدُواْ فِی ٱللَّهِ حَقَّ جِهَادِهِۦۚ هُوَ ٱجۡتَبَىٰکُمۡ وَمَا جَعَلَ عَلَیۡکُمۡ فِی ٱلدِّینِ مِنۡ حَرَجٖۚ مِّلَّةَ أَبِیکُمۡ إِبۡرَٰهِیمَۚ هُوَ سَمَّىٰکُمُ ٱلۡمُسۡلِمِینَ مِن قَبۡلُ وَفِی هَٰذَا لِیَکُونَ ٱلرَّسُولُ شَهِیدًا عَلَیۡکُمۡ وَتَکُونُواْ شُهَدَآءَ عَلَى ٱلنَّاسِۚ فَأَقِیمُواْ ٱلصَّلَوٰةَ وَءَاتُواْ ٱلزَّکَوٰةَ وَٱعۡتَصِمُواْ بِٱللَّهِ هُوَ مَوۡلَىٰکُمۡۖ فَنِعۡمَ ٱلۡمَوۡلَىٰ وَنِعۡمَ ٱلنَّصِیرُ ٧٨﴾.
و با دشمنان خدا عزوجل به تمام انواع جهاد برزمید؛ چون جهاد با جان، مال، زبان و قلم در حالی که تنها و تنها رضای او را مد نظر دارید، زیرا اوست که شما را به شرف حمل رسالت برگزیده و برای شما شریعتش را آسان گردانید؛ به گونهای که آن را چنان سهل و نرم قرار داد که نه در آن تنگیی است، نه دشواریی، نه در عقاید آن فشار و سختی وجود دارد، نه در احکام و در اخلاق آن بلکه سهل و آسان است. این آیین همانا آیین ابراهیم علیه السلام است. خداوند عزوجل پیش از این شما را در کتابهای آسمانی متقدم مسلمان نامید و در قرآن نیز خداوند عزوجل شما را به این مقام و منزلت مشرف گردانید تا پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم بر این امر که رسالت را به شما رسانده است بر شما گواه باشد و شما به نوبۀ خود بر تمام امّتها گواه باشید که پیامبرانشان رسالت الله عزوجل را به ایشان رساندهاند؛ تا این نعمت عظمی را چنانکه در خور آن است قدر نموده حقتعالی را بر آن شکرگزار باشید و به بهترین وجه دین بیپیرایه و خالص را برپا دارید؛ از برپاداشت نماز بر بهترین وجهی که خدای متعال میپسندد، بیرون آوردن زکات فرض شده بر شما در اموالتان، همراه با توکل بر حقتعالی و چنگ زدن به آستان عنایت وی، اتکا و اعتماد بر وی و سپردن کار به وی، زیرا او برای کسی که ولایتش را بر گزیند، نیکوترین مولی است؛ نصرت و پناهاش داده و به عفو و سترش میپوشاند. اوست یاری بخش دوستانش؛ ایشان را بر هدایت راه نموده، از دنائت و سقوط و پستی بر کنار میدارد و آزارها را از ایشان دفع میکند.