تفسیر قرآن

تفسیر و معانی قرآن

تفسیر قرآن

تفسیر و معانی قرآن

تفسیر نور: سوره ابراهیم

تفسیر نور:
سوره إبراهیم آیه 1
‏متن آیه : ‏
‏ الَر کِتَابٌ أَنزَلْنَاهُ إِلَیْکَ لِتُخْرِجَ النَّاسَ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ بِإِذْنِ رَبِّهِمْ إِلَى صِرَاطِ الْعَزِیزِ الْحَمِیدِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏الف . لام . را . ( این قرآن ) کتابی است که آن را برای تو فرستاده‌ایم تا این که مردمان را ( در پرتو تعلیمات آن ) با توفیق و تفضّل پروردگارشان ، از تاریکیها ( و گمراهیهای کفر و نادانی ) به سوی نور ( و روشنائی ایمان و دانائی ) بیرون بیاوری ، ( یعنی که ) به راه خدای چیره ستوده ( درآوری ) .‏

‏توضیحات : ‏
‏« الر » : ( نگا : بقره‌ / 1 ) . « إِذْنِ » : توفیق و تفضّل . فرمان و دستور . اجازه . « إِلَیا صِرَاطِ . . . » : بَدَل از ( إِلَی النُّورِ ) است . یعنی که راه خدا ، مکان نور و روشنائی است ، و در پرتو نور و روشنائی ، حقائق یافته می‌شود و هدایت میسّر می‌گردد .‏

سوره إبراهیم آیه 2
‏متن آیه : ‏
‏ اللّهِ الَّذِی لَهُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الأَرْضِ وَوَیْلٌ لِّلْکَافِرِینَ مِنْ عَذَابٍ شَدِیدٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏خدائی که آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است از آن او است . وای بر کافران ! که عذاب سختی ( و مجازات شدیدی ) دارند ، ( چرا که در چنگ خدای غالب بر هر چیز و مالک همه چیز گرفتارند ) .‏

‏توضیحات : ‏
‏« أَللهِ » : عطف بیان ( الْعَزِیزِ الْحَمِیدِ ) یا موصوف مؤخّر آن است . « وَیْلٌ » : وای . هلاک و نابودی .‏

سوره إبراهیم آیه 3
‏متن آیه : ‏
‏ الَّذِینَ یَسْتَحِبُّونَ الْحَیَاةَ الدُّنْیَا عَلَى الآخِرَةِ وَیَصُدُّونَ عَن سَبِیلِ اللّهِ وَیَبْغُونَهَا عِوَجاً أُوْلَئِکَ فِی ضَلاَلٍ بَعِیدٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏کسانی که زندگی دنیا را بر زندگی آخرت ترجیح می‌دهند ، و مردمان را از راه خدا باز می‌دارند ، و راه خدا را نادرست نشان داده و کج و معوجّ می‌نمایانند ، آنان در گمراهی سخت و ژرفی گرفتارند .‏

‏توضیحات : ‏
‏« یَسْتَحِبُّونَ » : آن را سخت دوست می‌دارند و تفضیل و ترجیحش می‌دهند . استحباب به معنی تلاش در محبّت و دوست داشت چیزی است و هرگاه با ( عَلی ) متعدّی شود ، معنی مقدّم داشتن را می‌بخشد ( نگا : توبه‌ / 23 ، نحل‌ / 107 ، فصّلت‌ / 17 ) . « یَبْغُونَهَا عِوَجاً » : ( نگا : آل‌عمران‌ / 99 ) . « ضَلالٍ بَعِیدٍ » : ( نگا : نساء / 60 ) .‏

سوره إبراهیم آیه 4
‏متن آیه : ‏
‏ وَمَا أَرْسَلْنَا مِن رَّسُولٍ إِلاَّ بِلِسَانِ قَوْمِهِ لِیُبَیِّنَ لَهُمْ فَیُضِلُّ اللّهُ مَن یَشَاءُ وَیَهْدِی مَن یَشَاءُ وَهُوَ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( ای محمّد ! ) ما هیچ پیغمبری را نفرستاده‌ایم مگر این که به زبان قوم خودش ( متکلّم بوده است ) تا برای آنان ( احکام الهی را ) روشن سازد ( و حقائق را تبیین و تفهیم کند ) . سپس خداوند هرکس را که ( به فرمان آسمانی گوش نکرده است ) گمراه ساخته است و هرکس را که ( برابر دستور آسمانی حرکت نموده است ) رهنمود ساخته است . و او چیره ( بر هر کاری است که بخواهد ، و کارهایش ) دارای حکمت است .‏

‏توضیحات : ‏
‏« بِلِسَانِ قَوْمِهِ » : به زبان قوم خود . « لِیُبَیِّنَ لَهُمْ . . . » : مراد این است که تبلیغ کار پیغمبران ، و هدایت کار خدا است .‏

سوره إبراهیم آیه 5
‏متن آیه : ‏
‏ وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا مُوسَى بِآیَاتِنَا أَنْ أَخْرِجْ قَوْمَکَ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ وَذَکِّرْهُمْ بِأَیَّامِ اللّهِ إِنَّ فِی ذَلِکَ لآیَاتٍ لِّکُلِّ صَبَّارٍ شَکُورٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏موسی را همراه با آیات ( و مؤیّد به معجزات ) خود فرستادیم ( و بدو دستور دادیم ) که قوم خویش را از تاریکیهای ( کفر و جهل ) بیرون بیاور ( و ) به سوی نور ( ایمان و دانش رهنمود گردان ) و روزهای خوشی و ناخوشی و نعمت و نقمتی را به یاد ایشان بیاور که خدا بر سرِ گذشتگان آورده است . بی‌گمان در این کار ( که بیان سرگذشت نیکان و بدان پیشین است ) برای هر شکیبای ( بر مصائب و بلایای آسمانی و ) سپاسگزار ( بر انعام و عطایای الهی ) ، دلائل بزرگی ( و نشانه‌های سترگی بر وحدانیّت خدا ) است .‏

‏توضیحات : ‏
‏« بِئَایَاتِنَا » : همراه با معجزه‌های دالّ بر صدق موسی ( نگا : اعراف‌ / 107 و 108 ، إسراء / 101 ) . « أَنْ » : این که . حرف ناصبه است و پیش از آن حرف جر ( ب ) حذف شده و یا مفسّره است و به معنی ( أَیْ ) می‌باشد . « ذَکِّرْهُمْ » : بدانان گوشزد کن . به یادشان آور . « ایَّامِ اللهِ » : روزهای خدا . ذکر ظرف و مراد مظروف است . یعنی : حوادث خوش و ناخوشی که در آنها رخ داده و مصائب و بلایائی که آنها را گریبانگیر دسته‌ای و نعمتها و لطفهائی که بهره گروهی نموده است ( نگا : یونس‌ / 102 ، جاثیه‌ / 14 ) . « صَبَّارٍ » : بسیار شکیبا . « شَکُورٍ » : بسیار سپاسگزار .‏

سوره إبراهیم آیه 6
‏متن آیه : ‏
‏ وَإِذْ قَالَ مُوسَى لِقَوْمِهِ اذْکُرُواْ نِعْمَةَ اللّهِ عَلَیْکُمْ إِذْ أَنجَاکُم مِّنْ آلِ فِرْعَوْنَ یَسُومُونَکُمْ سُوءَ الْعَذَابِ وَیُذَبِّحُونَ أَبْنَاءکُمْ وَیَسْتَحْیُونَ نِسَاءکُمْ وَفِی ذَلِکُم بَلاء مِّن رَّبِّکُمْ عَظِیمٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( ای پیغمبر ! برای عبرت قوم خود بیان کن ) وقتی را که موسی به قوم خود گفت : نعمت دادن خدا به خویشتن را به یاد آرید ، آن زمان که شما را از فرمان فرعونیان که بدترین شکنجه‌ها را به شما می‌رساندند و پسرانتان را سر می‌بریدند و زنانتان را زنده نگاه می‌داشتند نجاتتان داد ، و در آن ( عذاب و نجات ) آزمایش بزرگ شما نهفته بود .‏

‏توضیحات : ‏
‏« أَنجَاکُمْ » : نجاتتان داد . ( برای معنی دقیق آیه و لغات آن ، به بقره‌ / 49 و اعراف‌ / 141 مراجعه شود ) .‏

سوره إبراهیم آیه 7
‏متن آیه : ‏
‏ وَإِذْ تَأَذَّنَ رَبُّکُمْ لَئِن شَکَرْتُمْ لأَزِیدَنَّکُمْ وَلَئِن کَفَرْتُمْ إِنَّ عَذَابِی لَشَدِیدٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و ( ای بنی‌اسرائیل ! به یاد آورید ) آن زمان را که پروردگارتان مؤکّدانه اعلام کرد که اگر ( از نعمتهای خدادادی ، به وسیله ثبات بر ایمان و تلاش در عبادت ) سپاسگزاری کردید ، هر آینه ( نعمتهای خود را ) برایتان افزایش می‌دهم ، و اگر کافر ( و ناسپاس ) شدید ( شما را به عذاب دردناکی گرفتار می‌سازم و بدانید که ) بی‌گمان عذاب من بسیار سخت است .‏

‏توضیحات : ‏
‏« تَأَذَّنَ » : مؤکّدانه اعلام کرد . روشن و آشکار خبر داد ( نگا : اعراف‌ / 167 ) .‏

سوره إبراهیم آیه 8
‏متن آیه : ‏
‏ وَقَالَ مُوسَى إِن تَکْفُرُواْ أَنتُمْ وَمَن فِی الأَرْضِ جَمِیعاً فَإِنَّ اللّهَ لَغَنِیٌّ حَمِیدٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و موسی گفت : اگر شما و همه کسانی که در زمین هستید کافر شوید و ناسپاس گردید ، به خدا زیانی نمی‌رسد ، چرا که خداوند بی‌نیاز ( از ایمان ایمانداران و سپاس سپاسگزاران است ، و اگر کسی هم بدو ایمان نیاورد و شکر انعامش را نگزارد ، او ذاتاً ) ستوده است .‏

‏توضیحات : ‏
‏« إِن تَکْفُرُوا » : اگر کافر شوید . اگر کفران نعمت کنید و ناسپاس گردید .‏

سوره إبراهیم آیه 9
‏متن آیه : ‏
‏ أَلَمْ یَأْتِکُمْ نَبَأُ الَّذِینَ مِن قَبْلِکُمْ قَوْمِ نُوحٍ وَعَادٍ وَثَمُودَ وَالَّذِینَ مِن بَعْدِهِمْ لاَ یَعْلَمُهُمْ إِلاَّ اللّهُ جَاءتْهُمْ رُسُلُهُم بِالْبَیِّنَاتِ فَرَدُّواْ أَیْدِیَهُمْ فِی أَفْوَاهِهِمْ وَقَالُواْ إِنَّا کَفَرْنَا بِمَا أُرْسِلْتُم بِهِ وَإِنَّا لَفِی شَکٍّ مِّمَّا تَدْعُونَنَا إِلَیْهِ مُرِیبٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آیا به شما نرسیده است خبر کسانی که پیش از شما بوده‌اند ؟ ( از قبیل ) قوم نوح و عاد و ثمود و کسان دیگری که پس از ایشان آمده‌اند و جز خدا کسی ( تعداد بیشمار ) آنان را ( نمی‌داند و ایشان را چنان که باید ) نمی‌شناسد . پیغمبرانشان دلائل روشن و معجزات آشکاری برایشان آوردند ( و بدیشان نمودند ) ، ولی آنان دستهایشان را بر دهانهای پیغمبران گذاشتند ( و از تبلیغ آنان جلوگیری نمودند و سدّ راه رسالت آسمانی و دشمن دعوت الهی شدند و ) گفتند : ما ایمان نداریم به چیزی که به همراه آن فرستاده شده‌اید ( و دلائل و معجزات شما را قبول نمی‌کنیم و رسالتتان را تصدیق نمی‌نمائیم ) و درباره چیزی که ما را بدان می‌خوانید سخت در شکّ و گمانیم ( و به یکتاپرستی و قانون آسمانی یقین و باور نداریم ) .‏

‏توضیحات : ‏
‏« نَبَأ » : خبر . « قَوْمِ » : بدل یا عطف بیان ( أَلَّذِینَ ) است . « فَرَدُّوا أَیْدِیَهُمْ فِی أَفْوَاهِهِمْ » : اگر معنی ( أَیْدی ) و ( أَفْواه ) همان اندامهای مشهور بدن باشد که دستها و زبانها است ، معانی جمله عبارت است از : دستهایشان را در دهانهایشان نهادند و از شدّت خشم و بیزاری از دعوت پیغمبران ، آنها را گاز گرفتند . دستهایشان را به سبب غلبه خنده و قهقهه تمسخرآمیز بر دهانهایشان نهادند و پیغمبران را استهزاء کردند . دستهایشان را بر دهانهایشان نهادند یعنی که ای داعیان بس کنید و ساکت باشید . دستهایشان را بر دهانهای انبیاء نهادند و جلو سخنانشان را گرفتند . و . . . اگر هم واژه‌های ( أَیْدی ) و ( أَفْواه ) مَجاز باشد ، معانی جمله عبارت خواهد بود از : مراد از ( أَیْدی ) دلائل و حجّتهای انبیاء و نصائح و راهنمائیهای ایشان است ، و برگرداندن سخنها به دهانها ، عدم پذیرش آنها است . یعنی سخنان خودتان برای خودتان خوب است ، ما آنها را نمی‌شنویم و بدانها عمل نمی‌کنیم . « بِمَا » : مراد از ( ما ) حجّتها و معجزه‌ها است و نپذیرفتن آنها هم نشانه بی‌باوری نسبت به نبوّت و رسالت آسمانی است . « مِمَّا » : مراد از ( ما ) اعتقاد به خدا ، وحدانیّت او ، پیغمبری ، ادیان و شرائع الهی است . « مُرِیبٍ » : شکّ‌انداز . به گمان افکننده . صفت واژه ( شَکٍّ ) و برای تأکید معنی آن است .‏

سوره إبراهیم آیه 10
‏متن آیه : ‏
‏ قَالَتْ رُسُلُهُمْ أَفِی اللّهِ شَکٌّ فَاطِرِ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ یَدْعُوکُمْ لِیَغْفِرَ لَکُم مِّن ذُنُوبِکُمْ وَیُؤَخِّرَکُمْ إِلَى أَجَلٍ مُّسَمًّى قَالُواْ إِنْ أَنتُمْ إِلاَّ بَشَرٌ مِّثْلُنَا تُرِیدُونَ أَن تَصُدُّونَا عَمَّا کَانَ یَعْبُدُ آبَآؤُنَا فَأْتُونَا بِسُلْطَانٍ مُّبِینٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏پیغمبرانشان بدیشان گفتند : مگر درباره وجود خدا ، آفریننده آسمانها و زمین ، بدون مُدِل و نمونه پیشین ، شکّ و تردیدی در میان است‌ ؟ ( مگر عقل شما کتاب باز هستی را نمی‌نگرد و به مؤلف آن راه نمی‌برد ؟ ) . او شما را فرا می‌خواند تا گناهانتان را ببخشاید و ( از گذشته ناپاکتان صرف‌نظر نماید ، و بدین زودیها هلاکتان نسازد و بلکه ) تا مدّت مشخّصی ( که در آن مرگتان فرا می‌رسد ) شما را بر جای و محفوظ دارد . آنان ( مسخره‌کنان در پاسخ پیغمبران ) گفتند : شما جز انسانهائی همچون ما نیستید ( و فضیلتی بر ما ندارید تا از میان ما شما را برگزینند و پیام‌آوران آسمانی برای مردمان زمینی کنند ) و شما می‌خواهید ما را از چیزهائی منصرف و به دور دارید که پدرانمان آنها را می‌پرستیده‌اند . ( ذکر خلقت آسمانها و زمین فائده‌ای ندارد . اگر راست می‌گوئید ) برای ما دلیل روشنی بیاورید ( و معجزه‌هائی بنمائید که ما پیشنهاد می‌کنیم ) .‏

‏توضیحات : ‏
‏« فَاطِرِ » : آفریننده بدون الگو و مدل ( نگا : انعام‌ / 14 ، یوسف‌ / 101 ) . بدل یا صفت ( الله ) است . « أَجَلٍ مُسَمّیً » : وقت تعیین شده . مراد هنگام مرگ طبیعی است ( نگا : هود / 3 ، نحل‌ / 61 ، عنکبوت‌ / 53 - 55 ، فاطر / 45 ، احقاف‌ / 3 ) . « عَمّا » : از چیزهائی که . مراد بتها است . « سُلْطَانٍ » : حجّت و برهان . مراد معجزه‌های پیشنهادی است .‏

سوره إبراهیم آیه 11
‏متن آیه : ‏
‏ قَالَتْ لَهُمْ رُسُلُهُمْ إِن نَّحْنُ إِلاَّ بَشَرٌ مِّثْلُکُمْ وَلَکِنَّ اللّهَ یَمُنُّ عَلَى مَن یَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ وَمَا کَانَ لَنَا أَن نَّأْتِیَکُم بِسُلْطَانٍ إِلاَّ بِإِذْنِ اللّهِ وَعلَى اللّهِ فَلْیَتَوَکَّلِ الْمُؤْمِنُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏پیغمبرانشان بدیشان گفتند : ( همان گونه که گفتید ) ما جز انسانهایی همچون شما نیستیم ، و لیکن خداوند بر هرکس از بندگانش که بخواهد منت می‌نهد ( و او را با لطف خود می‌نوازد و پیغمبرش می‌سازد ) و ما را نسزد که دلیلی برایتان بیاوریم ( و معجزه‌ای به شما بنمائیم ) مگر با اجازه خدا ( و توفیق او ) . و مؤمنان باید به خدا توکّل کنند و بس ( و ما هم در برابر دشمنانگی شما بدو توکّل می‌کنیم ) .‏

‏توضیحات : ‏
‏« یَمُنُّ » : منت می‌نهد . لطف و بزرگواری می‌کند . « مَا کَانَ لَنَا » : ما را نرسد . ما نمی‌توانیم .‏

سوره إبراهیم آیه 12
‏متن آیه : ‏
‏ وَمَا لَنَا أَلاَّ نَتَوَکَّلَ عَلَى اللّهِ وَقَدْ هَدَانَا سُبُلَنَا وَلَنَصْبِرَنَّ عَلَى مَا آذَیْتُمُونَا وَعَلَى اللّهِ فَلْیَتَوَکَّلِ الْمُتَوَکِّلُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آخر چرا نباید به خدا توکّل کنیم ، و حال آن که او ما را به راهمان رهنمود کرده است‌ ؟ ( راهی که خودش آن را پدید آورده است و همگان را به پیمودن آن دعوت فرموده است و آئین الهیش نام داده است . ما بر توکّل خود می‌افزائیم ) و حتماً بر اذیّت و آزارتان شکیبائی می‌نمائیم ، و متوکّلان باید بر خدا توکّل کنند و بس .‏

‏توضیحات : ‏
‏« مَا لَنَا » : ما را چه شده است‌ ؟ ما را چه رسیده است‌ ؟ « هَدَانَا سُبُلَنَا » : ما را به راههای خود داشته است و رهنمودمان کرده است و طریق نجات از دوزخ و وصول به بهشت را به ما نموده است .‏

سوره إبراهیم آیه 13
‏متن آیه : ‏
‏ وَقَالَ الَّذِینَ کَفَرُواْ لِرُسُلِهِمْ لَنُخْرِجَنَّکُم مِّنْ أَرْضِنَا أَوْ لَتَعُودُنَّ فِی مِلَّتِنَا فَأَوْحَى إِلَیْهِمْ رَبُّهُمْ لَنُهْلِکَنَّ الظَّالِمِینَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏کافران ( و سردستگان زندقه و ضلال ، هنگامی که از راه دلیل با انبیاء برنیامدند ، به زور متوسّل شدند و ) به پیغمبران خود گفتند : یا به آئین ما باز می‌گردید یا این که شما را از سرزمین خود بیرون می‌کنیم . پس پروردگارشان به آنان ( که حاملان رسالات آسمانی و راهنمایان بشری بودند ) پیام فرستاد که حتماً ستمکاران ( کفرپیشه چون ایشان ) را ( به خاطر ظلم و ستمی که روا می‌دارند ) نابود می‌کنیم .‏

‏توضیحات : ‏
‏« لَتَعُودُنَّ » : برمی‌گردید . مراد پیغمبران و پیروان ایشان است ( نگا : اعراف‌ / 88 ) . این تعبیر از باب تغلیب است و پیغمبران به همراه پیروان خود - که سابقاً مشرک بوده‌اند - دعوت شده‌اند که به بت‌پرستی برگردند . یا این که سکوت پیش از رسالت و مأموریّت تبلیغ پیغمبران ، مشرکان را بر آن داشته است که پندارند پیغمبران قبلاً هم‌کیش ایشان بوده‌اند . « مِلَّة » : دین . آئین .‏

سوره إبراهیم آیه 14
‏متن آیه : ‏
‏ وَلَنُسْکِنَنَّکُمُ الأَرْضَ مِن بَعْدِهِمْ ذَلِکَ لِمَنْ خَافَ مَقَامِی وَخَافَ وَعِیدِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و ما شما را پس از ایشان در سرزمین ( آنان ) سکونت می‌بخشیم . این ( پیروزی ) از آن کسانی است که از جاه و جلال من بترسند و از تهدید من بهراسند .‏

‏توضیحات : ‏
‏« ذلِکَ » : آن . در اینجا مراد ( این ) است که پیروزی پیغمبران و خداپرستان بر کافران و مشرکان است ( نگا : صافّات‌ / 171 - 173 ) . « مَقَام‌ » : جایگاه و پایگاه . مصدر میمی و به معنی قِیام ، یعنی نظارت و مراقبت . روز قیامت که همگان در حضور اقدس او گرد می‌آیند و مورد بازرسی و بازپرسی قرار می‌گیرند . می‌تواند کنایه از ذات پروردگار هم باشد ( نگا : رحمن‌ / 46 ) .‏

سوره إبراهیم آیه 15
‏متن آیه : ‏
‏ وَاسْتَفْتَحُواْ وَخَابَ کُلُّ جَبَّارٍ عَنِیدٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و ( پیغمبران از پروردگارشان ) طلب پیروزی ( و غلبه بر قوم خود ) کردند ( هنگامی که از ایمان آوردنشان مأیوس گشتند ، و خداوند آنان را فتح و ظفر بخشید و سود بردند ) و هر قلدر و گردنکش منحرف و باطلگرائی ، زیانمند و نامراد گردید .‏

‏توضیحات : ‏
‏« إِسْتَفْتَحُوا » : درخواست فتح و پیروزی کردند ( نگا : بقره / 89 ، انفال‌ / 19 ) . « خَابَ » : پیروز نشد و به هدف نرسید . نامراد و زیانمند گردید . « جَبَّارٍ » : متکبّر . قلدر . گردنکش . « عَنِیدٍ » : باطلگرا . منحرف . دشمن حق و حقیقت . فعیل به معنی مُفاعِل ، یعنی مُعانِد است .‏

سوره إبراهیم آیه 16
‏متن آیه : ‏
‏ مِّن وَرَآئِهِ جَهَنَّمُ وَیُسْقَى مِن مَّاء صَدِیدٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏جلو او دوزخ قرار دارد و ( در آن ) از خونابه نوشانده می‌شود .‏

‏توضیحات : ‏
‏« وَرَآءِ » : جلو . مقابل . این واژه از اضدّاد است و به معنی پشت سر و پیش روی آمده است و در اینجا به هر دو معنی ، نتیجه یکی است . یعنی مراد از پشت سر و روبرو ، سرانجام و عاقبت کار است . « صَدیدٍ » : خونابه . « مآءٍ صَدیدٍ » : آبی که خونابه است . ( صَدِیدٍ ) عطف بیان یا بَدَل است .‏

سوره إبراهیم آیه 17
‏متن آیه : ‏
‏ یَتَجَرَّعُهُ وَلاَ یَکَادُ یُسِیغُهُ وَیَأْتِیهِ الْمَوْتُ مِن کُلِّ مَکَانٍ وَمَا هُوَ بِمَیِّتٍ وَمِن وَرَآئِهِ عَذَابٌ غَلِیظٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آن را ( به ناچار و با رنج بسیار ) جرعه جرعه می‌نوشد ، و به هیچ وجه گوارایش نمی‌یابد ، و ( موجبات ) مرگ از هر سو بدو روی می‌آورد و حال این که نمی‌میرد ، ( تا از آنچه بدان مبتلا است نجات یابد ) و بر سر راه او ( هر زمان و آن ) عذاب بسیار سختی است .‏

‏توضیحات : ‏
‏« یَتَجَرَّعُهُ » : با زحمت و رنج آن را جرعه‌جرعه می‌نوشد . « لا یَکادُ یُسِیغُهُ » : اصلاً گوارایش نمی‌یابد . « یَأْتِیهِ الْمَوْتُ » : مراد اسباب و موجبات مرگ است . « مِن وَرَآئِهِ » : گذشته از عذاب قبلی . در برابر او و بر سر راه وی .‏

سوره إبراهیم آیه 18
‏متن آیه : ‏
‏ مَّثَلُ الَّذِینَ کَفَرُواْ بِرَبِّهِمْ أَعْمَالُهُمْ کَرَمَادٍ اشْتَدَّتْ بِهِ الرِّیحُ فِی یَوْمٍ عَاصِفٍ لاَّ یَقْدِرُونَ مِمَّا کَسَبُواْ عَلَى شَیْءٍ ذَلِکَ هُوَ الضَّلاَلُ الْبَعِیدُ ‏

‏ترجمه : ‏
‏حال و وضع اعمال کسانی که به پروردگار خود ایمان ندارند ، همچون حال و وضع خاکستری است که در یک روز طوفانی ، باد به تندی بر آن وزد ( و آن را در هوا پخش و پراکنده کند و چیزی از آن برجای نگذارد . چنین کافرانی هم در روز قیامت ) به چیزی از آنچه در دنیا ( از اعمال نیک ) انجام داده‌اند دست نمی‌یابند . ( چرا که گِردباد کفر بر خاکستر اعمالشان وزیده است و آن را به غارت برده است ) این ( تلاش و کوشش بیراهه و بی‌بهره ) گمراهی سختی ، ( و حاصل سرگردانی و سرگشتگی شگفتی ) است .‏

‏توضیحات : ‏
‏« مَثَلُ » : صفت . حال و وضع . « رَمَادٍ » : خاکستر . « عَاصِفٍ » : طوفانی . « ذلِکَ » : این کار و کوشش همراه با کفر و زندقه . این سرانجام بد و تباه . « الضَّلالُ » : گمراهی . سرگشتگی .‏

سوره إبراهیم آیه 19
‏متن آیه : ‏
‏ أَلَمْ تَرَ أَنَّ اللّهَ خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ بِالْحقِّ إِن یَشَأْ یُذْهِبْکُمْ وَیَأْتِ بِخَلْقٍ جَدِیدٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( ای مخاطب ! ) آیا نمی‌بینی که خداوند ، آسمانها و زمین را چنان که باید آفریده است ( و آنها را هماهنگ و منظّم و مرتّب پدیدار کرده و سر و سامان و نظم و نظام بخشیده است ) . اگر بخواهد شما ( مردمان نافرمان و ناسپاس ) را از میان می‌برد و انسانهای ( فرمانبردار و سپاسگزار ) تازه‌ای را پدید می‌آورد .‏

‏توضیحات : ‏
‏« بِالْحَقِّ » : به حق . چنان که باید . یعنی هماهنگ و منظّم و دارای حکمت و هدف .‏

سوره إبراهیم آیه 20
‏متن آیه : ‏
‏ وَمَا ذَلِکَ عَلَى اللَّهِ بِعَزِیزٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و این کارِ ( میراندن شما و به جهان گسیل داشتن دیگران ) برای خدا مشکل نیست .‏

‏توضیحات : ‏
‏« عَزِیز » : سخت و مشکل .‏

سوره إبراهیم آیه 21
‏متن آیه : ‏
‏ وَبَرَزُواْ لِلّهِ جَمِیعاً فَقَالَ الضُّعَفَاء لِلَّذِینَ اسْتَکْبَرُواْ إِنَّا کُنَّا لَکُمْ تَبَعاً فَهَلْ أَنتُم مُّغْنُونَ عَنَّا مِنْ عَذَابِ اللّهِ مِن شَیْءٍ قَالُواْ لَوْ هَدَانَا اللّهُ لَهَدَیْنَاکُمْ سَوَاء عَلَیْنَا أَجَزِعْنَا أَمْ صَبَرْنَا مَا لَنَا مِن مَّحِیصٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( روزی که قیامت نام دارد ) همه در برابر خدا ظاهر و آشکار می‌گردند . ( در این هنگام ) ضعیفان ( که پیروان نادان نیرومندانند ، از راه تمسخر ) به کسانی می‌گویند که خویشتن را ( در دنیا ) بزرگ می‌پنداشتند : ما پیروان شما بودیم ، آیا می‌توانید چیزی از عذاب خدا را از سر ما بردارید ؟ ! ( در پاسخ ) می‌گویند : اگر خداوند ما را ( به راه رستگاری ) رهنمود می‌کرد ، ما هم شما را ( به راه نجات ) رهنمود می‌کردیم ، ( ولی ما خودمان گمراه بودیم و شما را نیز گمراه کردیم . هم اینک ) چه بی‌تابی کنیم و چه شکیبائی نمائیم یکسان است ( و سودی به حال خراب ما ندارد ، و از عذاب خدا ) راه نجات و گریزی برای ما نیست .‏

‏توضیحات : ‏
‏« بَرَزُوا » : آشکار شدند . به دشت فراخی آمدند . « تَبَعاً » : پیروان . مصدر است و به صورت وصف جمع ، یعنی تابعان آمده است . « مُغْنُونَ » : بی‌نیاز کنندگان . کفایت‌کنندگان . دفع کنندگان . « مَحِیصٍ » : راه نجات . گریزگاه .‏

سوره إبراهیم آیه 22
‏متن آیه : ‏
‏ وَقَالَ الشَّیْطَانُ لَمَّا قُضِیَ الأَمْرُ إِنَّ اللّهَ وَعَدَکُمْ وَعْدَ الْحَقِّ وَوَعَدتُّکُمْ فَأَخْلَفْتُکُمْ وَمَا کَانَ لِیَ عَلَیْکُم مِّن سُلْطَانٍ إِلاَّ أَن دَعَوْتُکُمْ فَاسْتَجَبْتُمْ لِی فَلاَ تَلُومُونِی وَلُومُواْ أَنفُسَکُم مَّا أَنَاْ بِمُصْرِخِکُمْ وَمَا أَنتُمْ بِمُصْرِخِیَّ إِنِّی کَفَرْتُ بِمَا أَشْرَکْتُمُونِ مِن قَبْلُ إِنَّ الظَّالِمِینَ لَهُمْ عَذَابٌ أَلِیمٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و اهریمن ( سر دسته کفر و ضلال ) هنگامی که کار ( حساب و کتاب ) به پایان رسید ( و بهشتیان آماده بهشت و دوزخیان آماده دوزخ شدند ، خطاب به پیروان بدبخت خود ) می‌گوید : خداوند ( بر زبان پیغمبران ) به شما وعده راستینی داد ( که فرمانبرداران را پاداش و نافرمانبرداران را پادافره خواهم داد ، و بدان وفا کرد ) و من به شما وعده دادم ( که ثواب و عقاب و بهشت و دوزخی در میان نیست ) و با شما خلاف وعده کردم ( و دروغ گفتم ) و من بر شما تسلّطی نداشتم ( و کاری نکردم ) جز این که شما را دعوت ( به گناه و گمراهی ) نمودم و شما هم ( گول وسوسه مرا خوردید و ) دعوتم را پذیرفتید . پس مرا سرزنش مکنید و بلکه خویشتن را سرزنش بکنید . ( امروز ) نه من به فریاد شما می‌رسم و نه شما به فریاد من می‌رسید . من ( امروز ) از این که مرا قبلاً ( در دنیا برای خدا ) انباز کرده‌اید ، تبرّی می‌جویم ( و آن را انکار می‌کنم ) . بی‌گمان کافران عذاب دردناکی دارند .‏

‏توضیحات : ‏
‏« قُضِیَ الأمْرُ » : کار پایان داده شد . « سُلْطانٍ » : تسلّط و قدرت . قهر و اجبار . « مُصْرِخ‌ » : فریادرس . « إِنّی کَفَرْتُ » : من انکار می‌کنم من تبرّی و بیزاری می‌جویم . « بِما » : به انباز کردن . واژه ( ما ) مصدری و متعلّق به ( أَشْرَکْتُمُونی ) است و در اصل چنین است : إِنّی کَفَرْتُ بِإِشْراکِکُمْ إِیّایَ لِلّهِ فی الطاّعَةِ . « الظَّالِمِینَ » : کافران .‏

سوره إبراهیم آیه 23
‏متن آیه : ‏
‏ وَأُدْخِلَ الَّذِینَ آمَنُواْ وَعَمِلُواْ الصَّالِحَاتِ جَنَّاتٍ تَجْرِی مِن تَحْتِهَا الأَنْهَارُ خَالِدِینَ فِیهَا بِإِذْنِ رَبِّهِمْ تَحِیَّتُهُمْ فِیهَا سَلاَمٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( این گوشه‌ای از احوال اشقیاء بود ، و امّا اشاره‌ای به احوال سعداء شود ) : کسانی که ایمان آورده‌اند و کارهای پسندیده و شایسته کرده‌اند ، به باغهائی برده می‌شوند که در زیر ( کاخها و درختان ) آنها جویبارها روان است و با اجازه و توفیق پروردگارشان جاودانه در آنجاها می‌مانند ( و از سوی خدا و فرشتگان ) درودشان ( می‌فرستند که ) عبارت است از : سلامتان باد !‏

‏توضیحات : ‏
‏« بِإِذْنِ رَبِّهِمْ » : با اجازه خدا و توفیق او . جار و مجرور متعلّق به ( خالِدینَ ) است . « تَحِیَّتُهُمْ فِیهَا سَلامٌ » : در آنجا از سوی خدا ( نگا : یس‌ / 58 ) و از سوی فرشتگان ( نگا : رعد / 24 ) درود فرستاده می‌شوند ( نگا : یونس‌ / 10 ) .‏

سوره إبراهیم آیه 24
‏متن آیه : ‏
‏ أَلَمْ تَرَ کَیْفَ ضَرَبَ اللّهُ مَثَلاً کَلِمَةً طَیِّبَةً کَشَجَرةٍ طَیِّبَةٍ أَصْلُهَا ثَابِتٌ وَفَرْعُهَا فِی السَّمَاء ‏

‏ترجمه : ‏
‏بنگر که خدا چگونه مثل می‌زند : سخن خوب به درخت خوبی می‌ماند که تنه آن ( در زمین ) استوار و شاخه‌هایش در فضا ( پراکنده ) باشد .‏

‏توضیحات : ‏
‏« أَلَمْ تَرَ » : مگر ننگریسته‌ای‌ ؟ مگر نمی‌دانی‌ ؟ در اینجا مراد امر است . یعنی : ای انسان ! بنگر و بدان . « کَلِمَة » : سخن . پدیده . مراد ایمان ، کلمه توحید ، هر سخن نیک دیگری ، و یا خود شخص مؤمن است . بدل اشتمال یا بدل کلّ از کلّ واژه ( مَثَلاً ) است . « أَصْلُ » : مراد از اصل ، پائین تنه و ریشه‌های درخت است . « فَرْعُ » : شاخه . « السَّمَآءِ » : فضا . بالای سر .‏

سوره إبراهیم آیه 25
‏متن آیه : ‏
‏ تُؤْتِی أُکُلَهَا کُلَّ حِینٍ بِإِذْنِ رَبِّهَا وَیَضْرِبُ اللّهُ الأَمْثَالَ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ یَتَذَکَّرُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏بنا به اراده و خواست خدا هر زمانی میوه خود را بدهد ( و دائماً به بارنشسته و سرسبز و خرم باشد ) . خداوند برای مردم مثلها می‌زند تا متذکّر گردند ( و پند گیرند ) .‏

‏توضیحات : ‏
‏« أُکُلَ » : میوه . ثمر . « کُلَّ حِینٍ » : در هر زمان . هر چند در کره زمین درختانی وجود دارد که در تمام مدّت سال میوه از شاخه‌های آنها قطع نمی‌شود و با وجود داشتن میوه‌های قبلی ، به بار می‌نشینند و گل می‌دهند ، ولی تشبیهات زیادی در زبانهای مختلف داریم که اصلاً وجود خارجی ندارند . از جمله می‌گوئیم : قرآن همچون آفتابی است که غروب ندارد . هجران من همچون شبی است که پایان ندارد .‏

سوره إبراهیم آیه 26
‏متن آیه : ‏
‏ وَمَثلُ کَلِمَةٍ خَبِیثَةٍ کَشَجَرَةٍ خَبِیثَةٍ اجْتُثَّتْ مِن فَوْقِ الأَرْضِ مَا لَهَا مِن قَرَارٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و سخن بد به درخت بدی می‌ماند که از سطح زمین کنده شده باشد ( و در برابر وزش طوفانها هر روز به گوشه‌ای پرتاب گردد و ثبات و ) قراری نداشته باشد .‏

‏توضیحات : ‏
‏« کَلِمَةٍ خَبِیثَةٍ » : مراد انسانهای کافر و آلوده ، سخن کفر و شرک ، گفتار زشت و نادرست ، دعوت به بی‌دینی ، فتنه‌انگیزی ، و غیره است . « أُجْتُثَّتْ » : کنده شده باشد . جثّه و تنه آن از زمین درآورده شده باشد .‏

سوره إبراهیم آیه 27
‏متن آیه : ‏
‏ یُثَبِّتُ اللّهُ الَّذِینَ آمَنُواْ بِالْقَوْلِ الثَّابِتِ فِی الْحَیَاةِ الدُّنْیَا وَفِی الآخِرَةِ وَیُضِلُّ اللّهُ الظَّالِمِینَ وَیَفْعَلُ اللّهُ مَا یَشَاءُ ‏

‏ترجمه : ‏
‏خداوند مؤمنان را به خاطر گفتار استوار ( و عقیده پایدارشان ) هم در این جهان ( در برابر زرق و برق مادیات و بیم و هراس مشکلات محفوظ و مصون می‌نماید ) و هم در آن جهان ( ایشان را در نعمتهای فراوان و عطایای بی‌پایان ، جاویدان و ) ماندگار می‌دارد ، و کافران را ( در دنیا و آخرت ) گمراه و سرگشته می‌سازد ، و خداوند هرچه بخواهد انجام می‌دهد .‏

‏توضیحات : ‏
‏« یُثَبِّتُ » : ثابت قدم می‌دارد . جاوید و ماندگار می‌دارد . « بِالْقَوْلِ الثَّابِتِ » : به سبب سخن راست و ایمان تزلزل‌ناپذیر . بر سخن درست که کلمه توحید است . با توجّه به نکته اخیر ، معنی آیه چنین می‌شود : خداوند مؤمنان را در دنیا و آخرت ( که گور نخستین منزل آن است ) بر کلمه توحید ثابت نگاه می‌دارد ، و . . . یعنی در پرتو حفاظت و مراقبت خدا ، مؤمنان در دنیا در برابر تهدیدات کافران و وسوسه‌های شیطان ، تسلیم نمی‌شوند و بر دین و ایمان ماندگار می‌مانند ، و در گور که بخشی از جهان دیگر است در پاسخ به فرشتگان خدا در نمی‌مانند و کلمه توحید را بر زبان می‌رانند ، و در رستاخیز به هنگام رویارویی با خدا سرگردان و پریشان نمی‌گردند . « الظَّالِمِینَ » : کافران .‏

سوره إبراهیم آیه 28
‏متن آیه : ‏
‏ أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِینَ بَدَّلُواْ نِعْمَةَ اللّهِ کُفْراً وَأَحَلُّواْ قَوْمَهُمْ دَارَ الْبَوَارِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏بنگر به کسانی که نعمت خدا را ( نشناختند و آن را ) به کفر تبدیل کردند ( و به جای این که نعمت بعثت محمّد و آئین اسلام را غنیمت شمارند و آن را سپاس گویند ، کفر را برگزیدند ) و قوم خود را به سرزمین هلاک و نابودی کشاندند .‏

‏توضیحات : ‏
‏« بَدَّلُوا نِعْمَةَ اللهِ کُفْراً » : به جای شکر نعمت خدا ، به شریعت آسمانی کفر ورزیدند . « أَحَلُّوا » : داخل کردند . « الْبَوَارِ » : هلاک . نیستی و نابودی .‏

سوره إبراهیم آیه 29
‏متن آیه : ‏
‏ جَهَنَّمَ یَصْلَوْنَهَا وَبِئْسَ الْقَرَارُ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و آن جهنّم است که وارد آن می‌گردند و به آتش می‌سوزند ، و چه جایگاه بدی است !‏

‏توضیحات : ‏
‏« جَهَنَّمَ » : عطف بیان ( دارَ الْبَوار ) است . « یَصْلَوْنَهَا » : وارد آن می‌شوند و بدان می‌سوزند ( نگا : نساء / 10 ) « الْقَرَارُ » : استقرار یافتن . ماندگار شدن . در اینجا مصدر به معنی اسم مکان یعنی مَقرّ و مستقرّ است . « بِئْسَ الْقَرَارُ » : ماندن آنان در دوزخ چه بد ماندنی است . دوزخ چه بد جایگاهی است . مخصوص به ذمّ محذوف است .‏

سوره إبراهیم آیه 30
‏متن آیه : ‏
‏ وَجَعَلُواْ لِلّهِ أَندَاداً لِّیُضِلُّواْ عَن سَبِیلِهِ قُلْ تَمَتَّعُواْ فَإِنَّ مَصِیرَکُمْ إِلَى النَّارِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و برای خدا همگونها و همتاهائی ( از بتان ) قرار داده‌اند تا ( مردمان را ) از راه خدا گمراه کنند . ( ای پیغمبر ! به این کافران ) بگو : ( از این چند روزه زندگی ) بهره و لذّت ببرید ، چرا که بازگشت شما به سوی آتش دوزخ است ( و در آنجا جز کباب شدن و عذاب دیدن نمی‌بینید ) .‏

‏توضیحات : ‏
‏« أَندَاداً » : جمع نِدّ ، به معنی شبیه و نظیر و مانند و همتا و همگون است ( نگا : بقره‌ / 22 و 165 ) . « تَمَتَّعُوا » : لذّت ببرید . از زندگی بهره ببرید . « مَصِیر » : بازگشت ( نگا : بقره‌ / 285 ، آل‌عمران‌ / 28 ) .‏

سوره إبراهیم آیه 31
‏متن آیه : ‏
‏ قُل لِّعِبَادِیَ الَّذِینَ آمَنُواْ یُقِیمُواْ الصَّلاَةَ وَیُنفِقُواْ مِمَّا رَزَقْنَاهُمْ سِرّاً وَعَلانِیَةً مِّن قَبْلِ أَن یَأْتِیَ یَوْمٌ لاَّ بَیْعٌ فِیهِ وَلاَ خِلاَلٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( ای محمّد ! ) بگو به بندگان مؤمن من : باید نماز را به گونه شایسته بخوانند و از آنچه بدیشان داده‌ایم مقداری را در پنهان و آشکار ببخشند پیش از آن که روزی فرا رسد که در آن معامله و دوستی نیست ( تا کسی بتواند سودی به وسیله خرید و فروش یا این که به سبب همنشینی و دوستی فراچنگ آورد و با رشوه یا رابطه از چنگال کیفر خدا رهائی یابد ) .‏

‏توضیحات : ‏
‏« یُقِیمُوا . . . وَ یُنفِقُوا . . . . » : این دو فعل مجزومند به لام امری که محذوف است و در اصل چنین است : لِیُقِیمُوا . . . وَ لِیُنفِقُوا . « بَیْعٌ » : معامله . خرید و فروش . « خِلالٌ » : رفاقت و دوستی ( نگا : بقره‌ / 254 ) .‏

سوره إبراهیم آیه 32
‏متن آیه : ‏
‏ اللّهُ الَّذِی خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ وَأَنزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَأَخْرَجَ بِهِ مِنَ الثَّمَرَاتِ رِزْقاً لَّکُمْ وَسَخَّرَ لَکُمُ الْفُلْکَ لِتَجْرِیَ فِی الْبَحْرِ بِأَمْرِهِ وَسَخَّرَ لَکُمُ الأَنْهَارَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏خدا کسی است که آسمانها و زمین را آفریده است و از ( ابر ) آسمان آب را پائین آورده است ، و با آن میوه‌ها و دانه‌ها را پدیدار کرده است و روزی شما گردانده است ، و کشتیها را مسخّر شما نموده است تا در دریا با اجازه و اراده او حرکت کنند ، و رودخانه‌ها را در اختیار شما قرار داده است ( تا در آبیاری زمینها و نوشیدن آب آنها مورد استفاده قرار گیرند ) .‏

‏توضیحات : ‏
‏« السَّمَآءِ » : فضا . بالای سر . مراد ابر آسمانی است ( نگا : اعراف‌ / 57 ، نور / 43 ) . « رِزْقاً » : مصدر است و به معنی مرزوق ، و مراد هر آن چیزی است که مورد استفاده قرار گیرد چه خوردنی باشد و چه نوشیدنی . « بِأَمْرِهِ » : با مشیّت و اراده او .‏

سوره إبراهیم آیه 33
‏متن آیه : ‏
‏ وَسَخَّر لَکُمُ الشَّمْسَ وَالْقَمَرَ دَآئِبَینَ وَسَخَّرَ لَکُمُ اللَّیْلَ وَالنَّهَارَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و خورشید و ماه را مسخّر شما کرده است که دائماً به برنامه ( نورافشانی و تربیت موجودات زنده و ایجاد جزر و مدّ در اقیانوسها و دریاها و خدمات دیگر ) خود ادامه می‌دهند . و شب را ( برای آسایش ) و روز را ( برای تلاش ) مسخر شما ساخته است .‏

‏توضیحات : ‏
‏« سَخَّرَ لَکُمْ » : مراد از تسخیر خورشید و ماه ، در خدمت منافع و مصالح انسان قرار دادن است . « دَآئِبَیْنِ » : مثنّی دائِب ، پیوسته در کار و تلاش . برابر برنامه ثابت و روشن معیّن به کار ادامه دهنده . منصوب است چون حال است .‏

سوره إبراهیم آیه 34
‏متن آیه : ‏
‏ وَآتَاکُم مِّن کُلِّ مَا سَأَلْتُمُوهُ وَإِن تَعُدُّواْ نِعْمَتَ اللّهِ لاَ تُحْصُوهَا إِنَّ الإِنسَانَ لَظَلُومٌ کَفَّارٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و به شما داده است هر آنچه که خواسته باشید ، و اگر بخواهید نعمتهای خدا را بشمارید ( از بس که زیادند ) نمی‌توانید آنها را شمارش کنید . واقعاً انسانْ ستمگرِ ناسپاسی است ( اگر نعمتهای خدا را نادیده بگیرد و به جای پرستشِ دهنده نعمتها ، چیز دیگری را پرستش بکند و سر از خطّ فرمان آفریدگار برتابد ) .‏

‏توضیحات : ‏
‏« مَا سَأَلْتمُوُهُ » : آنچه خواسته باشید . یعنی خداوند در جهان به ودیعت نهاده است هر آنچه را که در زندگی بدان نیازمندید و خواهان آنید . « لا تُحْصُوهَا » : آنها را نمی‌توانید سرشماری کنید و به حساب آورید . از مصدر إِحصاء به معنی سرشماری کردن . « ظَلُومٌ » : بسیار ستمگر . « کَفَّار » : بسیار ناسپاس .‏

سوره إبراهیم آیه 35
‏متن آیه : ‏
‏ وَإِذْ قَالَ إِبْرَاهِیمُ رَبِّ اجْعَلْ هَذَا الْبَلَدَ آمِناً وَاجْنُبْنِی وَبَنِیَّ أَن نَّعْبُدَ الأَصْنَامَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( ای پیغمبر ! برای قوم خود بیان کن ) آن گاه را که ابراهیم ( پس از بنای کعبه ) گفت : پروردگارا ! این شهر ( مکّه نام ) را محلّ امن و امانی گردان ، و مرا و فرزندانم را از پرستش بتها دور نگاهدار .‏

‏توضیحات : ‏
‏« ءَامِناً » : در امن و امان . محلّ امن و امان . « أُجْنُبْنِی‌ » : به دورم دار . برکنارم کن .‏

سوره إبراهیم آیه 36
‏متن آیه : ‏
‏ رَبِّ إِنَّهُنَّ أَضْلَلْنَ کَثِیراً مِّنَ النَّاسِ فَمَن تَبِعَنِی فَإِنَّهُ مِنِّی وَمَنْ عَصَانِی فَإِنَّکَ غَفُورٌ رَّحِیمٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏پروردگارا ! این بتها بسیاری از مردم را گمراه ساخته‌اند . ( خداوندا ! من مردمان را به یکتاپرستی دعوت می‌کنم ) پس هر که از من پیروی کند ، او از من است ، و هرکس از من نافرمانی کند ( تو خود دانی ، خواهی عذابش فرما و خواهی بر او ببخشا ) تو که بخشاینده مهربانی .‏

‏توضیحات : ‏
‏« عَصَانِی‌ » : از من نافرمانی کرد . به راه من نرفت .‏

سوره إبراهیم آیه 37
‏متن آیه : ‏
‏ رَّبَّنَا إِنِّی أَسْکَنتُ مِن ذُرِّیَّتِی بِوَادٍ غَیْرِ ذِی زَرْعٍ عِندَ بَیْتِکَ الْمُحَرَّمِ رَبَّنَا لِیُقِیمُواْ الصَّلاَةَ فَاجْعَلْ أَفْئِدَةً مِّنَ النَّاسِ تَهْوِی إِلَیْهِمْ وَارْزُقْهُم مِّنَ الثَّمَرَاتِ لَعَلَّهُمْ یَشْکُرُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏پروردگارا ! من بعضی از فرزندانم را ( به فرمان تو ) در سرزمین بدون کشت و زرعی ، در کنارِ خانه تو ، که ( تجاوز و بی‌توجّهی نسبت به ) آن را حرام ساخته‌ای سکونت داده‌ام ، خداوندا تا این که نماز را برپای دارند ، پس چنان کن که دلهای گروهی از مردمان ( برای زیارت خانه‌ات ) متوجّه آنان گردد و ایشان را از میوه‌ها ( و محصولات سائر کشورها ) بهره‌مند فرما ، شاید که ( از الطاف و عنایات تو با نماز و دعا ) سپاگزاری کنند .‏

‏توضیحات : ‏
‏« غَیْرِ ذِی زَرْعٍ » : بدون کشت و زرع . بی‌آب و علف . « بَیْتِکَ الْمُحَرَّمِ » : مراد کعبه است که بسیاری از چیزهائی که در جاهای دیگر مباح است در آنجا حرام است . از قبیل : شکار کردن پرندگان ، کندن درختان و گیاهان ، جنگ و نزاع ( نگا : بقره‌ / 197 ، قصص‌ / 57 ) . « أَفْئِدَةً » : جمع فُؤاد ، دلها . « تَهْوِی‌ » : میل کند . بگراید . دوست داشته باشد .‏

سوره إبراهیم آیه 38
‏متن آیه : ‏
‏ رَبَّنَا إِنَّکَ تَعْلَمُ مَا نُخْفِی وَمَا نُعْلِنُ وَمَا یَخْفَى عَلَى اللّهِ مِن شَیْءٍ فَی الأَرْضِ وَلاَ فِی السَّمَاء ‏

‏ترجمه : ‏
‏پروردگارا ! تو آگاهی از آنچه پنهان می‌داریم و از آنچه آشکار می‌سازیم ( لذا به مصالح ما داناتری و آن کن که ما را به کار آید ) و هیچ چیز در زمین و آسمان بر خدا مخفی نمی‌ماند .‏

‏توضیحات : ‏
‏« الأرْضِ . . . السَّمَآءِ » : زمین و آسمان . پائین و بالای جهان .‏

سوره إبراهیم آیه 39
‏متن آیه : ‏
‏ الْحَمْدُ لِلّهِ الَّذِی وَهَبَ لِی عَلَى الْکِبَرِ إِسْمَاعِیلَ وَإِسْحَاقَ إِنَّ رَبِّی لَسَمِیعُ الدُّعَاء ‏

‏ترجمه : ‏
‏سپاس خدائی را که با وجود پیری و سنّ زیاد ، اسماعیل و اسحاق را به من بخشید . بی‌گمان پروردگار من دعا ( و نیایش همگان ) را می‌شنود .‏

‏توضیحات : ‏
‏« وَهَبَ » : عطا کرد . « عَلَی الْکِبَرِ » : با وجود پیری و قطع امید از داشتن فرزند . « سَمیع‌ » : شنونده . پذیرنده .‏

سوره إبراهیم آیه 40
‏متن آیه : ‏
‏ رَبِّ اجْعَلْنِی مُقِیمَ الصَّلاَةِ وَمِن ذُرِّیَّتِی رَبَّنَا وَتَقَبَّلْ دُعَاء ‏

‏ترجمه : ‏
‏پروردگارا ! مرا و کسانی از فرزندان مرا نمازگزار کن . پروردگارا ! دعا و نیایش مرا بپذیر .‏

‏توضیحات : ‏
‏« مُقِیمَ الصَّلاةِ » : نمازگزار . به جای آورنده نماز . « دُعَآءِ » : اصل آن ( دُعائی ) است .‏

سوره إبراهیم آیه 41
‏متن آیه : ‏
‏ رَبَّنَا اغْفِرْ لِی وَلِوَالِدَیَّ وَلِلْمُؤْمِنِینَ یَوْمَ یَقُومُ الْحِسَابُ ‏

‏ترجمه : ‏
‏پروردگارا ! مرا و پدر و مادر مرا و مؤمنان را بیامرز و ببخشای در آن روزی که حساب برپا می‌شود ( و حسابرسی می‌گردد و به دنبال آن پاداش و پادافره داده می‌شود ) .‏

‏توضیحات : ‏
‏« یَقُومُ الْحِسَابُ » : حساب و کتاب به میان می‌آید و از گذشته بازخواست می‌شود .‏

سوره إبراهیم آیه 42
‏متن آیه : ‏
‏ وَلاَ تَحْسَبَنَّ اللّهَ غَافِلاً عَمَّا یَعْمَلُ الظَّالِمُونَ إِنَّمَا یُؤَخِّرُهُمْ لِیَوْمٍ تَشْخَصُ فِیهِ الأَبْصَارُ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( ای پیغمبر ! ) گمان مبر که خدا از کارهائی که ستمگران می‌کنند بی‌خبر است . ( نه ، بلکه مجازات ) آنان را به روزی حوالت می‌کند که چشمها در آن ( از خوف و هراس چیزهائی که می‌بیند ) باز می‌ماند .‏

‏توضیحات : ‏
‏« تَشْخَصُ » : باز و بی‌حرکت می‌ماند . از هراس پلکها بر هم نهاده نمی‌شود و چشمها خیره و مبهوت می‌گردد .‏

سوره إبراهیم آیه 43
‏متن آیه : ‏
‏ مُهْطِعِینَ مُقْنِعِی رُءُوسِهِمْ لاَ یَرْتَدُّ إِلَیْهِمْ طَرْفُهُمْ وَأَفْئِدَتُهُمْ هَوَاء ‏

‏ترجمه : ‏
‏( ستمگران همچون اسیران ، از هراس ) سرهای خود را بالا گرفته و یک راست ( به سوی ندادهنده ) می‌شتابند و چشمانشان ( از مشاهده این همه عذاب هراسناک ) فرو بسته نمی‌شود و دلهایشان ( فرو می‌تپد و از عقل و فهم و اندیشه ) تهی می‌گردد .‏

‏توضیحات : ‏
‏« مُهْطِعِینَ » : شتابندگان بی‌اختیار و خوار . « مُقْنِعی رُؤُوسِهِمْ » : کسانی که سرهای خود را بالا گرفته باشند و به چیزی جز ندادهنده نگاه نکنند . واژه‌های ( مُهْطِعینَ ) و ( مُقْنِعی ) حال اوّل و دوم ضمیر ( هُمْ ) در فعل ( یُؤَخِّرُهُمْ ) یا أصحابُ‌اْلابصار مفهوم از سیاق کلام است . « لا یَرْتَدُّ » : برنمی‌گردد . « طَرْفُ » : چشم . پلک . « لا یَرْتَدُّ إِلَیْهِمْ طَرْفُهُمْ » : چشمانشان چون باز شد دوباره بر هم نهاده نمی‌شود . پلکهای چشمانشان وقتی که بالا انداخته شد دوباره پائین انداخته نمی‌شود . یعنی چشمها خیره می‌گردند و مات و مبهوت می‌مانند . « هَوآءٌ » : خالی از فهم و شعور و تدبّر و تفکّر . یعنی دل از دست می‌رود و عقل و هوشی بر جای نمی‌ماند . مرغ دل دچار اضطراب می‌گردد و در فضای سینه به پرواز در می‌آید و برای رهائی از تخته بندِ تن خویشتن را بدین سو و آن سو می‌زند .‏

سوره إبراهیم آیه 44
‏متن آیه : ‏
‏ وَأَنذِرِ النَّاسَ یَوْمَ یَأْتِیهِمُ الْعَذَابُ فَیَقُولُ الَّذِینَ ظَلَمُواْ رَبَّنَا أَخِّرْنَا إِلَى أَجَلٍ قَرِیبٍ نُّجِبْ دَعْوَتَکَ وَنَتَّبِعِ الرُّسُلَ أَوَلَمْ تَکُونُواْ أَقْسَمْتُم مِّن قَبْلُ مَا لَکُم مِّن زَوَالٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و مردمان را بترسان از روزی که عذاب به سراغشان می‌آید و ستمکاران ( و ظالمانی که با کفر و معصیت ، به خود و دیگران ظلم نموده‌اند ) می‌گویند : پروردگارا ! ( ما را به جهان برگردان و اندک ) روزگاری به ما مهلت ده تا دعوت ( به یکتاپرستی ) تو را پاسخ گفته و از پیغمبرانت پیروی نمائیم ( و جبران مافات بنمائیم . امّا کار از کار گذشته و دیگر برگشتی به جهان نیست و پاسخ می‌شنوند که ) مگر شما قبلاً ( در جهان روشن ) سوگند نخوردید که ( دنیا را پایانی و ) شما را زوالی نیست‌ ؟ !‏

‏توضیحات : ‏
‏« أَخِّرْنا إِلَیا أَجَلٍ قَریبٍ » : ما را تا مدّت کوتاهی بازپس بر . اندکی ما را به جهان برگردان . « أَجَلٍ » : مدّت . روزگار . « أَقْسَمْتُم مِّن قَبْلُ » : قبلاً در جهان سوگند می‌خوردید ( نگا : نحل‌ / 38 ) . « مَا لَکُم مِّن زَوَالٍ » : شما را پایانی و بعد از این جهان ، جهانی نیست . شما از قدرت و نعمتی که در دنیا دارید ، به بدبختی و دوزخی که محمّد می‌گوید انتقال پیدا نمی‌کنید .‏

سوره إبراهیم آیه 45
‏متن آیه : ‏
‏ وَسَکَنتُمْ فِی مَسَاکِنِ الَّذِینَ ظَلَمُواْ أَنفُسَهُمْ وَتَبَیَّنَ لَکُمْ کَیْفَ فَعَلْنَا بِهِمْ وَضَرَبْنَا لَکُمُ الأَمْثَالَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و در سرزمین و دیار مردمان ظالمی ( همچون عاد و ثمود ) سکونت گزیدید و ( عبرت نگرفتید ، هرچند که ) برایتان روشن بود که در حق آنان چگونه رفتار کردیم ( و بر سر ایشان چه آوردیم ، ) و مثلها برایتان زدیم ( مبنی بر این که گذشتگان چه کردند و در مقابل چه دیدند ، امّا پند نگرفتید و امروز گرفتار شدید ) .‏

‏توضیحات : ‏
‏« مَسَاکِنِ » : منازل . خانه و کاشانه . سرزمین و دیار . « الأمْثَالَ » : مثَلها . ذکر صفاتی که پیشینیان داشتند و بیان مکافاتی که دیدند .‏

سوره إبراهیم آیه 46
‏متن آیه : ‏
‏ وَقَدْ مَکَرُواْ مَکْرَهُمْ وَعِندَ اللّهِ مَکْرُهُمْ وَإِن کَانَ مَکْرُهُمْ لِتَزُولَ مِنْهُ الْجِبَالُ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آنان نیرنگ خود را نمودند ( و برای جلوگیری از دعوت آسمانی توطئه‌ها کردند و نقشه‌ها چیدند ) و خدا از نیرنگشان آگاه است ، و شریعت ثابت و استوار ( همچون کوه‌های سر به فلک کشیده اسلام ) با نیرنگ آنان از جای برکنده نمی‌شود .‏

‏توضیحات : ‏
‏« عِندَ اللهِ مَکْرُهُمْ » : خدا از نیرنگشان آگاه است و می‌تواند آن را خنثی و بی‌اثر سازد . « إِنْ » : می‌تواند حرف نفی یا حرف شرط باشد . « اِن کَانَ » : نبوده است . اگر بوده باشد . اگر ( إِنْ ) حرف شرط باشد معنی آیه چنین می‌شود : آنان به نیرنگ نشستند و توطئه چیدند و خدا از نیرنگشان باخبر بود و آن را باطل و خنثی کرد ، هرچند که نیرنگشان آن اندازه بزرگ و سترگ بود که می‌توانست کوهها را از جای برکند .‏

سوره إبراهیم آیه 47
‏متن آیه : ‏
‏ فَلاَ تَحْسَبَنَّ اللّهَ مُخْلِفَ وَعْدِهِ رُسُلَهُ إِنَّ اللّهَ عَزِیزٌ ذُو انْتِقَامٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏گمان مبر که خداوند با پیغمبران خلاف وعده می‌کند ( و پیروزی را نصیب آنان و شکست را بهره کافران نمی‌سازد ) . بی‌گمان خداوند چیره ( بر هر کاری بوده و از کافران و بزهکاران ) انتقام گیرنده است .‏

‏توضیحات : ‏
‏« مُخْلِفَ » : خلاف‌کننده . عهدشکن . « وَعْدِهِ » : ( نگا : نور / 55 ، غافر / 51 ، مجادله‌ / 21 ) .‏

سوره إبراهیم آیه 48
‏متن آیه : ‏
‏ یَوْمَ تُبَدَّلُ الأَرْضُ غَیْرَ الأَرْضِ وَالسَّمَاوَاتُ وَبَرَزُواْ للّهِ الْوَاحِدِ الْقَهَّارِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( خداوند از کافران و عاصیان انتقام می‌گیرد ) در آن روزی که این زمین به زمین دیگری و آسمانها به آسمانهای دیگری تبدیل می‌شوند و آنان ( از گورها سر به درآورده و ) در پیشگاه خداوندِ یگانه مسلّط ( بر همه‌چیز و همه کس ) حضور به هم می‌رسانند ( و نیکیها و بدیهای خود را می‌نمایانند ) .‏

‏توضیحات : ‏
‏« بَرَزُوا » : ظاهر و آشکار می‌گردند و همراه با خوبیها و نیکیهای خود در پهنه صحرای محشر حاضر و آماده می‌شوند ( نگا : ابراهیم‌ / 21 ) . « الْقَهَّارِ » : صیغه مبالغه قاهر است . خدائی که بر همه‌چیز و همه‌کس سیطره و تسلّط دارد ( نگا : یوسف‌ / 39 ، رعد / 16 ) .‏

سوره إبراهیم آیه 49
‏متن آیه : ‏
‏ وَتَرَى الْمُجْرِمِینَ یَوْمَئِذٍ مُّقَرَّنِینَ فِی الأَصْفَادِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏در آن روز گناهکاران را به هم بسته و در غُل و زنجیر خواهی دید .‏

‏توضیحات : ‏
‏« مُقَرَّنِینَ » : به هم بسته شده . هر یک بسته شده به اهریمنی که او را گول زده است ( نگا : شعراء / 94 ، ق / 27 ) . حال مجرمین یا مفعول دوم بشمار است . « الأصْفَادِ » : جمع صَفَد ، غُل و زنجیر آهنینی که دست و پای اسیر را با آن می‌بندند .‏

سوره إبراهیم آیه 50
‏متن آیه : ‏
‏ سَرَابِیلُهُم مِّن قَطِرَانٍ وَتَغْشَى وُجُوهَهُمْ النَّارُ ‏

‏ترجمه : ‏
‏پیراهنهای ایشان از قطران است و آتش سر و صورت ( و سراپای وجود ) آنان را فرا می‌گیرد .‏

‏توضیحات : ‏
‏« سَرَابِیلُ » : جمع سِرْبال ، پیراهن ( نگا : نحل‌ / 81 ) . « قَطِرَانٍ » : ماده سیاه رنگ و قابل اشتعال و بدبوئی که از نوعی از درختان بادیه بیرون می‌تراود و شبیه قیر است . « سَرَابِیلُهُم مِّن قَطِرَانٍ » : پیراهنشان از قطران است . با قطران آغشته شده‌اند . « وُجُوهَ » : سر و رو . مراد همه پیکر است .‏

سوره إبراهیم آیه 51
‏متن آیه : ‏
‏ لِیَجْزِی اللّهُ کُلَّ نَفْسٍ مَّا کَسَبَتْ إِنَّ اللّهَ سَرِیعُ الْحِسَابِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏این به خاطر آن است که خداوند می‌خواهد هرکس را مطابق آنچه انجام داده است سزا و جزا دهد . خداوند حسابرس تند و سریعی است .‏

‏توضیحات : ‏
‏« لِیَجْزِیَ اللهُ . . . » : تا این که با این نوع حضور و این قسم لباس ، خداوند برابر آنچه کرده‌اند سزایشان دهد . این اعمال بد ایشان است که با تغییر چهره به سراغ آنان می‌آید .‏

سوره إبراهیم آیه 52
‏متن آیه : ‏
‏ هَذَا بَلاَغٌ لِّلنَّاسِ وَلِیُنذَرُواْ بِهِ وَلِیَعْلَمُواْ أَنَّمَا هُوَ إِلَهٌ وَاحِدٌ وَلِیَذَّکَّرَ أُوْلُواْ الأَلْبَابِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏این ( قرآن ) به عموم مردم ابلاغ می‌گردد تا ترسانده شوند و بدانند که خداوند یکی بیش نیست ، و خردمندان ( از خواندن قرآن ) پند و اندرز گیرند ( و خویشتن را در پرتو آن از آتش دوزخ دور کنند و به بهشت برسانند ) .‏

‏توضیحات : ‏
‏« هذَا » : این آیه‌ها ، یعنی از 42 تا آخر سوره . این قرآن . . . « بَلاغٌ » : تبلیغ . ابلاغ . کفایت می‌کند . « هَذَا بَلاغٌ لِّلنَّاسِ » : این ابلاغ به همه مردم است . این برای همه مردمان کافی و بسنده است .‏

رهنمودهای جزء سیزدهم

 

فی  ظلال  القرآن

جزء  سیزدهم

سوره  یوسف  آیات  111-53  سوره ؛ رعد  و  سوره  ابراهیم

 

رهنمودهای جزء سیزدهم

 

بسم  الله الرحمن  الرحیم

این  جزء  فراهم  آمده  است  از  بقیّه  سوره  یوسف  و  دو  سوره  رعد  و  ابراهیمکه  همه  مکّی  هتند.  پس  این  جزء  کاملاً  مکی  است  و  همه  ویژگیهای  قرآن  مکی  را  دارا  است[1].

انشاءالله  سورههای  رعد  و  ابراهیم  را  در  جایگاه  خودشان  معرفی  خواهیمکرد.  برای  آشنائی  با  بقیه  سوره  یوسف،  خواهشمندیم  پیش  از  شروع به  خواندن  آن  در  این  جزء،  به  معرفی  سوره  یوسف  درجزء پیشین  مراجعه  گردد .

ما  در  این  جزء  پذیره  بقیه  سوره  یوسف  میشویم  و  به  پیروهای  مستقیم  آن  میپردازیم.  بعدها  واپسین  پیروها  را  در  سوره  از  مد  نظر  میگذرانیم  ...  همچنین  در  این  جزء  پذیره  مرحله  تازهای  از  مراحل  زندگی  شخصیت  بنیادین  داستان  - شخصیت  یوسف (ع)میرویم،  و  با  ادامه  زندگی  این  شخصیت  و  پایداری  او  بر  ارکان  و  اصول  بنیادین  خود  به  پیش  میرویم  -آن  ارکان  و  اصولیکه  در  معرفی  شخصیتهای  داستان  در  دیباچه  سورهگذشت[2]  -  ما  در  این  مرحله  سیماهای  تازه  برجستهای  را  مییابیمکه  ادامه  سرشتی  واقعی  رشد  و  نمو  شخصیت  و  مرحله  ییشین  زندگی  او  است،  ولی  با  وجود  این  دارای  قالب  ممتاز  و  جداگانه  خود  است .

شخصیت  یوسف ( ع)  را  خواهیم  یافتکه  در  برابر  مشکلات  پرورش  خود  و  حوادثیکه  بر  اوگذشته  است،  و  آزمونهائیکه  داشته  است  و  بلاهائیکه  دیده  است،  استقامتکرده  است  و  پایداری  نموده  است،  و  در  سایه  تربیت  ربانی  غنوده  است،  تربیتیکه  درباره  بنده  شایستهای  انجامگرفته  استکه  خدا  بدو  وعده  داده  است  او  را  در  زمین  مکانت  و  منزلت  بخشد  تا  بدانجاکه

بتواند  به  سوی  آئین  یزدان  دعوتکند،  بدانگاهکه  در  زمین  قوت و  قدرت  خواهد  داشت  و  زمام  امور  را  در  مرکز  تدارکات  شوون  و  تامین  خوار  و  بار  و  ارزاق  خاورمیانه  به  دست  خواهدگرفت!

نخستین  سیما  از  سیماهای  این  مرحله  عبارت  است  از:  به  خدا  نازیدن،  بدو  اطمینان  داشتن،  در  پناه  یقین  و  اعتقاد  بدو  غنودن،  مخلصانه  تسلیم  او  شدن،  از  همه  ارزشها  و  معیارهای  زمینی  دستکشیدن،گردن  خود  را  از  همه  یوغهای  زمینی  آزاد  و  رهاکردن،  شأن  و  مقام  نیروهای فرمانروای  زمینی  راکوچک  و  ناچیز  انگاشتن،  پست  و  بیارزش  شمردن  چنان  ارزشها  و  چنین  نیروهائی  در  پیشگاه  نفسیکه  اسباب  و  علل  را  به  یزدان  سبحان  و  خداوند  بزرگوار  واگذار  میکند  و  بدو  حواله  میدارد .

این  پدیده  آشکار،  در  موقعیتیکه  یوسف (ع)  با  قاصد  شاه  پیدا  میکند  نمودار  است،  قاصدیکه  از  سوی  شاه  به  پیش  او  در  زندان  میآید  و  علاقه  شاه  به  دیدار  او  را  بدو  ابلاغ  میکند  ...  یوسف(ع)درخواست  شاه  را  زود جواب  نمیدهد،  و  برای  ترک  زندان  ستمگرتاریک  شتاب  نمیورزد،  و  در  رفتن  به  پیشگاه  شاه که  میخواهد  او  را  ببیند  عجله  نمیکند، و  شادی  بیرون  رفتن  از  این  تنگنا  او  را  بازیچه  خویش  نمیگرداند  و  سبک  از  جای  برنمیدارد .

این  پدیده،  و  دگرگونیهای  ژرفیکه  در  فراسوی  آن  نهفته  است  و  در  مقیاسها  و  معیارها  و  احساسات  ذات  یوسف  صدیق  قرارگرفته  است،  جلوهگر  نمیآید  و  پدیدار  نمیگردد،  مگر  چند  سالی  به  عقب بر گردیم،  تا  یوسف  را  ببینیم  در آن  حال و  احوالیکه  ساقی  شاه  را  -  که گمان  می‏برد  نجات  پیدا  میکند  - توصیه  میکند  به  اینکه  او  را  در  نزد  خداوند  خود  یادکند  ...  ایمان  همان ایمان  است،  ولی  این  یکی  آرامشی  استکه  به  دل  میریزد  بدان  هنگامکه  قضا  و  قدر  خدا  را  در  جریان  عملکرد  و  در  وقت پیاده  شدن  میبیند‏بیند  ...  او  میبیندکه  قضا  و  قدر  چگونه  در  جلو  چشمانش  عملا  تحقق  پیدا  میکند  و  پیاده  میگردد  ...  همان  آرامشیکه  نیای  او  ابراهیم ( ع)  آن  را  درخواست  میکند،  بدان  هنگام  که  به  پروردگارش  عرض  میکند:

( ربّ  أرنی کیفَ  تحیی  الموتی  )

پروردگارا!  به  من  نشان  بده  چگونه  مردگان  را  زنده  میکنی.  (بقره/260)

پروردگارش  از  او  میپرسد  -  هرچندکه  خدا  میداندکه او  چه  میخواهد  و  چرا  میخواهد .

(اولم  تومن؟ )

مگر  ایمان  نیاوردهای؟.   (بقره/  260)

ابراهیم  میگوید  -  هرچندکه  پروردگارش  حقیقت  چیزی  را  میداند  که  ابراهیم  احساس  میکند،  و  حقیقت  چیزی  راکه  میگوید

“قال: بلی ولکن  لیطمئن  قلبی  »

گفت:  چرا!  ولی  تا  اطمینان  قلب  پیدا  کنم  (و  با  افزودن  آگاهی  بیشتر،  دلم  آرامش  یابد). (بقره/  260)

این  آرامشی  است  که  تربیت  ربانی  آن  را  به  دلهای  گروه  برگزیده  میریزد،  با  بلا  و  رنج  و  آزمایش  و  آزمون  و  دیدن  و  مشاهده  نمودن  و  شناختن  و  مزهکردن  ...گذشته  از  اینها  با  یقین  یافتن  و  تسکین  پیداکردن.  این  پدیده  آشکاری  است  در  همه  موقعییتها.ئیکه  یوسف (ع) پس  از  این  پیدا  میکند،  تا  بدانجاکه  به  این  موقعیت  واپسین  در  مناجات  با  پروردگار  خود  میرسد.  در  این  موقعیت  استکه  از  هرچه  مردمان  در  این  زمین  میخواهند  دل  میکند،  و  برید٥  از  همه  چیز  جز  خدا  فرباد  برمیآورد

رَبِّ قَدْ آتَیْتَنِی مِنَ الْمُلْکِ وَعَلَّمْتَنِی مِنْ تَأْوِیلِ الأحَادِیثِ فَاطِرَ السَّمَاوَاتِ وَالأرْضِ أَنْتَ وَلِیِّی فِی الدُّنْیَا وَالآخِرَةِ تَوَفَّنِی مُسْلِمًا وَأَلْحِقْنِی بِالصَّالِحِینَ (١٠١)

(یوسف  رو  به  خدا  کرد  و  گفت:)  پروردگارا!  (سپاسگرارم  که  بخش  بزرگی)  از  حکومت  به  من  دادهای  و  مرا  از  تعبیر  خوابها  آگاه  ساختهای.  ای  آفریدگار  آسمانها  و  زمین!  تو  سرپرست  من  در  دنیا  و  آخرت  هستی.  (همه  امور  خود  را  به  تو  وامیگذارم  و  خویشتن  را  در  پناه  تو  میدارم)  مرا  مسلمان  بمیران  و  به  صالحان  ملحق  گردان. (یوسف/101)

و  امّا  پیروهائیکه  در  پایان  داستان  میآیند،  و  پیروهای  همگانی  در  سوره،  درباره  آنها  چکیدهوار  در  دیباچه  جزء  دوازدهم[3]  صحبت  کردیم.  انشاءالله  از  آنها  در  موارد  و  مواضع  مربوطه  در  روند  قرآنی  بهطور  مشروح  صحبت  خواهیم  کرد  ...  در  اینجا  تنها  خواستیم  این  پدیده تازه  در  شخصیت  اصلی  داستان  را  برجسته  نشان  دهیم  و  آشکارا  بنمائیم.  چرا  که  این  پدیده،  پدیده  بنیادینی  است که  چهر٥  شخصیت  بدان  کامل  میشود.  همچنین  این  پدیده،  پدیده  بنیادینی  است  که  روند  داستان  و  روند  سوره  از  لحاظ  حرکت  و  جنبش  تربیتی  برنامه  قرآنی،  بدان  توجه  و  اهمّیت  بیشتری  میدهد.  هم اینک  با  نصوص  آیات  به طور  مشروح  رویاروی  خواهیم  شد:


 


1-مراجعه  شود  به  دیباچه  سوره انعام  در  جزء  هفتم،و  دیباچه  سوره  یونس  در  جزء  یازدهم و  دیباچه  سوره هود  در  جزء  دوازدهم .

2-جزء  دوازدهم،  صفحات793-883 

3-مراجعه  شود  به  صفحات793-838  جزء  دوازدهم.