ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 |
مکی است و دارای (5) آیه است.
به قول حسن، عطاء، عکرمه و جابر، این سوره و سوره «ناس» مکی است و رأی اکثر علما نیز همین است. اما در روایتی از ابنعباس، قتاده و جمعی دیگر نقل شده است که: این سوره مدنی است. ابنکثیر نیز بر همین نظر است و برخیگفته اند: صحیح نیز همین است.
وجه تسمیه: این سوره بدان جهت «فلق» نام گرفت که با این فرموده حق تعالی: ﴿قُلۡ أَعُوذُ بِرَبِّ ٱلۡفَلَقِ١﴾ آغاز شده است.
فضیلت معوذتین: در حدیث شریف به روایت ترمذی و بیهقی از ابیسعید خدری رضی الله عنه آمده است که فرمود: «رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم از زخم چشم جن و انس به خداوند عزوجل پناه میبردند اما بعد از آنکه معوذتین نازل شد، فقط این دو سوره را میخواندند و دعاهای دیگر در این مورد را ترک کردند». مالک در مؤطا از عایشه رضی الله عنها روایت کرده است که فرمود: «چون رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم از بیماریای ناراحت میبودند، معوذتین را میخواندند و بر خود میدمیدند و اینکار را سه بار تکرار میکردند و چون درد ایشان شدت میگرفت، من بر ایشان معوذتین را میخواندم و رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم به امید دریافت برکت این دو سوره، دست خود را بر تن خویش میکشیدند». یعنی: آن را بر خود میدمیدند. همچنین در حدیث شریف به روایت عقبه بن عامر رضی الله عنه آمده است که فرمود: «رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم به من دستور دادند تا معوذات را به دنبال هر نمازی بخوانم». همچنین در روایت دیگری از وی آمده است که گفت: «... رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم به من فرمودند: هرگاه که میخوابیدی و هرگاه که از خواب برمیخاستی، معوذتین را بخوان». ابنکثیر در این معنی احادیث بسیاری را نقل نموده و آنگاه میگوید: «در روایت این حدیث از عقبه، طرق بسیاری وجود دارد که در حد تواتر است بنابراین، این حدیث در نزد بسیاری از محققان مفید قطعیت میباشد». نیز در حدیث شریف وارده از طریق صدی بن عجلان آمده است که رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند: «آیا به تو سه سوره را تعلیم ندهم که در تورات، انجیل، زبور و فرقان مانند آنها نازل نشده است، این سه سوره: ﴿قُلۡ هُوَ ٱللَّهُ أَحَدٌ١﴾ ،﴿قُلۡ أَعُوذُ بِرَبِّ ٱلۡفَلَقِ١﴾ و ﴿قُلۡ أَعُوذُ بِرَبِّ ٱلنَّاسِ١﴾ [الناس:1] است».
سبب نزول معوذتین: در بخاری و مسلم از عایشه رضی الله عنها روایت شده است که فرمود: لبید بن اعصم رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم را جادو کرد بدین نحو که غلاف شکوفه خرمایی را گرفته و موهایی را که در هنگام شانه زدن از سر آن حضرت صلی الله علیه و آله و سلم فروریخته بود و دندآنهای شانه ایشان و نخی را که در آن یازده گره زده شده بود و گرهها با سوزن محکم ساخته شده بود، در آن غلاف خرما قرار داد و در آن دمید. در این زمان بود که معوذتین بر رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم نازل شد پس ایشان به خواندن آنها آغاز نمودند و چنان بود که هر آیهای را میخواندند، یک گره از آن گرهها باز میشد و در عین حال، ایشان در خود سبکیای مییافتند تا اینکه گره آخر باز شد. آنگاه رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم چنان از جا برخاستند که گویی از بند رها شدهاند. جبرئیل علیه السلام نیز در این برهه بر آن حضرت صلی الله علیه و آله و سلم دم و دعا میخواند و میگفت: «باسم الله أرقیک، من کل شیء یؤذیک، من شر حاسد و عین و الله یشفیک». «به نام خدا تو را دم و دعا میکنم از هر چیزی که آزارت میدهد، از شر هر حاسدی و ازشر زخم چشم و الله تو را شفا میدهد». چنانکه از روایات بر میآید، اثر سحر بر رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فقط سر درد خفیفی بود و این است همان معنی تخیل که در یکی از احادیث آمده است. گفتنی است که گاهی در بیداری نیز مانند خواب تخیل روی میدهد بنابراین، مسلم است که سحر بر ملکات و توانمندیهای عقلی آن حضرت صلی الله علیه و آله و سلم مطلقا هیچ تأثیری نگذاشت همان طوری که سحر لبیدبناعصم در اموری که به وحی و رسالت مربوط میشد، نیز هیچ تأثیری نداشت زیرا حق تعالی آن حضرت صلی الله علیه و آله و سلم را از هرگونه نقصی از این گونه، یا از هر گونه آشفتهگی فکری، یا اضطراب عصبیای معصوم و محفوظ داشته است چنان که میفرماید: ﴿وَٱللَّهُ یَعۡصِمُکَ مِنَ ٱلنَّاسِۗ﴾ [المائدة: 67]. «خدا از آسیب مردم تو را در پناه خود محفوظ میدارد».
﴿قُلۡ أَعُوذُ بِرَبِّ ٱلۡفَلَقِ١﴾
«بگو پناه میبرم به پروردگار فلق» فلق: صبح است زیرا شب از آن منفلق و شکافته میشود. به قولی: فلق، هر چیز از آفرینش خداوند عزوجل است که شکافته میشود؛ اعم از حیوانات، صبح، دانه بذر، هسته، نباتات و غیر آن. علما گفتهاند: خداوند عزوجل در این آیه به این حقیقت اشاره میکند که ذات متعال وی که بر دور کردن تاریکیهای انبوه از تمام جهان تواناست، قطعا بر این امر نیز تواناست که از پناه برنده به خود، هر ترس و هراسی را دفع کند و او را از آسیب هر آسیبرسانی نگاه دارد.
﴿مِن شَرِّ مَا خَلَقَ٢﴾
بگو: به پروردگار سپیدهدم پناه میبرم «از شر آنچه آفریده است» یعنی: از شر تمام مخلوقات وی.
﴿وَمِن شَرِّ غَاسِقٍ إِذَا وَقَبَ٣﴾
«و» به پروردگار سپیدهدم پناه میبرم «از شر تاریکی چون فراگیرد» یعنی: همچنین به پروردگار سپیدهدم پناه میبرم از شر شب چون روی آورد و تاریکی آن به افقها منتشر شود. علما گفتهاند: پناه بردن به خداوند عزوجل از شر شب از آن روی است که در شب درندگان از بیشههای خود و حشرات از سوراخهای خود بیرون میآیند، اهل شر به فساد و تبهکاری بر میخیزند و نیز در شب مخاطر دیگری است که پنهان نمیباشد.
﴿وَمِن شَرِّ ٱلنَّفَّٰثَٰتِ فِی ٱلۡعُقَدِ٤﴾
«و» به پروردگار سپیدهدم پناه میبرم «از شر زنان افسونگر» یعنی: جادوگر «دمنده در گرهها» و در آن زمان زنان جادوگر مردم را با دمیدن در گرههای نخ جادو میکردند. نفث: دمیدن همراه با آب دهان، یا دمیدن به تنهایی است. ابوعبیده میگوید: مراد از آنان: زنان لبیدبناعصم یهودی بودند که رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم را سحر کردند.
﴿وَمِن شَرِّ حَاسِدٍ إِذَا حَسَدَ٥﴾
«و» به پروردگار سپیدهدم پناه میبرم «از شر حسود آنگاه که حسد ورزد» یعنی: آنگاه که حسود، حسدش را آشکار کرده و به مقتضای آن عمل کند زیرا کسی که حسد خود را آشکار نمیکند، از او هیچ زیانی به فرد محسود نمیپیوندد بلکه او با این کار به خودش زیان میرساند چه او از خیری که به دیگران میرسد متأسف میشود و رنج میبرد و از شادی دیگران همیشه غمگین است. حسد: تمنای زوال نعمتی است که خداوند متعال با آن بر کسی منت گذاشته است. علما گفتهاند: خداوند عزوجل حاسد را از آن روی مخصوصا یاد کرد که حسد سبب زیان رساندن به انسان، حیوان و غیر آنان میشود. در حدیث شریف آمده است کهرسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند: «المؤمن یغبط، و المنافق یحسد». «مؤمن غبطه میخورد ولی منافق حسد میورزد».
شایان ذکر است که حسد نخستین گناهی است که خداوند عزوجل با آن در آسمان و زمین مورد عصیان قرار گرفت؛ زیرا در آسمان ابلیس بر آدم علیه السلام حسد ورزید و در زمین قابیل بر هابیل. پس حاسد منفور و مطرود است. همچنین علما گفتهاند: سحر، زخم چشم، حسد و مانند اینها تأثیر ذاتی ندارند بلکه به سبب فعل خداوند عزوجل و تأثیرگذاری او مؤثر واقع میشوند. لذا فقط در ظاهر امر، اثر به اینچیزها نسبت داده میشود اما در حقیقت، این خداوند عزوجل است که تأثیر را ایجاد میکند چنان که درباره سحر هاروت و ماروت میفرماید: ﴿وَمَا هُم بِضَآرِّینَ بِهِۦ مِنۡ أَحَدٍ إِلَّا بِإِذۡنِ ٱللَّهِۚ﴾ [البقرة: 102]. «هاروت و ماروت با سحر خود به کسی زیانرسان نبودند مگر به فرمان خداوند». اما باید دانست که به رغم عدم تأثیرگذاری ذاتی این اشیا و عدم تأثیرگذاری ذاتی امراض ساریای مانند طاعون و سل، شرعا پرهیز و احتیاط از آنها بهقدر امکان مطلوب است چنانکه رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم به پرهیز نمودن از زخم چشم و فرار از شخص مجذوم دستور دادند و نیز عمر و صحابه رضی الله عنهم در طاعون عمواس چنین کردند.
گفتنی است که اکثر علما توسل به دم و دعا را جایز شمردهاند زیرا هنگامی که رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم احساس ناراحتی کردند، جبرئیل علیه السلام برایشان دعا خواند و دم نمود چنانکه گذشت. در حدیث شریف به روایت ابنعباس رضی الله عنهما آمده است که فرمود: رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم برای شفایابی ما از همه دردها و از تب این دعا را به ما تعلیم دادند: «بسم الله الکریم، أعوذ بالله العظیم من شر کل عرق نعار ومن شر حر النار». «به نام خدای بخشنده و کریم؛ پناه میبرم به خداوند بزرگ از شر هر رگی که ضربان شدیدی دارد و از شر گرمای آتش». همچنین در حدیث شریف آمده است: هرکس بر بیماری که اجلش فرانرسیده است در آید و بر او هفت مرتبه بخواند: «أسال الله العظیم، رب العرش العظیم أن یشفیک». «از خداوند بزرگ، پروردگار عرشعظیم میخواهم که تو را شفا دهد؛ آن بیمار شفا مییابد». همچنین درحدیث شریف به روایت علی رضی الله عنه آمده است که فرمود: چون رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم بر بیماری وارد میشدند، میگفتند: «أذهب البأس رب الناس، اشف أنت الشافی، لا شافی إلا أنت». «ای پروردگار مردم! درد و ناراحتی را از بین ببر، شفا بده که تو شفابخش هستی، جز تو شفادهندهای نیست». همچنین در حدیث شریف به روایت ابن عباس رضی الله عنهما آمده است که فرمود: «رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم حسن و حسین رضی الله عنهما را تعویذ میکردند (یعنی برایشان از خدا پناه میخواستند) و میفرمودند: «أعیذکما بکلمات الله التامة من کل شیطان وهامة، ومن کل عین لامة». «شما دو تن را در پناه کلمات تامه خداوند عزوجل قرار میدهم از شر هر شیطانیو از هر جانور زهرداری و از هر چشم سرزنش باری». همچنین در حدیث شریف به روایت عثمان بن ابی العاص ثقفی رضی الله عنه آمده است که فرمود: در حالیکه از دردی برخود میپیچیدم که نزدیک بود مرا از پای در آورد، نزد رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم آمدم، ایشان فرمودند: دست راستت را بر بالای درد بگذار و هفت بار بگو: «بسم الله، أعوذ بعزة الله وقدرته من شر ما أجد». «به نام خدا! به عزت الله و قدرت وی پناه میبرم از شر آنچه که در خود مییابم. پس من چنان کردم و خداوند متعال مرا شفا بخشید».
اما آنچه که در مورد نهی از دم و دعا وارد گردیده، مربوط به دم و دعاهای مجهول و ناشناختهای است که معنای آنها دانسته نمیشود، یا مربوط به بدعتهایی است که حرافان و بدعتیان در این رابطه پدید آوردهاند.