تفسیر قرآن

تفسیر و معانی قرآن

تفسیر قرآن

تفسیر و معانی قرآن

سورۀ نحل

سورۀ نحل

مکی است؛ ترتیب آن 16؛ شمار آیات آن 128

بِسۡمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحۡمَٰنِ ٱلرَّحِیمِ

﴿أَتَىٰٓ أَمۡرُ ٱللَّهِ فَلَا تَسۡتَعۡجِلُوهُۚ سُبۡحَٰنَهُۥ وَتَعَٰلَىٰ عَمَّا یُشۡرِکُونَ ١.

ای منکران قیامت! فرمان خدا در رسید و قیامت نزدیک شد. پس از روی تمسخر و ریشخند، عذاب را به شتاب مخواهید، زیرا عذاب یقینا واقع می‌شود، منزه و مقدس است حق‌تعالی از شرک مشرکان.

﴿یُنَزِّلُ ٱلۡمَلَٰٓئِکَةَ بِٱلرُّوحِ مِنۡ أَمۡرِهِۦ عَلَىٰ مَن یَشَآءُ مِنۡ عِبَادِهِۦٓ أَنۡ أَنذِرُوٓاْ أَنَّهُۥ لَآ إِلَٰهَ إِلَّآ أَنَا۠ فَٱتَّقُونِ ٢.

خداوند عزوجل فرشتگان را با وحی که حامل فرمان وی است بر هر کس از بندگانش که بخواهد نازل می‌کند، پس ایشان را با پیام هشدار دهندۀ مردم از شرک، فرا خوانندۀشان به سوی توحید الله عزوجل لاشریک و دعوتگر به سوی خداترسی و تقوی – از طریق انجام اوامر و اجتناب از نواهی – به میان مردم می‌فرستد.

﴿خَلَقَ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضَ بِٱلۡحَقِّۚ تَعَٰلَىٰ عَمَّا یُشۡرِکُونَ ٣.

خدای متعال آسمان‌ها و زمین را به حق آفریده است تا دلیل و راهنمای مردم بر عظمت، حکمت وصنع بدیعش و این حقیقت که فقط او شایسته پرستش است باشند؛ او از شرک مشرکان منزه و والاست.

﴿خَلَقَ ٱلۡإِنسَٰنَ مِن نُّطۡفَةٖ فَإِذَا هُوَ خَصِیمٞ مُّبِینٞ ٤.

حق‌تعالی انسان را از آبی بیمقدار آفریده است، وانگه او با پروردگارش ستیزه جویی پیش گرفته در آیاتش جدال می‌کند، در حالی که اصل و ریشه وضعف و بیچاره‌گی‌اش را فراموش کرده است.

﴿وَٱلۡأَنۡعَٰمَ خَلَقَهَاۖ لَکُمۡ فِیهَا دِفۡءٞ وَمَنَٰفِعُ وَمِنۡهَا تَأۡکُلُونَ ٥.

و خدای سبحان چهارپایان – از شتر، گاو و گوسفند – را برای شم آفرید و از پشم، مو و کرک آن‌ها برای شما وسیلۀ گرمازا در موسم سرما را فراهم ساخت و از پوست آن‌ها بهره می‌برید، از گوشت آن‌ها می‌خورید و بر پشت آن‌ها سوار می‌شوید.

﴿وَلَکُمۡ فِیهَا جَمَالٌ حِینَ تُرِیحُونَ وَحِینَ تَسۡرَحُونَ ٦.

و ای مردم! برای شما در چهارپایان زیبایی و زینتی است که شامگاهان آنگاه که به خانه‌های‌تان برمی‌گردند و سبحگاهان آنگاه که از خانه‌های‌تان برای چرا خارج می‌شوند، شادی و بهجت را به درون جان‌تان سرازیر می‌کنند.

﴿وَتَحۡمِلُ أَثۡقَالَکُمۡ إِلَىٰ بَلَدٖ لَّمۡ تَکُونُواْ بَٰلِغِیهِ إِلَّا بِشِقِّ ٱلۡأَنفُسِۚ إِنَّ رَبَّکُمۡ لَرَءُوفٞ رَّحِیمٞ ٧.

و چهارپایان را برای شما رام ساخت که کالاهای‌تان را به سوی شهرهای دور – آنجا که جز با دشواریی بزرگ توان رسیدن به آن ندارید – حمل می‌کنند بیگمان پروردگارتان به شما صاحب لطف است از این رو به ضعف و بیچارگی شما رحم کرد و آنچه را که وسیلۀ یاری و مددکاری برای‌تان است رامتان گردانید، پس او با رأفت خود منافع را برای شما جلب کرده و با رحمت خود دشواری‌ها را از شما دفع می‌کند.

﴿وَٱلۡخَیۡلَ وَٱلۡبِغَالَ وَٱلۡحَمِیرَ لِتَرۡکَبُوهَا وَزِینَةٗۚ وَیَخۡلُقُ مَا لَا تَعۡلَمُونَ ٨.

و خداوند عزوجل اسبان و استران و خران را برای شما آفرید تا بر پشت آن‌ها سوار شوید و آن‌ها را برای شما و کاروان‌ها و سفرهایتان مایۀ تجملی قرار داد، چرا که در وجود آن‌ها منظری آراسته و نیکو جلوه‌گر است و خداوند عزوجل از وسایل سواری و غیر آن چیزهایی را برای شما می‌آفریند که نمی‌دانید؛ مانند وسایل جدیدی که در عرصۀ حمل و نقل هم اکنون در اختیار بشر قرار دارد. پس همۀ این‌ها از فضل و نعمت وی است.

﴿وَعَلَى ٱللَّهِ قَصۡدُ ٱلسَّبِیلِ وَمِنۡهَا جَآئِرٞۚ وَلَوۡ شَآءَ لَهَدَىٰکُمۡ أَجۡمَعِینَ ٩.

و بیان راه مستقیم بر عهدۀ خداوند عزوجل است تا راه یابید و آن راه را بپیمایید؛ این همان راه ایمان به خدای متعال است که پیامبران به سوی آن فرا خوانده‌اند و بعضی از راه‌ها کژ و منحرف است که نه به سر منزل مقصودی می‌رساند و نه از هلاک نجات می‌دهد؛ و آن هر راه گمراهگر از راه‌های اهل کفر و فساد و کژی و الحاد است که با راه هدایت مخالف می‌باشد و اگر خدا عزوجل می‌خواست تا تمام مردم را هدایت کند یقینا این کار را می‌کرد ولی به سبب حکمت بالغه‌ای از جانب خود، هر که را خواست هدایت می‌کند و هر که را خواست گمراه می‌سازد.

﴿هُوَ ٱلَّذِیٓ أَنزَلَ مِنَ ٱلسَّمَآءِ مَآءٗۖ لَّکُم مِّنۡهُ شَرَابٞ وَمِنۡهُ شَجَرٞ فِیهِ تُسِیمُونَ ١٠.

و تنها خداوند عزوجل است که برای شما از ابر آبی با برکت و پاک کننده فرود آورد که از آن می‌نوشید و به وسیلۀ آن برای شما درختان و کشتزارها را رویانید که چهارپایان‌تان در آن می‌چرند و منافع آن‌ها به شما برمی‌گردد.

﴿یُنۢبِتُ لَکُم بِهِ ٱلزَّرۡعَ وَٱلزَّیۡتُونَ وَٱلنَّخِیلَ وَٱلۡأَعۡنَٰبَ وَمِن کُلِّ ٱلثَّمَرَٰتِۚ إِنَّ فِی ذَٰلِکَ لَأٓیَةٗ لِّقَوۡمٖ یَتَفَکَّرُونَ ١١.

و خداوند عزوجل با آب نازل شده از ابرها، درختان زیتون، خرما، انگور و سایر انواع میوه‌ها، سبزی‌ها و رستنی‌ها را برای شما می‌رویاند، قطعا در رویاندن، آب دادن، شکوفا ساختن و میوه بر آوردن آن‌ها برای کسانی که تأمل نموده، پند گرفته و در نتیجه ایمان می‌آورند، نشانه‌ها و دلالت‌های بسیار روشنی است.

﴿وَسَخَّرَ لَکُمُ ٱلَّیۡلَ وَٱلنَّهَارَ وَٱلشَّمۡسَ وَٱلۡقَمَرَۖ وَٱلنُّجُومُ مُسَخَّرَٰتُۢ بِأَمۡرِهِۦٓۚ إِنَّ فِی ذَٰلِکَ لَأٓیَٰتٖ لِّقَوۡمٖ یَعۡقِلُونَ ١٢.

و خداوند عزوجل شب را برای خواب و روز را برای تلاش در امر معاش رامتان گردانید، خورشید را برای شما روشنگر و ماه را منوّر ساخت تا حساب سال‌ها، ماه‌ها، روزها و حساب را بدانید و ستارگان را در آسمان برای شما مسخر گردانید تا اوقات را بشناسید، در تاریکی‌ها راه یابید و میوه‌های‌تان بدان پخته و رسیده شود بیگمان در آفرینش این اجرام نجومی برای مردمی که تعقل می‌کنند نشانه‌های درخشانی است.

﴿وَمَا ذَرَأَ لَکُمۡ فِی ٱلۡأَرۡضِ مُخۡتَلِفًا أَلۡوَٰنُهُۥٓۚ إِنَّ فِی ذَٰلِکَ لَأٓیَةٗ لِّقَوۡمٖ یَذَّکَّرُونَ ١٣.

همچنین تنها خداوند عزوجل است که تمام مخلوقاتش در زمین را – از حیوان و گیاه و جماد که اشکال الوان و کاربردهای متفاوتی دارند – برای شما مسخر ساخت البته در این پدیده‌ها با اختلاف انواع و اصنافی که دارند موعظه‌ای است برای اندرزجویان و عبرت‌هایی است برای عبرت‌آموزان و اندیشه‌وران، زیرا آفرینش این پدیده‌ها با همه گسترۀ گوناگونی و تنوعی که دارند از بزرگ‌ترین دلایل بر یگانگی خدا عزوجل و بر اثبات این حقیقت است که تنها او شایستۀ آن می‌باشد تا به یگانگی مورد عبودیت قرار گیرد و بس.

﴿وَهُوَ ٱلَّذِی سَخَّرَ ٱلۡبَحۡرَ لِتَأۡکُلُواْ مِنۡهُ لَحۡمٗا طَرِیّٗا وَتَسۡتَخۡرِجُواْ مِنۡهُ حِلۡیَةٗ تَلۡبَسُونَهَاۖ وَتَرَى ٱلۡفُلۡکَ مَوَاخِرَ فِیهِ وَلِتَبۡتَغُواْ مِن فَضۡلِهِۦ وَلَعَلَّکُمۡ تَشۡکُرُونَ ١٤.

و تنها اوست – سبحانه و تعالی – که دریا را برای بشر رام ساخت تا از آبزیان حلال آن گوشت تازه بخورند و از مروارید و مرجان آن آرایه و پیرایه بیرون آورند و ایشان خود کشتی‌های بزرگ را بر بستر دریا مشاهده می‌کنند که در حال رفت و برگشت برای تأمین منافع‌شان می‌باشد و خودشان به منظور طلب دانش، تجارت و منافع دیگر بر آن‌ها سیروسفر می‌نمایند؛ باشد که خداوند عزوجل را از راه ایمان و عبادت وی، بر این نعمت‌های بزرگ شکر بگذارند.

﴿وَأَلۡقَىٰ فِی ٱلۡأَرۡضِ رَوَٰسِیَ أَن تَمِیدَ بِکُمۡ وَأَنۡهَٰرٗا وَسُبُلٗا لَّعَلَّکُمۡ تَهۡتَدُونَ ١٥.

و تنها خداوند عزوجل است که زمین را با کوه‌های استوار ثبات بخشید تا شما را نجنباند و نتکاند و در آن نهرهایی شیرین برای نوشیدن، شستشو، آب دهی حیوانات و نباتات قرار داد و در زمین راه‌هایی قرار داد تا نشانه‌هایی برای مردم باشند و در نتیجه آن‌ها در پرکنه‌های زمین گم نشده و به منظور راه بردن به مقاصد سفر خویش، آن راه‌ها را بپیمایند.

﴿وَعَلَٰمَٰتٖۚ وَبِٱلنَّجۡمِ هُمۡ یَهۡتَدُونَ ١٦.

و خداوند عزوجل علائم و تابلوهای راهنمایی را در روز برای مردم قرار داد تا از مشاهدۀ آن‌ها به راه‌های مختلف راه برند همچنان که ستارگان را در شب راهنماهایی قرار داد که در سفرهای خود به وسیلۀ آن‌ها راه می‌یابند.

﴿أَفَمَن یَخۡلُقُ کَمَن لَّا یَخۡلُقُۚ أَفَلَا تَذَکَّرُونَ ١٧.

پس آیا معقول است که آفریننده و مسخر سازندۀ این اشیا و پدیده‌ها، در امر استحقاق عبودیت و الوهیت همانند کسی باشد که در این عرصه توانایی ندارد؟ آیا قدرت حق‌تعالی را در آفرینش همۀ موجودات به خاطر می‌آورید تا وی را یگانه شناخته و خدایان دیگر را با وی شریک نیاورید؟

﴿وَإِن تَعُدُّواْ نِعۡمَةَ ٱللَّهِ لَا تُحۡصُوهَآۗ إِنَّ ٱللَّهَ لَغَفُورٞ رَّحِیمٞ ١٨.

و هرقدر که در شمارش حساب نعمت‌هایی که حق‌تعالی به شما ارزانی داشته است سعی و کوشش به خرج دهید هرگز آن‌ها را به شمار آورده نمی‌توانید؛ از آنکه انواع، اصناف و منافع بسیاری دارند و فرا آوری حساب آن‌ها خارج از حیطۀ امکان شماست، قطعا خدا عزوجل بر تقصیر شما در شکر نعمت‌ها بسیار آمرزگار و رحمتش بسیار گسترده است، پس به سبب نافرمانی‌های و گناهان‌تان این نعمت‌ها را قطع نکرده و با وجود عصیان‌تان، به مجازاتتان شتاب نمی‌کند.

﴿وَٱللَّهُ یَعۡلَمُ مَا تُسِرُّونَ وَمَا تُعۡلِنُونَ ١٩.

و تنها خداوند عزوجل است که بر همه کارهای شما – اعم از پیدا و پنهان و آشکار و نهان آن – آگاه و داناست و شما را به زودی در برابر آن‌ها مورد حسابرسی قرار خواهد داد.

﴿وَٱلَّذِینَ یَدۡعُونَ مِن دُونِ ٱللَّهِ لَا یَخۡلُقُونَ شَیۡ‍ٔٗا وَهُمۡ یُخۡلَقُونَ ٢٠.

و بتان و معبودانی را که کافران مورد پرستش قرار می‌دهند چیزی را نمی‌آفرینند بلکه خود آفریده‌اند که کفار آن‌ها را بر ساخته و سپس به پرستش‌شان گرفتند، پس چگونه آفریدۀ ناتوان مورد پرستش قرار گرفته و پرستش آفریدگار توانگر توانا که جلال و عظمتش بی‌پایان است فرو گذاشته می‌شود.

﴿أَمۡوَٰتٌ غَیۡرُ أَحۡیَآءٖۖ وَمَا یَشۡعُرُونَ أَیَّانَ یُبۡعَثُونَ ٢١.

این بتان و معبودان باطل، جماداتی بیجان‌اند که نه روحی دارند و نه حیاتی، و حتی نسبت به زمانی که خداوند عزوجل پرستشگران‌شان را از قبرها بیرون می‌آورد تا آن‌ها را همراه با آنان وارد آتش دوزخ گرداند نیز آگاهی ندارند.

﴿إِلَٰهُکُمۡ إِلَٰهٞ وَٰحِدٞۚ فَٱلَّذِینَ لَا یُؤۡمِنُونَ بِٱلۡأٓخِرَةِ قُلُوبُهُم مُّنکِرَةٞ وَهُم مُّسۡتَکۡبِرُونَ ٢٢.

خدای شایستۀ پرستش همانا خداوندی است که هیچ معبودی جز او نیست، یگانه و یکتاست، نه شریکی دارد و نه هم جز او پروردگاری وجود دارد اما تکذیبگران رستاخیز، یگانگی خداوند عزوجل و الوهیتش را انکار می‌کنند، بدین جهت که از مجازات بیمی ‌ندارند، آن‌ها از پذیرش حق و خالص‌سازی عبادت برای خدا یگانۀ لاشریک تکبر می‌ورزند.

﴿لَا جَرَمَ أَنَّ ٱللَّهَ یَعۡلَمُ مَا یُسِرُّونَ وَمَا یُعۡلِنُونَۚ إِنَّهُۥ لَا یُحِبُّ ٱلۡمُسۡتَکۡبِرِینَ ٢٣.

به راستی که خداوند عزوجل نیت‌ها و اعتقاداتی را که ضمایر و نهان‌های‌شان در خود پنهان داشته است و آنچه را که از گفتار، کردار، و رفتار آشکار می‌سازند، می‌داند پس آن‌ها را به زودی در قبال آن مورد محاسبه قرار خواهد داد، بی‌تردید خداوند عزوجل کسانی را که از پرستشش تکبر ورزیده و از گردن نهادن به عبادتش سر بر تافته‌اند دوست ندارد و به زودی آنان را در برابر این عمل مجازات خواهد کرد.

﴿وَإِذَا قِیلَ لَهُم مَّاذَآ أَنزَلَ رَبُّکُمۡ قَالُوٓاْ أَسَٰطِیرُ ٱلۡأَوَّلِینَ ٢٤.

و چون از کفار پرسیده شود که خدای یگانۀ قهار بر پیامبر مختار چه چیز نازل کرده است؟ آن‌ها از روی دروغ و بهتان می‌گویند: نزد او جز داستان‌های پیشینیان، پندارهای بی‌اساس گذشتگان و اخبار رفته‌گان چیز دیگری وجود ندارد، پس آنچه آورده، وحیی از نزد خداوند عزوجل نیست.

﴿لِیَحۡمِلُوٓاْ أَوۡزَارَهُمۡ کَامِلَةٗ یَوۡمَ ٱلۡقِیَٰمَةِ وَمِنۡ أَوۡزَارِ ٱلَّذِینَ یُضِلُّونَهُم بِغَیۡرِ عِلۡمٍۗ أَلَا سَآءَ مَا یَزِرُونَ ٢٥.

فرجام کارشان را خداوند عزوجل در روز هنگامۀ بزرگ اینگونه قرار خواهد داد که: بار گناهان خود را کامل و بی‌کم و کاست برمی‌دارند و حق‌تعالی چیزی از آن را از آن‌ها درنمی‌گذرد و همچنان بارگناهان کسانی را نیز برمی‌دارند که از آنان پیروی کرده‌اند و آن‌ها سبب گمراه‌سازی و باز داشتن‌شان از ایمان بوده‌اند، آگاه باشید چه بد کنشت و زشت‌اند و چه بد باری را بر دوش می‌کشند!!

﴿قَدۡ مَکَرَ ٱلَّذِینَ مِن قَبۡلِهِمۡ فَأَتَى ٱللَّهُ بُنۡیَٰنَهُم مِّنَ ٱلۡقَوَاعِدِ فَخَرَّ عَلَیۡهِمُ ٱلسَّقۡفُ مِن فَوۡقِهِمۡ وَأَتَىٰهُمُ ٱلۡعَذَابُ مِنۡ حَیۡثُ لَا یَشۡعُرُونَ ٢٦.

قبل از آنان کفاری به سر می‌بردند که با پیامبران‌شان نیرنگ‌ها به کار برده و توطئه‌ها به هم تنیدند اما خداوند عزوجل مکر و کیدشان را بی‌اثر ساخت و بنیان‌شان را از پایه و تهداب متزلزل ساخت، در نتیجه سقف از بالای سرشان بر آنان فرو ریخت، پس ویرانی از آنجایی که حدس نمی‌زدند به سراغشان آمد و هلاک از آنجایی که اصلا حسابش را نمی‌کردند غافلگیرشان ساخت، صبحگاهان عذاب آمد و در حالی که ایمن بودند آنان را فرا گرفت.

﴿ثُمَّ یَوۡمَ ٱلۡقِیَٰمَةِ یُخۡزِیهِمۡ وَیَقُولُ أَیۡنَ شُرَکَآءِیَ ٱلَّذِینَ کُنتُمۡ تُشَٰٓقُّونَ فِیهِمۡۚ قَالَ ٱلَّذِینَ أُوتُواْ ٱلۡعِلۡمَ إِنَّ ٱلۡخِزۡیَ ٱلۡیَوۡمَ وَٱلسُّوٓءَ عَلَى ٱلۡکَٰفِرِینَ ٢٧.

سپس روز قیامت حق‌تعالی کفار را در دوزخ خوار و رسوا کرده و در مقام توبیخ به آنان می‌گوید: کسانی که شما آن‌ها را در پرستش شریکانم قرار دادید کجایند تا بیایند و شما را از این عذاب باز دارند در حالی که این شما بودید که با پیامبران ما و پیروانشان به خاطر آنان می‌جنگیدید؟ اهل علم و ایمان می‌گویند: بیگمان در این روز بزرگ رسوایی و خواری بر کافران است.

﴿ٱلَّذِینَ تَتَوَفَّىٰهُمُ ٱلۡمَلَٰٓئِکَةُ ظَالِمِیٓ أَنفُسِهِمۡۖ فَأَلۡقَوُاْ ٱلسَّلَمَ مَا کُنَّا نَعۡمَلُ مِن سُوٓءِۢۚ بَلَىٰٓۚ إِنَّ ٱللَّهَ عَلِیمُۢ بِمَا کُنتُمۡ تَعۡمَلُونَ ٢٨.

کسانی را کافران که فرشتگان جان‌های‌شان را در حالی می‌گیرند که با شرک به خدای سبحان بر خویشتن ستمکار بوده‌اند. بعد از آنکه مرگ را می‌بینند در برابر فرمان خدای یگانه از در تسلیم درآمده و چیزهایی را که به وی شریک می‌آوردند و گناهانی را که مرتکب گردیده بودند انکار می‌کنند، پس به آن‌ها گفته می‌شود: دروغ گفتید؛ بلکه شما همان نافرمانان مجرم هستید، قطعا خداوند عزوجل به گناهانی که کرده‌اید داناست و به زودی شما را در قبال آن مورد محاسبه و مجازات قرار خواهد داد.

﴿فَٱدۡخُلُوٓاْ أَبۡوَٰبَ جَهَنَّمَ خَٰلِدِینَ فِیهَاۖ فَلَبِئۡسَ مَثۡوَى ٱلۡمُتَکَبِّرِینَ ٢٩.

پس ای کافران! از درهای دوزخ وارد شوید و در آن همیشه بمانید و حقا که آتش به عنوان جایگاه کبرورزان معاند و سرای کژروان ملحد، چه بد قرارگاهی است.

﴿۞وَقِیلَ لِلَّذِینَ ٱتَّقَوۡاْ مَاذَآ أَنزَلَ رَبُّکُمۡۚ قَالُواْ خَیۡرٗاۗ لِّلَّذِینَ أَحۡسَنُواْ فِی هَٰذِهِ ٱلدُّنۡیَا حَسَنَةٞۚ وَلَدَارُ ٱلۡأٓخِرَةِ خَیۡرٞۚ وَلَنِعۡمَ دَارُ ٱلۡمُتَّقِینَ ٣٠.

و چون از مؤمنان به خدا عزوجل و پیامبرش پرسیده شود که: خداوند عزوجل بر پیامبرش چه نازل کرده است؟ می‌گویند: او حق و راستی و هدایت و هرگونه صلاح و تقوی و فضیلتی را نازل کرده است. برای مؤمنانی که اعمال شایسته انجام داده و در کارهای خوب می‌شتابند کرامتی بزرگ و رستگاری عظیمی است که این کرامت و رستگاری شامل عزّت و اقتدار در زندگانی دنیا و پاداش عظیم و نعمت‌های پایدار آخرت است؛ این پاداش البته بهتر از آن چیزی است که در دنیا به ایشان عطا می‌شود و چه نیکوست بهشت‌های جاویدان به عنوان سرای پرهیزگاران در پیشگاه رضای پروردگار رحمان.

﴿جَنَّٰتُ عَدۡنٖ یَدۡخُلُونَهَا تَجۡرِی مِن تَحۡتِهَا ٱلۡأَنۡهَٰرُۖ لَهُمۡ فِیهَا مَا یَشَآءُونَۚ کَذَٰلِکَ یَجۡزِی ٱللَّهُ ٱلۡمُتَّقِینَ ٣١.

بهشت‌هایی است ماندگار برای مؤمنان ابرار در سرای استقرار همراه با امنیت و بهجت که در آن همیشۀ ابد، مأوی و مسکن می‌گزینند؛ از زیر منازل، قصرها و درختان آن‌ها نهرها جاری است، خداوند عزوجل بر ایشان در آنجا هرچه بخواهند فراهم ساخته است، او دوستانش را به مانند این کرامت بزرگ پاداش می‌دهد؛ همانان که از وی پروا داشته، از ایستادن در برابرش بوده‌اند و برای ملاقاتش آمادگی گرفته‌اند.

﴿ٱلَّذِینَ تَتَوَفَّىٰهُمُ ٱلۡمَلَٰٓئِکَةُ طَیِّبِینَ یَقُولُونَ سَلَٰمٌ عَلَیۡکُمُ ٱدۡخُلُواْ ٱلۡجَنَّةَ بِمَا کُنتُمۡ تَعۡمَلُونَ ٣٢.

آنان همان نیکان پاکنهادی‌اند که فرشتگان جان‌های‌شان را در حالی که از شرک پاک‌اند، می‌ستانند. فرشتگان با این سخن خود به ایشان درود و شاد باش می‌گویند: سلام و سلامتی بر شما باد از هر آفتی، ایمنی بر شما باد از هر بیم و ملامتی؛ اینک به پاداش آنچه از ایمان و طاعت پروردگار سبحان و نبرد با دوستان شیطان انجام می‌دادید، به بهشت‌های پرناز و نعمت درآیید.

﴿هَلۡ یَنظُرُونَ إِلَّآ أَن تَأۡتِیَهُمُ ٱلۡمَلَٰٓئِکَةُ أَوۡ یَأۡتِیَ أَمۡرُ رَبِّکَۚ کَذَٰلِکَ فَعَلَ ٱلَّذِینَ مِن قَبۡلِهِمۡۚ وَمَا ظَلَمَهُمُ ٱللَّهُ وَلَٰکِن کَانُوٓاْ أَنفُسَهُمۡ یَظۡلِمُونَ ٣٣.

کافران چیزی جز فرود آمدن فرشتگان جان‌ستان را انتظار نمی‌برند تا ارواحشان را بر حال کفر از آنان بستانند، یا انتظار نمی‌برند جز آنکه فرمان پروردگارت دایر بر هلاک‌شان در رسد، کفار پیشین نیز همین‌گونه که این گروه کافر تکذیب پیشه عمل کردند، رفتار نمودند لیکن خدای متعال هلاکشان ساخت و با نابود ساخت‌شان بر آن‌ها ستم نکرد، بلکه آن‌ها را در برابر کفرشان مجازات نمود پس در حقیقت آن‌ها خود با کفر به خداوند عزوجل و نبرد علیه پیامبران برخویشتن ستم کردند.

﴿فَأَصَابَهُمۡ سَیِّ‍َٔاتُ مَا عَمِلُواْ وَحَاقَ بِهِم مَّا کَانُواْ بِهِۦ یَسۡتَهۡزِءُونَ ٣٤.

پس به کیفر کارهای زشتی که کردند خداوند عزوجل نابودشان کرد و سرانجام همان عذابی که مسخره‌اش می‌کردند آنان را از همه سو فرا گرفت: در نتیجه از آنان هیچ اثری باقی نماند.

﴿وَقَالَ ٱلَّذِینَ أَشۡرَکُواْ لَوۡ شَآءَ ٱللَّهُ مَا عَبَدۡنَا مِن دُونِهِۦ مِن شَیۡءٖ نَّحۡنُ وَلَآ ءَابَآؤُنَا وَلَا حَرَّمۡنَا مِن دُونِهِۦ مِن شَیۡءٖۚ کَذَٰلِکَ فَعَلَ ٱلَّذِینَ مِن قَبۡلِهِمۡۚ فَهَلۡ عَلَى ٱلرُّسُلِ إِلَّا ٱلۡبَلَٰغُ ٱلۡمُبِینُ ٣٥.

و کافران گفتند: اگر خدا می‌خواست که فقط او را به یگانگی بپرستیم، نه ما و نه پیش از ما پدران ما، جز او هیچ چیز را نپرستیده و نه آنچه را که او بر ما حرام نکرده است، حرام ساخته بودیم! کافران پیش از آن‌ها نیز اینگونه اعتراض‌های بی‌اساسی را پیش می‌آوردند. این سخنان‌شان از آن‌رو دروغ و بی‌بنیاد است که حق‌تعالی آنان را به ایمان دستور داد، از کفر نهی کرد و راه هدایت و گمراهی را به آنان نمایان ساخت و برای هریک از آنان خواست و اراده‌ای قرار داد که بدان عمل می‌کنند، پس استدلالشان به قضا و قدر بعد از فرستادن پیامبران، استدلالی باطل و نادرست است چه با هشدار پیامبران حجّت بر آن‌ها اقامه شده است و بر پیامبران هم جز بیان روشن و رهبری به سوی راه استوار و صراط مستقیم، وظیفۀ دیگری نیست.

﴿وَلَقَدۡ بَعَثۡنَا فِی کُلِّ أُمَّةٖ رَّسُولًا أَنِ ٱعۡبُدُواْ ٱللَّهَ وَٱجۡتَنِبُواْ ٱلطَّٰغُوتَۖ فَمِنۡهُم مَّنۡ هَدَى ٱللَّهُ وَمِنۡهُم مَّنۡ حَقَّتۡ عَلَیۡهِ ٱلضَّلَٰلَةُۚ فَسِیرُواْ فِی ٱلۡأَرۡضِ فَٱنظُرُواْ کَیۡفَ کَانَ عَٰقِبَةُ ٱلۡمُکَذِّبِینَ ٣٦.

و به یقین خداوند عزوجل در میان هر امتی از امت‌های قبل پیامبری را بر انگیخت که آن‌ها را به سوی توحید فراخوانده و از شرک‌آوری بتان و معبودان و غیر آن‌ها نهی‌شان کردند و خداوند عزوجل گروهی از آن امت‌ها را به اجابت دعوت و پیروی از پیامبران توفیق بخشید و از آنان گروهی دیگر اند که خداوند عزوجل گمراهشان ساخت، در نتیجه به وی کفر ورزیده و پیامبرانش را تکذیب کردند. پس در اطراف و نواحی زمین سفر کنید و آثار برجای مانده از عذاب شدگان را مشاهده کرده، به خانه‌های خالی ویرانشان بنگرید تا از فرجام ننگین‌شان پند و عبرت بگیرید.

﴿إِن تَحۡرِصۡ عَلَىٰ هُدَىٰهُمۡ فَإِنَّ ٱللَّهَ لَا یَهۡدِی مَن یُضِلُّۖ وَمَا لَهُم مِّن نَّٰصِرِینَ ٣٧.

ای پیامبر! هرقدر بر هدایت این گروه کفار بکوشی و حریص باشی اما خداوند عزوجل کسانی را که خودشان گمراهی را برگزیده‌اند و او در سرنوشت‌شان بدبختی را رقم‌زده است هدایت نمی‌کند و برای کفار کسی نیست که عذاب خدا عزوجل را از آنان دفع کرده و آن‌ها را از کیفرش برگرداند.

﴿وَأَقۡسَمُواْ بِٱللَّهِ جَهۡدَ أَیۡمَٰنِهِمۡ لَا یَبۡعَثُ ٱللَّهُ مَن یَمُوتُۚ بَلَىٰ وَعۡدًا عَلَیۡهِ حَقّٗا وَلَٰکِنَّ أَکۡثَرَ ٱلنَّاسِ لَا یَعۡلَمُونَ ٣٨.

و کافران با تمام سوگندهای سخت و غلیظ خود سوگند خوردند که: خداوند عزوجل کسی را که می‌میرد و در قبرش فنا می‌شود مجددا زنده نخواهد ساخت!! چنان نیست بلکه خداوند عزوجل آنان را مجددا زنده خواهد ساخت؛ این وعده‌ای است راستین که از سوی خداوند عزوجل پیشی گرفته است و خدا عزوجل وعده‌اش را خلاف نمی‌کند؛ ولی بیشتر مردم – همانان که قدرتش را تکذیب می‌کنند و به توانایی‌اش بر رستاخیز علم ندارند – از روی جهل و عناد منکر معاد اند.

﴿لِیُبَیِّنَ لَهُمُ ٱلَّذِی یَخۡتَلِفُونَ فِیهِ وَلِیَعۡلَمَ ٱلَّذِینَ کَفَرُوٓاْ أَنَّهُمۡ کَانُواْ کَٰذِبِینَ ٣٩.

و خداوند عزوجل بندگان را برای روز معاد برمی‌گرداند تا حقیقت زنده ساختن بعد از مرگ را که در آن اختلاف کردند برای‌شان روشن ساخته و در نتیجه مؤمنان را بر ایمان‌شان پاداش دهد و کفار را بر کفرشان مجازات کند و مؤمنان در فرجام بدانند که بر حق بوده‌اند و کفار نیز بدانند؛ آن روز که بر نفی رستاخیز و حشر سوگند می‌خوردند، قطعا بر باطل بوده‌اند.

﴿إِنَّمَا قَوۡلُنَا لِشَیۡءٍ إِذَآ أَرَدۡنَٰهُ أَن نَّقُولَ لَهُۥ کُن فَیَکُونُ ٤٠.

بیگمان بر انگیختن پس از مرگ از نشأت اولیه بر خدا عزوجل سهل‌تر است و هرکاری بروی سهل و ساده می‌باشد، زیرا چون اوتعالی چیزی را اراده کند جز این نیست که به آن می‌گوید: «باش»؛ پس بی‌درنگ موجود می‌شود.

﴿وَٱلَّذِینَ هَاجَرُواْ فِی ٱللَّهِ مِنۢ بَعۡدِ مَا ظُلِمُواْ لَنُبَوِّئَنَّهُمۡ فِی ٱلدُّنۡیَا حَسَنَةٗۖ وَلَأَجۡرُ ٱلۡأٓخِرَةِ أَکۡبَرُۚ لَوۡ کَانُواْ یَعۡلَمُونَ ٤١.

و کسانی که به منظور رهانیدن دین خویش در راه پروردگار خود از وطن خود بیرون شدند بعد از آنکه ستم دیدند و جفا کشیدند یقینا خداوند عزوجل در این دنیا ایشان را به سرای نیکویی سکونت خواهد داد و از نصرت و اقتدار بر ایشان خواهد افزود و قطعا پاداشی که برای‌شان در آخرت – از جاودانگی در جنات نعیم همراه با ثواب عظیم – آماده کرده است بزرگتر است و اگر کسانی که بیرون شدن در راه خدا عزوجل را به منظور نجات دین خویش ترک کرده‌اند، آنچه را نزد حق‌تعالی از پاداش عظیم و رستگاری و نعمت هست می‌دانستند یقینا کسی از آنان از هجرت تخلف نمی‌کرد.

﴿ٱلَّذِینَ صَبَرُواْ وَعَلَىٰ رَبِّهِمۡ یَتَوَکَّلُونَ ٤٢.

مهاجران فی سبیل الله همانان‌اند که بر انجام اوامر، اجتناب از نواهی و گذر جریان قضا و قدر صبر و تحمل کردند و بر پروردگار خود توکل کرده کار خویش را به او وا می‌گذارند و به او اطمینان و اعتماد راسخ دارند؛ در نتیجه جزای‌شان آن رستگاری و کامیابی بزرگتر است.

﴿وَمَآ أَرۡسَلۡنَا مِن قَبۡلِکَ إِلَّا رِجَالٗا نُّوحِیٓ إِلَیۡهِمۡۖ فَسۡ‍َٔلُوٓاْ أَهۡلَ ٱلذِّکۡرِ إِن کُنتُمۡ لَا تَعۡلَمُونَ ٤٣.

و ای پیامبر! پیش از تو هم ما جز پیامبرانی را از مردان بشر که شریعتی از نزد خود را به ایشان وحی می‌کردیم نفرستادیم و آن پیامبران ما از فرشتگان نبوده‌اند پس اگر در شک و تردید هستید، از اهل کتاب‌های نازل شدۀ پیشین مانند یهود و نصاری بپرسید تا به شما خبر دهند که پیامبران‌شان از مردان بوده‌اند نه از فرشتگان.

گفتنی است که حکم آیۀ کریمه عام است، بناءً بر هر پرسشگری که می‌خواهد مسأله‌ای را دربارۀ شریعت بپرسد لازم است تا آن را از آن علمای امّت که در علم رسوخ و تسلط دارند سؤال نماید.

﴿بِٱلۡبَیِّنَٰتِ وَٱلزُّبُرِۗ وَأَنزَلۡنَآ إِلَیۡکَ ٱلذِّکۡرَ لِتُبَیِّنَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَیۡهِمۡ وَلَعَلَّهُمۡ یَتَفَکَّرُونَ ٤٤.

خداوند عزوجل پیامبران پیشین را با ادلۀ روشن و برهان‌های درخشان و کتاب‌های فرود آورده شده فرستاد. ای پیامبر! و حق‌تعالی بر تو نیز قرآن حکیم را فرود آورد تا معانی آن را برای امّت توضیح داده و آنچه را در آن به اجمال بیان شده بر ایشان به تفصیل روشن‌سازی، شاید پس از بیانت در آن تدبر و تأمل کرده و حقایق آن را فکورانه بفهمند.

﴿أَفَأَمِنَ ٱلَّذِینَ مَکَرُواْ ٱلسَّیِّ‍َٔاتِ أَن یَخۡسِفَ ٱللَّهُ بِهِمُ ٱلۡأَرۡضَ أَوۡ یَأۡتِیَهُمُ ٱلۡعَذَابُ مِنۡ حَیۡثُ لَا یَشۡعُرُونَ ٤٥.

آیا کافران اهل نیرنگ و ترفند از این امر ایمن شده‌اند که خداوند عزوجل آنان را به زمین فروبرد، آنگونه که قارون را فروبرد یا مگر ایمن شده‌اند که عذاب را از جایی که توقع ندارند و حدس نمی‌زنند بر آنان فرود آورد؟

﴿أَوۡ یَأۡخُذَهُمۡ فِی تَقَلُّبِهِمۡ فَمَا هُم بِمُعۡجِزِینَ ٤٦.

یا مگر ایمن شده‌اند که بر آنان در حالی عذاب نازل کند در کارهای خود – مانند صنعت، تجارت و سفر – درگشت و گذار اند، پس از عذابش گریخته نتوانسته، از کیفرش نجات نیابند و از نزد وی پنهان نتوانند شد؛ بلکه در قبضۀ حق‌تعالی و تحت تصرفش قرار دارند.

﴿أَوۡ یَأۡخُذَهُمۡ عَلَىٰ تَخَوُّفٖ فَإِنَّ رَبَّکُمۡ لَرَءُوفٞ رَّحِیمٌ ٤٧.

یا مگر ایمن شده‌اند که آنان را در حالتی فرو گیرد که در حال بیم و وحشت از عذاب به سر برده و هر لحظه انتظار دارند که طوفان، مرگ، تباهی و نقصان جا و جایداد به سراغشان آید؟ اما خدای متعال به خلقش رئوف است، بناءً نافرمانان را مهلت داده و به شتاب مجازاتشان نمی‌کند، بلکه کفار را در این سرای دنیا از برخورداری‌ها بهره‌مند می‌سازد، او به خلق مهربان است، پس حجّت را بر آنان برپا داشته، راه را بر ایشان روشن می‌سازد و در مهلت هم بر ایشان تأخیر روا می‌دارد.

﴿أَوَ لَمۡ یَرَوۡاْ إِلَىٰ مَا خَلَقَ ٱللَّهُ مِن شَیۡءٖ یَتَفَیَّؤُاْ ظِلَٰلُهُۥ عَنِ ٱلۡیَمِینِ وَٱلشَّمَآئِلِ سُجَّدٗا لِّلَّهِ وَهُمۡ دَٰخِرُونَ ٤٨.

چرا و از چه روی کافران از نگرش به آفرینش خدای یگانۀ قهار که برای صاحبان بصیرت عبرت‌ها و آموزه‌ها به همراه دارد کورند؟ چرا به پدیده‌هایی مانند آسمان، زمین، دریاها، خورشید، ماه، نهرها، کوه‌ها، ستارگان، شب و روز، درختان و میوه‌ها که سایه‌های آن‌ها همراه با حرکت خورشید در روز و حرکت مهتاب در شب، به راست و چپ درگردش و گرایش‌اند فکر نمی‌کنند؟ آخر همۀ این مخلوقات منقاد فرمان خدا عزوجل بوده و در برابر عظمتش فروتن اند، همۀ این پدیده‌ها تحت تدبیر و سلطۀ قاهرانۀ خدای متعال قرار داشته، رام و مسخر وی هستند.

﴿وَلِلَّهِۤ یَسۡجُدُۤ مَا فِی ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَمَا فِی ٱلۡأَرۡضِ مِن دَآبَّةٖ وَٱلۡمَلَٰٓئِکَةُ وَهُمۡ لَا یَسۡتَکۡبِرُونَ ٤٩.

و هر آنچه در آسمان‌ها و در زمین از جنبندگان‌اند تنها برای خدای یگانه سجده می‌کنند و فرشتگان نیز در تواضع و ذلّت و شکستگی کامل برای او سجده‌ور اند و تکبر نمی‌ورزند. فرشتگان را مخصوصا به خاطر فرمان پذیری مطلق و قدر و جلال جایگاه‌شان یاد کرد. پس جز نافرمانان جن و بنی آدم، دیگر هیچ‌کس از سجده برای خداوند عزوجل ابا نیاورده است.

﴿یَخَافُونَ رَبَّهُم مِّن فَوۡقِهِمۡ وَیَفۡعَلُونَ مَا یُؤۡمَرُونَ۩ ٥٠.

فرشتگان از پروردگار برتر و والاتر خویش می‌ترسند همو که بر فوق بندگانش بر عرشش مستوی است، به چنان استوایی که سزاوار جلال و عظمتش می‌باشد. و فرشتگان هر آنچه را خدا عزوجل به آنان دستور می‌دهد انجام می‌دهند، نه از فرمان عصیان می‌ورزند و نه از آن تجاوز می‌کنند.

﴿۞وَقَالَ ٱللَّهُ لَا تَتَّخِذُوٓاْ إِلَٰهَیۡنِ ٱثۡنَیۡنِۖ إِنَّمَا هُوَ إِلَٰهٞ وَٰحِدٞ فَإِیَّٰیَ فَٱرۡهَبُونِ ٥١.

و خدا بر زبان پیامبرانش به بندگانش دستور داد که: دو خدا را به پرستش نگیرند بلکه باید فقط و فقط خدای یگانۀ یکتا را بپرستند؛ زیرا خدایی جز او نبوده و معبود راستینی جز او وجود ندارد، وی را شریکی نیست؛ پس بر ایشان است که فقط از وی بترسند نه از ماسوایش.

﴿وَلَهُۥ مَا فِی ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِ وَلَهُ ٱلدِّینُ وَاصِبًاۚ أَفَغَیۡرَ ٱللَّهِ تَتَّقُونَ ٥٢.

و هر آنچه در آسمان‌ها و در زمین است در آفرینش، ملک، روزی دهی، تدبیر و کارگردانی تنها و تنها از آن خداوند عزوجل است، و دین خالص و آیین همیشگی و پایدار نیز از آن اوست پس آیا برای شما درست است که از غیر وی ترسیده و دیگران را بپرستید حال آنکه او به پرستش سزاوارتر و به یگانه خواندن اولی است؟

﴿وَمَا بِکُم مِّن نِّعۡمَةٖ فَمِنَ ٱللَّهِۖ ثُمَّ إِذَا مَسَّکُمُ ٱلضُّرُّ فَإِلَیۡهِ تَجۡ‍َٔرُونَ ٥٣.

و ای مردم! هر نعمتی که دارید، اعم از نعمت‌های آشکار و پنهان و بزرگ و کوچک؛ مانند هدایت، امنیت خوش نامی و خوش فرجامی، مال، فرزند و غیره ... همه مخصوصا و منحصرا از آن حق‌تعالی است، زیرا نعمت‌بخش حقیقی که بر شما از فضل خویش سرازیر ساخته اوست نه غیر وی؛ چنان‌که وقتی بلا بر شما فرود آید و آسیبی به شما برسد، بیماریی به سراغ شما آمده، فقرو تنگدستیی گریبانگیرتان گردد، جز خدای یگانه هیچ‌کس دیگر را نمی‌خوانید، در وقت سختی‌ها به بارگاه او ضجّه و نالۀ دعا سر داده و زار زار با او راز می‌گویید.

﴿ثُمَّ إِذَا کَشَفَ ٱلضُّرَّ عَنکُمۡ إِذَا فَرِیقٞ مِّنکُم بِرَبِّهِمۡ یُشۡرِکُونَ ٥٤.

سپس چون آن سختی‌ها را از شما بر طرف کرد و بعد از سختی آسانیی را جایگزین ساخت آنگاه گروهی از شما غیر خدای سبحان را با وی شریک آورده، دیگران را پرستش نموده، نعمت‌هایش را انکار و احسانش را ناپساسی و کفران می‌کنند.

﴿لِیَکۡفُرُواْ بِمَآ ءَاتَیۡنَٰهُمۡۚ فَتَمَتَّعُواْ فَسَوۡفَ تَعۡلَمُونَ ٥٥.

بگذار نعمت‌ها و احسان‌های بزرگ خدای متعال بر خود را – در ریزش عطاها و چرخش بلاها – انکار کنند، بگذار از دنیای فانی ناپایدار خود برخوردار شوند؛ اما بدان که به زودی عملکرد بدنشان در روز حساب برای‌شان آشکار خواهد شد آن روز که عذاب را می‌چشند.

﴿وَیَجۡعَلُونَ لِمَا لَا یَعۡلَمُونَ نَصِیبٗا مِّمَّا رَزَقۡنَٰهُمۡۗ تَٱللَّهِ لَتُسۡ‍َٔلُنَّ عَمَّا کُنتُمۡ تَفۡتَرُونَ ٥٦.

و از جملۀ کارهای زشت‌شان این است که بخشی از اموالی را که حق‌تعالی به ایشان روزی داده است، برای بتانی که سود و زیانی از آن‌ها متصور نیست صرف می‌کنند، به خدا سوگند که روز قیامت از این دروغ و بهتان که عبادت رحمان را به بتان و شیطان صرف کردید، از شما پرسیده خواهد شد.

﴿وَیَجۡعَلُونَ لِلَّهِ ٱلۡبَنَٰتِ سُبۡحَٰنَهُۥ وَلَهُم مَّا یَشۡتَهُونَ ٥٧.

کافران به دروغ دختران را به خدا عزوجل منسوب ساخته و می‌گویند: فرشتگان دختران خدایند! او از این دروغ منزه و برتر و از این بهتان مقدس و مبراست؛ حال آنکه برای خودشان پسران را نسبت می‌دهند!!

خدا عزوجل به سبب این بهتان نابودشان کند.

﴿وَإِذَا بُشِّرَ أَحَدُهُم بِٱلۡأُنثَىٰ ظَلَّ وَجۡهُهُۥ مُسۡوَدّٗا وَهُوَ کَظِیمٞ ٥٨.

و هرگاه یکی از کافران را به ولادت دختر مژده آورند چهره‌اش سیاه می‌گردد، دلش تنگ می‌شود و از غم و غصه پر می‌گردد.

﴿یَتَوَٰرَىٰ مِنَ ٱلۡقَوۡمِ مِن سُوٓءِ مَا بُشِّرَ بِهِۦٓۚ أَیُمۡسِکُهُۥ عَلَىٰ هُونٍ أَمۡ یَدُسُّهُۥ فِی ٱلتُّرَابِۗ أَلَا سَآءَ مَا یَحۡکُمُونَ ٥٩.

از یاران و کسان خود متواری می‌گردد تا با آنان روبه‌رو نشود؛ به سبب عار و ننگی که در نهاد خود به خاطر نوزاد دخترش می‌یابد و در این حال متردد است که آیا دختر را زنده گذاشته و بر این خواری و خفت شکیبا باشد یا که او را از بیم عار، زنده در خاک پنهان کند؟ آگاه باشید که خداوند عزوجل این داوری‌شان را که دختران را به او و پسران را به خود منسوب ساخته‌اند سخت تقبیح می‌کند.

﴿لِلَّذِینَ لَا یُؤۡمِنُونَ بِٱلۡأٓخِرَةِ مَثَلُ ٱلسَّوۡءِۖ وَلِلَّهِ ٱلۡمَثَلُ ٱلۡأَعۡلَىٰۚ وَهُوَ ٱلۡعَزِیزُ ٱلۡحَکِیمُ ٦٠.

اوصاف زشت و مثل‌های نا صواب برای کفار بدکار بی‌اعتبار است، اما خدای یگانۀ قهار دارای اوصاف متعالی است، مانند کمال و جلال و جمال و توانگری و عظمت. و اوست غالبی که مغلوب نمی‌شود، قاهری که هرگز کسی توان رویارویی با وی را ندارد، نه گریزانی او را ناتوان می‌سازد و نه گریزنده از وی نجات می‌یابد و او در شرع و صنع خویش حکیم و فرزانه است.

﴿وَلَوۡ یُؤَاخِذُ ٱللَّهُ ٱلنَّاسَ بِظُلۡمِهِم مَّا تَرَکَ عَلَیۡهَا مِن دَآبَّةٖ وَلَٰکِن یُؤَخِّرُهُمۡ إِلَىٰٓ أَجَلٖ مُّسَمّٗىۖ فَإِذَا جَآءَ أَجَلُهُمۡ لَا یَسۡتَ‍ٔۡخِرُونَ سَاعَةٗ وَلَا یَسۡتَقۡدِمُونَ ٦١.

و اگر خداوند عزوجل کافران بشر را به سزای ستمشان مؤاخذه می‌کرد قطعا تمام کسانی را که بر روی زمین‌اند فنا می‌نمود و جنبنده‌ای را بر روی زمین باقی نمی‌گذاشت لیکن به آنان مهلت داده و برای‌شان تا وقتی که معین کرده است حلم و بردباری می‌ورزد، اما چون این میعاد به سر آمد آن‌ها را به شتاب فرو می‌گیرد که نه از وقت معین ساعتی پس و نه از آن ساعتی پیش می‌افتند.

﴿وَیَجۡعَلُونَ لِلَّهِ مَا یَکۡرَهُونَۚ وَتَصِفُ أَلۡسِنَتُهُمُ ٱلۡکَذِبَ أَنَّ لَهُمُ ٱلۡحُسۡنَىٰۚ لَا جَرَمَ أَنَّ لَهُمُ ٱلنَّارَ وَأَنَّهُم مُّفۡرَطُونَ ٦٢.

و از جملۀ کارهای زشت‌شان این است که دختران را به خدا عزوجل نسبت می‌دهند حال آنکه از نسبت دادن آن‌ها به خود نفرت دارند و زبان‌های‌شان چنین دروغ‌پردازی می‌کند که عاقبت به خیر اند و سر انجام نیک از آن ایشان است! حقا که آنان در آتش دوزخ جاودان خواهند بود و در آن فراموش شده رها ساخته می‌شوند.

﴿تَٱللَّهِ لَقَدۡ أَرۡسَلۡنَآ إِلَىٰٓ أُمَمٖ مِّن قَبۡلِکَ فَزَیَّنَ لَهُمُ ٱلشَّیۡطَٰنُ أَعۡمَٰلَهُمۡ فَهُوَ وَلِیُّهُمُ ٱلۡیَوۡمَ وَلَهُمۡ عَذَابٌ أَلِیمٞ ٦٣.

ای پیامبر! سوگند به خدا عزوجل که به سوی امت‌های پیش از تو نیز رسولانی فرستادیم اما شیطان بت‌پرستی را برای‌شان آراست و آن‌ها را از پرستش خدای رحمان بازداشت پس امروز هم متولی و سرپرست امورشان هموست، آن‌ها را به چاهسار گمراهی فرو افکنده و از چشمه‌سار هدایت بازمی‌دارد، و بر ایشان عذاب دوزخ است، عذابی که سخت پردرد و غیر قابل تحمل می‌باشد.

﴿وَمَآ أَنزَلۡنَا عَلَیۡکَ ٱلۡکِتَٰبَ إِلَّا لِتُبَیِّنَ لَهُمُ ٱلَّذِی ٱخۡتَلَفُواْ فِیهِ وَهُدٗى وَرَحۡمَةٗ لِّقَوۡمٖ یُؤۡمِنُونَ ٦٤.

و ای پیامبر! خداوند عزوجل قرآن را بر تو نازل نکرده است مگر برای اینکه عقاید و احکامی را که در آن‌ها اختلاف کرده‌اند، برای امّت توضیح دهی تا حق روشن شده و حجّت برپا شود و آن کسی که خدا عزوجل هدایتش را خواسته است راه یافته و او بر مؤمنان به این کتاب که در آن تدبر کرده و به مجموعۀ تکالیف مندرج در آن عمل می‌کنند، رحم کند. بنابراین نجات، سعادت، هدایت و رحمت همه در قرآن است.

﴿وَٱللَّهُ أَنزَلَ مِنَ ٱلسَّمَآءِ مَآءٗ فَأَحۡیَا بِهِ ٱلۡأَرۡضَ بَعۡدَ مَوۡتِهَآۚ إِنَّ فِی ذَٰلِکَ لَأٓیَةٗ لِّقَوۡمٖ یَسۡمَعُونَ ٦٥.

و تنها خداست که از ابر آبی فرود آورد و با آن گیاه سبز را از زمین خشک بیحاصل بیرون آورد، بیگمان در فرود آورد آب از آسمان و رویاندن سبزه از زمین برهنه، برهانی است روشن بر قدرت خدای حکیم آگاه و بر یگانگی یگانۀ یکتا، برای مردمی که موعظه‌ها را شنیده و در آن‌ها تدبر می‌کنند و بدانچه این موعظه‌ها دلالت می‌کند، عمل می‌نمایند.

﴿وَإِنَّ لَکُمۡ فِی ٱلۡأَنۡعَٰمِ لَعِبۡرَةٗۖ نُّسۡقِیکُم مِّمَّا فِی بُطُونِهِۦ مِنۢ بَیۡنِ فَرۡثٖ وَدَمٖ لَّبَنًا خَالِصٗا سَآئِغٗا لِّلشَّٰرِبِینَ ٦٦.

ای بشر! و قطعا در شتر و گاو و گوسفند، برای عبرت پذیران عبرتی است پس بنگرید که چگونه خداوند عزوجل از پستان‌های آن‌ها شما را شیری ناب سپید گوارا می‌نوشاند؛ آن‌هم از میان سرگین – که در شکمبۀ حیوان است – و از میان خود، با این حال شیر، صاف و خالص از هر آلودگیی بیرون می‌شود تا نوشندگان را لذت افزاید.

﴿وَمِن ثَمَرَٰتِ ٱلنَّخِیلِ وَٱلۡأَعۡنَٰبِ تَتَّخِذُونَ مِنۡهُ سَکَرٗا وَرِزۡقًا حَسَنًاۚ إِنَّ فِی ذَٰلِکَ لَأٓیَةٗ لِّقَوۡمٖ یَعۡقِلُونَ ٦٧.

ای مردم! و از نعمت‌های حق‌تعالی بر شما بهره‌گیری‌تان از میوه‌های خرما و انگور است که از آن بادۀ مستی‌بخش و خوراکی پاکیزه و لذت بخش برای خود می‌گیرید بیگمان در این نعمت‌ها برای بندگانی که در موعظه‌ها تعقل کرده و از عبرت‌ها بهره می‌گیرند، برهانی است آشکار بر قدرت آفریدگار.

﴿وَأَوۡحَىٰ رَبُّکَ إِلَى ٱلنَّحۡلِ أَنِ ٱتَّخِذِی مِنَ ٱلۡجِبَالِ بُیُوتٗا وَمِنَ ٱلشَّجَرِ وَمِمَّا یَعۡرِشُونَ ٦٨.

و تنها خداست که به زنبور عسل الهام کرد تا در کوه‌ها، درختان، آنچه بشر منازل خود را بدان استوار می‌کنند و از چوب‌ها برای خود خانه‌هایی بسازد.

﴿ثُمَّ کُلِی مِن کُلِّ ٱلثَّمَرَٰتِ فَٱسۡلُکِی سُبُلَ رَبِّکِ ذُلُلٗاۚ یَخۡرُجُ مِنۢ بُطُونِهَا شَرَابٞ مُّخۡتَلِفٌ أَلۡوَٰنُهُۥ فِیهِ شِفَآءٞ لِّلنَّاسِۚ إِنَّ فِی ذَٰلِکَ لَأٓیَةٗ لِّقَوۡمٖ یَتَفَکَّرُونَ ٦٩.

و به زنبور عسل الهام کرد که از هر میوۀ پاکیزه‌ای که دلخواهش می‌باشد بخورد و در راه‌هایی که خدای متعال به وی آسان ساخته است رفت و آمد کند و در این رفت و آمدها گم هم نمی‌شود، سپس از شکمش عسلی صاف و ناب، سپید و زرد و سرخ بیرون آورد که شادی بخش نگاه کنندگان و لذت بخش خورندگان است، در آن شفایی است برای بشر از هر آفت و هر مرض، بیگمان در آفرینش زنبور عسل و خانه‌هایی که می‌سازد و میوه‌هایی که می‌خورد و شهدی که بیرون می‌آورد، برهانی است بزرگ بر قدرت پروردگار حکیم اما برای کسی که خردی اندیشه ورز داشته، تدبر کند و تأمل ورزد.

﴿وَٱللَّهُ خَلَقَکُمۡ ثُمَّ یَتَوَفَّىٰکُمۡۚ وَمِنکُم مَّن یُرَدُّ إِلَىٰٓ أَرۡذَلِ ٱلۡعُمُرِ لِکَیۡ لَا یَعۡلَمَ بَعۡدَ عِلۡمٖ شَیۡ‍ًٔاۚ إِنَّ ٱللَّهَ عَلِیمٞ قَدِیرٞ ٧٠.

و تنها خدای سبحان است که شما را از عدم آفرید سپس چون اجل‌های‌تان به پایان رسد شما را می‌میراند، و بعضی از شما پیر و فرتوت شده و همچون طفل می‌گردید که از آنچه دانسته بودید دیگر چیزی نمی‌دانید، آنچه را که در حافظه داشتید فراموش می‌کنید و آنچه را که می‌شناختید دیگر نمی‌شناسید. قطعا خداوند عزوجل داناست، علمش به همه چیز محیط است و هیچ امر نهانی بر وی پنهان نمی‌ماند، تواناست، از عدم ایجاد کرده، بعد از زنده ساختن می‌میراند و پس از میراندن باز زنده می‌سازد، زهی جلال، زهی تعالی و زهی کمال.

﴿وَٱللَّهُ فَضَّلَ بَعۡضَکُمۡ عَلَىٰ بَعۡضٖ فِی ٱلرِّزۡقِۚ فَمَا ٱلَّذِینَ فُضِّلُواْ بِرَآدِّی رِزۡقِهِمۡ عَلَىٰ مَا مَلَکَتۡ أَیۡمَٰنُهُمۡ فَهُمۡ فِیهِ سَوَآءٌۚ أَفَبِنِعۡمَةِ ٱللَّهِ یَجۡحَدُونَ ٧١.

و تنها خدای سبحان است که بعضی از مردم را بر بعضی دیگر در روزی برتری داده است، پس در میان‌شان غنی و فقیر، رئیس و مرئوس، سرور و سالار و تابع و فرمانبردار همه وجود دارند؛ از این جهت مالکان به بردگان‌شان و رؤسا به زیر دستان خویش آنچه را که به وسیلۀ آن در مقام و جاه و سرمایه باهم مساوی باشند نمی‌دهند، زیرا مالک به هیچ وجه راضی نیست تا مملوکش باوی مساوی باشد، پس چرا مشرکان راضی شدند که برای الله عزوجل از بندگانش شریکانی قرار دهند که با وی در الوهیت مساوی و در عبودیت صاحب سهم باشند؟ قطعا این ستمی است بزرگ، ناسپاسی‌ای است آشکار از نعمت‌های حق تعالی و انکار فضل و عطای وی است.

﴿وَٱللَّهُ جَعَلَ لَکُم مِّنۡ أَنفُسِکُمۡ أَزۡوَٰجٗا وَجَعَلَ لَکُم مِّنۡ أَزۡوَٰجِکُم بَنِینَ وَحَفَدَةٗ وَرَزَقَکُم مِّنَ ٱلطَّیِّبَٰتِۚ أَفَبِٱلۡبَٰطِلِ یُؤۡمِنُونَ وَبِنِعۡمَتِ ٱللَّهِ هُمۡ یَکۡفُرُونَ ٧٢.

و خدای سبحان برای شما از خودتان همسرانی قرار داد تا روان‌های‌تان با آنان آرام گرفته و انس و الفت میان زن و شوهر کاملا برقرار شود، و او برای شما از همسران‌تان فرزندانی و از فرزندان نوادگانی آفرید، و شما را از سایر غذاهای پاکیزه و نوشیدنی‌های گوارا – چون دانه‌های گیاهی، میوه‌ها، سبزیجات، لبنیات، گوشت‌ها وغیره – روزی بخشید تا از آن‌ها بر طاعت حق‌تعالی یاری جویید، آیا بازهم کافران به دروغ و ناروا خداوندی بتان و معبودان باطل را باور کرده و به نعمت‌های عظیم و احسان‌های بی‌شمار الله عزوجل کفر می‌ورزند؟ آیا بازهم خدای یگانۀ قهار را سپاس نگذاشته و در حالی که تنها او شایستۀ الوهیت می‌باشد، زیرا شهنشاه جبار فقط اوست – بازهم او را در الوهیت به یکتایی نمی‌خوانند؟!

﴿وَیَعۡبُدُونَ مِن دُونِ ٱللَّهِ مَا لَا یَمۡلِکُ لَهُمۡ رِزۡقٗا مِّنَ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِ شَیۡ‍ٔٗا وَلَا یَسۡتَطِیعُونَ ٧٣.

و کافران به جای خدا عزوجل بتان و معبودانی را می‌خوانند که اختیاردار چیزی نبوده و به کسی چیزی نمی‌دهند، نه چیزی از آسمان به آن‌ها می‌بخشند و نه از زمین و نه هم بر تملک و بخشیدن توانایند بلکه معبودات جامد و ناتوانی بیش نیستند.

﴿فَلَا تَضۡرِبُواْ لِلَّهِ ٱلۡأَمۡثَالَۚ إِنَّ ٱللَّهَ یَعۡلَمُ وَأَنتُمۡ لَا تَعۡلَمُونَ ٧٤.

ای مردم! پس وقتی متیقن شدید که بتان و معبودان باطل نفع و زیانی نمی‌رسانند دیگر آن‌ها را برای خدا عزوجل مِثل و مانند نگردانید؛ زیرا چیزی با حق‌تعالی همانند نیست و اوست شنوای بینا، حال آنکه شما نمی‌دانید با این شرک آوری چه اشتباه بزرگ و چه گناه عظیمی را مرتکب شده‌اید.

﴿۞ضَرَبَ ٱللَّهُ مَثَلًا عَبۡدٗا مَّمۡلُوکٗا لَّا یَقۡدِرُ عَلَىٰ شَیۡءٖ وَمَن رَّزَقۡنَٰهُ مِنَّا رِزۡقًا حَسَنٗا فَهُوَ یُنفِقُ مِنۡهُ سِرّٗا وَجَهۡرًاۖ هَلۡ یَسۡتَوُۥنَۚ ٱلۡحَمۡدُ لِلَّهِۚ بَلۡ أَکۡثَرُهُمۡ لَا یَعۡلَمُونَ ٧٥.

خداوند عزوجل مَثَلی می‌زند تا با آن زشتی اعتقاد مشرکان را روشن سازد: بنده‌ای است زرخرید کسی دیگر که هیچ کاری از او برنمی‌آید و شخصی است آزاد که مال و ثروتی داشته و از آن آشکار و نهان انفاق می‌کند پس آیا بندۀ زرخرید بی‌ختیار، با شخص آزادی که هر طور بخواهد در مال و محیط زندگی‌اش تصرف می‌کند یکسان است؟ مسلما یکسان نیست، پس همچنین خدای آفرینندۀ روزی بخش مدبر کارگزار و متصرف در خلقش، با بندگان عاجز و ناتوان و فقیرش برابر نمی‌باشد، پس ای کفار! شما چگونه بندگان بی‌اختیار و خدای یگانۀ قهار را باهم یکسان فرض می‌کنید؟! ثنا و سپاس تنها خدای راست، اما نه! بیشتر کفار نمی‌دانند که ثنا و سپاس و نعمت از آن خداست، تنها او سزاوار عبودیت است و هیچ معبودی جز او وجود ندارد.

﴿وَضَرَبَ ٱللَّهُ مَثَلٗا رَّجُلَیۡنِ أَحَدُهُمَآ أَبۡکَمُ لَا یَقۡدِرُ عَلَىٰ شَیۡءٖ وَهُوَ کَلٌّ عَلَىٰ مَوۡلَىٰهُ أَیۡنَمَا یُوَجِّههُّ لَا یَأۡتِ بِخَیۡرٍ هَلۡ یَسۡتَوِی هُوَ وَمَن یَأۡمُرُ بِٱلۡعَدۡلِ وَهُوَ عَلَىٰ صِرَٰطٖ مُّسۡتَقِیمٖ ٧٦.

و خداوند عزوجل برای زشتی عقیدۀ کفار مَثَلی دیگر می‌زند: دو مرد اند که یکی از آن‌ها لال است و سخن نمی‌گوید، ناشنواست و نمی‌فهمد، نه برای خود سودی رسانده می‌تواند و نه برای دیگران، نه از او کاری برمی‌آید و نه مشکلی به دست وی حل می‌شود، بلکه در واقع او خود بار سنگینی بر دوش سرپرست و مولای خویش است، هرجا او را می‌فرستد، کاری را از پیش نبرده و خیری به همراه نمی‌آورد، و مرد دیگری است که از سلامت کامل اعضا برخوردار بوده، هم به خودش نفع می‌رساند هم به دیگران، او در همه کارها و قضاوت‌هایش اهل سنجش و انصاف است از آن‌رو که دادگر است و بر راه و روشی استوار قرار دارد، آیا نزد کسانی که خردی سالم دارند این دو مرد باهم برابرند؟ پس ای کفار! شما چگونه میان سنگ‌های بی‌جان و خدای یگانۀ منان برابری قایل می‌شوید؟! سنگ، لال و کر و کور است و خدای سبحان شنوا، بینا، دانا، نعمت‌بخش، توانا، آفرینندۀ روزی ده، بردبار و آمرزگار!! پاک و مقدس است نام‌های نیکوی وی.

﴿وَلِلَّهِ غَیۡبُ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِۚ وَمَآ أَمۡرُ ٱلسَّاعَةِ إِلَّا کَلَمۡحِ ٱلۡبَصَرِ أَوۡ هُوَ أَقۡرَبُۚ إِنَّ ٱللَّهَ عَلَىٰ کُلِّ شَیۡءٖ قَدِیرٞ ٧٧.

هر آنچه در آسمان‌ها و زمین نهان است خداوند عزوجل از آن آگاه و بدان واقف و داناست هیچ نهانی نزد وی پنهان نیست و کار قیامت در سرعت وقوع خود جز بسان یک چشم به هم زدن یا سریعتر از آن نمی‌باشد، زیرا خداوند عزوجل بر هر چیزی تواناست و از آن جمله بر به پاداشت قیامت و به پایان رساندن کار عالم.

﴿وَٱللَّهُ أَخۡرَجَکُم مِّنۢ بُطُونِ أُمَّهَٰتِکُمۡ لَا تَعۡلَمُونَ شَیۡ‍ٔٗا وَجَعَلَ لَکُمُ ٱلسَّمۡعَ وَٱلۡأَبۡصَٰرَ وَٱلۡأَفۡ‍ِٔدَةَ لَعَلَّکُمۡ تَشۡکُرُونَ ٧٨.

و تنها خداست که شما را از شکم‌های مادران‌تان بعد از مدّت بارداری به صورت کودکان بیرون آورد در حالی که از پیرامون خود چیزی نمی‌دانستید و برای شما وسایل دانش و دریافت – از گوش و چشم و دل – قرار داد، باشد که او را با توحید و یگانه پرستی سپاسگزاری کنید.

﴿أَلَمۡ یَرَوۡاْ إِلَى ٱلطَّیۡرِ مُسَخَّرَٰتٖ فِی جَوِّ ٱلسَّمَآءِ مَا یُمۡسِکُهُنَّ إِلَّا ٱللَّهُۚ إِنَّ فِی ذَٰلِکَ لَأٓیَٰتٖ لِّقَوۡمٖ یُؤۡمِنُونَ ٧٩.

آیا کافران به سوی پرندگانی که خداوند عزوجل آن‌ها را به مشیت و قدرت خود در فضای آسمان برای پرواز رام ساخت، به نگاه تدبر نمی‌نگرند؟ چه کسی جز خدای یگانه آن‌ها را از افتادن به زمین نگه می‌دارد؟ به راستی در آفرینش پرندگان و پرواز آن‌ها و نگه داشت آن‌ها در فضا، برهانی روشن بر قدرت خدای ذوالجلال است، برای بندگانی که به یگانگی حق‌تعالی ایمان داشته و در صنع بدیعش می‌اندیشند.

﴿وَٱللَّهُ جَعَلَ لَکُم مِّنۢ بُیُوتِکُمۡ سَکَنٗا وَجَعَلَ لَکُم مِّن جُلُودِ ٱلۡأَنۡعَٰمِ بُیُوتٗا تَسۡتَخِفُّونَهَا یَوۡمَ ظَعۡنِکُمۡ وَیَوۡمَ إِقَامَتِکُمۡ وَمِنۡ أَصۡوَافِهَا وَأَوۡبَارِهَا وَأَشۡعَارِهَآ أَثَٰثٗا وَمَتَٰعًا إِلَىٰ حِینٖ ٨٠.

تنها خداست که برای شما در حال حَضَر منازلی را بری استراحت و سکونت و بر خورداری از آرامش همراه با خانواده‌های‌تان مهیا ساخت و در حال کوچ و سفر نیز برای شما خیمه‌ها و چترهایی را از مو و پوست دام‌ها قرار داد تا حمل آن‌ها در وقت جابجا شدن و نصب آن‌ها در هنگام اقامت و ماندن بر شما سبک باشد و برای شما از پشم گوسفند، کرک شتر، و موی بز کالا و پوشاک و لباس و پتو و لحاف و پوشش و خانه‌هایی قرار داد که تا دم مرگ از آن‌ها کار گرفته و بهره مند می‌شوید.

﴿وَٱللَّهُ جَعَلَ لَکُم مِّمَّا خَلَقَ ظِلَٰلٗا وَجَعَلَ لَکُم مِّنَ ٱلۡجِبَالِ أَکۡنَٰنٗا وَجَعَلَ لَکُمۡ سَرَٰبِیلَ تَقِیکُمُ ٱلۡحَرَّ وَسَرَٰبِیلَ تَقِیکُم بَأۡسَکُمۡۚ کَذَٰلِکَ یُتِمُّ نِعۡمَتَهُۥ عَلَیۡکُمۡ لَعَلَّکُمۡ تُسۡلِمُونَ ٨١.

و تنها خداست که برای مصونیت شما از گرمایش خورشید سایه‌بان‌هایی چون درختان و غیره قرار داد و کوه‌ها را مغاره‌ها و پناهگاه‌هایی گردانید که هنگام نیاز در آن‌ها سکونت می‌گزینید و برای شما تن – پوش‌هایی از پنبه و پشم و غیر آن از انواع پارچه‌ها قرار داد که از آزار سرما و گرما حفظ‌تان می‌کند، و برای شما زره‌هایی از آهن قرار داد که در نبردها از اصابت تیر و نیزه و فشنگ حمایت‌تان می‌کند، و آنگونه که به نعمت ابدان بر شما منت نهاد همچنان نعمت ادیان را نیز که هدایت به سوی ایمان و فرودآوردن قرآن است ارزانی‌تان داشت، تا تنها به فرمان‌های وی گردن نهاده و فقط او را عبادت و اطاعت کنید و چیزی را به وی شریک نیاورید.

﴿فَإِن تَوَلَّوۡاْ فَإِنَّمَا عَلَیۡکَ ٱلۡبَلَٰغُ ٱلۡمُبِینُ ٨٢.

ای پیامبر! پس اگر بعد از اقامۀ حجت، بازهم کفار از ایمان رویگردان شدند از این کارشان اندوهگین مباش، زیرا تو بر اجرای مأموریتت که همان ابلاغ آشکار است، مأجور هستی و قطعا به سبب تکذیبشان عذاب بر آنان واقع می‌شود، پس تو ابلاغگر هستی و تنها خداست که هدایتگر است و بس.

﴿یَعۡرِفُونَ نِعۡمَتَ ٱللَّهِ ثُمَّ یُنکِرُونَهَا وَأَکۡثَرُهُمُ ٱلۡکَٰفِرُونَ ٨٣.

کافران نعمت خدای یگانۀ قهار با ارسال پیامبر مختار صلی الله علیه و آله و سلم را می‌شناسند اما بازهم نبوتش را تکذیب کرده و منکر رسالتش می‌شوند و بیشترین‌شان منکر و معاند و اندک‌شان مؤمن و مصدق‌اند.

﴿وَیَوۡمَ نَبۡعَثُ مِن کُلِّ أُمَّةٖ شَهِیدٗا ثُمَّ لَا یُؤۡذَنُ لِلَّذِینَ کَفَرُواْ وَلَا هُمۡ یُسۡتَعۡتَبُونَ ٨٤.

و آنچه را که روزهنگامۀ بزرگ واقع می‌شود یاد کنید، آنگاه که خداوند عزوجل از هر امتی گواهی برمی‌انگیزد که به نفع مؤمنان و به زیان کافران گواهی می‌دهند، سپس نزد شاهنشاه جبار به کسانی که کافر شده‌اند فرصت عذر خواهی داده نمی‌شود تا از کفر و عناد خود پوزش بطلبند و نه در این حال از آنان خواسته می‌شود که خدای  عزوجل  را – با اجابت و توبه و ایمان – راضی سازند، زیرا فرصت از دست رفته است و برای چنین کارهایی دیگر بسیار دیر شده است.

﴿وَإِذَا رَءَا ٱلَّذِینَ ظَلَمُواْ ٱلۡعَذَابَ فَلَا یُخَفَّفُ عَنۡهُمۡ وَلَا هُمۡ یُنظَرُونَ ٨٥.

و چون کافران عذاب دوزخ را ببینند، آن عذاب از آن‌ها کاسته نشده و به تأخیر انداخته نمی‌شود و نه هم مهلت می‌یابند بلکه عذابشان سخت و فوری است.

﴿وَإِذَا رَءَا ٱلَّذِینَ أَشۡرَکُواْ شُرَکَآءَهُمۡ قَالُواْ رَبَّنَا هَٰٓؤُلَآءِ شُرَکَآؤُنَا ٱلَّذِینَ کُنَّا نَدۡعُواْ مِن دُونِکَۖ فَأَلۡقَوۡاْ إِلَیۡهِمُ ٱلۡقَوۡلَ إِنَّکُمۡ لَکَٰذِبُونَ ٨٦.

و چون در روز قیامت بتان و معبودانی را که به جای خدا عزوجل پرستیده‌اند ببینند، می‌گویند: پروردگارا! اینان بودند که ما آن‌ها را جز تو می‌خواندیم و اینان به پرستش ما از خود راضی بوده‌اند، پس خداوند عزوجل آن خدایان دروغین را بر تکذیب پرستشگرانشان گویا می‌سازد و می‌گویند: ای کافران! هنگامی که شما ما را به جای خدا عزوجل پرستش می‌کردید دروغ می‌بافتید، نه ما شما را به این کار دستور داده‌ایم، نه بدان راضی بوده‌ایم و نه به شما خبر داده‌ایم که سزاوار پرستش هستیم، پس نفرین و خشم و عذاب بر شما باد.

﴿وَأَلۡقَوۡاْ إِلَى ٱللَّهِ یَوۡمَئِذٍ ٱلسَّلَمَۖ وَضَلَّ عَنۡهُم مَّا کَانُواْ یَفۡتَرُونَ ٨٧.

و آن روز کفار در برابر شاهنشاه جبار اظهار ذلّت و فروتنی و کوچکی و انکسار کرده از در تسلیم درمی‌آیند و دروغ‌هایی را که در دنیا برمی‌بافتند در این مورد که خدایانشان برای‌شان سود رسانده، شفاعت می‌کنند و عذاب را دفع می‌نمایند، همه بر باد می‌رود.

﴿ٱلَّذِینَ کَفَرُواْ وَصَدُّواْ عَن سَبِیلِ ٱللَّهِ زِدۡنَٰهُمۡ عَذَابٗا فَوۡقَ ٱلۡعَذَابِ بِمَا کَانُواْ یُفۡسِدُونَ ٨٨.

کسانی که به خدا عزوجل کفر ورزیدند. پیامبرش صلی الله علیه و آله و سلم را تکذیب و مردم را از ایمان بازداشتند خداوند عزوجل عذابی به سبب کفرشان می‌افزاید و عذابی دیگر بر بازداشتن‌شان مردم را از راه هدایت، پس برای‌شان عذابی است بر گمراهی و عذابی مضاعف است بر گمراه‌سازی دیگران؛ زیرا آنان هم خود اهل فساد اند و هم فساد افروز، هم اهل کفر و عناد اند و هم گمراهگر بندگان.

﴿وَیَوۡمَ نَبۡعَثُ فِی کُلِّ أُمَّةٖ شَهِیدًا عَلَیۡهِم مِّنۡ أَنفُسِهِمۡۖ وَجِئۡنَا بِکَ شَهِیدًا عَلَىٰ هَٰٓؤُلَآءِۚ وَنَزَّلۡنَا عَلَیۡکَ ٱلۡکِتَٰبَ تِبۡیَٰنٗا لِّکُلِّ شَیۡءٖ وَهُدٗى وَرَحۡمَةٗ وَبُشۡرَىٰ لِلۡمُسۡلِمِینَ ٨٩.

و روزی را به یاد آورید که خداوند عزوجل از هر امتی پیامبری را برمی‌انگیزد تا برای کسانی از قومش که ایمان آورده‌اند گواهی دهد و بر کافران نیز گواه باشد؛ به همین سلسله است که حق‌تعالی محمد صلی الله علیه و آله و سلم را بر امتش گواه برمی‌انگیزد که ایشان به نفع پیروان و به زیان نافرمانان خود گواهی می‌دهند و در حقیقت خداوند عزوجل قرآن را بر پیامبرش صلی الله علیه و آله و سلم نازل کرد که در آن همه امور در حوزۀ عقیده، احکام، اخلاق، آداب، ثواب و عقاب واضح شده است و حق‌تعالی به وسیلۀ آن مردم را از گمراهی به راه هدایت آورده، مؤمنان مصدق را مورد مرحمت قرار می‌دهد و راهیافتگان را به عاقبتی خوش و فرجامی نیک و ستوده و پاداشی بزرگ و خجسته در بهشت‌های پرناز و نعمت مژده می‌دهد.

﴿۞إِنَّ ٱللَّهَ یَأۡمُرُ بِٱلۡعَدۡلِ وَٱلۡإِحۡسَٰنِ وَإِیتَآیِٕ ذِی ٱلۡقُرۡبَىٰ وَیَنۡهَىٰ عَنِ ٱلۡفَحۡشَآءِ وَٱلۡمُنکَرِ وَٱلۡبَغۡیِۚ یَعِظُکُمۡ لَعَلَّکُمۡ تَذَکَّرُونَ ٩٠.

در حقیقت خدا عزوجل در کتابش و بر زبان پیامبرش بندگان خود را به دادگری و انصاف در حق خود و خلق خویش فرمان می‌دهد. دادگری و انصاف در حق خداوند عزوجل این است که به یگانگی پرستش شده و چیزی با وی شریک آورده نشود و دادگری در حق خلقش این است که حق هر صاحب حقی به وی داده شده و هیچ چیز از استحقاقش کاسته نشود. همچنین خداوند عزوجل به نیکوکاری در ادای حق خود و نیکوکاری بر خلق خویش فرمان می‌دهد، نیکوکاری در حق وی این است که عبادتش به خوبی انجام شود و طاعتش به نیکویی تحقق یابد که البته مدار آن بر رعایت اخلاص و پیروی از سنّت است. اما نیکوکاری بر خلقش این است که به ایشان از طریق یاری، کمک و همکاری‌های مالی غیر واجب، نفع رسانی شود. همچنان خدای سبحان به پیوند با نزدیکان و نیکی و احسان به ایشان فرمان داده و از هر کار زشت و هر عمل ناصواب، و از هرآنچه که شرع انور ناپسندش می‌دارد نهی می‌کند. او از ستم به مردم و تجاوز بر ایشان منع می‌کند. او بندگانش را به این شریعت اقدس پند و اندرز می‌دهد تا بدانچه مشروع ساخته است عمل کرده، معاصی و بدعت‌ها را فروگذارند و به تقوی و وارستگی پایبند باشند.

﴿وَأَوۡفُواْ بِعَهۡدِ ٱللَّهِ إِذَا عَٰهَدتُّمۡ وَلَا تَنقُضُواْ ٱلۡأَیۡمَٰنَ بَعۡدَ تَوۡکِیدِهَا وَقَدۡ جَعَلۡتُمُ ٱللَّهَ عَلَیۡکُمۡ کَفِیلًاۚ إِنَّ ٱللَّهَ یَعۡلَمُ مَا تَفۡعَلُونَ ٩١.

و بر شماست وفا نمودن به هر عهد و پیمانی که بین خود و خدا عزوجل و بین خود و مردم بسته‌اید، مشروط به آنکه پیمان شما با مردم به امر خلاف شرعی مربوط نباشد و سوگندهای خود را بعد از آنکه با قسم به خدای رحمان محکم ساخته‌اید نشکنید حال آنکه وقتی پیمان می‌بستید خدای متعال را بر آنچه گفته و وعده کرده‌اید ضامن و کفیل قرار داده‌اید، پس از او بترسید و پروا کنید، زیرا او بدانچه می‌کنید دانا و آگاه است و به زودی شما را در روزی که بر او عرضه می‌شوید، جزا خواهد داد.

﴿وَلَا تَکُونُواْ کَٱلَّتِی نَقَضَتۡ غَزۡلَهَا مِنۢ بَعۡدِ قُوَّةٍ أَنکَٰثٗا تَتَّخِذُونَ أَیۡمَٰنَکُمۡ دَخَلَۢا بَیۡنَکُمۡ أَن تَکُونَ أُمَّةٌ هِیَ أَرۡبَىٰ مِنۡ أُمَّةٍۚ إِنَّمَا یَبۡلُوکُمُ ٱللَّهُ بِهِۦۚ وَلَیُبَیِّنَنَّ لَکُمۡ یَوۡمَ ٱلۡقِیَٰمَةِ مَا کُنتُمۡ فِیهِ تَخۡتَلِفُونَ ٩٢.

و پیمان‌های خود را نشکسته، قرار دادهای خود را نقض نکنید، در آن صورت حال شما مانند حال زنی خواهد بود که رشتۀ خود را پس از محکم بافتن ازهم می‌گست و تمام تلاش و کار وی در بافندگی‌اش بیهوده و تباه می‌شد. و سوگندهای خود را در پیمان‌ها و قرار دادها وسیلۀ فریب و تقلب نسازید که هم پیمانان و هم عهدان خود را بدان فریب دهید و هرگاه گروهی را یافتید که از هم‌پیمانان قبلی شما مال و منفعت بیشتری داشتند، پیمان‌های خود را باهم پیمانان قبلی خود به اندیشۀ منفعت اندوزی بیشتر نشکنید، زیرا خداوند عزوجل شما را در مورد آنچه از وفا به عهد و پیمان و عدم نقض آن بر شما واجب گردانیده آزمایش می‌کند و او در روز قیامت، روزی که همۀ رازها آشکار می‌شود، برای شما آنچه را در آن اختلاف می‌ورزیدید بیان خواهد داشت، و آنچه را در ضمیر و باطن دارید می‌داند؛ پس هر کس را در برابر عملکردش – از امانت و خیانت – جزا می‌دهد.

﴿وَلَوۡ شَآءَ ٱللَّهُ لَجَعَلَکُمۡ أُمَّةٗ وَٰحِدَةٗ وَلَٰکِن یُضِلُّ مَن یَشَآءُ وَیَهۡدِی مَن یَشَآءُۚ وَلَتُسۡ‍َٔلُنَّ عَمَّا کُنتُمۡ تَعۡمَلُونَ ٩٣.

و اگر خدا عزوجل می‌خواست یقینا دل‌های شما را بریک آیین جمع می‌کرد، شما را امتی واحد قرار می‌داد و در آن صورت هرگز میان شما اختلاف و تفرقه‌ای روی نمی‌داد، چرا که همه مسلمان مؤمن بودید لیکن او خواسته است تا هر که از بندگانش که گمراهی را بر هدایت برگزیده گمراه سازد و از روی عدل و داد که دارد، توفیقش ندهد، چنان‌که خواسته است تا کسانی از بندگانش را که هدایت را برگزیده‌اند از روی فضل خویش بر قبول حق توفیق دهد پس گمراه‌سازی‌اش «عدل» و توفیقش بر هدایت «فضل» است و او به زودی همۀ شما را از اعمالتان – چه خیر باشد و چه شر – در روز قیامت خواهد پرسید و سپس شما را بر آن محاسبه کرده فرمانبرداران را پاداش و نافرمانان را کیفر خواهد چشانید.

﴿وَلَا تَتَّخِذُوٓاْ أَیۡمَٰنَکُمۡ دَخَلَۢا بَیۡنَکُمۡ فَتَزِلَّ قَدَمُۢ بَعۡدَ ثُبُوتِهَا وَتَذُوقُواْ ٱلسُّوٓءَ بِمَا صَدَدتُّمۡ عَن سَبِیلِ ٱللَّهِ وَلَکُمۡ عَذَابٌ عَظِیمٞ ٩٤.

و زنهار؛ سوگندهای خود را دستاویز نیرنگ قرار ندهید تا با آن کسی را که به وی سوگند یاد کرده‌اید، نیرنگ بزنید و در نتیجه او به این سوگند شما فریفته شده و برای شما راست بگوید در حالی که شما خود به وی دروغ می‌گویید، که در این صورت هلاک می‌شوید، بعد از آنکه در نجات و امنیت بودید آنسان که گام شخص ایستاده بعد از آنکه استوار بوده است بلغزد. و به سبب آنکه مردم را از راه حق بازداشته‌اید فرجام این عملتان در دنیا دامنگیرتان می‌شود و به علاوه اگر عذر و خیانت کردید برای‌تان در آخرت نزد خدای قهار در آتش جهنم عذابی است دردناک.

﴿وَلَا تَشۡتَرُواْ بِعَهۡدِ ٱللَّهِ ثَمَنٗا قَلِیلًاۚ إِنَّمَا عِندَ ٱللَّهِ هُوَ خَیۡرٞ لَّکُمۡ إِن کُنتُمۡ تَعۡلَمُونَ ٩٥.

و عهد ها را نشکنید و به پیمان‌ها خیانت نکنید تا به بهای آن چیزی بی‌ارزش و حقیری از بهرۀ دنیا را بگیرید، و بدانید که تمام بهرۀ دنیا حقیر و بی‌ارزش است، زیرا اجر عظیمی که وفا به عهد نزد خدا عزوجل دارد بزرگتر و گران‌بهاتر از پول ناچیز بی‌ارزشی است که گرفته‌اید، پس اگر نزد شما علمی است که بین سود و زیان می‌توانید فرق بگذارید، آنک میان خیر دنیا و آخرت فرق بگذارید.

﴿مَا عِندَکُمۡ یَنفَدُ وَمَا عِندَ ٱللَّهِ بَاقٖۗ وَلَنَجۡزِیَنَّ ٱلَّذِینَ صَبَرُوٓاْ أَجۡرَهُم بِأَحۡسَنِ مَا کَانُواْ یَعۡمَلُونَ ٩٦.

و آنچه نزد شما از چیزهای بی‌ارزش دنیای فانی است، از بین می‌رود اما آنچه نزد خدا عزوجل از پاداش عظیم است پایدار است و از بین نمی‌رود و خداوند عزوجل به زودی کسانی را که بر ادای طاعات و پرهیز از محرمات شکیبایی کردند به بهترین و بزرگ‌ترین بخشش و عطا پاداش می‌دهد، بناءً از روی فضل و کرم در برابر کمترین طاعت نیز به ایشان اجر و مزد عطا می‌کند آنگونه که در برابر برترین طاعات مزد عنایت می‌نماید.

﴿مَنۡ عَمِلَ صَٰلِحٗا مِّن ذَکَرٍ أَوۡ أُنثَىٰ وَهُوَ مُؤۡمِنٞ فَلَنُحۡیِیَنَّهُۥ حَیَوٰةٗ طَیِّبَةٗۖ وَلَنَجۡزِیَنَّهُمۡ أَجۡرَهُم بِأَحۡسَنِ مَا کَانُواْ یَعۡمَلُونَ ٩٧.

هر کس – از مرد یا زن – که همراه با اخلاص و متابعت کار شایسته کند در حالی که به خدا عزوجل و پیامبرش صلی الله علیه و آله و سلم و هشدارها و مژده‌هایش مؤمن باشد، پس قطعا خداوند عزوجل او را در این دنیا با زندگی پاکیزۀ سعادتمندانه، آرام، امن و راحت، زندگی می‌بخشد هرچند مال و ثروتی اندک داشته و از جاه و مقام پیش بندگان بی‌بهره باشد و به زودی او را در آخرت در جنات نعیم پاداش جزیل و اجر جمیل همراه با فوز عظیم در جوار پروردگار کریم عنایت خواهد کرد.

﴿فَإِذَا قَرَأۡتَ ٱلۡقُرۡءَانَ فَٱسۡتَعِذۡ بِٱللَّهِ مِنَ ٱلشَّیۡطَٰنِ ٱلرَّجِیمِ ٩٨.

ای مسلمان! چون خواستی کتاب خدا عزوجل را بخوانی، پس در آغاز تلاوت، از شر شیطان رانده شده از رحمت حق تعالی، به خدا عزوجل پناه ببر و بگو: أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ.

این آیه درس آموز این نکته است که: هر کس از میانۀ یک سوره تلاوت قرآن را آغاز کرد، خواندن، أَعُوذُ بِاللهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ بر وی لازم است نه خواندن بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ.

﴿إِنَّهُۥ لَیۡسَ لَهُۥ سُلۡطَٰنٌ عَلَى ٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ وَعَلَىٰ رَبِّهِمۡ یَتَوَکَّلُونَ ٩٩.

بیگمان خداوند عزوجل شیطان را بر دوستان خویش که بر وی تکیه کرده و کار خود را به وی می‌سپرند، مسلط نمی‌گرداند.

﴿إِنَّمَا سُلۡطَٰنُهُۥ عَلَى ٱلَّذِینَ یَتَوَلَّوۡنَهُۥ وَٱلَّذِینَ هُم بِهِۦ مُشۡرِکُونَ ١٠٠.

تسلط شیطان فقط بر کسانی است که از راه وی پیروی نموده و در نافرمانی پروردگار رحمان از او اطاعت می‌کنند و نیز تسلطش بر کسانی است که در سخنان خود به خدا عزوجل شریک می‌آورند.

﴿وَإِذَا بَدَّلۡنَآ ءَایَةٗ مَّکَانَ ءَایَةٖ وَٱللَّهُ أَعۡلَمُ بِمَا یُنَزِّلُ قَالُوٓاْ إِنَّمَآ أَنتَ مُفۡتَرِۢۚ بَلۡ أَکۡثَرُهُمۡ لَا یَعۡلَمُونَ ١٠١.

و چون خدای متعال به وسیلۀ نسخ و مانند آن، آیه‌ای از قرآن را به جای آیه‌ای دیگر قرار دهد – با آنکه او خود به مصلحت بندگانش در نسخ یا اثبات احکام بر وفق احوال و زمان داناتر است – اما با این حال کافران می‌گویند: ای پیامبر! جز این نیست که تو بر خداوند عزوجل دروغ بافته و چیزی می‌گویی که به گفتن آن مأمور نشده‌ای، حال آنکه خدای متعال پیامبرش را از دروغ و بهتان مصونیت بخشیده است، پس قضیه چنان نیست که می‌پندارند بلکه بیشترشان به آنچه پروردگار متعال و پیامبرش از تعظیم و تکریم سزاوار اند دانشی ندارند لذا آن‌ها نسبت به امر پیامبران و رسالت نادانند.

﴿قُلۡ نَزَّلَهُۥ رُوحُ ٱلۡقُدُسِ مِن رَّبِّکَ بِٱلۡحَقِّ لِیُثَبِّتَ ٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ وَهُدٗى وَبُشۡرَىٰ لِلۡمُسۡلِمِینَ ١٠٢.

ای پیامبر! به آنان بگو: من نگفتم که قرآن از نزد من است بلکه قرآن وحیی از نزد الله عزوجل است که جبرئیل آن را از جانب رب العالمین با اخبار راستین و احکام عادلانه فرود آورده است تا مؤمنان را بدان پایدار ساخته گمراهان را راهیاب، متقیان را بشارتی پاکیزه و نیکان اهل صلاح و فلاح را خنکای رحمتی باشد زلال و شفابخش.

﴿وَلَقَدۡ نَعۡلَمُ أَنَّهُمۡ یَقُولُونَ إِنَّمَا یُعَلِّمُهُۥ بَشَرٞۗ لِّسَانُ ٱلَّذِی یُلۡحِدُونَ إِلَیۡهِ أَعۡجَمِیّٞ وَهَٰذَا لِسَانٌ عَرَبِیّٞ مُّبِینٌ ١٠٣.

و خدا عزوجل می‌داند که کافران می‌گویند: قرآن وحی الهی نیست بلکه پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم آن را از انسانی مانند خود می‌آموزد!! قطعا آن‌ها در این ادعا دروغگویند؛ زیرا انسانی که آموختن پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم را به وی نسبت داده‌اند، شخصی است اعجمی که عرب زبان و فصیح البیان نیست، حال آنکه قرآن در غایب فصاحت و بیان قرار دارد، پس چگونه شخص عجمی الکنی می‌تواند مانند آن را بگوید؟

﴿إِنَّ ٱلَّذِینَ لَا یُؤۡمِنُونَ بِ‍َٔایَٰتِ ٱللَّهِ لَا یَهۡدِیهِمُ ٱللَّهُ وَلَهُمۡ عَذَابٌ أَلِیمٌ ١٠٤.

در حقیقت کافرانی که آیات خدای یگانۀ قهار را تکذیب می‌کنند، او آن‌ها را به سوی هدایت راه نمی‌نماید؛ به علاوه آنان را در دوزخ عذابی است پردرد و چه بد قرارگاهی است.

﴿إِنَّمَا یَفۡتَرِی ٱلۡکَذِبَ ٱلَّذِینَ لَا یُؤۡمِنُونَ بِ‍َٔایَٰتِ ٱللَّهِۖ وَأُوْلَٰٓئِکَ هُمُ ٱلۡکَٰذِبُونَ ١٠٥.

جز این نیست که فقط کسی باطل و بهتان و دروغ به هم می‌بافد که به خدا عزوجل به آیاتش و به دیدارش ایمان نداشته باشد، پس آنان در آنچه به پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم و قرآن نسبت می‌دهند دروغگویند از آن‌رو که پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم راستگویی است به راستی و درستی تأیید شده، او رسالت را با امانتداری رسانده است، نه چیزی را کتمان کرده و نه به هم بافته است.

﴿مَن کَفَرَ بِٱللَّهِ مِنۢ بَعۡدِ إِیمَٰنِهِۦٓ إِلَّا مَنۡ أُکۡرِهَ وَقَلۡبُهُۥ مُطۡمَئِنُّۢ بِٱلۡإِیمَٰنِ وَلَٰکِن مَّن شَرَحَ بِٱلۡکُفۡرِ صَدۡرٗا فَعَلَیۡهِمۡ غَضَبٞ مِّنَ ٱللَّهِ وَلَهُمۡ عَذَابٌ عَظِیمٞ ١٠٦.

آن کس که دروغ به هم بافته و کسی که بعد از اسلام کلمۀ کفر را بر زبان آورده، خشم و لعنت خداوند عزوجل بر وی باد و برایش در آتش جهنم عذابی است دردناک ولی کسی که از روی جبر و زور به گفتن سخن کفر واداشته شده، معذور شناخته می‌شود، زیرا او آن را برای دفع هلاک از خود بر زبان آورده است حال آنکه قلبش بر ایمان پایدار است، بنابراین نه سرزنشی متوجه وی است و نه معصیتی.

﴿ذَٰلِکَ بِأَنَّهُمُ ٱسۡتَحَبُّواْ ٱلۡحَیَوٰةَ ٱلدُّنۡیَا عَلَى ٱلۡأٓخِرَةِ وَأَنَّ ٱللَّهَ لَا یَهۡدِی ٱلۡقَوۡمَ ٱلۡکَٰفِرِینَ ١٠٧.

برگزیدن کفر بر ایمان از سوی کافران برای آن است که آن‌ها به دنیا و آرایش‌های آن عشق ورزیده و آن را بر آخرت و پاداشش برتری می‌دهند و خداوند عزوجل کافران را توفیق نبخشیده و رویگردانان بدکار را هدایت نمی‌کند.

﴿أُوْلَٰٓئِکَ ٱلَّذِینَ طَبَعَ ٱللَّهُ عَلَىٰ قُلُوبِهِمۡ وَسَمۡعِهِمۡ وَأَبۡصَٰرِهِمۡۖ وَأُوْلَٰٓئِکَ هُمُ ٱلۡغَٰفِلُونَ ١٠٨.

خداوند روزنه‌های هدایت را بر روی دل‌های‌شان بسته است، از آنکه دنیا را بر آخرت ترجیح داده‌اند بناءً نور ایمان به دل‌های‌شان نمی‌رسد. همچنان او بر شنوایی‌های‌شان مهر نهاده است، پس آیات قرآن را به سمع اجابت و اذعان نمی‌شنوند و بینایی‌های‌شان را نیز کور ساخته است از این رو برهان‌هایی را که بر یگانگی وی راهبر اند، مشاهده نمی‌کنند پس آنان از حجت‌های روشن و وعده‌ها و هشدارهای مبرهن الله عزوجل غافل اند.

﴿لَا جَرَمَ أَنَّهُمۡ فِی ٱلۡأٓخِرَةِ هُمُ ٱلۡخَٰسِرُونَ ١٠٩.

به راستی که کافران در زیانی آشکار قرار دارند، زیرا آن‌ها در آتش همیشه ماندگاراند، بدان جهت که راه هدایت را فرو گذاشته و کژراهۀ پستی و دنائت را پیموده‌اند.

﴿ثُمَّ إِنَّ رَبَّکَ لِلَّذِینَ هَاجَرُواْ مِنۢ بَعۡدِ مَا فُتِنُواْ ثُمَّ جَٰهَدُواْ وَصَبَرُوٓاْ إِنَّ رَبَّکَ مِنۢ بَعۡدِهَا لَغَفُورٞ رَّحِیمٞ ١١٠.

با این حال پروردگارت بر مستضعفان مؤمن در مکه با وجود گناهانی که قبلا از آنان سرزده است، بسیار آمرزگار است، زیرا آن‌ها تا بدانجا تحت شکنجۀ کفار قرار گرفتند که اجباراً کلمۀ کفر را – در ظاهر امر – بر زبان آوردند در حالی که دل‌های‌شان بر ایمان پایدار بود و سپس هنگامی که توان فرار با دین خویش به سوی مدینه را پیدا کردند هجرت گزیده و بعداً همراه با پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم برای برتری کلمۀ الله عزوجل جهاد کردند و بر ادای طاعت را پیدا کردند هجرت گزیده و بعدا همراه با پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم برای برتری کلمۀ الله عزوجل جهاد کردند و بر ادای طاعات و پرهیز از منهیات صبر نمودند. بیگمان خدای متعال به ایشان مهربان است؛ چرا که توفیق توبه را نصیب‌شان ساخت و به شتاب مجازاتشان نکرد.

﴿۞یَوۡمَ تَأۡتِی کُلُّ نَفۡسٖ تُجَٰدِلُ عَن نَّفۡسِهَا وَتُوَفَّىٰ کُلُّ نَفۡسٖ مَّا عَمِلَتۡ وَهُمۡ لَا یُظۡلَمُونَ ١١١.

روز هنگامۀ بزرگ را به یاد آورید که هر کس برخاسته و از خود دفاع می‌کند و از آنچه کرده عذر می‌آورد در آن هنگام هر کس به آنچه از خیر و شر پیش فرستاده است جزا داده می‌شود، پس برای نیکوکار پاداش و برای بدکار – بی‌هیچ ستم و حق تَلَفی – کیفر است.

﴿وَضَرَبَ ٱللَّهُ مَثَلٗا قَرۡیَةٗ کَانَتۡ ءَامِنَةٗ مُّطۡمَئِنَّةٗ یَأۡتِیهَا رِزۡقُهَا رَغَدٗا مِّن کُلِّ مَکَانٖ فَکَفَرَتۡ بِأَنۡعُمِ ٱللَّهِ فَأَذَٰقَهَا ٱللَّهُ لِبَاسَ ٱلۡجُوعِ وَٱلۡخَوۡفِ بِمَا کَانُواْ یَصۡنَعُونَ ١١٢.

و خداوند عزوجل شهر مکه را مثل زده است که از شر دشمنان در امن و امان بود، زیرا خدای  عزوجل  آن را تحت حمایت خویش گرفته بود، آن شهر در رفاه و آسوده حالی می‌زیست و روزی‌اش از هر سو فراوان و آسان بدان می‌رسید، اما چون ساکنانش نعمت خداوند عزوجل را ناسپاسی و انکار کرده به او شرک ورزیدند و پیامبرش را تکذیب نمودند خداوند عزوجل هم به سزای افعال زشت و اعمال نامیمون آن‌ها، به گرسنگی و فقر و بیم و هراس و فتنه‌ها و محنت‌ها مبتلایشان گردانید.

﴿وَلَقَدۡ جَآءَهُمۡ رَسُولٞ مِّنۡهُمۡ فَکَذَّبُوهُ فَأَخَذَهُمُ ٱلۡعَذَابُ وَهُمۡ ظَٰلِمُونَ ١١٣.

و به یقین خدای متعال محمد صلی الله علیه و آله و سلم را به سوی کفار مکه که به راستگویی، امانتداری و نسبش به خوبی شناخت و آشنایی دارند فرستاد، اما آنچه را آورده بود رد کرده و از وی پیروی ننمودند. پس حق‌تعالی آن‌ها را به سزای آن به سختی‌ها و فاجعه‌هایی چون گرسنگی، ترس، قتل، اسارت، خواری و خفت مبتلا ساخت و سرانشان در حالی در بدر کشته شدند که با شرک بر خویشتن ستمگر بودند.

﴿فَکُلُواْ مِمَّا رَزَقَکُمُ ٱللَّهُ حَلَٰلٗا طَیِّبٗا وَٱشۡکُرُواْ نِعۡمَتَ ٱللَّهِ إِن کُنتُمۡ إِیَّاهُ تَعۡبُدُونَ ١١٤.

پس ای مسلمانان! از روزی حلال و پاکیزه‌ای که خداوند عزوجل برای شما مباح گردانیده است بخورید و از حرام و پلیدی بپرهیزید و اگر در ایمان خود صادق و درعبادت خویش اهل اخلاص هستید نعمت خدای منان را با طاعتش و پیروی از پیامبرش شکر گزارید.

﴿إِنَّمَا حَرَّمَ عَلَیۡکُمُ ٱلۡمَیۡتَةَ وَٱلدَّمَ وَلَحۡمَ ٱلۡخِنزِیرِ وَمَآ أُهِلَّ لِغَیۡرِ ٱللَّهِ بِهِۦۖ فَمَنِ ٱضۡطُرَّ غَیۡرَ بَاغٖ وَلَا عَادٖ فَإِنَّ ٱللَّهَ غَفُورٞ رَّحِیمٞ ١١٥.

جز این نیست که خدا عزوجل برای شما حرام ساخته است: خوردن حیواناتی را که بدون ذبح شرعی مرده‌اند، خونی را که در هنگام ذبح از وی می‌ریزد، گوشت خوک و آنچه را که برای غیر خدا عزوجل ذبح شده است، همچون حیوان ذبح شده برای بتان، کاهنان، عرّافان و غیره، با این وجود اگر کسی به حالتی از گرسنگی شدید می‌رسد که بیم مرگ دارد، در صورتی که با خوردن بدون ضرورت بر نفس خویش ستمگر نبوده و از حد نیاز اضطراری تجاوز نکند قطعا خداوند عزوجل بر وی آمرزگار و مهربان است، پس بر آنچه کرده است وی را مجازات نمی‌کند، زیرا ضرورت‌ها مباح کنندۀ ممنوعات‌اند.

﴿وَلَا تَقُولُواْ لِمَا تَصِفُ أَلۡسِنَتُکُمُ ٱلۡکَذِبَ هَٰذَا حَلَٰلٞ وَهَٰذَا حَرَامٞ لِّتَفۡتَرُواْ عَلَى ٱللَّهِ ٱلۡکَذِبَۚ إِنَّ ٱلَّذِینَ یَفۡتَرُونَ عَلَى ٱللَّهِ ٱلۡکَذِبَ لَا یُفۡلِحُونَ ١١٦.

ای کافران! برای آن اباطیلی که زبان شما به دروغ می‌پردازد مگویید، این حلال است، حال آنکه خداوند عزوجل حرامش ساخته است، و مگویید: این حرام است، حال آنکه خداوند عزوجل حلالش ساخته است. این عملکرد باطل شما برای آن است تا از حلال ساختن حرام و حرام ساختن حلال به خدا عزوجل چیزی را که او مشروع نساخته است نسبت دهید. بیگمان کسانی که به خدا چیزی را که او آن را نگفته است، نسبت می‌دهند نه به خیر دنیا می‌رسند، نه به خیر آخرت و نه هم از عذاب خدا عزوجل رهایی می‌یابند.

﴿مَتَٰعٞ قَلِیلٞ وَلَهُمۡ عَذَابٌ أَلِیمٞ ١١٧.

فقط در مدّت بقای خود در دنیا، از بهره‌های ناچیز و اندک آن برخوردار می‌شوند ولی بر ایشان در سرای جحیم عذابی است الیم.

﴿وَعَلَى ٱلَّذِینَ هَادُواْ حَرَّمۡنَا مَا قَصَصۡنَا عَلَیۡکَ مِن قَبۡلُۖ وَمَا ظَلَمۡنَٰهُمۡ وَلَٰکِن کَانُوٓاْ أَنفُسَهُمۡ یَظۡلِمُونَ ١١٨.

و خداوند عزوجل بر یهودیان همان چیزهایی را که قبلاً به پیامبرش صلی الله علیه و آله و سلم حکایت نموده حرام گردانیده است، آن چیزها عبارت اند از: 1- هر حیوان چنگال‌داری – مانند بعضی از پرندگان – 2- خوردن پیه و دنبه، به استثنای پیه و چربی ای که بر پشت گاو و گوسفند یا بر روده‌ها یا استخوان‌های آن‌ها در آمیخته است. و خداوند عزوجل با حرام ساختن این چیزها بر آنان ستم نکرده بلکه آنان خود سرکشی و تجاوز کردند و در نتیجه سزاوار مجازات حرمان شدند. بنابراین هیچ مجازاتی جز در برابر گناه و معصیتی فرود نمی‌آید.

﴿ثُمَّ إِنَّ رَبَّکَ لِلَّذِینَ عَمِلُواْ ٱلسُّوٓءَ بِجَهَٰلَةٖ ثُمَّ تَابُواْ مِنۢ بَعۡدِ ذَٰلِکَ وَأَصۡلَحُوٓاْ إِنَّ رَبَّکَ مِنۢ بَعۡدِهَا لَغَفُورٞ رَّحِیمٌ ١١٩.

با این همه خدای سبحان بر کسانی آمرزگار است که به نادانی مرتکب گناه شده نه از فرجام آن آگاه بوده‌اند و نه می‌دانستند که ارتکاب آن موجب خشم وی می‌شود و سپس پشیمان از ارتکاب آن به سوی پروردگار خویش بازگشته، از کردۀ خود تائب شده‌اند و نفس‌های خود را با انواع نیکوکاری و طاعت به اصلاح آورده‌اند، آری! خداوند عزوجل بر ایشان آمرزگار است، بناءً پس از تو به و اصلاح از آنان درمی‌گذرد و یا جبران گناهان، قبول طاعات و چند برابر ساختن حسنات، بر ایشان رحم می‌کند. (مؤلف می‌گوید: از تأمل در مفهوم آیۀ کریمه چنین برمی‌آید که هر شخص گنه‌کار – اعم از آنکه به خطا یا به عمد مرتکب شده باشد – نادان تلقی می‌شود هرچند از حرمت گناه نیز آگاه و نسبت به آن دانا باشد).

﴿إِنَّ إِبۡرَٰهِیمَ کَانَ أُمَّةٗ قَانِتٗا لِّلَّهِ حَنِیفٗا وَلَمۡ یَکُ مِنَ ٱلۡمُشۡرِکِینَ ١٢٠.

به راستی ابراهیم خلیل علیه السلام پیشوایی در خیر و الگویی در امر صلاح و شایستگی بود، او برای پروردگارش بسیار مطیع، بسیار خاشع و فروتن بود، او حقگرا و بر دین توحید بسیار استوار بود و از آن به دیگر کیش‌ها انحراف و گرایش نمی‌کرد، او هرگز به خدای سبحان شریک نیاورد و هرگز جز او معبود دیگری اختیار نکرد، پس او امام موحدان و الگوی عابدان و حق‌پرستان است.

﴿شَاکِرٗا لِّأَنۡعُمِهِۚ ٱجۡتَبَىٰهُ وَهَدَىٰهُ إِلَىٰ صِرَٰطٖ مُّسۡتَقِیمٖ ١٢١.

به راستی ابراهیم علیه السلام برای پروردگارش بسیار شکرگزار بود و نعمت‌های بزرگش را با قلب و زبان و اعضا سپاس می‌گذاشت، حق‌تعالی او را به رسالت برگزید و به پیمودن راه مستقیم که همانا توحید همراه با عمل به صالحات و پرهیز از منکرات است توفیقش بخشید.

﴿وَءَاتَیۡنَٰهُ فِی ٱلدُّنۡیَا حَسَنَةٗۖ وَإِنَّهُۥ فِی ٱلۡأٓخِرَةِ لَمِنَ ٱلصَّٰلِحِینَ ١٢٢.

و خداوند عزوجل به ابراهیم علیه السلام در دنیا پیشوایی، نام و آوازۀ نیک، دانش، پیامبری و حکمت عطا کرد و او در روز بازپسین نیز نزد خدا عزوجل همراه با بندگان ابرار و اولیای برگزیده‌اش؛ مقام و منزلتی والا، مرتبۀ عالی و متعالی دارد.

﴿ثُمَّ أَوۡحَیۡنَآ إِلَیۡکَ أَنِ ٱتَّبِعۡ مِلَّةَ إِبۡرَٰهِیمَ حَنِیفٗاۖ وَمَا کَانَ مِنَ ٱلۡمُشۡرِکِینَ ١٢٣.

سپس حق‌تعالی به محمد صلی الله علیه و آله و سلم وحی فرستاد و به وی دستور داد تا از دین اسلام آنگونه که ابراهیم علیه السلام بر آن بود پیروی نموده و بر این دین پایبند و استوار باشد و از آن گرایش نکند، زیرا ابراهیم علیه السلام یکتاپرست بود و هرگز به خدا عزوجل غیر وی را شریک نیاورد.

﴿إِنَّمَا جُعِلَ ٱلسَّبۡتُ عَلَى ٱلَّذِینَ ٱخۡتَلَفُواْ فِیهِۚ وَإِنَّ رَبَّکَ لَیَحۡکُمُ بَیۡنَهُمۡ یَوۡمَ ٱلۡقِیَٰمَةِ فِیمَا کَانُواْ فِیهِ یَخۡتَلِفُونَ ١٢٤.

جز این نیست که حق‌تعالی بزرگداشت روز شنبه را – از راه انجام دادن بعضی از عبادات در آن – بر یهودیانی فرض گردانید که در مورد آن با پیامبر خود اختلاف کردند پس این روز را به جای روز جمعه که محمد صلی الله علیه و آله و سلم را بدان راه نمود، برای‌شان برگزید، قطعا خداوند عزوجل در روز قیامت میان اختلاف کنندگان داوری خواهد کرد، در نتیجه فرمانبرداران را پاداش و نافرمانان را کیفر خواهد داد، زیرا او حاکمی است دادگر.

﴿ٱدۡعُ إِلَىٰ سَبِیلِ رَبِّکَ بِٱلۡحِکۡمَةِ وَٱلۡمَوۡعِظَةِ ٱلۡحَسَنَةِۖ وَجَٰدِلۡهُم بِٱلَّتِی هِیَ أَحۡسَنُۚ إِنَّ رَبَّکَ هُوَ أَعۡلَمُ بِمَن ضَلَّ عَن سَبِیلِهِۦ وَهُوَ أَعۡلَمُ بِٱلۡمُهۡتَدِینَ ١٢٥.

ای پیامبر! تو و پیروانت باید به نیکوترین شیوه، با مهرانگیزترین و ظریف‌ترین وسایل و با زیباترین روش‌ها به سوی دین اسلام و احکام و اخلاقش دعوت نمایید، بنابراین دعوت اسلامی باید به شیوۀ کتاب و سنّت انجام گرفته، با ملایمت و نرمی در گفتگو و بیان همراه و از درشتی و خشونت، خشکی و خروش بیجا به دور باشد، با آسانگیری توأم باشد نه با سختگیری، با مژده و بشارت آمیخته باشد نه با نفرت و شدت، جذاب و گیرا باشد نه دفع کننده و گریزاننده. و ایشان را به خیر ترغیب نموده و از شر برحذر گردان، با دلسوزی ایشان را نصیحت کن و به بهترین روش‌های جدال که همانا جدال از موضع مهر و ملایمت است با آنان مجادله نما. بناءً در یک جدال و مناقشۀ دعوی گفتگو باید از گرایش‌های نفسی و شخصی، دشنام، ایذا، برتری طلبی، کبر و خود بزرگ بینی به دور باشد. بدان که وظیفۀ تو بیان روشن و کامل و نصیحت راستین است، زیرا تو ابلاغگری و خداست که هدایتگر می‌باشد، پس او می‌داند که چه کسی از خط استقامت انحراف نموده و چه کسی بر راه مستقیم رهرو باقی مانده است از این رو هریک را در برابر عملکردش جزای مناسب می‌دهد.

﴿وَإِنۡ عَاقَبۡتُمۡ فَعَاقِبُواْ بِمِثۡلِ مَا عُوقِبۡتُم بِهِۦۖ وَلَئِن صَبَرۡتُمۡ لَهُوَ خَیۡرٞ لِّلصَّٰبِرِینَ ١٢٦.

و اگر دوست داشتید تا از تجاوزگران قصاص بگیرید پس همانگونه که مورد تعدی قرار گرفته اید، قصاص بگیرید و بر آن نیفزایید اما اگر صبر و گذشت پیشه ساختید، این برای شما بهتر است؛ چرا که ارمغان صبر، پیروزی دنیا و پاداش آخرت می‌باشد، یقیناً عزّت با عفو و نصرت با صبر توأماند.

﴿وَٱصۡبِرۡ وَمَا صَبۡرُکَ إِلَّا بِٱللَّهِۚ وَلَا تَحۡزَنۡ عَلَیۡهِمۡ وَلَا تَکُ فِی ضَیۡقٖ مِّمَّا یَمۡکُرُونَ ١٢٧.

و ای پیامبر! بر آزار کفار، سختی‌های دعوت و مصیبت‌ها و گرفتاری‌های راه صبر کن و هرگز جز به یاری الله عزوجل صبر نتوانی کرد، زیرا اوست که صبر را بر تو الهام کرده و با یاری و تأیید خویش هر دشواریی را بر تو آسان می‌سازد. و بر کسانی که از تو فرمان نمی‌برند و به دعوتت اجابت نمی‌گویند اندوه مخور و از نیرنگ توطئه‌گران و مکر مکاران غمگین مباش، زیرا سر انجام کار، از آن تو چرخش ایام علیه دشمنان توست و یقیناً خداوند عزوجل یار و یاور توست و هرگز مغلوب نخواهی شد، زیرا او همراه توست. البته این همراهی و نصرت به پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم منحصر نبوده بلکه شامل حال ایشان و همۀ پیروان و رهروان راه هدایت‌شان است.

﴿إِنَّ ٱللَّهَ مَعَ ٱلَّذِینَ ٱتَّقَواْ وَّٱلَّذِینَ هُم مُّحۡسِنُونَ ١٢٨.

در حقیقت خدای سبحان کسانی را که با انجام اوامر و ترک نواهی از او پروا داشته و خط تقوی را در پیش گرفته‌اند تأیید می‌کند، او همراه کسانی است که در انجام طاعات به نیکویی عمل کرده، در امور خیر شتاب ورزیده و با انواع عبادات مشروع به پروردگار خود نزدیکی جسته‌اند، البته همراه با رعایت «احسان» در ادای عبادات که همانا عبارت از: آراسته ساختن عبادت به دو اصل «اخلاص» و «متابعت» است.